PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : صحيفه نور



صفحه ها : 1 [2] 3 4 5 6 7 8 9

afsanah82
07-24-2011, 08:13 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 81

تاريخ: 30/9/57

مصاحبه امام خمينى با راديو لوكزامبورك

سؤال: شاه سعى دارد كه با مخالفين معتدل، يك دولت غير نظامى تشكيل دهد، يكى از نمايندگان اين مخالفين، آقاى صديقى گفته است كه ظرف دو هفته پاسخ خود را خواهد داد. بى‏شك به نظر مى‏رسد كه برخى از مخالفين حاضرند كه با شاه مصالحه كنند، شما چه خواهيد كرد؟

جواب: اينها از طرف ملت نيستند كه با شاه مصالحه كنند و شاه پايگاهى در ميان ملت ندارد، به هيچ وجه جاى مصالحه هم نيست.

سؤال: بسيارى از ناظرين سياسى مثل خود من كه از تهران برمى‏گردند اين احساس را دارند كه جبهه ملى حاضر است با شاه مصالحه كند، لكن از شما، آيت‏الله خمينى، مى‏ترسند، احساس شما در اين باره چيست؟

جواب: من اطلاعى ندارم.

سؤال: بسيارى از مخالفين مذهبى را كه من در سفر اخير در تهران ملاقات كردم، به من گفتند كه پس از تظاهرات عظيم عاشورا، قدم بعدى و آخرين قدم، جنگ ايشان عليه رژيم شاه جنگ مسلحانه خواهد بود، آيا اين بدان معنى است كه شما، آيت‏الله خمينى، در نظر داريد يك جنگ داخلى در كشور به راه اندازيد؟

جواب: عجالتاً تصميم در اين باره نگرفته‏ام.

سؤال: كاردينال مارتى شركت كننده در انتخاب پاپ پرسيده است بعد از تمامى زحمات و فداكارى‏هاى ايران در هفته‏هاى گذشته، آيا چه اميدى به آرامش در ايران هست؟

جواب: تا شاه هست، مردم آرام نخواهند گرفت.

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 82

سؤال: آيا پيامى براى مسيحيان در اين ايام ژانويه داريد؟

جواب: من پيامم به مسيحيان عالم و كليسا اين است كه اسلام نسبت به حضرت مسيح احترام بسيار قائل است و او را پيغمبر بزرگ خدا مى‏داند و از او در قرآن مجيد و همچنين از حضرت مريم بسيار دفاع شده است. ما مسلمين، مسيح را پيغمبر بزرگ خدا مى‏دانيم. قرآن، حضرت مسيح را پيغمبر بزرگ خوانده است. من از ملت مسيح اين تقاضا را دارم كه در مقابل خدمتى كه اسلام به حضرت مسيح و مسيحيت كرده است، آنان هم در مقابل شاه و حكومت ايران بايستند و از مردم مظلوم ايران دفاع كنند و از ارباب كليسا بخواهند براى مسلمانان ايران دعا كنند و چون حكومت ايران كارى جز ظلم به مردم مظلوم ايران ندارد، دعا كنند تا شاه و حكومت شاه شرش را از سر مردم ايران بكند تا از دست آنان نجات پيدا كنيم. ما هم به شما دعا مى‏كنيم تا در مقابل مشركين پيروز شويد.

سؤال: در پنجم ژانويه ويزاى شما تمام مى‏شود، آيا اميدى و يا خبرى براى تجديد آن هست؟

جواب: ممكن است.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:13 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 83

تاريخ: 1/10/57

بيانات امام خمينى در مورد تعاليم مترقه اسلام براى به رشد و كمال رسانيدن انسان

تكليف ملت، تامين مكان و اعاشه اعتصابيون شركت نفت و سربازان فرارى

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

به طور استثنا امشب چند كلمه‏اى گفتند من صحبت كنم ولى وقت‏هاى ديگر، همان روز يكشنبه خدمت مى‏رسيم. ما كه اعلام كرديم كه دولت ايران غير رسمى است و مخالف با قوانين است، هم مخالف با قانون شرع است و هم مخالف با قانون اساسى است، بنابراين كليه چيزهايى كه مربوط به دولت و براى اعانت دولت است، بايد مردم از آن اجتناب كنند و ما به سربازها گفتيم كه، دستور داديم كه فرار كنند براى اينكه خدمت در اين دستگاه، خدمت به ظلم است و آنها هم بسياريشان فرار كردند لكن بعضى مشكلات پيدا شده است. اينها بسياريشان فقيرند و مكان هم ندارند از باب اينكه اگر بخواهند در مكان‏هاى خودشان بروند، مورد تجاوز دولت واقع مى‏شوند و آنها را مى‏گيرند، از اين جهت آنها نمى‏توانند در منازل خودشان بروند. مردم در هر جا كه هستند مكلفند به اينكه اينها را پناه بدهند، هم مخارجشان را بدهند و هم منزل محقر براى اينها به طورى كه معلوم نشود كه اينها كجا هستند، مردم مكلفند كه اين كار را بكنند و ما هم بابت وجوه شرعيه قبول داريم چيزى كه همراهى به اينها مى‏شود. اين يك مساله است كه مهم است و لازم است كه مردم اقدام كنند. اين بيچاره‏ها از سربازخانه‏ها بيرون رفتند و الان مكان ندارند و بايد اين كار بشود.

مطلبى ديگر راجع به كارمندهاى شركت نفت است، اينها هم از كار كنار رفتند، بسياريشان هم استعفا كرده‏اند و اينها هم محتاج به اعانت هستند و من جمله هم مشكلشان قضيه خانه است كه دولت، دولت غاصب، خانه را، خانه‏هايى كه اينها دارند يا از آنها گرفته يا تهديدشان كرده است به اينكه خانه‏هايتان را از شما مى‏گيريم براى اينكه اينها نفت را بيرون نياوردند كه به ارباب‏ها بدهند حالا اينطور تهديد كرده‏اند آنها را كه اگر نيايند سركار، خانه‏هايشان را از آنها بگيرند. بنابراين آنها هم احتياج به كمك مكانى دارند و هم براى اعاشه‏شان احتياج دارند، اين هم باز بايد مردم و متمكنين و مردم بايد اين كار را انجام بدهند، به آنها منزل بدهند و از آنها پذيرائى بكنند و مخارج آنها را هم بدهند و ما باز بابت وجوه شرعيه قبول داريم و مجاز هستند كه اين كار را بكنند و كليه كارهائى كه براى دولت، اعانت به دولت است از باب اينكه اين دولت، دولت غاصب است و ظالم است، براى مردم جائز

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 84

نيست كه كمك كنند به اين دولت، ماليات‏ها كمك است به دولت و جايز نيست كه به اينها بدهند، حتى الامكان بايد خوددارى كنند از دادن ماليات، از اعانت كردن و هر چيزى كه اعانت به اين دولت است بايد مردم از آن خوددارى بكنند.

تبليغات سوء اجانب براى حفظ شاه عليه نهضت اسلامى ملت ايران

و ما چون تبليغات زياد شده است راجع به امور متفرقه و ما در صحبت‏هايمان جواب داده‏ايم لكن باز آنها تبليغاتشان سر جاى خودش هست و در روزنامه‏ها، چه روزنامه‏هاى اينها، بعضى روزنامه‏هايى كه در اينجاها هست و چه تبليغات ديگرى در اطراف جاهاى ديگر و روزنامه‏هاى خودشان آنهائى كه روزنامه‏هاى سازمانى هستند در خود ايران هست، تبليغاتى هست من جمله راجع به اقليت‏هاى مذهبى، اينها تبليغ كرده‏اند به اينكه اگر يك حكومت اسلامى پيدا بشود، يهودى‏ها را چه خواهند كرد، نصارى را چه خواهند كرد، زرتشى‏ها را چه خواهند كرد، اينها را خواهند قتل عام كرد و چه. اين حرف بسيار غلط است و حكومت اسلامى اگر چنانچه ان شاءالله برپا بشود، ما اين يهودى‏ها هم كه از ايران رفتند و بازيشان دادند و رفتند به اسرائيل و الان گرفتارند در آنجا به دست اين يهودى‏ها و اسرائيلى‏هائى كه از آمريكا آمده‏اند يا از دولت‏هاى ديگر رفته‏اند آنجا، اين دسته يهودى كه اينها آنجا بردند و اينها هم به خيالاتى رفتند آنجا، الان آنطورى كه مى‏گويند بسيار در سختى هستند، ما اگر انشاءالله يك دولت عادلى تاسيس شد، آنها را دعوت مى‏كنيم، يهودى‏هايى كه مملكتشان ايران بوده است دعوت مى‏كنيم كه به وطن خودشان برگردند و با آنها كمال خوشرفتارى را دولت اسلامى مى‏كند. اسلام نيامده است كه بشر را تحت مضيقه قرار بدهد اسلام يك قوانينى است كه تمام اقشار بشر را براى آن احترامات قائل است، البته يك استثناهائى هست كه آنهائى كه شلوغكارند، آنهايى كه خرابكارند، براى آنها هيچ كس يك - عرض بكنم كه - تساهلى قائل نيست و اما مثل يهود كه اهل ذمه هستند، مثل تمام اهل كتاب، نصارى، زرتشتى‏ها همه اينها در مملكت اسلامى با عرض بكنم كه - رفاه و با احترام، آنجا توقف مى‏كنند و اينكه گفته شده است كه اگر يك حكومت اسلامى تاسيس بشود، چه خواهد شد و چه خواهد شد، اينها تبليغاتى است كه براى نگهدارى شاه و براى به هم زدن اين نهضت اين تبليغات مى‏شود و اين تبليغات غلط است. يا مثلاً تبليغ شده است به اينكه اگر حكومت اسلامى تاسيس بشود ديگر تمام اين موسسه‏ها كه بوى تجدد از آنها مى‏آيد، اينها همه به كنار بايد بروند. حتى در آن اوايل امر يك وقت شاه گفته بود كه اين روحانيون مى‏گويند كه ما اصلاً سوار طياره و اتومبيل نمى‏شويم، ما مى‏خواهيم سوار الاغ بشويم، مى‏خواهيم مثل زمان سابق كه سوار الاغ مى‏شدند، ما مى‏خواهيم سوار الاغ بشويم و حالا هم همين حرف‏ها را با كم و زيادش مى‏زنند كه روحانيون مى‏خواهند مملكت را برگردانند به عهده كذا. خير، مساله غلط است، روحانيون مى‏خواهند مملكت را يك مملكت مستقل، آزاد متمدنى كنند، نه آن تمدنى كه در اصطلاح شاه است و نه آن آزادى كه در كتاب شاه است و در اصطلاح شاه است كه مردم را فوج فوج مى‏كشند براى اينكه يك صدا مى‏كنند معذلك

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 85

اسمش را آزادى مى‏گذارند.

اسلام با مراكز فحشا و فساد مخالف است، نه با تمدن و شوونات آن‏

در اسلام تمام آثار تجدد و تمدن مجاز است مگر آنهايى كه فساد اخلاق بياورند، فساد عفت بياورند.اسلام آن چيزهايى را كه مخالف با مصالح ملت بوده است، آنها را نفى كرده، آنهايى كه موافق با مصالح ملت است، آنها را اثبات كرده است. ما الان اين مظاهر تمدنى كه در جاهاى ديگر، در ممالك پيشرفته از آنها استفاده‏هاى صحيح مى‏شود، وقتى كه آمده است در مملكت ما يا مملكت‏هاى شبيه به مملكت ما، استفاده‏هايى كه از اينها مى‏شود استفاده‏هاى فاسد مى‏شود. مثلاً سينما، ممكن است كه كسى در سينما نمايش‏هائى كه مى‏دهد نمايش‏هاى اخلاقى باشد، نمايشهاى آموزنده باشد كه آن را هيچ كس منع نكرده و اما سينمايى كه براى فساد اخلاق جوان‏هاى ماست و اگر چند روز جوان‏هاى ما در اين سينماهايى كه در اين عصر متعارف بود و در زمان شاه متعارف است، اگر چند وقت يك جوان برود در آنجا، فاسد بيرون مى‏آيد، ديگر به درد نمى‏خورد و اينها مى‏خواهند همين بشود يعنى تمام برنامه‏هايى كه اينها درست كرده‏اند، برنامه‏هاى فرهنگى، برنامه هنرى، هر چه درست كرده‏اند استعمارى است، مى‏خواهند اينها جوان‏هاى ما را يك جوان‏هايى بار بياورند كه به درد آنها بخورند، نه به درد مملكت خودشان بخورند، يا فاسد بشوند، يك عضو فاسد بشوند. اگر يك مدتى اين جوان‏ها در اين مراكز فسادى كه اينها درست كرده‏اند و در اختيار جوان‏ها گذاشته‏اند، آنقدرى كه مراكز فساد در تهران هست (الان بيشتر از اين كتابخانه است، بيشتر از مراكزى است كه براى تعليم و تربيت است) براى اين است كه مى‏خواهند اين جوان‏ها به طرق مختلفه يا بيكاره و بيعار بار بيايند كه ديگر در مقابل اين استفاده جوهاى خارجى نتوانند كارى بكنند يعنى بى‏تفاوت باشند نسبت به آنها و اين جوان‏هايى كه ترياكى بار آمده‏اند، هروئينى بار آمدند، شارب الخمر هستند، قمار باز شده‏اند عرض بكنم در مراكز فساد و فحشا رفتند، اينها ديگر همان عياشى‏ها را تمام مقاصد خودشان مى‏دانند و عالم هر چه بشود، آنهاتفاوتند نسبت به آنها. آنها مى‏خواهند كه اين نسل جوانى كه ممكن است يك ثروت بزرگى براى يك مملكت باشد و اين مملكت را جلو ببرد، اين نسل جوان را كارى بكنند كه به عقب برگردد يعنى چيزى بشود بى‏فايده، يك امر بيفايده‏اى، يك ثروت بيفايده‏اى براى مملكت بشود، اين يكى از كارهايشان است كه مى‏كنند.

مخالفت اسلام با مراكز تربيت و تعليم فاسد استعمارى است، نه با دانشگاه.

يا مثلاً اين مراكز تعليم و تربيتى كه اينها درست كرده‏اند، از دانشگاه گرفته تا پايين، اينها باز استعمارى است و اينها بچه‏هاى ما را كه مى‏خواهند تربيت كنند، يك تربيت صحيح نمى‏كنند يعنى اولاً يك حد معين دارد كه از اين حد معين نمى‏گذارند بالاتر اينها بروند و ثانياً وسايل متعدده درست مى‏كنند، موانع متعدده درست مى‏كنند براى اينكه اينها عقب بمانند، براى اينكه دانشگاه اگر يك

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 86

دانشگاه صحيح مستقلى كه ماها مى‏خواهيم باشد، از اين دانشگاه رجال بزرگ بيرون مى‏آيد، از اينها رجالى بيرون مى‏آيد كه بعد در مقابل آنهايى كه مى‏خواهند تعدى به مملكت ما بكنند و همه مخازن ما را ببرند در مقابل آنها مى‏ايستند و آنها چون نمى‏خواهند يك همچو چيزى بشود، اينها را آنطور بار مى‏آوردند و اگر توانستند غربزده آنها را بار مى‏آوردند يعنى طورى مى‏كنند، طورى اين مسائل غرب را براى آنها طرح مى‏كنند، طورى آنها را تحت تاثير قرار مى‏دهند كه اينها از خودشان بكلى بيخود مى‏شوند و پيوسته به آنها مى‏شوند يعنى عمال آنها مى‏شوند يعنى ما، فرض كنيد كه اگر چنانچه اين نحو تربيت باشد، بعد از چند وقت ديگر (تا حالا هم همين طورها بوده) اگر يك رجالى داشتيم كه اينها مى‏خواستند يك كارى بكنند، كارهايى مى‏كردند كه به نفع آنها بوده نه كارهايى مى‏كردند كه به نفع خودشان باشد براى اينكه اينها به طورى محو شده‏اند در آن تربيت و تعليم آمريكا، خارجى‏ها و به طورى اينها را در نظر اينها بزرگ كرده‏اند كه ديگر همه مآثر خودشان و همه چيزهايى كه مربوط به خودشان است، همه اينها را فراموش مى‏كنند و توجه‏شان به خودشان از بين مى‏رود و متوجه به غرب مى‏شوند و هر چه مربوط به آنهاست به آن توجه مى‏كنند.

اسلام مى‏خواهد كه هيچ يك از افراد اين مملكت اسلامى پيوسته به غير نباشد، تحت نفوذ غير نباشد. حكومت اسلامى اگر چنانچه تاسيس بشود، نمى‏خواهد كه آثار تمدن را از بين ببرد، با دانشگاه مخالف نيست، با علم مخالف نيست، قرآن پر اين است كه تفسير، تعبير، علم را از آن تعريف مى‏كند و عرض مى‏كنم كه احاديث ما از علم آنقدر تعريف مى‏كنند، از عالم آنقدر تعريف مى‏كنند، آنوقت ما بگوييم كه با علم مخالفند، خير با اين نحو علمى كه شما داريد ما مخالفيم، با اين نحو تربيت و تعليمى كه شماها مى‏خواهيد ما را تربيت كنيد، با اين ما مخالفيم، با آن مظاهر تمدن كه بچه‏هاى ما را فاسد مى‏كند، بچه‏هاى ما را عقب مانده نگه مى‏دارد ما با آن مخالفيم، نه اينكه ما مخالفيم با اصل تمدن و مى‏خواهيم مردم را برگردانيم به زمان كذا. اينها مى‏خواهند مردم را نگذارند ترقى بكنند، برنامه اينها اين است كه به اين نحو رفتار كنند كه بچه‏هاى ما ترقى نكنند و دليلش اين است كه بعد از 70 سال كه ما مدرسه داشتيم و بيش از 30 سال كه دانشگاه داريم حالا هم اگر چنانچه يك كسى مريض مى‏شود، مريض خودش را برمى‏دارد مى‏رود اروپا يا مى‏رود آمريكا آنجا معالجه بكند. ما اگر چنانچه يك دانشگاه مستقلى داشتيم، خوب در دانشگاه‏هاى ما بعد از 30 سال بايد طبيب‏ها و نمى‏دانم همه چيزها مجهز باشد و ما بتوانيم حتى كه مريض‏هاى خودمان را مداوا كنيم، اين دليل بر اين است كه ما نداريم يك چيزى، در زمان ايشان همه چيزها از دست ما رفته است. يك آسفالت مى‏خواهند اينها درست كنند، مى‏روند يك شركت خارجى مى‏آورند، يك سد مى‏خواهند درست كنند، يك شركت خارجى مى‏آورند: اگر چنانچه ما خودمان داشتيم، اگر چنانچه ما فرهنگمان مستقل بود كه ديگر محتاج به اين نبوديم كه يك آسفالت را حتى خودشان نتوانند درست كنند يا عرض بكنم يك سد را خودشان نتوانند درست بكنند، يك برنامه آبيارى نداشته باشند، يك برنامه برق صحيح نداشته باشند، يك برنامه، آب صحيح نداشته باشند. هيچى ندارند. اگر ايشان الان هم برود يك مملكتى تحويل ما

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 87

مى‏دهد كه اين مملكت 30 سال محتاج به اين است كه زحمت به آن بشود تا به درجه اولش برسد، تا به آنجا برسد كه زراعتش يك زراعت صحيح بشود. تمام زراعت ما را از بين برده‏اند و همه جهاتى كه ما داشتيم از بين برده‏اند و حالا محتاج به اين است كه از سر درست كنند. همه ادارت ما را فاسد كردند، اين بايد از سر درست بشود، نه اينكه از سر درست بشود ما بخواهيم بگوئيم كه اجزاء ادارات بايد بروند، خير اجزاء ادارات خوب هستند اينها نمى‏گذارند كار بكنند، اينها مانع هستند از اينكه ادارات ما درست كار بكنند و الا ادارات ما مردمش، مردم همين مملكت هستند، الا يك دسته استفاده‏جويى كه مربوط و پيوسته به دولت است يا پيوسته به خارج است، مابقيشان ملت ما هستند و با كمال خوبى با آنها رفتار مى‏شود، با كمال صفا با آنها رفتار مى‏شود، همه سركار خودشان هستند و بهتر از زمان حاضر كه همه چيزيشان به باد فنا رفته است با آنها رفتار خواهد شد.

مقصود اين است كه اين تبليغات سويى كه در روزنامه‏هاى اينجا، در روزنامه‏هاى ساير ممالك ديگرى كه در اينجا هست يا در خود ايران به وسايل مختلف تبليغ مى‏كنند، همه اينها براى اين است كه، تمام نظر خارجى‏ها اين است كه اين شاه را نگه دارند همه استفاده‏ها را ببرند، مى‏بينند بهتر از اينها، شخصى كه از اين نوكرى حسابى بكند بهتر از اين ندارند از اين جهت مى‏خواهند اين را نگهش دارند و بايد ايران و ايرانى جديت كند كه اين بساط برچيده بشود و يك بساط صحيح سالمى بيايد و خودشان مملكت خودشان را اداره كنند. انشاءالله خداوند همه شما را توفيق بدهد، موفق باشيد.

والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:13 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 88

تاريخ: 2/10/57

پيام امام خمينى به مسيحيان جهان

بسم الله الرحمن الرحيم

صلوات و سلام خداى بزرگ بر حضرت عيسى بن مريم روح الله و پيامبر عظيم‏الشان كه مردگان را احيا و خفتگان را بيدار فرمود. صلوات و سلام خداى بزرگ بر مادر عظيم‏الشانش مريم عذرا و صديقه حورا كه با نفخه الهى، چنين فرزند بزرگى را به تشنگان رحمت الهى تسليم نمود. درود بر روحانيون و احبار و رهبانان كه با تعاليم عيسى مسيح، نفس سركششان را به آرامى دعوت مى‏كنند. درود بر ملت آزاده مسيح، آنان كه از تعاليم آسمانى عيسى روح‏الله برخوردارند.

من به اسم ملت مظلوم ايران، از شما ملت مسيح مى‏خواهم كه در روزهاى متبرك خود به ملت ما كه گرفتار سلطان ستمكارند، دعا كنيد و فرج آنان را از خداى بزرگ بخواهيد.

من از شما ملت بزرگ مى‏خواهم كه سران بعضى كشورهاى مسيحى را كه با قدرت شيطانى خود از شاه ستمگر پشتيبانى مى‏كنند و ملتى را در زير فشار ظلم خرد مى‏كنند، هشدار دهيد و آنان را به تعاليم حضرت مسيح آشنا كنيد.

من از روحانيت مسيح مى‏خواهم كه سران بعضى كشورهاى قدرتمند را نصحيت كنند و پشتيبانى آنان را از كسى كه پشت به تعاليم آسمانى نموده، تقبيح نمايند. قرآن كريم، حضرت مسيح را به عظمت ياد نموده و حضرت مريم را تنزيه فرموده، بر ملت مسيح است كه دين خود را به ملت مسلم ادا كنند.

والسلام

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:13 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 89

تاريخ: 3/10/57

بيانات امام خمينى پيرامون عوامل پيروزى نهضت و تأكيد بر حفظ آن

اظهار تاسف به خاطر عدم پشتيبانى دولت‏هاى به اصطلاح اسلامى از ملت ايران‏

بسم الله الرحمن الرحيم

من از دو جهت تاسف دارم، يك جهت اين كه با اين همه خونريزى‏ها كه در ايران مى‏شود چنانچه در مشهد و بسيارى از جاهاى ديگر كشتار شده است، زخمى‏هاى زياد داريم، همين امروز باز يك برخوردهايى بوده است در بلاد و در عين حال باز اين دولت‏ها، دولت‏هاى استفاده‏چى كه پشتيبانى اظهار مى‏كنند و دولت‏هاى ديگرى مثل دولت‏هاى اسلامى، تاكنون از طرف دولت‏ها پشتيبانى نسبت به ملت ايران اظهار نشده است، از ملت‏ها شده است لكن از دولت‏ها تاكنون هيچ اظهار پشتيبانى از ملت ايران نشده است و اين بسيار موجب تاسف است كه دولت‏هائى خودشان را به اسم دولت اسلامى معرفى مى‏كنند و معذلك در طول يك سال و بيشتر كه ايران در خاك و خون كشيده شده است به دست عمال شاه، آنها اظهار پشتيبانى نكردند از ملت، بلكه بعضى آنها اظهار پشتيبانى از دولت هم كرده‏اند، پشتيبانى از شاه را هم بعضى از آنها اعلام كرده‏اند و اين موجب بسيار تاسف ماست.

استعمار، عامل ايجاد احزاب مختلف در ايران

تاسف ديگرى كه بيشتر از اين است، اين است كه در عين حال كه شاه و طرفدارهاى شاه تشبثات زياد مى‏كنند و به هر چيز مى‏توانند متوسل مى‏شوند براى نجات، مع‏الاسف در بين جناح مقابل كه جناح خلق و اسلام است مى‏بينيم كه بعضى اختلافات ايجاد مى‏شود. من حالا بايد عرض كنم كه اصل اين احزابى كه در ايران از صدر مشروطيت پيدا شده است، آنكه انسان مى‏فهمد اين است كه اين احزاب ندانسته به دست ديگران پيدا شده است و خدمت به ديگران بعضى از آنها كرده‏اند. من اين طور احتمال مى‏دهم كه در ساير ممالك كه آن وقت مهم انگلستان بوده است، آنها يك احزابى درست كردند براى به دام انداختن ممالك عقب افتاده و ممالكى كه از آنها استفاده مى‏خواستند بكنند. احزاب در آنجا اين طور نبوده است كه دو حزب مثلاً با هم، به حسب واقع يك اختلافى بكنند و يكى از آنها به نفع دولتشان يا مملكتشان، يكى آنها به خلاف او يك چيزى بگويد، لكن احزاب را به نظر مى‏رسد كه درست كرده‏اند براى اينكه ديگران هم به آنها اقتدا كنند در درست كردن احزاب.

در ممالك ما و خصوصاً در مملكت ايران، از اول كه احزاب درست شده است،اينها هر

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 90

جمعيتى يك حزبى درست كردند و دشمن با احزاب ديگر، يك صحنه مبارزه بين احزاب و اين از باب اين بوده است كه چون خارجى‏ها مى‏خواستند از اختلاف ملت‏ها، از اختلاف توده‏هاى مردم استفاده كنند يكى از راه‏هائى كه موجب اين مى‏شود كه اختلاف پيدا بشود و مردم با هم در يك مسائلى مجتمع نشوند، قضيه احزاب بوده است. حزب درست مى‏كردند، اين حزب، حزب مثلاً دموكرات، اين حزب، حزب توده، آن حزب، حزب چه، عدالت، نمى‏دانم چه (در آنوقت‏ها يك اسماء ديگر داشت، كم‏كم اسماء هم اروپايى شده) اينها در ممالك خودشان يك چيزى درست مى‏كنند، صورت است، واقعيت ندارد، به واسطه آن صورت، ممالك ديگر را به دام مى‏اندازند كه آنها وقتى كه احزاب درست مى‏كنند واقعاً با هم دشمن مى‏شوند، حزب كذا با حزب كذا اينها باهم دشمن هستند و تمام عمر خودشان را صرف مى‏كنند در دشمنى كردن با هم. وقتى بنا شد كه آن اشخاصى كه موثر هستند، آن اشخاصى كه اميد اين است كه مملكت به واسطه آنها اصلاح بشود، اينها تمام قوايشان را صرف كنند در اينكه خودشان به جان هم بيفتند، دعوا كنند خودشان با هم، تمام نوشته‏هايشان بر ضد هم، تمام چيز، هر كدام ديگرى را رد كند، هر كدام ديگرى را طرد كند و اينها با بعضى آنها دانسته اين كارها را مى‏كردند و از عمال ابتدايى خارجى‏ها بودند و بعضى آنها هم ملتفت قضيه نبودند كه دارند آنها را مى‏كشند به يك راهى كه مخالف با مصالحت كشور خودشان است.

اساساً باب احزاب از اول كه پيدا شده است و اينها با هم جنگ و نزاع كردند به نظر مى‏رسد كه با دست ديگران براى اينكه اينها با هم مجتمع نشوند و آنها از اجتماع يك توده‏اى مى‏ترسند، از اين جهت به واسطه اينكه اينها مجتمع با هم نشوند و مربوط با هم نباشند، اين امر را كردند و خودشان هم يك چيزى، صورتى اينجا درست كردند كه اينها ببينند كه مثلاً در مجلس انگلستان حزب كارگر داريم و حزب مثلاً كذا، خوب ما هم خوب است داشته باشيم، اما آنها يك جور ديگر فكر مى‏كنند، اينهائى كه از آنها اخذ مى‏كنند، يك جور ديگرى فكر كنند، اينها وقتى كه با هم دو حزب تشكيل دادند، دو جبهه مخالف و دو جبهه دشمن تشكيل مى‏دهند، اين دشمن اوست، او هم دشمن اوست و آنها استفاده‏اش را مى‏كنند، آنها بازى مى‏دهند اينها را كه: (البته مملكت متمدن بايد حزب داشته باشد، احزاب داشته باشد)، خوب پس ما هم بايد احزاب داشته باشيم اما احزابى كه ما درست مى‏كنيم اين طورى است كه اين حزب با آن حزب تمام عمرش را صرف مى‏كند در اينكه اين او را بكوبد و او را بكوبد.

لزوم حفظ وحدت جناح‏مختلف خارج از كشور

از اول اين طورى زائيده شد احزاب در ايران، به حسب نظر من، حالا هم كه به صورت‏هاى ديگرى در آمده است، حالا هم انسان مى‏بيند كه اينها باز با هم همين طور دشمنى مى‏كنند و مخالفت مى‏كنند و اين را هم من احتمال اين را مى‏دهم كه يك دستى از خارج در كار باشد. همين ديشب دو سه نفر، چند نفرى كه از يك جايى آمده بودند، شكايت از اين مى‏كردند كه در فلان جا كه ما هستيم‏

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 91

دستجات با هم مخالفند، اين از او بدگوئى مى‏كند، او از او بدگوئى مى‏كند و اين موجب تأسف است كه شمايى كه يك جمعيتى هستيد در خارج، يك ثروتى هستيد از مملكت ما در خارج و بايد اسلام، كشور شما از شما استفاده كند، فردا كه وارد در كشورتان مى‏شويد بايد استفاده بدهيد به كشور، كشور خودتان را آباد كنيد، الان با هم در اينجا به جنگ و گريز هستيد و به قول آن شخص هر فردى كه از ايران وارد شود در مثلاً فرودگاه يك دسته‏اى مى‏روند او را مى‏برند مى‏برنداو را و بر ضد ديگرى تبليغات مى‏كنند تا او را بكشند به طرف خودشان.

شما مى‏دانيد داريد چه مى‏كنيد؟ مى‏دانيد داريد چه ضررى به خودتان و به كشور خودتان مى‏رسانيد؟ شما مى‏بينيد كه الان در ايران كه يك وحدت كلمه فى‏الجمله پيدا شده است، چطور لرزانده است همه تخت‏ها و تاج‏ها را و همه ابرقدرت‏ها را، همه به دست و پا افتادند؟ اين را مى‏بينيد؟ بينيد كه الان در ايران كه جناح‏ها با هم نزديك شدند، يك قدرى دانشگاه با روحانيت نزديك شده، روحانيت با دانشگاه نزديك شده است، بازار با دانشگاه و با روحانيت يكى شده‏اند (در صورتى كه باز اختلافات فى الجمله‏اى هست و بعد عرض مى‏كنم)، شما مى‏بينيد كه الان يك وحدت فى الجمله‏اى كه در ايران پيدا شده است، امريكا را آنجا متزلزل كرده و شوروى را آنجا متزلزل كرده و اين قلدرها هم در خود شهر، در خود ايران، به دست و پا افتاده‏اند و همين آدمكشى‏ها و همين تشبثاتى كه اين مرد مى‏كند براى همين است كه مى‏بيند كه مردم باهم مجتمع شدنده‏اند و: (چه بكنيم كه‏اين اجتماع رفع بشود، چه بكنيم كه به هم بزنيم اين را).

شما بدانيد كه اين كارهائى را كه مى‏كنيد يا از دست غير داريد، اتباع از غير مى‏كنيد و ديگران شما را وادار مى‏كنند به اين طور كارها، براى اينكه اين وحدتى كه الان در ايران پيدا شده، در اين جناح‏هاى خارجى كه اينها هم اشخاص موثرى هستند، در خارج هستند، در اينها هم اگر يك وحدتى پيدا بشود، ضرر زياد مى‏شود براى خارج، دنبال اين افتادند كه جناح داخل را به يك جور با هم مخالف كنند، جناح خارج را هم به يك جور با هم مخالف كنند، اينها را هم با آنها با يك جور ديگر مخالف كنند. شما مى‏دانيد كه داريد به نفع ديگران فعاليت مى‏كنيد؟ خودتان متوجه نيستيد؟ مى‏دانيد كه اين مخالفت امروز در يك وضعى كه ايران واقع شده است، در يك وضع حساسى كه بين موت و حيات الان ايران واقع شده، اين مخالفت‏هاى شما با هم، چه ضررى به اين نهضت اسلامى ايران مى‏زند؟ اگر شما با هم اجتماع كنيد، اين جبهه‏هاى مختلفى كه داريد، هر ده‏تاى شما، صدتاى شما با هم جمع شديد، يك اسمى روى آن گذاشتيد، اين اسم‏ها را كنار بگذاريد و همه با هم بشويد و يك اسم داشته باشيد و اتفاق كلمه داشته باشيد، اين همان طورى كه مى‏بينيد، ايران متزلزل كرده است اين ابرقدرت‏ها را، اين قدرت شما هم در خارج به ايران منضم مى‏شود و بيشتر آنها متزلزل مى‏شوند لكن آنها از شما مى‏خواهند الان استفاده كنند، استفاده از شما اين است كه شما را به جان هم بيندازند، اين كى است؟ جبهه ملى، آن كى است؟ نهضت آزادى، آن كى است؟ جوانان چه، آن كى است؟ گروه كذا، آن كى است‏گروه كذا، گروه‏هاى مختلف، متعدد كه پيش هر كس كه بروى از ديگرى تكذيب مى‏كند،

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 92

هر جناحى دشمن جناج ديگر است. اين چه معنا دارد بين يك توده‏هائى كه اينها با هم در يك مقصد عالى شريكند و آن اينكه بايد ريشه اين ظلم كنده بشود، بايد دست اين ابرقدرت‏ها از اين مملكت ما كوتاه بشود، همه‏تان موافقيد با اين، اين اختلاف شما كه الان هست و هر روز هم ريشه دارتر مى‏شود و من در اين سه ماهه كه بودم نتوانستم كه اين معنا را از بين ببرم و مايوس شدم از شماها. شماها مى‏دانيد چه ضررى داريد به اسلام مى‏زنيد، چه ضررى داريد به كشور خودتان مى‏زنيد و چه خدمتى داريد به امريكا مى‏كنيد و به شوروى يا به انگلستان؟ خدمت لازم نيست كه شما بيرق آنها را به دوش بكشيد و دور بيفتيد، همين خدمت است كه شما خودتان را از ارزش مى‏اندازيد، خودتان را از فعاليت مى‏اندازيد تمام قواى شما صرف اختلافات بين خودتان مى‏شود، صبح تا عصر با هم دعوا داريد، شما با هم يك كلمه بشويد به ضد ديگرى، بعدها فرصت هست از براى اينكه شما يك مقاصد شخصى اگر خداى نخواسته داشته باشيد اعمال بكنيد. چرا مقاصد شخصى خودتان را داخل مى‏كنيد در اين امور؟ چرا در يك نهضت اسلامى اينقدر هواى نفس داريد شماها كه نمى‏گذاريد با هم مجتمع بشويد و نمى‏توانيد با هم مجتمع بشويد؟ يك قدر كنار بگذاريد اين هواهاى نفسانيه را.

اين يك تاسف است كه من از شما جوان‏هاى خارج دارم بدون اينكه نظر به شخص معينى باشد، از همه.

برچيده شدن بساط ظلم و تعدى با وحدت همه جناح‏ها

يك تاسفى هم از داخل دارم. ما چندين سال است كه زحمت كشيديم و دانشگاه را به ملاها، به مدارس علوم قديمه، به طلاب علوم قديمه نزديك كرديم، بازار را به اين هر دو، بازار با آنها نزديك بود با آن جهت، با دانشگاه نزديك كرديم، اين جبهه‏هاى مختلف را با هم نزديك كرديم و هميشه سفارش كرديم به اينكه بايد وحدت كلمه داشته باشيد تا بتوانيد يك كارى انجام بدهيد، اگر هر كدام يك جناح خاصى باشد، يك طرف خاصى بكشد و او طرف ديگر بكشد، اين اول استفاده‏اش مال اجانب است، آنها الان كه ديدند يك وحدتى در ايران پيدا شده و رو به وحدت دارد مى‏رود و ممكن است تمام جناح‏ها با هم يك بشوند و آن روزى كه تمام جناح‏ها با هم يك شدند، فاتحه هم شوروى خوانده مى‏شود و هم امريكا خوانده مى‏شود هم هر كشورى بخواهد دخالت كند در امور شما و هم اين بساط ظلم و تعدى از بين مى‏رود، وقتى كه ديدند اين طور شده است، باز افتاده‏اند توى كار براى اينكه جناح‏ها را از هم جدا كنند، جبهه‏ها را از هم جدا كنند.

با كنار گذاشتن روحانيون اصلاح مملكت ممكن نيست

باز فعاليت شروع شده از جانب دستگاه و از جانب اجانب و از جانب عمال آنها به اينكه آخوند را بگويند كه نه، ما مثلاً فلان فرد را قبول داريم، اين استثنايى است، لكن علماء ديگر را قبول نداريم، اين يك نغمه‏اى است كه گاهى مى‏كنند. من اين را از اول گفتم كه آقا اگر شما آخوند را

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 93

استثنا كنيد از جمعيت خودتان، هيچ كارى نمى‏توانيد انجام بدهيد، براى اينكه توده‏ها با اينها هستند اينها مظهر اسلامند، اينها مبين قرآنند، اينها مظهر نبى اكرمند، مردم اينها را اينجور شناخته‏اند، مردم علاقه دارند به دين خودشان، علاقه دارند به اسلام خودشان، آن علاقه‏اى كه به اسلام دارند، علاقه‏اى به علماى اسلامى دارند. اگر شما بخواهيد از اينها جدا بشويد و اينها را منها كنيد، هيچ كارى ازتان نمى‏آيد همان سيلى اول شما را مى‏زنند و بيرونتان مى‏كنند، چنانچه ديديم كه آن روزى كه اين جماعت وارد كار نبودند، شماها در انزوا خوابيده بوديد، هيچ كار هم از شما نمى‏آمد. وقتى كه اين جماعت آمدند مردم همه دنبال اين آمدند، بازارها با اينها هستند، كشاورزها با اينها هستند، صنعتگرها و كارگرها مسلمند همه اينها، وقتى مسلم شدند همه اينها، علاقه به خدا دارند، علاقه به پيغمبر خدا دارند، علاقه به اميرالمومنين دارند، اينها هم همان‏ها هستند يعنى دارند ترويج از آنها مى‏كنند، اينها تمام عمرشان را صرف كردند در اينكه كلمات ائمه اسلام را و پيغمبر اسلام را و احكام ائمه پيغمبر اسلام را و احكام خدا را به مردم برسانند. كسى كه هفتاد سال عمرش را صرف اين معنا كرده و مردم او را به اين سمت شناختند مردم دنبالشان هستند. اين معنائى كه حالا زمزمه مى‏شود كه مثلاً ما زيد را قبول داريم و ديگران را قبول نداريم، اين يك امرى است كه در دهن شما انداخته‏اند، عمال خارجى، شما را مى‏خواهند جورى بكنند كه منصرف كنند از علماى خودتان، اگر منصرف از علماى خودتان شديد شما يك تيپ عليحده، آنها يك تيپ عليحده، هر دو از بين مى‏رويد، شماها با آنها مخالفت مى‏كنيد، شما هم يك جمعيتى هستيد و شما بدانيد كه، منهاى آخوند، هيچ كارى از شما پيش نمى‏برد. شما در هر شهرى كه برويد مى‏بينيد كه آن كس كه شهر دستش هست و مى‏تواند شهر را ببندد و باز بكند، باز يك ملاست. شما تجربه كنيد در تمام اين تعطيلات تجربه كنيد، ببينيد كه يكى از جناح‏ها توانسته بازار را ببندد؟ آن كه بازار را بسته و به حكم او بازار را مى‏بندند، آن ملاها هستند كه امر مى‏كنند و آن كه ملاها را پيش مى‏برد براى اين است كه اينها براى خدا دارند حرف مى‏زنند و عمال اسلام هستند و مردم علاقه به اسلام دارند. اين مطلب را كنار بگذاريد كه منهاى آخوند، نمى‏شود آقا، شما بخواهيد مملكتتان را اصلاح كنيد، منهاى آخوند اصلاح بردار نيست.

اختلاف، عامل شكست انقلاب

از آن طرف هم، اگر آخوند بخواهد بگويد كه منهاى دانشگاه، منهاى جبهه‏هاى سياسى، آن هم صحيح نيست براى اينكه آن هم كارشناس لازم دارد. شما كارشناس اسلامى هستيد و قواعد اسلام را مى‏دانيد لكن بعضى مسائل سياسى را شماها هم نمى‏توانيد حلش كنيد، محتاج به اينها هستيد، شما نمى‏خواهيد كه خودتان برويد حكومت بكنيد، شما يك شغل ديگرى داريد. شما حكومت لازم داريد، شما اجزاى ادارات لازم داريد، ادارات شما، حكومت شما عرض مى‏كنم لشكر شما، جيش شما، همه اينها با اين جبهه‏ها تحصيل مى‏شود، با اين دانشگاه و با اين دانشجوهاى خارجى و داخلى مملكت ما بايد اداره بشود، اگر علاقه داريد شما به اسلام، علاقه دارند آن جبهه ديگر به اسلام، با علاقه

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 94

به اسلام نمى‏شود كه با هم بنشينيد دعوا كنيد امروز، امروز دعوا كردن انتحار است، خودكشى است، امروز اختلافات خودكشى است.

همه در زير پرچم توحيد مجتمع شويد

سليقه تو جور نمى‏آيد با مثلاً حرف فلان آدم نبايد الان اختلاف ايجاد بكنى، ما همه مسلم هستيم و زير بيرق اسلام همه مى‏خواهيم جنگ بكنيم، همه مى‏خواهيم مبارزه كنيم.

خدا مى‏داند كه اگر اين اجتماع درست بشود و همه شما و همه جبهه‏ها زير اين بيرق بيايند و دست از آن كارهائى كه داشتند بكشند، بعد از چند روز تمام مى‏شود اين مسائل. اينها حالا دارند استفاده از همين چيزها مى‏كنند، از همين حرف‏ها استفاده مى‏كنند، آن روزى كه مثلاً فرض كنيد كه يك تظاهراتى مى‏شود، دو تا هم از خودشان يا خير، دو تا هم آدمى كه بى‏عقل است، در مى‏آيد يك شعار ديگرى مى‏دهد، مقابل همه اين چند ميليون جمعيت مى‏شود، اين غلط است، اين انحراف است، اين انحراف فكرى است، اين نفهمى است، اين خدمت به غير است، اين خدمت به كارتر است. تو نمى‏فهمى، آنها از خدا مى‏خواهند كه شما حالا همه با هم اختلاف پيدا كنيد و آن بكشد براى حزب كذا، آن بكشد براى حزب كذا. دست برداريد از اين حرف‏ها، همه وارد بشويد زير يك بيرق، بيرق اسلام، اگر اسلام نباشد هيچ چيز نيستيم ما، همه ما را كلمه اسلام جمع كرده با هم، همه زير كلمه توحيد زير پرچم توحيد بيائيد، وقتى كه همه مجتمع شديد زير پرچم توحيد، تمام كارها اصلاح مى‏شود.

اين تاسف دارد كه بعد از سال‏هاى طولانى كه ما زحمت كشيديم و حرف زديم و خطابه خوانديم و نوشتيم، باز آدم مى‏بيند كه زمزمه‏اى، چند تا آدم بى‏اطلاع، جوان بى‏اطلاع، زمزمه اين را مى‏كند كه فلان آخوند را، فلان سيد را قبول داريم اما آخوندهاى ديگر را قبول نداريم، اين غلط است، من آنها را قبول دارم، من ارادتمند به آنها هستم، همه بايد قبول داشته باشيم. يا مثلاً يك كسى مى‏گويد كه نخير ما دانشگاه را قبول نداريم. ما دانشگاه را قبول داريم، ما دكترها را قبول داريم، ما اطبا را قبول داريم، ما جناح‏هاى سياسى را قبول داريم. همه بايد با هم باشيم آقا امروز، زير يك بيرق و آن بيرق لااله‏الاالله است. اين يك پيامى است كه من الان مى‏دهم و ان شاءالله مى‏رسد به ايران و به ساير ممالكى كه بچه‏هاى ما در آنجا هستند كه آقا دست برداريد از اين خود پرستى و از اين خودخواهى. (انما اعظمكم بواحده ان تقوموالله) قيامتان براى خدا باشد، اگر قيام براى خدا نباشد كارى از او نمى‏آيد، قيامتان براى خدا باشد، نه براى هواهاى نفسانى كه هر كسى بكشد طرف خودش. همه با هم مجتمع بشويد، براى خدا همه با هم مجتمع بشويد و اين تشتت و اختلاف و اينها، و من از حزب كدام، من از حزب كدام، من از جبهه كذا، من از جبهه كذا هستم، اينها را دست از آن برداريد، نمى‏توانيد دائماً دست برداريد، موقتاً براى خاطر خدا براى خاطر مليت، براى خاطر كشور، براى هر چه مى‏خواهيد حساب بكنيد، موقتاً دست برداريد تا اين بساط كنده بشود، اين بساط قلدرى و آدمكشى و زير پا كردن همه حقوق از بين برود، اين مرد جانى از بين برود كه دارد الان مردم را قتل عام مى‏كند،

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 95

بعد از آن آنوقت فرصت زياد است كه بنشينيد با هم دعوا كنيد. امروز نكنيد اين كار را، نمى‏گويم آن وقت بكنيد، البته هيچ وقت نبايد بكنيد لكن الان وضع حساس است، الان وضع امر داير بين موت و حيات يك ملت است، مسؤوليد شما پيش خداى تبارك و تعالى، مسؤوليد پيش ملت اسلام. من از خداى تبارك و تعالى بيدارى همه را مى‏خواهم. خداوند همه ما را هدايت كند، خداوند همه ما را به طريق مستقيم الهيت راهنمايى فرمايد. خدا همه شما را سالم بدارد.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:13 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 96

تاريخ: 5/10/57

مصاحبه امام خمينى با راديو تلويزيون آلمان، كانال 2

سؤال: حضرت آيت الله! آيا هيچ راه حلى با حكومتى در چهارچوب سلطنت براى شما قابل قبول خواهد بود؟

جواب: با وجود سلطنت و رژيم سلطنتى راه حلى نخواهد بود.

سؤال: حضرت آيت الله! از شما دعوت شده است كه به ايران برگرديد، آيا حاضريد در تحت اين شرائط به ايران برگرديد؟

جواب: من هر وقت مقتضى بدانم به ايران مى‏روم، چه دعوت بشود چه دعوت نشود.

سؤال: اگر شاه حاضر نباشد ايران را ترك كند و شما هم حاضر نباشيد به ايران برگرديد، به نظر مى‏رسد كه تنها يك راه حل باقى بماند و آن كودتاى نظامى است و در نتيجه اختناق و تخريب و خونريزى بيشتر مى‏شود، نظر حضرتعالى چيست؟

جواب: كودتاى نظامى هم همين دولت نظامى است. چه كودتا بشود چه نشود ما بناى اين داريم كه به مخالفت خودمان ادامه بدهيم و ما تحمل مصائب را به خاطر رسيدن ملتمان به آزادى و استقلال خواهيم داشت.

سؤال: آيا از اين بيم نداريد كه اغتشاش ايران موجب برخورد بين‏المللى گردد و احتمالاً اين برخورد بين امريكا و شوروى باشد؟

جواب: اگر چنين مساله‏اى پيش بيايد براى جهان است ولى اين دو ابرقدرت هم براى چنين موضوعى دست به يك جنگ جهانى نخواهند زد.

سؤال: حضرتعالى اعلام كرديد كه در آينده كشورهائى كه از شاه پشتيبانى كرده‏اند نفت دريافت نخواهند كرد. همچنين اعلام شده است كه ارسال نفت به اسرئيل و افريقاى جنوبى متوقف گردد، و همه ممالك صنعتى روابط تجارتى با شاه داشته‏اند، آيا اين كشورها تاكنون دشمنان شما بوده‏اند؟

جواب: ما با ملت‏ها مخالفتى نداريم، ما با دولت‏هائى كه ظالم هستند، چه به ما ظلم كرده باشند و چه به برادران مسلمان ما ظلم كرده باشند و بكنند، با آنها دشمن هستيم.

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 97

سؤال: حضرتعالى طرح يك حكومت اسلامى سوسياليست را مى‏ريزيد، چه نوع سوسياليزمى مورد نظر جنابعالى است؟ آيا به حزب توده اجازه خواهيد داد كه در دولت شما شركت داشته باشند؟ آيا قرآن قانون اساسى ايران خواهد بود؟

جواب: ما يك جمهورى اسلامى تشكيل مى‏دهيم كه خود حكومت و تعيين حكومت به آراء ملت متكى است. قانون چنين جمهورى بديهى است كه قوانين اسلام است. ما به حزبى كه مطرود جامعه اسلامى است اجازه ورود به حكومت اسلامى را نخواهيم داد.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:14 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 98

تاريخ: 6/10/57

مصاحبه امام خمينى با راديو تلويزيون آلمان

سؤال: آيا اگر چنانچه يك دولتى به رياست بختيار به روى كار بيايد، شما اين دولت را حمايت مى‏كنيد، ولو اينكه شاه بپذيرد كه براى موقت هم كه شده از ايران خارج بشود؟

جواب: هيچ دولتى را با بودن رژيم سلطنتى قبول نخواهم كرد. هدف تشكيل جمهورى است و براى من از روز روشن‏تر است كه با وضع فعلى در آينده‏اى نزديك به آن خواهيم رسيد.

سؤال: ناظران خارجى يك نوع مشى در سياست حضرتعالى در طى هفته گذشته مشاهده كرده‏اند، آيا به نظر شما به هم خوردن اوضاع اقتصادى ايران كافى براى سقوط رژيم شاه هست يا اينكه تصور مى‏فرماييد كه روش‏هاى قهرآميز ديگرى بايد تعقيب شود؟

جواب: به نظر مى‏رسد كه همين نحو مبارزات براى سرنگون كردن شاه از تختش كافى خواهد بود.

سؤال: بعضى از متخصصين امريكايى در ايران احساس مى‏كنند كه گزارش‏هايى كه به مقام‏هاى امريكايى در مورد ايران داده شده اشتباه بود و اشتباهات در اثر عدم تماس آنها با مخالفين شاه بوده است. آيا اين مساله بدان علت بوده است كه توجه خاص بيش از اندازه، امريكائى‏ها نسبت به موقعيت سياسى، استراتژيكى ايران داده‏اند يا اينكه يك اختلافات عميق فرهنگى بين دو كشور، علت اين جريان بوده است؟

جواب: در هر صورت مورد تعجب من است كه دولت امريكا ادعا مى‏كند كه اشتباه واقع شده است يا نقش نداشته است. يك دولت مقتدرى مثل دولت امريكا، با همه به تمام ابعاد تماس داشته است و افراد امريكايى در ايران همه جهات را ملاحظه كرده‏اند. شايد اين اشتباه كارتر هم مثل ادعاى اشتباه شاه باشد.

سؤال: روزنامه هاى خارجى در اينجا گزارش داده‏اند كه ايرانى‏ها يك تنفرى نسبت به آمريكائى‏ها و

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 99

انگليسى‏ها دارند، آيا اين نقل قول درست است يا اينكه غلط است؟ چه دليلى براى اين تنفر وجود دارد؟ و

جواب: دقيقاً صحيح است. دولت‏هاى امريكا و انگليس آنقدر به ملت ما فشار آورده‏اند و اشخاص جنايتكار را تاييد كرده‏اند كه كم كم موجب تنفر ملت‏ها شده است. البته شوروى هم دست كمى از آنها ندارد. من بارها توصيه كرده‏ام كه دست از پشتيبانى دولت و شاه ايران برداريد و كارى نكنيد كه ملت ايران نسبت به ملت‏هاى انگليس و امريكا كه در مقابل اين روش دولت‏هاى متبوعشان سكوت كرده‏اند، بدبين شوند و ما فعلاً امريكا و انگليس و شوروى را دشمن شماره يك مردم خود مى‏دانيم، البته امريكا از همه بدتر است.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:14 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 100

تاريخ: 6/10/57

پيام امام خمينى به ملت مسلمان ايران‏

بسم الله الرحمن الرحيم

ماه محرم براى مذهب تشيع ماهى است كه پيروزى در متن فداكارى و خون به دست آمده است. در صدر اسلام پس از رحلت پيغمبر ختمى پايه گذار عدالت و آزادى، مى‏رفت كه با كجروى‏ها بنى اميه، اسلام در حلقوم ستمكاران فرو رود و عدالت در زير پاى تبهكاران نابود شود كه سيدالشهدا عليه السلام نهضت عظيم عاشورا را برپا نمود و با فداكارى و خون خود و عزيزان خود، اسلام و عدالت را نجات داد و دستگاه بنى‏اميه را محكوم و پايه‏هاى آن را فرو ريخت. و در عصر ما مى‏رفت كه با كجروى‏هاى سلسله پهلوى، حلقوم گشاد آنان و دار و دسته اربابان آنان اسلام و مصالح آن را ببلعد و عدالت و استقلال و آزادى را در زير چكمه‏هاى ديكتاتورى پرده ريا و تزوير به نابودى بكشد كه نهضت ملت بزرگ ايران كه در 12 محرم 83، 15 خرداد سال 42 به شكوفائى گرائيد، پرده هاى تزوير و عوام فريبى شاه را پاره كرد و قتل عام شاهانه و فداكارى ملت مبدا عظيمى در تاريخ ايران گرديد و مفتاح نجات اسلام و عدالت به دست آمد و نطفه مقاومت ملى منعقد و با تربيت و روشنگرى روشنگران، رو به رشد و تكامل نهاد و در اين بين فداكارى‏ها در مقابل جنايات و قتل و غارت و حبس و تبعيدها در جريان بود و در 29 محرم 98 كه رشد و تكامل در حال بلوغ بود، مبدا انفجار ظاهر شد و شاه و دژخيمان او غافلگير شده و با تمام قوا به قتل و جرح ملت پرداختند و در ظرف يك سال جنايات بى‏پايان آنان با مقاومت عظيم ملت روبرو و برخوردها و جنايت‏ها و فداكارى مقابل يكديگر صف كشيدند. در اين ميان قوه مقاومت ملت رو به رشد و حربه‏هاى دشمن انسانيت و ملت رو به تزلزل و در پايان سال 98 و طليعه 99 قدرت ملت، جنود ابليسى شاه را چنان شكست داد و پايه‏هاى ديكتاتورى را چنان متزلزل نمود و قدرت‏هاى عظيم ابرقدرت‏ها را چنان واپس زد كه موجب تحير و تعجب متفكران جهان و حسابگران گرديد.

شاه با آن عظمت فرعونى به تعظيم و اظهار عجز در مقابل ملت برخاست و به تبديل مهره‏هاى نرم به خشن پرداخت. ملت با غرور اسلامى خود نه آن توبه را قبول نمود و نه از آن نرمى فريب خورد و نه به آن خشونت اعتنا كرد و در تاسوعا و عاشوراى 99 با رفراندم بى‏نظير و آرام خود كه به تصديق ناظران داخل و خارج در تاريخ بى‏نظير بود قدرت مهار شده خود را ثابت و سقوط و عزل محمدرضا پهلوى را براى چندمين بار اعلام كرد و پس از آنكه شاه خود را رفتنى دانست، دست جنايتكار خود را

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 101

از آستين در آورد و كشتارهاى پى در پى را آغاز كرد و خود را در تمام جوامع رسوا نمود. اخيراً در مشهد مقدس جنايتكارى‏ها را به حد اعلا رساند و ما را بر آن داشت كه روز 29 ماه محرم را عزاى عمومى اعلام كنيم براى سالگرد كشتار بيرحمانه قم و چهلم كشتار در صحن مطهر مشهد مقدس و نيز هفته كشتار مشهد مقدس و نيز كشتار شهرستان‏هاى ديگر.

با كمال تاسف در اين سال تمام وقت ما صرف فاتحه و عزاى ملى شد و در صورت بقاى شاه در مقام مغصوب، وضع همين است.

اكنون لازم است تذكراتى بدهم:

1- اين جانب پس از تشكر از اهالى محترم خراسان خصوصاً علماى اعلام و حجج اسلام و دكترهاى محترم و ساير گروه‏ها و طبقات، پشتيبانى خود را از قطعنامه اين اعتصاب شريف اعلام نمايم و اعمال وحشيانه دولت نظامى غير قانونى و حكومت نظامى غاصب را محكوم مى‏نمايم و از ادامه ديكتاتورى و غصب مقام، آنان را تحذير مى‏كنم.

2- اين جانب از جميع اعتصاب كنندگان در سراسر كشور تشكر مى‏كنم و پشتيبانى خود را از آنان اعلام مى‏نمايم و از خصوص اعتصاب كنندگان شركت نفت تقدير مى‏نمايم. و اقدامات دولت نظامى غاصب و دادگاه‏هاى نظامى را در فشار به آنان براى شكستن اعتصاب تقبيح مى‏نمايم و آنان را در جديت براى هدر دادن ثروت ملت مسوول مى‏شناسم و آنان را در اين اقدام مخالف با مصالح كشور تحذير مى‏كنم.

3- بر ملت شريف ايران است كه از اعتصاب كنندگان شركت نفت پشتيبانى كنند و به آنان براى تهيه مسكن و معونه زندگى اعانت كنند و در شهرستان‏ها صندوق‏هاى اعانه بگذارند و پس از جمع‏آورى به وسيله هيات‏هاى معتمده به آنان برسانند و بايد نگذارند برادران خود را كه در راه خدمت به اسلام و كشور به پا خاسته‏اند رنج ببينند.

4- ملت شريف ايران موظفند از سربازانى كه از سربازخانه‏ها بيرون آمده‏اند و خدمت به دولت غاصب را روا نداشته‏اند، كمك كنند از جهت منزل و ساير معونه‏ها و نگذارند به برادران خود كه براى اسلام ترك اعانت ظالم را نموده‏اند سخت بگذرد.

5- بايد ملت ايران بداند كه نفت و گاز به مقدار مصرف داخلى در انبارها موجود است و دولت جنايتكار براى ايجاد وحشت و نارضايتى قحطى مصنوعى ايجاد نموده و كاركنان شركت نفت به مقدار مصرف داخل استخراج نمودند و اينان به مصارف ديگر مى‏رساندند (از قبيل صدور براى اسرائيل چنانكه گفته شده) و ملت را در مضيقه قرار مى‏دهند.

شاه و دولت غاصب او با ملت در حال جنگند كه به اين اعمال وحشيانه دست مى‏زنند. حتى گفته مى‏شود كه كاركنانى را كه براى مصرف داخلى مى خواهند عمل كنند، مجبور به اعتصاب مى‏كنند تا مضيقه را به عهده ملت بگذارند.

6- لازم است كه ملت شريف به نهضت اسلامى خود تا وصول به نتيجه ادامه دهند و در اين

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 102

راه كه رضاى خداوند درآن است صبر كنند و از اعانت برادران خود غفلت نكنند و از احتكار و گرانفروشى و بى‏انصافى كه موجب غضب خداى تعالى است جداً احتراز كنند و به وسوسه‏هاى شيطانى كه عمال ابليسى شاه و دولت پخش مى‏كنند و مى‏خواهند در مردم سستى و ياس ايجاد كنند، گوش فرا ندهند و به خداى متعال در اين راه كه به دست آوردن استقلال و آزادى و جمهورى اسلامى است اتكال كنند.

از خداوند متعال سرنگونى اساس ستم و برقرارى پايه عدل را خواستارم.

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:14 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 103

تاريخ: 7/10/57

مصاحبه امام خمينى با دكتر جيم كوكلررفت استاد دانشگاه روتكرز آمريكا

سؤال: جوشش مذهبى در ايران، مجلس را مجبور ساخته است كه لايحه‏هائى را به مجلس ببرند كه حقوق زنان را محدود كنند، مثلاً پايين آوردن سن ازدواج به 15 سالگى، ممنوعيت زنان از شركت در ارتش و اعلام كردن سقط جنين به عنوان يك جنايت (نقل از نيويورك تايمز 17 دسامبر) آيا شما چنين قوانينى را تائيد مى‏كنيد؟

جواب: در مورد ازدواج، اسلام آزادى در انتخاب شوهر را به زن داده است، هر زنى مى‏تواند هر شوهرى را كه مايل باشد اختيار نمايد (البته در چهار چوب قوانين اسلام). اسلام با سقط جنين مخالف است و آنرا حرام مى‏داند. زنان همانطور كه قبلاً گفتم، مى‏توانند در ارتش باشند. آنچه اسلام با آن مخالف است و آن را حرام مى‏داند فساد است، چه از طرف زن باشد و چه از طرف مرد فرقى نمى‏كند. اين افرادى را كه شما به عنوان حقوقدان مى‏دانيد، هميشه زنان ما را گمراه كرده‏اند. امروز زنان آزاده ما زندان‏ها را پركرده‏اند و اين حقوقدانان هميشه پاى جنايت شاه را امضاء كرده‏اند، كدام يك از اين دو آزادند و آزاده؟

سؤال: در جامعه ايران چه تغييراتى را شما در موقعيت زن، مورد نياز حس مى‏كنيد و به نظر شما دولت اسلامى چگونه شرايط زنان را تغيير خواهد داد، مثل اشتغال به كارهاى دولتى و كار كردن به عنوان حرفه‏هاى مختلف مانند پزشكى، مهندسى و غيره و نيز شرايطى چون طلاق، سقط جنين، حق مسافرت و پوشيدن اجبارى چادر؟

جواب: تبليغات سوء شاه و كسانى كه با پول شاه خريده شده‏اند چنان موضوع آزادى زن را براى مردم مشتبه كرده‏اند كه خيال مى‏كنند اسلام آمده‏است كه فقط زن را خانه‏نشين كند. چرا با درس خواندن زن مخالف باشيم؟ چرا با كار كردن او مخالف باشيم؟ چرا زن نتواند كارهاى دولتى انجام دهد؟ چرا با مسافرت كردن زن مخالفت كنيم؟ زن چون مرد در تمام اينها آزاد است، زن هرگز با مرد فرقى ندارد. آرى در اسلام زن بايد حجاب داشته باشد ولى لازم نيست كه چادر باشد بلكه زن مى‏تواند هر لباسى را كه حجابش را بوجود آورد اختيار كند. ما

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 104

نمى‏توانيم و اسلام نمى‏خواهد كه زن به عنوان يك شئى و يك عروسك در دست ما باشد، اسلام مى‏خواهد شخصيت زن را حفظ كند و از او انسانى جدى و كارآمد بسازد. ما هرگز اجازه نمى‏دهيم كه زنان فقط شئى براى مردان و آلت هوسرانى باشند. اسلام سقط جنين را حرام مى‏داند و در ضمن عقد و ازدواج زن مى‏تواند حق طلاق را براى خودش بوجود آورد. احترام و آزادى كه اسلام به زن داده است، هيچ قانونى و مكتبى نداده است.

سؤال: برنامه صنعتى كردن و نوسازى ايران تحت يك حكومت اسلامى چه خواهد بود؟ تكنولوژى خود را از چه منبعى تهيه خواهيد كرد؟ چگونه متخصصين و دانشمندان خود را تربيت كرده و آموزش خواهيد داد؟

جواب: ما در برنامه صنعتى كردن مملكت هرگز چون امروز سراغ مونتاژ نمى‏رويم، ما در ايران صنايع (مادر) ايجاد خواهيم كرد و نوسازى را به بهترين وجه انجام خواهيم داد، البته توقع نبايد داشت كه اين كارها به محض رفتن شاه صورت گيرد زيرا شاه ايران را به طور كلى خراب كرده است و ايران به صورت يك كشور جنگزده درآمده است لذا براى ترميم خرابى‏ها و ايجاد صنايع اصيل احتياج به مدت است. ما نيازهاى تكنولوژى خود را از هر منبعى كه مفيدتر براى كشورمان باشد، تامين خواهيم كرد. ما از جهت متخصص كارآزموده بسيار غنى هستيم، هزاران كارشناس ايرانى در رشته‏هاى گوناگون علمى در كشورهاى خارجى هستند، اينها به دليل ظلم و ستم شاه و فقدان برنامه صنعتى علمى اصيل مجبور به ترك مملكت و كار براى موسسات خارجى شده‏اند و با رفتن شاه اكثر اينها به ايران برخواهند گشت.

سؤال: اگر شما روابط خود را با اسرائيل به عنوان كشورى كه به مردم ظلم مى‏كند، قطع كنيد، آيا فكر نمى‏كنيد شما به همان دليل روابط خود را با بعضى از دول غرب نيز قطع كنيد؟

جواب: ما با هر كشورى كه بخواهد ظلم كند مخالفيم، حال اين كشور چه در غرب باشد و چه در شرق. اسرائيل حقوق مردم عرب را غصب كرده است، با او مخالفت خواهيم كرد. اسرائيل بزرگترين حامى شاه مى‏باشد و مسئوول تبليغات ساواك مى‏باشد و اسرائيل بدين ترتيب شريك درجنايات ساواك و شاه مى‏باشد.

سؤال: نظر شما راجع به گروه مسلح چريكى مثل سازمان مجاهدين و ديگر سازمانهاى (مثل چريك فدائى خلق) چيست؟ آيا وقت آن رسيده است كه بر عليه شاه، ساواك و ارتش

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 105

اسلحه به دست گيرند؟

جواب: ما اميدواريم كه با مبارزاتمان به همين صورتى كه هست، شاه را شكست دهيم ولى اگر شاه به جنايات خود ادامه دهد، جنگ مسلحانه را مورد بررسى قرار خواهيم داد.

سؤال: شما تهديد كرده‏ايد كه عرضه نفت را به كشورهايى كه حمايت خود را از شاه ادامه دهند، قطع خواهيد كرد، آيا اين تهديد شامل دورانى است كه شاه بر اريكه قدرت است يا بعد از آن را هم شامل خواهد شد؟ جواب: رفراندم تاسوعا و عاشورا براى چندمين بار ثابت كرد كه شاه از سلطنت مخلوع است و از آن روز به بعد اگر دولتى از شاه حمايت كند، تا رئيس آن دولت سركار است نفت را قطع و تمام قراردادهائى كه بعد از اين دو روز امضا شده است تا رفتن شاه بى‏اعتبار مى‏دانيم ولى قراردادهائى كه قبل از اين دو روز با رژيم منعقد شده‏اند آنها را بررسى مى‏كنيم، آنچه را مضر به حال ملت و مصالح مملكت ندانيم مى‏پذيريم و گرنه رد مى‏كنيم.

سؤال: گفته شده است كه اصلاحات ارضى شاه، روحانيونى را كه دومين طبقه زمينداران بزرگ را تشكيل مى‏داده‏اند (نيويورك تايمز 11 دسامبر) صدمه زده است و اين يكى از دلايلى است كه شما با شاه مخالفت مى‏كنيد، آيا اين مطلب صحيح است؟ پيش از سال 1962 چند درصد از زمين زراعتى را افراد مذهبى اداره مى‏كرده‏اند؟ آيا پس از رفتن شاه، عوامل مذهبى دوباره اداره زمين‏ها را به عهده خواهند گرفت؟ كشاورزى دولتى كه مورد تائيد شما باشد چه خواهد بود؟ آيا مكانيزه كردن كشاورزى جايگزين كار يدى خواهد شد؟ در اين صورت، اين ماشين كشاورزى از كجا تهيه خواهد شد؟

جواب: به طور كلى هيچ يك از روحانيون مخالف شاه از زمينداران بزرگ نمى‏باشند تا اصلاحات ارضى شامل زمين آنها بشود و من هم اعلام كرده‏ام كه چون زمينداران بزرگ ماليات اسلامى خود را نپرداخته‏اند، ما زمين‏ها را از رعايا پس نخواهيم گرفت و مخالفت من و ساير روحانيون با شاه هرگز بدين خاطر نبوده است و اين هم از تبليغات سوء شاه است كه ديگر رنگ خود را باخته است. ما كشاورزى خود را مكانيزه خواهيم كرد و دولت اسلامى موظف است كه آنچه را زارعين احتياج دارند، به بهترين وجه در اختيار آنان بگذارد. اگر كشاورزى صحيح در ايران بوجود آيد، ما در آينده يكى از صادر كنندگان مواد غذائى خواهيم بود. ما قبل از اصلاحات ارضى ساخته آمريكا كه ايران را در بست در اختيار

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 106

آمريكا قرار داد، يكى از صادركنندگان مواد غذائى بوديم ايران يكى از كشورهاى نادرى است كه اگر اصول صحيح كشاورزى در آن پياده شود، يكى دو استان آن اكثر مواد غذائى ايران را تامين خواهد كرد و مابقى را مى‏توانيم صادر كنيم ولى امروز ايران بيشتر مواد غذائيش را از خارج مى‏آورد. براى مكانيزه كردن كشاورزى، ماشين‏هاى كشاورزى را از كشورهائى مى‏آوريم كه از نظر قيمت ارزانتر و از نظر جنس با دوامتر و محكمتر باشد. در حكومت اسلامى، ايران استقلال اقتصادى خودش را حفظ خواهد نمود.

سؤال: آيا ايالات متحده اكنون در ايران در حال جنگ است؟ آيا شما انتظار داريد كه قواى آمريكا و شوروى در ايران مداخله كنند؟

جواب: ما تقريبا در ايران با آمريكا مى‏جنگيم. آمريكا به هيچ وجه نمى‏خواهد بفهمد كه ملتى قيام كرده است و شاه را نمى‏خواهد. چرا با حفظ شاه، كينه مردم ايران را به خودش افزايش مى‏دهد؟ ما هرگز موافق مداخله آمريكا و شوروى نيستيم. شوروى نيز چون آمريكا هميشه از شاه پشتيبانى كرده است و ما هرگز اجازه هيچ گونه مداخله‏اى را به او نمى‏دهيم. مداخله نظامى خارجى‏ها در ايران بسيار بعيد به نظر مى‏رسد.

سؤال: دولتين فرانسه و آمريكا هر دو به شما اخطار كرده‏اند كه از صحبت درباره امور ايران خوددارى كنيد و شما را متهم كرده‏اند كه ايران را به خشونت فرا خوانده‏ايد و شما را تهديد كرده‏اند كه از كشورشان اخراج مى‏كنند اگر شما چنين فراخوانى‏ها را ادامه بدهيد. ارزيابى شما از اين تهديدها چيست؟

جواب: آمريكا چنين حقى را ندارد كه اخطاريه بدهد و در كار ايران و يا فرانسه دخالت كند. من قصد دارم تا آخرين نفس عليه ديكتاتورى شاه به مبارزاتم ادامه بدهم و يك لحظه هم دست از اين كار برنخواهم داشت.

سؤال: شما و آقاى كارتر بيانات تندى نسبت به هم داشته‏ايد، شما وى را به عنوان بزرگترين خطاكار حقوق بشر خوانده ايد (لوموند 17 اكتبر 1978) و وى شما را محكوم كرده است كه بيانات كنترل نشده‏اى از يك كشور خارجى صادر مى‏كنيد كه خشونت و حمام خون را در ايران تشويق مى‏كند، اين چيزى است كه واقعاً قابل تعمق است و وى اميدوار است كه شما اين بيانات را پس از گذشتن از اين موسم حرام (محرم دسامبر) متوقف كنيد (نقل از مصاحبه مطبوعاتى كارتر 13 دسامبر) روابط شما و پرزيدنت كارتر را چگونه ارزيابى مى‏كنيد؟

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 107

روابط خود را با ملت آمريكا چگونه ارزيابى مى‏كنيد؟

جواب: آيا كارتر واقعاً مدافع حقوق بشر است يا اين شعارى است كه براى انتخاب شدن براى رئيس جمهورى آمريكا مطرح كرده است؟ و يا شعارى است عليه چند زندانى شوروى؟ آيا او مدافع حقوق بشر است؟ حال آنكه در ايران، شاه دست نشانده خائن او حمام خون به راه انداخته است و او شاه را پشتيبانى مى‏كند، آيا كشتار بيحد و حصر شاه را در سراسر ايران نمى‏بيند و نمى‏داند؟ لابد آقاى كارتر پشتيبانى از اين جنايتكاران تاريخ را كه روى جلادان تاريخ را سفيد كرده است، دفاع از حقوق بشر مى‏دانند. كارتر چندى پيش گفت كه منافع آمريكا بر حقوق بشر مقدم است و ما كه مى‏گوئيم اين خونريزى‏ها نباشد و شاه برود تا مردم سرنوشت خويش را به دست بگيرند حمام خون درست كرده‏ايم؟ قضاوت آن با مردم جهان است. آيا وقت آن نرسيده است تا كارتر دست از حمايت شاه بكشد و بيش از اين دستش رابه خون مردم بيگناه و بى‏پناه ايران آلوده نكند؟ من هيچ گونه رابطه‏اى با آقاى كارتر ندارم و اصولاً با هيچ رئيس جمهور و يا رئيس دولتى رابطه ندارم. من از مردم آمريكا مى‏خواهم كه هر چه زودتر به نفع مردم مظلوم ايران اقدام كنند و از آقاى كارتر و دولت آمريكا بخواهند تا از شاه پشتيبانى نكنند و افكار عمومى جهان را عليه مردم آمريكا نشورانند. پشتيبانى دولت آمريكا از رژيم شاه بالمال به مصلحت مردم آمريكا نخواهد بود.

سؤال: آيا تجربه خاصى در زندگى شما وجود داشت كه شما به واسطه آن در صحنه سياست داخل شديد و تمايل به قبول رهبرى پيدا كرديد؟ آيا به عنوان سمبل مردم ايران بودن، احساس نمى‏كنيد بار سنگينى بر دوش شما مى‏گذارد؟

جواب: شما چون دين را از سياست جدا مى‏دانيد خيال مى‏كنيد كه وقتى يك عالم دينى وارد مسائل سياسى مى‏شود، شغل اصليش را رها كرده و كار جديدى را شروع كرده است و حال اينكه دين اسلام داراى مسائل عبادى و سياسى است و مسائل سياسى آن بيش از مسائل عبادى آن است. من جنايات شاه را در طول سلطنت دنبال مى‏كردم تا وقتى رسيد كه مى‏بايست بر عليه او آشكارا قيام كنم و مبارزات خود را بيش از 15 سال پيش آغاز كرده و هميشه خواست مردم را كه واژگونى دودمان پهلوى و برچيدن نظام شاهنشاهى و استقرار يك حكومت اسلامى است بدون هيچ گونه ترديدى اعلام نمودم و اين قهرى است كه مردم چون خواست خود را در من مى‏ديدند به من رو آوردند.

سؤال: نظر حضرتعالى نسبت به جبهه ملى چيست؟

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 108

جواب: من نظر مثبتى ندارم و نفى‏اش هم نكرده‏ام.

سؤال: نظر حضرتعالى نسبت به كوششى كه بختيار براى تشكيل دولت مى‏كند، چيست؟

جواب: نظر من اين است كه بختيار هم توفيق پيدا نخواهد كرد.

سؤال: ولو اينكه موقتا هم باشد، شما تائيدش نخواهيد كرد؟

جواب: خير.

سؤال: آيا احتمال اين مطلب وجود دارد كه اتحادى بين مذهبى‏ها و نظاميان براى سرنگونى او بوجود بيايد؟

جواب: احتمال هست ولى نميدانم تحقق پيدا كرده است يا خير. ولى آخر نظاميان به ما مى‏پيوندند.

سؤال: در يك حكومت اسلامى آيا كسانى كه انتخاب مى‏شوند رهبران مذهبى خواهند بود؟ يا هر كسى در هر حال انتخاب مى‏شود صرفنظر از اين كه وابستگى‏هاى مذهبى يا سياسى‏اش چه باشد؟

جواب: اشخاص بايد امين و مذهبى باشند و يا وجهه‏هاى مسلمى كه مذهبى هستند. اما غير مسلمين، اقليت‏هاى مذهبى، آنها عليحده خودشان آراء دارند و همانطور طبق آراء خود تعيين خواهند كرد.

سؤال: آيا براى بهايى‏ها در حكومت آينده آزادى‏هاى سياسى و مذهبى وجود دارد؟

جواب: آزادى براى افرادى كه مضر به حال مملكت هستند، داده نخواهد شد.

سؤال: آيا آزادى‏هايى براى مراسم مذهبى آنها داده خواهد شد؟ جواب: خير.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:14 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 109

تاريخ: 7/10/57

مصاحبه امام خمينى با روزنامه جمعه، شنبه، يكشنبه‏

سؤال: ممكن است درباره زندگى خصوصى خود از سال 63 به بعد توضيحى بدهيد؟

جواب: زندگى خصوصى من مثل زندگى خصوصى همه مردم عادى است. من طلبه‏اى هستم مثل ساير طلبه‏ها.

سؤال: سال‏هاى عمر شما كه دور از ايران بوديد، چگونه گذشت؟ جواب: مدتى در تركيه تبعيد بودم (حدود يكسال) و بعد به نجف تبعيد شدم و چهارده سال در عراق بودم و فعلاً هم آمده‏ام اينجا. در اين مدت علاوه بر تدريس مسائل مذهبى، هر چند گاهى مردم را از جنايات شاه به وسيله پيام و يا سخنرانى آگاه مى‏كردم. من در اين مدت يك لحظه ساكت نبوده‏ام.

سؤال: چگونه فرانسه را به عنوان محل اقامت خود برگزيديد؟ و چگونه اين محل (خانه خالى) را براى اقامت برگزيديد؟

جواب: اول قصد داشتم از راه كويت به سوريه بروم. كويت با اينكه ويزا داشتم راهم نداد و گفت احساس خطر مى‏كند، حتى اجازه عبور تا فرودگاه را براى خود خطرناك خواند، به همين جهت آمدم در كشورى كه اينچنين نباشد و اگر بتوانم در كشورى اسلامى به فعاليت‏هاى الهى خود ادامه دهم، خواهم رفت. آمدن ما به اينجا علت خاصى ندارد.

سؤال: شرايط دولت فرانسه براى اقامت شما در اين كشور چه بود؟

جواب: دولت فرانسه هيچ‏گونه شرطى براى ماندن من نكرده است و من زير بار هيچ شرطى كه به ضرر ملت ايران باشد نمى‏روم. بله، در اوائل آنان از مصاحبات من جلوگيرى كردند كه‏

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 110

آن هم رفع شد.

سؤال: برنامه روزانه زندگى شما چيست و چگونه است؟

جواب: بيشتر از 16 ساعت كار ميكنم. در اينجا نوع كارم با نجف فرق كرده است. مصاحبات، مذاكرات و گاهى سخنرانى، خواندن گزارشاتى كه توسط عده‏اى تهيه مى‏شود، بررسى نامه‏ها و تلگرافاتى كه مى‏رسد و گاهى جواب به آنها كار روزانه‏ام را تقريباً تشكيل مى‏دهد.

سؤال: پيام خود را چگونه به ايران مى‏فرستيد؟

جواب: فعلاً توسط تلفن و اشخاص.

سؤال: اين پيام‏ها چگونه به دست خبرنگاران مى‏رسد؟

جواب: اوضاع ايران به صورتى است كه نه تنها نظر خبرنگاران را جلب كرده، بلكه نظر مردم عادى را هم در همه جا جلب كرده است. چطور مى‏شود كه خبرنگارى مسائل ايران را دنبال كند و به اعلاميه‏ها دسترسى پيدا نكرده باشد.

سؤال: آيا به همه نامه‏هاى خود هر روز پاسخ مى‏دهيد؟

جواب: اگر لازم باشد جواب مى‏دهم.

سؤال: آيا شما تماس‏هائى با مردم شهر نوفل لوشاتو داريد كه بدانيد كه در اين شهر كوچك چه مى‏گذرد؟

جواب: بعضى از آنان به اينجا آمده‏اند.

سؤال: آيا فكر مى‏كنيد كه هرگز دوباره به ايران برگرديد؟

جواب: من هر گاه صلاح دانستم به ايران برمى‏گردم. براى من مكان مطرح نيست، آنچه مطرح است مبارزه بر ضد ظلم است. هر جا بهتر اين مبارزه صورت بگيرد، آنجا خواهم بود.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:14 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 111

تاريخ: 8/10/57

فرمان امام خمينى به مهندس بازرگان در مورد حل و فصل مشكلات شركت نفت

بسم الله الرحمن الرحيم

جناب آقاى مهندس مهدى بازرگان

پس از اهداء سلام و تحيت، به طورى كه مسبوق هستيد كارگران و كارمندان شركت نفت به منظور همكارى و همگامى با مبارزات ملت مسلمان ايران به منظور جلوگيرى از صدور نفت به خارج دست به اعتصاب زده‏اند اما دولت غاصب و غيرقانونى نظامى با تهاجمات سبعانه خود و اعمال زور و ارعاب مى‏خواهد اين اعتصاب را به جهت ادامه غارت نفت بشكند و همچنين در حالى كه نفت و فرآورده‏هاى نفتى براى مصارف داخلى توليد مى‏شود و يا موجود مى‏باشد از پخش آن در داخل جلوگيرى نموده و سعى مى‏نمايد تا ايجاد فشار و ناراحتى‏هاى بيشترى را براى مردم بنمايد. براى مقابله با اين برنامه‏هاى دولت غاصب و تامين نيازهاى مردم در داخله، تحقق شرائط زير لازم است:

1- نظاميان از مناطق و مراكز نفتى بيرون بروند و دخالتى در امور مربوطه ننمايند و از ايجاد هرگونه ارعاب در بين كاركنان خوددارى نمايند.

2- نفت و فرآورده‏هاى نفتى فقط به اندازه مصرف داخلى توليد شود و از صدور نفت به خارج تا سقوط رژيم غير قانونى فعلى به طور كامل ممانعت به عمل آيد.

3- ارتش و نظاميان حق احتكار مواد نفتى را كه براى مصرف داخلى تهيه مى‏شود ندارند و از آن بايد جلوگيرى شود. با توجه به مراتب بالا مقتضى است جنابعالى كه در اداره صنايع عظيم نفت داراى سوابق و تجارب هستيد يك هيات 5 نفرى مركب از جناب آقاى حجت الاسلام حاج شيخ اكبر رفسنجانى و جناب آقاى مهندس مصطفى كتيرائى و دو نفر ديگر را با نظر خودتان و مشورت آقايان تعيين نمائيد و اين هيات تحت سرپرستى جنابعالى مناطق نفتى را بازرسى نموده و در امر توليد نفت با احراز شرائط ذكر شده در بالا نظارت نمايد و ضمن ابلاغ مراتب تشكر ملت ايران از كارگران زحمتكش و كارمندان محترم، عده لازم را به بازگشت به سركار و ادامه توليد در حد مصارف داخلى دعوت فرمائيد و شرايط بالا را به كارمندان و كارگران تذكر دهيد كه اگر دولت غاصب هر يك از شرائط بالا را نقض نمود، جريان نفت بكلى قطع گردد و به ساير اعتصابيون ملحق گردند. در اين صورت مسووليت قطع نفت صرفاً متوجه دولت خواهد بود و از مديران صنعت نفت انتظار داريم كه در اين امر مهم و حياتى و

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 112

در اين مرحله حساس كنونى با هيات اعزامى همكارى همه جانبه و صادقانه بنمايند.

از خداوند تعالى استقلال و عظمت كشور و توفيق ملت را براى به دست آوردند آزادى و استقلال خواستارم.

والسلام عليكم و رحمه الله

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:14 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 113

تاريخ: 10/10/57

مصاحبه امام خمينى با خبرنگار مجله انگليسى زبان لبنانى

سؤال: پيش بينى شما براى ايران سال 1979 چيست؟

جواب: آنچه مسلم و قطعى است، اين است كه اوضاع ايران جز با سقوط شاه و برچيده شدن رژيم سلطنتى و استقرار حكومت اسلامى آرام نمى‏گيرد. امروز عليرغم قدرت نظامى جهنمى شاه اين ملت ايرانند كه ابتكار عمل را در دست دارند و از اين جهت قدم به قدم رژيم حاكم ايران و حاميانش را عقب نشانده‏اند و در ماه‏هاى آينده به يارى خداى تعالى شاهد پيروزى‏هاى درخشانترى خواهند بود.

سؤال: به نظر شما، تحت چه اوضاع و احوالى يك نوع سازش با شاه ممكن مى‏گردد؟ مثلاً مى‏پذيريد كه اصلاحى در قانون اساسى بشود كه بنابر آن، شاه مانند پادشاه انگليس به عنوان مظهرى در راس دولت بماند؟

جواب: اولاً سازش با يك فرد جانى مانند شاه، خيانت به ملت ايران و اسلام است و در ثانى ملت ايران در رفراندم تاسوعا و عاشورا با اكثريت قريب به اتفاق، قاطعانه شاه و رژيم سلطنتى را محكوم كرده و خواستار برقرارى جمهورى اسلامى شده است و هيچ كس حق ندارد با شاه كه از سلطنت مخلوع است، سازش كند و يا اساس سلطنت را بپذيرد، چه شخص محمدرضا پهلوى در اين مقام باشد يا ديگرى و به همين دليل، قانون اساسى كه رژيم ايران را سلطنتى مى‏شناسد، چون از نظر ملت رژيم سلطنتى مردود است، از اعتبار ساقط است و بايد قانون اساسى جديدى تدوين شود.

سؤال: آيا شما كناره گيرى شاه را به نفع پسرش مى‏پذيرد؟

جواب: هيچ فردى از دودمان پهلوى مورد قبول ملت نيست و نه تنها در مقام سلطنت بلكه در هيچ مقام دولتى هم حق ندارند دخالت كنند.

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 114

سؤال: آيا فكر مى‏كنيد دامنه حوادث ايران به تركيه نيز كشيده شود؟

جواب: نهضت مقدس ايران، نهضت اسلامى است و از اين جهت بديهى است كه همه مسلمين جهان تحت تاثير آن قرار مى‏گيرند.

سؤال: فكر مى‏كنيد در كوشش‏هايتان براى سرنگون كردن شاه، چه دولتى به شما كمك مى‏كند؟

جواب: ملت ايران با اراده آهنين خود، تنها با اتكاء به نيروى الهى قيام كرده است و در اين نهضت به هيچ دولتى متكى نيست و به خواست خداى تعالى با حفظ استقلال در نهضت خود، شاه را سرنگون خواهد كرد. وظيفه همه دولت‏هاى اسلامى در درجه اول و ساير دولت‏ها كه مايلند در آينده با ملت ايران روابط حسنه داشته باشند، اين است كه ملت مظلوم و قهرمان ايران را در رسيدن به اهدافش يارى كنند و تاكنون هيچ دولتى از ملت ايرن دفاع نكرده است.

سؤال: شما به عنوان رهبر مخالفين، روابط جارى خود را با دول و افراد زير چگونه توصيف مى‏كنيد؟ 1- دستگاه كارتر2- دولت روسيه 3- دولت چين 4- دولت عراق 5- كشورهاى عرب توليد كننده نفت 6- سادات 7- اسرائيل 8- ياسر عرفات و جنبش فلسطين.

جواب: رئيس جمهورى آمريكا با حمايت‏هاى بى‏دريغ خود از شاه و اهانت‏هائى كه به ملت ايران نموده است، در صف دشمنان ايران قرار گرفته است و روسيه شوروى هم اگر چه نه در حد آمريكا، ولى تاكنون نه تنها شاه را محكوم نكرده بلكه از او حمايت هم كرده است و از تحريف نهضت مقدس اسلامى ايران خوددارى نكرده است. رئيس كشور چين وقيحانه از روى كشتگان ما عبور كرد و در كاخ ظلم از اقدامات مترقيانه او هم ستايش نمود. دولت عراق هم زير فشار شاه، از اقدامات هر كس كه در خاك عراق به نفع ملت ايران انجام دهد جلوگيرى مى‏كند. سادات هم با اقدامات خود عليه مصالح مسلمين و كشورهاى عرب و برادران فلسطينى، مطرود جهان عرب و اسلام است. اسرائيل از نظر اسلام و مسلمين و تمامى موازين بين المللى، غاصب و متجاوز است و ما كمترين اهمال و سستى را در پايان دادن به تجاوزات او جايز نمى‏دانيم. و من در فرصت‏هاى مناسب از اقدامات و تلاش‏هاى ياسر عرفات براى بدست آوردن حقوق فلسطينى‏ها و برگرداندن اراضى اسلامى به مسلمين حمايت كرده‏ام.

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 115

سؤال: آيا شما از يك حكومت غير نظامى تحت رياست كريم سنجابى در پست نخست وزير، به عنوان راه حلى براى بحران ايران حمايت مى‏كنيد؟

جواب: با وجود شاه هيچ راه حلى امكان پذير نيست.

سؤال: آيا دعوت شما به اعتصاب بى‏پايان در صنعت نفت است و يا تا وقتى است كه شاه كنار برود؟

جواب: بله، تا وقتى است كه شاه كنار برود. شاه نفت ما را براى تحكيم خودش بدون هيچ مجوزى به امريكا مى‏داد و از پول آن اسلحه امريكائى كه به هيچ درد ملت ايران نمى‏خورد مى‏خريد. اصولاً نفت تاكنون پشتوانه حكومت غاصبانه شاه بود و من حكم كردم كه ديگر صادر نشود و اعتصاب تا رفتن شاه ادامه دارد و بعداً ما نفت را به هر كشورى كه مايل باشيم مى‏فروشيم.

سؤال: تحت چه شرايطى، اگر شما همچو مقتضياتى را منطقى مى‏بينيد، ارتش شاهنشاهى به ضد شاه خواهد شد؟

جواب: هم اكنون طبق اخبار واصله، مخالفت سربازان و افسران با شاه و دستورات فرماندهان خود روز افزون است. سربازها از خدمت ارتش فرار مى‏كنند، در بسيارى موارد فرماندهان خود را كشته‏اند و بسيارى از آنها هم كه در ارتش باقى مانده‏اند، موافق با كشتار شاه نيستند و طبيعى است كه شاه آخرين اميدهاى خود را به ارتش از دست بدهد.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:15 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 116

تاريخ: 10/10/57

بيانات امام خمينى در مورد تباهكارى‏هاى هيات حاكمه

نقش هيات حاكمه در اصلاح و افساد شؤونات مملكتى ملت‏ها

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

بدبختى و خوشبختى ملت‏ها بسته به امورى است كه يكى از مهمات آن، صلاحيت داشتن هيات حاكمه است. اگر چنانچه هيات حاكمه، كسانى كه مقدرات يك كشور در دست آنهاست، اينها فاسد باشند، مملكت را به فساد مى‏كشند، همه بعدهاى مملكت را رو به نيستى و فساد مى‏برند. شما ملاحظه مى‏فرمائيد كه در اين پنجاه سالى كه ما بوديم و ديديم كه آن كه در راس واقع شده بوده است ولو به قيد حق، فاسد بوده است و دنبال او مجالسى كه در ايران بوده است اكثراً افراد غير صالح در آن بودند. در اوايل امر، خوب، عده‏اى هم صالح بودند لكن در اقليت بودند. دنبال او دولت‏ها (كه بايد مقدرات كشور را دست بگيرند) غير صالح بودند. و دنبال آن آنهائى كه در راس ادارات بودند و مقدرات يك اداره را در دست داشتند آنها هم اكثراً غير صالح بودند. از اين غير صالح‏ها نمى‏شود يك مملكت صالح و يك كشور صحيح ايجاد كرد. ما ديديم كه در همين دوران آخر پانزده سال نهضت اشخاصى سركار بودند، پانزده سال در كارهاى حساس كه يكى از آن نخست وزيرى بود و يكى سازمان امنيت، بعد از پانزده سال كه اينها هر كارى خواستند كردند، حالا آمدند و اين رئيس سازمان امنيت را گرفتند به اينكه اين در اين پانزده سال كارهاى خلاف كرده، نخست وزير اين پانزده سال را هم گرفتند كه اينها چپاول كردند و كارهاى خلاف كردند. خود آقاى شاه هم بعد از اين زمان آمده است اعتراف مى‏كند كه من كار خلاف كردم. خود اينها دارند اعتراف مى‏كنند، خود او آمده است و مى‏گويد كه من اشتباهاتى كردم، خطاهايى كردم. خود اينها رئيس سازمان امن را كه پانزده سال به اين مردم تعدى كرده است حالا به اعتبار اينكه اختلاس كرده است و خلاف كرده است گرفتند. خود اينها نخست وزيرى كه پانزده سال تقريباً در اين مملكت حكومت كرده است حالا گرفتند و مى‏گويند چه. اگر مهلت دست اينها باشد بعد از پانزده سال ديگر هم اينهائى كه حالا سركار هستند مى‏آيند مى‏گيرند آنها را.

صلاحيت يك هيات حاكمه و يك اشخاصى كه كارهاى حساس در دستشان هست اين موجب يك صلاحيتى در عموم مى‏شود و اگر هيات حاكمه و همين طور آنهائى كه مقدرات مملكت دستشان است، آنهائى كه ارتش را اداره مى‏كنند و از روساى ارتش هستند، اگر اينها مردم صلاحيتدارى بودند

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 117

روزگار ما به اينجا نمى‏رسيد و من هم حالا اينجا ننشسته بودم براى شما صحبت كنم، شما هم حالا اينجا وقتتان را صرف اين كارها نمى‏كرديد. اينكه من دست از كار خودم برداشتم (كه طلبگى بود) و آمدم اينجا، براى اين است كه ما يك حكومت صالح نداشتيم و يك قدرت صالحه در كار نبود و مملكت را كشاندند رو به نيستى و تمام چيزهائى كه اميد به آن مى‏شد پيدا بكنى اينها تباه كردند. احكام اسلام را تباه كردند، زراعت ما را از بين بردند، بانك‏ها همه خلافكار بودند (اكثراً) وزارتخانه‏ها دست آدم‏هاى ناصالح اداره مى‏شد، مجلس‏ها، مجلس‏هاى قلابى فرمايشى بود، وكيل مردم نبودند اينها.

حمايت و پشتيبانى ابرقدرت‏ها از شاه

ما كه آمديم اينجا براى اينكه فرياد خودمان را (البته از اول نظر به اين نبود كه من اينجا بيايم لكن اينطور شد، به واسطه كجروى خود دولت اينطور شد و بعد هم فهميدند كه صحيح نبوده كارشان. پس ما چه كنيم) به خارج برسانيم و به آنها بفهمانيم كه ما گرفتار چه بوديم و اين دولت‏هايى كه حالا هم از شاه طرفدارى دارند مى‏كنند، اينها چه مردمى هستند، اينها چه اشخاص كج فكرى هستند، چه اشخاصى هستند كه اصلاً به فكر اينكه يك جمعيت سى و چند ميليونى زير دست و پاى اينها دارد از بين مى‏رود نيستند. الان هم كه همه چيزها فرو ريخته است و ديگر براى شاه چيزى نمانده است. همه گذاشتند و رفتند، اين را تنها گذاشتند با يك حال وحشتناكى، حالا هم باز دارند تائيد مى‏كنند اين ابرقدرت‏ها. بعضى از اين ابرقدرت‏ها حالا هم دارند باز تائيد مى‏كنند، مثل اينكه از يك مرده‏اى تائيد كنند. گذشته وقت اينكه ديگر تائيد بشود.

انتخابات فرمايشى مجلسين و سرسپردگى شاه به اجانب

تمام قوانينى كه در اين پنجاه سال گذشته است و تمام مجالسى كه در اين پنجاه سال تاسيس شده است هيچ يك از اينها مطابق قوانين نبوده. هيچ مجلسى تاكنون ما نداشتيم كه موافق قوانين باشد، حتى در اوايل سلطنت رضاخان كه يك قدرى قدرتش كم بود، در تهران فقط كه مركز بود يك آزادى به مردم داده بودند، يك آزادى فى‏الجمله كه وكلائى تعيين كند و آن وكلاى تهران بودند كه مخالفت مى‏كردند، مثل مرحوم مدرس و يك عده‏اى كه تبع ايشان بودند، لكن در شهرستان‏هاى ديگر وكلا را خودشان تعيين مى‏كردند و خودشان هم آرا براى مردم درست مى‏كردند و خودشان آرا را مى‏ريختند در صندوق و هر چه بود دست خودشان، دست فرماندارهائى كه در آنجا يا ارتشى كه در آنجا بود يا شهربانى‏هائى كه بودند كه همه عمال خودشان بودند، آرا را شب‏ها درست مى‏كردند و پر مى‏كردند اين صندوق‏ها را از آراء آنى را كه دلشان مى‏خواست. يك مجلسى كه همه وكلاى آن ملى باشند و در مقدرات مملكت ما بخواهند دخالت كنند و مصالح و مفاسد را تشخيص بدهند ما نداشتيم از اول، منتها من از اول امر را ياد دارم، شماها اين دوره‏هاى اخير را اطلاع داريد، از همين دوره‏هاى اخير دوره‏هاى سابق را هم بفهميد، همين بود قصه. الان كه شما ملاحظه مى‏كنيد

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 118

مجلس سنا، مجلس شورا، دولت، از اين مسائل صحبت مى‏شود، تمام اينها ياغى‏اند، تمام اينها محاكمه بايد بشوند. اول اشكالى كه بر وكلا هست اين است كه شما مى‏دانيد كه ملت دخالت در انتخابات ندارد، چرا توى مجلس مى‏رويد؟ شما كه مى‏دانيد كه منصوب از قبل آمريكا يا شوروى يا اينها هستيد، شما كه شاه خودش مى‏گويد كه ليست را مى‏فرستادند (و حالا براى خودش خيال مى‏كند نمى‏فرستند) (ليست را از طرف سفارتخانه‏ها و وكلاى ما را خود آنها تعيين مى‏كردند) اين دارد اقرار مى‏كند كه چند سال پيش از اين يعنى زمان پدر من و اوايل زمان من، اين تصديق به اين است، اين طرز اعتراف شاه به اينكه ليست‏ها را، مى‏خواهد از خودش تعريف كند كه نه حالا اينطور نيست، بسيار خوب حالا اينطور نيست لكن چند قدم جلوتر اينطور بوده است يعنى من در زمانى كه، قبل از اين به اصطلاح انقلاب سفيد و قدرتمندى در مقابل همه قدرتمندها!! قبل از اين ليست را مى‏فرستادند و ما هم تسليم مى‏شديم. پس شما اول خائن اين مملكت هستيد به اعتراف خودتان، كسى كه حفظ مقام را مى‏خواهد بكند با اينكه خيانت هم بكند. اين خيانت به ملت نيست كه ليست سفارت آمريكا يا سفارت انگلستان را يا شوروى را قبول مى‏كند و به دولتش هم تحميل مى‏كند به اينكه همين‏ها بايد وكيل بشوند؟ اين خيانت به مملكت نيست؟ اين خيانت به قانون اساسى نيست؟ اول اشكال به خود ايشان به حسب اعتراف خودش اين است كه شمائى كه آمدى نشستى اينجا مى‏گويى (من اعليحضرت هستم، همه كارها را من بايد انجام بدهم) شما ليستها را گرفتيد و مطابق آن دستور اجانب رفتار كرديد. اين خيانت نبوده؟ عذر دارى در مقابل اين خيانت؟ برويد كنار بگوئيد كه من چنين خيانتى نمى‏كنم مى‏روم كنار. احمدشاه در اين چيز آخرى كه گذاشتندش كنار، براى اينكه يك قراردادى بود كه وقتى كه رفت در خارج، در سر ميز عرض مى‏كنم مهمانى قرار داد را دادند دستش كه امضاء كند، امضاء نكرد، از همانجا اساس بيرون رفتن او و آمدن رضا شاه نقشه‏اش كشيده شد كه اين به درد ما نمى‏خورد كه قرارداد ما را امضاء نمى‏كند. شما هم مى‏توانستيد كه اين قراردادها را امضاء نكنيد، بيش از اين بود كه برويد؟ كسى كه براى حفظ مقام خودش خيانت به يك ملت مى‏كند اين لياقت نداشته از اول براى سلطنت، اين از اول خودش، خودش را خلع كرده اگر ما تصديق كنيم كه سلطنتى بوده است در كار والا ما كه او را تصديق نداريم وقتى بنا شد كه اينطور باشد و ما هم مى‏دانيم كه - بفرمائيد كه خير. حالا ديگر قدرتمند شده است ايشان و در مقابل شوروى و انگلستان و اين آمريكا و اينها ايستاده است و حالا ديگر ليست را از سفارتخانه‏ها نمى‏آورند لكن ليست را شما خودتان تهيه مى‏كنيد و وكلا را هم خودتان تهيه مى‏كنيد. اين وكلاى ملت است؟ اين خيانت به مملكت نيست؟ اين خيانت به قانون اساسى نيست؟ وقتى بنا شد كه مجلس اينطورى باشد، يا به فرمايش سفارتخانه‏ها باشد يا به فرمايش شاه و دار و دسته‏هاى شاه باشد (فرقى نمى‏كند) بنا شد اينطورى باشد، مجلس رسمى نيست، مجلس ملى نيست، مجلس شوراى ملى نيست. مجلس شوراى ملى معنايش اين است كه ملت يك وكلائى را آزادانه تعيين كنند و آنها بنشينند دركارهاى مملكت مشورت كنند. ملت هيچ دخالت نداشته است در تعيين اينها. وقتى ملت دخالت نداشته است، اين مجلس، مجلس فرمايشى غير ملى است، غير قانونى است، هر چه

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 119

در اين مجلس گذشته است غيرقانونى است، هر دولتى را اين مجلس تاييد كرده است يا بكند غيرقانونى است.

ماموريت شاه براى افساد در تمام شئوونات مملكتى

وقتى كه مقدرات مردم دست خودشان نباشد و هر كس را آنها دلشان مى‏خواهد يك نفر آدم غير صالح اينها را تعيين كرده است. يك نفر از رجال سياسى از يك رجل ارتشى نقل كرد كه اين شاه يك تخصصى دارد در بد انتخابى، مى‏گفت كه اگر پنج نفر فاسد در مملكت پيدا بشود اين انگشت روى هر پنج نفر مى‏گذارد و آنها را مى‏خواهد انتخاب كند. اين براى اين است كه خودش فاسد است. آدم فاسد نمى‏تواند يك نخست وزير صالح معرفى كند. نمى‏تواند يك آدم فاسد يك مجلس صالح را تاييد كند، براى اينكه اگر مجلس صالح شد، جلوى مفاسد را مى‏گيرد كه خود اين مبداء همه مفاسد است. اگر يك نخست وزير صالحى يا يك دولت صالحى باشد، گوش به حرف شاهى كه بخواهد برخلاف مصالح عمل بكند نمى‏دهد. اگر آدم فاسد باشد، يك هيات دولت فاسد درست مى‏كند، يك مجلس فاسد درست مى‏كند، دنبال او فرهنگ فاسد، نظام فاسد، اقتصاد فاسد بد، همه اينها دنبال بدى او هستند، از اينجا شروع مى‏شود همه اينها. اگر آن مرد، آن كسى كه در آن نقطه بالا به خيال خودش واقع شده، يك آدم صلاحيتدارى باشد، يك آدمى باشد كه به فكر ملت باشد، يك آدمى باشد كه بستگى به غير را عار بداند براى خودش، يك نفر مسلمى باشد كه، مسلمانى باشد كه تحت فرمان خدا باشد، كه نبايد زير بار اجانب برود، نبايد فرمانبردار اجانب باشد، اگر يك چنين آدمى رئيس يك مملكت بشود، تمام مملكت را همان اصلاح مى‏كند. تمام مملكت ما كه به فساد كشيده شده، براى اينكه آن كه نخست وزير را به حسب قانونشان فرض كنيد بايد تعيين بكند يك آدم فاسدى است، يك كسى كه به فكر خودش و دنبال فكر خودش باشد، تعيين مى‏كند. آن نمى‏تواند يك آدم صالح را در راس قرار بدهد، براى اينكه مخالف با آن چيزى است كه او فكر مى‏كند، دزديهايش را مى‏گيرد. او نمى‏تواند يك فرهنگ صحيحى درست بكند و طرفدار يك فرهنگ صحيح باشد، براى اينكه فرهنگ صحيح مخالف با آن اغراضى است كه آنها دارند. اگر ما يك فرهنگ صحيح داشتيم كه كارها اينطور نمى‏شد. نمى‏گذارند كه هيچ جهتى از جهات مملكت ما اصلاح بشود و تمام مفاسد زير سر آن نقطه اول است. يعنى آمريكا يك نفر را مأمور كرده براى اين و ماموريت براى وطنش داده. اينكه مى‏گويد كتاب ماموريت براى وطنم، راست مى‏گويد اين، اين مامورش كرده براى وطنش كه اين وطن را به اين حال برساند كه حالا مى‏بينيد. عدم صلاحيت شاه، دولت و مجلس آقا امروز اطلاع دادند كه نمى‏دانم در تهران كشته، در خراسان كشته، در كجا كشته. اينها افتاده‏اند به جان مردم براى كشتن اين مردى كه كه دارد نفس آخر را مى‏كشد و مى‏خواهد برود، باز تا

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 120

يك قتل عام‏هائى نكند دلش آرام نمى‏گيرد. وقتى بناشد يك مملكتى به اين صورت در آمد كه آنهائى كه مقدرات اين مملكت در دستشان است صلاحيت براى اين مقام ندارند، وكيل صلاحيت براى اين مقام ندارد، وكلائى كه شاه تعيين كند كه نمى‏تواند آدم باشد اين وكيل، نمى‏تواند صالح باشد او. اگر به انتخاب مردم باشد مردم آدم خوب مى‏خواهند، مردم آدم صالح مى‏خواهند. اگر مردم آزاد باشند خودشان يك شخصى كه بدانند كه مرد صالح خوبى است تعيين مى‏كنند، آنها ديگر نمى‏روند دنبال بدها. آن كسى كه دنبال بد مى‏رود آن هست كه بد است، بد دنبال بد است يعنى آن كسى كه چيزهاى خودش، استفاده‏هاى خودش بسته به اين است كه مأمور بد داشته باشد. اگر مأمور خوب داشته باشد ممكن نيست كه بتواند كارهايش را اجرا بكند، اجراء دستورهائى كه مطابق با ميل خودش است، براى استفاده‏هاى خودش يا استفاده‏هاى اجانب، نمى‏شود الا به مأمورهاى بد، انتخاب مى‏كند بدها را، غير صالح‏ها را سركار مى‏گذارد. مجلس را انتخاب كردند اشخاصى را گذاشتند غير صالح، قهراً مجلس غير صالح به دولت غير صالح راى خواهند داد. مجلسى كه براى مملكت و مصلحت مملكت ما نيست، دولتى كه براى مصلحت ما نيست پيش مى‏آورد، نمى‏شود غير از اين، محال است غير از اين.

اصلاح اساس مملكت در براندازى سلسله پهلوى و انتخاب صلحا براى اداره امور مملكتى

تا اساس اصلاح نشود، تا آن نكته اول يعنى تا آن سلسله نروند فايده ندارد. بايد اينها بروند سراغ كارشان، بروند در آن جزيره كه خريده، تازه خريدند، هشت هكتار خريدند و برايش همه چيز درست كردند، همه دار و دسته‏اش هم آنجا هستند، يعنى عائله‏اش آنجا هستند، خودش هم حالا مى‏خواهد برود آنجا و يك زندگى به خيال مردم اشرافى و به حسب واقع مرگ وار.

تا اينطور نشود و مقدرات مملكت شما دست خودتان نيفتد، آزادانه نتوانيد براى خودتان يك رئيس درست كنيد، قهراً ملت اگر بخواهد رئيس جمهور درست كند رضاخان را قرار نمى‏دهد، محمدرضا را قرار نمى‏دهد - نمى‏دانم - امثال اينها را قرار نمى‏دهد، قهراً مى‏گردد دنبال يك نفر آدم صالح كه به درد مملكتش بخورد، به درد دل مردم برسد يك همچو آدمى را قرار مى‏دهد. قهراً وقتى كه رئيس جمهور يك مملكتى آدم صالح شد دنبال اين مى‏رود كه مملكت را به صلاح بكشد، اگر هيات دولتى مى‏خواهد درست بكند، قهراً آدم صالح، آدم صالح را مى‏خواهد. نمى‏خواهد دزدى كند تا اينكه يك دزدى را بياورد كه با او رفيق بشود، مى‏خواهد يك مملكت را اصلاح بكند. مى‏گردد دنبال اشخاصى كه صالح هستند با خودش همدست بكند تا اينكه مملكت را اصلاح بكند. قهراً وقتى يك دولت صالح پيش آمد مردم را آزاد مى‏گذارند براى انتخابات. قهراً وقتى انتخابات آزاد شد، مردم، مردم كه همه غير صالح نيستند، مردم اكثرشان صالحند، مردم خوبى‏اند، دلشان مى‏خواهد مملكتشان صحيح باشد، سالم باشد، اقتصادشان صحيح باشد، همه چيز را دلشان مى‏خواهد، از خدا مى‏خواهند كه صلحائى بالاى سرشان باشد. قهراً وقتى كه انتخابات آزاد شد و اين اشخاص غير صالح دخالت درآن

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 121

نكردند، در مجلس اشخاص صالح مى‏روند. وقتى اشخاص صالح در يك مجلسى رفتند، دولت صالح بپا شد، رئيس جمهور صالح شد، اين مخالف مصلحت مملكت عمل نخواهد كرد. از آنجا بايد شروع كرد، از آن بالا بايد شروع كرد. اختيار مملكت را به دست يك نفر آدمى كه براى مملكت خدمت مى‏خواهد بكند، نه براى جيب خودش خدمت كند، مى‏دهند. اينها براى جيبشان خدمت كردند. شما ملاحظه كرديد اين ليستى را كه بانك ملى، بانك‏ها چيز كردند (اين همه آن نيست، اين يك قدرى از آن است، خيلى از آن را هم اينها اطلاع ندارند.) ظاهراً قلمى كه مربوط به خود ايشان باشد سه بيليارد است، سه بيليارد و هفتصد نمى‏دانم ميليون چقدر، دلار. اين آنهايى است كه تازه بردند، آنهايى كه قديم برده بودند نمى‏دانم چقدر هست، من و شما نمى‏توانيم تا آخر هم مطلع بشويم. اگر يك نفر آدم صالح را ما دنبالش رفتيم، هى مى‏گويند كه خوب، چه مى‏خواهيد بكنيد، ما مى‏خواهيم اين كار را بكنيم. اين كارى است كه ما مى‏خواهيم بكنيم. ما مى‏خواهيم كه اختيار تعيين رئيس جمهور دست مملكت، خود اجزاء مملكت باشد. نتيجه چه مى‏شود؟ كه اهالى يك مملكتى با خودشان دشمن نيستند، اجانب هم نمى‏توانند تمام اهالى مملكت را تحت چيز قرار بدهند، اجانب اين كار را مى‏كنند كه يك شاه دزد بالاى سر اينها مى‏گذارند، آن هم يك دولت فاسد بالاى سر اينها مى‏گذارد، مجلس را هم يك مجلس فاسد درست مى‏كنند، ادارات هم آنهائى كه بايد اينها درست بكنند، اشخاص فاسد هستند، (البته ادارات مردم بسيار صالح زياد است در ادارات، بعضى از آنها هستند كه جيب‏ها را پر كردند) وقتى اينطور شد فاسد مى‏شود. ما مى‏گوئيم نه.

تعيين سرنوشت مملكت و حفظ منافع ملت با نظارت و شركت آنان در انتخابات

برنامه ما اين است كه رجوع كنيم به آراء عمومى، به آراء مردم، قواى انتظامى را كنار بگذاريم، خود مردم را، محول كنيم تنظيم انتخابات را به دست خود جوان‏هاى مردم، در هر شهرى جوان‏ها خودشان، كه قواى انتظامى، شهربانى، شهردارى، همه كنار بروند، آن كسى كه دخالت خواهد بكند براى حفظ صندوق آرا و امثال ذلك، خود ملت باشد. در هر شهرى به حسب اقتضاى آن شهر عده‏اى را معتمدين آن شهر، مطلعين و دلسوزهاى براى مملكت عده‏اى را تعيين كنند كه نظارت كنند در اين، حفاظت كنند اين صندوق‏ها و نظارت كنند آرا را. مردم يكى را تعيين كنند براى اين كه رئيس جمهور باشد ما هم رايمان را علناً به مردم اظهار مى‏كنيم كه آقا آن كه من مى‏خواهم اين است، شما ميل داريد به اين راى بدهيد، ميل نداريد، خودتان آزاديد. قهراً مردم وقتى آزاد هستند، يك نفر صالح را انتخاب مى‏كنند و آراء عمومى نمى‏شود خطا بكند. يك وقت يكى مى‏خواهد يك كارى بكند اشتباه كند، يك وقت يك مملكت سى ميليونى نمى‏شود اشتباه بكند. كسى بگويد خوب لعل يك آدم غلطى را گذاشتند، اگر غلطى را گذاشتند، قدم اول را كه برداشت همين ملت عزلش مى‏كنند، تمام شد ما مى‏گوئيم كه بايد رئيس يك مملكتى را خود ما، خود جمعيت، خود ملت تعيين كند. قهراً وقتى كه يك ملتى مى‏خواهد يك كسى را براى سرنوشت مملكت خودش تعيين كند، اين يك آدم صحيح را تعيين

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 122

مى‏كند نه يك آدم فاسدى را و قهراً اشتباه در سى ميليون جمعيت نخواهد شد. ما هم تبليغات خودمان را در وقت انتخابات مى‏كنيم، ما هم كانديداى خودمان را مى‏گوئيم در باب رئيس جمهور، مى‏گرديم پيدا مى‏كنيم، مراجعه مى‏كنيم به همه جا، پيدا مى‏كنيم يك نفرى كه صالح است براى اين كار، يعنى دزد نيست، نمى‏خواهد جيب خودش را پر بكند، امتحان داده در كارهائى كه كرده است، شناخت داريم نسبت به او، او را معرفى مى‏كنيم كه آقا اين، ولو از طايفه حمال‏ها باشد، صحيح باشد، البته مطلع هم بايد باشد ولو از طبقه سوم باشد. دنبال اشراف نمى‏رويم كه اشراف را تعيين كنيم، دنبال آدم صالح مى‏رويم. اين آدم صالح وقتى كه در راس واقع شد، اين آدم صالح، دولت صالح پيش مى‏آورد، دولت غلط نمى‏آورد پيش، دولت فاسد نمى‏آورد. انتخابات مجلسين هم آزاد، دست مردم و خود مردم نظارت مى‏كنند در آن. يك مجلسى ملى كه نه مربوط به سفارت شوروى باشد، نه مربوط به سفارت انگليس باشد، نه مربوط به سفارت آمريكا باشد، نه براى منافع او سينه بزند، نه براى منافع او. يك همچو مجلسى را بوجود آوريم انشاءالله و بعدش كه يك چنين مجلسى بوجود آمد قهراً هم اگر يك مطلبى بخواهد در آن، در يك همچو مجلسى مثلاً دويست نفرى بگذرد، دويست تا آدم صالح كه براى مملكت ما دلسوز است، دزد نيست، نمى‏خواهد جيبش را پر بكند، نمى‏خواهد عنوان پيدا بكند، خواهد كه خدمت بكند به اين مردم، اگر چنانچه يك همچو مجلسى براى ما پيدا شد، مصالح مملكت را در نظر مى‏گيرد، اگر يك چيزى آوردند بگذرد، يك قراردادى ما بين يك دولتى با دولت ما آوردند بگذرد، مى‏برند آن را آنجا نگاه مى‏كند اول خود دولت صالح نظر مى‏كند اگر چنانچه فاسد باشد ردش مى‏كند بعد اگر چنانچه او ندانست، نتوانست بفهمد و آورد در مجلس، در مجلس نظر مى‏كنند و مصلحت و مفسده ملت را مى‏خواهند بجا بياورند درست مى‏كنند. اين مصالح مملكت ما يا صددرصد يا نود درصد حاصل خواهد شد. ما يك همچو چيزى مى‏خواهيم، يك چيز دورى - از چيز نيست.

afsanah82
07-24-2011, 08:15 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 126

تاريخ: 12/10/57

پيام امام خمينى به مناسبت وقايع مشهد، قزوين، كرمانشاه و ساير بلاد

بسم الله الرحمن الرحيم

درود بر ملت مظلوم ايران، رحمت خداى متعال بر مردم شجاع و آگاه كه براى احقاق حق خود قيام نموده و تا پاى جان و مال ايستاده‏اند. سلام بر اهالى محترم مشهد مقدس و قزوين و كرمانشاه و سراسر ايران كه در اين روزها با مصيبت‏هاى گوناگون و وحشيگرى‏هاى دژخيمان شاه و دولت ياغى نظامى و حكومت سفاك روبرو شده و با دادن هزار كشته و زخمى دلاورانه مقاومت كرده و مى‏كنند. قتل عام‏هاى پياپى و وحشتناك و سفاكانه كه جز به دستور شاه خائن كه خود را در حال نزع مى‏بيند و از تشبثات و دولت‏هاى جنگ و آشتى مايوس و از پشتيبانى‏هاى غير انسانى قلدرهاى بين المللى طرفى نيست، نمى‏تواند باشد. اين چند روز آخر عمر اين جنايتكار از خطرناكترين لحظات تاريخ كشور ماست. ملت مظلوم و شريف ايران بايد در مقابل باقيمانده جنايات شاه پايدارى كند تا به خواست خداوند تعالى پيروزى نهائى را به دست آورد.

اتهاماتى را كه راديو ايران با كمال بيشرمى به ملت نسبت داده است، نظير جنايات وحشيانه سينماركس آبادان، تنها به دست جنايتكاران حرفه‏اى شاه مى‏تواند باشد. اينان از هيچ جنايتى براى استفاده تبليغاتى روگردان نمى‏باشند. فرم جنايات و طرز تبليغات شهادت مى‏دهد كه دست جنايتكار دستگاه ظلم كه بدين گونه وحشيگرى‏ها عادت دارند، در كار بوده است.

ملت‏ها يكى پس از ديگرى آگاه مى‏شوند كه كشور ما با چه رژيمى روبروست و نظام شاهنشاهى كه ملت شريف ما با رفراندم مكرر خود خصوصاً در روزهاى تاسوعا و عاشورا آن را محكوم نمودند چه بوده است و اگر خداى نخواسته به عمر خود ادامه دهد چه خواهد شد. رفراندم ما را جز عمال شاه و طرفداران ظلم، همه ملت‏هاى آزاديخواه جهان قبول كردند و خبرنگاران و روزنامه‏هاى خارج كشور ثبت نمودند غير قانونى بودن دولت‏هاى غاصب را كه به امر شاه ياغى و راى مجلس‏هاى غير قانونى سر كار آمدند، طبقات مختلف ملت از علماى اعلام و دانشگاهيان تا كارگران و كشاورزان، از اعضاى ادارت و وزراتخانه‏ها تا اصناف مختلف و ساير اقشار محترم، يكپارچه اعلام نمودند. بنابراين اعانت به حكومت ياغى و پرداخت ماليات، پول آب و برق و تلفن و ساير كمك‏ها به دولتى كه شاه سر كار آورد، خيانت به ملت و مخالفت با حكم خداى تبارك و تعالى است و بر كارگران و كارمندان محترم و

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 127

مبارز آب و برق و تلفن است كه پيوند خود را با هموطنان شجاع و بى‏پناه خود مستحكم‏تر نموده و به هيچ وجه دستورات دولت ياغى را در مورد قطع آب و برق و تلفن اطاعت نكنند و با همكارى‏هاى بى‏دريغ با برادران و خواهران مظلوم خود دين خود را به اسلام و مسلمين ادا نمايند.

اكنون لازم است تذكراتى بدهم:

1- اينجانب براى جلوگيرى از تبليغات دولت غاصب هياتى را براى رسيدگى در امور نفت اعزام نمودم و به شرايطى دستور استخراج نفت براى مصرف داخل را دادم. اگر چه اهل اطلاع مى‏گويند مخازن بسيارى در كشور براى مصارف داخلى موجود است و دولت قحطى مصنوعى ايجاد كرده است و گفته مى‏شود شب‏ها تا صبح مامورين نظامى نفت مخازن را مى‏برند و معلوم نيست چه مى‏كنند. در ضمن من از كاركنان شركت نفت كه در اين امر خير با اين هيات همكارى نموده‏اند تشكر مى‏نمايم.

2- لازم است علماى اعلام بلاد و خطباى محترم به كشاورزان عزيز كشور تذكر دهند كه امسال در كشت موادغذائى خصوصاً گندم همت فراوان كنند و از كشت چيزهايى كه دولت مجرم به اجانب مى‏دهد احتراز نمايند. از اين خائنان بعيد نيست كه قحطى مصنوعى بوجود آورند. من از مردم ايران تقاضا دارم كه در اين امور به كشاورزان محروم كمك نمايند.

3- از كسبه و تجار و اصناف محترم تقاضا دارم كه قيمت موادغذايى و اجناس خود را بالا نبرند و به مردم مظلومى كه در حال مبارزه‏اند اجحاف ننمايند كه اجحاف در همه حال مردود است و در اين موقع حساس اين عمل به نفع دستگاه ظلم و مخالف رضاى خداوند تبارك و تعالى است. لهذا من به طور لزوم مى‏خواهم كه از قيمت عادلانه تجاوز نكنند و در صورت امكان به مردم بى‏بضاعت تخفيف دهند كه كمك موثرى به نهضت اسلامى خودشان و موافق انصاف و مرضى خداوند تعالى است. از خداوند تعالى توفيق ملت مبارز ايران را در رسيدن به اهداف انسانى اسلامى‏مان خواستارم.

والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:15 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 128

تاريخ 13/10/57

مصاحبه امام خمينى با خبرنگار روزنامه اكسپرس

سؤال: حضرت آيت الله! شما خواستار دولت اسلامى هستيد، ممكن است بگوئيد برنامه اين دولت چه خواهد بود؟

جواب: ما در اولين زمان لازم برنامه خود را اعلام خواهيم كرد ولى مهمترين وظيفه دولت آينده اين است كه هر چه سريعتر شرايط انتخابات آزاد را فراهم كند، از قبيل آزادى مطبوعات به معناى واقعى كه با ذكر تمامى واقعيات و حقايق و آگاه ساختن مردم به همه مسائل و آشكار نمودن جنايات پشت پرده سلسله پهلوى و تمامى كسانى كه در اين جنايات با آنان همدست بوده‏اند و محاكمه و مجازات آنان، تا ديگر نتوانند با عوض كردن چهره خود مردم را فريب دهند و در همين مدت برگرداندن تمامى ثروت‏هائى كه به وسيله جنايتكاران به خارج كشور منتقل شده است و آزاد كردن همه زندانيان سياسى و راهنمائى و تشويق جامعه به فداكارى براى ترميم ويرانى‏هاى دولت‏هاى گذشته و تلاش صادقانه در جهت ساختن بناى حكومت و جامعه جديد، جلوگيرى قاطعانه از هدر رفتن مخازن كشور مخصوصاً نفت و فروش آن به قيمت عادلانه و صرف پول آن در تجديد حيات اقتصادى و نيازهاى فورى و ضرورى مردم و ده‏ها وظيفه سنگين و خطير كه دولت آينده با آن روبرو است و جز با گذشت و فداكارى و صداقت و همكارى عمومى امكان پذير نيست. حساس‏تر از همه بهبود بخشيدن به وضع طبقات محروم بخصوص آسيب ديدگان در طول مبارزات اخير، آماده كردن فورى كليه مراكز علمى و فرهنگى از مدارس تا دانشگاه‏ها براى شروع تحصيلات، تصفيه سريع ارتش از عناصر خائن و بازگردان استقلال ارتش، جلوگيرى از ورود كالاهاى تجملى، تشويق و كمك‏هاى فورى براى توسعه كشاورزى و دامدارى.

سؤال: به نظر شما كدام كشور اسلامى است كه بهترين شكل دولتى را دارا مى‏باشد و چرا؟

جواب: شكل دولت‏ها چندان اهميت حياتى در حفظ دموكراسى و تامين هر چه بيشتر آرمان‏هاى انسانى ملت ندارد، هر چند كه بعضى از آنها نسبت به اشكال ديگر ترجيح دارد ولى آنچه مهم‏

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 129

است ضوابطى است كه اگر در افرادى كه براى قبول مسووليت انتخاب مى‏شوند رعايت شود و نيز ضوابطى كه عمل و رعايت آنها بايد براى دولت‏ها غير قابل اجتناب شناخته شود، بوجودآمدن جامعه‏اى مترقى و پيشرو را مى‏توان جداً اميدوار بود و همين مساله مهم است كه امروز در دنيا مورد توجه نيست و ما با تكيه بر اسلام مى‏خواهيم به يارى خداى تعالى حقيقتى خيره‏كننده را به دنيا معرفى كنيم.

سؤال: از خسته شدن مردم در مقابل مشكلات روزانه نمى‏ترسيد؟

جواب: ملت دلير و با استقامت ايران در طول مبارزات قهرمانانه خود در اين سال‏ها بخصوص در يك سال اخير نشان داده است كه هر چه سختى‏ها و مشكلات در اين راه بيشتر مى‏شود، روحيه او قويتر و اراده او استوارتر مى‏شود زيرا كه روز به روز به درستى و حقانيت راه خود كه راه خداست بيشتر مومن‏تر مى‏شود.

سؤال: آيا شما به طرفدارانتان دستور به ملايمت و مدارا داده‏ايد؟

جواب: ما تاكنون هنوز دستور خشونت نداده‏ايم و هميشه ملت ما در برابر تانك و توپ و مسلسل با دست خالى و تنها با مشت گره كرده ايستاده است ولى اگر قدرت‏هاى جهنمى استعمارى دست از حمايت خود از آدمكشان ايران كه شاه در راس آنهاست برندارند، ما هم با شيوه‏هاى ديگر در برابر آنها رفتار خواهيم كرد.

سؤال: آيا امكان آشتى با شاه وجود دارد؟

جواب: نه، هرگز ممكن نيست.

سؤال: راجع به رفتار آمريكا چه فكر مى‏كنيد؟

جواب: دولت و رئيس جمهورى امريكا تاكنون درست مانند يك دشمن با ملت ايران رفتار كرده‏اند، سال‏ها غارت منافع كشور ما و تحميل هزينه‏هاى سنگين مستشاران نظامى و پايگاه‏هاى نظامى از يك طرف و از طرف ديگر، سرمايه‏گذارى‏هاى سنگينى كه حداكثر سوء استفاده‏ها را از تمامى امكان وسيع كشور و ملت ما كرده است و امروز هم شاه و عمال او را در كشتار بيرحمانه مردم ما تشويق و حمايت مى‏كند و بر ملت امريكاست كه رئيس جمهورى خود را

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 130

وادار كنند روش خود را تغيير دهد.

سؤال: راجع به روش فرانسه چه فكركنيد؟

جواب: اخبارى كه از ايران و بعضى از اتباع فرانسوى ساكن ايران و يا بعضى از فرانسوى‏هايى كه به ايران سفر كرده‏اند، مى‏رسد، همه حكايت از خوشرفتارى مردم ايران با فرانسوى‏ها مى‏كنند و لابد اين ابراز محبت‏ها از طرف مردم ايران به دليل روشى است كه فرانسه در برابر آنان اتخاذ كرده است.

سؤال: روزنامه نيويورك تايمز 2 ژانويه، تاييد مى‏كند كه ليبى به شما كمك كرده است،اگر حقيقت دارد، اين كمك به چه شكل بوده و تا چه اندازه؟ و آيا كشورهاى ديگر شما را كمك كرده‏اند؟

جواب: ما از هيچ دولتى تاكنون كمك نگرفته‏ايم و اين مطلب كذب محض است.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:15 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 131

تاريخ: 14/10/57

مصاحبه امام خمينى با خبرنگار سى. بى. اس

سؤال: حضرت آيت‏الله خمينى! از آنجا كه بختيار كانديداى نخست وزيرى است، آقاى بختيار گفته كه هر موقع كه حضرتعالى مايل باشيد، مى‏توانيد به ايران برگرديد. آيا شما هيچ تصميمى براى بازگشت به ايران در آينده نزديك داريد؟

جواب: تاكنون تصميمى نگرفته‏ام.

سؤال: حضرت آيت‏الله! آيا هيچ نوعى از حكومت كه شاه هم در آن حضور داشته باشد، مورد قبول شما مى‏تواند باشد؟

جواب: خير.

سؤال: حضرت آيت‏الله! در بعضى از محافل آمريكائى، شما متهم هستيد كه ضد آمريكائى هستيد و آيا به نظر حضرتعالى اگر شاه ساقط بشود، دليلى براى ترس آمريكائى‏ها وجود دارد؟

جواب: اگر معناى ضديت با آمريكا اين است كه ما نمى‏خواهيم وابسته به آمريكا باشيم، آرى ما ضد آمريكائى هستيم و اگر ترس آمريكا از اين است، آرى بايد بترسند.

سؤال: آيا دليلى دارد كه دولت آمريكا از سقوط شاه بترسد؟ چرا كه اين دولت حمايت از شاه كرده است.

جواب: آرى، چون آمريكا با وجود شاه، همه چيز ايران را مى‏برد و با رفتن شاه،اين ديگر ميسر نيست، ولى آمريكا به دليل اينكه از شاه حمايت كرده است، پس از سقوط شاه چه مى‏كند، اين ديگر به ما مربوط نيست. ما هر كسى پول بهتر بدهد با او وارد معامله مى‏شويم، البته مسائل انسانى و معنوى هم در مد نظر ما هست.

سؤال: گفته مى‏شود كه شاه برنامه دارد كه براى تعطيلات كوتاهى از مملكت خارج بشود، آيا اين امر حضرتعالى را قانع مى‏كند و موجباتى براى پايان دادن به اعتصابات و تظاهرات خواهد بود؟

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 132

جواب: خير، رفتن شاه كفايت نمى‏كند، بايد رژيم به هم بخورد و تمام چيزهائى كه مربوط به سلطنت است، بايد از بين برود تا ما راضى شويم يعنى ملت راضى شود.

سؤال: بنابراين مشروطه سلطنتى يا چيزى شبيه به آن، قابل قبول شما نيست؟

جواب: خير، مشروطه سلطنتى منظور ما نيست.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:15 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 133

تاريخ: 14/10/57

مصاحبه امام خمينى با خبرنگاران خارجى

سؤال: حضرت آيت‏الله! چه موقعى تصور مى‏فرمائيد يك انتخابات آزاد بعد از رفتن شاه و اعلام حكومت جديد در ايران برگزار شود؟ و آيا تحت حكومت اسلامى هيچ محدوديتى براى احزاب سياسى چپ و كمونيست‏ها وجود دارد يا نه؟

جواب: انتخابات بايستى بعد از اينكه تكليف حكومت معلوم شد، برگزار شود ولى انتخابات براى مجلس موسسان، بدون مهلت انجام خواهد گرفت. كسانى كه خرابكار نباشند حق راى دارند.

سؤال: نظر شما در مورد آمريكا چيست؟ شما فرموده‏ايد كه كشورهائى كه از شاه حمايت كنند، از اين زمان به بعد با آنها روابطتان خوب نخواهد بود و تا زمانى كه دولت‏هاى حامى سركار باشند، با آنها قطع رابطه خواهيد كرد. آيا اين بدين معناست كه تا كارتر در آمريكا سر كار است، شما با آمريكا دشمن خواهيد بود؟

جواب: ما تا ايشان با ملت ايران مخالفت مى‏كند، از شاه حمايت مى‏كند، با او مخالف هستيم اما با ملت آمريكا هيچ مخالفتى نداريم.

سؤال: تا به حال دولت آمريكا با تمام نيرو پشتيبان شاه بوده، آيا با رفتن شاه روابط شما با آمريكا خوب خواهد شد؟

جواب: بعد از رفتن شاه و تشكيل دولت، اين مسائل مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.

سؤال: در صورتى كه شاه از ايران خارج بشود، آيا دولت آتى او را به عنوان دشمن ملت ايران براى بقيه عمرش تلقى خواهد كرد يا اجازه خواهد داد او و خانواده‏اش به خاك ايران برگشته و مانند يك تبعه ايرانى زندگى كنند؟

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 134

جواب: شاه جنايتكار است و بايستى بر اساس اصول اسلامى محاكمه شود. آنها مجرم هستند و بايد محاكمه شوند.

سؤال: بنابراين مساله اين نيست كه او براى هميشه از ايران خارج شود بلكه مساله، محاكمه اوست؟

جواب: بله، او بايستى محاكمه شود، چه برود، چه بماند.

سؤال: آيا شوراى سلطنت مورد قبول شماست؟

جواب: خير، مورد قبول ملت نيست.

سؤال: آيا آيت الله و دولت جديد، سياست خود را نسبت به اسرائيل و آفريقاى جنوبى تغيير خواهند داد؟ آيا مساله فروش نفت ايران در گذشته و حال بر اساس موضع سياسى كشور خريدار نفت، نسبت به ايران خواهد بود؟

جواب: اسرائيل غاصب است و هيچ‏گونه رابطه‏اى بين ايران و يك مشت غاصب وجود ندارد. چه كسى حاضر است به يك كشور نژادپرست جنايتكار نفت بفروشد.

سؤال: تحت حكومت اسلامى، شاه به چه مجازاتى محكوم خواهد شد؟

جواب: ملت خوب مى‏داند كه جرم شاه چيست و مجازاتش كدام است؟

سؤال: در گذشته گفتيد شاه بايد برود، حالا مى‏فرمائيد بايستى محاكمه شود.كدام يك؟

جواب: هميشه نظر من اين بوده است كه بايستى محاكمه شود. ترك كردن و نكردنش چيزى را عوض نمى‏كند.

سؤال: پس از تظاهرات عظيم، ارتش كماكان به شاه وفادار است. بعضى از عناصر ارتش هم ديده مى‏شود كه خيلى خشونت نشان مى‏دهند (حتى يك نوع خطر يا احتمال كودتا وجود دارد) آيا در اين مورد شما هيچ خطرى براى راه حل مذهبى خود احساس نمى‏كنيد؟ آيا خطر كودتا را عليه جنبش اسلامى حس نمى‏كنيد؟

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 135

جواب: بر فرض اينكه كودتا بشود، ملت مخالف است. همانطور كه حكومت و دولت نظامى شكست خورد، كودتاى نظامى نيز شكست خواهد خورد.

سؤال: ماه‏هاى متمادى است كه مردم در خيابانها هستند، به طورى كه كشور كاملا فلج شده، آيا خطر خسته شدن اكثريت مردم وجود ندارد؟ آيا اين احتمال وجود ندارد كه عليه شما برخيزند و عليه شما يك موج انقلابى تازه‏اى بوجود آيد؟

جواب: اين خيلى بعيد است.

سؤال: در خيابان صداى الله اكبر و درود بر خمينى شنيده مى‏شود ولى اينها هنوز هيچ كدام برنامه سياسى نيست. شما مرتب از جمهورى اسلامى صحبت كرده‏ايد كه مطلبى خيلى كلى است. آيا ممكن است رؤوس كلى اين نظام و سرنوشت سومين كشور صادر كننده بزرگ نفت را ترسيم كنيد؟

جواب: قانون ما اسلام است و مدون است، چيزى نيست كه ما بخواهيم برايشان تعيين كنيم.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:16 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 136

تاريخ: 15/10/57

مصاحبه امام خمينى با تلويزيون سى. بى. اس

سؤال: حضرت آيت‏الله! ما گزارشات مستمرى دريافت كرده‏ايم كه شاه به زودى كشور را ترك مى‏كند يا ترك كرده است. آيا شما دولتى را كه به دست بختيار تشكيل مى‏شود به رسميت خواهيد شناخت و به تظاهرات پايان خواهيد داد؟

جواب: ما با بودن رژيم سلطنتى، هيچ دولتى را به رسميت نخواهيم شناخت.

سؤال: حضرت آيت‏الله! شما فرموده بوديد كه شاه بايد كشور را ترك كند اما حالا مى‏فرمائيد كه او بايستى كه بر طبق قوانين اسلامى محاكمه و مجازات شود و اگر محكوم شود حداقل محكوم به زندان ابد خواهد بود. آيا اين به اين معناست كه شاه يك فرارى محسوب خواهد شد اگر از كشور خارج شود؟

جواب: بله، ايشان بايد محاكمه بشود و اگر چنانچه فرار هم بكند هر جا باشد بايد محاكمه بشود و اقل چيزى كه بر اوست، علاوه بر اينكه بايد جرائمى را كه مرتكب شده جبران بكند، حبس ابد است، ولى همه مى‏دانند كه او دست به كشتارهاى عمومى زده است و بايد اعدام بشود.

سؤال: حضرت آيت‏الله! اگر چنانچه بختيار مورد قبول حضرتعالى نيست، چه كسى هست؟ و آيا شما خودتان ليستى از كسانى كه مسؤوليت‏ها را در دست بگيرند در اختيار داريد؟

جواب: ما اشخاصى را در نظر داريم ولى تا پايان كار از معرفى كردن آنها معذوريم.

سؤال: حضرت آيت‏الله! اگر رژيم مورد نظر جنابعالى روى كار بيايد، آيا سياست نفتى ايران در چهارچوب روابط اوپك خواهد بود؟ و يا اينكه امريكا همچنان مثل زمان شاه، به عنوان يك مشترى خوب نفتى براى شما تلقى خواهد شد؟

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 137

جواب: راجع به اوپك بعد از تشكيل حكومت مطالعه خواهد شد و متخصصين تصميم خود را خواهند گرفت، اما امريكا تاكنون مشترى خوبى نبوده است، براى اينكه پول نمى‏داده است.

سؤال: حضرت آيت‏الله! چه موقع شما به ايران باز خواهيد گشت؟

جواب: هر وقت صلاح دانستم.

سؤال: آيا اكنون صلاح مى‏دانيد؟

جواب: امروز، خير.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:16 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 138

تاريخ: 15/10/57

مصاحبه امام خمينى با خبرنگار بى‏بى سى

سؤال: اكنون كه شاه قبول كرده است كه برود (گرچه براى مدتى نامشخص) آيا دعوت بختيار را در مورد بازگشتن به ايران قبول خواهيد كرد؟

جواب: من هر وقت مقتضى بدانم، خودم به ايران خواهم رفت و رفتنم متوقف به دعوت كسى نيست، چه دعوت بشود يا نشود.

سؤال: آيا از نظر شما نقش قابل قبولى در آينده براى شاه وجود دارد؟

جواب: هرگز، او نقشى ندارد.

سؤال: نقش آتى شما در امور كشور چيست؟

جواب: من همان كسى كه قبلاً بودم، بعداً هم هستم، من مردم و حكومت را هدايت مى‏كنم.

سؤال: شما از بازسازى ايران و تاسيس جمهورى اسلامى صحبت كرده‏ايد، براى ما مشكل است مقصود شما را درك كنيم، عملاً چگونه به اين هدف دسترسى پيدا خواهيد كرد؟ و زندگى مردم ايران چگونه عوض خواهد شد؟

جواب: قضيه تغيير زندگى نيست، قضيه اين است كه تاكنون مردم تحت فشار شاه بودند و مملكت هم استقلال نداشته است، ما مى‏خواهيم كه مملكت را مستقل كنيم و به مردم هم آزادى بدهيم و حكومت جمهورى اسلامى هم يك جمهورى است مانند ساير جمهورى‏ها و لكن قانونش قانون اسلامى است.

سؤال: بعضى از منتقدين ادعا مى‏كنند كه شما مسائل مدرن و پيچيده و مسائل جامعه صنعتى آينده را

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 139

(كه ايران به سوى صنعتى شدن مى‏رود) به خوبى در نمى‏يابيد و همچنين انتقاد مى‏كنند كه شما مدت زيادى از ايران دور بوده‏ايد. به اين انتقادات چگونه پاسخ مى‏دهيد؟

جواب: البته ما براى قضاياى پيچيده كارشناس داريم، ولى ما آنچه را درك مى‏كنيم، اين است كه شاه ظالم است و خائن و به مملكت و ملت خيانت كرده است، اين ديگر يك مطلب واضحى است كه همه مى‏دانند. ما مى‏دانيم كه مملكت ما استقلال ندارد و اجانب در همه امور مملكت ما دخالت مى‏كنند. اين هم كه مطلب معلومى است ما براى استقلال و آزادى مبارزه مى‏كنيم.

سؤال: غير مسلمانان تصويرى مملو از بيرحمى از جامعه اسلامى دارند، تنبيه‏هائى براى جرايم نسبتاً كوچك و يا قطع يد، چنانكه نمونه‏اى از آن را در پاكستان و عربستان مى‏بينيم. گفته مى‏شود كه اين قوانين وحشيانه هستند، نظر شما چيست؟

جواب: آنهائى كه نظر سوء نسبت به اسلام دارند از باب اين است كه اسلام را درك نكرده‏اند. حكومت اسلامى تاكنون در كار نبوده، حكومت اسلامى در صدر اسلام بود و هيچ وحشتى هم در زمان حكومت على بن ابيطالب سلام‏الله عليه نبود و مردم در امان بودند. اين حكومت‏هاى فعلى است كه مردم را به وحشت انداخته و هيچ گونه امنيتى در آن نيست و مردم را دسته دسته مى‏كشند. ذائقه تلخى كه مى‏گوئيد، از اين حكومت‏هاست، نه از حكومت اسلامى كه رفتارى عادلانه و منصفانه دارد.

سؤال: بسيارى از زنانى كه در ايران به سطحى از آزادى و تحصيل رسيده‏اند، از اين ترس دارند كه به يك رژيم مذهبى مرتجع بازگشت داده شوند، شما براى اطمينان خاطر آنان چه مى‏گوئيد؟

جواب: اسلام به زنان آزادى داده است و اين دولت و شاه است كه آزادى را از آنان سلب كرده است و آن را از هر جهت به بند كشيده است.

سؤال: سؤال‏ى كه مجبورم بكنم اين است كه بسيارى از منتقدين غربى به شما مى‏گويند كه شما رهبر مذهبى‏اى هستيد كه دستتان به خون بسيارى از مردم رنگين است. آيا شما هيچ از اين بابت احساس پشيمانى و ندامت نمى‏كنيد كه هزاران نفر در خيابان‏هاى ايران به واسطه فرمان‏هاى شما مبنى بر اعمال مستقيم عليه رژيم، جان خود را از دست داده‏اند؟ و يا فكر مى‏كنيد كه هيچ راه حلى جز اين وجود نداشت؟

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 140

جواب: اين دست شاه است كه تا مرفق به خون ملت ما رنگين است. ما دفاع از حق خودمان مى‏كنيم و هر انسانى حق دارد كه از حق خود دفاع كند، بنابراين ما طالب آزادى و استقلال هستيم و اين شاه است كه مردم را وحشيانه مى‏كشد.

سؤال: وقتى كه به ايران برگشتيد، نظرتان راجع به تأمين نفت اسرائيل و آفريقاى جنوبى چه خواهد بود؟

جواب: اسرائيل در حال جنگ با مسلمين است و غاصب سرزمين‏هاى برادران ما مى‏باشد، ما به آن نفت نخواهيم داد، كشورهاى ديگرى كه روش عادلانه با ما داشته باشند، از نفت برخوردار خواهند شد.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:16 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 141

تاريخ: 16/10/57

تذكر چند مطلب مهم جهت سرنگونى شاه، به ملت شجاع و بيدار ايران‏

بسم الله الرحمن الرحيم

به عموم ملت شجاع و بيدار ايران (ايدهم الله تعالى) هشدار مى‏دهم كه بار ديگر توطئه خطرناك از طرف عمال شاه خائن و طرفداران غارتگران بين المللى در دست اجراست تا رژيم منحط شاهنشاهى را حفظ و شاه را به قدرت شيطانى رسانده، به غارتگرى نفتخواران و سلطه اجانب ادامه دهند. اينان مى‏خواهند با پايمال نمودن خون شهيدان راه خدا و وطن، كشور ما را با نيرنگ‏هاى گوناگون زير يوغ استعمار و سلطنت ديكتاتور پهلوى نگه دارند. اينان مى‏خواهند از شاه در حال نزع و سقوط، يك ديكتاتور خون آشام با قدرت سابق بسازند و به ما تحميل كنند. اينان مى‏خواهند با بعضى كارهاى جزئى و فريبنده مثل آزادى مطبوعات و وعده انحلال ساواك و تظاهر به دين مبين اسلام، قدرت را به شاه جانى برگردانند تا در خدمت اجانب، هستى كشور را به غارت داده و به نسل و حرث رحم نكنند و اسلام و مذهب را براى هميشه سركوب كنند. به ملت ايران هشدار مى‏دهم كه اينان از قدرت اسلام و ملت شجاع ايران و روحانيت بيدار مطلع شده‏اند و توطئه‏اى در دست اجراست تا اين قدرت‏هاى الهى را سركوب كنند.

ملت آگاه ايران! شجاعانه مبارزات خود را ادامه دهيد كه اگر لحظه‏اى غفلت كنيد تمام خون‏هائى كه در راه اسلام و آزادى داده‏ايد هدر مى‏رود و چنان ضربه‏اى به شما وارد مى‏كنند كه نفس‏هايتان قطع و فريادهاى حقتان در گلو شكسته شود. من به عموم ملت دلير اعلام مى‏كنم كه رژيم سلطنتى غير قانونى و مجلسين غير ملى و غير قانونى و حكومت غاصب غير قانونى و ياغى است. اطاعت از اين دستگاه، اطاعت از طاغوت و حرام است. اطاعت از شاه مخلوع و دولت ياغى، جرم است در قانون و حرام است در شرع. آيا ملت و قواى انتظامى مى‏دانند كه به حسب اطلاع مطبوعات خارجى، شاه در آستانه خروجش تنها بيش از هزار ميليون ليره انگليسى از ايران خارج كرده است و حساب ديگر پول‏هاى خارج شده او با خداست. اينك چند مطلب را لازم مى‏دانم تذكر دهم:

1- كارمندان وزارتخانه‏ها، وزراء فاسد غير قانونى را نپذيرند و از آنان اطاعت نكنند و در صورت قدرت به وزارتخانه‏ها راه ندهند كه اين امر تكليف شرعى آنان و خدمت به كشور ملت است

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 142

و اطاعت از آنان مخالفت با ملت و اسلام است.

2- ملت از دادن ماليات، مطلقاً و از دادن پول آب و برق و تلفن خوددارى كنند و از آنچه اعانت به دولت است، احتراز كنند كه اعانت به دولت غاصب حرام و موجب غضب خداوند است.

3- علماء اعلام بلاد و خطباء محترم و طلاب غيور، قضات و وكلاء محترم دادگسترى، اساتيد محترم دانشگاه و دانشگاهيان بازاريان، اصناف، كارگران، كشاورزان، سياسيون محترم و ساير اقشار ملت، مخلوع بودن شاه و غير قانونى بودن مجلسين و دولت را اعلام مى‏فرمايند كه اگر سستى كنند، ممكن است توطئه بر ضد كشور و ملت به نتيجه برسد كه همگى مسئوول آن خواهيم بود و بايد همه بدانيم كه در اين روز حساس همه مسؤول خداى بزرگيم.

4- فروشندگان مواد غذائى از گرانفروشى خوددارى كنند كه اين عمل مخالف رضاى حق تعالى است و در اين موقع حساس و گرفتارى مردم، ضربه‏ايست بر پيكر نهضت اسلامى.

5- از كمك به كارگران و كسبه صنفى كه بر اثر اعتصابات ضرر كرده‏اند، غفلت نشود و از وجوه شرعيه مجازند به آنان كمك نمايند.

اينجانب روز دوشنبه نهم صفر 99 را براى شهداء مشهد و قزوين و كرمانشاه و ساير بلاد، روز عزاى عمومى اعلام مى‏كنم و از خداوند تعالى مسئلت مى‏كنم كه اين روز را آخرين روز عزاى ملت شريف قرار دهد.

والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته‏

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:16 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 143

تاريخ: 16/10/1357

مصاحبه امام خمينى با گروهى از جوانان ارمنى مقيم فرانسه‏

نماينده گروه: ما دو نفر لبنانى و بقيه فرانسوى هستيم. قبل از هر چيز مى‏خواستيم پشتيبانى خودمان را از مردم ايران و خوشحالى از اينكه مورد قبول واقع شد كه خدمتتان برسيم اعلام كنيم.

امام: انشاءالله موفق باشيد. در ايران ما هم ارامنه زيادند. در آنجا هم آنها مشغول به زراعت و كسب‏اند.

نماينده گروه: يك سال و نيم است كه يك روزنامه‏اى را ارمنى‏هاى مقيم فرانسه چاپ مى‏كنند و از بدو تأسيس، اين روزنامه تا به حال وقايع ايران را دنبال كرده است و رهبرى شما را در طى نهضت اخير به وضوح مطالعه كرده‏اند و مى‏خواستند اگر اجازه بفرمائيد چند سؤال از خدمتتان بكنند.

سؤال: شما طى بياناتتان فرموديد كه حكومت جمهورى اسلامى بنا خواهيد كرد. آيا ممكن است بفرمائيد موقعيت ارامنه در حكومت اسلامى آينده چگونه خواهد بود؟ با در نظر گرفتن اينكه ارامنه مسيحى هستند.

جواب: بله، ارامنه كه در آنجا هستند سابقه دارند و هميشه اينها وضعشان مثل ساير مردم بوده كه در ايران بودند و مشغول زراعت و كسب و كارند.بعدها هم آنها از همه آزادى‏ها بهره خواهند برد و با آنها با كمال عدالت رفتار خواهد شد.

سؤال: معذرت مى خواهم از اينكه مجدداً اين سؤال را مطرح مى‏كنم، ارمنى‏هاى دنيا از خودشان مى‏پرسند كه آيا در حكومت اسلامى آينده ايران، ارامنه در اجراى مذهب خودشان و آئين مذهبى خودشان و در داشتن مدارسشان و در صحبت كردن به زبان ارمنى مجاز خواهند بود؟ جواب: مجازند. مجازند.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:16 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 144

تاريخ: 16/10/57

مصاحبه امام خمينى با تلويزيون آلمان‏

سؤال: حضرت آيت‏الله! شما اغلب اظهار داشته‏ايد كه هيچ مصالحه‏اى با رژيم شاه نبايد بشود و پس از رفتن شاه يك جمهورى اسلامى بايد تاسيس گردد، منظور شما از اين مطالب چيست؟ آيا حكومت محافظه‏كارانه بر پايه ايده‏آل‏هاى مذهبى؟ آيا يك رژيم مترقى كه در مقابل جهان و نفوذهاى دنيا باز است؟ يا يك حكومت كمونيستى و يا سرمايه‏دارى؟ و نظرتان راجع به كوشش‏هاى اجتماعى كه در دوران حكومت شاه شده است چيست؟

جواب: اما اسلام يك دين مترقى و دموكراسى به معناى واقعى است و آن رژيمى كه ما مى‏خواهيم تاسيس كنيم، يك همچو رژيمى است و با اين رژيم‏هائى كه الان هستند تفاوت دارد. احكام اسلام احكامى است كه بسيار مترقى است و متضمن آزادى‏ها و استقلال و ترقيات. و اما كارهائى كه شاه كرده است اكثراً مخالف با مصالح ملت بوده است. شاه براى ملت قدمى برنداشته است بلكه همه كارها و يا اكثر كارهائى كه كرده است، ملت را رو به انحطاط و ورشكستگى كشانده است.

سؤال: آيا حضرتعالى قادر خواهيد بود كه جمهورى اسلامى را در كوشش‏هاى شاهپور بختيار براى تشكيل دولت جديد ايران ببينيد و شروع كنيد؟ يا سياستمدار ديگرى هست كه شما ترجيح مى‏دهيد؟ البته همه اينها با فهم اين معناست كه شاه كشور را ترك كرده باشد.

جواب: ما رجال امينى كه سياستمدار باشند، در ايران داريم و حكومت ما به وسيله امناء ملت و كارشناسان تشكيل مى‏شود، البته خوب مى‏دانيم كه با گرفتارى بسيار اقتصادى و سياسى و نظامى روبرو هستيم ولى به اتحاد عظيم ملت خيلى اميد است براى حل تمام اين مشكلات.

سؤال: حضرت آيت الله! حيطه نفوذ شما تا چه حد است، بخصوص در ميان ملاها و آيت‏الله‏هاى ديگر و ساير رهبران مذهبى؟ آيا شما ترس از اين نداريد كه اتحاد و وحدت كنونى كه بين مخالفين شاه است پس از رسيدن به قدرت درهم بشكند؟ آيا شما براى دخالت مستقيم در امور جنبش‏

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 145

خيال داريد به ايران برگرديد؟ آيا در نظر داريد و يا داشتيد كه مردم را به جنگ مسلحانه داخلى بخوانيد؟

جواب: من با مردم ايران برادر هستم و خود را خادم و سرباز آنان مى‏دانم و چون مصالح آنها را مى‏خواهم و آن چيزى كه ما طرح مى‏كنيم همان خواسته‏هاى ملت ايران است، از اين جهت از ما نصايح را قبول مى‏كنند. و اما احتمال اختلاف گروه‏هاى سياسى بعد از پيروزى غيرقابل اجتناب است ولى در مقابل ملت كه اكثريت تامه قريب به اتفاق دارند، اختلاف گروه‏ها مورد اعتنا نيست.

سؤال: درباره خارجيان كه در ايرانند، حضرت آيت‏الله چه نظرى دارند؟ مخصوصاً آمريكائى‏ها؟ و از طرف ديگر همين طور در مورد نفوذ روس‏ها چه نظرى داريد؟ نظرتان راجع به صدور نفت بخصوص به كشورهاى اروپا و آلمان غربى چيست؟ پس از اينكه مردم شما قدرت را به دست گرفتند چه اتفاقى براى شركت آلمان در صنايع ايران رخ خواهد داد؟

جواب: اما راجع به خارجى‏ها، آنهائى كه مشغول كارهاى عادى هستند، به شغل خودشان ادامه مى‏دهند و اما آنهائى كه دخالت در مملكت ما مى‏خواهند بكنند، مثل مستشارهاى آمريكائى، آنها را نمى‏توانيم تحمل كنيم.

سؤال: آيا فلسطينى‏ها هيچ تماسى با حضرتعالى داشته‏اند؟ و اگر داشته‏اند اين تماس به چه صورت بوده است و چه نوع كمك‏هائى شده است؟

جواب: هيچ تماس سياسى در كار نبوده است و هيچ كمكى به ما نشده است.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:17 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 146

تاريخ: 17/10/57

پيام امام خمينى به اعتصاب كنندگان مطبوعات‏

بسمه تعالى

از اعتصاب كنندگان محترم مطبوعات كه زير بار سانسور ديكتاتورى نرفتند، تشكر مى‏كنم و اكنون كه دولت غير قانونى جديد، مدعى بر داشتن سانسور است، آقايان به كار ادامه دهند و از اعتصاب بيرون آيند تا تكليف ملت با دولت غير قانونى معلوم شود. مقتضى است ساير اعتصاب كنندگان محترم به اعتصاب خود ادامه دهند كه اميد است پيروزى نزديك باشد انشاءالله تعالى.

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:17 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 147

تاريخ: 17/10/57

بيانات امام خمينى در مورد تبليغات شيطنت‏آميز شاه‏

سقوط رژيم شاهنشاهى و استقرار حكومت عدل اسلامى خواست صريح و بى‏ابهام ملت.

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

مسائلى كه ملت ايران در اين مدت طرح كرده‏اند يك مسائلى است كه هيچ ابهامى در آن نيست. ما هم كه از اول همان مسائلى كه در نهاد ملت است طرح كرديم هيچ ابهامى در مطالب ما نيست، مطلب ما اين نيست كه شاه برود بيرون مملكت، مطلب ما سقوط شاه است از سلطنت و اينكه مى‏گوئيم (شاه برود) يعنى سلطنت نداشته باشد، نه برود تفريح. و مطلب دوم اين است كه رژيم شاهنشاهى يك رژيمى است كه مقبول ملت نيست و از اول هم يك مطلب غلطى بوده است. و مطلب ثالث اين است كه ما مى‏خواهيم يك حكومت عدل، بر قوانين اسلام در ايران حكمفرما باشد. اينها هيچ كدامش در آن ابهامى نيست كه كسى بخواهد تحليلش كند، كسى بخواهد بگويد مطلب ملت باز معلوم نيست، چه مى‏گويد، معلوم نيست اينها كسى مگر خودش را به كرى بزند و الا ملت حالا چندين وقت است، از يك سال بيشتر است كه در خيابان‏ها دارد فرياد ميزند كه ما رژيم شاهنشاهى را نمى‏خواهيم، رژيم پهلوى را نمى‏خواهيم و ما حكومت اسلامى مى‏خواهيم. اين هيچ ابهامى ندارد. خيال نشود كه حالا كه شاه رفته يا بنا دارد برود يك مطلبى حاصل شده است، تا حالا هيچ مطلبى از آن مطالبى كه ما و ملت ايران مى‏خواهيم حاصل نشده است.

تبليغات كذب رژيم شاه

بله، ايشان (آنطورى كه از ايشان نقل شده است) گفته‏اند كه اگر من بروم (من يك سه ماهى مى‏خواهم بروم براى اينكه يك ناراحتى‏هايى دارم، سه ماه مى‏خواهم بروم) ديگر به غرب نفت نخواهد رسيد. اين براى اين است كه غرب را بر ضد نهضت تجهيز كند (و اگر من بروم بيرق سرخ به بالاى پشت بام‏هاى مثلاً ايران به بالاى ايران، به بالاى بلندى‏هاى ايران بيرق سرخ زده مى‏شود يعنى همه ديگر از اول تا آخر ايران كمونيست مى‏شوند و به شوروى گرايش پيدا مى‏كنند) بعد هم گفتند كه اينها كه مخالف من هستند يك عده معدودى هستند، چيزى نيستند اينها و اينها هم من را درك نكردند،

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 148

اگر چنانچه من را درك كرده بودند، اينها هم مخالف نبودند، حالا ما اين سه تا مطلبى كه ايشان گفتند، خوب بايد ببينيم چى هست، صحيح ايشان مى‏فرمايند يا خير، باز هم دست برنداشتند از اين تبليغات شيطنت آميز.

چپاول و غارت نفت ايران درازاى ارسال سلاح‏هاى بلا استفاده و تاسيس پايگاه‏هاى تسليحاتى

اما اينكه مى‏گويند اگر چنانچه من بروم ديگر براى غرب نفت نيست، اگر مقصود اين است كه آنطورى كه شما نفت مى‏داديد به خارج ما مى‏دهيم، صحيح است اين براى اينكه شما نفت ما را داديد به خارج و آنى كه از امريكا به خيال خودتان گرفتيد و براى تعميه گرفتيد يك اسلحه‏هاى بسيار پيشرفته كه در ايران هيچ كارشناسى ندارد و هيچ كس نمى‏تواند استعمالش بكند گرفتيد براى پايگاه درست كردن براى آمريكا در ايران، يعنى هم نفت را برديد و هم پايگاه درست كرديد. اگر مى‏خواست يك مملكتى در مملكت ديگرى پايگاه درست كند محتاج به اين بود كه ميلياردها مثلاً دلار بدهد تا پايگاه اجازه بدهند درست كند. ايران اجازه داده كه پايگاه درست كن در ازاى نفتى كه ما به تو مى‏دهيم. نفت را داده‏اند اگر در ازايش اسلحه براى ايران هم خريده بودند خوب، يك غلطى بود اما غلط كمى بود. اما اسلحه براى ايران نخريدند، اينها همان چيزى كه امريكائى‏ها مى‏خواستند و آمالشان بود كه در مقابل شوروى يك پايگاهى داشته باشند در ايران، با اين صورت درست كردند كه پايگاه را درست كردند به اسم اينكه ما پول نفت را مى‏خواهيم بدهيم، خوب ديگر پول نفت دادن كه جرم نيست، ما نفت خريديم و پولش را مى‏خواهيم بدهيم منتها حالا مبلغ خيلى زياد است از باب اينكه ايران مى‏خواهد يك مملكت پيش افتاده‏اى باشد، اينكه هيجده ميليارد دلار يا بيست و دو ميليارد دلار پول اين اسلحه‏اى است كه شاه خريده است نه اين است كه ما مى‏خواهيم پايگاه درست كنيم، نخير اين مال خود ايران است. خوب، اينقدر زياد براى چه؟ ايران كه اينقدر لازم ندارد. اين براى اين است كه ايران هم يكى از ابرقدرت‏ها مى‏خواهد باشد و مى‏خواهد در مقابل شوروى بايستد؟ در مقابل آمريكا بايستد و در دروازه تمدن مى‏خواهد وارد بشود؟ از اين جهت است كه اينقدر زياد اسلحه خريده؟! لكن ما كه مطلب را مى‏دانيم، اينطور مى‏گوئيم كه خير، براى ايران نيست، براى آمريكاست. آمريكا، هم عوض را گرفته هم معوض را، هم نفت را گرفته و هم عوضش را خودش گرفته. پول نفت را به صورت اسلحه به ايران داده و جاهاى زيادى پايگاه آمريكائى است. اگر مقصود اين است كه، اينكه مى‏گويد ديگر غرب نفت ندارد. مقصود اين است كه اين ترتيبى نفت ندارد، اگر غرب از ما بخواهد كه نفت به او بدهيم و عوض آن هم پايگاه درست كند، يا يك چيزى كه به درد ما نمى‏خورد در ايران درست كند، يا مضر براى ايران

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 149

است در ايران درست كند، ما نفت را اگر به بيابان‏ها ريختيم، اگر آتش زديم به آنها نمى‏دهيم. و اگر مقصود اين است كه نفت را نمى‏دهند، غرب به نفت نمى‏رسد، يعنى اگر بخواهند يك معامله صحيحى، عقلائى، روى انصافى، روى تبادل نظرى بين متعاملين، بگويد نفت را نمى‏دهم، نخير دروغ مى‏گويد. نخير، ما و ايران هر حكومتى باشد احتياج دارد به پول براى اينكه اداره مملكت بايد بكند و عمده اش پول نفت است. نفت را هر مشترى‏اى كه پيدا بشود كه خوب بخرد به او مى‏دهند، پول مى‏گيرند. به آمريكا مى‏دهد به جاى اينكه ايشان پايگاه درست كرده، نه ما پايگاه نمى‏خواهيم درست كنيم براى آمريكا، ما پول مى‏گيريم براى اينكه اين ملت ضعيف را، اين ملت بى‏چيز را نجات بدهيم از اين وضعى كه دارد. اين زراعتى كه از دست داده، اين كشاورزى كه از دستش رفته است، اين صنعت مونتاژى كه براى خاطر مصلحت ديگران درست كرده اند. اگر يك حكومت صحيح پيش بيايد نفت را مى‏فروشد و پول مى‏گيرد خرج مى كند از براى منافع خود ملت، اين فقرا را نجات مى‏دهد، اين اشخاصى كه ضعفا هستند، اينهائى كه الان به واسطه شكست كشاورزى هجوم آوردند در اين سرماهاى زمستان به شهرها و مسكن ندارند، زير چادرها(نه مثل اين چادر كه حالا اينجا درست كرديد، خير آن چادرهاى بيچارگى كه آنها درست كرده اند) در آن سرماى زمستان زير چادرها زندگى مى‏كنند، در يك اتاق‏هاى گلى كه آنهائى كه رفتنددانند چه خبر است، درآنجا دارند زندگى مى‏كنند، هيچ ندارند، آب ندارند، برق ندارند، اسفالت ندارند، در يك گودال هايى هستند كه از اين گودال ها زن‏هاى بيچاره بايد كوزه را بردارند(از قرارى كه نوشته‏اند)پله‏هاى زيادى، حالا يادم نيست كه صد تا پله نوشته بودند يا يك خرده كمتر، از اينها بايد بيايند بالا و بروند به آن شيرى كه وصل كرده‏اند كه آب هست توى خيابان، از آنجا كوزه شان را آب بكنند باز از اين پله‏ها برگردند بروند به آن محلى كه دارند. در اين سرماى زمستان و اين پله‏هاى لغزنده شما ببينيد چه مصيبتى براى اين ملت هست. اين مصيبت‏ها راخواهند رفع بكنند، مى‏خواهند مملكت يك مملكتى باشد كه هر جورى هست فقرا به حالشان رسيدگى بشود. پس اينكه مى‏گويد كه ديگر نفت در غرب نمى‏رود، روى يك فرض نادرست است،روى يك فرض دروغ است.

طرح خطر كمونيست و حمله شوروى به ايران از ادعاهاى باطل شاه براى حفظ سلطنتش

مطلب ديگرى كه ايشان گفته‏اند اين است كه اگر من بروم بيرق سرخ زده مى‏شود. اين مطلب هم صحيح نيست، اين را هم مكرر ما گفته ايم و گفته‏اند كه يك مطلب صحيحى نيست اين مطلب. اگر بنا بود كه يك ملتى بود كه اگر ايشان مى‏رفت (حالا ايشان جلويشان را گرفته است كه بيرق سرخ بالاى سرشان زده نشود!!) بيرق سرخ بالاى سرشان مى‏زدند، اگر ملت ما يك همچو ملتى بود چطور در تمام

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 150

سرتاسر ايران با مشت گره كرده مقابل آمريكا و شوروى ايستاده و آمريكا را شكست داد؟ آمريكا از آن اول گفت كه ما شاه را نگه مى‏داريم، نخير شاه بايد باشد. حالا هم مى‏گويد اما حالا يك قدرى يواشتر. پيشتر با طمطراق مى‏گفت كه (ما خير، اين را نگه مى‏داريم بايد باشد ايشان، ثبات منطقه به واسطه اوست، اگر اين نباشد ثبات ندارد منطقه). بعد فهميدند كه اصلاً ايشان كه هست ثبات ندارد براى اينكه الان شما ملاحظه مى‏كنيد كه در ايران اينهمه اختلافات و اينهمه هياهو براى اين است كه اين هست. اگر اين برود، يعنى برود به طورى كه سقوط بكند سلطنتش، آنوقت است كه خواهند ديد كه مملكت ثبات دارد چرا مملكت ثبات ندارد؟ اگر مى‏گويند كه شوروى مثلاً مستقيماً دخالت مى‏كند در ايران و لشكر سرخ مى‏ريزد ايران را مى‏گيرد، اين دورغ است براى اينكه همچو كارى نمى‏تواند بكند از باب اينكه آن طرفش هم يك قلدرى مثل خودش ايستاده است اگر او اين كار را بخواهد بكند جنگ مى‏شود و الان همه ابرقدرت‏ها مى‏دانند كه اگر يك جنگ عمومى بشود تمام بشر از بين مى‏رود براى اينكه با اين سلاح‏هائى كه الان هست ديگر اينطور نيست كه جنگ، جنگ منطقه‏اى باشد، در يك قطرى جنگ بكنند در يك قطر ديگرى نباشد، همه منطقه‏هاى دنيا، همه بلاد دنيا از بين خواهد رفت و هيچ عاقلى اقدام به همچو جنگى نخواهد كرد. ما اگر فرض هم بكنيم كه يك لشكر اجنبى وارد بشود به مملكت‏مان، اين هم باز همه تجربه كردند در تاريخ كه اجنبى اگر بيايد ممكن است وارد بشود و زورش غلبه كند بر يك ملتى لكن نمى‏تواند بماند هميشه، وقتى كه آمد و وارد شد، هر فردى از آن را اين ملت از بين مى‏برد، تمامش مى‏كند و اجنبى هم نمى‏تواند مقابل هر فردى دو تا فرد بياورد اينجا براى نگهدارى، او مى‏خواهد نفع ببرد، براى نگهداريش نمى‏شود اينطورى كند. بنابراين از اين هيچ خوفى نيست كه شوروى بى‏عقلى كند و حمله كند، اينها حرف مفت است كه مى زنند، اين براى اين است كه آمريكا را تحريك كند، با آنكه امريكا مى‏داند اين حرف‏ها را، او اگر مى‏توانست كارى بكند بدون تحريك مى‏كرد براى اينكه تو به نفع او بودى. بنابراين اين حرف ايشان هم كه اگر من بروم چه مى‏شود، معلوم مى‏شود كه شوروى از ترس ايشان است كه وارد ايران نمى‏شود!! اگر ايشان نباشد ديگر چه خواهد شد! اين حرف‏ها را همه ما مى‏دانيم كه صحيح نيست.

اگر ملت با شما موافق است ديگر چرا تعهد و توبه ؟!!

اما مطلب سومش را كه مى‏گويد كه اينها يك چند نفرى هستند، عده معدودى هستند كه با من مخالف هستند. اين دو تا كلام در اينجا گفته است: يكى اينكه مخالفين ايشان عده معدودى است لكن (ملت من را مى‏خواهد، ملت، همه من را مى‏خواهند لكن يك چند نفر، يك عده كمى هستند.) اين مطلب ايشان است. مطلب ديگر اين است كه اينها هم كه با من مخالفند من را درك نكرده‏اند و الا مخالف نمى‏شوند. حالا ما هر دو مطلب را ببينيم كه صحيح هست يا نه. اگر ملت عده معدودى بودند چطور آمدى توبه كردى، خوب ملت كه با شما هستند، همه با شما هستند، يك عده معدودى، چند نفرى مخالفند، خوب اين چند نفر را از بين مى‏بردى ديگر اين توبه نداشت. چطور گفتى من در مقابل ملت

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 151

ايستاده‏ام و تعهد مى‏كنم. ملتى كه با شما موافق است معلوم مى‏شود كه شما كارهايت به قدرى خوب بوده است كه همه ملت با شما موافقند، اين ديگر تعهد نمى‏خواهد، شما تعهدات را عمل كردى، كار خوب كردى براى مردم. اين كه مى‏گويد كه من تعهد مى‏كنم، من اشتباهاتى كرده بودم و اين اشتباهات را ديگر نمى‏كنم، من اين اشتباهات را ديگر تكرار نمى‏كنم. اگر ملت همراه تو هست و يك عده معدودى مخالف هستند، خوب بيا بگو كه اى ملت! بيائيد اين عده معدودى كه آمده‏اند با من دارند مخالفت مى‏كنند خودتان از بين ببريد. اگر ملت با شما موافق بودند، خوب همين كافى بود كه شما پشت راديو بگوئيد كه (اى ملت ايران! كه با من موافقيد اى ملت ايران! كه من به شما خدمت كردم و من به شما عرض مى‏كنم كه نفع رساندم، شما را مى‏خواهم برسانم به مرتبه تمدن و به دروازه تمدن، اين عده معدودى كه آمدند، اينها از اشرار هستند شما بيائيد اينها را از بين ببريد.) اگر شما يك همچو چيزى بوديد، خوب ملت قيام مى‏كرد و اين عده معدودى كه شما مى‏گوئيد از بين مى‏برد. خوب، حالا ما سؤال مى‏كنيم كه اين بازارهائى كه در ايران بسته شده، براى چى بسته شده؟ از ايشان سؤال مى‏كنيم، براى اينكه مبادا شما از بين برويد بسته شده؟! براى اين است كه مخالفت كنند با مخالفين شما؟ از اين جهت بسته شده است؟ اين تظاهراتى كه مردم مى‏كنند و مى‏گويند مرگ بر شاه، مرادشان اين است كه مرگ بر مثلاً يك كس ديگرى مرادشان از شاه شما نيستيد؟! اين هياهوئى كه در ايران راه افتاده، الان اعتصاب سرتاسر ايران است، اين سرتاسر ايران كه اعتصاب است، بسيارش هم از دستگاه‏هاى خود دولت است و اعتصاب كرده‏اند، اينها با شما موافقند و چون موافقند اعتصاب كرده‏اند؟! چون با دولت شما موافقند اعتصاب كرده‏اند؟! صحيح است اين حرف شما كه عده معدودى هستند؟! خوب، سابقاً هم مى‏گفت كه يك عده‏اى هستند كه از آن طرف مرز آمده‏اند، با شناسنامه‏هاى جعلى از آن طرف مرز آمده‏اند در ايران و اينطور شلوغى‏ها را مى‏كنند. اين معنايش اين است كه تمام اين بازار ايران، بازارهاى ايران اشخاصى هستند كه از آن طرف مرز آمده‏اند و عده معدودى هم هستند. تمام ايران الان قيام كرده است بر ضد تو، باز هم مى‏گويى كه عده معدودى هستند؟! حالا هم كه پايت را برداشته‏اى كه يك قدرى بروى جلوتر مى‏گويى كه عده‏ى معدودى هستند اينها؟! همان حرف‏هاى اول را مى‏زنى؟! اين حرف ايشان هم كه تمام.

دنيا حجابى براى ملكات انسان است

اما اينكه مى‏گويد كه اين عده من را درك نكرده‏اند، اين از يك جهت صحيح است و از يك جهاتى هم نه.

اما از اين جهت كه صحيح است اين است كه بشر تا در اين دنياست نمى‏تواند انسان ملكاتش را درك كند براى اينكه ملكات ظاهر نيست الا بعضى از آن. ماها تا در اين دنيا هستيم همه صورت‏ها صورت انسانى و كارها هم يك كارهائى است كه متعارف است لكن وقتى كه اين ورق برگشت و آن صفحه باطن انسانى ظاهر شد (يوم تبلى السرائر) آن سرائر آدم، آن ملكاتى كه انسان دارد، در يك

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 152

محيطى كه جاى ظهور آن ملكات و سرائر است و آن محيط ملكوت است، محيط عالم غيب است. وقتى وارد شد به آنجا آن وقت معلوم مى‏شود چى هست. ما الان نمى‏توانيم ايشان را بشناسيم، آن ملكاتى كه در باطن اين هست، نه او، هيچ كس را نمى‏توانيم بشناسيم، چه آنهائى كه در طرف خوبى ملكات فاضله دارند و چه آنهائى كه در طرف بدى ملكات غير فاضله و خبيثه دارند، اينها را در اين عالم نمى‏شود شناخت همه دارند توى اين محيط را مى‏روند و همه دارند (ياكلون و يمشون) همه در اين محيط دارند زندگى مى‏كنند، همه مثل هم دو تا گوش دارند و يك سر دارند. در اينجا هيچ كس نمى‏تواند تمام حقيقت يك آدم را بشناسد و از اين جهت كه ايشان مى‏گويد من را درك نكرده‏اند، صحيح مى‏گويد، ما نمى‏توانيم شما را و پدر شما را بشناسيم و درك كنيم براى اينكه حالا سرائر ظاهر نشده است. آنهائى كه اهل باطن هستند و مطالب زائد بر آن اداركات صوريه ما را مى‏گويند و از محيط وحى هم مطالبى ادارك كرده‏اند، آنها اينطور مى‏گويند كه ملكاتى كه انسان دارد و در اينجا ظاهر نيست در آن صفحه بعدى كه صفحه ظهور سرائر است به شكل مناسب در مى‏آيد، يعنى يك آدمى كه حالا به صورت انسان هست ممكن است كه باطن اين آدم، ملكات اين آدم يك ملكاتى باشد كه مثلاً ملكات بسيار بدى داشته باشد كه اين يك حيوان درنده است نه يك انسان، به حسب باطن ذات يك حيوان درنده است، وقتى كه از اين عالم رفت آن صورت پيدا مى‏شود. حالا اين صورت هست وقتى كه جا را عوض كرد و ظاهر رفت عقب و باطن پيدا شد اين يك جانور درنده است يعنى صورتش هم جانور درنده مى‏شود، حالا تا ببينيم به اين جانورهاى درنده كدام شبيه‏تر است. آيا پلنگ است اين، به صورت پلنگ در مى‏آيد. آيا گرگ است اين، به صورت گرگ در مى‏آيد. آيا بدتر از اينهاست، به صورت آن بدتر در مى‏آيد و ممكن است كه چون انسان با ساير حيوانات فرق دارد، حيوانات يك حدودى دارد درندگى‏شان، تا يك حدودى، گرگ هم اينطور است گرگ حمله مى‏كند يك حيوانى را مى‏گيرد مى‏خورد بعد استراحت مى‏كند، ديگر همچو نيست كه (الا بعضى از گرگ‏ها) يك همچو ملكه‏اى داشته باشد كه هر جانورى را بدرد، محدود است. ساير حيوانات هم در جانب درندگى و سبعيت محدود هستند. انسان محدود نيست يعنى انسان در طرف سعادت و در طرف فضيلت غير محدود است، مى‏رسد تا آنجائى كه تمام صفاتش الهى است يعنى نظر مى‏كند، نظر الهى دستش را دراز مى‏كند دست الهى. (و مارميت اذرميت و لكن الله رمى) دست، دست خداست، تو انداختى (رميت) لكن (ما رميت، ان الله رمى) آنهائى كه با تو بيعت كردند (انما يبايعون الله) انسان در طرف كمال به آنجا مى‏رسد كه يدالله مى‏شود، عين الله مى‏شود، اذن الله ميشود، در طرف كمال اينطورى است غيرمحدود است. در طرف نقص هم، در طرف شقاوت هم غير محدود است. (الله ولى الذين امنوا يخرجهم من الظلمات الى النور و الذين كفروا اولياءهم الطاغوت يخرجونهم من النور الى الظلمات). الى الظلمات، همه مراتب ظلمت، نه الى ظلمت، همه مراتب ظلمات. در طرف آنجا كه نور مى‏گويد، براى اينكه نور وحدت دارد و كامل‏ترين نور، نور واحد است، در اين طرف اقسام مختلفه است از ظلمت. اينها از طرف نور به طرف ظلمت مى‏روند، آنها تمام ظلمت‏ها را پشت سر مى‏گذارند و طرف نور مى‏روند. تا اينجايش معلوم

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 153

نيست، تا اينجا نه نورانيت آنها و مقام نورانيت آنها معلوم است نه ظلمت اينها و مقام ظلمات اينها معلوم است. وقتى اين ورق برگشت و آن طرف صفحه پيدا شد آنوقت معلوم مى‏شود. يك نفر آدم مى‏بينى كه ده تا ملكه داشته باشد به ده صورت پيدا مى‏شود. يكى است اما هم جهت، حيوانيت شهوى او اينقدر غلبه دارد كه يك صورت حيوان شهوى مثل خنزير، هم صورت سبعيت او خيلى غلبه دارد (آنطورى كه در حيوانات هست مثل پلنگ مثلاً) و هم صورت شيطنتش زياد است خدعه و فريبش زياد است، اين در آنجا وقتى كه صفحه برگشت شيطان است و در عين حال كه صورت شيطانى دارد صورت سبعيت هم دارد، آخر مرتبه سبعيت، صورت حيوان شهوى هم دارد، آخر مرتبه شهوانيت. اين به اين صورت‏هاى مختلف در مى‏آيد. از اين جهت ماها، نه او را درك نكرديم، ما خودمان هيچ كدام خودمان را هم درك نكرديم، ديگران (را) هم درك نكرديم، به اين معنا كه درك نكرديم شما را. آنوقتى كه سرائر معلوم بشود و ورق برگردد، آنوقت، هم خودت خودت را درك مى‏كنى و هم مردم تو را. و ما هم همين طور هستيم، ما هم خودمان را باز درك نكرديم كه چه هستيم تا ببينيم ملكاتمان چه باشد و به خدا پناه مى‏بريم از ملكات فاسده‏اى كه در ماها هست. و اينكه مى‏گوئى كه درك نكردى، يعنى به آن معنائى كه خودت مى‏فهمى (اينكه من گفتم، تو اهل فهمش نيستى) ما يك مقدار از كارهاى شما را درك كرديم، يك مقدار هم از كارهاى پدر شما را درك كرديم.

حدود خيانت‏ها و جنايت‏هاى انجام شده توسط رژيم غير قابل درك و فهم است.

امروز هفده دى است. من يادم هست (شايد اين آقا هم يادشان باشد، هر كس سنش به سن ماهاست يادش هست) كه هفده دى چه شرارتى كرد اين آدم، چقدر به اين ملت فشار آورد، چه اختناقى ايجاد كرد، چه محترماتى را هتك كرد، چقدر سقط جنين شد در هفده دى و اين اطراف هفده دى، چقدر ماموران اين و دژخيمان اين به مردم تعدى كردند و به زن‏ها تعدى كردند و زن‏ها را از توى خانه‏ها بيرون كشيدند. اين مال پدر شما كه من نمى‏توانم شرحش را بدهم، آن كارهائى كه كرده است نمى‏شود شرحش را داد. اين در آن عالم معلوم مى‏شود، اين عالم نمى‏توانيم ما بفهميم، نمى‏توانيم بفهميم چه جانورى بود. و اما شما كارهائى كرده‏ايد، بيائيد حساب بكنيد ببينيد كه ما كه شما را درك نكرديم شما چه كارهائى كرده‏ايد كه ملت نفهميده آن كارها را. البته خيلى كارها زير پرده دارند اينها، اينقدر از پول‏هائى كه خارج شده است كه صورت‏هايش را الان فرستاده بودند (قبلاً هم داده بودند) صورت شركت‏هائى كه با زور شركت درست كردند، صورت پول‏هائى كه در خارج فرستادند. اينهائى كه شما مى‏بينيد يك مقدارى است كه واضح است. آن پول‏هائى كه آنها در سر بردند و مااطلاع نداريم، آن خيانت‏هائى كه به ما كردند و ما مطلع نيستيم، بعدها اگر مطلع شده باشند اهل تاريخ، در تاريخ ضبط مى‏شود. بعدها گفته خواهد شد مقدار خيانتى كه ايشان به ملت ما كرده است و جناياتى كه كرده است. آن مقدارى كه كرده است ما نمى‏دانيم، شما نمى‏دانيد در باطن اين حبس‏ها چه گذشته است بر مومنين، به جوان‏هاى ما در اين حبس‏ها و كميته‏ها چه گذشته. نمى‏شود، اينها قابل شرح نيست، قابل

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 154

بيان نيست. يكى، دو تايش را مى‏توانند بگويند. پاى فلان را اره كردند يا توى روغن گذاشتند داغ كردند يا يكى را گذاشتند روى يك بخارى برقى و سرخش كردند، اينها بعضى از آنهاست كه به ماها رسيده و به شماها رسيده، آنهائى كه به ماها نرسيده اينها را بايد از نصيرى‏ها استفسار كرد، بايد از خود ايشان استفسار كرد. ايشان مى‏فرمايند كه (ديگر در حبس‏ها چيزى نيست (ايشان اينطور مى‏فرمايند) اصلاً آن حرف‏هائى كه گفته مى‏شود كه در حبس‏ها زجر هست، اينها نيست ديگر، اين چيزهائى كه پيشتر بود كه دستش را يك قدرى اينطور مى‏كردند نيست ديگر (ايشان اينجور مى‏گويد) حالا بله، يك قدرى چيزهاى روانى هست و الا خير، ديگر زجر و اينها نيست) اينها را از خودش بايد پرسيد، يعنى يك كسى سريره اين را بتواند حالا بخواند، بخواند ببيند چى ثبت است در مغز اين. آنهائى كه مطلع شده است (اطلاع به او مى‏دهند) ثبت است الان در مغز او، در روح او ثبت است، ملائكه الله نوشته‏اند اينها را. اگر كسى سواد آن عالم را داشته باشد، آنوقت مى‏خواند كه چه كارهائى اين كرده، چه دستورهائى داده و آنهائى كه عمل كردند، به او اطلاع دادند كه ما چه كرديم. مى‏داند اينها را، بروز نمى‏دهد. شما خيانت‏هائى كه به اين ملت كرديد، شما يك ملتى را (كه در لفظ مى‏گوئى كه من مى‏خواهم به دروازه تمدن برسانم، دروازه بزرگ تمدن!) نيروى جوانى‏اش را هدر داديد، شما بيائيد از اين جوان‏هاى ما كه در خارج هستند و فرستاديد در خارج براى نمى‏دانم نيروى اتمى و بساط، بپرسيد از اينها كه چه مى‏كنند اينجا، خودشان هستند، حالا مى‏آيند پيش من. شما جوان‏هاى ما را نمى‏گذاريد كه يك درجه بالا بروند، دانشگاه ما را نگه داشته‏ايد در سطح پائين نمى‏گذاريد دانشگاه استقلال پيدا كند، نمى‏گذاريد اساتيد توى دانشگاه به كار خودشان ادامه بدهند، فرهنگ ما را شما عقب افتاده قرار داديد، فرهنگ استعمارى، يعنى فرهنگ دستورى، اين فرهنگ ما كه الان ما فاقد هستيم. الان اگر چنانچه ايشان هم بروند و اين حكومت هم از بين برود يك مملكت آشفته به هم ريخته فاسد، اقتصادش از دست رفته، فرهنگش از بين رفته، نظامش فاسد است، يك همچو مملكتى را به ارث مى‏گذارند اينها. ما وارث يك مملكت آشفته هستيم. سال‏هاى طولانى لازم است تا به بركت جوان‏هاى ما، تحصيلكرده‏هاى ما، قشرهاى بيدار مملكت ما و ملت ما كه در انزوا هستند يا در حبس‏ها هستند، يك چندين سال ما لازم داريم تا اين ايران را برسانيم به آن حدى كه قبل از سى و چند سال پيش از اين كه ايشان سلطنت كرده. چقدر وقت لازم است تا اين كشاورزى را به حال اول برگردانند، چقدر وقت لازم است كه اين فرهنگ ما يك فرهنگ بشود، اقتصاد ما يك اقتصاد بشود. (شما را درك نكرديم) بله، خوب ما اينطورى از شما درك كرديم، اگر شما جور ديگر هستيد بفرمائيد. پس چرا مى‏گوئيد اشتباه كردم، اگر جور ديگر عمل كردى چرا مى‏گوئى اشتباه كردم، بگوئيد من كارم صحيح بوده است شما اشتباه كرديد، اين چند نفر اشتباه كردند، ملت هم كه با من هست كارهاى من هم كه درست بوده، همه‏اش صحيح بوده، اين چند نفرى كه از آن طرف مرز آمدند اينجا اينها اشتباه كردند. خوب بود اينها را بگوئى، چرا اينها را نمى‏گوئيد؟ چرا مى‏گوئيد كه اگر من بروم چه خواهد شد، چه خواهد شد، چه خواهد شد، اينها مرا ادراك نكردند، چند نفرى هستند كه اگر ادارك كرده بودند با من موافق بودند!! اگر اينها شما را

afsanah82
07-24-2011, 08:17 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 157

تاريخ: 18/10/57

مصاحبه امام خمينى با خبرنگار انگليسى روزنامه فاينشنال تايم‏

سؤال: دنياى غرب شناخت صحيحى از حكومت اسلامى ندارد خيلى خلاصه رئوس خط مشى يك حكومت اسلامى را توضيح دهيد.

جواب: حكومت اسلامى حكومتى است بر پايه قوانين اسلامى. در حكومت اسلامى استقلال كامل حفظ مى‏شود. ما خواستار جمهورى اسلامى مى‏باشيم. جمهورى، فرم و شكل حكومت را تشكيل مى‏دهد و اسلامى يعنى محتواى آن فرم كه قوانين الهى است.

سؤال: فرموده بوديد هر وقت مناسب بدانيد به ايران برمى گرديد، آيا در صورت رفتن شاه و روى كار آمدن شوراى نيابت سلطنت به ايران باز مى‏گرديد؟

جواب: من هر موقع صلاح بدانم به ايران مراجعت مى‏كنم. بودن شاه در ايران و رفتن او، آمدن شوراى سلطنت روى كار و نيامدن آن روى كار، هيچ گونه دخالتى در تصميم من ندارد.

سؤال: آيا غير از شاه، همه كسانى كه با او همكارى كرده‏اند بايستى محاكمه شوند؟ تا چه حد از همكارى، قابل اغماض است و چه كسانى با چه جرائمى بايستى براى محاكمه بايستند؟

جواب: ما شاه و كسانى كه در دوران سلطنت او به ملت خيانت كرده‏اند را محاكمه مى‏كنيم و به مجازات اعمالشان مى‏رسانيم و مجازات آنان بستگى به جرائم آنان دارد ولى دسته‏اى هستند كه از ناچارى به او گرويده‏اند، اينان را كار نداريم.

سؤال: بختيار گفته است كه علما بايستى به مسائل مذهبى بپردازند و امور سياسى را به سياسيون واگذار كنند، نظرتان در اين مورد چيست؟

جواب: بختيار هيچ گونه قانونيتى ندارد، او خائن است زيرا مجلسين كه به او راى اعتماد داده‏اند

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 158

قانونى نيستند. مردم ايران حتى يك وكيل را به طور آزاد انتخاب نكرده‏اند. هر حكومتى با بودن شاه مورد قبول ما نيست.

