توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : صحيفه نور
صفحه ها :
1
[
2]
3
4
5
6
7
8
9
afsanah82
07-24-2011, 08:13 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 81
تاريخ: 30/9/57
مصاحبه امام خمينى با راديو لوكزامبورك
سؤال: شاه سعى دارد كه با مخالفين معتدل، يك دولت غير نظامى تشكيل دهد، يكى از نمايندگان اين مخالفين، آقاى صديقى گفته است كه ظرف دو هفته پاسخ خود را خواهد داد. بىشك به نظر مىرسد كه برخى از مخالفين حاضرند كه با شاه مصالحه كنند، شما چه خواهيد كرد؟
جواب: اينها از طرف ملت نيستند كه با شاه مصالحه كنند و شاه پايگاهى در ميان ملت ندارد، به هيچ وجه جاى مصالحه هم نيست.
سؤال: بسيارى از ناظرين سياسى مثل خود من كه از تهران برمىگردند اين احساس را دارند كه جبهه ملى حاضر است با شاه مصالحه كند، لكن از شما، آيتالله خمينى، مىترسند، احساس شما در اين باره چيست؟
جواب: من اطلاعى ندارم.
سؤال: بسيارى از مخالفين مذهبى را كه من در سفر اخير در تهران ملاقات كردم، به من گفتند كه پس از تظاهرات عظيم عاشورا، قدم بعدى و آخرين قدم، جنگ ايشان عليه رژيم شاه جنگ مسلحانه خواهد بود، آيا اين بدان معنى است كه شما، آيتالله خمينى، در نظر داريد يك جنگ داخلى در كشور به راه اندازيد؟
جواب: عجالتاً تصميم در اين باره نگرفتهام.
سؤال: كاردينال مارتى شركت كننده در انتخاب پاپ پرسيده است بعد از تمامى زحمات و فداكارىهاى ايران در هفتههاى گذشته، آيا چه اميدى به آرامش در ايران هست؟
جواب: تا شاه هست، مردم آرام نخواهند گرفت.
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 82
سؤال: آيا پيامى براى مسيحيان در اين ايام ژانويه داريد؟
جواب: من پيامم به مسيحيان عالم و كليسا اين است كه اسلام نسبت به حضرت مسيح احترام بسيار قائل است و او را پيغمبر بزرگ خدا مىداند و از او در قرآن مجيد و همچنين از حضرت مريم بسيار دفاع شده است. ما مسلمين، مسيح را پيغمبر بزرگ خدا مىدانيم. قرآن، حضرت مسيح را پيغمبر بزرگ خوانده است. من از ملت مسيح اين تقاضا را دارم كه در مقابل خدمتى كه اسلام به حضرت مسيح و مسيحيت كرده است، آنان هم در مقابل شاه و حكومت ايران بايستند و از مردم مظلوم ايران دفاع كنند و از ارباب كليسا بخواهند براى مسلمانان ايران دعا كنند و چون حكومت ايران كارى جز ظلم به مردم مظلوم ايران ندارد، دعا كنند تا شاه و حكومت شاه شرش را از سر مردم ايران بكند تا از دست آنان نجات پيدا كنيم. ما هم به شما دعا مىكنيم تا در مقابل مشركين پيروز شويد.
سؤال: در پنجم ژانويه ويزاى شما تمام مىشود، آيا اميدى و يا خبرى براى تجديد آن هست؟
جواب: ممكن است.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:13 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 83
تاريخ: 1/10/57
بيانات امام خمينى در مورد تعاليم مترقه اسلام براى به رشد و كمال رسانيدن انسان
تكليف ملت، تامين مكان و اعاشه اعتصابيون شركت نفت و سربازان فرارى
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
به طور استثنا امشب چند كلمهاى گفتند من صحبت كنم ولى وقتهاى ديگر، همان روز يكشنبه خدمت مىرسيم. ما كه اعلام كرديم كه دولت ايران غير رسمى است و مخالف با قوانين است، هم مخالف با قانون شرع است و هم مخالف با قانون اساسى است، بنابراين كليه چيزهايى كه مربوط به دولت و براى اعانت دولت است، بايد مردم از آن اجتناب كنند و ما به سربازها گفتيم كه، دستور داديم كه فرار كنند براى اينكه خدمت در اين دستگاه، خدمت به ظلم است و آنها هم بسياريشان فرار كردند لكن بعضى مشكلات پيدا شده است. اينها بسياريشان فقيرند و مكان هم ندارند از باب اينكه اگر بخواهند در مكانهاى خودشان بروند، مورد تجاوز دولت واقع مىشوند و آنها را مىگيرند، از اين جهت آنها نمىتوانند در منازل خودشان بروند. مردم در هر جا كه هستند مكلفند به اينكه اينها را پناه بدهند، هم مخارجشان را بدهند و هم منزل محقر براى اينها به طورى كه معلوم نشود كه اينها كجا هستند، مردم مكلفند كه اين كار را بكنند و ما هم بابت وجوه شرعيه قبول داريم چيزى كه همراهى به اينها مىشود. اين يك مساله است كه مهم است و لازم است كه مردم اقدام كنند. اين بيچارهها از سربازخانهها بيرون رفتند و الان مكان ندارند و بايد اين كار بشود.
مطلبى ديگر راجع به كارمندهاى شركت نفت است، اينها هم از كار كنار رفتند، بسياريشان هم استعفا كردهاند و اينها هم محتاج به اعانت هستند و من جمله هم مشكلشان قضيه خانه است كه دولت، دولت غاصب، خانه را، خانههايى كه اينها دارند يا از آنها گرفته يا تهديدشان كرده است به اينكه خانههايتان را از شما مىگيريم براى اينكه اينها نفت را بيرون نياوردند كه به اربابها بدهند حالا اينطور تهديد كردهاند آنها را كه اگر نيايند سركار، خانههايشان را از آنها بگيرند. بنابراين آنها هم احتياج به كمك مكانى دارند و هم براى اعاشهشان احتياج دارند، اين هم باز بايد مردم و متمكنين و مردم بايد اين كار را انجام بدهند، به آنها منزل بدهند و از آنها پذيرائى بكنند و مخارج آنها را هم بدهند و ما باز بابت وجوه شرعيه قبول داريم و مجاز هستند كه اين كار را بكنند و كليه كارهائى كه براى دولت، اعانت به دولت است از باب اينكه اين دولت، دولت غاصب است و ظالم است، براى مردم جائز
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 84
نيست كه كمك كنند به اين دولت، مالياتها كمك است به دولت و جايز نيست كه به اينها بدهند، حتى الامكان بايد خوددارى كنند از دادن ماليات، از اعانت كردن و هر چيزى كه اعانت به اين دولت است بايد مردم از آن خوددارى بكنند.
تبليغات سوء اجانب براى حفظ شاه عليه نهضت اسلامى ملت ايران
و ما چون تبليغات زياد شده است راجع به امور متفرقه و ما در صحبتهايمان جواب دادهايم لكن باز آنها تبليغاتشان سر جاى خودش هست و در روزنامهها، چه روزنامههاى اينها، بعضى روزنامههايى كه در اينجاها هست و چه تبليغات ديگرى در اطراف جاهاى ديگر و روزنامههاى خودشان آنهائى كه روزنامههاى سازمانى هستند در خود ايران هست، تبليغاتى هست من جمله راجع به اقليتهاى مذهبى، اينها تبليغ كردهاند به اينكه اگر يك حكومت اسلامى پيدا بشود، يهودىها را چه خواهند كرد، نصارى را چه خواهند كرد، زرتشىها را چه خواهند كرد، اينها را خواهند قتل عام كرد و چه. اين حرف بسيار غلط است و حكومت اسلامى اگر چنانچه ان شاءالله برپا بشود، ما اين يهودىها هم كه از ايران رفتند و بازيشان دادند و رفتند به اسرائيل و الان گرفتارند در آنجا به دست اين يهودىها و اسرائيلىهائى كه از آمريكا آمدهاند يا از دولتهاى ديگر رفتهاند آنجا، اين دسته يهودى كه اينها آنجا بردند و اينها هم به خيالاتى رفتند آنجا، الان آنطورى كه مىگويند بسيار در سختى هستند، ما اگر انشاءالله يك دولت عادلى تاسيس شد، آنها را دعوت مىكنيم، يهودىهايى كه مملكتشان ايران بوده است دعوت مىكنيم كه به وطن خودشان برگردند و با آنها كمال خوشرفتارى را دولت اسلامى مىكند. اسلام نيامده است كه بشر را تحت مضيقه قرار بدهد اسلام يك قوانينى است كه تمام اقشار بشر را براى آن احترامات قائل است، البته يك استثناهائى هست كه آنهائى كه شلوغكارند، آنهايى كه خرابكارند، براى آنها هيچ كس يك - عرض بكنم كه - تساهلى قائل نيست و اما مثل يهود كه اهل ذمه هستند، مثل تمام اهل كتاب، نصارى، زرتشتىها همه اينها در مملكت اسلامى با عرض بكنم كه - رفاه و با احترام، آنجا توقف مىكنند و اينكه گفته شده است كه اگر يك حكومت اسلامى تاسيس بشود، چه خواهد شد و چه خواهد شد، اينها تبليغاتى است كه براى نگهدارى شاه و براى به هم زدن اين نهضت اين تبليغات مىشود و اين تبليغات غلط است. يا مثلاً تبليغ شده است به اينكه اگر حكومت اسلامى تاسيس بشود ديگر تمام اين موسسهها كه بوى تجدد از آنها مىآيد، اينها همه به كنار بايد بروند. حتى در آن اوايل امر يك وقت شاه گفته بود كه اين روحانيون مىگويند كه ما اصلاً سوار طياره و اتومبيل نمىشويم، ما مىخواهيم سوار الاغ بشويم، مىخواهيم مثل زمان سابق كه سوار الاغ مىشدند، ما مىخواهيم سوار الاغ بشويم و حالا هم همين حرفها را با كم و زيادش مىزنند كه روحانيون مىخواهند مملكت را برگردانند به عهده كذا. خير، مساله غلط است، روحانيون مىخواهند مملكت را يك مملكت مستقل، آزاد متمدنى كنند، نه آن تمدنى كه در اصطلاح شاه است و نه آن آزادى كه در كتاب شاه است و در اصطلاح شاه است كه مردم را فوج فوج مىكشند براى اينكه يك صدا مىكنند معذلك
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 85
اسمش را آزادى مىگذارند.
اسلام با مراكز فحشا و فساد مخالف است، نه با تمدن و شوونات آن
در اسلام تمام آثار تجدد و تمدن مجاز است مگر آنهايى كه فساد اخلاق بياورند، فساد عفت بياورند.اسلام آن چيزهايى را كه مخالف با مصالح ملت بوده است، آنها را نفى كرده، آنهايى كه موافق با مصالح ملت است، آنها را اثبات كرده است. ما الان اين مظاهر تمدنى كه در جاهاى ديگر، در ممالك پيشرفته از آنها استفادههاى صحيح مىشود، وقتى كه آمده است در مملكت ما يا مملكتهاى شبيه به مملكت ما، استفادههايى كه از اينها مىشود استفادههاى فاسد مىشود. مثلاً سينما، ممكن است كه كسى در سينما نمايشهائى كه مىدهد نمايشهاى اخلاقى باشد، نمايشهاى آموزنده باشد كه آن را هيچ كس منع نكرده و اما سينمايى كه براى فساد اخلاق جوانهاى ماست و اگر چند روز جوانهاى ما در اين سينماهايى كه در اين عصر متعارف بود و در زمان شاه متعارف است، اگر چند وقت يك جوان برود در آنجا، فاسد بيرون مىآيد، ديگر به درد نمىخورد و اينها مىخواهند همين بشود يعنى تمام برنامههايى كه اينها درست كردهاند، برنامههاى فرهنگى، برنامه هنرى، هر چه درست كردهاند استعمارى است، مىخواهند اينها جوانهاى ما را يك جوانهايى بار بياورند كه به درد آنها بخورند، نه به درد مملكت خودشان بخورند، يا فاسد بشوند، يك عضو فاسد بشوند. اگر يك مدتى اين جوانها در اين مراكز فسادى كه اينها درست كردهاند و در اختيار جوانها گذاشتهاند، آنقدرى كه مراكز فساد در تهران هست (الان بيشتر از اين كتابخانه است، بيشتر از مراكزى است كه براى تعليم و تربيت است) براى اين است كه مىخواهند اين جوانها به طرق مختلفه يا بيكاره و بيعار بار بيايند كه ديگر در مقابل اين استفاده جوهاى خارجى نتوانند كارى بكنند يعنى بىتفاوت باشند نسبت به آنها و اين جوانهايى كه ترياكى بار آمدهاند، هروئينى بار آمدند، شارب الخمر هستند، قمار باز شدهاند عرض بكنم در مراكز فساد و فحشا رفتند، اينها ديگر همان عياشىها را تمام مقاصد خودشان مىدانند و عالم هر چه بشود، آنهاتفاوتند نسبت به آنها. آنها مىخواهند كه اين نسل جوانى كه ممكن است يك ثروت بزرگى براى يك مملكت باشد و اين مملكت را جلو ببرد، اين نسل جوان را كارى بكنند كه به عقب برگردد يعنى چيزى بشود بىفايده، يك امر بيفايدهاى، يك ثروت بيفايدهاى براى مملكت بشود، اين يكى از كارهايشان است كه مىكنند.
مخالفت اسلام با مراكز تربيت و تعليم فاسد استعمارى است، نه با دانشگاه.
يا مثلاً اين مراكز تعليم و تربيتى كه اينها درست كردهاند، از دانشگاه گرفته تا پايين، اينها باز استعمارى است و اينها بچههاى ما را كه مىخواهند تربيت كنند، يك تربيت صحيح نمىكنند يعنى اولاً يك حد معين دارد كه از اين حد معين نمىگذارند بالاتر اينها بروند و ثانياً وسايل متعدده درست مىكنند، موانع متعدده درست مىكنند براى اينكه اينها عقب بمانند، براى اينكه دانشگاه اگر يك
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 86
دانشگاه صحيح مستقلى كه ماها مىخواهيم باشد، از اين دانشگاه رجال بزرگ بيرون مىآيد، از اينها رجالى بيرون مىآيد كه بعد در مقابل آنهايى كه مىخواهند تعدى به مملكت ما بكنند و همه مخازن ما را ببرند در مقابل آنها مىايستند و آنها چون نمىخواهند يك همچو چيزى بشود، اينها را آنطور بار مىآوردند و اگر توانستند غربزده آنها را بار مىآوردند يعنى طورى مىكنند، طورى اين مسائل غرب را براى آنها طرح مىكنند، طورى آنها را تحت تاثير قرار مىدهند كه اينها از خودشان بكلى بيخود مىشوند و پيوسته به آنها مىشوند يعنى عمال آنها مىشوند يعنى ما، فرض كنيد كه اگر چنانچه اين نحو تربيت باشد، بعد از چند وقت ديگر (تا حالا هم همين طورها بوده) اگر يك رجالى داشتيم كه اينها مىخواستند يك كارى بكنند، كارهايى مىكردند كه به نفع آنها بوده نه كارهايى مىكردند كه به نفع خودشان باشد براى اينكه اينها به طورى محو شدهاند در آن تربيت و تعليم آمريكا، خارجىها و به طورى اينها را در نظر اينها بزرگ كردهاند كه ديگر همه مآثر خودشان و همه چيزهايى كه مربوط به خودشان است، همه اينها را فراموش مىكنند و توجهشان به خودشان از بين مىرود و متوجه به غرب مىشوند و هر چه مربوط به آنهاست به آن توجه مىكنند.
اسلام مىخواهد كه هيچ يك از افراد اين مملكت اسلامى پيوسته به غير نباشد، تحت نفوذ غير نباشد. حكومت اسلامى اگر چنانچه تاسيس بشود، نمىخواهد كه آثار تمدن را از بين ببرد، با دانشگاه مخالف نيست، با علم مخالف نيست، قرآن پر اين است كه تفسير، تعبير، علم را از آن تعريف مىكند و عرض مىكنم كه احاديث ما از علم آنقدر تعريف مىكنند، از عالم آنقدر تعريف مىكنند، آنوقت ما بگوييم كه با علم مخالفند، خير با اين نحو علمى كه شما داريد ما مخالفيم، با اين نحو تربيت و تعليمى كه شماها مىخواهيد ما را تربيت كنيد، با اين ما مخالفيم، با آن مظاهر تمدن كه بچههاى ما را فاسد مىكند، بچههاى ما را عقب مانده نگه مىدارد ما با آن مخالفيم، نه اينكه ما مخالفيم با اصل تمدن و مىخواهيم مردم را برگردانيم به زمان كذا. اينها مىخواهند مردم را نگذارند ترقى بكنند، برنامه اينها اين است كه به اين نحو رفتار كنند كه بچههاى ما ترقى نكنند و دليلش اين است كه بعد از 70 سال كه ما مدرسه داشتيم و بيش از 30 سال كه دانشگاه داريم حالا هم اگر چنانچه يك كسى مريض مىشود، مريض خودش را برمىدارد مىرود اروپا يا مىرود آمريكا آنجا معالجه بكند. ما اگر چنانچه يك دانشگاه مستقلى داشتيم، خوب در دانشگاههاى ما بعد از 30 سال بايد طبيبها و نمىدانم همه چيزها مجهز باشد و ما بتوانيم حتى كه مريضهاى خودمان را مداوا كنيم، اين دليل بر اين است كه ما نداريم يك چيزى، در زمان ايشان همه چيزها از دست ما رفته است. يك آسفالت مىخواهند اينها درست كنند، مىروند يك شركت خارجى مىآورند، يك سد مىخواهند درست كنند، يك شركت خارجى مىآورند: اگر چنانچه ما خودمان داشتيم، اگر چنانچه ما فرهنگمان مستقل بود كه ديگر محتاج به اين نبوديم كه يك آسفالت را حتى خودشان نتوانند درست كنند يا عرض بكنم يك سد را خودشان نتوانند درست بكنند، يك برنامه آبيارى نداشته باشند، يك برنامه برق صحيح نداشته باشند، يك برنامه، آب صحيح نداشته باشند. هيچى ندارند. اگر ايشان الان هم برود يك مملكتى تحويل ما
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 87
مىدهد كه اين مملكت 30 سال محتاج به اين است كه زحمت به آن بشود تا به درجه اولش برسد، تا به آنجا برسد كه زراعتش يك زراعت صحيح بشود. تمام زراعت ما را از بين بردهاند و همه جهاتى كه ما داشتيم از بين بردهاند و حالا محتاج به اين است كه از سر درست كنند. همه ادارت ما را فاسد كردند، اين بايد از سر درست بشود، نه اينكه از سر درست بشود ما بخواهيم بگوئيم كه اجزاء ادارات بايد بروند، خير اجزاء ادارات خوب هستند اينها نمىگذارند كار بكنند، اينها مانع هستند از اينكه ادارات ما درست كار بكنند و الا ادارات ما مردمش، مردم همين مملكت هستند، الا يك دسته استفادهجويى كه مربوط و پيوسته به دولت است يا پيوسته به خارج است، مابقيشان ملت ما هستند و با كمال خوبى با آنها رفتار مىشود، با كمال صفا با آنها رفتار مىشود، همه سركار خودشان هستند و بهتر از زمان حاضر كه همه چيزيشان به باد فنا رفته است با آنها رفتار خواهد شد.
مقصود اين است كه اين تبليغات سويى كه در روزنامههاى اينجا، در روزنامههاى ساير ممالك ديگرى كه در اينجا هست يا در خود ايران به وسايل مختلف تبليغ مىكنند، همه اينها براى اين است كه، تمام نظر خارجىها اين است كه اين شاه را نگه دارند همه استفادهها را ببرند، مىبينند بهتر از اينها، شخصى كه از اين نوكرى حسابى بكند بهتر از اين ندارند از اين جهت مىخواهند اين را نگهش دارند و بايد ايران و ايرانى جديت كند كه اين بساط برچيده بشود و يك بساط صحيح سالمى بيايد و خودشان مملكت خودشان را اداره كنند. انشاءالله خداوند همه شما را توفيق بدهد، موفق باشيد.
والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:13 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 88
تاريخ: 2/10/57
پيام امام خمينى به مسيحيان جهان
بسم الله الرحمن الرحيم
صلوات و سلام خداى بزرگ بر حضرت عيسى بن مريم روح الله و پيامبر عظيمالشان كه مردگان را احيا و خفتگان را بيدار فرمود. صلوات و سلام خداى بزرگ بر مادر عظيمالشانش مريم عذرا و صديقه حورا كه با نفخه الهى، چنين فرزند بزرگى را به تشنگان رحمت الهى تسليم نمود. درود بر روحانيون و احبار و رهبانان كه با تعاليم عيسى مسيح، نفس سركششان را به آرامى دعوت مىكنند. درود بر ملت آزاده مسيح، آنان كه از تعاليم آسمانى عيسى روحالله برخوردارند.
من به اسم ملت مظلوم ايران، از شما ملت مسيح مىخواهم كه در روزهاى متبرك خود به ملت ما كه گرفتار سلطان ستمكارند، دعا كنيد و فرج آنان را از خداى بزرگ بخواهيد.
من از شما ملت بزرگ مىخواهم كه سران بعضى كشورهاى مسيحى را كه با قدرت شيطانى خود از شاه ستمگر پشتيبانى مىكنند و ملتى را در زير فشار ظلم خرد مىكنند، هشدار دهيد و آنان را به تعاليم حضرت مسيح آشنا كنيد.
من از روحانيت مسيح مىخواهم كه سران بعضى كشورهاى قدرتمند را نصحيت كنند و پشتيبانى آنان را از كسى كه پشت به تعاليم آسمانى نموده، تقبيح نمايند. قرآن كريم، حضرت مسيح را به عظمت ياد نموده و حضرت مريم را تنزيه فرموده، بر ملت مسيح است كه دين خود را به ملت مسلم ادا كنند.
والسلام
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:13 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 89
تاريخ: 3/10/57
بيانات امام خمينى پيرامون عوامل پيروزى نهضت و تأكيد بر حفظ آن
اظهار تاسف به خاطر عدم پشتيبانى دولتهاى به اصطلاح اسلامى از ملت ايران
بسم الله الرحمن الرحيم
من از دو جهت تاسف دارم، يك جهت اين كه با اين همه خونريزىها كه در ايران مىشود چنانچه در مشهد و بسيارى از جاهاى ديگر كشتار شده است، زخمىهاى زياد داريم، همين امروز باز يك برخوردهايى بوده است در بلاد و در عين حال باز اين دولتها، دولتهاى استفادهچى كه پشتيبانى اظهار مىكنند و دولتهاى ديگرى مثل دولتهاى اسلامى، تاكنون از طرف دولتها پشتيبانى نسبت به ملت ايران اظهار نشده است، از ملتها شده است لكن از دولتها تاكنون هيچ اظهار پشتيبانى از ملت ايران نشده است و اين بسيار موجب تاسف است كه دولتهائى خودشان را به اسم دولت اسلامى معرفى مىكنند و معذلك در طول يك سال و بيشتر كه ايران در خاك و خون كشيده شده است به دست عمال شاه، آنها اظهار پشتيبانى نكردند از ملت، بلكه بعضى آنها اظهار پشتيبانى از دولت هم كردهاند، پشتيبانى از شاه را هم بعضى از آنها اعلام كردهاند و اين موجب بسيار تاسف ماست.
استعمار، عامل ايجاد احزاب مختلف در ايران
تاسف ديگرى كه بيشتر از اين است، اين است كه در عين حال كه شاه و طرفدارهاى شاه تشبثات زياد مىكنند و به هر چيز مىتوانند متوسل مىشوند براى نجات، معالاسف در بين جناح مقابل كه جناح خلق و اسلام است مىبينيم كه بعضى اختلافات ايجاد مىشود. من حالا بايد عرض كنم كه اصل اين احزابى كه در ايران از صدر مشروطيت پيدا شده است، آنكه انسان مىفهمد اين است كه اين احزاب ندانسته به دست ديگران پيدا شده است و خدمت به ديگران بعضى از آنها كردهاند. من اين طور احتمال مىدهم كه در ساير ممالك كه آن وقت مهم انگلستان بوده است، آنها يك احزابى درست كردند براى به دام انداختن ممالك عقب افتاده و ممالكى كه از آنها استفاده مىخواستند بكنند. احزاب در آنجا اين طور نبوده است كه دو حزب مثلاً با هم، به حسب واقع يك اختلافى بكنند و يكى از آنها به نفع دولتشان يا مملكتشان، يكى آنها به خلاف او يك چيزى بگويد، لكن احزاب را به نظر مىرسد كه درست كردهاند براى اينكه ديگران هم به آنها اقتدا كنند در درست كردن احزاب.
در ممالك ما و خصوصاً در مملكت ايران، از اول كه احزاب درست شده است،اينها هر
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 90
جمعيتى يك حزبى درست كردند و دشمن با احزاب ديگر، يك صحنه مبارزه بين احزاب و اين از باب اين بوده است كه چون خارجىها مىخواستند از اختلاف ملتها، از اختلاف تودههاى مردم استفاده كنند يكى از راههائى كه موجب اين مىشود كه اختلاف پيدا بشود و مردم با هم در يك مسائلى مجتمع نشوند، قضيه احزاب بوده است. حزب درست مىكردند، اين حزب، حزب مثلاً دموكرات، اين حزب، حزب توده، آن حزب، حزب چه، عدالت، نمىدانم چه (در آنوقتها يك اسماء ديگر داشت، كمكم اسماء هم اروپايى شده) اينها در ممالك خودشان يك چيزى درست مىكنند، صورت است، واقعيت ندارد، به واسطه آن صورت، ممالك ديگر را به دام مىاندازند كه آنها وقتى كه احزاب درست مىكنند واقعاً با هم دشمن مىشوند، حزب كذا با حزب كذا اينها باهم دشمن هستند و تمام عمر خودشان را صرف مىكنند در دشمنى كردن با هم. وقتى بنا شد كه آن اشخاصى كه موثر هستند، آن اشخاصى كه اميد اين است كه مملكت به واسطه آنها اصلاح بشود، اينها تمام قوايشان را صرف كنند در اينكه خودشان به جان هم بيفتند، دعوا كنند خودشان با هم، تمام نوشتههايشان بر ضد هم، تمام چيز، هر كدام ديگرى را رد كند، هر كدام ديگرى را طرد كند و اينها با بعضى آنها دانسته اين كارها را مىكردند و از عمال ابتدايى خارجىها بودند و بعضى آنها هم ملتفت قضيه نبودند كه دارند آنها را مىكشند به يك راهى كه مخالف با مصالحت كشور خودشان است.
اساساً باب احزاب از اول كه پيدا شده است و اينها با هم جنگ و نزاع كردند به نظر مىرسد كه با دست ديگران براى اينكه اينها با هم مجتمع نشوند و آنها از اجتماع يك تودهاى مىترسند، از اين جهت به واسطه اينكه اينها مجتمع با هم نشوند و مربوط با هم نباشند، اين امر را كردند و خودشان هم يك چيزى، صورتى اينجا درست كردند كه اينها ببينند كه مثلاً در مجلس انگلستان حزب كارگر داريم و حزب مثلاً كذا، خوب ما هم خوب است داشته باشيم، اما آنها يك جور ديگر فكر مىكنند، اينهائى كه از آنها اخذ مىكنند، يك جور ديگرى فكر كنند، اينها وقتى كه با هم دو حزب تشكيل دادند، دو جبهه مخالف و دو جبهه دشمن تشكيل مىدهند، اين دشمن اوست، او هم دشمن اوست و آنها استفادهاش را مىكنند، آنها بازى مىدهند اينها را كه: (البته مملكت متمدن بايد حزب داشته باشد، احزاب داشته باشد)، خوب پس ما هم بايد احزاب داشته باشيم اما احزابى كه ما درست مىكنيم اين طورى است كه اين حزب با آن حزب تمام عمرش را صرف مىكند در اينكه اين او را بكوبد و او را بكوبد.
لزوم حفظ وحدت جناحمختلف خارج از كشور
از اول اين طورى زائيده شد احزاب در ايران، به حسب نظر من، حالا هم كه به صورتهاى ديگرى در آمده است، حالا هم انسان مىبيند كه اينها باز با هم همين طور دشمنى مىكنند و مخالفت مىكنند و اين را هم من احتمال اين را مىدهم كه يك دستى از خارج در كار باشد. همين ديشب دو سه نفر، چند نفرى كه از يك جايى آمده بودند، شكايت از اين مىكردند كه در فلان جا كه ما هستيم
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 91
دستجات با هم مخالفند، اين از او بدگوئى مىكند، او از او بدگوئى مىكند و اين موجب تأسف است كه شمايى كه يك جمعيتى هستيد در خارج، يك ثروتى هستيد از مملكت ما در خارج و بايد اسلام، كشور شما از شما استفاده كند، فردا كه وارد در كشورتان مىشويد بايد استفاده بدهيد به كشور، كشور خودتان را آباد كنيد، الان با هم در اينجا به جنگ و گريز هستيد و به قول آن شخص هر فردى كه از ايران وارد شود در مثلاً فرودگاه يك دستهاى مىروند او را مىبرند مىبرنداو را و بر ضد ديگرى تبليغات مىكنند تا او را بكشند به طرف خودشان.
شما مىدانيد داريد چه مىكنيد؟ مىدانيد داريد چه ضررى به خودتان و به كشور خودتان مىرسانيد؟ شما مىبينيد كه الان در ايران كه يك وحدت كلمه فىالجمله پيدا شده است، چطور لرزانده است همه تختها و تاجها را و همه ابرقدرتها را، همه به دست و پا افتادند؟ اين را مىبينيد؟ بينيد كه الان در ايران كه جناحها با هم نزديك شدند، يك قدرى دانشگاه با روحانيت نزديك شده، روحانيت با دانشگاه نزديك شده است، بازار با دانشگاه و با روحانيت يكى شدهاند (در صورتى كه باز اختلافات فى الجملهاى هست و بعد عرض مىكنم)، شما مىبينيد كه الان يك وحدت فى الجملهاى كه در ايران پيدا شده است، امريكا را آنجا متزلزل كرده و شوروى را آنجا متزلزل كرده و اين قلدرها هم در خود شهر، در خود ايران، به دست و پا افتادهاند و همين آدمكشىها و همين تشبثاتى كه اين مرد مىكند براى همين است كه مىبيند كه مردم باهم مجتمع شدندهاند و: (چه بكنيم كهاين اجتماع رفع بشود، چه بكنيم كه به هم بزنيم اين را).
شما بدانيد كه اين كارهائى را كه مىكنيد يا از دست غير داريد، اتباع از غير مىكنيد و ديگران شما را وادار مىكنند به اين طور كارها، براى اينكه اين وحدتى كه الان در ايران پيدا شده، در اين جناحهاى خارجى كه اينها هم اشخاص موثرى هستند، در خارج هستند، در اينها هم اگر يك وحدتى پيدا بشود، ضرر زياد مىشود براى خارج، دنبال اين افتادند كه جناح داخل را به يك جور با هم مخالف كنند، جناح خارج را هم به يك جور با هم مخالف كنند، اينها را هم با آنها با يك جور ديگر مخالف كنند. شما مىدانيد كه داريد به نفع ديگران فعاليت مىكنيد؟ خودتان متوجه نيستيد؟ مىدانيد كه اين مخالفت امروز در يك وضعى كه ايران واقع شده است، در يك وضع حساسى كه بين موت و حيات الان ايران واقع شده، اين مخالفتهاى شما با هم، چه ضررى به اين نهضت اسلامى ايران مىزند؟ اگر شما با هم اجتماع كنيد، اين جبهههاى مختلفى كه داريد، هر دهتاى شما، صدتاى شما با هم جمع شديد، يك اسمى روى آن گذاشتيد، اين اسمها را كنار بگذاريد و همه با هم بشويد و يك اسم داشته باشيد و اتفاق كلمه داشته باشيد، اين همان طورى كه مىبينيد، ايران متزلزل كرده است اين ابرقدرتها را، اين قدرت شما هم در خارج به ايران منضم مىشود و بيشتر آنها متزلزل مىشوند لكن آنها از شما مىخواهند الان استفاده كنند، استفاده از شما اين است كه شما را به جان هم بيندازند، اين كى است؟ جبهه ملى، آن كى است؟ نهضت آزادى، آن كى است؟ جوانان چه، آن كى است؟ گروه كذا، آن كى استگروه كذا، گروههاى مختلف، متعدد كه پيش هر كس كه بروى از ديگرى تكذيب مىكند،
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 92
هر جناحى دشمن جناج ديگر است. اين چه معنا دارد بين يك تودههائى كه اينها با هم در يك مقصد عالى شريكند و آن اينكه بايد ريشه اين ظلم كنده بشود، بايد دست اين ابرقدرتها از اين مملكت ما كوتاه بشود، همهتان موافقيد با اين، اين اختلاف شما كه الان هست و هر روز هم ريشه دارتر مىشود و من در اين سه ماهه كه بودم نتوانستم كه اين معنا را از بين ببرم و مايوس شدم از شماها. شماها مىدانيد چه ضررى داريد به اسلام مىزنيد، چه ضررى داريد به كشور خودتان مىزنيد و چه خدمتى داريد به امريكا مىكنيد و به شوروى يا به انگلستان؟ خدمت لازم نيست كه شما بيرق آنها را به دوش بكشيد و دور بيفتيد، همين خدمت است كه شما خودتان را از ارزش مىاندازيد، خودتان را از فعاليت مىاندازيد تمام قواى شما صرف اختلافات بين خودتان مىشود، صبح تا عصر با هم دعوا داريد، شما با هم يك كلمه بشويد به ضد ديگرى، بعدها فرصت هست از براى اينكه شما يك مقاصد شخصى اگر خداى نخواسته داشته باشيد اعمال بكنيد. چرا مقاصد شخصى خودتان را داخل مىكنيد در اين امور؟ چرا در يك نهضت اسلامى اينقدر هواى نفس داريد شماها كه نمىگذاريد با هم مجتمع بشويد و نمىتوانيد با هم مجتمع بشويد؟ يك قدر كنار بگذاريد اين هواهاى نفسانيه را.
اين يك تاسف است كه من از شما جوانهاى خارج دارم بدون اينكه نظر به شخص معينى باشد، از همه.
برچيده شدن بساط ظلم و تعدى با وحدت همه جناحها
يك تاسفى هم از داخل دارم. ما چندين سال است كه زحمت كشيديم و دانشگاه را به ملاها، به مدارس علوم قديمه، به طلاب علوم قديمه نزديك كرديم، بازار را به اين هر دو، بازار با آنها نزديك بود با آن جهت، با دانشگاه نزديك كرديم، اين جبهههاى مختلف را با هم نزديك كرديم و هميشه سفارش كرديم به اينكه بايد وحدت كلمه داشته باشيد تا بتوانيد يك كارى انجام بدهيد، اگر هر كدام يك جناح خاصى باشد، يك طرف خاصى بكشد و او طرف ديگر بكشد، اين اول استفادهاش مال اجانب است، آنها الان كه ديدند يك وحدتى در ايران پيدا شده و رو به وحدت دارد مىرود و ممكن است تمام جناحها با هم يك بشوند و آن روزى كه تمام جناحها با هم يك شدند، فاتحه هم شوروى خوانده مىشود و هم امريكا خوانده مىشود هم هر كشورى بخواهد دخالت كند در امور شما و هم اين بساط ظلم و تعدى از بين مىرود، وقتى كه ديدند اين طور شده است، باز افتادهاند توى كار براى اينكه جناحها را از هم جدا كنند، جبههها را از هم جدا كنند.
با كنار گذاشتن روحانيون اصلاح مملكت ممكن نيست
باز فعاليت شروع شده از جانب دستگاه و از جانب اجانب و از جانب عمال آنها به اينكه آخوند را بگويند كه نه، ما مثلاً فلان فرد را قبول داريم، اين استثنايى است، لكن علماء ديگر را قبول نداريم، اين يك نغمهاى است كه گاهى مىكنند. من اين را از اول گفتم كه آقا اگر شما آخوند را
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 93
استثنا كنيد از جمعيت خودتان، هيچ كارى نمىتوانيد انجام بدهيد، براى اينكه تودهها با اينها هستند اينها مظهر اسلامند، اينها مبين قرآنند، اينها مظهر نبى اكرمند، مردم اينها را اينجور شناختهاند، مردم علاقه دارند به دين خودشان، علاقه دارند به اسلام خودشان، آن علاقهاى كه به اسلام دارند، علاقهاى به علماى اسلامى دارند. اگر شما بخواهيد از اينها جدا بشويد و اينها را منها كنيد، هيچ كارى ازتان نمىآيد همان سيلى اول شما را مىزنند و بيرونتان مىكنند، چنانچه ديديم كه آن روزى كه اين جماعت وارد كار نبودند، شماها در انزوا خوابيده بوديد، هيچ كار هم از شما نمىآمد. وقتى كه اين جماعت آمدند مردم همه دنبال اين آمدند، بازارها با اينها هستند، كشاورزها با اينها هستند، صنعتگرها و كارگرها مسلمند همه اينها، وقتى مسلم شدند همه اينها، علاقه به خدا دارند، علاقه به پيغمبر خدا دارند، علاقه به اميرالمومنين دارند، اينها هم همانها هستند يعنى دارند ترويج از آنها مىكنند، اينها تمام عمرشان را صرف كردند در اينكه كلمات ائمه اسلام را و پيغمبر اسلام را و احكام ائمه پيغمبر اسلام را و احكام خدا را به مردم برسانند. كسى كه هفتاد سال عمرش را صرف اين معنا كرده و مردم او را به اين سمت شناختند مردم دنبالشان هستند. اين معنائى كه حالا زمزمه مىشود كه مثلاً ما زيد را قبول داريم و ديگران را قبول نداريم، اين يك امرى است كه در دهن شما انداختهاند، عمال خارجى، شما را مىخواهند جورى بكنند كه منصرف كنند از علماى خودتان، اگر منصرف از علماى خودتان شديد شما يك تيپ عليحده، آنها يك تيپ عليحده، هر دو از بين مىرويد، شماها با آنها مخالفت مىكنيد، شما هم يك جمعيتى هستيد و شما بدانيد كه، منهاى آخوند، هيچ كارى از شما پيش نمىبرد. شما در هر شهرى كه برويد مىبينيد كه آن كس كه شهر دستش هست و مىتواند شهر را ببندد و باز بكند، باز يك ملاست. شما تجربه كنيد در تمام اين تعطيلات تجربه كنيد، ببينيد كه يكى از جناحها توانسته بازار را ببندد؟ آن كه بازار را بسته و به حكم او بازار را مىبندند، آن ملاها هستند كه امر مىكنند و آن كه ملاها را پيش مىبرد براى اين است كه اينها براى خدا دارند حرف مىزنند و عمال اسلام هستند و مردم علاقه به اسلام دارند. اين مطلب را كنار بگذاريد كه منهاى آخوند، نمىشود آقا، شما بخواهيد مملكتتان را اصلاح كنيد، منهاى آخوند اصلاح بردار نيست.
اختلاف، عامل شكست انقلاب
از آن طرف هم، اگر آخوند بخواهد بگويد كه منهاى دانشگاه، منهاى جبهههاى سياسى، آن هم صحيح نيست براى اينكه آن هم كارشناس لازم دارد. شما كارشناس اسلامى هستيد و قواعد اسلام را مىدانيد لكن بعضى مسائل سياسى را شماها هم نمىتوانيد حلش كنيد، محتاج به اينها هستيد، شما نمىخواهيد كه خودتان برويد حكومت بكنيد، شما يك شغل ديگرى داريد. شما حكومت لازم داريد، شما اجزاى ادارات لازم داريد، ادارات شما، حكومت شما عرض مىكنم لشكر شما، جيش شما، همه اينها با اين جبههها تحصيل مىشود، با اين دانشگاه و با اين دانشجوهاى خارجى و داخلى مملكت ما بايد اداره بشود، اگر علاقه داريد شما به اسلام، علاقه دارند آن جبهه ديگر به اسلام، با علاقه
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 94
به اسلام نمىشود كه با هم بنشينيد دعوا كنيد امروز، امروز دعوا كردن انتحار است، خودكشى است، امروز اختلافات خودكشى است.
همه در زير پرچم توحيد مجتمع شويد
سليقه تو جور نمىآيد با مثلاً حرف فلان آدم نبايد الان اختلاف ايجاد بكنى، ما همه مسلم هستيم و زير بيرق اسلام همه مىخواهيم جنگ بكنيم، همه مىخواهيم مبارزه كنيم.
خدا مىداند كه اگر اين اجتماع درست بشود و همه شما و همه جبههها زير اين بيرق بيايند و دست از آن كارهائى كه داشتند بكشند، بعد از چند روز تمام مىشود اين مسائل. اينها حالا دارند استفاده از همين چيزها مىكنند، از همين حرفها استفاده مىكنند، آن روزى كه مثلاً فرض كنيد كه يك تظاهراتى مىشود، دو تا هم از خودشان يا خير، دو تا هم آدمى كه بىعقل است، در مىآيد يك شعار ديگرى مىدهد، مقابل همه اين چند ميليون جمعيت مىشود، اين غلط است، اين انحراف است، اين انحراف فكرى است، اين نفهمى است، اين خدمت به غير است، اين خدمت به كارتر است. تو نمىفهمى، آنها از خدا مىخواهند كه شما حالا همه با هم اختلاف پيدا كنيد و آن بكشد براى حزب كذا، آن بكشد براى حزب كذا. دست برداريد از اين حرفها، همه وارد بشويد زير يك بيرق، بيرق اسلام، اگر اسلام نباشد هيچ چيز نيستيم ما، همه ما را كلمه اسلام جمع كرده با هم، همه زير كلمه توحيد زير پرچم توحيد بيائيد، وقتى كه همه مجتمع شديد زير پرچم توحيد، تمام كارها اصلاح مىشود.
اين تاسف دارد كه بعد از سالهاى طولانى كه ما زحمت كشيديم و حرف زديم و خطابه خوانديم و نوشتيم، باز آدم مىبيند كه زمزمهاى، چند تا آدم بىاطلاع، جوان بىاطلاع، زمزمه اين را مىكند كه فلان آخوند را، فلان سيد را قبول داريم اما آخوندهاى ديگر را قبول نداريم، اين غلط است، من آنها را قبول دارم، من ارادتمند به آنها هستم، همه بايد قبول داشته باشيم. يا مثلاً يك كسى مىگويد كه نخير ما دانشگاه را قبول نداريم. ما دانشگاه را قبول داريم، ما دكترها را قبول داريم، ما اطبا را قبول داريم، ما جناحهاى سياسى را قبول داريم. همه بايد با هم باشيم آقا امروز، زير يك بيرق و آن بيرق لاالهالاالله است. اين يك پيامى است كه من الان مىدهم و ان شاءالله مىرسد به ايران و به ساير ممالكى كه بچههاى ما در آنجا هستند كه آقا دست برداريد از اين خود پرستى و از اين خودخواهى. (انما اعظمكم بواحده ان تقوموالله) قيامتان براى خدا باشد، اگر قيام براى خدا نباشد كارى از او نمىآيد، قيامتان براى خدا باشد، نه براى هواهاى نفسانى كه هر كسى بكشد طرف خودش. همه با هم مجتمع بشويد، براى خدا همه با هم مجتمع بشويد و اين تشتت و اختلاف و اينها، و من از حزب كدام، من از حزب كدام، من از جبهه كذا، من از جبهه كذا هستم، اينها را دست از آن برداريد، نمىتوانيد دائماً دست برداريد، موقتاً براى خاطر خدا براى خاطر مليت، براى خاطر كشور، براى هر چه مىخواهيد حساب بكنيد، موقتاً دست برداريد تا اين بساط كنده بشود، اين بساط قلدرى و آدمكشى و زير پا كردن همه حقوق از بين برود، اين مرد جانى از بين برود كه دارد الان مردم را قتل عام مىكند،
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 95
بعد از آن آنوقت فرصت زياد است كه بنشينيد با هم دعوا كنيد. امروز نكنيد اين كار را، نمىگويم آن وقت بكنيد، البته هيچ وقت نبايد بكنيد لكن الان وضع حساس است، الان وضع امر داير بين موت و حيات يك ملت است، مسؤوليد شما پيش خداى تبارك و تعالى، مسؤوليد پيش ملت اسلام. من از خداى تبارك و تعالى بيدارى همه را مىخواهم. خداوند همه ما را هدايت كند، خداوند همه ما را به طريق مستقيم الهيت راهنمايى فرمايد. خدا همه شما را سالم بدارد.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:13 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 96
تاريخ: 5/10/57
مصاحبه امام خمينى با راديو تلويزيون آلمان، كانال 2
سؤال: حضرت آيت الله! آيا هيچ راه حلى با حكومتى در چهارچوب سلطنت براى شما قابل قبول خواهد بود؟
جواب: با وجود سلطنت و رژيم سلطنتى راه حلى نخواهد بود.
سؤال: حضرت آيت الله! از شما دعوت شده است كه به ايران برگرديد، آيا حاضريد در تحت اين شرائط به ايران برگرديد؟
جواب: من هر وقت مقتضى بدانم به ايران مىروم، چه دعوت بشود چه دعوت نشود.
سؤال: اگر شاه حاضر نباشد ايران را ترك كند و شما هم حاضر نباشيد به ايران برگرديد، به نظر مىرسد كه تنها يك راه حل باقى بماند و آن كودتاى نظامى است و در نتيجه اختناق و تخريب و خونريزى بيشتر مىشود، نظر حضرتعالى چيست؟
جواب: كودتاى نظامى هم همين دولت نظامى است. چه كودتا بشود چه نشود ما بناى اين داريم كه به مخالفت خودمان ادامه بدهيم و ما تحمل مصائب را به خاطر رسيدن ملتمان به آزادى و استقلال خواهيم داشت.
سؤال: آيا از اين بيم نداريد كه اغتشاش ايران موجب برخورد بينالمللى گردد و احتمالاً اين برخورد بين امريكا و شوروى باشد؟
جواب: اگر چنين مسالهاى پيش بيايد براى جهان است ولى اين دو ابرقدرت هم براى چنين موضوعى دست به يك جنگ جهانى نخواهند زد.
سؤال: حضرتعالى اعلام كرديد كه در آينده كشورهائى كه از شاه پشتيبانى كردهاند نفت دريافت نخواهند كرد. همچنين اعلام شده است كه ارسال نفت به اسرئيل و افريقاى جنوبى متوقف گردد، و همه ممالك صنعتى روابط تجارتى با شاه داشتهاند، آيا اين كشورها تاكنون دشمنان شما بودهاند؟
جواب: ما با ملتها مخالفتى نداريم، ما با دولتهائى كه ظالم هستند، چه به ما ظلم كرده باشند و چه به برادران مسلمان ما ظلم كرده باشند و بكنند، با آنها دشمن هستيم.
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 97
سؤال: حضرتعالى طرح يك حكومت اسلامى سوسياليست را مىريزيد، چه نوع سوسياليزمى مورد نظر جنابعالى است؟ آيا به حزب توده اجازه خواهيد داد كه در دولت شما شركت داشته باشند؟ آيا قرآن قانون اساسى ايران خواهد بود؟
جواب: ما يك جمهورى اسلامى تشكيل مىدهيم كه خود حكومت و تعيين حكومت به آراء ملت متكى است. قانون چنين جمهورى بديهى است كه قوانين اسلام است. ما به حزبى كه مطرود جامعه اسلامى است اجازه ورود به حكومت اسلامى را نخواهيم داد.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:14 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 98
تاريخ: 6/10/57
مصاحبه امام خمينى با راديو تلويزيون آلمان
سؤال: آيا اگر چنانچه يك دولتى به رياست بختيار به روى كار بيايد، شما اين دولت را حمايت مىكنيد، ولو اينكه شاه بپذيرد كه براى موقت هم كه شده از ايران خارج بشود؟
جواب: هيچ دولتى را با بودن رژيم سلطنتى قبول نخواهم كرد. هدف تشكيل جمهورى است و براى من از روز روشنتر است كه با وضع فعلى در آيندهاى نزديك به آن خواهيم رسيد.
سؤال: ناظران خارجى يك نوع مشى در سياست حضرتعالى در طى هفته گذشته مشاهده كردهاند، آيا به نظر شما به هم خوردن اوضاع اقتصادى ايران كافى براى سقوط رژيم شاه هست يا اينكه تصور مىفرماييد كه روشهاى قهرآميز ديگرى بايد تعقيب شود؟
جواب: به نظر مىرسد كه همين نحو مبارزات براى سرنگون كردن شاه از تختش كافى خواهد بود.
سؤال: بعضى از متخصصين امريكايى در ايران احساس مىكنند كه گزارشهايى كه به مقامهاى امريكايى در مورد ايران داده شده اشتباه بود و اشتباهات در اثر عدم تماس آنها با مخالفين شاه بوده است. آيا اين مساله بدان علت بوده است كه توجه خاص بيش از اندازه، امريكائىها نسبت به موقعيت سياسى، استراتژيكى ايران دادهاند يا اينكه يك اختلافات عميق فرهنگى بين دو كشور، علت اين جريان بوده است؟
جواب: در هر صورت مورد تعجب من است كه دولت امريكا ادعا مىكند كه اشتباه واقع شده است يا نقش نداشته است. يك دولت مقتدرى مثل دولت امريكا، با همه به تمام ابعاد تماس داشته است و افراد امريكايى در ايران همه جهات را ملاحظه كردهاند. شايد اين اشتباه كارتر هم مثل ادعاى اشتباه شاه باشد.
سؤال: روزنامه هاى خارجى در اينجا گزارش دادهاند كه ايرانىها يك تنفرى نسبت به آمريكائىها و
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 99
انگليسىها دارند، آيا اين نقل قول درست است يا اينكه غلط است؟ چه دليلى براى اين تنفر وجود دارد؟ و
جواب: دقيقاً صحيح است. دولتهاى امريكا و انگليس آنقدر به ملت ما فشار آوردهاند و اشخاص جنايتكار را تاييد كردهاند كه كم كم موجب تنفر ملتها شده است. البته شوروى هم دست كمى از آنها ندارد. من بارها توصيه كردهام كه دست از پشتيبانى دولت و شاه ايران برداريد و كارى نكنيد كه ملت ايران نسبت به ملتهاى انگليس و امريكا كه در مقابل اين روش دولتهاى متبوعشان سكوت كردهاند، بدبين شوند و ما فعلاً امريكا و انگليس و شوروى را دشمن شماره يك مردم خود مىدانيم، البته امريكا از همه بدتر است.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:14 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 100
تاريخ: 6/10/57
پيام امام خمينى به ملت مسلمان ايران
بسم الله الرحمن الرحيم
ماه محرم براى مذهب تشيع ماهى است كه پيروزى در متن فداكارى و خون به دست آمده است. در صدر اسلام پس از رحلت پيغمبر ختمى پايه گذار عدالت و آزادى، مىرفت كه با كجروىها بنى اميه، اسلام در حلقوم ستمكاران فرو رود و عدالت در زير پاى تبهكاران نابود شود كه سيدالشهدا عليه السلام نهضت عظيم عاشورا را برپا نمود و با فداكارى و خون خود و عزيزان خود، اسلام و عدالت را نجات داد و دستگاه بنىاميه را محكوم و پايههاى آن را فرو ريخت. و در عصر ما مىرفت كه با كجروىهاى سلسله پهلوى، حلقوم گشاد آنان و دار و دسته اربابان آنان اسلام و مصالح آن را ببلعد و عدالت و استقلال و آزادى را در زير چكمههاى ديكتاتورى پرده ريا و تزوير به نابودى بكشد كه نهضت ملت بزرگ ايران كه در 12 محرم 83، 15 خرداد سال 42 به شكوفائى گرائيد، پرده هاى تزوير و عوام فريبى شاه را پاره كرد و قتل عام شاهانه و فداكارى ملت مبدا عظيمى در تاريخ ايران گرديد و مفتاح نجات اسلام و عدالت به دست آمد و نطفه مقاومت ملى منعقد و با تربيت و روشنگرى روشنگران، رو به رشد و تكامل نهاد و در اين بين فداكارىها در مقابل جنايات و قتل و غارت و حبس و تبعيدها در جريان بود و در 29 محرم 98 كه رشد و تكامل در حال بلوغ بود، مبدا انفجار ظاهر شد و شاه و دژخيمان او غافلگير شده و با تمام قوا به قتل و جرح ملت پرداختند و در ظرف يك سال جنايات بىپايان آنان با مقاومت عظيم ملت روبرو و برخوردها و جنايتها و فداكارى مقابل يكديگر صف كشيدند. در اين ميان قوه مقاومت ملت رو به رشد و حربههاى دشمن انسانيت و ملت رو به تزلزل و در پايان سال 98 و طليعه 99 قدرت ملت، جنود ابليسى شاه را چنان شكست داد و پايههاى ديكتاتورى را چنان متزلزل نمود و قدرتهاى عظيم ابرقدرتها را چنان واپس زد كه موجب تحير و تعجب متفكران جهان و حسابگران گرديد.
شاه با آن عظمت فرعونى به تعظيم و اظهار عجز در مقابل ملت برخاست و به تبديل مهرههاى نرم به خشن پرداخت. ملت با غرور اسلامى خود نه آن توبه را قبول نمود و نه از آن نرمى فريب خورد و نه به آن خشونت اعتنا كرد و در تاسوعا و عاشوراى 99 با رفراندم بىنظير و آرام خود كه به تصديق ناظران داخل و خارج در تاريخ بىنظير بود قدرت مهار شده خود را ثابت و سقوط و عزل محمدرضا پهلوى را براى چندمين بار اعلام كرد و پس از آنكه شاه خود را رفتنى دانست، دست جنايتكار خود را
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 101
از آستين در آورد و كشتارهاى پى در پى را آغاز كرد و خود را در تمام جوامع رسوا نمود. اخيراً در مشهد مقدس جنايتكارىها را به حد اعلا رساند و ما را بر آن داشت كه روز 29 ماه محرم را عزاى عمومى اعلام كنيم براى سالگرد كشتار بيرحمانه قم و چهلم كشتار در صحن مطهر مشهد مقدس و نيز هفته كشتار مشهد مقدس و نيز كشتار شهرستانهاى ديگر.
با كمال تاسف در اين سال تمام وقت ما صرف فاتحه و عزاى ملى شد و در صورت بقاى شاه در مقام مغصوب، وضع همين است.
اكنون لازم است تذكراتى بدهم:
1- اين جانب پس از تشكر از اهالى محترم خراسان خصوصاً علماى اعلام و حجج اسلام و دكترهاى محترم و ساير گروهها و طبقات، پشتيبانى خود را از قطعنامه اين اعتصاب شريف اعلام نمايم و اعمال وحشيانه دولت نظامى غير قانونى و حكومت نظامى غاصب را محكوم مىنمايم و از ادامه ديكتاتورى و غصب مقام، آنان را تحذير مىكنم.
2- اين جانب از جميع اعتصاب كنندگان در سراسر كشور تشكر مىكنم و پشتيبانى خود را از آنان اعلام مىنمايم و از خصوص اعتصاب كنندگان شركت نفت تقدير مىنمايم. و اقدامات دولت نظامى غاصب و دادگاههاى نظامى را در فشار به آنان براى شكستن اعتصاب تقبيح مىنمايم و آنان را در جديت براى هدر دادن ثروت ملت مسوول مىشناسم و آنان را در اين اقدام مخالف با مصالح كشور تحذير مىكنم.
3- بر ملت شريف ايران است كه از اعتصاب كنندگان شركت نفت پشتيبانى كنند و به آنان براى تهيه مسكن و معونه زندگى اعانت كنند و در شهرستانها صندوقهاى اعانه بگذارند و پس از جمعآورى به وسيله هياتهاى معتمده به آنان برسانند و بايد نگذارند برادران خود را كه در راه خدمت به اسلام و كشور به پا خاستهاند رنج ببينند.
4- ملت شريف ايران موظفند از سربازانى كه از سربازخانهها بيرون آمدهاند و خدمت به دولت غاصب را روا نداشتهاند، كمك كنند از جهت منزل و ساير معونهها و نگذارند به برادران خود كه براى اسلام ترك اعانت ظالم را نمودهاند سخت بگذرد.
5- بايد ملت ايران بداند كه نفت و گاز به مقدار مصرف داخلى در انبارها موجود است و دولت جنايتكار براى ايجاد وحشت و نارضايتى قحطى مصنوعى ايجاد نموده و كاركنان شركت نفت به مقدار مصرف داخل استخراج نمودند و اينان به مصارف ديگر مىرساندند (از قبيل صدور براى اسرائيل چنانكه گفته شده) و ملت را در مضيقه قرار مىدهند.
شاه و دولت غاصب او با ملت در حال جنگند كه به اين اعمال وحشيانه دست مىزنند. حتى گفته مىشود كه كاركنانى را كه براى مصرف داخلى مى خواهند عمل كنند، مجبور به اعتصاب مىكنند تا مضيقه را به عهده ملت بگذارند.
6- لازم است كه ملت شريف به نهضت اسلامى خود تا وصول به نتيجه ادامه دهند و در اين
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 102
راه كه رضاى خداوند درآن است صبر كنند و از اعانت برادران خود غفلت نكنند و از احتكار و گرانفروشى و بىانصافى كه موجب غضب خداى تعالى است جداً احتراز كنند و به وسوسههاى شيطانى كه عمال ابليسى شاه و دولت پخش مىكنند و مىخواهند در مردم سستى و ياس ايجاد كنند، گوش فرا ندهند و به خداى متعال در اين راه كه به دست آوردن استقلال و آزادى و جمهورى اسلامى است اتكال كنند.
از خداوند متعال سرنگونى اساس ستم و برقرارى پايه عدل را خواستارم.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:14 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 103
تاريخ: 7/10/57
مصاحبه امام خمينى با دكتر جيم كوكلررفت استاد دانشگاه روتكرز آمريكا
سؤال: جوشش مذهبى در ايران، مجلس را مجبور ساخته است كه لايحههائى را به مجلس ببرند كه حقوق زنان را محدود كنند، مثلاً پايين آوردن سن ازدواج به 15 سالگى، ممنوعيت زنان از شركت در ارتش و اعلام كردن سقط جنين به عنوان يك جنايت (نقل از نيويورك تايمز 17 دسامبر) آيا شما چنين قوانينى را تائيد مىكنيد؟
جواب: در مورد ازدواج، اسلام آزادى در انتخاب شوهر را به زن داده است، هر زنى مىتواند هر شوهرى را كه مايل باشد اختيار نمايد (البته در چهار چوب قوانين اسلام). اسلام با سقط جنين مخالف است و آنرا حرام مىداند. زنان همانطور كه قبلاً گفتم، مىتوانند در ارتش باشند. آنچه اسلام با آن مخالف است و آن را حرام مىداند فساد است، چه از طرف زن باشد و چه از طرف مرد فرقى نمىكند. اين افرادى را كه شما به عنوان حقوقدان مىدانيد، هميشه زنان ما را گمراه كردهاند. امروز زنان آزاده ما زندانها را پركردهاند و اين حقوقدانان هميشه پاى جنايت شاه را امضاء كردهاند، كدام يك از اين دو آزادند و آزاده؟
سؤال: در جامعه ايران چه تغييراتى را شما در موقعيت زن، مورد نياز حس مىكنيد و به نظر شما دولت اسلامى چگونه شرايط زنان را تغيير خواهد داد، مثل اشتغال به كارهاى دولتى و كار كردن به عنوان حرفههاى مختلف مانند پزشكى، مهندسى و غيره و نيز شرايطى چون طلاق، سقط جنين، حق مسافرت و پوشيدن اجبارى چادر؟
جواب: تبليغات سوء شاه و كسانى كه با پول شاه خريده شدهاند چنان موضوع آزادى زن را براى مردم مشتبه كردهاند كه خيال مىكنند اسلام آمدهاست كه فقط زن را خانهنشين كند. چرا با درس خواندن زن مخالف باشيم؟ چرا با كار كردن او مخالف باشيم؟ چرا زن نتواند كارهاى دولتى انجام دهد؟ چرا با مسافرت كردن زن مخالفت كنيم؟ زن چون مرد در تمام اينها آزاد است، زن هرگز با مرد فرقى ندارد. آرى در اسلام زن بايد حجاب داشته باشد ولى لازم نيست كه چادر باشد بلكه زن مىتواند هر لباسى را كه حجابش را بوجود آورد اختيار كند. ما
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 104
نمىتوانيم و اسلام نمىخواهد كه زن به عنوان يك شئى و يك عروسك در دست ما باشد، اسلام مىخواهد شخصيت زن را حفظ كند و از او انسانى جدى و كارآمد بسازد. ما هرگز اجازه نمىدهيم كه زنان فقط شئى براى مردان و آلت هوسرانى باشند. اسلام سقط جنين را حرام مىداند و در ضمن عقد و ازدواج زن مىتواند حق طلاق را براى خودش بوجود آورد. احترام و آزادى كه اسلام به زن داده است، هيچ قانونى و مكتبى نداده است.
سؤال: برنامه صنعتى كردن و نوسازى ايران تحت يك حكومت اسلامى چه خواهد بود؟ تكنولوژى خود را از چه منبعى تهيه خواهيد كرد؟ چگونه متخصصين و دانشمندان خود را تربيت كرده و آموزش خواهيد داد؟
جواب: ما در برنامه صنعتى كردن مملكت هرگز چون امروز سراغ مونتاژ نمىرويم، ما در ايران صنايع (مادر) ايجاد خواهيم كرد و نوسازى را به بهترين وجه انجام خواهيم داد، البته توقع نبايد داشت كه اين كارها به محض رفتن شاه صورت گيرد زيرا شاه ايران را به طور كلى خراب كرده است و ايران به صورت يك كشور جنگزده درآمده است لذا براى ترميم خرابىها و ايجاد صنايع اصيل احتياج به مدت است. ما نيازهاى تكنولوژى خود را از هر منبعى كه مفيدتر براى كشورمان باشد، تامين خواهيم كرد. ما از جهت متخصص كارآزموده بسيار غنى هستيم، هزاران كارشناس ايرانى در رشتههاى گوناگون علمى در كشورهاى خارجى هستند، اينها به دليل ظلم و ستم شاه و فقدان برنامه صنعتى علمى اصيل مجبور به ترك مملكت و كار براى موسسات خارجى شدهاند و با رفتن شاه اكثر اينها به ايران برخواهند گشت.
سؤال: اگر شما روابط خود را با اسرائيل به عنوان كشورى كه به مردم ظلم مىكند، قطع كنيد، آيا فكر نمىكنيد شما به همان دليل روابط خود را با بعضى از دول غرب نيز قطع كنيد؟
جواب: ما با هر كشورى كه بخواهد ظلم كند مخالفيم، حال اين كشور چه در غرب باشد و چه در شرق. اسرائيل حقوق مردم عرب را غصب كرده است، با او مخالفت خواهيم كرد. اسرائيل بزرگترين حامى شاه مىباشد و مسئوول تبليغات ساواك مىباشد و اسرائيل بدين ترتيب شريك درجنايات ساواك و شاه مىباشد.
سؤال: نظر شما راجع به گروه مسلح چريكى مثل سازمان مجاهدين و ديگر سازمانهاى (مثل چريك فدائى خلق) چيست؟ آيا وقت آن رسيده است كه بر عليه شاه، ساواك و ارتش
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 105
اسلحه به دست گيرند؟
جواب: ما اميدواريم كه با مبارزاتمان به همين صورتى كه هست، شاه را شكست دهيم ولى اگر شاه به جنايات خود ادامه دهد، جنگ مسلحانه را مورد بررسى قرار خواهيم داد.
سؤال: شما تهديد كردهايد كه عرضه نفت را به كشورهايى كه حمايت خود را از شاه ادامه دهند، قطع خواهيد كرد، آيا اين تهديد شامل دورانى است كه شاه بر اريكه قدرت است يا بعد از آن را هم شامل خواهد شد؟ جواب: رفراندم تاسوعا و عاشورا براى چندمين بار ثابت كرد كه شاه از سلطنت مخلوع است و از آن روز به بعد اگر دولتى از شاه حمايت كند، تا رئيس آن دولت سركار است نفت را قطع و تمام قراردادهائى كه بعد از اين دو روز امضا شده است تا رفتن شاه بىاعتبار مىدانيم ولى قراردادهائى كه قبل از اين دو روز با رژيم منعقد شدهاند آنها را بررسى مىكنيم، آنچه را مضر به حال ملت و مصالح مملكت ندانيم مىپذيريم و گرنه رد مىكنيم.
سؤال: گفته شده است كه اصلاحات ارضى شاه، روحانيونى را كه دومين طبقه زمينداران بزرگ را تشكيل مىدادهاند (نيويورك تايمز 11 دسامبر) صدمه زده است و اين يكى از دلايلى است كه شما با شاه مخالفت مىكنيد، آيا اين مطلب صحيح است؟ پيش از سال 1962 چند درصد از زمين زراعتى را افراد مذهبى اداره مىكردهاند؟ آيا پس از رفتن شاه، عوامل مذهبى دوباره اداره زمينها را به عهده خواهند گرفت؟ كشاورزى دولتى كه مورد تائيد شما باشد چه خواهد بود؟ آيا مكانيزه كردن كشاورزى جايگزين كار يدى خواهد شد؟ در اين صورت، اين ماشين كشاورزى از كجا تهيه خواهد شد؟
جواب: به طور كلى هيچ يك از روحانيون مخالف شاه از زمينداران بزرگ نمىباشند تا اصلاحات ارضى شامل زمين آنها بشود و من هم اعلام كردهام كه چون زمينداران بزرگ ماليات اسلامى خود را نپرداختهاند، ما زمينها را از رعايا پس نخواهيم گرفت و مخالفت من و ساير روحانيون با شاه هرگز بدين خاطر نبوده است و اين هم از تبليغات سوء شاه است كه ديگر رنگ خود را باخته است. ما كشاورزى خود را مكانيزه خواهيم كرد و دولت اسلامى موظف است كه آنچه را زارعين احتياج دارند، به بهترين وجه در اختيار آنان بگذارد. اگر كشاورزى صحيح در ايران بوجود آيد، ما در آينده يكى از صادر كنندگان مواد غذائى خواهيم بود. ما قبل از اصلاحات ارضى ساخته آمريكا كه ايران را در بست در اختيار
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 106
آمريكا قرار داد، يكى از صادركنندگان مواد غذائى بوديم ايران يكى از كشورهاى نادرى است كه اگر اصول صحيح كشاورزى در آن پياده شود، يكى دو استان آن اكثر مواد غذائى ايران را تامين خواهد كرد و مابقى را مىتوانيم صادر كنيم ولى امروز ايران بيشتر مواد غذائيش را از خارج مىآورد. براى مكانيزه كردن كشاورزى، ماشينهاى كشاورزى را از كشورهائى مىآوريم كه از نظر قيمت ارزانتر و از نظر جنس با دوامتر و محكمتر باشد. در حكومت اسلامى، ايران استقلال اقتصادى خودش را حفظ خواهد نمود.
سؤال: آيا ايالات متحده اكنون در ايران در حال جنگ است؟ آيا شما انتظار داريد كه قواى آمريكا و شوروى در ايران مداخله كنند؟
جواب: ما تقريبا در ايران با آمريكا مىجنگيم. آمريكا به هيچ وجه نمىخواهد بفهمد كه ملتى قيام كرده است و شاه را نمىخواهد. چرا با حفظ شاه، كينه مردم ايران را به خودش افزايش مىدهد؟ ما هرگز موافق مداخله آمريكا و شوروى نيستيم. شوروى نيز چون آمريكا هميشه از شاه پشتيبانى كرده است و ما هرگز اجازه هيچ گونه مداخلهاى را به او نمىدهيم. مداخله نظامى خارجىها در ايران بسيار بعيد به نظر مىرسد.
سؤال: دولتين فرانسه و آمريكا هر دو به شما اخطار كردهاند كه از صحبت درباره امور ايران خوددارى كنيد و شما را متهم كردهاند كه ايران را به خشونت فرا خواندهايد و شما را تهديد كردهاند كه از كشورشان اخراج مىكنند اگر شما چنين فراخوانىها را ادامه بدهيد. ارزيابى شما از اين تهديدها چيست؟
جواب: آمريكا چنين حقى را ندارد كه اخطاريه بدهد و در كار ايران و يا فرانسه دخالت كند. من قصد دارم تا آخرين نفس عليه ديكتاتورى شاه به مبارزاتم ادامه بدهم و يك لحظه هم دست از اين كار برنخواهم داشت.
سؤال: شما و آقاى كارتر بيانات تندى نسبت به هم داشتهايد، شما وى را به عنوان بزرگترين خطاكار حقوق بشر خوانده ايد (لوموند 17 اكتبر 1978) و وى شما را محكوم كرده است كه بيانات كنترل نشدهاى از يك كشور خارجى صادر مىكنيد كه خشونت و حمام خون را در ايران تشويق مىكند، اين چيزى است كه واقعاً قابل تعمق است و وى اميدوار است كه شما اين بيانات را پس از گذشتن از اين موسم حرام (محرم دسامبر) متوقف كنيد (نقل از مصاحبه مطبوعاتى كارتر 13 دسامبر) روابط شما و پرزيدنت كارتر را چگونه ارزيابى مىكنيد؟
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 107
روابط خود را با ملت آمريكا چگونه ارزيابى مىكنيد؟
جواب: آيا كارتر واقعاً مدافع حقوق بشر است يا اين شعارى است كه براى انتخاب شدن براى رئيس جمهورى آمريكا مطرح كرده است؟ و يا شعارى است عليه چند زندانى شوروى؟ آيا او مدافع حقوق بشر است؟ حال آنكه در ايران، شاه دست نشانده خائن او حمام خون به راه انداخته است و او شاه را پشتيبانى مىكند، آيا كشتار بيحد و حصر شاه را در سراسر ايران نمىبيند و نمىداند؟ لابد آقاى كارتر پشتيبانى از اين جنايتكاران تاريخ را كه روى جلادان تاريخ را سفيد كرده است، دفاع از حقوق بشر مىدانند. كارتر چندى پيش گفت كه منافع آمريكا بر حقوق بشر مقدم است و ما كه مىگوئيم اين خونريزىها نباشد و شاه برود تا مردم سرنوشت خويش را به دست بگيرند حمام خون درست كردهايم؟ قضاوت آن با مردم جهان است. آيا وقت آن نرسيده است تا كارتر دست از حمايت شاه بكشد و بيش از اين دستش رابه خون مردم بيگناه و بىپناه ايران آلوده نكند؟ من هيچ گونه رابطهاى با آقاى كارتر ندارم و اصولاً با هيچ رئيس جمهور و يا رئيس دولتى رابطه ندارم. من از مردم آمريكا مىخواهم كه هر چه زودتر به نفع مردم مظلوم ايران اقدام كنند و از آقاى كارتر و دولت آمريكا بخواهند تا از شاه پشتيبانى نكنند و افكار عمومى جهان را عليه مردم آمريكا نشورانند. پشتيبانى دولت آمريكا از رژيم شاه بالمال به مصلحت مردم آمريكا نخواهد بود.
سؤال: آيا تجربه خاصى در زندگى شما وجود داشت كه شما به واسطه آن در صحنه سياست داخل شديد و تمايل به قبول رهبرى پيدا كرديد؟ آيا به عنوان سمبل مردم ايران بودن، احساس نمىكنيد بار سنگينى بر دوش شما مىگذارد؟
جواب: شما چون دين را از سياست جدا مىدانيد خيال مىكنيد كه وقتى يك عالم دينى وارد مسائل سياسى مىشود، شغل اصليش را رها كرده و كار جديدى را شروع كرده است و حال اينكه دين اسلام داراى مسائل عبادى و سياسى است و مسائل سياسى آن بيش از مسائل عبادى آن است. من جنايات شاه را در طول سلطنت دنبال مىكردم تا وقتى رسيد كه مىبايست بر عليه او آشكارا قيام كنم و مبارزات خود را بيش از 15 سال پيش آغاز كرده و هميشه خواست مردم را كه واژگونى دودمان پهلوى و برچيدن نظام شاهنشاهى و استقرار يك حكومت اسلامى است بدون هيچ گونه ترديدى اعلام نمودم و اين قهرى است كه مردم چون خواست خود را در من مىديدند به من رو آوردند.
سؤال: نظر حضرتعالى نسبت به جبهه ملى چيست؟
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 108
جواب: من نظر مثبتى ندارم و نفىاش هم نكردهام.
سؤال: نظر حضرتعالى نسبت به كوششى كه بختيار براى تشكيل دولت مىكند، چيست؟
جواب: نظر من اين است كه بختيار هم توفيق پيدا نخواهد كرد.
سؤال: ولو اينكه موقتا هم باشد، شما تائيدش نخواهيد كرد؟
جواب: خير.
سؤال: آيا احتمال اين مطلب وجود دارد كه اتحادى بين مذهبىها و نظاميان براى سرنگونى او بوجود بيايد؟
جواب: احتمال هست ولى نميدانم تحقق پيدا كرده است يا خير. ولى آخر نظاميان به ما مىپيوندند.
سؤال: در يك حكومت اسلامى آيا كسانى كه انتخاب مىشوند رهبران مذهبى خواهند بود؟ يا هر كسى در هر حال انتخاب مىشود صرفنظر از اين كه وابستگىهاى مذهبى يا سياسىاش چه باشد؟
جواب: اشخاص بايد امين و مذهبى باشند و يا وجهههاى مسلمى كه مذهبى هستند. اما غير مسلمين، اقليتهاى مذهبى، آنها عليحده خودشان آراء دارند و همانطور طبق آراء خود تعيين خواهند كرد.
سؤال: آيا براى بهايىها در حكومت آينده آزادىهاى سياسى و مذهبى وجود دارد؟
جواب: آزادى براى افرادى كه مضر به حال مملكت هستند، داده نخواهد شد.
سؤال: آيا آزادىهايى براى مراسم مذهبى آنها داده خواهد شد؟ جواب: خير.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:14 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 109
تاريخ: 7/10/57
مصاحبه امام خمينى با روزنامه جمعه، شنبه، يكشنبه
سؤال: ممكن است درباره زندگى خصوصى خود از سال 63 به بعد توضيحى بدهيد؟
جواب: زندگى خصوصى من مثل زندگى خصوصى همه مردم عادى است. من طلبهاى هستم مثل ساير طلبهها.
سؤال: سالهاى عمر شما كه دور از ايران بوديد، چگونه گذشت؟ جواب: مدتى در تركيه تبعيد بودم (حدود يكسال) و بعد به نجف تبعيد شدم و چهارده سال در عراق بودم و فعلاً هم آمدهام اينجا. در اين مدت علاوه بر تدريس مسائل مذهبى، هر چند گاهى مردم را از جنايات شاه به وسيله پيام و يا سخنرانى آگاه مىكردم. من در اين مدت يك لحظه ساكت نبودهام.
سؤال: چگونه فرانسه را به عنوان محل اقامت خود برگزيديد؟ و چگونه اين محل (خانه خالى) را براى اقامت برگزيديد؟
جواب: اول قصد داشتم از راه كويت به سوريه بروم. كويت با اينكه ويزا داشتم راهم نداد و گفت احساس خطر مىكند، حتى اجازه عبور تا فرودگاه را براى خود خطرناك خواند، به همين جهت آمدم در كشورى كه اينچنين نباشد و اگر بتوانم در كشورى اسلامى به فعاليتهاى الهى خود ادامه دهم، خواهم رفت. آمدن ما به اينجا علت خاصى ندارد.
سؤال: شرايط دولت فرانسه براى اقامت شما در اين كشور چه بود؟
جواب: دولت فرانسه هيچگونه شرطى براى ماندن من نكرده است و من زير بار هيچ شرطى كه به ضرر ملت ايران باشد نمىروم. بله، در اوائل آنان از مصاحبات من جلوگيرى كردند كه
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 110
آن هم رفع شد.
سؤال: برنامه روزانه زندگى شما چيست و چگونه است؟
جواب: بيشتر از 16 ساعت كار ميكنم. در اينجا نوع كارم با نجف فرق كرده است. مصاحبات، مذاكرات و گاهى سخنرانى، خواندن گزارشاتى كه توسط عدهاى تهيه مىشود، بررسى نامهها و تلگرافاتى كه مىرسد و گاهى جواب به آنها كار روزانهام را تقريباً تشكيل مىدهد.
سؤال: پيام خود را چگونه به ايران مىفرستيد؟
جواب: فعلاً توسط تلفن و اشخاص.
سؤال: اين پيامها چگونه به دست خبرنگاران مىرسد؟
جواب: اوضاع ايران به صورتى است كه نه تنها نظر خبرنگاران را جلب كرده، بلكه نظر مردم عادى را هم در همه جا جلب كرده است. چطور مىشود كه خبرنگارى مسائل ايران را دنبال كند و به اعلاميهها دسترسى پيدا نكرده باشد.
سؤال: آيا به همه نامههاى خود هر روز پاسخ مىدهيد؟
جواب: اگر لازم باشد جواب مىدهم.
سؤال: آيا شما تماسهائى با مردم شهر نوفل لوشاتو داريد كه بدانيد كه در اين شهر كوچك چه مىگذرد؟
جواب: بعضى از آنان به اينجا آمدهاند.
سؤال: آيا فكر مىكنيد كه هرگز دوباره به ايران برگرديد؟
جواب: من هر گاه صلاح دانستم به ايران برمىگردم. براى من مكان مطرح نيست، آنچه مطرح است مبارزه بر ضد ظلم است. هر جا بهتر اين مبارزه صورت بگيرد، آنجا خواهم بود.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:14 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 111
تاريخ: 8/10/57
فرمان امام خمينى به مهندس بازرگان در مورد حل و فصل مشكلات شركت نفت
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب آقاى مهندس مهدى بازرگان
پس از اهداء سلام و تحيت، به طورى كه مسبوق هستيد كارگران و كارمندان شركت نفت به منظور همكارى و همگامى با مبارزات ملت مسلمان ايران به منظور جلوگيرى از صدور نفت به خارج دست به اعتصاب زدهاند اما دولت غاصب و غيرقانونى نظامى با تهاجمات سبعانه خود و اعمال زور و ارعاب مىخواهد اين اعتصاب را به جهت ادامه غارت نفت بشكند و همچنين در حالى كه نفت و فرآوردههاى نفتى براى مصارف داخلى توليد مىشود و يا موجود مىباشد از پخش آن در داخل جلوگيرى نموده و سعى مىنمايد تا ايجاد فشار و ناراحتىهاى بيشترى را براى مردم بنمايد. براى مقابله با اين برنامههاى دولت غاصب و تامين نيازهاى مردم در داخله، تحقق شرائط زير لازم است:
1- نظاميان از مناطق و مراكز نفتى بيرون بروند و دخالتى در امور مربوطه ننمايند و از ايجاد هرگونه ارعاب در بين كاركنان خوددارى نمايند.
2- نفت و فرآوردههاى نفتى فقط به اندازه مصرف داخلى توليد شود و از صدور نفت به خارج تا سقوط رژيم غير قانونى فعلى به طور كامل ممانعت به عمل آيد.
3- ارتش و نظاميان حق احتكار مواد نفتى را كه براى مصرف داخلى تهيه مىشود ندارند و از آن بايد جلوگيرى شود. با توجه به مراتب بالا مقتضى است جنابعالى كه در اداره صنايع عظيم نفت داراى سوابق و تجارب هستيد يك هيات 5 نفرى مركب از جناب آقاى حجت الاسلام حاج شيخ اكبر رفسنجانى و جناب آقاى مهندس مصطفى كتيرائى و دو نفر ديگر را با نظر خودتان و مشورت آقايان تعيين نمائيد و اين هيات تحت سرپرستى جنابعالى مناطق نفتى را بازرسى نموده و در امر توليد نفت با احراز شرائط ذكر شده در بالا نظارت نمايد و ضمن ابلاغ مراتب تشكر ملت ايران از كارگران زحمتكش و كارمندان محترم، عده لازم را به بازگشت به سركار و ادامه توليد در حد مصارف داخلى دعوت فرمائيد و شرايط بالا را به كارمندان و كارگران تذكر دهيد كه اگر دولت غاصب هر يك از شرائط بالا را نقض نمود، جريان نفت بكلى قطع گردد و به ساير اعتصابيون ملحق گردند. در اين صورت مسووليت قطع نفت صرفاً متوجه دولت خواهد بود و از مديران صنعت نفت انتظار داريم كه در اين امر مهم و حياتى و
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 112
در اين مرحله حساس كنونى با هيات اعزامى همكارى همه جانبه و صادقانه بنمايند.
از خداوند تعالى استقلال و عظمت كشور و توفيق ملت را براى به دست آوردند آزادى و استقلال خواستارم.
والسلام عليكم و رحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:14 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 113
تاريخ: 10/10/57
مصاحبه امام خمينى با خبرنگار مجله انگليسى زبان لبنانى
سؤال: پيش بينى شما براى ايران سال 1979 چيست؟
جواب: آنچه مسلم و قطعى است، اين است كه اوضاع ايران جز با سقوط شاه و برچيده شدن رژيم سلطنتى و استقرار حكومت اسلامى آرام نمىگيرد. امروز عليرغم قدرت نظامى جهنمى شاه اين ملت ايرانند كه ابتكار عمل را در دست دارند و از اين جهت قدم به قدم رژيم حاكم ايران و حاميانش را عقب نشاندهاند و در ماههاى آينده به يارى خداى تعالى شاهد پيروزىهاى درخشانترى خواهند بود.
سؤال: به نظر شما، تحت چه اوضاع و احوالى يك نوع سازش با شاه ممكن مىگردد؟ مثلاً مىپذيريد كه اصلاحى در قانون اساسى بشود كه بنابر آن، شاه مانند پادشاه انگليس به عنوان مظهرى در راس دولت بماند؟
جواب: اولاً سازش با يك فرد جانى مانند شاه، خيانت به ملت ايران و اسلام است و در ثانى ملت ايران در رفراندم تاسوعا و عاشورا با اكثريت قريب به اتفاق، قاطعانه شاه و رژيم سلطنتى را محكوم كرده و خواستار برقرارى جمهورى اسلامى شده است و هيچ كس حق ندارد با شاه كه از سلطنت مخلوع است، سازش كند و يا اساس سلطنت را بپذيرد، چه شخص محمدرضا پهلوى در اين مقام باشد يا ديگرى و به همين دليل، قانون اساسى كه رژيم ايران را سلطنتى مىشناسد، چون از نظر ملت رژيم سلطنتى مردود است، از اعتبار ساقط است و بايد قانون اساسى جديدى تدوين شود.
سؤال: آيا شما كناره گيرى شاه را به نفع پسرش مىپذيرد؟
جواب: هيچ فردى از دودمان پهلوى مورد قبول ملت نيست و نه تنها در مقام سلطنت بلكه در هيچ مقام دولتى هم حق ندارند دخالت كنند.
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 114
سؤال: آيا فكر مىكنيد دامنه حوادث ايران به تركيه نيز كشيده شود؟
جواب: نهضت مقدس ايران، نهضت اسلامى است و از اين جهت بديهى است كه همه مسلمين جهان تحت تاثير آن قرار مىگيرند.
سؤال: فكر مىكنيد در كوششهايتان براى سرنگون كردن شاه، چه دولتى به شما كمك مىكند؟
جواب: ملت ايران با اراده آهنين خود، تنها با اتكاء به نيروى الهى قيام كرده است و در اين نهضت به هيچ دولتى متكى نيست و به خواست خداى تعالى با حفظ استقلال در نهضت خود، شاه را سرنگون خواهد كرد. وظيفه همه دولتهاى اسلامى در درجه اول و ساير دولتها كه مايلند در آينده با ملت ايران روابط حسنه داشته باشند، اين است كه ملت مظلوم و قهرمان ايران را در رسيدن به اهدافش يارى كنند و تاكنون هيچ دولتى از ملت ايرن دفاع نكرده است.
سؤال: شما به عنوان رهبر مخالفين، روابط جارى خود را با دول و افراد زير چگونه توصيف مىكنيد؟ 1- دستگاه كارتر2- دولت روسيه 3- دولت چين 4- دولت عراق 5- كشورهاى عرب توليد كننده نفت 6- سادات 7- اسرائيل 8- ياسر عرفات و جنبش فلسطين.
جواب: رئيس جمهورى آمريكا با حمايتهاى بىدريغ خود از شاه و اهانتهائى كه به ملت ايران نموده است، در صف دشمنان ايران قرار گرفته است و روسيه شوروى هم اگر چه نه در حد آمريكا، ولى تاكنون نه تنها شاه را محكوم نكرده بلكه از او حمايت هم كرده است و از تحريف نهضت مقدس اسلامى ايران خوددارى نكرده است. رئيس كشور چين وقيحانه از روى كشتگان ما عبور كرد و در كاخ ظلم از اقدامات مترقيانه او هم ستايش نمود. دولت عراق هم زير فشار شاه، از اقدامات هر كس كه در خاك عراق به نفع ملت ايران انجام دهد جلوگيرى مىكند. سادات هم با اقدامات خود عليه مصالح مسلمين و كشورهاى عرب و برادران فلسطينى، مطرود جهان عرب و اسلام است. اسرائيل از نظر اسلام و مسلمين و تمامى موازين بين المللى، غاصب و متجاوز است و ما كمترين اهمال و سستى را در پايان دادن به تجاوزات او جايز نمىدانيم. و من در فرصتهاى مناسب از اقدامات و تلاشهاى ياسر عرفات براى بدست آوردن حقوق فلسطينىها و برگرداندن اراضى اسلامى به مسلمين حمايت كردهام.
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 115
سؤال: آيا شما از يك حكومت غير نظامى تحت رياست كريم سنجابى در پست نخست وزير، به عنوان راه حلى براى بحران ايران حمايت مىكنيد؟
جواب: با وجود شاه هيچ راه حلى امكان پذير نيست.
سؤال: آيا دعوت شما به اعتصاب بىپايان در صنعت نفت است و يا تا وقتى است كه شاه كنار برود؟
جواب: بله، تا وقتى است كه شاه كنار برود. شاه نفت ما را براى تحكيم خودش بدون هيچ مجوزى به امريكا مىداد و از پول آن اسلحه امريكائى كه به هيچ درد ملت ايران نمىخورد مىخريد. اصولاً نفت تاكنون پشتوانه حكومت غاصبانه شاه بود و من حكم كردم كه ديگر صادر نشود و اعتصاب تا رفتن شاه ادامه دارد و بعداً ما نفت را به هر كشورى كه مايل باشيم مىفروشيم.
سؤال: تحت چه شرايطى، اگر شما همچو مقتضياتى را منطقى مىبينيد، ارتش شاهنشاهى به ضد شاه خواهد شد؟
جواب: هم اكنون طبق اخبار واصله، مخالفت سربازان و افسران با شاه و دستورات فرماندهان خود روز افزون است. سربازها از خدمت ارتش فرار مىكنند، در بسيارى موارد فرماندهان خود را كشتهاند و بسيارى از آنها هم كه در ارتش باقى ماندهاند، موافق با كشتار شاه نيستند و طبيعى است كه شاه آخرين اميدهاى خود را به ارتش از دست بدهد.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:15 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 116
تاريخ: 10/10/57
بيانات امام خمينى در مورد تباهكارىهاى هيات حاكمه
نقش هيات حاكمه در اصلاح و افساد شؤونات مملكتى ملتها
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
بدبختى و خوشبختى ملتها بسته به امورى است كه يكى از مهمات آن، صلاحيت داشتن هيات حاكمه است. اگر چنانچه هيات حاكمه، كسانى كه مقدرات يك كشور در دست آنهاست، اينها فاسد باشند، مملكت را به فساد مىكشند، همه بعدهاى مملكت را رو به نيستى و فساد مىبرند. شما ملاحظه مىفرمائيد كه در اين پنجاه سالى كه ما بوديم و ديديم كه آن كه در راس واقع شده بوده است ولو به قيد حق، فاسد بوده است و دنبال او مجالسى كه در ايران بوده است اكثراً افراد غير صالح در آن بودند. در اوايل امر، خوب، عدهاى هم صالح بودند لكن در اقليت بودند. دنبال او دولتها (كه بايد مقدرات كشور را دست بگيرند) غير صالح بودند. و دنبال آن آنهائى كه در راس ادارات بودند و مقدرات يك اداره را در دست داشتند آنها هم اكثراً غير صالح بودند. از اين غير صالحها نمىشود يك مملكت صالح و يك كشور صحيح ايجاد كرد. ما ديديم كه در همين دوران آخر پانزده سال نهضت اشخاصى سركار بودند، پانزده سال در كارهاى حساس كه يكى از آن نخست وزيرى بود و يكى سازمان امنيت، بعد از پانزده سال كه اينها هر كارى خواستند كردند، حالا آمدند و اين رئيس سازمان امنيت را گرفتند به اينكه اين در اين پانزده سال كارهاى خلاف كرده، نخست وزير اين پانزده سال را هم گرفتند كه اينها چپاول كردند و كارهاى خلاف كردند. خود آقاى شاه هم بعد از اين زمان آمده است اعتراف مىكند كه من كار خلاف كردم. خود اينها دارند اعتراف مىكنند، خود او آمده است و مىگويد كه من اشتباهاتى كردم، خطاهايى كردم. خود اينها رئيس سازمان امن را كه پانزده سال به اين مردم تعدى كرده است حالا به اعتبار اينكه اختلاس كرده است و خلاف كرده است گرفتند. خود اينها نخست وزيرى كه پانزده سال تقريباً در اين مملكت حكومت كرده است حالا گرفتند و مىگويند چه. اگر مهلت دست اينها باشد بعد از پانزده سال ديگر هم اينهائى كه حالا سركار هستند مىآيند مىگيرند آنها را.
صلاحيت يك هيات حاكمه و يك اشخاصى كه كارهاى حساس در دستشان هست اين موجب يك صلاحيتى در عموم مىشود و اگر هيات حاكمه و همين طور آنهائى كه مقدرات مملكت دستشان است، آنهائى كه ارتش را اداره مىكنند و از روساى ارتش هستند، اگر اينها مردم صلاحيتدارى بودند
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 117
روزگار ما به اينجا نمىرسيد و من هم حالا اينجا ننشسته بودم براى شما صحبت كنم، شما هم حالا اينجا وقتتان را صرف اين كارها نمىكرديد. اينكه من دست از كار خودم برداشتم (كه طلبگى بود) و آمدم اينجا، براى اين است كه ما يك حكومت صالح نداشتيم و يك قدرت صالحه در كار نبود و مملكت را كشاندند رو به نيستى و تمام چيزهائى كه اميد به آن مىشد پيدا بكنى اينها تباه كردند. احكام اسلام را تباه كردند، زراعت ما را از بين بردند، بانكها همه خلافكار بودند (اكثراً) وزارتخانهها دست آدمهاى ناصالح اداره مىشد، مجلسها، مجلسهاى قلابى فرمايشى بود، وكيل مردم نبودند اينها.
حمايت و پشتيبانى ابرقدرتها از شاه
ما كه آمديم اينجا براى اينكه فرياد خودمان را (البته از اول نظر به اين نبود كه من اينجا بيايم لكن اينطور شد، به واسطه كجروى خود دولت اينطور شد و بعد هم فهميدند كه صحيح نبوده كارشان. پس ما چه كنيم) به خارج برسانيم و به آنها بفهمانيم كه ما گرفتار چه بوديم و اين دولتهايى كه حالا هم از شاه طرفدارى دارند مىكنند، اينها چه مردمى هستند، اينها چه اشخاص كج فكرى هستند، چه اشخاصى هستند كه اصلاً به فكر اينكه يك جمعيت سى و چند ميليونى زير دست و پاى اينها دارد از بين مىرود نيستند. الان هم كه همه چيزها فرو ريخته است و ديگر براى شاه چيزى نمانده است. همه گذاشتند و رفتند، اين را تنها گذاشتند با يك حال وحشتناكى، حالا هم باز دارند تائيد مىكنند اين ابرقدرتها. بعضى از اين ابرقدرتها حالا هم دارند باز تائيد مىكنند، مثل اينكه از يك مردهاى تائيد كنند. گذشته وقت اينكه ديگر تائيد بشود.
انتخابات فرمايشى مجلسين و سرسپردگى شاه به اجانب
تمام قوانينى كه در اين پنجاه سال گذشته است و تمام مجالسى كه در اين پنجاه سال تاسيس شده است هيچ يك از اينها مطابق قوانين نبوده. هيچ مجلسى تاكنون ما نداشتيم كه موافق قوانين باشد، حتى در اوايل سلطنت رضاخان كه يك قدرى قدرتش كم بود، در تهران فقط كه مركز بود يك آزادى به مردم داده بودند، يك آزادى فىالجمله كه وكلائى تعيين كند و آن وكلاى تهران بودند كه مخالفت مىكردند، مثل مرحوم مدرس و يك عدهاى كه تبع ايشان بودند، لكن در شهرستانهاى ديگر وكلا را خودشان تعيين مىكردند و خودشان هم آرا براى مردم درست مىكردند و خودشان آرا را مىريختند در صندوق و هر چه بود دست خودشان، دست فرماندارهائى كه در آنجا يا ارتشى كه در آنجا بود يا شهربانىهائى كه بودند كه همه عمال خودشان بودند، آرا را شبها درست مىكردند و پر مىكردند اين صندوقها را از آراء آنى را كه دلشان مىخواست. يك مجلسى كه همه وكلاى آن ملى باشند و در مقدرات مملكت ما بخواهند دخالت كنند و مصالح و مفاسد را تشخيص بدهند ما نداشتيم از اول، منتها من از اول امر را ياد دارم، شماها اين دورههاى اخير را اطلاع داريد، از همين دورههاى اخير دورههاى سابق را هم بفهميد، همين بود قصه. الان كه شما ملاحظه مىكنيد
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 118
مجلس سنا، مجلس شورا، دولت، از اين مسائل صحبت مىشود، تمام اينها ياغىاند، تمام اينها محاكمه بايد بشوند. اول اشكالى كه بر وكلا هست اين است كه شما مىدانيد كه ملت دخالت در انتخابات ندارد، چرا توى مجلس مىرويد؟ شما كه مىدانيد كه منصوب از قبل آمريكا يا شوروى يا اينها هستيد، شما كه شاه خودش مىگويد كه ليست را مىفرستادند (و حالا براى خودش خيال مىكند نمىفرستند) (ليست را از طرف سفارتخانهها و وكلاى ما را خود آنها تعيين مىكردند) اين دارد اقرار مىكند كه چند سال پيش از اين يعنى زمان پدر من و اوايل زمان من، اين تصديق به اين است، اين طرز اعتراف شاه به اينكه ليستها را، مىخواهد از خودش تعريف كند كه نه حالا اينطور نيست، بسيار خوب حالا اينطور نيست لكن چند قدم جلوتر اينطور بوده است يعنى من در زمانى كه، قبل از اين به اصطلاح انقلاب سفيد و قدرتمندى در مقابل همه قدرتمندها!! قبل از اين ليست را مىفرستادند و ما هم تسليم مىشديم. پس شما اول خائن اين مملكت هستيد به اعتراف خودتان، كسى كه حفظ مقام را مىخواهد بكند با اينكه خيانت هم بكند. اين خيانت به ملت نيست كه ليست سفارت آمريكا يا سفارت انگلستان را يا شوروى را قبول مىكند و به دولتش هم تحميل مىكند به اينكه همينها بايد وكيل بشوند؟ اين خيانت به مملكت نيست؟ اين خيانت به قانون اساسى نيست؟ اول اشكال به خود ايشان به حسب اعتراف خودش اين است كه شمائى كه آمدى نشستى اينجا مىگويى (من اعليحضرت هستم، همه كارها را من بايد انجام بدهم) شما ليستها را گرفتيد و مطابق آن دستور اجانب رفتار كرديد. اين خيانت نبوده؟ عذر دارى در مقابل اين خيانت؟ برويد كنار بگوئيد كه من چنين خيانتى نمىكنم مىروم كنار. احمدشاه در اين چيز آخرى كه گذاشتندش كنار، براى اينكه يك قراردادى بود كه وقتى كه رفت در خارج، در سر ميز عرض مىكنم مهمانى قرار داد را دادند دستش كه امضاء كند، امضاء نكرد، از همانجا اساس بيرون رفتن او و آمدن رضا شاه نقشهاش كشيده شد كه اين به درد ما نمىخورد كه قرارداد ما را امضاء نمىكند. شما هم مىتوانستيد كه اين قراردادها را امضاء نكنيد، بيش از اين بود كه برويد؟ كسى كه براى حفظ مقام خودش خيانت به يك ملت مىكند اين لياقت نداشته از اول براى سلطنت، اين از اول خودش، خودش را خلع كرده اگر ما تصديق كنيم كه سلطنتى بوده است در كار والا ما كه او را تصديق نداريم وقتى بنا شد كه اينطور باشد و ما هم مىدانيم كه - بفرمائيد كه خير. حالا ديگر قدرتمند شده است ايشان و در مقابل شوروى و انگلستان و اين آمريكا و اينها ايستاده است و حالا ديگر ليست را از سفارتخانهها نمىآورند لكن ليست را شما خودتان تهيه مىكنيد و وكلا را هم خودتان تهيه مىكنيد. اين وكلاى ملت است؟ اين خيانت به مملكت نيست؟ اين خيانت به قانون اساسى نيست؟ وقتى بنا شد كه مجلس اينطورى باشد، يا به فرمايش سفارتخانهها باشد يا به فرمايش شاه و دار و دستههاى شاه باشد (فرقى نمىكند) بنا شد اينطورى باشد، مجلس رسمى نيست، مجلس ملى نيست، مجلس شوراى ملى نيست. مجلس شوراى ملى معنايش اين است كه ملت يك وكلائى را آزادانه تعيين كنند و آنها بنشينند دركارهاى مملكت مشورت كنند. ملت هيچ دخالت نداشته است در تعيين اينها. وقتى ملت دخالت نداشته است، اين مجلس، مجلس فرمايشى غير ملى است، غير قانونى است، هر چه
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 119
در اين مجلس گذشته است غيرقانونى است، هر دولتى را اين مجلس تاييد كرده است يا بكند غيرقانونى است.
ماموريت شاه براى افساد در تمام شئوونات مملكتى
وقتى كه مقدرات مردم دست خودشان نباشد و هر كس را آنها دلشان مىخواهد يك نفر آدم غير صالح اينها را تعيين كرده است. يك نفر از رجال سياسى از يك رجل ارتشى نقل كرد كه اين شاه يك تخصصى دارد در بد انتخابى، مىگفت كه اگر پنج نفر فاسد در مملكت پيدا بشود اين انگشت روى هر پنج نفر مىگذارد و آنها را مىخواهد انتخاب كند. اين براى اين است كه خودش فاسد است. آدم فاسد نمىتواند يك نخست وزير صالح معرفى كند. نمىتواند يك آدم فاسد يك مجلس صالح را تاييد كند، براى اينكه اگر مجلس صالح شد، جلوى مفاسد را مىگيرد كه خود اين مبداء همه مفاسد است. اگر يك نخست وزير صالحى يا يك دولت صالحى باشد، گوش به حرف شاهى كه بخواهد برخلاف مصالح عمل بكند نمىدهد. اگر آدم فاسد باشد، يك هيات دولت فاسد درست مىكند، يك مجلس فاسد درست مىكند، دنبال او فرهنگ فاسد، نظام فاسد، اقتصاد فاسد بد، همه اينها دنبال بدى او هستند، از اينجا شروع مىشود همه اينها. اگر آن مرد، آن كسى كه در آن نقطه بالا به خيال خودش واقع شده، يك آدم صلاحيتدارى باشد، يك آدمى باشد كه به فكر ملت باشد، يك آدمى باشد كه بستگى به غير را عار بداند براى خودش، يك نفر مسلمى باشد كه، مسلمانى باشد كه تحت فرمان خدا باشد، كه نبايد زير بار اجانب برود، نبايد فرمانبردار اجانب باشد، اگر يك چنين آدمى رئيس يك مملكت بشود، تمام مملكت را همان اصلاح مىكند. تمام مملكت ما كه به فساد كشيده شده، براى اينكه آن كه نخست وزير را به حسب قانونشان فرض كنيد بايد تعيين بكند يك آدم فاسدى است، يك كسى كه به فكر خودش و دنبال فكر خودش باشد، تعيين مىكند. آن نمىتواند يك آدم صالح را در راس قرار بدهد، براى اينكه مخالف با آن چيزى است كه او فكر مىكند، دزديهايش را مىگيرد. او نمىتواند يك فرهنگ صحيحى درست بكند و طرفدار يك فرهنگ صحيح باشد، براى اينكه فرهنگ صحيح مخالف با آن اغراضى است كه آنها دارند. اگر ما يك فرهنگ صحيح داشتيم كه كارها اينطور نمىشد. نمىگذارند كه هيچ جهتى از جهات مملكت ما اصلاح بشود و تمام مفاسد زير سر آن نقطه اول است. يعنى آمريكا يك نفر را مأمور كرده براى اين و ماموريت براى وطنش داده. اينكه مىگويد كتاب ماموريت براى وطنم، راست مىگويد اين، اين مامورش كرده براى وطنش كه اين وطن را به اين حال برساند كه حالا مىبينيد. عدم صلاحيت شاه، دولت و مجلس آقا امروز اطلاع دادند كه نمىدانم در تهران كشته، در خراسان كشته، در كجا كشته. اينها افتادهاند به جان مردم براى كشتن اين مردى كه كه دارد نفس آخر را مىكشد و مىخواهد برود، باز تا
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 120
يك قتل عامهائى نكند دلش آرام نمىگيرد. وقتى بناشد يك مملكتى به اين صورت در آمد كه آنهائى كه مقدرات اين مملكت در دستشان است صلاحيت براى اين مقام ندارند، وكيل صلاحيت براى اين مقام ندارد، وكلائى كه شاه تعيين كند كه نمىتواند آدم باشد اين وكيل، نمىتواند صالح باشد او. اگر به انتخاب مردم باشد مردم آدم خوب مىخواهند، مردم آدم صالح مىخواهند. اگر مردم آزاد باشند خودشان يك شخصى كه بدانند كه مرد صالح خوبى است تعيين مىكنند، آنها ديگر نمىروند دنبال بدها. آن كسى كه دنبال بد مىرود آن هست كه بد است، بد دنبال بد است يعنى آن كسى كه چيزهاى خودش، استفادههاى خودش بسته به اين است كه مأمور بد داشته باشد. اگر مأمور خوب داشته باشد ممكن نيست كه بتواند كارهايش را اجرا بكند، اجراء دستورهائى كه مطابق با ميل خودش است، براى استفادههاى خودش يا استفادههاى اجانب، نمىشود الا به مأمورهاى بد، انتخاب مىكند بدها را، غير صالحها را سركار مىگذارد. مجلس را انتخاب كردند اشخاصى را گذاشتند غير صالح، قهراً مجلس غير صالح به دولت غير صالح راى خواهند داد. مجلسى كه براى مملكت و مصلحت مملكت ما نيست، دولتى كه براى مصلحت ما نيست پيش مىآورد، نمىشود غير از اين، محال است غير از اين.
اصلاح اساس مملكت در براندازى سلسله پهلوى و انتخاب صلحا براى اداره امور مملكتى
تا اساس اصلاح نشود، تا آن نكته اول يعنى تا آن سلسله نروند فايده ندارد. بايد اينها بروند سراغ كارشان، بروند در آن جزيره كه خريده، تازه خريدند، هشت هكتار خريدند و برايش همه چيز درست كردند، همه دار و دستهاش هم آنجا هستند، يعنى عائلهاش آنجا هستند، خودش هم حالا مىخواهد برود آنجا و يك زندگى به خيال مردم اشرافى و به حسب واقع مرگ وار.
تا اينطور نشود و مقدرات مملكت شما دست خودتان نيفتد، آزادانه نتوانيد براى خودتان يك رئيس درست كنيد، قهراً ملت اگر بخواهد رئيس جمهور درست كند رضاخان را قرار نمىدهد، محمدرضا را قرار نمىدهد - نمىدانم - امثال اينها را قرار نمىدهد، قهراً مىگردد دنبال يك نفر آدم صالح كه به درد مملكتش بخورد، به درد دل مردم برسد يك همچو آدمى را قرار مىدهد. قهراً وقتى كه رئيس جمهور يك مملكتى آدم صالح شد دنبال اين مىرود كه مملكت را به صلاح بكشد، اگر هيات دولتى مىخواهد درست بكند، قهراً آدم صالح، آدم صالح را مىخواهد. نمىخواهد دزدى كند تا اينكه يك دزدى را بياورد كه با او رفيق بشود، مىخواهد يك مملكت را اصلاح بكند. مىگردد دنبال اشخاصى كه صالح هستند با خودش همدست بكند تا اينكه مملكت را اصلاح بكند. قهراً وقتى يك دولت صالح پيش آمد مردم را آزاد مىگذارند براى انتخابات. قهراً وقتى انتخابات آزاد شد، مردم، مردم كه همه غير صالح نيستند، مردم اكثرشان صالحند، مردم خوبىاند، دلشان مىخواهد مملكتشان صحيح باشد، سالم باشد، اقتصادشان صحيح باشد، همه چيز را دلشان مىخواهد، از خدا مىخواهند كه صلحائى بالاى سرشان باشد. قهراً وقتى كه انتخابات آزاد شد و اين اشخاص غير صالح دخالت درآن
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 121
نكردند، در مجلس اشخاص صالح مىروند. وقتى اشخاص صالح در يك مجلسى رفتند، دولت صالح بپا شد، رئيس جمهور صالح شد، اين مخالف مصلحت مملكت عمل نخواهد كرد. از آنجا بايد شروع كرد، از آن بالا بايد شروع كرد. اختيار مملكت را به دست يك نفر آدمى كه براى مملكت خدمت مىخواهد بكند، نه براى جيب خودش خدمت كند، مىدهند. اينها براى جيبشان خدمت كردند. شما ملاحظه كرديد اين ليستى را كه بانك ملى، بانكها چيز كردند (اين همه آن نيست، اين يك قدرى از آن است، خيلى از آن را هم اينها اطلاع ندارند.) ظاهراً قلمى كه مربوط به خود ايشان باشد سه بيليارد است، سه بيليارد و هفتصد نمىدانم ميليون چقدر، دلار. اين آنهايى است كه تازه بردند، آنهايى كه قديم برده بودند نمىدانم چقدر هست، من و شما نمىتوانيم تا آخر هم مطلع بشويم. اگر يك نفر آدم صالح را ما دنبالش رفتيم، هى مىگويند كه خوب، چه مىخواهيد بكنيد، ما مىخواهيم اين كار را بكنيم. اين كارى است كه ما مىخواهيم بكنيم. ما مىخواهيم كه اختيار تعيين رئيس جمهور دست مملكت، خود اجزاء مملكت باشد. نتيجه چه مىشود؟ كه اهالى يك مملكتى با خودشان دشمن نيستند، اجانب هم نمىتوانند تمام اهالى مملكت را تحت چيز قرار بدهند، اجانب اين كار را مىكنند كه يك شاه دزد بالاى سر اينها مىگذارند، آن هم يك دولت فاسد بالاى سر اينها مىگذارد، مجلس را هم يك مجلس فاسد درست مىكنند، ادارات هم آنهائى كه بايد اينها درست بكنند، اشخاص فاسد هستند، (البته ادارات مردم بسيار صالح زياد است در ادارات، بعضى از آنها هستند كه جيبها را پر كردند) وقتى اينطور شد فاسد مىشود. ما مىگوئيم نه.
تعيين سرنوشت مملكت و حفظ منافع ملت با نظارت و شركت آنان در انتخابات
برنامه ما اين است كه رجوع كنيم به آراء عمومى، به آراء مردم، قواى انتظامى را كنار بگذاريم، خود مردم را، محول كنيم تنظيم انتخابات را به دست خود جوانهاى مردم، در هر شهرى جوانها خودشان، كه قواى انتظامى، شهربانى، شهردارى، همه كنار بروند، آن كسى كه دخالت خواهد بكند براى حفظ صندوق آرا و امثال ذلك، خود ملت باشد. در هر شهرى به حسب اقتضاى آن شهر عدهاى را معتمدين آن شهر، مطلعين و دلسوزهاى براى مملكت عدهاى را تعيين كنند كه نظارت كنند در اين، حفاظت كنند اين صندوقها و نظارت كنند آرا را. مردم يكى را تعيين كنند براى اين كه رئيس جمهور باشد ما هم رايمان را علناً به مردم اظهار مىكنيم كه آقا آن كه من مىخواهم اين است، شما ميل داريد به اين راى بدهيد، ميل نداريد، خودتان آزاديد. قهراً مردم وقتى آزاد هستند، يك نفر صالح را انتخاب مىكنند و آراء عمومى نمىشود خطا بكند. يك وقت يكى مىخواهد يك كارى بكند اشتباه كند، يك وقت يك مملكت سى ميليونى نمىشود اشتباه بكند. كسى بگويد خوب لعل يك آدم غلطى را گذاشتند، اگر غلطى را گذاشتند، قدم اول را كه برداشت همين ملت عزلش مىكنند، تمام شد ما مىگوئيم كه بايد رئيس يك مملكتى را خود ما، خود جمعيت، خود ملت تعيين كند. قهراً وقتى كه يك ملتى مىخواهد يك كسى را براى سرنوشت مملكت خودش تعيين كند، اين يك آدم صحيح را تعيين
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 122
مىكند نه يك آدم فاسدى را و قهراً اشتباه در سى ميليون جمعيت نخواهد شد. ما هم تبليغات خودمان را در وقت انتخابات مىكنيم، ما هم كانديداى خودمان را مىگوئيم در باب رئيس جمهور، مىگرديم پيدا مىكنيم، مراجعه مىكنيم به همه جا، پيدا مىكنيم يك نفرى كه صالح است براى اين كار، يعنى دزد نيست، نمىخواهد جيب خودش را پر بكند، امتحان داده در كارهائى كه كرده است، شناخت داريم نسبت به او، او را معرفى مىكنيم كه آقا اين، ولو از طايفه حمالها باشد، صحيح باشد، البته مطلع هم بايد باشد ولو از طبقه سوم باشد. دنبال اشراف نمىرويم كه اشراف را تعيين كنيم، دنبال آدم صالح مىرويم. اين آدم صالح وقتى كه در راس واقع شد، اين آدم صالح، دولت صالح پيش مىآورد، دولت غلط نمىآورد پيش، دولت فاسد نمىآورد. انتخابات مجلسين هم آزاد، دست مردم و خود مردم نظارت مىكنند در آن. يك مجلسى ملى كه نه مربوط به سفارت شوروى باشد، نه مربوط به سفارت انگليس باشد، نه مربوط به سفارت آمريكا باشد، نه براى منافع او سينه بزند، نه براى منافع او. يك همچو مجلسى را بوجود آوريم انشاءالله و بعدش كه يك چنين مجلسى بوجود آمد قهراً هم اگر يك مطلبى بخواهد در آن، در يك همچو مجلسى مثلاً دويست نفرى بگذرد، دويست تا آدم صالح كه براى مملكت ما دلسوز است، دزد نيست، نمىخواهد جيبش را پر بكند، نمىخواهد عنوان پيدا بكند، خواهد كه خدمت بكند به اين مردم، اگر چنانچه يك همچو مجلسى براى ما پيدا شد، مصالح مملكت را در نظر مىگيرد، اگر يك چيزى آوردند بگذرد، يك قراردادى ما بين يك دولتى با دولت ما آوردند بگذرد، مىبرند آن را آنجا نگاه مىكند اول خود دولت صالح نظر مىكند اگر چنانچه فاسد باشد ردش مىكند بعد اگر چنانچه او ندانست، نتوانست بفهمد و آورد در مجلس، در مجلس نظر مىكنند و مصلحت و مفسده ملت را مىخواهند بجا بياورند درست مىكنند. اين مصالح مملكت ما يا صددرصد يا نود درصد حاصل خواهد شد. ما يك همچو چيزى مىخواهيم، يك چيز دورى - از چيز نيست.
afsanah82
07-24-2011, 08:15 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 126
تاريخ: 12/10/57
پيام امام خمينى به مناسبت وقايع مشهد، قزوين، كرمانشاه و ساير بلاد
بسم الله الرحمن الرحيم
درود بر ملت مظلوم ايران، رحمت خداى متعال بر مردم شجاع و آگاه كه براى احقاق حق خود قيام نموده و تا پاى جان و مال ايستادهاند. سلام بر اهالى محترم مشهد مقدس و قزوين و كرمانشاه و سراسر ايران كه در اين روزها با مصيبتهاى گوناگون و وحشيگرىهاى دژخيمان شاه و دولت ياغى نظامى و حكومت سفاك روبرو شده و با دادن هزار كشته و زخمى دلاورانه مقاومت كرده و مىكنند. قتل عامهاى پياپى و وحشتناك و سفاكانه كه جز به دستور شاه خائن كه خود را در حال نزع مىبيند و از تشبثات و دولتهاى جنگ و آشتى مايوس و از پشتيبانىهاى غير انسانى قلدرهاى بين المللى طرفى نيست، نمىتواند باشد. اين چند روز آخر عمر اين جنايتكار از خطرناكترين لحظات تاريخ كشور ماست. ملت مظلوم و شريف ايران بايد در مقابل باقيمانده جنايات شاه پايدارى كند تا به خواست خداوند تعالى پيروزى نهائى را به دست آورد.
اتهاماتى را كه راديو ايران با كمال بيشرمى به ملت نسبت داده است، نظير جنايات وحشيانه سينماركس آبادان، تنها به دست جنايتكاران حرفهاى شاه مىتواند باشد. اينان از هيچ جنايتى براى استفاده تبليغاتى روگردان نمىباشند. فرم جنايات و طرز تبليغات شهادت مىدهد كه دست جنايتكار دستگاه ظلم كه بدين گونه وحشيگرىها عادت دارند، در كار بوده است.
ملتها يكى پس از ديگرى آگاه مىشوند كه كشور ما با چه رژيمى روبروست و نظام شاهنشاهى كه ملت شريف ما با رفراندم مكرر خود خصوصاً در روزهاى تاسوعا و عاشورا آن را محكوم نمودند چه بوده است و اگر خداى نخواسته به عمر خود ادامه دهد چه خواهد شد. رفراندم ما را جز عمال شاه و طرفداران ظلم، همه ملتهاى آزاديخواه جهان قبول كردند و خبرنگاران و روزنامههاى خارج كشور ثبت نمودند غير قانونى بودن دولتهاى غاصب را كه به امر شاه ياغى و راى مجلسهاى غير قانونى سر كار آمدند، طبقات مختلف ملت از علماى اعلام و دانشگاهيان تا كارگران و كشاورزان، از اعضاى ادارت و وزراتخانهها تا اصناف مختلف و ساير اقشار محترم، يكپارچه اعلام نمودند. بنابراين اعانت به حكومت ياغى و پرداخت ماليات، پول آب و برق و تلفن و ساير كمكها به دولتى كه شاه سر كار آورد، خيانت به ملت و مخالفت با حكم خداى تبارك و تعالى است و بر كارگران و كارمندان محترم و
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 127
مبارز آب و برق و تلفن است كه پيوند خود را با هموطنان شجاع و بىپناه خود مستحكمتر نموده و به هيچ وجه دستورات دولت ياغى را در مورد قطع آب و برق و تلفن اطاعت نكنند و با همكارىهاى بىدريغ با برادران و خواهران مظلوم خود دين خود را به اسلام و مسلمين ادا نمايند.
اكنون لازم است تذكراتى بدهم:
1- اينجانب براى جلوگيرى از تبليغات دولت غاصب هياتى را براى رسيدگى در امور نفت اعزام نمودم و به شرايطى دستور استخراج نفت براى مصرف داخل را دادم. اگر چه اهل اطلاع مىگويند مخازن بسيارى در كشور براى مصارف داخلى موجود است و دولت قحطى مصنوعى ايجاد كرده است و گفته مىشود شبها تا صبح مامورين نظامى نفت مخازن را مىبرند و معلوم نيست چه مىكنند. در ضمن من از كاركنان شركت نفت كه در اين امر خير با اين هيات همكارى نمودهاند تشكر مىنمايم.
2- لازم است علماى اعلام بلاد و خطباى محترم به كشاورزان عزيز كشور تذكر دهند كه امسال در كشت موادغذائى خصوصاً گندم همت فراوان كنند و از كشت چيزهايى كه دولت مجرم به اجانب مىدهد احتراز نمايند. از اين خائنان بعيد نيست كه قحطى مصنوعى بوجود آورند. من از مردم ايران تقاضا دارم كه در اين امور به كشاورزان محروم كمك نمايند.
3- از كسبه و تجار و اصناف محترم تقاضا دارم كه قيمت موادغذايى و اجناس خود را بالا نبرند و به مردم مظلومى كه در حال مبارزهاند اجحاف ننمايند كه اجحاف در همه حال مردود است و در اين موقع حساس اين عمل به نفع دستگاه ظلم و مخالف رضاى خداوند تبارك و تعالى است. لهذا من به طور لزوم مىخواهم كه از قيمت عادلانه تجاوز نكنند و در صورت امكان به مردم بىبضاعت تخفيف دهند كه كمك موثرى به نهضت اسلامى خودشان و موافق انصاف و مرضى خداوند تعالى است. از خداوند تعالى توفيق ملت مبارز ايران را در رسيدن به اهداف انسانى اسلامىمان خواستارم.
والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:15 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 128
تاريخ 13/10/57
مصاحبه امام خمينى با خبرنگار روزنامه اكسپرس
سؤال: حضرت آيت الله! شما خواستار دولت اسلامى هستيد، ممكن است بگوئيد برنامه اين دولت چه خواهد بود؟
جواب: ما در اولين زمان لازم برنامه خود را اعلام خواهيم كرد ولى مهمترين وظيفه دولت آينده اين است كه هر چه سريعتر شرايط انتخابات آزاد را فراهم كند، از قبيل آزادى مطبوعات به معناى واقعى كه با ذكر تمامى واقعيات و حقايق و آگاه ساختن مردم به همه مسائل و آشكار نمودن جنايات پشت پرده سلسله پهلوى و تمامى كسانى كه در اين جنايات با آنان همدست بودهاند و محاكمه و مجازات آنان، تا ديگر نتوانند با عوض كردن چهره خود مردم را فريب دهند و در همين مدت برگرداندن تمامى ثروتهائى كه به وسيله جنايتكاران به خارج كشور منتقل شده است و آزاد كردن همه زندانيان سياسى و راهنمائى و تشويق جامعه به فداكارى براى ترميم ويرانىهاى دولتهاى گذشته و تلاش صادقانه در جهت ساختن بناى حكومت و جامعه جديد، جلوگيرى قاطعانه از هدر رفتن مخازن كشور مخصوصاً نفت و فروش آن به قيمت عادلانه و صرف پول آن در تجديد حيات اقتصادى و نيازهاى فورى و ضرورى مردم و دهها وظيفه سنگين و خطير كه دولت آينده با آن روبرو است و جز با گذشت و فداكارى و صداقت و همكارى عمومى امكان پذير نيست. حساستر از همه بهبود بخشيدن به وضع طبقات محروم بخصوص آسيب ديدگان در طول مبارزات اخير، آماده كردن فورى كليه مراكز علمى و فرهنگى از مدارس تا دانشگاهها براى شروع تحصيلات، تصفيه سريع ارتش از عناصر خائن و بازگردان استقلال ارتش، جلوگيرى از ورود كالاهاى تجملى، تشويق و كمكهاى فورى براى توسعه كشاورزى و دامدارى.
سؤال: به نظر شما كدام كشور اسلامى است كه بهترين شكل دولتى را دارا مىباشد و چرا؟
جواب: شكل دولتها چندان اهميت حياتى در حفظ دموكراسى و تامين هر چه بيشتر آرمانهاى انسانى ملت ندارد، هر چند كه بعضى از آنها نسبت به اشكال ديگر ترجيح دارد ولى آنچه مهم
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 129
است ضوابطى است كه اگر در افرادى كه براى قبول مسووليت انتخاب مىشوند رعايت شود و نيز ضوابطى كه عمل و رعايت آنها بايد براى دولتها غير قابل اجتناب شناخته شود، بوجودآمدن جامعهاى مترقى و پيشرو را مىتوان جداً اميدوار بود و همين مساله مهم است كه امروز در دنيا مورد توجه نيست و ما با تكيه بر اسلام مىخواهيم به يارى خداى تعالى حقيقتى خيرهكننده را به دنيا معرفى كنيم.
سؤال: از خسته شدن مردم در مقابل مشكلات روزانه نمىترسيد؟
جواب: ملت دلير و با استقامت ايران در طول مبارزات قهرمانانه خود در اين سالها بخصوص در يك سال اخير نشان داده است كه هر چه سختىها و مشكلات در اين راه بيشتر مىشود، روحيه او قويتر و اراده او استوارتر مىشود زيرا كه روز به روز به درستى و حقانيت راه خود كه راه خداست بيشتر مومنتر مىشود.
سؤال: آيا شما به طرفدارانتان دستور به ملايمت و مدارا دادهايد؟
جواب: ما تاكنون هنوز دستور خشونت ندادهايم و هميشه ملت ما در برابر تانك و توپ و مسلسل با دست خالى و تنها با مشت گره كرده ايستاده است ولى اگر قدرتهاى جهنمى استعمارى دست از حمايت خود از آدمكشان ايران كه شاه در راس آنهاست برندارند، ما هم با شيوههاى ديگر در برابر آنها رفتار خواهيم كرد.
سؤال: آيا امكان آشتى با شاه وجود دارد؟
جواب: نه، هرگز ممكن نيست.
سؤال: راجع به رفتار آمريكا چه فكر مىكنيد؟
جواب: دولت و رئيس جمهورى امريكا تاكنون درست مانند يك دشمن با ملت ايران رفتار كردهاند، سالها غارت منافع كشور ما و تحميل هزينههاى سنگين مستشاران نظامى و پايگاههاى نظامى از يك طرف و از طرف ديگر، سرمايهگذارىهاى سنگينى كه حداكثر سوء استفادهها را از تمامى امكان وسيع كشور و ملت ما كرده است و امروز هم شاه و عمال او را در كشتار بيرحمانه مردم ما تشويق و حمايت مىكند و بر ملت امريكاست كه رئيس جمهورى خود را
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 130
وادار كنند روش خود را تغيير دهد.
سؤال: راجع به روش فرانسه چه فكركنيد؟
جواب: اخبارى كه از ايران و بعضى از اتباع فرانسوى ساكن ايران و يا بعضى از فرانسوىهايى كه به ايران سفر كردهاند، مىرسد، همه حكايت از خوشرفتارى مردم ايران با فرانسوىها مىكنند و لابد اين ابراز محبتها از طرف مردم ايران به دليل روشى است كه فرانسه در برابر آنان اتخاذ كرده است.
سؤال: روزنامه نيويورك تايمز 2 ژانويه، تاييد مىكند كه ليبى به شما كمك كرده است،اگر حقيقت دارد، اين كمك به چه شكل بوده و تا چه اندازه؟ و آيا كشورهاى ديگر شما را كمك كردهاند؟
جواب: ما از هيچ دولتى تاكنون كمك نگرفتهايم و اين مطلب كذب محض است.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:15 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 131
تاريخ: 14/10/57
مصاحبه امام خمينى با خبرنگار سى. بى. اس
سؤال: حضرت آيتالله خمينى! از آنجا كه بختيار كانديداى نخست وزيرى است، آقاى بختيار گفته كه هر موقع كه حضرتعالى مايل باشيد، مىتوانيد به ايران برگرديد. آيا شما هيچ تصميمى براى بازگشت به ايران در آينده نزديك داريد؟
جواب: تاكنون تصميمى نگرفتهام.
سؤال: حضرت آيتالله! آيا هيچ نوعى از حكومت كه شاه هم در آن حضور داشته باشد، مورد قبول شما مىتواند باشد؟
جواب: خير.
سؤال: حضرت آيتالله! در بعضى از محافل آمريكائى، شما متهم هستيد كه ضد آمريكائى هستيد و آيا به نظر حضرتعالى اگر شاه ساقط بشود، دليلى براى ترس آمريكائىها وجود دارد؟
جواب: اگر معناى ضديت با آمريكا اين است كه ما نمىخواهيم وابسته به آمريكا باشيم، آرى ما ضد آمريكائى هستيم و اگر ترس آمريكا از اين است، آرى بايد بترسند.
سؤال: آيا دليلى دارد كه دولت آمريكا از سقوط شاه بترسد؟ چرا كه اين دولت حمايت از شاه كرده است.
جواب: آرى، چون آمريكا با وجود شاه، همه چيز ايران را مىبرد و با رفتن شاه،اين ديگر ميسر نيست، ولى آمريكا به دليل اينكه از شاه حمايت كرده است، پس از سقوط شاه چه مىكند، اين ديگر به ما مربوط نيست. ما هر كسى پول بهتر بدهد با او وارد معامله مىشويم، البته مسائل انسانى و معنوى هم در مد نظر ما هست.
سؤال: گفته مىشود كه شاه برنامه دارد كه براى تعطيلات كوتاهى از مملكت خارج بشود، آيا اين امر حضرتعالى را قانع مىكند و موجباتى براى پايان دادن به اعتصابات و تظاهرات خواهد بود؟
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 132
جواب: خير، رفتن شاه كفايت نمىكند، بايد رژيم به هم بخورد و تمام چيزهائى كه مربوط به سلطنت است، بايد از بين برود تا ما راضى شويم يعنى ملت راضى شود.
سؤال: بنابراين مشروطه سلطنتى يا چيزى شبيه به آن، قابل قبول شما نيست؟
جواب: خير، مشروطه سلطنتى منظور ما نيست.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:15 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 133
تاريخ: 14/10/57
مصاحبه امام خمينى با خبرنگاران خارجى
سؤال: حضرت آيتالله! چه موقعى تصور مىفرمائيد يك انتخابات آزاد بعد از رفتن شاه و اعلام حكومت جديد در ايران برگزار شود؟ و آيا تحت حكومت اسلامى هيچ محدوديتى براى احزاب سياسى چپ و كمونيستها وجود دارد يا نه؟
جواب: انتخابات بايستى بعد از اينكه تكليف حكومت معلوم شد، برگزار شود ولى انتخابات براى مجلس موسسان، بدون مهلت انجام خواهد گرفت. كسانى كه خرابكار نباشند حق راى دارند.
سؤال: نظر شما در مورد آمريكا چيست؟ شما فرمودهايد كه كشورهائى كه از شاه حمايت كنند، از اين زمان به بعد با آنها روابطتان خوب نخواهد بود و تا زمانى كه دولتهاى حامى سركار باشند، با آنها قطع رابطه خواهيد كرد. آيا اين بدين معناست كه تا كارتر در آمريكا سر كار است، شما با آمريكا دشمن خواهيد بود؟
جواب: ما تا ايشان با ملت ايران مخالفت مىكند، از شاه حمايت مىكند، با او مخالف هستيم اما با ملت آمريكا هيچ مخالفتى نداريم.
سؤال: تا به حال دولت آمريكا با تمام نيرو پشتيبان شاه بوده، آيا با رفتن شاه روابط شما با آمريكا خوب خواهد شد؟
جواب: بعد از رفتن شاه و تشكيل دولت، اين مسائل مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.
سؤال: در صورتى كه شاه از ايران خارج بشود، آيا دولت آتى او را به عنوان دشمن ملت ايران براى بقيه عمرش تلقى خواهد كرد يا اجازه خواهد داد او و خانوادهاش به خاك ايران برگشته و مانند يك تبعه ايرانى زندگى كنند؟
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 134
جواب: شاه جنايتكار است و بايستى بر اساس اصول اسلامى محاكمه شود. آنها مجرم هستند و بايد محاكمه شوند.
سؤال: بنابراين مساله اين نيست كه او براى هميشه از ايران خارج شود بلكه مساله، محاكمه اوست؟
جواب: بله، او بايستى محاكمه شود، چه برود، چه بماند.
سؤال: آيا شوراى سلطنت مورد قبول شماست؟
جواب: خير، مورد قبول ملت نيست.
سؤال: آيا آيت الله و دولت جديد، سياست خود را نسبت به اسرائيل و آفريقاى جنوبى تغيير خواهند داد؟ آيا مساله فروش نفت ايران در گذشته و حال بر اساس موضع سياسى كشور خريدار نفت، نسبت به ايران خواهد بود؟
جواب: اسرائيل غاصب است و هيچگونه رابطهاى بين ايران و يك مشت غاصب وجود ندارد. چه كسى حاضر است به يك كشور نژادپرست جنايتكار نفت بفروشد.
سؤال: تحت حكومت اسلامى، شاه به چه مجازاتى محكوم خواهد شد؟
جواب: ملت خوب مىداند كه جرم شاه چيست و مجازاتش كدام است؟
سؤال: در گذشته گفتيد شاه بايد برود، حالا مىفرمائيد بايستى محاكمه شود.كدام يك؟
جواب: هميشه نظر من اين بوده است كه بايستى محاكمه شود. ترك كردن و نكردنش چيزى را عوض نمىكند.
سؤال: پس از تظاهرات عظيم، ارتش كماكان به شاه وفادار است. بعضى از عناصر ارتش هم ديده مىشود كه خيلى خشونت نشان مىدهند (حتى يك نوع خطر يا احتمال كودتا وجود دارد) آيا در اين مورد شما هيچ خطرى براى راه حل مذهبى خود احساس نمىكنيد؟ آيا خطر كودتا را عليه جنبش اسلامى حس نمىكنيد؟
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 135
جواب: بر فرض اينكه كودتا بشود، ملت مخالف است. همانطور كه حكومت و دولت نظامى شكست خورد، كودتاى نظامى نيز شكست خواهد خورد.
سؤال: ماههاى متمادى است كه مردم در خيابانها هستند، به طورى كه كشور كاملا فلج شده، آيا خطر خسته شدن اكثريت مردم وجود ندارد؟ آيا اين احتمال وجود ندارد كه عليه شما برخيزند و عليه شما يك موج انقلابى تازهاى بوجود آيد؟
جواب: اين خيلى بعيد است.
سؤال: در خيابان صداى الله اكبر و درود بر خمينى شنيده مىشود ولى اينها هنوز هيچ كدام برنامه سياسى نيست. شما مرتب از جمهورى اسلامى صحبت كردهايد كه مطلبى خيلى كلى است. آيا ممكن است رؤوس كلى اين نظام و سرنوشت سومين كشور صادر كننده بزرگ نفت را ترسيم كنيد؟
جواب: قانون ما اسلام است و مدون است، چيزى نيست كه ما بخواهيم برايشان تعيين كنيم.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:16 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 136
تاريخ: 15/10/57
مصاحبه امام خمينى با تلويزيون سى. بى. اس
سؤال: حضرت آيتالله! ما گزارشات مستمرى دريافت كردهايم كه شاه به زودى كشور را ترك مىكند يا ترك كرده است. آيا شما دولتى را كه به دست بختيار تشكيل مىشود به رسميت خواهيد شناخت و به تظاهرات پايان خواهيد داد؟
جواب: ما با بودن رژيم سلطنتى، هيچ دولتى را به رسميت نخواهيم شناخت.
سؤال: حضرت آيتالله! شما فرموده بوديد كه شاه بايد كشور را ترك كند اما حالا مىفرمائيد كه او بايستى كه بر طبق قوانين اسلامى محاكمه و مجازات شود و اگر محكوم شود حداقل محكوم به زندان ابد خواهد بود. آيا اين به اين معناست كه شاه يك فرارى محسوب خواهد شد اگر از كشور خارج شود؟
جواب: بله، ايشان بايد محاكمه بشود و اگر چنانچه فرار هم بكند هر جا باشد بايد محاكمه بشود و اقل چيزى كه بر اوست، علاوه بر اينكه بايد جرائمى را كه مرتكب شده جبران بكند، حبس ابد است، ولى همه مىدانند كه او دست به كشتارهاى عمومى زده است و بايد اعدام بشود.
سؤال: حضرت آيتالله! اگر چنانچه بختيار مورد قبول حضرتعالى نيست، چه كسى هست؟ و آيا شما خودتان ليستى از كسانى كه مسؤوليتها را در دست بگيرند در اختيار داريد؟
جواب: ما اشخاصى را در نظر داريم ولى تا پايان كار از معرفى كردن آنها معذوريم.
سؤال: حضرت آيتالله! اگر رژيم مورد نظر جنابعالى روى كار بيايد، آيا سياست نفتى ايران در چهارچوب روابط اوپك خواهد بود؟ و يا اينكه امريكا همچنان مثل زمان شاه، به عنوان يك مشترى خوب نفتى براى شما تلقى خواهد شد؟
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 137
جواب: راجع به اوپك بعد از تشكيل حكومت مطالعه خواهد شد و متخصصين تصميم خود را خواهند گرفت، اما امريكا تاكنون مشترى خوبى نبوده است، براى اينكه پول نمىداده است.
سؤال: حضرت آيتالله! چه موقع شما به ايران باز خواهيد گشت؟
جواب: هر وقت صلاح دانستم.
سؤال: آيا اكنون صلاح مىدانيد؟
جواب: امروز، خير.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:16 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 138
تاريخ: 15/10/57
مصاحبه امام خمينى با خبرنگار بىبى سى
سؤال: اكنون كه شاه قبول كرده است كه برود (گرچه براى مدتى نامشخص) آيا دعوت بختيار را در مورد بازگشتن به ايران قبول خواهيد كرد؟
جواب: من هر وقت مقتضى بدانم، خودم به ايران خواهم رفت و رفتنم متوقف به دعوت كسى نيست، چه دعوت بشود يا نشود.
سؤال: آيا از نظر شما نقش قابل قبولى در آينده براى شاه وجود دارد؟
جواب: هرگز، او نقشى ندارد.
سؤال: نقش آتى شما در امور كشور چيست؟
جواب: من همان كسى كه قبلاً بودم، بعداً هم هستم، من مردم و حكومت را هدايت مىكنم.
سؤال: شما از بازسازى ايران و تاسيس جمهورى اسلامى صحبت كردهايد، براى ما مشكل است مقصود شما را درك كنيم، عملاً چگونه به اين هدف دسترسى پيدا خواهيد كرد؟ و زندگى مردم ايران چگونه عوض خواهد شد؟
جواب: قضيه تغيير زندگى نيست، قضيه اين است كه تاكنون مردم تحت فشار شاه بودند و مملكت هم استقلال نداشته است، ما مىخواهيم كه مملكت را مستقل كنيم و به مردم هم آزادى بدهيم و حكومت جمهورى اسلامى هم يك جمهورى است مانند ساير جمهورىها و لكن قانونش قانون اسلامى است.
سؤال: بعضى از منتقدين ادعا مىكنند كه شما مسائل مدرن و پيچيده و مسائل جامعه صنعتى آينده را
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 139
(كه ايران به سوى صنعتى شدن مىرود) به خوبى در نمىيابيد و همچنين انتقاد مىكنند كه شما مدت زيادى از ايران دور بودهايد. به اين انتقادات چگونه پاسخ مىدهيد؟
جواب: البته ما براى قضاياى پيچيده كارشناس داريم، ولى ما آنچه را درك مىكنيم، اين است كه شاه ظالم است و خائن و به مملكت و ملت خيانت كرده است، اين ديگر يك مطلب واضحى است كه همه مىدانند. ما مىدانيم كه مملكت ما استقلال ندارد و اجانب در همه امور مملكت ما دخالت مىكنند. اين هم كه مطلب معلومى است ما براى استقلال و آزادى مبارزه مىكنيم.
سؤال: غير مسلمانان تصويرى مملو از بيرحمى از جامعه اسلامى دارند، تنبيههائى براى جرايم نسبتاً كوچك و يا قطع يد، چنانكه نمونهاى از آن را در پاكستان و عربستان مىبينيم. گفته مىشود كه اين قوانين وحشيانه هستند، نظر شما چيست؟
جواب: آنهائى كه نظر سوء نسبت به اسلام دارند از باب اين است كه اسلام را درك نكردهاند. حكومت اسلامى تاكنون در كار نبوده، حكومت اسلامى در صدر اسلام بود و هيچ وحشتى هم در زمان حكومت على بن ابيطالب سلامالله عليه نبود و مردم در امان بودند. اين حكومتهاى فعلى است كه مردم را به وحشت انداخته و هيچ گونه امنيتى در آن نيست و مردم را دسته دسته مىكشند. ذائقه تلخى كه مىگوئيد، از اين حكومتهاست، نه از حكومت اسلامى كه رفتارى عادلانه و منصفانه دارد.
سؤال: بسيارى از زنانى كه در ايران به سطحى از آزادى و تحصيل رسيدهاند، از اين ترس دارند كه به يك رژيم مذهبى مرتجع بازگشت داده شوند، شما براى اطمينان خاطر آنان چه مىگوئيد؟
جواب: اسلام به زنان آزادى داده است و اين دولت و شاه است كه آزادى را از آنان سلب كرده است و آن را از هر جهت به بند كشيده است.
سؤال: سؤالى كه مجبورم بكنم اين است كه بسيارى از منتقدين غربى به شما مىگويند كه شما رهبر مذهبىاى هستيد كه دستتان به خون بسيارى از مردم رنگين است. آيا شما هيچ از اين بابت احساس پشيمانى و ندامت نمىكنيد كه هزاران نفر در خيابانهاى ايران به واسطه فرمانهاى شما مبنى بر اعمال مستقيم عليه رژيم، جان خود را از دست دادهاند؟ و يا فكر مىكنيد كه هيچ راه حلى جز اين وجود نداشت؟
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 140
جواب: اين دست شاه است كه تا مرفق به خون ملت ما رنگين است. ما دفاع از حق خودمان مىكنيم و هر انسانى حق دارد كه از حق خود دفاع كند، بنابراين ما طالب آزادى و استقلال هستيم و اين شاه است كه مردم را وحشيانه مىكشد.
سؤال: وقتى كه به ايران برگشتيد، نظرتان راجع به تأمين نفت اسرائيل و آفريقاى جنوبى چه خواهد بود؟
جواب: اسرائيل در حال جنگ با مسلمين است و غاصب سرزمينهاى برادران ما مىباشد، ما به آن نفت نخواهيم داد، كشورهاى ديگرى كه روش عادلانه با ما داشته باشند، از نفت برخوردار خواهند شد.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:16 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 141
تاريخ: 16/10/57
تذكر چند مطلب مهم جهت سرنگونى شاه، به ملت شجاع و بيدار ايران
بسم الله الرحمن الرحيم
به عموم ملت شجاع و بيدار ايران (ايدهم الله تعالى) هشدار مىدهم كه بار ديگر توطئه خطرناك از طرف عمال شاه خائن و طرفداران غارتگران بين المللى در دست اجراست تا رژيم منحط شاهنشاهى را حفظ و شاه را به قدرت شيطانى رسانده، به غارتگرى نفتخواران و سلطه اجانب ادامه دهند. اينان مىخواهند با پايمال نمودن خون شهيدان راه خدا و وطن، كشور ما را با نيرنگهاى گوناگون زير يوغ استعمار و سلطنت ديكتاتور پهلوى نگه دارند. اينان مىخواهند از شاه در حال نزع و سقوط، يك ديكتاتور خون آشام با قدرت سابق بسازند و به ما تحميل كنند. اينان مىخواهند با بعضى كارهاى جزئى و فريبنده مثل آزادى مطبوعات و وعده انحلال ساواك و تظاهر به دين مبين اسلام، قدرت را به شاه جانى برگردانند تا در خدمت اجانب، هستى كشور را به غارت داده و به نسل و حرث رحم نكنند و اسلام و مذهب را براى هميشه سركوب كنند. به ملت ايران هشدار مىدهم كه اينان از قدرت اسلام و ملت شجاع ايران و روحانيت بيدار مطلع شدهاند و توطئهاى در دست اجراست تا اين قدرتهاى الهى را سركوب كنند.
ملت آگاه ايران! شجاعانه مبارزات خود را ادامه دهيد كه اگر لحظهاى غفلت كنيد تمام خونهائى كه در راه اسلام و آزادى دادهايد هدر مىرود و چنان ضربهاى به شما وارد مىكنند كه نفسهايتان قطع و فريادهاى حقتان در گلو شكسته شود. من به عموم ملت دلير اعلام مىكنم كه رژيم سلطنتى غير قانونى و مجلسين غير ملى و غير قانونى و حكومت غاصب غير قانونى و ياغى است. اطاعت از اين دستگاه، اطاعت از طاغوت و حرام است. اطاعت از شاه مخلوع و دولت ياغى، جرم است در قانون و حرام است در شرع. آيا ملت و قواى انتظامى مىدانند كه به حسب اطلاع مطبوعات خارجى، شاه در آستانه خروجش تنها بيش از هزار ميليون ليره انگليسى از ايران خارج كرده است و حساب ديگر پولهاى خارج شده او با خداست. اينك چند مطلب را لازم مىدانم تذكر دهم:
1- كارمندان وزارتخانهها، وزراء فاسد غير قانونى را نپذيرند و از آنان اطاعت نكنند و در صورت قدرت به وزارتخانهها راه ندهند كه اين امر تكليف شرعى آنان و خدمت به كشور ملت است
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 142
و اطاعت از آنان مخالفت با ملت و اسلام است.
2- ملت از دادن ماليات، مطلقاً و از دادن پول آب و برق و تلفن خوددارى كنند و از آنچه اعانت به دولت است، احتراز كنند كه اعانت به دولت غاصب حرام و موجب غضب خداوند است.
3- علماء اعلام بلاد و خطباء محترم و طلاب غيور، قضات و وكلاء محترم دادگسترى، اساتيد محترم دانشگاه و دانشگاهيان بازاريان، اصناف، كارگران، كشاورزان، سياسيون محترم و ساير اقشار ملت، مخلوع بودن شاه و غير قانونى بودن مجلسين و دولت را اعلام مىفرمايند كه اگر سستى كنند، ممكن است توطئه بر ضد كشور و ملت به نتيجه برسد كه همگى مسئوول آن خواهيم بود و بايد همه بدانيم كه در اين روز حساس همه مسؤول خداى بزرگيم.
4- فروشندگان مواد غذائى از گرانفروشى خوددارى كنند كه اين عمل مخالف رضاى حق تعالى است و در اين موقع حساس و گرفتارى مردم، ضربهايست بر پيكر نهضت اسلامى.
5- از كمك به كارگران و كسبه صنفى كه بر اثر اعتصابات ضرر كردهاند، غفلت نشود و از وجوه شرعيه مجازند به آنان كمك نمايند.
اينجانب روز دوشنبه نهم صفر 99 را براى شهداء مشهد و قزوين و كرمانشاه و ساير بلاد، روز عزاى عمومى اعلام مىكنم و از خداوند تعالى مسئلت مىكنم كه اين روز را آخرين روز عزاى ملت شريف قرار دهد.
والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:16 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 143
تاريخ: 16/10/1357
مصاحبه امام خمينى با گروهى از جوانان ارمنى مقيم فرانسه
نماينده گروه: ما دو نفر لبنانى و بقيه فرانسوى هستيم. قبل از هر چيز مىخواستيم پشتيبانى خودمان را از مردم ايران و خوشحالى از اينكه مورد قبول واقع شد كه خدمتتان برسيم اعلام كنيم.
امام: انشاءالله موفق باشيد. در ايران ما هم ارامنه زيادند. در آنجا هم آنها مشغول به زراعت و كسباند.
نماينده گروه: يك سال و نيم است كه يك روزنامهاى را ارمنىهاى مقيم فرانسه چاپ مىكنند و از بدو تأسيس، اين روزنامه تا به حال وقايع ايران را دنبال كرده است و رهبرى شما را در طى نهضت اخير به وضوح مطالعه كردهاند و مىخواستند اگر اجازه بفرمائيد چند سؤال از خدمتتان بكنند.
سؤال: شما طى بياناتتان فرموديد كه حكومت جمهورى اسلامى بنا خواهيد كرد. آيا ممكن است بفرمائيد موقعيت ارامنه در حكومت اسلامى آينده چگونه خواهد بود؟ با در نظر گرفتن اينكه ارامنه مسيحى هستند.
جواب: بله، ارامنه كه در آنجا هستند سابقه دارند و هميشه اينها وضعشان مثل ساير مردم بوده كه در ايران بودند و مشغول زراعت و كسب و كارند.بعدها هم آنها از همه آزادىها بهره خواهند برد و با آنها با كمال عدالت رفتار خواهد شد.
سؤال: معذرت مى خواهم از اينكه مجدداً اين سؤال را مطرح مىكنم، ارمنىهاى دنيا از خودشان مىپرسند كه آيا در حكومت اسلامى آينده ايران، ارامنه در اجراى مذهب خودشان و آئين مذهبى خودشان و در داشتن مدارسشان و در صحبت كردن به زبان ارمنى مجاز خواهند بود؟ جواب: مجازند. مجازند.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:16 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 144
تاريخ: 16/10/57
مصاحبه امام خمينى با تلويزيون آلمان
سؤال: حضرت آيتالله! شما اغلب اظهار داشتهايد كه هيچ مصالحهاى با رژيم شاه نبايد بشود و پس از رفتن شاه يك جمهورى اسلامى بايد تاسيس گردد، منظور شما از اين مطالب چيست؟ آيا حكومت محافظهكارانه بر پايه ايدهآلهاى مذهبى؟ آيا يك رژيم مترقى كه در مقابل جهان و نفوذهاى دنيا باز است؟ يا يك حكومت كمونيستى و يا سرمايهدارى؟ و نظرتان راجع به كوششهاى اجتماعى كه در دوران حكومت شاه شده است چيست؟
جواب: اما اسلام يك دين مترقى و دموكراسى به معناى واقعى است و آن رژيمى كه ما مىخواهيم تاسيس كنيم، يك همچو رژيمى است و با اين رژيمهائى كه الان هستند تفاوت دارد. احكام اسلام احكامى است كه بسيار مترقى است و متضمن آزادىها و استقلال و ترقيات. و اما كارهائى كه شاه كرده است اكثراً مخالف با مصالح ملت بوده است. شاه براى ملت قدمى برنداشته است بلكه همه كارها و يا اكثر كارهائى كه كرده است، ملت را رو به انحطاط و ورشكستگى كشانده است.
سؤال: آيا حضرتعالى قادر خواهيد بود كه جمهورى اسلامى را در كوششهاى شاهپور بختيار براى تشكيل دولت جديد ايران ببينيد و شروع كنيد؟ يا سياستمدار ديگرى هست كه شما ترجيح مىدهيد؟ البته همه اينها با فهم اين معناست كه شاه كشور را ترك كرده باشد.
جواب: ما رجال امينى كه سياستمدار باشند، در ايران داريم و حكومت ما به وسيله امناء ملت و كارشناسان تشكيل مىشود، البته خوب مىدانيم كه با گرفتارى بسيار اقتصادى و سياسى و نظامى روبرو هستيم ولى به اتحاد عظيم ملت خيلى اميد است براى حل تمام اين مشكلات.
سؤال: حضرت آيت الله! حيطه نفوذ شما تا چه حد است، بخصوص در ميان ملاها و آيتاللههاى ديگر و ساير رهبران مذهبى؟ آيا شما ترس از اين نداريد كه اتحاد و وحدت كنونى كه بين مخالفين شاه است پس از رسيدن به قدرت درهم بشكند؟ آيا شما براى دخالت مستقيم در امور جنبش
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 145
خيال داريد به ايران برگرديد؟ آيا در نظر داريد و يا داشتيد كه مردم را به جنگ مسلحانه داخلى بخوانيد؟
جواب: من با مردم ايران برادر هستم و خود را خادم و سرباز آنان مىدانم و چون مصالح آنها را مىخواهم و آن چيزى كه ما طرح مىكنيم همان خواستههاى ملت ايران است، از اين جهت از ما نصايح را قبول مىكنند. و اما احتمال اختلاف گروههاى سياسى بعد از پيروزى غيرقابل اجتناب است ولى در مقابل ملت كه اكثريت تامه قريب به اتفاق دارند، اختلاف گروهها مورد اعتنا نيست.
سؤال: درباره خارجيان كه در ايرانند، حضرت آيتالله چه نظرى دارند؟ مخصوصاً آمريكائىها؟ و از طرف ديگر همين طور در مورد نفوذ روسها چه نظرى داريد؟ نظرتان راجع به صدور نفت بخصوص به كشورهاى اروپا و آلمان غربى چيست؟ پس از اينكه مردم شما قدرت را به دست گرفتند چه اتفاقى براى شركت آلمان در صنايع ايران رخ خواهد داد؟
جواب: اما راجع به خارجىها، آنهائى كه مشغول كارهاى عادى هستند، به شغل خودشان ادامه مىدهند و اما آنهائى كه دخالت در مملكت ما مىخواهند بكنند، مثل مستشارهاى آمريكائى، آنها را نمىتوانيم تحمل كنيم.
سؤال: آيا فلسطينىها هيچ تماسى با حضرتعالى داشتهاند؟ و اگر داشتهاند اين تماس به چه صورت بوده است و چه نوع كمكهائى شده است؟
جواب: هيچ تماس سياسى در كار نبوده است و هيچ كمكى به ما نشده است.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:17 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 146
تاريخ: 17/10/57
پيام امام خمينى به اعتصاب كنندگان مطبوعات
بسمه تعالى
از اعتصاب كنندگان محترم مطبوعات كه زير بار سانسور ديكتاتورى نرفتند، تشكر مىكنم و اكنون كه دولت غير قانونى جديد، مدعى بر داشتن سانسور است، آقايان به كار ادامه دهند و از اعتصاب بيرون آيند تا تكليف ملت با دولت غير قانونى معلوم شود. مقتضى است ساير اعتصاب كنندگان محترم به اعتصاب خود ادامه دهند كه اميد است پيروزى نزديك باشد انشاءالله تعالى.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:17 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 147
تاريخ: 17/10/57
بيانات امام خمينى در مورد تبليغات شيطنتآميز شاه
سقوط رژيم شاهنشاهى و استقرار حكومت عدل اسلامى خواست صريح و بىابهام ملت.
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
مسائلى كه ملت ايران در اين مدت طرح كردهاند يك مسائلى است كه هيچ ابهامى در آن نيست. ما هم كه از اول همان مسائلى كه در نهاد ملت است طرح كرديم هيچ ابهامى در مطالب ما نيست، مطلب ما اين نيست كه شاه برود بيرون مملكت، مطلب ما سقوط شاه است از سلطنت و اينكه مىگوئيم (شاه برود) يعنى سلطنت نداشته باشد، نه برود تفريح. و مطلب دوم اين است كه رژيم شاهنشاهى يك رژيمى است كه مقبول ملت نيست و از اول هم يك مطلب غلطى بوده است. و مطلب ثالث اين است كه ما مىخواهيم يك حكومت عدل، بر قوانين اسلام در ايران حكمفرما باشد. اينها هيچ كدامش در آن ابهامى نيست كه كسى بخواهد تحليلش كند، كسى بخواهد بگويد مطلب ملت باز معلوم نيست، چه مىگويد، معلوم نيست اينها كسى مگر خودش را به كرى بزند و الا ملت حالا چندين وقت است، از يك سال بيشتر است كه در خيابانها دارد فرياد ميزند كه ما رژيم شاهنشاهى را نمىخواهيم، رژيم پهلوى را نمىخواهيم و ما حكومت اسلامى مىخواهيم. اين هيچ ابهامى ندارد. خيال نشود كه حالا كه شاه رفته يا بنا دارد برود يك مطلبى حاصل شده است، تا حالا هيچ مطلبى از آن مطالبى كه ما و ملت ايران مىخواهيم حاصل نشده است.
تبليغات كذب رژيم شاه
بله، ايشان (آنطورى كه از ايشان نقل شده است) گفتهاند كه اگر من بروم (من يك سه ماهى مىخواهم بروم براى اينكه يك ناراحتىهايى دارم، سه ماه مىخواهم بروم) ديگر به غرب نفت نخواهد رسيد. اين براى اين است كه غرب را بر ضد نهضت تجهيز كند (و اگر من بروم بيرق سرخ به بالاى پشت بامهاى مثلاً ايران به بالاى ايران، به بالاى بلندىهاى ايران بيرق سرخ زده مىشود يعنى همه ديگر از اول تا آخر ايران كمونيست مىشوند و به شوروى گرايش پيدا مىكنند) بعد هم گفتند كه اينها كه مخالف من هستند يك عده معدودى هستند، چيزى نيستند اينها و اينها هم من را درك نكردند،
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 148
اگر چنانچه من را درك كرده بودند، اينها هم مخالف نبودند، حالا ما اين سه تا مطلبى كه ايشان گفتند، خوب بايد ببينيم چى هست، صحيح ايشان مىفرمايند يا خير، باز هم دست برنداشتند از اين تبليغات شيطنت آميز.
چپاول و غارت نفت ايران درازاى ارسال سلاحهاى بلا استفاده و تاسيس پايگاههاى تسليحاتى
اما اينكه مىگويند اگر چنانچه من بروم ديگر براى غرب نفت نيست، اگر مقصود اين است كه آنطورى كه شما نفت مىداديد به خارج ما مىدهيم، صحيح است اين براى اينكه شما نفت ما را داديد به خارج و آنى كه از امريكا به خيال خودتان گرفتيد و براى تعميه گرفتيد يك اسلحههاى بسيار پيشرفته كه در ايران هيچ كارشناسى ندارد و هيچ كس نمىتواند استعمالش بكند گرفتيد براى پايگاه درست كردن براى آمريكا در ايران، يعنى هم نفت را برديد و هم پايگاه درست كرديد. اگر مىخواست يك مملكتى در مملكت ديگرى پايگاه درست كند محتاج به اين بود كه ميلياردها مثلاً دلار بدهد تا پايگاه اجازه بدهند درست كند. ايران اجازه داده كه پايگاه درست كن در ازاى نفتى كه ما به تو مىدهيم. نفت را دادهاند اگر در ازايش اسلحه براى ايران هم خريده بودند خوب، يك غلطى بود اما غلط كمى بود. اما اسلحه براى ايران نخريدند، اينها همان چيزى كه امريكائىها مىخواستند و آمالشان بود كه در مقابل شوروى يك پايگاهى داشته باشند در ايران، با اين صورت درست كردند كه پايگاه را درست كردند به اسم اينكه ما پول نفت را مىخواهيم بدهيم، خوب ديگر پول نفت دادن كه جرم نيست، ما نفت خريديم و پولش را مىخواهيم بدهيم منتها حالا مبلغ خيلى زياد است از باب اينكه ايران مىخواهد يك مملكت پيش افتادهاى باشد، اينكه هيجده ميليارد دلار يا بيست و دو ميليارد دلار پول اين اسلحهاى است كه شاه خريده است نه اين است كه ما مىخواهيم پايگاه درست كنيم، نخير اين مال خود ايران است. خوب، اينقدر زياد براى چه؟ ايران كه اينقدر لازم ندارد. اين براى اين است كه ايران هم يكى از ابرقدرتها مىخواهد باشد و مىخواهد در مقابل شوروى بايستد؟ در مقابل آمريكا بايستد و در دروازه تمدن مىخواهد وارد بشود؟ از اين جهت است كه اينقدر زياد اسلحه خريده؟! لكن ما كه مطلب را مىدانيم، اينطور مىگوئيم كه خير، براى ايران نيست، براى آمريكاست. آمريكا، هم عوض را گرفته هم معوض را، هم نفت را گرفته و هم عوضش را خودش گرفته. پول نفت را به صورت اسلحه به ايران داده و جاهاى زيادى پايگاه آمريكائى است. اگر مقصود اين است كه، اينكه مىگويد ديگر غرب نفت ندارد. مقصود اين است كه اين ترتيبى نفت ندارد، اگر غرب از ما بخواهد كه نفت به او بدهيم و عوض آن هم پايگاه درست كند، يا يك چيزى كه به درد ما نمىخورد در ايران درست كند، يا مضر براى ايران
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 149
است در ايران درست كند، ما نفت را اگر به بيابانها ريختيم، اگر آتش زديم به آنها نمىدهيم. و اگر مقصود اين است كه نفت را نمىدهند، غرب به نفت نمىرسد، يعنى اگر بخواهند يك معامله صحيحى، عقلائى، روى انصافى، روى تبادل نظرى بين متعاملين، بگويد نفت را نمىدهم، نخير دروغ مىگويد. نخير، ما و ايران هر حكومتى باشد احتياج دارد به پول براى اينكه اداره مملكت بايد بكند و عمده اش پول نفت است. نفت را هر مشترىاى كه پيدا بشود كه خوب بخرد به او مىدهند، پول مىگيرند. به آمريكا مىدهد به جاى اينكه ايشان پايگاه درست كرده، نه ما پايگاه نمىخواهيم درست كنيم براى آمريكا، ما پول مىگيريم براى اينكه اين ملت ضعيف را، اين ملت بىچيز را نجات بدهيم از اين وضعى كه دارد. اين زراعتى كه از دست داده، اين كشاورزى كه از دستش رفته است، اين صنعت مونتاژى كه براى خاطر مصلحت ديگران درست كرده اند. اگر يك حكومت صحيح پيش بيايد نفت را مىفروشد و پول مىگيرد خرج مى كند از براى منافع خود ملت، اين فقرا را نجات مىدهد، اين اشخاصى كه ضعفا هستند، اينهائى كه الان به واسطه شكست كشاورزى هجوم آوردند در اين سرماهاى زمستان به شهرها و مسكن ندارند، زير چادرها(نه مثل اين چادر كه حالا اينجا درست كرديد، خير آن چادرهاى بيچارگى كه آنها درست كرده اند) در آن سرماى زمستان زير چادرها زندگى مىكنند، در يك اتاقهاى گلى كه آنهائى كه رفتنددانند چه خبر است، درآنجا دارند زندگى مىكنند، هيچ ندارند، آب ندارند، برق ندارند، اسفالت ندارند، در يك گودال هايى هستند كه از اين گودال ها زنهاى بيچاره بايد كوزه را بردارند(از قرارى كه نوشتهاند)پلههاى زيادى، حالا يادم نيست كه صد تا پله نوشته بودند يا يك خرده كمتر، از اينها بايد بيايند بالا و بروند به آن شيرى كه وصل كردهاند كه آب هست توى خيابان، از آنجا كوزه شان را آب بكنند باز از اين پلهها برگردند بروند به آن محلى كه دارند. در اين سرماى زمستان و اين پلههاى لغزنده شما ببينيد چه مصيبتى براى اين ملت هست. اين مصيبتها راخواهند رفع بكنند، مىخواهند مملكت يك مملكتى باشد كه هر جورى هست فقرا به حالشان رسيدگى بشود. پس اينكه مىگويد كه ديگر نفت در غرب نمىرود، روى يك فرض نادرست است،روى يك فرض دروغ است.
طرح خطر كمونيست و حمله شوروى به ايران از ادعاهاى باطل شاه براى حفظ سلطنتش
مطلب ديگرى كه ايشان گفتهاند اين است كه اگر من بروم بيرق سرخ زده مىشود. اين مطلب هم صحيح نيست، اين را هم مكرر ما گفته ايم و گفتهاند كه يك مطلب صحيحى نيست اين مطلب. اگر بنا بود كه يك ملتى بود كه اگر ايشان مىرفت (حالا ايشان جلويشان را گرفته است كه بيرق سرخ بالاى سرشان زده نشود!!) بيرق سرخ بالاى سرشان مىزدند، اگر ملت ما يك همچو ملتى بود چطور در تمام
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 150
سرتاسر ايران با مشت گره كرده مقابل آمريكا و شوروى ايستاده و آمريكا را شكست داد؟ آمريكا از آن اول گفت كه ما شاه را نگه مىداريم، نخير شاه بايد باشد. حالا هم مىگويد اما حالا يك قدرى يواشتر. پيشتر با طمطراق مىگفت كه (ما خير، اين را نگه مىداريم بايد باشد ايشان، ثبات منطقه به واسطه اوست، اگر اين نباشد ثبات ندارد منطقه). بعد فهميدند كه اصلاً ايشان كه هست ثبات ندارد براى اينكه الان شما ملاحظه مىكنيد كه در ايران اينهمه اختلافات و اينهمه هياهو براى اين است كه اين هست. اگر اين برود، يعنى برود به طورى كه سقوط بكند سلطنتش، آنوقت است كه خواهند ديد كه مملكت ثبات دارد چرا مملكت ثبات ندارد؟ اگر مىگويند كه شوروى مثلاً مستقيماً دخالت مىكند در ايران و لشكر سرخ مىريزد ايران را مىگيرد، اين دورغ است براى اينكه همچو كارى نمىتواند بكند از باب اينكه آن طرفش هم يك قلدرى مثل خودش ايستاده است اگر او اين كار را بخواهد بكند جنگ مىشود و الان همه ابرقدرتها مىدانند كه اگر يك جنگ عمومى بشود تمام بشر از بين مىرود براى اينكه با اين سلاحهائى كه الان هست ديگر اينطور نيست كه جنگ، جنگ منطقهاى باشد، در يك قطرى جنگ بكنند در يك قطر ديگرى نباشد، همه منطقههاى دنيا، همه بلاد دنيا از بين خواهد رفت و هيچ عاقلى اقدام به همچو جنگى نخواهد كرد. ما اگر فرض هم بكنيم كه يك لشكر اجنبى وارد بشود به مملكتمان، اين هم باز همه تجربه كردند در تاريخ كه اجنبى اگر بيايد ممكن است وارد بشود و زورش غلبه كند بر يك ملتى لكن نمىتواند بماند هميشه، وقتى كه آمد و وارد شد، هر فردى از آن را اين ملت از بين مىبرد، تمامش مىكند و اجنبى هم نمىتواند مقابل هر فردى دو تا فرد بياورد اينجا براى نگهدارى، او مىخواهد نفع ببرد، براى نگهداريش نمىشود اينطورى كند. بنابراين از اين هيچ خوفى نيست كه شوروى بىعقلى كند و حمله كند، اينها حرف مفت است كه مى زنند، اين براى اين است كه آمريكا را تحريك كند، با آنكه امريكا مىداند اين حرفها را، او اگر مىتوانست كارى بكند بدون تحريك مىكرد براى اينكه تو به نفع او بودى. بنابراين اين حرف ايشان هم كه اگر من بروم چه مىشود، معلوم مىشود كه شوروى از ترس ايشان است كه وارد ايران نمىشود!! اگر ايشان نباشد ديگر چه خواهد شد! اين حرفها را همه ما مىدانيم كه صحيح نيست.
اگر ملت با شما موافق است ديگر چرا تعهد و توبه ؟!!
اما مطلب سومش را كه مىگويد كه اينها يك چند نفرى هستند، عده معدودى هستند كه با من مخالف هستند. اين دو تا كلام در اينجا گفته است: يكى اينكه مخالفين ايشان عده معدودى است لكن (ملت من را مىخواهد، ملت، همه من را مىخواهند لكن يك چند نفر، يك عده كمى هستند.) اين مطلب ايشان است. مطلب ديگر اين است كه اينها هم كه با من مخالفند من را درك نكردهاند و الا مخالف نمىشوند. حالا ما هر دو مطلب را ببينيم كه صحيح هست يا نه. اگر ملت عده معدودى بودند چطور آمدى توبه كردى، خوب ملت كه با شما هستند، همه با شما هستند، يك عده معدودى، چند نفرى مخالفند، خوب اين چند نفر را از بين مىبردى ديگر اين توبه نداشت. چطور گفتى من در مقابل ملت
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 151
ايستادهام و تعهد مىكنم. ملتى كه با شما موافق است معلوم مىشود كه شما كارهايت به قدرى خوب بوده است كه همه ملت با شما موافقند، اين ديگر تعهد نمىخواهد، شما تعهدات را عمل كردى، كار خوب كردى براى مردم. اين كه مىگويد كه من تعهد مىكنم، من اشتباهاتى كرده بودم و اين اشتباهات را ديگر نمىكنم، من اين اشتباهات را ديگر تكرار نمىكنم. اگر ملت همراه تو هست و يك عده معدودى مخالف هستند، خوب بيا بگو كه اى ملت! بيائيد اين عده معدودى كه آمدهاند با من دارند مخالفت مىكنند خودتان از بين ببريد. اگر ملت با شما موافق بودند، خوب همين كافى بود كه شما پشت راديو بگوئيد كه (اى ملت ايران! كه با من موافقيد اى ملت ايران! كه من به شما خدمت كردم و من به شما عرض مىكنم كه نفع رساندم، شما را مىخواهم برسانم به مرتبه تمدن و به دروازه تمدن، اين عده معدودى كه آمدند، اينها از اشرار هستند شما بيائيد اينها را از بين ببريد.) اگر شما يك همچو چيزى بوديد، خوب ملت قيام مىكرد و اين عده معدودى كه شما مىگوئيد از بين مىبرد. خوب، حالا ما سؤال مىكنيم كه اين بازارهائى كه در ايران بسته شده، براى چى بسته شده؟ از ايشان سؤال مىكنيم، براى اينكه مبادا شما از بين برويد بسته شده؟! براى اين است كه مخالفت كنند با مخالفين شما؟ از اين جهت بسته شده است؟ اين تظاهراتى كه مردم مىكنند و مىگويند مرگ بر شاه، مرادشان اين است كه مرگ بر مثلاً يك كس ديگرى مرادشان از شاه شما نيستيد؟! اين هياهوئى كه در ايران راه افتاده، الان اعتصاب سرتاسر ايران است، اين سرتاسر ايران كه اعتصاب است، بسيارش هم از دستگاههاى خود دولت است و اعتصاب كردهاند، اينها با شما موافقند و چون موافقند اعتصاب كردهاند؟! چون با دولت شما موافقند اعتصاب كردهاند؟! صحيح است اين حرف شما كه عده معدودى هستند؟! خوب، سابقاً هم مىگفت كه يك عدهاى هستند كه از آن طرف مرز آمدهاند، با شناسنامههاى جعلى از آن طرف مرز آمدهاند در ايران و اينطور شلوغىها را مىكنند. اين معنايش اين است كه تمام اين بازار ايران، بازارهاى ايران اشخاصى هستند كه از آن طرف مرز آمدهاند و عده معدودى هم هستند. تمام ايران الان قيام كرده است بر ضد تو، باز هم مىگويى كه عده معدودى هستند؟! حالا هم كه پايت را برداشتهاى كه يك قدرى بروى جلوتر مىگويى كه عدهى معدودى هستند اينها؟! همان حرفهاى اول را مىزنى؟! اين حرف ايشان هم كه تمام.
دنيا حجابى براى ملكات انسان است
اما اينكه مىگويد كه اين عده من را درك نكردهاند، اين از يك جهت صحيح است و از يك جهاتى هم نه.
اما از اين جهت كه صحيح است اين است كه بشر تا در اين دنياست نمىتواند انسان ملكاتش را درك كند براى اينكه ملكات ظاهر نيست الا بعضى از آن. ماها تا در اين دنيا هستيم همه صورتها صورت انسانى و كارها هم يك كارهائى است كه متعارف است لكن وقتى كه اين ورق برگشت و آن صفحه باطن انسانى ظاهر شد (يوم تبلى السرائر) آن سرائر آدم، آن ملكاتى كه انسان دارد، در يك
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 152
محيطى كه جاى ظهور آن ملكات و سرائر است و آن محيط ملكوت است، محيط عالم غيب است. وقتى وارد شد به آنجا آن وقت معلوم مىشود چى هست. ما الان نمىتوانيم ايشان را بشناسيم، آن ملكاتى كه در باطن اين هست، نه او، هيچ كس را نمىتوانيم بشناسيم، چه آنهائى كه در طرف خوبى ملكات فاضله دارند و چه آنهائى كه در طرف بدى ملكات غير فاضله و خبيثه دارند، اينها را در اين عالم نمىشود شناخت همه دارند توى اين محيط را مىروند و همه دارند (ياكلون و يمشون) همه در اين محيط دارند زندگى مىكنند، همه مثل هم دو تا گوش دارند و يك سر دارند. در اينجا هيچ كس نمىتواند تمام حقيقت يك آدم را بشناسد و از اين جهت كه ايشان مىگويد من را درك نكردهاند، صحيح مىگويد، ما نمىتوانيم شما را و پدر شما را بشناسيم و درك كنيم براى اينكه حالا سرائر ظاهر نشده است. آنهائى كه اهل باطن هستند و مطالب زائد بر آن اداركات صوريه ما را مىگويند و از محيط وحى هم مطالبى ادارك كردهاند، آنها اينطور مىگويند كه ملكاتى كه انسان دارد و در اينجا ظاهر نيست در آن صفحه بعدى كه صفحه ظهور سرائر است به شكل مناسب در مىآيد، يعنى يك آدمى كه حالا به صورت انسان هست ممكن است كه باطن اين آدم، ملكات اين آدم يك ملكاتى باشد كه مثلاً ملكات بسيار بدى داشته باشد كه اين يك حيوان درنده است نه يك انسان، به حسب باطن ذات يك حيوان درنده است، وقتى كه از اين عالم رفت آن صورت پيدا مىشود. حالا اين صورت هست وقتى كه جا را عوض كرد و ظاهر رفت عقب و باطن پيدا شد اين يك جانور درنده است يعنى صورتش هم جانور درنده مىشود، حالا تا ببينيم به اين جانورهاى درنده كدام شبيهتر است. آيا پلنگ است اين، به صورت پلنگ در مىآيد. آيا گرگ است اين، به صورت گرگ در مىآيد. آيا بدتر از اينهاست، به صورت آن بدتر در مىآيد و ممكن است كه چون انسان با ساير حيوانات فرق دارد، حيوانات يك حدودى دارد درندگىشان، تا يك حدودى، گرگ هم اينطور است گرگ حمله مىكند يك حيوانى را مىگيرد مىخورد بعد استراحت مىكند، ديگر همچو نيست كه (الا بعضى از گرگها) يك همچو ملكهاى داشته باشد كه هر جانورى را بدرد، محدود است. ساير حيوانات هم در جانب درندگى و سبعيت محدود هستند. انسان محدود نيست يعنى انسان در طرف سعادت و در طرف فضيلت غير محدود است، مىرسد تا آنجائى كه تمام صفاتش الهى است يعنى نظر مىكند، نظر الهى دستش را دراز مىكند دست الهى. (و مارميت اذرميت و لكن الله رمى) دست، دست خداست، تو انداختى (رميت) لكن (ما رميت، ان الله رمى) آنهائى كه با تو بيعت كردند (انما يبايعون الله) انسان در طرف كمال به آنجا مىرسد كه يدالله مىشود، عين الله مىشود، اذن الله ميشود، در طرف كمال اينطورى است غيرمحدود است. در طرف نقص هم، در طرف شقاوت هم غير محدود است. (الله ولى الذين امنوا يخرجهم من الظلمات الى النور و الذين كفروا اولياءهم الطاغوت يخرجونهم من النور الى الظلمات). الى الظلمات، همه مراتب ظلمت، نه الى ظلمت، همه مراتب ظلمات. در طرف آنجا كه نور مىگويد، براى اينكه نور وحدت دارد و كاملترين نور، نور واحد است، در اين طرف اقسام مختلفه است از ظلمت. اينها از طرف نور به طرف ظلمت مىروند، آنها تمام ظلمتها را پشت سر مىگذارند و طرف نور مىروند. تا اينجايش معلوم
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 153
نيست، تا اينجا نه نورانيت آنها و مقام نورانيت آنها معلوم است نه ظلمت اينها و مقام ظلمات اينها معلوم است. وقتى اين ورق برگشت و آن طرف صفحه پيدا شد آنوقت معلوم مىشود. يك نفر آدم مىبينى كه ده تا ملكه داشته باشد به ده صورت پيدا مىشود. يكى است اما هم جهت، حيوانيت شهوى او اينقدر غلبه دارد كه يك صورت حيوان شهوى مثل خنزير، هم صورت سبعيت او خيلى غلبه دارد (آنطورى كه در حيوانات هست مثل پلنگ مثلاً) و هم صورت شيطنتش زياد است خدعه و فريبش زياد است، اين در آنجا وقتى كه صفحه برگشت شيطان است و در عين حال كه صورت شيطانى دارد صورت سبعيت هم دارد، آخر مرتبه سبعيت، صورت حيوان شهوى هم دارد، آخر مرتبه شهوانيت. اين به اين صورتهاى مختلف در مىآيد. از اين جهت ماها، نه او را درك نكرديم، ما خودمان هيچ كدام خودمان را هم درك نكرديم، ديگران (را) هم درك نكرديم، به اين معنا كه درك نكرديم شما را. آنوقتى كه سرائر معلوم بشود و ورق برگردد، آنوقت، هم خودت خودت را درك مىكنى و هم مردم تو را. و ما هم همين طور هستيم، ما هم خودمان را باز درك نكرديم كه چه هستيم تا ببينيم ملكاتمان چه باشد و به خدا پناه مىبريم از ملكات فاسدهاى كه در ماها هست. و اينكه مىگوئى كه درك نكردى، يعنى به آن معنائى كه خودت مىفهمى (اينكه من گفتم، تو اهل فهمش نيستى) ما يك مقدار از كارهاى شما را درك كرديم، يك مقدار هم از كارهاى پدر شما را درك كرديم.
حدود خيانتها و جنايتهاى انجام شده توسط رژيم غير قابل درك و فهم است.
امروز هفده دى است. من يادم هست (شايد اين آقا هم يادشان باشد، هر كس سنش به سن ماهاست يادش هست) كه هفده دى چه شرارتى كرد اين آدم، چقدر به اين ملت فشار آورد، چه اختناقى ايجاد كرد، چه محترماتى را هتك كرد، چقدر سقط جنين شد در هفده دى و اين اطراف هفده دى، چقدر ماموران اين و دژخيمان اين به مردم تعدى كردند و به زنها تعدى كردند و زنها را از توى خانهها بيرون كشيدند. اين مال پدر شما كه من نمىتوانم شرحش را بدهم، آن كارهائى كه كرده است نمىشود شرحش را داد. اين در آن عالم معلوم مىشود، اين عالم نمىتوانيم ما بفهميم، نمىتوانيم بفهميم چه جانورى بود. و اما شما كارهائى كردهايد، بيائيد حساب بكنيد ببينيد كه ما كه شما را درك نكرديم شما چه كارهائى كردهايد كه ملت نفهميده آن كارها را. البته خيلى كارها زير پرده دارند اينها، اينقدر از پولهائى كه خارج شده است كه صورتهايش را الان فرستاده بودند (قبلاً هم داده بودند) صورت شركتهائى كه با زور شركت درست كردند، صورت پولهائى كه در خارج فرستادند. اينهائى كه شما مىبينيد يك مقدارى است كه واضح است. آن پولهائى كه آنها در سر بردند و مااطلاع نداريم، آن خيانتهائى كه به ما كردند و ما مطلع نيستيم، بعدها اگر مطلع شده باشند اهل تاريخ، در تاريخ ضبط مىشود. بعدها گفته خواهد شد مقدار خيانتى كه ايشان به ملت ما كرده است و جناياتى كه كرده است. آن مقدارى كه كرده است ما نمىدانيم، شما نمىدانيد در باطن اين حبسها چه گذشته است بر مومنين، به جوانهاى ما در اين حبسها و كميتهها چه گذشته. نمىشود، اينها قابل شرح نيست، قابل
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 154
بيان نيست. يكى، دو تايش را مىتوانند بگويند. پاى فلان را اره كردند يا توى روغن گذاشتند داغ كردند يا يكى را گذاشتند روى يك بخارى برقى و سرخش كردند، اينها بعضى از آنهاست كه به ماها رسيده و به شماها رسيده، آنهائى كه به ماها نرسيده اينها را بايد از نصيرىها استفسار كرد، بايد از خود ايشان استفسار كرد. ايشان مىفرمايند كه (ديگر در حبسها چيزى نيست (ايشان اينطور مىفرمايند) اصلاً آن حرفهائى كه گفته مىشود كه در حبسها زجر هست، اينها نيست ديگر، اين چيزهائى كه پيشتر بود كه دستش را يك قدرى اينطور مىكردند نيست ديگر (ايشان اينجور مىگويد) حالا بله، يك قدرى چيزهاى روانى هست و الا خير، ديگر زجر و اينها نيست) اينها را از خودش بايد پرسيد، يعنى يك كسى سريره اين را بتواند حالا بخواند، بخواند ببيند چى ثبت است در مغز اين. آنهائى كه مطلع شده است (اطلاع به او مىدهند) ثبت است الان در مغز او، در روح او ثبت است، ملائكه الله نوشتهاند اينها را. اگر كسى سواد آن عالم را داشته باشد، آنوقت مىخواند كه چه كارهائى اين كرده، چه دستورهائى داده و آنهائى كه عمل كردند، به او اطلاع دادند كه ما چه كرديم. مىداند اينها را، بروز نمىدهد. شما خيانتهائى كه به اين ملت كرديد، شما يك ملتى را (كه در لفظ مىگوئى كه من مىخواهم به دروازه تمدن برسانم، دروازه بزرگ تمدن!) نيروى جوانىاش را هدر داديد، شما بيائيد از اين جوانهاى ما كه در خارج هستند و فرستاديد در خارج براى نمىدانم نيروى اتمى و بساط، بپرسيد از اينها كه چه مىكنند اينجا، خودشان هستند، حالا مىآيند پيش من. شما جوانهاى ما را نمىگذاريد كه يك درجه بالا بروند، دانشگاه ما را نگه داشتهايد در سطح پائين نمىگذاريد دانشگاه استقلال پيدا كند، نمىگذاريد اساتيد توى دانشگاه به كار خودشان ادامه بدهند، فرهنگ ما را شما عقب افتاده قرار داديد، فرهنگ استعمارى، يعنى فرهنگ دستورى، اين فرهنگ ما كه الان ما فاقد هستيم. الان اگر چنانچه ايشان هم بروند و اين حكومت هم از بين برود يك مملكت آشفته به هم ريخته فاسد، اقتصادش از دست رفته، فرهنگش از بين رفته، نظامش فاسد است، يك همچو مملكتى را به ارث مىگذارند اينها. ما وارث يك مملكت آشفته هستيم. سالهاى طولانى لازم است تا به بركت جوانهاى ما، تحصيلكردههاى ما، قشرهاى بيدار مملكت ما و ملت ما كه در انزوا هستند يا در حبسها هستند، يك چندين سال ما لازم داريم تا اين ايران را برسانيم به آن حدى كه قبل از سى و چند سال پيش از اين كه ايشان سلطنت كرده. چقدر وقت لازم است تا اين كشاورزى را به حال اول برگردانند، چقدر وقت لازم است كه اين فرهنگ ما يك فرهنگ بشود، اقتصاد ما يك اقتصاد بشود. (شما را درك نكرديم) بله، خوب ما اينطورى از شما درك كرديم، اگر شما جور ديگر هستيد بفرمائيد. پس چرا مىگوئيد اشتباه كردم، اگر جور ديگر عمل كردى چرا مىگوئى اشتباه كردم، بگوئيد من كارم صحيح بوده است شما اشتباه كرديد، اين چند نفر اشتباه كردند، ملت هم كه با من هست كارهاى من هم كه درست بوده، همهاش صحيح بوده، اين چند نفرى كه از آن طرف مرز آمدند اينجا اينها اشتباه كردند. خوب بود اينها را بگوئى، چرا اينها را نمىگوئيد؟ چرا مىگوئيد كه اگر من بروم چه خواهد شد، چه خواهد شد، چه خواهد شد، اينها مرا ادراك نكردند، چند نفرى هستند كه اگر ادارك كرده بودند با من موافق بودند!! اگر اينها شما را
afsanah82
07-24-2011, 08:17 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 157
تاريخ: 18/10/57
مصاحبه امام خمينى با خبرنگار انگليسى روزنامه فاينشنال تايم
سؤال: دنياى غرب شناخت صحيحى از حكومت اسلامى ندارد خيلى خلاصه رئوس خط مشى يك حكومت اسلامى را توضيح دهيد.
جواب: حكومت اسلامى حكومتى است بر پايه قوانين اسلامى. در حكومت اسلامى استقلال كامل حفظ مىشود. ما خواستار جمهورى اسلامى مىباشيم. جمهورى، فرم و شكل حكومت را تشكيل مىدهد و اسلامى يعنى محتواى آن فرم كه قوانين الهى است.
سؤال: فرموده بوديد هر وقت مناسب بدانيد به ايران برمى گرديد، آيا در صورت رفتن شاه و روى كار آمدن شوراى نيابت سلطنت به ايران باز مىگرديد؟
جواب: من هر موقع صلاح بدانم به ايران مراجعت مىكنم. بودن شاه در ايران و رفتن او، آمدن شوراى سلطنت روى كار و نيامدن آن روى كار، هيچ گونه دخالتى در تصميم من ندارد.
سؤال: آيا غير از شاه، همه كسانى كه با او همكارى كردهاند بايستى محاكمه شوند؟ تا چه حد از همكارى، قابل اغماض است و چه كسانى با چه جرائمى بايستى براى محاكمه بايستند؟
جواب: ما شاه و كسانى كه در دوران سلطنت او به ملت خيانت كردهاند را محاكمه مىكنيم و به مجازات اعمالشان مىرسانيم و مجازات آنان بستگى به جرائم آنان دارد ولى دستهاى هستند كه از ناچارى به او گرويدهاند، اينان را كار نداريم.
سؤال: بختيار گفته است كه علما بايستى به مسائل مذهبى بپردازند و امور سياسى را به سياسيون واگذار كنند، نظرتان در اين مورد چيست؟
جواب: بختيار هيچ گونه قانونيتى ندارد، او خائن است زيرا مجلسين كه به او راى اعتماد دادهاند
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 158
قانونى نيستند. مردم ايران حتى يك وكيل را به طور آزاد انتخاب نكردهاند. هر حكومتى با بودن شاه مورد قبول ما نيست.
سؤال: نفوذ آيتالله در ميان مردم ايران بسيار زياد است لكن اين موضوع در ارتش تا اين حد نيست، علت چيست و آيا اين موضوع اساساً درست است؟
جواب: ارتش ايران پنجاه سال است در اثر تبليغات مسموم، قدرت تفكرش را از دست داده است. ما هرگز توقع نداريم كه بلافاصله ارتش به مردم بپيوندد ولى اين كار، دير يا زود صورت وقوع به خود مىگيرد.
سؤال: در آينده نزديك توليد نفت را در چه سطحى ادامه خواهيد داد؟
جواب: دستور دادم تا نفت را براى داخل استخراج نمايند ولى هرگز اجازه نمىدهم نفتمان را خارجيان به يغما ببرند لذا گفتهام كه به خارج صادر نشود و اين كار شده است. توليد نفت در آينده بستگى به نيازهاى كشورمان دارد.
سؤال: چه تغيير فاحشى در تجارت خارجى در نظر داريد بدهيد؟
جواب: با تمام قدرت جلوى چيزهائى را كه به ضرر كشورمان است مىگيريم. ما هرگز به كشورها اجازه نمىدهيم تا ايران را بازار مصرف خود گردانند. ما وابستگى تجارى را از بين خواهيم برد.
سؤال: گفته مىشود كه شما ليست هيات وزرا را تهيه كردهايد، بدون قيد نامى بفرمائيد چه نوع افرادى را انتخاب كردهايد و سوابقشان چيست؟
جواب: من براى انتقال قدرت بعد از رفتن شاه، برنامهاى را پيش بينى كردهام كه به موقع به مرحله اجرا مىگذارم. افرادى را كه تهيه كردهام كسانى هستند كه در طول سى و چند سال سلطنت شاه به مردم خيانت نكردهاند.
سؤال: در مصاحبه با آيتالله شيرازى و شريعتمدارى، آيت الله شيرازى فرمودند كه نظراتشان با شما يكى است، آيت الله شريعتمدارى نيز گفتهاند كه قانون اساسى را مىخواهند و سلطنت
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 159
شاه در قانون اساسى است، پس ايشان طرفدار رژيم سلطنتى هستند، علت اين تناقض چيست؟
جواب: من جمهورى اسلامى را به آراء عمومى مىگذارم.
سؤال: چطور شد كه حكومت عراق شما را اخراج كرد؟
جواب: عراق زير فشار ايران مىخواست از فعاليت سياسى و الهى من جلوگيرى نمايد و من كه برايم مكان مطرح نبود، براى اينكه بتوانم به كشورم خدمت كنم، آنجا را مىبايست ترك مىگفتم.
سؤال: با وجود بعضى قوانين اسلام مثل بهره و... وضع بانكها چه ملى و چه خارجى چه مىشود؟ در جمهورى اسلامى بانك چطور مىتواند كار كند؟
جواب: بهره حرام است، بايد نظام ديگرى درست بشود.
سؤال: وضع كشاورزى در 15 سال اخير من ديدهام كاملاً مختل شده آيا امكان دارد كه اين دو مرتبه عمران بشود؟
جواب: بايد كارشناسهاى ايران و مردم ايران راجع به اين موضوع بسيار كوشش كنند كه اين خرابىها رفع شود و البته مدت طولانى مىخواهد. بازسازى كشاورزى امرى ضرورى است كه به اين زودىها تحقق پيدا نمىكند.
سؤال: امكان دارد؟
جواب: هر چيزى با كوشش امكان دارد.
سؤال: گرفتن قانون اساسى 70 سال پيش براى ملت ايران يك پيروزى شناخته شده با وجود اينكه هيچ وقت (به) دقت عمل نشده است، آيا امكان دارد همان قانون اساسى اصلاح بشود يا يك قانون اساسى جديد بايد تدوين بشود؟
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 160
جواب: قانون اساسى بايد مطالعه بشود، بعضى از چيزهايش كه مخالف با اسلام است بايد كنار گذاشته شود، البته اين بايد براى زندگى فعلى مناسب باشد.اصولاً قانون جديدى را بايد تدوين كنيم.
سؤال: قوانين ديگر هم كه در اين 50 سال اجرا شده ممكن است بعضىهايش خوب باشد و بعضىهايش هم نه؟
جواب: اگر مخالف با اسلام نباشد، تجديد نظر مىشود و بعد تائيد و اگر هم مخالف اسلام باشد، كنار گذاشته شود و اين در صورتى است كه قانون اساسى جديدى ارائه ندهيم ولى اكنون مشغول تهيه قانون اساسى جديدى مىباشيم.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:20 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 161
تاريخ: 18/10/57
مصاحبه امام خمينى با تلويزيون سوئيس
سؤال: شاه اعلام كرده كه به زودى از مملكت خارج خواهد شد و شوراى سلطنتى تشكيل خواهد داد، آيا در چنين صورتى به ايران مراجعت خواهيد كرد يا خير؟
جواب: رفتن به ايرن تابع اين است كه احراز كنم كه وجود من در ايران نافعتر است براى نهضت از اينجا، هر وقت احراز كنم خواهم رفت. اما رفتن شاه فقط منظور ما را عملى نمىكند، ما رژيم سلطنتى را غير قانونى مىدانيم و مردم با رفراندم خود، او را ساقط كردند و رژيم بايد از مكان غصبيش دست بردارد تا ملت حكومت اسلامى را انشاءالله تاسيس كند.
سؤال: بر اساس گزارشهائى كه ما دريافت داشتهايم شما با آمريكائىها (با هياتى آمريكائى) تماسهائى گرفتهايد و احياناً ليست كسانى كه ممكن است در آينده حكومت بكنند به آنها دادهايد، آيا اين واقعيت دارد؟
جواب: خير، ما هرگز با آمريكائىها تماسى نگرفتهايم.
سؤال: حكومت بختيار را چگونه مىبينيد كه فرمودهايد غاصب است و غير قانونى؟
جواب: حكومت بختيار متكى به شاه است كه شاه سلطنتش غير قانونى است و مردم او را با رفراندم خويش عزل كردند. از طرفى متكى است بر مجلسين كه مجلسين قانونيت ندارد براى اينكه منبعث از اراده ملت نيست.
سؤال: سياست (نظر) كلى شما راجع به اقليتهاى مذهبى در آينده چيست؟
جواب: اقليتهاى مذهبى در آينده آزاد هستند و در ايران در رفاه زندگى خواهند كرد و ما با آنها با كمال انصاف و مطابق با قانون عمل خواهيم كرد. آنان برادران ايرانى ما هستند، آنان هم از شاه و دار و دستهاش به تنگ آمدهاند.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:20 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 162
تاريخ: 18/10/57
مصاحبه امام خمينى با خبرنگار روزنامه بالتيمورسان
سؤال: دلائل اصلى مخالفت شما با شاه چيست؟ آيا به اين علت است كه شاه در اصلاحات كوتاهى كرده است؟ در اصلاحات زيادهروى كرده است؟ و يا اصلاحات نابجا كرده است؟ و يا اصولاً دلائل ديگرى دارد؟
جواب: اولاً يكى به همين دليل كه در متن سوالات شما قرار گرفته و آن اين است كه شاه رسماً در امور اداره كشور و تنظيم خطوط اصلى سياست ايران در زمينه اصلاحات در شؤون مختلف كشور دخالت كرده است و اين خود جرم است زيرا شاه در سلطنت مشروطه مقام غير مسؤول است و حق دخالت در اين امور را نداشته است و اين مجلسين و دولت بودهاند كه بايد درباره سرنوشت مملكت (اگر منتخب از طرف ملت باشند) تصميم بگيرند، در صورتى كه خود شاه هميشه گفته است كه او تنها فرمانده كشور است و تمامى دولتها در اين سالها اعتراف كردهاند كه به دستور شاه هر عملى را انجام دادهاند، بنابراين دولتها هم مجرم بودهاند و بايد محاكمه شوند و نيز وكلاى مجلسين كه اين خلافها را مىديده و اعتراض نكردهاند، علاوه بر اينكه منتخب ملت نبودهاند و به اين دليل رفتن آنها در مجلس جرم بوده است، اين سكوت آنان جرم ديگرى است كه بايد محاكمه شوند، قطع نظر از اينكه تمامى دستورات و فرمانهاى شاه را هم كه برخلاف قانون اساسى بوده است، تصويب كردهاند و به خيال خودشان صورت قانونى به آنها دادهاند، بنابراين تمامى اركان حكومت برخلاف موازين قانونى بوده است و چون در همه اين خلافها شخص شاه عامل اصلى بوده لذا اعتراض ما در درجه اول مستقيماً متوجه شخص شاه مىشود و بعد نتيجه اين حكومت غير قانونى كه متكى به ملت نبوده و با ديكتاتورى و استبداد سرنيزه بر مردم تحميل شده، اين شده است كه اختناق و خفقان با شدت هر چه تمامتر بر مردم تحميل شده و در طول اين سالها هزاران كشته و زندانى و تبعيدى برجاى گذاشته است كه هنوز هم ادامه دارد. اصلاحات شاه در زمينه كشاورزى نتيجهاش اين شد كه كشاورزى غنى ايران را آنچنان نابود كرد كه بيش از نود درصد مواد غذائى از خارج، در برابر تاراج نفت وارد مىشود. در زمينه صنعت هم صنايع مونتاژ غير متناسب با نيازها را پديد آورد و كشور را آنچنان وابسته به
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 163
خارج ساخت كه رهائى از اينهمه مشكل به قيمت سنگينى تمام خواهد شد و در زمينه تسليحات و مخازن زيرزمينى از قبيل نفت و مس و ساير چيزهاو در مورد شيلات و جنگلها و مراتع و آبها كه ابعاد جنايتش نياز به توضيحات وسيعى دارد و در امور فرهنگى و به فساد كشاندن سطح اخلاق عمومى جامعه و ساير امور بايد گفت كه ايران را تبديل به ويرانستانى كرده است كه امروز همه ما شاهد آنيم.
سؤال: (ژيسكار دستن) رئيس جمهورى فرانسه يك بار پيشنهاد كرد كه دستورات شما براى اعتراض و اعتصاب در ايران، از محدوده اقامتتان در فرانسه دارد خارج مىشود و به شما به تازگى اجازه داده شد كه بيشتر در فرانسه اقامت كنيد، آيا شما هيچ اخطارى از دولت فرانسه دريافت كردهايد كه اعلاميههايتان را بايد تعديل كنيد؟ اگر دريافت كردهايد، آيا شما به طور كلى خيال چنين كارى (تعديل در بيانات خود) را داريد؟
جواب: من همچنان هميشه به خواست خداى تعالى به انجام وظائف خود در جهت خدمت به اسلام و مسلمين ادامه خواهم داد و در هر كجا محدوديتى احساس كنم آنجا را ترك خواهم كرد.
سؤال: به نظر شما چه تغييراتى لازم است در ايران انجام شود؟
جواب: همه چيز بايد در ايران تغيير كند، از قانون اساسى گرفته تا شكل حكومت، از مسائل اقتصادى تا فرهنگى و اجتماعى و نظامى همه چيز بايد تغيير پيدا كند.
سؤال: نيروهاى بسيارى از سياسيون، مذهبيون و مليون هستند كه مخالف شاهاند، آيا فكر مىكنيد ممكن است اين نيروها اختلاف فيمابين خود را حل كنند و يك دولت موثر تشكيل دهند؟ اگر چنين است چرا و چه وقت اين اختلافات اينقدر عميق بوده است؟
جواب: ما هميشه به همه طبقات و قشرها توصيه كردهايم كه اختلافات خود را كنار بگذارند و همه با هم براى نجات ملت و مملكت خدمت كنند و همانطور كه هر روز شاهد وحدت و يكپارچگى ملت در اين مرحله از مبارزاتشان هستيم، اميدواريم اين وحدت روز به روز بيشتر شود و همه سران قوم، در رسانيدن كل جامعه مسلمان ايران به يك نظام عدل اسلامى كوشا باشند.
سؤال: اگر شاه استعفا كند و يا قبول كند كه از تمام قدرت سياسى خود چشم بپوشد، آيا شما مايل خواهيد بود كه در يك دولت جديد شركت كنيد؟ اگر مايل نيستيد به چه دليل؟
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 164
جواب: اكنون تنها به چشم پوشى از قدرت توسط شاه، اختلاف ملت با وى تمام نمىشود زيرا شاه جنايات بسيارى مرتكب شده است و بنابراين بايد محاكمه و مجازات شود و نيز همه كسانى كه در جنايات شاه با وى همكارى كردهاند. و ثانياً امروز ملت ايران خواستار برچيده شدن رژيم سلطنتى هستند و رفراندم روزهاى تاسوعا و عاشورا به طرز بيسابقهاى اين حقيقت را به همه جهانيان ثابت كرد و نيز همگى اعلام كردند كه خواستار استقرار جمهورى اسلامى هستند كه متكى به آراء ملت باشد و با معيارها و قواعد اسلامى تكوين يابد و عمل كند و اينچنين حكومتى جز با دادن بيشترين آزادىهاى سازنده وخلاق امكانپذير نيست.
سؤال: آيا فكر مىكنيد كه دولت كارتر در حال تعويض يا تغيير سياست خويش نسبت به ايران است؟ برداشت شما از سياست امريكا و شوروى نسبت به ايران چيست؟ و اگر مىتوانستيد، آيا سياست ايران را بيشتر در جهت سياست غرب تغيير نمىداديد؟
جواب: بر ملت امريكاست كه كارتر و دولت او را استيضاح كنند و از وى بخواهند كه بيش از اين با حمايت از شاه آدمكش حيثيت ملت امريكا را در نظر مردم ايران متزلزل نسازد. ملت ايران تصميم گرفته است كه خود را از چنگال استعمار و استبداد نجات دهد و مستقل و آزاد باشد و سياستهاى خود را بر اين دو پايه نيز طرح ريزى مىكند و براى او مهم نيست كه چه كسى اين سياستها را مىپسندد و يا نمىپسندد.
سؤال: آيا شما هيچ گونه كمكى و يا قول كمكى از ليبى و يا سازمان آزاديبخش فلسطين دريافت كردهايد؟
جواب: نه، هرگز، به هيچ وجه.
سؤال: از قول شما گزارش شده است كه گفتهايد رهبران خارجىاى كه به حمايت خود از شاه ادامه دهند، در تحت دولتى بدون شاه هيچ نفت از ايران دريافت نخواهند كرد، آيا منظور شما عمدتاً ايالات متحده نبوده است؟ آيا فكر مىكنيد كه اين تهديد در بلند مدت موثر خواهد بود؟ آيا اگر شما اختيار انتخاب داشتيد فكر مىكنيد جريان نفت را بر روى كشورهاى اسرائيل، افريقاى جنوبى، ژاپن، فرانسه، امريكا و غيره مىبستيد؟ يا به روى يك كشور خاص ديگر؟
جواب: ما گفتهايم كه پس از رفراندم سراسرى كشور عليه شاه در روزهاى تاسوعا و عاشورا كه هر گونه مشروعيت و قانونى بودن را حتى از نظر جهانيان براى چندمين بار از حكومت شاه
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 165
سلب كرد، به دليل اينكه ديگر شاه و دولت او نماينده ملت نيستند، (اگر هم قبلاً بودهاند كه هرگز نبودهاند) در اين صورت هر دولتى از وى حمايت كند، عليه ملت ايران اقدام كرده است و ملت ايران حق دارد به چنين دولتى كه حامى دشمن اوست نفت خود را نفروشد، البته گفتهايم كه مادامى كه سران اين دولتها كه از شاه حمايت مىكنند بر سر كارند، به آنها نفت نمىدهيم، خواه آمريكا و يا هر كشور ديگر. و اما نسبت به اسرائيل، مسلم است كه ما به يك دولت غير قانونى و غاصب و متجاوز به حقوق مسلمين و دشمن اسلام هيچ گونه كمكى نخواهيم كرد. حساب آفريقاى جنوبى هم معلوم است، رژيم نژادپرستى كه به هيچ وجه به هيچ يك از ارزشهاى انسانى ارج نمىنهد و اصولاً رژيمى است سفاك و جنايتكار، ولى نسبت به ديگران ما فروشنده هستيم و صادر كننده نيز خواهيم بود، البته متناسب با مصالح و وضع اقتصادى و سياسى كشور.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:20 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 166
تاريخ: 18/10/57
مصاحبه امام خمينى با خبرنگار تايمز لندن
سؤال: مايلم كه قدرى درباره دوران كودكى شما و شغل شما در آن زمان بدانم و شايد هم مختصرى از دوران طفوليت شما و طريقى كه از آن طريق به اعتقاد كنونى راه يافتيد. كيفيتها و ارزشهائى كه براى شما مهم بوده و هستند چيست؟ و به عنوان يك مسيحى درباره فرهنگ شما زياد نمىدانم از اين رو اولين سؤالم اين است كه اعتقادات شما چيست؟ كجا و چگونه اين اعتقادات را فرا گرفتيد؟ و چگونه آنها را عمل مىكنيد؟ و به عنوان سؤالى تكميلى لطفاً مختصرى از شرح كار خود را بيان كنيد.
جواب: زندگى شخصى من هم مانند همه افراد حادثهاى است جزئى از تمام حوادثى كه در جهان مىگذرد كه نيازى به شرح و توضيح آن نمىبينم ولى اعتقادات من و همه مسلمين همان مسائلى است كه در قران كريم آمده است و يا پيامبر اسلام (ص) و پيشوايان بحق بعد از آن حضرت بيان فرمودهاند كه ريشه و اصل همه آن عقايد كه مهمترين و با ارزشترين اعتقادات ماست، اصل توحيد است. مطابق اين اصل ما معتقديم كه خالق و آفريننده جهان و همه عوالم وجود و انسان، تنها ذات مقدس خداى تعالى است كه از همه حقايق مطلع است و قادر بر همه چيز است و مالك همه چيز. اين اصل به ما مىآموزد كه انسان، تنها در برابر ذات اقدس حق بايد تسليم باشد و از هيچ انسانى نبايد اطاعت كند مگر اينكه اطاعت او اطاعت خدا باشد. براين اساس هيچ انسانى هم حق ندارد انسانهاى ديگر را به تسليم در برابر خود مجبور كند و ما از اين اصل اعتقادى، اصل آزادى بشر را مىآموزيم كه هيچ فردى حق ندارد انسانى و يا جامعه و ملتى را از آزادى محروم كند، براى او قانون وضع كند، رفتار و روابط او را بنا به درك و شناخت خود كه بسيار ناقص است و يا بنا به خواستهها و اميال خود تنظيم نمايد و از اين اصل ما نيز معتقديم كه قانونگزارى براى پيشرفتها در اختيار خداى تعالى است، همچنان كه قوانين هستى و خلقت را نيز خداوند مقرر فرموده است و سعادت و كمال انسان و جوامع، تنها در گرو اطاعت از قوانين الهى است كه توسط انبيا به بشر ابلاغ شده است و انحطاط و سقوط بشر به علت سلب آزادى او و تسليم دربرابر ساير انسانهاست. بنابراين انسان بايد عليه اين بندها و زنجيرهاى اسارت و در برابر ديگرانى كه به اسارت دعوت
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 167
مىكنند قيام كند و خود و جامعه خود را آزاد سازد تا همگى تسليم و بنده خدا باشند و از اين جهت است كه مقررات اجتماعى ما عليه قدرتهاى استبدادى و استعمارى آغاز مىشود و نيز از همين اصل اعتقادى توحيد ما الهام مىگيريم كه همه انسانها در پيشگاه خداوند يكسانند، او خالق همه است و همه مخلوق و بنده او هستند، اصل برابرى انسانها و اينكه تنها امتياز فردى نسبت به فرد ديگر بر معيار و قاعده تقوا و پاكى از انحراف و خطاست. بنابراين با هر چيزى كه برابرى را در جامعه بر هم مىزند و امتيازات پوچ و بىمحتوائى را در جامعه حاكم مىسازد بايد مبارزه كرد. البته اين آغاز مساله است ميان يك ناحيه محدود از يك اصل و اصول اعتقادى كه براى توضيح و اثبات هر يك از بحثهاى اسلامى دانشمندان در طول تاريخ اسلام كتابها و رسالههاى مفصلى نوشتهاند.
سؤال: مىخواهم كه توانائى آن را بيابم تا اين تناقض مشهود بين نقش شما به عنوان يك رهبر مذهبى و نقشى را كه به عنوان محور مخالفين به عهده داريد توجيه كنم. رژيم شاه چگونه منجر به تبعيد شما گرديده؟ و دولتهاى اين رژيم چه كرده كه شما را به مخالفت وا داشته است؟ من شما را به عنوان صخره مىبينم كه مستحكم در ميان حوادث كوبنده ايستادهايد. پايگاهى هستيد در ميان حوادث گذرا و از اين رو من فكر نمىكنم كه صحيح باشد كه شما را به عنوان يك شخصيت انقلابى توصيف كنم. اهميت شخص شما در حوادثى كه مىگذرد چه اندازه است؟ و فكر مىكنيد چه اندازه نفوذ شخصى بر اين حوادث داشته باشيد؟
جواب: اگر شما بتوانيد مفهوم مذهب را در فرهنگ اسلامى ما درك و دريافت كنيد، به روشنى خواهيد ديد كه هيچ گونه تناقضى بين رهبرى مذهبى و سياسى نيست، بلكه همچنان كه مبارزه سياسى بخشى از وظايف و واجبات دينى و مذهبى است، رهبرى و هدايت كردن مبارزات سياسى گوشهاى از وظايف و مسئووليتهاى يك رهبر دينى است. كافى است شما به زندگى پيامبر بزرگ اسلام (ص) و نيز زندگى امام على عليه السلام نگاه كنيد كه هم يك رهبر مذهبى ماست و هم يك رهبر سياسى و اين مساله در فرهنگ شيعه از مسائل بسيار روشن است و هر مسلمان شيعى وظيفه يك رهبر مذهبى و دينى مىداند كه در سرنوشت سياسى و اجتماعى جامعه مستقيماً دخالت كند و هدايت و نقش تعيين كننده خود را انجام دهد. مفهوم مذهب و رهبر مذهبى در فرهنگ اسلامى بسيار تفاوت دارد از مفهوم آن در فرهنگ شما كه مذهب صرفاً يك رابطه شخصى و معنوى است بين انسان و خدا. از اين رو مذهب اسلام از هنگام ظهورش متعرض نظامهاى حاكم در جامعه بوده است و خود داراى سيستم و نظام خاص اجتماعى و اقتصادى و فرهنگى است كه براى تمامى ابعاد و شؤون زندگى فردى و اجتماعى قوانين خاصى وضع دارد و جز آن را براى سعادت جامعه نمىپذيرد. مذهب اسلام همزمان با
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 168
اينكه به انسان مىگويد كه خدا را عبادت كن و چگونه عبادت كن، به او مىگويد چگونه زندگى كن و روابط خود را با ساير انسانها بايد چگونه تنظيم كنى و حتى جامعه اسلامى با ساير جوامع بايد چگونه روابطى را برقرار نمايد. هيچ حركتى و عملى از فرد و يا جامعه نيست مگر اينكه مذهب اسلام براى آن حكمى مقرر داشته است. بنابراين طبيعى است كه مفهوم رهبر دينى و مذهبى بودن، رهبرى علماء مذهبى است در همه شؤون جامعه، چون اسلام هدايت جامعه را در همه شوون و ابعاد آن به عهده گرفته است. و اما اينكه چرا امروز تمامى علماء مذهبى عليه رژيم شاه و دولتهاى او قيام كردهاند بسيار واضح است. امام على (ع) مىگويد: خداوند از دانشمندان پيمان گرفته است كه بر سيرى ستمگر و گرسنگى مظلوم سكوت نكنند. و اين شاه ستمگر و دارودسته اوست كه با همه فقر طاقت فرساى مردم ما، ميلياردها دلار ثروت كشور را به خود اختصاص داده است. و نيز اگر بدعتها در دين ظاهر شود، بر علماست كه دانش خود را آشكار كنند و نگذارند فريبها و نيرنگها و دروغ بدعتگذاران در دين و در مردم اثر كند و باعث انحراف شود.
اين شاه است كه با انواع دروغها و حيلهها هم دين خدا را تحريف كرده و خواستههاى شيطانى خود و اربابانش را به عنوان قوانين منطبق با اسلام، بر ملت مظلوم ايران تحميل مىكند و همه حقايق و واقعيات را وارونه جلوه مىدهد. بر علماء دينى و مذهبى است كه چهره واقعى او را به ملت معرفى كنند. مثلاً ببينيد شاه كشاورزى ما را نابود كرده و كشور را در مواد غذائى وابسته به خارج نمود و هنوز هم به اصلاحات ارضى خود افتخار مىكند. آيا اين يك تحريف نيست؟ و يا مثلاً نفت ايران را تا آنجا كه مىتواند استخراج مىكند و با پول آن براى اجانب پايگاه نظامى تاسيس مىكند و يا به بهانه صنعتى كردن كشور، صنايع مونتاژ، آن هم اكثراً با سرمايههاى خارجى و بدون هماهنگى با شرايط اقتصادى كشور، ايران را بازار مصرف اجناس تجملى خارج ساخته و از اين طريق ثروت كشور را به هدر مىدهد و بعد ادعاى مدرنيزه كردن كشور را دارد و صدها تحريف و خيانت ديگر كه بر هر مسلمانى و در درجه اول بر علماء دينى و مذهبى واجب است كه قيام كنند و خود و ملت را از اين ستمگرىها نجات دهند.
سؤال: درباره موقعيت كنونى كه بايد اقرار كنم كه ممكن است خيلى سريع پيش از آنكه من بتوانم شاهد آن باشم تغيير كرده باشد، نخستوزير جديد از شما دعوت كرده است به ايران برگرديد، در تحت چه شرايطى شما چنين خواهيد كرد؟
جواب: نخست وزير هر دولتى كه با وجود شاه به سركار بيايد غير قانونى است و از نظر ملت ايران اعتبار ندارد و بازگشت من به ايران متوقف بر اين است كه در انجا بهتر بتوانم به وظائفم در
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 169
زمينه خدمت به اسلام و نهضت اسلامى ملت ايران عمل كنم و دعوت يا عدم دعوت آنان در تصميم من هيچ گونه نقشى ندارد.
سؤال: شما از كاركنان صنعت نفت خواستهايد كه توليد نفت را متوقف كنند، آيا اين خواسته شما با يك پاسخ رضايت بخش مواجه شده؟
جواب: بله، طبق گزارشات حتى يك قطره نفت هم استخراج نمىشود و بعد ما براى تامين مصرف داخلى هياتى اعزام نموديم، به اين مساله رسيدگى كرديم و عدهاى از كاركنان را براى تامين همين مقدار دعوت كردند كه به سركار خود برگردند.
سؤال: آيا نگران اين نيستيد كه مردمى كه با انگيزه سياسى وارد اين نهضت شدهاند در پس آنچه كه شما به خاطرش قيام كردهايد پنهان شده و از موقعيت شما براى مقاصد خود استفاده كنند؟
جواب: امروز هر كس كمى مطالعه در ماهيت نهضت ايران كند خواهد ديد كه نهضتى است صددرصد اسلامى و هر كس بخواهد در اين حركت شركت كند بايد خود را با آن تطبيق دهد كه در غير اين صورت مطرود ملت خواهد بود. البته اشخاصى هم هستند كه عليه شاه مبارزه مىكنند و مسلمان هم نيستند ولى تعداد آنان خيلى كم است.
سؤال: آيا هيچگونه شرايطى وجود خواهد داشت كه شما در تحت آن بتوانيد وجود شاه را و يا جانشينان وى را بر تخت قبول كنيد؟
جواب: با وجود شاه و جانشينانش هيچ راه حلى براى بحران ايران وجود ندارد و شاه جز كنار رفتن چارهاى ندارد.
سؤال: چه نوع حكومتى را مايليد در ايران ببينيد آيا شما خواستار چنين حكومتى هستيد كه اكنون در ايران روى كار آمده و يا مايليد در چنين حكومتى شركت كنيد؟
جواب: ما جمهورى اسلامى را اعلام كردهايم و ملت با راهپيمائىهاى مكرر به آن راى داده است، حكومتى است متكى به آراء ملت و مبتنى بر قواعد و موازين اسلامى.
سؤال: و بالاخره درباره آينده فكر مىكنيد چه اتفاقى خواهد افتاد؟ آيا جنگ داخلى راه حل كم
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 170
ضررتر خواهد بود؟ و آيا واقعاً احتمال صلح وجود دارد؟ وقتى كه زندگى در ايران به حالت عادى برگردد، زندگى يك فرد متوسط را چگونه مجسم مىكنيد؟ اميد شما و آنچه كه مىخواهيد بدان برسيد چيست؟ و آيا به چنين چيزى در خارج از ايران نائل خواهيد آمد؟
جواب: به خواست خداى تعالى ملت ايران راه خود را يافته و به پيش مىرود و ما معتقديم كه پس از پيروزى ملت با اجراء قوانين اسلامى جامعهاى بوجود آيد كه الگو و نمونه باشد براى ملتهاى جهان، براى نجات و سعادت خود. جنگ داخلى صورت نخواهد گرفت. دير يا زود ارتش به ملت خواهد پيوست و اصولاً به غير از تنى چند از ارتشيان بقيه معتقد به راه ملت هستند و من از طرز تفكر خيلى از آنان آگاهى دارم. بارها سياسيون ايران مرا از ارتش بيم داده ولى آنان اشتباه مىكنند براى آنكه جو كاذب بوجود آوردهاند.
سؤال: اگر چپىها از نارضايتىهاى عمومى استفاده كنند و قدرت را تصاحب كنند آيا شما فكر مىكنيد بتوانيد كه چنان اثرى روى آنها بگذاريد كه آنچه را كه شما برايش ارزش قائليد رعايت كنند؟ و آيا با توجه به اينهمه كه شما بايد به انجام برسانيد آرزو نمىكرديد كه مرد جوانترى بوديد؟
جواب: چنين چيزى در ايران امكان ندارد. در يك كشور مسلمان كه مردم آن به نام قرآن و به خاطر خدا خون مىدهند ممكن نيست حكومتى سركار آيد كه از اول پرچم ضد خدا و ضد اسلام را در دست گرفته است. شاه با همه رياكارىها و تظاهر به اسلام بالاخره چهره واقعى او آشكار شد و ملت او را عقب راند. ملت ايران از نظر ايمان و عقيده محتاج نيست تا به مكتبهاى ضد خدائى پناه ببرد. ملت ايران خواستار عدالتند و آزادى و استقلال و معتقدند جز در سايه اسلام و با قوانين اسلام به آن نمىرسند. اگر از چندين بچهاى كه به علت نداشتن تجربه به چپ گرايش پيدا كردهاند بگذريم، چپ به معنى واقعىاش در افراد روشنفكر كه از جامعه ايران شناخت داشته باشند وجود ندارد. در ايران اسلام حاكم است و بس.
سؤال: شما نقش و وظيفه خودتان را در شرايط فعلى چه مىبينيد؟
جواب: ما نقش هدايت داريم، هميشه همين نقش بوده است. مسائلى را كه مىبينيم مفيد است براى ملت ايران طرح مىكنيم چيزهائى را كه مضر است نفى مىكنيم و كوشش مىكنيم براى پيشبرد مقاصد اسلامى.
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 171
سؤال: آيا آماده هستيد كه براى جهاد مسلحانه فرمان بدهيد، اگر تمام راهها بسته شود؟
جواب: اگر تمام راهها بسته شود، مورد مطالعه قرار خواهيم داد ولى با شناختى كه من از ارتش دارم به اين مرحله نخواهد رسيد.
سؤال: شما شخصاً به واسطه رژيم شاه رنجهاى بسيار بردهايد، تبعيد شدهايد، زندانى ديدهايد، پسرتان به نحو اسرارآميزى كشته شده است، آيا با تمام اينها شما هيچ خصومت شخصىاى در مورد شاه احساس مىكنيد؟
جواب: ابداً. من به هيچ وجه احساس خصومت شخصى با شاه ندارم. براى مبارزه نه شخص خودم مطرح است و نه پسرم و من هيچ گاه احساس ناراحتى شخصى از او نكردهام من براى خيانتهائى كه شاه در اين 50 سال كرده، جناياتى كه به ملت من وارد كرده مخالفم
سؤال: شما از (ملت من) صحبت مىكنيد و واقعيت اينست كه شما رهبر اين حركت عظيم شدهايد، آيا شما نگران اين نيستيد كه سياسيون ممكن است از اين موقعيت استفاده كنند و سعى كنند كه در پس پرده از شما سوء استفاده كنند و پس از پايان يافتن مساله ظاهر شوند و بهرهبردارى كنند؟
جواب: ما تا بتوانيم كوشش مىكنيم كه مسائل را خودمان حل كنيم و آنچه در اختيار داريم عمل مىكنيم و ملت هم پشتيبان ماست. اميدوارم كه آنانى كه امروز و يا اين روزها مبارز شدهاند، واقعاً معتقد به مبارزه شده باشند و فرصتطلب نباشند. البته در هر مبارزه، آن هم مبارزه ايران كه دامنهاش بسيار وسيع است فرصت طلبان در آينده كارهائى مىكنند كه امروز نمىتوانند انجام دهند ولى ملت ما به اميد خدا بعد از پيروزى دير يا زود همه را سر جايشان مىنشاند، انشاءالله.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:21 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 172
تاريخ: 18/10/57
مصاحبه امام خمينى با تلويزيون كانال 2 فرانسه
سؤال: به نظر مىرسد كه پيروزى شما نزديك است، آيا فكر مىكنيد كه شاه به زودى خارج شود و چه موقع خارج شود؟ و اگر ايشان را در حيطه قدرت خودتان داشتيد با ايشان چكار مىكرديد؟
جواب: انشاءالله نزديك باشد. با اينكه خروجش حتمى است ولى نمىدانم چه وقت خارج مىشود. و اگر به دست ما بيفتد ما او را به خاطر جناياتى كه كرده است محاكمه خواهيم كرد.
سؤال: وقتى كه شاه خارج شد، چه كسى حكومت خواهد كرد؟ حضرتعالى؟ و يا اينكه شما در حكومتى شركت خواهيد كرد؟
جواب: نخير، من نخواهم بود. ما شورايى تاسيس مىكنيم كه در زمان آن شورا مجلس تاسيس بشود. بعد، مجلس با اتكال به ملت ترتيب كارها را مىدهد.
سؤال: شما اراده مىفرمائيد كه جمهورى اسلامى برقرار كنيد، آيا كافى است اين جمهورى براى حكومت؟
جواب: جمهورى اسلامى مثل ساير جمهورىهاست لكن محتوايش قانون اسلام است. ما دولت تشكيل مىدهيم و براى همه امور كافى است.
سؤال: در زمينه سياست خارجى، موضع حضرتعالى در برابر كشورهايى مثل ايالات متحده، روسيه و اسرائيل چه خواهد بود؟
جواب: ما با اسرائيل چون غاصب است و در حال جنگ است با مسلمين، روابطى نخواهيم داشت. و اما آمريكا و شوروى، اگر دخالت در امور داخلى ما نكنند و با ما روابط حسنه داشته باشند، با آنها روابط برقرار خواهيم كرد.
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 173
سؤال: آيا منظور از روابط حسنه اينست كه شما نفت هم مىفروشيد؟
جواب: نفت هم مىفروشيم و پول مىگيريم، ارز مىگيريم.
سؤال: حضرتعالى، حكومت بختيار را قبول نكرديد، به چه دليل؟
جواب: دولت بختيار غير قانونى است براى اينكه شاه و مجلسين هر دو غير قانونى هستند، اما شاه، براى خاطر رفراندم ملت در تاسوعا و عاشورا، و اما مجلسين براى اينكه به ملت اتكاء ندارد و مجلسى بود كه شاه وكلاى آن را تعيين كرده است.
سؤال: آيا به زودى به ايران مراجعت خواهيد كرد؟
جواب: اين بستگى دارد به اينكه در چه مكانى بيشتر مىتوانم به ملت ايران خدمت كنم. اگر بدانم در بدترين نقطه جهان بهتر مىتوانم به ملت مظلوم ايران خدمت كنم، دقيقهاى درنگ نمىكنم.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:21 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 174
تاريخ: 18/10/57
مصاحبه امام خمينى با مجله افريقاى جوان
سؤال: چرا حضرتعالى به ايران باز نمىگرديد؟ آيا فكر مىكنيد كه حضور شاه مانع بازگشت شما به ايران است؟ و آيا فكر مىكنيد رفتن شاه به بازگشت شما قطعيت خواهد داد؟
جواب: من تا احساس نكنم كه براى نهضت، وجودم در ايران، نفعش زيادتر از بودنم در اينجاست، در همين جا باقى مىمانم.
سؤال: شما فرمودهايد كه امريكا بايد در ايران سياستش را تغيير بدهد، آيا مىتوانيد بفرمائيد كه منظورتان از اين تغيير سياست چيست؟ با چه شرايطى؟
جواب: منظور اين است كه دست از دخالتهائى كه تا حالا در ايران كرده است بر دارد، مستشاران خود را كه در ايران دارد بخواهد و ايران را به حال خودش واگذار كند تا سرنوشت خودش را خودش تعيين كند.
سؤال: نظر حضرتعالى درباره افريقاى جنوبى كه نود در صد نفتش را از ايران مىگيرد چه خواهد بود؟
جواب: افريقاى جنوبى تا به اين وضعى كه دارد خاتمه ندهد، ما با او رابطه نمىتوانيم برقرار كنيم و نفت هم به او نخواهيم داد.
سؤال: آيا بيمى از اين نداريد كه شكست حكومت بختيار به يك كودتاى نظامى منتهى شود؟ و نگرويدن ارتش را به صف انقلاب در شرايط فعلى، چگونه توضيح مىدهيد؟
جواب: بختيار، على ايحال حكومتش برخلاف قانون است و ملت ايران نمىتواند حكومت او را قبول كند. منتهى شدن به كودتاى نظامى همين است كه تاكنون بوده است و با حكومتهاى
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 175
نظامى و دولت نظامى رفتار كرده است و ما در راه اسلام و كشور كوشش خودمان را تا آنجا كه بتوانيم خواهيم كرد. در ايران كودتاى نظامى مسالهاى را حل نمىكند زيرا دولت قبل از بختيار، خود يك كودتاى نظامى بود و مشكل ايران حل نشد. شما باور نمىكنيد كه ارتش با ملت است و در آينده نزديكى به شاه پشت خواهد كرد. پيروزى ما حتمى است و جمهورى اسلامى تحققش براى من خيلى روشن است.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:21 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 176
تاريخ:18/10/57
مصاحبه امام خمينى با خبرنگار مجله اكونوميست
سؤال: در راس دولت ايران، براى شما چه كسى يا چه حزبى قابل قبول خواهد بود؟
جواب: آنچه مهم است بايد رئيس حكومت و همه آنها كه زمام امور را در دست دارند، مورد قبول ملت باشند و عميقاً معتقد به اسلام و متعهد به اجراء آن و من هم مانند يك فرد، راى خود را به افراد مورد اعتماد خواهم داد.
سؤال: آيا شما انتظار انتخابات عمومى پس از سقوط يا خروج شاه را داريد؟
جواب: يكى از مهمترين وظايف اوليه جمعى كه پس از سقوط شاه مسؤوليت امور را به دست مىگيرند، فراهم كردن شرايط انتخابات آزاد است كه به هيچ وجه اعمال قدرت و نفوذ از هيچ طبقه و گروهى در انتخابات نباشد.
سؤال: شما درباره اصلاحات ارضى، دارائىهاى خصوصى شاه، چه احساسى مىكنيد؟ آيا شما سياست توزيع املاك را ادامه مىدهيد؟ آيا شما طرفدار دارايى خصوصى هستيد؟
جواب: اصلاحات ارضى شاه، همچنان كه از اول معلوم بود و بعداً هم عملاً براى همه روشن شد، چيزى جز نابودى كشاورزى نبود كه در نتيجه آن ساليانه قسمت مهمى از پول نفت صرف خريد موادغذايى از خارج و عمدتاً از امريكا شد ولى ما هرگز اين اراضى را به مالكين بر نمىگردانيم زيرا آنها نه در تصاحب زمينها و نه در مورد منافع آنها رعايت ضوابط اسلامى را نكردهاند، ولى اين اراضى را باير هم نمىگذاريم و با تامين بهترين وسائل كشاورزى و ساير هزينههاى آن، كشاورزان را حمايت مىكنيم. اما در مورد دارائى خصوصى، اين مسلم است كه مورد قبول اسلام است و ليكن مجموعه قواعد اسلامى در مسائل اقتصادى، هنگامى كه در كل پيكره اسلام به صورت يك مكتب منسجم ملاحظه شود و همه جانبه پياده شود، بهترين شكل ممكن خواهد بود، هم مشكل فقر را از ميان مىبرد و هم از
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 177
فاسد شدن يك عده به وسيله تصاحب ثروت، جلوگيرى مىكند و در نتيجه كل جامعه را از فساد حفظ مىكند و هم مانع رشد استعدادها و شكوفائى قدرت ابتكار و خلاقيت انسانها نمىشود. و جامعيت و همه جانبه بودن قوانين اسلام آنچنان است كه اگر كسى آن را بشناسد، معترف خواهد شد كه از حد و مرز فكر بشر بيرون است و ممكن نيست زائيده قدرت علمى و تفكر انسان باشد.
سؤال: آيا شما قراردادهايى را كه با كشورهاى خارجى امضاء شده حفظ خواهيد كرد؟ (يا تضمين خواهيد كرد؟) قراردادهاى دفاعى و قراردادهاى مربوط به نيروگاهها، ساختن راه و راه آهن.
جواب: اولاً ما از مضمون و مواد مندرج در اين قراردادها اطلاعى نداريم يعنى رژيم شاه هرگز ملت را از مفاد اين قراردادها مطلع نكرده و از مردم ايران مخفى نگاه داشته است و ليكن حكومت آينده آنها را مجدداً مورد بررسى قرار مىدهد و از آنها آنچه را با منافع و مصالح ملت ما موافق نباشد. لغو مىكند ولى ما در نوسازى كشور از همه امكاناتى كه دولتهاى خارجى مايل باشند در اختيار ما بگذارند، با حفظ آزادى و استقلال كشور، بر اساس احترام متقابل، از آن امكانات استفاده مىكنيم و قراردادهايى منعقد مىنمائيم.
سؤال: آيا شما مىخواهيد ماندن تكنيسينها و مستشاران را در ايران ببينيد؟ مستشارانى از آمريكا (45000 نفر) آلمان غربى (13000 نفر)، بريتانيا(1000 نفر)، فرانسه (7500 نفر) و ژاپن (7000 نفر).
جواب: در مورد هر يك از اين گروه و نقش آنها در ايران و ميزان احتياج كشور به آنها، حكومت آينده مطالعه و بررسى مىكند و تصميم مىگيرد. حكومت آينده هيچ تعهدى جز در برابر ملت و حفظ منافع و مصالح آنها ندارد.
سؤال: شما اخيراً (اوائل دسامبر 78) اظهار داشتيد كه تمام آن قراردادهايى كه عليه منفعت ملى باشد به رسميت شناخته نخواهد شد. منظورتان كدام قراردادهاست و (منفعت ملى) را چطور تعريف مىكنيد؟
جواب: تصور نمىكنم وقتى گفته مىشود (منافع ملت) ابهامى در آن باشد. مثلاً امروز هيچ ايرانى ترديد ندارد در اينكه قرار داد خريد ميلياردها دلار اسلحه و ساختن پايگاه نظامى براى آمريكا از پول نفت ايران و حضور هزاران مستشار نظامى آمريكا در ايران با هزينههاى سرسام آور
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 178
آن به نفع ملت ايران نيست و اينگونه قراردادها كه به دست شاه با دولتهاى خارجى منعقد شده است، كم نيست.
سؤال: آيا شما ترتيبات يا قراردادهاى بازرگانى، تجارتى و داد و ستدى فعلى را با غرب ادامه خواهيد داد؟ سياست تجارتى شما چيست؟
جواب: ما همانطور كه از توليدات داخلى كشور، هر دولتى مشترى آن باشد، مىفروشيم و صادر مىكنيم، همانطور هم هر چه را كه در داخل به آن نياز داشته باشيم از خارج مىخريم ولى در همه اين تجارتها بر مبناى دو طرف مساوى عمل خواهيم كرد و حاضر نيستيم كه دولتى بخواهد مبادلات اقتصادى را اهرمى براى نفوذ سياسى و تحميل اغراض استعمارگرانه خود قرار دهد.
سؤال: چرا شما از روابط شاه با آمريكا و غرب انتقاد مىكنيد؟
جواب: ما با ماموريت شاه از طرف قدرتهاى استعمارگر، براى تامين منافع آنها و نابودى كشور به قيمت حفظ تاج و تخت لرزان و حكومت غير متكى به ملت مخالف هستيم. ما با روابط شاه با خارج كه به قيمت از بين رفتن استقلال كشور و آزادى ملت ما شده است، مخالفيم.
سؤال: نقش ارتش را در جمهورى اسلامى چگونه مىبينيد؟
جواب: هيچ كشورى بىنياز از نيروى نظامى و ارتش نيست. ارتش بايد پاسدار استقلال و امنيت كشور باشد، نه حافظ يك ديكتاتورى مستبد و مطرود تمامى ملت و مأمور قتل عام فرزندان كشور.
سؤال: نظر شما درباره رهبرى ارتش در حال حاضر چيست؟
جواب: امروز ارتش از خود استقلالى ندارد. رهبرى ارتش ايران امروز به دست چند صاحب منصب و مأمور شاه و زير نظر مستشاران خارجى است.
سؤال: نظر شما درباره دكتر شاهپور بختيار چيست؟
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 179
جواب: دولت او مانند دولتهاى گذشته شاه، غير قانونى است و از طرف ملت محكوم است.
سؤال: آيا شما قصد داريد كه حزب توده را پيش يا پس از برقرارى يك جمهورى اسلامى، قانونى سازيد؟
جواب: امروز هيچ دستهاى در ايران به اندازه حزب توده منفور نيست. سوابق بسيارى بدى در ايران دارد.
سؤال: چگونه شما قصد داريد تشكيل اين جمهورى را با رفراندم به انجام رسانيد؟
جواب: اصل لزوم تشكيل جمهورى اسلامى را ملت ايران در رفراندم تاسوعا و عاشورا در سراسر كشور اعلام كردهاند و پس از سقوط شاه، نمايندگان ملت در مجلس، مراحل قانونى آن را انجام خواهند داد و قانون اساسى اين جمهورى را تدوين و تكميل خواهند كرد.
سؤال: آيا شما قصد داريد كه آزادى سخن، آزادى اجتماعات و آزادى مطبوعات وآزادى عبادات را تضمين كنيد؟
جواب: ما به خواست خداى تعالى در اولين زمان ممكن و لازم برنامههاى خود را اعلام خواهيم نمود، ولى اين بدان معنى نيست كه من زمام امور كشور را به دست بگيرم و هر روز نظير دوران ديكتاتورى شاه، اصلى بسازم و عليرغم خواست ملت به آنها تحميل كنم. به عهده دولت و نمايندگان ملت است كه در اين امور تصميم بگيرند ولى من هميشه به وظيفه ارشاد و هدايتم عمل خواهم كرد.
سؤال: آيا شما آمادگى داريد كه يك كمونيست يا وزيرى با گرايشات كمونيستى را در يكى از مقامات دفاع ملى، امور داخلى يا روابط خارجى ببينيد؟
جواب : اگر ملت به جمهورى اسلامى راى دادهاند ديگر وزير غير مسلمان را نخواهند پذيرفت.
سؤال: آيا شما قصد تحريم نفت براى آمريكا و متحدانش را داريد؟ و اگر چنين است كجاها را شما براى صدور نفت ايران در نظر خواهيد گرفت؟
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 180
جواب: ما تا رفتن شاه از صدور نفت به خارج جلوگيرى مىنمائيم بعد از رفتن شاه به هر كشورى كه مايل باشيم نفت را مىفروشيم و در مقابل پول مىگيريم، نه اسلحه.
سؤال: نقش روحانيت و رهبران مذهبى را در دولت آينده چگونه مىبينيد؟
جواب: روحانيون در حكومت آينده نقش ارشاد و هدايت دولت را دارا مىباشند.
سؤال: آيا كسانى از اطرافيان شما هستند كه همدردى و علاقه به كمونيسم و سوسياليسم ماركسيستى داشته باشند؟
جواب: خير، ابداً، هرگز.
سؤال: نظر شما درباره رفتار اتحاد جماهير شوروى و اقليتها مسلمان در آسياى مركزى چيست؟
جواب: اتحاد جماهير شوروى هم يكى از كشورهايى است كه منابع كشور ما را به تاراج مىبرد. او گاز ايران را مىبرد، او هميشه طرفدار شاه بوده است. ما به تمام اقليتهاى مذهبى در هر كجا كه باشند احترام مىگذاريم.
سؤال: سياست شما نسبت به روسيه چيست احساسات شما درباره ماركسيسم روسى چيست؟
جواب: سياست ما نسبت به روسيه مثل سياست ما نسبت به آمريكا و ساير كشورهاست. ما براساس احترام متقابل، به تمام كشورها احترام مىگذاريم.
سؤال: احساسات شما درباره برقرارى دولت انقلابى در افغانستان چيست؟ همچنين ارتباطش با ايران؟
جواب:افغانستان كشوريست كه در همسايگى ما واقع است و مسلمان است. ما با ملت افغانستان روابط دوستانه داريم، آنان برادران ما هستند.
سؤال: آيا شما اسلام و ماركسيسم منكر خدا را، سازگار مىبينيد؟
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 181
جواب: خير، به هيچ وجه.
سؤال: آيا شما مشتاق پستى براى خودتان در دولت آينده هستيد؟
جواب: خير.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:21 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 182
تاريخ: 19/10/57
مصاحبه امام خمينى با خبرنگار تلويزيون بىبى سى
سؤال: اگر شاه ايران را ترك گويد، آيا حضرتعالى فكر مىكنيد وقت مناسبى براى بازگشت شما به ايران خواهد بود؟
جواب: بايد مطالعاتى بكنيم، هر وقت مقتضى شد مىرويم.
سؤال: چه نوع حكومت يا دولتى را حضرت آيتالله انتظار دارند كه تا پايان سال جارى مسيحى (دسامبر 79) در ايران روى كار آيد؟
جواب: ما اميد اين را داريم كه همين حكومتى را كه پيشنهاد كرديم كه حكومت جمهورى اسلامى است در اين سال روى كار آيد.
سؤال: و اين حكومتى خواهد بود كه شما شخصاً منصوب خواهيد كرد؟
جواب: ما به حسب آنطورى كه تاكنون گفتيم رجوع به آراء مردم مىكنيم ولى به حسب واقع، مردم با رفراندمى كه مكرر كردند اين حكومت را قبول كردند.
سؤال: دولت بريتانيا هنوز هم به فرستادن سلاح خود مثل تانكها، راكتها و ديگر سلاحهاى نظامى براى شاه ادامه مىدهد، از نظر حضرت آيتالله معناى اين فرستادن اسلحه چيست؟
جواب: ما سالهاى طولانى است كه گرفتار اين چيزها هستيم كه دولت انگيس به حكومت جائر ما همراهى مىكند. از اول، دولت انگليس پدر اين شاه را بر ما تحميل كرد و بعد هم كه او خيانت به آنها كرد، او را اخراج كردند. متفقين كه يكىشان انگلستان بود، محمدرضاشاه را بر ما تحميل كردند و تحميلات دولت انگليس و ظلمهايى كه به ملت ضعيف كه يكى از آنها ملت ماست كردهاند سابقه زيادى دارد و اينكه حالا هم به فرستادن سلاح و پشتيبانى از
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 183
شاه ادامه مىدهد، مىخواهد سلطنت اين شاه ادامه پيدا كند و اين ادامه جرمها و جناياتى است كه او مرتكب شده و مىشود و اينها مىخواهند دولت شاه را هر چه بيشتر نگه دارند و هر روزى كه بر سلطنت باقى بماند، روز مصيبت بزرگ ملت ماست.
سؤال: گفته شده است كه حضرت آيتالله از ليبى و فلسطينىها كمكهائى دريافت مىكنيد و همچنين گفته شده است كه بعضى از وابستگان نزديك به حضرتعالى، كسانى كه اينجا به شما كمك مىكنند، وابسته به حزب سابق توده هستند و يا عقايد كمونيستى دارند، آيا اين اتهامات درست است؟
جواب: خير، اينها تبليغات دار و دسته شاه است. ما از هيچ دولتى استمداد نكرديم و نخواهيم كرد. ما به نيروى ملت اتكا داريم و احتياج به دولت ها نداريم و كسانى كه با من ارتباط نزديك و يا دور دارند، از مسلمان خالص هستند و به هيچ حزبى وابستگى ندارند. اينها تبليغاتى است كه شاه و دار و دسته او مىكنند، آن هم براى اينكه نهضت ما را آلوده كنند.
سؤال: بسيارى از ملتهاى مسلمان را ما امروز شاهد هستيم كه يك نهضت جديد اسلامى در آنها رشد مىكند، مثل تركيه و پاكستان و اينها قيامهاى اسلامى مىكنند، به نظر حضرتعالى دليل اين قيامها چيست؟
جواب: در سالهاى طولانى، تبليغات دامنهدار دولتهاى شرق و غرب موجب اين شد كه ملتهاى مسلم از آنان يارى بخواهند و گمان كنند كه ترقيات اين كشورهاى ضعيف، در گرايش به يكى از اين دو ابرقدرت است لكن به هر طرف كه تمايل پيدا كردند، بعد از مدتى فهميدند كه آنها جز اسير كردن اينها و بردن خزائن و غارت كردن مخازن آنها كار ديگرى نمىكنند. در عصر ما ملت يافت كه شاه به واسطه پيوندى كه با غرب مخصوصاً با امريكا دارد و همين طور با شرق، تمام مخازن ما را به باد داده است، بلكه نيروهاى انسانى ما را نيز به هدر داده است و فهميدند جنايات فوقالعادى كه مرتكب مىشود به واسطه پيوندى است كه شاه با ابرقدرتها دارد، از اين جهت ملت ما بپاخاست و ساير ممالك از جمله ممالك اسلامى نيز به اين حقيقت تلخ، توجه پيدا كردند و با مطالعه تاريخشان درك كردند كه تمام گرفتارىهائى كه ملتها پيدا كردند، از دست اين ابرقدرتهاست، ناچار از آن ابرقدرتها رويگردان شدهاند و اسلام كه تمام آرزوهاى بشر را به طور شايسته در دسترس آنها خواهد گذاشت و مىگذارد و قوانين اسلام، چه قوانين اقتصادى و سياسى و چه قوانين فرهنگى و معنوى آن قوانين غنىاى است كه هر كس به آنها توجه پيدا كند، ناچار به اسلام گرايش پيدا خواهد كرد
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 184
و مسلمين بعد از سالهاى طولانى كه در غفلت بودند، حالا مقدارى رو به بيدارى گذاشتند و مقدارى توجه به اسلام پيدا كردند و اميد اين هست كه توجه آنها به اسلام بيشتر بشود و اسلام را آنطور كه هست بشناسند و در صورت شناخت صحيح، گرايشات آنها به شرق و غرب بكلى منقطع خواهد شد و براى پياده كردن احكام اسلام جانفشانى خواهند نمود.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:21 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 185
تاريخ: 19/10/57
مصاحبه امام خمينى با لوموند
سؤال: شما اعلام كردهايد كه دولت بختيار غيرقانونى است، چرا؟
جواب: به دو دليل، يكى اينكه اين دولت از طرف رژيم شاه تعيين شده است، اين رژيم قبل از تظاهرات تاسوعا و عاشورا خود غيرقانونى بود و تظاهرات مزبور كه در واقع نوعى رفراندم بودند، غيرقانونى بودن رژيم را تعيين كردند، دليل ديگر اين است كه نه مجلس شورا و نه محلس سنا هيچ پايگاه ملى ندارند و نمايندگان اين دو مجلس را كه دولت از آنها راى اعتماد مىخواهند، ملت انتخاب نكرده است.
سؤال: در صورتى كه بختيار شكست بخورد، شما وقوع يك كودتاى نظامى كه شاه را كنار بگذارد و روى واحدهاى برگزيده ارتش نظير كماندوهاى نيروى هوائى و ژاندارمرى تكيه داشته باشد، ممكن مىدانيد؟
جواب: وقوع چنين كودتاى ممكن است. در اين حال اين آخرين سنگى خواهد بود كه رژيم به سوى ملت مىافكند و ملت مصمم است با استقرار يك حكومت اسلامى به مبارزه ادامه دهد و هر نوع رژيم ديگرى با مخالفت ملت روبرو خواهد شد.
سؤال: اگر شما پيروز شويد، از نظر بنيادهاى اساسى چه در نظر داريد؟
جواب: ما كميتهاى را مأمور خواهيم كرد كه به منظور تشكيل يك مجلس به مشورتهاى لازم اقدام كند. ملت يك بار اراده خود را به داشتن يك حكومت اسلامى اعلام كرده است ولى اگر از نظر حقوقى رفراندمى هم لازم باشد، ما مخالف آن نخواهيم بود. اين كميته از افراد مومن تشكيل مىشود و ممكن است علما هم به صورت عضو كامل و يا عضو ناظر درآن شركت كنند.
سؤال: شما به عنوان رهبر غير قابل انكار مخالفان تجلى يافتهايد، شما گفتهايد كه نمىخواهيد زمام
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 186
امور را به دست گيريد، بنابراين يك حكومت اسلامى را به چه صورت در نظر گرفتهايد؟
جواب: ما نامزدى براى رياست جمهورى معرفى خواهيم كرد كه بايد به وسيله ملت انتخاب شود، وقتى او انتخاب شد از او پشتيبانى و حمايت خواهيم كرد. قوانين حكومت اسلامى، قوانين اسلام خواهد بود. من شخصاً رئيس جمهورى نخواهم شد و هيچ پست دولتى هم نخواهيم پذيرفت. من مانند گذشته به هدايت ملت اكتفا خواهم كرد.
سؤال: بسيارى از مردم در ايران و بخصوص در بين روشنفكران با وجود اعتقاد، به فرائض مذهبى عمل نمىكنند و يا اصولاً به مذهب عقيده ندارند، روش حكومت اسلامى در برابر آنها چه خواهد بود؟
جواب:ما سعى مىكنيم به اين افراد راه سلامت و نجات را نشان دهيم، اگر نخواهند اين راه را بپيمايند، در زندگى يوميه خود آزاد خواهند بود مگر اينكه بخواهند توطئههاى زيانبخشى عليه ملت و كشور تدارك بينند.
سؤال: شما اخيراً گفتيد كه اگر امريكا سياست تسلطجوئى خود را در برابر ايران تغيير دهد، شما حاضر خواهيد بود در روابط خود با امريكا تجديد نظر كنيد، منظور شما از اين مطلب چيست؟
جواب: اگر امريكا به نحو صحيح رفتار كند و در امور داخلى ما مداخله نكند و مشاوران خود را كه در امور كشور ما دخالت دارند فرا خواند، ما نيز آنها را را احترام خواهيم گذاشت.
سؤال: آيا فكر مىكنيد كه امريكائىها با توجه به اهميت موضوع و عواقبى كه جنبش ملت ايران در كشورهاى عرب و مسلمان منطقه مىتواند داشته باشد، به آسانى از ايران دست خواهند كشيد؟
جواب: البته امريكا مىخواهد كه همه كشورها را زير نفوذ خود داشته باشد ولى ما چنين تصورى را نمىتوانيم بپذيريم و ملت از آن خسته شده است. ملتهاى ديگر نيز با پيروى از ملت ما خود را از دستاندازى استثمار رهائى خواهند داد.
سؤال: نفت مساله دشوار و پر دردسرى است، در اين زمينه چه سياستى مورد نظر شماست؟
جواب: ما نفت را به هر كس كه از ما بخرد مىفروشيم مشروط بر اينكه به قيمت عادلانه و برمبناى
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 187
تراضى طرفين باشد. ارزهائى را كه از اين راه بدست خواهيم آورد به مصرف آبادى و عمران مملكت خواهد رسيد.
سؤال: آيا به اسرائيل و آفريقاى جنوبى نفت خواهيد فروخت
جواب: خير، براى اينكه اين كشورها همانطور كه قبلاً هم گفتهام راهى برخلاف حق و عدالت در پيش گرفتهاند.
سؤال: از چند روز پيش مسكو نسبت به ايران تغيير لحن داده و از جنبش ملى حمايت مىكند، نسبت به اين تحول چه فكر مىكنيد؟
جواب: تبليغات روزنامههاى شوروى مداخله در امور داخلى محسوب نمىشود و در واقع تمام روزنامههاى جهان بايد از ما عليه رژيم شاه حمايت كنند. اتحاد شوروى در رديف كشورهائى است كه وضع ملت ايران را درك كرده و رفتار خود را بر همين اساس بنا نهاده است. ما با شوروى مانند همه كشورهاى ديگر، مادام كه نخواهند در امور داخلى ما مداخله كنند، روابط دوستى خواهيم داشت. بايد به روابط حسن تفاهم و دوستى بر پايه احترام متقابل استوار بود.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:21 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 188
تاريخ:19/10/57
مصاحبه امام خمينى با خبرنگار روزنامه ايتاليائى لوتاكو نتينوا
سؤال: تصور مىكنم كه آنچه امروز در حيات يك جنبش تودهاى در ايران اتفاق مىافتد، ريشههايش در يك نوع رنسانس (تولد دوباره) شيعه يافت مىشود. ممكن است شرح دهيد كه چه فعاليتها و بحثها و مبارزاتى در 30 سال اخير فعاليت شما را تشكيل داده است
جواب: يكى از خصلتهاى ذاتى تشيع از آغاز تاكنون مقاومت و قيام در برابر ديكتاتورى و ظلم است كه در تمامى تاريخ شيعه به چشم مىخورد، هر چند كه اوج اين مبارزات در بعضى از مقطعهاى زمانى بوده است. درصد سال اخير، حوادثى اتفاق افتاده است كه هر كدام در جنبش امروز ملت ايران تاثيرى داشته است. انقلاب مشروطيت، جنبش تنباكو و... قابل اهميت فراوان است. تاسيس حوزه علمى دينى در بيش از نيم قرن اخير در شهر قم و تاثير اين حوزه در داخل و خارج كشور ايران و نيز تلاش روشنفكران مذهبى در داخل مراكز دانشگاهى و قيام سال 42-41 ملت ايران به رهبرى علماء اسلامى كه تا امروز ادامه دارد، همه عواملى هستند كه اسلام شيعى را در سطح جهانى مطرح مىكند.
سؤال: اين فعاليتها و بحثها، اين مدرن شدن (انطباق با زمان) شيعه از چه راههائى رشد كرد؟ آيا يك كار محدود به روحانيت شيعه بوده است يا در راههاى ديگرى هم رشد كرده است؟ و مدارس اسلامى (حوزههاى علمى) در اين رشد چه نقشى داشتند؟
جواب: اساساً اسلام (كه تشيع چيزى جز اسلام اصيل نيست) نه تنها جلو رشد علمى و فكرى بشر را نمىگيرد، بلكه خود زمينههاى اين حركت را آمادهتر مىكند و به اين حركت جهت انسانى و الهى مىدهد و تكامل علمى و فرهنگى بشر بعد از ظهور اسلام، محققين تاريخ را خيره ساخته است. بله، چيزى كه بايد اضافه كنم اينست كه فساد اخلاق و انسان مصرفى شدن و تمام تلاش انسان براى لذتجوئى بيشتر و تمام ارزشها را با پول سنجيدن، مفهومى غير از مدرنيزه كردن كشور دارد و تشيع با آنها مخالف است، نه با مدرنيزه كردن كشور. در مورد كار روحانيت بايد بگويم كه مطالعه و تحقيق در بحثهاى اسلامى و شناختن فقه شيعه به علت
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 189
گسترش زمينههاى آن، به صورت تخصصى در آمده است كه قهراً ايجاب مىكند كه هميشه عدهاى از مردم خود را براى درك و سپس ابلاغ اين مسائل آماده كنند و كسانى كه اين مسووليت را به عهده گرفتهاند، روحانيون هستند كه بر اساس دريافتهاى اسلامى خود، هميشه در حركتهاى اجتماعى و مبارزات سياسى در سطح پيشتاز بودهاند.
سؤال: ممكن است معنى و مفهوم حزبالله را براى ما تشريح كنيد؟
جواب: هر مسلمانى كه موازين و اصول اسلام را پذيرفته است و در اعمال و رفتار از انضباط دقيق شيعى برخوردار است يك عضو از اعضاء حزبالله مىباشد و تمامى دستورات اين حزب و خط مشى آن را قرآن و اسلام بيان كرده است. اين حزب غير از حزبهاى متداول امروز دنياست. امروز تمام مردم ايران در هر سنى كه هستند از زن و مرد كه با شعارهاى اسلامى مبارزه مىكنند جزء حزبالله هستند.
سؤال: ممكن است معنى دقيق (امام) را تشريح كنيد؟ در معنى كلى آن و در موقعيت خود شما لقب (امام) كه در تظاهرات ميليونها ايرانى در ماه محرم به شما داده شده چيست؟ رابطه (امام) با حزبالله چيست
جواب: امام به معنى پيشوا و كسى كه جمعى را در جهتى هدايت و رهبرى مىكند. امام، بيان كننده خط مشى شيعه و حزبالله و رهبرىكننده اين تشكيلات بزرگ است كه تمامى وظايف آنان را از قرآن و سنت پيامبر اسلام در زمانهاى مختلف و شرايط مختلف، اجتهاد و استنباط مىكند و به آنان ابلاغ مىنمايد.
سؤال: حكومت مدرن چگونه مىتواند در يك جامعه اسلامى وجود داشته باشد؟
جواب: اسلامى كه بيشترين تاكيد خود را بر (انديشه) و (فكر) قرار داده است و انسان را به بازدارى از همه خرافات و اسارت قدرتهاى ارتجاعى و ضدانسانى دعوت مىكند، چگونه ممكن است با تمدن و پيشرفت و نوآورى مفيد بشر كه حاصل تجربههاى اوست سازگار نباشد؟!
سؤال: با در نظر گرفتن اينكه هر حكومتى در خود حداكثر تمركز قدرت را جمع مىكند، چگونه حكومت اسلامى مىتواند وجود داشته باشد و قدرت در آن تمركز نيابد و رابطه مسلط و زير سلطه برقرار نشود؟
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 190
جواب: اسلام در رابطه بين دولت و زمامدار و ملت ضوابطى و حدودى معين كرده است و براى هر يك بر ديگرى حقوقى تعيين نموده است كه در صورت رعايت آن هرگز چنين رابطه مسلط و زير سلطه بوجود نمىآيد. اساساً حكومت كردن و زمامدارى در اسلام يك تكليف و وظيفه الهى است كه يك فرد در مقام حكومت و زمامدارى، گذشته از وظايفى كه بر همه مسلمين واجب است، يك سلسله تكاليف سنگين ديگرى نيز بر عهده اوست كه بايد انجام دهد. حكومت و زمامدارى در دست فرد يا افراد، وسيله فخر و بزرگى بر ديگران نيست كه از اين مقام بخواهد به نفع خود حقوق ملتى را پايمال كند. هر فردى از افراد ملت حق دارد كه مستقيماً در برابر سايرين، زمامدار مسلمين را استيضاح كند و به او انتقاد كند و او بايد جواب قانع كننده دهد و در غير اينصورت اگر برخلاف وظايف اسلامى خود عمل كرده باشد، خودبخود از مقام زمامدارى معزول است و ضوابط ديگرى وجود دارد كه اين مشكل را حل مىكند.
سؤال: در جامعه اسلامى چه ارگانيسمهاى اجتماعى مردمى بايد تصميمگيرى سياسى و برابرى بين افراد را تضمين كند و از برقرارى روابط مسلط وزير سلطه ما بين مردم جلوگيرى نمايد و همچنين كسانى را كه در دستگاه حكومتى تصميمگيرى مىكنند كنترل نمايد؟ تجربه تاريخ به ما مىآموزد كه قدرت مردم كه توسط پارلمان اعمال مىشود (حتى اگر پارلمان آزادانه انتخاب شده باشد) خيلى محدود است و رو به كم شدن مىنهد.
جواب: در دنياى امروز كه گفته مىشود دنياى صنعت است، رهبران فكرى مىخواهند جامعه بشرى را نظير يك كارخانه بزرگ صنعتى اداره كنند. در حاليكه جامعهها از انسانها تشكيل شده است كه داراى بعد معنوى و روح عرفانى است و اسلام در كنار مقررات اجتماعى، اقتصادى و غيره، به ترتيب انسان بر اساس ايمان به خدا تكيه مىكند و در هدايت جامعه از اين بعد، بيشتر براى هدايت انسان به طرف تعالى و سعادت عمل مىكند. اگر ايمان به خدا و عمل براى خدا در فعاليتهاى اجتماعى و سياسى و اقتصادى و ساير شؤون زندگى بشر وارد شود، پيچيدهترين مشكلات امروزى جهان به آسانى حل مىشود. امروز دنيا، هم در اين بن بست گرفتار شده است و هم نمىخواهد به نوع هدايت انبيا تسليم شود ولى سرانجام چارهاى جز تسليم ندارد.
سؤال: از چه راههائى فكر مىكنيد كه بشود تمركز قدرت اقتصادى را از بين برد؟ نه فقط بين فقرا و ثروتمندان بلكه حتى بين تيپهاى مختلف پروسه توليدى (كارگر و كارفرما)؟
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 191
جواب: جامعه بدون خدا و بدون ايمان و عمل براى خدا، آنچنان با مشكل رابطه كارگر و كارفرما گرفتار شده است كه وقتى هم مىخواهد اين مشكل را حل كند، مشكل بزرگترى ايجاد مىكند كه در حل آن خود را در بن بست مىبيند ولى در جامعه اسلامى كه همه چيز بر اساس و معيار اسلام و ايمان سنجيده و عمل مىشود هرگز مشكلى پيش نخواهد آمد.
سؤال: فكر مىكنيد كه بعد از سرنگونى رژيم پهلوى بشود بلافاصله حكومت اسلامى برقرار كرد يا احتياج به يك حكومت موقت براى رسيدن به حكومت اسلامى باشد؟
جواب: بديهى است هر اندازه ملت و حكومت طبق موازين اسلامى و براى خدا عمل كنند، تدريجاً نقائص خود را بيشتر برطرف مىكنند و دائماً در تعالى و ترقى بيشترى قرار خواهند گرفت و در مجموع جامعه به ارزشهاى خدائى بيشتر نزديك مىشود و اين سير نهايت ندارد.
سؤال: براى دادن يك مثال مشخص چه پر نسيبهائى (اصولى) بايد (در) يك حكومت اسلامى به كار برد براى از بين بردن اقتصاد وابسته به نفت شاه و استفاده متفاوت از اين ماده اوليه؟
جواب: ايران امكانات و ظرفيتهاى مختلف و فراوانى براى رشد اقتصادى دارد كه اگر نفت هم نباشد بتواند به رشد خود و از بين بردن فقر نائل شود. از قبيل معادن مختلف كه در صنايع اهميت زيادى دارد و همچنين امكانات كشاورزى و دامدارى و مهمتر از همه وجود استعدادهاى سرشار و خلاق انسانى. نفت را در ضمن اينكه به هركس كه مشترى باشد و با رعايت عدل و انصاف از ما بخرد و پول آن را بدهد مىفروشيم سعى هم خواهيم كرد كه از خود نفت در صنايع مختلف استفاده كنيم.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:21 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 192
تاريخ: 20/10/57
مصاحبه امام خمينى با راديو تلويزيون لوگزامبورگ
سؤال: حضرت آيتالله! شاه مىرود بدون آنكه استعفاء بدهد، آيا به نظر شما شرايط تغيير كرده است؟
جواب: خير، با رفتن شاه هيچ چيزى تغيير نمىكند، بايد تمام اين سلطه كه در ايران است از بين برود، براى اينكه همه اينها غيرقانونى است، هم دولت غير قانونى است و هم مجلسين و هم شوراى سلطنت و تا اينها تحقق پيدا نكند، آرامش در ايران پيدا نخواهد شد.
سؤال: آيا فكر مىكنيد نبرد و نهضتى را كه ايجاد كردهايد، موجب بروز جهادى در ايران و در جاهاى ديگر مثل تركيه و ساير كشورها بشود؟
جواب: آن مربوط به ما نيست. ملت ما در سراسر كشورهاى اسلامى اثر مىگذارد و ملتها را به فكر رهائى از چنگال شرق و غرب مىاندازد.
سؤال: آيا حكومت اسلامى، حكومتى قهقرا گراست؟ شاه مىخواهد يك كشور مدرن برقرار كند، كشورهاى عربى نيز به دنبال پيشرفت هستند، ولى اسلام با رفرم و تغييرات اجتماعى مثل آزادى زنان مخالف است، نظر شما در اين باره چيست؟
جواب: دولت شاه با رشد اجتماعى ما مخالف بود و تمام آزادى و استقلال كشور ما را از دست داده بود. دولت اسلامى قهقراگرا نيست و با همه مظاهر تمدن موافق است، مگر آنچه كه به آسايش ملت لطمه وارد آورده و با عفت عمومى ملت منافات داشته باشد. اسلام با آزادى زن نه تنها موافق است، بلكه خود پايهگذار آزادى زن در تمام ابعاد وجودى زن است.
سؤال: آيا روابطى با حزب توده ايران و در نتيجه مسكو داريد؟
جواب: خير، به هيچ وجه روابطى نداشتهام و ندارم و نخواهم داشت.
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 193
سؤال: حضرت آيتالله! ايران منطقه بسيار حساسى در جهان است، آيا بيم آن نداريد كه با اين نهضتى كه شروع كردهايد، به طور جدى تعادل منطقه را به خطر اندازيد و در نتيجه جنگى درگير شود؟
جواب: ما اميدواريم كه تعادل دنيا به خطر نيفتد، براى اينكه ما به هيچ طرفى از دو طرف شرق و غرب تمايلى نداريم و ما با همه روابطى علىالسواء داريم و با همه رفتارى عادلانه داريم، البته در صورتى كه آنها عدالت را در رابطه با ما رعايت كنند. اميدوارم تزلزلى در منطقه بوجود نيايد، البته شما غربىها تزلزل منطقه را در عدم منافع خودتان مىدانيد، اگر اين تزلزل است، مطمئن باشيد بزرگترين تزلزل در منطقه صورت مىگيرد.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:22 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 196
تاريخ: 20/10/57
پيام امام خمينى به ملت ايران
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام و تحيت به عموم ملت ايران ايدهم الله تعالى. مطالبى از ايران مىرسد كه از توطئهاى خطرناك حكايت مىكند. گفته مىشود اعلاميههاى بدون امضاء در تهران و شهرستانها منتشر مىشود و اشخاص بسيارى را به اسم ساواكى و يا عمال شاه تهديد به قتل مىكنند و خانههايى را با همين بهانهها سوزانده و به زن و فرزندان آنان اهانت نموده و آزار دادهاند. به طورى كه از ايران اطلاع دادهاند اعمالى برخلاف اسلام و انصاف بدون رعايت حقوق شرعى انجام مىگيرد كه شاهد بر آن است كه دستهاى ناپاكى در كار است كه با هرج و مرج و ايجاد رعب و وحشت نهضت مقدس اسلامى را متهم نموده و خداى نكرده به شكست بكشند. ملت محترم ايران بايد بداند كه ديانت مقدس اسلام جان و مال انسانها را محترم شمرده و تجاوز به آن را از محرمات عظيمه مىداند و كسانى كه دست به اين نحو جنايات زده و موجب ارعاب مردم مىشوند به نظر مىرسد از جناحهاى منحرفى باشند كه مى خواهند در پناه هرج و مرج، يا شاه را حفظ كنند و يا كشور را با ايجاد كودتاى نظامى به تباهى بكشند.
مردم مسلمان ايران در مبارزات بحق خود از اين روشهاى غير انسانى استفاده نمىكنند و موظف شرعى هستند كه به اعلاميههاى مشتمل بر قتل و غارت و اعلاميههاى بىامضاء به هيچ وجه ترتيب اثر ندهند و از اشخاصى كه مىخواهند به خانههاى مردم تجاوز كنند و آتش سوزى نمايند جلوگيرى نمايند كه به نظر مىرسد توطئهاى در دست اجراست كه بايد از آن جلوگيرى كرد.
ملت شريف در تهران و شهرستانها و قصبات به راهپيمائى و تظاهرات و اعتصابات خود ادامه دهند تا اين توطئه با رفتن شاه خنثى شود.
بر حضرات علماى اعلام ايران است كه مردم را با اطلاعيهها بيدار كنند و آنان را به وظايف شرعيه خود آگاه نمايند كه مجازات اشخاص جنايتكار و مجرم بعد از اثبات جنايات با محاكم صالحه است، نه با اشخاص متعارف. از خداوند تعالى قطع دست جنايتكاران را خواستارم.
والسلام عليكم ورحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:22 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 197
تاريخ: 20/10/57
مصاحبه امام خمينى با خبرنگار روزنامه نيويورك تايمز
سؤال: روابط آتى ايران با ايالات متحده چگونه خواهد بود؟
جواب: مادامى كه آنها روابط حسنه داشته باشند، روابط حسنه است. اگر چنانچه دولت امريكا دست از پشتيبانى شاه بردارد و دست از دخالت در مملكت ما بكشد و ما را به حال خود بگذارد، با او روابط حسنه خواهيم داشت.
سؤال: آيا حكومت آينده ايران حكومتى متمايل به غرب خواهد بود مانند عربستان سعودى؟ و يا حكومتى مشكوك به غرب مثل حكومت ليبى؟
جواب: خير، حكومت ما حكومت مستقل است و در صورتى كه كشورها دخالتى در امور داخلى ما نداشته باشند، ما با آنها روابط دوستانه داريم.
سؤال: آيا حضرت آيتالله پس از رفتن شاه به ايران باز خواهند گشت؟
جواب: تاكنون تصميمى نگرفتهام. رفتن و نرفتن شاه ربطى به رفتن يا نرفتن من ندارد. در هر موقع صلاح دانستم به ايران مىروم.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:22 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 198
تاريخ: 20/10/57
مصاحبه امام خمينى با خبرنگار تلويزيون اسپانيا
سؤال: شما عمل آمريكا را كه خواسته است تا شاه به تعطيلات برود چگونه برآورد مىكنيد؟
جواب: ناآرامىها وقتى رفع مىشود كه رژيم شاه از بين برود و خارجىها در امور داخلى ما دخالت نكنند.
سؤال: چگونه مىتوانيد وضع فعلى را كه سياست كلى به بن بست رسيده است، از بن بست در آوريد؟ به نظر جنابعالى بن بستى كه بوجود آمده چگونه از بين خواهد رفت؟
جواب: با رفتن رژيم سلطنتى، بن بست هم از بين خواهد رفت و ملت تكليف همه چيزها را خودش معين مىكند.
سؤال: وقتى كه جنابعالى مراجعه كرديد به ايران، در نظر داريد كه در مسائل سياسى شركت مستقيم داشته باشيد؟
جواب : از اجزاء حكومتى نخواهم بود لكن دخالت در امور مملكت و هدايت دولت را بايد بكنم.
سؤال: سياست حضرتعالى راجع به منابع زير زمينى مملكت، به بهترين وضعش چگونه است؟
جواب: منابع زيرزمينى تابع سياست اقتصادى است. در شرايط فعلى ما ناچار به فروش منابعمان هستيم البته با سياستى مستقل.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:22 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 199
تاريخ: 20/10/57
مصاحبه امام خمينى با مجله اكسپرس
سؤال: شما در كتاب خودتان مطابق ترجمه روزنامه امريكايى هرالد تريبون فرمودهايد جايى براى عقيده و احساسات در حكومت آينده وجود ندارد. آيا شما تصور مىكنيد كه حكومت شما از نظر آزادى با حكومت فعلى فرقى خواهد داشت؟ آيا رژيم مورد نظر شما يك استبداد مذهبى نخواهد بود؟
جواب: رژيمى كه ما مىخواهيم، رژيم جمهورى اسلامى است و در اسلام آزادى به طور مطلق است مگر آنچه به حال ملت و كشور ضرر داشته باشد و موجب مفسدهاى باشد.
سؤال: رفتن شاه در روزهاى آينده حتمى است. آيا تصور مىكنيد به هدفتان نزديك شدهايد؟ آيا مجمع سلطنتى مرحلهاى قابل قبول و ممكن از نظر شما هست يا خير؟
جواب: منظور ما از اين مبارزه رفتن شاه از ايران نبود، بلكه سقوط شاه يعنى دست برداشتن از اين سلطنت. در رفراندم تاسوعا و عاشورا بار ديگر ايران ثابت كرد كه اين رژيم قانونى نيست و بايد اين رژيم به هم بخورد و الان هيچ جهت قانونى براى شاه و براى كسانى كه جاى او مىخواهند بنشينند، قانونى نيستند و ما او را قانونى نمىدانيم و بعد از آنكه آنها دست از آن سلطه غيرقانونىشان برداشتند، ما حكومت را به طور عادلانه و با اتكاء به آراء مردم پا برجا مىكنيم. بنابراين نه خود سلطنت، نه شوراى سلطنت اساسى ندارد و از نظر ملت مردود است.
سؤال: آيا تصور مىكنيد كه برقرارى حكومت اسلامى موجب به هم زدن تعادل شرق و غرب در اين منطقه از جهان گردد؟
جواب: حكومت اسلامى، حكومتى است آزاد و مستقل و روابطش با شرق و غرب به يك نحو است و اگر آنها روابط حسنه داشته باشند، دولت اسلام هم با آنها روابط حسنه دارد و اجازه نمىدهيم كسى در مقدرات مملكتمان دخالت كند.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:23 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 194
تاريخ :20/10/57
مصاحبه امام خمينى با آژانس سيگما
سؤال: آيا تودههائى كه در بازاراند و پيروان شمايند پشتيبانىشان از شما به علت عقايد مذهبىشان است؟ به علت اعتقادشان به شماست؟ و يا به علت اين است كه شما شانس تظاهرات عليه شاه را براى ايشان فراهم آوردهايد؟
جواب: بله، به دليل عقايد مذهبىشان است كه آنها را وادار مىكند عليه ظلم و ديكتاتورى قيام كنند و اساساً اسلام مذهبى است كه همه به آنان مبارزه با ظلم و نابرابرىها را مىآموزد و هم اينكه چگونه بايد يك جامعه سالم، مترقى و پيشرو بنا كنند و چون ما را بيانكننده عقايد و خواستههاى خود مىدانند از ما پشتيبانى مىكنند.
سؤال :مردمى كه در بازار كار مىكنند چه كسانى هستند؟
جواب: مسلمانانى هستند كه واسطه انتقال اجناس و كالاهاى مورد نياز مردم به دست آنان هستند كه البته بسيار هم اتفاق افتاده كه به علت نظام فاسد و غير اسلامى، رژيم شاه در همه زمينهها از جمله زمينه اقتصادى، شكل روابط تجارتى را هم از حدود اسلامى آن بيرون برده است ولى به هر حال ايمان به اسلام و كشور اسلامى ايران را با فداكارىهاى بىدريغ ثابت كردهاند.
سؤال: موقعيت بازاريان در جامعه ايرانى چگونه است
جواب: بازار و بازاريان هميشه از احترام خاصى در جامعه ايرانى برخوردارند و تصميمات آنان در مبارزات سياسى نقش بسيار موثر و گاهى تعيين كنندهاى داشته است و نيز هميشه منشا خدمات اجتماعى فراوان بودهاست و در حوادث هميشه از بهترين كمككنندگان به مردم ضعيف و محروم بودهاند.
سؤال: آيا بازار هميشه منشا مخالفت با شاه بوده است؟
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 195
جواب: بازار هيچگاه تا به حال حمايت از شاه نكرده است و اگر گاهى چنين چيزى به آن نسبت داده شده است، صرفاً تهمت است.
سؤال: آيا فكر نمىكنيد كه فرمانهاى مكرر شما براى اعتصابات، منجر به خرابتر شدن اوضاع اقتصادى در ايران گشته و مشكلات مالى براى مردم فقير توليد كند؟
جواب: بديهى است كه جنايات شاه ضربههاى هولناكى به مردم ايران وارد آورده است، چه در زمان قدرت او و چه امروز كه ملت مىخواهد او را كنار بزند، ولى ملت ايران پايدارى خود را در مقابل اين مشكلات ثابت كرده است. بازاريان خوب دريافتهاند كه ضررهاى ناشى از اعتصابات به مراتب بهتر است از زير يوغ استعمار رژيم كنونى بودن.
سؤال: آيا شما يك برنامه مشخص داريد كه پس از بازگشتتان به ايران اعمال شود؟
جواب: مسلم است كه ما هميشه راهنمائىهاى خود را مىكنيم و برنامه براى آينده هم داريم كه در اختيار حكومت آزاد و اسلامى آينده قرار مىدهيم و آنها هستند كه تصميم مىگيرند و ملت هم هميشه بر كارهاى خود نظارت مىكند.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:23 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 200
تاريخ: 21/10/57
مصاحبه امام خمينى با خبرنگاران خارجى
سؤال: شانس موفقيت دولت بختيار چيست؟ و آيا حضرت آيتالله دعوت او را براى بازگشت به ايران مىپذيريد؟
جواب: دولت بختيار، هم غير قانونى و هم شانسى ندارد. رفتن من به ايران ربطى به دعوت كسى ندارد، هر موقع صلاح باشد به ايران مىروم.
سؤال: آيا قدرت مذهبى قوىتر است از قدرت سياسى و نظامى در ايران؟ آيا آقاى سنجابى كانديداى شما خواهد بود؟
جواب: هيچ قدرتى به اندازه مذهب نخواهد بود و نظامىها و سياسىها اكثراً تحت نفوذ مذهب هستند. و اما راجع به آقاى سنجابى بعد مطالعه مىشود.
سؤال: آيا ايران جديد، يك دولت بيطرف خواهد بود؟ روابطش با فرانسه چه خواهد بود؟ آيا شما در صورت ادامه تشنجات، ترس دخالت خارجى را نداريد؟
جواب: دولت آينده نسبت به همه دولتها بيطرف خواهد بود و با تمام دولتها به طور عادلانه رفتار مىكند، مادامى كه روابط متقابل حسنه باشد. با دولت فرانسه به طور صحيح رفتار خواهد كرد و با حفظ همان شرايط. خوف از دخالت مستقيم نداريم و از دخالت غير مستقيم هم جلوگيرى خواهيم كرد.
سؤال: سياست دولت جمهورى اسلامى در مورد آزادى زنان، پيكار با بيسوادى و سينماها چه خواهد بود؟
جواب :شاه كار مثبتى در ايران انجام ندادهاست، جبران خرابىهاى او تا مدتها طول خواهد كشيد.
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 201
شاه نه آزادى به زنان دادهاست و نه به مردان، ما به همه آزادى خواهيم داد. سينماها در رژيم شاه در خدمت فساد بودند در حالى كه در جمهورى اسلامى بايد خدمت، صلاح ملت باشد. ما مبارزه با بيسوادى را به نحو احسن اجرا خواهيم كرد.
سؤال: آيا در جمهورى اسلامى، مذاهب آزادى عمل دارند خصوصاً در مورد يهوديان؟ و آيا شما ضد نژاد سامى و يهود هستيد؟
جواب: همه اقليتهاى مذهبى در اسلام محترم هستند و همهگونه آزادى براى انجام فرائض مذهبى خود دارند. ما با هيچ بشرى ضديت نداريم. آنان ايرانىاند و مثل ساير ايرانيان همهگونه حق دارند.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:24 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 202
تاريخ: 21/10/57
مصاحبه امام خمينى با خبرنگاران ژاپنى، سنگاپور و سوئيسى
سؤال: من در يكى از گزارشهاى مطبوعات خواندم كه حضرتعالى فرمودهايد كه ژاپن دشمن مردم ايران است، آيا چنين گفتهاى درست است؟ و اگر چنانچه چنين مطلبى از طرف حضرتعالى عنوان شده است، چه دلائلى براى آن وجود دارد؟
جواب: چنين مطلبى دروغ است و مطلقاً چنين چيزى صحت ندارد.
سؤال: حضرتعالى روابطى را در آينده با دولت ژاپن پيشبينى مىفرمائيد؟ چه نوع؟
جواب: روابط ما مى تواند حسنه باشد بر اساس احترامات متقابل.
سؤال: نفت ژاپن به مقدار زيادى وابسته به صدور نفت ايران است و همانطور كه مىدانيد به دليل قطع جريان نفت و استخراج نفت در ايران، صدور نفت به ژاپن قطع شده است. چه آيندهاى براى صدور نفت ايران به ژاپن پيشبينى مىفرمائيد؟
جواب: در آينده نزديكى كه رژيم شاه از بين برود و حكومت مورد نظر مردم روى كار بيايد، جريان نفت دوباره به كار خواهد افتاد و به همه كسانى كه مشترى نفت ما باشند و به طور عادلانه به ما ارز بپردازند، نفت به آنها فروخته خواهد شد.
سؤال: آيا چنانچه حكومت اسلامى روى كار بيايد آيا حكومت شما به ساير كشورهاى اسلامى نظير مالزيا، اندونزى و يا مشابه به آن كمك خواهد كرد يا نه خصوصاً ايران كه داراى درآمد نفت سرشارى است.
جواب: اين امر محتاج مطالعه است و در موقع خود مطالعه و بررسى خواهد شد.
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 203
سؤال: حضرت آيتالله! موقعيت شما درباره سياست فرانسه نسبت به خودتان چيست؟ و آيا از چنين سياستى كه به شما اجازه داده است كه در اينجا بمانيد تعجب نمىكنيد؟ و آيا اين روابط تاثيراتى در روابط آينده ايران با فرانسه خواهد داشت يا خير؟
جواب: نه، مورد تعجب نيست. فرانسه قوانين خودش را اجرا مىكند، نه خلاف قوانينش، البته ممكن است اين برخوردها در روابط آينده ايران و فرانسه اثر بگذارد. به هر حال روابط ما در آينده احتمالاً حسنه خواهد بود. ملت ايران از ملت فرانسه در اين مورد تشكر خواهد كرد.
سؤال: آيا در تشكيل كميته يا شورايى كه براى مرحله انتقال مورد نظر حضرتعالى است ايرج اسكندرى را هم در نظر داريد كه دعوت كنيد؟
جواب: خير.
سؤال: آيا در دولت انتقالى آينده، حزب توده شركت خواهد داشت؟
جواب: خير.
سؤال: آيا حزب توده و عناصر آن با شما در ارتباط هستند؟ آيا ايرج اسكندرى با شما در رابطه است؟
جواب: خير.
سؤال:با توجه به وضعيت روسيه شوروى و دخالتش در حوادثى كه در افغانستان و يمن جنوبى و حبشه (اتيوپى) در شاخ افريقا رخ داده است، آيا شما نگران دخالتهاى روسيه شوروى در ايران نيستيد؟
جواب: خير، ما با هر نوع دخالت خارجى به هر شكل در سرنوشت ملتهاى ديگر مخالفيم و با اين دخالتها مبارزه خواهيم كرد.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:24 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 204
تاريخ: 22/10/57
مصاحبه امام خمينى با تلويزيون آمريكا
سؤال: حضرت آيتالله! شاهپور بختيار مخالف شاه است، چرا مخالف شاهپور بختيار هستيد؟
جواب: اولاً بختيار مخالف شاه نيست، او مىخواهد شاه را نگه دارد، ايشان با آمريكا بند و بست دارد و ثانياً بر فرض اينكه مخالف شاه باشد، خودش مخالف قانون است. مجلسين مخالف قانونند و شاه هم مخالف قانون است، از اين جهت ما مخالف او هستيم.
سؤال: به نظر مىرسد كه سياست آمريكا در ايران تغييرات عمدهاى پيدا كرده و امروز معتقدند كه شاه بايد بروند. با توجه به اين تغيير عمدهاى كه در سياست امريكا در مورد وضع شاه پيش آمده است، آينده روابط آمريكا و ايران را چهجور مىبينيد و نظرتان چيست؟
جواب: تا رژيم بكلى از بين نرود و ما حكومت اسلامى را آنطور كه مىخواهيم مستقر نكنيم نمىتوانيم راجع به روابط با آمريكا به طور قطع صحبت كنيم لكن احتمال مىدهيم كه اگر آمريكا با ايران روابط حسنه داشته باشد ايران هم با او روابط حسنه خواهد داشت.
سؤال: شما هم احساس مىكنيد كه شرايط فعلى خط سياست آمريكا در جهتى است كه شما را راضى كند؟
جواب: تاكنون احساس نكردهام.
سؤال: تحت يك حكومت اسلامى به نظر شما باز هم ايران مىتواند به آمريكا نفت بفروشد؟
جواب: در صورتى كه آمريكا دست از كارهايش بردارد و ايران را به حال خودش بگذارد و به هيچ وجه دخالت در سرنوشت مملكت ايران نداشته باشد، آمريكا هم يكى از مشترهائى است كه نفت به او داده مىشود.
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 205
سؤال: لطفاً نظرتان را در مورد دولت اسلامى مشخصتر بيان كنيد.
جواب: دولت اسلامى كه ما مىخواهيم يك جمهورى است كه به آراء ملت درست مىشود و احكام اسلام هم در او اجرا مىشود. قانون اساسى همان قانون اسلام است و قانون اسلام مسبب آزادىها و دموكراسى حقيقى است و استقلال كشور را نيز تضمين مىكند.
سؤال: مطالبى گفته شده است در اين مورد كه نظرات حضرتعالى مخالف ساير مذاهب خصوصاً يهودىها و مسيحيان است. ممكن است نظرتان را راجع به ساير مذاهب، چه داخل اسلام، چه خارج اسلام بيان كنيد (خصوصاً يهوديان و مسيحيان)؟
جواب: ما كراراً اين مطلب را گفتهايم كه اسلام نسبت به اقليتهاى مذهبى احترام قائل است و آنها در مملكت ما آزادند و حتى حق راى دارند، حق تعيين وكيل دارند و آنچه گفته شده است كه ما مخالف با آنها هستيم، تبليغاتى است كه شاه به راه انداخته است. اسلام هميشه با آنها به طور مسالمت رفتار كرده است و حتماً زندگى آنها در حكومت اسلامى بهتر از الانشان است.
سؤال: در اين نهضت، حضرتعالى كه در خارج از ايران بودهايد يك قدرت بىنهايت زيادى را كسب كردهايد و اين قدرت كاملاً بزرگ است و ما مىخواستيم بدانيم كه اگر در ايران بوديد آيا همين قدرت را كسب مىكرديد؟
جواب: اين قدرت مذهبى است و ما اگر ايران هم باشيم به عنوان يك نفر آدم مذهبى ما را مىشناسند. كه خدمتگزار اين مردم هستيم و فرقى نيست بين داخل و خارج.
سؤال: محبوبيت شما حتى در بين كسانى است كه به مذهب چندان علاقه نداشتهاند و بيشتر تغيير و تبديلات در مسائل اجتماعى را مىخواستند، آيا فكر نمىكنيد همين تبعيد شما به خارج موجب شده كه يك حالت رمزى بوجود بياورد كه آنها علاقهمند شوند؟
جواب:آنها هم كه علاقه دارند، علاقه ملى دارند چون ما با مصالح ملى آنها موافق هستيم و كسانى كه به كشور آنها خيانت كردهاند و استقلال آنها را از بين بردهاند، ما با آنها مخالفيم. در نهاد تمام ملت اين مسائل هست، از اين جهت با ما حتى قشرهاى غير مذهبى هم موافقند.
سؤال: ابهاماتى در مورد نقش شما در آينده وجود دارد. ممكن است نقش خود را در آينده بفرمائيد؟
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 206
جواب: من درآينده هم همين نقشى را كه الان دارم خواهم داشت، نقش هدايت و راهنمائى و در صورتى كه مصلحتى در كار باشد اعلام مىكنم و اگر چنانچه خيانتكارى در كار باشد با او مبارزه مىكنم لكن من در خود دولت هيچ نقشى ندارم.
سؤال: آيا يك شوراى علماى مذهبى خواهد بود كه شما در راس آن قرار بگيريد؟
جواب: بعد بايد ببينم چه خواهد شد.
سؤال: شما فكر مىكنيد در خارج از ايران مدت زيادى خواهيد ماند؟
جواب: من هر وقت مصلحت ديدم برمىگردم.
سؤال: حضرت آيتالله! چه موقع به فكرتان رسيد كه مىتوانيد بر شاه غالب شويد؟
جواب: اين امرى است كه نمىتوانم دقيقاً بگويم ولى مدتهاست كه مىدانم شاه رفتنى است ولى اين را هم نمىتوانم دقيقاً بگويم.
سؤال: مردم زيادى در دنيا فكر مىكردند كه شاه رمز ثبات است، حالا در آينده ايران بعد از رفتن شاه مشكلترين مساله شما چه خواهد بود؟
جواب: مشكلترين مسائل ما ترميم خرابىهاى شاه است و اين ناثباتىهائى كه او از هر جهت براى ما به ارث مىگذارد، مساله بيكارى، مساله مسكن، مساله كشاورزى، مساله صنايع مونتاژ، مساله كارخانهها، بايد ابتدا اين مسائل از هم پاشيده را در طول اين پنجاه سال ترميم كنيم تا چرخ ايران به حركت درآيد. بعد اصولاً بايد يك اساس نو ديگرى را پايه ريزى كرد.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:24 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 207
تاريخ: 22/10/57
پيام امام خمينى به ملت ايران درباره تشكيل شوراى انقلاب اسلامى و احتمال كودتاى نظامى شاه
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام و تحيت بر ملت قهرمان و شريف ايران. سلام بر شهداء راه حق. اكنون كه روز پيروزى ملت شجاع نزديك مىشود، اكنون كه خون پاك عزيزان بىگناهى كه براى دفاع از حق و حقيقت به دست جلادان خونآشام شاه بر زمين ريخته شده است بارور مىگردد، لازم مىدانم مراتب ذيل را به اطلاع ملت ايران و مردم جهان برسانم:
1- به موجب حق شرعى و بر اساس راى اعتماد اكثريت قاطع مردم ايران كه نسبت به اينجانب ابراز شده است، در جهت تحقق اهداف اسلامى ملت، شورائى به نام شوراى انقلاباسلامى مركب از افراد با صلاحيت و مسلمان و متعهد و مورد وثوق موقتاً تعيين شده و شروع به كار خواهند كرد. اعضاء اين شورا در اولين فرصت مناسب معرفى خواهند شد. اين شورا موظف به انجام امور معين و مشخصى شده است، از آن جمله ماموريت دارد تا شرائط تاسيس دولت انتقالى را مورد بررسى و مطالعه قرار داده و مقدمات اوليه آن را فراهم سازد. دولت موقت در اولين فرصت كه مناسب و صلاح دانسته شود به ملت معرفى و شروع به كار خواهد نمود. دولت جديد موظف به انجام مراتب زير است:
الف - تشكيل مجلس موسسان از منتخبين مردم به منظور تصويب قانون اساسى جديد جمهورى اسلامى.