سؤال: نفوذ آيت‏الله در ميان مردم ايران بسيار زياد است لكن اين موضوع در ارتش تا اين حد نيست، علت چيست و آيا اين موضوع اساساً درست است؟

جواب: ارتش ايران پنجاه سال است در اثر تبليغات مسموم، قدرت تفكرش را از دست داده است. ما هرگز توقع نداريم كه بلافاصله ارتش به مردم بپيوندد ولى اين كار، دير يا زود صورت وقوع به خود مى‏گيرد.

سؤال: در آينده نزديك توليد نفت را در چه سطحى ادامه خواهيد داد؟

جواب: دستور دادم تا نفت را براى داخل استخراج نمايند ولى هرگز اجازه نمى‏دهم نفتمان را خارجيان به يغما ببرند لذا گفته‏ام كه به خارج صادر نشود و اين كار شده است. توليد نفت در آينده بستگى به نيازهاى كشورمان دارد.

سؤال: چه تغيير فاحشى در تجارت خارجى در نظر داريد بدهيد؟

جواب: با تمام قدرت جلوى چيزهائى را كه به ضرر كشورمان است مى‏گيريم. ما هرگز به كشورها اجازه نمى‏دهيم تا ايران را بازار مصرف خود گردانند. ما وابستگى تجارى را از بين خواهيم برد.

سؤال: گفته مى‏شود كه شما ليست هيات وزرا را تهيه كرده‏ايد، بدون قيد نامى بفرمائيد چه نوع افرادى را انتخاب كرده‏ايد و سوابقشان چيست؟

جواب: من براى انتقال قدرت بعد از رفتن شاه، برنامه‏اى را پيش بينى كرده‏ام كه به موقع به مرحله اجرا مى‏گذارم. افرادى را كه تهيه كرده‏ام كسانى هستند كه در طول سى و چند سال سلطنت شاه به مردم خيانت نكرده‏اند.

سؤال: در مصاحبه با آيت‏الله شيرازى و شريعتمدارى، آيت الله شيرازى فرمودند كه نظراتشان با شما يكى است، آيت الله شريعتمدارى نيز گفته‏اند كه قانون اساسى را مى‏خواهند و سلطنت

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 159

شاه در قانون اساسى است، پس ايشان طرفدار رژيم سلطنتى هستند، علت اين تناقض چيست؟

جواب: من جمهورى اسلامى را به آراء عمومى مى‏گذارم.

سؤال: چطور شد كه حكومت عراق شما را اخراج كرد؟

جواب: عراق زير فشار ايران مى‏خواست از فعاليت سياسى و الهى من جلوگيرى نمايد و من كه برايم مكان مطرح نبود، براى اينكه بتوانم به كشورم خدمت كنم، آنجا را مى‏بايست ترك مى‏گفتم.

سؤال: با وجود بعضى قوانين اسلام مثل بهره و... وضع بانك‏ها چه ملى و چه خارجى چه مى‏شود؟ در جمهورى اسلامى بانك چطور مى‏تواند كار كند؟

جواب: بهره حرام است، بايد نظام ديگرى درست بشود.

سؤال: وضع كشاورزى در 15 سال اخير من ديده‏ام كاملاً مختل شده آيا امكان دارد كه اين دو مرتبه عمران بشود؟

جواب: بايد كارشناس‏هاى ايران و مردم ايران راجع به اين موضوع بسيار كوشش كنند كه اين خرابى‏ها رفع شود و البته مدت طولانى مى‏خواهد. بازسازى كشاورزى امرى ضرورى است كه به اين زودى‏ها تحقق پيدا نمى‏كند.

سؤال: امكان دارد؟

جواب: هر چيزى با كوشش امكان دارد.

سؤال: گرفتن قانون اساسى 70 سال پيش براى ملت ايران يك پيروزى شناخته شده با وجود اينكه هيچ وقت (به) دقت عمل نشده است، آيا امكان دارد همان قانون اساسى اصلاح بشود يا يك قانون اساسى جديد بايد تدوين بشود؟

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 160

جواب: قانون اساسى بايد مطالعه بشود، بعضى از چيزهايش كه مخالف با اسلام است بايد كنار گذاشته شود، البته اين بايد براى زندگى فعلى مناسب باشد.اصولاً قانون جديدى را بايد تدوين كنيم.

سؤال: قوانين ديگر هم كه در اين 50 سال اجرا شده ممكن است بعضى‏هايش خوب باشد و بعضى‏هايش هم نه؟

جواب: اگر مخالف با اسلام نباشد، تجديد نظر مى‏شود و بعد تائيد و اگر هم مخالف اسلام باشد، كنار گذاشته شود و اين در صورتى است كه قانون اساسى جديدى ارائه ندهيم ولى اكنون مشغول تهيه قانون اساسى جديدى مى‏باشيم.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:20 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 161

تاريخ: 18/10/57

مصاحبه امام خمينى با تلويزيون سوئيس‏

سؤال: شاه اعلام كرده كه به زودى از مملكت خارج خواهد شد و شوراى سلطنتى تشكيل خواهد داد، آيا در چنين صورتى به ايران مراجعت خواهيد كرد يا خير؟

جواب: رفتن به ايرن تابع اين است كه احراز كنم كه وجود من در ايران نافع‏تر است براى نهضت از اينجا، هر وقت احراز كنم خواهم رفت. اما رفتن شاه فقط منظور ما را عملى نمى‏كند، ما رژيم سلطنتى را غير قانونى مى‏دانيم و مردم با رفراندم خود، او را ساقط كردند و رژيم بايد از مكان غصبيش دست بردارد تا ملت حكومت اسلامى را انشاءالله تاسيس كند.

سؤال: بر اساس گزارش‏هائى كه ما دريافت داشته‏ايم شما با آمريكائى‏ها (با هياتى آمريكائى) تماس‏هائى گرفته‏ايد و احياناً ليست كسانى كه ممكن است در آينده حكومت بكنند به آنها داده‏ايد، آيا اين واقعيت دارد؟

جواب: خير، ما هرگز با آمريكائى‏ها تماسى نگرفته‏ايم.

سؤال: حكومت بختيار را چگونه مى‏بينيد كه فرموده‏ايد غاصب است و غير قانونى؟

جواب: حكومت بختيار متكى به شاه است كه شاه سلطنتش غير قانونى است و مردم او را با رفراندم خويش عزل كردند. از طرفى متكى است بر مجلسين كه مجلسين قانونيت ندارد براى اينكه منبعث از اراده ملت نيست.

سؤال: سياست (نظر) كلى شما راجع به اقليت‏هاى مذهبى در آينده چيست؟

جواب: اقليت‏هاى مذهبى در آينده آزاد هستند و در ايران در رفاه زندگى خواهند كرد و ما با آنها با كمال انصاف و مطابق با قانون عمل خواهيم كرد. آنان برادران ايرانى ما هستند، آنان هم از شاه و دار و دسته‏اش به تنگ آمده‏اند.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:20 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 162

تاريخ: 18/10/57

مصاحبه امام خمينى با خبرنگار روزنامه بالتيمورسان‏

سؤال: دلائل اصلى مخالفت شما با شاه چيست؟ آيا به اين علت است كه شاه در اصلاحات كوتاهى كرده است؟ در اصلاحات زياده‏روى كرده است؟ و يا اصلاحات نابجا كرده است؟ و يا اصولاً دلائل ديگرى دارد؟

جواب: اولاً يكى به همين دليل كه در متن سوالات شما قرار گرفته و آن اين است كه شاه رسماً در امور اداره كشور و تنظيم خطوط اصلى سياست ايران در زمينه اصلاحات در شؤون مختلف كشور دخالت كرده است و اين خود جرم است زيرا شاه در سلطنت مشروطه مقام غير مسؤول است و حق دخالت در اين امور را نداشته است و اين مجلسين و دولت بوده‏اند كه بايد درباره سرنوشت مملكت (اگر منتخب از طرف ملت باشند) تصميم بگيرند، در صورتى كه خود شاه هميشه گفته است كه او تنها فرمانده كشور است و تمامى دولت‏ها در اين سال‏ها اعتراف كرده‏اند كه به دستور شاه هر عملى را انجام داده‏اند، بنابراين دولت‏ها هم مجرم بوده‏اند و بايد محاكمه شوند و نيز وكلاى مجلسين كه اين خلاف‏ها را مى‏ديده و اعتراض نكرده‏اند، علاوه بر اينكه منتخب ملت نبوده‏اند و به اين دليل رفتن آنها در مجلس جرم بوده است، اين سكوت آنان جرم ديگرى است كه بايد محاكمه شوند، قطع نظر از اينكه تمامى دستورات و فرمان‏هاى شاه را هم كه برخلاف قانون اساسى بوده است، تصويب كرده‏اند و به خيال خودشان صورت قانونى به آنها داده‏اند، بنابراين تمامى اركان حكومت برخلاف موازين قانونى بوده است و چون در همه اين خلاف‏ها شخص شاه عامل اصلى بوده لذا اعتراض ما در درجه اول مستقيماً متوجه شخص شاه مى‏شود و بعد نتيجه اين حكومت غير قانونى كه متكى به ملت نبوده و با ديكتاتورى و استبداد سرنيزه بر مردم تحميل شده، اين شده است كه اختناق و خفقان با شدت هر چه تمامتر بر مردم تحميل شده و در طول اين سال‏ها هزاران كشته و زندانى و تبعيدى برجاى گذاشته است كه هنوز هم ادامه دارد. اصلاحات شاه در زمينه كشاورزى نتيجه‏اش اين شد كه كشاورزى غنى ايران را آنچنان نابود كرد كه بيش از نود درصد مواد غذائى از خارج، در برابر تاراج نفت وارد مى‏شود. در زمينه صنعت هم صنايع مونتاژ غير متناسب با نيازها را پديد آورد و كشور را آنچنان وابسته به‏

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 163

خارج ساخت كه رهائى از اينهمه مشكل به قيمت سنگينى تمام خواهد شد و در زمينه تسليحات و مخازن زيرزمينى از قبيل نفت و مس و ساير چيزهاو در مورد شيلات و جنگل‏ها و مراتع و آب‏ها كه ابعاد جنايتش نياز به توضيحات وسيعى دارد و در امور فرهنگى و به فساد كشاندن سطح اخلاق عمومى جامعه و ساير امور بايد گفت كه ايران را تبديل به ويرانستانى كرده است كه امروز همه ما شاهد آنيم.

سؤال: (ژيسكار دستن) رئيس جمهورى فرانسه يك بار پيشنهاد كرد كه دستورات شما براى اعتراض و اعتصاب در ايران، از محدوده اقامتتان در فرانسه دارد خارج مى‏شود و به شما به تازگى اجازه داده شد كه بيشتر در فرانسه اقامت كنيد، آيا شما هيچ اخطارى از دولت فرانسه دريافت كرده‏ايد كه اعلاميه‏هايتان را بايد تعديل كنيد؟ اگر دريافت كرده‏ايد، آيا شما به طور كلى خيال چنين كارى (تعديل در بيانات خود) را داريد؟

جواب: من همچنان هميشه به خواست خداى تعالى به انجام وظائف خود در جهت خدمت به اسلام و مسلمين ادامه خواهم داد و در هر كجا محدوديتى احساس كنم آنجا را ترك خواهم كرد.

سؤال: به نظر شما چه تغييراتى لازم است در ايران انجام شود؟

جواب: همه چيز بايد در ايران تغيير كند، از قانون اساسى گرفته تا شكل حكومت، از مسائل اقتصادى تا فرهنگى و اجتماعى و نظامى همه چيز بايد تغيير پيدا كند.

سؤال: نيروهاى بسيارى از سياسيون، مذهبيون و مليون هستند كه مخالف شاه‏اند، آيا فكر مى‏كنيد ممكن است اين نيروها اختلاف فيمابين خود را حل كنند و يك دولت موثر تشكيل دهند؟ اگر چنين است چرا و چه وقت اين اختلافات اينقدر عميق بوده است؟

جواب: ما هميشه به همه طبقات و قشرها توصيه كرده‏ايم كه اختلافات خود را كنار بگذارند و همه با هم براى نجات ملت و مملكت خدمت كنند و همانطور كه هر روز شاهد وحدت و يكپارچگى ملت در اين مرحله از مبارزاتشان هستيم، اميدواريم اين وحدت روز به روز بيشتر شود و همه سران قوم، در رسانيدن كل جامعه مسلمان ايران به يك نظام عدل اسلامى كوشا باشند.

سؤال: اگر شاه استعفا كند و يا قبول كند كه از تمام قدرت سياسى خود چشم بپوشد، آيا شما مايل خواهيد بود كه در يك دولت جديد شركت كنيد؟ اگر مايل نيستيد به چه دليل؟

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 164

جواب: اكنون تنها به چشم پوشى از قدرت توسط شاه، اختلاف ملت با وى تمام نمى‏شود زيرا شاه جنايات بسيارى مرتكب شده است و بنابراين بايد محاكمه و مجازات شود و نيز همه كسانى كه در جنايات شاه با وى همكارى كرده‏اند. و ثانياً امروز ملت ايران خواستار برچيده شدن رژيم سلطنتى هستند و رفراندم روزهاى تاسوعا و عاشورا به طرز بيسابقه‏اى اين حقيقت را به همه جهانيان ثابت كرد و نيز همگى اعلام كردند كه خواستار استقرار جمهورى اسلامى هستند كه متكى به آراء ملت باشد و با معيارها و قواعد اسلامى تكوين يابد و عمل كند و اينچنين حكومتى جز با دادن بيشترين آزادى‏هاى سازنده وخلاق امكان‏پذير نيست.

سؤال: آيا فكر مى‏كنيد كه دولت كارتر در حال تعويض يا تغيير سياست خويش نسبت به ايران است؟ برداشت شما از سياست امريكا و شوروى نسبت به ايران چيست؟ و اگر مى‏توانستيد، آيا سياست ايران را بيشتر در جهت سياست غرب تغيير نمى‏داديد؟

جواب: بر ملت امريكاست كه كارتر و دولت او را استيضاح كنند و از وى بخواهند كه بيش از اين با حمايت از شاه آدمكش حيثيت ملت امريكا را در نظر مردم ايران متزلزل نسازد. ملت ايران تصميم گرفته است كه خود را از چنگال استعمار و استبداد نجات دهد و مستقل و آزاد باشد و سياست‏هاى خود را بر اين دو پايه نيز طرح ريزى مى‏كند و براى او مهم نيست كه چه كسى اين سياست‏ها را مى‏پسندد و يا نمى‏پسندد.

سؤال: آيا شما هيچ گونه كمكى و يا قول كمكى از ليبى و يا سازمان آزاديبخش فلسطين دريافت كرده‏ايد؟

جواب: نه، هرگز، به هيچ وجه.

سؤال: از قول شما گزارش شده است كه گفته‏ايد رهبران خارجى‏اى كه به حمايت خود از شاه ادامه دهند، در تحت دولتى بدون شاه هيچ نفت از ايران دريافت نخواهند كرد، آيا منظور شما عمدتاً ايالات متحده نبوده است؟ آيا فكر مى‏كنيد كه اين تهديد در بلند مدت موثر خواهد بود؟ آيا اگر شما اختيار انتخاب داشتيد فكر مى‏كنيد جريان نفت را بر روى كشورهاى اسرائيل، افريقاى جنوبى، ژاپن، فرانسه، امريكا و غيره مى‏بستيد؟ يا به روى يك كشور خاص ديگر؟

جواب: ما گفته‏ايم كه پس از رفراندم سراسرى كشور عليه شاه در روزهاى تاسوعا و عاشورا كه هر گونه مشروعيت و قانونى بودن را حتى از نظر جهانيان براى چندمين بار از حكومت شاه‏

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 165

سلب كرد، به دليل اينكه ديگر شاه و دولت او نماينده ملت نيستند، (اگر هم قبلاً بوده‏اند كه هرگز نبوده‏اند) در اين صورت هر دولتى از وى حمايت كند، عليه ملت ايران اقدام كرده است و ملت ايران حق دارد به چنين دولتى كه حامى دشمن اوست نفت خود را نفروشد، البته گفته‏ايم كه مادامى كه سران اين دولت‏ها كه از شاه حمايت مى‏كنند بر سر كارند، به آنها نفت نمى‏دهيم، خواه آمريكا و يا هر كشور ديگر. و اما نسبت به اسرائيل، مسلم است كه ما به يك دولت غير قانونى و غاصب و متجاوز به حقوق مسلمين و دشمن اسلام هيچ گونه كمكى نخواهيم كرد. حساب آفريقاى جنوبى هم معلوم است، رژيم نژادپرستى كه به هيچ وجه به هيچ يك از ارزش‏هاى انسانى ارج نمى‏نهد و اصولاً رژيمى است سفاك و جنايتكار، ولى نسبت به ديگران ما فروشنده هستيم و صادر كننده نيز خواهيم بود، البته متناسب با مصالح و وضع اقتصادى و سياسى كشور.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:20 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 166

تاريخ: 18/10/57

مصاحبه امام خمينى با خبرنگار تايمز لندن‏

سؤال: مايلم كه قدرى درباره دوران كودكى شما و شغل شما در آن زمان بدانم و شايد هم مختصرى از دوران طفوليت شما و طريقى كه از آن طريق به اعتقاد كنونى راه يافتيد. كيفيت‏ها و ارزش‏هائى كه براى شما مهم بوده و هستند چيست؟ و به عنوان يك مسيحى درباره فرهنگ شما زياد نمى‏دانم از اين رو اولين سؤال‏م اين است كه اعتقادات شما چيست؟ كجا و چگونه اين اعتقادات را فرا گرفتيد؟ و چگونه آنها را عمل مى‏كنيد؟ و به عنوان سؤال‏ى تكميلى لطفاً مختصرى از شرح كار خود را بيان كنيد.

جواب: زندگى شخصى من هم مانند همه افراد حادثه‏اى است جزئى از تمام حوادثى كه در جهان مى‏گذرد كه نيازى به شرح و توضيح آن نمى‏بينم ولى اعتقادات من و همه مسلمين همان مسائلى است كه در قران كريم آمده است و يا پيامبر اسلام (ص) و پيشوايان بحق بعد از آن حضرت بيان فرموده‏اند كه ريشه و اصل همه آن عقايد كه مهمترين و با ارزشترين اعتقادات ماست، اصل توحيد است. مطابق اين اصل ما معتقديم كه خالق و آفريننده جهان و همه عوالم وجود و انسان، تنها ذات مقدس خداى تعالى است كه از همه حقايق مطلع است و قادر بر همه چيز است و مالك همه چيز. اين اصل به ما مى‏آموزد كه انسان، تنها در برابر ذات اقدس حق بايد تسليم باشد و از هيچ انسانى نبايد اطاعت كند مگر اينكه اطاعت او اطاعت خدا باشد. براين اساس هيچ انسانى هم حق ندارد انسان‏هاى ديگر را به تسليم در برابر خود مجبور كند و ما از اين اصل اعتقادى، اصل آزادى بشر را مى‏آموزيم كه هيچ فردى حق ندارد انسانى و يا جامعه و ملتى را از آزادى محروم كند، براى او قانون وضع كند، رفتار و روابط او را بنا به درك و شناخت خود كه بسيار ناقص است و يا بنا به خواسته‏ها و اميال خود تنظيم نمايد و از اين اصل ما نيز معتقديم كه قانونگزارى براى پيشرفت‏ها در اختيار خداى تعالى است، همچنان كه قوانين هستى و خلقت را نيز خداوند مقرر فرموده است و سعادت و كمال انسان و جوامع، تنها در گرو اطاعت از قوانين الهى است كه توسط انبيا به بشر ابلاغ شده است و انحطاط و سقوط بشر به علت سلب آزادى او و تسليم دربرابر ساير انسان‏هاست. بنابراين انسان بايد عليه اين بندها و زنجيرهاى اسارت و در برابر ديگرانى كه به اسارت دعوت‏

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 167

مى‏كنند قيام كند و خود و جامعه خود را آزاد سازد تا همگى تسليم و بنده خدا باشند و از اين جهت است كه مقررات اجتماعى ما عليه قدرت‏هاى استبدادى و استعمارى آغاز مى‏شود و نيز از همين اصل اعتقادى توحيد ما الهام مى‏گيريم كه همه انسان‏ها در پيشگاه خداوند يكسانند، او خالق همه است و همه مخلوق و بنده او هستند، اصل برابرى انسان‏ها و اينكه تنها امتياز فردى نسبت به فرد ديگر بر معيار و قاعده تقوا و پاكى از انحراف و خطاست. بنابراين با هر چيزى كه برابرى را در جامعه بر هم مى‏زند و امتيازات پوچ و بى‏محتوائى را در جامعه حاكم مى‏سازد بايد مبارزه كرد. البته اين آغاز مساله است ميان يك ناحيه محدود از يك اصل و اصول اعتقادى كه براى توضيح و اثبات هر يك از بحث‏هاى اسلامى دانشمندان در طول تاريخ اسلام كتاب‏ها و رساله‏هاى مفصلى نوشته‏اند.

سؤال: مى‏خواهم كه توانائى آن را بيابم تا اين تناقض مشهود بين نقش شما به عنوان يك رهبر مذهبى و نقشى را كه به عنوان محور مخالفين به عهده داريد توجيه كنم. رژيم شاه چگونه منجر به تبعيد شما گرديده؟ و دولت‏هاى اين رژيم چه كرده كه شما را به مخالفت وا داشته است؟ من شما را به عنوان صخره مى‏بينم كه مستحكم در ميان حوادث كوبنده ايستاده‏ايد. پايگاهى هستيد در ميان حوادث گذرا و از اين رو من فكر نمى‏كنم كه صحيح باشد كه شما را به عنوان يك شخصيت انقلابى توصيف كنم. اهميت شخص شما در حوادثى كه مى‏گذرد چه اندازه است؟ و فكر مى‏كنيد چه اندازه نفوذ شخصى بر اين حوادث داشته باشيد؟

جواب: اگر شما بتوانيد مفهوم مذهب را در فرهنگ اسلامى ما درك و دريافت كنيد، به روشنى خواهيد ديد كه هيچ گونه تناقضى بين رهبرى مذهبى و سياسى نيست، بلكه همچنان كه مبارزه سياسى بخشى از وظايف و واجبات دينى و مذهبى است، رهبرى و هدايت كردن مبارزات سياسى گوشه‏اى از وظايف و مسئووليتهاى يك رهبر دينى است. كافى است شما به زندگى پيامبر بزرگ اسلام (ص) و نيز زندگى امام على عليه السلام نگاه كنيد كه هم يك رهبر مذهبى ماست و هم يك رهبر سياسى و اين مساله در فرهنگ شيعه از مسائل بسيار روشن است و هر مسلمان شيعى وظيفه يك رهبر مذهبى و دينى مى‏داند كه در سرنوشت سياسى و اجتماعى جامعه مستقيماً دخالت كند و هدايت و نقش تعيين كننده خود را انجام دهد. مفهوم مذهب و رهبر مذهبى در فرهنگ اسلامى بسيار تفاوت دارد از مفهوم آن در فرهنگ شما كه مذهب صرفاً يك رابطه شخصى و معنوى است بين انسان و خدا. از اين رو مذهب اسلام از هنگام ظهورش متعرض نظام‏هاى حاكم در جامعه بوده است و خود داراى سيستم و نظام خاص اجتماعى و اقتصادى و فرهنگى است كه براى تمامى ابعاد و شؤون زندگى فردى و اجتماعى قوانين خاصى وضع دارد و جز آن را براى سعادت جامعه نمى‏پذيرد. مذهب اسلام همزمان با

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 168

اينكه به انسان مى‏گويد كه خدا را عبادت كن و چگونه عبادت كن، به او مى‏گويد چگونه زندگى كن و روابط خود را با ساير انسان‏ها بايد چگونه تنظيم كنى و حتى جامعه اسلامى با ساير جوامع بايد چگونه روابطى را برقرار نمايد. هيچ حركتى و عملى از فرد و يا جامعه نيست مگر اينكه مذهب اسلام براى آن حكمى مقرر داشته است. بنابراين طبيعى است كه مفهوم رهبر دينى و مذهبى بودن، رهبرى علماء مذهبى است در همه شؤون جامعه، چون اسلام هدايت جامعه را در همه شوون و ابعاد آن به عهده گرفته است. و اما اينكه چرا امروز تمامى علماء مذهبى عليه رژيم شاه و دولت‏هاى او قيام كرده‏اند بسيار واضح است. امام على (ع) مى‏گويد: خداوند از دانشمندان پيمان گرفته است كه بر سيرى ستمگر و گرسنگى مظلوم سكوت نكنند. و اين شاه ستمگر و دارودسته اوست كه با همه فقر طاقت فرساى مردم ما، ميلياردها دلار ثروت كشور را به خود اختصاص داده است. و نيز اگر بدعت‏ها در دين ظاهر شود، بر علماست كه دانش خود را آشكار كنند و نگذارند فريب‏ها و نيرنگ‏ها و دروغ بدعت‏گذاران در دين و در مردم اثر كند و باعث انحراف شود.

اين شاه است كه با انواع دروغ‏ها و حيله‏ها هم دين خدا را تحريف كرده و خواسته‏هاى شيطانى خود و اربابانش را به عنوان قوانين منطبق با اسلام، بر ملت مظلوم ايران تحميل مى‏كند و همه حقايق و واقعيات را وارونه جلوه مى‏دهد. بر علماء دينى و مذهبى است كه چهره واقعى او را به ملت معرفى كنند. مثلاً ببينيد شاه كشاورزى ما را نابود كرده و كشور را در مواد غذائى وابسته به خارج نمود و هنوز هم به اصلاحات ارضى خود افتخار مى‏كند. آيا اين يك تحريف نيست؟ و يا مثلاً نفت ايران را تا آنجا كه مى‏تواند استخراج مى‏كند و با پول آن براى اجانب پايگاه نظامى تاسيس مى‏كند و يا به بهانه صنعتى كردن كشور، صنايع مونتاژ، آن هم اكثراً با سرمايه‏هاى خارجى و بدون هماهنگى با شرايط اقتصادى كشور، ايران را بازار مصرف اجناس تجملى خارج ساخته و از اين طريق ثروت كشور را به هدر مى‏دهد و بعد ادعاى مدرنيزه كردن كشور را دارد و صدها تحريف و خيانت ديگر كه بر هر مسلمانى و در درجه اول بر علماء دينى و مذهبى واجب است كه قيام كنند و خود و ملت را از اين ستمگرى‏ها نجات دهند.

سؤال: درباره موقعيت كنونى كه بايد اقرار كنم كه ممكن است خيلى سريع پيش از آنكه من بتوانم شاهد آن باشم تغيير كرده باشد، نخست‏وزير جديد از شما دعوت كرده است به ايران برگرديد، در تحت چه شرايطى شما چنين خواهيد كرد؟

جواب: نخست وزير هر دولتى كه با وجود شاه به سركار بيايد غير قانونى است و از نظر ملت ايران اعتبار ندارد و بازگشت من به ايران متوقف بر اين است كه در انجا بهتر بتوانم به وظائفم در

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 169

زمينه خدمت به اسلام و نهضت اسلامى ملت ايران عمل كنم و دعوت يا عدم دعوت آنان در تصميم من هيچ گونه نقشى ندارد.

سؤال: شما از كاركنان صنعت نفت خواسته‏ايد كه توليد نفت را متوقف كنند، آيا اين خواسته شما با يك پاسخ رضايت بخش مواجه شده؟

جواب: بله، طبق گزارشات حتى يك قطره نفت هم استخراج نمى‏شود و بعد ما براى تامين مصرف داخلى هياتى اعزام نموديم، به اين مساله رسيدگى كرديم و عده‏اى از كاركنان را براى تامين همين مقدار دعوت كردند كه به سركار خود برگردند.

سؤال: آيا نگران اين نيستيد كه مردمى كه با انگيزه سياسى وارد اين نهضت شده‏اند در پس آنچه كه شما به خاطرش قيام كرده‏ايد پنهان شده و از موقعيت شما براى مقاصد خود استفاده كنند؟

جواب: امروز هر كس كمى مطالعه در ماهيت نهضت ايران كند خواهد ديد كه نهضتى است صددرصد اسلامى و هر كس بخواهد در اين حركت شركت كند بايد خود را با آن تطبيق دهد كه در غير اين صورت مطرود ملت خواهد بود. البته اشخاصى هم هستند كه عليه شاه مبارزه مى‏كنند و مسلمان هم نيستند ولى تعداد آنان خيلى كم است.

سؤال: آيا هيچ‏گونه شرايطى وجود خواهد داشت كه شما در تحت آن بتوانيد وجود شاه را و يا جانشينان وى را بر تخت قبول كنيد؟

جواب: با وجود شاه و جانشينانش هيچ راه حلى براى بحران ايران وجود ندارد و شاه جز كنار رفتن چاره‏اى ندارد.

سؤال: چه نوع حكومتى را مايليد در ايران ببينيد آيا شما خواستار چنين حكومتى هستيد كه اكنون در ايران روى كار آمده و يا مايليد در چنين حكومتى شركت كنيد؟

جواب: ما جمهورى اسلامى را اعلام كرده‏ايم و ملت با راهپيمائى‏هاى مكرر به آن راى داده است، حكومتى است متكى به آراء ملت و مبتنى بر قواعد و موازين اسلامى.

سؤال: و بالاخره درباره آينده فكر مى‏كنيد چه اتفاقى خواهد افتاد؟ آيا جنگ داخلى راه حل كم‏

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 170

ضررتر خواهد بود؟ و آيا واقعاً احتمال صلح وجود دارد؟ وقتى كه زندگى در ايران به حالت عادى برگردد، زندگى يك فرد متوسط را چگونه مجسم مى‏كنيد؟ اميد شما و آنچه كه مى‏خواهيد بدان برسيد چيست؟ و آيا به چنين چيزى در خارج از ايران نائل خواهيد آمد؟

جواب: به خواست خداى تعالى ملت ايران راه خود را يافته و به پيش مى‏رود و ما معتقديم كه پس از پيروزى ملت با اجراء قوانين اسلامى جامعه‏اى بوجود آيد كه الگو و نمونه باشد براى ملت‏هاى جهان، براى نجات و سعادت خود. جنگ داخلى صورت نخواهد گرفت. دير يا زود ارتش به ملت خواهد پيوست و اصولاً به غير از تنى چند از ارتشيان بقيه معتقد به راه ملت هستند و من از طرز تفكر خيلى از آنان آگاهى دارم. بارها سياسيون ايران مرا از ارتش بيم داده ولى آنان اشتباه مى‏كنند براى آنكه جو كاذب بوجود آورده‏اند.

سؤال: اگر چپى‏ها از نارضايتى‏هاى عمومى استفاده كنند و قدرت را تصاحب كنند آيا شما فكر مى‏كنيد بتوانيد كه چنان اثرى روى آنها بگذاريد كه آنچه را كه شما برايش ارزش قائليد رعايت كنند؟ و آيا با توجه به اينهمه كه شما بايد به انجام برسانيد آرزو نمى‏كرديد كه مرد جوانترى بوديد؟

جواب: چنين چيزى در ايران امكان ندارد. در يك كشور مسلمان كه مردم آن به نام قرآن و به خاطر خدا خون مى‏دهند ممكن نيست حكومتى سركار آيد كه از اول پرچم ضد خدا و ضد اسلام را در دست گرفته است. شاه با همه رياكارى‏ها و تظاهر به اسلام بالاخره چهره واقعى او آشكار شد و ملت او را عقب راند. ملت ايران از نظر ايمان و عقيده محتاج نيست تا به مكتب‏هاى ضد خدائى پناه ببرد. ملت ايران خواستار عدالتند و آزادى و استقلال و معتقدند جز در سايه اسلام و با قوانين اسلام به آن نمى‏رسند. اگر از چندين بچه‏اى كه به علت نداشتن تجربه به چپ گرايش پيدا كرده‏اند بگذريم، چپ به معنى واقعى‏اش در افراد روشنفكر كه از جامعه ايران شناخت داشته باشند وجود ندارد. در ايران اسلام حاكم است و بس.

سؤال: شما نقش و وظيفه خودتان را در شرايط فعلى چه مى‏بينيد؟

جواب: ما نقش هدايت داريم، هميشه همين نقش بوده است. مسائلى را كه مى‏بينيم مفيد است براى ملت ايران طرح مى‏كنيم چيزهائى را كه مضر است نفى مى‏كنيم و كوشش مى‏كنيم براى پيشبرد مقاصد اسلامى.

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 171

سؤال: آيا آماده هستيد كه براى جهاد مسلحانه فرمان بدهيد، اگر تمام راه‏ها بسته شود؟

جواب: اگر تمام راه‏ها بسته شود، مورد مطالعه قرار خواهيم داد ولى با شناختى كه من از ارتش دارم به اين مرحله نخواهد رسيد.

سؤال: شما شخصاً به واسطه رژيم شاه رنج‏هاى بسيار برده‏ايد، تبعيد شده‏ايد، زندانى ديده‏ايد، پسرتان به نحو اسرارآميزى كشته شده است، آيا با تمام اينها شما هيچ خصومت شخصى‏اى در مورد شاه احساس مى‏كنيد؟

جواب: ابداً. من به هيچ وجه احساس خصومت شخصى با شاه ندارم. براى مبارزه نه شخص خودم مطرح است و نه پسرم و من هيچ گاه احساس ناراحتى شخصى از او نكرده‏ام من براى خيانت‏هائى كه شاه در اين 50 سال كرده، جناياتى كه به ملت من وارد كرده مخالفم‏

سؤال: شما از (ملت من) صحبت مى‏كنيد و واقعيت اينست كه شما رهبر اين حركت عظيم شده‏ايد، آيا شما نگران اين نيستيد كه سياسيون ممكن است از اين موقعيت استفاده كنند و سعى كنند كه در پس پرده از شما سوء استفاده كنند و پس از پايان يافتن مساله ظاهر شوند و بهره‏بردارى كنند؟

جواب: ما تا بتوانيم كوشش مى‏كنيم كه مسائل را خودمان حل كنيم و آنچه در اختيار داريم عمل مى‏كنيم و ملت هم پشتيبان ماست. اميدوارم كه آنانى كه امروز و يا اين روزها مبارز شده‏اند، واقعاً معتقد به مبارزه شده باشند و فرصت‏طلب نباشند. البته در هر مبارزه، آن هم مبارزه ايران كه دامنه‏اش بسيار وسيع است فرصت طلبان در آينده كارهائى مى‏كنند كه امروز نمى‏توانند انجام دهند ولى ملت ما به اميد خدا بعد از پيروزى دير يا زود همه را سر جايشان مى‏نشاند، انشاءالله.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:21 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 172

تاريخ: 18/10/57

مصاحبه امام خمينى با تلويزيون كانال 2 فرانسه

سؤال: به نظر مى‏رسد كه پيروزى شما نزديك است، آيا فكر مى‏كنيد كه شاه به زودى خارج شود و چه موقع خارج شود؟ و اگر ايشان را در حيطه قدرت خودتان داشتيد با ايشان چكار مى‏كرديد؟

جواب: انشاءالله نزديك باشد. با اينكه خروجش حتمى است ولى نمى‏دانم چه وقت خارج مى‏شود. و اگر به دست ما بيفتد ما او را به خاطر جناياتى كه كرده است محاكمه خواهيم كرد.

سؤال: وقتى كه شاه خارج شد، چه كسى حكومت خواهد كرد؟ حضرتعالى؟ و يا اينكه شما در حكومتى شركت خواهيد كرد؟

جواب: نخير، من نخواهم بود. ما شورايى تاسيس مى‏كنيم كه در زمان آن شورا مجلس تاسيس بشود. بعد، مجلس با اتكال به ملت ترتيب كارها را مى‏دهد.

سؤال: شما اراده مى‏فرمائيد كه جمهورى اسلامى برقرار كنيد، آيا كافى است اين جمهورى براى حكومت؟

جواب: جمهورى اسلامى مثل ساير جمهورى‏هاست لكن محتوايش قانون اسلام است. ما دولت تشكيل مى‏دهيم و براى همه امور كافى است.

سؤال: در زمينه سياست خارجى، موضع حضرتعالى در برابر كشورهايى مثل ايالات متحده، روسيه و اسرائيل چه خواهد بود؟

جواب: ما با اسرائيل چون غاصب است و در حال جنگ است با مسلمين، روابطى نخواهيم داشت. و اما آمريكا و شوروى، اگر دخالت در امور داخلى ما نكنند و با ما روابط حسنه داشته باشند، با آنها روابط برقرار خواهيم كرد.

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 173

سؤال: آيا منظور از روابط حسنه اينست كه شما نفت هم مى‏فروشيد؟

جواب: نفت هم مى‏فروشيم و پول مى‏گيريم، ارز مى‏گيريم.

سؤال: حضرتعالى، حكومت بختيار را قبول نكرديد، به چه دليل؟

جواب: دولت بختيار غير قانونى است براى اينكه شاه و مجلسين هر دو غير قانونى هستند، اما شاه، براى خاطر رفراندم ملت در تاسوعا و عاشورا، و اما مجلسين براى اينكه به ملت اتكاء ندارد و مجلسى بود كه شاه وكلاى آن را تعيين كرده است.

سؤال: آيا به زودى به ايران مراجعت خواهيد كرد؟

جواب: اين بستگى دارد به اينكه در چه مكانى بيشتر مى‏توانم به ملت ايران خدمت كنم. اگر بدانم در بدترين نقطه جهان بهتر مى‏توانم به ملت مظلوم ايران خدمت كنم، دقيقه‏اى درنگ نمى‏كنم.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:21 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 174

تاريخ: 18/10/57

مصاحبه امام خمينى با مجله افريقاى جوان

سؤال: چرا حضرتعالى به ايران باز نمى‏گرديد؟ آيا فكر مى‏كنيد كه حضور شاه مانع بازگشت شما به ايران است؟ و آيا فكر مى‏كنيد رفتن شاه به بازگشت شما قطعيت خواهد داد؟

جواب: من تا احساس نكنم كه براى نهضت، وجودم در ايران، نفعش زيادتر از بودنم در اينجاست، در همين جا باقى مى‏مانم.

سؤال: شما فرموده‏ايد كه امريكا بايد در ايران سياستش را تغيير بدهد، آيا مى‏توانيد بفرمائيد كه منظورتان از اين تغيير سياست چيست؟ با چه شرايطى؟

جواب: منظور اين است كه دست از دخالت‏هائى كه تا حالا در ايران كرده است بر دارد، مستشاران خود را كه در ايران دارد بخواهد و ايران را به حال خودش واگذار كند تا سرنوشت خودش را خودش تعيين كند.

سؤال: نظر حضرتعالى درباره افريقاى جنوبى كه نود در صد نفتش را از ايران مى‏گيرد چه خواهد بود؟

جواب: افريقاى جنوبى تا به اين وضعى كه دارد خاتمه ندهد، ما با او رابطه نمى‏توانيم برقرار كنيم و نفت هم به او نخواهيم داد.

سؤال: آيا بيمى از اين نداريد كه شكست حكومت بختيار به يك كودتاى نظامى منتهى شود؟ و نگرويدن ارتش را به صف انقلاب در شرايط فعلى، چگونه توضيح مى‏دهيد؟

جواب: بختيار، على ايحال حكومتش برخلاف قانون است و ملت ايران نمى‏تواند حكومت او را قبول كند. منتهى شدن به كودتاى نظامى همين است كه تاكنون بوده است و با حكومت‏هاى

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 175

نظامى و دولت نظامى رفتار كرده است و ما در راه اسلام و كشور كوشش خودمان را تا آنجا كه بتوانيم خواهيم كرد. در ايران كودتاى نظامى مساله‏اى را حل نمى‏كند زيرا دولت قبل از بختيار، خود يك كودتاى نظامى بود و مشكل ايران حل نشد. شما باور نمى‏كنيد كه ارتش با ملت است و در آينده نزديكى به شاه پشت خواهد كرد. پيروزى ما حتمى است و جمهورى اسلامى تحققش براى من خيلى روشن است.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:21 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 176

تاريخ:18/10/57

مصاحبه امام خمينى با خبرنگار مجله اكونوميست‏

سؤال: در راس دولت ايران، براى شما چه كسى يا چه حزبى قابل قبول خواهد بود؟

جواب: آنچه مهم است بايد رئيس حكومت و همه آنها كه زمام امور را در دست دارند، مورد قبول ملت باشند و عميقاً معتقد به اسلام و متعهد به اجراء آن و من هم مانند يك فرد، راى خود را به افراد مورد اعتماد خواهم داد.

سؤال: آيا شما انتظار انتخابات عمومى پس از سقوط يا خروج شاه را داريد؟

جواب: يكى از مهمترين وظايف اوليه جمعى كه پس از سقوط شاه مسؤوليت امور را به دست مى‏گيرند، فراهم كردن شرايط انتخابات آزاد است كه به هيچ وجه اعمال قدرت و نفوذ از هيچ طبقه و گروهى در انتخابات نباشد.

سؤال: شما درباره اصلاحات ارضى، دارائى‏هاى خصوصى شاه، چه احساسى مى‏كنيد؟ آيا شما سياست توزيع املاك را ادامه مى‏دهيد؟ آيا شما طرفدار دارايى خصوصى هستيد؟

جواب: اصلاحات ارضى شاه، همچنان كه از اول معلوم بود و بعداً هم عملاً براى همه روشن شد، چيزى جز نابودى كشاورزى نبود كه در نتيجه آن ساليانه قسمت مهمى از پول نفت صرف خريد موادغذايى از خارج و عمدتاً از امريكا شد ولى ما هرگز اين اراضى را به مالكين بر نمى‏گردانيم زيرا آنها نه در تصاحب زمين‏ها و نه در مورد منافع آنها رعايت ضوابط اسلامى را نكرده‏اند، ولى اين اراضى را باير هم نمى‏گذاريم و با تامين بهترين وسائل كشاورزى و ساير هزينه‏هاى آن، كشاورزان را حمايت مى‏كنيم. اما در مورد دارائى خصوصى، اين مسلم است كه مورد قبول اسلام است و ليكن مجموعه قواعد اسلامى در مسائل اقتصادى، هنگامى كه در كل پيكره اسلام به صورت يك مكتب منسجم ملاحظه شود و همه جانبه پياده شود، بهترين شكل ممكن خواهد بود، هم مشكل فقر را از ميان مى‏برد و هم از

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 177

فاسد شدن يك عده به وسيله تصاحب ثروت، جلوگيرى مى‏كند و در نتيجه كل جامعه را از فساد حفظ مى‏كند و هم مانع رشد استعدادها و شكوفائى قدرت ابتكار و خلاقيت انسان‏ها نمى‏شود. و جامعيت و همه جانبه بودن قوانين اسلام آنچنان است كه اگر كسى آن را بشناسد، معترف خواهد شد كه از حد و مرز فكر بشر بيرون است و ممكن نيست زائيده قدرت علمى و تفكر انسان باشد.

سؤال: آيا شما قراردادهايى را كه با كشورهاى خارجى امضاء شده حفظ خواهيد كرد؟ (يا تضمين خواهيد كرد؟) قراردادهاى دفاعى و قراردادهاى مربوط به نيروگاه‏ها، ساختن راه و راه آهن.

جواب: اولاً ما از مضمون و مواد مندرج در اين قراردادها اطلاعى نداريم يعنى رژيم شاه هرگز ملت را از مفاد اين قراردادها مطلع نكرده و از مردم ايران مخفى نگاه داشته است و ليكن حكومت آينده آنها را مجدداً مورد بررسى قرار مى‏دهد و از آنها آنچه را با منافع و مصالح ملت ما موافق نباشد. لغو مى‏كند ولى ما در نوسازى كشور از همه امكاناتى كه دولت‏هاى خارجى مايل باشند در اختيار ما بگذارند، با حفظ آزادى و استقلال كشور، بر اساس احترام متقابل، از آن امكانات استفاده مى‏كنيم و قراردادهايى منعقد مى‏نمائيم.

سؤال: آيا شما مى‏خواهيد ماندن تكنيسين‏ها و مستشاران را در ايران ببينيد؟ مستشارانى از آمريكا (45000 نفر) آلمان غربى (13000 نفر)، بريتانيا(1000 نفر)، فرانسه (7500 نفر) و ژاپن (7000 نفر).

جواب: در مورد هر يك از اين گروه و نقش آنها در ايران و ميزان احتياج كشور به آنها، حكومت آينده مطالعه و بررسى مى‏كند و تصميم مى‏گيرد. حكومت آينده هيچ تعهدى جز در برابر ملت و حفظ منافع و مصالح آنها ندارد.

سؤال: شما اخيراً (اوائل دسامبر 78) اظهار داشتيد كه تمام آن قراردادهايى كه عليه منفعت ملى باشد به رسميت شناخته نخواهد شد. منظورتان كدام قراردادهاست و (منفعت ملى) را چطور تعريف مى‏كنيد؟

جواب: تصور نمى‏كنم وقتى گفته مى‏شود (منافع ملت) ابهامى در آن باشد. مثلاً امروز هيچ ايرانى ترديد ندارد در اينكه قرار داد خريد ميلياردها دلار اسلحه و ساختن پايگاه نظامى براى آمريكا از پول نفت ايران و حضور هزاران مستشار نظامى آمريكا در ايران با هزينه‏هاى سرسام آور

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 178

آن به نفع ملت ايران نيست و اينگونه قراردادها كه به دست شاه با دولت‏هاى خارجى منعقد شده است، كم نيست.

سؤال: آيا شما ترتيبات يا قراردادهاى بازرگانى، تجارتى و داد و ستدى فعلى را با غرب ادامه خواهيد داد؟ سياست تجارتى شما چيست؟

جواب: ما همانطور كه از توليدات داخلى كشور، هر دولتى مشترى آن باشد، مى‏فروشيم و صادر مى‏كنيم، همانطور هم هر چه را كه در داخل به آن نياز داشته باشيم از خارج مى‏خريم ولى در همه اين تجارت‏ها بر مبناى دو طرف مساوى عمل خواهيم كرد و حاضر نيستيم كه دولتى بخواهد مبادلات اقتصادى را اهرمى براى نفوذ سياسى و تحميل اغراض استعمارگرانه خود قرار دهد.

سؤال: چرا شما از روابط شاه با آمريكا و غرب انتقاد مى‏كنيد؟

جواب: ما با ماموريت شاه از طرف قدرت‏هاى استعمارگر، براى تامين منافع آنها و نابودى كشور به قيمت حفظ تاج و تخت لرزان و حكومت غير متكى به ملت مخالف هستيم. ما با روابط شاه با خارج كه به قيمت از بين رفتن استقلال كشور و آزادى ملت ما شده است، مخالفيم.

سؤال: نقش ارتش را در جمهورى اسلامى چگونه مى‏بينيد؟

جواب: هيچ كشورى بى‏نياز از نيروى نظامى و ارتش نيست. ارتش بايد پاسدار استقلال و امنيت كشور باشد، نه حافظ يك ديكتاتورى مستبد و مطرود تمامى ملت و مأمور قتل عام فرزندان كشور.

سؤال: نظر شما درباره رهبرى ارتش در حال حاضر چيست؟

جواب: امروز ارتش از خود استقلالى ندارد. رهبرى ارتش ايران امروز به دست چند صاحب منصب و مأمور شاه و زير نظر مستشاران خارجى است.

سؤال: نظر شما درباره دكتر شاهپور بختيار چيست؟

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 179

جواب: دولت او مانند دولت‏هاى گذشته شاه، غير قانونى است و از طرف ملت محكوم است.

سؤال: آيا شما قصد داريد كه حزب توده را پيش يا پس از برقرارى يك جمهورى اسلامى، قانونى سازيد؟

جواب: امروز هيچ دسته‏اى در ايران به اندازه حزب توده منفور نيست. سوابق بسيارى بدى در ايران دارد.

سؤال: چگونه شما قصد داريد تشكيل اين جمهورى را با رفراندم به انجام رسانيد؟

جواب: اصل لزوم تشكيل جمهورى اسلامى را ملت ايران در رفراندم تاسوعا و عاشورا در سراسر كشور اعلام كرده‏اند و پس از سقوط شاه، نمايندگان ملت در مجلس، مراحل قانونى آن را انجام خواهند داد و قانون اساسى اين جمهورى را تدوين و تكميل خواهند كرد.

سؤال: آيا شما قصد داريد كه آزادى سخن، آزادى اجتماعات و آزادى مطبوعات وآزادى عبادات را تضمين كنيد؟

جواب: ما به خواست خداى تعالى در اولين زمان ممكن و لازم برنامه‏هاى خود را اعلام خواهيم نمود، ولى اين بدان معنى نيست كه من زمام امور كشور را به دست بگيرم و هر روز نظير دوران ديكتاتورى شاه، اصلى بسازم و عليرغم خواست ملت به آنها تحميل كنم. به عهده دولت و نمايندگان ملت است كه در اين امور تصميم بگيرند ولى من هميشه به وظيفه ارشاد و هدايتم عمل خواهم كرد.

سؤال: آيا شما آمادگى داريد كه يك كمونيست يا وزيرى با گرايشات كمونيستى را در يكى از مقامات دفاع ملى، امور داخلى يا روابط خارجى ببينيد؟

جواب : اگر ملت به جمهورى اسلامى راى داده‏اند ديگر وزير غير مسلمان را نخواهند پذيرفت.

سؤال: آيا شما قصد تحريم نفت براى آمريكا و متحدانش را داريد؟ و اگر چنين است كجاها را شما براى صدور نفت ايران در نظر خواهيد گرفت؟

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 180

جواب: ما تا رفتن شاه از صدور نفت به خارج جلوگيرى مى‏نمائيم بعد از رفتن شاه به هر كشورى كه مايل باشيم نفت را مى‏فروشيم و در مقابل پول مى‏گيريم، نه اسلحه.

سؤال: نقش روحانيت و رهبران مذهبى را در دولت آينده چگونه مى‏بينيد؟

جواب: روحانيون در حكومت آينده نقش ارشاد و هدايت دولت را دارا مى‏باشند.

سؤال: آيا كسانى از اطرافيان شما هستند كه همدردى و علاقه به كمونيسم و سوسياليسم ماركسيستى داشته باشند؟

جواب: خير، ابداً، هرگز.

سؤال: نظر شما درباره رفتار اتحاد جماهير شوروى و اقليت‏ها مسلمان در آسياى مركزى چيست؟

جواب: اتحاد جماهير شوروى هم يكى از كشورهايى است كه منابع كشور ما را به تاراج مى‏برد. او گاز ايران را مى‏برد، او هميشه طرفدار شاه بوده است. ما به تمام اقليت‏هاى مذهبى در هر كجا كه باشند احترام مى‏گذاريم.

سؤال: سياست شما نسبت به روسيه چيست احساسات شما درباره ماركسيسم روسى چيست؟

جواب: سياست ما نسبت به روسيه مثل سياست ما نسبت به آمريكا و ساير كشورهاست. ما براساس احترام متقابل، به تمام كشورها احترام مى‏گذاريم.

سؤال: احساسات شما درباره برقرارى دولت انقلابى در افغانستان چيست؟ همچنين ارتباطش با ايران؟

جواب:افغانستان كشوريست كه در همسايگى ما واقع است و مسلمان است. ما با ملت افغانستان روابط دوستانه داريم، آنان برادران ما هستند.

سؤال: آيا شما اسلام و ماركسيسم منكر خدا را، سازگار مى‏بينيد؟

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 181

جواب: خير، به هيچ وجه.

سؤال: آيا شما مشتاق پستى براى خودتان در دولت آينده هستيد؟

جواب: خير.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:21 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 182

تاريخ: 19/10/57

مصاحبه امام خمينى با خبرنگار تلويزيون بى‏بى سى

سؤال: اگر شاه ايران را ترك گويد، آيا حضرتعالى فكر مى‏كنيد وقت مناسبى براى بازگشت شما به ايران خواهد بود؟

جواب: بايد مطالعاتى بكنيم، هر وقت مقتضى شد مى‏رويم.

سؤال: چه نوع حكومت يا دولتى را حضرت آيت‏الله انتظار دارند كه تا پايان سال جارى مسيحى (دسامبر 79) در ايران روى كار آيد؟

جواب: ما اميد اين را داريم كه همين حكومتى را كه پيشنهاد كرديم كه حكومت جمهورى اسلامى است در اين سال روى كار آيد.

سؤال: و اين حكومتى خواهد بود كه شما شخصاً منصوب خواهيد كرد؟

جواب: ما به حسب آنطورى كه تاكنون گفتيم رجوع به آراء مردم مى‏كنيم ولى به حسب واقع، مردم با رفراندمى كه مكرر كردند اين حكومت را قبول كردند.

سؤال: دولت بريتانيا هنوز هم به فرستادن سلاح خود مثل تانك‏ها، راكت‏ها و ديگر سلاح‏هاى نظامى براى شاه ادامه مى‏دهد، از نظر حضرت آيت‏الله معناى اين فرستادن اسلحه چيست؟

جواب: ما سال‏هاى طولانى است كه گرفتار اين چيزها هستيم كه دولت انگيس به حكومت جائر ما همراهى مى‏كند. از اول، دولت انگليس پدر اين شاه را بر ما تحميل كرد و بعد هم كه او خيانت به آنها كرد، او را اخراج كردند. متفقين كه يكى‏شان انگلستان بود، محمدرضاشاه را بر ما تحميل كردند و تحميلات دولت انگليس و ظلم‏هايى كه به ملت ضعيف كه يكى از آنها ملت ماست كرده‏اند سابقه زيادى دارد و اينكه حالا هم به فرستادن سلاح و پشتيبانى از

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 183

شاه ادامه مى‏دهد، مى‏خواهد سلطنت اين شاه ادامه پيدا كند و اين ادامه جرم‏ها و جناياتى است كه او مرتكب شده و مى‏شود و اينها مى‏خواهند دولت شاه را هر چه بيشتر نگه دارند و هر روزى كه بر سلطنت باقى بماند، روز مصيبت بزرگ ملت ماست.

سؤال: گفته شده است كه حضرت آيت‏الله از ليبى و فلسطينى‏ها كمك‏هائى دريافت مى‏كنيد و همچنين گفته شده است كه بعضى از وابستگان نزديك به حضرتعالى، كسانى كه اينجا به شما كمك مى‏كنند، وابسته به حزب سابق توده هستند و يا عقايد كمونيستى دارند، آيا اين اتهامات درست است؟

جواب: خير، اينها تبليغات دار و دسته شاه است. ما از هيچ دولتى استمداد نكرديم و نخواهيم كرد. ما به نيروى ملت اتكا داريم و احتياج به دولت ها نداريم و كسانى كه با من ارتباط نزديك و يا دور دارند، از مسلمان خالص هستند و به هيچ حزبى وابستگى ندارند. اينها تبليغاتى است كه شاه و دار و دسته او مى‏كنند، آن هم براى اينكه نهضت ما را آلوده كنند.

سؤال: بسيارى از ملت‏هاى مسلمان را ما امروز شاهد هستيم كه يك نهضت جديد اسلامى در آنها رشد مى‏كند، مثل تركيه و پاكستان و اينها قيام‏هاى اسلامى مى‏كنند، به نظر حضرتعالى دليل اين قيام‏ها چيست؟

جواب: در سال‏هاى طولانى، تبليغات دامنه‏دار دولت‏هاى شرق و غرب موجب اين شد كه ملتهاى مسلم از آنان يارى بخواهند و گمان كنند كه ترقيات اين كشورهاى ضعيف، در گرايش به يكى از اين دو ابرقدرت است لكن به هر طرف كه تمايل پيدا كردند، بعد از مدتى فهميدند كه آنها جز اسير كردن اينها و بردن خزائن و غارت كردن مخازن آنها كار ديگرى نمى‏كنند. در عصر ما ملت يافت كه شاه به واسطه پيوندى كه با غرب مخصوصاً با امريكا دارد و همين طور با شرق، تمام مخازن ما را به باد داده است، بلكه نيروهاى انسانى ما را نيز به هدر داده است و فهميدند جنايات فوق‏العادى كه مرتكب مى‏شود به واسطه پيوندى است كه شاه با ابرقدرت‏ها دارد، از اين جهت ملت ما بپاخاست و ساير ممالك از جمله ممالك اسلامى نيز به اين حقيقت تلخ، توجه پيدا كردند و با مطالعه تاريخ‏شان درك كردند كه تمام گرفتارى‏هائى كه ملت‏ها پيدا كردند، از دست اين ابرقدرت‏هاست، ناچار از آن ابرقدرت‏ها رويگردان شده‏اند و اسلام كه تمام آرزوهاى بشر را به طور شايسته در دسترس آنها خواهد گذاشت و مى‏گذارد و قوانين اسلام، چه قوانين اقتصادى و سياسى و چه قوانين فرهنگى و معنوى آن قوانين غنى‏اى است كه هر كس به آنها توجه پيدا كند، ناچار به اسلام گرايش پيدا خواهد كرد

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 184

و مسلمين بعد از سالهاى طولانى كه در غفلت بودند، حالا مقدارى رو به بيدارى گذاشتند و مقدارى توجه به اسلام پيدا كردند و اميد اين هست كه توجه آنها به اسلام بيشتر بشود و اسلام را آنطور كه هست بشناسند و در صورت شناخت صحيح، گرايشات آنها به شرق و غرب بكلى منقطع خواهد شد و براى پياده كردن احكام اسلام جانفشانى خواهند نمود.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:21 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 185

تاريخ: 19/10/57

مصاحبه امام خمينى با لوموند

سؤال: شما اعلام كرده‏ايد كه دولت بختيار غيرقانونى است، چرا؟

جواب: به دو دليل، يكى اينكه اين دولت از طرف رژيم شاه تعيين شده است، اين رژيم قبل از تظاهرات تاسوعا و عاشورا خود غيرقانونى بود و تظاهرات مزبور كه در واقع نوعى رفراندم بودند، غيرقانونى بودن رژيم را تعيين كردند، دليل ديگر اين است كه نه مجلس شورا و نه محلس سنا هيچ پايگاه ملى ندارند و نمايندگان اين دو مجلس را كه دولت از آنها راى اعتماد مى‏خواهند، ملت انتخاب نكرده است.

سؤال: در صورتى كه بختيار شكست بخورد، شما وقوع يك كودتاى نظامى كه شاه را كنار بگذارد و روى واحدهاى برگزيده ارتش نظير كماندوهاى نيروى هوائى و ژاندارمرى تكيه داشته باشد، ممكن مى‏دانيد؟

جواب: وقوع چنين كودتاى ممكن است. در اين حال اين آخرين سنگى خواهد بود كه رژيم به سوى ملت مى‏افكند و ملت مصمم است با استقرار يك حكومت اسلامى به مبارزه ادامه دهد و هر نوع رژيم ديگرى با مخالفت ملت روبرو خواهد شد.

سؤال: اگر شما پيروز شويد، از نظر بنيادهاى اساسى چه در نظر داريد؟

جواب: ما كميته‏اى را مأمور خواهيم كرد كه به منظور تشكيل يك مجلس به مشورت‏هاى لازم اقدام كند. ملت يك بار اراده خود را به داشتن يك حكومت اسلامى اعلام كرده است ولى اگر از نظر حقوقى رفراندمى هم لازم باشد، ما مخالف آن نخواهيم بود. اين كميته از افراد مومن تشكيل مى‏شود و ممكن است علما هم به صورت عضو كامل و يا عضو ناظر درآن شركت كنند.

سؤال: شما به عنوان رهبر غير قابل انكار مخالفان تجلى يافته‏ايد، شما گفته‏ايد كه نمى‏خواهيد زمام

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 186

امور را به دست گيريد، بنابراين يك حكومت اسلامى را به چه صورت در نظر گرفته‏ايد؟

جواب: ما نامزدى براى رياست جمهورى معرفى خواهيم كرد كه بايد به وسيله ملت انتخاب شود، وقتى او انتخاب شد از او پشتيبانى و حمايت خواهيم كرد. قوانين حكومت اسلامى، قوانين اسلام خواهد بود. من شخصاً رئيس جمهورى نخواهم شد و هيچ پست دولتى هم نخواهيم پذيرفت. من مانند گذشته به هدايت ملت اكتفا خواهم كرد.

سؤال: بسيارى از مردم در ايران و بخصوص در بين روشنفكران با وجود اعتقاد، به فرائض مذهبى عمل نمى‏كنند و يا اصولاً به مذهب عقيده ندارند، روش حكومت اسلامى در برابر آنها چه خواهد بود؟

جواب:ما سعى مى‏كنيم به اين افراد راه سلامت و نجات را نشان دهيم، اگر نخواهند اين راه را بپيمايند، در زندگى يوميه خود آزاد خواهند بود مگر اينكه بخواهند توطئه‏هاى زيانبخشى عليه ملت و كشور تدارك بينند.

سؤال: شما اخيراً گفتيد كه اگر امريكا سياست تسلطجوئى خود را در برابر ايران تغيير دهد، شما حاضر خواهيد بود در روابط خود با امريكا تجديد نظر كنيد، منظور شما از اين مطلب چيست؟

جواب: اگر امريكا به نحو صحيح رفتار كند و در امور داخلى ما مداخله نكند و مشاوران خود را كه در امور كشور ما دخالت دارند فرا خواند، ما نيز آنها را را احترام خواهيم گذاشت.

سؤال: آيا فكر مى‏كنيد كه امريكائى‏ها با توجه به اهميت موضوع و عواقبى كه جنبش ملت ايران در كشورهاى عرب و مسلمان منطقه مى‏تواند داشته باشد، به آسانى از ايران دست خواهند كشيد؟

جواب: البته امريكا مى‏خواهد كه همه كشورها را زير نفوذ خود داشته باشد ولى ما چنين تصورى را نمى‏توانيم بپذيريم و ملت از آن خسته شده است. ملت‏هاى ديگر نيز با پيروى از ملت ما خود را از دست‏اندازى استثمار رهائى خواهند داد.

سؤال: نفت مساله دشوار و پر دردسرى است، در اين زمينه چه سياستى مورد نظر شماست؟

جواب: ما نفت را به هر كس كه از ما بخرد مى‏فروشيم مشروط بر اينكه به قيمت عادلانه و برمبناى

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 187

تراضى طرفين باشد. ارزهائى را كه از اين راه بدست خواهيم آورد به مصرف آبادى و عمران مملكت خواهد رسيد.

سؤال: آيا به اسرائيل و آفريقاى جنوبى نفت خواهيد فروخت‏

جواب: خير، براى اينكه اين كشورها همانطور كه قبلاً هم گفته‏ام راهى برخلاف حق و عدالت در پيش گرفته‏اند.

سؤال: از چند روز پيش مسكو نسبت به ايران تغيير لحن داده و از جنبش ملى حمايت مى‏كند، نسبت به اين تحول چه فكر مى‏كنيد؟

جواب: تبليغات روزنامه‏هاى شوروى مداخله در امور داخلى محسوب نمى‏شود و در واقع تمام روزنامه‏هاى جهان بايد از ما عليه رژيم شاه حمايت كنند. اتحاد شوروى در رديف كشورهائى است كه وضع ملت ايران را درك كرده و رفتار خود را بر همين اساس بنا نهاده است. ما با شوروى مانند همه كشورهاى ديگر، مادام كه نخواهند در امور داخلى ما مداخله كنند، روابط دوستى خواهيم داشت. بايد به روابط حسن تفاهم و دوستى بر پايه احترام متقابل استوار بود.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:21 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 188

تاريخ:19/10/57

مصاحبه امام خمينى با خبرنگار روزنامه ايتاليائى لوتاكو نتينوا

سؤال: تصور مى‏كنم كه آنچه امروز در حيات يك جنبش توده‏اى در ايران اتفاق مى‏افتد، ريشه‏هايش در يك نوع رنسانس (تولد دوباره) شيعه يافت مى‏شود. ممكن است شرح دهيد كه چه فعاليت‏ها و بحث‏ها و مبارزاتى در 30 سال اخير فعاليت شما را تشكيل داده است‏

جواب: يكى از خصلت‏هاى ذاتى تشيع از آغاز تاكنون مقاومت و قيام در برابر ديكتاتورى و ظلم است كه در تمامى تاريخ شيعه به چشم مى‏خورد، هر چند كه اوج اين مبارزات در بعضى از مقطع‏هاى زمانى بوده است. درصد سال اخير، حوادثى اتفاق افتاده است كه هر كدام در جنبش امروز ملت ايران تاثيرى داشته است. انقلاب مشروطيت، جنبش تنباكو و... قابل اهميت فراوان است. تاسيس حوزه علمى دينى در بيش از نيم قرن اخير در شهر قم و تاثير اين حوزه در داخل و خارج كشور ايران و نيز تلاش روشنفكران مذهبى در داخل مراكز دانشگاهى و قيام سال 42-41 ملت ايران به رهبرى علماء اسلامى كه تا امروز ادامه دارد، همه عواملى هستند كه اسلام شيعى را در سطح جهانى مطرح مى‏كند.

سؤال: اين فعاليت‏ها و بحث‏ها، اين مدرن شدن (انطباق با زمان) شيعه از چه راه‏هائى رشد كرد؟ آيا يك كار محدود به روحانيت شيعه بوده است يا در راه‏هاى ديگرى هم رشد كرده است؟ و مدارس اسلامى (حوزه‏هاى علمى) در اين رشد چه نقشى داشتند؟

جواب: اساساً اسلام (كه تشيع چيزى جز اسلام اصيل نيست) نه تنها جلو رشد علمى و فكرى بشر را نمى‏گيرد، بلكه خود زمينه‏هاى اين حركت را آماده‏تر مى‏كند و به اين حركت جهت انسانى و الهى مى‏دهد و تكامل علمى و فرهنگى بشر بعد از ظهور اسلام، محققين تاريخ را خيره ساخته است. بله، چيزى كه بايد اضافه كنم اينست كه فساد اخلاق و انسان مصرفى شدن و تمام تلاش انسان براى لذت‏جوئى بيشتر و تمام ارزش‏ها را با پول سنجيدن، مفهومى غير از مدرنيزه كردن كشور دارد و تشيع با آنها مخالف است، نه با مدرنيزه كردن كشور. در مورد كار روحانيت بايد بگويم كه مطالعه و تحقيق در بحث‏هاى اسلامى و شناختن فقه شيعه به علت

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 189

گسترش زمينه‏هاى آن، به صورت تخصصى در آمده است كه قهراً ايجاب مى‏كند كه هميشه عده‏اى از مردم خود را براى درك و سپس ابلاغ اين مسائل آماده كنند و كسانى كه اين مسووليت را به عهده گرفته‏اند، روحانيون هستند كه بر اساس دريافت‏هاى اسلامى خود، هميشه در حركت‏هاى اجتماعى و مبارزات سياسى در سطح پيشتاز بوده‏اند.

سؤال: ممكن است معنى و مفهوم حزب‏الله را براى ما تشريح كنيد؟

جواب: هر مسلمانى كه موازين و اصول اسلام را پذيرفته است و در اعمال و رفتار از انضباط دقيق شيعى برخوردار است يك عضو از اعضاء حزب‏الله مى‏باشد و تمامى دستورات اين حزب و خط مشى آن را قرآن و اسلام بيان كرده است. اين حزب غير از حزب‏هاى متداول امروز دنياست. امروز تمام مردم ايران در هر سنى كه هستند از زن و مرد كه با شعارهاى اسلامى مبارزه مى‏كنند جزء حزب‏الله هستند.

سؤال: ممكن است معنى دقيق (امام) را تشريح كنيد؟ در معنى كلى آن و در موقعيت خود شما لقب (امام) كه در تظاهرات ميليون‏ها ايرانى در ماه محرم به شما داده شده چيست؟ رابطه (امام) با حزب‏الله چيست‏

جواب: امام به معنى پيشوا و كسى كه جمعى را در جهتى هدايت و رهبرى مى‏كند. امام، بيان كننده خط مشى شيعه و حزب‏الله و رهبرى‏كننده اين تشكيلات بزرگ است كه تمامى وظايف آنان را از قرآن و سنت پيامبر اسلام در زمان‏هاى مختلف و شرايط مختلف، اجتهاد و استنباط مى‏كند و به آنان ابلاغ مى‏نمايد.

سؤال: حكومت مدرن چگونه مى‏تواند در يك جامعه اسلامى وجود داشته باشد؟

جواب: اسلامى كه بيشترين تاكيد خود را بر (انديشه) و (فكر) قرار داده است و انسان را به بازدارى از همه خرافات و اسارت قدرت‏هاى ارتجاعى و ضدانسانى دعوت مى‏كند، چگونه ممكن است با تمدن و پيشرفت و نوآورى مفيد بشر كه حاصل تجربه‏هاى اوست سازگار نباشد؟!

سؤال: با در نظر گرفتن اينكه هر حكومتى در خود حداكثر تمركز قدرت را جمع مى‏كند، چگونه حكومت اسلامى مى‏تواند وجود داشته باشد و قدرت در آن تمركز نيابد و رابطه مسلط و زير سلطه برقرار نشود؟

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 190

جواب: اسلام در رابطه بين دولت و زمامدار و ملت ضوابطى و حدودى معين كرده است و براى هر يك بر ديگرى حقوقى تعيين نموده است كه در صورت رعايت آن هرگز چنين رابطه مسلط و زير سلطه بوجود نمى‏آيد. اساساً حكومت كردن و زمامدارى در اسلام يك تكليف و وظيفه الهى است كه يك فرد در مقام حكومت و زمامدارى، گذشته از وظايفى كه بر همه مسلمين واجب است، يك سلسله تكاليف سنگين ديگرى نيز بر عهده اوست كه بايد انجام دهد. حكومت و زمامدارى در دست فرد يا افراد، وسيله فخر و بزرگى بر ديگران نيست كه از اين مقام بخواهد به نفع خود حقوق ملتى را پايمال كند. هر فردى از افراد ملت حق دارد كه مستقيماً در برابر سايرين، زمامدار مسلمين را استيضاح كند و به او انتقاد كند و او بايد جواب قانع كننده دهد و در غير اينصورت اگر برخلاف وظايف اسلامى خود عمل كرده باشد، خودبخود از مقام زمامدارى معزول است و ضوابط ديگرى وجود دارد كه اين مشكل را حل مى‏كند.

سؤال: در جامعه اسلامى چه ارگانيسم‏هاى اجتماعى مردمى بايد تصميم‏گيرى سياسى و برابرى بين افراد را تضمين كند و از برقرارى روابط مسلط وزير سلطه ما بين مردم جلوگيرى نمايد و همچنين كسانى را كه در دستگاه حكومتى تصميم‏گيرى مى‏كنند كنترل نمايد؟ تجربه تاريخ به ما مى‏آموزد كه قدرت مردم كه توسط پارلمان اعمال مى‏شود (حتى اگر پارلمان آزادانه انتخاب شده باشد) خيلى محدود است و رو به كم شدن مى‏نهد.

جواب: در دنياى امروز كه گفته مى‏شود دنياى صنعت است، رهبران فكرى مى‏خواهند جامعه بشرى را نظير يك كارخانه بزرگ صنعتى اداره كنند. در حاليكه جامعه‏ها از انسان‏ها تشكيل شده است كه داراى بعد معنوى و روح عرفانى است و اسلام در كنار مقررات اجتماعى، اقتصادى و غيره، به ترتيب انسان بر اساس ايمان به خدا تكيه مى‏كند و در هدايت جامعه از اين بعد، بيشتر براى هدايت انسان به طرف تعالى و سعادت عمل مى‏كند. اگر ايمان به خدا و عمل براى خدا در فعاليت‏هاى اجتماعى و سياسى و اقتصادى و ساير شؤون زندگى بشر وارد شود، پيچيده‏ترين مشكلات امروزى جهان به آسانى حل مى‏شود. امروز دنيا، هم در اين بن بست گرفتار شده است و هم نمى‏خواهد به نوع هدايت انبيا تسليم شود ولى سرانجام چاره‏اى جز تسليم ندارد.

سؤال: از چه راه‏هائى فكر مى‏كنيد كه بشود تمركز قدرت اقتصادى را از بين برد؟ نه فقط بين فقرا و ثروتمندان بلكه حتى بين تيپ‏هاى مختلف پروسه توليدى (كارگر و كارفرما)؟

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 191

جواب: جامعه بدون خدا و بدون ايمان و عمل براى خدا، آنچنان با مشكل رابطه كارگر و كارفرما گرفتار شده است كه وقتى هم مى‏خواهد اين مشكل را حل كند، مشكل بزرگترى ايجاد مى‏كند كه در حل آن خود را در بن بست مى‏بيند ولى در جامعه اسلامى كه همه چيز بر اساس و معيار اسلام و ايمان سنجيده و عمل مى‏شود هرگز مشكلى پيش نخواهد آمد.

سؤال: فكر مى‏كنيد كه بعد از سرنگونى رژيم پهلوى بشود بلافاصله حكومت اسلامى برقرار كرد يا احتياج به يك حكومت موقت براى رسيدن به حكومت اسلامى باشد؟

جواب: بديهى است هر اندازه ملت و حكومت طبق موازين اسلامى و براى خدا عمل كنند، تدريجاً نقائص خود را بيشتر برطرف مى‏كنند و دائماً در تعالى و ترقى بيشترى قرار خواهند گرفت و در مجموع جامعه به ارزش‏هاى خدائى بيشتر نزديك مى‏شود و اين سير نهايت ندارد.

سؤال: براى دادن يك مثال مشخص چه پر نسيب‏هائى (اصولى) بايد (در) يك حكومت اسلامى به كار برد براى از بين بردن اقتصاد وابسته به نفت شاه و استفاده متفاوت از اين ماده اوليه؟

جواب: ايران امكانات و ظرفيت‏هاى مختلف و فراوانى براى رشد اقتصادى دارد كه اگر نفت هم نباشد بتواند به رشد خود و از بين بردن فقر نائل شود. از قبيل معادن مختلف كه در صنايع اهميت زيادى دارد و همچنين امكانات كشاورزى و دامدارى و مهمتر از همه وجود استعدادهاى سرشار و خلاق انسانى. نفت را در ضمن اينكه به هركس كه مشترى باشد و با رعايت عدل و انصاف از ما بخرد و پول آن را بدهد مى‏فروشيم سعى هم خواهيم كرد كه از خود نفت در صنايع مختلف استفاده كنيم.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:21 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 192

تاريخ: 20/10/57

مصاحبه امام خمينى با راديو تلويزيون لوگزامبورگ

سؤال: حضرت آيت‏الله! شاه مى‏رود بدون آنكه استعفاء بدهد، آيا به نظر شما شرايط تغيير كرده است؟

جواب: خير، با رفتن شاه هيچ چيزى تغيير نمى‏كند، بايد تمام اين سلطه كه در ايران است از بين برود، براى اينكه همه اينها غيرقانونى است، هم دولت غير قانونى است و هم مجلسين و هم شوراى سلطنت و تا اينها تحقق پيدا نكند، آرامش در ايران پيدا نخواهد شد.

سؤال: آيا فكر مى‏كنيد نبرد و نهضتى را كه ايجاد كرده‏ايد، موجب بروز جهادى در ايران و در جاهاى ديگر مثل تركيه و ساير كشورها بشود؟

جواب: آن مربوط به ما نيست. ملت ما در سراسر كشورهاى اسلامى اثر مى‏گذارد و ملت‏ها را به فكر رهائى از چنگال شرق و غرب مى‏اندازد.

سؤال: آيا حكومت اسلامى، حكومتى قهقرا گراست؟ شاه مى‏خواهد يك كشور مدرن برقرار كند، كشورهاى عربى نيز به دنبال پيشرفت هستند، ولى اسلام با رفرم و تغييرات اجتماعى مثل آزادى زنان مخالف است، نظر شما در اين باره چيست؟

جواب: دولت شاه با رشد اجتماعى ما مخالف بود و تمام آزادى و استقلال كشور ما را از دست داده بود. دولت اسلامى قهقراگرا نيست و با همه مظاهر تمدن موافق است، مگر آنچه كه به آسايش ملت لطمه وارد آورده و با عفت عمومى ملت منافات داشته باشد. اسلام با آزادى زن نه تنها موافق است، بلكه خود پايه‏گذار آزادى زن در تمام ابعاد وجودى زن است.

سؤال: آيا روابطى با حزب توده ايران و در نتيجه مسكو داريد؟

جواب: خير، به هيچ وجه روابطى نداشته‏ام و ندارم و نخواهم داشت.

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 193

سؤال: حضرت آيت‏الله! ايران منطقه بسيار حساسى در جهان است، آيا بيم آن نداريد كه با اين نهضتى كه شروع كرده‏ايد، به طور جدى تعادل منطقه را به خطر اندازيد و در نتيجه جنگى درگير شود؟

جواب: ما اميدواريم كه تعادل دنيا به خطر نيفتد، براى اينكه ما به هيچ طرفى از دو طرف شرق و غرب تمايلى نداريم و ما با همه روابطى على‏السواء داريم و با همه رفتارى عادلانه داريم، البته در صورتى كه آنها عدالت را در رابطه با ما رعايت كنند. اميدوارم تزلزلى در منطقه بوجود نيايد، البته شما غربى‏ها تزلزل منطقه را در عدم منافع خودتان مى‏دانيد، اگر اين تزلزل است، مطمئن باشيد بزرگترين تزلزل در منطقه صورت مى‏گيرد.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:22 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 196

تاريخ: 20/10/57

پيام امام خمينى به ملت ايران

بسم الله الرحمن الرحيم

سلام و تحيت به عموم ملت ايران ايدهم الله تعالى. مطالبى از ايران مى‏رسد كه از توطئه‏اى خطرناك حكايت مى‏كند. گفته مى‏شود اعلاميه‏هاى بدون امضاء در تهران و شهرستان‏ها منتشر مى‏شود و اشخاص بسيارى را به اسم ساواكى و يا عمال شاه تهديد به قتل مى‏كنند و خانه‏هايى را با همين بهانه‏ها سوزانده و به زن و فرزندان آنان اهانت نموده و آزار داده‏اند. به طورى كه از ايران اطلاع داده‏اند اعمالى برخلاف اسلام و انصاف بدون رعايت حقوق شرعى انجام مى‏گيرد كه شاهد بر آن است كه دست‏هاى ناپاكى در كار است كه با هرج و مرج و ايجاد رعب و وحشت نهضت مقدس اسلامى را متهم نموده و خداى نكرده به شكست بكشند. ملت محترم ايران بايد بداند كه ديانت مقدس اسلام جان و مال انسان‏ها را محترم شمرده و تجاوز به آن را از محرمات عظيمه مى‏داند و كسانى كه دست به اين نحو جنايات زده و موجب ارعاب مردم مى‏شوند به نظر مى‏رسد از جناح‏هاى منحرفى باشند كه مى خواهند در پناه هرج و مرج، يا شاه را حفظ كنند و يا كشور را با ايجاد كودتاى نظامى به تباهى بكشند.

مردم مسلمان ايران در مبارزات بحق خود از اين روش‏هاى غير انسانى استفاده نمى‏كنند و موظف شرعى هستند كه به اعلاميه‏هاى مشتمل بر قتل و غارت و اعلاميه‏هاى بى‏امضاء به هيچ وجه ترتيب اثر ندهند و از اشخاصى كه مى‏خواهند به خانه‏هاى مردم تجاوز كنند و آتش سوزى نمايند جلوگيرى نمايند كه به نظر مى‏رسد توطئه‏اى در دست اجراست كه بايد از آن جلوگيرى كرد.

ملت شريف در تهران و شهرستان‏ها و قصبات به راهپيمائى و تظاهرات و اعتصابات خود ادامه دهند تا اين توطئه با رفتن شاه خنثى شود.

بر حضرات علماى اعلام ايران است كه مردم را با اطلاعيه‏ها بيدار كنند و آنان را به وظايف شرعيه خود آگاه نمايند كه مجازات اشخاص جنايتكار و مجرم بعد از اثبات جنايات با محاكم صالحه است، نه با اشخاص متعارف. از خداوند تعالى قطع دست جنايتكاران را خواستارم.

والسلام عليكم ورحمه الله

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:22 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 197

تاريخ: 20/10/57

مصاحبه امام خمينى با خبرنگار روزنامه نيويورك تايمز

سؤال: روابط آتى ايران با ايالات متحده چگونه خواهد بود؟

جواب: مادامى كه آنها روابط حسنه داشته باشند، روابط حسنه است. اگر چنانچه دولت امريكا دست از پشتيبانى شاه بردارد و دست از دخالت در مملكت ما بكشد و ما را به حال خود بگذارد، با او روابط حسنه خواهيم داشت.

سؤال: آيا حكومت آينده ايران حكومتى متمايل به غرب خواهد بود مانند عربستان سعودى؟ و يا حكومتى مشكوك به غرب مثل حكومت ليبى؟

جواب: خير، حكومت ما حكومت مستقل است و در صورتى كه كشورها دخالتى در امور داخلى ما نداشته باشند، ما با آنها روابط دوستانه داريم.

سؤال: آيا حضرت آيت‏الله پس از رفتن شاه به ايران باز خواهند گشت؟

جواب: تاكنون تصميمى نگرفته‏ام. رفتن و نرفتن شاه ربطى به رفتن يا نرفتن من ندارد. در هر موقع صلاح دانستم به ايران مى‏روم.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:22 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 198

تاريخ: 20/10/57

مصاحبه امام خمينى با خبرنگار تلويزيون اسپانيا

سؤال: شما عمل آمريكا را كه خواسته است تا شاه به تعطيلات برود چگونه برآورد مى‏كنيد؟

جواب: ناآرامى‏ها وقتى رفع مى‏شود كه رژيم شاه از بين برود و خارجى‏ها در امور داخلى ما دخالت نكنند.

سؤال: چگونه مى‏توانيد وضع فعلى را كه سياست كلى به بن بست رسيده است، از بن بست در آوريد؟ به نظر جنابعالى بن بستى كه بوجود آمده چگونه از بين خواهد رفت؟

جواب: با رفتن رژيم سلطنتى، بن بست هم از بين خواهد رفت و ملت تكليف همه چيزها را خودش معين مى‏كند.

سؤال: وقتى كه جنابعالى مراجعه كرديد به ايران، در نظر داريد كه در مسائل سياسى شركت مستقيم داشته باشيد؟

جواب : از اجزاء حكومتى نخواهم بود لكن دخالت در امور مملكت و هدايت دولت را بايد بكنم.

سؤال: سياست حضرتعالى راجع به منابع زير زمينى مملكت، به بهترين وضعش چگونه است؟

جواب: منابع زيرزمينى تابع سياست اقتصادى است. در شرايط فعلى ما ناچار به فروش منابع‏مان هستيم البته با سياستى مستقل.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:22 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 199

تاريخ: 20/10/57

مصاحبه امام خمينى با مجله اكسپرس‏

سؤال: شما در كتاب خودتان مطابق ترجمه روزنامه امريكايى هرالد تريبون فرموده‏ايد جايى براى عقيده و احساسات در حكومت آينده وجود ندارد. آيا شما تصور مى‏كنيد كه حكومت شما از نظر آزادى با حكومت فعلى فرقى خواهد داشت؟ آيا رژيم مورد نظر شما يك استبداد مذهبى نخواهد بود؟

جواب: رژيمى كه ما مى‏خواهيم، رژيم جمهورى اسلامى است و در اسلام آزادى به طور مطلق است مگر آنچه به حال ملت و كشور ضرر داشته باشد و موجب مفسده‏اى باشد.

سؤال: رفتن شاه در روزهاى آينده حتمى است. آيا تصور مى‏كنيد به هدفتان نزديك شده‏ايد؟ آيا مجمع سلطنتى مرحله‏اى قابل قبول و ممكن از نظر شما هست يا خير؟

جواب: منظور ما از اين مبارزه رفتن شاه از ايران نبود، بلكه سقوط شاه يعنى دست برداشتن از اين سلطنت. در رفراندم تاسوعا و عاشورا بار ديگر ايران ثابت كرد كه اين رژيم قانونى نيست و بايد اين رژيم به هم بخورد و الان هيچ جهت قانونى براى شاه و براى كسانى كه جاى او مى‏خواهند بنشينند، قانونى نيستند و ما او را قانونى نمى‏دانيم و بعد از آنكه آنها دست از آن سلطه غيرقانونى‏شان برداشتند، ما حكومت را به طور عادلانه و با اتكاء به آراء مردم پا برجا مى‏كنيم. بنابراين نه خود سلطنت، نه شوراى سلطنت اساسى ندارد و از نظر ملت مردود است.

سؤال: آيا تصور مى‏كنيد كه برقرارى حكومت اسلامى موجب به هم زدن تعادل شرق و غرب در اين منطقه از جهان گردد؟

جواب: حكومت اسلامى، حكومتى است آزاد و مستقل و روابطش با شرق و غرب به يك نحو است و اگر آنها روابط حسنه داشته باشند، دولت اسلام هم با آنها روابط حسنه دارد و اجازه نمى‏دهيم كسى در مقدرات مملكتمان دخالت كند.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:23 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 194

تاريخ :20/10/57

مصاحبه امام خمينى با آژانس سيگما

سؤال: آيا توده‏هائى كه در بازاراند و پيروان شمايند پشتيبانى‏شان از شما به علت عقايد مذهبى‏شان است؟ به علت اعتقادشان به شماست؟ و يا به علت اين است كه شما شانس تظاهرات عليه شاه را براى ايشان فراهم آورده‏ايد؟

جواب: بله، به دليل عقايد مذهبى‏شان است كه آنها را وادار مى‏كند عليه ظلم و ديكتاتورى قيام كنند و اساساً اسلام مذهبى است كه همه به آنان مبارزه با ظلم و نابرابرى‏ها را مى‏آموزد و هم اينكه چگونه بايد يك جامعه سالم، مترقى و پيشرو بنا كنند و چون ما را بيان‏كننده عقايد و خواسته‏هاى خود مى‏دانند از ما پشتيبانى مى‏كنند.

سؤال :مردمى كه در بازار كار مى‏كنند چه كسانى هستند؟

جواب: مسلمانانى هستند كه واسطه انتقال اجناس و كالاهاى مورد نياز مردم به دست آنان هستند كه البته بسيار هم اتفاق افتاده كه به علت نظام فاسد و غير اسلامى، رژيم شاه در همه زمينه‏ها از جمله زمينه اقتصادى، شكل روابط تجارتى را هم از حدود اسلامى آن بيرون برده است ولى به هر حال ايمان به اسلام و كشور اسلامى ايران را با فداكارى‏هاى بى‏دريغ ثابت كرده‏اند.

سؤال: موقعيت بازاريان در جامعه ايرانى چگونه است‏

جواب: بازار و بازاريان هميشه از احترام خاصى در جامعه ايرانى برخوردارند و تصميمات آنان در مبارزات سياسى نقش بسيار موثر و گاهى تعيين كننده‏اى داشته است و نيز هميشه منشا خدمات اجتماعى فراوان بوده‏است و در حوادث هميشه از بهترين كمك‏كنندگان به مردم ضعيف و محروم بوده‏اند.

سؤال: آيا بازار هميشه منشا مخالفت با شاه بوده است؟

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 195

جواب: بازار هيچ‏گاه تا به حال حمايت از شاه نكرده است و اگر گاهى چنين چيزى به آن نسبت داده شده است، صرفاً تهمت است.

سؤال: آيا فكر نمى‏كنيد كه فرمان‏هاى مكرر شما براى اعتصابات، منجر به خرابتر شدن اوضاع اقتصادى در ايران گشته و مشكلات مالى براى مردم فقير توليد كند؟

جواب: بديهى است كه جنايات شاه ضربه‏هاى هولناكى به مردم ايران وارد آورده است، چه در زمان قدرت او و چه امروز كه ملت مى‏خواهد او را كنار بزند، ولى ملت ايران پايدارى خود را در مقابل اين مشكلات ثابت كرده است. بازاريان خوب دريافته‏اند كه ضررهاى ناشى از اعتصابات به مراتب بهتر است از زير يوغ استعمار رژيم كنونى بودن.

سؤال: آيا شما يك برنامه مشخص داريد كه پس از بازگشت‏تان به ايران اعمال شود؟

جواب: مسلم است كه ما هميشه راهنمائى‏هاى خود را مى‏كنيم و برنامه براى آينده هم داريم كه در اختيار حكومت آزاد و اسلامى آينده قرار مى‏دهيم و آنها هستند كه تصميم مى‏گيرند و ملت هم هميشه بر كارهاى خود نظارت مى‏كند.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:23 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 200

تاريخ: 21/10/57

مصاحبه امام خمينى با خبرنگاران خارجى‏

سؤال: شانس موفقيت دولت بختيار چيست؟ و آيا حضرت آيت‏الله دعوت او را براى بازگشت به ايران مى‏پذيريد؟

جواب: دولت بختيار، هم غير قانونى و هم شانسى ندارد. رفتن من به ايران ربطى به دعوت كسى ندارد، هر موقع صلاح باشد به ايران مى‏روم.

سؤال: آيا قدرت مذهبى قوى‏تر است از قدرت سياسى و نظامى در ايران؟ آيا آقاى سنجابى كانديداى شما خواهد بود؟

جواب: هيچ قدرتى به اندازه مذهب نخواهد بود و نظامى‏ها و سياسى‏ها اكثراً تحت نفوذ مذهب هستند. و اما راجع به آقاى سنجابى بعد مطالعه مى‏شود.

سؤال: آيا ايران جديد، يك دولت بيطرف خواهد بود؟ روابطش با فرانسه چه خواهد بود؟ آيا شما در صورت ادامه تشنجات، ترس دخالت خارجى را نداريد؟

جواب: دولت آينده نسبت به همه دولت‏ها بيطرف خواهد بود و با تمام دولت‏ها به طور عادلانه رفتار مى‏كند، مادامى كه روابط متقابل حسنه باشد. با دولت فرانسه به طور صحيح رفتار خواهد كرد و با حفظ همان شرايط. خوف از دخالت مستقيم نداريم و از دخالت غير مستقيم هم جلوگيرى خواهيم كرد.

سؤال: سياست دولت جمهورى اسلامى در مورد آزادى زنان، پيكار با بيسوادى و سينماها چه خواهد بود؟

جواب :شاه كار مثبتى در ايران انجام نداده‏است، جبران خرابى‏هاى او تا مدت‏ها طول خواهد كشيد.

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 201

شاه نه آزادى به زنان داده‏است و نه به مردان، ما به همه آزادى خواهيم داد. سينماها در رژيم شاه در خدمت فساد بودند در حالى كه در جمهورى اسلامى بايد خدمت، صلاح ملت باشد. ما مبارزه با بيسوادى را به نحو احسن اجرا خواهيم كرد.

سؤال: آيا در جمهورى اسلامى، مذاهب آزادى عمل دارند خصوصاً در مورد يهوديان؟ و آيا شما ضد نژاد سامى و يهود هستيد؟

جواب: همه اقليت‏هاى مذهبى در اسلام محترم هستند و همه‏گونه آزادى براى انجام فرائض مذهبى خود دارند. ما با هيچ بشرى ضديت نداريم. آنان ايرانى‏اند و مثل ساير ايرانيان همه‏گونه حق دارند.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:24 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 202

تاريخ: 21/10/57

مصاحبه امام خمينى با خبرنگاران ژاپنى، سنگاپور و سوئيسى‏

سؤال: من در يكى از گزارش‏هاى مطبوعات خواندم كه حضرتعالى فرموده‏ايد كه ژاپن دشمن مردم ايران است، آيا چنين گفته‏اى درست است؟ و اگر چنانچه چنين مطلبى از طرف حضرتعالى عنوان شده است، چه دلائلى براى آن وجود دارد؟

جواب: چنين مطلبى دروغ است و مطلقاً چنين چيزى صحت ندارد.

سؤال: حضرتعالى روابطى را در آينده با دولت ژاپن پيش‏بينى مى‏فرمائيد؟ چه نوع؟

جواب: روابط ما مى تواند حسنه باشد بر اساس احترامات متقابل.

سؤال: نفت ژاپن به مقدار زيادى وابسته به صدور نفت ايران است و همانطور كه مى‏دانيد به دليل قطع جريان نفت و استخراج نفت در ايران، صدور نفت به ژاپن قطع شده است. چه آينده‏اى براى صدور نفت ايران به ژاپن پيش‏بينى مى‏فرمائيد؟

جواب: در آينده نزديكى كه رژيم شاه از بين برود و حكومت مورد نظر مردم روى كار بيايد، جريان نفت دوباره به كار خواهد افتاد و به همه كسانى كه مشترى نفت ما باشند و به طور عادلانه به ما ارز بپردازند، نفت به آنها فروخته خواهد شد.

سؤال: آيا چنانچه حكومت اسلامى روى كار بيايد آيا حكومت شما به ساير كشورهاى اسلامى نظير مالزيا، اندونزى و يا مشابه به آن كمك خواهد كرد يا نه خصوصاً ايران كه داراى درآمد نفت سرشارى است.

جواب: اين امر محتاج مطالعه است و در موقع خود مطالعه و بررسى خواهد شد.

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 203

سؤال: حضرت آيت‏الله! موقعيت شما درباره سياست فرانسه نسبت به خودتان چيست؟ و آيا از چنين سياستى كه به شما اجازه داده است كه در اينجا بمانيد تعجب نمى‏كنيد؟ و آيا اين روابط تاثيراتى در روابط آينده ايران با فرانسه خواهد داشت يا خير؟

جواب: نه، مورد تعجب نيست. فرانسه قوانين خودش را اجرا مى‏كند، نه خلاف قوانينش، البته ممكن است اين برخوردها در روابط آينده ايران و فرانسه اثر بگذارد. به هر حال روابط ما در آينده احتمالاً حسنه خواهد بود. ملت ايران از ملت فرانسه در اين مورد تشكر خواهد كرد.

سؤال: آيا در تشكيل كميته يا شورايى كه براى مرحله انتقال مورد نظر حضرتعالى است ايرج اسكندرى را هم در نظر داريد كه دعوت كنيد؟

جواب: خير.

سؤال: آيا در دولت انتقالى آينده، حزب توده شركت خواهد داشت؟

جواب: خير.

سؤال: آيا حزب توده و عناصر آن با شما در ارتباط هستند؟ آيا ايرج اسكندرى با شما در رابطه است؟

جواب: خير.

سؤال:با توجه به وضعيت روسيه شوروى و دخالتش در حوادثى كه در افغانستان و يمن جنوبى و حبشه (اتيوپى) در شاخ افريقا رخ داده است، آيا شما نگران دخالت‏هاى روسيه شوروى در ايران نيستيد؟

جواب: خير، ما با هر نوع دخالت خارجى به هر شكل در سرنوشت ملت‏هاى ديگر مخالفيم و با اين دخالت‏ها مبارزه خواهيم كرد.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:24 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 204

تاريخ: 22/10/57

مصاحبه امام خمينى با تلويزيون آمريكا

سؤال: حضرت آيت‏الله! شاهپور بختيار مخالف شاه است، چرا مخالف شاهپور بختيار هستيد؟

جواب: اولاً بختيار مخالف شاه نيست، او مى‏خواهد شاه را نگه دارد، ايشان با آمريكا بند و بست دارد و ثانياً بر فرض اينكه مخالف شاه باشد، خودش مخالف قانون است. مجلسين مخالف قانونند و شاه هم مخالف قانون است، از اين جهت ما مخالف او هستيم.

سؤال: به نظر مى‏رسد كه سياست آمريكا در ايران تغييرات عمده‏اى پيدا كرده و امروز معتقدند كه شاه بايد بروند. با توجه به اين تغيير عمده‏اى كه در سياست امريكا در مورد وضع شاه پيش آمده است، آينده روابط آمريكا و ايران را چه‏جور مى‏بينيد و نظرتان چيست؟

جواب: تا رژيم بكلى از بين نرود و ما حكومت اسلامى را آنطور كه مى‏خواهيم مستقر نكنيم نمى‏توانيم راجع به روابط با آمريكا به طور قطع صحبت كنيم لكن احتمال مى‏دهيم كه اگر آمريكا با ايران روابط حسنه داشته باشد ايران هم با او روابط حسنه خواهد داشت.

سؤال: شما هم احساس مى‏كنيد كه شرايط فعلى خط سياست آمريكا در جهتى است كه شما را راضى كند؟

جواب: تاكنون احساس نكرده‏ام.

سؤال: تحت يك حكومت اسلامى به نظر شما باز هم ايران مى‏تواند به آمريكا نفت بفروشد؟

جواب: در صورتى كه آمريكا دست از كارهايش بردارد و ايران را به حال خودش بگذارد و به هيچ وجه دخالت در سرنوشت مملكت ايران نداشته باشد، آمريكا هم يكى از مشترهائى است كه نفت به او داده مى‏شود.

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 205

سؤال: لطفاً نظرتان را در مورد دولت اسلامى مشخص‏تر بيان كنيد.

جواب: دولت اسلامى كه ما مى‏خواهيم يك جمهورى است كه به آراء ملت درست مى‏شود و احكام اسلام هم در او اجرا مى‏شود. قانون اساسى همان قانون اسلام است و قانون اسلام مسبب آزادى‏ها و دموكراسى حقيقى است و استقلال كشور را نيز تضمين مى‏كند.

سؤال: مطالبى گفته شده است در اين مورد كه نظرات حضرتعالى مخالف ساير مذاهب خصوصاً يهودى‏ها و مسيحيان است. ممكن است نظرتان را راجع به ساير مذاهب، چه داخل اسلام، چه خارج اسلام بيان كنيد (خصوصاً يهوديان و مسيحيان)؟

جواب: ما كراراً اين مطلب را گفته‏ايم كه اسلام نسبت به اقليت‏هاى مذهبى احترام قائل است و آنها در مملكت ما آزادند و حتى حق راى دارند، حق تعيين وكيل دارند و آنچه گفته شده است كه ما مخالف با آنها هستيم، تبليغاتى است كه شاه به راه انداخته است. اسلام هميشه با آنها به طور مسالمت رفتار كرده است و حتماً زندگى آنها در حكومت اسلامى بهتر از الانشان است.

سؤال: در اين نهضت، حضرتعالى كه در خارج از ايران بوده‏ايد يك قدرت بى‏نهايت زيادى را كسب كرده‏ايد و اين قدرت كاملاً بزرگ است و ما مى‏خواستيم بدانيم كه اگر در ايران بوديد آيا همين قدرت را كسب مى‏كرديد؟

جواب: اين قدرت مذهبى است و ما اگر ايران هم باشيم به عنوان يك نفر آدم مذهبى ما را مى‏شناسند. كه خدمتگزار اين مردم هستيم و فرقى نيست بين داخل و خارج.

سؤال: محبوبيت شما حتى در بين كسانى است كه به مذهب چندان علاقه نداشته‏اند و بيشتر تغيير و تبديلات در مسائل اجتماعى را مى‏خواستند، آيا فكر نمى‏كنيد همين تبعيد شما به خارج موجب شده كه يك حالت رمزى بوجود بياورد كه آنها علاقه‏مند شوند؟

جواب:آنها هم كه علاقه دارند، علاقه ملى دارند چون ما با مصالح ملى آنها موافق هستيم و كسانى كه به كشور آنها خيانت كرده‏اند و استقلال آنها را از بين برده‏اند، ما با آنها مخالفيم. در نهاد تمام ملت اين مسائل هست، از اين جهت با ما حتى قشرهاى غير مذهبى هم موافقند.

سؤال: ابهاماتى در مورد نقش شما در آينده وجود دارد. ممكن است نقش خود را در آينده بفرمائيد؟

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 206

جواب: من درآينده هم همين نقشى را كه الان دارم خواهم داشت، نقش هدايت و راهنمائى و در صورتى كه مصلحتى در كار باشد اعلام مى‏كنم و اگر چنانچه خيانتكارى در كار باشد با او مبارزه مى‏كنم لكن من در خود دولت هيچ نقشى ندارم.

سؤال: آيا يك شوراى علماى مذهبى خواهد بود كه شما در راس آن قرار بگيريد؟

جواب: بعد بايد ببينم چه خواهد شد.

سؤال: شما فكر مى‏كنيد در خارج از ايران مدت زيادى خواهيد ماند؟

جواب: من هر وقت مصلحت ديدم برمى‏گردم.

سؤال: حضرت آيت‏الله! چه موقع به فكرتان رسيد كه مى‏توانيد بر شاه غالب شويد؟

جواب: اين امرى است كه نمى‏توانم دقيقاً بگويم ولى مدت‏هاست كه مى‏دانم شاه رفتنى است ولى اين را هم نمى‏توانم دقيقاً بگويم.

سؤال: مردم زيادى در دنيا فكر مى‏كردند كه شاه رمز ثبات است، حالا در آينده ايران بعد از رفتن شاه مشكل‏ترين مساله شما چه خواهد بود؟

جواب: مشكل‏ترين مسائل ما ترميم خرابى‏هاى شاه است و اين ناثباتى‏هائى كه او از هر جهت براى ما به ارث مى‏گذارد، مساله بيكارى، مساله مسكن، مساله كشاورزى، مساله صنايع مونتاژ، مساله كارخانه‏ها، بايد ابتدا اين مسائل از هم پاشيده را در طول اين پنجاه سال ترميم كنيم تا چرخ ايران به حركت درآيد. بعد اصولاً بايد يك اساس نو ديگرى را پايه ريزى كرد.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:24 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 207

تاريخ: 22/10/57

پيام امام خمينى به ملت ايران درباره تشكيل شوراى انقلاب اسلامى و احتمال كودتاى نظامى شاه‏

بسم الله الرحمن الرحيم

سلام و تحيت بر ملت قهرمان و شريف ايران. سلام بر شهداء راه حق. اكنون كه روز پيروزى ملت شجاع نزديك مى‏شود، اكنون كه خون پاك عزيزان بى‏گناهى كه براى دفاع از حق و حقيقت به دست جلادان خون‏آشام شاه بر زمين ريخته شده است بارور مى‏گردد، لازم مى‏دانم مراتب ذيل را به اطلاع ملت ايران و مردم جهان برسانم:

1- به موجب حق شرعى و بر اساس راى اعتماد اكثريت قاطع مردم ايران كه نسبت به اينجانب ابراز شده است، در جهت تحقق اهداف اسلامى ملت، شورائى به نام شوراى انقلاب‏اسلامى مركب از افراد با صلاحيت و مسلمان و متعهد و مورد وثوق موقتاً تعيين شده و شروع به كار خواهند كرد. اعضاء اين شورا در اولين فرصت مناسب معرفى خواهند شد. اين شورا موظف به انجام امور معين و مشخصى شده است، از آن جمله ماموريت دارد تا شرائط تاسيس دولت انتقالى را مورد بررسى و مطالعه قرار داده و مقدمات اوليه آن را فراهم سازد. دولت موقت در اولين فرصت كه مناسب و صلاح دانسته شود به ملت معرفى و شروع به كار خواهد نمود. دولت جديد موظف به انجام مراتب زير است:

الف - تشكيل مجلس موسسان از منتخبين مردم به منظور تصويب قانون اساسى جديد جمهورى اسلامى.

ب - انجام انتخابات بر اساس مصوبات مجلس موسسان و قانون اساسى جديد.

ج - انتقال قدرت به منتخبين جديد.

2- دولت كنونى كه منصوب شاه مخلوع و مجلسين غير قانونى مى‏باشد هرگز مورد قبول مردم نخواهد بود. همكارى با اين دولت غاصب به هر شكل و به هر نحوى شرعاً حرام و قانوناً جرم است. همانطورى كه كارمندان محترم و مبارز بعضى از وزارتخانه‏ها و ادارات دولتى عمل كرده‏اند بايد از اطاعت وزراى غاصب سرپيچى نموده و در صورت امكان آنان را به وزارتخانه‏ها راه ندهند. خواست ملت مظلوم ايران تنها رفتن شاه و برچيده شدن بساط نظام سلطنتى نيست، بلكه مبارزه ملت ايران تا استقرار جمهورى اسلامى كه متضمن آزادى ملت و استقلال كشور و تامين عدالت اجتماعى باشد ادامه خواهد داشت. تنها با رفتن شاه و انتقال قدرت به ملت است كه آرامش به كشور عزيزمان باز خواهد گشت. تنها با استقرار حكومت عدل اسلامى مورد تائيد و پشتيبانى مردم و با شركت فعالانه همه‏

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 208

ملت است كه مى‏توان خرابى‏هاى عظيم فرهنگى و اقتصادى و كشاورزى را كه رژيم فاسد شاه بوجود آورده است جبران نموده و نوسازى مملكت را به نفع طبقات زحمتكش و مستضعف آغاز نمود.

3- احتمال اين هست كه شاه خائن كه در حال رفتن است، دست به يك جنايت بزرگترى بزند و آن يك كودتاى نظامى است كه كراراً تذكر داده‏ام كه اين آخرين ضربه اوست ولكن ملت دلير مى‏داند كه در ارتش به جز تنى چند سرسپرده و خونخوار كه از قرار مذكور در پست‏هاى مهم مستقر شده‏اند و به من نيز معرفى كرده‏اند، جناح‏هاى شريف ارتش به اين سرسپردگان اجازه نخواهند داد تا دست به چنين جنايتى كه مخالف با مليت و مذهب آنان است بزنند. من بر حسب وظيفه الهى و ملى خود به ارتش ايران هشدار مى‏دهم و از صاحب منصبان و درجه‏داران مى‏خواهم كه در صورتى كه چنين توطئه‏اى در كار باشد شديداً از آن جلوگيرى كنند و راضى نشوند چند نفر خونخوار، ملت شريف ايران را به خاك و خون كشند، اين وظيفه الهى شما ارتش محترم است كه در صورت فرمانبردارى از خائنان بالفطره پيش خداى تبارك و تعالى مسوول و در جوامع بشريت محكوم و مورد نفرين نسل‏هاى آتيه خواهيد بود. بر ملت شجاع ايران است كه خود را در مقابل چنين توطئه‏اى به هر وسيله ممكن مجهز كنند و با اتكاء به خداى تعالى از اشخاصى كه به جز سودطلبى چيزى در نظر ندارند نهراسند كه مبارزات پرشور ملت ايران نشان داده است كه نمى‏هراسند و مى‏دانند كه اينان هم مثل آن خائنين كه فرار را اختيار و با مال ملت در خارج زندگى را انتخاب كرده‏اند، استقامت را از دست داده‏اند. ملت ايران موظف است كه به درجه‏داران و افسران و صاحب منصبان شريف احترام بگذارند. بايد توجه داشته باشند كه چند نفر ارتشى خائن نمى‏توانند اكثريت ارتش را آلوده كنند، حساب اين چند نفر ارتشى خونخوار معلوم و از حساب ارتش ايران جداست. ارتش از ملت است و ملت از ارتش، با رفتن شاه خائن خللى بر آن وارد نخواهد شد.

4- ملت شريف بايد تا نتيجه نهائى دست از مبارزات پرشور خود بر ندارند كه نمى‏دارند. بايد به اعتصابات و تظاهرات ادامه دهند و در صورتى كه چماق به دستان و يا مفسدين به آنان حمله كردند، مى‏توانند دفاع از خود كنند اگر چه منتهى به قتل آنان شود. از خداوند تعالى نصرت اسلام و مسلمين و نابودى مخالفين ملت شريف را خواهانم.

والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:24 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 209

تاريخ: 23/10/57

مصاحبه امام خمينى با تلويزيون ايتاليا

سؤال: چرا با دولت بختيار مخالف هستيد؟ حكومتى را كه شما مى‏خواهيد چيست؟

جواب: حكومت بختيار غيرقانونى است، شاه او را تعيين كرده است و شاه خلاف قانون است، شاه نيست و مجلسين او را تاييد كرده‏اند، مجلسين هم غيرقانونى هستند، بنابراين ما با او مخالف هستيم. آن حكومتى كه ما اختيار مى‏كنيم يك جمهورى است كه متكى به آراء ملت است و قانون اساسى‏اش اسلام است.

سؤال: شكل حكومت اسلامى شما در ايران چگونه است و نقش شما در آن چه خواهد بود؟

جواب: حكومت جمهورى است مثل ساير جمهورى‏ها و احكام اسلام هم احكام مترقى و مبتنى بر دمكراسى و پيشرفته و با همه مظاهر تمدن موافق و من هم نقشى در خود حكومت ندارم، همان نقش هدايت را دارم.

سؤال: نقش غير مذهبى‏ها در حكومت آينده چيست؟ آيا دولتى متشكل از غير مذهبى‏ها خواهيد داشت؟

جواب: دولت ما اسلامى است و غير مذهبى‏ها در دولت راهى ندارند چون راى نمى‏آورند، چرا كه جامعه اسلامى است.

سؤال: آيا شانسى براى كودتاى نظامى در حال حاضر در ايران به نظر شما وجود دارد.

جواب: احتمال كودتاى نظامى را مى‏دهم وليكن اينطور كه يك شانسى داشته باشد و بتواند ملت را آرام كند، احتمال نيست بلكه من احتمال يك انفجار عظيمى مى‏دهم كه جلوگيرى از آن بسيار مشكل مى‏باشد و من توصيه مى‏كنم به كسانى كه مى‏خواهند اين كودتا را بپا كنند، چه عاملين

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 210

داخلى و چه عاملين خارجى اين كار را نكنند كه هيچ نفعى به حال آنها ندارد و من اشخاصى كه در داخل در اين فكر هستند مى‏شناسم، به من معرفى شده‏اند وآنها بايد ملاحظه كنند كه براى آنها بسيار خطرناك است و آمريكا هم اگر چنانچه دستى در اين كار داشته باشد، بايد خوددارى كند كه اگر چنين چيزى بشود، ملت ايران آن را از ناحيه آمريكا مى‏داند و اين براى آمريكا بسيار مضر است.

سؤال: آيا با كشورى كه به شاه اجازه اقامت دهد، مخالفت خواهيد كرد؟

جواب: خير، مخالفت نمى‏كنيم لكن شاه را كه بايد محاكمه بشود، ممكن است از آن كشور بخواهيم و اگر چنانچه بعداً خواستند كه تسليم نكنند، آنوقت يك فكرى خواهيم كرد.

سؤال: اخيراً شما نماينده دولت ليبى را به حضور پذيرفته‏ايد، گفته مى‏شود به شما كمك مالى كرده‏اند، آيا صحيح است؟ اگر صحيح نيست، چه دليلى داريد؟

جواب: نماينده ليبى آمده است اينجا لكن در مسائل ديگرى با من صحبت كرده است و اصلاً صحبت مالى نشده است. نه ليبى و نه كشورهاى ديگر به من كمك مالى نكرده‏اند و من احتياج به كمك مالى ندارم. من با شاه، با يك قلم و چند صفحه كاغذ مبارزه مى‏كنم و اگر يك وقت محتاج به كمكى باشم، ملت من به من كمك خواهد كرد.

سؤال: چه موقعى شما به ايران مراجعه مى‏كنيد؟

جواب: احتمال مى‏دهم كه نزديك شده باشد.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:24 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 211

تاريخ:23/10/57

پيام امام خمينى به ملت ايران درباره توطئه حمله به مؤسسات دولتى

بسم الله الرحمن الرحيم

برادران و دوستان من! ملت عزيز ايران! خبرى موثق دريافت نمودم كه لازم است شما را مطلع كنم. توطئه‏اى از خارج كشور و به دست نفع‏جويان در دست اجراء است كه بايد ملت ايران با كمال هوشيارى و شجاعت آن را خنثى كنند، مى‏خواهند به مجرد رفتن شاه دسته‏هائى از مزدوران و اشرار را وادار كنند كه به اسم ملت مسلمان حمله به ارتش و سربازها و شهربانى‏ها و ديگر موسسات دولتى و نظامى كنند و با تبليغاتى كه براى نيروهاى نظامى و انتظامى كرده‏اند، به عنوان دفاع آنان را به قتل عام مردم بيدفاع وادار نمايند. بدخواهان كه مى‏خواهند براى چپاول بيشتر مال ملت مظلوم، شاه خائن را حفظ و يا برگردانند از يك سو دربين سربازان و نظاميان و ساير قواى انتظامى دست به اشاعه دروغ مى‏زنند كه ملت مى‏خواهد همه شما را از بين ببرد و از سوى ديگر اشرار و اجيرانى را به اسم ملت وادار به هجوم به دستگاه‏هاى نظامى و انتظامى مى‏كنند تا ملت را در مقابل نيروى ارتش و انتظامى قرار داده و نتيجه مطلوب خود را بگيرند.

من به ملت شريف و جميع جناح‏هاى قواى نظامى و انتظامى به حكم تلكيف الهى و ملى هشدار مى‏دهم كه با بيدارى و شجاعت اخلاقى يكى ديگر از آخرين توطئه‏ها را خنثى كنيد. مردم موظفند به نيروهاى انتظامى و ارتش بابرادرى و مهربانى رفتار كنند و اگر اشرارى قصد حمله به آنان را داشتند از برادران خود دفاع كنند. ارتش و ساير نيروهاى انتظامى موظفند كه با ملت به طور برادرى رفتار كنند و اگر اشرار به آنان حمله كردند بدانند كه اين ملت نيست بلكه اين عمل عمال اجانب و نفع‏طلبان است كه مى‏خواهند فساد كنند. برادران عزيز و شجاع من بدانند كه با رفتن شاه پيروزى نهائى حاصل نشده است، متانت را از دست ندهند و با هوشيارى به مسائل روز و توطئه‏ها بنگرند. از خداوند تعالى پيروزى ملت مسلمان و انهدام اساس ستمكارى را خواهانم.

والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:26 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 212

تاريخ: 23/10/57

مصاحبه امام خمينى با روزنامه تمپو از اندونزى

سؤال: اندونزى بزرگترين كشور مسلمان است، جمعيت آن 125 ميليون است كه 80 درصد آن مسلمان هستند، به همين جهت (جمهورى اسلامى) كه شما در ايران در نظر داريد، براى اندونزى مورد توجه است. شكل اين جمهورى چطور خواهد بود؟ جاى كسانى كه مسلمان نيستند يا به خدا اعتقاد ندارند در اين جمهورى كجاست؟

جواب: آنچه مهم است ضوابطى است كه در اين حكومت بايد حاكم باشد كه مهمترين آنها عبارت است از اينكه اولاً متكى به آراء ملت باشد به گونه‏اى كه تمامى آحاد ملت در انتخاب فرد و يا افرادى كه بايد مسؤوليت و زمام امور را در دست بگيرند، شركت داشته باشند و ديگر اينكه در مورد اين افراد نيز خط مشى سياسى و اقتصادى و ساير شؤون اجتماعى و كليه قواعد و موازين اسلامى مراعات شود. در اين حكومت به طور قطع بايد زمامداران امور دائماً با نمايندگان ملت در تصميم‏گيرى‏ها مشورت كنند و اگر نمايندگان موافقت نكنند، نمى‏توانند به تنهائى تصميم گيرنده باشند. افرادى كه به عنوان نمايندگان يا مسوولين دولت در جمهورى اسلامى انتخاب مى‏شوند شرايطى دارند كه با رعايت آن شرايط حقيقتاً نمايندگان واقعى مردم انتخاب مى‏شوند، نه نمايندگان طبقه خاصى كه به ضرر اكثريت ملت عمل كنند. خطوط اصلى در قانون اساسى اين حكومت را اصول مسلم اسلام كه در قرآن و سنت بيان شده تشكيل مى‏دهد.

سؤال: مفهوم اقتصادى شما در رژيم اسلامى چيست؟ براى مثال در بخش بانكى آيا ربا از بين خواهد رفت؟ حق مالكيت را در رابطه با اصلاحات ارضى چطور مى‏بينيد؟

جواب: ربا در اسلام حرام است و به هيچ شكل در اقتصاد اسلامى وارد نبايد بشود و مالكيت در اسلام پذيرفته شده است و لكن اسلام در چيزهائى كه حق مالكيت به آنها تعلق مى‏گيرد و نيز در شيوه و شرايط پيدا شدن اين حق دستوراتى داده است كه نظام اقتصادى اسلام را و نيز روابط اقتصادى در جامعه اسلامى را از روابط و نظام اقتصادى سرمايه‏دارى امروز دنيا جدا

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 213

مى‏كند و اگر اين حدود و شرايط مراعات شود، جامعه نه مشكلات و نابرابرى‏هاى دنياى سرمايه‏دارى امروز را پيدا مى‏كند و نه دولت اسلامى به بهانه‏هاى مختلف هر گونه آزادى را از انسان‏ها سلب مى‏كند. در اينجا بايد نظام اقتصادى اسلام را در مجموعه قوانين و مقررات اسلامى در كليه زمينه‏ها و شؤون فردى و اجتماعى ملاحظه كرد. اين مسلم است كه از نظر اسلامى حل تمامى مشكلات و پيچيدگى‏ها در زندگى انسان‏ها تنها با تنظيم روابط اقتصادى به شكل خاص حل نمى‏شود و نخواهد شد، بلكه مشكلات را در كل يك نظام اسلامى بايد حل كرد و از معنويت نبايد غافل بود كه كليد دردهاست. ما معتقديم تنها مكتبى كه مى‏تواند جامعه را هدايت كند و پيش ببرد اسلام است و دنيا اگر بخواهد از زير بار هزاران مشكلى كه امروز با آن دست به گريبان است نجات پيدا كند و انسانى زندگى كند، انسان گونه بايد به اسلام روى بياورد.

سؤال: آيا حقيقت دارد كه در مفهوم دولت، بين شما و آيت‏الله شريعتمدارى اختلاف هست؟ به چه بخشى اين اختلاف مربوط مى‏شود؟ آيا لازم است كه احتمالاً يك شوراى علما (متشكل از آيت الله‏ها) تشكيل شود و دولت به همان شكل قديمى خود باقى خواهد ماند؟

جواب: بيش از يك سال است كه ملت ايران مكرراً خواسته‏هاى خود را حتى در برابر آتش مسلسل و توپ و تانك بيان كرده است. در رفراندم تاسوعا و عاشورا با اكثريتى كه در تاريخ راى‏گيرى‏هاى دنيا كم نظير است، خواستار سرنگونى سلسله پهلوى و از بين رفتن رژيم سلطنتى و استقرار جمهورى اسلامى شده است. بنابراين در اين خواست‏ها هر كه ترديد كند خود را از ملت جدا كرده است و بديهى است كه اگر شورائى از علما و دانشمندان اسلامى كه آشنائى كامل به موازين و قواعد اسلامى دارند بر دولت جمهورى‏اسلامى نظارت نكنند، معيارهاى اسلام ممكن است ولو به علت عدم توجه و آگاهى به آنها رعايت نشود.

سؤال: قوانين اسلامى كه شما مايليد در ايران اجرا كنيد شبيه عربستان سعودى و ليبى خواهند بود؟

جواب: آنچه را كه ما به نام جمهورى اسلامى خواستار آن هستيم، فعلاً در هيچ جاى جهان نظيرش را نمى‏بينيم.

سؤال: با كدام يك از جناح‏هاى مخالفين، خود را نزديكتر مى‏دانيد؟

جواب: شعارها و خواسته‏هاى نهضت اسلامى ايران آنچنان مورد قبول اكثريت قاطع ملت است كه

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 214

هيچ جناحى كه به جز اين خواسته‏ها چيزى مخالف آنها بگويد در ميان ملت جائى ندارد. نهضت ملت ايران حدود و چهار چوب‏هاى حزبى را درهم شكسته است و به صورت يك حزب در آمده است و آن حزب ملت مسلمان ايران يعنى حزب‏اسلام و حزب‏الله است. در مبارزات ايران كسى جرأت نمى‏كند از ملت دور باشد، من هم يكى از افراد ملت هستم.

سؤال: ماده پنج قرارداد ايران و روس به دولت روسيه حق مى‏دهد كه در صورت تهديد به سرزمين روسيه، آنها مى‏توانند ارتش خود را به ايران روانه كنند، نظر شما چيست؟ به خاطر اين نااطمينانى آيا شاه مى‏تواند از اين امر به عنوان يك بهانه استفاده كرده و مخالفان را تحت اين عنوان كه دستاويز روس‏ها قرار گرفته‏اند، از بين ببرد؟ نظر شما درباره اين ماده در رابطه با استقلال ايران چيست؟

جواب: جمهورى اسلامى در كليه قراردادها از اساس تجديد نظر مى‏كند زيرا قراردادهاى گذشته با حكومتى بوده است كه متكى به آراء ملت نبوده و در اين قراردادها خود را موظف به حفظ منافع و مصالح ملت ايران نمى‏ديده است. همين شاه بود كه تا ديروز هميشه از سياست مستقل ملى دم مى‏زد و مى‏گفت ما از آنچنان قدرتى برخورداريم كه هيچ دولت خارجى نمى‏تواند كمترين دخالتى در ايران بكند و حالا امروز مدعى است كه روس‏ها در ايران نفوذ كرده‏اند و حتى نوكران او احمقانه ادعا مى‏كنند كه صدها هزار نفر كه در تبريز شعار مرگ بر شاه مى‏دادند خارجيانى هستند كه به طور قاچاق از آن طرف مرز وارد شده اند!! چون امروز همه ملت‏ها فهميده‏اند كه اين ملت نبوده است كه حمايت از شاه مى‏كرده بلكه اين ابرقدرت‏ها بوده‏اند كه براى منافع خودشان از شاه حمايت مى‏كرده‏اند و معنى سياست مستقل ملى شاه، اين بوده است كه او سياستى مستقل و جدا از ملت ايران داشته است و دارد. ديگر اين اين بهانه‏جوئى‏ها نفعى به حال شاه نخواهد داشت و او و حاميانش خوب فهميده‏اند كه با اين بهانه‏ها نمى‏توانند مخالفانشان يعنى تمامى ملت ايران را سركوب كنند.

سؤال: موضع شما در برابر كارتر كه از شاه حمايت مى‏كند چيست؟ و عقيده شما درباره نفوذ روس‏ها در ايران چيست؟

جواب: دشمن شماره يك ملت ايران كارتر و ديگر همفكران او در دولت امريكاست والا همه مى‏دانند كه شاه متكى به آنهاست و بدون حمايت آنها چيزى نيست ولى اين وظيفه ملت امريكاست كه رئيس جمهورى خود را استيضاح كنند كه چرا تا اين حد از يك آدمكش حمايت مى‏كند و حيثيت ملى‏شان را برباد مى‏دهد و آتش خشم ايرانى را نسبت به آنها شعله ور

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 215

مى‏كند. و اما وضع روس‏ها ايران اجازه نفوذ به هيچ كس و هيچ قدرتى را نمى‏دهد انشاءالله.

سؤال: بنا به نوشته روزنامه لوموند به تاريخ 3 و 4 دسامبر 78، مقامات ايرانى اظهار كرده‏اند كه آيت‏الله خمينى امسال 25 ميليون دلار دريافت كرده است و اين پول‏ها صرف تعمير مساجد و امامزاده‏ها و مدارس و يتيم‏خانه‏ها و موسسات مى‏شود، آيا حقيقت دارد؟ اگر حقيقت دارد، آيا مسخره نيست كه در واقع اين دولت ايران است كه با كمك مالى خود به شما باعث پيدايش شورش در ايران مى‏شود؟ در غير اين صورت طى شانزده سال تبعيدتان امكانات ديگرى براى ادامه فعاليت‏هايتان داشته‏ايد؟

جواب: اين مطالب از اساس دروغ است و اساساً جعل، افترا، تحريف و قلب حقايق، و در منطق شاه و دار و دسته‏اش از مهمترين پايه‏هاى سياستشان مى‏باشد.

سؤال: حقيقت قضيه با عراق چه بود كه شما آنجا را ترك كرديد؟ چرا شما فرانسه را انتخاب نموديد؟ و موضع شما در مقابل رئيس جمهورى فرانسه بعد از تذكر 21 نوامبر مبتنى بر اينكه فرانسه نمى‏تواند سرزمينى باشد كه از آنجا بتوان مردم را به خشونت دعوت كرد چيست؟ و اگر دولت فرانسه به شما اجازه اقامت ندهد، مقصد بعدى شما كجاست؟

جواب: دولت عراق زير فشار شاه فعاليت‏هاى مرا در جهت خدمت به اسلام و مسلمين نمى‏توانست تحمل كند و لذا ناچار به ترك آن كشور شدم و عازم كويت شدم و با اينكه ويزاى كويتى داشتم مانع از ورود به خاك كويت شدند. ناچار به فرانسه آمدم تا در اينجا تصميم به اقامت در يك كشور اسلامى را بگيرم و هرگاه در مدت اقامت موقتى خودم در فرانسه احساس محدوديت در انجام وظائفم بكنم، خاك فرانسه را ترك خواهم كرد و مهم نيست كه كجا باشم، زمين خدا وسيع است.

سؤال: نتيجه ملاقات شما با پادشاه اردن چه بوده است؟

جواب: چنين ملاقاتى انجام نشده است.

سؤال: اگرشاه استعفا بدهد و شما به عنوان رهبر جمهورى اسلامى ايران انتخاب شويد، آيا اين وظيفه را قبول خواهيد نمود؟ آيا ممكن است جنگى بين گروه‏هاى نسبتاً مهم مثل طرفداران شريعتمدارى، سنجابى يا ارتش به دليل اختلاف اهداف و جاه طلبى در گيرد؟

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 216

جواب: من شخصاً چنين مقامى را نمى‏پذيرم و من به هوشيارى و نيز يكپارچگى ملت آنچنان اميدوارم كه به خواست خداى تعالى هيچگونه جنگ داخلى بوجود نخواهد آمد.

سؤال: رابطه شما با آيت‏الله منتظرى چگونه است؟ آيا وى به عنوان يكى از مخالفين رژيم، براى پيوستن به شما به فرانسه خواهد آمد.

جواب: من ايشان را ساليان درازى است كه مى‏شناسم. ايشان امروز از علماء بزرگ ايران و مورد احترام مردم مسلمان است.

سؤال: فعاليت‏هاى شما در تبعيد نشان داده است كه شما بيشتر يك رهبر سياسى هستيد تا يك رهبر مذهبى.

جواب: اين حرف‏ها كه دين از سياست جداست و امثال اين حرف‏ها در منطق اسلام نيست. فعاليت سياسى يكى از وظائف مذهبى مسلمانان است.

سؤال: بهترين آرزويتان براى ايران چيست؟

جواب: بزرگترين آرزوى من اين است كه مردم ايران از چنگال ظلم نجات پيدا كنند و صاحب كشورى باشند آزاد و مستقل، داراى نظامى اسلامى كه در آن حقوق انسان‏ها آنچنان كه اسلام دستور داده است رعايت شود و در راه پيشرفت و ترقى و سعادت انسانى، سرمشق براى همه ملت‏ها باشند.

سؤال: بهترين خاطرات شما در مدت زندگى در تبعيد چه بوده است؟ امام در جواب اين سؤال سكوت كردند.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:26 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 217

تاريخ: 24/10/57

پيام امام خمينى به مردم كردستان

بسم الله الرحمن الرحيم

خدمت علماى اعلام و خطباى كرام و عموم اهالى محترم كردستان ايدهم الله تعالى.

پس از اهداء سلام و تحيت، در اين موقع كه وطن ما حساس‏ترين مراحل تاريخ را مى‏گذراند و ملت مسلمان ايران با وحشى‏ترين دژخيمان روبرو هستند بر تمام طبقات محترم كشور است كه با وحدت كلمه از كشور و اسلام عزيز دفاع كنند و دست خائنان و جانيان را از آن قطع كنند كه غفلت از وظيفه، موجب سستى نهضت اسلامى و خداى نخواسته شكست آن مى‏شود.

اينجانب از اهالى محترم آن ناحيه كمال تشكر را دارم كه دين خود را به اسلام و مسلمين به نحو شايسته ادا نموده‏اند و در اين نهضت عظيم سهم بسزائى داشته‏اند. خداوند تعالى به آنان خير عنايت فرمايد. از قول اينجانب به دهقانان و كشاورزان محترم تذكر دهيد كه گول تبليغات بى‏اساس را نخوريد. اسلام و حكومت اسلامى براى شما احترام زياد قائل است و با شما به بهترين وجه رفتار مى‏كند و حتماً بدانيد كه حال همه طبقات در حكومت اسلامى مثل زمان طاغوت نيست كه در آن همه را از هستى ساقط نمود. از خداوند تعالى پيروزى مسلمين و ملت مظلوم را خواهانم.

والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:26 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 218

تاريخ: 24/10/57

مصاحبه امام خمينى با خبرنگاران خارجى

واشنگتن - خبرگزارى فرانسه - حضرت آيت‏الله العظمى خمينى اظهار داشتند كه تا چند روز ديگر يك دولت تازه تشكيل خواهند داد كه جايگزين دولت بختيار خواهد شد و تولد يك حكومت اسلامى در ايران نزديك است.

حضرت آيت‏الله خمينى در پاسخ اين سؤال كه ايشان مرد نيرومند ايران خواهند شد، تصريح كردند كه اختيارات شاه را نخواهند داشت و نخست وزير هم نخواهند شد اما نقش ارشاد و هدايت خود را حفظ خواهند كرد.

حضرت آيت‏الله تاكيد كردند كه اعضاى دولت آينده را پيش‏بينى كرده‏اند و همه آنها اكنون در ايران به سر مى برند و پذيرفته‏اند كه در دولت جديد شركت كنند. با وجود اين، حضرت آيت الله خمينى حاضر نشدند نام آنها را فاش كنند.

رهبر شيعيان توضيح ندادند كه پس از خارج شدن شاه از ايران، به چه ترتيب دولتى كه با فكر ايشان تشكيل مى‏شود، جايگزين دولت بختيار خواهد شد، آيا اين كابينه را واژگون خواهند كرد و يا يك دولت در موازات دولت بختيار تشكيل خواهند داد؟ همين قدر گفتند كه دولت بختيار همانند همه دولت‏هائى كه در دوران خاندان پهلوى تشكيل شده‏اند، غيرقانونى است و از پشتيبانى ملت برخوردار نيست.

حضرت آيت الله العظمى خمينى اضافه كردند: وظيفه من نخست‏وزيرى نيست بلكه رهبرى و هدايت مردم است. نكات ديگرى كه رهبر شيعيان به آنها اشاره كردند از اين قرار است:

كشور اسلامى ايران داراى يك مجلس كه اعضاى آن از طريق آراى عمومى مردم انتخاب خواهند شد، خواهد بود و تنها به احزاب و گروه‏هائى اجازه شركت در انتخابات داده خواهد شد كه به منافع ملى احترام بگذارند. در اينجا حضرت آيت‏الله خمينى اشاره كرده‏اند كسانى كه هنوز از شاه حمايت مى‏كنند به خاطر وجود (دست خارجى) است و پس از آنكه وى از كشور خارج شود، نظاميان ديگر از خائنين پشتيبانى نخواهند كرد. يك ارتش نيرومند در كشور حفظ خواهد شد اما اين ارتش از عناصر فاسد تصفيه خواهد شد. در مورد امريكا وقتى كه واشنگتن از حمايت شاه و دولت بختيار دست بردارد، همه عداوت‏ها نسبت به امريكا از ميان خواهد رفت

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 219

در مورد ماركسيسم، هيچ گونه رابطه‏اى بين جنبش اسلامى و ماركسيسم خدا نشناس وجود ندارد و نمى‏توان در عين حال هم مسلمان بود و هم ماركسيست. روابط با شوروى حسنه خواهد بود به شرط آنكه اين كشور و كشورهاى ديگر از مداخله در امور ايران خوددارى كنند. هر گونه روابط با اسرائيل قطع خواهد شد اما يهوديان آزاد خواهند بود كه در ايران بمانند و در محيط آزادتر از دوران سلطنت شاه زندگى كنند، چرا كه اسلام به همه مذاهب احترام مى‏گذارد. + چون به متن اصلى اين مصاحبه دسترسى نداشتيم به ناچار از متن روزنامه‏ها استفاده شده است.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:26 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 220

تاريخ: 1024/57

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از ايرانيان در پاريس

پشتيبانى آمريكا از دولت براى حفظ رژيم پوسيده شاه‏

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

حالا كه امريكا پوسيدگى شاه را فهميده است و به اصطلاح آنقدر شور بوده است كه خان هم فهميده است، حالا راه‏هاى ديگرى را پيش گرفته است. تا حالا تاييد از شاه مى‏كرد و پشتيبانى از شاه را اعلام مى‏كرد، اخيراً پشتيبانى از دولت را اعلام كرده است و مى‏خواهد از راه پشتيبانى از دولت، رژيم را حفظ كند و بالاخره خيال دارند كه اينها همين نوكر كهنه را برگردانند كه مردم را آرام كنند به خيال خودشان، شاه را ببرند و بعد، بعد از يك مدتى دوباره، او را برگردانند با يك زور بيشتر و با يك درندگى بالاتر.

امر بر قيام يكپارچه ملت بر عليه انتصابات غيرقانونى

اينها يكى از راه‏هايشان اين است كه اين دولت را پشتيبانى كنند و ما قبلاً هم گفتيم، حالا هم مى‏گوئيم كه اين دولت به تعيين شاه آمده است و شاه به حسب رفراندمى كه شد قانونيت ندارد و غاصب است و ياغى است و شاه نيست، بنابراين دولتى كه به تعيين او آمده باشد قانونى نيست و به پشتيبانى از مجلسين آمده و مجلسين هم از باب اينكه برگزيده ملت نيستند و ملت اصلاً از اين وكلا اطلاعى ندارد و آنها را تعيين نكرده است، مجلسين هم قانونى نيستند و دولت برگزيده مجلسين هم نمى‏تواند قانونى باشد. بنابراين، اين نقشه‏شان كه بخواهند دولت را يك دولتى حساب بكنند و يك مشروعيتى به آن بدهند، اين پيش ملت ايران به جايى نمى‏رسد و ملت ايران بايد تظاهر كنند بر ضد اين دولت و بر آنها لازم است كه برخلاف اين دولت مثل دولت‏هاى سابق قيام كنند و تظاهرات را بكنند و اين دولت را ساقط كنند، چنانچه ساقط است و اين دولتى نيست كه بتواند آرامش را در مردم ايجاد كند. مردمى كه در مقابل دولت نظامى ايستادند و در مقابل حكومت نظامى ايستادند، در مقابل يك دولتى كه اين نحوه است، ديگر نمى‏نشينند و معطل بشوند كه اين چه مى‏كند.

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 221

وعده‏هاى پوچ دولت مبعوث شاه خائن

وعده‏هايى كه اين دولت داده است مثل وعده‏هائى است كه دولتهاى سابق داده‏اند. دولت سابق يعنى اسبق خيلى وعده‏ها داد، وعده صلح داد و با تفنگ و مسلسل اين صلح را مى‏خواست برقرار كند. اين هم وعده اين را مى‏دهد كه ما اشخاصى كه استفاده غير مشروع كردند محاكمه مى‏كنيم. ما از ايشان مى‏پرسيم كه خوب شاه چطور؟ شاه اين اموالى را كه الان دارد، اين اموالى را كه به خارج منتقل كرده است، اينها همه مشروع است؟! يا استفاده غيرمشروع است؟ اگر استفاده مشروع مى‏دانيد، خود شما مجرم‏تر از همه مجرم‏ها هستيد (و تا ديروز هم اين را نمى‏گفت، امروز شروع كرده) و اگر غيرمشروع مى‏دانيد، شاه را مجرم مى‏دانيد، به اقرار شما شاه مجرم است، يك شخصى است كه استفاده‏هايى از ملت كرده است، دزدى‏هايى از ملت كرده و غارتگرى‏هايى كرده است و خيانت به ملت كرده است و شاه به حسب قوانين اگر خائن باشد، شاه نيست. بنابراين شما مقر به اين هستيد كه از طرف شاهى مبعوث شديد كه خائن به مملكت است و اموال مملكت را چپاول كرده است. خوب شما وعده مى‏دهيد كه من محاكمه مى‏كنم اين اشخاصى كه خيانت كرده‏اند، خوب شاه را بگيريد، شما كه چنين قدرتى داريد شاه را بگيريد، نگذاريد فرار كند، محاكمه كنيد اموال مردم را از او بگيريد. هيچ يك از اين دزدهايى كه اسمشان ثبت شده است درآن ورقه‏اى كه بانك يك جزئى آن را ابراز كرده است، قلم هيچ كدام به بزرگى قلم خود ايشان نيست. شمايى كه مى‏گوئيد ما اين خائن‏ها را مى‏گيريم، خوب راس خائن‏ها ايشان هستند، اگر خائن نمى‏دانيد شما و همه ملت مى‏دانند كه خلاف مى‏گوئيد و اگر خائن مى‏دانيد شما و همه ملت مى‏دانند كه مبعوث از طرف خائن هستيد، مبعوث از طرف خائن يا كنار برود، خودش كنار برود، خوب مردم كه كنارش مى‏كنند، يا خودش زود عاقل باشد و كنار برود، يا خائن است.

اين يك نقشه بوده است كه يك دولتى بياورند كه وعده به مردم بدهد كه ما محاكمه مى‏كنيم اينها را، ما اوقاف را برمى‏گردانيم به علما. علما چه احتياجى به اوقاف دارند كه مى‏خواهى رشوه بدهى به علما. علما احتياج به اوقاف دارند؟ علما اگر اوقاف را به دست بياورند مى‏دهند به آنهايى كه بر آنها وقف شده است، به صاحبان وقف مى‏دهند. تو با اين كلمه مى‏خواهى علما را بازى بدهى كه ما اوقاف را بر مى‏گردانيم به علما، ما ساواك را منحلش مى‏كنيم، يك اداره اطلاعات درست مى‏كنيم. يعنى اين عبارت را بر مى‏داريم آن عبارت را به جايش مى‏گذاريم. كلمه ساواك را بر مى‏داريم كلمه ديگرى مى‏گذاريم و مطالب همان مطالب من حتى باور نكردم كه اين دزدهائى كه گرفتند و الان به خيال خودشان توى محبس ولى شايد به حسب واقع يك جاى خيلى خوبى برايشان هم باشد، من تا حالا باز باورم نيامده است كه اين شركاء شاه را، شريك جرم‏هاى شاه را، اينها به قاعده بخواهند حبسشان كنند ولى بعيد نيست، خوب شاه اين كاره است، بعيد نيست لكن باز من باور نكردم كه اينهايى كه 15 سال شريك جرم بودند، مثل نخست وزير سابق و رئيس امنيت سابق كه از رفقاى شاه بودند و رفقاى جرم شاه بودند، اينها را بخواهند واقعاً محاكمه كنند و قضيه محاكمه باشد.اين هم مثل

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 222

همه حرف‏هاى آنهاست كه اصلاحات مى‏خواهند بكنند، مثل اصلاحاتى است كه شاه مى‏خواست بكند. باورش نمى‏آيد آدم از اينها كه يك قدمى بخواهند بردارند، بر فرض اينكه اگر قدم هم بر دارند ديگر از آنها قبول نيست.

دولت و شاه برحسب قانون و شرع غيرقانونى هستند

ما اگر فرض بكنيم كه شاه يا دولت شاه بخواهند يك مملكت مثل بهشت براى ما درست كنند، ما بهشتى كه به دست شاه درست بشود نمى‏خواهيم، ما بهشتى كه به دست نوكر شاه درست بشود نمى‏خواهيم، با اينكه خوب، نخواهد شد لكن اگر بشود هم ما نمى‏خواهيم براى اينكه شاه برحسب قوانين و بر حسب شرع مطهر غير قانونى است و اصلاً سلطنت ندارد، دولت هم همين طور. بنابراين همه كارهائى كه اينها بكنند، چه بهشت درست كنند و چه جهنم درست كنند مقبول ملت نيست و مقبول ماها نيست.

انجام كودتاى نظامى ديگر امكان ندارد

يك راه ديگرى كه به ما رسيده است، از طريق‏هاى مختلف گفته‏اند (ولو اينكه من خيلى باورم نيامده است) قضيه اين است كه اينها مى‏خواهند كه كودتا بكنند. اين را چند جور تا حالا گفته شده، يك جور اينكه اين چند نفر از اين قصاب‏ها را آوردند و جاهاى حساس به آنها دادند، اين اشخاص خيلى خونخوار را سر چند تا از اين مقام‏هاى حساس گذاشته‏اند و بنا دارند كه به مجرد اينكه شاه برود اينها كودتا كنند و كودتاى خشن و چه كنند و چه كنند. اين را من تا حالا باورم نيامده است براى اينكه اگر شاه بخواهد اين كار را بكند، شاه يك آدم پوسيده‏اى است ديگر اين هيچ هويتى ندارد كه ارتش از او عرض كنم كه طرفدارى بكند يا چى، اينكه مى‏بينيد الان برقرار است، براى اين است كه اين صاحب منصبان كه شريك جرم او هستند مى‏بينند كه اگر او برود ممكن است براى خودشان بد بشود، چسبيدند دو دستى اين بهانه را نگه داشته‏اند (مثل اينكه يك مرده‏اى را توى يك تابوتى نگه داشته باشند) اينطور نيست كه شاه يك چيزى باشد حالا و از او تصميم دفاع بگيرند.

و اينكه ارتش بى‏اذن امريكا آن كار را بكند، آنها هم همه نوكرند يعنى آنهايى كه سركار هستند، اين چند نفرى كه مجرمند و تا حالا خوردند و مال مردم را بلند كردند و حالا مى‏خواهند فرار كنند، آنها هم خودشان مستقلاً اين كار را نمى‏توانند بكنند. باقى مى‏ماند كه كار را آمريكا به گردن آنها بخواهد بگذارد. اين به نظر من بعيد مى‏آيد، اينكه امريكا يك همچو كارى را بكند، براى اينكه كارشناس‏هاى امريكا مطالعه اين معنا را كردند ولو اينكه فهمشان خيلى كم بود، ذره ذره جلو رفتند و مرتب شكست خوردند. آنها از اول شاه را تقويت كردند و دنبال شاه رفتند (شاه چه و شاه چه) و حكومت نظامى گذاشتند و ديدند كه با كمال شدت حكومت نظامى عمل كرد و مردم به آن اعتنا نكردند. او اعلام مى‏كرد كه از دو نفر بيشتر اگر بيرون بيايند، چه خواهد شد، مردم يك ميليون جمعيت بيرون مى‏آمدند، قاعده

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 223

هم همين است، اين يك معنايى است كه بايد ملت ما به آن توجه كنند. ما اگر يك روزى گفتند كه اگر اهل منبر مثلاً فلان مطلب را بگويند، راجع به اسرائيل اگر حرفى بزنند چه خواهيم كرد و چه خواهيم كرد. اگر اهل منبر بخواهند اين را فلج كنند، اين حرف را فلج كنند، همه آنها بروند بالاى منبر و بگويند، هيچ غلطى نمى‏كنند. اينها استفاده از اختلافات هميشه مى‏كنند، يك دسته را مى‏ترسانند اينها نروند منبر، يك دسته ديگرى كه اقليت هستند اگر بروند منبر، آنها هم مى‏بينند همه نرفتند، چيزى نمى‏گويند. دو تا، سه تا هم اگر بگويند مى‏گيرند آنها را. اگر اينها بگويند كه اگر دانشگاه‏ها را ببنديد ما چه خواهيم كرد، همه دانشگاه‏ها با هم باز كنند، هيچ كارى نمى‏كنند ولى اگر اختلاف بين آنها بيندازند، با اختلاف آنها استفاده مى‏كنند. آنها مى‏گويند كه حكومت نظامى است اگر دو نفر زيادتر با هم توى كوچه‏ها راه بروند، چه خواهيم كرد و اگر شب كسى بيرون بيايد ولو يك نفر هم باشد چه خواهيم كرد. ملت ما يك ميليون جمعيت آمد بيرون، هيچ غلطى هم نكردند. شب‏ها ماندند در خيابان راه بندان كردند براى اينكه بمانند در خيابان‏ها ماندند در خيابان‏ها. جمعيت كه زياد شد كارى نمى‏توانند بكنند. بر فرض اينكه يك كارى هم بكنند، يك كار جزئى مفتضحانه‏اى اينها مى‏كنند، نه اينكه يك كار عاقلانه‏اى كه از آن يك نتيجه‏اى بتوانند ببرند. اينها از حكومت هاى نظامى كه در 12 تا شهر حكومت نظامى گذاشتند هيچ استفاده‏اى نتوانستند بكنند، در همه اين شهرها انقلاب شد، حالا هم هست. حالا هم كه اين دولت مى‏گويد ما حكومت نظامى را بر مى‏داريم، ولو درست نمى‏گويد لكن بر داريد و بر نداريد على السواءاست. مردم ديگر نه اعتنائى به حكومت نظامى دارند، نه اعتنائى به نظامى دارند. اين معنا كه ديدند آمريكائى‏ها كه حكومت نظامى كه اثرى نكرد و مردم همان مردم هستند، بعد آمدند دولت نظامى درست كردند كه دولت نظامى باشد، حكومت نظامى هم باشد. يك مدتى هم با دولت نظامى سركوبى خواستند از مردم بكنند باز مردم مقاومت كردند، مقابل دولت نظامى هم ايستادند. همان شعارهائى كه سابق مى‏دادند، دادند، همان كارهائى كه سابق مى‏كردند، كردند، همان كشته‏هائى كه سابق مى‏دادند، دادند. اين هم اثر نكرد.

خوب، وقتى كه چندين ماه است كه مردم مواجه با نظامى هستند، با حكومت نظامى سابق هم بودند منتها باز مردم رشد فكريشان شكوفائى پيدا نكرده بود، آن وقت ساواك در نظرشان يك چيز مهمى بود، شاه در نظرشان ديگر شاه بود لكن اين مطلب شكست يعنى ملت شكست اين بساط را، اين بت را شكست اين ملت. اين ديگر حيثيت از خودش ندارد، نه خودش حيثيت دارد، نه آنهايى كه مربوط به او هستند، نه صاحب منصب‏هاى بالاى دستشان حيثيت دارند. اگر حيثيتى پيش ملت الان باشد، براى صاحب منصب‏هائى هست كه دستش به خون ملت آغشته نشده است و اكثر، آنها هستند. آنهايى كه خونخوارى كردند و دستشان تا مرفق به خون ملت ما آلوده است، اينها يك چند تا معدود هستند كه مردم هم مى‏شناسند آنها را، به ما هم معرفى‏شان كرده‏اند، انشاءالله براى بعد.

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 224

ملت با شاه مخالف است، نه با ارتش

اما اينطور نيست كه ملت ما با ارتش مخالف باشد، با صاحب منصب ها، با درجه دارها، با افسرها، اينها همه برادرهاى ما هستند، ما مخالف با اينها نيستيم، ما با خونخوارى‏ها مخالفيم، قواى انتظامى بايد باشد و ما آنها را با آغوش باز، برادرانه آنها را مى‏بوسيم. ارتش خيال نكند كه اگر اعليحضرت نباشد، ارتش هم نباشد، ايران هم نيست. نه اين حرف‏ها نيست در كار. شما ديديد كه اعليحضرت الان پوسيده است و ايران هم سرجاى خودش هست شما هم سرجاى خودتان هستيد، اين چهار تا آدم دزد هم كه حالا به شما دارند حكومت مى‏كنند، اين چهار تا دزد هم بعد از چند روز ديگر پول‏ها را برمى دارند و فرار مى‏كنند. اگر ملت بگذارد و بيعرضگى بكند، فرار مى‏كنند. شما سرجاى خودتان هستيد، ملت شما را مى‏خواهد، شما هم ملت را مى‏خواهيد، شما ارتش شاه نيستيد، شما ارتش ملت هستيد. اين دروغ است كه مى‏گويند ارتش شاه، شاه چكاره است كه ارتش بخواهد، ملت است كه ارتش مى‏خواهد، شاه هم بايد از ملت باشد لكن احمقى مى‏كند و خودش را از ملت جدا كرد.

ايستادگى ملت در برابر تمام قواى پشتيبان دولت

اگر اينها پيوسته بودند به ملت اين بساط پيش نمى‏آمد، نه من اينجا بودم حالا نه اين آقايان. اينها خودشان را از ملت جدا كردند، خيال كردند كه مى‏توانند تا آخر ملت را سركوب كنند، خودشان را از ملت جدا كردند، افتادند به اين وضعى كه ملاحظه مى كنيد. تمام قواى عالم جمع شد پشتوانه اين، پشت سرش ايستاد، چون ملت نمى‏خواست، نشد. همه قوا جمع شدند، از آن طرف شمال تا آن طرف جنوب، از آن طرف شرق تا آن طرف غرب، همه قدرت جمع شدند گفتند بايد باشد، ملت مى‏گويد نه، وقتى ديدند كه ملت مى‏گويد نه، آنها هم فهميدند كه بايد بگويند نه، گفتند نه. حالا راجع به شاه مى‏گويند نه. قدم دوم را برداشتند كه اين دولت آره، اين بله، اين باشد، اين كارى مى‏كند كه ميانه رو است، چه است. ملت مى‏گويند نه، تمام قدرت‏هاى عالم جمع بشوند دنبال اين، وقتى ملت گفت نه، نمى‏شود. وزرا را مى‏گويند راه ندادند توى وزارتخانه. خود ملت، خود دستگاه، خود دستگاه مخالف است، نه اينكه بازارى تنها مخالف است، نه اينكه دانشگاهى تنها مخالف است، نه اينكه دهقان و كشاورز تنها مخالف است، ادارات دولتى هم خون دل ديدند. آنها بيشتر اطلاع دارند كه چه كثافت كارى‏هايى شده است، آنها هم مى‏گويند وزرا را راه ندادند، عذر خواستند، گفتند شما وزير نيستيد، ما قبولتان نداريم. يك دولتى كه وزراء آن را راه نمى‏دهند، مى‏تواند وزرات بكند؟ خيالات است اينها، اگر اين مجلس (مجلس كه نيست) يا اگر اين آدم‏هايى كه اينجا مسوول درست كرده‏اند و نشاندند آنجا به عنوان وكيل، اگر اينها عاقل باشند، اين وقتى كه آمد توى كار مى‏گويد بابا مردم دارند توى وزارتخانه، تو را راه نمى‏دهند، تو آمدى مى‏گوئى من وزيرم؟! من اصلاحات مى‏خواهم بكنم؟! كجا را مى‏خواهى اصلاح كنى؟ آنها راهت نمى‏دهند توى وزارتخانه. شما وزرا را راه نمى‏دهند، كجا مى‏خواهى وزارت كنى و حكومت كنى؟ آمريكا فهميده است اين مطلب را كه نظامى فايده ندارد، با ملت، نظامى نمى‏تواند،

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 225

ارتش نمى‏تواند. اين ارتش هم كه مخالف ملت نيست، اين چهار نفر، چند نفر آدمى كه در راس حالا واقع شده‏اند و آنها را در راس قرار داده‏اند و سايرين، ساير قشرهاى نظامى محترم خون دل مى‏خورند از اينها، اينها هم نمى‏توانند كارى انجام بدهند، حتى راجع به اين قتل‏هايى كه شد، به ما گفته بودند كه از اسرائيل آمده ولى من سند درست نداشتم. در چند روز پيش از اين يك نفر آمد اينجا گفت كه فلان آدم (يك شخصى را كه من حافظه‏ام حالا نمى‏تواند ضبط كند، گفت كه) آمده است پيش من گفته است كه ما مى‏خواستيم برويم براى آبادان و براى كجا، در بين راه يك جايى ايستاديم كه بپرسيم راه از كدام طرف است، ديديم يك سرباز آنجا ايستاده، صدا كرديم ديديم كه او زبان فارسى نمى‏داند، عربى با او صحبت كرديم (عربى يكى بلد بود با او صحبت كرد) ديديم كه عرب است و عربى، عرب اسرائيلى است و اين آدم هم خودش اعتراف كرد كه من را از اسرائيل آورده‏اند اينجا، يك اتوميبل هم آنجا بود كه پر بود از سربازها كه از همين سنخ بودند. اينها اين ملت ما را با سربازهاى اسرائيل كشته‏اند ولى معذلك ملت ايستاد و كشته داد، جوان داد و ايستاد گفت كه نمى‏خواهيم. (نه) ملت يك همچو نه‏اى است. آخر يك وقت اين است كه يك شهر است، يك محله است، يك استان است، اين قابل اين است كه انسان بگويد كه خير مى‏شود كه اين از بين برود. يك وقت يك مملكت است. الان يك مملكت است كه دارد مى‏گويد شاه نه، رژيم سلطنتى نه، اسلام آره. يك مملكت است، با يك مملكت نمى‏تواند هيچ قوه‏اى طرف بشود و لهذا مى‏بينيد كه هى مهره مهره مى‏آورند مى گذارند كه بلكه بتوانند يك كارى بكنند، نمى‏شود. اين كارشناس‏هاى آمريكا ديدند كه حكومت نظامى كار را بدتر كرد، دولت نظامى كار را از آن هم بدتر كرد، حالا مى‏خواهند فرض كنيد طرح بدهند كه كودتاى نظامى. كودتاى نظامى مگر غير از نظامى است؟ كودتاى نظامى معنايش اين است كه باز يك نظامى مى‏آيد سركار و باز يك خرده زيادتر مردم را مى‏كشند. مردم كه ايستادند برايش، مقابلش، اينها بايد، اين كودتاچى‏هائى كه احتمال من مى‏دهم كه بكنند (احتمال است ولى بعيد به نظر من مى‏آيد) اينها بايد بدانند كه ما اينها را شناختيم، اينها بايد بدانند كه نمى‏توانند خودشان را هيچ جا غايب كنند، اگر يك همچو غلطى بكنند نمى‏توانند اينها فرار كنند، هر جا بروند، انتقام مى‏گيرند. اين را بدانند، عاقل بشوند، عقل داشته باشند دست خودشان را آلوده نكنند به همچو كثافت كارى. تا حالا هر چى كثافت كارى كردند، كردند، از اين به بعد اينطور نكنند. خيال نكنند كه نمى‏دانيم چه كسانى هستند، اينها را ما مى‏شناسيم، ملت هم خواهد شناخت. بعيد مى‏دانم كه آمريكا اينقدر بى‏عقل باشند كارشناس هايش، اين قدر بى‏عقل باشند كه آنجا سرشان به سنگ بخورد، باز دوباره بروند، دوباره سرشان به سنگ بخورد، باز دوباره بروند. نمى‏شود اين. اين هم يك نقشه است كه مى‏گويند اينها دارند كه به نظر من بعيد است.

نقشه امريكا براى جداسازى ارتش از مردم

نقشه ثالثى كه شيطنتش بيشتر است و احتمالش هم بيشتر است اين است كه مى‏گويند اينطورى امريكا طرح را داده است كه اگر شاه

برود، يك دسته‏اى را از آن اشرارى كه دارند اينها، اينها را

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 226

بياورند به اسم ملت و هجوم كنند به ارتش و به ارتشى‏ها بگويند ملت مى‏خواهد شما را بكشد، ارتشى‏ها را در مقابل اينها وادارند. اين دسته هم از خودشان است، حالا به صورت بيايند، مردم بازى بخورند از اينها و دنبال كنند اينها را، آنها غيبشان بزند و مردم را به مسلسل ببندند و كشتار زياد بكنند. يك نقشه آخرى است اين تقريباً كه به اين صورت مردم را قتل عام كنند كه به اسم اينكه اگر شاه برود، ملت ارتش را خواهد از بين برد و همه صاحب منصب‏ها را خواهد قتل عام كرد. مردمى را كه خودشان تهيه كرده‏اند، اشرارى را كه خودشان تهيه كرده‏اند، از كماندوها و از كولى‏ها و از اينجاهائى كه دارند و مزدورهايى كه دارند يك عده‏اى را تحريك كنند و بياورند كه اينها هجوم كنند طرف شهربانى‏ها و طرف پادگان و ستادها و طرف اينها هجوم كنند، به آنها بگويند كه، به آنهايى كه بى‏اطلاعند بگويند كه اعليحضرت كه رفت ملت مى‏خواهد شما را قتل عام كند. خوب آنها مى‏خواهند از خودشان دفاع كنند و دفاع آنها را مشروع كنند در دنيا كه اينها خوب، مى‏خواستند بكشند آنها را، خوب دفاع كردند از خودشان. يك كشتار عظيمى بكنند به عنوان دفاع از جان خودشان كه ملت مى‏خواهند آنها را بكشند و لهذا ما به ملت هشدار داديم كه توجه به اين معنا داشته باشند و به سربازخانه‏ها و به صاحب منصب‏ها و به افسرهاى جوان و سايرين كه متوجه اين توطئه باشند. اين محتمل است، متوجه اين توطئه باشند و گول نخورند. صاحب منصب‏ها و افسرها و سربازها و ارتشى‏ها خيال نكنند، يا شهربانى‏ها، همه، ژاندارمرى‏ها خيال نكنند كه ملت با اينها دشمن است، ملت با آن مرديكه دشمن بود كه او هم رفت، مى‏رود انشاءالله. ملت نه با ژاندارمرى مخالف است، نه با شهربانى مخالف است، نه با هيچ كدام، نه با ارتشى مخالف است، نه با نظامى‏ها مخالف است، اينها همه از خود ملت هستند و ملت هم از اينها. اين را ملتفت باشند كه يك نقشه اى است كه از طرف شياطين كشيده شده است كه دو قشر از ملت را به روى هم وادار كنند و برادر كشى راه بيندازند يعنى قشر صاحب منصب و افسر و عرض مى‏كنم اينها را و سربازها را گول بزنند به اينكه ملت به شما حمله كرده، با اينكه اينها از خود اينها بوده‏اند. اگر يك همچو كارى كرد، اين صاحب منصب‏ها و افسرها، اين بزرگترها را كه وادار كردند مردم را اينطور بكشند، بكشند اينها را، از بين ببرند. ببينند كه ملت با اينها خوب است، دوست است، برادر است و اينها مقاماتشان محفوظ است و كارشان هم همانطورى بوده است كه هست، به استثناء تعدياتى كه به آنها مى‏شده و مى‏كردند و كارشناس‏هاى آمريكا به آنها تحميل كرده‏اند، هيچ آن تحميلات ديگر نيست و مستقل مى‏شود ارتش و مى‏شود ارتش ملى، نه ارتش امريكائى، يك ارتش ملى مى‏شود كه مال ملت است، ملت آنها را مى‏خواهد، آنها هم ملت را مى‏خواهند. آن هم يك راهى بوده است كه اينها چنين مى‏كنند.

afsanah82
07-24-2011, 08:26 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 228

تاريخ: 24/10/57

پاسخ امام خمينى به آيت الله جليلى

بسم الله الرحمن الرحيم

خدمت جناب مستطاب عمادالعلماى اعلام و حجت الاسلام آقاى جليلى دامت افاضاته به عرض مى‏رساند: مرقوم شريف كه حاكى از سلامت مزاج عالى و حاوى تفقد از اينجانب بود موجب تشكر گرديد. در اين موقع حساس كه مبارزات ملت مظلوم ايران مراحل بسيار حساس خود را طى مى‏كند و امر آن داير بين موت و حيات است، هيچ چيز كوبنده‏تر از اختلاف نيست. اينجانب از جنابعالى و همه حضرات علماى اعلام كرمانشاه انتظار دارم كه وحدت كلمه را حفظ فرمايند و با هم در اين نهضت مقدس تشريك مساعى نمايند كه اگر خداى نخواسته در اين امر شكست شود تا آخر ملت مسلم ما در رنج و عذاب و زير بار ظلم و ستم خواهند ماند. مطلب ديگر آنكه چون از قرار معلوم اهالى آن حدود در اين نهضت شركت بسزائى دارند، جنابعالى از قبل اينجانب به جميع اهالى محترم سلام برسانيد و تشكرات اينجانب را ابلاغ فرمائيد و نيز از طوايف محترم اهل حق، ايل سوله، سنجابى، جوانرود، پاوه و ولدبيگى و ساير خانواده‏هاى عشاير تشكر فرمائيد. از جنابعالى اميد دعاى خير دارم.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:26 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 229

تاريخ: 25/10/57

مصاحبه امام خمينى با تلويزيون لندن

سؤال: حضرت آيت الله! اهداف شوراى انقلاب چيست؟

جواب: هدف اين است كه شوراى انقلاب يك حكومت موقتى ايجاد كند كه آن حكومت موقت، مجلس موسسان را تاسيس كند براى تصويب قانون اساسى و بعد بقيه كارها.

سؤال: حضرت آيت الله! بعد از رفتن شاه سياست خارجى ايران چگونه خواهد بود؟

جواب: سياست خارجى ايران با همه دول برحسب احترام متقابل است و هيچ فرقى بين دول در اين باره نيست.

سؤال: حضرت آيت الله! آيا شما خواهان قطع تمام روابط ايران با قدرت‏هاى خارجى هستيد؟ يا اينكه مايل به ادامه اين روابط مى‏باشيد؟ و در صورت قطع اين روابط آيا سياست شما بسيار شديد و مخالف خواهد بود؟

جواب: خير، ما خواهان قطع روابط نيستيم، ما خواهان قطع وابستگى‏هاى ايران به دول خارجى هستيم كه اكنون شاه، ايران را وابسته به آمريكا و ساير دول كرده است.

سؤال: حضرت آيت الله! از ارتش ايران چه انتظار داريد؟

جواب: انتظار دارم كه به ملت بپيوندد و به حكومت اسلامى كمك كند و در آينده نزديك ارتشيان اين كار را خواهند كرد.

سؤال: اخبار حاكى بر اين است كه شما شاه را محكوم كرده‏ايد، آيا خواستار محكوم كردن او هستيد يا محاكمه كردنش ؟

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 230

جواب: شاه محكوم است برحسب حكم ملت لكن هر وقت ملت او را پيدا بكند او را محاكمه مى‏كند و اموال خودشان را از او مى‏گيرند. شاه بايد در مقابل ملت محاكمه شود وبه سزاى جناياتى كه كرده است برسد.

سؤال: يك تقاضاى خيلى خصوصى دارم و آن اينكه اجازه بدهيد همراه شما به ايران بيايم.

جواب: من حالا كه نمى‏توانم چيزى بگويم.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:26 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 231

تاريخ: 25/10/57

مصاحبه امام خمينى با خبرنگاران خارجى

سؤال: بختيار نخست وزير، ديروز طى يك مصاحبه مطبوعاتى اظهار داشت كه مذهبيون بايد به مذهب بپردازند و سياست را به سياستمداران واگذار كنند. وى همچنين اظهار داشت كه شما قادر به واژگونى حكومتش نيستيد، نظر شما در اين باره چيست؟

جواب: مطلب اولى كه گفته است، مطلبى است كه هميشه اجانب براى بردن منافع ما اين تز را داشته‏اند كه مذهب از حكومت جداست و ايشان هم بلندگوى همان هاست و آنكه ما قدرت برهم زدن حكومت او را نداشته باشيم، در آينده معلوم مى‏شود. حكومت او محكوم به فناست و پيروزى از آن ملت رنج كشيده ايران است.

سؤال: شما پيامى به ارتش فرستاديد، ديروز ارتش با مردم پيوندى برقرار كرد. آيا كماكان به پيوستن ارتش به صفوف خود ايمان داريد، يا بيم يك كودتاى نظامى داريد؟

جواب: من اميدوارم كه ارتش، البته آنهايى كه مال ملت را نچاپيدند و آنهايى كه به شرافت ارتشى خود باقى مانده‏اند به ملت بپيوندند تا آن اقليت ناچيزى كه خائن هستند نتوانند كارى كنند.

سؤال: وضع شوراى انقلاب اسلامى به كجا رسيده است؟ اعضاى آن بيشتر مذهبيون هستند يا اشخاص عادى؟

جواب: بعداً اعلام مى‏شود.

سؤال: چه موقع و تحت چه شرايطى به ايران باز خواهيد گشت؟

جواب: بايد مطالعه شود.

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 232

سؤال: برژينسكى پيامى فرستاده است كه كودتاى نظامى نكنند. آيا اين براى شما نشانه‏اى از رفتار مساعد امريكا در مورد حكومت بختيار باشد؟

جواب: شايد امريكا بخواهد پشتيبانى از حكومت فعلى بكند لكن حكومت فعلى هم قادر بر حل مشكلات نيست و بعلاوه غيرقانونى است و ملت او را طرد مى‏كند. پيروزى مطمئناً از آن ماست.

سؤال: آيا برنامه‏اى براى تغيير قانون اساسى داريد؟

جواب: بله.

سؤال: آيا برنامه اى براى تغيير اوضاع داخلى و وزارتخانه‏ها هم داريد

جواب: بعد از اين معلوم مى‏شود.

سؤال: نقش زن در حكومت اسلامى آينده چيست؟

جواب: زنان آزاد هستند در بسيارى از امور شركت كنند. آزادى به معناى واقعى، نه آنطور كه شاه مى‏خواست. زنان ما عده‏اى زندانند و آنهايى كه در بيرون زندانند، از عده كثير قريب به اتفاق در تظاهرات و مبارزات شركت دارند ولى دسته‏اى ناچيز آزادند. البته آنطورى كه شاه مى‏خواهد كه ما حتماً با آن آزادى مخالف هستيم.

سؤال: برنامه شما براى توليد نفت و استخراج نفت تحت نظر رژيم جديدى كه بعد از رفتن رژيم شاه درآينده روى كار خواهد آمد، چيست؟ بعد هم اينكه ژاپن سرمايه گذارى‏هاى زيادى در توسعه توليد نفت در ايران داشته، آيا شما براى ادامه اين برنامه‏ها در تحت رژيم آينده آمادگى داريد و موافق ادامه برنامه خواهيد بود؟

جواب: اينها امورى است كه بايد حكومت آينده درآن مطالعه كند و هر چه مصالح كشور است عمل نمايد.

سؤال: گزارشاتى رسيده كه مقامات دولت آمريكا با حضرت آيت‏الله تماس گرفته اند، آيا ممكن است

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 233

بفرمائيد تماس در چه فرم و شكلى بوده؟ آيا در آينده همكارى‏هاى مستقلى بين دولت شما و دولت آمريكا وجود خواهد داشت؟

جواب: با من تا به حال تماسى شخصاً نگرفته‏اند و روابطى كه برمبناى احترام متقابل است انشاءالله برقرار مى‏شود ولى ما كاملا مستقل هستيم و زير بار هيچ كشورى نخواهيم رفت.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:27 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 234

تاريخ: 25/10/57

مصاحبه امام خمينى با مجله محلى ل، اكو

سؤال: حضرت آيت الله! در پيام‏هاى قبلى خودتان اظهار فرموده‏ايد كه جمهورى اسلامى، دمكراتيك خواهد بود و هر كسى آزاد خواهد بود. آيا صحبت كردن از دموكراسى در رژيمى كه فقط بر مبناى يك مرام و يك مذهب يعنى اسلام باشد ممكن است؟ در چنين رژيمى سرنوشت غير مسلمانان و غير معتقدين به مذهب چه خواهد بود؟

جواب: در اسلام دموكراسى مندرج است و مردم آزادند در اسلام، هم در بيان عقايد و هم در اعمال، مادامى كه توطئه در كار نباشد و مسائلى را عنوان نكنند كه نسل ايران را منحرف كنند.

سؤال: آيا حضرت آيت الله در روابط ايران با دول خارجى، خصوصاً با فرانسه تجديد نظر خواهيد نمود؟

جواب: روابط ما بر اساس احترام متقابل است و محفوظ خواهد ماند. با فرانسه هم مثل ساير كشورها عمل مى‏كنيم.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:27 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 235

تاريخ: 26/10/57

پيام امام خمينى به ملت مسلمان ايران به مناسبت فرا رسيدن اربعين

بسم الله الرحمن الرحيم

اربعين سيد مظلومان و سرور شهيدان صلوات الله و سلامه عليه رسيد و برملت رشيد و آگاه ما اربعين‏هاى سودمندى گذشت. ما در اين سال به دنبال بيش از 50 سال سلطنت غاصبانه سلسله پهلوى با چه مصيبت هائى و بى‏فرهنگى‏هاى خانمانسوزى مواجه بوده‏ايم، سال‏هائى بس تلخ و رنج‏آورتر دراين 50سال و تلخ‏تر و رنج‏آورتر در اين يكى دو سال اخير كه ملت شجاع ما را عليه استبداد و استعمار به حركت درآورد.

امسال اربعين امام امت در خلال اربعين‏هاى پيروان و شيعيان آن بزرگمرد اسلام واقع شده و گوئى خون شهيدان ما امتداد خون پاك شهيدان كربلاست و اربعين اخير برادران ما، بازتاب اربعين آن دلاوران مى‏باشد. خون طاهر آنان به حكومت طاغوتى يزيد خاتمه داد و خون پاك اينان سلطنت طاغوتى را به هم پيچيد. اربعين امسال استثنائى و نمونه است، راهپيمائى و تظاهرات پرشور در اين اربعين، وظيفه شرعى و ملى است.

ملت بزرگ در سراسر ايران با راهپيمائى و تظاهرات خود، اين نظام را دفن مى‏كند و مخالفت خود را با شوراى سلطنت غيرقانونى اعلام مى‏نمايد و پشتيبانى خود را براى چندمين بار از جمهورى اسلامى اعلام مى‏كند.

لازم است توجه ملت دلير ايران را به مطالبى چند جلب نمايم:

1- از قرار اطلاع، مامورين دولت شب‏ها گندم انبارها و سيلوها را با كاميون مى‏برند و مى‏خواهند قحطى مصنوعى بوجود آورند، وظيفه حتمى مردم تهران و شهرستان هاست كه از اين عمل شديداً جلوگيرى كنند و عده‏اى از معتمدين را به نظارت بگمارند كه اين عمل غير انسانى دولت را خنثى كنند. غفلت از اين امر مسووليت شرعى دارد.

2- از قرار اطلاع، دولت آمريكا در صدد است كه اسلحه و مهماتى را كه در ايران است و در مقابل نفت به مردم ايران تحميل كرده است، يا به سرقت ببرد (اگر تاكنون نبرده باشد، چنانچه بعضى از خبرگزارى‏ها افشاء كرده‏اند) و يا منفجر كند، بر افسران و درجه داران ارتش و ساير نيروهاى سه گانه است كه از آن جلوگيرى كنند و بر ملت است كه با ارتش در اين امر همكارى كنند و نگذارند بيش از اين مال ملت را نابود و يا چپاول كنند. افسران محترم بدانند كه مسامحه در اين امر خيانت به كشور و

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 236

اسلام است. 3- كشاورزان محترم همت كنند و از اقدام براى كشت، خصوصاً كشت ديمى غفلت نكنند. ممكن است مفسدين قحطى مصنوعى ايجاد كرده و كشور را در مضيقه قرار دهند.

4- بانك‏هاى اسلامى به كشاورزان به منظور ادامه كشاورزى، قرض الحسنه بدهند و مسلمانان در اين امر حياتى با اين بانك‏ها تشريك مساعى نمايند تا جلوى توطئه شيطانى گرفته شود.

5- به جميع بانك‏هاى خارجى كشور اعلام مى‏شود كه سپرده‏هاى شاه و بستگان او و ساير دزدان اموال ملت محروم را كه صورت اسامى بعضى از آنان تهيه شده است، از آن ملت است كه اينان اختلاس نموده و از كشور خارج كرده‏اند، بانك‏ها اين وجوه سپرده شده را نبايد به آنها تحويل دهند كه به زودى مقامات صالحه عليه آنان اقامه دعوى خواهند كرد.

6- به وكلاى غير قانونى مجلسين اخطار مى‏شود كه از رفتن به مجلسين احتراز كنند و در صورت تخلف، مورد مواخذه ملت شريف قرار خواهند گرفت.

7- از دانشگاهيان محترم انتظار دارم اكنون كه دانشگاه‏ها، اين دژهاى مبارزات دانشجويان فداكار را باز كرده‏اند، به شعارهاى ضد رژيم فاسد و تظاهرات عليه دولت غاصب و شاه و عليه شوراى غير قانونى سلطنتى ادامه دهند و استادانى را كه با دستگاه ظلم و اختناق رابطه دارند يا طرفدار رژيم فاسد هستند، نپذيرند.

8 به كسانى كه در شوراى سلطنتى غير قانونى به عنوان عضويت داخل شده‏اند، اخطار مى‏كنم كه اين عمل غير قانونى و دخالت آنان در مقدرات كشور جرم است و بى‏درنگ از اين شورا كناره‏گيرى كنند و در صورت تخلف مسوول پيش آمدها هستند.

9- اعضاى شوراى انقلاب اسلامى در داخل كشور هستند و به زودى معرفى خواهند شد. از خداوند تعالى خواستارم كه با مرحمت واسعه خود، ملت ما را از شر اشرار داخلى و خارجى نجات دهد.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:27 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 237

تاريخ: 27/10/57

پيام امام خمينى به ملت به مناسبت فرار شاه

بسم الله الرحمن الرحيم

خدمت عموم ملت شريف و شجاع ايران اعلى الله كلمتهم و وفقهم الله تعالى

فرار محمدرضا پهلوى را كه طليعه پيروزى ملت و سرلوحه سعادت و دست يافتن به آزادى و استقلال است به شما ملت فداكار تبريك عرض مى‏كنم. شما ملت شجاع و ثابت قدم به ملت‏هاى مظلوم ثابت كرديد كه با فداكارى و استقامت مى‏توان بر مشكلات هر چه باشد غلبه كرد و به مقصد هر چه دشوار باشد رسيد. گرچه اين ستمگر با دست آغشته به خون جوانان ما و جيب انباشته از ذخاير ملت از دست ما گريخت ولى به خواست خداوند متعال به زودى به محاكمه كشيده خواهد شد و انتقام مستضعفين از او گرفته خواهد شد لكن قطع دست ستمكار از ادامه ظلم، به دست ستمديدگان فورى است. او رفت و به هم پيمان خود اسرائيل دشمن سرسخت اسلام و مسلمين پيوست و جرائم و آشفتگى‏هائى را به جاى گذاشت كه ترميم آن جز به تاييد خداوند متعال و همت همه طبقات ملت و فداكارى اقشار كاردان و روشنفكر ميسر نخواهد شد. اكنون در اين طلوع فجر سعادت و پيروزى، توجه عموم را به مطالبى جلب مى‏كنم:

1- بر جوانان غيور در سراسر كشور لازم است براى حفظ نظم با آن دسته از قواى انتظامى كه اكنون به آغوش ملت بازگشته‏اند با تمام نيرو همكارى كنند و با كمال قدرت و جديت نگذارند كه بدخواهان و منحرفين آشوب و ناامنى ايجاد نمايند.

2- به تظاهرات و شعارهاى پرشور عليه رژيم سلطنتى و دولت غاصب ادامه دهند و اگر منحرفين و مخالفين اسلام بخواهند اخلالى بوجود آورند و نظم را به هم زنند، از آنان جداً جلوگيرى كنند. بايد ملت بداند كه هر انحرافى و هر شعارى كه مخالف مسير ملت است به دست عمال شاه مخلوع و عمال اجانب تحقق مى‏يابد. من از جميع اشخاصى كه انحرافى داشته‏اند و يا گرايش به بعضى از مكتب‏هاى انحرافى داشته تقاضا دارم كه به آغوش اسلام كه ضامن سعادت آنان است برگردند كه ما آنان را برادرانه مى‏پذيريم. در اين موقع حساس كه كشور جنگزده ما بيش از هر زمانى به اتحاد و اتفاق احتياج دارد بايد سعى شود كه از هر اختلافى احتراز شود.

3- دولت موقت براى تهيه مقدمات انتخابات مجلس موسسان به زودى معرفى مى‏شود و به كار مشغول خواهد شد. وزارتخانه‏ها موظفند كه آنان را پذيرفته و با آنان همكارى صميمانه كنند.

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 238

اينجانب به صلاح وزراء غير قانونى مى‏دانم كه بركنارى خود را اعلام كنند و خود را در مسير ملت قرار دهند.

4- به جميع نيروهاى انتظامى و زمينى و هوائى و دريائى و صاحب منصبان و درجه داران ارتش و ژاندارمرى و غير آنان توصيه مى‏كنم كه دست از حمايت محمدرضا پهلوى كه مخلوع است و به كشور برنمى‏گردد و در خارج نيز با نفرت مردم مواجه است، بردارند و به ملت بپيوندند كه صلاح دنيا و دين آنان در آن است. اينجانب از همه طبقات خصوصاً حضرات علماى اعلام در اين مواقع حساس تشكر مى‏كنم و سلامت و سعادت همگان را از خداوند متعال خواستارم و وحدت كلمه را براى هميشه خصوصاً تا برانداختن رژيم شاهنشاهى و استقرار حكومت جمهورى اسلام اميدوارم.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:27 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 239

تاريخ: 27/10/57

مصاحبه امام خمينى با خبرنگاران خارجى پس از خروج شاه از كشور

سؤال: اقدام سياسى حضرت آيت الله بعد از خروج شاه چيست‏

جواب: خروج شاه اولين مرحله پيروزى ملت ماست و ما مشكلات زياد در پيش داريم. ملت ما بايد بداند كه مجرد رفتن شاه پيروزى نيست، بلكه طليعه پيروزى است. البته اين طليعه را من به ملت ايران تبريك عرض مى‏كنم و بايد توجه داشته باشند كه همانطورى كه طليعه پيروزى است، طليعه خلع سلطه اجانب است و اين تبريكش بيشتر از تبريك رفتن شاه است. ما الان مسائل بسيار مشكل در پيش داريم و وارث يك مملكت از هم پاشيده كه در ظرف 50 سال سلطنت پهلوى و بيشتر از 30 سال سلطنت محمدرضا آنقدر خرابى وارد شده است در مملكت ما كه ما بايد با همت جميع طبقات ملت قيام كنيم براى ترميم. اولين قدمى كه ما بايد برداريم ترميم اين خرابى هاست كه به وسيله شاه كه از عمال خارجى بود بوجود آمده و اين ممكن نيست الا به كمك كردن جميع طبقات. من از جميع طبقات ملت با كمال تواضع تقاضا دارم كه در اين مشروع اسلامى و در اين مشروع ملى همه با هم كمك كنند، همه دست به دست هم بدهند و اختلاف حزبى و مسلكى را كنار بگذارند، اختلافات قديمى و جديدى را كنار بگذارند، اختلافاتى كه مربوط به احزاب است كنار بگذارند و همه با هم، با صداى واحد، با يد واحد قيام به امر كنند، قيام به امر مهمى كه نجات دادن كشور است، نجات دادن اين كشتى متزلزل است. و ما از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهيم كه ملت ما را بيشتر از اين هوشيار و بيدار كند.

من از ملت مى‏خواهم كه خودشان مواظب نظم مملكت باشند و جوانان غيور ما كنترل كنند شهرستان‏ها و دهات و قراء را و نگذارند كسانى كه آشوب طلبند در اين قراء و قصبات و شهرستان‏ها يك وقت شلوغى كنند. و من اخطار مى‏كنم به اين اشخاصى كه شلوغ مى‏كنند و تبليغات سوء در اين زمينه‏ها مى‏كنند و مى‏خواهند با فرصت‏طلبى آشوب بپا كنند و بر ضد ملت ايران يك تبليغاتى بكنند و در نفع اشخاص خارج و دولت ابرقدرت يك كارهائى بكنند من اخطار به آنها مى‏كنم كه اگر يك همچو كارى بكنند سرنوشت سختى خواهند داشت و مجازات بزرگى خواهند داشت ولى اگر چنانچه توبه كنند، خداى تبارك و تعالى توبه همه را قبول مى‏كند و بايد اينها

برگردند به آغوش ملت و ملت آنها را خواهند پذيرفت.

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 240

سؤال: آيا حضرت آيت الله تصور مى‏فرمايند كه اگر با دولت بختيار همكارى نكنند، احتمال مى‏رود ديكتاتورى نظامى روى كار بيايد؟

جواب: ديكتاتورى نظامى كه وقتش گذشت. اگر چنانچه كسى دست به ديكتاتورى و كودتاى نظامى بزند، خواهيد فهميد كه موفق به هيچ چيز نخواهد شد و براى خودش و براى كسانى كه مربوط به خودش هست ذلت به بار خواهد آورد. بايد همه اشخاصى كه مى‏خواهند در ايران براى منفعت طلبى يك خطايى بكنند، يك شلوغى بكنند، يك تبليغاتى بكنند، بايد همه بدانند كه وقت اينها گذشته است ديگر. ملت ايران ديگر آن ملت سابق نيست كه در آن بتوانند نفوذ بكنند. همه تبليغات سوء بركنار بايد بشود و ملت به راه خودش برود و آن چيزى را كه مى‏خواهد ملت، آن چيز عمل بشود و ديكتاتورى بكلى منقطع است و يك مملكت آزاد كه همه طبقات و احزابش آزاد و يك مملكت مستقل كه هيچ قدرتى در آن نتواند دخالت كند، انشاءالله تحقق پيدا مى‏كند و ما دولت را به همين زودى معرفى خواهيم كرد.

سؤال: موقعيت زنان در دولت آينده شما چگونه خواهد بود؟

جواب: موقعيت يك انسان صحيح و يك شخصيت آزاد، به خلاف اين زمان‏ها كه بر ما گذشت كه نه زن‏هاى ما آزاد بودند و نه مردهاى ما. ملتى كه زن و مرد آن آزاد نبود و در خفقان بود، از زير بار بيرون آمد و از اين به بعد زن‏ها و مردها آزادند ولى اگر چنانچه بخواهند كارهاى خلاف عفت بكنند يا خلاف مصلحت مملكت بكنند البته جلوگيرى خواهد شد.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:27 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 241

تاريخ: 27/10/57

مصاحبه امام خمينى با اكسپرس

سؤال: موضع شما در مقابل دو اردوگاه شرق و غرب چگونه خواهد بود؟

جواب: دولت اسلامى ما آزاد و مستقل خواهد بود و تعادل قوا در اين منطقه از جهان به هيچ وجه نبايد تغيير يابد. ما نه به سوى غرب و نه به طرف شرق گرايش نخواهيم داشت و مى‏خواهيم يك جمهورى بى‏طرف و غير متعهد باشيم. ما مى‏خواهيم روابط دوستانه با همه كشورها داشته باشيم مادام كه آنها در امور داخلى ما مداخله نكنند.

سؤال: با وجود اين، قصد در مورد قطع نفت به اسرائيل و افريقاى جنوبى نشان مى دهد كه شما از هم اكنون يك انتخاب سياسى به عمل آورده‏ايد.

جواب: خير، ما به اين ترتيب در برابر كشورهائى كه حق و عدالت را زير پا گذاشته‏اند، عكس العمل نشان مى‏دهيم. راجع به اسرائيل ما در منازعه آن كشور با دول عرب با اقدام خود موضع نمى‏گيريم، ما تنها كشورى را به اين ترتيب مجازات مى‏كنيم كه مشاورينش به پليس و ارتش شاه براى زجر و شكنجه ملت ما كمك كردند. در جاهاى ديگر فروش‏هاى ما عادى خواهد بود. ما پول نفت را براى مصلحت ملت و نه به خاطر تجهيزات نظامى ويران كننده خرج خواهيم كرد.

سؤال: راجع به روش امريكا چه قضاوتى داريد؟

جواب: دولت و رئيس جمهور آمريكا در جريانات اخير به صورت دشمن ملت ايران رفتار كردند. حضور پايگاه‏هاى نظامى و حضور مستشاران امريكائى كشور ما را فقير كرده است. امريكا در كشتار فجيع ملت ما توسط رژيم شاه، از اين رژيم حمايت كرد و شريك جرم شناخته مى‏شود. اكنون با ملت امريكاست كه هيات حاكمه خود را تحت فشار قرار دهد.

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 242

سؤال: آيا شما از ليبى كمكى دريافت داشته ايد؟

جواب: اين مطلقاً مسخره است. ما از هيچ كشورى كمك دريافت نداشتيم. ملت ما با دستهاى برهنه با تانك و مسلسل روبرو شدند اگر قدرت‏هاى استعمارى به حمايت جنايتكاران ايران ادامه دهند كه شاه در صدر آنها قرار دارد، ما راه ديگرى انتخاب خواهيم كرد.

سؤال: در مجموعه‏اى از نظريات شما كه در سال 1970 زير عنوان (دولت اسلامى) به زبان انگليسى انتشار يافته، شما نظريه مربوط به استقرار رژيم خشك و سختى را كه برمبناى رعايت اصول قرآن پى ريزى شده شرح داده‏ايد و اضافه كرده‏ايد كه در اين نظام جائى براى عقايد و احساسات وجود نخواهد داشت و صرفاً تعاليم قرآن ملاك عمل خواهد بود و افراد مردم فقط از خدا و قانون او اطاعت خواهند كرد، آيا مردم حاضر خواهند شد كه تا اين حد آزادى هايشان محدود شود؟

جواب: در يك رژيم اسلامى، آزادى صريح و كامل خواهند بود. تنها آزادى‏هائى به ملت داده نخواهد شد كه برخلاف مصلحت مردم باشد و به حيثيت فرد لطمه وارد سازد. حمايت عظيمى كه ملت از چند ماه پيش از ما به عمل مى‏آورد نشان مى‏دهد كه مردم به قدر كافى افكار ما را درك كرده و متوجه آينده شده‏اند. همين حمايت ضمناً ثابت مى‏كند كه اين ملت (كه سعى كردند آن را از مذهب به وسيله وسوسه‏هاى مادى دور سازند) خوشوقت است كه بار ديگر در راه آسمانى قدم نهد و روح واقعى خود را بازيابد. ما با حيف و ميل مبارزه خواهيم كرد. ثروت‏هايى را كه عده معدودى استفاده‏جو ربوده‏اند، باز خواهيم گرفت. شرايط زندگى افراد محروم را بهبود خواهيم بخشيد و ملت را در راه شرافت و فداكارى و به سوى ساختمان يك جامعه آزاد و نوين رهبرى خواهيم كرد.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:28 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 243

تاريخ: 28/10/57

پيام امام خمينى به ملت ايران در مورد راهپيمائى روز اربعين

بسم الله الرحمن الرحيم

به عموم ملت ايران با تواضع و احترام هشدار مى‏دهم:

از قرارى كه به اينجانب اطلاع داده‏اند در روز اربعين توطئه‏اى است براى ايجاد تفرقه در صفوف مسلمين، دستگاه شكست خورده شاه به فكر اين است كه با اين حيله خود را نجات دهد. من اعلام مى‏كنم كه اگر به اينجانب و يا عكس اينجانب هر سب و لعن و اهانتى بشود مقابله و ايجاد تشنج حرام و مخالف رضاى خداست و اعلام مى‏كنم كه اهانت به مراجع معظم و تمثال شريف آنان حرام و مخالف رضاى خداست و اعلام مى‏كنم كه اگر كسى اين عمل شنيع را بكند از ملت نيست و از عمال اجانب و دستگاه جبار است. بايد عموم ملت هشيار باشند.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:29 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 244

تاريخ: 28/10/57

فرمان امام خمينى به دكتر ضرابى

بسم الله الرحمن الرحيم

جناب آقاى جليل ضرابى

به طورى كه مسبوق هستيد، سفير فاسد و غير قانونى طرفدار محمدرضا پهلوى خيانتكار كه متصدى غاصبانه سفارت ايران در آمريكاست حاضر نشده حتى بعد از خلع شاه از سلطنت و فرار وى از ايران، دست از تلاش‏هاى مذبوحانه خود بردارد و كارمندان محترم سفارت ايران در واشنگتن و كنسولگرى‏هاى ايران در مراكز مختلف امريكا حسب وظيفه قانونى و ملى خود وى را نپذيرفته‏اند. لهذا بدين وسيله به جنابعالى و آقايان دكتر طباطبائى، رضا صدر، احمد عزيزى، شهريار روحانى ماموريت داده مى‏شود تا با همكارى كارمندان سابق و علاقه مند به حيثيت و شرافت اسلامى و ملى بر امور سفارتخانه و كنسولگرى‏ها سرپرستى نموده تا در حفظ اسناد و مداركى كه به ملت ايران تعلق دارد به هر ترتيب كه مقتضى مى‏دانيد عمل فرمائيد. البته كارمندان محترم با جنابعالى و هيات تحت نظر شما همكارى خواهند نمود.