ب - انجام انتخابات بر اساس مصوبات مجلس موسسان و قانون اساسى جديد.
ج - انتقال قدرت به منتخبين جديد.
2- دولت كنونى كه منصوب شاه مخلوع و مجلسين غير قانونى مىباشد هرگز مورد قبول مردم نخواهد بود. همكارى با اين دولت غاصب به هر شكل و به هر نحوى شرعاً حرام و قانوناً جرم است. همانطورى كه كارمندان محترم و مبارز بعضى از وزارتخانهها و ادارات دولتى عمل كردهاند بايد از اطاعت وزراى غاصب سرپيچى نموده و در صورت امكان آنان را به وزارتخانهها راه ندهند. خواست ملت مظلوم ايران تنها رفتن شاه و برچيده شدن بساط نظام سلطنتى نيست، بلكه مبارزه ملت ايران تا استقرار جمهورى اسلامى كه متضمن آزادى ملت و استقلال كشور و تامين عدالت اجتماعى باشد ادامه خواهد داشت. تنها با رفتن شاه و انتقال قدرت به ملت است كه آرامش به كشور عزيزمان باز خواهد گشت. تنها با استقرار حكومت عدل اسلامى مورد تائيد و پشتيبانى مردم و با شركت فعالانه همه
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 208
ملت است كه مىتوان خرابىهاى عظيم فرهنگى و اقتصادى و كشاورزى را كه رژيم فاسد شاه بوجود آورده است جبران نموده و نوسازى مملكت را به نفع طبقات زحمتكش و مستضعف آغاز نمود.
3- احتمال اين هست كه شاه خائن كه در حال رفتن است، دست به يك جنايت بزرگترى بزند و آن يك كودتاى نظامى است كه كراراً تذكر دادهام كه اين آخرين ضربه اوست ولكن ملت دلير مىداند كه در ارتش به جز تنى چند سرسپرده و خونخوار كه از قرار مذكور در پستهاى مهم مستقر شدهاند و به من نيز معرفى كردهاند، جناحهاى شريف ارتش به اين سرسپردگان اجازه نخواهند داد تا دست به چنين جنايتى كه مخالف با مليت و مذهب آنان است بزنند. من بر حسب وظيفه الهى و ملى خود به ارتش ايران هشدار مىدهم و از صاحب منصبان و درجهداران مىخواهم كه در صورتى كه چنين توطئهاى در كار باشد شديداً از آن جلوگيرى كنند و راضى نشوند چند نفر خونخوار، ملت شريف ايران را به خاك و خون كشند، اين وظيفه الهى شما ارتش محترم است كه در صورت فرمانبردارى از خائنان بالفطره پيش خداى تبارك و تعالى مسوول و در جوامع بشريت محكوم و مورد نفرين نسلهاى آتيه خواهيد بود. بر ملت شجاع ايران است كه خود را در مقابل چنين توطئهاى به هر وسيله ممكن مجهز كنند و با اتكاء به خداى تعالى از اشخاصى كه به جز سودطلبى چيزى در نظر ندارند نهراسند كه مبارزات پرشور ملت ايران نشان داده است كه نمىهراسند و مىدانند كه اينان هم مثل آن خائنين كه فرار را اختيار و با مال ملت در خارج زندگى را انتخاب كردهاند، استقامت را از دست دادهاند. ملت ايران موظف است كه به درجهداران و افسران و صاحب منصبان شريف احترام بگذارند. بايد توجه داشته باشند كه چند نفر ارتشى خائن نمىتوانند اكثريت ارتش را آلوده كنند، حساب اين چند نفر ارتشى خونخوار معلوم و از حساب ارتش ايران جداست. ارتش از ملت است و ملت از ارتش، با رفتن شاه خائن خللى بر آن وارد نخواهد شد.
4- ملت شريف بايد تا نتيجه نهائى دست از مبارزات پرشور خود بر ندارند كه نمىدارند. بايد به اعتصابات و تظاهرات ادامه دهند و در صورتى كه چماق به دستان و يا مفسدين به آنان حمله كردند، مىتوانند دفاع از خود كنند اگر چه منتهى به قتل آنان شود. از خداوند تعالى نصرت اسلام و مسلمين و نابودى مخالفين ملت شريف را خواهانم.
والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:24 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 209
تاريخ: 23/10/57
مصاحبه امام خمينى با تلويزيون ايتاليا
سؤال: چرا با دولت بختيار مخالف هستيد؟ حكومتى را كه شما مىخواهيد چيست؟
جواب: حكومت بختيار غيرقانونى است، شاه او را تعيين كرده است و شاه خلاف قانون است، شاه نيست و مجلسين او را تاييد كردهاند، مجلسين هم غيرقانونى هستند، بنابراين ما با او مخالف هستيم. آن حكومتى كه ما اختيار مىكنيم يك جمهورى است كه متكى به آراء ملت است و قانون اساسىاش اسلام است.
سؤال: شكل حكومت اسلامى شما در ايران چگونه است و نقش شما در آن چه خواهد بود؟
جواب: حكومت جمهورى است مثل ساير جمهورىها و احكام اسلام هم احكام مترقى و مبتنى بر دمكراسى و پيشرفته و با همه مظاهر تمدن موافق و من هم نقشى در خود حكومت ندارم، همان نقش هدايت را دارم.
سؤال: نقش غير مذهبىها در حكومت آينده چيست؟ آيا دولتى متشكل از غير مذهبىها خواهيد داشت؟
جواب: دولت ما اسلامى است و غير مذهبىها در دولت راهى ندارند چون راى نمىآورند، چرا كه جامعه اسلامى است.
سؤال: آيا شانسى براى كودتاى نظامى در حال حاضر در ايران به نظر شما وجود دارد.
جواب: احتمال كودتاى نظامى را مىدهم وليكن اينطور كه يك شانسى داشته باشد و بتواند ملت را آرام كند، احتمال نيست بلكه من احتمال يك انفجار عظيمى مىدهم كه جلوگيرى از آن بسيار مشكل مىباشد و من توصيه مىكنم به كسانى كه مىخواهند اين كودتا را بپا كنند، چه عاملين
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 210
داخلى و چه عاملين خارجى اين كار را نكنند كه هيچ نفعى به حال آنها ندارد و من اشخاصى كه در داخل در اين فكر هستند مىشناسم، به من معرفى شدهاند وآنها بايد ملاحظه كنند كه براى آنها بسيار خطرناك است و آمريكا هم اگر چنانچه دستى در اين كار داشته باشد، بايد خوددارى كند كه اگر چنين چيزى بشود، ملت ايران آن را از ناحيه آمريكا مىداند و اين براى آمريكا بسيار مضر است.
سؤال: آيا با كشورى كه به شاه اجازه اقامت دهد، مخالفت خواهيد كرد؟
جواب: خير، مخالفت نمىكنيم لكن شاه را كه بايد محاكمه بشود، ممكن است از آن كشور بخواهيم و اگر چنانچه بعداً خواستند كه تسليم نكنند، آنوقت يك فكرى خواهيم كرد.
سؤال: اخيراً شما نماينده دولت ليبى را به حضور پذيرفتهايد، گفته مىشود به شما كمك مالى كردهاند، آيا صحيح است؟ اگر صحيح نيست، چه دليلى داريد؟
جواب: نماينده ليبى آمده است اينجا لكن در مسائل ديگرى با من صحبت كرده است و اصلاً صحبت مالى نشده است. نه ليبى و نه كشورهاى ديگر به من كمك مالى نكردهاند و من احتياج به كمك مالى ندارم. من با شاه، با يك قلم و چند صفحه كاغذ مبارزه مىكنم و اگر يك وقت محتاج به كمكى باشم، ملت من به من كمك خواهد كرد.
سؤال: چه موقعى شما به ايران مراجعه مىكنيد؟
جواب: احتمال مىدهم كه نزديك شده باشد.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:24 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 211
تاريخ:23/10/57
پيام امام خمينى به ملت ايران درباره توطئه حمله به مؤسسات دولتى
بسم الله الرحمن الرحيم
برادران و دوستان من! ملت عزيز ايران! خبرى موثق دريافت نمودم كه لازم است شما را مطلع كنم. توطئهاى از خارج كشور و به دست نفعجويان در دست اجراء است كه بايد ملت ايران با كمال هوشيارى و شجاعت آن را خنثى كنند، مىخواهند به مجرد رفتن شاه دستههائى از مزدوران و اشرار را وادار كنند كه به اسم ملت مسلمان حمله به ارتش و سربازها و شهربانىها و ديگر موسسات دولتى و نظامى كنند و با تبليغاتى كه براى نيروهاى نظامى و انتظامى كردهاند، به عنوان دفاع آنان را به قتل عام مردم بيدفاع وادار نمايند. بدخواهان كه مىخواهند براى چپاول بيشتر مال ملت مظلوم، شاه خائن را حفظ و يا برگردانند از يك سو دربين سربازان و نظاميان و ساير قواى انتظامى دست به اشاعه دروغ مىزنند كه ملت مىخواهد همه شما را از بين ببرد و از سوى ديگر اشرار و اجيرانى را به اسم ملت وادار به هجوم به دستگاههاى نظامى و انتظامى مىكنند تا ملت را در مقابل نيروى ارتش و انتظامى قرار داده و نتيجه مطلوب خود را بگيرند.
من به ملت شريف و جميع جناحهاى قواى نظامى و انتظامى به حكم تلكيف الهى و ملى هشدار مىدهم كه با بيدارى و شجاعت اخلاقى يكى ديگر از آخرين توطئهها را خنثى كنيد. مردم موظفند به نيروهاى انتظامى و ارتش بابرادرى و مهربانى رفتار كنند و اگر اشرارى قصد حمله به آنان را داشتند از برادران خود دفاع كنند. ارتش و ساير نيروهاى انتظامى موظفند كه با ملت به طور برادرى رفتار كنند و اگر اشرار به آنان حمله كردند بدانند كه اين ملت نيست بلكه اين عمل عمال اجانب و نفعطلبان است كه مىخواهند فساد كنند. برادران عزيز و شجاع من بدانند كه با رفتن شاه پيروزى نهائى حاصل نشده است، متانت را از دست ندهند و با هوشيارى به مسائل روز و توطئهها بنگرند. از خداوند تعالى پيروزى ملت مسلمان و انهدام اساس ستمكارى را خواهانم.
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:26 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 212
تاريخ: 23/10/57
مصاحبه امام خمينى با روزنامه تمپو از اندونزى
سؤال: اندونزى بزرگترين كشور مسلمان است، جمعيت آن 125 ميليون است كه 80 درصد آن مسلمان هستند، به همين جهت (جمهورى اسلامى) كه شما در ايران در نظر داريد، براى اندونزى مورد توجه است. شكل اين جمهورى چطور خواهد بود؟ جاى كسانى كه مسلمان نيستند يا به خدا اعتقاد ندارند در اين جمهورى كجاست؟
جواب: آنچه مهم است ضوابطى است كه در اين حكومت بايد حاكم باشد كه مهمترين آنها عبارت است از اينكه اولاً متكى به آراء ملت باشد به گونهاى كه تمامى آحاد ملت در انتخاب فرد و يا افرادى كه بايد مسؤوليت و زمام امور را در دست بگيرند، شركت داشته باشند و ديگر اينكه در مورد اين افراد نيز خط مشى سياسى و اقتصادى و ساير شؤون اجتماعى و كليه قواعد و موازين اسلامى مراعات شود. در اين حكومت به طور قطع بايد زمامداران امور دائماً با نمايندگان ملت در تصميمگيرىها مشورت كنند و اگر نمايندگان موافقت نكنند، نمىتوانند به تنهائى تصميم گيرنده باشند. افرادى كه به عنوان نمايندگان يا مسوولين دولت در جمهورى اسلامى انتخاب مىشوند شرايطى دارند كه با رعايت آن شرايط حقيقتاً نمايندگان واقعى مردم انتخاب مىشوند، نه نمايندگان طبقه خاصى كه به ضرر اكثريت ملت عمل كنند. خطوط اصلى در قانون اساسى اين حكومت را اصول مسلم اسلام كه در قرآن و سنت بيان شده تشكيل مىدهد.
سؤال: مفهوم اقتصادى شما در رژيم اسلامى چيست؟ براى مثال در بخش بانكى آيا ربا از بين خواهد رفت؟ حق مالكيت را در رابطه با اصلاحات ارضى چطور مىبينيد؟
جواب: ربا در اسلام حرام است و به هيچ شكل در اقتصاد اسلامى وارد نبايد بشود و مالكيت در اسلام پذيرفته شده است و لكن اسلام در چيزهائى كه حق مالكيت به آنها تعلق مىگيرد و نيز در شيوه و شرايط پيدا شدن اين حق دستوراتى داده است كه نظام اقتصادى اسلام را و نيز روابط اقتصادى در جامعه اسلامى را از روابط و نظام اقتصادى سرمايهدارى امروز دنيا جدا
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 213
مىكند و اگر اين حدود و شرايط مراعات شود، جامعه نه مشكلات و نابرابرىهاى دنياى سرمايهدارى امروز را پيدا مىكند و نه دولت اسلامى به بهانههاى مختلف هر گونه آزادى را از انسانها سلب مىكند. در اينجا بايد نظام اقتصادى اسلام را در مجموعه قوانين و مقررات اسلامى در كليه زمينهها و شؤون فردى و اجتماعى ملاحظه كرد. اين مسلم است كه از نظر اسلامى حل تمامى مشكلات و پيچيدگىها در زندگى انسانها تنها با تنظيم روابط اقتصادى به شكل خاص حل نمىشود و نخواهد شد، بلكه مشكلات را در كل يك نظام اسلامى بايد حل كرد و از معنويت نبايد غافل بود كه كليد دردهاست. ما معتقديم تنها مكتبى كه مىتواند جامعه را هدايت كند و پيش ببرد اسلام است و دنيا اگر بخواهد از زير بار هزاران مشكلى كه امروز با آن دست به گريبان است نجات پيدا كند و انسانى زندگى كند، انسان گونه بايد به اسلام روى بياورد.
سؤال: آيا حقيقت دارد كه در مفهوم دولت، بين شما و آيتالله شريعتمدارى اختلاف هست؟ به چه بخشى اين اختلاف مربوط مىشود؟ آيا لازم است كه احتمالاً يك شوراى علما (متشكل از آيت اللهها) تشكيل شود و دولت به همان شكل قديمى خود باقى خواهد ماند؟
جواب: بيش از يك سال است كه ملت ايران مكرراً خواستههاى خود را حتى در برابر آتش مسلسل و توپ و تانك بيان كرده است. در رفراندم تاسوعا و عاشورا با اكثريتى كه در تاريخ راىگيرىهاى دنيا كم نظير است، خواستار سرنگونى سلسله پهلوى و از بين رفتن رژيم سلطنتى و استقرار جمهورى اسلامى شده است. بنابراين در اين خواستها هر كه ترديد كند خود را از ملت جدا كرده است و بديهى است كه اگر شورائى از علما و دانشمندان اسلامى كه آشنائى كامل به موازين و قواعد اسلامى دارند بر دولت جمهورىاسلامى نظارت نكنند، معيارهاى اسلام ممكن است ولو به علت عدم توجه و آگاهى به آنها رعايت نشود.
سؤال: قوانين اسلامى كه شما مايليد در ايران اجرا كنيد شبيه عربستان سعودى و ليبى خواهند بود؟
جواب: آنچه را كه ما به نام جمهورى اسلامى خواستار آن هستيم، فعلاً در هيچ جاى جهان نظيرش را نمىبينيم.
سؤال: با كدام يك از جناحهاى مخالفين، خود را نزديكتر مىدانيد؟
جواب: شعارها و خواستههاى نهضت اسلامى ايران آنچنان مورد قبول اكثريت قاطع ملت است كه
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 214
هيچ جناحى كه به جز اين خواستهها چيزى مخالف آنها بگويد در ميان ملت جائى ندارد. نهضت ملت ايران حدود و چهار چوبهاى حزبى را درهم شكسته است و به صورت يك حزب در آمده است و آن حزب ملت مسلمان ايران يعنى حزباسلام و حزبالله است. در مبارزات ايران كسى جرأت نمىكند از ملت دور باشد، من هم يكى از افراد ملت هستم.
سؤال: ماده پنج قرارداد ايران و روس به دولت روسيه حق مىدهد كه در صورت تهديد به سرزمين روسيه، آنها مىتوانند ارتش خود را به ايران روانه كنند، نظر شما چيست؟ به خاطر اين نااطمينانى آيا شاه مىتواند از اين امر به عنوان يك بهانه استفاده كرده و مخالفان را تحت اين عنوان كه دستاويز روسها قرار گرفتهاند، از بين ببرد؟ نظر شما درباره اين ماده در رابطه با استقلال ايران چيست؟
جواب: جمهورى اسلامى در كليه قراردادها از اساس تجديد نظر مىكند زيرا قراردادهاى گذشته با حكومتى بوده است كه متكى به آراء ملت نبوده و در اين قراردادها خود را موظف به حفظ منافع و مصالح ملت ايران نمىديده است. همين شاه بود كه تا ديروز هميشه از سياست مستقل ملى دم مىزد و مىگفت ما از آنچنان قدرتى برخورداريم كه هيچ دولت خارجى نمىتواند كمترين دخالتى در ايران بكند و حالا امروز مدعى است كه روسها در ايران نفوذ كردهاند و حتى نوكران او احمقانه ادعا مىكنند كه صدها هزار نفر كه در تبريز شعار مرگ بر شاه مىدادند خارجيانى هستند كه به طور قاچاق از آن طرف مرز وارد شده اند!! چون امروز همه ملتها فهميدهاند كه اين ملت نبوده است كه حمايت از شاه مىكرده بلكه اين ابرقدرتها بودهاند كه براى منافع خودشان از شاه حمايت مىكردهاند و معنى سياست مستقل ملى شاه، اين بوده است كه او سياستى مستقل و جدا از ملت ايران داشته است و دارد. ديگر اين اين بهانهجوئىها نفعى به حال شاه نخواهد داشت و او و حاميانش خوب فهميدهاند كه با اين بهانهها نمىتوانند مخالفانشان يعنى تمامى ملت ايران را سركوب كنند.
سؤال: موضع شما در برابر كارتر كه از شاه حمايت مىكند چيست؟ و عقيده شما درباره نفوذ روسها در ايران چيست؟
جواب: دشمن شماره يك ملت ايران كارتر و ديگر همفكران او در دولت امريكاست والا همه مىدانند كه شاه متكى به آنهاست و بدون حمايت آنها چيزى نيست ولى اين وظيفه ملت امريكاست كه رئيس جمهورى خود را استيضاح كنند كه چرا تا اين حد از يك آدمكش حمايت مىكند و حيثيت ملىشان را برباد مىدهد و آتش خشم ايرانى را نسبت به آنها شعله ور
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 215
مىكند. و اما وضع روسها ايران اجازه نفوذ به هيچ كس و هيچ قدرتى را نمىدهد انشاءالله.
سؤال: بنا به نوشته روزنامه لوموند به تاريخ 3 و 4 دسامبر 78، مقامات ايرانى اظهار كردهاند كه آيتالله خمينى امسال 25 ميليون دلار دريافت كرده است و اين پولها صرف تعمير مساجد و امامزادهها و مدارس و يتيمخانهها و موسسات مىشود، آيا حقيقت دارد؟ اگر حقيقت دارد، آيا مسخره نيست كه در واقع اين دولت ايران است كه با كمك مالى خود به شما باعث پيدايش شورش در ايران مىشود؟ در غير اين صورت طى شانزده سال تبعيدتان امكانات ديگرى براى ادامه فعاليتهايتان داشتهايد؟
جواب: اين مطالب از اساس دروغ است و اساساً جعل، افترا، تحريف و قلب حقايق، و در منطق شاه و دار و دستهاش از مهمترين پايههاى سياستشان مىباشد.
سؤال: حقيقت قضيه با عراق چه بود كه شما آنجا را ترك كرديد؟ چرا شما فرانسه را انتخاب نموديد؟ و موضع شما در مقابل رئيس جمهورى فرانسه بعد از تذكر 21 نوامبر مبتنى بر اينكه فرانسه نمىتواند سرزمينى باشد كه از آنجا بتوان مردم را به خشونت دعوت كرد چيست؟ و اگر دولت فرانسه به شما اجازه اقامت ندهد، مقصد بعدى شما كجاست؟
جواب: دولت عراق زير فشار شاه فعاليتهاى مرا در جهت خدمت به اسلام و مسلمين نمىتوانست تحمل كند و لذا ناچار به ترك آن كشور شدم و عازم كويت شدم و با اينكه ويزاى كويتى داشتم مانع از ورود به خاك كويت شدند. ناچار به فرانسه آمدم تا در اينجا تصميم به اقامت در يك كشور اسلامى را بگيرم و هرگاه در مدت اقامت موقتى خودم در فرانسه احساس محدوديت در انجام وظائفم بكنم، خاك فرانسه را ترك خواهم كرد و مهم نيست كه كجا باشم، زمين خدا وسيع است.
سؤال: نتيجه ملاقات شما با پادشاه اردن چه بوده است؟
جواب: چنين ملاقاتى انجام نشده است.
سؤال: اگرشاه استعفا بدهد و شما به عنوان رهبر جمهورى اسلامى ايران انتخاب شويد، آيا اين وظيفه را قبول خواهيد نمود؟ آيا ممكن است جنگى بين گروههاى نسبتاً مهم مثل طرفداران شريعتمدارى، سنجابى يا ارتش به دليل اختلاف اهداف و جاه طلبى در گيرد؟
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 216
جواب: من شخصاً چنين مقامى را نمىپذيرم و من به هوشيارى و نيز يكپارچگى ملت آنچنان اميدوارم كه به خواست خداى تعالى هيچگونه جنگ داخلى بوجود نخواهد آمد.
سؤال: رابطه شما با آيتالله منتظرى چگونه است؟ آيا وى به عنوان يكى از مخالفين رژيم، براى پيوستن به شما به فرانسه خواهد آمد.
جواب: من ايشان را ساليان درازى است كه مىشناسم. ايشان امروز از علماء بزرگ ايران و مورد احترام مردم مسلمان است.
سؤال: فعاليتهاى شما در تبعيد نشان داده است كه شما بيشتر يك رهبر سياسى هستيد تا يك رهبر مذهبى.
جواب: اين حرفها كه دين از سياست جداست و امثال اين حرفها در منطق اسلام نيست. فعاليت سياسى يكى از وظائف مذهبى مسلمانان است.
سؤال: بهترين آرزويتان براى ايران چيست؟
جواب: بزرگترين آرزوى من اين است كه مردم ايران از چنگال ظلم نجات پيدا كنند و صاحب كشورى باشند آزاد و مستقل، داراى نظامى اسلامى كه در آن حقوق انسانها آنچنان كه اسلام دستور داده است رعايت شود و در راه پيشرفت و ترقى و سعادت انسانى، سرمشق براى همه ملتها باشند.
سؤال: بهترين خاطرات شما در مدت زندگى در تبعيد چه بوده است؟ امام در جواب اين سؤال سكوت كردند.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:26 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 217
تاريخ: 24/10/57
پيام امام خمينى به مردم كردستان
بسم الله الرحمن الرحيم
خدمت علماى اعلام و خطباى كرام و عموم اهالى محترم كردستان ايدهم الله تعالى.
پس از اهداء سلام و تحيت، در اين موقع كه وطن ما حساسترين مراحل تاريخ را مىگذراند و ملت مسلمان ايران با وحشىترين دژخيمان روبرو هستند بر تمام طبقات محترم كشور است كه با وحدت كلمه از كشور و اسلام عزيز دفاع كنند و دست خائنان و جانيان را از آن قطع كنند كه غفلت از وظيفه، موجب سستى نهضت اسلامى و خداى نخواسته شكست آن مىشود.
اينجانب از اهالى محترم آن ناحيه كمال تشكر را دارم كه دين خود را به اسلام و مسلمين به نحو شايسته ادا نمودهاند و در اين نهضت عظيم سهم بسزائى داشتهاند. خداوند تعالى به آنان خير عنايت فرمايد. از قول اينجانب به دهقانان و كشاورزان محترم تذكر دهيد كه گول تبليغات بىاساس را نخوريد. اسلام و حكومت اسلامى براى شما احترام زياد قائل است و با شما به بهترين وجه رفتار مىكند و حتماً بدانيد كه حال همه طبقات در حكومت اسلامى مثل زمان طاغوت نيست كه در آن همه را از هستى ساقط نمود. از خداوند تعالى پيروزى مسلمين و ملت مظلوم را خواهانم.
والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:26 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 218
تاريخ: 24/10/57
مصاحبه امام خمينى با خبرنگاران خارجى
واشنگتن - خبرگزارى فرانسه - حضرت آيتالله العظمى خمينى اظهار داشتند كه تا چند روز ديگر يك دولت تازه تشكيل خواهند داد كه جايگزين دولت بختيار خواهد شد و تولد يك حكومت اسلامى در ايران نزديك است.
حضرت آيتالله خمينى در پاسخ اين سؤال كه ايشان مرد نيرومند ايران خواهند شد، تصريح كردند كه اختيارات شاه را نخواهند داشت و نخست وزير هم نخواهند شد اما نقش ارشاد و هدايت خود را حفظ خواهند كرد.
حضرت آيتالله تاكيد كردند كه اعضاى دولت آينده را پيشبينى كردهاند و همه آنها اكنون در ايران به سر مى برند و پذيرفتهاند كه در دولت جديد شركت كنند. با وجود اين، حضرت آيت الله خمينى حاضر نشدند نام آنها را فاش كنند.
رهبر شيعيان توضيح ندادند كه پس از خارج شدن شاه از ايران، به چه ترتيب دولتى كه با فكر ايشان تشكيل مىشود، جايگزين دولت بختيار خواهد شد، آيا اين كابينه را واژگون خواهند كرد و يا يك دولت در موازات دولت بختيار تشكيل خواهند داد؟ همين قدر گفتند كه دولت بختيار همانند همه دولتهائى كه در دوران خاندان پهلوى تشكيل شدهاند، غيرقانونى است و از پشتيبانى ملت برخوردار نيست.
حضرت آيت الله العظمى خمينى اضافه كردند: وظيفه من نخستوزيرى نيست بلكه رهبرى و هدايت مردم است. نكات ديگرى كه رهبر شيعيان به آنها اشاره كردند از اين قرار است:
كشور اسلامى ايران داراى يك مجلس كه اعضاى آن از طريق آراى عمومى مردم انتخاب خواهند شد، خواهد بود و تنها به احزاب و گروههائى اجازه شركت در انتخابات داده خواهد شد كه به منافع ملى احترام بگذارند. در اينجا حضرت آيتالله خمينى اشاره كردهاند كسانى كه هنوز از شاه حمايت مىكنند به خاطر وجود (دست خارجى) است و پس از آنكه وى از كشور خارج شود، نظاميان ديگر از خائنين پشتيبانى نخواهند كرد. يك ارتش نيرومند در كشور حفظ خواهد شد اما اين ارتش از عناصر فاسد تصفيه خواهد شد. در مورد امريكا وقتى كه واشنگتن از حمايت شاه و دولت بختيار دست بردارد، همه عداوتها نسبت به امريكا از ميان خواهد رفت
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 219
در مورد ماركسيسم، هيچ گونه رابطهاى بين جنبش اسلامى و ماركسيسم خدا نشناس وجود ندارد و نمىتوان در عين حال هم مسلمان بود و هم ماركسيست. روابط با شوروى حسنه خواهد بود به شرط آنكه اين كشور و كشورهاى ديگر از مداخله در امور ايران خوددارى كنند. هر گونه روابط با اسرائيل قطع خواهد شد اما يهوديان آزاد خواهند بود كه در ايران بمانند و در محيط آزادتر از دوران سلطنت شاه زندگى كنند، چرا كه اسلام به همه مذاهب احترام مىگذارد. + چون به متن اصلى اين مصاحبه دسترسى نداشتيم به ناچار از متن روزنامهها استفاده شده است.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:26 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 220
تاريخ: 1024/57
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از ايرانيان در پاريس
پشتيبانى آمريكا از دولت براى حفظ رژيم پوسيده شاه
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
حالا كه امريكا پوسيدگى شاه را فهميده است و به اصطلاح آنقدر شور بوده است كه خان هم فهميده است، حالا راههاى ديگرى را پيش گرفته است. تا حالا تاييد از شاه مىكرد و پشتيبانى از شاه را اعلام مىكرد، اخيراً پشتيبانى از دولت را اعلام كرده است و مىخواهد از راه پشتيبانى از دولت، رژيم را حفظ كند و بالاخره خيال دارند كه اينها همين نوكر كهنه را برگردانند كه مردم را آرام كنند به خيال خودشان، شاه را ببرند و بعد، بعد از يك مدتى دوباره، او را برگردانند با يك زور بيشتر و با يك درندگى بالاتر.
امر بر قيام يكپارچه ملت بر عليه انتصابات غيرقانونى
اينها يكى از راههايشان اين است كه اين دولت را پشتيبانى كنند و ما قبلاً هم گفتيم، حالا هم مىگوئيم كه اين دولت به تعيين شاه آمده است و شاه به حسب رفراندمى كه شد قانونيت ندارد و غاصب است و ياغى است و شاه نيست، بنابراين دولتى كه به تعيين او آمده باشد قانونى نيست و به پشتيبانى از مجلسين آمده و مجلسين هم از باب اينكه برگزيده ملت نيستند و ملت اصلاً از اين وكلا اطلاعى ندارد و آنها را تعيين نكرده است، مجلسين هم قانونى نيستند و دولت برگزيده مجلسين هم نمىتواند قانونى باشد. بنابراين، اين نقشهشان كه بخواهند دولت را يك دولتى حساب بكنند و يك مشروعيتى به آن بدهند، اين پيش ملت ايران به جايى نمىرسد و ملت ايران بايد تظاهر كنند بر ضد اين دولت و بر آنها لازم است كه برخلاف اين دولت مثل دولتهاى سابق قيام كنند و تظاهرات را بكنند و اين دولت را ساقط كنند، چنانچه ساقط است و اين دولتى نيست كه بتواند آرامش را در مردم ايجاد كند. مردمى كه در مقابل دولت نظامى ايستادند و در مقابل حكومت نظامى ايستادند، در مقابل يك دولتى كه اين نحوه است، ديگر نمىنشينند و معطل بشوند كه اين چه مىكند.
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 221
وعدههاى پوچ دولت مبعوث شاه خائن
وعدههايى كه اين دولت داده است مثل وعدههائى است كه دولتهاى سابق دادهاند. دولت سابق يعنى اسبق خيلى وعدهها داد، وعده صلح داد و با تفنگ و مسلسل اين صلح را مىخواست برقرار كند. اين هم وعده اين را مىدهد كه ما اشخاصى كه استفاده غير مشروع كردند محاكمه مىكنيم. ما از ايشان مىپرسيم كه خوب شاه چطور؟ شاه اين اموالى را كه الان دارد، اين اموالى را كه به خارج منتقل كرده است، اينها همه مشروع است؟! يا استفاده غيرمشروع است؟ اگر استفاده مشروع مىدانيد، خود شما مجرمتر از همه مجرمها هستيد (و تا ديروز هم اين را نمىگفت، امروز شروع كرده) و اگر غيرمشروع مىدانيد، شاه را مجرم مىدانيد، به اقرار شما شاه مجرم است، يك شخصى است كه استفادههايى از ملت كرده است، دزدىهايى از ملت كرده و غارتگرىهايى كرده است و خيانت به ملت كرده است و شاه به حسب قوانين اگر خائن باشد، شاه نيست. بنابراين شما مقر به اين هستيد كه از طرف شاهى مبعوث شديد كه خائن به مملكت است و اموال مملكت را چپاول كرده است. خوب شما وعده مىدهيد كه من محاكمه مىكنم اين اشخاصى كه خيانت كردهاند، خوب شاه را بگيريد، شما كه چنين قدرتى داريد شاه را بگيريد، نگذاريد فرار كند، محاكمه كنيد اموال مردم را از او بگيريد. هيچ يك از اين دزدهايى كه اسمشان ثبت شده است درآن ورقهاى كه بانك يك جزئى آن را ابراز كرده است، قلم هيچ كدام به بزرگى قلم خود ايشان نيست. شمايى كه مىگوئيد ما اين خائنها را مىگيريم، خوب راس خائنها ايشان هستند، اگر خائن نمىدانيد شما و همه ملت مىدانند كه خلاف مىگوئيد و اگر خائن مىدانيد شما و همه ملت مىدانند كه مبعوث از طرف خائن هستيد، مبعوث از طرف خائن يا كنار برود، خودش كنار برود، خوب مردم كه كنارش مىكنند، يا خودش زود عاقل باشد و كنار برود، يا خائن است.
اين يك نقشه بوده است كه يك دولتى بياورند كه وعده به مردم بدهد كه ما محاكمه مىكنيم اينها را، ما اوقاف را برمىگردانيم به علما. علما چه احتياجى به اوقاف دارند كه مىخواهى رشوه بدهى به علما. علما احتياج به اوقاف دارند؟ علما اگر اوقاف را به دست بياورند مىدهند به آنهايى كه بر آنها وقف شده است، به صاحبان وقف مىدهند. تو با اين كلمه مىخواهى علما را بازى بدهى كه ما اوقاف را بر مىگردانيم به علما، ما ساواك را منحلش مىكنيم، يك اداره اطلاعات درست مىكنيم. يعنى اين عبارت را بر مىداريم آن عبارت را به جايش مىگذاريم. كلمه ساواك را بر مىداريم كلمه ديگرى مىگذاريم و مطالب همان مطالب من حتى باور نكردم كه اين دزدهائى كه گرفتند و الان به خيال خودشان توى محبس ولى شايد به حسب واقع يك جاى خيلى خوبى برايشان هم باشد، من تا حالا باز باورم نيامده است كه اين شركاء شاه را، شريك جرمهاى شاه را، اينها به قاعده بخواهند حبسشان كنند ولى بعيد نيست، خوب شاه اين كاره است، بعيد نيست لكن باز من باور نكردم كه اينهايى كه 15 سال شريك جرم بودند، مثل نخست وزير سابق و رئيس امنيت سابق كه از رفقاى شاه بودند و رفقاى جرم شاه بودند، اينها را بخواهند واقعاً محاكمه كنند و قضيه محاكمه باشد.اين هم مثل
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 222
همه حرفهاى آنهاست كه اصلاحات مىخواهند بكنند، مثل اصلاحاتى است كه شاه مىخواست بكند. باورش نمىآيد آدم از اينها كه يك قدمى بخواهند بردارند، بر فرض اينكه اگر قدم هم بر دارند ديگر از آنها قبول نيست.
دولت و شاه برحسب قانون و شرع غيرقانونى هستند
ما اگر فرض بكنيم كه شاه يا دولت شاه بخواهند يك مملكت مثل بهشت براى ما درست كنند، ما بهشتى كه به دست شاه درست بشود نمىخواهيم، ما بهشتى كه به دست نوكر شاه درست بشود نمىخواهيم، با اينكه خوب، نخواهد شد لكن اگر بشود هم ما نمىخواهيم براى اينكه شاه برحسب قوانين و بر حسب شرع مطهر غير قانونى است و اصلاً سلطنت ندارد، دولت هم همين طور. بنابراين همه كارهائى كه اينها بكنند، چه بهشت درست كنند و چه جهنم درست كنند مقبول ملت نيست و مقبول ماها نيست.
انجام كودتاى نظامى ديگر امكان ندارد
يك راه ديگرى كه به ما رسيده است، از طريقهاى مختلف گفتهاند (ولو اينكه من خيلى باورم نيامده است) قضيه اين است كه اينها مىخواهند كه كودتا بكنند. اين را چند جور تا حالا گفته شده، يك جور اينكه اين چند نفر از اين قصابها را آوردند و جاهاى حساس به آنها دادند، اين اشخاص خيلى خونخوار را سر چند تا از اين مقامهاى حساس گذاشتهاند و بنا دارند كه به مجرد اينكه شاه برود اينها كودتا كنند و كودتاى خشن و چه كنند و چه كنند. اين را من تا حالا باورم نيامده است براى اينكه اگر شاه بخواهد اين كار را بكند، شاه يك آدم پوسيدهاى است ديگر اين هيچ هويتى ندارد كه ارتش از او عرض كنم كه طرفدارى بكند يا چى، اينكه مىبينيد الان برقرار است، براى اين است كه اين صاحب منصبان كه شريك جرم او هستند مىبينند كه اگر او برود ممكن است براى خودشان بد بشود، چسبيدند دو دستى اين بهانه را نگه داشتهاند (مثل اينكه يك مردهاى را توى يك تابوتى نگه داشته باشند) اينطور نيست كه شاه يك چيزى باشد حالا و از او تصميم دفاع بگيرند.
و اينكه ارتش بىاذن امريكا آن كار را بكند، آنها هم همه نوكرند يعنى آنهايى كه سركار هستند، اين چند نفرى كه مجرمند و تا حالا خوردند و مال مردم را بلند كردند و حالا مىخواهند فرار كنند، آنها هم خودشان مستقلاً اين كار را نمىتوانند بكنند. باقى مىماند كه كار را آمريكا به گردن آنها بخواهد بگذارد. اين به نظر من بعيد مىآيد، اينكه امريكا يك همچو كارى را بكند، براى اينكه كارشناسهاى امريكا مطالعه اين معنا را كردند ولو اينكه فهمشان خيلى كم بود، ذره ذره جلو رفتند و مرتب شكست خوردند. آنها از اول شاه را تقويت كردند و دنبال شاه رفتند (شاه چه و شاه چه) و حكومت نظامى گذاشتند و ديدند كه با كمال شدت حكومت نظامى عمل كرد و مردم به آن اعتنا نكردند. او اعلام مىكرد كه از دو نفر بيشتر اگر بيرون بيايند، چه خواهد شد، مردم يك ميليون جمعيت بيرون مىآمدند، قاعده
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 223
هم همين است، اين يك معنايى است كه بايد ملت ما به آن توجه كنند. ما اگر يك روزى گفتند كه اگر اهل منبر مثلاً فلان مطلب را بگويند، راجع به اسرائيل اگر حرفى بزنند چه خواهيم كرد و چه خواهيم كرد. اگر اهل منبر بخواهند اين را فلج كنند، اين حرف را فلج كنند، همه آنها بروند بالاى منبر و بگويند، هيچ غلطى نمىكنند. اينها استفاده از اختلافات هميشه مىكنند، يك دسته را مىترسانند اينها نروند منبر، يك دسته ديگرى كه اقليت هستند اگر بروند منبر، آنها هم مىبينند همه نرفتند، چيزى نمىگويند. دو تا، سه تا هم اگر بگويند مىگيرند آنها را. اگر اينها بگويند كه اگر دانشگاهها را ببنديد ما چه خواهيم كرد، همه دانشگاهها با هم باز كنند، هيچ كارى نمىكنند ولى اگر اختلاف بين آنها بيندازند، با اختلاف آنها استفاده مىكنند. آنها مىگويند كه حكومت نظامى است اگر دو نفر زيادتر با هم توى كوچهها راه بروند، چه خواهيم كرد و اگر شب كسى بيرون بيايد ولو يك نفر هم باشد چه خواهيم كرد. ملت ما يك ميليون جمعيت آمد بيرون، هيچ غلطى هم نكردند. شبها ماندند در خيابان راه بندان كردند براى اينكه بمانند در خيابانها ماندند در خيابانها. جمعيت كه زياد شد كارى نمىتوانند بكنند. بر فرض اينكه يك كارى هم بكنند، يك كار جزئى مفتضحانهاى اينها مىكنند، نه اينكه يك كار عاقلانهاى كه از آن يك نتيجهاى بتوانند ببرند. اينها از حكومت هاى نظامى كه در 12 تا شهر حكومت نظامى گذاشتند هيچ استفادهاى نتوانستند بكنند، در همه اين شهرها انقلاب شد، حالا هم هست. حالا هم كه اين دولت مىگويد ما حكومت نظامى را بر مىداريم، ولو درست نمىگويد لكن بر داريد و بر نداريد على السواءاست. مردم ديگر نه اعتنائى به حكومت نظامى دارند، نه اعتنائى به نظامى دارند. اين معنا كه ديدند آمريكائىها كه حكومت نظامى كه اثرى نكرد و مردم همان مردم هستند، بعد آمدند دولت نظامى درست كردند كه دولت نظامى باشد، حكومت نظامى هم باشد. يك مدتى هم با دولت نظامى سركوبى خواستند از مردم بكنند باز مردم مقاومت كردند، مقابل دولت نظامى هم ايستادند. همان شعارهائى كه سابق مىدادند، دادند، همان كارهائى كه سابق مىكردند، كردند، همان كشتههائى كه سابق مىدادند، دادند. اين هم اثر نكرد.
خوب، وقتى كه چندين ماه است كه مردم مواجه با نظامى هستند، با حكومت نظامى سابق هم بودند منتها باز مردم رشد فكريشان شكوفائى پيدا نكرده بود، آن وقت ساواك در نظرشان يك چيز مهمى بود، شاه در نظرشان ديگر شاه بود لكن اين مطلب شكست يعنى ملت شكست اين بساط را، اين بت را شكست اين ملت. اين ديگر حيثيت از خودش ندارد، نه خودش حيثيت دارد، نه آنهايى كه مربوط به او هستند، نه صاحب منصبهاى بالاى دستشان حيثيت دارند. اگر حيثيتى پيش ملت الان باشد، براى صاحب منصبهائى هست كه دستش به خون ملت آغشته نشده است و اكثر، آنها هستند. آنهايى كه خونخوارى كردند و دستشان تا مرفق به خون ملت ما آلوده است، اينها يك چند تا معدود هستند كه مردم هم مىشناسند آنها را، به ما هم معرفىشان كردهاند، انشاءالله براى بعد.
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 224
ملت با شاه مخالف است، نه با ارتش
اما اينطور نيست كه ملت ما با ارتش مخالف باشد، با صاحب منصب ها، با درجه دارها، با افسرها، اينها همه برادرهاى ما هستند، ما مخالف با اينها نيستيم، ما با خونخوارىها مخالفيم، قواى انتظامى بايد باشد و ما آنها را با آغوش باز، برادرانه آنها را مىبوسيم. ارتش خيال نكند كه اگر اعليحضرت نباشد، ارتش هم نباشد، ايران هم نيست. نه اين حرفها نيست در كار. شما ديديد كه اعليحضرت الان پوسيده است و ايران هم سرجاى خودش هست شما هم سرجاى خودتان هستيد، اين چهار تا آدم دزد هم كه حالا به شما دارند حكومت مىكنند، اين چهار تا دزد هم بعد از چند روز ديگر پولها را برمى دارند و فرار مىكنند. اگر ملت بگذارد و بيعرضگى بكند، فرار مىكنند. شما سرجاى خودتان هستيد، ملت شما را مىخواهد، شما هم ملت را مىخواهيد، شما ارتش شاه نيستيد، شما ارتش ملت هستيد. اين دروغ است كه مىگويند ارتش شاه، شاه چكاره است كه ارتش بخواهد، ملت است كه ارتش مىخواهد، شاه هم بايد از ملت باشد لكن احمقى مىكند و خودش را از ملت جدا كرد.
ايستادگى ملت در برابر تمام قواى پشتيبان دولت
اگر اينها پيوسته بودند به ملت اين بساط پيش نمىآمد، نه من اينجا بودم حالا نه اين آقايان. اينها خودشان را از ملت جدا كردند، خيال كردند كه مىتوانند تا آخر ملت را سركوب كنند، خودشان را از ملت جدا كردند، افتادند به اين وضعى كه ملاحظه مى كنيد. تمام قواى عالم جمع شد پشتوانه اين، پشت سرش ايستاد، چون ملت نمىخواست، نشد. همه قوا جمع شدند، از آن طرف شمال تا آن طرف جنوب، از آن طرف شرق تا آن طرف غرب، همه قدرت جمع شدند گفتند بايد باشد، ملت مىگويد نه، وقتى ديدند كه ملت مىگويد نه، آنها هم فهميدند كه بايد بگويند نه، گفتند نه. حالا راجع به شاه مىگويند نه. قدم دوم را برداشتند كه اين دولت آره، اين بله، اين باشد، اين كارى مىكند كه ميانه رو است، چه است. ملت مىگويند نه، تمام قدرتهاى عالم جمع بشوند دنبال اين، وقتى ملت گفت نه، نمىشود. وزرا را مىگويند راه ندادند توى وزارتخانه. خود ملت، خود دستگاه، خود دستگاه مخالف است، نه اينكه بازارى تنها مخالف است، نه اينكه دانشگاهى تنها مخالف است، نه اينكه دهقان و كشاورز تنها مخالف است، ادارات دولتى هم خون دل ديدند. آنها بيشتر اطلاع دارند كه چه كثافت كارىهايى شده است، آنها هم مىگويند وزرا را راه ندادند، عذر خواستند، گفتند شما وزير نيستيد، ما قبولتان نداريم. يك دولتى كه وزراء آن را راه نمىدهند، مىتواند وزرات بكند؟ خيالات است اينها، اگر اين مجلس (مجلس كه نيست) يا اگر اين آدمهايى كه اينجا مسوول درست كردهاند و نشاندند آنجا به عنوان وكيل، اگر اينها عاقل باشند، اين وقتى كه آمد توى كار مىگويد بابا مردم دارند توى وزارتخانه، تو را راه نمىدهند، تو آمدى مىگوئى من وزيرم؟! من اصلاحات مىخواهم بكنم؟! كجا را مىخواهى اصلاح كنى؟ آنها راهت نمىدهند توى وزارتخانه. شما وزرا را راه نمىدهند، كجا مىخواهى وزارت كنى و حكومت كنى؟ آمريكا فهميده است اين مطلب را كه نظامى فايده ندارد، با ملت، نظامى نمىتواند،
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 225
ارتش نمىتواند. اين ارتش هم كه مخالف ملت نيست، اين چهار نفر، چند نفر آدمى كه در راس حالا واقع شدهاند و آنها را در راس قرار دادهاند و سايرين، ساير قشرهاى نظامى محترم خون دل مىخورند از اينها، اينها هم نمىتوانند كارى انجام بدهند، حتى راجع به اين قتلهايى كه شد، به ما گفته بودند كه از اسرائيل آمده ولى من سند درست نداشتم. در چند روز پيش از اين يك نفر آمد اينجا گفت كه فلان آدم (يك شخصى را كه من حافظهام حالا نمىتواند ضبط كند، گفت كه) آمده است پيش من گفته است كه ما مىخواستيم برويم براى آبادان و براى كجا، در بين راه يك جايى ايستاديم كه بپرسيم راه از كدام طرف است، ديديم يك سرباز آنجا ايستاده، صدا كرديم ديديم كه او زبان فارسى نمىداند، عربى با او صحبت كرديم (عربى يكى بلد بود با او صحبت كرد) ديديم كه عرب است و عربى، عرب اسرائيلى است و اين آدم هم خودش اعتراف كرد كه من را از اسرائيل آوردهاند اينجا، يك اتوميبل هم آنجا بود كه پر بود از سربازها كه از همين سنخ بودند. اينها اين ملت ما را با سربازهاى اسرائيل كشتهاند ولى معذلك ملت ايستاد و كشته داد، جوان داد و ايستاد گفت كه نمىخواهيم. (نه) ملت يك همچو نهاى است. آخر يك وقت اين است كه يك شهر است، يك محله است، يك استان است، اين قابل اين است كه انسان بگويد كه خير مىشود كه اين از بين برود. يك وقت يك مملكت است. الان يك مملكت است كه دارد مىگويد شاه نه، رژيم سلطنتى نه، اسلام آره. يك مملكت است، با يك مملكت نمىتواند هيچ قوهاى طرف بشود و لهذا مىبينيد كه هى مهره مهره مىآورند مى گذارند كه بلكه بتوانند يك كارى بكنند، نمىشود. اين كارشناسهاى آمريكا ديدند كه حكومت نظامى كار را بدتر كرد، دولت نظامى كار را از آن هم بدتر كرد، حالا مىخواهند فرض كنيد طرح بدهند كه كودتاى نظامى. كودتاى نظامى مگر غير از نظامى است؟ كودتاى نظامى معنايش اين است كه باز يك نظامى مىآيد سركار و باز يك خرده زيادتر مردم را مىكشند. مردم كه ايستادند برايش، مقابلش، اينها بايد، اين كودتاچىهائى كه احتمال من مىدهم كه بكنند (احتمال است ولى بعيد به نظر من مىآيد) اينها بايد بدانند كه ما اينها را شناختيم، اينها بايد بدانند كه نمىتوانند خودشان را هيچ جا غايب كنند، اگر يك همچو غلطى بكنند نمىتوانند اينها فرار كنند، هر جا بروند، انتقام مىگيرند. اين را بدانند، عاقل بشوند، عقل داشته باشند دست خودشان را آلوده نكنند به همچو كثافت كارى. تا حالا هر چى كثافت كارى كردند، كردند، از اين به بعد اينطور نكنند. خيال نكنند كه نمىدانيم چه كسانى هستند، اينها را ما مىشناسيم، ملت هم خواهد شناخت. بعيد مىدانم كه آمريكا اينقدر بىعقل باشند كارشناس هايش، اين قدر بىعقل باشند كه آنجا سرشان به سنگ بخورد، باز دوباره بروند، دوباره سرشان به سنگ بخورد، باز دوباره بروند. نمىشود اين. اين هم يك نقشه است كه مىگويند اينها دارند كه به نظر من بعيد است.
نقشه امريكا براى جداسازى ارتش از مردم
نقشه ثالثى كه شيطنتش بيشتر است و احتمالش هم بيشتر است اين است كه مىگويند اينطورى امريكا طرح را داده است كه اگر شاه
برود، يك دستهاى را از آن اشرارى كه دارند اينها، اينها را
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 226
بياورند به اسم ملت و هجوم كنند به ارتش و به ارتشىها بگويند ملت مىخواهد شما را بكشد، ارتشىها را در مقابل اينها وادارند. اين دسته هم از خودشان است، حالا به صورت بيايند، مردم بازى بخورند از اينها و دنبال كنند اينها را، آنها غيبشان بزند و مردم را به مسلسل ببندند و كشتار زياد بكنند. يك نقشه آخرى است اين تقريباً كه به اين صورت مردم را قتل عام كنند كه به اسم اينكه اگر شاه برود، ملت ارتش را خواهد از بين برد و همه صاحب منصبها را خواهد قتل عام كرد. مردمى را كه خودشان تهيه كردهاند، اشرارى را كه خودشان تهيه كردهاند، از كماندوها و از كولىها و از اينجاهائى كه دارند و مزدورهايى كه دارند يك عدهاى را تحريك كنند و بياورند كه اينها هجوم كنند طرف شهربانىها و طرف پادگان و ستادها و طرف اينها هجوم كنند، به آنها بگويند كه، به آنهايى كه بىاطلاعند بگويند كه اعليحضرت كه رفت ملت مىخواهد شما را قتل عام كند. خوب آنها مىخواهند از خودشان دفاع كنند و دفاع آنها را مشروع كنند در دنيا كه اينها خوب، مىخواستند بكشند آنها را، خوب دفاع كردند از خودشان. يك كشتار عظيمى بكنند به عنوان دفاع از جان خودشان كه ملت مىخواهند آنها را بكشند و لهذا ما به ملت هشدار داديم كه توجه به اين معنا داشته باشند و به سربازخانهها و به صاحب منصبها و به افسرهاى جوان و سايرين كه متوجه اين توطئه باشند. اين محتمل است، متوجه اين توطئه باشند و گول نخورند. صاحب منصبها و افسرها و سربازها و ارتشىها خيال نكنند، يا شهربانىها، همه، ژاندارمرىها خيال نكنند كه ملت با اينها دشمن است، ملت با آن مرديكه دشمن بود كه او هم رفت، مىرود انشاءالله. ملت نه با ژاندارمرى مخالف است، نه با شهربانى مخالف است، نه با هيچ كدام، نه با ارتشى مخالف است، نه با نظامىها مخالف است، اينها همه از خود ملت هستند و ملت هم از اينها. اين را ملتفت باشند كه يك نقشه اى است كه از طرف شياطين كشيده شده است كه دو قشر از ملت را به روى هم وادار كنند و برادر كشى راه بيندازند يعنى قشر صاحب منصب و افسر و عرض مىكنم اينها را و سربازها را گول بزنند به اينكه ملت به شما حمله كرده، با اينكه اينها از خود اينها بودهاند. اگر يك همچو كارى كرد، اين صاحب منصبها و افسرها، اين بزرگترها را كه وادار كردند مردم را اينطور بكشند، بكشند اينها را، از بين ببرند. ببينند كه ملت با اينها خوب است، دوست است، برادر است و اينها مقاماتشان محفوظ است و كارشان هم همانطورى بوده است كه هست، به استثناء تعدياتى كه به آنها مىشده و مىكردند و كارشناسهاى آمريكا به آنها تحميل كردهاند، هيچ آن تحميلات ديگر نيست و مستقل مىشود ارتش و مىشود ارتش ملى، نه ارتش امريكائى، يك ارتش ملى مىشود كه مال ملت است، ملت آنها را مىخواهد، آنها هم ملت را مىخواهند. آن هم يك راهى بوده است كه اينها چنين مىكنند.
afsanah82
07-24-2011, 08:26 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 228
تاريخ: 24/10/57
پاسخ امام خمينى به آيت الله جليلى
بسم الله الرحمن الرحيم
خدمت جناب مستطاب عمادالعلماى اعلام و حجت الاسلام آقاى جليلى دامت افاضاته به عرض مىرساند: مرقوم شريف كه حاكى از سلامت مزاج عالى و حاوى تفقد از اينجانب بود موجب تشكر گرديد. در اين موقع حساس كه مبارزات ملت مظلوم ايران مراحل بسيار حساس خود را طى مىكند و امر آن داير بين موت و حيات است، هيچ چيز كوبندهتر از اختلاف نيست. اينجانب از جنابعالى و همه حضرات علماى اعلام كرمانشاه انتظار دارم كه وحدت كلمه را حفظ فرمايند و با هم در اين نهضت مقدس تشريك مساعى نمايند كه اگر خداى نخواسته در اين امر شكست شود تا آخر ملت مسلم ما در رنج و عذاب و زير بار ظلم و ستم خواهند ماند. مطلب ديگر آنكه چون از قرار معلوم اهالى آن حدود در اين نهضت شركت بسزائى دارند، جنابعالى از قبل اينجانب به جميع اهالى محترم سلام برسانيد و تشكرات اينجانب را ابلاغ فرمائيد و نيز از طوايف محترم اهل حق، ايل سوله، سنجابى، جوانرود، پاوه و ولدبيگى و ساير خانوادههاى عشاير تشكر فرمائيد. از جنابعالى اميد دعاى خير دارم.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:26 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 229
تاريخ: 25/10/57
مصاحبه امام خمينى با تلويزيون لندن
سؤال: حضرت آيت الله! اهداف شوراى انقلاب چيست؟
جواب: هدف اين است كه شوراى انقلاب يك حكومت موقتى ايجاد كند كه آن حكومت موقت، مجلس موسسان را تاسيس كند براى تصويب قانون اساسى و بعد بقيه كارها.
سؤال: حضرت آيت الله! بعد از رفتن شاه سياست خارجى ايران چگونه خواهد بود؟
جواب: سياست خارجى ايران با همه دول برحسب احترام متقابل است و هيچ فرقى بين دول در اين باره نيست.
سؤال: حضرت آيت الله! آيا شما خواهان قطع تمام روابط ايران با قدرتهاى خارجى هستيد؟ يا اينكه مايل به ادامه اين روابط مىباشيد؟ و در صورت قطع اين روابط آيا سياست شما بسيار شديد و مخالف خواهد بود؟
جواب: خير، ما خواهان قطع روابط نيستيم، ما خواهان قطع وابستگىهاى ايران به دول خارجى هستيم كه اكنون شاه، ايران را وابسته به آمريكا و ساير دول كرده است.
سؤال: حضرت آيت الله! از ارتش ايران چه انتظار داريد؟
جواب: انتظار دارم كه به ملت بپيوندد و به حكومت اسلامى كمك كند و در آينده نزديك ارتشيان اين كار را خواهند كرد.
سؤال: اخبار حاكى بر اين است كه شما شاه را محكوم كردهايد، آيا خواستار محكوم كردن او هستيد يا محاكمه كردنش ؟
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 230
جواب: شاه محكوم است برحسب حكم ملت لكن هر وقت ملت او را پيدا بكند او را محاكمه مىكند و اموال خودشان را از او مىگيرند. شاه بايد در مقابل ملت محاكمه شود وبه سزاى جناياتى كه كرده است برسد.
سؤال: يك تقاضاى خيلى خصوصى دارم و آن اينكه اجازه بدهيد همراه شما به ايران بيايم.
جواب: من حالا كه نمىتوانم چيزى بگويم.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:26 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 231
تاريخ: 25/10/57
مصاحبه امام خمينى با خبرنگاران خارجى
سؤال: بختيار نخست وزير، ديروز طى يك مصاحبه مطبوعاتى اظهار داشت كه مذهبيون بايد به مذهب بپردازند و سياست را به سياستمداران واگذار كنند. وى همچنين اظهار داشت كه شما قادر به واژگونى حكومتش نيستيد، نظر شما در اين باره چيست؟
جواب: مطلب اولى كه گفته است، مطلبى است كه هميشه اجانب براى بردن منافع ما اين تز را داشتهاند كه مذهب از حكومت جداست و ايشان هم بلندگوى همان هاست و آنكه ما قدرت برهم زدن حكومت او را نداشته باشيم، در آينده معلوم مىشود. حكومت او محكوم به فناست و پيروزى از آن ملت رنج كشيده ايران است.
سؤال: شما پيامى به ارتش فرستاديد، ديروز ارتش با مردم پيوندى برقرار كرد. آيا كماكان به پيوستن ارتش به صفوف خود ايمان داريد، يا بيم يك كودتاى نظامى داريد؟
جواب: من اميدوارم كه ارتش، البته آنهايى كه مال ملت را نچاپيدند و آنهايى كه به شرافت ارتشى خود باقى ماندهاند به ملت بپيوندند تا آن اقليت ناچيزى كه خائن هستند نتوانند كارى كنند.
سؤال: وضع شوراى انقلاب اسلامى به كجا رسيده است؟ اعضاى آن بيشتر مذهبيون هستند يا اشخاص عادى؟
جواب: بعداً اعلام مىشود.
سؤال: چه موقع و تحت چه شرايطى به ايران باز خواهيد گشت؟
جواب: بايد مطالعه شود.
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 232
سؤال: برژينسكى پيامى فرستاده است كه كودتاى نظامى نكنند. آيا اين براى شما نشانهاى از رفتار مساعد امريكا در مورد حكومت بختيار باشد؟
جواب: شايد امريكا بخواهد پشتيبانى از حكومت فعلى بكند لكن حكومت فعلى هم قادر بر حل مشكلات نيست و بعلاوه غيرقانونى است و ملت او را طرد مىكند. پيروزى مطمئناً از آن ماست.
سؤال: آيا برنامهاى براى تغيير قانون اساسى داريد؟
جواب: بله.
سؤال: آيا برنامه اى براى تغيير اوضاع داخلى و وزارتخانهها هم داريد
جواب: بعد از اين معلوم مىشود.
سؤال: نقش زن در حكومت اسلامى آينده چيست؟
جواب: زنان آزاد هستند در بسيارى از امور شركت كنند. آزادى به معناى واقعى، نه آنطور كه شاه مىخواست. زنان ما عدهاى زندانند و آنهايى كه در بيرون زندانند، از عده كثير قريب به اتفاق در تظاهرات و مبارزات شركت دارند ولى دستهاى ناچيز آزادند. البته آنطورى كه شاه مىخواهد كه ما حتماً با آن آزادى مخالف هستيم.
سؤال: برنامه شما براى توليد نفت و استخراج نفت تحت نظر رژيم جديدى كه بعد از رفتن رژيم شاه درآينده روى كار خواهد آمد، چيست؟ بعد هم اينكه ژاپن سرمايه گذارىهاى زيادى در توسعه توليد نفت در ايران داشته، آيا شما براى ادامه اين برنامهها در تحت رژيم آينده آمادگى داريد و موافق ادامه برنامه خواهيد بود؟
جواب: اينها امورى است كه بايد حكومت آينده درآن مطالعه كند و هر چه مصالح كشور است عمل نمايد.
سؤال: گزارشاتى رسيده كه مقامات دولت آمريكا با حضرت آيتالله تماس گرفته اند، آيا ممكن است
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 233
بفرمائيد تماس در چه فرم و شكلى بوده؟ آيا در آينده همكارىهاى مستقلى بين دولت شما و دولت آمريكا وجود خواهد داشت؟
جواب: با من تا به حال تماسى شخصاً نگرفتهاند و روابطى كه برمبناى احترام متقابل است انشاءالله برقرار مىشود ولى ما كاملا مستقل هستيم و زير بار هيچ كشورى نخواهيم رفت.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:27 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 234
تاريخ: 25/10/57
مصاحبه امام خمينى با مجله محلى ل، اكو
سؤال: حضرت آيت الله! در پيامهاى قبلى خودتان اظهار فرمودهايد كه جمهورى اسلامى، دمكراتيك خواهد بود و هر كسى آزاد خواهد بود. آيا صحبت كردن از دموكراسى در رژيمى كه فقط بر مبناى يك مرام و يك مذهب يعنى اسلام باشد ممكن است؟ در چنين رژيمى سرنوشت غير مسلمانان و غير معتقدين به مذهب چه خواهد بود؟
جواب: در اسلام دموكراسى مندرج است و مردم آزادند در اسلام، هم در بيان عقايد و هم در اعمال، مادامى كه توطئه در كار نباشد و مسائلى را عنوان نكنند كه نسل ايران را منحرف كنند.
سؤال: آيا حضرت آيت الله در روابط ايران با دول خارجى، خصوصاً با فرانسه تجديد نظر خواهيد نمود؟
جواب: روابط ما بر اساس احترام متقابل است و محفوظ خواهد ماند. با فرانسه هم مثل ساير كشورها عمل مىكنيم.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:27 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 235
تاريخ: 26/10/57
پيام امام خمينى به ملت مسلمان ايران به مناسبت فرا رسيدن اربعين
بسم الله الرحمن الرحيم
اربعين سيد مظلومان و سرور شهيدان صلوات الله و سلامه عليه رسيد و برملت رشيد و آگاه ما اربعينهاى سودمندى گذشت. ما در اين سال به دنبال بيش از 50 سال سلطنت غاصبانه سلسله پهلوى با چه مصيبت هائى و بىفرهنگىهاى خانمانسوزى مواجه بودهايم، سالهائى بس تلخ و رنجآورتر دراين 50سال و تلختر و رنجآورتر در اين يكى دو سال اخير كه ملت شجاع ما را عليه استبداد و استعمار به حركت درآورد.
امسال اربعين امام امت در خلال اربعينهاى پيروان و شيعيان آن بزرگمرد اسلام واقع شده و گوئى خون شهيدان ما امتداد خون پاك شهيدان كربلاست و اربعين اخير برادران ما، بازتاب اربعين آن دلاوران مىباشد. خون طاهر آنان به حكومت طاغوتى يزيد خاتمه داد و خون پاك اينان سلطنت طاغوتى را به هم پيچيد. اربعين امسال استثنائى و نمونه است، راهپيمائى و تظاهرات پرشور در اين اربعين، وظيفه شرعى و ملى است.
ملت بزرگ در سراسر ايران با راهپيمائى و تظاهرات خود، اين نظام را دفن مىكند و مخالفت خود را با شوراى سلطنت غيرقانونى اعلام مىنمايد و پشتيبانى خود را براى چندمين بار از جمهورى اسلامى اعلام مىكند.
لازم است توجه ملت دلير ايران را به مطالبى چند جلب نمايم:
1- از قرار اطلاع، مامورين دولت شبها گندم انبارها و سيلوها را با كاميون مىبرند و مىخواهند قحطى مصنوعى بوجود آورند، وظيفه حتمى مردم تهران و شهرستان هاست كه از اين عمل شديداً جلوگيرى كنند و عدهاى از معتمدين را به نظارت بگمارند كه اين عمل غير انسانى دولت را خنثى كنند. غفلت از اين امر مسووليت شرعى دارد.
2- از قرار اطلاع، دولت آمريكا در صدد است كه اسلحه و مهماتى را كه در ايران است و در مقابل نفت به مردم ايران تحميل كرده است، يا به سرقت ببرد (اگر تاكنون نبرده باشد، چنانچه بعضى از خبرگزارىها افشاء كردهاند) و يا منفجر كند، بر افسران و درجه داران ارتش و ساير نيروهاى سه گانه است كه از آن جلوگيرى كنند و بر ملت است كه با ارتش در اين امر همكارى كنند و نگذارند بيش از اين مال ملت را نابود و يا چپاول كنند. افسران محترم بدانند كه مسامحه در اين امر خيانت به كشور و
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 236
اسلام است. 3- كشاورزان محترم همت كنند و از اقدام براى كشت، خصوصاً كشت ديمى غفلت نكنند. ممكن است مفسدين قحطى مصنوعى ايجاد كرده و كشور را در مضيقه قرار دهند.
4- بانكهاى اسلامى به كشاورزان به منظور ادامه كشاورزى، قرض الحسنه بدهند و مسلمانان در اين امر حياتى با اين بانكها تشريك مساعى نمايند تا جلوى توطئه شيطانى گرفته شود.
5- به جميع بانكهاى خارجى كشور اعلام مىشود كه سپردههاى شاه و بستگان او و ساير دزدان اموال ملت محروم را كه صورت اسامى بعضى از آنان تهيه شده است، از آن ملت است كه اينان اختلاس نموده و از كشور خارج كردهاند، بانكها اين وجوه سپرده شده را نبايد به آنها تحويل دهند كه به زودى مقامات صالحه عليه آنان اقامه دعوى خواهند كرد.
6- به وكلاى غير قانونى مجلسين اخطار مىشود كه از رفتن به مجلسين احتراز كنند و در صورت تخلف، مورد مواخذه ملت شريف قرار خواهند گرفت.
7- از دانشگاهيان محترم انتظار دارم اكنون كه دانشگاهها، اين دژهاى مبارزات دانشجويان فداكار را باز كردهاند، به شعارهاى ضد رژيم فاسد و تظاهرات عليه دولت غاصب و شاه و عليه شوراى غير قانونى سلطنتى ادامه دهند و استادانى را كه با دستگاه ظلم و اختناق رابطه دارند يا طرفدار رژيم فاسد هستند، نپذيرند.
8 به كسانى كه در شوراى سلطنتى غير قانونى به عنوان عضويت داخل شدهاند، اخطار مىكنم كه اين عمل غير قانونى و دخالت آنان در مقدرات كشور جرم است و بىدرنگ از اين شورا كنارهگيرى كنند و در صورت تخلف مسوول پيش آمدها هستند.
9- اعضاى شوراى انقلاب اسلامى در داخل كشور هستند و به زودى معرفى خواهند شد. از خداوند تعالى خواستارم كه با مرحمت واسعه خود، ملت ما را از شر اشرار داخلى و خارجى نجات دهد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:27 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 237
تاريخ: 27/10/57
پيام امام خمينى به ملت به مناسبت فرار شاه
بسم الله الرحمن الرحيم
خدمت عموم ملت شريف و شجاع ايران اعلى الله كلمتهم و وفقهم الله تعالى
فرار محمدرضا پهلوى را كه طليعه پيروزى ملت و سرلوحه سعادت و دست يافتن به آزادى و استقلال است به شما ملت فداكار تبريك عرض مىكنم. شما ملت شجاع و ثابت قدم به ملتهاى مظلوم ثابت كرديد كه با فداكارى و استقامت مىتوان بر مشكلات هر چه باشد غلبه كرد و به مقصد هر چه دشوار باشد رسيد. گرچه اين ستمگر با دست آغشته به خون جوانان ما و جيب انباشته از ذخاير ملت از دست ما گريخت ولى به خواست خداوند متعال به زودى به محاكمه كشيده خواهد شد و انتقام مستضعفين از او گرفته خواهد شد لكن قطع دست ستمكار از ادامه ظلم، به دست ستمديدگان فورى است. او رفت و به هم پيمان خود اسرائيل دشمن سرسخت اسلام و مسلمين پيوست و جرائم و آشفتگىهائى را به جاى گذاشت كه ترميم آن جز به تاييد خداوند متعال و همت همه طبقات ملت و فداكارى اقشار كاردان و روشنفكر ميسر نخواهد شد. اكنون در اين طلوع فجر سعادت و پيروزى، توجه عموم را به مطالبى جلب مىكنم:
1- بر جوانان غيور در سراسر كشور لازم است براى حفظ نظم با آن دسته از قواى انتظامى كه اكنون به آغوش ملت بازگشتهاند با تمام نيرو همكارى كنند و با كمال قدرت و جديت نگذارند كه بدخواهان و منحرفين آشوب و ناامنى ايجاد نمايند.
2- به تظاهرات و شعارهاى پرشور عليه رژيم سلطنتى و دولت غاصب ادامه دهند و اگر منحرفين و مخالفين اسلام بخواهند اخلالى بوجود آورند و نظم را به هم زنند، از آنان جداً جلوگيرى كنند. بايد ملت بداند كه هر انحرافى و هر شعارى كه مخالف مسير ملت است به دست عمال شاه مخلوع و عمال اجانب تحقق مىيابد. من از جميع اشخاصى كه انحرافى داشتهاند و يا گرايش به بعضى از مكتبهاى انحرافى داشته تقاضا دارم كه به آغوش اسلام كه ضامن سعادت آنان است برگردند كه ما آنان را برادرانه مىپذيريم. در اين موقع حساس كه كشور جنگزده ما بيش از هر زمانى به اتحاد و اتفاق احتياج دارد بايد سعى شود كه از هر اختلافى احتراز شود.
3- دولت موقت براى تهيه مقدمات انتخابات مجلس موسسان به زودى معرفى مىشود و به كار مشغول خواهد شد. وزارتخانهها موظفند كه آنان را پذيرفته و با آنان همكارى صميمانه كنند.
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 238
اينجانب به صلاح وزراء غير قانونى مىدانم كه بركنارى خود را اعلام كنند و خود را در مسير ملت قرار دهند.
4- به جميع نيروهاى انتظامى و زمينى و هوائى و دريائى و صاحب منصبان و درجه داران ارتش و ژاندارمرى و غير آنان توصيه مىكنم كه دست از حمايت محمدرضا پهلوى كه مخلوع است و به كشور برنمىگردد و در خارج نيز با نفرت مردم مواجه است، بردارند و به ملت بپيوندند كه صلاح دنيا و دين آنان در آن است. اينجانب از همه طبقات خصوصاً حضرات علماى اعلام در اين مواقع حساس تشكر مىكنم و سلامت و سعادت همگان را از خداوند متعال خواستارم و وحدت كلمه را براى هميشه خصوصاً تا برانداختن رژيم شاهنشاهى و استقرار حكومت جمهورى اسلام اميدوارم.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:27 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 239
تاريخ: 27/10/57
مصاحبه امام خمينى با خبرنگاران خارجى پس از خروج شاه از كشور
سؤال: اقدام سياسى حضرت آيت الله بعد از خروج شاه چيست
جواب: خروج شاه اولين مرحله پيروزى ملت ماست و ما مشكلات زياد در پيش داريم. ملت ما بايد بداند كه مجرد رفتن شاه پيروزى نيست، بلكه طليعه پيروزى است. البته اين طليعه را من به ملت ايران تبريك عرض مىكنم و بايد توجه داشته باشند كه همانطورى كه طليعه پيروزى است، طليعه خلع سلطه اجانب است و اين تبريكش بيشتر از تبريك رفتن شاه است. ما الان مسائل بسيار مشكل در پيش داريم و وارث يك مملكت از هم پاشيده كه در ظرف 50 سال سلطنت پهلوى و بيشتر از 30 سال سلطنت محمدرضا آنقدر خرابى وارد شده است در مملكت ما كه ما بايد با همت جميع طبقات ملت قيام كنيم براى ترميم. اولين قدمى كه ما بايد برداريم ترميم اين خرابى هاست كه به وسيله شاه كه از عمال خارجى بود بوجود آمده و اين ممكن نيست الا به كمك كردن جميع طبقات. من از جميع طبقات ملت با كمال تواضع تقاضا دارم كه در اين مشروع اسلامى و در اين مشروع ملى همه با هم كمك كنند، همه دست به دست هم بدهند و اختلاف حزبى و مسلكى را كنار بگذارند، اختلافات قديمى و جديدى را كنار بگذارند، اختلافاتى كه مربوط به احزاب است كنار بگذارند و همه با هم، با صداى واحد، با يد واحد قيام به امر كنند، قيام به امر مهمى كه نجات دادن كشور است، نجات دادن اين كشتى متزلزل است. و ما از خداى تبارك و تعالى مىخواهيم كه ملت ما را بيشتر از اين هوشيار و بيدار كند.
من از ملت مىخواهم كه خودشان مواظب نظم مملكت باشند و جوانان غيور ما كنترل كنند شهرستانها و دهات و قراء را و نگذارند كسانى كه آشوب طلبند در اين قراء و قصبات و شهرستانها يك وقت شلوغى كنند. و من اخطار مىكنم به اين اشخاصى كه شلوغ مىكنند و تبليغات سوء در اين زمينهها مىكنند و مىخواهند با فرصتطلبى آشوب بپا كنند و بر ضد ملت ايران يك تبليغاتى بكنند و در نفع اشخاص خارج و دولت ابرقدرت يك كارهائى بكنند من اخطار به آنها مىكنم كه اگر يك همچو كارى بكنند سرنوشت سختى خواهند داشت و مجازات بزرگى خواهند داشت ولى اگر چنانچه توبه كنند، خداى تبارك و تعالى توبه همه را قبول مىكند و بايد اينها
برگردند به آغوش ملت و ملت آنها را خواهند پذيرفت.
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 240
سؤال: آيا حضرت آيت الله تصور مىفرمايند كه اگر با دولت بختيار همكارى نكنند، احتمال مىرود ديكتاتورى نظامى روى كار بيايد؟
جواب: ديكتاتورى نظامى كه وقتش گذشت. اگر چنانچه كسى دست به ديكتاتورى و كودتاى نظامى بزند، خواهيد فهميد كه موفق به هيچ چيز نخواهد شد و براى خودش و براى كسانى كه مربوط به خودش هست ذلت به بار خواهد آورد. بايد همه اشخاصى كه مىخواهند در ايران براى منفعت طلبى يك خطايى بكنند، يك شلوغى بكنند، يك تبليغاتى بكنند، بايد همه بدانند كه وقت اينها گذشته است ديگر. ملت ايران ديگر آن ملت سابق نيست كه در آن بتوانند نفوذ بكنند. همه تبليغات سوء بركنار بايد بشود و ملت به راه خودش برود و آن چيزى را كه مىخواهد ملت، آن چيز عمل بشود و ديكتاتورى بكلى منقطع است و يك مملكت آزاد كه همه طبقات و احزابش آزاد و يك مملكت مستقل كه هيچ قدرتى در آن نتواند دخالت كند، انشاءالله تحقق پيدا مىكند و ما دولت را به همين زودى معرفى خواهيم كرد.
سؤال: موقعيت زنان در دولت آينده شما چگونه خواهد بود؟
جواب: موقعيت يك انسان صحيح و يك شخصيت آزاد، به خلاف اين زمانها كه بر ما گذشت كه نه زنهاى ما آزاد بودند و نه مردهاى ما. ملتى كه زن و مرد آن آزاد نبود و در خفقان بود، از زير بار بيرون آمد و از اين به بعد زنها و مردها آزادند ولى اگر چنانچه بخواهند كارهاى خلاف عفت بكنند يا خلاف مصلحت مملكت بكنند البته جلوگيرى خواهد شد.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:27 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 241
تاريخ: 27/10/57
مصاحبه امام خمينى با اكسپرس
سؤال: موضع شما در مقابل دو اردوگاه شرق و غرب چگونه خواهد بود؟
جواب: دولت اسلامى ما آزاد و مستقل خواهد بود و تعادل قوا در اين منطقه از جهان به هيچ وجه نبايد تغيير يابد. ما نه به سوى غرب و نه به طرف شرق گرايش نخواهيم داشت و مىخواهيم يك جمهورى بىطرف و غير متعهد باشيم. ما مىخواهيم روابط دوستانه با همه كشورها داشته باشيم مادام كه آنها در امور داخلى ما مداخله نكنند.
سؤال: با وجود اين، قصد در مورد قطع نفت به اسرائيل و افريقاى جنوبى نشان مى دهد كه شما از هم اكنون يك انتخاب سياسى به عمل آوردهايد.
جواب: خير، ما به اين ترتيب در برابر كشورهائى كه حق و عدالت را زير پا گذاشتهاند، عكس العمل نشان مىدهيم. راجع به اسرائيل ما در منازعه آن كشور با دول عرب با اقدام خود موضع نمىگيريم، ما تنها كشورى را به اين ترتيب مجازات مىكنيم كه مشاورينش به پليس و ارتش شاه براى زجر و شكنجه ملت ما كمك كردند. در جاهاى ديگر فروشهاى ما عادى خواهد بود. ما پول نفت را براى مصلحت ملت و نه به خاطر تجهيزات نظامى ويران كننده خرج خواهيم كرد.
سؤال: راجع به روش امريكا چه قضاوتى داريد؟
جواب: دولت و رئيس جمهور آمريكا در جريانات اخير به صورت دشمن ملت ايران رفتار كردند. حضور پايگاههاى نظامى و حضور مستشاران امريكائى كشور ما را فقير كرده است. امريكا در كشتار فجيع ملت ما توسط رژيم شاه، از اين رژيم حمايت كرد و شريك جرم شناخته مىشود. اكنون با ملت امريكاست كه هيات حاكمه خود را تحت فشار قرار دهد.
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 242
سؤال: آيا شما از ليبى كمكى دريافت داشته ايد؟
جواب: اين مطلقاً مسخره است. ما از هيچ كشورى كمك دريافت نداشتيم. ملت ما با دستهاى برهنه با تانك و مسلسل روبرو شدند اگر قدرتهاى استعمارى به حمايت جنايتكاران ايران ادامه دهند كه شاه در صدر آنها قرار دارد، ما راه ديگرى انتخاب خواهيم كرد.
سؤال: در مجموعهاى از نظريات شما كه در سال 1970 زير عنوان (دولت اسلامى) به زبان انگليسى انتشار يافته، شما نظريه مربوط به استقرار رژيم خشك و سختى را كه برمبناى رعايت اصول قرآن پى ريزى شده شرح دادهايد و اضافه كردهايد كه در اين نظام جائى براى عقايد و احساسات وجود نخواهد داشت و صرفاً تعاليم قرآن ملاك عمل خواهد بود و افراد مردم فقط از خدا و قانون او اطاعت خواهند كرد، آيا مردم حاضر خواهند شد كه تا اين حد آزادى هايشان محدود شود؟
جواب: در يك رژيم اسلامى، آزادى صريح و كامل خواهند بود. تنها آزادىهائى به ملت داده نخواهد شد كه برخلاف مصلحت مردم باشد و به حيثيت فرد لطمه وارد سازد. حمايت عظيمى كه ملت از چند ماه پيش از ما به عمل مىآورد نشان مىدهد كه مردم به قدر كافى افكار ما را درك كرده و متوجه آينده شدهاند. همين حمايت ضمناً ثابت مىكند كه اين ملت (كه سعى كردند آن را از مذهب به وسيله وسوسههاى مادى دور سازند) خوشوقت است كه بار ديگر در راه آسمانى قدم نهد و روح واقعى خود را بازيابد. ما با حيف و ميل مبارزه خواهيم كرد. ثروتهايى را كه عده معدودى استفادهجو ربودهاند، باز خواهيم گرفت. شرايط زندگى افراد محروم را بهبود خواهيم بخشيد و ملت را در راه شرافت و فداكارى و به سوى ساختمان يك جامعه آزاد و نوين رهبرى خواهيم كرد.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:28 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 243
تاريخ: 28/10/57
پيام امام خمينى به ملت ايران در مورد راهپيمائى روز اربعين
بسم الله الرحمن الرحيم
به عموم ملت ايران با تواضع و احترام هشدار مىدهم:
از قرارى كه به اينجانب اطلاع دادهاند در روز اربعين توطئهاى است براى ايجاد تفرقه در صفوف مسلمين، دستگاه شكست خورده شاه به فكر اين است كه با اين حيله خود را نجات دهد. من اعلام مىكنم كه اگر به اينجانب و يا عكس اينجانب هر سب و لعن و اهانتى بشود مقابله و ايجاد تشنج حرام و مخالف رضاى خداست و اعلام مىكنم كه اهانت به مراجع معظم و تمثال شريف آنان حرام و مخالف رضاى خداست و اعلام مىكنم كه اگر كسى اين عمل شنيع را بكند از ملت نيست و از عمال اجانب و دستگاه جبار است. بايد عموم ملت هشيار باشند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:29 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 244
تاريخ: 28/10/57
فرمان امام خمينى به دكتر ضرابى
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب آقاى جليل ضرابى
به طورى كه مسبوق هستيد، سفير فاسد و غير قانونى طرفدار محمدرضا پهلوى خيانتكار كه متصدى غاصبانه سفارت ايران در آمريكاست حاضر نشده حتى بعد از خلع شاه از سلطنت و فرار وى از ايران، دست از تلاشهاى مذبوحانه خود بردارد و كارمندان محترم سفارت ايران در واشنگتن و كنسولگرىهاى ايران در مراكز مختلف امريكا حسب وظيفه قانونى و ملى خود وى را نپذيرفتهاند. لهذا بدين وسيله به جنابعالى و آقايان دكتر طباطبائى، رضا صدر، احمد عزيزى، شهريار روحانى ماموريت داده مىشود تا با همكارى كارمندان سابق و علاقه مند به حيثيت و شرافت اسلامى و ملى بر امور سفارتخانه و كنسولگرىها سرپرستى نموده تا در حفظ اسناد و مداركى كه به ملت ايران تعلق دارد به هر ترتيب كه مقتضى مىدانيد عمل فرمائيد. البته كارمندان محترم با جنابعالى و هيات تحت نظر شما همكارى خواهند نمود.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:29 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 245
تاريخ: 28/10/57
فرمان امام خمينى به دكتر سحابى در باره كميته تقويت و تنظيم اعتصابات
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب آقاى دكتر يدالله سحابى
به طورى كه اطلاع داريد ملت مسلمان و غيور ايران و جمع كثيرى از كارمندان و كارگران در استخدام دولت به منظور در هم شكستن مقاومت لجوجانه نظام استبدادى كهن، از چهار ماه قبل به اين طرف با قبول انواع محروميتها و فداكارىها دست به اعتصابهاى عمومى زده و تدريجاً قدرت عمل را از شاه مخلوع و دولتهاى زير فرمانش گرفته است. رجاء واثق داريم كه به فضل الهى و به همت مبارزين آگاه، بساط ننگين فساد و ظلم شاهنشاهى به زودى از سرزمين ما برچيده شده و جاى خود را به حكومت عدل و رحمت اسلامى دهد. نظر به اينكه بعضى از اعتصابها و متوقف بودن وسائل حمل آذوقه و مواد غذائى مورد نياز مردم خصوصاً گندم و يا تعطيل برنامههاى نگهدارى و تعميرات دستگاههاى صنعتى ممكن است سبب محروميتهاى مشقت بار و فلج كننده براى مردم زير ستم يا ركود فعاليتهاى اقتصادى و سبب خسارتهاى غير قابل جبران گردد و نيز دستاويز تبليغاتى و حربه جنگى به دست حريف بدهد، بايد سعى شود كه ضمن ابراز انزجار و به زانو درآوردن دستگاه غاصب حاكم كه هدف اصلى اعتصاب است، زيانهاى ناشيه كمتر متوجه ملت شجاع و مردم بيدارى كه سربازان اين كارزار مىباشند، گردد. بدين وسيله به جنابعالى ماموريت داده مىشود كه به اتفاق جناب آقاى حجه الاسلام شيخ محمد جواد باهنر و جناب آقاى مهندس على اكبر معين فر و دو نفر ديگر كه با مشورت آقايان تعيين خواهيد كرد، هياتى براى تقويت و تنظيم اعتصابات تشكيل دهيد. اين هيات با كسب نظر و همكارى گروههاى شرافتمند در حال اعتصاب، تدابير و ترتيباتى اتخاذ نمايند كه تا سقوط نهائى نظام استبداى حاضر، اعتصابها در حد ضرورت ادامه يافته و ضمن حداكثر فشار بر دستگاه غاصب، حداقل خسارت را براى ملت و مملكت در زمينه احتياجات ضرورى و گردش چرخ اقتصادى و حفظ سرمايههاى انسانى و صنعتى با رعايت الاهم فاالاهم فراهم آورد. از عموم اعتصاب كنندگان محترم تشكر مىكنم.
والسلام عليكم و رحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:29 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 246
تاريخ: 29/10/57
پيام امام خمينى به ملت ايران در مورد مراحعت به ايران
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام بىپايان و درود بىحد به عموم اهالى غيور ايران. ملت شريف و شجاعى كه با وحدت كلمه خواست خود را كه برچيده شدن نظام شاهنشاهى و استقرار حكومت جمهورى اسلامى است، در اربعين امام امت سلام الله عليه براى چندمين بار اعلام نمود. نهضت مقدس اسلامى شما گرچه با خون پاك شهيدان و مصيبتهاى جانگداز توام بود لكن آزاديخواهى و استقلال طلبى شما در جبين تاريخ ثبت شد. دشمن اساسى خود و كشور خود را از صحنه بيرون رانديد و بزرگترين خائن و جانى كشور را در گورستان تاريخ دفن نموديد. شما با قيام و استقامت خود به ملتهاى مستضعف ثابت كرديد كه اسلحهمدرن و قدرتهاى شيطانى نمىتوانند در مقابل خواست ملتى كه براى دفاع از عقيده و حق خود دلاورانه بپا خاسته است دوام داشته باشند و نيز ثابت كرديد كه قدرت ملتى آگاه، بر تمامى سلاحهاى ابرقدرتها پيروز است.
شاه رفت و رژيم شاهنشاهى فرو ريخت .دزدان بيتالمال سرمايهها را خارج كردند و يكى پس از ديگرى گريختند. ملت شجاع در اولين فرصت به حساب آنان خواهد رسيد. اينان رفتند و آشفتگىها و خرابىهاى بسيارى را برجاى گذاشتند كه با خواست خدا و همت ملت بايد ترميم شود، گرچه سالها طول خواهد كشيد.
اينجانب با تقديم تشكرات صميمانه به ملت عزيز تذكراتى را لازم مىدانم:
1- اينجانب انشاءالله تعالى به زودى به شما مىپيوندم تا در خدمت شما باشم و با همت شجاعانه شما به رفع مشكلات كوشا بوده و با همصدا و هم قدم شدن همه اقشار ملت بر فسادها غلبه كنيم. دوستان عزيزم! خود را براى خدمت به اسلام و ملت محروم مهيا كنيد، كمر به خدمت بندگان خدا كه خدمت به خداست ببنديد. من با توفيق خداوند تعالى پس از چند روزى در خدمت شما خواهم بود و در پشت سر شما به سربازى خود ادامه خواهم داد.
2- به نمايندگان محمدرضا پهلوى كه مجلسين را غصباً اشغال كردهاند اخطار كنيد كه خانه ملت را خالى كنند تا نمايندگان مردم پس از پنجاه سال كه ملت از حق خود محروم بود، به خانه خود بيايند و انشاءالله همه خواهيد ديد كه انتخابات آزاد و مجلس سالم يعنى چه. من به آنان اخطار مىكنم كه در صورت ورود مجدد به مجلس مسوول هر گونه پيشامدى خود آنان هستند.
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 247
3- بار ديگر به اعضاى شوراى سلطنتى كه شاخهاى است از ريشه غير قانونى، اخطار مىشود كه از شورا كناره گيرى كنند و بيش از اين با ملت مخالفت نكنند.
4- بار ديگر به قواى انتظامى و نيروهاى زمينى، هوائى، دريائى توصيه مىشود كه در حفظ انتظامات بكوشند و ملت شريف و بيدار با آنان همكارى كنند. ملت آگاه ايران بايد از اشخاص و يا گروههاى منحرف كه در اين موقع حساس به فكر آشوب افتاده و مىخواهند به نفع اجانب خيانت به كشور كنند، جداً جلوگيرى كنند و به آشوبگران هشدار دهند كه از اعمال ضدانسانى و اسلامى و ملى اجتناب كنند و به ملت بپيوندند.
از خداوند متعال پيروزى ملت ايران را خواستارم.
والسلام عليكم و رحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:29 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 248
تاريخ: 1/11/57
بيانات امام خمينى پيرامون افشاى جنايات شاه و ترسيم رؤوس كلى حكومت عدل اسلامى
اعوذبالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
سقوط ديكتاتورى شاه با همت و وحدت كلمه اقشار مردم
من قبل از اينكه چند كلمه با آقايان صحبت كنم بايد از عموم اين جوانها و برادران و خواهرانى كه در خارج كشور هستند و در اين مدت من موجب زحمت آنها شدم، هم تشكر كنم و هم عذر بخواهم، من از خداى تعالى سلامت همه شما را و عزت و سعادت همه را خواهانم و اميدوارم كه (در) ايران يك محيط صحيحى كه تحقق پيدا كند، شما همه برگرديد و به ملت خودتان و به كشور خودتان خدمت كنيد.
شما ديديد كه در اثر وحدت كلمه در جامعه ايرانى يك قدرتى كه خودش را ابرقدرت حساب مىخواست بكند و دنبال او ابرقدرتها بودند، همه ابرقدرتها از او تاييد كردند بلكه مع الاسف دول اسلامى هم قاطبتاً تقريباً با او همراهى كردند، ديديد كه با وحدت كلمه ملت، تمام كنگره هاى قصرش فرو ريخت يكى بعد از ديگرى. آن حزب رستاخيزى كه آنقدر براى آن مديحه سرائى كردند، هم خود او و هم عمال خبيث او آنقدر درباره آن مبالغهها كردند، مدحها خواندند و خود ايشان گفت كه اگر كسى داخل اين حزب نشود او را ما تذكره مىدهيم و مىگوئيم برود بيرون، آنقدر پافشارى راجع به اين حزب كرد لكن ملت ايران مقابل حزب و مقابل حزبها و مقابل تانك و توپ و مسلسل ايستاد و مجبور كرد اين آدم ديكتاتور را به اينكه از حزبش صرفنظر بكند و حزب را كان لم يكن طرح كند. و اين خيانتى كه كرده بود راجع به تغيير تاريخ اسلام، با شرف ترين تاريخ ها، سازنده ترين تاريخ ها، اين تاريخى كه انسان را، مستضعفين را بيدار كرد و تمام قلدرهايى كه در آنوقت بودند خاضع كرد و انسان به تمام معنا، با همه ابعاد، هم ابعاد معنوى و هم ابعاد مادى ساخت و اين شخص مىخواست اين شرافت را از ايران سلب كند و اصل اسلام را پايكوب كند و تاريخ جاهليت شاهنشاهى را به جاى آن بگذارد و ديديد كه به واسطه همت مردم ايران همه قشرها قيام كردند و اين مطلب را هم ملزم شد كه از دست بدهد و ديديد كه به واسطه اتفاق كلمهاى كه شما ايرانىها داشتيد اين آدم با اينهمه مداحىهايى كه خودش از خودش مىكرد و ديگران از او و آنهمه حرفها كه درباره او مديحه سراها مىگفتند، ملزم شد كه بيايد در مقابل ملت و توبه كند و عذر بخواهد (براى اينكه مردم را فريب بدهد البته، لكن ملزم
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 249
شد به اينكه عذر بخواهد) و ديديد كه اتفاق كلمه شما ملت ايران موجب شد كه تمام ابرقدرتها عقب زدند و اول كه از او حمايتها كردند، هر كدام حرفها زدند (دخالت نظامى مىكنيم، تجزيه مىشود ايران) از اين حرفها و شعرهائى كه هميشه مىخوانند خواندند و شما ديديد كه با اينكه همه ابرقدرتها دنبال سر او بودند و مىخواستند از او حمايت كنند ملزم شد كه از ايران بيرون برود و حالا هم بيرون ايران است و مع الاسف فرار كرد از چنگ مسلمين و از چنگ جوانهاى ما و ليكن در آتيه نزديكى او را به ايران خواهند خواست انشاءالله و او ذخايرى كه از ملت ما برده است و در اين آخر هم حمل كردند به خارج از ايران، اين ذخاير را و اين مالهائى كه از ايران برد انشاءالله از او گرفته خواهد شد و به سزاى اعمالى كه كرده است و ظلمهائى كه كرده است انشاءالله مىرسد.
خيانتها و جنايتهاى شاه تنها در ماوراء عالم قابل جبران است
گرچه قبلاً هم عرض كردم كه ما قدرت اين را، يعنى اصلاً از بشر همچو قدرتى ساقط است كه بتواند سزاى اعمال اينطور جنايتكارها را بدهد. آنقدرى كه در قدرت انسان است همين مقدار است كه اگر مثلاً يكى را كشت، به جاى او يكى را بكشند اما اگر يك كسى يك ملتى را به اين وضعى كه الان ملاحظه مىكنيد كشاند، قتل عامها كرد، حبسهاى طولانى، جوانهاى ما را در حبس برد و به پيرى به ما برگرداند، در بين اينهائى كه در حبس بودند و پانزده سال حبس بودند، بعضى وقتها كه با من مصافحه مىكردند، آنوقت دست يك پهلوان بود و حالا كه مصافحه مىكند دست آدم عادى شده. آن زجرها و ناراحتىهايى كه به جوانهاى ما، به روشنفكرما، به علماى ما، به دانشگاهىهاى ما، به بازرگانهاى ما، آن زجرها و تبعيدها و آنقدر زحماتى كه به آنها دادند و آنها متحمل شدند، اينها را نمىتوانيم جبران كنيم. يك جان بيشتر ندارد، شما همه تان هم جمع بشويد همان يك جان را از او مىگيريد. اين صدها جان از بهترين فرزندان اسلام گرفته است، حالا كه ما يك جان از يك نفر آدمى كه ارتباطش به اجانب بيشتر از ارتباطش به ملت ماست بگيريم، اين مىشود جبران؟ شما فرض بكنيد كه يك وقت دست شما بيايد، دست و پاى او را ببريد، چشمهايش را بيرون بياوريد، از اين كارها بكنيد (فرض كنيد) باز هم جبران نمىشود. اين دليل بر اين است كه يك عالم ديگرى است كه جبران اينطور چيزها در آنجا مىشود، براى هر كشتنى، كشتن و زنده كردن، كشتن و زنده كردن ممكن است. براى زجرهائى كه به جوان ما داده، زجرهاى طولانى و تا ابد ممكن است باشد. نمىشود آقا كه يك كسى بيايد و سى وچند سال به اين مردم آنجور حكومت جائرانه بكند و مامورينش در همه اطراف بلاد با زن و فرزند و جوان و پير ما، عالم و غير عالم ما آنطور رفتار بكنند و ما هم نتوانيم جبران بكنيم (اصلاً اگر دست ما هم برسد نتوانيم جبران بكنيم) نمىشود خداى تبارك و تعالى يك همچو كارى را اجازه بدهد كه يك نفر آدم اين كارها را بكند و بعد هم جزايش همين باشد كه او را بكشند، جزايش همين باشد كه مالش را بگيرند. در بين جوانهاى ما اشخاصى بودند كه در جوانى رفتند و پانزده سال عمرشان را هدر دادند، او مىتوانست در بيرون اگر از علما هست كتابها بنويسد، هدايتها بكند، اگر
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 250
از روشنفكران هست كتابها بنويسد و روشنفكرىها بكند، روشنگرىها بكند، اگر از اطبا هست جمعيت زيادى را از مرگ نجات بدهد. تمام اين قشرهايى كه از ما آنها در زندان كردند، اينها حياتشان را از دست دادند، اينها زندگىشان را، بيشتر زندگىشان را از دست دادند يعنى يك زندگى توى محبسى كه هيچ كارى نمىتواند بكند، از همه كارها او را باز داشتند. (آنها مىدانند چيست) اينها با كشتن محمدرضا درست مىشود؟! جبران مىشود؟! او تمام عياشىها و ظلمهايش را كرده و حالا هم تقريباً اواخر عمرش هست. يك كسى كه تمام آن جنايات را كرده، حالا مىشود كه من و شما بگوئيم كه خوب، حالا پولهايش را از او بگيريم (اگر دست ما برسد، دست ما كه به همه ذخاير او نخواهد رسيد) اين جواهراتى كه پدرش برد نمىدانم الان در خزينه كدام كشور هست (انگلستان گمان مىكنم) اين جواهراتى هم كه ايشان حمل كردند حمل كردند چمدانهاى پر از جواهر اين ملت و حمل كردند و بردند، علاوه بر پولهاى بسيار گزافى كه صورتها دارد، حالا يك مقدارى از آن را فاش كردند، شما فرض كنيد كه بتوانيد كه همه اينها را از او بگيريد لكن مىتوانيد اين هدرى كه داده است او، نيروى ملت را كه به هدر داده جبران كنيد؟ اين دانشگاههاى ما را به صورتى در آورد كه نيروى انسانى ما را هدر داد، كارش هدر بود، نيروهاى انسانى ما را منهدم كرد به نيروهاى غير انسانى. اين سينماهائى كه در زمان ايشان مشغول فعاليت بودند، اين مراكز فحشائى كه اينها درست كردند، مراكز فحشائى كه موجود كردند براى اينكه جوانهاى ما را بكشند به اين مراكز و غافل كنند از مسائل حياتى خودشان، از مسائل زندگى بخش خودشان. اين مراكز اسباب اين شد كه اين نيروى انسانى كه بايد در خدمت كشور ما باشد علاوه بر اينكه معطل شد، منقلب شد به يك نيروى غير انسانى. چطور ما مىتوانيم جبران كنيم اين جنايات را؟ قابل جبران به دست بشر نيست. اين به دست ماوراى اين عالم جبران مىشود و بدانيد كه جبران مىشود. اين قرآن است كه هر كس هر ذره كارى كه بكند مىشمرند. آنجا يك همچو عالمى است، (و من يعمل مثقال ذره خيراًيره و من يعمل مثقال ذره شراً يره.) خودش را مىبيند. قرآن اينطور مىفرمايد و مطالب هم همين است، صورت اين عمل در آنجا منعكس است و در آنجا خودش را مىبيند و اينها جبران خواهد شد و شما دلتان محكم باشد كه اگر دستتان نرسد به او و اگر هم برسد نمىتوانى جبران كنى اما اين جنايات جبران خواهد شد در آنجا.
اصل رژيم سلطنتى مغاير با عقل، حقوق بشر و قانون اساسى است
اينها همه تا اينجا كه رسيده است باز نصف راه يا كمتر از آن را پيموديم. اتفاق كلمه، اجتماع يك امت در يك امر موجب اين شد كه اين كنگرههائى كه تا (به قول خودشان) عرش كشيده شده بود، اينها يكى يكى ريختند، وارفتند مثل يخى كه آب بشود لكن باز ما راه زياد داريم، اين اولش است، مقصد ما تنها رفتن او نيست، اين يكى از مطالب است. ما رژيم سلطنتى را اصلاً غلط مىدانيم، از اول اين غلط بوده، خلاف قوانين انسانى بوده، رژيم سلطنتى ازاول خلاف قوانين عقلى انساناست. يك كسى حالا در مجلس به او راى بدهند(حالا فرض بفرمائيد صحيح راى بدهند. فرض باطل را من
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 251
نمىگويم) شما فرض كنيد كه يك مجلس موسسان ملى، صد در صد ملى تاسيس بشود و اين يك كسى را با اعقابش به حكومت برساند، خودش و سلسله بعد، ما به اين مجلس موسسان كه از جانب ملت است و به اين ملت مىگوئيم بسيار خوب، شما زمانى كه خودتان تشريف داشتيد حق داشتيد كه سرنوشت خودتان به دست خودتان باشد، سرنوشتمائى كه دويست سال بعد از شما به اين دنيا مىآمديم به چه مناسبت شما تعيين كرديد آقاى پدربزرگ؟ شما با چه قانون، با چه حق سرنوشت ماهائى كه در اين زمان هستيم تعيين مىكنيد؟ شما حق داريد كه، اين حرفى است كه همه عقول با آن موافقند منتها آنقدر تعميه مىكنند بين مردم و تبليغات سوء مىكنند كه مردم باور مىكنند، گاهى وقتها آنقدر شور است كه خان هم مىفهمد.
عقل اين است، حقوق بشر اين است كه سرنوشت هر آدمى به دست خودش باشد، هر ملتى سرنوشتش به دست خودش باشد، اين صحيح. ملت ايران حالا سرنوشتش بايد به دست خودش باشد، الان اگر بخواهد يك كسى را تعيين كند براى وكالت، تعيين كند براى رياست جمهور، حق دارد كه خودش قرار بدهد. ما حالا فرض كنيد اجتماع كرديم و يك نفر را رئيس جمهور كرديم، اين صحيح، حالا اگر ما همهمان مجتمع شديم و يك مجلس موسسان درست كرديم، مجلس موسسان از ناحيه ما حق دارد كه سرنوشت اين ملتى كه الان موجود هست تعيين كند، نه آنى كه الان نيست و بعدها موجود خواهد شد، براى اينكه الان ملت ايران نيست. اين گروههائى كه در صد سال ديگر در اعقاب شماها مىآيند، اينها ملت ايران الان نيستند، من نمىتوانم سرنوشت آنها را تعيين كنم. ما چه حقى داريم كه سرنوشت ديگران (را) تعيين كنيم؟ آنها ديگرانند. به مجرد اينكه ما همه در ايران هستيم، به مجرد اينكه ما همه مسلمان هستيم نمىتوانيم سرنوشت يك جمعيتى كه الان موجود نيستند تعيين كنيم كه بعدها ملزم باشند اين اعقاب ما به اينكه اين آقا را به اعليحضرتى بشناسند.آخر به چه مناسبت تو همچو كارى مىكنى؟ به من و شما چه ربط دارد اين؟ پس سلطنت اصلاً، اصلاً قضيه سلطنت يك مطلب خلاف عقلى است، خلاف شعور انسان است. اين در صورتى كه يك موسسان صحيح صد در صد ملى باشد، اين است كه براى اعقاب هيچ خطرى نبايد داشته باشد. اما ما رجوع كنيم به تاريخ، ما كه شاهد خود قضيه بوديم، شما جوانها آنوقت نبوديد، ما شاهد قضيه بوديم كه قضيه چه جور بود و چه جور تحقق پيدا كرد. با سرنيزه مجلس درست كردند، با سرنيزه راى درست كردند. مگر كسى جرات مىكرد راى ندهد، جرات مىكرد نفس بكشد. درست كردند، البته يك عدهاى آنوقت از جان گذشتند و مخالفت كردند لكن مابقى همه سرنيزه بالاى سرشان بود، يك مجلس سرنيزهاى درست كردند و بعد با سرنيزه به ما تحميل كردند يك همچو موجوداتى را. اگر هم صحيح بود، غلط بود. اگر صحيح بود نسبت به آن كسى كه در آن زمان بود صحيح، اما نسبت به كسى در آن زمان نبود غلط. ماهائى كه، شماهائى كه در آنوقت نبوديد، رفراندم آنوقت نمىدانم مجلس موسسان آنوقت هيچ دخالت نمىتواند داشته باشد در سرنوشت شما.
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 252
رمز پيروزى ملت، حفظ وحدت كلمه و اتكال به خدا
ما يك قدم جلو رفتيم تا اينكه اين شخص را از مملكت بيرون كرديم، او مىخواست كه ماها را بيرون كند و مىگفت كه هر كه وارد حزب رستاخيز نشده است بايد از اين مملكت بيرون برود. شما بحمدالله با هم متحد شديد و اتفاق كلمه شما باعث شد كه آن كارى كه مىخواست سر شما بياورد شما سر او آورديد، بيرونش كرديد. بعدها هم كسى نمىتواند او را بياورد. اگر مىتوانستند نگهش مىداشتند. نگه داشتن آسانتر از بيرون رفتن و برگشتن است، البته آنها به فكر هستند. گفته مىشود كه در طياره كه داشته مىرفته اين خبيث امر مىكرده كه كودتا كنيد. طياره در هوا بوده و باز از هواى نفسش دست بر نداشته. از آنجا (اينجور گفته مىشود) امر كرده كه كودتا كنيد. در همين چند روز هم مىگويند در يكى از پادگانها (امروز هم باز براى من نوشتهاند) دستور داده بودند به اينكه برويد شهر همدان را - كودتا كنيد و بمباران كنيد و بساط درست كنيد. گوش ندادند، اعتصاب غذا كردند و گوش ندادند و الان هم اين پادگان در بست مال ملت است. اينها براى چى بود؟ براى دو مطلب: يك مطلب اين اتفاق كلمهاى كه در ايران پيدا شد. يك مطلب ديگر، اين پشتوانهاى كه عبارت از حق و حقيقت خدا بود. براى خدا و اسلام داد زديد گفتيد ما اسلام را مىخواهيم، آزادى مىخواهيم، استقلال مىخواهيم. حكومت اسلام، حكومت اسلامى همين آزادى و استقلال را به شما مىدهد منتها شما تشريح كرديد مطلب را والا حكومت اسلامى يعنى آزادى، يعنى استقلال. اين پشتوانه داشتن اجتماع شما به اراده الله تعالى موجب پيروزى شما تا اينجاست و اگر اين دو جهت محفوظ بماند كه قيامتان بحق باشد. (اعظكم بواحده ان تقوموالله) براى خدا قيام كنيد، نه براى شهوات نفسانيه. اگر انسان براى شهوات نفسانيه قيام بكند و براى خدا نباشد اين به جائى نمىرسد كارش، اين بالاخره فشل مىشود كارش چيزى كه براى خدا نيست دوام نمىتواند داشته باشد.
فقط براى خدا قيام كنيد.
كوشش كنيد كه قيام شما، اين نهضتى كه داريد نهضت الهى باشد، لله باشد. من نمىتوانم باور كنم كه كسى مبادى معنوى نداشته باشد و براى مردم كوشش كند. من اصلاً باورم نمىآيد. اينهائى كه مبادى معنوى دارند، اينهائى كه خدا قائلند، آنهائى كه جزا قائلند، آنهائى كه عطا قائلند، اينها تعقل دارد كه يك كسى جان خودش را بدهد يك جان بالاتر بگيرد، همه چيزش را بدهد و از خدا زيادتر، آنقدرى كه هيچ چشمى نمىتواند ببيند و هيچ گوشى نمىتواند بشنود بگيرد. اين معقول است كه ما يكى بدهيم صد تا بگيريم. يك جانى كه توى اين كالبد محبوس است بدهيم، آزاد بشويم به جانى كه الهى است، آزاد است، محيط است، همه چيز است، ارادهاش فعال است، مىگويد بشو، مىشود، هر چه و هر كه بخواهد مىشود، يك همچو چيزى بگيرد، اين معقول است كه انسان در اينجا فداكارى كند و جانش را بدهد اما آن كسى كه اين مبادى را ندارد، يا بسيار احمق است يا دروغ است مطلب. من مىگويم دروغ است مطلب، تعميه است. اينكه (من براى مردم، براى توده دارم زحمت مىكشم)، از او مىپرسيم
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 253
خوب، حالا خودت را كشتند چه؟ تو همچو آدمى هستى كه براى توده؟
انسان هر چه مىخواهد براى خودش مىخواهد، انسانى كه براى خودش نخواهد، در تمام بشر چند تا دانه نمىتواند پيدا بشود. تا مبادى روحى و الهى در كار نباشد نمىشود كه دوام داشته باشد. عليهذا خداى تبارك و تعالى مىفرمايد من يك موعظه به شما مىكنم. (در تمام موعظههائى كه همه مىكنند مىفرمايد كه من فقط يك موعظه به شما مىكنم. موعظه كن خداى تبارك و تعالى است، آن كه موعظه را رسانده رسول خدا (ص) است، اين كتابى كه در آن اين موعظه ثبت شده است قرآن است) مىفرمايد من فقط يك موعظه مىكنم و آن اين است كه براى خدا قيام كنيد، هم قيام كنيد، هم قيامتان براى خدا باشد. اگر بخواهى قيام شما يك قيام مثمر باشد، نتيجه داشته باشد قيامتان، منتهى به تفكيك و تجزيه و امثال ذالك نشود. تمام هم شما يك نقطه باشد و آن هم يك نقطه ماوراى عالم طبيعت، يك نقطه غير متناهى، در همه چيز همه توجه به او داشته باشيد. اگر يك همچو مطلبى شد آنوقت قيام شما و نهضت شما يك نهضت اسلامى سالم، دوامدار (مىشود) براى اينكه پشتوانهاش دائم است، چيزى كه پشتوانهاش دائم است، دائم است.
من اين موعظه خداى تبارك و تعالى به لسان قرآن را دارم به شما مىرسانم. اين موعظه به ما مىفهماند به اينكه بايد وحدت كلمه داشته باشيم، وجهه ما يكى باشد: الله. (ان تقوموالله) قيام لله، ديگر نمىتواند كه يك كسى يك طرف برود يك كسى يك طرف ديگر. اگر ديديد كه در يك قيامى دسته دسته و حزب حزب و جبهه جبهه شد بدانيد كه خدا در كار نيست. اگر همه با هم متوجه به يك نقطه باشند دعوت به وحدت كلمه است، به وحدت عقيده است. وحدت عقيده وحدت كلمه مىآورد، وحدت عمل مىآورد. (انما اعظكم بواحده) يك موعظه، فقط يك موعظه. توى اين موعظه همه چيز است. شما اين يك موعظه را گوش كنيد، عمل كنيد، همه چيز شما در اين يك موعظه هست موعظه خداست، آنهم فقط يك موعظه. همه چيزهائى كه شما تصور بكنيد توى اين يك كلمه هست. اينكه قرآن معجزه هست براى اين چيزهاست كه سه تا چهار تا كلمه تمام حيثيات بشر را اداره مىكند. (اعظكم بواحده ان تقوموالله مثنى و فرادى) قيام اگر قيام لله شد همه چيز متمركز مىشود در همان الوهيت و اين قيام شما چون يك بوئى از الوهيت مىداد تا اينجا رسيده است كه قدرتهاى بشرى را زير پا گذاشت، يعنى مشت غلبه كرد بر تانك، مشت غلبه كرد بر توپ، توپها و تانكهائى كه در ايران آورده بودند و متمركز كرده بودند و اينها، مشتهاى جوانها و پيرها و زنهاى ما در مقابلش ايستاد و گفت كه ديگر اثر ندارد. چرا اثر ندارد؟ براى اينكه لله است. مگر با خدا مىشود معارضه كرد؟ مگر مقابله مىشود با خدا كرد؟ اين كار خدائى است، لله است، براى خداست. همه اين دعوىهائى كه اينها داشتند پيچيد و كنار گذاشت.
تاكيد بر جديت اقشار ملت در رفع نقائص و خرابىهاى مملكت
اما حالا باز اول كار است. شما خيال نكنيد كه ما رسيديم به مقصدمان، برويم بخوابيم
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 254
سر جايمان. خير قيام لله الان اول كار است به حسب آن چيزى كه اهل معرفت مىگويند منزل اول است نهضت. ما خيلى راه داريم الان. آقا ما وارث يك مملكت هستيم كه همه چيزش را اين مرد به باد فنا داد، همه چيزش را. شما روى هر مطلبى كه دست بگذارى، روى هر مظهرى از مظاهر تمدن كه دست بگذارى اين به باد داده است. به باد داد و فرياد زد كه من تمدن بزرگ آوردم. دانشگاه ما را به باد فنا داد، زراعت ما را به باد فنا داد، نفت ما را همهاش تقريباً داد (مىگويد بيست سال ديگر مانده تمام بشود، اينطور كه شما مىدهيد بله) همه چيز ما را به باد فنا داد. جوانهاى ما را فانى كرد و به باد فنا داد. از همه جنايتها بالاتر از دست دادن نيروهاى انسانى است. انسان است كه مىتواند كار بكند و ارزش دارد و الا آب و خاك و اينها ارزش ندارد. انسان ارزش دارد، اين انسانيت را سلب كردند اينها، جوانها و نيروهاى جوانهاى ما را به باد فنا داد. اين جوانهائى كه الان در آلمان آمدند براى نيروى اتمى، از آنها بپرسيد (آمدند به من گفتند، شما هم از آنها بپرسيد، خودشان هم مىدانند) مىگويند ما را پائين نگه داشتند، نمىگذارند و هيچ اثر هم ندارد كار ما. كار بىاثر و نگه داشتن نيرويى كه استعداد دارد و بايد ترقى بكند، در يك حدى خفهاش مىكنند و نگهش مىدارند. همه چيز اين مملكت را به باد داده است. ما اگر موفق هم بشويم و اين تتمه لاشه را بيرون بريزيم باز ده، بيست سال لازم است كه همه اقشار ملت فعاليت كنند تا بتوانند اين نقيصهها را رفع بكنند. شما بخواهيد زراعت ما را برگردانيد به حالى كه قبل از اين افسادات ارضيه بود ده بيست سال زحمت لازم دارد، همه مردم بايد دست به هم بدهند، بايد زارعين و دهقانها و كشاورزها مشغول كار بشوند و ديگران كمك كنند به آنها. تنها با يك قشر، با يك دولت اصلاح نمىشود.
afsanah82
07-24-2011, 08:29 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 257
تاريخ: 2/11/57
پيام امام خمينى به عشاير بوير احمد
بسمه تعالى
توسط جناب مستطاب حجه الاسلام آقاى حاج سيد كرامتالله ملك حسينى دامت افاضاته عموم طوائف و ايلات سلحشور و شجاع بويراحمد ايدهم الله تعالى
از عواطف اسلامى شما سلحشوران مسلمان و طرفداران جمهورى اسلامى متشكرم. اميد است در پرتو حكومت عدل و افراشته شدن پرچم اسلام آزادى و امنيت و استقلال نصيب ملت محترم ايران شود. اينجانب از طوائف بوير احمد و ساير طوائف شجاع ايران تقاضا دارد كه در حفظ نظم و امنيت منطقه خودشان كمال مراقبت را بنمايند و در اين موقع حساس كه به وطن ما مىگذرد، نگذارند اشخاص ماجراجو به بدخواهان دين و كشور بهانه دهند. از خداوند تعالى عظمت اسلام و مسلمين را خواهانم.
والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:30 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 258
تاريخ: 3/11/57
مصاحبه امام خمينى با روزنامه اطلاعات
سؤال: نخستين اقدام شما در بازگشت به ايران كه روز جمعه آينده پيش بينى شده چه خواهد بود؟ و آيا اعضاى كميته انقلابى حكومت اسلامى قبلاً اعلام خواهد شد يا نه؟
جواب: اولين اقدام من نصيحت به ملت عزيز ايران است و انشاالله اگر امكان باشد در بهشت زهرا راه خودمان را اعلام مىكنيم و كارهائى را كه مقدمتاً بايد انجام داد اعلام خواهم كرد.
سؤال: شكل طبقاتى شورا آيا از طبقات كارگر، روشنفكر انقلابى اسلامى خواهد بود و دهقانان در آن خواهند بود يا اكثر اعضاى اين شورا روحانيون مىباشند؟
جواب: خير، اكثر از روحانيون نخواهند بود بلكه روحانيون هم مثل ساير طبقات نماينده خواهند داشت.
سؤال: ممكن است خطوط اساسى حكومت اسلامى را در زمينه اقتصادى، اجتماعى، سياسى و فرهنگى به طور خلاصه بفرمائيد؟
جواب: اينها امورى نيست كه بتوانم الان براى شما تشريح كنم.اسلام، هم آزادى خواهد داد و هم توجه به اقتصاد خواهد كرد و هم توجه به ساير احتياجات كشور كه بايد كارشناسان در اين موارد به موقع اقدام كنند.
سؤال: منظور اين است كه در حكومت اسلامى، ملى شدن صنايع قطعى خواهد بود يا نه؟
جواب: اين مساله هم بايد مورد مطالعه قرار گيرد؟
سؤال: ممكن است بفرمائيد اقليتهائى كه در ايران وجود دارند، در حكومت اسلامى چه وضعى خواهند داشت؟
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 259
جواب: اقليتهاى مذهبى در اسلام احترام دارند و آنها هم مثل ساير اقشار ملت با رفاه در آنجا زندگى خواهند كرد و هيچ گرفتارى براى آنها نخواهد بود.
سؤال: در مورد آزادى بيان و عقيده، شما چه حدودى را در نظر داريد؟ آيا فكر مىكنيد بايد محدوديتهائى قائل شد يا نه؟
جواب: اگر چنانچه مضر به حال ملت نباشد، بيان همه چيز آزاد است. چيزهائى آزاد نيست كه مضر به حال ملت ما باشد.
سؤال: آيا فكر مىكنيد كه گروههاى چپ و ماركسيست كه در ايران هستند، آزادانه فعاليت خواهند داشت؟
جواب: اگر مضر به حال ملت باشد جلوگيرى مىشود، اگر نباشد و فقط اظهار عقيده باشد مانعى ندارد.
سؤال: يعنى منظورتان اين است كه احزاب آزاد خواهند بود يا نه؟
جواب: همه مردم آزادند، مگر حزبى كه مخالف با مصلحت مملكت باشد.
سؤال: نقش زنان در حكومت اسلامى چگونه خواهد بود؟ آيا مثلاً در امور كشور هم شركت خواهند داشت براى مثال وكيل و وزير خواهند شد؟ البته اگر استعداد و لياقتى نشان دهند.
جواب: در مورد اينگونه مسائل، حكومت اسلامى تكاليف را معين مىكند و الان وقت اظهار نظر در اين زمينهها نيست. زنان همچون مردان در ساختن جامعه اسلامى فردا شركت دارند، آنان از حق راى دادن و راى گرفتن برخوردارند. در مبارزات اخير ايران، زنان ايران نيز سهمى چون مردان دارند. ما همه گونه آزادى را به زن خواهيم داد، البته جلوى فساد را مىگيريم و در اين مورد ديگر بين زن و مرد فرقى نيست.
سؤال: يكى از خبرنگاران زن: چون مرا به عنوان يك زن پذيرفتهايد، اين نشان دهنده اين است كه نهضت ما يك نهضت مترقى است، اگر چه ديگران سعى كردند نشان دهند كه عقب مانده است. فكر مىكنيد به نظر شما آيا زنان ما بايد حتماً حجاب داشته باشند؟ مثلاً چيزى روى سر داشته باشند يا نه؟
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 260
جواب: اينكه من شما را پذيرفته من، من شما رانپذيرفتهام، شما آمدهايد اينجا و من نمىدانستم كه شما مىخواهيد بيائيد اينجا و اين هم دليل بر اين نيست كه اسلام مترقى است كه به مجرد اينكه شما آمديد اينجا، اسلام مترقى است. مترقى هم به اين معنى نيست كه بعضى زنها يا مردهاى ما خيال كردهاند. ترقى به كمالات انسانى و نفسانى است و با اثر بودن افراد در ملت و مملكت است، نه اينكه سينما بروند و دانس بروند و اينها ترقياتى است كه براى شما درست كردهاند و شما را به عقب راندهاند و بايد بعداً جبران كنيم. شماها آزاديد در كارهاى صحيح، در دانشگاه برويد و هر كارى را كه صحيح است بكنيد و همه ملت در اين زمينهها آزادند اما اگر بخواهند كارى خلاف عفت بكنند و يا مضر به حال ملت، خلاف مليت بكنند جلوگيرى مىشود و اين دليل بر مترقى بودن است.
سؤال: شكل مالكيت در حكومت اسلامى و بخصوص مالكيت اراضى چگونه خواهد بود؟
جواب: اينها بعداً روشن خواهد شد.
سؤال: به نظر شما وضع روزنامهها چگونه بايد باشد؟
جواب: روزنامههائى كه مضر به حال ملت نباشد و روزنامههائى كه نوشتهشان گمراه كننده نباشد، آزادند.
سؤال: دولى كه در جريان انقلاب كنونى ايران، آشكارا از شاه حمايت كردند، در صورتى كه اظهار ندامت كنند آيا مناسبت خود را با آنها ادامه مىدهيد؟
جواب: بلى، مگر اسرائيل، اسرائيل مستثنى است، همچنين افريقاى جنوبى و كشورهائى كه از تبعيض نژادى پشتيبانى مىكنند.
سؤال: شما در بياناتتان فرموديد كه اسرائيل دشمن اسلام است، آيا حكومت اسلامى ممكن است به اين كشور اعلان جنگ بدهد؟
جواب: بسته به مقتضاى زمان است.
سؤال: آيا در جهان اسلام كشورهائى كه بخواهند به پيروى از ايران، جمهورى اسلامى تشكيل دهند،
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 261
الزاماً بايد مذهب شيعه را بپذيرند يا نه؟
جواب: خير، الزام در مذهب نيست.
سؤال: بعضى از گروههاى كوچك طى نامه و تلفنى به ما مىگويند كه ما از زير چكمه استبداد به زير نعلين استبداد مىرويم.
جواب: آنها عمال شاه هستند. آنهائى كه اين حرفها را مىزنند، سال هاست كه مىزنند و اينها را هم شاه به آنها ديكته كرده است و آنها هم براى شما مىگويند براى اينكه مىخواهند شاه را برگردانند. به آنها بگوئيد شاه ديگر بر نمىگردد و شما اگر حكومت اسلامى را ببينيد، خواهيد ديد كه ديكتاتورى در اسلام اصلاً وجود ندارد. سؤال: در بازگشت به ايران احياناً اگر مواجه با يك كودتاى نظامى شديد چه خواهيد كرد؟ جواب: هيچ، مبارزه خواهيم كرد.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:30 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 262
تاريخ: 3/11/57
مصاحبه امام خمينى با تلويزيون فرانسه
بسم الله الرحمن الرحيم
حضرت آيت اللهالعظمى امام خمينى در آخرين مصاحبه خود با تلويزيون فرانسه گفتند: براى تغيير رژيم، فشار افكار عمومى به معنى قانون است. ما به استناد همين قانون قدرت را به دست مىگيريم و حكومت را مستقر مىكنيم.
امام خمينى در پاسخ پرسشى در پيرامون ميزان وفادارى ارتش به قيام ملت اظهار داشتند: ما اميدواريم كه ارتش با تمام افسران آن برگردد. البته در حال حاضر قشرهائى در ارتش رو به ملت هستند ولى من صلاح ارتش مىدانم كه همه برگردند به طرف مردم و با شاهى كه كنار رفت و ديگر برگشتى ندارد، تماس نداشته باشند و توهم نكنند كه بايد تماس داشته باشند. ارتش بايد ارتش ملت باشد. ما ارتش را از خودمان مىدانيم، اگر چند نفرى جنايتكارند، حسابشان جداست و اميدواريم همه افراد ارتش به آغوش ملت باز گردند و از آنها پذيرائى خواهيم كرد.
در پاسخ اين پرسش كه براى تغيير رژيم و سپردن قدرت به دوستانتان از طرق قانونى استفاده مىكنيد و يا با توسل به افكار عمومى؟ آيتالله العظمى خمينى گفتند: فشار افكار عمومى همان قانون است. در آنوقت كه در ايران رژيم سلطنتى بود، به خيال آنها سلطنت با نظر مردم بوجود آمده بود، در حالى كه از اول هم چنين نبود. اكنون آراء عمومى شاه را خلع كرده است ما به استناد همان فشار افكار عمومى كه قانون واقعاً همان است، بايد قدرت را به دست بگيريم و حكومت را مستقر كنيم.
خبرنگار تلويزيون فرانسه از امام خمينى پيرامون شايعه ثروتمند بودن روحانيت و همچنين گرفتن كمك از كشورهاى ديگر و احتمال بازگشت به نظام قرون وسطى سؤال كرد و ايشان پاسخ دادند: قضيه ثروتمند بودن روحانيون در ايران مطلب كذبى است، كمك از جاهاى ديگر نيز تكذيب مىشود. از هيچ مملكتى و از هيچ جائى، روحانيون ايران پشتيبانى و كمك مالى نمىگيرند. مردم ايران علاقه اسلامى دارند به روحانيون و هر كمكى روحانيون بخواهند به آنها مىدهند و احتياجى به كمك خارجى ندارند. اينكه گفتهاند مىخواهيم مملكت را به عقب برگردانيم، مطلبى است كه شاه منتشركرده براى اينكه دست و پا بزند و خلاص شود از اين گرفتاريهائى كه دارد. ما با آثار تمدن موافقيم. مايليم كه مملكت ما مجهز شود به همه آثار تمدن ولى نه آنطور كه شاه عمل كرد. شاه تمام آثار تمدن را به صورت فاسد كننده در آورد. سينما به صورت ترويج فساد شد، اخلاق جوانها را فاسد كرد، مراكز
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 263
فحشا را زياد كرد و وسائل اعتياد جوانان را فراهم ساخت، جوانهاى ما را به هروئين مبتلا كرد. ما با اينها مخالفيم، با آثار تمدن و پيشرفت مخالف نيستيم، با پيشروىهاى شاه مخالفيم كه ما را به عقب رانده. حالا ملت ايران سالها بايد زحمت بكشد كه ايران را ترميم كند و خساراتى را كه شاه در ايران ايجاد كرده و خرابىهائى را كه به بار آورده جبران نمايد. + چون به متن اصلى اين مصاحبه دسترسى نداشتيم به ناچار از متن روزنامه استفاده شده است.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:30 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 264
تاريخ: 4/11/57
بيانات امام خمينى در مورد لزوم نظارت مردمى بر امور جارى كشور و حفظ وحدت كلمه
اصلاح ويرانىهاى كشور در گرو وحدت اقشار ملت
بسم الله الرحمن الرحيم
من از همه آقايان متشكرم كه در اين موقعى كه ما گرفتار اين مسائل هستيم كمك كردند و كارها را انجام دادند و بايد بگويم كه كار، كار خودشان بوده و منزل، منزل خودشان بوده و اين معنا را تنبه بدهم كه در يك منزل محقرى كار محقرى ما بايد با اجتماع كار بكنيم يعنى دسته جمعى هر كسى يك كارش را بكند و ميسور نيست براى يك نفر يا دو نفر همه كارها را انجام بدهد. آنوقت راجع به كار يك كشورى كه الان تقريباً بايد گفت مصائب هست و تا حالا خرابكارى بوده، كار يك كشورى نمىشود انجام بگيرد الا اينكه همه اجزاء كشور، همه افراد كشور در آن همكارى كنند. اگر چنانچه همه ملت ايران، هر كس در هر جا هست اقدام به ساختمان اين مملكت نكند مملكت به حال خرابه يا نيمهخرابه باقى خواهد ماند و مسوول خواهيم بود همه. هر كس هر كارى را مىتواند بايد به طور مقتضى، با صبر و تحمل و تحمل مزاحمات، تحمل زحمات اقدام بكند. اگر همچو چيزى شد يك مملكت آباد و صحيح و خوب محقق خواهد شد.
ضرورت دقت و نظارت مردم در كليه امور و شوونات مملكت
و باز همه اجزاى مملكت بايد نظارت در امور بكنند كه نتوانند شياطين باز رخنه بكنند. در ادارات دولتى اشخاصى كه رفت و آمد مىكنند، اينها بايد نظارت بركارهاى آنها بكنند يعنى مثل سمت بازرسى و تفتيش و اينطور چيزها كه اگر خطائى آنها مىكنند، تعمدى مىكنند عرض مىكنم كه خيانتى مىكنند، به دستگاه قضائى اطلاع بدهند تا اينكه آنها تعقيب بكنند.
همه مصيبتهائى كه در اين سالها واقع شده است براى اين بوده است كه دستگاهها سرخود بودهاند. از آن دستگاه اول گرفته، آن شخصى كه به اسم شاه در مملكت حكومت كرده سر خود حكومت كرده، مقيد به قوانين نبوده. وقتى كه اين سر خود حركت كرده كسانى هم كه دنبال او هستند از او ياد مىگيرند، اينها هم سر خود مىشوند. وقتى يك مجلسى را به طور سر خودى و بدون رعايت قوانين بوجود آوردند، نمايندگان اين مجلس هم سر خود خواهند شد، پايبند قوانين نخواهند شد. بايد خاتمه پيدا بكند اين مسائل، بايد ايران يك مملكتى بشود كه مترقى به معناى واقعى باشد نه اينكه لفظى و
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 265
همين گفتن ترقى. معنويات يك مملكتى را بايد در صدد بود كه اصلاحش كرد يعنى بايد دست خيانت را كوتاه كرد، دست جنايات را كوتاه كرد. همه جاهائى كه يك عضوى از اعضاى ادارات دولتى يا دولت، عضوى از اعضاى دولت تكفل مىكنند، مردم موظفند كه نظارت كنند كه نظارت كنند در آن. آنهائى كه مىروند آنجا براى گرفتاريهائى كه مثلا دارند، محاكماتى كه دارند، مىروند در كلانترىها، مىروند در نظميه، مىروند در عرض مىكنم دادگسترى و امثال اينها، خودشان بايد ناظر باشند كه چه مىگذرد و خودشان مكلفند (اگر بخواهند مملكت اصلاح بشود مكلفند) كه چيزهائى كه گذشته است اگر چنانچه خلاف بوده است، به جاهائى كه براى اين امر تاسيس مىشود اطلاع بدهند تا تعقيب بشوند. اگر يك ملتى يك همچو جهتى پيش بيايد كه يك محاكم صالحهاى تصرف بكند در همه امور، يعنى برسد به داد مردم، همچو نباشد كه مثل حالا باشد كه دادگسترىها كارى به اين حرفها ندارند يا نمىتوانند داشته باشند - عرض مىكنم كه كلانترىها كه بخواهند مردم را چه بكنند، لخت بكنند، امثال اينها، اگر اينطورها باز ادامه پيدا بكند فرض كنيد كه اين دزد بزرگ رفت، كوچكها جاى او مىنشينند و كارها را انجام مىدهند. بايد همهتان، همهمان در اين امور دقت كنيم و دنبال كنيم و فداكارى بكنيم تا اينكه انشاءالله يك مملكت صحيحى بار بيايد.
من از خداى تبارك و تعالى سلامت همه شما را مىخواهم و من از اينكه اين مدت شما زحمت كشيديد عذر مىخواهم. خداوند شما همه را حفظ بكند و سلامت بدارد و ما حالا مىرويم به اين مملكت ببينيم كه آيا چه مىشود. هر چه كه بشود همين است. ما بنا داريم كه برويم، حالا چه از بين راه برگرديم و باز هم خدمت شما باشيم و چه برويم و پياده بشويم و آنجا چه بشود. و من اين (را) هم بايد بگويم به شما آقايان كه به آقاى يزدى و بعضى از آقايان گفتم كه من بيعتم را از شماها برداشتم عرض مىكنم كه ممكن است كه آنطورى كه اينها تهيه ديدند در اين سفر خطر در كار باشد و من ميل ندارم كه به خاطر من شماها خداى نخواسته در خطر بيفتيد. من سنم ديگر گذشته، شما حالا جوانيد.
يكى از حضار: من به خانمها عرض كردم كه آقا فرمودند احياناً خانمها در هواپيما نباشند. آنها گفتند كه من خدمتتان عرض كنم مگر امام حسين حضرت زينب و خواهران خويش را همراه نبردند.
امام: خوب، حالا امام حسين، امام حسين بود. ما يك جور ديگر است وضعمان. نخير من ميل دارم زحمت خانمها نباشم، آقايان هم همين طور. گمان مىكنم كه اگر اينطور بشود كه من بروم عليحده و بعد آقايان بيايند بهتر است.
خداوند عمر شما را زياد كند، موفق باشيد انشاءالله. در هر صورت براى من ناگوار است كه براى خاطر من كسى به زحمت بيفتد. من براى خودم مانعى ندارد اما ناگوار است برايم كه ببينم يكى از برادرهاى من براى خاطر من گرفتار شده است. انشاالله خداوند همهتان را حفظ كند و موفق باشيد.
والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:30 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 266
تاريخ: 5/11/57
بيانات و مصاحبه امام خمينى پس از ممانعت از بازگشت ايشان به ايران
بسم الله الرحمن الرحيم
من از ايرانيانى كه با من همراهى كردهاند متشكرم. من مىخواستم كه فردا را در ميان ملت باشم و هر رنجى كه آنها مىبرند من هم با آنها باشم لكن دولت خائن از اين امر مانع شده و همه فرودگاههاى ايران را بست. من پس از باز شدن فرودگاهها بلافاصله به ايران خواهم رفت و به او خواهم فهماند كه شما غاصب هستيد و خائن به ملت ما و ملت ما ديگر تحمل شما نوكرهاى خارجى را نخواهد كرد. بارى اينها بايد بدانند كه وقت آنكه قلدرى بكنند گذشت. من ملت ايران را به ادامه نهضت دعوت مىكنم و دعوت مىكنم تا اين قلدرها را سرجاى خودشان بنشانند لكن آرامش را از دست ندهند. من از همه ملت ايرن تشكر مىكنم و در اولين فرصت پيش مردمم به ايران خواهم رفت تا با آنها يا كشته شوم و يا حقوق ملت را بگيرم كه به ملت برگردانم. خداوند همه شما را توفيق بدهد.
ملت ايران بايد بداند كه اين شخص كه متكفل حكومت شده است، به ايل خودش خيانت مىكند. آن ايلى كه پشتوانه ايران بودند و رضاشاه آنها را از پاى در آورد. اين شخص به ايل خودش، به ملت خودش خيانت مىكند. بايد ايل بختيارى بداند كه اين اشخاصى را كه به آنها خيانت مىكنند از جلو راه ملت بردارند. بايد ارتش بداند كه اينها خيانتكارند و به آنها كمك نكنند. بايد همه ايران بدانند كه توطئهاى در كار است. از اين توطئه بايد جلوگيرى شود. اين آخرين قدمى است كه اين خائنين بر مىدارند و ما انشاءالله اين قدم را هم مىشكنيم و پيش شما مىآئيم و آنها را به جاى خودشان خواهيم نشاند.
سؤال: چه وقت تصور مىكنيد كه خواهيد توانست به ايران برويد؟
جواب: هر وقت كه منع برداشته شود و فرودگاهها باز شود من به ايران خواهم رفت و اگر بنا باشد خون من بريزد، در پيش رفقاى خودم و همراه جوانهاى ايران بريزد. ما از اين هيچ باكى نداريم و سرافرازى اسلام و ايران را مىخواهيم.
سؤال: آيا توصيه مىكنيد كه مردم با برداشتن سلاح فرودگاه را براى بازگشت شما باز كنند؟
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 267
جواب: عجالتاً بنا ندارم كه امر به برداشتن سلاح بكنم. هر وقت صلاح ديدم اين امر را مىكنم و به آنها مىفهمانم كه چه بايد بكنند.
سؤال: ممكن است به يك فرودگاه كشور نزديك به ايران برويد و از آنجا عازم ايران شويد؟
جواب: بايد مطالعه شود.
سؤال: با توجه به اينكه بازگشت شما ممكن است باعث خونريزىهاى بيشتر شود، آيا باز هم اصرار به بازگشت خواهيد داشت؟
جواب: من بايد پيش برادرهايم باشم.
سؤال: آيا اين آغاز يك جهاد جديد است.
جواب: ممكن است.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:31 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 268
تاريخ: 5/11/57
پيام امام خمينى به ملت ايران به مناسبت به تعويق افتادن بازگشت ايشان
بسم الله الرحمن الرحيم
من از ملت ايران خصوصاً اهالى شهرستانها و روستاهاى كشور كه متحمل زحمت شده و از نقاط دور و نزديك به تهران آمدهاند، تشكر مىكنم. اميدوارم تا با ميزبانان خود، اهالى محترم و آگاه تهران همگامى كرده و در راهپيمايى آنان شركت كنم و مظالم دولت حيلهگر و غيرقانونى را افشاء نمايم. از اينكه ايادى اجانب فرودگاههاى سراسر ايران را به روى من بستهاند، به ناچار تصميم گرفتم كه روز يكشنبه 29 صفر به كشور برگشته و چون سربازى در كنار شما به مبارزه عليه استعمار و استبداد تا پيروزى نهايى ادامه دهم. مردم دلير ايران آگاهند كه اين حركات مذبوحانه و غير انسانى از دولت غاصب و متظاهر به قانون اساسى، نمىتواند راه ملت را منحرف نمايد. دولتى كه برخلاف تمام موازين اسلامى و انسانى كراراً مطالبى به دروغ به اينجانب نسبت داده است كه شديداً تكذيب مىكنم. من هرگز با دولتهاى غير قانونى مذاكره نكرده و نمىكنم. اينان عمال اجانب هستند كه در زير پوشش قانون اساسى خيانت خود را پنهان مىكنند. اينان اگر به قانون اساسى و آراء عمومى ارج مىگذاشتند، بايد هر چه زودتر كنار مىرفتند. ملت شريف و آگاه بايد بداند كه دولت فعلى با كمال بيشرمى تصميم دارد شاه مخلوع و فرارى را چون گذشته برگرداند و حكومت جابرانه اين دودمان ننگين را بار ديگر بر ما تحميل كرده و براى هميشه ما را در اختناق و زير سلطه اجانب قرار دهد ولى ديگر دير شده است و اراده آهنين ملت به خواست خداى تعالى اين آخرى را نيز درهم خواهد شكست. از خداوند متعال نصرت اسلام و مسلمين را خواستارم.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:31 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 269
تاريخ: 8/11/57
پيام امام خمينى درباره شرط پذيرش بختيار
بسم الله الرحمن الرحيم
حضرات حجج اسلام تهران و ساير شهرستانها دامت بركاتهم آنچه ذكر شده است كه شاپور بختيار را در سمت نخست وزيرى من مىپذيرم، دروغ است بلكه تا استعفا نداده است او را نمىپذيرم چون او را قانونى نمىدانم. حضرات آقايان به ملت ابلاغ فرمائيد كه توطئهاى در دست اجراست و از اين امور جاريه گول نخورند. من با بختيار تفاهمى نكردهام و آنچه سابق گفته است كه گفتگو بين من و او بوده، دروغ محض است. ملت بايد موضع خود را حفظ كند و مراقب توطئهها باشد.
والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:31 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 270
تاريخ: 8/11/57
بيانات امام خمينى در مورد نقش شوم اجانب در ايجاد وابستگى و چگونگى رهائى از سلطه ابرقدرتها
تاثر و تاسف از مصيبتهاى وارده بر ملت ايران
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
من هر چه مصيبت بر برادرهاى ايرانى وارد بشود، يا تحمل زحمتها بكنند، اين به منزله يك بار سنگينى است كه بر دوش من واقع مىشود و من از عهده جواب اين نمىتوانم برآيم. همين دو سه روز باز كشتارهائى در ايران واقع شده است كه موجب تاثر ماست و اهالى ايران از شهرهاى مختلفه ايران به تهران آمدند و تحمل زحمات كردند و در اين سرماى زمستان رجوع كردند به طرف تهران و اين هم موجب تاثر من است و تمام آنها يك بارى است به دوش ما كه سنگينى مىكند. من از خداى تبارك و تعالى توفيق ملت ايران را و مردم ايران را خواستارم و من سلامتى همه آنها را از خداوند تعالى خواستارم. من بنا داشتم كه بروم پيش رفقاى ايرانى و در صف آنها خدمت بكنم و ميل داشتم كه اگر چنانچه آنها برايشان غمى وارد بشود من هم شريك باشم، اگر چنانچه خداى نخواسته خون آنها بريزد من هم با آنها شريك باشم لكن دست خيانتكارها باز از آستين در آمد و به توهم اينكه اگر ما برويم به ايران، براى آنها مثلاً بد مىشود يا براى ارباب ها... از رفتن من ممانعت كردند و راهها را بستند و من انشاءالله در فرصت اول همان برنامهاى را كه براى رفتن داشتم دارم.
رهايى از وابستگى و نيل به سعادت و استقلال سرلوحه قيام ملت ايران
در نقلى است كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم ديدند كه عدهاى از آن كفار را دارند مىآورند، دستگير كردند مىآورند و عبور مىدهند، فرمودند كه آنها را ما (قريب به اين معنا) مىخواهيم به بهشت ببريم و آنها را با زنجير مىكشند به طرف بهشت. انبيا عليهم السلام كه براى سعادت بشر مبعوث شدند يعنى سعادت همه جانبه بشر، سعادت دنياى بشر، سعادت حيات ديگر بشر، آنها مىخواستند كه انسانها را به كمال لايق به انسانيت برسانند. بشر زير اين بار (بسياريشان) نمىروند و نرفتند. ما هم به تبع نبى اكرم صلى الله عليه و آله وسلم قيام كرديم براى اينكه اين ملت محروم را به كمال لايق خودش برسانيم. اين ملتى كه در طول رژيم سلطنتى از اول و در طول اين پنجاه سالى كه ما يادمان هست از جهت ظلم اينها، از همه جهت محروم و گرفتار بودند، همه چيزشان به باد مىرفت
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 271
و همه ثروتشان را دشمن مىبردندو مىبرند و همه نيروهاى ما را به باد دارند مىدهند، ايران نهضت كرد و ما هم به تبع ايران، دنباله ايرانىها، ماهم يك چند كلمهاى، چند قدمى مىرويم براى اينكه اين ملت را نجات بدهيم.
ما مىخواهيم دولتهائى (را) كه حكومت بر ايران مىكنند، نجات بدهيم. ما مىخواهيم ارتش را از اين انگل بودن نجات بدهيم. ما از اول كه مستشارهاى امريكا آمدند و ارتش ما را در دست گرفتند، با اين مخالف بوديم. ما از مصونيت دادن به اتباع امريكا تنفر داشتيم و اظهار تنفر كرديم. ما مىخواهيم اين دولتها را مستقل كنيم و راضىشوند. ما مىگوئيم شما خودتان مستقلاً در مملكت خودتان، در مقدرات مملكت خودتان بايد دخالت داشته باشيد، اينها مىگويند ما مىخواهيم نوكر باشيم، (لفظاً نمىگويند، عملاً اينطور است) ما مىخواهيم ارتش را از اين مستشارهاى امريكائى، آقا بالا سرها نجات بدهيم، اين گردن كلفتهاى ارتش راضى نمىشوند به اين، مىخواهند زير بار باشند. اين همان آن چيزى است كه پيغمبر اكرم (ص) فرمود كه: با زنجير ما اينها را داريم مىكشيم به طرف بهشت، طرف سعادت. ما بايد اين گردن كلفتها را با زنجير بكشيم طرف سعادت.
ما مىخواهيم شما آقا باشيد، شما مىگوئيد مىخواهيم نوكر باشيم!! ما مىگوئيم شما بايد خودتان كشور خودتان را اداره بكنيد، خودتان كشور خودتان را اداره بكنيد، منافع مملكت مال خودتان باشد، ذخائر مملكت براى آن بيچاره باشد كه در زاغهها نشستهاند، شماها راضى نمىشويد، راضى نمىشويد كه خودتان هم آدم بشويد!! ما مىخواهيم شما را آدم كنيم، شما آدم نمىخواهيد بشويد!!
نقطه اصلى جنايات را فراموش نكنيد
شما با ادعاى از اول ما مبتلاى به ادعاها بوديم، زمانى كه محمدرضا خان بود اينجا ادعاها پشت سرهم، راديو فرياد مىكرد و تلويزيون اعلاميهاش را مىداد و مطبوعات هم دنبالش و هر وقت آدم روزنامه را باز مىكرد، اولش اعليحضرت آريامهر چه فرمودند، عليا حضرت چه فرمودند، ملكه چه، شهبانو چه فرموده. هر وقت راديو را باز مىكرديد همين حرفها بود، هر كس صحبت مىخواست بكند مىبايست همين حرفها را بزند، خودشان هم دائما از اين حرف مىزدند كه (مملكت را ما چه وضعى كرديم، ما به تمدن بزرگ مىخواهيم برسانيم، ما چه مىخواهيم بكنيم، ما چه مىخواهيم بكنيم) وقتى ردش كردند و رفت فهميديم كه هيچ كارى نكرده، هيچ غلطى نكرده. شما دست روى هر يك از مظاهر تمدن بگذاريد مىبينيد خراب است و اين خرابش كرد. يادتان نرود محمدرضا را، همه بدبختىهايش مال اين خبيث بود، اين را يادتان نرود، ذكرش كنيد. اينطور نيست كه حالائى كه از ايران خارج شده حالا شما بگوئيد كه ديگر گذشت، او رفت ديگر حرفش را نزنيد. خير، اين بايد ذكرش زنده بماند تا آنوقتى كه خودش و اربابش و ديگران رفتند، آنوقتى كه مدفون شدند، ديگر بعد از دفنش ما كارى نداريم.
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 272
مردم فريبى و غارتگرى تحت لواى مليت
تا حالا صحبت از شاهنشاهى و (مردم ايران، ملت ايران شاه دوستند، از اول اصلاً شاهدوستند، بدون شاه زندگى نمىتوانند بكنند). حالا ما بدون شاه چرا زنده نشستيم؟ آنها هم همه دارند زندگى مىكنند. همين آقا گفت كه اگر شاه نباشد كمونيست مىشود. خوب حالا شاه نيست، كمونيست شد؟ الان شاه هست؟ كسى نيست. رژيم شاهنشاهى، كمونيستى را از بين برده است؟ رژيمى هم دركار نيست، نه رژيم شاهنشاهى الان در كار است، نه شاهنشاهى در كار است، نه شاهى در كار است. شما مىگوئيد كه اگر من نباشم (محمدرضاخان اينجور مىگفت كه اگر من نباشم) تجزيه مىشود مملكت، يك تكهاش را انگليسها مىبرند، يك تكهاش را هم روسها مىبرند، يك تكهاش هم امريكا مىبرد. ما آنوقت هم مىگفتيم كه آقا تو كه هستى اينطورى است، تو برو اين حرفها نمىشود. الان هم رفته، الان مملكت ما تجزيه شده است؟! يكى از اين طرف رفته، يكى از آن طرف رفته؟! خوب رفت او تمام شد. تا حالا ما گرفتار لافها و گزافهاى محمدرضاخان بوديم به صورت شاهنشاهى، اعليحضرتى، آريامهرى، حالا گرفتار مليت و آزادى و اين حرفها هستيم، سرقبر دكتر مصدق برويم و عرض كنم از اين حرف ها. ما نه آنها را باور كرديم، نه اينها را باور مىكنيم. ما خوش باور نيستيم، چه كنيم. ما مىبينيم همان بساطى كه در زمان محمدرضا خان، شاه سابق بود حالا همان دارد اجرا مىشود، همانها آنوقت آدم مىكشتند، حالا هم آدم مىكشند، آنوقت غارت مىكردند، حالا هم غارت مىكنند، آنوقت از اجتماعات جلوگيرى مىكردند، حالا هم جلوگيرى مىكنند. زورشان نمىرسد حالا والا دو نفر آدم نمىگذاشتند با هم جمع بشوند، شاه كه مىگويد بيش از دو نفر نبايد باشد، يك نفر هم شايد نمىگذاشتند. زورشان نمىرسد حالا، ديگر مردم اعتنا به آنها نمىكنند. همان برنامه است، همان بساط است. تحميلى است منتهى آن يكى اسمش شاهنشاهى ميشود، اين مليت و جمهورى دموكراتيك و اين حرف ها. اينها با اسلام بد هستند، با جمهوريش خوبند، آن تكه دومش كه جمهورى اسلامى است با اين بد هستند، آنها دشمن اسلامند. اگر نيستيد، چرا وقتى برنامهتان را مىدهيد مىگوئيد جمهورى دموكراتيك؟ اسلام چه گناهى كرده، اسلام به شما چه كرده؟ شما خوب نيستيد با اسلام براى اينكه اسلام است كه جلو منافع شخصى راگير، اسلام است كه نمىگذارد اين گردن كلفتها زندگى اشرافى بكنند، يك زندگى آنجور كه دلشان مىخواهد بكنند، اسلام تعديل مىكند، اسلام است كه نمىگذارد اجانب بر مسلمين حكومت بكنند، اسلام است كه جلو زور را مىگيرد، جلو ديكتاتورى را مىگيرد. آن اسلامى كه جلو ديكتاتورى را مىگيرد، حالا آنها مىگويند كه ما از ديكتاتورى محمدرضاخان فارغ شديم به ديكتاتورى آخوندى رسيديم! آخر كدام ديكتاتورى آخوندها دارند؟ چه كردند اينها؟ ما مىگوئيم ديكتاتورى نكنيد، ما مىگوئيم ديكتاتورى بكنيد؟ ما مىگوئيم ديكتاتورى نكنيد. ما جز از فساد، جلوگيرى از هيچ چيز نمىكنيم. آزادند مردم، شماها نمىگذاريد آزاد باشند.
هر روزى در يك اسمى، همانهائى كه از محمدرضاخان تقويت مىكردند، حالا از اينها دارند تقويت مىكنند. (اسم تغيير كرده، محمدرضا رفته يكى بدتر آمده، والا مطلب همان است) ملت بايد
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 273
ملتفت باشند، توجه داشته باشند، خيال نكنند كه ما غلبه كرديم تمام شد. محمدرضا را بيرونش كرديم، بسيار خوب، اين صحنه عوض شد، حالا صحنه دوم پيش آمده، يك وقتى با اسلحه زور و قلدرى، ديكتاتورى، يك وقتى با اسلحه آشتى و با روى خوش و ملايمت، يك وقتى، هم آشتى و هم قلدرى، حالا (دموكراتيك اسلامى) دموكراتيك، از آن طرف (دين مبين اسلام). همان است و همان بساط كه آن مردك داشت، او هم مىگفت دين اسلام، آن كه اصلاً نمىداند كه دين اسلام چه چيز هست، مىگويد دين مبين اسلام. از آن طرف مىگويند دين مبين اسلام، از آن طرف اساسش را دارد از بين مىبرد، از بين برده. اسلام مى گويد كه تو برو كنار، اسلام حكومت جائر را قبول ندارد، شما جائريد. اسلام با ظلم مخالف است. پيغمبر اسلام بيست و سه سال جنگيده با ظلم، يك وقت با موعظه يا خطابه و اينها در مكه، يك وقت با شمشير در مدينه. شما داريد ظلم را ترويج مىكنيد، شما پريروز جوانهاى ما را كشتيد، شما خونريزيد، شما خونخواريد.
ما مىخواهيم شما را از زير بار استعمار بيرون كنيم، شما مىگوئيد كه ما مىخواهيم زير بار استعمار باشيم!! عقلتان نمىرسد، ما بايد تو سرتان بزنيم تا بيرون بيائيد، ما زنجيرتان بايد بكنيم تا از ذلت بيرونتان بكشيم، دستتان را بگيريم با زور بيرونتان بكشيم، شما عقلتان نمىرسد. ارتشىهاى ما بدانند ما مىخواهيم آنها را مستقل شان كنيم، اين دوسه نفرى كه در راس واقع شدند نمىگذارند، اين دو سه نفر را بگيريد، آنها را بيرونشان كنيد. دولتىما بدانند ما مىخواهيم دولت مستقل ايجاد كنيم، اين نوكرها نمىگذارند، بيرونشان كنيد، الزمشان كنيد كه كنار بروند.
تاسيس دولت مبتنى بر احكام اسلام و راى ملت
من در اول فرصتى كه پيدا كنم به خواست خدا مىروم ايران و اول قدمى كه برمى دارم تاسيس مىكنم يك دولت اسلامى مبتنى بر احكام اسلام، مبتنى بر راى مردم، پيشنهاد مى كنيم به مردم و راى از اينها مىگيريم و يك حكومت اسلامى تاسيس مىكنيم.
همه ايران مسلمند و من گمان ندارم جز چند نفرى كه خيال مىكنند كه اسلام مخالف با ظلم آنها هست و تشخيص اين را دادهاند، مردم ايران مخالف باشند. ما مىبينيم كه مردم ايران، ديروز در تهران چه اجتماعى بوده است، تبريز هم بوده. ملت اين را مىخواهد، آنها نمىخواهند كه زير بار حكومتهاى جائر باشند، آنها مىخواهند يك حكومت عادل داشته باشند. شما خيال نكنيد كه (جمهورى اسلامى يك چيزى است كه ما نمىفهميم) اينها خودشان را به نفهمى مى زنند. چرا نمىفهميد؟ جمهوريش را كه همه مىدانيد، اگر نمىتوانيد، ياد بگيريد، اسلاميش هم محتواى اسلام. با اسلام مخالفيد؟ با احكام اسلام مخالفيد؟ اسلام احكام دارد، در سياست احكام دارد، در اجتماعات احكام دارد، در همه چيز احكام دارد. قانون اساسى نه، قانون اسلام. با جمهوريش مخالف نيستيد، با اسلامش مخالفيد؟ اگر اينطور است، باطن ذاتتان ايمان ندارد، اسلام ندارد، مسلم نيستيد.
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 274
ارتشيان جوان،ارتش و مملكت را از دست سران وابسته نجات بدهند
ما مىخواهيم كه اين ارتش ما يك ارتش مستقلى باشد كه يك سرهنگى از امريكا نيايد اينجا ارتشبد را بكوبد. ارتشبد! ما مىخواهيم تو را نجاتت بدهيم، تو اينجور نمىخواهى؟ عقلت نمىرسد، به زور بايد نجاتت بدهيم.
جوانهاى ما در نظام حيثيت شان باقى مانده، مثل بعضى از اين بزرگهايشان نيست كه فطرت را از دست دادند از بس آدم كشتند، از بس ظلم كردند ديگر به صورت سبع درآمدند، جوانها اينجور نيستند. جوانها! به داد مملكت تان برسيد، به داد ارتش تان برسيد، نگذاريد اين چهار تا پيرمردى كه پول ما را جمع كردند و فرستادند به خارج، اينها باز بگذارند اين وضع باقى باشد، اين وضع را بزنيد به هم.
مصلحت شما در توبه و اعلام استعفاست.
من گفتم كه اگر دولت بيايد اينجا، يعنى رئيس دولت به قول خودشان بيايد اينجا، تا استعفايش را قبلاً ننويسد و اعلام نكند، با من ملاقات نمىتواند بكند. اين هم كه من مىگويم استعفا، نه اينكه اين معناى قانونى استعفا را دارد، اين نيست، اين نخست وزير نيست، نه اينكه نخست وزير است و استعفا كند، لكن براى حفظ ظاهرى است كه حالا كلمه استعفا را ما هم ذكر مىكنيم، و الا استعفا يعنى چه، اصلاً نخست وزير كه تو نيستى. اعلام بكند من نخست وزير نيستم. اگر اين را كرد و چون مثل بعضى از اينها كه بودند كه خيلى جنايت شان فوق العاده بود و نمىتوانستم من حتى با استعفا يا با چيز هم قبولشان بكنم، خوب به آن اندازه هنوز نرسيده، اگر عاقل باشد استعفا مىكند و مىآيد اينجا توبه مىكند، شود مثل ساير مردم. اگر صفتش را آن هم از دست داده، آن ديگر با خودش است. ما اگر چنانچه بيايد توبه كند، ما مىپذيريم از او و اگر سرسختى كند همين است كه بود و پشيمان خواهد شد. من به او الان مىگويم كه پشيمان مىشوى، ديدى چطور اربابت پشيمان شد آمد التماس كرد و مردم نپذيرفتند. نرسى به اينجا كه التماس كنى و نپذيرند. شرافت... را، آبروى خودت را از دست نده، خراب نكن خودت را...تو خراب خواهى شد.
ما صلاح جامعه را مىخواهيم، ما تبع پيغمبرهائى هستيم كه آمدهاند براى اصلاح جامعه، آمدهاند براى اينكه جامعه را به سعادت برسانند، آنهائى كه كورند و نمىفهمند، آنها را با زور مىخواهد به سلامتى و سعادت برساند، آنها كه بينا هستند مىروند دنبالش. ما به تبع اينها مىخواهيم جامعه خودمان را سعادتمند كنيم، ما از اين گرفتارهائى كه ايران دارد و جامعه ما دارد متاثريم، متاسفيم. جامعه روحانيت مىخواهد نجات بدهد شما را، شما را با موعظه مىگويد كه تبعيت كنيد از اسلام و قواعد اسلام. اگر چنانچه پذيرفتيد، آنهائى كه جنايت تان زياد نيست، از ما هستيد توبه اگر كرديد و اگر چنانچه نپذيرفتيد، با زور به شما تحميل مىكنيم كه بپذيريد، يعنى حق را بپذيريد، يعنى از جنايت دست برداريد. به زور، به فشار ملت، به فشار فرياد ملت، همانطورى كه فرياد ملت اين انگل را بيرونش كرد،
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 275
فرياد ملت شما (ريشه او) را(كه چيزى هم نيستيد) بيرونتان مىكند. آدم بشويد، زودتر توبه كنيد، مصلحتتان اين است، من مصلحت شما را مىخواهم. بر ملت ايران است، بر ملت ايران در اين زمان كه حساس است لازم است كه پافشارى كنند و دست از نهضتشان برندارند كه پيروزى آنها انشاءالله نزديك است.
من از خداى تبارك و تعالى سلامتى همه شما را خواستارم، خداوند همه شما را حفظ كند، موفق باشيد. ايدكم الله انشاء الله.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:38 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 276
تاريخ 9/11/57
مصاحبه امام خمينى با خبرنگاران خارجى
سؤال: آيا بختيار را قبل از استعفا خواهيد پذيرفت؟
جواب: من مكرر گفتهام كه اصولاً شاه سابق قانونى نبود، مجلسين قانونى نيست، بختيار قانونى نيست، پس كسى را كه قانونى نيست نخواهم پذيرفت. من به ملت ايران توصيه مىكنم كه در اين وقت حساس درست بيدار باشند، متوجه باشند كه توطئهاى بايد در كار باشد. من مىبينم كه همان كسانى كه از شاه سابق طرفدارى مىكردند، حالا از بختيار پشتيبانى مىكنند. هم دولت انگلستان و هم دولت آمريكا از او پشتيبانى مىكنند. اگر چنانچه اين شخص ملى است، همانطور كه خودش اظهار مىكند، چرا آنها از او پشتيبانى مىكنند؟ اگر ملى است چرا بدون مجوز قانونى و برخلاف ميل ملت پست نخست وزيرى را اشغال كرده است؟ اگر احترام به آراى عمومى مىگذارد چرا كنار نمىرود؟
ملت ايران بايد بداند كه من در كنار آنان تا آخرين نفس براى حفظ قوانين اسلام و مصالح مملكت به مبارزه خود ادامه مىدهم و بر همه ملت واجب است تا در اين امر پايدارى كنند و سستى و سردى به خود راه ندهند. مطمئن باشيد كه ما پيروزيم و مطالب ما مطالب حق است و حق لاجرم پيروز است.
سؤال: در صورتى كه بختيار استعفا بدهد يا ندهد و كودتاى نظامى بشود چه خواهيد كرد؟
جواب: ما از كودتاى نظامى ترسى نداريم. ملت ايران به كودتاهاى نظامى عادت كرده است. ما پنجاه سال است زير بار كودتا هستيم، كودتاى رضاخان، كودتاى محمدرضا. ما با فشارهاى اينها عادت كردهايم. ما از كودتا هيچ ترسى نداريم. من تعجب مىكنم كه ما مىخواهيم ارتشى را از شر استعمار خارج كنيم و آنها خودشان نمىخواهند. بعضى از بلندرتبهها مىخواهند نوكر باشند. اصولاً ارتش با ماست. خلاصه ما از كودتاى نظامى هيچ ترسى نداريم براى اينكه ملت ايران مهياست تا آخرين نفس به قيام و نهضت خود ادامه دهد. ملت ايران تا پيروزى نهائى را به دست نياورد، دست از نهضت خود بر نمىدارد.
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 277
سؤال: چرا تصميم رفتن به ايران را به تاخير انداختيد؟
جواب: تصميم من همانطور كه بوده است، هست ولى دولت غيرقانونى براى حفظ منافع اجانب مانع ورود من به ايران شده است و من در اولين فرصت به ايرن خواهم رفت و حقوق ملت ايران را خواهم گرفت. آنهائى كه به ملت ايران خيانت مىكنند، بايد كنار بروند و من چون گذشته در تصميم خود باقى هستم و ملت ايران بايد در تصميم خود باقى باشد. براحدى از افراد ملت جايز نيست كه در اين موقع حساس كه امر بين موت و حيات است بنشيند و ساكت باشد.
ملت ايران! به نهضت خود ادامه دهيد كه قدرت با شماست. از قدرتها نترسيد. شما مىتوانيد با قدرت ملى خود كشور خود را نجات دهيد و سرنوشت خود را خودتان در دست بگيريد. به هياهوى اين و آن گوش ندهيد. به توطئههاى زير پرده توجه كنيد. خداوند شما را حفظ كند. انشاءالله تعالى.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:38 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 278
تاريخ 9/11/57
پيام امام خمينى به ملت شريف ايران
بسم الله الرحمن الرحيم
باز كشتارها و قتل عامهاى دستجمعى را در تهران و شهرستانها شروع كردند، باز دژخيمان محمدرضا با مسلح شدن به ادعاى قانون و استقلال كشور و سرپوش مليت به جان مردم بىپناه افتادهاند. باز دست ناپاك خيانتكار عمال بيگانه از آستين نوكرهاى محمدرضا پهلوى درآمد و ملت را به جرم آزاديخواهى و استقلال طلبى به عزا نشاند.
تا ديروز محمدرضاى خائن، ارتش را با آتش گشودن روى ملت و برادران و خواهران خود ننگين كرد، اكنون نوكر يا نوكران خائنش، اين خدمت به استعمار را به عهده گرفتند. هر روز مواجه با يك دسته نيرنگ باز هستيم كه مىخواهند منافع اجنبى را تامين كنند، اگر چه به كشتار هزاران نفر از اين ملت رنجديده شجاع بيانجامد. ملت دلير با خون جوانان عزيز خود محمدرضا را از صحنه خارج كرد، لكن اجانب يك مهره ديگر را با نقاب مليت به صحنه آوردند. اينان از اين مهرهها فراوان دارند كه سالها با ماسك فريبنده در خدمت هستند و به مجرد رفتن مهره اى، مهره ديگرى را مورد تائيد قرار دادهاند و نمىدانم پس از اين چه خواهند كرد ولى بايد بدانند كه ملت هوشيار، از اين نيرنگها غافل نيست و يكى پس از ديگرى را مدفون خواهد كرد.
ملت عزيزم! دوستان من! نه به وعدههاى پوچ دولتهاى غيرقانونى اعتنا كنيد و نه از هياهوى دژخيمان بهراسيد. نهضت مقدس را به پيش برانيد و به آخر رسانيد و دست اجانب و نوكرهاى از خدا بىخبرشان را از كشور عزيز قطع كنيد. خائن اصلى را با خفت بيرون كرديد، همت كنيد و اين تتمه كه حاشيهاى بيش نيستند از صحنه خارج كنيد. خداوند با شماست.
اكنون بر جميع جناحهاى ملى و دولتى است كه چون گذشته دولت غيرقانونى را محكوم كنند و اطاعت از آن نكنند كه اطاعت طاغوت حرام و مخالف رضاى خداست. من از طبقه شريف ارتش كه دستشان به خون جوانان آلوده نشده است مىخواهم كه ننگ اطاعت از جنايتكاران را تحمل نكنند و با قاطعيت آنان را از مقابل با ملت باز دارند. ملت از خود شماست، براى منافع اجانب برادركشى نكنيد و با پشتيبانى از اسلام و ملت نام خود را در تاريخ جاويد كنيد.
من از كارمندان وزارتخانهها مىخواهم كه زير بار ننگ اطاعت از غاصبان حقوق ملت نروند، كمك به اين ياغيان و اطاعت از آنان حرام و مخالف شرع و عقل است.
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 279
من از ملت ايران كه تحمل اينهمه مصيبت و زحمت را كرده و مىكنند، تشكر صميمانه مىكنم و از خداوند تعالى سلامت آنان را خواهانم. من در اولين فرصت خودم را نزد شما مىبينم تا در شادى و غم با شما سهيم باشم و با هم در صف واحد به اعمال عمال اجانب خاتمه دهيم. من اميدوارم به فوز احدى الحسنيين نائل شوم. يا پيشرفت مقصود و اقامه عدل و حق، يا شهادت در راه آنكه راه حق است. از خداوند تعالى غلبه حق بر باطل را خواهان و پيروزى ملت شريف ايران را خواستارم.
والسلام على من اتبع الهدى
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:38 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 280
تاريخ 12/11/57
بيانات امام خمينى در فرودگاه مهرآباد
من از عواطف طبقات مختلف ملت تشكر مىكنم. عواطف ملت ايران به دوش من بارگرانى است كه نمىتوانم جبران كنم. من از طبقه روحانيون كه در اين قضاياى گذشته جانفشانى كردند، تحمل زحمات كردند، از طبقه دانشجويان كه در اين مسائل مصائب ديدند، از طبقه بازرگانان و كسبه كه در زحمت واقع شدند، از جوانان بازار و دانشگاه و مدارس علمى كه در اين مسائل خون دادند، از اساتيد دانشگاه، از دادگسترى، قضات دادگسترى، وكلاى دادگسترى از همه طبقات، از كارمندان، از كارگران، از دهقانان،از همه طبقات ملت تشكر مىكنم. آن زحمتهاى فوقالعاده شماست كه با وحدت كلمه پيروز شديد، البته در قدم اول. پيروزى شما يك قدم است الان و آن اينكه خائن اصلى را كه محمدرضا نام دارد، از صحنه كنار زدهايد. گرچه گفته مىشود كه در خارج از كشور به دست و پا افتاده است و حالا كه اربابها هم دست رد بر سينه او زدهاند و او را راه نمىدهند حالا متوسل شده به بعضى هم جنسهاى خودش شايد بتواند باز راهى پيدا كند و اين يك خيال خامى است كه بعد از پنجاه سال خيانتهاى اين سلسله و بعد از سى و چند سال جنايات و خيانات اين شخص خائن به اين مملكت كه مملكت ما را به عقب راند، مملكت ما را فرهنگش را فرهنگ استثمارى كرد، زراعتش را به باد فنا داد، خزائنش را به باد فنا داد، مملكت را ويران كرد، جندى او و ارتش او را تابع ارتش غير كرد، تابع مستشاران غير كرد و اينها تاسفاتى است كه ما داريم و ملت ما دارند. ما پيروزىمان وقتى است كه دست اين اجانب از مملكت مان كوتاه شود و تمام ريشههاى رژيم سلطنتى از اين مرز و بوم بيرون برود و همه رانده بشوند و اين كارها و چيزهايى كه اخيراً واقع مىشود و دست و پا مىزنند عمال اجانب كه يا شاه را برگردانند يعنى شاه سابق و يا رژيم ديگرى و يا رژيم سلطنتى را حفظ كنند، اين مطلب را بايد بدانند كه گذشته است مطلب و اينطور مسائل را كه شما پيش مىآوريد دست و پايى بيش نيست و اگر چنانچه تسليم ملت نشويد، ملت، شما را به جاى خودش مىنشاند. ما بايد از همه طبقات ملت تشكر كنيم كه اين پيروزى تا اينجا به واسطه وحدت كلمه بوده است، وحدت كلمه مسلمين، همه، وحدت كلمه اقليت مذهبى با مسلمين، وحدت دانشگاه و مدرسه علمى، وحدت طبقه روحانى و جناح سياسى. بايد ما همه اين رمز را بفهميم كه وحدت كلمه رمز پيروزى است و اين رمز پيروزى را از دست ندهيم و خداى نخواسته شياطين بين صفوف شما تفرقه نيندازند. من از همه شما تشكر مى كنم و از خداى تبارك و تعالى سلامت و عزت همه شما را طالب و از خداى تبارك و تعالى قطع دست اجانب و ايادى بسته به آنها را خواهان هستم.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 08:39 PM
previos page menu page
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 281
تاريخ 12/11/57
بيانات امام خمينى در بهشت زهرا
بسم الله الرحمن الرحيم
تسليت و تشكر از ملت مصيبت ديده
ما در اين مدت مصيبتها ديدهايم، مصيبتهاى بسيار بزرگ و بعضى پيروزها حاصل شد كه البته آن هم بزرگ بوده، مصيبتهاى زنهاى جوان مرده، مردهاى اولاد از دست داده، طفلهاى پدر از دست داده.
من وقتى چشمم به بعضى از اينها كه اولاد خودشان را از دست دادهاند مىافتد، سنگينى در دوشم پيدا مىشود كه نمىتوانم تاب بياورم. من نمىتوانم از عهده اين خسارات كه بر ملت ما وارد شده است برآيم، من نمىتوانم تشكر از اين ملت بكنم كه همه چيز خودش را در راه خدا داد، خداى تبارك و تعالى بايد به آنها اجر عنايت فرمايد.
من به مادرهاى فرزند از دست داده تسليت عرض مىكنم و در غم آنها شريك هستم. من به پدرهاى جوان داده، من به آنها تسليت عرض مىكنم. من به جوانهائى كه پدرانشان را در اين مدت از دست دادهاند تسليت عرض مىكنم.
اصل رژيم سلطنتى، خلاف قانون، قواعد عقلى و حقوق بشر
خوب، ما حساب بكنيم كه اين مصيبتها براى چه به اين ملت وارد شد، مگر اين ملت چه مىگفت و چه مىگويد كه از آنوقتى كه صداى ملت در آمده است تا حالا قتل و ظلم و غارت و همه اينها ادامه دارد؟ ملت ما چه مىگفتند كه مستحق اين عقوبات شدند؟ ملت ما يك مطلبش اين بود كه اين سلطنت پهلوى از اول كه پايه گذارى شد برخلاف قوانين بود. آنهائى كه در سن من هستند، مىدانند و ديدهاند كه مجلس موسسان كه تاسيس شد، با سرنيزه تاسيس شد، ملت هيچ دخالت نداشت در مجلس موسسان، مجلس موسسان را با زور سرنيزه تاسيس كردند و با زور، وكلاى آن را وادار كردند به اينكه به رضاشاه راى سلطنت بدهند. پس اين سلطنت از اول يك امر باطلى بود، بلكه اصل رژيم سلطنتى از اول خلاف قانون و خلاف قواعد عقلى است و خلاف حقوق بشر است. براى اينكه ما فرض مىكنيم كه يك ملتى تمامشان راى داند. كه يك نفرى سلطان باشد، بسيار خوب، اينها از باب اينكه مسلط بر سرنوشت خودشان هستند و مختار به سرنوشت خودشان هستند، راى آنها براى آنها قابل عمل
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 282
است لكن اگر چنانچه يك ملتى راى دادند (ولو تمامشان) به اينكه اعقاب اين سلطان هم سلطان باشد، اين به چه حقى ملت پنجاه سال از اين، سرنوشت ملت بعد را معين مىكند؟ سرنوشت هر ملتى به دست خودش است. ما در زمان سابق، فرض بفرمائيد كه زمان اول قاجاريه نبوديم، اگر فرض كنيم كه سلطنت قاجاريه به واسطه يك رفراندمى تحقق پيدا كرد و همه ملت هم ما فرض كنيم كه راى مثبت دادند، اما راى مثبت دادند بر آقامحمدخان قجر و آن سلاطينى كه بعدها مىآيند. در زمانى كه ما بوديم و زمان سلطنت احمدشاه بود، هيچ يك از ما زمان آقامحمدخان را ادراك نكرده، آن اجداد ما كه راى دادند براى سلطنت قاجاريه، به چه حقى راى دادند كه زمان ما احمد شاه سلطان باشد؟ سرنوشت هر ملت دست خودش است. ملت در صد سال پيش از اين، صدوپنجاه سال پيش از اين، يك ملتى بوده، يك سرنوشتى داشته است و اختيارى داشته ولى او اختيار ماها را نداشته است كه يك سلطانى را بر ما مسلط كند. ما فرض مىكنيم كه اين سلطنت پهلوى، اول كه تاسيس شد به اختيار مردم بود و مجلس موسسان را هم به اختيار مردم تاسيس كردند و اين اسباب اين مىشود كه بر فرض اينكه اين امر باطل صحيح باشد، فقط رضاخان سلطان باشد آن هم بر آن اشخاصى كه در آن زمان بودند و اما محمد رضا سلطان باشد بر اين جمعيتى كه الان بيشتر شان، بلكه الا بعض قليلى از آنها ادارك آنوقت را نكردهاند، چه حقى داشتند ملت در آن زمان سرنوشت ما را در اين زمان معين كنند؟ بنابر اين سلطنت محمدرضا اولاً كه چون سلطنت پدرش خلاف قانون بود و با زور و با سرنيزه تاسيس شده بود مجلس، غير قانونى است، پس سلطنت محمدرضا هم غير قانونى است و اگر چنانچه سلطنت رضاشاه فرض بكنيم كه قانونى بوده، چه حقى آنها داشتند كه براى ما سرنوشت معين كنند؟ هر كسى سرنوشتش با خودش است، مگر پدرهاى ما ولى ما هستند؟ مگر آن اشخاصى كه درصد سال پيش از اين، هشتاد سال پيش از اين بودند، مىتوانند سرنوشت يك ملتى را كه بعدها وجود پيداكنند، آنها تعيين بكنند؟ اين هم يك دليل كه سلطنت محمدرضا سلطنت قانونى نيست. علاوه بر اين، اين سلطنتى كه در آنوقت درست كرده بودند و مجلس موسسان هم ما فرض كنيم كه صحيح بوده است، اين ملتى كه سرنوشت خودش با خودش بايد باشد، در اين زمان مىگويد كه ما نمىخواهيم اين سلطان را. وقتى كه اينها راى دادند به اينكه ما سلطنت رضاشاه را، سلطنت محمدرضاشاه را، رژيم سلطنتى را نمىخواهيم، سرنوشت اينها با خودشان است. اين هم يك راه است از براى اينكه سلطنت او باطل است.
غير قانونى بودن شاه، مجلس و دولت منبعث از آن
حالا مىآئيم سراغ دولتهائى كه ناشى شده از سلطنت محمدرضا و مجلسهائى كه ما داريم. در تمام طول مشروطيت الا بعضى از زمانها آن هم نسبت به بعض از وكلا، مردم دخالت نداشتند در تعيين وكلا. شما الان اطلاع داريد كه در اين مجلسى كه حالا هست، چه مجلس شورا و چه مجلس سنا و شما ملت ايران هستيد، شما ملتى هستيد كه در تهران سكنى داريد، من از شما مردم تهران سؤال مىكنم كه آيا اين وكلائى كه در مجلس هستند، چه در مجلس سنا و چه
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 283
در مجلس شورا شما اطلاع داشتيد كه اينها را خودتان تعيين كنيد؟ اكثر اين مردم مىشناسند اين افرادى را كه به عنوان مجلس و به عنوان وكيل مجلس سنا يا مجلس شورا در مجلس هستند؟ يا اين هم با زور تعيين شده بدون اطلاع مردم؟ مجلسى كه بدون اطلاع مردم است و بدون رضايت مردم است، اين مجلس، مجلس غيرقانونى است. بنابر اين اينهائى كه در مجلس نشستهاند و مال ملت را گرفتهاند به عنوان اينكه حقوق هر فرض كنيد كه وكيلى اينقدر است، اين حقوق را حق نداشتند بگيرند و ضامن هستند. آنهائى هم كه در مجلس سنا هستند، آنها هم حق نداشتند و ضامن هستند. و اما دولتى كه ناشى مىشود از يك شاهى كه خودش و پدرش غير قانونى است، خودش علاوه بر او غيرقانونى است، وكلائى كه تعيين كرده است غيرقانونى است، دولتى كه از همچو مجلسى و همچو سلطانى انشاء بشود، اين دولت غيرقانونى است. اين ملت حرفى را كه داشتند در زمان محمدرضاخان مىگفتند كه اين سلطنت را ما نمىخواهيم و سرنوشت ما با خود ماست. در حالا هم مىگويند كه ما اين وكلا را غيرقانونى مىدانيم، اين مجلس سنا را غيرقانونى مىدانيم، اين دولت را غيرقانونى مىدانيم. آيا كسى كه خودش از ناحيه مجلس،از ناحيه مجلس سنا، از ناحيه شاه منصوب است و همه آنها غير قانونى هستند، مىشود كه قانونى باشد؟ ما مىگوئيم كه شما غير قانونى هستيد بايد برويد. ما اعلام مىكنيم كه الان دولتى كه به اسم دولت قانونى خودش را معرفى مىكند، حتى خودش قبول ندارد كه قانونى است، خودش تا چند سال پيش از اين، تا آنوقتى كه دستش نيامده بود اين وزارت، قبول داشت كه غيرقانونى است، حالا چه شده است كه مىگويد من قانونى هستم؟ اين مجلس غيرقانونى است، از خود وكلا بپرسيد كه آيا شما را ملت تعيين كرده است؟ هر كدام ادعا كردند كه ملت تعيين كرده است، ما دستشان را مىدهيم دست يك نفر آدم ببرد او را در حوزه انتخابيهاش، در حوزه انتخابيهاش از مردم سؤال مىكنيم كه اين آقا آيا وكيل شما هست، شما او را تعيين كرديد؟ حتماً بدانيد كه جواب آنها نفى است. بنابر اين آيا يك ملتى كه فرياد مىكند كه ما اين دولت مان، اين شاه مان، اين مجلس مان برخلاف قوانين است و حق شرعى و حق قانونى و حق بشرى ما اين است كه سرنوشت مان دست خودمان باشد، آيا حق اين ملت اين است كه يك قبرستان شهيد براى ما درست بكنند، در تهران، يك قبرستان هم در جاهاى ديگر؟
اصلاحات شاه، افساد مملكت
من بايد عرض كنم كه محمد رضاى پهلوى، اين خائن خبيث براى ما رفت، فرار كرد و همه چيز ما را به باد داد. مملكت ما را خراب كرد، قبرستانهاى ما را آباد كرد. مملكت ما را از ناحيه اقتصاد خراب كرد. تمام اقتصاد ما الان خراب است و از هم ريخته است كه اگر چنانچه بخواهيم ما اين اقتصاد را به حال اول برگردانيم، سالهاى طولانى با همت همه مردم، نه يك دولت اين كار را مىتواند بكند و نه يك قشر از اقشار مردم اين كار را مىتوانند بكنند، تا تمام مردم دست به دست هم ندهند نمىتوانند اين به هم ريختگى اقتصاد را از بين ببرند. شما ملاحظه كنيد، به اسم اينكه ما مى خواهيم زراعت را، دهقانها را دهقان كنيم، تا حالا رعيت بودند و ما مىخواهيم حالا دهقانشان
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 284
كنيم،اصلاحات ارضى درست كردند، اصلاحات ارضى شان بعد از اين مدت طولانى به اينجا منتهى شد كه بكلى دهقانى از بين رفت، بكلى زراعت ما از بين رفت و الان شما در همه چيز محتاجيد به خارج يعنى محمدرضا اين كار را كرد تا بازار درست كند از براى امريكا و ما محتاج به او باشيم در اينكه گندم از او بياوريم، برنج از او بياوريم، همه چيز را، تخم مرغ از او بياوريم يا از اسرائيل كه دست نشانده امريكاست بياوريم.
بنابراين كارهائى كه اين آدم كرده به عنوان اصلاح، اين كارها خودش افساد بوده است. قضيه اصلاحات ارضى يك لطمهاى بر مملكت ما وارد كرده است كه تا شايد بيست سال ديگر ما نتوانيم اين را جبرانش بكنيم مگر همه ملت دست به هم بدهند و كمك كنند تا سال بگذرد و جبران بشود اين معنا. فرهنگ ما را يك فرهنگ عقب نگه داشته درست كرده است، فرهنگ ما را اين عقب نگه داشته به طورى كه الان جوانهاى ما تحصيلاتشان در اينجا تحصيلات تام و تمام نيست و بايد بعد از اينكه يك مدتى در اينجا يك نيمه تحصيلى كردند آن هم با اين مصيبت ها، آن هم با اين چيزها، بايد بروند در خارج تحصيل بكنند. ما پنجاه سال است، بيشتر از پنجاه سال است دانشگاه داريم و قريب سى و چند سال است كه اين دانشگاه را داريم لكن چون خيانت شده است به ما، از اين جهت رشد نكرده، رشد انسانى ندارد، تمام انسانها و نيروى انسانى ما را از بين برده است اين آدم.
ما با مراكز فحشاو فساد مخالفيم، نه با تمدن و مظاهر آن
اين آدم به واسطه نوكرى كه داشته، مراكز فحشا درست كرده، تلويزيونش مركز فحشاست، راديويش بسياريش فحشاست، مراكزى كه اجازه دادند براى اينكه باز باشد، مراكز فحشاست، اينها دست به دست هم دادند. در تهران مركز مشروب فروشى بيشتر از كتابفروشى است، مراكز فساد ديگر الى ماشاءالله است . براى چه؟ سينماى ما مركز فحشاست. ما با سينما مخالف نيستيم ما با مركز فحشا مخالفيم. ما با راديو مخالف نيستيم ما با فحشا مخالفيم. ما با تلويزيون مخالف نيستيم ما با آن چيزى كه در خدمت اجانب براى عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نيروى انسانى ماست، با آن مخالف هستيم. ما كى مخالفت كرديم با تجدد، با مراتب تجدد؟ مظاهر تجدد وقتى كه از اروپا پايش را در شرق گذاشت خصوصاً در ايران، مركز چيزى كه بايد از آن استفاده تمدن بكنند ما را به توحش كشانده است. سينما يكى از مظاهر تمدن است كه بايد در خدمت اين مردم، در خدمت تربيت اين مردم باشد و شما مىدانيد كه جوانهاى ما را اينها به تباهى كشيدهاند و همين طور ساير اين جاها. ما با اينها در اين جهات مخالف هستيم. اينها به همه معنا خيانت كردهاند به مملكت ما.
و اما نفت ما، تمام نفت ما را به غير دادند، به آمريكا و غير از امريكا دادند، آنى كه به امريكا دادند عوض چه گرفتند؟ عوض، اسلحه براى پايگاه درست كردن براى آقاى امريكا. ما، هم نفت داديم و هم پايگاه براى آنها درست كرديم. امريكا با اين حيله كه اين مرد هم دخالت داشت، با اين حيله نفت را از ما برد و براى خودش در عوض پايگاه درست كرد يعنى اسلحه آورده اينجا كه
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 285
ارتش ما نمىتواند اين اسلحه را استعمال بكند، بايد مستشارهاى آنها باشند، بايد كارشناسهاى آنها باشند. اين هم از ناحيه نفت كه اين نفت ما را اگر چند سال ديگر خداى نخواسته اين عمر پيدا كرده بود، عمر سلطنتى پيدا كرده بود، مخازن نفت ما را تمام كرده بود، زراعت مان را هم كه تمام كرده، اين ملت بكلى ساقط شده بود و بايد عملگى كند براى اغيار. ما كه فرياد مىكنيم از دست اين، براى اين است. خونهاى جوانهاى ما براى اين جهات ريخته شده، براى اينكه آزادى مىخواهيم ما. ما پنجاه سال است كه در اختناق بسر برديم. نه مطبوعات داشتيم، نه راديوى صحيح داشتيم، نه تلويزيون صحيح داشتيم، نه خطيب توانست حرف بزند، نه اهل منبر مىتوانستند حرف بزنند، نه امام جماعت مىتوانست آزاد كار خودش را ادامه بدهد، نه هيچ يك از اقشار ملت كارشان را مىتوانستند ادامه بدهند و در زمان ايشان هم همين اختناق به طريق بالاتر باقى است و باقى بود و الا هم باز نيمه حشاشه او كه باقى است، نيمه حشاشه اين اختناقى هم باقى است. ما مى گوئيم كه خود آن آدم، دولت آن آدم، مجلس آن آدم، تمام اينها غير قانونى است واگر ادامه به اين بدهند اينها مجرمند و بايد محاكمه بشوند و ما آنها را محاكمه مىكنيم.
اجانب و اشرار، تنها حاميان دولت غير قانونى شاه
من دولت تعيين مىكنم، من تو دهن اين دولت مىزنم، من دولت تعيين ميكنم، من به پشتيبانى اين ملت دولت تعيين مىكنم، من به واسطه اينكه ملت مرا قبول دارد (تكبير حضار) اين آقا كه خودش هم خودش را قبول ندارد، رفقايش هم قبولش ندارد، ملت هم قبولش ندارد، ارتش هم قبولش ندارد، فقط امريكا از اين پشتيبانى كرده و فرستاده به ارتش دستور داده كه از او پشتيبانى بكنيد، انگليس هم از اين پشتيبانى كرده و گفته است كه بايد از اين پشتيبانى بكنيد. يك نفر آدمى كه نه ملت قبولش دارد نه هيچ يك از طبقات ملت از هر جا بگوئيد قبولش ندارند، بله چند تا از اشرار را دارند كه مىآورند توى خيابان ها، از خودشان هست اين اشرار، فرياد هم مىكنند، از اين حرفها هم مىزنند لكن ملت اين است، اين ملت است (اشاره به حضار). مىگويد كه در يك مملكت كه دو تا دولت نمىشود. خوب واضح است اين، يك مملكت دو تا دولت ندارد لكن دولت غيرقانونى بايد برود، تو غيرقانونى هستى، دولتى كه ما مىگوئيم، دولتى است كه متكى به آراء ملت است، متكى به حكم خداست، تو بايد يا خدا را انكار كنى يا ملت را. بايد سرجايش بنشيند اين آدم و يا اينكه به امر امريكا و اينها وادار كند يك دستهاى از اشرار را اين ملت را قتل عام كند.
در برابر نقشه هاى اجانب بيدار باشيد
ما تا هستيم نمىگذاريم اينها سلطه پيدا كنند، ما نمىگذاريم
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 286
دوباره اعاده بشود آن حيثيت سابق و آن ظلمهاى سابق، ما نخواهيم گذشت كه محمدرضا برگردد، اينها مىخواهند او را برگردانند، بيدار باشيد. اى مردم! بيدار باشيد، نقشه دارند مىكشند، ستاد درست كرده مرديكه در آن جائى كه هست، روابط دارند درست مىكنند، مىخواهند دوباره ما را برگردانند به آن عهدى كه همه چيزمان اختناق در اختناق باشد و همه هستى ما به كام امريكا برود. ما نخواهيم گذاشت، تا جان داريم نخواهيم گذاشت و من از خداى تبارك و تعالى سلامت همه شما را خواستار هستم و من عرض مىكنم بر همه ما واجب است كه اين نهضت را ادامه بدهيم تاآنوقتى كه اينها ساقط بشوند و ما به واسطه آراء مردم، مجلس سنا درست بكنيم و دولت اول را، دولت دائمى را تعيين بكنيم.
نصحيت و تشكرى به ارتش
و من بايد يك نصحيت به ارتش بكنم و يك تشكر از يكى از اركان ارتش، يك قشرهائى از ارتش. اما آن نصحيتى كه مىكنم اين است كه ما مىخواهيم كه شما مستقل باشيد، ماها داريم زحمت مىكشيم، ماها خون داديم، ماها جوان داديم، ماها حيثيت و آبرو داديم، مشايخ ما حبس رفتند، زجر كشيدند، مىخواهيم كه ارتش ما مستقل باشد. آقاى ارتشبد! شما نمىخواهيد؟ شما نمىخواهيد مستقل باشيد؟ آقاى سرلشكر! شما نمىخواهيد مستقل باشيد، شما مىخواهيد نوكر باشيد؟
من به شما نصحيت مىكنم كه بيائيد در آغوش ملت، همان كه ملت مىگويد بگوئيد، ما بايد مستقل باشيم، ملت مىگويد ارتش بايد مستقل باشد، ارتش نبايد زير فرمان مستشارهاى آمريكا و اجنبى باشد، شما هم بيائيد، ما براى خاطر شما اين حرف را مىزنيم، شما هم بيائيد براى خاطر خودتان اين حرف را بزنيد، بگوئيد (ما مىخواهيم مستقل باشيم، ما نمىخواهيم اين مستشارها باشند.) ما كه اين حرف را مىزنيم كه ارتش بايد مستقل باشد، جزاى ما اين است كه بريزيد توى خيابان خون جوانهاى ما را بريزيد كه چرا مىگوئيد من بايد مستقل باشم ما مىخواهيم تو آقا باشى.
و اما تشكر مىكنم از اين قشرهائى كه متصل شدند به ملت، اينها آبروى خودشان را، آبروى كشورشان را، آبروى ملت شان را اينها حفظ كردند. اين درجه دارها، همافرها، افسرهاى نيروى هوائى، اينها همه مورد تشكر و تمجيد ما هستند و همين طور آنهائى كه در اصفهان و در همدان و در ساير جاها، اينها تكليف شرعى، ملى، كشورى خودشان را دانستند و به ملت ملحق شدند و پشتيبانى از نهضت اسلامى ملت را كردند ما از آنها تشكر مىكنيم و به اينهائى كه متصل نشدند مىگوئيم كه متصل بشويد به اينها، اسلام براى شما بهتر از كفر است، ملت براى شما بهتر از اجنبى است. ما براى شما مىگوئيم اين مطلب را، شما هم براى خودتان اين كار را بكنيد، رها بكنيد اين را، خيال نكنيد كه اگر رها
صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 287
كرديد ما مىآئيم شما را به دار مىزنيم. اين چيزهائى است كه شماها يا كسان ديگر درست كردهاند والا اين همافرها و اين درجهدارها و اين افسرها كه آمدند و متصل شدند، ما با كمال عزت و سعادت آنها را حفظ مى كنيم و ما مىخواهيم كه مملكت، مملكت قوى باشد، ما مىخواهيم كه مملكت داراى يك نظام قدرتمند باشد، ما نمىخواهيم نظام را به هم بزنيم، ما مىخواهيم نظام محفوظ باشد لكن نظام ناشى از ملت در خدمت ملت، نه نظامى كه ديگران سرپرستىاش را بكنند و ديگران فرمان به آن بدهند.
والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته
previos page menu page
afsanah82
07-24-2011, 09:42 PM
menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 3
تاريخ سخنرانى:12/11/57
بيانات امام خمينى در بهشت زهرا
تسليت و تشكر از ملت مصيبت ديده
بسم الله الرحمن الرحيم
ما در اين مدت مصيبتها ديدهايم، مصيبتهاى بسيار بزرگ و بعضى پيروزها حاصل شد كه البته آن هم بزرگ بوده مصيبتهاى زنهاى جوان مرده، مردهاى اولاد از دست داده، طفلهاى پدر از دست داده.
من وقتى چشمم به بعضى از اينها كه اولاد خودشان را از دست دادهاند مىافتد، سنگينى در دوشم پيدا مى شود كه نمىتوانم تاب بياورم. من نمىتوانم از عهده اين خسارات كه بر ملت ما وارد شده است برآيم، من نمىتوانم تشكر از اين ملت بكنم كه همه چيز خودش را در راه خداداد، خداى تبارك و تعالى بايد به آنها اجر عنايت فرمايد.
من به مادرهاى فرزند از دست داده تسليت عرض مىكنم و در غم آنها شريك هستم. من به پدرهاى جوان داده، من به آنها تسليت عرض مىكنم. من به جوانهائى كه پدرانشان را در اين مدت از دست دادهاند تسليت عرض مىكنم.
اصل رژيم سلطنتى، خلاف قانون، قواعد عقلى و حقوق بشر
خوب، ما حساب بكنيم كه اين مصيبتها براى چه به اين ملت وارد شد، مگر اين ملت چه مىگفت و چه مىگويد كه از آنوقتى كه صداى ملت در آمده است تا حالا قتل و ظلم و غارت و همه اينها ادامه دارد؟ ملت ما چه مىگفتند كه مستحق اين عقوبات شدند؟ ملت ما يك مطلبش اين بود كه اين سلطنت پهلوى از اول كه پايهگذارى شد برخلاف قوانين بود. آنهائى كه در سن من هستند، مىدانند و ديدهاند كه مجلس موسسان كه تاسيس شد، با سرنيزه تاسيس شد، ملت هيچ دخالت نداشت در مجلس موسسان، مجلس موسسان را با زور سرنيزه تاسيس كردند و با زور، وكلاى آن را وادار كردند به اينكه به رضاشاه راى سلطنت بدهند. پس اين سلطنت از اول يك امر باطلى بود، بلكه اصل رژيم سلطنتى از اول خلاف قانون و خلاف قواعد عقلى است و خلاف حقوق بشر است براى اينكه ما فرض مىكنيم كه يك ملتى تمامشان راى دادند كه يك نفرى سلطان باشد، بسيار خوب، اينها از باب اينكه مسلط بر سرنوشت خودشان هستند و مختار به سرنوشت خودشان هستند، راى آنها براى آنها قابل عمل است
صحيفه نور ج 5 صفحه 4
لكن اگر چنانچه يك ملتى راى دادند (ولو تمامشان) به اينكه اعقاب اين سلطان هم سلطان باشد، اين به چه حقى ملت پنجاه سال از اين، سرنوشت ملت بعد را معين مىكند؟ سرنوشت هر ملتى به دست خودش است. ما در زمان سابق، فرض بفرمائيد كه زمان اول قاجاريه نبوديم، اگر فرض كنيم كه سلطنت قاجاريه به واسطه يك رفراندمى تحقق پيدا كرد و همه ملت هم ما فرض كنيم كه راى مثبت دادند، اما راى مثبت دادند بر آقامحمدخان قجر و آن سلاطينى كه بعدها مىآيند. در زمانى كه ما بوديم و زمان سلطنت احمدشاه بود، هيچ يك از ما زمان آقامحمدخان را ادراك نكرده، آن اجداد ما كه راى دادند براى سلطنت قاجاريه، به چه حقى راى دادند كه زمان ما احمد شاه سلطان باشد؟ سرنوشت هر ملت دست خودش است. ملت در صد سال پيش از اين، صد و پنجاه سال پيش از اين، يك ملتى بوده، يك سرنوشتى داشته است و اختيارى داشته ولى او اختيار ماها را نداشته است كه يك سلطانى را بر ما مسلط كند. ما فرض مىكنيم كه اين سلطنت پهلوى، اول كه تاسيس شد به اختيار مردم بود و مجلس موسسان را هم به اختيار مردم تاسيس كردند و اين اسباب اين مىشود كه بر فرض اينكه اين امر باطل صحيح باشد، فقط رضاخان سلطان باشد آن هم بر آن اشخاصى كه در آن زمان بودند و اما محمد رضا سلطان باشد بر اين جمعيتى كه الان بيشترشان، بلكه الا بعض قليلى از آنها ادراك آنوقت را نكردهاند، چه حقى داشتند ملت در آن زمان سرنوشت ما را در اين زمان معين كنند؟ بنابراين سلطنت محمدرضا اولا كه چون سلطنت پدرش خلاف قانون بود و با زور و با سرنيزه تاسيس شده بود مجلس، غير قانونى است، پس سلطنت محمدرضا هم غير قانونى است و اگر چنانچه سلطنت رضاشاه فرض بكنيم كه قانونى بوده، چه حقى آنها داشتند كه براى ما سرنوشت معين كنند؟ هر كسى سرنوشتش با خودش است، مگر پدرهاى ما ولى ما هستند؟ مگر آن اشخاصى كه در صد سال پيش از اين، هشتاد سال پيش از اين بودند، مىتوانند سرنوشت يك ملتى را كه بعدها وجود پيدا مىكنند، آنها تعيين بكنند؟ اين هم يك دليل كه سلطنت محمدرضا سلطنت قانونى نيست. علاوه بر اين، اين سلطنتى كه در آنوقت درست كرده بودند و مجلس موسسان هم ما فرض كنيم كه صحيح بوده است، اين ملتى كه سرنوشت خودش با خودش بايد باشد، در اين زمان مىگويد كه ما نمىخواهيم اين سلطان را. وقتى كه اينها راى دادند به اينكه ما سلطنت رضاشاه را، سلطنت محمدرضا شاه را، رژيم سلطنتى را نمىخواهيم، سرنوشت اينها با خودشان است. اين هم يك راه است از براى اينكه سلطنت او باطل است.
غير قانونى بودن شاه، مجلس و دولت منبعث از آن
حالا مىآئيم سراغ دولتهائى كه ناشى شده از سلطنت محمدرضا و مجلسهائى كه ما داريم. در تمام طول مشروطيت الا بعضى از زمانها آن هم نسبت به بعض از وكلا، مردم دخالت نداشتند در تعيين وكلا. شما الان اطلاع داريد كه در اين مجلسى كه حالا هست، چه مجلس شورا و چه مجلس سنا و شما ملت ايران هستيد، شما ملتى هستيد كه در تهران سكنى داريد، من از شما مردم تهران سوال مىكنم كه آيا اين وكلائى كه در مجلس هستند، چه در مجلس سنا و چه در مجلس شورا، شما اطلاع
صحيفه نور ج 5 صفحه 5
داشتيد كه اينها را خودتان تعيين كنيد؟ اكثر اين مردم مى شناسند اين افرادى را كه به عنوان مجلس و به عنوان وكيل مجلس سنا يا مجلس شورا در مجلس هستند؟ يا اين هم با زور تعيين شده بدون اطلاع مردم؟ مجلسى كه بدون اطلاع مردم است و بدون رضايت مردم است، اين مجلس، مجلس غيرقانونى است. بنابراين اينهائى كه در مجلس نشستهاند و مال ملت را گرفتهاند به عنوان اينكه حقوق هر- فرض كنيد كه - وكيلى اينقدر است، اين حقوق را حق نداشتند بگيرند و ضامن هستند. آنهائى هم كه در مجلس سنا هستند، آنها هم حق نداشتند و ضامن هستند. و اما دولتى كه ناشى مىشود از يك شاهى كه خودش و پدرش غير قانونى است، خودش علاوه بر او غيرقانونى است، وكلائى كه تعيين كرده است غيرقانونى است، دولتى كه از همچو مجلسى و همچو سلطانى انشاء بشود، اين دولت غيرقانونى است. اين ملت حرفى را كه داشتند در زمان محمدرضاخان مىگفتند كه اين سلطنت را ما نمىخواهيم و سرنوشت ما با خود ماست. در حالا هم مىگويند كه ما اين وكلا را غيرقانونى مىدانيم، اين مجلس سنا را غيرقانونى مىدانيم، اين دولت را غيرقانونى مىدانيم. آيا كسى كه خودش از ناحيه مجلس، از ناحيه مجلس سنا، از ناحيه شاه منصوب است و همه آنها غيرقانونى هستند، مىشود كه قانونى باشد؟ ما مىگوئيم كه شما غيرقانونى هستيد بايد برويد. ما اعلام مىكنيم كه الان دولتى كه به اسم دولت قانونى خودش را معرفى مىكند، حتى خودش قبول ندارد كه قانونى است، خودش تا چند سال پيش از اين، تا آنوقتى كه دستش نيامده بود اين وزارت، قبول داشت كه غيرقانونى است، حالا چه شده است كه مىگويد من قانونى هستم؟ اين مجلس غيرقانونى است، از خود وكلا بپرسيد كه آيا شما را ملت تعيين كرده است؟ هر كدام ادعا كردند كه ملت تعيين كرده است، ما دستشان را مىدهيم دست يك نفر آدم ببرد او را در حوزه انتخابيهاش، در حوزه انتخابيهاش از مردم سوال مىكنيم كه اين آقا آيا وكيل شما هست، شما او را تعيين كرديد؟ حتما بدانيد كه جواب آنها نفى است. بنابراين آيا يك ملتى كه فرياد مىكند كه ما اين دولتمان، اين شاهمان، اين مجلسمان برخلاف قوانين است و حق شرعى و حق قانونى و حق بشرى ما اين است كه سرنوشتمان دست خودمان باشد، آيا حق اين ملت اين است كه يك قبرستان شهيد براى ما درست بكنند، در تهران، يك قبرستان هم در جاهاى ديگر؟
اصلاحات شاه، افساد مملكت
من بايد عرض كنم كه محمدرضاى پهلوى، اين خائن خبيث براى ما رفت، فرار كرد و همه چيز ما را به باد داد. مملكت ما را خراب كرد، قبرستانهاى ما را آباد كرد. مملكت ما را از ناحيه اقتصاد خراب كرد. تمام اقتصاد ما الان خراب است و از هم ريخته است كه اگر چنانچه بخواهيم ما اين اقتصاد را به حال اول برگردانيم، سالهاى طولانى با همت همه مردم، نه يك دولت اين كار را مىتواند بكند و نه يك قشر از اقشار مردم اين كار را مىتوانند بكنند، تا تمام مردم دست به دست هم ندهند نمىتوانند اين به هم ريختگى اقتصاد را از بين ببرند. شما ملاحظه كنيد، به اسم اينكه ما مىخواهيم زراعت را، دهقانها را دهقان كنيم، تا حالا رعيت بودند و ما مىخواهيم حالا دهقانشان كنيم،
صحيفه نور ج 5 صفحه 6
اصلاحات ارضى درست كردند، اصلاحات ارضىشان بعد از اين مدت طولانى به اينجا منتهى شد كه بكلى دهقانى از بين رفت، بكلى زراعت ما از بين رفت و الان شما در همه چيز محتاجيد به خارج يعنى محمدرضا اين كار را كرد تا بازار درست كند از براى امريكا و ما محتاج به او باشيم در اينكه گندم از او بياوريم، برنج از او بياوريم، همه چيز را، تخم مرغ از او بياوريم يا از اسرائيل كه دست نشانده امريكاست بياوريم.
بنابراين كارهائى كه اين آدم كرده به عنوان اصلاح، اين كارها خودش افساد بوده است. قضيه اصلاحات ارضى يك لطمهاى بر مملكت ما وارد كرده است كه تا شايد بيست سال ديگر ما نتوانيم اين را جبرانش بكنيم مگر همه ملت دست به هم بدهند و كمك كنند تا سالهائى بگذرد و جبران بشود اين معنا فرهنگ ما را يك فرهنگ عقب نگه داشته درست كرده است، فرهنگ ما را اين عقب نگه داشته به طورى كه الان جوانهاى ما تحصيلاتشان در اينجا تحصيلات تام و تمام نيست و بايد بعد از اينكه يك مدتى در اينجا يك نيمه تحصيلى كردند آن هم با اين مصيبتها، آن هم با اين چيزها، بايد بروند در خارج تحصيل بكنند. ما پنجاه سال است، بيشتر از پنجاه سال است دانشگاه داريم و قريب سى و چند سال است كه اين دانشگاه را داريم لكن چون خيانت شده است به ما، از اين جهت رشد نكرده، رشد انسانى ندارد، تمام انسانها و نيروى انسانى ما را از بين برده است اين آدم.
ما با مراكز فحشا و فساد مخالفيم، نه با تمدن و مظاهر آن
اين آدم به واسطه نوكرى كه داشته، مراكز فحشا درست كرده، تلويزيونش مركز فحشاست، راديويش بسياريش فحشاست، مراكزى كه اجازه دادند براى اينكه باز باشد، مراكز فحشاست. اينها دست به دست هم دادند. در تهران مركز مشروب فروشى بيشتر از كتابفروشى است، مراكز فساد ديگر الى ماشاءالله است. براى چه؟ سينماى ما مركز فحشاست. ما با سينما مخالف نيستيم ما با مركز فحشا مخالفيم. ما با راديو مخالف نيستيم ما با فحشا مخالفيم. ما با تلويزيون مخالف نيستيم ما با آن چيزى كه در خدمت اجانب براى عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نيروى انسانى ماست، با آن مخالف هستيم. ما كى مخالفت كرديم با تجدد، با مراتب تجدد؟ مظاهر تجدد وقتى كه از اروپا پايش را در شرق گذاشت خصوصا در ايران، مركز چيزى كه بايد از آن استفاده تمدن بكنند ما را به توحش كشانده است. سينما يكى از مظاهر تمدن است كه بايد در خدمت اين مردم، در خدمت تربيت اين مردم باشد و شما مىدانيد كه جوانهاى ما را اينها به تباهى كشيدهاند و همين طور ساير اين جاها ما با اينها در اين جهات مخالف هستيم. اينها به همه معنا خيانت كردهاند به مملكت ما.
و اما نفت ما، تمام نفت ما را به غير دادند، به آمريكا و غير از امريكا دادند، آنى كه به امريكا دادند عوض چه گرفتند؟ عوض، اسلحه براى پايگاه درست كردن براى آقاى امريكا. ما، هم نفت داديم و هم پايگاه براى آنها درست كرديم. امريكا با اين حيله كه اين مرد هم دخالت داشت، با اين حيله نفت را از ما برد و براى خودش در عوض پايگاه درست كرد يعنى اسلحه آورده اينجا كه
صحيفه نور ج 5 صفحه 7
ارتش ما نمىتواند اين اسلحه را استعمال بكند، بايد مستشارهاى آنها باشند، بايد كارشناسهاى آنها باشند. اين هم از ناحيه نفت كه اين نفت ما را اگر چند سال ديگر خداى نخواسته اين عمر پيدا كرده بود، عمر سلطنتى پيدا كرده بود، مخازن نفت ما را تمام كرده بود، زراعتمان را هم كه تمام كرده، اين ملت بكلى ساقط شده بود و بايد عملگى كند براى اغيار. ما كه فرياد مىكنيم از دست اين، براى اين است. خونهاى جوانهاى ما براى اين جهات ريخته شده، براى اينكه آزادى مىخواهيم ما. ما پنجاه سال است كه در اختناق بسر برديم. نه مطبوعات داشتيم، نه راديوى صحيح داشتيم، نه تلويزيون صحيح داشتيم، نه خطيب مىتوانست حرف بزند، نه اهل منبر مىتوانستند حرف بزنند، نه امام جماعت مىتوانست آزاد كار خودش را ادامه بدهد، نه هيچ يك از اقشار ملت كارشان را مىتوانستند ادامه بدهند و در زمان ايشان هم همين اختناق به طريق بالاتر باقى است و باقى بود و الا هم باز نيمه حشاشه او كه باقى است، نيمه حشاشه اين اختناقى هم باقى است. ما مى گوئيم كه خود آن آدم، دولت آن آدم، مجلس آن آدم، تمام اينها غير قانونى است و اگر ادامه به اين بدهند اينها مجرمند و بايد محاكمه بشوند و ما آنها را محاكمه مى كنيم.
اجانب و اشرار، تنها حاميان دولت غيرقانونى شاه
من دولت تعيين مىكنم، من تو دهن اين دولت مىزنم، من دولت تعيين مىكنم، من به پشتيبانى اين ملت دولت تعيين مىكنم، من به واسطه اينكه ملت مرا قبول دارد (تكبير حضار) اين آقا كه خودش هم خودش را قبول ندارد، رفقايش هم قبولش ندارد، ملت هم قبولش ندارد، ارتش هم قبولش ندارد، فقط امريكا از اين پشتيبانى كرده و فرستاده به ارتش دستور داده كه از او پشتيبانى بكنيد، انگليس هم از اين پشتيبانى كرده و گفته است كه بايد از اين پشتيبانى بكنيد. يك نفر آدمى كه نه ملت قبولش دارد نه هيچ يك از طبقات ملت از هر جا بگوئيد قبولش ندارند، بله چند تا از اشرار را دارند كه مىآورند توى خيابانها، از خودشان هست اين اشرار، فرياد هم مىكنند، از اين حرفها هم مىزنند لكن ملت اين است، اين ملت است (اشاره به حضار). مىگويد كه در يك مملكت كه دو تا دولت نمى شود. خوب واضح است اين، يك مملكت دو تا دولت ندارد لكن دولت غيرقانونى بايد برود، تو غيرقانونى هستى، دولتى كه ما مىگوئيم، دولتى است كه متكى به آراء ملت است، متكى به حكم خداست، تو بايد يا خدا را انكار كنى يا ملت را. بايد سرجايش بنشيند اين آدم و يا اينكه به امر امريكا و اينها وادار كند يك دستهاى از اشرار را اين ملت را قتل عام كند.
در باب نقشههاى اجانب بيدار باشيد
ما تا هستيم نمىگذاريم اينها سلطه پيدا كنند، ما نمىگذاريم اينها سلطه پيدا كنند، ما نمىگذاريم
صحيفه نور ج 5 صفحه 8
دوباره اعاده بشود آن حيثيت سابق و آن ظلمهاى سابق، ما نخواهيم گذاشت كه محمدرضا برگردد، اينها مىخواهند او را برگردانند، بيدار باشيد. اى مردم! بيدار باشيد، نقشه دارند مىكشند، ستاد درست كرده مردى كه در آن جائى كه هست، روابط دارند درست مىكنند، مىخواهند دوباره ما را برگردانند به آن عهدى كه همه چيزمان اختناق در اختناق باشد و همه هستى ما به كام امريكا برود. ما نخواهيم گذاشت، تا جان داريم نخواهيم گذاشت و من از خداى تبارك و تعالى سلامت همه شما را خواستار هستم و من عرض مىكنم بر همه ما واجب است كه اين نهضت را ادامه بدهيم تا آنوقتى كه اينها ساقط بشوند و ما به واسطه آراء مردم، مجلس سنا درست بكنيم و دولت اول را، دولت دائمى را تعيين بكنيم.
نصيحت و تشكرى به ارتش
و من بايد يك نصيحت به ارتش بكنم و يك تشكر از يكى از اركان ارتش، يك قشرهائى از ارتش. اما آن نصيحتى كه مىكنم اين است كه ما مىخواهيم كه شما مستقل باشيد، ماها داريم زحمت مىكشيم، ماها خون داديم، ماها جوان داديم، ماها حيثيت و آبرو داديم، مشايخ ما حبس رفتند، زجر كشيدند، مىخواهيم كه ارتش ما مستقل باشد. آقاى ارتشبد! شما نمىخواهيد؟ شما نمىخواهيد مستقل باشيد؟ آقاى سرلشكر! شما نمىخواهيد مستقل باشيد، شما مىخواهيد نوكر باشيد؟
من به شما نصيحت مىكنم كه بيائيد در آغوش ملت، همان كه ملت مىگويد بگوئيد، ما بايد مستقل باشيم، ملت مىگويد ارتش بايد مستقل باشد، ارتش نبايد زير فرمان مستشارهاى آمريكا و اجنبى باشد، شما هم بيائيد، ما براى خاطر شما اين حرف را مىزنيم، شما هم بيائيد براى خاطر خودتان اين حرف را بزنيد، بگوئيد ما مىخواهيم مستقل باشيم، ما نمىخواهيم اين مستشارها باشند. ما كه اين حرف را مىزنيم كه ارتش بايد مستقل باشد، جزاى ما اين است كه بريزيد توى خيابان خون جوانهاى ما را بريزيد كه چرا مىگوئيد من بايد مستقل باشم؟ ما مىخواهيم تو آقا باشى.
و اما تشكر مىكنم از اين قشرهائى كه متصل شدند به ملت، اينها آبروى خودشان را، آبروى كشورشان را، آبروى ملتشان را اينها حفظ كردند. اين درجهدارها، همافرها، افسرهاى نيروى هوائى، اينها همه مورد تشكر و تمجيد ما هستند و همين طور آنهائى كه در اصفهان و در همدان و در ساير جاها، اينها تكليف شرعى، ملى، كشورى خودشان را دانستند و به ملت ملحق شدند و پشتيبانى از نهضت اسلامى ملت را كردند ما از آنها تشكر مىكنيم و به اينهائى كه متصل نشدند مى گوئيم كه متصل بشويد به اينها، اسلام براى شما بهتر از كفر است، ملت براى شما بهتر از اجنبى است. ما براى شما مى گوئيم اين مطلب را، شما هم براى خودتان اين كار را بكنيد. رها بكنيد اين را، خيال نكنيد كه اگر
صحيفه نور ج 5 صفحه 9
رها كرديد ما مى آئيم شما را به دار مىزنيم. اين چيزهائى است كه شماها يا كسان ديگر درست كردهاند و الا اين همافرها و اين درجهدارها و اين افسرها كه آمدند و متصل شدند، ما با كمال عزت و سعادت آنها را حفظ مىكنيم و ما مىخواهيم كه مملكت، مملكت قوى باشد، ما مىخواهيم كه مملكت داراى يك نظام قدرتمند باشد، ما نمىخواهيم نظام را به هم بزنيم، ما مىخواهيم نظام محفوظ باشد لكن نظام ناشى از ملت در خدمت ملت، نه نظامى كه ديگران سرپرستىاش را بكنند و ديگران فرمان به آن بدهند.
والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته
menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 09:42 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 10
تاريخ 12/11/57
بيانات امام خمينى در ميان جمعى از روحانيون
نابودى نيروهاى خادم و فعال انسانى از بزرگترين جنايات سلسله پهلوى
بنده در اين مدت كه از ايران خارج بودم و دعاگوى همه آقايان بودم و حالا كه برگشتم به خدمت آقايان براى خدمتگزارى، خدمت به روحانيت، خدمت به آقايان علماء و فضلاء، خدمت به جامعه ايرانيها، حالا مىبينم كه رفقائى كه ما داشتيم، با ريش سياه اينجا گذاشتيم با ريش سفيد تحويل مىگيريم. مااشخاصى در زندان داشتيم كه وقتى كه از پيش ما رفتند در زندان، سالم بودند، قوى بودند، وقتى كه از زندان بيرون آمدند، آنهائى كه زنده ماندهاند و از زندان بيرون آمدهاند، ضعيف شدهاند، پيرمرد شدهاند، مريض شدهاند.
اين نيروهاى انسانى كه از دست ما رفته است، اين از همه چيزها بالاتر بود. جناياتى كه سلسله پهلوى در جامعه ما كرد، شايد هيچ جنايتى بالاتر از اين جنايت نبود كه نيروهاى فعاله انسانى ما را يا از بين بردند يا فعاليت آنها را خنثى كردند براى مدتها ى زياد. آنهائى كه بايد به اين امت خدمت كنند مثل علماى اعلام و اشخاص روشنفكر، اينها را در زندان بردند، ده سال پانزده سال، پنج سال در زندان اينها را بردند، صرف نظر از آن زجرهائى كه به اينها كردند، آن خلاف انسانيتهائى كه با اين اولياء خدا كردند، اين نيرو را هدر دادند، يعنى نيروئى كه بايد در جامعه فعال باشد اگر مدرس است، عدهاى را تربيت بكند، اگر محصل است خودش تربيت بشود، اگر فعاليتهاى سياسى دارد، فعاليت سياسى بكند، فعاليتهاى مذهبى دارد فعاليتهاى مذهبى بكند، تمام اينها را اينها به هدر دادند.
اداى حق الناس، شر ط قبولى توبه شاه
گاهى گفته مىشود، گفته مىشد به اينكه خوب، شاه مىآيد توبه مىكند و توبه هم كرد، خوب، ديگر چه مىگوييد؟ خدا كه توبه را قبول مىكند، شماها چه مىگوييد ديگر؟ اين را من كرارا عرض كردم كه اولا توبه شرايطى دارد كه تا آن شرائط تحقق پيدا نكند، خداى تبارك و تعالى قبول نمىكند. آنچه بى شرط، خداى تبارك و تعالى قبول مىكند، آن چيزهائى است كه مربوط به حقوق الله است كسى نماز نخوانده، كسى روزه نگرفته، كسى حج نرفته است، اينها چيزهائى است كه اگر توبه بكند شرطى ندارد، توبهاش را قبول مىكند. و اما حقوق ناس، حقوق ناس را توبهاش را تا اين حق رد نشود قبول
صحيفه نور ج 5 صفحه 11
نمىكند. شما بفرمائيد كه حالا اين شخص كه آمده توبه كرده - فرضاً عرض مىكنم - اين راضى است به اينكه بيايد اموالى را كه از مردم برده پس بدهد و كارهائى كه از قبيل چپاول هست اينها را جبران بكند، فرضا كه يك همچو كارى بكند و او مالى داشته باشد تا بتواند جبران كند، مال ملت را كه نمىشود به خود ملت داد، براى جبران مالهائى كه اينها دارند. همهاش مال ملت است، مال خودشان نيست، برداشتند و فرار كردند و در بانكهاى خارجه انبار كردند و اگر چنانچه ما دستمان رسيد محاكمهاش مىكنيم، توانستيم كه او را بياوريم به اينجا و محاكمه بكنيم، يعنى تحويل ما دادند، محاكمهاش مىكنيم، محاكمه حضورى و اگر تحويل ندادند او را ما محاكمه غيابى مىكنيم و او را محكوم مىكنيم و آن مقدارى كه در ايران دارد از او مىگيريم، آنى كه در بانكها دارد اعلام مىكنيم كه اين محكوم است و مال ملت است، حق ندارد بانك به محمدرضا بدهد چيزى را كه از مردم خورده است. حالا ما فرض مىكنيم كه خير ايشان اموال شخصى دارد و آن اموال شخصى را به ارث از پدرش فرض كنيد رسيده به او و آن اموال شخصى را مىدهد و جبران مىكند. خوب، اين ده سال حبسى كه كرده و اين قدرت انسانى را تلف كرده كى جبران مىكند؟ كى مىتواند جبران كند اين ده سال حبس، پنج سال حبس اين علما، اين دانشمندان، اين رجال سياسى كه اينها را به به هدر داده است يعنى در يك محفظهاى نگه داشته اينها را تا قوايشان هدر رفته، فعاليت هايشان هدر رفته، اينها ديگر جبران نمىخواهد؟! اگر يك كسى را هدر دادند همه زندگيش را، اينها را جبران كى ميكند؟ اينهمه جراحت كه بر اشخاص، بر قلوب مومنين، بر قلوب پيرزنها، پيرمردها، جوانها وارد كرده است، اينها را كى جبران مىكند؟
يك نفر آدم يك شخص را اگر كشت، اين قصاصش به اين است كه اين يك نفر را در مقابل او بكشند اگر يك نفر آدم هزاران آدم را كشت، حالا ما چطور آن را جبران بكنيم؟ اين كه هزاران نفر از بهترين اولاد اين وطن را، بهترين اولاد اين اسلام را در اين حبس -ها كشته پاهايشان را اره كردند. ما اطلاع از داخل زندان نداريم، يك مقدار كمى را اطلاع داريم، آن چيزى كه در زندان مىگذرد و مىگذشته است بر مردم، ما اطلاع نداريم، ما فقط مىبينيم كه يك نفر از علما را پايش را اره كردند، بعض اشخاص را توى تاوه گذاشتند بو دادند يعنى برق را متصل كردند به اين سطح اين شيئى و اين را خواباندندش روى آنجا او را بو دادند. حالا ما فرض مىكنيم كه يك جان دارد اين وما يك جان را در مقابل يك جان گرفتيم، بقيهاش چه؟
ما چطور قبول بكنيم از يك آدمىتوبه را و بگوئيم كه اين سلطان باشد و حكومت نكند، همان سلطنت بكند. آخر ما جواب اين پيرزنى كه چهار تا از اولادش رفته، ديشب سر سفره، خودش و شوهرش و چهار تا اولاد بوده، امشب خودش و شوهرش، جواب اين را ما چه بدهيم بگوئيم حالا ايشان اعليحضرت باشند و آن بالاها بنشينند و مراسم عيدهم علماى دربارى بروند سراغش - و عرض مىكنم - كه اين نظامىها و اين تمام اشخاصى كه در اين مراسم مىرفتند بروند و او را به اعليحضرت بشناسند و - عرض ميكنم كه - در مملكت هم ياكل ويمشى هر كارى دلش ميخواهد بكند.
صحيفه نور ج 5 صفحه 12
دوران حقه بازى و فريبكارى بسر رسيده است
فرض مىگيريم كه اين آدم توبهاش از روى حقيقت است، والا شما وما همه مىدانيم كه اين بيش از اينكه يك نيرنگى هست، نيست چيز ديگرى، اين نيرنگ براى اين بود كه ما را بازى بدهد و ما راضى بشويم به اينكه اين آقاسلطان باشد و حكومت نكند، تا اين بخوابد، انقلاب كه خوابيد، شمشيرش را بكشد پاى همه شما را قطع بكند يعنى نه عالم دينى ديگر بگذارد، نه رجل سياسى، نه دانشگاهى بگذارد، نه مدرسه فيضيهاى. اين نقشه است نقشه بوده، حالا هم كه الان ما مبتلا به يك نقشه ديگرى هستيم شما از اول ديديد چند جور اينها حقه بازى كردند، خدعه ميخواستند بكنند، يكى آمد مقابل مردم، اى علما!مراجع عظام! اى علماء اعلام! اى چه! اى چه! ما يك كارهائى كرديم واشتباهاتى كرديم و حالا از اين اشتباه برگشتيم. همين علماى اعلام و مراجع عظامى كه در آنجا مىگويد كه اينها مثل حيوان نجس مىمانند، از ايشان احتراز كنيد همين علماى اعلامى كه اين آقا مىگويد كه اينها مثل كرمهائى مىمانند كه توى نجاست مىلولند، آن روز منطقش آن بود، حالائى كه دمش را گرفتند و گير افتاده، حالا روباه بازى درآورده، علماء اعلام و مراجع عظام مىگويد. اين جز خدعه چيزى هست همين آدمى كه در همان حال علما اعلام و مراجع عظام مىگويد و در مقابل مردم و ملت مىايستد و چه مىكند، همين آدم دولت نظامى مىگذارد در همان روز. اين ماها را مثل اينكه خيلى نادان مىداند، يا خودش احمق است كه خيال مىكند همه مثل خودش مىمانند. در همان روز، همان روز وشبى كه آن دستش را به توبه نامه گرفته، آن دستش را به سرنيزه گرفته و مردم را با سر نيزه مىكوبد، اين توبه است؟! اين حالا توبه كرده ؟! ما از او قبول كنيم كه آقا حالا ديگر توبه كردند و - عرض مىكنم - عابد و مسلمان شده است؟!
مردم فريبى شاه با حربه مليت و آزاديخواهى
حالا هم بعد از اين كهاين آدم اين حرف را زد وقبلش هم همين طور حكومت آشتى درست كرد، دولت آشتى، دولت آشتى او همان بود كه آنقدر جمعيت جوانهاى ما را به خون و خاك كشيدند، اين آشتى آنها حالا هم يكى ديگر را آوردند توى كار، نه او آورده، امريكاست آقا. همه بدبختى ما از اين امريكا و شوروى و انگلستان است. حالا هم يكى ديگر را روى كار آوردند كه با حربه مليت، مليت، با حربه آزاديخواهى همان آزاديخواهى كه خود مردك گفت آزادزنان و آزادمردان، همان آزادى را مىخواهند بدهند، همان آزادى كه مىگفت من آزادى دادم به ملت در صورتى كه پشتش مسلسل بود و توپ بود و تانك بود.
غير قانونى بودن سلطنت شاه ودولت منبعث از آن
آقا يك دولتى كه منشعب مىشود، منشاش عبارت از يك شاهى است كه مخلوع است، يك شاهى است كه خائن است، يك شاهى است كه پسر رضا شاه است كه مجلس موسسان سر نيزهاى
صحيفه نور ج 5 صفحه 13
فرمايشى درست كرد، اين را كه من يادم هست ديگر، مجلس موسسانى كه درست كرد، با سرنيزه مجلس موسسان را درست كرد، وقتى با سر نيزه مجلس موسسان درست شود، اين مجلس موسسان قانونى است؟ اين يك دليل بر اينكه اين مرد سلطنتش قانونى نيست و اما دليل ديگرش بر اينكه قانونى نيست، اين است كه به حسب قانون اساسى، سلطنت يك موهبتى است الهى (حرف مفتى است كه حالا من نقل مىكنم، حرف مزخرفى است) يك موهبتى است الهى كه ملت مىدهند به شخص اعليحضرت. اگر موهبت الهى است، ملت ميدهد يعنى چه؟ چطور ممكن است كه يك موهبت الهى، به يك ظالم خدا موهبت بكند؟ چطور امكان دارد كه خدا يك كسى كه فوجها از مسلمانها را از بين برده، اينهمه خيانت (به) اسلام و مسلمين كرده، خداى تبارك و تعالى او را تاييدش كند؟ موهبت به او بكند؟ عنايت به او داشته باشد؟
از اينهم كه شما صرف نظر بكنيد، موهبتى است الهى كه ملت داده است به يك كسى، اين ملت است كه داريد مىبينيد مىگويد نه، تمام شد. اين ملت اول كه نداده بود. خوب، حالا مىگوييم داد، از اول كه ملت اصلا اينها را نمىخواستند. رضا شاه با زور سر نيزه آمد وبا زور سر نيزه مجلس موسسان درست كرد و با زور سر نيزه مجلس درست مىكردكى مجلس، مجلس ما بود؟ همين مردك گفت كه اين مجلسهائى كه درست كردند اينها، از سفارتخانهها مىآوردند وليستش را مىدادند منتها حالا ديگر نه، اينطور نيست، حالا ديگر مملكت خيلى قدرتمند شده، ديگر اينطورها نيست !! خودش را مسخره مىكند.
اين مجلسى كه ما الان داريم، مجلس شورا و مجلس سنا، يكى از اين وكلا بيايند ادعا كنند كه من وكيل ملتم، تا م
afsanah82
07-24-2011, 09:43 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 19
تاريخ: 14/11/57
بيانات امام خمينى در جمع عدهاى از روحانيون
قدرت سازنده ديانت، عامل خصومت زورمداران
بسم الله الرحمن الرحيم
من از آقايان علما و افاضل بايد تشكر كنم. پيروزى ملت مرهون اقدامات علما اولا و ساير طبقات ثانياً بوده است. شما علما همانطور كه وظيفه شرعىتان هست كه امام امت باشيد، پيشقدم باشيد در مسائل امت، دفع كنيد مفاسد را از ملتها، بحمدالله قيام به امر فرموديد و من از قبل ملت شريف ايران از شماها تشكر كنم. خداند انشاءالله روحانيت را كه ذخيره ملت است، پشتوانه ملت است حفظ كند و قوت به او بدهد. دشمنهاى اسلام - و شماها - هم اسلام را بد معرفى كردهاند و هم شما را. دشمنهاى بشريت، اديان را مطلقا مىگويند كه براى اين است كه افيون باشد براى مردم، براى ملت ها. اينها چون ديدهاند كه آن چيزى كه در مقابلشان مىايستد ديانت است، و آن جمعيتى كه در مقابلشان مىايستد جمعيت روحانى است، از اين جهت با اين دو نيرو به مخالفت برخاستند واز زمانهاى بسيار سابق اين دو نيرو را كوبيدهاند. نيروى اسلام را كه بزرگترين نيروست، كوبيدند از جهت اينكه كوشش كردند تا اسلام را بد معرفى كنند، كوشش كردند تا اينكه اسلام را بگويند اگر چيزى هم باشد، يك دعا و يك وردى است، يك آدابى است بين بشر و خدا، آنطورى كه در مسيحيت هست. مسيحيت هم، اين مسيحيت منسوخ اينجور است مسيحيتى كه نسخ شده است، مسيحيت حضرت عيسى نمىتواند اينطور باشد. مسيحيتى كه نسخ شده است، مسيحيت حضرت عيسى نمىتواند اينطور باشد. اينها با اسلام و با ساير اديان مخالفت كردند و اديان را افيون بشر حساب كردند. يعنى گفتهاند كه اديان يك چيزى است كه ثروتمندها و قلدرها درست كردهاند كه مردم را ساكت كنند، تودهها را ساكت كنند به وعده دادن و اين تبليغات تا آنجا رسيده است كه بعد به صورت ديگر به ما هم تزريق كردهاند.
مسئله جدا بودن دين از سياست، مسئلهاى كه با كمال تزوير و خدعه طرح كردند حتى ما را هم مشتبه كردند. حتى كلمه آخوند سياسى يك كلمه فحش است در محيط ما، فلان آخوند سياسى است در صورتى كه آقايان خواندند در دعاهاى معتبر ساسه لعباد معذلك از بس تزريق شده است، از بس اشتباه كارى شده است، ما خودمان هم باورمان است كه دين از سياست جداست. آخوند در محراب برود و شاه هم مشغول دزديش باشد!! هر كس اسلام را مطالعه كرده باشد، قرآن كريم را مطالعه كرده باشد كافى است كه بفهمد اسلام و قرآن كريم تربيت مىكند يك جامعه را در همه چيز. فرق ما
صحيفه نور ج 5 صفحه 20
بين اسلام و ساير قوانينى كه در دنيا هست، (قوانين الهى را نمىگويم آنها الان منسوخ است، آنها هم همانطور بوده كه اسلام بوده) فرق ما بين اسلام و آن چيزهاى كه از جانب خدا براى تربيت بشر آمده است با آن چيزهايى كه به دست بشر درست شده است، يك فرق اساسى اين است كه آنچه بشر درست كرده است يك جنبه ضعيف را ملاحظه كرده است. مثلاً قوانينى وضع كردهاند از براى اينكه حفظ نظم بكنند، حفظ انتظامات بكنند، قوانينى وضع كردهاند كه مال همين معاشرت دنياست و كيفيت سياست دنيوى. ابعاد ديگرى كه بشر دارد هيچ مورد توجه قواعدى كه يا قوانينى كه بشر درست كرده است هيچ متوجه او نيست.
تنها قوانين انبياء در برگيرنده تمامى جنبههاست
شما وقتى اسلام را ملاحظه مىكنيد به حسب ابعاد انسانيت او، طرح دارد، قانون دارد، از قبل از اينكه انسان به اين دنيا بيايد قبل از اينكه پدر و مادر انسان ازدواج كند، طرح دارد براى اينكه اين بذر را خوب تربيت كند، طرح دارد اسلام زن را چه جور انتخاب كنيد، شوهر را چه جور انتخاب كنيد، در وقتى كه ازدواج مىكنيد چه وضع باشد، با چه آداب باشد، در وقت لقاح چه آداب باشد، در وقت حمل چه آداب باشد، مثل يك زارعى كه يك تخم زراعت را مىكارد و مواظبت مىكند كه زمين خوب باشد، آب، آب سالم باشد، به موقع برسد، ساير تربيتها تربيتهاى نباتى باشد كه درست تربيت بشود. اسلام براى تربيت انسان از قبل ازدواج پدر و مادر شروع كرده است، زمين را يك زمين سالم مطهر مىخواهد باشد، زوج را يك زوج سالم صحيح انسان صفت انتخاب بكند. بعد هم آداب ديگر تا وقتى كه متولد مىشود و آداب رضاع و آداب حمل و رضاع و تربيت در دامان مادر و تربيت در پيش پدر و تربيتهاى بعدى كه دنبال اين مىآيد. هيچ يك از قوانين بشر تكفل اين امر را ندارد، اين امر مختص به قوانين انبياست. ابعاد ديگرى كه بشر دارد و اصلاً قواعد ديگر دنبالش نبوده است، آن قواعدى است كه براى تهذيب نفس است، براى اينكه انسان يك موجود انسانى - الهى بشود. قرآن كتاب انسانسازى است، مكتب اسلام، مكتب انسانسازى است، انسان بله همه ابعاد، نه فقط يك انسان مادى مىخواهد درست بكند يك انسان الهى مىخواهد درست بكند، همه ابعاد انسان مورد نظرش هست. در اين امور اصلاً ساير قواعد و قوانين كه در دنياى ما هست آنطور مسائل طرح نيست، هر كس هر جور مىخواهد تربيت بشود، توى بازار نرود عربده بكشد، اين را جلويش را مىگيرند، توى منزلش هر غلطى مىخواهد بكند، خلوت را كار ندارند كه در خلوت چه كرد، به شما چه اسلام خلوت و جلوت ندارد. خودت تنها باشى تحت مراقبت هستى، يك نفر همراهت باشد باز همين طور تا آخر.
تامين مسائل دنياى مادى انسان از ابعاد مهم اسلام است
يكى از ابعاد انسان، بعدى است كه در اين دنياى مادى مىخواهد معاشرت بكند، در اين دنياى مادى مىخواهد تاسيس دولت بكند، در اين دنياى مادى مىخواهد تاسيس مثلاً ساير چيزهايى كه
صحيفه نور ج 5 صفحه 21
مربوط به ماديتش هست بكند. اسلام اين را هم دارد. آنقدر آيه و روايت كه در سياست وارد شده است، در عبادت وارد نشده است. شما از پنجاه و چند كتاب فقه را ملاحظه مىكنيد، هفت، هشتتايش كتابى است كه مربوط به عبادات است، باقيش مربوط به سياسات و اجتماعيات و معاشرات و اينطور چيزهاست. ما همه آنها را گذاشتيم كنار و يك بعد را، بعد ضعيفش را گرفتيم. اسلام را همچو بد معرفى كردهاند به ما كه ما هم باورمان آمده است كه اسلام به سياست چه. سياست مال قيصر و محراب مال آخوند!! محراب هم نمىگذارند براى ما باشد. اسلام دين سياست است، حكومت دارد. شما بخشنامه حضرت امير - كتاب حضرت امير - به مالك اشتر را بخوانيد ببينيد چيست. دستورات پيغمبر و دستورهاى امام (ع) در جنگها و در سياسات ببينيد چى دارد. اين ذخاير را ما داريم، عرضه استفادهاش را نداريم. ذخيره موجود است، همه چيز داريم عرضه استفاده نداريم. مثل اينكه ايران همه چيز دارد اما مىدهند به غير. ما كتاب و سنتمان غنى است، همه چيز در آن هست لكن بد معرفى كردند به ما، يعنى كارشناسها از آنوقتى كه راه اروپا باز شد به آسيا و به شرق، كارشناسها دور افتادند و مطالعه كردند آنها بيدار بودند و من و شما توى مدرسهها خواب بوديم. آنها مطالعه كردند، وجب به وجب زمينهاى ايران تحت مطالعه قرار گرفته، هر جا نفت بوده نقشه دارند از آن، هر جا مس بوده نقشه دارند از آن، در اين بيابانهاى بى آب و علف با شتر آمدند اين كارشناسها، رفتند گرديدند مخازن را، جاهايى را هر چه دارد پيدا كردند و ثبت كردند، مطالعاتشان راجع به ماها هم همين بوده است كه ديدهاند آن چيزى كه بتواند جلوى اينها را بگيرد عبارت از اسلام است و خدمتگزار به اسلام. اسلام را از آن راه كوبيدند، جدا كردند اسلام را حتى از خود ملت اسلام، حتى از خود خدمتگزاران به قرآن. خود خدمتگزاران به قرآن هم اين مطلب را نمىشود حاليشان كرد بعضى از آنها را كه اسلام دين سياست است، اين را شايد عيب مىدانند براى اسلام، اسلام سلطنت دارد، نه سلطنت اينطورى، حكومت دارد، اسلام امامت دارد، خلافت دارد، پيغمبر اسلام حكومت تشكيل كرده بود، حضرت امير سلامالله عليه حكومت داشت، استاندار داشت، فرماندار داشت، همه اينها را داشت، اينها ارتش داشتند، قواعد ارتش داشتند، همه چيز داشتند. ما مطالعه آنها را كرديم لكن از بس به ما تزريق شده است از آن طرف كه آقا برو سراغ كارت، آقا برو تو نمازت را بخوان چه كار دارى به اينكه اينها چه مىكنند، هى چه كار دارى، چه كار دارى، كار ما را به اينجا رساند كه حالا ما اينجا بايد مجتمع بشويم عزا بگيريم. از آن طرف كارشناسها ديدند كه از مردم، روحيات مردم را ملاحظه كردند، ديدند كه روحيات مشرق خصوصاً مسلمين و خصوصاً در مسلمين شيعه خصوصياتشان اين است كه به روحانيتشان ارج قائل مىشوند، تبع روحانيت هستند. چه بكنند كه روحانيت را از مردم جدا كنند؟ نقشه كشيدند كه روحانيت را مبتذل كنند پيش ملت.
شما در زمان رضاشاه نبوديد اكثرتان، من ادراك كردهام، كسانى كه به سن من بودند و پيرمرد هستند الان، ادراك كردهاند زمان او را. آقا اينها به واسطه نقشهاى كه خارج ريخته بود، آخوند را همچو كرده بودند كه آخوند نمىتوانست نفس بكشد. آخوند در نظر مردم همچو شده بود كه سوار
صحيفه نور ج 5 صفحه 22
اتومبيلش نمىكردند. جدا كردند از مردم روحانيت را، منتها نقشهشان نگرفت. خواستند بكنند هر چه كردند خداوند والله خير الماكرين لكن يك جائى نقشهشان گرفت و آن جدا كردن روحانيت از دانشگاهها، يك روحانى حق نداشت، پيش خودمان حق نداشت كه از يك دانشگاهى يك صحبتى بكند دانشگاهى هم آخوند را به نظرش مىآمد كه يك موجود مضرى است كه انگليسها آوردند گذاشتند اينجا. من خودم اين را شاهد بودم، با دو نفر از آقا زادههاى محترم قم ما سوار اتوبوس بوديم در چندين سال پيش از اين مىرفتيم چند نفر ديگر هم سوار همان اتوبوس بودند يكىشان به ديگرى گفت كه من حالا سالهاست كه از اين هيكلها ديگر نديدم (اشاره به ماها) بعد گفت اينها را انگليسها آوردهاند در نجف و آنجاها گذاشتند براى اينكه مردم را چه بكنند. در نظر دانشگاهى آخوند يا دربارى است يا برگزيده انگليس. در نظر شما هم اين آدم دانشگاهى، نمىدانم چه. جدا كردند ملت را بعضىاش را از بعضى، استفاده بردند از اين جدايى.
afsanah82
07-24-2011, 09:44 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 25
تاريخ: 14/11/57
بيانات امام خمينى در جمع كادر ادارى و اعضاى كميته برگزارى استقبال از امام خمينى
در اين مرحله حساس و پرفتنه لحظهاى غفلت جايز نيست
بسم الله الرحمن الرحيم
من نمىدانم چطور از عهده اين مراتب اين، زحمات برآيم. من خدمتى كه مورد پسند باشد نكردم و من از خدا مىخواهم كه توفيق بدهد كه همه ما خدمت بكنيم به اين كشور، خدمت بكنيم به احكام اسلام.
امروز روزى است كه اين مرحلهاى كه ما طى كرديم، به مرحله حساسى رسيده است بطورى كه براى همه ما تكليف الهى ايجاد شده است، همه ما مكلف هستيم كه در اين مرحلهاى كه بين موت و حيات هست كه از اول تا آخر استقلال است، ما بايد در آن موقع هيچ غفلت نكنيم، غفلت يك آن براى ما گران تمام مىشود، الان وقتى است كه حيلهها براه افتاده است و از هر راهى مىخواهند ما را بازى بدهند، ملت ايران را بازى بدهند.
امروز دوباره از سر، راجع به اينكه ما مىخواهيم آزادى بدهيم و ما مىخواهيم، نمىدانم چه بكنيم، مهلت به ما بدهيد، از اين حرفهائى كه هميشه شاه مىگفت و خدعه مىكرد و ما به آن گوش نكرديم، حالا نوكر شاه دارد اين حرفها را مىزند. اينها مىخواهند همان قدرت را برگردانند، اينها نوكرها آمريكا هستند، اينها هستند كه باز منافع آمريكا را به اسم مليت، به اسم اسلام، به اسم قوميت، به اسم ملت، به اسم نمىدانم خدمتگزارى، مىخواهند منافع آمريكا را حفظ بكنند، مىخواهند منابع شما را به اجانب بدهند، مىخواهند شما را تحت اسارت قرار بدهند.
الان وقتى است كه غفلت در آن مصادف با انتحار و خودكشى است، غفلت نبايد كرد، بايد اين نهضت را ادامه داد، بايد خيابانها را پر از جمعيت كرد، بايد همه مردم آگاهانه بريزند توى خيابانها و اين بنيان فاسد را از بين بردارند، چيزى ديگر از آن نمانده است جز يك حشاشهاى، چيز مختصرى، اين هم بايد با همت شما مردم مسلمان با همت ملت ايران بايد اين هم از ميان برداشته بشود تا ما برسيم به يك حكومت اسلامى، به يك حكومت عدل، به يك حكومتى كه منافع شما را، نه حكومت مىتواند بخورد، نه مىتواند به غير بدهد، ما يك همچو حكومتى مىخواهيم، يك حكومت ملى و اسلامى، يك جمهورى كه متكى بر راى خود مردم باشد، مردم آزادانه راى بدهند، نه مثل اين 50 سال كه هيچ كس در هيچ چيز آزاد نبود، نه مثل اين سى و چند سال كه ما به اسارتها كشيده شديم، به زحمتها كشيده شويم،
صحيفه نور ج 5 صفحه 26
منافع ما، چيزهاى كه ما داشتيم، مخازن ما را بردند، خوردند، الان هم در بانكهاى خارجى اينهايى كه مال مخازن ما هستند موجود است به اسم محمدرضاخان، به اسم عائله او، به اسم مثلا آنهائى كه وابسته به او هستند. همه چيز ما را آنها بردهاند، يك ملتى را فقير كردند و از اينجا رفتند و فرار كردند.
من خدمتگزار ملت هستم
ما از همه شما جوانها تشكر مىكنيم كه در اين موقع همه با قدرت، همه با اراده، همه با خواستهاى الهى بپا خاستيد و كارهاى خودتان را زمين گذاشتيد و اين كار بزرگى كه به عهده همه ماست دنبال كرديد و رمز پيروزى شما وحدت كلمه و اينكه همهتان يك مطلب را مىخواهيد. الان همه ملتها، ملت ايران در هر شهرى، در هر دهى، در هر قصبهاى همين مطلب را مىخواهد. نبود شاه كه نيست انشاءالله، نبود رژيم كه نيست انشاءالله، (انشاءالله) نبود دولت غاصب كه نيست انشاءالله، (انشاءالله) ايجاد حكومت اسلامى و جمهورى اسلامى كه خواهد بود انشاءالله. (انشاءالله).
من از همه شما آقايان تشكر مىكنم كه در اين موردها زحمت كشيديد، لكن زحمتى بوده است كه براى خالق خودتان كشيديد، زحمتى بوده است كه براى خدمتگزار خودتان كشيديد، من خدمتگزار شما هستم، من مىخواهم كه شما عزيز باشيد، من خدمتگزار ملت هستم، من مىخواهم ملت اسلام سربلند باشد، مستقل باشد، نه مثل حالا كه ما بايد همه چيزمان از جاى ديگر باشد و همه مسائل سياسىمان را ديگران نقشهاش را بكشند، همه مسائل اجتماعيمان را ديگران نقشهاش را بكشند، فرهنگ ما را ديگران برنا
afsanah82
07-24-2011, 09:45 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 27
تاريخ: 15/11/57
متن حكم نخست وزيرى دولت موقت كه توسط حجت الاسلام رفسنجانى قرائت گرديد
جناب آقاى مهندس مهدى بازرگان
بسم الله الرحمن الرحيم
بنا به پيشنهاد شوراى انقلاب، بر حسب حق شرعى و حق قانونى ناشى از آراء اكثريت قاطع قريب به اتفاق ملت ايران كه طى اجتماعات عظيم و تظاهرات وسيع و متعدد در سراسر ايران نسبت به رهبرى جنبش ابراز شده است و به موجب اعتمادى كه به ايمان راسخ شما به مكتب مقدس اسلام و اطلاعى كه از سوابقتان در مبارزات اسلامى و ملى دارم، جنابعالى را بدون در نظر گرفتن روابط و حزبى بستگى به گروهى خاص، مامور تشكيل دولت موقت مىنمايم تا ترتيب اداره امور مملكت و خصوصا انجام رفراندوم و رجوع به آراء عمومى ملت درباره تغيير نظام سياسى كشور به جمهورى اسلامى و تشكيل مجلس موسسان از منتخبين مردم جهت تصويب قانون اساسى نظام جديد و انتخاب مجلس نمايندگان ملت بر طبق قانون اساسى جديد را بدهيد. مقتضى است كه اعضاى دولت موقت را هر چه زودتر با توجه به شرايطى كه مشخص نمودهام تعيين و معرفى نمائيد. كارمندان دولت و ارتش و افراد ملت با دولت موقت شما همكارى كامل نموده و رعايت انضباط را براى وصول به اهداف مقدس انقلاب و سامان يافتن امور كشور خواهند نمود. موفقيت شما و دولت موقت را در اين مرحله حساس تاريخى از خداوند متعال مسئلت مىنمايم.
روح الله الموسوى الخمينى
سپس امام امت سخنان كوتاهى ايراد فرمودند بدين مضمون:
بسم الله الرحمن الرحيم
من بعد از تشكر از ملت ايران كه در اين مدتهاى طولانى رنج و زحمت بردهاند و با دادن خون خودشان، براى اسلام خدمت كردند، مطلبى را كه مىخواهم به عرض ملت برسانم اين است كه نظر خودشان را راجع به دولت آقاى مهندس بازرگان كه الان يك دولت شرعى اسلامى است اعلام كنند، هم بوسيله مطبوعات و هم به تظاهرات آرام در شهرها و در دهات و در هر جايى كه مسلمان هست، نظر
صحيفه نور ج 5 صفحه 28
خودشان را راجع به دولت اسلامى آقاى مهندس مهدى بازرگان اظهار كنند.
پس از فرمايشات فوق، امام خمينى در پاسخ به سوالهاى خبرنگاران داخلى و خارجى حاضر در جلسه، چنين فرمودند:
سئوال: حضرت آيتالله فرمودهايد كه كسانى كه اين دولت را نپذيرند، اطاعت نكنند، تنبه مىدهم كه آنها مجازات سخت خواهند شد. اگر ارتش نپذيرند، چه پيشبينى مىكنيد و چه خواهيد كرد؟
جواب: ارتش چنين عملى را نخواهد كرد و اگر چنانچه بكند، اولا از طرف خدا مجازات خواهد شد و ثانيا در مواقع مقتضى، جزائى را كه قانون اسلام تعيين كرده است اجرا مىكنيم و از حالا هم اگر خداى نخواسته چنين كردند اعلام مىكنيم.
سئوال: حضرت آيتالله..با توجه به تماس نزديك كه با آقاى مهندس بازرگان و..داشتند و همچنين با آقاى بختيار، آيا بختيار چه موضعى در برابر اعلام اين جمهورىاسلامى خواهد داشت يا دارد و همچنين چه عكسالعملى يا موضعى در برابر اين امر خواهد داشت يا دارد؟
جواب: اگر هر دو عاقل باشند و علاقه به مملكت داشته باشند، بايد مصلح باشند و اگر خائن باشند و بخواهند به مملكت خيانت بكنند، اين امرش با خودشان نيست.
سئوال: آيا به نظر حضرتعالى، قانون اساسى 1906 غير قانونى است يا اينكه، اين قانون اساسى 1906 مىتواند چهار چوبى باشد براى دوره انتقالى؟
جواب: اين قانون غير از بسيارى از موادش كه به زور در او وارد شده است، تا ملت راى بر خلاف نداده است، به قوت خودش باقى است.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 09:46 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 29
تاريخ: 15/11/57
بيانات امام خمينى در جمع خبرنگاران داخلى و خارجى در مورد معرفى مهندس بازرگان
ملت خواستار برپايى حكومت عدل اسلامى است
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
آقايان آشفتگى چند ساله ملت ما را مىدانند، مطلعند كه تمام دستگاههاى ملى و دولتى فلج شده است، وضع اقتصادى ما رو به نابودى رفته است، وضع فرهنگ ما خراب است، دانشگاهها تعطيلند، مدارس علمى ما تعطيل است و بازارها تعطيل است. تمام اينها مضافاً به خونريزىهاى كه تاكنون شده است و آشفتگىهايى كه در مملكت ما هست، از اينها اطلاع دارند و كسانى كه مربوطند به اين، دست بردارند از شلوغكارى و با تعقل اشياء را فكر كنند و كنار بروند. ما همه اين مسائل را انشاءالله با پشتيبانى ملت حل خواهيم كرد.
شما خبرنگارها در اين مدتها ملاحظه كرديد كه ملت ما از مركز تا هر جا كه چشم انداز باشد، شهرستانهاى بزرگ و كوچك، دهكدهها، قراء، قصبات، همه با هم يك فكر و يك نظر و با اراده مصمم از ما مىخواهند كه رژيم سلطنتى كه يك رژيم پوسيده غير عقلائى است، غير عقلى است و رژيم سلطنت محمدرضا خان، همه مردم گفتند كه اينها بايد سراغ كارشان بروند و همه مردم يكدل و يك جهت جمهورى اسلامى را مىخواهند. ملت ما مسلم است، علاقهمند به اسلام است، عدل اسلامى را ديده است، تاريخ ما از حكومتهائى كه در صدر اسلام بوده است خبر به ما داده است كه وضع حكومتها چه بوده است، وضع حاكم چه بوده است. حضرت اميرالمومنين على ابن ابيطالب كه حاكميت بر يك صحنه بزرگ، يك ممالك بزرگ از عربستان سعودى گرفته تا مصر، ايران، عراق و سوريه و ساير جاها را داشته است، همين قاضى كه خودش قرار داده براى قضا، وقتى كه يك نفر يهودى به او دعوى كرده است و ادعا كرده است چيزى را، قاضى او را خواسته و او هم آمده است در محضر قاضى و با يهودى در عرض هم نشستهاند و دادخواهى شده است و قاضى حكم بر خلاف حضرت امير سلام الله عليه يعنى حكومت وقت كرده است و تسليم بوده است. يك همچو وضع حكومتى در بشر معلوم نيست تحقق پيدا كرده باشد و ما آرزوى يك همچو حكومتى داريم، يك حكومت عادل كه نسبت به افراد رعيت علاقه
afsanah82
07-24-2011, 09:47 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 32
تاريخ: 16/11/1357
بيانات امام خمينى در ديدار با گروهى از اهالى خوزستان
رمز پيروزى، وحدت كلمه بود
بسم الله الرحمن الرحيم
من بوسيله حضرات علماى اعلام و حجج اسلام به همه اهالى آن طرف، اهواز و خرمشهر و - ساير - آبادان، ساير جاها سلام مىفرستم و از همه آنها مىخواهم كه به تبع علماى اعلامشان در اين مسائل، در اين نهضت شركت كنند و پافشارى كنند و تاييد كنند از اين كارهائى كه در مركز مىشود براى به اتمام رساندن اين نهضت.
من از همه آنها خواهانم كه دست از اين نهضت بر ندارند، وحدت كلمه را حفظ كنند. رمز موفقيت شماها تا اين حد كه يك سلطنت 2500 ساله قلدرى را شكستيد و منهدم كرديد و رمز اين پيروزى، وحدت كلمه ملت ايران بود يعنى اين وحدت كلمه باعث شد كه نه شاه با تمام قوائى كه داشت و نه آنهايى كه پشتيبانى از او مىكردند مثل قدرت آمريكا، شوروى، چين، انگلستان، همه اينها پشتيبانى مىكردند لكن بواسطه همين قدرت ملت، همه آنها هم پشتيبانىشان را از او - دست - برداشتند، خودش هم فرار كرد و معالاسف كه فرار كرد و نتوانست ملت او را گير بياورد و كارهايى را كه كرده بود، لااقل يك مقداريش را بتواند جبران بكند، براى اينكه او اينقدر جنايات كرده است كه هيچ بشر نمىتواند جبران آنها را بكند، جزاى آنها را بدهد. آن، هزاران شخص را بىخانمان كرده است، هزاران شخص را در بدر كرده است، هزاران جنايات كرده است. آنقدرى كه از براى يك آدم است، مقابل يك آدم مىشود كشتش، مقابل صدها هزار آدم كه نمىشود، او جزايش بايد در آن عالم باشد كه ابدى است و عالم جزاست و انشاءالله جزاى خودش خواهد رسيد. (انشاءالله) ما تكليفمان الان اين است كه دنباله اين نهضت را بگيريم و همه با هم در صف واحد بدون اينكه اصلاً امتيازى در كار باشد، الافى مقام الهدايت و اين راه را طى بكنيم و به آخر برسانيم كه اين سعادت اين ملت را، سعادت اين ملت كه اجراى احكام اسلام و اجراى عدل اسلامى است، بلكه انشاءالله تهيه بكنيم. (انشاءالله، انشاءالله به رهبرى حضرتعالى)
والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 09:47 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 33
تاريخ: 16/11/57
بيانات امام خمينى در جمع روحانيون و ارتشيان و وكلاى مستعفى مجلس شوراى ملى رژيم طاغوت
نصيحت به دولت غير قانون در ترك مناصب غاصبانه و حركت در مسير ملت
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
من با اينكه حال ندارم، معذلك چند جمله را بايد عرض بكنم. ما هميشه گفتهايم كه ملت سعادتمند باشد و با آرامش زندگى خودش را بگذراند و اين انقلاباتى كه تا حالا پيش آوردهاند، اين انقلاباتى كه براى ما مصيبت بار مىآورد و براى آنها نكبت، ما هرگز ميل نداشتيم كه بشود لكن بىعقلى كردند و شد. اگر نصيحتهاى اولى ما را پذيرفته بودند مطلب به اينجاها نمىرسيد. حالا هم ما باز نصيحت مىكنيم آنهائى را كه غاصب هستند، نصيحت مىكنيم دولت غيرقانونى را، نصيحت مىكنيم ارتش را به اينكه اگر شما مايليد كه اين مملكت آرام بشود و ثابت باشد، دست برداريد. آن كسى كه غير قانونى است برود سراغ كارش، برود سراغ كسب و كارش، ارتش هم برگردد به دامن ملت، ملت او را مىپذيرد. اگر به اين نصيحت عمل بكنند، مسائل حل است، آرامش در مملكت پيدا خواهد شد و اوضاع فرهنگى و اقتصادى و ساير چيزها، با تدريج البته، اينها يك وضع خاصى، يك وضع صحيحى پيدا مىكند.
به اسم ترقى و تمدن، فرهنگ و اقتصاد مملكت را عقب راندند
گرچه اين مرد كه محمدرضا پهلوى اسمش است، اين رفت و همه اوضاع مملكت را خراب كرد، يك مملكت خرابى براى ما گذاشت و هر جايش را دست بگذاريد خرابى است، اقتصاد از هم ريخته است، زراعت ما را به كلى از بين بردند، به اسم اصلاحات ارضى، فاسد كردند كشاورزى ما را، و بازار درست كردند براى خودشان، به اسم تمدن و ترقى ما را عقب بردند، فرهنگ ما را عقب راندند، تمام اوضاع ايران را خراب كردند جز قبرستانها را كه آباد شد، يعنى قبرستانهاى ما كه عددش چند بود، عدد زيادتر پيدا كرد، آباد شد اما اوضاع مملكتمان همه خراب شد. اينها اگر چنانچه به نصيحت روحانيون گوش بدهند و آنچه كه صلاح ملت است ما به آنها مىگوييم آنها هم انقياد كنند، ديگر اين اوضاع پيش نمىآيد. نه ديگر قبرستانهاى ما دوباره آبادتر مىشود و نه مملكت خرابتر، نه خون عزيزهاى ما مىريزد، نه مادرهاى جوان مرده به عزا مىنشينند. من نصيحت مىكنم اين دولت و
صحيفه نور ج 5 صفحه 34
ارتش را به اينكه شما دست برداريد از اين لجاجت، شما خاضع بشويد به راى ملت، راى ملت اين است كه مىبينيد. ملت عبارت از مركز تا آخر و هر جا كه اسمش ايران است، شما در يك ده برويد و ببينيد كه يك دهى داريد كه اين صداها در آن نباشد؟ يك شهرى پيدا مىكنيد كه فريادشان بلند نباشد كه ما استقلال و آزادى و حكومت اسلامى مىخواهيم و ما اين رژيم را نمىخواهيم.
اطاعت از دولت موقت به حسب ولايت شرعى واجب است
احترام به راى ملت بگذاريد، احترام به آراء علماء اسلام بگذاريد، احترام به آراء اقشار مختلفه ملت بگذاريد. زيادتر از اين مردم را به خاك و خون نكشيد. ما دولت را تعيين كرديم به حسب آنكه هم به حسب قانون ما حق داريم و هم به حسب شرع حق داريم. ما به حسب ولايت شرعى كه داريم و به حسب آراء ملت كه ما را قبول كرده است، آقاى مهندس بازرگان را مامور كرديم كه دولت تشكيل بدهد، دولت موقت. براى اينكه آراء ملت را با رفراندم راجع به رژيم استفسار كند ولو اينكه من احتياج به اين نمىديدم براى اينكه آراء ملت اينهمه گفته شده است و فرياد كردهاند، اينقدر فرياد اينكه ما حكومت اسلامى مىخواهيم و ما رژيم شاهنشاهى را نمىخواهيم، كه ديگر احتياج نيست. لكن براى اينكه بهانهها تمام بشود و ثابت بشود به اينكه مطلب اينطور است، ملت ايران مسلم است، ملت ايران يك رژيمى كه بر خلاف اسلام است نمىخواهد، ملت اسلام حكم اسلام را مىخواهد، حكومت اسلامى را مىخواهد، حكومت عدل را مىخواهد، براى اثبات اين، ايشان را مامور كرديم به اينكه رفراندم بكند و مقدماتش را فراهم كند كه آراء عمومى را - عرض مىكنم - ما استفسار كنيم و مردم هم حالا، من عرض مىكنم به آنها كه مردم هم اگر نظرى راجع به اين حكومت دارند، اعلام كنند. فردا مردم همه جا در ايران، در همه شهرهاى ايران، در تهران، در همه محلات تهران نظر خودشان را راجع به اين دولتى كه ما تعيين كرديم اعلام كنند و تظاهرات كنند، نظر خودشان را بگويند. يا نظرشان اين است كه ما دولت اسلامى نمىخواهم، خوب، داد كنند كه نمىخواهيم. يا نظرشان اين است كه اين دولتى كه تعيين شده است و به ولايت شرعى تعيين شده است و يك حكومت شرعى است، نه، فقط حكومت قانونى باشد يعنى حكومت شرعى لازمالاتباع، همه كس واجب است بر او كه از اين حكومت اتباع كند، نظير اينكه مالك اشتر را كه حضرت امير سلامالله عليه مىفرستاد يك جائى و منصوبش مىكرد، حاكم واجب الاتباع بود يعنى حاكم الهى بود، حاكم شرعى بود. ما هم ايشان را حكومت شرعيه داديم به او و حكومت قانونى هم كه هست، بنابراين واجب الاتباع است.
قيام بر عليه حكومت عدل اسلامى جزاى سختى دارد
قيام بر خلاف حكومت اسلامى، قيام بر خلاف حق است و مجازات دارد اما مخالفت با اين رژيم و يا هر رژيمى، مخالفتش معصيت الهى است، لكن مجازات به آن معنا كه يك جزاء عرفى هم داشته باشد ندارد، به خلاف قيام بر ضد حكومت، قيام بر ضد حكومت جزاء دارد در شرع ما و خيلى هم
صحيفه نور ج 5 صفحه 35
سخت است آن جزا. از اين جهت ما سفارش مىكنيم به حكومتها به حكومتهاى جائر، به استاندارهاى همه جا، به ژاندارمرىهاى همه جا، به ارتش، هر جا كه هست، به اجزاء ادارات، به نخست وزيرىها، به كذا، به همه اينها ما اعلام مىكنيم كه آقاى مهندس بازرگان حكومت شرعيه دارد از قبل من، و بر همه واجب است كه اطاعتش را بكنند و شما آقايان هم كه از اهل علم و از علما هستيد، مردم را ارشاد كنيد و اگر بناست كه به جاهاى ديگر هم برويد، برويد به همه جا و مردم را ارشاد كنيد و به آنها بفهمانيد كه مساله مساله حكومت عدل است. مساله، مساله حكومت اسلامى است و م
afsanah82
07-24-2011, 09:48 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 36
تاريخ: 17/11/57
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از طلاب، روحانيون و كاركنان هواپيمائى و شركت نفت
ضرورت حفظ وحدت كلمه براى نيل به پيروزى نهايى
بسم الله الرحمن الرحيم
من از همه طبقات ملت تشكر مىكنم. من اين اشتراك مساعى كه بين دولت ما، بين ملت ما حاصل شده است از ملت تشكر مىكنم. موفقيت شما مرهون پيوستگى بعضى به بعض است. من از اينكه روحانيون با دانشگاهى، روحانيون با كاركنان نفت، روحانيون با كاركنان هواپيمائى با هم اينجا آمدند و اتصال خودشان را به هم اعلام به همين معنا كرده تشكر مىكنم.
آقايان روحانيون كه در حوزه علميه قم و در ساير حوزه هاى مقدسه و در مراكز ايران، تهران و ساير جاها همه هم پيوستهاند و در راه اسلام يك تشريك مساعى مىكنند مأجورند. خداوند تعالى همه شما را عزت و عظمت عنايت فرمايد. خداى تعالى دست اجانب را از مملكت شما كوتاه كند. اينجا مملكت امام عصر سلام الله عليه است، بايد اجانب در او دست نداشته باشند، بايد كسانى كه پيوند با امام عصر سلام الله عليه ندارند كنار بروند.
ما گرفتارىهاى زياد داشتيم و گرفتارىهاى زياد هم در راه داريم. تاكنون آنقدر كه عمل شده است و پيروزى بحمدالله حاصل شده است، رمز اين پيروزى وحدت كلمه است. وحدت كلمه ايرانىها، همه اقشار ايران موحب شد كه ابرقدرتها را به زانو در آورد، آن قدرت شيطانى را رفض كرد، قدرتهاى بزرگ شيطانى كه پشت سر او بودند، همه را رفض كرد، همه را كنار زد. اين رمز وحدت كلمه است، اين وحدت كلمه را بايد حفظ كنيد و با حفظ وحدت كلمه تا آ خر انشاءالله خواهيد رفت.
بايد همه آقايان، همه اقشار، همه كسانى كه علاقهمند به اسلام هستند، علاقهمند به مسلمين هستند، علاقهمند به امام زمان سلام الله عليه هستند، بايد همه در صف واحد به مبارزه ادامه دهند، در صف واحد به نهضت ادامه دهند. اين نهضت مقدس هست تا آنوقتى كه به نهايت ما برسيم، به پيروزى نهائى كه عبارت از رفتن همه قواى شيطانى و جانشين شدن قواى رحمانى در مملكتى كه تعلق به امام دارد، تعلق به امام زمان دارد، تعلق به خدا دارد، تعلق به پيغمبر اسلام دارد، همه باهم، هم كلمه بايد بشويم تا اينكه رفض كنيم اين قواى شيطانى را، اين قواى شيطانى را كه الان ديگر در حال تزلزل
صحيفه نور ج 5 صفحه 37
هستند وحشاشهاى بيشتر از آنها باقى نمانده است.
باز هم گاهى يك صحبتهائى غير صحيح مىكنند. اگر اينها به ملت احترام قائل شدند، اگر اينها احترام به آراء ملت مىگذارند، آراء ملت اين است كه الان در خيابانها فرياد مىزند، در تمام شهرستانها فرياد مىزند، وحدت ملت و آراء ملت آن است كه فردا در تمام شهرهاى ايران، در تهران، در ساير شهرهاى ايران همراهى خودشان را يا اين معنايى كه ما عرض كرديم. پيوند دادند و همراهى خودشان را اعلام مىكنند. آن كسى كه قائل است به اينكه ما تابع ملت هستيم، اگر صحيح مىگويد بايد بپيوندد به ملت.
اعلام پشتيبانى از ارتش واظهار پيوستگى با اقليتهاى مذهبى واهل تسنن
ارتش بايد بپيوندد به ملت. ارتش از ملت است، ملت از ارتش است. ما پشتيبانى ارتش را اعلام مىكنيم، روحانيت پشتيبانى خودشان را از ارتش اعلام مىكنند. ارتش هم بايد مثل ساير مسلمانها بيايند در صف مسلمين و ارتش امام زمان سلام الله عليه باشند، نه ارتش دشمنان امام زمان. اى ارتش محترم! شما مسلم هستيد، شما تابع پيغمبر و قرآن هستيد، شما تابع پيغمبر اسلام و امام زمان سلام الله عليه هستيد، بايد شما هم در صفوف مسلمين با هم همصدا باشيد. ما با همه مسلمين همصدا هستيم، ما با همه ملت همصدا هستيم.
ما پيوستگى خودمان را به اقليتهاى مذهبى اعلام مىكنيم. ما برادرى خودمان را به برادران اهل سنت اعلام مىكنيم، دشمنان اسلامند كه ميخواهند ما را با برادرهاى خودمان مختلف كنند، دشمنهاى اسلام يا گول خوردههاى از آنها هستند كه در اينوقت اعلام مىكنند مخالفت ما بين دو دسته را. اعلام مىكنيم وحدت كلمه مسلمين را. اگر مسلمين وحدت كلمه داشتند، امكان نداشت اجانب بر آنها تسلط پيدا بكنند. اين تفرقه در بين مسلمين است كه باعث شده است كه اجانب بر ما تسلط پيدا بكنند، اين تفرقه مسلمين است كه از اول با دست اشخاص جاهل تحقق پيدا كرد و الان هم ما گرفتار هستيم. واجب است بر همه همسلمين كه باهم باشند. يك زمان حساسى است. ما بين حيات وموت مردد هستيم. ما الان مملكتمان يا بايد تا ابد زير يوغ استعمار و استبداد باشد يا بايد الان از اين يوغ خارج بشود. اگر وحدت كلمه را حفظ نكنيد تا آخر بايد مبتلا باشيد.
حضرات آقايان! همه ما مسئول هستيم. روحانيون در درجه اول داراى مسئوليت هستند. روحانيون بايد بروند در بلاد و در جاهائى كه در دوردست هستند، لازم است كه بروند در دهات و قصبات و اعلام كنند مسائلى را كه ما مىگوئيم. در جاهاى دور افتاده ممكن است كه يك اغفالهائى باشد، يك تبليغات سوئى باشد. اينها در مراكز مثل تهران يا ساير بلاد عظيم نمىتوانند تبليغات خلاف بكنند لكن - در دور افتادههاى در قراء و قصبات دور افتاده، يك حرفهاى غير ناظاهر مىزنند، غير صحيح مىزنند، مثلا مىگويند كه اقليتهاى مذهبى در حكومت اسلام بايد از بين بروند. اين خلاف اسلام است، اسلام اقليتهاى مذهبى را احترام گذاشته است، اسلام اقليتهاى مذهبى را در
صحيفه نور ج 5 صفحه 38
مملكت ما محترم مىشمرد و همين طور در اسلام بين شيعه وسنى ابدا تفرقه نيست، بين شيعه و سنى نبايد تفرقه باشد. بايد وحدت كلمه را حفظ كنيد.
ائمه اطهار ما سفارش كردند به ما كه بپيونديد با هم و با هم اجتماعمان را حفظ كنيم و كسى كه اين اجتماع را بخواهد كه بهم بزند، يا جاهل است و يا مغرض و نبايد به اين حرف گوش بكنند. برادران سنى ما نبايد به يك تبليغاتى كه از طرف دشمنان اسلام مىشود ترتيب اثر بدهند. ما با آنها برادر هستيم، آنها با ما برادر هستند. اين مملكت مال همه ما هست، مال همه ما، مال اقليت هاى مذهبى، مال مذهبيون ما، مال برادران اهل سنت ما. همه ما باهم هستيم و آن چيزى كه الان بر شما آقايان اهل علم و طلاب محترم و فضلاء معظم عظم الله اجرهم آن چيزى كه بر شما هست اين است كه بايد متفرق بشويد در بلاد و مسائل ما را به بلاد تبليغ بفرمائيد، در بلاد و آنجاهاى دور افتاده اين مسائل را تبليغ بكنيد كه اين اختلافات رفع بشود و اين اشتباهات بر كنار برود.
من از خداى تبارك و تعالى سلامت همه علما را ميخواهم. از قرارى كه گفتند خدمه محترم قم هم در اينجا تشريف دارند، من از آنها هم تشكر مىكنم، آنها هم از ما هستند، ما هم از آنها هستيم، آنها هم برادران اسلامى ما هستند، آنها هم خدمتگزار به فاطمه، به حضرت فاطمه معصومه هستند و بزرگند پيش ما و من خدمتگزار همه شما هستم. خداوند همه را توفيق بدهد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 09:48 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 39
تاريخ 17/11/57
بيانات امام خمينى در جمع صادركنندگان خشكبار و دانههاى كشاورزى
نابودى سرمايههاى انسانى ومادى در طول پنجاه سال حكومت سياه پهلوى
بسم الله الرحمن الرحيم
عرض كنم كه شما آقايان شايد بهتر از من مطلع باشيد كه در اين پنجاه سال حكومت سياه پهلوى، براى ايران تقريبا بايد گفت هيچ نگذاشتند، يعنى سرمايههاى انسانى را و سرمايههاى مادى ما را اينها از بين بردند. دانشگاهها كه بايد سرمايه انسانى براى ما درست كنند، اينها به وضع عقب افتادهاى نگه داشتند و دستور داشتند كه نگذارند آنجاها كه يك انسان كامل و خدمتگزارى بار بيايد و سرمايههاى ماديمان آنكه زيرزمينى بود نفت بود، دادند به اين و آن و در ازاء آن چيزهائى گرفتند كه به درد ما نمىخورد، بلكه پايگاه درست كردند براى آمريكا يعنى نفت ما را دادند و به اسم اينكه ما اسلحه مىخواهيم، مىخواهيم كه در مقابل همه دول چه بكنيم، با اين اسم اسلحههائى آوردند كه در مملكت ما كارشناسى ندارد نسبت به اين مسائل و بايد خود آنها باشند و اين براى اين بود كه اگر شوروى يك ايرادى مىكرد كه چرا پايگاه درست كرديد، اينها بگويند كه پايگاه مال خود ايران است و اسلحه هم پول نفت است، لكن واقع مطلب اين بود كه اسلحهها پول نفت نبود بلكه نفت را بردند و به ازاء او براى خودشان كار درست كردند، اين يكى از خيانتها بود كه در تاريخ بايد ثبت بشود و وضع اقتصادى مملكت هم، شما بهتر مىدانيد كه چطور به چه زمينهاى رساندهاند.
مملكت ما را خراب و قبرستانهاى ما را آباد كردند
عمده چيزى كه در ايران، خاصيتى كه در ايران بود كشاورزى بود، كشاوزى ايران غنى بود و محصولاتش زائد بود بر آن مقدارى كه احتياج داشت و بايد صادر كننده باشد و ما امروز وارد كننده هستيم و هرچه داريم بايد از غير، از خارج بياوريم. مراتع ما را، مراتعى كه بسيار مراتع عالى است، به غير دادند. يكى از مراتعى كه كارشناسان گفتند كه بهترين مراتعى است كه در دنيا از حيث تربيت دام، آن را آنطورى كه به من نوشته بودند به ملكه انگلستان و آن شركتى كه او شريك بوده است به آنها واگذار كرده است و جنگلها را منع كردند از مردم، لكن دادند به غير، به خارجىها، بالاخره مملكت ما را به صورت مفتضحى درآوردند كه من كرارا گفتم كه مملكت ما را خراب كردند، لكن قبرستانهاى ما را آباد كردند، جوانهاى ما را در قبرستانها بردند و مخازن ما را به خارج به غارت
صحيفه نور ج 5 صفحه 40
بردند، حالا هم كه فرار كردند، با جيب پر فرار كردند. چه خودش، چه كسانى كه مربوط به خودش بود، جيبها را پر كردند و در خارج رفتند و مملكتى كه الان دست شما افتاده است، يك مملكتى است كه از همه چيز وارفته است، حالا بايد بسازيد و يك مملكتى است كه اجنبى زده بايد گفت جنگ زده، زلزله زده، اين بايد ساخته بشود نه اينكه خيال كنيد كه يك قشرى بتواند، نه يعنى نه حكومت مىتواند اين كار را بكند، نه بازرگان مىتواند اين كار را بكند، نه كشاورز مىتواند، همه بايد دست به هم بدهيد، جامعه ملى انسانى ايران كه انشاءالله از زير بار اين اختناق و اين گرفتاريها بيرون بيايد، دست به دست هم بدهند و اين وظيفه ملى را انجام بدهند كه مملكت خودشان را از اين انهدامى كه دارد پيدا مىكند، نجات بدهند، از جمله اشخاصى كه (يعنى اصنافى كه) در اين امر خيلى چيز دارند، بازرگانها هستند، اينها هم بايد در حد خودشان تشريك مساعى بكنند، ماها موعظه بكنيم و صحبت بكنيم و آنها هم فعاليتهاى ديگرى، ديگر از ما كار ديگرى كه ساخته نيست. ما بايد همان - صحبت بكنيم و اينها، آقايان هم فعاليت بكنند و اميدوارم انشاءالله كه ما اگر هيچ پيروزى پيدا نكرده بوديم الا رفتن اين طايفه، اين سلسله كافى بود بر ايمان، لكن البته كافى الان نيست بايد ما دنبال بكنيم تا اينكه نهضت را به آخر برسانيم و يك حكومت عادل در اينجا باشد، يعنى يك حكومتى باشد كه نخواهد جيب خودش را پر بكند، يك حكومتى باشد كه خودش را از ملت بداند و خدمتگزار بداند، نه خودش را آقاى ملت بداند اين حكومتهايى كه داشتيم سلاطين هميشه اينطور بودند كه اينها عقيدهشان اين بوده است كه همه اينها عبد ما هستند، همه اين ملتها عبيد ما هستند، اين بر خلاف سنت انبياء بوده است برخلاف سنت اولياء بوده است، بر خلاف عقل انسانى است، بر خلاف حقوق بشر است، بر خلاف قوانين دنياست و اينها هيچ وقت عمل نمىكردند.
اميدواريم كه سرنوشتمان سرنوشت قرآن باشد
بايد حالا انشاءالله حكومتى پيش بيايد كه مسئول باشد پيش ملت، مجلسى باشد كه از خود ملت باشد. مادر 50 سال، مجلسى كه از خودمان باشد نداشتيم. هميشه مجلسى بوده است كه ديگران، حالا يا خارجى براى ما افرادى را تعيين مىكردند، چنانچه محمدرضا خان گفت كه ليست مىفرستادند، يا اينكه نه، اگر آنها هم نمىكردند، خود اينها، سر نيزه اينها بود كه تعيين مىكردند. ما سرنوشتمان سرنوشت سر نيزه بود و ما اميدواريم كه سرنوشتمان سرنوشت قرآن باشد. انشاءالله خداوند انشاءالله همه شما را موفق كند و همه ما را موفق كند به خدمتگزارى.
سئوال يكى از حضار: خيلى متشكريم عوض همگى استدعا مىكنم در تاييد فرمايشاتتان اگر مصلحت باشد، عين همين كميتههايى كه هست يا هر كس ديگرى را كه تعيين كنيد، صلاح بدانيد يك نقر را تعيين بفرمائيد كه به امر صادرات اين مملكت برسد و ما بتوانيم با او تماس بگيريم و انشاءالله به حول وقوه خداوند صادرات مملكت را سر و صورت بدهيم. يك وضع خيلى بدى
صحيفه نور ج 5 صفحه 41
در آمده در اثر حكومتهاى فاسد.
پاسخ امام: انشاءالله اميدواريم كه اين كار درست بشود و آقاى مهندس بازرگان را ما انتخاب كرديم براى اينكه دولت تشكيل بدهد، يعنى دولت موقت و ايشان را من مىشناسم و مرد صالحى است و آقايان هم بايد پشتيبانى كنند از او و در روزنامه پشتيبانى خودشان را اعلام بكنند و ايشان انشاءالله دولتشان را تشكيل مىدهد و مجارى امور انشاءالله اميدواريم به خواست خدا به حال اول برگردد واين طور مسائل، اين طور مشكلات انشاءالله حل بشود، البته
يكى از حضار: خيلى متشكريم البته انتخاب ايشان مورد تائيد همه هست و واقعا همانطور كه اول حضورتان عرض كردم، به طور كامل تبريك مىگوئيم به همه ملت و ما صددرصد پشتيبان ايشان هستيم و هرچه بتوانيم تا سر حد جانمان از اين حكومت آتى كه انتخاب فرموديد حكايت مىكنيم، چشم امر فرموديد، در روزنامهها و هر وسائل ديگرى كه بتوانيم در تاييد و پشتيبانى از ايشان كوشا باشيم.
امام :موفق باشيد.
يكى از حضار :فقط مطلب اين بود كه بعضى آقايان در اين چند روزى كه من مىخواستم خدمتتان شرفياب بشوم و اينها، يك چند تا آقايان كه به من مراجعه كردند، راجع به يك امر خير بود كه اگر يك وقتى از حضرت آيت الله يك غيبتى شده، ايشان حلال بفرمايند.
امام: من همه را بخشيدم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 09:49 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 42
تاريخ 17/11/57
بيانات امام خمينى در ميان گروهى از پرسنل در دبستان علوى
جديت طاغوت براى انهدام مملكت و غارت اموال ملت
شما تا حالا در خدمت طاغوت بوديد. متاسفانه اين جمعيتى كه بايد به ايران خدمت بكنند و يك ايران صحيح براى ما بسازند در خدمت كسى بودند كه جديت براى انهدام اين مملكت داشت. ما پنجاه سال يود مبتلا بوديم به حكومت رضاخان و محمد رضاخان كه در اين 50 سالى كه او بود خيانت خيلى زيادتر شده از آن پنجاه سال اول و اين 28 سال و 38 سال دوم كه زمان ايشان بود خيانت زيادتر شد تا آنوقت. اين شخص براى ما هيچى نگذاشت، اينها فرار كردند، اموال اين ملت را برداشتند و رفتند. به من نوشته بودند، حالا يادم نيست جائى كه مجله بود يا در يك جائى كه اين را براى من فرستادند كه يك ويلائى يك خواهر ايشان (كدام خواهر است آن را هم نمىدانم) خريدهاند به فلانقدر و اين فلانقدر هم يادم نيست. اينكه يادم هست اين است 6 ميليون دلار خرج گلكارى، مىفهميد؟ تصور مىتوانيد بكنيد؟ ما مىتوانيم بفهميم يعنى چه؟ 6 ميليون دلار، 37 ميليون تومان خرج گلكارى اين ويلاى خانم شده. از مال كى؟ پدر ايشان كه آمد كودتا كرد چه چيز داشت سيصدعباسى از مال اين ملت بود و از مال ماها بود ديگر. اين ملت را اينها فقير كردند و برداشتند. اين مال خودش اين مال عائله خودش كه در چيز بود كه 3 بيليون دلار بود نمىدانم ياتومان، 3بيليون و چند صد دلار آنها كه اتباعشان بودند آن سر لشكرها و آن ارتشبدها و آن كذا و كذا آنها هم برداشتند و رفتند. شماهائى كه خدمت كرديد به مملكت شماها محروم، آنهائى كه آن بالا بودند و خيانت مىكردند به اين مملكت، آن بالائىها خوردند و برداشتند و رفتند.
حالا، از حالا به بعد شما در خدمت ملت باشيد، ملت خودتان را خدمت بكنيد. اين آب و خاك مال شماست، اينجا مال خودتان بايد باشد، دست اين اجانب بايد كوتاه بشود، چقدر آمريكا بايد از اين مملكت ببرد و بخورد يا انگلستان يا ساير جاها؟ ما بايد يك وقت هم زنده بشويم، بيدار بشويم، ملتفت بشويم، آزادى را بگيريم. حق را بايد گرفت با سرنيزه، با مسلسل بايد حق را گرفت از اينها، خودشان كه نمىدهند، بايستيد در مقابل اينها، شما ديديد كه اين ملت، همين پا برهنهها ايستادند در مقابل توپ، تانك نمىدانم مسلسل، ايستادند و پيش بردند كارشان را. اين ابرقدرتها همه پشتيبان شاه بودند و اين مردم پابرهنه با مشت ايستادند در مقابل تانك، خون دادند و عقب زدند آنها را كه ديگر نتوانست اين بماند خودش اينجا، آنها هم كه رفتند.