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:29 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 245

تاريخ: 28/10/57

فرمان امام خمينى به دكتر سحابى در باره كميته تقويت و تنظيم اعتصابات

بسم الله الرحمن الرحيم

جناب آقاى دكتر يدالله سحابى

به طورى كه اطلاع داريد ملت مسلمان و غيور ايران و جمع كثيرى از كارمندان و كارگران در استخدام دولت به منظور در هم شكستن مقاومت لجوجانه نظام استبدادى كهن، از چهار ماه قبل به اين طرف با قبول انواع محروميت‏ها و فداكارى‏ها دست به اعتصاب‏هاى عمومى زده و تدريجاً قدرت عمل را از شاه مخلوع و دولت‏هاى زير فرمانش گرفته است. رجاء واثق داريم كه به فضل الهى و به همت مبارزين آگاه، بساط ننگين فساد و ظلم شاهنشاهى به زودى از سرزمين ما برچيده شده و جاى خود را به حكومت عدل و رحمت اسلامى دهد. نظر به اينكه بعضى از اعتصاب‏ها و متوقف بودن وسائل حمل آذوقه و مواد غذائى مورد نياز مردم خصوصاً گندم و يا تعطيل برنامه‏هاى نگهدارى و تعميرات دستگاه‏هاى صنعتى ممكن است سبب محروميت‏هاى مشقت بار و فلج كننده براى مردم زير ستم يا ركود فعاليت‏هاى اقتصادى و سبب خسارت‏هاى غير قابل جبران گردد و نيز دستاويز تبليغاتى و حربه جنگى به دست حريف بدهد، بايد سعى شود كه ضمن ابراز انزجار و به زانو درآوردن دستگاه غاصب حاكم كه هدف اصلى اعتصاب است، زيان‏هاى ناشيه كمتر متوجه ملت شجاع و مردم بيدارى كه سربازان اين كارزار مى‏باشند، گردد. بدين وسيله به جنابعالى ماموريت داده مى‏شود كه به اتفاق جناب آقاى حجه الاسلام شيخ محمد جواد باهنر و جناب آقاى مهندس على اكبر معين فر و دو نفر ديگر كه با مشورت آقايان تعيين خواهيد كرد، هياتى براى تقويت و تنظيم اعتصابات تشكيل دهيد. اين هيات با كسب نظر و همكارى گروه‏هاى شرافتمند در حال اعتصاب، تدابير و ترتيباتى اتخاذ نمايند كه تا سقوط نهائى نظام استبداى حاضر، اعتصاب‏ها در حد ضرورت ادامه يافته و ضمن حداكثر فشار بر دستگاه غاصب، حداقل خسارت را براى ملت و مملكت در زمينه احتياجات ضرورى و گردش چرخ اقتصادى و حفظ سرمايه‏هاى انسانى و صنعتى با رعايت الاهم فاالاهم فراهم آورد. از عموم اعتصاب كنندگان محترم تشكر مى‏كنم.

والسلام عليكم و رحمه الله

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:29 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 246

تاريخ: 29/10/57

پيام امام خمينى به ملت ايران در مورد مراحعت به ايران

بسم الله الرحمن الرحيم

سلام بى‏پايان و درود بى‏حد به عموم اهالى غيور ايران. ملت شريف و شجاعى كه با وحدت كلمه خواست خود را كه برچيده شدن نظام شاهنشاهى و استقرار حكومت جمهورى اسلامى است، در اربعين امام امت سلام الله عليه براى چندمين بار اعلام نمود. نهضت مقدس اسلامى شما گرچه با خون پاك شهيدان و مصيبت‏هاى جانگداز توام بود لكن آزاديخواهى و استقلال طلبى شما در جبين تاريخ ثبت شد. دشمن اساسى خود و كشور خود را از صحنه بيرون رانديد و بزرگترين خائن و جانى كشور را در گورستان تاريخ دفن نموديد. شما با قيام و استقامت خود به ملت‏هاى مستضعف ثابت كرديد كه اسلحه‏مدرن و قدرت‏هاى شيطانى نمى‏توانند در مقابل خواست ملتى كه براى دفاع از عقيده و حق خود دلاورانه بپا خاسته است دوام داشته باشند و نيز ثابت كرديد كه قدرت ملتى آگاه، بر تمامى سلاح‏هاى ابرقدرت‏ها پيروز است.

شاه رفت و رژيم شاهنشاهى فرو ريخت .دزدان بيت‏المال سرمايه‏ها را خارج كردند و يكى پس از ديگرى گريختند. ملت شجاع در اولين فرصت به حساب آنان خواهد رسيد. اينان رفتند و آشفتگى‏ها و خرابى‏هاى بسيارى را برجاى گذاشتند كه با خواست خدا و همت ملت بايد ترميم شود، گرچه سالها طول خواهد كشيد.

اينجانب با تقديم تشكرات صميمانه به ملت عزيز تذكراتى را لازم مى‏دانم:

1- اينجانب انشاءالله تعالى به زودى به شما مى‏پيوندم تا در خدمت شما باشم و با همت شجاعانه شما به رفع مشكلات كوشا بوده و با همصدا و هم قدم شدن همه اقشار ملت بر فسادها غلبه كنيم. دوستان عزيزم! خود را براى خدمت به اسلام و ملت محروم مهيا كنيد، كمر به خدمت بندگان خدا كه خدمت به خداست ببنديد. من با توفيق خداوند تعالى پس از چند روزى در خدمت شما خواهم بود و در پشت سر شما به سربازى خود ادامه خواهم داد.

2- به نمايندگان محمدرضا پهلوى كه مجلسين را غصباً اشغال كرده‏اند اخطار كنيد كه خانه ملت را خالى كنند تا نمايندگان مردم پس از پنجاه سال كه ملت از حق خود محروم بود، به خانه خود بيايند و انشاءالله همه خواهيد ديد كه انتخابات آزاد و مجلس سالم يعنى چه. من به آنان اخطار مى‏كنم كه در صورت ورود مجدد به مجلس مسوول هر گونه پيشامدى خود آنان هستند.

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 247

3- بار ديگر به اعضاى شوراى سلطنتى كه شاخه‏اى است از ريشه غير قانونى، اخطار مى‏شود كه از شورا كناره گيرى كنند و بيش از اين با ملت مخالفت نكنند.

4- بار ديگر به قواى انتظامى و نيروهاى زمينى، هوائى، دريائى توصيه مى‏شود كه در حفظ انتظامات بكوشند و ملت شريف و بيدار با آنان همكارى كنند. ملت آگاه ايران بايد از اشخاص و يا گروه‏هاى منحرف كه در اين موقع حساس به فكر آشوب افتاده و مى‏خواهند به نفع اجانب خيانت به كشور كنند، جداً جلوگيرى كنند و به آشوبگران هشدار دهند كه از اعمال ضدانسانى و اسلامى و ملى اجتناب كنند و به ملت بپيوندند.

از خداوند متعال پيروزى ملت ايران را خواستارم.

والسلام عليكم و رحمه الله

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:29 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 248

تاريخ: 1/11/57

بيانات امام خمينى پيرامون افشاى جنايات شاه و ترسيم رؤوس كلى حكومت عدل اسلامى

اعوذبالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

سقوط ديكتاتورى شاه با همت و وحدت كلمه اقشار مردم

من قبل از اينكه چند كلمه با آقايان صحبت كنم بايد از عموم اين جوان‏ها و برادران و خواهرانى كه در خارج كشور هستند و در اين مدت من موجب زحمت آنها شدم، هم تشكر كنم و هم عذر بخواهم، من از خداى تعالى سلامت همه شما را و عزت و سعادت همه را خواهانم و اميدوارم كه (در) ايران يك محيط صحيحى كه تحقق پيدا كند، شما همه برگرديد و به ملت خودتان و به كشور خودتان خدمت كنيد.

شما ديديد كه در اثر وحدت كلمه در جامعه ايرانى يك قدرتى كه خودش را ابرقدرت حساب مى‏خواست بكند و دنبال او ابرقدرت‏ها بودند، همه ابرقدرتها از او تاييد كردند بلكه مع الاسف دول اسلامى هم قاطبتاً تقريباً با او همراهى كردند، ديديد كه با وحدت كلمه ملت، تمام كنگره هاى قصرش فرو ريخت يكى بعد از ديگرى. آن حزب رستاخيزى كه آنقدر براى آن مديحه سرائى كردند، هم خود او و هم عمال خبيث او آنقدر درباره آن مبالغه‏ها كردند، مدح‏ها خواندند و خود ايشان گفت كه اگر كسى داخل اين حزب نشود او را ما تذكره مى‏دهيم و مى‏گوئيم برود بيرون، آنقدر پافشارى راجع به اين حزب كرد لكن ملت ايران مقابل حزب و مقابل حزب‏ها و مقابل تانك و توپ و مسلسل ايستاد و مجبور كرد اين آدم ديكتاتور را به اينكه از حزبش صرفنظر بكند و حزب را كان لم يكن طرح كند. و اين خيانتى كه كرده بود راجع به تغيير تاريخ اسلام، با شرف ترين تاريخ ها، سازنده ترين تاريخ ها، اين تاريخى كه انسان را، مستضعفين را بيدار كرد و تمام قلدرهايى كه در آنوقت بودند خاضع كرد و انسان به تمام معنا، با همه ابعاد، هم ابعاد معنوى و هم ابعاد مادى ساخت و اين شخص مى‏خواست اين شرافت را از ايران سلب كند و اصل اسلام را پايكوب كند و تاريخ جاهليت شاهنشاهى را به جاى آن بگذارد و ديديد كه به واسطه همت مردم ايران همه قشرها قيام كردند و اين مطلب را هم ملزم شد كه از دست بدهد و ديديد كه به واسطه اتفاق كلمه‏اى كه شما ايرانى‏ها داشتيد اين آدم با اينهمه مداحى‏هايى كه خودش از خودش مى‏كرد و ديگران از او و آنهمه حرف‏ها كه درباره او مديحه سراها مى‏گفتند، ملزم شد كه بيايد در مقابل ملت و توبه كند و عذر بخواهد (براى اينكه مردم را فريب بدهد البته، لكن ملزم‏

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 249

شد به اينكه عذر بخواهد) و ديديد كه اتفاق كلمه شما ملت ايران موجب شد كه تمام ابرقدرت‏ها عقب زدند و اول كه از او حمايت‏ها كردند، هر كدام حرف‏ها زدند (دخالت نظامى مى‏كنيم، تجزيه مى‏شود ايران) از اين حرف‏ها و شعرهائى كه هميشه مى‏خوانند خواندند و شما ديديد كه با اينكه همه ابرقدرت‏ها دنبال سر او بودند و مى‏خواستند از او حمايت كنند ملزم شد كه از ايران بيرون برود و حالا هم بيرون ايران است و مع الاسف فرار كرد از چنگ مسلمين و از چنگ جوان‏هاى ما و ليكن در آتيه نزديكى او را به ايران خواهند خواست انشاءالله و او ذخايرى كه از ملت ما برده است و در اين آخر هم حمل كردند به خارج از ايران، اين ذخاير را و اين مال‏هائى كه از ايران برد انشاءالله از او گرفته خواهد شد و به سزاى اعمالى كه كرده است و ظلم‏هائى كه كرده است انشاءالله مى‏رسد.

خيانت‏ها و جنايت‏هاى شاه تنها در ماوراء عالم قابل جبران است

گرچه قبلاً هم عرض كردم كه ما قدرت اين را، يعنى اصلاً از بشر همچو قدرتى ساقط است كه بتواند سزاى اعمال اينطور جنايتكارها را بدهد. آنقدرى كه در قدرت انسان است همين مقدار است كه اگر مثلاً يكى را كشت، به جاى او يكى را بكشند اما اگر يك كسى يك ملتى را به اين وضعى كه الان ملاحظه مى‏كنيد كشاند، قتل عام‏ها كرد، حبس‏هاى طولانى، جوان‏هاى ما را در حبس برد و به پيرى به ما برگرداند، در بين اينهائى كه در حبس بودند و پانزده سال حبس بودند، بعضى وقت‏ها كه با من مصافحه مى‏كردند، آنوقت دست يك پهلوان بود و حالا كه مصافحه مى‏كند دست آدم عادى شده. آن زجرها و ناراحتى‏هايى كه به جوان‏هاى ما، به روشنفكرما، به علماى ما، به دانشگاهى‏هاى ما، به بازرگان‏هاى ما، آن زجرها و تبعيدها و آنقدر زحماتى كه به آنها دادند و آنها متحمل شدند، اينها را نمى‏توانيم جبران كنيم. يك جان بيشتر ندارد، شما همه تان هم جمع بشويد همان يك جان را از او مى‏گيريد. اين صدها جان از بهترين فرزندان اسلام گرفته است، حالا كه ما يك جان از يك نفر آدمى كه ارتباطش به اجانب بيشتر از ارتباطش به ملت ماست بگيريم، اين مى‏شود جبران؟ شما فرض بكنيد كه يك وقت دست شما بيايد، دست و پاى او را ببريد، چشم‏هايش را بيرون بياوريد، از اين كارها بكنيد (فرض كنيد) باز هم جبران نمى‏شود. اين دليل بر اين است كه يك عالم ديگرى است كه جبران اينطور چيزها در آنجا مى‏شود، براى هر كشتنى، كشتن و زنده كردن، كشتن و زنده كردن ممكن است. براى زجرهائى كه به جوان ما داده، زجرهاى طولانى و تا ابد ممكن است باشد. نمى‏شود آقا كه يك كسى بيايد و سى وچند سال به اين مردم آنجور حكومت جائرانه بكند و مامورينش در همه اطراف بلاد با زن و فرزند و جوان و پير ما، عالم و غير عالم ما آنطور رفتار بكنند و ما هم نتوانيم جبران بكنيم (اصلاً اگر دست ما هم برسد نتوانيم جبران بكنيم) نمى‏شود خداى تبارك و تعالى يك همچو كارى را اجازه بدهد كه يك نفر آدم اين كارها را بكند و بعد هم جزايش همين باشد كه او را بكشند، جزايش همين باشد كه مالش را بگيرند. در بين جوان‏هاى ما اشخاصى بودند كه در جوانى رفتند و پانزده سال عمرشان را هدر دادند، او مى‏توانست در بيرون اگر از علما هست كتاب‏ها بنويسد، هدايت‏ها بكند، اگر

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 250

از روشنفكران هست كتاب‏ها بنويسد و روشنفكرى‏ها بكند، روشنگرى‏ها بكند، اگر از اطبا هست جمعيت زيادى را از مرگ نجات بدهد. تمام اين قشرهايى كه از ما آنها در زندان كردند، اينها حياتشان را از دست دادند، اينها زندگى‏شان را، بيشتر زندگى‏شان را از دست دادند يعنى يك زندگى توى محبسى كه هيچ كارى نمى‏تواند بكند، از همه كارها او را باز داشتند. (آنها مى‏دانند چيست) اينها با كشتن محمدرضا درست مى‏شود؟! جبران مى‏شود؟! او تمام عياشى‏ها و ظلم‏هايش را كرده و حالا هم تقريباً اواخر عمرش هست. يك كسى كه تمام آن جنايات را كرده، حالا مى‏شود كه من و شما بگوئيم كه خوب، حالا پولهايش را از او بگيريم (اگر دست ما برسد، دست ما كه به همه ذخاير او نخواهد رسيد) اين جواهراتى كه پدرش برد نمى‏دانم الان در خزينه كدام كشور هست (انگلستان گمان مى‏كنم) اين جواهراتى هم كه ايشان حمل كردند حمل كردند چمدان‏هاى پر از جواهر اين ملت و حمل كردند و بردند، علاوه بر پول‏هاى بسيار گزافى كه صورت‏ها دارد، حالا يك مقدارى از آن را فاش كردند، شما فرض كنيد كه بتوانيد كه همه اينها را از او بگيريد لكن مى‏توانيد اين هدرى كه داده است او، نيروى ملت را كه به هدر داده جبران كنيد؟ اين دانشگاه‏هاى ما را به صورتى در آورد كه نيروى انسانى ما را هدر داد، كارش هدر بود، نيروهاى انسانى ما را منهدم كرد به نيروهاى غير انسانى. اين سينماهائى كه در زمان ايشان مشغول فعاليت بودند، اين مراكز فحشائى كه اينها درست كردند، مراكز فحشائى كه موجود كردند براى اينكه جوان‏هاى ما را بكشند به اين مراكز و غافل كنند از مسائل حياتى خودشان، از مسائل زندگى بخش خودشان. اين مراكز اسباب اين شد كه اين نيروى انسانى كه بايد در خدمت كشور ما باشد علاوه بر اينكه معطل شد، منقلب شد به يك نيروى غير انسانى. چطور ما مى‏توانيم جبران كنيم اين جنايات را؟ قابل جبران به دست بشر نيست. اين به دست ماوراى اين عالم جبران مى‏شود و بدانيد كه جبران مى‏شود. اين قرآن است كه هر كس هر ذره كارى كه بكند مى‏شمرند. آنجا يك همچو عالمى است، (و من يعمل مثقال ذره خيراًيره و من يعمل مثقال ذره شراً يره.) خودش را مى‏بيند. قرآن اينطور مى‏فرمايد و مطالب هم همين است، صورت اين عمل در آنجا منعكس است و در آنجا خودش را مى‏بيند و اينها جبران خواهد شد و شما دلتان محكم باشد كه اگر دستتان نرسد به او و اگر هم برسد نمى‏توانى جبران كنى اما اين جنايات جبران خواهد شد در آنجا.

اصل رژيم سلطنتى مغاير با عقل، حقوق بشر و قانون اساسى است

اينها همه تا اينجا كه رسيده است باز نصف راه يا كمتر از آن را پيموديم. اتفاق كلمه، اجتماع يك امت در يك امر موجب اين شد كه اين كنگره‏هائى كه تا (به قول خودشان) عرش كشيده شده بود، اينها يكى يكى ريختند، وارفتند مثل يخى كه آب بشود لكن باز ما راه زياد داريم، اين اولش است، مقصد ما تنها رفتن او نيست، اين يكى از مطالب است. ما رژيم سلطنتى را اصلاً غلط مى‏دانيم، از اول اين غلط بوده، خلاف قوانين انسانى بوده، رژيم سلطنتى ازاول خلاف قوانين عقلى انسان‏است. يك كسى حالا در مجلس به او راى بدهند(حالا فرض بفرمائيد صحيح راى بدهند. فرض باطل را من

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 251

نمى‏گويم) شما فرض كنيد كه يك مجلس موسسان ملى، صد در صد ملى تاسيس بشود و اين يك كسى را با اعقابش به حكومت برساند، خودش و سلسله بعد، ما به اين مجلس موسسان كه از جانب ملت است و به اين ملت مى‏گوئيم بسيار خوب، شما زمانى كه خودتان تشريف داشتيد حق داشتيد كه سرنوشت خودتان به دست خودتان باشد، سرنوشت‏مائى كه دويست سال بعد از شما به اين دنيا مى‏آمديم به چه مناسبت شما تعيين كرديد آقاى پدربزرگ؟ شما با چه قانون، با چه حق سرنوشت ماهائى كه در اين زمان هستيم تعيين مى‏كنيد؟ شما حق داريد كه، اين حرفى است كه همه عقول با آن موافقند منتها آنقدر تعميه مى‏كنند بين مردم و تبليغات سوء مى‏كنند كه مردم باور مى‏كنند، گاهى وقت‏ها آنقدر شور است كه خان هم مى‏فهمد.

عقل اين است، حقوق بشر اين است كه سرنوشت هر آدمى به دست خودش باشد، هر ملتى سرنوشتش به دست خودش باشد، اين صحيح. ملت ايران حالا سرنوشتش بايد به دست خودش باشد، الان اگر بخواهد يك كسى را تعيين كند براى وكالت، تعيين كند براى رياست جمهور، حق دارد كه خودش قرار بدهد. ما حالا فرض كنيد اجتماع كرديم و يك نفر را رئيس جمهور كرديم، اين صحيح، حالا اگر ما همه‏مان مجتمع شديم و يك مجلس موسسان درست كرديم، مجلس موسسان از ناحيه ما حق دارد كه سرنوشت اين ملتى كه الان موجود هست تعيين كند، نه آنى كه الان نيست و بعدها موجود خواهد شد، براى اينكه الان ملت ايران نيست. اين گروه‏هائى كه در صد سال ديگر در اعقاب شماها مى‏آيند، اينها ملت ايران الان نيستند، من نمى‏توانم سرنوشت آنها را تعيين كنم. ما چه حقى داريم كه سرنوشت ديگران (را) تعيين كنيم؟ آنها ديگرانند. به مجرد اينكه ما همه در ايران هستيم، به مجرد اينكه ما همه مسلمان هستيم نمى‏توانيم سرنوشت يك جمعيتى كه الان موجود نيستند تعيين كنيم كه بعدها ملزم باشند اين اعقاب ما به اينكه اين آقا را به اعليحضرتى بشناسند.آخر به چه مناسبت تو همچو كارى مى‏كنى؟ به من و شما چه ربط دارد اين؟ پس سلطنت اصلاً، اصلاً قضيه سلطنت يك مطلب خلاف عقلى است، خلاف شعور انسان است. اين در صورتى كه يك موسسان صحيح صد در صد ملى باشد، اين است كه براى اعقاب هيچ خطرى نبايد داشته باشد. اما ما رجوع كنيم به تاريخ، ما كه شاهد خود قضيه بوديم، شما جوان‏ها آنوقت نبوديد، ما شاهد قضيه بوديم كه قضيه چه جور بود و چه جور تحقق پيدا كرد. با سرنيزه مجلس درست كردند، با سرنيزه راى درست كردند. مگر كسى جرات مى‏كرد راى ندهد، جرات مى‏كرد نفس بكشد. درست كردند، البته يك عده‏اى آنوقت از جان گذشتند و مخالفت كردند لكن مابقى همه سرنيزه بالاى سرشان بود، يك مجلس سرنيزه‏اى درست كردند و بعد با سرنيزه به ما تحميل كردند يك همچو موجوداتى را. اگر هم صحيح بود، غلط بود. اگر صحيح بود نسبت به آن كسى كه در آن زمان بود صحيح، اما نسبت به كسى در آن زمان نبود غلط. ماهائى كه، شماهائى كه در آنوقت نبوديد، رفراندم آنوقت نمى‏دانم مجلس موسسان آنوقت هيچ دخالت نمى‏تواند داشته باشد در سرنوشت شما.

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 252

رمز پيروزى ملت، حفظ وحدت كلمه و اتكال به خدا

ما يك قدم جلو رفتيم تا اينكه اين شخص را از مملكت بيرون كرديم، او مى‏خواست كه ماها را بيرون كند و مى‏گفت كه هر كه وارد حزب رستاخيز نشده است بايد از اين مملكت بيرون برود. شما بحمدالله با هم متحد شديد و اتفاق كلمه شما باعث شد كه آن كارى كه مى‏خواست سر شما بياورد شما سر او آورديد، بيرونش كرديد. بعدها هم كسى نمى‏تواند او را بياورد. اگر مى‏توانستند نگهش مى‏داشتند. نگه داشتن آسان‏تر از بيرون رفتن و برگشتن است، البته آنها به فكر هستند. گفته مى‏شود كه در طياره كه داشته مى‏رفته اين خبيث امر مى‏كرده كه كودتا كنيد. طياره در هوا بوده و باز از هواى نفسش دست بر نداشته. از آنجا (اينجور گفته مى‏شود) امر كرده كه كودتا كنيد. در همين چند روز هم مى‏گويند در يكى از پادگان‏ها (امروز هم باز براى من نوشته‏اند) دستور داده بودند به اينكه برويد شهر همدان را - كودتا كنيد و بمباران كنيد و بساط درست كنيد. گوش ندادند، اعتصاب غذا كردند و گوش ندادند و الان هم اين پادگان در بست مال ملت است. اينها براى چى بود؟ براى دو مطلب: يك مطلب اين اتفاق كلمه‏اى كه در ايران پيدا شد. يك مطلب ديگر، اين پشتوانه‏اى كه عبارت از حق و حقيقت خدا بود. براى خدا و اسلام داد زديد گفتيد ما اسلام را مى‏خواهيم، آزادى مى‏خواهيم، استقلال مى‏خواهيم. حكومت اسلام، حكومت اسلامى همين آزادى و استقلال را به شما مى‏دهد منتها شما تشريح كرديد مطلب را والا حكومت اسلامى يعنى آزادى، يعنى استقلال. اين پشتوانه داشتن اجتماع شما به اراده الله تعالى موجب پيروزى شما تا اينجاست و اگر اين دو جهت محفوظ بماند كه قيامتان بحق باشد. (اعظكم بواحده ان تقوموالله) براى خدا قيام كنيد، نه براى شهوات نفسانيه. اگر انسان براى شهوات نفسانيه قيام بكند و براى خدا نباشد اين به جائى نمى‏رسد كارش، اين بالاخره فشل مى‏شود كارش چيزى كه براى خدا نيست دوام نمى‏تواند داشته باشد.

فقط براى خدا قيام كنيد.

كوشش كنيد كه قيام شما، اين نهضتى كه داريد نهضت الهى باشد، لله باشد. من نمى‏توانم باور كنم كه كسى مبادى معنوى نداشته باشد و براى مردم كوشش كند. من اصلاً باورم نمى‏آيد. اينهائى كه مبادى معنوى دارند، اينهائى كه خدا قائلند، آنهائى كه جزا قائلند، آنهائى كه عطا قائلند، اينها تعقل دارد كه يك كسى جان خودش را بدهد يك جان بالاتر بگيرد، همه چيزش را بدهد و از خدا زيادتر، آنقدرى كه هيچ چشمى نمى‏تواند ببيند و هيچ گوشى نمى‏تواند بشنود بگيرد. اين معقول است كه ما يكى بدهيم صد تا بگيريم. يك جانى كه توى اين كالبد محبوس است بدهيم، آزاد بشويم به جانى كه الهى است، آزاد است، محيط است، همه چيز است، اراده‏اش فعال است، مى‏گويد بشو، مى‏شود، هر چه و هر كه بخواهد مى‏شود، يك همچو چيزى بگيرد، اين معقول است كه انسان در اينجا فداكارى كند و جانش را بدهد اما آن كسى كه اين مبادى را ندارد، يا بسيار احمق است يا دروغ است مطلب. من مى‏گويم دروغ است مطلب، تعميه است. اينكه (من براى مردم، براى توده دارم زحمت مى‏كشم)، از او مى‏پرسيم

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 253

خوب، حالا خودت را كشتند چه؟ تو همچو آدمى هستى كه براى توده؟

انسان هر چه مى‏خواهد براى خودش مى‏خواهد، انسانى كه براى خودش نخواهد، در تمام بشر چند تا دانه نمى‏تواند پيدا بشود. تا مبادى روحى و الهى در كار نباشد نمى‏شود كه دوام داشته باشد. عليهذا خداى تبارك و تعالى مى‏فرمايد من يك موعظه به شما مى‏كنم. (در تمام موعظه‏هائى كه همه مى‏كنند مى‏فرمايد كه من فقط يك موعظه به شما مى‏كنم. موعظه كن خداى تبارك و تعالى است، آن كه موعظه را رسانده رسول خدا (ص) است، اين كتابى كه در آن اين موعظه ثبت شده است قرآن است) مى‏فرمايد من فقط يك موعظه مى‏كنم و آن اين است كه براى خدا قيام كنيد، هم قيام كنيد، هم قيامتان براى خدا باشد. اگر بخواهى قيام شما يك قيام مثمر باشد، نتيجه داشته باشد قيامتان، منتهى به تفكيك و تجزيه و امثال ذالك نشود. تمام هم شما يك نقطه باشد و آن هم يك نقطه ماوراى عالم طبيعت، يك نقطه غير متناهى، در همه چيز همه توجه به او داشته باشيد. اگر يك همچو مطلبى شد آنوقت قيام شما و نهضت شما يك نهضت اسلامى سالم، دوام‏دار (مى‏شود) براى اينكه پشتوانه‏اش دائم است، چيزى كه پشتوانه‏اش دائم است، دائم است.

من اين موعظه خداى تبارك و تعالى به لسان قرآن را دارم به شما مى‏رسانم. اين موعظه به ما مى‏فهماند به اينكه بايد وحدت كلمه داشته باشيم، وجهه ما يكى باشد: الله. (ان تقوموالله) قيام لله، ديگر نمى‏تواند كه يك كسى يك طرف برود يك كسى يك طرف ديگر. اگر ديديد كه در يك قيامى دسته دسته و حزب حزب و جبهه جبهه شد بدانيد كه خدا در كار نيست. اگر همه با هم متوجه به يك نقطه باشند دعوت به وحدت كلمه است، به وحدت عقيده است. وحدت عقيده وحدت كلمه مى‏آورد، وحدت عمل مى‏آورد. (انما اعظكم بواحده) يك موعظه، فقط يك موعظه. توى اين موعظه همه چيز است. شما اين يك موعظه را گوش كنيد، عمل كنيد، همه چيز شما در اين يك موعظه هست موعظه خداست، آنهم فقط يك موعظه. همه چيزهائى كه شما تصور بكنيد توى اين يك كلمه هست. اينكه قرآن معجزه هست براى اين چيزهاست كه سه تا چهار تا كلمه تمام حيثيات بشر را اداره مى‏كند. (اعظكم بواحده ان تقوموالله مثنى و فرادى) قيام اگر قيام لله شد همه چيز متمركز مى‏شود در همان الوهيت و اين قيام شما چون يك بوئى از الوهيت مى‏داد تا اينجا رسيده است كه قدرت‏هاى بشرى را زير پا گذاشت، يعنى مشت غلبه كرد بر تانك، مشت غلبه كرد بر توپ، توپ‏ها و تانك‏هائى كه در ايران آورده بودند و متمركز كرده بودند و اينها، مشت‏هاى جوانها و پيرها و زن‏هاى ما در مقابلش ايستاد و گفت كه ديگر اثر ندارد. چرا اثر ندارد؟ براى اينكه لله است. مگر با خدا مى‏شود معارضه كرد؟ مگر مقابله مى‏شود با خدا كرد؟ اين كار خدائى است، لله است، براى خداست. همه اين دعوى‏هائى كه اينها داشتند پيچيد و كنار گذاشت.

تاكيد بر جديت اقشار ملت در رفع نقائص و خرابى‏هاى مملكت

اما حالا باز اول كار است. شما خيال نكنيد كه ما رسيديم به مقصدمان، برويم بخوابيم

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 254

سر جايمان. خير قيام لله الان اول كار است به حسب آن چيزى كه اهل معرفت مى‏گويند منزل اول است نهضت. ما خيلى راه داريم الان. آقا ما وارث يك مملكت هستيم كه همه چيزش را اين مرد به باد فنا داد، همه چيزش را. شما روى هر مطلبى كه دست بگذارى، روى هر مظهرى از مظاهر تمدن كه دست بگذارى اين به باد داده است. به باد داد و فرياد زد كه من تمدن بزرگ آوردم. دانشگاه ما را به باد فنا داد، زراعت ما را به باد فنا داد، نفت ما را همه‏اش تقريباً داد (مى‏گويد بيست سال ديگر مانده تمام بشود، اينطور كه شما مى‏دهيد بله) همه چيز ما را به باد فنا داد. جوان‏هاى ما را فانى كرد و به باد فنا داد. از همه جنايت‏ها بالاتر از دست دادن نيروهاى انسانى است. انسان است كه مى‏تواند كار بكند و ارزش دارد و الا آب و خاك و اينها ارزش ندارد. انسان ارزش دارد، اين انسانيت را سلب كردند اينها، جوان‏ها و نيروهاى جوان‏هاى ما را به باد فنا داد. اين جوان‏هائى كه الان در آلمان آمدند براى نيروى اتمى، از آنها بپرسيد (آمدند به من گفتند، شما هم از آنها بپرسيد، خودشان هم مى‏دانند) مى‏گويند ما را پائين نگه داشتند، نمى‏گذارند و هيچ اثر هم ندارد كار ما. كار بى‏اثر و نگه داشتن نيرويى كه استعداد دارد و بايد ترقى بكند، در يك حدى خفه‏اش مى‏كنند و نگهش مى‏دارند. همه چيز اين مملكت را به باد داده است. ما اگر موفق هم بشويم و اين تتمه لاشه را بيرون بريزيم باز ده، بيست سال لازم است كه همه اقشار ملت فعاليت كنند تا بتوانند اين نقيصه‏ها را رفع بكنند. شما بخواهيد زراعت ما را برگردانيد به حالى كه قبل از اين افسادات ارضيه بود ده بيست سال زحمت لازم دارد، همه مردم بايد دست به هم بدهند، بايد زارعين و دهقان‏ها و كشاورزها مشغول كار بشوند و ديگران كمك كنند به آنها. تنها با يك قشر، با يك دولت اصلاح نمى‏شود.

afsanah82
07-24-2011, 08:29 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 257

تاريخ: 2/11/57

پيام امام خمينى به عشاير بوير احمد

بسمه تعالى

توسط جناب مستطاب حجه الاسلام آقاى حاج سيد كرامت‏الله ملك حسينى دامت افاضاته عموم طوائف و ايلات سلحشور و شجاع بويراحمد ايدهم الله تعالى

از عواطف اسلامى شما سلحشوران مسلمان و طرفداران جمهورى اسلامى متشكرم. اميد است در پرتو حكومت عدل و افراشته شدن پرچم اسلام آزادى و امنيت و استقلال نصيب ملت محترم ايران شود. اينجانب از طوائف بوير احمد و ساير طوائف شجاع ايران تقاضا دارد كه در حفظ نظم و امنيت منطقه خودشان كمال مراقبت را بنمايند و در اين موقع حساس كه به وطن ما مى‏گذرد، نگذارند اشخاص ماجراجو به بدخواهان دين و كشور بهانه دهند. از خداوند تعالى عظمت اسلام و مسلمين را خواهانم.

والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:30 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 258

تاريخ: 3/11/57

مصاحبه امام خمينى با روزنامه اطلاعات

سؤال: نخستين اقدام شما در بازگشت به ايران كه روز جمعه آينده پيش بينى شده چه خواهد بود؟ و آيا اعضاى كميته انقلابى حكومت اسلامى قبلاً اعلام خواهد شد يا نه؟

جواب: اولين اقدام من نصيحت به ملت عزيز ايران است و انشاالله اگر امكان باشد در بهشت زهرا راه خودمان را اعلام مى‏كنيم و كارهائى را كه مقدمتاً بايد انجام داد اعلام خواهم كرد.

سؤال: شكل طبقاتى شورا آيا از طبقات كارگر، روشنفكر انقلابى اسلامى خواهد بود و دهقانان در آن خواهند بود يا اكثر اعضاى اين شورا روحانيون مى‏باشند؟

جواب: خير، اكثر از روحانيون نخواهند بود بلكه روحانيون هم مثل ساير طبقات نماينده خواهند داشت.

سؤال: ممكن است خطوط اساسى حكومت اسلامى را در زمينه اقتصادى، اجتماعى، سياسى و فرهنگى به طور خلاصه بفرمائيد؟

جواب: اينها امورى نيست كه بتوانم الان براى شما تشريح كنم.اسلام، هم آزادى خواهد داد و هم توجه به اقتصاد خواهد كرد و هم توجه به ساير احتياجات كشور كه بايد كارشناسان در اين موارد به موقع اقدام كنند.

سؤال: منظور اين است كه در حكومت اسلامى، ملى شدن صنايع قطعى خواهد بود يا نه؟

جواب: اين مساله هم بايد مورد مطالعه قرار گيرد؟

سؤال: ممكن است بفرمائيد اقليت‏هائى كه در ايران وجود دارند، در حكومت اسلامى چه وضعى خواهند داشت؟

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 259

جواب: اقليت‏هاى مذهبى در اسلام احترام دارند و آنها هم مثل ساير اقشار ملت با رفاه در آنجا زندگى خواهند كرد و هيچ گرفتارى براى آنها نخواهد بود.

سؤال: در مورد آزادى بيان و عقيده، شما چه حدودى را در نظر داريد؟ آيا فكر مى‏كنيد بايد محدوديت‏هائى قائل شد يا نه؟

جواب: اگر چنانچه مضر به حال ملت نباشد، بيان همه چيز آزاد است. چيزهائى آزاد نيست كه مضر به حال ملت ما باشد.

سؤال: آيا فكر مى‏كنيد كه گروه‏هاى چپ و ماركسيست كه در ايران هستند، آزادانه فعاليت خواهند داشت؟

جواب: اگر مضر به حال ملت باشد جلوگيرى مى‏شود، اگر نباشد و فقط اظهار عقيده باشد مانعى ندارد.

سؤال: يعنى منظورتان اين است كه احزاب آزاد خواهند بود يا نه؟

جواب: همه مردم آزادند، مگر حزبى كه مخالف با مصلحت مملكت باشد.

سؤال: نقش زنان در حكومت اسلامى چگونه خواهد بود؟ آيا مثلاً در امور كشور هم شركت خواهند داشت براى مثال وكيل و وزير خواهند شد؟ البته اگر استعداد و لياقتى نشان دهند.

جواب: در مورد اينگونه مسائل، حكومت اسلامى تكاليف را معين مى‏كند و الان وقت اظهار نظر در اين زمينه‏ها نيست. زنان همچون مردان در ساختن جامعه اسلامى فردا شركت دارند، آنان از حق راى دادن و راى گرفتن برخوردارند. در مبارزات اخير ايران، زنان ايران نيز سهمى چون مردان دارند. ما همه گونه آزادى را به زن خواهيم داد، البته جلوى فساد را مى‏گيريم و در اين مورد ديگر بين زن و مرد فرقى نيست.

سؤال: يكى از خبرنگاران زن: چون مرا به عنوان يك زن پذيرفته‏ايد، اين نشان دهنده اين است كه نهضت ما يك نهضت مترقى است، اگر چه ديگران سعى كردند نشان دهند كه عقب مانده است. فكر مى‏كنيد به نظر شما آيا زنان ما بايد حتماً حجاب داشته باشند؟ مثلاً چيزى روى سر داشته باشند يا نه؟

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 260

جواب: اينكه من شما را پذيرفته من، من شما رانپذيرفته‏ام، شما آمده‏ايد اينجا و من نمى‏دانستم كه شما مى‏خواهيد بيائيد اينجا و اين هم دليل بر اين نيست كه اسلام مترقى است كه به مجرد اينكه شما آمديد اينجا، اسلام مترقى است. مترقى هم به اين معنى نيست كه بعضى زنها يا مردهاى ما خيال كرده‏اند. ترقى به كمالات انسانى و نفسانى است و با اثر بودن افراد در ملت و مملكت است، نه اينكه سينما بروند و دانس بروند و اينها ترقياتى است كه براى شما درست كرده‏اند و شما را به عقب رانده‏اند و بايد بعداً جبران كنيم. شماها آزاديد در كارهاى صحيح، در دانشگاه برويد و هر كارى را كه صحيح است بكنيد و همه ملت در اين زمينه‏ها آزادند اما اگر بخواهند كارى خلاف عفت بكنند و يا مضر به حال ملت، خلاف مليت بكنند جلوگيرى مى‏شود و اين دليل بر مترقى بودن است.

سؤال: شكل مالكيت در حكومت اسلامى و بخصوص مالكيت اراضى چگونه خواهد بود؟

جواب: اينها بعداً روشن خواهد شد.

سؤال: به نظر شما وضع روزنامه‏ها چگونه بايد باشد؟

جواب: روزنامه‏هائى كه مضر به حال ملت نباشد و روزنامه‏هائى كه نوشته‏شان گمراه كننده نباشد، آزادند.

سؤال: دولى كه در جريان انقلاب كنونى ايران، آشكارا از شاه حمايت كردند، در صورتى كه اظهار ندامت كنند آيا مناسبت خود را با آنها ادامه مى‏دهيد؟

جواب: بلى، مگر اسرائيل، اسرائيل مستثنى است، همچنين افريقاى جنوبى و كشورهائى كه از تبعيض نژادى پشتيبانى مى‏كنند.

سؤال: شما در بياناتتان فرموديد كه اسرائيل دشمن اسلام است، آيا حكومت اسلامى ممكن است به اين كشور اعلان جنگ بدهد؟

جواب: بسته به مقتضاى زمان است.

سؤال: آيا در جهان اسلام كشورهائى كه بخواهند به پيروى از ايران، جمهورى اسلامى تشكيل دهند،

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 261

الزاماً بايد مذهب شيعه را بپذيرند يا نه؟

جواب: خير، الزام در مذهب نيست.

سؤال: بعضى از گروه‏هاى كوچك طى نامه و تلفنى به ما مى‏گويند كه ما از زير چكمه استبداد به زير نعلين استبداد مى‏رويم.

جواب: آنها عمال شاه هستند. آنهائى كه اين حرف‏ها را مى‏زنند، سال هاست كه مى‏زنند و اينها را هم شاه به آنها ديكته كرده است و آنها هم براى شما مى‏گويند براى اينكه مى‏خواهند شاه را برگردانند. به آنها بگوئيد شاه ديگر بر نمى‏گردد و شما اگر حكومت اسلامى را ببينيد، خواهيد ديد كه ديكتاتورى در اسلام اصلاً وجود ندارد. سؤال: در بازگشت به ايران احياناً اگر مواجه با يك كودتاى نظامى شديد چه خواهيد كرد؟ جواب: هيچ، مبارزه خواهيم كرد.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:30 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 262

تاريخ: 3/11/57

مصاحبه امام خمينى با تلويزيون فرانسه

بسم الله الرحمن الرحيم

حضرت آيت الله‏العظمى امام خمينى در آخرين مصاحبه خود با تلويزيون فرانسه گفتند: براى تغيير رژيم، فشار افكار عمومى به معنى قانون است. ما به استناد همين قانون قدرت را به دست مى‏گيريم و حكومت را مستقر مى‏كنيم.

امام خمينى در پاسخ پرسشى در پيرامون ميزان وفادارى ارتش به قيام ملت اظهار داشتند: ما اميدواريم كه ارتش با تمام افسران آن برگردد. البته در حال حاضر قشرهائى در ارتش رو به ملت هستند ولى من صلاح ارتش مى‏دانم كه همه برگردند به طرف مردم و با شاهى كه كنار رفت و ديگر برگشتى ندارد، تماس نداشته باشند و توهم نكنند كه بايد تماس داشته باشند. ارتش بايد ارتش ملت باشد. ما ارتش را از خودمان مى‏دانيم، اگر چند نفرى جنايتكارند، حسابشان جداست و اميدواريم همه افراد ارتش به آغوش ملت باز گردند و از آنها پذيرائى خواهيم كرد.

در پاسخ اين پرسش كه براى تغيير رژيم و سپردن قدرت به دوستانتان از طرق قانونى استفاده مى‏كنيد و يا با توسل به افكار عمومى؟ آيت‏الله العظمى خمينى گفتند: فشار افكار عمومى همان قانون است. در آنوقت كه در ايران رژيم سلطنتى بود، به خيال آنها سلطنت با نظر مردم بوجود آمده بود، در حالى كه از اول هم چنين نبود. اكنون آراء عمومى شاه را خلع كرده است ما به استناد همان فشار افكار عمومى كه قانون واقعاً همان است، بايد قدرت را به دست بگيريم و حكومت را مستقر كنيم.

خبرنگار تلويزيون فرانسه از امام خمينى پيرامون شايعه ثروتمند بودن روحانيت و همچنين گرفتن كمك از كشورهاى ديگر و احتمال بازگشت به نظام قرون وسطى سؤال كرد و ايشان پاسخ دادند: قضيه ثروتمند بودن روحانيون در ايران مطلب كذبى است، كمك از جاهاى ديگر نيز تكذيب مى‏شود. از هيچ مملكتى و از هيچ جائى، روحانيون ايران پشتيبانى و كمك مالى نمى‏گيرند. مردم ايران علاقه اسلامى دارند به روحانيون و هر كمكى روحانيون بخواهند به آنها مى‏دهند و احتياجى به كمك خارجى ندارند. اينكه گفته‏اند مى‏خواهيم مملكت را به عقب برگردانيم، مطلبى است كه شاه منتشركرده براى اينكه دست و پا بزند و خلاص شود از اين گرفتاريهائى كه دارد. ما با آثار تمدن موافقيم. مايليم كه مملكت ما مجهز شود به همه آثار تمدن ولى نه آنطور كه شاه عمل كرد. شاه تمام آثار تمدن را به صورت فاسد كننده در آورد. سينما به صورت ترويج فساد شد، اخلاق جوان‏ها را فاسد كرد، مراكز

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 263

فحشا را زياد كرد و وسائل اعتياد جوانان را فراهم ساخت، جوان‏هاى ما را به هروئين مبتلا كرد. ما با اينها مخالفيم، با آثار تمدن و پيشرفت مخالف نيستيم، با پيشروى‏هاى شاه مخالفيم كه ما را به عقب رانده. حالا ملت ايران سال‏ها بايد زحمت بكشد كه ايران را ترميم كند و خساراتى را كه شاه در ايران ايجاد كرده و خرابى‏هائى را كه به بار آورده جبران نمايد. + چون به متن اصلى اين مصاحبه دسترسى نداشتيم به ناچار از متن روزنامه استفاده شده است.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:30 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 264

تاريخ: 4/11/57

بيانات امام خمينى در مورد لزوم نظارت مردمى بر امور جارى كشور و حفظ وحدت كلمه

اصلاح ويرانى‏هاى كشور در گرو وحدت اقشار ملت

بسم الله الرحمن الرحيم

من از همه آقايان متشكرم كه در اين موقعى كه ما گرفتار اين مسائل هستيم كمك كردند و كارها را انجام دادند و بايد بگويم كه كار، كار خودشان بوده و منزل، منزل خودشان بوده و اين معنا را تنبه بدهم كه در يك منزل محقرى كار محقرى ما بايد با اجتماع كار بكنيم يعنى دسته جمعى هر كسى يك كارش را بكند و ميسور نيست براى يك نفر يا دو نفر همه كارها را انجام بدهد. آنوقت راجع به كار يك كشورى كه الان تقريباً بايد گفت مصائب هست و تا حالا خرابكارى بوده، كار يك كشورى نمى‏شود انجام بگيرد الا اينكه همه اجزاء كشور، همه افراد كشور در آن همكارى كنند. اگر چنانچه همه ملت ايران، هر كس در هر جا هست اقدام به ساختمان اين مملكت نكند مملكت به حال خرابه يا نيمه‏خرابه باقى خواهد ماند و مسوول خواهيم بود همه. هر كس هر كارى را مى‏تواند بايد به طور مقتضى، با صبر و تحمل و تحمل مزاحمات، تحمل زحمات اقدام بكند. اگر همچو چيزى شد يك مملكت آباد و صحيح و خوب محقق خواهد شد.

ضرورت دقت و نظارت مردم در كليه امور و شوونات مملكت

و باز همه اجزاى مملكت بايد نظارت در امور بكنند كه نتوانند شياطين باز رخنه بكنند. در ادارات دولتى اشخاصى كه رفت و آمد مى‏كنند، اينها بايد نظارت بركارهاى آنها بكنند يعنى مثل سمت بازرسى و تفتيش و اينطور چيزها كه اگر خطائى آنها مى‏كنند، تعمدى مى‏كنند عرض مى‏كنم كه خيانتى مى‏كنند، به دستگاه قضائى اطلاع بدهند تا اينكه آنها تعقيب بكنند.

همه مصيبت‏هائى كه در اين سال‏ها واقع شده است براى اين بوده است كه دستگاه‏ها سرخود بوده‏اند. از آن دستگاه اول گرفته، آن شخصى كه به اسم شاه در مملكت حكومت كرده سر خود حكومت كرده، مقيد به قوانين نبوده. وقتى كه اين سر خود حركت كرده كسانى هم كه دنبال او هستند از او ياد مى‏گيرند، اينها هم سر خود مى‏شوند. وقتى يك مجلسى را به طور سر خودى و بدون رعايت قوانين بوجود آوردند، نمايندگان اين مجلس هم سر خود خواهند شد، پايبند قوانين نخواهند شد. بايد خاتمه پيدا بكند اين مسائل، بايد ايران يك مملكتى بشود كه مترقى به معناى واقعى باشد نه اينكه لفظى و

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 265

همين گفتن ترقى. معنويات يك مملكتى را بايد در صدد بود كه اصلاحش كرد يعنى بايد دست خيانت را كوتاه كرد، دست جنايات را كوتاه كرد. همه جاهائى كه يك عضوى از اعضاى ادارات دولتى يا دولت، عضوى از اعضاى دولت تكفل مى‏كنند، مردم موظفند كه نظارت كنند كه نظارت كنند در آن. آنهائى كه مى‏روند آنجا براى گرفتاريهائى كه مثلا دارند، محاكماتى كه دارند، مى‏روند در كلانترى‏ها، مى‏روند در نظميه، مى‏روند در عرض مى‏كنم دادگسترى و امثال اينها، خودشان بايد ناظر باشند كه چه مى‏گذرد و خودشان مكلفند (اگر بخواهند مملكت اصلاح بشود مكلفند) كه چيزهائى كه گذشته است اگر چنانچه خلاف بوده است، به جاهائى كه براى اين امر تاسيس مى‏شود اطلاع بدهند تا تعقيب بشوند. اگر يك ملتى يك همچو جهتى پيش بيايد كه يك محاكم صالحه‏اى تصرف بكند در همه امور، يعنى برسد به داد مردم، همچو نباشد كه مثل حالا باشد كه دادگسترى‏ها كارى به اين حرف‏ها ندارند يا نمى‏توانند داشته باشند - عرض مى‏كنم كه كلانترى‏ها كه بخواهند مردم را چه بكنند، لخت بكنند، امثال اينها، اگر اينطورها باز ادامه پيدا بكند فرض كنيد كه اين دزد بزرگ رفت، كوچك‏ها جاى او مى‏نشينند و كارها را انجام مى‏دهند. بايد همه‏تان، همه‏مان در اين امور دقت كنيم و دنبال كنيم و فداكارى بكنيم تا اينكه انشاءالله يك مملكت صحيحى بار بيايد.

من از خداى تبارك و تعالى سلامت همه شما را مى‏خواهم و من از اينكه اين مدت شما زحمت كشيديد عذر مى‏خواهم. خداوند شما همه را حفظ بكند و سلامت بدارد و ما حالا مى‏رويم به اين مملكت ببينيم كه آيا چه مى‏شود. هر چه كه بشود همين است. ما بنا داريم كه برويم، حالا چه از بين راه برگرديم و باز هم خدمت شما باشيم و چه برويم و پياده بشويم و آنجا چه بشود. و من اين (را) هم بايد بگويم به شما آقايان كه به آقاى يزدى و بعضى از آقايان گفتم كه من بيعتم را از شماها برداشتم عرض مى‏كنم كه ممكن است كه آنطورى كه اينها تهيه ديدند در اين سفر خطر در كار باشد و من ميل ندارم كه به خاطر من شماها خداى نخواسته در خطر بيفتيد. من سنم ديگر گذشته، شما حالا جوانيد.

يكى از حضار: من به خانم‏ها عرض كردم كه آقا فرمودند احياناً خانم‏ها در هواپيما نباشند. آنها گفتند كه من خدمتتان عرض كنم مگر امام حسين حضرت زينب و خواهران خويش را همراه نبردند.

امام: خوب، حالا امام حسين، امام حسين بود. ما يك جور ديگر است وضعمان. نخير من ميل دارم زحمت خانم‏ها نباشم، آقايان هم همين طور. گمان مى‏كنم كه اگر اينطور بشود كه من بروم عليحده و بعد آقايان بيايند بهتر است.

خداوند عمر شما را زياد كند، موفق باشيد انشاءالله. در هر صورت براى من ناگوار است كه براى خاطر من كسى به زحمت بيفتد. من براى خودم مانعى ندارد اما ناگوار است برايم كه ببينم يكى از برادرهاى من براى خاطر من گرفتار شده است. انشاالله خداوند همه‏تان را حفظ كند و موفق باشيد.

والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:30 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 266

تاريخ: 5/11/57

بيانات و مصاحبه امام خمينى پس از ممانعت از بازگشت ايشان به ايران

بسم الله الرحمن الرحيم

من از ايرانيانى كه با من همراهى كرده‏اند متشكرم. من مى‏خواستم كه فردا را در ميان ملت باشم و هر رنجى كه آنها مى‏برند من هم با آنها باشم لكن دولت خائن از اين امر مانع شده و همه فرودگاه‏هاى ايران را بست. من پس از باز شدن فرودگاه‏ها بلافاصله به ايران خواهم رفت و به او خواهم فهماند كه شما غاصب هستيد و خائن به ملت ما و ملت ما ديگر تحمل شما نوكرهاى خارجى را نخواهد كرد. بارى اينها بايد بدانند كه وقت آنكه قلدرى بكنند گذشت. من ملت ايران را به ادامه نهضت دعوت مى‏كنم و دعوت مى‏كنم تا اين قلدرها را سرجاى خودشان بنشانند لكن آرامش را از دست ندهند. من از همه ملت ايرن تشكر مى‏كنم و در اولين فرصت پيش مردمم به ايران خواهم رفت تا با آنها يا كشته شوم و يا حقوق ملت را بگيرم كه به ملت برگردانم. خداوند همه شما را توفيق بدهد.

ملت ايران بايد بداند كه اين شخص كه متكفل حكومت شده است، به ايل خودش خيانت مى‏كند. آن ايلى كه پشتوانه ايران بودند و رضاشاه آنها را از پاى در آورد. اين شخص به ايل خودش، به ملت خودش خيانت مى‏كند. بايد ايل بختيارى بداند كه اين اشخاصى را كه به آنها خيانت مى‏كنند از جلو راه ملت بردارند. بايد ارتش بداند كه اينها خيانتكارند و به آنها كمك نكنند. بايد همه ايران بدانند كه توطئه‏اى در كار است. از اين توطئه بايد جلوگيرى شود. اين آخرين قدمى است كه اين خائنين بر مى‏دارند و ما انشاءالله اين قدم را هم مى‏شكنيم و پيش شما مى‏آئيم و آنها را به جاى خودشان خواهيم نشاند.

سؤال: چه وقت تصور مى‏كنيد كه خواهيد توانست به ايران برويد؟

جواب: هر وقت كه منع برداشته شود و فرودگاه‏ها باز شود من به ايران خواهم رفت و اگر بنا باشد خون من بريزد، در پيش رفقاى خودم و همراه جوان‏هاى ايران بريزد. ما از اين هيچ باكى نداريم و سرافرازى اسلام و ايران را مى‏خواهيم.

سؤال: آيا توصيه مى‏كنيد كه مردم با برداشتن سلاح فرودگاه را براى بازگشت شما باز كنند؟

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 267

جواب: عجالتاً بنا ندارم كه امر به برداشتن سلاح بكنم. هر وقت صلاح ديدم اين امر را مى‏كنم و به آنها مى‏فهمانم كه چه بايد بكنند.

سؤال: ممكن است به يك فرودگاه كشور نزديك به ايران برويد و از آنجا عازم ايران شويد؟

جواب: بايد مطالعه شود.

سؤال: با توجه به اينكه بازگشت شما ممكن است باعث خونريزى‏هاى بيشتر شود، آيا باز هم اصرار به بازگشت خواهيد داشت؟

جواب: من بايد پيش برادرهايم باشم.

سؤال: آيا اين آغاز يك جهاد جديد است.

جواب: ممكن است.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:31 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 268

تاريخ: 5/11/57

پيام امام خمينى به ملت ايران به مناسبت به تعويق افتادن بازگشت ايشان

بسم الله الرحمن الرحيم

من از ملت ايران خصوصاً اهالى شهرستان‏ها و روستاهاى كشور كه متحمل زحمت شده و از نقاط دور و نزديك به تهران آمده‏اند، تشكر مى‏كنم. اميدوارم تا با ميزبانان خود، اهالى محترم و آگاه تهران همگامى كرده و در راهپيمايى آنان شركت كنم و مظالم دولت حيله‏گر و غيرقانونى را افشاء نمايم. از اينكه ايادى اجانب فرودگاه‏هاى سراسر ايران را به روى من بسته‏اند، به ناچار تصميم گرفتم كه روز يكشنبه 29 صفر به كشور برگشته و چون سربازى در كنار شما به مبارزه عليه استعمار و استبداد تا پيروزى نهايى ادامه دهم. مردم دلير ايران آگاهند كه اين حركات مذبوحانه و غير انسانى از دولت غاصب و متظاهر به قانون اساسى، نمى‏تواند راه ملت را منحرف نمايد. دولتى كه برخلاف تمام موازين اسلامى و انسانى كراراً مطالبى به دروغ به اينجانب نسبت داده است كه شديداً تكذيب مى‏كنم. من هرگز با دولت‏هاى غير قانونى مذاكره نكرده و نمى‏كنم. اينان عمال اجانب هستند كه در زير پوشش قانون اساسى خيانت خود را پنهان مى‏كنند. اينان اگر به قانون اساسى و آراء عمومى ارج مى‏گذاشتند، بايد هر چه زودتر كنار مى‏رفتند. ملت شريف و آگاه بايد بداند كه دولت فعلى با كمال بيشرمى تصميم دارد شاه مخلوع و فرارى را چون گذشته برگرداند و حكومت جابرانه اين دودمان ننگين را بار ديگر بر ما تحميل كرده و براى هميشه ما را در اختناق و زير سلطه اجانب قرار دهد ولى ديگر دير شده است و اراده آهنين ملت به خواست خداى تعالى اين آخرى را نيز درهم خواهد شكست. از خداوند متعال نصرت اسلام و مسلمين را خواستارم.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:31 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 269

تاريخ: 8/11/57

پيام امام خمينى درباره شرط پذيرش بختيار

بسم الله الرحمن الرحيم

حضرات حجج اسلام تهران و ساير شهرستان‏ها دامت بركاتهم آنچه ذكر شده است كه شاپور بختيار را در سمت نخست وزيرى من مى‏پذيرم، دروغ است بلكه تا استعفا نداده است او را نمى‏پذيرم چون او را قانونى نمى‏دانم. حضرات آقايان به ملت ابلاغ فرمائيد كه توطئه‏اى در دست اجراست و از اين امور جاريه گول نخورند. من با بختيار تفاهمى نكرده‏ام و آنچه سابق گفته است كه گفتگو بين من و او بوده، دروغ محض است. ملت بايد موضع خود را حفظ كند و مراقب توطئه‏ها باشد.

والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:31 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 270

تاريخ: 8/11/57

بيانات امام خمينى در مورد نقش شوم اجانب در ايجاد وابستگى و چگونگى رهائى از سلطه ابرقدرتها

تاثر و تاسف از مصيبت‏هاى وارده بر ملت ايران

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

من هر چه مصيبت بر برادرهاى ايرانى وارد بشود، يا تحمل زحمت‏ها بكنند، اين به منزله يك بار سنگينى است كه بر دوش من واقع مى‏شود و من از عهده جواب اين نمى‏توانم برآيم. همين دو سه روز باز كشتارهائى در ايران واقع شده است كه موجب تاثر ماست و اهالى ايران از شهرهاى مختلفه ايران به تهران آمدند و تحمل زحمات كردند و در اين سرماى زمستان رجوع كردند به طرف تهران و اين هم موجب تاثر من است و تمام آنها يك بارى است به دوش ما كه سنگينى مى‏كند. من از خداى تبارك و تعالى توفيق ملت ايران را و مردم ايران را خواستارم و من سلامتى همه آنها را از خداوند تعالى خواستارم. من بنا داشتم كه بروم پيش رفقاى ايرانى و در صف آنها خدمت بكنم و ميل داشتم كه اگر چنانچه آنها برايشان غمى وارد بشود من هم شريك باشم، اگر چنانچه خداى نخواسته خون آنها بريزد من هم با آنها شريك باشم لكن دست خيانتكارها باز از آستين در آمد و به توهم اينكه اگر ما برويم به ايران، براى آنها مثلاً بد مى‏شود يا براى ارباب ها... از رفتن من ممانعت كردند و راه‏ها را بستند و من انشاءالله در فرصت اول همان برنامه‏اى را كه براى رفتن داشتم دارم.

رهايى از وابستگى و نيل به سعادت و استقلال سرلوحه قيام ملت ايران‏

در نقلى است كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم ديدند كه عده‏اى از آن كفار را دارند مى‏آورند، دستگير كردند مى‏آورند و عبور مى‏دهند، فرمودند كه آنها را ما (قريب به اين معنا) مى‏خواهيم به بهشت ببريم و آنها را با زنجير مى‏كشند به طرف بهشت. انبيا عليهم السلام كه براى سعادت بشر مبعوث شدند يعنى سعادت همه جانبه بشر، سعادت دنياى بشر، سعادت حيات ديگر بشر، آنها مى‏خواستند كه انسانها را به كمال لايق به انسانيت برسانند. بشر زير اين بار (بسياريشان) نمى‏روند و نرفتند. ما هم به تبع نبى اكرم صلى الله عليه و آله وسلم قيام كرديم براى اينكه اين ملت محروم را به كمال لايق خودش برسانيم. اين ملتى كه در طول رژيم سلطنتى از اول و در طول اين پنجاه سالى كه ما يادمان هست از جهت ظلم اينها، از همه جهت محروم و گرفتار بودند، همه چيزشان به باد مى‏رفت

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 271

و همه ثروتشان را دشمن مى‏بردندو مى‏برند و همه نيروهاى ما را به باد دارند مى‏دهند، ايران نهضت كرد و ما هم به تبع ايران، دنباله ايرانى‏ها، ماهم يك چند كلمه‏اى، چند قدمى مى‏رويم براى اينكه اين ملت را نجات بدهيم.

ما مى‏خواهيم دولت‏هائى (را) كه حكومت بر ايران مى‏كنند، نجات بدهيم. ما مى‏خواهيم ارتش را از اين انگل بودن نجات بدهيم. ما از اول كه مستشارهاى امريكا آمدند و ارتش ما را در دست گرفتند، با اين مخالف بوديم. ما از مصونيت دادن به اتباع امريكا تنفر داشتيم و اظهار تنفر كرديم. ما مى‏خواهيم اين دولت‏ها را مستقل كنيم و راضى‏شوند. ما مى‏گوئيم شما خودتان مستقلاً در مملكت خودتان، در مقدرات مملكت خودتان بايد دخالت داشته باشيد، اينها مى‏گويند ما مى‏خواهيم نوكر باشيم، (لفظاً نمى‏گويند، عملاً اينطور است) ما مى‏خواهيم ارتش را از اين مستشارهاى امريكائى، آقا بالا سرها نجات بدهيم، اين گردن كلفت‏هاى ارتش راضى نمى‏شوند به اين، مى‏خواهند زير بار باشند. اين همان آن چيزى است كه پيغمبر اكرم (ص) فرمود كه: با زنجير ما اينها را داريم مى‏كشيم به طرف بهشت، طرف سعادت. ما بايد اين گردن كلفت‏ها را با زنجير بكشيم طرف سعادت.

ما مى‏خواهيم شما آقا باشيد، شما مى‏گوئيد مى‏خواهيم نوكر باشيم!! ما مى‏گوئيم شما بايد خودتان كشور خودتان را اداره بكنيد، خودتان كشور خودتان را اداره بكنيد، منافع مملكت مال خودتان باشد، ذخائر مملكت براى آن بيچاره باشد كه در زاغه‏ها نشسته‏اند، شماها راضى نمى‏شويد، راضى نمى‏شويد كه خودتان هم آدم بشويد!! ما مى‏خواهيم شما را آدم كنيم، شما آدم نمى‏خواهيد بشويد!!

نقطه اصلى جنايات را فراموش نكنيد

شما با ادعاى از اول ما مبتلاى به ادعاها بوديم، زمانى كه محمدرضا خان بود اينجا ادعاها پشت سرهم، راديو فرياد مى‏كرد و تلويزيون اعلاميه‏اش را مى‏داد و مطبوعات هم دنبالش و هر وقت آدم روزنامه را باز مى‏كرد، اولش اعليحضرت آريامهر چه فرمودند، عليا حضرت چه فرمودند، ملكه چه، شهبانو چه فرموده. هر وقت راديو را باز مى‏كرديد همين حرف‏ها بود، هر كس صحبت مى‏خواست بكند مى‏بايست همين حرف‏ها را بزند، خودشان هم دائما از اين حرف مى‏زدند كه (مملكت را ما چه وضعى كرديم، ما به تمدن بزرگ مى‏خواهيم برسانيم، ما چه مى‏خواهيم بكنيم، ما چه مى‏خواهيم بكنيم) وقتى ردش كردند و رفت فهميديم كه هيچ كارى نكرده، هيچ غلطى نكرده. شما دست روى هر يك از مظاهر تمدن بگذاريد مى‏بينيد خراب است و اين خرابش كرد. يادتان نرود محمدرضا را، همه بدبختى‏هايش مال اين خبيث بود، اين را يادتان نرود، ذكرش كنيد. اينطور نيست كه حالائى كه از ايران خارج شده حالا شما بگوئيد كه ديگر گذشت، او رفت ديگر حرفش را نزنيد. خير، اين بايد ذكرش زنده بماند تا آنوقتى كه خودش و اربابش و ديگران رفتند، آنوقتى كه مدفون شدند، ديگر بعد از دفنش ما كارى نداريم.

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 272

مردم فريبى و غارتگرى تحت لواى مليت

تا حالا صحبت از شاهنشاهى و (مردم ايران، ملت ايران شاه دوستند، از اول اصلاً شاهدوستند، بدون شاه زندگى نمى‏توانند بكنند). حالا ما بدون شاه چرا زنده نشستيم؟ آنها هم همه دارند زندگى مى‏كنند. همين آقا گفت كه اگر شاه نباشد كمونيست مى‏شود. خوب حالا شاه نيست، كمونيست شد؟ الان شاه هست؟ كسى نيست. رژيم شاهنشاهى، كمونيستى را از بين برده است؟ رژيمى هم دركار نيست، نه رژيم شاهنشاهى الان در كار است، نه شاهنشاهى در كار است، نه شاهى در كار است. شما مى‏گوئيد كه اگر من نباشم (محمدرضاخان اينجور مى‏گفت كه اگر من نباشم) تجزيه مى‏شود مملكت، يك تكه‏اش را انگليس‏ها مى‏برند، يك تكه‏اش را هم روس‏ها مى‏برند، يك تكه‏اش هم امريكا مى‏برد. ما آنوقت هم مى‏گفتيم كه آقا تو كه هستى اينطورى است، تو برو اين حرف‏ها نمى‏شود. الان هم رفته، الان مملكت ما تجزيه شده است؟! يكى از اين طرف رفته، يكى از آن طرف رفته؟! خوب رفت او تمام شد. تا حالا ما گرفتار لاف‏ها و گزاف‏هاى محمدرضاخان بوديم به صورت شاهنشاهى، اعليحضرتى، آريامهرى، حالا گرفتار مليت و آزادى و اين حرفها هستيم، سرقبر دكتر مصدق برويم و عرض كنم از اين حرف ها. ما نه آنها را باور كرديم، نه اينها را باور مى‏كنيم. ما خوش باور نيستيم، چه كنيم. ما مى‏بينيم همان بساطى كه در زمان محمدرضا خان، شاه سابق بود حالا همان دارد اجرا مى‏شود، همان‏ها آنوقت آدم مى‏كشتند، حالا هم آدم مى‏كشند، آنوقت غارت مى‏كردند، حالا هم غارت مى‏كنند، آنوقت از اجتماعات جلوگيرى مى‏كردند، حالا هم جلوگيرى مى‏كنند. زورشان نمى‏رسد حالا والا دو نفر آدم نمى‏گذاشتند با هم جمع بشوند، شاه كه مى‏گويد بيش از دو نفر نبايد باشد، يك نفر هم شايد نمى‏گذاشتند. زورشان نمى‏رسد حالا، ديگر مردم اعتنا به آنها نمى‏كنند. همان برنامه است، همان بساط است. تحميلى است منتهى آن يكى اسمش شاهنشاهى ميشود، اين مليت و جمهورى دموكراتيك و اين حرف ها. اينها با اسلام بد هستند، با جمهوريش خوبند، آن تكه دومش كه جمهورى اسلامى است با اين بد هستند، آنها دشمن اسلامند. اگر نيستيد، چرا وقتى برنامه‏تان را مى‏دهيد مى‏گوئيد جمهورى دموكراتيك؟ اسلام چه گناهى كرده، اسلام به شما چه كرده؟ شما خوب نيستيد با اسلام براى اينكه اسلام است كه جلو منافع شخصى راگير، اسلام است كه نمى‏گذارد اين گردن كلفت‏ها زندگى اشرافى بكنند، يك زندگى آنجور كه دلشان مى‏خواهد بكنند، اسلام تعديل مى‏كند، اسلام است كه نمى‏گذارد اجانب بر مسلمين حكومت بكنند، اسلام است كه جلو زور را مى‏گيرد، جلو ديكتاتورى را مى‏گيرد. آن اسلامى كه جلو ديكتاتورى را مى‏گيرد، حالا آنها مى‏گويند كه ما از ديكتاتورى محمدرضاخان فارغ شديم به ديكتاتورى آخوندى رسيديم! آخر كدام ديكتاتورى آخوندها دارند؟ چه كردند اينها؟ ما مى‏گوئيم ديكتاتورى نكنيد، ما مى‏گوئيم ديكتاتورى بكنيد؟ ما مى‏گوئيم ديكتاتورى نكنيد. ما جز از فساد، جلوگيرى از هيچ چيز نمى‏كنيم. آزادند مردم، شماها نمى‏گذاريد آزاد باشند.

هر روزى در يك اسمى، همان‏هائى كه از محمدرضاخان تقويت مى‏كردند، حالا از اينها دارند تقويت مى‏كنند. (اسم تغيير كرده، محمدرضا رفته يكى بدتر آمده، والا مطلب همان است) ملت بايد

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 273

ملتفت باشند، توجه داشته باشند، خيال نكنند كه ما غلبه كرديم تمام شد. محمدرضا را بيرونش كرديم، بسيار خوب، اين صحنه عوض شد، حالا صحنه دوم پيش آمده، يك وقتى با اسلحه زور و قلدرى، ديكتاتورى، يك وقتى با اسلحه آشتى و با روى خوش و ملايمت، يك وقتى، هم آشتى و هم قلدرى، حالا (دموكراتيك اسلامى) دموكراتيك، از آن طرف (دين مبين اسلام). همان است و همان بساط كه آن مردك داشت، او هم مى‏گفت دين اسلام، آن كه اصلاً نمى‏داند كه دين اسلام چه چيز هست، مى‏گويد دين مبين اسلام. از آن طرف مى‏گويند دين مبين اسلام، از آن طرف اساسش را دارد از بين مى‏برد، از بين برده. اسلام مى گويد كه تو برو كنار، اسلام حكومت جائر را قبول ندارد، شما جائريد. اسلام با ظلم مخالف است. پيغمبر اسلام بيست و سه سال جنگيده با ظلم، يك وقت با موعظه يا خطابه و اينها در مكه، يك وقت با شمشير در مدينه. شما داريد ظلم را ترويج مى‏كنيد، شما پريروز جوان‏هاى ما را كشتيد، شما خونريزيد، شما خونخواريد.

ما مى‏خواهيم شما را از زير بار استعمار بيرون كنيم، شما مى‏گوئيد كه ما مى‏خواهيم زير بار استعمار باشيم!! عقلتان نمى‏رسد، ما بايد تو سرتان بزنيم تا بيرون بيائيد، ما زنجيرتان بايد بكنيم تا از ذلت بيرونتان بكشيم، دستتان را بگيريم با زور بيرونتان بكشيم، شما عقلتان نمى‏رسد. ارتشى‏هاى ما بدانند ما مى‏خواهيم آنها را مستقل شان كنيم، اين دوسه نفرى كه در راس واقع شدند نمى‏گذارند، اين دو سه نفر را بگيريد، آنها را بيرونشان كنيد. دولتى‏ما بدانند ما مى‏خواهيم دولت مستقل ايجاد كنيم، اين نوكرها نمى‏گذارند، بيرونشان كنيد، الزمشان كنيد كه كنار بروند.

تاسيس دولت مبتنى بر احكام اسلام و راى ملت

من در اول فرصتى كه پيدا كنم به خواست خدا مى‏روم ايران و اول قدمى كه برمى دارم تاسيس مى‏كنم يك دولت اسلامى مبتنى بر احكام اسلام، مبتنى بر راى مردم، پيشنهاد مى كنيم به مردم و راى از اينها مى‏گيريم و يك حكومت اسلامى تاسيس مى‏كنيم.

همه ايران مسلمند و من گمان ندارم جز چند نفرى كه خيال مى‏كنند كه اسلام مخالف با ظلم آنها هست و تشخيص اين را داده‏اند، مردم ايران مخالف باشند. ما مى‏بينيم كه مردم ايران، ديروز در تهران چه اجتماعى بوده است، تبريز هم بوده. ملت اين را مى‏خواهد، آنها نمى‏خواهند كه زير بار حكومت‏هاى جائر باشند، آنها مى‏خواهند يك حكومت عادل داشته باشند. شما خيال نكنيد كه (جمهورى اسلامى يك چيزى است كه ما نمى‏فهميم) اينها خودشان را به نفهمى مى زنند. چرا نمى‏فهميد؟ جمهوريش را كه همه مى‏دانيد، اگر نمى‏توانيد، ياد بگيريد، اسلاميش هم محتواى اسلام. با اسلام مخالفيد؟ با احكام اسلام مخالفيد؟ اسلام احكام دارد، در سياست احكام دارد، در اجتماعات احكام دارد، در همه چيز احكام دارد. قانون اساسى نه، قانون اسلام. با جمهوريش مخالف نيستيد، با اسلامش مخالفيد؟ اگر اينطور است، باطن ذاتتان ايمان ندارد، اسلام ندارد، مسلم نيستيد.

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 274

ارتشيان جوان،ارتش و مملكت را از دست سران وابسته نجات بدهند

ما مى‏خواهيم كه اين ارتش ما يك ارتش مستقلى باشد كه يك سرهنگى از امريكا نيايد اينجا ارتشبد را بكوبد. ارتشبد! ما مى‏خواهيم تو را نجاتت بدهيم، تو اينجور نمى‏خواهى؟ عقلت نمى‏رسد، به زور بايد نجاتت بدهيم.

جوان‏هاى ما در نظام حيثيت شان باقى مانده، مثل بعضى از اين بزرگ‏هايشان نيست كه فطرت را از دست دادند از بس آدم كشتند، از بس ظلم كردند ديگر به صورت سبع درآمدند، جوان‏ها اينجور نيستند. جوان‏ها! به داد مملكت تان برسيد، به داد ارتش تان برسيد، نگذاريد اين چهار تا پيرمردى كه پول ما را جمع كردند و فرستادند به خارج، اينها باز بگذارند اين وضع باقى باشد، اين وضع را بزنيد به هم.

مصلحت شما در توبه و اعلام استعفاست.

من گفتم كه اگر دولت بيايد اينجا، يعنى رئيس دولت به قول خودشان بيايد اينجا، تا استعفايش را قبلاً ننويسد و اعلام نكند، با من ملاقات نمى‏تواند بكند. اين هم كه من مى‏گويم استعفا، نه اينكه اين معناى قانونى استعفا را دارد، اين نيست، اين نخست وزير نيست، نه اينكه نخست وزير است و استعفا كند، لكن براى حفظ ظاهرى است كه حالا كلمه استعفا را ما هم ذكر مى‏كنيم، و الا استعفا يعنى چه، اصلاً نخست وزير كه تو نيستى. اعلام بكند من نخست وزير نيستم. اگر اين را كرد و چون مثل بعضى از اينها كه بودند كه خيلى جنايت شان فوق العاده بود و نمى‏توانستم من حتى با استعفا يا با چيز هم قبولشان بكنم، خوب به آن اندازه هنوز نرسيده، اگر عاقل باشد استعفا مى‏كند و مى‏آيد اينجا توبه مى‏كند، شود مثل ساير مردم. اگر صفتش را آن هم از دست داده، آن ديگر با خودش است. ما اگر چنانچه بيايد توبه كند، ما مى‏پذيريم از او و اگر سرسختى كند همين است كه بود و پشيمان خواهد شد. من به او الان مى‏گويم كه پشيمان مى‏شوى، ديدى چطور اربابت پشيمان شد آمد التماس كرد و مردم نپذيرفتند. نرسى به اينجا كه التماس كنى و نپذيرند. شرافت... را، آبروى خودت را از دست نده، خراب نكن خودت را...تو خراب خواهى شد.

ما صلاح جامعه را مى‏خواهيم، ما تبع پيغمبرهائى هستيم كه آمده‏اند براى اصلاح جامعه، آمده‏اند براى اينكه جامعه را به سعادت برسانند، آنهائى كه كورند و نمى‏فهمند، آنها را با زور مى‏خواهد به سلامتى و سعادت برساند، آنها كه بينا هستند مى‏روند دنبالش. ما به تبع اينها مى‏خواهيم جامعه خودمان را سعادتمند كنيم، ما از اين گرفتارهائى كه ايران دارد و جامعه ما دارد متاثريم، متاسفيم. جامعه روحانيت مى‏خواهد نجات بدهد شما را، شما را با موعظه مى‏گويد كه تبعيت كنيد از اسلام و قواعد اسلام. اگر چنانچه پذيرفتيد، آنهائى كه جنايت تان زياد نيست، از ما هستيد توبه اگر كرديد و اگر چنانچه نپذيرفتيد، با زور به شما تحميل مى‏كنيم كه بپذيريد، يعنى حق را بپذيريد، يعنى از جنايت دست برداريد. به زور، به فشار ملت، به فشار فرياد ملت، همانطورى كه فرياد ملت اين انگل را بيرونش كرد،

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 275

فرياد ملت شما (ريشه او) را(كه چيزى هم نيستيد) بيرونتان مى‏كند. آدم بشويد، زودتر توبه كنيد، مصلحت‏تان اين است، من مصلحت شما را مى‏خواهم. بر ملت ايران است، بر ملت ايران در اين زمان كه حساس است لازم است كه پافشارى كنند و دست از نهضت‏شان برندارند كه پيروزى آنها انشاءالله نزديك است.

من از خداى تبارك و تعالى سلامتى همه شما را خواستارم، خداوند همه شما را حفظ كند، موفق باشيد. ايدكم الله انشاء الله.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته‏


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:38 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 276

تاريخ 9/11/57

مصاحبه امام خمينى با خبرنگاران خارجى

سؤال: آيا بختيار را قبل از استعفا خواهيد پذيرفت؟

جواب: من مكرر گفته‏ام كه اصولاً شاه سابق قانونى نبود، مجلسين قانونى نيست، بختيار قانونى نيست، پس كسى را كه قانونى نيست نخواهم پذيرفت. من به ملت ايران توصيه مى‏كنم كه در اين وقت حساس درست بيدار باشند، متوجه باشند كه توطئه‏اى بايد در كار باشد. من مى‏بينم كه همان كسانى كه از شاه سابق طرفدارى مى‏كردند، حالا از بختيار پشتيبانى مى‏كنند. هم دولت انگلستان و هم دولت آمريكا از او پشتيبانى مى‏كنند. اگر چنانچه اين شخص ملى است، همانطور كه خودش اظهار مى‏كند، چرا آنها از او پشتيبانى مى‏كنند؟ اگر ملى است چرا بدون مجوز قانونى و برخلاف ميل ملت پست نخست وزيرى را اشغال كرده است؟ اگر احترام به آراى عمومى مى‏گذارد چرا كنار نمى‏رود؟

ملت ايران بايد بداند كه من در كنار آنان تا آخرين نفس براى حفظ قوانين اسلام و مصالح مملكت به مبارزه خود ادامه مى‏دهم و بر همه ملت واجب است تا در اين امر پايدارى كنند و سستى و سردى به خود راه ندهند. مطمئن باشيد كه ما پيروزيم و مطالب ما مطالب حق است و حق لاجرم پيروز است.

سؤال: در صورتى كه بختيار استعفا بدهد يا ندهد و كودتاى نظامى بشود چه خواهيد كرد؟

جواب: ما از كودتاى نظامى ترسى نداريم. ملت ايران به كودتاهاى نظامى عادت كرده است. ما پنجاه سال است زير بار كودتا هستيم، كودتاى رضاخان، كودتاى محمدرضا. ما با فشارهاى اينها عادت كرده‏ايم. ما از كودتا هيچ ترسى نداريم. من تعجب مى‏كنم كه ما مى‏خواهيم ارتشى را از شر استعمار خارج كنيم و آنها خودشان نمى‏خواهند. بعضى از بلندرتبه‏ها مى‏خواهند نوكر باشند. اصولاً ارتش با ماست. خلاصه ما از كودتاى نظامى هيچ ترسى نداريم براى اينكه ملت ايران مهياست تا آخرين نفس به قيام و نهضت خود ادامه دهد. ملت ايران تا پيروزى نهائى را به دست نياورد، دست از نهضت خود بر نمى‏دارد.

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 277

سؤال: چرا تصميم رفتن به ايران را به تاخير انداختيد؟

جواب: تصميم من همانطور كه بوده است، هست ولى دولت غيرقانونى براى حفظ منافع اجانب مانع ورود من به ايران شده است و من در اولين فرصت به ايرن خواهم رفت و حقوق ملت ايران را خواهم گرفت. آنهائى كه به ملت ايران خيانت مى‏كنند، بايد كنار بروند و من چون گذشته در تصميم خود باقى هستم و ملت ايران بايد در تصميم خود باقى باشد. براحدى از افراد ملت جايز نيست كه در اين موقع حساس كه امر بين موت و حيات است بنشيند و ساكت باشد.

ملت ايران! به نهضت خود ادامه دهيد كه قدرت با شماست. از قدرت‏ها نترسيد. شما مى‏توانيد با قدرت ملى خود كشور خود را نجات دهيد و سرنوشت خود را خودتان در دست بگيريد. به هياهوى اين و آن گوش ندهيد. به توطئه‏هاى زير پرده توجه كنيد. خداوند شما را حفظ كند. انشاءالله تعالى.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:38 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 278

تاريخ 9/11/57

پيام امام خمينى به ملت شريف ايران

بسم الله الرحمن الرحيم

باز كشتارها و قتل عام‏هاى دستجمعى را در تهران و شهرستان‏ها شروع كردند، باز دژخيمان محمدرضا با مسلح شدن به ادعاى قانون و استقلال كشور و سرپوش مليت به جان مردم بى‏پناه افتاده‏اند. باز دست ناپاك خيانتكار عمال بيگانه از آستين نوكرهاى محمدرضا پهلوى درآمد و ملت را به جرم آزاديخواهى و استقلال طلبى به عزا نشاند.

تا ديروز محمدرضاى خائن، ارتش را با آتش گشودن روى ملت و برادران و خواهران خود ننگين كرد، اكنون نوكر يا نوكران خائنش، اين خدمت به استعمار را به عهده گرفتند. هر روز مواجه با يك دسته نيرنگ باز هستيم كه مى‏خواهند منافع اجنبى را تامين كنند، اگر چه به كشتار هزاران نفر از اين ملت رنجديده شجاع بيانجامد. ملت دلير با خون جوانان عزيز خود محمدرضا را از صحنه خارج كرد، لكن اجانب يك مهره ديگر را با نقاب مليت به صحنه آوردند. اينان از اين مهره‏ها فراوان دارند كه سالها با ماسك فريبنده در خدمت هستند و به مجرد رفتن مهره اى، مهره ديگرى را مورد تائيد قرار داده‏اند و نمى‏دانم پس از اين چه خواهند كرد ولى بايد بدانند كه ملت هوشيار، از اين نيرنگ‏ها غافل نيست و يكى پس از ديگرى را مدفون خواهد كرد.

ملت عزيزم! دوستان من! نه به وعده‏هاى پوچ دولت‏هاى غيرقانونى اعتنا كنيد و نه از هياهوى دژخيمان بهراسيد. نهضت مقدس را به پيش برانيد و به آخر رسانيد و دست اجانب و نوكرهاى از خدا بى‏خبرشان را از كشور عزيز قطع كنيد. خائن اصلى را با خفت بيرون كرديد، همت كنيد و اين تتمه كه حاشيه‏اى بيش نيستند از صحنه خارج كنيد. خداوند با شماست.

اكنون بر جميع جناح‏هاى ملى و دولتى است كه چون گذشته دولت غيرقانونى را محكوم كنند و اطاعت از آن نكنند كه اطاعت طاغوت حرام و مخالف رضاى خداست. من از طبقه شريف ارتش كه دستشان به خون جوانان آلوده نشده است مى‏خواهم كه ننگ اطاعت از جنايتكاران را تحمل نكنند و با قاطعيت آنان را از مقابل با ملت باز دارند. ملت از خود شماست، براى منافع اجانب برادركشى نكنيد و با پشتيبانى از اسلام و ملت نام خود را در تاريخ جاويد كنيد.

من از كارمندان وزارتخانه‏ها مى‏خواهم كه زير بار ننگ اطاعت از غاصبان حقوق ملت نروند، كمك به اين ياغيان و اطاعت از آنان حرام و مخالف شرع و عقل است.

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 279

من از ملت ايران كه تحمل اينهمه مصيبت و زحمت را كرده و مى‏كنند، تشكر صميمانه مى‏كنم و از خداوند تعالى سلامت آنان را خواهانم. من در اولين فرصت خودم را نزد شما مى‏بينم تا در شادى و غم با شما سهيم باشم و با هم در صف واحد به اعمال عمال اجانب خاتمه دهيم. من اميدوارم به فوز احدى الحسنيين نائل شوم. يا پيشرفت مقصود و اقامه عدل و حق، يا شهادت در راه آنكه راه حق است. از خداوند تعالى غلبه حق بر باطل را خواهان و پيروزى ملت شريف ايران را خواستارم.

والسلام على من اتبع الهدى

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:38 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 280

تاريخ 12/11/57

بيانات امام خمينى در فرودگاه مهرآباد

من از عواطف طبقات مختلف ملت تشكر مى‏كنم. عواطف ملت ايران به دوش من بارگرانى است كه نمى‏توانم جبران كنم. من از طبقه روحانيون كه در اين قضاياى گذشته جانفشانى كردند، تحمل زحمات كردند، از طبقه دانشجويان كه در اين مسائل مصائب ديدند، از طبقه بازرگانان و كسبه كه در زحمت واقع شدند، از جوانان بازار و دانشگاه و مدارس علمى كه در اين مسائل خون دادند، از اساتيد دانشگاه، از دادگسترى، قضات دادگسترى، وكلاى دادگسترى از همه طبقات، از كارمندان، از كارگران، از دهقانان،از همه طبقات ملت تشكر مى‏كنم. آن زحمت‏هاى فوق‏العاده شماست كه با وحدت كلمه پيروز شديد، البته در قدم اول. پيروزى شما يك قدم است الان و آن اينكه خائن اصلى را كه محمدرضا نام دارد، از صحنه كنار زده‏ايد. گرچه گفته مى‏شود كه در خارج از كشور به دست و پا افتاده است و حالا كه ارباب‏ها هم دست رد بر سينه او زده‏اند و او را راه نمى‏دهند حالا متوسل شده به بعضى هم جنس‏هاى خودش شايد بتواند باز راهى پيدا كند و اين يك خيال خامى است كه بعد از پنجاه سال خيانتهاى اين سلسله و بعد از سى و چند سال جنايات و خيانات اين شخص خائن به اين مملكت كه مملكت ما را به عقب راند، مملكت ما را فرهنگش را فرهنگ استثمارى كرد، زراعتش را به باد فنا داد، خزائنش را به باد فنا داد، مملكت را ويران كرد، جندى او و ارتش او را تابع ارتش غير كرد، تابع مستشاران غير كرد و اينها تاسفاتى است كه ما داريم و ملت ما دارند. ما پيروزى‏مان وقتى است كه دست اين اجانب از مملكت مان كوتاه شود و تمام ريشه‏هاى رژيم سلطنتى از اين مرز و بوم بيرون برود و همه رانده بشوند و اين كارها و چيزهايى كه اخيراً واقع مى‏شود و دست و پا مى‏زنند عمال اجانب كه يا شاه را برگردانند يعنى شاه سابق و يا رژيم ديگرى و يا رژيم سلطنتى را حفظ كنند، اين مطلب را بايد بدانند كه گذشته است مطلب و اينطور مسائل را كه شما پيش مى‏آوريد دست و پايى بيش نيست و اگر چنانچه تسليم ملت نشويد، ملت، شما را به جاى خودش مى‏نشاند. ما بايد از همه طبقات ملت تشكر كنيم كه اين پيروزى تا اينجا به واسطه وحدت كلمه بوده است، وحدت كلمه مسلمين، همه، وحدت كلمه اقليت مذهبى با مسلمين، وحدت دانشگاه و مدرسه علمى، وحدت طبقه روحانى و جناح سياسى. بايد ما همه اين رمز را بفهميم كه وحدت كلمه رمز پيروزى است و اين رمز پيروزى را از دست ندهيم و خداى نخواسته شياطين بين صفوف شما تفرقه نيندازند. من از همه شما تشكر مى كنم و از خداى تبارك و تعالى سلامت و عزت همه شما را طالب و از خداى تبارك و تعالى قطع دست اجانب و ايادى بسته به آنها را خواهان هستم.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 08:39 PM

previos page menu page


صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 281

تاريخ 12/11/57

بيانات امام خمينى در بهشت زهرا

بسم الله الرحمن الرحيم

تسليت و تشكر از ملت مصيبت ديده

ما در اين مدت مصيبت‏ها ديده‏ايم، مصيبت‏هاى بسيار بزرگ و بعضى پيروزها حاصل شد كه البته آن هم بزرگ بوده، مصيبت‏هاى زن‏هاى جوان مرده، مردهاى اولاد از دست داده، طفل‏هاى پدر از دست داده.

من وقتى چشمم به بعضى از اينها كه اولاد خودشان را از دست داده‏اند مى‏افتد، سنگينى در دوشم پيدا مى‏شود كه نمى‏توانم تاب بياورم. من نمى‏توانم از عهده اين خسارات كه بر ملت ما وارد شده است برآيم، من نمى‏توانم تشكر از اين ملت بكنم كه همه چيز خودش را در راه خدا داد، خداى تبارك و تعالى بايد به آنها اجر عنايت فرمايد.

من به مادرهاى فرزند از دست داده تسليت عرض مى‏كنم و در غم آنها شريك هستم. من به پدرهاى جوان داده، من به آنها تسليت عرض مى‏كنم. من به جوان‏هائى كه پدرانشان را در اين مدت از دست داده‏اند تسليت عرض مى‏كنم.

اصل رژيم سلطنتى، خلاف قانون، قواعد عقلى و حقوق بشر

خوب، ما حساب بكنيم كه اين مصيبت‏ها براى چه به اين ملت وارد شد، مگر اين ملت چه مى‏گفت و چه مى‏گويد كه از آنوقتى كه صداى ملت در آمده است تا حالا قتل و ظلم و غارت و همه اينها ادامه دارد؟ ملت ما چه مى‏گفتند كه مستحق اين عقوبات شدند؟ ملت ما يك مطلبش اين بود كه اين سلطنت پهلوى از اول كه پايه گذارى شد برخلاف قوانين بود. آنهائى كه در سن من هستند، مى‏دانند و ديده‏اند كه مجلس موسسان كه تاسيس شد، با سرنيزه تاسيس شد، ملت هيچ دخالت نداشت در مجلس موسسان، مجلس موسسان را با زور سرنيزه تاسيس كردند و با زور، وكلاى آن را وادار كردند به اينكه به رضاشاه راى سلطنت بدهند. پس اين سلطنت از اول يك امر باطلى بود، بلكه اصل رژيم سلطنتى از اول خلاف قانون و خلاف قواعد عقلى است و خلاف حقوق بشر است. براى اينكه ما فرض مى‏كنيم كه يك ملتى تمامشان راى داند. كه يك نفرى سلطان باشد، بسيار خوب، اينها از باب اينكه مسلط بر سرنوشت خودشان هستند و مختار به سرنوشت خودشان هستند، راى آنها براى آنها قابل عمل

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 282

است لكن اگر چنانچه يك ملتى راى دادند (ولو تمامشان) به اينكه اعقاب اين سلطان هم سلطان باشد، اين به چه حقى ملت پنجاه سال از اين، سرنوشت ملت بعد را معين مى‏كند؟ سرنوشت هر ملتى به دست خودش است. ما در زمان سابق، فرض بفرمائيد كه زمان اول قاجاريه نبوديم، اگر فرض كنيم كه سلطنت قاجاريه به واسطه يك رفراندمى تحقق پيدا كرد و همه ملت هم ما فرض كنيم كه راى مثبت دادند، اما راى مثبت دادند بر آقامحمدخان قجر و آن سلاطينى كه بعدها مى‏آيند. در زمانى كه ما بوديم و زمان سلطنت احمدشاه بود، هيچ يك از ما زمان آقامحمدخان را ادراك نكرده، آن اجداد ما كه راى دادند براى سلطنت قاجاريه، به چه حقى راى دادند كه زمان ما احمد شاه سلطان باشد؟ سرنوشت هر ملت دست خودش است. ملت در صد سال پيش از اين، صدوپنجاه سال پيش از اين، يك ملتى بوده، يك سرنوشتى داشته است و اختيارى داشته ولى او اختيار ماها را نداشته است كه يك سلطانى را بر ما مسلط كند. ما فرض مى‏كنيم كه اين سلطنت پهلوى، اول كه تاسيس شد به اختيار مردم بود و مجلس موسسان را هم به اختيار مردم تاسيس كردند و اين اسباب اين مى‏شود كه بر فرض اينكه اين امر باطل صحيح باشد، فقط رضاخان سلطان باشد آن هم بر آن اشخاصى كه در آن زمان بودند و اما محمد رضا سلطان باشد بر اين جمعيتى كه الان بيشتر شان، بلكه الا بعض قليلى از آنها ادارك آنوقت را نكرده‏اند، چه حقى داشتند ملت در آن زمان سرنوشت ما را در اين زمان معين كنند؟ بنابر اين سلطنت محمدرضا اولاً كه چون سلطنت پدرش خلاف قانون بود و با زور و با سرنيزه تاسيس شده بود مجلس، غير قانونى است، پس سلطنت محمدرضا هم غير قانونى است و اگر چنانچه سلطنت رضاشاه فرض بكنيم كه قانونى بوده، چه حقى آنها داشتند كه براى ما سرنوشت معين كنند؟ هر كسى سرنوشتش با خودش است، مگر پدرهاى ما ولى ما هستند؟ مگر آن اشخاصى كه درصد سال پيش از اين، هشتاد سال پيش از اين بودند، مى‏توانند سرنوشت يك ملتى را كه بعدها وجود پيداكنند، آنها تعيين بكنند؟ اين هم يك دليل كه سلطنت محمدرضا سلطنت قانونى نيست. علاوه بر اين، اين سلطنتى كه در آنوقت درست كرده بودند و مجلس موسسان هم ما فرض كنيم كه صحيح بوده است، اين ملتى كه سرنوشت خودش با خودش بايد باشد، در اين زمان مى‏گويد كه ما نمى‏خواهيم اين سلطان را. وقتى كه اينها راى دادند به اينكه ما سلطنت رضاشاه را، سلطنت محمدرضاشاه را، رژيم سلطنتى را نمى‏خواهيم، سرنوشت اينها با خودشان است. اين هم يك راه است از براى اينكه سلطنت او باطل است.

غير قانونى بودن شاه، مجلس و دولت منبعث از آن

حالا مى‏آئيم سراغ دولت‏هائى كه ناشى شده از سلطنت محمدرضا و مجلس‏هائى كه ما داريم. در تمام طول مشروطيت الا بعضى از زمان‏ها آن هم نسبت به بعض از وكلا، مردم دخالت نداشتند در تعيين وكلا. شما الان اطلاع داريد كه در اين مجلسى كه حالا هست، چه مجلس شورا و چه مجلس سنا و شما ملت ايران هستيد، شما ملتى هستيد كه در تهران سكنى داريد، من از شما مردم تهران سؤال مى‏كنم كه آيا اين وكلائى كه در مجلس هستند، چه در مجلس سنا و چه

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 283

در مجلس شورا شما اطلاع داشتيد كه اينها را خودتان تعيين كنيد؟ اكثر اين مردم مى‏شناسند اين افرادى را كه به عنوان مجلس و به عنوان وكيل مجلس سنا يا مجلس شورا در مجلس هستند؟ يا اين هم با زور تعيين شده بدون اطلاع مردم؟ مجلسى كه بدون اطلاع مردم است و بدون رضايت مردم است، اين مجلس، مجلس غيرقانونى است. بنابر اين اينهائى كه در مجلس نشسته‏اند و مال ملت را گرفته‏اند به عنوان اينكه حقوق هر فرض كنيد كه وكيلى اينقدر است، اين حقوق را حق نداشتند بگيرند و ضامن هستند. آنهائى هم كه در مجلس سنا هستند، آن‏ها هم حق نداشتند و ضامن هستند. و اما دولتى كه ناشى مى‏شود از يك شاهى كه خودش و پدرش غير قانونى است، خودش علاوه بر او غيرقانونى است، وكلائى كه تعيين كرده است غيرقانونى است، دولتى كه از همچو مجلسى و همچو سلطانى انشاء بشود، اين دولت غيرقانونى است. اين ملت حرفى را كه داشتند در زمان محمدرضاخان مى‏گفتند كه اين سلطنت را ما نمى‏خواهيم و سرنوشت ما با خود ماست. در حالا هم مى‏گويند كه ما اين وكلا را غيرقانونى مى‏دانيم، اين مجلس سنا را غيرقانونى مى‏دانيم، اين دولت را غيرقانونى مى‏دانيم. آيا كسى كه خودش از ناحيه مجلس،از ناحيه مجلس سنا، از ناحيه شاه منصوب است و همه آنها غير قانونى هستند، مى‏شود كه قانونى باشد؟ ما مى‏گوئيم كه شما غير قانونى هستيد بايد برويد. ما اعلام مى‏كنيم كه الان دولتى كه به اسم دولت قانونى خودش را معرفى مى‏كند، حتى خودش قبول ندارد كه قانونى است، خودش تا چند سال پيش از اين، تا آنوقتى كه دستش نيامده بود اين وزارت، قبول داشت كه غيرقانونى است، حالا چه شده است كه مى‏گويد من قانونى هستم؟ اين مجلس غيرقانونى است، از خود وكلا بپرسيد كه آيا شما را ملت تعيين كرده است؟ هر كدام ادعا كردند كه ملت تعيين كرده است، ما دستشان را مى‏دهيم دست يك نفر آدم ببرد او را در حوزه انتخابيه‏اش، در حوزه انتخابيه‏اش از مردم سؤال مى‏كنيم كه اين آقا آيا وكيل شما هست، شما او را تعيين كرديد؟ حتماً بدانيد كه جواب آنها نفى است. بنابر اين آيا يك ملتى كه فرياد مى‏كند كه ما اين دولت مان، اين شاه مان، اين مجلس مان برخلاف قوانين است و حق شرعى و حق قانونى و حق بشرى ما اين است كه سرنوشت مان دست خودمان باشد، آيا حق اين ملت اين است كه يك قبرستان شهيد براى ما درست بكنند، در تهران، يك قبرستان هم در جاهاى ديگر؟

اصلاحات شاه، افساد مملكت

من بايد عرض كنم كه محمد رضاى پهلوى، اين خائن خبيث براى ما رفت، فرار كرد و همه چيز ما را به باد داد. مملكت ما را خراب كرد، قبرستان‏هاى ما را آباد كرد. مملكت ما را از ناحيه اقتصاد خراب كرد. تمام اقتصاد ما الان خراب است و از هم ريخته است كه اگر چنانچه بخواهيم ما اين اقتصاد را به حال اول برگردانيم، سال‏هاى طولانى با همت همه مردم، نه يك دولت اين كار را مى‏تواند بكند و نه يك قشر از اقشار مردم اين كار را مى‏توانند بكنند، تا تمام مردم دست به دست هم ندهند نمى‏توانند اين به هم ريختگى اقتصاد را از بين ببرند. شما ملاحظه كنيد، به اسم اينكه ما مى خواهيم زراعت را، دهقان‏ها را دهقان كنيم، تا حالا رعيت بودند و ما مى‏خواهيم حالا دهقانشان‏

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 284

كنيم،اصلاحات ارضى درست كردند، اصلاحات ارضى شان بعد از اين مدت طولانى به اينجا منتهى شد كه بكلى دهقانى از بين رفت، بكلى زراعت ما از بين رفت و الان شما در همه چيز محتاجيد به خارج يعنى محمدرضا اين كار را كرد تا بازار درست كند از براى امريكا و ما محتاج به او باشيم در اينكه گندم از او بياوريم، برنج از او بياوريم، همه چيز را، تخم مرغ از او بياوريم يا از اسرائيل كه دست نشانده امريكاست بياوريم.

بنابراين كارهائى كه اين آدم كرده به عنوان اصلاح، اين كارها خودش افساد بوده است. قضيه اصلاحات ارضى يك لطمه‏اى بر مملكت ما وارد كرده است كه تا شايد بيست سال ديگر ما نتوانيم اين را جبرانش بكنيم مگر همه ملت دست به هم بدهند و كمك كنند تا سال بگذرد و جبران بشود اين معنا. فرهنگ ما را يك فرهنگ عقب نگه داشته درست كرده است، فرهنگ ما را اين عقب نگه داشته به طورى كه الان جوان‏هاى ما تحصيلاتشان در اينجا تحصيلات تام و تمام نيست و بايد بعد از اينكه يك مدتى در اينجا يك نيمه تحصيلى كردند آن هم با اين مصيبت ها، آن هم با اين چيزها، بايد بروند در خارج تحصيل بكنند. ما پنجاه سال است، بيشتر از پنجاه سال است دانشگاه داريم و قريب سى و چند سال است كه اين دانشگاه را داريم لكن چون خيانت شده است به ما، از اين جهت رشد نكرده، رشد انسانى ندارد، تمام انسان‏ها و نيروى انسانى ما را از بين برده است اين آدم.

ما با مراكز فحشاو فساد مخالفيم، نه با تمدن و مظاهر آن

اين آدم به واسطه نوكرى كه داشته، مراكز فحشا درست كرده، تلويزيونش مركز فحشاست، راديويش بسياريش فحشاست، مراكزى كه اجازه دادند براى اينكه باز باشد، مراكز فحشاست، اينها دست به دست هم دادند. در تهران مركز مشروب فروشى بيشتر از كتابفروشى است، مراكز فساد ديگر الى ماشاءالله است . براى چه؟ سينماى ما مركز فحشاست. ما با سينما مخالف نيستيم ما با مركز فحشا مخالفيم. ما با راديو مخالف نيستيم ما با فحشا مخالفيم. ما با تلويزيون مخالف نيستيم ما با آن چيزى كه در خدمت اجانب براى عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نيروى انسانى ماست، با آن مخالف هستيم. ما كى مخالفت كرديم با تجدد، با مراتب تجدد؟ مظاهر تجدد وقتى كه از اروپا پايش را در شرق گذاشت خصوصاً در ايران، مركز چيزى كه بايد از آن استفاده تمدن بكنند ما را به توحش كشانده است. سينما يكى از مظاهر تمدن است كه بايد در خدمت اين مردم، در خدمت تربيت اين مردم باشد و شما مى‏دانيد كه جوان‏هاى ما را اينها به تباهى كشيده‏اند و همين طور ساير اين جاها. ما با اينها در اين جهات مخالف هستيم. اينها به همه معنا خيانت كرده‏اند به مملكت ما.

و اما نفت ما، تمام نفت ما را به غير دادند، به آمريكا و غير از امريكا دادند، آنى كه به امريكا دادند عوض چه گرفتند؟ عوض، اسلحه براى پايگاه درست كردن براى آقاى امريكا. ما، هم نفت داديم و هم پايگاه براى آنها درست كرديم. امريكا با اين حيله كه اين مرد هم دخالت داشت، با اين حيله نفت را از ما برد و براى خودش در عوض پايگاه درست كرد يعنى اسلحه آورده اينجا كه‏

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 285

ارتش ما نمى‏تواند اين اسلحه را استعمال بكند، بايد مستشارهاى آنها باشند، بايد كارشناس‏هاى آنها باشند. اين هم از ناحيه نفت كه اين نفت ما را اگر چند سال ديگر خداى نخواسته اين عمر پيدا كرده بود، عمر سلطنتى پيدا كرده بود، مخازن نفت ما را تمام كرده بود، زراعت مان را هم كه تمام كرده، اين ملت بكلى ساقط شده بود و بايد عملگى كند براى اغيار. ما كه فرياد مى‏كنيم از دست اين، براى اين است. خون‏هاى جوان‏هاى ما براى اين جهات ريخته شده، براى اينكه آزادى مى‏خواهيم ما. ما پنجاه سال است كه در اختناق بسر برديم. نه مطبوعات داشتيم، نه راديوى صحيح داشتيم، نه تلويزيون صحيح داشتيم، نه خطيب توانست حرف بزند، نه اهل منبر مى‏توانستند حرف بزنند، نه امام جماعت مى‏توانست آزاد كار خودش را ادامه بدهد، نه هيچ يك از اقشار ملت كارشان را مى‏توانستند ادامه بدهند و در زمان ايشان هم همين اختناق به طريق بالاتر باقى است و باقى بود و الا هم باز نيمه حشاشه او كه باقى است، نيمه حشاشه اين اختناقى هم باقى است. ما مى گوئيم كه خود آن آدم، دولت آن آدم، مجلس آن آدم، تمام اينها غير قانونى است واگر ادامه به اين بدهند اينها مجرمند و بايد محاكمه بشوند و ما آنها را محاكمه مى‏كنيم.

اجانب و اشرار، تنها حاميان دولت غير قانونى شاه

من دولت تعيين مى‏كنم، من تو دهن اين دولت مى‏زنم، من دولت تعيين ميكنم، من به پشتيبانى اين ملت دولت تعيين مى‏كنم، من به واسطه اينكه ملت مرا قبول دارد (تكبير حضار) اين آقا كه خودش هم خودش را قبول ندارد، رفقايش هم قبولش ندارد، ملت هم قبولش ندارد، ارتش هم قبولش ندارد، فقط امريكا از اين پشتيبانى كرده و فرستاده به ارتش دستور داده كه از او پشتيبانى بكنيد، انگليس هم از اين پشتيبانى كرده و گفته است كه بايد از اين پشتيبانى بكنيد. يك نفر آدمى كه نه ملت قبولش دارد نه هيچ يك از طبقات ملت از هر جا بگوئيد قبولش ندارند، بله چند تا از اشرار را دارند كه مى‏آورند توى خيابان ها، از خودشان هست اين اشرار، فرياد هم مى‏كنند، از اين حرف‏ها هم مى‏زنند لكن ملت اين است، اين ملت است (اشاره به حضار). مى‏گويد كه در يك مملكت كه دو تا دولت نمى‏شود. خوب واضح است اين، يك مملكت دو تا دولت ندارد لكن دولت غيرقانونى بايد برود، تو غيرقانونى هستى، دولتى كه ما مى‏گوئيم، دولتى است كه متكى به آراء ملت است، متكى به حكم خداست، تو بايد يا خدا را انكار كنى يا ملت را. بايد سرجايش بنشيند اين آدم و يا اينكه به امر امريكا و اينها وادار كند يك دسته‏اى از اشرار را اين ملت را قتل عام كند.

در برابر نقشه هاى اجانب بيدار باشيد

ما تا هستيم نمى‏گذاريم اينها سلطه پيدا كنند، ما نمى‏گذاريم

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 286

دوباره اعاده بشود آن حيثيت سابق و آن ظلم‏هاى سابق، ما نخواهيم گذشت كه محمدرضا برگردد، اينها مى‏خواهند او را برگردانند، بيدار باشيد. اى مردم! بيدار باشيد، نقشه دارند مى‏كشند، ستاد درست كرده مرديكه در آن جائى كه هست، روابط دارند درست مى‏كنند، مى‏خواهند دوباره ما را برگردانند به آن عهدى كه همه چيزمان اختناق در اختناق باشد و همه هستى ما به كام امريكا برود. ما نخواهيم گذاشت، تا جان داريم نخواهيم گذاشت و من از خداى تبارك و تعالى سلامت همه شما را خواستار هستم و من عرض مى‏كنم بر همه ما واجب است كه اين نهضت را ادامه بدهيم تاآنوقتى كه اينها ساقط بشوند و ما به واسطه آراء مردم، مجلس سنا درست بكنيم و دولت اول را، دولت دائمى را تعيين بكنيم.

نصحيت و تشكرى به ارتش

و من بايد يك نصحيت به ارتش بكنم و يك تشكر از يكى از اركان ارتش، يك قشرهائى از ارتش. اما آن نصحيتى كه مى‏كنم اين است كه ما مى‏خواهيم كه شما مستقل باشيد، ماها داريم زحمت مى‏كشيم، ماها خون داديم، ماها جوان داديم، ماها حيثيت و آبرو داديم، مشايخ ما حبس رفتند، زجر كشيدند، مى‏خواهيم كه ارتش ما مستقل باشد. آقاى ارتشبد! شما نمى‏خواهيد؟ شما نمى‏خواهيد مستقل باشيد؟ آقاى سرلشكر! شما نمى‏خواهيد مستقل باشيد، شما مى‏خواهيد نوكر باشيد؟

من به شما نصحيت مى‏كنم كه بيائيد در آغوش ملت، همان كه ملت مى‏گويد بگوئيد، ما بايد مستقل باشيم، ملت مى‏گويد ارتش بايد مستقل باشد، ارتش نبايد زير فرمان مستشارهاى آمريكا و اجنبى باشد، شما هم بيائيد، ما براى خاطر شما اين حرف را مى‏زنيم، شما هم بيائيد براى خاطر خودتان اين حرف را بزنيد، بگوئيد (ما مى‏خواهيم مستقل باشيم، ما نمى‏خواهيم اين مستشارها باشند.) ما كه اين حرف را مى‏زنيم كه ارتش بايد مستقل باشد، جزاى ما اين است كه بريزيد توى خيابان خون جوان‏هاى ما را بريزيد كه چرا مى‏گوئيد من بايد مستقل باشم ما مى‏خواهيم تو آقا باشى.

و اما تشكر مى‏كنم از اين قشرهائى كه متصل شدند به ملت، اينها آبروى خودشان را، آبروى كشورشان را، آبروى ملت شان را اينها حفظ كردند. اين درجه دارها، همافرها، افسرهاى نيروى هوائى، اينها همه مورد تشكر و تمجيد ما هستند و همين طور آنهائى كه در اصفهان و در همدان و در ساير جاها، اينها تكليف شرعى، ملى، كشورى خودشان را دانستند و به ملت ملحق شدند و پشتيبانى از نهضت اسلامى ملت را كردند ما از آنها تشكر مى‏كنيم و به اينهائى كه متصل نشدند مى‏گوئيم كه متصل بشويد به اينها، اسلام براى شما بهتر از كفر است، ملت براى شما بهتر از اجنبى است. ما براى شما مى‏گوئيم اين مطلب را، شما هم براى خودتان اين كار را بكنيد، رها بكنيد اين را، خيال نكنيد كه اگر رها

صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 287

كرديد ما مى‏آئيم شما را به دار مى‏زنيم. اين چيزهائى است كه شماها يا كسان ديگر درست كرده‏اند والا اين همافرها و اين درجه‏دارها و اين افسرها كه آمدند و متصل شدند، ما با كمال عزت و سعادت آنها را حفظ مى كنيم و ما مى‏خواهيم كه مملكت، مملكت قوى باشد، ما مى‏خواهيم كه مملكت داراى يك نظام قدرتمند باشد، ما نمى‏خواهيم نظام را به هم بزنيم، ما مى‏خواهيم نظام محفوظ باشد لكن نظام ناشى از ملت در خدمت ملت، نه نظامى كه ديگران سرپرستى‏اش را بكنند و ديگران فرمان به آن بدهند.

والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته


previos page menu page


afsanah82
07-24-2011, 09:42 PM
menu page next page

صحيفه نور ج 5 صفحه 3

تاريخ سخنرانى:12/11/57

بيانات امام خمينى در بهشت زهرا

تسليت و تشكر از ملت مصيبت ديده‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

ما در اين مدت مصيبت‏ها ديده‏ايم، مصيبت‏هاى بسيار بزرگ و بعضى پيروزها حاصل شد كه البته آن هم بزرگ بوده مصيبت‏هاى زن‏هاى جوان مرده، مردهاى اولاد از دست داده، طفل‏هاى پدر از دست داده.

من وقتى چشمم به بعضى از اينها كه اولاد خودشان را از دست داده‏اند مى‏افتد، سنگينى در دوشم پيدا مى شود كه نمى‏توانم تاب بياورم. من نمى‏توانم از عهده اين خسارات كه بر ملت ما وارد شده است برآيم، من نمى‏توانم تشكر از اين ملت بكنم كه همه چيز خودش را در راه خداداد، خداى تبارك و تعالى بايد به آنها اجر عنايت فرمايد.

من به مادرهاى فرزند از دست داده تسليت عرض مى‏كنم و در غم آنها شريك هستم. من به پدرهاى جوان داده، من به آنها تسليت عرض مى‏كنم. من به جوان‏هائى كه پدرانشان را در اين مدت از دست داده‏اند تسليت عرض مى‏كنم.

اصل رژيم سلطنتى، خلاف قانون، قواعد عقلى و حقوق بشر

خوب، ما حساب بكنيم كه اين مصيبت‏ها براى چه به اين ملت وارد شد، مگر اين ملت چه مى‏گفت و چه مى‏گويد كه از آنوقتى كه صداى ملت در آمده است تا حالا قتل و ظلم و غارت و همه اينها ادامه دارد؟ ملت ما چه مى‏گفتند كه مستحق اين عقوبات شدند؟ ملت ما يك مطلبش اين بود كه اين سلطنت پهلوى از اول كه پايه‏گذارى شد برخلاف قوانين بود. آنهائى كه در سن من هستند، مى‏دانند و ديده‏اند كه مجلس موسسان كه تاسيس شد، با سرنيزه تاسيس شد، ملت هيچ دخالت نداشت در مجلس موسسان، مجلس موسسان را با زور سرنيزه تاسيس كردند و با زور، وكلاى آن را وادار كردند به اينكه به رضاشاه راى سلطنت بدهند. پس اين سلطنت از اول يك امر باطلى بود، بلكه اصل رژيم سلطنتى از اول خلاف قانون و خلاف قواعد عقلى است و خلاف حقوق بشر است براى اينكه ما فرض مى‏كنيم كه يك ملتى تمامشان راى دادند كه يك نفرى سلطان باشد، بسيار خوب، اينها از باب اينكه مسلط بر سرنوشت خودشان هستند و مختار به سرنوشت خودشان هستند، راى آنها براى آنها قابل عمل است‏

صحيفه نور ج 5 صفحه 4

لكن اگر چنانچه يك ملتى راى دادند (ولو تمامشان) به اينكه اعقاب اين سلطان هم سلطان باشد، اين به چه حقى ملت پنجاه سال از اين، سرنوشت ملت بعد را معين مى‏كند؟ سرنوشت هر ملتى به دست خودش است. ما در زمان سابق، فرض بفرمائيد كه زمان اول قاجاريه نبوديم، اگر فرض كنيم كه سلطنت قاجاريه به واسطه يك رفراندمى تحقق پيدا كرد و همه ملت هم ما فرض كنيم كه راى مثبت دادند، اما راى مثبت دادند بر آقامحمدخان قجر و آن سلاطينى كه بعدها مى‏آيند. در زمانى كه ما بوديم و زمان سلطنت احمدشاه بود، هيچ يك از ما زمان آقامحمدخان را ادراك نكرده، آن اجداد ما كه راى دادند براى سلطنت قاجاريه، به چه حقى راى دادند كه زمان ما احمد شاه سلطان باشد؟ سرنوشت هر ملت دست خودش است. ملت در صد سال پيش از اين، صد و پنجاه سال پيش از اين، يك ملتى بوده، يك سرنوشتى داشته است و اختيارى داشته ولى او اختيار ماها را نداشته است كه يك سلطانى را بر ما مسلط كند. ما فرض مى‏كنيم كه اين سلطنت پهلوى، اول كه تاسيس شد به اختيار مردم بود و مجلس موسسان را هم به اختيار مردم تاسيس كردند و اين اسباب اين مى‏شود كه بر فرض اينكه اين امر باطل صحيح باشد، فقط رضاخان سلطان باشد آن هم بر آن اشخاصى كه در آن زمان بودند و اما محمد رضا سلطان باشد بر اين جمعيتى كه الان بيشترشان، بلكه الا بعض قليلى از آنها ادراك آنوقت را نكرده‏اند، چه حقى داشتند ملت در آن زمان سرنوشت ما را در اين زمان معين كنند؟ بنابراين سلطنت محمدرضا اولا كه چون سلطنت پدرش خلاف قانون بود و با زور و با سرنيزه تاسيس شده بود مجلس، غير قانونى است، پس سلطنت محمدرضا هم غير قانونى است و اگر چنانچه سلطنت رضاشاه فرض بكنيم كه قانونى بوده، چه حقى آنها داشتند كه براى ما سرنوشت معين كنند؟ هر كسى سرنوشتش با خودش است، مگر پدرهاى ما ولى ما هستند؟ مگر آن اشخاصى كه در صد سال پيش از اين، هشتاد سال پيش از اين بودند، مى‏توانند سرنوشت يك ملتى را كه بعدها وجود پيدا مى‏كنند، آنها تعيين بكنند؟ اين هم يك دليل كه سلطنت محمدرضا سلطنت قانونى نيست. علاوه بر اين، اين سلطنتى كه در آنوقت درست كرده بودند و مجلس موسسان هم ما فرض كنيم كه صحيح بوده است، اين ملتى كه سرنوشت خودش با خودش بايد باشد، در اين زمان مى‏گويد كه ما نمى‏خواهيم اين سلطان را. وقتى كه اينها راى دادند به اينكه ما سلطنت رضاشاه را، سلطنت محمدرضا شاه را، رژيم سلطنتى را نمى‏خواهيم، سرنوشت اينها با خودشان است. اين هم يك راه است از براى اينكه سلطنت او باطل است.

غير قانونى بودن شاه، مجلس و دولت منبعث از آن‏

حالا مى‏آئيم سراغ دولت‏هائى كه ناشى شده از سلطنت محمدرضا و مجلس‏هائى كه ما داريم. در تمام طول مشروطيت الا بعضى از زمان‏ها آن هم نسبت به بعض از وكلا، مردم دخالت نداشتند در تعيين وكلا. شما الان اطلاع داريد كه در اين مجلسى كه حالا هست، چه مجلس شورا و چه مجلس سنا و شما ملت ايران هستيد، شما ملتى هستيد كه در تهران سكنى داريد، من از شما مردم تهران سوال مى‏كنم كه آيا اين وكلائى كه در مجلس هستند، چه در مجلس سنا و چه در مجلس شورا، شما اطلاع‏

صحيفه نور ج 5 صفحه 5

داشتيد كه اينها را خودتان تعيين كنيد؟ اكثر اين مردم مى شناسند اين افرادى را كه به عنوان مجلس و به عنوان وكيل مجلس سنا يا مجلس شورا در مجلس هستند؟ يا اين هم با زور تعيين شده بدون اطلاع مردم؟ مجلسى كه بدون اطلاع مردم است و بدون رضايت مردم است، اين مجلس، مجلس غيرقانونى است. بنابراين اينهائى كه در مجلس نشسته‏اند و مال ملت را گرفته‏اند به عنوان اينكه حقوق هر- فرض كنيد كه - وكيلى اينقدر است، اين حقوق را حق نداشتند بگيرند و ضامن هستند. آنهائى هم كه در مجلس سنا هستند، آن‏ها هم حق نداشتند و ضامن هستند. و اما دولتى كه ناشى مى‏شود از يك شاهى كه خودش و پدرش غير قانونى است، خودش علاوه بر او غيرقانونى است، وكلائى كه تعيين كرده است غيرقانونى است، دولتى كه از همچو مجلسى و همچو سلطانى انشاء بشود، اين دولت غيرقانونى است. اين ملت حرفى را كه داشتند در زمان محمدرضاخان مى‏گفتند كه اين سلطنت را ما نمى‏خواهيم و سرنوشت ما با خود ماست. در حالا هم مى‏گويند كه ما اين وكلا را غيرقانونى مى‏دانيم، اين مجلس سنا را غيرقانونى مى‏دانيم، اين دولت را غيرقانونى مى‏دانيم. آيا كسى كه خودش از ناحيه مجلس، از ناحيه مجلس سنا، از ناحيه شاه منصوب است و همه آنها غيرقانونى هستند، مى‏شود كه قانونى باشد؟ ما مى‏گوئيم كه شما غيرقانونى هستيد بايد برويد. ما اعلام مى‏كنيم كه الان دولتى كه به اسم دولت قانونى خودش را معرفى مى‏كند، حتى خودش قبول ندارد كه قانونى است، خودش تا چند سال پيش از اين، تا آنوقتى كه دستش نيامده بود اين وزارت، قبول داشت كه غيرقانونى است، حالا چه شده است كه مى‏گويد من قانونى هستم؟ اين مجلس غيرقانونى است، از خود وكلا بپرسيد كه آيا شما را ملت تعيين كرده است؟ هر كدام ادعا كردند كه ملت تعيين كرده است، ما دستشان را مى‏دهيم دست يك نفر آدم ببرد او را در حوزه انتخابيه‏اش، در حوزه انتخابيه‏اش از مردم سوال مى‏كنيم كه اين آقا آيا وكيل شما هست، شما او را تعيين كرديد؟ حتما بدانيد كه جواب آنها نفى است. بنابراين آيا يك ملتى كه فرياد مى‏كند كه ما اين دولت‏مان، اين شاه‏مان، اين مجلس‏مان برخلاف قوانين است و حق شرعى و حق قانونى و حق بشرى ما اين است كه سرنوشت‏مان دست خودمان باشد، آيا حق اين ملت اين است كه يك قبرستان شهيد براى ما درست بكنند، در تهران، يك قبرستان هم در جاهاى ديگر؟

اصلاحات شاه، افساد مملكت‏

من بايد عرض كنم كه محمدرضاى پهلوى، اين خائن خبيث براى ما رفت، فرار كرد و همه چيز ما را به باد داد. مملكت ما را خراب كرد، قبرستان‏هاى ما را آباد كرد. مملكت ما را از ناحيه اقتصاد خراب كرد. تمام اقتصاد ما الان خراب است و از هم ريخته است كه اگر چنانچه بخواهيم ما اين اقتصاد را به حال اول برگردانيم، سال‏هاى طولانى با همت همه مردم، نه يك دولت اين كار را مى‏تواند بكند و نه يك قشر از اقشار مردم اين كار را مى‏توانند بكنند، تا تمام مردم دست به دست هم ندهند نمى‏توانند اين به هم ريختگى اقتصاد را از بين ببرند. شما ملاحظه كنيد، به اسم اينكه ما مى‏خواهيم زراعت را، دهقان‏ها را دهقان كنيم، تا حالا رعيت بودند و ما مى‏خواهيم حالا دهقانشان كنيم،

صحيفه نور ج 5 صفحه 6

اصلاحات ارضى درست كردند، اصلاحات ارضى‏شان بعد از اين مدت طولانى به اينجا منتهى شد كه بكلى دهقانى از بين رفت، بكلى زراعت ما از بين رفت و الان شما در همه چيز محتاجيد به خارج يعنى محمدرضا اين كار را كرد تا بازار درست كند از براى امريكا و ما محتاج به او باشيم در اينكه گندم از او بياوريم، برنج از او بياوريم، همه چيز را، تخم مرغ از او بياوريم يا از اسرائيل كه دست نشانده امريكاست بياوريم.

بنابراين كارهائى كه اين آدم كرده به عنوان اصلاح، اين كارها خودش افساد بوده است. قضيه اصلاحات ارضى يك لطمه‏اى بر مملكت ما وارد كرده است كه تا شايد بيست سال ديگر ما نتوانيم اين را جبرانش بكنيم مگر همه ملت دست به هم بدهند و كمك كنند تا سال‏هائى بگذرد و جبران بشود اين معنا فرهنگ ما را يك فرهنگ عقب نگه داشته درست كرده است، فرهنگ ما را اين عقب نگه داشته به طورى كه الان جوان‏هاى ما تحصيلاتشان در اينجا تحصيلات تام و تمام نيست و بايد بعد از اينكه يك مدتى در اينجا يك نيمه تحصيلى كردند آن هم با اين مصيبت‏ها، آن هم با اين چيزها، بايد بروند در خارج تحصيل بكنند. ما پنجاه سال است، بيشتر از پنجاه سال است دانشگاه داريم و قريب سى و چند سال است كه اين دانشگاه را داريم لكن چون خيانت شده است به ما، از اين جهت رشد نكرده، رشد انسانى ندارد، تمام انسان‏ها و نيروى انسانى ما را از بين برده است اين آدم.

ما با مراكز فحشا و فساد مخالفيم، نه با تمدن و مظاهر آن‏

اين آدم به واسطه نوكرى كه داشته، مراكز فحشا درست كرده، تلويزيونش مركز فحشاست، راديويش بسياريش فحشاست، مراكزى كه اجازه دادند براى اينكه باز باشد، مراكز فحشاست. اينها دست به دست هم دادند. در تهران مركز مشروب فروشى بيشتر از كتابفروشى است، مراكز فساد ديگر الى ماشاءالله است. براى چه؟ سينماى ما مركز فحشاست. ما با سينما مخالف نيستيم ما با مركز فحشا مخالفيم. ما با راديو مخالف نيستيم ما با فحشا مخالفيم. ما با تلويزيون مخالف نيستيم ما با آن چيزى كه در خدمت اجانب براى عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نيروى انسانى ماست، با آن مخالف هستيم. ما كى مخالفت كرديم با تجدد، با مراتب تجدد؟ مظاهر تجدد وقتى كه از اروپا پايش را در شرق گذاشت خصوصا در ايران، مركز چيزى كه بايد از آن استفاده تمدن بكنند ما را به توحش كشانده است. سينما يكى از مظاهر تمدن است كه بايد در خدمت اين مردم، در خدمت تربيت اين مردم باشد و شما مى‏دانيد كه جوان‏هاى ما را اينها به تباهى كشيده‏اند و همين طور ساير اين جاها ما با اينها در اين جهات مخالف هستيم. اينها به همه معنا خيانت كرده‏اند به مملكت ما.

و اما نفت ما، تمام نفت ما را به غير دادند، به آمريكا و غير از امريكا دادند، آنى كه به امريكا دادند عوض چه گرفتند؟ عوض، اسلحه براى پايگاه درست كردن براى آقاى امريكا. ما، هم نفت داديم و هم پايگاه براى آنها درست كرديم. امريكا با اين حيله كه اين مرد هم دخالت داشت، با اين حيله نفت را از ما برد و براى خودش در عوض پايگاه درست كرد يعنى اسلحه آورده اينجا كه‏

صحيفه نور ج 5 صفحه 7

ارتش ما نمى‏تواند اين اسلحه را استعمال بكند، بايد مستشارهاى آنها باشند، بايد كارشناس‏هاى آنها باشند. اين هم از ناحيه نفت كه اين نفت ما را اگر چند سال ديگر خداى نخواسته اين عمر پيدا كرده بود، عمر سلطنتى پيدا كرده بود، مخازن نفت ما را تمام كرده بود، زراعت‏مان را هم كه تمام كرده، اين ملت بكلى ساقط شده بود و بايد عملگى كند براى اغيار. ما كه فرياد مى‏كنيم از دست اين، براى اين است. خون‏هاى جوان‏هاى ما براى اين جهات ريخته شده، براى اينكه آزادى مى‏خواهيم ما. ما پنجاه سال است كه در اختناق بسر برديم. نه مطبوعات داشتيم، نه راديوى صحيح داشتيم، نه تلويزيون صحيح داشتيم، نه خطيب مى‏توانست حرف بزند، نه اهل منبر مى‏توانستند حرف بزنند، نه امام جماعت مى‏توانست آزاد كار خودش را ادامه بدهد، نه هيچ يك از اقشار ملت كارشان را مى‏توانستند ادامه بدهند و در زمان ايشان هم همين اختناق به طريق بالاتر باقى است و باقى بود و الا هم باز نيمه حشاشه او كه باقى است، نيمه حشاشه اين اختناقى هم باقى است. ما مى گوئيم كه خود آن آدم، دولت آن آدم، مجلس آن آدم، تمام اينها غير قانونى است و اگر ادامه به اين بدهند اينها مجرمند و بايد محاكمه بشوند و ما آنها را محاكمه مى كنيم.

اجانب و اشرار، تنها حاميان دولت غيرقانونى شاه‏

من دولت تعيين مى‏كنم، من تو دهن اين دولت مى‏زنم، من دولت تعيين مى‏كنم، من به پشتيبانى اين ملت دولت تعيين مى‏كنم، من به واسطه اينكه ملت مرا قبول دارد (تكبير حضار) اين آقا كه خودش هم خودش را قبول ندارد، رفقايش هم قبولش ندارد، ملت هم قبولش ندارد، ارتش هم قبولش ندارد، فقط امريكا از اين پشتيبانى كرده و فرستاده به ارتش دستور داده كه از او پشتيبانى بكنيد، انگليس هم از اين پشتيبانى كرده و گفته است كه بايد از اين پشتيبانى بكنيد. يك نفر آدمى كه نه ملت قبولش دارد نه هيچ يك از طبقات ملت از هر جا بگوئيد قبولش ندارند، بله چند تا از اشرار را دارند كه مى‏آورند توى خيابان‏ها، از خودشان هست اين اشرار، فرياد هم مى‏كنند، از اين حرف‏ها هم مى‏زنند لكن ملت اين است، اين ملت است (اشاره به حضار). مى‏گويد كه در يك مملكت كه دو تا دولت نمى شود. خوب واضح است اين، يك مملكت دو تا دولت ندارد لكن دولت غيرقانونى بايد برود، تو غيرقانونى هستى، دولتى كه ما مى‏گوئيم، دولتى است كه متكى به آراء ملت است، متكى به حكم خداست، تو بايد يا خدا را انكار كنى يا ملت را. بايد سرجايش بنشيند اين آدم و يا اينكه به امر امريكا و اينها وادار كند يك دسته‏اى از اشرار را اين ملت را قتل عام كند.

در باب نقشه‏هاى اجانب بيدار باشيد

ما تا هستيم نمى‏گذاريم اينها سلطه پيدا كنند، ما نمى‏گذاريم اينها سلطه پيدا كنند، ما نمى‏گذاريم‏

صحيفه نور ج 5 صفحه 8

دوباره اعاده بشود آن حيثيت سابق و آن ظلم‏هاى سابق، ما نخواهيم گذاشت كه محمدرضا برگردد، اينها مى‏خواهند او را برگردانند، بيدار باشيد. اى مردم! بيدار باشيد، نقشه دارند مى‏كشند، ستاد درست كرده مردى كه در آن جائى كه هست، روابط دارند درست مى‏كنند، مى‏خواهند دوباره ما را برگردانند به آن عهدى كه همه چيزمان اختناق در اختناق باشد و همه هستى ما به كام امريكا برود. ما نخواهيم گذاشت، تا جان داريم نخواهيم گذاشت و من از خداى تبارك و تعالى سلامت همه شما را خواستار هستم و من عرض مى‏كنم بر همه ما واجب است كه اين نهضت را ادامه بدهيم تا آنوقتى كه اينها ساقط بشوند و ما به واسطه آراء مردم، مجلس سنا درست بكنيم و دولت اول را، دولت دائمى را تعيين بكنيم.

نصيحت و تشكرى به ارتش‏

و من بايد يك نصيحت به ارتش بكنم و يك تشكر از يكى از اركان ارتش، يك قشرهائى از ارتش. اما آن نصيحتى كه مى‏كنم اين است كه ما مى‏خواهيم كه شما مستقل باشيد، ماها داريم زحمت مى‏كشيم، ماها خون داديم، ماها جوان داديم، ماها حيثيت و آبرو داديم، مشايخ ما حبس رفتند، زجر كشيدند، مى‏خواهيم كه ارتش ما مستقل باشد. آقاى ارتشبد! شما نمى‏خواهيد؟ شما نمى‏خواهيد مستقل باشيد؟ آقاى سرلشكر! شما نمى‏خواهيد مستقل باشيد، شما مى‏خواهيد نوكر باشيد؟

من به شما نصيحت مى‏كنم كه بيائيد در آغوش ملت، همان كه ملت مى‏گويد بگوئيد، ما بايد مستقل باشيم، ملت مى‏گويد ارتش بايد مستقل باشد، ارتش نبايد زير فرمان مستشارهاى آمريكا و اجنبى باشد، شما هم بيائيد، ما براى خاطر شما اين حرف را مى‏زنيم، شما هم بيائيد براى خاطر خودتان اين حرف را بزنيد، بگوئيد ما مى‏خواهيم مستقل باشيم، ما نمى‏خواهيم اين مستشارها باشند. ما كه اين حرف را مى‏زنيم كه ارتش بايد مستقل باشد، جزاى ما اين است كه بريزيد توى خيابان خون جوان‏هاى ما را بريزيد كه چرا مى‏گوئيد من بايد مستقل باشم؟ ما مى‏خواهيم تو آقا باشى.

و اما تشكر مى‏كنم از اين قشرهائى كه متصل شدند به ملت، اينها آبروى خودشان را، آبروى كشورشان را، آبروى ملت‏شان را اينها حفظ كردند. اين درجه‏دارها، همافرها، افسرهاى نيروى هوائى، اينها همه مورد تشكر و تمجيد ما هستند و همين طور آنهائى كه در اصفهان و در همدان و در ساير جاها، اينها تكليف شرعى، ملى، كشورى خودشان را دانستند و به ملت ملحق شدند و پشتيبانى از نهضت اسلامى ملت را كردند ما از آنها تشكر مى‏كنيم و به اينهائى كه متصل نشدند مى گوئيم كه متصل بشويد به اينها، اسلام براى شما بهتر از كفر است، ملت براى شما بهتر از اجنبى است. ما براى شما مى گوئيم اين مطلب را، شما هم براى خودتان اين كار را بكنيد. رها بكنيد اين را، خيال نكنيد كه اگر

صحيفه نور ج 5 صفحه 9

رها كرديد ما مى آئيم شما را به دار مى‏زنيم. اين چيزهائى است كه شماها يا كسان ديگر درست كرده‏اند و الا اين همافرها و اين درجه‏دارها و اين افسرها كه آمدند و متصل شدند، ما با كمال عزت و سعادت آنها را حفظ مى‏كنيم و ما مى‏خواهيم كه مملكت، مملكت قوى باشد، ما مى‏خواهيم كه مملكت داراى يك نظام قدرتمند باشد، ما نمى‏خواهيم نظام را به هم بزنيم، ما مى‏خواهيم نظام محفوظ باشد لكن نظام ناشى از ملت در خدمت ملت، نه نظامى كه ديگران سرپرستى‏اش را بكنند و ديگران فرمان به آن بدهند.

والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته

menu page next page

afsanah82
07-24-2011, 09:42 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 10

تاريخ 12/11/57

بيانات امام خمينى در ميان جمعى از روحانيون

نابودى نيروهاى خادم و فعال انسانى از بزرگترين جنايات سلسله پهلوى

بنده در اين مدت كه از ايران خارج بودم و دعاگوى همه آقايان بودم و حالا كه برگشتم به خدمت آقايان براى خدمتگزارى، خدمت به روحانيت، خدمت به آقايان علماء و فضلاء، خدمت به جامعه ايرانيها، حالا مى‏بينم كه رفقائى كه ما داشتيم، با ريش سياه اينجا گذاشتيم با ريش سفيد تحويل مى‏گيريم. مااشخاصى در زندان داشتيم كه وقتى كه از پيش ما رفتند در زندان، سالم بودند، قوى بودند، وقتى كه از زندان بيرون آمدند، آنهائى كه زنده مانده‏اند و از زندان بيرون آمده‏اند، ضعيف شده‏اند، پيرمرد شده‏اند، مريض شده‏اند.

اين نيروهاى انسانى كه از دست ما رفته است، اين از همه چيزها بالاتر بود. جناياتى كه سلسله پهلوى در جامعه ما كرد، شايد هيچ جنايتى بالاتر از اين جنايت نبود كه نيروهاى فعاله انسانى ما را يا از بين بردند يا فعاليت آنها را خنثى كردند براى مدت‏ها ى زياد. آنهائى كه بايد به اين امت خدمت كنند مثل علماى اعلام و اشخاص روشنفكر، اينها را در زندان بردند، ده سال پانزده سال، پنج سال در زندان اينها را بردند، صرف نظر از آن زجرهائى كه به اينها كردند، آن خلاف انسانيت‏هائى كه با اين اولياء خدا كردند، اين نيرو را هدر دادند، يعنى نيروئى كه بايد در جامعه فعال باشد اگر مدرس است، عده‏اى را تربيت بكند، اگر محصل است خودش تربيت بشود، اگر فعاليت‏هاى سياسى دارد، فعاليت سياسى بكند، فعاليت‏هاى مذهبى دارد فعاليت‏هاى مذهبى بكند، تمام اينها را اينها به هدر دادند.

اداى حق الناس، شر ط قبولى توبه شاه

گاهى گفته مى‏شود، گفته مى‏شد به اينكه خوب، شاه مى‏آيد توبه مى‏كند و توبه هم كرد، خوب، ديگر چه مى‏گوييد؟ خدا كه توبه را قبول مى‏كند، شماها چه مى‏گوييد ديگر؟ اين را من كرارا عرض كردم كه اولا توبه شرايطى دارد كه تا آن شرائط تحقق پيدا نكند، خداى تبارك و تعالى قبول نمى‏كند. آنچه بى شرط، خداى تبارك و تعالى قبول مى‏كند، آن چيزهائى است كه مربوط به حقوق الله است كسى نماز نخوانده، كسى روزه نگرفته، كسى حج نرفته است، اينها چيزهائى است كه اگر توبه بكند شرطى ندارد، توبه‏اش را قبول مى‏كند. و اما حقوق ناس، حقوق ناس را توبه‏اش را تا اين حق رد نشود قبول

صحيفه نور ج 5 صفحه 11

نمى‏كند. شما بفرمائيد كه حالا اين شخص كه آمده توبه كرده - فرضاً عرض مى‏كنم - اين راضى است به اينكه بيايد اموالى را كه از مردم برده پس بدهد و كارهائى كه از قبيل چپاول هست اينها را جبران بكند، فرضا كه يك همچو كارى بكند و او مالى داشته باشد تا بتواند جبران كند، مال ملت را كه نمى‏شود به خود ملت داد، براى جبران مالهائى كه اينها دارند. همه‏اش مال ملت است، مال خودشان نيست، برداشتند و فرار كردند و در بانك‏هاى خارجه انبار كردند و اگر چنانچه ما دستمان رسيد محاكمه‏اش مى‏كنيم، توانستيم كه او را بياوريم به اينجا و محاكمه بكنيم، يعنى تحويل ما دادند، محاكمه‏اش مى‏كنيم، محاكمه حضورى و اگر تحويل ندادند او را ما محاكمه غيابى مى‏كنيم و او را محكوم مى‏كنيم و آن مقدارى كه در ايران دارد از او مى‏گيريم، آنى كه در بانك‏ها دارد اعلام مى‏كنيم كه اين محكوم است و مال ملت است، حق ندارد بانك به محمدرضا بدهد چيزى را كه از مردم خورده است. حالا ما فرض مى‏كنيم كه خير ايشان اموال شخصى دارد و آن اموال شخصى را به ارث از پدرش فرض كنيد رسيده به او و آن اموال شخصى را مى‏دهد و جبران مى‏كند. خوب، اين ده سال حبسى كه كرده و اين قدرت انسانى را تلف كرده كى جبران مى‏كند؟ كى مى‏تواند جبران كند اين ده سال حبس، پنج سال حبس اين علما، اين دانشمندان، اين رجال سياسى كه اينها را به به هدر داده است يعنى در يك محفظه‏اى نگه داشته اينها را تا قوايشان هدر رفته، فعاليت هايشان هدر رفته، اينها ديگر جبران نمى‏خواهد؟! اگر يك كسى را هدر دادند همه زندگيش را، اينها را جبران كى ميكند؟ اينهمه جراحت كه بر اشخاص، بر قلوب مومنين، بر قلوب پيرزنها، پيرمردها، جوانها وارد كرده است، اينها را كى جبران مى‏كند؟

يك نفر آدم يك شخص را اگر كشت، اين قصاصش به اين است كه اين يك نفر را در مقابل او بكشند اگر يك نفر آدم هزاران آدم را كشت، حالا ما چطور آن را جبران بكنيم؟ اين كه هزاران نفر از بهترين اولاد اين وطن را، بهترين اولاد اين اسلام را در اين حبس -ها كشته پاهايشان را اره كردند. ما اطلاع از داخل زندان نداريم، يك مقدار كمى را اطلاع داريم، آن چيزى كه در زندان مى‏گذرد و مى‏گذشته است بر مردم، ما اطلاع نداريم، ما فقط مى‏بينيم كه يك نفر از علما را پايش را اره كردند، بعض اشخاص را توى تاوه گذاشتند بو دادند يعنى برق را متصل كردند به اين سطح اين شيئى و اين را خواباندندش روى آنجا او را بو دادند. حالا ما فرض مى‏كنيم كه يك جان دارد اين وما يك جان را در مقابل يك جان گرفتيم، بقيه‏اش چه؟

ما چطور قبول بكنيم از يك آدمى‏توبه را و بگوئيم كه اين سلطان باشد و حكومت نكند، همان سلطنت بكند. آخر ما جواب اين پيرزنى كه چهار تا از اولادش رفته، ديشب سر سفره، خودش و شوهرش و چهار تا اولاد بوده، امشب خودش و شوهرش، جواب اين را ما چه بدهيم بگوئيم حالا ايشان اعليحضرت باشند و آن بالاها بنشينند و مراسم عيدهم علماى دربارى بروند سراغش - و عرض مى‏كنم - كه اين نظامى‏ها و اين تمام اشخاصى كه در اين مراسم مى‏رفتند بروند و او را به اعليحضرت بشناسند و - عرض ميكنم كه - در مملكت هم ياكل ويمشى هر كارى دلش ميخواهد بكند.

صحيفه نور ج 5 صفحه 12

دوران حقه بازى و فريبكارى بسر رسيده است

فرض مى‏گيريم كه اين آدم توبه‏اش از روى حقيقت است، والا شما وما همه مى‏دانيم كه اين بيش از اينكه يك نيرنگى هست، نيست چيز ديگرى، اين نيرنگ براى اين بود كه ما را بازى بدهد و ما راضى بشويم به اينكه اين آقاسلطان باشد و حكومت نكند، تا اين بخوابد، انقلاب كه خوابيد، شمشيرش را بكشد پاى همه شما را قطع بكند يعنى نه عالم دينى ديگر بگذارد، نه رجل سياسى، نه دانشگاهى بگذارد، نه مدرسه فيضيه‏اى. اين نقشه است نقشه بوده، حالا هم كه الان ما مبتلا به يك نقشه ديگرى هستيم شما از اول ديديد چند جور اينها حقه بازى كردند، خدعه ميخواستند بكنند، يكى آمد مقابل مردم، اى علما!مراجع عظام! اى علماء اعلام! اى چه! اى چه! ما يك كارهائى كرديم واشتباهاتى كرديم و حالا از اين اشتباه برگشتيم. همين علماى اعلام و مراجع عظامى كه در آنجا مى‏گويد كه اينها مثل حيوان نجس مى‏مانند، از ايشان احتراز كنيد همين علماى اعلامى كه اين آقا مى‏گويد كه اينها مثل كرم‏هائى مى‏مانند كه توى نجاست مى‏لولند، آن روز منطقش آن بود، حالائى كه دمش را گرفتند و گير افتاده، حالا روباه بازى درآورده، علماء اعلام و مراجع عظام مى‏گويد. اين جز خدعه چيزى هست همين آدمى كه در همان حال علما اعلام و مراجع عظام مى‏گويد و در مقابل مردم و ملت مى‏ايستد و چه مى‏كند، همين آدم دولت نظامى مى‏گذارد در همان روز. اين ماها را مثل اينكه خيلى نادان مى‏داند، يا خودش احمق است كه خيال مى‏كند همه مثل خودش مى‏مانند. در همان روز، همان روز وشبى كه آن دستش را به توبه نامه گرفته، آن دستش را به سرنيزه گرفته و مردم را با سر نيزه مى‏كوبد، اين توبه است؟! اين حالا توبه كرده ؟! ما از او قبول كنيم كه آقا حالا ديگر توبه كردند و - عرض مى‏كنم - عابد و مسلمان شده است؟!

مردم فريبى شاه با حربه مليت و آزاديخواهى

حالا هم بعد از اين كه‏اين آدم اين حرف را زد وقبلش هم همين طور حكومت آشتى درست كرد، دولت آشتى، دولت آشتى او همان بود كه آنقدر جمعيت جوان‏هاى ما را به خون و خاك كشيدند، اين آشتى آنها حالا هم يكى ديگر را آوردند توى كار، نه او آورده، امريكاست آقا. همه بدبختى ما از اين امريكا و شوروى و انگلستان است. حالا هم يكى ديگر را روى كار آوردند كه با حربه مليت، مليت، با حربه آزاديخواهى همان آزاديخواهى كه خود مردك گفت آزادزنان و آزادمردان، همان آزادى را مى‏خواهند بدهند، همان آزادى كه مى‏گفت من آزادى دادم به ملت در صورتى كه پشتش مسلسل بود و توپ بود و تانك بود.

غير قانونى بودن سلطنت شاه ودولت منبعث از آن

آقا يك دولتى كه منشعب مى‏شود، منشاش عبارت از يك شاهى است كه مخلوع است، يك شاهى است كه خائن است، يك شاهى است كه پسر رضا شاه است كه مجلس موسسان سر نيزه‏اى

صحيفه نور ج 5 صفحه 13

فرمايشى درست كرد، اين را كه من يادم هست ديگر، مجلس موسسانى كه درست كرد، با سرنيزه مجلس موسسان را درست كرد، وقتى با سر نيزه مجلس موسسان درست شود، اين مجلس موسسان قانونى است؟ اين يك دليل بر اينكه اين مرد سلطنتش قانونى نيست و اما دليل ديگرش بر اينكه قانونى نيست، اين است كه به حسب قانون اساسى، سلطنت يك موهبتى است الهى (حرف مفتى است كه حالا من نقل مى‏كنم، حرف مزخرفى است) يك موهبتى است الهى كه ملت مى‏دهند به شخص اعليحضرت. اگر موهبت الهى است، ملت ميدهد يعنى چه؟ چطور ممكن است كه يك موهبت الهى، به يك ظالم خدا موهبت بكند؟ چطور امكان دارد كه خدا يك كسى كه فوج‏ها از مسلمان‏ها را از بين برده، اينهمه خيانت (به) اسلام و مسلمين كرده، خداى تبارك و تعالى او را تاييدش كند؟ موهبت به او بكند؟ عنايت به او داشته باشد؟

از اينهم كه شما صرف نظر بكنيد، موهبتى است الهى كه ملت داده است به يك كسى، اين ملت است كه داريد مى‏بينيد مى‏گويد نه، تمام شد. اين ملت اول كه نداده بود. خوب، حالا مى‏گوييم داد، از اول كه ملت اصلا اينها را نمى‏خواستند. رضا شاه با زور سر نيزه آمد وبا زور سر نيزه مجلس موسسان درست كرد و با زور سر نيزه مجلس درست مى‏كردكى مجلس، مجلس ما بود؟ همين مردك گفت كه اين مجلس‏هائى كه درست كردند اينها، از سفارتخانه‏ها مى‏آوردند وليستش را مى‏دادند منتها حالا ديگر نه، اينطور نيست، حالا ديگر مملكت خيلى قدرتمند شده، ديگر اينطورها نيست !! خودش را مسخره مى‏كند.

اين مجلسى كه ما الان داريم، مجلس شورا و مجلس سنا، يكى از اين وكلا بيايند ادعا كنند كه من وكيل ملتم، تا م

afsanah82
07-24-2011, 09:43 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 19

تاريخ: 14/11/57

بيانات امام خمينى در جمع عده‏اى از روحانيون

قدرت سازنده ديانت، عامل خصومت زورمداران

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از آقايان علما و افاضل بايد تشكر كنم. پيروزى ملت مرهون اقدامات علما اولا و ساير طبقات ثانياً بوده است. شما علما همانطور كه وظيفه شرعى‏تان هست كه امام امت باشيد، پيشقدم باشيد در مسائل امت، دفع كنيد مفاسد را از ملت‏ها، بحمدالله قيام به امر فرموديد و من از قبل ملت شريف ايران از شماها تشكر كنم. خداند انشاءالله روحانيت را كه ذخيره ملت است، پشتوانه ملت است حفظ كند و قوت به او بدهد. دشمن‏هاى اسلام - و شماها - هم اسلام را بد معرفى كرده‏اند و هم شما را. دشمن‏هاى بشريت، اديان را مطلقا مى‏گويند كه براى اين است كه افيون باشد براى مردم، براى ملت ها. اينها چون ديده‏اند كه آن چيزى كه در مقابلشان مى‏ايستد ديانت است، و آن جمعيتى كه در مقابلشان مى‏ايستد جمعيت روحانى است، از اين جهت با اين دو نيرو به مخالفت برخاستند واز زمانهاى بسيار سابق اين دو نيرو را كوبيده‏اند. نيروى اسلام را كه بزرگترين نيروست، كوبيدند از جهت اينكه كوشش كردند تا اسلام را بد معرفى كنند، كوشش كردند تا اينكه اسلام را بگويند اگر چيزى هم باشد، يك دعا و يك وردى است، يك آدابى است بين بشر و خدا، آنطورى كه در مسيحيت هست. مسيحيت هم، اين مسيحيت منسوخ اينجور است مسيحيتى كه نسخ شده است، مسيحيت حضرت عيسى نمى‏تواند اينطور باشد. مسيحيتى كه نسخ شده است، مسيحيت حضرت عيسى نمى‏تواند اينطور باشد. اينها با اسلام و با ساير اديان مخالفت كردند و اديان را افيون بشر حساب كردند. يعنى گفته‏اند كه اديان يك چيزى است كه ثروتمندها و قلدرها درست كرده‏اند كه مردم را ساكت كنند، توده‏ها را ساكت كنند به وعده دادن و اين تبليغات تا آنجا رسيده است كه بعد به صورت ديگر به ما هم تزريق كرده‏اند.

مسئله جدا بودن دين از سياست، مسئله‏اى كه با كمال تزوير و خدعه طرح كردند حتى ما را هم مشتبه كردند. حتى كلمه آخوند سياسى يك كلمه فحش است در محيط ما، فلان آخوند سياسى است در صورتى كه آقايان خواندند در دعاهاى معتبر ساسه لعباد معذلك از بس تزريق شده است، از بس اشتباه كارى شده است، ما خودمان هم باورمان است كه دين از سياست جداست. آخوند در محراب برود و شاه هم مشغول دزديش باشد!! هر كس اسلام را مطالعه كرده باشد، قرآن كريم را مطالعه كرده باشد كافى است كه بفهمد اسلام و قرآن كريم تربيت مى‏كند يك جامعه را در همه چيز. فرق ما

صحيفه نور ج 5 صفحه 20

بين اسلام و ساير قوانينى كه در دنيا هست، (قوانين الهى را نمى‏گويم آنها الان منسوخ است، آن‏ها هم همانطور بوده كه اسلام بوده) فرق ما بين اسلام و آن چيزهاى كه از جانب خدا براى تربيت بشر آمده است با آن چيزهايى كه به دست بشر درست شده است، يك فرق اساسى اين است كه آنچه بشر درست كرده است يك جنبه ضعيف را ملاحظه كرده است. مثلاً قوانينى وضع كرده‏اند از براى اينكه حفظ نظم بكنند، حفظ انتظامات بكنند، قوانينى وضع كرده‏اند كه مال همين معاشرت دنياست و كيفيت سياست دنيوى. ابعاد ديگرى كه بشر دارد هيچ مورد توجه قواعدى كه يا قوانينى كه بشر درست كرده است هيچ متوجه او نيست.

تنها قوانين انبياء در برگيرنده تمامى جنبه‏هاست

شما وقتى اسلام را ملاحظه مى‏كنيد به حسب ابعاد انسانيت او، طرح دارد، قانون دارد، از قبل از اينكه انسان به اين دنيا بيايد قبل از اينكه پدر و مادر انسان ازدواج كند، طرح دارد براى اينكه اين بذر را خوب تربيت كند، طرح دارد اسلام زن را چه جور انتخاب كنيد، شوهر را چه جور انتخاب كنيد، در وقتى كه ازدواج مى‏كنيد چه وضع باشد، با چه آداب باشد، در وقت لقاح چه آداب باشد، در وقت حمل چه آداب باشد، مثل يك زارعى كه يك تخم زراعت را مى‏كارد و مواظبت مى‏كند كه زمين خوب باشد، آب، آب سالم باشد، به موقع برسد، ساير تربيت‏ها تربيت‏هاى نباتى باشد كه درست تربيت بشود. اسلام براى تربيت انسان از قبل ازدواج پدر و مادر شروع كرده است، زمين را يك زمين سالم مطهر مى‏خواهد باشد، زوج را يك زوج سالم صحيح انسان صفت انتخاب بكند. بعد هم آداب ديگر تا وقتى كه متولد مى‏شود و آداب رضاع و آداب حمل و رضاع و تربيت در دامان مادر و تربيت در پيش پدر و تربيت‏هاى بعدى كه دنبال اين مى‏آيد. هيچ يك از قوانين بشر تكفل اين امر را ندارد، اين امر مختص به قوانين انبياست. ابعاد ديگرى كه بشر دارد و اصلاً قواعد ديگر دنبالش نبوده است، آن قواعدى است كه براى تهذيب نفس است، براى اينكه انسان يك موجود انسانى - الهى بشود. قرآن كتاب انسانسازى است، مكتب اسلام، مكتب انسانسازى است، انسان بله همه ابعاد، نه فقط يك انسان مادى مى‏خواهد درست بكند يك انسان الهى مى‏خواهد درست بكند، همه ابعاد انسان مورد نظرش هست. در اين امور اصلاً ساير قواعد و قوانين كه در دنياى ما هست آنطور مسائل طرح نيست، هر كس هر جور مى‏خواهد تربيت بشود، توى بازار نرود عربده بكشد، اين را جلويش را مى‏گيرند، توى منزلش هر غلطى مى‏خواهد بكند، خلوت را كار ندارند كه در خلوت چه كرد، به شما چه اسلام خلوت و جلوت ندارد. خودت تنها باشى تحت مراقبت هستى، يك نفر همراهت باشد باز همين طور تا آخر.

تامين مسائل دنياى مادى انسان از ابعاد مهم اسلام است

يكى از ابعاد انسان، بعدى است كه در اين دنياى مادى مى‏خواهد معاشرت بكند، در اين دنياى مادى مى‏خواهد تاسيس دولت بكند، در اين دنياى مادى مى‏خواهد تاسيس مثلاً ساير چيزهايى كه‏

صحيفه نور ج 5 صفحه 21

مربوط به ماديتش هست بكند. اسلام اين را هم دارد. آنقدر آيه و روايت كه در سياست وارد شده است، در عبادت وارد نشده است. شما از پنجاه و چند كتاب فقه را ملاحظه مى‏كنيد، هفت، هشت‏تايش كتابى است كه مربوط به عبادات است، باقيش مربوط به سياسات و اجتماعيات و معاشرات و اينطور چيزهاست. ما همه آنها را گذاشتيم كنار و يك بعد را، بعد ضعيفش را گرفتيم. اسلام را همچو بد معرفى كرده‏اند به ما كه ما هم باورمان آمده است كه اسلام به سياست چه. سياست مال قيصر و محراب مال آخوند!! محراب هم نمى‏گذارند براى ما باشد. اسلام دين سياست است، حكومت دارد. شما بخشنامه حضرت امير - كتاب حضرت امير - به مالك اشتر را بخوانيد ببينيد چيست. دستورات پيغمبر و دستورهاى امام (ع) در جنگ‏ها و در سياسات ببينيد چى دارد. اين ذخاير را ما داريم، عرضه استفاده‏اش را نداريم. ذخيره موجود است، همه چيز داريم عرضه استفاده نداريم. مثل اينكه ايران همه چيز دارد اما مى‏دهند به غير. ما كتاب و سنتمان غنى است، همه چيز در آن هست لكن بد معرفى كردند به ما، يعنى كارشناس‏ها از آنوقتى كه راه اروپا باز شد به آسيا و به شرق، كارشناس‏ها دور افتادند و مطالعه كردند آنها بيدار بودند و من و شما توى مدرسه‏ها خواب بوديم. آنها مطالعه كردند، وجب به وجب زمين‏هاى ايران تحت مطالعه قرار گرفته، هر جا نفت بوده نقشه دارند از آن، هر جا مس بوده نقشه دارند از آن، در اين بيابان‏هاى بى آب و علف با شتر آمدند اين كارشناس‏ها، رفتند گرديدند مخازن را، جاهايى را هر چه دارد پيدا كردند و ثبت كردند، مطالعاتشان راجع به ماها هم همين بوده است كه ديده‏اند آن چيزى كه بتواند جلوى اينها را بگيرد عبارت از اسلام است و خدمتگزار به اسلام. اسلام را از آن راه كوبيدند، جدا كردند اسلام را حتى از خود ملت اسلام، حتى از خود خدمتگزاران به قرآن. خود خدمتگزاران به قرآن هم اين مطلب را نمى‏شود حاليشان كرد بعضى از آنها را كه اسلام دين سياست است، اين را شايد عيب مى‏دانند براى اسلام، اسلام سلطنت دارد، نه سلطنت اينطورى، حكومت دارد، اسلام امامت دارد، خلافت دارد، پيغمبر اسلام حكومت تشكيل كرده بود، حضرت امير سلام‏الله عليه حكومت داشت، استاندار داشت، فرماندار داشت، همه اينها را داشت، اينها ارتش داشتند، قواعد ارتش داشتند، همه چيز داشتند. ما مطالعه آنها را كرديم لكن از بس به ما تزريق شده است از آن طرف كه آقا برو سراغ كارت، آقا برو تو نمازت را بخوان چه كار دارى به اينكه اينها چه مى‏كنند، هى چه كار دارى، چه كار دارى، كار ما را به اينجا رساند كه حالا ما اينجا بايد مجتمع بشويم عزا بگيريم. از آن طرف كارشناس‏ها ديدند كه از مردم، روحيات مردم را ملاحظه كردند، ديدند كه روحيات مشرق خصوصاً مسلمين و خصوصاً در مسلمين شيعه خصوصياتشان اين است كه به روحانيتشان ارج قائل مى‏شوند، تبع روحانيت هستند. چه بكنند كه روحانيت را از مردم جدا كنند؟ نقشه كشيدند كه روحانيت را مبتذل كنند پيش ملت.

شما در زمان رضاشاه نبوديد اكثرتان، من ادراك كرده‏ام، كسانى كه به سن من بودند و پيرمرد هستند الان، ادراك كرده‏اند زمان او را. آقا اينها به واسطه نقشه‏اى كه خارج ريخته بود، آخوند را همچو كرده بودند كه آخوند نمى‏توانست نفس بكشد. آخوند در نظر مردم همچو شده بود كه سوار

صحيفه نور ج 5 صفحه 22

اتومبيلش نمى‏كردند. جدا كردند از مردم روحانيت را، منتها نقشه‏شان نگرفت. خواستند بكنند هر چه كردند خداوند والله خير الماكرين لكن يك جائى نقشه‏شان گرفت و آن جدا كردن روحانيت از دانشگاه‏ها، يك روحانى حق نداشت، پيش خودمان حق نداشت كه از يك دانشگاهى يك صحبتى بكند دانشگاهى هم آخوند را به نظرش مى‏آمد كه يك موجود مضرى است كه انگليس‏ها آوردند گذاشتند اينجا. من خودم اين را شاهد بودم، با دو نفر از آقا زاده‏هاى محترم قم ما سوار اتوبوس بوديم در چندين سال پيش از اين مى‏رفتيم چند نفر ديگر هم سوار همان اتوبوس بودند يكى‏شان به ديگرى گفت كه من حالا سال‏هاست كه از اين هيكل‏ها ديگر نديدم (اشاره به ماها) بعد گفت اينها را انگليس‏ها آورده‏اند در نجف و آنجاها گذاشتند براى اينكه مردم را چه بكنند. در نظر دانشگاهى آخوند يا دربارى است يا برگزيده انگليس. در نظر شما هم اين آدم دانشگاهى، نمى‏دانم چه. جدا كردند ملت را بعضى‏اش را از بعضى، استفاده بردند از اين جدايى.

afsanah82
07-24-2011, 09:44 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 25

تاريخ: 14/11/57

بيانات امام خمينى در جمع كادر ادارى و اعضاى كميته برگزارى استقبال از امام خمينى

در اين مرحله حساس و پرفتنه لحظه‏اى غفلت جايز نيست

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من نمى‏دانم چطور از عهده اين مراتب اين، زحمات برآيم. من خدمتى كه مورد پسند باشد نكردم و من از خدا مى‏خواهم كه توفيق بدهد كه همه ما خدمت بكنيم به اين كشور، خدمت بكنيم به احكام اسلام.

امروز روزى است كه اين مرحله‏اى كه ما طى كرديم، به مرحله حساسى رسيده است بطورى كه براى همه ما تكليف الهى ايجاد شده است، همه ما مكلف هستيم كه در اين مرحله‏اى كه بين موت و حيات هست كه از اول تا آخر استقلال است، ما بايد در آن موقع هيچ غفلت نكنيم، غفلت يك آن براى ما گران تمام مى‏شود، الان وقتى است كه حيله‏ها براه افتاده است و از هر راهى مى‏خواهند ما را بازى بدهند، ملت ايران را بازى بدهند.

امروز دوباره از سر، راجع به اينكه ما مى‏خواهيم آزادى بدهيم و ما مى‏خواهيم، نمى‏دانم چه بكنيم، مهلت به ما بدهيد، از اين حرفهائى كه هميشه شاه مى‏گفت و خدعه مى‏كرد و ما به آن گوش نكرديم، حالا نوكر شاه دارد اين حرفها را مى‏زند. اينها مى‏خواهند همان قدرت را برگردانند، اينها نوكرها آمريكا هستند، اينها هستند كه باز منافع آمريكا را به اسم مليت، به اسم اسلام، به اسم قوميت، به اسم ملت، به اسم نمى‏دانم خدمتگزارى، مى‏خواهند منافع آمريكا را حفظ بكنند، مى‏خواهند منابع شما را به اجانب بدهند، مى‏خواهند شما را تحت اسارت قرار بدهند.

الان وقتى است كه غفلت در آن مصادف با انتحار و خودكشى است، غفلت نبايد كرد، بايد اين نهضت را ادامه داد، بايد خيابانها را پر از جمعيت كرد، بايد همه مردم آگاهانه بريزند توى خيابانها و اين بنيان فاسد را از بين بردارند، چيزى ديگر از آن نمانده است جز يك حشاشه‏اى، چيز مختصرى، اين هم بايد با همت شما مردم مسلمان با همت ملت ايران بايد اين هم از ميان برداشته بشود تا ما برسيم به يك حكومت اسلامى، به يك حكومت عدل، به يك حكومتى كه منافع شما را، نه حكومت مى‏تواند بخورد، نه مى‏تواند به غير بدهد، ما يك همچو حكومتى مى‏خواهيم، يك حكومت ملى و اسلامى، يك جمهورى كه متكى بر راى خود مردم باشد، مردم آزادانه راى بدهند، نه مثل اين 50 سال كه هيچ كس در هيچ چيز آزاد نبود، نه مثل اين سى و چند سال كه ما به اسارتها كشيده شديم، به زحمتها كشيده شويم،

صحيفه نور ج 5 صفحه 26

منافع ما، چيزهاى كه ما داشتيم، مخازن ما را بردند، خوردند، الان هم در بانكهاى خارجى اينهايى كه مال مخازن ما هستند موجود است به اسم محمدرضاخان، به اسم عائله او، به اسم مثلا آنهائى كه وابسته به او هستند. همه چيز ما را آنها برده‏اند، يك ملتى را فقير كردند و از اينجا رفتند و فرار كردند.

من خدمتگزار ملت هستم

ما از همه شما جوانها تشكر مى‏كنيم كه در اين موقع همه با قدرت، همه با اراده، همه با خواستهاى الهى بپا خاستيد و كارهاى خودتان را زمين گذاشتيد و اين كار بزرگى كه به عهده همه ماست دنبال كرديد و رمز پيروزى شما وحدت كلمه و اينكه همه‏تان يك مطلب را مى‏خواهيد. الان همه ملت‏ها، ملت ايران در هر شهرى، در هر دهى، در هر قصبه‏اى همين مطلب را مى‏خواهد. نبود شاه كه نيست انشاءالله، نبود رژيم كه نيست انشاءالله، (انشاءالله) نبود دولت غاصب كه نيست انشاءالله، (انشاءالله) ايجاد حكومت اسلامى و جمهورى اسلامى كه خواهد بود انشاءالله. (انشاءالله).

من از همه شما آقايان تشكر مى‏كنم كه در اين موردها زحمت كشيديد، لكن زحمتى بوده است كه براى خالق خودتان كشيديد، زحمتى بوده است كه براى خدمتگزار خودتان كشيديد، من خدمتگزار شما هستم، من مى‏خواهم كه شما عزيز باشيد، من خدمتگزار ملت هستم، من مى‏خواهم ملت اسلام سربلند باشد، مستقل باشد، نه مثل حالا كه ما بايد همه چيزمان از جاى ديگر باشد و همه مسائل سياسى‏مان را ديگران نقشه‏اش را بكشند، همه مسائل اجتماعيمان را ديگران نقشه‏اش را بكشند، فرهنگ ما را ديگران برنا

afsanah82
07-24-2011, 09:45 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 27

تاريخ: 15/11/57

متن حكم نخست وزيرى دولت موقت كه توسط حجت الاسلام رفسنجانى قرائت گرديد

جناب آقاى مهندس مهدى بازرگان

بسم الله الرحمن الرحيم‏

بنا به پيشنهاد شوراى انقلاب، بر حسب حق شرعى و حق قانونى ناشى از آراء اكثريت قاطع قريب به اتفاق ملت ايران كه طى اجتماعات عظيم و تظاهرات وسيع و متعدد در سراسر ايران نسبت به رهبرى جنبش ابراز شده است و به موجب اعتمادى كه به ايمان راسخ شما به مكتب مقدس اسلام و اطلاعى كه از سوابقتان در مبارزات اسلامى و ملى دارم، جنابعالى را بدون در نظر گرفتن روابط و حزبى بستگى به گروهى خاص، مامور تشكيل دولت موقت مى‏نمايم تا ترتيب اداره امور مملكت و خصوصا انجام رفراندوم و رجوع به آراء عمومى ملت درباره تغيير نظام سياسى كشور به جمهورى اسلامى و تشكيل مجلس موسسان از منتخبين مردم جهت تصويب قانون اساسى نظام جديد و انتخاب مجلس نمايندگان ملت بر طبق قانون اساسى جديد را بدهيد. مقتضى است كه اعضاى دولت موقت را هر چه زودتر با توجه به شرايطى كه مشخص نموده‏ام تعيين و معرفى نمائيد. كارمندان دولت و ارتش و افراد ملت با دولت موقت شما همكارى كامل نموده و رعايت انضباط را براى وصول به اهداف مقدس انقلاب و سامان يافتن امور كشور خواهند نمود. موفقيت شما و دولت موقت را در اين مرحله حساس تاريخى از خداوند متعال مسئلت مى‏نمايم.

روح الله الموسوى الخمينى

سپس امام امت سخنان كوتاهى ايراد فرمودند بدين مضمون:

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من بعد از تشكر از ملت ايران كه در اين مدت‏هاى طولانى رنج و زحمت برده‏اند و با دادن خون خودشان، براى اسلام خدمت كردند، مطلبى را كه مى‏خواهم به عرض ملت برسانم اين است كه نظر خودشان را راجع به دولت آقاى مهندس بازرگان كه الان يك دولت شرعى اسلامى است اعلام كنند، هم بوسيله مطبوعات و هم به تظاهرات آرام در شهرها و در دهات و در هر جايى كه مسلمان هست، نظر

صحيفه نور ج 5 صفحه 28

خودشان را راجع به دولت اسلامى آقاى مهندس مهدى بازرگان اظهار كنند.

پس از فرمايشات فوق، امام خمينى در پاسخ به سوال‏هاى خبرنگاران داخلى و خارجى حاضر در جلسه، چنين فرمودند:

سئوال: حضرت آيت‏الله فرموده‏ايد كه كسانى كه اين دولت را نپذيرند، اطاعت نكنند، تنبه مى‏دهم كه آنها مجازات سخت خواهند شد. اگر ارتش نپذيرند، چه پيش‏بينى مى‏كنيد و چه خواهيد كرد؟

جواب: ارتش چنين عملى را نخواهد كرد و اگر چنانچه بكند، اولا از طرف خدا مجازات خواهد شد و ثانيا در مواقع مقتضى، جزائى را كه قانون اسلام تعيين كرده است اجرا مى‏كنيم و از حالا هم اگر خداى نخواسته چنين كردند اعلام مى‏كنيم.

سئوال: حضرت آيت‏الله..با توجه به تماس نزديك كه با آقاى مهندس بازرگان و..داشتند و همچنين با آقاى بختيار، آيا بختيار چه موضعى در برابر اعلام اين جمهورى‏اسلامى خواهد داشت يا دارد و همچنين چه عكس‏العملى يا موضعى در برابر اين امر خواهد داشت يا دارد؟

جواب: اگر هر دو عاقل باشند و علاقه به مملكت داشته باشند، بايد مصلح باشند و اگر خائن باشند و بخواهند به مملكت خيانت بكنند، اين امرش با خودشان نيست.

سئوال: آيا به نظر حضرتعالى، قانون اساسى 1906 غير قانونى است يا اينكه، اين قانون اساسى 1906 مى‏تواند چهار چوبى باشد براى دوره انتقالى؟

جواب: اين قانون غير از بسيارى از موادش كه به زور در او وارد شده است، تا ملت راى بر خلاف نداده است، به قوت خودش باقى است.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 09:46 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 29

تاريخ: 15/11/57

بيانات امام خمينى در جمع خبرنگاران داخلى و خارجى در مورد معرفى مهندس بازرگان

ملت خواستار برپايى حكومت عدل اسلامى است

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

آقايان آشفتگى چند ساله ملت ما را مى‏دانند، مطلعند كه تمام دستگاه‏هاى ملى و دولتى فلج شده است، وضع اقتصادى ما رو به نابودى رفته است، وضع فرهنگ ما خراب است، دانشگاه‏ها تعطيلند، مدارس علمى ما تعطيل است و بازارها تعطيل است. تمام اينها مضافاً به خونريزى‏هاى كه تاكنون شده است و آشفتگى‏هايى كه در مملكت ما هست، از اينها اطلاع دارند و كسانى كه مربوطند به اين، دست بردارند از شلوغكارى و با تعقل اشياء را فكر كنند و كنار بروند. ما همه اين مسائل را انشاءالله با پشتيبانى ملت حل خواهيم كرد.

شما خبرنگارها در اين مدت‏ها ملاحظه كرديد كه ملت ما از مركز تا هر جا كه چشم انداز باشد، شهرستان‏هاى بزرگ و كوچك، دهكده‏ها، قراء، قصبات، همه با هم يك فكر و يك نظر و با اراده مصمم از ما مى‏خواهند كه رژيم سلطنتى كه يك رژيم پوسيده غير عقلائى است، غير عقلى است و رژيم سلطنت محمدرضا خان، همه مردم گفتند كه اينها بايد سراغ كارشان بروند و همه مردم يكدل و يك جهت جمهورى اسلامى را مى‏خواهند. ملت ما مسلم است، علاقه‏مند به اسلام است، عدل اسلامى را ديده است، تاريخ ما از حكومت‏هائى كه در صدر اسلام بوده است خبر به ما داده است كه وضع حكومت‏ها چه بوده است، وضع حاكم چه بوده است. حضرت اميرالمومنين على ابن ابيطالب كه حاكميت بر يك صحنه بزرگ، يك ممالك بزرگ از عربستان سعودى گرفته تا مصر، ايران، عراق و سوريه و ساير جاها را داشته است، همين قاضى كه خودش قرار داده براى قضا، وقتى كه يك نفر يهودى به او دعوى كرده است و ادعا كرده است چيزى را، قاضى او را خواسته و او هم آمده است در محضر قاضى و با يهودى در عرض هم نشسته‏اند و دادخواهى شده است و قاضى حكم بر خلاف حضرت امير سلام الله عليه يعنى حكومت وقت كرده است و تسليم بوده است. يك همچو وضع حكومتى در بشر معلوم نيست تحقق پيدا كرده باشد و ما آرزوى يك همچو حكومتى داريم، يك حكومت عادل كه نسبت به افراد رعيت علاقه

afsanah82
07-24-2011, 09:47 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 32

تاريخ: 16/11/1357

بيانات امام خمينى در ديدار با گروهى از اهالى خوزستان

رمز پيروزى، وحدت كلمه بود

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من بوسيله حضرات علماى اعلام و حجج اسلام به همه اهالى آن طرف، اهواز و خرمشهر و - ساير - آبادان، ساير جاها سلام مى‏فرستم و از همه آنها مى‏خواهم كه به تبع علماى اعلامشان در اين مسائل، در اين نهضت شركت كنند و پافشارى كنند و تاييد كنند از اين كارهائى كه در مركز مى‏شود براى به اتمام رساندن اين نهضت.

من از همه آنها خواهانم كه دست از اين نهضت بر ندارند، وحدت كلمه را حفظ كنند. رمز موفقيت شماها تا اين حد كه يك سلطنت 2500 ساله قلدرى را شكستيد و منهدم كرديد و رمز اين پيروزى، وحدت كلمه ملت ايران بود يعنى اين وحدت كلمه باعث شد كه نه شاه با تمام قوائى كه داشت و نه آنهايى كه پشتيبانى از او مى‏كردند مثل قدرت آمريكا، شوروى، چين، انگلستان، همه اينها پشتيبانى مى‏كردند لكن بواسطه همين قدرت ملت، همه آنها هم پشتيبانى‏شان را از او - دست - برداشتند، خودش هم فرار كرد و مع‏الاسف كه فرار كرد و نتوانست ملت او را گير بياورد و كارهايى را كه كرده بود، لااقل يك مقداريش را بتواند جبران بكند، براى اينكه او اينقدر جنايات كرده است كه هيچ بشر نمى‏تواند جبران آنها را بكند، جزاى آنها را بدهد. آن، هزاران شخص را بى‏خانمان كرده است، هزاران شخص را در بدر كرده است، هزاران جنايات كرده است. آنقدرى كه از براى يك آدم است، مقابل يك آدم مى‏شود كشتش، مقابل صدها هزار آدم كه نمى‏شود، او جزايش بايد در آن عالم باشد كه ابدى است و عالم جزاست و انشاءالله جزاى خودش خواهد رسيد. (انشاءالله) ما تكليفمان الان اين است كه دنباله اين نهضت را بگيريم و همه با هم در صف واحد بدون اينكه اصلاً امتيازى در كار باشد، الافى مقام الهدايت و اين راه را طى بكنيم و به آخر برسانيم كه اين سعادت اين ملت را، سعادت اين ملت كه اجراى احكام اسلام و اجراى عدل اسلامى است، بلكه انشاءالله تهيه بكنيم. (انشاءالله، انشاءالله به رهبرى حضرتعالى)

والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته‏


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 09:47 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 33

تاريخ: 16/11/57

بيانات امام خمينى در جمع روحانيون و ارتشيان و وكلاى مستعفى مجلس شوراى ملى رژيم طاغوت

نصيحت به دولت غير قانون در ترك مناصب غاصبانه و حركت در مسير ملت

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من با اينكه حال ندارم، معذلك چند جمله را بايد عرض بكنم. ما هميشه گفته‏ايم كه ملت سعادتمند باشد و با آرامش زندگى خودش را بگذراند و اين انقلاباتى كه تا حالا پيش آورده‏اند، اين انقلاباتى كه براى ما مصيبت بار مى‏آورد و براى آنها نكبت، ما هرگز ميل نداشتيم كه بشود لكن بى‏عقلى كردند و شد. اگر نصيحت‏هاى اولى ما را پذيرفته بودند مطلب به اينجاها نمى‏رسيد. حالا هم ما باز نصيحت مى‏كنيم آنهائى را كه غاصب هستند، نصيحت مى‏كنيم دولت غيرقانونى را، نصيحت مى‏كنيم ارتش را به اينكه اگر شما مايليد كه اين مملكت آرام بشود و ثابت باشد، دست برداريد. آن كسى كه غير قانونى است برود سراغ كارش، برود سراغ كسب و كارش، ارتش هم برگردد به دامن ملت، ملت او را مى‏پذيرد. اگر به اين نصيحت عمل بكنند، مسائل حل است، آرامش در مملكت پيدا خواهد شد و اوضاع فرهنگى و اقتصادى و ساير چيزها، با تدريج البته، اينها يك وضع خاصى، يك وضع صحيحى پيدا مى‏كند.

به اسم ترقى و تمدن، فرهنگ و اقتصاد مملكت را عقب راندند

گرچه اين مرد كه محمدرضا پهلوى اسمش است، اين رفت و همه اوضاع مملكت را خراب كرد، يك مملكت خرابى براى ما گذاشت و هر جايش را دست بگذاريد خرابى است، اقتصاد از هم ريخته است، زراعت ما را به كلى از بين بردند، به اسم اصلاحات ارضى، فاسد كردند كشاورزى ما را، و بازار درست كردند براى خودشان، به اسم تمدن و ترقى ما را عقب بردند، فرهنگ ما را عقب راندند، تمام اوضاع ايران را خراب كردند جز قبرستان‏ها را كه آباد شد، يعنى قبرستانهاى ما كه عددش چند بود، عدد زيادتر پيدا كرد، آباد شد اما اوضاع مملكتمان همه خراب شد. اينها اگر چنانچه به نصيحت روحانيون گوش بدهند و آنچه كه صلاح ملت است ما به آنها مى‏گوييم آنها هم انقياد كنند، ديگر اين اوضاع پيش نمى‏آيد. نه ديگر قبرستانهاى ما دوباره آبادتر مى‏شود و نه مملكت خراب‏تر، نه خون عزيزهاى ما مى‏ريزد، نه مادرهاى جوان مرده به عزا مى‏نشينند. من نصيحت مى‏كنم اين دولت و

صحيفه نور ج 5 صفحه 34

ارتش را به اينكه شما دست برداريد از اين لجاجت، شما خاضع بشويد به راى ملت، راى ملت اين است كه مى‏بينيد. ملت عبارت از مركز تا آخر و هر جا كه اسمش ايران است، شما در يك ده برويد و ببينيد كه يك دهى داريد كه اين صداها در آن نباشد؟ يك شهرى پيدا مى‏كنيد كه فريادشان بلند نباشد كه ما استقلال و آزادى و حكومت اسلامى مى‏خواهيم و ما اين رژيم را نمى‏خواهيم.

اطاعت از دولت موقت به حسب ولايت شرعى واجب است

احترام به راى ملت بگذاريد، احترام به آراء علماء اسلام بگذاريد، احترام به آراء اقشار مختلفه ملت بگذاريد. زيادتر از اين مردم را به خاك و خون نكشيد. ما دولت را تعيين كرديم به حسب آنكه هم به حسب قانون ما حق داريم و هم به حسب شرع حق داريم. ما به حسب ولايت شرعى كه داريم و به حسب آراء ملت كه ما را قبول كرده است، آقاى مهندس بازرگان را مامور كرديم كه دولت تشكيل بدهد، دولت موقت. براى اينكه آراء ملت را با رفراندم راجع به رژيم استفسار كند ولو اينكه من احتياج به اين نمى‏ديدم براى اينكه آراء ملت اينهمه گفته شده است و فرياد كرده‏اند، اينقدر فرياد اينكه ما حكومت اسلامى مى‏خواهيم و ما رژيم شاهنشاهى را نمى‏خواهيم، كه ديگر احتياج نيست. لكن براى اينكه بهانه‏ها تمام بشود و ثابت بشود به اينكه مطلب اينطور است، ملت ايران مسلم است، ملت ايران يك رژيمى كه بر خلاف اسلام است نمى‏خواهد، ملت اسلام حكم اسلام را مى‏خواهد، حكومت اسلامى را مى‏خواهد، حكومت عدل را مى‏خواهد، براى اثبات اين، ايشان را مامور كرديم به اينكه رفراندم بكند و مقدماتش را فراهم كند كه آراء عمومى را - عرض مى‏كنم - ما استفسار كنيم و مردم هم حالا، من عرض مى‏كنم به آنها كه مردم هم اگر نظرى راجع به اين حكومت دارند، اعلام كنند. فردا مردم همه جا در ايران، در همه شهرهاى ايران، در تهران، در همه محلات تهران نظر خودشان را راجع به اين دولتى كه ما تعيين كرديم اعلام كنند و تظاهرات كنند، نظر خودشان را بگويند. يا نظرشان اين است كه ما دولت اسلامى نمى‏خواهم، خوب، داد كنند كه نمى‏خواهيم. يا نظرشان اين است كه اين دولتى كه تعيين شده است و به ولايت شرعى تعيين شده است و يك حكومت شرعى است، نه، فقط حكومت قانونى باشد يعنى حكومت شرعى لازم‏الاتباع، همه كس واجب است بر او كه از اين حكومت اتباع كند، نظير اينكه مالك اشتر را كه حضرت امير سلام‏الله عليه مى‏فرستاد يك جائى و منصوبش مى‏كرد، حاكم واجب الاتباع بود يعنى حاكم الهى بود، حاكم شرعى بود. ما هم ايشان را حكومت شرعيه داديم به او و حكومت قانونى هم كه هست، بنابراين واجب الاتباع است.

قيام بر عليه حكومت عدل اسلامى جزاى سختى دارد

قيام بر خلاف حكومت اسلامى، قيام بر خلاف حق است و مجازات دارد اما مخالفت با اين رژيم و يا هر رژيمى، مخالفتش معصيت الهى است، لكن مجازات به آن معنا كه يك جزاء عرفى هم داشته باشد ندارد، به خلاف قيام بر ضد حكومت، قيام بر ضد حكومت جزاء دارد در شرع ما و خيلى هم

صحيفه نور ج 5 صفحه 35

سخت است آن جزا. از اين جهت ما سفارش مى‏كنيم به حكومتها به حكومت‏هاى جائر، به استاندارهاى همه جا، به ژاندارمرى‏هاى همه جا، به ارتش، هر جا كه هست، به اجزاء ادارات، به نخست وزيرى‏ها، به كذا، به همه اينها ما اعلام مى‏كنيم كه آقاى مهندس بازرگان حكومت شرعيه دارد از قبل من، و بر همه واجب است كه اطاعتش را بكنند و شما آقايان هم كه از اهل علم و از علما هستيد، مردم را ارشاد كنيد و اگر بناست كه به جاهاى ديگر هم برويد، برويد به همه جا و مردم را ارشاد كنيد و به آنها بفهمانيد كه مساله مساله حكومت عدل است. مساله، مساله حكومت اسلامى است و م

afsanah82
07-24-2011, 09:48 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 36

تاريخ: 17/11/57

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از طلاب، روحانيون و كاركنان هواپيمائى و شركت نفت

ضرورت حفظ وحدت كلمه براى نيل به پيروزى نهايى

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از همه طبقات ملت تشكر مى‏كنم. من اين اشتراك مساعى كه بين دولت ما، بين ملت ما حاصل شده است از ملت تشكر مى‏كنم. موفقيت شما مرهون پيوستگى بعضى به بعض است. من از اينكه روحانيون با دانشگاهى، روحانيون با كاركنان نفت، روحانيون با كاركنان هواپيمائى با هم اينجا آمدند و اتصال خودشان را به هم اعلام به همين معنا كرده تشكر مى‏كنم.

آقايان روحانيون كه در حوزه علميه قم و در ساير حوزه هاى مقدسه و در مراكز ايران، تهران و ساير جاها همه هم پيوسته‏اند و در راه اسلام يك تشريك مساعى مى‏كنند مأجورند. خداوند تعالى همه شما را عزت و عظمت عنايت فرمايد. خداى تعالى دست اجانب را از مملكت شما كوتاه كند. اينجا مملكت امام عصر سلام الله عليه است، بايد اجانب در او دست نداشته باشند، بايد كسانى كه پيوند با امام عصر سلام الله عليه ندارند كنار بروند.

ما گرفتارى‏هاى زياد داشتيم و گرفتارى‏هاى زياد هم در راه داريم. تاكنون آنقدر كه عمل شده است و پيروزى بحمدالله حاصل شده است، رمز اين پيروزى وحدت كلمه است. وحدت كلمه ايرانى‏ها، همه اقشار ايران موحب شد كه ابرقدرت‏ها را به زانو در آورد، آن قدرت شيطانى را رفض كرد، قدرت‏هاى بزرگ شيطانى كه پشت سر او بودند، همه را رفض كرد، همه را كنار زد. اين رمز وحدت كلمه است، اين وحدت كلمه را بايد حفظ كنيد و با حفظ وحدت كلمه تا آ خر انشاءالله خواهيد رفت.

بايد همه آقايان، همه اقشار، همه كسانى كه علاقه‏مند به اسلام هستند، علاقه‏مند به مسلمين هستند، علاقه‏مند به امام زمان سلام الله عليه هستند، بايد همه در صف واحد به مبارزه ادامه دهند، در صف واحد به نهضت ادامه دهند. اين نهضت مقدس هست تا آنوقتى كه به نهايت ما برسيم، به پيروزى نهائى كه عبارت از رفتن همه قواى شيطانى و جانشين شدن قواى رحمانى در مملكتى كه تعلق به امام دارد، تعلق به امام زمان دارد، تعلق به خدا دارد، تعلق به پيغمبر اسلام دارد، همه باهم، هم كلمه بايد بشويم تا اينكه رفض كنيم اين قواى شيطانى را، اين قواى شيطانى را كه الان ديگر در حال تزلزل‏

صحيفه نور ج 5 صفحه 37

هستند وحشاشه‏اى بيشتر از آنها باقى نمانده است.

باز هم گاهى يك صحبت‏هائى غير صحيح مى‏كنند. اگر اينها به ملت احترام قائل شدند، اگر اينها احترام به آراء ملت مى‏گذارند، آراء ملت اين است كه الان در خيابان‏ها فرياد مى‏زند، در تمام شهرستان‏ها فرياد مى‏زند، وحدت ملت و آراء ملت آن است كه فردا در تمام شهرهاى ايران، در تهران، در ساير شهرهاى ايران همراهى خودشان را يا اين معنايى كه ما عرض كرديم. پيوند دادند و همراهى خودشان را اعلام مى‏كنند. آن كسى كه قائل است به اينكه ما تابع ملت هستيم، اگر صحيح مى‏گويد بايد بپيوندد به ملت.

اعلام پشتيبانى از ارتش واظهار پيوستگى با اقليت‏هاى مذهبى واهل تسنن

ارتش بايد بپيوندد به ملت. ارتش از ملت است، ملت از ارتش است. ما پشتيبانى ارتش را اعلام مى‏كنيم، روحانيت پشتيبانى خودشان را از ارتش اعلام مى‏كنند. ارتش هم بايد مثل ساير مسلمان‏ها بيايند در صف مسلمين و ارتش امام زمان سلام الله عليه باشند، نه ارتش دشمنان امام زمان. اى ارتش محترم! شما مسلم هستيد، شما تابع پيغمبر و قرآن هستيد، شما تابع پيغمبر اسلام و امام زمان سلام الله عليه هستيد، بايد شما هم در صفوف مسلمين با هم همصدا باشيد. ما با همه مسلمين همصدا هستيم، ما با همه ملت همصدا هستيم.

ما پيوستگى خودمان را به اقليت‏هاى مذهبى اعلام مى‏كنيم. ما برادرى خودمان را به برادران اهل سنت اعلام مى‏كنيم، دشمنان اسلامند كه ميخواهند ما را با برادرهاى خودمان مختلف كنند، دشمن‏هاى اسلام يا گول خورده‏هاى از آنها هستند كه در اينوقت اعلام مى‏كنند مخالفت ما بين دو دسته را. اعلام مى‏كنيم وحدت كلمه مسلمين را. اگر مسلمين وحدت كلمه داشتند، امكان نداشت اجانب بر آنها تسلط پيدا بكنند. اين تفرقه در بين مسلمين است كه باعث شده است كه اجانب بر ما تسلط پيدا بكنند، اين تفرقه مسلمين است كه از اول با دست اشخاص جاهل تحقق پيدا كرد و الان هم ما گرفتار هستيم. واجب است بر همه همسلمين كه باهم باشند. يك زمان حساسى است. ما بين حيات وموت مردد هستيم. ما الان مملكتمان يا بايد تا ابد زير يوغ استعمار و استبداد باشد يا بايد الان از اين يوغ خارج بشود. اگر وحدت كلمه را حفظ نكنيد تا آخر بايد مبتلا باشيد.