صحيفه نور ج 5 صفحه 43
وظيفه اقشار ملت اتحاد براى اصلاح امور و بازسازى خرابى هاست
شما از اين به بعد يك قدرى توجه داشته باشيد، رفقايتان را متوجه كنيد، همقطارانتان را متوجه كنيد، بگوئيد آقا، ما خير شما را مىخواهيم، ما فرياد مىكنيم كه بايد ارتش ما مستقل باشد يعنى نوكر نباشد، اين خير شماست، يا اينكه خير ما؟ بايد ارتشمان تحت نظر آمريكا باشد و بدتر از او اسرائيل؟ بايد اينها اصلاح بشوند. اينها را بايد همهتان دست به دست هم بدهيد و اين كارها را اصلاح بكنيد، درست بكنيد. مملكت را بايد بسازيد از سر. اينها خراب كردند و رفتند و حالا بايد بسازيم. اينها يك كارى كه كردند قبرستانهاى ما را خوب آباد كردند، جوانهاى ما را، همه را زير خاك كردند و رفتند. ما حالا بايد بنشينيم و بسازيم و همه دست به هم بدهيم، آنهائى كه در ارتشند و پاكدامنند ارتش را بسازند، آنهائى كه بيرونند در اداراتند و پاكانند ادارات را درست كنند، مردم بازار را درست كنند، زراعت را درست كنند. اينها به كلى كشاورزى ما را از بين بردند. شما مىدانيد كه ايران يك جائى بود كه صادر مىكرد، حالا براى همه چيز دستش به دنبال يا آمريكاست يا جاى ديگر.
انشاالله خدا همه تان را حفظ كند، موفق باشيد، مويد باشيد. انشاالله.
سوالات ارتشيان وپاسخهاى امام به آنان
يكى از حضار: مىبخشيد، البته من مى دانم كه خسته هستيد، مىخواهيم مزاحمتان نشويم اما راجع به ارتش مطالبى داريم: مىخواستم به عرضتان برسانم كه اينكه شما فرموديد در خدمت طاغوت بوديد، اگر خداوند قبولمان كند با وجود اينكه بنده به سهم خودم 25 سال توى ارتش بودم، لباس خدمت طاغوتى تنم بود، اگر مورد قبول خداوند باشد خيانت نكردم.
پاسخ امام: درخدمت معنايش اين است كه در جائى بوديد كه طاغوت سر وكار داشت والا البته من مىدانم كه در جمع ارتش ما مردم محترم هستند، مردم متعهد هستند، مردم صحيح هستند، پاكدامن هستند، ما دلمان به همين ارتش خوش هست كه پاكدامنها زيادند و انشاالله اصلاح مىشود مملكت ما به واسطه همينها. اينكه گفتم همه در طاغوت - در چيز - بوديد يعنى در يك
afsanah82
07-24-2011, 09:50 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 45
تاريخ 17/11/57
بيانات امام خمينى در جمع كثيرى از پزشكان و داروسازان و گروههائى از مردم 0
لزوم اصلاح تباهىها وبازسازى ويرانگرىهاى رژيم سابق
بسم الله الرحمن الرحيم
من از عواطف شما متشكرم، انشاءالله خداوند شما را سعادتمند كند. من اميدوارم كه در اين وقت حساسى كه مملكت ما گرفتارى عظيم دارد همه آقايان، همه اقشار، همه اصناف مردم بهم كمك كنند، همه بهم كمك كنند و اين مملكتى را كه اينها خراب كردند و گذاشتند و رفتند، اين مملكت - را بهمت همه انشاءالله دوباره نو ساخته بشود.
الان مملكت ما همه چيزهايش خراب است از همه كشور، از اين طرف دانشگاه را عقب نگه داشتند، نگذاشتند كه درست تربيت بشود، از آنطرف ساير اقشار فرهنگ را بعقب راندند، مطبوعات را بوجهى درآوردند كه بعضى از آنها ورقهاى پخش فحشا بود و ساير جهاتى كه در اين مملكت بود از قبيل اقتصاد، از قبيل ارتش، هر چيزى كه ما داشتيم، اينها از بين بردند. آن چيزى كه مهم است، يكى نيروى انسانى است كه بهدر دادند براى آنكه آنچيزهاى اعتيادى را از قبيل ترياك و هروئين و اينها منتشر كردند و اينها را كشاندند به آنجاها، مراكز فحشاء درست كردند و جوانهاى ما را بردند آنجا، سينماها را به صورت مبتذل درآوردند و جوانهاى ما را بردند آنجا، جوانهاى ما را بكلى خراب كردند، و از آن طرف اقتصاد ما را خراب كردند، زراعت الان ما نداريم، نفت ما را بهدر دادند و بعوض او يك آهن پارههايى بنفع خود آنها آوردند براى ما.
ما بايد از سر، يك مملكتى را از سر بسازيم و اين، نه دولت همچو كارى مىتواند بكند نه بعضى اقشار ملت، بايد همه با هم دست به هم بدهند، اگر انشاءالله همه دست به هم دادند اين مملكت از اين آشفتگى خارج مىشود، چنانچه ديديد كه همه دست به هم داديد و بحمدالله بر قدرتهاى دنيا غلبه كرديد.
معاوضه با يك ملت محال است
شما بدانيد كه دنبال سر اين مرد كه خودش هم در اينجا ديگر قدرتمند شده بود و ارتشش كذا و فلان، پشت سر اين تمام قدرتهاى دنيا واقع شده بود: شوروى، امريكا، منتها بعضىها تصريح مىكردند، بعضى تلويحاً، انگلستان چين، ممالك عربى، تمام اينها پشت سر اين ايستاده بودند، لكن ملت
صحيفه نور ج 5 صفحه 46
مشتهايش را گره كرد و ايستاد، همه را عقب زد و يك آدمى كه اگر مهلتش داده بودند دعوى فرعونيت والوهيت هم مىكرد، همچو شد كه آمد مقابل ملت، با كمال ذلت ايستاد استغفار كرد و ملت قبول نكرد، گفت خير، نمىشود، بايد بروى، حالا هم رفته، آمريكائىها هم قبولش نكردند، الان در رباط است، كجاست، كه نشسته دست و پائى مىزند لكن همه اعصابش از بين رفته، يعنى شما خرد كرديد اعصابش را، مشت زديد تا اعصابش را خرد كرديد، حالا همين مشتها را گره كنيد و فرو بياوريد به مغز اينهايى كه اين تتمه را مىخواهند نگه دارند و حال آنكه اين تتمه ديگر چيزى نيست، بايد اينها عاقل باشند، آخر مگر ميشود با يك ملتى معارضه كرد؟ يك ملت است، يك آدم و دو آدم كه نيست، يك حزب و دو حزب كه نيست، يك ملت يك چيزى را مىخواهد، مگر ممكن است كه يك چيزى را كه ملت خواست، نتواند اخذ كند و نگيرد از اينها.
من از خداى تبارك و تعالى سلامت همه شما را مىخواهم، موفق باشيد انشاءالله.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 09:52 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 47
تاريخ 17/11/57
بيانات امام خمينى در ديدار با قضات و وكلاى دادگسترى
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
تضعيف مذاهب راهى براى غارت خزائن و تخدير تودهها
من از جهتى بايد اظهار تاسف بكنم و از جهتى بايد اظهار شادمانى. آنكه موجب اظهار تاسف است، اين است كه طبقات ملت ايران به واسطه فعاليتهاى اجانب همچو از هم دور شدند كه ما در تمام عمر مواجه با اين وجوه كريمه نشديم و هر كدام، هر صنفى در يك طرف واقع شدند، دانشگاهى در يك طرف بود، روحانى در يك طرف بود، قضات دادگسترى در يك طرف بودند، علماء روحانى در يك طرف بودند و وكلاى دادگسترى همين طور و اين دستى بود كه از اجانب در اين مملكت فعاليت ميكرد. كارشناس هاى آنها از سابق الايام مطالعه كردند اين ممالك شرق را و زمينهاى اينجا را، وجب به وجب رفتند و گردش كردند و چيزهاى مادى كه در آن بوده است كشف كردند. روحيات ما و طوائف ما را و آن چيزهائى كه ما به آنها متمسكيم اينها را مطالعه كردند و در اثر اين مطالعهاى كه كه اينها كردند، يافتند كه اگر چنانچه مذهب در بين اين مردم باشد و همه تحت يك لوا باشند نمىتوانند بر اينها غلبه كنند و اين خزائن را ببرند و كوشش كردند اينها براى اينكه تضعيف كنند مذاهب را واصل مذهب را بگويند كه اينها چيزهائى بودند كه قدرتمندها درست كردند، اينها افيون جامعه است، اصل ديانت افيون جامعه است. و اين براى اين بود كه مىخواستند كه مذهب را در نطر مردم و در نظر روشنفكرها نازل كنند و از دست بدهند اينها اعتصام به مذهب را در صورتى كه كسى كه به تاريخ انبياء توجه بكند، مىبيند كه انبياء از تودهها در آمدند و حمله كردند به قدرتمندها، از بين همين تودهها. حضرت موسى يك شبانى بود با يك عصا از همين تودهها و بر ضد فرعون قيام كرد و تا آنجا رساند. پيغمبر خودمان كه تاريخش نزديك است و همه آقايان لابد مىدانند، اين يك شخصى بود كه از همين تودهها و جمعيتها بود و با همينها بود و از بدو بعثت تا آخر، با قدرتمندها و باغدارها و مكنت دارها سرمايه دارها هميشه در جدال بود. پيغمبرها از اين تودهها بودند و قدرتمندها را مىترساندند، نه از قدرتمندها بودند براى اينكه تودهها را چه بكنند. اين يك مطلبى است كه واضح است لكن دست تبليغات اجانب خيلى قوى است.
صحيفه نور ج 5 صفحه 48
تفرقه ميان احزاب و كوبيدن روحانيت از جمله دسائس اجانب
از آنطرف ديدند كه خوب، بين خود اقشار ملت اگر اينها با هم متحد باشند، باز هم آن منافعى كه مىخواهيم ببريم، نمىتوانيم ببريم، بين اقشار اين ملت را ما اختلاف بيندازيم. اول متوجه شدند به روحانيت، در زمان رضاخان (اگر چنانچه كسى يادش باشد، آقايان هر كدام يادشان باشد) همچو روحانيت را كوبيدند كه ديگر نه خطيبى براى ما گذاشتند، نه امام جماعتى، تمام را كوبيدند، نه مجلس خطابهاى براى ما ماند و در بين ملت آنطور اينها را ذليل كردند كه حتى شوفرها، ملاها را به اتومبيلها گاهى نمىنشاندند، مىگفتند نمىنشانيمت در اتومبيل. ملا را نمىنشاندند در اتومبيل، تضعيف كردند روحانيت را از يك طرف، از يك طرف اختلاف بين احزاب درست كردند واين هم يك راه اختلافى شد كه اينها به سر هم زدند و اين هم يك بساطى شد.
دانشگاهى را با دانشگاههاى ما از هم جدا كردند، آنها، اينها را يك جور طرد ميكردند و اينها كه تفصيلش زياد است و من هم حالم مقتضى نيست. خود آقايان بايد متوجه باشند كه همه اينها عواملى بود كه اين ملت كه بايد يكپارچه در تحت يك لوا مليت خودشان را حفظ كنند، اين يكپارچگى را اينها بگيرند و اينها را با هم مختلف كنند، بلكه دشمن كنند با هم. اين جهتى است كه موجب تاسف است و لهذا قبل از اين نهضت، ما هيچ وقت با شما آقايان مواجه نبوديم و با يك طائفه ديگر مواجه بوديم.
نهضت اسلامى ايران مايه نقصان و نابودى اختلافات
آنچه اسباب خوشحالى است اين است كه اين نهضت اسلامى ايران موجب شد كه اين اختلافات رو به نقصان گذاشت ورو به نابودى، دانشگاه با دانشجوهاى ما با هم شدند. الان اين مجلس كه از آقايان قضات، آقاى وكلاى دادگسترى هست، هيچ وقت براى ما نبوده است، حالا ما با شما مواجهيم و درد دلها را با شما مىخواهيم بكنيم
عدم آزادى و استقلال در امور مملكتى طى 50 سال سلطنت پهلوى
ما زياد درددل داريم آقا، و آن درددلى است كه شماها داريد. ما پنجاه سال است كه هيچ چيز آزاد نداشتيم، همه شما مىدانيد، از آنوقتى كه رضا شاه آمد تا به الانى كه من اينجا نشستهام ما غير از اينكه حالا، اخيرا شده است، ما هيچ چيز آزاد نداشتيم، نه مطبوعات آزاد داشتيم، نه يك دادگسترى مستقل داشتيم، نه يك كانون وكلاى مستقل داشتيم، همهاش آنها تصرف داشتند، نه يك دانشگاه داشتيم، نه مىتوانستند جوانهاى ما را تربيت صحيح بكنند اينها، اينها را عقب نگه داشتند. فرهنگ ما، يك فرهنگى است كه بر مىگرداند بچهها را به طرف عقب. يك باب مفصلى است اينكه راجع به فرهنگ اينها چه كردند. از آنطرف مراكزى كه براى فحشاء درست كردند در تمام كشور خصوصا در تهران، اين همه مراكز فحشاء در تهران و اطراف تهران درست شد، جوانهاى ما را كشيدند به اين مراكز و در آن مراكز اين نيروى انسانى ما را از بين بردند. از آنطرف اقتصاد ما را به آنطور كه مىبينيد
صحيفه نور ج 5 صفحه 49
رساندند. كشاورزى ما را آنطور كه ملاحظه مىكنيد، عقب بردند و از بين بردند و همه چيز ما الان از بين رفته است. از آنطرف ارتش ما يك ارتشى است كه بر آن حكومت مىكند مستشارهاى آمريكائى و مستشارهاى اسرائيلى. اينها مصيبتهائى است براى اين مملكت و براى ما.
اين ملت الان ايستاده است و مىگويد كه ما مىخواهيم آزاد باشيم. اين يكى از حقوق بشر است كه همه عالم اين معنا را قائلند و مىگويند ما مىخواهيم مستقل باشيم. اين هم يكى از حقوقى است كه هر كسى سرنوشت خودش بايد دست خودش باشد و مىگويد ما يك حكومت عدل مىخواهيم، حكومت عدل اسلامى مىخواهيم. اين هم آرزوى هر آدمى است كه يك حاكمى باشد براى آن حكومت بكند كه بعد از چند وقتى جيبهايش را پر نكند و از اين مرز برود. شما ملاحظه بكنيد كه بعد از سى و هفت سال كه اين آدم حكومت داشته است در اينجا، حكومت غير قانونى داشته در اينجا، چقدر اينها از منافع ما بردند و خوردند و از بين بردند. الان بانكهاى آمريكا و انگلستان و سوئيس و كذا پر است از مالهاى ملت ما كه به دست اينها ثبت شده است، در اسم اينها ثبت شده و ما اميدواريم كه يك وقت دادگسترى ما به عرض ملت برسد و محاكمه كند اين آدم را، اگر شد بخواهيم او را در اينجا و محاكمهاش كنيم، از او بگيريم و اگر اين معنا نشد، محاكمه غيابى كنيم و اموالش را توقيف كنيم در بانكهائى كه هست.
بايد همه با هم اين مملكت را از سر بسازيم
لكن شما آقايان بدانيد كه آنها رفتند و يك مملكت خراب براى ما گذاشتند، يك مملكتى كه همه چيزش ريخته است، هر جادست بگذاريد فساد است و خيال نكنيد كه اين با يك سال، دو سال و با يك قشر، دو قشر بشود تعمير كرد، نمىشود. براى همه ما الان تكليف ست كه اولا راجع به اين نهضتى كه شده است و تا حالا اين نتائج را داشته و ما اميدواريم تا آخر برسد، بر همه ماست كه كمك كنيم به اين نهضت.
شماها اهل قلم هستيد، بنويسيد، بحث كنيد - عرض مىكنم - صحبت بكنيد، تبليغات بكنيد، اين نهضت را بزرگ كنيد، پشتيبانى كنيد، از اين دولت پشتيبانى كنيد، اظهار كنيد، در روزنامهها اعلام كنيد و بعد هم كه انشاءالله يك دولت حقى برقرار شد، آنوقت بايد همه بنشينيم و مع الاسف يك خرابه را بسازيم. اين مملكت را اينها خراب كردند و رفتند و خوردند و بردند و حالا بايد شماها و ماها همه دست به دست هم بدهيم و اين مملكت را از سر بسازيم. بايد اين زلزلهاى كه آمده است بايد بسازيم از سر.
انشاءالله اميدوارم كه خداوند اين قشرها را، همه را به هم نزديك كند، نه من به شما بدبين باشم و نيستم و نه شماها به ماها بدبين باشيد و انشاءالله نيستيد. خداوند همه شما را توفيق دهد، تائيد كند. متشكرم از اينكه تشريف آورديد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 09:56 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 56
تاريخ 19/11/57
بيانات امام خمينى به مناسبت راهپيمائى روز 19/11/57
تظاهرات عظيم ملت در پشتيبانى از دولت اسلامى و اظهار تنفر از مخالفين
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
از عموم ملت ايران كه در اين سالهاى طولانى زحمات كشيدند و صفوف خود را فشرده كردند و براى مبارزه با دستگاه ظلم رنجها بردند، مصيبتها كشيدند تشكر مىكنم.
از اين اجتماع عظيم ملت ايران در اين روز كه براى پشتيبانى از دولت جناب مهندس بازرگان كه دولت شرعى و دولت امام زمان سلام الله عليه است تشكر مىكنم.
بايد همه خبرگزارىها بدانند كه اين اجتماع عظيمى كه در ايران، از مركز گرفته است تا آخر شهرستانها و قصبات براى پشتيبانى از اين دولت بوده است، اين كافى است براى جواب آنها كه گفته مىشود و مىگويند بايد ملت بگويد ملت با چه زبانى بگويد؟ ملت فرياد زند، ملت چندين وقت است، چندين سال است كه در اين امورى كه دارد فرياد مىزند. امروز هم با فريادها، با شعارها پشتيبانى خودشان را از دولت اسلامى اعلام كردند و اظهار تنفر از مخالفين كردند.
خوب است كه اين مخالفين دست از اين خطاها بردارند، دير نشده است، اينها برگردند به دامن ملت، باز هم توبه آنها قبول است، اينقدر با اين ملت لجاجت نكنند، اينقدر اين ملت را اذيت ندهند. الان به من اطلاع دادند كه در گرگان و بعضى جاهاى ديگر در اين روزها كشتارها شده است، چرا اينطور كارها مىشود؟ اين چماقدارها كىها هستند؟ اينها از چه سازمانى هستند؟ آخر چرا با ملت اينطور عمل مىكنيد؟ چرا اينقدر خونريزى راه مىاندازيد؟ چرا اينقدر با مردم لجاجت مىكنيد؟ ما مىخواهيم كه اين مملكت آرامش داشته باشد، ما صلاح همه ملت را مىخواهيم، ما مىخواهيم كه يك ارتش مستقل داشته باشيم، يك ارتشى كه مربوط به غير نباشد؟ مربوط به ملت باشد. ارتش بايد برگردد به دامن ملت، همانطورى كه عده كثيرى، گروههاى كثيرى برگشتند و ما با آغوش باز آنها را پذيرفتيم، شما هم برگرديد و همه ارگان دولت برگردند.
صحيفه نور ج 5 صفحه 57
مخالفت با طاغوت و پشتيبانى از دولت اسلامى يك تكليف شرعى است
من اعلام مىكنم كه موافقت كردن با اين دولتى كه ما فراهم آورديم، تكليف شرعى هم هست و مخالفت كردن بر همه محرم است. ما اعلام مىكنيم كه خدمت كردن به اين دولت طاغوتى، خدمت به طاغوت است، خدمت به كفر و شرك است، نبايد خدمت بكنيد، خدمت به اجانب است، نبايد خدمت به اينها بكنيد. من از خداى تبارك و تعالى مىخواهم كه ايران يك ايران آزاد و مستقل باشد.
رمز پيروزى وحدت كلمه است
من از ملت مىخواهم كه همين طور كه ادامه دادند تاكنون نهضت خودشان را، باز هم ادامه بدهند تا اينكه انشاءالله به پيروزى نهائى واصل شويم. پيروزى انشاءالله نزديك است و رمز پيروزى وحدت كلمه است. بايد همه كلمه خود را واحد كنيد، بايد همه پشتيبان هم باشيد تا اينكه به پيروزى برسيد. و اخيراً چيزى به من اطلاع دادند كه موجب تأثر شد و آن اينكه در بعضى از مناطق اشخاصى كه از اهالى آنجاست، حمله كردند به اين جنگلها و جنگلها را خراب مىكنند. اين جنگلها مال ملت است، نبايد در او خرابى كرد. بايد به نظر ولى امرش، به نظر حاكم باشد. جايز نيست بر آنها كه بروند و جنگلها را ببرند و خرابى كنند. بايد برادرهاى ما نصيحت كنند آنها را، جلوگيرى كنند، نگذارند كه اين چيزهائى كه تاكنون هست و ديگران بردند، حالا ما خرابى بكنيم. اينها خرابى است، نبايد اين خرابىها بشود، چنانكه نبايد اشخاص را بيخود و بىجهت مورد شتم و مورد آزار قرار داد. اينها يك موازينى دارد، موازين شرعى دارد، موازين قانونى دارد و هرج و مرج نبايد واقع بشود. خودتان را معرفى نكنيد به اينكه يك مردم هرج و مرج طلب هستيد.
شما مردم، ملت شريف ايران ثابت كرديد كه با يك قدم راسخ و با يك نظم و يك اراده مصمم كارها را داريد پيش مىبريد و يكى پس از ديگر، اين قواى شيطانى را منهدم مىكنيد. خداوند انشاءالله به شما همه توفيق بدهد و به ما توفيق اين را بدهد كه خدمتگزار همه باشيم.
والسلام عليكم و رحمهالله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 09:58 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 58
تاريخ: 19/11/57
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از پرسنل نيروى هوائى و زمينى
امروز سربازان در خدمت امام عصر و زير بيرق قرآن كريم هستند
اعوذبالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
درود بر شما سربازان امام عصر سلام الله عليه. همانطور كه فرياد زديد، تاكنون در خدمت طاغوت بوديد، طاغوتى كه تمام هستى ماها را ساقط كرد، طاغوتى كه خزائن ما را تهى كرد، طاغوتى كه ما را برده خارجىها كرد و از امروز در خدمت امام عصر سلام الله عليه و در خدمت قرآن كريم هستيد. قرآن كريمى كه سعادت همه بشر را بيمه كرده است، قرآن كريمى كه هر كس در زير بيرق او واقع بشود، در دنيا و آخرت سعيد است، قرآن كريمى كه آزادى و استقلال را توصيه كرده است. ما همه تابع قرآن كريم و تابع موازين اسلام و قواعد اسلام هستيم. ما همه از شماها، روحانيت از شما تشكر مىكند.
ما اميدواريم كه با پيوستگى به هم بتوانيم اين طاغوتها را تا آخر از بين ببريم و بجاى آن يك حكومت عدل اسلامى كه مملكت ما براى خودمان باشد و همه چيزمان به دست خودمان باشد. ما مىخواهيم كه سرنوشتمان را خودمان تعيين كنيم، نه سفارت آمريكا و سفارت شوروى. ما مىخواهيم كه مملكت خودمان را خودمان تعيين كنيم، نه يهوديان و اسرائيل. ما مىخواهيم مملكتمان را آزاد كنيم، اختناق در مملكت ما نباشد. ما مىخواهيم ارتش ما آزاد باشد، اسرائيل در آن تصرف نكند، امريكا در آن تصرف نكند.
نهضت را حفظ كنيد تا بر پائى حكومت عدل انسانى - اسلامى
درود بر شما كه قدر نعمت خدا را دانستيد و به دامن قرآن پيوستيد. درود بر شما كه ترك كرديد حكومت طاغوت را و به حكومت الله پيوستيد.
من اميدوارم كه ساير اشخاصى كه در امور خدمت هستند آنها هم وظيفه خودشان را بفهمند و به ملت بپيوندند. ما صلاح همه شما را مىخواهيم، ما مىخواهيم كه شماها آزاد باشيد، ما مىخواهيم كه مملكت را شما مستقل كنيد و ما مىخواهيم كه ديگران، كسانى ديگر كسانى كه مىخواهند بر شما تصرف بكنند، اينها نباشند، دست اجانب كوتاه باشد. خداوند نصرت به همه شما عنايت كند. بايد اين نهضت را حفظ كنيد تا انشاءالله به آخر نقطه و نهايت كه قيام يك حكومت عدل انسانى اسلامى است به جاى يك حكومت طاغوتى.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:34 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 61
تاريخ: 19/11/57
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از معلمان كشور
اينكه ما براى خدا كار كنيم، خود پيروزى است
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
من با اينكه حالم مقتضى نيست لكن چند كلمه به شما خانمها و آقايان عرض مىكنم. خداى تبارك و تعالى مىفرمايد كه، به پيغمبر اكرم امر مىفرمايد (قل انما اعظكم بواحده ان تقوموا الله) مىفرمايد كه به اين امت بگو كه من فقط يك موعظه به شما دارم و آن موعظه اين است كه قيام كنيد براى خدا، نهضت كنيد براى خدا، اگر چنانچه نهضت، نهضت الهى باشد اين پيروزى در آن هست، چه به حسب ظاهر ما شكست بخوريم باز پيروزيم، اگر شكست نخوريم هم پيروزيم، براى اينكه ما براى خدا كار كرديم، وقتى براى خدا چيزى شد، اين پيروزيست خودش و اگر چنانچه قيامى كه بكنند قيام شيطانى باشد، روى هواهاى نفس باشد، روى هواهاى شيطانى باشد، اين شكست است چه به حسب ظاهر پيروز بشود يا نشود. مثل آن مقابله حضرت امير با معاويه است، اين دو لشگر مقابل هم ايستادند يكى طاغوت و لشگر طاغوت بود، يكى لشگر خدا بود، اگر پيروز شده بود حضرت امير و كسانى كه همراه او بودند، پيروز بود، اگر شكست مىخورد باز پيروز بود. در صفين حضرت امير، بايد گفت كه شكست نخورد، براى اينكه با حيلههائى كه كردند نتوانستند كار را پيش ببرند ولى تا آخر اين جند، جند الهى پيروزمند بود، سيدالشهدا (سلام الله عليه) كشته شد شكست نخورد، لكن بنىاميه را همچو شكست كه تا آخر نتوانستند ديگر كارى بكنند، همچو اين خون، آن شمشيرها را عقب زد كه تا الان هم كه ملاحظه مىكنيد باز پيروزى با سيدالشهداست و شكست با يزيد و اتباع اوست.
بدانيد كه لشگر خدا هميشه پيروز است
در اين نهضتى كه شما ملت ايران زن و مرد، همه قائم به آن هستيد، اين نهضت براى خداست مىخواهيد كه طاغوت را از بين ببريد، مىخواهيد كه كسانى كه ملت شما را تضعيف كردهاند و ملت شما را در تحت اختناق و فشار و چپاول در آورده نجات بدهيد، مىخواهيد كه حكومت خدا را در ايران ايجاد كنيد، چه شكست بخوريد و چه شكست بدهيد پيروز هستيد. ما اگر كشته بشويم به بهشت مىرويم انشاءالله اگر براى خدا باشد و اگر بكشيم هم به بهشت مىرويم، آنها اگر كشته بشوند جهنم مىروند اگر بكشند هم جهنم
صحيفه نور ج 5 صفحه 62
مىروند. آن ميزان، خدايى بودن يك امر و شيطانى بودن است، شيطان و جنود شيطان هميشه در شكستند و قرآن و خدا و لشگر خدا هميشه پيروز هستند.
دنيا يك جزء بسيار كمى است از عالم، دنيا يعنى آن چيز خيلى پست، عالم يك مركبى است از ماوراء اين طبيعت، اين طبيعت در آخر مرتبه وجود واقع شده است، پائينتر از همه مراتب است. اگر انسان با جهاد براى خدا از اين دنيا برود يعنى از عالم پست به عالم بالا مىرود، به عالم مىرود كه فوق اين عوالم است و اگر شيطانى باشد، به اسفلالسافلين مىرود يعنى از اين دنيا پستتر و از جهنم چاه عميق است در چاه عميق فرو مىرود. اينهائى كه لشگر شيطان هستند و تبع شيطان هستند، دارند پله پله طرف اسفلالسافلين مىروند. آنهائى كه لشگر خدا هستند و براى خداست، دارند طرف بالا مىروند، هر چه عمل بكنند عمل آنها، آنها را به بالا مىبرد و هر چه اين طرف عمل بكند و شيطانى عمل بكند، عمل آنها، آنها را به پائين مىبرد.
تربيت كنيد بچهها را به تربيت الهى
مواظب باشيد كه اعمالتان، اعمال صالح باشد، قيامتان براى خدا باشد، اعمالتان براى خدا باشد. هر كدام بچه داريد تربيت كنيد، تربيت الهى بكنيد، تربيت شيطانى نكنيد. هر كدام مدرسه مىرويد، چه به مدرسه كه مىرويد تربيت الهى بشويد. هر كدام معلم مدرسه هستيد، تربيت كنيد بچهها را به تربيت الهى، تربيتهاى شيطانى را از آن دست برداريد.
من از شما كه در اينجا آمدهايد و زحمت كشيديد با اين حالى كه دارم تشكر مىكنم و به شما دعا مىكنم. اميدوارم كه با اين تشكلى كه داريد، اين وحدت كلمهاى كه داريد كه همه را با هم در يك محل جمع كرده است، ما را با شما در يك محل جمع كرده است، اميدوارم كه وحدت روحى و وحدت عقيدتى داشته باشيم و همه در صف واحد به جلو برويم به سوى حكومت عدل الهى خداوند هم شما را حفظ كند و موفق باشيد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:35 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 63
تاريخ: 19/11/57
تلگرام امام خمينى به آيتالله در مورد پاسخ به پيامهاى تبريك مردم بافق
بسمه تعالى
خدمت ذى شرافت حضرت مستطاب حجه الاسلام و المسلمين آقاى حاج شيخ محمد صدوقى دامت بركاته:
به عرض عالى مىرساند، گروههاى زيادى از كاركنان و كارمندان دولتى و غير دولتى از اهالى محترم شهرستان بافق، نامهها و طومارهائى در مورد تبريك ورود اينجانب به كشور ارسال داشتهاند كه با مشاغل و گرفتاريهاى زيادى كه اكنون دارم، از دادن پاسخ به يكايك آقايان محترم معذورم. حضرت مستطاب عالى مراتب تشكر و سلام حقير را به عموم ايشان ابلاغ فرمائيد و يادآورى كنيد. همبستگى خود را كماكان با ساير طبقات ملت حفظ نموده از تفرقه و اختلاف پرهيز نمائيد. از خداى تعالى عظمت اسلام و مسلمين و ادامه توفيقات همگان را خواستارم.
والسلام عليكم ورحمهالله وبركاته
به تاريخ دهم ربيع المولود 1399
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:35 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 64
تاريخ: 19/11/57
نطق تلويزيونى امام خمينى درباره سوءاستفادههاى نامشروع رژيم فاسد از وسائل ارتباط جمعى
امام خمينى در اين نطق كوتاه تلويزيونى كه مستقيماً از شبكه تلويزيونى كاركنان اعتصابى راديو تلويزيون پخش شد فرموند:
بسم الله الرحمن الرحيم
دستگاههايى در اين مملكت بوده و هست كه بايستى در خدمت مردم مىبودند ولى رژيم غاصب و فاسد در گذشته از آنها در راه هدف نامشروع خود و گسترش فساد استفاده كرده است. امام خمينى در پايان براى راديو تلويزيون و مطبوعات ملى آرزوى موفقيت و خدمت بيشتر در راه مردم كردند.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:36 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 65
تاريخ: 20/11/57
بيانات امام خمينى در حضور نماينده شوارى هماهنگى اعتصاب
ترميم اين مملكت در هم ريخته امكان ندارد مگر به تشريك مساعى همه اقشار
اعوذبالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
از آقايان و خانمها تشكر بكنم كه زحمت كشيدند و اينجا تشريف آوردند و ما بحمدالله در اين نهضت اين برخوردارى را داريم كه با امثال شماها مواجه مىشويم كه شما مسائل خودتان را به ما بگوئيد ما هم دردهاى خودمان را به شماها.
شما مىدانيد كه الان ما پس از اينكه انشاءالله دولت انقلابى هم تحقق پيدا بكند راه بسيار دورى داريم براى ترميم خرابيهايى كه در اين پنجاه و چند سال در مملكت ما به اسم تمدن بزرگ، به اسم آزادى كذا تحقق پيدا كرده است . اينها رفتند و فرار كردند و خزائن مملكت ما را يا به باد دادند يا همراه بردند و ما وارث يك مملكت در هم ريخته هستيم كه تحقق صحت آن و ترميم آن امكان ندارد الا به تشريك مساعى همه قشرهاى ملت، اگر چنانچه هر كس در هر مقامى هست در اين مسئله كوشش نكند و بخواهد به عهده قشر ديگر بگذارد اين بار زمين خواهد ماند. خرابى اندازهاى نيست كه دولت بتواند ترميم بكند، يا قشر يا اقشارى از ملت بتواند ترميم بكند، اين خرابىها بسيار است در جهت اقتصاد، در جهت فرهنگ در جهت ارتش، در جهات ديگر و اين با كوشش همه جانبه همه اقشار ملت بايد ترميم بشود.
لهذا با اينكه شما سهم بزرگى داريد، اين آقايان فرهنگىها و آقايان اعتصابيون و ديگران سهم بزرگى در اين نهضت دارند و اين نهضت را اين اعتصابات خيلى ثمربخش كرد لكن ما حالا قدم اول را برداشتهايم مثل اينكه يك مملكتى جنگ زده باشد و اجانب در آن باشد، كوشش كنيد اجانب را بيرون كنيد. اين قدم اول است، قدم دومى كه قدم سازندگى است، مهمتر از قدم اول است. قدم سازندگى از حالا به بعد شروع مىشود و هر جاى اين مملكت شما دست بگذاريد خرابى هست. اين ادارات دولتى را بواسطه اينكه اشخاصى كه در راس بودند بسيارشان اشخاص غير صحيح بودند و همين طور وزارتخانهها و اشخاصى كه در راس بودند اشخاصى نبودند كه ملى باشند، ادارات دولتى را تقريباً بايد گفت اينها خراب كردند و همين طور شما ملاحظه مىكنيد كه وضع زراعت ما كه يكى از چيزهاى بزرگ مملكت است و اقتصاد مملكت ما بسته به اوست، اينها به اسم اصلاحات ارضى از بين
صحيفه نور ج 5 صفحه 66
بردند و الان كشاورزى شما ورشكسته است و شما محتاجيد به اينكه از خارج همه چيزها را بياوريد و همين طور مراتع ما را از بين بردند و به غير دادند به اسم ملى، ملت را از آن محروم كردند و دامدارهاى ما از بين رفتند. اين دامدارها، اين كشاورزها كه در محال خودشان نتوانستند زندگيشان را ادامه بدهند رو به شهرستانها آوردند كه اينجا يك كارى پيدا كنند، اينجا هم كارى صحيح نبوده است، خير، از قرارى كه من شنيدهام در خود تهران محلههاى بسيارى هست كه اين محلهها، محلههاى زاغهنشين، چادرنشين و امثال اينها است كه اين بيچارهها در آنجا به وضع فلاكت بارى زندگى مىكنند.
بايد همه اين آقايان دست به دست هم بدهند، همه اقشار با هم اتحاد پيدا بكنند و با كمال دلسوزى در اين خرابه مشغول ساختمان بشوند. هر كس اهل اداره است مواظب باشد كه در آن اداره مفاسدى كه بوده تذكر بدهد به دولت، هر كس هر جا هست مفسدههاى آنجا را يادداشت كند تذكر بدهد تا بلكه انشاءالله با كوششهاى زياد اينها هم رفع بشود.
بپرهيزيد از اختلاف كه به نفع دشمن است
من از خداى تبارك و تعالى سلامت همه شما را خواستارم و اميدوارم كه همه با وحدت كلمه، همه با هم اين مسائل را حل بكنيد و اختلاف نظر، اختلافات صنفى، اختلافاتى كه در ايران آنها انداختند بين مردم، اختلافات را و اينها را، توجه كنيد كه برداشته بشود كه دشمن شما از اختلاف شما نتيجه مىگيرد و شما ملاحظه كرديد كه با اين اتفاق كلمهاى كه ايران پيدا كرد، اين قدرتهاى بزرگ را به زانو در آورد به طورى كه نتوانستند آنها شاه را هم نگه دارند.
خداوند انشاءالله همه شما را توفيق بدهد و مؤيد كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:36 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صحفه 67
تاريخ: 19/11/57
بيانات امام خمينى در جمع پزشكان و كاركنان بيمارستان سوم شعبان
همه چيز در نظر خدا محفوظ است
بسم الله الرحمن الرحيم
آقايانى كه در بيمارستانها هستند بيشتر از ساير مردم مصيبتها را ديدهاند، حتى از آنهايى كه در خيابانها بودهاند. آنهائى كه در خيابان بودهاند، ديدهاند كه جوانى تير خورد و افتاد لكن آنها بالاى بستر او بودهاند، ديدهاند چه گذشته است، پدر و مادر او آمدهاند لابد، اگر گذاشته باشند بيايند، آمدهاند در بيمارستان و شما حال آنها را ديدهايد، مصدومين را، مجروحين را، آنهائى را كه كشته شدهاند و بردهاند كه شما هم نديدهايد، همه در نظر خدا محفوظ است.
afsanah82
07-24-2011, 10:36 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صحفه 67
تاريخ: 19/11/57
بيانات امام خمينى در جمع پزشكان و كاركنان بيمارستان سوم شعبان
همه چيز در نظر خدا محفوظ است
بسم الله الرحمن الرحيم
آقايانى كه در بيمارستانها هستند بيشتر از ساير مردم مصيبتها را ديدهاند، حتى از آنهايى كه در خيابانها بودهاند. آنهائى كه در خيابان بودهاند، ديدهاند كه جوانى تير خورد و افتاد لكن آنها بالاى بستر او بودهاند، ديدهاند چه گذشته است، پدر و مادر او آمدهاند لابد، اگر گذاشته باشند بيايند، آمدهاند در بيمارستان و شما حال آنها را ديدهايد، مصدومين را، مجروحين را، آنهائى را كه كشته شدهاند و بردهاند كه شما هم نديدهايد، همه در نظر خدا محفوظ است.
گناه اين ملت اين بود كه مىخواستند كه اجانب در مملكتشان تصرف نكند، گناهشان اين بود كه مىخواستند آزاد باشند، اختناق نباشد، مىخواستند غارتگرها را بيرون بكنند، اينها گناه اين ملت بود كه به روى آنها اينطور مسلسلها را كشيدند و حالا هم دست بر نمىدارند، همين چند روز هم باز در شهرستانها از اين كارها بوده است.
سركوبى ملت با حربه مليت!
اينها هر روزى با يك صورت، يعنى عمال اجانب در پردهها و در چهرههايى هستند، اينها عمالشان را ممكن است بيست سال، سى سال به صورت يك آدم ملى در آورند و بر ملت معلوم نباشد كه اين چه كاره است، وقتى كه چهره، چهره واقعى پيدا شد آنوقت ملت مىفهمد چه بوده. يك نفر سى سال، بيست سال در چهره مليت بوده است، در چهره ديانت بوده است آنوقتى كه آن محفوظ بوده است اين و نگه داشتهاند اين را براى يك روزى، يك روزى كه احتياج دارند كه با حربه مليت، ملت را بكوبند مثل امروز. امروز با حربه مليت و رفتن سر قبر دكترمصدق ملت را دارند مىكوبند، چنانچه شريف امامى با حربه صلح آمد و ملت را كوبيد. اينها با اين حربه آمدند و اين ملت كه الان دارد صدايش ديروز سر تا سر مملكت، تمام مملكت، يك صدا مىگفتند كه ما دولت جديد را مىخواهيم، اينها را ملت حساب نمىكنند، ملت اين است كه امريكا بشناسد كه او ملت است، اگر آمريكا تثبيت كرد مليت يك كسى را، آن هم تثبيتش به اين است كه منافع او را تامين بكند، والا آن اشخاصى كه مىگويند ما ملى هستيم و ما مطيع ملت هستيم و به آراء ملت احترام مىگذاريم، ديروز اين آراء ملت
صحيفه نور ج 5 صفحه 68
نبود؟ ديروز چند ميليون مردم فرياد كردند، اينها ملت نيستند باز هم آن ملتى كه بايد در نظر آمريكا و عمال آمريكا باشد، اينها نيستند. اين ملت آنهائى هستند كه مىگويند بايد همه چيز را داد به آمريكا، همه چيز را داد به خارجيها.
خزائن اين ملت را خالى و مملكت را تباه كردند
شما كه در بيمارستانها بوديد مىدانيد كه به اين ملت چه گذشت، شما يك گوشهاش را مىدانيد، بيمارستانهاى ديگر هم گوشههاى ديگرش را مىدانند، بسياريش هم از چشم شماها و ساير برادرهاى شما مخفى بوده است، چنانچه دزديهائى كه اينها كردند، خيانتهائى كه اينها كردند از چشم ماها اكثرش مخفى است و ما نمىدانيم اينها چه كردند.
آقا من يك قصهاى را برايم نوشتند يا در مجله ديدم يادم نيست الان، كه يكى از خواهرهاى اين محمدرضا در خارج يك ويلائى خريده است كه قيمت او را من الان نمىدانم چقدر بود لكن نوشته بود كه شش ميليون دلار خرج گلكارى آن ويلاست، اينها يك همچو كارهائى كردهاند و ما بىاطلاعيم و نمىدانيم چيست. شش ميليون دلار يعنى تقريبا 32 ميليون تومان خرج گلكارى!! اينها برداشتند هر چه ما داشتيم رفتند، ارتشبدهايشان چقدر بردند و خودش و عائلهاش چقدر بردند و خزائن ملت را خالى كردند و يك مملكت خراب و ويران گذاشتند و رفتند.
خداوند انشاءالله شماها كه زحمت كشيديد براى اين ملت و تعب كشيديد، خوب من مىدانم كه كسى بالاى سر يك كسى كه مظلوم است و كتك خورده است و مجروح شده است دارد مىميرد (شايد در حضور شما بسيارشان مردهاند) من مىدانم به شما چه گذشته است، خدا هم مىداند، شما اجرتان با خداست، خدا مىداند كه شما چه كشيدهايد و خداوند جبران خواهد كرد. انشاءالله خداوند به همه شما سلامت بدهد. رفقا همه تشريك مساعى كنيد در اين امور، در اين نهضت متحد بشويد. اگر در اين نهضت شكست بخوريد، تا آخر شكست خوردهايد. همه با هم باشيد، همه با هم تشريك مساعى بكنيد تا اينكه پيروزى برايمان حاصل بشود.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:36 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 69
تاريخ: 21/11/57
پيام امام خمينى ايران درباره لغو حكومت نظامى
بسم الله الرحمن الرحيم
ملت شجاع ايران!! اهالى محترم تهران بطورى كه مىدانيد اينجانب بنا دارم كه مسائل ايران بطور مسالمتآميز حل شود، لكن دستگاه ظلم و ستم چون خود را به حسب قانون محكوم مىبيند، دست به جنايتزده و در شهرهاى گرگان و گنبد كاووس به مردم شجاع مسلمان حمله كرده و كشتار نموده است و در تهران لشگر گارد بطور ناگهانى به نيروى هوائى كه به ملت پيوسته است، حمله نموده و نيروى هوائى به كمك مردم شجاعانه آنان را شكست دادهاند. من اين تعرض غيرانسانى و عمل گارد را محكوم مىكنم، اينان با اين برادركشى مىخواهند دست اجانب را در كشور ما باز نگهدارند و چپاولگران را به موضع خود برگردانند، من با آن كه هنوز دستور جهاد مقدس ندادهام و نيز مايلم تا مسالمت حفظ و قضايا موافق آراى ملت و موازين قانون عمل شود، لكن نمىتوانم تحمل اين وحشيگريها را بكنم و اخطار مىكنم كه اگر دست از اين برادركشى بر ندارند و لشگر گارد به محل خودش بر نگردد و از طرف مقامات ارتشى از اين تعديات جلوگيرى نشود، تصميم آخر خود را به اميد خدا مىگيرم و مسئوليت آن با متجاسرين و متجاوزين است. من از مردم شجاع تهران مىخواهم در صورتى كه قواى متجاوز عقبنشينى كردند، با حفظ آمادگى و هوشيارى از خدعه دشمن، آرامش و نظم را حفظ كنند ولى مجهز و مهيا براى دفاع از اسلام و قوانين مسلمين باشند. اعلاميه امروز حكومت نظامى خدعه و خلاف شرع است و مردم به هيچوجه به آن اعتنا نكنند. برادران و خواهران عزيزم! هراسى به خود راه ندهيد كه به خواست خداوند تعالى حق پيروز است. از خداوند تعالى پيروزى ملت اسلام را خواهانم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:36 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 70
تاريخ: 22/11/57
پيام امام خمينى به ملت ايران
بسم الله الرحمن الرحيم
ملت شجاع ايران! خواهران و برادران آگاه تهران! اكنون كه به خواست خداوند متعال پيروزى نزديك است و نيروى ارتش عقبنشينى و عدم دخالت خودشان را در امور سياسى ابراز و پشتيبانى خودشان را از ملت اعلام كردهاند، ملت عزيز و شجاع با كمال مراقبت از اوضاع و در عين حفظ آمادگى براى دفاع احتمالى در صورتى كه نيروى ارتش به پادگانهاى خود رفتهاند، آرامش و نظم را حفظ نمايند.
اگر اخلالگران بخواهند با آتشسوزى و خرابكارى فاجعه به بار آورند، آنان را به وظيفه شرعى و انسانيشان آگاه گردانند و نگذارند اين قبيل كارها موجب هتك حرمت ملت شود و به سفارتخانهها حمله نكنند و اگر خداى نخواسته ارتش باز به ميدان آمد، واجب است آنان را با شديدترين وجه دفع كرده با تمام نيرو و قدرت از خود دفاع نمايند.
اينجانب به امراى ارتش اعلام مىكنم كه در صورت جلوگيرى از تجاوز ارتش و پيوستن آنان به ملت و دولت قانونى ملى اسلامى، ما آنان را از ملت و ملت را از آنان مىدانيم و مانند برادران با آنان رفتار مىنمائيم.
از خداوند متعال پيروزى مردم دلاور ايران را خواستارم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:37 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 71
تاريخ: 22/11/57
پيام امام خمينى خطاب به ملت ايران
بسم الله الرحمن الرحيم
ملت مسلمان و قهرمان و مبارز ايران! در اين لحظه حساس كه به لطف خداوند تعالى مبارزات قهرمانانه شما سدهاى استبداد و استعمار را يكى پس از ديگرى مىشكند و انقلاب اسلامى شما شكوفهها و ميوههاى خود را آشكار مىسازد، لازم مىدانم ضمن اظهار تشكر و قدردانى از يك يك شما برادران و خواهران چند نكته را يادآورى نمايم: شما در جريان مبارزات گذشته رشد اسلامى و انقلابى خود را آشكار كردهايد و اكنون بيش از پيش لازم است كه اين رشد را به جهانيان نشان دهيد تا جهانيان بدانند مردم مسلمان ايران مىتوانند بدون قيمومت اين و آن، راه سعادت خود را انتخاب نمايند. لهذا از شما مىخواهم كه اولا مانع آشوب و هرج و مرج بشويد و نگذاريد آشوبگران مغرض به عملياتى از قبيل غارت، آتش سوزى، مجازات متهمان و از بين بردن آثار علمى و فنى و صنعتى و هنرى و اتلاف اموال عمومى و خصوصى دست بزند. دشمن براى خراب كردن چهره نهضت از طريق نفوذ دادن افراد مفسد مغرض در ميان توده مسلمان دست به چنين كارها مىزنند تا نهضت ما را ارتجاعى و وحشيانه قلمداد نمايند. من اكيداً اعلام مىكنم كه هر كس دست به چنين عملياتى بزند از جامعه انقلابى ملت مطرود و در پيشگاه خداوند متعال مسئول است.
ثانياً توجه داشته باشيد كه انقلاب ما از نظر پيروزى بر دشمن هنوز به پايان نرسيده است. دشمن از انواع وسايل و دسائس بهرهمند است و توطئهها در كمين ماست. تنها هوشيارى و انضباط انقلابى و اطاعت از فرمانهاى رهبرى و دولت موقت اسلامى است كه همه توطئهها را نقش بر آب مىسازد.
ثالثاً افرادى از دشمن كه به عنوان اسير در اختيار شما قرار مىگيرند هرگز مورد خشونت و آزار قرار ندهيد. همچنان كه سنت اسلامى است به اسيران محبت و مهربانى كنيد و البته دولت اسلامى به موقع آنها را محاكمه و عدالت را در مورد آنها اجرا خواهد كرد.
از همه شما برادران و خواهران عزيزم مىخواهم كه با دولت موقت انقلابى اسلامى كه وارث يك سلسله خرابىهاى دولتهاى فاسد گذشته است همكارى نمائيد تا به حول و قوه الهى هر چه زودتر با همكارى يكديگر ايران اسلامى آباد و آزاد را مورد غبطه جهانيان بسازيم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:37 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 72
تاريخ: 22/11/57
پاسخ امام خمينى به استفتاى گروهى از افراد نيروهاى مسلح درباره عدول از سوگند
استفتاء از محضر حضرت آيتالله العظمى نائب الامام خمينى
مسلماً خاطر مبارك از اين سنت معموله مستحضر است كه همه افراد ارتش در موقع اخذ سردوشى يا اخذ درجه، در مورد حفظ تاج و تخت رژيم سلطنتى به خداوند و قرآن كريم قسم ياد مىكنند، مستدعى است نظر و فتواى خودتان را در مسئله عدول از اين قسم و پيوستن به نهضت عظيم اسلامى بيان فرمائيد.
از طرف جمعى از افراد نيروهاى مسلح
فتواى امام:
بسمه تعالى
قسم براى حفظ قدرت طاغوتى صحيح نيست و مخالفت با آن واجب است و كسانى كه اين قسم خوردهاند بايد به خلاف آن عمل كنند.
والسلام عليكم ورحمهالله وبركاته
13 / ع 1 / 99
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:37 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 73
تاريخ: 23/11/57
پيام امام خمينى به ملت ايران
بسم الله الرحمن الرحيم
ملت معظم ايران! اهالى سلحشور تهران!
در اين موقع كه پيروزى نهائى ملت عزيز نزديك است، لازم است به تذكرات زير به طور تكليف شرعى الهى و تعهد ملى توجه نمايند، متخلف از آن مخالف خداوند تعالى و خائن به كشور و نهضت اسلامى است.
اكنون كه دستگاه ديكتاتورى و ستمكارى برچيده شد، بايد از هر نوع خرابكارى و چپاول و آتش سوزى و ظلم احتراز شود و بر عموم است كه از اينگونه اعمال غير اسلامى و غير انسانى به شدت جلوگيرى نمايند. آنان كه دست به اين اعمال وحشيانه مىزنند خائن به مملكت و مخالف نهضت اسلامى هستند.
بايد ملت تا بر قرارى نظم از طرف دولت موقت، نظارت در حفظ مراكز عمومى از قبيل وزارتخانهها و بانكها و ديگر مراكز دولتى و ملى بنمايند و اموال ملت را نگذارند هدر برود.ملت عزيز! نگذاريد بدخواهان منعكس كنند كه با به هم خوردن رژيم فاسد، هرج و مرج و خرابكارى جاى آن را گرفته است.
به فرصتطلبانى كه مىخواهند با ماسك انقلابى از رژيم منقرض پشتيبانى كنند و نهضت را بدنام نمايند، مهلت فعاليت ندهيد و ملت مسلمان بايد ابتكار را به دست بگيرد.
مامورينى كه از طرف جناب آقاى نخست وزير اسلامى ماموريت دارند، سربازان انقلابند و بايد با آنان همكارى كنيد و اگر مخالفين مردم مسلمان خواستند كارشكنى كنند از آنها جلوگيرى كنيد.
لازم است مردم هر چه زودتر از خيابانها به مساجد و مراكز عمومى تشريف برده و مردم را دعوت به صلاح و سداد كنند و از اعمال خلاف شرع و خلاف مسير نهضت به شدت جلوگيرى نمايند و با بيانى رسا مردم را از هرج و مرج و خرابكارى باز دارند و حكم شارع مقدس را ابلاغ نمايند.
اكنون كه قواى انتظامى از قبيل ارتش و ژاندارمرى و شهربانى به ملت پيوستهاند، بر عموم ملت لازم است كه به هيچ وجه تعرض به آنان نكنند و آن را چون برادر نگهدارى كنند و بر علماء اعلام
صحيفه نور ج 5 صفحه 74
است كه مردم را ارشاد كنند كه از قواى انتظامى كه تحت لواى حكومت اسلامى آمدهاند، حمايت نمايند.
والسلام عليكم ورحمهالله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:37 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 75
تاريخ: 23/11/57
پيام امام خمينى به ملت ايران
بسم الله الرحمن الرحيم
من از ملت شريف و مبارز ايران تشكر مىكنم. من از اين وحدت كلمهاى كه بين اقشار ملت بوجود آمده است سپاسگزارى مىكنم. من به اين پيروزى كه از براى ملت ايران پيدا شده است تبريك مىگويم. بايد ملت ايران بداند كه اين انقلاب ايران با ساير انقلاباتى كه در دنيا واقع شده است فرق دارد. اين انقلاب از باب اينكه انقلاب اسلامى و انسانى بود ضايعات كمى به بار آورد. در انقلاباتى كه در دنيا واقع شده است ضايعات بسيار زياد بوده است و ما بحمدالله با كمى ضايعات به پيروزى بزرگ نايل شديم. يك شاهنشاهى ظالم دو هزار و پانصد ساله را شما ملت ايران با مشت و با همتى بزرگ و ايمانى راسخ سرنگون كرديد و توجه به پشتيبانىهايى كه از او مىشد نكرديد.
خداوند شما را پايدار نگه دارد. خداوند اسلام را عظمت بدهد. پيروزى شما پيروزى بزرگ اسلام است و از اين به بعد توجه بسيارى از امور لازم است كه عمده آن توجه به حفظ وحدت كلمه است. ما در بين مبارزه هستيم و باز محتاج به وحدت كلمه هستيم، باز بايد همه اقشار با هم برادروار و در كنار هم آماده باشند براى مبارزه و جلوگيرى از تشتتات و اختلافات. اگر خداى ناخواسته اختلافات پيدا شوند، معلوم نيست كه ما به پيروزى نهايى برسيم. من به همه ملت توصيه مىكنم كه به همين نحو كه تاكنون به وحدت كلمه خودشان ادامه دادهاند از اين به بعد هم ادامه دهند. همين طور كه حس انسانيت و مليت و اسلاميت در آنها بيدار شده، آن را بيدارتر نگه دارند و نگذارند اين شعله الهى خاموش شود. تمسك به اسلام و حبل متين اسلام و قرآن كريم و امام اعظم امام عصر سلام الله عليه بكنند و با همت والاى خود تمام مشكلات را رفع كنند.
ملت عزيز من! اشكالات و مشكلات زياد است و ما وارث يك مملكت آشفته هستيم. مملكت ما را خراب كردهاند و رفتهاند و ما وارث يك مملكت مخروبه هستيم. بايد به خواست خدا تمام ملت براى ساختن ايران قيام كند. ايران يك مملكت زلزله زده، يك مملكت اجنبى زده و يك مملكت دشمن زده است. اينك ما بايد ايران را بسازيم، از نو بسازيم ولى مشكلات دارد، مشكلات فقط با دولت رفع نمىشود، مشكلات با يك قشر يا دو قشر از ملت رفع نمىشود. همه ملت بايد دست به هم دهند و هر كس در هر شغل، مقام و مكانى كه هست، دست به دست ملت بدهد و با هم اين بناى جديد را به پايان برسانيم و يك ملت جديد و يك دولت جديد و يك بناى جديد كه همه اسلامى باشد و همه
صحيفه نور ج 5 صفحه 76
انسانى باشد ما از سر بنا كنيم.
ما بايد متوجه باشيم كه در چنين روزى كه روز انقلاب است دستهاى خائن و غير منزه در كار است و ممكن است خيانتكارها بخواهند بين شما تشتت بيندازند، بايد جدا از خرابكارى اجتناب و مراقبت كنيد كه اگر كسانى خواستند خرابكارى و آدمكشى كنند يا به مراكز دولتى و ارتشى و كاخها و ديگر جاها حمله نمايند بايد مانع بشويد چون ايجاد تشتت خواهد كرد. اينها به اسلام و مملكت اسلامى خيانت است و بايد از اين قبيل خيانتها جلوگيرى شود. بايد تمام اسلحههايى كه در دست مردم است جمع شوند. هر كس اسحهاى پيدا كرد بايد به مسجد محله خود ببرد و به امام جماعت مسجد تحويل بدهد و بعد اين اسلحهها از مساجد به كميته آورده مىشود و كميته اين اسلحهها را در اختيار سربازان اسلامى كه براى دفاع از اسلام و مسلمين تدارك ديده شده مىگذارد. فقط بايد اين سربازان مسلح باشند و ديگران نيازى به اسلحه ندارند. تسليحات بايد زير نظر كميته باشد. توجه داشته باشيد كه اسلحه فروشى حرام است، مال غير است، مال ملت است، نه كسى بايد بخرد و نه كسى بايد بفروشد. كسانى كه خريدهاند بايد اسلحهها را به مساجد يا كميته برگردانند. اين اسلحهها ذخاير ملت هستند، نبايد از بين بروند و اگر اشخاصى را ديديد كه مىخواهند اين اسلحهها را ببرند جداً ممانعت كنيد و نگذاريد كه اسلحهها دست افراد منحرف بيفتد، نگذاريد اسلحهها دست دشمن ملت و دشمن اسلام بيفتد. همه ما موظفيم و تكليف شرعى در اين زمينه داريم. امروز حساسترين روزهايى است كه بر اسلام و مسلمين مىگذرد، بايد همه مواظب باشيد و نگذاريد دشمن در صفوف شما وارد شود و نگذاريد اين اسلحهها دست دشمن بيفتد و اگر خواستند به جاهايى كه اسلحه در آن جاست حمله كنند موظفيد كه عموماً مخالفت كرده و دست آنها را كوتاه سازيد. همچنين بايد اگر اسلحهاى در دست مردم عادى ديديد آنها را هدايت كنيد كه اسلحهها را تحويل دهند و اگر مطلع شديد كه در دست اشخاصى اسلحه هست و نمىخواهند بدهند مكلف هستيد كه اسم و آدرس آنها را به كميته بدهيد تا تكليف آنها هم روشن شود. به اين مطلب بايد در سرتاسر ايران توجه شود. يك مطلب ديگر اينكه بايد اين آشفتگىها و تظاهرات خوددارى كنيد، شلوغكارى نشود، مردم خيال نكنند اينك كه پيروز شدهاند بايد شلوغكارى كنند. بايد با نظم و ترتيب و انسانيت و اسلاميت رفتار كنيد و به دنيا بفهمانيد كه شما ملت مسلم به حقايق اسلام آگاهيد و به دستورات اسلام پايبند هستيد. بايد از اينگونه چپاولگرىها جدا احتراز كنيد. علماء اسلام مكلف شرعى هستند كه مردم را از اينگونه اغتشاشات باز دارند و نگذارند مردم به اشخاص و مراكز هجوم آورند. بايد علماء اسلام كه راهنماى مردم هستند مردم را در اين لحظات حساس راهنمايى كنند و نگذارند كه اختلافاتى و اغتشاشاتى در مملكت واقع بشود.
حالا روزى است كه بايد مملكت حفاظت شود. در هر شهر و محلهاى بايد با نظر علما و معتمدين كميتههايى تشكيل بشود و حفاظت از شهرها را به عهده بگيرد، بايد به مراكز شهربانى و ژاندارمرى و ارتشى حمله نشود اينها ديگر برگشتهاند و از خود ما هستند، ارتش و ژاندارمرى و شهربانى از خود ما هستند و تمام قواى انتظامى از ما و ما از آنها هستيم، همه هوادار اسلام هستيم. بايد
صحيفه نور ج 5 صفحه 77
از اغتشاشات جلوگيرى شود.
در خصوص همافران هم سفارش مىكنيم كه اينها جوانهايى هستند كه در موقع حساس به ما كمك كردند و زحمت كشيدند و با ملت همبستگى اعلام كردند همه نيروها را بايد حفظ كنيد. ما با مسلمين اهل تسنن يكى هستيم، واحد هستيم كه مسلمان و برادر هستيم. اگر كسى كلامى بگويد كه باعث تفرقه بين ما مسلمانها بشود، بدانيد كه يا جاهل هستند يا از كسانى هستند كه مىخواهند بين مسلمانان اختلاف بيندازند. قضيه شيعه و سنى اصلاً در كار نيست، ما همه با هم برادريم. اقليتهاى مذهبى هم خاطر جمع باشند كه ما اطمينان مىدهيم به آنها كه در اين مملكت زندگى عادلانه و مرفهى خواهند داشت و مورد پشتيبانى ما هستند. اسلام از اهل ذمه پشتيبانى مىكند. اگر كسانى چيز ديگرى مىگويند براى تفرقه انداختن است. فقط خرابكارها بايد بدانند كه اين خرابكاريها خيانت به ملت و مملكت است، دست از خرابكارى بردارند و زير دولت اسلام و كلمه لا اله الا الله باشند. آنها چه مىخواهند جز اينكه همه مردم درجه سه و زارع و كارگر همه مرفه باشند؟ ما همه اينها را تامين خواهيم كرد. من از همه اقشار ملت تمنا دارم كه اينك وقت غارتگرى و اختلاف نيست. اينك بايد همه شما با جديت اين نهضت شريف را به آخر برسانيد. خداوند با شماست. خداوند همه شما را حفظ كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:37 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 78
تاريخ: 25/11/57
پيام امام خمينى به ملت ايران
بسمالله الرحمن الرحيم
ملت شريف و مبارز ايران لازم است به تذكرات زير توجه فرمائيد:
1- سلاحهائى كه به دست مردم افتاده از بيتالمال مسلمين است و احدى حق خريد و فروش آنها را ندارد و تصرف در آنها بدون اجازه مقام مسئول، حرام و موجب ضمان است.
2- اسلحه و آنچه از اموال دولت در دست اشخاص است مستقيماً يا توسط امام جماعت يكى از مساجد به كميته مخصوص كه از طرف نخست وزير تعيين شده است تحويل دهند و قبض رسيد بگيرند. تخلف حرام و موجب تعقيب است.
3- كسانى كه اسلحه به دست آنان است و تحويل نمىدهند، بر عموم ملت است كه مراقبت از آنان كنند و آنان را به همان كميته معرفى نمايند.
4- از تيراندازىهاى بىمورد و هدردادن فشنگها شديداً احتراز كند كه موجب نارضايتى مردم و اتلاف اموال عمومى است.
5 - هر كسى به يكى از اماكن دولتى يا غير آن حمله كند، مورد تعقيب واقع مىشود.
6- مردم موظفند از حمله به شهربانىها و كلانترىها و ژاندارمرىها و پادگانهاى ارتش و اماكن دولتى و ملى و كاخها جلوگيرى كنند و با برادران نيروهاى هوائى و زمينى و دريائى و ساير قواى دولتى برادرانه رفتار نمايند كه آنان به ملت پيوستهاند.
اهالى محترم ايران! جنود اسلامى ولى امر عجلالله تعالى فرجه! نگذاريد اسلحه به دست مخالفان اسلام بيفتد، فرصت به دشمنان خدا و ملت ندهيد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:38 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 79
تاريخ: 25/11/57
پيام امام خمينى به ملت ايران به مناسبت وقايع تبريز
بسم الله الرحمن الرحيم
به اهالى شجاع و مبارز سرتاسر كشور، پس از تشكر از مساعى جميله آنان كه با همت خود و انقلاب اسلامى پيروز شدند، لازم است تذكر بسيار مهمى را بدهم:
ملت شجاع ايران! محمد رضا پهلوى، شكست نهائى را خورد و در كشور پايگاهى ندارد. ارتش و ساير قواى انتظامى به ملت پيوستند و وفادراى خود را اعلام نمودند لكن بعضى عناصر فاسده و منحرفه، دست و پا مىكنند كه شايد بتوانند با ايجاد اغتشاش و هرج و مرج به مقاصد شوم خود كه باز بودن دست ستمگران و رواج چپاول بيت المال و برگرداندن قدرت اجانب براى سلطه بر مقدرات كشور است، برسند. اينان كه بر خلاف مسير انقلاب اسلامى راهى در پيش گرفته و قيام عليه حكومت اسلامى نمودهاند، خائنانى هستند كه با ماسكهاى فريبنده دست به ايجاد اخلال نمودهاند.
بر ملت مسلم شجاع است كه اينان را با قدرت الهى خود دفع كنند و مجال معارضه را از آنان سلب نمايند. از قرار مسموع در تبريز بعضى وابستگان به رژيم فاسد دست به اخلال نظم زدهاند. بر اهالى محترم آذربايجان و خصوصاً تبريز است كه با تمام قوا براى سركوبى آنان قيام كنند و همانند تهران به اين حركات مذبوحانه خاتمه دهند. البته ارتش و ساير نيروهاى انتظامى با ملت است و بر همه است كه دست به دست داده، اين زبالهها را كه پس مانده رژيم پهلوى است دفع نمايند.
عزيزان من! همت شجاعانه نمائيد و قدرت اسلامى الهى خود را به اين بىخبران از خدا و خائنين به ملت نشان دهيد كه حق پيروز است و خدا با شماست.
والسلام عليكم و رحمة الله
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:38 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 80
تاريخ: 25/11/57
پيام امام خمينى به امت مسلمان ايران براى پايان دادن به اعتصابات
بسم الله الرحمن الرحيم
ملت شريف و شجاع ايران! اكنون كه به فضل الهى و به يمن مقاومتها و پايدارىهاى سرسختانه شما مردم غيور، پايگاههاى رژيم سلطنت استبدادى و حكومت ضداسلامى خاندان پهلوى و پايههاى استعمار نو و كهنه، يكى پس از ديگرى درهم ريخته شدهاند و دولت موقت انقلاب اسلامى به عنوان اولين قدم در راه تحقق اهداف انقلاب مقدس اسلامى، مستقر گرديده است، لازم مىداند كه از عموم مردم ايران، از كارگران، كارمندان، بازاريان، پيشهوران دانشگاهيان و فرهنگيان دعوت نمايد كه از روز شنبه 28 بهمن 57 (19/ع 1/99) اعتصابات خود را پايان داده و فعاليتها و كارهاى خود را آغاز نمايند.
وضع مملكت در اثر وسعت بىسابقه فساد گردانندگان رژيم محمدرضا پهلوى، خيانتها و غارتگرىها و همچنين به دليل ضرورت استمرار اعتصابات همگانى به عنوان حربهاى در دست ملت براى در هم شكستن قدرت مقاومت رژيم سابق، به جائى رسيده است كه بايد بلافاصله دست به كار سازندگىهاى اساسى زد. ادامه اعتصابات و تاخير در انجام يك سلسله اقدامات سياسى و اقتصادى ضرورى و فورى، احتمالاً شرايطى را ممكن است بوجود بياورد كه دشمنان داخلى انقلاب اسلامى و اجانبى كه با از بين رفتن رژيم سابق، منافع خود را از دست رفته مىيابند، دست به تحريكات زده و احياناً بهرهبردارىهاى ضد اسلامى و ضد ملى بنمايند. لذا مملكت بايد از دوران اعتصاب و سرسختى و محروميتهائى كه به منظور سرنگونى نظام استبدادى بر خود تحميل كرده بود بيرون آمده، چرخهاى حياتى و اقتصادى و انتظامى خود را با قدرت و سرعت و بازدهى چندين برابر در جهت توليد و اصلاح به راه اندازند و به ترميم خرابىها و احياى بركات و توليدات بپردازد.
دخالتهاى خودسرانه و كارشكنى در دستورات و نظامات دولت موقت انقلاب اسلامى، باعث هرج و مرج مىباشد. لذا بايد با كمال دقت و هوشيارى و صحبت، با دولت موقت اسلامى همكارى همه جانبه نموده و از دستورات و رهنمودها اطاعت و از اقدامات دولت پشتيبانى قاطع نمائيد. عدم تمكين از دولت موقت، كارشكنى در اجراى برنامههاى دولت انقلابى به منزله مخالفت با انقلاب اصيل اسلامى محسوب شده و محركين و عاملين آن به عنوان عناصر ضد انقلابى به مردم معرفى خواهند شد تا خود ملت همانطور كه رژيم ضد انقلابى شاه را سرنگون ساخت، تكليف اين عناصر ضد انقلابى را معلوم نمايد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:38 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 81
تاريخ: 26/11/57
بيانات امام خمينى در جمع بازرگانان و اصناف و پيشهوران اعتصابى
حفظ اسلام و سرنگونى رژيم شاهنشاهى، دو خصيصه قيام ملت ايران
بسم الله الرحمن الرحيم
درود بر ملتى كه در انقلابش چنان حفظ نظم كرد كه چشمهاى دنيا را خيره كرد. انقلاباتى كه در دنيا واقع شده است به قدرى شديد است و به قدرى خونريزى در آن شده است كه نمىتوان ناديده گرفت. در اين انقلاب مذهبى شما، در اين انقلاب اسلامى انسانى شما بحمدالله ضايعات بسيار كم بود براى اينكه حفظ ايمان و شما را وادار كرده بود با ظلم مخالفت كنيد، شيطان از اين عمل شما دور بود، نظر خداى تبارك و تعالى با شما بود، نظر امام زمان سلامالله عليه با شما بود. من از شما ملت عظيم تشكر مىكنم كه در مواقعى كه گرفتارى اسلام زياد بود و در خطر واقع بود از براى اسلام و مسلمين، قيام كرديد، نهضت كرديد، زحمت كشيديد، خون داديد، جوان داديد و شر ظلم را از سر خودتان كوتاه كرديد، دستگاه ظلم دو هزار و پانصد ساله را منهدم كرديد، قواى بزرگ عالم كه طرفدارى و پشتيبانى مىكردند از اين رژيم فاسد، عقب نشانديد و نتوانستند كارى بكنند. تا اينجا كه آمديد جوانمردانه و شجاعانه، تمام قشرها در اين مطلب سهيم بودند و الان قدم ثانى است كه شما بايد برداريد و آن قدم سازندگى است، قدمى است كه در اين قدم بايد همه با هم شركت نمايند و ايران خراب را آباد كنند. بايد دست به دست هم بدهيد.
تعرض به قواى انتظامى و دولت اسلامى تعارض با خداست
الان كه قواى انتظامى ملحق شد به ملت اسلام و در پناه اسلام واقع شد، چه قواى ارتشى و چه شهربانى و چه ژاندارمرى و چه ساير قوايى كه ملحق شده به ملت و در پناه اسلام واقع شدند، احدى از مردم حق تعرض به آنها ندارند، تعرض به آنها، تعرض به دولت اسلامى است، تعرض به دولت اسلامى، تعارض به خداست.
آنهايى كه مشغول خرابكارى هستند و تعرض مىكنند به مراكز عمومى، به سفارتخانهها، به جاهاى ديگر و به منازل اشخاص، اينها خائن هستند، از اينها بايد جلوگيرى كرد و اگر سرجاى خود ننشستند، من ملت را آگاه مىكنم كه به آنها چه بكنند. اسلحههائى در دست مردم است بايد به كميته برگردد تا با يك نظم خاصى بين اشخاصى معين پخش شود. اگر ديديد كه شلوغ كارىهايى مىشود در
صحيفه نور ج 5 صفحه 82
مملكت، هر كسى هر جايى هست موظف است جلوگيرى كند، از خرابيها جلوگيرى كند. اگر حمله شد به يكى از منازل مردم، چه منازل شخصى و چه منازلى كه مربوط به دولت است، شما موظفيد كه جلوگيرى كنيد. نبايد بگذاريد هرج و مرج بشود. شياطين مىخواهند منعكس كنند كه ايران قابل دموكراسى نيست، ايران قابل عدالت نيست، ايران قابل آزادى نيست، بايد اى برادران من نگذاريد كه اين مسايل پيش بيايد و اين گفتارهاى نامربوط گفته بشود بايد آرامش را حفظ كنيد. همه شما موظفيد براى حفظ شهر، الان كه يك شهرى است انقلابى، بايد همه شهر، همه افراد مومنين و مسلمين با هم تشريك مساعى كند و از اين اشرارى كه مىخواهند شلوغ كارى بكنند، مىخواهند منازل مردم را غارت كنند، جلوگيرى كنند، نگذارند كه چهره ملت ما تحريف و ملت ما پيش ملتهاى ديگر خجل بشود. الان تمام ملتهاى دنيا، تمام دول دنيا چشمشان به ايران دوخته شده كه ايران در اين انقلاب چه مىكند، آيا بعد از انقلاب و سرنگونى رژيم منحط چه خواهد شد؟ آيا يك مرتبه هرج و مرج خواهد شد؟ آيا تجزيه خواهد شد؟ نگذاريد كه اين حرفها را بزنند، نگذاريد كه اين هرج و مرجها واقع بشود همه مردم موظفند در اين معنى كه اسلحهها را اگر در دست اشرار است بگيرند از آنها، ولو به كشتن آنها باشد، اشرار را راه ندهيد به خودتان.
از امروز شكستن اعتصابات خدمت به ملت است!
اعتصابات از روز شنبه بايد شكسته بشوند، نه اجازه، حكم است. بعضى از شلوغ كارها مىخواهند بعضى اعتصابات را حفظ كنند كه نهضت را زمين بزنند، تا الان اعتصابات در خدمت نهضت بود از حالا به بعد شكستن اعتصابات در خدمت ملت است. اگر كسى وسوسه كرد و گفت كه اعتصاب فلان بايد باقى باشد خائن است، تو دهنى بايد بخورد. از روز شنبه تمام اعتصابات سرتاسر كشور بايد شكسته بشود. مردم بروند مشغول كارشان بشوند ولى مواظب باشند هوشيار باشند، در عين حالى كه هر كس سر كار خودش است، هوشيار باشد كه شلوغ كارها، چپاولچى كه الان افتادهاند و اشرارى كه الان در بين شهر شما و ساير شهرستانهاى ايران آمدهاند و چپاول مىكنند، هوشيار باشيد و از آنها جدا جلوگيرى بكنيد. من ثانياً سفارش قواى انتظامى را تكرار مىكنم، قواى شهربانى بايد برگردند به محل خودشان، آنها كه در اين انقلاب رفتهاند برگردند به محل خودشان، در امان هستند و كسى حق ندارد به آنها تعرض كند. قواى نيروى هوايى، همافرها، همه اينها، تمام ارتش و قواى انتظامى، ژاندارمرى همه برگردند به محل خودشان و مردم پشتيبان آنها باشند، چنانچه آنها هم از مردم هستند و نظم را، هم شما و هم قواى انتظامى با هم برادرانه بايد حفظ بكنيد.
من از خداى تبارك و تعالى صحت و سلامت شما را و عظمت اسلام و مسلمين را خواهان هستم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:38 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 83
تاريخ: 27/11/57
بيانات امام خمينى در جمع استادان دانشگاه ابوريحان بيرونى و پرسنل نيروى هوائى
تلاش و تبليغات اجانب به منظور تضعيف روحانيت و وارونه جلوه دادن حقيقت اسلام
بسم الله الرحمن الرحيم
من قبل از هر چيز تشكر مىكنم از آقايان اساتيد و دانشجويان كه تشريف آوردند و مامواجه با هم واقع شديم. مع الاسف در اين دوران گذشته وضع را طورى كرده بودند كه بين ما و دانشگاه و همه دانشگاهها جدائى انداخته بودند و لهذا در اين مدتهاى طولانى ما با اين وجوه كريمه مواجه نشده بوديم و حالا تقريبا اول امراست و من اميدوارم كه تا آخر رابطه بين روحانيت و دانشگاه كه آن هم روحانيت است برقرار باشد.
شما آقايان مىدانيد كه اين اختلافى كه بين جناح در ايران واقع شد و واقع مىشود اگر فرصت داده بود، اينها چيزهائى بوده است كه اجانب با مطالعات خودشان به آنجا رسيده بودند كه بايد جاهائى كه مىتواند انسان تربيت كند آنجاها را بكوبند. آنها بعد از مطالعاتى كه كردند هم در ماديات ما و هم در معنويات ما و هم در انسانها مطالعات زياد كردند و كارشناسهايشان از شايد دويست سال پيش از اين مشغول به اين كارهابودهاند و همه زمينهاى ايران را اينها گرديدهاند و هر چه بوده است در اينجا نقشه برادرى كردند و مطالعات راجع به وضع فرهنگ مملكتهائى كه مىخواهند آنها ازشان بهره بردارند، در وضع دانشگاههاى ما، در وضع دانشگاههاى دينى ما مطالعات زياد اينها كردند و به آنجا رسيدند كه چند چيز مانع از استفاده آنهاست يكى اسلام است. آنها فهميدند كه اگر چنانچه اسلام با آن وضعى كه دارد و با آن تعليمات واقعى كه دارد، اسلام در اين ممالك پياده بشود، براى آنها هيچ حظى و هيچ بهرهاى نخواهد بود و آنها را قطع مى كنند دستشان را و لهذا يك افرادى را چه از داخل و چه از خودشان وادار كردند كه اسلام را وارونه نمايش بدهند. اسلامى كه از اول قيام كرده است بر ضد طاغوت، آنها مىگويند اسلام در خدمت طاغوت است. وقتى كه شما تاريخ را مىبينيد و ملاحظه مىكنيد، از آن اول كه رسول اكرم قيام كردند، با همين مردم فقير، با همين مردم مستضعف ايشان قيام كردند. در مقابل آن قلدرها و آن زورگوها و آن باغدارها و آن مكنت دارها و قافلهدارها كه در آنوقت مظهر طاغوتى بود، اسلام قيام كرد و بعد هم تمام عمر، اسلام و ائمه ما د ر مقابل طاغوت هميشه ايستاده بودند. اين معناكه گفته بشود كه اسلام در خدمت طاغوت است ، اسلام افيون
صحيفه نور ج 5 صفحه 84
است، اين چيزى است كه آنها القاء كردند و آنهائى كه دنبالهرو آنها بودند و از خدام آنها بودند، آنها هم تعقيب كردند در ايران. اينها مشغول شدند، آنها هم از خارج مشغول شدند به طورى كه شايد در بين بسيارى از مردم يك همچو چيزهائى در ذهنشان بيايد و حال اينكه كسى كه (سند اسلام قرآن است) قرآن را مطالعه كند و ببيند كه وضع قرآن چه بوده است و كسى كه شارع اسلام را، رسول اكرم را ملاحظه كند و تاريخ او را ببيند و وضع زندگى او را ببيند مىداند كه قرآن در مقاتله با قلدرها آيات زياد دارد و رسول اكرم (ص) سيرهاش اين بود كه از اول مقاتله مىكرد با اين اشخاص كه مىخواستند مردم را استثمار كنند، مىخواستند مردم را استخدام كنند، بر اينها قيام كرد. بنابراين يك رشته تبليغات آنها اين بوده است و شما دانشمندان بايد در كتابها و در مسائلى كه مىنويسيد، اين مسائل را طرح بكنيد و نقاط ضعف را بگوئيد.
يك مسئله ديگر اين بوده است كه روحانيون را كه مىديدند كه اشخاصى موثر هستند و در تاريخ ديده بودند كه در مقابل قدرتها اينها قيام مىكنند، اينها را بشكنند پيش ملت و لهذا گفتند روحانيون دربارى هستند، آنها اصلاً عمال دربار هستند، اينها اشخاصى هستند كه مىخواهند مردم را خواب كنند و ديگران از اين مردم استثمار كنند و حال اينكه كسى كه تاريخ را ديده است مىبيند كه روحانيون هم هميشه در هر عصرى، آن كه قيام كرده بر ضد طاغوت روحانيون بودند. در زمان مشروطه روحانيون قيام كردند، زمان تحريم تنباكو روحانيون قيام كردند، در اين زمان هم كه شما مشاهده مىكنيد كه قشر روحانى قيام كرد و هم خون داد، هم حبس رفت، هم زجر كشيد، هم تبعيد كشيد، همه اين كارها را كشيد، لكن قيام كرد.
afsanah82
07-24-2011, 10:38 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 89
تاريخ: 27/11/57
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از كارمندان دولت
پيروزى نهضت با وحدت همه جانبه ملت و اراده الهى
بسم الله الرحمن الرحيم
من از آقايان تشكر مىكنم كه در اين موقع حساس همه احساس مسئوليت كرديد. تا اينجا كه مسائل رسيده است، رمز رسيدنش تا اينجا وحدت همه جانبه ملت بود. اقشار ملت همه با هم بستگى پيدا كردند و از مركز تا دور افتادهترين قصبات و دهات اينجا تهران و ساير شهرها تا آخرين قصبات، تا آخرين دهات همصدا بودند. من در پاريس كه بودم يك نفرى كه آشنا بود آمد گفت كه من رفتم به دهات جاپلق و بختيارى و آن حدود كمره، آن حدود و بعضى از قراء را اسم برد يعنى قلعهاى را اسم برد كه اين قلعه در نزديك يك كوه واقع است و هيچ هم اطرافش چيزى نيست و من آنجا را ديدهام، گفت من در آن قلعه رفتم ديدم كه در آن قلعه حرفها همان است كه در مركز هست و همان. آن شخص گفت كه در دهات اينجاها كه رفتم صبح كه مىشد آن آقاى ده جلو مىافتاد و دهاتىها دنبال او راهروى مىكردند، پياده روى كردند. رمز اين پيروزى اين وحدت كلمه است و اين وحدت كلمه را خدا ايجاد كرد يعنى من نمىتوانم تصور كنم كه بشر بتواند يك ملت سى و چند ميليونى را در مدت كوتاهى اينطور همزبان بكند، هم قلب بكند كه بچه دو سه ساله زبان باز مىكند و همين مسائل را مىگويد، آن پيرمرد 80 ساله هم همين را مىگويد. زن و مرد و بچه و صغير و كبير همه يك روال حركت كردند، اين جز اراده الهى نمىشود باشد و من هم از اول اين معنا را چون احساس كرده بودم اميدوار شده بودم به اين نهضت. نهضتى كه ملت به خواست خدا وحدت پيدا كرده است پيروز خواهد شد. رمز پيروزى همين وحدت كلمه بود و ما بايد همين را حفظ كنيم يعنى هر كس در هر مقامى كه هست، من كه يك طلبه هستم آقايان كه از علماى اعلام هستند، شما و چيز است - كه از روشنفكران و متفكرين هستيد، همه ما الان مسئول هستيم براى آتيه اين كشور.
سلطنت پهلوى مظهر جنايت، چپاول و وابستگى فرهنگى
تا حالا ما دزدها را يك مقدارشان را بيرون كرديم يعنى آنهائى كه جنايتكار بودند و مملكت ما را خراب كرده بودند و شايد بدتر از آن جنگند ههائى بودند كه به ممالك مىزدند، آنها مىآمدند و زود رد مىشدند و مىرفتند اما ايران ما تقريبا بعد از اينكه زير يوغ دو هزار و پانصد سال سلطنت بوده و
صحيفه نور ج 5 صفحه 90
همه سلاطين بى استثناء تقريبا، تقريبا بى استثنا، مردم خونخوارى بودند، حتى آنهائى كه به عدالت معروفند، كسانى كه اهل تاريخ هستند، مىدانند كه همان انوشيروان عادل چه آدمى بوده است و چه آدم ظالمى بوده است تا رسيد نوبت به زمان ديكتاتورى رضاخان و بعد از او هم بدتر از او: اين پسر كه حقيقتا خلف صدق او بود،اينها از مغول به ما بدتر كردند براى اينكه مغول به فرهنگ ما ديگر كار نداشت. مغول آمد يك چپاولى كرد و گذشت و رفت، بعد مردم مشغول شدند به كار خودشان. اينها 50 سال بر ما حكومت كردند، حكومت جابرانه كردند و همه چيزمان را از دست داديم به واسطه آنها. پنجاه سال خرابكارى آن هم با فريادهاى تمدن بزرگ، 50 سال بى فرهنگى، آن هم با فرياد فرهنگ كذا، 50 سال جنايت، آن هم با فرياد عدالت اجتماعى، 50 سال اختناق، آن هم با فرياد آزادى، آزاد زنان! و آزاد مردان! اينها همه چيز ما را شكستند و از بين بردند، خزانه ما تهى شد از جواهرات ايران، يك مقدار آن را رضا خان برد، يك مقدار آن را اين پسر برد و اموال اين ملت را برداشتند و بردند در خارجه و يلاها درست كردند - عرض مىكنم - الان هم در آنجاها ويلاها دارند، در آن بانكها خصوصاً بانك سوئيس اينها زياد از اموال ملت دارند و ما انشاالله در آتيه نزديكى بررسى در اين امر را خواهيم كرد و انشاالله خود او را خواهيم، اگر تحويل ندادند، محاكمه غيابى مىكنيم و اموالى كه اينجا دارد، مصادره مىكنيم. اموالى كه در بانكهاى خارجى دارد، اموال آنها را هم توقيف مىكنيم انشاالله.
وظيفه همه اقشار ملت شركت در نوسازى ويرانههاست
در هر صورت اين مقدارى كه تا حالا شده است و به وحدت كلمه شده است، خيانتكارها و دزدها و خرابكارها را بيرون كرديم. براى ما الان يك مملكتى گذاشتند، وارث يك مملكتى هستيم كه نه يك فرهنگ مستقل مترقى دارد، نه يك ارتش مستقل دارد، نه يك كشاورزى دارد. كشاورزى را ديديد كه به چه حالى در آوردند و ايران را بازار قرار دادند براى جاهاى ديگر و همه چيزهاى اين مملكت تقريباً به هم ريخته است الان از حالا به بعد وقت ساختن اين خرابه است. در وقت ساختن اين خرابه ما همه موظف هستيم، من كه يك طلبه هستم موظفم، آقايان علماى اعلام در بلاد و مراجع موظفند، شما آقايان هم كه اهل علم و جز علما هستيد شما هم موظف هستيد، روشنفكرها هم موظف هستند، همه اقشار ملت، يعنى يك مسالهاى است كه نه روحانيت به تنهائى مىتواند، نه دولت به تنهائى مىتواند، نه وكلاى عدليه مىتوانند، نه دادگسترى مىتواند، هيچ كس به تنهائى نمىتواند اين كار را انجام بدهد - تا - همين طورى كه به تنهائى نمىشد رفع فساد كرد و ملت با هم شدند تا رفع فساد را تا حدودى كردند و انشاالله كنند، براى ساختن ايران هم همه ملت بايد شركت كنند، كشاورز در حد كشاورزى، زارع در حد زارع بودن، اهل صنعت در حد صانع بودن و همه اقشار ملت از دولت و غير دولت گرفته، اينها بايد با هم همكارى بكنند و برادرانه دست به هم بدهند و اين خرابهاى كه براى ما گذاشتند، از سر بسازند و آبادش كنند.
صحيفه نور ج 5 صفحه 91
تنها موعظه خداوند قيام لله است
من از خداى تبارك و تعالى خواهم كه به همه شما، به همه ما توفيق خدمت بدهد و عمده اين است كه يك قيام الهى باشد و من احساس كردم كه اين آيه شريفهاى كه دارد: (انمااعظكم بواحده ان تقوموا الله مثنى فرادى) قيام بايد لله باشد، خداى تبارك و تعالى مىفرمايد كه يك موعظه من فقط دارم، فقط يك موعظه و آن است كه قيام كنيد، نهضت كنيد براى خدا، قيام وقتى براى خدا باشد و من احساس كردم كه اين قيامى كه ملت ايران كرد قيام براى خدا بود براى اينكه شكوفا شد در آنها يك حالات نفسانى، يك انسانيت در بين مردم شكوفايى پيدا كرد و اين نيست جز اين كه يك نحو ايمان بود، يك نحو خداپرستى بود، خدا نمونهاى بود.
ممانعت از دخالت اجانب با اتكال به خداى متعال
در هر صورت بايد همه ايمانمان را راسخ كنيم و اتكال به خداى تبارك و تعالى بكنيم و با اتكال به خداى تبارك و تعالى نگذاريم از اين به بعد اجانب در اين مملكت دخالت بكنند، منافع ما را مفت و مجان ببرند، همين طورى كه ديديد نفت ما را بردند و اگر چند سال ديگر اين مانده بود، همانطورى كه خودش گفت ديگر نفت تمام مىشد، در ازاء آن به ما چه دادند، در ازاء آن پايگاه درست كردند براى امريكا. يعنى هم نفت ما را بردند، هم به نفع آنها پايگاه درست كردند. وصف مصيبت ما زياد است و بعدها مطلعين، اشخاصى كه اطلاع از حقايق دارند، بعدها خواهند نوشت، در تاريخ خواهد ثبت شد، ما همه آن را اطلاع نداريم. آن چپاولهائى كه اينها كردند، آن خيانتهائى كه اينها كردند ما نمىتوانيم الان شرح بدهيم، اطلاعش را هم نداريم، مطلعين كم كم خواهند اينها را گفت. در هر صورت از اين به بعد ما احتياج داريم كه همه با هم باشيم براى خداى تبارك و تعالى با ايمان راسخ همان طورى كه ايمان راسخ ملت ما ابر قدرتها را زد كنار.
سرانجام شاه، محاكمه و مجازات در محكمه عدل الهى
شما ديديد كه اولى كه اين نهضت پيش آمد، آمريكا با آن شدت دنبال اينكه خير، من چه خواهم كرد، چه خواهم كرد و ديگران، انگلستان هم همين طور، شوروى هم با ملايمت ولى واقعش هم همين بود، چين هم كه همين طور بو د. اينها همه اول آنطور چيز كردند، بعد كه ملت پافشارى كرد، كم كم اينها يكى يكى عقب زدند، به قدرى عقب زدند كه الان شاه و اين محمد رضا الان مانده در رباط است، حالا نمىدانم كجاست كسى راهش نمىدهد، ممالك يكى يكى مىآيند گويند ما نمىتوانيم ترا حفظت كنيم، به اينجا رسيد كه راهش نمىدهند. انشاءالله راهش ندهند، ما خودمان راهش مىدهيم (خنده حضار). بگذار بيايد و در يك محكمه عدلى محاكمه بشود و اموال مردم را بدهد. اول هم كه آمد نبايد بكشند او را، بايد اموال را از او بگيرند ، اموال مردم را بدهد، بعد هم اگر مجازات قتل است، مجازاتش كنيد وهست حتما. من از خداى تبارك و تعالى سلامت و توفيق همه آقايان راخواهم و اميدوارم كه با هم، همه با هم اين كشتى غرق شده را نجات بدهند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:38 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 92
تاريخ: 29/11/57
بيانات امام خمينى در ديدار با هيأت فلسطينى به سرپرستى ياسر عرفات
قواى شيطان در برابر نيروى ايمان و وحدت كلمه ملت تاب مقاومت نياورد
بسم الله الرحمن الرحيم
انقلاب ما هر چه هم كه قوههاى ماديش كم باشد، اين معنويت اسباب پيشرفت مىشود و لهذا يك قدرت شيطانى عظيمى كه پشتوانه او و پشتيبان آن ابرقدرتها بودند و آنها مجهز به همه جهازات شيطانى بودند و ملت ما مشت داشت و خون، اين مشت و اين خون غلبه كرد بر تمام اين قدرتهاى شيطانى و برابرقدرتها كه قبل از اين غلبه، به شاه پشتيبانى مىكردند و اظهار وفادارى مىكردند واين قوت ايمان ملت بما باعث شد كه با مشت و خون بر همه اينها غلبه كرد و رمز اين پيروزى بعد از اينكه قوت ايمان در كار بود و همان قوت ايمان باعث شد كه آن رمز حقيقى كه عبارت از وحدت كلمه ملت ما در اين امر بود، موجب غلبه شد. اين ثوره چون اسلامى بود و انسانى، به مثل برق در تمام اقطار ايران از آن دهكدههاى دور افتاده تا مركز سرايت كرد و همه اقشار ايران. و به واسطه همين وحدت كلمه بود كه نتوانست اين قواى شيطانى مقاومت كند و سنگر را يكى پس از ديگرى تحويل داد. و البته الان مشكلات ما خيلى زياد است، مملكت ما را غارت كردند و همه آثار تمدن را اينها واژگونه در اين مملكت پياده كردند، با اسم تمدن بزرگ فرهنگ ما را عقب زدند و به اسم پيشرفت، كشاورزى ما را بكلى از بين بردند و به اسم آزادى، آزادىهاى تمام مطبوعات ما و محل تبليغاتى ما را مختنق كردند ويك مملكت آشفته اى الان به ارث به ما رسيده است كه همه جاى آن خراب است و بايد از سر از نو ساخت لكن به فضل خدا چون مطلب، مطلب الهى است و آنطور كه من احساس مىكنم خداوند اراده اش تعلق گرفته است كه مستضعفين را غلبه بدهد تمام اقشار ملت همراهند كه با مشكلات ما مبارزه كنند و ما مشكلاتمان را انشاءالله به واسطه همت ملتمان رفع خواهيم كرد.
ما همواره در كنار ملت فلسطين خواهيم بود
و من از خداى تبارك و تعالى مىخواهم كه ملت برادر ما فلسطين را بر مشكلات خودش غلبه دهد. ما با آنها برادر هستيم و من از اولى كه اين نهضت قبل از 15 سال كه ابتداى اين نهضت بود، راجع به فلسطين هميشه درنوشتهها و گفتهها راجع به فلسطين و راجع به جناياتى كه اسرائيل در آن حدود كرده است، هميشه متذكر مىشدم و الان هم انشاءالله بعد از اينكه ما از اين غائله فارغ بشويم
صحيفه نور ج 5 صفحه 93
همانطورى كه آن وقت در كنار شما بوديم و حالا هم در كنار شما هستيم و اميدواريم كه همه با هم مثل برادر با مشكلات مقابله كنيم. من از خداى تبارك و تعالى عزت اسلام و مسلمين و رجوع قدس به برادران خودمان را مىخواهم.
ياسر عرفات خطاب به امام: من از بدبختى آنجا متولد شدم يا از خوشبختى آنجا متولد شدم و آنجا وطن من است، اين جزء تقدير بوده كه در آنجا متولد شدم. اين معنايش اين نيست كه بيت المقدس من مسئولش هستم، مسئول آزاد كردنش، همه شما هستيد. مسئوليت شما بعد از اين پيروزى بزرگ در ايران بيشتر از مسئوليت من است كه در بيت المقدس متولد شدم. من غير از خونى كه دارم چيزى ندارم كه در راه آزادى قدس بدهم ولى شما با اين پيروزى بزرگ، همچون امكانات، سيل عظيمى را در اختيار داريد و شما بايد كار كنيد تا همه در قدس نماز بخوانيد. (انشاءالله )پرچم فلسطين چنانكه در ايران بر افراشته شد، هرگز نخواهيم گذاشت كه در فلسطين بر افراشته نگردد. از پيروزى شما مطلب مهمى گفت بگين كه: دوران تاريكى در اسرائيل پيش آمده.
امام :انشاءالله
ياسر عرفات :اينك زلزله در گرفته و زلزله به ما نزديك شده و يا رسيده و مارميت اذرميت ولكن الله رمى من در جواب دايان و بگين به آنها گفتم كه تو مىتوانى بروى يك پشتيبانى انتخاب بكنى و تكيه به آمريكا بدهى ولى من هم مىتوانم پشتيبان پيدا كنم و اين پشتيبان را پيدا كردهام و تكيه به ملت ايران به رهبرى حضرت آيت الله العظمى موسوى الخمينى دادم.
خدا تكيه گاه است
امام :شاه هم تكيه كرده بود به آمريكا و انگليس و چين و اسرائيل و همه اينها. لكن تكيه گاهها سست است. آن تكيه گاهى غير سست و سنگين است و مستحكم است كه خدا باشد. خدا تكيه گاه است و من به ايشان و به ملت خودم و به ملت ايشان اين توصيه را مىكنم به اينكه هميشه خدا را در نظر داشته باشند و نظر به اين قدرتها نداشته باشند، اعتماد بر ماديات نكنند بلكه اعتماد بر معنويات بكند. قدرت خدا فوق همه قدرتهاست و لهذا ما ديديم كه يك ملتى كه مستضعف بود و هيچ نداشت بر تمام قوا غلبه كرد و انشاءالله مىكند و ما از هيچ چيز نمىترسيم وقتى كه با خدا باشيم براى اينكه اگر كشته بشويم و با خدا باشيم سعادتمنديم و اگر بكشيم هم سعادتمنديم.
ياسر عرفات :در سال گذشته نيروهاى بزرگ اسرائيل به جنوب لبنان فرستاده شد براى كوبيدن
صحيفه نور ج 5 صفحه 94
مردم فلسطين و مردم مسلمان جنوب لبنان. جنگجويانى كه در برابر اين واحدهاى جنگى بزرگ مقاومت كردند از دو هزار تجاوز نمىكردند، در برابر آنها 65 هزار سرباز اسرائيلى بود، چه نيروهاى ذخيره پشت جبهه ونيروهائى كه وارد معركه كردند معتقد بودند كه در 2 ساعت اينها را از بين مىبرند. خيلى به تنگنا افتاديم. من در نهايت شدت گفتم يا خدا اگر اين مردم، اين دسته از مردم كشته شوند تو را در اين منطقه پرستندهاى نخواهد ماند و ديدم كه پيروزى فرا رسيد. آن آقاى برژينسكى كه گفت خداحافظ سازمان آزاديبخش تو رفتنى هستى، رفتى، ديديم كه خدا پيروزى بزرگى به ما عطا كرد، پيروزى در جنوب لبنان و يك سال از آن پيروزى نگذشته بود كه پيروزى ما در جنوب لبنان پيروزى ساده و كوچكى بود، پس از گذشت يك سال بزرگترين پيروزىها را به دست آورديم اينجا جاءالحق و ذهق الباطل ان الباطل كان ذهوقا. ما ترس به دل دشمن افكندهايم. وقتى بگين اين حرف را مىگويد كه دوره تاريكى بر ما آغاز شده، خيلى معنا دارد، اين دليل وحشتشان است. كيسينجر وقتى گويد :بزرگترين حادثهاى كه بعد از جنگ جهانى دوم اتفاق افتاده، اين پيروزى انقلاب ايران بود. حالا اين خطرناك بودن پيروزى انقلاب اسلامى ايران براى آمريكا در چه رابطه است. اگر آمريكا در ايران اقداماتى را كه در ويتنام انجام داده انجام ندهد، جنبش انقلابى ايران امتداد پيدا مىكند تا به اسرائيل برسد. ديروز اين را كيسينجر گفته. از اين حرف مىتوانيم بفهميم كه چقدر خطرناك است براى مصالح آمريكا در منطقه و از زبان خود دشمن مىشود فهميد كه حقايق وضع ما چگونه است.
وقتى كه من به بغداد آمدم، به سران كشورهاى عربى در بغداد، حكام عرب گفتم كه كمترين حرفى كه از حكام عرب من شنيدم اين بودكه شما چكار داريد به كار ايران، شما چكار داريد به آيت الله العظمى خمينى. اين كمترين حرفى بوده كه زدند. ديگران مىگفتند كه مصالح شما با وجود شاه تامين مىشود. شاه را داشته باشيد مصالحتان شايد بهتر شود.آخرين بار در يك ديدار از كشورهاى در خليج چند روز پيش از پيروزى، شما در اينجا، در خليج، حكام خليج مىگفتند كه اطلاعاتى كه به ما رسيده اين است كه بختيار پيروز مىشود و آمريكائىها بختيار را مىتوانند نگاه دارند در مقابل ايران.
امام خمينى: همه حسابهائى كه دولتهاى بزرگ كردهاند، همه خطا از كار در آمد براى اينكه يك مساله الهى بود.
ياسر عرفات: و مكروا و مكرالله خيرالماكرين.
امام: و اين حسابها كه مىكنند و بعدها مىخواهند بكنند، آنها هم خطا از كار در مىآيد. (انشاءالله ).
صحيفه نور ج 5 صفحه 95
ياسر عرفات: آنها مىگويند زلزلهاى به وجود آمده، ما مىگوئيم كه انفجار نور ظاهر شده. ما مىگوئيم دورانى كه امت ما و منطقه ما آزاد و مستقل باشد فرا رسيد. مشكلات زيادى هست در پيش، ولى در عين حال خوشبين هستم به آينده و در برابر شما جهاد بزرگتر و كوشش خسته كنندهترى در پيش است. جنگيدن و پيروز شدن. تجديد بناى جامعه سختتر است. شاه اينجا را خراب كرده.
امام :ما اميدمان به خداست و مايوس از خدا نيستيم و بر مشكلات به اميد خدا غلبه مىكنيم و به ماديات اين نظر را نداريم. غلبه را با ماديات نمىدانيم، غلبه با معنويات است و ما دامى كه شعب ما به خداى تبارك و تعالى اتكال بكنند پيشرفت خواهند كرد و اگر خداى نخواسته انحراف پيدا شد زوال براى همه هست.
ياسر عرفات: من فكر نمىكنم كه توطئههاى دشمن پايان يافته باشد. وقتى كه سيل حوادث را در نظر مىگذرانيم به يقين مىيابيم كه دشمن ول نمىكند اينجور دژى به اين آسانى سقوط بكند.
امام :او خواهد نكند لكن خدا بر خلاف او انشاءالله عمل مىكند.
ياسر عرفات :اگر چه من الان مىخندم، خنده بر لب دارم ولى قلبم خون چكد به علت كشتارهايى كه در ايران شده.
امام :انشاء الله قلب شما هم فراخ مىشود.
ياسر عرفات: خدا شاهد است كه من در عمرم هيچ شاديى به خودم نديدم مثل شاديى كه به خودم ديدم وقتى كه شما پيروز شديد.
امام خمينى: انشاءالله خداوند حفظ كند مسلمين را انشاءالله.
ياسر عرفات: در لبنان چون ممنوع است تير هوايى زدن به عنوان شادمانى، بيش از يك سال است كه در لبنان ممنوع است و مخصوصاً فرمانده كل نيروهاى آزاديبخش فلسطين دستور دادهاند هيچ كس هيچ فشنگى رابه هدر ندهد، به هيچ منا سبتى و همه لبنان سراسر آتش شد و ابوعمار براى اولين بار خودش 5 تير به هوا زد و اين قانون را شكست به عنوان شادمانى. دهكدههاى جنوبى لبنان، منطقههاى شيعهنشين بىشك در بمباران هوائى، اين دهكدههاى شيعهنشين را خواهند كوبيد. بگين غمزده و غمگين است به علت حوادث ايران. خداوند انشاءالله جنوب را در برابر بمباران مهاجمان اسرائيل حفظ بكند. دولتهاى عرب نيروهايش را حفظ بكند.
صحيفه نور ج 5 صفحه 96
انشاءالله حضرت آيت الله العظمى خمينى و ملت ايران آنها را حفظ مىكند.
امام: اميدواريم كه خداوند حفظ كند.
عرفات: اسرائيل درست است كه دوستانى دارد، ما هم برادران و دوستانى داريم.
امام خمينى: ما اعتمادمان به خداى تبارك و تعالى است.
ياسر عرفات: هفته گذشته دوران تازه اى بود.
امام: انشاءالله
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:38 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 97
تاريخ: 29/11/57
بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان زرتشتيان ايران
رفتار اسلام با اقليتها، انسانى و عادلانه است
بسم الله الرحمن الرحيم
من از آقايان تشكر مىكنم و آقايان، چنانچه همه اقليتها، مطمئن باشند كه اسلام با اقليت هميشه بطور انسانى، بطور عدالت رفتار كرده است و همه در رفاه هستند و اينها هم مثل ساير اقليتها جزئى از ملت ما هستند و ما و آنها با هم در اين مملكت زندگى مىكنيم انشاءالله. و رفاه همه حاصل خواهد شد و رمز اين پيروزى كه وحدت كلمه است بايد حفظ بشود. ما در محل خودمان، شما هم در محل خودتان، ساير طبقات همين طور و همه كوشا باشيم كه اين ايرانى كه الان دست ما دادهاند و خرابه اى است همه با هم و با فعاليت همه دست به هم بدهيم و اين ايران خراب را از سر بنا بكنيم.
شاه را محاكمه و بيت المال غارت شده توسط وى را ضبط خواهيم كرد
اينها تمام ذخائر ما را بردند، جواهرات ما را يك مقداريش را آن پدر برد و بيشترش را هم اين پسر و اتباعش بردند و همينطور پولهاى اينجا را به بانكهاى خارج كه ميلياردها پول از اينجا به بانكهاى خارج منتقل كردند كه انشاءالله آنها پس گرفته خواهد شد، و شاه را خواهيم خواند به ايران يا محاكمه خواهيم كرد او را غيابا و اموالش را ضبط خواهيم كرد براى اينكه آنها اموال نداشتند، اين اموال، اموال ملت است. شما هم كه زرتشتى هستيد و هميشه و هميشه خدمتگزار اين ملت و اين مملكت بوديد، بايد به كار خودتان ادامه بدهيد و وحدت كلمه را حفظ كنيد. از خداوند تعالى توفيق همه ملت ايران را خواهانم.
والسلام و عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:39 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 98
تاريخ: 30/11/57
پيام امام خمينى به مناسبت بازگشائى مدارس
بسم الله الرحمن الرحيم
اكنون كه مدارس كشور پس از يك مبارزه بزرگ اسلامى دوباره گشوده مى شود، از دانش آموزان و دانشجويان و معلمان و دبيران و استادان عزيز (وفقهم الله تعالى) تشكر مىكنم و از كارمندان و كاركنان آموزش و پرورش سپاسگزارم. يادآورى اين نكته ضرورى است كه اين انقلاب تا رسيدن به نتيجه نهائى كه قطع يد آمريكا، شوروى، انگلستان، و ساير دول استعمارگر است ادامه دارد.
فرزندان عزيزم! ديگر اين شمائيد كه بايد هر چه بيشتر كوشش كنيد تا نهال آزادى و استقلال كشور را آبيارى كنيد. فرداى شما فرداى دشوارى است كه اگر مجهز به علم و تقوا و شعورانقلابى - اسلامى شديد، پيروزىتان حتمى است و اگر خداى نكرده در اين مرحله كوتاهى كنيد، مسئوليت آن به عهده خود شماست. هرگز اجازه ندهيد كه عدهاى معدود چون گذشته تلخ روزهاى استبداد بر شما حكومت كنند، اصل دموكراسى اسلامى را فراموش نكنيد.
امروز ملت ايران بدون گرايش به چپ و راست قيام نموده است و موفقيتهائى را به دست آورده است كه تمام خائنين داخلى و خارجى را به لرزه انداخته است و آنان در كميناند تا هر آن، چون گذشته شما را نابود گردانند به همين جهت بايد سعى كنيد تا با اتحاد خويش جامعه اسلامى بوجود آوريد، جامعه اسلامى كه در آن همه آزادانه عقائد خود را ابراز دارند.
اكنون خوشوقتم كه شرائط به سود ملت ستمديده ما دگرگون شده است و همان مسئوليت و تعهدى كه در ماههاى گذشته ايجاب مىكرد تا دست به اعتصابات و تظاهرات بزنيد امروز ايجاب ميكند تا كار تحصيلى خود را با كمال جديت و در محيطى آرام از سر گيريد. ديروز عوامل بيگانه در پى شكستن اعتصابات بودند و امروز كه مىبينند كه جريان كشور در جهت حكومت عدل اسلامى در حركت است با شعارهائى ظاهرا انقلابى رو در روى نهضت اصيل اسلامى - انقلابى قرار گرفتهاند.
من از همه شما مىخواهم كه از امروز اول اسفند 1357 به كلاسها رفته و براى فرداى خود سربازانى انقلابى و اسلامى باشيد، خدا يار شما و ياور شما باد. لازم است تذكرات زير را بدهم :
1- رمز پيروزى ما وحدت كلمه يوده است. اكنون با كمال خضوع مىخواهم تا از اختلافات دست برداشته و براى فرداى خود فكر اساسى كنيد و از هر گونه اختلاف بپرهيزيد كه چون موريانه خوب و بد را نابود مىكند.
صحيفه نور ج 5 صفحه 99
2- كتابهاى درسى راچه دبستانى و چه دبيرستانى و چه دانشگاهى تغيير اساسى داده و آنچه از عكس و مطالبى كه به نفع استعمار و استبداد است تصفيه كنيد و دروس انقلابى - اسلامى كه بچههاى ما را بيدار و جوانان ما را مستقل و آزاده بار آورد جايگزين آن كنيم.
3- بايد در سراسر ايران با پاكسازى آموزش و پرورش از آثار فرهنگ استعمارى، محيطى بوجود آوريد كه اطفال ما را شير بچگانى كه هميشه پشت جبهه مقاومت عليه آمريكا و صهيونيست و ساير چپاولگرىهاى شرق و غرب نشستهاند، تربيت كنيد و مطمئن باشيد كه خمينى تا قطع ريشههاى استعمارى چپ وراست همسنگر شماست و رسالت اسلامى هر فرد مسلمان تا مرگ ادامه دارد. من چشم اميدم به شماست.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:39 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 100
تاريخ: 30/11/57
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى كانون نويسندگان ايران
كوشش استعمار با ايجاد تفرقه بين دو جناح روحانى و روشنفكر براى غارت ذخائر
بسم الله الرحمن الرحيم
من از آقايانى كه اينجا تشرف آوردهاند و اظهار لطف كردهاند متشكرم، من از چيزهائى كه در اين نهضت، ثمراتى كه در اين نهضت يافتم، يكى رو برو شدن با چهرههاى تازهاى است كه تاكنون ما با آنها روبرو نبوديم، از هم جداكردند قشرهاى ملت را، از هم جدا كردند، روحانيون را از روشنفكران، از طبقات متفكر جدا كردند و آنها را با هم در صف مقابل قراردادند و اين دراثر كوششهايى بود كه استعمار براى اينكه بتواند ذخائر ما را ببرد اين كوششها را كردند كه قشرهاى روشن ملت را، قشرهاى كارآمد ملت را، آنهائى كه مىتوانند در مقابل آنها و اجانب ايستادگى كنند و مىتوانند آنها را عقب بزنند، براى اينكه اينها مجتمع نشوند و متفرق باشند، بلكه با هم در دو جناج مخالف و گاهى با هم اختلافات شديد وجديد پيدا بكنند، كوششها كردند البته به آمال خودشان هم بسيار رسيدند. روحانيون را در نظر شما طبقه نويسنده و متفكر، طورى قلمداد كردند كه حاضر نبوديد از آنها يادى بكنيد و شما را در مقابل روحانيون طورى قلمداد كردند كه آنها هم حاضر نبودند از شما ذكرى بكنند. اين تفرقه باعث شد كه آنها به آمال خودشان رسيدند و با آزادى همه ذخائر ما را بردند و با آزادى بدون مزاحم، مملكت ما را به عقب راندند وعقب مانده نگه داشتند و نيروهاى انسانى ما را نگذاشتند شكوفا بشود.
وحدت اقشار رمز موفقيت و بهترين ثمره نهضت
ما در اين نهضت اخير، آنچه را كه مىتوانم بگويم بهترين ثمرات اين نهضت است، اين وحدتى كه حاصل شد بين قشرهاى مختلف، دانشگاهى به روحانيين نزديك شد، روحانيين به آنها نزديك شدند با همه اينها نزديك شد دهقان و شما الان مىبينيد كه در سرتاسر ايران تمام طبقات با هم همفكر و هم عقيده و يك صدا جمهورى اسلامى را مىخواهند و رمز موفقيت ما كه قدرتهاى بزرگ دنيا را عقب نشاند و يك قدرت شيطانى مثل قدرت خاندان پهلوى را فرو ريخت، اين رمز موفقيت همين وحدت اقشار ووحدت كلمه بود. اگر بنا بود كه قشر روحانى تنها مىخواست به جنگ اينها برود خفه مىكردند او را، نويسنده مىخواست به جنگ آنها برود آنها را از بين مىبردند، دانشگاهى مىخواست
صحيفه نور ج 5 صفحه 101
اين كار بكند نمىتوانست، بازارى مىخواست اين كار را تنها بكند نمىشد، دهقان مى خواست بكند نمىشد. اينكه همه چيز را ما بدست آورديم و انشاءالله بعد هم بدست مىآوريم، اين براى همين هم پيوستگى است كه بين اقشار ملت حاصل شد و ما بايد اين همبستگى را نگه داريم.
تكليف بر نويسندگان،در استفاده از قلم در راه آزادى ملت و نشر فرهنگ اسلامى
آقايان، شما نويسندگان الان تكليف بسيار بزرگى به عهدهتان هست، پيشتر قلم شما را شكستند، الان قلم شما باز است لكن استفاده از قلم در راه آزادى ملت، در راه تعاليم اسلامى بكنيد. اين ملت كه بينيد، تمامشان زير بيرق اسلام است كه وحدت كه پيدا كردند، اگر نبود قضيه وحدت اسلامى، ممكن نبود اجتماع اينها، الان از بچه چند ساله تا پيرمرد هشتاد ساله همه با هم اينها در اين نهضت شركت دارند و همه با هم در اين پيروزى شركت دارند و همه با هم همصدا آزادى را طلب كنند و استقلال را و الحمدلله اينها دست آمده است و جمهورى اسلامى را مى خواهند و آن هم انشاءالله با آراء عمومى به دست مىآيد . آنچه كه لازم است الان براى همه ما، حفظ اين وحدت است. در دانشگاه گاهى الان ديده مىشود كه يك تشنجاتى واقع مىشود، اين يا آگاهانه است يا از روى بى آگاهى. در هر صورت اگر خداى نخواسته آگاهانه باشد، بايد بگويم خيانت است و اگر نا آگاهانه باشد، بايد بگويم جهالت است.
امروز روزى نيست كه اين ملت اين پيروزى را به دست آورده است ما با تشنجات اين را به هم بزنيم، امروز روزى نيست كه ما با حمله به مراكز عمومى يا به مراكز خصوصى اين نهضت را آلوده كنيم. امروز روز وحدت كلمه است. همه ما، هر كدام در هر راهى كه هستيم ،در هر راهى مسلكى كه داريم، همه الان بايد مجتمع بشويم تحت يك لواء، اگر مجتمع نشويم تحت يك لواء همه ما را از بين خواهند برد.
مطلب نهائى دفن رژيم شاهنشاهى و اجتماع تحت لواى اسلام است
پيشتر كه به من پيشنهاد مىكردند در پاريس بودم، بعضى آمدند و پيشنهاد كردند به اينكه خوب است قدم قدم جلو برويم و حالا شاه را نگهش داريم و سلطنت بكند و بعدش حكومت نكند و بعدش ما مجلس درست كنيم و بعدش چه كنيم و بعدش اينها را از بين ببريم. من به آن آقا كه آدم صحيحى بود وليكن فكرش اشتباه بود،به آن آقا گفتم كه شما تضمين مى كنيد اين معنا را كه اين نهضتى كه الان حاصل شده،بعد از خوابيدن دوباره روشنش كنيد؟ گفت نه. گفتم شما تضمين مىكنيد كه اگر ما مهلت به شاه داديم يك قدم به جلو برود، فردا همه ما را از بين نبردگفت نه. گفتم الان اين آتشى كه روشن شده است، از اين آتش ما بايد استفاده كنيم، اگر الان ما تمام مقاصدمان را حاصل نكنيم، در شكست خواهيم بود بلااشكال. الان ما بايد همان مطلب نهايىمان را عرضه بكنيم. مطلب نهائى ما رفتن رژيم منحوس شاهنشاهى كه در طول تاريخ معلوم است جنايات آنها و رفتن جناحهاى چپ و راست و
صحيفه نور ج 5 صفحه 102
آنهائى كه مىخواهند، امپرياليستها يا چپىها كه مىخواهند ما را اسير كنند. ما از الان بايد مستقل باشيم، نه طرف راست نه طرف چپ، بلكه همه تحت لواى اسلام مستقل. اگر بخواهيد مملكتتان مستقل بشود، اگر بخواهيد آزادى براى شما پيدا بشود، افكار متشتت را الان كنار بگذاريد و با هم همصدا با هم اين بار را به منزل برسانيد.
حفظ وحدت كلمه و مقابله با مشكلات ناشى از دخالت اجانب يك تكليف شرعى است
شما مىدانيد كه الان مملكت ما يك مملكت آشفته است، الان همه چيزهاى ما فروريخته است، اقتصاد ما عقب مانده است يعنى كردند اين كار را با ما ، كشاورزى ما را عقب راندند به طورى كه ما الان هم همه چيزمان محتاج به خارج است، صنعت ما را نگذاشتند شكوفائى پيدا كند، صنعتهاى كوچك را هم از بين بردند و ارتش ما را آنطور كردند كه مىدانيد، همه چيز ما را از بين بردند، نيروى انسانى ما را از بين بردند. اينها در اين طول تاريخ و در اين زحماتى كه كشيدند همچو كردند كه ما نتوانيم خودمان فكر بكنيم، فكر استقلال در ذهن ما كم مىآمد، قشرهاى مردم توجه به اين معانى نداشتند كه ما بايد مستقل باشيم، فكر اين را نمىكردند كه بشود يك همچو سلطنتى را به زمين زد، فكر اين را نمىكردند كه آمريكا با آنهمه تجهيزات، شوروى با آنهمه تجهيزات نتوانند دخالت بكنند در امر داخلى ايران. اينها مىخواستند بكنند. البته پيغامها دادند، تشرها زدند، حرفها زدند كه ما را عقب بنشانند لكن ما عقب ننشستيم و ديديم كه بايد ما تكليفمان اين است كه جلو برويم و من هركس كه آمد از اينهائى كه يك همچو يواش يواشىها را مىخواستند راه بروند و ميانه روى كند، به آنها گفتم كه تكليف، خدائى است، تكليف من نيست كه بكنم، با من نيست كه يك قدرى آسان راه بروم، من يك تكليف الهى دارم و مطابق تكليف الهيم عمل مىكنم، كشته بشوم عمل كردم به تكليف الهيم، پيش ببرم عمل كردم به تكليف الهيم. شما تكليف الهى داريد، متكى به خدا باشيد، متكى به امام زمان سلام الله عليه باشيد و شما پيش مىبريد انشاءالله. اگر اين وحدت كلمه حفظ بشود كه رمز پيروزى ماست، ما پيشرفت كرديم و به آخر مىرسانيم و ديگر اجازه نخواهيم داد كه ثروتهاى ما را ببرند و فقراى ما اينطور در كوچهها بخوابند، بى نان و بى آب و اگر چنانچه اين وحدت كلمه خداى نخواسته از بين برود دوباره بدانيد كه آنها هوشمندند، آن روزى كه ما وحدت كلمه را از دست داديم آنها حمله خواهند كرد و باز يك قلدرى را مثل رضاخان يا به اسم او يا ديگرى مىآورند، به هر رژيمى كه باشد مىآورند سر كار، باز همان معانى است و همان آش و همان كاسه است و همان عقب ماندگى ست و همان ذلت است و همان چيزها است.
امروز بايد وحدت كلمه حاصل بشود يعنى حفظ بشود. مىبينيد وحدت كلمه الان هست، در همه اقشار الان هست لكن اشخاصى كه بخواهند اين وحدت را به هم بزنند وبخواهند تضعيف كنند، آنهائى كه اين وحدت را ايجاد كردند، بخواهند آنها را تضعيف كنند، اينها بايد تجديد نظر در فكر
صحيفه نور ج 5 صفحه 103
خودشان بكنند، توجه بكنند، ما خيرخواه شما هستيم، ما خيرخواه اين ملت هستيم، اسلام خيرخواه شماهاست، اسلام دنيا و آخرت شما را سعادتمند مىكند.
عمل به دستورات مترقى اسلام ضامن سعادت دنيا و آخرت انسان
با اسلام آشتى بكنند آنهائى كه آشتى ندارند، بيايند زير لواى اسلام، بيايند تعليمات اسلامى كه نگذاشتند، همين اجانب نگذاشند تعاليم اسم معلوم بشود، يك قشرى كه به آنها مربوط نيست رها كردند، آن قشرهائى كه به آنها مربوط بود، آن تعاليمى كه به آنها مربوط بود و با منافع آنها مخالف بود، آنها را نگذاشتند ما مطالعه بكنيم، نگذاشتند ما انتشار بدهيم. شما بدانيد كه اسلام همه چيز را دارد يعنى از قبل از اينكه ازدواج واقع بشود بين مرد و زن تا آنوقتى كه توى قبر مىرود، آثار دارد، احكام دارد، دستور دارد، همه دستورهاى مترقى، همه دستورهائى كه براى سعادت انسان، چه در اين دنيا چه در آن دنيا مفيد است.
و من آن چيزى را كه از نويسندگان مىخواهم اين است كه همانطور كه ما طلبه مكلف هستيم، شما آقايان نويسندگان هم مكلف هستيد، الان قلمتان،از قلمتان استفاده كنيد و براى خير اين ملت و براى خير اين جامعه قلمفرسائى كنيد، خداوند به همه شما سلامت و عزت بدهد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:39 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 104
تاريخ: 30/11/57
فرمان امام خمينى به آقاى امامى كاشانى در مورد نظارت بر مدرسه سپهسالار
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب حجت الاسلام آقاى شيخ محمد امامى كاشانى دامت افاضاته. لازم است جنابعالى تا تعيين تكليف قطعى مدرسه و مسجد سپهسالار، به امور آنجا به طور كلى نظارت نمائيد و دفاتر آنجا و ساير امور مربوطه را تحت نظر بگيريد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:41 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 111
تاريخ: 30/11/57
اخطار مهم امام خمينى در مورد توطئه اشرار بيگانهپرست
بسم الله الرحمن الرحيم
در اين موقع حساس كه اشرار با نامهاى فريبنده مشغول توطئه بر ضدانقلاب اسلامى هستند و خطر برگشت اجانب با دست اينان بر سر چپاول كشور مىرود، لازم است نيروهاى انتظامى ملى فوراً به مراكز حفاظتى خود برگردند و با نيروى انتظامى، همكارى براى حفاظت شهر و مراكز حساس مربوط به شهر نمايند. اينان كه دست به خرابى و اعمال ضد اسلامى و انسانى زدهاند و كوشش دارند مراكز حساس را به نفع بيگانگان به دست بياورند، بايد بدانند كه قدرت آنان بيش از قدرت شيطانى شاه و پشتيبان آنان نيست و در صورتى كه به ملت نپيوندند و به طور معقول عمل نكنند، تكليف را براى ملت شجاع ايران و تهران معلوم خواهم كرد. من تحمل اين بى فرهنگىها را نخواهم كرد، بايد تمام اقشار به هر اسمى كه هستند در تحت پرچم اسلام به فعاليت خود ادامه دهند و در غير اين صورت، قيام عليه حكومت انقلابى اسلامى است كه جزاى آن در قانون اساسى معلوم است. من حتى الامكان ميل دارم تمام اقشار با هم با صدق و صفا رفتار نمايند ولى اجازه هرج و مرج نخواهم داد.
والسلام على من التبع الهدى
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:41 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 105
تاريخ: 30/11/57
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از فرهنگيان
مقدرات يك مملكت در هر مقطع زمانى به دست مردم همان مقطع بايد اداره شود
بسم الله الرحمن الرحيم
... اينها همه در سايه حكومت عدل خوب اداره مىشود و به طور شايسته عمل مىشود. و اگر سران حزب حاكمه فاسد باشد، اين فساد سرايت مىكند به همه اقشار كشور. شما ملاحظه كرديد كه يك شخص فاسد كه در اين مملكت حكومت كرد و طى بيست و هشت سال سلطه بر اين مردم مملكت پيدا كرد، آن هم سلطه غير قانونى، چه فسادها كرد.
اين اصل رژيم سلطنتى مخالف با حقوق بشر است براى اينكه ما فرض هم بكنيم كه همه ملت جمع بشوند و يك رژيم سلطنتى را راى بدهند، البته ملت حق دارد كه يك رژيمى را اختيار كند لكن ملت حق ندارد كه يك رژيمى را براى آيندهها اختيار كند يعنى امروز همه مقدرات مملكت به دست خودمردم بايد اداره بشود. مردم حق دارند كه يك نفرى را به عنوان سلطان، به عنوان رئيس جمهور، به هر عنوانى انتخاب كنند. اين صحيح است، خوب خود مردم به اختيار خودشان اين كار را كردند لكن آيا مردم حق دارند كه الان براى طبقات بعد، براى فرزندان، فرزندان فرزندان، الان تكليف معين كنند؟ هيچ چنين حقى براى هيچ كس نيست. شماها خودتان به حسب حقوق بشر، خود شما بايد بر مقدرات خودتان حكومت كنيد، بر مقدرات خودتان دست داشته باشيد اما شما بر مقدرات يك كشور ديگر نمىتوانيد، بر مقدرات يك ملت ديگر نمىتوانيد، بر مقدرات آنهائى كه نيامدند هم نمىتوانيد شما دخالت كنيد، حقى نيست برايتان. بنابراين سلطنت به اين معنا كه ارثى باشد و پشت در پشت سلطان باشد يك كسى، قانونى نيست و مخالف حقوق بشر است.
اساس رژيم پهلوى اساس ظلم و سلطهاش سلطه باطل بود
ما فرض مىكنيم كه رضا شاه اول كه آمد (ما غمض عين مىكنيم از همه چيزهايى كه مىدانيم) ما فرض مىكنيم كه رضا شاه اول كه آمد مورد استقبال مردم شد و همه قبولش كردند، بسيار خوب خود رضا شاه را در پنجاه سال پيش از اين مردم قبول كردند، الان افراد اين مملكت اشخاصى هستند كه غير آن اشخاصى هستند كه در آنوقت بودند، آنها در آن زمان افراد اين مملكت بودند، حق داشتند كه براى خودشان يك كسى را انتخاب كنند لكن انتخاب پسر
صحيفه نور ج 5 صفحه 106
او را اگر فرض كنيم كردند، انتخاب پسر او را براى ما كه در اين زمان زندگى مىكنيم حقى از براى پدران ما نبوده است كه همچو انتخابى را بكنند، بنابراين ما بر فرض اينكه آمدن رضا شاه را به استقبال مردم هم ما قائل بشويم، خود او درست مىشود لكن پسر او غير قانونى است در صورتى كه همه مىدانيد كه از اول اين بنا، در اين سلسله غير قانونى بود. از اول مجلس موسسانى كه اينها درست كردند با زور و سرنيزه بود، از اول وكلايى كه اينها ايجاد كردند با انتصاب بود نه انتخاب مردم، مردم هيچ اطلاعى از اين معانى نداشتند و اگر داشتند نمىتوانستند نفس بكشند. بنابراين اساس اين حكومت اساس ظلم بود و سلطهاش سلطه باطل بود. از اول سلطه باطل آنها داشتند بر كشور ما و در عين حال كه سلطه باطل بود، كارها هم همه از روى خيانت و جنايت بود.
نابودى مملكت و ايجاد بازار براى حفظ منافع ابر قدرتها به اسم تمدن بزرگ!!
الان وقتى كه شما مملكت خودتان را ملاحظه مىكنيد، هر جا كه برويد در هر موسسهاى كه دست بگذاريد يك موسسه خراب مىبينيد فرهنگ شما يك فرهنگ استعمارى است يك فرهنگ صحيح نيست. ارتش تحت حمايت مستشاران آمريكا و تحت تربيت آنها بودند. زراعت ما را بكلى از بين بردند، صنعت ما را از بين بردند. با اسم تمدن بزرگ، بكلى خراب كردند اين مملكت را و بازار درست كردند براى كشورهاى بزرگ خصوصا براى آمريكا. بنابراين حسابهائى كه الان در مملكت پياده مىشده است، اين آشفتگىهايى كه الان در مملكت هست، اين محتاج به يك كمك همگانى است.
تاكيد بر تعليم و تربيت همه جانبه و آشنا ساختن نوجوانان با مسائل روز و سياست
شما البته شما متصديان مدرسه علوى البته (از قرارى كه تاحالا به من گفتهاند، من خودم كارى به كار اين امور ندارم لكن از قرارى كه من شنيدم) بسيار خوب عمل كرديد، بچههاى ما را خوب تربيت كرديد فقط يك نكته بوده است كه اشكال داشتم و آن نكته را از اين به بعد شما مور د نظرتان باشد و آن اينكه بچههاى ما در هر زمانى موافق آن زمان بايد تربيت بشوند. و در روايات هم هست كه بچههاتان را تربيت كنيد به غير آنطورى كه خودتان هستيد، براى زمان آتيه براى اينكه اينها در زمان آتيه بايد دست به كار مملكت و كشور بشوند. شما بچه هارا از سياست از اينطور چيزها دور نگه نداريد، دور نگه داشتن بچهها از سياست آن فرمى مىشود كه وقتى وارد در اجتماع شدند، مثل يك آدم كورى وارد در اجتماع بشوند. اگر خود اشخاصى كه مىخواهند در اين مملكت در اين كشور زندگى بكنند و مقدرات اين مملكت دستشان باشد آنها بايد آگاه باشند از همه خدعههايى كه كردهاند، از همه كارهايى كه استعمار كرده از همه عقب نگهدارى هايى كه بدست اينها واقع شده، اينها بايد به دست شماها و به تعليم شماها به آنها گفته بشود، آنها را وارد كنيد در مسائل روز، آنها مطلع باشند از مسائل روز. اگر خداى نخواسته در اين قصور بشود، يك وقت مىبينيد كه چهرههاى منحرفه كه وارد در
صحيفه نور ج 5 صفحه 107
مسائل روز هستند، غلبه مىكنند بر چهره حقه كه وارد بر مسائل روز نيست. تربيت و تعليم همه جانبه بايد باشد يعنى آن مقدارى كه كشور احتياج به آن دارد، انسان احتياج به آن دارد، خود شخص احتياج به آن دارد بايد تعليم و تربيت در آنجا به همه ابعاد باشد.
دستورات تربيتى اسلام در برگيرنده تمام ابعاد وجود انسان است
اسلام، اگر چنانچه مطالعاتى داريد و انشاءالله داريد در اسلام و در قرآن، اسلام فقط عبادت نيست، فقط تعليم و تعلم عبادى و امثال اينها نيست، اسلام سياست است اسلام از سياست دور نيست، اسلام يك حكومت بزرگ بوجود آورده است، يك مملكت بزرگ بوجود آورده است، اسلام يك رژيم است، يك رژيم سياسى است منتها ساير رژيمها از بسيارى از امور غافل بودند و اسلام از هيچ چيز غافل نيست يعنى اسلام انسان را تربيت مىكند به همه ابعادى كه انسان دارد. بعد مادى دارد، راجع به بعد مادى تصرفاتى دارد، بعد معنوى دارد، راجع به معنويات صحبت دارد بالاتر از آن دارد، بالاتر از آن صحبت دارد يعنى از آنوقتى كه ازدواج حاصل نشده است بين پدر و مادر، اسلام براى ساختن انسان دستور دارد كه چه زنى را انتخاب كند چه مردى را آن زن انتخاب كند، وضع اخلاقىاش چطور باشد، وضع ديانتش چطور باشد. يك نفر زارع وقتى مىخواهد خواهد يك زراعتى بكند و يك تخم را در يك زمينى كشت بكند اين زمين را بايد ملاحظه بكند، آن چيزهائى كه موجب تربيت اين است بايد ملاحظه بكند، اين چيزهايى كه وقتى ظهور پيدا كرد اين مثلاً نبات، بايد آنها را ملاحظه كند كه چه چيز مفيد با اين است چه چيزهايى مخالف با اين است، از آن رد بكند، بايد همين طور مواظبت كند تا وقتى كه رشد كرد و به ثمر رسيد. اسلام همين معامله را با افراد انسان كرده است يعنى معامله يك نفر زارع كه مىخواهد يك كشتى بكند و مىخواهد از آن استفاده بكند، از قبل از آنكه كشت بشود، دستور دارد كه پدر ومادر چه جور بايد باشند يعنى ازدواج چه جور بايد باشد. اين براى اين است كه ملاحظه عاقبت اين امر را كرده است كه اگر پدر و مادر يكى از آنها مثلااخلاقش فاسد باشد، اعمالش اعمال غير انسانى باشد، اين بچه هايى كه پيدا مىشود، به واسطه وراثتى كه هست در كار اينها در او تاثير دارد و لهذا مثل يك كشتكار بسيار دقيق بسيار دلسوز، اسلام به نوع انسان مراعات كرده است و از آن اول تا زمانى كه ازدواج مىشود، ازدواج كه شد چه ترتيبى در ازدواج است، بعد در قضيه لقاح چه جور آداب، آداب بسيار در آنجاهست، بعد در زمان - عرض مىكنم - رضاع آداب بسيارى در آن جا هست، بعد در دامن مادر آدابى هست كه بعد در ظل پدر آدابى هست، بعد در مدرسه آدابى هست، بعد در اجتماع آدابى هست، اين بچه را از آنوقتى كه باز به دنيا نيامده مراعات كرده تا برسد به مرتبه عالى و براى همه اينها دستور دارد و ساير رژيمهاى عالم، ساير دولتهايى كه در عالم هست، به اينها اصلش كارى ندارد، آنها فقط يك كارى دارند و آن اين است كه اين اجتماع مثلا به نفع خودشان يك آرامى پيدا كند تا چپاول كنند مردم را، يا آن هم كه بسيار خوب و عادل است كارى به اين مسائل ندارد، فقط راجع به اين دارد، مسائل اجتماعى خودش را مثلاً يكقدرى
صحيفه نور ج 5 صفحه 108
صحيح بكند، اما بچه بايد چه جور باشد تا آخر، تربيت بايد چه جور باشد تا آخر، زمان حمل و زمان رضاع اصلاً مطرح نيست در ساير رژيمها. اسلام يك همچو چيزى است كه وقتى كه انسان بزرگ شد معاشرت خودش با برادرش، معاشرت خودش با پدر و مادرش، معاشرت پدر و مادر با پسر و معاشرت اين دو تا با همسايگان، معاشرت اينها با همشهرىها، معاشرت اينها با همدين ها، اينها با خارجىها، همه اينها در اسلام هست و اسلام يك حكومتى است كه يك جنبهاش حكومت سياسى است و يك جنبهاش حكومت معنوى. يعنى دو طرف دارد انسان، دو وضع دارد انسان، دو رو دارد انسان، يك روى مادى، اسلام در اين روى مادى در همه جهاتش احكام دارد، يك روى معنوى كه اصلاً مطرح نيست در رژيمها كه انسان را تربيتهاى معنوى و تهذيبى بكند تا برسد به مرتبه اى كه ديگر هيچ كس نمىداند الا الله. تا آن جا اسلام همين طور كشيده دست مردم را گرفته و برده است تا برساند به ملكوت اعلى ساير رژيمها اينطور نيستند.
جدا كردن دين از سياست توطئه استعمار
مقصود من اين بود كه قضيه سياست يك مطلبى نيست كه در اسلام مطرح نباشد، اين معنا كه دين از سياست جداست، اين مطلبى است استعمارىها انداختهاند در دهن مردم و مىخواهند به واسطه اين، دو فرقه را از هم جدا كنند يعنى آنهايى كه عالم دينى هستند عليحدهشان كنند و آنهايى كه غير عالم دينى هستند عليحدهشان كنند سياسيون را از ساير مردم جدا بكنند تا استفادههايشان را بكنند اگر قوا با هم مجتمع بشوند آنها مىدانند كه با اجتماع قوا نمىتوانند اينها منافعى را كه مىخواهند ببرند و لهذا دامن به اين تفرقهها زدهاند زياد. اول همين معنا كه دين از سياست جدا ست. قبل از آن معنا اصلش دين افيون است، دين افيون مردم است، آخوندها دربارى هستند. جدا كردند، اصلاً دين را در نظر مردم متزلزل كردند.
قيام انبيا عبارت بود از ستيزه با مستكبرين و قلدرها و حمايت از مستضعفين
در صورتى كه كسى اگر ملاحظه كرده باشد اينهايى كه اديان را در دنيا آوردهاند، حضرت ابراهيم سلام الله عليه، حضرت موسى سلام الله عليه، حضرت رسول صلى الله عليه و آله، اينها ببينيم از چه طايفهاى بودند، چكاره بودند. آيا اينها را، حضرت موسى را فرعون روى كار آورده است؟! يا حضرت موسى يك شبانى بوده، از اينجا رفته سراغ فرعون. حضرت موسى رفته و فرعون را خواسته بكوبد و فرعونيت او را از دستش بگيرد يا فرعون او را برده پيش خودش تا اينكه مردم را خواب بكند؟ حضرت موسى مردم را آگاه كرد وبيدار كرد و با آن بيدارى به فرعون حمله كرد و آن كارهايى كه كرد. خود پيغمبر ما - پيغمبر ما - هم شبانى كرده است، هم از همين توده مردم از همين توده طبقه سه بوده است و از اول كه قيام كرده بر ضد قلدرها، بر ضد ديكتاتورها كه در آن زمان در جزيره العرب عبارت از قريش بودند و يك طوايف ديگر بر ضد آنها قيام كرده نه اينكه آنها اين را
صحيفه نور ج 5 صفحه 109
آوردند روى كار تا مردم را اغفال كند، اين مردم را آگاه كرده و رفته سراغ آنها. اگر كسى تاريخ اسلام را بداند، از آنوقتى كه ايشان به مدينه رفتند يك عده از اين، همين مسلمانها دور ايشان جمع شدند، يك عده از اين، همين طبقه صالح دور ايشان جمع شدند، بى چيز بودند يك صفه مسجد رسول الله، اين هم نه اين صفهها بوده كه شما ديديد، يك چيزى بوده است كه درست كرده بود، عده زيادى از آنهايى كه اصحاب پيغمبر بودند، طرفداران پيغمبر بودند، آنجا مىخوابيدند، اصلاً منزل نداشتند، خود پيغمبر منزلش آن اتاقهايى بود كه با گل درست كرده بودند، آن هم نه يك معمارى، يك چيزى، يك چيزى بوده است معذلك پيغمبر همين طبقه سه را، همين مستضعفين را جمع كرد و جنگها را با اينها شروع كرد بر خلاف سرمايه دارها و بر خلاف قلدرها و بر خلاف شتردارها و بر خلاف قافله دارها و بر خلاف اينها و دائما جنگ اينها با اين دسته بوده. بنابراين، اين يك اغفالى بوده است كه ما را كردهاند كه دين از سياست جداست. سياست غير از اين است كه يك مملكتدارى به طرز صحيح عاقلانه موافق با همه روابط و ضوابط كه در اسلام بوده است؟ اسلام حكومتش سرتاسر تقريبا آسيا را تقريبا گرفته بوده معذلك به ما مىگويند كه دين از سياست جداست، همانهائى كه امر دين با آنها بود همانها امر سياست را داشتند. حضرت امير، هم مساله مى گفت هم احكام مىگفت، هم شمشير در دستش بود و جنگ كرد. خود رسول الله هم قرآن را آورد هم حديث را آورد و شمشير را وارد كرد و آورد و با مخالفين جنگ كرد و آنها را تابع خودش كرد. اين يك مسالهاى است كه بايد خيلى مراعات بكنند.