حضرات آقايان! همه ما مسئول هستيم. روحانيون در درجه اول داراى مسئوليت هستند. روحانيون بايد بروند در بلاد و در جاهائى كه در دوردست هستند، لازم است كه بروند در دهات و قصبات و اعلام كنند مسائلى را كه ما مى‏گوئيم. در جاهاى دور افتاده ممكن است كه يك اغفال‏هائى باشد، يك تبليغات سوئى باشد. اينها در مراكز مثل تهران يا ساير بلاد عظيم نمى‏توانند تبليغات خلاف بكنند لكن - در دور افتاده‏هاى در قراء و قصبات دور افتاده، يك حرفهاى غير ناظاهر مى‏زنند، غير صحيح مى‏زنند، مثلا مى‏گويند كه اقليت‏هاى مذهبى در حكومت اسلام بايد از بين بروند. اين خلاف اسلام است، اسلام اقليت‏هاى مذهبى را احترام گذاشته است، اسلام اقليتهاى مذهبى را در

صحيفه نور ج 5 صفحه 38

مملكت ما محترم مى‏شمرد و همين طور در اسلام بين شيعه وسنى ابدا تفرقه نيست، بين شيعه و سنى نبايد تفرقه باشد. بايد وحدت كلمه را حفظ كنيد.

ائمه اطهار ما سفارش كردند به ما كه بپيونديد با هم و با هم اجتماعمان را حفظ كنيم و كسى كه اين اجتماع را بخواهد كه بهم بزند، يا جاهل است و يا مغرض و نبايد به اين حرف گوش بكنند. برادران سنى ما نبايد به يك تبليغاتى كه از طرف دشمنان اسلام مى‏شود ترتيب اثر بدهند. ما با آنها برادر هستيم، آنها با ما برادر هستند. اين مملكت مال همه ما هست، مال همه ما، مال اقليت هاى مذهبى، مال مذهبيون ما، مال برادران اهل سنت ما. همه ما باهم هستيم و آن چيزى كه الان بر شما آقايان اهل علم و طلاب محترم و فضلاء معظم عظم الله اجرهم آن چيزى كه بر شما هست اين است كه بايد متفرق بشويد در بلاد و مسائل ما را به بلاد تبليغ بفرمائيد، در بلاد و آنجاهاى دور افتاده اين مسائل را تبليغ بكنيد كه اين اختلافات رفع بشود و اين اشتباهات بر كنار برود.

من از خداى تبارك و تعالى سلامت همه علما را ميخواهم. از قرارى كه گفتند خدمه محترم قم هم در اينجا تشريف دارند، من از آنها هم تشكر مى‏كنم، آنها هم از ما هستند، ما هم از آنها هستيم، آنها هم برادران اسلامى ما هستند، آنها هم خدمتگزار به فاطمه، به حضرت فاطمه معصومه هستند و بزرگند پيش ما و من خدمتگزار همه شما هستم. خداوند همه را توفيق بدهد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 09:48 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 39

تاريخ 17/11/57

بيانات امام خمينى در جمع صادركنندگان خشكبار و دانه‏هاى كشاورزى

نابودى سرمايه‏هاى انسانى ومادى در طول پنجاه سال حكومت سياه پهلوى

بسم الله الرحمن الرحيم‏

عرض كنم كه شما آقايان شايد بهتر از من مطلع باشيد كه در اين پنجاه سال حكومت سياه پهلوى، براى ايران تقريبا بايد گفت هيچ نگذاشتند، يعنى سرمايه‏هاى انسانى را و سرمايه‏هاى مادى ما را اينها از بين بردند. دانشگاهها كه بايد سرمايه انسانى براى ما درست كنند، اين‏ها به وضع عقب افتاده‏اى نگه داشتند و دستور داشتند كه نگذارند آنجاها كه يك انسان كامل و خدمتگزارى بار بيايد و سرمايه‏هاى ماديمان آنكه زيرزمينى بود نفت بود، دادند به اين و آن و در ازاء آن چيزهائى گرفتند كه به درد ما نمى‏خورد، بلكه پايگاه درست كردند براى آمريكا يعنى نفت ما را دادند و به اسم اينكه ما اسلحه مى‏خواهيم، مى‏خواهيم كه در مقابل همه دول چه بكنيم، با اين اسم اسلحه‏هائى آوردند كه در مملكت ما كارشناسى ندارد نسبت به اين مسائل و بايد خود آنها باشند و اين براى اين بود كه اگر شوروى يك ايرادى مى‏كرد كه چرا پايگاه درست كرديد، اينها بگويند كه پايگاه مال خود ايران است و اسلحه هم پول نفت است، لكن واقع مطلب اين بود كه اسلحه‏ها پول نفت نبود بلكه نفت را بردند و به ازاء او براى خودشان كار درست كردند، اين يكى از خيانتها بود كه در تاريخ بايد ثبت بشود و وضع اقتصادى مملكت هم، شما بهتر مى‏دانيد كه چطور به چه زمينه‏اى رسانده‏اند.

مملكت ما را خراب و قبرستانهاى ما را آباد كردند

عمده چيزى كه در ايران، خاصيتى كه در ايران بود كشاورزى بود، كشاوزى ايران غنى بود و محصولاتش زائد بود بر آن مقدارى كه احتياج داشت و بايد صادر كننده باشد و ما امروز وارد كننده هستيم و هرچه داريم بايد از غير، از خارج بياوريم. مراتع ما را، مراتعى كه بسيار مراتع عالى است، به غير دادند. يكى از مراتعى كه كارشناسان گفتند كه بهترين مراتعى است كه در دنيا از حيث تربيت دام، آن را آنطورى كه به من نوشته بودند به ملكه انگلستان و آن شركتى كه او شريك بوده است به آن‏ها واگذار كرده است و جنگلها را منع كردند از مردم، لكن دادند به غير، به خارجى‏ها، بالاخره مملكت ما را به صورت مفتضحى درآوردند كه من كرارا گفتم كه مملكت ما را خراب كردند، لكن قبرستانهاى ما را آباد كردند، جوانهاى ما را در قبرستانها بردند و مخازن ما را به خارج به غارت

صحيفه نور ج 5 صفحه 40

بردند، حالا هم كه فرار كردند، با جيب پر فرار كردند. چه خودش، چه كسانى كه مربوط به خودش بود، جيب‏ها را پر كردند و در خارج رفتند و مملكتى كه الان دست شما افتاده است، يك مملكتى است كه از همه چيز وارفته است، حالا بايد بسازيد و يك مملكتى است كه اجنبى زده بايد گفت جنگ زده، زلزله زده، اين بايد ساخته بشود نه اينكه خيال كنيد كه يك قشرى بتواند، نه يعنى نه حكومت مى‏تواند اين كار را بكند، نه بازرگان مى‏تواند اين كار را بكند، نه كشاورز مى‏تواند، همه بايد دست به هم بدهيد، جامعه ملى انسانى ايران كه انشاءالله از زير بار اين اختناق و اين گرفتاريها بيرون بيايد، دست به دست هم بدهند و اين وظيفه ملى را انجام بدهند كه مملكت خودشان را از اين انهدامى كه دارد پيدا مى‏كند، نجات بدهند، از جمله اشخاصى كه (يعنى اصنافى كه) در اين امر خيلى چيز دارند، بازرگانها هستند، اينها هم بايد در حد خودشان تشريك مساعى بكنند، ماها موعظه بكنيم و صحبت بكنيم و آنها هم فعاليت‏هاى ديگرى، ديگر از ما كار ديگرى كه ساخته نيست. ما بايد همان - صحبت بكنيم و اينها، آقايان هم فعاليت بكنند و اميدوارم انشاءالله كه ما اگر هيچ پيروزى پيدا نكرده بوديم الا رفتن اين طايفه، اين سلسله كافى بود بر ايمان، لكن البته كافى الان نيست بايد ما دنبال بكنيم تا اينكه نهضت را به آخر برسانيم و يك حكومت عادل در اينجا باشد، يعنى يك حكومتى باشد كه نخواهد جيب خودش را پر بكند، يك حكومتى باشد كه خودش را از ملت بداند و خدمتگزار بداند، نه خودش را آقاى ملت بداند اين حكومتهايى كه داشتيم سلاطين هميشه اينطور بودند كه اينها عقيده‏شان اين بوده است كه همه اينها عبد ما هستند، همه اين ملتها عبيد ما هستند، اين بر خلاف سنت انبياء بوده است برخلاف سنت اولياء بوده است، بر خلاف عقل انسانى است، بر خلاف حقوق بشر است، بر خلاف قوانين دنياست و اينها هيچ وقت عمل نمى‏كردند.

اميدواريم كه سرنوشتمان سرنوشت قرآن باشد

بايد حالا انشاءالله حكومتى پيش بيايد كه مسئول باشد پيش ملت، مجلسى باشد كه از خود ملت باشد. مادر 50 سال، مجلسى كه از خودمان باشد نداشتيم. هميشه مجلسى بوده است كه ديگران، حالا يا خارجى براى ما افرادى را تعيين مى‏كردند، چنانچه محمدرضا خان گفت كه ليست مى‏فرستادند، يا اينكه نه، اگر آنها هم نمى‏كردند، خود اينها، سر نيزه اينها بود كه تعيين مى‏كردند. ما سرنوشتمان سرنوشت سر نيزه بود و ما اميدواريم كه سرنوشتمان سرنوشت قرآن باشد. انشاءالله خداوند انشاءالله همه شما را موفق كند و همه ما را موفق كند به خدمتگزارى.

سئوال يكى از حضار: خيلى متشكريم عوض همگى استدعا مى‏كنم در تاييد فرمايشاتتان اگر مصلحت باشد، عين همين كميته‏هايى كه هست يا هر كس ديگرى را كه تعيين كنيد، صلاح بدانيد يك نقر را تعيين بفرمائيد كه به امر صادرات اين مملكت برسد و ما بتوانيم با او تماس بگيريم و انشاءالله به حول وقوه خداوند صادرات مملكت را سر و صورت بدهيم. يك وضع خيلى بدى

صحيفه نور ج 5 صفحه 41

در آمده در اثر حكومتهاى فاسد.

پاسخ امام: انشاءالله اميدواريم كه اين كار درست بشود و آقاى مهندس بازرگان را ما انتخاب كرديم براى اينكه دولت تشكيل بدهد، يعنى دولت موقت و ايشان را من مى‏شناسم و مرد صالحى است و آقايان هم بايد پشتيبانى كنند از او و در روزنامه پشتيبانى خودشان را اعلام بكنند و ايشان انشاءالله دولتشان را تشكيل مى‏دهد و مجارى امور انشاءالله اميدواريم به خواست خدا به حال اول برگردد واين طور مسائل، اين طور مشكلات انشاءالله حل بشود، البته

يكى از حضار: خيلى متشكريم البته انتخاب ايشان مورد تائيد همه هست و واقعا همانطور كه اول حضورتان عرض كردم، به طور كامل تبريك مى‏گوئيم به همه ملت و ما صددرصد پشتيبان ايشان هستيم و هرچه بتوانيم تا سر حد جانمان از اين حكومت آتى كه انتخاب فرموديد حكايت مى‏كنيم، چشم امر فرموديد، در روزنامه‏ها و هر وسائل ديگرى كه بتوانيم در تاييد و پشتيبانى از ايشان كوشا باشيم.

امام :موفق باشيد.

يكى از حضار :فقط مطلب اين بود كه بعضى آقايان در اين چند روزى كه من مى‏خواستم خدمتتان شرفياب بشوم و اينها، يك چند تا آقايان كه به من مراجعه كردند، راجع به يك امر خير بود كه اگر يك وقتى از حضرت آيت الله يك غيبتى شده، ايشان حلال بفرمايند.

امام: من همه را بخشيدم.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 09:49 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 42

تاريخ 17/11/57

بيانات امام خمينى در ميان گروهى از پرسنل در دبستان علوى

جديت طاغوت براى انهدام مملكت و غارت اموال ملت

شما تا حالا در خدمت طاغوت بوديد. متاسفانه اين جمعيتى كه بايد به ايران خدمت بكنند و يك ايران صحيح براى ما بسازند در خدمت كسى بودند كه جديت براى انهدام اين مملكت داشت. ما پنجاه سال يود مبتلا بوديم به حكومت رضاخان و محمد رضاخان كه در اين 50 سالى كه او بود خيانت خيلى زيادتر شده از آن پنجاه سال اول و اين 28 سال و 38 سال دوم كه زمان ايشان بود خيانت زيادتر شد تا آنوقت. اين شخص براى ما هيچى نگذاشت، اينها فرار كردند، اموال اين ملت را برداشتند و رفتند. به من نوشته بودند، حالا يادم نيست جائى كه مجله بود يا در يك جائى كه اين را براى من فرستادند كه يك ويلائى يك خواهر ايشان (كدام خواهر است آن را هم نمى‏دانم) خريده‏اند به فلانقدر و اين فلانقدر هم يادم نيست. اينكه يادم هست اين است 6 ميليون دلار خرج گلكارى، مى‏فهميد؟ تصور مى‏توانيد بكنيد؟ ما مى‏توانيم بفهميم يعنى چه؟ 6 ميليون دلار، 37 ميليون تومان خرج گلكارى اين ويلاى خانم شده. از مال كى؟ پدر ايشان كه آمد كودتا كرد چه چيز داشت سيصدعباسى از مال اين ملت بود و از مال ماها بود ديگر. اين ملت را اينها فقير كردند و برداشتند. اين مال خودش اين مال عائله خودش كه در چيز بود كه 3 بيليون دلار بود نمى‏دانم ياتومان، 3بيليون و چند صد دلار آنها كه اتباعشان بودند آن سر لشكرها و آن ارتشبدها و آن كذا و كذا آنها هم برداشتند و رفتند. شماهائى كه خدمت كرديد به مملكت شماها محروم، آنهائى كه آن بالا بودند و خيانت مى‏كردند به اين مملكت، آن بالائى‏ها خوردند و برداشتند و رفتند.

حالا، از حالا به بعد شما در خدمت ملت باشيد، ملت خودتان را خدمت بكنيد. اين آب و خاك مال شماست، اينجا مال خودتان بايد باشد، دست اين اجانب بايد كوتاه بشود، چقدر آمريكا بايد از اين مملكت ببرد و بخورد يا انگلستان يا ساير جاها؟ ما بايد يك وقت هم زنده بشويم، بيدار بشويم، ملتفت بشويم، آزادى را بگيريم. حق را بايد گرفت با سرنيزه، با مسلسل بايد حق را گرفت از اينها، خودشان كه نمى‏دهند، بايستيد در مقابل اينها، شما ديديد كه اين ملت، همين پا برهنه‏ها ايستادند در مقابل توپ، تانك نمى‏دانم مسلسل، ايستادند و پيش بردند كارشان را. اين ابرقدرت‏ها همه پشتيبان شاه بودند و اين مردم پابرهنه با مشت ايستادند در مقابل تانك، خون دادند و عقب زدند آنها را كه ديگر نتوانست اين بماند خودش اينجا، آنها هم كه رفتند.

صحيفه نور ج 5 صفحه 43

وظيفه اقشار ملت اتحاد براى اصلاح امور و بازسازى خرابى هاست

شما از اين به بعد يك قدرى توجه داشته باشيد، رفقايتان را متوجه كنيد، همقطارانتان را متوجه كنيد، بگوئيد آقا، ما خير شما را مى‏خواهيم، ما فرياد مى‏كنيم كه بايد ارتش ما مستقل باشد يعنى نوكر نباشد، اين خير شماست، يا اينكه خير ما؟ بايد ارتشمان تحت نظر آمريكا باشد و بدتر از او اسرائيل؟ بايد اينها اصلاح بشوند. اينها را بايد همه‏تان دست به دست هم بدهيد و اين كارها را اصلاح بكنيد، درست بكنيد. مملكت را بايد بسازيد از سر. اينها خراب كردند و رفتند و حالا بايد بسازيم. اينها يك كارى كه كردند قبرستانهاى ما را خوب آباد كردند، جوان‏هاى ما را، همه را زير خاك كردند و رفتند. ما حالا بايد بنشينيم و بسازيم و همه دست به هم بدهيم، آنهائى كه در ارتشند و پاكدامنند ارتش را بسازند، آنهائى كه بيرونند در اداراتند و پاكانند ادارات را درست كنند، مردم بازار را درست كنند، زراعت را درست كنند. اينها به كلى كشاورزى ما را از بين بردند. شما مى‏دانيد كه ايران يك جائى بود كه صادر مى‏كرد، حالا براى همه چيز دستش به دنبال يا آمريكاست يا جاى ديگر.

انشاالله خدا همه تان را حفظ كند، موفق باشيد، مويد باشيد. انشاالله.

سوالات ارتشيان وپاسخ‏هاى امام به آنان

يكى از حضار: مى‏بخشيد، البته من مى دانم كه خسته هستيد، مى‏خواهيم مزاحمتان نشويم اما راجع به ارتش مطالبى داريم: مى‏خواستم به عرضتان برسانم كه اينكه شما فرموديد در خدمت طاغوت بوديد، اگر خداوند قبولمان كند با وجود اينكه بنده به سهم خودم 25 سال توى ارتش بودم، لباس خدمت طاغوتى تنم بود، اگر مورد قبول خداوند باشد خيانت نكردم.

پاسخ امام: درخدمت معنايش اين است كه در جائى بوديد كه طاغوت سر وكار داشت والا البته من مى‏دانم كه در جمع ارتش ما مردم محترم هستند، مردم متعهد هستند، مردم صحيح هستند، پاكدامن هستند، ما دلمان به همين ارتش خوش هست كه پاكدامن‏ها زيادند و انشاالله اصلاح مى‏شود مملكت ما به واسطه همين‏ها. اينكه گفتم همه در طاغوت - در چيز - بوديد يعنى در يك

afsanah82
07-24-2011, 09:50 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 45

تاريخ 17/11/57

بيانات امام خمينى در جمع كثيرى از پزشكان و داروسازان و گروههائى از مردم 0

لزوم اصلاح تباهى‏ها وبازسازى ويرانگرى‏هاى رژيم سابق

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از عواطف شما متشكرم، انشاءالله خداوند شما را سعادتمند كند. من اميدوارم كه در اين وقت حساسى كه مملكت ما گرفتارى عظيم دارد همه آقايان، همه اقشار، همه اصناف مردم بهم كمك كنند، همه بهم كمك كنند و اين مملكتى را كه اينها خراب كردند و گذاشتند و رفتند، اين مملكت - را بهمت همه انشاءالله دوباره نو ساخته بشود.

الان مملكت ما همه چيزهايش خراب است از همه كشور، از اين طرف دانشگاه را عقب نگه داشتند، نگذاشتند كه درست تربيت بشود، از آنطرف ساير اقشار فرهنگ را بعقب راندند، مطبوعات را بوجهى درآوردند كه بعضى از آنها ورقهاى پخش فحشا بود و ساير جهاتى كه در اين مملكت بود از قبيل اقتصاد، از قبيل ارتش، هر چيزى كه ما داشتيم، اينها از بين بردند. آن چيزى كه مهم است، يكى نيروى انسانى است كه بهدر دادند براى آنكه آنچيزهاى اعتيادى را از قبيل ترياك و هروئين و اينها منتشر كردند و اينها را كشاندند به آنجاها، مراكز فحشاء درست كردند و جوانهاى ما را بردند آنجا، سينماها را به صورت مبتذل درآوردند و جوانهاى ما را بردند آنجا، جوانهاى ما را بكلى خراب كردند، و از آن طرف اقتصاد ما را خراب كردند، زراعت الان ما نداريم، نفت ما را بهدر دادند و بعوض او يك آهن پاره‏هايى بنفع خود آنها آوردند براى ما.

ما بايد از سر، يك مملكتى را از سر بسازيم و اين، نه دولت همچو كارى مى‏تواند بكند نه بعضى اقشار ملت، بايد همه با هم دست به هم بدهند، اگر انشاءالله همه دست به هم دادند اين مملكت از اين آشفتگى خارج مى‏شود، چنانچه ديديد كه همه دست به هم داديد و بحمدالله بر قدرتهاى دنيا غلبه كرديد.

معاوضه با يك ملت محال است

شما بدانيد كه دنبال سر اين مرد كه خودش هم در اينجا ديگر قدرتمند شده بود و ارتشش كذا و فلان، پشت سر اين تمام قدرتهاى دنيا واقع شده بود: شوروى، امريكا، منتها بعضى‏ها تصريح مى‏كردند، بعضى تلويحاً، انگلستان چين، ممالك عربى، تمام اينها پشت سر اين ايستاده بودند، لكن ملت

صحيفه نور ج 5 صفحه 46

مشتهايش را گره كرد و ايستاد، همه را عقب زد و يك آدمى كه اگر مهلتش داده بودند دعوى فرعونيت والوهيت هم مى‏كرد، همچو شد كه آمد مقابل ملت، با كمال ذلت ايستاد استغفار كرد و ملت قبول نكرد، گفت خير، نمى‏شود، بايد بروى، حالا هم رفته، آمريكائى‏ها هم قبولش نكردند، الان در رباط است، كجاست، كه نشسته دست و پائى مى‏زند لكن همه اعصابش از بين رفته، يعنى شما خرد كرديد اعصابش را، مشت زديد تا اعصابش را خرد كرديد، حالا همين مشتها را گره كنيد و فرو بياوريد به مغز اينهايى كه اين تتمه را مى‏خواهند نگه دارند و حال آنكه اين تتمه ديگر چيزى نيست، بايد اينها عاقل باشند، آخر مگر ميشود با يك ملتى معارضه كرد؟ يك ملت است، يك آدم و دو آدم كه نيست، يك حزب و دو حزب كه نيست، يك ملت يك چيزى را مى‏خواهد، مگر ممكن است كه يك چيزى را كه ملت خواست، نتواند اخذ كند و نگيرد از اينها.

من از خداى تبارك و تعالى سلامت همه شما را مى‏خواهم، موفق باشيد انشاءالله.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 09:52 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 47

تاريخ 17/11/57

بيانات امام خمينى در ديدار با قضات و وكلاى دادگسترى

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

تضعيف مذاهب راهى براى غارت خزائن و تخدير توده‏ها

من از جهتى بايد اظهار تاسف بكنم و از جهتى بايد اظهار شادمانى. آنكه موجب اظهار تاسف است، اين است كه طبقات ملت ايران به واسطه فعاليت‏هاى اجانب همچو از هم دور شدند كه ما در تمام عمر مواجه با اين وجوه كريمه نشديم و هر كدام، هر صنفى در يك طرف واقع شدند، دانشگاهى در يك طرف بود، روحانى در يك طرف بود، قضات دادگسترى در يك طرف بودند، علماء روحانى در يك طرف بودند و وكلاى دادگسترى همين طور و اين دستى بود كه از اجانب در اين مملكت فعاليت ميكرد. كارشناس هاى آنها از سابق الايام مطالعه كردند اين ممالك شرق را و زمين‏هاى اينجا را، وجب به وجب رفتند و گردش كردند و چيزهاى مادى كه در آن بوده است كشف كردند. روحيات ما و طوائف ما را و آن چيزهائى كه ما به آنها متمسكيم اينها را مطالعه كردند و در اثر اين مطالعه‏اى كه كه اينها كردند، يافتند كه اگر چنانچه مذهب در بين اين مردم باشد و همه تحت يك لوا باشند نمى‏توانند بر اينها غلبه كنند و اين خزائن را ببرند و كوشش كردند اينها براى اينكه تضعيف كنند مذاهب را واصل مذهب را بگويند كه اينها چيزهائى بودند كه قدرتمندها درست كردند، اينها افيون جامعه است، اصل ديانت افيون جامعه است. و اين براى اين بود كه مى‏خواستند كه مذهب را در نطر مردم و در نظر روشنفكرها نازل كنند و از دست بدهند اينها اعتصام به مذهب را در صورتى كه كسى كه به تاريخ انبياء توجه بكند، مى‏بيند كه انبياء از توده‏ها در آمدند و حمله كردند به قدرتمندها، از بين همين توده‏ها. حضرت موسى يك شبانى بود با يك عصا از همين توده‏ها و بر ضد فرعون قيام كرد و تا آنجا رساند. پيغمبر خودمان كه تاريخش نزديك است و همه آقايان لابد مى‏دانند، اين يك شخصى بود كه از همين توده‏ها و جمعيت‏ها بود و با همين‏ها بود و از بدو بعثت تا آخر، با قدرتمندها و باغدارها و مكنت دارها سرمايه دارها هميشه در جدال بود. پيغمبرها از اين توده‏ها بودند و قدرتمندها را مى‏ترساندند، نه از قدرتمندها بودند براى اينكه توده‏ها را چه بكنند. اين يك مطلبى است كه واضح است لكن دست تبليغات اجانب خيلى قوى است.

صحيفه نور ج 5 صفحه 48

تفرقه ميان احزاب و كوبيدن روحانيت از جمله دسائس اجانب

از آنطرف ديدند كه خوب، بين خود اقشار ملت اگر اينها با هم متحد باشند، باز هم آن منافعى كه مى‏خواهيم ببريم، نمى‏توانيم ببريم، بين اقشار اين ملت را ما اختلاف بيندازيم. اول متوجه شدند به روحانيت، در زمان رضاخان (اگر چنانچه كسى يادش باشد، آقايان هر كدام يادشان باشد) همچو روحانيت را كوبيدند كه ديگر نه خطيبى براى ما گذاشتند، نه امام جماعتى، تمام را كوبيدند، نه مجلس خطابه‏اى براى ما ماند و در بين ملت آنطور اينها را ذليل كردند كه حتى شوفرها، ملاها را به اتومبيل‏ها گاهى نمى‏نشاندند، مى‏گفتند نمى‏نشانيمت در اتومبيل. ملا را نمى‏نشاندند در اتومبيل، تضعيف كردند روحانيت را از يك طرف، از يك طرف اختلاف بين احزاب درست كردند واين هم يك راه اختلافى شد كه اينها به سر هم زدند و اين هم يك بساطى شد.

دانشگاهى را با دانشگاه‏هاى ما از هم جدا كردند، آنها، اينها را يك جور طرد ميكردند و اينها كه تفصيلش زياد است و من هم حالم مقتضى نيست. خود آقايان بايد متوجه باشند كه همه اينها عواملى بود كه اين ملت كه بايد يكپارچه در تحت يك لوا مليت خودشان را حفظ كنند، اين يكپارچگى را اينها بگيرند و اينها را با هم مختلف كنند، بلكه دشمن كنند با هم. اين جهتى است كه موجب تاسف است و لهذا قبل از اين نهضت، ما هيچ وقت با شما آقايان مواجه نبوديم و با يك طائفه ديگر مواجه بوديم.

نهضت اسلامى ايران مايه نقصان و نابودى اختلافات

آنچه اسباب خوشحالى است اين است كه اين نهضت اسلامى ايران موجب شد كه اين اختلافات رو به نقصان گذاشت ورو به نابودى، دانشگاه با دانشجوهاى ما با هم شدند. الان اين مجلس كه از آقايان قضات، آقاى وكلاى دادگسترى هست، هيچ وقت براى ما نبوده است، حالا ما با شما مواجهيم و درد دل‏ها را با شما مى‏خواهيم بكنيم

عدم آزادى و استقلال در امور مملكتى طى 50 سال سلطنت پهلوى

ما زياد درددل داريم آقا، و آن درددلى است كه شماها داريد. ما پنجاه سال است كه هيچ چيز آزاد نداشتيم، همه شما مى‏دانيد، از آنوقتى كه رضا شاه آمد تا به الانى كه من اينجا نشسته‏ام ما غير از اينكه حالا، اخيرا شده است، ما هيچ چيز آزاد نداشتيم، نه مطبوعات آزاد داشتيم، نه يك دادگسترى مستقل داشتيم، نه يك كانون وكلاى مستقل داشتيم، همه‏اش آنها تصرف داشتند، نه يك دانشگاه داشتيم، نه مى‏توانستند جوان‏هاى ما را تربيت صحيح بكنند اينها، اينها را عقب نگه داشتند. فرهنگ ما، يك فرهنگى است كه بر مى‏گرداند بچه‏ها را به طرف عقب. يك باب مفصلى است اينكه راجع به فرهنگ اينها چه كردند. از آنطرف مراكزى كه براى فحشاء درست كردند در تمام كشور خصوصا در تهران، اين همه مراكز فحشاء در تهران و اطراف تهران درست شد، جوانهاى ما را كشيدند به اين مراكز و در آن مراكز اين نيروى انسانى ما را از بين بردند. از آنطرف اقتصاد ما را به آنطور كه مى‏بينيد

صحيفه نور ج 5 صفحه 49

رساندند. كشاورزى ما را آنطور كه ملاحظه مى‏كنيد، عقب بردند و از بين بردند و همه چيز ما الان از بين رفته است. از آنطرف ارتش ما يك ارتشى است كه بر آن حكومت مى‏كند مستشارهاى آمريكائى و مستشارهاى اسرائيلى. اينها مصيبت‏هائى است براى اين مملكت و براى ما.

اين ملت الان ايستاده است و مى‏گويد كه ما مى‏خواهيم آزاد باشيم. اين يكى از حقوق بشر است كه همه عالم اين معنا را قائلند و مى‏گويند ما مى‏خواهيم مستقل باشيم. اين هم يكى از حقوقى است كه هر كسى سرنوشت خودش بايد دست خودش باشد و مى‏گويد ما يك حكومت عدل مى‏خواهيم، حكومت عدل اسلامى مى‏خواهيم. اين هم آرزوى هر آدمى است كه يك حاكمى باشد براى آن حكومت بكند كه بعد از چند وقتى جيب‏هايش را پر نكند و از اين مرز برود. شما ملاحظه بكنيد كه بعد از سى و هفت سال كه اين آدم حكومت داشته است در اينجا، حكومت غير قانونى داشته در اينجا، چقدر اينها از منافع ما بردند و خوردند و از بين بردند. الان بانكهاى آمريكا و انگلستان و سوئيس و كذا پر است از مال‏هاى ملت ما كه به دست اينها ثبت شده است، در اسم اينها ثبت شده و ما اميدواريم كه يك وقت دادگسترى ما به عرض ملت برسد و محاكمه كند اين آدم را، اگر شد بخواهيم او را در اينجا و محاكمه‏اش كنيم، از او بگيريم و اگر اين معنا نشد، محاكمه غيابى كنيم و اموالش را توقيف كنيم در بانك‏هائى كه هست.

بايد همه با هم اين مملكت را از سر بسازيم

لكن شما آقايان بدانيد كه آن‏ها رفتند و يك مملكت خراب براى ما گذاشتند، يك مملكتى كه همه چيزش ريخته است، هر جادست بگذاريد فساد است و خيال نكنيد كه اين با يك سال، دو سال و با يك قشر، دو قشر بشود تعمير كرد، نمى‏شود. براى همه ما الان تكليف ست كه اولا راجع به اين نهضتى كه شده است و تا حالا اين نتائج را داشته و ما اميدواريم تا آخر برسد، بر همه ماست كه كمك كنيم به اين نهضت.

شماها اهل قلم هستيد، بنويسيد، بحث كنيد - عرض مى‏كنم - صحبت بكنيد، تبليغات بكنيد، اين نهضت را بزرگ كنيد، پشتيبانى كنيد، از اين دولت پشتيبانى كنيد، اظهار كنيد، در روزنامه‏ها اعلام كنيد و بعد هم كه انشاءالله يك دولت حقى برقرار شد، آنوقت بايد همه بنشينيم و مع الاسف يك خرابه را بسازيم. اين مملكت را اينها خراب كردند و رفتند و خوردند و بردند و حالا بايد شماها و ماها همه دست به دست هم بدهيم و اين مملكت را از سر بسازيم. بايد اين زلزله‏اى كه آمده است بايد بسازيم از سر.

انشاءالله اميدوارم كه خداوند اين قشرها را، همه را به هم نزديك كند، نه من به شما بدبين باشم و نيستم و نه شماها به ماها بدبين باشيد و انشاءالله نيستيد. خداوند همه شما را توفيق دهد، تائيد كند. متشكرم از اينكه تشريف آورديد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 09:56 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 56

تاريخ 19/11/57

بيانات امام خمينى به مناسبت راهپيمائى روز 19/11/57

تظاهرات عظيم ملت در پشتيبانى از دولت اسلامى و اظهار تنفر از مخالفين

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

از عموم ملت ايران كه در اين سال‏هاى طولانى زحمات كشيدند و صفوف خود را فشرده كردند و براى مبارزه با دستگاه ظلم رنجها بردند، مصيبت‏ها كشيدند تشكر مى‏كنم.

از اين اجتماع عظيم ملت ايران در اين روز كه براى پشتيبانى از دولت جناب مهندس بازرگان كه دولت شرعى و دولت امام زمان سلام الله عليه است تشكر مى‏كنم.

بايد همه خبرگزارى‏ها بدانند كه اين اجتماع عظيمى كه در ايران، از مركز گرفته است تا آخر شهرستان‏ها و قصبات براى پشتيبانى از اين دولت بوده است، اين كافى است براى جواب آنها كه گفته مى‏شود و مى‏گويند بايد ملت بگويد ملت با چه زبانى بگويد؟ ملت فرياد زند، ملت چندين وقت است، چندين سال است كه در اين امورى كه دارد فرياد مى‏زند. امروز هم با فريادها، با شعارها پشتيبانى خودشان را از دولت اسلامى اعلام كردند و اظهار تنفر از مخالفين كردند.

خوب است كه اين مخالفين دست از اين خطاها بردارند، دير نشده است، اينها برگردند به دامن ملت، باز هم توبه آنها قبول است، اينقدر با اين ملت لجاجت نكنند، اينقدر اين ملت را اذيت ندهند. الان به من اطلاع دادند كه در گرگان و بعضى جاهاى ديگر در اين روزها كشتارها شده است، چرا اينطور كارها مى‏شود؟ اين چماقدارها كى‏ها هستند؟ اينها از چه سازمانى هستند؟ آخر چرا با ملت اينطور عمل مى‏كنيد؟ چرا اينقدر خونريزى راه مى‏اندازيد؟ چرا اينقدر با مردم لجاجت مى‏كنيد؟ ما مى‏خواهيم كه اين مملكت آرامش داشته باشد، ما صلاح همه ملت را مى‏خواهيم، ما مى‏خواهيم كه يك ارتش مستقل داشته باشيم، يك ارتشى كه مربوط به غير نباشد؟ مربوط به ملت باشد. ارتش بايد برگردد به دامن ملت، همانطورى كه عده كثيرى، گروه‏هاى كثيرى برگشتند و ما با آغوش باز آنها را پذيرفتيم، شما هم برگرديد و همه ارگان دولت برگردند.

صحيفه نور ج 5 صفحه 57

مخالفت با طاغوت و پشتيبانى از دولت اسلامى يك تكليف شرعى است

من اعلام مى‏كنم كه موافقت كردن با اين دولتى كه ما فراهم آورديم، تكليف شرعى هم هست و مخالفت كردن بر همه محرم است. ما اعلام مى‏كنيم كه خدمت كردن به اين دولت طاغوتى، خدمت به طاغوت است، خدمت به كفر و شرك است، نبايد خدمت بكنيد، خدمت به اجانب است، نبايد خدمت به اينها بكنيد. من از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم كه ايران يك ايران آزاد و مستقل باشد.

رمز پيروزى وحدت كلمه است

من از ملت مى‏خواهم كه همين طور كه ادامه دادند تاكنون نهضت خودشان را، باز هم ادامه بدهند تا اينكه انشاءالله به پيروزى نهائى واصل شويم. پيروزى انشاءالله نزديك است و رمز پيروزى وحدت كلمه است. بايد همه كلمه خود را واحد كنيد، بايد همه پشتيبان هم باشيد تا اينكه به پيروزى برسيد. و اخيراً چيزى به من اطلاع دادند كه موجب تأثر شد و آن اينكه در بعضى از مناطق اشخاصى كه از اهالى آنجاست، حمله كردند به اين جنگل‏ها و جنگلها را خراب مى‏كنند. اين جنگل‏ها مال ملت است، نبايد در او خرابى كرد. بايد به نظر ولى امرش، به نظر حاكم باشد. جايز نيست بر آنها كه بروند و جنگل‏ها را ببرند و خرابى كنند. بايد برادرهاى ما نصيحت كنند آنها را، جلوگيرى كنند، نگذارند كه اين چيزهائى كه تاكنون هست و ديگران بردند، حالا ما خرابى بكنيم. اينها خرابى است، نبايد اين خرابى‏ها بشود، چنانكه نبايد اشخاص را بيخود و بى‏جهت مورد شتم و مورد آزار قرار داد. اينها يك موازينى دارد، موازين شرعى دارد، موازين قانونى دارد و هرج و مرج نبايد واقع بشود. خودتان را معرفى نكنيد به اينكه يك مردم هرج و مرج طلب هستيد.

شما مردم، ملت شريف ايران ثابت كرديد كه با يك قدم راسخ و با يك نظم و يك اراده مصمم كارها را داريد پيش مى‏بريد و يكى پس از ديگر، اين قواى شيطانى را منهدم مى‏كنيد. خداوند انشاءالله به شما همه توفيق بدهد و به ما توفيق اين را بدهد كه خدمتگزار همه باشيم.

والسلام عليكم و رحمه‏الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 09:58 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 58

تاريخ: 19/11/57

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از پرسنل نيروى هوائى و زمينى

امروز سربازان در خدمت امام عصر و زير بيرق قرآن كريم هستند

اعوذبالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

درود بر شما سربازان امام عصر سلام الله عليه. همانطور كه فرياد زديد، تاكنون در خدمت طاغوت بوديد، طاغوتى كه تمام هستى ماها را ساقط كرد، طاغوتى كه خزائن ما را تهى كرد، طاغوتى كه ما را برده خارجى‏ها كرد و از امروز در خدمت امام عصر سلام الله عليه و در خدمت قرآن كريم هستيد. قرآن كريمى كه سعادت همه بشر را بيمه كرده است، قرآن كريمى كه هر كس در زير بيرق او واقع بشود، در دنيا و آخرت سعيد است، قرآن كريمى كه آزادى و استقلال را توصيه كرده است. ما همه تابع قرآن كريم و تابع موازين اسلام و قواعد اسلام هستيم. ما همه از شماها، روحانيت از شما تشكر مى‏كند.

ما اميدواريم كه با پيوستگى به هم بتوانيم اين طاغوت‏ها را تا آخر از بين ببريم و بجاى آن يك حكومت عدل اسلامى كه مملكت ما براى خودمان باشد و همه چيزمان به دست خودمان باشد. ما مى‏خواهيم كه سرنوشتمان را خودمان تعيين كنيم، نه سفارت آمريكا و سفارت شوروى. ما مى‏خواهيم كه مملكت خودمان را خودمان تعيين كنيم، نه يهوديان و اسرائيل. ما مى‏خواهيم مملكتمان را آزاد كنيم، اختناق در مملكت ما نباشد. ما مى‏خواهيم ارتش ما آزاد باشد، اسرائيل در آن تصرف نكند، امريكا در آن تصرف نكند.

نهضت را حفظ كنيد تا بر پائى حكومت عدل انسانى - اسلامى

درود بر شما كه قدر نعمت خدا را دانستيد و به دامن قرآن پيوستيد. درود بر شما كه ترك كرديد حكومت طاغوت را و به حكومت الله پيوستيد.

من اميدوارم كه ساير اشخاصى كه در امور خدمت هستند آنها هم وظيفه خودشان را بفهمند و به ملت بپيوندند. ما صلاح همه شما را مى‏خواهيم، ما مى‏خواهيم كه شماها آزاد باشيد، ما مى‏خواهيم كه مملكت را شما مستقل كنيد و ما مى‏خواهيم كه ديگران، كسانى ديگر كسانى كه مى‏خواهند بر شما تصرف بكنند، اينها نباشند، دست اجانب كوتاه باشد. خداوند نصرت به همه شما عنايت كند. بايد اين نهضت را حفظ كنيد تا انشاءالله به آخر نقطه و نهايت كه قيام يك حكومت عدل انسانى اسلامى است به جاى يك حكومت طاغوتى.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:34 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 61

تاريخ: 19/11/57

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از معلمان كشور

اينكه ما براى خدا كار كنيم، خود پيروزى است

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من با اينكه حالم مقتضى نيست لكن چند كلمه به شما خانمها و آقايان عرض مى‏كنم. خداى تبارك و تعالى مى‏فرمايد كه، به پيغمبر اكرم امر مى‏فرمايد (قل انما اعظكم بواحده ان تقوموا الله) مى‏فرمايد كه به اين امت بگو كه من فقط يك موعظه به شما دارم و آن موعظه اين است كه قيام كنيد براى خدا، نهضت كنيد براى خدا، اگر چنانچه نهضت، نهضت الهى باشد اين پيروزى در آن هست، چه به حسب ظاهر ما شكست بخوريم باز پيروزيم، اگر شكست نخوريم هم پيروزيم، براى اينكه ما براى خدا كار كرديم، وقتى براى خدا چيزى شد، اين پيروزيست خودش و اگر چنانچه قيامى كه بكنند قيام شيطانى باشد، روى هواهاى نفس باشد، روى هواهاى شيطانى باشد، اين شكست است چه به حسب ظاهر پيروز بشود يا نشود. مثل آن مقابله حضرت امير با معاويه است، اين دو لشگر مقابل هم ايستادند يكى طاغوت و لشگر طاغوت بود، يكى لشگر خدا بود، اگر پيروز شده بود حضرت امير و كسانى كه همراه او بودند، پيروز بود، اگر شكست مى‏خورد باز پيروز بود. در صفين حضرت امير، بايد گفت كه شكست نخورد، براى اينكه با حيله‏هائى كه كردند نتوانستند كار را پيش ببرند ولى تا آخر اين جند، جند الهى پيروزمند بود، سيدالشهدا (سلام الله عليه) كشته شد شكست نخورد، لكن بنى‏اميه را همچو شكست كه تا آخر نتوانستند ديگر كارى بكنند، همچو اين خون، آن شمشيرها را عقب زد كه تا الان هم كه ملاحظه مى‏كنيد باز پيروزى با سيدالشهداست و شكست با يزيد و اتباع اوست.

بدانيد كه لشگر خدا هميشه پيروز است

در اين نهضتى كه شما ملت ايران زن و مرد، همه قائم به آن هستيد، اين نهضت براى خداست مى‏خواهيد كه طاغوت را از بين ببريد، مى‏خواهيد كه كسانى كه ملت شما را تضعيف كرده‏اند و ملت شما را در تحت اختناق و فشار و چپاول در آورده نجات بدهيد، مى‏خواهيد كه حكومت خدا را در ايران ايجاد كنيد، چه شكست بخوريد و چه شكست بدهيد پيروز هستيد. ما اگر كشته بشويم به بهشت مى‏رويم انشاءالله اگر براى خدا باشد و اگر بكشيم هم به بهشت مى‏رويم، آنها اگر كشته بشوند جهنم مى‏روند اگر بكشند هم جهنم

صحيفه نور ج 5 صفحه 62

مى‏روند. آن ميزان، خدايى بودن يك امر و شيطانى بودن است، شيطان و جنود شيطان هميشه در شكستند و قرآن و خدا و لشگر خدا هميشه پيروز هستند.

دنيا يك جزء بسيار كمى است از عالم، دنيا يعنى آن چيز خيلى پست، عالم يك مركبى است از ماوراء اين طبيعت، اين طبيعت در آخر مرتبه وجود واقع شده است، پائين‏تر از همه مراتب است. اگر انسان با جهاد براى خدا از اين دنيا برود يعنى از عالم پست به عالم بالا مى‏رود، به عالم مى‏رود كه فوق اين عوالم است و اگر شيطانى باشد، به اسفل‏السافلين مى‏رود يعنى از اين دنيا پست‏تر و از جهنم چاه عميق است در چاه عميق فرو مى‏رود. اينهائى كه لشگر شيطان هستند و تبع شيطان هستند، دارند پله پله طرف اسفل‏السافلين مى‏روند. آنهائى كه لشگر خدا هستند و براى خداست، دارند طرف بالا مى‏روند، هر چه عمل بكنند عمل آنها، آنها را به بالا مى‏برد و هر چه اين طرف عمل بكند و شيطانى عمل بكند، عمل آنها، آنها را به پائين مى‏برد.

تربيت كنيد بچه‏ها را به تربيت الهى

مواظب باشيد كه اعمالتان، اعمال صالح باشد، قيامتان براى خدا باشد، اعمالتان براى خدا باشد. هر كدام بچه داريد تربيت كنيد، تربيت الهى بكنيد، تربيت شيطانى نكنيد. هر كدام مدرسه مى‏رويد، چه به مدرسه كه مى‏رويد تربيت الهى بشويد. هر كدام معلم مدرسه هستيد، تربيت كنيد بچه‏ها را به تربيت الهى، تربيتهاى شيطانى را از آن دست برداريد.

من از شما كه در اينجا آمده‏ايد و زحمت كشيديد با اين حالى كه دارم تشكر مى‏كنم و به شما دعا مى‏كنم. اميدوارم كه با اين تشكلى كه داريد، اين وحدت كلمه‏اى كه داريد كه همه را با هم در يك محل جمع كرده است، ما را با شما در يك محل جمع كرده است، اميدوارم كه وحدت روحى و وحدت عقيدتى داشته باشيم و همه در صف واحد به جلو برويم به سوى حكومت عدل الهى خداوند هم شما را حفظ كند و موفق باشيد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:35 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 63

تاريخ: 19/11/57

تلگرام امام خمينى به آيت‏الله در مورد پاسخ به پيامهاى تبريك مردم بافق‏

بسمه تعالى

خدمت ذى شرافت حضرت مستطاب حجه الاسلام و المسلمين آقاى حاج شيخ محمد صدوقى دامت بركاته:

به عرض عالى مى‏رساند، گروههاى زيادى از كاركنان و كارمندان دولتى و غير دولتى از اهالى محترم شهرستان بافق، نامه‏ها و طومارهائى در مورد تبريك ورود اينجانب به كشور ارسال داشته‏اند كه با مشاغل و گرفتاريهاى زيادى كه اكنون دارم، از دادن پاسخ به يكايك آقايان محترم معذورم. حضرت مستطاب عالى مراتب تشكر و سلام حقير را به عموم ايشان ابلاغ فرمائيد و يادآورى كنيد. همبستگى خود را كماكان با ساير طبقات ملت حفظ نموده از تفرقه و اختلاف پرهيز نمائيد. از خداى تعالى عظمت اسلام و مسلمين و ادامه توفيقات همگان را خواستارم.

والسلام عليكم ورحمه‏الله وبركاته‏

به تاريخ دهم ربيع المولود 1399

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:35 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 64

تاريخ: 19/11/57

نطق تلويزيونى امام خمينى درباره سوءاستفاده‏هاى نامشروع رژيم فاسد از وسائل ارتباط جمعى

امام خمينى در اين نطق كوتاه تلويزيونى كه مستقيماً از شبكه تلويزيونى كاركنان اعتصابى راديو تلويزيون پخش شد فرموند:

بسم الله الرحمن الرحيم‏

دستگاه‏هايى در اين مملكت بوده و هست كه بايستى در خدمت مردم مى‏بودند ولى رژيم غاصب و فاسد در گذشته از آنها در راه هدف نامشروع خود و گسترش فساد استفاده كرده است. امام خمينى در پايان براى راديو تلويزيون و مطبوعات ملى آرزوى موفقيت و خدمت بيشتر در راه مردم كردند.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:36 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 65

تاريخ: 20/11/57

بيانات امام خمينى در حضور نماينده شوارى هماهنگى اعتصاب

ترميم اين مملكت در هم ريخته امكان ندارد مگر به تشريك مساعى همه اقشار

اعوذبالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

از آقايان و خانم‏ها تشكر بكنم كه زحمت كشيدند و اينجا تشريف آوردند و ما بحمدالله در اين نهضت اين برخوردارى را داريم كه با امثال شماها مواجه مى‏شويم كه شما مسائل خودتان را به ما بگوئيد ما هم دردهاى خودمان را به شماها.

شما مى‏دانيد كه الان ما پس از اينكه انشاءالله دولت انقلابى هم تحقق پيدا بكند راه بسيار دورى داريم براى ترميم خرابيهايى كه در اين پنجاه و چند سال در مملكت ما به اسم تمدن بزرگ، به اسم آزادى كذا تحقق پيدا كرده است . اينها رفتند و فرار كردند و خزائن مملكت ما را يا به باد دادند يا همراه بردند و ما وارث يك مملكت در هم ريخته هستيم كه تحقق صحت آن و ترميم آن امكان ندارد الا به تشريك مساعى همه قشرهاى ملت، اگر چنانچه هر كس در هر مقامى هست در اين مسئله كوشش نكند و بخواهد به عهده قشر ديگر بگذارد اين بار زمين خواهد ماند. خرابى اندازه‏اى نيست كه دولت بتواند ترميم بكند، يا قشر يا اقشارى از ملت بتواند ترميم بكند، اين خرابى‏ها بسيار است در جهت اقتصاد، در جهت فرهنگ در جهت ارتش، در جهات ديگر و اين با كوشش همه جانبه همه اقشار ملت بايد ترميم بشود.

لهذا با اينكه شما سهم بزرگى داريد، اين آقايان فرهنگى‏ها و آقايان اعتصابيون و ديگران سهم بزرگى در اين نهضت دارند و اين نهضت را اين اعتصابات خيلى ثمربخش كرد لكن ما حالا قدم اول را برداشته‏ايم مثل اينكه يك مملكتى جنگ زده باشد و اجانب در آن باشد، كوشش كنيد اجانب را بيرون كنيد. اين قدم اول است، قدم دومى كه قدم سازندگى است، مهمتر از قدم اول است. قدم سازندگى از حالا به بعد شروع مى‏شود و هر جاى اين مملكت شما دست بگذاريد خرابى هست. اين ادارات دولتى را بواسطه اينكه اشخاصى كه در راس بودند بسيارشان اشخاص غير صحيح بودند و همين طور وزارتخانه‏ها و اشخاصى كه در راس بودند اشخاصى نبودند كه ملى باشند، ادارات دولتى را تقريباً بايد گفت اينها خراب كردند و همين طور شما ملاحظه مى‏كنيد كه وضع زراعت ما كه يكى از چيزهاى بزرگ مملكت است و اقتصاد مملكت ما بسته به اوست، اينها به اسم اصلاحات ارضى از بين

صحيفه نور ج 5 صفحه 66

بردند و الان كشاورزى شما ورشكسته است و شما محتاجيد به اينكه از خارج همه چيزها را بياوريد و همين طور مراتع ما را از بين بردند و به غير دادند به اسم ملى، ملت را از آن محروم كردند و دامدارهاى ما از بين رفتند. اين دامدارها، اين كشاورزها كه در محال خودشان نتوانستند زندگيشان را ادامه بدهند رو به شهرستان‏ها آوردند كه اينجا يك كارى پيدا كنند، اينجا هم كارى صحيح نبوده است، خير، از قرارى كه من شنيده‏ام در خود تهران محله‏هاى بسيارى هست كه اين محله‏ها، محله‏هاى زاغه‏نشين، چادرنشين و امثال اينها است كه اين بيچاره‏ها در آنجا به وضع فلاكت بارى زندگى مى‏كنند.

بايد همه اين آقايان دست به دست هم بدهند، همه اقشار با هم اتحاد پيدا بكنند و با كمال دلسوزى در اين خرابه مشغول ساختمان بشوند. هر كس اهل اداره است مواظب باشد كه در آن اداره مفاسدى كه بوده تذكر بدهد به دولت، هر كس هر جا هست مفسده‏هاى آنجا را يادداشت كند تذكر بدهد تا بلكه انشاءالله با كوشش‏هاى زياد اينها هم رفع بشود.

بپرهيزيد از اختلاف كه به نفع دشمن است

من از خداى تبارك و تعالى سلامت همه شما را خواستارم و اميدوارم كه همه با وحدت كلمه، همه با هم اين مسائل را حل بكنيد و اختلاف نظر، اختلافات صنفى، اختلافاتى كه در ايران آنها انداختند بين مردم، اختلافات را و اينها را، توجه كنيد كه برداشته بشود كه دشمن شما از اختلاف شما نتيجه مى‏گيرد و شما ملاحظه كرديد كه با اين اتفاق كلمه‏اى كه ايران پيدا كرد، اين قدرت‏هاى بزرگ را به زانو در آورد به طورى كه نتوانستند آنها شاه را هم نگه دارند.

خداوند انشاءالله همه شما را توفيق بدهد و مؤيد كند.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:36 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صحفه 67

تاريخ: 19/11/57

بيانات امام خمينى در جمع پزشكان و كاركنان بيمارستان سوم شعبان

همه چيز در نظر خدا محفوظ است

بسم الله الرحمن الرحيم‏

آقايانى كه در بيمارستانها هستند بيشتر از ساير مردم مصيبتها را ديده‏اند، حتى از آنهايى كه در خيابانها بوده‏اند. آنهائى كه در خيابان بوده‏اند، ديده‏اند كه جوانى تير خورد و افتاد لكن آنها بالاى بستر او بوده‏اند، ديده‏اند چه گذشته است، پدر و مادر او آمده‏اند لابد، اگر گذاشته باشند بيايند، آمده‏اند در بيمارستان و شما حال آنها را ديده‏ايد، مصدومين را، مجروحين را، آنهائى را كه كشته شده‏اند و برده‏اند كه شما هم نديده‏ايد، همه در نظر خدا محفوظ است.

afsanah82
07-24-2011, 10:36 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صحفه 67

تاريخ: 19/11/57

بيانات امام خمينى در جمع پزشكان و كاركنان بيمارستان سوم شعبان

همه چيز در نظر خدا محفوظ است

بسم الله الرحمن الرحيم‏

آقايانى كه در بيمارستانها هستند بيشتر از ساير مردم مصيبتها را ديده‏اند، حتى از آنهايى كه در خيابانها بوده‏اند. آنهائى كه در خيابان بوده‏اند، ديده‏اند كه جوانى تير خورد و افتاد لكن آنها بالاى بستر او بوده‏اند، ديده‏اند چه گذشته است، پدر و مادر او آمده‏اند لابد، اگر گذاشته باشند بيايند، آمده‏اند در بيمارستان و شما حال آنها را ديده‏ايد، مصدومين را، مجروحين را، آنهائى را كه كشته شده‏اند و برده‏اند كه شما هم نديده‏ايد، همه در نظر خدا محفوظ است.

گناه اين ملت اين بود كه مى‏خواستند كه اجانب در مملكتشان تصرف نكند، گناهشان اين بود كه مى‏خواستند آزاد باشند، اختناق نباشد، مى‏خواستند غارتگرها را بيرون بكنند، اينها گناه اين ملت بود كه به روى آنها اينطور مسلسلها را كشيدند و حالا هم دست بر نمى‏دارند، همين چند روز هم باز در شهرستانها از اين كارها بوده است.

سركوبى ملت با حربه مليت!

اينها هر روزى با يك صورت، يعنى عمال اجانب در پرده‏ها و در چهره‏هايى هستند، اينها عمالشان را ممكن است بيست سال، سى سال به صورت يك آدم ملى در آورند و بر ملت معلوم نباشد كه اين چه كاره است، وقتى كه چهره، چهره واقعى پيدا شد آنوقت ملت مى‏فهمد چه بوده. يك نفر سى سال، بيست سال در چهره مليت بوده است، در چهره ديانت بوده است آنوقتى كه آن محفوظ بوده است اين و نگه داشته‏اند اين را براى يك روزى، يك روزى كه احتياج دارند كه با حربه مليت، ملت را بكوبند مثل امروز. امروز با حربه مليت و رفتن سر قبر دكترمصدق ملت را دارند مى‏كوبند، چنانچه شريف امامى با حربه صلح آمد و ملت را كوبيد. اينها با اين حربه آمدند و اين ملت كه الان دارد صدايش ديروز سر تا سر مملكت، تمام مملكت، يك صدا مى‏گفتند كه ما دولت جديد را مى‏خواهيم، اينها را ملت حساب نمى‏كنند، ملت اين است كه امريكا بشناسد كه او ملت است، اگر آمريكا تثبيت كرد مليت يك كسى را، آن هم تثبيتش به اين است كه منافع او را تامين بكند، والا آن اشخاصى كه مى‏گويند ما ملى هستيم و ما مطيع ملت هستيم و به آراء ملت احترام مى‏گذاريم، ديروز اين آراء ملت

صحيفه نور ج 5 صفحه 68

نبود؟ ديروز چند ميليون مردم فرياد كردند، اينها ملت نيستند باز هم آن ملتى كه بايد در نظر آمريكا و عمال آمريكا باشد، اينها نيستند. اين ملت آنهائى هستند كه مى‏گويند بايد همه چيز را داد به آمريكا، همه چيز را داد به خارجيها.

خزائن اين ملت را خالى و مملكت را تباه كردند

شما كه در بيمارستانها بوديد مى‏دانيد كه به اين ملت چه گذشت، شما يك گوشه‏اش را مى‏دانيد، بيمارستانهاى ديگر هم گوشه‏هاى ديگرش را مى‏دانند، بسياريش هم از چشم شماها و ساير برادرهاى شما مخفى بوده است، چنانچه دزديهائى كه اينها كردند، خيانتهائى كه اينها كردند از چشم ماها اكثرش مخفى است و ما نمى‏دانيم اينها چه كردند.

آقا من يك قصه‏اى را برايم نوشتند يا در مجله ديدم يادم نيست الان، كه يكى از خواهرهاى اين محمدرضا در خارج يك ويلائى خريده است كه قيمت او را من الان نمى‏دانم چقدر بود لكن نوشته بود كه شش ميليون دلار خرج گلكارى آن ويلاست، اينها يك همچو كارهائى كرده‏اند و ما بى‏اطلاعيم و نمى‏دانيم چيست. شش ميليون دلار يعنى تقريبا 32 ميليون تومان خرج گلكارى!! اينها برداشتند هر چه ما داشتيم رفتند، ارتشبدهايشان چقدر بردند و خودش و عائله‏اش چقدر بردند و خزائن ملت را خالى كردند و يك مملكت خراب و ويران گذاشتند و رفتند.

خداوند انشاءالله شماها كه زحمت كشيديد براى اين ملت و تعب كشيديد، خوب من مى‏دانم كه كسى بالاى سر يك كسى كه مظلوم است و كتك خورده است و مجروح شده است دارد مى‏ميرد (شايد در حضور شما بسيارشان مرده‏اند) من مى‏دانم به شما چه گذشته است، خدا هم مى‏داند، شما اجرتان با خداست، خدا مى‏داند كه شما چه كشيده‏ايد و خداوند جبران خواهد كرد. انشاءالله خداوند به همه شما سلامت بدهد. رفقا همه تشريك مساعى كنيد در اين امور، در اين نهضت متحد بشويد. اگر در اين نهضت شكست بخوريد، تا آخر شكست خورده‏ايد. همه با هم باشيد، همه با هم تشريك مساعى بكنيد تا اينكه پيروزى برايمان حاصل بشود.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:36 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 69

تاريخ: 21/11/57

پيام امام خمينى ايران درباره لغو حكومت نظامى

بسم الله الرحمن الرحيم‏

ملت شجاع ايران!! اهالى محترم تهران بطورى كه مى‏دانيد اينجانب بنا دارم كه مسائل ايران بطور مسالمت‏آميز حل شود، لكن دستگاه ظلم و ستم چون خود را به حسب قانون محكوم مى‏بيند، دست به جنايت‏زده و در شهرهاى گرگان و گنبد كاووس به مردم شجاع مسلمان حمله كرده و كشتار نموده است و در تهران لشگر گارد بطور ناگهانى به نيروى هوائى كه به ملت پيوسته است، حمله نموده و نيروى هوائى به كمك مردم شجاعانه آنان را شكست داده‏اند. من اين تعرض غيرانسانى و عمل گارد را محكوم مى‏كنم، اينان با اين برادركشى مى‏خواهند دست اجانب را در كشور ما باز نگهدارند و چپاولگران را به موضع خود برگردانند، من با آن كه هنوز دستور جهاد مقدس نداده‏ام و نيز مايلم تا مسالمت حفظ و قضايا موافق آراى ملت و موازين قانون عمل شود، لكن نمى‏توانم تحمل اين وحشيگريها را بكنم و اخطار مى‏كنم كه اگر دست از اين برادركشى بر ندارند و لشگر گارد به محل خودش بر نگردد و از طرف مقامات ارتشى از اين تعديات جلوگيرى نشود، تصميم آخر خود را به اميد خدا مى‏گيرم و مسئوليت آن با متجاسرين و متجاوزين است. من از مردم شجاع تهران مى‏خواهم در صورتى كه قواى متجاوز عقب‏نشينى كردند، با حفظ آمادگى و هوشيارى از خدعه دشمن، آرامش و نظم را حفظ كنند ولى مجهز و مهيا براى دفاع از اسلام و قوانين مسلمين باشند. اعلاميه امروز حكومت نظامى خدعه و خلاف شرع است و مردم به هيچ‏وجه به آن اعتنا نكنند. برادران و خواهران عزيزم! هراسى به خود راه ندهيد كه به خواست خداوند تعالى حق پيروز است. از خداوند تعالى پيروزى ملت اسلام را خواهانم.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:36 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 70

تاريخ: 22/11/57

پيام امام خمينى به ملت ايران

بسم الله الرحمن الرحيم‏

ملت شجاع ايران! خواهران و برادران آگاه تهران! اكنون كه به خواست خداوند متعال پيروزى نزديك است و نيروى ارتش عقب‏نشينى و عدم دخالت خودشان را در امور سياسى ابراز و پشتيبانى خودشان را از ملت اعلام كرده‏اند، ملت عزيز و شجاع با كمال مراقبت از اوضاع و در عين حفظ آمادگى براى دفاع احتمالى در صورتى كه نيروى ارتش به پادگانهاى خود رفته‏اند، آرامش و نظم را حفظ نمايند.

اگر اخلالگران بخواهند با آتش‏سوزى و خرابكارى فاجعه به بار آورند، آنان را به وظيفه شرعى و انسانيشان آگاه گردانند و نگذارند اين قبيل كارها موجب هتك حرمت ملت شود و به سفارتخانه‏ها حمله نكنند و اگر خداى نخواسته ارتش باز به ميدان آمد، واجب است آنان را با شديدترين وجه دفع كرده با تمام نيرو و قدرت از خود دفاع نمايند.

اينجانب به امراى ارتش اعلام مى‏كنم كه در صورت جلوگيرى از تجاوز ارتش و پيوستن آنان به ملت و دولت قانونى ملى اسلامى، ما آنان را از ملت و ملت را از آنان مى‏دانيم و مانند برادران با آنان رفتار مى‏نمائيم.

از خداوند متعال پيروزى مردم دلاور ايران را خواستارم.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:37 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 71

تاريخ: 22/11/57

پيام امام خمينى خطاب به ملت ايران

بسم الله الرحمن الرحيم‏

ملت مسلمان و قهرمان و مبارز ايران! در اين لحظه حساس كه به لطف خداوند تعالى مبارزات قهرمانانه شما سدهاى استبداد و استعمار را يكى پس از ديگرى مى‏شكند و انقلاب اسلامى شما شكوفه‏ها و ميوه‏هاى خود را آشكار مى‏سازد، لازم مى‏دانم ضمن اظهار تشكر و قدردانى از يك يك شما برادران و خواهران چند نكته را يادآورى نمايم: شما در جريان مبارزات گذشته رشد اسلامى و انقلابى خود را آشكار كرده‏ايد و اكنون بيش از پيش لازم است كه اين رشد را به جهانيان نشان دهيد تا جهانيان بدانند مردم مسلمان ايران مى‏توانند بدون قيمومت اين و آن، راه سعادت خود را انتخاب نمايند. لهذا از شما مى‏خواهم كه اولا مانع آشوب و هرج و مرج بشويد و نگذاريد آشوبگران مغرض به عملياتى از قبيل غارت، آتش سوزى، مجازات متهمان و از بين بردن آثار علمى و فنى و صنعتى و هنرى و اتلاف اموال عمومى و خصوصى دست بزند. دشمن براى خراب كردن چهره نهضت از طريق نفوذ دادن افراد مفسد مغرض در ميان توده مسلمان دست به چنين كارها مى‏زنند تا نهضت ما را ارتجاعى و وحشيانه قلمداد نمايند. من اكيداً اعلام مى‏كنم كه هر كس دست به چنين عملياتى بزند از جامعه انقلابى ملت مطرود و در پيشگاه خداوند متعال مسئول است.

ثانياً توجه داشته باشيد كه انقلاب ما از نظر پيروزى بر دشمن هنوز به پايان نرسيده است. دشمن از انواع وسايل و دسائس بهره‏مند است و توطئه‏ها در كمين ماست. تنها هوشيارى و انضباط انقلابى و اطاعت از فرمانهاى رهبرى و دولت موقت اسلامى است كه همه توطئه‏ها را نقش بر آب مى‏سازد.

ثالثاً افرادى از دشمن كه به عنوان اسير در اختيار شما قرار مى‏گيرند هرگز مورد خشونت و آزار قرار ندهيد. همچنان كه سنت اسلامى است به اسيران محبت و مهربانى كنيد و البته دولت اسلامى به موقع آنها را محاكمه و عدالت را در مورد آنها اجرا خواهد كرد.

از همه شما برادران و خواهران عزيزم مى‏خواهم كه با دولت موقت انقلابى اسلامى كه وارث يك سلسله خرابى‏هاى دولتهاى فاسد گذشته است همكارى نمائيد تا به حول و قوه الهى هر چه زودتر با همكارى يكديگر ايران اسلامى آباد و آزاد را مورد غبطه جهانيان بسازيم.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:37 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 72

تاريخ: 22/11/57

پاسخ امام خمينى به استفتاى گروهى از افراد نيروهاى مسلح درباره عدول از سوگند

استفتاء از محضر حضرت آيت‏الله العظمى نائب الامام خمينى‏

مسلماً خاطر مبارك از اين سنت معموله مستحضر است كه همه افراد ارتش در موقع اخذ سردوشى يا اخذ درجه، در مورد حفظ تاج و تخت رژيم سلطنتى به خداوند و قرآن كريم قسم ياد مى‏كنند، مستدعى است نظر و فتواى خودتان را در مسئله عدول از اين قسم و پيوستن به نهضت عظيم اسلامى بيان فرمائيد.

از طرف جمعى از افراد نيروهاى مسلح

فتواى امام:

بسمه تعالى‏

قسم براى حفظ قدرت طاغوتى صحيح نيست و مخالفت با آن واجب است و كسانى كه اين قسم خورده‏اند بايد به خلاف آن عمل كنند.

والسلام عليكم ورحمه‏الله وبركاته‏

13 / ع 1 / 99

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:37 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 73

تاريخ: 23/11/57

پيام امام خمينى به ملت ايران

بسم الله الرحمن الرحيم‏

ملت معظم ايران! اهالى سلحشور تهران!

در اين موقع كه پيروزى نهائى ملت عزيز نزديك است، لازم است به تذكرات زير به طور تكليف شرعى الهى و تعهد ملى توجه نمايند، متخلف از آن مخالف خداوند تعالى و خائن به كشور و نهضت اسلامى است.

اكنون كه دستگاه ديكتاتورى و ستمكارى برچيده شد، بايد از هر نوع خرابكارى و چپاول و آتش سوزى و ظلم احتراز شود و بر عموم است كه از اينگونه اعمال غير اسلامى و غير انسانى به شدت جلوگيرى نمايند. آنان كه دست به اين اعمال وحشيانه مى‏زنند خائن به مملكت و مخالف نهضت اسلامى هستند.

بايد ملت تا بر قرارى نظم از طرف دولت موقت، نظارت در حفظ مراكز عمومى از قبيل وزارتخانه‏ها و بانك‏ها و ديگر مراكز دولتى و ملى بنمايند و اموال ملت را نگذارند هدر برود.ملت عزيز! نگذاريد بدخواهان منعكس كنند كه با به هم خوردن رژيم فاسد، هرج و مرج و خرابكارى جاى آن را گرفته است.

به فرصت‏طلبانى كه مى‏خواهند با ماسك انقلابى از رژيم منقرض پشتيبانى كنند و نهضت را بدنام نمايند، مهلت فعاليت ندهيد و ملت مسلمان بايد ابتكار را به دست بگيرد.

مامورينى كه از طرف جناب آقاى نخست وزير اسلامى ماموريت دارند، سربازان انقلابند و بايد با آنان همكارى كنيد و اگر مخالفين مردم مسلمان خواستند كارشكنى كنند از آنها جلوگيرى كنيد.

لازم است مردم هر چه زودتر از خيابان‏ها به مساجد و مراكز عمومى تشريف برده و مردم را دعوت به صلاح و سداد كنند و از اعمال خلاف شرع و خلاف مسير نهضت به شدت جلوگيرى نمايند و با بيانى رسا مردم را از هرج و مرج و خرابكارى باز دارند و حكم شارع مقدس را ابلاغ نمايند.

اكنون كه قواى انتظامى از قبيل ارتش و ژاندارمرى و شهربانى به ملت پيوسته‏اند، بر عموم ملت لازم است كه به هيچ وجه تعرض به آنان نكنند و آن را چون برادر نگهدارى كنند و بر علماء اعلام‏

صحيفه نور ج 5 صفحه 74

است كه مردم را ارشاد كنند كه از قواى انتظامى كه تحت لواى حكومت اسلامى آمده‏اند، حمايت نمايند.

والسلام عليكم ورحمه‏الله و بركاته

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:37 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 75

تاريخ: 23/11/57

پيام امام خمينى به ملت ايران

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از ملت شريف و مبارز ايران تشكر مى‏كنم. من از اين وحدت كلمه‏اى كه بين اقشار ملت بوجود آمده است سپاسگزارى مى‏كنم. من به اين پيروزى كه از براى ملت ايران پيدا شده است تبريك مى‏گويم. بايد ملت ايران بداند كه اين انقلاب ايران با ساير انقلاباتى كه در دنيا واقع شده است فرق دارد. اين انقلاب از باب اينكه انقلاب اسلامى و انسانى بود ضايعات كمى به بار آورد. در انقلاباتى كه در دنيا واقع شده است ضايعات بسيار زياد بوده است و ما بحمدالله با كمى ضايعات به پيروزى بزرگ نايل شديم. يك شاهنشاهى ظالم دو هزار و پانصد ساله را شما ملت ايران با مشت و با همتى بزرگ و ايمانى راسخ سرنگون كرديد و توجه به پشتيبانى‏هايى كه از او مى‏شد نكرديد.

خداوند شما را پايدار نگه دارد. خداوند اسلام را عظمت بدهد. پيروزى شما پيروزى بزرگ اسلام است و از اين به بعد توجه بسيارى از امور لازم است كه عمده آن توجه به حفظ وحدت كلمه است. ما در بين مبارزه هستيم و باز محتاج به وحدت كلمه هستيم، باز بايد همه اقشار با هم برادروار و در كنار هم آماده باشند براى مبارزه و جلوگيرى از تشتتات و اختلافات. اگر خداى ناخواسته اختلافات پيدا شوند، معلوم نيست كه ما به پيروزى نهايى برسيم. من به همه ملت توصيه مى‏كنم كه به همين نحو كه تاكنون به وحدت كلمه خودشان ادامه داده‏اند از اين به بعد هم ادامه دهند. همين طور كه حس انسانيت و مليت و اسلاميت در آن‏ها بيدار شده، آن را بيدارتر نگه دارند و نگذارند اين شعله الهى خاموش شود. تمسك به اسلام و حبل متين اسلام و قرآن كريم و امام اعظم امام عصر سلام الله عليه بكنند و با همت والاى خود تمام مشكلات را رفع كنند.

ملت عزيز من! اشكالات و مشكلات زياد است و ما وارث يك مملكت آشفته هستيم. مملكت ما را خراب كرده‏اند و رفته‏اند و ما وارث يك مملكت مخروبه هستيم. بايد به خواست خدا تمام ملت براى ساختن ايران قيام كند. ايران يك مملكت زلزله زده، يك مملكت اجنبى زده و يك مملكت دشمن زده است. اينك ما بايد ايران را بسازيم، از نو بسازيم ولى مشكلات دارد، مشكلات فقط با دولت رفع نمى‏شود، مشكلات با يك قشر يا دو قشر از ملت رفع نمى‏شود. همه ملت بايد دست به هم دهند و هر كس در هر شغل، مقام و مكانى كه هست، دست به دست ملت بدهد و با هم اين بناى جديد را به پايان برسانيم و يك ملت جديد و يك دولت جديد و يك بناى جديد كه همه اسلامى باشد و همه

صحيفه نور ج 5 صفحه 76

انسانى باشد ما از سر بنا كنيم.

ما بايد متوجه باشيم كه در چنين روزى كه روز انقلاب است دست‏هاى خائن و غير منزه در كار است و ممكن است خيانتكارها بخواهند بين شما تشتت بيندازند، بايد جدا از خرابكارى اجتناب و مراقبت كنيد كه اگر كسانى خواستند خرابكارى و آدمكشى كنند يا به مراكز دولتى و ارتشى و كاخ‏ها و ديگر جاها حمله نمايند بايد مانع بشويد چون ايجاد تشتت خواهد كرد. اينها به اسلام و مملكت اسلامى خيانت است و بايد از اين قبيل خيانت‏ها جلوگيرى شود. بايد تمام اسلحه‏هايى كه در دست مردم است جمع شوند. هر كس اسحه‏اى پيدا كرد بايد به مسجد محله خود ببرد و به امام جماعت مسجد تحويل بدهد و بعد اين اسلحه‏ها از مساجد به كميته آورده مى‏شود و كميته اين اسلحه‏ها را در اختيار سربازان اسلامى كه براى دفاع از اسلام و مسلمين تدارك ديده شده مى‏گذارد. فقط بايد اين سربازان مسلح باشند و ديگران نيازى به اسلحه ندارند. تسليحات بايد زير نظر كميته باشد. توجه داشته باشيد كه اسلحه فروشى حرام است، مال غير است، مال ملت است، نه كسى بايد بخرد و نه كسى بايد بفروشد. كسانى كه خريده‏اند بايد اسلحه‏ها را به مساجد يا كميته برگردانند. اين اسلحه‏ها ذخاير ملت هستند، نبايد از بين بروند و اگر اشخاصى را ديديد كه مى‏خواهند اين اسلحه‏ها را ببرند جداً ممانعت كنيد و نگذاريد كه اسلحه‏ها دست افراد منحرف بيفتد، نگذاريد اسلحه‏ها دست دشمن ملت و دشمن اسلام بيفتد. همه ما موظفيم و تكليف شرعى در اين زمينه داريم. امروز حساسترين روزهايى است كه بر اسلام و مسلمين مى‏گذرد، بايد همه مواظب باشيد و نگذاريد دشمن در صفوف شما وارد شود و نگذاريد اين اسلحه‏ها دست دشمن بيفتد و اگر خواستند به جاهايى كه اسلحه در آن جاست حمله كنند موظفيد كه عموماً مخالفت كرده و دست آنها را كوتاه سازيد. همچنين بايد اگر اسلحه‏اى در دست مردم عادى ديديد آنها را هدايت كنيد كه اسلحه‏ها را تحويل دهند و اگر مطلع شديد كه در دست اشخاصى اسلحه هست و نمى‏خواهند بدهند مكلف هستيد كه اسم و آدرس آنها را به كميته بدهيد تا تكليف آن‏ها هم روشن شود. به اين مطلب بايد در سرتاسر ايران توجه شود. يك مطلب ديگر اينكه بايد اين آشفتگى‏ها و تظاهرات خوددارى كنيد، شلوغكارى نشود، مردم خيال نكنند اينك كه پيروز شده‏اند بايد شلوغكارى كنند. بايد با نظم و ترتيب و انسانيت و اسلاميت رفتار كنيد و به دنيا بفهمانيد كه شما ملت مسلم به حقايق اسلام آگاهيد و به دستورات اسلام پايبند هستيد. بايد از اينگونه چپاولگرى‏ها جدا احتراز كنيد. علماء اسلام مكلف شرعى هستند كه مردم را از اينگونه اغتشاشات باز دارند و نگذارند مردم به اشخاص و مراكز هجوم آورند. بايد علماء اسلام كه راهنماى مردم هستند مردم را در اين لحظات حساس راهنمايى كنند و نگذارند كه اختلافاتى و اغتشاشاتى در مملكت واقع بشود.

حالا روزى است كه بايد مملكت حفاظت شود. در هر شهر و محله‏اى بايد با نظر علما و معتمدين كميته‏هايى تشكيل بشود و حفاظت از شهرها را به عهده بگيرد، بايد به مراكز شهربانى و ژاندارمرى و ارتشى حمله نشود اينها ديگر برگشته‏اند و از خود ما هستند، ارتش و ژاندارمرى و شهربانى از خود ما هستند و تمام قواى انتظامى از ما و ما از آنها هستيم، همه هوادار اسلام هستيم. بايد

صحيفه نور ج 5 صفحه 77

از اغتشاشات جلوگيرى شود.

در خصوص همافران هم سفارش مى‏كنيم كه اينها جوانهايى هستند كه در موقع حساس به ما كمك كردند و زحمت كشيدند و با ملت همبستگى اعلام كردند همه نيروها را بايد حفظ كنيد. ما با مسلمين اهل تسنن يكى هستيم، واحد هستيم كه مسلمان و برادر هستيم. اگر كسى كلامى بگويد كه باعث تفرقه بين ما مسلمان‏ها بشود، بدانيد كه يا جاهل هستند يا از كسانى هستند كه مى‏خواهند بين مسلمانان اختلاف بيندازند. قضيه شيعه و سنى اصلاً در كار نيست، ما همه با هم برادريم. اقليتهاى مذهبى هم خاطر جمع باشند كه ما اطمينان مى‏دهيم به آنها كه در اين مملكت زندگى عادلانه و مرفهى خواهند داشت و مورد پشتيبانى ما هستند. اسلام از اهل ذمه پشتيبانى مى‏كند. اگر كسانى چيز ديگرى مى‏گويند براى تفرقه انداختن است. فقط خرابكارها بايد بدانند كه اين خرابكاريها خيانت به ملت و مملكت است، دست از خرابكارى بردارند و زير دولت اسلام و كلمه لا اله الا الله باشند. آنها چه مى‏خواهند جز اينكه همه مردم درجه سه و زارع و كارگر همه مرفه باشند؟ ما همه اينها را تامين خواهيم كرد. من از همه اقشار ملت تمنا دارم كه اينك وقت غارتگرى و اختلاف نيست. اينك بايد همه شما با جديت اين نهضت شريف را به آخر برسانيد. خداوند با شماست. خداوند همه شما را حفظ كند.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:37 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 78

تاريخ: 25/11/57

پيام امام خمينى به ملت ايران

بسم‏الله الرحمن الرحيم‏

ملت شريف و مبارز ايران لازم است به تذكرات زير توجه فرمائيد:

1- سلاح‏هائى كه به دست مردم افتاده از بيت‏المال مسلمين است و احدى حق خريد و فروش آنها را ندارد و تصرف در آنها بدون اجازه مقام مسئول، حرام و موجب ضمان است.

2- اسلحه و آنچه از اموال دولت در دست اشخاص است مستقيماً يا توسط امام جماعت يكى از مساجد به كميته مخصوص كه از طرف نخست وزير تعيين شده است تحويل دهند و قبض رسيد بگيرند. تخلف حرام و موجب تعقيب است.

3- كسانى كه اسلحه به دست آنان است و تحويل نمى‏دهند، بر عموم ملت است كه مراقبت از آنان كنند و آنان را به همان كميته معرفى نمايند.

4- از تيراندازى‏هاى بى‏مورد و هدردادن فشنگ‏ها شديداً احتراز كند كه موجب نارضايتى مردم و اتلاف اموال عمومى است.

5 - هر كسى به يكى از اماكن دولتى يا غير آن حمله كند، مورد تعقيب واقع مى‏شود.

6- مردم موظفند از حمله به شهربانى‏ها و كلانترى‏ها و ژاندارمرى‏ها و پادگان‏هاى ارتش و اماكن دولتى و ملى و كاخ‏ها جلوگيرى كنند و با برادران نيروهاى هوائى و زمينى و دريائى و ساير قواى دولتى برادرانه رفتار نمايند كه آنان به ملت پيوسته‏اند.

اهالى محترم ايران! جنود اسلامى ولى امر عجل‏الله تعالى فرجه! نگذاريد اسلحه به دست مخالفان اسلام بيفتد، فرصت به دشمنان خدا و ملت ندهيد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:38 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 79

تاريخ: 25/11/57

پيام امام خمينى به ملت ايران به مناسبت وقايع تبريز

بسم الله الرحمن الرحيم‏

به اهالى شجاع و مبارز سرتاسر كشور، پس از تشكر از مساعى جميله آنان كه با همت خود و انقلاب اسلامى پيروز شدند، لازم است تذكر بسيار مهمى را بدهم:

ملت شجاع ايران! محمد رضا پهلوى، شكست نهائى را خورد و در كشور پايگاهى ندارد. ارتش و ساير قواى انتظامى به ملت پيوستند و وفادراى خود را اعلام نمودند لكن بعضى عناصر فاسده و منحرفه، دست و پا مى‏كنند كه شايد بتوانند با ايجاد اغتشاش و هرج و مرج به مقاصد شوم خود كه باز بودن دست ستمگران و رواج چپاول بيت المال و برگرداندن قدرت اجانب براى سلطه بر مقدرات كشور است، برسند. اينان كه بر خلاف مسير انقلاب اسلامى راهى در پيش گرفته و قيام عليه حكومت اسلامى نموده‏اند، خائنانى هستند كه با ماسك‏هاى فريبنده دست به ايجاد اخلال نموده‏اند.

بر ملت مسلم شجاع است كه اينان را با قدرت الهى خود دفع كنند و مجال معارضه را از آنان سلب نمايند. از قرار مسموع در تبريز بعضى وابستگان به رژيم فاسد دست به اخلال نظم زده‏اند. بر اهالى محترم آذربايجان و خصوصاً تبريز است كه با تمام قوا براى سركوبى آنان قيام كنند و همانند تهران به اين حركات مذبوحانه خاتمه دهند. البته ارتش و ساير نيروهاى انتظامى با ملت است و بر همه است كه دست به دست داده، اين زباله‏ها را كه پس مانده رژيم پهلوى است دفع نمايند.

عزيزان من! همت شجاعانه نمائيد و قدرت اسلامى الهى خود را به اين بى‏خبران از خدا و خائنين به ملت نشان دهيد كه حق پيروز است و خدا با شماست.

والسلام عليكم و رحمة الله

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:38 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 80

تاريخ: 25/11/57

پيام امام خمينى به امت مسلمان ايران براى پايان دادن به اعتصابات

بسم الله الرحمن الرحيم‏

ملت شريف و شجاع ايران! اكنون كه به فضل الهى و به يمن مقاومت‏ها و پايدارى‏هاى سرسختانه شما مردم غيور، پايگاه‏هاى رژيم سلطنت استبدادى و حكومت ضداسلامى خاندان پهلوى و پايه‏هاى استعمار نو و كهنه، يكى پس از ديگرى درهم ريخته شده‏اند و دولت موقت انقلاب اسلامى به عنوان اولين قدم در راه تحقق اهداف انقلاب مقدس اسلامى، مستقر گرديده است، لازم مى‏داند كه از عموم مردم ايران، از كارگران، كارمندان، بازاريان، پيشه‏وران دانشگاهيان و فرهنگيان دعوت نمايد كه از روز شنبه 28 بهمن 57 (19/ع 1/99) اعتصابات خود را پايان داده و فعاليت‏ها و كارهاى خود را آغاز نمايند.

وضع مملكت در اثر وسعت بى‏سابقه فساد گردانندگان رژيم محمدرضا پهلوى، خيانت‏ها و غارتگرى‏ها و همچنين به دليل ضرورت استمرار اعتصابات همگانى به عنوان حربه‏اى در دست ملت براى در هم شكستن قدرت مقاومت رژيم سابق، به جائى رسيده است كه بايد بلافاصله دست به كار سازندگى‏هاى اساسى زد. ادامه اعتصابات و تاخير در انجام يك سلسله اقدامات سياسى و اقتصادى ضرورى و فورى، احتمالاً شرايطى را ممكن است بوجود بياورد كه دشمنان داخلى انقلاب اسلامى و اجانبى كه با از بين رفتن رژيم سابق، منافع خود را از دست رفته مى‏يابند، دست به تحريكات زده و احياناً بهره‏بردارى‏هاى ضد اسلامى و ضد ملى بنمايند. لذا مملكت بايد از دوران اعتصاب و سرسختى و محروميت‏هائى كه به منظور سرنگونى نظام استبدادى بر خود تحميل كرده بود بيرون آمده، چرخ‏هاى حياتى و اقتصادى و انتظامى خود را با قدرت و سرعت و بازدهى چندين برابر در جهت توليد و اصلاح به راه اندازند و به ترميم خرابى‏ها و احياى بركات و توليدات بپردازد.

دخالت‏هاى خودسرانه و كارشكنى در دستورات و نظامات دولت موقت انقلاب اسلامى، باعث هرج و مرج مى‏باشد. لذا بايد با كمال دقت و هوشيارى و صحبت، با دولت موقت اسلامى همكارى همه جانبه نموده و از دستورات و رهنمودها اطاعت و از اقدامات دولت پشتيبانى قاطع نمائيد. عدم تمكين از دولت موقت، كارشكنى در اجراى برنامه‏هاى دولت انقلابى به منزله مخالفت با انقلاب اصيل اسلامى محسوب شده و محركين و عاملين آن به عنوان عناصر ضد انقلابى به مردم معرفى خواهند شد تا خود ملت همانطور كه رژيم ضد انقلابى شاه را سرنگون ساخت، تكليف اين عناصر ضد انقلابى را معلوم نمايد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:38 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 81

تاريخ: 26/11/57

بيانات امام خمينى در جمع بازرگانان و اصناف و پيشه‏وران اعتصابى

حفظ اسلام و سرنگونى رژيم شاهنشاهى، دو خصيصه قيام ملت ايران‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

درود بر ملتى كه در انقلابش چنان حفظ نظم كرد كه چشم‏هاى دنيا را خيره كرد. انقلاباتى كه در دنيا واقع شده است به قدرى شديد است و به قدرى خونريزى در آن شده است كه نمى‏توان ناديده گرفت. در اين انقلاب مذهبى شما، در اين انقلاب اسلامى انسانى شما بحمدالله ضايعات بسيار كم بود براى اينكه حفظ ايمان و شما را وادار كرده بود با ظلم مخالفت كنيد، شيطان از اين عمل شما دور بود، نظر خداى تبارك و تعالى با شما بود، نظر امام زمان سلام‏الله عليه با شما بود. من از شما ملت عظيم تشكر مى‏كنم كه در مواقعى كه گرفتارى اسلام زياد بود و در خطر واقع بود از براى اسلام و مسلمين، قيام كرديد، نهضت كرديد، زحمت كشيديد، خون داديد، جوان داديد و شر ظلم را از سر خودتان كوتاه كرديد، دستگاه ظلم دو هزار و پانصد ساله را منهدم كرديد، قواى بزرگ عالم كه طرفدارى و پشتيبانى مى‏كردند از اين رژيم فاسد، عقب نشانديد و نتوانستند كارى بكنند. تا اينجا كه آمديد جوانمردانه و شجاعانه، تمام قشرها در اين مطلب سهيم بودند و الان قدم ثانى است كه شما بايد برداريد و آن قدم سازندگى است، قدمى است كه در اين قدم بايد همه با هم شركت نمايند و ايران خراب را آباد كنند. بايد دست به دست هم بدهيد.

تعرض به قواى انتظامى و دولت اسلامى تعارض با خداست

الان كه قواى انتظامى ملحق شد به ملت اسلام و در پناه اسلام واقع شد، چه قواى ارتشى و چه شهربانى و چه ژاندارمرى و چه ساير قوايى كه ملحق شده به ملت و در پناه اسلام واقع شدند، احدى از مردم حق تعرض به آنها ندارند، تعرض به آنها، تعرض به دولت اسلامى است، تعرض به دولت اسلامى، تعارض به خداست.

آنهايى كه مشغول خرابكارى هستند و تعرض مى‏كنند به مراكز عمومى، به سفارتخانه‏ها، به جاهاى ديگر و به منازل اشخاص، اينها خائن هستند، از اينها بايد جلوگيرى كرد و اگر سرجاى خود ننشستند، من ملت را آگاه مى‏كنم كه به آنها چه بكنند. اسلحه‏هائى در دست مردم است بايد به كميته برگردد تا با يك نظم خاصى بين اشخاصى معين پخش شود. اگر ديديد كه شلوغ كارى‏هايى مى‏شود در

صحيفه نور ج 5 صفحه 82

مملكت، هر كسى هر جايى هست موظف است جلوگيرى كند، از خرابيها جلوگيرى كند. اگر حمله شد به يكى از منازل مردم، چه منازل شخصى و چه منازلى كه مربوط به دولت است، شما موظفيد كه جلوگيرى كنيد. نبايد بگذاريد هرج و مرج بشود. شياطين مى‏خواهند منعكس كنند كه ايران قابل دموكراسى نيست، ايران قابل عدالت نيست، ايران قابل آزادى نيست، بايد اى برادران من نگذاريد كه اين مسايل پيش بيايد و اين گفتارهاى نامربوط گفته بشود بايد آرامش را حفظ كنيد. همه شما موظفيد براى حفظ شهر، الان كه يك شهرى است انقلابى، بايد همه شهر، همه افراد مومنين و مسلمين با هم تشريك مساعى كند و از اين اشرارى كه مى‏خواهند شلوغ كارى بكنند، مى‏خواهند منازل مردم را غارت كنند، جلوگيرى كنند، نگذارند كه چهره ملت ما تحريف و ملت ما پيش ملت‏هاى ديگر خجل بشود. الان تمام ملت‏هاى دنيا، تمام دول دنيا چشمشان به ايران دوخته شده كه ايران در اين انقلاب چه مى‏كند، آيا بعد از انقلاب و سرنگونى رژيم منحط چه خواهد شد؟ آيا يك مرتبه هرج و مرج خواهد شد؟ آيا تجزيه خواهد شد؟ نگذاريد كه اين حرف‏ها را بزنند، نگذاريد كه اين هرج و مرج‏ها واقع بشود همه مردم موظفند در اين معنى كه اسلحه‏ها را اگر در دست اشرار است بگيرند از آنها، ولو به كشتن آنها باشد، اشرار را راه ندهيد به خودتان.

از امروز شكستن اعتصابات خدمت به ملت است!

اعتصابات از روز شنبه بايد شكسته بشوند، نه اجازه، حكم است. بعضى از شلوغ كارها مى‏خواهند بعضى اعتصابات را حفظ كنند كه نهضت را زمين بزنند، تا الان اعتصابات در خدمت نهضت بود از حالا به بعد شكستن اعتصابات در خدمت ملت است. اگر كسى وسوسه كرد و گفت كه اعتصاب فلان بايد باقى باشد خائن است، تو دهنى بايد بخورد. از روز شنبه تمام اعتصابات سرتاسر كشور بايد شكسته بشود. مردم بروند مشغول كارشان بشوند ولى مواظب باشند هوشيار باشند، در عين حالى كه هر كس سر كار خودش است، هوشيار باشد كه شلوغ كارها، چپاولچى كه الان افتاده‏اند و اشرارى كه الان در بين شهر شما و ساير شهرستان‏هاى ايران آمده‏اند و چپاول مى‏كنند، هوشيار باشيد و از آنها جدا جلوگيرى بكنيد. من ثانياً سفارش قواى انتظامى را تكرار مى‏كنم، قواى شهربانى بايد برگردند به محل خودشان، آنها كه در اين انقلاب رفته‏اند برگردند به محل خودشان، در امان هستند و كسى حق ندارد به آنها تعرض كند. قواى نيروى هوايى، همافرها، همه اينها، تمام ارتش و قواى انتظامى، ژاندارمرى همه برگردند به محل خودشان و مردم پشتيبان آنها باشند، چنانچه آنها هم از مردم هستند و نظم را، هم شما و هم قواى انتظامى با هم برادرانه بايد حفظ بكنيد.

من از خداى تبارك و تعالى صحت و سلامت شما را و عظمت اسلام و مسلمين را خواهان هستم.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:38 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 83

تاريخ: 27/11/57

بيانات امام خمينى در جمع استادان دانشگاه ابوريحان بيرونى و پرسنل نيروى هوائى

تلاش و تبليغات اجانب به منظور تضعيف روحانيت و وارونه جلوه دادن حقيقت اسلام

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من قبل از هر چيز تشكر مى‏كنم از آقايان اساتيد و دانشجويان كه تشريف آوردند و مامواجه با هم واقع شديم. مع الاسف در اين دوران گذشته وضع را طورى كرده بودند كه بين ما و دانشگاه و همه دانشگاه‏ها جدائى انداخته بودند و لهذا در اين مدت‏هاى طولانى ما با اين وجوه كريمه مواجه نشده بوديم و حالا تقريبا اول امراست و من اميدوارم كه تا آخر رابطه بين روحانيت و دانشگاه كه آن هم روحانيت است برقرار باشد.

شما آقايان مى‏دانيد كه اين اختلافى كه بين جناح در ايران واقع شد و واقع مى‏شود اگر فرصت داده بود، اينها چيزهائى بوده است كه اجانب با مطالعات خودشان به آنجا رسيده بودند كه بايد جاهائى كه مى‏تواند انسان تربيت كند آنجاها را بكوبند. آنها بعد از مطالعاتى كه كردند هم در ماديات ما و هم در معنويات ما و هم در انسان‏ها مطالعات زياد كردند و كارشناس‏هايشان از شايد دويست سال پيش از اين مشغول به اين كارهابوده‏اند و همه زمين‏هاى ايران را اينها گرديده‏اند و هر چه بوده است در اينجا نقشه برادرى كردند و مطالعات راجع به وضع فرهنگ مملكت‏هائى كه مى‏خواهند آنها ازشان بهره بردارند، در وضع دانشگاه‏هاى ما، در وضع دانشگاه‏هاى دينى ما مطالعات زياد اينها كردند و به آنجا رسيدند كه چند چيز مانع از استفاده آنهاست يكى اسلام است. آنها فهميدند كه اگر چنانچه اسلام با آن وضعى كه دارد و با آن تعليمات واقعى كه دارد، اسلام در اين ممالك پياده بشود، براى آنها هيچ حظى و هيچ بهره‏اى نخواهد بود و آنها را قطع مى كنند دستشان را و لهذا يك افرادى را چه از داخل و چه از خودشان وادار كردند كه اسلام را وارونه نمايش بدهند. اسلامى كه از اول قيام كرده است بر ضد طاغوت، آنها مى‏گويند اسلام در خدمت طاغوت است. وقتى كه شما تاريخ را مى‏بينيد و ملاحظه مى‏كنيد، از آن اول كه رسول اكرم قيام كردند، با همين مردم فقير، با همين مردم مستضعف ايشان قيام كردند. در مقابل آن قلدرها و آن زورگوها و آن باغدارها و آن مكنت دارها و قافله‏دارها كه در آنوقت مظهر طاغوتى بود، اسلام قيام كرد و بعد هم تمام عمر، اسلام و ائمه ما د ر مقابل طاغوت هميشه ايستاده بودند. اين معناكه گفته بشود كه اسلام در خدمت طاغوت است ، اسلام افيون

صحيفه نور ج 5 صفحه 84

است، اين چيزى است كه آنها القاء كردند و آنهائى كه دنباله‏رو آنها بودند و از خدام آنها بودند، آنها هم تعقيب كردند در ايران. اينها مشغول شدند، آنها هم از خارج مشغول شدند به طورى كه شايد در بين بسيارى از مردم يك همچو چيزهائى در ذهنشان بيايد و حال اينكه كسى كه (سند اسلام قرآن است) قرآن را مطالعه كند و ببيند كه وضع قرآن چه بوده است و كسى كه شارع اسلام را، رسول اكرم را ملاحظه كند و تاريخ او را ببيند و وضع زندگى او را ببيند مى‏داند كه قرآن در مقاتله با قلدرها آيات زياد دارد و رسول اكرم (ص) سيره‏اش اين بود كه از اول مقاتله مى‏كرد با اين اشخاص كه مى‏خواستند مردم را استثمار كنند، مى‏خواستند مردم را استخدام كنند، بر اينها قيام كرد. بنابراين يك رشته تبليغات آنها اين بوده است و شما دانشمندان بايد در كتابها و در مسائلى كه مى‏نويسيد، اين مسائل را طرح بكنيد و نقاط ضعف را بگوئيد.

يك مسئله ديگر اين بوده است كه روحانيون را كه مى‏ديدند كه اشخاصى موثر هستند و در تاريخ ديده بودند كه در مقابل قدرت‏ها اينها قيام مى‏كنند، اينها را بشكنند پيش ملت و لهذا گفتند روحانيون دربارى هستند، آنها اصلاً عمال دربار هستند، اينها اشخاصى هستند كه مى‏خواهند مردم را خواب كنند و ديگران از اين مردم استثمار كنند و حال اينكه كسى كه تاريخ را ديده است مى‏بيند كه روحانيون هم هميشه در هر عصرى، آن كه قيام كرده بر ضد طاغوت روحانيون بودند. در زمان مشروطه روحانيون قيام كردند، زمان تحريم تنباكو روحانيون قيام كردند، در اين زمان هم كه شما مشاهده مى‏كنيد كه قشر روحانى قيام كرد و هم خون داد، هم حبس رفت، هم زجر كشيد، هم تبعيد كشيد، همه اين كارها را كشيد، لكن قيام كرد.

afsanah82
07-24-2011, 10:38 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 89

تاريخ: 27/11/57

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از كارمندان دولت

پيروزى نهضت با وحدت همه جانبه ملت و اراده الهى

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از آقايان تشكر مى‏كنم كه در اين موقع حساس همه احساس مسئوليت كرديد. تا اينجا كه مسائل رسيده است، رمز رسيدنش تا اينجا وحدت همه جانبه ملت بود. اقشار ملت همه با هم بستگى پيدا كردند و از مركز تا دور افتاده‏ترين قصبات و دهات اينجا تهران و ساير شهرها تا آخرين قصبات، تا آخرين دهات همصدا بودند. من در پاريس كه بودم يك نفرى كه آشنا بود آمد گفت كه من رفتم به دهات جاپلق و بختيارى و آن حدود كمره، آن حدود و بعضى از قراء را اسم برد يعنى قلعه‏اى را اسم برد كه اين قلعه در نزديك يك كوه واقع است و هيچ هم اطرافش چيزى نيست و من آنجا را ديده‏ام، گفت من در آن قلعه رفتم ديدم كه در آن قلعه حرف‏ها همان است كه در مركز هست و همان. آن شخص گفت كه در دهات اينجاها كه رفتم صبح كه مى‏شد آن آقاى ده جلو مى‏افتاد و دهاتى‏ها دنبال او راهروى مى‏كردند، پياده روى كردند. رمز اين پيروزى اين وحدت كلمه است و اين وحدت كلمه را خدا ايجاد كرد يعنى من نمى‏توانم تصور كنم كه بشر بتواند يك ملت سى و چند ميليونى را در مدت كوتاهى اينطور همزبان بكند، هم قلب بكند كه بچه دو سه ساله زبان باز مى‏كند و همين مسائل را مى‏گويد، آن پيرمرد 80 ساله هم همين را مى‏گويد. زن و مرد و بچه و صغير و كبير همه يك روال حركت كردند، اين جز اراده الهى نمى‏شود باشد و من هم از اول اين معنا را چون احساس كرده بودم اميدوار شده بودم به اين نهضت. نهضتى كه ملت به خواست خدا وحدت پيدا كرده است پيروز خواهد شد. رمز پيروزى همين وحدت كلمه بود و ما بايد همين را حفظ كنيم يعنى هر كس در هر مقامى كه هست، من كه يك طلبه هستم آقايان كه از علماى اعلام هستند، شما و چيز است - كه از روشنفكران و متفكرين هستيد، همه ما الان مسئول هستيم براى آتيه اين كشور.

سلطنت پهلوى مظهر جنايت، چپاول و وابستگى فرهنگى

تا حالا ما دزدها را يك مقدارشان را بيرون كرديم يعنى آنهائى كه جنايتكار بودند و مملكت ما را خراب كرده بودند و شايد بدتر از آن جنگند ه‏هائى بودند كه به ممالك مى‏زدند، آنها مى‏آمدند و زود رد مى‏شدند و مى‏رفتند اما ايران ما تقريبا بعد از اينكه زير يوغ دو هزار و پانصد سال سلطنت بوده و

صحيفه نور ج 5 صفحه 90

همه سلاطين بى استثناء تقريبا، تقريبا بى استثنا، مردم خونخوارى بودند، حتى آنهائى كه به عدالت معروفند، كسانى كه اهل تاريخ هستند، مى‏دانند كه همان انوشيروان عادل چه آدمى بوده است و چه آدم ظالمى بوده است تا رسيد نوبت به زمان ديكتاتورى رضاخان و بعد از او هم بدتر از او: اين پسر كه حقيقتا خلف صدق او بود،اينها از مغول به ما بدتر كردند براى اينكه مغول به فرهنگ ما ديگر كار نداشت. مغول آمد يك چپاولى كرد و گذشت و رفت، بعد مردم مشغول شدند به كار خودشان. اينها 50 سال بر ما حكومت كردند، حكومت جابرانه كردند و همه چيزمان را از دست داديم به واسطه آنها. پنجاه سال خرابكارى آن هم با فريادهاى تمدن بزرگ، 50 سال بى فرهنگى، آن هم با فرياد فرهنگ كذا، 50 سال جنايت، آن هم با فرياد عدالت اجتماعى، 50 سال اختناق، آن هم با فرياد آزادى، آزاد زنان! و آزاد مردان! اينها همه چيز ما را شكستند و از بين بردند، خزانه ما تهى شد از جواهرات ايران، يك مقدار آن را رضا خان برد، يك مقدار آن را اين پسر برد و اموال اين ملت را برداشتند و بردند در خارجه و يلاها درست كردند - عرض مى‏كنم - الان هم در آنجاها ويلاها دارند، در آن بانك‏ها خصوصاً بانك سوئيس اينها زياد از اموال ملت دارند و ما انشاالله در آتيه نزديكى بررسى در اين امر را خواهيم كرد و انشاالله خود او را خواهيم، اگر تحويل ندادند، محاكمه غيابى مى‏كنيم و اموالى كه اينجا دارد، مصادره مى‏كنيم. اموالى كه در بانك‏هاى خارجى دارد، اموال آنها را هم توقيف مى‏كنيم انشاالله.

وظيفه همه اقشار ملت شركت در نوسازى ويرانه‏هاست

در هر صورت اين مقدارى كه تا حالا شده است و به وحدت كلمه شده است، خيانتكارها و دزدها و خرابكارها را بيرون كرديم. براى ما الان يك مملكتى گذاشتند، وارث يك مملكتى هستيم كه نه يك فرهنگ مستقل مترقى دارد، نه يك ارتش مستقل دارد، نه يك كشاورزى دارد. كشاورزى را ديديد كه به چه حالى در آوردند و ايران را بازار قرار دادند براى جاهاى ديگر و همه چيزهاى اين مملكت تقريباً به هم ريخته است الان از حالا به بعد وقت ساختن اين خرابه است. در وقت ساختن اين خرابه ما همه موظف هستيم، من كه يك طلبه هستم موظفم، آقايان علماى اعلام در بلاد و مراجع موظفند، شما آقايان هم كه اهل علم و جز علما هستيد شما هم موظف هستيد، روشنفكرها هم موظف هستند، همه اقشار ملت، يعنى يك مساله‏اى است كه نه روحانيت به تنهائى مى‏تواند، نه دولت به تنهائى مى‏تواند، نه وكلاى عدليه مى‏توانند، نه دادگسترى مى‏تواند، هيچ كس به تنهائى نمى‏تواند اين كار را انجام بدهد - تا - همين طورى كه به تنهائى نمى‏شد رفع فساد كرد و ملت با هم شدند تا رفع فساد را تا حدودى كردند و انشاالله كنند، براى ساختن ايران هم همه ملت بايد شركت كنند، كشاورز در حد كشاورزى، زارع در حد زارع بودن، اهل صنعت در حد صانع بودن و همه اقشار ملت از دولت و غير دولت گرفته، اينها بايد با هم همكارى بكنند و برادرانه دست به هم بدهند و اين خرابه‏اى كه براى ما گذاشتند، از سر بسازند و آبادش كنند.

صحيفه نور ج 5 صفحه 91

تنها موعظه خداوند قيام لله است

من از خداى تبارك و تعالى خواهم كه به همه شما، به همه ما توفيق خدمت بدهد و عمده اين است كه يك قيام الهى باشد و من احساس كردم كه اين آيه شريفه‏اى كه دارد: (انمااعظكم بواحده ان تقوموا الله مثنى فرادى) قيام بايد لله باشد، خداى تبارك و تعالى مى‏فرمايد كه يك موعظه من فقط دارم، فقط يك موعظه و آن است كه قيام كنيد، نهضت كنيد براى خدا، قيام وقتى براى خدا باشد و من احساس كردم كه اين قيامى كه ملت ايران كرد قيام براى خدا بود براى اينكه شكوفا شد در آنها يك حالات نفسانى، يك انسانيت در بين مردم شكوفايى پيدا كرد و اين نيست جز اين كه يك نحو ايمان بود، يك نحو خداپرستى بود، خدا نمونه‏اى بود.

ممانعت از دخالت اجانب با اتكال به خداى متعال

در هر صورت بايد همه ايمانمان را راسخ كنيم و اتكال به خداى تبارك و تعالى بكنيم و با اتكال به خداى تبارك و تعالى نگذاريم از اين به بعد اجانب در اين مملكت دخالت بكنند، منافع ما را مفت و مجان ببرند، همين طورى كه ديديد نفت ما را بردند و اگر چند سال ديگر اين مانده بود، همانطورى كه خودش گفت ديگر نفت تمام مى‏شد، در ازاء آن به ما چه دادند، در ازاء آن پايگاه درست كردند براى امريكا. يعنى هم نفت ما را بردند، هم به نفع آنها پايگاه درست كردند. وصف مصيبت ما زياد است و بعدها مطلعين، اشخاصى كه اطلاع از حقايق دارند، بعدها خواهند نوشت، در تاريخ خواهد ثبت شد، ما همه آن را اطلاع نداريم. آن چپاول‏هائى كه اينها كردند، آن خيانت‏هائى كه اينها كردند ما نمى‏توانيم الان شرح بدهيم، اطلاعش را هم نداريم، مطلعين كم كم خواهند اينها را گفت. در هر صورت از اين به بعد ما احتياج داريم كه همه با هم باشيم براى خداى تبارك و تعالى با ايمان راسخ همان طورى كه ايمان راسخ ملت ما ابر قدرت‏ها را زد كنار.

سرانجام شاه، محاكمه و مجازات در محكمه عدل الهى

شما ديديد كه اولى كه اين نهضت پيش آمد، آمريكا با آن شدت دنبال اينكه خير، من چه خواهم كرد، چه خواهم كرد و ديگران، انگلستان هم همين طور، شوروى هم با ملايمت ولى واقعش هم همين بود، چين هم كه همين طور بو د. اينها همه اول آنطور چيز كردند، بعد كه ملت پافشارى كرد، كم كم اينها يكى يكى عقب زدند، به قدرى عقب زدند كه الان شاه و اين محمد رضا الان مانده در رباط است، حالا نمى‏دانم كجاست كسى راهش نمى‏دهد، ممالك يكى يكى مى‏آيند گويند ما نمى‏توانيم ترا حفظت كنيم، به اينجا رسيد كه راهش نمى‏دهند. انشاءالله راهش ندهند، ما خودمان راهش مى‏دهيم (خنده حضار). بگذار بيايد و در يك محكمه عدلى محاكمه بشود و اموال مردم را بدهد. اول هم كه آمد نبايد بكشند او را، بايد اموال را از او بگيرند ، اموال مردم را بدهد، بعد هم اگر مجازات قتل است، مجازاتش كنيد وهست حتما. من از خداى تبارك و تعالى سلامت و توفيق همه آقايان راخواهم و اميدوارم كه با هم، همه با هم اين كشتى غرق شده را نجات بدهند.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:38 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 92

تاريخ: 29/11/57

بيانات امام خمينى در ديدار با هيأت فلسطينى به سرپرستى ياسر عرفات

قواى شيطان در برابر نيروى ايمان و وحدت كلمه ملت تاب مقاومت نياورد

بسم الله الرحمن الرحيم‏

انقلاب ما هر چه هم كه قوه‏هاى ماديش كم باشد، اين معنويت اسباب پيشرفت مى‏شود و لهذا يك قدرت شيطانى عظيمى كه پشتوانه او و پشتيبان آن ابرقدرت‏ها بودند و آن‏ها مجهز به همه جهازات شيطانى بودند و ملت ما مشت داشت و خون، اين مشت و اين خون غلبه كرد بر تمام اين قدرت‏هاى شيطانى و برابرقدرت‏ها كه قبل از اين غلبه، به شاه پشتيبانى مى‏كردند و اظهار وفادارى مى‏كردند واين قوت ايمان ملت بما باعث شد كه با مشت و خون بر همه اينها غلبه كرد و رمز اين پيروزى بعد از اينكه قوت ايمان در كار بود و همان قوت ايمان باعث شد كه آن رمز حقيقى كه عبارت از وحدت كلمه ملت ما در اين امر بود، موجب غلبه شد. اين ثوره چون اسلامى بود و انسانى، به مثل برق در تمام اقطار ايران از آن دهكده‏هاى دور افتاده تا مركز سرايت كرد و همه اقشار ايران. و به واسطه همين وحدت كلمه بود كه نتوانست اين قواى شيطانى مقاومت كند و سنگر را يكى پس از ديگرى تحويل داد. و البته الان مشكلات ما خيلى زياد است، مملكت ما را غارت كردند و همه آثار تمدن را اينها واژگونه در اين مملكت پياده كردند، با اسم تمدن بزرگ فرهنگ ما را عقب زدند و به اسم پيشرفت، كشاورزى ما را بكلى از بين بردند و به اسم آزادى، آزادى‏هاى تمام مطبوعات ما و محل تبليغاتى ما را مختنق كردند ويك مملكت آشفته اى الان به ارث به ما رسيده است كه همه جاى آن خراب است و بايد از سر از نو ساخت لكن به فضل خدا چون مطلب، مطلب الهى است و آن‏طور كه من احساس مى‏كنم خداوند اراده اش تعلق گرفته است كه مستضعفين را غلبه بدهد تمام اقشار ملت همراهند كه با مشكلات ما مبارزه كنند و ما مشكلاتمان را انشاءالله به واسطه همت ملت‏مان رفع خواهيم كرد.

ما همواره در كنار ملت فلسطين خواهيم بود

و من از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم كه ملت برادر ما فلسطين را بر مشكلات خودش غلبه دهد. ما با آنها برادر هستيم و من از اولى كه اين نهضت قبل از 15 سال كه ابتداى اين نهضت بود، راجع به فلسطين هميشه درنوشته‏ها و گفته‏ها راجع به فلسطين و راجع به جناياتى كه اسرائيل در آن حدود كرده است، هميشه متذكر مى‏شدم و الان هم انشاءالله بعد از اينكه ما از اين غائله فارغ بشويم

صحيفه نور ج 5 صفحه 93

همانطورى كه آن وقت در كنار شما بوديم و حالا هم در كنار شما هستيم و اميدواريم كه همه با هم مثل برادر با مشكلات مقابله كنيم. من از خداى تبارك و تعالى عزت اسلام و مسلمين و رجوع قدس به برادران خودمان را مى‏خواهم.

ياسر عرفات خطاب به امام: من از بدبختى آنجا متولد شدم يا از خوشبختى آنجا متولد شدم و آنجا وطن من است، اين جزء تقدير بوده كه در آنجا متولد شدم. اين معنايش اين نيست كه بيت المقدس من مسئولش هستم، مسئول آزاد كردنش، همه شما هستيد. مسئوليت شما بعد از اين پيروزى بزرگ در ايران بيشتر از مسئوليت من است كه در بيت المقدس متولد شدم. من غير از خونى كه دارم چيزى ندارم كه در راه آزادى قدس بدهم ولى شما با اين پيروزى بزرگ، همچون امكانات، سيل عظيمى را در اختيار داريد و شما بايد كار كنيد تا همه در قدس نماز بخوانيد. (انشاءالله )پرچم فلسطين چنانكه در ايران بر افراشته شد، هرگز نخواهيم گذاشت كه در فلسطين بر افراشته نگردد. از پيروزى شما مطلب مهمى گفت بگين كه: دوران تاريكى در اسرائيل پيش آمده.

امام :انشاءالله

ياسر عرفات :اينك زلزله در گرفته و زلزله به ما نزديك شده و يا رسيده و مارميت اذرميت ولكن الله رمى من در جواب دايان و بگين به آنها گفتم كه تو مى‏توانى بروى يك پشتيبانى انتخاب بكنى و تكيه به آمريكا بدهى ولى من هم مى‏توانم پشتيبان پيدا كنم و اين پشتيبان را پيدا كرده‏ام و تكيه به ملت ايران به رهبرى حضرت آيت الله العظمى موسوى الخمينى دادم.

خدا تكيه گاه است

امام :شاه هم تكيه كرده بود به آمريكا و انگليس و چين و اسرائيل و همه اينها. لكن تكيه گاه‏ها سست است. آن تكيه گاهى غير سست و سنگين است و مستحكم است كه خدا باشد. خدا تكيه گاه است و من به ايشان و به ملت خودم و به ملت ايشان اين توصيه را مى‏كنم به اينكه هميشه خدا را در نظر داشته باشند و نظر به اين قدرت‏ها نداشته باشند، اعتماد بر ماديات نكنند بلكه اعتماد بر معنويات بكند. قدرت خدا فوق همه قدرت‏هاست و لهذا ما ديديم كه يك ملتى كه مستضعف بود و هيچ نداشت بر تمام قوا غلبه كرد و انشاءالله مى‏كند و ما از هيچ چيز نمى‏ترسيم وقتى كه با خدا باشيم براى اينكه اگر كشته بشويم و با خدا باشيم سعادتمنديم و اگر بكشيم هم سعادتمنديم.

ياسر عرفات :در سال گذشته نيروهاى بزرگ اسرائيل به جنوب لبنان فرستاده شد براى كوبيدن

صحيفه نور ج 5 صفحه 94

مردم فلسطين و مردم مسلمان جنوب لبنان. جنگجويانى كه در برابر اين واحدهاى جنگى بزرگ مقاومت كردند از دو هزار تجاوز نمى‏كردند، در برابر آن‏ها 65 هزار سرباز اسرائيلى بود، چه نيروهاى ذخيره پشت جبهه ونيروهائى كه وارد معركه كردند معتقد بودند كه در 2 ساعت اينها را از بين مى‏برند. خيلى به تنگنا افتاديم. من در نهايت شدت گفتم يا خدا اگر اين مردم، اين دسته از مردم كشته شوند تو را در اين منطقه پرستنده‏اى نخواهد ماند و ديدم كه پيروزى فرا رسيد. آن آقاى برژينسكى كه گفت خداحافظ سازمان آزاديبخش تو رفتنى هستى، رفتى، ديديم كه خدا پيروزى بزرگى به ما عطا كرد، پيروزى در جنوب لبنان و يك سال از آن پيروزى نگذشته بود كه پيروزى ما در جنوب لبنان پيروزى ساده و كوچكى بود، پس از گذشت يك سال بزرگترين پيروزى‏ها را به دست آورديم اينجا جاءالحق و ذهق الباطل ان الباطل كان ذهوقا. ما ترس به دل دشمن افكنده‏ايم. وقتى بگين اين حرف را مى‏گويد كه دوره تاريكى بر ما آغاز شده، خيلى معنا دارد، اين دليل وحشت‏شان است. كيسينجر وقتى گويد :بزرگترين حادثه‏اى كه بعد از جنگ جهانى دوم اتفاق افتاده، اين پيروزى انقلاب ايران بود. حالا اين خطرناك بودن پيروزى انقلاب اسلامى ايران براى آمريكا در چه رابطه است. اگر آمريكا در ايران اقداماتى را كه در ويتنام انجام داده انجام ندهد، جنبش انقلابى ايران امتداد پيدا مى‏كند تا به اسرائيل برسد. ديروز اين را كيسينجر گفته. از اين حرف مى‏توانيم بفهميم كه چقدر خطرناك است براى مصالح آمريكا در منطقه و از زبان خود دشمن مى‏شود فهميد كه حقايق وضع ما چگونه است.

وقتى كه من به بغداد آمدم، به سران كشورهاى عربى در بغداد، حكام عرب گفتم كه كمترين حرفى كه از حكام عرب من شنيدم اين بودكه شما چكار داريد به كار ايران، شما چكار داريد به آيت الله العظمى خمينى. اين كمترين حرفى بوده كه زدند. ديگران مى‏گفتند كه مصالح شما با وجود شاه تامين مى‏شود. شاه را داشته باشيد مصالحتان شايد بهتر شود.آخرين بار در يك ديدار از كشورهاى در خليج چند روز پيش از پيروزى، شما در اينجا، در خليج، حكام خليج مى‏گفتند كه اطلاعاتى كه به ما رسيده اين است كه بختيار پيروز مى‏شود و آمريكائى‏ها بختيار را مى‏توانند نگاه دارند در مقابل ايران.

امام خمينى: همه حساب‏هائى كه دولت‏هاى بزرگ كرده‏اند، همه خطا از كار در آمد براى اينكه يك مساله الهى بود.

ياسر عرفات: و مكروا و مكرالله خيرالماكرين.

امام: و اين حساب‏ها كه مى‏كنند و بعدها مى‏خواهند بكنند، آنها هم خطا از كار در مى‏آيد. (انشاءالله ).

صحيفه نور ج 5 صفحه 95

ياسر عرفات: آنها مى‏گويند زلزله‏اى به وجود آمده، ما مى‏گوئيم كه انفجار نور ظاهر شده. ما مى‏گوئيم دورانى كه امت ما و منطقه ما آزاد و مستقل باشد فرا رسيد. مشكلات زيادى هست در پيش، ولى در عين حال خوشبين هستم به آينده و در برابر شما جهاد بزرگتر و كوشش خسته كننده‏ترى در پيش است. جنگيدن و پيروز شدن. تجديد بناى جامعه سخت‏تر است. شاه اينجا را خراب كرده.

امام :ما اميدمان به خداست و مايوس از خدا نيستيم و بر مشكلات به اميد خدا غلبه مى‏كنيم و به ماديات اين نظر را نداريم. غلبه را با ماديات نمى‏دانيم، غلبه با معنويات است و ما دامى كه شعب ما به خداى تبارك و تعالى اتكال بكنند پيشرفت خواهند كرد و اگر خداى نخواسته انحراف پيدا شد زوال براى همه هست.

ياسر عرفات: من فكر نمى‏كنم كه توطئه‏هاى دشمن پايان يافته باشد. وقتى كه سيل حوادث را در نظر مى‏گذرانيم به يقين مى‏يابيم كه دشمن ول نمى‏كند اينجور دژى به اين آسانى سقوط بكند.

امام :او خواهد نكند لكن خدا بر خلاف او انشاءالله عمل مى‏كند.

ياسر عرفات :اگر چه من الان مى‏خندم، خنده بر لب دارم ولى قلبم خون چكد به علت كشتارهايى كه در ايران شده.

امام :انشاء الله قلب شما هم فراخ مى‏شود.

ياسر عرفات: خدا شاهد است كه من در عمرم هيچ شاديى به خودم نديدم مثل شاديى كه به خودم ديدم وقتى كه شما پيروز شديد.

امام خمينى: انشاءالله خداوند حفظ كند مسلمين را انشاءالله.

ياسر عرفات: در لبنان چون ممنوع است تير هوايى زدن به عنوان شادمانى، بيش از يك سال است كه در لبنان ممنوع است و مخصوصاً فرمانده كل نيروهاى آزاديبخش فلسطين دستور داده‏اند هيچ كس هيچ فشنگى رابه هدر ندهد، به هيچ منا سبتى و همه لبنان سراسر آتش شد و ابوعمار براى اولين بار خودش 5 تير به هوا زد و اين قانون را شكست به عنوان شادمانى. دهكده‏هاى جنوبى لبنان، منطقه‏هاى شيعه‏نشين بى‏شك در بمباران هوائى، اين دهكده‏هاى شيعه‏نشين را خواهند كوبيد. بگين غمزده و غمگين است به علت حوادث ايران. خداوند انشاءالله جنوب را در برابر بمباران مهاجمان اسرائيل حفظ بكند. دولت‏هاى عرب نيروهايش را حفظ بكند.

صحيفه نور ج 5 صفحه 96

انشاءالله حضرت آيت الله العظمى خمينى و ملت ايران آنها را حفظ مى‏كند.

امام: اميدواريم كه خداوند حفظ كند.

عرفات: اسرائيل درست است كه دوستانى دارد، ما هم برادران و دوستانى داريم.

امام خمينى: ما اعتمادمان به خداى تبارك و تعالى است.

ياسر عرفات: هفته گذشته دوران تازه اى بود.

امام: انشاءالله


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:38 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 97

تاريخ: 29/11/57

بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان زرتشتيان ايران

رفتار اسلام با اقليتها، انسانى و عادلانه است

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از آقايان تشكر مى‏كنم و آقايان، چنانچه همه اقليت‏ها، مطمئن باشند كه اسلام با اقليت هميشه بطور انسانى، بطور عدالت رفتار كرده است و همه در رفاه هستند و اينها هم مثل ساير اقليت‏ها جزئى از ملت ما هستند و ما و آنها با هم در اين مملكت زندگى مى‏كنيم انشاءالله. و رفاه همه حاصل خواهد شد و رمز اين پيروزى كه وحدت كلمه است بايد حفظ بشود. ما در محل خودمان، شما هم در محل خودتان، ساير طبقات همين طور و همه كوشا باشيم كه اين ايرانى كه الان دست ما داده‏اند و خرابه اى است همه با هم و با فعاليت همه دست به هم بدهيم و اين ايران خراب را از سر بنا بكنيم.

شاه را محاكمه و بيت المال غارت شده توسط وى را ضبط خواهيم كرد

اينها تمام ذخائر ما را بردند، جواهرات ما را يك مقداريش را آن پدر برد و بيشترش را هم اين پسر و اتباعش بردند و همينطور پول‏هاى اينجا را به بانك‏هاى خارج كه ميلياردها پول از اينجا به بانك‏هاى خارج منتقل كردند كه انشاءالله آن‏ها پس گرفته خواهد شد، و شاه را خواهيم خواند به ايران يا محاكمه خواهيم كرد او را غيابا و اموالش را ضبط خواهيم كرد براى اينكه آنها اموال نداشتند، اين اموال، اموال ملت است. شما هم كه زرتشتى هستيد و هميشه و هميشه خدمتگزار اين ملت و اين مملكت بوديد، بايد به كار خودتان ادامه بدهيد و وحدت كلمه را حفظ كنيد. از خداوند تعالى توفيق همه ملت ايران را خواهانم.

والسلام و عليكم و رحمه الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:39 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 98

تاريخ: 30/11/57

پيام امام خمينى به مناسبت بازگشائى مدارس

بسم الله الرحمن الرحيم‏

اكنون كه مدارس كشور پس از يك مبارزه بزرگ اسلامى دوباره گشوده مى شود، از دانش آموزان و دانشجويان و معلمان و دبيران و استادان عزيز (وفقهم الله تعالى) تشكر مى‏كنم و از كارمندان و كاركنان آموزش و پرورش سپاسگزارم. يادآورى اين نكته ضرورى است كه اين انقلاب تا رسيدن به نتيجه نهائى كه قطع يد آمريكا، شوروى، انگلستان، و ساير دول استعمارگر است ادامه دارد.

فرزندان عزيزم! ديگر اين شمائيد كه بايد هر چه بيشتر كوشش كنيد تا نهال آزادى و استقلال كشور را آبيارى كنيد. فرداى شما فرداى دشوارى است كه اگر مجهز به علم و تقوا و شعورانقلابى - اسلامى شديد، پيروزى‏تان حتمى است و اگر خداى نكرده در اين مرحله كوتاهى كنيد، مسئوليت آن به عهده خود شماست. هرگز اجازه ندهيد كه عده‏اى معدود چون گذشته تلخ روزهاى استبداد بر شما حكومت كنند، اصل دموكراسى اسلامى را فراموش نكنيد.

امروز ملت ايران بدون گرايش به چپ و راست قيام نموده است و موفقيت‏هائى را به دست آورده است كه تمام خائنين داخلى و خارجى را به لرزه انداخته است و آنان در كمين‏اند تا هر آن، چون گذشته شما را نابود گردانند به همين جهت بايد سعى كنيد تا با اتحاد خويش جامعه اسلامى بوجود آوريد، جامعه اسلامى كه در آن همه آزادانه عقائد خود را ابراز دارند.

اكنون خوشوقتم كه شرائط به سود ملت ستمديده ما دگرگون شده است و همان مسئوليت و تعهدى كه در ماه‏هاى گذشته ايجاب مى‏كرد تا دست به اعتصابات و تظاهرات بزنيد امروز ايجاب ميكند تا كار تحصيلى خود را با كمال جديت و در محيطى آرام از سر گيريد. ديروز عوامل بيگانه در پى شكستن اعتصابات بودند و امروز كه مى‏بينند كه جريان كشور در جهت حكومت عدل اسلامى در حركت است با شعارهائى ظاهرا انقلابى رو در روى نهضت اصيل اسلامى - انقلابى قرار گرفته‏اند.

من از همه شما مى‏خواهم كه از امروز اول اسفند 1357 به كلاس‏ها رفته و براى فرداى خود سربازانى انقلابى و اسلامى باشيد، خدا يار شما و ياور شما باد. لازم است تذكرات زير را بدهم :

1- رمز پيروزى ما وحدت كلمه يوده است. اكنون با كمال خضوع مى‏خواهم تا از اختلافات دست برداشته و براى فرداى خود فكر اساسى كنيد و از هر گونه اختلاف بپرهيزيد كه چون موريانه خوب و بد را نابود مى‏كند.

صحيفه نور ج 5 صفحه 99

2- كتاب‏هاى درسى راچه دبستانى و چه دبيرستانى و چه دانشگاهى تغيير اساسى داده و آنچه از عكس و مطالبى كه به نفع استعمار و استبداد است تصفيه كنيد و دروس انقلابى - اسلامى كه بچه‏هاى ما را بيدار و جوانان ما را مستقل و آزاده بار آورد جايگزين آن كنيم.

3- بايد در سراسر ايران با پاكسازى آموزش و پرورش از آثار فرهنگ استعمارى، محيطى بوجود آوريد كه اطفال ما را شير بچگانى كه هميشه پشت جبهه مقاومت عليه آمريكا و صهيونيست و ساير چپاولگرى‏هاى شرق و غرب نشسته‏اند، تربيت كنيد و مطمئن باشيد كه خمينى تا قطع ريشه‏هاى استعمارى چپ وراست همسنگر شماست و رسالت اسلامى هر فرد مسلمان تا مرگ ادامه دارد. من چشم اميدم به شماست.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:39 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 100

تاريخ: 30/11/57

بيانات امام خمينى در جمع اعضاى كانون نويسندگان ايران

كوشش استعمار با ايجاد تفرقه بين دو جناح روحانى و روشنفكر براى غارت ذخائر

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از آقايانى كه اينجا تشرف آورده‏اند و اظهار لطف كرده‏اند متشكرم، من از چيزهائى كه در اين نهضت، ثمراتى كه در اين نهضت يافتم، يكى رو برو شدن با چهره‏هاى تازه‏اى است كه تاكنون ما با آنها روبرو نبوديم، از هم جداكردند قشرهاى ملت را، از هم جدا كردند، روحانيون را از روشنفكران، از طبقات متفكر جدا كردند و آنها را با هم در صف مقابل قراردادند و اين دراثر كوشش‏هايى بود كه استعمار براى اينكه بتواند ذخائر ما را ببرد اين كوشش‏ها را كردند كه قشرهاى روشن ملت را، قشرهاى كارآمد ملت را، آنهائى كه مى‏توانند در مقابل آنها و اجانب ايستادگى كنند و مى‏توانند آنها را عقب بزنند، براى اينكه اينها مجتمع نشوند و متفرق باشند، بلكه با هم در دو جناج مخالف و گاهى با هم اختلافات شديد وجديد پيدا بكنند، كوشش‏ها كردند البته به آمال خودشان هم بسيار رسيدند. روحانيون را در نظر شما طبقه نويسنده و متفكر، طورى قلمداد كردند كه حاضر نبوديد از آنها يادى بكنيد و شما را در مقابل روحانيون طورى قلمداد كردند كه آنها هم حاضر نبودند از شما ذكرى بكنند. اين تفرقه باعث شد كه آنها به آمال خودشان رسيدند و با آزادى همه ذخائر ما را بردند و با آزادى بدون مزاحم، مملكت ما را به عقب راندند وعقب مانده نگه داشتند و نيروهاى انسانى ما را نگذاشتند شكوفا بشود.

وحدت اقشار رمز موفقيت و بهترين ثمره نهضت

ما در اين نهضت اخير، آنچه را كه مى‏توانم بگويم بهترين ثمرات اين نهضت است، اين وحدتى كه حاصل شد بين قشرهاى مختلف، دانشگاهى به روحانيين نزديك شد، روحانيين به آنها نزديك شدند با همه اينها نزديك شد دهقان و شما الان مى‏بينيد كه در سرتاسر ايران تمام طبقات با هم همفكر و هم عقيده و يك صدا جمهورى اسلامى را مى‏خواهند و رمز موفقيت ما كه قدرت‏هاى بزرگ دنيا را عقب نشاند و يك قدرت شيطانى مثل قدرت خاندان پهلوى را فرو ريخت، اين رمز موفقيت همين وحدت اقشار ووحدت كلمه بود. اگر بنا بود كه قشر روحانى تنها مى‏خواست به جنگ اينها برود خفه مى‏كردند او را، نويسنده مى‏خواست به جنگ آنها برود آنها را از بين مى‏بردند، دانشگاهى مى‏خواست

صحيفه نور ج 5 صفحه 101

اين كار بكند نمى‏توانست، بازارى مى‏خواست اين كار را تنها بكند نمى‏شد، دهقان مى خواست بكند نمى‏شد. اينكه همه چيز را ما بدست آورديم و انشاءالله بعد هم بدست مى‏آوريم، اين براى همين هم پيوستگى است كه بين اقشار ملت حاصل شد و ما بايد اين همبستگى را نگه داريم.

تكليف بر نويسندگان،در استفاده از قلم در راه آزادى ملت و نشر فرهنگ اسلامى

آقايان، شما نويسندگان الان تكليف بسيار بزرگى به عهده‏تان هست، پيشتر قلم شما را شكستند، الان قلم شما باز است لكن استفاده از قلم در راه آزادى ملت، در راه تعاليم اسلامى بكنيد. اين ملت كه بينيد، تمامشان زير بيرق اسلام است كه وحدت كه پيدا كردند، اگر نبود قضيه وحدت اسلامى، ممكن نبود اجتماع اينها، الان از بچه چند ساله تا پيرمرد هشتاد ساله همه با هم اينها در اين نهضت شركت دارند و همه با هم در اين پيروزى شركت دارند و همه با هم همصدا آزادى را طلب كنند و استقلال را و الحمدلله اينها دست آمده است و جمهورى اسلامى را مى خواهند و آن هم انشاءالله با آراء عمومى به دست مى‏آيد . آنچه كه لازم است الان براى همه ما، حفظ اين وحدت است. در دانشگاه گاهى الان ديده مى‏شود كه يك تشنجاتى واقع مى‏شود، اين يا آگاهانه است يا از روى بى آگاهى. در هر صورت اگر خداى نخواسته آگاهانه باشد، بايد بگويم خيانت است و اگر نا آگاهانه باشد، بايد بگويم جهالت است.

امروز روزى نيست كه اين ملت اين پيروزى را به دست آورده است ما با تشنجات اين را به هم بزنيم، امروز روزى نيست كه ما با حمله به مراكز عمومى يا به مراكز خصوصى اين نهضت را آلوده كنيم. امروز روز وحدت كلمه است. همه ما، هر كدام در هر راهى كه هستيم ،در هر راهى مسلكى كه داريم، همه الان بايد مجتمع بشويم تحت يك لواء، اگر مجتمع نشويم تحت يك لواء همه ما را از بين خواهند برد.

مطلب نهائى دفن رژيم شاهنشاهى و اجتماع تحت لواى اسلام است‏

پيشتر كه به من پيشنهاد مى‏كردند در پاريس بودم، بعضى آمدند و پيشنهاد كردند به اينكه خوب است قدم قدم جلو برويم و حالا شاه را نگهش داريم و سلطنت بكند و بعدش حكومت نكند و بعدش ما مجلس درست كنيم و بعدش چه كنيم و بعدش اينها را از بين ببريم. من به آن آقا كه آدم صحيحى بود وليكن فكرش اشتباه بود،به آن آقا گفتم كه شما تضمين مى كنيد اين معنا را كه اين نهضتى كه الان حاصل شده،بعد از خوابيدن دوباره روشنش كنيد؟ گفت نه. گفتم شما تضمين مى‏كنيد كه اگر ما مهلت به شاه داديم يك قدم به جلو برود، فردا همه ما را از بين نبردگفت نه. گفتم الان اين آتشى كه روشن شده است، از اين آتش ما بايد استفاده كنيم، اگر الان ما تمام مقاصدمان را حاصل نكنيم، در شكست خواهيم بود بلااشكال. الان ما بايد همان مطلب نهايى‏مان را عرضه بكنيم. مطلب نهائى ما رفتن رژيم منحوس شاهنشاهى كه در طول تاريخ معلوم است جنايات آنها و رفتن جناح‏هاى چپ و راست و

صحيفه نور ج 5 صفحه 102

آنهائى كه مى‏خواهند، امپرياليست‏ها يا چپى‏ها كه مى‏خواهند ما را اسير كنند. ما از الان بايد مستقل باشيم، نه طرف راست نه طرف چپ، بلكه همه تحت لواى اسلام مستقل. اگر بخواهيد مملكتتان مستقل بشود، اگر بخواهيد آزادى براى شما پيدا بشود، افكار متشتت را الان كنار بگذاريد و با هم همصدا با هم اين بار را به منزل برسانيد.

حفظ وحدت كلمه و مقابله با مشكلات ناشى از دخالت اجانب يك تكليف شرعى است

شما مى‏دانيد كه الان مملكت ما يك مملكت آشفته است، الان همه چيزهاى ما فروريخته است، اقتصاد ما عقب مانده است يعنى كردند اين كار را با ما ، كشاورزى ما را عقب راندند به طورى كه ما الان هم همه چيزمان محتاج به خارج است، صنعت ما را نگذاشتند شكوفائى پيدا كند، صنعت‏هاى كوچك را هم از بين بردند و ارتش ما را آنطور كردند كه مى‏دانيد، همه چيز ما را از بين بردند، نيروى انسانى ما را از بين بردند. اينها در اين طول تاريخ و در اين زحماتى كه كشيدند همچو كردند كه ما نتوانيم خودمان فكر بكنيم، فكر استقلال در ذهن ما كم مى‏آمد، قشرهاى مردم توجه به اين معانى نداشتند كه ما بايد مستقل باشيم، فكر اين را نمى‏كردند كه بشود يك همچو سلطنتى را به زمين زد، فكر اين را نمى‏كردند كه آمريكا با آنهمه تجهيزات، شوروى با آنهمه تجهيزات نتوانند دخالت بكنند در امر داخلى ايران. اينها مى‏خواستند بكنند. البته پيغام‏ها دادند، تشرها زدند، حرف‏ها زدند كه ما را عقب بنشانند لكن ما عقب ننشستيم و ديديم كه بايد ما تكليفمان اين است كه جلو برويم و من هركس كه آمد از اينهائى كه يك همچو يواش يواشى‏ها را مى‏خواستند راه بروند و ميانه روى كند، به آن‏ها گفتم كه تكليف، خدائى است، تكليف من نيست كه بكنم، با من نيست كه يك قدرى آسان راه بروم، من يك تكليف الهى دارم و مطابق تكليف الهيم عمل مى‏كنم، كشته بشوم عمل كردم به تكليف الهيم، پيش ببرم عمل كردم به تكليف الهيم. شما تكليف الهى داريد، متكى به خدا باشيد، متكى به امام زمان سلام الله عليه باشيد و شما پيش مى‏بريد انشاءالله. اگر اين وحدت كلمه حفظ بشود كه رمز پيروزى ماست، ما پيشرفت كرديم و به آخر مى‏رسانيم و ديگر اجازه نخواهيم داد كه ثروت‏هاى ما را ببرند و فقراى ما اينطور در كوچه‏ها بخوابند، بى نان و بى آب و اگر چنانچه اين وحدت كلمه خداى نخواسته از بين برود دوباره بدانيد كه آنها هوشمندند، آن روزى كه ما وحدت كلمه را از دست داديم آنها حمله خواهند كرد و باز يك قلدرى را مثل رضاخان يا به اسم او يا ديگرى مى‏آورند، به هر رژيمى كه باشد مى‏آورند سر كار، باز همان معانى است و همان آش و همان كاسه است و همان عقب ماندگى ست و همان ذلت است و همان چيزها است.

امروز بايد وحدت كلمه حاصل بشود يعنى حفظ بشود. مى‏بينيد وحدت كلمه الان هست، در همه اقشار الان هست لكن اشخاصى كه بخواهند اين وحدت را به هم بزنند وبخواهند تضعيف كنند، آنهائى كه اين وحدت را ايجاد كردند، بخواهند آنها را تضعيف كنند، اينها بايد تجديد نظر در فكر

صحيفه نور ج 5 صفحه 103

خودشان بكنند، توجه بكنند، ما خيرخواه شما هستيم، ما خيرخواه اين ملت هستيم، اسلام خيرخواه شماهاست، اسلام دنيا و آخرت شما را سعادتمند مى‏كند.

عمل به دستورات مترقى اسلام ضامن سعادت دنيا و آخرت انسان

با اسلام آشتى بكنند آنهائى كه آشتى ندارند، بيايند زير لواى اسلام، بيايند تعليمات اسلامى كه نگذاشتند، همين اجانب نگذاشند تعاليم اسم معلوم بشود، يك قشرى كه به آنها مربوط نيست رها كردند، آن قشرهائى كه به آنها مربوط بود، آن تعاليمى كه به آنها مربوط بود و با منافع آنها مخالف بود، آنها را نگذاشتند ما مطالعه بكنيم، نگذاشتند ما انتشار بدهيم. شما بدانيد كه اسلام همه چيز را دارد يعنى از قبل از اينكه ازدواج واقع بشود بين مرد و زن تا آنوقتى كه توى قبر مى‏رود، آثار دارد، احكام دارد، دستور دارد، همه دستورهاى مترقى، همه دستورهائى كه براى سعادت انسان، چه در اين دنيا چه در آن دنيا مفيد است.

و من آن چيزى را كه از نويسندگان مى‏خواهم اين است كه همانطور كه ما طلبه مكلف هستيم، شما آقايان نويسندگان هم مكلف هستيد، الان قلمتان،از قلمتان استفاده كنيد و براى خير اين ملت و براى خير اين جامعه قلمفرسائى كنيد، خداوند به همه شما سلامت و عزت بدهد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:39 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 104

تاريخ: 30/11/57

فرمان امام خمينى به آقاى امامى كاشانى در مورد نظارت بر مدرسه سپهسالار

بسم الله الرحمن الرحيم‏

جناب حجت الاسلام آقاى شيخ محمد امامى كاشانى دامت افاضاته. لازم است جنابعالى تا تعيين تكليف قطعى مدرسه و مسجد سپهسالار، به امور آنجا به طور كلى نظارت نمائيد و دفاتر آنجا و ساير امور مربوطه را تحت نظر بگيريد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:41 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 111

تاريخ: 30/11/57

اخطار مهم امام خمينى در مورد توطئه اشرار بيگانه‏پرست

بسم الله الرحمن الرحيم‏

در اين موقع حساس كه اشرار با نام‏هاى فريبنده مشغول توطئه بر ضدانقلاب اسلامى هستند و خطر برگشت اجانب با دست اينان بر سر چپاول كشور مى‏رود، لازم است نيروهاى انتظامى ملى فوراً به مراكز حفاظتى خود برگردند و با نيروى انتظامى، همكارى براى حفاظت شهر و مراكز حساس مربوط به شهر نمايند. اينان كه دست به خرابى و اعمال ضد اسلامى و انسانى زده‏اند و كوشش دارند مراكز حساس را به نفع بيگانگان به دست بياورند، بايد بدانند كه قدرت آنان بيش از قدرت شيطانى شاه و پشتيبان آنان نيست و در صورتى كه به ملت نپيوندند و به طور معقول عمل نكنند، تكليف را براى ملت شجاع ايران و تهران معلوم خواهم كرد. من تحمل اين بى فرهنگى‏ها را نخواهم كرد، بايد تمام اقشار به هر اسمى كه هستند در تحت پرچم اسلام به فعاليت خود ادامه دهند و در غير اين صورت، قيام عليه حكومت انقلابى اسلامى است كه جزاى آن در قانون اساسى معلوم است. من حتى الامكان ميل دارم تمام اقشار با هم با صدق و صفا رفتار نمايند ولى اجازه هرج و مرج نخواهم داد.

والسلام على من التبع الهدى

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:41 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 105

تاريخ: 30/11/57

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از فرهنگيان

مقدرات يك مملكت در هر مقطع زمانى به دست مردم همان مقطع بايد اداره شود

بسم الله الرحمن الرحيم‏

... اينها همه در سايه حكومت عدل خوب اداره مى‏شود و به طور شايسته عمل مى‏شود. و اگر سران حزب حاكمه فاسد باشد، اين فساد سرايت مى‏كند به همه اقشار كشور. شما ملاحظه كرديد كه يك شخص فاسد كه در اين مملكت حكومت كرد و طى بيست و هشت سال سلطه بر اين مردم مملكت پيدا كرد، آن هم سلطه غير قانونى، چه فسادها كرد.

اين اصل رژيم سلطنتى مخالف با حقوق بشر است براى اينكه ما فرض هم بكنيم كه همه ملت جمع بشوند و يك رژيم سلطنتى را راى بدهند، البته ملت حق دارد كه يك رژيمى را اختيار كند لكن ملت حق ندارد كه يك رژيمى را براى آينده‏ها اختيار كند يعنى امروز همه مقدرات مملكت به دست خودمردم بايد اداره بشود. مردم حق دارند كه يك نفرى را به عنوان سلطان، به عنوان رئيس جمهور، به هر عنوانى انتخاب كنند. اين صحيح است، خوب خود مردم به اختيار خودشان اين كار را كردند لكن آيا مردم حق دارند كه الان براى طبقات بعد، براى فرزندان، فرزندان فرزندان، الان تكليف معين كنند؟ هيچ چنين حقى براى هيچ كس نيست. شماها خودتان به حسب حقوق بشر، خود شما بايد بر مقدرات خودتان حكومت كنيد، بر مقدرات خودتان دست داشته باشيد اما شما بر مقدرات يك كشور ديگر نمى‏توانيد، بر مقدرات يك ملت ديگر نمى‏توانيد، بر مقدرات آنهائى كه نيامدند هم نمى‏توانيد شما دخالت كنيد، حقى نيست برايتان. بنابراين سلطنت به اين معنا كه ارثى باشد و پشت در پشت سلطان باشد يك كسى، قانونى نيست و مخالف حقوق بشر است.

اساس رژيم پهلوى اساس ظلم و سلطه‏اش سلطه باطل بود

ما فرض مى‏كنيم كه رضا شاه اول كه آمد (ما غمض عين مى‏كنيم از همه چيزهايى كه مى‏دانيم) ما فرض مى‏كنيم كه رضا شاه اول كه آمد مورد استقبال مردم شد و همه قبولش كردند، بسيار خوب خود رضا شاه را در پنجاه سال پيش از اين مردم قبول كردند، الان افراد اين مملكت اشخاصى هستند كه غير آن اشخاصى هستند كه در آنوقت بودند، آنها در آن زمان افراد اين مملكت بودند، حق داشتند كه براى خودشان يك كسى را انتخاب كنند لكن انتخاب پسر

صحيفه نور ج 5 صفحه 106

او را اگر فرض كنيم كردند، انتخاب پسر او را براى ما كه در اين زمان زندگى مى‏كنيم حقى از براى پدران ما نبوده است كه همچو انتخابى را بكنند، بنابراين ما بر فرض اينكه آمدن رضا شاه را به استقبال مردم هم ما قائل بشويم، خود او درست مى‏شود لكن پسر او غير قانونى است در صورتى كه همه مى‏دانيد كه از اول اين بنا، در اين سلسله غير قانونى بود. از اول مجلس موسسانى كه اينها درست كردند با زور و سرنيزه بود، از اول وكلايى كه اينها ايجاد كردند با انتصاب بود نه انتخاب مردم، مردم هيچ اطلاعى از اين معانى نداشتند و اگر داشتند نمى‏توانستند نفس بكشند. بنابراين اساس اين حكومت اساس ظلم بود و سلطه‏اش سلطه باطل بود. از اول سلطه باطل آنها داشتند بر كشور ما و در عين حال كه سلطه باطل بود، كارها هم همه از روى خيانت و جنايت بود.

نابودى مملكت و ايجاد بازار براى حفظ منافع ابر قدرت‏ها به اسم تمدن بزرگ!!

الان وقتى كه شما مملكت خودتان را ملاحظه مى‏كنيد، هر جا كه برويد در هر موسسه‏اى كه دست بگذاريد يك موسسه خراب مى‏بينيد فرهنگ شما يك فرهنگ استعمارى است يك فرهنگ صحيح نيست. ارتش تحت حمايت مستشاران آمريكا و تحت تربيت آنها بودند. زراعت ما را بكلى از بين بردند، صنعت ما را از بين بردند. با اسم تمدن بزرگ، بكلى خراب كردند اين مملكت را و بازار درست كردند براى كشورهاى بزرگ خصوصا براى آمريكا. بنابراين حساب‏هائى كه الان در مملكت پياده مى‏شده است، اين آشفتگى‏هايى كه الان در مملكت هست، اين محتاج به يك كمك همگانى است.

تاكيد بر تعليم و تربيت همه جانبه و آشنا ساختن نوجوانان با مسائل روز و سياست

شما البته شما متصديان مدرسه علوى البته (از قرارى كه تاحالا به من گفته‏اند، من خودم كارى به كار اين امور ندارم لكن از قرارى كه من شنيدم) بسيار خوب عمل كرديد، بچه‏هاى ما را خوب تربيت كرديد فقط يك نكته بوده است كه اشكال داشتم و آن نكته را از اين به بعد شما مور د نظرتان باشد و آن اينكه بچه‏هاى ما در هر زمانى موافق آن زمان بايد تربيت بشوند. و در روايات هم هست كه بچه‏هاتان را تربيت كنيد به غير آنطورى كه خودتان هستيد، براى زمان آتيه براى اينكه اينها در زمان آتيه بايد دست به كار مملكت و كشور بشوند. شما بچه هارا از سياست از اينطور چيزها دور نگه نداريد، دور نگه داشتن بچه‏ها از سياست آن فرمى مى‏شود كه وقتى وارد در اجتماع شدند، مثل يك آدم كورى وارد در اجتماع بشوند. اگر خود اشخاصى كه مى‏خواهند در اين مملكت در اين كشور زندگى بكنند و مقدرات اين مملكت دستشان باشد آنها بايد آگاه باشند از همه خدعه‏هايى كه كرده‏اند، از همه كارهايى كه استعمار كرده از همه عقب نگهدارى هايى كه بدست اينها واقع شده، اينها بايد به دست شماها و به تعليم شماها به آنها گفته بشود، آنها را وارد كنيد در مسائل روز، آنها مطلع باشند از مسائل روز. اگر خداى نخواسته در اين قصور بشود، يك وقت مى‏بينيد كه چهره‏هاى منحرفه كه وارد در

صحيفه نور ج 5 صفحه 107

مسائل روز هستند، غلبه مى‏كنند بر چهره حقه كه وارد بر مسائل روز نيست. تربيت و تعليم همه جانبه بايد باشد يعنى آن مقدارى كه كشور احتياج به آن دارد، انسان احتياج به آن دارد، خود شخص احتياج به آن دارد بايد تعليم و تربيت در آنجا به همه ابعاد باشد.

دستورات تربيتى اسلام در برگيرنده تمام ابعاد وجود انسان است‏

اسلام، اگر چنانچه مطالعاتى داريد و انشاءالله داريد در اسلام و در قرآن، اسلام فقط عبادت نيست، فقط تعليم و تعلم عبادى و امثال اينها نيست، اسلام سياست است اسلام از سياست دور نيست، اسلام يك حكومت بزرگ بوجود آورده است، يك مملكت بزرگ بوجود آورده است، اسلام يك رژيم است، يك رژيم سياسى است منتها ساير رژيم‏ها از بسيارى از امور غافل بودند و اسلام از هيچ چيز غافل نيست يعنى اسلام انسان را تربيت مى‏كند به همه ابعادى كه انسان دارد. بعد مادى دارد، راجع به بعد مادى تصرفاتى دارد، بعد معنوى دارد، راجع به معنويات صحبت دارد بالاتر از آن دارد، بالاتر از آن صحبت دارد يعنى از آنوقتى كه ازدواج حاصل نشده است بين پدر و مادر، اسلام براى ساختن انسان دستور دارد كه چه زنى را انتخاب كند چه مردى را آن زن انتخاب كند، وضع اخلاقى‏اش چطور باشد، وضع ديانتش چطور باشد. يك نفر زارع وقتى مى‏خواهد خواهد يك زراعتى بكند و يك تخم را در يك زمينى كشت بكند اين زمين را بايد ملاحظه بكند، آن چيزهائى كه موجب تربيت اين است بايد ملاحظه بكند، اين چيزهايى كه وقتى ظهور پيدا كرد اين مثلاً نبات، بايد آنها را ملاحظه كند كه چه چيز مفيد با اين است چه چيزهايى مخالف با اين است، از آن رد بكند، بايد همين طور مواظبت كند تا وقتى كه رشد كرد و به ثمر رسيد. اسلام همين معامله را با افراد انسان كرده است يعنى معامله يك نفر زارع كه مى‏خواهد يك كشتى بكند و مى‏خواهد از آن استفاده بكند، از قبل از آنكه كشت بشود، دستور دارد كه پدر ومادر چه جور بايد باشند يعنى ازدواج چه جور بايد باشد. اين براى اين است كه ملاحظه عاقبت اين امر را كرده است كه اگر پدر و مادر يكى از آنها مثلااخلاقش فاسد باشد، اعمالش اعمال غير انسانى باشد، اين بچه هايى كه پيدا مى‏شود، به واسطه وراثتى كه هست در كار اينها در او تاثير دارد و لهذا مثل يك كشتكار بسيار دقيق بسيار دلسوز، اسلام به نوع انسان مراعات كرده است و از آن اول تا زمانى كه ازدواج مى‏شود، ازدواج كه شد چه ترتيبى در ازدواج است، بعد در قضيه لقاح چه جور آداب، آداب بسيار در آنجاهست، بعد در زمان - عرض مى‏كنم - رضاع آداب بسيارى در آن جا هست، بعد در دامن مادر آدابى هست كه بعد در ظل پدر آدابى هست، بعد در مدرسه آدابى هست، بعد در اجتماع آدابى هست، اين بچه را از آنوقتى كه باز به دنيا نيامده مراعات كرده تا برسد به مرتبه عالى و براى همه اينها دستور دارد و ساير رژيم‏هاى عالم، ساير دولت‏هايى كه در عالم هست، به اينها اصلش كارى ندارد، آنها فقط يك كارى دارند و آن اين است كه اين اجتماع مثلا به نفع خودشان يك آرامى پيدا كند تا چپاول كنند مردم را، يا آن هم كه بسيار خوب و عادل است كارى به اين مسائل ندارد، فقط راجع به اين دارد، مسائل اجتماعى خودش را مثلاً يكقدرى‏

صحيفه نور ج 5 صفحه 108

صحيح بكند، اما بچه بايد چه جور باشد تا آخر، تربيت بايد چه جور باشد تا آخر، زمان حمل و زمان رضاع اصلاً مطرح نيست در ساير رژيم‏ها. اسلام يك همچو چيزى است كه وقتى كه انسان بزرگ شد معاشرت خودش با برادرش، معاشرت خودش با پدر و مادرش، معاشرت پدر و مادر با پسر و معاشرت اين دو تا با همسايگان، معاشرت اينها با همشهرى‏ها، معاشرت اينها با همدين ها، اينها با خارجى‏ها، همه اينها در اسلام هست و اسلام يك حكومتى است كه يك جنبه‏اش حكومت سياسى است و يك جنبه‏اش حكومت معنوى. يعنى دو طرف دارد انسان، دو وضع دارد انسان، دو رو دارد انسان، يك روى مادى، اسلام در اين روى مادى در همه جهاتش احكام دارد، يك روى معنوى كه اصلاً مطرح نيست در رژيم‏ها كه انسان را تربيت‏هاى معنوى و تهذيبى بكند تا برسد به مرتبه اى كه ديگر هيچ كس نمى‏داند الا الله. تا آن جا اسلام همين طور كشيده دست مردم را گرفته و برده است تا برساند به ملكوت اعلى ساير رژيم‏ها اينطور نيستند.

جدا كردن دين از سياست توطئه استعمار

مقصود من اين بود كه قضيه سياست يك مطلبى نيست كه در اسلام مطرح نباشد، اين معنا كه دين از سياست جداست، اين مطلبى است استعمارى‏ها انداخته‏اند در دهن مردم و مى‏خواهند به واسطه اين، دو فرقه را از هم جدا كنند يعنى آن‏هايى كه عالم دينى هستند عليحده‏شان كنند و آنهايى كه غير عالم دينى هستند عليحده‏شان كنند سياسيون را از ساير مردم جدا بكنند تا استفاده‏هايشان را بكنند اگر قوا با هم مجتمع بشوند آنها مى‏دانند كه با اجتماع قوا نمى‏توانند اينها منافعى را كه مى‏خواهند ببرند و لهذا دامن به اين تفرقه‏ها زده‏اند زياد. اول همين معنا كه دين از سياست جدا ست. قبل از آن معنا اصلش دين افيون است، دين افيون مردم است، آخوندها دربارى هستند. جدا كردند، اصلاً دين را در نظر مردم متزلزل كردند.

قيام انبيا عبارت بود از ستيزه با مستكبرين و قلدرها و حمايت از مستضعفين

در صورتى كه كسى اگر ملاحظه كرده باشد اينهايى كه اديان را در دنيا آورده‏اند، حضرت ابراهيم سلام الله عليه، حضرت موسى سلام الله عليه، حضرت رسول صلى الله عليه و آله، اينها ببينيم از چه طايفه‏اى بودند، چكاره بودند. آيا اينها را، حضرت موسى را فرعون روى كار آورده است؟! يا حضرت موسى يك شبانى بوده، از اينجا رفته سراغ فرعون. حضرت موسى رفته و فرعون را خواسته بكوبد و فرعونيت او را از دستش بگيرد يا فرعون او را برده پيش خودش تا اينكه مردم را خواب بكند؟ حضرت موسى مردم را آگاه كرد وبيدار كرد و با آن بيدارى به فرعون حمله كرد و آن كارهايى كه كرد. خود پيغمبر ما - پيغمبر ما - هم شبانى كرده است، هم از همين توده مردم از همين توده طبقه سه بوده است و از اول كه قيام كرده بر ضد قلدرها، بر ضد ديكتاتورها كه در آن زمان در جزيره العرب عبارت از قريش بودند و يك طوايف ديگر بر ضد آنها قيام كرده نه اينكه آنها اين را

صحيفه نور ج 5 صفحه 109

آوردند روى كار تا مردم را اغفال كند، اين مردم را آگاه كرده و رفته سراغ آنها. اگر كسى تاريخ اسلام را بداند، از آنوقتى كه ايشان به مدينه رفتند يك عده از اين، همين مسلمان‏ها دور ايشان جمع شدند، يك عده از اين، همين طبقه صالح دور ايشان جمع شدند، بى چيز بودند يك صفه مسجد رسول الله، اين هم نه اين صفه‏ها بوده كه شما ديديد، يك چيزى بوده است كه درست كرده بود، عده زيادى از آنهايى كه اصحاب پيغمبر بودند، طرفداران پيغمبر بودند، آنجا مى‏خوابيدند، اصلاً منزل نداشتند، خود پيغمبر منزلش آن اتاق‏هايى بود كه با گل درست كرده بودند، آن هم نه يك معمارى، يك چيزى، يك چيزى بوده است معذلك پيغمبر همين طبقه سه را، همين مستضعفين را جمع كرد و جنگ‏ها را با اينها شروع كرد بر خلاف سرمايه دارها و بر خلاف قلدرها و بر خلاف شتردارها و بر خلاف قافله دارها و بر خلاف اينها و دائما جنگ اينها با اين دسته بوده. بنابراين، اين يك اغفالى بوده است كه ما را كرده‏اند كه دين از سياست جداست. سياست غير از اين است كه يك مملكت‏دارى به طرز صحيح عاقلانه موافق با همه روابط و ضوابط كه در اسلام بوده است؟ اسلام حكومتش سرتاسر تقريبا آسيا را تقريبا گرفته بوده معذلك به ما مى‏گويند كه دين از سياست جداست، همان‏هائى كه امر دين با آنها بود همان‏ها امر سياست را داشتند. حضرت امير، هم مساله مى گفت هم احكام مى‏گفت، هم شمشير در دستش بود و جنگ كرد. خود رسول الله هم قرآن را آورد هم حديث را آورد و شمشير را وارد كرد و آورد و با مخالفين جنگ كرد و آنها را تابع خودش كرد. اين يك مساله‏اى است كه بايد خيلى مراعات بكنند.

تربيت صحيح انسان از اهم مسائل است

آقايان كه تربيت بچه‏ها را مى‏كنند مسائل سياسى روز را هم به آنها تعليم بكنند، نمى‏گويم همه آن اين باشد، همه چيز بايد باشد. يك بچه‏اى كه از يك مدرسه بيرون مى‏آيد بايد هم مسائل دينى‏اش را بداند، مسائل نماز و روزه‏اش را بداند، هم تربيت‏هاى علمى بشود مطابق هر جورى كه، سيستمى كه هست و هم تربيت سياسى بشود. اين معنا را البته يك خرده گيرى مى‏كردند بر مدرسه شما كه انشاءالله اميدوارم از حالا به بعد كه يك قدرى اميد است آزادى پيدا بشود، با آزادى همه كارها را انجام بدهيد و اين چيزى كه برعهده شماست و آن تربيت انسان است و از اهم مسائل است تربيت انسان كه به عهده شما يك مقداريش هست، آن را به طور صحيح و بطور خوب عمل بفرمائيد. ضمنا بايد اين را هم عرض كنم كه ما در مدرسه علوى وارد شديم و آنجا را بگويم غصب كرديم يا اينكه ميهمان آقايان شديم و من به مجرد اينكه روز تحصيل آمد گفتم اين افراد را جمع كنند و بروند و من هم بروم جاى ديگر، بعد آمدند گفتند، از خود آقايانى كه متصديان امور مدرسه هستند تقاضا كردند كه شما اگر چنانچه رفتنتان خيلى طولانى نيست از اينجا به جاى ديگر نرويد از اينجا برويد به قم، اين براى ما مثلاً خيلى پشتوانه‏اى است. از اين جهت ما اطاعت امرشان كرديم و من تا سه و چهار و پنج روز ديگر انشاءالله رفع زحمت مى‏كنم و شما را به خدا مى‏سپارم و از خداى تبارك و تعالى تأييد همه

صحيفه نور ج 5 صفحه 110

شما را مى‏خواهم و اميدوار بودم و من احتمال مى‏دادم كه آقاى علوى هم باشند روز پنج شنبه كه نتوانستند بيايند و من از اول ايشان را مى‏شناسم و ايشان از دوستان قديمى من هستند و من توفيق ايشان را از خداى تبارك مى‏خواهم.

والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:41 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 112

تاريخ: 6/12/57

بيانات امام خمينى در جمع علماء و روحانيون بلوچستان

با وحدت و برادرى، اين خرابه را آباد كنيد

بسم الله الرحمن الرحيم‏

امروز كه ما بعد از اينكه اين جنايتكار را بيرون كرديم، مبتلا هستيم به يك كشورى كه همه چيزش ريخته شده است يعنى الان نه ما اقتصاد صحيح داريم، نه فرهنگ صحيح داريم، نه ارتش صحيح داريم، همه چيزها در هم ريخته است، امروز روزى است كه همه مسلمين مكلفند از طرف خداى تبارك و تعالى به اينكه همه با هم دست برادرى به هم بدهند و اين خرابه را آباد كنند.

اختلافات الان سم قاتلى است كه اگر چنانچه خداى نخواسته اختلاف پيدا بشود باز بر مى‏گردد به آن دوره جنايات، به فرم ديگر، آنهايى كه علاقه به اسلام دارند، آنهائى كه علاقه به ملت اسلام دارند، آنهائى كه علاقه به كشور دارند، اينها همه موظفند كه در اين زمان كه بالاتر و حساستر زمان است كه به ايران مى‏گذرد، همه با هم برادر باشند ، همه با هم رفيق باشند و همه با هم دست به هم بدهند و اين خرابه‏اى كه اينها گذاشته‏اند و همه چيز ما را برده‏اند، اين خرابه را از سر، همه‏مان با هم بنا كنيم.

اگر اختلافات بشود، خداى نخواسته، اين گردنگير همه ماست و همه پيش خداى تبارك تعالى مقصر هستيم. اين كلمه من است كه به همه برادرهاى همه اطراف ايران از هر صنفى كه هستند، من اين سفارش را به همه دارم و از خداى تبارك و تعالى توفيق همه شما را خواستارم.

پس از سخنان امام خمينى نماينده روحانيون بلوچستان سخنانى در حضور امام ايراد كرد:من از طرف تمام روحانيون بلوچستان و تمام طبقات مردم از عشاير گرفته تا غير عشاير همبستگى خود را، وابستگى خود را، فداكارى خود را براى اين نهضت اسلامى خدمت شما اعلام مى‏كنم. ما مردم بلوچستان، هميشه عقب افتاده و عقب مانده بوديم و هميشه تحت فشار استعمارگرها بوديم و هيچ كارى تا به حال براى ما نشده، از لحاظ فرهنگ، از لحاظ بهداشت، از لحاظ كشاورزى، از هر حيث ما عقب هستيم، لهذا استدعاى من از حضور حضرت آيت الله اين است كه به طرف بلوچستان توجه مخصوصى بشود و ما خيلى سعى كرديم همچنانكه در نجف اشرف با كلانتر خدمت شما رسيدم عرض كردم كه بنده و كفعمى، حاج آقاى كفعمى، خيلى سعى كرديم كه هماهنگى و برادرى اينجا بر پا بشود و انشاءالله هم اگر شما تحقيق بفرمائيد، نمى‏شنويد، نخواهيد شنيد، كه آنجا در بلوچستان كوچكترين اختلافى بين برادران شيعه و سنى رخ داده باشد، نهايت اتحاد، اتفاق برقرار است با اينكه اكثريت با

صحيفه نور ج 5 صفحه 113

سنى‏هاست، صدى هشتاد، نودسنى هستند ولى كوچكترين پرونده‏اى در هيچ جائى نيست كه به نام مذهب در بين اين دو فرقه اسلامى اختلافى بيفتد. در وقايع اخير كه يك كمى شلوغ پلوغ شد. اين هم تقصير استثمارگرها بود كه اينها را مى‏خواستند به جان يكديگر بيندازند، ولى بنده و روحانيون و عشاير و قبايل سعى كرديم، نهايت جديت را كرديم كه نگذاريم استثمارگرها ما را استثمار بكنند و به جان يكديگر بيندازند، و ما هم در اين نهضت اسلامى با تمام مسلمانان تهران هماهنگ هستيم، شريك هستيم.

اين آرزوى ديرينه ما بوده كه خداوند متعال يك روزى بياورد كه ما اسلام حقيقى و اسلام صحيح و اسلام صدر اسلام را ببينيم. حالا ما خيلى خوشوقتيم، اينقدر خوشوقتيم كه من پير مرد 63 ساله هم احساس جوانى مى‏كنم كه ايكاش قرآن پياده بشود، اسلام صحيح پياده بشود، نه آن اسلامى كه بلا تشبيه ما آخوندهاى بيسواد درست كرديم. آن اسلامى كه در صدر اسلام بوده و اسلام واقعى بوده، آن اگر پياده بشود، و انشاءالله پياده خواهد شد. ما از شما خيلى شكرگزاريم، خدا شما را براى اسلام و مسلمين حفظ بكند و همه روحانيت را توفيق بدهد كه براى اين نهضت تشريك مساعى بكنند و فداكارى بكنند.

نابودى همه طبقات و ايجاد وابستگى جزءماموريت شاه بود

سپس امام خمينى جواب كوتاهى بدين مضمون فرمودند:

انشاء الله خداوند توفيقتان بدهد،اينكه گفتيد كه براى شما هيچ كارى نكردند، براى هيچكس هيچ كارى نكردند، فقط آن چيزى كه كردند براى آمريكا و ديگر اجانب كردند. شاه، شاه سابق كه در آن كتاب نوشته است، ماموريت براى وطنم ،من اين را صحيح ميدانم، ماموريت براى وطن داشت براى اينكه وطن را بكلى نابود كند، اسلام را نابود كند، عشاير را نابود كند، همه طبقات را به نابود ى بكشد، خزائن ما را، همه را ببرد، ما را دست نشانده غير قرار بدهد، كشاورزى ما طورى بشود كه مادر همه چيز محتاج به خارج باشيم، اينها همه جزء ماموريت او بود و ماموريتش راهم انجام داد لكن خدا خواست كه رسوا بشود در عالم و ما البته از همه شما آقايان تقاضاى اين را داريم كه در آن محلى كه هستيد همه با هم، شما و همه علماى آنجا با هم برادر، يك جهت باشيد و انشاء الله دولت عدل اسلامى كه پيش آمد همه مثل هم، همه برادروار استفاده از مملكت خودتان مى‏كنيد و مملكت مال خودتان است و خودتان اداره‏اش كنيد انشاء الله. خداوند شما را حفظ كند.

والسلام علكيم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:41 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 114

تاريخ: 7/12/57

بيانات امام خمينى خطاب به سفير شوروى در ايران

قيام ملت يك قيام دينى بزرگ بود

بسم الله الرحمن الرحيم‏

آنچه كه الان مى‏گويم اين است كه من از اينكه رهبران شما يك همچون پيامى فرستاده‏اند محبت آميز تشكر مى‏كنم.

ما در طول پنجاه و چند سال سلطنت غيرقانونى سلسله پهلوى مصيبتهاى زياد ديديم، مادر تحت فشار اين آدم، محمدرضا و پدرش صدمات زياد ديديم، ملت ما از همه آزاديها محروم بود، كشور ما از استقلال صحيح محروم بود، ملت ما از اين مظالم به جان آمد و قيام كرد، يك قيام اسلامى بزرگ، اين قيام سياسى فقط نبود، يك قيام دينى بزرگ بوده كه در آن ايمان مردم با همه مشكلاتى كه در كار بود و با دست خالى با رژيمى كه به واسطه پشتيبانى اجانب مجهز شده بود به جهازات مدرن مقابله كرد و با ايمان و مشت غلبه كرد بر ابرقدرتها و مصمم هستيم كه تا آخر قدرت، با كسانى كه بخواهند در كشور ما مداخله‏اى بكنند مبارزه كنيم.

ارزش حيات، به آزدى و استقلال و پيروى از دستورات مذهبى است

ما براى حيات زير سلطه غير، ارزش قائل نيستيم، ما ارزش حيات را به آزادى و استقلال مى‏دانيم، دستورات مذهبى را كه مترقى‏ترين دستورات است، راه ما را معين فرموده است. ما با آن دستورات و تحت رهبرى بزرگ مرد دنيا، محمد صلى الله عليه و آله، با تمام قدرتهائى كه بخواهند تجاوز كنند به مملكت ما مبارزه خواهيم كرد.

امروز مثل روزهاى سابق نيست كه يك نفر بر يك امت سلطه داشته باشد و اين يك نفر هم دست نشانده اجانب باشد و بخواهند به مملكت ما با دست او خيانت و تجاوز كنند.

روابط ما با قدرتها و دول همجوار، در صورت عدم مداخله، مسالمت آميز خواهد بود

امروز اراده ملت است و ملت با اراده قوى خود و ايمان به دستورات اسلامى موظف است كه هر قدرتى باشد، در مقابل دفاع از ملت، دفاع از كشور خود، با هر قدرتى مبارزه كند. ما از همه قدرتها

صحيفه نور ج 5 صفحه 115

مى‏خواهيم كه در كشور ما دخالت بهيچوجه نكنند، در صورتيكه دخالت نكنند، ما با همه روابط حسنه خواهيم داشت و آنطورى كه كراراً من گفته‏ام ما بشر دوست هستيم و پيغمبر ما، پيغمبر عظيم الشان ما بشر دوست بود و براى بشر زحمت‏ها و تحمل مشاق كرد و ما هم پيروى از آن دستور ميكنيم و با همه اقشار بشر، با تمام مستضعفين عالم روابط حسنه داريم به شرط اينكه روابط متقابل و احترام متقابل باشد. ما با دولت همجوار خودمان كه در سابق ايام، روابط حسنه داشته‏اند و اخيراً به واسطه اين قدرت شيطانى پهلوى قدرى بين ملت ما و دولتهاى ابرقدرت تيرگى حاصل شده است براى خاطر اينكه اين جناياتى كه او كرده است، مردم عقيده دارند كه به واسطه پشتيبانى كه اجانب به آنها كرده است واقع شده است، ما با شما كه همجوار ما هستيد - فرسخها بين دو كشور مرز مشترك است - مايليم كه بطور مسالمت‏آميز، به طور انسانى رفتار كنيم و البته دولت ما هر جور كه، هر طور كه مصلحت بداند در روابط اقتصادى، روابط تجارى و ساير امورى كه مربوط به دولت است عمل خواهد كرد و اين دولت، دولت اسلامى و تحت رهبرى رهبران اسلام است و هرگز ظلم به غير ولو هر چه ضعيف باشد روا نمى‏دارد و ظلم از غير هر چه قوى باشد تحمل نمى‏كند. من از خداى تبارك و تعالى خواهانم كه روابط ما با همه دولت‏ها و ملت‏ها روابط حسنه باشد تا اينكه ملت ما بتواند خودش مستقلا در سرنوشت خودش دخيل باشد و كسى نتواند دخالت در امور داخلى ما بكند. ما هم اين معنا را كراراً گفته‏ايم كه ما نمى‏خواهيم گاز را انبار كنيم، ما گاز را به قيمت عادله مى‏فروشيم و ارز مى گيريم. معاملات سابق بين ايران و آمريكا معاملات بسيار ناگوارى بوده است كه ما از آن احتراز خواهيم كرد و هر كس بخواهد معامله با ما بكند به طور عادلانه، البته دولت با مطالعات خودش انجام مى‏دهد و همينطور كسانى كه از شوروى در اينجا اشتغال به كارهائى دارند چه كارهاى تجارتى يا صنعتى، آن مقدارى كه مخالفت با منافع ملت ما نداشته باشد و دخالت در امر داخلى ما نباشد، ما آنها را هم محترم مى‏شماريم.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:42 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 116

تاريخ: 7/12/57

بيانات امام خمينى در ديدار با گروهى از ارامنه

بسم الله الرحمن الرحيم‏

بگوئيد به آنها اين نهضت اميدوارم كه‏براى همه مذاهب، اقليت مذهبى كه در ايران زندگى مى‏كنند، براى همه خير آورده باشد. ما مى‏دانيم كه همه اقشار ايران، چه مسلمين و چه غير مسلمين در زمان حكومت اين شاه و پدرش در زحمت و جور زندگى كردند. وما مى‏دانيم كه اسلام نسبت به اقليتهاى مذهبى هميشه احترام قائل بوده است حتى حضرت امير (سلام الله عليه) در يك قضيه اى كه خلخالى از پاى يك زن ذميه كه يهوديه هم بوده است برده‏اند، مى‏فرمايد كه من شنيده‏ام كه يك همچو چيزى شده است كه اگر انسان بميرد سزاوار است. ما براى اقليتهاى مذهبى احترام قائل هستيم و اينها اهل ملت ما هستند، اهل مملكت ما هستند و من اميدوارم كه حكومت عدل اسلامى براى آنها بسيار خوب باشد و آنها در پناه اسلام با زندگى مرفه، آزاد و به طور صحيح اينجا زندگى بكنند.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:42 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 117

تاريخ: 7/12/57

بيانات امام خمينى در ديدار با علماى كردستان

ساختن ايران خراب برهمه ما در هر مقامى واجب است

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از شما آقايان كه زحمت كشيديد و براى تفقد از من تشريف آورديد تشكر ميكنم. شما مى‏دانيد كه در ظرف پنجاه و چند سال حكومت اين سلسله به همه اقشار ملت چه گذشت، چه مصيبت‏هائى كه ملت ما از اين سلسله نديد و چه جناياتى كه اينها نكردند و چه خيانتهايى كه به بيت المال نكردند. اينها تمام خيانتها و جنايتها را به همه اقشار ملت كردند و ذخاير ما را برداشته و فرار كردند. ما الان در يك وضعى واقع هستيم كه همه اوضاع ايران، از اقتصاد تا فرهنگ تا ارتش همه چيزش در خطر و آشفته است. بر همه ما اقشار ملت در هر مقامى كه هستيم واجب است، واجب الهى است كه با هم پيوسته باشيم و با هم يكدست و يكدل و يك جهت براى ساختن اين ايران خراب. تاكنون ما دزدها را بيرون كرديم، قلدريها را ملت ايران شكست درهم به قدرت ايمان و اسلام، الان وقت سازندگى است كه اهميتش بيشتر از آن قدم اول است و امروز است كه يك روز حساسى است برملت ايران مى‏گذرد و بر كشورما كه بايد همه با هم همصدا، بدون هيچ اختلاف، بدون هيچ اغراض شخصيه قيام كنيم و اين كشور را از سر و از نو بسازيم. بر شما مامورين كردستان و علماى كردستان بر حسب وظيفه ملى و شرعى است كه اگر چنانچه آنجا نغمه‏اى از جهال يا از مفسده‏جوها در اين امور بلند شد، بدانيد كه اين از حلقوم اجانب است. آنها مى‏خواهند اين اختلاف را ايجاد كنند تا باز برگردند به حال اول منتها به فرم ديگر. بايد بيدار باشيد، بايد هشيار باشيد، اسلام را در نظر بگيريد، همه با هم به دست واحد و يد واحد، همه با هم قيام كنيد و اسلام را تقويت كنيد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:42 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 118

تاريخ: 7/12/57

بيانات امام خمينى در جمع معلولين

اگر روح انسان سالم وقوى باشد چه باك از جسم عليل؟

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از شما آقايان كه نمانيده جامعه معلولين هستيد تشكر مى‏كنم. خداوند انشاء الله شماها را سلامت بدارد. خداوند شفاى عاجل به شما عنايت فرمايد. بايد بدانند جامعه معلولن كه انسان داراى روحى است و جسمى. آنكه انسان به او انسان است، روح انسان است نه جسم انسان. دعا كنيد كه آنهايى كه روحشان معلول است، آنها شفا پيدا كنند و دعا كنيد كه شما جامعه معلولين جسمى، معلولين روحى نباشيد. اگر روح شما سالم باشد و روح شما آزاد و قوى باشد، چه باك كه دست يا پاى انسان معلول باشد، دست و پاى انسان مناط انسانيت نيست، اين قشر است. لب انسان، روح انسان است، نفس ناطقه انسان است. وقتى نفس ناطقه انسان قوى شد باكى از اين نيست كه جسمش عليل باشد، انسان، به روح انسان است. ما در نوابغ عالم داشتيم اشخاصى كه نابينا بودند ولى نابغه بودند، اشخاصى كه معلول بودند ولى از علما و نوابغ بودند، از فلاسفه بودند. شما هيچ غم نداشته باشيد كه از يك پا يا يك دست يا چشم معلول هستيد. شما اميدوارم كه در اين جامعه به واسطه قوت روحى كه داريد و به واسطه سلامت روح كه داريد، در اين جامعه سرفراز و بلند باشيد. من انشاءالله راجع به خواسته‏هاى شما به مقامات مسئول سفارش مى‏كنم. اميدوارم خداوند شما را حفظ كند و شما هم كه در اين نهضت شريك بوديد و هستيد و برادران ما هستيد، خداوند همه شما را شفا بدهد و روح شما كه فوق جسم است و انسانيت‏تان به روح است با سلامت و سعادت باشد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:42 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 119

تاريخ: 9/12/57

اعلاميه امام خمينى در آستانه ترك تهران به قم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

در اين موقع كه قصد تشرف به قم حرم اهل البيت عليهم السلام را دارم لازم است از ملت بزرگ ايران عموما تشكر نمايم.

الحق به همت والاى اين ملت رنجديده بود كه با اتكال به قدرت لايزال الهى و اعتماد به ولى عصر عجل الله فرجه پيروزى بر قدرت‏هاى شيطانى حاصل شد، و نيز از اهالى محترم تهران كه از حين ورود تاكنون كه مى‏خواهم صورتاً آنان را وداع كنم، گر چه روحاً و قلباً از آنان و ساير ملت عزيز دور نيستم، زحمات فوق العاده كشيده و عواطف پرشور از خود نشان دادند، تقدير وتشكر مى‏كنم. من مرهون عواطف همه جناح‏ها و اقشار محترم هستم. خداوند تعالى به آنان استقلال و آزادى و استقامت و صحت عنايت فرمايد و جمهورى عدل اسلامى را براى آنان مستقر فرمايد. لازم است مطالبى را تذكر دهم:

1- ملت شجاع بايد توجه داشته باشد كه گرچه استبداد داخلى فرو ريخت و مردم آزادى را لمس كرده‏اند ولى هنوز ريشه‏هاى استعمار آمريكا، شوروى، انگلستان و صهيونيسم و ساير دول چپاولگر از اين مرز وبوم كاملا قطع نشده است. بايد همه بدون كوچكترين توقف و ركودى در از بين بردن نفوذ كشورهاى اجنبى با هم متحد شويم. بايد توجه داشت كه شاه اين مملكت را چنان در دست اجانب قرار داده است كه بايد ساليان دراز با عوارضش مبارزه كرد و ما اگر بخواهيم استقلال حقيقى به دست آوريم، بايد سعى كنيم تمامى اشكال نفوذ امريكا چه اقتصادى و چه نظامى، چه سياسى و فرهنگى را از بين ببريم و من اميدوارم كه ملت ايران به اين مهم هرچه زودتر برسد.

2- همه مى‏دانيد كه رمز پيروزى بزرگى كه ملت به آن رسيده است وحدت كلمه همه اقشار از مركز تا اقصى بلاد كشور و وحدت هدف آن بر چيده شدن حكومت طاغوتى و قطع ايادى استعمار و استثمارگران بين المللى و برپا شدن جمهورى اسلامى بود. اكنون احتياج بيشتر داريم به حفظ اين وحدت كلمه و وحدت مقصد. ملت بزرگ بايد هشيارانه از بعضى عناصر تفرقه افكن كه با شعارهاى فريبنده مى‏خواهند دست اجانب را به كشور مسلمان ما باز كنند و همان اختناق و چپاولگرى را به فرم ديگر برگردانند، احتراز كنند و با تنها گذاشتن آنان و عدم شركت در اجتماعاتشان و با منطق اسلامى تبليغات سوء آنان را خنثى كنند. همه مى‏دانند اين پيروزى از قدرت اسلام است و مسلمين با دادن خون

صحيفه نور ج 5 صفحه 120

شريف خود آن را به دست آورده‏اند و فرصت طلبان مى‏خواهند بدون فعاليت مثبت از آن بهره بردارند و با حيله و حربه فريبكارى خود را جا بزنند. ملت ايران بايد با هوشيارى از آنان جلوگيرى كنند. در صورتى كه آزادى بيان و قلم و عقيده براى همگان آزراد مى‏باشد ولكن مردم توطئه را هرگز اجازه نمى‏دهند.

3- كارگران كارخانه‏ها و ديگر كارگران و كارمندان و طبقات مستضعف بايد بدانند كه اسلام از بدو ظهور طرفدار آنان بوده و در حكومت عدل اسلامى به آنان اجحاف نمى‏شود و نخواهد شد و كسانى كه با دستور يا ميل و نفع اجانب بين آنان روند و با پخش اكاذيب فريبنده مى‏خواهند آنان را از اسلام جدا كنند همان‏ها هستند كه بعضى سران آنان در خدمت دربار محمدرضا پهلوى بودند و همه آنان آگاهانه يا ناخودآگاهانه در خدمت اجانب هستند. لازم است اين عناصر مفسده جو را در بين خودشان و در كارخانه‏ها راه ندهند و از اجتماعات آنان احتراز كنند.

من به دولت راجع به مجانى كردن آب و برق و بعضى چيزهاى ديگر فعلا براى طبقات كم بضاعتى كه در اثر تبعيضات خانمان بر انداز رژيم شاهنشاهى دچار محروميت شده‏اند و با برپائى حكومت اسلامى به اميد خدا اين محروميتها برطرف خواهد شد، سفارش اكيد نمودم كه عمل خواهد شد.

4- ارتش و شهربانى و ژاندارمرى اكنون در خدمت اسلام هستند و از ملت هستند، بايد ملت از آنان پشتيبانى كند و كارى كه موجب آزردگى و دلسردى آنان است انجام ندهند و بايد قواى انتظاميه بدانند كه پس از تصفيه از عناصر فاسده، تمام آنان در پناه اسلام و حكومت عدل با احترام و رفاه زندگى مى كنند. ما مى‏دانيم كه شكست دشمن مرهون پيوستن جناح‏هائى از نيروها و ساير مامورين دولتى به ملت بود. شما نبايد احساس شكست كنيد بلكه بايد احساس پيروزى كنيد زيرا از ملتيد و در پيروزى آن سهيم هستيد و ما به شما احترام مى‏گذاريم و شما را برادران خود مى‏دانيم. من به ملت ايران اكيدا هشدار مى‏دهم كه دولت بايد ارتش ملى و قوى و با روحيه مقتدر داشته باشد تا قدرت بر حفظ كشور داشته باشد. ملت محترم بايد در تقويت روحى ارتش و افسران كوشش كنند و گويندگان و وعاظ محترم نيز در تقويت آنان كوشش نمايند و از حمله به پادگان قواى انتظامى در سرتاسر كشور بايد جدا جلوگيرى شود. امروز حمله به پادگان‏ها مخالفت با انقلاب اسلامى است و بايد از آن احتراز كرد و لازم است كميته‏هاى انقلاب اسلامى در شهرستان‏ها از فرماندهانى كه از جانب ستاد كل ارتش ملى اسلامى تعيين مى‏شوند، جدا پشتيبانى كنند و نيز از روساى ديگر قواى انتظامى كه از طرف قواى دولتى تعيين شوند، پشتيبانى نمايند.

5- كميته‏هاى انقلاب اسلامى در تمام شهرستان‏ها موظفند كه به مجرد مسلط شدن دولت بر اوضاع شهرها فعاليت‏هاى كميته‏ها را به قواى دولتى تسليم كنند و از دخالت در امور دولتى خوددارى نمايند و بايد از همه كميته‏ها در مورد زحماتى كه در اين دوره انقلاب كشيده‏اند تشكر كنم. شماها بوديد كه با همت خود آشفتگى‏ها را سامان داديد

صحيفه نور ج 5 صفحه 121

6- به تمام اعضاء كميته‏ها و زندانبان‏ها حكم مى‏كنم كه با زندانيان هر كه باشد، بطور انسانيت و اسلاميت رفتار كنند و از آزار و مضيقه و رفتار خشن و گفتار ناهنجار خوددارى كنند كه در اسلام و حكومت عدل اسلامى اين امور ممنوع و محكوم است و به بستگان زندانيان در روز معينى با مقررات، اجازه ملاقات دهند.

7- كراراً گفتم و باز تكرار مى‏كنم، كسى حق ندارد به منزل مردم حمله كند و وارد منزل آنان شود و اگر اطلاع پيدا شد كه مجرمى در منزلى است مراقبت از فرار او كنند و به مقامات مسئول اطلاع دهند كه با موازين او را دستگير نمايند. علاقه‏مندان به نهضت بايد از اينگونه اعمال اجتناب كنند. مردم بايد روى موازين شرعيه عمل كنند

8- طولانى بودن اعتصابات موجب بحران‏هايى شده است كه لازم است مردم براى همراهى به طبقه مستمند از گرانفروشى در ارزاق عمومى احتراز كنند و ارزاق مورد احتياج عموم را به قيمت ارزان بفروشند. اين يك عمل انسانى و اسلامى است كه اينجانب از عموم انتظار دارم. خداوند متعال براى اين انساندوستى به آنان بركت و رحمت عنايت مى‏فرمايد.

9- كراراً سفارش علماء اعلام و ائمه جماعت محترم و خطباء ارجمند و اسير خدمتگزاران به شريعت مطهره را نموده‏ام. لازم است ملت معظم بداند كه اگر خداى نخواسته خللى در موقعيت اين جماعت كه پاسداران اسلام و قرآن هستند وارد شود، اجانب چپاولگر به آمال خود خواهند رسيد و رشته امور از دست خواهد رفت. روشنگرى اين قشر محترم بود كه ملت را با روحيه اسلامى به هيجان آورد. خدمت اين طبقه را نبايد فراموش كرد و اكنون نيز با كمك اين طبقه است كه در تمام كشور اوضاع رو به آرامش است. من توصيه مى‏كنم حتى نسبت به كسانى كه به من اهانت نموده‏اند نبايد تعرض شود. من از روحانيت مى‏خواهم با برادران خود در جهت گسترش مبانى مبارزاتى همكارى كنند و با آنان با مهربانى رفتار نمايند. من همه افرادى را كه از من غيبت كرده يا به من اهانت نموده‏اند، عفو نمودم و از خداى تعالى براى همه طلب عفو ميكنم و تقاضا دارم كه آقايان ائمه جماعت را كه از قرار مسموع تشريف نياورده‏اند، به مسجد دعوت نمايند و احترام آنان را حفظ كنند. البته حساب كسانى كه معلوم است در خدمت دستگاه ظلم بوده جداست.

10- در مطبوعات كه بعد از انقلاب اسلامى خود را در خدمت انقلاب و مسير ملت معرفى مى‏كنند، مطالب و مقالاتى درج مى شود كه بر خلاف مسير انقلاب اسلامى است و اين موجب نارضايتى و ناراحتى ملت را فراهم نموده، كراراً مراجعه مى‏شود كه اينجانب اقدامى بنمايم. من متاسفم از اين امر. به آنان و جميع رسانه‏هاى تبليغاتى نصيحت مى‏كنم كه اين جانبازى والاى ملت بود كه با اتكال به اسلام و قوت ايمان به خداى متعال شما را از آن اسارت و نكبت پنجاه ساله رهائى بخشيد. اكنون سزاوار نيست كه خلاف رضاى ملت رنجديده و بر خلاف انقلاب اسلامى سمپاشى‏هائى بكنيد كه نفع آن را جز اجانب و چپاولگران و خدمتگزاران آن‏ها احدى نبرد. من متاسفم از اين امر. به آنان و جميع رسانه‏هاى تبليغاتى نصيحت ميكنم كه اين جانبازى والاى ملت بود كه با اتكال به اسلام و قوت ايمان به خداى متعال شما را از آن اسارت و نكبت پنجاه ساله رهائى بخشيد. اكنون سزاوار نيست كه خلاف رضاى ملت رنجديده و بر خلاف انقلاب اسلامى سمپاشى‏هائى بكنيد كه نفع آن را جز اجانب و چپاولگران و خدمتگزاران آن‏ها احدى نرد. من نصيحت خود را تكرار مى‏كنم و صلاح مطبوعات را در آن مى‏دانم كه تحت تاثير راست و چپ و شرق و غرب واقع نشده و خود را در

صحيفه نور ج 5 صفحه 122

مسير انقلاب اسلامى قرار دهند.

شما خود بهتر از هر كس بايد بدانيد كه ملت قيام كرده است تا غبار فرهنگ‏هاى استعمارى را از خود بزدايد. ما بايد عقايد استعمارى را با هر شكل و فرمش در نطفه خفه كنيم و ايمان مردم را كه ابرقدرت‏ها را به زانو در آورد از آنان جدا نسازيم. اميدوارم نصيحت اين درد چشيده را بشنويد، چنانچه اين نصيحت را به آن جوانان و طبقه‏اى كه در اين موقع حساس موجب تفرقه مى‏شوند، مى‏كنم. من خوف آن را دارم كه اين تفرقه اندازى‏ها به ضرر ملت رنج ديده و زيان خود آنان تمام شود. من از روزگار سياه اختناق و اسارت بيمناكم. من از اين گرايش -هاى غربى و شرقى متاسفم. فرزندان من! به آغوش اسلام برگرديد و از فرهنگ غنى اسلام بهره برداريد، گول آنانى را كه جز مكيدن خون ملت‏هاى مستضعف مقصدى ندارند نخوريد و از مسير انقلاب اسلامى خارج نشويد كه خير شما و ملت شما در آن است.

11- به خواست خداوند متعال به زودى درباره شكل حكومت رفراندم خواهد شد. لازم است تذكر دهم آنچه اينجانب به آن راى ميدهم جمهورى اسلامى است و آنچه ملت شريف ايران در سرتاسر كشور با فرياد از آن پشتيبانى نموده است همين (جمهورى اسلامى) راى دهند كه تنها اين مسير انقلاب اسلامى است و كسانى كه مخالف هستند آزاد و مختارند كه اظهار مخالفت نمايند و علماء اعلام شهرستان‏ها و قراء و قصبات و خود ملت مكلفند كه نگذارند كسى سلب آزادى از كسى بكند و مراقبت كنند آزادانه هر كس راى خود را بدهد.

12-بايد هر چه سريعتر به وضع جنايتكاران رژيم فاسد رسيدگى شود و در دادگاه فوق‏العاده انقلابى - مردمى علناً آنان را محاكمه كرده و به مجازات برسانيم تا مردم ستمديده ما از وضع آنان مطلع شده و مطمئن شوند افرادى كه آنان را در طول دوران سياه استبداد اذيت و آزار كرده بودند، چگونه به جزاى اعمال خود ميرسند.

13- بايد تمام ادارات از نخست وزيرى تا كوچكترين اداره از تجمل پرستى و اسراف و كاغذ بازى بپرهيزند و كار مردم را سريعاً انجام دهند.

البته مردم شريف مى‏دانند كه وزارتخانه‏ها و ادارات در جمهورى اسلامى بايد از بن تغيير كند تا از فرم غربى و سلطنتى در آمده و به صورت انسانى و اسلامى درآيد.

14- من باكمال تواضع از كسانى كه در ورود اينجانب با تلگراف يا نامه تفقد و لطف فرموده‏اند تشكر صميمانه مى‏كنم و از اين كه به واسطه كثرت نامه‏ها و تلگرافات و اشتغال جانفرسا و كمى وقت و فرصت نتوانستم جواب بدهم عذر مى‏خواهم. من در خدمت همه هستم و طلب عفو از همگان مى كنم. خداوند متعال به اسلام و ملت اسلام عظمت و قدرت مرحمت فرمايد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:42 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 123

تاريخ: 9/12/57

فرمان امام خمينى در مورد انتخاب آقاى هادوى به دادستانى كل انقلاب

بسمه تعالى

جناب آقاى مهدى هادوى دامت توفيقه

جنابعالى به موجب اين حكم به سمت دادستان كل انقلاب جمهورى اسلامى منصوب مى‏شويد كه و ظايف خود را طبق موازين شرعيه انجام دهيد.

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:43 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 124

تاريخ: 9/12/57

بيانيه امام خمينى درباره مصادره اموال سلسله پهلوى

بسم الله الرحمن الرحيم‏

شوراى انقلاب اسلامى، به موجب اين مكتوب ماموريت دارد كه تمام اموال منقول و غير منقول سلسله پهلوى و شاخه‏ها و عمال و مربوطين به اين سلسله را كه در طول مدت سلطه غير قانونى، از بيت المال مسلمين اختلاس نموده‏اند، به نفع مستمندان و كارگران و كارمندان ضعيف مصادره و منقولات آن در بانكها شماره‏اى به اسم شوراى انقلاب يا اسم اينجانب سپرده شود و غير منقول از قبيل مستغلات و اراضى، ثبت و مضبوط شود تا به نفع مستمندان از هر طبقه صرف گردد و در ايجاد مسكن و كار و غير ذلك، به جميع كميته‏هاى انقلاب اسلامى در سراسر كشور دستور مى‏دهم كه آنچه از اين غنائم بدست آورده‏اند در بانك با شماره معلوم بسپرند وبه دولت ابلاغ نمايند كه اين غنائم مربوط به دولت نيست و امرش با شوراى انقلاب است و آنچه كه مامورين دولت به دست آورده‏اند يا مى‏آورند، بايد به همين شماره به بانك تحويل دهند و كسانى كه از اين اموال چيزى به دست آورده‏اند، بايد فورا به كميته‏ها يا بانك تحويل دهند و متخلفين مورد مواخذه خواهند بود.

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:43 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 125

تاريخ: 10/12/57

بيانات امام خمينى در روز ورود به قم

ثمرات شهادت‏هاى پى در پى و مبارزات حق طلبانه ملت ايران

اعوذ بالله من الشطيان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از عواطف شما ملت ايران تشكر مى‏كنم، من شما ملت رنجديده را فراموش نمى‏كنم. من از عهده تشكر شما بر نمى‏آيم. من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت ملت ايران را خواستارم.

ملت ايران با جان و خون خود اسلام را زنده كرد، تجديد حيات كرد براى اسلام و مسلمين كوشش‏هاى قريب سيصد ساله استعمار و اجانب را خنثى كرد. قريب سيصد سال اجانب تبليغات كردند، تبليغات بر ضد اسلام، تبليغات بر ضد همه اديان، تبليغات بر ضد روحانيت. در زمان اين پدر و پسر اين تبليغات اوج گرفت، اين عمال اجنبى در اين پنجاه و چند سال تمام حيثيات ملت ما را پايمال كردند، اين پدر و پسر خيانت كرده‏اند كه روى تاريخ را سياه كرده است، اين پدر و پسر جنايت هايى در ايران كرده‏اند كه ما نمى‏توانيم عشر او، صد يك او را بيان كنيم. اينها ملت ما را به اسارت كشاندند، اينها خزائن ما را به يغما برده‏اند، اينها نيروى انسانى ما را از بين بردند. از همه مهمتر نيروى انسانى است. كوشش كردند كه جوانهاى ما را عقب نگه دارند، دانشگاه‏هاى ما را عقب نگه دارند، مدارس علميه ما را نگذارند مشغول به كار خودشان باشند. من از شما ملت ايران و از شما قمى‏ها بايد تشكر كنم كه در اين قيام يكى دو ساله اخير تمام نقشه‏هاى آنها را بر آب كرديد و عمال استعمار را از مملكت خودتان را نديد و بقيه‏اى كه مانده‏اند، اينها هم خواهند رانده شد. دست استعمار را كوتاه كرديد، منفعت خواهان را، چپاولگران بين المللى را دستشان را قطع كرديد، خون داديد جوان داديد لكن خون و جوان شما به نفع اسلام و براى اسلام بوده. اسلام عزيزتر از آن است كه ما خوف داشته باشيم كه خونمان يا جوانانمان در راه او شهيد شود، اسلام شهيدان زياد داشته است اميرامومنين سلام الله عليه شهيد اسلام است و براى اسلام شهادت پيدا كرد. حسين بن على (ع) در راه اسلام شهيد شد ما باكى از شهادت نداريم، ما باكى از كشته دادن نداريم . شما ملت ايران كه با خون خود، با جوان‏هاى خود، اسلام را بيمه كرديد، دست اجانب را قطع كرديد، شما بر همه ما منت داريد، من از همه شما منت مى‏كشم، من خادم همه شما هستم، من نمى‏توانم شكر اين نعمتى كه به ما داده است و آن غيرتمندان ايران، سرتاسر ايران است، نمى‏توانم از عهده شكر آنها برآيم.

صحيفه نور ج 5 صفحه 126

با همت عظيم اقشار ملت خرابى‏ها از سر آباد مى‏شود

شما اين راه را تا اينجا رسانديد، اينها رفتند از ايران و يك مملكت خرابى و يك قبرستان هاى آبادى براى ما گذاشتند. قبرستان‏هاى ما را با قبرهاى جوانهاى ما آباد كردند و مملكت ما را خراب كردند. آشفتگى مملكت ما و از هم ريختگى مملكت ما طورى نيست كه بتوان با يكى دو سال و با مدت قليل جبران كرد. اين محتاج به اين است كه همه ملت ايران دست به هم بدهند و با هم اين خرابه را آباد كنند، ننشينند كه دولت آباد كند، دولت نمى‏تواند آباد كند، ننشينند كه روحانيت آباد كند، روحانيت تنها نمى‏تواند آباد كند. همه با هم، همه با هم از كشاورزى و كارگر تا صانع و ملا، تا روحانى و دانشگاهى، تا ادارى و ارتش، همه با هم، همه با هم بايد كمك كنند. اين نهضت كه تا اينجا رسيده است نيمه راه است، فقط دزدها را بيرون كرديد، خرابكارها را بيرون كرديد لكن خرابه مانده است، مهم براى خرابه است، مهم اين است كه اين خرابه‏اى كه براى ما گذاشته‏اند با همت والاى شما، با همت عظيم ملت بزرگ ايران اين خرابه از سر آباد شود.

بيدار باشيد كه مفسده جوها در كمين‏اند

بيدار باشيد، هوشيار باشيد، مفسده‏جوها در كمين‏اند، اجانب در كمين‏اند، آنها نخوابيده‏اند، شما نبايد بخوابيد، شما بايد هوشيار باشيد آنها مشغول نقشه هستند، از طريق‏هاى مختلف، با فرم‏هاى مختلف. آنها مى‏خواهند حالا كه رژيم منحط سلطنتى از بين رفت، با فرم‏هاى ديگر به ميدان بيايند و باز همان منافع را تجديد كنند و باز همان چپاولگرى را بكنند و باز همان اختناق را از سر بگيرند. ملت عزيز بيدار باشيد. ما به هر چه دست مى‏گذاريم خراب است. فرهنگ ما خراب است بايد تجديد بشود. فرهنگ، فرهنگ استعمارى است بايد زير و رو بشود، معلمان استعمارى بايد بروند، آنهايى كه تاكنون در خدمت استعمار و رژيم سلطنتى بودند بايد بروند، به جاى آنها پاكدامن پاكدامن بيايند، دانشمندان پاكدامن بيايند. ما بسيار بسيار آشفتگى‏ها داريم. ما بايد همه با هم به اين آشفتگى‏ها خاتمه دهيم، به اين خيانتها خاتمه دهيم. با هوشيارى و بيدارى نهضت خود را از دست ندهيد. اگر خداى نخواسته اين نهضت رو به سردى برود، آمادگى برگشت همان مصائب را داشته باشيد. اگر بخواهيد ايران را نجات بدهيد، اسلام را نجات بدهيد، قرآن كريم را نجات بدهيد، بايد اين نهضت را نگه داريد. در مواقع مقتضى تظاهر كنيد، اجتماعات كنيد. ديگر امروز تظاهرات، تطاهرات غير آرام نيست. بايد اين نهضت محفوظ بماند، بايد اين ملت زنده بماند.

تفرقه افكنان و عمال اجانب را طرد و با يگديگر اتحاد و تعاون داشته باشيد

گذشت آن زمانى كه يك پاسبان بر ما حكومت مى‏كرد، گذشت آن زمان كه يك استاندار بر ما حكومت مى‏كرد، گذشت آن زمانى كه يك ستاره‏دار بر ما حكومت مى‏كرد. امروز همه در خدمت شما هستند، در خدمت اسلام هستند. اين نعمت را قدر بدانيد، سستى و سردى به خودتان راه ندهيد، نگوئيد

صحيفه نور ج 5 صفحه 127

كه او رفت و تمام شد، خير، استعمار مطالعه كرده است، سيصد سال يا بيشتر مطالعه كرده، مطالعات روحيات شما را كرده است، مطالعه طوايف مختلف ايران را كرده است به اين نتيجه رسيده است كه بايد اختلاف بيندازد بين طوايف مسلمين، اختلاف بيندازد، در هر شهر اختلاف ايجاد كند، با نغمه‏هاى مختلف شما را از هم جدا كند، روحانيت را از مسلمين جدا كند، دانشگاه را از روحانيون جدا كند، كارگر را از مردم و از روحانيون جدا كند. روحانيت در خدمت كارگر است. اسلام در خدمت مستضعفين است. اينها كه دعوى ميكنند كه كارى نشده است، اينها براى تفرقه اندازى است. كار بسيار بزرگ شده است لكن بزرگتر هم مانده است. اگر كسانى درصدد تفرقه اندازى شدند، آنها را از خودتان طرد كنيد، اجازه ندهيد كه حرف‏هايى بزنند كه تفرقه بياورد. كارگران بيدار باشند، اينها مى‏خواهند عصر سابق را برگردانند. كشاورزان بيدار باشند، اينها مى‏خواهند شما را باز به شكست كشاورزى بكشانند، شما كشاورزان كه بزرگترين پشتيبان ملت هستيد بايد به كار كشاورزى خودتان ادامه بدهيد. الان وقت كشت است كشت بهاره بكنيد. شما كاسب‏ها و كسبه و تجار محترم در ارزاق عمومى با مردم مراعات كنيد، گرانفروشى را كنار بگذاريد، حس تعاون پيدا كنيد، حس انسانيت پيدا كنيد، ضعفا را مراعات كنيد، تخفيف بدهيد، از گرانى، از گرانقيمت كردن اجناس، از گرانفروشى اجناس اجتناب كنيد. همه با هم باشيد، برادريد شما، همه اقشار برادرند، همه با هم باشند، مراعات هم را بكنيد. از آن چيزهائى كه در اين پنجاه سال در بين شما زياد شد از قبيل دروغ گفتن، از قبيل خدعه كردن، از قبيل گرانفروشى، از اينها احتراز كنيد. امروز سايه اسلام روى سر شماست. امام زمان به شما نظر دارد، پيغمبر اكرم به شما نظر دارد، خداى تبارك و تعالى پشتيبان شماست.

اسلام تامين كننده احتياجات مادى و معنوى انسان

ما بسيار كارها در پيش داريم كه بايد من بعضى از آنها را براى شما عرض كنم. من در اين آخر كه از تهران مى‏خواستم بيرون بيايم، دستور دادم كه تمام املاك و دارايى سلسله منحوس پهلوى و تمام دارايى آن اشخاص كه وابسته به او بودند و اين ملت را چاپيدند مصادره بشود. براى طبقه ضعيف مسكن ساخته بشود. سرتاسر ايران براى ضعفا مسكن سازيم، همين دارايى شاه سابق و خواهر و برادرش براى يك مملكت، براى آباد كردن يك مملكت كافى است. ما عمل مى‏كنيم، حرف نمى‏زنيم. تمام كميته هايى كه در تمام اطراف ايران هست موظفند كه آنچه به دست آمد از مخازن ايران، هر چه كه اينها بردند و مخفى كردند و اتباع آنها بردند و مخفى كردند، آنها را كه به دست آمده است. به بانكى كه شماره‏اش را بعد تعيين مى‏كنم تحويل بدهند كه براى كارگرها، براى مستضعفين، براى بينوايان، هم خانه بسازند، هم زندگى آنها را مرفه كنند. ما علاوه بر اينكه زندگى مادى شما را مى‏خواهيم مرفه بشود، زندگى معنوى شما را هم مى‏خواهيم مرفه باشد. شما به معنويات احتياج داريد. معنويات ما را بردند اينها. دلخوش نباشيد كه مسكن فقط بسازيم، آب و برق را مجانى مى‏كنيم براى طبقه مستمند، اتوبوس را مجانى مى‏كنيم براى طبقه مستمند، دلخوش به اين مقدار نباشيد، معنويات شما را، روحيات

صحيفه نور ج 5 صفحه 128

شما را عظمت مى‏دهيم، شما را به مقام انسانيت مى‏رسانيم. اينها شما را منحط كردند، اينقدر دنيا را پيش شما جلوه دادند كه خيال كرديد همه چيز اين است. ما، هم دنيا را آباد مى‏كنيم و هم آخرت را. يكى از امورى كه بايد بشود همين معناست كه خواهد شد. اين دارايى از غنائم اسلام است و مال ملت است و مستضعفين. و من امر كرده‏ام به مستضعفين بدهند و خواهند داد و پس از اين هم تخفيف‏هاى ديگر در امور خواهد حاصل شد لكن يك قدرى بايد تحمل كنيد، به اين نغمه‏هاى باطل گوش نكنيد، آنها حرف مى زنند ما عمل مى‏كنيم، آنها شما را مى‏خواهند دلسرد كنند از اسلام، اسلام پشتيبان شماست.

اخطار به مصادر امور، مبنى بر محو آثار طاغوت در مراكز و شوونات مملكتى

ما پس از اين راجع به بانك‏ها هم طرح‏هايى داريم كه از اين وضع رقت بار برگردد، از اين وضع استعمارى برگردد. ما بايد تمام اين كاخ‏هاى وزارتخانه را، وزارتخانه‏ها را، كه ميليون‏ها، ميلياردها مال ملت در آن صرف شده است بايد اينها تبديل بشود به يك چيز معتدل اسلامى. اين فرم، فرم خارجى است، فرم اجنبى است، فرم طاغوت است. در دادگسترى كاخ درست شده است لكن دادگسترى نيست، دادخواهى نيست، فقط كاخ است. كاخ‏ها بايد برود، دادخواهى به جاى آن بنشيند، بانك‏ها به تدريج بايد تعديل بشود و ربا بكلى قطع بشود. من بايد به مصادر امور بگويم كه، اخطار كنم كه اينقدر ضعف نفس به خرج ندهيد، دنبال اين نباشيد كه فرم غربى پيدا كنيم. بيچارگى ما اين است كه دنبال اين هستيم كه فرم غربى پيدا كنيم، دادگسترى ما دادگسترى غربى باشد، قوانين ما، قوانين غربى باشد. اينقدر ضعيف النفس نباشيد، ما قانون غنى داريم، ما قانون الهى داريم. آنهايى كه فرم غربى را بر فرم الهى ترجيح مى‏دهند اينها از اسلام اطلاع ندارند. آنهايى كه مى‏گويند نمى‏شود اسلام را در اين زمان پياده كرد، براى اينكه اسلام را نشناخته‏اند، نمى‏فهمند چه مى‏گويند ما مبارزه با فساد را با دايره امر به معروف و نهى از منكر كه يك وزارتخانه مستقل بدون پيوستگى به دولت، با يك همچو وزارتخانه‏اى كه تاسيس خواهد شد انشاءالله، مبارزه با فساد مى‏كنيم، فحشا را قطع مى‏كنيم، مطبوعات را اصلاح مى‏كنيم، راديو را اصلاح مى‏كنيم، تلويزيون را اصلاح مى‏كنيم، سينماها را اصلاح مى‏كنيم. تمام اينها به فرم اسلام بايد باشد. تبليغات، تبليغات اسلامى، وزارتخانه‏ها، وزارتخانه‏هاى اسلامى، احكام، احكام اسلام حدود اسلام را جارى مى‏كنيم، خوف از اينكه غرب نمى‏پسندد نمى‏كنيم. غرب ما را خوار كرد، غرب روحيات ما را از بين برد ما را غربزده كردند، ما اين غربزدگى را مى‏زدائيم. ما با ملت ايران، با همراهى ملت ايران، با پشتيبانى از ملت ايران، تمام آثار غرب را، تمام آثار فاسده، نه آثارى كه تمدن است، تمام اخلاق فاسده غربى را، تمام نغمات با طله غربى را خواهيم زدائيد . ما يك مملكت محمدى ايجاد مى كنيم. بيرق ايران نبايد بيرق شاهنشاهى باشد، آرم ايران نبايد آرم‏هاى شاهنشاهى باشد، بايد آرم‏هاى اسلامى باشد. از همه وزارتخانه‏ها، از همه ادارات بايد اين شير و خورشيد منحوس قطع بشود. علم اسلام بايد باشد. آثار طاغوت بايد برود. اينها آثار طاغوت است، اين تاج آثار طاغوت است، آثار اسلام بايد باشد.

صحيفه نور ج 5 صفحه 129

تضعيف دولت و ارتش، تضعيف اسلام است

آقا بيدار باشيد دولت بيدار باش ملت بيدار باش! كم كم شما را دوباره نكشانند به آنجا. از الان ، از الان بايد اين مسائل حل بشود، البته تدريج هم مى‏خواهد، تدريج دارد اما شروع مى‏كنيم، ما شروع مى‏كنيم، البته مهلت هم مى‏دهيم به دولت، بايد مهلت بدهيم. به اين حرف هايى كه زده مى‏شود در اطراف كه چه شد؟ چه كرديد؟ چه خواهد شد به اينها گوش ندهيد، اينها مى‏خواهند تضعيف كنند دولت ما را. تضعيف دولت ما تضفعيف اسلام است. دولت، دولت اسلام است. تضعيف ارتش ما تضعيف اسلام است. تضعيف نكنيد. البته تصفيه مى‏شود تمام ادارات، تصفيه مى شود، تمام وزارتخانه‏ها تصفيه مى‏شود، دزدها بيرون مى‏روند، خيانتكارها بيرون مى‏روند لكن همه خيانتكار نيستند، امنا باقى مى‏مانند، عزيزند.

شما ملت ايران پنجاه و چند سال، آنقدرى كه جوان ما، يك قدرى مسن‏هاى ما يادشان است يا بيست سال، آنكه همه شما تقريبا يادتان است صبر بر همه مصائب كرديد تا صبرتان تمام شد، يك مقدار هم مهلت بدهيم كه دولت كار خودش را بكند. البته بعضى انتصابات، انتصابات اشتباه بوده است، عمدا نبوده است، دولت عمداً خلاف نمى‏كند. بعضى انتصابات، انتصابات اشتباه بوده است و همين طور ستاد ارتش، رئيس ستاد خيانت عمدى نمى‏كند، نصب خائن را عمداً نمى‏كند، اشتباه ممكن است. هر جا اشتباه شد تذكر بدهيد، تضعيف نكنيد. آنهايى كه مى‏گونيد شما بايد اينها را تضعيف كنيد يا تبليغاتى مى‏كنند كه موجب تضعيف است، آنها خائنند، آنها مى‏خواهند كه دولت را تضعيف كنند، ارتش را تضعيف كنند تا از نو يك سازمان ديگرى درست كنند كه ملت و همه چيز ما را دوباره برگردانند به حال اول. بيدار باشيد.

ملت خواهان جمهورى اسلامى و بيزار از شرق و غرب است

ما تا آخر نفس ايستاده‏ايم. من اين - دو سال - يك سال، دو سال آخر عمر را وقف شما كرده‏ام. از شما مى‏خواهم، از ملت مى‏خواهم كه اين نهضت را نگه دارند تا تاسيس حكومت عدل اسلامى. از آنوقت تا حالا مى‏گفتيد تا مرگ اين كذا نهضت ادامه دارد، حالا بايد بگوئيد تا اقامه حكومت اسلامى نهضت ادامه دارد. آنكه ملت ما مى‏خواهد جمهورى اسلامى است نه جمهورى فقط، نه جمهورى دمكراتيك، نه جمهورى دمكراتيك اسلامى، جمهورى اسلامى. آنچه كه من از شما ملت ايران مى‏خواهم اين است كه بيدار باشيد، خون عزيزان خودتان را هدر ندهيد، كلمه دمكراتيك را از آن نترسيد، از آنكه حذفش را بترسيد، اين فرم غربى است، ما فرم‏هاى غربى را نمى‏پذيريم. ما تمدن غرب را قبول داريم لكن مفاسدش را نمى‏پذيريم. آن كه خون داده همين جوان، همين توده بوده است، آن كه جوان داده است همين توده بوده است. يك دسته‏اى بيرون بوده‏اند، اشراف و اعيان هم بالاها نشسته بودند و شما خون داديد، شما جوان داديد، خانه‏هاى شما

صحيفه نور ج 5 صفحه 130

را سوزاندند، آنكه شما مى‏خواهيد آن بايد بشود و نه آنكه، آنهايى كه از اروپا و خارج آمده‏اند مى‏خواهند، نه آنكه اعيان و اشراف مى‏خواهند، نه آنكه حقوقدان‏ها مى‏خواهند، آنكه شما مى‏خواهيد ميزان است، آن كه خون داده بايد حرفش را شنيد، راى او معتبر است.

تامين آزادى در انتخاب نوع حكومت، براى همه مردم

روزنامه‏ها خودشان را اصلاح كنند، خيانت نكنند به اسلام و مسلمين، خون مظلومان ما را هدر ندهند، تبليغات سوء را منعكس نكنند، توطئه‏ها را جلوگيرى كنند لكن همه مردم در آراء آزاد. وقت رفراندوم اعلام شد راى من حكومت جمهورى اسلامى است، جمهورى اسلامى است. هر كس و هر كس كه تبعيت از اسلام دارد جمهورى اسلامى بايد بخواهد لكن تمام مردم آزادند كه آراء خودشان را بنويسند و بگويند، بگويند كه ما رژيم سلطنتى مى‏خواهيم، بگويند كه ما برگشت محمد رضا پهلوى مى‏خواهيم، آزادند بگويند كه ما رژيم غربى مى‏خواهيم، جمهورى باشد لكن اسلام نباشد. اين آدمى كه مى‏گويد جمهورى باشد اسلام نباشد، بايد پرسيد كه از اسلام چه دانى و چه ديدى؟ چه بدى از اسلام ديدى؟ بايد به آن گفت كه اين اسلام است كه طاغوت را قطع كرد، نه مردم. ايمان، ايمان طاغوت را قطع كرد، نه من و تو. از اسلام چه بدى ديدى؟ آن كه مى‏گويد ما جمهورى دمكراتيك مى‏خواهيم يعنى جمهورى به فرم غرب، از اسلام چه بدى ديديد؟ چه مى‏دانيد از اسلام؟ اسلام تامين آزادى، استقلال، عدل، اسلام شخص اول مملكتش با يكى از رعايا فرق نداشت بلكه پائين‏تر از او بود. در استفاده از ماديات. آزادى آراء در اسلام از اول بوده است در زمان ائمه ما عليهم السلام، بلكه در زمان خود پيغمبر آزاد بود، حرف‏هايشان را مى‏زدند. حجت ما داريم، ما حجت داريم، كسى كه حجت دارد از آزادى بيان نمى‏ترسد لكن توطئه را اجازه نمى‏دهيم. اينها حرف ندارند توطئه مى‏كنند. ما آنها را دعوت كرديم، كسانى را وادار كرديم كه دعوت كنند كه اگر حرفى داريد بياييد در تلويزيون بگوئيد، مباحثه مى‏كنيم با هم، تا حالا حاضر نشدند.

پشتيبانى از حوزه‏هاى علميه و حفظ همبستگى

من از عواطف ملت ايران و از عواطف هم وطن‏هاى خودم، قمى‏ها كه من قبلا گفته بودم كه از قم علم منتشر مى‏شود، از قم قدرت منتشر شد، قم نمونه بود و من مفتخرم كه در قم هستم. من 15 سال ياقدرى بيشتر از شما دور بودم لكن دلم اينجا بود، با شما بودم. شما غيرتمندان، شما پاك جوانان سرمشق همه شديد و الحمدالله تمام ملت ايران، سر تاسر ملت ايران با هم همصدا شدند و اين قدرت الهى بود كه طاغوت را شكست، اين قدرت الهى بود كه ابر قدرت‏ها را از بين برد و خواهد برد. ما ديگر اجازه نمى‏دهيم ابر قدرت‏ها دخالت در مملكت ما بكنند. از اختلافات دست برداريد رمز پيروزى ما اتحاد بود، همبستگى بود. از حوزه‏هاى علميه تجليل كنيد، گوش به حرف‏هائى كه ميزنند و مى‏خواهند شما را از حوزه‏ها جدا كنند، از مراجع جدا كنند، گوش ندهيد. اينها غرض دارند. اين

صحيفه نور ج 5 صفحه 131

حوزه‏هاى علميه است كه اسلام را تا حالا نگه داشته است. اگر روحانيون نبودند از اسلام خبر نبود. آن كه اسلام را زنده نگه داشته است در مواقع سياه، در اين زمانهاى سياه، همين روحانيين بودند. پشتيبانى كنيد از اينها.

تقوا را نصب العين خود قرار دهيد

حوزه‏هاى علميه در هر جا هست، در هرجا حوزه‏هاى علميه هم بيدار بشوند هر جا هستند، امروز روزى نيست كه حوزه‏هاى علميه مثل سابق عمل كنند سابق وضع ديگر داشت حالا وضع ديگر. حوزه‏هاى علميه بيدار باشند. تقوا را، تقوا را نصب العين خود قرار بدهيد. فضلا، طلاب علوم دينيه، تقوا، تقوا، تنزيه نفس، مجاهده با نفس. يك مجاهد با نفس مى‏تواند بر يك امت حكومت كند. مجاهده كنيد، تهذيب كنيد،- بر - حوزه‏هاى خودتان را. همه بايد تهذيب كنند خودشان را، همه ملت موظفند كه تهذيب كنند. مكتب اسلام، مكتب تهذيب است. قرآن كتاب آدم سازى است اتكال به قرآن بكنيد، تعليم از تعاليم عاليه اسلام بگيريد. اسلام انسان درست مى‏كند، همان كه اجانب، ابرقدرت‏ها از اين مى‏ترسند، از انسان مى‏ترسند، و اسلام را مى كوبند چون مكتب انسان سازى است، از آدم مى‏ترسند و مدارس و دانشگاه‏ها را مى‏كوبند - اشاعه مى‏دهند - آنجاها مركزى باشد كه آدم درست كند. يك آدم، يك ملت را درست مى‏كند. رسول اكرم يك آدم بود، يك انسان كامل بود و يك عالم را تهذيب كرد. و يك فاسد، يك ملت را فاسد ميكند. يك محمدرضا پهلوى، يك ملت را رو به فساد كشاند. خداوند تعالى به همه شما نصرت عنايت كند. خداوند تعالى اسلام را تقويت كند خداوند تعالى اين روح نهضت را زنده نگه دارد خداوند تعالى اين قدرت اسلامى را حفظ كند خداوند تعالى به مراجع و علماء ما عزت و عظمت عنايت كند خداوند تعالى به مراجع و علماء ما عزت و عظمت عنايت كند خداوند تعالى به ملت ما شجاعت عنايت كند.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:43 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 132

تاريخ: 11/12/57

بيانات امام خمينى در جمع روحانيون، گروهى از ايرانيان و شوراى منتخب بيمارستان‏هاى هلال احمر امارات متحده عربى

ظلم و تعدى و شكنجه‏هاى غير قابل تصور رژيم شاه

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از آقايان كه تحمل زحمت كردند و براى تفقد از من و اظهار همدردى با ملت به اينجا آمدند تشكر مى‏كنم و سلامت همه را از خداى تبارك و تعالى خواهانم.

شما مى‏دانيد كه ملت ايران در اين پنجاه و چند سال تحت ظلم و تعدى اين خاندان كه هم آزادى خودشان را از دست داده بودند و هم استقلال كشور ما از دست ما رفته بود، مى‏دانيد كه چه كشيدند ملت ما، سران ملت، طبقات مختلف، روحانيون، روشنفكرها، دانشگاهيها، بازاريها همه در رنج و عذاب بودند و چه اشخاصى كه در زندانهاى اينها كشته شد، بايك شكنجه‏هاى بسيار فجيع كه ما الان نمى‏توانيم تصور آن شكنجه‏ها را بكنيم. متخصص شكنجه از اسرائيل آورده بودند كه اسرائيلى‏ها تربيت كنند اشخاص شكنجه‏چى را و آنها شكنجه بكنند، بعضى از روحانيون را آنطورى كه براى ما نقل كرده‏اند، پايش را اره كرده‏اند و بعضيها را روى تاوه گذاشتند و برق را متصل كرده‏اند، بو داده‏اند آنها را و - ما - اينهائى كه به ما رسيده است از اين قبيل است، لكن آنهائى كه بعد خواهد كشف شد، خواهيد فهميد كه چه به روزگار اين بدبختها و اين ملت اينها آوردند.

از آنطرف مملكت ما را با اسم تمدن بزرگ، همه چيزش را به عقب زدند، فرهنگ ما، يك فرهنگ استعمارى است كه نمى‏گذارد بچه‏هاى ما تربيت و رشد پيدا كنند، بعد از تقريبا هفتاد سال مدرسه داشتن و سى و چند سال يا بيشتر، دانشگاه داشتن، معذلك اگر لوزه‏اى را بخواهند عمل بكنند، مى‏گويند كه بايد برود به لندن عمل بكند، اگر يك كسى سينه‏اش مثلا درد داشته باشد يا يك مرض چه، بايد برود به خارج، براى اينكه نگذاشته‏اند نيروى جوان هاى ما رشد و تربيت پيدا بكند، الان من در اين سفرى كه در پاريس رفتم كه از جاهاى مختلف براى ملاقات من آمدند، منجمله از اشخاصى كه آمدند، اينهائى كه در آلمان هستند، چهارصد نفر هستند ظاهراً براى نيروى اتمى آنجا رفته‏اند، اينها شكايات داشتند مى‏گفتند اولاً ما را نمى‏گذارند كه درست ما اطلاع پيدا كنيم از آن فنونى كه هست و ثانياً اين براى ايران مضر است، براى اينكه اين تا نفت تمام بشود، اين هم تمام مى‏شود. اين جانشين

صحيفه نور ج 5 صفحه 133

نفت است و اين الان اگر درست بشود، تا نفت تمام بشود اين تمام شده است بنابراين، اين ضرر دارد براى ايران و علاوه ضررهاى جانى دارد براى ملت ايران اينها را نگذاشتند درست تحصيل بكنند، آنى هم كه مى‏خواستند بكنند، اگر نيمه تمام بود، آن هم اين بود چيزهايى كه مضر به حال كشور ما بود. مى‏دانيد كه كشاورزى ما را بكلى از بين بردند كه الان ما احتياج داريم در همه چيزها، همه حبوبات احتياج به خارج داريم، دامدارى ما را بكلى از بين بردند، مراتع ما را به خارجى‏ها دادند و يا به اجاره دادند يا همينطور دادند. جنگل‏هاى ما را ملى كردند، دست ملت را از آن كوتاه كردند و به خارجى‏ها دادند، اينها، الان شما هرجاى اين مملكت را دست بگذاريد، خراب است يك خرابه را گذاشتند و هر چه ما داشتيم برداشتند و رفتند، الان اين دولت و ما، وارث يك خرابه‏اى هستيم كه همه چيز آن را از بين برده‏اند و بايد از سر بنا بشود.

تاراج خزاين مملكت و ايجاد پايگاه براى امريكا

تبليغات اينها اين قدر بود كه در همين خليج تقريباً عقيده‏اش اين بود كه اگر شاه نباشد و دنيا به هم مى‏خورد، در ايران هم بلى اين تتمه‏اش باز هم، اين تتمه‏اش حالا هم هست. اينها بعد مى‏فهمند كه اينها، (اين خاندان) به سر ملت ما چه آورده است خزائن اين ملت را اينها همه آن را چاپيدند و بردند. زمان رضا شاه چمدان‏هاى زياد از جواهر پر كردند و در دريا وقتى كه در كشتى نشستند و بردند او را، بين دريا يك چيزى را آوردند، يك بلمى آوردند، متصل كردند، رضا شاه را نشاندند توى آن، كشتى را با جواهرات بردند انگلستان، خورد و رفت.

اين در زمان او بود، در زمان اين هم قبل از اينكه برود همه چيزش را بسته بندى كردند و بردند از بين، جواهرات را بردند، همه چيز را تقريباً غارت كردند و رفتند، اين مملكت، نفت مهمترين چيز اين مملكت است، دارائى اين مملكت است و بايد نسلهاى آتيه از اين استفاده بكنند، اگر بيست سال ديگر اين بود، ديگر نفت نداشتيم. خودش هم مى‏گفت كه نفت ما بيشتر از بيست و چند سال نيست، براى اينكه نفت را همينطور باز كردند لوله‏هايش را و دادند به غير، در مقابلش چه گرفتند؟ براى امريكا كه نمونه بارزش است، نفتها را دادند در مقابل آن پايگاه براى امريكا درست كردند، نه اينكه اسلحه به ما دادند، اين صورت مسئله بود كه اينها در مقابل نفت اسلحه به ما دادند اسلحه‏اى كه به ما دادند، اسلحه‏اى است كه ما نمى‏توانيم استعمالش كنيم. الان در مملكت ما كسى نيست كه بتواند اين اسلحه‏ها را استعمال كند، اين اسلحه را دادند كه پايگاه باشد كه اگر يك وقتى با شوروى مثلا اينها جنگشان شد، ايران پايگاه آنها باشد و پايگاه هاى زياد درست كردند، هم نفت را بردند، هم به نفع خودشان عوض را دادند. هر دويش به جيب خود آنها رفته، اينها يك همچو خيانتى به اين مملكت كردند و باز در خليج مى‏گوئيد هستند اشخاصى كه خيلى شاهد و ستند. ديگر حالا بايد استخوان پوسيده او را بپرستند، اين خائن‏ها بايد استخوان پوسيده او را بپرستند اين حال يك استخوان پوسيده‏اى است كه نه امريكا قبولش كرده، نه همان رباط كه هست، آنها هم مى‏گويند كه ما او را به شاهى قبول

صحيفه نور ج 5 صفحه 134

نداريم و نمى‏تواند اينجا بماند، نه انگلستان قبولش كرد كه بروند، همه ردش كردند خوب پس بيايد خليج پيش اين رفقايش.

آنچه كه به درد همه ما مى‏خورد اسلام و حقايق آن است

در هر صورت شما بدانيد كه اينها اينطور كردند و ملت ما، ملت غيور ايران تاب نياورد و همه با هم با قدرت اسلام، با قدرت ايمان قيام كردند و با قدرت ايمان پيش بردند، اين نهضت و اين پيشتازى و اين پيروزى، مرهون اين طبقه جوان ايران، آن هم طبقه جوان درجه سه، طبقه جوان محروم، آنها، اين مسئله را پيش بردند. اين نهضت را پيش بردند و ما بايد از آنها تشكر كنيم. در هر صورت اين، شماها بايد در محال خودتان كه مى‏رويد نصيحت كنيد اينها را كه گذشت ديگر مطلب، ديگر شما حا هر چه هم فرياد كنيد شاه، ديگر شاهى تو كار نيست، تا شما فريادش را بزنيد، برگرديد به اسلام. آن چيزى كه به درد شما و به درد همه ما مى‏خورد، اسلام و حقايق اسلام است، اسلام كافل همه جهات ما هست، دنيا را درست مى‏كند، آخرت را درست مى‏كند، سعادتمند مى‏كند شما را.

خداوند انشا ء الله شما همه را توفيق بدهد و باز هم از شما تشكر مى‏كنم كه آمديد و من هم ديگر حالم مقتضى نيست كه ديگر صحبت كنم. حالم مقتضى نيست.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:43 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 135

تاريخ: 11/12/57

بيانات امام خمينى در جمع روحانيت غرب تهران

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

تشكر از جديت روحانيت در روشنگرى و هدايت ملت ايران

من از شما آقايان كه در اين مدت طولانى، اطلاع دارم زحمات جانفرسا كشيديد و تحمل جنايات رژيم را كرديد تشكر مى‏كنم. خداوند تعالى به شما علماء اعلام و شاگردان مكتب امام زمان سلام الله عليه عمر و بركت و عزت عنايت فرمايد، شما در اين راه جديت كرديد و روشنگرى كرديد و ملت را به قيام وادار كرديد، شما هدايت كرديد مردم ، را روحانيت ايران هدايت كرد مردم را و بحمدالله روشنگريهاى شما اثر خودش را كرد و مردم ايران يكپارچه با هشيارى قيام كردند و مسائل به اينجا رسيد، لكن از اينجا به بعد بسيار مشكلتر است.

يك مملكت آشفته، يك كشور شكست خورده، يك كشور دزد زده، غارت زده بجا گذاشتند، نيروهاى انسانى ما را عقب راندند، نگذاشتند ترقى بكنند و مخازن ما را بردند و جواهرات ايران را حمل كردند و به خارج بردند و ايران را بطور شكست خورده فقير باقى گذاشتند.

الان بهر جهتى از جهات كشور كه ملاحظه بكنيد مى‏بينيد كه احتياج به سالها، سالهاى دراز فعاليت دارد تا بشود به صورت قبل از دزد - زدگى برگردد.

در اقتصاد، بكلى اقتصاد اينجا شكست خورده است، فرهنگ، فرهنگ استعمارى بوده است، ارتش، ارتش انگل بوده است، ديگران او را هدايت مى‏كردند و همه چيزها بطور شكست خورده و منهدم باقى مانده است.

شما وارث يك مملكت ويرانه هستيد كه بايد به همت شما و ساير اقشار اين ويرانه دوباره از سر سازندگى پيدا كنيد.

بايد با همكارى تمام اقشار اين ويرانه ساخته شود

اول توقع اين نيست البته و نبايد توقع اين باشد كه بطور اعجاز يك شبه همه امور اصلاح بشود، انهدام آسان است، يك سيل مى‏آيد يك شهر را خراب مى‏كند، يك زلزله مى‏آيد يك شهر را ويران مى‏كند، لكن ساختن آن شهر بعد مشكل است، البته الان توقعات خيلى زياد است، هر روز

صحيفه نور ج 5 صفحه 136

توقعات زيادى هست كه روى اين معناست كه توجه به اين نكردند كه پنجاه سال، بيشتر از پنجاه سال رنج كشيدند و صبر كردند، حالا مى‏خواهند كه همين رنج‏هاى پنجاه ساله با يك شب يا با يك ماه ترميم بشود، اين امرى است غير ممكن.

بايد ما همه بهم دست بدهيم و شما آقايان محترم مردم را موعظه كنيد و مردم همه با هم دست به هم بدهند و اين ويرانه را بسازند، دولت تنها نمى‏تواند اين كار را بكند، يك طائفه نمى‏توانند اين كار را بكنند براى اينكه خرابى آنطور نيست كه يك جا باشد تا يك قوه بتوانند، الان همه اوضاع بهم ريخته است و محتاج به اين است كه همه باهم از اين به بعد، همه با هم در ساختن اين خرابه شركت بكنيد. بايد شما آقايان در مساجد، در محافل عمومى مردم را متوجه بكنيد كه الان همه شما مكلف بر اين هستيد كه در اين ساختمان شركت بكنيد، هر كس بهر مقدار كه مى‏تواند.

الان زراعت ما و كشاورزى ما بكلى منهدم است و بايد آقايان توصيه بكنند در مجالسشان، در مساجدشان، توصيه بكنند، اشخاص بفرستند به اطراف كه مردم را آگاه كنند كه كشت و زرع بكنند كه احتياجمان از خارج برطرف بشود، مملكت ايران كه يك ناحيه‏اش ممكن بود براى تمام ايران كافى باشد، مثلاً آذربايجان اگر چنانچه كشت بشود، ممكن بود براى ايران كافى باشد، حالا همه چيزش از خارج مى‏آيد، يعنى اين اصلاحاتى كه اينها به خيال خودشان كردند، عالما عامداً فاسد كردند، نه اينكه اشتباه كردند، آن مردك آمد گفت من اشتباه كردم، لكن تعمد كرد در امور، اينطور نبود كه اشتباه باشد، عالم عامد بود در خراب كردن اين مملكت، كشاورزى را عالم عامد بود كه بصورت اصلاحات ارضى به فساد بكشاند، مامور بود براى اينكه مملكت ما را بازار قرار بدهد براى ديگران و ما بايد از ديگران وارد كنيم و ما بازار آنها باشيم، اگر چنانچه اين مرد نبود مملكت خودمان براى خودمان براى خودمان كافى بود، لكن اين مرد يا نامرد به واسطه آن نوكرى كه داشت، ماموريتى كه براى وطنش داشت، مامورش كرده بودند، بيايد و اين وطن را از بين ببرد و برد و رفت و منتها همه چيزهاى ما را برداشت و رفت.

كشاورزى ما به اين حال رسيده است و تبليغات لازم است يعنى اشخاصى كه در راس واقع هستند، اشخاصى كه مردم از آنها اطاعت مى‏كنند و مردم را هدايت مى‏كنند اينها بايد مردم را وارد كنند به اينكه كشاورزى را از سر بگيرند و كشاورزى را به صورت اول انشاءالله يا بهتر در آورند، لكن نبايد توقع داشت كه همين امروز كه اين بساط برچيده شد، همان فردا همه كارها مطابق دلخواه همه مردم هيچ امكان ندارد اين معنا و لهذا اين مراجعات كثيرى كه الان مى‏شود كه هر كدام يك توقعاتى دارند اين روى اين است كه هر كس فكر مى‏كند حال خودش را، متوجه نيست كه مصادف با چه مصيبتى هستند، الان دولت با چه چيز مصادف است، الان دولت در هر جا كه دست مى‏گذارد خرابى است و براى آبادى او محتاج به يك صرف وقتى است، صرف مخارجى است كه همه اينها لنگ است، بايد شما مردم را هدايت كنيد كه آقا شماها پنجاه و چند سال است كه زير زجر بوديد و تحمل كرديد، چند سال است كه تحمل شما تمام شد و بحمدالله به قدرت الهى برچيده شد اوضاع، حال بايد چند سال هم صبر بكنيد كه بتدريج اين كارها درست بشود، يك ارتشى كه بايد از سر ساخته بشود،يك كشاورزى

صحيفه نور ج 5 صفحه 137

كه بايد از سر ساخته بشود، يك نابسامانى هايى كه هر كدامش صرف وقت لازم دارد، الان هريك از اين چيزهاى دولت كه پيش من مى‏آيند، وزراء مى‏آيند يا رئيس ارتش مى‏آيد قرنى مى‏آيد، ديگران مى‏آيند، خوب اينها همه شان من مى‏بينم كه عاجزند از اينكه بتوانند به اين زودى كار را انجام بدهند و اينها هم حق دارند، اين طور نيست كه مسامحه مى‏كنند، جديت دارند مى‏كنند، مشغولند همه، شب و روز مشغولند اينها، لكن وضع طورى است كه نمى‏شود به اين زودى انجام داد، بايد كمك كنيد به اينها.

تاكيد بر تقويت دولت مردمى و پرهيز از كارشكنى

مثلاً يكى از كمك‏هائى كه از آقايان ساخته است اين است كه در اين پادگان‏هائى كه اينها كسى را مى‏گذارند و در شهربانى در كلانترى‏ها كه كسى مى‏گذارند تاييد كنيد، كارشكنى نكيند، اين طور نباشد كه يك دولتى در مقابل دولت باشد كه تضعيف بشود، تاييد كنيد، يك دولتى است كه مال خودتان است، حالا مثل دولت‏هاى سابق نيست، دولتى است كه مال خود شما هست، دولتى است كه منشا از اراده خود شما هست. اين را بايد تاييد كرد، نه اينكه هر كارى كه آن كند، مقابلش يك چيزى بكنيد، يا همينطور اگر كسى را تعيين كردند براى كلانترى يا براى ارتش در پادگان‏ها از او تاييد كنيد، كارشكنى نكنيد، به مردم وادار كنيدكه تاييد كنند، مردم را ارشاد كنيد كه اينها را تاييد كنند تا بتوانند رشته امور را به دست بگيرند و اين آشفتگى‏ها به آخر برسد.

يك مملكت آشفته است كه با همت شما بايد درست بشود، با همت علماء بايد درست بشود، يا همت - عرض مى‏كنم - همه طبقات بايد درست بشود، الان هم يك آشفتگى‏هاى زيادى هست كه مفسدين افتادند توى مردم و پخش اكاذيب مى‏كنند و مى‏روند در اين كارخانه‏ها به آنها مى‏گويند كه ببينيد هيچ چيز نشده، خوب آن بيچاره‏ها هم نمى‏دانند كه هيچ چيز نشد، نبوده، آنيكه شد، حساب نمى‏كنند كه يك قدرت شيطانى و يك استبداد مبرمى را بهم زدند، اين را حساب مى‏كنند كه حالا كه آنها رفتند پس حالا باز هم هيچ شيطانى و يك استبداد مبرمى را بهم زدند، اين را حساب مى‏كنند كه حالا كه آنها رفتند پس حالا باز هم هيچ چيز نشد! خيال كردند كه حالا بايد مثلاً تا آنها رفتند يك دست غيبى بيايد و همه، چيز را براى همه... اينها مفسد هستند اينها مى‏خواهند مردم را اغوا كنند و شماها بايد در مقابل آنها ايستادگى بكنيد، مردم را هدايت بكنيد، هر كس مى‏تواند برود در اين كارخانه‏ها براى مردم صحبت كند، بفهماند كه اينها مى‏خواهند باز اوضاع سابق را مى‏خواهند باز آن قلدرى‏هاى سابق را برگردانند به صورت ديگر، البته ديگر شاه برگشتنى نيست - شاه سابق - لكن مى‏خواهند با وضع ديگر همان بساط را درست بكنند.

هوشيار باشيد كه اسلام قابل پياده شدن است خصوصا حالا

بيدار كنيد مردم را، هشيار كنيد مردم را، توى اين كارخانه‏هااشخاص مطلع، اشخاص با فهم از علماء و غيره بروند آنجاها با مردم صحبت بكنند، بفهمانند كه اينها چه اشخاصى هستند، اينها اشخاصى

صحيفه نور ج 5 صفحه 138

بودند كه بزرگانشان در خود دربار خدمت مى‏كردند حالا آمدند اين حرفها را مى‏زنند، حالائى كه اين ملت پا برهنه اين پيروزى را برد، از اطراف دارند هجوم مى‏آورند و مى‏آيند به ايران براى اينكه در اين سفره شريك باشند، - اين - بايد به مردم اينها را فهماند و ما مى بينيم بعضى از اشخاص خيلى مبتذل از خارج آمدند و اينجا صحبت مى‏كنند و در راديو صحبت آنها را مى‏كنند كه اسلام نمى‏شود پياده بشود و خوب غلط مى‏كند اين آدم كه اين حرف را مى‏زند، بايد در مساجد بگوييد كه حق اين مطالب از براى آنهانيست، چه مى‏دانيد اسلام چه است؟ اينها رفتند در خارج خوابيدند، ملت ما پيش برده، حالا آمدند به اين خيالات افتادند كه يك چيزى دست آنها بيايد بايد اينها را علماء اعلام در مساجد بگويند، اسلام قابل پياده شدن است، اگر اسلام قابل پياده شدن نباشد پس ما بگوئيم خداى تبارك و تعالى نقص داشته در احكامش!! هان؟! البته اسلام جلوگيرى از مفاسد مى‏كند، جلوگيرى از... اگر مقصود از اينكه حالا نمى‏شود اسلام را در حالا پياده كرد، مقصود اين است كه بايد سينماهاى ما با همان زن‏هاى لخت و با همان كارهاى زشت بايد بشود، البته اسلام با اينها مخالف است، اما اسلام با همه ترقيات موافق است، با همه پيشرفت‏ها موافق است، اسلام براى پيشرفت آمده براى ترقى آمده اين حرف‏هائى كه بعضى‏ها حالا آمدند مى‏زنند اينها را بايد آقايان از آن جلوگيرى كنند تا تكرار نشود و از فعاليتهائى كه بر ضد اسلام الان دارد مى‏شود باز بايد خود آقايان اشخاص را انتخاب كنند، بفرستند در اين جاهائى كه اينها مى‏روند و با مردم صحبت كنند، مردم را بيدار كنند. خداوند انشاءالله همه آقايان را حفظ كند و من عذر مى‏خواهم كه آقايان آنجا نشستند و من اينجا نشستم، من و شما هر دو برادر هستيم و اصلاً صف واحد است، قضيه رهبرى در كار نيست، صف واحد، باهم همه، همه با هم به پيش انشاءالله.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:44 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 139

تاريخ: 11/12/57

فرمان امام خمينى به نخست وزير در مورد عدم مصرف گوشت يخزده

بسمه تعالى

جناب آقاى نخست وزير ايدالله تعالى

لازم است جنابعالى به مقامات مربوطه دستور دهيد از ورود گوشت‏هاى يخزده و مصرف كردن آنها به شدت جلوگيرى شود و آنچه از اين نوع گوشت‏ها موجود است از بين برود زيرا آنها نجس و حرام است و مردم نيز حق استفاده از آنها را به عنوان خوراك ندارند و مى‏توانند به مصرف كشاورزى مانند كود زمين برسانند.

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:44 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 140

تاريخ: 14/12/57

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از اعضاى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى

خداوند چهره نورانى شما پاسداران را به نور جمال خويش روشنتر فرمايد

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من هميشه دعاگوى شماها، دعاگوى تمام اقشار ملت، دعاگوى پاسداران انقلاب بوده‏ام و انشاءالله خواهم بود. خداوند اين چهره نورانى را به نور جمال خودش روشنتر فرمايد، خداوند شما پاسداران را عزت و عظمت عنايت فرمايد، خداوند شماها را با سعادت عادت و سلامت نفس در اين دنيا و با سعادت‏هاى بزرگ و رحمت بزرگ خودش در آخرت محشور فرمايد.

شماها قشر جوان بوديد، قشر جوانى كه از همين توده، نه در طبقه بالا كه همه چيز ما را آنها به باد دادند و نه آنهايى كه در خارج فرار كردند يا بودند و اموال اين ملت را به يغما بردند، شما جوانهايى كه در متن توده، در متن جامعه بوديد منت بر ما داريد، همه منت اسلام را دارند، ما منتى بر اسلام نداريم، اسلام منت بر ما دارد، قرآن منت بر ما دارد لكن من منت از شما ميكشم. شما جوانهاى قدرتمند، شما جوانهاى با ايمان، شما جوانهاى با قدم ثابت، اين پيروزى را تحصيل كرده‏ايد. من خدا مى‏داند در مدرسه كه بعد از كى دو روز متوجه شدم به اين عكس‏هائى كه از جوانهاى مادر مدرسه هست كه البته اين، بعضى از آن شهيدان ما هستند، خدا ميداند كه در قلب من چه ميگذرد و من چقدر متاسفم، متاثرم. اينها جوانهاى خود ما هستند، اينها فرزندان من هستند، اين جوان‏هاى برومند براى اسلام شهيد شدند، خداوند آنها رابا صاحب اسلام محشور فرمايد.

ما متاسفيم از اين كشتارها، از اين وحشى‏گرى‏هايى كه رژيم منحوس كرد، لكن متشكريم كه خون ما، خون جوانهاى ما در راه اسلام ريخته شد. اسلام از اين شهيدها خيلى داشته است، از اين عزيزها خيلى داشته است و شما جوانها مثل جوانهاى صدر اسلام به اسلام خدمت كرده‏ايد. اسلام داشت منسى مى‏شد، اسلام را داشتند منهدم مى‏كردند قرآن را داشتند زير چكمه هااز بين مى‏بردند، قيام شما جوانهاى ايران، قيام شما ملت ايران كه قيام الهى بود، نهضت الهى بود، قرآن را زنده كرد، اسلام را زنده كرد، حيات تازه به اسلام بخشيد.

صحيفه نور ج 5 صفحه 141

لزوم ادامه جهاد تا استقرار كامل جمهورى اسلامى

و من اميدوارم كه از اين به بعد باز همه ما، همه ما مجاهدت كنيم تا جمهورى اسلامى را مستقر كنيم در اين مملكت و دست اجانب را همانطورى كه تا حالا قطع كرده‏ايم، از اين به بعد هم نگذاريم سلطه پيدا كنند بر ما و نخواهيم گذاشت. ما اجازه نخواهيم داد كه دولت‏هاى ابرقدرت در مقدرات مملكت ما دخالت كنند، در ارتش ما دخالت كنند، در فرهنگ ما دخالت كنند، در اقتصاد ما دخالت كنند. گذشت آنوقت كه اينها بدون چو ن و چرا دخالت ميكردند در اين امور.

امروز ملت ما زنده است، امروز جوانهاى برومند ما زنده اند، ايستاده‏اند، اينها بودند كه ثابت كردند كه توپ و تانك اثر ندارد در مقابل ملت، در مقابل ايمان. ايمان به خدا، ايمان به مبادى اسلامى بود كه شما را پيروز كرد. عزيزان من ايمان خودتان را قوى كنيد، گمان نكنيد كه قدرت مادى اين كار را كرد،روى حساب قدرت مادى، قدرت‏هاى آنان ميليون‏ها برابر شما بود، روى حساب دنيايى نبايد شما غلبه كنيد، آنها بايد با يك يورش شما را از بين ببرند لكن همه حساب‏هائى كه حسابگرها مى‏كردند باطل شد و خودشان هم تصديق كردند كه اين نهضت موافق با هيچ حسابى نبود، پيروزى موافق با هيچ حسابى نبود آنها حساب‏هاى مادى را دارند، حسابهاى دنيايى را ميكنند و البته روى حساب مادى و روى حساب دنيايى، يك جمعيت فاقد همه چيز، يك جمعيتى كه نه ارتش دارد، نه اسلحه دارد، نه نظام دارد، هيچيك از اينها (را) ندارد، بر يك ارتشى كه همه چيز داشت، بر يك ابر قدرتهايى كه همه چيز داشتند غلبه كرد، اين حساب معنوى است نه حساب مادى، روى حساب مادى درست نيست. آنها كه حساب‏هايشان روى ماديات است و روى دنيا ست بايد بيايند بگويند كه روى چه حسابى اين ملت غلبه كرد بر همه ابرقدرت. كارتر كه از اول پشتيبانى خودش را اعلام كرد و با هياهو، با نطق‏ها، با حرفها پشت سر هم اعلام پشتيبانى كرد، آنهايى كه گفتند ما اسلحه آوريم، ما كشتى‏هايمان مى‏آيد در آب‏هاى شما (آوردند هم بعضى را) و ما چه خواهيم و چه خواهيم كرد، كجا رفتند؟ آنها فهميدند كه مسئله، مسئله ماديات نيست، بايد بفهمند اين را، نمى‏دانم مى‏فهمند يا نه، بايد اين مطلب را بفهمند كه همه ابرقدرتها پشتيبانى كردند، پشتيبانى از محمد رضا كردند. خود او هم داراى همه چيز بود الا انسانيت، الا شرف.

رمز پيروزى نهضت، ايمان ثابت و وحدت كلمه بود

روى موازين مادى، روى موازين عادى بايد با يك يورش، ما از بين رفته باشيم، بايد همه ما يك لقه آنها باشيم، لكن قدرت ايمان، پشتيبانى خداى تبارك و تعالى، اتكال به ولى عصر (سلام الله عليه) شما را پيروز كرد. برادران من از ياد نبريد اين رمز پيروزى را، اين وحدت كلمه‏اى كه در تمام اقشار ايران پيدا شد، معجزه بود، كسى نمى‏تواند اين را ايجاد كند، اين معجزه بود، اين امر الهى بود، اين وحى الهى بود نه كار بشر، رمز پيروزى شما اول ايمان ثابت و بعد وحدت كلمه، اين دو مطلب را حفظ كنيد، ايمان خودتان را قوى كنيد، شما يك موجود مادى نيستيد (آنهائى كه انسان را يك موجود

صحيفه نور ج 5 صفحه 142

مادى مى‏دانند، انسان را مثل ساير حيوانات مى‏دانند) شما يك موجودى هستيد كه هم جهت ماديت داريد و بالاتر، جهات معنويت. شما داراى يك نفس قدوسى هستيد، شما داراى يك نفس مجرد هستيد كه اگر چنانچه در خدمت اسلام، در خدمت خداى تبارك و تعالى باشيد آن نفس شما، نفس طاهر، زكى و سعادتمند است و هر جا كه بشود و هر طور كه بشود آن نفس زكيه سعادتمند، سعادتمند است، در شكست‏ها سعادتمند در مردن سعادتمند است. مردن انسان، انسان طاهر، اول زندگى انسانى اوست، اينجا زندگى حيوانى است، زندگى محدود است. آن زندگانى انسانى غير محدود مال يك عالم غير محدود است. اگر تصفيه كرديد، اگر نفس خودتان را تطهير كرديد، اگر اعمال خودتان را با قرآن كريم وفق داديد، با احكام اسلام وفق داديد، اگر اخلاق خودتان را، اخلاق قرآن كرديد، اگر نفس خودتان را تصفيه كرديد، باك از هيچ چيز نداشته باشيد، مردن چيز سهلى است، چيز مهمى نيست، اين است كه حضرت امير سلام الله عليه مولاى همه، مى‏فرمود كه من به موت آنقدر انس دارم كه بيشتر از انسى كه بچه به پستان مادرش دارد. براى اينكه او فهميده بود كه دنيا چيست و ماوراء چيست، فهميده بود كه موت يعنى چه، موت حيات است، ما شهيد داديم لكن شهيدان ما زنده‏اند، پيش خدا زنده‏اند، آنجا رزق مى‏خورند، ابدى هستند آنها و ما هم از خدا مى‏خواهيم كه موفق به شهادت بشويم، يك آن است و سعادت هميشگى، زحمت يك آن، سعادت هميشگى دنبالش، سعادت هميشگى.

براى دوام خدماتتان، مقصد را الهى كنيد

اگر بخواهيد به اسلام و ملت خودتان خدمت بكنيد، اگر بخواهيد خدمت شما دوام داشته باشد، اگر بخواهيد خدمت شما پيش خداى تبارك و تعالى اجر داشته باشد، مقصد را مقصد الهى كنيد، براى خدا قدم برداريد، مجاهده را براى خدا بكنيد. پاسدارى را براى خدا بكنيد.

شما زحمت خيلى مى‏كشيد، زحمت خيلى كشيديد، شما به اسلام حق داريد، لكن جهاد كنيد، جهاد نفس كنيد. اين شب زنده دارى‏ها كه ان مجاهدين ما دارند مى‏كنند، در اين دل‏هاى شب با خداى تبارك و تعالى مناجات كنيد، از خدا بخواهيد كه شما را توفيق بدهد و توفيق شهادت بدهد، توفيق عزت بدهد، شهادت عزت شماست، شما نترسيد از هيچ چيز و شما طبقه ملت كه حقيقت ملت شما هستيد، واقعيت ملت عبارت از همين توده است، همين كارگر و صانع و بازارى و اين صنف ادارى و كشاورز و اينها توده حقيق ملت است، آنها كه چپاول‏ها را كردند ورفتند از ملت ما نيستند، شما از هيچ چيز نترسيد كه با قدرت ايمان بر همه مشكلات انشاءالله غلبه خواهد شد.

البته الان مى دانيد كه انقلاب است، و اين را بدانيد كه در تمام انقلاباتى كه از اول عالم واقع شده است تا حالا، انقلابى به اين سرعت و به اين كم ضايعه اى نبوده است. ما شهيد داديم، بسيار هم داديم، لكن در مقابل آنها كه قيام كردند و ميليون‏ها آدم از آنها كشته شده است، خرابى‏ها برايشان واقع شده است،ايران بحمدالله در تحت حمايت ولى امر(سلام الله عليه) ضايعاتش كم و عايداتش زياد. بالاتر از اين عايده چيست كه يك رژيم 2500 ساله ظلم را كه ريشه‏هايش در اعماق اين مملكت رفته

صحيفه نور ج 5 صفحه 143

بود شما كنديد در ظرف چند ساعت؟ البته مقدماتش طولانى بود لكن آنوقت كه قيام حقيقى شد و آنها خواستند كودتا بكنند، كودتا مى‏خواستند بكند، اين كودتا بود، شما شكستيد در ظرف چندين ساعت و همه چيز را فرو ريختيد. آنها هر چه داشتند، هر چه خواستند خرابى كردند، هر چه توانستند خرابى كردند، خرابى كردند و رفتند و مملكت ما را به باد دادند و رفتند.

براى حل مشكلات متفق شويد كه دست خدا با جماعت است

الان ما يك خرابه در دستمان است. شما پنجاه و چند سال با ديكتاتورى ها، با اختناق، و با بى‏ارزشيى كه به شما دادند شما را هيچ حساب مى‏كردند ،ساختيد، تحمل كرديد، حالا بايد باز براى ساختن تحمل كنيد، گمان نكنيد كه دولت يا عرض مى‏كنم قشرى از دولت بتواند، قشرى از ملت بتوانند اين خرابه‏ها را بسازند، اين كار همه است، همه ملت، همه ملت مكلف هستند. اينهايى كه گاهى يك نغمه‏اى مى‏گويند، يك چيزى ميگويند. پس چه شد، چرا؟ اينها مى‏خواهند تفرقه بيندازند. چه شد يعنى چه؟ بيشتر از اين چه شود؟ ملتى كه تمام ابرقدت‏ها را با مشت كوبيد، باز چه شد؟ ملتيكه يك دستگاه جابر را كه 2500 سال بر اين مملكت حكومت جابرانه كردند، زير خاك كرد، باز چه شد؟ چه شد بايد گفت؟ البته مشكلات داريم، الان ما مشكلاتمان زياد است لكن همه بايد دست به هم بدهيم تا حل مشكل بكنيم، من نمى‏توانم، روحانيت هم نمى‏تواند، دولت هم نمى‏تواند، هيچ قشرى از از اقشار نمى‏توانند لكن «يدالله مع الجماعه » خداى تبارك و تعالى با جماعت است، جماعت رويهم وقتى كه اتفاق بر يك امرى كردند خداى تبارك و تعالى پشتيبان آنهاست و ما حس كرديم اين مطلب را، ذوق كرديم اين مطلب را كه اين جماعت ايران كه باهم شدند خدا پشتيبان آنها بود و الان هم هست.

كارى نكنيد كه عنايت خدا، خداى نخواسته كم بشود، كارى نكنيد كه براى ولى عصر (عج )ايجاد نگرانى بكنيد،تفرقه نداشته باشيد باهم، با هم تفرقه اندازى نكنيد،باهم باشيد همه، همه با هم، جمهورى اسلامى، جمهورى اسلامى، همه با هم. و من اميدوارم كه تحقق جمهورى اسلامى و توفيق ما و توفيق شما به اينكه يك همچو عدل اسلامى را مستقر كنيم گرفتارى همه ما رفع بشود، گرفتارى كارمندها رفع بشود، گرفتارى كارگرها رفع بشود. دولت ما، همه، درصدد اين هستيم كه يك زندگى صيحيح خوب براى كارمندها و براى طبقه ضعيف،براى اين مستضعفينى كه سالهاى طولانى تحت فشار بودند ،براى اين كارمندانى كه در كارخانه‏ها، كارگرانى كه در كارخانه‏ها كاركنند،براى كشاورزها،براى همه.

ان اكرمكم عندالله اتقيكم

اسلام براى همه است، اسلام از توده پيدا شده است و براى توده كار مى‏كند، اسلام از طبقه بالا پيدا نشده است. پيغمبر اكرم (ص ) از همين جمعيت پائين بود، از همين بين جمعيت پا شد و قيام كرد. اصحاب او از همين مردم پائين بودند، از طبقه سوم بودند، آن طبقه بالا مخالفين پيغمبر اكرم (ص) بودند،

صحيفه نور ج 5 صفحه 144

از همين توده پيدا شده است و براى همين جمعيت، همين ملت قيام كرده است و به نفع همين ملت احكام آورده است، ان اكرمكم عندالله اتقيكم . خداى تبارك و تعالى به طبقات نگاه نمى‏كند كه اين طبقه بالاست، اين نخست وزير است، اين اعليحضرت همايونى است، اين نمى‏دانم چه است، اين سردار است، اين چطور است. نزد خداى تبارك و تعالى، اينها هيچ مطرح نيست. در اسلام، تقوا مطرح است. آنكه تقوا دارد، هر كه تقوايش زيادتر است، پيش خدا كرامتش زيادتر است. آن كارمندى كه در كارمنديش تقوا دارد، آن نخست وزيرى كه در نخست وزيريش تقوا دارد، تقواى سياسى دارد، آن وزرائى كه تقوا دارند، در كارهائى كه مى كنند متقى هستند، با خدا هستند، آن رئيس جمهور كه تقوا دارد الهى ست. اينها كريمند و اگر خداى نخواسته تقوا در كار نباشد، همه از نظر خدا منفى‏اند. آن روزى كه بر ملت تقوا پيدا بشود ملت برومند است، كريم است، پيش خدا اكرم است ان اكرمكم عندا لله اتقيكم استثنا ندارد. پيغمبر اكرم (ص) براى اينكه اتقاى ناس بود، اكرم ناس بود. امير المومنين (ع ) براى اينكه بعد از رسول الله (ص) اتقى الناس بود، اكرم ناس بود. نسب و سبب، اين حرف‏ها توى كار نيست، تقوا در كار است، تقوا داشته باشيد تا بر همه مشكلات غلبه بكنيد، با خدا باشيد و از هيچ چيز باك نداشته باشيد، اتكال به خدا بكنيد و با هيچ چيز و از هيچ چيز نترسيد.

در منطق اسلام شكست معنى ندارد

منطق، منطق صدر اسلام است كه اگر بكشيم، بهشت مى‏رويم و اگر كشته بشويم، بهشت مى‏رويم . اين منطق شكست ندارد. منطق دنيا نيست كه اگر چنانچه بميرند، يا به جهنم مى‏روند يا به جائى بدتر از جهنم اگر باشد. منطق، منطق دين است. منطق، منطق اسلام است، منطق قرآن است. باك نيست وقتى كه تقوا بود، وقتى با خدا بوديم باك نيست كه مردم از ما اعراض كنند، دنيا پشت بر ما بكنند. باك نبايد داشته باشيم براى اينكه خدا با شماست و اگر خداى نخواسته عنايت او برداشته شد، همه عالم هم كه با شما باشند فايده ندارد. همه ابر قدرت‏ها با اين مرديكه بودند فايده نديد، همه دولت‏هاى عربى هم بودند، حالا آمدند مى‏گويند چه و چه. همان‏هائى كه آنوقت برادر بودند، اين راپشتيبانى مى‏كردند، همه برگشتند، رويشان را برگرداندند و پشت به او كردند،الان آن وسط نشسته، همه دولت‏ها پشت كردند به او، همه ملت‏ها پشت كردند به او، عائله خودش هم پشت كرده است به او. شما خيال مى‏كنيد كه الان اين از دست همان عائله و داخله خودش خيالش راحت است؟ همان داخله پدرش را در مى آورد، راحتى ديگر برايش نيست.

كسى كه بر ضد خدا و احكام او قيام كند موفق به توبه نخواهد شد

آن كسى كه بر ضد خدا قيام كند، بر ضد احكام خدا قيام كند، آن كسى كه خيانت كند بر اسلام، خيانت كند بر مملكت مسلمين، عاقبتش اين است و اين عاقبت سهلى ست، عاقبت هاى بالاترى در كاراست. اين الان بهشتش اين است كه در دنيا باشد با همه نكبت، اين موفق به توبه نخواهد شد، من

صحيفه نور ج 5 صفحه 145

نمى‏گويم نبايد بشود اما نخواهد شد. حضرت سجاد سلام الله عليه از قرارى كه منقول است به يزيد ياد داد كه از چه راه توبه كن. حضرت زينب فرمود: آخر به اين، اين موفق نمى‏شود به توبه، كسى كه امام را بكشد موفق به توبه نمى‏شود، اگر موفق مى‏شد به توبه صحيح، قبول مى‏كرد خدا، لكن نمى‏شود، يعنى قلب جورى مى‏شود، قلب انسان طورى مى‏شود كه ديگر براى انسان امكان ندارد آن قلب را از آن طبعى كه برايش واقع شده است، از آن ظلمتى كه برايش واقع شده است، بتواند نجات بدهد، نمى‏تواند اصلاً دعا كنيد كه انسان اينطور نشود، خداوند در قلب انسان مهر نگذارد، يك مهرى كه ديگر نتواند خودش هم هيچ كارى بكند.

خداوند به همه شما قدرت، سلامت، پايدارى، پاسدارى، پاسدارى از انقلاب به همه شما عنايت كند. ما از اين به بعد هم محتاجيم به شما، همه ما محتاج به خدا هستيم و ما محتاجيم به اين قوا، ما محتاجيم به اين جوان هاى برومند، جوان‏هاى سرتاسر ايران. شما پاسداران بحق اسلاميد، شما مثل جوانهاى صدر اسلام هستيد، شما اسلام را نجات داديد، بايد از اين به بعد هم پاسدارى كنيد كه اين انقلاب به ثمر واقعيش برسد. خداوند همه شما را توفيق عنايت كند.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:44 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 146

تاريخ: 15/12/58

بيانات امام خمينى در جمع روحانيون و طلاب حوزه علميه قم

لزوم تعطيلى حوزه‏ها جهت تعيين سرنوشت اسلام

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من با اينكه نه حالم مقتضى است و نه وقتم، معذلك چون شما آقايان كه انشاء الله بعدها به مقام رهبرى اسلام و هدايت مسلمين نائل مى‏شويد، حالا كه چشمم به اين وجوه كريمه افتاد، يك تنبهى لازم است عرض بكنم و آن اينكه در عين حال كه همه آمال ما اين است كه احكام اسلام به آنطورى كه هست در بين مسلمين پياده بشود و اسلام به آنطورى كه هست معرف بشود و فقه اسلام تدريس بشود، تعلم بشود، حفظ بشود، كه با حفظ احكام اسلام، اسلام محفوظ است و حفظ احكام اسلام بسته به وجود طبقه روحانيون سلام الله عليهم، در عين حال كه مطلب اين است، يك نكته‏اى است حالا كه آن نكته، در نجف كه من بودم، من هم يك طلبه‏اى بودم و باندازه خودم مشغول بودم براى آن نكته، دست برداشتم از درس و بحث و مطالعه و زيارت امام عليه السلام و حركت كردم، نه حركت براى پاريس بلكه حركت براى كويت و از كويت به سوريه بنا داشتم، لكن قضايا طورى شد كه خدا خواست و رفتم به پايس و در آنجا البته بهتر شد، يعنى اگر در لبنان بوديم يا در سوريه بوديم، حالا باز آنجا بوديم و شما هم اينجا و شاه هم آنجا لكن اين سفر يك سفر با بركتى بود، در عين حالى كه در يك مملكت البته غير مسلم بود. آن نكته اين بود فقه و درس و بحث براى حفظ اسلام است، آن روزى كه اسلام محتاج به اين است كه براى حفظ بيضه اسلام بند بايد بروند، آن روزى كه اسلام محتاج به است كه بسيار حساس است براى اسلام و مسلمين و ملت ما ،كه شايد حساستر از اين موقع نباشد و آن اين است كه سرنوشت مملكت اسلام بايد تعيين بشود.

فقط جمهورى اسلامى نه يك حرف زيادتر و نه يك حرف كمتر

حالا كه رژيم سلطنتى رفته است و از بين رفته است و قاعده هم اين بود كه از اول وجود پيدا نكند، حالا براى اينكه ما طرز حكومت را تعيين كنيم، محتاج به يك فعاليت هاست. البته در نظر من، شخص من، اين است كه احتياج به رفراندم هم نيست براى اينكه مردم آراء خودشان را در ايران اعلام

صحيفه نور ج 5 صفحه 147

كردند، با فريادها، با دادها اعلام كردند لكن براى اينكه يك اشكالى مثلاً اگر يك دولتى اشكالى داشته باشد در اينكه خوب اين ثبت نشده است اين رفراندم، تقاضا نشده است و بايد تقاضا بشود ثبت بشود، شمارش بشود آراء، براى اين، بنابراين است كه يك رفراندمى بشود و چون اين رفراندم يك رفراندم اساسى است كه مقدرات مملكت ما را اين تعيين مى‏كند و ما اگر بخواهيم يك حكومت اسلامى، يك جمهورى اسلامى در ايران برقرار كنيم و اين رفراندم بايد بشود، از اين جهت لازم است كه آقايان، اينهائى كه قدرت بر اين معنا دارند كه تشريف ببرند در بلاد و در محالى كه آشنا هستند يا غير آشنا و مسائل را براى آنها بگويند و آنها را روشن كنند و دعوت كنند به اينكه راى بدهيد به جمهورى اسلامى، اين هم با همين كلمه، نه يك حرف زيادتر و نه يك حرف كمتر براى اينكه الان شياطين افتاده‏اند دنبال اينكه جمهورى محض، همين جمهورى باشد، جمهورى دموكراتيك باشد و از اين حرف‏ها، براى اينكه آقايان تشريف ببرند و رفع ابهام بكنند، اين خوب است كه به همان طورى كه مدرسين محترم اينجا بنا دارند كه يك مثلا هيات‏هائى را به اطراف يا اشخاصى را به اطراف بفرستند براى روشن كردن مردم، اين لازم است كه عمل شود و غصه نخوريد كه درستان تعطيل مى‏شود، انشاءالله مجال درس خواندن، الحمدالله جوان هستيد و مجال درس خواندنتان هست، من هم يك طلبه بودم كه وقتى ديدم وضع اينطورى است درسم را رها كردم و رفتم و حالا هم آمدم پيش شما، الان هم تعطيل هست، هيچ نه مطالعه دارم نه درس دارم، مشغول همين خدمت به شما آقايان هستم.

توصيه به ترك درس و اشتغال به آگاه سازى افراد در دهات و قصبات

در هر صورت اين نكته بود كه از اينكه حالا مثلاً دو ماهى، چهار ماهى درس تعطيل بشود، از اين نگرانى نداشته باشيد براى اينكه يك وقت انسان درس را تعطيل مى‏كند براى اينكه برود تعيش بكند، براى اينكه برود تنبلى بكند، يك وقت درس را تعطيل مى‏كند براى خدا. همانطور كه درس خواندن براى خدا ثواب و اجر دارد و ارزنده است پيش خداى تبارك و تعالى، گاهى وقت‏ها هم تعطيل درس و اشتغال به يك مطلب مهمى بلكه مهمتر از درس، اين هم ارزنده است پيش خدا. الان تعطيل شما و رفتن در اطراف و دهات دور دست، شهرها ، دهات دور دست، مقصد، مقصد الهى است، فرق نگذاريد بين اينكه در يك شهرستانى برويد و با يك جمعيت انبوهى مواجه باشيد، يا در يك دهى برويد و با يك جمعيت كمى. وقتى بنا شد مقصد الهى باشد، ما بين او و او فرق نگذاريد بلكه گاهى او اولى است. در شهرستانها خوب اقشار زياد هستند، آمال زياد است شايد هواى نفس در آنجا زيادتر باشد ، اما در قراء و قصبات و دهات دور افتاده اين مسائل كمتر است، هم افراد كم مى‏روند، هم جمعيت‏هاى آنجا كم است، هم آنها از فقرا و از ميان مستمندان هستند، طمع بين آنها كمتر است، از اين جهت جنبه الهى آنجا بيشتر است. اينطور نباشد كه همه مجتمع بشوند در شهرهاى بزرگ. متفرق بشوند در شهرها و قصبات و دهات و - عرض كنم - قراء و همه جا و همه را آگاه كنند كه رفراندم كه شد همه جمهورى اسلامى را بگويند مى‏خواهيم، همين آراء شان را كه مى‏دهند، - آراء - راى بدهند

صحيفه نور ج 5 صفحه 148

به جمهورى اسلامى، و هيچ زير بار كلمه زائد و ناقص هيچ نروند، هر چند ممكن است كمونيستها بروند در اطراف و ترويج كنند و چه بكنند كه، ولو اينكه آنها هم بواسطه شكستى كه خورده‏اند اعلام كردند كه ما هم جمهورى اسلامى مى‏خواهيم، خوب هم كردند يعنى عقل هم كرده‏اند، تدبير هم كرده‏اند براى اينكه اگر اين را نگفته بودند، آنوقت عددشان معلوم مى‏شد كه چند نفرند، حالا براى اينكه نفهمند مردم چند نفر هستند اينها و خيال كنند كه خوب همه ايران كه به جمهورى اسلامى راى دادند، همه اينها هم كمونيست هستند، به ما راى دادند.

اتصال اقشار به يكديگر از الطاف خداوند و اسباب پيروزى

در هر صورت همين كلمه جمهورى اسلامى، من هم رايم همين است، رايم را هم انشاءالله در صندوق مى‏اندازم، راى من هم مثل راى شماها جمهورى اسلامى است و اگر اين را انشاءالله تعقيب كنيد واميد است نصرت پيدا كنيد و نصرت پيدا مى‏كنيد انشاءالله، خداوند با شماست. خداى تبارك و تعالى نظرش با شماست. دليل اينكه نظرش با شماست اين پيروزى است كه پيدا كرديم ما در عين حالى كه هيچ بوديم. يعنى هيچ نداشتيم ديگر. اين تفنگ‏ها كه حالا بينيد، بعد از پيروزى است. قبل از اينكه تفنگى در كار نبود، چيزى نداشتيم ما. ما بوديم و يك آه و ناله و يك فرياد و يك مشت - عرض كنم كه - گره شده و خدا خواست كه اين ناله و فرياد مردم را و اين مشت خالى را غلبه بدهد بر همه قدرت‏هاى بزرگ به مثل قدرتى كه اينها داشتند و همه اسباب و آلات را داشتند. معذلك خداوند خواست كه در بين خودشان تفرقه افتاد، خودشان متصل شدند. يعنى ديدند كه ما خير آنها را مى‏خواهيم براى اينكه روحانيت خير آنها را مى‏خواهد،ارتشى‏ها هم اين را فهميدند متصل شدند، نيروى هوائى متصل شدند - عرض مى كنم كه - همه اقشار متصل شدند به ما و اين موجب پيروزى شد و اين اسبابى بود كه خداى تبارك و تعالى فراهم كرد.

تلاش براى تفهيم معناى واقعى يك حكومت عدل اسلامى

انشاءالله پيروز خواهيد شد و انشاءالله با تدريج يك حكومت عدل اسلامى كه مردم و عالم بفهمد معناى اسلام چه است و معناى حكومت چه است. آيا حكومت اين بوده است كه تا حالا بوده است كه حالا كه حاكم جائر رفته است حالا مى فهميم كه چه گنجينه‏ها برده است؟- در بانك‏ها - چه چيزها اينها به سرقت بردند و در بانك‏ها سپردند، اين مال ملت را چطور غارت كردند و فرار كردند، اين حكومت، حكومت است؟ ياآن حكومت كه وقتى كه مى‏خواهد چيز بخورد، يك نان خشكى با نمك، وقتى كه مى‏گويد، شبى كه صبح آن شب شهادت مى‏رسد، مولا اميرالمومنين وقتى كه (به حسب نقل) بر ايشان غذا مى‏آورند مى‏بيند كه شير آورده و نمك آورده و نان، نان جوين مى‏خورند، نه نانى كه، سنگكى كه شما مى‏خورديد، آن نانى كه او مى‏خورد مى‏فرمايد كه (به طورى كه نقل شده است) چه وقت ديدى كه من دو تا خورش داشته باشم كه حالا آوردى، رفت نمك را بردارد در نقل است كه

صحيفه نور ج 5 صفحه 149

قسمش داد به جان خودش كه شير را بر دارد، شير را برداشت. دو لقمه - نمك - با نمك ميل فرمود و صبح آن روز هم به شهادت رسيد و هيچ هم نداشت، هيچ هم نداشت يعنى چيزهائى تهيه كرده بود با دست خودش لكن همه رفت، همه را بعد از آنكه آن نهر بزرگ را با فعاليت خودش با دست خودش حضرت امير حفر كرد و چيز كرد، وقتى كه آب بيرون آمد فرمود: بشر الورثه لكن براى ورثه هم نگذاشت، وقف كرد. آيا آن طرز حكومت بهتر است، آن حكومتى كه رسول الله كرد بهتر است كه وقتى كه تو مجلس، توى مسجد نشسته بود و مردم و اصحاب هم نشسته بودند، مى‏آمدند گفتند كدام يكى از شما پيغمبر است كدامتان هستيد؟ يا آنكه وقتى تشريفات طورى است كه همه مى‏فهمند كه اين، اين داراى اين تشريفات عبارت از حاكم است. حكومت اسلام اين است. البته ما نمى‏توانيم يك همچو حكومتى درست كنيم، ماها قادر نيستيم لكن توانيم يك مقدارى نزديك بشويم به آن حكومت، مى‏توانيم دست دزدها را قطع بكنيم و تا حالا بحمد الله عمده‏شان قطع شد دستشان. عمده آنهائى كه سران قوم بودند و ذخاير ما را بردند و در بانك گذاشتند، عمده آنها دستشان ديگر از بردن زيادى قطع شد و اميد است كه دست ما برسد و ما بگيريم از آنها آنچه را كه دزد يده‏اند و برده‏اند، بگيريم از آنها.

آزادى در امر رفراندم، از مظاهر حكومت اسلامى

در هر صورت الان وقت اين است كه ما فعاليت بكنيم براى اينكه اين جمهورى اسلامى را پياده كنيم - و راى از مردم - تقاضا كنيم از مردم كه راى بدهند به جمهورى اسلامى و همه هم آزادند اما شما هدايتشان بكنيد، الزام نيست كه برويد مامور بگذاريد، مثل سابق كه مامور مى‏گذاشتند سر مردم كه راى بدهيد، بعد هم كه از مردم راى نمى‏گرفتند خودشان راى مى‏دادند، راى‏ها را خودشان مى‏خواندند و خودشان مى‏دادند و تمام مى‏شد قضيه، نه مردم آزادند لكن شما هدايت كنيد مردم را. مردم ما مسلمانند، اسلام را مى‏خواهند، شما معرفى كنيد اسلام را، معرفى كنيد حكومت اسلامى را، معرفى كنيد احكام اسلام را، به آنها بفهمانيد كه اگر شما يك حكومت عدلى بخواهيد، يك حكومت انصافى بخواهيد، بخواهيد كه در رفاه باشيد، بخواهيد كه فقراى شما در رفاه باشند، بخواهيد كه اغنياء به شما ظلم كنند، ظلم نكنيد، بخواهيد كه دولت‏ها به شما ظلم نكنند، بخواهيد كه پاسبان‏ها ديگر نتوانند به شما ظلم كنند، ارتش نتواند به شما ظلم كند، اگر يك همچو چيزى را بخواهيد، راى بدهيد به جمهورى اسلامى تا اينكه انشاءالله اسلام و احكام اسلام پياده بشود كه البته طولانى است مطلب. اينقدر خرابى شده است، اينقدر خرابى در اين مملكت شده است كه ما نمى‏توانيم تصور آن را بكنيم. اينقدر خرابى شده است، اينقدر در ادارات خرابى شده است، اينقدر در وزارتخانه‏ها خرابى شده است كه به اين زودى نمى‏توانيم جبران بكنيم. دستور اكيداً بر حفظ جهات شرعى و عدم معصيت در وزارتخانه‏ها الان وزارتخانه‏ها باز (اين را مى‏گويم كه به دولت برسد ) وزارتخانه‏ها آن طورى كه براى من نقل مى‏كنند باز همان صورت زمان طاغوت را دارد. وزارتخانه اسلامى نبايد در آن معصيت بشود، در

صحيفه نور ج 5 صفحه 150

وزارتخانه‏هاى اسلامى نبايد زنهاى لخت بيايند، زن‏ها بروند اما با حجاب باشند، مانعى ندارد بروند اما كار بكنند لكن با حجاب شرعى باشند، با حفظ جهات شرعى باشند، نبايد در آنجا ظرف طلا و نقره كه به نص اسلام حرام است استعمال بشود، نبايد اين تزئينات فوق العاده اى كه صرف شده است در اينجا و آنجا باز محفوظ باشد، اينها را بگذاريد در بانك‏ها، بگذاريد در چيز، براى ملت خرج بكنيد. ملت عدالت مى‏خواهد، اطاق بزرگ نمى‏خواهد. ملت وزارتخانه خواهد وزارتخانه اسلامى، نه آن وزارتخانه كاخ دادگسترى، كاخ نخست وزيرى، كاخ وزارت، هى كاخ. كاخ مال ملت است اينها را نكنيد اينطور. اين تزئيناتى كه الان د راين كاخ‏ها موجود است، علاوه بر اينكه بسياريش يا بعضيش از محرمات است و حتما بايد دولت اين را توجه كند به آن، دولتى كه مى‏گويد دولت اسلامى است و هستند نبايد تحت تاثير واقع بشود و هر طورى سابق بوده حالا همان طورى كه در زمان محمد رضا شاه خان، بوده است حالا هم همان فرم باشد. پس شما چكاره‏ايد؟ تو كه مى‏گويى من مسلمان هستم، چكاره هستى؟ ما يكى يكى بايد بگوئيم؟ دانه دانه بايد بشمريم؟ اينهابايد اصلاح بشود و شماها من مى‏دانم شما مسلمانيد، من همه افراد اينها را، بعضى‏شان را مى‏شناسم، بعضى‏شان را هم معرفى كرده‏اند به من، اينها همه متعهدند، همه مسلمانند لكن ضعيف النفسند. مى‏ترسند كه مبادا يك وقت مهمانى از اجانب بيايد در كاخ دادگسترى يا دركاخ نخست وزيرى و اينجا ببيند كه يك چيز محقرى است، بايد حتما به فرم غرب باشد. ضعيفيد آقا، تا ضعيفيد زير بار اقويا هستيد. آنوقتى كه نفس شما قوى شد و اعتناء نكرديد اعتناء به اين زخارف نكرديد آنوقت است كه از شما حساب مى‏برند. صدر اسلام را مطالعه كنيد ببينيد چه جور بوده وضع، آنهايى كه ممالك را فتح كردند، آنهايى كه دنيا را گرفتند، آنهائى كه قدرتشان را بر عالم نشان دادند، زندگيشان چه جور بود؟ وقتى حرير فرش كرده بودند در يكى از دارالسلطنه‏ها، اين جوانهاى اسلام آمدند آنجا گفتند اگر چه حرام نفرموده است فرش حرير را لكن چون لباس حرير را اينطور نقل ميكنند حرام فرموده، ما روى فرش حرير هم نمى‏نشينيم با سر شمشير در حضور سلطان كنار گذاشتند اينها را وروى زمين نشستند. اينها آدم بودند، اينها قوى بودند. آن كسى كه در راس بود، در زندگى از همه افراد پايين‏تر بود، شايد در يمامه شايد در سرحدات يك نفر باشد كه گرسنه باشد، يك نفر باشد كه درست نتواند زندگى خوب بكند، بنابراين من اينجا كه هستم بايد زندگيم اين باشد يعنى يك لقمه نان با يك قدرى نمك. اين حكومت ما بود و ما هم البته قدرت نداريم ولى خودشان فرمودند شما قدرت نداريد لكن (اعينونى بالورع و الاجتهاد بالتقوى و الورع... والاجتهاد ) اعانت كنيد امير المومنين سلام الله عليه را.

براى اصلاح جامعه و ايجاد تحول بايد از خود شروع كرد

دولت‏ها بفهمند كه قدرت به اين نيست كه ظرف طلا باشد و ظرف نقره باشد، قدرت به اين نيست كه پرده‏هاى كذا باشد، بزرگى و عظمت به اين نيست كه پرده‏هاى كذا باشد و مبل‏هاى كذا باشد از مال اين ملت ضعيف، خود ملت توى اين غارها زندكى بكند و شما در كاخ‏هاى دادگسترى و در

صحيفه نور ج 5 صفحه 151

كاخ‏هاى نخست‏وزيرى. تعديل كنيد خودتان را، اگر از خودتان شروع نكنيد نمى‏توانيد اصلاح كنيد. وزارتخانه‏ها را اصلاح كنيد. - همه - همه درد و بلاى ما اين است كه ما غربزده هستيم، ما سالهاى طولانى زير بار غرب بوديم، زير بار آمريكا بوديم، سالهاى متمادى مانوس شديم ما، اصلاً قلوبمان، قلوب - هى - غربى است، متبدل شديم به يك انسان غربى و به اين زودى نمى‏توانيد شما برگرديد لكن همت كنيد، برگرديد. شما حالا مى‏خواهيد بگوئيد روى پاى خودمان مى‏خواهيم بايستيم، باز هم رنگ غرب؟! حالائى كه مى گوييد روى پاى خودمان باز هم جمهورى دموكراتيك يعنى جمهورى غربى؟! مستقليم و مى‏خواهيم مستقل باشيم، ما اسلام است مذهبمان. ما قوانينمان قوانين اسلام است، قوانين غنى اسلام است. همه چيز بايد متحول بشود. حضرت امير در آن فرمايششان كه من حافظه ندارم كه يادم بماند مطلب كه: مثل اينكه شما را متبدل مى‏كنند، مثل اينكه از ته بالا بيايد، از ته پائين بيايد مثل ديگى كه كمچه به آن زنند كه آنچه زيرش رو بشود، رويش زير بشود. بايد متحول بشويد، همين تحولى‏كه ملت ما در ظرف مدت كمى پيدا كرد، يك نحو تحول معجزه آسا كه يك روز از پاسبان حساب مى‏برد، بازارهاى بزرگ ما از پاسبان حساب مى‏بردند، يك روزى هم از شخص اول مملكت حساب نبردند، يك روز جرات نمى‏كردند كه توى خانه‏شان اسم شاه را به ناگوارى ببرند، يك روز هم در خيابان‏ها ريختند و گفتند مرگ بر اين. همچو متحول شد، كى اين كار را كرد؟ اسلام، قوت ايمان و الا انسان كه نمى‏تواند اين كار را بكند، كار من و تو و اينها نيست كه، كار اسلام است. متشبث بشويد به اسلام، متحول كنيد خودتان را، اول بايد، نقطه اول اين است كه خود انسان متحول بشود، خود انسان از غربزدگى بيرون بيايد. بايد حتما ما وزارتخانه‏هايمان آنطور تشريفات داشته باشد كه هر كسى تويش برود خيال كند كه در يك جائى غير از ايران است، يك جاى ديگرى است، يك بساط ديگرى است؟! از آنجا وقتى بيايد در اين زاغه نشينان ما كه يك شب به من نوشته بودند، عدد محله‏هائى كه در تهران از اينها هست، چادرنشين‏ها، زاغه نشين‏ها اين خانه‏هاى گلى خيلى خرابه ، اينها را به من نوشته بودند كه قريب سى تا، يا سى وچند تا محله‏ها ما در تهران داريم كه از بركت اصلاحات ارضى، مردم از محال خودشان كوچ كردند آمدند اينجا با اين زندگى فلاكت بار دارند زندگى مى‏كنند لكن نديده بودند، در چند شب پيش از اين در همين حوض حرم بود، در تلويزيون كه من نگاه كردم نشان داده بود، انسان اگر انصاف داشته باشد، يك قدرى انصاف داشته باشند بايد چقدر متاثر باشد از اينكه يك جمعيت انسان مسلم، انسان اينطور زندگى بكند و ما به فكر اينها نباشيم.

لزوم ملى كردن غنائم به دست آمده از قيام يكپارچه ملت

به تدريج، حالا يك روز برويد عقب، هى عقب، عقب، عقب، ما تهران كه بوديم اين مطلب را گفتيم به اينها كه بايد كليه دارايى، دارائى نمى‏گوئيم كه دارائى آنها بوده است، كليه آن چيزهائى كه محمد رضا خان و پدرش و اتباع اينها غصب كردند از اين ملت، بايد همه اينها ملى بشود و به صرف مستمندها برسد، هيچ ارتباطى به دولت ندارد، غنيمتى است به دست آمده است با قيام و نهضت اين ملت

صحيفه نور ج 5 صفحه 152

يعنى اين ملتى كه از طبقه سوم است. شما آمار اينهائى كه شكسته شدند، يك وقتى اگر مى‏توانيد، هر كس مى‏تواند در هر جا هست به دست بياورد، اگر يك دولت تو آن قيام و نهضت اين ملت يعنى اين ملتى كه، اگر يك خان توى آن آمار اينهائى كه شكته شدند، يك وقتى اگر مى‏توانيد، هر كس مى‏تواند در هر جا هست به دست بياورد، اگر يك دولت تو آن هست،اگر يك تاجر درجه اول توى آن هست، اگر يك خان توى آن هست، اگر يك سرباز توى آن هست، اگر يك وزير توى آن هست، اگر يك كمونيست توى آن هست، شما پيدا كنيد به ما اطلاع دهيد. همه آنها مسلمان‏هائى بودند كه توى خيابانها ريختند كه «مرگ بر او، و ما جمهورى اسلامى مى‏خواهيم» همه كشته ها ى ما از اينها، شما افشا كنيد، پيدا كنيد كه چند نفر وزير بوده است، چند تا مدير كل بود ه است، يكى از اينها را نمى‏توانيد پيدا كنيد. هر چه بوده اين ملت، اين توده جمعيت و ملت بوده است، اين ملت مسلم، غنائم مال اينهاست و بايد به اينها بدهيد، مستمندان، اينهائى كه صدمه ديدند، آنهائى كه شكته داده‏اند، آنهائى كه جوان داده‏اند، پيرزن‏هائى كه جوان‏هايشان از بين رفت. اين غارتگرى اينها را، بايد براى آنها زندگى تامين كرد و زايد هم هست، خيلى زايد است، يك مملكتى را مى‏شود اداره كرد با اين دزدى‏هاى اينها. اين مقدارى است كه حالا در خود ايران بدست مى‏آيد آن مقدارى كه خارج است كه اخيراً نوشته بود روزنامه كه در اين اخير، در اين آخر يك همچو تعبيرى حالا درست يادم نيست كه پانزده ميليارد يا 23 ميليارد دلا ر - ميليارد - 23 ميليارد دلار يعنى بيست و سه هزار ميليون دلار، اگر اينها را پهلوى هم بچينند تا كره مشترى هم خواهد رفت - اينطور - اينطور پهولى هم يكى يكى بچينند. اين قلم‏هائى است كه آخرى برده‏اند خارج، در بانك سوئيس چه دارند خدا مى داند؟ نمى‏توانيم ما بفهميم. اين قلمى كه گفتم مال خود اين مرديكه است، نه مال خودش و اتباعش، مال خود اوست. ماهى پنجاه ميليون فرح خانم از نفت مى‏گرفته، پنجاه ميليون، سى ميليون، سى ميليون از نفت مى‏گرفته، حالا از جاهاى ديگر چه ميگرفته، در تمام شركت‏هايى كه در ايران بوده است اينها شريك بودند، سهيم بودند، سهيم بودند نه اينكه خريدند، صاحب كارخانه يا براى اينكه مردم را بچاپند اينها را شريك كردند يا اينكه اگر اشخاصى بودند كه اهل چاپيدن نبودند، براى اينكه محفوظ باشند از مامورين ساواك و امثال ذلك اينها را هم بشوند. كه - قافله - رفيق قافله هم بشويد.

نفى سياست گام به گام

اينها، من از تهران كه آمدم آقايان آمدند آنجا و من به آنها عرض كردم كه بايد قضيه اينطور بشود، بنا هم دارند البته، اما مثل اينكه قدم، قدم مى‏خواهند راه بروند، در اين نهضت هم بعضى قدم قدم مى‏گفتند برويم كه حالا قدم اولش را - اگر - من به آن آقائى كه آمد پاريس و اين مطلب را گفت، گفتم در قدم اول پايتان را همه را مى‏شكنند. انشاءالله خداوند به همه شما سلامت، صحت، عافيت عنايت كند.

انشاءالله شما همانطورى كه معروفيد به جندالله، جندالله باشيد يعنى براى خدا كار بكنيد. انشاءالله خداوند همه شما را سعادتمند كند هم در دنيا و هم در آخرت.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:45 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 153

تاريخ: 15/12/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهاى از زنان شجاع قم

همراهى و شركت فعالانه زنان در نهضت، پيروزى اسلام را بيمه كرد

بسم الله الرحمن الرحيم‏

درود بى پايان بر بانوان ايران، سلام بر شما خواهران محترم، رحمت خدا بر شما شيردلانى كه به همت والاى شما اسلام از قيد اسارت بيگانه بيرون آمد. شما خواهران عزيز و شجاع دوشادوش مردان پيروزى را براى اسلام بيمه كرديد. من از شما زنان ايران و قم تشكر مى‏كنم. خداوند و امام عصر از شما راضى باشد. شما با بچه‏هاى كوچك خودتان در خيابان‏ها آمديد و با تظاهرات پر شورتان از اسلام پشتيبانى كرديد. من اخبار قم و ساير شهرها را مى‏شنيدم. من اخبار خيابان چهار مردان قم را مى‏شنيدم. من ازشجاعت‏هاى زنان ايران و قم و ساير شهرها احساس غرور مى‏كنم. شما زنان دلير در اين پيروزى پيشقدم بوديد و هستيد، شما مردان را تشجيع كرديد، ما همگى مرهون شجاعت‏هاى شما زنان شيردل هستيم.

اسلام نظر خاصى نسبت به شما زنان دارد. اسلام در زمانى در جزيره العرب ظهور كرد كه زنان حيثيت خودشان را از دست داده بودند. اسلام آنان را سربلند و سرافراز كرد. اسلام آنان را با مردان مساوى كرد. عنايتى كه اسلام به زنان دارد، بيشتر از عنايتى است كه به مردان دارد.

در اين نهضت، زنان حق بيشترى از مردان دارند. زنان مردان شجاع را در دامان خود بزرگ مى‏كنند. وقرآن كريم انسان ساز است و زنان نيز انسان ساز. اگر زنان شجاع و انسان ساز از ملت‏ها گرفته شوند، ملتها به شكست و انحطاط كشيده مى‏شوند.

زنان بايد در مقدرات اساسى مملكت و سرنوشت خويش سهيم باشند

قوانين اسلام همه به صلاح زن ومرد است. زن بايد در مقدرات اساسى مملكت دخالت كند. شما همانگونه كه در نهضت نقش اساسى داشته‏ايد و سهيم بوده‏ايد، اكنون هم باز بايد در پيروزى سهيم باشيد و فراموش نكنيد كه هر موقع كه اقتضا كند، نهضت كنيد و قيام كنيد. مملكت از خود شماست، انشاءالله شما بايد مملكت را بسازيد. زنان در صدر اسلام با مردان در جنگ‏ها هم شركت مى‏كردند. ما مى‏بينيم و ديديم كه زنان همدوش مردان بلكه جلوتر از آنان در صف قتال ايستادند، خود و بچه‏هاى خود و جوانان خودشان رااز دست دادند و باز هم مقاومت كردند. ما مى‏خواهيم، زن به مقام

صحيفه نور ج 5 صفحه 154

والاى انسانيت برسد. زن بايد در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد. دوره اختناق مى‏خواست زنان جنگجوى ما را ننگ جو بار آورد ولى خدا نخواست. اينها مى‏خواستند با زن مثل يك شيئى - مثل يك چيز مثل يك متاع رفتار كنند ولى اسلام زن را مثل مرد در همه شوون (همانطورى كه مرد در همه شوون دخالت دارد ) دخالت مى دهد. همه ملت ايران، چه زنان و چه مردان بايد اين خرابه‏اى كه براى ما گذاشته‏اند بسازند. ايران با دست مرد تنها درست نمى‏شود. مرد و زن بايد با هم اين خرابه را بسازند.

و اما مساله اى كه بايد توجه داشته باشيم اين است كه زنانى كه مى‏خواهند ازدواج كنند، از همان اول مى تواند اختياراتى براى خودشان قرار دهند كه نه مخالف شرع باشند و نه مخالف حيثيت خودشان، مثلا مى‏توانند از اول شرط كنند كه اگر چنانچه مرد فساد اخلاق داشت و يا اگر بدرفتارى با زن كرد، زن وكيل باشد در طلاق. اسلام براى زنان حق قرار داده است. اسلام اگر محدوديتى براى زنان و مردان قائل شده است، همه با صلاح خودشان بوده است. اسلام همانگونه كه حق طلاق را براى مرد قرار داده است، اين حق را براى زن هم قرار داده است كه در وقت ازدواج شرط كند كه اگر با من چه كردى و چه كردى، من وكيل باشم در طلاق و اگر اين شرط را كرد، مرد ديگر نمى‏تواند او را معزول كند.اگر مردى با زنى بد رفتارى كرد، در اسلام او را منع كند و اگر گوش نكرد، او را حد مى‏زند و اگر گوش نكرد، مجتهد زن را طلاق مى‏دهد.

خداوند همه شما را با عزت و سلامت و سعادت، با ايمان كامل، با تربيت و فرهنگ صحيح قرين كند.

سلام بر شما بانوان عزيز و محترم


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:45 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 155

تاريخ: 16/12/58

بيانات امام خمينى در جمع پزشكان شهرستان قم

ايجاد بى تفاوتى و تفرقه افكنى، خيانت بزرگ رژيم سابق

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

يكى از آثار اين نهضت اين شد كه ما با رخسارهايى مواجه مى‏شويم كه قبلاً نمى‏شديم. ما قبلا بواسطه فعاليت‏هائى كه عمال اجانب و خود در مدت‏هاى طولانى كرده بودند از هم جدا بوديم، همه قشرها از هم جدا بودند.

ما (يعنى روحانيت ) با شما يعنى اطباى ارجمند علقه‏مان فرق دارد با علقه‏هاى ديگر (العلم علمان: علم الابدان و علم الاديان) روح و جسم با هم وحدت دارند، جسم ظل روح است، روح باطن جسم است، جسم ظاهر روح است، اينها با هم يك هستند، جدايى از هم ندارند. همانطورى كه جسم انسان و روح انسان وحدت دارد بايد طبيب جسمى و طبيب روحى وحدت داشته باشند، آنها بايد يك باشند و مع الاسف ما را از هم جدا كردند، ما را از همه اقشار جدا كردند، روحانيت رايا - به نسيان - به طاق نسيان سپردند يالكه داركردند، شما را از نظر ما انداختند، ما را از نظر شما انداختند، اين خيانتى بود كه در عرض قريب سيصد سال اجانب با كارمندهاى خودشان، با عمال خودشان انجام دادند، دانشگاه رااز مدارس ما جدا كردند بلكه هر يك را مخالف ديگرى كردنذ، اقشار ملت مارا از هم جدا كردند، اين خيانت بزرگى بود كه به ما و ملت ما كردند تا ما را به اين روزها نشاندند. نه تنها اقشار يك ملت را از هم جدا كردند، ملت‏ها را از هم جدا كردند، بطورى كه ملت ايران با ملت تركيه هيچ روابط ندارد و نداشت، اگر مخالفت نداشت موافقت هم نداشت، بى تفاوت بود. اگر مصيبتى به برادرهاى ترك ما مثلا مى‏رسيد يا عرب ما، برادرهاى فارس ما بى تفاوت بودند و بعكس ، اگر به ما مصيبتى وارد مى‏شد آنها بى تفاوت بودند. اين بى تفاوتى از همين عمال اجانب و خود اجانب ايجاد شد كه يا تا توانستند مخالفت ايجاد كنند و اگر نتوانستند غفلت ايجاد كنند و ما را غافل كردند، از مقدرات خودمان غافل كردند. از مقدرات برادرهاى خودمان غافل كردند. ما بايد از اين به بعد اين هوشياريى كه ملتمان پيدا كرده است جديت كنيم كه ادامه پيدا كند. ما صدمه اين غفلت‏ها را سيصد سال است داريم ميخوريم پنجاه و چند سال است كه پيرمردهاى ما، آنهائى كه به سن من يا يك قدرى هم كمتر هستند، پنجاه و چند سال است كه عذاب اليم اين طايفه را چشيدند و شما جوانها هم بيست و چند

صحيفه نور ج 5 صفحه 156

سال است كه ديديد هر چه ديديد، و شنيديد هر چه شنيديد.

همه ذخائر ما را از بين بردند، نيروى انسانى كه از همه ذخائر بالاتر است از بين بردند انسان‏هاى ما را كه بايد مقدرات اين مملكت در دست آنها باشد و مملكت را آباد كنند، معنويتش را آباد كنند، ماديتش را آباد كنند، اين نيروها را از دست ما گرفتند يا به مراكز فحشاه كشيدند. تمام مراكز آموزشى را اينها مراكز فحشاء قرار دادند، سينما كه يكى از مراكز آموزشى است در دنيا، راديو و تلويزيون كه يكى از مراكز آموزشى است براى همه، آموزش براى همه طبقات، دستگاهى است كه بايد همه ملت را آموزش بدهد ،اينها به صورت ديگرى، واژگون در آوردند. سينماها را مراكز فحشاءتقريبا قرار دادند، راديوها تبليغاتشان ديديد چه بود، تلويزيون هم همينطور، اينها امروز كه به خدمت اسلام در آمدند بايد اصلاح بشوند و مشغولند به فعاليت براى اينكه اصلاح بشوند. الان هم آن تتمه رژيم فاسد در اينها هست، در مطبوعات ما هست، در روزنامه‏هاى ما هست، در مجلات ما هست، الان هم آن فساد هست تتمه آن، بايد بتدريج اينها اصلاح بشود. اين اخلاق فاسدى كه در جوانهاى ما ايجاد كرده‏اند، باز هم تتمه‏اش هست لكن بايد اصلاح بشود. خدا مى‏داند كه اين مراكز فحشاء با جوانهاى ما چه كرد، براى آنها همه چيز را تهيه كردند كه غفلت كنند از همه چيز خودشان، مراكز فحشاء را درست كردند به رايگان دادند، دعوت كردند، دعوت‏ها كردند، جوانهاى ما را كشيدند در آن مراكز و از مقدرات خودشان غافلشان كردند.

پيدايش تحول معنوى بدست خداوند متعال

من خدا را شكر مى‏كنم كه در ظرف اين يك سال، يك سال و نيم يك تحول اساسى در ملت ما پيدا شد، جوانهاى ما توجه به مسائل روز پيدا كرده اند، منصرف شدند از آن، اكثراً از آن چيزهائى كه قبلا بود متحول شدند، منصرف شدند، تحول هاى معنوى پيدا شدكه اين تحول‏ها را نمى‏توانيم اسمى رويش بگذاريم الا اينكه به دست خدا بود،بشر نمى‏تواند.

تحول روحى در همه طبقات، اينرا كراراً گفته‏ام كه يك پاسبان مى‏آمد يك بازار را سرتاسر هر امرى را مى‏كرد اطاعت مى‏كردند وبراى خودشان حق چون و چرا قائل نبودند، نه اينكه حق قائل بودند و نمى‏كردند، اصلا، وضع روحى شان را اينطور كرده بودند كه - حق - كوركورانه بايد اطاعت كرد، همانطورى كه ارتش ما آنطور بود، مردم را اينطور كرده بودند كه مثل گوسفند اطاعت كنند، سر تا پا اطاعت باشد، چه فرمان سلطان، چه فرمان خداً چه فرمان ايزد، چه فرمان شاه، اين كلمه را در اذهان بچه‏هاى ما از بچگى رشد دادند، آن‏هم اين شاه. يك تحولى پيدا شد در ظرف يكى دو سال كه همين جمعيتى كه از پاسبان آنطور وحشت داشتند، به تانك‏ها حمله كردند و به شاه هر چه خواستند گفتند و او را بيرونش كردند، همين جمعيت كه ديروز از يك ستاره‏دار آنطور خوف و وحشت مى‏كرد، مشتش را گره كرد، مقابل همه ايستاد و همه را بيرون كرد.

اين غير از تقدير الهى، غير از حكم الهى نيست، ايمان است، اگر ايمان نبود نمى‏شد، ايمان

صحيفه نور ج 5 صفحه 157

به خدا اين كار را كرد، ايمان به مبادى اسلامى اين كار را انجام داد، همه با هم گفتند كه ما اسلام را خواهيم، اين ايمان بود. قدرت ايمان غلبه كرد بر اين قدرت‏ها و الا ما كه چيزى نداشتيم، با همان كاردهاى توى مطبخ خانه و با همان - عرض كنم - چوب‏ها، با همان چيزها آمدند بيرون و غلبه كردند بر اين تانك‏ها و توپ‏ها و مسلسل‏ها و اينها، گفتند اينها ديگر اثر ندارد. در مقابل ايمان ارث رهم نداشت و نتوانست اثر بكند.

ايمانتان را حفظ كنيد آقا، ايمان به خدا را حفظ كنيد، وحدت كلمه را حفظ كنيد، اين نهضت را حفظ كنيد، ما هرچه داريم از اين ايمان و وحدت كلمه است. آنها ايمان را از ما خواستند بگيرند و وحدت كلمه را، كوشش كردند براى اين دو تا و خداى تبارك و تعالى نخواست و با ما بود و متحول كرد يك مملكت و يك ملتى كه اعتنا به مسائل دينى نداشت، متحولشان كرد بطورى كه همه توجه دارند همه با، ايمان به ميدان آمدند، يك ملتى كه با هم دعوا داشتند، اين شهر با آن شهر، اين محله با آن محله، اين جوان آن جوان، يك دفعه يك تحول الهى پيدا شد كه حس تعاون پيدا شد، يكى از دوستان من مى‏گفت كه در تهران من در اين تظاهرات ديدم كه يك پيرزنى يك جايى ايستاده است و يك كاسه اى دستش هست كه در آن تويش پول است گفتم خوب لابد اين حالا مى‏خواهد يك پولى جمع بكند، رسيدم به آن گفتم كه پيرزن چيست؟ گفت كه حالا چو ن بازار تعطيل است مردم هم به تلفن احتياج دارند من ديدم كه اين كار را بكنم، اين پولها را بياورم كه مردم پول خرد ندارند بردارند بيندازند آنجا و تلفن بكنند، يك همچو حسى در يك افراد پيدا شد، يك همچو حس تعاونى كه وقتى كه اين جمعيت بيرون مى‏آمد، همه مردم در خانه و بيرون با اينها كمك مى‏كردند. اين تحول به دست خدا واقع شد، اتكال به خدا بكنيد، اگر خداى نخواسته اين ايمان از دست ما گرفته بشود، اين اتكال به خدا از دست ما گرفته بشود وحدت كلمه هم گرفته خواهد شد، باز خداى نخواسته برگشت به همان مصيبتهاست.

جمهورى اسلامى، نه يك كلمه كم، و نه يك كلمه زياد

دعوت كنيد مردم را، دعوت كنيد همه را به اينكه در اين رفراندم به جمهورى اسلامى، فقط جمهورى اسلامى، يك كلمه اين طرف يك كلمه آن طرف نبايد باشيد، نه از آن اسقاط بشود نه به آن زياد بشود شياطين مى‏خواهند يك كلمه را اسقاط بكنند يا كلمه را زياد بكنند، توجه به اين معنا داشته باشيد، دعوت كنيد همه را.

من از همه اطباء ايران و حالا كه قم هستم از اطباء قم و از مريضخانه‏ها تشكر مى كنم كه در اين مسائل، اينها هم حس مسئوليت كرده‏اند و انجام وظيفه كرده‏اند. خداوند همه شما را به وظايفتان بيشتر از اين آشنا كند كه اين دعاى بزرگى است و همه شما را سعادت بدهد و همه شما را سلامت و مملكت شما را از دست اجانب نجات بدهد. انشاءالله خداوند همه‏تان را حفظ كند.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:45 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 158

تاريخ: 16/12/58

بيانات امام خمينى در ديدار با پزشكان و پرستان

به اسم تمدن ملت را عقب راندند

اعوذ با لله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

شما آقايان بهتر مى‏دانيد كه به ملت ما چه گذشت، شما كه در بيمارستانها بوديد و كفيل حال مجروحين و مصدومين و قتلى بوديد، بهتر از ما اطلاع داريد، مى‏دانيد كه اينها با اسم ترقى چه كردند با مملكت ما و با اسم تمدن چطور ما را عقب راندند، نيروى انسانى ما را هدر دادند، تمام شوون ملى ما را به شكست دادند.

من از شما آقايان كه در اين اوقات سختى، با بيماران كه خودتان بودند، همه از خودمان بودند، با اين مجروحين و مصدومين همراهى كرديد، زحمت كشيديد، من از همه شما متشكرم و خداوند اميدوارم كه از همه شما راضى باشد، شماها در اين موقع از زمان از جندالله بوديد ،براى خدا انجام اين وظايف را كرديد، من از بانوان شما و از آقايان، از همه تشكر مى‏كنم. خداوند همه شما را عزت و سلامت و سعادت بدهد، آزادى بدهد.

ماموريت خرابكارانه شاه براى وطنش

ما در اين پنجاه و چند سال روى آزادى را نديديم. شما جوانها يادتان نيست كه در زمان رضا خان چه گذشت بر اين ملت، من از اول تا حالا شاهد قضايا بودم، من همه تلخى‏هايى كه از زمان اين پدر و پسر گذشته است بر ملت ما، آن تلخى‏ها را چشيده‏ام و شما آقايان همين زمان اين را و شايد اخيراً زمان اين را بعضيتان مطلع شديد و ديديد چه كردند اينها با ما. او را انگليسى‏ها آوردند و مامور كردند (اين را متفقين به حسب آنطورى كه خودش در كتاب نوشت و بعد شنيدم كه آن جمله را برداشتند، خودش در كتاب نوشت كه متفقين كه آمدند اينجا، صلاح ديدند كه من باشم ) ماموريت براى وطن داشت كه اين وطن را به شكست برساند، به عقب برگرداند، ماموريت داشت كه اقتصاد ما را فلج كند، ماموريت داشت كه دانشگاه‏هاى ما را نگذارد عمل بكنند، ماموريت داشت كه زراعت ما را و كشاورزى ما را بكلى ساقط كند، ماموريت‏ها را هم خوب انجام داد، ماموريت داشت كه همه خزائن ما و مخازن ما را به رايگان بلكه بدتر از رايگان، آنكه به آمريكا داد نه‏

صحيفه نور ج 5 صفحه 159

اينكه رايگان بود بلكه عوضش پايگاه براى آنها درست كرد، نفت داد و پايگاه براى خود امريكايى‏ها در ايران عوض نفت درست كرد، يعنى هم عوض به جيب آنها رفت هم معوض به جيب آنها رفت، ماموريت را خوب انجام داد لكن آنها هم خيلى پشتيبانى‏ها را، گفتند هى پشتيبانى مى‏كنيم، چه تهديدها كردند، چيزها گفتند. لكن ملت بحمدالله ايستاد و با اينكه هيچ دستش نبود، قوت ايمان داشت يعنى يك نهضت اسلامى بود، همه با اسم اسلام جلو مى‏رفتند، چون با اسم اسلام بود و با ايمان به خدا بود بر همه قدرت‏هاى بزرگ، ابرقدرت‏ها غلبه كردند و آن دستگاه بزرگ را فر و ريختند با دست خالى، با توپ‏ها و تانك و همه را شكست دادند و كاخ‏ها را فرو ريختند و حالا او را آمريكايى‏ها هم قبولش ندارند، آن رقيق شفيقش ملك حسن هم مى‏گويد اين را به عنوان يك آدم عادى مى‏پذيرم، ملك حسينش هم مثل ملك حسنش ،همه به او پشت كردند و خداى تبارك و تعالى از او انتقام خواهد كشيد.

كيفر واقعى شاه تنهابدست خدا و در دنياى ديگر ميسر است

انتقام اينطور مجرم‏ها را ما نمى‏توانيم بكشيم، براى اينكه كسى كه يك نفر را بكشد، يك جان را از بين ببرد، جان او هم باندازه اوست - او، ديگر او - به اندازه يك نفر كه كشته شد، ما قصاص مى‏توانيم بكنيم، كسى كه صدها هزار نفر را به كشتن داده است، كسى كه صدها هزار نفر را به زجر در زندان‏ها و در بيغوله‏ها جاى داده است، اين جز اينكه در يك عالم ديگرى كه ابدى است، براى هر يك از اينها يك حسابى باز مى‏شود و اينجا قدرت نيست براى اين كار. ما يك نفر را مى‏كشيم به جاى يك نفر، جان اشخاص، فرق ما بين شاهش و گدايش و مجرمش و غير مجرمش فرقى نيست بلكه جانهاى اينها شريفتر از اوست.

ما نمى‏توانيم، بشر نمى‏تواند اين مجرم‏هاى بالذات را ازشان انتقام بكشد، براى اينكه آخرش هر چه زجر بكند، يك نفر را زجر كرده و اين يك نفر هزاران نفر را. ما چطور مى‏توانيم،يك نفر در مقابل يك نفر ما مى‏كشيم، اين هزاران نفر را كشته است، هزار دفعه كه نمى‏توانيم بكشيم لكن آنجائى كه خداوند بخواهد انتقام بكشد، مى‏كشد، زنده مى‏كند، مى‏كشد، زنده كند، براى هر يك از اينها شكنجه مى‏كند، چه شكنجه اى، شكنجه‏هايى غير از اينكه در اينجاست. انتقام را خداى تبارك و تعالى انشاءالله مى كشد از اينها.

هر چه براى خدا باشد محفوظ است

من تكرار مى‏كنم اينكه شما آقايان كه در اين مدت زحمت كشيديد، پيش خداى تبارك و تعالى ماجور هستيد، اينكه براى خدا باشد، جائى نمى‏رود، هست، محفوظ است براى شما، هر چه كه براى خدا باشد منسى نخواهد شد، محفوظ خواهد بود. براى خدا كار بكنيد، از حالا به بعد هم براى خدا، براى سازندگى يك مملكتى كه خراب است.

صحيفه نور ج 5 صفحه 160

همه چيزمان خراب و درهم و برهم و همه بايد با هم با يك صدا اين نهضت را نگذاريد كه به سستى بكشد، حفظ كنيد، همه مكلفيم كه حفظ كنيم اين را، با اين نهضت اسلامى ما تا اينجا آمديم و قدرت‏ها را عقب زديم، با اين نهضت اسلامى بايد سازندگى كنيم از حالا به بعد، يعنى همه با هم، همه با هم به جلو برويم، همه با هم به يك تمدن صحيح، نه تمدن محمدرضائى، تمدن الهى، تمدن رسول اللهى، آنكه همه اقشار بشر را، سياه و سفيدش را هيچ فرق نمى‏گذارد مگر اينكه به تقوى ان اكرمكم عندالله اتقيكم ميزان تقوى است، ميزان انسانيت است.

خداوند همه شما را تائيد كند و همه با هم انشاءالله اين راه را طى بكنيد و همه با هم انشاءالله به بهشت اعلى برويد .

و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:46 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 161

تاريخ: 16/12/58

بيانات امام خمينى در ميان جمعى از پزشكان

بايد طبيب جسمى و طبيب روحى وحدت داشته باشند

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

يكى از آثار اين نهضت اين شد كه ما با رخسارهايى مواجه مى‏شويم كه قبلاً به واسطه قعاليت‏هايى كه عمال اجانب و خود اجانب در مدت‏هاى طولانى كرده بودند از هم جدا بوديم، همه قشرها از هم جدا بودند. ما يعنى روحانيت ، با شما يعنى اطباى ارجمند، قوه مان فرق دارد با آنهاى ديگر. العلم العلمان : علم الابدان و علم الاديان روح. جسم با هم وحدت دارند، جسم ظل روح است، روح باطن جسم است، جسم ظاهر روح است، اينها با هم يكى هستند، جدايى از هم ندارند. همانطورى از هم ندارند. همانطورى كه جسم انسان و روح انسان وحدت دارد بايد طبيب جسمى و طبيب روحى وحدت داشته باشند. اينها بايد يك باشند و مع الاسف ما را از هم جدا كردند، ما را از همه اقشار جدا كردند. روحانيت را يا به نسيان، به طاق نسيان سپردند يا لكه دار كردند. شما را از نظر ما انداختند، ما را از نظر شما انداختند. اين خيانتى بود كه در عرض قريب سيصد سال اجانب با كارمنداهاى خودشان، با عمال خودشان انجام دادند. دانشگاه را از مدارس ما جدا كردند بلكه هر يك را مخالف ديگرى كردند. اقشار ملت ما را از هم جدا كردند. اين خيانت بزرگى بود كه به ما و به ملت ما كردند تا ما را به اين روزها نشاندند، نه تنها اقشار يك ملت را از هم جدا كردند، ملت‏ها را از هم جدا كردند به طورى كه ملت ايران با ملت تركيه هيچ روابط ندارد. اصولاً، اگر مخالف نداشت موافقت هم نداشت، بى تفاوت بود. اگر مصيبتى به برادرهاى ترك ما مثلاً مى‏رسيد يا عرب ما، برادرهاى فارس ما بى تفاوت بودند و به عكس اگر به ما مصيبتى مى‏شد، اينها بى تفاوت بودند. اين بى تفاوتى از همين عمال اجانب و خود اجانب ايجاد شد كه تا توانستند مخالفت ايجاد كنند و اگر نتوانستند غفلت ايجاد كنند و ما را غافل كردند از مقدرات خودمان، غافل كردند، از مقدرات برادرهاى خودمان هم غافل كردند. ما بايد از اين به بعد اين هوشيارى كه ملت ما پيدا كرده است جديت كنيم كه اين ادامه پيدا كند.

انسان‏هاى ما را يا از ما گرفتند و يا به مراكز فحشا كشيدند

ما صدمه اين غفلت‏ها را سيصدسال است كه داريم مى‏خوريم. پنجاه و چند سال است كه

صحيفه نور ج 5 صفحه 162

پير مردهاى ما، آنهايى كه به سن من يا يك قدرى هم كمتر هستند پنجاه و چند سال است كه عذاب اليم اين طايفه را كشيدند و شما جوان‏ها هم بيست و چند سال است كه ديديد هر چه ديديد و شنيديد هر چه شنيديد. همه ذخائر ما را از بين بردند، نيروى انسانى كه از همه ذخائر بالاتر است از بين بردند، انسان‏هاى ما را كه بايد مقدرات اين مملكت در دست آنها باشد و مملكت را آباد كنند، معنويتش را آباد كنند. ماديتش را آباد كنند، اين نيروها را از دست ما گرفتند يا به مراكز فحشا كشيدند. تمام مراكز آموزشى را اينها مراكز فحشا قراردادند. سينما كه يكى از مراكز آموزشى است در دنيا، راديو و تلويزيون كه يكى از مراكز آموزشى است براى همه ما، آموزش براى همه طبقات، دستگاهى است كه بايد همه ملت را آموزش بدهد اينها به صورت ديگرى واژگون در آوردند. سينماها را مراكز فحشاء تقريبا قرار دادند. راديوها تبليغات‏شان ديديد چه بود، تلويزيون هم همين طور. اينهائى كه امروز به خدمت اسلام در آمدند بايد اصلاح بشوند و مشغولند به فعاليت براى اينكه اصلاح بشوند. الان هم اين تتمه رژيم فاسد در آنها هست، در مطبوعات ما هست، در روزنامه‏هاى ما هست، در مجلات ما هست، الان هم آن فساد هست، آن تتمه بايد به تدريج - اينها - اصلاح بشود. اين اخلاق فاسدى كه در جوان‏هاى ما ايجاد كردند باز هم تتمه‏اش هست لكن بايد اصلاح بشود. خدا مى‏داند كه اين مراكز فحشا با جوان‏هاى ما چه كرد، براى آنها همه چيز را تهيه كردند كه غفلت كنند از همه چيز خودشان. مراكز فحشا را درست كردند به رايگان دادند، دعوت كردند، دعوت‏ها كردند جوان هاى ما را كشيدند در آن مراكز و از مقدرات خودشان غافلشان كردند.

ما هر چه داريم از ايمان به خدا و وحدت كلمه است

من خدا را شكر ميكنم كه در ظرف اين يكسال، يكسال و نيم يك تحول اساسى در ملت ما پيدا شد، جوان‏هاى ما توجه به مسائل روز پيدا كردند منصرف شدند از آن، اكثرا از آن چيزهائى كه قبلا بود، متحول شدند، منصرف شدند، تحول هايى معنوى پيدا شد كه اين تحول‏ها را نمى‏توانيم اسمى روى آن بگذاريم الا اينكه دست خدا بود توى كار. بشر نمى‏تواند تحول روحى در همه طبقات، اين را كرارا گفتم كه يك پاسبان مى‏آمد يك بازار را سرتاسر هرامرى را كه مى‏كرد اطاعت مى‏كردند و براى خودشان حق چون و چرا قائل نبودند، نه اينكه حق قائل بودند و نمى‏كردند، اصلا وضع روحى شان را اينطور كرده بودند كه حرف كوركورانه بايد اطاعت كرد، همين طور كه ارتش ما هم اينطور بود. مردم را اينطور كرده بودند كه مثل گوسفند اطاعت كند، سر تا پا اطاعت باشد چه فرمان سلطان چه فرمان خدا، چه فرمان ايزد چه فرمان شاه اين كلمه را در اذهان بچه‏هاى ما از بچگى رشد دادند، آن هم اين شاه. يك تحولى پيدا شد در ظرف يكى دو سال كه همين جمعيتى كه از پاسبان آنطور وحشت داشتند، با تانك‏ها حمله كردند و به شاه هر چه خواستند گفتند و او را هم بيرونش كرد. همين جمعيت كه ديروز از يك ستاره‏دار آنطور خوف و وحشت مى‏كرد مشتش را گره كرد مقابل همه ايستاد و همه را بيرون كرد. اين غير از تحول الهى، غير از حكم الهى نيست. ايمان است، اگر ايمان نبود، نمى‏شد. ايمان

صحيفه نور ج 5 صفحه 163

مى‏خواهد. ايمان به خدا اين كار را كرد، ايمان به مبادى اسلامى اين كار را انجام داد، همه با هم، همه با هم گفتند كه ما اسلام را مى‏خواهيم. اين ايمان بود، قدرت ايمان غلبه كرد بر اين قدرت‏ها و الا ما كه چيزى نداشتيم. با همان كاردهاى توى مطبخ‏ها و با همان - عرض مى‏كنم - چوب‏ها و با همان چيزها آمدند بيرون و غلبه كردند بر اين تانك‏ها و توپ‏ها و مسلسل‏ها و اينها، گفتند اينها ديگر اثر ندارد در مقابل ايمان اثر هم نداشت و نتوانست اثر بكند. ايمانتان را حفظ كنيد آقا، ايمان به خدا را حفظ كنيد، وحدت كلمه را حفظ كنيد، اين نهضت را حفظ كنيد. ما هرچه داريم از اين ايمان و وحدت كلمه، آنها ايمان را از ما خواستند بگيرند و وحدت كلمه را. كوشش كردند براى اين دو تا و خداى تبارك و تعالى نخواست و با ما بود و متحول كرد يك مملكت و يك ملتى كه اعتنا به مسائل دينى نداشت متحولشان كرد به طورى كه همه توجه دارند. همه با اينان به ميدان آمدند. يك ملتى كه باهم دعوا داشتند، اين شهر با آن شهر، خود شهر، اين محله با آن محله، اين جوان با آن جوان، يك دفعه يك تحول الهى پيدا شد كه حسن تعاون پيدا شد. يكى از دوستان من مى‏گفت كه در تهران من در اين تظاهرات ديدم كه يك پيرزنى يك جائى ايستاده يك كاسه‏اى دستش است تويش پول است، گفت لابد اين حالا مى‏خواهد يك پولى جمع بكند، رسيدم به او گفتم كه پيرزن چيه؟ گفت كه حالا چون بازار تعطيل است مردم هم به تلفن احتياج دارند من ديدم كه اين كار را من بكنم، اين پول‏ها را بياورم كه مردم پول خرد ندارند بردارند بيندازند آنجا و تلفن كنند. يك همچو حسى در يك افراد پيدا شد، يك همچو حس تعاونى كه وقتى كه اين جمعيت بيرون مى‏آمد همه مردم توى خانه و بيرون با اينها كمك مى‏كردند. اين تحول به دست خدا واقع شد.

همه را دعوت كنيد تا فقط به جمهورى اسلامى راى بدهند

اتكال به خدا بكنيد. اگر خداى نخواسته اين ايمان از دست ما گرفته بشود، اين اتكال خدا از دست ما گرفته بشود وحدت كلمه هم گرفته خواهد شد باز خداى نخواسته برگشت به همان - مصيبت‏هاست. دعوت كنيد مردم را، دعوت كنيد همه را به اينكه در اين رفراندم به جمهورى اسلامى، فقط جمهورى اسلامى. يك كلمه اينور، يك كلمه آنور نبايد باشد، نه از آن اسقاط بشود، نه به آن زياد بشود. شياطين مى‏خواهند يك كلمه را اسقاط بكنند، يا كلمه را زياد بكنند. توجه به اين معنا داشته باشيد، دعوت كنيد همه را.

من از همه اطباء ايران و حالا كه قم هستم از اطباء قم و از مريضخانه‏ها تشكر مى‏كنم كه در اين مصائب اينها هم حس مسئوليت كردند و انجام وظيفه كردند. خداوند همه شما را به وظائفتان بيشتر از اين آشنا كند كه اين دعاى بزرگى است و همه شما را سعادت بدهد و همه شما را سلامت و مملكت شما را از دست اجانب نجات بدهد انشاءالله. خداوند همه‏تان را حفظ كند.

والسلام عليكم والله وبركاته‏


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:46 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 164

تاريخ: 16/12/58

بيانات امام خمينى در جمع روحانيون و طلاب قم

ما بايد بنده باشيم و همه چيز را از خدا بدانيم كه غرور اسباب شكست است

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من سخنان ايشان را تاكنون نشنيده بودم و موجب شرمسارى است كه همه ما داريم و من اميدوارم كه نمايندگان ما همه موفق باشند. فقط يك نكته را مى‏خواستم عرض بكنم و آن اينكه اين مبالغات را كه راجع به من فرموده‏اند، من نمى‏پذيرم. من يك خادمى از همه شماها هستم و قضيه رهبرى و غير رهبرى در كار نيست، قضيه نهضت است و صف واحد، همه با هم.

ايشان خوب بيان مى‏كنند لكن راجع به من را يك قدرى بايد عرض كنم تندروى فرمودند و خصوصا در حضور كسى از او اينطور تمجيد كنند، ممكن است كه باور كند، غفلت كند و فاجعه ببار بياورد. من اميدوارم كه همه آقايان اين جهت را توجه داشته باشند كه در عين حال كه يك نهضت مقدس عالى بوده است كه نظيرش را ما سراغ نداريم و يك نهضتى بود كه با ضايعات كم، عايدات زياد، عايد ما شد، در ظرف بايد گفت چند ساعت اين رژيم منحوس را از بيخ و بن كند، لكن غرور نياورد. غرور اسباب شكست است. بايد ما بنده باشيم و همه چيز را از خدا بدانيم.

فراگير شدن نهضت در كليه اقشار، يك مساله الهى است

من آنوقت‏ها كه مى‏ديدم كه اين نهضت همگانى شده است و همه اقشار ملت را گرفته است، كه بچه‏اى كه پستانك دهنش است پستانك را در مى‏آورد و شعار مى‏دهد و اين در يك قشر محدود نيست بلكه قشرها را فرا گرفته است، از حدود هم گذشته است، من اميدوار مى‏شدم براى اين نكته كه مى‏ديدم كه مساله‏اى نيست كه بشر بتواند، مساله‏اى نيست كه به رهبرى درست بشود، مساله‏اى نيست كه مردم بتوانند، مساله‏اى است الهى. اين قدرت خداى تبارك و تعالى است كه با عنايات خاص خودش اينطور كرد كه تمام اقشار ملت ما يك زبان شدند، تمام اقشار يك مقصد شدند، مقصد واحد، شعار واحد من اميدوار شدم. آنوقت هم كه در سختى بودم و هجوم از اطراف بود، تهديدات از اطراف، از آمريكا بود، از ايران بود و مى‏خواستند مانع بشوند از اينكه من بيايم به ايران، و آن نقشه‏ها را كشيدند، و بحمدالله آن نقشه‏ها نقش بر آب شد - من از آنوقت مطمئن - اگر مطمئن نشدم خيلى احتمال مى‏دادم كه مسئله، مسئله غير عادى باشد و بود همينطور. و لهذا همه اين تهديداتى كه شد و توصيه‏هائى كه شد،

صحيفه نور ج 5 صفحه 165

از قبل دولت ايران بوسيله دولت فرانسه و امريكا به وسائل مختلف، اينها همه قوت داد ذهن مرا كه اينها توطئه مى‏خواهند ببينند، از رفتن من به ايران، اينها يك خوفى در دلشان هست و رفتن من را مى‏خواهند تعويق بيندازند، زودرس است حالا نرويد. به صورت اينكه با ما مى‏خواهند يك مثلا نوازشى از ما بكنند، يك مصلحت بينى و من مى‏ديدم كه دشمن‏ها نمى‏خواهند مصلحت ما را ببينند، مصلحت خودشان اين است. من اين را فهميدم عازم شدم به اينكه نه، بايد بروم. توصيه‏ها هم، از رفقاى ما هم، از دوستان ما هم توصيه مى‏شد كه حالا زود است، لكن من اصرار آنها را از آن فهميدم كه نه زود نيست حالا بايد رفت و اينها در صددند كه همه قوا را جمع بكنند و يك توطئه‏اى است در كار. اينجا هم كه من آمدم باز آقايان، بعضى از آقايان مى‏گفتند كاش مثلا زودتر نمى‏آمدند باز يك مقدارى زود بود ولى من اعتقادم اين بود كه زود نبود، و زود هم نبود. اگر ما اينها را مهلت داده بوديم و يك قدرى تعويق انداخته بوديم، شايد تا حال اگر تعويق انداخته بوديم اينها كارهاى خودشان را كرده بودند، و نقشه‏هايى كه بايد بكشند پياده كرده بودند، و ما تا آخر ديگر نمى‏گذاشتند كارى بكنيم، شايد ما را ديگر نمى‏گذاشتند به اين حدود بيائيم، لكن من روى همان معنا كه از كارهاى اينها و از سفارشات اينها اطمينان پيدا كردم به اينكه مساله‏اى در كار است. رفقا هم كه به من مى گفتند خوب است كه يك قدرى تعويق بياندازيد، مى‏گفتم نمى‏شود اين، براى اينكه اينها دشمن‏هاى ما هستند كه مى‏گويند نرو، اگر چنانچه آنها همچو چيزى نمى‏گفتند، خوب يك چيز بود، اما اينها دشمن ما هستند كه مى‏گويند حالا نرو زودرس است حالا.براى آنها زودرس بود، لكن به ما مى‏گفتند كه حالا رفتن شما زودرس است.

پيشرفت‏هاى چشمگير به اراده مقدس و مدد غيبى خداوند

از اين جهت من آمدم و بحمدالله تاكنون پيشرفت‏هاى چشمگيرى شد، به طورى كه اين نهضت نمونه است در همه نهضت‏هائى كه در طول تاريخ واقع شده است، يعنى نهضتى است كه همه قشرها، من گمان نكنم كه در تاريخ نهضتى كه بچه كوچولو هم همان شعار پيرمرد و شعار جوان را بدهد، تحقق پيدا كرده باشد. چنانچه نهضتى كه اين طور يك همچو قدرت غول‏وار را و با پشتيبانى‏هاى ابرقدرت، اين نهضت با دست خالى پيش ببرد، اين هم يك امر غيبى بود. ما نبايد غرور پيدا كنيم كه ما كرديم، خداست كه اين كارها را به اراده مقدسه خودش انجام داد.

حالا هم صف‏هاى ما بايد فشرده‏تر بشود. يك قشر نمى‏تواند اين خرابى‏ها را ترميم كند، همه با هم، همه با هم، تمام اقشار با هم به پيش. اگر چنانچه از اين به بعد سستى بشود خداى نخواسته، اين نهضت رو به سستى برود، آنها در كمينند و دشمن‏هاى ما دست بر نداشته‏اند.

اينجا مملكت نفت است، اينجا مملكت چيزهاى ديگر، ذخائر زير زمينى زياد است، آنها دست از اينجا بر نمى‏دارند. اينجا سرحدى است كه براى آنها قضيه سوق الجيشى در كار است، آن‏ها به اين زودى دست بر نمى‏دارند، لكن ملت ما بايد هوشيار باشد، ملت ما خيال نكند تمام شد مطلب، آقايان

صحيفه نور ج 5 صفحه 166

خيال نكنند كه مطلب تمام شد حالا بايد ديگر رها كنيم، خير مطلب مهم است و از اين به بعد همه با هم باشيم.

اختلاف، ناشى از هواى نفس و وسوسه شيطان است

تبليغات ما بايد قوى‏تر بشود از سابق، اقشار ما بايد فشرده‏تر بشوند از سابق، صف ما بايد فشرده‏تر بشود، اختلافات ما بايد كمتر بشود. من متاسفم كه در بعضى از بلاد مى‏شنوم اختلاف شده است. اختلاف سر چه؟ براى چه اختلاف؟ آنهائى كه اختلاف مى‏اندازند، اينها معلوم شد از اسلام اصلا حظى ندارند. اين اختلاف معنايش اين است: شكست اسلام. اگر ما با هم مختلف بشويم، اسلام شكست مى‏خورد. اگر در قشر روحانى خداى نخواسته مردم احساس كنند كه اين اختلافات براى دنياست، براى دين كه اختلافى در كار نيست، همه ما، همه ما يك دين داريم، يك قرآن داريم، اگر اختلافى پيدا بشود اختلاف روى اساس دين است، شيطان است كه اختلاف مى‏اندازد.

اگر ساير مردم توجه كنند كه ملاها روى هواهاى نفسانى با هم مختلف هستند، طلبه‏ها روى هواهاى نفسانى با هم مختلف هستند، مردم از شما رو بر مى‏گردانند. از شما رو برگرداندند. اسباب شكست شماست، شكست شما شكست اسلام است. وظيفه شما سنگين است آقا. شما بايد با اخلاق خودتان، با اعمال خودتان مردم را دعوت كنيد. شما هادى مردم هستيد. شما بايد چراغ باشيد، شما بايد نور باشيد. تهذيب كنيد نفوس خودتان را، حب دنيا را از نفستان بيرون كنيد، راس كل خطيئه است. همه خطاها از حب دنياست، از حب شهرت است. اين حب را از دل خودتان بيرون كنيد، بميرانيد اين حب را، زنده بشويد به زندگانى اسلام، زندگانى الهى. شما الهى بشويد، وحدت پيدا بكنيد، صفتان را واحد كنيد.

دشمن‏ها در كمين شما هستند، در كمين ملت ما هستند. دشمن‏ها حالا فهميدند كه وحدتى كه در ايران پيدا شده است آنها را شكست داد. الان بيشتر درصدد هستند، براى اينكه چشيدند آن مزه‏اى را كه وحدت داشت در بين ما. آن‏ها عذاب او را چشيدند، الان در صدد اينند كه شماها را متفرق كنند، از هم جدا كنند شما را، خودتان را از هم جدا كنند و شما را از قشرهاى ديگر جدا كنند، دانشگاه را از دانشگاه‏هاى اسلامى، دانشگاه علوم قديمه جدا كنند، قشرهاى متجدد و متنور را از شماها جدا كنند، چنانچه در دويست، سيصد سال به اين طرف اين نقشه بوده است. نقشه، نقشه‏اى بوده است كه ايران را ويران نگه دارند براى پيشرفت، شما مطالعه كنيد كتبى كه در اين باب هست. ايران را نمى‏شود ويران كرد الا به ويران كردن جناح‏ها، نمى‏شود فتح كرد الا به اينكه شماها را از هم جدا كنند. روحانيون با هم بايد باشند، اينها همه لشكر امام زمان هستند. همه با هم، اگر خداى نخواسته در صفوف شما يك خللى پيدا بشود، اين خلل شيطانى است، براى هواهاى نفس است و اگر اين خلل پيدا بشود، در ملت خلل واقع مى‏شود. در ملت اگر خلل واقع شد، آنهايى كه در كمين هستند حمله خواهند كرد، و شما را از بن خواهند كند. اين دفعه اگر خداى نخواسته اينها غلبه بكنند، نه از روحانى چيزى باقى

صحيفه نور ج 5 صفحه 167

مى‏گذارند و نه از متنورالفكر، منورالفكر نه از قشر جديد چيزى باقى مى‏گذارند و نه از قشر قديم. اينها فهميدند كه با اين وحدت ما قدم برداشتيم، استعمار را شكست داديم، اما شكستى كه اولش است. اگر چنانچه خداى نخواسته يك خللى واقع بشود، خداى تبارك و تعالى از شما ناراضى است، از قشر روحانى ناراضى است. روحانى مبدا امور است، اگر خللى واقع بشود اذا فسد العالم فسد العالم فاسد عالم، عالم را متعفن مى‏كند. تعفن عالم، عالم را متعفن مى‏كند. در جهنم از تعفن عالم پناه مى‏برند به آتش، و اين تعفن، تعفن توجه به دنياست، توجه به مقام است، توجه به رياست است. از اين چيزها اجتناب كنيد.

براى حفظ اسلام به فقه و فقاهت نيازمنديم

شمائى كه الان جوان هستيد مى‏توانيد خودتان را تهذيب كنيد، اگر پير شديد، ضعيف مى‏شويد نمى‏توانيد. الان قواى شما قوى است و شيطان در شما ضعيف، وقتى سن شما زياد شد قواى شما ضعيف مى‏شود و شيطان در شما قوى، آن وقت ديگر نمى‏توانيد، شكست مى‏خوريد. الان بايد خودتان را تهذيب كنيد، حوزه‏هاى علميه بايد خودشان را تهذيب كنند. در خلال تهذيب، هر كار كه هست تعقيب كنند از علميات. ما فقاهت لازم داريم. اگر فقيهى از بين برود، اسلام از بين مى‏رود. ما فقيه لازم داريم، بايد دنبال فقه باشيم. در عين حالى كه دنبال فقه هستيد همانطورى كه ائمه عليه‏السلام بودند، حضرت امير سلام‏الله عليه بود، در عين حالى كه نمازش آنطورى بود، در عين حالى كه عبادتش آنطور بود، شمشيرش هم آنطور بود، در عين حالى كه بسط علم و توحيد مى‏كرد و يك مثل نهج‏البلاغه را گذاشت براى ما، در عين حال جنگ مى‏كرد، در عين حال شمشير مى‏كشيد، در عين حال كه زاهد بود، در عين حال قوى و قدرتمند بود، جنگجو بود، اينها با هم بايد باشند.

اسلام منهاى سياست از بدترين القائات استعمارگران

اسلام همه چيز است. - اسلام را - يكى از بدترين چيزى كه اجانب در بين مردم و در بين خود ما القا كردند اين است كه اسلام براى اين است كه ما همان عبادت بكنيم، چنان كه مذهب مسيح را هم مسخ كردند. مذهب مسيح مسخ شد. مسيح هرگز نمى‏شود كه دعوتش اين باشد كه فقط عبادت بكنيد، ظلمه را بگذاريد به كار خودشان، اين نمى‏شود، نبى نمى‏تواند اينطور باشد، مسخ شده است اينها. اينها اسلام را در نظر ما، در نظر جاهلين مسخ كردند. اسلام را بصورت ديگر نشان دادند و اين از كيدهائى بود كه با نقشه‏هاى پياده شده است و ما خودمان هم باور كرديم آخوند را به سياست چه؟ اين حرف، حرف استعمار است. آخوند را به سياست چه؟ ساسه العباد در دعاى جامع، زيارت جامعه است ساسه العباد چطور امام را به سياست آره، اما آخوند را به سياست نه؟!

حضرت امير يك مملكت را اداره مى‏كرد، سياستمدار يك مملكت بود، آنوقت آخوند را به سياست چه؟! اين مطلبى بود كه مستعمر براى اينكه آخوند را جدا كند از دولت و ملت، القا كردند به

صحيفه نور ج 5 صفحه 168

او، آخوند هم باورش آمد. خود آخوند با ما مبارزه مى‏كند كه شما چكار داريد به سياست! اين آخوند سياسى است. اين چيزى بوده است كه ما را عقب كرد، به عقب راند. آخوند، نمونه اسلام است.

قرآن كتاب انسان‏سازى است

اسلام همه چيز است، قرآن همه چيز است. قرآن، انسان درست كن است، كتاب انسان‏سازى است. قرآن همه چيز دارد: سياست دارد، فقه دارد، فلسفه دارد، همه چيز دارد. انسان همه چيز است و بايد همه احتياجاتش را قرآن تامين بكند. انسان يك اعجوبه‏اى است كه همه عالم است و قرآن يك اعجوبه‏اى است كه اداره انسان را به همه اقشار مى‏كند، در عين حالى كه فقيه درست مى‏كند، حكيم درست مى‏كند، فيلسوف درست مى‏كند، شمشيرزن درست مى‏كند، جنگجو درست مى‏كند. فقيه بايد جنگجو هم باشد، فقيه بايد سياف باشد ولى فقيه هم باشد و فقهش را از دست ندهد.

اينطور نباشد كه حالا بگوئيد كه حالا كه وقت نهضت است ديگر درس هيچى، اين غلط است، علم همه چيز است، علم همه جهات است. حضرت امير براى علم شمشير مى‏زد، براى توحيد شمشير مى‏زد، براى بسط فقه شمشير مى‏زد، خيال نكنيد كه حالا كه ما وارد شديم در مسائل سياسى ديگر نبايد وارد به مسائل علمى بشويم. شما كه جوانيد بايد فقاهت ايجاد كنيد، فقاهت در خودتان ايجاد كنيد. بايد فقيه بشويد. فقيه از او كار مى‏آيد، اما فقيه مهذب، طلبه مهذب، انسان مهذب، ملت مهذب.

همه بايد اخلاق خودشان را تهذيب كنند، همه بايد جهاد با نفس بكنند. لكن شماها اولى هستيد. شمائى كه جندالله هستيد بايد به امر خدا، جندالله معنايش اين است كه به امر خدا بايد عمل بكنند، به فرمان او، همانطور كه جندى به فرمان سرلشكرش، به فرمان سپهبدش، عمل مى‏كند. شما جندالله هستيد، به فرمان او بايد عمل كنيد، اگر چنانچه از فرمان او تخطى بكنيد، جندالله نيستيد. هر مقدارى كه نازل شد، يا جندالله يا جند شيطان، اگر دنيا مطمح نظر شماست جند الشيطان، اگر حق تعالى مطمح نظر شماست جندالله.

ظل الله همين طور است. سلطان ظل الله است، اگر تخلف از يك جهتى بكند، ظل الشيطان مى‏شود. ظل سايه است، سايه همه چيزهايش به ذى ظل است، خودش هيچ ندارد. ظل الله كس است كه تمام حركاتش به امر خدا باشد، مثل سايه باشد. خودش هيچ، سايه خودش هيچ حركتى ندارد. ذى ظل هر حركتى كرد سايه هم همانطور حركت مى‏كند. اميرالمومنين ظل الله است، پيغمبر اكرم ظل الله است كه هيچ حركتى از خودش ندارد، هر چه هست از خداست. اينها ظل الشيطان هستند. به اين سلاطين ظل الله مى‏گفتند، ظل الشيطان هستند. ظل الله ميزان تميز ماست كه اين سلطان آيا حق است يا باطل. ظل الله ميزان تميز است كه ما با همين تعبير بفهميم كه آيا اين سلطان حق است يا باطل. اگر از

صحيفه نور ج 5 صفحه 169

خودش چيزى كرد، عملى كرد، باطل است. اگر امر خدا را اجرا كرد، ظل الله است و الا ظل الشيطان است.

جندالله هم كه شما براى خودتان انتخاب كرديد، و يا براى شما انتخاب شده است همين است. به امر خدا، اگر گفت بنشين، بنشين. اگر گفت بايست، بايست. اگر اينطور باشد جندالله است، اما اگر خدا فرمود كه فلان عمل را بكن و شما تخلف كرديد تخلف، از شيطان است، به همين مقدار از بين مى‏رود. يك وقت مى‏بيند كه انسان تا آخر همه كارهايش لله نبوده است، همه كارهايش براى شيطان بوده است. يك انسان در صورت، يك شيطان در واقع، آنجا هم كه برود به صورت شيطان در مى‏آيد.

كوشش كنيد آقايان در تهذيب نفس، در تحكيم مبادى اسلام، در تحكيم فقه اسلام، در بسط فقه اسلام، اين فقه غنى. در عالم مثل فقه شما چيزى نيست، اين فقه غنى را بسطش بدهيد. لكن در عين حالى كه فقيه هستيد جناح سياست را رها نكنيد، تفكر كنيد در امور، وارد بشويد در امور، دخالت كنيد در امور من فقيهم و ديگر كارى نداريم به چيزى نمى‏شود اين. شما فقيه هستيد ولى بايد در امور دخالت كنيد، در مقدرات مردم دخالت كنيد، شما پاسداران اسلام هستيد، بايد پاسدارى كنيد. خداوند انشاءالله همه شما را توفيق بدهد. خداوند انشاءالله ما را در پناه شما حفظ كند.

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:46 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 170

تاريخ: 16/12/57

بيانات امام خمينى در جمع كارمندان شركت مخابرات

وحدت كلمه و ايمان به خدا، رمز پيروزى ملت

بسم الله الرحمن الرحيم‏

درود بر ملت مجاهد ايران، درود بر ملتى كه با دست خالى، با اتكال به خداى تبارك و تعالى و وحدت كلمه و مقصد، ريشه ظلم، ريشه استبداد، ريشه تمام ناسازگارى‏ها را از بيخ و بن كند. درود بر شما جوانان، درود بر شما كه از راه‏هاى دور آمده‏ايد براى تفقد از من و تفقد از اهالى اينجا. مى‏دانيد كه ما رنج‏ها ديديم، ملت ما خون‏ها داد، ملت ما رنج‏ها كشيد، پنجاه و چند سال آن قدر رنج كشيد كه ديگر طاقت نياورد و مى‏دانيد كه رمز پيروزى شما ملت بزرگ، وحدت كلمه و اتكال به ايمان بود. اين ايمان به خدا بود كه شما را پيروز كرد، اين ايمان به خدا بود كه از شهادت نترسيدند جوانهاى ما، ايمان به خدا آنها را در اين مبارزه پيش برد و بايد اين رمز را حفظ كنيد.

براى ادامه نهضت بايد دسيسه‏ها را خنثى كرد

ما الان در بين راه هستيم، راه تمام نشده است، آنهائى كه خيانتكار و جنايتكار بودند، ريشه‏هايشان باز موجود است. جنايتكارهاى خارجى، نفتخوارهاى مفتخوار دست بردار نيستند، بايد هشيار باشيد، بايد بيدار باشيد، بايد دسيسه‏هاى آنها را خنثى كنيد. عمال آنها الان در بين طبقات ما مى‏خواهند اختلاف ايجاد كنند، تظاهرات ضد دينى بكنند، كارهائى بكنند كه شما قشرهاى محترم، شما برادرهاى معظم از هم جدا بشويد، همان حيله‏اى كه از چند صد سال پيش از اين، خارجى‏ها كرده‏اند و دولتهاى اسلامى را از هم جدا كرده‏اند و در هر ملتى بين افراد و بين اقشار مخالفت انداخته‏اند.

اين وحدت كلمه‏اى كه در سرتاسر ايران پيدا شد و اين وحدت غرضى كه در سرتاسر ايران پيدا شد كه همه يك چيز مى‏خواستند و آن اينكه حكومت اسلام، جمهورى اسلام در سرتاسر ايران مقصد همه بود، اتكال به خدا و مقصد اينكه حكم خدا جارى بشود و جمهورى اسلامى در ايران بر قرار بشود شما را پيروز كرد، تا اينجا پيروز كرد. الان وقت آن است كه رفراندم بعد از چند روزى كه خواهد شد، همه شما بيدار باشيد و از كيد دشمنان احتراز كنيد.

صحيفه نور ج 5 صفحه 171

بيدار باشيد كه خواست دشمنان ايجاد حكومتى غير از جمهورى اسلامى است

اينها مى‏خواهند يك جمهورى را در اينجا ايجاد كنند كه اسلام نباشد يا جمهورى دمكراتيك را كه باز اسلام در كار نباشد يا جمهورى دمكراتيك اسلامى، دمكراتيك را كه باز يك رنگ غربى به آن بدهند. شما بايد بيدار باشيد و جز جمهورى اسلام به هيچ چيز راى ندهيد.

شما كه الان مخابرات در دست شما هست بايد با مخابرات خودتان اين مطالب را برسانيد و هر قدر كه مى‏توانيد، به هر جا كه مى‏توانيد برسانيد، برسانيد كه اگر چنانچه تزلزل در اين امر حاصل بشود و اگر خداى نخواسته در اين امر سستى بشود، ممكن است اجانب ببرند. اگر اجانب در اين قضيه غالب بشوند خداى نخواسته، بايد ما برگرديم به حال اول و بدتر از آن. امروز آنها فهميدند كه با اسلام و وحدت كلمه ملت، آنها شكست خورده‏اند، آنها احساس شكست در خودشان كرده‏اند و اگر خداى نخواسته در اين امر سستى بشود، آنها قطع مى‏كنند ريشه‏هاى ما و ريشه اسلام را. شما بيدار باشيد برادران من، با هم متحد باشيد، همصدا باشيد، همه با هم جمهورى اسلامى.

خداوند همه شما را تاييد كند. خداوند به همه شما توفيق عنايت كند. همه سالم و صحيح باشيد. خداوند ملت ما و كشور ما را از شر اجانب نجات بدهد و تمام شما را سعادتمند كند.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:47 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 172

تاريخ: 16/12/57

بيانات امام خمينى در جمع عده‏اى از مسلمانان قطر

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من تشكر مى‏كنم از آقايان كه از نقطه دور براى تفقد از ملت ما، براى سركشى به ملتى كه بيش از 50 سال زير بار ظلم و جور و جنايت و خيانت لگدكوب شد، تشكر مى‏كنم از آقايانى كه از بلد نائين آمده‏اند و تفقد مى‏كنند از ملت ما و از ما، خداوند شما را و همه مسلمين را از خواب بيدار كند. خداوند ما را در يك زمانى كه خواب و غفلت بر اكثر بلاد مسلمين سايه افكنده است، ما و همه مسلمين را هشيار و بيدار كند

اقدامات خائنانه اجانب در ايجاد تفرقه و جلوگيرى از تمسك مسلمين به قرآن

دستهاى خيانتكار اجانب كه مى‏خواستند شرق را و خصوصاً بلاد اسلامى را براى منافع خودشان قبضه كنند، با مطالعاتى كه كرده بودند در اين بلاد و تمام بلاد را، بيابانهايش را، قصبه‏اش را، شهرستانهايش را، وجب به وجب مطالعه كرده‏اند و روحيه گروههائى كه در اين بلاد زندگى مى‏كردند مطالعه كرده‏اند و آئين‏هائى كه اينها داشتند و كيفيت نفوذ آئين‏ها در اينها، مطالعه شده است، به آنجا رسيده‏اند كه نگذارند مسلمين متمسك به قرآن باشند. قرآن را آنها سد راه مى‏دانستند. اگر مسلمين همه متمسك به قرآن مى‏شدند، براى آنها مجالى باقى نمى‏ماند. قرآن را و اسلام را از مردم جدا كردند، ملتها از اسلام جدا شدند.

دعوتهائى اجانب كردند، چه خودشان مستقيماً، چه بوسيله عمالشان در اين بلاد، دعوتهاى بر ضد اديان، بر ضد اسلام، بر ضد روحانيت اسلام، جدا كردند مسلمين را، بعضى را از بعض، ايجاد احزاب مختلفه از صدر مشروطيت به اين طرف تمام براى تفرقه بود و تمام براى اين بود كه مسلمين با هم مجتمع نباشند. ايجاد تفرقه بين مذاهب، مذاهب مسلمين براى همين مقصد بود كه اينها از هم جدا باشند و نتوانند براى اسلام و به نفع اسلام كارى بكنند. اين كارها در طول مدت بيش از 300 سال انجام گرفته است.

صحيفه نور ج 5 صفحه 173

همراهى كودكان صغير با پير مردان كبير از نكات بارز اين نهضت الهى‏

بحمدالله در ايران در اين سنوات اخير يك نهضتى، يك نهضت الهى پيدا شد كه من نمى‏توانم اسمى رويش بگذارم الا اينكه اين نهضت الهى بود، نهضتى كه بچه‏هاى صغيرش با پيرمردهاى كبير با هم بودند، نهضتى كه بچه‏ها پستانك را در دهان مى‏گذاشتند، وقتى بيرون مى‏آوردند مى گفتند مرگ بر شاه، باز پستانك را به دهان مى‏گذاشتند. از بچه‏هائى كه اول، اول صحبت و حرف زدنشان است تا پيرمردهائى كه آخر عهدشان است به حيات، همه با هم بودند و همه با هم طرد كردند اين طاغوت را. رمز پيروزى ايران همين بود كه اتكال به خدا، براى خدا و وحدت كلمه، وحدت كلمه و وحدت غرض، مقصد، از هر كس رسيدند، مقصد اين بود كه حكومت اسلام باشد، مقدمه اين بود كه حكومت طاغوت نباشد، مقصد اين بود كه استقلال و آزادى در پناه حكومت اسلامى باشد. رمز پيروزى ملت ما، وحدت كلمه و وحدت غرض و مهمتر، اتكال به خداى تبارك و تعالى. شما آقايان در هر جا كه هستيد اين رمز را فراموش نكنيد، البته من گله دارم از خليج و اطراف آن، آنها با ما بسياريشان موافقت نكردند، بلكه مخالفت كردند. شما خودتان كه آگاهيد از افرادى كه در آنجا بودند و پشتيبانى از طاغوت مى‏كردند و نمى‏دانم الان هم مى‏كنند با آرزو دارند كه برگردد؟! آنها را هدايت كنيد، به آنها بگوئيد به اسلام روى بياوريد، اين حكومتها، حكومت طاغوت است، حكومت ضد اسلامى است، گمان نكنيد هر كه قدرت پيدا كرد خداى تبارك و تعالى با اوست، معاويه قدرت داشت، فرعون هم قدرت داشت، فرعون هم سلطنت داشت. سلطنت اگر ظل الله باشد، سلطان اگر ظل الله باشد، پذيرفته است. يعنى چه ظل الله؟ يعنى اينكه همين طور كه سايه، سايه انسان هيچ از خودش حركتى ندارد الا به حركت انسان، اگر چنانچه سلطانى هيچ حركتى نداشت الا به حركت، به تحريك خداى تبارك و تعالى، از خودش هيچ نداشت و همه از خداى تبارك و تعالى بود. رسول الله ظل الله است، غير رسول الله آنهائى كه نزديك به رسول الله‏اند نزديك به ظل الله‏اند، اصل رسول الله است، او ظل الله است. اميرالمومنين سلام‏الله عليه چون تمام وجودش فانى در وجود رسول الله است ظل الله است. سلاطين جور ظل ابليسند. ميزان در تشخيص سلطان جائر و سلطان عادل همين است. آنكه ابليسى است، آنكه جائر است، ظل ابليس است نه ظل الله. حتى كلمه ظل الله را هم غصب كرده‏اند اينها، فريب دادند ملتها را. آنكه هيچ ندارد الا به اراده الله، هيچ حركت و سكونى ندارد الا به اراده الله و مارميت اذرميت و لكن الله رمى اينهائى كه با تو مبايعه كردند، با خدا مبايعه كردند، براى اينكه تو هيچ ندارى الا فنا در خدا، آنهائى كه طاغوت هستند مثل فرعونها و امثال اينها، اينها ظل ابليسند، يا ابليس يا خدا،يا ظل الله يا ظل شيطان. اينها به ملتهاى ما حتى اين خيانت را هم كردند كه اين لفظ مبارك را براى خودشان غصب كردند، چنانچه مقام را براى خودشان غصب كردند.

وحدت كلمه و اتكال به خدا، رمز پيروزى مسلمين‏

به برادرهاى قطرى ما بگوئيد و به برادرهاى خليجى ما بگوئيد كه آقا متحد بشويد و زير پناه بيرق

صحيفه نور ج 5 صفحه 174

اسلام بيائيد، از طاغوت كناره‏گيرى كنيد، وحدت كلمه پيدا كنيد، رمز غلبه ما وحدت كلمه و اتكال به خدا بود، شما هم اتكال به خدا پيدا كنيد و وحدت كلمه، شما هم پيروز خواهيد شد. همه ملتهاى اسلام بايد يكى بشوند.اگر ملتهاى اسلام و دولتهاى اسلام متفرق نبودند، (دولت اسلامى كه نمى‏دانم داريم يا نداريم و شايد شما بدانيد كه نداريم، اميد است كه پيدا بكنيم) اگر مسلمين با هم بودند، اينطور ذليل نبودند زير دست اجانب و عمال اجانب. مسلمين قريب يك ميليارد جمعيتند ولى يك ميليارد جمعيت متفرق، جدا از هم. اگر يك حكومت بود مثل صدر اسلام، يك حكومت بود و همه تابع، ما به اين روز نمى‏نشستيم. آنها، اجانب جديت كردند تا حكومتها را به نفع خودشان متفرق كردند، تكه تكه كردند. حتى اخيرا كه عثمانى يك مملكت وسيع بود، وقتى جنگ تمام شد، اينها را به قريب 15 تا جدا جدا از هم كردند و همه عمال خودشان. بايد مسلمين بيدار بشوند، بايد از اين خوابى كه سيصد سال آن‏ها را خواب كردند هشيار بشوند، اقتدا كنند به ايران كه با هيچ، با مشت خالى بر تانكها و توپها و مسلسلها و قدرت‏هاى بزرگ غلبه كرد براى اينكه اتكال به خدا داشت، همه مى‏گفتند ما اسلام مى‏خواهيم، همه فرياد مى‏كردند كه ما حكومت اسلامى مى‏خواهيم. اين ايمان راسخ كه در اين ملت شكوفا شد، اين تبدلى كه پيدا شد و تحولى كه در نفوس مسلمين اينجا پيدا شد، رمز پيروزى بود، همه با هم اتكال به خدا. برادران من اتكال به خدا داشته باشيد، وحدت كلمه داشته باشيد، با هم باشيد تفرقه را كنار بگذاريد. خداوند همه شما را عزت، سلامت، توفيق ، وحدت كلمه عنايت فرمايد. خداوند اسلام را قوه و قدرت عنايت فرمايد.

والسلام عليكم و رحمة الله


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:47 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 175

تاريخ: 17/12/57

بيانات امام خمينى خطاب به هيأت ليبيائى راجع به سرنوشت امام موسى‏صدر

بسم الله الرحمن الرحيم‏

ما نگران سرنوشت امام موسى صدر هستيم و مى‏خواهيم به محض بازگشت به ليبى به سرهنگ قذافى بگوييد هر چه زودتر در مورد سرنوشت امام موسى صدر رسيدگى كند.

از طرف هيات نمايندگى ليبى از امام خمينى خواسته شد اجازه دهند سرهنگ قذافى براى عرض تبريك به ايران بيايد. امام خمينى پاسخ داد: من فعلا به قم مى‏روم و اين ديدار را به زمان ديگرى موكول كنيد.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:47 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 176

تاريخ: 17/12/57

بيانات امام خمينى در ديدار با بانوان قم‏

تسليت به مادران و اهالى داغديده قم‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از قم رفتم در صورتى كه شما بانوان و مردان اين شهر ابتلا به زحماتى داشتيد، لكن جوانانتان در كنارتان بودند، و آمدم در صورتى كه داغ جوانان همانطورى كه بر دل پدر و مادرها تاثير داشت در دل من هم تاثير داشت. من آن عكس‏هائى كه در مدرسه فيضيه به در و ديوار است، اين جوانهاى برومندى كه از دست ما رفته است، براى اينها به اهالى قم تسليت عرض مى‏كنم، به مادران داغديده تسليت عرض مى‏كنم.

خيانت‏ها و جنايات شاه و پدرش در تاريخ بى‏سابقه بوده است

تمام مملكت ما اين ابتلا را داشت ، همه كشور ما در پنجاه و چند سال در ابتلا و در زحمت و در اختناق و در وابستگى به اجانب به سر بردند. خدا مى‏داند كه اين پدر و پسر با اين كشور ما چه كردند، خدا مى‏داند كه در طول تاريخ، خيانت مثل اينها به ايران نشده بود. تمام سلاطين در دو هزار و پانصد سال يا بيشتر خيانتكار بودند، همه خيانتكار بودند حتى خوبانشان هم خيانتكار بودند لكن خيانتشان به اندازه اينها نبود، اينها به كشور خودشان معلوم نيست ديانت مى‏گردند، اينها علاوه بر اينكه حجم جنايتشان خيلى زياد بود، حجم خيانتشان بيشتر بود. در زمان رضاخان كه شايد اكثر شما يادتان نباشد، ما شاهد چه صحنه‏ها بوديم، در همين قم و نسبت به بانوان محترم اين قم و در همه شهرها نسبت به بانوان محترم شهرها، اين به تبع از كسانى كه تعليم به او مى‏دادند به اسم كشف حجاب، هتك حرمت اسلام، هتك حرمت مومنين، هتك حرمت بانوان ما را چقدر كرد و مامورهاى او با خانم‏ها و با مخدرات ما چكار كردند، چه سلوك كردند، چقدر پاره كردند چادرهاى آنها را، چقدر به يغما بردند چادرها و روسرى‏هاى آن‏ها را، ما شاهد اينها بوديم و شماها هم شاهد اين پسر بوديد كه به اسم تمدن بزرگ با اين مملكت چه كرد.

شما نمى‏توانيد تصور بكنيد كه اينها چه جور با اين مملكت معامله كردند، ما نمى‏توانيم حجم جنايت اينها در كجاها ذخيره‏ها دارند، آنقدرى كه حالا فاش شده است، اين معلوم نيست كه اين مقدارى باشد كه هست، معلوم نيست كه در بانك‏ها

صحيفه نور ج 5 صفحه 177

مثل بانك سوئيس و امريكا و انگلستان و ساير جاها اينها چقدرها دارند مى‏گويند كه اخيراً بيست و سه ميليارد دلار برده است و ما اطلاع نداريم از اينكه سابقا چقدر برده است.

در زمان آن پدر وقتى كه در جنگ واقع شد و متفقين او را اخراج كردند، دنبال اين افتاد كه جواهر جمع كند، چمدان‏ها را پر كردند از جواهرات و بردند، وقتى كه در كشتى نشست از قرارى كه براى ما نقل كرده‏اند يك كشتى ديگرى كه مخصوص حيوانات بود آوردند متصل كردند به آن كشتى و آن خبيث را كه از حيوان بدتر بود گفتند بيا توى آن كشتى، گفت پس چمدان‏ها چه؟ گفتند چمدان‏ها مال بعد، بعد هم چمدان‏ها را انگلستان بردند و خوردند.

در زمان اين هم همه چيزهاى ما را بردند، همه حيثيت ما را بردند. آنقدرى كه به نيروى انسانى ما ضرر زدند، به نيروى مادى ما ضرر نزدند. آنقدرى كه انسانها را نگذاشتند رشد بكنند، آنقدرى كه مراكز فحشا را درست كردند، قمارخانه‏ها را درست كردند و فحشا خانه‏ها را درست كردند و در اختيار جوانهاى ما گذاشتند و آنها را غافل كردند از مقدرات خودشان، آنقدر كه ابتلاء به اين مواد مخدره اينها پيدا كردند در زمان اينها، براى اينكه همه چيزشان را تخدير كنند و نگذارند نسبت به مقدرات خودشان فكر كنند لكن خداى تبارك و تعالى خواست كه در اين دو سال اخير (البته مبداء از پانزده خرداد بود) لكن در اين دو سال اخير كه نهضت شكوفا شد، خداى تبارك و تعالى به شما كمك كرد.

بانوان ايران در پيشاپيش نهضت و مربى مردان‏

شما بانوان اثبات كرديد كه در صف جلو هستيد، شما اثبات كرديد كه مقدم بر مردها هستيد ،مردها از شما الهام گرفتند، مردهاى ايران از مخدرات ايران،از بانوان ايران عبرت گرفتند و تعليم گرفتند و مردان قم هم از شما بانوان عزيز عبرت گرفتند و تعليم گرفتند. شما در صف جلو نهضت هستيد.

سيماى زن در اسلام‏

اسلام به شما آنقدر احترام قائل است كه براى مردها نيست، اسلام شما را مى‏خواهد نجات بدهد، اسلام شما را مى‏خواهد از اين ملعبه‏اى كه اينها مى‏خواهند شما را ملعبه قرار بدهند نجات بدهد، اسلام مى‏خواهد شما را يك انسان كامل تربيت كند كه بر دامن شما انسان‏هاى كامل تربيت بشوند. من از همه شما تشكر مى‏كنم كه در اين نهضت شركت كرديد و از همه مادرهائى كه در اين نهضت شركت كردند و عزيزانشان را از دست دادند براى اينها اظهار تاسف مى‏كنم و براى شهداى آنها رحمت از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم و من رحمت خدا را براى همه شما طالبم. خداوند همه شما را به سعادت برساند. خداوند همه شما را به كمال مطلوب برساند.

وظيفه بانوان در رفراندم‏

همه شما بايد راى بدهيد، راى جمهورى اسلامى، نه يك كلمه كم نه يك كلمه زياد، شما هم بايد

صحيفه نور ج 5 صفحه 177

راى بدهيد، شما هم فرقى با سايرين نداريد، بلكه شما مقدميد بر مردها، مردها در دامن شما بزرگ شدند، شما تربيت كننده مردها هستيد، قدر خودتان را بدانيد ، اسلام قدر شما را مى‏داند. شما همه شركت كنيد در اين رفراندمى كه خواهد شد و راى بدهيد براى جمهورى اسلامى.

من اميدوارم كه يك جمهورى اسلامى و يك عدل اسلامى و يك حكومت عادل پيدا بشود كه مملكت ما را از اين گرفتارى‏ها نجات بدهد و نگذارد ديگر دست اجانب در اين مملكت باز باشد و استقلال و آزادى را براى شما همه بيمه كند، خداوند همه شما را رحمت كند.

والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:47 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 179

تاريخ: 17/12/57

بيانات امام خمينى در جمع فرهنگيان و دانش‏آموزان قم‏

استعمار، عامل جدايى مدارس دينى و دانشگاه‏ها

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

و افوض امرى الى الله ان الله بصير بالعباد

من براى اولين دفعه‏اى است كه در اين مدرسه وارد شده‏ام. دست‏هاى خائن اجنبى و عمال اجنبى ما را از شما جدا كردند، بين ما و شما اختلاف انداختند، آنها از اين اختلاف نتيجه بردند و ديدند كه از اتحاد جنبه‏هاى، قشرهاى مختلف، آنها نمى‏توانند با اين اتحاد نتايجى را كه مى‏خواهند ببرند. سالهاى طولانى كوشش كردند مدارس دينى را از دانشگاه‏ها و ديگر قشرهاى محصلين جدا كنند. ما بايد بفهميم اين معنا را كه اين جدايى چه رنج‏ها به ما داد و اين اتحاد چند صباح چه گنج‏ها به ما داد.

شما جوان‏ها، شما جوانهاى محصل، ساير جوانها اميد من هستيد، نويد من هستيد، اميد من به شما توده جوان است، به شما توده محصل است. من اميد اين را دارم كه مقدرات مملكت ما بعد از اين به دست شما عزيزان بيفتد و مملكت ما را شما عزيزان حفظ كنيد، من اميد آن را دارم كه شماها با علم و عمل، با علم و تهذيب نفس، با علم و عمل صالح، بر مشكلات خودتان غلبه كنيد. تاكنون كه اين راه را آمديم و با وحدت كلمه قشرهاى مختلف اين مملكت و با اتكال به ايمان و اعتماد به اسلام و قرآن كريم دست خائنين را قطع كرديم و اگر تتمه‏اى باشد قطع مى‏كنيم انشاءالله.

لكن از حالا به بعد اشكالات بيشتر است، بيدارى بيشتر مى‏خواهد. از اين زمان، زمان سازندگى اين خرابه‏اى است كه براى ما به جا گذاشته‏اند. شما بهتر مى‏دانيد كه اينها به دانشگاه‏هاى ما، به دبيرستان‏هاى ما،به دبستان‏هاى ما چه خيانتها كردند، شماها مى‏دانيد كه شماها را مى‏خواستند عقب نگه دارند، نگذارند كه يك انسان اسلامى و يك انسان با قدرت، يك انسان با هدف بار بيائيد، تعليمات از اول تعليمات اعوجاجى، انحرافى و برنامه‏هاى انحرافى بود. مى‏خواستند جوانهاى ما را به عقب برانند تا استفاده‏هاى خودشان را بكنند، تا ما در همه چيز محتاج باشيم. در علم محتاج باشيم و در اقتصاد وابسته و محتاج باشيم.

صحيفه نور ج 5 صفحه 180

اى فرزندان عزيز اسلام، رمز پيروزى ايمان و وحدت كلمه بود، آنرا حفظ كنيد

شما جوانان كه اميد من هستيد و نويد من هستيد كوشش كنيد و وحدت كلمه خود را حفظ كنيد. ما را نگذاشتند با شما روبرو بشويم، در مدت عمر اين دبيرستان، اول مرتبه‏اى است كه من با شما روبرو مى‏شوم اول مرتبه‏اى است كه استادان و معلمان شما را از نزديك مى‏بينم، اول مرتبه‏اى است كه شما جوانان عزيز را، فرزندان اسلام را از نزديك زيارت مى‏كنم.

اى اميد من، اى اميدهاى من، اى نويدهاى من، اى فرزندان عزيز اسلام، رمز پيروزى را دريافتيد، دريافتيد كه در اين دو سال اخير با وحدت كلمه ريشه استبداد، ريشه سلطنت استبدادى 2500 ساله را از بيخ كنديد، دريافتيد كه نفتخواران مفتخوار را عقب زديد، دريافتيد كه با وحدت كلمه و وحدت غرض و هدف و آن ايمان و هدف اسلام، هدف جمهورى اسلام، دريافتيد كه اين رمز، شما را به پيروزى رساند، اين رمز را از دست ندهيد، صف‏هاى خود را فشرده‏تر كنيد، روابط خود را با همه قشرها خصوصاً با روحانيين زياد كنيد. شما آمال و آرزوى ما هستيد، ملت ايران با اين وحدت كلمه، آمال و آرزوى اسلام است، بايد با وحدت كلمه همه چيزهايى كه پيش آمده است حفظ كنيد.

لزوم پشتيبانى از دولت اسلامى‏

از دولت موقت خودتان پشتيبانى كنيد، مفسده جوها كه مى‏خواهند بهانه پيدا كنند و تضعيف كنند دولت اسلامى را، به دهان آنها مشت بزنيد. تبعيت از دولت موقت اسلامى لازم است. اين دولت موقت اسلامى، دولت اسلامى شرعى است. من اطمينان كامل به دولت دارم و شما هم پشتيبانى كنيد از اين دولت كه آن مسائلى كه به عهده او محول است، كه يكى رفراندم است و از مسائل مهم وقت است و يكى گذراندن قانون اساسى جديد است، با آراء موكلين شما، تاسيس حكومت جمهورى اسلامى غايت آمال هم مسلمين، غايت فرمان خداى تبارك و تعالى.

بايد از اين حكومت پشتيبانى كنيد تا بتواند در يك محيط آزاد، در يك محيط صحيح كارهايى كه به او محول شده است انجام دهد. فضول‏هايى كه در اطراف مى‏خواهند با بهانه‏هايى تضعيف كنند حكومت را، بايد بدانند كه حكومت متكى بر ملت ضعيف نخواهد شد. اين حكومت به تعيين كسى است كه متكى به ملت است، اين حكومت به تعيين و تصويب ملت است، به پشتيبانى از ملت است، بايد او را بيشتر پشتيبانى كنيد و مغرضين را كه عمال اجانب هستند و مى‏خواهند نگذارند حكومت اسلامى، جمهورى اسلامى بر قرار بشود، آنها را از جامعه خودتان دور كنيد يا نصيحت كنيد.

شما در اين زمانهاى طولانى كه نبوديد و ما مواجه بوديم با گرفتارى‏هاى زياد و به زمان‏هاى اخير كه بوديد و مواجه شديد با مصيبت‏ها، تمام اين مصيبت‏ها از اجانب و بود و تمام اين جنايت‏ها به دست عمال اجانب بود. آنها مى‏خواهند باز هم همان مسائل را با عمال خبيث خودشان در مملكت ما برقرار كنند، اين خيالى است كه آنها به سر خودشان مى‏پزند كه مملكت ما را باز با فرم ديگر به مصيبت‏هاى سابق بكشند. شما جوانان برومند، شما محصلين ارجمند كه امروز هستيد و نويد من هستيد بايد در هر جا

صحيفه نور ج 5 صفحه 181

كه هستيد، در هر جائى از ايران كه هستيد بايد بيدار باشيد، با بيدارى از حقوق خودتان دفاع كنيد.

مسير ما بر پائى جمهورى اسلامى است، نه يك كلمه كم، نه يك كلمه زياد

حكومت اسلامى را كه از حقوق شما دفاع مى‏كند مستقر و برقرار كنيد، به ياوه ياوه‏گويان گوش ندهيد، به حرفهاى قشرهايى كه از اسلام هيچ بويى نديده‏اند و با اسلام مخالفند، با آنها، به حرف‏هاى آنها گوش ندهيد، آنها مى‏خواهند ملت را منحرف كنند از مسير خود، مسير شما مسير اسلام است، مسير شما اين است كه جمهورى اسلامى را بپا كنيد. من راى به جمهورى اسلامى مى‏دهم و از شما تقاضا دارم كه راى به جمهورى اسلامى بدهيد نه يك كلمه كم، نه يك كلمه زياد، جمهورى اسلامى. (جمعيت فرياد مى‏زنند: صحيح است، صحيح است)

آنها كه در نوشته‏هايشان از جمهورى دم مى‏زنند، جمهورى فقط، يعنى اسلام نه، آنهايى كه جمهورى دموكراتيك مى‏گويند يعنى جمهورى غربى، جمهورى اسلامى نه، آنها مى‏خواهند باز همان مصائب را با فرم ديگر براى ما به بار بياورند. آنها اصلا در اين نهضت دخالت نداشتند، آنها كه امروز به خيال خودشان مى‏خواهند سر سفره آماده بنشينند، در اين نهضت بهيچوجه دخالت نداشتند. اين نهضت را شماها، اين نهضت را طبقه محصل، طبقه كارگر، دهقان، بازارى، اين نهضت را اينها به بار آوردند و اينها حق دارند. آنها كه در خارج بودند و براى ميوه چينى آمده‏اند و آنها كه در صدرهاى بالا نشستند و منظره‏ها را نگاه كردند يا كمك كردند به رژيم و حالا به صورت انقلابى در آمده‏اند، آنها را نپذيريد و نمى‏پذيريم، آنها كه قلم مسموم را گرفته‏اند و بر خلاف اسلام چيز مى‏نويسند و ملى و دموكراتيك و اين حرف‏ها را به ميان مى‏آورند، از آنها نپذيرند.

ملت ما يكپارچه خواهان جمهورى اسلامى است‏

ما اسلامى را مى‏خواهيم، ملت ما اسلام را مى‏خواهد. (جمعيت فرياد مى‏زنند: صحيح است، صحيح است) آنها كه كوشش دارند نهضت ما را تضعيف كنند، دولت ما را تضعيف كنند تا نتوانيم، تا به خيال آنها نتوانيم در رفراندم موفق شويم، خيال خامى به سر خودشان مى‏پزند. ملت ما يكپارچه، خواهان جمهورى اسلامى است. (جمعيت فرياد مى‏زنند: صحيح است، صحيح است).

ما بايد آن چيزى كه آمال ملت است دنبال كنيم. آن چيزى كه ملت در چند سال است، در بيش از يك سال است كه فرياد مى‏زنند و از چندين سال است كه دنبال او هستند، ما بايد به فرياد اين ملت گوش كنيم، قشرهاى مختلف اين مملكت بايد به نداى ملت گوش كنند، ببينند ملت چه خواست و چه مى‏خواهد. ملت در طول اين يك سال و چند ماه اخير در خيابان‏ها ريخت و فرياد كرد: آزادى، استقلال، جمهورى اسلامى.

ما بايد تابع ملت باشيم، نبايد قلم دست بگيريم و توى منزل بنشينيم و هر چه مى‏خواهيم بنويسيم، صلاح نيست، اين بر مى‏گرداند آن مسائل و آن مصائب سابق را، خيانت است به ملت، كمونيست‏ها هم

صحيفه نور ج 5 صفحه 182

بايد جمهورى اسلامى بخواهند، اگر بخواهند براى اين ملت كار بكنند و راست بگويند، همه بايد جمهورى اسلامى را بخواهند ( جمعيت فرياد مى‏زنند: صحيح است، صحيح است) آن كه علاقه به اين ملت دارد، آن كه علاقه به اين كشور دارد، آنكه از اختناق خسته شده است، آن كه مخالف اين است كه مملكت ما مستقل نباشد، آنكه استقلال مملكت را مى‏خواهد، در هر مسلكى كه هست بايد دنبال ملت برود تا پيروز شود. بايد دنبال همين قشر ملت، همين محصلين، همين محصلين علوم قديمه و جديده، همين بازارى، همين حمال، همين دهقان، همين كشاورز، همين كارگر، دنبال اينها بروند.

اينها كشته دادند، اينها خون دادند، اينها سهيم هستند، همه سهم مال اينهاست، نه مال من و شما كه كنار نشستيد و حالا قلم دست گرفتيد، قلم‏ها را بشكنيد، به اسلام پناه بياوريد، تبليغات سوء را كنار بگذاريد، تضعيف ملت را، تضعيف دولت را كنار بگذاريد تا نتيجه ببريد، تا استقلال خودتان را حفظ كنيد. من اميدم به شما جوانهاى برومند، عزيز و ساير طبقات ملت است، من نويد پيروزى به شما مى‏دهم، من نويد استقلال، من نويد عظمت، من نويد رفاه، من نويد معنويت، من نويد يك روح پاك، يك روح آزادمنش، يك روح مهذب به شما مى‏دهم، به شرط آنكه همه با هم باشيد و ما همه باهم به سوى جمهورى اسلامى و به سوى اسلام (جمعيت فرياد مى‏زنند: صحيح است، صحيح است). از خداوند تعالى عظمت، سلامت، عزت همه ملت اسلامى را مى‏خواهم، از خداوند تعالى توفيق شما جوانان برومند عزيز را مى‏خواهم.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:47 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه

تاريخ: 18/12/57

بيانات امام خمينى در قبرستان بقيع قم

اسلام بر همه منت دارد

بسم الله الرحمن الرحيم‏

درود بر شهداى راه آزادى، سلام بر شهداى سرتاسر ايران، درود بر شهداى شهرستان قم، درود بر شما جوانان رشيد، سلام بر بانوان و جوانان رشيد قم، درود بر بانوان و جوانان سرتاسر ايران. من از شما مفارقت كردم، در صورتى كه اكثر جوانان فعلى نارس بودند و به خدمت شما آمدم، در صورتى كه بسيارى از جوانان ما از دست رفته است، بسيارى از آنهائى كه ما نديديم آنها را و حالا شمايل آنها را مى‏بينيم، شهيد شدند، افتخار شهادت در راه اسلام، افتخار شهادت در راه قرآن كريم، افتخار شهادت در راه آزادى و استقلال، افتخار شهادت در راه هدف بزرگ اسلام و آن حكومت عدل اسلامى، جمهورى اسلامى. شما جوانان برومند ايران و شما جوانان برومند قم به اسلام عزيز حق پيدا كرديد. اسلام بر همه منت دارد، ما هيچ منتى بر اسلام نداريم. من منت از شما مى‏كشم، من زير منت شما ملت ايران و شما اهالى محترم قم، زير منت شماها هستم. شماها بوديد كه نهضت اسلامى را به ثمر رسانديد. شما ملت بزرگ ايران و اهالى معظم قم بوديد كه با مشت بر تانك‏ها و توپ‏ها و مسلسل‏ها غلبه كرديد.

شهادت، يك شيوه مرضيه در تاريخ شيعه‏

ما باكى از اين نداريم كه خون‏هاى طيب جوان‏هاى ما در راه اسلام ريخته شده است، باكى از اين نداريم كه شهادت نصيب عزيزان ما شده است. اين يك شيوه مرضيه‏اى است كه در شيعه اميرالمومنين از اول پيدايش اسلام تاكنون بوده است. اسلام با حماسه شيعه هميشه مقارن بوده است. در صدر اسلام اميرالمومنين سلام‏الله عليه بزرگمرد اسلام، بزرگمرد دنيا، با مجاهدات بزرگ خود اسلام را رشد داد، اسلام را شكوفا كرد. اميرالمومنين سلام‏الله عليه با شيعه بزرگوار خود در جنگ‏ها بزرگ اسلام پيشقدم بود. اولاد طاهرين او مثل سيدالشهدا سلام‏الله عليه كه قيام و نهضت كرد و خون خود را در راه اسلام داد، يا ساير ائمه ما كه در پشت پرده تقيه، اسلام را ترويج و قرآن را تاييد كردند، پس از آنها تنها طايفه‏اى كه با جباران و با ديكتاتورهاى عصر مقابله و معارضه كردند، همين شيعيان على عليه‏السلام بود، قيام‏هاى پى در پى تا عصرهاى اخير، باز شيعيان على عليه‏السلام بودند كه مقابل‏

صحيفه نور ج 5 صفحه 184

جباران ايستادند و قيام كردند. در عصر ما هم شما شيعيان بزرگ اسلام تنها طايفه‏اى هستيد كه در مقابل ديكتاتورها و در مقابل ابرقدرت‏ها ايستاديد و با مشت خود و با مشت فشرده خود بر تانك‏ها و توپ‏ها غلبه كرديد. اسلام بواسطه طايفه شيعه زنده است، قيام‏هاى پى‏درپى شيعه على عليه‏السلام اسلام را زنده كرده است.