تربيت صحيح انسان از اهم مسائل است
آقايان كه تربيت بچهها را مىكنند مسائل سياسى روز را هم به آنها تعليم بكنند، نمىگويم همه آن اين باشد، همه چيز بايد باشد. يك بچهاى كه از يك مدرسه بيرون مىآيد بايد هم مسائل دينىاش را بداند، مسائل نماز و روزهاش را بداند، هم تربيتهاى علمى بشود مطابق هر جورى كه، سيستمى كه هست و هم تربيت سياسى بشود. اين معنا را البته يك خرده گيرى مىكردند بر مدرسه شما كه انشاءالله اميدوارم از حالا به بعد كه يك قدرى اميد است آزادى پيدا بشود، با آزادى همه كارها را انجام بدهيد و اين چيزى كه برعهده شماست و آن تربيت انسان است و از اهم مسائل است تربيت انسان كه به عهده شما يك مقداريش هست، آن را به طور صحيح و بطور خوب عمل بفرمائيد. ضمنا بايد اين را هم عرض كنم كه ما در مدرسه علوى وارد شديم و آنجا را بگويم غصب كرديم يا اينكه ميهمان آقايان شديم و من به مجرد اينكه روز تحصيل آمد گفتم اين افراد را جمع كنند و بروند و من هم بروم جاى ديگر، بعد آمدند گفتند، از خود آقايانى كه متصديان امور مدرسه هستند تقاضا كردند كه شما اگر چنانچه رفتنتان خيلى طولانى نيست از اينجا به جاى ديگر نرويد از اينجا برويد به قم، اين براى ما مثلاً خيلى پشتوانهاى است. از اين جهت ما اطاعت امرشان كرديم و من تا سه و چهار و پنج روز ديگر انشاءالله رفع زحمت مىكنم و شما را به خدا مىسپارم و از خداى تبارك و تعالى تأييد همه
صحيفه نور ج 5 صفحه 110
شما را مىخواهم و اميدوار بودم و من احتمال مىدادم كه آقاى علوى هم باشند روز پنج شنبه كه نتوانستند بيايند و من از اول ايشان را مىشناسم و ايشان از دوستان قديمى من هستند و من توفيق ايشان را از خداى تبارك مىخواهم.
والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:41 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 112
تاريخ: 6/12/57
بيانات امام خمينى در جمع علماء و روحانيون بلوچستان
با وحدت و برادرى، اين خرابه را آباد كنيد
بسم الله الرحمن الرحيم
امروز كه ما بعد از اينكه اين جنايتكار را بيرون كرديم، مبتلا هستيم به يك كشورى كه همه چيزش ريخته شده است يعنى الان نه ما اقتصاد صحيح داريم، نه فرهنگ صحيح داريم، نه ارتش صحيح داريم، همه چيزها در هم ريخته است، امروز روزى است كه همه مسلمين مكلفند از طرف خداى تبارك و تعالى به اينكه همه با هم دست برادرى به هم بدهند و اين خرابه را آباد كنند.
اختلافات الان سم قاتلى است كه اگر چنانچه خداى نخواسته اختلاف پيدا بشود باز بر مىگردد به آن دوره جنايات، به فرم ديگر، آنهايى كه علاقه به اسلام دارند، آنهائى كه علاقه به ملت اسلام دارند، آنهائى كه علاقه به كشور دارند، اينها همه موظفند كه در اين زمان كه بالاتر و حساستر زمان است كه به ايران مىگذرد، همه با هم برادر باشند ، همه با هم رفيق باشند و همه با هم دست به هم بدهند و اين خرابهاى كه اينها گذاشتهاند و همه چيز ما را بردهاند، اين خرابه را از سر، همهمان با هم بنا كنيم.
اگر اختلافات بشود، خداى نخواسته، اين گردنگير همه ماست و همه پيش خداى تبارك تعالى مقصر هستيم. اين كلمه من است كه به همه برادرهاى همه اطراف ايران از هر صنفى كه هستند، من اين سفارش را به همه دارم و از خداى تبارك و تعالى توفيق همه شما را خواستارم.
پس از سخنان امام خمينى نماينده روحانيون بلوچستان سخنانى در حضور امام ايراد كرد:من از طرف تمام روحانيون بلوچستان و تمام طبقات مردم از عشاير گرفته تا غير عشاير همبستگى خود را، وابستگى خود را، فداكارى خود را براى اين نهضت اسلامى خدمت شما اعلام مىكنم. ما مردم بلوچستان، هميشه عقب افتاده و عقب مانده بوديم و هميشه تحت فشار استعمارگرها بوديم و هيچ كارى تا به حال براى ما نشده، از لحاظ فرهنگ، از لحاظ بهداشت، از لحاظ كشاورزى، از هر حيث ما عقب هستيم، لهذا استدعاى من از حضور حضرت آيت الله اين است كه به طرف بلوچستان توجه مخصوصى بشود و ما خيلى سعى كرديم همچنانكه در نجف اشرف با كلانتر خدمت شما رسيدم عرض كردم كه بنده و كفعمى، حاج آقاى كفعمى، خيلى سعى كرديم كه هماهنگى و برادرى اينجا بر پا بشود و انشاءالله هم اگر شما تحقيق بفرمائيد، نمىشنويد، نخواهيد شنيد، كه آنجا در بلوچستان كوچكترين اختلافى بين برادران شيعه و سنى رخ داده باشد، نهايت اتحاد، اتفاق برقرار است با اينكه اكثريت با
صحيفه نور ج 5 صفحه 113
سنىهاست، صدى هشتاد، نودسنى هستند ولى كوچكترين پروندهاى در هيچ جائى نيست كه به نام مذهب در بين اين دو فرقه اسلامى اختلافى بيفتد. در وقايع اخير كه يك كمى شلوغ پلوغ شد. اين هم تقصير استثمارگرها بود كه اينها را مىخواستند به جان يكديگر بيندازند، ولى بنده و روحانيون و عشاير و قبايل سعى كرديم، نهايت جديت را كرديم كه نگذاريم استثمارگرها ما را استثمار بكنند و به جان يكديگر بيندازند، و ما هم در اين نهضت اسلامى با تمام مسلمانان تهران هماهنگ هستيم، شريك هستيم.
اين آرزوى ديرينه ما بوده كه خداوند متعال يك روزى بياورد كه ما اسلام حقيقى و اسلام صحيح و اسلام صدر اسلام را ببينيم. حالا ما خيلى خوشوقتيم، اينقدر خوشوقتيم كه من پير مرد 63 ساله هم احساس جوانى مىكنم كه ايكاش قرآن پياده بشود، اسلام صحيح پياده بشود، نه آن اسلامى كه بلا تشبيه ما آخوندهاى بيسواد درست كرديم. آن اسلامى كه در صدر اسلام بوده و اسلام واقعى بوده، آن اگر پياده بشود، و انشاءالله پياده خواهد شد. ما از شما خيلى شكرگزاريم، خدا شما را براى اسلام و مسلمين حفظ بكند و همه روحانيت را توفيق بدهد كه براى اين نهضت تشريك مساعى بكنند و فداكارى بكنند.
نابودى همه طبقات و ايجاد وابستگى جزءماموريت شاه بود
سپس امام خمينى جواب كوتاهى بدين مضمون فرمودند:
انشاء الله خداوند توفيقتان بدهد،اينكه گفتيد كه براى شما هيچ كارى نكردند، براى هيچكس هيچ كارى نكردند، فقط آن چيزى كه كردند براى آمريكا و ديگر اجانب كردند. شاه، شاه سابق كه در آن كتاب نوشته است، ماموريت براى وطنم ،من اين را صحيح ميدانم، ماموريت براى وطن داشت براى اينكه وطن را بكلى نابود كند، اسلام را نابود كند، عشاير را نابود كند، همه طبقات را به نابود ى بكشد، خزائن ما را، همه را ببرد، ما را دست نشانده غير قرار بدهد، كشاورزى ما طورى بشود كه مادر همه چيز محتاج به خارج باشيم، اينها همه جزء ماموريت او بود و ماموريتش راهم انجام داد لكن خدا خواست كه رسوا بشود در عالم و ما البته از همه شما آقايان تقاضاى اين را داريم كه در آن محلى كه هستيد همه با هم، شما و همه علماى آنجا با هم برادر، يك جهت باشيد و انشاء الله دولت عدل اسلامى كه پيش آمد همه مثل هم، همه برادروار استفاده از مملكت خودتان مىكنيد و مملكت مال خودتان است و خودتان ادارهاش كنيد انشاء الله. خداوند شما را حفظ كند.
والسلام علكيم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:41 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 114
تاريخ: 7/12/57
بيانات امام خمينى خطاب به سفير شوروى در ايران
قيام ملت يك قيام دينى بزرگ بود
بسم الله الرحمن الرحيم
آنچه كه الان مىگويم اين است كه من از اينكه رهبران شما يك همچون پيامى فرستادهاند محبت آميز تشكر مىكنم.
ما در طول پنجاه و چند سال سلطنت غيرقانونى سلسله پهلوى مصيبتهاى زياد ديديم، مادر تحت فشار اين آدم، محمدرضا و پدرش صدمات زياد ديديم، ملت ما از همه آزاديها محروم بود، كشور ما از استقلال صحيح محروم بود، ملت ما از اين مظالم به جان آمد و قيام كرد، يك قيام اسلامى بزرگ، اين قيام سياسى فقط نبود، يك قيام دينى بزرگ بوده كه در آن ايمان مردم با همه مشكلاتى كه در كار بود و با دست خالى با رژيمى كه به واسطه پشتيبانى اجانب مجهز شده بود به جهازات مدرن مقابله كرد و با ايمان و مشت غلبه كرد بر ابرقدرتها و مصمم هستيم كه تا آخر قدرت، با كسانى كه بخواهند در كشور ما مداخلهاى بكنند مبارزه كنيم.
ارزش حيات، به آزدى و استقلال و پيروى از دستورات مذهبى است
ما براى حيات زير سلطه غير، ارزش قائل نيستيم، ما ارزش حيات را به آزادى و استقلال مىدانيم، دستورات مذهبى را كه مترقىترين دستورات است، راه ما را معين فرموده است. ما با آن دستورات و تحت رهبرى بزرگ مرد دنيا، محمد صلى الله عليه و آله، با تمام قدرتهائى كه بخواهند تجاوز كنند به مملكت ما مبارزه خواهيم كرد.
امروز مثل روزهاى سابق نيست كه يك نفر بر يك امت سلطه داشته باشد و اين يك نفر هم دست نشانده اجانب باشد و بخواهند به مملكت ما با دست او خيانت و تجاوز كنند.
روابط ما با قدرتها و دول همجوار، در صورت عدم مداخله، مسالمت آميز خواهد بود
امروز اراده ملت است و ملت با اراده قوى خود و ايمان به دستورات اسلامى موظف است كه هر قدرتى باشد، در مقابل دفاع از ملت، دفاع از كشور خود، با هر قدرتى مبارزه كند. ما از همه قدرتها
صحيفه نور ج 5 صفحه 115
مىخواهيم كه در كشور ما دخالت بهيچوجه نكنند، در صورتيكه دخالت نكنند، ما با همه روابط حسنه خواهيم داشت و آنطورى كه كراراً من گفتهام ما بشر دوست هستيم و پيغمبر ما، پيغمبر عظيم الشان ما بشر دوست بود و براى بشر زحمتها و تحمل مشاق كرد و ما هم پيروى از آن دستور ميكنيم و با همه اقشار بشر، با تمام مستضعفين عالم روابط حسنه داريم به شرط اينكه روابط متقابل و احترام متقابل باشد. ما با دولت همجوار خودمان كه در سابق ايام، روابط حسنه داشتهاند و اخيراً به واسطه اين قدرت شيطانى پهلوى قدرى بين ملت ما و دولتهاى ابرقدرت تيرگى حاصل شده است براى خاطر اينكه اين جناياتى كه او كرده است، مردم عقيده دارند كه به واسطه پشتيبانى كه اجانب به آنها كرده است واقع شده است، ما با شما كه همجوار ما هستيد - فرسخها بين دو كشور مرز مشترك است - مايليم كه بطور مسالمتآميز، به طور انسانى رفتار كنيم و البته دولت ما هر جور كه، هر طور كه مصلحت بداند در روابط اقتصادى، روابط تجارى و ساير امورى كه مربوط به دولت است عمل خواهد كرد و اين دولت، دولت اسلامى و تحت رهبرى رهبران اسلام است و هرگز ظلم به غير ولو هر چه ضعيف باشد روا نمىدارد و ظلم از غير هر چه قوى باشد تحمل نمىكند. من از خداى تبارك و تعالى خواهانم كه روابط ما با همه دولتها و ملتها روابط حسنه باشد تا اينكه ملت ما بتواند خودش مستقلا در سرنوشت خودش دخيل باشد و كسى نتواند دخالت در امور داخلى ما بكند. ما هم اين معنا را كراراً گفتهايم كه ما نمىخواهيم گاز را انبار كنيم، ما گاز را به قيمت عادله مىفروشيم و ارز مى گيريم. معاملات سابق بين ايران و آمريكا معاملات بسيار ناگوارى بوده است كه ما از آن احتراز خواهيم كرد و هر كس بخواهد معامله با ما بكند به طور عادلانه، البته دولت با مطالعات خودش انجام مىدهد و همينطور كسانى كه از شوروى در اينجا اشتغال به كارهائى دارند چه كارهاى تجارتى يا صنعتى، آن مقدارى كه مخالفت با منافع ملت ما نداشته باشد و دخالت در امر داخلى ما نباشد، ما آنها را هم محترم مىشماريم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:42 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 116
تاريخ: 7/12/57
بيانات امام خمينى در ديدار با گروهى از ارامنه
بسم الله الرحمن الرحيم
بگوئيد به آنها اين نهضت اميدوارم كهبراى همه مذاهب، اقليت مذهبى كه در ايران زندگى مىكنند، براى همه خير آورده باشد. ما مىدانيم كه همه اقشار ايران، چه مسلمين و چه غير مسلمين در زمان حكومت اين شاه و پدرش در زحمت و جور زندگى كردند. وما مىدانيم كه اسلام نسبت به اقليتهاى مذهبى هميشه احترام قائل بوده است حتى حضرت امير (سلام الله عليه) در يك قضيه اى كه خلخالى از پاى يك زن ذميه كه يهوديه هم بوده است بردهاند، مىفرمايد كه من شنيدهام كه يك همچو چيزى شده است كه اگر انسان بميرد سزاوار است. ما براى اقليتهاى مذهبى احترام قائل هستيم و اينها اهل ملت ما هستند، اهل مملكت ما هستند و من اميدوارم كه حكومت عدل اسلامى براى آنها بسيار خوب باشد و آنها در پناه اسلام با زندگى مرفه، آزاد و به طور صحيح اينجا زندگى بكنند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:42 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 117
تاريخ: 7/12/57
بيانات امام خمينى در ديدار با علماى كردستان
ساختن ايران خراب برهمه ما در هر مقامى واجب است
بسم الله الرحمن الرحيم
من از شما آقايان كه زحمت كشيديد و براى تفقد از من تشريف آورديد تشكر ميكنم. شما مىدانيد كه در ظرف پنجاه و چند سال حكومت اين سلسله به همه اقشار ملت چه گذشت، چه مصيبتهائى كه ملت ما از اين سلسله نديد و چه جناياتى كه اينها نكردند و چه خيانتهايى كه به بيت المال نكردند. اينها تمام خيانتها و جنايتها را به همه اقشار ملت كردند و ذخاير ما را برداشته و فرار كردند. ما الان در يك وضعى واقع هستيم كه همه اوضاع ايران، از اقتصاد تا فرهنگ تا ارتش همه چيزش در خطر و آشفته است. بر همه ما اقشار ملت در هر مقامى كه هستيم واجب است، واجب الهى است كه با هم پيوسته باشيم و با هم يكدست و يكدل و يك جهت براى ساختن اين ايران خراب. تاكنون ما دزدها را بيرون كرديم، قلدريها را ملت ايران شكست درهم به قدرت ايمان و اسلام، الان وقت سازندگى است كه اهميتش بيشتر از آن قدم اول است و امروز است كه يك روز حساسى است برملت ايران مىگذرد و بر كشورما كه بايد همه با هم همصدا، بدون هيچ اختلاف، بدون هيچ اغراض شخصيه قيام كنيم و اين كشور را از سر و از نو بسازيم. بر شما مامورين كردستان و علماى كردستان بر حسب وظيفه ملى و شرعى است كه اگر چنانچه آنجا نغمهاى از جهال يا از مفسدهجوها در اين امور بلند شد، بدانيد كه اين از حلقوم اجانب است. آنها مىخواهند اين اختلاف را ايجاد كنند تا باز برگردند به حال اول منتها به فرم ديگر. بايد بيدار باشيد، بايد هشيار باشيد، اسلام را در نظر بگيريد، همه با هم به دست واحد و يد واحد، همه با هم قيام كنيد و اسلام را تقويت كنيد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:42 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 118
تاريخ: 7/12/57
بيانات امام خمينى در جمع معلولين
اگر روح انسان سالم وقوى باشد چه باك از جسم عليل؟
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
من از شما آقايان كه نمانيده جامعه معلولين هستيد تشكر مىكنم. خداوند انشاء الله شماها را سلامت بدارد. خداوند شفاى عاجل به شما عنايت فرمايد. بايد بدانند جامعه معلولن كه انسان داراى روحى است و جسمى. آنكه انسان به او انسان است، روح انسان است نه جسم انسان. دعا كنيد كه آنهايى كه روحشان معلول است، آنها شفا پيدا كنند و دعا كنيد كه شما جامعه معلولين جسمى، معلولين روحى نباشيد. اگر روح شما سالم باشد و روح شما آزاد و قوى باشد، چه باك كه دست يا پاى انسان معلول باشد، دست و پاى انسان مناط انسانيت نيست، اين قشر است. لب انسان، روح انسان است، نفس ناطقه انسان است. وقتى نفس ناطقه انسان قوى شد باكى از اين نيست كه جسمش عليل باشد، انسان، به روح انسان است. ما در نوابغ عالم داشتيم اشخاصى كه نابينا بودند ولى نابغه بودند، اشخاصى كه معلول بودند ولى از علما و نوابغ بودند، از فلاسفه بودند. شما هيچ غم نداشته باشيد كه از يك پا يا يك دست يا چشم معلول هستيد. شما اميدوارم كه در اين جامعه به واسطه قوت روحى كه داريد و به واسطه سلامت روح كه داريد، در اين جامعه سرفراز و بلند باشيد. من انشاءالله راجع به خواستههاى شما به مقامات مسئول سفارش مىكنم. اميدوارم خداوند شما را حفظ كند و شما هم كه در اين نهضت شريك بوديد و هستيد و برادران ما هستيد، خداوند همه شما را شفا بدهد و روح شما كه فوق جسم است و انسانيتتان به روح است با سلامت و سعادت باشد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:42 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 119
تاريخ: 9/12/57
اعلاميه امام خمينى در آستانه ترك تهران به قم
بسم الله الرحمن الرحيم
در اين موقع كه قصد تشرف به قم حرم اهل البيت عليهم السلام را دارم لازم است از ملت بزرگ ايران عموما تشكر نمايم.
الحق به همت والاى اين ملت رنجديده بود كه با اتكال به قدرت لايزال الهى و اعتماد به ولى عصر عجل الله فرجه پيروزى بر قدرتهاى شيطانى حاصل شد، و نيز از اهالى محترم تهران كه از حين ورود تاكنون كه مىخواهم صورتاً آنان را وداع كنم، گر چه روحاً و قلباً از آنان و ساير ملت عزيز دور نيستم، زحمات فوق العاده كشيده و عواطف پرشور از خود نشان دادند، تقدير وتشكر مىكنم. من مرهون عواطف همه جناحها و اقشار محترم هستم. خداوند تعالى به آنان استقلال و آزادى و استقامت و صحت عنايت فرمايد و جمهورى عدل اسلامى را براى آنان مستقر فرمايد. لازم است مطالبى را تذكر دهم:
1- ملت شجاع بايد توجه داشته باشد كه گرچه استبداد داخلى فرو ريخت و مردم آزادى را لمس كردهاند ولى هنوز ريشههاى استعمار آمريكا، شوروى، انگلستان و صهيونيسم و ساير دول چپاولگر از اين مرز وبوم كاملا قطع نشده است. بايد همه بدون كوچكترين توقف و ركودى در از بين بردن نفوذ كشورهاى اجنبى با هم متحد شويم. بايد توجه داشت كه شاه اين مملكت را چنان در دست اجانب قرار داده است كه بايد ساليان دراز با عوارضش مبارزه كرد و ما اگر بخواهيم استقلال حقيقى به دست آوريم، بايد سعى كنيم تمامى اشكال نفوذ امريكا چه اقتصادى و چه نظامى، چه سياسى و فرهنگى را از بين ببريم و من اميدوارم كه ملت ايران به اين مهم هرچه زودتر برسد.
2- همه مىدانيد كه رمز پيروزى بزرگى كه ملت به آن رسيده است وحدت كلمه همه اقشار از مركز تا اقصى بلاد كشور و وحدت هدف آن بر چيده شدن حكومت طاغوتى و قطع ايادى استعمار و استثمارگران بين المللى و برپا شدن جمهورى اسلامى بود. اكنون احتياج بيشتر داريم به حفظ اين وحدت كلمه و وحدت مقصد. ملت بزرگ بايد هشيارانه از بعضى عناصر تفرقه افكن كه با شعارهاى فريبنده مىخواهند دست اجانب را به كشور مسلمان ما باز كنند و همان اختناق و چپاولگرى را به فرم ديگر برگردانند، احتراز كنند و با تنها گذاشتن آنان و عدم شركت در اجتماعاتشان و با منطق اسلامى تبليغات سوء آنان را خنثى كنند. همه مىدانند اين پيروزى از قدرت اسلام است و مسلمين با دادن خون
صحيفه نور ج 5 صفحه 120
شريف خود آن را به دست آوردهاند و فرصت طلبان مىخواهند بدون فعاليت مثبت از آن بهره بردارند و با حيله و حربه فريبكارى خود را جا بزنند. ملت ايران بايد با هوشيارى از آنان جلوگيرى كنند. در صورتى كه آزادى بيان و قلم و عقيده براى همگان آزراد مىباشد ولكن مردم توطئه را هرگز اجازه نمىدهند.
3- كارگران كارخانهها و ديگر كارگران و كارمندان و طبقات مستضعف بايد بدانند كه اسلام از بدو ظهور طرفدار آنان بوده و در حكومت عدل اسلامى به آنان اجحاف نمىشود و نخواهد شد و كسانى كه با دستور يا ميل و نفع اجانب بين آنان روند و با پخش اكاذيب فريبنده مىخواهند آنان را از اسلام جدا كنند همانها هستند كه بعضى سران آنان در خدمت دربار محمدرضا پهلوى بودند و همه آنان آگاهانه يا ناخودآگاهانه در خدمت اجانب هستند. لازم است اين عناصر مفسده جو را در بين خودشان و در كارخانهها راه ندهند و از اجتماعات آنان احتراز كنند.
من به دولت راجع به مجانى كردن آب و برق و بعضى چيزهاى ديگر فعلا براى طبقات كم بضاعتى كه در اثر تبعيضات خانمان بر انداز رژيم شاهنشاهى دچار محروميت شدهاند و با برپائى حكومت اسلامى به اميد خدا اين محروميتها برطرف خواهد شد، سفارش اكيد نمودم كه عمل خواهد شد.
4- ارتش و شهربانى و ژاندارمرى اكنون در خدمت اسلام هستند و از ملت هستند، بايد ملت از آنان پشتيبانى كند و كارى كه موجب آزردگى و دلسردى آنان است انجام ندهند و بايد قواى انتظاميه بدانند كه پس از تصفيه از عناصر فاسده، تمام آنان در پناه اسلام و حكومت عدل با احترام و رفاه زندگى مى كنند. ما مىدانيم كه شكست دشمن مرهون پيوستن جناحهائى از نيروها و ساير مامورين دولتى به ملت بود. شما نبايد احساس شكست كنيد بلكه بايد احساس پيروزى كنيد زيرا از ملتيد و در پيروزى آن سهيم هستيد و ما به شما احترام مىگذاريم و شما را برادران خود مىدانيم. من به ملت ايران اكيدا هشدار مىدهم كه دولت بايد ارتش ملى و قوى و با روحيه مقتدر داشته باشد تا قدرت بر حفظ كشور داشته باشد. ملت محترم بايد در تقويت روحى ارتش و افسران كوشش كنند و گويندگان و وعاظ محترم نيز در تقويت آنان كوشش نمايند و از حمله به پادگان قواى انتظامى در سرتاسر كشور بايد جدا جلوگيرى شود. امروز حمله به پادگانها مخالفت با انقلاب اسلامى است و بايد از آن احتراز كرد و لازم است كميتههاى انقلاب اسلامى در شهرستانها از فرماندهانى كه از جانب ستاد كل ارتش ملى اسلامى تعيين مىشوند، جدا پشتيبانى كنند و نيز از روساى ديگر قواى انتظامى كه از طرف قواى دولتى تعيين شوند، پشتيبانى نمايند.
5- كميتههاى انقلاب اسلامى در تمام شهرستانها موظفند كه به مجرد مسلط شدن دولت بر اوضاع شهرها فعاليتهاى كميتهها را به قواى دولتى تسليم كنند و از دخالت در امور دولتى خوددارى نمايند و بايد از همه كميتهها در مورد زحماتى كه در اين دوره انقلاب كشيدهاند تشكر كنم. شماها بوديد كه با همت خود آشفتگىها را سامان داديد
صحيفه نور ج 5 صفحه 121
6- به تمام اعضاء كميتهها و زندانبانها حكم مىكنم كه با زندانيان هر كه باشد، بطور انسانيت و اسلاميت رفتار كنند و از آزار و مضيقه و رفتار خشن و گفتار ناهنجار خوددارى كنند كه در اسلام و حكومت عدل اسلامى اين امور ممنوع و محكوم است و به بستگان زندانيان در روز معينى با مقررات، اجازه ملاقات دهند.
7- كراراً گفتم و باز تكرار مىكنم، كسى حق ندارد به منزل مردم حمله كند و وارد منزل آنان شود و اگر اطلاع پيدا شد كه مجرمى در منزلى است مراقبت از فرار او كنند و به مقامات مسئول اطلاع دهند كه با موازين او را دستگير نمايند. علاقهمندان به نهضت بايد از اينگونه اعمال اجتناب كنند. مردم بايد روى موازين شرعيه عمل كنند
8- طولانى بودن اعتصابات موجب بحرانهايى شده است كه لازم است مردم براى همراهى به طبقه مستمند از گرانفروشى در ارزاق عمومى احتراز كنند و ارزاق مورد احتياج عموم را به قيمت ارزان بفروشند. اين يك عمل انسانى و اسلامى است كه اينجانب از عموم انتظار دارم. خداوند متعال براى اين انساندوستى به آنان بركت و رحمت عنايت مىفرمايد.
9- كراراً سفارش علماء اعلام و ائمه جماعت محترم و خطباء ارجمند و اسير خدمتگزاران به شريعت مطهره را نمودهام. لازم است ملت معظم بداند كه اگر خداى نخواسته خللى در موقعيت اين جماعت كه پاسداران اسلام و قرآن هستند وارد شود، اجانب چپاولگر به آمال خود خواهند رسيد و رشته امور از دست خواهد رفت. روشنگرى اين قشر محترم بود كه ملت را با روحيه اسلامى به هيجان آورد. خدمت اين طبقه را نبايد فراموش كرد و اكنون نيز با كمك اين طبقه است كه در تمام كشور اوضاع رو به آرامش است. من توصيه مىكنم حتى نسبت به كسانى كه به من اهانت نمودهاند نبايد تعرض شود. من از روحانيت مىخواهم با برادران خود در جهت گسترش مبانى مبارزاتى همكارى كنند و با آنان با مهربانى رفتار نمايند. من همه افرادى را كه از من غيبت كرده يا به من اهانت نمودهاند، عفو نمودم و از خداى تعالى براى همه طلب عفو ميكنم و تقاضا دارم كه آقايان ائمه جماعت را كه از قرار مسموع تشريف نياوردهاند، به مسجد دعوت نمايند و احترام آنان را حفظ كنند. البته حساب كسانى كه معلوم است در خدمت دستگاه ظلم بوده جداست.
10- در مطبوعات كه بعد از انقلاب اسلامى خود را در خدمت انقلاب و مسير ملت معرفى مىكنند، مطالب و مقالاتى درج مى شود كه بر خلاف مسير انقلاب اسلامى است و اين موجب نارضايتى و ناراحتى ملت را فراهم نموده، كراراً مراجعه مىشود كه اينجانب اقدامى بنمايم. من متاسفم از اين امر. به آنان و جميع رسانههاى تبليغاتى نصيحت مىكنم كه اين جانبازى والاى ملت بود كه با اتكال به اسلام و قوت ايمان به خداى متعال شما را از آن اسارت و نكبت پنجاه ساله رهائى بخشيد. اكنون سزاوار نيست كه خلاف رضاى ملت رنجديده و بر خلاف انقلاب اسلامى سمپاشىهائى بكنيد كه نفع آن را جز اجانب و چپاولگران و خدمتگزاران آنها احدى نبرد. من متاسفم از اين امر. به آنان و جميع رسانههاى تبليغاتى نصيحت ميكنم كه اين جانبازى والاى ملت بود كه با اتكال به اسلام و قوت ايمان به خداى متعال شما را از آن اسارت و نكبت پنجاه ساله رهائى بخشيد. اكنون سزاوار نيست كه خلاف رضاى ملت رنجديده و بر خلاف انقلاب اسلامى سمپاشىهائى بكنيد كه نفع آن را جز اجانب و چپاولگران و خدمتگزاران آنها احدى نرد. من نصيحت خود را تكرار مىكنم و صلاح مطبوعات را در آن مىدانم كه تحت تاثير راست و چپ و شرق و غرب واقع نشده و خود را در
صحيفه نور ج 5 صفحه 122
مسير انقلاب اسلامى قرار دهند.
شما خود بهتر از هر كس بايد بدانيد كه ملت قيام كرده است تا غبار فرهنگهاى استعمارى را از خود بزدايد. ما بايد عقايد استعمارى را با هر شكل و فرمش در نطفه خفه كنيم و ايمان مردم را كه ابرقدرتها را به زانو در آورد از آنان جدا نسازيم. اميدوارم نصيحت اين درد چشيده را بشنويد، چنانچه اين نصيحت را به آن جوانان و طبقهاى كه در اين موقع حساس موجب تفرقه مىشوند، مىكنم. من خوف آن را دارم كه اين تفرقه اندازىها به ضرر ملت رنج ديده و زيان خود آنان تمام شود. من از روزگار سياه اختناق و اسارت بيمناكم. من از اين گرايش -هاى غربى و شرقى متاسفم. فرزندان من! به آغوش اسلام برگرديد و از فرهنگ غنى اسلام بهره برداريد، گول آنانى را كه جز مكيدن خون ملتهاى مستضعف مقصدى ندارند نخوريد و از مسير انقلاب اسلامى خارج نشويد كه خير شما و ملت شما در آن است.
11- به خواست خداوند متعال به زودى درباره شكل حكومت رفراندم خواهد شد. لازم است تذكر دهم آنچه اينجانب به آن راى ميدهم جمهورى اسلامى است و آنچه ملت شريف ايران در سرتاسر كشور با فرياد از آن پشتيبانى نموده است همين (جمهورى اسلامى) راى دهند كه تنها اين مسير انقلاب اسلامى است و كسانى كه مخالف هستند آزاد و مختارند كه اظهار مخالفت نمايند و علماء اعلام شهرستانها و قراء و قصبات و خود ملت مكلفند كه نگذارند كسى سلب آزادى از كسى بكند و مراقبت كنند آزادانه هر كس راى خود را بدهد.
12-بايد هر چه سريعتر به وضع جنايتكاران رژيم فاسد رسيدگى شود و در دادگاه فوقالعاده انقلابى - مردمى علناً آنان را محاكمه كرده و به مجازات برسانيم تا مردم ستمديده ما از وضع آنان مطلع شده و مطمئن شوند افرادى كه آنان را در طول دوران سياه استبداد اذيت و آزار كرده بودند، چگونه به جزاى اعمال خود ميرسند.
13- بايد تمام ادارات از نخست وزيرى تا كوچكترين اداره از تجمل پرستى و اسراف و كاغذ بازى بپرهيزند و كار مردم را سريعاً انجام دهند.
البته مردم شريف مىدانند كه وزارتخانهها و ادارات در جمهورى اسلامى بايد از بن تغيير كند تا از فرم غربى و سلطنتى در آمده و به صورت انسانى و اسلامى درآيد.
14- من باكمال تواضع از كسانى كه در ورود اينجانب با تلگراف يا نامه تفقد و لطف فرمودهاند تشكر صميمانه مىكنم و از اين كه به واسطه كثرت نامهها و تلگرافات و اشتغال جانفرسا و كمى وقت و فرصت نتوانستم جواب بدهم عذر مىخواهم. من در خدمت همه هستم و طلب عفو از همگان مى كنم. خداوند متعال به اسلام و ملت اسلام عظمت و قدرت مرحمت فرمايد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:42 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 123
تاريخ: 9/12/57
فرمان امام خمينى در مورد انتخاب آقاى هادوى به دادستانى كل انقلاب
بسمه تعالى
جناب آقاى مهدى هادوى دامت توفيقه
جنابعالى به موجب اين حكم به سمت دادستان كل انقلاب جمهورى اسلامى منصوب مىشويد كه و ظايف خود را طبق موازين شرعيه انجام دهيد.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:43 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 124
تاريخ: 9/12/57
بيانيه امام خمينى درباره مصادره اموال سلسله پهلوى
بسم الله الرحمن الرحيم
شوراى انقلاب اسلامى، به موجب اين مكتوب ماموريت دارد كه تمام اموال منقول و غير منقول سلسله پهلوى و شاخهها و عمال و مربوطين به اين سلسله را كه در طول مدت سلطه غير قانونى، از بيت المال مسلمين اختلاس نمودهاند، به نفع مستمندان و كارگران و كارمندان ضعيف مصادره و منقولات آن در بانكها شمارهاى به اسم شوراى انقلاب يا اسم اينجانب سپرده شود و غير منقول از قبيل مستغلات و اراضى، ثبت و مضبوط شود تا به نفع مستمندان از هر طبقه صرف گردد و در ايجاد مسكن و كار و غير ذلك، به جميع كميتههاى انقلاب اسلامى در سراسر كشور دستور مىدهم كه آنچه از اين غنائم بدست آوردهاند در بانك با شماره معلوم بسپرند وبه دولت ابلاغ نمايند كه اين غنائم مربوط به دولت نيست و امرش با شوراى انقلاب است و آنچه كه مامورين دولت به دست آوردهاند يا مىآورند، بايد به همين شماره به بانك تحويل دهند و كسانى كه از اين اموال چيزى به دست آوردهاند، بايد فورا به كميتهها يا بانك تحويل دهند و متخلفين مورد مواخذه خواهند بود.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:43 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 125
تاريخ: 10/12/57
بيانات امام خمينى در روز ورود به قم
ثمرات شهادتهاى پى در پى و مبارزات حق طلبانه ملت ايران
اعوذ بالله من الشطيان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
من از عواطف شما ملت ايران تشكر مىكنم، من شما ملت رنجديده را فراموش نمىكنم. من از عهده تشكر شما بر نمىآيم. من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت ملت ايران را خواستارم.
ملت ايران با جان و خون خود اسلام را زنده كرد، تجديد حيات كرد براى اسلام و مسلمين كوششهاى قريب سيصد ساله استعمار و اجانب را خنثى كرد. قريب سيصد سال اجانب تبليغات كردند، تبليغات بر ضد اسلام، تبليغات بر ضد همه اديان، تبليغات بر ضد روحانيت. در زمان اين پدر و پسر اين تبليغات اوج گرفت، اين عمال اجنبى در اين پنجاه و چند سال تمام حيثيات ملت ما را پايمال كردند، اين پدر و پسر خيانت كردهاند كه روى تاريخ را سياه كرده است، اين پدر و پسر جنايت هايى در ايران كردهاند كه ما نمىتوانيم عشر او، صد يك او را بيان كنيم. اينها ملت ما را به اسارت كشاندند، اينها خزائن ما را به يغما بردهاند، اينها نيروى انسانى ما را از بين بردند. از همه مهمتر نيروى انسانى است. كوشش كردند كه جوانهاى ما را عقب نگه دارند، دانشگاههاى ما را عقب نگه دارند، مدارس علميه ما را نگذارند مشغول به كار خودشان باشند. من از شما ملت ايران و از شما قمىها بايد تشكر كنم كه در اين قيام يكى دو ساله اخير تمام نقشههاى آنها را بر آب كرديد و عمال استعمار را از مملكت خودتان را نديد و بقيهاى كه ماندهاند، اينها هم خواهند رانده شد. دست استعمار را كوتاه كرديد، منفعت خواهان را، چپاولگران بين المللى را دستشان را قطع كرديد، خون داديد جوان داديد لكن خون و جوان شما به نفع اسلام و براى اسلام بوده. اسلام عزيزتر از آن است كه ما خوف داشته باشيم كه خونمان يا جوانانمان در راه او شهيد شود، اسلام شهيدان زياد داشته است اميرامومنين سلام الله عليه شهيد اسلام است و براى اسلام شهادت پيدا كرد. حسين بن على (ع) در راه اسلام شهيد شد ما باكى از شهادت نداريم، ما باكى از كشته دادن نداريم . شما ملت ايران كه با خون خود، با جوانهاى خود، اسلام را بيمه كرديد، دست اجانب را قطع كرديد، شما بر همه ما منت داريد، من از همه شما منت مىكشم، من خادم همه شما هستم، من نمىتوانم شكر اين نعمتى كه به ما داده است و آن غيرتمندان ايران، سرتاسر ايران است، نمىتوانم از عهده شكر آنها برآيم.
صحيفه نور ج 5 صفحه 126
با همت عظيم اقشار ملت خرابىها از سر آباد مىشود
شما اين راه را تا اينجا رسانديد، اينها رفتند از ايران و يك مملكت خرابى و يك قبرستان هاى آبادى براى ما گذاشتند. قبرستانهاى ما را با قبرهاى جوانهاى ما آباد كردند و مملكت ما را خراب كردند. آشفتگى مملكت ما و از هم ريختگى مملكت ما طورى نيست كه بتوان با يكى دو سال و با مدت قليل جبران كرد. اين محتاج به اين است كه همه ملت ايران دست به هم بدهند و با هم اين خرابه را آباد كنند، ننشينند كه دولت آباد كند، دولت نمىتواند آباد كند، ننشينند كه روحانيت آباد كند، روحانيت تنها نمىتواند آباد كند. همه با هم، همه با هم از كشاورزى و كارگر تا صانع و ملا، تا روحانى و دانشگاهى، تا ادارى و ارتش، همه با هم، همه با هم بايد كمك كنند. اين نهضت كه تا اينجا رسيده است نيمه راه است، فقط دزدها را بيرون كرديد، خرابكارها را بيرون كرديد لكن خرابه مانده است، مهم براى خرابه است، مهم اين است كه اين خرابهاى كه براى ما گذاشتهاند با همت والاى شما، با همت عظيم ملت بزرگ ايران اين خرابه از سر آباد شود.
بيدار باشيد كه مفسده جوها در كميناند
بيدار باشيد، هوشيار باشيد، مفسدهجوها در كميناند، اجانب در كميناند، آنها نخوابيدهاند، شما نبايد بخوابيد، شما بايد هوشيار باشيد آنها مشغول نقشه هستند، از طريقهاى مختلف، با فرمهاى مختلف. آنها مىخواهند حالا كه رژيم منحط سلطنتى از بين رفت، با فرمهاى ديگر به ميدان بيايند و باز همان منافع را تجديد كنند و باز همان چپاولگرى را بكنند و باز همان اختناق را از سر بگيرند. ملت عزيز بيدار باشيد. ما به هر چه دست مىگذاريم خراب است. فرهنگ ما خراب است بايد تجديد بشود. فرهنگ، فرهنگ استعمارى است بايد زير و رو بشود، معلمان استعمارى بايد بروند، آنهايى كه تاكنون در خدمت استعمار و رژيم سلطنتى بودند بايد بروند، به جاى آنها پاكدامن پاكدامن بيايند، دانشمندان پاكدامن بيايند. ما بسيار بسيار آشفتگىها داريم. ما بايد همه با هم به اين آشفتگىها خاتمه دهيم، به اين خيانتها خاتمه دهيم. با هوشيارى و بيدارى نهضت خود را از دست ندهيد. اگر خداى نخواسته اين نهضت رو به سردى برود، آمادگى برگشت همان مصائب را داشته باشيد. اگر بخواهيد ايران را نجات بدهيد، اسلام را نجات بدهيد، قرآن كريم را نجات بدهيد، بايد اين نهضت را نگه داريد. در مواقع مقتضى تظاهر كنيد، اجتماعات كنيد. ديگر امروز تظاهرات، تطاهرات غير آرام نيست. بايد اين نهضت محفوظ بماند، بايد اين ملت زنده بماند.
تفرقه افكنان و عمال اجانب را طرد و با يگديگر اتحاد و تعاون داشته باشيد
گذشت آن زمانى كه يك پاسبان بر ما حكومت مىكرد، گذشت آن زمان كه يك استاندار بر ما حكومت مىكرد، گذشت آن زمانى كه يك ستارهدار بر ما حكومت مىكرد. امروز همه در خدمت شما هستند، در خدمت اسلام هستند. اين نعمت را قدر بدانيد، سستى و سردى به خودتان راه ندهيد، نگوئيد
صحيفه نور ج 5 صفحه 127
كه او رفت و تمام شد، خير، استعمار مطالعه كرده است، سيصد سال يا بيشتر مطالعه كرده، مطالعات روحيات شما را كرده است، مطالعه طوايف مختلف ايران را كرده است به اين نتيجه رسيده است كه بايد اختلاف بيندازد بين طوايف مسلمين، اختلاف بيندازد، در هر شهر اختلاف ايجاد كند، با نغمههاى مختلف شما را از هم جدا كند، روحانيت را از مسلمين جدا كند، دانشگاه را از روحانيون جدا كند، كارگر را از مردم و از روحانيون جدا كند. روحانيت در خدمت كارگر است. اسلام در خدمت مستضعفين است. اينها كه دعوى ميكنند كه كارى نشده است، اينها براى تفرقه اندازى است. كار بسيار بزرگ شده است لكن بزرگتر هم مانده است. اگر كسانى درصدد تفرقه اندازى شدند، آنها را از خودتان طرد كنيد، اجازه ندهيد كه حرفهايى بزنند كه تفرقه بياورد. كارگران بيدار باشند، اينها مىخواهند عصر سابق را برگردانند. كشاورزان بيدار باشند، اينها مىخواهند شما را باز به شكست كشاورزى بكشانند، شما كشاورزان كه بزرگترين پشتيبان ملت هستيد بايد به كار كشاورزى خودتان ادامه بدهيد. الان وقت كشت است كشت بهاره بكنيد. شما كاسبها و كسبه و تجار محترم در ارزاق عمومى با مردم مراعات كنيد، گرانفروشى را كنار بگذاريد، حس تعاون پيدا كنيد، حس انسانيت پيدا كنيد، ضعفا را مراعات كنيد، تخفيف بدهيد، از گرانى، از گرانقيمت كردن اجناس، از گرانفروشى اجناس اجتناب كنيد. همه با هم باشيد، برادريد شما، همه اقشار برادرند، همه با هم باشند، مراعات هم را بكنيد. از آن چيزهائى كه در اين پنجاه سال در بين شما زياد شد از قبيل دروغ گفتن، از قبيل خدعه كردن، از قبيل گرانفروشى، از اينها احتراز كنيد. امروز سايه اسلام روى سر شماست. امام زمان به شما نظر دارد، پيغمبر اكرم به شما نظر دارد، خداى تبارك و تعالى پشتيبان شماست.
اسلام تامين كننده احتياجات مادى و معنوى انسان
ما بسيار كارها در پيش داريم كه بايد من بعضى از آنها را براى شما عرض كنم. من در اين آخر كه از تهران مىخواستم بيرون بيايم، دستور دادم كه تمام املاك و دارايى سلسله منحوس پهلوى و تمام دارايى آن اشخاص كه وابسته به او بودند و اين ملت را چاپيدند مصادره بشود. براى طبقه ضعيف مسكن ساخته بشود. سرتاسر ايران براى ضعفا مسكن سازيم، همين دارايى شاه سابق و خواهر و برادرش براى يك مملكت، براى آباد كردن يك مملكت كافى است. ما عمل مىكنيم، حرف نمىزنيم. تمام كميته هايى كه در تمام اطراف ايران هست موظفند كه آنچه به دست آمد از مخازن ايران، هر چه كه اينها بردند و مخفى كردند و اتباع آنها بردند و مخفى كردند، آنها را كه به دست آمده است. به بانكى كه شمارهاش را بعد تعيين مىكنم تحويل بدهند كه براى كارگرها، براى مستضعفين، براى بينوايان، هم خانه بسازند، هم زندگى آنها را مرفه كنند. ما علاوه بر اينكه زندگى مادى شما را مىخواهيم مرفه بشود، زندگى معنوى شما را هم مىخواهيم مرفه باشد. شما به معنويات احتياج داريد. معنويات ما را بردند اينها. دلخوش نباشيد كه مسكن فقط بسازيم، آب و برق را مجانى مىكنيم براى طبقه مستمند، اتوبوس را مجانى مىكنيم براى طبقه مستمند، دلخوش به اين مقدار نباشيد، معنويات شما را، روحيات
صحيفه نور ج 5 صفحه 128
شما را عظمت مىدهيم، شما را به مقام انسانيت مىرسانيم. اينها شما را منحط كردند، اينقدر دنيا را پيش شما جلوه دادند كه خيال كرديد همه چيز اين است. ما، هم دنيا را آباد مىكنيم و هم آخرت را. يكى از امورى كه بايد بشود همين معناست كه خواهد شد. اين دارايى از غنائم اسلام است و مال ملت است و مستضعفين. و من امر كردهام به مستضعفين بدهند و خواهند داد و پس از اين هم تخفيفهاى ديگر در امور خواهد حاصل شد لكن يك قدرى بايد تحمل كنيد، به اين نغمههاى باطل گوش نكنيد، آنها حرف مى زنند ما عمل مىكنيم، آنها شما را مىخواهند دلسرد كنند از اسلام، اسلام پشتيبان شماست.
اخطار به مصادر امور، مبنى بر محو آثار طاغوت در مراكز و شوونات مملكتى
ما پس از اين راجع به بانكها هم طرحهايى داريم كه از اين وضع رقت بار برگردد، از اين وضع استعمارى برگردد. ما بايد تمام اين كاخهاى وزارتخانه را، وزارتخانهها را، كه ميليونها، ميلياردها مال ملت در آن صرف شده است بايد اينها تبديل بشود به يك چيز معتدل اسلامى. اين فرم، فرم خارجى است، فرم اجنبى است، فرم طاغوت است. در دادگسترى كاخ درست شده است لكن دادگسترى نيست، دادخواهى نيست، فقط كاخ است. كاخها بايد برود، دادخواهى به جاى آن بنشيند، بانكها به تدريج بايد تعديل بشود و ربا بكلى قطع بشود. من بايد به مصادر امور بگويم كه، اخطار كنم كه اينقدر ضعف نفس به خرج ندهيد، دنبال اين نباشيد كه فرم غربى پيدا كنيم. بيچارگى ما اين است كه دنبال اين هستيم كه فرم غربى پيدا كنيم، دادگسترى ما دادگسترى غربى باشد، قوانين ما، قوانين غربى باشد. اينقدر ضعيف النفس نباشيد، ما قانون غنى داريم، ما قانون الهى داريم. آنهايى كه فرم غربى را بر فرم الهى ترجيح مىدهند اينها از اسلام اطلاع ندارند. آنهايى كه مىگويند نمىشود اسلام را در اين زمان پياده كرد، براى اينكه اسلام را نشناختهاند، نمىفهمند چه مىگويند ما مبارزه با فساد را با دايره امر به معروف و نهى از منكر كه يك وزارتخانه مستقل بدون پيوستگى به دولت، با يك همچو وزارتخانهاى كه تاسيس خواهد شد انشاءالله، مبارزه با فساد مىكنيم، فحشا را قطع مىكنيم، مطبوعات را اصلاح مىكنيم، راديو را اصلاح مىكنيم، تلويزيون را اصلاح مىكنيم، سينماها را اصلاح مىكنيم. تمام اينها به فرم اسلام بايد باشد. تبليغات، تبليغات اسلامى، وزارتخانهها، وزارتخانههاى اسلامى، احكام، احكام اسلام حدود اسلام را جارى مىكنيم، خوف از اينكه غرب نمىپسندد نمىكنيم. غرب ما را خوار كرد، غرب روحيات ما را از بين برد ما را غربزده كردند، ما اين غربزدگى را مىزدائيم. ما با ملت ايران، با همراهى ملت ايران، با پشتيبانى از ملت ايران، تمام آثار غرب را، تمام آثار فاسده، نه آثارى كه تمدن است، تمام اخلاق فاسده غربى را، تمام نغمات با طله غربى را خواهيم زدائيد . ما يك مملكت محمدى ايجاد مى كنيم. بيرق ايران نبايد بيرق شاهنشاهى باشد، آرم ايران نبايد آرمهاى شاهنشاهى باشد، بايد آرمهاى اسلامى باشد. از همه وزارتخانهها، از همه ادارات بايد اين شير و خورشيد منحوس قطع بشود. علم اسلام بايد باشد. آثار طاغوت بايد برود. اينها آثار طاغوت است، اين تاج آثار طاغوت است، آثار اسلام بايد باشد.
صحيفه نور ج 5 صفحه 129
تضعيف دولت و ارتش، تضعيف اسلام است
آقا بيدار باشيد دولت بيدار باش ملت بيدار باش! كم كم شما را دوباره نكشانند به آنجا. از الان ، از الان بايد اين مسائل حل بشود، البته تدريج هم مىخواهد، تدريج دارد اما شروع مىكنيم، ما شروع مىكنيم، البته مهلت هم مىدهيم به دولت، بايد مهلت بدهيم. به اين حرف هايى كه زده مىشود در اطراف كه چه شد؟ چه كرديد؟ چه خواهد شد به اينها گوش ندهيد، اينها مىخواهند تضعيف كنند دولت ما را. تضعيف دولت ما تضفعيف اسلام است. دولت، دولت اسلام است. تضعيف ارتش ما تضعيف اسلام است. تضعيف نكنيد. البته تصفيه مىشود تمام ادارات، تصفيه مى شود، تمام وزارتخانهها تصفيه مىشود، دزدها بيرون مىروند، خيانتكارها بيرون مىروند لكن همه خيانتكار نيستند، امنا باقى مىمانند، عزيزند.
شما ملت ايران پنجاه و چند سال، آنقدرى كه جوان ما، يك قدرى مسنهاى ما يادشان است يا بيست سال، آنكه همه شما تقريبا يادتان است صبر بر همه مصائب كرديد تا صبرتان تمام شد، يك مقدار هم مهلت بدهيم كه دولت كار خودش را بكند. البته بعضى انتصابات، انتصابات اشتباه بوده است، عمدا نبوده است، دولت عمداً خلاف نمىكند. بعضى انتصابات، انتصابات اشتباه بوده است و همين طور ستاد ارتش، رئيس ستاد خيانت عمدى نمىكند، نصب خائن را عمداً نمىكند، اشتباه ممكن است. هر جا اشتباه شد تذكر بدهيد، تضعيف نكنيد. آنهايى كه مىگونيد شما بايد اينها را تضعيف كنيد يا تبليغاتى مىكنند كه موجب تضعيف است، آنها خائنند، آنها مىخواهند كه دولت را تضعيف كنند، ارتش را تضعيف كنند تا از نو يك سازمان ديگرى درست كنند كه ملت و همه چيز ما را دوباره برگردانند به حال اول. بيدار باشيد.
ملت خواهان جمهورى اسلامى و بيزار از شرق و غرب است
ما تا آخر نفس ايستادهايم. من اين - دو سال - يك سال، دو سال آخر عمر را وقف شما كردهام. از شما مىخواهم، از ملت مىخواهم كه اين نهضت را نگه دارند تا تاسيس حكومت عدل اسلامى. از آنوقت تا حالا مىگفتيد تا مرگ اين كذا نهضت ادامه دارد، حالا بايد بگوئيد تا اقامه حكومت اسلامى نهضت ادامه دارد. آنكه ملت ما مىخواهد جمهورى اسلامى است نه جمهورى فقط، نه جمهورى دمكراتيك، نه جمهورى دمكراتيك اسلامى، جمهورى اسلامى. آنچه كه من از شما ملت ايران مىخواهم اين است كه بيدار باشيد، خون عزيزان خودتان را هدر ندهيد، كلمه دمكراتيك را از آن نترسيد، از آنكه حذفش را بترسيد، اين فرم غربى است، ما فرمهاى غربى را نمىپذيريم. ما تمدن غرب را قبول داريم لكن مفاسدش را نمىپذيريم. آن كه خون داده همين جوان، همين توده بوده است، آن كه جوان داده است همين توده بوده است. يك دستهاى بيرون بودهاند، اشراف و اعيان هم بالاها نشسته بودند و شما خون داديد، شما جوان داديد، خانههاى شما
صحيفه نور ج 5 صفحه 130
را سوزاندند، آنكه شما مىخواهيد آن بايد بشود و نه آنكه، آنهايى كه از اروپا و خارج آمدهاند مىخواهند، نه آنكه اعيان و اشراف مىخواهند، نه آنكه حقوقدانها مىخواهند، آنكه شما مىخواهيد ميزان است، آن كه خون داده بايد حرفش را شنيد، راى او معتبر است.
تامين آزادى در انتخاب نوع حكومت، براى همه مردم
روزنامهها خودشان را اصلاح كنند، خيانت نكنند به اسلام و مسلمين، خون مظلومان ما را هدر ندهند، تبليغات سوء را منعكس نكنند، توطئهها را جلوگيرى كنند لكن همه مردم در آراء آزاد. وقت رفراندوم اعلام شد راى من حكومت جمهورى اسلامى است، جمهورى اسلامى است. هر كس و هر كس كه تبعيت از اسلام دارد جمهورى اسلامى بايد بخواهد لكن تمام مردم آزادند كه آراء خودشان را بنويسند و بگويند، بگويند كه ما رژيم سلطنتى مىخواهيم، بگويند كه ما برگشت محمد رضا پهلوى مىخواهيم، آزادند بگويند كه ما رژيم غربى مىخواهيم، جمهورى باشد لكن اسلام نباشد. اين آدمى كه مىگويد جمهورى باشد اسلام نباشد، بايد پرسيد كه از اسلام چه دانى و چه ديدى؟ چه بدى از اسلام ديدى؟ بايد به آن گفت كه اين اسلام است كه طاغوت را قطع كرد، نه مردم. ايمان، ايمان طاغوت را قطع كرد، نه من و تو. از اسلام چه بدى ديدى؟ آن كه مىگويد ما جمهورى دمكراتيك مىخواهيم يعنى جمهورى به فرم غرب، از اسلام چه بدى ديديد؟ چه مىدانيد از اسلام؟ اسلام تامين آزادى، استقلال، عدل، اسلام شخص اول مملكتش با يكى از رعايا فرق نداشت بلكه پائينتر از او بود. در استفاده از ماديات. آزادى آراء در اسلام از اول بوده است در زمان ائمه ما عليهم السلام، بلكه در زمان خود پيغمبر آزاد بود، حرفهايشان را مىزدند. حجت ما داريم، ما حجت داريم، كسى كه حجت دارد از آزادى بيان نمىترسد لكن توطئه را اجازه نمىدهيم. اينها حرف ندارند توطئه مىكنند. ما آنها را دعوت كرديم، كسانى را وادار كرديم كه دعوت كنند كه اگر حرفى داريد بياييد در تلويزيون بگوئيد، مباحثه مىكنيم با هم، تا حالا حاضر نشدند.
پشتيبانى از حوزههاى علميه و حفظ همبستگى
من از عواطف ملت ايران و از عواطف هم وطنهاى خودم، قمىها كه من قبلا گفته بودم كه از قم علم منتشر مىشود، از قم قدرت منتشر شد، قم نمونه بود و من مفتخرم كه در قم هستم. من 15 سال ياقدرى بيشتر از شما دور بودم لكن دلم اينجا بود، با شما بودم. شما غيرتمندان، شما پاك جوانان سرمشق همه شديد و الحمدالله تمام ملت ايران، سر تاسر ملت ايران با هم همصدا شدند و اين قدرت الهى بود كه طاغوت را شكست، اين قدرت الهى بود كه ابر قدرتها را از بين برد و خواهد برد. ما ديگر اجازه نمىدهيم ابر قدرتها دخالت در مملكت ما بكنند. از اختلافات دست برداريد رمز پيروزى ما اتحاد بود، همبستگى بود. از حوزههاى علميه تجليل كنيد، گوش به حرفهائى كه ميزنند و مىخواهند شما را از حوزهها جدا كنند، از مراجع جدا كنند، گوش ندهيد. اينها غرض دارند. اين
صحيفه نور ج 5 صفحه 131
حوزههاى علميه است كه اسلام را تا حالا نگه داشته است. اگر روحانيون نبودند از اسلام خبر نبود. آن كه اسلام را زنده نگه داشته است در مواقع سياه، در اين زمانهاى سياه، همين روحانيين بودند. پشتيبانى كنيد از اينها.
تقوا را نصب العين خود قرار دهيد
حوزههاى علميه در هر جا هست، در هرجا حوزههاى علميه هم بيدار بشوند هر جا هستند، امروز روزى نيست كه حوزههاى علميه مثل سابق عمل كنند سابق وضع ديگر داشت حالا وضع ديگر. حوزههاى علميه بيدار باشند. تقوا را، تقوا را نصب العين خود قرار بدهيد. فضلا، طلاب علوم دينيه، تقوا، تقوا، تنزيه نفس، مجاهده با نفس. يك مجاهد با نفس مىتواند بر يك امت حكومت كند. مجاهده كنيد، تهذيب كنيد،- بر - حوزههاى خودتان را. همه بايد تهذيب كنند خودشان را، همه ملت موظفند كه تهذيب كنند. مكتب اسلام، مكتب تهذيب است. قرآن كتاب آدم سازى است اتكال به قرآن بكنيد، تعليم از تعاليم عاليه اسلام بگيريد. اسلام انسان درست مىكند، همان كه اجانب، ابرقدرتها از اين مىترسند، از انسان مىترسند، و اسلام را مى كوبند چون مكتب انسان سازى است، از آدم مىترسند و مدارس و دانشگاهها را مىكوبند - اشاعه مىدهند - آنجاها مركزى باشد كه آدم درست كند. يك آدم، يك ملت را درست مىكند. رسول اكرم يك آدم بود، يك انسان كامل بود و يك عالم را تهذيب كرد. و يك فاسد، يك ملت را فاسد ميكند. يك محمدرضا پهلوى، يك ملت را رو به فساد كشاند. خداوند تعالى به همه شما نصرت عنايت كند. خداوند تعالى اسلام را تقويت كند خداوند تعالى اين روح نهضت را زنده نگه دارد خداوند تعالى اين قدرت اسلامى را حفظ كند خداوند تعالى به مراجع و علماء ما عزت و عظمت عنايت كند خداوند تعالى به مراجع و علماء ما عزت و عظمت عنايت كند خداوند تعالى به ملت ما شجاعت عنايت كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:43 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 132
تاريخ: 11/12/57
بيانات امام خمينى در جمع روحانيون، گروهى از ايرانيان و شوراى منتخب بيمارستانهاى هلال احمر امارات متحده عربى
ظلم و تعدى و شكنجههاى غير قابل تصور رژيم شاه
بسم الله الرحمن الرحيم
من از آقايان كه تحمل زحمت كردند و براى تفقد از من و اظهار همدردى با ملت به اينجا آمدند تشكر مىكنم و سلامت همه را از خداى تبارك و تعالى خواهانم.
شما مىدانيد كه ملت ايران در اين پنجاه و چند سال تحت ظلم و تعدى اين خاندان كه هم آزادى خودشان را از دست داده بودند و هم استقلال كشور ما از دست ما رفته بود، مىدانيد كه چه كشيدند ملت ما، سران ملت، طبقات مختلف، روحانيون، روشنفكرها، دانشگاهيها، بازاريها همه در رنج و عذاب بودند و چه اشخاصى كه در زندانهاى اينها كشته شد، بايك شكنجههاى بسيار فجيع كه ما الان نمىتوانيم تصور آن شكنجهها را بكنيم. متخصص شكنجه از اسرائيل آورده بودند كه اسرائيلىها تربيت كنند اشخاص شكنجهچى را و آنها شكنجه بكنند، بعضى از روحانيون را آنطورى كه براى ما نقل كردهاند، پايش را اره كردهاند و بعضيها را روى تاوه گذاشتند و برق را متصل كردهاند، بو دادهاند آنها را و - ما - اينهائى كه به ما رسيده است از اين قبيل است، لكن آنهائى كه بعد خواهد كشف شد، خواهيد فهميد كه چه به روزگار اين بدبختها و اين ملت اينها آوردند.
از آنطرف مملكت ما را با اسم تمدن بزرگ، همه چيزش را به عقب زدند، فرهنگ ما، يك فرهنگ استعمارى است كه نمىگذارد بچههاى ما تربيت و رشد پيدا كنند، بعد از تقريبا هفتاد سال مدرسه داشتن و سى و چند سال يا بيشتر، دانشگاه داشتن، معذلك اگر لوزهاى را بخواهند عمل بكنند، مىگويند كه بايد برود به لندن عمل بكند، اگر يك كسى سينهاش مثلا درد داشته باشد يا يك مرض چه، بايد برود به خارج، براى اينكه نگذاشتهاند نيروى جوان هاى ما رشد و تربيت پيدا بكند، الان من در اين سفرى كه در پاريس رفتم كه از جاهاى مختلف براى ملاقات من آمدند، منجمله از اشخاصى كه آمدند، اينهائى كه در آلمان هستند، چهارصد نفر هستند ظاهراً براى نيروى اتمى آنجا رفتهاند، اينها شكايات داشتند مىگفتند اولاً ما را نمىگذارند كه درست ما اطلاع پيدا كنيم از آن فنونى كه هست و ثانياً اين براى ايران مضر است، براى اينكه اين تا نفت تمام بشود، اين هم تمام مىشود. اين جانشين
صحيفه نور ج 5 صفحه 133
نفت است و اين الان اگر درست بشود، تا نفت تمام بشود اين تمام شده است بنابراين، اين ضرر دارد براى ايران و علاوه ضررهاى جانى دارد براى ملت ايران اينها را نگذاشتند درست تحصيل بكنند، آنى هم كه مىخواستند بكنند، اگر نيمه تمام بود، آن هم اين بود چيزهايى كه مضر به حال كشور ما بود. مىدانيد كه كشاورزى ما را بكلى از بين بردند كه الان ما احتياج داريم در همه چيزها، همه حبوبات احتياج به خارج داريم، دامدارى ما را بكلى از بين بردند، مراتع ما را به خارجىها دادند و يا به اجاره دادند يا همينطور دادند. جنگلهاى ما را ملى كردند، دست ملت را از آن كوتاه كردند و به خارجىها دادند، اينها، الان شما هرجاى اين مملكت را دست بگذاريد، خراب است يك خرابه را گذاشتند و هر چه ما داشتيم برداشتند و رفتند، الان اين دولت و ما، وارث يك خرابهاى هستيم كه همه چيز آن را از بين بردهاند و بايد از سر بنا بشود.
تاراج خزاين مملكت و ايجاد پايگاه براى امريكا
تبليغات اينها اين قدر بود كه در همين خليج تقريباً عقيدهاش اين بود كه اگر شاه نباشد و دنيا به هم مىخورد، در ايران هم بلى اين تتمهاش باز هم، اين تتمهاش حالا هم هست. اينها بعد مىفهمند كه اينها، (اين خاندان) به سر ملت ما چه آورده است خزائن اين ملت را اينها همه آن را چاپيدند و بردند. زمان رضا شاه چمدانهاى زياد از جواهر پر كردند و در دريا وقتى كه در كشتى نشستند و بردند او را، بين دريا يك چيزى را آوردند، يك بلمى آوردند، متصل كردند، رضا شاه را نشاندند توى آن، كشتى را با جواهرات بردند انگلستان، خورد و رفت.
اين در زمان او بود، در زمان اين هم قبل از اينكه برود همه چيزش را بسته بندى كردند و بردند از بين، جواهرات را بردند، همه چيز را تقريباً غارت كردند و رفتند، اين مملكت، نفت مهمترين چيز اين مملكت است، دارائى اين مملكت است و بايد نسلهاى آتيه از اين استفاده بكنند، اگر بيست سال ديگر اين بود، ديگر نفت نداشتيم. خودش هم مىگفت كه نفت ما بيشتر از بيست و چند سال نيست، براى اينكه نفت را همينطور باز كردند لولههايش را و دادند به غير، در مقابلش چه گرفتند؟ براى امريكا كه نمونه بارزش است، نفتها را دادند در مقابل آن پايگاه براى امريكا درست كردند، نه اينكه اسلحه به ما دادند، اين صورت مسئله بود كه اينها در مقابل نفت اسلحه به ما دادند اسلحهاى كه به ما دادند، اسلحهاى است كه ما نمىتوانيم استعمالش كنيم. الان در مملكت ما كسى نيست كه بتواند اين اسلحهها را استعمال كند، اين اسلحه را دادند كه پايگاه باشد كه اگر يك وقتى با شوروى مثلا اينها جنگشان شد، ايران پايگاه آنها باشد و پايگاه هاى زياد درست كردند، هم نفت را بردند، هم به نفع خودشان عوض را دادند. هر دويش به جيب خود آنها رفته، اينها يك همچو خيانتى به اين مملكت كردند و باز در خليج مىگوئيد هستند اشخاصى كه خيلى شاهد و ستند. ديگر حالا بايد استخوان پوسيده او را بپرستند، اين خائنها بايد استخوان پوسيده او را بپرستند اين حال يك استخوان پوسيدهاى است كه نه امريكا قبولش كرده، نه همان رباط كه هست، آنها هم مىگويند كه ما او را به شاهى قبول
صحيفه نور ج 5 صفحه 134
نداريم و نمىتواند اينجا بماند، نه انگلستان قبولش كرد كه بروند، همه ردش كردند خوب پس بيايد خليج پيش اين رفقايش.
آنچه كه به درد همه ما مىخورد اسلام و حقايق آن است
در هر صورت شما بدانيد كه اينها اينطور كردند و ملت ما، ملت غيور ايران تاب نياورد و همه با هم با قدرت اسلام، با قدرت ايمان قيام كردند و با قدرت ايمان پيش بردند، اين نهضت و اين پيشتازى و اين پيروزى، مرهون اين طبقه جوان ايران، آن هم طبقه جوان درجه سه، طبقه جوان محروم، آنها، اين مسئله را پيش بردند. اين نهضت را پيش بردند و ما بايد از آنها تشكر كنيم. در هر صورت اين، شماها بايد در محال خودتان كه مىرويد نصيحت كنيد اينها را كه گذشت ديگر مطلب، ديگر شما حا هر چه هم فرياد كنيد شاه، ديگر شاهى تو كار نيست، تا شما فريادش را بزنيد، برگرديد به اسلام. آن چيزى كه به درد شما و به درد همه ما مىخورد، اسلام و حقايق اسلام است، اسلام كافل همه جهات ما هست، دنيا را درست مىكند، آخرت را درست مىكند، سعادتمند مىكند شما را.
خداوند انشا ء الله شما همه را توفيق بدهد و باز هم از شما تشكر مىكنم كه آمديد و من هم ديگر حالم مقتضى نيست كه ديگر صحبت كنم. حالم مقتضى نيست.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:43 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 135
تاريخ: 11/12/57
بيانات امام خمينى در جمع روحانيت غرب تهران
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
تشكر از جديت روحانيت در روشنگرى و هدايت ملت ايران
من از شما آقايان كه در اين مدت طولانى، اطلاع دارم زحمات جانفرسا كشيديد و تحمل جنايات رژيم را كرديد تشكر مىكنم. خداوند تعالى به شما علماء اعلام و شاگردان مكتب امام زمان سلام الله عليه عمر و بركت و عزت عنايت فرمايد، شما در اين راه جديت كرديد و روشنگرى كرديد و ملت را به قيام وادار كرديد، شما هدايت كرديد مردم ، را روحانيت ايران هدايت كرد مردم را و بحمدالله روشنگريهاى شما اثر خودش را كرد و مردم ايران يكپارچه با هشيارى قيام كردند و مسائل به اينجا رسيد، لكن از اينجا به بعد بسيار مشكلتر است.
يك مملكت آشفته، يك كشور شكست خورده، يك كشور دزد زده، غارت زده بجا گذاشتند، نيروهاى انسانى ما را عقب راندند، نگذاشتند ترقى بكنند و مخازن ما را بردند و جواهرات ايران را حمل كردند و به خارج بردند و ايران را بطور شكست خورده فقير باقى گذاشتند.
الان بهر جهتى از جهات كشور كه ملاحظه بكنيد مىبينيد كه احتياج به سالها، سالهاى دراز فعاليت دارد تا بشود به صورت قبل از دزد - زدگى برگردد.
در اقتصاد، بكلى اقتصاد اينجا شكست خورده است، فرهنگ، فرهنگ استعمارى بوده است، ارتش، ارتش انگل بوده است، ديگران او را هدايت مىكردند و همه چيزها بطور شكست خورده و منهدم باقى مانده است.
شما وارث يك مملكت ويرانه هستيد كه بايد به همت شما و ساير اقشار اين ويرانه دوباره از سر سازندگى پيدا كنيد.
بايد با همكارى تمام اقشار اين ويرانه ساخته شود
اول توقع اين نيست البته و نبايد توقع اين باشد كه بطور اعجاز يك شبه همه امور اصلاح بشود، انهدام آسان است، يك سيل مىآيد يك شهر را خراب مىكند، يك زلزله مىآيد يك شهر را ويران مىكند، لكن ساختن آن شهر بعد مشكل است، البته الان توقعات خيلى زياد است، هر روز
صحيفه نور ج 5 صفحه 136
توقعات زيادى هست كه روى اين معناست كه توجه به اين نكردند كه پنجاه سال، بيشتر از پنجاه سال رنج كشيدند و صبر كردند، حالا مىخواهند كه همين رنجهاى پنجاه ساله با يك شب يا با يك ماه ترميم بشود، اين امرى است غير ممكن.
بايد ما همه بهم دست بدهيم و شما آقايان محترم مردم را موعظه كنيد و مردم همه با هم دست به هم بدهند و اين ويرانه را بسازند، دولت تنها نمىتواند اين كار را بكند، يك طائفه نمىتوانند اين كار را بكنند براى اينكه خرابى آنطور نيست كه يك جا باشد تا يك قوه بتوانند، الان همه اوضاع بهم ريخته است و محتاج به اين است كه همه باهم از اين به بعد، همه با هم در ساختن اين خرابه شركت بكنيد. بايد شما آقايان در مساجد، در محافل عمومى مردم را متوجه بكنيد كه الان همه شما مكلف بر اين هستيد كه در اين ساختمان شركت بكنيد، هر كس بهر مقدار كه مىتواند.
الان زراعت ما و كشاورزى ما بكلى منهدم است و بايد آقايان توصيه بكنند در مجالسشان، در مساجدشان، توصيه بكنند، اشخاص بفرستند به اطراف كه مردم را آگاه كنند كه كشت و زرع بكنند كه احتياجمان از خارج برطرف بشود، مملكت ايران كه يك ناحيهاش ممكن بود براى تمام ايران كافى باشد، مثلاً آذربايجان اگر چنانچه كشت بشود، ممكن بود براى ايران كافى باشد، حالا همه چيزش از خارج مىآيد، يعنى اين اصلاحاتى كه اينها به خيال خودشان كردند، عالما عامداً فاسد كردند، نه اينكه اشتباه كردند، آن مردك آمد گفت من اشتباه كردم، لكن تعمد كرد در امور، اينطور نبود كه اشتباه باشد، عالم عامد بود در خراب كردن اين مملكت، كشاورزى را عالم عامد بود كه بصورت اصلاحات ارضى به فساد بكشاند، مامور بود براى اينكه مملكت ما را بازار قرار بدهد براى ديگران و ما بايد از ديگران وارد كنيم و ما بازار آنها باشيم، اگر چنانچه اين مرد نبود مملكت خودمان براى خودمان براى خودمان كافى بود، لكن اين مرد يا نامرد به واسطه آن نوكرى كه داشت، ماموريتى كه براى وطنش داشت، مامورش كرده بودند، بيايد و اين وطن را از بين ببرد و برد و رفت و منتها همه چيزهاى ما را برداشت و رفت.
كشاورزى ما به اين حال رسيده است و تبليغات لازم است يعنى اشخاصى كه در راس واقع هستند، اشخاصى كه مردم از آنها اطاعت مىكنند و مردم را هدايت مىكنند اينها بايد مردم را وارد كنند به اينكه كشاورزى را از سر بگيرند و كشاورزى را به صورت اول انشاءالله يا بهتر در آورند، لكن نبايد توقع داشت كه همين امروز كه اين بساط برچيده شد، همان فردا همه كارها مطابق دلخواه همه مردم هيچ امكان ندارد اين معنا و لهذا اين مراجعات كثيرى كه الان مىشود كه هر كدام يك توقعاتى دارند اين روى اين است كه هر كس فكر مىكند حال خودش را، متوجه نيست كه مصادف با چه مصيبتى هستند، الان دولت با چه چيز مصادف است، الان دولت در هر جا كه دست مىگذارد خرابى است و براى آبادى او محتاج به يك صرف وقتى است، صرف مخارجى است كه همه اينها لنگ است، بايد شما مردم را هدايت كنيد كه آقا شماها پنجاه و چند سال است كه زير زجر بوديد و تحمل كرديد، چند سال است كه تحمل شما تمام شد و بحمدالله به قدرت الهى برچيده شد اوضاع، حال بايد چند سال هم صبر بكنيد كه بتدريج اين كارها درست بشود، يك ارتشى كه بايد از سر ساخته بشود،يك كشاورزى
صحيفه نور ج 5 صفحه 137
كه بايد از سر ساخته بشود، يك نابسامانى هايى كه هر كدامش صرف وقت لازم دارد، الان هريك از اين چيزهاى دولت كه پيش من مىآيند، وزراء مىآيند يا رئيس ارتش مىآيد قرنى مىآيد، ديگران مىآيند، خوب اينها همه شان من مىبينم كه عاجزند از اينكه بتوانند به اين زودى كار را انجام بدهند و اينها هم حق دارند، اين طور نيست كه مسامحه مىكنند، جديت دارند مىكنند، مشغولند همه، شب و روز مشغولند اينها، لكن وضع طورى است كه نمىشود به اين زودى انجام داد، بايد كمك كنيد به اينها.
تاكيد بر تقويت دولت مردمى و پرهيز از كارشكنى
مثلاً يكى از كمكهائى كه از آقايان ساخته است اين است كه در اين پادگانهائى كه اينها كسى را مىگذارند و در شهربانى در كلانترىها كه كسى مىگذارند تاييد كنيد، كارشكنى نكيند، اين طور نباشد كه يك دولتى در مقابل دولت باشد كه تضعيف بشود، تاييد كنيد، يك دولتى است كه مال خودتان است، حالا مثل دولتهاى سابق نيست، دولتى است كه مال خود شما هست، دولتى است كه منشا از اراده خود شما هست. اين را بايد تاييد كرد، نه اينكه هر كارى كه آن كند، مقابلش يك چيزى بكنيد، يا همينطور اگر كسى را تعيين كردند براى كلانترى يا براى ارتش در پادگانها از او تاييد كنيد، كارشكنى نكنيد، به مردم وادار كنيدكه تاييد كنند، مردم را ارشاد كنيد كه اينها را تاييد كنند تا بتوانند رشته امور را به دست بگيرند و اين آشفتگىها به آخر برسد.
يك مملكت آشفته است كه با همت شما بايد درست بشود، با همت علماء بايد درست بشود، يا همت - عرض مىكنم - همه طبقات بايد درست بشود، الان هم يك آشفتگىهاى زيادى هست كه مفسدين افتادند توى مردم و پخش اكاذيب مىكنند و مىروند در اين كارخانهها به آنها مىگويند كه ببينيد هيچ چيز نشده، خوب آن بيچارهها هم نمىدانند كه هيچ چيز نشد، نبوده، آنيكه شد، حساب نمىكنند كه يك قدرت شيطانى و يك استبداد مبرمى را بهم زدند، اين را حساب مىكنند كه حالا كه آنها رفتند پس حالا باز هم هيچ شيطانى و يك استبداد مبرمى را بهم زدند، اين را حساب مىكنند كه حالا كه آنها رفتند پس حالا باز هم هيچ چيز نشد! خيال كردند كه حالا بايد مثلاً تا آنها رفتند يك دست غيبى بيايد و همه، چيز را براى همه... اينها مفسد هستند اينها مىخواهند مردم را اغوا كنند و شماها بايد در مقابل آنها ايستادگى بكنيد، مردم را هدايت بكنيد، هر كس مىتواند برود در اين كارخانهها براى مردم صحبت كند، بفهماند كه اينها مىخواهند باز اوضاع سابق را مىخواهند باز آن قلدرىهاى سابق را برگردانند به صورت ديگر، البته ديگر شاه برگشتنى نيست - شاه سابق - لكن مىخواهند با وضع ديگر همان بساط را درست بكنند.
هوشيار باشيد كه اسلام قابل پياده شدن است خصوصا حالا
بيدار كنيد مردم را، هشيار كنيد مردم را، توى اين كارخانههااشخاص مطلع، اشخاص با فهم از علماء و غيره بروند آنجاها با مردم صحبت بكنند، بفهمانند كه اينها چه اشخاصى هستند، اينها اشخاصى
صحيفه نور ج 5 صفحه 138
بودند كه بزرگانشان در خود دربار خدمت مىكردند حالا آمدند اين حرفها را مىزنند، حالائى كه اين ملت پا برهنه اين پيروزى را برد، از اطراف دارند هجوم مىآورند و مىآيند به ايران براى اينكه در اين سفره شريك باشند، - اين - بايد به مردم اينها را فهماند و ما مى بينيم بعضى از اشخاص خيلى مبتذل از خارج آمدند و اينجا صحبت مىكنند و در راديو صحبت آنها را مىكنند كه اسلام نمىشود پياده بشود و خوب غلط مىكند اين آدم كه اين حرف را مىزند، بايد در مساجد بگوييد كه حق اين مطالب از براى آنهانيست، چه مىدانيد اسلام چه است؟ اينها رفتند در خارج خوابيدند، ملت ما پيش برده، حالا آمدند به اين خيالات افتادند كه يك چيزى دست آنها بيايد بايد اينها را علماء اعلام در مساجد بگويند، اسلام قابل پياده شدن است، اگر اسلام قابل پياده شدن نباشد پس ما بگوئيم خداى تبارك و تعالى نقص داشته در احكامش!! هان؟! البته اسلام جلوگيرى از مفاسد مىكند، جلوگيرى از... اگر مقصود از اينكه حالا نمىشود اسلام را در حالا پياده كرد، مقصود اين است كه بايد سينماهاى ما با همان زنهاى لخت و با همان كارهاى زشت بايد بشود، البته اسلام با اينها مخالف است، اما اسلام با همه ترقيات موافق است، با همه پيشرفتها موافق است، اسلام براى پيشرفت آمده براى ترقى آمده اين حرفهائى كه بعضىها حالا آمدند مىزنند اينها را بايد آقايان از آن جلوگيرى كنند تا تكرار نشود و از فعاليتهائى كه بر ضد اسلام الان دارد مىشود باز بايد خود آقايان اشخاص را انتخاب كنند، بفرستند در اين جاهائى كه اينها مىروند و با مردم صحبت كنند، مردم را بيدار كنند. خداوند انشاءالله همه آقايان را حفظ كند و من عذر مىخواهم كه آقايان آنجا نشستند و من اينجا نشستم، من و شما هر دو برادر هستيم و اصلاً صف واحد است، قضيه رهبرى در كار نيست، صف واحد، باهم همه، همه با هم به پيش انشاءالله.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:44 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 139
تاريخ: 11/12/57
فرمان امام خمينى به نخست وزير در مورد عدم مصرف گوشت يخزده
بسمه تعالى
جناب آقاى نخست وزير ايدالله تعالى
لازم است جنابعالى به مقامات مربوطه دستور دهيد از ورود گوشتهاى يخزده و مصرف كردن آنها به شدت جلوگيرى شود و آنچه از اين نوع گوشتها موجود است از بين برود زيرا آنها نجس و حرام است و مردم نيز حق استفاده از آنها را به عنوان خوراك ندارند و مىتوانند به مصرف كشاورزى مانند كود زمين برسانند.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:44 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 140
تاريخ: 14/12/57
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از اعضاى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى
خداوند چهره نورانى شما پاسداران را به نور جمال خويش روشنتر فرمايد
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
من هميشه دعاگوى شماها، دعاگوى تمام اقشار ملت، دعاگوى پاسداران انقلاب بودهام و انشاءالله خواهم بود. خداوند اين چهره نورانى را به نور جمال خودش روشنتر فرمايد، خداوند شما پاسداران را عزت و عظمت عنايت فرمايد، خداوند شماها را با سعادت عادت و سلامت نفس در اين دنيا و با سعادتهاى بزرگ و رحمت بزرگ خودش در آخرت محشور فرمايد.
شماها قشر جوان بوديد، قشر جوانى كه از همين توده، نه در طبقه بالا كه همه چيز ما را آنها به باد دادند و نه آنهايى كه در خارج فرار كردند يا بودند و اموال اين ملت را به يغما بردند، شما جوانهايى كه در متن توده، در متن جامعه بوديد منت بر ما داريد، همه منت اسلام را دارند، ما منتى بر اسلام نداريم، اسلام منت بر ما دارد، قرآن منت بر ما دارد لكن من منت از شما ميكشم. شما جوانهاى قدرتمند، شما جوانهاى با ايمان، شما جوانهاى با قدم ثابت، اين پيروزى را تحصيل كردهايد. من خدا مىداند در مدرسه كه بعد از كى دو روز متوجه شدم به اين عكسهائى كه از جوانهاى مادر مدرسه هست كه البته اين، بعضى از آن شهيدان ما هستند، خدا ميداند كه در قلب من چه ميگذرد و من چقدر متاسفم، متاثرم. اينها جوانهاى خود ما هستند، اينها فرزندان من هستند، اين جوانهاى برومند براى اسلام شهيد شدند، خداوند آنها رابا صاحب اسلام محشور فرمايد.
ما متاسفيم از اين كشتارها، از اين وحشىگرىهايى كه رژيم منحوس كرد، لكن متشكريم كه خون ما، خون جوانهاى ما در راه اسلام ريخته شد. اسلام از اين شهيدها خيلى داشته است، از اين عزيزها خيلى داشته است و شما جوانها مثل جوانهاى صدر اسلام به اسلام خدمت كردهايد. اسلام داشت منسى مىشد، اسلام را داشتند منهدم مىكردند قرآن را داشتند زير چكمه هااز بين مىبردند، قيام شما جوانهاى ايران، قيام شما ملت ايران كه قيام الهى بود، نهضت الهى بود، قرآن را زنده كرد، اسلام را زنده كرد، حيات تازه به اسلام بخشيد.
صحيفه نور ج 5 صفحه 141
لزوم ادامه جهاد تا استقرار كامل جمهورى اسلامى
و من اميدوارم كه از اين به بعد باز همه ما، همه ما مجاهدت كنيم تا جمهورى اسلامى را مستقر كنيم در اين مملكت و دست اجانب را همانطورى كه تا حالا قطع كردهايم، از اين به بعد هم نگذاريم سلطه پيدا كنند بر ما و نخواهيم گذاشت. ما اجازه نخواهيم داد كه دولتهاى ابرقدرت در مقدرات مملكت ما دخالت كنند، در ارتش ما دخالت كنند، در فرهنگ ما دخالت كنند، در اقتصاد ما دخالت كنند. گذشت آنوقت كه اينها بدون چو ن و چرا دخالت ميكردند در اين امور.
امروز ملت ما زنده است، امروز جوانهاى برومند ما زنده اند، ايستادهاند، اينها بودند كه ثابت كردند كه توپ و تانك اثر ندارد در مقابل ملت، در مقابل ايمان. ايمان به خدا، ايمان به مبادى اسلامى بود كه شما را پيروز كرد. عزيزان من ايمان خودتان را قوى كنيد، گمان نكنيد كه قدرت مادى اين كار را كرد،روى حساب قدرت مادى، قدرتهاى آنان ميليونها برابر شما بود، روى حساب دنيايى نبايد شما غلبه كنيد، آنها بايد با يك يورش شما را از بين ببرند لكن همه حسابهائى كه حسابگرها مىكردند باطل شد و خودشان هم تصديق كردند كه اين نهضت موافق با هيچ حسابى نبود، پيروزى موافق با هيچ حسابى نبود آنها حسابهاى مادى را دارند، حسابهاى دنيايى را ميكنند و البته روى حساب مادى و روى حساب دنيايى، يك جمعيت فاقد همه چيز، يك جمعيتى كه نه ارتش دارد، نه اسلحه دارد، نه نظام دارد، هيچيك از اينها (را) ندارد، بر يك ارتشى كه همه چيز داشت، بر يك ابر قدرتهايى كه همه چيز داشتند غلبه كرد، اين حساب معنوى است نه حساب مادى، روى حساب مادى درست نيست. آنها كه حسابهايشان روى ماديات است و روى دنيا ست بايد بيايند بگويند كه روى چه حسابى اين ملت غلبه كرد بر همه ابرقدرت. كارتر كه از اول پشتيبانى خودش را اعلام كرد و با هياهو، با نطقها، با حرفها پشت سر هم اعلام پشتيبانى كرد، آنهايى كه گفتند ما اسلحه آوريم، ما كشتىهايمان مىآيد در آبهاى شما (آوردند هم بعضى را) و ما چه خواهيم و چه خواهيم كرد، كجا رفتند؟ آنها فهميدند كه مسئله، مسئله ماديات نيست، بايد بفهمند اين را، نمىدانم مىفهمند يا نه، بايد اين مطلب را بفهمند كه همه ابرقدرتها پشتيبانى كردند، پشتيبانى از محمد رضا كردند. خود او هم داراى همه چيز بود الا انسانيت، الا شرف.
رمز پيروزى نهضت، ايمان ثابت و وحدت كلمه بود
روى موازين مادى، روى موازين عادى بايد با يك يورش، ما از بين رفته باشيم، بايد همه ما يك لقه آنها باشيم، لكن قدرت ايمان، پشتيبانى خداى تبارك و تعالى، اتكال به ولى عصر (سلام الله عليه) شما را پيروز كرد. برادران من از ياد نبريد اين رمز پيروزى را، اين وحدت كلمهاى كه در تمام اقشار ايران پيدا شد، معجزه بود، كسى نمىتواند اين را ايجاد كند، اين معجزه بود، اين امر الهى بود، اين وحى الهى بود نه كار بشر، رمز پيروزى شما اول ايمان ثابت و بعد وحدت كلمه، اين دو مطلب را حفظ كنيد، ايمان خودتان را قوى كنيد، شما يك موجود مادى نيستيد (آنهائى كه انسان را يك موجود
صحيفه نور ج 5 صفحه 142
مادى مىدانند، انسان را مثل ساير حيوانات مىدانند) شما يك موجودى هستيد كه هم جهت ماديت داريد و بالاتر، جهات معنويت. شما داراى يك نفس قدوسى هستيد، شما داراى يك نفس مجرد هستيد كه اگر چنانچه در خدمت اسلام، در خدمت خداى تبارك و تعالى باشيد آن نفس شما، نفس طاهر، زكى و سعادتمند است و هر جا كه بشود و هر طور كه بشود آن نفس زكيه سعادتمند، سعادتمند است، در شكستها سعادتمند در مردن سعادتمند است. مردن انسان، انسان طاهر، اول زندگى انسانى اوست، اينجا زندگى حيوانى است، زندگى محدود است. آن زندگانى انسانى غير محدود مال يك عالم غير محدود است. اگر تصفيه كرديد، اگر نفس خودتان را تطهير كرديد، اگر اعمال خودتان را با قرآن كريم وفق داديد، با احكام اسلام وفق داديد، اگر اخلاق خودتان را، اخلاق قرآن كرديد، اگر نفس خودتان را تصفيه كرديد، باك از هيچ چيز نداشته باشيد، مردن چيز سهلى است، چيز مهمى نيست، اين است كه حضرت امير سلام الله عليه مولاى همه، مىفرمود كه من به موت آنقدر انس دارم كه بيشتر از انسى كه بچه به پستان مادرش دارد. براى اينكه او فهميده بود كه دنيا چيست و ماوراء چيست، فهميده بود كه موت يعنى چه، موت حيات است، ما شهيد داديم لكن شهيدان ما زندهاند، پيش خدا زندهاند، آنجا رزق مىخورند، ابدى هستند آنها و ما هم از خدا مىخواهيم كه موفق به شهادت بشويم، يك آن است و سعادت هميشگى، زحمت يك آن، سعادت هميشگى دنبالش، سعادت هميشگى.
براى دوام خدماتتان، مقصد را الهى كنيد
اگر بخواهيد به اسلام و ملت خودتان خدمت بكنيد، اگر بخواهيد خدمت شما دوام داشته باشد، اگر بخواهيد خدمت شما پيش خداى تبارك و تعالى اجر داشته باشد، مقصد را مقصد الهى كنيد، براى خدا قدم برداريد، مجاهده را براى خدا بكنيد. پاسدارى را براى خدا بكنيد.
شما زحمت خيلى مىكشيد، زحمت خيلى كشيديد، شما به اسلام حق داريد، لكن جهاد كنيد، جهاد نفس كنيد. اين شب زنده دارىها كه ان مجاهدين ما دارند مىكنند، در اين دلهاى شب با خداى تبارك و تعالى مناجات كنيد، از خدا بخواهيد كه شما را توفيق بدهد و توفيق شهادت بدهد، توفيق عزت بدهد، شهادت عزت شماست، شما نترسيد از هيچ چيز و شما طبقه ملت كه حقيقت ملت شما هستيد، واقعيت ملت عبارت از همين توده است، همين كارگر و صانع و بازارى و اين صنف ادارى و كشاورز و اينها توده حقيق ملت است، آنها كه چپاولها را كردند ورفتند از ملت ما نيستند، شما از هيچ چيز نترسيد كه با قدرت ايمان بر همه مشكلات انشاءالله غلبه خواهد شد.
البته الان مى دانيد كه انقلاب است، و اين را بدانيد كه در تمام انقلاباتى كه از اول عالم واقع شده است تا حالا، انقلابى به اين سرعت و به اين كم ضايعه اى نبوده است. ما شهيد داديم، بسيار هم داديم، لكن در مقابل آنها كه قيام كردند و ميليونها آدم از آنها كشته شده است، خرابىها برايشان واقع شده است،ايران بحمدالله در تحت حمايت ولى امر(سلام الله عليه) ضايعاتش كم و عايداتش زياد. بالاتر از اين عايده چيست كه يك رژيم 2500 ساله ظلم را كه ريشههايش در اعماق اين مملكت رفته
صحيفه نور ج 5 صفحه 143
بود شما كنديد در ظرف چند ساعت؟ البته مقدماتش طولانى بود لكن آنوقت كه قيام حقيقى شد و آنها خواستند كودتا بكنند، كودتا مىخواستند بكند، اين كودتا بود، شما شكستيد در ظرف چندين ساعت و همه چيز را فرو ريختيد. آنها هر چه داشتند، هر چه خواستند خرابى كردند، هر چه توانستند خرابى كردند، خرابى كردند و رفتند و مملكت ما را به باد دادند و رفتند.
براى حل مشكلات متفق شويد كه دست خدا با جماعت است
الان ما يك خرابه در دستمان است. شما پنجاه و چند سال با ديكتاتورى ها، با اختناق، و با بىارزشيى كه به شما دادند شما را هيچ حساب مىكردند ،ساختيد، تحمل كرديد، حالا بايد باز براى ساختن تحمل كنيد، گمان نكنيد كه دولت يا عرض مىكنم قشرى از دولت بتواند، قشرى از ملت بتوانند اين خرابهها را بسازند، اين كار همه است، همه ملت، همه ملت مكلف هستند. اينهايى كه گاهى يك نغمهاى مىگويند، يك چيزى ميگويند. پس چه شد، چرا؟ اينها مىخواهند تفرقه بيندازند. چه شد يعنى چه؟ بيشتر از اين چه شود؟ ملتى كه تمام ابرقدتها را با مشت كوبيد، باز چه شد؟ ملتيكه يك دستگاه جابر را كه 2500 سال بر اين مملكت حكومت جابرانه كردند، زير خاك كرد، باز چه شد؟ چه شد بايد گفت؟ البته مشكلات داريم، الان ما مشكلاتمان زياد است لكن همه بايد دست به هم بدهيم تا حل مشكل بكنيم، من نمىتوانم، روحانيت هم نمىتواند، دولت هم نمىتواند، هيچ قشرى از از اقشار نمىتوانند لكن «يدالله مع الجماعه » خداى تبارك و تعالى با جماعت است، جماعت رويهم وقتى كه اتفاق بر يك امرى كردند خداى تبارك و تعالى پشتيبان آنهاست و ما حس كرديم اين مطلب را، ذوق كرديم اين مطلب را كه اين جماعت ايران كه باهم شدند خدا پشتيبان آنها بود و الان هم هست.
كارى نكنيد كه عنايت خدا، خداى نخواسته كم بشود، كارى نكنيد كه براى ولى عصر (عج )ايجاد نگرانى بكنيد،تفرقه نداشته باشيد باهم، با هم تفرقه اندازى نكنيد،باهم باشيد همه، همه با هم، جمهورى اسلامى، جمهورى اسلامى، همه با هم. و من اميدوارم كه تحقق جمهورى اسلامى و توفيق ما و توفيق شما به اينكه يك همچو عدل اسلامى را مستقر كنيم گرفتارى همه ما رفع بشود، گرفتارى كارمندها رفع بشود، گرفتارى كارگرها رفع بشود. دولت ما، همه، درصدد اين هستيم كه يك زندگى صيحيح خوب براى كارمندها و براى طبقه ضعيف،براى اين مستضعفينى كه سالهاى طولانى تحت فشار بودند ،براى اين كارمندانى كه در كارخانهها، كارگرانى كه در كارخانهها كاركنند،براى كشاورزها،براى همه.
ان اكرمكم عندالله اتقيكم
اسلام براى همه است، اسلام از توده پيدا شده است و براى توده كار مىكند، اسلام از طبقه بالا پيدا نشده است. پيغمبر اكرم (ص ) از همين جمعيت پائين بود، از همين بين جمعيت پا شد و قيام كرد. اصحاب او از همين مردم پائين بودند، از طبقه سوم بودند، آن طبقه بالا مخالفين پيغمبر اكرم (ص) بودند،
صحيفه نور ج 5 صفحه 144
از همين توده پيدا شده است و براى همين جمعيت، همين ملت قيام كرده است و به نفع همين ملت احكام آورده است، ان اكرمكم عندالله اتقيكم . خداى تبارك و تعالى به طبقات نگاه نمىكند كه اين طبقه بالاست، اين نخست وزير است، اين اعليحضرت همايونى است، اين نمىدانم چه است، اين سردار است، اين چطور است. نزد خداى تبارك و تعالى، اينها هيچ مطرح نيست. در اسلام، تقوا مطرح است. آنكه تقوا دارد، هر كه تقوايش زيادتر است، پيش خدا كرامتش زيادتر است. آن كارمندى كه در كارمنديش تقوا دارد، آن نخست وزيرى كه در نخست وزيريش تقوا دارد، تقواى سياسى دارد، آن وزرائى كه تقوا دارند، در كارهائى كه مى كنند متقى هستند، با خدا هستند، آن رئيس جمهور كه تقوا دارد الهى ست. اينها كريمند و اگر خداى نخواسته تقوا در كار نباشد، همه از نظر خدا منفىاند. آن روزى كه بر ملت تقوا پيدا بشود ملت برومند است، كريم است، پيش خدا اكرم است ان اكرمكم عندا لله اتقيكم استثنا ندارد. پيغمبر اكرم (ص) براى اينكه اتقاى ناس بود، اكرم ناس بود. امير المومنين (ع ) براى اينكه بعد از رسول الله (ص) اتقى الناس بود، اكرم ناس بود. نسب و سبب، اين حرفها توى كار نيست، تقوا در كار است، تقوا داشته باشيد تا بر همه مشكلات غلبه بكنيد، با خدا باشيد و از هيچ چيز باك نداشته باشيد، اتكال به خدا بكنيد و با هيچ چيز و از هيچ چيز نترسيد.
در منطق اسلام شكست معنى ندارد
منطق، منطق صدر اسلام است كه اگر بكشيم، بهشت مىرويم و اگر كشته بشويم، بهشت مىرويم . اين منطق شكست ندارد. منطق دنيا نيست كه اگر چنانچه بميرند، يا به جهنم مىروند يا به جائى بدتر از جهنم اگر باشد. منطق، منطق دين است. منطق، منطق اسلام است، منطق قرآن است. باك نيست وقتى كه تقوا بود، وقتى با خدا بوديم باك نيست كه مردم از ما اعراض كنند، دنيا پشت بر ما بكنند. باك نبايد داشته باشيم براى اينكه خدا با شماست و اگر خداى نخواسته عنايت او برداشته شد، همه عالم هم كه با شما باشند فايده ندارد. همه ابر قدرتها با اين مرديكه بودند فايده نديد، همه دولتهاى عربى هم بودند، حالا آمدند مىگويند چه و چه. همانهائى كه آنوقت برادر بودند، اين راپشتيبانى مىكردند، همه برگشتند، رويشان را برگرداندند و پشت به او كردند،الان آن وسط نشسته، همه دولتها پشت كردند به او، همه ملتها پشت كردند به او، عائله خودش هم پشت كرده است به او. شما خيال مىكنيد كه الان اين از دست همان عائله و داخله خودش خيالش راحت است؟ همان داخله پدرش را در مى آورد، راحتى ديگر برايش نيست.
كسى كه بر ضد خدا و احكام او قيام كند موفق به توبه نخواهد شد
آن كسى كه بر ضد خدا قيام كند، بر ضد احكام خدا قيام كند، آن كسى كه خيانت كند بر اسلام، خيانت كند بر مملكت مسلمين، عاقبتش اين است و اين عاقبت سهلى ست، عاقبت هاى بالاترى در كاراست. اين الان بهشتش اين است كه در دنيا باشد با همه نكبت، اين موفق به توبه نخواهد شد، من
صحيفه نور ج 5 صفحه 145
نمىگويم نبايد بشود اما نخواهد شد. حضرت سجاد سلام الله عليه از قرارى كه منقول است به يزيد ياد داد كه از چه راه توبه كن. حضرت زينب فرمود: آخر به اين، اين موفق نمىشود به توبه، كسى كه امام را بكشد موفق به توبه نمىشود، اگر موفق مىشد به توبه صحيح، قبول مىكرد خدا، لكن نمىشود، يعنى قلب جورى مىشود، قلب انسان طورى مىشود كه ديگر براى انسان امكان ندارد آن قلب را از آن طبعى كه برايش واقع شده است، از آن ظلمتى كه برايش واقع شده است، بتواند نجات بدهد، نمىتواند اصلاً دعا كنيد كه انسان اينطور نشود، خداوند در قلب انسان مهر نگذارد، يك مهرى كه ديگر نتواند خودش هم هيچ كارى بكند.
خداوند به همه شما قدرت، سلامت، پايدارى، پاسدارى، پاسدارى از انقلاب به همه شما عنايت كند. ما از اين به بعد هم محتاجيم به شما، همه ما محتاج به خدا هستيم و ما محتاجيم به اين قوا، ما محتاجيم به اين جوان هاى برومند، جوانهاى سرتاسر ايران. شما پاسداران بحق اسلاميد، شما مثل جوانهاى صدر اسلام هستيد، شما اسلام را نجات داديد، بايد از اين به بعد هم پاسدارى كنيد كه اين انقلاب به ثمر واقعيش برسد. خداوند همه شما را توفيق عنايت كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:44 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 146
تاريخ: 15/12/58
بيانات امام خمينى در جمع روحانيون و طلاب حوزه علميه قم
لزوم تعطيلى حوزهها جهت تعيين سرنوشت اسلام
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
من با اينكه نه حالم مقتضى است و نه وقتم، معذلك چون شما آقايان كه انشاء الله بعدها به مقام رهبرى اسلام و هدايت مسلمين نائل مىشويد، حالا كه چشمم به اين وجوه كريمه افتاد، يك تنبهى لازم است عرض بكنم و آن اينكه در عين حال كه همه آمال ما اين است كه احكام اسلام به آنطورى كه هست در بين مسلمين پياده بشود و اسلام به آنطورى كه هست معرف بشود و فقه اسلام تدريس بشود، تعلم بشود، حفظ بشود، كه با حفظ احكام اسلام، اسلام محفوظ است و حفظ احكام اسلام بسته به وجود طبقه روحانيون سلام الله عليهم، در عين حال كه مطلب اين است، يك نكتهاى است حالا كه آن نكته، در نجف كه من بودم، من هم يك طلبهاى بودم و باندازه خودم مشغول بودم براى آن نكته، دست برداشتم از درس و بحث و مطالعه و زيارت امام عليه السلام و حركت كردم، نه حركت براى پاريس بلكه حركت براى كويت و از كويت به سوريه بنا داشتم، لكن قضايا طورى شد كه خدا خواست و رفتم به پايس و در آنجا البته بهتر شد، يعنى اگر در لبنان بوديم يا در سوريه بوديم، حالا باز آنجا بوديم و شما هم اينجا و شاه هم آنجا لكن اين سفر يك سفر با بركتى بود، در عين حالى كه در يك مملكت البته غير مسلم بود. آن نكته اين بود فقه و درس و بحث براى حفظ اسلام است، آن روزى كه اسلام محتاج به اين است كه براى حفظ بيضه اسلام بند بايد بروند، آن روزى كه اسلام محتاج به است كه بسيار حساس است براى اسلام و مسلمين و ملت ما ،كه شايد حساستر از اين موقع نباشد و آن اين است كه سرنوشت مملكت اسلام بايد تعيين بشود.
فقط جمهورى اسلامى نه يك حرف زيادتر و نه يك حرف كمتر
حالا كه رژيم سلطنتى رفته است و از بين رفته است و قاعده هم اين بود كه از اول وجود پيدا نكند، حالا براى اينكه ما طرز حكومت را تعيين كنيم، محتاج به يك فعاليت هاست. البته در نظر من، شخص من، اين است كه احتياج به رفراندم هم نيست براى اينكه مردم آراء خودشان را در ايران اعلام
صحيفه نور ج 5 صفحه 147
كردند، با فريادها، با دادها اعلام كردند لكن براى اينكه يك اشكالى مثلاً اگر يك دولتى اشكالى داشته باشد در اينكه خوب اين ثبت نشده است اين رفراندم، تقاضا نشده است و بايد تقاضا بشود ثبت بشود، شمارش بشود آراء، براى اين، بنابراين است كه يك رفراندمى بشود و چون اين رفراندم يك رفراندم اساسى است كه مقدرات مملكت ما را اين تعيين مىكند و ما اگر بخواهيم يك حكومت اسلامى، يك جمهورى اسلامى در ايران برقرار كنيم و اين رفراندم بايد بشود، از اين جهت لازم است كه آقايان، اينهائى كه قدرت بر اين معنا دارند كه تشريف ببرند در بلاد و در محالى كه آشنا هستند يا غير آشنا و مسائل را براى آنها بگويند و آنها را روشن كنند و دعوت كنند به اينكه راى بدهيد به جمهورى اسلامى، اين هم با همين كلمه، نه يك حرف زيادتر و نه يك حرف كمتر براى اينكه الان شياطين افتادهاند دنبال اينكه جمهورى محض، همين جمهورى باشد، جمهورى دموكراتيك باشد و از اين حرفها، براى اينكه آقايان تشريف ببرند و رفع ابهام بكنند، اين خوب است كه به همان طورى كه مدرسين محترم اينجا بنا دارند كه يك مثلا هياتهائى را به اطراف يا اشخاصى را به اطراف بفرستند براى روشن كردن مردم، اين لازم است كه عمل شود و غصه نخوريد كه درستان تعطيل مىشود، انشاءالله مجال درس خواندن، الحمدالله جوان هستيد و مجال درس خواندنتان هست، من هم يك طلبه بودم كه وقتى ديدم وضع اينطورى است درسم را رها كردم و رفتم و حالا هم آمدم پيش شما، الان هم تعطيل هست، هيچ نه مطالعه دارم نه درس دارم، مشغول همين خدمت به شما آقايان هستم.
توصيه به ترك درس و اشتغال به آگاه سازى افراد در دهات و قصبات
در هر صورت اين نكته بود كه از اينكه حالا مثلاً دو ماهى، چهار ماهى درس تعطيل بشود، از اين نگرانى نداشته باشيد براى اينكه يك وقت انسان درس را تعطيل مىكند براى اينكه برود تعيش بكند، براى اينكه برود تنبلى بكند، يك وقت درس را تعطيل مىكند براى خدا. همانطور كه درس خواندن براى خدا ثواب و اجر دارد و ارزنده است پيش خداى تبارك و تعالى، گاهى وقتها هم تعطيل درس و اشتغال به يك مطلب مهمى بلكه مهمتر از درس، اين هم ارزنده است پيش خدا. الان تعطيل شما و رفتن در اطراف و دهات دور دست، شهرها ، دهات دور دست، مقصد، مقصد الهى است، فرق نگذاريد بين اينكه در يك شهرستانى برويد و با يك جمعيت انبوهى مواجه باشيد، يا در يك دهى برويد و با يك جمعيت كمى. وقتى بنا شد مقصد الهى باشد، ما بين او و او فرق نگذاريد بلكه گاهى او اولى است. در شهرستانها خوب اقشار زياد هستند، آمال زياد است شايد هواى نفس در آنجا زيادتر باشد ، اما در قراء و قصبات و دهات دور افتاده اين مسائل كمتر است، هم افراد كم مىروند، هم جمعيتهاى آنجا كم است، هم آنها از فقرا و از ميان مستمندان هستند، طمع بين آنها كمتر است، از اين جهت جنبه الهى آنجا بيشتر است. اينطور نباشد كه همه مجتمع بشوند در شهرهاى بزرگ. متفرق بشوند در شهرها و قصبات و دهات و - عرض كنم - قراء و همه جا و همه را آگاه كنند كه رفراندم كه شد همه جمهورى اسلامى را بگويند مىخواهيم، همين آراء شان را كه مىدهند، - آراء - راى بدهند
صحيفه نور ج 5 صفحه 148
به جمهورى اسلامى، و هيچ زير بار كلمه زائد و ناقص هيچ نروند، هر چند ممكن است كمونيستها بروند در اطراف و ترويج كنند و چه بكنند كه، ولو اينكه آنها هم بواسطه شكستى كه خوردهاند اعلام كردند كه ما هم جمهورى اسلامى مىخواهيم، خوب هم كردند يعنى عقل هم كردهاند، تدبير هم كردهاند براى اينكه اگر اين را نگفته بودند، آنوقت عددشان معلوم مىشد كه چند نفرند، حالا براى اينكه نفهمند مردم چند نفر هستند اينها و خيال كنند كه خوب همه ايران كه به جمهورى اسلامى راى دادند، همه اينها هم كمونيست هستند، به ما راى دادند.
اتصال اقشار به يكديگر از الطاف خداوند و اسباب پيروزى
در هر صورت همين كلمه جمهورى اسلامى، من هم رايم همين است، رايم را هم انشاءالله در صندوق مىاندازم، راى من هم مثل راى شماها جمهورى اسلامى است و اگر اين را انشاءالله تعقيب كنيد واميد است نصرت پيدا كنيد و نصرت پيدا مىكنيد انشاءالله، خداوند با شماست. خداى تبارك و تعالى نظرش با شماست. دليل اينكه نظرش با شماست اين پيروزى است كه پيدا كرديم ما در عين حالى كه هيچ بوديم. يعنى هيچ نداشتيم ديگر. اين تفنگها كه حالا بينيد، بعد از پيروزى است. قبل از اينكه تفنگى در كار نبود، چيزى نداشتيم ما. ما بوديم و يك آه و ناله و يك فرياد و يك مشت - عرض كنم كه - گره شده و خدا خواست كه اين ناله و فرياد مردم را و اين مشت خالى را غلبه بدهد بر همه قدرتهاى بزرگ به مثل قدرتى كه اينها داشتند و همه اسباب و آلات را داشتند. معذلك خداوند خواست كه در بين خودشان تفرقه افتاد، خودشان متصل شدند. يعنى ديدند كه ما خير آنها را مىخواهيم براى اينكه روحانيت خير آنها را مىخواهد،ارتشىها هم اين را فهميدند متصل شدند، نيروى هوائى متصل شدند - عرض مى كنم كه - همه اقشار متصل شدند به ما و اين موجب پيروزى شد و اين اسبابى بود كه خداى تبارك و تعالى فراهم كرد.
تلاش براى تفهيم معناى واقعى يك حكومت عدل اسلامى
انشاءالله پيروز خواهيد شد و انشاءالله با تدريج يك حكومت عدل اسلامى كه مردم و عالم بفهمد معناى اسلام چه است و معناى حكومت چه است. آيا حكومت اين بوده است كه تا حالا بوده است كه حالا كه حاكم جائر رفته است حالا مى فهميم كه چه گنجينهها برده است؟- در بانكها - چه چيزها اينها به سرقت بردند و در بانكها سپردند، اين مال ملت را چطور غارت كردند و فرار كردند، اين حكومت، حكومت است؟ ياآن حكومت كه وقتى كه مىخواهد چيز بخورد، يك نان خشكى با نمك، وقتى كه مىگويد، شبى كه صبح آن شب شهادت مىرسد، مولا اميرالمومنين وقتى كه (به حسب نقل) بر ايشان غذا مىآورند مىبيند كه شير آورده و نمك آورده و نان، نان جوين مىخورند، نه نانى كه، سنگكى كه شما مىخورديد، آن نانى كه او مىخورد مىفرمايد كه (به طورى كه نقل شده است) چه وقت ديدى كه من دو تا خورش داشته باشم كه حالا آوردى، رفت نمك را بردارد در نقل است كه
صحيفه نور ج 5 صفحه 149
قسمش داد به جان خودش كه شير را بر دارد، شير را برداشت. دو لقمه - نمك - با نمك ميل فرمود و صبح آن روز هم به شهادت رسيد و هيچ هم نداشت، هيچ هم نداشت يعنى چيزهائى تهيه كرده بود با دست خودش لكن همه رفت، همه را بعد از آنكه آن نهر بزرگ را با فعاليت خودش با دست خودش حضرت امير حفر كرد و چيز كرد، وقتى كه آب بيرون آمد فرمود: بشر الورثه لكن براى ورثه هم نگذاشت، وقف كرد. آيا آن طرز حكومت بهتر است، آن حكومتى كه رسول الله كرد بهتر است كه وقتى كه تو مجلس، توى مسجد نشسته بود و مردم و اصحاب هم نشسته بودند، مىآمدند گفتند كدام يكى از شما پيغمبر است كدامتان هستيد؟ يا آنكه وقتى تشريفات طورى است كه همه مىفهمند كه اين، اين داراى اين تشريفات عبارت از حاكم است. حكومت اسلام اين است. البته ما نمىتوانيم يك همچو حكومتى درست كنيم، ماها قادر نيستيم لكن توانيم يك مقدارى نزديك بشويم به آن حكومت، مىتوانيم دست دزدها را قطع بكنيم و تا حالا بحمد الله عمدهشان قطع شد دستشان. عمده آنهائى كه سران قوم بودند و ذخاير ما را بردند و در بانك گذاشتند، عمده آنها دستشان ديگر از بردن زيادى قطع شد و اميد است كه دست ما برسد و ما بگيريم از آنها آنچه را كه دزد يدهاند و بردهاند، بگيريم از آنها.
آزادى در امر رفراندم، از مظاهر حكومت اسلامى
در هر صورت الان وقت اين است كه ما فعاليت بكنيم براى اينكه اين جمهورى اسلامى را پياده كنيم - و راى از مردم - تقاضا كنيم از مردم كه راى بدهند به جمهورى اسلامى و همه هم آزادند اما شما هدايتشان بكنيد، الزام نيست كه برويد مامور بگذاريد، مثل سابق كه مامور مىگذاشتند سر مردم كه راى بدهيد، بعد هم كه از مردم راى نمىگرفتند خودشان راى مىدادند، راىها را خودشان مىخواندند و خودشان مىدادند و تمام مىشد قضيه، نه مردم آزادند لكن شما هدايت كنيد مردم را. مردم ما مسلمانند، اسلام را مىخواهند، شما معرفى كنيد اسلام را، معرفى كنيد حكومت اسلامى را، معرفى كنيد احكام اسلام را، به آنها بفهمانيد كه اگر شما يك حكومت عدلى بخواهيد، يك حكومت انصافى بخواهيد، بخواهيد كه در رفاه باشيد، بخواهيد كه فقراى شما در رفاه باشند، بخواهيد كه اغنياء به شما ظلم كنند، ظلم نكنيد، بخواهيد كه دولتها به شما ظلم نكنند، بخواهيد كه پاسبانها ديگر نتوانند به شما ظلم كنند، ارتش نتواند به شما ظلم كند، اگر يك همچو چيزى را بخواهيد، راى بدهيد به جمهورى اسلامى تا اينكه انشاءالله اسلام و احكام اسلام پياده بشود كه البته طولانى است مطلب. اينقدر خرابى شده است، اينقدر خرابى در اين مملكت شده است كه ما نمىتوانيم تصور آن را بكنيم. اينقدر خرابى شده است، اينقدر در ادارات خرابى شده است، اينقدر در وزارتخانهها خرابى شده است كه به اين زودى نمىتوانيم جبران بكنيم. دستور اكيداً بر حفظ جهات شرعى و عدم معصيت در وزارتخانهها الان وزارتخانهها باز (اين را مىگويم كه به دولت برسد ) وزارتخانهها آن طورى كه براى من نقل مىكنند باز همان صورت زمان طاغوت را دارد. وزارتخانه اسلامى نبايد در آن معصيت بشود، در
صحيفه نور ج 5 صفحه 150
وزارتخانههاى اسلامى نبايد زنهاى لخت بيايند، زنها بروند اما با حجاب باشند، مانعى ندارد بروند اما كار بكنند لكن با حجاب شرعى باشند، با حفظ جهات شرعى باشند، نبايد در آنجا ظرف طلا و نقره كه به نص اسلام حرام است استعمال بشود، نبايد اين تزئينات فوق العاده اى كه صرف شده است در اينجا و آنجا باز محفوظ باشد، اينها را بگذاريد در بانكها، بگذاريد در چيز، براى ملت خرج بكنيد. ملت عدالت مىخواهد، اطاق بزرگ نمىخواهد. ملت وزارتخانه خواهد وزارتخانه اسلامى، نه آن وزارتخانه كاخ دادگسترى، كاخ نخست وزيرى، كاخ وزارت، هى كاخ. كاخ مال ملت است اينها را نكنيد اينطور. اين تزئيناتى كه الان د راين كاخها موجود است، علاوه بر اينكه بسياريش يا بعضيش از محرمات است و حتما بايد دولت اين را توجه كند به آن، دولتى كه مىگويد دولت اسلامى است و هستند نبايد تحت تاثير واقع بشود و هر طورى سابق بوده حالا همان طورى كه در زمان محمد رضا شاه خان، بوده است حالا هم همان فرم باشد. پس شما چكارهايد؟ تو كه مىگويى من مسلمان هستم، چكاره هستى؟ ما يكى يكى بايد بگوئيم؟ دانه دانه بايد بشمريم؟ اينهابايد اصلاح بشود و شماها من مىدانم شما مسلمانيد، من همه افراد اينها را، بعضىشان را مىشناسم، بعضىشان را هم معرفى كردهاند به من، اينها همه متعهدند، همه مسلمانند لكن ضعيف النفسند. مىترسند كه مبادا يك وقت مهمانى از اجانب بيايد در كاخ دادگسترى يا دركاخ نخست وزيرى و اينجا ببيند كه يك چيز محقرى است، بايد حتما به فرم غرب باشد. ضعيفيد آقا، تا ضعيفيد زير بار اقويا هستيد. آنوقتى كه نفس شما قوى شد و اعتناء نكرديد اعتناء به اين زخارف نكرديد آنوقت است كه از شما حساب مىبرند. صدر اسلام را مطالعه كنيد ببينيد چه جور بوده وضع، آنهايى كه ممالك را فتح كردند، آنهايى كه دنيا را گرفتند، آنهائى كه قدرتشان را بر عالم نشان دادند، زندگيشان چه جور بود؟ وقتى حرير فرش كرده بودند در يكى از دارالسلطنهها، اين جوانهاى اسلام آمدند آنجا گفتند اگر چه حرام نفرموده است فرش حرير را لكن چون لباس حرير را اينطور نقل ميكنند حرام فرموده، ما روى فرش حرير هم نمىنشينيم با سر شمشير در حضور سلطان كنار گذاشتند اينها را وروى زمين نشستند. اينها آدم بودند، اينها قوى بودند. آن كسى كه در راس بود، در زندگى از همه افراد پايينتر بود، شايد در يمامه شايد در سرحدات يك نفر باشد كه گرسنه باشد، يك نفر باشد كه درست نتواند زندگى خوب بكند، بنابراين من اينجا كه هستم بايد زندگيم اين باشد يعنى يك لقمه نان با يك قدرى نمك. اين حكومت ما بود و ما هم البته قدرت نداريم ولى خودشان فرمودند شما قدرت نداريد لكن (اعينونى بالورع و الاجتهاد بالتقوى و الورع... والاجتهاد ) اعانت كنيد امير المومنين سلام الله عليه را.
براى اصلاح جامعه و ايجاد تحول بايد از خود شروع كرد
دولتها بفهمند كه قدرت به اين نيست كه ظرف طلا باشد و ظرف نقره باشد، قدرت به اين نيست كه پردههاى كذا باشد، بزرگى و عظمت به اين نيست كه پردههاى كذا باشد و مبلهاى كذا باشد از مال اين ملت ضعيف، خود ملت توى اين غارها زندكى بكند و شما در كاخهاى دادگسترى و در
صحيفه نور ج 5 صفحه 151
كاخهاى نخستوزيرى. تعديل كنيد خودتان را، اگر از خودتان شروع نكنيد نمىتوانيد اصلاح كنيد. وزارتخانهها را اصلاح كنيد. - همه - همه درد و بلاى ما اين است كه ما غربزده هستيم، ما سالهاى طولانى زير بار غرب بوديم، زير بار آمريكا بوديم، سالهاى متمادى مانوس شديم ما، اصلاً قلوبمان، قلوب - هى - غربى است، متبدل شديم به يك انسان غربى و به اين زودى نمىتوانيد شما برگرديد لكن همت كنيد، برگرديد. شما حالا مىخواهيد بگوئيد روى پاى خودمان مىخواهيم بايستيم، باز هم رنگ غرب؟! حالائى كه مى گوييد روى پاى خودمان باز هم جمهورى دموكراتيك يعنى جمهورى غربى؟! مستقليم و مىخواهيم مستقل باشيم، ما اسلام است مذهبمان. ما قوانينمان قوانين اسلام است، قوانين غنى اسلام است. همه چيز بايد متحول بشود. حضرت امير در آن فرمايششان كه من حافظه ندارم كه يادم بماند مطلب كه: مثل اينكه شما را متبدل مىكنند، مثل اينكه از ته بالا بيايد، از ته پائين بيايد مثل ديگى كه كمچه به آن زنند كه آنچه زيرش رو بشود، رويش زير بشود. بايد متحول بشويد، همين تحولىكه ملت ما در ظرف مدت كمى پيدا كرد، يك نحو تحول معجزه آسا كه يك روز از پاسبان حساب مىبرد، بازارهاى بزرگ ما از پاسبان حساب مىبردند، يك روزى هم از شخص اول مملكت حساب نبردند، يك روز جرات نمىكردند كه توى خانهشان اسم شاه را به ناگوارى ببرند، يك روز هم در خيابانها ريختند و گفتند مرگ بر اين. همچو متحول شد، كى اين كار را كرد؟ اسلام، قوت ايمان و الا انسان كه نمىتواند اين كار را بكند، كار من و تو و اينها نيست كه، كار اسلام است. متشبث بشويد به اسلام، متحول كنيد خودتان را، اول بايد، نقطه اول اين است كه خود انسان متحول بشود، خود انسان از غربزدگى بيرون بيايد. بايد حتما ما وزارتخانههايمان آنطور تشريفات داشته باشد كه هر كسى تويش برود خيال كند كه در يك جائى غير از ايران است، يك جاى ديگرى است، يك بساط ديگرى است؟! از آنجا وقتى بيايد در اين زاغه نشينان ما كه يك شب به من نوشته بودند، عدد محلههائى كه در تهران از اينها هست، چادرنشينها، زاغه نشينها اين خانههاى گلى خيلى خرابه ، اينها را به من نوشته بودند كه قريب سى تا، يا سى وچند تا محلهها ما در تهران داريم كه از بركت اصلاحات ارضى، مردم از محال خودشان كوچ كردند آمدند اينجا با اين زندگى فلاكت بار دارند زندگى مىكنند لكن نديده بودند، در چند شب پيش از اين در همين حوض حرم بود، در تلويزيون كه من نگاه كردم نشان داده بود، انسان اگر انصاف داشته باشد، يك قدرى انصاف داشته باشند بايد چقدر متاثر باشد از اينكه يك جمعيت انسان مسلم، انسان اينطور زندگى بكند و ما به فكر اينها نباشيم.
لزوم ملى كردن غنائم به دست آمده از قيام يكپارچه ملت
به تدريج، حالا يك روز برويد عقب، هى عقب، عقب، عقب، ما تهران كه بوديم اين مطلب را گفتيم به اينها كه بايد كليه دارايى، دارائى نمىگوئيم كه دارائى آنها بوده است، كليه آن چيزهائى كه محمد رضا خان و پدرش و اتباع اينها غصب كردند از اين ملت، بايد همه اينها ملى بشود و به صرف مستمندها برسد، هيچ ارتباطى به دولت ندارد، غنيمتى است به دست آمده است با قيام و نهضت اين ملت
صحيفه نور ج 5 صفحه 152
يعنى اين ملتى كه از طبقه سوم است. شما آمار اينهائى كه شكسته شدند، يك وقتى اگر مىتوانيد، هر كس مىتواند در هر جا هست به دست بياورد، اگر يك دولت تو آن قيام و نهضت اين ملت يعنى اين ملتى كه، اگر يك خان توى آن آمار اينهائى كه شكته شدند، يك وقتى اگر مىتوانيد، هر كس مىتواند در هر جا هست به دست بياورد، اگر يك دولت تو آن هست،اگر يك تاجر درجه اول توى آن هست، اگر يك خان توى آن هست، اگر يك سرباز توى آن هست، اگر يك وزير توى آن هست، اگر يك كمونيست توى آن هست، شما پيدا كنيد به ما اطلاع دهيد. همه آنها مسلمانهائى بودند كه توى خيابانها ريختند كه «مرگ بر او، و ما جمهورى اسلامى مىخواهيم» همه كشته ها ى ما از اينها، شما افشا كنيد، پيدا كنيد كه چند نفر وزير بوده است، چند تا مدير كل بود ه است، يكى از اينها را نمىتوانيد پيدا كنيد. هر چه بوده اين ملت، اين توده جمعيت و ملت بوده است، اين ملت مسلم، غنائم مال اينهاست و بايد به اينها بدهيد، مستمندان، اينهائى كه صدمه ديدند، آنهائى كه شكته دادهاند، آنهائى كه جوان دادهاند، پيرزنهائى كه جوانهايشان از بين رفت. اين غارتگرى اينها را، بايد براى آنها زندگى تامين كرد و زايد هم هست، خيلى زايد است، يك مملكتى را مىشود اداره كرد با اين دزدىهاى اينها. اين مقدارى است كه حالا در خود ايران بدست مىآيد آن مقدارى كه خارج است كه اخيراً نوشته بود روزنامه كه در اين اخير، در اين آخر يك همچو تعبيرى حالا درست يادم نيست كه پانزده ميليارد يا 23 ميليارد دلا ر - ميليارد - 23 ميليارد دلار يعنى بيست و سه هزار ميليون دلار، اگر اينها را پهلوى هم بچينند تا كره مشترى هم خواهد رفت - اينطور - اينطور پهولى هم يكى يكى بچينند. اين قلمهائى است كه آخرى بردهاند خارج، در بانك سوئيس چه دارند خدا مى داند؟ نمىتوانيم ما بفهميم. اين قلمى كه گفتم مال خود اين مرديكه است، نه مال خودش و اتباعش، مال خود اوست. ماهى پنجاه ميليون فرح خانم از نفت مىگرفته، پنجاه ميليون، سى ميليون، سى ميليون از نفت مىگرفته، حالا از جاهاى ديگر چه ميگرفته، در تمام شركتهايى كه در ايران بوده است اينها شريك بودند، سهيم بودند، سهيم بودند نه اينكه خريدند، صاحب كارخانه يا براى اينكه مردم را بچاپند اينها را شريك كردند يا اينكه اگر اشخاصى بودند كه اهل چاپيدن نبودند، براى اينكه محفوظ باشند از مامورين ساواك و امثال ذلك اينها را هم بشوند. كه - قافله - رفيق قافله هم بشويد.
نفى سياست گام به گام
اينها، من از تهران كه آمدم آقايان آمدند آنجا و من به آنها عرض كردم كه بايد قضيه اينطور بشود، بنا هم دارند البته، اما مثل اينكه قدم، قدم مىخواهند راه بروند، در اين نهضت هم بعضى قدم قدم مىگفتند برويم كه حالا قدم اولش را - اگر - من به آن آقائى كه آمد پاريس و اين مطلب را گفت، گفتم در قدم اول پايتان را همه را مىشكنند. انشاءالله خداوند به همه شما سلامت، صحت، عافيت عنايت كند.
انشاءالله شما همانطورى كه معروفيد به جندالله، جندالله باشيد يعنى براى خدا كار بكنيد. انشاءالله خداوند همه شما را سعادتمند كند هم در دنيا و هم در آخرت.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:45 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 153
تاريخ: 15/12/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهاى از زنان شجاع قم
همراهى و شركت فعالانه زنان در نهضت، پيروزى اسلام را بيمه كرد
بسم الله الرحمن الرحيم
درود بى پايان بر بانوان ايران، سلام بر شما خواهران محترم، رحمت خدا بر شما شيردلانى كه به همت والاى شما اسلام از قيد اسارت بيگانه بيرون آمد. شما خواهران عزيز و شجاع دوشادوش مردان پيروزى را براى اسلام بيمه كرديد. من از شما زنان ايران و قم تشكر مىكنم. خداوند و امام عصر از شما راضى باشد. شما با بچههاى كوچك خودتان در خيابانها آمديد و با تظاهرات پر شورتان از اسلام پشتيبانى كرديد. من اخبار قم و ساير شهرها را مىشنيدم. من اخبار خيابان چهار مردان قم را مىشنيدم. من ازشجاعتهاى زنان ايران و قم و ساير شهرها احساس غرور مىكنم. شما زنان دلير در اين پيروزى پيشقدم بوديد و هستيد، شما مردان را تشجيع كرديد، ما همگى مرهون شجاعتهاى شما زنان شيردل هستيم.
اسلام نظر خاصى نسبت به شما زنان دارد. اسلام در زمانى در جزيره العرب ظهور كرد كه زنان حيثيت خودشان را از دست داده بودند. اسلام آنان را سربلند و سرافراز كرد. اسلام آنان را با مردان مساوى كرد. عنايتى كه اسلام به زنان دارد، بيشتر از عنايتى است كه به مردان دارد.
در اين نهضت، زنان حق بيشترى از مردان دارند. زنان مردان شجاع را در دامان خود بزرگ مىكنند. وقرآن كريم انسان ساز است و زنان نيز انسان ساز. اگر زنان شجاع و انسان ساز از ملتها گرفته شوند، ملتها به شكست و انحطاط كشيده مىشوند.
زنان بايد در مقدرات اساسى مملكت و سرنوشت خويش سهيم باشند
قوانين اسلام همه به صلاح زن ومرد است. زن بايد در مقدرات اساسى مملكت دخالت كند. شما همانگونه كه در نهضت نقش اساسى داشتهايد و سهيم بودهايد، اكنون هم باز بايد در پيروزى سهيم باشيد و فراموش نكنيد كه هر موقع كه اقتضا كند، نهضت كنيد و قيام كنيد. مملكت از خود شماست، انشاءالله شما بايد مملكت را بسازيد. زنان در صدر اسلام با مردان در جنگها هم شركت مىكردند. ما مىبينيم و ديديم كه زنان همدوش مردان بلكه جلوتر از آنان در صف قتال ايستادند، خود و بچههاى خود و جوانان خودشان رااز دست دادند و باز هم مقاومت كردند. ما مىخواهيم، زن به مقام
صحيفه نور ج 5 صفحه 154
والاى انسانيت برسد. زن بايد در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد. دوره اختناق مىخواست زنان جنگجوى ما را ننگ جو بار آورد ولى خدا نخواست. اينها مىخواستند با زن مثل يك شيئى - مثل يك چيز مثل يك متاع رفتار كنند ولى اسلام زن را مثل مرد در همه شوون (همانطورى كه مرد در همه شوون دخالت دارد ) دخالت مى دهد. همه ملت ايران، چه زنان و چه مردان بايد اين خرابهاى كه براى ما گذاشتهاند بسازند. ايران با دست مرد تنها درست نمىشود. مرد و زن بايد با هم اين خرابه را بسازند.
و اما مساله اى كه بايد توجه داشته باشيم اين است كه زنانى كه مىخواهند ازدواج كنند، از همان اول مى تواند اختياراتى براى خودشان قرار دهند كه نه مخالف شرع باشند و نه مخالف حيثيت خودشان، مثلا مىتوانند از اول شرط كنند كه اگر چنانچه مرد فساد اخلاق داشت و يا اگر بدرفتارى با زن كرد، زن وكيل باشد در طلاق. اسلام براى زنان حق قرار داده است. اسلام اگر محدوديتى براى زنان و مردان قائل شده است، همه با صلاح خودشان بوده است. اسلام همانگونه كه حق طلاق را براى مرد قرار داده است، اين حق را براى زن هم قرار داده است كه در وقت ازدواج شرط كند كه اگر با من چه كردى و چه كردى، من وكيل باشم در طلاق و اگر اين شرط را كرد، مرد ديگر نمىتواند او را معزول كند.اگر مردى با زنى بد رفتارى كرد، در اسلام او را منع كند و اگر گوش نكرد، او را حد مىزند و اگر گوش نكرد، مجتهد زن را طلاق مىدهد.
خداوند همه شما را با عزت و سلامت و سعادت، با ايمان كامل، با تربيت و فرهنگ صحيح قرين كند.
سلام بر شما بانوان عزيز و محترم
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:45 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 155
تاريخ: 16/12/58
بيانات امام خمينى در جمع پزشكان شهرستان قم
ايجاد بى تفاوتى و تفرقه افكنى، خيانت بزرگ رژيم سابق
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
يكى از آثار اين نهضت اين شد كه ما با رخسارهايى مواجه مىشويم كه قبلاً نمىشديم. ما قبلا بواسطه فعاليتهائى كه عمال اجانب و خود در مدتهاى طولانى كرده بودند از هم جدا بوديم، همه قشرها از هم جدا بودند.
ما (يعنى روحانيت ) با شما يعنى اطباى ارجمند علقهمان فرق دارد با علقههاى ديگر (العلم علمان: علم الابدان و علم الاديان) روح و جسم با هم وحدت دارند، جسم ظل روح است، روح باطن جسم است، جسم ظاهر روح است، اينها با هم يك هستند، جدايى از هم ندارند. همانطورى كه جسم انسان و روح انسان وحدت دارد بايد طبيب جسمى و طبيب روحى وحدت داشته باشند، آنها بايد يك باشند و مع الاسف ما را از هم جدا كردند، ما را از همه اقشار جدا كردند، روحانيت رايا - به نسيان - به طاق نسيان سپردند يالكه داركردند، شما را از نظر ما انداختند، ما را از نظر شما انداختند، اين خيانتى بود كه در عرض قريب سيصد سال اجانب با كارمندهاى خودشان، با عمال خودشان انجام دادند، دانشگاه رااز مدارس ما جدا كردند بلكه هر يك را مخالف ديگرى كردنذ، اقشار ملت مارا از هم جدا كردند، اين خيانت بزرگى بود كه به ما و ملت ما كردند تا ما را به اين روزها نشاندند. نه تنها اقشار يك ملت را از هم جدا كردند، ملتها را از هم جدا كردند، بطورى كه ملت ايران با ملت تركيه هيچ روابط ندارد و نداشت، اگر مخالفت نداشت موافقت هم نداشت، بى تفاوت بود. اگر مصيبتى به برادرهاى ترك ما مثلا مىرسيد يا عرب ما، برادرهاى فارس ما بى تفاوت بودند و بعكس ، اگر به ما مصيبتى وارد مىشد آنها بى تفاوت بودند. اين بى تفاوتى از همين عمال اجانب و خود اجانب ايجاد شد كه يا تا توانستند مخالفت ايجاد كنند و اگر نتوانستند غفلت ايجاد كنند و ما را غافل كردند، از مقدرات خودمان غافل كردند. از مقدرات برادرهاى خودمان غافل كردند. ما بايد از اين به بعد اين هوشياريى كه ملتمان پيدا كرده است جديت كنيم كه ادامه پيدا كند. ما صدمه اين غفلتها را سيصد سال است داريم ميخوريم پنجاه و چند سال است كه پيرمردهاى ما، آنهائى كه به سن من يا يك قدرى هم كمتر هستند، پنجاه و چند سال است كه عذاب اليم اين طايفه را چشيدند و شما جوانها هم بيست و چند
صحيفه نور ج 5 صفحه 156
سال است كه ديديد هر چه ديديد، و شنيديد هر چه شنيديد.
همه ذخائر ما را از بين بردند، نيروى انسانى كه از همه ذخائر بالاتر است از بين بردند انسانهاى ما را كه بايد مقدرات اين مملكت در دست آنها باشد و مملكت را آباد كنند، معنويتش را آباد كنند، ماديتش را آباد كنند، اين نيروها را از دست ما گرفتند يا به مراكز فحشاه كشيدند. تمام مراكز آموزشى را اينها مراكز فحشاء قرار دادند، سينما كه يكى از مراكز آموزشى است در دنيا، راديو و تلويزيون كه يكى از مراكز آموزشى است براى همه، آموزش براى همه طبقات، دستگاهى است كه بايد همه ملت را آموزش بدهد ،اينها به صورت ديگرى، واژگون در آوردند. سينماها را مراكز فحشاءتقريبا قرار دادند، راديوها تبليغاتشان ديديد چه بود، تلويزيون هم همينطور، اينها امروز كه به خدمت اسلام در آمدند بايد اصلاح بشوند و مشغولند به فعاليت براى اينكه اصلاح بشوند. الان هم آن تتمه رژيم فاسد در اينها هست، در مطبوعات ما هست، در روزنامههاى ما هست، در مجلات ما هست، الان هم آن فساد هست تتمه آن، بايد بتدريج اينها اصلاح بشود. اين اخلاق فاسدى كه در جوانهاى ما ايجاد كردهاند، باز هم تتمهاش هست لكن بايد اصلاح بشود. خدا مىداند كه اين مراكز فحشاء با جوانهاى ما چه كرد، براى آنها همه چيز را تهيه كردند كه غفلت كنند از همه چيز خودشان، مراكز فحشاء را درست كردند به رايگان دادند، دعوت كردند، دعوتها كردند، جوانهاى ما را كشيدند در آن مراكز و از مقدرات خودشان غافلشان كردند.
پيدايش تحول معنوى بدست خداوند متعال
من خدا را شكر مىكنم كه در ظرف اين يك سال، يك سال و نيم يك تحول اساسى در ملت ما پيدا شد، جوانهاى ما توجه به مسائل روز پيدا كرده اند، منصرف شدند از آن، اكثراً از آن چيزهائى كه قبلا بود متحول شدند، منصرف شدند، تحول هاى معنوى پيدا شدكه اين تحولها را نمىتوانيم اسمى رويش بگذاريم الا اينكه به دست خدا بود،بشر نمىتواند.
تحول روحى در همه طبقات، اينرا كراراً گفتهام كه يك پاسبان مىآمد يك بازار را سرتاسر هر امرى را مىكرد اطاعت مىكردند وبراى خودشان حق چون و چرا قائل نبودند، نه اينكه حق قائل بودند و نمىكردند، اصلا، وضع روحى شان را اينطور كرده بودند كه - حق - كوركورانه بايد اطاعت كرد، همانطورى كه ارتش ما آنطور بود، مردم را اينطور كرده بودند كه مثل گوسفند اطاعت كنند، سر تا پا اطاعت باشد، چه فرمان سلطان، چه فرمان خداً چه فرمان ايزد، چه فرمان شاه، اين كلمه را در اذهان بچههاى ما از بچگى رشد دادند، آنهم اين شاه. يك تحولى پيدا شد در ظرف يكى دو سال كه همين جمعيتى كه از پاسبان آنطور وحشت داشتند، به تانكها حمله كردند و به شاه هر چه خواستند گفتند و او را بيرونش كردند، همين جمعيت كه ديروز از يك ستارهدار آنطور خوف و وحشت مىكرد، مشتش را گره كرد، مقابل همه ايستاد و همه را بيرون كرد.
اين غير از تقدير الهى، غير از حكم الهى نيست، ايمان است، اگر ايمان نبود نمىشد، ايمان
صحيفه نور ج 5 صفحه 157
به خدا اين كار را كرد، ايمان به مبادى اسلامى اين كار را انجام داد، همه با هم گفتند كه ما اسلام را خواهيم، اين ايمان بود. قدرت ايمان غلبه كرد بر اين قدرتها و الا ما كه چيزى نداشتيم، با همان كاردهاى توى مطبخ خانه و با همان - عرض كنم - چوبها، با همان چيزها آمدند بيرون و غلبه كردند بر اين تانكها و توپها و مسلسلها و اينها، گفتند اينها ديگر اثر ندارد. در مقابل ايمان ارث رهم نداشت و نتوانست اثر بكند.
ايمانتان را حفظ كنيد آقا، ايمان به خدا را حفظ كنيد، وحدت كلمه را حفظ كنيد، اين نهضت را حفظ كنيد، ما هرچه داريم از اين ايمان و وحدت كلمه است. آنها ايمان را از ما خواستند بگيرند و وحدت كلمه را، كوشش كردند براى اين دو تا و خداى تبارك و تعالى نخواست و با ما بود و متحول كرد يك مملكت و يك ملتى كه اعتنا به مسائل دينى نداشت، متحولشان كرد بطورى كه همه توجه دارند همه با، ايمان به ميدان آمدند، يك ملتى كه با هم دعوا داشتند، اين شهر با آن شهر، اين محله با آن محله، اين جوان آن جوان، يك دفعه يك تحول الهى پيدا شد كه حس تعاون پيدا شد، يكى از دوستان من مىگفت كه در تهران من در اين تظاهرات ديدم كه يك پيرزنى يك جايى ايستاده است و يك كاسه اى دستش هست كه در آن تويش پول است گفتم خوب لابد اين حالا مىخواهد يك پولى جمع بكند، رسيدم به آن گفتم كه پيرزن چيست؟ گفت كه حالا چو ن بازار تعطيل است مردم هم به تلفن احتياج دارند من ديدم كه اين كار را بكنم، اين پولها را بياورم كه مردم پول خرد ندارند بردارند بيندازند آنجا و تلفن بكنند، يك همچو حسى در يك افراد پيدا شد، يك همچو حس تعاونى كه وقتى كه اين جمعيت بيرون مىآمد، همه مردم در خانه و بيرون با اينها كمك مىكردند. اين تحول به دست خدا واقع شد، اتكال به خدا بكنيد، اگر خداى نخواسته اين ايمان از دست ما گرفته بشود، اين اتكال به خدا از دست ما گرفته بشود وحدت كلمه هم گرفته خواهد شد، باز خداى نخواسته برگشت به همان مصيبتهاست.