قيام نضج گرفته از 15 خرداد صرفا بر مبناى ايمان و اسلام است‏

اين قيامى كه از پانزده خرداد شروع شد و تاكنون باقى است و اميد است باقى باشد تا همه اهداف اسلام جامه عمل بپوشد قيامى اسلامى است، قيامى ايمانى است، پيرو هيچ قيامى نيست. همه مى‏دانيم كه پانزده خرداد مبدا عطفى بود در تاريخ، نه پيرو نهضت‏هاى ديگر، قيام‏هاى ديگر. اين شعار بايد محفوظ باشد كه اين قيام، قيام ملى نيست، اين قيام، قيام قرآنى است، اين قيام، قيام اسلامى است. يك ملت ضعيفى كه هيچ نداشت، در مقابل ابرقدرت‏ها و در مقابل اين قدرت شيطانى كه همه چيز داشتند و تا دندان مسلح بودند، به قوه مليت نمى‏تواند غلبه كند. ملتى كه غلبه كرد براى اينكه شهادت آرزوى او بود. بعضى جوانهاى من، از من شهادت را طلب مى‏كردند و مرا قسم مى‏دادند كه دعا كن كه شهيد بشويم، زن‏هائى كه جوانهاى خودشان را دادند، افتخار بر اين كردند كه شهيد داده‏ايم و آن كه يك پسر از او باقى مانده بود باز مى‏گفت اين را هم اهداء مى‏كنم. اين قدرت مليت نيست اين قدرت ايمان است، اين قدرت اسلام است، خبط نكنند، اشتباه نكنند. اين اسلام است كه غلبه كرد بر ابرقدرت‏ها، اين اسلام است كه فرزندان او به شهادت راغب هستند. اين قوه ايمان است كه مردم را سرتاسر ايران بسيج كرد. اين دست غيبى الهى بود كه مردم ايران را سرتاسر از بچه دبستانى تا پيرمرد بيمارستانى با هم همصدا و با هم هم مطلب كرد اين هيچ جبهه‏اى نمى‏تواند اين كار را بكند، هيچ بشرى قادر نيست كه همچو بسيجى بكند، هيچ ملتى نمى‏تواند اينطور بسيج بشود. قدرت ايمان، قوه اسلام، قدرت معنوى ملت اين پيروزى را به ما ارزانى داشت. ما منت از خداى تبارك و تعالى مى‏كشيم، ما منت از ولى عصر (ع) مى‏كشيم كه پشتيبانى از ما فرمودند.

اصرار خائنين در انحراف نهضت از مسير اسلاميت‏

نبايد ابهامى در قضايا باشد، اگر چنانچه ابهامى در قضايا باشد يا بخواهد منحرف كنند اين نهضت اسلامى ما را، منتهى به شكست خواهد شد، خيانت به ملت است، خيانت به اسلام است. آنها كه درصدد هستند اين نهضت را منحرف كنند از جهت اسلاميت، آنها بدانند كه خائن بر اسلام هستند، خائن بر ملت هستند. امروز بايد شعار همان شعار اسلامى باشد، جمهورى اسلامى. آنها كه اصرار دارند اسلام را از كنار جمهورى كنار بگذارند، اينها خائنانى هستند كه در ملت مى‏خواهند اختلاف ايجاد كنند. آنها كه مى‏خواهند كلمه دموكراتيك را بر اين عبارت اضافه كنند، آنها غربزدگانى هستند كه نمى‏فهمند چه مى‏گويند. آنها كه در نوشتجات خودشان دم از دموكراتيك مى‏زنند، اينها يا جاهلند و

صحيفه نور ج 5 صفحه 185

نمى‏فهمند چه مى‏كنند، يا عامدند و خائن.

مطبوعات تجديدنظر بكنند در نوشته‏هاى خود، قلمداران تجديدنظر بكنند در نوشته خود، بگذارند ملت به همين راهى كه مى‏رود، همين مسيرى را كه به پيروزى رسيده است به آخر برسانند. اينها مگر با اسلام دشمن‏اند؟ اينها مگر با ملت اسلام دشمن‏اند؟ اينها مگر با كشور خودشان دشمن‏اند كه مى‏خواهند منحرف كنند؟ ملت ايران منحرف نخواهد شد.

ملت عزيز! نهضت خود را حفظ كنيد. ملت بزرگ! اين قيام بزرگ خود را با همان عنوانى كه دارد حفظ كنيد، اين شعار خود را حفظ كنيد، نگذاريد دست‏هاى اجنبى و دست‏هاى اجنبى خواه در آن تصرف كند. من متاسفم از اين اشخاص كه دعوى مليت مى‏كنند و با اغراض ملت مخالفت مى‏كنند. آنها كه با اسم مليت و با اسم خلق دوستى خنجر به پشت ملت مى‏زنند، بيدار بشوند، بدانند كه ياسران آنها سر سپرده اجانب هستند و مى خواهند مسائل را برگردانند به حال اول يا بشكند طرف چپ يا بكشند طرف راست، اينها بيدار بشوند ما آنها را نصيحت مى‏كنيم و اگر به نصيحت گوش نكنند كار ديگر مى‏شود. آنها كه مى‏خواهند توطئه كنند، آنها كه مى‏خواهند منحرف كنند ملت ما را آنها كه اختلاف بيندازند بين قشرهاى ملت، اينها توطئه‏گر هستند و ما ساكت نمى‏نشينيم، ما آنها را تاديب مى‏كنيم. آزادى بله، توطئه نه، آزادى بيان هست، هر كه هر چه مى‏خواهد بگويد. اسلام از اول قدرت داشته است بر رد همه حرفها و بر رد همه اكاذيب. آن قدرت باقى است، برهان ما باقى است. ما برهان داريم، ما حجت داريم. ما از - گفته‏هاى - گفتار مردم نمى‏ترسيم، هر كه هر چه دارد بگويد لكن توطئه را نمى‏پذيريم، خيانت به ملت را نخواهيم پذيرفت، چنانچه نپذيرفتيم. ملت ما تاكنون آنقدر خيانت ديده است كه ديگر نخواهد پذيرفت خيانت‏ها را. ملت ما خون داده است تا جمهورى اسلامى وجود پيدا كند نه جمهورى، نه جمهورى دمكراتيك يعنى جمهورى غربى، يعنى بى‏بند و بارى غرب، اين تقليدها را كنار بگذاريد، اين غربزدگى‏ها را كنار بگذاريد، بگذاريد ملت با اين مسيرى كه گرفته است، استقلال خودش را تمام كند و خواهد كرد انشاءالله.

پاسدارى از خون جوانان و جلوگيرى از رخنه اجانب با راى به جمهورى اسلامى‏

شما اى مردم ايران! اى ملت بزرگ ايران! اى عزيزان قم! اى ملت عزيز قم! آگاه باشيد، بيدار باشيد، هوشيار باشيد، توطئه‏ها را خنثى كنيد. اينها مى‏خواهند دولت اسلامى را ضعيف كنند، دولت موقت اسلام را ضعيف كنند تا اينكه در رفراندم نتواند ملت آنچه كه خون داده است راى بدهد لكن اين خيال خامى است. ما جوان داديم، ما خون داديم، ما در زندان هامان جوان‏هاى ما زجر ديدند، شكنجه ديدند، ملت ما نمى‏گذارد كه اينها هدر برود، ملت ما نمى‏گذارد كه با ياوه‏سرائى‏هاى مشتى اراذل اينها هدر برود. ما در راه آزادى و در راه استقلال جان داديم، نمى‏توانيم صبر كنيم تا عمال اجانب باز دست به كارهائى كه پيشتر مى‏زدند بزنند. از دولت خود پشتيبانى كنيد، من پشتيبان او و شما پشتيبان او تا مسائلى كه بايد او اجرا كند با آرامى اجرا كند، تا رفراندم را اجرا كند، تا قانون اساسى جديد را به‏

صحيفه نور ج 5 صفحه 186

راى ملت تثبيت كند، تا حكومت جمهورى اسلامى را تثبيت كند. اينها به دست و پا افتادند كه نگذارند يا رفراندم بشود، بطور صحيح تحقق پيدا كند و اين خيال خامى است، و يا قانون اساسى اسلامى مبنى بر مذهب اثنى عشرى، شيعه اثنى عشرى تصويب بشود، به خيال خودشان مى‏توانند و اين خيال خامى است، و يا جمهورى اسلامى در آن خلل واقع بشود، جمهورى مطلق باشد يا جمهورى دموكراتيك يا جمهورى اسلامى دمكراتيك. همه اينها غلط است، جمهورى اسلامى. من راى خودم را به جمهورى اسلامى مى‏دهم و از ملت تقاضا دارم كه نگذارند خون جوانانشان هدر برود، نگذارند اجانب رخنه پيدا كند، نگذارند استقلالى كه بدست آورده‏اند از بين برود، نگذارند آزادى كه به دست آمده است مبدل به اختناق شود. به حكومت اسلام، به جمهورى اسلامى، نه يك حرف زياد، نه يك حرف كم. كسانى هم كه مى‏خواهند به راه‏هاى ديگر بروند آزادند لكن توطئه قدغن، خيانت قدغن، راى آزاد، هر چه مى‏خواهند بگويند.

afsanah82
07-24-2011, 10:47 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 187

تاريخ: 19/12/57

توصيه امام خمينى به نخست وزير

جناب آقاى نخست وزير

لازم است به جميع وزارتخانه‏هاى و ادارات دولتى اخطار نماييد كسانى كه از منسوبين و يا اقرباى اينجانب هستند و براى توصيه اشخاص و يا نصب و عزل اشخاص به مراكز مربوطه مراجعه مى‏كنند، به هيچ وجه به آنان ترتيب اثر ندهند. منسوبين و نزديكان مطلقا حق دخالت در اين گونه امور را ندارند.

والسلام - روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:48 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 188

تاريخ:19/12/57

دستور امام خمينى براى تشكيل كميته‏هاى امداد

بسمه تعالى

جناب عمادلاعلام و ثقه الاسلام آقاى آقاشيخ مهدى كروبى دامت افاضاته‏

به جنابعالى ماموريت داده مى‏شود كه به اتفاق آقايان حاج حبيب الله عسگر اولادى و آقاى حاج حبيب الله شفيق در تشكيل كميته‏هاى امداد در تهران و شهرستان‏ها اقدام لازم را نموده و حسابى تحت همين عنوان امداد باز كرده و وجوهى كه تعيين شده، در حساب مزبور واريز نموده و با حسن تدبير كميته‏هاى مزبور را سرپرستى كنيد.

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:48 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 189

تاريخ: 25/12/57

پيام امام خمينى در مورد تعيين وظيفه دادگاه‏هاى انقلاب‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

نظر به اينكه تسريع در محاكمات و اجراى احكام درباره جنايتكاران فى الجمله منتفى شده است، لازم است از اين پس محاكمات زير نظر شوراى انقلاب اسلامى و دولت انقلاب اسلامى صورت گيرد و به همين منظور دستور داده شده است كه شوراى انقلاب اسلامى آئين‏نامه جديدى تنظيم و تصويب نمايد، از اين رو لازم است دادگاه مركزى تهران از اين تاريخ تا تصويب آئين‏نامه جديد محاكمات را متوقف كند و دادگاه‏هاى شهرستان‏ها به كار بازپرسى و محاكمه ادامه دهند ولى اجراى احكام اين دادگاه‏ها از اين پس موقوف به تاييد دادگاه مركزى خواهد بود كه طبق آئين نامه جديد صورت خواهد گرفت.

تذكر اين نكته بجاست كه تمامى دادگاه‏هاى انقلابى بجز رسيدگى به جرائم ضد انقلابى حق هيچ گونه دخالت در امور ديگر از قبيل دزدى و ساير امورى كه موجب حد مى‏شود را ندارند زيرا دادگاه‏هاى فوق‏العاده انقلاب اسلامى فقط مربوط به رسيدگى به امور ضد انقلابى در حال حاضر و در دوران رژيم اختناق مى‏باشد.

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:48 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 190

تاريخ: 26/12/57

دستور امام خمينى براى رسيدگى به وضع كارگران

جناب آقاى وزير كار

بسمه تعالى‏

اخيرا شكاياتى از كارگران شريف مى‏رسد مبنى بر رسيدگى به وضع آنان. هيچ كس نقش اعتصابات كارگران و كارمندان كارخانجات بزرگ و كوچك را در پيشبرد هدف ملت ايران كه هدم استبداد و استعمار خانمانسوز و برقرارى حكومت عدل اسلامى است نبايد فراموش كند.

شما بايد هر چه سريعتر به وضع زندگى و كار آنان رسيدگى كنيد. كارگران مبارز بايد بدانند كه با حوصله و صبر انقلابى مشكلات آنان برطرف خواهد شد، و نيز مى‏دانند كه رسيدگى به كارخانجات و وضع كار فرمايان آنان احتياج به زمانى دارد كه بشود در آن مدت دقيقا كارگران و كارمندان را به حقوق حقه خودشان رسانيد. كارفرمايانى را كه حقوق كارگران را نمى‏پردازند به تكاليف خود آشنا نمود تا خود را مكلف به رسيدگى بدانند و يا از صحنه خارج شوند و به كارفرمايانى كه به سبب همين اعتصابات قدرت پرداخت شود. من از كارگران شجاع مى‏خواهم كه به تبليغات مغرضانه بعضى عناصر گوش ندهند زيرا در حكومت عدل اسلامى به بهترين وجه به آنان رسيدگى شده و حق آنان ادا مى‏گردد. بايد دستمزدها پس از رسيدگى به وضع كارخانجات افزايش يابد تا آنان از كمبودهاى زندگى نجات يابند و مثل سايرين بتوانند در محيطى آزاد و مرفه زندگى كنند.

من از تمامى كارگران مى‏خواهم كه كار خود را دنبال كنند و مشغول جمع‏آورى مداركى باشند كه موجب تسهيل رسيدگى به كار خود، كارخانه و كارفرما شود. من دست تمامى كارگران را مى‏فشارم.

جناب آقاى فروهر، شما مى‏دانيد كه اسلام براى طبقه كارگر احترام خاصى قائل است. اسلام مى‏خواهد مستضعفين را يارى دهد تا سرنوشت خود را به دست گيرند. از زحمات شما در اين مورد تشكر مى‏كنم.

مطلب ديگر، زنانى هستند كه شرايط بد محيط و اجتماع سابق آنان را از محيط سالم دور نموده است. اميدوارم كه با تغيير محيط اجتماعى ايران تمام ناروائى‏هائى كه معلول آن محيط بود از بين برود.

شنيده شده است كه اينان تقاضاى كار نموده‏اند. لازم است به وضع آنان هر چه بهتر رسيدگى كنيد و موجبات رفاه آنان را با اشتغال به كارهاى مناسب فراهم نمائيد.

والسلام - روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:49 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 191

تاريخ: 27/12/57

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از افراد نيروهاى هوايى و زمينى‏

تلاش استعمار براى نابودى حيثيات ملى و مذهبى

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من كمتر با شما دوستان مواجه بودم. ما را دست استعمار از شما جدا كرده بود. آنها كه مى‏خواستند مخازن ما را ببرند، نيروهاى ما را عقب بزنند، ارتش ما را تحت فرمان قرار بدهند، تمام حيثيات ملى ما را از بين ببرند، اسلام و قرآن را نابود كنند، ميان اقشار اين ملت جدائى انداختند، ميان ما و شما كه هر دو سرباز اسلام هستيم جدائى انداختند.

بحمدالله به خواست خداى متعال و قيام ملت و پشتيبانى شما نيروهاى هوائى‏ها و بعضى از اقشار ديگر ارتش بحمدالله اين نهضت به نتيجه خود رسيد و دست ستمكاران را از كشور ما قطع كرد و من اميدوارم كه ديگر ستمكاران نتوانند در اين مملكت ريشه پيدا كنند و به شما و ما حكومت كنند. من اميدوارم كه اين مملكت مال خود شما باشد و مال خود ما باشد.

زحمت‏هاى شما در اين مدت كه نهضت اسلامى بپا بود، مشهود است. من از شما شكرگزارم. من با شما، هر دو سرباز اسلام هستيم و هر دو بايد وفادار به اسلام و قرآن باشيم.

برادران من! با اتكاء به ايمان و اسلام بود كه ما پيروز شديم. با اتكاء به تعاليم عاليه اسلام و ايمان ما به مبادى بود كه با دست خالى بر همه قواى شيطانى غلبه كرديم. دوستان من! بيدار باشيد، باز كيد آنها نخوابيده است، در كمين هستند، آنها مى‏خواهند باز بين ما و شما تفرقه بيندازند، بيدار باشيد و اگر چنانچه خداى نخواسته بين شما كسانى باشند كه بخواهند تفرقه بيندازند، آنها را بيدار كنيد، به آنها بگوئيد كه اين تفرقه انداختن برگشتن به زمان اختناق و استبداد است، برگشتن به زمانى است كه تمام ذخائر ما را بردند و مى‏خواهند ببرند. دست‏هاى اجانب در كار است كه شماها را با هم و شماها را با ما و ما را با شما جدا كنند. ما را از هم جدا كنند. ما و شما بايد بيدار و هوشيار باشيم، شما دوستان ما هستيد، ما دوستان شما هستيم، ما با ملت و شما با ملت هستيد، همه ما از يك ملت هستيم، همه ما از يك كشور هستيم، بايد همه ما در راه اعتلاء اسلام و اعتلاء كشور خودمان كوشا باشيم و اگر خداى نخواسته اجانب بخواهند بين ما جدائى بيندازند، با بيدارى و هوشيارى كارهاى آنها را فلج كنيم. من از خداى تبارك و تعالى سعادت و سلامت شما نيروى هوائى و ساير اقشار ملت را خواستارم. خداوند شما را پايدار نگاهدارد و همه ما آشنا به وظايف اسلامى خود باشيم.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:50 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 192

تاريخ: 28/12/57

پيام امام خمينى در مورد وقايع سنندج‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

به اهالى محترم مسلمان كردستان: شنيده شده كه عده‏اى وضع كردستان عزيز را مغشوش كرده‏اند و نمى‏خواهند بگذارند مسلمانان آسايش داشته باشند و بر خلاف اسلام عمل مى‏كنند. اين عده به ارتش كه اكنون به سوى ملت مسلمان برگشته و از آن تبعيت مى‏كنند، حمله مى‏برند و آنها را مورد توهين قرار مى‏دهند. اين قبيل كارها بر خلاف اسلام و مصالح مردم مسلمان است. مردم كردستان و ساير نقاط بايد بدانند كه هر گونه حمله به ارتش و ژاندارمرى از نظر ما مردود است و ما با برادران اهل سنت خود هيچ اختلافى نداريم. همه اهل ملت واحد و قرآن واحد هستيم. ارتش و ژاندارمرى و پليس نيز بايد بدانند كه از اين به بعد آنها حافظ مصالح و استقلال مردم مسلمانند و اگر كسى به آنها حمله كند از مردم مسلمان نيست و از عمال اجانب است و بايد نيروهاى مسلح با قدرت از منافع و مصالح ملت مسلمان دفاع كنند و هر گونه حمله‏اى را بخود و به نواميس مردم با قدرت دفع نمايند.

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:50 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 193

تاريخ: 28/12/57

بيانات امام خمينى در جمع ايتام‏

من آيه خدا هستم بر سر اين ملت و خدمتگزار شما بچه‏ها

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من نمى‏توانم تاثر خودم را از اين منظره چه جور بيان كنم. من كم تحت تاثير واقع مى‏شوم لكن الان تحت تاثير اين عزيزان واقع شدم. من پدر شما هستم و من آيه خدا هستم به سر اين ملت من خدمتگزار شما بچه‏ها هستم، شما بچه‏هاى خود من هستيد، من از ظلمى كه به ملتمان شده است و از ظلمى كه به همه يتيم‏ها و همه انسان‏ها شده است متاثرم، من نمى‏دانم چطور تاثر خودم را از اين منظره اظهار كنم. خداوند پشتيبان شما باشد. شماها انشاءالله در آتيه براى اسلام و براى كشور خودتان سرباز لايق انشاءالله باشيد. خداوند در تحت تربيت اسلام و تربيت امام زمان سلام الله عليه و تربيت قرآن، شما را يك جوانان برومند براى ملت ما قرار بدهد. من به همه شما ارادت دارم، اخلاص دارم، محبت دارم، دوستى دارم، شما از خود من هستيد و من هم از خود شما، انشاءالله موفق باشيد، مويد باشيد، جديت كنيد در تحصيل، جديت كنيد در ياد گرفتن معارف الهيه، جديت كنيد در اينكه خودتان را خوب بار بياوريد. خدا حفظتان كند، سلامت باشيد انشاءالله.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:50 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 194

تاريخ: 28/12/57

بيانات امام خمينى در جمع پاسداران انقلاب و اقشار مختلف مردم مسلمان ايران‏

سقوط رژيم پهلوى مقدمه اى براى نيل به پيروزى‏هاى والاتر

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از شما برادران محترم كه براى تفقد ما آمديد تشكر مى‏كنم، از خداى تبارك و تعالى سعادت همه شما را خواستارم. ما تاكنون نصف راه را پيموديم يعنى دست اجانب را تا حدودى كوتاه كرديم و دست ستمكاران را قطع كرديم لكن براى ساختن مملكت باز خيلى وقت لازم داريم و براى قيام حكومت اسلامى نيز وقت لازم است و فعاليت. ما اگر چنانچه در اين موقع حساس سستى بكنيم يا گمان كنيم كه پيروز شديم كه گمان پيروزى باز سستى مى‏آورد، اگر شما گمان كنيد كه ديگر پيروز شديد و بايد برويد سراغ كسب و كارتان و بى‏اعتناء باشيد راجع به مقدراتتان، من خوف اين را دارم كه شكست بخوريد.

ما پيروز نشديم تاكنون، ما پيروز بر سلسله پهلوى شديم، آنها را خارج كرديم لكن ريشه‏هاى آنها باز ممكن است باقى باشد. پيروز شديم تا حدودى كه دست اجانب را تا يك مقدارى قطع كرديم. لكن آنها در كمين هستند، آنها ساكت نمى‏نشينند، آنها به ايران علاقه وافر دارند، آن‏ها مخازن ما را مى‏خواهند، ايران نسبت به آنها حياتى است. ما نبايد فرض كنيم كه چون اين پيروزى ابتدائى را پيدا كرديم ديگر كار گذشته است، كار نصفه شده است، شايد بيشتر از نصفش باقى مانده باشد.

با تمام قوا براى حفظ وحدت و اخلاص در مقصد بكوشيد

ما بايد با تمام قوا كوشش كنيم كه وحدت خودمان را حفظ كنيم و قصدهاى خودمان را اسلامى كنيم و در چند روز ديگر كه رفراندم مى‏شود، همه ما به حكومت اسلامى يعنى به جمهورى اسلامى راى را بدهيم. من خودم رأيم جمهورى اسلامى است و از همه آقايان تقاضا دارم كه اين راى را بدهند، البته همه مختارند هر رايى مى‏خواهند بدهند لكن تقاصاى من از ملت اين است كه همين راى را بدهند و من اميدوارم كه با وحدت كلمه شما برادرها و با اينكه قصدتان را براى اسلام خالص كنيد پيشرفت خواهيد كرد، چنانچه پيروزى تاكنون، هم وحدت كلمه شما و اينكه همه براى اسلام و مقصد اين بود كه حكومت اسلامى باشد.

صحيفه نور ج 5 صفحه 195

براى اصلاح امور، انصاف ورضاى خدا رانصب العين خود قرار دهيد

انشاءالله اگر چنانچه جمهورى اسلامى برپا بشود، البته با تدريج بسيارى از امور اصلاح مى‏شود و اميدوارم كه همه امور اصلاح بشود و مملكت مال خود شما باشد و خود شما مملكت را اداره بكنيد. من اميدوارم كه همه اقشار مملكت فعاليت داشته باشند و كشاورزها در كشاورزى جديت داشته باشند و خصوصا مواد غذائى را بيشتر تهيه كنند، دامدارها، دامدارى كنند و تجار و كسبه، كسب صحيح كنند، گرانفروشى نكنند. از قرارى كه گفته مى‏شود اشخاصى خيلى گرانفروشى و بى انصافى مى‏كنند، بدانند اينها كه ملت ما، الان بسيارى از آنها ضعيف هستند، بسيارى از آنها در اين قضايا ضرر ديدند، بسيارى از آنها از پا در آمدند، اگر بنا باشد كه كاسب‏ها باز گرانفروشى را راه بيندازند و بى‏انصافى بكنند، ممكن است كه اينها صدمه زياد بخورند. من خواهش مى‏كنم از تمام اقشار ملت كه انصاف را نصب‏العين خودشان قرار بدهند، رضاى خدا را نصب‏العين خودشان قرار بدهند، خداوند به آنها بركت خواهد داد. خداوند انشاءالله شما را سعادتمند و در دنيا و آخرت رو سفيد كند.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:50 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 196

تاريخ: 28/12/57

بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان عشاير لرستان‏

براى نيل به آزادى و استقلال و حكومت اسلامى از اختلاف بپرهيزيد

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

آقايان از راه دور آمده‏ايد، خوش آمديد، آمده‏ايد براى دلجوئى از ما و از اهالى قم، آمده‏ايد براى هم پيوستگى به ملت ايران. من اميدوارم كه با اين هم پيوستگى كه بين شما و ساير ملت ايران است، به واسطه اين هم پيوستگى به تمام مقاصد خودمان كه آزادى ملت است، استقلال مملكت است و برقرارى حكومت عدل اسلامى، جمهورى اسلامى است، نائل شويم. من اميدوارم كه شما اهالى محترم لرستان در آن محلى كه هستيد، در آنجا اگر چنانچه اختلافاتى هست خودتان رفع كنيد. برادران من! امروز، روز اختلاف نيست، امروز روز اين است كه همه با هم پيوسته بشويد، همه با هم برادروار از كشور خودتان دفاع كنيد. شياطين در كمين نشسته‏اند مى‏خواهند مسائل را باز به حال اول برگردانند، مى‏خواهند ما را باز اسير كنند، مى‏خواهند آن ديكتاتورى‏ها و قلدرى‏ها را برگردانند، مى‏خواهند مخازن ما را ببرند منتها تاكنون به فرم شاهنشاهى و ممكن است بعدها به يك فرم ديگر، بايد همه شما بيدار باشد، هوشيار باشيد، از كشور خودتان، از اسلام عزيز دفاع كنيد. اگر بعضى اشخاص منحرف آمدند بين شما و مطالبى گفتند كه اسباب تفرقه مى‏شود، آنها را به خودتان راه ندهيد، اگر بعضى از اشخاص منحرف در بين شما پيدا شدند و تبليغات سوء كردند، بدانيد كه اينها منحرف هستند، اينها با اسلام مخالف هستند، اينها ايادى اشخاصى هستند كه تاكنون ما را به اسارت كشيدند، مملكت ما را عقب راندند.

دست از اسلام و وحدت كلمه برنداريد

شما همه بايد با هم همدست، هم پيمان باشيد، همه دوست هم باشيد، براى اسلام خدمت كنيد، شما مى‏دانيد كه اين وحدت كلمه‏اى كه بين همه شماها پيدا شد و اين اتكالى كه به اسلام داشتيد شما را پيروز كرد، پس دست از اين وحدت كلمه بر نداريد و دست از اسلام برنداريد. به واسطه اسلام است كه ما مى‏توانيم عدالت را در همه جامعه خودمان پخش كنيم. كارگرها بدانند كه اسلام براى آنها بسيار اهميت قائل است. كارمندها بدانند كه اسلام براى همه قشرها خصوصاً قشر

صحيفه نور ج 5 صفحه 197

كارگر و دهقان بسيار اهميت قائل است ولى بايد با تدريج اين امور انجام بگيرد. دولت به فكر اين معنا هست، ما به فكر اين معنا هستيم لكن به قدرى آشفته است و به قدرى اينها خرابكارى كردند كه جز يك زمان - نسبتا يك زمانى - كه بايد يك مقدار تحمل كرد، نمى‏شود اين كارها را انجام داد، اينطور نيست كه الان كسى به فكر شماها نباشد، ما به فكر شما هستيم، دولت به فكر شما هست لكن يك قدرى بايد شكيبائى كنيد. شما بوديد كه پنجاه و چند سال زير چكمه اين اشخاص نالايق، اين اشخاص چپاولگر صبر كرديد، حالا يكقدرى صبر كنيد - تا براى شما هم منزل تهيه (براى مستمندان) مى‏شود و هم كار خوب تهيه مى‏شود و هم تعديل مى‏شود، اين كارهائى كه بايد بشود، شما يك قدرى تامل و صبر كنيد، اتكال به خدا بكنيد و اميدوارم كه همه شما سعادتمند باشيد، هم در دنيا و هم در آخرت.

راى به جمهورى اسلامى راى به اسلام است‏

و همه شما در اين رفراندمى كه مى‏شود، من خودم راى مى‏دهم به جمهورى اسلامى و از شما هم تقاضا دارم كه براى اسلام راى بدهيد و به جمهورى اسلامى راى بدهيد. آنهائى كه بر خلاف جمهورى اسلامى راى مى‏دهند، آنها آزادند لكن بدانند كه اين يك امرى است كه مخالفت با ملت است، مخالفت با اسلام است و من نصيحت مى‏كنم آنها را كه اين كار را نكنند و همه با هم به جمهورى اسلامى راى بدهند.

خداوند همه شما را موفق كند و من از شما تشكر مى‏كنم كه اينجا آمديد و از ما دلجوئى كرديد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:50 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 205

تاريخ: 3/1/58

بيانات امام خمينى در جمع عشاير دشت مغان و كاركنان صنايع فولاد شيراز

تحول و پيروزى،به بركت قرآن و دست غيبى، در سايه امام زمان عج

بسم الله الرحمن الرحيم‏

از همه آقايان و طوايف مختلف كه تشريف آوردند و از نزديك ملاقات با ما حاصل شده است تشكر مى‏كنم. از خداوند تعالى توفيق و سعادت همه شما و همه ملت ايران را خواستار هستم. شما مى‏دانيد كه اين پيروزى به دست آمده است لكن اين من نبودم كه پيروزى را به دست آورديد به واسطه من، اين خداى تبارك و تعالى در سايه امام زمان سلام‏الله عليه كه ما را پيروز كرد. اسلام، قرآن مجيد ما را پيروز كرد. ما همه اسلام را مى‏خواستيم و همه جمهورى اسلامى را. اين قدرت اسلامى بود و ايمان سرشار اقشار ملت بود كه ما را پيروز كرد. ما همان بوديم كه در چندين سال قبل بوديم، ايران، همان ايران و ملت ايران همان ملت، چه شد كه بعد از مدت كمى اين تحول حاصل شد؟ سابق همه چيز ما را مى‏بردند و ما نفس نمى‏كشيديم، سابق جوان‏هاى ما را در زندان زجر مى‏دادند و اعدام مى‏كردند و ما قدرت حركت نداشتيم، سابق چپاولگران همه چيز ما را چپاول مى‏كردند و ما نفس نمى‏كشيديم، چه شد كه اين ملت همچو متحول شد؟ جز عنايت خدا چه بود؟ جز اينكه خداى تبارك و تعالى توفيق داد به بركت اسلام، به بركت قرآن كريم كه شما متحول شديد از يك ملت ضعيف به يك ملت قوى، از يك اراده ضعيف به يك اراده قوى، از يك ايمان ضعيف به يك ايمان قوى، اين دست غيبى بود كه اين تحول را پيش آورد.

تكليف بر طرد اغواگران ظاهر الصلاح و تفرقه‏افكنان‏

اگر چنانچه ما قصورى بكنيم، در اين موقع كه حساس‏ترين موقع‏هايى است كه بر كشور ما مى‏گذرد تقصير كاريم، اگر چنانچه ما اغراض شخصيه را نظر بكنيم و به واسطه اغراض شخصيه در اين ميدان راه برويم تقصير كاريم. اگر ما گوش بدهيم به اين شياطين كه در بين اقشار ملت افتادند و مى‏خواهند تفرقه بيندازند، تبهكاريم. تمام، تمام ثروت‏هاى ما را ارباب‏هاى اينها بردند و حالا كه ما دست آنها را قطع كرديم، اينها به وحشت افتاده‏اند و مى‏خواهند باز همان مسائل را پيش بياورند. بيدار باشيد، هوشيار باشيد كه اينها رخنه نكنند در بين صفوف شما، با اسم‏هاى مختلف، با حرف‏هاى ظاهر الصلاح در بين شما نيايند، كارگران ما را اغوا نكنند، عشاير محترم ما را اغوا نكنند. اگر اينها در

صحيفه نور ج 5 صفحه 206

بين عشاير آمدند، آنها را رد بكنيد اگر در كارخانه‏ها آمدند، آنها را طرد بكنيد. اينها مى‏خواهند فساد بكنند، اينها عمال خارجى هستند، اينها عمال آمريكا هستند، اينها نگذاشتند، نمى‏خواستند بگذارند كه ايران جمهورى اسلامى بشود، اينها جلوى رفراندم را مى‏خواستند بگيرند، تحريم كردند رفراندم را، آتش زدند صندوق‏هاى ما را، نمى‏خواستند كه ملت به راى خودش، يك امر ملى را، يك امر اسلامى را انجام بدهد، اينها را طرد كنيد، اينها را از صفوف خودتان بيرون كنيد. اينها هر روز با بهانه‏هائى كشاورزى ما را ساقط مى‏خواهند بكنند، با بهانه‏هائى صنعت ما را، كارخانه‏هاى ما را مى‏خواهند تباه بكنند و به تباهى بكشند، فرهنگ ما را مى‏خواهند نگذارند رشد بكند، هر روز مدارس ما را تعطيل مى‏كنند. اينها اگر با ملت ايران، اگر با ملت ما، اگر با اسلام، اگر با شما مردم موافق هستند و نظر آنها اين است كه شما رشد پيدا بكنيد و به حقوق خودتان برسيد، چرا نمى‏گذارند آرامش پيدا بشود تا شما به حقوقتان برسيد؟ چرا مهلت به دولت نمى‏دهند كه براى همه عمل بكند و كار بكند تا همه به مطلب خودتان برسيد؟ چرا ما كه مى‏خواهيم منزل براى مردم درست كنيم، افتادند بين مردم و فساد مى‏كنند كه نگذارند اين كار بشود؟ اينها علامت اين است كه سوءنيت دارند. نمى‏خواهند اين مملكت آرامش پيدا كند، نمى‏خواهند اين مملكت رشد پيدا كند. مى‏خواهند به همين حال ضعف باقى باشد و مثل سابق بشود تا اينكه ذخائر ما را ببرند، تا اينكه فرهنگ ما را عقب نگه دارند، تا اينكه نگذارند انسان پيدا بشود در ايران. بيدار باشيد و دست اين يك طايفه مضل و ضال را كوتاه كنيد، نگذاريد در بين شما رخنه كنند، نگذاريد جوانان شما را اغواء كنند.

كوشش در جهت حفظ اين اراده الهى

انشاءالله اگر چنانچه توفيق پيدا بكنيم و حكومت اسلامى به آنطور كه مى‏خواهيم جريان پيدا بكند و اين اسم به مسمى برسد و اين ظاهر و باطنش هم ظاهر بشود، براى همه رفاه هست، براى همه سعادت است، براى همه رفاه و سعادت دنيا و آخرت است. كوشش كنيد كه وحدت كلمه خودتان را حفظ كنيد، كوشش كنيد كه اين امر توحيدى را، اين اراده الهى را حفظ كنيد كه با اين ايمان است كه شما مى توانيد به مقصد برسيد. خداوند همه شما را سعادتمند كند. خداوند دست شياطين را از مملكت ما قطع كند.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:50 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 198

تاريخ: 29/12/57

بيانات امام خمينى در آغاز سال نو و ديدار با هيأت دولت موقت‏

تجلى وحدت و قدرت ايمان ملت در پيروزى نهضت‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

بايد من در اين آخر سال كه نزديك است تجديد بشود سال، مطالبى را به عرض برسانم. سالى كه الان در آن هستيم و اواخر آن است، مى‏دانيد كه چه سال پرزحمت و پررنجى براى ملت ما بود و چه سال پر نفعى. رنج‏هائى كه در اين سال ملت ما كشيدند شايد در تاريخ كم سابقه يا بى‏سابقه باشد و قدرتى كه ملت ما نشان داد و عرضه كرد بر جهان، بايد بگويم بى‏سابقه بوده است براى اينكه ملتى كه پنجاه و چند سال در تحت فشار طاقت فرسا بود و همه قدرتها را از او سلب كرده بودند و تمام زندگى آنها را تباه كرده بودند، اينها در عين حال قيام كردند و نهضت كردند و من نمى‏توانم اسمى روى اين نهضت بگذارم الا اينكه نهضت اسلامى و به قدرت اسلام بود و به قدرت ايمان بود. اگر قدرت ايمان نبود امكان نداشت با دست خالى يك ملتى بر اين قدرت‏هاى شيطانى غلبه كند. اين قدرت اسلام و قدرت ايمان بود كه مردم را به وحدت كشاند.

بايد ملت ايران اين پيروزى را و اين نهضت را حفظ كنند. اگر اين نهضت خداى نخواسته رو به سستى گرايد بايد مهياى اعاده مصيبت‏هاى سابق باشيم. اگر تفرقه‏اى بين ملت ما حاصل بشود، اگر دستهاى جنايتكارى بين ملت ما را تفرقه بيندازد، بايد ملت باز خودش را مهيا كند براى اختناق‏ها و براى چپاولگرى‏ها و براى عقب ماندگى‏ها. رمز پيروزى ما وحدت كلمه و اتكال به خدا و اتكال به اسلام بود، اين رمز را ملت ما نبايد از دست بدهد.

پيروزى آن روزى است كه تمام ريشه‏هاى فساد از مملكت ما قطع شود

ما در اين آستانه سال جديد كه بايد به يك معنا عيد و به يك معنا تاثرات خودمان را ابراز كنيم، در اين آستانه سال جديد بايد تذكراتى به ملت بدهم و تذكراتى به دولت و دستگاه‏هاى دولتى. تذكرات به ملت اين است كه شما بايد در اين موقع كه به آستانه پيروزى رسيديد، گمان نكنيد كه كار تمام شد و ما پيروز شديم، كه اين گمان موجب مى‏شود كه سستى پيدا بشود. انسان تا در يورش است قوى است، تا پيشرفت دارد مى‏كند قوه‏اش زياد است، وقتى خودش را پيروز ديد ضعيف مى‏شود و ممكن است

صحيفه نور ج 5 صفحه 199

دشمن‏هاى ما از ضعف ما استفاده كنند. ما باز پيروزى نهائى را پيدا نكرديم، ما يك مطلب را پيش برديم و آن اينكه دست جنايتكار سلسله پهلوى را قطع كرديم و تا يك حدودى ريشه‏هاى او و شاخه‏هاى او را هم قطع كرديم، لكن باز از ريشه‏هاى آنها باز در اين مملكت هست و دستهاى جنايتكارى دنبال آنها هست و آمال و آرزوى آنهائى كه مى‏خواستند خزائن ما را ببرند و ما را به عقب نگه دارند، براى بردن خزائن ما، دنبال اينها هست، توطئه‏ها هست باز و ما اگر چنانچه خود را پيروز بدانيم و گمان كنيم پيروز شديم، خداى نخواسته از اين امور غفلت مى‏كنيم. ما بايد خودمان را پيروز ندانيم، بايد در آستانه پيروزى بدانيم و همين طور هم هست، ما تا آستانه پيروزى رفتيم و پيروزى آن روزى است كه تمام ريشه‏هاى اجانب و تمام ريشه‏هاى فساد از مملكت ما بريده بشود و قطع بشود و باز نشده است. بنابراين ملت شريف ايران موظف است كه اين نهضت را به همين طورى كه تا اينجا آورده است، اين نهضت را حفظ كند. و با حفظ وحدت كلمه و با حفظ اين نهضت و غايت نهضت كه عبارت از اسلام و جمهورى اسلامى بود، با حفظ اينها جلو برود. سستى راه ندهيد به خودتان، سردى راه ندهيد به خودتان، گمان پيروزى، گمان پيروزى نهايى نبريد، اگر اين گمان برده بشود يا اين اعتقاد پيدابشود، سستى پيدا مى‏شود، شما بايد خودتان را نيمه پيروز بدانيد و در نيمه راه و بقيه راه را كه بسيار مشكل است بايد با همت همه، با همت همه قشرها بايد ما تعقيب كنيم و به نهايت برسانيم.

و آنچه كه باز بايد به اقشار ملت عرض كنم اين است كه ما نمى‏توانيم خرابى‏هائى كه واقع شده است و در ظرف اين تقريبا بيست و چند سال اخير بيشتر از همه اوقات خرابى به مملكت ما وارد شده است، نمى‏توانيم كه اتكال به اين كنيم كه دولت اين خرابى‏ها را جبران كند، دولت فقط نمى‏تواند، نمى‏توانيم اتكال كنيم به اينكه روحانيت اين كار را انجام بدهد، روحانيت نمى‏تواند، نمى‏توانيم اتكال كنيم به اينكه ادارات دولتى، فرهنگيان اين كار را انجام بدهند، آنها هم نمى‏توانند، همانطورى كه در پيشرفت اين مقصد و در پيروزيى كه تاكنون پيدا كرديم، در آستانه پيروزيى كه هستيم، اينطور نبود كه يك قشر بتواند اين پيروزى را به دست بياورد، همه قشرها باهم شدند و همه مسلك‏ها را كنار گذاشتند و با هم پيش رفتند تا اينجا رسيدند، بايد حالا هم با هم پيش برويم و همانطورى كه اين پيروزى پيدا شده است و همه با هم اين راه را طى كرده‏اند.

اگر بخواهيم از حالا به بعد مشغول ساختن اين ويرانه باشيم، هيچ يك از اقشار تنها نمى‏توانند اين ويرانه را بسازند، بايد باز همه باهم، تمام اقشار باهم بايد اين ويرانه را بسازند منتها هر كس در هر محلى هست.

كشاورزها در محل كشاورزى كه هستند به كشاورزى خودشان علاقه پيدا بكنند. الان ديگر دستى نيست كه آنها را به فشار وادار به امرى بكند، يا منافع آنها را بخواهد بوسطه سودجوئى خودش بردارد يا به غير بدهد، امروز كسى همچون كارى نخواهد كرد، كشاورزها بايد به كشاورزى خودشان ادامه بدهند و علاقه داشته باشند و كشاورزى كه مى‏كنند در اين برهه از زمان بايد اكثرش و قسم مهمش اين چيزهائى باشد كه غذاى ملت را اداره مى‏كند مثل گندم، برنج، عدس و امثال‏

صحيفه نور ج 5 صفحه 200

اينها. از چيزهائى كه، موادى كه مضر است يا نافع نيست خوددارى بكنند، از مثل كشت ترياك، كمتر بكنند، خوددارى بكنند و از چيزهائى كه نفع خيلى ندارد، در تغذيه مردم دخالت ندارد، از آنها هم خوددارى بكنند و عمده كار را همان مواد غذائى، عمده كشت را مواد غذائى چيز بكنند كه ما احتياج به خارج انشاءالله پيدا نكنيم. الان مى‏دانيد كه ما محتاج به خارجيم راجع به مواد غذائى، بايد ما خودمان اين را جبران بكنيم و اين به همت كشاورزان ماست و البته دولت هم با كشاورزها بايد همراهى بكنند و همراهى انشاءالله مى‏كند.

بازار بايد بازار اسلامى باشد

و همينطور بازار ما بايد يك بازار اسلامى باشد. از قرارى كه مكرر به من گفته‏اند، الان يك دسته‏اى سودجو در بازار هستند كه اينها قيمت‏هاى بسيار گران روى اجناس گذاشته‏اند. اين يك مطلب غير انسانى است، يك مطلبى است كه بايد فكر كنند اينهايى كه مى‏خواهند حالا سود ببرند، بايد توجه داشته باشند كه اين ملت كه اكثرشان عبارت از اين طبقه پائينى است كه نمى‏توانند خودشان را اداره كنند، اينها بودند كه ما را رساندند به اين پيروزى، حالا نبايد آن تاجر معتبرى كه دخالت در اين امور نداشته است، براى اينها ايجاد زحمت بكند. ايام عيد است اينها احتياج دارند به لباس، احتياج دارند به خوراك، احتياج دارند به چيزهاى ديگر، بايد با انصاف رفتار كرد،بايد با اينها با برادرى رفتار كرد، گرانفروشى را كنار بگذارند و احتكار نكنند، نگهدارى نكنند براى يك وقتى كه جنس گران بشود و بفروشند. احتكار در غذاها جايز نيست و همين طور بايد با برادرى با برادران خودشان رفتار كنند و اين پيروزى را از آنها بدانند. شما حالا از قيد آزاد شديد، از قيد و بندها آزاد شديد، شما حالا ترس اينكه مثلا سازمان امنيت بيايد شما را چه بكند و اينها نداريد، لكن ترس از خدا بايد داشته باشيد، ترس از اسلام بايد داشته باشيد، بايد مراعات بكنيد اشخاص ضعيف را، بايد همراهى بكنيد با اشخاص ضعيف، نه اينكه گرانفروشى بكنيد و كالاهاى خودتان را بالا ببريد و مردم را در زحمت چيز بكنيد. اين هم راجع به اين طبقه كه البته باز مسائل ديگرى هست ولى طولانى مى‏شود.

اهميت تبديل فرهنگ استعمارى به فرهنگ استقلالى‏

و اما راجع به دولت، در اين آستانه سال جديد البته دولت مشكلاتش خيلى زياد است و من نمى‏توانم بگويم اينها تقصيرى در كار دارند، اينها همه مشغولند ولى مشكلات زياد است. بايد در اين سال جديد عنايت زياد بشود اول به فرهنگ. اين فرهنگ بايد متحول بشود. فرهنگ استعمارى فرهنگ استقلالى بشود. بايد معلمينى كه در اين فرهنگ يا در تمام قشرهاى اساتيد و - عرض مى‏كنم - اينها باشد، انتخاب بشوند و اشخاص صحيح، سالم، كسانى كه جوان‏هاى ما را تربيت صحيح بكنند نه اينكه يك تربيت انگلى بكنند، چنانچه تا حالا بنابراين بوده است كه اينها را غربى بار بياورند، غربزده كنند. بايد استقلال داشته باشيد، بايد هيچ توجه نداشته باشيد كه در غرب چه مى‏گذرد. در غرب‏

صحيفه نور ج 5 صفحه 201

خيلى بد مى‏گذرد، شما گمان نكنيد كه در غرب خيلى خبر هست، خودشان مى‏گويند در غرب خبرى نيست، خبرها هست لكن خبرهاى رشد فكرى و رشد انسانى كم است. شما بايد مستقل باشيد و رشد انسانى پيدا بكنيد، بچه‏ها را، جوان‏هاى ما را رشد انسانى بدهيد. دولت بايد درست توجه بكند كه روسائى را كه انتخاب مى‏كنند براى دانشگاه‏ها، براى مدارس، معلمينى را كه انتخاب مى‏كنند آنها براى تربيت اطفال، اينها بايد متحول بشود از حال سابق و كسانى كه سابق در خدمت اشخاص بيگانه بودند يا در خدمت طاغوت بودند، حال ثانياً نيايند و بچه‏هاى ما را باز به عقب برانند. اينهم يك مطلبى است كه در فرهنگ بسيار مهم است و بالاخره بايد فرهنگ متحول بشود به يك فرهنگ سالم، به يك فرهنگ مستقل و يك فرهنگ انسانى.

وظايف ملت و دولت و ارتش‏

در جهت ارتش، ملت ما موظف است كه از ارتش، الان حمايت بكند. ارتش را تضعيف نكنيد، ما احتياج به ارتش داريم، ملت احتياج به ارتش دارد. ارتش بايد از طرف ملت حمايت بشود و تقويت بشود، لكن ارتش هم بايد ملاحظه كند، روساى ارتش بايد ملاحظه كنند كه اگر چنانچه يك اشخاصى در بين آنها هست كه در خدمت طاغوت بوده است و جنايتكار بوده است، آنها را به تدريج و يا بطور ديگر آنها را كار بگذارند و اشخاص شرافتمند را در راس ارتش يا در مواردى كه بايد به كار بگيرند، به كار بگيرند. در انتصاباتشان خيلى دقت بكنند كه انتصابات صحيح باشد، چنانچه وظيفه دولت هم همين است. انتصاب استاندارها، انتصاب فرماندارها، همه اين انتصابات، انتصاب دادگسترى‏ها، تمام اين انتصابات بايد بررسى بشود و تمام آنهائى كه بيشتر در خدمت طاغوت بودند و جرم‏هاى آنها واضح است و مردم از آنها ناراضى هستند، اينها را انتخاب نكنند و به نارضايتى مردم اضافه نكنند. بايد اينها الان در خدمت مردم باشند، دولت خدمتگزار مردم بايد باشد، مثل سابق نباشد كه فرمانفرما بود، حالا بايد فرمانبردار مردم باشد و همينطور هم هست و انشاءالله اميدواريم همينطور هم باشد. در هر صورت، قضيه دولت هم، هم دادگسترى، هم فرهنگ، هم ساير ادارات بايد تصفيه بشود و بايد خودشان فكر بكنند و انتخاباتشان چه باشد و يك نحو تصفيه‏اى در كار باشد كه خائنين كنار گذاشته بشوند و آنهائى كه تا قبل از اين پيروزى آن طرف بودند، همچو كه پيروزى پيدا شد سينه اين طرف را شروع كردند بزنند، اينها را بشناسند و اين فرصت‏طلب‏ها را كنار بگذارند و بالاخره بايد كه دولت نظارت تام داشته باشد و تمام وزارتخانه‏ها را درست، به طور صحيح، انتخاب اشخاص بكنند و طرز عمل را يك طرز عمل صحيح قرار بدهند و البته مشغول هستند لكن بيشتر بايد عنايت داشته باشند.

ضرورت صبر و بردبارى كارگران و مهلت به دولت براى اصلاح تدريجى امور اقتصادى‏

و از امور مهمه‏اى كه هست وضع كارگرهاست كه من يك صحبت با كارگرها دارم و يك صحبت با دولت. صحبت با كارگرها اين است كه آنها گمان نكنند كه دولت يا ما در فكر آنها نيستيم،

صحيفه نور ج 5 صفحه 202

خيال نكنند كه ما الان مى‏توانيم بالفعل فورا يك كارى براى آنها انجام بدهيم و نمى‏دهيم. اينطور نيست. ما براى طبقه كارگر، براى طبقه كشاورز، براى كارمندهاى جزء دولت، بيشتر از همه مورد نظر ما اينها هستند و براى آنها فكر مى‏كنيم و عمل مى‏كنيم، چنانچه راجع به مسكن‏شان مشغول طرح‏ريزى هستند كه مسكن درست كنند براى آنهائى كه مسكن ندارند و قضيه حقوقشان انشاءالله داده مى‏شود لكن يك قدرى فرصت لازم است. كارگرها بايد يك قدرى فرصت بدهند و اينطور خيال نكنند كه دولت الان داراى كذا و كذاست و به آنها عنايت ندارد، يا در دست ما مثلا گنجى است كه نمى‏خواهيم بدهيم به آنها. نخير دولت هم الان ندارد و ما هم گنجى نداريم، لكن هم دولت در فكر است و هم ما در فكريم و لكن بايد يك قدرى تدريج باشد تا امور اقتصادى را بتوانند جريان بيندازند. البته كارگرهائى كه كنار هستند مشغول كار خواهند شد، كارگرهائى كه در كار هستند اگر در مزدشان و اجرتشان حرفى داريد اصلاح خواهد شد، همه اينها تدريج است، به تدريج بايد اصلاح بشود. و ما راجع به دولت، دولت هم بايد راجع به كارگرها بيشتر عنايت داشته باشد و وضع كارگرها را درست در نظر بگيرند. يك قدرى عنايت بيشتر بكند كه اين كارگرها - چيز بشوند - آسوده خاطر بشوند و من به كارگرها اطمينان مى‏دهم كه اينطور نيست كه دولت نخواهد براى شما كارى بكند. حتى‏الامكان مى‏خواهند كار بكنند، مشغول هستند، وزير كار مشغول است به اينكه يك ترتيب صحيحى بدهد لكن تدريج لازم دارد. از كارگرها مى‏خواهم كه تدريج را حفظ كنند و ملاحظه بكنند و مشكلات دولت را در نظر بگيرند و از دولت مى‏خواهم كه در كارها يك قدرى بيشتر جلو بروند و همين قدرى كه هست، يك قدرى بيشتر جلو بروند و كارها را زودتر درست بكنند و به كارمندان، هم اطمينان بدهند و عمل بكنند. اين هم راجع به كارمندان و راجع به دولت.

راديو و تلويزيون بايد دانشگاهى عمومى براى هدايت و تربيت مردم باشد

يك حرفى هم راجع به اين دستگاه تبليغاتى، تلويزيون و امثال اينها، راديو و اينها دارم و آن اينكه اين دستگاه‏ها آنوقتى كه در خدمت طاغوت بود، دستگاه‏هائى بود كه يا تقويت طاغوت را مى‏كردند، به مجرد اينكه پيچ راديو را مى‏گرفتند اعليحضرت آريامهر كذا، شروع مى‏كردند تبليغات كردن، تبليغات ميان تهى و يا مردم را از مسائل اصلى دور مى‏كردند، بنابراين بود كه راديو، راديو تلويزيون و اينها كه در سطح كشور، در تمام سطح كشور انتشار پيدا مى‏كند و مردم با گوششان و چشمشان مسائل را ادراك مى‏كنند و آن كسى كه بيسواد است هم در آنجا مى‏تواند بفهمد، آن كسى هم كه با سواد است، هست، اين بسيار اهميت دارد، هم براى آن‏ها بسيار اهميت داشت كه مردم را در سطح وسيع خواب كنند و غافل كنند و چپاول كنند و هم حالا كه بحمدالله اسلامى شده است و وظائف اسلامى را مى‏خواهد عمل بكند. حالا بايد يك فكرى براى راديو تلويزيون بشود كه چنانچه شده است و مى‏شود لكن بيشتر عنايت بشود كه كسانى كه در اينجا، سابق در خدمت طاغوت بودند و همه فسادها را مى‏كردند حالا بايد آنها تصفيه بشوند. كسانى كه تا ديروز بر ضد ملت و بر ضد انقلاب ما سخنرانى

صحيفه نور ج 5 صفحه 203

مى‏كردند، نمايش مى‏دادند، همه بساط را درست مى‏كردند و حالا آمدند و اظهار اسلام و ديانت مى‏كنند از اينها نمى‏توانيم ما بپذيريم، اين هم بايد تصفيه بشود. راديو و تلويزيون يك دستگاهى است كه هم در طرف تبليغات فاسد اهميت زيادى دارد و هم در طرف تبليغات صحيح، اين با آنطورى كه از اول شايد آنهايى كه درست كردند اينها را، نظر آموزشى داشتند به اينها، اين دستگاه‏ها، تمام مطبوعات اينطور است منتها اهميت تلويزيون بيشتر از همه است، اهميت راديو تلويزيون بيشتر از همه است، اين دستگاه‏ها، دستگاه‏هاى تربيتى است ، بايد تمام اقشار ملت با اين دستگاه‏ها تربيت بشوند، يك دانشگاه عمومى است. دانشگاه‏ها، دانشگاه‏هاى موضعى است، اين يك دانشگاه عمومى است، يعنى دانشگاهى است كه در تمام سطح كشور گسترده است، اين بايد از آن عمل دانشگاه را، از آن به آن اندازه‏اى كه مى‏شود، استفاده كرد. بايد اين دستگاه، دستگاهى باشد كه بعد از چند سال تمام قشر ملت را روشن كند، تمام را مبارز بار بياورد، تمام را متفكر بار بياورد، تمام اينها را مستقل بار بياورد، آزادمنش بار بياورد، از غربزدگى بيرون كند، استقلال به مردم بدهد. اين از همه چيزهائى كه در اين دستگاه‏ها هست مهمتر است و اين وظيفه دارد كه با مردم، حكم معلم و شاگرد داشته باشد. اشخاص نويسنده، اشخاص گوينده، اشخاص فهيم، اشخاص مطلع در اينجا صحبت بكنند، فرصت به آنها بدهند در اينجا صحبت بكنند. زيادند اشخاصى كه پيشنهاد اين معانى را مى‏كنند، به اينها بايد فرصت بدهند و آنها صحبت بكنند. به جاى آن چيزهائى كه به درد ملت نمى‏خورد يا مضر به حال ملت است يك چيزهاى مفيد را به مردم بدهند و يك غذاى مفيدى به مردم بدهند، مردم را تغذيه كنند به غذاهاى صحيح، سالم و من اميدوارم كه اين دستگاه هم همانطورى كه وعده كردند كه به تدريج درست بشود، قدم را يك خرده بلندتر بردارند و زودتر انشاءالله تصفيه بشود و تعديل بشود.

مسئوليت خطير روحانيون، ارشاد و هدايت مردم در تمامى ابعاد

و يك عرض هم به همه همجنس‏هاى خودم، همه همجنسيم، لكن آنهائى كه با من صورتا يك صورت هستيم و من به همه ارادت دارم و آن آقايان علما و روحانيون، آقايان علماء و روحانيون وظيفه‏شان از همه مردم زيادتر است، سنگينتر است، اينها موظفند از طرف خداى تبارك و تعالى. الان هم ملت مسلم آنقدرى كه به حرف اين طايفه گوش مى‏دهند به حرف كسان ديگر گوش نمى‏دهند، بنابراين حجتى است اين از خداى تبارك و تعالى بر ما كه شمائى كه مردم به شما كه - گوش مى‏دادند و مردم از شما اطاعت مى‏كردند، چرا مثلا قصور در اين معنى داشتيد چرا كم مثلا چيزى گفتيد؟ انشاءالله نداشته باشند، لكن خداى نخواسته اگر در بين بعضى‏ها باشند، وظيفه ما بسيار سنگين است، چه از جهت اينكه تهذيب اين دانشگاه اسلامى، دانشگاه بزرگ اسلامى كه بايد به دست مراجع بزرگ، بشود و چه باب تعليم و تعلم كه بايد باز تصفيه بشود و به دست بزرگان ما اداره و تصحيح بشود و چه در كيفيت تحصيل كه بايد تجديد نظر بشود، ما به همه آقايان با كمال خضوع عرض مى‏كنيم كه شمايى كه بايد ارشاد كنيد اين ملت را، بايد مجهز بشويد - بايد - مجهز به جميع انحاء ارشادات. مردم

صحيفه نور ج 5 صفحه 204

از شما توقع جميع انحاء ارشادات را دارند. اسلام همانطورى كه ابعاد مختلفه دارد به حسب ابعادى كه انسان دارد، اسلام براى انسان آمده است، براى انسان‏سازى آمده است، قرآن كتاب انسان‏سازى است، همانطورى كه قرآن ابعاد مختلفه دارد، حسب ابعادى كه انسان دارد، علما هم بايد ابعاد مختلفه داشته باشند در تعليم، حسب ابعادى كه اسلام دارد و حسب ابعادى كه انسان دارد، البته يك نفر نمى‏تواند همه اين ابعاد را جوابگو باشد، لكن يك حوزه مركب از ده هزار نفر يا حوزه‏هاى مركب از مثلا سى هزار نفر، اينها مى‏توانند دسته دسته باشند و هر دسته‏اى يك بعدى را اداره بكنند، يكى جهات عقلى را، يكى جهات سياسى را، يكى جهات اينهائى كه همه در اسلام است، همه اين جهات در اسلام هست و بايد حوزه‏ها آنطور باشد، مجهز بشوند و همانطورى كه اسلام ابعاد مختلفه هست، حوزه‏ها هم ابعاد مختلفه داشته باشند، اشخاص مختلف براى هدايت مردم و اگر چنانچه از اين حوزه اشخاص صحيح و اشخاص به درد بخور از اين حوزه‏ها بلند نشود، جاى ديگر ما توقع بايد نداشته باشيم. بايد اينها، همينطورى كه فقه و انحاء فقه را تعلم و تعليم مى‏كنند، ساير موارد اسلام را و ساير ابعاد اسلام را هم بايد تحصيل بكنند و بايد تدريس بكنند و اشخاص ارزنده را بار بياورند تا مردم را ارشاد و هدايت بكنند.

نقش روحيه شهادت طلبى در پيشبرد انقلاب‏

و من در اين آخر سال تاسف خودم را از اين شهدائى كه ما داشتيم، بايد اظهار بكنم. ما بسيار متاسفيم از اين شهدائى كه داديم، مثل اينكه صد و شصت هزار نفر مجروح و شهيد - مثل اينكه - نوشته بود داشتيم. در هر صورت هر چه داشتيم، يك نفرشان هم زياد بود، يك نفرشان هم نبايد واقع بشود لكن حالا شد اما چون كه براى اسلام بود و صبغه دينى و اسلامى داشت نه براى دنيا، و لهذا مى‏آمدند بعضى اشخاص و - من - به من مى‏گفتند كه شما دعا كنيد كه ما شهيد بشويم. اين صبغه، صبغه دين است، اسلام است. آنى كه ما پيش برديم همين بود، اينطور روحيات بود كه براى شهادت داوطلب بودند، يعنى از مرگ نمى‏ترسيدند. همانطورى كه صدر اسلام هم پيشرفت مسلمين همين بود، ما بسيار اشخاص ارزنده را از دست داديم لكن چون براى اسلام بود انشاءالله روح همه آنها شاد است و همه آنها در سعادت و تحت لواى خداى تبارك و تعالى هستند و براى بازماندگان آنها هم ما دعاى صبر مى‏كنيم، خداوند به همه آنها صبر و اجر و مزد عنايت بفرمايد و در آستانه سال جديد هم، هم براى آنها طلب مغفرت مى‏كنيم و هم براى همه ملت طلب سعادت مى‏كنيم و آخر عرض من باز همان است كه ملت ايران، حفظ بكنيد نهضت خودتان را، حفظ بكنيد وحدت خودتان را، حفظ بكنيد جهت اسلاميت خودتان را، مهذب بكنيد خودتان را، مهذب بكنيد خودتان را و ارزش ندهيد به غير ارزنده‏هاى انسانى و به غير اسلام.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:51 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 207

تاريخ: 4/1/58

پيام امام خمينى به مناسبت رفراندم جمهورى اسلامى

بسم الله الرحمن الرحيم‏

خدمت عموم ملت مبارز و شجاع ايران ايدهم الله تعالى‏

در اين موقع بسيار حساس كه سرنوشت كشور و اسلام عزيز تعيين مى‏گردد، هموطنان عزيز با شورى بيشتر از گذشته در رفراندم شركت نمايند. امروز اهمال در شركت در رفراندم و سردى و سستى در اين امر حياتى موجب هدر رفتن خون شهيدان و به تباهى كشيدن كشور و اسلام عزيز است. دوستان آگاه من! روز رفراندم موقع نتيجه از زحمات چندين ساله است.

آنچه لازم است تذكر دهم شركت زنان مبارز و شجاع سراسر ايران در رفراندم است. زنانى كه در كنار مردان بلكه جلوتر از آنان در پيروزى انقلاب اسلامى نقش اساسى داشته‏اند توجه داشته باشند كه با شركت فعالانه خود، پيروزى ملت ايران را هر چه بيشتر تضمين كنند. شركت در اين امر براى مرد و زن از وظايف ملى و اسلامى است.

شما همه آزادانه به هر چه مى‏خواهيد راى بدهيد من خود به جمهورى اسلامى راى مى‏دهم و تقاضاى برادرانه از شما دارم كه به من در اين امر اسلامى كمك كنيد. لازم است جوانان غيور از توطئه و خيانت در آراى مردم جلوگيرى كنند و از صندوق‏هاى آراء با امانت حفاظت كنند. از خداوند تعالى پيروزى اسلام و صيانت كشور اسلامى را خواستارم. والسلام عليكم

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:51 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 208

تاريخ: 5/1/58

پيام امام خمينى به مناسبت صلح ننگين مصر و اسرائيل خطاب به ملل مسلمان جهان

بسم الله الرحمن الرحيم‏

اينجانب بيش از 15 سال است كه خطر اسرائيل غاصب را گوشزد كرده‏ام و به دول و ملل عرب اين حقيقت را اعلام نموده‏ام. اكنون با طرح استعمارى صلح سادات و اسرائيل اين خطر بيشتر و نزديكتر و جدى‏تر شده است. مصر با قبول اين صلح وابستگى خود رابه دولت استعمارگر آمريكا آشكارتر نمود. از دوست شاه سابق ايران بيش از اين نمى‏توان انتظار داشت. ايران خود را همگام با برادران مسلمان كشورهاى عربى دانسته و خود را در تصميم‏گيرى‏هاى آنان شريك مى‏داند. ايران صلح سادات و اسرائيل را خيانت به اسلام و مسلمين و برادران عرب مى‏داند و موضع‏هاى سياسى كشورهاى مخالف اين پيمان را تاييد مى‏كند.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:51 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 209

تاريخ: 5/1/58

بيانات امام خمينى در جمع گروه تبليغات قم

قم، مركز نشر فرهنگ تشيع

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من خوشحالم كه بعد از سالهاى طولانى در ميان شما رفقا، جوانان هستم. من هميشه در فكر ايران و در فكر وطن خودم، قم، بودم و هستم و دعاگويم. شما مى‏دانيد كه قم مركز تشيع از زمان حضرت صادق سلام الله عليه، حدود آن زمان مركز تشيع بوده است و از قم تشيع به ساير جاها رفته است. علم هم از قم به جاهاى ديگر منتشر شده است و بحمدالله شجاعت و زحمت در راه اسلام و فداكارى هم از قم منتشر شد. قم مركز همه بركات است، خدا شماها قمى‏ها را براى ما حفظ كند و همه ايران را براى همه.

تبليغ و شركت فعالانه تمامى اقشار در امر رفراندم سرنوشت‏ساز

مى‏دانيد كه ما باز راه‏هاى طولانى داريم و در اين راه طولانى همه با هم بايد شركت داشته باشيم تا بتوانيم كار را انجام بدهيم و به انجام برسانيم. بايد در رفراندم تبليغ كنيد كه همه كس، همه قشرها، زن و مرد، از جوان شانزده ساله تا پيرمرد در اين رفراندم شركت كنند. زن‏ها شركت كنند. هيچ كس اهمال نكند. اين سرنوشت ما در اين رفراندم تحقق پيدا مى‏كند، يا اسلام انشاءالله و يا خداى نخواسته غير اسلام، يا جمهورى اسلام و يا خداى نخواسته طرح‏هاى ديگرى كه شياطين ممكن است اين طرح‏ها را داشته باشند. بايد مردم ايران عموما و شما جوان‏ها در قم پاسدارى كنيد از اين صندوق‏هائى كه گذاشته مى‏شود كه مبادا يك كسى تصرف بيجا كند، خيانت بكند. من از خداى تبارك و تعالى توفيق شماها را مى‏خواهم.

سوء استفاده‏هاى تبليغاتى طاغوت از دستگاه‏هاى سمعى و بصرى

شما بايد بدانيد كه اين دستگاه‏هائى كه الان اسم برديد و بعضى از شما يا شما مشغول آن هستيد، اينها دستگاه هاى آموزشى بايد بشود. در زمان طاغوت همه اين دستگاه‏ها، دستگاه‏هائى بود كه جوان‏هاى ما را خواب مى‏كرد، ملت ما را بيهوده روشى تبليغ مى‏كرد، همه را مى‏خواست از سرنوشت خودشان غافل كند، در صورتى كه سينما براى اين مقاصد شومى كه اينها در اين مدت

صحيفه نور ج 5 صفحه 210

طولانى طرح‏ريزى كردند نبوده. اينها چيزهائى است كه آموزشى است. راديو و تلويزيون يك دستگاه آموزشى است، سينما يك دستگاه آموزشى است، بايد دستگاه‏ها را به طور مسالمت، به طور صحيح، به طور سليم اداره كرد.

عمده‏ترين مساله، اصلاح و رشد معنويات مملكت است

من از خدا مى‏خواهم كه از اين به بعد ايران، يك ايران منزه باشد. يك ايرانى باشد كه همانطور كه انشاءالله مادياتش اصلاح مى‏شود، معنوياتش اصلاح بشود. عمده معنويات يك مملكت است. ما را از معنويات دور كرده‏اند، نگذاشتند رشد معنوى بكنيم و من از خدا مى‏خواهم كه معنويات ما را رشد بدهد، توجه ما را به خداى تبارك و تعالى.

رمز پيروزى نهضت، اتكال به الله و حفظ وحدت كلمه

پيروزى ما براى اين بود كه همه رو به خدا كردند و پيروزئى كه قدرت اسلام است حفظ كنيم و وحدت كلمه را. گمان نكنيد كه حالا تمام شد مطلب و دوباره برگرديد به حالات اوليه، خير، تمام نشده است و الان بايد وحدت را حفظ كنيد واين نهضت را با گرمى، اين نهضت را با تمام قوا حفظ كنيد. خداوند همه شما را سعادتمند كند، دنيا و آخرت همه شما را تعمير كند. سلام بر شما.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:51 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 211

تاريخ: 5/1/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از نمايندگان عشاير لرستان

رژيم سر سپرده پهلوى،عامل استعمار فرهنگى و اقتصادى

بسم الله الرحمن الرحيم‏

دوستان من خوش آمديد. خداوند شما را در پناه خودش حفظ كند. من مى‏دانم كه شماها هم مثل ساير اقشار ملت در اين پنجاه و چند سال زير حكومت طاغوتى چه كشيديد. ما همه در تحمل ظلم و چيزهايى كه دولت طاغوتى به اين ملت وارد آورد شريك بوديم و بحمدالله با كمك همه اقشار ملت و عشاير محترم ايران اين پيروزى تا اينجا حاصل شد و البته الان ما يك مقدار زيادى در پيش رو داريم كه خرابى‏هائى است كه رژيم طاغوتى سابق براى ما به ارث گذاشته است. اينها تمام حيثيات ملى ما و خزائن ما را بردند و چپاول كردند، دست اجانب را در ايران بازگذاشتند، پايگاه براى دولت‏هاى ابرقدرت در ايران درست كردند، خزائن ما را به باد دادند، دامدارى ما را ممنوع كردند، ملى كردند به اصطلاح خودشان جنگل‏ها و مراتع ما را، لكن مراتع خوب ما را به ديگران دادند، جنگل‏هاى ما را به ديگران و به اجانب دادند، زراعت و كشاورزى ما را فلج كردند، خزائن ما را به باد فنا دادند، ملت ما را عقب مانده نگه داشتند، مدارس و فرهنگ ما را استعمارى كردند و الان ما با يك اقتصاد فلج... و با دانشگاه‏هاى غير صحيح و يك اقتصاد ورشكسته روبرو هستيم لكن اميد است به همت همه ملت، اقشار همه ملت، عشاير محترم ايران، تمام اقشار ملت، اين بار سنگين به منزل برسد.

وحدت كلمه را با جلوگيرى از تبليغات سوه و طرد تفرقه افكنان حفظ نمائيد

من اميدوارم كه شما آقايان آگاهانه وحدت كلمه خودتان را حفظ كنيد، اختلافات بين عشاير را ريشه كن كنيد. ريش سفيدهاى شما وساطت كنند بين جوانان عشاير و آنها را با هم اصلاح بدهند. اگر چنانچه خداى نخواسته اختلافى بين امت حاصل بشود من خوف اين را دارم كه باز به فرم ديگر مسائل تازه عود كند و شما تلخى اين مسائل را چشيديد نگذاريد اين مسائل عود كند.

با هم باشيد. همه اقشار با هم باشند. روستاهايى را كه شما در آنجا ساكن هستيد حفظ كنيد، از شر اشرار حفظ كنيد. اگر كسانى بين شما آمدند و اختلاف اندازى كردند آنها را طرد كنيد. از تبليغات سوئى كه به نفع اجانب مى‏كنند جلوگيرى كنيد.

صحيفه نور ج 5 صفحه 212

ملت برادروار به جمهورى اسلامى راى بدهند

الان مملكت از خود شماست و دولت از خود شماست و دولت در خدمت شما هست و من در خدمت همه شما هستم و من از خداى تبارك و تعالى خواستارم كه عزت و سعادت شماها را با قدرت اسلام حفظ كند. شماها برادران ما هستيد و ما برادران شما هستيم و همه ملت با هم برادرند و بايد با هم اين راه را طى بكنند و به جمهورى اسلام راى بدهند و بعد هم انشاءالله بدانيد كه تابع قوانين اسلام است، راى بدهند و بعد هم انشاءالله جمهورى اسلامى برقرار بشود و گرفتارى‏هاى ما بلكه ترميم بشود. خداوند همه شما را حفظ كند.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:52 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 213

تاريخ: 7/1/58

بيانات امام خمينى در ميان گروهى از اهالى تبريز

مردم آذربايجان هميشه در راس قيامها بوده‏اند

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

برادران تبريزى من! خوش آمديد، عزيزان من! به منزل خودتان آمديد. من نسبت به همه شما خدمتگزارم، من به همه شما محبت دارم، شما همه برادران من، فرزندان من هستيد. من از مجاهدات شما در اين نهضت تشكر مى‏كنم. من از گرفتارى‏هايى كه براى ملتمان و خصوصاً آذربايجان پيش آمده است متاسفم. من مى‏دانم كه در دوره سابق بر ملت ما، بر شما چه گذشت.

ملت ما بحمدالله قيام كرد و آذربايجان هميشه در راس قيام‏ها بود، پيشقدم بود در قيام‏ها و در اين نهضت هم بحمدالله آذربايجان پيشقدم بود. خداوند آذربايجان را براى ما حفظ كند. خداوند ملت ما را همه با هم پيوند بدهد.

وحدت كلمه و اتكال به خدا رمز پيروزى است

ما همه برادر هستيم و همه با هم بايد باشيم. رمز پيروزى ما همين وحدت كلمه و هم پيوستگى ما به هم بود. رمز پيروزى ما توجه به خداى تبارك و تعالى و پاسدارى اسلام بود. اين رمز را حفظ كنيد، اين وحدت را حفظ كنيد، اين همبستگى را حفظ كنيد، اين توجه به اسلام را حفظ كنيد. خداوند شما را پيروز كند بر همه امور.

همه با هم با اتكال به خدا و قطع مابقى ريشه‏هاى فساد،نهضت را تداوم بخشيد

ما الان باز پيروزى مطلق بر ايمان حاصل نشده است. ما نصف راه را رفتيم. الان مملكت ما باز آشوب است، آشفته است. مفسدين در اطراف مملكت شلوغكارى مى‏كنند. بايد به همت شما جوان‏ها، هر كدام در هر جا كه هستيد، مرزهاى اين مملكت را حفظ كنيد، دست خرابكارها را كوتاه كنيد. شما بوديد كه پيروزى را تا اينجا رسانديد و شما بايد باشيد كه پيروزى را به آخر برسانيد. دولت ما تنها نمى‏تواند اين كار را انجام بدهد، روحانيون ما تنها نمى‏توانند اين كار را انجام بدهند، بايد همه با هم باشند، دولت با ملت، ملت با دولت. الان دولت ديگر دولت اسلامى است دولت سابق نيست كه دولت

صحيفه نور ج 5 صفحه 214

طاغوتى بود. دولت اسلامى است. دولت از خود شماست و شما از خود دولت هستيد. ارتش از خود شماست و شما از خود ارتش هستيد. ارتش بايد پشتيبان شما باشد، شما بايد پشتيبان ارتش باشيد. همه بايد با هم اين نقيصه‏هايى كه الان در ايران هست پر كنيم. همه بايد با هم برادر باشيم. همه بايد با هم اين نهضتى كه تاكنون حاصل شده است به آخر برسانيم. اگر خداى نخواسته اين نهضت سستى پيدا بكند و ما برويم دنبال كار خودمان و بى‏تفاوت بشويم راجع به مقدرات مملكت خودمان، من خوف آن را دارم كه خداى نخواسته باز مسائل سابق برگردد يا خداى نخواسته آن خيانت و جنايت‏هابه مملكت ما برگردد. ما بايد همه با هم باشيم و همه با هم اين نهضت را به پيش ببريم، اينكه به واسطه وحدت كلمه ما و اتكال به خداى تبارك و تعالى اتكال به قرآن مجيد، ما اين نهضت را به آخر برسانيم، و اين ريشه‏هاى فاسدى كه در مملكت ما بقيه‏اش باقى مانده است تا يك حدودى، اينها را بكلى از بيخ و بن در آوريم، و مملكت در دست خود شما، براى خود شما، مقدرات مملكت به دست خود شما باشد، براى خود شما باشد.

حدود و ثغور خود را حفظ و مانع تبليغات سوءمفسدين شويد

من از خداى تبارك و تعالى پيروزى شما را خواستارم و من از شما خواهشمندم كه تشريف ببريد به محل خودتان و در آنجا حفظ كنيد حدود و ثغور خودتان را و حفظ كنيد همه جهات خودتان را و نگذاريد كه اشخاص مفسد در بين جامعه پيدا بشوند و تبليغات سوء بكنند.

ما اميدواريم كه امر كردستان هم با صلح و صفا آرام بگيرد، و همه ما با هم برادر باشيم. ما با كردستانى‏ها هم برادر هستيم، با آذربايجان هم برادر هستيم، با همه حدود و ثغور اينجا برادر هستيم و همه با هم مى‏خواهيم كه يك مملكت اسلامى با احكام اسلامى باشد كه به هيچ كس جور نشود، به هيچ كس ظلم نشود، حكومت نتواند تعدى بكند، ارتش نتواند تعدى بكند، همه با هم باشيم و همه با هم پيش برويم، خداى تبارك و تعالى شما جوان‏ها را براى ما حفظ كند، و شما برادرها را براى ما نگهدارى كند.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

صحيفه نور ج 5 صفحه 215

تلاش گسترده استعمار به منظور جداسازى مسلمين از يكديگر

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

از بركات اين نهضت يكى اين است كه ما با اين چهره‏هائى كه ناآشنا گذاشتند ما را با آنها، انشاءالله آشنا بشويم و آشنا شديم.

دولت‏هاى تابع استعمار كوشيدند تا اينكه طبقات مختلف ايران را از هم جدا كنند، بلكه در يك دايره وسيعى مسلمين را از هم جدا كنند، دولت اسلامى را از هم جدا كنند و در هر ناحيه‏اى قشرهاى آنجا را از هم جدا كنند، روحانيون را از طبقات ديگر جدا كنند.

شما آقايان كه پزشك هستيد و اطبا هستيد، بهتر از ما مى‏دانيد كه اينها به سر ما چه آوردند. شما شاهد اين مصيبت‏ها بيشتر از ما بوديد و ما همه با هم شريكيم در اينكه در اين پنجاه و چند سال شاهد مصيبت‏هاى زياد بوديم و اگر جوان‏ها از اول اين سلسله را ياد ندارند لابد اين اواخر را مطلع هستند و ما كه از اول اطلاع داريم و شاهد قضايا بوديم و در قم بوديم و ديديم در اولى كه اينها آمدند روى كار و رضاخان آمد روى كار با اين مردم چه كرد، با همين ملت قم چه كرد، با بانوان ما چه كرد، با علماى ما چه كرد، با طلاب ما چه كرد. اينها فضايائى است كه اگر بخواهد كسى بنويسد بايد يك كتاب بنويسد.

من گاهى كه مباحثه داشتم در مدرسه فيضيه و چند نفرى بودند، يك روز ديدم كه يك نفر است پرسيدم گفت: قبل از آفتاب اينها بايد بروند در باغات براى اينكه مامورين مى‏آيند دنبالشان و آنها را مى‏گيرند قبل از آفتاب مى‏رفتند در باغات شهر و بعد آخرهاى شب بر مى‏گشتند به محل ما. خودمان اگر يك جلسه خصوصى مى‏خواستيم داشته باشيم به طور متفرق و از كوچه‏هاى پس كوچه‏هاى بايد برويم و چند نفر با هم مجتمع بشويم و در دل بكنيم. شما نمى‏دانيد كه با بانوان قم چه كردند اينها، يك رئيس نظميه بود كه نمى‏دانم حالا هست يا از بين رفته است كه اين آنطور با بانوان عمل مى‏كرد كه از قرارى كه گفتند يك روز دماغش خون آمده بود و نشسته بود خون دماغش داشت مى‏چكيد چشمش افتاد به يك زنى كه چادر دارد يا روسرى دارد اعتنا به خون نكرد و پريد به او. اينطور با چيزها عمل مى‏كردند و شما شاهديد كه در اين آخر اينها با اين ملت چه كردند، چه كشتارهائى در تمام شهرستان‏ها كردند، در خود قم چه مصيبت‏هائى به بار آوردند.

صحيفه نور ج 5 صفحه 216

مصيبت خود باختگى در مقابل بيگانگان

و يكى از مصيبت‏هاى بزرگى كه براى اين ملت بار آوردند اينكه ملت را نسبت به خودشان هم بدبين كردند. اين معنا كه ما اگر يك مريض پيدا بكنيم در تهران، الان هم مى‏گويند كه اينجا نمى‏شود، برويد به مثلا انگلستان، برويد به پاريس. اين يك مطلبى است كه از دست آنها براى ما پيدا شده است، يعنى ما خودمان را باختيم در مقابل آنها، شما گمان مى‏كنيد كه در آنجا اطباى آنها همچو هستند كه اگر كسى برود آنجا چه خواهد شد. همين مريض‏هائى كه در اينجا اگر يك دقتى بكنند معالجه مى‏شوند وقتى بروند آنجا معلوم نيست درست معالجه بشوند، اينطور نيست كه اطباى آنها يك معجزه‏اى مى‏كنند و اطباى ما اينطور نيستند.

اين يك مطلبى است كه براى تبليغاتى كه اينها كردند ما به خودمان هم حتى سوءظن پيدا كرديم، يعنى خودمان هم باختيم خودمان را، شما گمان نكنيد كه اينجا اطبايش، ايران اطبايش كمتر از اطباء آنجا باشد. الان بسيارى از اطبا كه در امريكا هستند ايرانى هستند گفتند شايد قريب پانصد تا يا بيشتر طبيب ايرانى هست كه اگر طبيب‏هاى ايرانى بيايند، اختلال پيدا مى‏كند در آمريكا. اينطور نيست كه اينهائى كه رفتند و تحصيل كردند و يا در همين جا تحصيل مى‏كنند اينها كمتر از آنها باشند، نخير اينها هم همانطور هستند، اينها هم مثل آنها يا بهتر از آنها هستند. ما در آنجا هم كه بوديم گاهى مثلا گرفتارى پيدا مى‏كرديم اطبا را مى‏ديديم و خيلى از آن‏ها چيزى كه فوق‏العاده باشد من كه نفهميدم و اشخاصى هم كه رفتند باز با همان حال مرض برگشتند، اينجا جوابشان دادند رفتند آنجا، آنجا هم همين حال بوده است. اين براى اين است كه اينها جديت كردند در اين سالهاى طولانى كه ما را تهى كنند از مغز خودمان، يعنى ما را همچو غربزده كنند كه چيزهائى هم كه پيش خودمان بهتر است به آن سوءظن پيدا كنيم و عقيده‏مان اين باشد كه نه اينطور خوب نيست، خوب است كه آنطور باشد. حال اينكه مساله اينطور نيست و همچو نيست كه آنها در اين مسائل عقلى يا در مسائل طبى خيلى جلو باشند، خوب، بله هستند اما نه اينطورى كه ما توهم مى‏كنيم.

پيوند و اتحاد اطبا و روحانيون از بركات نهضت اسلام

بنابراين يكى از بركاتى كه در اين نهضت هست اين است كه ماها را با هم مواجه كرده است. ما از هم دور بوديم و اين هم باز دست اجانب بود كه ماها را از هم دور كرده بود. با اينكه ما با شما همكاريم، ما طبيب روحانى هستيم، شما طبيب جسمانى، همه طبيب انسان هستيم، ما بايد با هم متصل باشيم مثل يك بدن كه روح دارد و جسم دارد، روحانيين و اطبا هم يك بدن هستند كه يكى آن جنبه است، يكى اين جنبه لكن مع الاسف ما تا حالا يك همچو اجتماعى را غير از اين آخرى در تهران هم ( البته اطباء مى‏آمدند) اين اجتماعات را ما قبلا نداشتيم، نه با شما نداشتيم با دانشگاهى‏ها هم نداشتيم، با قضات هم نداشتيم، با وكلا هم نداشتيم، يكى از بركات اين نهضت اين است كه ما مواجه حالا مى‏شويم با شماها و حرف‏هايمان رابا هم مى‏زنيم.

صحيفه نور ج 5 صفحه 217

ما مى‏خواهيم كه اين ايران ما تاكنون كه زير دست و پاى اجانب بوده و همه مخازن ما را بردند، همه حيثيات ما را بردند، نيروهاى ما را يا عقب راندند يا ما را نسبت به نيروهاى خودمان طورى كردند كه بدبين بشويم، ما مى‏خواهيم از حالا به بعد انشاءالله ورق برگردد و ما دست آنها را كوتاه كنيم و دست ظالم‏ها را كوتاه كنيم. بحمدالله دست اين ظالم كوتاه شد و البته همه مخازن ما را برد و دستش كوتاه شد و من اميدوارم كه بتوانيم از چنگش بيرون بياوريم. و عرض مى‏كنم كه منتها اين نكته الان بايد معلوم باشد كه ما تا آخر نرفتيم، باز ما نصف راه هستيم، همه ريشه‏هاى استعمار را ما بيرون نياورديم، استبداد الان رفته است از بين يعنى الان كسى نيست كه به ما زور بگويد، به شما زور بگويد، نه دولت اسلامى زورگو هست و نه ما ديگر سازمان امنيتى داريم كه از ترسش مثلا بعضى‏ها خوابشان نبرد و يا فرض كنيد كه شهربانى و اينها يا نظامى‏ها اينها هيچ كدام، الان همه در خدمت ملت هستند و در خدمت اسلام هستند. از اينها الحمدلله ديگر ممنون هستيم و نمى‏ترسيم ولكن استعمار باز ريشه‏هايش هست، يعنى توطئه‏هايش هست الان.

جمهورى اسلامى نويد دهنده آزادى و استقلال‏

الان در اين حالى كه ما مى‏خواهيم برويم رفراندم كنيم و انشاءالله بعد از دو روز ديگر رفراندم خواهد شد، در همين حال اينها توطئه دارند مى‏بينند كه يا نگذارند يا يك شلوغى بكنند يا يك دزدى بكنند يا يك كارى بكنند نگذارند اين كار انجام بشود. بايد همه ملتفت باشيد، توجه داشته باشيد كه اين كيد آنها را خنثى كنيد و جوان‏هاى شما و اشخاص ديگرى كه هستند در قم، در ساير بلاد بايد با هم مجتمع بشوند و قرار بر اين بگذارند كه از صندوق‏ها و اطراف صندوق‏ها حفاظت كنند اگر چنانچه اشخاص نابابى آمدند و خواستند شلوغ كند تودهنى به آنها بزنند نگذارند كه شلوغ بكنند تا انشاءالله رفراندم به طور صحيح انجام بگيرد و اگر رفراند م انشاءالله به طور صحيح انجام بگيرد، آنها عددى نيستند عدد با شماست با مسلمين است و همه جمهورى اسلامى را مى‏خواهند و من اميدوارم كه جمهورى اسلامى براى ما يك نويد آزادى و استقلال بياورد و ما انشاءالله از اين قيد و بندها خارج بشويم و انشاءالله ايران متحول به يك صورت ديگرى غير از آن صورتى كه تاكنون داشته است و غربزده بوده است تاكنون داشته است و تحت حمايت ديگران به قول خودشان بوده است، انشاءالله هم استقلال حقيقى پيدا بكنيم و هم آزادى انشاءالله حفظ كنيم و عمده اين است كه اين نهضت را نگه داريم.

اينكه ما را تا اينجا آورده است اين نهضت بوده است كه متكى به همه مردم و بالاتر اينكه اسلامى بوده است، متكى به ايمان بوده يعنى همه مردم با هم گفتند كه ما اسلام را مى‏خواهيم و ما رژيم كذا را نمى‏خواهيم. اين معنا را بايد حفظ كرد، اگر انشاءالله اين معنا را حفظ بكنيم تا آخر خواهيم پيروز شد و اگر خداى نخواسته سستى بشود سردى بشود در اين معنا، من خوف اين را دارم كه سردى و سسستى ماها يك وقت خداى نخواسته اوضاع برگردد و اگر خداى نخواسته برگردد، از آن

صحيفه نور ج 5 صفحه 218

برگشت‏هائى‏ست كه ديگر ما رفته‏ايم از بين، ولى من اميدوارم كه برنگردد و با همت همه آقايان و خدمتگزارى همه ما به ملت خودمان و به ملت اسلام انشاءالله ما پيروز باشيم و تا آخر پيروز باشيم، همه با هم جلو برويم، انشاءالله.

خداوند شما همه را حفظ كند و ما همه را آشنا به وظائف خودمان بكند و من از شما پزشك‏ها تشكر مى‏كنم كه در اين نهضتى كه شده و در اين زحمت‏هائى كه براى رفقاى خودتان پيدا شده و براى اهل شهرتان پيدا شده، زحمت كشيديد و رنج ديديد. معلوم است كه كسانى كه شاهد بودند به اينكه مثلاً زخمى‏ها چقدر بوده است، جوانها چقدر بوده است، چقدر اينها در زحمت بودند يا كشته‏ها چقدر بوده، اينها در رنج بيشترند از اينهائى كه مى‏شنوند اينطور بوده. شما شاهد بوديد و ما مى‏شنيديم اين مطالب را. خداوند به شما انشاءالله عزت و سلامت و قدرت عنايت كند. سلام بر شما.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:52 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 219

تاريخ: 9/1/58

بيانات امام خمينى در ميان اقشار مختلف مردم

توصيه به شركت فعالانه مردم در رفراندم سرنوشت ساز جمهورى اسلامى

بسم الله الرحمن الرحيم‏

در آستانه رفراندم لازم است تذكر دهم كه اين رفراندم سرنوشت ملت ما را تعيين مى‏كند. اين رفراندم يا شما را به آزادى و استقلال مى‏كشد و يا مثل سابق به اختناق و پيوستگى. اين رفراندم چيزى است كه همه ملت ما بايد در آن شركت كنند. من توصيه مى‏كنم به همه ملت كه در اين رفراندم كه سرنوشت ملت ما و كشور ما و مذهب ما را تعيين مى‏كند شركت كنيد، اهمال نكنيد، تنبلى نكنند، بعضى به كارهاى ديگر اشتغال پيدا نكنند، فردا از همان وقت كه اعلام شد براى رفراندم همه از خانه‏ها بيرون بياييد و همه بشتابيد براى راى دادن و سرنوشت خودتان را تعيين كردن.

راى من جمهورى - اسلام است - اسلامى است و من تقاضا دارم كه كمك كنيد به اسلام، كمك كنيد به كشور خودتان، كمك كنيد به ملت خودتان و به جمهورى اسلامى راى بدهيد. آزاديد لكن با آزادى سرنوشت خودتان را تعيين كنيد. همه قشرها بايد راى بدهند و شركت كنند و همه قشرها آزادند در راى دادن. تمام قشرها به حقوق خودشان خواهند رسيد. برادرهاى سنى ما مثل ما هستند، با ما هيچ فرقى ندارند در حقوق، حقوق همه آنها داده خواهد شد. شركت كنند آنها هم در آنچه سرنوشت آنها را تعيين مى‏كند، به حرف اشخاصى كه بين آنها مى‏خواهند تفرقه بيندازند، مى‏خواهند به اسم سنى و شيعه بودن بين ما برادرها را جدايى بيندازند و منافع ما را به جيب ديگران بكنند، به حرف اينها اعتنا نكنيد. فردا همه، شيعه و سنى و اقليتهاى مذهبى همه بيايند و راى بدهند و كشور خودشان را از اين گرفتارى و آشفتگى رهايى بخشند. همه اقشار ملت با ملت شريك هستند در حقوق و همه به آنها داده خواهد شد. اقليت‏هاى مذهبى در اسلام احترام دارند، حقوق دارند، حقوق آنها داده خواهد شد. در عمل به مذهب، به مذهب خودشان، در راى دادن براى وكلاى خودشان آزادند، همه اقشار آزاد هستند و اين معنا كه بين شماها پخش مى‏كنند كه روحانيون مى‏خواهند حق شما را نگذارند به شما برسد بدانيد كه اين خيانتى است كه اينها مى‏كنند به ملت ما. روحانيون در راس آنها هستند كه حقوق را، حقوق شماها را محترم مى‏شمارند. روحانيون تابع قرآن و اسلام هستند. قرآن و اسلام احترام براى شما قائل هست و شما را مثل برادر مى‏پذيرد. با ما همراهى كنيد، با ملت خودتان همراهى كنيد دست از كشتار برداريد، دست از تفرقه‏اندازى برداريد، با قواى انتظاميه همراهى كنيد،

صحيفه نور ج 5 صفحه 220

با قدرت‏هاى دولت همراهى كنيد. پشتيبان دولت خودتان باشيد. دولت، دولت اسلامى است. ارتش، ارتش اسلامى است. با ارتش خودتان رفاقت داشته باشيد. ارتش در خدمت شماست، دولت در خدمت شماست، ما در خدمت شما هستيم.

تبليغات تفرقه‏افكنانه عمال آمريكا به منظور سلطه مجدد اجانب بر ملت و كشور

من از خداوند تعالى مسئلت مى‏كنم كه شما ملت شريف را در هر قشرى كه هستيد سعادتمند كند و شما ملت شريف را در هر قشرى كه هستيد از زير بار اختناق و از زير بار اجانب آزاد كند. ما همه با هم بايد اين نهضت را حفظ كنيم.

اگر خداى نخواسته در راى دادن اهمال كنيد من خوف آن دارم كه باز مسائل سابق عود كنند. اگر به حرف تفرقه‏اندازها گوش كنيد من خوف آن را دارم كه دو مرتبه با فرم ديگر همان معانى كه سابق از آن فرار مى‏كرديد دوباره مبتلاى به آن بشويد.

برادرهاى ما! عزيزان ما! دست از تفرقه برداريد، به حرف اشخاصى كه انحراف دارند گوش ندهيد، اينها عمال امريكا هستند به صورت چپ گراييى، اينها مى‏خواهند همان مخازن ما را باز به امريكا بدهند، اينها مى‏خواهند همان مسائل سابق را با فرم ديگر پياده كنند. اگر اينها به ملت، براى ملت ارج قائل هستند، اگر اينها به ملت دلسوز هستند، براى ملت دلسوز هستند، ملت الان تمام بپا خواسته و مى‏خواهد راى بدهد، مى‏خواهد راى به جمهورى اسلام كه همه جهات را اصلاح مى‏كند بدهد، چرا اينها تفرقه مى‏اندازند؟ سابق مى‏گفتند كه اختناق است و با اختناق مخالفيم و براى ملت كار مى‏كنيم، اجنبى هست و با اجنبى مخالفيم و براى ملت كار مى‏كنيم. حالا نه اختناقى هست نه اجنبى هست، حالا شماها مواجه‏ايد با يك ملتى كه همه‏شان طالب يك مطلب هستند، شما هم با آنها همراهى كنيد. اگر چنانچه شما صلاح ملت را مى‏خواهيد، همراهى كنيد با ملت. اگر همراهى نكنيد، معلوم مى‏شود صلاح ملت را نمى‏خواهيد، معلوم مى‏شود مى‏خواهيد تفرقه بيندازيد و اجانب را بر ما مسلط كنيد.

خداوند انشاءالله با همه شما با سلامت و با رحمت رفتار فرمايد. فردا همه از خانه بيرون بيائيد و همه راى بدهيد به جمهورى اسلامى. من تقاضا دارم كه همه راى بدهيد به جمهورى اسلامى، البته آزاد هستيد هر چه خواستيد راى بدهيد و اين كه در اين ورقه‏هاى آرى و نه هست شما مى‏توانيد در نه هر فرمى را كه مى‏خواهيد در آن بگنجانيد، لازم نيست كه همان نه باشد، شما حق داريد، مى‏توانيد كه در آن ورقه بنويسيد جمهورى دموكراتيك، بنويسيد رژيم سلطنتى، هر چه خواستيد بنويسيد مختار هستيد لكن البته رفراندم به معنى آرى و نه است. انتخاب نيست رفراندم است، رفراندم آرى و نه است لكن شما مختاريد كه انتخاب كنيد و يكى از - آنچه - چيزهائى كه مى‏خواهيد بنويسيد. خداوند همه ملت ما را حفظ كند از شر اجانب و عقل بدهد به اقشارى كه دارند تفرقه مى‏اندازند بين مسلمين، در صورتى كه مسلمين همه با هم دوست، همه با هم رفيق و اسلام حق همه اقشار ملت را ملاحظه كرده است و شما براى شكرگزارى از اينكه از اين اختناق بيرون رفتيد و از اين

صحيفه نور ج 5 صفحه 221

سلطه طاغوتى خارج شده ايد بيائيد در خيابان‏ها و در بيرون از منازل و راى بدهيد. شما آزاديد كه به هر چه بخواهيد راى بدهيد لكن رفراندم معنايش آرى و نه است و لكن شما آزاد هستيد. به همين نكته هم توجه كنيد كه نه معنايش رژيم سلطنتى نيست، نه معنايش اين است كه جمهورى اسلامى را نمى‏خواهيد. بعد مى‏شود كه شما رژيم سلطنتى خواستيد و نه گفتيد مى‏شود كه جمهورى مطلق خواستيد و نه گفتيد و مى‏شود كه جمهورى دموكراتيك خواستيد و نه گفتيد.نه معنايش رژيم سلطنتى نيست كه از آن فرار كنيد.

عنايت اسلام نسبت به حقوق زنان بيشتر از مردان است

در هر صورت شما مختاريد كه آرى بگوييد يا نه" بگوييد يا هر چه دلتان مى‏خواهد در ورقه بنويسيد كسى جلوى شما را نمى‏گيرد و اما اينكه پخش كردند در بين مردم به اينكه حقوق زن‏ها را اسلام نمى‏دهد و بعد از رفراندم چه خواهد شد، اين هم جزو همان‏هاست كه عمال اجانب دارند اين مسائل را طرح مى‏كنند و عمال اجانبند كه دارند به اشكال مختلفه بين ملت ما جدايى مى‏اندازند و نمى‏خواهند اين رفراندم تمام بشود، و شايد اميد اين را داشته باشند كه رژيم سلطنتى باز باقى باشد يا يك رژيم ديگرى پيش بياورند. در هر صورت همانطورى كه حقوق مردها در اسلام مطرح است، حقوق زنها، اسلام به زن‏ها بيشتر عنايت كرده است تا به مردها، اسلام زن‏ها را بيشتر حقوقشان را ملاحظه كرده است تا مردها. اين هم معنا كه بعد از اين چه خواهد شد، زن‏ها حق راى دادن دارند. از غرب بالاتر است اين مسائلى كه براى زن‏ها قائل هستيم حق راى دادن دارند، حق انتخاب دارند، حق انتخاب شدن دارند. همه اينها هست تمام معاملاتشان به اختيار خودشان هست و آزاد هستند، اختيار شغل را آزاد هستند، البته در شرق براى مردها يك محدوديت‏هائى هست كه آن محدوديت‏ها به صلاح خود مردها هست و آن محدوديت‏ها، يعنى در آن جاهائى كه مفسده هست براى مرد، از قماربازى جلوگيرى مى‏كند اسلام، از شرابخوارى جلوگيرى مى‏كند اسلام، از هروئين جلوگيرى مى‏كند اسلام، براى اينكه مفسده دارند.

براى همه يك محدوديت‏هائى هست، محدوديت هايى شرعى و الهى، محدوديت‏هايى است كه به صلاح خود جامعه است، نه اين است كه براى جامعه يك چيزى مثلا نافع بوده است كه محدوديت برايش ايجاد كرده‏اند.

ما قول مى‏دهيم به شما كه در حكومت اسلامى همه، همه و همه آزاد، همه و همه به حقوق حقه خودشان خواهند رسيد و تمام اين مسائلى كه طرح مى‏كنند قبل از رفراندم و مشغول شده‏اند به فعاليت، اينها به نفع اجانب است و بيائيد و مملكت خودتان را نجات بدهيد. فردا همه با هم مى‏رويم پاى صندوق و من خودم پاى صندوق مى‏روم و راى خودم را مى‏دهم. همه شما با هم به پيش، انشاءالله براى درست كردن يك كشور آزاد، يك كشورى مستقل، كشورى كه براى خودمان باشد و خودمان در آن زحمت بكشيم و خودمان استفاده بكنيم.

والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته‏


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:52 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 222

تاريخ: 9/1/58

بيانات امام خمينى در جمع همافران بخش كامپيوترى نيروى زمينى

اهداف شيطانى رژيم طاغوتى ازطرح اختلاف ميان ملت و روحانيت‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

درود بر شما جوانان نيرومند. سلام بر شما سربازان اسلام. من از شما تشكر مى‏كنم كه در صف اسلام دين خودتان را به اسلام ادا كرديد و خواهيد كرد. چرا ما را از شما دور نگه داشتند؟ چرا در مدت پنجاه سال ما شما را نبايد ببينيم و شما ما را نبايد ببينيد؟ جز اين بود كه ما مى‏خواستيم شما را مستقل، آزاد و مملكت شما دست خودتان اداره بشود؟ كشور شما به دست خودتان اداره بشود؟ و آن‏ها نمى‏خواستند اين مسائل را و لهذا روحانيت را از شما جدا كردند و شما را از روحانيت. چرا اينها مى‏خواستند با اسلام شما آشنا نباشيد؟ چرا اينها مى‏خواستند با روحانيت روبرو نشويد؟ آنها اسلام را مخالف مصلحت خودشان مى‏دانستند. روحانيت را مخالف حرف‏هائى كه مى‏خواستند بزنند مى‏دانستند. آنها مى‏خواستند مخازن ما را ببرند، اسلام و روحانيت مخالف حرف‏هائى كه مى‏خواستند بزنند مى‏دانستند. آنها مى‏خواستند مخازن ما را ببرند، اسلام و روحانيت مخالف بود. آنها مى‏خواستند ارتش ما را تبع ارتش اجنبى قرار دهند، اسلام و روحانيت مخالف بود. روحانيت مخالف بود با اين رژيم طاغوتى. از اول كه اين رژيم پيدا شد، قيام‏هاى پى در پى روحانيت كه از اصفهان، از آذربايجان، از طاغوتى از ساير بلاد ايران، از خراسان، قيام‏هاى پى در پى نشان دهنده اين مطلب بود كه روحانيت با اين رژيم مخالف بود، چرا مخالف بود؟ براى اينكه اين رژيم، رژيم شيطانى بود و در نظر داشت مملكت ما را عقب نگه دارد. چرا مملكت ما را نگذاشتند جلو برود؟ چرا نيروهاى انسانى ما را نگذاشتند شكوفا بشود؟ براى اينكه آنها از انسان مى‏ترسند. اجنبى‏ها نمى‏خواهند در اين بلاد انسان باشد، آنها مى‏دانند كه اگر يك انسان متعهد باشد نمى‏گذارد اينها آنطور كه مى‏خواهند عمل كنند نمى‏گذارند كه همه چيز ما را به باد بدهند. آنها نگذاشتند دانشگاه‏هاى ما شكوفائى پيدا كند، آنها حوزه‏هاى دينى ما را نگذاشتند به اعمال خودشان براى اسلام و براى مسلمين دنبال كنند.

راى من و هر مسلمان ديگرى جمهورى اسلامى است

شما جوانان كه تاكنون در اين نهضت شركت داشتيد، من به شما درود مى‏فرستم، لكن نيمه راه است، راه باز باقى مانده است. شما جوان‏ها، شما نيروهاى جوان بايد اين نيمه راه ديگر را هم با قدرت پيش ببريد. بايد با وحدت كلمه، با اسلام، با ايمان، از اين نهضت تا اينجا كه آمده‏ايد، از اينجا به

صحيفه نور ج 5 صفحه 223

بعد هم جلو برويد. بايد همه ريشه‏هاى استبداد و ريشه‏هاى استعمار را از اين مملكت بكنيد. بايد اين مملكت را پاكسازى كنيد. اين مملكت عقب مانده است، اين مملكت اقتصادش ورشكسته است، اين مملكت الان آشفته است، به نيروى شما جوان‏ها بايد اين مملكت اصلاح بشود. ما همه مسوول هستيم، ما همه بايد دنبال اين كار را بگيريم تا به آخر برسانيم.

الان از فردا شروع مى‏شود به رفراندم و همه‏پرسى، همه شما موظف هستيد كه برويد و راى بدهيد، آزاد هستيد در راى دادن لكن من رايم جمهورى اسلامى است و هر مسلمى هم رايش جمهورى اسلامى است و شما جوانان مسلم رايتان جمهورى اسلامى است و برويد راى خودتان را در صندوق‏ها بريزيد و من اميدوارم با اقامه جمهورى اسلامى همه مسائل ما علاج بشود. من اميدوارم خداى تبارك و تعالى به شما جوانان عزت وسلامت، سعادت عنايت فرمايد. من از خداى تبارك و تعالى استقلال كشور خودمان را و آزادى خودمان را مسئلت مى كنم. شما جوان‏ها كه در اين مدت زحمت كشيديد و از حالا به بعد هم وظيفه داريد، شما ذخيره ما هستيد و من خدمتگزار شما هستم.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:52 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 224

تاريخ: 19/1/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از قواى نظامى جمهورى اسلامى ايران

دو خاصيت بارز مومنين عبارت است از رحمت در ميان خودشان و شدت در مقابل اجانب

بسم الله الرحمن الرحيم‏

چقدر موجب افتخار است كه جوان برومندى در مملكت ما، در خدمت اسلامند. چقدر من شاد هستم از اينكه ما با هم در يك مجلس مجتمع هستيم و يك محيط محبت است.

ديروز هم من با يك دسته از آقايان كه آمده بودند (از ارتشى‏ها) اين مطلب را گفتم و حالا هم بايد عرض كنم - يك فرق بين - يكى از فرق‏هاى بين دولت‏هاى غير اسلامى، دولت‏هاى طاغوتى و دولت اسلامى اين است و بايد هم اين باشد كه در دولت‏هاى اسلامى، محيط محيط محبت است، محيط برادرى است، نه ارتش با مردم جدا هست و نه مردم با ارتش، جدا نيستند و نه يك محيط رعب در كار هست.

خداى تبارك و تعالى براى مومنين كه در خدمت اسلام هستند دو خاصيت نقل مى‏فرمايد يكى اينكه بين خودشان محيط محبت است رحماءبينهم با هم دوست هستند، رحيم هستند، همه به ديگرى محبت دارند، در مقابل غير، اشداء، در مقابل كفار و در مقابل اجانب شديد هستند، محكم، بين خودشان دوست و رفيق هستند.

حركات و سكنات بزرگمرد عالم حضرت امير (ع) سرمشقى براى دولت اسلامى

شما ملاحظه كنيد، بزرگتر مرد عالم كه بعد از رسول الله حضرت امير (ع) در حالى كه مملكت چندين مقابل مملكت ايران بوده است، آنوقتى كه ايشان خلافت داشتند، از مصر و تمام عربستان و عراق و ايران و مقدارى از اروپا زير سلطه ايشان بوده است، وقتى كه ما ملاحظه مى‏كنيم رفتار يك همچو سردار بزرگ، يك همچو رئيس دولت با مردم خودش، با اشخاصى كه بين خودشان هستند، ملاحظه مى‏كنيم كه چه جور ايشان رفتار مى‏كرده است، زندگيش پائينتر مى‏خواسته باشد از همه افرادى كه در مملكتش زندگى مى‏كنند، مى‏فرمايد شايد در يمامه در سرحدات، يك كسى باشد كه گرسنه باشد. آنوقت ايشان به خودشان اينطور سختى مى دهند به طورى كه خانواده ايشان نگران بودند از اينطور زندگى كه ايشان مى‏كنند و ايشان، همين رئيس دولت، يك - چيز - غذاى زبرى كه داشته

صحيفه نور ج 5 صفحه 225

است، توى يك ظرفى مى‏كرده است، سر آن را مهر مى‏كرده است مبادا سر اين را باز بكنند و داخلش يك روغنى بكنند، يك چيزى بكنند، با مردم چه جورى بود؟

شب‏ها به طورى كه نقل شده است، دور مى‏گرديدند تنها و بر دوش مباركشان غذا حمل مى‏كردند دور خانه‏ها به اشخاصى كه يتيم بودند، فقير بودند - چه بودند - تقسيم مى‏كردند و اين معلوم نبود، الا بعد از اينكه فوت شدند - شهادتشان - شهيد شدند آنوقت معلوم شد - و در - طورى كه نقل كردند، در يكى از منازل كه رفتند، چند تا بچه كوچك در آن منزل بود، بعد از اينكه گريه مى‏كردند، بچه گرسنه بودند، بعد از اينكه رفتند و خودشان غذا دادند به آنها، بعد چه كردند، بعد حضرت شروع كرد براى آنها - يك - يك كارى كرد كه اينها را بخنداند، حتى مثل اينكه مثلا صداى شتر كرد، گفت من آمدم اينجا، اينها گريه مى‏كردند، دلم مى‏خواهد حالا كه مى‏روم، اينها خندان باشند. در زندگى روزمره‏اش با مردم همچو بود كه شنيده بود كه در يك لشگرى كه از معاويه ظاهراً آمده بود، در يك جائى، يك خلخالى را از پاى يك زن يهودى در قلمرو امارت ايشان و خلافت ايشان - يك خلخالى را از پاى يك زن يهودى بيرون آوردند، همچو ناراحت مى‏شود كه مى‏فرمايد كه اگر انسان (قريب به اين معنا) بميرد، اين كارش عيبى نيست، نبايد اشكال گيرى كنند. بين خودشان رحيم، دوست و رفيق به طورى كه هيچ رعبى در آن محيط نبوده است، اگر يك كسى وارد مى‏شد بر آن همچو نبود كه حشمتى داشته باشد بترسد، ترس توى كار نبوده است، عدل بوده است. در حكومت عدل، هر كسى بايد از خودش - بايد - بترسد اينكه نبايد تخلف كند والا از سرباز مملكت عدل، از ارتش مملكت عدل، از شهربانى مملكت عدل هيچ ترس نيست براى اينكه همه با محبت با مردم رفتار مى‏كنند.

همين حضرت امير سلام الله عليه كه رفتارش با داخله اينطور بود و مثل يك نفر عمله گاهى كار مى‏كرد، خودش همان وقتى كه بيعت كردند با آن، آن اسباب كارش را برداشت و رفت يك قناتى را داشت خودش مى‏كند، بعد هم كه آب داد، وقفش كرد. اين آدم كه وضعش اينطور بود، وقتى در مقابل دشمن مى‏ايستاد، فرياد كه مى‏كرد، دل‏ها را چه مى‏كرد، شمشير را كه مى‏كشيد - از اينور - وقتى (مى‏گويند كه ضربات على يكى بوده)، از اينور كه مى‏زد و نيم پاره مى‏شد، از اينور هم مى‏زد دو تا مى‏شدند، شدت داشتند در مقابل آنها.

اين حال سرباز اسلامى است كه بين خودشان محبت، محيط، محيط محبت، همين طور كه الان ما، اين محيطى كه الان ما نشستيم، يك محيط محبتى است ديگر، قبل از اين نه آقاى سرتيپ در يك همچون مجالس، اينطور اجتماع با ما گاهى در پاريس مى‏آمدند - اما - نه ايشان در يك همچون مجالس و نه شما در اين مجالس بوديد، نه شما با اينها مجتمع، همه را جورى كرده بودند كه همه را از هم جدا كرده بودند و بدبين كرده بودند، اگر يك نفر وارد بازار مى‏شد مردم مى‏ترسيدند، مردم را ترسانده بودند، چرا؟ اين چرا، در محيط اسلام، مملكت اسلامى، رعب نيست و در محيط طاغوت رعب است براى اينكه محيط اسلامى نه شخص اولش و نه سردارهايش، با مردم جورى نكردند كه از مردم بترسند، با مردم محبت كردند، مردم همه برادر او هستند، خدمتگزارش هستند، همان طورى كه

صحيفه نور ج 5 صفحه 226

اينها خدمت به مردم مى‏كنند، مردم همه خدمت به آنها مى‏كنند. در يك همچون محيطى كسى ترس ندارد، لازم نيست كه ايجاد رعب بكنند اما در محيط طاغوتى از باب اينكه با مردم بدرفتارى مى‏كردند، مال مردم را خوردند، اذيت كردند به مردم، از مردم مى‏ترسيدند، چطور بكنند كه از اين ترس نجات پيدا بكنند. و مبادا چه بكنند، ايجاد يك محيط رعب مى‏كنند، محيط را يك محيط وحشت آور درست مى‏كنند كه مبادا يك كسى...

خدمت به مردم مايه آرامش قلبى و راحتى وجدان دو گل وقتى آمده بود اينجا، ظاهرا دو گل بود كه با شاه با هم رفته بودند توى بازار، خوب، شاه خيلى جرات نمى‏كرد بيرون بيايد، اين بيرون آمده بود رفته بود توى جمعيت ولى خوب، نمى‏ترسيد از آنها مردم به او كارى نداشتند اما خود او مى‏ترسيد كه، چرا مى‏ترسيد؟ براى اينكه به مردم بد كرده، وقتى آدم به كسى بد بكند، از آنها مى‏ترسد بد بكنند به آن. اين يك مطلب كلى است، يك سرمشق كلى است براى همه ما كه بايد با اهلى، با رعيت مملكت با افراد مملكت رفتارمان رفتار برادرانه و رحمت آميز باشد رحماءبينهم اينها هم تبادل رحمت مى‏كنند، اين رحمت به او، رحمت به اين، اين محبت به او و او محبت به او و همين جمعيت اگر در مقابل ديگران بايستند، خصم بايستند محكم و شديد هستند اشداء على الكفار ، اين يك دستور كلى است كه اگر بخواهيد وقتى منزل مى‏رويد با حال آرام بى دغدغه شب به روز بياوريد، با مردم خوبى كنيد، وقتى با مردم خوبى كرديد، محبت كرديد، خدمتگزار مردم بوديد، وقتى كه برويد شب منزل آرامش براى قلبتان هست، وجدانتان ناراحت نيست.

اينهائى كه مردم را اذيت مى‏كنند وجدانشان ناراحت است، اينطور نيست كه بروند راحت، يك نفر را كشتند و راحت بروند، نخير ناراحتند منتها البته بعضى‏ها وقتى كم‏كم زياد شد، عادت مى‏كنند، اين ديگر يك درنده مى‏شود، اين ديگر آدم نيست. بخواهيد كه زندگى مرفه، مرفه بودن زندگى به اين نيست كه پارك چند طبقه آدم داشته باشد، چه بسا اشخاصى پارك‏هاى چند طبقه دارند لكن زندگيشان جهنم است. الان شما زندگى محمد رضا را چه جور مى‏بينيد؟ همه وسايل آسايش برايش هست لكن آسايش دارد؟ يك آن آسايش دارد؟ ندارد.

آسايش انسان به اين است كه روح انسان راحت باشد. روح انسان وقتى كه راحت شد اگر يك ناهار، هر جورى باشد، اين با آن مى‏سازد و اصلا ناراحتى را ادراك نمى‏كند. راحتى انسان به اين است كه انسان وضع روحيش را جورى بكند كه با اين وضع روحى آسايش برايش پيدا بشود و اين به اسلامى شدن است. اگر انسان اسلامى بشود، تربيت كند خودش را به تربيتهاى اسلامى، ارتش تربيت كند خودش رابه اينكه براى مردم خدمتگزار باشد، نه ايجاد رعب بكند، ايجاد رحمت بكند به طورى كه همين طور كه حالا ما همه با هم هيچ كدام از هم نمى‏ترسيم، نه من از ايشان نه ايشان از من، هيچ كدام از هم ترسى نداريم، اين محيط محبت است، اين محيط محبت را حفظ كنيد. ايران را يك محيط محبت كنيد، به دست شما پاسدارها، شما ارتش، آن ژاندارمرى، آن پاسبان، همه و همه، اگر همه

صحيفه نور ج 5 صفحه 227

با هم يك وضع اسلامى - انسانى پيدا بكند، محيط يك محيط محبت مى‏شود، همه به هم خدمتگزار مى‏شوند. در اين نهضت شايد آنوقتى كه مردم مشغول بودند به مخالفت، خوب، ديديد كه يك وضع انسانى پيدا شده، يك تحول پيدا شده بود، يك تحول پيدا شده كه سرباز وقتى كه مى‏آمد توى كوچه‏ها، مردم گل به او مى‏ريختند، آن گريه مى‏كرد و به آنها اظهار محبت مى‏كرد.

اين تحول روحى است كه خداى تبارك و تعالى اين تحول را مرحمت فرموده بود، اين تحول روحى را حفظش بكنيد، اين محبت را بين خودتان و اقشار ملت حفظ بكنيد ولى در مقابل مخالفين، در مقابل اعداء، در مقابل مفسدين شديد باشيد، محكم، مثل يك سدى در مقابل آنها،نرم در مقابل هموطن‏هاى خودتان، در مقابل برادرهاى خودتان، همين كه دستور اسلام است، قرآن اين را مى‏فرمايد و همانطور كه روساى اسلام اينطور بودند. خود رسول الله (ص) ايشان خودشان در جنگ‏ها، خودشان وارد ميدان نمى‏شدند كه آدم بكشند، وضع اينطور بوده است كه نبى رحمت بودند، حتى يك نفر را مى‏گويند كشته نشده است به دست ايشان لكن حضرت امير با آن وضعى كه در جنگ داشته است، از آنها نقل كرده‏اند كه ما در شدائد پناه مى‏برديم به ايشان، يك همچو - كه - آن سردار بزرگ كه در دنيا نظير ندارد. به حسب نقل - كرده‏اند - كه از ايشان مى‏شد، مى‏فرمايد كه - شدائد - وقتى جنگ شديد مى‏شد ما پناه مى‏برديم به رسول الله. يك همچو قوه‏اى بود است، قدرت الهى بوده. قدرت الهى بوده. اين يك دستور كلى است كه آن زمان، آنها كرده‏اند و به سعادت رسيدند و به سعادت رسانده‏اند.

رعايت نطم و استفاده از آزادى در حدود ضوابط

در اين زمان ما بخواهيم سعيد باشيم، بخواهيم به سعادت برسيم بايد عمل بكنيم همه با هم دوست و رفيق، سرباز با درجه دار، درجه دار با افسر، با ارشد، رفيق باشد لكن اطاعت بكنند، اطاعت مساله‏اى، رفاقت مساله‏اى ديگر، بالائى‏ها پائينى را به چشم رحمت نگاه كنند، پائينى‏ها به بالائى اطاعت بكنند. اگر بخواهند يك مملكتى محفوظ بماند بايد ارتش روى ديسپلينى كه دارد، محفوظ بماند، روى آن نظمى كه دارد روى نظم رفتار كند اگر بخواهد به هم بريزد حتى حالا من آزاد شده‏ام، نخير زير بار كسى نمى‏روم نه، اين خلاف آن آزادى است كه خدا مى‏خواهد. آزادى در حدود ضوابط است. من آزادم حالا، من آزادم سيلى بزنم به ايشان نه آزاد نيستى. من آزادم اطاعت از مثلا، از فرماندارم نكنم نه اين آزادى نيست. در حدود قواعد و قوانين آزادى هست يعنى شما ديگر از كسى الان اينجا كه نشسته‏ايد، ديگر نمى‏ترسيد، اگر قبل از اين بود، شما خوف اين را داشته‏ايد كه از اينجا پايتان...، جمع نمى‏توانستيد بشويد اينجا، حالا اگر هم آمديد، خوف اين را داشتيد كه از اينجا رفتيد بيرون، اين ساواكى‏ها، اين بيرون نباشند، شما را بگيرند و ببرند و بودند و گرفتند و مى‏بردند.اين به اين معنا الحمدلله ما الان آزاديم الان لكن معناى آزادى اين نيست كه من هر كارى دلم بخواهد، بكنم.

اين را باز هم گفته‏ام كه خداى تبارك و تعالى ما را به اين آزادى امتحان مى‏كند، به اين نعمتى كه

صحيفه نور ج 5 صفحه 228

به ما داده است كه از همه نعمت‏ها بالاتر است، الان ما را امتحان مى‏كند كه ببيند با اين آزادى، ما چه مى‏كنيم، با آزادى رفتار مى‏كنيم خداپسند؟ يا سوءاستفاده از آزادى مى‏كنيم؟ اگر سوءاستفاده از آزادى كرديم، از امتحان درست در نيامديم و اگر استفاده صحيح كرديم از آزادى، مرضى خداست و انشاءالله خداوند نعمتش را حفظ مى‏كند به ما.

برادرهاى من! برادرهاى من ! توجه داشته باشيد، اين نعمتى را كه خدا به شما داده حفظش كنيد. يك نعمتى به شما داده، آن نعمت آزادى، نعمت استقلال، اين نعمت را حفظش كنيد و آن به اين است كه همه با هم دوست و رفيق و همه با هم بين خودتان رحيم و بر ديگران شديد. آنهائى را كه مى‏خواهند چپاولتان كنند، مشت تو دهنشان مى‏زنيد، آنهائى كه با شما رفيقند، دست برادرى مى‏دهيد و صورت هم را مى‏بوسيد.

انشاءالله خداوند همه شما را تاييد كند (انشاءالله حضار) و همه شما در لشگر امام زمان (سلام الله عليه) صف باشيد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:52 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 229

تاريخ: 9/1/58

بيانات امام خمينى در ميان بعضى از افسران و مأمورين راهنمائى و پليس تهران

تشكر از پليس و قواى انتظامى

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از شما تشكر مى‏كنيم. انشاءالله خداوند شماها را حفظ كند. من از همه طبقات ملت تشكر مى‏كنم، من از قواى انتظامى تشكر مى‏كنم، از شما پليس‏هاى محترم كه الان در خدمت اسلام هستيد و در خدمت طاغوت نيستيد، تشكر مى‏كنم. خداوند شماها را حفظ كند.

ما همه بايد در خدمت اسلام باشيم، همه بايد در خدمت كشور باشيم. كشور ما را اينها عقب راندند و ما بايد جبران كنيم. شما پليس‏ها الان پليس امام زمان هستيد و بايد به وضع اسلامى عمل بكنيد. با مردم مثل سابق عمل نشود، الان مثل سابق نيست. الان كشور، كشور اسلامى است و آداب و رسوم، آداب و رسوم اسلامى بايد باشد. كشورى است كه بايد حكومت در خدمت مردم باشد، پليس در خدمت مردم باشد، تحميل بر مردم نباشد.

من از خداى تبارك و تعالى خواهانم كه همه ماها را به وظائف خودمان آشنا كند. شماها برادر من هستيد. من در خدمت ملت هستم و من اميدوارم كه در اين رفراندمى كه تا چند روز ديگر مى‏شود همه اقشار ملت راى بدهند و من اميدورام كه راى به جمهورى اسلام بدهند كه جمهورى اسلام سعادت اين دنيا و آن دنيا را براى ما تامين خواهد كرد.

خداوند شماها را حفظ كند. جوانان ملت را حفظ كند. شما پليس‏ها را كه الان ديگر پليس اسلام هستيد در پناه خودش حفظ كند.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:53 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 233

تاريخ: 12/1/58

اعلاميه امام خمينى در رابطه با رفراندم جمهورى اسلامى

ونريد ان نمن على الذين استضعفوا فى الارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثين صدق الله العظيم‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من به ملت بزرگ ايران كه در طول تاريخ شاهنشاهى كه با استكبار خود آنان را خفيف شمردند و بر آنان كردند آنچه كردند، صيمانه تبريك مى‏گويم. خداوند تعالى بر ما منت نهاد و رژيم استكبار را با دست تواناى خود كه قدرت مستضعفين است در هم پيچيد و ملت عظيم ما را ائمه و پيشواى ملتهاى مستضعف نمود و با برقرارى جمهورى اسلامى وراثت حقه را بدانان ارزانى داشت. من در اين روز مبارك، روز امامت امت و روز فتح و ظفر ملت، جمهورى اسلامى ايران را اعلام مى‏كنم. به دنيا اعلام مى‏كنم كه در تاريخ ايران چنين رفراندمى سابقه ندارد كه سرتاسر مملكت با شوق و شعف و عشق و علاقه به صندوق‏ها هجوم آورده و راى مثبت خود را در آن ريخته و رژيم طاغوتى را براى هميشه در زباله‏دان تاريخ دفن كند.

من از اين همبستگى بيمانند كه جز مشتى ماجراجو و بيخبر از خدا، همه و همه به نداى آسمانى و اعتصموا بحبل الله جميعاً لبيك گفتند و با تقريبا اتفاق آراء به جمهورى اسلامى راى مثبت دادند و رشد سياسى و اجتماعى خود را به شرق و غرب ثابت كردند، تقدير مى‏كنم. مبارك باد بر شما روزى كه پس از شهادت جوانان برومند و داغ دل مادران و پدران و رنج‏هاى طاقت‏فرسا،دشمن غول صفت و فرعون زمان را از پاى در آورديد و با راى قاطع به جمهورى اسلامى، حكومت عدل

afsanah82
07-24-2011, 10:53 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 235

تاريخ: 12/1/58

پيام راديو تلويزيونى امام پس از انجام رفراندم جمهورى اسلامى

بسم الله الرحمن الرحيم‏

خداوند تعالى وعده فرموده است كه مستضعفين ارض را به اميد خودش و توفيق خودش بر مستكبرين غلبه دهد و آنها را امام قرار دهد. وعده خداوند تعالى نزديك است. من اميدوارم كه ما شاهدين وعده باشيم و مستضعفين بر مستكبرين غلبه كنند، چنانچه تاكنون غلبه كردند. تاكنون اين راهى را كه پيموديم براى تبعيت از اسلام و احكام اسلام بوده است و اسلام را ما بايد به علام معرفى كنيم. اگر چنانچه آنطور كه اسلام است به عالم معرفى بشود، عالم توجه به اسلام پيدا كند. متاع مسلمين، متاع ذيقيمتى است لكن بايد عرضه بشود.

من از عموم ملت ايران تشكر مى‏كنم كه در اين رفراندم شركت كردند و راى قاطع خودشان را كه بايد گفت صد در صد پيروزى بوده است و راى داده شده است، به طور قاطع راى خودشان را دادند و به جمهورى اسلامى هم راى دادند، چنانچه قبلاً هم اين راى را داده بودند. ما احتياجى نمى‏ديديم در اين مساله رفراندم، لكن چون براى قطع بعضى حرف و بهانه‏ها بنابراين شد كه رفراندم بشود و بهانه گيرها فهميدند به اينكه مساله آنطور كه خيال مى‏كردند نيست و ملت با اسلام است، ملت با روحانيت اسلام است، ملت مى‏خواهد كه قرآن كريم در ايران عمل بشود و بحمدالله با شوق و شعف و شور و عشق همه اقشار ملت در سرتاسر ايران راى خودشان را به جمهورى اسلامى دادند و نه چيزهاى ديگر. جمهورى اسلام است كه مى‏تواند همه مقاصد ايرانى را انجام دهد. جمهورى اسلام است كه احكام مترقى او بر تمام احكامى كه در ساير قشرها و ساير مكتب‏هاست تقدم دارد.

ما مى‏بينيم كه مدعيان دموكراتيك و دموكراسى صحبت مى‏كنند، ادعا مى‏كنند لكن مكتب‏هاى آنها در شرق يك نحو است و در غرب يك نحو. در شرق با ديكتاتورى عظيم مردم آنجا مصادف هستند و در غرب هم همين طور. ما مى‏بينيم كه بعضى از اشخاص كه ادعا مى‏كنندكه ما حقوق بشر را ملاحظه مى‏كنيم و جمعيت‏هاى حقوق بشر در طول اين 50 سال كه دولت غاصب پهلوى و پسر پهلوى بر اين ملت غلبه كرد و بر اين ملت با غصب، تمام چيزهاى ملت را برد، در طول اين 50 سال جوانان ما در زندان‏ها بسر بردند و چه بسا جوانانى ما داشتيم كه در حبس پاى آنها را اره كردند و آنها را روى تاوه‏ها بو دادند و تا آن زمان آخر هم اينها در حبس و شكنجه بودند. دژخيمان شاه سابق آنها را از هستى ساقط كردند و اين مدعيان همراهى با حقوق بشر در اين طول مدت نديديم كه يك صحبتى

صحيفه نور ج 5 صفحه 236

بكنند، يك استنكارى بكنند. ما ديديم كه رئيس جمهور آمريكا با اين شاه سابق ظالم بدبخت همراهى مى‏كرد و پشتيبانى مى‏كرد. پشتيبانى از دژخيمى كه تمام هستى ما را به باد داد و نديديم كه مدعيان جامعه حقوق بشر استنكار كنند بر رئيس جمهور آمريكا، لكن حالا كه اين دژخيمان به دام ملت افتاده‏اند و ملت خواهد از آنها انتقام بكشد فرياد و ابشراى اينها بلند شده است. نمى‏توانم من جز اين بدانم كه اينها دست نشانده دژخيمان هستند. اينها دست نشانده ابرقدرت‏ها هستند، نه اينكه اينها براى حقوق بشر فعاليت مى‏كنند. من توقع اين را داشتم كه جامعه حقوق بشر اگر راست مى‏گويد و طرفدار حقوق بشر است به ما اعتراض كند كه اينها را چرا نگاه داشتيد. اين دژخيمان را بايد همان روز اول كشته باشيم، نه اينكه آنها را ما نگاه داشتيم و در زندان‏ها الان هستند و حبس‏هاى ما هم مثل حبس هاى سابق نيست. حبس‏هائى است كه در آنها اشخاص به هيچ وجه مورد اهانت حتى نيستند. اينها به ما اعتراض مى‏كنند كه چرا اينها را محاكمه كرديد، اصلاً معنى ندارد محاكمه مجرم، محاكمه مجرم يك امرى است كه مخالف با حقوق بشر است. حقوق بشر اقتضا مى‏كند كه ما آنها را همان روز اول كشته باشيم براى اينكه مجرمند و معلوم است كه اينها مجرم هستند. آن كه بايد براى او وكيل گرفت، آن كه بايد به ادعاى او گوش كرد او متهم است نه مجرم. اينها متهم نيستند بلكه مجرم هستند.اينها اشخاصى بودند كه در خيابان‏ها مردم را كشته‏اند، زجر دادند و همه ذخائر ما را از بين برده‏اند. آيا آنهائى كه در خيابان‏هاى شهرهاى مختلف ايران كشته شدند اينها بشر نبودند؟ اينها حقوق ندارند؟ آيا مدعيان طرفدارى از حقوق بشر نسبت به اينها كه كشته شدند چرا طرفدارى نمى‏كنند؟

چرا به ما اشكال مى‏كنند كه شما چرا دژخيمان را مى‏كشيد؟ ما در عين حال كه اينها را مجرم مى‏دانيم و بايد فقط هويت آنها ثابت بشود و بايد آنها را همين كه هويتشان ثابت شد كشت. نصيرى همين كه هويتش ثابت شد كه نصيرى است بايد كشت معذلك او را چند روز نگه داشتند محاكمه كردند و اقرارات او را ثابت كردند و او را كشتند. آيا جامعه حقوق بشر تصور نمى‏كند كه مجرم را بايد كشت براى حقوق بشر؟ براى اينكه حق خواهى كنيم از بشر؟ بشرهائى كه اينها كشتند، زجر دادند و از بين بردند. ما اينها را معذلك محاكمه مى‏كنيم و محاكمه كرديم و لكن اعتقاد ما اين است كه مجرم محاكمه ندارد و بايد كشت لكن من متاسفم از اينكه باز غربزدگى در ماها هست و ما ترس از اين داريم كه مبادا در روزنامه‏هاى غرب چيزى بنويسند و مثلاً مجلات غرب يك كلمه‏اى بنويسند. آنها التبه با عدل و انصاف مخالفند و آنها موافق حقوق بشر نيستند. آنها حقوق اشخاص ابرقدرت را حفظ مى‏كنند به اسم حقوق بشر. در هر صورت ما بحمدالله در اين رفراندم فاتح شديم و حرف‏هائى كه در مجلات خارج نوشته شد و چيزهائى كه گفته شد همه باطل از كار در آمد و بحمدالله ملت ما قريب به صددرصد راى به جمهورى اسلامى دادند و از اين به بعد بر عهده ملت است كه اين جمهورى اسلامى را پياده كند.

در جمهورى اسلامى بايد تمام مسائل كه در ايران هست متحول بشود. در جمهورى اس

afsanah82
07-24-2011, 10:53 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 240

تاريخ: 13/1/58

بيانات امام خمينى در جمع گروه فلسطينى و اسقف كاپوچى

وحدت كلمه و اتكال به خدا عامل غلبه ملت بر طاغوت‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از شما تشكر مى‏كنم كه براى تفقد از من و از ملت مستضعف ما به ايران آمديد تا از نزديك وضع نهضت ما را ببينيد. شما اگر در زمان سلطنت طاغوتى آمده بوديد وضع را طور ديگر مى‏ديديد، خيابان‏هاى ما را از كشته‏ها فرش مى‏ديديد، زندان‏هاى ما را از مستضعفين و از علما و از روشنفكران مملو مى‏ديديد، مطبوعات ما را در حال سانسور و اختناق مى‏ديديد، ملت ما را زير بار ظلم و جور مى‏ديديد. مامورين شاه در همه شوون مملكت ما دخالت مى‏كردند و مامور بودند از طرف اجانب و از طرف ابرقدرت‏ها خصوصا آمريكا كه با ملت ما آن كنند كه كردند. ملت ما را در حدود پنجاه و چند سال اين پدر و پسر به خاك و خون كشيدند. شما اگر در آنوقت آمده بوديد به ايران، ايران را يك قتلگاه عمومى مى‏ديديد و تمام ايران را يك زندان عمومى مى‏ديديد. الان آمده‏ايد كه ملت ما بحمدالله با بيدارى، اتكال به خداى تبارك و تعالى، وحدت كلمه بر طاغوت پيروز شد. بر طاغوتى كه تمام قدرت‏ها را داشت و تا دندان مسلح بود و از اجانب استظهار مى‏كرد و آنها پشتيبان او بودند و ملت ما هيچ نداشت جز قوه ايمان و اراده آهنين. با وحدت كلمه وقدرت ايمان ما برابر قدرت‏ها غلبه كرديم و آنها را به عقب رانديم. شما در وقتى آمديد كه ما بحمدالله جمهورى اسلامى را به راى عمومى رسانديم. شما در وقتى آمديد كه ملت ما به اكثريت قريب به اتفاق راى به جمهوريت اسلامى دادند و از آن پيرمردهاى هشتاد ساله، معلولين، اشخاصى كه در بيمارستان‏ها بودند، اشخاصى كه با چرخ مى‏آوردند آنها را پاى صندوق، همه و همه راى دادند بر جمهوريت اسلام، اين نبود جز اينكه ملت ما اسلام را براى خودش يك پايگاه آزادى و استقلال مى‏داند و لهذا باعشق و علاقه به آن راى بدهند. شما در وقتى وارد شديد به مملكت ما كه آثار آن ديكتاتورى‏ها مرتفع شده است، اگر در آنوقت آمده بوديد چيزهاى عجيب مى‏ديديد و الان كه آمده‏ايد در امان، بين برادرهاى خودتان آمده‏ايد و هيچ كس به شما تعرض نمى‏كند. در آن زمان امكان نداشت كه شما پيش من بيائيد يا اين برادرهاى ديگر پيش من بيايند،امكان نداشت كه يك اجتماعى ما داشته باشيم، امكان نداشت كه بتوانيم صداى خودمان را درآوريم، شكايت خودمان را به عالم برسانيم و لهذا ما در خارج از مملكت خودمان شكايت‏هاى خودمان را به

صحيفه نور ج 5 صفحه 241

عالم رسانديم. ما در پاريس در صورتى كه من ميل نداشتم در آنجا باشم لكن حوادث طورى شد كه در پاريس ما مسائل خودمان را به تمام عالم رسانديم و زير پاى اينها را سست كرديم. شما در وقتى آمديد كه ما بحمدالله به پيروزى رسيديم و اعلام كرديم جمهوريت اسلام را.

دستورات اسلام جامع كليه ابعاد مادى و معنوى بشريت

در جمهوريت اسلام تمام آزادى‏ها هست،

afsanah82
07-24-2011, 10:53 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 243

تاريخ: 15/1/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از مردم

با عشق و علاقه در انتخاب وكلاى متدين، فاضل و امين بكوشيد

بسم الله الرحمن الرحيم‏

از خداوند تعالى توفيق شما آقايان را خواستارم. به همت شما زن و مرد، كوچك و بزرگ، جمهورى اسلامى برقرار شد و تقريبا اتفاق آراء بود از - بيست هزار - بيست ميليون راى، 150 هزار، صدو چهل و پنج هزار نفى بود، آن هم يك تقلباتى در صندوق‏ها شده بود، منجمله در قم يك زن تقلب كرده بود و قريب نيم ساعت قبل از شروع كردن، تقلب كرده بود، از كرمانشاه هم بعضى گفتند آمدند - كه تقلب شده است، والا آراء همه بايد با جمهورى اسلامى باشد اگر چنانچه ساير اقشار مملكت حتى منحرفين از اسلام هم بدانند كه اسلام چيست، بدانند كه برنامه اسلام چه هست همه - شان به اسلام روى مى‏آورند، مگر آنهائى كه دست نشانده امريكا يا ساير ابرقدرت‏ها هستند. اينهائى كه الان در ايران مشغول فتنه هستند اينهااز اسلام هيچ اطلاع ندارند و به حسب آنطورى كه من مى‏فهمم اينها مرتبط به آمريكا هستند ولو اينكه اسمشان برخلاف است و ملت ما بايد اينها را رد بكنند و اعتنائى به آنها نكنند و خودشان در همين سيل جمعيت ايران منحل خواهند شد. شما جوان‏ها و شما مرد وزن انشاءالله در انتخاباتى كه در پيش داريم براى مجلس موسسان كه قانون اساسى جمهورى اسلامى را آنها بايد تصويب كنند، همانطور كه رو آورديد با عشق و علاقه به جمهورى اسلامى و راى داديد بر جمهورى اسلامى، در آنجا هم بايد با عشق و علاقه در هر شهرى، در هر استانى، با عشق و علاقه تعيين كنيد اشخاص فاضل و اشخاص امين را، اشخاص متدين امين فاضل را براى اينكه بروند در مجلس موسسان و قانون اساسى جمهورى اسلامى را تصويب كنند. انشاءالله خداوند به شماها و همه ملت ما خير و عافيت عنايت كند و انشاءالله بتوانيم برنامه اسلام را پياده كنيم. الان لفظ امت، لفظ جمهورى اسلامى است، باز معنايش نيامده است. ما بايد راه‏هائى را طى كنيم تا متحواى جمهورى اسلامى در ايران پياده بشود. دعا كنيد انشاءالله موفق بشويم و اسلام را زنده كنيم و احكام اسلام را زنده كنيم. خداوند به همه شما توفيق و سعادت عنايت كند.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:53 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 244

تاريخ: 16/1/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از اقشار مختلف مردم

اين رفراندم يك رفراندم اسلامى بود نه سياسى

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من بايد از شما آقايان، شما جوانان برومند تشكر كنم. شماها در اين ماجرايى كه در قم اينهمه خسارات وارد شده بود و در ايران هم، پايدارى كرديد و الحمدالله دشمن را عقب زديد. باجديت شما جوان‏ها رفراندم بحمدالله به طور آبرومند، به طور بى سابقه انجام شد. اين رفراندم در دنيا نظير نداشت يك مملكت 35 ميليونى، 20 ميليون پاى صندوق حاضر بشود، در هيچ مملكتى سابقه ندارد. در رفراندم‏هايى كه در اين مدت‏ها در ايران شده است مى‏گفتند 6 ميليون شركت كرده‏اند و ما همان وقت فرستاديم و تفتيش كردند كه اينها چه مى‏گويند گفتند 2 هزار نفر. رفراندم ديگرى هم بود كه آنها هم چيزى نبود. اين رفراندم يك رفراندم اسلامى بود، نه يك رفراندم سياسى. مردم براى اسلام خون مى‏دهند، نه براى سياست، براى سياست اسلامى. ملت ما به واسطه اتكاء به اسلام اين نهضت را پيش برد. ملت ما عاشق شهادت بود با عشق به شهادت پيش رفت اين نهضت، اگر چنانچه اين عشق و علاقه نبود هرگز ما در مقابل آنهمه قدرت پيروز نمى‏شديم. پيروزى ما دنبال اين بود كه همه اسلامى بوديد همه توجه به ديانت داشتيد، در رفراندم همه عشق داشتيد به اينكه در اين صندوق‏ها راى بيندازيد آنهايى كه موفق به راى انداختن نشدند بچه‏هايى كه كمتر از 16 سال داشتند و اين توفيق برايشان حاصل نشد نگران بودند و آنها هم مى‏خواستند راى بدهند. اين راى شما راى صد در صد بود بايد گفت راى صد در صد بود در 20 ميليون، صدوچهل هزار، صد و چهل و چند هزار مخالف يا ممتنع، اين توفيق صد در صد است و من از شما كه زحمت كشيديد و اين صندوق‏ها را حفظ كرديد و براى اسلام و براى كشور خودتان زحمت كشيديد من تشكر مى‏كنم. خداوند شما را توفيق عنايت كند. خداوند به شما سعادت بدهد.

اميد ما به همت والاى شما جوانان است

البته مرحله‏هاى ديگرى هم داريم كه اميد ما به شما جوانان است مرحله راى گيرى براى وكلاى مجلس موسسان، راى گيرى براى وكلاى مجلس شورا، اين دو مرحله را هم ما پيش داريم كه بعد برويم سراغ مرحله‏هاى ديگر ومن در همين دو مرحله هم باز همه اميدم به شما جوان هاست، جوانهاى ايران،

صحيفه نور ج 5 صفحه 245

جوانهاى همه كشور و من اميدوارم كه با همت والاى شما جوان‏ها در آن دو مرحله پيروز بشويم و وكلايى كه وارد مجلس موسسان مى‏كنيم وكلاى اسلامى باشند، وكلاى امين باشند، فضلاى ملت باشند و همين طور در مجلس شورا. بعد از اين مرحله مجلس موسسان است براى اينكه قانون اساسى را راى به آن بدهند و آنجا هم شما آقايان بايد البته مجلس خودتان است، كشور خودتان است، اسلام خودتان است در آنجا هم بايد زحمت بكشيد و موجبات تشكر ما را فراهم كنيد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:53 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 246

تاريخ: 16/1/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از كاركنان بانك‏هاى سراسر كشور

اشاره به بى نظير بودن رفراندم جمهورى اسلامى از جهات كمى و كيفى‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من هم به دوستان خودم به آقايان تبريك عرض مى‏كنم كه بحمدالله با رفراندمى كه در ايران واقع شد كه نظير آن در تاريخ تاكنون نبوده است هم از حيث كميت كه در يك جمعيت 35 ميليونى، 20 ميليون موافق باشد، هم در كيفيت كه مردم با عشق و علاقه دنبال راى دادن باشند. اين در دنيا بى‏نظير بوده است و بعدها هم كم نظير. من به شما تبريك اين سعادت را، تبريك اين عيد بزرگ را، من عرض مى‏كنم.

تكيه بر اهميت تصويب قانون اساسى و انتخاب وكلاى فاضل

لكن اين نكته‏اى را كه بايد عرض كنم اين است كه ما باز كارمان دنباله دارد. ما بعد از اين مجلس موسسان داريم، بايد مجلس موسسان تاسيس بشود و در آنجا وكلاى ملت بروند و قانون اساسى جديد را تصويب كنند. اين يك امرى است كه همانطور كه راى به جمهوريت اسلام، همانطور كه آن اهميت داشت اين هم اهميت دارد، بايد شما آقايان و همه ملت اين نهضت را به همين طور كه تاكنون آمده است حفظ كنيد و اين شور و شعف را نگه داريد تا از اين مرحله‏ها بگذريد. همه ما در واقع وكلائى كه مى‏خواهيم بعدها انتخاب كنيم انتخاب افاضل، انتخاب امناء ملت، انتخاب كسانى كه نه چپگرا هستند و نه راستگرا، انتخاب اشخاصى كه به اسلام ارج مى‏گذارند، انتخاب اشخاصى كه هيچ نسبت به مصالح اسلام و مسلمين فروگذارى نمى‏كنند بايد ما يك همچو اشخاصى را انتخاب كنيم و به مجلس موسسان بفرستيم كه قانون اساسى اسلامى ما را آنها تصويب كنند و بعد از آن هم باز يك مرحله ديگرى است كه در اين دولت موقت بايد عمل بشود و آن اين است كه مجلس شوراى ملى بايد انشاءالله درست بشود، نه مثل مجلس‏هاى اين پنجاه و چند سال كه به ملت هيچ ارتباط نداشت، ملت هيچ اطلاع نداشت، وكلاى خودش را نمى‏شناخت و اينها وكيل يك نفر بودند و آن يا رئيس جمهور امريكا و يا سلطان وقت و يا سلطان وقت به تبع سفارتخانه‏ها چنانچه شاه سابق گفت اين معنا را كه ليست را از سفارتخانه‏ها مى‏آوردند و ما وكيل تعيين مى‏كرديم همانطورى كه آنها مى‏خواستند. انشاءالله ديگر اين مسائل نيست در كار، انشاءالله آن مسائل ديگر عود نمى‏كند. لكن با همت ملت و با

صحيفه نور ج 5 صفحه 247

همبستگى ملت شما ديديد كه اين همبستگى كه داشتيد و اين وحدت كلمه كه داشتند و همه‏تان با هم جمهورى اسلامى را مى‏خواستيد، بر قدرت‏هاى شيطانى غلبه كرديد و از اين به بعد هم اگر حفظ كنيد اين قدرت را، اگر حفظ كنيد اين وحدت كلمه را، خداوند باشماست. اگر حفظ كنيد اين وحدت كلمه و اتكال به خدا را، هم در مجلس موسسان پيروز خواهيد شد و هم در مجلس شورا پيروز خواهيد شد. نگذاريد كسانى كه بدخواه اين ملتند درباره مجلس موسسان يا درباره مجلس شورا دخالت كنند، نگذاريد اشخاصى در مجلس موسسان وارد بشوند كه خيرامت را نمى‏خواهند بلكه خير اشخاصى را مى‏خواهند كه ظالم هستند، نگذاريد در مجلس شورا اشخاصى بروند كه آنها با قدرت بزرگ پيوستگى دارند. بايد ملت با اختيار خود واراده خود، با امتيار خود و انتخاب خود اشخاص صالح را، اشخاص متقى را، اشخاصى را كه براى ايران كار مى‏خواهند بكنند، به نفع ايران كار مى‏كنند آنها را بايد تعيين بكنيد تا اين سه تا مرحله تمام بشود.

آبادانى مملكت و ساختن ايرانى اسلامى به همت جوانان

بعد از اين مرحله باز كارها داريم و آن ساختن ايران است، همه را بايد ساخت، همه اين قشرهائى كه الان موجود است باز در آن يك صورت طاغوتى هست، يك محتواى طاغوتى در آنها هست،الان بانك‏ها باز به همان صورت طاغوتى هست، ربا در بانك‏ها هست، فرض كنيد كه در ساير قشرها هم فرهنگ باز يا فرم غربى است يا فرم شرقى است، يكى از اين فرم هاست و باز باقى مانده است اين چيزهايى كه از سابق بوده است. البته پنجاه و چند سال آنها زحمت كشيدند بلكه بيشتر، سابق هم، سابق بر اين سلسله هم باز زحمت‏ها كشيده‏اند تا اينكه مردم را از آن راهى كه داشتند،از آن طريقه‏اى كه داشتند منحرف كردند، جوان هاى ما را منحرف كردند. الان نبايد زحمت بكشيم تا اين نيروى جوانى را باز متحول كنيم و به صورت يك انسان فاضل، يك انسان اسلامى، يك انسانى كه براى كشور خودش مفيد است بايد به اين متحول بشود و اين از همه قشرها متوقع است، يك قشر نمى‏تواند اين كارها را انجام بدهد. اين آشفتگى هايى كه الان در ملت ما هست، در مملكت ما هست و به ارث به ما رسيده است خرابه‏اى اين بايد آباد بشود لكن به همت همه، شما جوان‏ها با همت خودتان بايد اين راه را پيش ببريد و اين نهضت را حفظ كنيد. البته راجع به بانك‏ها بايد يك تحولى در آن پيدا بشود و انشاءالله با تدريج خواهد شد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:54 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 252

تاريخ: 17/1/58

بيانات امام خمينى در ديدار با پرسنل نيروى هوائى ارتش جمهورى اسلامى

اگر انسان خودش راپيروز ادراك كند شكست مى‏خورد

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از همه ملت ايران و خصوص شما د رجه داران و سربازان نيروى هوائى تشكر مى‏كنم و سعادت و سلامت همه را از خداوند تبارك و تعالى مسئلت مى‏كنم. ما بايد اين واقعيت را ادراك و لمس كنيم كه ما باز پيروز نشديم. پيروزى نهائى، تا پيروزى نهائى راه زيادى داريم. اگر انسان خودش را پيروز ادراك كند ورشكست مى‏شود. پيروزى سستى مى‏آورد لكن اگر انسان خود شرا در بين راه ببيند و براى هدف نهائى در حركت باشد، آن حركت قوت مى‏آورد. ما در بين راه هستيم و البته پيروزى به اين معنا كه دست ستمكارها را از كشورمان خارج كرديم و خودمان الان در كشورمان هستيم به اين معنا البته حاصل است لكن آشفتگى‏هائى كه الان در مملكت هست، قشرهائى كه مفسد هستند و در بين مردم مفسده مى‏كنند، ريشه‏هاى فاسد رژيم، ريشه‏هاى فاسد اجانب، آنهائى كه براى اجانب و در خدمت اجانب براى ملت ما زحمت و تعب پيش مى‏آورند، اينها هستند و ما بايد با تمام قوت و قدرت در مقابل آنها ايستادگى كنيم و آنها را هم از مملكت خودمان برانيم.

همه با هم با نيروى خدائى و اسلامى اين كشور را نجات بدهيد

برادرهاى من توجه داشته باشيد كه ايران از خود شماست و ايرانى بايد براى ايران زحمت بكشد. همه طبقات بايد باهم دوست باشند. مثل سابق نيست كه بين طبقات جدائى باشد، بين نيروهاى نظامى با مردم جدائى باشد آنها با نظر بد به اينها نگاه كنند و اينها به نظر بد به آنها نگاه كنند. وقت آن است كه همه نيروهاى خدائى و اسلامى باشد و خداوند حكومت كند در اين ملت و با دست خداوند ما پيش برويم. شما همه با هم همصدا و همزبان باشيد و اين آشفتگى‏هائى كه الان به دست اجانب و عمال آنها در اطراف مملكت ايجاد شده است، اين آشفتگى‏ها را با هم و با قدرت الهى از بين ببريد و تسلط پيدا كنيد بر اوضاع كشور از خودتان هست، ملت از خودتان هست، ارتش از خودتان هست، همه با هم هستيد، برادر هستيد، بايد همه با هم به پيش برويد و اين مملكت آشفته را نجات بدهيد. از خداوند تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه شمارا خواستارم.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:54 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 248

تاريخ: 16/1/58

بيانات امام خمينى در ديدار با نمايندگان فرهنگيان قم

خوف استعمارگران خبيث از اتحاد بين اقشار ملت

بسم الله الرحمن الرحيم‏

از شما آقايان متشكرم كه براى تفقد از من تشريف آورديد، و از اين امر كه توفيق حاصل شده است كه ما با آقايان مواجه باشيم. در اين سالهاى بسيار طولانى، ما از هم جدا بوديم و دستگاه خبيث استعمار كوشش كردند كه بين اقشار ملت جدائى بيندازند، آنها از اتفاق ما خوف دارند و حالا كه لمس كرده‏اند اين اتفاق چه هنرى دارد، حالا خطر براى ما بيشتر است. آنها سابق كه همين احتمال را مى‏دادند كه اتحاد بين اقشار براى اينها مضر باشد، جديت كردند كه روحانيون را از مردم جدا كنند، قشر اساتيد را از روحانيون، بازارى‏ها را از دانشگاه، اقشار ملت را از هم فاصله بيندازند، يك فاصله‏اى كه همه به هم بدبين باشند. دانشگاهى بدبين باشد به روحانى، روحانى بدبين باشد به دانشگاهى، همه با هم بدبين باشند به بازارى، بازارى به روحانى. آنوقت كه احتمال اين را مى‏دادند كه اگر اينها با هم باشند منافع آنها به خطر مى‏افتد، آنها جديت داشتند بر اينكه اين قشرها را از هم جدا كنند.

جيره خواران شكست خورده استعمار در صدد تفرقه بين مردم هستند

حالا كه در اين نهضت لمس كردند اين معنا را كه وحدت ملت با اتكاء به خداى تبارك و تعالى آنها را عقب و دست آنها را كوتاه كرد از منافع ما، الان خطر بيشتر است، يعنى آنها در پى شيطنت بيشتر هستند و كارمندهايشان، آنهائى كه جيره خوار آنها هستند، با لباس‏هاى مختلف، با طرزهاى مختلف در بين ملت مى‏خواهند جدائى بيندازند و الان ملاحظه ميكنيد كه در همه اقطار مملكت يك دستجاتى كه جيره خوار آنها هستند مشغول كار شده‏اند كه اين حكومت را نگذارند آرام باشد و نگذارند متحد باشد. اينها در اين رفراندم همچو شكست خوردند كه الان ديوانه شدند.

بى سابقه بودن اين رفراندم از لحاظ كميت و كيفيت

يك همچو رفراندمى در تمام دنيا سابقه ندارد. در همه دنيا همچو رفراندمى سابقه ندارد. سى و پنج ميليون جمعيت، در صورتى كه شانزده سال به بالا راى بايد بدهند، بيست ميليون بيشتر،

صحيفه نور ج 5 صفحه 249

يك قدرى بالاتر راى بدهند و از بيست ميليون و قدرى بالاتر، صد و چهل و چند هزار مخالف. در صورتى كه در قم كه ما بوديم، آمدند گفتند كه يك زنى تقلب كرده است، و تقريبا شايد اين هشتاد رايى كه در قم انداختند يك مقداريش هم راجع به آن تقلب مى‏شود و گرنه قومى صددرصد موافق اسلام هستند، قومى نمى‏شود مخالف اسلام باشد. اين هشتاد راى يا از خارج، خوب در قم از خارج هم بودند، يا از خارج اين عناصر فاسده هستند، يا آن تقلبى كه آن زن كرده است در بعضى جاهاى ديگر هم شايد شده باشد. امروز از كردستان هم گفتند كه آمده‏اند، بعضى از كرمانشاه هم آمده‏اند كه در آراء اينجا هم تقلب شده است، والا آنجا هم راى بيشتر بود. ما توقع صد درصد داشتيم البته، ولكن اين هم صد در صد است، صد در صد. در صورت اينطور است. در بين اينها (در يك روزنامه بود ديدم كه يا كسى نقل كرد كه) يك نفر گريه مى‏كرد و از او پرسيدند علت گريه را، گفت من اشتباه كردم و راى منفى دادم، در صورتى كه مى‏خواستم راى مثبت بدهم و من جهنمى شدم. در هر صورت دو مساله هست يك مساله عدد است كه در تاريخ همچو عددى نمى‏توانند نشان بدهند كه از سى‏وچند ميليون جمعيت، بيست ميليون راى بدهند، يك جهت هم كيفيت است كه بالاتر است. يك وقت اين است كه مردم مى‏روند راى مى‏دهند، يك وقت علاقه و عشق دارند. اين شانزده ساله كمترها كه بعضى شان اينجا پيش من هم آمدند به قدرى ناراحت بودند از اينكه چرا ما نبايد راى بدهيم. اينها از اينكه راى نداده‏اند و نبايد راى بدهند،از اين ناراحت بودند و مردم با يك عشق و علاقه‏اى راى دادند كه اين كيفيت هم هيچ سابقه ندارد. پس رفراندم ما نه در كيفيت سابقه دارد و نه در كميت.

آتشى را كه خدا افروخته است، روشن نگهش داريم

بعدها هم اگر اين عشق و علاقه اسلامى محفوظ بماند، در ساير چيزها هم همين طوريم. واگر خداى نخواسته اين عشق و علاقه اسلامى يك وقت سستى پيدا كند و محفوظ نماند، آنوقت نمى‏دانم چه خواهد شد. البته ما مراحلى پيش داريم. مرحله مجلس موسسان در پيش است و مرحله انتخابات هم در پيش است و ديگر زمان سابق نيست كه به ما تحميل بكنند. ما خودمان هستيم، با پاى خودمان مى‏رويم و راى مى‏دهيم، نه كسى به ما تحميل مى‏كند و نه زورگوئى هست در كار، عشق و علاقه، اگر اين عشق و علاقه‏اى كه در رفراندم بود باقى‏اش بداريم يعنى نهضت را افروخته نگه بداريم نگذاريم خاموش بشود، اگر اين باقى بماند در آن دو مرحله هم ما برد داريم و وكلائى كه مى‏خواهيم بفرستيم به مجلس موسسان و بعد هم به مجلس شورا، وكلائى هستند، مى‏شوند كه صد در صد ملى، متدين، نه منحرف به چپ و نه منحرف به راست هيچ نباشند، از خودمان باشند و مصالح خودمان را در نظر بگيريم.

واگر خداى نخواسته سستى پيدا بشود، آنوقت البته خطر هست كه آن وكلاى غير صالح هم به ما تحميل كنند، يعنى بروند به مجلس. در هر صورت آنى كه الان مهم ماست اين است كه اين آتشى كه افروخته شده و اين را خدا افروخته است، اين بشر نمى‏تواند، يك آتشى است كه خدا افروخته است،

صحيفه نور ج 5 صفحه 250

اين آتش كه با تاييد خدا افروخته شده است، مانگهش داريم، افروخته نگهش داريم. مادامى كه اين آتش هست و افروخته است، ما پيروز هستيم و اگر خداى نخواسته اين افسرده بشود و رو به افسردگى برود، من خوف دارم كه باز برگرديم به يك مراحل بدى و يك مراحلى كه مثل سابق باشد. خدا نكند يك همچو روزى پيش بيايد، و انشاءالله پيش نخواهد آمد. خداوند انشاءالله همه شما را تاييد كند.

تبديل مراكز آموزش و پرورش به مراكز فساد، از كارهاى رژيم سابق

و البته تكليف من اين است كه وقتى يك قدرى راحت بشويم درس بگويم، طلبه‏ها را نصيحت كنم و با طلبه‏ها سر و كار داريم اينها را نصيحت كنم و تكليف شما آقايان اين است كه اين جوان‏ها را بار بياوريد به طورى كه پرورش كنند، همان آموزش تنها نباشد. سابق نه آموزش بود، نه پرورش يعنى نمى‏گذاشتند، وضع را جورى كرده بودند كه هم جلوى معلومات جوان‏هاى ما را مى‏گرفتند و نمى‏گذاشتند رشد بكنند و هم جلو پرورش را كه پرورش صحيح نكنند. اينهمه مراكز فساد كه در ايران ايجاد كردند، همه چيزهائى كه براى آموزش و پرورش بود اينها تبديلش كردند به مراكز فساد مثلا فرض كنيد سينما، سينما يك جائى است كه براى آموزش است، براى پرورش است، راديو، تلويزيون، همه اينها تا وقتى كه رسيد اينجا به دست اينهائى كه مامور بودند از طرف غير كه وطن را به اين حال در آورند و ماموريت براى وطنشان داشتند، اينها را منقلب كردند به يك چيزى كه بر خلاف بود. حالا از اين به بعد بايد، همه اينها بايد يك دستگاه پرورش باشد، يك دستگاه آموزش باشد، راديو همين طور، تلويزيون همين طور، تاتر همين طور، همه اينها.

تربيت جوانان بايد اسلامى و با توجه به مسائل روز باشد

اسلام با خود اينها مخالف نيست، اسلام مى‏خواهد اينها را مهذب كند يعنى در خدمت اسلام، در خدمت تربيت جوان‏ها قرار بدهد و ما هم كه ماموريم اين جوان‏هائى را كه دست ما هستند و با آنها رابطه داريم اينها را بايد تربيت اسلامى، تربيت دينى و متوجه به مسائل روز كنيم. جورى باشد كه از اول اين بچه‏ها و جوانها مسائل روز دستشان باشد و بفهمند كه بايد چه بكنند در آتيه. در پهلوى علم بايد اين پرورش باشد و شما آقايان البته موظفيد كه اين كار را بكنيد، و در همه قشر ايران، همه معلمين، همه دانشمندان بايد اين كار را بكنند كه بعد از يك مدتى ايران متبدل بشود به يك چيز ديگرى.

در تربيت صحيح اسلامى خيانت منتفى مى‏شود

شما ملاحظه بكنيد الان ما وقتى كه با تمام قشرها ملاحظه مى‏كنيد كه يك دولت صالحى درست بكنيم، هر چه مى‏گرديم پيدا نمى‏شود. سه تا، چهار تا، پنج تا آدم پيدا مى‏شود كه اينها هم از همه جهات جامع نيستند. چرا؟ براى اينكه در اين پنجاه و چند سال كوشش شد كه نگذارند اين انسان درست

صحيفه نور ج 5 صفحه 251

بشود، نگذارند يك رجال فهميده صحيح درست بشود. سابق، شايد قبل از اين، مسائل اينطورها نبوده، اما حالا اينطور است. ما الان در يك وضعى واقع شديم كه نه نيروى انسانى صحيحى داريم و نه اقتصاد و ساير چيزها و از همه بالاتر همين است كه ما نيروى انسانى‏مان كم است. در هر اداره‏اى كه بخواهيم، الان كلاه كلاه مى‏كنند. در اين وزارتخانه‏ها كلاه كلاه مى‏كنند. نه اينكه مى خواهند نشود، نمى‏توانند. البته همه ميل دارند به اينكه وزارتخانه‏اى كه دستشان است صالح باشد، خوب باشد. اينها اشخاص امينى هستند لكن از باب اينكه ندارند اشخاص، از باب اينكه نيست، فاقدند، از اين جهت كلاه به كلاه مى‏كنند و بعضى وقت‏ها هم بد از كار در مى‏آيند. اين بايد با كوشش همه اقشار، خصوصا آنهائى كه معلم هستند، در دانشگاه‏ها استاد هستند، در دبيرستان‏ها، در دبستان‏ها، از همان اول كه بچه‏ها تحويلشان داده مى‏شود بايد مسوول تربيت اينها باشند، مشغول اين باشند كه اينها را تربيت كنند، يك تربيت صحيح اسلامى كه در تربيت صحيح اسلامى همه چيز است. يعنى يك مسلم اگر چنانچه همانطورى كه اسلام مى‏خواهد بزرگ بشود اين ممكن نيست كه به مملكت خودش خيانت بكند، ممكن نيست كه به برادر خودش، به همسايه خودش، به همشهرى خودش، به يك آدم غريبه خيانت بكند، اصلا خيانت منتفى مى‏شود. ما بايد كوشش كنيم كه افراد صالح درست بكنيم. من از خداى تبارك و تعالى توفيق شما آقايان را مى‏خواهم و سلامت همه را طالبم.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:54 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 253

تاريخ: 17/1/58

بيانات امام خمينى در جمع دانش‏آموزان دبستان امام زمان كاشان و انجمن اسلامى جوانان خوزستان

با همت والاى شما جوانان نهضت به پيروزى رسيد

بسم الله الرحمن الرحيم‏

درود به شما ملت بزرگ ايران و شما جوانان غيور هوشمند. سلام بر همه شما. خداوند شما را سعادتمند بفرمايد. با همت والاى شما جوانان و تمام اقشار ايران اين نهضت به اين مرتبه رسيد. همت والاى شما بود كه پيروز شديم و ريشه فساد را از ايران تا حدودى بيرون آورديم و انشاءالله از اين به بعد هم با همت والاى شما جوان‏ها تتمه اين ريشه فساد از بيخ و بن كنده خواهد شد. شما بوديد كه در همه كشور، همه جاى ايران خون داديد، شهيد داديد و اين نهضت را بارور كرديد و شمابايد باشيد كه در همه ايران با همت والاى خود و با گرم نگه داشتن اين نهضت، مسائلى كه بعد پيش مى‏آيد،به پيروزى برسانيد. شما بوديد كه با فداكارى اسلام را از دست اجنبيان و دشمنان اسلام نجات داديد و شما هستيد كه بايد با وحدت كلمه و قدرت، اسلام را از دست اين اشخاص خيانتكار كه در بين قشرهاى ملت تخم نفاق مى‏پاشند نجات دهيد. مجال به اين انسان هاى ظاهرى حيوان ماب ندهيد، اينها را مجال ندهيد كه در بين شما ريشه كنند، خداوند شما را تاييد كند.

ضرورت حضور دائمى جوانان متعهد در صحنه

ما در مرحله بعد مجلس موسسان داريم كه بايد با همت والاى شما، اشخاص فاضل دانشمند امين كه به ايران وفادار باشند و به اسلام متعهد، در مجلس موسسان بروند تا اينكه قانون اساسى اسلامى را تصويب كنند و بعد از آن باز مجلس شورا داريم كه با همت والاى شما جوانان ايرانى بايد اشخاص متنور و اشخاص امين و صادق در مجلس شورا بروند كه مقدرات شما را بر طبق خواسته خداى متعال پياده بكنند. شما در اين مراحل بايد همانطورى كه تاكنون باشور و شعف كارها را پيش برديد از اين به بعد هم كه ملت، خود شما هستيد و كشور مال خود شماست و اجنبى دخالت نمى‏نمى‏تواند بكند و ديگر سازمانى كه به شما تعدى بكند نخواهد بود و نخواهد وجود پيدا كرد، به خواست خداى تبارك و تعالى بايد براى سازندگى ايران همت كنيد، نگذاريد اين نهضت خاموش بشود، نگذاريد اين شور و شعفى كه در ملت براى احقاق حق خودش بپا شده است رو به سستى برود. خداوند شماها را تاييد كند. خداوند به شما سعادت دنيا و آخرت عنايت كند. استفاده از احكام اسلام، هم دنيا دارد و هم آخرت.

صحيفه نور ج 5 صفحه 254

برقرارى جمهورى اسلامى كه با اتفاق آراء ملت تقريبا برقرار شد و انشاءالله احكام اسلامى هم دنبال آن برقرار مى‏شود براى رفاه حال همه طبقات خصوصا كارگران، دهقانان، طبقه ضعيف، براى همه است و اسلام براى آنها بيشتر از ساير طبقات حق قائل است.

از خداوند تعالى مسئلت مى‏كنم كه همه ما را به وظائف خودمان آشنا كند.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:56 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 255

تاريخ: 17/1/58

بيانات امام خمينى در جمع پرسنل صنايع نظامى و اهالى قم

انسجام اقشار و گستردگى نهضت در كليه نقاط ايران يك امر الهى است

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من در اواخر اوقاتى كه در پاريس بودم توجه به يك مطلبى پيدا كردم كه راجع به پيشرفت اين نهضت خيلى دلخوش شدم و اين مطلب را در پاريس هم بر اشخاص و اجتماعاتى كه مى‏شد، تذكر دادم و آن اين بود كه در انقلاباتى كه در دنيا واقع مى‏شود كم اتفاق مى‏افتد يا اتفاق شايد نيفتاده باشد كه اينطور باشد كه يك مطلبى را كه در مركز مملكت مى‏گويند، همين مطلب در كوره ده‏هاى دور افتاده هم باشد و آن مطلبى را كه روشنفكران مى‏گويند، همان را مردم بازار و كوچه و دهقان و كشاورز هم همان را خواستار باشد. من در آنوقت اطلاع پيدا كردم و بعضى را هم كه از ايران مى‏آمدند پيش من، به من اطلاع مى‏دادند كه قضيه خواست ملت ايران يك خواستى است كه گسترش پيدا كرده حتى در آن قراء و قصبات دور افتاده‏اى كه از همه جهات دورند. يك نفر كه همين اواخر آمد پيش من گفت كه من از دهات كمره و دهات چاپلق و لرستان، آنجاها رفتم و ديدم و از آنجاها گردش كردم و ديدم و مى‏آيم اينجا، و او گفت كه تمام دهاتى را كه من ديدم، ديدم كه صبح كه مى‏شود، آن آخوند ده جلو مى‏افتد و مردم ده دنبال او راه مى‏افتند و راهپيمائى مى‏كنند، و اسم از يك جائى برد كه من آنجا رفتم (قريه حسن فلك) اين در اطراف كمره هست و قلعه‏اى است كه شايد مثلا آنوقتى كه من ديدم ده پانزده خانوار در آن زندگى مى‏كردند، كوچك بود و در كنار يك كوهى واقع شده بود و از آبادى‏ها دور بود. اين شخص گفت من آنجا هم رفتم، آنجا همان حرف‏ها را مى‏زدند كه در تهران مى‏زدند اين از گسترشى كه در همه جاى ايران بوجود آورد، و يك گسترش ديگرى كه راجع به گروه‏ها و جماعات بود، بچه‏هاى دبستان يا كوچكتر از آنها همين وردى را كه همه مردم مى‏گفتند، اينها هم مى‏گفتند. كارگرها، كارفرماها، معلمين اجزاء دادگسترى، ملاها طلبه‏ها، روشنفكران، همه يك مطلب مى‏گفتند و با هم بودند. من اين را اينطور فهميدم كه يك دست غيبى در كار است، انسان هر چه هم بخواهد يك مثلا روشنگرى داشته باشد و هر چه هم بخواهد يك همچو امرى واقع بشود، به اين گسترش نمى‏تواند واقع بشود، من اينطور فهميدم كه خداى تبارك و تعالى در اين مساله نظر دارد و از آنجا اطمينان برايم پيدا شد كه پيروزى هست، البته به اين زودى و به اين سهلى را نمى‏توانستم حدس بزنم. وقتى هم كه شاه سابق از ايران رفت و دنبالش آن دولت بختيار آمد كه خيلى هم بى عقلى كرد، من هم نصيحتش كردم گوش نداد، من

صحيفه نور ج 5 صفحه 256

عازم آمدن شدم به اين نكته كه ديدم از طرف آمريكائى‏ها دارد فعاليت مى‏شود. در همان جا كه ما بوديم مى‏آمدند كه شما حالا نرويد، زود است. از طرف دولت ايران هم فعاليت مى‏كردند كه حالا نيائيد شما، حتى به وسيله رئيس جمهور فرانسه يك پيامى براى من دولت ايران فرستادكه حالا زود است، حالا زودرس است اين آمدن يك قدرى، صبر كنيد يك قدرى. من اينطور حدس زدم كه اينها مى‏خواهند تجهيز كنند، اينها مى‏خواهند ما را آنجا نگه دارند و خودشان كارهايشان را انجام بدهند، جورى بشود كه ديگر كار از دست ما بيرون برود، من جديت كردم كه من بايد بروم كه ديديد كه فرودگاه را بستند، من گفتم هر وقت كه باز شود من بايد بروم، ثانياً بستند، من گفتم كه هر وقت باز شد مى‏رويم، بالاخره ما آمديم. من در تمام اين مدت، از اين اواخر كه ديگر اينطور به ذهنم آمده بود، اين معنى را يك مطلب الهى تلقى مى‏كردم و حالا هم همين معنا است كه يك ملت رنجديده كه هيچ نداشت در دستش، يك ملتى كه وضعش اينطور بود كه براى خودش حق اعتراض قائل نبود، شما ملاحظه مى‏كرديد كه اگر يك پاسبان مى‏آمد در بازار تهران مى‏گفت كه چهارم آبان است بايد بيرق بزنيد، احدى به خودش اجازه اينكه بگويد نه نمى‏داد، در مقابل پاسبان نمى‏شد بگويد نه، اجازه به خودشان نمى‏دادند كه بگويند نه، اين تحول روحى در بين ملت پيدا شد كه در ظرف يك سال و يك قدرى بالاتر، آن ملت آنطور متحول شد به يك ملتى كه در خيابان ريخت و گفت كه مرگ بر شاه، حتى يكى از دوستان من مى‏گفت كه در شيراز من توى خيابان بودم كه ديدم يك صاحب منصبى در آنجا بود كه بچه‏ها جمع شده بودند دورش و به او مى‏گفتند مرگ بر كى، زنده باد كى، اين همين طور مانده بود در آنجا وقتى كه مرا ديد گفت كه بيا و مرا از دست اين بچه‏ها نجات بده، بعد ايستاد رو به قبله و دستش را اينطور كرد (نزديك گوش آورد ) و بلند آنچه را كه بچه‏ها مى‏خواستند گفت و خودش را نجات داد. اين يك مطلبى نيست كه يك شخص، يك جمعيت جسمانى بتواند بكند، اين را خدا كرده است.

تحول اسلامى و روحيه فداكارى موجب غلبه ما شد

اين كار، كار الهى بود و اين هم براى اين بود كه اجتماع ما، اين جمعيت ما جورى شده بود و متحول شده بودند، كه اين تحول باز تحول اسلامى بود، جورى شده بودند كه شهادت را براى خودشان يك فوز عظيم دانستند. - يك جوان - من در نجف بودم، يك جوان خيلى زيبا و در سن بين بيست تا سى آمد پيش من و مرا قسم داد كه شما دعا كنيد كه من شهيد بشوم. اين روحيه مادرهائى كه دو، سه تا از بچه‏هايشان را داده بودند، وقتى كه به ما مى‏رسيدند مى‏گفتند كه اين فداى اسلام و من باز يكى دارم كه آن هم باز مى‏خواهم شهيد بشود. يك همچو روحيه فداكارى يعنى همان روحيه‏اى كه در زمان رسول الله (ص) براى مردم پيدا شده بود و در ظرف نيم قرن مسلمين را بر تقريباً دنياى آن روز غلبه داد، اين روحيه در ملت ما پيدا شده بود كه خودشان را با شوق و اشتياق مى‏خواستند فدا بكنند، آنچه ما را غلبه داد اين روحيه بود، فلسفه نبود، جهان بينى نبود، اسلام شناسى نبود، هيچ اين حرفها نبود، اين‏

صحيفه نور ج 5 صفحه 257

روحيه كه در ملت پيدا شد و اين تحركى كه پيدا شد يك مطلب غيبى بود كه در ظرف مدت كوتاهى كى همچو تحول روحى در جمعيت پيدا شد و ما تا اينجا كه آمديم، با اين تحول روحى همراه هستيم و اين رفراندم را كه شما ديديد و جلويش - آن - شكست آن ابر قدرتها را كه ديديد، اينها همه را ما بايد خارق عادت بدانيم، يك ملتى كه هيچ ابزار نداشت و هيچ اسلحه نداشت (حالا يك چند تا تفنگ دست مردم مى‏بينيد) اين ملت بى اسلحه بى - ابزار بر يك قدرتى كه تا دندان مسلح بود و دنبالش هم امريكا بود كه مى‏گفت ما پشتيبانى مى‏كنيم، انگلستان هم كه تصريح مى‏كرد، شوروى هم بود منتها عاقل تر بود، اين قدرتى كه پشتوانه‏اش هم اين قدرت‏هاى ابرقدرت بود به دست همين جمعيتى كه توى خيابان و بازار فرياد مى‏كردند، به دست اينها از بين رفت، البته ارتش هم كمك كرد، اما بعد از اينكه اينها فريادهايشان را كردند آنها را متحول كردند، ارتش را از اين فداكارى كه به خيال خودشان براى آن مردك داشتند، منحرف كرد به اين طرف، يك عده‏اى كه البته از آن بزرگ‏ها بودند كه فرار هم كردند مع الاسف بسيارشان و بعضى‏شان گرفتار هم شده‏اند، ديگران هم متحول شدند، آنها برگشتند به اين طرف، نيروى هوائى همين طور نيروهاى ديگر، همين طور هوانيروز، همين طور همافران، اينها متحول شدند. اين تحولات هم كه در آنها پيدا شد باز يك امر عادى نبوده كه اينطور متحول كرد يك ارتشى را، متحول كرد كه بتوان بر خلاف شاه كه مثلاً چيز ارتشداران است، بر خلاف او قيام بكنند اينها همه بر خلاف يك امر عادى واقع شد، غير عادى بود.

ملت ما تا اين وحدت كلمه را دارند و تا اين اخلاص را به اسلام دارند، اين اخلاص به اسلام كه خودشان را فدائى براى اسلام مى‏كنند و اسلام را همه چيز خودشان مى‏دانند، تا اين معنا محفوظ است ما بايد مطمئن باشيم كه پيروزيم و ما همه بايد اين معنا را حفظ بكنيم. شماها در بين كارگرها، در بين قشرهائى كه محروم بودند و انشاءالله اميدورايم كه نباشند ديگر، اين روحيه را تقويت كنيد، اين روحيه اسلامى را تقويت كنيد، به آنها بفهمانيد كه قدرت‏ها را خدا شكست و اين اخلاص شما بود كه خون خودتان را فدا كرديد، اين را حفظش كنيد.

اگر اعتقادمان اين باشد كه پيروز شديم، رو به سستى خواهيم رفت اگر خداى نخواسته اين روحيه را از دست بدهيم، خودمان را حالا پيروز بدانيم و هر كدام برويم سراغ كار خودمان، انسان تا توى راه دارد مى‏رود قدرت دارد، اين كاروان‏ها تا توى راه دارند مى‏روند قدرت دارند و وقتى به منزل رسيدند قدرتشان تمام مى‏شود، روحيه انسان هم اينطورى است، شما سوار اتومبيل شديد و از شهرى به شهرى رفتيد، اگر انسان مقصدش ده فرسخ است، در سر نه فرسخى رو به خستگى مى‏رود وقتى مى‏رسد آنجا ديگر افتاده است. ما اگر چنانچه اعتقادمان اين باشد كه پيروز شديم، ديگر رو به سستى مى‏رويم و ما پيروز نشديم. ما مانع‏ها را حالا يك مقدارى رفع كرديم، ريشه‏هاشان هم هنوز باقى است.

صحيفه نور ج 5 صفحه 258

شلوغكارى‏هاى عمال امريكا با اسم فدائى خلق

شما الان مى‏بينيد كه تمام اين قوائى كه بيرون رفتند و شكست خورده‏اند، الان در فعاليتند، امريكا به اين زودى دست از سر ما بر نمى‏دارد، انگليس هم دست از سر ما بر نمى‏دارد، شوروى هم دست بر نمى‏دارد، اينها همه در صدد هستند كه نقاط ضعف در ما پيدا بشود از آن نقاط ضعف ما را بكوبند. آنهائى كه عاملين آنها هستند و پيوسته‏هاى به آنها هستند كه من اعتقادم اين است كه اكثراً آمريكائى هستند و اسمشان هم فدائى خلق است، اينها از آن طرفى كم هست در ميانشان، اينها را آمريكائى‏ها درست كردند براى اينكه توى جمعيت‏ها بروند و توى كارگرها بروند و تبليغات بكنند كه چه و فلان. اگر چنانچه ما انشاءالله برسيم به اسلام، برسيم به احكام اسلام، بتوانيم قدرت داشته باشيم اسلام را آنطورى كه هست در خارج پياده بكنيم، خواهيد ديد كه هيچ يك از ملل دنيا آنطورى كه اسلام آزادى طلب است نيست، آن قدرى كه اسلام در صدد اين است كه طبقه ضعيف را ملاحظه بكند و يك طبقه توحيدى درست بكند ديگران نيستند، آن دموكراسى كه در اسلام است در ساير جاها نيست. اسم در ساير جاها هست. يعنى هياهو و سر و صدا هست و تبليغات هست، همين معنى دموكراسى را كه اسم مى‏برند، از اين طرف و آن طرف صدا مى‏كنند، در امريكا هم همين صداهاست و در انگلستان هم همين صداهاست، در شوروى هم همين صداها هست، لكن وقتى كه ما ملاحظه مى‏كنيم مى‏بينيم كه همان مسائل ديكتاتورى در همه‏شان هست، ديكتاتورى در شوروى كمتر از ديكتاتورى در امريكا نيست و كمتر از ديكتاتورى شاه ما نيست، همه ديكتاتورند، منتها مى‏خواهند توده‏ها را بازى بدهند اين الفاظ را رويش مى‏گذارند، اين الفاظ فريبنده رويش مى‏گذارند براى اينكه مردم را بازى بدهند. شما ملاحظه بكنيد چه مى‏خواهند الان اين عمال اينها، الان اينها كه دارند شلوغ مى‏كنند و مى‏گويند ما براى خلق مى‏خواهيم خودمان را فدائى خلق بكنيم، چه مى‏خواهند اينها. اگر اينها فدائى ملتند ملت كه همه‏شان آمده و مى‏گويند جمهورى اسلامى، اگر اينها فداى خلق و طرفدارى خلق را دارند، خوب اينها هم بيايند، اگر براى اين است كه زندگى اينها اداره بشود، خوب الان همه قوا در صدد هستند (اگر اين شلوغى‏ها را كنار بگذارند) اينجا زندگى اينها را مرفه كنند، و اين خلق است و اين مردم كه همه مى‏گويند جمهورى اسلامى. در اين رفراندم كه شما ديديد كه در دنيا همچو رفراندمى سراغ داريد كه از سى و پنج ميليون، بيست ميليون بيشتر پاى صندوق بروند راى بدهند و از بيست ميليون و چند صد هزار مخالف داشته باشند؟ اصلاً در دنيا يك همچو چيزى سابقه ندارد بعدها هم غير آن اشتياق اسلامى اگر در مردم باشد يك همچو چيزى سابقه دارد؟ آنوقت ببينيد اشتياقى كه مردم داشتند براى راى دادن، آن علاقه و اشتياقى كه مردم داشتند كه پاى صندوق‏ها بروند، اين را شما مشاهده كرديد كه با چه اشتياقى، با چه علاقه‏مندى رفتند راى دادند كه اين هم بى سابقه بوده، اينها ديگر از ما چه مى‏خواهند، اگر اينها منافع خلق را مى‏خواهند، خوب اينها مهلت بدهند تا ما درست كنيم، اينها نمى‏گذارند، الان همين‏هائى كه به اسم فدائى خلق و نمى‏دانم چه توى مردم افتاده‏اند، همين‏ها مانع مى‏شوند از اينكه براى اين خلق يك زندگى درست بشود، براى اينكه‏

صحيفه نور ج 5 صفحه 259

اينها شلوغ مى‏خواهند بكنند و دستور دارند از بالاترها كه من بيشترش اعتقادم هست كه از امريكاست. اينها دستور دارند كه با اين صورت بين مردم تفرقه بيندازند، نگذارند كه آن معنائى كه در اسلام است، آن محتواى اسلام را نگذارند بين مردم پياده شود. آنها از آن معنا مى‏ترسند كه اگر اسلام در اين ممالك اسلامى به آن معنائى كه هست پياده بشود اينها ديگر نقش ندارند در ملتهاى اسلام، اينها از اين مى‏ترسند و مى‏خواهند نگذارند اين معنا بشود اينها ديگر نقش ندارند در ملت‏هاى اسلام، اينها از اين مى‏ترسند و مى‏خواهند نگذارند اين معنا بشود و الا اگر اين افرادى كه الان در ايران هستند و شلوغ مى‏كنند و نمى‏گذارند آرامش پيدا بشود، اگر براى خلق و براى مردم فداكارى مى‏خواهند بكنند بيايند كمك كنند. اگر اينها آزادى مى‏خواهند كه ما آزادى داريم مى‏دهيم، ديگر الان اختناقى در كار نيست، همه دارند حرف‏هايشان را مى‏زنند. اگر اينها رفاه خلق را مى‏خواهند بايد مهلت بدهند و بيايند كمك كنيم و با هم، همه با هم كمك كنيم و رفاه خلق را درست كنيم. اگر اينها شلوغى مى‏خواهند چنانچه مى‏خواهند، براى اين نيست كه براى ملت باشد براى ملت كه شلوغى حالا فايده ندارد، جز خونريزى كه فايده ندارد، براى ملت آن فايده دارد كه حالا همه با هم باشند، جمعيت‏ها همه با هم باشند و همه اين مملكتى كه خرابه شده و دست ما دادند، بسازند. اگر اينها مى‏خواهند شلوغ بكنند كه امريكائى‏ها دوباره برگردند به اينجا، خوب تلكيف ما اين است كه با اينها معارضه بكنيم، تكليف همه ايرانى‏ها اين است.

نصيحت به اخلالگران

ما آنها را نصيحت مى‏كنيم، ما علاقه داريم كه همه افراد ملت ما در رفاه باشند، نصيحت به آنها مى‏كنيم كه بيائيد، شما چه مى‏خواهيد؟ بيائيد، همانى را كه شما مى‏خواهيد، در اسلام بيشترش هست، همان معانى كه شما ادعا مى‏كنيد، اسلام نقشه‏اش را دارد، اسلام پياده كرده يك وقتى اين را، اسلام يك وقتى حكومتى داشته است كه حاكمش را، قاضيش مى‏خواهد كه بيا يهودى عليه تو ادعا كرده، بيا مى‏رود آنجا، با كمال ادب كنار يهودى مى‏نشيند وقتى هم كه قاضى مى‏گويد يا ابالحسن مى‏گويند نه، به من نگو ابالحسن براى اينكه بايد با من مساوى صحبت كنى شما همچو دموكراسى در دنيا اطلاع داريد كه رئيس دولت را قاضى منصوب از قبل خودش، رئيس دولت را احضار كند و او حاضر شود و بعد قاضى بر ضد او حكم كند و او هم قبول كند و تسليم بشود؟ چه مى‏خواهيد بگوئيد؟ اين روساى كرملين اينطور هستند؟ اين روساى امريكا اينطور هستند؟ اين روساى انگلستان اينطور هستند؟ يا ادعا هست؟ مى‏شود يك وقتى مثلاً يكى از روساى اينها را كسى بخواهد در محكمه كه بيائيد يك كسى به شما ادعا دارد، يا گفتن همان و اعدام آن آدم همان؟ اينها چه مى‏خواهند، اينها شلوغى مى‏خواهند، اينها نيتشان حسن نيست، نيست فاسد دارند، اينها مى‏خواهند اين مملكت را دوباره برگردانند به همان حال اول كه ارباب‏ها بيايند و همه چيز ما را ببرند و براى ما هيچ نگذارند. شما حالا ملاحظه مى‏كنيد كه اين قدرتى كه اين مردك داشت و اين تبليغاتى كه اينها داشتند، اين سرپوشى بود اين سرپوش برداشته شد، مى‏بينيد كه ايران هيچ محتوا نداشت. الان هر جا دست بگذاريد خالى است،

صحيفه نور ج 5 صفحه 260

زراعت ما را كه از بين بردند كه هيچ ما ديگر نداريم، مگر حالا همت كنند و به واسطه همت حالا يك كارى بشود و امسال از شايد ده پانزده سال پيش از اين مى‏گويند تا حالا مثل امسال نبوده است براى اينكه يك قدرى به مردم مهلت داده شده است. همه چيز ما الان از دست رفته است، اينها با هو و جنجال و تبليغات كه هر وقت كه فرض كنيد شما راديو را باز كرديد تبليغاتى بود كه براى آريا مهر بود، همه‏اش راجع به تبليغات بود، تبليغات پوچ ماموريت براى وطنم اين را درست مى‏گفت، اما مامور بود كه وطن را به حالى كه الان هست برساند و همه را انجام داد.

اگر وحدت كلمه و اسلاميت را حفظ كنيم تا آخر پيروزيم

ما اگر چنانچه اين وحدت كلمه و اين خاصيت كه عبارت از اسلاميت است كه در آن همه چيز هست، اگر اين را ما حفظش بكنيم تا آخر با پيروزى هستيم و اگر خداى نخواسته يا اينها اخلال بكنند و ما شل بيائيم و جلويشان را نگيريم و ملت جلويش را نگيرد و يا خودمان خيال كنيم كه پيروز هستيم و به سستى گرايش پيدا بكنيم من خوف اين را دارم كه خداى نخواسته با فرم ديگر همان مسائل پيش بياورند، البته با فرم شاهنشاهى ديگر نمى‏گويند، براى اينكه اين شكست خورده است، اين را مى‏دانند كه قابل عمل نيست، يك فرم ديگرى رويش مى‏گذارند، بلدند آنها، مطالعات دارند. اگر ما ايستادگى كنيم و قدرتى كه الان در دستمان است كه قدرت ملت است حفظ كنيم، وحدت كلمه را حفظ كنيم، همه پيروز خواهيم شد و اگر خداى نخواسته اين حفظ نشود خوف اين مطلب هست كه دوباره ما را برگردانند به آن حال و اگر خداى نخواسته ما را شكست بدهند اين دفعه اينها لمس كرده‏اند وحدت ايران را و قدرت اسلام را لمس كرده‏اند، پيشتر مى‏گفتند احتمال را مى‏دهم، علم بود پيشتر، حالا لمس است، لمس كرده‏اند كه ايران با قدرت اسلام و وحدت كلمه پيش برد، قطع مى‏كنند همه چيز ما را، اين دفعه ديگر قطع مى‏كنند همه قدرت‏ها را، نه روشنفكر مى‏گذارند در عالم بماند و در ايران بماند و نه كسى ديگر را مى‏گذارند گذارند، تمام را خواهند سركوب كرد. ما بيدار باشيم، نگذاريم اين پيش بيايد و نگذاشتن به اين است كه همه با هم، همه با هم كمك بكنيم، كارگر با كارفرما كمك بكند و همه با هم با انصاف رفتار كنند، با انسانيت رفتار بكنند، با رحم و مروت رفتار بكنند و نگذارند اين نهضت خاموش بشود، تا انشاءالله آن معنائى كه مقصد اصلى ماهاست برسيم. خداوند انشاءالله همه شما را موفق كند و به سعادت برسيد.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:56 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 261

تاريخ: 17/1/58

بيانات امام خمينى در ديدار با بانوان كرمانشاه و دزفول

از مجاهدات زن‏ها، مردها تشجيع شدند

بسم الله الرحمن الرحيم‏

خانم‏ها كه از راه دور آمدند خوش آمدند. ما از خانم‏ها بسيار متشكر هستيم، از بانوان همه ايران. بانوان همه ايران جمهورى اسلامى حق دارند. آنها در اين نهضت سهيم هستند. بايد بگويم كه آنها در صف اول واقع هستند براى اينكه مردها هم از آنها شجاع شدند، از مجاهدات آنها تشجيع شدند. شماها به اسلام خدمت كرديد و بعد از اين هم انشاءالله خدمت مى‏كنيد. شماها مردان و زنان شير در ايران تربيت مى‏كنيد. دامن شما دامن عصمت و عفت و عظمت است. شماها موظف هستيد كه اولاً خودتان را خوب تربيت كنيد، اسلامى تربيت كنيد، انسانى تربيت كنيد، مجاهد تربيت كنيد. ما با مجاهده شما و همه طبقات اين نهضت را تا اينجا پيش برديم و جمهورى اسلامى را اعلام كرديم.

لزوم انتخاب افراد مؤمن و نافع اسلام براى مجلس مؤسسان

و از اين به بعد باز احتياج به شما داريم، احتياج براى مجلس مؤسسان كه راى بدهيد و اشخاصى كه اسلامى هستند، متعهد هستند، چپى و راستى نيستند، براى ايران مى‏خواهند زحمت بكشند، و بعد هم براى مجلس شورا كه در اين وقت همه آزادانه راى مى‏دهيد و مرد و زن، آزاد راى مى‏دهند. مثل زمان سابق نيست كه فقط كلمه آزاد مردان و آزاد زنان بود و همه در اختناق بسر مى‏بردند. اسلام شما را آزاد كرده است، اسلام مرد و زن را آزاد فرموده است و همه آزادند. راى بايد بدهيد، منتها اشخاصى را انتخاب كنيد كه براى اسلام، براى كشور منتج باشند، نافع باشند، خائن نباشند. خداوند شماها را انشاءالله عزت و سعادت هم در دنيا و هم در آخرت عنايت فرمايد. سلام و درود بر شما شير زنانى كه در صف اول مجاهده بوديد. خداوند شماها را حفظ كند.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:56 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 262

تاريخ: 17/1/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از مردم فلسطين، ليبى، عراق و مصر

اتكال مردم به خدا و عشق به شهادت، رمز پيروزى نهضت

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از اينكه آقايان از راه دور آمدند براى تفقد از ما و ملت ما تشكر مى‏كنم. ملت ما قبل از اينكه نهضتشان انسانى باشد اسلامى است و انسانى، همان انسانيتى كه اسلام براى او شان قائل است. ما به قدرت طبيعى بر اين مشاكل و بر اين مصيبت‏هائى كه وارد شده است فائق نيامده‏ايم براى اينكه قدرت ما به حسب طبيعت يك قدرت بسيار ناچيزى بود در مقابل قدرت‏هاى بسيار بزرگ، مثل قدرت امريكا و قدرت شاه سابق، با آن ابزارى كه اينها در دست داشتند. ما به اينها كه غلبه كرديم، ملت ما كه در اين نهضت پيروز شد اين فقط براى اتكال به خدا بود. در ملت ما يك تحولى حاصل شد كه آن تحويل سابقه نداشت آن تحول اين طور بود كه شهادت را براى خودشان فوز عظيم مى‏دانستند. جوان‏هاى ما الان هم پيش من مى‏آيند بعضى از آنها و مى‏گويند كه شما دعا كنيد كه ما شهيد بشويم، اين رمز پيروزى بود كه همانطورى كه در صدر اسلام مسلمين با اين رمز پيش بردند، ملت ما هم با اين رمز پيش برد و با اين رمز است كه ملت‏ها مى‏توانند پيش ببرند.

نجات قدس و ساير ممالك عربى در گروى تبعيت امت‏ها از قرآن و اسلام است

شماها منتظر اين نباشيد كه دولت‏هاى شما براى شما كار بكنند. من دولت‏هاى عربى را بيش از پانزده سال است كه نصيحت كردم كه با هم متحد بشوند و قدس را نجات بدهند و هيچ ابداً در آنها اثر نكرد براى اينكه در فكر اين مسائل نيستند. آنها اگر صحبتى هم از اين مسائل بكنند همان صحبت‏هايى است كه شاه سابق ما راجع به پيشرفت‏ها مى‏كرد و راجع به تمدن بزرگ مى‏كرد. اينها هيچ يكشان به فكر امت‏ها نيستند، امت‏ها خودشان بايد به فكر خودشان باشند. اگر ما بنا بود كه بنشينيم تا براى ما دولت‏ها كار بكنند، حالا باز همان عقب ماندگى را داشتيم و باز شاه سابق بر ما حكومت مى‏كرد. ما به قوت ايمان كه در شعب ما حاصل شد، با آن قوت ايمان با اين ابرقدرت‏ها مخالفت كرديم و بحمدالله پيروز شديم و دست آنها را كوتاه كرديم. شما اگر بخواهيد به مشكلات خودتان پيروز بشويد، اگر بخواهيد قدس را نجات بدهيد، اگر بخواهيد فلسطين را نجات بدهيد، اگر بخواهيد مصر را نجات بدهيد و ساير ممالك عربى را نجات بدهيد از دست اين عمال، از دست اجانب، ملت‏ها بايد قيام بكنند،

صحيفه نور ج 5 صفحه 263

بايد ملت‏ها اين كار را انجام بدهند، ننشينند كه دولت‏ها بر اين مسائل وارد بشوند، آنها روى مسائلى كه براى خودشان صرفه دارد عمل مى‏كنند. ملتها بايد قيام كنند و ملتها بايد رمز را بفهمند كه رمز پيروزى اين است كه شهادت را آرزو بكنند و به حيات، حيات مادى، دنيايى، حيوانى ارزش قائل نباشند. اين رمز است كه ملت‏ها را مى‏تواند پيش ببرد، اين رمزى است كه قرآن آورده است و ملتهاى عرب را در صورتى كه در كمال ضعف بودند بر دولت‏هاى بزرگ سلطه داد. قرآن انسان ساخت، يك انسان الهى ساخت كه با آن قدرت الهى پيشبرد كرد و كمتر از نيم قرن بر امپراطورى‏ها غلبه كرد. بايد اين رمز را پيدا كرد، بايد تابع قرآن شد، بايد انسان قرآنى ايجاد كرد. ملتها بايد صورت قرآن بشوند تا بتوانند پيش ببرند. اگر بخواهند خودشان با دسته بندى‏هاى سياسى، با اجتماعات عادى، با اجتماعات، جمعيت‏هاى صورى بخواهند پيش ببرند، تا آخر هم نخواهند برد. بايد همه مجتمع بشوند و يك انسان الهى بشوند، يك انسانى بشوند كه براى خدا جهاد بكنند. اگر همچو شد پيش خواهند برد و من توصيه مى‏كنم به همه اقشار انسانى و به همه اقشار مسلمين و به همه اقشار عرب كه اگر بخواهند اينها غلبه كنند بر مشكلاتشان بايد تربيت اسلامى بشوند، بايد روى نقشه اسلام حركت كنند، قرآن هادى آنها باشد، امام آنها باشد. اگر اينطور بشود غلبه خواهند كرد بر همه امور و اگر اينطور نباشد و بخواهند روى موازين عادى و روى موازين - عرض مى‏كنم كه - سياسى و اينها بخواهند پيش ببرند دولت‏ها هميشه مقدمند بر اينها و نخواهند هم پيش برد.

ايمان بود كه ايران را مقدم كرد و بر اين ابرقدرت‏ها غلبه داد

ما به خواست خدا، من از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم كه ماها را بيدار كند و ما را به صورت صدر اول اسلام در آورد و ملت‏هاى ما را مثل ملت صدر اول اسلام كند كه خالص ايمان بود و خالص قدر ايمانى بود و قدرت اسلامى بود كه غلبه كردند يك جمعيت چند هزار نفرى بر يك امپراطورى كه بيشتر از تمام جمعيت اين مسلمين كه مى‏خواستند جنگ بروند، دو مقابل اين جمعيت آن‏ها پيش قدم‏هايشان بوند و در عقب آلاف و الوف زائد بر اين داشتند، اين پيش قدم‏هايشان دو مقابل تمام جمعيت اسلام بود و معذلك اينها غلبه بر آنها كردند و اين نبود جز اينكه ايمان بود كه غلبه پيدا مى‏كرد و در ايران هم اين معنا پيدا شد و اين معنا بود كه ايران را مقدم كرد و بر اين ابر قدرت‏ها غلبه داد. انشاءالله خداى تبارك و تعالى به ما توفيق بدهد و عنايت كند كه ما بتوانيم به وظايف دينيه خودمان، به وظايف انسانيه خودمان عمل بكنيم و من اخيراً هم از شماها تشكر مى‏كنم كه تشريف آورديد و به ما عنايت كرديد، انشاءالله كه موفق باشيد. البته مسلمين همه بايد با هم باشند. مسلمين همه بايد يد واحده باشند، مرتب به وظيفه اسلامى و انسانيشان عمل كنند. خدا همه را توفيق بدهد. انشاءالله موفق باشند. انشاءالله مؤيد باشند،انشاءالله.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:56 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 264

تاريخ: 17/1/58

استفتاء از محضر امام خمينى در مورد معاملات قاچاق

بسمه تعالى

محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى امام خمينى متع الله المسلمين بطول بقا الشريف با عرض تهنيت و ادب اكنون كه به تاييد خداى بزرگ دولت موقت اسلامى زمامدار امور مى‏باشد، از نظر شرعى خريد و فروش اجناس مانند چاى و غيره كه به طور قاچاق و مخفى از دولت اسلامى از خارج به ايران مى‏آورند، چه صورت دارد؟ لطفاً نظر مبارك را در اين مورد مرقوم فرمايند.

با تقديم احترام - گروهى از بازرگانان

پاسخ امام خمينى

بسمه تعالى - طبق مقررات دولت اسلامى عمل بشود.

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:56 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 265

تاريخ: 18/1/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از دانش‏آموزان و محصلين مناطق مختلف تهران

توجه و علاقه پرشور نوجوانان به اسلام و امور اجتماعى

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از جهتى نگرانم و از جهت خوشحال. از اين جهت كه به حسب قراردادهاى دولت‏ها و براى اثبات اشكالاتى اگر به نهضت ما بخواهند وارد كنند 16 ساله كمتر را اجازه اخذ راى از آنها نداده‏اند، از اين جهت متاثرم و از تاثر اين فرزندانم - كه - براى خاطر اينكه به آنها اين اجازه را نداده‏اند نيز متاثرم لكن از اين جهت كه اين شور و شعف را در شما فرزندان عزيزم مى‏بينم و اين توجهى كه شما به امور اجتماعى خودتان داريد و اين علاقه‏اى كه به اسلام و كشور اسلامى خودتان داريد، خيلى مسرورم. اينطور نيست كه جلوگيرى از اخذ راى، به حساب نياوردن شما فرزندان عزيز باشد. اين براى يك مرسوماتى است كه در دنيا هست و ما هم ناچار براى رفع اشكالات به رفراندم، بايد تا حدودى مراعات كنيم. نگوئيد كه شما را خداى نخواسته به حساب نياورده‏اند.

سهم كودكان و نوجوانان در نهضت مقدس اسلامى

شما عزيزان ما هستيد، شما خزائن اين مملكت براى دوره‏هاى آتى هستيد. ما به شما افتخار مى‏كنيم كه اينطور شور و شعف داريد در امور اجتماعى خودتان، در امور سياسى خودتان و ما از شما معذرت مى‏خواهيم كه يك همچو چيزى را به حسب التزاماتى كه هست و به حسب مصالحى كه بوده است اين مساله واقع شده است. شما نگران نباشيد. شما در اين نهضت شركت داشتيد، شما هم خون داديد، شما هم در اين نهضت تظاهرات كرديد، فرياد زديد، سهيم هستيد در اين نهضت مقدس، اين نهضت مال شماست، بلكه بايد بگوئيم كه اين كودك‏هاى كوچك يا اين بچه‏هائى كه به سن بلوغ نرسيده‏اند يا كم سن هستند، اينها سهمشان بيشتر است براى اينكه اين كودكان عزيز با ضعف بنيه‏اى كه دارند و با اينكه كوچك هستند، ضعيف هستند، معذلك در اين نهضت‏ها شركت كرده‏اند، در اين نهضت پا به پاى بزرگسالان، در اين نهضت شركت كرده‏اند و پا به پاى بزرگسالان نهضت را به پيش برده‏اند. سهم شما بيشتر از ديگران است. من اميد دارم به شما. اميد من به شما دبستانى‏هاست. اميد من به شماست كه انشاءالله مقدرات كشور ما بعد از اين در دست شماها باشد و شماها وارث اين كشور باشيد.

صحيفه نور ج 5 صفحه 266

خداوند شما را انشاالله سلامت، عزت، سعادت عنايت كند و انشاالله در سال‏هاى آتيه اگر چنانچه امور اجتماعى باشد، شماها هم شريك هستيد، نگران نباشيد كه ما همانطورى كه نظر به بزرگسال‏ها داريم به شماها نظر داريم و عواطف ما نسبت به شماها بيشتر بايد باشد. از خداوند تعالى سعادت همه شما را خواستارم. سلام و درود بر همه شما.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:57 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 167

تاريخ: 18/1/58

بيانات امام خمينى در جمع كاركنان ذوب آهن

بايد با اتكال به خدا و وحدت كلمه نهضت را به سرانجام برسانيم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

ما امشب مواجهيم با چهره‏هاى فروزنده جوانان برومند ايران كه در ذوب آهن زحمت مى‏كشند. من از اينكه شما جوانان محترم، بانوان محترمه به ديدن من و تفقد از من تشريف آورديد تشكر مى‏كنم و از خداوند تعالى سعادت همه شما را خواهانم. ما اميدواريم كه با همت والاى شما جوانان، انوان و جوانان ديگر اين راه را به آخر برسانيم. شما ديديد كه با وحدت كلمه و با اتكال به خداى تبارك و تعالى تا اينجا آمده‏ايد و اين نهضت را به اين مرتبه رسانديد و اين مرحله را بايد به آخر برساند. انشاءالله خداوند به شماها توفيق بدهد كه وحدت كلمه خودتان را و اتكال به خداى بزرگ را حفظ كنيد با اتكال به خداى بزرگ است كه مى‏توانيم اين راه پر مصيبت را و اين راه آشفته را طى كنيم. با اتكال به خداوند عظيم است كه مى‏توانيم آشفتگى‏هاى اين مملكت را وخرابى‏هاى اين مملكت را بازسازى كنيم.

همت در انتخاب نمايندگان بصير و متعهد به منظور ارائه اسلام حقيقى‏

شما در اين رفراندم شركت كرديد و رفراندم را به ثمر رسانيديد و جمهورى اسلامى مستقر شد و آن دولت خائن براى هميشه و سلطنت جائر براى هميشه دفن شد لكن باز نيمه راه هستيم، بايد باز با همت شماها و با وحدت كلمه و با اتكال به خداى بزرگ راه را به آخر برسانيم. ما پس از اين مرحله، مرحله انتخابات براى مجلس مؤسسان داريم، آنجا هم بايد همت كنيد و اشخاص متعهد، اشخاصى كه براى ايران كار بكنند، نه براى اجانب، اشخاصى كه ايمان به خدا داشته باشند، نه چپگرا باشند و نه راستگرا بلكه صراط مستقيم را داشته باشند، آنها را بايد به مجلس مؤسسان بفرستيم و بعد از آن مجلس شوراست كه بايد باز به همت همه اقشار ايران و به همت والاى مرد و زن ايران، اشخاصى كه متعهد هستند، اشخاصى كه سالم هستند، اشخاصى كه بصيرت دارند و هيچ انحراف ندارند و در صراط مستقيم انسانيت هستند به مجالس و مجلس شورا بفرستيم تا اينكه انشاءالله اسلام به آن معنايى كه هست، اسلام به اين حقيقتى كه هست، در ايران پياده بشود، اسلام مثل صدر اسلام، نه اسلامى كه در زمان اين پدر و پسر كوبيده شده بود و هيچ يك از مظاهرش را ما نمى‏توانستيم ارائه بدهيم. بايد اسلام

صحيفه نور ج 5 صفحه 268

را ما ارائه بدهيم به آنطورى كه هست، قرآن را ارائه بدهيم به آنطورى كه هست. اگر قرآن و اسلام آنطور كه هست عرضه بشود به دنيا همه مشترى او هستند. انحرافات براى اين است كه اسلام را نشناخته‏اند اگر اسلام را بشناسند و احكام اسلام را ادراك كنند همه مشترى او هستند.

بى اعتنائى به سمپاشى عمال اجانب و جلوگيرى از نفوذ اشرار و چپاولگران

من به شما جوانان محترم باز هم تذكر مى‏دهم كه اين وحدت كلمه خودتان را از دست ندهيد. اشخاصى كه در كارخانه‏ها مى‏آيند و سمپاشى مى‏كنند اينها عمال اجانب هستند و بيشتر احتمال مى‏رود كه عمال آمريكا باشند. به اينها اعتنا نكنيد، به اينها محل نگذاريد، اينها فساد مى‏خواهند بكنند، اينها مى‏خواهند ايران را به حال اول برگردانند، اينها منافعشان به اين است كه دزدى در راه باشد، منافعشان به اين است كه چپاولگرى باشد. اگر چنانچه عدل اسلامى باشد، دست چپاولگرها كوتاه است و اينها نمى‏خواهند دست چپاولگرها كوتاه باشد. اينها كه در كارخانه‏ها مى‏آيند و تبليغات مى‏كنند، اينها به صورت يك نحو تبليغاتى كه مردم بپسندند مى‏كنند لكن در واقع مى‏خواهند همان مسائل سابق را پيش بياورند. بايد با دقت ملاحظه كنيد، با هوشيارى با آنها مواجه بشويد نگذاريد آنها رخنه كنند در بين جوانان ما. خداوند انشاءالله شماها را حفظ كند از شر شياطين و مملكت ما را حفظ كند از شر اشرار و از اجانب و مملكت ما مستقل و آزاد براى خودمان باشد خودمان در آن كار بكنيم و خودمان استفاده از آن بكنيم. سلام بر شما دوستان عزيز. والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:57 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 269

تاريخ: 19/1/58

بيانات امام خمينى در جمع بختيارى‏هاى چهارلنگ

سركوبى عشاير به دست رضاشاه خائن

بسم الله الرحمن الرحيم‏

يكى از خيانت‏هاى رضاشاه به ملت ما اين بود كه مامور شده بود عشاير ما را سركوب كند. من در يك كتابى راجع به اين مطلب نوشتم لكن نگذاشتند آن جمله باشد. اين عشاير ما در اطراف ايران پشتوانه‏هاى استقلال ايران بودند و خارجى‏ها از باب اينكه اين قدرت را نمى‏توانستند تحمل كنند مامور كردند رضا خان را، پدر اين محمدرضا را براى سركوب كردن اين عشاير و او خدمت خودش را با خيانت‏هاى به ملت ما به انجام رساند و بعد از او هم پسرش همان نقشه را رفتار كرد. شما عشاير پشتوانه اين مملكت بوديد و انشاءالله هستيد. پدران شما به اين مملكت خدمت‏ها كردند و استقلال اين مملكت را حفظ كردند و شما هم بايد به همان رويه عمل كنيد و استقلال مملكت خودتان را حفظ كنيد.

با هوشيارى در قبال توطئه‏هاى خائنين،استقلال كشور را حفظ كنيد

تا اكنون كه رژيم فاسد برقرار بود، تا آنوقتى كه اين رژيم خائن برقرار بود مملكت ما نه استقلال داشت نه آزادى و همه شما طعم اين مطلب را چشيده بوديد كه همه در اختناق بوديم و همه غير آزاد. بحمدالله با قيام ملت و تمام اقشار، چه عشاير و چه شهرى‏ها با اين قيام شماها و ماها توانستيم كه اين جرثومه فساد را بيرون كنيم به طورى كه الان در هيچ جا به او منزل نمى‏دهند و الان به طور سرگردانى نمى‏داند چه بكند، نتيجه خيانت‏ها و جنايت‏هارا دارد مى‏چشد لكن شما عشاير محترم و ساير عشاير محترم ايران و تمام اقشار ملت بايد هوشيارانه توجه داشته باشيد دست‏هاى خائن باز در زير پرده مشغول فعاليت هستند. آنها نمى‏خواهند يك ايران مستقل باشد، آنها مى‏خواهند ايران تمام مخازنش را به آنها به طور رايگان بدهد، چنانچه داد. نفت ما را دادند و در ازاى او پايگاه درست كردند براى آمريكا. اين اسلحه‏هايى كه به ايران فرستادند اسلحه‏هايى بود كه به درد ايران نمى‏خورد، اسلحه‏هايى بود كه براى خود آنها بود. هم نفت ما را بردند و هم پايگاه به ازاى او درست كردند. بايد از اين به بعد به اين طور خيانت‏ها خاتمه داد. بايد شما جوان‏هاى برومند هوشيارانه توجه داشته باشيد كه دست‏هاى خائنى كه الان مشغول فعاليت هستند قطع كنيد.

صحيفه نور ج 5 صفحه 270

تصويب جمهورى اسلامى با شركت مشتاقانه اقشار مردم در رفراندم‏

انشاءالله الان كه ديديد كه رفراندم به چه آبرومندى تمام شد كه در تمام دنيا همچو رفراندمى نبود، رفراندم‏هاى دنيا به اين قدرت نبود. مردم ايران با اشتياق راى دادند به جمهورى اسلام چون علاقه داشتند به جمهورى اسلام و به اسلام و از حيث كميت بيست ميليون جمعيت و بيشتر راى دادند به جمهورى اسلام و اسلام را تصويب كردند.

انتخاب وكلاى صالح و متدين براى مجلسين

خداوند شما را زنده نگه دارد و از اين به بعد باز ما احتياج به ملت داريم و احتياج به شماها داريم. براى مجلس مؤسسان بايد اشخاصى كه در مجلس مؤسسان مى‏روند اشخاص امين باشند، اشخاص فاضل باشند، اشخاص مطلع باشند، گرايش نداشته باشند به چپ و راست، ملى باشند، مستقل باشند، فكرشان مستقل باشد و ما احتياج داريم كه اين وحدت را حفظ كنيد تا اينكه انشاءالله وقتى كه مجلس مؤسسان بنا شد بپا بشود، وكيلى كه صالح باشد بفرستيد و شايد در آنوقت من به شما معرفى بكنم اشخاصى را كه صالح هستند و پس از آن باز ما احتياج داريم و آن مجلس شوراى ملى است.

تاكنون مى‏دانيد كه مجلس شوارى ملى‏هايى كه (يعنى به اصطلاح ملى، مجلس شوراهاى سلطنتى بايد گفت) تاكنون مى‏دانيد كه به اختيار شما نبوده. هيچ وقت نيامدند به شما بگويند كه مختاريد كه هر كس را مى‏خواهيد راى بدهيد، آن بساط گذشت، انشاءالله ديگر عود هم نخواهد كرد و شما مستقل، آزاد، وكلاى مجلس را به مجلس مى‏فرستيد لكن بايد ملاحظه كنيد كه باز شياطين نيايند و شما را اغفال كنند. بايد وكلاى آزادمنش، وكلاى ملى، وكلاى متدين، وكلاى فاضل به مجلس شورا بفرستيد.

من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت شما را، ايلات ايران را، ايل چهار لنگ را كه من اطلاع از حالشان دارم، من سلامت همه را خواهان هستم. شماها پشتوانه مملكت ما هستيد و بايد انشاءالله با قدرت و قوه جلوگيرى از فساد بكنيد و حفظ استقلال مملكت خودتان را بكنيد. سلام بر همه شما دوستان من.

والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته‏


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:57 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 271

تاريخ: 19/1/58

بيانات امام خمينى در جمع كاركنان مخابرات

تا قطع ريشه‏هاى فاسد، نهضت ادامه دارد

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من مى‏دانم كه دستگاه مخابراتى به ما خيلى كمك كرده. همان وقتى كه ما در خارج بوديم باز آنها در صورتى كه همه چيز سانسور بود به ما كمك مى‏كردند و مخابرات ما را در دست مى‏گرفتند و مى‏رساندند و اينها و من از همه شماها متشكر هستم و شما سهيم هستيد در اين نهضت و اميدوارم كه باز با شركت شما آقايان و ساير اقشار ملت اين نهضت به آخر برسد.

اين نهضت الان بين راه است يعنى بحمدالله دست اجانب را تا آن مقدارى كه مى‏شود كوتاه كرديم و عمال اجانب هم كه در رأسش محمدرضا بود، آنها هم خارج شدند و به همت ملت و خواست خداى تبارك و تعالى تا اينجا رسيديم و از اينجا به بعد هم كه قضيه سازندگى هست و قضيه ريشه كن كردن اين اقشارى كه باز از آنها ريشه‏هاى فاسدى در كشور ما هست كه خيلى از آنها از عمال آمريكا هستند ولى با يك چهره ديگر و بايد همه مابا هم متصل باشيم و گمان نكنيم كه تمام شده است كار و به آخر رسيده است. بايد ما نيمه راه خودمان را ببينيم كه تا آخر راه با قدرت و قوه جلو برويم.

رمز پيروزى ملت، اتكال به خدا و حفظ وحدت كلمه بايد همه ما با هم همانطورى كه ملاحظه كرديد كه به واسطه وحدت كلمه ملت، به واسطه توجه به اسلام و ديانت اين راه را تا اينجا آمده‏ايم، در صورتى كه قدرت دست آنها بود و ملت ما جز مشت و خون چيزى نداشت لكن اتكال به خدا كرد و وحدت كلمه در بين همه اقشار حاصل شد به طورى كه ديگر ابرقدرت‏ها هم نتوانستند او را ابقائش كنند، در صورتى كه قبلاً دائماً اين مساله را مى‏گفتند كه نه اين بايد باشد. اين انگلستان مى‏گفت كه اين وفادار به ماست، بايد باشد. آمريكا به صورت ديگر مى‏گفت. شوروى با اين صورت‏ها نمى‏گفت لكن پشتيبان بودند. در صورتى كه همه ابر قدرت - پشتيبان بودند و خودش هم يك قدرت شيطانى داشت، سازمان‏ها داشت، بساط داشت معذلك قدرت ملت معلوم شد كه بالاتر از همه چيز است.

قدرت ملت به چه حاصل شد؟ به اين حاصل شد كه همه ما با هم، مقصد اسلام. اگر همه با هم بودند لكن مقاصدى داشتند كه غير مقصد اسلام بود، اينطور پايدارى مى‏كردند؟!

صحيفه نور ج 5 صفحه 272

شما ملاحظه كرديد كه جوان‏هاى ما كه شهيد شدند، همه اينها شهادت را استقبال كردند، اين براى قدرت اسلام بود و از حالا به بعد هم بايد اين قدرت را حفظ كرد، اين ايمان را حفظ كرد، تا اين وحدت كلمه حفظ بشود تا پيروز بشويم انشاءالله و من اميدوارم كه با وحدت كلمه و قدرت ايمان ما اين راه را تا آخر برسانيم آنطورى كه مى‏خواهيم.

تبديل اقتصاد و فرهنگ طاغوتى به يك وضع اسلامى

الان همه دستگاه‏ها باز آن باقيمانده طاغوت در آن هست. اينها سالهاى طولانى عادت دادند ادارات را - عرض كنم كه - همه اقشار را به يك وضع طاغوتى و تا آمده اين متبدل بشود به يك وضع اسلامى - انسانى يك قدرى طولانى است و از آنطرف خرابى‏هائى كه در ايران كردند آنها و ايران را تقريباً به شكل يك خرابه در آوردند. از حيث اقتصاد همچو عقب هستند كه مدت بايد طول بكشد تا بتوانند اينها اقتصاد صحيحى داشته باشند.

فرهنگ ما را آنطور كردند كه نگذاشتند انسان در آن پيدا بشود كه حالا - ما - اگر ما بخواهيم مجلسى، مجلس مؤسسانى درست كنيم، بخواهيم يك مجلس شورائى درست كنيم بايد چراغ برداريم و بگرديم اين طرف و آن طرف ببينيم كه تازه يك آدمى كه امين باشد، يك آدمى كه ملى باشد، جهات شرقى نداشته باشد، جهات غربى نداشته باشد، خدمتگزار به اسلام باشد، خدمتگزار به كشور باشد، اين را بايد چراغ برداريم از اين طرف به آن طرف بگرديم پيدا كنيم. چرا؟ براى اينكه بيش از سالهاى طولانى و اخيراً بيش از پنجاه سال اينها زحمت كشيدند كه نگذارند آدم پيدا بشود. آدم‏ها را كشتند، اشخاص مؤثر را يكى بعد از ديگر كشتند و نگذاشتند كه در مملكت ما يك آدم‏هائى كه امين باشند، متدين باشند و ملى باشند، گرايش چپى نداشته باشند، گرايش راستى نداشته باشند، اينها نگذاشتند كه رشد بكنند جوان‏هاى ما. اينها رخنه كردند در فرهنگ ما و فرهنگ ما را يك وضعى درست كردند كه نتواند انسان درست بكند.

از حالا بايد شروع كنيم به انسان سازى

ما حالا، از حالا بايد شروع بكنيم براى انسان سازى، يك مملكت غنى كه همه چيز دارد، يك مملكتى كه همه چيز دارد، معذلك حالا بايد روى گنج خودش بنشيند، گرسنگى بخورد. اين جز اين نبود كه نگذاشتند كه اين مملكت ما روى موازين انسانى اداره بشود. حالا ما بايد از سر بنشينيم همه‏مان با هم به شركت همه، يك طايفه نمى‏تواند، دولت نمى‏تواند، ملت بايد با دولت باشد، دولت با ملت باشد، همه با هم به فكر باشند، متفكرين ما فكر بكنند، نقشه بكشند تا اينكه باز يك انسان‏هائى ما درست بكنيم، بعد از چند سال بتوانيم كه درست اين مملكت را اداره بكنيم.

و من اميدوارم كه خداوند شماها را كه قدرت انسانى اين مملكت هستيد، شماها را حفظ كند، جوان‏هاى ما را حفظ كند و بيدار كند همه ما را كه به تكاليفى كه خدا براى ما تعيين كرده است عمل

صحيفه نور ج 5 صفحه 273

بكنيم و اين قدرت اسلامى كه همه ديديد، محفوظ بماند و اين وحدت كلمه محفوظ بماند و انشاءالله يك مملكت از خودمان باشد و خودمان اداره بكنيم، همه معنوياتش را و هم مادياتش را.

خدا به همه شما توفيق و سعادت عنايت كند، موفق باشيد، مؤيد باشيد.

والسلام عليكم و رحمة الله‏وبركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:57 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 274

تاريخ: 20/1/58

دستور امام خمينى درباره خانه سازى در سراسر كشور

دوران سازندگى از مراحل حساس انقلاب اسلامى

بسم الله الرحمن الرحيم‏

ملت من! برادران و خواهران دلير و مبارز ايدهم الله تعالى! اينك به مرحله حساسى از دوران انقلاب اسلامى خود رسيده‏ايم. دوران سازندگى، دورانى كه بايد از ثمرات انقلابمان مردم محروم و ستمديده ايران بهره‏مند شوند، دورانى كه بايد شكوه نظام عدل اسلامى را لمس كنيد، دورانى كه همه بايد دست به دست هم بدهيم تا ريشه فقر و استضعاف را بر كنيم. شما مردم شريف ايران در جريان مبارزه با استعمار و استثمار پيروزى بزرگى به دست آورديد و توانستيد با اتكال به خداى متعال و وحدت كلمه و مشاركت همه قشرها بر طاغوت زمان غلبه كنيد و پشت ابرقدرت‏ها را بلرزانيد. اكنون نيز بايد با خوديارى و همكارى براى مبارزه عليه فقر و محروميت بسيج شويد و با تائيد الهى به نجات مردم مستضعف كمر همت ببنديد. در رژيم منفور پهلوى مساله مسكن يكى از مصيبت بارترين مشكلات اجتماعى مردم ما بود. بسيارى از مردم در اسارت تهيه يك قطعه زمين و داشتن يك لانه بودند و چه بسا تمام عمرشان را زير بار بانك‏ها و سودجويان و غارتگران به سر مى‏بردند تا بتوانند پناهگاهى را براى خود و فرزندانشان دست و پا كنند.

قشر عظيمى از مستضعفان جامعه هم بكلى از داشتن خانه محروم بودند و در زواياى بيغوله‏ها و اتاقك‏هاى تنگ و تاريك و خرابه‏ها به سر مى‏بردند و چه بسا قسمت مهمى از در آمد ناچيزشان را بايستى براى اجاره آن بپردازند و اين ميراث شوم براى ملت ما باقيمانده و اكنون جامعه ما با چنين مصيبتى دست به گريبان است. نظام اسلام چنين ظلم و تبعيضى را تحمل نخواهد كرد و اين از حداقل حقوق هر فرد است كه بايد مسكن داشته باشد. مشكل زمين بايد حل شود و همه بندگان محروم خدا بايد از اين موهبت الهى استفاده كنند. همه محرومان بايد خانه داشته باشند. هيچ كسى در هيچ گوشه مملكت نبايد از داشتن خانه محروم باشد.

بر دولت اسلامى است كه براى اين مساله مهم چاره‏اى بينديشد و بر همه مردم است كه در اين مورد همكارى كنند.

صحيفه نور ج 5 صفحه 275

افتتاح حساب شماره 100 براى كمك به محرومان

اينجانب حساب به شماره 100 در تمام شعب بانك ملى افتتاح كرده و از همه كسانى كه توانائى دارند، دعوت مى‏كنم كه براى كمك به خانه سازى براى محرومان به اين حساب پول واريز كنند و در هر محل از بين افراد صلاح و مورد اعتماد، گروهى حداقل مركب از سه نفر از مهندسان و كارشناسان شهرسازى و خانه سازى و يك نفر روحانى و يك نماينده دولت انتخاب شوند تا با صرفه جوئى و دقت كامل خانه‏هاى ارزان قيمتى بسازند و در اختيار محرومان قرار بدهند و در اين طرح به هيچ وجه پولى در برابر خريد زمين پرداخت نشود.

من اميدوارم همه كسانى كه زمين‏هاى وسيعى در اختيار دارند به اين امر مهم اسلامى انسانى كمك كنند و زمين‏ها را در مناطق مرغوب قابل سكونت در اختيار اين طرح بگذارند و نيز هر كس كه توانائى دارد، در تامين انواع مصالح ساختمانى به اين خدمت اسلامى كمك و نيروى كار و كارگرى به طور وسيع به كار افتد و دولت نيز تصميمات لازم را در تامين آب و برق و و آسفالت و وسائل اياب و ذهاب و مدرسه و درمانگاه و ديگر نيازمندى‏هاى عمومى فراهم سازد.

بنياد مستعضفين نيز بايد به كمك اين طرح بشتابد و از اموال مصادره شده خاندان پهلوى و اطرافيانش در اين طرح استفاده شود و نيز دولت بايد در طرح‏هاى اساسى و دراز مدت خود براى حل اين مشكل در سطح عموم طرح‏هائى تهيه كند و اكنون اين يك تجربه تازه از بسيج نيروى ايمان جامعه در راه تعاون اسلامى و مبارزه با محروميت است كه ملت با توفيق الهى بايد از آن نيز سرافراز در آيد. من با كمال تواضع از ملت عزيز در اين امر حياتى استمداد مى‏كنم و سلامت و سعادت همگان را خواستارم.

والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:57 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 276

تاريخ: 21/1/58

بيانات امام خمينى خطاب به نمايندگان عشاير بختيارى شهرستان ايذه

از بزرگترين خيانت‏هاى رژيم پهلوى سركوبى ايلات و عشاير

بسم الله الرحمن الرحيم‏

شما جوانمردان ايل بختيارى خوش آمديد، يكى از بزرگترين خيانت‏هائى كه سلسله پهلوى بر ايران كردند اين بود كه عشاير و ايلات ما را از بين بردند، زيانها به واسطه اينكه مامور بودند آن كسانى كه پشتوانه اين مملكت است، سركوب كنند، پشتوانه مملكت ما ايلات و عشاير بودند كه از آن جمله ايل بختيارى كه من سوابق با آنها دارم. از ماموريت‏هائى كه رضا شاه داشت اين بود كه تمام ايلات را در اطراف ايران از بين ببرد و آنها را به اسم اينكه مى‏خواهيم شهرى كنيم سركوب كنند مى‏خواستند كه ايران پشتوانه نداشته باشد تا بتوانند هر چه خيانت است بكنند، اين پشتوانه‏هاى ما را از بين بردند و سركوب كردند و به آمال خودشان رسيدند، اينهمه خيانت كردند بر ما، مخازن ما را بردند، نفت ما را بردند و در ازاى او اسلحه‏هائى آوردند كه به درد ايران نمى‏خورد، بلكه براى خود آنها، براى اينكه پايگاه داشته باشند در ايران، آنها را آوردند به اسم اينكه پول نفت است. شما تنها ايل بختيارى نيستيد كه رنج ديديد در زمان اين پدر و پسر، تمام ايلات ايران و عشاير محترم ايران بودند، بلكه عشاير و ايلات محترم تنها نبودند، تمام اقشار ايران از مذهبى‏ها و علماى مذهب تا آخرين فرد ايران در تحت فشار بودند، فشار به جائى رسيد كه نه زن در اين مملكت اختيار داشت از خود و نه مرد، نه روحانى مى‏توانست وظائف روحانيت خودش را حفظ كند و نه دانشگاهى مى‏توانست وظائف خودش را حفظ كند. اينها تمام مفاخر ايران را از دست دادند، بردند و ماموريت داشتند كه براى ايران هيچ مطلبى نگذارند. مفاخر ما ايلات و عشاير ما بودند، آنها را سركوب كردند. مفاخر ما دانشگاه‏هاى دينى و فرهنگى بود، آنها را سركوب كردند. مفاخر ما ارتش ما بود، آنها را به واسطه مستشاران در بند كشيدند. تمام فرهنگ ما را و اقتصاد ما را از بين بردند. حالا هم كه فرار كردند جواهرات ما را مقدارى پدر برد و مقدار زيادى پسر و پولهاى ايران را در بانك خارجى متوقف كرده‏اند و الان قرض‏هاى زيادى از ايران در ممالك خارجى به اسم اينها ثبت است ولى بحمدالله ملت ما در يك زمانى بپا خاست و با خواست خداى تبارك و تعالى دست آنها را از ذخاير ما كوتاه كرده است. به خواست خداى تبارك و تعالى دست اجانب از اين مملكت كوتاه شد.

صحيفه نور ج 5 صفحه 277

استقلال و آزادى در سايه اسلام

من از خداوند تبارك و تعالى توفيق تمام ملت ايران را خصوصاً عشاير محترم ايران را و خصوصاً شما عشاير محترم ايل بختيارى را خواهان هستم و اميدوارم همانطور كه تاكنون با اين نهضت همراه بوديد، از اين به بعد هم اين نهضت را حفظ كنيد. برادران من در سايه اسلام مى‏توانيد سعادت در دنيا و آخرت پيدا بكنيد، در سايه اسلام مى‏توانيد مفاخر خودتان را برگردانيد، در سايه اسلام مى‏توانيد آزاد و مستقل باشيد. اين اسلام را حفظ كنيد، اين نهضت اسلامى را حفظ كنيد و همانطورى كه در رفراندوم راى داديد و تقريباً صد در صد رفراندوم پيروز شد، همانطور در مجلس مؤسسان نيز جديت كنيد و آراء خودتان را براى اشخاص بيدار، امين، مومن، مسلم، وطنخواه، به صندوق‏هائى كه بعدها نسبت به او درست مى‏شود بريزيد و بعد از آن نيز كه قضيه مجلس شورا پيش مى‏آيد باز افراد سالم، افراد وطنخواه، افراد وطن دوست افرادى كه نه شرقى باشند نه غربى، بلكه در صراط مستقيم اسلاميت و انسانيت باشند، انتخاب كنيد و به آنها راى بدهيد.

من از خداى تبارك و تعالى سلامت شما را مى‏خواهم و متشكرم از اينكه آمده‏ايد و از نزديك تفقد از ما مى‏كنيد. خداوند همه شما را سعادتمند كند.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:57 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 278

تاريخ: 21/1/58

بيانات امام خمينى در جمع لشكر يك پياده

اسلام و ملت حامى و پشتيبان ارتش اسلامى

بسم الله الرحمن الرحيم‏

شما لشكر اسلام هستيد و ملت موظف است به شما احترام بگذارد، ملت موظف است از شما پشتيبانى كند. ما و اسلام پشتيبان شما هستيم، شما دلخوش باشيد، آزرده نشويد از بعضى اخلالگران كه حرفهاى بيجا مى‏زنند. ما شما را از خود مى‏دانيم و خود را از شما مى‏دانيم. ما در همه مراتب با شما هستيم و تا آخر نهضت شما با ما و ما با شما.

اسلام اگر آنطور كه هست، موفق بشويم كه احكام آن را اجرا بكنيم، براى همه شما سعادت ايجاد مى‏شود، براى همه ملت سعادت ايجاد مى‏شود. اسلام دين آزادى و استقلال است، اسلام دينى است كه همه كس به حقوق خودش مى‏رسد و مراعات همه حقوق را مى‏كند. ارتش اسلامى در پناه اسلام است، ارتش اسلامى براى ملت و براى اسلام است و امروز طاغوت از بين رفت و انشاءالله ديگر بر نخواهد گشت.

وظيفه ارتش اسلامى، حفظ استقلال و آزادى مملكت

شما بايد حافظ استقلال مملكت خودتان باشيد، حافظ آزادى مملكت خودتان باشيد، همه قشرهاى ملت موظفند از شما پشتيبانى كنند. شما كسانى هستيد كه بايد استقلال اين مملكت را حفظ كنيد و ما از شما تشكر مى‏كنيم و ما پشتيبان شما هستيم، همه ملت موظفند كه از شما پشتيبانى كنند و اگر كسى به شما جسارت كرد، به لشكر امام زمان جسارت كرده است. من به شما اطمينان مى‏دهم كه شما در جوار اسلام با طمانينه، با سلامت و با سعادت زندگى خواهيد كرد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:58 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 279

تاريخ: 21/1/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از عشاير لرستان

عدالت الهى در سايه جمهورى اسلامى

بسم الله الرحمن الرحيم‏

+ من هم جمهورى اسلامى را به شما اهالى محترم لرستان و به ساير اقشار ملت تبريك عرض مى‏كنم. انشاءالله جمهورى اسلامى بر همه شما مبارك باشد.

با جمهورى اسلامى سعادت، خير، صلاح براى همه ملت است. اگر احكام اسلام پياده بشود مستضعفين به حقوق خودشان مى‏رسند، تمام اقشار ملت به حقوق حقه خودشان مى‏رسند، ظلم و جور و ستم ريشه كن مى‏شود. در جمهورى اسلامى زورگويى نيست، در جمهورى اسلامى ستم نيست، در جمهورى اسلامى آزادى است، استقلال است. همه اقشار ملت در جمهورى اسلامى بايد در رفاه باشند. در جمهورى اسلامى براى فقرا فكر رفاه خواهد شد، مستمندان به حقوق خودشان مى‏رسند. در جمهورى اسلامى عدل اسلامى جريان پيدا مى‏كند، عدالت الهى سايه مى‏افكند بر تمام ملت. آن چيزهائى كه در طاغوت بود در جمهورى اسلامى نيست.

ضرورت دفع تبليغات سوء شياطين

من جمهورى اسلامى را به شما تبريك عرض مى‏كنم. اميدوارم در زير سايه اسلام همه ما با رفاه و سعادت بسر ببريم. شما اهالى محترم لرستان متوجه باشيد كه اگر شياطين آمدند آنجا و خواستند تبليغات سوء بكنند آنها را دفع كنيد. اين شياطين اشخاصى هستند كه تابع شياطين بزرگند، اينها اشخاصى هستند كه براى قدرت‏هاى بزرگ خدمتگزارند. آنها را به جمعيت‏هاى خودتان راه ندهيد. جلوى آنها را و تبليغات آنها را بگيريد. آنها مى‏خواهند بر خلاف اسلام تبليغ كنند، شما بايد جلوى آنها را بگيريد.

من از خداى تبارك و تعالى سعادت و سلامت و عزت و عظمت شما را خواستارم.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:58 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 280

تاريخ: 22/1/58

بيانات امام خمينى در جمع كارمندان بانك‏هاى قم و كاشان

تحول در مؤسسات و ادارات دولتى امرى ضرورى براى حل مشكلات است

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از شما تشكر مى‏كنم كه از نزديك آمديد كه با هم صحبت بكنيم و مشكلاتى كه كشور ما به آن مبتلاست با هم راه حل پيدا كنيم. ما تاكنون از شماها دور بوديم و شما از ما، براى اينكه نمى‏خواستند اقشار ملت به هم نزديك باشند و با هم تفاهم كنند. حالا بحمدالله توفيق حاصل شد كه ما با شما دوستان، برادران از نزديك تفاهم كنيم و مشكلات خودمان را در ميان بگذاريم. تنها قضيه بانك نيست كه در ايران به يك شكل طاغوتى در آمده است، تمام چيزهائى كه، بنيادهائى كه در كشور است همه اينطور است. فرهنگ، دادگسترى و ساير مؤسسات دولتى در زمان طاغوت به طورى بود كه هيچ شباهتى نه به اسلام داشت و نه هيچ فايده‏اى براى كشور. بايد تحول حاصل بشود. اگر همه بنيادها تحول پيدا نكند، از شكل طاغوتى به شكل توحيدى و اسلامى بيرون نيايد، ما باز به همان مسائل و به همان مشكلات مبتلا خواهيم بود و شايد خداى نخواسته بدتر هم بشود. بايد همه قشرهاى مملكت در صدد اصلاح باشند، تحول باشند.

ربا در اسلام حرام است

سيستم بانكدارى به اين وضعى كه الان در ايران هست، اين وضع، وضع طاغوتى است. ربا در اسلام حرام است، در قرآن اعلام به حرمت شده است. كسى كه ربا بخورد، ربا بگيرد، در اسلام، در قرآن گفته شده است كه جنگ با خدا مى‏كند. اين سيستم بايد متحول بشود. سيستم بانكى بايد عوض بشود و ما اميدواريم كه با همت همه كارمندان و كارگران اينطور مسائل حل بشود.

اگر چنانچه اين مسائل حل نشود فرهنگ ما همان فرهنگ باشد، وزارتخانه‏هاى ما همان وزارتخانه باشد، افراد وزارتخانه‏ها باز همان باشد، ادارات ما باز همان ادارات باشد و مردم ما باز همان افكار را داشته باشند كه در زمان طاغوت داشتند من خوف اين را دارم كه شكستى به ما وارد بشود كه ديگر جبران نتوانيم بكنيم. بايد همه با هم، همه ملكفيم. تكليف، تكليف خدائى است، همه مكلفيم كه اسلام و كشور را نجات بدهيم.

صحيفه نور ج 5 صفحه 281

چهره واقعى اسلام را، حتى از مسلمين هم مخفى نگه داشتند

كوشش كردند در سالهاى طولانى براى اينكه اسلام را مخفى نگه دارند، نگذارند اسلام آنطور كه هست، در خارج عرضه بشود. اگر اسلام به آنطورى كه هست عرضه بشود، مكتب‏هاى ديگر عقب مى‏نشينند، مكتب هاى ديگر شكست مى‏خورند لكن آنهائى كه مى‏خواستند اين مملكت ما را هر چه دارد ببرند و همه چيزهاى ما را غارت كنند، مخازن ما را ببرند، آنها در سال‏هاى طولانى نقشه كشيدند و اسلام را به آنطورى كه بود مخفى كردند حتى از خود مسلمين، حتى جوان‏هاى ما بى‏اطلاعند از اسلام و جز صورتى اطلاع ندارند. اگر انشاءالله ما توفيق پيدا بكنيم و جمهورى اسلامى را با همه احكامى كه دارد، با همه احكام نورانى كه از طرف خداوند تعالى براى سعادت بشر آمده است ما بتوانيم پياده بكنيم و با همت همه اقشار ملت و شما جوان‏هاى برومند بتوانيم پياده بكنيم، سعادتمند خواهيم شد.

كشور ما همه چيز دارد. كشور ما يك كشور غنى‏اى است كه مخازن زير زمينى بسيار دارد، بيشتر از آن مقدارى كه احتياج دارد، دارد. يك كشور غنى‏اى است لكن دست‏هائى كه مى‏خواستند اين ثروت ما را ببرند، اينها نمى‏گذارند كه ايران به آنطورى كه بايد و شايد اداره بشود و در هر چندى يك مامورى گمارند براى اينكه مردم را يا غافل كنند يا به عقب برانند. چنانچه در اين پنجاه و چند سال ما خودمان شاهد بوديم كه رضاخان آمد و همه مآثر ما را از بين برد، تمام قشرهائى كه مى‏توانستند خدمت بكنند به اين مملكت سركوب كرد و بعد از او هم اين خلفش كه به خوبى خلف اوست يعنى همانطور كه او خائن و جنايتكار بود، اين هم خائن و جنايتكار بود، بر ما مسلط كردند و سال‏هاى طولانى همه چيز ما را به عقب زدند و همه ثروت ما را بردند و اين تتمه را بايد نگه داريد.

در هر مقامى كه هستيد براى اصلاح و آبادانى ايران همت گماريد

الان ايران به يك صورت خرابه در آمده است. اينها خراب كردند، همه چيز ما را بردند و ما بايد اين تتمه را حفظ كنيم و اين تتمه را براى اعقاب خودمان محفوظ نگه داريم. اين مسائل با همت همه اقشار اين ملت است، با همت شما جوان‏هاست. هر كس در هر مقامى كه هست بايد كمر همت به خدمت به اين مملكت، به خدمت به اسلام ببندد تا مشكلات رفع بشود. شمايى كه در بانك هستيد و كارمند بانك يا رؤساى بانك هستيد بايد بانك را اصلاح بكنيد. كسانى كه در فرهنگ هستند بايد فرهنگ را اصلاح بكنند. بايد فرهنگ را اصلاح بكنند. كسانى كه در وزارتخانه هستند بايد وزارتخانه‏ها را تصفيه كنند و همين طور بايد همه ما دست به هم بدهيم تا اين كشورى كه خرابه كردند و رفتند و بردند هر چه ما داشتيم، انشاءالله دوباره به حال اول و بلكه بهتر برگردد به حال اول. خداوند همه شما را تاييد كند، موفق باشيد، سعادتمند باشيد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:58 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 282

تاريخ: 22/1/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از مردم بابل

ايران در دوران پهلوى يك حبسى بود از براى اهالى محترمش

بسم الله الرحمن الرحيم‏

از آقايان كه از راه دور آمدند براى تفقد از اينجانب، از آقايان تشكر مى‏كنم. سلامت و سعادت همه را از خداى تبارك و تعالى خواستارم.

شما محروميت خودتان را اطلاع داريد. تمام مردم ايران در دوره اين پدر و پسر محروم بودند، محروم از آزادى، محروم از استقلال. جوان‏هاى ما در همه اطراف ايران در حبس و شكنجه بسر برده‏اند و محروم از آزادى و استقلال بوده‏اند. علماء ايران محروم از آزادى بوده‏اند و بسيارى از آنها در تبعيد و حبس بسر برده‏اند. مردم تهران، اين محلاتى كه زاغه‏نشين گفته مى‏شود يا چادرنشين، شايد از محل‏هاى شما محروم‏تر باشند. اينها در خانه‏هاى گلى يا زير چادر، هر يك با چندين عائله بسر مى‏برند، مثل يك سوراخى كه جانورها در آنجا باشند. ايران يك حبسى بود از براى همه اهالى محترمش و بحمدالله اين حبش شكسته شد و آزادى به شما برگشت و استقلال پيدا كرديد.

با پشتيبانى از قواى انتظامى به سركوبى مفسده جويان بپردازيد

الان وقتى است كه همه با هم همصدا و هم راى، همه با هم باشيد و اين نهبضت را پيش ببريد. اگر چنانچه در سرحدات كه شما هستيد شلوغى‏هائى هست و فرصت طلب‏ها در آنجا مى‏خواهند كارهاى زشتى بكنند، شماها جلو بگيريد، البته از طرف دولت هم اقدام مى‏شود. من از شما خواستارم كه به دولت كمك كنيد، به ژاندارمرى كمك كنيد. فقط اين نباشد كه منتظر باشيد دولت همه كارها را بكند. دولت نمى‏تواند همه كارها را انجام بدهد. شماها بايد پشتيبانى كنيد، هم از ارتش، هم از ژاندارمرى و هم از قواى انتظامى و كلانترى‏ها و همه با هم جلوى مفسده جويان را بگيريد. اين مفسده جويان مى‏خواهند باز شما را به حال اول برگردانند و زير ستم‏هاى سابق قرار دهند و ذخائر شما را ببرند. ما اميدواريم با برقرارى حكومت عدل اسلامى و توانائى بر اينكه احكام اسلام را در ايران جارى بكنيم، براى همه قشرها سعادت، هم سعادت دنيا و هم سعادت آخرت پيش بيايد. من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه ايرانى‏ها و شما جوانانى كه در اينجا مجتمع هستيد مى‏خواهم و سلام و درود بر شما.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:58 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 5 صفحه 283

تاريخ: 22/1/58

بيانات امام خمينى در جمع پرسنل نيروى هوائى قلعه مرغى

تبعيت از خاندان نبوت

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من نيز رحلت بانوى عالم را به همه ملت ايران و شما آقايان، جوانان غيور تسليت عرض مى‏كنم. ما بايد سرمشق از اين خاندان بگيريم، بانوان ما از بانوانشان و مردان ما از مردانشان، بلكه همه از همه آنها. آنها زندگى خودشان را وقف كردند از براى طرفدارى مظلومين و احياى سنت الهى. ما بايد تبعيت كنيم و زندگى خود را براى آنها قرار بدهيم. كسى كه تاريخ اسلام را مى‏داند، مى‏داند كه اين خاندان هر يكشان مثل يك انسان كامل بلكه بالاتر، يك انسان الهى، روحانى براى ملت‏ها و مستضعفين قيام كردند در مقابل كسانى كه مى‏خواستند مستضعفين را از بين ببرند.

قرآن كتاب تربيت انسان است

اسلام براى مستضعفين آمده است، اسلام براى ساختن انسان آمده است. كتاب آسمانى اسلام كه آن قرآن مجيد است، كتاب تربيت انسان است، انسان را به همه ابعادى كه دارد، به بعد روحانى و به بعد جسمانى، بعدهاى سياسى، اجتماعى، فرهنگى، همه بعدها، بعد ارتشى - انسان - اسلام آمده است كه به ما راه تربيت را نشان بدهد، ما هم بايد به تبع اسلام تربيت كنيم جوانان خودمان را، تربيت كنيم بانوان خودمان را، بانوان ما تربيت كنند اطفال خودشان را در دامن خودشان، وقتى كه بزرگ شدند، تربيت كنند آنها را تا برسند به آنوقتى كه برومند شوند و براى اسلام و براى انسانيت خدمتگزار باشند.

اساس ارتش اسلام ايمان است، نه سلاح

ارتش اسلام در صدر اسلام با آنكه ارتشى ضعيف بود به حسب ساز و برگ، شايد هر چند نفر يك شمشير داشتند، هر چند نفر يك اسب داشتند لكن چون قوت ايمان داشتند در ظرف كمتر از نيم قرن بر تمام قدرت‏هائى كه در آنوقت بود، غلبه كردند، تمام قدرت‏ها را خاضع كردند. اگر چنانچه ارتش معظم ما كه از خود ماست و ما از او هستيم، قدرت ايمان خودش را تقويت كند، انشاءالله تعالى بر همه مشكلات و بر همه چيزهائى كه براى مادر پيش است، انشاءالله همه مشكلات را حل خواهد كرد.

صحيفه نور ج 5 صفحه 284

جدائى ميان اقشار ملت از اقدامات طاغوت بود

ارتش ما پشتوانه ملت ماست، ارتش ما ضامن استقلال كشور ماست، ارتش ما از ماست و ما از ارتش، ملت و ارتش از هم جدائى ندارند. در زمان طاغوت بود كه بين اقشار ملت جدائى انداختند، ارتش را از مردم جدا كردند و مردم را از ارتش، فرهنگيان را از روحانيين جدا كردند و روحانيين را از آنها، بازارى‏ها را از احزاب سياسى جدا كردند و آنها را از آنها، براى اينكه استفاده كنند و از اختلاف ما نتيجه ببرند. امروز روز هوشيارى است، روز بيدارى است، شما با وحدت كلمه بر ابرقدرت‏ها و بر قدرت شيطانى شاه سابق، بر اين قدرت‏ها غلبه كرديد و پيروز شديد. اين وحدت كلمه را حفظ كنيد، قدرت خودتان رابه واسطه ايمان حفظ كنيد. شما برادرهاى ما هستيد و شما بايد ايران را از هر گزندى حفظ كنيد و ما بايد و ايران بايد پشتيبان شما باشند، ملت ايران بايد پشتيبان شما باشند و همه ما با هم به پيش انشاءالله.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 10:58 PM

previos page menu page


صحيفه نور ج 5 صفحه 285

تاريخ: 22/1/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از پاسداران انقلاب اسلامى

من از همه شما تشكر مى‏كنم كه پاسداران اسلام هستيد

بسم الله الرحمن الرحيم

من از ملاقات شما جوان‏هاى برومند و چهره‏هاى تابناك خوشحال هستم و مايلم به ملاقات شماها، مايلم كه باشما مصافحه كنم و لكن وضع مزاجى من و كارهاى زياد من اين فرصت را به من نمى‏دهد. من از همه شما تشكر مى‏كنم كه پاسداران اسلام هستيد و براى اسلام و براى كشور خدمت مى‏كنيد و در اين مواقع سخت، شما زحمت مى‏كشيد. من اجر شما را از خداى تبارك و تعالى مى‏طلبم و براى شما سعادت و سلامت مى‏خواهم.

ما از اين به بعد هم احتياج به شما داريم، ما هميشه محتاج به شما جوان‏ها هستيم. ما بعدها هم براى كشورمان احتياج به فعاليت شما جوانهاى برومند داريم و من اميدوارم كه در همه مراحل، شما با مردانگى با ما همراهى كنيد و اين نهضت را به پيش ببريد. امروز كشور مال خود شماست و شما بايد مال خودتان را حفظ كنيد. مثل زمان طاغوت نيست كه شما زحمت بكشيد و ديگران بهره ببرند. من اميدوارم كه با به كار رفتن احكام اسلام مملكت مال خود شما باشد و شما در مملكت خودتان زحمت بكشيد و در مملكت خودتان بهره را براى خودتان برداريد. از خداوند تعالى سلامت و سعادت همه شما را خواستارم.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏


previos page menu page


afsanah82
07-24-2011, 11:02 PM
جلد ششم

menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 1

تاريخ: 22/1/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از اعضاى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى‏

من از همه شما تشكر مى‏كنم كه پاسداران اسلام هستيد

بسم الله الرحمن الرحيم

من از ملاقات شما جوانهاى برومند و چهره‏هاى تابناك خوشحال هستم و مايلم به ملاقات شماها، مايلم كه با شما مصافحه كنم ولكن وضع مزاجى من و كارهاى زياد من اين فرصت را به من نمى‏دهد. من از همه شما تشكر مى‏كنم كه پاسداران اسلام هستيد و براى اسلام و براى كشور خدمت مى‏كنيد و در اين مواقع سخت، شما زخمت مى‏كشيد. من اجر شما را از خداى تبارك و تعالى مى‏طلبم و براى شما سعادت و سلامت مى‏خواهم.

ما از اين به بعد هم احتياج به شما داريم، ما هميشه محتاج به شما جوانها هستيم. ما بعدها هم براى كشورمان احتياج به فعاليت شما جوانهاى برومند داريم و من اميدوارم كه در همه مراحل، شما با مردانگى با ما همراهى كنيد و اين نهضت را به پيش ببريد. امروز كشور مال خود شما است و شما بايد مال خودتان را حفظ كنيد. مثل زمان طاغوت نيست كه شما زحمت بكشيد و ديگران بهره ببرند. من اميدوارم كه با به كار رفتن احكام اسلام مملكت مال خود شما باشد و شما در مملكت خودتان زحمت بكشيد و در مملكت خودتان بهره را براى خودتان برداريد. از خداوند تعالى سلامت و سعادت همه شما را خواستارم.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏


menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:02 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 2

تاريخ: 23/1/58

بيانات امام خمينى در جمع خواهران دانشجوى دانشگاه ملى و محصلين دبيرستان‏هاى دزفول و قصر شيرين

نقش عظيم بانوان در پيروزى نهضت‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

خداوند نگهدار همه شما باشد. اين پيروزى را ما از بانوان داريم قبل از اينكه از مردها داشته باشيم. بانوان محترم ما در صف جلو واقع بودند. بانوان عزيز ما اسباب اين شدند كه مردهاهم جرات و شجاعت پيدا كنند. ما مرهوان زحمات شما خانم‏ها هستيم و هميشه دعا به همه و همه ملت و شماها مى‏كنيم. شما ديديد كه با وحدت كلمه بدون اينكه ساز و برگى داشته باشيد، بر قدرت‏هاى بزرگ پيروز شديد. چرا پيروز شديد؟ براى اينكه براى خدا بود اين قيام، قيام حق بود، قيام حق بر باطل بود، قيام الوهيت بر طاغوت بود، قيام انسانيت بر توحش بود، قيام تمدن بر بربريت بود. اين قيام انسانى در عين حال كه ما هيچ نداشتيم و آنها همه چيز، بر آنها غلبه كرديم. اين غلبه را خداى تبارك و تعالى نصيب ما كرد. چرا؟ براى اينكه با هم بوديم و خدا با جماعت است. يدالله مع الجماعه خداوند با اجتماع است و شما همه با وحدت كلمه و آن كلمه، كلمه حق، نه كلمه باطل، همه با هم حق گفتيد، همه با هم حق خواستيد، حق خودتان را خواستيد، آزادى خواستيد، استقلال خواستيد و اسلام، جمهورى اسلامى‏خواستيد. بحمدالله آزادى براى شما حاصل است.

بايد از خود و نافرمانى از خدا بترسيم‏

الان از هيچ كس نمى‏ترسيد ولى بايد ما از خودمان بترسيم. ما بايد از خدا بترسيم، از خودمان بترسيم كه نافرمانى نكنيم، كه بر خلاف نكنيم والا ديگر آن زحمات سابق نيست، ديگر سازمان امنيت نيست، ديگر شهربانى كه بتواند به مردم ظلم بكند نيست، شهربانى اسلامى‏است، دولت اسلامى‏است، دولتى است كه تابع قانون است، تابع اسلام‏است. آن كه تابع اسلام است ظلم نمى‏تواند بكند و نمى‏كند. ما از شما هم متشكريم كه در رفراندم شماها همه شركت كرديد و موجب يك پيروزى شديد كه در دنيا نمونه است. سابقه نداشت يك همچو رفراندم در دنيا كه از ملت سى و پنج ميليونى بيش از بيست ميليون راى مثبت داشته‏باشد و همين طور با شور و شعف و اشتياق دنبال راى دادن برود. خداوند انشاءالله شما را در مراحل بعد هم پيروز كند. در قضيه مجلس موسسان، در قضيه مجلس شورا راى بدهيد و راى به وكلاى متعهد مسلم امين. وكلاى امين بفرستيد در مجالس. ديگر شما مجالستان دست

صحيفه نور ج 6 صفحه 3

خودتان است، اختيار دست خودتان است، شما مختاريد و مقدرات مملكت را، خودتان به دست خودتان بايد مقدرات را بگيريد. خداوند شما را پيروز كند، خداوند شما را سعادتمند كند در دنيا و آخرت. سلام بر همه شما و بر همه مسلمين و بر همه عبادالله الصالحين.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:02 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 4

تاريخ: 23/1/58

پيام امام خمينى در مورد اخطار به گرانفروشان

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من با كمال تاسف هر روز مواجه هستم با مشكلات جانفرسا كه گاهى ناچار مى‏شوم تذكراتى به ملت شريف بدهم. از آن جمله قضيه اجحاف و گرانفروشى است كه كراراً شكايت از آن دارند و حتى گفته مى‏شود كه برخلاف موازين شرعيه اجناس را كه از طرف دولت مبنى بر اينكه به قيمت معينى بفروشند، به قيمت‏هاى گزاف به مردم مستمند مى‏فروشند و موجبات ناراحتى و مضيقه براى برادران و خواهران خود فراهم مى‏كنند. من از فروشندگان خصوصاً آنچه مربوط است به ارتزاق مردم، تقاضا مى‏كنم دست از اين اجحاف و تعدى بردارند و به اخلاق و اعمال اسلامى‏برگردند. من آنان را نصيحت مى‏كنم كه با اين ملتى كه خون خود را در راه اسلام داد و جوانان عزيز خود را از دست داد با عدل و انصاف رفتار كنند. من خوف آن دارم كه خداى ناخواسته به غضب خداوند قهار مبتلا گرديم و تر و خشك با هم بسوزد. من اخطار مى‏كنم كه اگر دست از اجحافات و مخالفت با اسلام بر ندارند، طبق عدل الهى و حكومت شرعيه و سياسات شرعيه اسلاميه با آنان رفتار مى‏شود. برادران! قبل از آمدن آن تازيانه الهى به خود آييد و دست از ستم برداريد. خداوند شما را اصلاح كند.

والسلام عليكم

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:03 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 6

تاريخ: 23/1/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از نمايندگان كاركنان بانك صادرات ايران

طرح جدائى ميان اقشار از دسيسه‏هاى استعمارگران

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از شما آقايان كه تشريف آورديد و از نزديك با هم مواجه شديم تشكر مى‏كنم. ما بايد سابقا هم روابط با هم داشته باشيم، ملت بايد اقشارش با هم مربوط باشند. اين جدائى كه در اين طول زمان بين اقشار ملت بود، اين يك امرى بود كه استعمارگران اين امر را درست كرده‏اند يعنى عمال آنها در اينجا و خود آنها با تبليغات بين اقشار ملت جدائى انداختند. بايد ما همه با هم همانطورى كه تا اينجا با هم پيروز شده‏ايم و همه يك مطلب مى‏خواستيم و آن اسلام و جمهورى اسلامى، از اين به بعد هم بايد همه با هم تا آخر نقطه‏اى كه جريان احكام اسلام در كشور باشد همه با هم باشيم، جدائى نداشته باشيم.

تحقق واقعى اسلام در گرو تحول در كليه شوونات مملكتى‏

بايد اين مملكت كه طاغوت در آن سال‏هاى طولانى زندگى كرده است و مردم را متحول كرده بود به يك مردم غير صحيح، بايد با زحمت همه متحول بشوند به يك انسان‏هاى اسلامى الهى كه در اسلام، انسان اسلامى خيانت نخواهد كرد، به شرق و غرب توجه نخواهد كرد. بايد اين بانك‏هائى كه در ايران هست متحول بشوند از صورت طاغوتى كه رباگيرى و رباخوارى است به صورت اسلامى، انشاءالله.

من از اينكه شما بناى بر اين مطلب گذاشتيد كه متحول كنيد صورت طاغوتى را به صورت اسلامى و بانك اسلامى در سراسر كشور تأسيس كنيد متشكرم، لكن منتظرم كه ببينم عمل چيست. آيا در عمل هم همين طور است؟ باز امورى كه سابق انجام مى‏گرفت انجام مى‏گيرد يا خير؟ تحول در محتوا هست، ما با اسم خيلى كار نداريم، با محتوا كار داريم، محتوا بايد اسلامى بشود. شما ديديد كه در اين مدت در تبليغات اين بود كه عدالت اجتماعى، اسلام، قرآن، اين حرف‏ها بود لكن محتوا نداشت، واقعيت نداشت. حالا هم همين طور است. اگر چنانچه محتوا اسلامى باشد، واقعيت پيدا بكند آن مطلبى كه آقايان آمده‏اند و مى‏فرمايند، آن وقت مطلب صحيح است و تحول اسلامى پيدا شده است و اما اگر فقط لفظ باشد كه سابقا اين لفظها بود، آن وقت وضع ديگر پيش خواهد آمد.

من از شما آقايان متشكرم و اميدوارم كه همه با هم به سعادت برسيد و همه با هم ايران را اصلاح

صحيفه نور ج 6 صفحه 7

كنيد، متحول كنيد و هر كس در هر مقامى كه هست از دولت پشتيبانى كند و با ملت همراه باشد تا اينكه انشاالله تمام مقاصد اسلامى كه به سعادت همه شماها و به سعادت بشر است انشاءالله پياده بشود.

والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:03 PM
previos page menu page next page

صحيفه نور ج 6 صفحه 8

تاريخ: 23/1/58

بيانات اما خمينى در جمع پاسداران انقلاب اسلامى شهرستان گنبد كاووس

هموار نمودن راه بازگشت اجانب از اهداف ضد انقلاب‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از بعضى مطالب كه شما گفتيد فى الجمله آگاه بودم و من متأسفم از اين قضايا كه واقع مى‏شود و شده است اينها كه در آن محل به شلوغى و به سمپاشى و به شرارت مشغولند، اينها به دليل اينكه ما براى اين ملت مى‏خواهيم يك آزادى، يك استقلال، يك رفاه پيدا بشود و آن جمعيت مفسد مى‏خواهند نباشد و شلوغ بشود و به هم بخورد اوضاع تا اينكه اربابانشان برگردند. از اين جهت ما اينها را متهم مى‏كنيم به اينكه هم ضد انقلابند و هم دست نشانده اغيار و اجانب. اينها اگر چنانچه هوادار ملت هستند چرا در موقعى كه براى ملت دارد دولت و ما، كارهايى كه رفاه آنها هست مى‏خواهيم انجام بدهيم آنها مانع مى‏شوند؟ چرا از رفراندمى‏كه همه ملت با اين موافق است اينها مخالفت مى‏كنند؟ اين رفراندم مگر چيست كه همه ملت موافق و اين عده خرابكار مخالفند؟ اينها طرفدار مردمند؟! طرفدار ملتند؟! طرفدار خلقند، تمام خلق، اسلام را مى‏خواهد، تمام ملت به جمهورى اسلامى راى مى‏دهد، چرا اينها مخالفت مى‏كنند؟ چرا برادرهاى ما را براى اينكه مى‏خواهند به جمهورى اسلامى راى بدهند رگبار مسلسل به سوى آنها مى‏بندند؟ اين جز اين است كه اينها مى‏خواهند خرابكارى بكنند؟ اينها مى‏خواستند كه راى جمهورى اسلام به شكست بر بخورد و ما نتوانيم جمهورى اسلامى را در اينجا درست بكنيم و آنها يا برگردانند رژيم منحوس شاهنشاهى را و يا به جاى او يك چيز ديگرى كه فرم ديگرى كه باز براى آنها كار بكند، براى اجانب كار بكند در ايران به ثمر برسانند. اينها مخالف اسلام هستند، اينها مخالف ملت هستند، اينها مخالف آزادى هستند، اينها مخالف استقلال هستند، اينها مى‏خواهند كه باز همان كارهايى كه، همان مطالبى كه در رژيم سابق بود اعاده كنند ولو به صورت ديگر. اين معنا كه در گنبد محقق شده در خيلى جاها از مملكت ما بوده و همه آنها هم زير سر اين اشرار بوده است كه دست نشانده‏هاى آمريكا يا جاى ديگر هستند.

لزوم تشريك مساعى با دولت و پشتيبانى از قواى انتظامى براى تامين امنيت‏

من از شما ملت غيور و از شما اهالى غيور گنبد من تشكر مى‏كنم كه در اين زحمات پايدارى كرديد و مسائلى كه ذكر كرديد، من به سمع دولت مى‏رسانم و اميدوارم كه ترتيب اثر

صحيفه نور ج 6 صفحه 9

داده بشود و آنجا به امنيت برگردد لكن شما هم بايد كمك كنيد يعنى پشتيبانى كنيد از قواى انتظامى اگر قواى انتظامى در آنجا مستقر شد شما هم پشتيبانى كنيد و به كمك هم اشرار را كنار بزنيد. اين اشرار كه حمله مى‏كنند به مسلمين، اينها واجب است آنها را دفع كنند ولو به قتل آنها مجر بشود و هر كسى پايدارى كند ثواب دارد و هر كس كشته بشود ثواب شهيد دارد. من اخطار مى‏كنم به اين اشرار كه اگر دست از شرارتشان برندارند ما با آنها معامله ديگر خواهيم كرد. من از شما تشكر مى‏كنم و نسبت به مصائبى كه به شما وارد شده است متاثر هستم. اين مصائب به ما وارد است. مصائب شما مصائب ماست و ناراحتى شما ناراحتى ماست.

از خداى تبارك و تعالى مسئلت مى‏كنم كه شما را در پناه خود و در پناه امام زمان سلام الله عليه حفظ كند و همه با هم برادر وار، همه با هم باشيد و همه با هم اين نهضت را به ثمر برسانيد. خداوند همه شما را توفيق عنايت كند.

گفته‏هاى مادر يكى از شهدا: اى امام! ما در گنبد هيچ امنيت نداريم، ناموس و مالمان در خطر است. من دختر 14 ساله‏ام را در آنجا گذاردم تا به حضور شما برسم. وقتى حركت مى‏كردم دخترم گفت مرا هم به خدمت امام ببر، مرا به چه كسى مى‏سپارى؟ آيا من از خود و ناموسم چگونه دفاع كنم؟! اى رهبر من شرم دارم بگويم كه مادرى با گريه مى‏گفت در جلوى من اين گروه جنايتكار به دخترم تجاوز كرده و سر از بدن او جدا كردند.

مرگ براى من بهتر از شنيدن اين مصيبت‏هاست!

امام: اى مادر! مرگ براى من بهتر از اين است كه اين مصيبت‏ها را بشنوم. اى مادرها و اى خواهرهاى من! جوان‏هاى شما جوان‏هاى من بودند. مولا اميرالمومنين سلام الله عليه براى ربوده شدن يك خلخال از پاى يك كسى كه يهوديه بود فرمود كه اگر انسان بميرد بهتر از اين است كه بشنود اين را. من اگر بميرم بهتر از اين است كه اى مادرها و خواهرهاى من اى برادرهاى من! اسلام از اين شهيدها بسيار داشته است. پيغمبر اسلام در جنگ‏هاى مختلف شهدا داده است. اميرالمومنين سلام الله عليه در جنگ‏ها عزيزها از دست داده است. سيدالشهدا سلام الله عليه خود و تمام عزيزانش را از دست داد. شهداى شما با آنها انشاء الله محشورند. اگر در راه اسلام باشد غم نيست، ما همه بايد در راه اسلام شهيد بشويم. اسلام عزيزتر از هر چيز است. من راجع به مصيبت‏هائى كه به شما مادرها و خواهرها وارد شده است بسيار متأثرم به طورى كه نمى‏توانم ديگر صحبت كنم. من مطالب شما را با دولت در ميان مى‏گذارم و اميدوارم كه انشاء الله امنيت آنجا برقرار بشود و شما با برادران سربازمان و برادران پاسداران با هم دست به هم بدهيد و اين اشرار را از ناحيه عقب بزنيد.

خداوند همه شما را سعادت بدهد، خداوند شهداى شما را رحمت كند، خداوند به شما صبر عنايت كند و به همه شما صبر و سعادت عنايت كند.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

previos page menu page next page

afsanah82
07-24-2011, 11:03 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 10

تاريخ: 24/1/58

تلگرام امام خمينى به آيت الله محلاتى

حضرت آيت الله محلاتى دامت بركاته شيراز

بسمه تعالى

در اين موقع كه بحمدالله نهضت اسلامى در آستانه پيروزى است بعضى عناصر مفسد در صدد فتنه‏انگيزى و ايجاد اختلاف برآمده‏اند. اينان ضد انقلابيونى هستند كه به اسم انقلاب مى‏خواهند مانع از ثمربخشى نهضت بشوند. اميد است حضرتعالى نيرنگ بدخواهان را با تدبير و قاطعيت خنثى فرمائيد و از اعمال ضد انقلابى گروهى فاسد رنجيده خاطر نشويد. از خداوند تعالى سعادت و سلامت حضرتعالى را خواستارم.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:03 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 11

تاريخ: 24/1/58

بيانات امام خمينى در جمع پاسداران كميته مركزى و جمعى از بانوان

تنها قرائت به اسم رب سازنده است‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

ما همه در اين نهضت سهيم هستيم و شما خانم‏ها سهم بزرگ داريد قرائت به اسم خداى تبارك و تعالى است. برنامه اين است كه قرائت كه اول رشد انسانى است و براى رشد انسانى است قرائت تنها نباشد، آموزش تنها نباشد، آموزش تنها ممكن است كه براى يك كشورى مضر هم باشد. آموزش باشد با تربيت، كه در آيه مى‏فرمايد: اقراء باسم ربك قرائت كن به اسم رب، قرائت كن، با اسم رب شروع كن به قرائت. اگر قرائت با اسم رب شد، اين هم پرورش است و هم آموزش، قرائت آموزش است و با اسم وقتى كه شد پرورش است. هم پرورش را وهم آموزش را درآن آيه شريفه مى‏فرمايند، بلكه دستور كلى همه كارهاى انسانى در اين آيه شريفه هست كه فقط قرائت نيست كه بايد به اسم رب باشد، قرائت هم يكى از مصاديقى است كه بايد به اسم رب باشد و با توجه به خدا باشد، همه كارهائى كه شما انجام مى‏دهيد، همه تحصيلاتى كه مى‏كنيد، همه اقداماتى كه مى‏كنيد، تمام اينها با اسم رب شروع بشود. اگر همه با اسم رب شروع بشود، هم آموزش ممكن است مفيد باشد براى اينكه آموزش توام با پرورش است.

آموزش منهاى پرورش موجب نابودى معنويت بشر و فناى مملكت‏

بيشتر صدماتى كه به بشر وارد مى‏شود از طريق آموزش بى پرورش است. تمام اين آلاتى كه درست شده است، تمام اين آلات جنگى كه درست شده است، آلات منهدم كنى كه درست شده است، به دست اشخاصى بوده است كه آموزش داشته‏اند لكن پرورش صحيح نداشتند و لهذا با علم خودشان طرح فناى برادرهاى خودشان، همجنس‏هاى خودشان را مى‏ريزند. در مملكت ما هم آن مقدار كه از دست آموزش و آموزش خواهان و آنهائى كه آموزششان زياد بوده است صدمه ديده‏اند ملت ما، از دست ديگران نديده‏اند، براى اينكه اين متفكران و اين دانشمندان بودند كه طرح‏هاى تخريبى را، طرح‏هاى فناكننده ملت را مى‏ريختند، براى اينكه آموزش داشتند لكن آموزش در كنارش پرورش نبود. شماها كه مربى هستيد يا مى‏خواهيد تربيت بكنيد فرزندان خودتان را يا جامعه را، بايد توجه به اين آيه شريفه داشته باشيد كه اقرا باسم ربك مى‏خواهيد آموزش بدهيد، مى‏خواهيد آموزش پيدا كنيد،

صحيفه نور ج 6 صفحه 12

قرائت كنيد، با اسم رب باشد، با توجه به خدا باشد، با تربيت الهى باشد. اگر يك انسانى هم علم داشت و هم تربيت الهى داشت، اين مفيد خواهد شد براى مملكت خودش، و هرگز يك مملكتى از دست آن كه آموزش و پرورش دارد صدمه نمى‏بيند. صدمه‏هائى كه وارد مى‏شود بر مملكت غالباً از اين متفكرين بى پرورش، آموزشهاى بى پرورش واقع مى‏شود. علم را تحميل مى‏كنند لكن تقوا ندارند، لكن پرورش باطنى ندارند، از اين جهت عمال خارجى مى‏شوند. از اين جهت نقشه‏هارا براى فناى مملكت خودشان مى‏كشند.

خداوند انشاءالله شما بانوان را كه مركز پرورش بچه‏هاى كوچك هستيد، تا آخر موفق كند شما را به اينكه اين بچه‏ها را خوب آموزش و پرورش بدهيد. بله، پرورش از دامن شما شروع مى‏شود، دامن بانوان است كه بچه‏هاى خوب را پرورش مى‏دهد. ممكن است كه يك بچه‏اى كه شما خوب تربيت بكنيد، يك ملت را نجات بدهد. توجه داشته باشيد كه بچه‏ها را خوب تحويل جامعه بدهيد و آموزشتان با پرورش باشد.

خداوند همه شما را توفيق بدهد، سلامت بدهد، سعادت بدهد سلام بر همه شما خانم‏ها.

والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:04 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 13

تاريخ: 24/1/58

بيانات امام خمينى در جمع پزشكان، پرستاران و كادر درمانى بيمارستان‏هاى تهران‏

پرستارى از بيماران به گونه اى كه مورد پسند اسلام است‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

از شما برادران و خواهران كه در اينجا براى تفقد از من آمديد تشكر مى‏كنم و سلامت و سعادت همه شما را از خداوند تعالى خواستارم. شما پزشكان وظيفه بزرگى داريد. پزشكان، پرستاران، كارمند، كارمندهاى بيمارستان وظيفه بزرگى دارند و آن وظيفه بيماردارى، وظيفه پرستارى، وظيفه معالجه كه بايد مثل پدرى كه فرزندش را معالجه مى‏كند و مادرى كه اولادش را پرستارى مى‏كند، شما مريض‏ها را مثل اولاد خودتان، مثل فرزندان خودتان بدانيد و آنها را با مهر و محبت پذيرائى كنيد و آنها را پرستارى كنيد، همانطور كه مادر پرستارى مى‏كند از اولادش. اينهايى كه مريض شدند به منزله اولاد شما هستند، به منزله برادرهاى، خواهرهاى شما هستند. آنها بايد پرستارى به طور صحيح بشوند و در بيمارستان به طورى كه اسلام بپسندد از آنها پرستارى بشود و به آنها رسيدگى بشود و من اميدوارم كه با برقرارى جمهورى اسلامى مشكلات ما انشاءلله حل بشود. مشكلات در هرجا در هر قشر حل بشود.

خداوند شماها را حفظ كند و موفق باشيد براى خدمت به مملكت خودتان، خدمت به اسلام خودتان، خدمت به برادرهاى خودتان. انشاءالله همه موفق و مويد باشيد. من دعاگوى همه شما هستم و خدمتگزار همه ملت. و من اميدوارم كه بتوانم اين خدمتم را تمام كنم و فرصت پيدا بكنم كه اين خدمت را تمام بكنم. از شما دوستان، برادران، خواهران اميد دعا دارم كه دعا كنيد ما بتوانيم اين راه را تا آخر برويم. مشكل است، راه پر زحمت و مشكلى است، با خواست خداى تبارك و تعالى تا اينجا رسيده‏ايم و از اين به بعد با كمك همه اقشار ملت انشاءالله به پايان خواهيم رسانيد. سلام بر همه شما، موفق باشيد همه شما. والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:04 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 14

تاريخ: 25/1/58

بيانات امام خمينى در جمع پرستاران لشكر 92 زرهى و كاركنان راه آهن دولتى

كوتاه كردن دست اجانب فقط نيمى‏از پيروزى است‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

درود بر شما جوان‏هاى غيرتمند و غيور. سلام بر جوانان ايران كه به واسطه زحمت‏هاى خود و مجاهدات خود نهضت را به دروازه پيروزى رساندند. ما از شما كارمندان راه‏آهن و از شما نمايندگان لشكر اهواز تشكر مى‏كنيم و براى شما دعاى خير.

ما تا اينجا كه رسيده‏ايم مقدارى از راه را رفته‏ايم. شما خيال نكنيد كه ما باز پيروز شده‏ايم، ما نصف راه را رفته‏ايم دست اجانب را كوتاه كرديم، آن خائنان اصلى را از اينجا بيرون رانديم با همت شما جوان‏ها، لكن خيلى از راه مانده است و ما بايد اين راه را تا آخر برسانيم.

ما الان رژيممان جمهورى اسلامى است و بايد به آن چيزهائى كه در جمهورى اسلامى است پايدار و وفادار باشيم. در جمهورى اسلامى همه آزادى‏ها، همه استقلال‏ها، در آنجا تامين است. اسلام ضامن سعادت بشر است در دنيا و آخرت.

تلاش اخلالگران براى شكست نهضت‏

شما هشيار باشيد كه بسيارى از اين اشخاصى كه بين مردم افتادند و تبليغات سوء مى‏كنند، مى‏خواهند اين نهضت ما را به شكست برسانند. شما دوستان، شما برادران من آگاه و بيدار باشيد و نگذاريد اخلالگران بين شما رخنه كنند. اينها بنا دارند كه باز مسائل را به سال‏هاى قبل برگردانند، اينها عمال اجانب هستند اينها به نظر من مى‏آيد كه عمال آمريكا هستند و مى‏خواهند كه همان مسائل را، همان چپاولگرى را، همان سلب آزادى و سلب استقلال را دوباره به ايران برگردانند. اگر شما دوستان و همه اقشار ملت بيدار نباشند، من خوف آن دارم كه خداى نخواسته به شكست برگرديم.

وحدت كلمه را حفظ كنيد

ما از شما آرزوى اين داريم كه وحدت كلمه‏تان را حفظ كنيد. به همه ايران اين مطلب را من اعلام مى‏كنم كه موظفند كه حفظ وحدت كلمه بكنند، اختلاف بينشان نباشد. در اين وقتى كه ما به آستانه آزادى رسيديم، به آستانه پيروزى رسيديم نگذارند كه فتنه گرها بين آنها ايجاد اختلاف كنند و

صحيفه نور ج 6 صفحه 15

باز مسائل سابق عود كند. ما همه موظفيم به اسلام وفادار باشيم، اسلام را ترويج كنيم. همه بايد سرباز اسلام باشيم.

من توحيد كلمه شما را از خداوند تعالى خواستار و سلامت و سعادت همه شما را و همه دوستان ايرانى خود را از خداوند تعالى مسئلت مى‏كنم. اميد است كه همه شما در سعادت و سلامت، هم در دنيا و هم در آخرت، باشيد.

والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:04 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 16

تاريخ: 25/1/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از دانشجويان همدان، پاسداران انقلاب اسلامى و متخصصين علوم ادارى و مديريت‏

با هوشيارى و وحد ت كلمه از نهضت در مقابل خطرات پاسدارى كنيد

بسم الله الرحمن الرحيم‏

رژيم طاغوتى رفت و لكن خطراتى هست. دست‏هاى اجنبى در كار مى‏باشد تا دوباره ما را به وضع اوليه برگرداند، تفرقه بين صفوف ايرنيان بيندازند و وظيفه ماست كه از اين نهضت پاسدارى كنيم. وحدت كلمه را به كار ببنديم و شما با وحدت كلمه توانستيد با دست خالى بر قدرتهاى بزرگ پيروز شويد.

قدرت‏هاى بزرگ نتوانستند محمد رضا را نگاه دارند. قدرت‏هاى بزرگ مخصوصاً آمريكا و انگلستان براى نگهدارى او كوشش فراوانى كردند ولى در برابر خواست ملت كارى از پيش نبردند. به هوش باشيد هنوز آنان در صدد از بين بردن شما هستند، ايادى آنان در همه جا تبليغ مى‏كنند، بخصوص در كارخانجات رفته و مى‏گويند ما طرفدار كارگر هستيم. اگر آنان در كارخانه مى‏روند و كارگران با صفا از آنها استقبال مى‏كنند تااعتصاب كنند شما با هوشيارى بايد جلوى شرارت و مفسده آنان را بگيريد. خداوند شما را حفظ بفرمايد.

والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:04 PM
previos page menu page next page

صحيفه نور ج 6 صفحه 19

تاريخ: 26/1/58

بيانات امام خمينى در جمع كارگران و نمايندگان صنف نانوايان شهرستان قم

رسيدگى به امور مستضعفين و ترميم خرابى‏هاى حاصله از غارت كشور

بسم الله الرحمن الرحيم‏

شما آقايان بايد بدانيد كه بعد از انقلاب آشفتگى است تاكنون ما در حال انقلاب بوديم و الان هم در حال انقلاب هستيم و انقلابات طبعا اينطور هست كه مثل اينكه يك مملكت در حبس باشد و بعد در حبس را باز كنند و سى ميليون جمعيت از حبس بيرون بريزد، يك انقلابى خواهد شد، يك اغتشاشى خواهد شد كه ترميم آن محتاج به خيلى صرف وقت است. الان شما آقايان در حال انقلاب هستيد، الان آن آزادى براى همه قشرها حاصل شده است، استقلال براى مملكت ما بحمدالله تا حدودى حاصل شده است.

اين امورى كه شما مى‏خواهيد، همه قشرها مى‏خواهند، اينطور نيست كه محروميت منحصر به شما باشد، من اعتقادم اين است كه از شما محرومتر ما زياد در ايران داريم. شما باز يك كارى داريد، اشتغالى داريد، عدد كثيرى، اجتماع كثيرى از مردم هستند كه اين كار را هم ندارند و اينها با بدبختى در يك زاغه‏ها زندگى مى‏كنند. شما زاغه‏هاى اطراف تهران را يك سرى به آن بزنيد توجه كنيد ببينيد اينها چه جور زندگى مى‏كنند. ما به فكر همه هستيم، دولت به فكر همه هست لكن مساله، مساله آسانى نيست.

يك مملكت خراب، يك مملكت ويران، يك مملكتى كه همه ذخائرش را به چپاول بردند حالا مى‏خواهد تازه شروع كند، شروع به نوسازى، اين شروع به نوسازى محتاج به وقت است، اينطور نيست كه غفلت از حال مستمندان شده باشد و يا از حال كارگران شده باشد، خير، ما همه به فكر شما هستيم و ما انشاءالله بعد از اينكه بتوانيم استقرار بدهيم جمهورى اسلامى را، اسلام در فكر كارمندان و در فكر كارگران و در فكر مستضعفين بيشتر است تا فكر ديگرى. شما مطمئن باشيد كه اگر ما توانستيم قدرت پيدا بكنيم و اسلام را به آنطور كه هست پياده بكنيم، براى همه شما و براى آنهائى كه از شما خيلى بدتر هست زندگى‏شان، فكر خواهد شد.

الان راجع به خانه، البته من مى‏دانم كه شما هم بسياريتان خانه نداريد، لكن اين مطلب اختصاص به شما ندارد، شما زاغه‏نشين‏ها را ببينيد كه اينها چه جور زندگى مى‏كنند، اگر آنها را ببينيد به حال آنها ترحم مى‏كنيد. البته بايد براى همه خانه تهيه بشود، براى همه زندگى تهيه بشود، براى همه

صحيفه نور ج 6 صفحه 20

وضع كار به طور عادلانه تهيه بشود و اين محتاج به يك مهلتى است. نمى‏شود يك مملكتى كه خراب شده است و همه چيزش به باد رفته است، حالا يكدفعه ما صبح بكنيم و بهشت درست بشود و اين يك امرى است نشدنى.

تبليغات سوءمفسده جويان براى ممانعت از استقرار جمهورى اسلامى‏

و مى‏بينيد كه در بين اقشار الان اشخاص مفسده جوئى هستند كه نمى‏گذارند اين جمهورى استقرار پيدا بكند، فساد مى‏كنند آنها مى‏خواهند كه باز مسائل سابق را عود بدهند، آنها در صدد اين هستند كه ما را باز در بند بكشند، استقلال ما را از بين ببرند، ذخائر ما را از بين ببرند. شما آقايان و ديگران و همه اقشار ملت موظفند كه به تبليغات سوء اينها گوش نكنند و يك مهلتى بدهند، كه انشاءالله جمهورى اسلامى مستقر بشود. الان استقرارى ندارد. ما قانونمان باز تصويب نشده. مجلس شورايمان باز بر پا نشده. ما الان بين راه هستيم و در بين راه نمى‏توانند كه همه مسائل را حل بكنند و من اميدوارم كه انشاءالله مسائل شما و مسائل همه كارگرها و مسائل همه اقشار مستضعف، اگر چنانچه توفيق پيدا بشود و همه با هم دعا بكنيد و همه با هم پشتيبانى بكنيد كه اين مطلب شرعى حاصل بشود، براى همه انشاءالله رفاه خواهد شد و اين اختلافات طبقاتى ننگين به آن صورت نخواهد ماند. من از خداى تبارك و تعالى سلامت شماها را خواستارم و بايد تشكر كنم از جوان‏ها كه هم كار كرديد در موقع نهضت كه لازم بود و هم پشتيبانى كرديد از نهضت. خداوند شماها را حفظ كند و ما هم دعاگوى شما هستيم و هم خدمتگزار و اميدواريم كه بتوانيم يك وقت به شما خدمت بكنيم.
previos page menu page next page

afsanah82
07-24-2011, 11:04 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 21

تاريخ: 27/1/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از پاسداران يافت آباد تهران

حفاظت و كنترل انقلاب با عزم راسخ ملت‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

انقلاب يك راه دارد و يك پس از پيروزى. قبل از اينكه انقلاب‏ها پيروز بشوند همه رو به مقصد هستند و گرمى‏ها و نهضت‏ها بسيار ارزنده و بسيار گرم هست، پس از پيروزى يك سستى‏ها پيدا مى‏شود و يك اختلاف‏ها. شما تا مدتى كه در قيد و بند بوديد و همه بوديم، در اختناق بوديم، 35ميليون جمعيت ايران كه در زندان بود، ايران يك زندان بود. پس همه در شكنجه بوديد. شكنجه‏هاى روحى. ديگر برادران در شكنجه‏هاى جسمى بودند كه مى‏شنيديم شكنجه‏ها را، در شكنجه روحى بوديم. بحمدالله قيام كرديد شما جوانان ملت و پيروز شديد و دست تبهكاران را از مملكت خودتان قطع كرديد و دزدان حرفه‏اى را بيرون كرديد. امروز كه پيروز شديد و روز پيروزى است مثل اين است كه در يك زندان را باز كنند و سى ميليون جمعيت از آن زندان بيرون بريزد، در يك قفس را باز كنند و سى ميليون كبوتر گرفتار بيرون بريزد، حال انقلاب است، حال اختلاف است، حال دگرگونى است لكن بايد با همت، با عزم راسخ، با اراده، بايد اين حال بعد از انقلاب را هم كنترل كنيد.

جلوگيرى از توطئه‏هاى شيطانى و پيش به سوى سازندگى امروز مى‏بينيد كه در گوشه و كنار مملكت ما، كشور ما، مفسدين دست به كارند و مى‏خواهند بين شما اختلاف بيندازند، قبل از اين نمى‏توانستند، آنوقت كه شما در راه بوديد و گرم مبارزه، كسى نميتوانست رخنه كند، امروز كه مبارزه به آخر رسيده است و وقت اين است كه ما ايران را بسازيم، اين ايران خراب را آباد كنيم، امروز دست‏هاى مرموزى از آستين بيرون آمده است و بين اقشار ملت تفرقه مى‏اندازد. بايد شما پاسداران اسلام، شما جوانان كه سربازان امام زمان سلام الله عليه هستيد بايد با هوشيارى، با اراده قوى، با مشت محكم جلوى اين توطئه‏ها را بگيريد، گمان نكنيد كه ما به آخر رسيديم و ما پيروز شديم، ما بين راه هستيم و بايد قدمهاى ديگر برداريم. امروز مى‏خواهند نگذارند ما جلو برويم و قدم‏هاى ديگرى را كه براى سازندگى است برداريم، با اسم‏هاى مختلف، با بهانه‏هاى مختلف، با نيت‏هاى فاسد، با اغراض بسيار و شيطانى قيام مى‏كنند، راهپيمائى مى‏كنند و مى‏خواهند ملت ما را نگذارند وحدت كلمه داشته باشد، مى‏خواهند ايجاد اختناق بكنند، شما جوانان برومند، شما

صحيفه نور ج 6 صفحه 22

پاسداران اسلام بايد محكم، قوى در مقابل اين توطئه‏ها بايستيد و نگذاريد اينها شيطنت خودشان را به آخر برسانند، من از شما تشكر مى‏كنم كه در اين برهه از زمان كه احتياج به وجود غيرتمندانى مثل شماها بود، شما قيام كرديد و هم نهضت را پيش برديد و هم پاسدارى كرديد لكن خدمت شما به آخر نرسيده است، خدمت شما به اسلام به آخر نرسيده است، باز بين راه هستيم و بايد از اين توطئه‏ها جلوگيرى كنيم، از اين نقشه‏هاى شيطانى كه به دست آمريكا و عمال او الان هم در مملكت ما در جريان است دست‏هاى اينها را قطع كنيم، نگذاريم اينها توطئه كنند با اسمهاى مختلف و با بهانه‏هاى مختلف توطئه كنند و تخم نفاق بپاشند بين ملت ما. شما برادران من، شما عزيزان من بايد با مشت محكم با آنها مواجه بشويد و آنها را خنثى كنيد، حرف‏هاى آنها را خنثى كنيد، آنها در همه اطراف كشور ما مشغول شيطنت هستند و بنا دارند كه باز يا آن رژيم را پيش بياورند و يا اگر اين نشد نظير او را پيش بياورند و باز ما را در اختناق بكشند و جوانان ما را در حبس و ذخائر ما را در غارت. ما موظفيم، همه ما موظفيم كه از اين نقشه‏هاى شيطانى جلوگيرى كنيم.

من اخطار مى‏كنم به ملت ايران كه هشيار باشيد و نگذاريد اين شياطين رخنه كنند، اينهايى كه به اسلام اعتقاد ندارند، اينهائى كه به‏ايمان اعتقاد ندارند، اينهائى كه به خدا اعتقاد ندارند بخواهند صفوف شما را در هم بشكنند و صفوف توحيدى شما، انسانى شما، اسلامى شما را در آن رخنه بكنند و نگذارند به مقاصد خودمان برسيم. مقصد اين است كه اسلام، احكام اسلام، احكام جهانگير اسلام زنده بشود و پياده بشود و همه در رفاه باشند و همه آزاد باشند، همه مستقل باشند. من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه ملت ايران و شما جوانان برومند كه با من مواجه هستيد مى‏خواهم.

والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:04 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 23

تاريخ 28/1/58

بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان عشاير بنى كعب شادگان خوزستان

از پول نفت ما براى آمريكا پايگاه ساخته‏اند

بسم الله الرحمن الرحيم‏

گرفتارى اقشار ملت زياد است. هر كس خيال مى‏كند فقط منطقه اوست كه برق و آب ندارد و حال آنكه در تهران مردم حدود سى محله يا بيشتر با وضع تاسف بارى زندگى مى‏كنند و از همه مزاياى تمدن و زندگى محرومند. عشاير بختيارى هيچ چيز ندارند وبه هر قسمت كه برويد همين طور است زيرا مال اين ملت را به غارت برده‏اند، از پول نفت ما براى آمريكا پايگاه ساخته‏اند وبه اسم‏ما اسلحه واردكرده‏اند، اما براى خودشان پايگاه در مقابل شوروى ساخته‏اند. ايران احتياج به اسلحه نداشت كه ابرقدرت بشود واين سلاح‏ها فقط براى پايگاه‏هاى آمريكائى در ايران بود.شما فقط از اطراف خوزستان اصلاع داريد، اما هركس كه به اينجا مى‏آيد مى‏گويد كه ما از محرومترين نقاط آمده‏ايم. در صورتى كه همه جاى اين مملكت همين طور است.

نگذاريد آشوبگران مغرض، جوانان را اغفال كنند

اما چيزى كه در حال حاضر مهمتر است اين است كه بايد ما همه دست به دست هم داده و جلو افرادى را كه بين مردم مى‏افتند و ميخواهند اختلاف بيندازند بگيريم. اين افراد يك سرى از جوانان ما را اغفال مى‏كنند و به اسم كمك به مردم، بذر اختلاف مى‏پاشند و ميخواهند وضع را به عقب برگردانند، در حالى كه وقتى مملكت آشفته شد ناراحتى‏ها زياد مى‏شوند و كودتائى بپا خواهد شد. اينها مى‏خواهند ما را به حالت اول برگردانند و جوانان را با مطالب فريبنده اغفال كنند، من بارها گفته‏ام اگر اينها واقعاً دلشان براى كارگر و مستضعفين مى‏سوزد، كمك‏هاى عمرانى كنند، نه كارشكنى، همان گونه كه صندوق‏هاى راى را سوزاندند اينها، چرا مخالفت كردند؟ وظيفه هر كس در محل خودش اين است كه نبايد بگذارد بين جوانان نفوذ كنند و اختلاف بيندازند، اينها نمى‏خواهند بگذارند كارخانه‏ها به كار بيفتد اما ما در برابر نسل‏هاى آينده مسوول هستيم. جوانان را آگاه كنيد كه افراد مغرض نمى‏خواهند بچه‏ها درس بخوانند، آنها مى‏خواهند آشوب بپا كنند و وضع گذشته را پيش آورند ولى ما بايد همه با هم اين نهضت را گرم نگه داريم. خدا همگى شما را حفظ بفرمايد.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:05 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 24

تاريخ 28/1/58

پيام امام خمينى به مناسبت روز ارتش

ملت شريف و مبارز ايران وفقهم الله تعالى‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

با اهداء سلام و سپاس از مجاهدات خستگى ناپذير شما ملت شجاع كه اهداف مقدس اسلام را تا آستانه پيروزى رسانديد و دست خيانتگران داخلى و خارجى را با خواست خداى بزرگ قطع كرديد، لازم است به تذكرات زير توجه نمائيد:

1- روز چهارشنبه 29فروردين روز ارتش اعلام مى‏شود. ارتش محترم در اين روز در شهرستان‏هاى بزرگ با ساز و برگ به رژه بپردازند و پشتيبانى خود را از جمهورى اسلامى و ملت بزرگ ايران و حضور خود را براى فداكارى در راه استقلال و حفظ مرزهاى كشور اعلام نمايند.

2- ملت ايران موظفند از ارتش اسلامى استقبال كنند و احترام برادرانه از آنان نمايند. اكنون ارتش در خدمت اسلام است و ارتش اسلامى است و ملت شريف لازم است آن را به اين سمت رسماً بشناسد و پشتيبانى خود را از آن اعلام نمايد. اكنون مخالفت با ارتش اسلامى كه حافظ استقلال و نگهبان مرزهاى آن است جايز نيست. ما و شما و ارتش، برادرانه بايد براى حفظ و امنيت كشورمان كوشش كنيم و به شرارت اشرار و اختلال مفسدين خاتمه دهيم.

3- افراد ارتش موظفند در داخل ارتش حفظ نظم و سلسله مراتب و ضوابط را بكنند. توجه ننمودن به اين مسائل موجب ضعف ارتش اسلامى ميشود و نظام را از هم مى‏پاشد. سربازان و درجه‏داران و افسران موظفند سلسله مراتب را حفظ و مراعات كنند، چنانچه روساى فوق موظفند با ارتش به طور محبت و برادرى رفتار نمايند و از ديكتاتورى كه در رژيم طاغوت بود اجتناب نمايند. ارتش اسلامى بايد با حفظ سلسله مراتب و نظام صحيح اسلامى و اطاعت كامل زير دست از مافوق و رعايت كامل مافوق از زير دست، اداره شود. تخلف از اين امر ضدانقلاب است و مورد مواخذه خواهد بود.

4- افراد خارج از ارتش حق ندارند در امر ارتش دخالت كنند و ارتشى را در داخل ارتش يا خارج بدون مجوز دستگير كنند. اگر شكايتى دارند يا اطلاع از مجرميت كسى دارند، روى موازين شرعى و قانونى رسيدگى خواهد شد. دخالت بيجا در داخل ارتش موجب ضعف آنان مى‏شود و مخالف انقلاب اسلامى است.

صحيفه نور ج 6 صفحه 25

5- اين قشر از ارتش كه در خدمت اسلام و ملت هستند وفادارى خود را از جمهورى اسلامى اعلام نموده‏اند، اگر خداى ناخواسته در رژيم طاغوتى خلاف و گناه صغيره كرده‏اند، با برگشت به سوى خداى تعالى و جمهورى اسلامى مورد عفو خداوند رحمن و عفو ملت شريفند و اينجانب آنان را عفو كردم. اميد است آنان با دلگرمى و اعتماد به خدا و ملت شريف به خدمت خود صادقانه ادامه دهند و با قدرت در پادگان‏هاى خود مستقر شوند. از خداوند تعالى عظمت اسلام و مسلمين و هدايت جوانان فريب خورده‏اى را كه مى‏خواهند در صفوف مسلمان‏ها تفرقه بيندازند خواستارم و هوشيارى ملت را در مقابل توطئه‏هاى غير اسلامى اميدوار.

والسلام عليكم و رحمه الله

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:05 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 26

تاريخ 29/1/58

بيانات امام خمينى در ديدار با سرپرست و مسؤولين كميته‏هاى چهارده گانه انقلاب اسلامى تهران

ضرورت وجود پاسداران و كميته‏ها در خلع سلاح و سركوبى مفسدين‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

در جزئيات اين مسائل نمى‏توانم وارد بشوم من كلياتى بايد بگويم. ما و همه مى‏دانند كه پس از پيروزى انقلاب تا اين حد و بيرون كردن اين قواى شيطانى البته دنبال هر انقلاب يك اغتشاشاتى هست، يك نابسامانى‏هائى هست و همه مى‏دانند كه آنوقتى كه اين نابسامانى‏ها پيدا شد، از قواى انتظامى هم خبرى نبود و پاسدارها اين كار را كردند و جلو همه اين مفاسد را تا آن حدودى كه امكان داشت در همه بلاد، كميته‏ها و پاسداران انقلاب اين كارهاى مفيد را انجام دادند و البته حالا هم قواى انتظاميه تا يك حدودى تشكل پيدا كرده است،لكن پهلوى او بايد اين پاسداران و كميته‏ها باشند تا آن روزى كه قدرت نظامى يك جورى باشد كه خلع سلاح تمام مفسدين را و گروه‏هائى كه دارند اخلال مى‏كنند، بكنند. علامت اينكه قدرت پيدا كرده‏اند اين است كه خلع سلاح كرده باشند، پس از آنكه خلع سلاح كردند از اين گروه‏هائى كه در بين مردم دارند مفسده مى‏كنند، كارخانه‏ها مى‏روند تبليغات سوء مى‏كنند، كشاورزى را نمى‏خواهند تحقق صحيح پيدا بكند، مدارس دولتى را نمى‏خواهند باز باشد، مى‏خواهند اين آشفتگى‏ها سر جاى خودش باشد تا فرصت پيدا بشود كه خارجى‏ها تبليغ كنند كه ايران نمى‏تواند خودش را حفظ كند، يك زمينه فسادى ايجاد كنند و خداى نخواسته كودتايى درست كنند كه در دنيا هم موجه نشان بدهند. اين اشخاص و گروه‏هائى كه در بين مردم افساد مى‏كنند، تبليغات سوء مى‏كنند، مادامى كه هستند احتياج به كميته‏ها و پاسدارها هست. اين را نه دولت مى‏تواند انكار كند و نه ملت مى‏تواند انكار كند و هيچ كس منكر اين نيست كه تا اينكه قدرت دولت به‏اندازه‏اى نشود كه اين اشخاص مفسد را خلع سلاح بكند و به جاى خودش بنشاند اين احتياج به كميته‏ها و احتياج به پاسداران انقلاب ضرورى است و معلوم هم نيست كه دولت اگر چنانچه با او صحبت بكنند و بكنيم اين معنا را هيچ جايش را بتواند انكار بكند يا انكار كنند، آنها همه قائلند به اينكه پاسدارها لازمند.

آن چيزى كه مشكل است اين است كه اين كميته‏ها در سرتاسر ايران (شما فقط تهران را ملاحظه نكنيد) در سرتاسر ايران، كميته‏ها گاهى افراد غير صالحى در آنها پيدا شده است يا كميته‏ها اصلاً تشكيل شده است از افراد غير صالح، آن هم به اسم انقلاب و به اسم كميته فلان، و اينها كارهائى انجام مى‏دهند كه ضد انقلاب است، كارهائى انجام مى‏دهند كه برخلاف شرع اسلام است و اين موجب

afsanah82
07-24-2011, 11:05 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 5

تاريخ: 23/1/58

بيانات امام خمينى در جمع اعضاى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى‏شرق تهران

شما پاسداران مثل سربازان صدر اسلام با جان و دل خدمت كرديد

بسم الله الرحمن الرحيم‏

شما پاسداران مثل سربازان صدر اسلام با جان و دل خدمت كرديد شما پاسداران انقلاب اسلامى به اسلام حق پيدا كرديد. شما مثل سربازان صدر اسلام كه با جان و دل و با عشق و علاقه به اسلام خدمت كردند، به اسلام خدمت كرديد و مى‏كنيد. من اميدوارم كه خداى تبارك و تعالى همان اجرى را كه به پاسداران اسلام در صدر اسلام عنايت فرموده است، به شما برادران عزيز عنايت فرمايد. شما در اين انقلاب اسلامى و در اين نهضت اسلامى، سهم بسزائى داريد. شما حفظ امنيت منطقه را كرديد و اين خدمت بزرگى است كه به برادران و خواهران خودتان كرديد و من اميدوارم كه خداى تبارك و تعالى به شماها سعادت و عزت عنايت فرمايد. من از همه شما متشكر هستم و ما منتظريم كه انشاءالله احكام اسلام جريان پيدا كند و همه ما خدمتگزار اسلام و احكام اسلام باشيم و ملت ما مستقل و آزاد باشد و دست خيانتكاران تا ابد از اين مملكت قطع بشود. من از خداى تبارك و تعالى عظمت اسلام و مسلمين را خواستارم.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:05 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 17

تاريخ 26/1/58

بيانات امام خمينى در جمع پرسنل پادگان‏هاى فرح آباد و لشگرك

رمز پيروزى نهضت، وحدت كلمه و اتكال به خدا و استقبال از شهادت بود

بسم الله الرحمن الرحيم‏

جوانان غيور خوش آمديد. درود بر شما جوانان برومند، درود بر شما كه در اين روز با ما مواجه هستيد و من نيروى شجاعت شما را از نزديك مشاهده مى‏كنم. عزيزان امروز من به شما تبرك مى‏گويم، دو تبريك، يكى تبريك اينكه طاغوت رفت و برگشتن ندارد، اختناق دفن شد و برگشتن ندارد، بستگى به اجنبى قطع شد و برگشتن ندارد. تبريك دوم، تبريك جمهورى اسلامى، اسلامى كه تمام اقشار در آن زندگى به رفاه بكنند، اسلامى كه همه آزاد باشند، اسلامى كه استقلال را براى ما حفظ كند، اسلامى كه طبقات ضعيف را برومند كند، اسلامى كه طرفدار مستضعفين هست. من به شما تبريك مى‏گويم اين اسلام را، لكن شرط آن اين است كه با هم وفادار باشيم و همه سرباز اسلام باشيم. رمز پيروزى امروز ما اين است كه اتكا به خداى تبارك و تعالى داشتيم. رمز پيروزى ما اين است كه جنبه فقط سياسى نبود، فقط براى نفت و امثال اينها نبود، جنبه، جنبه معنوى بود، اسلامى بود، جوانان ما آرزوى شهادت مى‏كردند، جوانان ما شهادت را استقبال مى‏كردند همانطور كه در صدر اسلام سربازهاى اسلام شهادت را استقبال مى‏كردند. سربازان ما از شهادت باك ندارند براى اينكه مردن را يك چيز فنا شدن نمى‏دانند. سربازان ما شهادت را سعادت مى‏دانند و براى اين سعادت كوشش مى‏كنند. رمز پيروزى، اتكاء به قرآن و اين شيوه شيعه مقدس كه شهادت را استقبال مى‏كردند، بوده، خوف در دل آنها نبود، در عين حال كه تانك‏ها و مسلسل‏ها به روى آنها آتش مى‏گشود آنها استقبال مى‏كردند، خوف نداشتند. مشت بر تانك غلبه كرد، مشت بر مسلسل غلبه كرد مشت بر ابرقدرتها غلبه كرد. اين رمز را حفظ كنيد، اين رمز پيروزى را تاحفظ كنيد پيروز هستيد. ملت ما تا با خداست پيروز است. ملت ما تا پناهگاه او اسلام است پيروز است. پرچم قرآن تا برفراز سر ملت ماست پيروز است. اين رمز را حفظ كنيد، توجه داشته باشيد كه نهضت‏هاى سابق نهضت‏هايى بود كه يا سياسى بود يا نيمه اسلامى. نهضت امروز تمام اسلامى است، نهضت امروز براى خداست، همه فرياد مى‏زنند اسلام، همه فرياد ميزنند جمهورى اسلام. اين رمز است كه ما را پيروز كرد و شما هم اين رمز را حفظ كنيد.

صحيفه نور ج 6 صفحه 18

هوشيارى جهت مقابله با تبليغات سوء و توطئه‏هاى دست نشاندگان‏

توجه داشته باشيد كه شياطين در بين همه طبقات منتشر شده‏اند كه براى ارباب‏هاى خود راهى باز كنند، اينها مى‏خواهند همان بساط سابق را اوج بدهند. شما توجه داشته باشيد كه آنها را در بين خودتان راه ندهيد، دفع كنيد آنان را. شما بدانيد كه با اسلام مى‏توانيد مستقل باشيد و با اسلام مى‏توانيد آزاد باشيد. قرآن شما را آزاد قرار داده است و قرآن استقلال شما را بيمه كرده است. كسانى كه در بين شماها رخنه مى‏كنند و مى‏خواهند تبليغات سوء بكنند يا به اسم دلسوزى براى كارگران با به اسم‏هاى ديگر، اينها خائن به ملت ما هستند، اينها براى كارگران هيچ دلسوزى ندارند، اينها مى‏خواهند مملكت ما آشفته باشد و مملكت ما گل آلود باشد و از گل آلود و آب گل آلود ماهى بگيرند، اينها دست نشاندگان آمريكا يا غير آمريكا هستند و اينها هستند كه مى‏خواهند باز ما را به آن اختناق و به آن وابستگى برگردانند. بيدار باشيد برادران من، بيدار و هوشيار باشيد. مخالفت با ارتش محمدى، مخالفت با اسلام است شما نظاميان، شما ارتشيان از ما هستيد، برادرهاى عزيز ما هستيد، فرزندان عزيز و برومند ما هستيد و ما از شما هستيم. ملت ما پشتيبان شماست و شما پشتيبان ملت. شما حافظ استقلال مملكت هستيد و هر كس با شما مخالفت كند با استقلال مملكت مخالفت كرده، با اسلام مخالفت كرده. من اعلام مى‏كنم كه اگر كسى با ارتش ما مخالفت امروز بكند با اسلام مخالفت كرده است، با پيغمبر اسلام مخالفت كرده است. امروز ارتش، ارتش طاغوتى نيست، ارتش محمدى است.

و من به شما برادران سفارش مى‏كنم كه حفظ نظم را در پادگان‏هاى خود بكنيد، حفظ نظام را به همانطور كه سابق بوده است بكنيد، از بزرگ‏ها حرف شنوى بكنيد، اخلال نكنيد و همين طور راه ندهيد كسانى را كه مى‏خواهند در نظام شما اخلال بكنند. اينهامخالف حيثيت مملكت ما هستند. شما حيثيت مملكت مارا خودتان بايد حفظ كنيد و حفظش به اين است كه نظام را حفظ كنيد و آن چيزى كه در قانون نظام است شما بايد حفظ كنيد و ما پشتيبان شما و شما پشتيبان ما باشيد و ملت پشتيبان همه باشد و ما اين راه را كه تا نيمه آمده‏ايم تا آخر انشاءالله برويم و ديگر اجازه ندهيم كه ديگران در مقدرات مملكت ما دخالت كنند و با مشت به دهان اشخاصى بزنيم كه اجانب را مى‏خواهند بر ما مسلط كنند. خداوند شماها را حفظ كند و سعادتمند كند در دنيا و آخرت

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته‏


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:06 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 38

تاريخ 29/1/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از فرهنگيان رفسنجان

اين دست غيب الهى بود كه همه مردم بلاد از دهات تا شهرهاى بزرگ همه يك كلمه را مى‏گويند

بسم الله ارحمن الرحيم‏

اين حقيقتى است كه بايد اعتراف كرد كه قلعه محكمى بود كه احتمال فتح او نمى‏شد و فتح شد و دژ عظيمى بود كه احتمال شكستن او نمى‏رفت و شكسته شد. ملتى با نداشتن هيچ ابزار و ساز و سلاح بر ابر قدرت‏ها و بر قدرت شيطانى كه تا دندان مسلح بودند غلبه كرد لكن اين من نبودم كه اين غلبه را نصيب شما كرد اين خداى تبارك و تعالى بود. من در پاريس كه بودم و مى‏شنيدم كه تمام مردم بلاد از آن اقصا بلاد تا مركز، از دهات كوچك تا شهرستان‏هاى بزرگ همه با هم متحد شدند و همه يك كلمه مى‏گويند و آن اينكه سلسله پهلوى نه و جمهورى اسلامى آرى. من آنجا اينطور فهميدم كه اين دست، دست غيب است. انسان نمى‏تواند اين وحدت را تحصيل كند. انسان‏ها شعاع فعاليتشان محدود است ممكن است يك شهر را، يا يك استان را ممكن است كه به وحدت كلمه برساند ممكن است كه يك گروه از مردم را وحدت كلمه درشان ايجاد كند لكن يك كشور سى و چند ميليونى با اختلاف گروه‏ها، با اختلاف آمال و آرزوها، با اختلاف فهم و شعور آنها همه با هم مجتمع شدند و همه با هم دست به هم دادند و يك مطلب را خواستند، اين نيست الا اينكه دست غيبى در كار است، خداى تبارك و تعالى به وسيله امام زمان سلام الله عليه من از آنوقت ياس در من هيچ وقت نبوده است لكن از آن وقت بسيار اميدوار شدم كه اين مطلب به پيروزى خواهد رسيد، البته اين معنا كه پيروزى به اين سهلى و به اين زودى نصيب بشود، يك ملتى كه هيچ ندارد در مقابل يك قدرت شيطانى، با اينكه مثل آمريكا و انگلستان به صراحت و شوروى هم پشتيبانى داشتند، همه قواى شيطانى دست به دست هم داده بودند در مقابل يك مشت ملت، لكن اينجا قواى رحمانى در كار بود، با خداى تبارك و تعالى هيچ كس نمى‏تواند ستيزه كند، اينجا دست غيبى الهى بود و تا اين دست هست و تا اين عنايت الهى هست شما پيروزيد.

براى حفظ نهضت در برابر اخلال تفرقه افكنان و تبليغات شياطين بيدار باشيد

همت كنيد كه اين نهضت را به همانطور كه هست، اين نهضت را به همين گرمى كه هست حفظ

صحيفه نور ج 6 صفحه 39

كنيد. اگر بخواهيد به يك مملكت مستقل، آزاد، به يك كشورى كه خودش روى پاى خودش بايستد و كارهاى خودش را اداره كند، بخواهيد به يك همچو كشورى برسيد و پيروز بشويد و تا آخر پيروزى را ادامه بدهيد، بايد اين رمز پيروزى را حفظ كنيد. رمز پيروزى توجه به خدا بود. اشخاصى مى‏آمدند از جوان‏هاى برومند پيش من و مرا قسم مى‏دادند كه شما دعا كنيد ما شهيد بشويم. اين عنايت خدا بود. اين تحول، تحولى بود كه به دست بشر نمى‏نشد انجام بگيرد. در ملت يك تحول روحى پيدا شد. يك تحول باطنى پيدا شد، اين تحول باطنى به دست خدا بود، با عنايت خدا بود. يك ملتى كه در چند وقت پيش از اين اگر پاسبانى مى‏آمد در بازار و مى‏گفت بايد تعطيل كنيد يا بايد بيرق بزنيد، كسى براى خودش حق قائل نبود كه مخالفت كند، به‏اندك وقتى به آنجا رسيد كه ريختند در خيابان‏ها و مرگ بر فلان گفتند، اعتنا به توپ و تانك و مسلسل نكردند، اعتنا بر قواى شيطانى نكردند اين تحول، تحول الهى بود. كارى كنيد كه اين تحول از بين نرود. اينكه الان به دست آورديد و ملت ما به دست آوردند اين از بين نرود، وحدت كلمه را حفظ كنيد، توجه به خدا را تقويت بدهيد روح خودتان رامتوجه به خدابكنيد.شياطينى كه‏دربين شمامى خواهند تفرقه بيندازند طرد كنيد. آنها را يا ارشاد كنيد اگر قابل باشند و يا طرد كنيد.آمريكا باز چشمش به ايران است، به نفت ايران است،به مخازن ايران است، به اين زودى نميتواند اغماض كند و ساير ممالك. شما اگر بخواهيد اين چشم‏ها را كور كنيد واين دست‏ها را قطع كنيد، بايد با همين رمزى كه تاكنون پيش آمديد از اين به بعد هم اين رمز را حفظ كنيد، اين كليد را حفظ كنيد. آن رمز توجه به خدا، همه يك مطلب و آن اسلام، همه يك مطلب و آن،شرك نه، اسلام آرى. اگر اين رمز از دست ما خداى نخواسته گرفته بشود، اگر اين شياطين كه الان عمال آمريكا و ممالك ديگر در بين مردم هستند و آشوب مى كنند، نمى‏گذارند زراعت ما، كشاورزى ما به جريان بيفتد، نمى‏گذارند كارخانه‏هاى ما به جريان بيفتد، نمى‏گذارند مدارس ما باز بشود، اگر اين عناصر در بين شما باشند و خداى نخواسته رخنه كنند و شما منفعل از حرف‏هاى آنها بشويد و جوان‏هاى ما غفلت كنند و توجه به آنها بكنند و تبعيت از آنها بكنند و در خيابان‏ها راه بيفتند، تظاهر بكنند در زمانى كه تظاهر نبايد بكنند، اگر خداى نخواسته اين اشخاص فعالى كه با الهامات شيطانى مردم را مى خواهند منحرف كنند موفق بشوند من خوف آن دارم كه بساط برگردد به حال اول، من خوف آن دارم كه باز اختناق پيش بيايد، من خوف آن دارم كه باز استقلالى كه ما تحصيل كرديم از دست ما برود. عزيزان من بيدار بشويد، اينها كه در بين طبقات مردم افتاده‏اند بشناسيد، اينها اگر چنانچه غمخوار ملت هستند، چرا نمى‏گذارند ملت آرام باشد؟ چرا نمى گذارند رفراندم انجام بگيرد؟ رفراندم كه امر ملى بود، چرا صندوق‏ها را آتش زدند؟ چرا مردم را منع مى كردند؟ تحريم مى‏كردند رفراندم را؟ رفراندم كه مال ملت بود، آن كه ديگر مربوط به طاغوت نبود، مربوط به اجانب نبود، مربوط به ملت بود، چرا اين كار را مى كردند؟ كشاورزى را چرا نمى‏گذارند به جريان بيفتد؟ افتادند دور دهات وفساد مى كنند و نمى‏گذارند كه به جريان بيفتد. كارخانه‏هاى ايران را چرا نمى‏گذارند اينها به جريان بيفتد؟ براى اينكه اگر اينها به جريان بيفتد آرامش پيدا مى شود، اگر آرامش پيدا شد دست ارباب‏ها قطع خواهد شد اينها

صحيفه نور ج 6 صفحه 40

مى خواهند دست آنها باز باشد، اينها مى خواهند باز برگردانند به همان زمان ولو با يك فرم ديگر، البته شاهنشاهى ديگر قابل عود نيست لكن به صورت‏هاى شيطانى ديگر. بيدار بشويد، توجه داشته باشيد، هر كسى در هر جا هست توجه داشته باشد به اينكه اين عناصر را طرد كند.

فرهنگ اساس ملت است، اساس مليت يك ملت است

انشاءالله بعد از اينكه استقرار پيدا كرد حكومت اسلامى،نقيصه‏ها را همه با هم بايد رفع بكنيم كه در راس آنها فرهنگ است. فرهنگ اساس ملت است، اساس مليت يك ملت است، اساس استقلال يك ملت است و لهذا آنها كوشش كرده‏اند كه فرهنگ ما را استعمارى كنند. كوشش كردند كه نگذارند انسان پيدا بشود، آنها از انسان مى ترسند، از آدم مى ترسند. كوشش كردند در اين سال‏هاى طولانى و خصوصاً در اين پنجاه و چند سال كه رجال در ايران پيدا نشود. تحصيلات را به طورى قرار دادند كه رشد تحصيلى و انسانى پيدا نشود. ما را همچو ترساندند، همچو با تبليغات خودشان ماها را ترساندند كه از خودمان مى ترسيديم، به خودمان اعتماد نداشتيم. اگر يك كسى مريض مى‏شد مى گفتيم بايد برود به خارج در صورتى كه طبيب داشتيم. همچو با ما رفتار كردند و ما را لرزاندند و ما را تهى كردند كه اگر مى خواستيم يك زمين، يك راهى را اسفالت كنيم مى گفتيم بايد از خارج بياوريم با اينكه داشتيم. بايد ارتش ما را خارجى‏ها اداره كنند، بايد نفت ما را خارجى‏ها بيايند اداره كنند با اينكه ما داشتيم. همه چيز آن براى اين بود كه ما را از آنكه بوديم تهى كردند، مغزهاى مارا شستشو كردند،اعتماد به نفس را از بين بردند در ما. جوان‏ها را با اعتماد به نفس، با استقلال نفسانى بار بياوريد. معلم‏ها!جوان‏ها را مستقل، آزاد بار بياوريد، متعمد به نفسشان كنيد. ما همه چيز داريم لكن آنها ما را همچو كردند كه خيال كنيم هيچ نداريم. ما ديديم كه با مشت تهى آنها را عقب زديم و توانستيم. پس توانائى داريم. مائى كه از يك سرهنگ مى ترسيديم، از يك پاسبان مى ترسيديم، ديديد كه بچه‏هاى ما هم اعتنايى ديگر به تانك و توپ نكردند. پس ما داريم چيز ما خدا داريم. تا اعتماد به خدا هست، تا توجه به خدا هست، تا اينكه اين روحيه شجاعت در شما هست پيروز خواهيد بود. من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه اقشار ملت را خواهانم و من دعاگو و خدمتگزار همه شما هستم.

والسلام عليكم و رحمه الله


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:06 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 41

تاريخ: 30/1/58

پاسخ امام خمينى به تلگرام حسن البكر رئيس جمهور عراق‏

جناب آقاى احمد حسن البكر رئيس جمهورى كشور عراق‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

پيام مودت آميز آن جناب در مورد استقرار جمهورى اسلامى و اصل و موجب تشكر شد. نهضت انفجارى ايران در اثر ديكتاتورى و اختناق و فشار رژيم پهلوى هشدارى بود براى همه مستكبرين در مقابل مستضعفين.

من اميدوارم همه دولت‏ها با ملت‏هاى خود با مسالمت رفتار كنند. دولت‏ها بايد در خدمت ملت‏ها باشند و ملت‏ها پشتيبان آنان، تا آسايش براى همگان باشد. عاقبت اختناق‏ها انفجار است و آن نه صلاح ملت است و نه صلاح دولت. خداوند تعالى توفيق سلم و سعادت به همه عنايت فرمايد.

والسلام و عليكم‏

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:06 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 42

تاريخ: 30/1/58

بيانات امام خمينى در جمع كاركنان پالايشگاه‏هاى اصفهان و شيراز

عامل پيروزى، نيروى اسلام بود، نيروى‏ايمان جوانان به اسلام و خداى تبارك و تعالى بود

بسم الله الرحمن الرحيم‏

عامل پيروزى، نيروى اسلام بود، نيروى‏ايمان جوانان به اسلام و خداى تبارك و تعالى بود من از همه شما آقايان كه از مناطق دور تشريف آورده‏ايد براى تفقد از ما و همبستگى با ملت ايران تشكر مى كنم. من لازم است كه بعضى تذاكرات راعرض كنم. ماتااينجاكه‏بحمدالله پيروزمندانه آمديم بايد بفهميم كه با چه نيرو اين پيروزى دست آمد، اگر ندانيم چه نيروئى بود، براى آتيه خطرناك است و اگر بدانيم چه نيروئى بود و اهتمام نكنيم براى حفظ آن، براى آتيه كشور ما خطرناك است. نيروى پيروزمندانه، نيروى اسلام بود، نيروى‏ايمان جوانان ما به اسلام و به خداى تبارك و تعالى بود، توجه به مقصد واحد كه آن اسلام و جمهورى اسلام و احكام اسلام بود و فداكارى ملت ما براى اسلام، و شهادت را فوز عظيم دانستن رمز پيروزى بود. ما اگر وحدت كلمه نداشتيم، هر يك، يك مقصدى داشت، هر گروهى به طرفى مى‏كشيدند، ممكن نبود بر اين قوه شيطانى و قدرت‏هاى بزرگ كه در دنبال او بود پيروز شويم. اجنبى‏ها فهميدند كه ما با قدرت واحد كه قدرت‏ايمان است و وحدت كلمه و اجتماع گروه‏هاى مختلف در يك كلمه پيروز شديم و آنها خوف اين را دارند كه دست آنها تا ابد قطع شود، در صدد بر آمدند كه اين رمز را از دست ما بگيرند و ما را از اين سلاح بزرگ اسلامى خلع كنند. عمال آنها در اقشار ملت راه افتادند و مفسده مى كنند، دانشگاه‏ها را تعطيل مى كنند، دانشسراها را با توطئه تعطيل مى‏كنند، كشاورزى را نمى‏گذارند راه بيفتد، فرهنگ را نمى‏گذارند صورت اسلامى پيدا بكند، صنايع را نمى‏گذارند راه بيفتد. اينها بودند كه مى‏خواستند رفراندم را نگذارند تحقق پيدا بكند، اينها بودند كه بعضى صندوق‏هاى رفراندم را آتش زدند و به بعضى صندوق‏ها حمله كردند و رفراندم را تحريم كردند و اينها فهميدند كه در بين ملت جائى ندارند و ملت ما با وحدت كلمه و با قدرت الهى وايمان، بر همه مشكلات تا اينجا پيروز شده است، مى‏خواهند نگذارند پيروزى ما به ثمر برسد. اينها هوادار ملت نيستند، اينها براى كارگر و براى دهقان نمى‏خواهند خدمت كنند، اينها دشمن كارگر و دهقان هستند و به صورت دوست در آمده‏اند تا نگذارند براى آنها عمل مثبت انجام بگيرد. آيا رفراندم بر خلاف مسير ملت بود كه آنها مخالفت مى‏كردند؟ آيا كشاورزى بر خلاف مسير ملت است كه اينها مخالفت مى كنند؟ آيا راه‏انداختن صنايع و كارخانه‏ها بر خلاف مسير ملت است كه

صحيفه نور ج 6 صفحه 43

اينها مخالفت مى كنند و با جديت جلوگيرى مى‏كنند؟ آيا خانه‏سازى برخلاف مسير ملت است كه در بين ملت حرف‏هاى نالايق پخش مى‏كنند؟ شما از اعمال اينها بفهميد كه اينها مفسد هستند و اينها عمال خارجى و مستعمرين هستند و مى‏خواهند ما را از مسير خودمان خارج كنند. مستعمرين لمس كردند اين معنا را كه ما با وحدت كلمه پيروز شديم و آنها نتوانستند اين عنصر فاسد را در ايران نگه دارند، با آنهمه جديت.

تاكيد بر هوشيارى ملت در مقابل آشوبگرى‏هاى عمال اجانب و جلوگيرى از توطئه‏ها

از اين به بعد بايد شما بيدار باشيد، هوشيار باشيد، نگذاريد اينها در بين صفوف شما رخنه كنند و نگذارند شما به مقصد خودتان برسيد. اينها نظر صحيح ندارند، اينها دلسوز ملت نيستند، اينها عمال اجانب هستند كه با صورت‏هاى فريبنده در بين اقشار ملت به راه افتادند و نمى‏گذارند ايران يك آرامشى پيدا بكند تا اينكه براى همه اقشار زندگى مرفه تهيه شود. اينها مى‏خواهند با گل آلود كردن آب ماهى بگيرند براى اجانب، اينها مى خواهند باز چپاولگرى‏ها را اعاده بدهند، اينها مى‏خواهند باز اختناق را برگردانند، همه چيزها را به باد بدهند. شما آقايان، شما جوان‏ها، شما اقشار ملت آن رمزى را كه به آن رمز پيروز شديد حفظ كنيد و آن حفظ وحدت كلمه است. اختلاف را كنار بگذاريد، با هم برادروار، با هم با يك صدا به پيش برويد و آن استقرار حكومت عدل اسلامى براى همه، عدالت براى همه. اين مفسدين بايد بدانند كه اين براى ملت ما مضر است و براى خودشان هم مضر است. اين تفرقه‏افكنى ملت ما را به باد خواهد داد، اگر موفق بشوند خداى نخواسته. لكن بايد بدانند كه ما با ملايمت، تا موقعى كه محتاج به ملايمت است، با آنها رفتار ميكنيم و آن وقت كه تكليف براى ما پيدا شد به طور ديگر عمل خواهيم كرد و در يك روز حساب را پاك خواهيم كرد.

من از شما آقايان، از تمام ملت ايران، از تمام اقشار ايران، از دانشجويان محترم، از تجار، از كارگران، از كار فرمايان از همه ملت خواستارم كه حفظ كنند وحدت كلمه را، نگذارند اينها در بين اقشار شما تفرقه بيندازند. دقت كنند كه اينها عمال خارجى هستند و مى‏خواهند با بهانه‏هاى مختلف آشوب بپا كنند. در اين چند روز ديديد كه با بهانه بسيار مبتذل كه خود آن آقا با آن مخالف بود در خيابان‏ها ريختند و مدارسى را تعطيل كردند و مردم را اغفال كردند.

براى اينكه آشوب بپا شود. آنها متوجه باشند كه قدرت اين را ندارند كه تفرقه ما بين ما و آقايان ديگر بيندازند و آقايان با هوشيارى جلوى اين تفرقه‏ها را مى‏گيرند. شما ملت مأموريد كه با هوشيارى جلوى اين تفرقه‏ها را بگيريد. جوانان عزيز ما در دانشگاه و در ساير مدارس موظفند كه از اين توطئه‏ها جلوگيرى كنند. عزيزان من اين توطئه‏گرى‏ها بر ضد انقلاب است و اينها كه توطئه ميكنند بر ضد انقلاب هستند، تهمت‏ها كه ميزنند براى تفرقه، ضد انقلاب است. انقلاب اسلامى را حفظ كنيد و اين نهضت را گرم نگه داريد. خداوند تمام شما را حفظ كند و ملت ما را به سعادت و سلامت برساند.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:06 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 44

تاريخ: 1/2/58

بيانات امام خمينى در جمع دانشجويان دانشسراهاى كرمانشاه و همدان

ضرورت پرداختن به مسائل اصولى از قبيل سمپاشى‏ها و انحرافات‏

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

توفيق و سعادت همه اقشار ملت و شما خانم‏ها و آقايان حاضر در اينجا را از خداوند مى‏خواهم. شما الان قبل از مسائل اصولى به مسائل فرعى پرداخته‏ايد، مسائل اصولى ما الان در بين داريم، تا آن مسائل اصولى حل نشود مسائل فرعى حل نخواهد شد. اين مسائل به آن مى‏ماند كه در آن وقتى كه ما همه با هم براى شكستن سد محكم خارجى‏ها و عمال آنها فرياد مى‏زديم، شما حرف درست شدن دانشگاه يا درست شدن حوزه‏ها را بزنيد، در آن وقت بى‏موقع بود حالا هم همين طور. شما الان گرفتار مسائلى هستيد كه اگر چنانچه آن مسائل حل نشود، اين مسائل نخواهد حل شد. شما الان گرفتار انحرافاتى هستيد كه دامن مى‏زنند و مى‏خواهند مملكت ما را منحرف كنند و باز به حال سابق برگردانند. تا اين انحراف و اين خيانت‏ها منقطع نشود و از بين نرود، مسائل فرعى اصلاح نمى‏شود. شما الان اين مسائل را كه گفتيد و طرح كرده‏ايد، اين براى وقتى است كه ما بر اجانب غلبه پيدا كرده باشيم و آنها را عقب رانده باشيم. ما الان در بين راه هستيم، ما نرسيديم به مقصد، سمپاشى‏ها در بين است، جدا كردن ملت از علما يكى از آن چيزهائى است كه سمپاشى است. مسائلى كه شما طرح كرديد، اين مسائل در موقع خودش مفيد و الان مضر است. الان اگر چنانچه اين مسائل را ما بخواهيم تعقيب كنيم، بعضى از اين مسائل اسباب اين مى‏شود كه تفرقه در بين ملت حاصل بشود. ما مى‏خواهيم كه اين مسائل را در موقع خودش با فرصت حل بكنيم. الان وقتى است كه ما بايد مسائل اصلى را و آن قطع ايادى اين اجانب كه الان در بين كشور ما به طور گسترده‏اى هست قطع بكنيم بايد اين را فكر بكنيم الان غير از آن، فكر كردن در مسائل ديگر، فكر كردن در فروعى است كه تا اصل درست نشود، نخواهد درست شد.

توطئه و افساد عمال خارجى به اميد ممانعت از اجراى اصلاحات‏

شما ملاحظه مى‏كنيد كه همه مشكلاتى كه ما داشتيم در زمان سابق و رژيم فاسد، الان بخواهيم اصلاح كنيم، مشكل تراشى مى‏شود، مدرسه‏ها را به هم مى‏زنند، جوان‏هاى ما را نمى‏گذارند تحصيل

صحيفه نور ج 6 صفحه 45

كنند، هر روز به يك بهانه آنها را به خيابان مى‏كشند، زراعت را نمى‏گذارند، كشاورزى را نمى‏گذارند كه تحقق پيدا بكند، مى‏روند و فساد مى‏كنند و جلوگيرى از زراعت مى‏كنند، اقتصاد ما را نمى‏گذارند سالم باشد، كارگر ما را نمى‏گذارند كار بكند، كارخانه‏هاى ما را نمى‏گذارند به جريان بيفتد. اينها چه كسانى هستند؟ اينها آيا دلسوز ملت هستند كه نمى‏خواهند اين مملكت آرامش پيدا بكند؟ آيا مى‏شود اصلاحى بدون آرامش؟ مى‏شود در حال جنگ اعصاب و جنگ خارجى و به هم خوردن همه اوضاع، قضاياى، مشكلات ما حل بشود؟ مى‏شود با اين خرابكارى‏ها كه اينها در تمام اطراف مملكت ما شروع كرده‏اند، گاهى در كردستان، گاهى در بلوچستان، گاهى در جاهاى ديگر مشغول فساد شده‏اند، مى‏شود با اين امر اصلاح بشود؟ مى‏شود يك امرى كه پنجاه و چند سال است به هم خورده است، يك مملكتى كه پنجاه و چند سال است رو به خرابى رفته است، فوراً اصلاح بشود؟ مى‏شود بدون مهلت اين مسائل حل بشود؟ اينها، اين عمال خارجى مهلت نمى‏دهند، اينها نمى‏گذارند كه يك مهلتى پيدا بشود و اشخاص متفكر كارها را انجام بدهند. اينها با صورت مختلف، با تبليغات سوء مانع هستند از اينكه آرامش پيدا بشود و تا آرامش پيدا نشود هيچ اصلاحى‏

امكان ندارد. تا آرامش پيدا نشود كارخانه‏ها به راه نمى‏افتد، تا آرامش پيدا نشود كشاورزى اصلاح نمى‏شود، تا آرامش نباشد فرهنگ ما اصلاح نمى‏شود، تا آرامش نباشد روحانى ما اصلاح نمى‏شود. اين مسائل را الان طرح كردن جز اينكه يك تفرفه‏اى بيندازيد چيزى نيست. مساله اصلى را جلو بيندازيد. جوانان! عزيزان من! بانوان! آقايان! همه متوجه باشيد دست‏ها در كار است، توطئه‏ها در كار است، از خارج الهام مى‏گيرند كه نگذارند اين مملكت آرامش پيدا بكند، نگذارند اصلاحات حاصل بشود. شما ملاحظه مى‏كنيد كه، خانه‏سازى براى كشاورزان و براى كارگران يك كار خلاف ملى است؟ همين را هم دارند مخالفت مى‏كنند، همين خانه‏سازى را هم دارند مخالفت مى‏كنند. آيا رفراندم يك امرى بود كه غير ملى بود، مربوط به خارجى‏ها بود؟ دولتى دخالت در او داشت؟ دست قدرتى در آن دخالت داشت؟ چرا نمى‏گذاشتند رفراندم تحقق پيدا بكند؟ چرا تحريم كردند رفراندم را؟ چرا صندوق‏ها رادر بعضى جاها آتش زدند؟ براى اينكه نمى‏خواهند يك مملكت آرام باشد، نمى‏خواهند ملت به حال خودشان سرنوشت خودشان را در دست بگيرند. اگر ملت سرنوشت خودشان را در دست بگيرد نمى‏گذارد كه آمريكا همه چيز او را ببرد و شوروى از آن طرف، آمريكا از آن طرف، انگلستان از آن طرف، نمى‏گذارند همه نيروهاى جوانى ما به‏

هدر برود و آنها نمى‏خواهند اين را.

توجه به علاج خيانت‏ها و پرهيز از تفرقه و تشتت‏

الان تمام افكار بايد متوجه اين معنا باشند كه دست اين خائن‏ها را كوتاه كنيد. اين كارهائى كه اينها در اطراف مملكت مى‏كنند با اسم‏هاى مختلف، با بهانه‏هاى مختلف، اينها را ما بايد علاج بكنيم. بعد از اينكه اين علاج شد، وقت اين است كه فروع را ما وارد بشويم و كارهاى ديگرى را بكنيم. تا ريشه اجنبى در اينجاست و تا ريشه‏هاى عفونت بار رژيم سابق هست و تا رژيم سابق به ريشه‏هاى فاسد

صحيفه نور ج 6 صفحه 46

خودش در اينجا هست هيچ كار انقلابى نمى‏توانيد بكنيد. ما در بين انقلاب هستيم و بايد ريشه اينها را از بين ببريم. ما نرسيده‏ايم به پيروزى تا اينكه برسيم بعد از به پيروزى رسيدن آن مسائل پيش مى‏آيد. ما الان در بين راه هستيم، ما الان در حال مبارزه هستيم و آقايان ملتفت باشند، توجه داشته باشند، اذهان شما را منحرف نكنند به فروع و به اسم اينكه براى كارگر كار بكنيد، براى مدارس چه بكنيد، اينها چيزهائى است كه آنها مى‏خواهند نشود لكن تقاضايشان اين است كه حالا به صورت‏هاى مختلف طرح بكنند كه نگذارند آرامش در ايران پيدا بشود والا ما شروع به خانه‏سازى مى‏خواهيم بكنيم، آنها مانع هستند. دولت مى‏خواهد كشاورزى را به راه بيندازد، كارخانه‏ها را به راه بيندازد، آنها مانع هستند. دولت مى‏خواهد كشاورزى را به راه بيندازد، كارخانه‏ها را به راه بيندازد، آنها مانع هستند. اين موانع را اول از بين ببريد. اول بايد دشمن را از بين برد، بعد طرح‏ها را داد. من از خداى تبارك و تعالى يارى همه آقايان را و همه دانشجويان را و همه محترمين بلاد را خواستار هستم و از همه تقاضا دارم كه اين تفرقه‏افكنى‏ها را از دست بدهند و نگذارند اشخاصى در بين آنها بياييد و تفرقه بيندازند با صورت‏هاى ظاهر الصلاح و با واقع توطئه‏گرى.

و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته‏


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:07 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 47

تاريخ: 1/2/58

بيانات امام خمينى در جمع عشاير ايلام‏

قطع دست فتنه انگيزان يك تكليف الهى - اسلامى‏است

بسم الله الرحمن الرحيم‏

قطع دست فتنه‏انگيزان يك تكليف الهى اسلامى است من از اين شور و شعف شما جوان‏ها و متدينين، در هر نقطه هستيد تشكر مى‏كنم. شما با اين شور و شعف، نهضت اسلامى را به پيش رانديد و من از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم كه اين شور و شعف باقى باشد و اين نهضت را به آخر برسانيد. شما جوانان ملت، شما اقشار ملت به اسلام وفادارى كرديد و دست اجانب را كه در كشورتان سلطه داشت قطع كرديد و من از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم كه اين ريشه‏هاى گنديده‏اى كه از آن رژيم مانده است با دست تواناى ملت و جوانان برومند ما قطع شود. ما راه را به آخر نرسانديم، ما تاكنون اسلام را به آنطور كه هست پياده نكرديم، تا اينجا كه ما رسيديم فقط دست چپاولگران را و دست اجانب را تا حدودى از كشور خودمان و از خزائن خودمان قطع كرديم و دزدهاى كشور را بيرون رانديم ولى توطئه‏ها باز هست، ريشه‏هاى فاسد باز هست و بايد با همت شما جوانان ملت اين توطئه خنثى شود و اين دست‏هاى فتنه‏انگيز قطع شود. شما در هر جا كه هستيد، ملت ايران در هر جا كه هست، در هر شهرى كه هست، در هر ده و قريه‏اى كه هست، با كمال دقت مواظب اعمال فتنه‏انگيزان باشد، اينها در بين اقشار آمدند و مى‏خواهند شما و ما را باز تحت فشار و اختناق قرار دهند و ارباب‏هاى خود را بر ما مسلط كنند. ما همه مكلفيم به تكليف الهى اسلامى كه با هم اين نهضت را حفظ كنيم و اين قدرت الهى را نگذاريم تشتت پيدا بكند و دست آنهائى كه مى‏خواهند بين ما تفرقه بيندازند قطع كنيم. ما همه موظفيم به حسب احكام اسلامى كه فتنه‏گران را از كشور خودمان برانيم و آنها را در بين صفوف خودمان راه ندهيم. شما برادران و خواهران بيدار باشيد و توجه كنيد اين اشخاص كه مى‏خواهند بين شما با اسماء مختلف، با بهانه‏هاى مختلف تشتت بيندازند، توجه به اين داشته باشد كه كيد آنها را خنثى كنيد، اينها هر روز به يك بهانه مردم را از هم جدا مى‏كنند، هر روز با يك توطئه بين صفوف ملت را تفرقه مى‏اندازند، در دانشگاه‏ها مى‏روند و با بهانه‏هاى غير انسانى، به صورت انسانى آنها را تجهيز مى‏كنند تا بر خلاف نهضت ما راهپيمائى كنند، اينها سوء نظر دارند در اين مسائل، حسن نظر ندارند با اسلام، موافق نيستند با علماى اسلام موافق نيستند با كشاورزها، موافق نيستند با كارگرها، موافق نيستند با ملت ما، به هيچ وجه موافق نيستند و لهذا هر چه جهات اصلاحى است مى‏خواهند نگذارند انجام بگيرد، مى‏خواهند

صحيفه نور ج 6 صفحه 48

نگذارند براى اين ملت رفاه حاصل بشود، مى‏خواهند نگذارند مملكت آرامش پيدا بكند، تا اينكه دولت بتواند كارهاى خودش را، كارهاى اصلاحى خودش را انجام دهد، مى‏خواهند نگذارند كشاورزى ما رشد پيدا بكند مى‏خواهند ما را هميشه جيره‏خوار آمريكا قرار بدهند كه همه چيز ما از آمريكا بيايد، مى‏خواهند نگذارند فرهنگ ما رشد پيدا بكند و آدم پيدا بشود در ايران تا اينكه كيد آنها را خنثى كند، مى‏خواهند نگذارند اقتصاد ما سالم بشود، مى‏خواهند نگذارند ارتش ما مستقل بشود، اينها كيدهائى است كه به الهام از آمريكا و امثال آمريكا در ايران مشغول توطئه است. شما بايد بيدار باشيد، فقط راى به جمهورى اسلامى كفايت نمى‏كند، اينها خودشان را در رفراندم همچو ضعيف ديدند، همچو وحشتناك شده‏اند كه به خيال توطئه‏هاى دقيق‏تر افتاده‏اند، شما بايد توطئه‏هاى آنها را با كمال دقت ملاحظه كنيد. جوانان دانشگاهى ما گول اين قشر مفسد و فاسد را نخورند، از حرف‏هاى زرق و برق‏دار آنها گول نخورند، تحت تاثير حرف‏هاى به ظاهر صحيح و در واقع توطئه‏گر واقع نشوند، تمام جوانان ما موظفند كه اين نهضت را حفظ كنند و كيد خائنين را خنثى كنند.

هشدار به عشاير غيور در مورد نفوذ خائنين و توطئه شياطين

تمام عشاير ما، از پشت كوهى‏ها تا غير آنها موظفند كه اين نهضت را حفظ كنند. اگر خداى نخواسته خللى در اين نهضت واقع بشود، آماده باشيد خداى نخواسته براى اختناق بالاتر و براى پيوستگى بالاتر و براى زحمت و ذلت بالاتر و براى زجر جوانانمان و كشتار جوانانمان، بيشتر بيدار باشيد، برادران بيدار باشيد، برادران من هوشيار باشيد، نگذاريد يك مشت از خدا بى‏خبر بين شما رخنه كنند و صفوف فشرده شما را به هم بزنند، نگذاريد به اسم اينكه ما با كشاورز موافقيم، كشاورزى ما رابه تباهى بكشند و براى آمريكا بازار درست كنند، نگذاريد براى اينكه بگويند ما با فرهنگ موافقيم، فرهنگ ما را استعمارى قرار بدهند و نگذارند رشد بكنيم، نگذاريد اينها تضعيف كنند كميته‏هاى اسلامى را، نگذاريد اينها تضعيف كنند پاسداران انقلاب اسلامى را نگذاريد اينها تضعيف كنند ارتش اسلامى را، نگذاريد تضعيف كنند ژاندارمرى اسلامى را، نگذاريد تضعيف كنند كلانترى‏ها و شهربانى را. اينها همه در خدمت اسلام هستند و اين شياطين مى‏خواهند اينها را تضعيف كنند. من به شما ملت ايران اخطار مى‏كنم كه خطر در كار است و جلوگيرى كنيد. اين شياطين كه هر روز غائله درست مى‏كنند غائله‏هاى آنها را خفه كنيد. خداوند همه شما را سلامت و سعادت و عزت عنايت كند، خداوند دست خائنين را قطع كند خداوند دست اجانب را از مملكت‏ها قطع كند.

والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:08 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 49

تاريخ: 1/2/58

بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هيأت نمايندگى عاليرتبه روحانى عربستان سعودى

مساجد، مراكز جنبش‏ها و حركت‏هاى اسلامى

بسم الله الرحمن الرحيم‏

اولا تشكر مى‏كنم از اين و فد و از امام محترم و از ملت حرمين شريفين رياض و از جلالت ملك كه شما را براى تفقد از ما اينجا فرستاده است. مسجد در اسلام و در صدر اسلام هميشه مركز جنبش حركت‏هاى اسلامى بوده. از مسجد تبليغات اسلامى شروع مى‏شده است و از مسجد حركت قواى اسلامى براى سركوبى كفار و وارد كردن آنها در بيرق اسلام بوده است. هميشه در صدر اسلام مسجد مركز حركات و مركز جنبش‏ها بوده است. شما كه از اهالى مسجد و از علماى مساجد هستيد، بايد پيروى از پيغمبر اسلام و اصحاب آن سرور كنيد و مساجد را براى تبليغ اسلام و حركت اسلاميت و براى قطع ايادى شرك و كفر و تاييد مستضعفين در مقابل مستكبرين قرار بدهيد.

وحدت كلمه رمز پيروزى مسلمين از صدر اسلام تا امروز

ما به خواست خداى تعالى با آنكه بى‏ساز و برگ بوديم و ملت ما در دستش از تفنگ و آلات جنگى چيزى نبود، به واسطه قدرت‏ايمان و وحدت كلمه بر قواى طاغوتى غلبه كرديم. و من اميدوارم همه ملت‏هاى اسلامى بپا خيزند و با وحدت كلمه و با توجه به اسلام و قدرت‏ايمان بر اجانب و بر كسانى كه مى‏خواهند اين ملت‏ها را هميشه در تحت اختيار و سلطه خود داشته باشند غلبه كنند. رمز پيروزى مسلمين در صدر اسلام وحدت كلمه و قوت‏ايمان بود. قوت‏ايمان بود كه يك لشكر ضعيف را بر امپراطورى‏هاى بزرگ عالم غلبه داد و سى نفر به قيادت خالد ابن وليد بر شصت هزار نفر لشكر پيشقراول روم غلبه كرد. اين قدرت اسلام بود كه پيش مى‏برد و ما مسلمين بايد با قدرت اسلام، اسلام را پيش ببريم. بايد با قواى كفر به قدرت اسلامى مبارزه كنيم و دست تبهكاران را از ممالك خودمان دور كنيم. اگر وحدت كلمه اسلامى بود و اگر دولت‏هاى و ملت‏هاى اسلام به هم پيوسته بودند معنا نداشت كه قريب يك ميليارد جمعيت مسلمين زير دست قدرت‏ها باشند. اگر اين قدرت، قدرت بزرگ الهى منضم بشود به قدرت‏ايمان و همه باهم برادرانه در راه اسلام قدم بردارند، هيچ قدرتى بر آنها غلبه نخواهد كرد.

صحيفه نور ج 6 صفحه 50

اسرائيل، جرثومه فساد

مع‏الاسف بااختلافاتى كه در مناطق ديده مى‏شد و خصوصا در مناطق عربى اين موجب شده است كه اسرائيل با جمعيت كمى كه دارد در مقابل اعراب با آن جمعيت كثير و ساز و برگ كثير ايستادگى كند. اگر جلوى اين جرثومه فاسد گرفته نشود، طمع او بر تمام منطقه است و او قناعت نمى‏كند بر فقط فلسطين و مسجد اقصى و همه جا را مى‏خواهد غلبه كند. بر مسلمين و بر دولت‏هاى اسلامى است كه باهم متحد بشوند و اين جرثومه فساد را از بن و بيخ بركنند و كسانى كه پشتيبانى آنها را مى‏كنند، اجازه ندهند كه پشتيبانى كنند. من از خداى تبارك و تعالى قدرت اسلام و عظمت اسلام و مسلمين را و وحدت كلمه آنها را خواستارم.

حكومت سابق ما براى اينكه خدمت بكند به ارباب‏هاى خودش، همه طور در اينجا فجايع كرد و در خصوص زائرين بيت‏الله الحرام مضيقه‏هائى ايجاد كرد و گاه نسبت به مسوولين دولت سعودى چيزهائى گفت كه شايد پيش ايرانى‏ها يك ناراحتى‏هائى از آنها هم حاصل شد و ما پس از رفتن او و قطع يد غاصبه او متوجه اين هستيم كه در سال‏هاى آتيه، مملكت سعودى با ايرانى‏هائى كه براى زيارت بيت‏الله و حرمين شريفين مى‏آيند، چه نحو عمل خواهد كرد. ايرانى‏ها نظر به اين معنا دوخته‏اند كه با برادران خودشان چه نحو عمل خواهد شد. و من اميدوارم كه اكنون كه دست ظلم از اين مملكت كوتاه شده است و تبليغات سوئى كه مى‏كردند از بين رفته است برادرهاى ما باهم برادر باشند و رفتار آنها رفتارهاى برادرانه باشد و براى حجاج بيت الله تسهيلات فراهم كنند و از خداى تبارك و تعالى اين توفيق را خواستارم.

قوت‏ايمان و اتحاد، عامل موفقيت مسلمان‏ها

تاريخ بايد سرمشق ما باشد و ما وقتى كه تاريخ را نگاه مى‏كنيم تحولاتى كه پيدا شده است در اسلام و در مسلمين، هر جا كه قوت‏ايمان در كار بوده است و مردم و مسلمين به قوت‏ايمان حركت مى‏كردند، نصر با آنها همراه بوده است و هر وقت براى رسيدن به آمال دنيائى بوده است نصر از آنها فرار مى‏كرده است. تعليمات انبيا و تعليم نبى اكرم صلى الله عليه و آله و سلم اين است كه با قدرت‏هاى معنوى، شما مى‏توانيد پيش ببريد. آن قوه‏هاى معنوى كه پشت سر مسلمين بود و ملائكه الله كه قدرت معنوى بود، موجب شد كه مسلمين در كمتر از نيم قرن بر همه معموره دنيا سلطه پيدا كنند. ما بايد از تاريخ عبرت بگيريم، آن وقت كه يك دولت قوى ما داشتيم مثل دولت عثمانى، در مقابل شوروى، در مقابل ژاپن مى‏ايستاد و گاه غلبه مى‏كرد. دشمنان ما وقتى سلطه پيدا كردند، اين مملكت پهناور را تكه تكه كردند و هر كدام را به دست يكى از عمال خودشان دادند و بين آنها مع‏الاسف تفرقه‏انداختند و اين موجب شد كه مسلمين و اسلام ضعيف شد و مستعمرين به ما غلبه كردند. ما بايد از اين امور عبرت بگيريم و دولت‏هاى ما از اين معانى و از اين امر تاريخى عبرت بگيرند و اختلافات خودشان را رفع كنند. اگر

صحيفه نور ج 6 صفحه 51

اينها با هم مجتمع بشوند يك قدرتى خواهند داشت كه هيچ قدرتى با آنها معارضه نمى‏كند، البته به شرطايمان كامل. و من از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم كه‏ايمان ما را وايمان دولت‏هاى ما را وايمان ملت‏هاى ما را قوى كند و با عنايت خودش با ما همراهى كند كه ما بر مشكلات خودمان سلطه پيدا كنيم و از شما و دوستان شما باز هم تشكر مى‏كنم.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:09 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 52

تاريخ: 1/2/58

بيانات امام خمينى در جمع پرسنل واحدهاى نيروى زمينى و ژاندارمرى و مردم تبريز

ملت ايران، پاسداران اسلام و قرآنند

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از مجاهدات خستگى ناپذير اقشار ملت ايران تشكر مى‏كنم. مجاهدات ايران نه تنها روى مذهب شيعه را سفيد كرد، كه روى اسلام را سفيد كرد بلكه روى بشريت را سفيد كرد. آنها كه داد از حقوق بشر مى‏زنند كارى براى بشر انجام نداده‏اند. آنها كه داد آزادى لفظا مى‏زنند، اين جبهه‏هاى مختلف براى انسان‏ها كارى انجام نداده‏اند. آن كه كار انجام داد و مبدا است از براى اينكه بشريت را نجات بدهد مجاهدات ملت ايران است. مجاهدات ملت ايران با اتكا به اسلام و توجه به خداى متعال ما را نجات داد و از اين به بعد نجات خواهد داد.

مجاهدات شما جوانان و مسلمين برومند ايران، همه طبقات كه با وحدت كلمه دست اجانب را كوتاه كرديد الگوئى است براى همه مستضعفين. من اميدوارم كه همه مستضعفين كه زير بار مستكبرين هستند به واسطه اين مجاهدات شما به خود بيايند و خودشان را نجات بدهند. شما پاسداران اسلام هستيد. ملت ايران پاسدار اسلام است و همانطور كه در صدر اسلام، اصحاب رسول اكرم و ارتش رسول اكرم پاسدار اسلام و قرآن بود، امروز ملت ايران اين معنا را و اين افتخار را دارد. همه براى اسلام، همه براى جمهورى اسلام فرياد زدند، همه اسلام را خواستند و دست اجانب را از مملكت خودشان با صداى الله اكبر قطع كردند. با نداشتن هيچ ابزار جنگى لشكرهاى عظيم طاغوتى را، ارتش طاغوتى را، كسانى كه از اجانب دنبال سر او بودند، اينها با الله اكبر از بين بردند.

امروز قواى نظام و انتظامى در خدمت اسلامند

ارتش ما، آنهائى كه پاك بودند، آلوده نشده بودند به چيزهائى كه، كثافاتى كه طاغوت داشت، برگشتند به سوى ملت و با ملت شدند. الان ارتش ما، ژاندارمرى ما، همه اينها، قواى انتظامى ما، شهربانى ما، در خدمت اسلام است و آنچه مربوط به طاغوت بود دفن شد و دفن مى‏شود. امروز شما آزاديد و هيچ خوف از ستمكاران نداريد و خوف از دولت‏ها نداريد چون دولت‏هااسلامى است و خيانت نمى‏كنند و جباريت نمى‏كنند.

صحيفه نور ج 6 صفحه 53

شكستن صف روحانيت شكستن اسلام است‏

امروز اشخاصى كه ديده‏اند در راس اين قوا، روحانيت بوده است و روحانيت در همه اقشار ملت، مقدم بر همه اقشار در اين نهضت قيام كرده است و ساير ملت دنبال او به واسطه قرآن مجيد قيام كرده است، در صدد بر آمدند كه با روحانيت معارضه كنند. آنهائى كه هيچ در اين نهضت خطى نداشتند امروز از روحانيت انتقاد مى‏كنند مى‏گويند روحانيت نباشد. اين خيال خامى است براى اشخاص خام يا براى اشخاص خائن. روحانيت در راس ما هست و ما تبع روحانيت هستيم، ملت ما تبع روحانيت است و اگر روحانيت در كار نبود اين نهضت به ثمر نمى‏رسيد - روحانيت مردم را - من به همه كسانى كه براى كشور خودشان كار مى‏خواهند بكنند و علاقه به كشور خودشان دارند نصيحت مى‏كنم كه اين صف الهى را نشكنيد، شكستن اين صف شكستن قرآن است، شكستن اين صف شكستن اسلام است. اگر بيرق اسلام در راس ملت ما نباشد، تا آخر، تا آخر برده و كاركن ديگران خواهند بود. آنهايى كه براى كشور خودشان علاقه‏مند هستند اين سد را نشكنند و نمى‏توانند بشكنند. ملت، ملت با روحانيت است. آن كه به اسلام علاقه دارد، به كارمندان اسلام هم علاقه دارد. اگر بعضى كسانى كه به طور قاچاق وارد شدند در روحانيت، فسادى دارند، به روحانيت مربوط نيست. آنها مطرودند ولى آنهايى كه به واسطه الهام از ديگران يا به واسطه كج فهمى خودشان خيال كردند كه اين دژ محكم را مى‏توانند بشكنند در اشتباهند. اين دژ، دژ الهى است. اين سد، سد خدايى است. پشتوانه اين، امام زمان سلام الله عليه است. اين حرف‏هاى نامربوط را كنار بگذارند، ملت نمى‏تواند تحمل بكند، هى آخوند ارتجاعى نگوئيد، غلط است اين حرف، كشور شما را مى‏برند اگر اين آخوندها نباشند. ما همه ديديم كه در همه بلاد، معممين، معممين متعهد در راس مردم بودند و مردم را وادار كردند به اينكه نهضت كنند و مردم هم اطاعت كردند. اين دژ را خيال نكنيد مى‏توانيد بشكنيد. اسلام را نشكنيد، قرآن را نشكنيد. ملاحظه حرف‏هاى خودتان را بكنيد، عاقلانه حرف بزنيد، به اسلام خيانت نكنيد. من از همه اقشار ملت متواضعانه تشكر مى‏كنم. من در خدمت شما هستم. روحانيت در خدمت اسلام و در خدمت ملت است. اين سد را حفظ كنيد تا كشور شما حفظ بشود.

اقشار ملت ناآگاهانه ملعبه دست ديگران نشوند

من به همه اقشار ملت سفارش مى‏كنم كه به خود آيند و توجه كنند كه ناآگاه اسباب دست ديگران نشوند. آنهايى كه دم از حقوق بشر مى‏زنند كارى نكنند كه حقوق ما از بين برود. آنهايى كه دم از دموكراتيك مى‏زنند كارى نكنند كه آزادى ما از دست برود و نمى‏توانند بكنند. من به آنها اخطار مى‏كنم كه سر جاى خودتان بنشينيد، نكنيد كارى كه براى ما تكليف الهى پيدا بشود.

من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت تمام اقشار ملت را خواهان و اميد اين دارم كه با وحدت كلمه و با اتحاد و با حفظ جهت الهى در خدمت قرآن باشيم و با دست واحد به مشكلات خودمان غلبه بكنيم.

والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:09 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 54

تاريخ: 2/2/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از افراد قواى انتظامى و ژاندارمرى

تاكيد بر حفظ نظام و سلسله مراتب

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از تمام جناح‏هاى قواى انتظامى و از شما جوانان برومند ژاندارمرى تشكر مى‏كنم. شما از اين به بعد نيروى اسلامى هستيد، ژاندارمرى اسلام هستيد، ايران از شماست و شما از ايران. ما همه پاسداران اسلام، پاسداران كشور هستيم. من از طرف ملت پيوند خودم را و ملت را به قواى انتظامى اعلام مى‏كنم. قواى انتظامى از ماست و ما از آنها. قواى انتظامى حافظ استقلال كشور ماست و ما پشتيبان آنها و ملت ما پشتيبان آنهاست. در بين ما اگر تفرقه‏اى بيندازند، بر ضرر كشور است. بايد همه هوشيار باشيد نگذاريد تفرقه واقع بشود. ملت هوشيار باشد كه بين آنها و قواى انتظامى فرقى حاصل نشود. قواى انتظامى بيدار باشند كه بين آنها و ملت جدائى نيفتد، در بين خودشان بايد حفظ نظام و سلسله مراتب را بكنند اگر بخواهند خدمت به كشور و اسلام بكنند بايد انتظامات را حفظ كنند و سلسله مراتب را حفظ كنند.

پيوند ميان قواى انتظامى و ملت به بركت اسلام

ما همه از شما هستيم و شما از ما و همه پاسداران اسلام و همه برادر و مثل زمان طاغوت نيست كه بين ما و شما را جدائى‏انداختند. اجانب بودند كه خواستند قواى انتظامى از ملت جدا، مردم را از قواى انتظامى مى‏ترساندند. قواى انتظامى از ماست نبايد ما از آنها بترسيم و نبايد آنها از ما. هيچ هراسى در كار نيست، برادر هستيم برادرها از هم نمى‏ترسند، همه در خدمت هم هستند. ما همه در خدمت اسلام و اميد است كه تمام شما با قدرت و قوت و عظمت حفظ ثغور و حدود مملكت را بكنيد و حفظ نظم در بين جامعه ما مرهون خدمت‏هاى شما باشد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:09 PM
previos page menu page next page

صحيفه نور ج 6 صفحه 55

تاريخ: 2/2/58

بيانات امام خمينى در جمع عشاير نيريز فارس و نمايندگان ستاد نيروى هوايى

روحانيون و عشاير، سدى عظيم در مقابل اجانب

بسم الله الرحمن الرحيم‏

اين عشاير ايران يكى از بهترين خزائن ملت است و در زمان رضاشاه به امر اجانب مامور شد كه عشاير را در هر جا كه هست سركوبى كند. براى اينكه مطالعاتى كه كرده بودند اجانب، يكى از چيزهائى كه ممكن بود جلوى اجانب را بگيرد و نگذارد كه اينها به طرف ايران رخنه بكنند، عشاير بودند. اينها با هر احتمالى يك سدى درست مى‏كردند كه جلوى آن متحمل را بگيرند. احتمال مى‏دادند كه روحانيون از مقاصد آنها جلوگيرى مى‏كنند، رضاخان را واداشتند به اينكه با روحانيون بجنگد. همان طور كه ديديد، يعنى شايد شما اكثرا يادتان نباشد ولكن من يادم است و پيرمردها يادشان است، ديديد كه با روحانيون چه كردند به طورى كه در همين مدرسه فيضيه نمى‏توانستند طلبه‏ها توى حجره‏هاى خودشان روز بمانند. آنها مجبور بودند كه قبل از آفتاب بروند به باغات و آخر شب برگردند براى اينكه اگر در مدرسه بودند، مى‏آمدند پاسبان‏ها مى‏ريختند مدرسه و مى‏بردند آنها را و خلع لباس مى‏كردند، حبس مى‏كردند و چه مى‏كردند و با بزرگان، از روحانيون هم مخالفت‏هاى زياد شده، گرفتاريهاى زياد آنها داشتند. به حبس عده‏اى رفتند، بعضى را كشتند روى همين احتمال كه روحانيون يك سدى باشند در مقابل اجانب، عشاير هم يك سد ديگرى بود كه اينها خيال اين را مى‏كردند عشاير اگر در ايران باشند (همين طور هم بود) قدرت عشاير باشد، از باب اينكه اينها توجه به اسلام دارند ممكن است كه جلوى مقاصد آنها را بگيرند. از اين جهت عشاير را يكى پس از ديگرى خلع سلاح كردند و از محل خودشان بيرون كردند و به قول خودشان تخته قاپو كردند و اين مسائلى كه براى همه عشاير پيش آوردند و هر چه توانستند اين ذخائر ملت ما را، اين ذخائر انسانى را، هر چه توانستند اين ذخائر را چپاول كردند، از بين بردند.

مى‏ديدند كه مجالس، مجالسى كه در ايران تشكيل مى‏شود، مجالس وعظ و خطابه و مجالس روضه احتمال داشت كه براى اينها ضرر داشته باشد، جلوى آن را گرفتند. ما ديديم كه در تمام ايران ديگر مجلس روضه‏اى يك وقت نبود. و در قم بعضى از آقايان، آقاى صدوقى يزدى مجلس روضه‏اى قبل از اذان صبح داشت كه اول اذان ديگر تمام شده باشد. مجالس را بكلى از بين بردند، مساجد و ائمه مساجد و مراجع و هر چه بود، اينها از بين بردند يعنى نگذاشتند ديگر اين قوه فعاله قوه داشته باشد و

صحيفه نور ج 6 صفحه 56

مع‏الاسف آن روز ملت را هم جورى بار آوردند، تبليغاتشان طورى در ملت تاثير كرد كه ملت هم بسيارى از آنها، البته نه همه، بسيارى از قشرهاى ملت هم مخالف شدند با روحانيت و تبليغات آنها تاثير كرد به اينكه اينها را معرفى كردند به اينكه اينها انگليسى هستند. اصلاً خود انگليسى‏ها اينها را اينجور معرفى كردند يعنى عمال انگليس توى مردم مى‏افتادند كه اين آخوندها انگليسى هستند، اين آخوندها كذا هستند، دربارى‏اند، انگليسى هستند كه مردم را از اينها جدا بكنند، در هر صورت همه اقشار ملت را از اينها، از هم جدا كردند با اسماء مختلف عشاير از اشرار هستند و بايد سركوبى بشوند و بايد چه بشوند و اينها چه دزدند اينها عشاير، مردم محترم، فرض كنيد در هر جائى چهار تا هم چيز هست لكن اينها غرضشان اين حرف‏ها نبود، غرض اين بود كه كارى كه مى‏كنند و عشاير را خلع سلاح مى‏كنند، در نظر ملت يك چيز صحيحى جلوه بدهند چنانچه عمامه اهل علم را كه بر مى‏داشتند در نظر ملت يك چيز صحيحى جلوه بدهند چنانچه گفتند اينها انگليسى هستند، اينها بايد بروند سراغ كارشان. اينها كردند اين كارها را و همه اقشار را از هم جدا كردند. قشر روحانيين را از دانشگاهها جدا كردند، به روحانيون گفتند كه دانشگاه‏ها يك مردم بى‏دينى هستند يك دسته فكلى بى‏دين مضر، به اينها مى‏گفتند آخوندها درباريند، يك دسته مردم دربارى هستند كه هميشه كار مى‏كنند براى ديگران و چه اينها را از هم جدا مى‏كردند.

نياز مبرم به وحدت كلمه

والحمدلله اخيرا اين انفصال‏ها كم شد و اميد است كه تمام بشود، اگر بگذارند. در اين نهضت كه ما، ملت ما پيروز شد، براى اين بود كه اين اختلافات يك قدرى منسى شد همه توجه به يك مطلب پيدا كردند كه بايد يك جمهورى اسلامى، يك حكومت اسلامى باشد و قشر روشنفكر و قشر متقدم و متجدد و بازارى و ساير اقشار همه با هم دست برادرى دادند تا اين كار را انجام دادند، همه هم با هم توجه به اسلام كردند لكن الان ما احتياجمان به اين وحدت كلمه بيشتر از آنوقت‏هاست. آنوقت يك مسائل، نارضايتى‏هائى از دستگاه بود كه مردم را مجتمع كرد، حتى آنهائى هم كه خيلى علاقه به اسلام نداشتند لكن نارضائى را داشتند از دستگاه، آنها هم با آنهائى كه علاقه داشتند با هم دست به هم دادند و چون همه اقشار ناراضى بودند، آن نارضايتى اسباب اين شد كه يك وقتى صدائى بلند شد و همه جمع شدند و الان احتياج به اين وحدت كلمه بيشتر است براى اينكه آن نارضايتى‏هائى كه از دستگاه بود، خوب دستگاه كه الان نيست، حالا ديگر فروكش كرد و حالا به واسطه تبليغات سوئى كه باز شروع شده است، همان دستگاه‏هائى كه سابقا شروع مى‏شد، حالا نارضايتى‏ها را آوردند روى دولت فعلى، آن نارضايتى‏ها كه پيشتر داشتند و آنهمه مردم زجر كشيدند ديگر حساب اين را نمى‏كنند كه اين زجرها تمام شد، اين حبس‏هائى كه ابرار را مى‏گرفتند و حبس مى‏كردند تمام شد، آن گرفتارى‏ها الان نيست، حالا آمدند اطراف دوره مى‏گردند مى‏خواهند نارضايتى ايجاد كنند از اين نهضت كه اين نهضت چه كرد، يكى از

صحيفه نور ج 6 صفحه 57

مى‏كند براى شما؟ اين هم دولت اسلامى، اين هم جمهورى اسلامى، باز هم شما همان وضع سابق را داريد. نه اينكه اينها ندانند مساله را، مى‏دانند مساله را، غرض دارند، مى‏خواهند نشود مطلب، مى‏دانند كه تا حالا چه شده، يك چيزى شده است كه دنيا سابقه نداشته است، قدرتى را شكست داده‏اند كه امكانش پيش مردم، پيش دولت‏هاى خارج، پيش متفكرين خارج، برايشان تصورش نمى‏شد كه همچو چيزى بشود، امر غير ممكن مى‏دانستند. مى‏دانند كه آن دستگاه ظلم كه همه جا، در اعماق مملكت ما هم دستشان دراز بوده و هم ظلم مى‏كردند، مى‏دانند آن را كه آن ظلم‏ها تمام شد، الان كسى نيست كه به مردم ظلم بكند و آنكه هست اين است كه ظالم‏ها را مى‏گيرند آنهائى كه ظلم كرده‏اند مى‏گيرند محاكمه مى‏كنند اما كسان ديگر را هيچ كارى ندارند، آزادند. ما الان در اين مجلس آزاد نشسته‏ايم با هم صحبت مى‏كنيم در صورتى كه قبلاً امكان نداشت، يك همچو مجلسى هيچ امكان نداشت، اينها مى‏دانند كه خيلى چيز شده لكن نمى‏خواهند بعدها بشود، متاسفند از اينكه شده است، تاسفشان براى اين است كه دست ارباب‏ها كوتاه شده است.

روابط ما با آمريكا، روابط يك مظلوم با يك ظالم است

در يكى دو روز پيش از اين در روزنامه بود كه سناى آمريكا به اتفاق آرا اين اعدام‏هائى كه در ايران شده است محكوم كردند. آنهائى كه طرح داده يكى از دوستان اسرائيل است كه خودش هم از صهيونيست‏هاست. خوب معلوم است كه سناى آمريكا بايد محكوم كند ما را، شكى ندارد، ما مى‏دانيم كه اينها ما را محكوم مى‏كنند، دولت آمريكا هم ما را محكوم مى‏كند منتها حرفش را نمى‏زند، مجالس آمريكا هم ما را محكوم مى‏كنند براى اينكه آن داغى كه به دل آمريكا وارد شده است به واسطه اين نهضت، به دل هيچ كس وارد نشده است، هيچ كدام از ممالك به‏اندازه اين استفاده نمى‏كردند. بايد ما محكوم باشيم. توقع اينكه سناى آمريكا مثلا موافق با ما باشد، توقع بيجايى است. توقع اينكه خير، اعدام‏هاى ما را محكوم نكنند، اين توقع بيجاست، ما همچو توقعى از آمريكا نداريم، خصوصا كه خوب، دولت ايران از اسرائيل نفت را قطع كرده و تا آخر هم نمى‏دهد به او ديگر، او هم از دوستان نزديك آمريكاست و سناى آمريكا، ما توقع نداريم كه دولت آمريكا به ما چيز كرده بود كه اگر چنانچه اين اعدام‏ها ادامه پيدا بكند، در روابط ايران با آمريكا يك قدرى خطر مى‏افتد، الهى كه به خطر بيفتد ما روابط با آمريكا مى‏خواهيم چه بكنيم، روابط ما با آمريكا، روابط يك مظلوم با يك ظالم است. روابط يك غارت شده با يك غارتگر است. ما مى‏خواهيم چه كنيم.آنها ميل دارند، كه با ما روابط، آنها احتياج دارند كه با ما روابط داشته باشند، ما چه احتياجى به آمريكا داريم، آمريكا آن طرف دنياست، آنها مى‏خواهند كه بازار داشته باشند اينجا، آنها باز طمع دارند كه نفت ما را بخورند. ما كه، اسلام كه بنا ندارد كه ظلم به ديگرى بكند مظلوم هم نخواهد شد. البته سناى آمريكا ما را محكوم مى‏كند، مجالس انگلستان هم ما را محكوم مى‏كنند، مجالس شوروى هم ما را محكوم مى‏كنند، ما محكوم همه قشرها هستيم. آن كارى كه در ايران واقع شد كارى است كه همه قشرهاى ظالم و مستكبر با آن

صحيفه نور ج 6 صفحه 58

مخالفند، ما هيچ توقع نداريم كه دولت آمريكا يا ساير دول ابرقدرت، آنهائى كه مى‏خواهند منابع ما را ببرند، حالا كه ما دست آنها را كوتاه كرده‏ايم بيايند تشكر هم بكنند، البته نبايد هم بكنند، خيلى هم اظهار تاسف بايد بكنند. اگر از كشتن هويدا آمريكا اظهار تاسف نكند، خوب اين از يك نوكر پانزده سال يا بيشتر خودش كه از دستش رفته است اظهار تاسف نكرده، اين بيوفائى است به نوكر، اگر از اينكه شاه را ما مى‏خواهيم محاكمه كنيم، مى‏خواهيم محكوم كنيم يا اعدامش كنيم، آنها اظهار تاسف نكنند و اظهار تاثر نكنند، از يك نوكرشان قدردانى نكرده‏اند، قدردانى از يك نوكرى كه همه ذخائر ما را تقديم آمريكا كرده، اين است كه تاسف، اظهار تاسف بكند.

ميزان، نظر ملت‏هاى مظلوم است

بايد ديد كه مظلوم‏ها چه مى‏گويند، بايد ببينيم كه ملت آمريكا چه مى‏گويند، دولت آمريكا معلوم است شكست خورده و زخمى است مار زخمى است و شكست خورده، سناى آمريكا شكست خورده، او اظهار تاسف مى‏كند، بايد ديد كه خود ملت آمريكا چه مى‏گويند، آنها هم همين منطق را دارند؟ آنها ندارند اين منطق را، ملت‏ها اينجور نيستند. بايد ديد كه ملت‏هاى مظلوم چه مى‏گويند، نظر ملت مظلوم نسبت به اين اشخاصى كه اعدام شده چه است. سناى آمريكا كه در آن تا حالا قتل و غارتى واقع نشده بود همه‏اش نفع بود، در مقابل اينكه همه‏اش براى او نفع بود و حالا آنهائى كه نفع رسان هستند و از بين رفته‏اند البته متاسف است اما بايد ديد كه آنهائى كه تحت ظلم واقع شده‏اند، ملت‏هائى كه تحت ظلم و ستم واقع شده‏اند يا از ناحيه آمريكا يا از ناحيه شوروى يا از ناحيه انگلستان و يا از ناحيه حكومت‏هاى خودشان كه دست نشانده آنهاست، اينها در اين مسائل چه مى‏گويند. بايد ديد مظلوم در اين مسائل چه مى‏گويد، نه ظالم، ظالم هميشه ميخواهد كه ظلم بكند، عمالش ظلم بكنند، مظلوم‏هاى عالم يا آنهائى كه انسانند چه مى‏گويند.

شرافت از ديدگاه غارتگران!!

آن دست نشانده‏هاى آنها را، البته اقشار مختلفه دست نشانده هست سنا از يك طرف هست و - نمى‏دانم چيز - آن جمعيت حقوق بشر از يك طرف هست و از اين جمعيت‏هائى كه خودشان درست كرده‏اند براى بازى دادن مردم، آنها همه متاسفند، ما ميدانيم كه همه متاسفند. اينها بايد عزا بگيرند براى اينكه مى‏دانند چه از دست داده‏اند، نوكرها را از دست داده‏اند، چه نوكرهائى، در كشتن هويدا اظهار تاسف زياد بود. بايد ديد كه كى اظهار تاسف كرده، آنهائى كه اظهار تاسف كرده‏اند با چه منطق اظهار تاسف كرده‏اند، يك كسى كه سيزده سال نخست وزير ايران بود و همه كارها با امر نخست وزير بايد بشود، همه اين كشتار با امر نخست وزير شده است آنوقت يك ملت مظلوم دستش به اين آدم رسيده و يك نفر آدم فاسد را در مقابل چند صد نفر، چندين هزار نفر اشخاص صحيح كشته شده است، باز هم آنها البته بايد اظهار تاسف كنند. آنها، آنهائى كه آنها كشتند، اصلاً به حساب نمى‏آورند براى

صحيفه نور ج 6 صفحه 59

اينكه يك ملتى است، بگذاريد كشته بشود تا ما نفتش را ببريم. آنها كشتارى كه اينها كردند به حساب نمى‏آورند، حساب نمى‏كنند كه يك بشرى كشته شده است، مى‏گويند يك عده‏اى كه مانع از استفاده‏هاى ماست بگذاريد كشته بشود و انسان را در مقابل منافع خودشان هيچ مى‏دانند. در يك جائى كه من بودم راجع به اوضاع ايران چيز مى‏شد و اوضاع ايران چطور است و سفارتخانه‏ها ممكن است و آنوقتى كه ممكن است كه سفارتخانه چه بشود، يكى كه صاحب يك سفارتخانه‏اى بود مى‏گفت كه ما براى اينكه سفير يا اشخاصى كشته بشود، اهميتى نمى‏داديم ولى مبل‏هاى ما خيلى اهميت دارد، اين مبل‏هائى كه ما آنجا داريم آنها اهميت دارد، يك نفر آدم رسمى، يك نفر آدم رسمى اين حرف را زد كه ما اهميت نمى‏دهيم، مبل‏هاى‏مان بيايد، وضعشان اين است ديگر آدم مادى جز به ماديگرى فكر نمى‏تواند بكند نمى‏تواند فكر بكند، اصلاً شرف را اينها نمى‏توانند بفهمند يعنى چه، همه شرف را به اين مى‏دانند كه مبلشان خيلى خوب باشد. همه شرافت را، شرافت به اين مى‏دانند كه چندين دستگاه مثلاً عمارت داشته باشند، عمارتش چه جورى باشد، انسانيت اصلاً فكرش را نمى‏كنند تو خط اين نيستند. اگر اينها در خط اين مسائل بودند، خوب اين همه‏آدم از ايران كشته شد، اين همه‏متفكرين، روحانيين، ابريا، مظلوم‏ها، زن، بچه، كوچك، بزرگ توى اين خيابان‏ها خونشان ريخته شد، اين اهميتى نداشت، هيچ وقت تاسفى، تاسف ندارد اينكه، خوب يك دسته كشته شده‏اند، اينها مانع از استفاده‏هاى ما بودند، اما هويدا وقتى كشته مى‏شود صدايشان در مى‏آيد، تاسف مى‏خورند، اينهائى كه كشته شده‏اند، بيايند مطالعه كنند اينها چه كسانى هستند كه كشته شده‏اند، ببينند اينها چه كسانى هستند، اينها هر كدام چند نفر را كشته‏اند، هر كدام وادار كردند به قتل چند نفر آدم، چه بيچارگى براى اين ملت درست كردند اينها.

نجابت و ادب اسلامى از ويژگى‏هاى ملت ايران‏

ملت ما نجيب است، ملت ما اسلامى است و الا همان روز اول همه اينها را با هر چه بود غارت كرده بودند و از بين برده بودند ولى ملت ما ملتى است كه ادب اسلامى دارد، آنهائى هم كه همه خيانت‏ها را كردند باز با آن خشونت‏هائى كه آنها با بشر مى‏كنند اينها نكردند. وقتى آمدند حبس‏هاى ايران را ديدند، رفتند گفتند حبس‏ها خوب است، مطابق با تمدن است، مطابق با دموكراتيك است، براى اينكه منطق، منطق انسانى است. يك منطق انسانى، يك منطق اسلامى نمى‏تواند غير از اين باشد. اگر خود آنها غلبه كرده بودند بر ما، هيچ يك ما الان نبوديم. اگر هويدا به ما غلبه كرده بود ديگر ما اينجا ننشسته بوديم، شما هم نبوديد.