جمهورى اسلامى، نه يك كلمه كم، و نه يك كلمه زياد
دعوت كنيد مردم را، دعوت كنيد همه را به اينكه در اين رفراندم به جمهورى اسلامى، فقط جمهورى اسلامى، يك كلمه اين طرف يك كلمه آن طرف نبايد باشيد، نه از آن اسقاط بشود نه به آن زياد بشود شياطين مىخواهند يك كلمه را اسقاط بكنند يا كلمه را زياد بكنند، توجه به اين معنا داشته باشيد، دعوت كنيد همه را.
من از همه اطباء ايران و حالا كه قم هستم از اطباء قم و از مريضخانهها تشكر مى كنم كه در اين مسائل، اينها هم حس مسئوليت كردهاند و انجام وظيفه كردهاند. خداوند همه شما را به وظايفتان بيشتر از اين آشنا كند كه اين دعاى بزرگى است و همه شما را سعادت بدهد و همه شما را سلامت و مملكت شما را از دست اجانب نجات بدهد. انشاءالله خداوند همهتان را حفظ كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:45 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 158
تاريخ: 16/12/58
بيانات امام خمينى در ديدار با پزشكان و پرستان
به اسم تمدن ملت را عقب راندند
اعوذ با لله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
شما آقايان بهتر مىدانيد كه به ملت ما چه گذشت، شما كه در بيمارستانها بوديد و كفيل حال مجروحين و مصدومين و قتلى بوديد، بهتر از ما اطلاع داريد، مىدانيد كه اينها با اسم ترقى چه كردند با مملكت ما و با اسم تمدن چطور ما را عقب راندند، نيروى انسانى ما را هدر دادند، تمام شوون ملى ما را به شكست دادند.
من از شما آقايان كه در اين اوقات سختى، با بيماران كه خودتان بودند، همه از خودمان بودند، با اين مجروحين و مصدومين همراهى كرديد، زحمت كشيديد، من از همه شما متشكرم و خداوند اميدوارم كه از همه شما راضى باشد، شماها در اين موقع از زمان از جندالله بوديد ،براى خدا انجام اين وظايف را كرديد، من از بانوان شما و از آقايان، از همه تشكر مىكنم. خداوند همه شما را عزت و سلامت و سعادت بدهد، آزادى بدهد.
ماموريت خرابكارانه شاه براى وطنش
ما در اين پنجاه و چند سال روى آزادى را نديديم. شما جوانها يادتان نيست كه در زمان رضا خان چه گذشت بر اين ملت، من از اول تا حالا شاهد قضايا بودم، من همه تلخىهايى كه از زمان اين پدر و پسر گذشته است بر ملت ما، آن تلخىها را چشيدهام و شما آقايان همين زمان اين را و شايد اخيراً زمان اين را بعضيتان مطلع شديد و ديديد چه كردند اينها با ما. او را انگليسىها آوردند و مامور كردند (اين را متفقين به حسب آنطورى كه خودش در كتاب نوشت و بعد شنيدم كه آن جمله را برداشتند، خودش در كتاب نوشت كه متفقين كه آمدند اينجا، صلاح ديدند كه من باشم ) ماموريت براى وطن داشت كه اين وطن را به شكست برساند، به عقب برگرداند، ماموريت داشت كه اقتصاد ما را فلج كند، ماموريت داشت كه دانشگاههاى ما را نگذارد عمل بكنند، ماموريت داشت كه زراعت ما را و كشاورزى ما را بكلى ساقط كند، ماموريتها را هم خوب انجام داد، ماموريت داشت كه همه خزائن ما و مخازن ما را به رايگان بلكه بدتر از رايگان، آنكه به آمريكا داد نه
صحيفه نور ج 5 صفحه 159
اينكه رايگان بود بلكه عوضش پايگاه براى آنها درست كرد، نفت داد و پايگاه براى خود امريكايىها در ايران عوض نفت درست كرد، يعنى هم عوض به جيب آنها رفت هم معوض به جيب آنها رفت، ماموريت را خوب انجام داد لكن آنها هم خيلى پشتيبانىها را، گفتند هى پشتيبانى مىكنيم، چه تهديدها كردند، چيزها گفتند. لكن ملت بحمدالله ايستاد و با اينكه هيچ دستش نبود، قوت ايمان داشت يعنى يك نهضت اسلامى بود، همه با اسم اسلام جلو مىرفتند، چون با اسم اسلام بود و با ايمان به خدا بود بر همه قدرتهاى بزرگ، ابرقدرتها غلبه كردند و آن دستگاه بزرگ را فر و ريختند با دست خالى، با توپها و تانك و همه را شكست دادند و كاخها را فرو ريختند و حالا او را آمريكايىها هم قبولش ندارند، آن رقيق شفيقش ملك حسن هم مىگويد اين را به عنوان يك آدم عادى مىپذيرم، ملك حسينش هم مثل ملك حسنش ،همه به او پشت كردند و خداى تبارك و تعالى از او انتقام خواهد كشيد.
كيفر واقعى شاه تنهابدست خدا و در دنياى ديگر ميسر است
انتقام اينطور مجرمها را ما نمىتوانيم بكشيم، براى اينكه كسى كه يك نفر را بكشد، يك جان را از بين ببرد، جان او هم باندازه اوست - او، ديگر او - به اندازه يك نفر كه كشته شد، ما قصاص مىتوانيم بكنيم، كسى كه صدها هزار نفر را به كشتن داده است، كسى كه صدها هزار نفر را به زجر در زندانها و در بيغولهها جاى داده است، اين جز اينكه در يك عالم ديگرى كه ابدى است، براى هر يك از اينها يك حسابى باز مىشود و اينجا قدرت نيست براى اين كار. ما يك نفر را مىكشيم به جاى يك نفر، جان اشخاص، فرق ما بين شاهش و گدايش و مجرمش و غير مجرمش فرقى نيست بلكه جانهاى اينها شريفتر از اوست.
ما نمىتوانيم، بشر نمىتواند اين مجرمهاى بالذات را ازشان انتقام بكشد، براى اينكه آخرش هر چه زجر بكند، يك نفر را زجر كرده و اين يك نفر هزاران نفر را. ما چطور مىتوانيم،يك نفر در مقابل يك نفر ما مىكشيم، اين هزاران نفر را كشته است، هزار دفعه كه نمىتوانيم بكشيم لكن آنجائى كه خداوند بخواهد انتقام بكشد، مىكشد، زنده مىكند، مىكشد، زنده كند، براى هر يك از اينها شكنجه مىكند، چه شكنجه اى، شكنجههايى غير از اينكه در اينجاست. انتقام را خداى تبارك و تعالى انشاءالله مى كشد از اينها.
هر چه براى خدا باشد محفوظ است
من تكرار مىكنم اينكه شما آقايان كه در اين مدت زحمت كشيديد، پيش خداى تبارك و تعالى ماجور هستيد، اينكه براى خدا باشد، جائى نمىرود، هست، محفوظ است براى شما، هر چه كه براى خدا باشد منسى نخواهد شد، محفوظ خواهد بود. براى خدا كار بكنيد، از حالا به بعد هم براى خدا، براى سازندگى يك مملكتى كه خراب است.
صحيفه نور ج 5 صفحه 160
همه چيزمان خراب و درهم و برهم و همه بايد با هم با يك صدا اين نهضت را نگذاريد كه به سستى بكشد، حفظ كنيد، همه مكلفيم كه حفظ كنيم اين را، با اين نهضت اسلامى ما تا اينجا آمديم و قدرتها را عقب زديم، با اين نهضت اسلامى بايد سازندگى كنيم از حالا به بعد، يعنى همه با هم، همه با هم به جلو برويم، همه با هم به يك تمدن صحيح، نه تمدن محمدرضائى، تمدن الهى، تمدن رسول اللهى، آنكه همه اقشار بشر را، سياه و سفيدش را هيچ فرق نمىگذارد مگر اينكه به تقوى ان اكرمكم عندالله اتقيكم ميزان تقوى است، ميزان انسانيت است.
خداوند همه شما را تائيد كند و همه با هم انشاءالله اين راه را طى بكنيد و همه با هم انشاءالله به بهشت اعلى برويد .
و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:46 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 161
تاريخ: 16/12/58
بيانات امام خمينى در ميان جمعى از پزشكان
بايد طبيب جسمى و طبيب روحى وحدت داشته باشند
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
يكى از آثار اين نهضت اين شد كه ما با رخسارهايى مواجه مىشويم كه قبلاً به واسطه قعاليتهايى كه عمال اجانب و خود اجانب در مدتهاى طولانى كرده بودند از هم جدا بوديم، همه قشرها از هم جدا بودند. ما يعنى روحانيت ، با شما يعنى اطباى ارجمند، قوه مان فرق دارد با آنهاى ديگر. العلم العلمان : علم الابدان و علم الاديان روح. جسم با هم وحدت دارند، جسم ظل روح است، روح باطن جسم است، جسم ظاهر روح است، اينها با هم يكى هستند، جدايى از هم ندارند. همانطورى از هم ندارند. همانطورى كه جسم انسان و روح انسان وحدت دارد بايد طبيب جسمى و طبيب روحى وحدت داشته باشند. اينها بايد يك باشند و مع الاسف ما را از هم جدا كردند، ما را از همه اقشار جدا كردند. روحانيت را يا به نسيان، به طاق نسيان سپردند يا لكه دار كردند. شما را از نظر ما انداختند، ما را از نظر شما انداختند. اين خيانتى بود كه در عرض قريب سيصد سال اجانب با كارمنداهاى خودشان، با عمال خودشان انجام دادند. دانشگاه را از مدارس ما جدا كردند بلكه هر يك را مخالف ديگرى كردند. اقشار ملت ما را از هم جدا كردند. اين خيانت بزرگى بود كه به ما و به ملت ما كردند تا ما را به اين روزها نشاندند، نه تنها اقشار يك ملت را از هم جدا كردند، ملتها را از هم جدا كردند به طورى كه ملت ايران با ملت تركيه هيچ روابط ندارد. اصولاً، اگر مخالف نداشت موافقت هم نداشت، بى تفاوت بود. اگر مصيبتى به برادرهاى ترك ما مثلاً مىرسيد يا عرب ما، برادرهاى فارس ما بى تفاوت بودند و به عكس اگر به ما مصيبتى مىشد، اينها بى تفاوت بودند. اين بى تفاوتى از همين عمال اجانب و خود اجانب ايجاد شد كه تا توانستند مخالفت ايجاد كنند و اگر نتوانستند غفلت ايجاد كنند و ما را غافل كردند از مقدرات خودمان، غافل كردند، از مقدرات برادرهاى خودمان هم غافل كردند. ما بايد از اين به بعد اين هوشيارى كه ملت ما پيدا كرده است جديت كنيم كه اين ادامه پيدا كند.
انسانهاى ما را يا از ما گرفتند و يا به مراكز فحشا كشيدند
ما صدمه اين غفلتها را سيصدسال است كه داريم مىخوريم. پنجاه و چند سال است كه
صحيفه نور ج 5 صفحه 162
پير مردهاى ما، آنهايى كه به سن من يا يك قدرى هم كمتر هستند پنجاه و چند سال است كه عذاب اليم اين طايفه را كشيدند و شما جوانها هم بيست و چند سال است كه ديديد هر چه ديديد و شنيديد هر چه شنيديد. همه ذخائر ما را از بين بردند، نيروى انسانى كه از همه ذخائر بالاتر است از بين بردند، انسانهاى ما را كه بايد مقدرات اين مملكت در دست آنها باشد و مملكت را آباد كنند، معنويتش را آباد كنند. ماديتش را آباد كنند، اين نيروها را از دست ما گرفتند يا به مراكز فحشا كشيدند. تمام مراكز آموزشى را اينها مراكز فحشا قراردادند. سينما كه يكى از مراكز آموزشى است در دنيا، راديو و تلويزيون كه يكى از مراكز آموزشى است براى همه ما، آموزش براى همه طبقات، دستگاهى است كه بايد همه ملت را آموزش بدهد اينها به صورت ديگرى واژگون در آوردند. سينماها را مراكز فحشاء تقريبا قرار دادند. راديوها تبليغاتشان ديديد چه بود، تلويزيون هم همين طور. اينهائى كه امروز به خدمت اسلام در آمدند بايد اصلاح بشوند و مشغولند به فعاليت براى اينكه اصلاح بشوند. الان هم اين تتمه رژيم فاسد در آنها هست، در مطبوعات ما هست، در روزنامههاى ما هست، در مجلات ما هست، الان هم آن فساد هست، آن تتمه بايد به تدريج - اينها - اصلاح بشود. اين اخلاق فاسدى كه در جوانهاى ما ايجاد كردند باز هم تتمهاش هست لكن بايد اصلاح بشود. خدا مىداند كه اين مراكز فحشا با جوانهاى ما چه كرد، براى آنها همه چيز را تهيه كردند كه غفلت كنند از همه چيز خودشان. مراكز فحشا را درست كردند به رايگان دادند، دعوت كردند، دعوتها كردند جوان هاى ما را كشيدند در آن مراكز و از مقدرات خودشان غافلشان كردند.
ما هر چه داريم از ايمان به خدا و وحدت كلمه است
من خدا را شكر ميكنم كه در ظرف اين يكسال، يكسال و نيم يك تحول اساسى در ملت ما پيدا شد، جوانهاى ما توجه به مسائل روز پيدا كردند منصرف شدند از آن، اكثرا از آن چيزهائى كه قبلا بود، متحول شدند، منصرف شدند، تحول هايى معنوى پيدا شد كه اين تحولها را نمىتوانيم اسمى روى آن بگذاريم الا اينكه دست خدا بود توى كار. بشر نمىتواند تحول روحى در همه طبقات، اين را كرارا گفتم كه يك پاسبان مىآمد يك بازار را سرتاسر هرامرى را كه مىكرد اطاعت مىكردند و براى خودشان حق چون و چرا قائل نبودند، نه اينكه حق قائل بودند و نمىكردند، اصلا وضع روحى شان را اينطور كرده بودند كه حرف كوركورانه بايد اطاعت كرد، همين طور كه ارتش ما هم اينطور بود. مردم را اينطور كرده بودند كه مثل گوسفند اطاعت كند، سر تا پا اطاعت باشد چه فرمان سلطان چه فرمان خدا، چه فرمان ايزد چه فرمان شاه اين كلمه را در اذهان بچههاى ما از بچگى رشد دادند، آن هم اين شاه. يك تحولى پيدا شد در ظرف يكى دو سال كه همين جمعيتى كه از پاسبان آنطور وحشت داشتند، با تانكها حمله كردند و به شاه هر چه خواستند گفتند و او را هم بيرونش كرد. همين جمعيت كه ديروز از يك ستارهدار آنطور خوف و وحشت مىكرد مشتش را گره كرد مقابل همه ايستاد و همه را بيرون كرد. اين غير از تحول الهى، غير از حكم الهى نيست. ايمان است، اگر ايمان نبود، نمىشد. ايمان
صحيفه نور ج 5 صفحه 163
مىخواهد. ايمان به خدا اين كار را كرد، ايمان به مبادى اسلامى اين كار را انجام داد، همه با هم، همه با هم گفتند كه ما اسلام را مىخواهيم. اين ايمان بود، قدرت ايمان غلبه كرد بر اين قدرتها و الا ما كه چيزى نداشتيم. با همان كاردهاى توى مطبخها و با همان - عرض مىكنم - چوبها و با همان چيزها آمدند بيرون و غلبه كردند بر اين تانكها و توپها و مسلسلها و اينها، گفتند اينها ديگر اثر ندارد در مقابل ايمان اثر هم نداشت و نتوانست اثر بكند. ايمانتان را حفظ كنيد آقا، ايمان به خدا را حفظ كنيد، وحدت كلمه را حفظ كنيد، اين نهضت را حفظ كنيد. ما هرچه داريم از اين ايمان و وحدت كلمه، آنها ايمان را از ما خواستند بگيرند و وحدت كلمه را. كوشش كردند براى اين دو تا و خداى تبارك و تعالى نخواست و با ما بود و متحول كرد يك مملكت و يك ملتى كه اعتنا به مسائل دينى نداشت متحولشان كرد به طورى كه همه توجه دارند. همه با اينان به ميدان آمدند. يك ملتى كه باهم دعوا داشتند، اين شهر با آن شهر، خود شهر، اين محله با آن محله، اين جوان با آن جوان، يك دفعه يك تحول الهى پيدا شد كه حسن تعاون پيدا شد. يكى از دوستان من مىگفت كه در تهران من در اين تظاهرات ديدم كه يك پيرزنى يك جائى ايستاده يك كاسهاى دستش است تويش پول است، گفت لابد اين حالا مىخواهد يك پولى جمع بكند، رسيدم به او گفتم كه پيرزن چيه؟ گفت كه حالا چون بازار تعطيل است مردم هم به تلفن احتياج دارند من ديدم كه اين كار را من بكنم، اين پولها را بياورم كه مردم پول خرد ندارند بردارند بيندازند آنجا و تلفن كنند. يك همچو حسى در يك افراد پيدا شد، يك همچو حس تعاونى كه وقتى كه اين جمعيت بيرون مىآمد همه مردم توى خانه و بيرون با اينها كمك مىكردند. اين تحول به دست خدا واقع شد.
همه را دعوت كنيد تا فقط به جمهورى اسلامى راى بدهند
اتكال به خدا بكنيد. اگر خداى نخواسته اين ايمان از دست ما گرفته بشود، اين اتكال خدا از دست ما گرفته بشود وحدت كلمه هم گرفته خواهد شد باز خداى نخواسته برگشت به همان - مصيبتهاست. دعوت كنيد مردم را، دعوت كنيد همه را به اينكه در اين رفراندم به جمهورى اسلامى، فقط جمهورى اسلامى. يك كلمه اينور، يك كلمه آنور نبايد باشد، نه از آن اسقاط بشود، نه به آن زياد بشود. شياطين مىخواهند يك كلمه را اسقاط بكنند، يا كلمه را زياد بكنند. توجه به اين معنا داشته باشيد، دعوت كنيد همه را.
من از همه اطباء ايران و حالا كه قم هستم از اطباء قم و از مريضخانهها تشكر مىكنم كه در اين مصائب اينها هم حس مسئوليت كردند و انجام وظيفه كردند. خداوند همه شما را به وظائفتان بيشتر از اين آشنا كند كه اين دعاى بزرگى است و همه شما را سعادت بدهد و همه شما را سلامت و مملكت شما را از دست اجانب نجات بدهد انشاءالله. خداوند همهتان را حفظ كند.
والسلام عليكم والله وبركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:46 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 164
تاريخ: 16/12/58
بيانات امام خمينى در جمع روحانيون و طلاب قم
ما بايد بنده باشيم و همه چيز را از خدا بدانيم كه غرور اسباب شكست است
بسم الله الرحمن الرحيم
من سخنان ايشان را تاكنون نشنيده بودم و موجب شرمسارى است كه همه ما داريم و من اميدوارم كه نمايندگان ما همه موفق باشند. فقط يك نكته را مىخواستم عرض بكنم و آن اينكه اين مبالغات را كه راجع به من فرمودهاند، من نمىپذيرم. من يك خادمى از همه شماها هستم و قضيه رهبرى و غير رهبرى در كار نيست، قضيه نهضت است و صف واحد، همه با هم.
ايشان خوب بيان مىكنند لكن راجع به من را يك قدرى بايد عرض كنم تندروى فرمودند و خصوصا در حضور كسى از او اينطور تمجيد كنند، ممكن است كه باور كند، غفلت كند و فاجعه ببار بياورد. من اميدوارم كه همه آقايان اين جهت را توجه داشته باشند كه در عين حال كه يك نهضت مقدس عالى بوده است كه نظيرش را ما سراغ نداريم و يك نهضتى بود كه با ضايعات كم، عايدات زياد، عايد ما شد، در ظرف بايد گفت چند ساعت اين رژيم منحوس را از بيخ و بن كند، لكن غرور نياورد. غرور اسباب شكست است. بايد ما بنده باشيم و همه چيز را از خدا بدانيم.
فراگير شدن نهضت در كليه اقشار، يك مساله الهى است
من آنوقتها كه مىديدم كه اين نهضت همگانى شده است و همه اقشار ملت را گرفته است، كه بچهاى كه پستانك دهنش است پستانك را در مىآورد و شعار مىدهد و اين در يك قشر محدود نيست بلكه قشرها را فرا گرفته است، از حدود هم گذشته است، من اميدوار مىشدم براى اين نكته كه مىديدم كه مسالهاى نيست كه بشر بتواند، مسالهاى نيست كه به رهبرى درست بشود، مسالهاى نيست كه مردم بتوانند، مسالهاى است الهى. اين قدرت خداى تبارك و تعالى است كه با عنايات خاص خودش اينطور كرد كه تمام اقشار ملت ما يك زبان شدند، تمام اقشار يك مقصد شدند، مقصد واحد، شعار واحد من اميدوار شدم. آنوقت هم كه در سختى بودم و هجوم از اطراف بود، تهديدات از اطراف، از آمريكا بود، از ايران بود و مىخواستند مانع بشوند از اينكه من بيايم به ايران، و آن نقشهها را كشيدند، و بحمدالله آن نقشهها نقش بر آب شد - من از آنوقت مطمئن - اگر مطمئن نشدم خيلى احتمال مىدادم كه مسئله، مسئله غير عادى باشد و بود همينطور. و لهذا همه اين تهديداتى كه شد و توصيههائى كه شد،
صحيفه نور ج 5 صفحه 165
از قبل دولت ايران بوسيله دولت فرانسه و امريكا به وسائل مختلف، اينها همه قوت داد ذهن مرا كه اينها توطئه مىخواهند ببينند، از رفتن من به ايران، اينها يك خوفى در دلشان هست و رفتن من را مىخواهند تعويق بيندازند، زودرس است حالا نرويد. به صورت اينكه با ما مىخواهند يك مثلا نوازشى از ما بكنند، يك مصلحت بينى و من مىديدم كه دشمنها نمىخواهند مصلحت ما را ببينند، مصلحت خودشان اين است. من اين را فهميدم عازم شدم به اينكه نه، بايد بروم. توصيهها هم، از رفقاى ما هم، از دوستان ما هم توصيه مىشد كه حالا زود است، لكن من اصرار آنها را از آن فهميدم كه نه زود نيست حالا بايد رفت و اينها در صددند كه همه قوا را جمع بكنند و يك توطئهاى است در كار. اينجا هم كه من آمدم باز آقايان، بعضى از آقايان مىگفتند كاش مثلا زودتر نمىآمدند باز يك مقدارى زود بود ولى من اعتقادم اين بود كه زود نبود، و زود هم نبود. اگر ما اينها را مهلت داده بوديم و يك قدرى تعويق انداخته بوديم، شايد تا حال اگر تعويق انداخته بوديم اينها كارهاى خودشان را كرده بودند، و نقشههايى كه بايد بكشند پياده كرده بودند، و ما تا آخر ديگر نمىگذاشتند كارى بكنيم، شايد ما را ديگر نمىگذاشتند به اين حدود بيائيم، لكن من روى همان معنا كه از كارهاى اينها و از سفارشات اينها اطمينان پيدا كردم به اينكه مسالهاى در كار است. رفقا هم كه به من مى گفتند خوب است كه يك قدرى تعويق بياندازيد، مىگفتم نمىشود اين، براى اينكه اينها دشمنهاى ما هستند كه مىگويند نرو، اگر چنانچه آنها همچو چيزى نمىگفتند، خوب يك چيز بود، اما اينها دشمن ما هستند كه مىگويند حالا نرو زودرس است حالا.براى آنها زودرس بود، لكن به ما مىگفتند كه حالا رفتن شما زودرس است.
پيشرفتهاى چشمگير به اراده مقدس و مدد غيبى خداوند
از اين جهت من آمدم و بحمدالله تاكنون پيشرفتهاى چشمگيرى شد، به طورى كه اين نهضت نمونه است در همه نهضتهائى كه در طول تاريخ واقع شده است، يعنى نهضتى است كه همه قشرها، من گمان نكنم كه در تاريخ نهضتى كه بچه كوچولو هم همان شعار پيرمرد و شعار جوان را بدهد، تحقق پيدا كرده باشد. چنانچه نهضتى كه اين طور يك همچو قدرت غولوار را و با پشتيبانىهاى ابرقدرت، اين نهضت با دست خالى پيش ببرد، اين هم يك امر غيبى بود. ما نبايد غرور پيدا كنيم كه ما كرديم، خداست كه اين كارها را به اراده مقدسه خودش انجام داد.
حالا هم صفهاى ما بايد فشردهتر بشود. يك قشر نمىتواند اين خرابىها را ترميم كند، همه با هم، همه با هم، تمام اقشار با هم به پيش. اگر چنانچه از اين به بعد سستى بشود خداى نخواسته، اين نهضت رو به سستى برود، آنها در كمينند و دشمنهاى ما دست بر نداشتهاند.
اينجا مملكت نفت است، اينجا مملكت چيزهاى ديگر، ذخائر زير زمينى زياد است، آنها دست از اينجا بر نمىدارند. اينجا سرحدى است كه براى آنها قضيه سوق الجيشى در كار است، آنها به اين زودى دست بر نمىدارند، لكن ملت ما بايد هوشيار باشد، ملت ما خيال نكند تمام شد مطلب، آقايان
صحيفه نور ج 5 صفحه 166
خيال نكنند كه مطلب تمام شد حالا بايد ديگر رها كنيم، خير مطلب مهم است و از اين به بعد همه با هم باشيم.
اختلاف، ناشى از هواى نفس و وسوسه شيطان است
تبليغات ما بايد قوىتر بشود از سابق، اقشار ما بايد فشردهتر بشوند از سابق، صف ما بايد فشردهتر بشود، اختلافات ما بايد كمتر بشود. من متاسفم كه در بعضى از بلاد مىشنوم اختلاف شده است. اختلاف سر چه؟ براى چه اختلاف؟ آنهائى كه اختلاف مىاندازند، اينها معلوم شد از اسلام اصلا حظى ندارند. اين اختلاف معنايش اين است: شكست اسلام. اگر ما با هم مختلف بشويم، اسلام شكست مىخورد. اگر در قشر روحانى خداى نخواسته مردم احساس كنند كه اين اختلافات براى دنياست، براى دين كه اختلافى در كار نيست، همه ما، همه ما يك دين داريم، يك قرآن داريم، اگر اختلافى پيدا بشود اختلاف روى اساس دين است، شيطان است كه اختلاف مىاندازد.
اگر ساير مردم توجه كنند كه ملاها روى هواهاى نفسانى با هم مختلف هستند، طلبهها روى هواهاى نفسانى با هم مختلف هستند، مردم از شما رو بر مىگردانند. از شما رو برگرداندند. اسباب شكست شماست، شكست شما شكست اسلام است. وظيفه شما سنگين است آقا. شما بايد با اخلاق خودتان، با اعمال خودتان مردم را دعوت كنيد. شما هادى مردم هستيد. شما بايد چراغ باشيد، شما بايد نور باشيد. تهذيب كنيد نفوس خودتان را، حب دنيا را از نفستان بيرون كنيد، راس كل خطيئه است. همه خطاها از حب دنياست، از حب شهرت است. اين حب را از دل خودتان بيرون كنيد، بميرانيد اين حب را، زنده بشويد به زندگانى اسلام، زندگانى الهى. شما الهى بشويد، وحدت پيدا بكنيد، صفتان را واحد كنيد.
دشمنها در كمين شما هستند، در كمين ملت ما هستند. دشمنها حالا فهميدند كه وحدتى كه در ايران پيدا شده است آنها را شكست داد. الان بيشتر درصدد هستند، براى اينكه چشيدند آن مزهاى را كه وحدت داشت در بين ما. آنها عذاب او را چشيدند، الان در صدد اينند كه شماها را متفرق كنند، از هم جدا كنند شما را، خودتان را از هم جدا كنند و شما را از قشرهاى ديگر جدا كنند، دانشگاه را از دانشگاههاى اسلامى، دانشگاه علوم قديمه جدا كنند، قشرهاى متجدد و متنور را از شماها جدا كنند، چنانچه در دويست، سيصد سال به اين طرف اين نقشه بوده است. نقشه، نقشهاى بوده است كه ايران را ويران نگه دارند براى پيشرفت، شما مطالعه كنيد كتبى كه در اين باب هست. ايران را نمىشود ويران كرد الا به ويران كردن جناحها، نمىشود فتح كرد الا به اينكه شماها را از هم جدا كنند. روحانيون با هم بايد باشند، اينها همه لشكر امام زمان هستند. همه با هم، اگر خداى نخواسته در صفوف شما يك خللى پيدا بشود، اين خلل شيطانى است، براى هواهاى نفس است و اگر اين خلل پيدا بشود، در ملت خلل واقع مىشود. در ملت اگر خلل واقع شد، آنهايى كه در كمين هستند حمله خواهند كرد، و شما را از بن خواهند كند. اين دفعه اگر خداى نخواسته اينها غلبه بكنند، نه از روحانى چيزى باقى
صحيفه نور ج 5 صفحه 167
مىگذارند و نه از متنورالفكر، منورالفكر نه از قشر جديد چيزى باقى مىگذارند و نه از قشر قديم. اينها فهميدند كه با اين وحدت ما قدم برداشتيم، استعمار را شكست داديم، اما شكستى كه اولش است. اگر چنانچه خداى نخواسته يك خللى واقع بشود، خداى تبارك و تعالى از شما ناراضى است، از قشر روحانى ناراضى است. روحانى مبدا امور است، اگر خللى واقع بشود اذا فسد العالم فسد العالم فاسد عالم، عالم را متعفن مىكند. تعفن عالم، عالم را متعفن مىكند. در جهنم از تعفن عالم پناه مىبرند به آتش، و اين تعفن، تعفن توجه به دنياست، توجه به مقام است، توجه به رياست است. از اين چيزها اجتناب كنيد.
براى حفظ اسلام به فقه و فقاهت نيازمنديم
شمائى كه الان جوان هستيد مىتوانيد خودتان را تهذيب كنيد، اگر پير شديد، ضعيف مىشويد نمىتوانيد. الان قواى شما قوى است و شيطان در شما ضعيف، وقتى سن شما زياد شد قواى شما ضعيف مىشود و شيطان در شما قوى، آن وقت ديگر نمىتوانيد، شكست مىخوريد. الان بايد خودتان را تهذيب كنيد، حوزههاى علميه بايد خودشان را تهذيب كنند. در خلال تهذيب، هر كار كه هست تعقيب كنند از علميات. ما فقاهت لازم داريم. اگر فقيهى از بين برود، اسلام از بين مىرود. ما فقيه لازم داريم، بايد دنبال فقه باشيم. در عين حالى كه دنبال فقه هستيد همانطورى كه ائمه عليهالسلام بودند، حضرت امير سلامالله عليه بود، در عين حالى كه نمازش آنطورى بود، در عين حالى كه عبادتش آنطور بود، شمشيرش هم آنطور بود، در عين حالى كه بسط علم و توحيد مىكرد و يك مثل نهجالبلاغه را گذاشت براى ما، در عين حال جنگ مىكرد، در عين حال شمشير مىكشيد، در عين حال كه زاهد بود، در عين حال قوى و قدرتمند بود، جنگجو بود، اينها با هم بايد باشند.
اسلام منهاى سياست از بدترين القائات استعمارگران
اسلام همه چيز است. - اسلام را - يكى از بدترين چيزى كه اجانب در بين مردم و در بين خود ما القا كردند اين است كه اسلام براى اين است كه ما همان عبادت بكنيم، چنان كه مذهب مسيح را هم مسخ كردند. مذهب مسيح مسخ شد. مسيح هرگز نمىشود كه دعوتش اين باشد كه فقط عبادت بكنيد، ظلمه را بگذاريد به كار خودشان، اين نمىشود، نبى نمىتواند اينطور باشد، مسخ شده است اينها. اينها اسلام را در نظر ما، در نظر جاهلين مسخ كردند. اسلام را بصورت ديگر نشان دادند و اين از كيدهائى بود كه با نقشههاى پياده شده است و ما خودمان هم باور كرديم آخوند را به سياست چه؟ اين حرف، حرف استعمار است. آخوند را به سياست چه؟ ساسه العباد در دعاى جامع، زيارت جامعه است ساسه العباد چطور امام را به سياست آره، اما آخوند را به سياست نه؟!
حضرت امير يك مملكت را اداره مىكرد، سياستمدار يك مملكت بود، آنوقت آخوند را به سياست چه؟! اين مطلبى بود كه مستعمر براى اينكه آخوند را جدا كند از دولت و ملت، القا كردند به
صحيفه نور ج 5 صفحه 168
او، آخوند هم باورش آمد. خود آخوند با ما مبارزه مىكند كه شما چكار داريد به سياست! اين آخوند سياسى است. اين چيزى بوده است كه ما را عقب كرد، به عقب راند. آخوند، نمونه اسلام است.
قرآن كتاب انسانسازى است
اسلام همه چيز است، قرآن همه چيز است. قرآن، انسان درست كن است، كتاب انسانسازى است. قرآن همه چيز دارد: سياست دارد، فقه دارد، فلسفه دارد، همه چيز دارد. انسان همه چيز است و بايد همه احتياجاتش را قرآن تامين بكند. انسان يك اعجوبهاى است كه همه عالم است و قرآن يك اعجوبهاى است كه اداره انسان را به همه اقشار مىكند، در عين حالى كه فقيه درست مىكند، حكيم درست مىكند، فيلسوف درست مىكند، شمشيرزن درست مىكند، جنگجو درست مىكند. فقيه بايد جنگجو هم باشد، فقيه بايد سياف باشد ولى فقيه هم باشد و فقهش را از دست ندهد.
اينطور نباشد كه حالا بگوئيد كه حالا كه وقت نهضت است ديگر درس هيچى، اين غلط است، علم همه چيز است، علم همه جهات است. حضرت امير براى علم شمشير مىزد، براى توحيد شمشير مىزد، براى بسط فقه شمشير مىزد، خيال نكنيد كه حالا كه ما وارد شديم در مسائل سياسى ديگر نبايد وارد به مسائل علمى بشويم. شما كه جوانيد بايد فقاهت ايجاد كنيد، فقاهت در خودتان ايجاد كنيد. بايد فقيه بشويد. فقيه از او كار مىآيد، اما فقيه مهذب، طلبه مهذب، انسان مهذب، ملت مهذب.
همه بايد اخلاق خودشان را تهذيب كنند، همه بايد جهاد با نفس بكنند. لكن شماها اولى هستيد. شمائى كه جندالله هستيد بايد به امر خدا، جندالله معنايش اين است كه به امر خدا بايد عمل بكنند، به فرمان او، همانطور كه جندى به فرمان سرلشكرش، به فرمان سپهبدش، عمل مىكند. شما جندالله هستيد، به فرمان او بايد عمل كنيد، اگر چنانچه از فرمان او تخطى بكنيد، جندالله نيستيد. هر مقدارى كه نازل شد، يا جندالله يا جند شيطان، اگر دنيا مطمح نظر شماست جند الشيطان، اگر حق تعالى مطمح نظر شماست جندالله.
ظل الله همين طور است. سلطان ظل الله است، اگر تخلف از يك جهتى بكند، ظل الشيطان مىشود. ظل سايه است، سايه همه چيزهايش به ذى ظل است، خودش هيچ ندارد. ظل الله كس است كه تمام حركاتش به امر خدا باشد، مثل سايه باشد. خودش هيچ، سايه خودش هيچ حركتى ندارد. ذى ظل هر حركتى كرد سايه هم همانطور حركت مىكند. اميرالمومنين ظل الله است، پيغمبر اكرم ظل الله است كه هيچ حركتى از خودش ندارد، هر چه هست از خداست. اينها ظل الشيطان هستند. به اين سلاطين ظل الله مىگفتند، ظل الشيطان هستند. ظل الله ميزان تميز ماست كه اين سلطان آيا حق است يا باطل. ظل الله ميزان تميز است كه ما با همين تعبير بفهميم كه آيا اين سلطان حق است يا باطل. اگر از
صحيفه نور ج 5 صفحه 169
خودش چيزى كرد، عملى كرد، باطل است. اگر امر خدا را اجرا كرد، ظل الله است و الا ظل الشيطان است.
جندالله هم كه شما براى خودتان انتخاب كرديد، و يا براى شما انتخاب شده است همين است. به امر خدا، اگر گفت بنشين، بنشين. اگر گفت بايست، بايست. اگر اينطور باشد جندالله است، اما اگر خدا فرمود كه فلان عمل را بكن و شما تخلف كرديد تخلف، از شيطان است، به همين مقدار از بين مىرود. يك وقت مىبيند كه انسان تا آخر همه كارهايش لله نبوده است، همه كارهايش براى شيطان بوده است. يك انسان در صورت، يك شيطان در واقع، آنجا هم كه برود به صورت شيطان در مىآيد.
كوشش كنيد آقايان در تهذيب نفس، در تحكيم مبادى اسلام، در تحكيم فقه اسلام، در بسط فقه اسلام، اين فقه غنى. در عالم مثل فقه شما چيزى نيست، اين فقه غنى را بسطش بدهيد. لكن در عين حالى كه فقيه هستيد جناح سياست را رها نكنيد، تفكر كنيد در امور، وارد بشويد در امور، دخالت كنيد در امور من فقيهم و ديگر كارى نداريم به چيزى نمىشود اين. شما فقيه هستيد ولى بايد در امور دخالت كنيد، در مقدرات مردم دخالت كنيد، شما پاسداران اسلام هستيد، بايد پاسدارى كنيد. خداوند انشاءالله همه شما را توفيق بدهد. خداوند انشاءالله ما را در پناه شما حفظ كند.
والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:46 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 170
تاريخ: 16/12/57
بيانات امام خمينى در جمع كارمندان شركت مخابرات
وحدت كلمه و ايمان به خدا، رمز پيروزى ملت
بسم الله الرحمن الرحيم
درود بر ملت مجاهد ايران، درود بر ملتى كه با دست خالى، با اتكال به خداى تبارك و تعالى و وحدت كلمه و مقصد، ريشه ظلم، ريشه استبداد، ريشه تمام ناسازگارىها را از بيخ و بن كند. درود بر شما جوانان، درود بر شما كه از راههاى دور آمدهايد براى تفقد از من و تفقد از اهالى اينجا. مىدانيد كه ما رنجها ديديم، ملت ما خونها داد، ملت ما رنجها كشيد، پنجاه و چند سال آن قدر رنج كشيد كه ديگر طاقت نياورد و مىدانيد كه رمز پيروزى شما ملت بزرگ، وحدت كلمه و اتكال به ايمان بود. اين ايمان به خدا بود كه شما را پيروز كرد، اين ايمان به خدا بود كه از شهادت نترسيدند جوانهاى ما، ايمان به خدا آنها را در اين مبارزه پيش برد و بايد اين رمز را حفظ كنيد.
براى ادامه نهضت بايد دسيسهها را خنثى كرد
ما الان در بين راه هستيم، راه تمام نشده است، آنهائى كه خيانتكار و جنايتكار بودند، ريشههايشان باز موجود است. جنايتكارهاى خارجى، نفتخوارهاى مفتخوار دست بردار نيستند، بايد هشيار باشيد، بايد بيدار باشيد، بايد دسيسههاى آنها را خنثى كنيد. عمال آنها الان در بين طبقات ما مىخواهند اختلاف ايجاد كنند، تظاهرات ضد دينى بكنند، كارهائى بكنند كه شما قشرهاى محترم، شما برادرهاى معظم از هم جدا بشويد، همان حيلهاى كه از چند صد سال پيش از اين، خارجىها كردهاند و دولتهاى اسلامى را از هم جدا كردهاند و در هر ملتى بين افراد و بين اقشار مخالفت انداختهاند.
اين وحدت كلمهاى كه در سرتاسر ايران پيدا شد و اين وحدت غرضى كه در سرتاسر ايران پيدا شد كه همه يك چيز مىخواستند و آن اينكه حكومت اسلام، جمهورى اسلام در سرتاسر ايران مقصد همه بود، اتكال به خدا و مقصد اينكه حكم خدا جارى بشود و جمهورى اسلامى در ايران بر قرار بشود شما را پيروز كرد، تا اينجا پيروز كرد. الان وقت آن است كه رفراندم بعد از چند روزى كه خواهد شد، همه شما بيدار باشيد و از كيد دشمنان احتراز كنيد.
صحيفه نور ج 5 صفحه 171
بيدار باشيد كه خواست دشمنان ايجاد حكومتى غير از جمهورى اسلامى است
اينها مىخواهند يك جمهورى را در اينجا ايجاد كنند كه اسلام نباشد يا جمهورى دمكراتيك را كه باز اسلام در كار نباشد يا جمهورى دمكراتيك اسلامى، دمكراتيك را كه باز يك رنگ غربى به آن بدهند. شما بايد بيدار باشيد و جز جمهورى اسلام به هيچ چيز راى ندهيد.
شما كه الان مخابرات در دست شما هست بايد با مخابرات خودتان اين مطالب را برسانيد و هر قدر كه مىتوانيد، به هر جا كه مىتوانيد برسانيد، برسانيد كه اگر چنانچه تزلزل در اين امر حاصل بشود و اگر خداى نخواسته در اين امر سستى بشود، ممكن است اجانب ببرند. اگر اجانب در اين قضيه غالب بشوند خداى نخواسته، بايد ما برگرديم به حال اول و بدتر از آن. امروز آنها فهميدند كه با اسلام و وحدت كلمه ملت، آنها شكست خوردهاند، آنها احساس شكست در خودشان كردهاند و اگر خداى نخواسته در اين امر سستى بشود، آنها قطع مىكنند ريشههاى ما و ريشه اسلام را. شما بيدار باشيد برادران من، با هم متحد باشيد، همصدا باشيد، همه با هم جمهورى اسلامى.
خداوند همه شما را تاييد كند. خداوند به همه شما توفيق عنايت كند. همه سالم و صحيح باشيد. خداوند ملت ما و كشور ما را از شر اجانب نجات بدهد و تمام شما را سعادتمند كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:47 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 172
تاريخ: 16/12/57
بيانات امام خمينى در جمع عدهاى از مسلمانان قطر
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
من تشكر مىكنم از آقايان كه از نقطه دور براى تفقد از ملت ما، براى سركشى به ملتى كه بيش از 50 سال زير بار ظلم و جور و جنايت و خيانت لگدكوب شد، تشكر مىكنم از آقايانى كه از بلد نائين آمدهاند و تفقد مىكنند از ملت ما و از ما، خداوند شما را و همه مسلمين را از خواب بيدار كند. خداوند ما را در يك زمانى كه خواب و غفلت بر اكثر بلاد مسلمين سايه افكنده است، ما و همه مسلمين را هشيار و بيدار كند
اقدامات خائنانه اجانب در ايجاد تفرقه و جلوگيرى از تمسك مسلمين به قرآن
دستهاى خيانتكار اجانب كه مىخواستند شرق را و خصوصاً بلاد اسلامى را براى منافع خودشان قبضه كنند، با مطالعاتى كه كرده بودند در اين بلاد و تمام بلاد را، بيابانهايش را، قصبهاش را، شهرستانهايش را، وجب به وجب مطالعه كردهاند و روحيه گروههائى كه در اين بلاد زندگى مىكردند مطالعه كردهاند و آئينهائى كه اينها داشتند و كيفيت نفوذ آئينها در اينها، مطالعه شده است، به آنجا رسيدهاند كه نگذارند مسلمين متمسك به قرآن باشند. قرآن را آنها سد راه مىدانستند. اگر مسلمين همه متمسك به قرآن مىشدند، براى آنها مجالى باقى نمىماند. قرآن را و اسلام را از مردم جدا كردند، ملتها از اسلام جدا شدند.
دعوتهائى اجانب كردند، چه خودشان مستقيماً، چه بوسيله عمالشان در اين بلاد، دعوتهاى بر ضد اديان، بر ضد اسلام، بر ضد روحانيت اسلام، جدا كردند مسلمين را، بعضى را از بعض، ايجاد احزاب مختلفه از صدر مشروطيت به اين طرف تمام براى تفرقه بود و تمام براى اين بود كه مسلمين با هم مجتمع نباشند. ايجاد تفرقه بين مذاهب، مذاهب مسلمين براى همين مقصد بود كه اينها از هم جدا باشند و نتوانند براى اسلام و به نفع اسلام كارى بكنند. اين كارها در طول مدت بيش از 300 سال انجام گرفته است.
صحيفه نور ج 5 صفحه 173
همراهى كودكان صغير با پير مردان كبير از نكات بارز اين نهضت الهى
بحمدالله در ايران در اين سنوات اخير يك نهضتى، يك نهضت الهى پيدا شد كه من نمىتوانم اسمى رويش بگذارم الا اينكه اين نهضت الهى بود، نهضتى كه بچههاى صغيرش با پيرمردهاى كبير با هم بودند، نهضتى كه بچهها پستانك را در دهان مىگذاشتند، وقتى بيرون مىآوردند مى گفتند مرگ بر شاه، باز پستانك را به دهان مىگذاشتند. از بچههائى كه اول، اول صحبت و حرف زدنشان است تا پيرمردهائى كه آخر عهدشان است به حيات، همه با هم بودند و همه با هم طرد كردند اين طاغوت را. رمز پيروزى ايران همين بود كه اتكال به خدا، براى خدا و وحدت كلمه، وحدت كلمه و وحدت غرض، مقصد، از هر كس رسيدند، مقصد اين بود كه حكومت اسلام باشد، مقدمه اين بود كه حكومت طاغوت نباشد، مقصد اين بود كه استقلال و آزادى در پناه حكومت اسلامى باشد. رمز پيروزى ملت ما، وحدت كلمه و وحدت غرض و مهمتر، اتكال به خداى تبارك و تعالى. شما آقايان در هر جا كه هستيد اين رمز را فراموش نكنيد، البته من گله دارم از خليج و اطراف آن، آنها با ما بسياريشان موافقت نكردند، بلكه مخالفت كردند. شما خودتان كه آگاهيد از افرادى كه در آنجا بودند و پشتيبانى از طاغوت مىكردند و نمىدانم الان هم مىكنند با آرزو دارند كه برگردد؟! آنها را هدايت كنيد، به آنها بگوئيد به اسلام روى بياوريد، اين حكومتها، حكومت طاغوت است، حكومت ضد اسلامى است، گمان نكنيد هر كه قدرت پيدا كرد خداى تبارك و تعالى با اوست، معاويه قدرت داشت، فرعون هم قدرت داشت، فرعون هم سلطنت داشت. سلطنت اگر ظل الله باشد، سلطان اگر ظل الله باشد، پذيرفته است. يعنى چه ظل الله؟ يعنى اينكه همين طور كه سايه، سايه انسان هيچ از خودش حركتى ندارد الا به حركت انسان، اگر چنانچه سلطانى هيچ حركتى نداشت الا به حركت، به تحريك خداى تبارك و تعالى، از خودش هيچ نداشت و همه از خداى تبارك و تعالى بود. رسول الله ظل الله است، غير رسول الله آنهائى كه نزديك به رسول اللهاند نزديك به ظل اللهاند، اصل رسول الله است، او ظل الله است. اميرالمومنين سلامالله عليه چون تمام وجودش فانى در وجود رسول الله است ظل الله است. سلاطين جور ظل ابليسند. ميزان در تشخيص سلطان جائر و سلطان عادل همين است. آنكه ابليسى است، آنكه جائر است، ظل ابليس است نه ظل الله. حتى كلمه ظل الله را هم غصب كردهاند اينها، فريب دادند ملتها را. آنكه هيچ ندارد الا به اراده الله، هيچ حركت و سكونى ندارد الا به اراده الله و مارميت اذرميت و لكن الله رمى اينهائى كه با تو مبايعه كردند، با خدا مبايعه كردند، براى اينكه تو هيچ ندارى الا فنا در خدا، آنهائى كه طاغوت هستند مثل فرعونها و امثال اينها، اينها ظل ابليسند، يا ابليس يا خدا،يا ظل الله يا ظل شيطان. اينها به ملتهاى ما حتى اين خيانت را هم كردند كه اين لفظ مبارك را براى خودشان غصب كردند، چنانچه مقام را براى خودشان غصب كردند.
وحدت كلمه و اتكال به خدا، رمز پيروزى مسلمين
به برادرهاى قطرى ما بگوئيد و به برادرهاى خليجى ما بگوئيد كه آقا متحد بشويد و زير پناه بيرق
صحيفه نور ج 5 صفحه 174
اسلام بيائيد، از طاغوت كنارهگيرى كنيد، وحدت كلمه پيدا كنيد، رمز غلبه ما وحدت كلمه و اتكال به خدا بود، شما هم اتكال به خدا پيدا كنيد و وحدت كلمه، شما هم پيروز خواهيد شد. همه ملتهاى اسلام بايد يكى بشوند.اگر ملتهاى اسلام و دولتهاى اسلام متفرق نبودند، (دولت اسلامى كه نمىدانم داريم يا نداريم و شايد شما بدانيد كه نداريم، اميد است كه پيدا بكنيم) اگر مسلمين با هم بودند، اينطور ذليل نبودند زير دست اجانب و عمال اجانب. مسلمين قريب يك ميليارد جمعيتند ولى يك ميليارد جمعيت متفرق، جدا از هم. اگر يك حكومت بود مثل صدر اسلام، يك حكومت بود و همه تابع، ما به اين روز نمىنشستيم. آنها، اجانب جديت كردند تا حكومتها را به نفع خودشان متفرق كردند، تكه تكه كردند. حتى اخيرا كه عثمانى يك مملكت وسيع بود، وقتى جنگ تمام شد، اينها را به قريب 15 تا جدا جدا از هم كردند و همه عمال خودشان. بايد مسلمين بيدار بشوند، بايد از اين خوابى كه سيصد سال آنها را خواب كردند هشيار بشوند، اقتدا كنند به ايران كه با هيچ، با مشت خالى بر تانكها و توپها و مسلسلها و قدرتهاى بزرگ غلبه كرد براى اينكه اتكال به خدا داشت، همه مىگفتند ما اسلام مىخواهيم، همه فرياد مىكردند كه ما حكومت اسلامى مىخواهيم. اين ايمان راسخ كه در اين ملت شكوفا شد، اين تبدلى كه پيدا شد و تحولى كه در نفوس مسلمين اينجا پيدا شد، رمز پيروزى بود، همه با هم اتكال به خدا. برادران من اتكال به خدا داشته باشيد، وحدت كلمه داشته باشيد، با هم باشيد تفرقه را كنار بگذاريد. خداوند همه شما را عزت، سلامت، توفيق ، وحدت كلمه عنايت فرمايد. خداوند اسلام را قوه و قدرت عنايت فرمايد.
والسلام عليكم و رحمة الله
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:47 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 175
تاريخ: 17/12/57
بيانات امام خمينى خطاب به هيأت ليبيائى راجع به سرنوشت امام موسىصدر
بسم الله الرحمن الرحيم
ما نگران سرنوشت امام موسى صدر هستيم و مىخواهيم به محض بازگشت به ليبى به سرهنگ قذافى بگوييد هر چه زودتر در مورد سرنوشت امام موسى صدر رسيدگى كند.
از طرف هيات نمايندگى ليبى از امام خمينى خواسته شد اجازه دهند سرهنگ قذافى براى عرض تبريك به ايران بيايد. امام خمينى پاسخ داد: من فعلا به قم مىروم و اين ديدار را به زمان ديگرى موكول كنيد.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:47 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 176
تاريخ: 17/12/57
بيانات امام خمينى در ديدار با بانوان قم
تسليت به مادران و اهالى داغديده قم
بسم الله الرحمن الرحيم
من از قم رفتم در صورتى كه شما بانوان و مردان اين شهر ابتلا به زحماتى داشتيد، لكن جوانانتان در كنارتان بودند، و آمدم در صورتى كه داغ جوانان همانطورى كه بر دل پدر و مادرها تاثير داشت در دل من هم تاثير داشت. من آن عكسهائى كه در مدرسه فيضيه به در و ديوار است، اين جوانهاى برومندى كه از دست ما رفته است، براى اينها به اهالى قم تسليت عرض مىكنم، به مادران داغديده تسليت عرض مىكنم.
خيانتها و جنايات شاه و پدرش در تاريخ بىسابقه بوده است
تمام مملكت ما اين ابتلا را داشت ، همه كشور ما در پنجاه و چند سال در ابتلا و در زحمت و در اختناق و در وابستگى به اجانب به سر بردند. خدا مىداند كه اين پدر و پسر با اين كشور ما چه كردند، خدا مىداند كه در طول تاريخ، خيانت مثل اينها به ايران نشده بود. تمام سلاطين در دو هزار و پانصد سال يا بيشتر خيانتكار بودند، همه خيانتكار بودند حتى خوبانشان هم خيانتكار بودند لكن خيانتشان به اندازه اينها نبود، اينها به كشور خودشان معلوم نيست ديانت مىگردند، اينها علاوه بر اينكه حجم جنايتشان خيلى زياد بود، حجم خيانتشان بيشتر بود. در زمان رضاخان كه شايد اكثر شما يادتان نباشد، ما شاهد چه صحنهها بوديم، در همين قم و نسبت به بانوان محترم اين قم و در همه شهرها نسبت به بانوان محترم شهرها، اين به تبع از كسانى كه تعليم به او مىدادند به اسم كشف حجاب، هتك حرمت اسلام، هتك حرمت مومنين، هتك حرمت بانوان ما را چقدر كرد و مامورهاى او با خانمها و با مخدرات ما چكار كردند، چه سلوك كردند، چقدر پاره كردند چادرهاى آنها را، چقدر به يغما بردند چادرها و روسرىهاى آنها را، ما شاهد اينها بوديم و شماها هم شاهد اين پسر بوديد كه به اسم تمدن بزرگ با اين مملكت چه كرد.
شما نمىتوانيد تصور بكنيد كه اينها چه جور با اين مملكت معامله كردند، ما نمىتوانيم حجم جنايت اينها در كجاها ذخيرهها دارند، آنقدرى كه حالا فاش شده است، اين معلوم نيست كه اين مقدارى باشد كه هست، معلوم نيست كه در بانكها
صحيفه نور ج 5 صفحه 177
مثل بانك سوئيس و امريكا و انگلستان و ساير جاها اينها چقدرها دارند مىگويند كه اخيراً بيست و سه ميليارد دلار برده است و ما اطلاع نداريم از اينكه سابقا چقدر برده است.
در زمان آن پدر وقتى كه در جنگ واقع شد و متفقين او را اخراج كردند، دنبال اين افتاد كه جواهر جمع كند، چمدانها را پر كردند از جواهرات و بردند، وقتى كه در كشتى نشست از قرارى كه براى ما نقل كردهاند يك كشتى ديگرى كه مخصوص حيوانات بود آوردند متصل كردند به آن كشتى و آن خبيث را كه از حيوان بدتر بود گفتند بيا توى آن كشتى، گفت پس چمدانها چه؟ گفتند چمدانها مال بعد، بعد هم چمدانها را انگلستان بردند و خوردند.
در زمان اين هم همه چيزهاى ما را بردند، همه حيثيت ما را بردند. آنقدرى كه به نيروى انسانى ما ضرر زدند، به نيروى مادى ما ضرر نزدند. آنقدرى كه انسانها را نگذاشتند رشد بكنند، آنقدرى كه مراكز فحشا را درست كردند، قمارخانهها را درست كردند و فحشا خانهها را درست كردند و در اختيار جوانهاى ما گذاشتند و آنها را غافل كردند از مقدرات خودشان، آنقدر كه ابتلاء به اين مواد مخدره اينها پيدا كردند در زمان اينها، براى اينكه همه چيزشان را تخدير كنند و نگذارند نسبت به مقدرات خودشان فكر كنند لكن خداى تبارك و تعالى خواست كه در اين دو سال اخير (البته مبداء از پانزده خرداد بود) لكن در اين دو سال اخير كه نهضت شكوفا شد، خداى تبارك و تعالى به شما كمك كرد.
بانوان ايران در پيشاپيش نهضت و مربى مردان
شما بانوان اثبات كرديد كه در صف جلو هستيد، شما اثبات كرديد كه مقدم بر مردها هستيد ،مردها از شما الهام گرفتند، مردهاى ايران از مخدرات ايران،از بانوان ايران عبرت گرفتند و تعليم گرفتند و مردان قم هم از شما بانوان عزيز عبرت گرفتند و تعليم گرفتند. شما در صف جلو نهضت هستيد.
سيماى زن در اسلام
اسلام به شما آنقدر احترام قائل است كه براى مردها نيست، اسلام شما را مىخواهد نجات بدهد، اسلام شما را مىخواهد از اين ملعبهاى كه اينها مىخواهند شما را ملعبه قرار بدهند نجات بدهد، اسلام مىخواهد شما را يك انسان كامل تربيت كند كه بر دامن شما انسانهاى كامل تربيت بشوند. من از همه شما تشكر مىكنم كه در اين نهضت شركت كرديد و از همه مادرهائى كه در اين نهضت شركت كردند و عزيزانشان را از دست دادند براى اينها اظهار تاسف مىكنم و براى شهداى آنها رحمت از خداى تبارك و تعالى مىخواهم و من رحمت خدا را براى همه شما طالبم. خداوند همه شما را به سعادت برساند. خداوند همه شما را به كمال مطلوب برساند.
وظيفه بانوان در رفراندم
همه شما بايد راى بدهيد، راى جمهورى اسلامى، نه يك كلمه كم نه يك كلمه زياد، شما هم بايد
صحيفه نور ج 5 صفحه 177
راى بدهيد، شما هم فرقى با سايرين نداريد، بلكه شما مقدميد بر مردها، مردها در دامن شما بزرگ شدند، شما تربيت كننده مردها هستيد، قدر خودتان را بدانيد ، اسلام قدر شما را مىداند. شما همه شركت كنيد در اين رفراندمى كه خواهد شد و راى بدهيد براى جمهورى اسلامى.
من اميدوارم كه يك جمهورى اسلامى و يك عدل اسلامى و يك حكومت عادل پيدا بشود كه مملكت ما را از اين گرفتارىها نجات بدهد و نگذارد ديگر دست اجانب در اين مملكت باز باشد و استقلال و آزادى را براى شما همه بيمه كند، خداوند همه شما را رحمت كند.
والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:47 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 179
تاريخ: 17/12/57
بيانات امام خمينى در جمع فرهنگيان و دانشآموزان قم
استعمار، عامل جدايى مدارس دينى و دانشگاهها
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
و افوض امرى الى الله ان الله بصير بالعباد
من براى اولين دفعهاى است كه در اين مدرسه وارد شدهام. دستهاى خائن اجنبى و عمال اجنبى ما را از شما جدا كردند، بين ما و شما اختلاف انداختند، آنها از اين اختلاف نتيجه بردند و ديدند كه از اتحاد جنبههاى، قشرهاى مختلف، آنها نمىتوانند با اين اتحاد نتايجى را كه مىخواهند ببرند. سالهاى طولانى كوشش كردند مدارس دينى را از دانشگاهها و ديگر قشرهاى محصلين جدا كنند. ما بايد بفهميم اين معنا را كه اين جدايى چه رنجها به ما داد و اين اتحاد چند صباح چه گنجها به ما داد.
شما جوانها، شما جوانهاى محصل، ساير جوانها اميد من هستيد، نويد من هستيد، اميد من به شما توده جوان است، به شما توده محصل است. من اميد اين را دارم كه مقدرات مملكت ما بعد از اين به دست شما عزيزان بيفتد و مملكت ما را شما عزيزان حفظ كنيد، من اميد آن را دارم كه شماها با علم و عمل، با علم و تهذيب نفس، با علم و عمل صالح، بر مشكلات خودتان غلبه كنيد. تاكنون كه اين راه را آمديم و با وحدت كلمه قشرهاى مختلف اين مملكت و با اتكال به ايمان و اعتماد به اسلام و قرآن كريم دست خائنين را قطع كرديم و اگر تتمهاى باشد قطع مىكنيم انشاءالله.
لكن از حالا به بعد اشكالات بيشتر است، بيدارى بيشتر مىخواهد. از اين زمان، زمان سازندگى اين خرابهاى است كه براى ما به جا گذاشتهاند. شما بهتر مىدانيد كه اينها به دانشگاههاى ما، به دبيرستانهاى ما،به دبستانهاى ما چه خيانتها كردند، شماها مىدانيد كه شماها را مىخواستند عقب نگه دارند، نگذارند كه يك انسان اسلامى و يك انسان با قدرت، يك انسان با هدف بار بيائيد، تعليمات از اول تعليمات اعوجاجى، انحرافى و برنامههاى انحرافى بود. مىخواستند جوانهاى ما را به عقب برانند تا استفادههاى خودشان را بكنند، تا ما در همه چيز محتاج باشيم. در علم محتاج باشيم و در اقتصاد وابسته و محتاج باشيم.
صحيفه نور ج 5 صفحه 180
اى فرزندان عزيز اسلام، رمز پيروزى ايمان و وحدت كلمه بود، آنرا حفظ كنيد
شما جوانان كه اميد من هستيد و نويد من هستيد كوشش كنيد و وحدت كلمه خود را حفظ كنيد. ما را نگذاشتند با شما روبرو بشويم، در مدت عمر اين دبيرستان، اول مرتبهاى است كه من با شما روبرو مىشوم اول مرتبهاى است كه استادان و معلمان شما را از نزديك مىبينم، اول مرتبهاى است كه شما جوانان عزيز را، فرزندان اسلام را از نزديك زيارت مىكنم.
اى اميد من، اى اميدهاى من، اى نويدهاى من، اى فرزندان عزيز اسلام، رمز پيروزى را دريافتيد، دريافتيد كه در اين دو سال اخير با وحدت كلمه ريشه استبداد، ريشه سلطنت استبدادى 2500 ساله را از بيخ كنديد، دريافتيد كه نفتخواران مفتخوار را عقب زديد، دريافتيد كه با وحدت كلمه و وحدت غرض و هدف و آن ايمان و هدف اسلام، هدف جمهورى اسلام، دريافتيد كه اين رمز، شما را به پيروزى رساند، اين رمز را از دست ندهيد، صفهاى خود را فشردهتر كنيد، روابط خود را با همه قشرها خصوصاً با روحانيين زياد كنيد. شما آمال و آرزوى ما هستيد، ملت ايران با اين وحدت كلمه، آمال و آرزوى اسلام است، بايد با وحدت كلمه همه چيزهايى كه پيش آمده است حفظ كنيد.
لزوم پشتيبانى از دولت اسلامى
از دولت موقت خودتان پشتيبانى كنيد، مفسده جوها كه مىخواهند بهانه پيدا كنند و تضعيف كنند دولت اسلامى را، به دهان آنها مشت بزنيد. تبعيت از دولت موقت اسلامى لازم است. اين دولت موقت اسلامى، دولت اسلامى شرعى است. من اطمينان كامل به دولت دارم و شما هم پشتيبانى كنيد از اين دولت كه آن مسائلى كه به عهده او محول است، كه يكى رفراندم است و از مسائل مهم وقت است و يكى گذراندن قانون اساسى جديد است، با آراء موكلين شما، تاسيس حكومت جمهورى اسلامى غايت آمال هم مسلمين، غايت فرمان خداى تبارك و تعالى.
بايد از اين حكومت پشتيبانى كنيد تا بتواند در يك محيط آزاد، در يك محيط صحيح كارهايى كه به او محول شده است انجام دهد. فضولهايى كه در اطراف مىخواهند با بهانههايى تضعيف كنند حكومت را، بايد بدانند كه حكومت متكى بر ملت ضعيف نخواهد شد. اين حكومت به تعيين كسى است كه متكى به ملت است، اين حكومت به تعيين و تصويب ملت است، به پشتيبانى از ملت است، بايد او را بيشتر پشتيبانى كنيد و مغرضين را كه عمال اجانب هستند و مىخواهند نگذارند حكومت اسلامى، جمهورى اسلامى بر قرار بشود، آنها را از جامعه خودتان دور كنيد يا نصيحت كنيد.
شما در اين زمانهاى طولانى كه نبوديد و ما مواجه بوديم با گرفتارىهاى زياد و به زمانهاى اخير كه بوديد و مواجه شديد با مصيبتها، تمام اين مصيبتها از اجانب و بود و تمام اين جنايتها به دست عمال اجانب بود. آنها مىخواهند باز هم همان مسائل را با عمال خبيث خودشان در مملكت ما برقرار كنند، اين خيالى است كه آنها به سر خودشان مىپزند كه مملكت ما را باز با فرم ديگر به مصيبتهاى سابق بكشند. شما جوانان برومند، شما محصلين ارجمند كه امروز هستيد و نويد من هستيد بايد در هر جا
صحيفه نور ج 5 صفحه 181
كه هستيد، در هر جائى از ايران كه هستيد بايد بيدار باشيد، با بيدارى از حقوق خودتان دفاع كنيد.
مسير ما بر پائى جمهورى اسلامى است، نه يك كلمه كم، نه يك كلمه زياد
حكومت اسلامى را كه از حقوق شما دفاع مىكند مستقر و برقرار كنيد، به ياوه ياوهگويان گوش ندهيد، به حرفهاى قشرهايى كه از اسلام هيچ بويى نديدهاند و با اسلام مخالفند، با آنها، به حرفهاى آنها گوش ندهيد، آنها مىخواهند ملت را منحرف كنند از مسير خود، مسير شما مسير اسلام است، مسير شما اين است كه جمهورى اسلامى را بپا كنيد. من راى به جمهورى اسلامى مىدهم و از شما تقاضا دارم كه راى به جمهورى اسلامى بدهيد نه يك كلمه كم، نه يك كلمه زياد، جمهورى اسلامى. (جمعيت فرياد مىزنند: صحيح است، صحيح است)
آنها كه در نوشتههايشان از جمهورى دم مىزنند، جمهورى فقط، يعنى اسلام نه، آنهايى كه جمهورى دموكراتيك مىگويند يعنى جمهورى غربى، جمهورى اسلامى نه، آنها مىخواهند باز همان مصائب را با فرم ديگر براى ما به بار بياورند. آنها اصلا در اين نهضت دخالت نداشتند، آنها كه امروز به خيال خودشان مىخواهند سر سفره آماده بنشينند، در اين نهضت بهيچوجه دخالت نداشتند. اين نهضت را شماها، اين نهضت را طبقه محصل، طبقه كارگر، دهقان، بازارى، اين نهضت را اينها به بار آوردند و اينها حق دارند. آنها كه در خارج بودند و براى ميوه چينى آمدهاند و آنها كه در صدرهاى بالا نشستند و منظرهها را نگاه كردند يا كمك كردند به رژيم و حالا به صورت انقلابى در آمدهاند، آنها را نپذيريد و نمىپذيريم، آنها كه قلم مسموم را گرفتهاند و بر خلاف اسلام چيز مىنويسند و ملى و دموكراتيك و اين حرفها را به ميان مىآورند، از آنها نپذيرند.
ملت ما يكپارچه خواهان جمهورى اسلامى است
ما اسلامى را مىخواهيم، ملت ما اسلام را مىخواهد. (جمعيت فرياد مىزنند: صحيح است، صحيح است) آنها كه كوشش دارند نهضت ما را تضعيف كنند، دولت ما را تضعيف كنند تا نتوانيم، تا به خيال آنها نتوانيم در رفراندم موفق شويم، خيال خامى به سر خودشان مىپزند. ملت ما يكپارچه، خواهان جمهورى اسلامى است. (جمعيت فرياد مىزنند: صحيح است، صحيح است).
ما بايد آن چيزى كه آمال ملت است دنبال كنيم. آن چيزى كه ملت در چند سال است، در بيش از يك سال است كه فرياد مىزنند و از چندين سال است كه دنبال او هستند، ما بايد به فرياد اين ملت گوش كنيم، قشرهاى مختلف اين مملكت بايد به نداى ملت گوش كنند، ببينند ملت چه خواست و چه مىخواهد. ملت در طول اين يك سال و چند ماه اخير در خيابانها ريخت و فرياد كرد: آزادى، استقلال، جمهورى اسلامى.
ما بايد تابع ملت باشيم، نبايد قلم دست بگيريم و توى منزل بنشينيم و هر چه مىخواهيم بنويسيم، صلاح نيست، اين بر مىگرداند آن مسائل و آن مصائب سابق را، خيانت است به ملت، كمونيستها هم
صحيفه نور ج 5 صفحه 182
بايد جمهورى اسلامى بخواهند، اگر بخواهند براى اين ملت كار بكنند و راست بگويند، همه بايد جمهورى اسلامى را بخواهند ( جمعيت فرياد مىزنند: صحيح است، صحيح است) آن كه علاقه به اين ملت دارد، آن كه علاقه به اين كشور دارد، آنكه از اختناق خسته شده است، آن كه مخالف اين است كه مملكت ما مستقل نباشد، آنكه استقلال مملكت را مىخواهد، در هر مسلكى كه هست بايد دنبال ملت برود تا پيروز شود. بايد دنبال همين قشر ملت، همين محصلين، همين محصلين علوم قديمه و جديده، همين بازارى، همين حمال، همين دهقان، همين كشاورز، همين كارگر، دنبال اينها بروند.
اينها كشته دادند، اينها خون دادند، اينها سهيم هستند، همه سهم مال اينهاست، نه مال من و شما كه كنار نشستيد و حالا قلم دست گرفتيد، قلمها را بشكنيد، به اسلام پناه بياوريد، تبليغات سوء را كنار بگذاريد، تضعيف ملت را، تضعيف دولت را كنار بگذاريد تا نتيجه ببريد، تا استقلال خودتان را حفظ كنيد. من اميدم به شما جوانهاى برومند، عزيز و ساير طبقات ملت است، من نويد پيروزى به شما مىدهم، من نويد استقلال، من نويد عظمت، من نويد رفاه، من نويد معنويت، من نويد يك روح پاك، يك روح آزادمنش، يك روح مهذب به شما مىدهم، به شرط آنكه همه با هم باشيد و ما همه باهم به سوى جمهورى اسلامى و به سوى اسلام (جمعيت فرياد مىزنند: صحيح است، صحيح است). از خداوند تعالى عظمت، سلامت، عزت همه ملت اسلامى را مىخواهم، از خداوند تعالى توفيق شما جوانان برومند عزيز را مىخواهم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:47 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه
تاريخ: 18/12/57
بيانات امام خمينى در قبرستان بقيع قم
اسلام بر همه منت دارد
بسم الله الرحمن الرحيم
درود بر شهداى راه آزادى، سلام بر شهداى سرتاسر ايران، درود بر شهداى شهرستان قم، درود بر شما جوانان رشيد، سلام بر بانوان و جوانان رشيد قم، درود بر بانوان و جوانان سرتاسر ايران. من از شما مفارقت كردم، در صورتى كه اكثر جوانان فعلى نارس بودند و به خدمت شما آمدم، در صورتى كه بسيارى از جوانان ما از دست رفته است، بسيارى از آنهائى كه ما نديديم آنها را و حالا شمايل آنها را مىبينيم، شهيد شدند، افتخار شهادت در راه اسلام، افتخار شهادت در راه قرآن كريم، افتخار شهادت در راه آزادى و استقلال، افتخار شهادت در راه هدف بزرگ اسلام و آن حكومت عدل اسلامى، جمهورى اسلامى. شما جوانان برومند ايران و شما جوانان برومند قم به اسلام عزيز حق پيدا كرديد. اسلام بر همه منت دارد، ما هيچ منتى بر اسلام نداريم. من منت از شما مىكشم، من زير منت شما ملت ايران و شما اهالى محترم قم، زير منت شماها هستم. شماها بوديد كه نهضت اسلامى را به ثمر رسانديد. شما ملت بزرگ ايران و اهالى معظم قم بوديد كه با مشت بر تانكها و توپها و مسلسلها غلبه كرديد.
شهادت، يك شيوه مرضيه در تاريخ شيعه
ما باكى از اين نداريم كه خونهاى طيب جوانهاى ما در راه اسلام ريخته شده است، باكى از اين نداريم كه شهادت نصيب عزيزان ما شده است. اين يك شيوه مرضيهاى است كه در شيعه اميرالمومنين از اول پيدايش اسلام تاكنون بوده است. اسلام با حماسه شيعه هميشه مقارن بوده است. در صدر اسلام اميرالمومنين سلامالله عليه بزرگمرد اسلام، بزرگمرد دنيا، با مجاهدات بزرگ خود اسلام را رشد داد، اسلام را شكوفا كرد. اميرالمومنين سلامالله عليه با شيعه بزرگوار خود در جنگها بزرگ اسلام پيشقدم بود. اولاد طاهرين او مثل سيدالشهدا سلامالله عليه كه قيام و نهضت كرد و خون خود را در راه اسلام داد، يا ساير ائمه ما كه در پشت پرده تقيه، اسلام را ترويج و قرآن را تاييد كردند، پس از آنها تنها طايفهاى كه با جباران و با ديكتاتورهاى عصر مقابله و معارضه كردند، همين شيعيان على عليهالسلام بود، قيامهاى پى در پى تا عصرهاى اخير، باز شيعيان على عليهالسلام بودند كه مقابل
صحيفه نور ج 5 صفحه 184
جباران ايستادند و قيام كردند. در عصر ما هم شما شيعيان بزرگ اسلام تنها طايفهاى هستيد كه در مقابل ديكتاتورها و در مقابل ابرقدرتها ايستاديد و با مشت خود و با مشت فشرده خود بر تانكها و توپها غلبه كرديد. اسلام بواسطه طايفه شيعه زنده است، قيامهاى پىدرپى شيعه على عليهالسلام اسلام را زنده كرده است.
قيام نضج گرفته از 15 خرداد صرفا بر مبناى ايمان و اسلام است
اين قيامى كه از پانزده خرداد شروع شد و تاكنون باقى است و اميد است باقى باشد تا همه اهداف اسلام جامه عمل بپوشد قيامى اسلامى است، قيامى ايمانى است، پيرو هيچ قيامى نيست. همه مىدانيم كه پانزده خرداد مبدا عطفى بود در تاريخ، نه پيرو نهضتهاى ديگر، قيامهاى ديگر. اين شعار بايد محفوظ باشد كه اين قيام، قيام ملى نيست، اين قيام، قيام قرآنى است، اين قيام، قيام اسلامى است. يك ملت ضعيفى كه هيچ نداشت، در مقابل ابرقدرتها و در مقابل اين قدرت شيطانى كه همه چيز داشتند و تا دندان مسلح بودند، به قوه مليت نمىتواند غلبه كند. ملتى كه غلبه كرد براى اينكه شهادت آرزوى او بود. بعضى جوانهاى من، از من شهادت را طلب مىكردند و مرا قسم مىدادند كه دعا كن كه شهيد بشويم، زنهائى كه جوانهاى خودشان را دادند، افتخار بر اين كردند كه شهيد دادهايم و آن كه يك پسر از او باقى مانده بود باز مىگفت اين را هم اهداء مىكنم. اين قدرت مليت نيست اين قدرت ايمان است، اين قدرت اسلام است، خبط نكنند، اشتباه نكنند. اين اسلام است كه غلبه كرد بر ابرقدرتها، اين اسلام است كه فرزندان او به شهادت راغب هستند. اين قوه ايمان است كه مردم را سرتاسر ايران بسيج كرد. اين دست غيبى الهى بود كه مردم ايران را سرتاسر از بچه دبستانى تا پيرمرد بيمارستانى با هم همصدا و با هم هم مطلب كرد اين هيچ جبههاى نمىتواند اين كار را بكند، هيچ بشرى قادر نيست كه همچو بسيجى بكند، هيچ ملتى نمىتواند اينطور بسيج بشود. قدرت ايمان، قوه اسلام، قدرت معنوى ملت اين پيروزى را به ما ارزانى داشت. ما منت از خداى تبارك و تعالى مىكشيم، ما منت از ولى عصر (ع) مىكشيم كه پشتيبانى از ما فرمودند.
اصرار خائنين در انحراف نهضت از مسير اسلاميت
نبايد ابهامى در قضايا باشد، اگر چنانچه ابهامى در قضايا باشد يا بخواهد منحرف كنند اين نهضت اسلامى ما را، منتهى به شكست خواهد شد، خيانت به ملت است، خيانت به اسلام است. آنها كه درصدد هستند اين نهضت را منحرف كنند از جهت اسلاميت، آنها بدانند كه خائن بر اسلام هستند، خائن بر ملت هستند. امروز بايد شعار همان شعار اسلامى باشد، جمهورى اسلامى. آنها كه اصرار دارند اسلام را از كنار جمهورى كنار بگذارند، اينها خائنانى هستند كه در ملت مىخواهند اختلاف ايجاد كنند. آنها كه مىخواهند كلمه دموكراتيك را بر اين عبارت اضافه كنند، آنها غربزدگانى هستند كه نمىفهمند چه مىگويند. آنها كه در نوشتجات خودشان دم از دموكراتيك مىزنند، اينها يا جاهلند و
صحيفه نور ج 5 صفحه 185
نمىفهمند چه مىكنند، يا عامدند و خائن.
مطبوعات تجديدنظر بكنند در نوشتههاى خود، قلمداران تجديدنظر بكنند در نوشته خود، بگذارند ملت به همين راهى كه مىرود، همين مسيرى را كه به پيروزى رسيده است به آخر برسانند. اينها مگر با اسلام دشمناند؟ اينها مگر با ملت اسلام دشمناند؟ اينها مگر با كشور خودشان دشمناند كه مىخواهند منحرف كنند؟ ملت ايران منحرف نخواهد شد.
ملت عزيز! نهضت خود را حفظ كنيد. ملت بزرگ! اين قيام بزرگ خود را با همان عنوانى كه دارد حفظ كنيد، اين شعار خود را حفظ كنيد، نگذاريد دستهاى اجنبى و دستهاى اجنبى خواه در آن تصرف كند. من متاسفم از اين اشخاص كه دعوى مليت مىكنند و با اغراض ملت مخالفت مىكنند. آنها كه با اسم مليت و با اسم خلق دوستى خنجر به پشت ملت مىزنند، بيدار بشوند، بدانند كه ياسران آنها سر سپرده اجانب هستند و مى خواهند مسائل را برگردانند به حال اول يا بشكند طرف چپ يا بكشند طرف راست، اينها بيدار بشوند ما آنها را نصيحت مىكنيم و اگر به نصيحت گوش نكنند كار ديگر مىشود. آنها كه مىخواهند توطئه كنند، آنها كه مىخواهند منحرف كنند ملت ما را آنها كه اختلاف بيندازند بين قشرهاى ملت، اينها توطئهگر هستند و ما ساكت نمىنشينيم، ما آنها را تاديب مىكنيم. آزادى بله، توطئه نه، آزادى بيان هست، هر كه هر چه مىخواهد بگويد. اسلام از اول قدرت داشته است بر رد همه حرفها و بر رد همه اكاذيب. آن قدرت باقى است، برهان ما باقى است. ما برهان داريم، ما حجت داريم. ما از - گفتههاى - گفتار مردم نمىترسيم، هر كه هر چه دارد بگويد لكن توطئه را نمىپذيريم، خيانت به ملت را نخواهيم پذيرفت، چنانچه نپذيرفتيم. ملت ما تاكنون آنقدر خيانت ديده است كه ديگر نخواهد پذيرفت خيانتها را. ملت ما خون داده است تا جمهورى اسلامى وجود پيدا كند نه جمهورى، نه جمهورى دمكراتيك يعنى جمهورى غربى، يعنى بىبند و بارى غرب، اين تقليدها را كنار بگذاريد، اين غربزدگىها را كنار بگذاريد، بگذاريد ملت با اين مسيرى كه گرفته است، استقلال خودش را تمام كند و خواهد كرد انشاءالله.
پاسدارى از خون جوانان و جلوگيرى از رخنه اجانب با راى به جمهورى اسلامى
شما اى مردم ايران! اى ملت بزرگ ايران! اى عزيزان قم! اى ملت عزيز قم! آگاه باشيد، بيدار باشيد، هوشيار باشيد، توطئهها را خنثى كنيد. اينها مىخواهند دولت اسلامى را ضعيف كنند، دولت موقت اسلام را ضعيف كنند تا اينكه در رفراندم نتواند ملت آنچه كه خون داده است راى بدهد لكن اين خيال خامى است. ما جوان داديم، ما خون داديم، ما در زندان هامان جوانهاى ما زجر ديدند، شكنجه ديدند، ملت ما نمىگذارد كه اينها هدر برود، ملت ما نمىگذارد كه با ياوهسرائىهاى مشتى اراذل اينها هدر برود. ما در راه آزادى و در راه استقلال جان داديم، نمىتوانيم صبر كنيم تا عمال اجانب باز دست به كارهائى كه پيشتر مىزدند بزنند. از دولت خود پشتيبانى كنيد، من پشتيبان او و شما پشتيبان او تا مسائلى كه بايد او اجرا كند با آرامى اجرا كند، تا رفراندم را اجرا كند، تا قانون اساسى جديد را به
صحيفه نور ج 5 صفحه 186
راى ملت تثبيت كند، تا حكومت جمهورى اسلامى را تثبيت كند. اينها به دست و پا افتادند كه نگذارند يا رفراندم بشود، بطور صحيح تحقق پيدا كند و اين خيال خامى است، و يا قانون اساسى اسلامى مبنى بر مذهب اثنى عشرى، شيعه اثنى عشرى تصويب بشود، به خيال خودشان مىتوانند و اين خيال خامى است، و يا جمهورى اسلامى در آن خلل واقع بشود، جمهورى مطلق باشد يا جمهورى دموكراتيك يا جمهورى اسلامى دمكراتيك. همه اينها غلط است، جمهورى اسلامى. من راى خودم را به جمهورى اسلامى مىدهم و از ملت تقاضا دارم كه نگذارند خون جوانانشان هدر برود، نگذارند اجانب رخنه پيدا كند، نگذارند استقلالى كه بدست آوردهاند از بين برود، نگذارند آزادى كه به دست آمده است مبدل به اختناق شود. به حكومت اسلام، به جمهورى اسلامى، نه يك حرف زياد، نه يك حرف كم. كسانى هم كه مىخواهند به راههاى ديگر بروند آزادند لكن توطئه قدغن، خيانت قدغن، راى آزاد، هر چه مىخواهند بگويند.
afsanah82
07-24-2011, 10:47 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 187
تاريخ: 19/12/57
توصيه امام خمينى به نخست وزير
جناب آقاى نخست وزير
لازم است به جميع وزارتخانههاى و ادارات دولتى اخطار نماييد كسانى كه از منسوبين و يا اقرباى اينجانب هستند و براى توصيه اشخاص و يا نصب و عزل اشخاص به مراكز مربوطه مراجعه مىكنند، به هيچ وجه به آنان ترتيب اثر ندهند. منسوبين و نزديكان مطلقا حق دخالت در اين گونه امور را ندارند.
والسلام - روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:48 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 188
تاريخ:19/12/57
دستور امام خمينى براى تشكيل كميتههاى امداد
بسمه تعالى
جناب عمادلاعلام و ثقه الاسلام آقاى آقاشيخ مهدى كروبى دامت افاضاته
به جنابعالى ماموريت داده مىشود كه به اتفاق آقايان حاج حبيب الله عسگر اولادى و آقاى حاج حبيب الله شفيق در تشكيل كميتههاى امداد در تهران و شهرستانها اقدام لازم را نموده و حسابى تحت همين عنوان امداد باز كرده و وجوهى كه تعيين شده، در حساب مزبور واريز نموده و با حسن تدبير كميتههاى مزبور را سرپرستى كنيد.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:48 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 189
تاريخ: 25/12/57
پيام امام خمينى در مورد تعيين وظيفه دادگاههاى انقلاب
بسم الله الرحمن الرحيم
نظر به اينكه تسريع در محاكمات و اجراى احكام درباره جنايتكاران فى الجمله منتفى شده است، لازم است از اين پس محاكمات زير نظر شوراى انقلاب اسلامى و دولت انقلاب اسلامى صورت گيرد و به همين منظور دستور داده شده است كه شوراى انقلاب اسلامى آئيننامه جديدى تنظيم و تصويب نمايد، از اين رو لازم است دادگاه مركزى تهران از اين تاريخ تا تصويب آئيننامه جديد محاكمات را متوقف كند و دادگاههاى شهرستانها به كار بازپرسى و محاكمه ادامه دهند ولى اجراى احكام اين دادگاهها از اين پس موقوف به تاييد دادگاه مركزى خواهد بود كه طبق آئين نامه جديد صورت خواهد گرفت.
تذكر اين نكته بجاست كه تمامى دادگاههاى انقلابى بجز رسيدگى به جرائم ضد انقلابى حق هيچ گونه دخالت در امور ديگر از قبيل دزدى و ساير امورى كه موجب حد مىشود را ندارند زيرا دادگاههاى فوقالعاده انقلاب اسلامى فقط مربوط به رسيدگى به امور ضد انقلابى در حال حاضر و در دوران رژيم اختناق مىباشد.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:48 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 190
تاريخ: 26/12/57
دستور امام خمينى براى رسيدگى به وضع كارگران
جناب آقاى وزير كار
بسمه تعالى
اخيرا شكاياتى از كارگران شريف مىرسد مبنى بر رسيدگى به وضع آنان. هيچ كس نقش اعتصابات كارگران و كارمندان كارخانجات بزرگ و كوچك را در پيشبرد هدف ملت ايران كه هدم استبداد و استعمار خانمانسوز و برقرارى حكومت عدل اسلامى است نبايد فراموش كند.
شما بايد هر چه سريعتر به وضع زندگى و كار آنان رسيدگى كنيد. كارگران مبارز بايد بدانند كه با حوصله و صبر انقلابى مشكلات آنان برطرف خواهد شد، و نيز مىدانند كه رسيدگى به كارخانجات و وضع كار فرمايان آنان احتياج به زمانى دارد كه بشود در آن مدت دقيقا كارگران و كارمندان را به حقوق حقه خودشان رسانيد. كارفرمايانى را كه حقوق كارگران را نمىپردازند به تكاليف خود آشنا نمود تا خود را مكلف به رسيدگى بدانند و يا از صحنه خارج شوند و به كارفرمايانى كه به سبب همين اعتصابات قدرت پرداخت شود. من از كارگران شجاع مىخواهم كه به تبليغات مغرضانه بعضى عناصر گوش ندهند زيرا در حكومت عدل اسلامى به بهترين وجه به آنان رسيدگى شده و حق آنان ادا مىگردد. بايد دستمزدها پس از رسيدگى به وضع كارخانجات افزايش يابد تا آنان از كمبودهاى زندگى نجات يابند و مثل سايرين بتوانند در محيطى آزاد و مرفه زندگى كنند.
من از تمامى كارگران مىخواهم كه كار خود را دنبال كنند و مشغول جمعآورى مداركى باشند كه موجب تسهيل رسيدگى به كار خود، كارخانه و كارفرما شود. من دست تمامى كارگران را مىفشارم.
جناب آقاى فروهر، شما مىدانيد كه اسلام براى طبقه كارگر احترام خاصى قائل است. اسلام مىخواهد مستضعفين را يارى دهد تا سرنوشت خود را به دست گيرند. از زحمات شما در اين مورد تشكر مىكنم.
مطلب ديگر، زنانى هستند كه شرايط بد محيط و اجتماع سابق آنان را از محيط سالم دور نموده است. اميدوارم كه با تغيير محيط اجتماعى ايران تمام ناروائىهائى كه معلول آن محيط بود از بين برود.
شنيده شده است كه اينان تقاضاى كار نمودهاند. لازم است به وضع آنان هر چه بهتر رسيدگى كنيد و موجبات رفاه آنان را با اشتغال به كارهاى مناسب فراهم نمائيد.
والسلام - روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:49 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 191
تاريخ: 27/12/57
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از افراد نيروهاى هوايى و زمينى
تلاش استعمار براى نابودى حيثيات ملى و مذهبى
بسم الله الرحمن الرحيم
من كمتر با شما دوستان مواجه بودم. ما را دست استعمار از شما جدا كرده بود. آنها كه مىخواستند مخازن ما را ببرند، نيروهاى ما را عقب بزنند، ارتش ما را تحت فرمان قرار بدهند، تمام حيثيات ملى ما را از بين ببرند، اسلام و قرآن را نابود كنند، ميان اقشار اين ملت جدائى انداختند، ميان ما و شما كه هر دو سرباز اسلام هستيم جدائى انداختند.
بحمدالله به خواست خداى متعال و قيام ملت و پشتيبانى شما نيروهاى هوائىها و بعضى از اقشار ديگر ارتش بحمدالله اين نهضت به نتيجه خود رسيد و دست ستمكاران را از كشور ما قطع كرد و من اميدوارم كه ديگر ستمكاران نتوانند در اين مملكت ريشه پيدا كنند و به شما و ما حكومت كنند. من اميدوارم كه اين مملكت مال خود شما باشد و مال خود ما باشد.
زحمتهاى شما در اين مدت كه نهضت اسلامى بپا بود، مشهود است. من از شما شكرگزارم. من با شما، هر دو سرباز اسلام هستيم و هر دو بايد وفادار به اسلام و قرآن باشيم.
برادران من! با اتكاء به ايمان و اسلام بود كه ما پيروز شديم. با اتكاء به تعاليم عاليه اسلام و ايمان ما به مبادى بود كه با دست خالى بر همه قواى شيطانى غلبه كرديم. دوستان من! بيدار باشيد، باز كيد آنها نخوابيده است، در كمين هستند، آنها مىخواهند باز بين ما و شما تفرقه بيندازند، بيدار باشيد و اگر چنانچه خداى نخواسته بين شما كسانى باشند كه بخواهند تفرقه بيندازند، آنها را بيدار كنيد، به آنها بگوئيد كه اين تفرقه انداختن برگشتن به زمان اختناق و استبداد است، برگشتن به زمانى است كه تمام ذخائر ما را بردند و مىخواهند ببرند. دستهاى اجانب در كار است كه شماها را با هم و شماها را با ما و ما را با شما جدا كنند. ما را از هم جدا كنند. ما و شما بايد بيدار و هوشيار باشيم، شما دوستان ما هستيد، ما دوستان شما هستيم، ما با ملت و شما با ملت هستيد، همه ما از يك ملت هستيم، همه ما از يك كشور هستيم، بايد همه ما در راه اعتلاء اسلام و اعتلاء كشور خودمان كوشا باشيم و اگر خداى نخواسته اجانب بخواهند بين ما جدائى بيندازند، با بيدارى و هوشيارى كارهاى آنها را فلج كنيم. من از خداى تبارك و تعالى سعادت و سلامت شما نيروى هوائى و ساير اقشار ملت را خواستارم. خداوند شما را پايدار نگاهدارد و همه ما آشنا به وظايف اسلامى خود باشيم.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:50 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 192
تاريخ: 28/12/57
پيام امام خمينى در مورد وقايع سنندج
بسم الله الرحمن الرحيم
به اهالى محترم مسلمان كردستان: شنيده شده كه عدهاى وضع كردستان عزيز را مغشوش كردهاند و نمىخواهند بگذارند مسلمانان آسايش داشته باشند و بر خلاف اسلام عمل مىكنند. اين عده به ارتش كه اكنون به سوى ملت مسلمان برگشته و از آن تبعيت مىكنند، حمله مىبرند و آنها را مورد توهين قرار مىدهند. اين قبيل كارها بر خلاف اسلام و مصالح مردم مسلمان است. مردم كردستان و ساير نقاط بايد بدانند كه هر گونه حمله به ارتش و ژاندارمرى از نظر ما مردود است و ما با برادران اهل سنت خود هيچ اختلافى نداريم. همه اهل ملت واحد و قرآن واحد هستيم. ارتش و ژاندارمرى و پليس نيز بايد بدانند كه از اين به بعد آنها حافظ مصالح و استقلال مردم مسلمانند و اگر كسى به آنها حمله كند از مردم مسلمان نيست و از عمال اجانب است و بايد نيروهاى مسلح با قدرت از منافع و مصالح ملت مسلمان دفاع كنند و هر گونه حملهاى را بخود و به نواميس مردم با قدرت دفع نمايند.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:50 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 193
تاريخ: 28/12/57
بيانات امام خمينى در جمع ايتام
من آيه خدا هستم بر سر اين ملت و خدمتگزار شما بچهها
بسم الله الرحمن الرحيم
من نمىتوانم تاثر خودم را از اين منظره چه جور بيان كنم. من كم تحت تاثير واقع مىشوم لكن الان تحت تاثير اين عزيزان واقع شدم. من پدر شما هستم و من آيه خدا هستم به سر اين ملت من خدمتگزار شما بچهها هستم، شما بچههاى خود من هستيد، من از ظلمى كه به ملتمان شده است و از ظلمى كه به همه يتيمها و همه انسانها شده است متاثرم، من نمىدانم چطور تاثر خودم را از اين منظره اظهار كنم. خداوند پشتيبان شما باشد. شماها انشاءالله در آتيه براى اسلام و براى كشور خودتان سرباز لايق انشاءالله باشيد. خداوند در تحت تربيت اسلام و تربيت امام زمان سلام الله عليه و تربيت قرآن، شما را يك جوانان برومند براى ملت ما قرار بدهد. من به همه شما ارادت دارم، اخلاص دارم، محبت دارم، دوستى دارم، شما از خود من هستيد و من هم از خود شما، انشاءالله موفق باشيد، مويد باشيد، جديت كنيد در تحصيل، جديت كنيد در ياد گرفتن معارف الهيه، جديت كنيد در اينكه خودتان را خوب بار بياوريد. خدا حفظتان كند، سلامت باشيد انشاءالله.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:50 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 194
تاريخ: 28/12/57
بيانات امام خمينى در جمع پاسداران انقلاب و اقشار مختلف مردم مسلمان ايران
سقوط رژيم پهلوى مقدمه اى براى نيل به پيروزىهاى والاتر
بسم الله الرحمن الرحيم
من از شما برادران محترم كه براى تفقد ما آمديد تشكر مىكنم، از خداى تبارك و تعالى سعادت همه شما را خواستارم. ما تاكنون نصف راه را پيموديم يعنى دست اجانب را تا حدودى كوتاه كرديم و دست ستمكاران را قطع كرديم لكن براى ساختن مملكت باز خيلى وقت لازم داريم و براى قيام حكومت اسلامى نيز وقت لازم است و فعاليت. ما اگر چنانچه در اين موقع حساس سستى بكنيم يا گمان كنيم كه پيروز شديم كه گمان پيروزى باز سستى مىآورد، اگر شما گمان كنيد كه ديگر پيروز شديد و بايد برويد سراغ كسب و كارتان و بىاعتناء باشيد راجع به مقدراتتان، من خوف اين را دارم كه شكست بخوريد.
ما پيروز نشديم تاكنون، ما پيروز بر سلسله پهلوى شديم، آنها را خارج كرديم لكن ريشههاى آنها باز ممكن است باقى باشد. پيروز شديم تا حدودى كه دست اجانب را تا يك مقدارى قطع كرديم. لكن آنها در كمين هستند، آنها ساكت نمىنشينند، آنها به ايران علاقه وافر دارند، آنها مخازن ما را مىخواهند، ايران نسبت به آنها حياتى است. ما نبايد فرض كنيم كه چون اين پيروزى ابتدائى را پيدا كرديم ديگر كار گذشته است، كار نصفه شده است، شايد بيشتر از نصفش باقى مانده باشد.
با تمام قوا براى حفظ وحدت و اخلاص در مقصد بكوشيد
ما بايد با تمام قوا كوشش كنيم كه وحدت خودمان را حفظ كنيم و قصدهاى خودمان را اسلامى كنيم و در چند روز ديگر كه رفراندم مىشود، همه ما به حكومت اسلامى يعنى به جمهورى اسلامى راى را بدهيم. من خودم رأيم جمهورى اسلامى است و از همه آقايان تقاضا دارم كه اين راى را بدهند، البته همه مختارند هر رايى مىخواهند بدهند لكن تقاصاى من از ملت اين است كه همين راى را بدهند و من اميدوارم كه با وحدت كلمه شما برادرها و با اينكه قصدتان را براى اسلام خالص كنيد پيشرفت خواهيد كرد، چنانچه پيروزى تاكنون، هم وحدت كلمه شما و اينكه همه براى اسلام و مقصد اين بود كه حكومت اسلامى باشد.
صحيفه نور ج 5 صفحه 195
براى اصلاح امور، انصاف ورضاى خدا رانصب العين خود قرار دهيد
انشاءالله اگر چنانچه جمهورى اسلامى برپا بشود، البته با تدريج بسيارى از امور اصلاح مىشود و اميدوارم كه همه امور اصلاح بشود و مملكت مال خود شما باشد و خود شما مملكت را اداره بكنيد. من اميدوارم كه همه اقشار مملكت فعاليت داشته باشند و كشاورزها در كشاورزى جديت داشته باشند و خصوصا مواد غذائى را بيشتر تهيه كنند، دامدارها، دامدارى كنند و تجار و كسبه، كسب صحيح كنند، گرانفروشى نكنند. از قرارى كه گفته مىشود اشخاصى خيلى گرانفروشى و بى انصافى مىكنند، بدانند اينها كه ملت ما، الان بسيارى از آنها ضعيف هستند، بسيارى از آنها در اين قضايا ضرر ديدند، بسيارى از آنها از پا در آمدند، اگر بنا باشد كه كاسبها باز گرانفروشى را راه بيندازند و بىانصافى بكنند، ممكن است كه اينها صدمه زياد بخورند. من خواهش مىكنم از تمام اقشار ملت كه انصاف را نصبالعين خودشان قرار بدهند، رضاى خدا را نصبالعين خودشان قرار بدهند، خداوند به آنها بركت خواهد داد. خداوند انشاءالله شما را سعادتمند و در دنيا و آخرت رو سفيد كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:50 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 196
تاريخ: 28/12/57
بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان عشاير لرستان
براى نيل به آزادى و استقلال و حكومت اسلامى از اختلاف بپرهيزيد
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
آقايان از راه دور آمدهايد، خوش آمديد، آمدهايد براى دلجوئى از ما و از اهالى قم، آمدهايد براى هم پيوستگى به ملت ايران. من اميدوارم كه با اين هم پيوستگى كه بين شما و ساير ملت ايران است، به واسطه اين هم پيوستگى به تمام مقاصد خودمان كه آزادى ملت است، استقلال مملكت است و برقرارى حكومت عدل اسلامى، جمهورى اسلامى است، نائل شويم. من اميدوارم كه شما اهالى محترم لرستان در آن محلى كه هستيد، در آنجا اگر چنانچه اختلافاتى هست خودتان رفع كنيد. برادران من! امروز، روز اختلاف نيست، امروز روز اين است كه همه با هم پيوسته بشويد، همه با هم برادروار از كشور خودتان دفاع كنيد. شياطين در كمين نشستهاند مىخواهند مسائل را باز به حال اول برگردانند، مىخواهند ما را باز اسير كنند، مىخواهند آن ديكتاتورىها و قلدرىها را برگردانند، مىخواهند مخازن ما را ببرند منتها تاكنون به فرم شاهنشاهى و ممكن است بعدها به يك فرم ديگر، بايد همه شما بيدار باشد، هوشيار باشيد، از كشور خودتان، از اسلام عزيز دفاع كنيد. اگر بعضى اشخاص منحرف آمدند بين شما و مطالبى گفتند كه اسباب تفرقه مىشود، آنها را به خودتان راه ندهيد، اگر بعضى از اشخاص منحرف در بين شما پيدا شدند و تبليغات سوء كردند، بدانيد كه اينها منحرف هستند، اينها با اسلام مخالف هستند، اينها ايادى اشخاصى هستند كه تاكنون ما را به اسارت كشيدند، مملكت ما را عقب راندند.
دست از اسلام و وحدت كلمه برنداريد
شما همه بايد با هم همدست، هم پيمان باشيد، همه دوست هم باشيد، براى اسلام خدمت كنيد، شما مىدانيد كه اين وحدت كلمهاى كه بين همه شماها پيدا شد و اين اتكالى كه به اسلام داشتيد شما را پيروز كرد، پس دست از اين وحدت كلمه بر نداريد و دست از اسلام برنداريد. به واسطه اسلام است كه ما مىتوانيم عدالت را در همه جامعه خودمان پخش كنيم. كارگرها بدانند كه اسلام براى آنها بسيار اهميت قائل است. كارمندها بدانند كه اسلام براى همه قشرها خصوصاً قشر
صحيفه نور ج 5 صفحه 197
كارگر و دهقان بسيار اهميت قائل است ولى بايد با تدريج اين امور انجام بگيرد. دولت به فكر اين معنا هست، ما به فكر اين معنا هستيم لكن به قدرى آشفته است و به قدرى اينها خرابكارى كردند كه جز يك زمان - نسبتا يك زمانى - كه بايد يك مقدار تحمل كرد، نمىشود اين كارها را انجام داد، اينطور نيست كه الان كسى به فكر شماها نباشد، ما به فكر شما هستيم، دولت به فكر شما هست لكن يك قدرى بايد شكيبائى كنيد. شما بوديد كه پنجاه و چند سال زير چكمه اين اشخاص نالايق، اين اشخاص چپاولگر صبر كرديد، حالا يكقدرى صبر كنيد - تا براى شما هم منزل تهيه (براى مستمندان) مىشود و هم كار خوب تهيه مىشود و هم تعديل مىشود، اين كارهائى كه بايد بشود، شما يك قدرى تامل و صبر كنيد، اتكال به خدا بكنيد و اميدوارم كه همه شما سعادتمند باشيد، هم در دنيا و هم در آخرت.
راى به جمهورى اسلامى راى به اسلام است
و همه شما در اين رفراندمى كه مىشود، من خودم راى مىدهم به جمهورى اسلامى و از شما هم تقاضا دارم كه براى اسلام راى بدهيد و به جمهورى اسلامى راى بدهيد. آنهائى كه بر خلاف جمهورى اسلامى راى مىدهند، آنها آزادند لكن بدانند كه اين يك امرى است كه مخالفت با ملت است، مخالفت با اسلام است و من نصيحت مىكنم آنها را كه اين كار را نكنند و همه با هم به جمهورى اسلامى راى بدهند.
خداوند همه شما را موفق كند و من از شما تشكر مىكنم كه اينجا آمديد و از ما دلجوئى كرديد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:50 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 205
تاريخ: 3/1/58
بيانات امام خمينى در جمع عشاير دشت مغان و كاركنان صنايع فولاد شيراز
تحول و پيروزى،به بركت قرآن و دست غيبى، در سايه امام زمان عج
بسم الله الرحمن الرحيم
از همه آقايان و طوايف مختلف كه تشريف آوردند و از نزديك ملاقات با ما حاصل شده است تشكر مىكنم. از خداوند تعالى توفيق و سعادت همه شما و همه ملت ايران را خواستار هستم. شما مىدانيد كه اين پيروزى به دست آمده است لكن اين من نبودم كه پيروزى را به دست آورديد به واسطه من، اين خداى تبارك و تعالى در سايه امام زمان سلامالله عليه كه ما را پيروز كرد. اسلام، قرآن مجيد ما را پيروز كرد. ما همه اسلام را مىخواستيم و همه جمهورى اسلامى را. اين قدرت اسلامى بود و ايمان سرشار اقشار ملت بود كه ما را پيروز كرد. ما همان بوديم كه در چندين سال قبل بوديم، ايران، همان ايران و ملت ايران همان ملت، چه شد كه بعد از مدت كمى اين تحول حاصل شد؟ سابق همه چيز ما را مىبردند و ما نفس نمىكشيديم، سابق جوانهاى ما را در زندان زجر مىدادند و اعدام مىكردند و ما قدرت حركت نداشتيم، سابق چپاولگران همه چيز ما را چپاول مىكردند و ما نفس نمىكشيديم، چه شد كه اين ملت همچو متحول شد؟ جز عنايت خدا چه بود؟ جز اينكه خداى تبارك و تعالى توفيق داد به بركت اسلام، به بركت قرآن كريم كه شما متحول شديد از يك ملت ضعيف به يك ملت قوى، از يك اراده ضعيف به يك اراده قوى، از يك ايمان ضعيف به يك ايمان قوى، اين دست غيبى بود كه اين تحول را پيش آورد.
تكليف بر طرد اغواگران ظاهر الصلاح و تفرقهافكنان
اگر چنانچه ما قصورى بكنيم، در اين موقع كه حساسترين موقعهايى است كه بر كشور ما مىگذرد تقصير كاريم، اگر چنانچه ما اغراض شخصيه را نظر بكنيم و به واسطه اغراض شخصيه در اين ميدان راه برويم تقصير كاريم. اگر ما گوش بدهيم به اين شياطين كه در بين اقشار ملت افتادند و مىخواهند تفرقه بيندازند، تبهكاريم. تمام، تمام ثروتهاى ما را اربابهاى اينها بردند و حالا كه ما دست آنها را قطع كرديم، اينها به وحشت افتادهاند و مىخواهند باز همان مسائل را پيش بياورند. بيدار باشيد، هوشيار باشيد كه اينها رخنه نكنند در بين صفوف شما، با اسمهاى مختلف، با حرفهاى ظاهر الصلاح در بين شما نيايند، كارگران ما را اغوا نكنند، عشاير محترم ما را اغوا نكنند. اگر اينها در
صحيفه نور ج 5 صفحه 206
بين عشاير آمدند، آنها را رد بكنيد اگر در كارخانهها آمدند، آنها را طرد بكنيد. اينها مىخواهند فساد بكنند، اينها عمال خارجى هستند، اينها عمال آمريكا هستند، اينها نگذاشتند، نمىخواستند بگذارند كه ايران جمهورى اسلامى بشود، اينها جلوى رفراندم را مىخواستند بگيرند، تحريم كردند رفراندم را، آتش زدند صندوقهاى ما را، نمىخواستند كه ملت به راى خودش، يك امر ملى را، يك امر اسلامى را انجام بدهد، اينها را طرد كنيد، اينها را از صفوف خودتان بيرون كنيد. اينها هر روز با بهانههائى كشاورزى ما را ساقط مىخواهند بكنند، با بهانههائى صنعت ما را، كارخانههاى ما را مىخواهند تباه بكنند و به تباهى بكشند، فرهنگ ما را مىخواهند نگذارند رشد بكند، هر روز مدارس ما را تعطيل مىكنند. اينها اگر با ملت ايران، اگر با ملت ما، اگر با اسلام، اگر با شما مردم موافق هستند و نظر آنها اين است كه شما رشد پيدا بكنيد و به حقوق خودتان برسيد، چرا نمىگذارند آرامش پيدا بشود تا شما به حقوقتان برسيد؟ چرا مهلت به دولت نمىدهند كه براى همه عمل بكند و كار بكند تا همه به مطلب خودتان برسيد؟ چرا ما كه مىخواهيم منزل براى مردم درست كنيم، افتادند بين مردم و فساد مىكنند كه نگذارند اين كار بشود؟ اينها علامت اين است كه سوءنيت دارند. نمىخواهند اين مملكت آرامش پيدا كند، نمىخواهند اين مملكت رشد پيدا كند. مىخواهند به همين حال ضعف باقى باشد و مثل سابق بشود تا اينكه ذخائر ما را ببرند، تا اينكه فرهنگ ما را عقب نگه دارند، تا اينكه نگذارند انسان پيدا بشود در ايران. بيدار باشيد و دست اين يك طايفه مضل و ضال را كوتاه كنيد، نگذاريد در بين شما رخنه كنند، نگذاريد جوانان شما را اغواء كنند.
كوشش در جهت حفظ اين اراده الهى
انشاءالله اگر چنانچه توفيق پيدا بكنيم و حكومت اسلامى به آنطور كه مىخواهيم جريان پيدا بكند و اين اسم به مسمى برسد و اين ظاهر و باطنش هم ظاهر بشود، براى همه رفاه هست، براى همه سعادت است، براى همه رفاه و سعادت دنيا و آخرت است. كوشش كنيد كه وحدت كلمه خودتان را حفظ كنيد، كوشش كنيد كه اين امر توحيدى را، اين اراده الهى را حفظ كنيد كه با اين ايمان است كه شما مى توانيد به مقصد برسيد. خداوند همه شما را سعادتمند كند. خداوند دست شياطين را از مملكت ما قطع كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:50 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 198
تاريخ: 29/12/57
بيانات امام خمينى در آغاز سال نو و ديدار با هيأت دولت موقت
تجلى وحدت و قدرت ايمان ملت در پيروزى نهضت
بسم الله الرحمن الرحيم
بايد من در اين آخر سال كه نزديك است تجديد بشود سال، مطالبى را به عرض برسانم. سالى كه الان در آن هستيم و اواخر آن است، مىدانيد كه چه سال پرزحمت و پررنجى براى ملت ما بود و چه سال پر نفعى. رنجهائى كه در اين سال ملت ما كشيدند شايد در تاريخ كم سابقه يا بىسابقه باشد و قدرتى كه ملت ما نشان داد و عرضه كرد بر جهان، بايد بگويم بىسابقه بوده است براى اينكه ملتى كه پنجاه و چند سال در تحت فشار طاقت فرسا بود و همه قدرتها را از او سلب كرده بودند و تمام زندگى آنها را تباه كرده بودند، اينها در عين حال قيام كردند و نهضت كردند و من نمىتوانم اسمى روى اين نهضت بگذارم الا اينكه نهضت اسلامى و به قدرت اسلام بود و به قدرت ايمان بود. اگر قدرت ايمان نبود امكان نداشت با دست خالى يك ملتى بر اين قدرتهاى شيطانى غلبه كند. اين قدرت اسلام و قدرت ايمان بود كه مردم را به وحدت كشاند.
بايد ملت ايران اين پيروزى را و اين نهضت را حفظ كنند. اگر اين نهضت خداى نخواسته رو به سستى گرايد بايد مهياى اعاده مصيبتهاى سابق باشيم. اگر تفرقهاى بين ملت ما حاصل بشود، اگر دستهاى جنايتكارى بين ملت ما را تفرقه بيندازد، بايد ملت باز خودش را مهيا كند براى اختناقها و براى چپاولگرىها و براى عقب ماندگىها. رمز پيروزى ما وحدت كلمه و اتكال به خدا و اتكال به اسلام بود، اين رمز را ملت ما نبايد از دست بدهد.
پيروزى آن روزى است كه تمام ريشههاى فساد از مملكت ما قطع شود
ما در اين آستانه سال جديد كه بايد به يك معنا عيد و به يك معنا تاثرات خودمان را ابراز كنيم، در اين آستانه سال جديد بايد تذكراتى به ملت بدهم و تذكراتى به دولت و دستگاههاى دولتى. تذكرات به ملت اين است كه شما بايد در اين موقع كه به آستانه پيروزى رسيديد، گمان نكنيد كه كار تمام شد و ما پيروز شديم، كه اين گمان موجب مىشود كه سستى پيدا بشود. انسان تا در يورش است قوى است، تا پيشرفت دارد مىكند قوهاش زياد است، وقتى خودش را پيروز ديد ضعيف مىشود و ممكن است
صحيفه نور ج 5 صفحه 199
دشمنهاى ما از ضعف ما استفاده كنند. ما باز پيروزى نهائى را پيدا نكرديم، ما يك مطلب را پيش برديم و آن اينكه دست جنايتكار سلسله پهلوى را قطع كرديم و تا يك حدودى ريشههاى او و شاخههاى او را هم قطع كرديم، لكن باز از ريشههاى آنها باز در اين مملكت هست و دستهاى جنايتكارى دنبال آنها هست و آمال و آرزوى آنهائى كه مىخواستند خزائن ما را ببرند و ما را به عقب نگه دارند، براى بردن خزائن ما، دنبال اينها هست، توطئهها هست باز و ما اگر چنانچه خود را پيروز بدانيم و گمان كنيم پيروز شديم، خداى نخواسته از اين امور غفلت مىكنيم. ما بايد خودمان را پيروز ندانيم، بايد در آستانه پيروزى بدانيم و همين طور هم هست، ما تا آستانه پيروزى رفتيم و پيروزى آن روزى است كه تمام ريشههاى اجانب و تمام ريشههاى فساد از مملكت ما بريده بشود و قطع بشود و باز نشده است. بنابراين ملت شريف ايران موظف است كه اين نهضت را به همين طورى كه تا اينجا آورده است، اين نهضت را حفظ كند. و با حفظ وحدت كلمه و با حفظ اين نهضت و غايت نهضت كه عبارت از اسلام و جمهورى اسلامى بود، با حفظ اينها جلو برود. سستى راه ندهيد به خودتان، سردى راه ندهيد به خودتان، گمان پيروزى، گمان پيروزى نهايى نبريد، اگر اين گمان برده بشود يا اين اعتقاد پيدابشود، سستى پيدا مىشود، شما بايد خودتان را نيمه پيروز بدانيد و در نيمه راه و بقيه راه را كه بسيار مشكل است بايد با همت همه، با همت همه قشرها بايد ما تعقيب كنيم و به نهايت برسانيم.
و آنچه كه باز بايد به اقشار ملت عرض كنم اين است كه ما نمىتوانيم خرابىهائى كه واقع شده است و در ظرف اين تقريبا بيست و چند سال اخير بيشتر از همه اوقات خرابى به مملكت ما وارد شده است، نمىتوانيم كه اتكال به اين كنيم كه دولت اين خرابىها را جبران كند، دولت فقط نمىتواند، نمىتوانيم اتكال كنيم به اينكه روحانيت اين كار را انجام بدهد، روحانيت نمىتواند، نمىتوانيم اتكال كنيم به اينكه ادارات دولتى، فرهنگيان اين كار را انجام بدهند، آنها هم نمىتوانند، همانطورى كه در پيشرفت اين مقصد و در پيروزيى كه تاكنون پيدا كرديم، در آستانه پيروزيى كه هستيم، اينطور نبود كه يك قشر بتواند اين پيروزى را به دست بياورد، همه قشرها باهم شدند و همه مسلكها را كنار گذاشتند و با هم پيش رفتند تا اينجا رسيدند، بايد حالا هم با هم پيش برويم و همانطورى كه اين پيروزى پيدا شده است و همه با هم اين راه را طى كردهاند.
اگر بخواهيم از حالا به بعد مشغول ساختن اين ويرانه باشيم، هيچ يك از اقشار تنها نمىتوانند اين ويرانه را بسازند، بايد باز همه باهم، تمام اقشار باهم بايد اين ويرانه را بسازند منتها هر كس در هر محلى هست.
كشاورزها در محل كشاورزى كه هستند به كشاورزى خودشان علاقه پيدا بكنند. الان ديگر دستى نيست كه آنها را به فشار وادار به امرى بكند، يا منافع آنها را بخواهد بوسطه سودجوئى خودش بردارد يا به غير بدهد، امروز كسى همچون كارى نخواهد كرد، كشاورزها بايد به كشاورزى خودشان ادامه بدهند و علاقه داشته باشند و كشاورزى كه مىكنند در اين برهه از زمان بايد اكثرش و قسم مهمش اين چيزهائى باشد كه غذاى ملت را اداره مىكند مثل گندم، برنج، عدس و امثال
صحيفه نور ج 5 صفحه 200
اينها. از چيزهائى كه، موادى كه مضر است يا نافع نيست خوددارى بكنند، از مثل كشت ترياك، كمتر بكنند، خوددارى بكنند و از چيزهائى كه نفع خيلى ندارد، در تغذيه مردم دخالت ندارد، از آنها هم خوددارى بكنند و عمده كار را همان مواد غذائى، عمده كشت را مواد غذائى چيز بكنند كه ما احتياج به خارج انشاءالله پيدا نكنيم. الان مىدانيد كه ما محتاج به خارجيم راجع به مواد غذائى، بايد ما خودمان اين را جبران بكنيم و اين به همت كشاورزان ماست و البته دولت هم با كشاورزها بايد همراهى بكنند و همراهى انشاءالله مىكند.
بازار بايد بازار اسلامى باشد
و همينطور بازار ما بايد يك بازار اسلامى باشد. از قرارى كه مكرر به من گفتهاند، الان يك دستهاى سودجو در بازار هستند كه اينها قيمتهاى بسيار گران روى اجناس گذاشتهاند. اين يك مطلب غير انسانى است، يك مطلبى است كه بايد فكر كنند اينهايى كه مىخواهند حالا سود ببرند، بايد توجه داشته باشند كه اين ملت كه اكثرشان عبارت از اين طبقه پائينى است كه نمىتوانند خودشان را اداره كنند، اينها بودند كه ما را رساندند به اين پيروزى، حالا نبايد آن تاجر معتبرى كه دخالت در اين امور نداشته است، براى اينها ايجاد زحمت بكند. ايام عيد است اينها احتياج دارند به لباس، احتياج دارند به خوراك، احتياج دارند به چيزهاى ديگر، بايد با انصاف رفتار كرد،بايد با اينها با برادرى رفتار كرد، گرانفروشى را كنار بگذارند و احتكار نكنند، نگهدارى نكنند براى يك وقتى كه جنس گران بشود و بفروشند. احتكار در غذاها جايز نيست و همين طور بايد با برادرى با برادران خودشان رفتار كنند و اين پيروزى را از آنها بدانند. شما حالا از قيد آزاد شديد، از قيد و بندها آزاد شديد، شما حالا ترس اينكه مثلا سازمان امنيت بيايد شما را چه بكند و اينها نداريد، لكن ترس از خدا بايد داشته باشيد، ترس از اسلام بايد داشته باشيد، بايد مراعات بكنيد اشخاص ضعيف را، بايد همراهى بكنيد با اشخاص ضعيف، نه اينكه گرانفروشى بكنيد و كالاهاى خودتان را بالا ببريد و مردم را در زحمت چيز بكنيد. اين هم راجع به اين طبقه كه البته باز مسائل ديگرى هست ولى طولانى مىشود.
اهميت تبديل فرهنگ استعمارى به فرهنگ استقلالى
و اما راجع به دولت، در اين آستانه سال جديد البته دولت مشكلاتش خيلى زياد است و من نمىتوانم بگويم اينها تقصيرى در كار دارند، اينها همه مشغولند ولى مشكلات زياد است. بايد در اين سال جديد عنايت زياد بشود اول به فرهنگ. اين فرهنگ بايد متحول بشود. فرهنگ استعمارى فرهنگ استقلالى بشود. بايد معلمينى كه در اين فرهنگ يا در تمام قشرهاى اساتيد و - عرض مىكنم - اينها باشد، انتخاب بشوند و اشخاص صحيح، سالم، كسانى كه جوانهاى ما را تربيت صحيح بكنند نه اينكه يك تربيت انگلى بكنند، چنانچه تا حالا بنابراين بوده است كه اينها را غربى بار بياورند، غربزده كنند. بايد استقلال داشته باشيد، بايد هيچ توجه نداشته باشيد كه در غرب چه مىگذرد. در غرب
صحيفه نور ج 5 صفحه 201
خيلى بد مىگذرد، شما گمان نكنيد كه در غرب خيلى خبر هست، خودشان مىگويند در غرب خبرى نيست، خبرها هست لكن خبرهاى رشد فكرى و رشد انسانى كم است. شما بايد مستقل باشيد و رشد انسانى پيدا بكنيد، بچهها را، جوانهاى ما را رشد انسانى بدهيد. دولت بايد درست توجه بكند كه روسائى را كه انتخاب مىكنند براى دانشگاهها، براى مدارس، معلمينى را كه انتخاب مىكنند آنها براى تربيت اطفال، اينها بايد متحول بشود از حال سابق و كسانى كه سابق در خدمت اشخاص بيگانه بودند يا در خدمت طاغوت بودند، حال ثانياً نيايند و بچههاى ما را باز به عقب برانند. اينهم يك مطلبى است كه در فرهنگ بسيار مهم است و بالاخره بايد فرهنگ متحول بشود به يك فرهنگ سالم، به يك فرهنگ مستقل و يك فرهنگ انسانى.
وظايف ملت و دولت و ارتش
در جهت ارتش، ملت ما موظف است كه از ارتش، الان حمايت بكند. ارتش را تضعيف نكنيد، ما احتياج به ارتش داريم، ملت احتياج به ارتش دارد. ارتش بايد از طرف ملت حمايت بشود و تقويت بشود، لكن ارتش هم بايد ملاحظه كند، روساى ارتش بايد ملاحظه كنند كه اگر چنانچه يك اشخاصى در بين آنها هست كه در خدمت طاغوت بوده است و جنايتكار بوده است، آنها را به تدريج و يا بطور ديگر آنها را كار بگذارند و اشخاص شرافتمند را در راس ارتش يا در مواردى كه بايد به كار بگيرند، به كار بگيرند. در انتصاباتشان خيلى دقت بكنند كه انتصابات صحيح باشد، چنانچه وظيفه دولت هم همين است. انتصاب استاندارها، انتصاب فرماندارها، همه اين انتصابات، انتصاب دادگسترىها، تمام اين انتصابات بايد بررسى بشود و تمام آنهائى كه بيشتر در خدمت طاغوت بودند و جرمهاى آنها واضح است و مردم از آنها ناراضى هستند، اينها را انتخاب نكنند و به نارضايتى مردم اضافه نكنند. بايد اينها الان در خدمت مردم باشند، دولت خدمتگزار مردم بايد باشد، مثل سابق نباشد كه فرمانفرما بود، حالا بايد فرمانبردار مردم باشد و همينطور هم هست و انشاءالله اميدواريم همينطور هم باشد. در هر صورت، قضيه دولت هم، هم دادگسترى، هم فرهنگ، هم ساير ادارات بايد تصفيه بشود و بايد خودشان فكر بكنند و انتخاباتشان چه باشد و يك نحو تصفيهاى در كار باشد كه خائنين كنار گذاشته بشوند و آنهائى كه تا قبل از اين پيروزى آن طرف بودند، همچو كه پيروزى پيدا شد سينه اين طرف را شروع كردند بزنند، اينها را بشناسند و اين فرصتطلبها را كنار بگذارند و بالاخره بايد كه دولت نظارت تام داشته باشد و تمام وزارتخانهها را درست، به طور صحيح، انتخاب اشخاص بكنند و طرز عمل را يك طرز عمل صحيح قرار بدهند و البته مشغول هستند لكن بيشتر بايد عنايت داشته باشند.
ضرورت صبر و بردبارى كارگران و مهلت به دولت براى اصلاح تدريجى امور اقتصادى
و از امور مهمهاى كه هست وضع كارگرهاست كه من يك صحبت با كارگرها دارم و يك صحبت با دولت. صحبت با كارگرها اين است كه آنها گمان نكنند كه دولت يا ما در فكر آنها نيستيم،
صحيفه نور ج 5 صفحه 202
خيال نكنند كه ما الان مىتوانيم بالفعل فورا يك كارى براى آنها انجام بدهيم و نمىدهيم. اينطور نيست. ما براى طبقه كارگر، براى طبقه كشاورز، براى كارمندهاى جزء دولت، بيشتر از همه مورد نظر ما اينها هستند و براى آنها فكر مىكنيم و عمل مىكنيم، چنانچه راجع به مسكنشان مشغول طرحريزى هستند كه مسكن درست كنند براى آنهائى كه مسكن ندارند و قضيه حقوقشان انشاءالله داده مىشود لكن يك قدرى فرصت لازم است. كارگرها بايد يك قدرى فرصت بدهند و اينطور خيال نكنند كه دولت الان داراى كذا و كذاست و به آنها عنايت ندارد، يا در دست ما مثلا گنجى است كه نمىخواهيم بدهيم به آنها. نخير دولت هم الان ندارد و ما هم گنجى نداريم، لكن هم دولت در فكر است و هم ما در فكريم و لكن بايد يك قدرى تدريج باشد تا امور اقتصادى را بتوانند جريان بيندازند. البته كارگرهائى كه كنار هستند مشغول كار خواهند شد، كارگرهائى كه در كار هستند اگر در مزدشان و اجرتشان حرفى داريد اصلاح خواهد شد، همه اينها تدريج است، به تدريج بايد اصلاح بشود. و ما راجع به دولت، دولت هم بايد راجع به كارگرها بيشتر عنايت داشته باشد و وضع كارگرها را درست در نظر بگيرند. يك قدرى عنايت بيشتر بكند كه اين كارگرها - چيز بشوند - آسوده خاطر بشوند و من به كارگرها اطمينان مىدهم كه اينطور نيست كه دولت نخواهد براى شما كارى بكند. حتىالامكان مىخواهند كار بكنند، مشغول هستند، وزير كار مشغول است به اينكه يك ترتيب صحيحى بدهد لكن تدريج لازم دارد. از كارگرها مىخواهم كه تدريج را حفظ كنند و ملاحظه بكنند و مشكلات دولت را در نظر بگيرند و از دولت مىخواهم كه در كارها يك قدرى بيشتر جلو بروند و همين قدرى كه هست، يك قدرى بيشتر جلو بروند و كارها را زودتر درست بكنند و به كارمندان، هم اطمينان بدهند و عمل بكنند. اين هم راجع به كارمندان و راجع به دولت.
راديو و تلويزيون بايد دانشگاهى عمومى براى هدايت و تربيت مردم باشد
يك حرفى هم راجع به اين دستگاه تبليغاتى، تلويزيون و امثال اينها، راديو و اينها دارم و آن اينكه اين دستگاهها آنوقتى كه در خدمت طاغوت بود، دستگاههائى بود كه يا تقويت طاغوت را مىكردند، به مجرد اينكه پيچ راديو را مىگرفتند اعليحضرت آريامهر كذا، شروع مىكردند تبليغات كردن، تبليغات ميان تهى و يا مردم را از مسائل اصلى دور مىكردند، بنابراين بود كه راديو، راديو تلويزيون و اينها كه در سطح كشور، در تمام سطح كشور انتشار پيدا مىكند و مردم با گوششان و چشمشان مسائل را ادراك مىكنند و آن كسى كه بيسواد است هم در آنجا مىتواند بفهمد، آن كسى هم كه با سواد است، هست، اين بسيار اهميت دارد، هم براى آنها بسيار اهميت داشت كه مردم را در سطح وسيع خواب كنند و غافل كنند و چپاول كنند و هم حالا كه بحمدالله اسلامى شده است و وظائف اسلامى را مىخواهد عمل بكند. حالا بايد يك فكرى براى راديو تلويزيون بشود كه چنانچه شده است و مىشود لكن بيشتر عنايت بشود كه كسانى كه در اينجا، سابق در خدمت طاغوت بودند و همه فسادها را مىكردند حالا بايد آنها تصفيه بشوند. كسانى كه تا ديروز بر ضد ملت و بر ضد انقلاب ما سخنرانى
صحيفه نور ج 5 صفحه 203
مىكردند، نمايش مىدادند، همه بساط را درست مىكردند و حالا آمدند و اظهار اسلام و ديانت مىكنند از اينها نمىتوانيم ما بپذيريم، اين هم بايد تصفيه بشود. راديو و تلويزيون يك دستگاهى است كه هم در طرف تبليغات فاسد اهميت زيادى دارد و هم در طرف تبليغات صحيح، اين با آنطورى كه از اول شايد آنهايى كه درست كردند اينها را، نظر آموزشى داشتند به اينها، اين دستگاهها، تمام مطبوعات اينطور است منتها اهميت تلويزيون بيشتر از همه است، اهميت راديو تلويزيون بيشتر از همه است، اين دستگاهها، دستگاههاى تربيتى است ، بايد تمام اقشار ملت با اين دستگاهها تربيت بشوند، يك دانشگاه عمومى است. دانشگاهها، دانشگاههاى موضعى است، اين يك دانشگاه عمومى است، يعنى دانشگاهى است كه در تمام سطح كشور گسترده است، اين بايد از آن عمل دانشگاه را، از آن به آن اندازهاى كه مىشود، استفاده كرد. بايد اين دستگاه، دستگاهى باشد كه بعد از چند سال تمام قشر ملت را روشن كند، تمام را مبارز بار بياورد، تمام را متفكر بار بياورد، تمام اينها را مستقل بار بياورد، آزادمنش بار بياورد، از غربزدگى بيرون كند، استقلال به مردم بدهد. اين از همه چيزهائى كه در اين دستگاهها هست مهمتر است و اين وظيفه دارد كه با مردم، حكم معلم و شاگرد داشته باشد. اشخاص نويسنده، اشخاص گوينده، اشخاص فهيم، اشخاص مطلع در اينجا صحبت بكنند، فرصت به آنها بدهند در اينجا صحبت بكنند. زيادند اشخاصى كه پيشنهاد اين معانى را مىكنند، به اينها بايد فرصت بدهند و آنها صحبت بكنند. به جاى آن چيزهائى كه به درد ملت نمىخورد يا مضر به حال ملت است يك چيزهاى مفيد را به مردم بدهند و يك غذاى مفيدى به مردم بدهند، مردم را تغذيه كنند به غذاهاى صحيح، سالم و من اميدوارم كه اين دستگاه هم همانطورى كه وعده كردند كه به تدريج درست بشود، قدم را يك خرده بلندتر بردارند و زودتر انشاءالله تصفيه بشود و تعديل بشود.
مسئوليت خطير روحانيون، ارشاد و هدايت مردم در تمامى ابعاد
و يك عرض هم به همه همجنسهاى خودم، همه همجنسيم، لكن آنهائى كه با من صورتا يك صورت هستيم و من به همه ارادت دارم و آن آقايان علما و روحانيون، آقايان علماء و روحانيون وظيفهشان از همه مردم زيادتر است، سنگينتر است، اينها موظفند از طرف خداى تبارك و تعالى. الان هم ملت مسلم آنقدرى كه به حرف اين طايفه گوش مىدهند به حرف كسان ديگر گوش نمىدهند، بنابراين حجتى است اين از خداى تبارك و تعالى بر ما كه شمائى كه مردم به شما كه - گوش مىدادند و مردم از شما اطاعت مىكردند، چرا مثلا قصور در اين معنى داشتيد چرا كم مثلا چيزى گفتيد؟ انشاءالله نداشته باشند، لكن خداى نخواسته اگر در بين بعضىها باشند، وظيفه ما بسيار سنگين است، چه از جهت اينكه تهذيب اين دانشگاه اسلامى، دانشگاه بزرگ اسلامى كه بايد به دست مراجع بزرگ، بشود و چه باب تعليم و تعلم كه بايد باز تصفيه بشود و به دست بزرگان ما اداره و تصحيح بشود و چه در كيفيت تحصيل كه بايد تجديد نظر بشود، ما به همه آقايان با كمال خضوع عرض مىكنيم كه شمايى كه بايد ارشاد كنيد اين ملت را، بايد مجهز بشويد - بايد - مجهز به جميع انحاء ارشادات. مردم
صحيفه نور ج 5 صفحه 204
از شما توقع جميع انحاء ارشادات را دارند. اسلام همانطورى كه ابعاد مختلفه دارد به حسب ابعادى كه انسان دارد، اسلام براى انسان آمده است، براى انسانسازى آمده است، قرآن كتاب انسانسازى است، همانطورى كه قرآن ابعاد مختلفه دارد، حسب ابعادى كه انسان دارد، علما هم بايد ابعاد مختلفه داشته باشند در تعليم، حسب ابعادى كه اسلام دارد و حسب ابعادى كه انسان دارد، البته يك نفر نمىتواند همه اين ابعاد را جوابگو باشد، لكن يك حوزه مركب از ده هزار نفر يا حوزههاى مركب از مثلا سى هزار نفر، اينها مىتوانند دسته دسته باشند و هر دستهاى يك بعدى را اداره بكنند، يكى جهات عقلى را، يكى جهات سياسى را، يكى جهات اينهائى كه همه در اسلام است، همه اين جهات در اسلام هست و بايد حوزهها آنطور باشد، مجهز بشوند و همانطورى كه اسلام ابعاد مختلفه هست، حوزهها هم ابعاد مختلفه داشته باشند، اشخاص مختلف براى هدايت مردم و اگر چنانچه از اين حوزه اشخاص صحيح و اشخاص به درد بخور از اين حوزهها بلند نشود، جاى ديگر ما توقع بايد نداشته باشيم. بايد اينها، همينطورى كه فقه و انحاء فقه را تعلم و تعليم مىكنند، ساير موارد اسلام را و ساير ابعاد اسلام را هم بايد تحصيل بكنند و بايد تدريس بكنند و اشخاص ارزنده را بار بياورند تا مردم را ارشاد و هدايت بكنند.
نقش روحيه شهادت طلبى در پيشبرد انقلاب
و من در اين آخر سال تاسف خودم را از اين شهدائى كه ما داشتيم، بايد اظهار بكنم. ما بسيار متاسفيم از اين شهدائى كه داديم، مثل اينكه صد و شصت هزار نفر مجروح و شهيد - مثل اينكه - نوشته بود داشتيم. در هر صورت هر چه داشتيم، يك نفرشان هم زياد بود، يك نفرشان هم نبايد واقع بشود لكن حالا شد اما چون كه براى اسلام بود و صبغه دينى و اسلامى داشت نه براى دنيا، و لهذا مىآمدند بعضى اشخاص و - من - به من مىگفتند كه شما دعا كنيد كه ما شهيد بشويم. اين صبغه، صبغه دين است، اسلام است. آنى كه ما پيش برديم همين بود، اينطور روحيات بود كه براى شهادت داوطلب بودند، يعنى از مرگ نمىترسيدند. همانطورى كه صدر اسلام هم پيشرفت مسلمين همين بود، ما بسيار اشخاص ارزنده را از دست داديم لكن چون براى اسلام بود انشاءالله روح همه آنها شاد است و همه آنها در سعادت و تحت لواى خداى تبارك و تعالى هستند و براى بازماندگان آنها هم ما دعاى صبر مىكنيم، خداوند به همه آنها صبر و اجر و مزد عنايت بفرمايد و در آستانه سال جديد هم، هم براى آنها طلب مغفرت مىكنيم و هم براى همه ملت طلب سعادت مىكنيم و آخر عرض من باز همان است كه ملت ايران، حفظ بكنيد نهضت خودتان را، حفظ بكنيد وحدت خودتان را، حفظ بكنيد جهت اسلاميت خودتان را، مهذب بكنيد خودتان را، مهذب بكنيد خودتان را و ارزش ندهيد به غير ارزندههاى انسانى و به غير اسلام.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:51 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 207
تاريخ: 4/1/58
پيام امام خمينى به مناسبت رفراندم جمهورى اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
خدمت عموم ملت مبارز و شجاع ايران ايدهم الله تعالى
در اين موقع بسيار حساس كه سرنوشت كشور و اسلام عزيز تعيين مىگردد، هموطنان عزيز با شورى بيشتر از گذشته در رفراندم شركت نمايند. امروز اهمال در شركت در رفراندم و سردى و سستى در اين امر حياتى موجب هدر رفتن خون شهيدان و به تباهى كشيدن كشور و اسلام عزيز است. دوستان آگاه من! روز رفراندم موقع نتيجه از زحمات چندين ساله است.
آنچه لازم است تذكر دهم شركت زنان مبارز و شجاع سراسر ايران در رفراندم است. زنانى كه در كنار مردان بلكه جلوتر از آنان در پيروزى انقلاب اسلامى نقش اساسى داشتهاند توجه داشته باشند كه با شركت فعالانه خود، پيروزى ملت ايران را هر چه بيشتر تضمين كنند. شركت در اين امر براى مرد و زن از وظايف ملى و اسلامى است.
شما همه آزادانه به هر چه مىخواهيد راى بدهيد من خود به جمهورى اسلامى راى مىدهم و تقاضاى برادرانه از شما دارم كه به من در اين امر اسلامى كمك كنيد. لازم است جوانان غيور از توطئه و خيانت در آراى مردم جلوگيرى كنند و از صندوقهاى آراء با امانت حفاظت كنند. از خداوند تعالى پيروزى اسلام و صيانت كشور اسلامى را خواستارم. والسلام عليكم
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:51 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 208
تاريخ: 5/1/58
پيام امام خمينى به مناسبت صلح ننگين مصر و اسرائيل خطاب به ملل مسلمان جهان
بسم الله الرحمن الرحيم
اينجانب بيش از 15 سال است كه خطر اسرائيل غاصب را گوشزد كردهام و به دول و ملل عرب اين حقيقت را اعلام نمودهام. اكنون با طرح استعمارى صلح سادات و اسرائيل اين خطر بيشتر و نزديكتر و جدىتر شده است. مصر با قبول اين صلح وابستگى خود رابه دولت استعمارگر آمريكا آشكارتر نمود. از دوست شاه سابق ايران بيش از اين نمىتوان انتظار داشت. ايران خود را همگام با برادران مسلمان كشورهاى عربى دانسته و خود را در تصميمگيرىهاى آنان شريك مىداند. ايران صلح سادات و اسرائيل را خيانت به اسلام و مسلمين و برادران عرب مىداند و موضعهاى سياسى كشورهاى مخالف اين پيمان را تاييد مىكند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:51 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 209
تاريخ: 5/1/58
بيانات امام خمينى در جمع گروه تبليغات قم
قم، مركز نشر فرهنگ تشيع
بسم الله الرحمن الرحيم
من خوشحالم كه بعد از سالهاى طولانى در ميان شما رفقا، جوانان هستم. من هميشه در فكر ايران و در فكر وطن خودم، قم، بودم و هستم و دعاگويم. شما مىدانيد كه قم مركز تشيع از زمان حضرت صادق سلام الله عليه، حدود آن زمان مركز تشيع بوده است و از قم تشيع به ساير جاها رفته است. علم هم از قم به جاهاى ديگر منتشر شده است و بحمدالله شجاعت و زحمت در راه اسلام و فداكارى هم از قم منتشر شد. قم مركز همه بركات است، خدا شماها قمىها را براى ما حفظ كند و همه ايران را براى همه.
تبليغ و شركت فعالانه تمامى اقشار در امر رفراندم سرنوشتساز
مىدانيد كه ما باز راههاى طولانى داريم و در اين راه طولانى همه با هم بايد شركت داشته باشيم تا بتوانيم كار را انجام بدهيم و به انجام برسانيم. بايد در رفراندم تبليغ كنيد كه همه كس، همه قشرها، زن و مرد، از جوان شانزده ساله تا پيرمرد در اين رفراندم شركت كنند. زنها شركت كنند. هيچ كس اهمال نكند. اين سرنوشت ما در اين رفراندم تحقق پيدا مىكند، يا اسلام انشاءالله و يا خداى نخواسته غير اسلام، يا جمهورى اسلام و يا خداى نخواسته طرحهاى ديگرى كه شياطين ممكن است اين طرحها را داشته باشند. بايد مردم ايران عموما و شما جوانها در قم پاسدارى كنيد از اين صندوقهائى كه گذاشته مىشود كه مبادا يك كسى تصرف بيجا كند، خيانت بكند. من از خداى تبارك و تعالى توفيق شماها را مىخواهم.
سوء استفادههاى تبليغاتى طاغوت از دستگاههاى سمعى و بصرى
شما بايد بدانيد كه اين دستگاههائى كه الان اسم برديد و بعضى از شما يا شما مشغول آن هستيد، اينها دستگاه هاى آموزشى بايد بشود. در زمان طاغوت همه اين دستگاهها، دستگاههائى بود كه جوانهاى ما را خواب مىكرد، ملت ما را بيهوده روشى تبليغ مىكرد، همه را مىخواست از سرنوشت خودشان غافل كند، در صورتى كه سينما براى اين مقاصد شومى كه اينها در اين مدت
صحيفه نور ج 5 صفحه 210
طولانى طرحريزى كردند نبوده. اينها چيزهائى است كه آموزشى است. راديو و تلويزيون يك دستگاه آموزشى است، سينما يك دستگاه آموزشى است، بايد دستگاهها را به طور مسالمت، به طور صحيح، به طور سليم اداره كرد.
عمدهترين مساله، اصلاح و رشد معنويات مملكت است
من از خدا مىخواهم كه از اين به بعد ايران، يك ايران منزه باشد. يك ايرانى باشد كه همانطور كه انشاءالله مادياتش اصلاح مىشود، معنوياتش اصلاح بشود. عمده معنويات يك مملكت است. ما را از معنويات دور كردهاند، نگذاشتند رشد معنوى بكنيم و من از خدا مىخواهم كه معنويات ما را رشد بدهد، توجه ما را به خداى تبارك و تعالى.