اسلام مى‏خواهد ماديت را مهار كند

اينها فكر نمى‏كنند كه در دنيا يك چيزى، معنوياتى هم موجود است، چيز ديگرى هم ما داريم غير از عمارت و غير از اتومبيل و غير از اين مسائل، غير از اين قدرت حيوانى يك چيزهاى ديگرى هم در عالم مطرح است، اصلاً فكر اين مساله در ذهن امثال كارتر نمى‏آيد، فكر نمى‏تواند بكند، اين

صحيفه نور ج 6 صفحه 60

سناتورى كه اعتراض كرده است به اين اعدام‏ها، اصلا نمى‏تواند ادراك كند اين معنا را كه غير از اين حيوانيت يك چيز ديگرى هم در عالم هست، اگر انسان فكر بكند كه يك مسائل ديگرى هم در دنيا مطرح است، اين همه‏نظرش را به اين نمى‏كند كه حالا كه اين به ما نفت را به رايگان داده است، به ما خدمت كرده است و آدمكشى‏اش هم خدمت به ما بوده است، اين مطلب همين است، ما چون منفعت بايد ببريم، اصلاً تمام، غير از اين مطرح نيست چيزى در اسلام، همچو مسائل اصلا مطرح نيست، مساله ماديات به اين معنائى كه اينها مى‏گويند، مطرح نيست، اسلام ماديت را تبع معنويت مى‏كند، مى‏خواهد ماديت را مهار كند، معنوى، صورت معنوى به آن بدهد. لشكر اسلام قبل از اينكه توجه به ماديت بكنند، به معنويات توجه مى‏كردند، روى معنويات شمشير مى‏كشيدند، اشخاص فاسد را جلويش را مى‏گرفتند. جنگ‏هاى اسلام را ببينيد كه با چه اشخاصى، با چه قشرهائى بوده است، براى منفعت بوده؟ وقتى هم، آن وقتى هم كه در جنگ حنين بود كه يا يكى ديگر از جنگ‏ها، وقتى هم كه غلبه كردند، هر چه بود حضرت رسول دادند به خود همان مشركين، اصلاً ماديت مطرح نيست در اسلام. خوب، زندگى پيغمبر اسلام را، زندگى اميرالمومنين سلام الله عليه را مطالعه كنند ببينند اينها چه جور زندگى كردند، حكومت هم كه كردند چه جور حكومت كردند، چه وضعى داشته حكومتشان. آنى كه اسلام است توجهش به ماديت توجه تبعى است، همه توجه معنويات است ان الله تعالى ما نظر در روايت هست كه ما نظر الى عالم طبيعت يا الى الجسم منذ خلقه نظر لطف، معنويات را ميزان گرفته‏اند، البته آنهائى كه نمى‏فهمند فقط همان چشم حيوانى دارند، همه ادراك، ادراك حيوانى است، چشم، چشم حيوانى است، ادراك، ادراك حيوانى است، نمى‏تواند ادراك اين مطلب را بكند كه هويدا را كشتن تاسف ندارد، اين همه چيزش روى همين مسائل حيوانى چرخ مى‏زند طعمه است، اين ممالك بايد طعمه آمريكا باشد، هر كه بهتر اين صيد را مى‏كند، در نظر سناى آمريكا نشان مى‏گيرد، هركه جلوگيرى مى‏كند از اين طعمه، در سناى آمريكا محكوم است، غير از اين نمى‏توانند ادراك بكنند، اينجور از اول تربيت شده‏اند. اينها هم كه حقوق بشر را طرح مى‏كنند، آنها هم همين است آنها هم غير از همين طبيعت و غير از همين ماديت ادراك ندارند، نمى‏توانند بفهمند. معنويات را اصلا نمى‏توانند بفهمند، البته آنهائى كه معنويات دارند در نظر آنها محكومند. آنهائى كه دفاع از مملكتشان مى‏كنند، آنهائى كه جانى‏ها را كشتند آن هم هيچ زجر نبوده است فقط يك قصاص بوده است. اين هويدا در آنجا كه بود روزنامه هم مى‏خواند به من اطلاع مى‏دادند كه خيلى حالش خوب است كه اگر يكى از ماها در حبس هويدا بوديم آن عمل را مى‏كردند كه با همه حبسى‏ها مى‏كردند، آن زجرها را مى‏دادند كه با همه حبسى‏ها مى‏دادند لكن وقتى مسلمان همين آدم جانى را مى‏گيرد و حبس مى‏كند به دستور اسلام نبايد زجرش بدهد محاكمه‏اش مى‏كنند، جانى هست مى‏كشندش. ما يك آدم برى را، اسلام يك آدم‏برى را نمى‏كشد، يك آن حبس قائل نيست اسلام براى كسى كه گناه ندارد، يك ساعت حبس قائل نيست. آنها هم كه گناهكارند يك فحش نبايد به آنها بدهند، يك سيلى نبايد به آنها بزنند.

صحيفه نور ج 6 صفحه 61

ملت ايران قائم به خودش ايستاده است‏

بله، تبليغات الان زياد است در خارج. در روزنامه‏هاى‏شان، در مجله‏هاى‏شان نوشته‏اند كه خمينى همه زن‏ها را گفته است كه سينه‏هاى‏شان را ببرند، اين فقط سه مورد اتفاق افتاده بعد مردم مخالفت كردند. اين تبليغات، البته آن كه مى‏خواهد، خمينى را مخالف با منافع خودش مى‏داند بايد اين را خردش كند در خارج، آنجاها اين حرف‏ها را ميزنند. حالا فرض كنيد من هم خرد بشوم، ديگران هستند، همچو نيست كه ملت ايران حالا احتياج به خمينى داشته باشند. احتياج به هيچ كس ندارد، خودش است، خودش الان ايستاده قائم است خودش بالنفسه، بيخود آنها خيال مى‏كنند كه اگر ما هم از بين برويم، بكشند يا منحط كنند، مساله خوابيده است و دوباره آنها برمى گردند و نفت ما را مى‏برند و همه خزائن ما را غارت مى‏كنند. نخير، ديگر گذشته است اين مطلب. نمى‏توانند اين كار را بكنند. هر جا هر حمالى هم كه در اين ايران هست الان ايستاده مقابل اينها، دانشگاهى ايستاده، روحانى ايستاده، بازارى ايستاده، كاسب ايستاده - عرض مى‏كنم كه - دهقان ايستاده، كارگر هم ايستاده. اگر حالا يك اختلافى هم بين اينها پيدا بشود همين از شيطنت اين قشرى است كه منفعتش از دست رفته است.

همه مى‏خواهند با شيطنت قشرها را از هم جدا كنند

afsanah82
07-24-2011, 11:09 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 63

تاريخ: 2/2/58

بيانات امام خمينى در ديدار با دكتر امير علائى اولين سفير جمهورى اسلامى در فرانسه

پيروزى نهضت، كار خدا بود

بسم الله الرحمن الرحيم‏

اين كار بشرى نبود، اين كار خدائى بود. بشر مى‏تواند يك شهر را، يك منطقه را آزاد كند، اما نمى‏تواند يك اجتماع را اينچنين به حركت در آورد كه با دست خالى يك سلطنت دو هزار و پانصد ساله را واژگون كند. در چهارم آبان، در بازار بزرگ تهران، از ترس پاسبانى كسى تصور نمى‏كرد كه بتواند يك پرچم نزند، چطور مى‏شود اين حركت به اين عظمت را بشرى دانست؟ كار، كار الهى بود، كار خدا بود، همه اقشار و طبقات متحد شدند و ريشه اين جنايتكار را از بيخ وبن برانداختند و بر عليه استعمار مبارزه كردند. چون خداى بزرگ پشتيبان اين ملت بود، كار به سامان رسيد و انقلاب پيروز شد. اين مملكت مال شماست، مملكت خودتان است. امروز هر كس به سهم خود بايد اقدام كند و وظيفه خودش را انجام دهد. شما يك قدم به عقب نگذاشتيد و با استقامت و پايمردى، شر محمد رضاى خائن را از سر ملت دور كرديد. او با همه زور و پول و ضمانت بيگانه نتوانست در برابرايمان مردم كه با دست خالى در برابر تانك و توپ و سرنيزه مقاومت كردند ايستادگى كند. ولى هنوز استعمار دست از جان اين مردم بر نمى‏دارد و در هر گوشه كشور نغمه شومى ساز مى‏كند.

چون خداى بزرگ حامى ملت ايران است، اين دسائس هم خنثى خواهد شد.اينها حركات مذبوحانه است، اينها كسانى نيستند اينها چيزى نيستند، آن موقع كه‏اسلحه داشتند و حمايت مى‏شدند كارى از پيش نبردند و كلكشان را كندند، حالا كه مسلح هستيم، ملت مدافع ماست، وحشتى نداريم. اين مردك كيست كه تحريك كند. او قابل اين حرف‏ها نيست. خداوند هميشه با مستضعفان است و حق همواره بر باطل غلبه كرده وايمان هميشه فائق شده است. انقلاب اصيل ما كه با دست خالى در برابر اسلحه و زور پيش رفت با كمك خداوند منان بود و سلطنت طاغوتى را واژگون كرد. با اتكال به خدا و با وحدت كلمه و همت فرزندان اين آب و خاك، همه با هم به بازسازى كشور مى‏پردازيم و با عزم راسخ كمر همت مى‏بنديم. اينها قدرتى نيستند.

صحيفه نور ج 6 صفحه 64

دفاع از حقوق بشر به خاطر جنايتكاران، نه مظلومين‏

خارجى‏ها مى‏گويند حقوق بشر، كدام بشر؟ اينها بشر را كشتند، اينها مجرمند، متهم نيستند، اينها آدم كشتند. ما از دوستان فرانسوى خود تشكر مى‏كنيم كه از ما در مدت اقامت در آن كشور دوستانه پذيرائى كردند و به من فرصت دادند كه از پاريس پيام‏هاى خود را به ملت عزيز ايران برسانم، ولى از دوستان فرانسوى انتظار نداشتم كه به خاطر چند نفر جنايتكار و دزد و مجرم، حقوق بشر را به رخ ما بكشند و در انقلاب اصيل ايران كه به خواست خدا، ملتى ستمديده به نداى حق پاسخ مثبت داده‏اند، به بهانه حقوق بشر ما را مورد عتاب و خطاب قرار دهند خوب بود حقوق بشر را هنگامى كه رژيم فاسد پهلوى زير پا مى‏گذاشت و هزارها جوانان اين كشور را شكنجه مى‏كردند و به خاك و خون مى‏كشيدند، به كمك ملت مستضعف ايران بر مى‏خاستند و از حقوق بشر دفاع مى‏كردند، نه اينكه به خاطر چند جنايتكار و مجرم كه تاريخ بشريت كمتر نظير آن را به ياد دارد، اينچنين به ما حمله كنند، ما چند نفر ضد بشر را كشتيم، حقوق بشر مگر چيست؟

من از ملت فرانسه تشكر مى‏كنم كه به من فرصت دادند تا صداى ملت ايران را به گوش جهانيان برسانم و از كشور آزاد فرانسه پيام‏هاى خود را به ملتى كه دو هزار و پانصد سال زير يوغ استبداد دست و پا مى‏زده برسانم تا از استعمار ساليان دراز رهائى يابند.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:09 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 65

تاريخ: 3/2/58

بيانات امام خمينى در جمع فرماندهان ترابرى ارتش

وحشت ابرقدرت‏ها از وحدت اقشار ملت‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

ما سابق، اوايل انقلاب سر و كارمان با علماى بلاد بود و از شما آقايان ما را دور نگه داشتند و تعمد در اين معنا بود، خواستند كه بين اقشار ملت يك وحدتى تحقق پيدا نكند، آنها از اين وحدت خوف داشتند و حالا هم احساس كردند، لمس كردند كه اگر ملت با هم وحدت پيدا بكنند، اگر جناح‏هاى مختلف يكى بشوند ابر قدرت‏ها هم نمى‏توانند با اينها مقاومت كنند. از اين جهت ما بايد الان خيلى مراقب امور باشيم و با كمال - هشدارى - هوشيارى و با كمال مراقبت، مراقب اين امورى كه ممكن است خداى نخواسته پيش بيايد باشيم. الان باز اجانب ننشسته‏اند آرام، آنجا به منابع ما نظر دارند و طمع دارند و حالا كه ديدند كه دستشان قطع شده است مى‏خواهند از جهات مختلفه يك تشتت ايجاد كنند چنانچه مى‏بينيم غائله بعد از غائله ايجاد مى‏كنند. هر وقت با يك اسمى، با يك نحوى غائله ايجاد مى‏كنند. اين ما و شما هستيم كه بايد اين غائله‏ها را توجه كنيم و نگذاريم رشد بكند. الان ايران مال خودتان هست، مال ايرانى هست چنانچه قبلاً از خودمان نبود و هر يك از مخازن ما را يك طايفه مى‏چاپيدند و مى‏بردند و همه جهات ما وابسته بود. من اميدوارم كه اين نهضت به آن نقطه آخر برسد با همراهى همه قشرها، يعنى الان وضع به نحوى حساس است كه بدتر از سابق يعنى قبل از اين پيروزى. الان مردم به حال خودشان برگشتند و توجه به زندگى خودشان كرده‏اند و يك قدرى ناآرامى‏ها در مملكت، در تمام سطح مملكت پيدا شده است و از آن طرف دست‏هاى جنايتكار مشغول فعاليت هستند كه نگذارند اين نهضت به آن نقطه‏اى كه بايد برسد، برسد. ما بايد با تمام قوا كوشش كنيم كه اين نهضت را به قوت خودش حفظ كنيم و ما جلو برانيم اين نهضت را با شور و شعفى كه مردم دارند تا اينكه آن مراحل بعدى انجام بگيرد و حكومت استقرارى جمهورى اسلامى تحقق پيدا بكند و مردم بر كارهاى خودشان تسلط پيدا بكنند و تمام قواى مختلفه در مقام خودشان مستقر بشوند و سر و سامان به اين مملكت پيدا بشود، مملكتى كه داراى خزائن بسيار است و غنى است از حيث خزائن، مملكتى كه كشاورزى آن بايد زيادتر از آن مقدارى كه احتياج دارد بسيار زيادتر باشد و بايد صادر بكند، مملكتى كه بايد همه چيز داشته باشد، الان مى‏بينيم كه همه جهات به هم ريخته است و اين بى‏انصاف‏ها تمام جهات ايران را به هم ريختند و مامور بودند كه اين ملت را عقب نگه دارند، همه چيزش را عقب نگه

صحيفه نور ج 6 صفحه 66

دارند و من اميد وارم كه با همت همه اقشار، نمى‏تواند يك قشر اين كارها را انجام بدهد، همه اقشار بايد با هم متحد بشوند، روحانيون بايد با هم باشند، ارتشى‏ها همه بايد با هم باشند، ملت با ارتش، با روحانى، همه بايد با هم باشند و با هم اين كار را انجام بدهند. من از خداى تبارك و تعالى استدعا و تقاضا و التماس دارم كه همه اقشار ملت ما را بيدار كند و توجه بدهد به مال كارها و اسلام عظمت پيدا كند، ملت اسلام و كشور اسلام عظمت پيدا بكند و ما از تحت ايادى دشمنان به كلى خارج بشويم و اين ريشه‏هاى پوسيده‏اى كه مانده است اينها هم قطع بشود و اسلام و كشور مال خود ما باشد و خود ما در آن فعاليت بكنيم و خودمان از مواهب خدا استفاده بكنيم و از اينكه اظهار كرديد كه در اين مسائل شما حاضر هستيد من متشكرم. البته همه ما بايد در اين مسائل راجع به مستمندان، راجع به مستضعفين همه بايد اقدام بكنيم هر كدام هر مقدارى كه در استطاعت ماست. خداوند به شماها سلامت و عظمت عنايت فرمايد.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:09 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 67

تاريخ: 3/2/58

بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان روحانى كرد

محروميت، زاغه نشينى و بى‏سامانى، هداياى رژيم گذشته‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

ما در اين مدت كه يك روابطى پيدا كرديم با طوايف مختلف مملكت و اقشار مختلف پيش ما مى‏آيند، مى‏بينيم كه هر طايفه‏اى در هر جا كه هستند مى‏گويند كه با ما بدتر از همه جا رفتار شده. از بختيارى‏ها مى‏آيند مى‏گويند كه با ايل بختيارى بدتر از همه جا عمل شده است و اينها بيچاره‏تر از همه هستند. از هر طرفى از اطراف ايران كه مى‏آيند، از شهرستان‏ها يا از دهات، خصوصا از عشاير مختلفى كه ايران دارد همه اين مطلب را گويند كه هيچ جا بدتر از منطقه ما نيست و اين براى اين است كه هر كسى منطقه خودش را مى‏بيند. همه مناطق اينطورى است. شما تهران را ملاحظه كنيد كه مركز ايران است و هر چه باشد بايد در اينجا بهترش باشد، قريب سى محله يا يك قدرى بيشتر در تهران هست يعنى در شهر هست، كنار شهر كه اينها زاغه نشين، چادرنشين هر چه، عرض كنم چه نشين هستند و عائله شان پنج نفر، بيشتر، كمتر در يك سوراخى زندگى مى‏كنند و نه برق دارند و نه اسفالت دارند، نه آب دارند اينها. آنطورى كه به من گفتند و مكرر مى‏آمدند و گفتند در يك گودال‏هاى منزلشان هست كه از اين گودال‏ها پنجاه بيشتر پله مى‏خورد، پله‏هاى گلى مى‏خورد و مى‏آيد لب خيابان، آنجا آن زن بدبخت بيچاره كه در اين زاغه هست كوزه‏اش را، بر مى‏دارد كه برود آب بياورد، از پنجاه شصت پله بايد بالا برود و در زمستان، آنجا كوزه‏اش را آب بكند، پنجاه، شصت پله پايين بيايد، چند دفعه زمين بخورد تا ببرد آنجا. هيچ از آثار تمدن از قبيل آسفالت و از قبيل آب و از قبيل برق در آنجا نيست، خانه‏شان هم اينجور است كه مى‏بينيد، اين در تهران است، ساير شهرها همين جورها در آن زياد است، قصبات بيشتر، دهات بدتر، عشاير بالاتر. اين خيال نكنيد كه فقط شما هستيد كه محروم هستيد و محروم بوديد، اين رژيم همه را محروم كرد. فشار اين رژيم بر شهرستان‏ها به يك نحوى بود و بر عشاير به يك نحوى بود و بر دهات، قرا و قصبات به يك نحوى. همه در فشار بودند، همه در سختى زندگى مى‏كردند. اين شهرستانى‏ها خيال نكنيد كه خانه دارند چه دارند و در آن وقت خوب بود جايشان، آنها هم فشارها داشتند، گرفتارى‏ها داشتند، حبس‏ها داشتند، زجرها داشتند، در حبس‏ها اينها را پاهاشان را اره مى‏كردند از روحانيون ما، خيال نكنيد كه روحانيون، فقط روحانيون شما گرفتار بودند، روحانيون ما كه ما انگشت روى آنها مى‏گذاريم كه فلان و فلان، پاهايشان را اره كردند، بعضى از

صحيفه نور ج 6 صفحه 68

محبوسين را توى تابه گذاشتند و بو دادند، زيرش آتش زدند و به آن برق متصل كردند، در حال حيات اين را توى اين برق، توى يك تابه‏اى گذاشتند بو دادند آدم را، اين طرز رژيم بود و ما و شما و همه اقشار ملت پنجاه و چند سال به اين مبتلا بوديم. قبل از اينكه حالا شما (...) باشد در اين رژيم بيشتر از همه، مبتلا بوديم به اين گرفتارى‏هاى همه جانبه، اين گرفتارى‏هاى شخصى خودمان كه شما مى‏گوئيد كه سلام كه مى‏كنيد، من خاطره دارم از اين، دو خاطره خودم دارم يعنى يكى را دوست من، خدا رحمت كند مرحوم حاج شيخ عباس تهرانى نقل كرد كه من در اراك بودم و از آنجا مى‏خواستم بيايم به قم، رفتم اتومبيل بگيرم شوفر گفت كه ما به دو طايفه بنا گذاشتيم كه سوار اتومبيل نكنيم، يكى فواحش، يكى معممين. اين در زمان آن خبيث اول بود كه با روحانيون اينطور كرد، تبليغاتش اينطور و عمالش اينطور كردند. يكى هم خود من در اتومبيل، در يك اتومبيلى كه جمعيت در آن بود نشسته بوديم بنزين تمام شد بين راه، من سيد بودم، يك شيخى هم همراهم بود، شوفر برگشت گفت كه اين از اثر اينكه اين شيخ را سوار كرده بوديم بنزين تمام شده، تمام شدن بنزين را اثر نحوست يك روحانى مى‏دانست. اينطور بود آقا، شما خيال نكنيد كه، شما برادرهاى اهل سنت ما هم مبتلا بوديد، ما هم مبتلا بوديم. در شهرها، در دهات، در قصبات، اطلاعاتى كه گفتنى نيست توجه كنيد توجه كنيد اطلاعاتى ما داشتيم كه گفتنى نيست، بانوان ما اطلاعاتى داشتند كه روى تاريخ را سياه كرده است، نمى‏دانيد چه قضايايى بوده در اينجا واقع شده است، در همين قم مركز روحانيت نمى‏دانيد چه بساطى اينها درست كردند وزن‏ها را چطور بيرون آوردند كه بروند جشن بگيرند، با زور بروند جشن براى كشف حجاب بگيرند. نمى‏دانيد اينها با ما چه كرده‏اند، حالا بحمد الله با قدرت الهى و با همت همه اقشار ملت است كه ديگر كسى نمى‏تواند بگويد من بودم، همه بودند، همه با هم و همه هم نمى‏توانند بگويند ما بوديم.ايمان بود، قدرت خدا بود، اگر قدرت خدا نبود، دست خالى نمى‏توانستند اين قدرت‏هاى بزرگ را بشكنند. ملت چيزى دستش نبود، مشت و خون داشتند، غير از اين چيزى نداشتند معذلك قدرت‏ايمان نبود كه شهادت را براى خودشان فوز مى‏دانستند اين قدرت كه شهادت را براى خودش فوز بداند، اين غلبه داد ايران را بر قدرت‏هاى بزرگ دنيا، همه پشت سرش ايستاده بودند، همه قدرت‏ها، من داخل كار بودم، پيغام‏ها به من بود كه از آمريكا مكرر و همه پشت سرش ايستاده بودند معذلك قدرت‏ايمان اين مردم غلبه كرد. حالا اين ملت ما، سى و پنج ميليون ملت ما از يك حبسى بيرون آمدند و اگر چنانچه يك حبسى باشد كه مثلا سى و پنج ميليون را حبس بكنند، درهايش بسته باشد، ديوارهايش چه باشد، يك روز بشكند اين قفس و بيرون بريزند، چه حالى پيدا مى‏كنند؟ يك حال اغتشاش، يك حال به هم خوردگى، الان وضع ايران اين است، يك حال اغتشاش است، يك حال به هم خوردگى است، همه چيز ما را از بين بردند و رفتند، يعنى خزانه را خالى كردند، بانك‏ها را همه را خالى كردند و رفتند. الان هر بانكى از اين غائله چند صد ميليون دلار طلبكار است، همه چيز را بردند، فرهنگ ما را بردند عرض بكنم روحانيت ما را تضعيف كردند و رفتند، فرهنگ ما را از بين بردند و رفتند، اقتصاد ما را خراب كردند و رفتند، كشاورزى ما را بكلى از بين

صحيفه نور ج 6 صفحه 69

بردند و رفتند، همه چيز ما را بردند، حالا كه همه چيز ما را بردند و ما مثل يك حبسى‏هايى كه از حبس يكدفعه قفس شكسته و بيرون آمديم و هر كدام يك طرف، يك جايى مى‏پريم، همه متوجه شديم به گرفتارى خودمان. توجه به اينكه يك همچو گرفتارى نمى‏شود فورا رفع بشود، يك شب نمى‏شود يك همچون گرفتارى يك قرن، يك نيم قرن، يك پنجاه و چند سال را كه براى ما گرفتارى درست كردند و براى ما خانه خرابى درست كردند، اين را با يك ماه، دو ماه، چهار ماه نمى‏شود آن را درست كرد. شما خيال نكنيد كه به فكر شما نيستند، الان نمى‏توانند به فكر هيچ كس باشند. شما خيال مى‏كنيد كه اينها مثلاً راجع به ساير بلاد هم كارى كردند و براى شما نكردند. نمى‏توانند آقا، مطلب، مطلب بزرگى است، همه با هم بايد دست به هم بدهيم، يك مقدار بايد فرصت بدهيم، يك مقدار بايد همراهى كنيم، همه‏مان همراهى كنيم، اگر من طلبه با اين آقايان علما، با شما علما، با شما آقايان دست هم ندهيم و دولت را تاييد نكنيم و همه باهم نشويم نمى‏توانيم اين خرابى‏ها را درست بكنيم.

پنجاه سال سوختن و ساختن و شاهد خرابى‏ها بودن‏

خرابى است الان، همه خراب است. عمده مطلب ايران كشاورزى بود اينها به اسم اصلاحات ارضى كشاورزى را بكلى از بين بردند و ايران شد يك بازارى كه دستش را هى دراز مى‏كند پيش دولت‏هاى خارجى خصوصا آمريكا، گندم بده، جو بده، نمى‏دانم چه، با اينكه ايران اگر خودش كشاورزى را بكند، بايد صادر بكند به ساير ممالك، نبايد بگيرد از آنجا. همه چيز ما را از بين بردند، دامدارى ما را از بين بردند، مراتع ما را، مراتعى كه به تصديق خود خارجى‏ها گفتند بهترين مراتع براى دامدارى، غنى‏ترين مراتع براى دامدارى، مرتع فلان جاست و من هم اسمش را يادم نيست، اين را دادند به ملكه انگلستان و چند نفر از دوستان او، اين را به او دادند و الان نمى‏دانم حالا الان وضعشان چطور است. تمام مراتع ما را از بين بردند به اسم ملى كردن، مردم را دستشان را منقطع كردند و خودشان چاپيدند و رفتند و همين طور جنگل‏هاى ما را به اسم ملى كردن، خودشان به اشخاص خارج فروختند و استفاده‏اش را كردند، نفت را هم كه همه مى‏دانيد كه چطور بردند و هيچ چيز هم ندادند به ما، الان باز به دولت ما پول نفت نرسيده، نفت صادر شده اما پول نفتش بعد بايد برسد، تا چندم، تا كى بايد برسد. اينجور نيست كه الان دولت به فكر شما نباشد به فكر ما باشد، به فكر مثلاً بلوچستان نباشد به فكر تهران باشد، به فكر كردستان نباشد، به فكر همه جا هستند اما نارساست مطلب، صبر مى‏خواهد. ما پنجاه و چند سال صبر بر اين بليات كرديم و سوختيم و ساختيم، حالا يك مقدارى باز بايد بسوزيم و بسازيم و مهلت بدهيم و كمك كنيم تا درست بشود، كارگرى درست بشود. الان تو كارخانه‏ها مى‏ريزند نمى‏گذارند كارگرى درست بشود، تو كشاورزها مى‏ريزند نمى‏گذارند كشاورزى صورت پيدا بكند و تو مدارس مى‏ريزند نمى‏گذارند مدرسه درست باز باشد. همه جا را اينها خراب كردند، حالا هم تتمه‏اى كه مانده است نمى‏گذارند كه ما راحت باشيم، دولت راحت باشد تا كار انجام بدهد. شما اين را بدانيد كه اسلام براى يك قشر نيست، اسلام براى يك طايفه نيست، اسلام براى همه

صحيفه نور ج 6 صفحه 70

است، اسلام براى بشر است، براى انسان است، براى همه است. خيال نكنيد كه يك تبعيضى در اسلام باشد در اسلام تبعيض نيست. خيال نكنيد كه كسانى كه در مركز هستند يا علمايى كه در مراكز علمى هستند تبعيض قائل باشند، اين حرفها نيست در كار، ما همه هستيم و با هم هستيم و برادر هستيم و ما را اين نهضت همچو - عرض كنم كه - توفيق داد كه الان شما برادرها با ما برادرها همه با هم نشسته‏ايم، همه با هم تفاوتمان را مى‏گوئيم لكن شما فكر اين را نكنيد كه ما در فكر شما نيستيم و نشسته‏ايم خودمان داريم يك كارى مى‏كنيم براى خودمان، نه، براى شما ابدا اين مطلب، طرح نيست اين مطلب. در جمهورى اسلامى اين مسائل طرح نيست اصلا، لكن اوضاع، اوضاع اغتشاش و در هم و برهمى است كه بايد با مهلت انجام بگيرد. من به شما اطمينان مى‏دهم كه وقتى كه استقرار پيدا كرد حكومت ما (الان بين راه هستيم، ما الان حكومت مستقر نداريم، حكومت انتقالى است) يك حكومت مستقر پيدا كنيم كه همه شما راى بدهيد، همه شما سرنوشت خودتان را تعيين كنيد، بعد از اينكه تعيين كرديم سرنوشت خودمان را، همه را، همه‏مان رايمان را داديم به اشخاص كه دلخواه خودمان هستند و اينهاست آنوقت آن اشخاصى كه از طرف ما راى دادند درست مى‏كنند يك حكومتى كه مال همه ملت است، همه ملت حكومتشان عبارت از يك حكومت صحيح است و اسلامى انشاء الله، انشاء الله قدرت اسلامى، احكام اسلامى و آنوقت خواهيد ديد كه قضيه، قضيه تبعيض و تجزيه و اينها هيچ ابدا مطرح نيست، نه از اول اسلام مطرح بوده، نه حالا مطرح است. اگر چهار روز يك نفر آدم قاچاق آمد در اين مملكت و خرابكارى كرد، اين را نبايد ما به اسم اين بگذاريم كه مثلاً مسائل بايد اينطور باشد. نخير، وقتى كه دولت اسلامى انشاء الله استقرار پيدا بكند، انشاء الله همه ما، همه شما در رفاه هستيم و من سلام خودم را به برادرهايى كه شما از پيش آنها آمديد اعلام مى‏كنم و از آنها مى‏خواهم كه يك قدرى حوصله داشته باشند، صبر داشته باشند. انشاء الله خداوند همه‏تان را حفظ كند.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:10 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 71

تاريخ: 4/2/58

بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هيأت اعزامى از ليبى به سرپرستى سرگرد جلود

غلبه مستضعفين بر مستكبرين اراده خداوندى است‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

خداوند را سپاس مى‏كنم كه اراده فرمود منت بر مستضعفين بگذارد عليه مستكبرين و زمين را از لوث مستكبرين پاك كند، مستضعفين را به - زمين - حكومت برساند، اسلام براى همين مقصد آمده است و تعليمات اسلام براى همين معناست كه مستكبرى در زمين نباشد و نتوانند مستكبرين، مستضعفين را استعمار و استثمار كنند. ما به تبع تعاليم عاليه قرآن و آنچه از اسلام بر سيره رسول اكرم و ائمه مسلمين به دست آورديم و از سيره انبيا چنانچه در قرآن نقل مى‏فرمايد به دست آورده‏ايم آن است كه مستضعفين با هم مجتمع شوند و بر مستكبرين ثوره (انقلاب) كنند و نگذارند حقوق آنها را ببرند. ما با اين تعاليم پيشرفت كرديم و ملت ما شهادت را استقبال كرد براى اين مقصد، و چون شهادت مورد هدف او بود با مشت و خون بر تمام قواى جهنمى، بر دبابات (تانك‏ها) بر مسلسلات، بر ابرقدرت‏ها كه در پشت شاه سابق صف كشيده بودند غلبه كرد، ما مى‏خواهيم كه اين رمز در بين تمام حكومت‏ها و ملت‏ها باشد. حكومت‏ها بايد خدمتگزار ملت‏ها باشند چنانچه در اسلام اين سيره بود كه حكومت در خدمت مردم بود و ارتش در خدمت مردم بود. حكومت‏ها از مردم انشاء مى‏شدند و ارتش نيز از آنها و اگر حكومت‏ها و ملت‏ها به سيره رسول اكرم و ائمه مسلمين عمل مى‏كردند، آرامش در همه جاى ارض بود اين اختلافات و خونريزى‏ها نبود.

ما از خداوند مى‏خواهيم كه اين نهضت اسلامى و نهضت انسانى سرمشق باشد از براى تمام مستضعفين و هشدار باشد بر مستكبرين. مستكبرين گمان نكنند كه بايد حكومت كنند بر مستضعفين و آنها را استعمار و استثمار كنند. مستضعفين حكومت را به عنوان حكومت نشناسند بلكه به عنوان خدمتگزار بشناسند. برادر باشند، برادرى كه بر برادر ديگر خدمت كند، هر دو پشتيبان هم باشند. اگر قوانين اسلام در ملت‏ها، در حكومت‏ها جريان پيدا بكند و آداب حكومت‏ها و ملت‏ها اسلامى باشد، نه حكومت‏ها خيال تعدى بر ملت‏ها دارند و نه ملت‏ها با حكومت‏ها مخالف خواهند بود. من از شما كه از طرف معمر آمديد و براى ما سلام او را آورديد تشكر مى‏كنم و سلام من را نيز به ايشان ابلاغ و به ملت ليبى ابلاغ نمائيد. من از خداوند تعالى مى‏خواهم كه تمام ملت‏ها و دولت‏ها بيدار شوند و همه ملت‏ها و دولت‏هاى اسلامى به هم پيوند كنند تا ابرقدرت‏ها نتوانند بر اينها غلبه كنند و مخازن آنها را

صحيفه نور ج 6 صفحه 72

ببرند. مسلمين قريب يك ميليارد جمعيت دارند و مع‏الاسف به واسطه تفرقه‏اى كه بين آنها واقع است و به واسطه عدم رشدى كه در حكومت‏هاست نتوانستند آن قدرتى را كه اسلام براى آنها پيش بينى مى‏كند به دست بياورند. من از خداوند تعالى خواستارم كه مستضعفين در هر جاى ارض كه هستند بر مستكبرين غلبه كنند و مستكبرين به جاى خود بنشينند و دولت‏ها و ملت‏ها با هم برادر باشند.

والسلام عليكم

در اين موقع نماينده هيات ليبيائى سخنانى ايراد مى‏كند و امام در جواب مى‏فرمايند:

كليد حل معماى آقاى صدر به دست دولت ليبى است‏

چيزى كه، قضيه‏اى كه براى ما و علماى ايران و ساير اقشار به طور معما در آمده است اين فاجعه آقاى صدر است. من و علماى ايران براى اين فاجعه بسيار متاثر هستيم و اين براى ما يك معمايى است كه اين معما حل نمى‏شود الا به دست دولت ليبى. ما اين معما را مى‏خواهيم كه برادر ما معمر و دولت حل كنند و ناراحتى‏هاى ما را به اتمام برسانند. من كرارا به وسائطى اين معنا را تذكر دادم لكن الان نيز اكيدا تذكر مى‏دهم كه اين معنا در شعب ما و در بين علماى ما انعكاس سوئى دارد و من ميل ندارم كه بين ملت ما و دولت شما يك سوءتفاهمى باشد. من از شما مى‏خواهم كه اين معما را حل كنيد و موجب راحتى ما را فراهم كنيد.

سپس نماينده هيات ليبائى سخنانى ايراد مى‏كند و امام در جواب مى‏فرمايند: بگوئيد مقصود من اين نبود كه به شما يا به دولت شما تهمت بزنم مقصود من اين بود كه شما قدرت داريد كه در اين ممالكى كه نزديك شماست و ايشان رفته‏اند در آنجا به قول شما، در آنجا فعاليت بكنيد و اين معما را براى ما حل كنيد. ما هيچگاه به برادران خودمان تهمت نمى‏زنيم و خلاف اسلام نمى‏كنيم لكن از شما خواهيم حل اين قضيه را به اينكه شما قدرت اين را داريد كه اين مساله را حل كنيد و از دولت‏هايى كه ايشان رفته‏اند آنجا، يك طور تحقيقاتى بكنيد و ما مطلع بشويم.

در اين موقع نماينده هيات ليبائى سخنانى ايراد مى‏كند و امام در جواب مى‏فرمايند:

مسلمين بايد يد واحد باشند بر عليه اعداء

بله، من هم اين معنى را مى‏دانم لكن مهم اين است كه يك سوء تفاهمى بين ملت‏ها و دولت‏هاى اسلامى نباشد و وحدت اسلامى هميشه محفوظ باشد و همه مسلمين با هم برادر باشند و اينكه در اين معنا درك كردم براى اين بود كه همين سوءتفاهم به واسطه فعاليتى كه شما بكنيد براى تحقيق اين مطلب، رفع بشود و بين دولتين و ملتين تفاهم صحيح حاصل بشود و اين تهمت‏ها را اجانب كه مى‏خواهند بين دولت‏ها و بين ملت‏ها تفرقه بيندازند، آنها را خنثى كنيد، تبليغات آنها را. من هميشه

صحيفه نور ج 6 صفحه 73

سعى‏ام در اين بوده است كه مسلمين يد واحد باشند بر اعداء چنانچه اسلام فرموده است و جماعت واحده باشند چنانچه اسلام مى‏فرمايد، لكن مهم ما اين بود كه رفع بشود اين سوءتفاهم، و برادرى ايران و ليبى محفوظ باشد و دست اجانب كه مى‏خواهند تفرقه بيندازند بين دو برادر، دو دولت و دو ملت، كوتاه بشود.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:11 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 74

تاريخ: 4/2/58

بيانات امام خمينى با افسران، درجه‏داران و سربازان مركز توپخانه اصفهان‏

جداسازى ارتش از روحانيون و ساير اقشار ملت از خيانت‏هاى بزرگ رژيم شاه‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من امروز را روز مباركى مى‏دانم، روز ميمونى مى‏دانم. قبل از ظهر يك عده كثير از دوستان ما، برادران ارتشى ما، برادران ژاندارمرى ما، آمدند و با ما ملاقات كردند و الان دوستان عزيز من و ارتشى‏هاى محترم اصفهان به ملاقات آمدند. من از اين جهت اين روز را ميمون مى‏دانم و مبارك كه ارتش در قلب مردم و در بين مردم و با احترام زياد و شور و شعف فوق‏العاده مواجه هستند. من از اين جهت مبارك مى‏دانم كه در سابق و در زمان طاغوت ارتش ما از ملت جدا بود و از روحانيت جداتر. امروز ارتش در قلب ملت است و در كنار روحانيت به طورى كه هدايت آنها را به اينجا حضرت حجت‏الاسلام آقاى طاهرى ايدهم الله تعالى فرمودند. سابقه ندارد كه يك شخص روحانى در ارتش و در رژه ارتش شركت كرده باشد. ارتش از ما جدا شده بود و ملت از ارتش جدا شده بود و اين خيانت بزرگى بود كه رژيم سابق كرد و ما برادران را از هم جدا كرد. امروز روزى است مبارك و ارتش با ملت هماغوش و در درياى جمعيت امروز خودشان را غوطه‏ور مى‏بينند و مردم مثل برادر آنها را پذيرايى مى‏كنند. نه آنها از مردم بيزارند و نه مردم از آنها، به خلاف سابق كه مردم را طورى كرده بودند و به طورى از ارتش و ساير قواى انتظامى ترسانده بودند كه مردم احساس ناراحتى كردند با ديدن آنها و ارتش را آنطور بار آورده بودند كه احساس آنها نسبت به ملت غير از اين احساس بود كه امروز هست. امروز شما احساس شادى كنيد كه در آغوش ملت هستيد و ملت احساس شادى مى‏كند كه در آغوش شماست و هر دو احساس شادى مى‏كنيد كه برادروار مجتمع هستيد و هر دو با هم و من احساس غرور مى‏كنم كه اين ارتش با مردم همچو مختلط است و همچو مزدوج است كه مثل دو برادر، اين غرور، دارد، اسلام همين را مى‏خواهد. ارتش اسلام در صدر اسلام با مردم يكى بودند، جدايى نداشتند، از مردم بودند، بعدها سلاطين جور و خصوصا اخيرا به واسطه تبليغاتى كه كردند، تبليغاتى كه از جانب اجانب بود و مامور آن رژيم منحط بود، تبليغاتى كردند كه شما را از ما جدا كردند، ملت را از شما جدا كردند، ملت را بعضى را از بعضى جدا كردند، دانشگاهى را از مدرسه‏اى جدا كردند و بازارى را از هر دو خواستند جدا كنند و بحمدالله اين فرصت پيدا نشد و خداى تبارك و تعالى همچو توفيقى داد كه همه الان با هم همه برادروار در يك محيط دوستانه، در يك محيطى كه با شعف و شوق از هم پذيرايى

صحيفه نور ج 6 صفحه 75

مى‏كنيد مجتمع هستيم. امروز روز مبارك است، امروز روز ميمون و بزرگ است.

مجازات خيانتكاران و عفو نادمين

و اما قضيه‏اى كه فرمودند راجع به عفو، همين طور است كه گفته‏اند و - ما - آنهايى كه مجرم بودند، آنهايى كه خيانتكار بودند، آنها را مجازات كردند و خواهند كرد. و اما ارتش، ژاندارمرى و همين طور ساير طبقات ديگر از قواى انتظامى، شهربانى در تمام كشور اگر چنانچه خداى نخواسته مرتكب يك جرم صغيرى، يك گناه صغيره‏اى شده باشند، ما اين را عفو كرديم و خداوند تبارك و تعالى به واسطه برگشت آنها به دامن اسلام و برگشت آنها به دامن ولى عصر سلام الله عليه آنها را عفو فرمود و ما به تبع امام زمان سلام الله عليه عفو عمومى نموديم و از اشخاصى كه گناه صغيره كردند و خداى نخواسته مرتكب يك بعضى از صغائر ذنوب شدند. خداوند همه شما را عظمت، عزت، قدرت عنايت كند.

با بيدارى و وحدت كلمه، خدعه‏هاى شياطين را خنثى سازيد

برادران من توجه داشته باشيد كه در اين فرصت از زمان، در اين لمحه از زمان شياطين مى‏خواهند باز بين ما و شما، بين شما و ساير قواى انتظامى، بين قشرهاى ملت جدايى بيندازند و از آن استفاده كنند و به خيال خام خودشان برگشت به حال اول ولو به فرم ديگر، لكن بايد با هوشيارى و با بيدارى خدعه اينها را خنثى كنيد و مثل كوه در مقابل آنها بايستيد و نگذاريد خللى در اين اجتماع شما، در اين سد بزرگى كه داريد و در اين اجتماع و در اين وحدت كلمه‏اى كه داريد، نگذاريد كه آنها رخنه كنند كه اگر خداى نخواسته رخنه كنند شايد مسائل و مشكلى براى ما پيش بيايد. خداوند همه شما را عزت و سلامت و سعادت عنايت فرمايد و شما را با ملت و ملت با شما را چنان همراه و برادر كند كه كسى نتواند خلل در اين برادرى ايجاد كند.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:11 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 76

تاريخ: 4/2/58

بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هيأت اعزامى كوبا

قدرت‏ايمان و وحدت كلمه عامل غلبه ملت بر قواى شيطانى شاه‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من تشكر مى‏كنم از اينكه ايشان و دولت ايشان براى تفقد از حال ملت ايران به اينجا آمده‏اند و از نهضت ما پشتيبانى مى‏كنند. اين نهضت ايران نهضتى مبتنى بر عقائد، مبتنى برايمان، مبتنى بر اسلام بود و با قدرت ايمان و اسلام اين پيشبرد را كرد والا ملت ما در دستشان از ابزار جنگ هيچ نبود، در صورتى كه آنها مسلح بودند به تمام انواع اسلحه‏ها و پشتيبانى از آنها مى‏كردند ابر قدرت‏ها، معذلك در عين حالى كه همه قواى قدرتمند دنبال شاه بودند و پشتيبان، معذلك قدرت‏ايمان ملت ما كه به آن قدرت‏ايمان وحدت كلمه پيدا شد و همه با هم يك مطلب را خواستند، نتوانستند قدرت‏ها اين قدرت شيطانى را حفظ كنند و اين نهضت چون نهضت انسانى بود و براى انسان بود، همه انسان‏ها كه در فطرت انسانيت باقى مانده‏اند بايد از آن پشتيبانى كنند.

دولت‏ها بايد خدمتگزار ملت‏ها باشند

و دولت‏ها توجه كنند به اينكه بايد در خدمت ملت‏ها باشند و ملت‏ها پشتيبان دولت‏ها و اينكه شاه سابق نتوانست حفظ خودش را بكند براى اينكه ملت با او نبود، ملت پشت به او كرد و او هم به ملت خيانت كرد. دولت‏ها بايد توجه كنند به اينكه آنها در خدمت ملت بايد باشند اگر در خدمت ملت باشند ملت‏ها پشتيبان آنها خواهند بود. و من از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم كه همه ملت‏هاى عالم و همه مستضعفين سعادتمند باشند و همه دولت‏ها در خدمت ملت‏ها باشند تا سعادت همه بشر تامين شود. و من سعادت ملتها را، ملت شما را از خداوند مى‏خواهم و سلام من را به ملت و رئيس دولت و دولت ابلاغ كنيد.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:11 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 77

تاريخ: 4/2/58

بيانات امام خمينى در جمع پرسنل نيروى هوائى دزفول و نمايندگان مردم شهرستان اليگودرز

تا خدا با شماست احدى توان معارضه با شما را ندارد

بسم الله الرحمن الرحيم‏

شما نيروى هوائى امروز نيروى آسمانى هستيد، نيروى اسلامى هستيد، پشتيبان اسلام هستيد، اسلام پشتيبان شماست، ملت پشتيبان شماست، ما همه پشتيبان شما و همه با هم، همه با هم بايد اين نيروى بزرگ اسلامى انسانى را به پيش ببريم. حكومت اسلامى، جمهورى اسلامى، عدل اسلامى را مستقر كنيد. با عدل اسلامى همه و همه در آزادى و استقلال و رفاه خواهند بود. آن نيروهاى شيطانى بود كه ما را از شما و شما را از ما جدا مى‏كرد و بهره بردارى مى‏كرد. اسلام براى همه است و با همه يدالله با جماعت است، دست خدا با شماست، تا همه با هم هستيد و همه اسلام را مى‏خواهيد، خدا با شماست و تا خدا با شماست كسى با شما نمى‏تواند معارضه كند. اين شياطين كه در بين ملت ما تفرقه‏اندازى مى‏كنند، آگاه باشند كه نمى‏توانند اين نيروى انسانى را شكست بدهند، بيهوده تفرقه‏اندازى مى‏كنند، شيطنت مى‏كنند، نخواهد آمال آنها، آرزوى آنها تحقق پيدا بكند. خداوند خواسته است كه مستضعفين بر مستكبرين غلبه كنند، غلبه كردند و مى‏كنند. دوستان من! عزيزان من! همه با هم باشيد از تفرقه پرهيز كنيد، همه براى اسلام، همه براى خدا، همه نيروى الهى. شما نيروى هوائى، نيروهاى الهى هستيد. همه نيروها، نيروى الهى‏اند. ملت نيروى الهى است. دست خدا با شماست. خداوند همه شما را حفظ كند و همه با هم، همه با هم براى اسلام به پيش.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:11 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 78

4/2/58

بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هيأت سردفتران تهران

بايد همه دست به دست هم بدهند تا اينكه اين خرابه آباد بشود

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از شما آقايان متشكر هستم كه تشريف آورديد و از نزديك ملاقات كنيم. آنچه بوده است گذشت و ما امروز بايد فكر آينده باشيم. آينده يك مشكلاتى است كه بر عهده همه اقشار ملت است. خرابى‏هايى كه تا كنون شده است در ظرف اين پنجاه و چند سال بيشتر و قبل از آن هم دو هزار و پانصد سال اين خرابى‏هايى كه شده است و يك كشور خراب از هر جهت، از جهت فرهنگى، از جهت اقتصاد، اين وراثت مانده است براى ما و هيچ قشرى تنهايى نمى‏تواند اين خرابى‏ها را آباد كند، همانطورى كه در شكستن اين سد بزرگ طاغوتى نمى‏توانست يك قشر، دو قشر اين عمل را انجام بدهد، وقتى كه همه اقشار ملت با هم شدند و همه تحت لواى توحيد و اسلام عمل كردند، اين امر محال به حسب نظر اشخاص ممكن و واقع شده محال به نظر خيلى‏ها مى‏رسيد كه بشود اين سلطنت طاغوتى را شكست با آن ابزار و سلاح‏هاى مدرنى كه خودشان داشتند و دارند و با آن پشتيبانى‏هايى كه از ابرقدرت‏ها مثل آمريكا و غيره مى‏شد، يك مطلب غير ممكن به حسب عادت به نظر رسيد لكن اين غفلت از اراده الهى بود، غفلت از اراده الهى بود، غفلت بود كه هر غير ممكن به نظر ما با اراده حق تعالى واقع خواهد شد و من اين مطلب را مستند به شخص نمى‏دانم، مستند به ملت نمى‏دانم، يك تحولى در اين ملت پيدا شد با دست خداى تبارك و تعالى، آن تحول روحى بود كه الان هم بعضى جوان‏ها مى‏آيند و به من مى‏گويند دعا كنيد ما شهيد بشويم و آنوقت هم جوان‏هاى برومند همين تقاضا را از من مى‏كردند، بعضى‏شان قسم مى‏دادند مرا كه شما دعا كنيد كه ما شهيد بشويم. مادرهايى كه بچه‏هايشان را از دست دادند و داده بودند الان هم كه پيش ما مى‏آيند با تشكر. در چند شب پيش، دو، سه شب پيش با يك پدرى كه جوانش را از دست داده بود من مواجه شدم - احوالپرسى - نمى‏دانستم كه اين مصيبت بر او وارد شده از او احوالپرسى كردم، ديدم بيشتر از ميزان تشكر دارد مى‏كند و مى‏گويد حالم خوب است، بعد كسى گفت يكى از جوان‏هاى ايشان كشته شده است و اين تشكر براى اين معنا بوده است. اين تحول روحى كه در ملت پيدا شد، ملتى كه از سايه پاسبان مى‏ترسيد در خيابان ريخت و گفت مرگ بر كه،بر شاه، اين تحول يك تحول الهى بود، نه انسانى. انسان نمى‏توانست يك همچو كارى بكند. هر كسى خيال كند كه فلان اين كار را انجام داد صحيح نيست، خدا اين كار را انجام داد. اين يد غيبى

صحيفه نور ج 6 صفحه 79

بود كه بر سر اين ملت سايه افكند و يك ملت مظلوم را، ملتى كه هيچ ساز و برگ نداشت، بر يك قدرت‏هاى بزرگ موفق كرد و پيروزى داد و اين سد را شكست. بحمدالله اين سد شكسته شد لكن كارها باز باقى است. باز ما كارهايى داريم و احتياجاتى به همه، احتياج به همه آقايان، به گويندگان، به نويسندگان، به همه اقشار ملت ما احتياج داريم براى اينكه يك مملكت خراب را نمى‏تواند يك قشر آباد كند. بايد همه با هم دست به هم بدهند تا اينكه اين خرابه آباد بشود. هر كسى به هر مقدارى كه قدرت دارد، خيال نكند يك نفر است، يك نفر به‏اندازه يك نفر قدرت دارد، اين يك نفر وقتى پهلويش نفرها واقع شد، جمعيت از آن، مثل يك قطره است كه وقتى كه قطره‏هاى ديگر به آن متصل شد سيل پيدا مى‏شود وقتى سيل‏ها با هم متحد شدند دريا درست مى‏شود. اين قطره‏ها خيال نكنند، انسان‏ها خيال نكنند كه خوب، از من كه كارى بر نمى‏آيد، نخير، از شما و من و همه و شما هر كدام به‏اندازه خودمان، به اندازه يك نفر كار ازمان مى‏آيد و به‏اندازه آنقدرى كه از ما كار مى‏آيد مسوول هستيم يعنى امروز وضع طورى است، به طورى حساس است وضع مملكت ما كه اگر ما قصور بكنيم در اداى تكليفمان، مسووليم، همه بايد باهم، همه اقشار بايد باهم، ننشينيد كه دولت اصلاح بكند، دولت تنها نمى‏تواند، ننشينيد كه روحانيت اين كار را بكند، روحانيت نمى‏تواند تنها، روحانيت ننشينند كه مثلاً اقشار ديگر اين كار را بكنند، از آنها هم تنها نمى‏آيد. همه با هم، وقتى همه با هم شدند، يدالله مع الجماعه جماعت وقتى كه با هم شدند پشتيبانشان خداى تبارك و تعالى است و مقصد وقتى الهى شد، مهم اينجاست كه وقتى مقصد الهى شد، همه توجه به اسلام داشتند.

غير از قانون الهى چيزى نبايد حكومت كند

شما ملاحظه كرديد كه در اين نهضت از آن بچه‏اى كه تازه زبان باز كرده بود، تا آن پيرمردهايى كه نزديك‏هاى مردنشان بود، همه با هم مى‏گفتند جمهورى اسلامى، همه اسلام را خواستند، اين همه‏اسلام خواستن، توجه همه به معنويت بودن، توجه همه به خدا و دين خدا بودن شما را پيروز كرده، اين توجه را از دست ندهيد، اين رمز پيروزى است، كليد پيروزى است، اين كليد را محكم نگه داريد، وحدت پيدا بكنيد، مقصد هم خدا. اين دو تا مطلب وقتى كه پيدا شد، اين همه مسائل را حل مى‏كند و همه ما بايد كوشش بكنيم و به مقاصد الهيه برسيم. البته شما آقايان كه دفاتر ازدواج و طلاق پيش شما هست، مسووليت عظيمى داريد، اگر سابق يك قدرت شيطانى بر شما حكومت مى‏كرد، الان هيچ قدرتى بر هيچ كس حكومت نمى‏كند، قدرت‏ها هست لكن حكومت نمى‏كند يعنى قانون هست قانون الهى است فقط. غير از قانون الهى چيزى نبايد حكومت كند. شما آقايان كه متصدى يك همچو امر بزرگى هستيد، مسووليت بزرگى بين خودتان و خداى خودتان داريد، شرايط را البته كرديد و از اين به بعد هم با دقت شرايط را بكنيد، خصوصا در باب طلاق كه شرايط بايد خيلى با دقت و با ملاحظه انجام بگيرد انشاء الله خداوند به همه شما سلامت و سعادت بدهد و همه ما را توفيق به اين بدهد كه اين خدمت را به اسلام بكنيم همه‏مان.

والسلام


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:11 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 80

تاريخ: 4/2/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از بانوان شهرهاى باختران، سنندج، دزفول، بروجن و تهران

سعادت دنيا و آخرت در اسلام است‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

چه بركاتى در اين نهضت مترتب است، بركت اسلام، جمهورى اسلامى كه تمام سعادت‏ها در اسلام است. سعادت دنيا و آخرت در اسلام است لكن اشخاص ضعيف بيچاره نمى‏توانند اين نهضت را ببينند، در صدد تفرقه هستند، اينها اشخاصى هستند كه مى‏خواهند بين اقشار ملت جدايى بيندازند براى آنكه با تفرقه مى‏توانند منافع خودشان را تامين كنند، با تفرقه مى‏توانند براى ارباب‏هاى خودشان يك مقامى در اينجا درست كنند، لكن بايد مطمئن باشند كه اين دست‏هاى تفرقه‏انداز قطع خواهد شد. اين دست‏هايى كه مى‏خواهند بين برادران، بين خواهران، بين اقشار ملت تفرقه بيندازند دفن خواهد شد. همانطورى كه رژيم شاهنشاهى منحوس دفن شد ريشه‏هاى فساد باقيمانده آن هم دفن خواهد شد. بعضى از اشخاصى كه در آن وقت منفعت طلب بودند و مى‏خواستند با بقاء رژيم منحوس، منافع مادى خودشان را، غير مشروع خودشان را تامين كنند، حالا به خيال آن افتاده‏اند كه باز تفرقه بيندازند بين برادران مسلم، بدانند كه غلط رفتند، اشتباه مى‏كنند، ديگر بر نخواهد گرديد آن رژيم طاغوتى و نظير آن رژيم طاغوتى. من از شما بانوان محترم كه همدوش برادران خودتان، بلكه در صف جلو در اين نهضت بوديد تشكر مى‏كنم و من اميدوارم كه باز شما درصف مقدم باشيد و اين نهضت را به آخر برسانيد كه حكومت اسلامى انشاءالله تاسيس بشود و تمام اقشار ملت، تمام مستضعفين به حقوق حقه خودشان برسند. خداوند شماها را حفظ كند و براى اسلام و مسلمين نگه دارد.

والسلام عليكم و رحمة الله


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:12 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 81

تاريخ: 4/2/58

بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان جامعه زنان خارجى مقيم ايران و اعضاى هيأت تحريريه نشريه لاله

تاريخ نيز قادربه ثبت عمق جنايات و خيانات شاه نيست‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از بانوان محترم كه همدرد ما هستند و در اين مصيبت‏هائى كه بر ملت ايران وارد شده است اظهار همدردى مى‏كنند متشكرم، لكن بايد به شما بانوان محترم تذكر دهم كه جنايات شاه را نه شما تمامش را اطلاع داريد و نه ما و نه آن اشخاصى كه حتى نزديك به شاه هم بودند.

جنايات اينها مراتب و درجاتى داشته است كه بعضى از آن واضح بوده است، همه ديده‏اند. اين جنايات و آدم كشى‏ها و حبس‏ها و زجرهائى كه صدايش از داخل زندان‏ها به بيرون رسيده است. يك مرتبه از جنايات و خيانات، آنهائى بوده است كه وزراى شاه و اطرافيان شاه اطلاع داشتند و ماها و شماها اطلاع نداشتيم، پاره‏اى از جنايات هم فقط خود شاه مطلع بوده است خيانتى كه كرده است، ديگران مطلع نبودند.

ما نمى‏توانيم به عمق جنايات و خيانات اين پدر و پسر اطلاع پيدا كنيم، شما كه غايب امر، يكى از شما بيست و دوسال اينجا بوده، ما هم كه تمام عمرمان را اينجا بوديم و در جريان امور بسيارى از عمرمان را گذرانديم، باز نمى‏توانيم بر عمق اين جنايات اطلاع پيدا كنيم، تاريخ هم نمى‏تواند عمق اين جنايات و خيانات را ثبت كند، تاريخ آنقدر مى‏تواند كه اطلاع پيدا مى‏كند و جنايات شاه بسياريش زير پرده است كه غير از خودش و امثال كارتراطلاع ندارد.

تبليغات خلاف واقع جيره خواران ابرقدرت‏ها بر عليه انقلاب اسلامى‏

من از شما تشكر مى‏كنم كه براى همدردى ما تشكيل يك انجمن داديد و مى‏خواهيد كه مطالب ما را برسانيد. ما در دنيا مظلوم هستيم براى اينكه دنيا طرفدار شاه ظالم بود و تمام دولت‏هاى خارجى، مگر كمى از آنها، طرفدارى مى‏كردند و از ظلم و ستم او پشتيبانى مى‏كردند. ملت ما الان هم مظلوم است براى اينكه نويسندگان خارج به طورى وجهه اين انقلاب را جلوه دادند در خارج و به طورى دروغ گفتند و شايعه افشانى كردند كه ملت ما را غير از آنى كه هست و غير از آنى كه مى‏بينيد، جلوه دادند در روزنامه‏هاى خارج. از جمله چيزهائى كه نوشتند، اين است كه آنهائى كه كشته مى‏شوند و اعدام مى‏شوند، از زير خاك بيرون مى‏آورند مردم و تكه تكه مى‏كنند. اگر يك نفر اينطور شده است

صحيفه نور ج 6 صفحه 82

شما در تمام ايران تفتيش كنيد اگر يك نفر يك همچو كارى برايش شده است آنها حق دارند بگويند همه شده است، لكن من مى‏دانم نويسنده‏هاى خارج اكثرشان يا بسياريشان جيره‏خوار همين دستگاه‏ها هستند، اينها ديدند كه ملت ايران به واسطه قدرت‏ايمانى كه داشتند، نهضتى را كه كردند كه دست ارباب‏ها كوتاه شده است و دست آنهائى كه منافع را به اينها واصل مى‏كردند كوتاه شده است، اينها براى انتقامجوئى يا برگرداندن اوضاع سابق و براى نفع خود دست به اين تبليغات زدند. تمام اين تبليغات برخلاف واقع است. شما مى‏بينيد كه اينجا احكام اعدام براى اشخاصى صادر مى‏شود، خوب است كه اين اشخاص را و پرونده اين اشخاص را ملاحظه كنيد ببينيد كه اين اشخاص كه حكم اعدامشان صادر شده و اعدام شده‏اند، آيا چند نفر كشتند؟ آيا ده نفر كشته‏اند؟ آيا يك ملت را بيچاره كردند؟ اينها تمام ملت ايران را بيچاره كردند؟ و در ظرف پنجاه سال همه را در تحت فشار قرار داده‏اند. اينها جناياتى به اين ملت كردند كه اگر چنانچه دادگاه‏ها نبود خود ملت مى‏ريختند و آنها را مى‏كشتند. دادگاه‏ها كنترل كردند عواطف ملت را، ملتى كه در خيابان‏ها جوان‏هاى خود را به خون آغشته ديدند با امر همين امثال اينها، با امر همين شاه و با امر همين هويدا و با امر همين نصيرى و امثال اينها، طاقت ندارد كه اينها را زنده ببيند.

اين جوامع به اصطلاح حقوق بشر در خدمت ابرقدرت‏ها هستند

اينهائى كه مدعى حقوق بشر هستند و حالا براى امثال هويدا سينه‏زنى مى‏كنند و اظهار تاثر و تاسف مى‏كنند، اينها آيا طرفدار حقوق بشرند يا طرفدار مملكت‏ها و حكومت‏هاى ابرقدرتند؟ اگر اينها طرفدار حقوق بشرند چه شد كه در مدت پنجاه سال اين بشر در اينجا زير شكنجه بود، اعدام بود؟ اين بشرى را كه در اينجا با تابه سرخ مى‏كردند و بشرى را كه پاى او را بريدند با اره، اينها نفس نكشيدند، امروز نفس مى‏كشند و امروز تبليغات مى‏كنند. مگر اينها كه كشته شدند بشر نبودند؟ مگر اينها حقوق نداشتند؟ مگر حق بشر اين نيست كه اگر كسى، كسى را كشت قصاص بكند؟ اين حق بشر است، حق اشخاصى كه از اولاد او يا از بقاياى اوست كه قصاص كند از اينها، لكن عمده اين است كه اين جامعه‏هاى حقوق بشر در خدمت ابرقدرت‏ها هستند با اسم حقوق بشر. اين جامعه‏هائى كه براى حقوق بشر فرياد مى‏زنند، حقوق بشر را مى‏خواهند پايمال كنند. اين روزنامه نويس‏ها و مطبوعاتى كه به اسم بشر دوستى انتشار اين اكاذيب را مى‏كنند، اينها در خدمت ابرقدرت‏ها هستند، اينها حقوق بشر را پايمال مى‏كنند.

شما اوضاع ايران را بررسى كنيد و آنطور كه هست منعكس كنيد

من از شما جمعيتى كه الان در ايران براى بررسى اوضاع ملت ما و اوضاع كشور ما تشكيل جلسه داده‏ايد، بعد از تشكر خواستارم كه شما اوضاع ايران را بررسى كنيد و آنطور كه هست منعكس كنيد، بررسى كنيد كه آيا اين مردم در اينجا دارند قتل عام مى‏كنند اين مردم از گورستان‏ها بيرون

صحيفه نور ج 6 صفحه 83

مى‏كنند اجساد را و تكه تكه مى‏كنند؟ مردم دارند آتش مى‏زنند؟ اين را بررسى كنيد ببينيد كه قضيه، قضيه انتقامجوئى به معناى غير انسانى است يا خير؟ دادگاه‏هائى است كه بعد از اينكه جرم‏هاى اينها ثابت شد، اينها محكوم به اعدام مى‏شوند كه اگر اين دادگاه‏ها نبود و اگر جلوگيرى از اين مردم به واسطه دادگاه نبود، آنوقت مردم خودشان قيام مى‏كردند براى اينكه آنهائى كه كشتار عمومى كردند در يك ملتى، آنهائى كه فجايعى پيش آوردند و در آبادان يك دسته بزرگى، قريب چهار صد نفر آدم را سوزاندند، اينها را دارند اعدام مى‏كنند، نه اينكه اشخاص عادى را، اشخاص عادى را شما ملاحظه مى‏كنيد كه تاكنون قريب هفتصد نفر، ششصد نفر آزاد شدند، اينها براى اينكه جرم‏هاى‏شان كم بوده است و همين طور كسانى كه جرم‏هاى‏شان كم است اينها را آزاد مى‏كنند، آنهائى كه محكوم به حبس مى‏شوند يا محكوم به اعدام مى‏شوند آنها اشخاصى هستند كه داراى ظلم‏هاى بزرگ بودند و در روزنامه‏هاى خارجى شماها اينطور انعكاس نشده است و اين اسباب اين شده است كه ملت ايران بدبين بشوند به خارجى‏ها به واسطه اين روزنامه نويس‏ها و به واسطه اين مدعيان حقوق بشر. شما روشن كنيد اينها را و به مردم ايران هم اطلاع بدهيد كه اينها يك مردمى هستند كه طرفدار حقوق بشر نيستند، طرفدار حق ابرقدرت‏ها هستند، اينها از اين مردم شريف اروپا نيستند، اينها يك دسته جيره خوار هستند. در هر صورت من از شما تشكركنم كه در اين مسائل مشكل ما بنا داريد كه به ملت ما كمك كنيد و كمك تبليغاتى از بزرگترين كمك‏هائى است كه الان از شما ممكن است و من از شما باز هم تشكر مى‏كنم. خداوند حفظ كند شما را.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:12 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 84

تاريخ: 4/2/58

بيانات امام خمينى در جمع پرسنل شهربانى و نمايندگان مردم ساوه

اجانب گمان نكنند كه مى‏توانند خللى در وحدت ملى الهى ما ايجاد كنند

بسم الله الرحمن الرحيم‏

شما آقايان كه براى تفقد از من آمديد خوش آمديد، علماى اعلام ساوه ساير اقشار و پرسنل شهربانى خوش آمدند. اين روزها روزى است كه همه اقشار با هم برادر و برابر باشند. سابق شهربانى از ما و علما و مردم جدا بود، امروز شهربانى در بين مردم و از ميان مردم است و مردم نيز از شهربانى خواهان حفاظت از شهر و از عائله خودشان هستند، علماى اعلام نسبت به آنها نظر حسن دارند و ساير اقشار آنها را برادر خود مى‏دانند. من اميد آن دارم كه اين وحدت كلمه كه بين همه اقشار ملت ماست، باقى بماند و به اتكاء وحدت كلمه نهضت اسلام ما پيش رانده شود و با برقرارى حكومت عدل اسلامى همه اقشار به حقوق خودشان برسند. اجانب گمان نكنند كه مى‏توانند خللى در اين وحدت ملى ما ايجاد كنند، اين وحدت ملى وحدت الهى است، به دست خداى تبارك و تعالى ايجاد شده است، اسلام پيشواى ماست، قرآن كريم پيشواى ماست، ملت ايران با اين وحدت كلمه و اتكال به اسلام نهضت را پيش برد و اين رمز را از دست نخواهد داد. ايجاد اختلاف نكنيد، با هم برادر و برابر باشيد. از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم كه همه ملت به سلامت و با وحدت كلمه پيش برويد و آن چيزى را كه خداى تبارك و تعالى مى‏خواهد كه رفاه عمومى و سعادت عمومى بشر، سلامت عمومى بشر، سعادت روحى بشر است انشاء الله كه تحقق پيدا كند. سعادت و سلامت همه شما را خواستارم.

والسلام عليكم


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:12 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 85

تاريخ: 5/2/58

بيانات امام خمينى در جمع بانوان محله چهارمردان قم

بانوان ايران رهبران نهضت اسلامى‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

نام بزرگ ملت ايران در عالم به رشد سياسى ثبت شد. نام بزرگ قم در بين ملت ايران به رشد سياسى و فعاليت و جانفشانى در تاريخ ثبت شد. نام بزرگ چهار مردان در فداكارى و جان نثارى در تاريخ عالم ثبت شد. نام بزرگ بانوان ايران ثبت شد. نام بزرگ بانوان قم ثبت شد. نام بزرگ بانوان چهار مردان ثبت شد. بانوان قم و بانوان چهار مردان پيشرو اين نهضت اسلامى بودند، رشد سياسى خودشان را اثبات كردند، نهضت را راهنمائى كردند. شما رهبران نهضت هستيد، بانوان رهبر نهضت ما هستند، ما دنباله آنها هستيم. من شما را به رهبرى قبول دارم و خدمتگزار شمايم. خداوند شما را براى اسلام حفظ كند.

هوشيار باشيد، شياطين در مخفى گاه‏ها توطئه مى‏كنند

اسلام احتياج به مردان و بانوان فداكار دارد. امروز احتياج بيشتر است، امروز از قبل از پيروزى و رسيدن به اوج نهضت احتياج به ملت ايران، احتياج به وحدت كلمه، احتياج به بانوان معظم، احتياج به چهار مردان بيشتر است. امروز است كه دست‏هاى جنايتكار و خيانتكار آنهائى كه منافع خودشان را در خطر مى‏بينند، دست‏هاى آنها در كار است كه نگذارند اين نهضت شكوفائى پيدا كند. امروز است كه بايد اين خيانت‏ها را و اين دستهاى خائن را قطع كرد. امروز است كه آنهائى كه تفرقه‏افكنى مى‏كنند و مى‏خواهند با بهانه‏ها بين صفوف مسلمين جدائى بيندازند، دست آنها را بايد قطع كرد. بانوان معظم ما بايد قطع كنند دست خائنين را. مردان نيرومند ما بايد قطع كنند دست خائنين را. روحانيين در هر جا كه هستند با هوشيارى بايد دست اين خائنين را قطع كنند و حيله آنها را خنثى كنند.

آنهائى كه به فرصت طلبى امروز در ميدان آمدند، آنهائى كه با اين نهضت موافقت نداشتند، آنهائى كه مسيرشان برخلاف اين نهضت بود، براى فرصت طلبى به ميدان آمدند، احزابى كه اسمى از آنها نبود، گروه‏هائى كه اسمى از آنها در اين نهضت نبود امروز پيشقدم مى‏خواهند بشوند. بايد شما خانم‏ها، شما برادران شما خواهران بيدار باشيد، بايد ملت ايران بيدار باشد، نگذاريد خون شهداى ما

صحيفه نور ج 6 صفحه 86

هدر برود، نگذاريد خون جوانان ما پايمال شود، پايمال اغراض شخصيه، اغراض شخصيه را به دور بريزيد. دست‏هاى خيانتكار، گروه‏هاى مختلف درست نكند، گروه‏هاى مختلف درست نكند، گروه‏هاى مختلف اسباب تفرقه مى‏شود، رشد سياسى نيست، در صدر مشروطيت هم با ايجاد گروه‏هاى مختلف نگذاشتند كه مشروطه به ثمر خودش برسد، او را بر خلاف مسير خودش راندند، امروز هم همان شياطين، همان‏ها كه مخالف با اين نهضت بودند مى‏خواهند نگذارند. مردم ايران بيدار باشيد، مسلمين بيدار باشيد اگر خداى نخواسته خللى واقع بشود در اين صف فشرده مسلمين، در اين صف فشرده ملت ايران، خطر در پيش است. تفرقه‏افكن‏ها را از بين خودتان بيرون كنيد، ما نخواهيم گذاشت كه اين تفرقه‏افكن‏ها رشد كنند، آنها را در نطفه خفه مى‏كنيم. آزادى غير از توطئه است، آزادى، آزادى بيان است، هر چه مى‏خواهند بگويند، توطئه نكنند، آدمكشى نكنند، اين آدمكش‏ها و توطئه‏گرها را دفن خواهيم كرد.

برادران من بيدار باشيد، هوشيار باشيد، شياطين در مخفى‏گاه‏ها توطئه مى‏كنند و بايد ما با هم يكصدا با هم به پيش برويم و اين نهضت را و اين جمهورى اسلامى را به ثمر برسانيم. خداوند به همه شما خواهران و برادران عزت، توفيق، عافيت، سعادت، عنايت فرمايد. من از همه خصوصا از اين بانوان محترم كه هميشه جانفشانى كردند و نهضت ما را به ثمر رساندند و مى‏رسانند تشكر مى‏كنم. خداوند همه شما را عزت و اسلام را عظمت عنايت فرمايد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:12 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 87

تاريخ: 5/2/58

بيانات امام خمينى در ديدار با سفير تونس در ايران

مسلمين مى‏توانند تحت لواى اسلام بالاترين قدرت را در دنيا به دست بياورند

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از تلگراف رئيس شما تشكر مى‏كنم و از عواطف شما و ملت شما شكرگزارم. من اميدوارم كه همه ملت‏هاى اسلامى و همه دولت‏هاى اسلامى به خود آيند و تفرقه‏ها و هواهاى نفسانى و اغراض شخصيه را كنار بگذارند و تحت لواى اسلام و قرآن مجتمع شوند و در اين اجتماع قدرتى مافوق قدرت‏هاى موجود در عالم را به دست بياورند. مسلمين قريب يك ميليارد جمعيت دارند و مخازن بزرگ در اختيار آنهاست و صحراهاى بسيار وسيع در اختيار آنهاست و مع‏الاسف براى اينكه نتوانستند تفاهم بين خودشان حاصل كنند و دست‏هاى خيانتكار نگذاشته است وحدت كلمه پيدا شود، خزائن آنها را بردند و بر آنها سلطه و حكومت پيدا كردند.

شما ديديد كه جمعيت سى و پنج ميليونى كه در مقابل يك ميليارد چيزى نيست و با نداشتن هيچ ابزار جنگى در دست، به واسطه قدرت ايمان و به اتكاء قرآن و اسلام، بر اين قدرت شيطانى كه پشت سر او قدرت‏هاى بزرگتر شيطانى بود غلبه كرد و دست آنها را از مخازن ايران قطع كرد. اگر همه ملت‏ها و دولت‏هاى اسلامى اغراض شخصيه را كنار بگذارند و همه با هم به اسلام رو بياورند و تحت لواى لااله‏الاالله باشند قدرت اول را در دنيا احراز مى‏كنند، براى اينكه معنويت اسلام كمك آنهاست و خداى تبارك و تعالى پشتيبان.

ملت با كليد اسلام وايمان بزرگترين سدها را شكست

و ما با اين قدرت‏ايمان كه همه اقشار ملت ما با هم فرياد اسلام را زدند پيروز شديم نه با عدد وعده، ما هيچ نداشتيم و آنها همه سلاح‏ها را، لكن ما مسلح به سلاح‏ايمان بوديم و ملت ما آرزوى شهادت مى‏كردند مثل اصحاب رسول‏الله درصدر اسلام، همان‏ها كه با عده كم امپراطورى‏هاى بزرگ را شكست دادند ما هم با يك عده كم و با نداشتن ساز و برگ جنگى يك امپراطورى دو هزار و پانصد ساله جبار را با پشتيبانى ابرقدرت‏ها از او، شكستيم و شكست داديم و اين سد بزرگ را از پيش پاى ملت خود برداشتيم و البته مشكلات زيادى براى ما به جا گذاشتند، نقيصه‏هاى زيادى، خرابى‏هاى زيادى به جاى خود گذاشتند و ما وارث اين خرابى‏ها هستيم، لكن آن هم با قدرت‏ايمان و پشتيبانى

صحيفه نور ج 6 صفحه 88

اسلام مشكلات را حل خواهيم كرد. و من اميد آن دارم كه ملت‏هاى مسلم و دولت‏هاى مسلم توجه كنند و اين رمز پيروزى كه براى ايران حاصل شده است به آن توجه كنند و انشاء الله اين رمز را، كليد را، همه در دست بگيرند و اسلام را در همه جا گسترش دهند.

از خداى تبارك و تعالى عظمت اسلام و مسلمين و عظمت قرآن را خواستارم. ابلاغ سلام من را به دولت و ملت و رئيس خودتان بكنيد.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:12 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 89

تاريخ: 5/2/58

بيانات امام خمينى در جمع پرسنل پايگاه دريائى شمال

شما نيروهاى انتظامى هم سهم بزرگى داشتيد در اين نهضت

بسم الله الرحمن الرحيم‏

اسلام دستور داده است و فرموده است واعتصمو بحبل الله جميعا و لا تفرقوا همه با هم، تمام اقشار با هم اعتصام به حبل الله، توجه به خداى بزرگ و با توجه به خداى بزرگ همه بايد پيش برويم. تخلف از اين دستور الهى جرم است، گناه است. ما همه بايد با هم باشيم، نيروهاى ما همه بايد واحد باشد، نيروى دريائى، نيروى هوائى، نيروى زمينى، ملت همه از هم هستند، قواى انتظامى با قواى ملى يك قوت است، همه بايد معتصم به حبل الله باشند، با اعتصام به حبل الله پيشرفت كرديم و خواهيم كرد. شما نيروهاى انتظامى هم سهم بزرگى داشتيد در اين نهضت، شما را بد معرفى كرده بودند و ملت را از شما جدا كرده بودند، شما حقيقت خودتان را در اين نهضت آشكار كرديد كه با ملت هستيد و با اسلام، ملت هم شما را با آغوش باز پذيرائى مى‏كند و كرده است. شما در اين گروه‏هائى كه الان مشاهده مى‏كرديد، هيچ وقت نبوديد و خودتان را بين برادران خودتان نمى‏ديديد و از بركت اين نهضت خودتان را در بين برادران و در آغوش برادران خود مى‏بينيد. اين توفيق بزرگى است كه براى ما حاصل شده است، اين بركت عظيمى است كه از اين نهضت عظيم براى ما حاصل شده است كه برادرها هم را پيدا كرده‏اند، يك صف، يك صف فشرده از قواى انتظامى و قوه ملت، همه از يك صف هستيم و بايد باشيم. دستور اسلام است كه همه بايد معتصم به حبل الله باشيم، همه بايد متفرق نباشيم و جدا از هم نباشيم، فكر جدائى، فكرى غلط است. اين وحدت را به هم نزنيد، اين نهضت را خاموش نكنيد، خيانت به اسلام نكنيد، تمام قوا بايد با هم مجتمع بشوند تا در مقابل قوائى كه از شيطان است و از اجنبى است بتوانيد ايستادگى كنيد. شما ديديد كه با وحدت كلمه قدرت‏هاى بزرگ را در هم شكستيد، اين قدرت را حفظ كنيد، اگر خداى نخواسته در اين قدرت خلل واقع بشود، منتظر مصيبت باشيد. خداوند پشتيبان همه باشد. خداوند پشتيبان كشور ما باشد. امام زمان سلام الله عليه پشتيبان اين ملت است من از همه اهالى محترم گيلان و از تمام اقشار ملت ايران و اهالى انزلى تشكر مى‏كنم و پرسنل نيروى دريائى را برادر خود مى‏دانم.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:13 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 91

تاريخ: 5/2/58

بيانات امام خمينى در جمع كاركنان و و كارمندان گمرك

توجه به خدا و احكام اسلام موجب شكست طاغوت شد

اعوذبالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

الله ولى الذين امنوا يخرجهم من الظلمات الى النور و الذين كفروا اولياوهم الطاغوت يخرجونهم من النور الى الظلمات". كسانى كه با خدا باشند، توجه به خدا وايمان به خدا داشته باشند، خداوند آنها را از تمام ظلمت‏ها، از تمام تاريكى‏ها خارج مى‏كند و به حقيقت نور مى‏رسند. ايمان به خدانور است،ايمان به خدا باعث مى‏شود كه تمام تاريكى‏ها از پيش پاى مؤمنين برداشته بشود،ايمان به خدا باعث مى‏شود كه مؤمنين در نور خدا غرق شوند. ظلمت‏هاى استبداد، ظلمت‏هاى اختناق، ظلمت‏هاى وابستگى به غير، ظلمت‏هاى ظلم، مؤمنين از اين ظلمت‏ها نجات پيدا مى‏كنند. كسانى كه به خدا توجه دارند و مقصد آنها مقصد الهى است، از تمام انواع ظلمات، ظلمات مادى، ظلمات معنوى نجات پيدا مى‏كنند و در درياى نور غرق مى‏شوند.

شما ملت ايران به واسطه اينكه متشبث به‏ايمان شده‏ايد، توجه به خدا كرديد، همه با هم به اسلام متوجه شده‏ايد، احكام اسلام را خواستيد، خداوند شما را نجات داد و نجات مى‏دهد. نجات داد از اين سد بزرگ استبداد، شكستيد سد استبداد را وظلمت‏ها را پس زديد وارد در نور آزادى شديد، شكستيد سد پيوستگى به غير را به واسطه‏ايمان و وارد در نور استقلال شديد، شكستيد اختناق‏ها و وابستگى‏ها را و وارد شديد در حقيقت اسلام. اسلام نور است، غير اسلام ظلمات است. شما با توجه به خدا، با توجه به ائمه اسلام، با توجه به قرآن اين سدها را شكستيد، سدهايى كه همه گمان مى‏كردند ممتنع است شكستن آن قدرت‏هائى كه گمان كردند محال است اين قدرت‏ها شكسته شوند.حساب دنياباطل شد،حساب‏هاى ماديين باطل شده. آنهائى كه به خداايمان نداشتند روى محاسباتشان غيرمعقول بود، يك ملتى كه هيچ ندارد برقدرت‏هائى كه همه چيز دارند غلبه كند؟! لكن با قوه‏ايمان شكستند امپراطورى روم را، شكستند امپراطورى ايران را. شما سربازان اسلام، شما جوانمردان باايمان، باايمان خودتان شكستيد اين سد بزرگ را، شكستيد اين قوت طاغوتى را، اين قوه شيطانى را. شما با

صحيفه نور ج 6 صفحه 92

ايمان اين پيشرفت را كرديد و حساب همه حسابگرى‏هاى مادى باطل شد. خداوند شما را پيروز كرد و خداوند شما را پيروز مى‏كند مادامى كه به خدا توجه داشته باشيد. برادران من! عزيزان من! اين رمز را از دست ندهيد، رمز توجه به خدا، رمز توجه به اسلام. شهادت براى مسلم، براى مؤمن سعادت است. جوان‏هاى ما شهادت را سعادت دانند. اين رمز پيروزى است. آنها كه مادى هستند و ماديگر، آنها هرگز شهادت را نمى‏خواهند ولى جوانان ما شهادت را سعادت خودشان مى‏دانند، اول راحت خودشان مى‏دانند اين رمز پيروزى بود.آنها كه گمان كردند مى‏توانند در اين برهه از زمان بين جوانان من، بين جوانان ما و بين عزيزان ما اختلاف بيندازند، در اشتباهند. جوانان ما همه به اسلام متوجهند، همه باايمان راسخ به پيش مى‏روند.

با اتكال به خدا و وحدت كلمه، اين خرابه را آباد كنيم‏

ما قدم‏هاى بعدى خيلى داريم، بايد همه با هم، همه اقشار با هم‏اين خرابه‏اى كه براى ما گذاشته‏اند آباد كنيم.اين بدبخت‏ها ايران را خراب كردند به اسم تمدن بزرگ، تمام آثار تمدن را از ايران كنار زدند. با اسم اصلاحات ارضى كشاورزى ما را از بين بردند، فرهنگ ما را از بين بردند، ارتش ما را وابسته كردند، ملت ما را ضعيف كردند، تمام مخازن ما را بردند و در خارج براى خودشان پارك‏ها درست كردند و انشاءالله از آنها پس‏گيريم. اين خائنين، يك مملكت آشفته، يك مملكت خراب براى ما گذاشتند، مملكتى كه كارگرش فقير، كشاورزش فقير، كاسبش فقير، مملكتى كه در حومه تهران، متصل به تهران، خود تهران محله‏ها ى زاغه نشين دارد و بدبخت دارد اينها را براى ما گذاشتند.

كسى نمى‏تواند ايران را به تنهائى، قشرى نمى‏تواند به تنهائى اين خرابه را آباد كند. دولت نمى‏تواند، روحانيت نمى‏تواند، بازارى نمى‏تواند، دهقان نمى‏تواند، كارگر، كارمند نمى‏توانند لكن همه مى‏توانند، همه با هم "يدالله مع الجماعه" جماعت‏ها وقتى كه با هم شدند كارهاانجام مى‏گيرد. ديديد كه با وحدت كلمه و اجتماع و اتكال به خدا اين سد بزرگ را شكستند الا ن هم با اتكال به خدا و وحدت كلمه اين خرابه‏ها را بايد آباد كنيد. شما كه در مرزها هستيد، در گمركات هستيد به حد خودتان بايد عمل كنيد و آنها كه در مراكز هستند به مقدار خودشان، نه شما بايد انتظار داشته باشيد كه يك قشر، دولت كارها را انجام دهد و نه دولت بايد انتظار داشته باشد كه ملت بايد انجام بدهد. ملت و دولت همه با هم، همه با هم، انشاءالله همه با هم براى اسلام، براى جمهورى اسلام، براى قانون اسلام به پيش.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته‏


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:13 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 93

تاريخ: 6/2/58

بيانات امام خمينى در جمع كاركنان سازمان آب

ذيحق بودن كليه اقشار ملت اسلام در پيشبرد نهضت‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من باهر قشرى كه از ملت بزرگ اسلام و ملت عظيم ايران مواجه مى‏شوم مى‏بينم كه به ما حق دارند. من هر قشرى را كه ملاقات مى‏كنم مى‏بينم كه حق خاصى به ما دارند. آقايان محترم و جوانان معظم و رامين به ما حق ويژه‏اى دارند. آنها در پانزده خرداد زحمت كشيدند و جوانان خودشان را از دست دادند و براى اسلام فعاليت كردند و تاكنون هم به فعاليت خود باقى هستند. كاركنان آب به ما، به اسلام حق دارند، سهم بسزائى دارند، آنها براى اسلام و براى مسلمين فعاليت كردند، تمام اقشار ملت سهيم در اين حق هستند. اگر نيروى بزرگ ملت با وحدت كلمه و با اتكاء به خداى عظيم نبود نمى‏دانم كه حالا حال ما چه بود، در زندان‏ها به سر برديم يا در تبعيدها. اين همت بزرگ شما جوانان بود و اين اراده قاطع ملت ما بود كه با توجه به خداى بزرگ اين نهضت را پيش برديد و ما را در بين دنيا روسفيد كرديد و اسلام را بلند كرديد. شما به اسلام حق پيدا كرديد، چنانچه اسلام به همه حق دارد، اسلام حق هدايت دارد بر همه. ما خدمتگزار هستيم و شما كه خدمت به اسلام كرديد اسلام براى شما حق قائل است.

بايد توطئه گران را به جاى خودشان بنشانيم‏

لكن بايد توجه داشته باشيد كه باز پيروزى به آخر نرسيده است ما مراحلى داريم كه بايد آن مراحل را طى كنيم و آن با همت شما جوانان است. شما جوانان اقشار ملت هستيد كه بايد اين نهضت را همراهى كنيد تا به آخر. آنهائى كه در بين ما مى‏خواهند تفرقه بيندازند، به غلط رفته‏اند، بين اقشار ملت تفرقه نخواهد افتاد. بد خواهان مى‏خواهند با اين تفرقه نتايج سوء بگيرند و شما را به عقب برانند و نهضت را نگذارند به نتيجه برسد، بايد اين توطئه را خنثى كنيد. بايد اين اشخاصى را كه توطئه گر هستند به جاى خودشان بنشانيم. من از خداى تبارك و تعالى اين وحدت ملت را خواهانم و با وحدت ملت با توجه به اسلام و دين اسلام ما همه به پيش بايد برويم و جمهورى اسلامى را در خارج پياده كنيم و وجود عينى بدهيم. خداوند به همه شما سعادت و سلامت عنايت كند. اهالى قصر شيرين هم كه از قرار مذكور آمده‏اند من از آنها تشكر مى‏كنم كه از اين راه دور آمده‏اند. سرتاسر ايران به ما حق دارند،

صحيفه نور ج 6 صفحه 94

به اسلام حق دارند تمام اشخاص تمام نواحى. بحمدالله وحدتى كه در اسلام، در ايران پيدا شد، در طول تاريخ چنين وحدتى نبوده است. شما همه با وحدت خودتان با اين رفراندمى كه كرديد كه در طول تاريخ نظير نداشت، روى ايران را سفيد كرديد و روى اسلام را. خداوند به همه شما عنايات خودش را افاضه بفرمايد و همه شما در سعادت و سلامت به سر ببريد.

والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:13 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 95

تاريخ: 6/2/58

بيانات امام خمينى در جمع اعضاء جبهه ملى اتحاد آفريقايى و نماينده رابرت موگابه رهبر ميهن پرستان زيمبابوه (رودزيا)

ميزان در اسلام بر اساس (تقوا) است‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

از شما و رئيستان كه پيام براى من فرستاده است تشكر مى‏كنم. در اسلام كه ما هم دنبال آن هستيم قضيه نژاد و نژاد پرستى مطرح نيست. اسلام به رنگ و به صورت نگاه نمى‏كند، ميزان را تقوا قرار داده است. اينكه شما از آمريكا و ساير دولى كه جنايتكارند و ستمكار، شكايت مى‏كنيد، اين اختصاص به شما ندارد، اين آمريكا و ديگر باند او در هرجا كه هستند، همين طور با اقشار ملت‏ها رفتار مى‏كنند. ملت ما بيش از50سال است كه به واسطه انگلستان و آمريكا و تحت فشار آن رژيم منحوس بود. اينقدر جنايت بوسيله حكومت اين پدر و پسر در ايران شد كه قابل ذكر نيست. مملكت ما در زمان اين پدر و پسر بكلى خراب شدند و آن چيزى كه آباد شد قبرستان‏هاى ما بود. قبرستان‏هاى ما رااينها به واسطه كشتار پر جمعيت كردند و بلاد ما را تهى. خزائن ما را به اغيار دادند و به اجنبى، و همه چيز ما را پيوسته آمريكا و غير آمريكا كردند تا آنكه به خواست خداى تبارك و تعالى ملت ما بيدار شد و با اتكاء به خداى تبارك و تعالى و اتحاد كلمه با نداشتن هيچ ساز و برگى قيام كرد، نهضت كرد و همه اين اقشار ظلمانى را كنار زد. من اميد وارم كه اين رمزى كه در ايران رمز پيروزى شد، براى همه اقشار مستضعفين الگو باشد، آن رمز وحدت كلمه و اتكاء به اسلام بود. در ملتى اگر اتكاء به معنويات پيدا شد بر مشكلات خودشان غلبه مى كنند. ما شاهد همان بدبختى‏ها و ظلم‏هايى كه شما شاهد بوديد، شاهد بوديم، بلكه شايد بيشترش را. لكن ما امروز اين سد بزرگ را شكستيم و اميد است كه تا آخر نهضت ما پيروز شود و احكام مترقى اسلام را ما بتوانيم اجرا كنيم. من از خداوند تعالى پيروزى مستضعفين را بر مستكبرين مسئلت مى‏كنم و سلام مرا به آن قشرى كه مظلوم هستند و بر ضد ظالم قيام كردند برسانيد و آنها را آگاه كنيد كه با وحدت كلمه توانند پيروز شوند.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته‏


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:13 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 96

تاريخ: 7/2/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از دانش‏آموزان و دانشجويان شهر سنندج

غارت ذخاير و منابع كشور، در ازاى محروميت و فقر ملت ايران

بسم الله الرحمن الرحيم‏

از آثار اين نهضت و بركاتش يكى اين است كه ما با گروه‏هاى مختلفى از مسلمانان ايران مواجه مى‏شويم و با هم درد دل مى‏كنيم. ما مع‏الاسف با هر گروهى كه مواجه مى‏شويم، با كردستانى‏ها، با بلوچ‏ها، با بختيارى‏ها ، با قشقائى‏ها و ساير عشايرى كه در اطراف ايران هستند و گروه‏هائى از آنها گاهى پيش ما مى‏آيند، با هر گروهى كه مواجه مى‏شويم مى‏بينيم كه همين درد دل‏هاى كه شما داريد آنها يا بيشتر دارند، يا همين طور هست. بختيارى‏ها مى‏آيند، مى‏گويند كه هيچ جا بدتر از بختيارى نيست، ما از همه مواهب تمدن محروم هستيم. بلوچ‏ها آيند همين مطلب را آنها هم مى‏گويند كه ما محروميم و هيچ يك از اقشار ملت مثل ما محروم نيست. شما آقايان هم همين مطلب مى‏گوئيد. من بايد بگويم كه مطلب همين طور است كه گفته مى‏شود، همه ملت محرومند از همه مواهب. شما الان تهران كه مركز است و همه همت‏هاى دولت‏هاى سابق هم نسبت به مركز بوده است و مع‏الاسف توجه به جاهاى ديگر كم بوده است و يا نبوده است، همين تهران را شما تشريف ببريد و قريب سى محله يا بيشتر كه اينها يا چادرنشين هستند يا زاغه‏نشين هستند و يا حصيرنشين هستند. محله حصيرنشين‏ها، زاغه‏نشين‏ها از همه مواهب تمدن محرومند، آب ندارند بايد بيايند از پله‏هاى زيادى بالا، از آن گودال‏هائى كه منزل دارند خودشان و بچه‏هايشان بايد بيايند بالا يك كوزه آب از سر خيابان كه شير آب هست ببرند، از اسفالت هيچ خبرى نيست، از مريضخانه هيچ خبرى نيست، از مدرسه هيچ خبرى نيست، برق ندارند، هيچ ندارند، اين تهران كه مركز است و بايد از همه جا به قول آنها آبادتر باشد. وقتى كه ملاحظه مى‏كنيد در اطراف خوزستان، در اطراف فارس، جاهايى را به ما بعضى‏ها گفته‏اند كه اينها اصلا آب ندارند، هيچ ندارند، آب هم حتى ندارند و در زمستان‏ها و بهار وقتى كه باران مى‏آيد، يك گودال‏هائى هست در آنجا كه آب در آنجا جمع مى‏شود و زن‏ها از يك فرسخ بايد بروند و آب از آنجا بياورند براى بچه‏هاى‏شان، كه من وقتى كه نجف بودم بعضى از اهل خير كويت كه با من آشنا بودند به من توسل كردند كه شما يك كمكى بكنيد و ما هم كمك مى‏كنيم يك آب انبار درست بشود كه اين آب باران را اين آب انبار حفظ بكند و اين بيچاره‏ها وقتى مى‏خواهند آب ببرند آب داشته باشند. شما خيال نكنيد كه همان شماها محروم بوديد، اين خانه خراب‏ها همه ايران را خراب كردند، همه محروم بوديم، حتى‏

صحيفه نور ج 6 صفحه 97

قشرهائى كه شما در صورت مى‏بينيد كه اينها مثلا مرفه هستند، در زمان اينها زحمت‏هاى داشتند كه بيشتر از زحمت بى آبى بود. اين حبس‏هاى طولانى و اين زجرهاى فوق العاده، اين شكنجه‏هاى طاقت فرسا براى يك دسته از روشنفكران، يك دسته از علما، يك دسته از فرهنگى‏ها، از وكلاى دادگسترى، از قضات دادگسترى، امثال اينها در تحت اين شكنجه‏ها بودند و بحمدالله بعد از اينكه خدا خواست و خداوند تاييد كرد، ملت ما بيدار شدند و با هم اجتماع كردند و در تحت لواى اسلام اين سد را شكستند. اين سدى كه مانع بود از اينكه هم فرهنگ ما، اقتصاد ما، ارتش ما، همه چيز ما ترقى و رشد بكند و مانع بودند، اين مانع برداشته شد اما پشت اين سد چه براى ما ماند؟ پشت اين سد يك بدبختى‏هاى مانده است. صندوق دولت خالى است، از تمام بانك‏ها (آنطورى كه دولت به ما اطلاع دهد و آنطور هست). اينها هر چه توانستند قرض كردند، صدها ميليون دلار از بانك‏هاى مختلف ايران اينها قرض كردند و فرار كردند. همچو نيست كه خيال كنيد كه اينها هم ساده رفتند. جواهرات ايران را يك مقداريش را آن پدر برد، يك مقداريش را اين پسر. بانك‏هاى ما را خالى كردند و رفتند. ملت را فقير گذاشتند و رفتند و نفت ما را سال‏هاى طولانى دادند به آمريكا و پول نگرفتند، يعنى براى آمريكا پايگاه درست كردند و به عوض پول نفت كه بايد پول به ما بدهند، اسلحه دادند، اسلحه‏هاى كه به درد خود آمريكا مى‏خورد و نه به درد ما. اين يك توطئه‏اى بود بين اين مرد (اين مرد خبيث، اين مرد خائن) با آمريكا كه نفت مى‏داد، آن هم آنطور زياد و در ازاى آن بايد پول بدهد يا اسلحه‏اى كه به درد ما بخورد بدهد. در قبال آن يك اسلحه‏هاى اينها فرستادند، براى خودشان پايگاه درست كردند مقابل شوروى، يعنى ايرانى‏ها نمى‏توانستند استعمال كنند اين اسلحه‏ها را، تخصص نداشتند.

عمال اجانب مسؤول اغتشاشات و ناآرامى‏ها و مانع گردش چرخ‏هاى پيشرفت كشور

براى خودشان پايگاه درست كردند، پايگاه يشان الان هم هست در ايران. الان كه شما اين سد را به همت خودتان و به بركت اسلام شكستيد ، پشت اين سد يك خرابه است، نه تنها كردستان خراب است لرستان هم خراب است، خوزستان هم خراب است، بلوچستان هم خراب است، خراسان هم خراب است، همه خراب است. اين خرابه را چه كسى بايد آباد كند؟ اين خرابه را دولت مى‏تواند تنها؟ نه، دولت همچو بودجه‏اى ندارد، نمى‏تواند. ملت هر قشرش مى‏تواند؟ نه، اما همت ملت همه با هم، اجتماع با هم و همه اتكاء به خدا، اتكاء به قرآن كريم، همه با هم بايد قيام بكنيم، همه با هم تشريك مساعى بكنيم تا اين خرابه را آبادش كنيم. شما خيال نكنيد كه دولت توجه ندارد به كردستان، دولت نمى‏تواند. الان گرفتارى‏هائى براى دولت گذاشته‏اند كه هر جاى مملكت را كه ملاحظه مى‏كنند، همين گرفتارهائى را كه شما داريد آنها هم دارند. دولت نه اينكه نخواهد توجه بكند، دولت خواهند، شب و روز اينها در كار هستند، من اطلاع دارم شب و روز اينها در زحمت هستند و مى‏خواهند اين خرابه را آبادش كنند، لكن خرابى اينقدر است كه بدون اينكه مدتى بگذرد، مهلتى باشد، نمى‏شود. مع‏الاسف اين

صحيفه نور ج 6 صفحه 98

مهلت را اين خائن‏ها نمى‏دهند، نمى‏گذارند. كارخانه‏ها بايد راه بيفتند تا اينكه چرخ اين مملكت به جريان بيفتد، به گردش بيفتد. مى‏روند كارخانه‏ها را نمى‏گذارند كار بكنند. كشاورزى بايد راه بيفتد تا اينكه اين مملكت آباد بشود، كشاورزى را همين خائن‏هاى كه تتمه آن رژيم فاسد هستند نوكرهاى آمريكا و غير آمريكا هستند نمى‏گذارند، كشاورزى را هم مانع مى‏شوند. مدارس بايد كار خودشان را ادامه بدهند فرهنگ را اداره كنند، مى‏روند فرهنگى‏ها را هم نمى‏گذارند، مدارس را هم تعطيل مى‏كنند. هر چه بخواهيد شما، هر چيزى را كه ببينند براى اين مملكت فايده دارد و براى گرفتارى اين اقشار مملكت فايده دارد، اين عمال آمريكائى‏ها كه تتمه شان مانده‏اند حالا در اينجا، اينها مانع مى‏شوند، هر روزى با يك صورتى مردم را بسيج مى‏كنند و توى خيابان‏ها مى‏كشند و داد و فرياد و زنده باد و مرده باد. براى اينكه اينها نمى‏خواهند آرام بشود اين مملكت. اگر آرام بشود اين مملكت، كارهايش را اداره مى‏كنند، اگر كارهايش را اداره بكند و آرامش حاصل بشود دست آنها ديگر كوتاه مى‏شود. وقتى يك مملكتى آشفتگى نداشت، دست آنها كوتاه مى‏شود، لكن مملكت اگر آشفته بود(و اينها هم دارند آشفته‏اش مى‏كنند) اگر آشفته بود، آنها باز طمع شان هست كه با يك صورت ديگرى، با يك فرم ديگرى به اين مملكت سلطه پيدا كنند و همان مسائل سابق و بدبختى‏هاى سابق را عود بدهند.

رفع اشكالات و نارسايى‏ها مستلزم صبر انقلابى و يارى همه اقشار ملت‏

شما برادرهاى ما گمان نكنيد كه به حال شما رسيدگى نمى‏شود، نمى‏خواهند رسيدگى كنند، نمى‏توانند به زودى درست بكنند، مشغولند، مشغول برنامه ريزى هستند، مشغول مطالعه هستند. مسائل بايد به تدريج حل بشود. الان، ديروز كه روز پنجشنبه آقاى بازرگان آمدند اينجا، آن نقشه‏هاى كه راجع به راهسازى داشتند، نقشه‏هاى زيادى در آوردند نشان دادند كه ما در همه اقشار مملكت مى‏خواهيم راهسازى بكنيم و شروع مى‏كنيم. و من سفارش كردم كه روستاها و جاهاى دور دست زودتر بايد شروع بشود و قبل از جاهاى ديگر. آنها هم همين مطلب را قبول كردند. راجع به كارگر، اينها هم مشغولند براى اينكه كار درست كنند و كارگر را به كار وادارند و عرض مى‏كنم كه اين قشر را هم به كار وادارند و وقتى كه به كار وادار شدند، هم براى خودشان خوب است و هم مملكت راه مى‏افتد لكن يك صبر انقلابى شما لازم داريد و ما. همه بدبختى داريم لكن بايد يك قدرى صبر بكنيم، يك قدرى تحمل بكنيم، اين را حمل نكنيد به اينكه يك قشرى را به قشر ديگر مقدم داريم. خدا مى‏داند كه اسلام و آنى كه ما مى‏خواهيم و همه مان تابع اسلاميم بين هيچ يك فرقى نمى‏گذارند، همه حقوق را ملاحظه مى‏كنند. مسلمين همه يد واحده هستند، مسلمين همه برادر هستند. اينكه مسلمين يك طايفه شان به يك طايفه ديگر مقدم باشد، اينها نيست در كار، حقوق همه، همه مسلمين، بلكه هر كس كه در مملكت اسلامى زندگى مى‏كند يك حقوقى دارد، اسلام به آن حقوق مى‏رسد، اين اقليت‏هاى مذهبى از قبيل رزتشتى، از قبيل يهودى، از قبيل نصارى كه در ايران گروه‏هاى فراوانى هستند، اينها را هم اسلام برايشان احترام قائل است، مى‏خواهد كه اينها هم به حقوق خودشان برسند. اما اين را توهم اين‏

صحيفه نور ج 6 صفحه 99

معنا نشود و من احتمال مى‏دهم كه خداى نخواسته باز يك دست‏هائى در كار باشد كه پيش برادرهاى كرد ما بروند بگويند كه ببينيد دولت اسلامى شد و كارى نشد، پيش برادرهاى بلوچ ما بروند همين حرف را بزنند، پيش برادرهاى بختيارى ما بروند همين حرف را بزنند، پيش قشقائى‏ها بروند همين حرف را بزنند. همه براى اينكه يك آشوبى باشد ، آرامش نباشد كه ما مملكت مان را به طور عاقلانه و به طور عدالت اداره كنيم. اينهايى كه مى‏آيند و اين حرف را مى‏زنند، اينها قصد اين را ندارند كه اصلاح بشود، اينها قصد افساد دارند، خود شما هم مى‏دانيد كه اينها مى‏خواهند فساد بكنند، الان هم تذكر داديد كه مفسدين هستند كه اين كار را مى‏كنند. بايد يك قدرى صبر كرد، ملاحظه كرد. ببينيد كه دولت براى يك جايى كار مى‏كرده كه براى شما نكرده؟ يك جايى را آباد كرده جاى شما خراب است؟ الان مسأله خانه سازى، همه اقشار ملت على‏السواء بر ايشان كسانى كه مستمند هستند و خانه دار نيستند، بر ايشان خانه سازى مى‏شود. آنوقت كه راهسازى بشود، براى همه كشور مى‏شود. آنوقتى كه اينها بتوانند دارو برسانند، طبيب برسانند عرض بكنم دانشگاه درست كنند، اينها محتاج به يك مهلتى است. بله اگر اين خانه خراب‏ها رفته بودند و خزينه مملكت سرجايش بود، آنوقت مى‏گفتيم به دولت كه خوب شما كه پول داريد و خزينه دارد، و يا الله چرا نمى‏كنيد؟ اما تهى كردند خزينه را رفتند، بردند همه را دزديدند، غارت كردند، خودشان و آن وابستگانشان بانك‏ها را خالى كردند، همه چيز ما را بردند و ما را به اين حال فلاكت نشاندند. لكن من اميدوارم كه به خواست خدا و به عنايتى كه خدا به اين مملكت دارد، به اين مملكت اسلامى دارد، با خواست خدا، با همت همه برادرها، همه اقشار، اين اشكالات رفع بشود با يك مهلتى. بايد ما همه صبر كنيم و مهلت به ما داده بشود.

دولت اسلامى در صدد برنامه ريزى براى تشكيل شوراهاى ولايتى است‏

اما قضيه اينكه كارهاى هر كسى به خودش بايد، باز به هر جايى به خودش، اين جزء برنامه‏هاى اسلام است و ما هم بنا بر همين هست. نه تنها شما، در هر جا، در هر استانى، در هر جايى كه هست بايد همانطورى كه از اول قانون هم همين معنا بوده است كه بايد شوراهاى ولايتى باشد، اينها بايد بشود و مى‏شود و در صدد هستند. الان مشغول طرح ريزى آن هستند كه شما را براى خودتان، مسائل خودتان باشد، انتخابات مال خودتان باشد، خودتان انجام بدهيد، كارهايتان محول به خودتان باشد. نه شما تنها، خراسان هم همين طور، اصفهان هم همين طور، همه جا همين طور. اين شوراها بايد همه جا باشد و هر جايى خودش اداره كند خودش را. اين، هم براى ملت خوب است، هم براى دولت خوب است. دولت نمى‏تواند همه جا را خودش تحت نظر بگيرد ، وقتى محول كرد كار را به خود مردم، هم مردم در هر منطقه اى كه هستند براى خودشان دلسوزتر هستند، بهتر اطلاع دارند به احتياجات خودشان. اينها يك برنامه‏هاى است كه در دست اجراست گمان نكنيد كه حالا اين برنامه‏ها در جاى ديگر پياده شده است و شما محروم مانده‏ايد، اين را هم چنين گمانى نكنيد و من از شماها تمنا دارم كه سوء ظن به برادرهايتان نبريد، چنانچه ما نداريم سوء ظن نسبت به شما، شما هم نسبت به دولت‏تان، نسبت به ما

صحيفه نور ج 6 صفحه 100

سوء ظن نداشته باشيد كه ما مى‏خواهيم خير، يك قشرى را بالا ببريم، اين مال طاغوت بود، اينكه يك دسته‏اى، نوكر براى خودشان مى‏خواستند درست كنند، براى خودشان دارو دسته درست كنند و چه. ما همه ملت از خودمان است و ما خودمان هم از همه ملت هستيم و ما همه خدمتگزار شما و ملت هستيم و من اطمينان مى‏دهم به شما كه همه اين مسائلى را كه شما داريد، حل بشود. قضيه اينكه آنجا امن و امان باشد و قضيه امنيت آنجا باشد، البته تماس مى‏گيريم با ستاد ارتش، با ژاندامرى و سفارش مى‏كنيم راجع به اين مسأله، انشاء الله همه موفق و مويد باشيد.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:13 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 101

تاريخ: 7/2/58

بيانات امام خمينى در جمع اعضاء هيأت اعزامى از دوبى

تحول روحى ملت عنايت و اعجازى الهى‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من بايد از اين جمعيت كه به زيارت آقا (حضرت امام رضا عليه‏السلام) تشريف آوردند تشكر كامل كنم. علاقه من به آقا از دو جهت است: يك علاقه اى به واسطه اينكه از بيت بزرگى هستند و من علاقه به آن بيت دارم و يك علاقه به شخص خود ايشان كه در مدت‏هاى طولانى در راه اسلام مواجه شدند با خطرات. اين خطرات براى شما عزت است و براى ما افتخار. چنانچه ملت ما در سال‏هاى بسيار طولانى گرفتار مصيبت‏هاى فوق العاده بود، گرفتار سلطه اجانب، گرفتار ظلم رژيم منحوس، گرفتارى‏هاى كه به بيان درست نمى‏آيد، گرفتارى‏ها و خيانت‏هاى كه تاريخ هم نمى‏تواند ثبت كند، چون بسيارى از آنها به طورى مخفى بوده است كه براى كسى تاكنون كشف نشده است و معلوم نيست كشف شود لكن با سپاس از خداى تبارك و تعالى كه توفيق به ملت داد و ملت را برانگيخت براى احقاق حق و اين نبود جز هدايت خداى تبارك و تعالى و اعانت ولى امر سلام الله و سلامه عليه و با اعانت ولى امر و هدايت ذات مقدس حق تعالى، براى ملت ما يك تحول بزرگ حاصل شد، تحول روحى، تحولى كه نمى‏توانم من براى آن اسمى بگذارم الا اينكه تحول معجزه‏آسا بود. معجزه بود كه در ظرف مدت كوتاهى يك ملتى كه از سايه يك پاسبان مى‏ترسيد، شاه را به عقب بزند و همه باهم كوچك و بزرگ مقابل قدرت بايستد و با مشت گره كرده "مرگ بر شاه" بگويد. اين، اين تحول، كسى كه به محيط ايران در اين پنجاه سال اطلاع داشته باشد و بداند چه گذشته است بر اين ملت و چه معامله كردند با آنها و چه وضعى داشته است ملت و روحيه او چطور بوده است، بايد بگويد كه اعجاز واقع شد كه اين تحول، تحول عظيم واقع شد. همين تحول بود كه ملت ما را به پيش راند و غلبه داد، تحولى كه جوان‏هاى ما شهادت را آرزو مى‏كردند و الان هم آرزو مى‏كنند، تحولى كه پيرزن‏ها كه اولاد خودشان را از دست داده بودند، افتخار مى‏كردند و مى‏گفتند اولاد ديگر هم به شهادت مى‏بايد برسد. اين تحول موجب شد كه ملت ما با نداشتن هيچ بر اين قدرت شيطانى كه پشت سر او آمريكا و ساير دول بزرگ و ابر قدرت ايستاده بود، نهر اسيد و به پيش رفت تا اين سد را شكست. اكنون سدى كه مانع از حركت بود شكسته شد لكن ما مراحل بسيار مشكل داريم كه بايد با تشريك مساعى همه ملت و دعاى همه ملت‏ها، اين مشكلات رفع بشود.

صحيفه نور ج 6 صفحه 102

نابودى و غارت ذخاير مادى و معنوى ملت به اسم تمدن بزرگ‏

اينها، اين خدانشناس‏ها مملكت ما را خراب كردند و رفتند. بااسم تمدن بزرگ چنان خرابى وارد آوردند و چنان آن را به عقب راندند كه سال‏هاى طولانى بايد تا به حد خود برسد. اقتصاد ما را از بين بردند، كشاورزى ما را به نحو به اسم اصلاحات ارضى از بين بردند، ارتش ما را وابسته به غير كرده بودند، فرهنگ ما را به عقب رانده بودند، از همه بالاتر نيروى انسانى ما را نگذاشتند شكوفا پيدا كند. ما الان براى نيروى انسانى احتياج داريم و براى كارهايى كه احتياج به نيروى انسانى دارد، بايد بگرديم تا پيدا كنيم براى اينكه اينها قرن‏هاست و اخيراً پنجاه و چند سال است كه با تمام قوا كوشيدند تا نيروى انسانى ما را از

بين ببرند. ضرورت حفظ وحدت كلمه به منظور استقرار جمهورى اسلامى‏

لكن من اميد اين دارم كه خداى تبارك و تعالى كه عنايت فرمود و اين ملت ضعيف را بر مستكبرين غلبه داد، بر مشكلات خودش غلبه دهد و ما فرهنگ خودمان را اصلاح كنيم و تمام چيزهايى كه در نظر داريم كه همه فرم‏هاى غير اسلامى است، به فرم اسلامى برگردانيم و اسلام را به آنطور كه هست، نه به آنطور كه معرفى كرده‏اند خارجى‏ها و - به - جوان‏هاى ما هم بعضى‏ها قبول كرده‏اند و بازى خورده‏اند، اسلام به آنطور كه هست، به آنطور كه در صدر اسلام بود. ما اگر خداى تبارك و تعالى توفيق بدهد و ملت ما اين رمز را حفظ كند، اميدواريم كه بتوانيم استقرار بدهيم حكومت اسلامى را و احكام اسلام را، لكن احتياج به وحدت كلمه دارد كه ملت ما بايد وحدت كلمه داشته باشند و ملت ما كه در ساير بلاد هستند، بايد با ما تشريك مساعى كنند. همه با هم يكصدا و يك ندا بسوى جمهورى اسلامى و احكام مقدس اسلام. و من اخيراً از آقايان تشكر مى‏كنم و از آقا بيشتر تشكر. خداوند همه شما را حفظ كند و در پناه و كنف خود ما را به وجود شما سرافراز كند.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:13 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 103

تاريخ: 7/2/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از كارگران و كاركنان صنعت نفت آبادان

نقش موثر كاركنان شركت نفت در قطع شريان حياتى اجانب‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

همه اقشار ملت در اين نهضت سهم دارند، همه كوشش كرده‏اند، همه جانفشانى كرده‏اند، همه خون داده‏اند، لكن كاركنان صنعت نفت سهم بسزائى دارند. آنها شريان حياتى اجانب را قطع كردند، آنها بودند كه به واسطه اعتصاب خود و قطع نفت، نهضت را به پيروزى رساندند، آنها بودند كه در سينما ركس به دست جنايتكاران و خيانتكاران بدل به خاكستر شدند، لكن عمر جاودانى پيدا كردند، حيات الهى در پيشگاه الهى. شهيدان عمر جاودانى دارند. من از تمام اقشار ملت متشكرم و از خصوص كاركنان صنايع نفت تشكر بيشتر دارم. من دعا به همه مى‏كنم و به شما.لكن بايد بدانيد كه از اينجا به بعد هم به همان قدرتى كه آمده ايد، بايد پيش برويم.

بعد سازنده مكتب اسلام مايه هراس و تشويش بد خواهان‏

اسلام قدرت كوبنده‏اش را نشان داد. با قدرت كوبنده اسلام دست‏هاى جنايتكار قطع شد. با دست اسلام، خيانتكاران رانده شدند. اجانب احساس كردند جنبه كوبنده اسلام را، و مى‏خواهند در جنبه سازنده اش اخلال كنند. ما به جنبه كوبنده اسلام تا اينجا رسيديم و بايد جنبه سازنده‏اش را هم به دست ملت، با پشتيبانى خداى تبارك و تعالى شروع و به اتمام برسانيم. بدخواهان نمى‏خواهند ببينند كه جنبه سازنده‏اسلام نمايش پيدا كند در دنيا، تا مكتب‏هاى ديگر را دفن كند. بدخواهان اين چرخى كه راه افتاده است نمى‏خواهند بگذارند كه به راه خودش ادامه دهد و سازندگى كند. شما ملت بايد بيدار باشيد و با صبر انقلابى، اشتغال به سازندگى پيدا كنيد. مملكت، آشفته است. مملكت، بعد از انقلاب است، بعد از انقلاب آشفتگى است و بحمدالله انقلاب ايران انقلاب بزرگى بود كه ضايعه كم و برداشت زياد، برداشت قطع ايادى اجانب و قطع ايادى خيانتكاران داخلى و خارجى، و برداشت هاى بزرگتر در سازندگى است. لكن بدخواهان نمى‏خواهند اين سازندگى را ببينند، نمى‏خواهند سعادت ملت ما را ببينند آنها سعادت خودشان را در فقر و فلاكت ما مى‏بينند به همين جهت با دست‏هاى پليدشان بين كارگران، كارمندان، كشاورزان، در اقشار مختلف ايران اختلاف مى‏اندازند. شما نمايندگان كارگران پيام مرا به ديگر كارگران و كارمندان صنعت نفت برسانيد. عزيزان من!اين اسلام‏

صحيفه نور ج 6 صفحه 104

است كه همه چيز عزيزان خود رابراى شما داد. اسلام است كه سيدالشهدا را براى شما داد. اسلام براى سعادت شما آمده است. اينها كه در بين شما تفرقه مى‏اندازند، از اسلام مى‏ترسند، از تعاليم عاليه اسلام مى‏ترسند، مى‏ترسند تعاليم عاليه اسلام پياده شود و راه را بر آنها ببندد و مى‏بندد. توطئه‏ها را، توطئه‏هاى بزرگ را در همه اقشار، در همه موارد خنثى كنيد. من قبلاً گفته بودم كه غائله ايجاد مى كنند شياطين، هر روزى به اسمى. ما بايد از اين غائله‏ها جلوگيرى كنيم، هوشمند باشيم، غائله‏ها را با هوشيارى توجه كنيد و خنثى كنيد. ممكن است پس از چند روز ديگر يك غائله ديگر بلند بشود، از اولاد من يكى ترور بشود يا خودم. اينها بايد بدانند كه نهضت ما قائم به شخص نيست، نهضت ما همگانى است، همه ملت رهبرند، همه بيدار شده‏اند.گمان نكنند كه با ترور كارى انجام مى‏دهند. ملت ما راه خود را يافته است، ما از اين دسيسه‏ها نمى‏ترسيم. من به شما ملت ايران سفارش مى‏كنم كه اگر در روزنامه‏اى، در مطبوعاتى، در جاى ديگرى به من سب بكنند، فحش بدهند كسى حق ندارد كه يك كلمه بگويد. من تحريم كردم بر شما جوابگوئى را، براى اينكه توطئه است توطئه‏ها را با سكوت خنثى كنيد و اگر چنانچه توطئه زياد شد، با مشت خنثى كنيم.

توصيه به رفتار برادرانه و پرهيز از كينه‏توزى و انتقامجوئى‏

بين خودتان برادروار باشيد، با هم برادرى كنيد، كينه‏توزى نكنيد، انتقامجوئى نكنيد، با بيدارى جلو برويد، در هر جا كه هستيد كارهاى مفيد كنيد، براى جامعه خودتان خدمت كنيد، جامعه را از خود بدانيد، كشور را از خود بدانيد، براى خودتان خدمت كنيد، براى كشور اسلامى خدمت كنيد، براى قرآن خدمت كنيد. تمام ايران و تمام كشورهاى اسلامى، انجمن اسلامى است، يك انجمن و آن انجمن الهى. همه بايد براى اسلام با هم باشيم، گرد هم در آئيم. هر يك از اين انجمن‏هاى محترم، شعبه‏اى است از آن انجمن بزرگ اسلامى تحت رهبرى امام زمان سلام الله عليه. اين شعبه‏هاى انجمن‏هاى اسلامى مورد تشكر است. خداوند شما را عزت و سلامت عنايت كند و توفيق بدهد كه آمال اسلامى و احكام اسلام را در بين همه قشرها ترويج كنيد. با اسلام توانيد به پيش برويد. خداوند همه شما را سعادتمند كند.

و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:14 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 105

تاريخ: 8/2/58

پاسخ امام خمينى به تلگرام حبيب بورقيبه رئيس جمهور تونس

جناب آقاى حبيب بورقبيه رئيس جمهور تونس‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

تلگرام محبت آميز آنجناب در مورد تبريك پيروزى جمهورى اسلامى در كشور ايران موجب تشكر گرديد. از خداى تعالى سعادت و موفقيت ملت همكيش و برادر را در راه پيشبرد اهداف عاليه اسلام خواستارم و اميدوارم كه جمهورى اسلامى ما در همبستگى و اتفاق مسلمانان جهان نقش موثرى داشته باشد.

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:14 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 106

تاريخ: 8/2/58

بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان مردم قصر شيرين

وحدت بى‏سابقه مردم ايران در پرتو اسلام‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از اهالى قصر شيرين كه از اين راه دور آمده‏اند تشكر مى‏كنم، سرتاسر ايران به ما و اسلام حق دارند، تمام افراد تمام نواحى. بحمدالله وحدتى كه در پرتو اسلام در ايران پيدا شد در طول تاريخ چنين وحدتى نبوده است، شما همه با وحدت خودتان با اين رفراندمى كه كرديد كه در طول تاريخ نظير نداشت، روى ايران را سفيد كرديد و روى اسلام را. خداوند به همه شما عنايات خودش را افاضه بفرمايد و همه شما در سعادت و سلامت بسر ببريد.

و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:16 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 107

تاريخ: 9/2/58

فرمان امام خمينى به شوراى انقلاب اسلامى در مورد تهيه آئين نامه اجرائى شوراهاى شهر و روستا

شوراى انقلاب اسلامى‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

در جهت استقرار حكومت مردمى در ايران و حاكميت مردم بر سرنوشت خويش كه از ضرورت‏هاى نظام جمهورى اسلامى است، لازم مى‏دانم بى درنگ به تهيه آئين نامه اجرائى شوراها براى اداره امور محل شهر و روستا در سراسر ايران اقدام و پس از تصويب به دولت ابلاغ نمائيد تا دولت بلافاصله به مرحله اجرا در آورد.

روح الله الموسوى‏الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:16 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 108

تاريخ: 11/2/58

فرمان امام خمينى در مورد قطع رابطه با مصر

جناب آقاى دكتر ابراهيم يزدى وزير امورخارجه‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

با در نظر گرفتن پيمان خائنانه مصر و اسرائيل و اطاعت بى چون و چراى دولت مصر از آمريكا و صهيونيست، دولت موقت جمهورى اسلامى ايران قطع روابط ديپلماتيك خود را با دولت مصر بنمايد. روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:16 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 109

تاريخ: 11/2/58

بيان امام خمينى به مناسبت شهادت آيت الله مطهرى

بسم الله الرحمن الرحيم‏

انالله و انااليه راجعون‏

اينجانب به اسلام و اولياء عظيم الشان آن و به ملت اسلام و خصوصاً ملت مبارز ايران ضايعه تاسف انگيز شهيد بزرگوار، متفكر و فيلسوف و فقيه عاليمقام مرحوم آقاى حاج شيخ مرتضى مطهرى قدس سره را تسليت و تبريك عرض مى‏كنم. تسليت در شهادت شخصى كه عمر شريف و ارزنده خود را در راه اهداف مقدس اسلام صرف كرد و با كجروى‏ها و انحرافات مبارزه سرسختانه كرد و تسليت در شهادت مردى كه در اسلام شناسى و فنون مختلفه اسلام و قرآن كريم كم نظير بود. من فرزند بسيار عزيزى را از دست دادم و در سوگ او نشستم كه از شخصيت‏هائى بود كه حاصل عمرم محسوب مى شد. در اسلام عزيز به شهادت اين فرزند برومند و عالم جاودانه ثلمه‏اى وارد شد كه هيچ چيز جايگزين آن نيست. و تبريك در داشتن اين شخصيت‏هاى فداكار كه در زندگى و پس از آن با جلوه خود نور نورافشانى كرده و مى‏كنند. من در تربيت چنين فرزندانى كه با شعاع فروزان خود مردگان را حيات مى‏بخشند و به ظلمت‏ها نور افشانند، به اسلام بزرگ، مربى انسان‏ها و به امت اسلامى تبريك مى‏گويم. من گرچه فرزند عزيزى را كه پاره تنم بود از دست دادم لكن مفتخرم كه چنين فرزندان فداكارى در اسلام وجود داشت و دارد. مطهرى كه بر طهارت روح و قدرت‏ايمان و قدرت بيان كم نظير بود، رفت و به ملاء اعلى پيوست لكن بدخواهان بدانند كه با رفتن او شخصيت اسلامى و علمى و فلسفى‏اش نمى‏رود.

ترورها نمى‏توانند شخصيت انسانى مردان اسلام را ترور كنند. آنان مى‏دانند كه به خواست خداى توانا ملت ما با رفتن اشخاص بزرگ در مبارزه عليه فساد و استبداد و استعمار مصمم‏تر مى‏شوند. ملت ما راه خود را يافته و در قطع ريشه‏هاى گنديده رژيم سابق و طرفداران منحوس آن از پاى نمى‏نشينند. اسلام عزيز با فداكارى و فدايى دادن عزيزان رشد نمود. برنامه اسلام از عصر وحى تاكنون بر شهادت توام با شهامت بوده. قتال در راه خدا و راه مستضعفين در راس برنامه‏هاى اسلام است.(و مالكم لا تقاتلون فى سبيل الله والمستضعفين من الرجال و النساء والولدان).

اينان كه شكست و مرگ خود را لمس نموده و با اين رفتار غيرانسانى خواهند انتقام بگيرند يا به خيال خام خود مجاهدين در اسلام را بترسانند، آنها گمان نكردند كه از هر موى شهيدى از ما و از

صحيفه نور ج 6 صفحه 110

هر قطره خونى كه به زمين مى‏ريزد، انسان‏هاى مصمم و مبارزى بوجود مى‏آيد. شما مگر تمام افراد ملت شجاع را ترور كنيد والا ترور فرد هر چه بزرگ باشد، براى اعاده چپاولگرى سودى ندارد. ملتى كه با اعتماد به خداى بزرگ و براى احياى اسلام بپاخاسته با اين تلاش‏هاى مذبوحانه عقب گرد نمى‏كنند. ما براى فداكارى حاضر و براى شهادت در راه خدا مهيا هستيم. اينجانب روز پنجشنبه 13 ارديبهشت 58 را براى بزرگداشت شخصيتى فداكار و مجاهد در راه اسلام و ملت، عزاى عمومى اعلام مى‏كنم و خودم در مدرسه فيضيه روز پنجشنبه به سوگ مى‏نشينم. از خداوند متعال براى آن فرزند عزيز اسلام رحمت و غفران و براى اسلام عزيز عظمت و عزت مسئلت نمايم. سلام بر شهداى راه حق و آزادى.

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:17 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 111

تاريخ: 14/2/58

بيانات امام خمينى در مراسم بزرگداشت مقام استاد شهيد مرتضى مطهرى در مدرسه فيضيه قم

شهادت فوزى عظيم براى شاگردان مكتب توحيد

بسم الله الرحمن الرحيم‏

يكى از فرق‏هاى مكتب اسلام، مكتب توحيد با مكتب‏هاى انحرافى، مكتب‏هاى الحادى اين است كه رجال اين مكتب شهادت را براى خودشان فوز عظيم مى‏دانند (يا ليتنى كنت معكم فافوز فوزا عظيما) از شهادت استقبال مى‏كنند چون قائل هستند به اينكه ما بعد اين عالم طبيعت، عالم‏هاى بالاتر، نورانى تر از اين عالم است. مومن در اين عالم در زندان است و بعد از شهادت از زندان بيرون مى‏رود. اين يكى از فرق‏هائى است كه بين مكتب ما، مكتب توحيد با ساير مكتب‏هاست. جوان‏هاى ما شهادت را طالبند، علماى متعهد ما براى شهادت پيش قدم مى شوند. آنهائى كه به خدا اعتقاد ندارند و به روز جزا، آنها بايد بترسند از موت، آنها از شهادت بايد بترسند. ما و شاگردان مكتب توحيد از شهادت نمى‏هراسيم، نمى‏ترسيم، بيايند امتحان كنند چنانچه امتحان كردند. و يكى از نكته‏هائى كه موافق حديث تحقق پيدا كرد اين است كه در حديث است كه (لا يزال يويد هذا الدين برجل الفاجر) با مردهاى فاجر به اراده خدا اين دين تأييد مى شود. محمدرضا مرد فاجر، خواهى نخواهى اين دين به واسطه او تييد شد براى اينكه هر چه ظلم بيشتر باشد و هر چه ستمكارى بيشتر باشد، دين عدل بيشتر تأييد شود. ظالم با اعمال ظالمانه خودش دين عدل را تأييد مى‏كند و لايزال اينطور بوده است، فرعون با فرعونيت و طغيانش دين موسى را تأييد مى‏كند و ابوسفيان با طغيان، دين رسول اكرم را تأييد مى‏كند و محمدرضا با طغيان و عصيان و جور و ستم دين اسلام را تأييد مى‏كند. خدا همانطورى كه از قشر متفكرين روحانى تأييد مى‏كند، از قشرهاى فاسد هم، از رجل فاجر هم دين اسلام و دين خدا تأييد مى‏شود و آن به همين معناست كه گفتم. نه تأييد مى‏كند، تأييد مى‏شود. (لايزال يويدهذا الدين برجل الفاجر) اين رجل فاجرى كه خون عزيز ما را به زمين ريخت تأييد كرد دين خدا را، يعنى خدا دين خودش را به او تأييد كرد با ريختن خون عزيز ما، تأييد شد انقلاب ما، اين انقلاب بايد زنده بماند، اين نهضت بايد زنده بماند و زنده ماندنش به اين خونريزى‏هاست، بريزيد خون‏ها را، زندگى ما دوام پيدا مى‏كند، بكشيد ما را، ملت ما بيدارتر مى‏شود. ما از مرگ نمى‏ترسيم و شما هم از مرگ ماصرفه نداريد. دليل عجز شماست كه در سياهى شب متفكران ما را مى‏كشيد براى اينكه منطق نداريد، اگر منطق داشتيد كه صحبت مى‏كرديد، مباحثه مى‏كرديد لكن منطق نداريد، منطق شما ترور است. منطق اسلام ترور را

صحيفه نور ج 6 صفحه 112

باطل مى‏داند، او منطق دارد لكن با ترور شخصيت‏هاى بزرگ ما، شخص‏هاى بزرگ ما، اسلام ما تأييد مى‏شود. نهضت ما زنده شد و تمام اقشار ايران، باز زندگى را از سر گرفت، اگر يك سستى، ضعفى پيدا كرده بود، زنده شد. اگر نبود شهادت اين مرد بزرگ و اگر مرده بود اين مرد بزرگ در بستر خودش، اين تأييد نمى‏شد، اين موج بر نمى‏خاست. الان موجى در همه دنيا، همه دنيا، همه دنيائى كه به اسلام علاقه دارند، اين موج بلند شد، ساير كشورها هم. برادران من نترسيد از موج.

آن كه مردن پيش چشمش تهلكه است - نهى لاتلقوا بگيرد او به دست

مردن تهلكه نيست، مردن حيات است. آن عالم حيات است، اين عالم مرده است. از مردن نترسيد و نمى‏ترسيم، آنها بايد بترسند كه مردن را از بين رفتن مى‏دانند، هلاك و فنا مى‏دانند. چرا مسلمين از موت بترسند، چرا علما از موت بترسند. اين مكتب باقى است، مكتب اسلام باقى است، اين نهضت باقى است تا اين ريشه‏هاى گنديده هم زير خاك بروند، تا اين ريشه‏هاى گنديده هم قطع بشوند، تا اين توطئه‏هاى ضعيف هم خنثى بشوند

خداوند شما را تأييد كند، خداوند برادرهاى ما را، خواهرهاى ما را تأييد كند كه همه براى اسلام مفيد هستيد و همه نهضت را به پيش برديد، الان هم همه با هم به پيش.

و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:17 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 115

تاريخ: 15/2/58

بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان احزاب آزادى بخش اسلام

از خدا مى خواهم ما را موفق كند تا بتوانيم اسلام را آن طور كه هست پياده كنيم‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من قبل از هر چيز از شما جمعيت محترم كه در خدمت اسلام هستيد و براى ملاقات من آمده‏ايد تشكر مى كنم و از خداوند توفيق شما و همه مسلمين را براى تحقق آمال اسلام خواهانم و از خدا مى خواهم كه ما موفق بشويم به آنچه كه قرآن و نبى اكرم و ائمه مسلمين خواسته‏اند، عمل كنيم. ما مشكلاتى كه داريم، يك مشكلاتى است مربوط به ايران و يك مشكلاتى است مربوط به همه مسلمين و يك مشكلاتى راجع به حكومت‏هائى كه بر مسلمين حكومت مى كنند. مشكلات ايران راجع به موانعى است كه براى بسط اسلام و نجات امت اسلامى بود. ما به خواست خدا و همت مومنين سد را شكستيم و موانع را برداشتيم. البته الان مشكلات ديگرى داريم زيرا آنها كه رفتند همه تشكيلات آنها غير اسلامى و طاغوتى بوده و ما احتياج داريم كه با زحمت زياد اين تشكيلات را به تشكيلات اسلامى برگردانيم. از خدا مى خواهم كه ما را موفق كند تا بتوانيم اسلام را آنطور كه هست پياده كنيم، بزرگتر از اين مشكلاتى است كه براى ملت‏هاى مسلم و حكومت‏هاست. ملت‏هاى مسلم كه در بلاد مختلف منتشر هستند، در طول تاريخ تبليغاتى شده تا بين آنها جدائى بيندازند، جدائى بين مسلمين كه در حدود يك ميليارد در اطراف عالم منتشر هستند. تبليغاتى شده تا نگذارند وحدت كلمه ايجاد شود. اين تبليغات باعث شد كه برادران را از هم جدا كردند و ملت‏هاى مختلف ساختند و چيزهائى كه در صدر اسلام مطرح نبود، مطرح مى كنند تا جدا شوند و ضعيف شوند. بدتر از اين، مشكل حكومت‏هاست. در زمان عثمانى كه مسلمين حكومت نسبتاً قوى داشتند و قدرتى بود كه گاهى با ژاپن و با شوروى مبارزه مى كرد و غلبه مى كرد، مع‏الاسف به واسطه همين كه اجانب از اين وحدت مى‏ترسيدند، وقتى در جنگ اول جهانى غلبه كردند، حكومت عثمانى را تكه تكه كردند و هر كس را بر جائى گماردند و كوشيدند اين حكومت‏ها با هم دشمن شوند زيرا مى‏دانستند كه مسلمين با اين خزائن و اين جمعيت اگر متحد شوند براى آمريكا و براى غرب حظى نيست و شايد مسلمين آنها را تهديد مى‏كردند، از اين جهت حكومت‏ها را با هم بد كردند و اينها مأمورين آنها بودند.

صحيفه نور ج 6 صفحه 116

عكس العمل پليد شياطين در مواجهه با جنبه عينى وحدت مسلمين‏

امروز خطر بزرگترى است. سابق از وحدت مسلمين مى‏ترسيدند ولى مسأله‏اى علمى بود و نه عينى. امروز كه ايران به اعتماد خدا نهضت كرد، اينها يافتند و احساس كردند، در عين ديدند كه ملتى با نداشتن اسلحه و با قدرت اسلام وايمان و وحدت كلمه غلبه كردند بر شياطين كه داراى همه چيز بودند، داراى اسلحه‏هاى مدرن بودند و پشتيبانشان دولت‏هاى بزرگ مثل آمريكا و انگلستان، كردند، نتوانستند شاه را نگه دارند. اينها وحدت كلمه را احساس كردند. پيشتر علمى بود و الان وجدانى و لمس. از اين رو الان قواى خودشان را بيشتر بسيج كردند تا اختلاف در ايران ايجاد كنند. در كردستان، در بلوچستان، در بين خوزستان به بهانه‏هائى مى‏خواهند اختلاف بياندازند و همين معنى باعث اين است كه اينها كوشش كنند بين برادران اسلامى وحدت كلمه حاصل نشود به اينكه حكومت‏ها را وادار كنند كه به مبارزه هم بروند و طرفداران خود را به كشورهاى اسلامى بگمارند. مشكل بزرگ، حكومتهاى ماست كه نمى‏گذارند وحدت حاصل شود و آنها مى‏خواهند منافع خودشان را تأمين كنند.

پيروزى مسلمانان در گرو وحدت اسلامى و اجتماع زير پرچم لا اله الا الله است‏

از اين جهت كه شما مى خواهيد اطاعت امر خدا را بكنيد، نهى از منكر كنيد، بزرگترين منكر غلبه اجانب بر ماست، اين منكر را بايد نهى كنيد. حكومت‏ها را نهى كنيد از مخالفتى كه با هم دارند و با ملت دارند و با دشمنان اسلام كه خدا فرموده مراوده نكنيم محبت مى كنند. الان منكرى بالاتر از اين نيست كه مصالح مسلمين را به خطرانداخته است.

اين وظيفه همه شماست كه مى‏خواهيد براى خدا كار كنيد. همه ما بايد اين دشمنى را نهى كنيم و وحدت اسلامى را شعارمان كنيم با وحدت و بودن زير پرچم لا اله الا الله پيروز مى‏شويم. تا مسلمين رمزى را كه در ايران اتفاق افتاد پيدا نكنند، پيروز نمى‏شوند. آنها متحد شدند و همه يك صدر اسلام را خواستند و جمهورى اسلام را خواستند و وقتى همه با هم متحد شدند خداوند پيروزشان كرد. اگر مسلمين اين رمز را پيدا كنند، اين ملت عظيم اگر با هم مجتمع شوند، قدرتى هستند مافوق قدرت‏ها، زيرا علاوه بر مخازن طبيعى قدرت معنوى دارند كه عبارت است ازايمان به خدا و رسول كه اگر مجتمع شوند قدرتى فوق آنها نمى‏شوند.

نصيحت به كشورهاى عربى در سركوبى اسرائيل غاصب، اين ماده فساد

لكن مع‏الاسف نصايح كمتر اثر مى كند. من قريب بيست سال است كه به كشورهاى عربى توصيه مى‏كنم كه با هم مجتمع شويد و اين ماده فساد را طرد كنيد. اگر اسرائيل قدرت پيدا كند اكتفا به بيت‏المقدس نمى‏كند، لكن مع‏الاسف نصيحت در آنها اثر نمى‏كند. من از خدا مى‏خواهم كه مسلمين را بيدار كند.

و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:17 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 117

تاريخ: 15/2/58

بيانات امام خمينى در جمع مدرسين مدرسه قرآن پاوه و گروهى از برادران و خواهران اورامانات

مادام كه در پناه قرآن هستيم بر دشمنان غلبه خواهيم كرد

بسم الله الرحمن الرحيم‏

انشاءالله خداوند شما را مؤفق كند. شما معلم قرآن هستيد و يك شغل بزرگى، يك مسووليت بزرگى داريد. قرآن براى همه است و سعادت همه را بيمه مى كند. در پناه قرآن بود كه اسلام در نيم قرن بر همه امپراطورى‏هاى در آن وقت غلبه كرد و ما، مادامى كه در پناه قرآن هستيم بر دشمنان غلبه خواهيم كرد و اگر خداى نخواسته دشمنان اسلام ما را از اسلام و قرآن جدا كردند، بايد بنشينيم و ببينيم كه ما در ذلت، خفت، بندگى، زندگى مى كنيم. استقلال و آزادى در پيروى از قرآن كريم و رسول اكرم است. ما همه پيرو قرآن و رسول اكرم هستيم و همه با هم برادر، همه با هم يك جهت، يك وجه، يك دين، يك قرآن داريم و من اميدوارم كه تفرقه‏اندازى‏ها را شماها با قدرت خودتان و قوه الهى قطع كنيد، نگذاريد رخنه كنند در صفوف فشرده ما. من خدمتگزار همه اقشار ملت و خدمتگزار شماها هستم. خداوند شماها را حفظ كند و سعادتمند كند در دنيا و آخرت.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:17 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 113

تاريخ: 15/2/58

بيانات امام خمينى در جمع پاسداران انقلاب اسلامى منطقه 9 و پرسنل شهربانى و اداره راهنمائى و رانندگى تهران

نهضت الهى ايران مايه ابطال حساب‏هاى ما ديگران‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

حساب حسابگران غلط درآمد و باز متنبه نشدند. نهضت الهى ما حساب حسابگران را باطل كرد و باز نمى‏فهمند. حساب‏هاى ما ديگران كه گمان مى‏كردند ملت ما با نداشتن هيچ چيز امكان ندارد قدرت‏هاى بزرگ را در هم بشكند غلط درآمد. آنها كه گمان مى‏كردند يك مشت جوان بازارى و فرهنگى با نداشتن هيچ چيز چطور امكان دارد رژيمى كه همه چيز دارد ساقط كنند، فهميدند كه حساب‏هاى ماديگرى باطل است. اينجا حساب الهى است اينجا دست خداست. اشخاص نمى‏توانند يك همچو نهضتى، يك همچو قدرتى ايجاد كنند، بشر نمى‏تواند همه اقشار را اينطور بيدار كند، بشر نمى‏تواند زن و مرد يك مملكت، بچه و بزرگ يك مملكت را فداكار كند. اين دست خداست، اين اراده الهى است كه تمام اقشار ملت ما را با هم برادر كرد و تمام حساب‏هاى حسابگران مادى را باطل كرد. اين دست خدا و اراده خداى تبارك و تعالى است كه بزرگان ما را مثل حضرت آقاى خسرو شاهى، حجت‏الاسلام آقاى خسروشاهى در كنار اين بچه نشاند و هر دوباره با هم يك ندا كردند. اين قدرت خداست، بشر نمى‏تواند، اين قدرت خداست كه به همه حس فداكارى داد و شهادت را براى خودشان فوز دانستند و پيش قدم شدند. براى ملتى كه شهادت فوز عظيم است، براى ملتى كه بچه خردسال و پيرمرد بزرگ آرزوى شهادت مى‏كنند، باز حساب حسابگران باطل در مى‏آيد. با كشتن يك نفر ولو هر چه بزرگ باشد، اين ملت عقب نمى‏نشيند باز دست خداى تبارك و تعالى از آستين درآمد و در شهادت يك شهيد، همچو موجى، همچو موجى در ايران و در ساير كشورها ايجاد كرد كه ما را زنده كرد، اسلام را باز زنده كرد. اگر سستى احتمال مى‏رفت، به واسطه اينكه خيال پيروزى كرده بوديم، آن سستى را بدل به سختى كرد و بدل به سد بزرگ و موجب شد كه شما همه، همه ايران، همه جا با قدرت الهى قيام كردند باز، و شما نيروهاى عظيم در اينجا مجتمع شده‏ايد، نيروى پرسنل شهربانى، پاسداران انقلاب، بزرگان دين، اين دست خداست كه ما را باهم مجتمع مى‏كند و همه اراده‏هاى ما را يكى مى‏كنند برادران من! تا اين نهضت هست و تا اين قدرت الهى هست، شما به پيش مى‏رويد.

حفظ كنيد اين نهضت الهى را، حفظ كنيد اين وحدت كلمه را، حفظ كنيد اين الوهيت را، اين اسلاميت را. تا اين اراده الهى و اين وحدت كلمه و اين گرايش به اسلام هست، شما پيروزيد.

صحيفه نور ج 6 صفحه 114

ستيزه با مكتب مقدس اسلام ممكن نيست‏

آمريكا بدگمان كرده است كه با كشتن و با ترور مى تواند كارى انجام بدهد. كمونيست‏هاى ساختگى بد خيال كرده‏اند، مكتب‏هاى انحرافى بدگمان كرده‏اند، ريشه‏هاى گنديده رژيم سابق بد خيال كرده‏اند كه مى‏توانند با ترور جلو احساسات ملت ما را بگيرند احساسات را افزون كرده‏اند، باز حساب‏هايشان باطل شد.

حسابگرى الهى غير از حسابگرى مادى است. اينها كه شما حساب مى‏كنيد، حساب‏هاى مادى است، ماديگرايى است. ما شهادت را براى خودمان حيات مى‏دانيم. دوستان ما شهادت را براى خودشان زندگى مى‏دانند. مكتب اسلام اين طور است. اين مكتب اسلام است كه شهادت را زندگى مى‏داند. اين مكتب اسلام است كه اين بچه را پيش من مى‏نشاند و از حلقوم او مى شنويم كه ما براى شهادت حاضريم. اين مكتب اسلام است. با مكتب اسلام ستيزه نكنيد، نمى‏توانيد بكنيد. ملت ما بيدارند. اگر ما ترور بشويم ملت ما هست، ملت بزرگ ما زنده است، نهضت ما زنده است. پيروز باد اين زندگى، پيروز باد اين ملت. خداوند همه شما را پيروز كند و همه ما را به راه هدايت رهبرى فرمايد. و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:17 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 118

تاريخ: 16/2/58

بيانات امام خمينى در جمع پاسداران انقلاب كميته مسجد جامع ابوالفتح‏

شماالان مجاهدين اسلام هستيد

بسم الله الرحمن الرحيم‏

خداوند شما پاسداران، پاسداران اسلام را، لشكر امام زمان را براى ما حفظ كند. موفق باشيد انشاء الله. اين خدمتى كه الان مى‏كنيد خدمت به اسلام است در مقابل طاغوت، خدمت به اسلام پشتيبانش خداست، امام زمان سلام الله عليه و قرآن كريم است، با اتكاء به قرآن كريم، با اتكاء به ذات مقدس حق تعالى، با اتكاء به امام زمان سلام الله عليه پاسدارى كنيد و خوب پاسدارى كنيد. پاسدارى از مردم كنيد و پاسدارى از قواى شيطانى كه هست به اينكه آن را رفع كنيد. انسان هميشه مبتلاى به قدرت‏هاى شيطانى است، گاهى قدرت‏هاى شيطانى به صورت محمدرضا و گاهى قدرت‏هاى شيطانى در باطن انسان است، مجاهده كنيد شما الان مجاهدين اسلام هستيد، با نفس خودتان مجاهده كنيد، مبادا در اين پاسدارى يك لغزشى پيدا كنيد، مبادا مردم از دست شما خداى نخواسته آزارى ببينند، شما پاسداريد، پاسدار بايد حفاظت كند، حفاظت كنيد برادران خودتان را، كشور خودتان را، به آن قدرى كه مى‏توانيد و حفاظت كنيد نفس خودتان را از قواى شيطانى. من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه شما را مى‏خواهم و به آقاى لنگرودى سلام مرا برسانيد. توفيق ايشان و همه شما را از خداى تبارك و تعالى مسئلت مى‏دارم.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:17 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 119

تاريخ: 16/2/58

پاسخ امام خمينى به پيام ضياء الرحمن رئيس جمهورى بنگلادش

حضرت ضياءالرحمن رئيس جمهورى مردم بنگلادش‏

ما از پيام محبت آميز شما درباره پيروزى مردم شريف ايران در برقرارى جمهورى اسلامى در كشور عزيزمان تشكر مى‏كنيم. ما براى ملت مسلمان بنگلادش موفقيت و شادمانى آرزو كرده و اميدواريم جمهورى اسلامى ما كه بر مبناى اتحاد و تشريك مساعى با كشورهاى مسلمان جهان بنا شده نقش قاطعى در حصول به هدف‏هاى والاى اسلامى و خوشبختى مسلمانان سراسر جهان داشته باشد.

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:17 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 120

تاريخ: 16/2/58

بيانات امام خمينى در جمع بانوان جنوب شهر تهران

تجلى نور قرآن و قدرت اسلام در قلوب ملت ايران‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

اين يك معجزه است، يك معجزه بزرگ است كه شما خواهران و برادران با هم هم صدا و با مشت‏هاى گره كرده در مقابل قدرت‏هاى شيطانى ايستاده‏ايد. معجزه اسلام است، اين قدرت اسلام است كه در شما تجلى كرده است. اين قوت‏ايمان است كه شما را بر اين مبارزه پيروز كرد. اين معجزه است كه با شهيد دادن يك عزيز، موج در تمام دنيا بلند مى‏شود. اين معجزه است كه خانم‏ها را در مقابل تانك و توپ، در مقابل مسلسل‏ها، در مقابل توپ‏ها و تانك‏ها برقرار كرد و از هيچ چيز نهراسيديد. اين نور قرآن و اسلام است كه در دل‏هاى شما و در قلوب همه ملت ايران جلوه كرده است. اين نورايمان است كه شما خانم‏ها هم از شهادت نمى‏هراسيد.

اين نهضت تا پيروزى نهائى بر پاست و آن اوضاع برگشتنى نيست‏

دشمنان گمان نكنند كه با شهادت بزرگان ما اين نهضت به آرامشى بر مى‏گردد. اين نهضت افروخته است، اين نهضت بر پاست تا كليه ريشه‏هاى فساد را از بن بكند. اين نهضت تا پيروزى نهائى بر پاست و هر وقت كه احتمال سستى و ضعف برود خداوند تعالى با وسيله‏اى او را افزايش مى‏دهد. دشمنان ما در اشتباهند كه گمان مى‏كنند با كشتن ما رژيم منحوس يا مثل او بر مى گردد. ديگر آن اوضاع برگشتنى نيست، ملت ايران ديگر نمى‏پذيرد آن اوضاع را. آمريكا اشتباه كرده است، توطئه چينان آمريكا و انگلستان و غيره آنها در اشتباهند، اين توطئه‏ها تاثيرى ندارد. ما سد عظيم را شكسته‏ايم و اين قطرات ناچيز، چيزى نيستند.

از خواهران عزيز كه در اينجا اجتماع كرده‏اند و با تظاهر خودشان پشتيبانى از نهضت مى كنند متشكرم. خداوند شما را حفظ كند و براى اسلام نگه دارد. شما سهم بزرگى در اين نهضت داريد و داشته‏ايد. اين نهضت را شماها بايد به ثمر برسانيد و مى‏رسانيد. سلام من و درود من بر شما خواهران عزيز و بر همه خواهران و برادران ملت و بر همه مسلمين. و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:18 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 121

تاريخ: 17/2/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از عشاير

ما مصمم هستيم كه تا آخرين قطره خونمان را فداى اسلام كنيم‏

اغوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

خداوند شما عشاير را از شر شيطان حفظ كند. خداوند به شماها سلامت و توفيق بدهد كه براى اسلام و براى نهضت اسلامى كوشش كنيد. ما همه با هم برادر هستيم و با هم بايد در اين راه كه راه اسلام است، راه قرآن است همه بايد مهيا براى جانفشانى باشيم. بدخواهان گمان مى كنند كه با اين توطئه‏هاى ناجوانمردانه مى‏توانند ملت ايران را به عقب برگردانند، بد خواهان گمان مى‏كنند با كشتن يك، دو نفر يا چند نفر از بزرگان ما، ما به عقب بر مى‏گرديم، اين اشتباه است. ما مصمم هستيم، ملت ما مصمم است كه تا تمام ريشه‏هاى استعمار و استبداد فاسد را از جاى نكند، از پاى ننشيند. اين ريشه‏هاى گنديده كه در اطراف مملكت ما مشغول فساد هستند بدانند كه اگر اراده ما بكنيم و ملت ما اراده بكند و من اجازه بدهم به ملت، در نصف روز شما را قلع و قمع خواهند كرد. توطئه‏هاى خيانتكارانه را كنار بگذاريد، جنايات را كنار بگذاريد، ملت را رها كنيد. شما قدرت نداريد كه ملت ما را به عقب برگردانيد. ما مصمم هستيم كه تا آخرين قطره خون خودمان و ملتمان را فداى اسلام كنيم. ما آزادى بيان براى گفتن، براى نوشتن مى دهيم لكن براى توطئه اجازه نخواهيم داد و توطئه‏هاى شما را، شما را اگر توطئه كنيد دفن خواهيم كرد. عشاير ما در هر جا كه هستند موظفند، سايراقشار ملت در هر جا كه هستند موظفند كه نگذارند اين توطئه‏گران به حيات خود ادامه بدهند و به توطئه‏هاى خود. شما عشاير در هر جا كه هستيد، پشتوانه ايران هستيد، خداوند شما را حفظ كند و موفق كند و ما را، همه را براى شهادت موفق كند.

و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:18 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 122

تاريخ: 17/2/58

پاسخ امام خمينى به پيام سرهنگ قذافى رهبر انقلاب ليبى

حضرت سرهنگ معمر القذافى رهبر انقلاب ليبى‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

مرقوم شريف كه متضمن تفقد از اينجانب و توجه به مسائل كشور ستمديده ايران و مسائل وارد بر ملت شريف مسلمان بود توسط آقاى سرگرد عبدالسلام جلود و اصل و موجب تشكر گرديد. ملت ايران پس از گذشت دوره‏هاى سياه و اختناق و پس از تحمل روزگارى بس هولناك و از دست دادن استقلال و شعائر اسلامى و ملى به دست جنايتكاران كه در راس آنان سلسله خيانتكار پهلوى بود و پس از مشاهده چپاولگرى‏ها و خيانت‏هاى بى شمار به مقدسات مذهبى و ملى و مخازن عظيم كشور و بالاتر از مشاهده چپاولگرى‏ها و خيانت‏هاى بى شمار به مقدسات مذهبى و ملى و مخازن عظيم كشور و بالاتر از آن نيروى انسانى و ماثر فرهنگى آنان با خواست خداوند متعال و اتكاء به اسلام و قرآن كريم به خود آمد و با نهضت اسلامى خود چون سيلى خروشان سدهاى عظيم استعمار و استبداد را در هم شكست و طومار خيانتكاران و رژيم استبدادى سلطنت جابرانه دو هزار و پانصد ساله و تفاله‏هاى آن را در هم پيچيد.

ملت شريف ايران همچون برادران اسلامى صدر اسلام و عصر وحى با فقدان ساز و برگ جنگى و با دست تهى، لكن با قدرت‏ايمان و ايثار خون و فداكارى در راه اسلام و سبقت به شهادت در راه هدف به پيروزى رسيد و دشمنان مستبد و مستعمر و مستثمر را از صحنه خارج و در زباله‏دانى تاريخ دفن كرد. اين اسلام و عقيده بود كه ما را پيروز كرد. ملت‏ها و دولت‏ها اگر بخواهند به پيروزى و هدف‏هاى اسلامى به تمام ابعادش كه سعادت بشر است برسند، بايد اعتصام به حبل الله كنند، از اختلافات و تفرقه بپرهيزند و فرمان حق تعالى را (واعتصموا بحبل الله جميعا ولاتفرقوا) را اطاعت نمايند. پشت كردن به تعاليم عاليه اسلام و روى آوردن به غرب و شرق، مسلمين را با قريب يك ميليارد جمعيت و مخازن بسيار غنى تحت سيطره اجانب در آورده و شعائر و مخازن آنها را به باد داده است شما ديديد و ما هم شاهد بوديم كه وحدت كلمه يك ملت شجاع ولى ضعيف با اعتماد به اسلام و خداى تعالى موجب غلبه بر غول‏هاى بين المللى شد و دست همه استعمارگران را قطع نمود. پس مسلمين بايد براى به دست آوردن استقلال و آزادى اين كليد پيروزى را به دست آورند و براى وحدت كلمه كوشش كنند. اين شما سران دولت‏ها هستيد كه بايد اين فكر اسلامى را تعقيب كنيد و دست از دشمنى و مخالفت با برادران خود برداريد. مسؤوليت‏هاى دولت‏هاى اسلامى در پيشگاه خداى توانا و در پيشگاه

صحيفه نور ج 6 صفحه 123

ملت‏ها بسيار بزرگ است. دولت‏هاى اسلامى بايد دولت مصر را در اين خيانت بزرگ كه به اسلام و مسلمين نموده است به جاى خود بنشانند و با آن قطع رابطه كنند. ملت مصر بايد دست اين خيانتكار را از كشور خود قطع كند و ننگ سر سپردگى به آمريكا و صهيونيزم را از ملت بزدايند. من به دولت دستور دادم كه با مصر قطع رابطه نمايد. ما دست برادرى به تمام ملت‏هاى اسلامى مى‏دهيم و از تمام آنان براى رسيدن به هدف‏هاى اسلامى استمداد مى كنيم.

و السلام عليكم و رحمه الله

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:18 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 124

تاريخ: 17/2/58

بيانات امام خمينى در ديدار با سفير سومالى

اسلام از روز اول با شهادت، اين دين حنيف را ترويج كرد

بسم الله الرحمن الرحيم‏

از اينكه راجع به اين مصيبت بزرگ كه به ما و به ملت ما بلكه به ملت اسلام وارد شد، شما حامل تسليت از طرف رئيس و دولت و شعب هستيد، تشكر مى كنم. لكن ما در راه اسلام بايد از اين شهدا بدهيم.

اسلام از روز اول كه ظهور پيدا كرد با شهادت، اين دين حنيف را ترويج كرد. اسلام شهداى بزرگ داشته است و مفتخر است به اينكه در راه خدا و در راه هدف، شهداى بزرگ داده است، ما هم مفتخريم به اينكه در راه اسلام و در راه هدفمان، شهيد بدهيم و اين، آخر شهيد ما نيست، ما باز شهدايى ممكن است بدهيم و براى ما زندگى اين دنيا مطرح نيست، مطرح هدف است و در راه هدف كوشش مى كنيم و هر چه پيش بيايد چون براى هدف است از او استقبال مى كنيم.

امام: بعد شما ترجمه‏اش را بعدها براى ايشان بخوانيد.

مترجم: در مرحله دوم، ايشان تأييدات دولت خود و ملت خودشان را از شما اعلان كردند.

... و اما راجع به تأييد از اين نهضت، البته همه مسلمين در اين نهضت شركت داشتند و اين نهضتى بود كه براى هدف اسلامى بود، نه فقط براى ايران. منتها نقطه ابتدا از ايران است و همه مسلمين در اين هدف شريك هستند و نهضت براى اقامه عدل است كه بايد بگويم، همه بشر در آن شركت دارند و چون براى اقامه اسلام است، همه مسلمين در آن شركت دارند. بنابر اين لازم است كه همه مسلمين با هم يكصدا در اين نهضت عظيم اسلامى شركت بكنند و آن معنايى كه در ايران تحقق پيدا كرد كه آن حقيقت فداكارى در راه اسلام و وحدت همه اقشار ملت براى پيشرفت مقاصد اسلام، اين در همه ملت‏ها انشاء الله حاصل بشود و اگر چنانچه همچو وحدت كلمه‏اى با يك همچو مقصد بزرگى كه اقامه عدل است در اين كشورها، در كشورهاى پهناور اسلام پيدا بشود قدرت عظيمى است كه هيچ قدرت و ابر قدرتى در مقابل او ايستادگى نمى‏تواند بكند.

صحيفه نور ج 6 صفحه 125

مترجم: راجع به اينكه شما از دولت فلسطين تأييد كرده‏ايد و خواهان حق آنها هستيد.

... و اما راجع به تأييد ما از فلسطين و انزجار ما از اسرائيل، اين تازگى ندارد. ما از قريب 20 سال پيش از اين تا حال راجع به اين مسائل بحث و گفتگو كرديم و دولت‏هاى عربى را و ساير مسلمين را در اين راه نصيحت كرديم كه راجع به اين مسائل با هم تشريك مساعى بكنند و اگر دولت عرب، دول عربى كه جمعيت‏هاى زياد و گروه‏هاى زيادى دارند اينها با هم اتفاق داشتند، اين مصيبت‏ها براى قلسطين و براى قدس پيش نمى‏آمد. لكن مع‏الاسف دولت‏هاى عربى به نصايح ما گوش نكردند و با اختلافاتى كه بين خودشان، دست‏هاى اجانب ايجاد كردند ، توجه نكردند و اين اختلاف الان هم موجود است و روز افزون مى شود منجمله اين اختلافى كه به واسطه قراردادى كه بين مصر و اسرائيل پيدا شد به دست اجانب، به اين اختلافات بين مسلمين و بين دول اسلام دامن زد و از باب اينكه رشد سياسى بين اينها نيست، نتوانستند حل مسائل را بكنند و تن در دادند به يك همچو امر بزرگى، يك همچو خيانتى كه دنبال آن اختلاف بين مسلمين و اختلاف بين دول اسلامى بيشتر شد و موجب تأسف شديد ماست.

معماى امام موسى صدر

و اما راجع به آقاى صدر، ما از آنوقت كه نجف بوديم و اين قضيه واقع شد تاوقتى كه پاريس رفتيم و بعد هم به ايران آمديم، دنبال اين قضيه بوديم و آقاى صدر در ايران متولد شده است و ايرانى است و با من سوابق زياد دارد و بعد از اينكه ايرانى است، رفته است به لبنان و ما علاقه داريم، هم به اينكه ايرانى است و هم به اينكه در لبنان رئيس مجلس شيعى بوده است، علاقه داشتيم به اينكه اين معما را حل بكنيم و مكرراً با ليبى اتصال پيدا كرديم. بلكه آقاى قطب زاده را يك دفعه فرستاديم براى ليبى دنبال اين مطلب و بعد هم كه اينجا آمديم، هم سفير ليبى كه آمد پيش من راجع به اين مسأله صحبت كردم و هم نخست وزير كه آمد، حل اين معما را از ايشان خواستم و مع الاسف تاكنون براى ما اين معما حل نشده است. اميدوارم كه با كوشش دولت ايران و ساير اقشار علاقمند به اسلام، اين معما حل بشود و اما راجع به روابط، ما با دولت‏هاى اسلامى بلكه با همه دول يك روابطى است اما با همه دول يك روابط سياسى است كه البته دولت ما با آنها، روابط را يا ايجاد مى كنند يا تحكيم مى‏كنند و روابط ما با دولتهاى اسلامى هميشه بايد قوى باشد.

دول اسلامى آنچنان بايد متحد شوند كانه يك جامعه هستند

دولت‏هاى اسلامى بايد به منزله يك دولت باشند كانه يك جامعه هستند، يك پرچم دارند، يك كتاب دارند، يك پيغمبر دارند، اينها هميشه بايد با هم متحد باشند، با هم علاقه‏هاى همه جانبه داشته باشند و اگر چنانچه اين آمال حاصل بشود كه بين دولت‏هاى اسلامى از همه جهات وحدت پيدا بشود،

صحيفه نور ج 6 صفحه 126

اميد است كه بر مشكلات خودشان غلبه كنند و قدرتى بزرگتر از قدرت‏هاى ديگر در مقابل ساير قدرت‏ها باشند.

و من اخيراً تشكر مى كنم از رئيس و دولت و ملت شما و اميدوارم كه همه مسلمين به سعادت و سلامت برسند و از شر اجانب خلاص شوند. و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:18 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 127

تاريخ: 18/2/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از خواهران و برادران كميته امداد مركز

براى پيشبرد نهضت هيچ چيز نبايد سد راه ما بشود

بسم الله الرحمن الرحيم‏

براى من هم مايه تاثر است و من از نزديك ايشان را مى شناختم و به آتيه ايشان اميدوار بودم. انتظار بود كه در آتيه خدمتگزار خوبى باشند، الان هم خدمت مى كردند كه اين وضع پيش آمد. خداوند ايشان را رحمت كند و به شما توفيق بدهد كه وظائف را انجام بدهيد. چه به اينطور تصادفات از اينجا (دنيا) برويم، چه به شهادت، على اى حال در راه خدمت است. و من اميدوارم كه خداوند به همه ما سلامت و سعادت عنايت فرمايد و به همه ما توفيق خدمت در اين نهضت. همه بايد خدمت بكنيم و نهضت را پيش بريم و هيچ چيز مانع اين مسير ما در اين مساله نبايد بشود، چه چيزهائى كه براى ما پيش مى‏آوردند و بنا دارند

بعد هم پيش بياورند و چه چيزهائى كه در اثر تصادف پيش مى‏آيد كه در رديف اينطور فعاليت‏هاست.

در هر صورت همه موظفيد كه در اين زمانى كه زمان حساسى است و اسلام گرفتارى دارد و كشور ما گرفتارى دارد، همه با هم يكصدا و با هم يك نواخت نهضت را پيش ببريم و انشاء الله به پيروزى آخر برسيم و مى‏رسيم.

تفاله‏هاى رژيم ذراتى هستند كه به آسانى از بين خواهند رفت‏

و اين اقشار ضعيفى كه حالا از پس مانده‏هاى رژيم سابق و آمريكا و امثال اينهاست و با صورت‏هاى مختلف و با ماسك‏هاى مختلف، چيزى نيستند كه مانع اين جريان عظيم ايران بشوند. اينها يك دست و پائى مى‏زنند. آن وقتى كه آن سد بزرگ بود، ايران شكست او را، حالا اينها يك قطرات و يك ذراتى هستند كه اگر چنانچه خيلى توطئه‏هاشان را انسان بفهمد، با يك نصف روز اينها از بين خواهند رفت.

و من اميدوارم كه اينها بيدار بشوند و دست شيطنت‏ها از بردارند و آنهائى كه قابل هدايتند انشاء الله هدايت بشوند. خداوند همه شما را حفظ كند و مؤفق باشيد. هم برادرهاى ما و هم خواهرهاى ما، همه سربازهاى اسلام هستيم و من اميدوارم كه در آن كتابى كه بناست اسم سربازها را بنويسند، اسم ماها را هم به نام سرباز بنويسند.


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:19 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 128

تاريخ: 19/2/58

پاسخ امام خمينى به تلگراف حجت الاسلام حق شناس

جهرم 12 جمادى الثانى 99

بسمه تعالى‏

براى پيشبرد نهضت هيچ چيز نبايد سد راه ما بشود خدمت جناب حجت الاسلام و المسلمين آقاى حاج سيد ابراهيم حق شناس دامت بركاته تلگراف تسليت جنابعالى و ساير طبقات اهالى محترم جهرم در مورد شهادت جانگداز مرحوم حجت الاسلام و المسلمين استاد مطهرى قدس سره الشريف واصل گرديد. از اظهار تفقد آقايان محترم متشكرم و سلامت و توفيق همگان را از خداى تعالى خواستارم. و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته‏

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:19 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 129

تاريخ: 19/2/58

بيانات امام خمينى در جمع بانوان شهراهاى قصر شيرين و سارى

ترميم ويرانه باقى مانده از رژيم شاهنشاهى به تدريج انجام مى‏شود

بسم الله الرحمن الرحيم‏

بله، اينها مكرر مى‏آمدند پيش من كه، هر دسته‏اى كه مى‏آمدند از اطراف پيش من كه در اطراف ما بيكارى زياد است، هيچ نداريم، آب و برق نداريم، دبستان نداريم، بيمارستان نداريم، از اين حرف‏ها، خوب، هر كسى هر جا هست مى‏آيد مى‏گويد و غالباً هم مى‏گويند هيچ جا مثل ما محروم نبوده. ما به اينها مى‏گوئيم كه خوب، اين تازه شده است يا از قديم بوده است؟ انقلاب اين را آورده است يا خير، اين سابق بوده است و حالا ما وارد شديم به جائى كه همه اينها نبوده؟ اگر بگوئيد كه انقلاب اين فقر و فلاكت را آورده، خودتان هم قبول داريد نيست اينجور، پس اين قبل از انقلاب بوده است اين مطلب، قبلا اين بيكارى بود و اين فقر بوده و اين نداشتن آب و برق و آسفالت و اينها بوده است اين قبلاً، حالا وارد شده. يك مملكتى كه همه چيزش اينجورى بوده، بختيارى مى گويد كه ما از همه محرومتر بوديم، سيستانى مى‏گويد ما از همه محرومتريم، بلوچستانى هم همين را مى گويد، كردستانى هم، همه و همه هم راست مى گويند كه محروم بودند اما اين محروميتى كه بوده است، سابق بوده، حالا پيدا نشده كه شما حالا بيائيد بچسبيد به دولت كه الان بده، براى اينكه الان نشده است، در دولت آقاى بازرگان اينها نشده است كه آقاى بازرگان ضامنش باشد اين در دولت‏هاى سابق و در زمان رژيم سابق شده است و حالا اينها وارد شدند، ما وارد شديم به يك مملكت كه آشفته بوده و بايد درست بشود. بنابراين كارگر، كارمند، كشاورز و بيكار همه اينها چيزهائى بوده كه سابق همين جور بودند و بدتر بودند، حالا لااقل حالا آزاد هستند، آنوقت اين هم نبود، اينها بايد ما هم بايد خوب، يك قدرى صبر كنيم ببينيم بايد چه بكنيم.آنها خيال نكنند كه حالا كه ما بيكار هستيم پس يا الله بدهيد. من اين كار را نكردم، سابق اين كار را كرده، آنها كردند شما را محروم. ما آمديم اين محروم‏ها را از محروميت در بياوريم اما اينكه معجزه نيست كه فوراً معجزه بشود، خوب، بايد اين به تدريج عمل بشود. اين را بايد به آنها گفت كه مسأله اينطور است كه شما در يك رژيمى بوديد كه همه محروميت را در آن رژيم داشتيد، خرابى همه آنجا بود، ما حالا وارد شديم به يك خرابه اى، مى‏خواهيم بسازيم، اين خرابه‏اى كه مى‏خواهيم بسازيم مهلت لازم دارد يك قدرى وقت لازم دارد، بايد وقت داشته باشد تا درست بشود، بايد دولت مستقرى پيدا بشود، بايد يك بودجه‏اى براى دولت پيدا بشود تا كار درست بشود همين طورى كه نمى‏شود درست بشود.

صحيفه نور ج 6 صفحه 130

حمل آشفتگى‏هاى انقلاب از وظائف ماست‏

در هر صورت همه بايد، انقلاب است، انقلاب لازمه‏اش اينطور مسائل است و چه انقلابى بهتر از اين انقلاب ايران تا حالا واقع شده؟ انقلاب سفيد اين است، نه انقلاب سفيد آقاى آريامهر. انقلاب سفيد اين است كه يك انقلابى واقع شد، يك سد به اين بزرگى شكسته شد، در عين حال آن چيزى كه ضايعات بود، كم بود، آن چيزى كه برداشت بود، زياد بود اما حالا باز حال انقلاب را داريم، ما اكنون از انقلاب نرفتيم، الان حال انقلاب، حال انقلاب آشفتگى دارد، بعد از انقلاب آشفتگى دارد، اين آشفتگى را همه بايد تحمل بكنند، شما در حد خودتان تحمل بكنيد، كارگر در حد خودش تحمل بكند عرض كنم جوان دانشگاهى در حد خودش تحمل بكند، براى اينكه يك روز آسايش ووقت آسايش نيست ، وقت انقلاب است، وقت انقلاب و بعد از انقلاب اين مسائل، گرفتارى‏ها براى همه هست، براى دولت هست، براى ملت هست، از براى جوان‏ها هست، براى عرض كنم كه كشاورزها هست، براى همه هست لكن همه بايد با هم دست به هم بدهيم كار را انجام بدهيم. انساءالله كه موفق باشيد.

صحيفه نور ج 6 صفحه 131

بسم الله الرحمن الرحيم‏

ذخائر اين ملت را انگليس‏ها بردند اين بركت اسلام‏است كه‏ماهمه را دور هم جمع كرده است، درجه دار وافسرو سرباز و بختيارى و اهل علم ، همه در مدرسه جمع شده‏اند. دست‏ها كه در طول قريب سيصد سال از آنوقتى كه خارجى‏ها راه پيدا كردند به شرق، دست‏هاى‏شان و دسته هايشان به كار افتاد كه قشرهاى مملكت ما را، بلكه شرق را از هم جدا كنند، مملكت‏هاى اسلامى را از هم جدا كردند، در راس هر يك يكى از نوكرهاى خودشان را گذاشتند كه نگذارند ملت‏ها توجهى به مسائل خودشان بكنند. ما شاهد مسائلى هستيم و شاهد پنجاه و چند سال (البته اگر شماآن زمان را يادتان نيست شايددر بين شما بعضى‏هايتان يادتان باشد،ولى‏من يادم‏هست)ماشاهداين ماموريت‏هائى كه به اين خانواده دادند بوديم كه از اولى كه رضا خان‏آمد به ايران و به توطئه انگلستان او آمد و بعد هم كه رفت، راديو دهلى كه آن وقت‏ها دست انگليس‏ها بود اعلام كرد كه ما رضاخان را آورديم و چون به ما خيانت كرد او را برديم. آن روزى كه رضاخان رفت، راديو دهلى اعلان كرد كه همين معنائى را كه ما او را آورديم لكن خيانت كرد و چون خيانت كرداز اين جهت او را برديم. او را بردند، لكن چمدان‏هاى جواهرات ايران را كه در آن چند روزى كه ديد بايد برود جمع كرد در چمدان‏ها بست، اينها را بردند در آن كشتى كه برايش مهيا كرده بودند كه برود، در آن كشتى گذاشتند و بين راه (آنطورى كه يكى از صاحب منصب‏هائى كه همراه بوده است نقل كرده بود براى يكى از علما و او براى من نقل كرد)، گفته بود كه، آن چمدان‏ها را با رضا شاه در كشتى گذاشتند و راه‏انداختند، وسط دريا يك كشتى ديگرى كه مخصوص حمل دواب بود، مخصوص حمل حيوانات بود آوردند متصل كردند به اين كشتى و به رضاخان گفتند، بيا اينجا، رفت آنجا (البته مخصوص حمل دواب بود و خوب هم حمل كردند) گفته بود كه: چمدان‏ها؟ گفته بودند كه بعد مى آيد. خودش را بردند به آن جزيره و چمدان‏هاى اين ملت را و ذخائر اين ملت را انگليس‏ها بردند. عين همين مطلب در زمان ما (يعنى آن هم زمان ما بود لكن در اين زمان كه همه‏تان يادتان هست) اين تحقق پيدا كرد كه اينها وقتى كه مايوس شدند از اينكه ديگر نمى‏توانند مستقر باشند در اينجا، پول‏هاى اين ملت را از بانك‏هاى اينجا، مبالغى بسيار هنگفت، حيرت انگيز، هر يك از اينها قرض كردند و همان جواهرات وچيزهائى كه بايد ببرند، آنقدرى كه مى توانستند از اينجا بردند و بانك هاى‏

صحيفه نور ج 6 صفحه 132

خارجى مثل بانك سوئيس و مثل آمريكا و ديگر بانك‏ها از ذخائر ما و از پول‏هاى ما به اسم اينها يا به اسم خود او كه بيشتر از همه و يا به اسم اتباع و عشيره او در آن بانك‏ها هست و همه مال ملت است، اينها ملت را غارت كردند و رفتند.

رفته‏اند و بدتر چيزى كه خيانتى كه اينها كردند و به تعليم اجانب كردند اين بود كه ماها را از هم جدا كردند، روحانيت را از دانشگاه جدا كردند، دانشگاه را در نظر روحانيت يك مبداء فساد، مبداء كارهاى زشت قلمداد كردند، روحانيت را در پيش آنها دربارى و عقب افتاده و اينها قلمداد كردند، ملت را پيش آنها به غير آن طورى كه هست منحرف كردند، ايجاد دشمنى كردند بين برادرها، يعنى ايجاد كردند تا آن قدرى كه مى‏توانستند دشمنى ما بين روحانيون و فرهنگى و دانشگاهى و اينها و دشمنى ما بين ارتشى‏ها و ملت، ملت از ارتش مى‏ترسيد، ارتش با ملت يك جور ديگرى خيال مى‏كرد بايد رفتار كند. اين بزرگتر خيانتى بود كه به ملت ما كردند و به اسلام.

براى يك ارتش كه بايد مستقل باشد، خيلى گران است كه مستشارها بيايند و بر آن حكومت كنند

اين قدرت اسلام است و الان قدرت تعليمات اسلامى است الان كه من معمم را و اين آقايان اهل علم را با شما سربازها و درجه‏دارها و افسرها و با اين عشاير در مدرسه فيضيه جمع كرده است، آن مدرسه فيضيه‏اى كه در زمان طاغوت به غارت رفت و درش را بستند كه تا اين آخر هم درش بسته بود. اين قدرت‏ايمان و تعليمات اسلام است كه برادرها را كه هم را گم كرده بودند يا اگر هم را توجه داشتند به صورت دشمنى و اجنبى به هم نگاه مى كردند و حالا مثل برادرها پيش هم نشسته‏اند و درد دل هم به هم مى‏گويند. شما درد دلتان را مى‏گوئيد كه پادگان‏ها به صورت يك محبس بود و به ما حتى اجازه نماز جماعت نمى‏دادند (كه يكى از آقايان خواند اين را).

اين آقايان هم كه آنجا نشسته‏اند و از عشايرند، آنها هم در زمانى كه اينها قدرت پيدا كردند آنها هم محروميت‏هائى داشتند و بسيار محروميت، لكن آنها گمان مى‏كنند كه فقط محروميت مال خود آنها بود و جاهاى ديگر، خير، آباد بود. ما با هر طايفه‏اى كه مواجه شديم در اين مدت، همين مطلبى كه اين آقا الان گفت كه ما هيچ در آنجا نداريم، در آن زمان آزادى به هيچ وجه نداشتيم و در آن زمان هيچ يك از مآثر تمدن را نداشتيم، هر طايفه‏اى كه مى‏آيند پيش ما همين مطلب را مى‏گويند، و همه هم درست مى‏گويند، منتها شما چون اطلاع داريد از بختيارى وايل بختيارى و وضع ايل بختيارى و آن چيزها و آن نابسامانى‏هائى كه آنجا هست به عينه مى‏بينيد و بلوچ هم اطلاع دارد از بلوچ، كردستان هم اطلاع از كردستان دارد، آقايان هم از داخل پادگان‏هاى خودشان اطلاع دارند، ما هم از مدارس خودمان اطلاع داريم، هر كدام ما از آن محلى كه بوديم و به وجدان احساس و لمس كرديم اطلاع داريم، باقى‏اش را شنيده‏ايم اما ديدن غير از شنيدن است، لمس كردن غير از اين است كه ما ادراك كنيم كه كجا چه مى‏شود. شما در بين خودتان لمس كرديد كه چه گرفتارى‏ها داشتيد كه بزرگترين گرفتارى اينكه اجانب‏

صحيفه نور ج 6 صفحه 133

بيايند در آنجا، مستشارهاى اجانب بيايند در آنجا ما حكومت بكنند. براى يك ارتش كه بايد مستقل باشد، بايد زير بار هيچ كس نباشد اين خيلى گران است كه اجنبى بيايد، چند نفر اجنبى از خارج بيايند و مسلط بر آنها بشوند و حاكم و حكمفرما باشند و اين بزرگتر چيزى است كه سنگين است بر دوش درجه‏داران و افسران ما و اين كار را آنها كردند. براى ما هم همه جور تحميلى كرده‏اند اينها، مساجد ما، مدارس ما، حوزه‏هاى علمى ما، تمام اينها تحت نفوذ اينها بود و اينها نمى‏گذاشتند كه ما به كار خودمان ادامه بدهيم. من در همين مدرسه فيضيه كه حوزه اى آن وقت داشتم مثلاً همين قدرها، يك روز آمدم ديدم يك نفر هست، گفتم كه چه شده؟ گفت همه اين طلبه‏ها قبل از آفتاب از ترس پاسبان‏ها فرار كرده‏اند توى باغات، صبح كه مى‏شد قبل از آفتاب اين طلبه‏هاى اهل علم بايد فرار كنند بروند در باغات و شب برگردند توى حجره‏هايشان، آخر شب كه برگردند توى حجره‏هايشان، شما نمى‏دانيد كه به ما چه گذشت در اين زمان‏ها ما نمى‏توانيم من در مدرسه دارالشفا حجره داشتم رفقاى ما يك عده‏اى بودند و آنجا مجتمع مى‏شدند و مى‏نشستند و درد دل مى‏كردند، چند روز كه اين اجتماع بود يك شخصى آمد (كه خدا از او بگذرد) آمد نشست اينجا و گفت كه خوب است كه اينجا اجتماع نكنيد كه چطور و فلان. با ملايمت گفت، رفقا هم با شوخى با او صحبت كردند و رفت. فردا يك نفر كارآگاه آمد ايستاد دم در، گفت كه آقايان اينجا نبايد باشند اگر باشند چه خواهد شد. كه از فردا ما نتوانستيم، چند نفر، جمعيت هفت، هشت نفر بود اجتماع نبود ما نتوانستيم اين پنچ شش نفر، هفت هشت نفرى كه بوديم در مدرسه دارالشفا در آن حجره بمانيم صبح كه مى‏شد يواش مى‏رفتيم در منزل يكى از آقايان آنجا يا مثلاً دوره آنجا مجتمع مى‏شديم و با هم درد دل مى‏كرديم. به همه بد گذشت و سخت گذشت، نه به شما رفقاى بختيارى، شما حال خودتان را ديده‏ايد ما هم حال خودمان را ديده‏ايم، اهل هر محلى هم حال خودشان را ديده است و گمان مى‏كند كه خير، همه مسائل اين بوده است كه من ديده‏ام، ديگران اين جور نبوده‏اند. همه بد ديده‏اند، همه در حبس بوده‏اند، همه در زجر بوده‏اند.

تحول روحى ملت از معجزات خداوند

و خدا خواست كه با قدرت الهى، اين تحول معجزه‏آسا، يك تحولى پيدا بشود كه ما با هم برادروار اينجا جمع بشويم و درد دل كنيم، يك تحولى پيدا بشود كه زن و مرد و بچه و بزرگ در مقابل توپ و تانك بايستند و بگويند ديگر مسلسل اثر ندارد. مسلسل مى‏كشت آنها را، لكن قدرت روحى اين طور شده بود كه مشت‏شان را گره مى‏كردند و مى‏گفتند اثر ندارد. اين تحول روحى كه خداى تبارك و تعالى نصيب ملت ما كرد و اين تحول براى شما آقايان هم حاصل شد كه متصل شديد به ملت، اين تحول روحى از جانب خدا بود، خدا بود كه ما را با هم دوست كرد، مجتمع كرد و قلب‏هاى ما را جورى كرد كه ديگر نترسيم از آن هياهو و نتوانند آنها را به ما ديگر تحميل كنند. اين نعمت بزرگى كه الان براى ما حاصل شده است و به طور معجزه حاصل شده است، يعنى تمام حساب حسابگرها غلط درآمد، همه حسابگرها اين جور حساب مى‏كردند كه يك قدرت بزرگ و چند قدرت بزرگتر دنبال او،

صحيفه نور ج 6 صفحه 134

نمى‏شود كه اين به هم بخورد، اين يك مطلبى بود كه همه عالم روى حساب‏هاى‏شان اين جور بود، حساب‏هاى ماديگرى اين طور بود، آنها از اراده خدا بى‏خبر بودند كه اراده خدا طورى مى‏كند كه يك ملت ضعيفى كه هيچ دستش نيست قيام مى‏كند، فرياد مى‏كند و الله‏اكبر مى‏گويد، كم كم قشرها به او متصل مى‏شوند، رودخانه‏هاى عظيم هى به آن متصل مى‏شود، ارتش به آن متصل مى‏شود عرض بكنم ژاندارمرى به آن متصل مى‏شود، شهربانى به آن متصل مى‏شود. يك اجتماع مركب از اين چيزهائى كه با هم همه بد بودند، همه با هم خوب شدند و ارتش براى ملت، ملت براى ارتش و همه براى اسلام. اين كارى بود كه خدا كرد، معجزه‏اى بود كه خداى تبارك و تعالى انجام داد و ما بايد اين معجزه را حفظش كنيم، اين وحدت كلمه را حفظ كنيم.

شما غصه نخوريد كه كار براى شماها نشده است تا حالا، كار براى ما هم نشده است تا حالا، كار براى اينها هم نشده است تا حالا، مى‏شود انشاءالله، يك قدرى صبر كنيد شماها. آن قدرى كه الان شما مطلع هستيد پنجاه و چند سال به زير اين چكمه‏ها صبر كرديد، همه جور فشارى، من مى‏دانم به شما ايلات چه فشارى آمد، من زياد بى رابطه نيستم با ايلات. اين... بشود، نگذارند كارخانه‏ها راه بيفتد، نگذارند مدارس راه بيفتد. اينها به تدريج بايد بشود و شما دعا كنيد كه انشاءالله آرامش پيدا بشود و جمهورى اسلام به آن طورى كه ماها مى‏خواهيم، به آن طورى كه خداى تبارك و تعالى فرموده است، آن طور پياده بشود، همه اقشار برايشان خوب خواهد شد، سعادت دنيا و آخرت همه است. من از خداى تبارك و تعالى سعادت و سلامت و عزت همه شما را، شما افسرها، شما درجه‏دارها و سربازهاى اسلام كه همه ما با هم الان سرباز هستيم و سرباز اسلام هستيم، سعادت همه شما را از خداى تبارك و تعالى مسئلت مى‏كنم.

والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:19 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 135

تاريخ: 19/2/58

بيانات امام خمينى در جمع دانشجويان مسلمان دانشگده پزشگى آيت الله طالقانى و سربازان پادگانهاى شيراز

مجتمع شدن همه اقشار ملت، از بركات نهضت مقدس اسلامى‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

...حجره‏هاى مدرسه فيضيه را شكستند، غارت كردند، آن روز روزى بود كه اجتماع در اين مدرسه بين جنود طاغوتى و شيطانى و جنود الهى در حال مبارزه بود. طاغوت رفت و امروز ما گروه‏هاى مختلف كه هيچ گاه با هم جمع نمى‏شديم و امكان اجتماع به ما نمى‏دادند، در اين مكان مقدس مجتمع شديم. سربازان محترم شيراز از پادگان‏هاى خود به اينجا آمده‏اند، با دانشجويان، با ساير اقشار، با روحانيون، با بانوان و زن‏هاى محترم همه با هم مجتمع، اين فرصتى است كه نهضت به ما داد، اين منتى است كه اسلام بر ما نهاده كه همه قشرها با هم در يك مكان مجتمع. در زمان طاغوت قشرها با هم مختلف بودند اگر مجتمع مى‏شديم اجتماع به مبارزه بود، در خيابان‏ها با مبارزه مجتمع مى‏شدند، براى خونريزى مى‏آمدند. نهضت مقدس اسلامى به بركت اسلام سربازان محترم را در كنار ما نشاند، فرهنگيان را با آنها مجتمع كرد، بانوان را با آنها در يك مكان مجتمع كرد، اين منتى است كه ما از خداى تبارك و تعالى بايد بكشيم، بركات اين نهضت زياد بود، بزرگترين بركات شكستن سد بزرگ شاهنشاهى و راندن دزدها و چپاولگران از مملكت و قطع ايادى شرك و نفاق و قطع ايادى چپاولگران و نفت خواران، اينها بركاتى بود كه به ما تاكنون رسيده است. آزادى، بزرگترين موهبت الهى كه الان ملت ما از آن برخوردار است. آزادانه شما اينجا آمده‏ايد و ديروز نمى‏توانستيد، تذكر داديد كه ما در محبس بوديم. پادگان‏ها محبس بود، ايران محبس بود، ايران محبس سى و پنج ميليون جمعيت بود. ما در مدرسه‏ها محبوس بوديم، شما در پادگان‏ها، بازارى‏ها در بازار، ادارى‏ها در اداره، همه محبوس بوديد. امروز خداى تبارك و تعالى به ما منت گذاشت و آزادى را نصيب ما كرد كه همه آزادانه در اينجا مجتمع هستيم و مسائل خودمان را طرح كنيم، ما از اين به بعد احتياج به اين اجتماعات داريم.

ادامه نهضت تا استقرار كامل جمهورى اسلامى‏

نهضت ما به آخر نرسيده است ما در بين راه هستيم، ما در بين راه هستيم، ما تاكنون موانع را به مقدار بزرگى از راه برداشتيم و انشاء الله اين ريشه‏هاى گنديده را هم از بن در مى‏آوريم. اين نوكرهاى چپ و راست، اين انگل‏ها، اين چپاولگران و معاونين چپاولگران بدانند اين حركات مذبوحانه را

صحيفه نور ج 6 صفحه 136

نمى‏توانند ادامه دهند. با ترور شخص، ميدان براى آنها باز نخواهد شد، ملت ما همه مبارزند، ملت ما همه سربازند، زن و مرد ملت ما سربازند. اين انگل‏هاى جامعه، اينها كه مى‏خواهند نفت ما را باز به جيب آمريكا بريزند، اينها كه ياچپگرا يا راستگرا هستند، اينها بايد بدانند كه گذشت آن زمان، ديگر نمى تواننداعاده‏بدهندآن رژيم يارژيم نظيرآن رژيم را.به‏جاى خود بنشينيد، مثل خفاش از سوراخ‏ها بيرون نياييد، ترور شما براى شما فايده ندارد. جوانان ما همه براى شهادت حاضرند، مرد و زن ما براى شهادت حاضرند.برادران من! راه راتابين راه‏آمده‏ايم و بايد به آخر برسانيم بايد اين نهضت را حفظ كنيد، شما بايد اين آتش روشن راروشن تر كنيد،اگر خداى نخواسته لطمه‏اى به اين نهضت وارد بشود تا آخر اسارت است و نخواهد شد. و اين نهضت به ثمر خواهد رسيد. و حكومت اسلامى و جمهورى اسلامى كه حافظ همه سعادت‏هاست و حافظ استقلال مملكت ما و حافظ آزادى ملت ماست برقرار خواهد شد. خداوندتمام شمارا، همه مردان و زنان را، سربازان و دانشجويان را سلامت و سعادت و عزت عنايت فرمايد. خداوند اين نهضت را افروخته تر كند. خداوند دست جنايتكاران را قطع كند.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته


previos page menu page next page


afsanah82
07-24-2011, 11:19 PM

previos page menu page next page


صحيفه نور ج 6 صفحه 137

تاريخ: 20/2/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از بانوان قم

شما بانوان در امر جهاد همدوش سربازان و بانوان صدر اسلاميد

بسم الله الرحمن الرحيم‏

درود بر اهالى قم، درود بر خانم‏ها و بانوان ارزنده قم. شما خانم‏ها، هم جهاد كرديد در راه نهضت و پيروزى ما و هم جهاد مالى كرديد. شما در عرض سربازان اسلام و همدوش با بانوان صدر اسلام هستيد. همانطور كه بانوان صدر اسلام به اسلام كمك مى كردند و در نهضت‏ها و در جنگ‏هاى اسلام كمك كار بودند، شما خانم‏ها، خانم‏هاى همه ايران و خصوص خانم‏هاى قم در اين نهضت سهيم هستيد و در مبارزات ما عليه استبداد و استعمار همدوش با مردها كمك كرديد. خداوند شما را حفظ كند و در پناه خودش. و شما خانم‏ها ارزش داريد، در پيشگاه خدا انشاء الله تهذيب كنيد بچه‏هاى خودتان را، تربيت كنيد، تربيت‏هاى اسلامى.

انتظار اسلام از بانوان

اسلام از شما اين معنا را مى خواهد كه بچه‏هاى خودتان را در دامن‏هاى خودتان مهذب كنيد و دامن خودتان را منور كنيد به نور اين بچه‏هاى اسلامى كه اينها فرزندان اسلامند و بعد از اين مقدرات اسلام و مملكت خودتان به دست آنهاست. من از شما تشكر مى كنم از اينكه در نهضت ما كوتاهى نكرديد و همدوش مردها قيام كرديد و از اينكه كمك به مستمندان نموديد. خداوند به شما سعادت و سلامت در دو دنيا عنايت كند.

و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته


previos page menu page next page