رمز پيروزى نهضت، اتكال به الله و حفظ وحدت كلمه
پيروزى ما براى اين بود كه همه رو به خدا كردند و پيروزئى كه قدرت اسلام است حفظ كنيم و وحدت كلمه را. گمان نكنيد كه حالا تمام شد مطلب و دوباره برگرديد به حالات اوليه، خير، تمام نشده است و الان بايد وحدت را حفظ كنيد واين نهضت را با گرمى، اين نهضت را با تمام قوا حفظ كنيد. خداوند همه شما را سعادتمند كند، دنيا و آخرت همه شما را تعمير كند. سلام بر شما.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:51 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 211
تاريخ: 5/1/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از نمايندگان عشاير لرستان
رژيم سر سپرده پهلوى،عامل استعمار فرهنگى و اقتصادى
بسم الله الرحمن الرحيم
دوستان من خوش آمديد. خداوند شما را در پناه خودش حفظ كند. من مىدانم كه شماها هم مثل ساير اقشار ملت در اين پنجاه و چند سال زير حكومت طاغوتى چه كشيديد. ما همه در تحمل ظلم و چيزهايى كه دولت طاغوتى به اين ملت وارد آورد شريك بوديم و بحمدالله با كمك همه اقشار ملت و عشاير محترم ايران اين پيروزى تا اينجا حاصل شد و البته الان ما يك مقدار زيادى در پيش رو داريم كه خرابىهائى است كه رژيم طاغوتى سابق براى ما به ارث گذاشته است. اينها تمام حيثيات ملى ما و خزائن ما را بردند و چپاول كردند، دست اجانب را در ايران بازگذاشتند، پايگاه براى دولتهاى ابرقدرت در ايران درست كردند، خزائن ما را به باد دادند، دامدارى ما را ممنوع كردند، ملى كردند به اصطلاح خودشان جنگلها و مراتع ما را، لكن مراتع خوب ما را به ديگران دادند، جنگلهاى ما را به ديگران و به اجانب دادند، زراعت و كشاورزى ما را فلج كردند، خزائن ما را به باد فنا دادند، ملت ما را عقب مانده نگه داشتند، مدارس و فرهنگ ما را استعمارى كردند و الان ما با يك اقتصاد فلج... و با دانشگاههاى غير صحيح و يك اقتصاد ورشكسته روبرو هستيم لكن اميد است به همت همه ملت، اقشار همه ملت، عشاير محترم ايران، تمام اقشار ملت، اين بار سنگين به منزل برسد.
وحدت كلمه را با جلوگيرى از تبليغات سوه و طرد تفرقه افكنان حفظ نمائيد
من اميدوارم كه شما آقايان آگاهانه وحدت كلمه خودتان را حفظ كنيد، اختلافات بين عشاير را ريشه كن كنيد. ريش سفيدهاى شما وساطت كنند بين جوانان عشاير و آنها را با هم اصلاح بدهند. اگر چنانچه خداى نخواسته اختلافى بين امت حاصل بشود من خوف اين را دارم كه باز به فرم ديگر مسائل تازه عود كند و شما تلخى اين مسائل را چشيديد نگذاريد اين مسائل عود كند.
با هم باشيد. همه اقشار با هم باشند. روستاهايى را كه شما در آنجا ساكن هستيد حفظ كنيد، از شر اشرار حفظ كنيد. اگر كسانى بين شما آمدند و اختلاف اندازى كردند آنها را طرد كنيد. از تبليغات سوئى كه به نفع اجانب مىكنند جلوگيرى كنيد.
صحيفه نور ج 5 صفحه 212
ملت برادروار به جمهورى اسلامى راى بدهند
الان مملكت از خود شماست و دولت از خود شماست و دولت در خدمت شما هست و من در خدمت همه شما هستم و من از خداى تبارك و تعالى خواستارم كه عزت و سعادت شماها را با قدرت اسلام حفظ كند. شماها برادران ما هستيد و ما برادران شما هستيم و همه ملت با هم برادرند و بايد با هم اين راه را طى بكنند و به جمهورى اسلام راى بدهند و بعد هم انشاءالله بدانيد كه تابع قوانين اسلام است، راى بدهند و بعد هم انشاءالله جمهورى اسلامى برقرار بشود و گرفتارىهاى ما بلكه ترميم بشود. خداوند همه شما را حفظ كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:52 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 213
تاريخ: 7/1/58
بيانات امام خمينى در ميان گروهى از اهالى تبريز
مردم آذربايجان هميشه در راس قيامها بودهاند
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
برادران تبريزى من! خوش آمديد، عزيزان من! به منزل خودتان آمديد. من نسبت به همه شما خدمتگزارم، من به همه شما محبت دارم، شما همه برادران من، فرزندان من هستيد. من از مجاهدات شما در اين نهضت تشكر مىكنم. من از گرفتارىهايى كه براى ملتمان و خصوصاً آذربايجان پيش آمده است متاسفم. من مىدانم كه در دوره سابق بر ملت ما، بر شما چه گذشت.
ملت ما بحمدالله قيام كرد و آذربايجان هميشه در راس قيامها بود، پيشقدم بود در قيامها و در اين نهضت هم بحمدالله آذربايجان پيشقدم بود. خداوند آذربايجان را براى ما حفظ كند. خداوند ملت ما را همه با هم پيوند بدهد.
وحدت كلمه و اتكال به خدا رمز پيروزى است
ما همه برادر هستيم و همه با هم بايد باشيم. رمز پيروزى ما همين وحدت كلمه و هم پيوستگى ما به هم بود. رمز پيروزى ما توجه به خداى تبارك و تعالى و پاسدارى اسلام بود. اين رمز را حفظ كنيد، اين وحدت را حفظ كنيد، اين همبستگى را حفظ كنيد، اين توجه به اسلام را حفظ كنيد. خداوند شما را پيروز كند بر همه امور.
همه با هم با اتكال به خدا و قطع مابقى ريشههاى فساد،نهضت را تداوم بخشيد
ما الان باز پيروزى مطلق بر ايمان حاصل نشده است. ما نصف راه را رفتيم. الان مملكت ما باز آشوب است، آشفته است. مفسدين در اطراف مملكت شلوغكارى مىكنند. بايد به همت شما جوانها، هر كدام در هر جا كه هستيد، مرزهاى اين مملكت را حفظ كنيد، دست خرابكارها را كوتاه كنيد. شما بوديد كه پيروزى را تا اينجا رسانديد و شما بايد باشيد كه پيروزى را به آخر برسانيد. دولت ما تنها نمىتواند اين كار را انجام بدهد، روحانيون ما تنها نمىتوانند اين كار را انجام بدهند، بايد همه با هم باشند، دولت با ملت، ملت با دولت. الان دولت ديگر دولت اسلامى است دولت سابق نيست كه دولت
صحيفه نور ج 5 صفحه 214
طاغوتى بود. دولت اسلامى است. دولت از خود شماست و شما از خود دولت هستيد. ارتش از خود شماست و شما از خود ارتش هستيد. ارتش بايد پشتيبان شما باشد، شما بايد پشتيبان ارتش باشيد. همه بايد با هم اين نقيصههايى كه الان در ايران هست پر كنيم. همه بايد با هم برادر باشيم. همه بايد با هم اين نهضتى كه تاكنون حاصل شده است به آخر برسانيم. اگر خداى نخواسته اين نهضت سستى پيدا بكند و ما برويم دنبال كار خودمان و بىتفاوت بشويم راجع به مقدرات مملكت خودمان، من خوف آن را دارم كه خداى نخواسته باز مسائل سابق برگردد يا خداى نخواسته آن خيانت و جنايتهابه مملكت ما برگردد. ما بايد همه با هم باشيم و همه با هم اين نهضت را به پيش ببريم، اينكه به واسطه وحدت كلمه ما و اتكال به خداى تبارك و تعالى اتكال به قرآن مجيد، ما اين نهضت را به آخر برسانيم، و اين ريشههاى فاسدى كه در مملكت ما بقيهاش باقى مانده است تا يك حدودى، اينها را بكلى از بيخ و بن در آوريم، و مملكت در دست خود شما، براى خود شما، مقدرات مملكت به دست خود شما باشد، براى خود شما باشد.
حدود و ثغور خود را حفظ و مانع تبليغات سوءمفسدين شويد
من از خداى تبارك و تعالى پيروزى شما را خواستارم و من از شما خواهشمندم كه تشريف ببريد به محل خودتان و در آنجا حفظ كنيد حدود و ثغور خودتان را و حفظ كنيد همه جهات خودتان را و نگذاريد كه اشخاص مفسد در بين جامعه پيدا بشوند و تبليغات سوء بكنند.
ما اميدواريم كه امر كردستان هم با صلح و صفا آرام بگيرد، و همه ما با هم برادر باشيم. ما با كردستانىها هم برادر هستيم، با آذربايجان هم برادر هستيم، با همه حدود و ثغور اينجا برادر هستيم و همه با هم مىخواهيم كه يك مملكت اسلامى با احكام اسلامى باشد كه به هيچ كس جور نشود، به هيچ كس ظلم نشود، حكومت نتواند تعدى بكند، ارتش نتواند تعدى بكند، همه با هم باشيم و همه با هم پيش برويم، خداى تبارك و تعالى شما جوانها را براى ما حفظ كند، و شما برادرها را براى ما نگهدارى كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
صحيفه نور ج 5 صفحه 215
تلاش گسترده استعمار به منظور جداسازى مسلمين از يكديگر
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
از بركات اين نهضت يكى اين است كه ما با اين چهرههائى كه ناآشنا گذاشتند ما را با آنها، انشاءالله آشنا بشويم و آشنا شديم.
دولتهاى تابع استعمار كوشيدند تا اينكه طبقات مختلف ايران را از هم جدا كنند، بلكه در يك دايره وسيعى مسلمين را از هم جدا كنند، دولت اسلامى را از هم جدا كنند و در هر ناحيهاى قشرهاى آنجا را از هم جدا كنند، روحانيون را از طبقات ديگر جدا كنند.
شما آقايان كه پزشك هستيد و اطبا هستيد، بهتر از ما مىدانيد كه اينها به سر ما چه آوردند. شما شاهد اين مصيبتها بيشتر از ما بوديد و ما همه با هم شريكيم در اينكه در اين پنجاه و چند سال شاهد مصيبتهاى زياد بوديم و اگر جوانها از اول اين سلسله را ياد ندارند لابد اين اواخر را مطلع هستند و ما كه از اول اطلاع داريم و شاهد قضايا بوديم و در قم بوديم و ديديم در اولى كه اينها آمدند روى كار و رضاخان آمد روى كار با اين مردم چه كرد، با همين ملت قم چه كرد، با بانوان ما چه كرد، با علماى ما چه كرد، با طلاب ما چه كرد. اينها فضايائى است كه اگر بخواهد كسى بنويسد بايد يك كتاب بنويسد.
من گاهى كه مباحثه داشتم در مدرسه فيضيه و چند نفرى بودند، يك روز ديدم كه يك نفر است پرسيدم گفت: قبل از آفتاب اينها بايد بروند در باغات براى اينكه مامورين مىآيند دنبالشان و آنها را مىگيرند قبل از آفتاب مىرفتند در باغات شهر و بعد آخرهاى شب بر مىگشتند به محل ما. خودمان اگر يك جلسه خصوصى مىخواستيم داشته باشيم به طور متفرق و از كوچههاى پس كوچههاى بايد برويم و چند نفر با هم مجتمع بشويم و در دل بكنيم. شما نمىدانيد كه با بانوان قم چه كردند اينها، يك رئيس نظميه بود كه نمىدانم حالا هست يا از بين رفته است كه اين آنطور با بانوان عمل مىكرد كه از قرارى كه گفتند يك روز دماغش خون آمده بود و نشسته بود خون دماغش داشت مىچكيد چشمش افتاد به يك زنى كه چادر دارد يا روسرى دارد اعتنا به خون نكرد و پريد به او. اينطور با چيزها عمل مىكردند و شما شاهديد كه در اين آخر اينها با اين ملت چه كردند، چه كشتارهائى در تمام شهرستانها كردند، در خود قم چه مصيبتهائى به بار آوردند.
صحيفه نور ج 5 صفحه 216
مصيبت خود باختگى در مقابل بيگانگان
و يكى از مصيبتهاى بزرگى كه براى اين ملت بار آوردند اينكه ملت را نسبت به خودشان هم بدبين كردند. اين معنا كه ما اگر يك مريض پيدا بكنيم در تهران، الان هم مىگويند كه اينجا نمىشود، برويد به مثلا انگلستان، برويد به پاريس. اين يك مطلبى است كه از دست آنها براى ما پيدا شده است، يعنى ما خودمان را باختيم در مقابل آنها، شما گمان مىكنيد كه در آنجا اطباى آنها همچو هستند كه اگر كسى برود آنجا چه خواهد شد. همين مريضهائى كه در اينجا اگر يك دقتى بكنند معالجه مىشوند وقتى بروند آنجا معلوم نيست درست معالجه بشوند، اينطور نيست كه اطباى آنها يك معجزهاى مىكنند و اطباى ما اينطور نيستند.
اين يك مطلبى است كه براى تبليغاتى كه اينها كردند ما به خودمان هم حتى سوءظن پيدا كرديم، يعنى خودمان هم باختيم خودمان را، شما گمان نكنيد كه اينجا اطبايش، ايران اطبايش كمتر از اطباء آنجا باشد. الان بسيارى از اطبا كه در امريكا هستند ايرانى هستند گفتند شايد قريب پانصد تا يا بيشتر طبيب ايرانى هست كه اگر طبيبهاى ايرانى بيايند، اختلال پيدا مىكند در آمريكا. اينطور نيست كه اينهائى كه رفتند و تحصيل كردند و يا در همين جا تحصيل مىكنند اينها كمتر از آنها باشند، نخير اينها هم همانطور هستند، اينها هم مثل آنها يا بهتر از آنها هستند. ما در آنجا هم كه بوديم گاهى مثلا گرفتارى پيدا مىكرديم اطبا را مىديديم و خيلى از آنها چيزى كه فوقالعاده باشد من كه نفهميدم و اشخاصى هم كه رفتند باز با همان حال مرض برگشتند، اينجا جوابشان دادند رفتند آنجا، آنجا هم همين حال بوده است. اين براى اين است كه اينها جديت كردند در اين سالهاى طولانى كه ما را تهى كنند از مغز خودمان، يعنى ما را همچو غربزده كنند كه چيزهائى هم كه پيش خودمان بهتر است به آن سوءظن پيدا كنيم و عقيدهمان اين باشد كه نه اينطور خوب نيست، خوب است كه آنطور باشد. حال اينكه مساله اينطور نيست و همچو نيست كه آنها در اين مسائل عقلى يا در مسائل طبى خيلى جلو باشند، خوب، بله هستند اما نه اينطورى كه ما توهم مىكنيم.
پيوند و اتحاد اطبا و روحانيون از بركات نهضت اسلام
بنابراين يكى از بركاتى كه در اين نهضت هست اين است كه ماها را با هم مواجه كرده است. ما از هم دور بوديم و اين هم باز دست اجانب بود كه ماها را از هم دور كرده بود. با اينكه ما با شما همكاريم، ما طبيب روحانى هستيم، شما طبيب جسمانى، همه طبيب انسان هستيم، ما بايد با هم متصل باشيم مثل يك بدن كه روح دارد و جسم دارد، روحانيين و اطبا هم يك بدن هستند كه يكى آن جنبه است، يكى اين جنبه لكن مع الاسف ما تا حالا يك همچو اجتماعى را غير از اين آخرى در تهران هم ( البته اطباء مىآمدند) اين اجتماعات را ما قبلا نداشتيم، نه با شما نداشتيم با دانشگاهىها هم نداشتيم، با قضات هم نداشتيم، با وكلا هم نداشتيم، يكى از بركات اين نهضت اين است كه ما مواجه حالا مىشويم با شماها و حرفهايمان رابا هم مىزنيم.
صحيفه نور ج 5 صفحه 217
ما مىخواهيم كه اين ايران ما تاكنون كه زير دست و پاى اجانب بوده و همه مخازن ما را بردند، همه حيثيات ما را بردند، نيروهاى ما را يا عقب راندند يا ما را نسبت به نيروهاى خودمان طورى كردند كه بدبين بشويم، ما مىخواهيم از حالا به بعد انشاءالله ورق برگردد و ما دست آنها را كوتاه كنيم و دست ظالمها را كوتاه كنيم. بحمدالله دست اين ظالم كوتاه شد و البته همه مخازن ما را برد و دستش كوتاه شد و من اميدوارم كه بتوانيم از چنگش بيرون بياوريم. و عرض مىكنم كه منتها اين نكته الان بايد معلوم باشد كه ما تا آخر نرفتيم، باز ما نصف راه هستيم، همه ريشههاى استعمار را ما بيرون نياورديم، استبداد الان رفته است از بين يعنى الان كسى نيست كه به ما زور بگويد، به شما زور بگويد، نه دولت اسلامى زورگو هست و نه ما ديگر سازمان امنيتى داريم كه از ترسش مثلا بعضىها خوابشان نبرد و يا فرض كنيد كه شهربانى و اينها يا نظامىها اينها هيچ كدام، الان همه در خدمت ملت هستند و در خدمت اسلام هستند. از اينها الحمدلله ديگر ممنون هستيم و نمىترسيم ولكن استعمار باز ريشههايش هست، يعنى توطئههايش هست الان.
جمهورى اسلامى نويد دهنده آزادى و استقلال
الان در اين حالى كه ما مىخواهيم برويم رفراندم كنيم و انشاءالله بعد از دو روز ديگر رفراندم خواهد شد، در همين حال اينها توطئه دارند مىبينند كه يا نگذارند يا يك شلوغى بكنند يا يك دزدى بكنند يا يك كارى بكنند نگذارند اين كار انجام بشود. بايد همه ملتفت باشيد، توجه داشته باشيد كه اين كيد آنها را خنثى كنيد و جوانهاى شما و اشخاص ديگرى كه هستند در قم، در ساير بلاد بايد با هم مجتمع بشوند و قرار بر اين بگذارند كه از صندوقها و اطراف صندوقها حفاظت كنند اگر چنانچه اشخاص نابابى آمدند و خواستند شلوغ كند تودهنى به آنها بزنند نگذارند كه شلوغ بكنند تا انشاءالله رفراندم به طور صحيح انجام بگيرد و اگر رفراند م انشاءالله به طور صحيح انجام بگيرد، آنها عددى نيستند عدد با شماست با مسلمين است و همه جمهورى اسلامى را مىخواهند و من اميدوارم كه جمهورى اسلامى براى ما يك نويد آزادى و استقلال بياورد و ما انشاءالله از اين قيد و بندها خارج بشويم و انشاءالله ايران متحول به يك صورت ديگرى غير از آن صورتى كه تاكنون داشته است و غربزده بوده است تاكنون داشته است و تحت حمايت ديگران به قول خودشان بوده است، انشاءالله هم استقلال حقيقى پيدا بكنيم و هم آزادى انشاءالله حفظ كنيم و عمده اين است كه اين نهضت را نگه داريم.
اينكه ما را تا اينجا آورده است اين نهضت بوده است كه متكى به همه مردم و بالاتر اينكه اسلامى بوده است، متكى به ايمان بوده يعنى همه مردم با هم گفتند كه ما اسلام را مىخواهيم و ما رژيم كذا را نمىخواهيم. اين معنا را بايد حفظ كرد، اگر انشاءالله اين معنا را حفظ بكنيم تا آخر خواهيم پيروز شد و اگر خداى نخواسته سستى بشود سردى بشود در اين معنا، من خوف اين را دارم كه سردى و سسستى ماها يك وقت خداى نخواسته اوضاع برگردد و اگر خداى نخواسته برگردد، از آن
صحيفه نور ج 5 صفحه 218
برگشتهائىست كه ديگر ما رفتهايم از بين، ولى من اميدوارم كه برنگردد و با همت همه آقايان و خدمتگزارى همه ما به ملت خودمان و به ملت اسلام انشاءالله ما پيروز باشيم و تا آخر پيروز باشيم، همه با هم جلو برويم، انشاءالله.
خداوند شما همه را حفظ كند و ما همه را آشنا به وظائف خودمان بكند و من از شما پزشكها تشكر مىكنم كه در اين نهضتى كه شده و در اين زحمتهائى كه براى رفقاى خودتان پيدا شده و براى اهل شهرتان پيدا شده، زحمت كشيديد و رنج ديديد. معلوم است كه كسانى كه شاهد بودند به اينكه مثلاً زخمىها چقدر بوده است، جوانها چقدر بوده است، چقدر اينها در زحمت بودند يا كشتهها چقدر بوده، اينها در رنج بيشترند از اينهائى كه مىشنوند اينطور بوده. شما شاهد بوديد و ما مىشنيديم اين مطالب را. خداوند به شما انشاءالله عزت و سلامت و قدرت عنايت كند. سلام بر شما.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:52 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 219
تاريخ: 9/1/58
بيانات امام خمينى در ميان اقشار مختلف مردم
توصيه به شركت فعالانه مردم در رفراندم سرنوشت ساز جمهورى اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
در آستانه رفراندم لازم است تذكر دهم كه اين رفراندم سرنوشت ملت ما را تعيين مىكند. اين رفراندم يا شما را به آزادى و استقلال مىكشد و يا مثل سابق به اختناق و پيوستگى. اين رفراندم چيزى است كه همه ملت ما بايد در آن شركت كنند. من توصيه مىكنم به همه ملت كه در اين رفراندم كه سرنوشت ملت ما و كشور ما و مذهب ما را تعيين مىكند شركت كنيد، اهمال نكنيد، تنبلى نكنند، بعضى به كارهاى ديگر اشتغال پيدا نكنند، فردا از همان وقت كه اعلام شد براى رفراندم همه از خانهها بيرون بياييد و همه بشتابيد براى راى دادن و سرنوشت خودتان را تعيين كردن.
راى من جمهورى - اسلام است - اسلامى است و من تقاضا دارم كه كمك كنيد به اسلام، كمك كنيد به كشور خودتان، كمك كنيد به ملت خودتان و به جمهورى اسلامى راى بدهيد. آزاديد لكن با آزادى سرنوشت خودتان را تعيين كنيد. همه قشرها بايد راى بدهند و شركت كنند و همه قشرها آزادند در راى دادن. تمام قشرها به حقوق خودشان خواهند رسيد. برادرهاى سنى ما مثل ما هستند، با ما هيچ فرقى ندارند در حقوق، حقوق همه آنها داده خواهد شد. شركت كنند آنها هم در آنچه سرنوشت آنها را تعيين مىكند، به حرف اشخاصى كه بين آنها مىخواهند تفرقه بيندازند، مىخواهند به اسم سنى و شيعه بودن بين ما برادرها را جدايى بيندازند و منافع ما را به جيب ديگران بكنند، به حرف اينها اعتنا نكنيد. فردا همه، شيعه و سنى و اقليتهاى مذهبى همه بيايند و راى بدهند و كشور خودشان را از اين گرفتارى و آشفتگى رهايى بخشند. همه اقشار ملت با ملت شريك هستند در حقوق و همه به آنها داده خواهد شد. اقليتهاى مذهبى در اسلام احترام دارند، حقوق دارند، حقوق آنها داده خواهد شد. در عمل به مذهب، به مذهب خودشان، در راى دادن براى وكلاى خودشان آزادند، همه اقشار آزاد هستند و اين معنا كه بين شماها پخش مىكنند كه روحانيون مىخواهند حق شما را نگذارند به شما برسد بدانيد كه اين خيانتى است كه اينها مىكنند به ملت ما. روحانيون در راس آنها هستند كه حقوق را، حقوق شماها را محترم مىشمارند. روحانيون تابع قرآن و اسلام هستند. قرآن و اسلام احترام براى شما قائل هست و شما را مثل برادر مىپذيرد. با ما همراهى كنيد، با ملت خودتان همراهى كنيد دست از كشتار برداريد، دست از تفرقهاندازى برداريد، با قواى انتظاميه همراهى كنيد،
صحيفه نور ج 5 صفحه 220
با قدرتهاى دولت همراهى كنيد. پشتيبان دولت خودتان باشيد. دولت، دولت اسلامى است. ارتش، ارتش اسلامى است. با ارتش خودتان رفاقت داشته باشيد. ارتش در خدمت شماست، دولت در خدمت شماست، ما در خدمت شما هستيم.
تبليغات تفرقهافكنانه عمال آمريكا به منظور سلطه مجدد اجانب بر ملت و كشور
من از خداوند تعالى مسئلت مىكنم كه شما ملت شريف را در هر قشرى كه هستيد سعادتمند كند و شما ملت شريف را در هر قشرى كه هستيد از زير بار اختناق و از زير بار اجانب آزاد كند. ما همه با هم بايد اين نهضت را حفظ كنيم.
اگر خداى نخواسته در راى دادن اهمال كنيد من خوف آن دارم كه باز مسائل سابق عود كنند. اگر به حرف تفرقهاندازها گوش كنيد من خوف آن را دارم كه دو مرتبه با فرم ديگر همان معانى كه سابق از آن فرار مىكرديد دوباره مبتلاى به آن بشويد.
برادرهاى ما! عزيزان ما! دست از تفرقه برداريد، به حرف اشخاصى كه انحراف دارند گوش ندهيد، اينها عمال امريكا هستند به صورت چپ گراييى، اينها مىخواهند همان مخازن ما را باز به امريكا بدهند، اينها مىخواهند همان مسائل سابق را با فرم ديگر پياده كنند. اگر اينها به ملت، براى ملت ارج قائل هستند، اگر اينها به ملت دلسوز هستند، براى ملت دلسوز هستند، ملت الان تمام بپا خواسته و مىخواهد راى بدهد، مىخواهد راى به جمهورى اسلام كه همه جهات را اصلاح مىكند بدهد، چرا اينها تفرقه مىاندازند؟ سابق مىگفتند كه اختناق است و با اختناق مخالفيم و براى ملت كار مىكنيم، اجنبى هست و با اجنبى مخالفيم و براى ملت كار مىكنيم. حالا نه اختناقى هست نه اجنبى هست، حالا شماها مواجهايد با يك ملتى كه همهشان طالب يك مطلب هستند، شما هم با آنها همراهى كنيد. اگر چنانچه شما صلاح ملت را مىخواهيد، همراهى كنيد با ملت. اگر همراهى نكنيد، معلوم مىشود صلاح ملت را نمىخواهيد، معلوم مىشود مىخواهيد تفرقه بيندازيد و اجانب را بر ما مسلط كنيد.
خداوند انشاءالله با همه شما با سلامت و با رحمت رفتار فرمايد. فردا همه از خانه بيرون بيائيد و همه راى بدهيد به جمهورى اسلامى. من تقاضا دارم كه همه راى بدهيد به جمهورى اسلامى، البته آزاد هستيد هر چه خواستيد راى بدهيد و اين كه در اين ورقههاى آرى و نه هست شما مىتوانيد در نه هر فرمى را كه مىخواهيد در آن بگنجانيد، لازم نيست كه همان نه باشد، شما حق داريد، مىتوانيد كه در آن ورقه بنويسيد جمهورى دموكراتيك، بنويسيد رژيم سلطنتى، هر چه خواستيد بنويسيد مختار هستيد لكن البته رفراندم به معنى آرى و نه است. انتخاب نيست رفراندم است، رفراندم آرى و نه است لكن شما مختاريد كه انتخاب كنيد و يكى از - آنچه - چيزهائى كه مىخواهيد بنويسيد. خداوند همه ملت ما را حفظ كند از شر اجانب و عقل بدهد به اقشارى كه دارند تفرقه مىاندازند بين مسلمين، در صورتى كه مسلمين همه با هم دوست، همه با هم رفيق و اسلام حق همه اقشار ملت را ملاحظه كرده است و شما براى شكرگزارى از اينكه از اين اختناق بيرون رفتيد و از اين
صحيفه نور ج 5 صفحه 221
سلطه طاغوتى خارج شده ايد بيائيد در خيابانها و در بيرون از منازل و راى بدهيد. شما آزاديد كه به هر چه بخواهيد راى بدهيد لكن رفراندم معنايش آرى و نه است و لكن شما آزاد هستيد. به همين نكته هم توجه كنيد كه نه معنايش رژيم سلطنتى نيست، نه معنايش اين است كه جمهورى اسلامى را نمىخواهيد. بعد مىشود كه شما رژيم سلطنتى خواستيد و نه گفتيد مىشود كه جمهورى مطلق خواستيد و نه گفتيد و مىشود كه جمهورى دموكراتيك خواستيد و نه گفتيد.نه معنايش رژيم سلطنتى نيست كه از آن فرار كنيد.
عنايت اسلام نسبت به حقوق زنان بيشتر از مردان است
در هر صورت شما مختاريد كه آرى بگوييد يا نه" بگوييد يا هر چه دلتان مىخواهد در ورقه بنويسيد كسى جلوى شما را نمىگيرد و اما اينكه پخش كردند در بين مردم به اينكه حقوق زنها را اسلام نمىدهد و بعد از رفراندم چه خواهد شد، اين هم جزو همانهاست كه عمال اجانب دارند اين مسائل را طرح مىكنند و عمال اجانبند كه دارند به اشكال مختلفه بين ملت ما جدايى مىاندازند و نمىخواهند اين رفراندم تمام بشود، و شايد اميد اين را داشته باشند كه رژيم سلطنتى باز باقى باشد يا يك رژيم ديگرى پيش بياورند. در هر صورت همانطورى كه حقوق مردها در اسلام مطرح است، حقوق زنها، اسلام به زنها بيشتر عنايت كرده است تا به مردها، اسلام زنها را بيشتر حقوقشان را ملاحظه كرده است تا مردها. اين هم معنا كه بعد از اين چه خواهد شد، زنها حق راى دادن دارند. از غرب بالاتر است اين مسائلى كه براى زنها قائل هستيم حق راى دادن دارند، حق انتخاب دارند، حق انتخاب شدن دارند. همه اينها هست تمام معاملاتشان به اختيار خودشان هست و آزاد هستند، اختيار شغل را آزاد هستند، البته در شرق براى مردها يك محدوديتهائى هست كه آن محدوديتها به صلاح خود مردها هست و آن محدوديتها، يعنى در آن جاهائى كه مفسده هست براى مرد، از قماربازى جلوگيرى مىكند اسلام، از شرابخوارى جلوگيرى مىكند اسلام، از هروئين جلوگيرى مىكند اسلام، براى اينكه مفسده دارند.
براى همه يك محدوديتهائى هست، محدوديت هايى شرعى و الهى، محدوديتهايى است كه به صلاح خود جامعه است، نه اين است كه براى جامعه يك چيزى مثلا نافع بوده است كه محدوديت برايش ايجاد كردهاند.
ما قول مىدهيم به شما كه در حكومت اسلامى همه، همه و همه آزاد، همه و همه به حقوق حقه خودشان خواهند رسيد و تمام اين مسائلى كه طرح مىكنند قبل از رفراندم و مشغول شدهاند به فعاليت، اينها به نفع اجانب است و بيائيد و مملكت خودتان را نجات بدهيد. فردا همه با هم مىرويم پاى صندوق و من خودم پاى صندوق مىروم و راى خودم را مىدهم. همه شما با هم به پيش، انشاءالله براى درست كردن يك كشور آزاد، يك كشورى مستقل، كشورى كه براى خودمان باشد و خودمان در آن زحمت بكشيم و خودمان استفاده بكنيم.
والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:52 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 222
تاريخ: 9/1/58
بيانات امام خمينى در جمع همافران بخش كامپيوترى نيروى زمينى
اهداف شيطانى رژيم طاغوتى ازطرح اختلاف ميان ملت و روحانيت
بسم الله الرحمن الرحيم
درود بر شما جوانان نيرومند. سلام بر شما سربازان اسلام. من از شما تشكر مىكنم كه در صف اسلام دين خودتان را به اسلام ادا كرديد و خواهيد كرد. چرا ما را از شما دور نگه داشتند؟ چرا در مدت پنجاه سال ما شما را نبايد ببينيم و شما ما را نبايد ببينيد؟ جز اين بود كه ما مىخواستيم شما را مستقل، آزاد و مملكت شما دست خودتان اداره بشود؟ كشور شما به دست خودتان اداره بشود؟ و آنها نمىخواستند اين مسائل را و لهذا روحانيت را از شما جدا كردند و شما را از روحانيت. چرا اينها مىخواستند با اسلام شما آشنا نباشيد؟ چرا اينها مىخواستند با روحانيت روبرو نشويد؟ آنها اسلام را مخالف مصلحت خودشان مىدانستند. روحانيت را مخالف حرفهائى كه مىخواستند بزنند مىدانستند. آنها مىخواستند مخازن ما را ببرند، اسلام و روحانيت مخالف حرفهائى كه مىخواستند بزنند مىدانستند. آنها مىخواستند مخازن ما را ببرند، اسلام و روحانيت مخالف بود. آنها مىخواستند ارتش ما را تبع ارتش اجنبى قرار دهند، اسلام و روحانيت مخالف بود. روحانيت مخالف بود با اين رژيم طاغوتى. از اول كه اين رژيم پيدا شد، قيامهاى پى در پى روحانيت كه از اصفهان، از آذربايجان، از طاغوتى از ساير بلاد ايران، از خراسان، قيامهاى پى در پى نشان دهنده اين مطلب بود كه روحانيت با اين رژيم مخالف بود، چرا مخالف بود؟ براى اينكه اين رژيم، رژيم شيطانى بود و در نظر داشت مملكت ما را عقب نگه دارد. چرا مملكت ما را نگذاشتند جلو برود؟ چرا نيروهاى انسانى ما را نگذاشتند شكوفا بشود؟ براى اينكه آنها از انسان مىترسند. اجنبىها نمىخواهند در اين بلاد انسان باشد، آنها مىدانند كه اگر يك انسان متعهد باشد نمىگذارد اينها آنطور كه مىخواهند عمل كنند نمىگذارند كه همه چيز ما را به باد بدهند. آنها نگذاشتند دانشگاههاى ما شكوفائى پيدا كند، آنها حوزههاى دينى ما را نگذاشتند به اعمال خودشان براى اسلام و براى مسلمين دنبال كنند.
راى من و هر مسلمان ديگرى جمهورى اسلامى است
شما جوانان كه تاكنون در اين نهضت شركت داشتيد، من به شما درود مىفرستم، لكن نيمه راه است، راه باز باقى مانده است. شما جوانها، شما نيروهاى جوان بايد اين نيمه راه ديگر را هم با قدرت پيش ببريد. بايد با وحدت كلمه، با اسلام، با ايمان، از اين نهضت تا اينجا كه آمدهايد، از اينجا به
صحيفه نور ج 5 صفحه 223
بعد هم جلو برويد. بايد همه ريشههاى استبداد و ريشههاى استعمار را از اين مملكت بكنيد. بايد اين مملكت را پاكسازى كنيد. اين مملكت عقب مانده است، اين مملكت اقتصادش ورشكسته است، اين مملكت الان آشفته است، به نيروى شما جوانها بايد اين مملكت اصلاح بشود. ما همه مسوول هستيم، ما همه بايد دنبال اين كار را بگيريم تا به آخر برسانيم.
الان از فردا شروع مىشود به رفراندم و همهپرسى، همه شما موظف هستيد كه برويد و راى بدهيد، آزاد هستيد در راى دادن لكن من رايم جمهورى اسلامى است و هر مسلمى هم رايش جمهورى اسلامى است و شما جوانان مسلم رايتان جمهورى اسلامى است و برويد راى خودتان را در صندوقها بريزيد و من اميدوارم با اقامه جمهورى اسلامى همه مسائل ما علاج بشود. من اميدوارم خداى تبارك و تعالى به شما جوانان عزت وسلامت، سعادت عنايت فرمايد. من از خداى تبارك و تعالى استقلال كشور خودمان را و آزادى خودمان را مسئلت مى كنم. شما جوانها كه در اين مدت زحمت كشيديد و از حالا به بعد هم وظيفه داريد، شما ذخيره ما هستيد و من خدمتگزار شما هستم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:52 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 224
تاريخ: 19/1/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از قواى نظامى جمهورى اسلامى ايران
دو خاصيت بارز مومنين عبارت است از رحمت در ميان خودشان و شدت در مقابل اجانب
بسم الله الرحمن الرحيم
چقدر موجب افتخار است كه جوان برومندى در مملكت ما، در خدمت اسلامند. چقدر من شاد هستم از اينكه ما با هم در يك مجلس مجتمع هستيم و يك محيط محبت است.
ديروز هم من با يك دسته از آقايان كه آمده بودند (از ارتشىها) اين مطلب را گفتم و حالا هم بايد عرض كنم - يك فرق بين - يكى از فرقهاى بين دولتهاى غير اسلامى، دولتهاى طاغوتى و دولت اسلامى اين است و بايد هم اين باشد كه در دولتهاى اسلامى، محيط محيط محبت است، محيط برادرى است، نه ارتش با مردم جدا هست و نه مردم با ارتش، جدا نيستند و نه يك محيط رعب در كار هست.
خداى تبارك و تعالى براى مومنين كه در خدمت اسلام هستند دو خاصيت نقل مىفرمايد يكى اينكه بين خودشان محيط محبت است رحماءبينهم با هم دوست هستند، رحيم هستند، همه به ديگرى محبت دارند، در مقابل غير، اشداء، در مقابل كفار و در مقابل اجانب شديد هستند، محكم، بين خودشان دوست و رفيق هستند.
حركات و سكنات بزرگمرد عالم حضرت امير (ع) سرمشقى براى دولت اسلامى
شما ملاحظه كنيد، بزرگتر مرد عالم كه بعد از رسول الله حضرت امير (ع) در حالى كه مملكت چندين مقابل مملكت ايران بوده است، آنوقتى كه ايشان خلافت داشتند، از مصر و تمام عربستان و عراق و ايران و مقدارى از اروپا زير سلطه ايشان بوده است، وقتى كه ما ملاحظه مىكنيم رفتار يك همچو سردار بزرگ، يك همچو رئيس دولت با مردم خودش، با اشخاصى كه بين خودشان هستند، ملاحظه مىكنيم كه چه جور ايشان رفتار مىكرده است، زندگيش پائينتر مىخواسته باشد از همه افرادى كه در مملكتش زندگى مىكنند، مىفرمايد شايد در يمامه در سرحدات، يك كسى باشد كه گرسنه باشد. آنوقت ايشان به خودشان اينطور سختى مى دهند به طورى كه خانواده ايشان نگران بودند از اينطور زندگى كه ايشان مىكنند و ايشان، همين رئيس دولت، يك - چيز - غذاى زبرى كه داشته
صحيفه نور ج 5 صفحه 225
است، توى يك ظرفى مىكرده است، سر آن را مهر مىكرده است مبادا سر اين را باز بكنند و داخلش يك روغنى بكنند، يك چيزى بكنند، با مردم چه جورى بود؟
شبها به طورى كه نقل شده است، دور مىگرديدند تنها و بر دوش مباركشان غذا حمل مىكردند دور خانهها به اشخاصى كه يتيم بودند، فقير بودند - چه بودند - تقسيم مىكردند و اين معلوم نبود، الا بعد از اينكه فوت شدند - شهادتشان - شهيد شدند آنوقت معلوم شد - و در - طورى كه نقل كردند، در يكى از منازل كه رفتند، چند تا بچه كوچك در آن منزل بود، بعد از اينكه گريه مىكردند، بچه گرسنه بودند، بعد از اينكه رفتند و خودشان غذا دادند به آنها، بعد چه كردند، بعد حضرت شروع كرد براى آنها - يك - يك كارى كرد كه اينها را بخنداند، حتى مثل اينكه مثلا صداى شتر كرد، گفت من آمدم اينجا، اينها گريه مىكردند، دلم مىخواهد حالا كه مىروم، اينها خندان باشند. در زندگى روزمرهاش با مردم همچو بود كه شنيده بود كه در يك لشگرى كه از معاويه ظاهراً آمده بود، در يك جائى، يك خلخالى را از پاى يك زن يهودى در قلمرو امارت ايشان و خلافت ايشان - يك خلخالى را از پاى يك زن يهودى بيرون آوردند، همچو ناراحت مىشود كه مىفرمايد كه اگر انسان (قريب به اين معنا) بميرد، اين كارش عيبى نيست، نبايد اشكال گيرى كنند. بين خودشان رحيم، دوست و رفيق به طورى كه هيچ رعبى در آن محيط نبوده است، اگر يك كسى وارد مىشد بر آن همچو نبود كه حشمتى داشته باشد بترسد، ترس توى كار نبوده است، عدل بوده است. در حكومت عدل، هر كسى بايد از خودش - بايد - بترسد اينكه نبايد تخلف كند والا از سرباز مملكت عدل، از ارتش مملكت عدل، از شهربانى مملكت عدل هيچ ترس نيست براى اينكه همه با محبت با مردم رفتار مىكنند.
همين حضرت امير سلام الله عليه كه رفتارش با داخله اينطور بود و مثل يك نفر عمله گاهى كار مىكرد، خودش همان وقتى كه بيعت كردند با آن، آن اسباب كارش را برداشت و رفت يك قناتى را داشت خودش مىكند، بعد هم كه آب داد، وقفش كرد. اين آدم كه وضعش اينطور بود، وقتى در مقابل دشمن مىايستاد، فرياد كه مىكرد، دلها را چه مىكرد، شمشير را كه مىكشيد - از اينور - وقتى (مىگويند كه ضربات على يكى بوده)، از اينور كه مىزد و نيم پاره مىشد، از اينور هم مىزد دو تا مىشدند، شدت داشتند در مقابل آنها.
اين حال سرباز اسلامى است كه بين خودشان محبت، محيط، محيط محبت، همين طور كه الان ما، اين محيطى كه الان ما نشستيم، يك محيط محبتى است ديگر، قبل از اين نه آقاى سرتيپ در يك همچون مجالس، اينطور اجتماع با ما گاهى در پاريس مىآمدند - اما - نه ايشان در يك همچون مجالس و نه شما در اين مجالس بوديد، نه شما با اينها مجتمع، همه را جورى كرده بودند كه همه را از هم جدا كرده بودند و بدبين كرده بودند، اگر يك نفر وارد بازار مىشد مردم مىترسيدند، مردم را ترسانده بودند، چرا؟ اين چرا، در محيط اسلام، مملكت اسلامى، رعب نيست و در محيط طاغوت رعب است براى اينكه محيط اسلامى نه شخص اولش و نه سردارهايش، با مردم جورى نكردند كه از مردم بترسند، با مردم محبت كردند، مردم همه برادر او هستند، خدمتگزارش هستند، همان طورى كه
صحيفه نور ج 5 صفحه 226
اينها خدمت به مردم مىكنند، مردم همه خدمت به آنها مىكنند. در يك همچون محيطى كسى ترس ندارد، لازم نيست كه ايجاد رعب بكنند اما در محيط طاغوتى از باب اينكه با مردم بدرفتارى مىكردند، مال مردم را خوردند، اذيت كردند به مردم، از مردم مىترسيدند، چطور بكنند كه از اين ترس نجات پيدا بكنند. و مبادا چه بكنند، ايجاد يك محيط رعب مىكنند، محيط را يك محيط وحشت آور درست مىكنند كه مبادا يك كسى...
خدمت به مردم مايه آرامش قلبى و راحتى وجدان دو گل وقتى آمده بود اينجا، ظاهرا دو گل بود كه با شاه با هم رفته بودند توى بازار، خوب، شاه خيلى جرات نمىكرد بيرون بيايد، اين بيرون آمده بود رفته بود توى جمعيت ولى خوب، نمىترسيد از آنها مردم به او كارى نداشتند اما خود او مىترسيد كه، چرا مىترسيد؟ براى اينكه به مردم بد كرده، وقتى آدم به كسى بد بكند، از آنها مىترسد بد بكنند به آن. اين يك مطلب كلى است، يك سرمشق كلى است براى همه ما كه بايد با اهلى، با رعيت مملكت با افراد مملكت رفتارمان رفتار برادرانه و رحمت آميز باشد رحماءبينهم اينها هم تبادل رحمت مىكنند، اين رحمت به او، رحمت به اين، اين محبت به او و او محبت به او و همين جمعيت اگر در مقابل ديگران بايستند، خصم بايستند محكم و شديد هستند اشداء على الكفار ، اين يك دستور كلى است كه اگر بخواهيد وقتى منزل مىرويد با حال آرام بى دغدغه شب به روز بياوريد، با مردم خوبى كنيد، وقتى با مردم خوبى كرديد، محبت كرديد، خدمتگزار مردم بوديد، وقتى كه برويد شب منزل آرامش براى قلبتان هست، وجدانتان ناراحت نيست.
اينهائى كه مردم را اذيت مىكنند وجدانشان ناراحت است، اينطور نيست كه بروند راحت، يك نفر را كشتند و راحت بروند، نخير ناراحتند منتها البته بعضىها وقتى كمكم زياد شد، عادت مىكنند، اين ديگر يك درنده مىشود، اين ديگر آدم نيست. بخواهيد كه زندگى مرفه، مرفه بودن زندگى به اين نيست كه پارك چند طبقه آدم داشته باشد، چه بسا اشخاصى پاركهاى چند طبقه دارند لكن زندگيشان جهنم است. الان شما زندگى محمد رضا را چه جور مىبينيد؟ همه وسايل آسايش برايش هست لكن آسايش دارد؟ يك آن آسايش دارد؟ ندارد.
آسايش انسان به اين است كه روح انسان راحت باشد. روح انسان وقتى كه راحت شد اگر يك ناهار، هر جورى باشد، اين با آن مىسازد و اصلا ناراحتى را ادراك نمىكند. راحتى انسان به اين است كه انسان وضع روحيش را جورى بكند كه با اين وضع روحى آسايش برايش پيدا بشود و اين به اسلامى شدن است. اگر انسان اسلامى بشود، تربيت كند خودش را به تربيتهاى اسلامى، ارتش تربيت كند خودش رابه اينكه براى مردم خدمتگزار باشد، نه ايجاد رعب بكند، ايجاد رحمت بكند به طورى كه همين طور كه حالا ما همه با هم هيچ كدام از هم نمىترسيم، نه من از ايشان نه ايشان از من، هيچ كدام از هم ترسى نداريم، اين محيط محبت است، اين محيط محبت را حفظ كنيد. ايران را يك محيط محبت كنيد، به دست شما پاسدارها، شما ارتش، آن ژاندارمرى، آن پاسبان، همه و همه، اگر همه
صحيفه نور ج 5 صفحه 227
با هم يك وضع اسلامى - انسانى پيدا بكند، محيط يك محيط محبت مىشود، همه به هم خدمتگزار مىشوند. در اين نهضت شايد آنوقتى كه مردم مشغول بودند به مخالفت، خوب، ديديد كه يك وضع انسانى پيدا شده، يك تحول پيدا شده بود، يك تحول پيدا شده كه سرباز وقتى كه مىآمد توى كوچهها، مردم گل به او مىريختند، آن گريه مىكرد و به آنها اظهار محبت مىكرد.
اين تحول روحى است كه خداى تبارك و تعالى اين تحول را مرحمت فرموده بود، اين تحول روحى را حفظش بكنيد، اين محبت را بين خودتان و اقشار ملت حفظ بكنيد ولى در مقابل مخالفين، در مقابل اعداء، در مقابل مفسدين شديد باشيد، محكم، مثل يك سدى در مقابل آنها،نرم در مقابل هموطنهاى خودتان، در مقابل برادرهاى خودتان، همين كه دستور اسلام است، قرآن اين را مىفرمايد و همانطور كه روساى اسلام اينطور بودند. خود رسول الله (ص) ايشان خودشان در جنگها، خودشان وارد ميدان نمىشدند كه آدم بكشند، وضع اينطور بوده است كه نبى رحمت بودند، حتى يك نفر را مىگويند كشته نشده است به دست ايشان لكن حضرت امير با آن وضعى كه در جنگ داشته است، از آنها نقل كردهاند كه ما در شدائد پناه مىبرديم به ايشان، يك همچو - كه - آن سردار بزرگ كه در دنيا نظير ندارد. به حسب نقل - كردهاند - كه از ايشان مىشد، مىفرمايد كه - شدائد - وقتى جنگ شديد مىشد ما پناه مىبرديم به رسول الله. يك همچو قوهاى بود است، قدرت الهى بوده. قدرت الهى بوده. اين يك دستور كلى است كه آن زمان، آنها كردهاند و به سعادت رسيدند و به سعادت رساندهاند.
رعايت نطم و استفاده از آزادى در حدود ضوابط
در اين زمان ما بخواهيم سعيد باشيم، بخواهيم به سعادت برسيم بايد عمل بكنيم همه با هم دوست و رفيق، سرباز با درجه دار، درجه دار با افسر، با ارشد، رفيق باشد لكن اطاعت بكنند، اطاعت مسالهاى، رفاقت مسالهاى ديگر، بالائىها پائينى را به چشم رحمت نگاه كنند، پائينىها به بالائى اطاعت بكنند. اگر بخواهند يك مملكتى محفوظ بماند بايد ارتش روى ديسپلينى كه دارد، محفوظ بماند، روى آن نظمى كه دارد روى نظم رفتار كند اگر بخواهد به هم بريزد حتى حالا من آزاد شدهام، نخير زير بار كسى نمىروم نه، اين خلاف آن آزادى است كه خدا مىخواهد. آزادى در حدود ضوابط است. من آزادم حالا، من آزادم سيلى بزنم به ايشان نه آزاد نيستى. من آزادم اطاعت از مثلا، از فرماندارم نكنم نه اين آزادى نيست. در حدود قواعد و قوانين آزادى هست يعنى شما ديگر از كسى الان اينجا كه نشستهايد، ديگر نمىترسيد، اگر قبل از اين بود، شما خوف اين را داشتهايد كه از اينجا پايتان...، جمع نمىتوانستيد بشويد اينجا، حالا اگر هم آمديد، خوف اين را داشتيد كه از اينجا رفتيد بيرون، اين ساواكىها، اين بيرون نباشند، شما را بگيرند و ببرند و بودند و گرفتند و مىبردند.اين به اين معنا الحمدلله ما الان آزاديم الان لكن معناى آزادى اين نيست كه من هر كارى دلم بخواهد، بكنم.
اين را باز هم گفتهام كه خداى تبارك و تعالى ما را به اين آزادى امتحان مىكند، به اين نعمتى كه
صحيفه نور ج 5 صفحه 228
به ما داده است كه از همه نعمتها بالاتر است، الان ما را امتحان مىكند كه ببيند با اين آزادى، ما چه مىكنيم، با آزادى رفتار مىكنيم خداپسند؟ يا سوءاستفاده از آزادى مىكنيم؟ اگر سوءاستفاده از آزادى كرديم، از امتحان درست در نيامديم و اگر استفاده صحيح كرديم از آزادى، مرضى خداست و انشاءالله خداوند نعمتش را حفظ مىكند به ما.
برادرهاى من! برادرهاى من ! توجه داشته باشيد، اين نعمتى را كه خدا به شما داده حفظش كنيد. يك نعمتى به شما داده، آن نعمت آزادى، نعمت استقلال، اين نعمت را حفظش كنيد و آن به اين است كه همه با هم دوست و رفيق و همه با هم بين خودتان رحيم و بر ديگران شديد. آنهائى را كه مىخواهند چپاولتان كنند، مشت تو دهنشان مىزنيد، آنهائى كه با شما رفيقند، دست برادرى مىدهيد و صورت هم را مىبوسيد.
انشاءالله خداوند همه شما را تاييد كند (انشاءالله حضار) و همه شما در لشگر امام زمان (سلام الله عليه) صف باشيد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:52 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 229
تاريخ: 9/1/58
بيانات امام خمينى در ميان بعضى از افسران و مأمورين راهنمائى و پليس تهران
تشكر از پليس و قواى انتظامى
بسم الله الرحمن الرحيم
من از شما تشكر مىكنيم. انشاءالله خداوند شماها را حفظ كند. من از همه طبقات ملت تشكر مىكنم، من از قواى انتظامى تشكر مىكنم، از شما پليسهاى محترم كه الان در خدمت اسلام هستيد و در خدمت طاغوت نيستيد، تشكر مىكنم. خداوند شماها را حفظ كند.
ما همه بايد در خدمت اسلام باشيم، همه بايد در خدمت كشور باشيم. كشور ما را اينها عقب راندند و ما بايد جبران كنيم. شما پليسها الان پليس امام زمان هستيد و بايد به وضع اسلامى عمل بكنيد. با مردم مثل سابق عمل نشود، الان مثل سابق نيست. الان كشور، كشور اسلامى است و آداب و رسوم، آداب و رسوم اسلامى بايد باشد. كشورى است كه بايد حكومت در خدمت مردم باشد، پليس در خدمت مردم باشد، تحميل بر مردم نباشد.
من از خداى تبارك و تعالى خواهانم كه همه ماها را به وظائف خودمان آشنا كند. شماها برادر من هستيد. من در خدمت ملت هستم و من اميدوارم كه در اين رفراندمى كه تا چند روز ديگر مىشود همه اقشار ملت راى بدهند و من اميدورام كه راى به جمهورى اسلام بدهند كه جمهورى اسلام سعادت اين دنيا و آن دنيا را براى ما تامين خواهد كرد.
خداوند شماها را حفظ كند. جوانان ملت را حفظ كند. شما پليسها را كه الان ديگر پليس اسلام هستيد در پناه خودش حفظ كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:53 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 233
تاريخ: 12/1/58
اعلاميه امام خمينى در رابطه با رفراندم جمهورى اسلامى
ونريد ان نمن على الذين استضعفوا فى الارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثين صدق الله العظيم
بسم الله الرحمن الرحيم
من به ملت بزرگ ايران كه در طول تاريخ شاهنشاهى كه با استكبار خود آنان را خفيف شمردند و بر آنان كردند آنچه كردند، صيمانه تبريك مىگويم. خداوند تعالى بر ما منت نهاد و رژيم استكبار را با دست تواناى خود كه قدرت مستضعفين است در هم پيچيد و ملت عظيم ما را ائمه و پيشواى ملتهاى مستضعف نمود و با برقرارى جمهورى اسلامى وراثت حقه را بدانان ارزانى داشت. من در اين روز مبارك، روز امامت امت و روز فتح و ظفر ملت، جمهورى اسلامى ايران را اعلام مىكنم. به دنيا اعلام مىكنم كه در تاريخ ايران چنين رفراندمى سابقه ندارد كه سرتاسر مملكت با شوق و شعف و عشق و علاقه به صندوقها هجوم آورده و راى مثبت خود را در آن ريخته و رژيم طاغوتى را براى هميشه در زبالهدان تاريخ دفن كند.
من از اين همبستگى بيمانند كه جز مشتى ماجراجو و بيخبر از خدا، همه و همه به نداى آسمانى و اعتصموا بحبل الله جميعاً لبيك گفتند و با تقريبا اتفاق آراء به جمهورى اسلامى راى مثبت دادند و رشد سياسى و اجتماعى خود را به شرق و غرب ثابت كردند، تقدير مىكنم. مبارك باد بر شما روزى كه پس از شهادت جوانان برومند و داغ دل مادران و پدران و رنجهاى طاقتفرسا،دشمن غول صفت و فرعون زمان را از پاى در آورديد و با راى قاطع به جمهورى اسلامى، حكومت عدل
afsanah82
07-24-2011, 10:53 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 235
تاريخ: 12/1/58
پيام راديو تلويزيونى امام پس از انجام رفراندم جمهورى اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
خداوند تعالى وعده فرموده است كه مستضعفين ارض را به اميد خودش و توفيق خودش بر مستكبرين غلبه دهد و آنها را امام قرار دهد. وعده خداوند تعالى نزديك است. من اميدوارم كه ما شاهدين وعده باشيم و مستضعفين بر مستكبرين غلبه كنند، چنانچه تاكنون غلبه كردند. تاكنون اين راهى را كه پيموديم براى تبعيت از اسلام و احكام اسلام بوده است و اسلام را ما بايد به علام معرفى كنيم. اگر چنانچه آنطور كه اسلام است به عالم معرفى بشود، عالم توجه به اسلام پيدا كند. متاع مسلمين، متاع ذيقيمتى است لكن بايد عرضه بشود.
من از عموم ملت ايران تشكر مىكنم كه در اين رفراندم شركت كردند و راى قاطع خودشان را كه بايد گفت صد در صد پيروزى بوده است و راى داده شده است، به طور قاطع راى خودشان را دادند و به جمهورى اسلامى هم راى دادند، چنانچه قبلاً هم اين راى را داده بودند. ما احتياجى نمىديديم در اين مساله رفراندم، لكن چون براى قطع بعضى حرف و بهانهها بنابراين شد كه رفراندم بشود و بهانه گيرها فهميدند به اينكه مساله آنطور كه خيال مىكردند نيست و ملت با اسلام است، ملت با روحانيت اسلام است، ملت مىخواهد كه قرآن كريم در ايران عمل بشود و بحمدالله با شوق و شعف و شور و عشق همه اقشار ملت در سرتاسر ايران راى خودشان را به جمهورى اسلامى دادند و نه چيزهاى ديگر. جمهورى اسلام است كه مىتواند همه مقاصد ايرانى را انجام دهد. جمهورى اسلام است كه احكام مترقى او بر تمام احكامى كه در ساير قشرها و ساير مكتبهاست تقدم دارد.
ما مىبينيم كه مدعيان دموكراتيك و دموكراسى صحبت مىكنند، ادعا مىكنند لكن مكتبهاى آنها در شرق يك نحو است و در غرب يك نحو. در شرق با ديكتاتورى عظيم مردم آنجا مصادف هستند و در غرب هم همين طور. ما مىبينيم كه بعضى از اشخاص كه ادعا مىكنندكه ما حقوق بشر را ملاحظه مىكنيم و جمعيتهاى حقوق بشر در طول اين 50 سال كه دولت غاصب پهلوى و پسر پهلوى بر اين ملت غلبه كرد و بر اين ملت با غصب، تمام چيزهاى ملت را برد، در طول اين 50 سال جوانان ما در زندانها بسر بردند و چه بسا جوانانى ما داشتيم كه در حبس پاى آنها را اره كردند و آنها را روى تاوهها بو دادند و تا آن زمان آخر هم اينها در حبس و شكنجه بودند. دژخيمان شاه سابق آنها را از هستى ساقط كردند و اين مدعيان همراهى با حقوق بشر در اين طول مدت نديديم كه يك صحبتى
صحيفه نور ج 5 صفحه 236
بكنند، يك استنكارى بكنند. ما ديديم كه رئيس جمهور آمريكا با اين شاه سابق ظالم بدبخت همراهى مىكرد و پشتيبانى مىكرد. پشتيبانى از دژخيمى كه تمام هستى ما را به باد داد و نديديم كه مدعيان جامعه حقوق بشر استنكار كنند بر رئيس جمهور آمريكا، لكن حالا كه اين دژخيمان به دام ملت افتادهاند و ملت خواهد از آنها انتقام بكشد فرياد و ابشراى اينها بلند شده است. نمىتوانم من جز اين بدانم كه اينها دست نشانده دژخيمان هستند. اينها دست نشانده ابرقدرتها هستند، نه اينكه اينها براى حقوق بشر فعاليت مىكنند. من توقع اين را داشتم كه جامعه حقوق بشر اگر راست مىگويد و طرفدار حقوق بشر است به ما اعتراض كند كه اينها را چرا نگاه داشتيد. اين دژخيمان را بايد همان روز اول كشته باشيم، نه اينكه آنها را ما نگاه داشتيم و در زندانها الان هستند و حبسهاى ما هم مثل حبس هاى سابق نيست. حبسهائى است كه در آنها اشخاص به هيچ وجه مورد اهانت حتى نيستند. اينها به ما اعتراض مىكنند كه چرا اينها را محاكمه كرديد، اصلاً معنى ندارد محاكمه مجرم، محاكمه مجرم يك امرى است كه مخالف با حقوق بشر است. حقوق بشر اقتضا مىكند كه ما آنها را همان روز اول كشته باشيم براى اينكه مجرمند و معلوم است كه اينها مجرم هستند. آن كه بايد براى او وكيل گرفت، آن كه بايد به ادعاى او گوش كرد او متهم است نه مجرم. اينها متهم نيستند بلكه مجرم هستند.اينها اشخاصى بودند كه در خيابانها مردم را كشتهاند، زجر دادند و همه ذخائر ما را از بين بردهاند. آيا آنهائى كه در خيابانهاى شهرهاى مختلف ايران كشته شدند اينها بشر نبودند؟ اينها حقوق ندارند؟ آيا مدعيان طرفدارى از حقوق بشر نسبت به اينها كه كشته شدند چرا طرفدارى نمىكنند؟
چرا به ما اشكال مىكنند كه شما چرا دژخيمان را مىكشيد؟ ما در عين حال كه اينها را مجرم مىدانيم و بايد فقط هويت آنها ثابت بشود و بايد آنها را همين كه هويتشان ثابت شد كشت. نصيرى همين كه هويتش ثابت شد كه نصيرى است بايد كشت معذلك او را چند روز نگه داشتند محاكمه كردند و اقرارات او را ثابت كردند و او را كشتند. آيا جامعه حقوق بشر تصور نمىكند كه مجرم را بايد كشت براى حقوق بشر؟ براى اينكه حق خواهى كنيم از بشر؟ بشرهائى كه اينها كشتند، زجر دادند و از بين بردند. ما اينها را معذلك محاكمه مىكنيم و محاكمه كرديم و لكن اعتقاد ما اين است كه مجرم محاكمه ندارد و بايد كشت لكن من متاسفم از اينكه باز غربزدگى در ماها هست و ما ترس از اين داريم كه مبادا در روزنامههاى غرب چيزى بنويسند و مثلاً مجلات غرب يك كلمهاى بنويسند. آنها التبه با عدل و انصاف مخالفند و آنها موافق حقوق بشر نيستند. آنها حقوق اشخاص ابرقدرت را حفظ مىكنند به اسم حقوق بشر. در هر صورت ما بحمدالله در اين رفراندم فاتح شديم و حرفهائى كه در مجلات خارج نوشته شد و چيزهائى كه گفته شد همه باطل از كار در آمد و بحمدالله ملت ما قريب به صددرصد راى به جمهورى اسلامى دادند و از اين به بعد بر عهده ملت است كه اين جمهورى اسلامى را پياده كند.
در جمهورى اسلامى بايد تمام مسائل كه در ايران هست متحول بشود. در جمهورى اس
afsanah82
07-24-2011, 10:53 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 240
تاريخ: 13/1/58
بيانات امام خمينى در جمع گروه فلسطينى و اسقف كاپوچى
وحدت كلمه و اتكال به خدا عامل غلبه ملت بر طاغوت
بسم الله الرحمن الرحيم
من از شما تشكر مىكنم كه براى تفقد از من و از ملت مستضعف ما به ايران آمديد تا از نزديك وضع نهضت ما را ببينيد. شما اگر در زمان سلطنت طاغوتى آمده بوديد وضع را طور ديگر مىديديد، خيابانهاى ما را از كشتهها فرش مىديديد، زندانهاى ما را از مستضعفين و از علما و از روشنفكران مملو مىديديد، مطبوعات ما را در حال سانسور و اختناق مىديديد، ملت ما را زير بار ظلم و جور مىديديد. مامورين شاه در همه شوون مملكت ما دخالت مىكردند و مامور بودند از طرف اجانب و از طرف ابرقدرتها خصوصا آمريكا كه با ملت ما آن كنند كه كردند. ملت ما را در حدود پنجاه و چند سال اين پدر و پسر به خاك و خون كشيدند. شما اگر در آنوقت آمده بوديد به ايران، ايران را يك قتلگاه عمومى مىديديد و تمام ايران را يك زندان عمومى مىديديد. الان آمدهايد كه ملت ما بحمدالله با بيدارى، اتكال به خداى تبارك و تعالى، وحدت كلمه بر طاغوت پيروز شد. بر طاغوتى كه تمام قدرتها را داشت و تا دندان مسلح بود و از اجانب استظهار مىكرد و آنها پشتيبان او بودند و ملت ما هيچ نداشت جز قوه ايمان و اراده آهنين. با وحدت كلمه وقدرت ايمان ما برابر قدرتها غلبه كرديم و آنها را به عقب رانديم. شما در وقتى آمديد كه ما بحمدالله جمهورى اسلامى را به راى عمومى رسانديم. شما در وقتى آمديد كه ملت ما به اكثريت قريب به اتفاق راى به جمهوريت اسلامى دادند و از آن پيرمردهاى هشتاد ساله، معلولين، اشخاصى كه در بيمارستانها بودند، اشخاصى كه با چرخ مىآوردند آنها را پاى صندوق، همه و همه راى دادند بر جمهوريت اسلام، اين نبود جز اينكه ملت ما اسلام را براى خودش يك پايگاه آزادى و استقلال مىداند و لهذا باعشق و علاقه به آن راى بدهند. شما در وقتى وارد شديد به مملكت ما كه آثار آن ديكتاتورىها مرتفع شده است، اگر در آنوقت آمده بوديد چيزهاى عجيب مىديديد و الان كه آمدهايد در امان، بين برادرهاى خودتان آمدهايد و هيچ كس به شما تعرض نمىكند. در آن زمان امكان نداشت كه شما پيش من بيائيد يا اين برادرهاى ديگر پيش من بيايند،امكان نداشت كه يك اجتماعى ما داشته باشيم، امكان نداشت كه بتوانيم صداى خودمان را درآوريم، شكايت خودمان را به عالم برسانيم و لهذا ما در خارج از مملكت خودمان شكايتهاى خودمان را به
صحيفه نور ج 5 صفحه 241
عالم رسانديم. ما در پاريس در صورتى كه من ميل نداشتم در آنجا باشم لكن حوادث طورى شد كه در پاريس ما مسائل خودمان را به تمام عالم رسانديم و زير پاى اينها را سست كرديم. شما در وقتى آمديد كه ما بحمدالله به پيروزى رسيديم و اعلام كرديم جمهوريت اسلام را.
دستورات اسلام جامع كليه ابعاد مادى و معنوى بشريت
در جمهوريت اسلام تمام آزادىها هست،
afsanah82
07-24-2011, 10:53 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 243
تاريخ: 15/1/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از مردم
با عشق و علاقه در انتخاب وكلاى متدين، فاضل و امين بكوشيد
بسم الله الرحمن الرحيم
از خداوند تعالى توفيق شما آقايان را خواستارم. به همت شما زن و مرد، كوچك و بزرگ، جمهورى اسلامى برقرار شد و تقريبا اتفاق آراء بود از - بيست هزار - بيست ميليون راى، 150 هزار، صدو چهل و پنج هزار نفى بود، آن هم يك تقلباتى در صندوقها شده بود، منجمله در قم يك زن تقلب كرده بود و قريب نيم ساعت قبل از شروع كردن، تقلب كرده بود، از كرمانشاه هم بعضى گفتند آمدند - كه تقلب شده است، والا آراء همه بايد با جمهورى اسلامى باشد اگر چنانچه ساير اقشار مملكت حتى منحرفين از اسلام هم بدانند كه اسلام چيست، بدانند كه برنامه اسلام چه هست همه - شان به اسلام روى مىآورند، مگر آنهائى كه دست نشانده امريكا يا ساير ابرقدرتها هستند. اينهائى كه الان در ايران مشغول فتنه هستند اينهااز اسلام هيچ اطلاع ندارند و به حسب آنطورى كه من مىفهمم اينها مرتبط به آمريكا هستند ولو اينكه اسمشان برخلاف است و ملت ما بايد اينها را رد بكنند و اعتنائى به آنها نكنند و خودشان در همين سيل جمعيت ايران منحل خواهند شد. شما جوانها و شما مرد وزن انشاءالله در انتخاباتى كه در پيش داريم براى مجلس موسسان كه قانون اساسى جمهورى اسلامى را آنها بايد تصويب كنند، همانطور كه رو آورديد با عشق و علاقه به جمهورى اسلامى و راى داديد بر جمهورى اسلامى، در آنجا هم بايد با عشق و علاقه در هر شهرى، در هر استانى، با عشق و علاقه تعيين كنيد اشخاص فاضل و اشخاص امين را، اشخاص متدين امين فاضل را براى اينكه بروند در مجلس موسسان و قانون اساسى جمهورى اسلامى را تصويب كنند. انشاءالله خداوند به شماها و همه ملت ما خير و عافيت عنايت كند و انشاءالله بتوانيم برنامه اسلام را پياده كنيم. الان لفظ امت، لفظ جمهورى اسلامى است، باز معنايش نيامده است. ما بايد راههائى را طى كنيم تا متحواى جمهورى اسلامى در ايران پياده بشود. دعا كنيد انشاءالله موفق بشويم و اسلام را زنده كنيم و احكام اسلام را زنده كنيم. خداوند به همه شما توفيق و سعادت عنايت كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:53 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 244
تاريخ: 16/1/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از اقشار مختلف مردم
اين رفراندم يك رفراندم اسلامى بود نه سياسى
بسم الله الرحمن الرحيم
من بايد از شما آقايان، شما جوانان برومند تشكر كنم. شماها در اين ماجرايى كه در قم اينهمه خسارات وارد شده بود و در ايران هم، پايدارى كرديد و الحمدالله دشمن را عقب زديد. باجديت شما جوانها رفراندم بحمدالله به طور آبرومند، به طور بى سابقه انجام شد. اين رفراندم در دنيا نظير نداشت يك مملكت 35 ميليونى، 20 ميليون پاى صندوق حاضر بشود، در هيچ مملكتى سابقه ندارد. در رفراندمهايى كه در اين مدتها در ايران شده است مىگفتند 6 ميليون شركت كردهاند و ما همان وقت فرستاديم و تفتيش كردند كه اينها چه مىگويند گفتند 2 هزار نفر. رفراندم ديگرى هم بود كه آنها هم چيزى نبود. اين رفراندم يك رفراندم اسلامى بود، نه يك رفراندم سياسى. مردم براى اسلام خون مىدهند، نه براى سياست، براى سياست اسلامى. ملت ما به واسطه اتكاء به اسلام اين نهضت را پيش برد. ملت ما عاشق شهادت بود با عشق به شهادت پيش رفت اين نهضت، اگر چنانچه اين عشق و علاقه نبود هرگز ما در مقابل آنهمه قدرت پيروز نمىشديم. پيروزى ما دنبال اين بود كه همه اسلامى بوديد همه توجه به ديانت داشتيد، در رفراندم همه عشق داشتيد به اينكه در اين صندوقها راى بيندازيد آنهايى كه موفق به راى انداختن نشدند بچههايى كه كمتر از 16 سال داشتند و اين توفيق برايشان حاصل نشد نگران بودند و آنها هم مىخواستند راى بدهند. اين راى شما راى صد در صد بود بايد گفت راى صد در صد بود در 20 ميليون، صدوچهل هزار، صد و چهل و چند هزار مخالف يا ممتنع، اين توفيق صد در صد است و من از شما كه زحمت كشيديد و اين صندوقها را حفظ كرديد و براى اسلام و براى كشور خودتان زحمت كشيديد من تشكر مىكنم. خداوند شما را توفيق عنايت كند. خداوند به شما سعادت بدهد.
اميد ما به همت والاى شما جوانان است
البته مرحلههاى ديگرى هم داريم كه اميد ما به شما جوانان است مرحله راى گيرى براى وكلاى مجلس موسسان، راى گيرى براى وكلاى مجلس شورا، اين دو مرحله را هم ما پيش داريم كه بعد برويم سراغ مرحلههاى ديگر ومن در همين دو مرحله هم باز همه اميدم به شما جوان هاست، جوانهاى ايران،
صحيفه نور ج 5 صفحه 245
جوانهاى همه كشور و من اميدوارم كه با همت والاى شما جوانها در آن دو مرحله پيروز بشويم و وكلايى كه وارد مجلس موسسان مىكنيم وكلاى اسلامى باشند، وكلاى امين باشند، فضلاى ملت باشند و همين طور در مجلس شورا. بعد از اين مرحله مجلس موسسان است براى اينكه قانون اساسى را راى به آن بدهند و آنجا هم شما آقايان بايد البته مجلس خودتان است، كشور خودتان است، اسلام خودتان است در آنجا هم بايد زحمت بكشيد و موجبات تشكر ما را فراهم كنيد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:53 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 246
تاريخ: 16/1/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از كاركنان بانكهاى سراسر كشور
اشاره به بى نظير بودن رفراندم جمهورى اسلامى از جهات كمى و كيفى
بسم الله الرحمن الرحيم
من هم به دوستان خودم به آقايان تبريك عرض مىكنم كه بحمدالله با رفراندمى كه در ايران واقع شد كه نظير آن در تاريخ تاكنون نبوده است هم از حيث كميت كه در يك جمعيت 35 ميليونى، 20 ميليون موافق باشد، هم در كيفيت كه مردم با عشق و علاقه دنبال راى دادن باشند. اين در دنيا بىنظير بوده است و بعدها هم كم نظير. من به شما تبريك اين سعادت را، تبريك اين عيد بزرگ را، من عرض مىكنم.
تكيه بر اهميت تصويب قانون اساسى و انتخاب وكلاى فاضل
لكن اين نكتهاى را كه بايد عرض كنم اين است كه ما باز كارمان دنباله دارد. ما بعد از اين مجلس موسسان داريم، بايد مجلس موسسان تاسيس بشود و در آنجا وكلاى ملت بروند و قانون اساسى جديد را تصويب كنند. اين يك امرى است كه همانطور كه راى به جمهوريت اسلام، همانطور كه آن اهميت داشت اين هم اهميت دارد، بايد شما آقايان و همه ملت اين نهضت را به همين طور كه تاكنون آمده است حفظ كنيد و اين شور و شعف را نگه داريد تا از اين مرحلهها بگذريد. همه ما در واقع وكلائى كه مىخواهيم بعدها انتخاب كنيم انتخاب افاضل، انتخاب امناء ملت، انتخاب كسانى كه نه چپگرا هستند و نه راستگرا، انتخاب اشخاصى كه به اسلام ارج مىگذارند، انتخاب اشخاصى كه هيچ نسبت به مصالح اسلام و مسلمين فروگذارى نمىكنند بايد ما يك همچو اشخاصى را انتخاب كنيم و به مجلس موسسان بفرستيم كه قانون اساسى اسلامى ما را آنها تصويب كنند و بعد از آن هم باز يك مرحله ديگرى است كه در اين دولت موقت بايد عمل بشود و آن اين است كه مجلس شوراى ملى بايد انشاءالله درست بشود، نه مثل مجلسهاى اين پنجاه و چند سال كه به ملت هيچ ارتباط نداشت، ملت هيچ اطلاع نداشت، وكلاى خودش را نمىشناخت و اينها وكيل يك نفر بودند و آن يا رئيس جمهور امريكا و يا سلطان وقت و يا سلطان وقت به تبع سفارتخانهها چنانچه شاه سابق گفت اين معنا را كه ليست را از سفارتخانهها مىآوردند و ما وكيل تعيين مىكرديم همانطورى كه آنها مىخواستند. انشاءالله ديگر اين مسائل نيست در كار، انشاءالله آن مسائل ديگر عود نمىكند. لكن با همت ملت و با
صحيفه نور ج 5 صفحه 247
همبستگى ملت شما ديديد كه اين همبستگى كه داشتيد و اين وحدت كلمه كه داشتند و همهتان با هم جمهورى اسلامى را مىخواستيد، بر قدرتهاى شيطانى غلبه كرديد و از اين به بعد هم اگر حفظ كنيد اين قدرت را، اگر حفظ كنيد اين وحدت كلمه را، خداوند باشماست. اگر حفظ كنيد اين وحدت كلمه و اتكال به خدا را، هم در مجلس موسسان پيروز خواهيد شد و هم در مجلس شورا پيروز خواهيد شد. نگذاريد كسانى كه بدخواه اين ملتند درباره مجلس موسسان يا درباره مجلس شورا دخالت كنند، نگذاريد اشخاصى در مجلس موسسان وارد بشوند كه خيرامت را نمىخواهند بلكه خير اشخاصى را مىخواهند كه ظالم هستند، نگذاريد در مجلس شورا اشخاصى بروند كه آنها با قدرت بزرگ پيوستگى دارند. بايد ملت با اختيار خود واراده خود، با امتيار خود و انتخاب خود اشخاص صالح را، اشخاص متقى را، اشخاصى را كه براى ايران كار مىخواهند بكنند، به نفع ايران كار مىكنند آنها را بايد تعيين بكنيد تا اين سه تا مرحله تمام بشود.
آبادانى مملكت و ساختن ايرانى اسلامى به همت جوانان
بعد از اين مرحله باز كارها داريم و آن ساختن ايران است، همه را بايد ساخت، همه اين قشرهائى كه الان موجود است باز در آن يك صورت طاغوتى هست، يك محتواى طاغوتى در آنها هست،الان بانكها باز به همان صورت طاغوتى هست، ربا در بانكها هست، فرض كنيد كه در ساير قشرها هم فرهنگ باز يا فرم غربى است يا فرم شرقى است، يكى از اين فرم هاست و باز باقى مانده است اين چيزهايى كه از سابق بوده است. البته پنجاه و چند سال آنها زحمت كشيدند بلكه بيشتر، سابق هم، سابق بر اين سلسله هم باز زحمتها كشيدهاند تا اينكه مردم را از آن راهى كه داشتند،از آن طريقهاى كه داشتند منحرف كردند، جوان هاى ما را منحرف كردند. الان نبايد زحمت بكشيم تا اين نيروى جوانى را باز متحول كنيم و به صورت يك انسان فاضل، يك انسان اسلامى، يك انسانى كه براى كشور خودش مفيد است بايد به اين متحول بشود و اين از همه قشرها متوقع است، يك قشر نمىتواند اين كارها را انجام بدهد. اين آشفتگى هايى كه الان در ملت ما هست، در مملكت ما هست و به ارث به ما رسيده است خرابهاى اين بايد آباد بشود لكن به همت همه، شما جوانها با همت خودتان بايد اين راه را پيش ببريد و اين نهضت را حفظ كنيد. البته راجع به بانكها بايد يك تحولى در آن پيدا بشود و انشاءالله با تدريج خواهد شد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:54 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 252
تاريخ: 17/1/58
بيانات امام خمينى در ديدار با پرسنل نيروى هوائى ارتش جمهورى اسلامى
اگر انسان خودش راپيروز ادراك كند شكست مىخورد
بسم الله الرحمن الرحيم
من از همه ملت ايران و خصوص شما د رجه داران و سربازان نيروى هوائى تشكر مىكنم و سعادت و سلامت همه را از خداوند تبارك و تعالى مسئلت مىكنم. ما بايد اين واقعيت را ادراك و لمس كنيم كه ما باز پيروز نشديم. پيروزى نهائى، تا پيروزى نهائى راه زيادى داريم. اگر انسان خودش را پيروز ادراك كند ورشكست مىشود. پيروزى سستى مىآورد لكن اگر انسان خود شرا در بين راه ببيند و براى هدف نهائى در حركت باشد، آن حركت قوت مىآورد. ما در بين راه هستيم و البته پيروزى به اين معنا كه دست ستمكارها را از كشورمان خارج كرديم و خودمان الان در كشورمان هستيم به اين معنا البته حاصل است لكن آشفتگىهائى كه الان در مملكت هست، قشرهائى كه مفسد هستند و در بين مردم مفسده مىكنند، ريشههاى فاسد رژيم، ريشههاى فاسد اجانب، آنهائى كه براى اجانب و در خدمت اجانب براى ملت ما زحمت و تعب پيش مىآورند، اينها هستند و ما بايد با تمام قوت و قدرت در مقابل آنها ايستادگى كنيم و آنها را هم از مملكت خودمان برانيم.
همه با هم با نيروى خدائى و اسلامى اين كشور را نجات بدهيد
برادرهاى من توجه داشته باشيد كه ايران از خود شماست و ايرانى بايد براى ايران زحمت بكشد. همه طبقات بايد باهم دوست باشند. مثل سابق نيست كه بين طبقات جدائى باشد، بين نيروهاى نظامى با مردم جدائى باشد آنها با نظر بد به اينها نگاه كنند و اينها به نظر بد به آنها نگاه كنند. وقت آن است كه همه نيروهاى خدائى و اسلامى باشد و خداوند حكومت كند در اين ملت و با دست خداوند ما پيش برويم. شما همه با هم همصدا و همزبان باشيد و اين آشفتگىهائى كه الان به دست اجانب و عمال آنها در اطراف مملكت ايجاد شده است، اين آشفتگىها را با هم و با قدرت الهى از بين ببريد و تسلط پيدا كنيد بر اوضاع كشور از خودتان هست، ملت از خودتان هست، ارتش از خودتان هست، همه با هم هستيد، برادر هستيد، بايد همه با هم به پيش برويد و اين مملكت آشفته را نجات بدهيد. از خداوند تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه شمارا خواستارم.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:54 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 248
تاريخ: 16/1/58
بيانات امام خمينى در ديدار با نمايندگان فرهنگيان قم
خوف استعمارگران خبيث از اتحاد بين اقشار ملت
بسم الله الرحمن الرحيم
از شما آقايان متشكرم كه براى تفقد از من تشريف آورديد، و از اين امر كه توفيق حاصل شده است كه ما با آقايان مواجه باشيم. در اين سالهاى بسيار طولانى، ما از هم جدا بوديم و دستگاه خبيث استعمار كوشش كردند كه بين اقشار ملت جدائى بيندازند، آنها از اتفاق ما خوف دارند و حالا كه لمس كردهاند اين اتفاق چه هنرى دارد، حالا خطر براى ما بيشتر است. آنها سابق كه همين احتمال را مىدادند كه اتحاد بين اقشار براى اينها مضر باشد، جديت كردند كه روحانيون را از مردم جدا كنند، قشر اساتيد را از روحانيون، بازارىها را از دانشگاه، اقشار ملت را از هم فاصله بيندازند، يك فاصلهاى كه همه به هم بدبين باشند. دانشگاهى بدبين باشد به روحانى، روحانى بدبين باشد به دانشگاهى، همه با هم بدبين باشند به بازارى، بازارى به روحانى. آنوقت كه احتمال اين را مىدادند كه اگر اينها با هم باشند منافع آنها به خطر مىافتد، آنها جديت داشتند بر اينكه اين قشرها را از هم جدا كنند.
جيره خواران شكست خورده استعمار در صدد تفرقه بين مردم هستند
حالا كه در اين نهضت لمس كردند اين معنا را كه وحدت ملت با اتكاء به خداى تبارك و تعالى آنها را عقب و دست آنها را كوتاه كرد از منافع ما، الان خطر بيشتر است، يعنى آنها در پى شيطنت بيشتر هستند و كارمندهايشان، آنهائى كه جيره خوار آنها هستند، با لباسهاى مختلف، با طرزهاى مختلف در بين ملت مىخواهند جدائى بيندازند و الان ملاحظه ميكنيد كه در همه اقطار مملكت يك دستجاتى كه جيره خوار آنها هستند مشغول كار شدهاند كه اين حكومت را نگذارند آرام باشد و نگذارند متحد باشد. اينها در اين رفراندم همچو شكست خوردند كه الان ديوانه شدند.
بى سابقه بودن اين رفراندم از لحاظ كميت و كيفيت
يك همچو رفراندمى در تمام دنيا سابقه ندارد. در همه دنيا همچو رفراندمى سابقه ندارد. سى و پنج ميليون جمعيت، در صورتى كه شانزده سال به بالا راى بايد بدهند، بيست ميليون بيشتر،
صحيفه نور ج 5 صفحه 249
يك قدرى بالاتر راى بدهند و از بيست ميليون و قدرى بالاتر، صد و چهل و چند هزار مخالف. در صورتى كه در قم كه ما بوديم، آمدند گفتند كه يك زنى تقلب كرده است، و تقريبا شايد اين هشتاد رايى كه در قم انداختند يك مقداريش هم راجع به آن تقلب مىشود و گرنه قومى صددرصد موافق اسلام هستند، قومى نمىشود مخالف اسلام باشد. اين هشتاد راى يا از خارج، خوب در قم از خارج هم بودند، يا از خارج اين عناصر فاسده هستند، يا آن تقلبى كه آن زن كرده است در بعضى جاهاى ديگر هم شايد شده باشد. امروز از كردستان هم گفتند كه آمدهاند، بعضى از كرمانشاه هم آمدهاند كه در آراء اينجا هم تقلب شده است، والا آنجا هم راى بيشتر بود. ما توقع صد درصد داشتيم البته، ولكن اين هم صد در صد است، صد در صد. در صورت اينطور است. در بين اينها (در يك روزنامه بود ديدم كه يا كسى نقل كرد كه) يك نفر گريه مىكرد و از او پرسيدند علت گريه را، گفت من اشتباه كردم و راى منفى دادم، در صورتى كه مىخواستم راى مثبت بدهم و من جهنمى شدم. در هر صورت دو مساله هست يك مساله عدد است كه در تاريخ همچو عددى نمىتوانند نشان بدهند كه از سىوچند ميليون جمعيت، بيست ميليون راى بدهند، يك جهت هم كيفيت است كه بالاتر است. يك وقت اين است كه مردم مىروند راى مىدهند، يك وقت علاقه و عشق دارند. اين شانزده ساله كمترها كه بعضى شان اينجا پيش من هم آمدند به قدرى ناراحت بودند از اينكه چرا ما نبايد راى بدهيم. اينها از اينكه راى ندادهاند و نبايد راى بدهند،از اين ناراحت بودند و مردم با يك عشق و علاقهاى راى دادند كه اين كيفيت هم هيچ سابقه ندارد. پس رفراندم ما نه در كيفيت سابقه دارد و نه در كميت.
آتشى را كه خدا افروخته است، روشن نگهش داريم
بعدها هم اگر اين عشق و علاقه اسلامى محفوظ بماند، در ساير چيزها هم همين طوريم. واگر خداى نخواسته اين عشق و علاقه اسلامى يك وقت سستى پيدا كند و محفوظ نماند، آنوقت نمىدانم چه خواهد شد. البته ما مراحلى پيش داريم. مرحله مجلس موسسان در پيش است و مرحله انتخابات هم در پيش است و ديگر زمان سابق نيست كه به ما تحميل بكنند. ما خودمان هستيم، با پاى خودمان مىرويم و راى مىدهيم، نه كسى به ما تحميل مىكند و نه زورگوئى هست در كار، عشق و علاقه، اگر اين عشق و علاقهاى كه در رفراندم بود باقىاش بداريم يعنى نهضت را افروخته نگه بداريم نگذاريم خاموش بشود، اگر اين باقى بماند در آن دو مرحله هم ما برد داريم و وكلائى كه مىخواهيم بفرستيم به مجلس موسسان و بعد هم به مجلس شورا، وكلائى هستند، مىشوند كه صد در صد ملى، متدين، نه منحرف به چپ و نه منحرف به راست هيچ نباشند، از خودمان باشند و مصالح خودمان را در نظر بگيريم.
واگر خداى نخواسته سستى پيدا بشود، آنوقت البته خطر هست كه آن وكلاى غير صالح هم به ما تحميل كنند، يعنى بروند به مجلس. در هر صورت آنى كه الان مهم ماست اين است كه اين آتشى كه افروخته شده و اين را خدا افروخته است، اين بشر نمىتواند، يك آتشى است كه خدا افروخته است،
صحيفه نور ج 5 صفحه 250
اين آتش كه با تاييد خدا افروخته شده است، مانگهش داريم، افروخته نگهش داريم. مادامى كه اين آتش هست و افروخته است، ما پيروز هستيم و اگر خداى نخواسته اين افسرده بشود و رو به افسردگى برود، من خوف دارم كه باز برگرديم به يك مراحل بدى و يك مراحلى كه مثل سابق باشد. خدا نكند يك همچو روزى پيش بيايد، و انشاءالله پيش نخواهد آمد. خداوند انشاءالله همه شما را تاييد كند.
تبديل مراكز آموزش و پرورش به مراكز فساد، از كارهاى رژيم سابق
و البته تكليف من اين است كه وقتى يك قدرى راحت بشويم درس بگويم، طلبهها را نصيحت كنم و با طلبهها سر و كار داريم اينها را نصيحت كنم و تكليف شما آقايان اين است كه اين جوانها را بار بياوريد به طورى كه پرورش كنند، همان آموزش تنها نباشد. سابق نه آموزش بود، نه پرورش يعنى نمىگذاشتند، وضع را جورى كرده بودند كه هم جلوى معلومات جوانهاى ما را مىگرفتند و نمىگذاشتند رشد بكنند و هم جلو پرورش را كه پرورش صحيح نكنند. اينهمه مراكز فساد كه در ايران ايجاد كردند، همه چيزهائى كه براى آموزش و پرورش بود اينها تبديلش كردند به مراكز فساد مثلا فرض كنيد سينما، سينما يك جائى است كه براى آموزش است، براى پرورش است، راديو، تلويزيون، همه اينها تا وقتى كه رسيد اينجا به دست اينهائى كه مامور بودند از طرف غير كه وطن را به اين حال در آورند و ماموريت براى وطنشان داشتند، اينها را منقلب كردند به يك چيزى كه بر خلاف بود. حالا از اين به بعد بايد، همه اينها بايد يك دستگاه پرورش باشد، يك دستگاه آموزش باشد، راديو همين طور، تلويزيون همين طور، تاتر همين طور، همه اينها.
تربيت جوانان بايد اسلامى و با توجه به مسائل روز باشد
اسلام با خود اينها مخالف نيست، اسلام مىخواهد اينها را مهذب كند يعنى در خدمت اسلام، در خدمت تربيت جوانها قرار بدهد و ما هم كه ماموريم اين جوانهائى را كه دست ما هستند و با آنها رابطه داريم اينها را بايد تربيت اسلامى، تربيت دينى و متوجه به مسائل روز كنيم. جورى باشد كه از اول اين بچهها و جوانها مسائل روز دستشان باشد و بفهمند كه بايد چه بكنند در آتيه. در پهلوى علم بايد اين پرورش باشد و شما آقايان البته موظفيد كه اين كار را بكنيد، و در همه قشر ايران، همه معلمين، همه دانشمندان بايد اين كار را بكنند كه بعد از يك مدتى ايران متبدل بشود به يك چيز ديگرى.
در تربيت صحيح اسلامى خيانت منتفى مىشود
شما ملاحظه بكنيد الان ما وقتى كه با تمام قشرها ملاحظه مىكنيد كه يك دولت صالحى درست بكنيم، هر چه مىگرديم پيدا نمىشود. سه تا، چهار تا، پنج تا آدم پيدا مىشود كه اينها هم از همه جهات جامع نيستند. چرا؟ براى اينكه در اين پنجاه و چند سال كوشش شد كه نگذارند اين انسان درست
صحيفه نور ج 5 صفحه 251
بشود، نگذارند يك رجال فهميده صحيح درست بشود. سابق، شايد قبل از اين، مسائل اينطورها نبوده، اما حالا اينطور است. ما الان در يك وضعى واقع شديم كه نه نيروى انسانى صحيحى داريم و نه اقتصاد و ساير چيزها و از همه بالاتر همين است كه ما نيروى انسانىمان كم است. در هر ادارهاى كه بخواهيم، الان كلاه كلاه مىكنند. در اين وزارتخانهها كلاه كلاه مىكنند. نه اينكه مى خواهند نشود، نمىتوانند. البته همه ميل دارند به اينكه وزارتخانهاى كه دستشان است صالح باشد، خوب باشد. اينها اشخاص امينى هستند لكن از باب اينكه ندارند اشخاص، از باب اينكه نيست، فاقدند، از اين جهت كلاه به كلاه مىكنند و بعضى وقتها هم بد از كار در مىآيند. اين بايد با كوشش همه اقشار، خصوصا آنهائى كه معلم هستند، در دانشگاهها استاد هستند، در دبيرستانها، در دبستانها، از همان اول كه بچهها تحويلشان داده مىشود بايد مسوول تربيت اينها باشند، مشغول اين باشند كه اينها را تربيت كنند، يك تربيت صحيح اسلامى كه در تربيت صحيح اسلامى همه چيز است. يعنى يك مسلم اگر چنانچه همانطورى كه اسلام مىخواهد بزرگ بشود اين ممكن نيست كه به مملكت خودش خيانت بكند، ممكن نيست كه به برادر خودش، به همسايه خودش، به همشهرى خودش، به يك آدم غريبه خيانت بكند، اصلا خيانت منتفى مىشود. ما بايد كوشش كنيم كه افراد صالح درست بكنيم. من از خداى تبارك و تعالى توفيق شما آقايان را مىخواهم و سلامت همه را طالبم.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:54 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 253
تاريخ: 17/1/58
بيانات امام خمينى در جمع دانشآموزان دبستان امام زمان كاشان و انجمن اسلامى جوانان خوزستان
با همت والاى شما جوانان نهضت به پيروزى رسيد
بسم الله الرحمن الرحيم
درود به شما ملت بزرگ ايران و شما جوانان غيور هوشمند. سلام بر همه شما. خداوند شما را سعادتمند بفرمايد. با همت والاى شما جوانان و تمام اقشار ايران اين نهضت به اين مرتبه رسيد. همت والاى شما بود كه پيروز شديم و ريشه فساد را از ايران تا حدودى بيرون آورديم و انشاءالله از اين به بعد هم با همت والاى شما جوانها تتمه اين ريشه فساد از بيخ و بن كنده خواهد شد. شما بوديد كه در همه كشور، همه جاى ايران خون داديد، شهيد داديد و اين نهضت را بارور كرديد و شمابايد باشيد كه در همه ايران با همت والاى خود و با گرم نگه داشتن اين نهضت، مسائلى كه بعد پيش مىآيد،به پيروزى برسانيد. شما بوديد كه با فداكارى اسلام را از دست اجنبيان و دشمنان اسلام نجات داديد و شما هستيد كه بايد با وحدت كلمه و قدرت، اسلام را از دست اين اشخاص خيانتكار كه در بين قشرهاى ملت تخم نفاق مىپاشند نجات دهيد. مجال به اين انسان هاى ظاهرى حيوان ماب ندهيد، اينها را مجال ندهيد كه در بين شما ريشه كنند، خداوند شما را تاييد كند.
ضرورت حضور دائمى جوانان متعهد در صحنه
ما در مرحله بعد مجلس موسسان داريم كه بايد با همت والاى شما، اشخاص فاضل دانشمند امين كه به ايران وفادار باشند و به اسلام متعهد، در مجلس موسسان بروند تا اينكه قانون اساسى اسلامى را تصويب كنند و بعد از آن باز مجلس شورا داريم كه با همت والاى شما جوانان ايرانى بايد اشخاص متنور و اشخاص امين و صادق در مجلس شورا بروند كه مقدرات شما را بر طبق خواسته خداى متعال پياده بكنند. شما در اين مراحل بايد همانطورى كه تاكنون باشور و شعف كارها را پيش برديد از اين به بعد هم كه ملت، خود شما هستيد و كشور مال خود شماست و اجنبى دخالت نمىنمىتواند بكند و ديگر سازمانى كه به شما تعدى بكند نخواهد بود و نخواهد وجود پيدا كرد، به خواست خداى تبارك و تعالى بايد براى سازندگى ايران همت كنيد، نگذاريد اين نهضت خاموش بشود، نگذاريد اين شور و شعفى كه در ملت براى احقاق حق خودش بپا شده است رو به سستى برود. خداوند شماها را تاييد كند. خداوند به شما سعادت دنيا و آخرت عنايت كند. استفاده از احكام اسلام، هم دنيا دارد و هم آخرت.
صحيفه نور ج 5 صفحه 254
برقرارى جمهورى اسلامى كه با اتفاق آراء ملت تقريبا برقرار شد و انشاءالله احكام اسلامى هم دنبال آن برقرار مىشود براى رفاه حال همه طبقات خصوصا كارگران، دهقانان، طبقه ضعيف، براى همه است و اسلام براى آنها بيشتر از ساير طبقات حق قائل است.
از خداوند تعالى مسئلت مىكنم كه همه ما را به وظائف خودمان آشنا كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:56 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 255
تاريخ: 17/1/58
بيانات امام خمينى در جمع پرسنل صنايع نظامى و اهالى قم
انسجام اقشار و گستردگى نهضت در كليه نقاط ايران يك امر الهى است
بسم الله الرحمن الرحيم
من در اواخر اوقاتى كه در پاريس بودم توجه به يك مطلبى پيدا كردم كه راجع به پيشرفت اين نهضت خيلى دلخوش شدم و اين مطلب را در پاريس هم بر اشخاص و اجتماعاتى كه مىشد، تذكر دادم و آن اين بود كه در انقلاباتى كه در دنيا واقع مىشود كم اتفاق مىافتد يا اتفاق شايد نيفتاده باشد كه اينطور باشد كه يك مطلبى را كه در مركز مملكت مىگويند، همين مطلب در كوره دههاى دور افتاده هم باشد و آن مطلبى را كه روشنفكران مىگويند، همان را مردم بازار و كوچه و دهقان و كشاورز هم همان را خواستار باشد. من در آنوقت اطلاع پيدا كردم و بعضى را هم كه از ايران مىآمدند پيش من، به من اطلاع مىدادند كه قضيه خواست ملت ايران يك خواستى است كه گسترش پيدا كرده حتى در آن قراء و قصبات دور افتادهاى كه از همه جهات دورند. يك نفر كه همين اواخر آمد پيش من گفت كه من از دهات كمره و دهات چاپلق و لرستان، آنجاها رفتم و ديدم و از آنجاها گردش كردم و ديدم و مىآيم اينجا، و او گفت كه تمام دهاتى را كه من ديدم، ديدم كه صبح كه مىشود، آن آخوند ده جلو مىافتد و مردم ده دنبال او راه مىافتند و راهپيمائى مىكنند، و اسم از يك جائى برد كه من آنجا رفتم (قريه حسن فلك) اين در اطراف كمره هست و قلعهاى است كه شايد مثلا آنوقتى كه من ديدم ده پانزده خانوار در آن زندگى مىكردند، كوچك بود و در كنار يك كوهى واقع شده بود و از آبادىها دور بود. اين شخص گفت من آنجا هم رفتم، آنجا همان حرفها را مىزدند كه در تهران مىزدند اين از گسترشى كه در همه جاى ايران بوجود آورد، و يك گسترش ديگرى كه راجع به گروهها و جماعات بود، بچههاى دبستان يا كوچكتر از آنها همين وردى را كه همه مردم مىگفتند، اينها هم مىگفتند. كارگرها، كارفرماها، معلمين اجزاء دادگسترى، ملاها طلبهها، روشنفكران، همه يك مطلب مىگفتند و با هم بودند. من اين را اينطور فهميدم كه يك دست غيبى در كار است، انسان هر چه هم بخواهد يك مثلا روشنگرى داشته باشد و هر چه هم بخواهد يك همچو امرى واقع بشود، به اين گسترش نمىتواند واقع بشود، من اينطور فهميدم كه خداى تبارك و تعالى در اين مساله نظر دارد و از آنجا اطمينان برايم پيدا شد كه پيروزى هست، البته به اين زودى و به اين سهلى را نمىتوانستم حدس بزنم. وقتى هم كه شاه سابق از ايران رفت و دنبالش آن دولت بختيار آمد كه خيلى هم بى عقلى كرد، من هم نصيحتش كردم گوش نداد، من
صحيفه نور ج 5 صفحه 256
عازم آمدن شدم به اين نكته كه ديدم از طرف آمريكائىها دارد فعاليت مىشود. در همان جا كه ما بوديم مىآمدند كه شما حالا نرويد، زود است. از طرف دولت ايران هم فعاليت مىكردند كه حالا نيائيد شما، حتى به وسيله رئيس جمهور فرانسه يك پيامى براى من دولت ايران فرستادكه حالا زود است، حالا زودرس است اين آمدن يك قدرى، صبر كنيد يك قدرى. من اينطور حدس زدم كه اينها مىخواهند تجهيز كنند، اينها مىخواهند ما را آنجا نگه دارند و خودشان كارهايشان را انجام بدهند، جورى بشود كه ديگر كار از دست ما بيرون برود، من جديت كردم كه من بايد بروم كه ديديد كه فرودگاه را بستند، من گفتم هر وقت كه باز شود من بايد بروم، ثانياً بستند، من گفتم كه هر وقت باز شد مىرويم، بالاخره ما آمديم. من در تمام اين مدت، از اين اواخر كه ديگر اينطور به ذهنم آمده بود، اين معنى را يك مطلب الهى تلقى مىكردم و حالا هم همين معنا است كه يك ملت رنجديده كه هيچ نداشت در دستش، يك ملتى كه وضعش اينطور بود كه براى خودش حق اعتراض قائل نبود، شما ملاحظه مىكرديد كه اگر يك پاسبان مىآمد در بازار تهران مىگفت كه چهارم آبان است بايد بيرق بزنيد، احدى به خودش اجازه اينكه بگويد نه نمىداد، در مقابل پاسبان نمىشد بگويد نه، اجازه به خودشان نمىدادند كه بگويند نه، اين تحول روحى در بين ملت پيدا شد كه در ظرف يك سال و يك قدرى بالاتر، آن ملت آنطور متحول شد به يك ملتى كه در خيابان ريخت و گفت كه مرگ بر شاه، حتى يكى از دوستان من مىگفت كه در شيراز من توى خيابان بودم كه ديدم يك صاحب منصبى در آنجا بود كه بچهها جمع شده بودند دورش و به او مىگفتند مرگ بر كى، زنده باد كى، اين همين طور مانده بود در آنجا وقتى كه مرا ديد گفت كه بيا و مرا از دست اين بچهها نجات بده، بعد ايستاد رو به قبله و دستش را اينطور كرد (نزديك گوش آورد ) و بلند آنچه را كه بچهها مىخواستند گفت و خودش را نجات داد. اين يك مطلبى نيست كه يك شخص، يك جمعيت جسمانى بتواند بكند، اين را خدا كرده است.
تحول اسلامى و روحيه فداكارى موجب غلبه ما شد
اين كار، كار الهى بود و اين هم براى اين بود كه اجتماع ما، اين جمعيت ما جورى شده بود و متحول شده بودند، كه اين تحول باز تحول اسلامى بود، جورى شده بودند كه شهادت را براى خودشان يك فوز عظيم دانستند. - يك جوان - من در نجف بودم، يك جوان خيلى زيبا و در سن بين بيست تا سى آمد پيش من و مرا قسم داد كه شما دعا كنيد كه من شهيد بشوم. اين روحيه مادرهائى كه دو، سه تا از بچههايشان را داده بودند، وقتى كه به ما مىرسيدند مىگفتند كه اين فداى اسلام و من باز يكى دارم كه آن هم باز مىخواهم شهيد بشود. يك همچو روحيه فداكارى يعنى همان روحيهاى كه در زمان رسول الله (ص) براى مردم پيدا شده بود و در ظرف نيم قرن مسلمين را بر تقريباً دنياى آن روز غلبه داد، اين روحيه در ملت ما پيدا شده بود كه خودشان را با شوق و اشتياق مىخواستند فدا بكنند، آنچه ما را غلبه داد اين روحيه بود، فلسفه نبود، جهان بينى نبود، اسلام شناسى نبود، هيچ اين حرفها نبود، اين
صحيفه نور ج 5 صفحه 257
روحيه كه در ملت پيدا شد و اين تحركى كه پيدا شد يك مطلب غيبى بود كه در ظرف مدت كوتاهى كى همچو تحول روحى در جمعيت پيدا شد و ما تا اينجا كه آمديم، با اين تحول روحى همراه هستيم و اين رفراندم را كه شما ديديد و جلويش - آن - شكست آن ابر قدرتها را كه ديديد، اينها همه را ما بايد خارق عادت بدانيم، يك ملتى كه هيچ ابزار نداشت و هيچ اسلحه نداشت (حالا يك چند تا تفنگ دست مردم مىبينيد) اين ملت بى اسلحه بى - ابزار بر يك قدرتى كه تا دندان مسلح بود و دنبالش هم امريكا بود كه مىگفت ما پشتيبانى مىكنيم، انگلستان هم كه تصريح مىكرد، شوروى هم بود منتها عاقل تر بود، اين قدرتى كه پشتوانهاش هم اين قدرتهاى ابرقدرت بود به دست همين جمعيتى كه توى خيابان و بازار فرياد مىكردند، به دست اينها از بين رفت، البته ارتش هم كمك كرد، اما بعد از اينكه اينها فريادهايشان را كردند آنها را متحول كردند، ارتش را از اين فداكارى كه به خيال خودشان براى آن مردك داشتند، منحرف كرد به اين طرف، يك عدهاى كه البته از آن بزرگها بودند كه فرار هم كردند مع الاسف بسيارشان و بعضىشان گرفتار هم شدهاند، ديگران هم متحول شدند، آنها برگشتند به اين طرف، نيروى هوائى همين طور نيروهاى ديگر، همين طور هوانيروز، همين طور همافران، اينها متحول شدند. اين تحولات هم كه در آنها پيدا شد باز يك امر عادى نبوده كه اينطور متحول كرد يك ارتشى را، متحول كرد كه بتوان بر خلاف شاه كه مثلاً چيز ارتشداران است، بر خلاف او قيام بكنند اينها همه بر خلاف يك امر عادى واقع شد، غير عادى بود.
ملت ما تا اين وحدت كلمه را دارند و تا اين اخلاص را به اسلام دارند، اين اخلاص به اسلام كه خودشان را فدائى براى اسلام مىكنند و اسلام را همه چيز خودشان مىدانند، تا اين معنا محفوظ است ما بايد مطمئن باشيم كه پيروزيم و ما همه بايد اين معنا را حفظ بكنيم. شماها در بين كارگرها، در بين قشرهائى كه محروم بودند و انشاءالله اميدورايم كه نباشند ديگر، اين روحيه را تقويت كنيد، اين روحيه اسلامى را تقويت كنيد، به آنها بفهمانيد كه قدرتها را خدا شكست و اين اخلاص شما بود كه خون خودتان را فدا كرديد، اين را حفظش كنيد.
اگر اعتقادمان اين باشد كه پيروز شديم، رو به سستى خواهيم رفت اگر خداى نخواسته اين روحيه را از دست بدهيم، خودمان را حالا پيروز بدانيم و هر كدام برويم سراغ كار خودمان، انسان تا توى راه دارد مىرود قدرت دارد، اين كاروانها تا توى راه دارند مىروند قدرت دارند و وقتى به منزل رسيدند قدرتشان تمام مىشود، روحيه انسان هم اينطورى است، شما سوار اتومبيل شديد و از شهرى به شهرى رفتيد، اگر انسان مقصدش ده فرسخ است، در سر نه فرسخى رو به خستگى مىرود وقتى مىرسد آنجا ديگر افتاده است. ما اگر چنانچه اعتقادمان اين باشد كه پيروز شديم، ديگر رو به سستى مىرويم و ما پيروز نشديم. ما مانعها را حالا يك مقدارى رفع كرديم، ريشههاشان هم هنوز باقى است.
صحيفه نور ج 5 صفحه 258
شلوغكارىهاى عمال امريكا با اسم فدائى خلق
شما الان مىبينيد كه تمام اين قوائى كه بيرون رفتند و شكست خوردهاند، الان در فعاليتند، امريكا به اين زودى دست از سر ما بر نمىدارد، انگليس هم دست از سر ما بر نمىدارد، شوروى هم دست بر نمىدارد، اينها همه در صدد هستند كه نقاط ضعف در ما پيدا بشود از آن نقاط ضعف ما را بكوبند. آنهائى كه عاملين آنها هستند و پيوستههاى به آنها هستند كه من اعتقادم اين است كه اكثراً آمريكائى هستند و اسمشان هم فدائى خلق است، اينها از آن طرفى كم هست در ميانشان، اينها را آمريكائىها درست كردند براى اينكه توى جمعيتها بروند و توى كارگرها بروند و تبليغات بكنند كه چه و فلان. اگر چنانچه ما انشاءالله برسيم به اسلام، برسيم به احكام اسلام، بتوانيم قدرت داشته باشيم اسلام را آنطورى كه هست در خارج پياده بكنيم، خواهيد ديد كه هيچ يك از ملل دنيا آنطورى كه اسلام آزادى طلب است نيست، آن قدرى كه اسلام در صدد اين است كه طبقه ضعيف را ملاحظه بكند و يك طبقه توحيدى درست بكند ديگران نيستند، آن دموكراسى كه در اسلام است در ساير جاها نيست. اسم در ساير جاها هست. يعنى هياهو و سر و صدا هست و تبليغات هست، همين معنى دموكراسى را كه اسم مىبرند، از اين طرف و آن طرف صدا مىكنند، در امريكا هم همين صداهاست و در انگلستان هم همين صداهاست، در شوروى هم همين صداها هست، لكن وقتى كه ما ملاحظه مىكنيم مىبينيم كه همان مسائل ديكتاتورى در همهشان هست، ديكتاتورى در شوروى كمتر از ديكتاتورى در امريكا نيست و كمتر از ديكتاتورى شاه ما نيست، همه ديكتاتورند، منتها مىخواهند تودهها را بازى بدهند اين الفاظ را رويش مىگذارند، اين الفاظ فريبنده رويش مىگذارند براى اينكه مردم را بازى بدهند. شما ملاحظه بكنيد چه مىخواهند الان اين عمال اينها، الان اينها كه دارند شلوغ مىكنند و مىگويند ما براى خلق مىخواهيم خودمان را فدائى خلق بكنيم، چه مىخواهند اينها. اگر اينها فدائى ملتند ملت كه همهشان آمده و مىگويند جمهورى اسلامى، اگر اينها فداى خلق و طرفدارى خلق را دارند، خوب اينها هم بيايند، اگر براى اين است كه زندگى اينها اداره بشود، خوب الان همه قوا در صدد هستند (اگر اين شلوغىها را كنار بگذارند) اينجا زندگى اينها را مرفه كنند، و اين خلق است و اين مردم كه همه مىگويند جمهورى اسلامى. در اين رفراندم كه شما ديديد كه در دنيا همچو رفراندمى سراغ داريد كه از سى و پنج ميليون، بيست ميليون بيشتر پاى صندوق بروند راى بدهند و از بيست ميليون و چند صد هزار مخالف داشته باشند؟ اصلاً در دنيا يك همچو چيزى سابقه ندارد بعدها هم غير آن اشتياق اسلامى اگر در مردم باشد يك همچو چيزى سابقه دارد؟ آنوقت ببينيد اشتياقى كه مردم داشتند براى راى دادن، آن علاقه و اشتياقى كه مردم داشتند كه پاى صندوقها بروند، اين را شما مشاهده كرديد كه با چه اشتياقى، با چه علاقهمندى رفتند راى دادند كه اين هم بى سابقه بوده، اينها ديگر از ما چه مىخواهند، اگر اينها منافع خلق را مىخواهند، خوب اينها مهلت بدهند تا ما درست كنيم، اينها نمىگذارند، الان همينهائى كه به اسم فدائى خلق و نمىدانم چه توى مردم افتادهاند، همينها مانع مىشوند از اينكه براى اين خلق يك زندگى درست بشود، براى اينكه
صحيفه نور ج 5 صفحه 259
اينها شلوغ مىخواهند بكنند و دستور دارند از بالاترها كه من بيشترش اعتقادم هست كه از امريكاست. اينها دستور دارند كه با اين صورت بين مردم تفرقه بيندازند، نگذارند كه آن معنائى كه در اسلام است، آن محتواى اسلام را نگذارند بين مردم پياده شود. آنها از آن معنا مىترسند كه اگر اسلام در اين ممالك اسلامى به آن معنائى كه هست پياده بشود اينها ديگر نقش ندارند در ملتهاى اسلام، اينها از اين مىترسند و مىخواهند نگذارند اين معنا بشود اينها ديگر نقش ندارند در ملتهاى اسلام، اينها از اين مىترسند و مىخواهند نگذارند اين معنا بشود و الا اگر اين افرادى كه الان در ايران هستند و شلوغ مىكنند و نمىگذارند آرامش پيدا بشود، اگر براى خلق و براى مردم فداكارى مىخواهند بكنند بيايند كمك كنند. اگر اينها آزادى مىخواهند كه ما آزادى داريم مىدهيم، ديگر الان اختناقى در كار نيست، همه دارند حرفهايشان را مىزنند. اگر اينها رفاه خلق را مىخواهند بايد مهلت بدهند و بيايند كمك كنيم و با هم، همه با هم كمك كنيم و رفاه خلق را درست كنيم. اگر اينها شلوغى مىخواهند چنانچه مىخواهند، براى اين نيست كه براى ملت باشد براى ملت كه شلوغى حالا فايده ندارد، جز خونريزى كه فايده ندارد، براى ملت آن فايده دارد كه حالا همه با هم باشند، جمعيتها همه با هم باشند و همه اين مملكتى كه خرابه شده و دست ما دادند، بسازند. اگر اينها مىخواهند شلوغ بكنند كه امريكائىها دوباره برگردند به اينجا، خوب تلكيف ما اين است كه با اينها معارضه بكنيم، تكليف همه ايرانىها اين است.
نصيحت به اخلالگران
ما آنها را نصيحت مىكنيم، ما علاقه داريم كه همه افراد ملت ما در رفاه باشند، نصيحت به آنها مىكنيم كه بيائيد، شما چه مىخواهيد؟ بيائيد، همانى را كه شما مىخواهيد، در اسلام بيشترش هست، همان معانى كه شما ادعا مىكنيد، اسلام نقشهاش را دارد، اسلام پياده كرده يك وقتى اين را، اسلام يك وقتى حكومتى داشته است كه حاكمش را، قاضيش مىخواهد كه بيا يهودى عليه تو ادعا كرده، بيا مىرود آنجا، با كمال ادب كنار يهودى مىنشيند وقتى هم كه قاضى مىگويد يا ابالحسن مىگويند نه، به من نگو ابالحسن براى اينكه بايد با من مساوى صحبت كنى شما همچو دموكراسى در دنيا اطلاع داريد كه رئيس دولت را قاضى منصوب از قبل خودش، رئيس دولت را احضار كند و او حاضر شود و بعد قاضى بر ضد او حكم كند و او هم قبول كند و تسليم بشود؟ چه مىخواهيد بگوئيد؟ اين روساى كرملين اينطور هستند؟ اين روساى امريكا اينطور هستند؟ اين روساى انگلستان اينطور هستند؟ يا ادعا هست؟ مىشود يك وقتى مثلاً يكى از روساى اينها را كسى بخواهد در محكمه كه بيائيد يك كسى به شما ادعا دارد، يا گفتن همان و اعدام آن آدم همان؟ اينها چه مىخواهند، اينها شلوغى مىخواهند، اينها نيتشان حسن نيست، نيست فاسد دارند، اينها مىخواهند اين مملكت را دوباره برگردانند به همان حال اول كه اربابها بيايند و همه چيز ما را ببرند و براى ما هيچ نگذارند. شما حالا ملاحظه مىكنيد كه اين قدرتى كه اين مردك داشت و اين تبليغاتى كه اينها داشتند، اين سرپوشى بود اين سرپوش برداشته شد، مىبينيد كه ايران هيچ محتوا نداشت. الان هر جا دست بگذاريد خالى است،
صحيفه نور ج 5 صفحه 260
زراعت ما را كه از بين بردند كه هيچ ما ديگر نداريم، مگر حالا همت كنند و به واسطه همت حالا يك كارى بشود و امسال از شايد ده پانزده سال پيش از اين مىگويند تا حالا مثل امسال نبوده است براى اينكه يك قدرى به مردم مهلت داده شده است. همه چيز ما الان از دست رفته است، اينها با هو و جنجال و تبليغات كه هر وقت كه فرض كنيد شما راديو را باز كرديد تبليغاتى بود كه براى آريا مهر بود، همهاش راجع به تبليغات بود، تبليغات پوچ ماموريت براى وطنم اين را درست مىگفت، اما مامور بود كه وطن را به حالى كه الان هست برساند و همه را انجام داد.
اگر وحدت كلمه و اسلاميت را حفظ كنيم تا آخر پيروزيم
ما اگر چنانچه اين وحدت كلمه و اين خاصيت كه عبارت از اسلاميت است كه در آن همه چيز هست، اگر اين را ما حفظش بكنيم تا آخر با پيروزى هستيم و اگر خداى نخواسته يا اينها اخلال بكنند و ما شل بيائيم و جلويشان را نگيريم و ملت جلويش را نگيرد و يا خودمان خيال كنيم كه پيروز هستيم و به سستى گرايش پيدا بكنيم من خوف اين را دارم كه خداى نخواسته با فرم ديگر همان مسائل پيش بياورند، البته با فرم شاهنشاهى ديگر نمىگويند، براى اينكه اين شكست خورده است، اين را مىدانند كه قابل عمل نيست، يك فرم ديگرى رويش مىگذارند، بلدند آنها، مطالعات دارند. اگر ما ايستادگى كنيم و قدرتى كه الان در دستمان است كه قدرت ملت است حفظ كنيم، وحدت كلمه را حفظ كنيم، همه پيروز خواهيم شد و اگر خداى نخواسته اين حفظ نشود خوف اين مطلب هست كه دوباره ما را برگردانند به آن حال و اگر خداى نخواسته ما را شكست بدهند اين دفعه اينها لمس كردهاند وحدت ايران را و قدرت اسلام را لمس كردهاند، پيشتر مىگفتند احتمال را مىدهم، علم بود پيشتر، حالا لمس است، لمس كردهاند كه ايران با قدرت اسلام و وحدت كلمه پيش برد، قطع مىكنند همه چيز ما را، اين دفعه ديگر قطع مىكنند همه قدرتها را، نه روشنفكر مىگذارند در عالم بماند و در ايران بماند و نه كسى ديگر را مىگذارند گذارند، تمام را خواهند سركوب كرد. ما بيدار باشيم، نگذاريم اين پيش بيايد و نگذاشتن به اين است كه همه با هم، همه با هم كمك بكنيم، كارگر با كارفرما كمك بكند و همه با هم با انصاف رفتار كنند، با انسانيت رفتار بكنند، با رحم و مروت رفتار بكنند و نگذارند اين نهضت خاموش بشود، تا انشاءالله آن معنائى كه مقصد اصلى ماهاست برسيم. خداوند انشاءالله همه شما را موفق كند و به سعادت برسيد.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:56 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 261
تاريخ: 17/1/58
بيانات امام خمينى در ديدار با بانوان كرمانشاه و دزفول
از مجاهدات زنها، مردها تشجيع شدند
بسم الله الرحمن الرحيم
خانمها كه از راه دور آمدند خوش آمدند. ما از خانمها بسيار متشكر هستيم، از بانوان همه ايران. بانوان همه ايران جمهورى اسلامى حق دارند. آنها در اين نهضت سهيم هستند. بايد بگويم كه آنها در صف اول واقع هستند براى اينكه مردها هم از آنها شجاع شدند، از مجاهدات آنها تشجيع شدند. شماها به اسلام خدمت كرديد و بعد از اين هم انشاءالله خدمت مىكنيد. شماها مردان و زنان شير در ايران تربيت مىكنيد. دامن شما دامن عصمت و عفت و عظمت است. شماها موظف هستيد كه اولاً خودتان را خوب تربيت كنيد، اسلامى تربيت كنيد، انسانى تربيت كنيد، مجاهد تربيت كنيد. ما با مجاهده شما و همه طبقات اين نهضت را تا اينجا پيش برديم و جمهورى اسلامى را اعلام كرديم.
لزوم انتخاب افراد مؤمن و نافع اسلام براى مجلس مؤسسان
و از اين به بعد باز احتياج به شما داريم، احتياج براى مجلس مؤسسان كه راى بدهيد و اشخاصى كه اسلامى هستند، متعهد هستند، چپى و راستى نيستند، براى ايران مىخواهند زحمت بكشند، و بعد هم براى مجلس شورا كه در اين وقت همه آزادانه راى مىدهيد و مرد و زن، آزاد راى مىدهند. مثل زمان سابق نيست كه فقط كلمه آزاد مردان و آزاد زنان بود و همه در اختناق بسر مىبردند. اسلام شما را آزاد كرده است، اسلام مرد و زن را آزاد فرموده است و همه آزادند. راى بايد بدهيد، منتها اشخاصى را انتخاب كنيد كه براى اسلام، براى كشور منتج باشند، نافع باشند، خائن نباشند. خداوند شماها را انشاءالله عزت و سعادت هم در دنيا و هم در آخرت عنايت فرمايد. سلام و درود بر شما شير زنانى كه در صف اول مجاهده بوديد. خداوند شماها را حفظ كند.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:56 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 262
تاريخ: 17/1/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از مردم فلسطين، ليبى، عراق و مصر
اتكال مردم به خدا و عشق به شهادت، رمز پيروزى نهضت
بسم الله الرحمن الرحيم
من از اينكه آقايان از راه دور آمدند براى تفقد از ما و ملت ما تشكر مىكنم. ملت ما قبل از اينكه نهضتشان انسانى باشد اسلامى است و انسانى، همان انسانيتى كه اسلام براى او شان قائل است. ما به قدرت طبيعى بر اين مشاكل و بر اين مصيبتهائى كه وارد شده است فائق نيامدهايم براى اينكه قدرت ما به حسب طبيعت يك قدرت بسيار ناچيزى بود در مقابل قدرتهاى بسيار بزرگ، مثل قدرت امريكا و قدرت شاه سابق، با آن ابزارى كه اينها در دست داشتند. ما به اينها كه غلبه كرديم، ملت ما كه در اين نهضت پيروز شد اين فقط براى اتكال به خدا بود. در ملت ما يك تحولى حاصل شد كه آن تحويل سابقه نداشت آن تحول اين طور بود كه شهادت را براى خودشان فوز عظيم مىدانستند. جوانهاى ما الان هم پيش من مىآيند بعضى از آنها و مىگويند كه شما دعا كنيد كه ما شهيد بشويم، اين رمز پيروزى بود كه همانطورى كه در صدر اسلام مسلمين با اين رمز پيش بردند، ملت ما هم با اين رمز پيش برد و با اين رمز است كه ملتها مىتوانند پيش ببرند.
نجات قدس و ساير ممالك عربى در گروى تبعيت امتها از قرآن و اسلام است
شماها منتظر اين نباشيد كه دولتهاى شما براى شما كار بكنند. من دولتهاى عربى را بيش از پانزده سال است كه نصيحت كردم كه با هم متحد بشوند و قدس را نجات بدهند و هيچ ابداً در آنها اثر نكرد براى اينكه در فكر اين مسائل نيستند. آنها اگر صحبتى هم از اين مسائل بكنند همان صحبتهايى است كه شاه سابق ما راجع به پيشرفتها مىكرد و راجع به تمدن بزرگ مىكرد. اينها هيچ يكشان به فكر امتها نيستند، امتها خودشان بايد به فكر خودشان باشند. اگر ما بنا بود كه بنشينيم تا براى ما دولتها كار بكنند، حالا باز همان عقب ماندگى را داشتيم و باز شاه سابق بر ما حكومت مىكرد. ما به قوت ايمان كه در شعب ما حاصل شد، با آن قوت ايمان با اين ابرقدرتها مخالفت كرديم و بحمدالله پيروز شديم و دست آنها را كوتاه كرديم. شما اگر بخواهيد به مشكلات خودتان پيروز بشويد، اگر بخواهيد قدس را نجات بدهيد، اگر بخواهيد فلسطين را نجات بدهيد، اگر بخواهيد مصر را نجات بدهيد و ساير ممالك عربى را نجات بدهيد از دست اين عمال، از دست اجانب، ملتها بايد قيام بكنند،
صحيفه نور ج 5 صفحه 263
بايد ملتها اين كار را انجام بدهند، ننشينند كه دولتها بر اين مسائل وارد بشوند، آنها روى مسائلى كه براى خودشان صرفه دارد عمل مىكنند. ملتها بايد قيام كنند و ملتها بايد رمز را بفهمند كه رمز پيروزى اين است كه شهادت را آرزو بكنند و به حيات، حيات مادى، دنيايى، حيوانى ارزش قائل نباشند. اين رمز است كه ملتها را مىتواند پيش ببرد، اين رمزى است كه قرآن آورده است و ملتهاى عرب را در صورتى كه در كمال ضعف بودند بر دولتهاى بزرگ سلطه داد. قرآن انسان ساخت، يك انسان الهى ساخت كه با آن قدرت الهى پيشبرد كرد و كمتر از نيم قرن بر امپراطورىها غلبه كرد. بايد اين رمز را پيدا كرد، بايد تابع قرآن شد، بايد انسان قرآنى ايجاد كرد. ملتها بايد صورت قرآن بشوند تا بتوانند پيش ببرند. اگر بخواهند خودشان با دسته بندىهاى سياسى، با اجتماعات عادى، با اجتماعات، جمعيتهاى صورى بخواهند پيش ببرند، تا آخر هم نخواهند برد. بايد همه مجتمع بشوند و يك انسان الهى بشوند، يك انسانى بشوند كه براى خدا جهاد بكنند. اگر همچو شد پيش خواهند برد و من توصيه مىكنم به همه اقشار انسانى و به همه اقشار مسلمين و به همه اقشار عرب كه اگر بخواهند اينها غلبه كنند بر مشكلاتشان بايد تربيت اسلامى بشوند، بايد روى نقشه اسلام حركت كنند، قرآن هادى آنها باشد، امام آنها باشد. اگر اينطور بشود غلبه خواهند كرد بر همه امور و اگر اينطور نباشد و بخواهند روى موازين عادى و روى موازين - عرض مىكنم كه - سياسى و اينها بخواهند پيش ببرند دولتها هميشه مقدمند بر اينها و نخواهند هم پيش برد.
ايمان بود كه ايران را مقدم كرد و بر اين ابرقدرتها غلبه داد
ما به خواست خدا، من از خداى تبارك و تعالى مىخواهم كه ماها را بيدار كند و ما را به صورت صدر اول اسلام در آورد و ملتهاى ما را مثل ملت صدر اول اسلام كند كه خالص ايمان بود و خالص قدر ايمانى بود و قدرت اسلامى بود كه غلبه كردند يك جمعيت چند هزار نفرى بر يك امپراطورى كه بيشتر از تمام جمعيت اين مسلمين كه مىخواستند جنگ بروند، دو مقابل اين جمعيت آنها پيش قدمهايشان بوند و در عقب آلاف و الوف زائد بر اين داشتند، اين پيش قدمهايشان دو مقابل تمام جمعيت اسلام بود و معذلك اينها غلبه بر آنها كردند و اين نبود جز اينكه ايمان بود كه غلبه پيدا مىكرد و در ايران هم اين معنا پيدا شد و اين معنا بود كه ايران را مقدم كرد و بر اين ابر قدرتها غلبه داد. انشاءالله خداى تبارك و تعالى به ما توفيق بدهد و عنايت كند كه ما بتوانيم به وظايف دينيه خودمان، به وظايف انسانيه خودمان عمل بكنيم و من اخيراً هم از شماها تشكر مىكنم كه تشريف آورديد و به ما عنايت كرديد، انشاءالله كه موفق باشيد. البته مسلمين همه بايد با هم باشند. مسلمين همه بايد يد واحده باشند، مرتب به وظيفه اسلامى و انسانيشان عمل كنند. خدا همه را توفيق بدهد. انشاءالله موفق باشند. انشاءالله مؤيد باشند،انشاءالله.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:56 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 264
تاريخ: 17/1/58
استفتاء از محضر امام خمينى در مورد معاملات قاچاق
بسمه تعالى
محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى امام خمينى متع الله المسلمين بطول بقا الشريف با عرض تهنيت و ادب اكنون كه به تاييد خداى بزرگ دولت موقت اسلامى زمامدار امور مىباشد، از نظر شرعى خريد و فروش اجناس مانند چاى و غيره كه به طور قاچاق و مخفى از دولت اسلامى از خارج به ايران مىآورند، چه صورت دارد؟ لطفاً نظر مبارك را در اين مورد مرقوم فرمايند.
با تقديم احترام - گروهى از بازرگانان
پاسخ امام خمينى
بسمه تعالى - طبق مقررات دولت اسلامى عمل بشود.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:56 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 265
تاريخ: 18/1/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از دانشآموزان و محصلين مناطق مختلف تهران
توجه و علاقه پرشور نوجوانان به اسلام و امور اجتماعى
بسم الله الرحمن الرحيم
من از جهتى نگرانم و از جهت خوشحال. از اين جهت كه به حسب قراردادهاى دولتها و براى اثبات اشكالاتى اگر به نهضت ما بخواهند وارد كنند 16 ساله كمتر را اجازه اخذ راى از آنها ندادهاند، از اين جهت متاثرم و از تاثر اين فرزندانم - كه - براى خاطر اينكه به آنها اين اجازه را ندادهاند نيز متاثرم لكن از اين جهت كه اين شور و شعف را در شما فرزندان عزيزم مىبينم و اين توجهى كه شما به امور اجتماعى خودتان داريد و اين علاقهاى كه به اسلام و كشور اسلامى خودتان داريد، خيلى مسرورم. اينطور نيست كه جلوگيرى از اخذ راى، به حساب نياوردن شما فرزندان عزيز باشد. اين براى يك مرسوماتى است كه در دنيا هست و ما هم ناچار براى رفع اشكالات به رفراندم، بايد تا حدودى مراعات كنيم. نگوئيد كه شما را خداى نخواسته به حساب نياوردهاند.
سهم كودكان و نوجوانان در نهضت مقدس اسلامى
شما عزيزان ما هستيد، شما خزائن اين مملكت براى دورههاى آتى هستيد. ما به شما افتخار مىكنيم كه اينطور شور و شعف داريد در امور اجتماعى خودتان، در امور سياسى خودتان و ما از شما معذرت مىخواهيم كه يك همچو چيزى را به حسب التزاماتى كه هست و به حسب مصالحى كه بوده است اين مساله واقع شده است. شما نگران نباشيد. شما در اين نهضت شركت داشتيد، شما هم خون داديد، شما هم در اين نهضت تظاهرات كرديد، فرياد زديد، سهيم هستيد در اين نهضت مقدس، اين نهضت مال شماست، بلكه بايد بگوئيم كه اين كودكهاى كوچك يا اين بچههائى كه به سن بلوغ نرسيدهاند يا كم سن هستند، اينها سهمشان بيشتر است براى اينكه اين كودكان عزيز با ضعف بنيهاى كه دارند و با اينكه كوچك هستند، ضعيف هستند، معذلك در اين نهضتها شركت كردهاند، در اين نهضت پا به پاى بزرگسالان، در اين نهضت شركت كردهاند و پا به پاى بزرگسالان نهضت را به پيش بردهاند. سهم شما بيشتر از ديگران است. من اميد دارم به شما. اميد من به شما دبستانىهاست. اميد من به شماست كه انشاءالله مقدرات كشور ما بعد از اين در دست شماها باشد و شماها وارث اين كشور باشيد.
صحيفه نور ج 5 صفحه 266
خداوند شما را انشاالله سلامت، عزت، سعادت عنايت كند و انشاالله در سالهاى آتيه اگر چنانچه امور اجتماعى باشد، شماها هم شريك هستيد، نگران نباشيد كه ما همانطورى كه نظر به بزرگسالها داريم به شماها نظر داريم و عواطف ما نسبت به شماها بيشتر بايد باشد. از خداوند تعالى سعادت همه شما را خواستارم. سلام و درود بر همه شما.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:57 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 167
تاريخ: 18/1/58
بيانات امام خمينى در جمع كاركنان ذوب آهن
بايد با اتكال به خدا و وحدت كلمه نهضت را به سرانجام برسانيم
بسم الله الرحمن الرحيم
ما امشب مواجهيم با چهرههاى فروزنده جوانان برومند ايران كه در ذوب آهن زحمت مىكشند. من از اينكه شما جوانان محترم، بانوان محترمه به ديدن من و تفقد از من تشريف آورديد تشكر مىكنم و از خداوند تعالى سعادت همه شما را خواهانم. ما اميدواريم كه با همت والاى شما جوانان، انوان و جوانان ديگر اين راه را به آخر برسانيم. شما ديديد كه با وحدت كلمه و با اتكال به خداى تبارك و تعالى تا اينجا آمدهايد و اين نهضت را به اين مرتبه رسانديد و اين مرحله را بايد به آخر برساند. انشاءالله خداوند به شماها توفيق بدهد كه وحدت كلمه خودتان را و اتكال به خداى بزرگ را حفظ كنيد با اتكال به خداى بزرگ است كه مىتوانيم اين راه پر مصيبت را و اين راه آشفته را طى كنيم. با اتكال به خداوند عظيم است كه مىتوانيم آشفتگىهاى اين مملكت را وخرابىهاى اين مملكت را بازسازى كنيم.
همت در انتخاب نمايندگان بصير و متعهد به منظور ارائه اسلام حقيقى
شما در اين رفراندم شركت كرديد و رفراندم را به ثمر رسانيديد و جمهورى اسلامى مستقر شد و آن دولت خائن براى هميشه و سلطنت جائر براى هميشه دفن شد لكن باز نيمه راه هستيم، بايد باز با همت شماها و با وحدت كلمه و با اتكال به خداى بزرگ راه را به آخر برسانيم. ما پس از اين مرحله، مرحله انتخابات براى مجلس مؤسسان داريم، آنجا هم بايد همت كنيد و اشخاص متعهد، اشخاصى كه براى ايران كار بكنند، نه براى اجانب، اشخاصى كه ايمان به خدا داشته باشند، نه چپگرا باشند و نه راستگرا بلكه صراط مستقيم را داشته باشند، آنها را بايد به مجلس مؤسسان بفرستيم و بعد از آن مجلس شوراست كه بايد باز به همت همه اقشار ايران و به همت والاى مرد و زن ايران، اشخاصى كه متعهد هستند، اشخاصى كه سالم هستند، اشخاصى كه بصيرت دارند و هيچ انحراف ندارند و در صراط مستقيم انسانيت هستند به مجالس و مجلس شورا بفرستيم تا اينكه انشاءالله اسلام به آن معنايى كه هست، اسلام به اين حقيقتى كه هست، در ايران پياده بشود، اسلام مثل صدر اسلام، نه اسلامى كه در زمان اين پدر و پسر كوبيده شده بود و هيچ يك از مظاهرش را ما نمىتوانستيم ارائه بدهيم. بايد اسلام
صحيفه نور ج 5 صفحه 268
را ما ارائه بدهيم به آنطورى كه هست، قرآن را ارائه بدهيم به آنطورى كه هست. اگر قرآن و اسلام آنطور كه هست عرضه بشود به دنيا همه مشترى او هستند. انحرافات براى اين است كه اسلام را نشناختهاند اگر اسلام را بشناسند و احكام اسلام را ادراك كنند همه مشترى او هستند.
بى اعتنائى به سمپاشى عمال اجانب و جلوگيرى از نفوذ اشرار و چپاولگران
من به شما جوانان محترم باز هم تذكر مىدهم كه اين وحدت كلمه خودتان را از دست ندهيد. اشخاصى كه در كارخانهها مىآيند و سمپاشى مىكنند اينها عمال اجانب هستند و بيشتر احتمال مىرود كه عمال آمريكا باشند. به اينها اعتنا نكنيد، به اينها محل نگذاريد، اينها فساد مىخواهند بكنند، اينها مىخواهند ايران را به حال اول برگردانند، اينها منافعشان به اين است كه دزدى در راه باشد، منافعشان به اين است كه چپاولگرى باشد. اگر چنانچه عدل اسلامى باشد، دست چپاولگرها كوتاه است و اينها نمىخواهند دست چپاولگرها كوتاه باشد. اينها كه در كارخانهها مىآيند و تبليغات مىكنند، اينها به صورت يك نحو تبليغاتى كه مردم بپسندند مىكنند لكن در واقع مىخواهند همان مسائل سابق را پيش بياورند. بايد با دقت ملاحظه كنيد، با هوشيارى با آنها مواجه بشويد نگذاريد آنها رخنه كنند در بين جوانان ما. خداوند انشاءالله شماها را حفظ كند از شر شياطين و مملكت ما را حفظ كند از شر اشرار و از اجانب و مملكت ما مستقل و آزاد براى خودمان باشد خودمان در آن كار بكنيم و خودمان استفاده از آن بكنيم. سلام بر شما دوستان عزيز. والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:57 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 269
تاريخ: 19/1/58
بيانات امام خمينى در جمع بختيارىهاى چهارلنگ
سركوبى عشاير به دست رضاشاه خائن
بسم الله الرحمن الرحيم
يكى از خيانتهاى رضاشاه به ملت ما اين بود كه مامور شده بود عشاير ما را سركوب كند. من در يك كتابى راجع به اين مطلب نوشتم لكن نگذاشتند آن جمله باشد. اين عشاير ما در اطراف ايران پشتوانههاى استقلال ايران بودند و خارجىها از باب اينكه اين قدرت را نمىتوانستند تحمل كنند مامور كردند رضا خان را، پدر اين محمدرضا را براى سركوب كردن اين عشاير و او خدمت خودش را با خيانتهاى به ملت ما به انجام رساند و بعد از او هم پسرش همان نقشه را رفتار كرد. شما عشاير پشتوانه اين مملكت بوديد و انشاءالله هستيد. پدران شما به اين مملكت خدمتها كردند و استقلال اين مملكت را حفظ كردند و شما هم بايد به همان رويه عمل كنيد و استقلال مملكت خودتان را حفظ كنيد.
با هوشيارى در قبال توطئههاى خائنين،استقلال كشور را حفظ كنيد
تا اكنون كه رژيم فاسد برقرار بود، تا آنوقتى كه اين رژيم خائن برقرار بود مملكت ما نه استقلال داشت نه آزادى و همه شما طعم اين مطلب را چشيده بوديد كه همه در اختناق بوديم و همه غير آزاد. بحمدالله با قيام ملت و تمام اقشار، چه عشاير و چه شهرىها با اين قيام شماها و ماها توانستيم كه اين جرثومه فساد را بيرون كنيم به طورى كه الان در هيچ جا به او منزل نمىدهند و الان به طور سرگردانى نمىداند چه بكند، نتيجه خيانتها و جنايتهارا دارد مىچشد لكن شما عشاير محترم و ساير عشاير محترم ايران و تمام اقشار ملت بايد هوشيارانه توجه داشته باشيد دستهاى خائن باز در زير پرده مشغول فعاليت هستند. آنها نمىخواهند يك ايران مستقل باشد، آنها مىخواهند ايران تمام مخازنش را به آنها به طور رايگان بدهد، چنانچه داد. نفت ما را دادند و در ازاى او پايگاه درست كردند براى آمريكا. اين اسلحههايى كه به ايران فرستادند اسلحههايى بود كه به درد ايران نمىخورد، اسلحههايى بود كه براى خود آنها بود. هم نفت ما را بردند و هم پايگاه به ازاى او درست كردند. بايد از اين به بعد به اين طور خيانتها خاتمه داد. بايد شما جوانهاى برومند هوشيارانه توجه داشته باشيد كه دستهاى خائنى كه الان مشغول فعاليت هستند قطع كنيد.
صحيفه نور ج 5 صفحه 270
تصويب جمهورى اسلامى با شركت مشتاقانه اقشار مردم در رفراندم
انشاءالله الان كه ديديد كه رفراندم به چه آبرومندى تمام شد كه در تمام دنيا همچو رفراندمى نبود، رفراندمهاى دنيا به اين قدرت نبود. مردم ايران با اشتياق راى دادند به جمهورى اسلام چون علاقه داشتند به جمهورى اسلام و به اسلام و از حيث كميت بيست ميليون جمعيت و بيشتر راى دادند به جمهورى اسلام و اسلام را تصويب كردند.
انتخاب وكلاى صالح و متدين براى مجلسين
خداوند شما را زنده نگه دارد و از اين به بعد باز ما احتياج به ملت داريم و احتياج به شماها داريم. براى مجلس مؤسسان بايد اشخاصى كه در مجلس مؤسسان مىروند اشخاص امين باشند، اشخاص فاضل باشند، اشخاص مطلع باشند، گرايش نداشته باشند به چپ و راست، ملى باشند، مستقل باشند، فكرشان مستقل باشد و ما احتياج داريم كه اين وحدت را حفظ كنيد تا اينكه انشاءالله وقتى كه مجلس مؤسسان بنا شد بپا بشود، وكيلى كه صالح باشد بفرستيد و شايد در آنوقت من به شما معرفى بكنم اشخاصى را كه صالح هستند و پس از آن باز ما احتياج داريم و آن مجلس شوراى ملى است.
تاكنون مىدانيد كه مجلس شوارى ملىهايى كه (يعنى به اصطلاح ملى، مجلس شوراهاى سلطنتى بايد گفت) تاكنون مىدانيد كه به اختيار شما نبوده. هيچ وقت نيامدند به شما بگويند كه مختاريد كه هر كس را مىخواهيد راى بدهيد، آن بساط گذشت، انشاءالله ديگر عود هم نخواهد كرد و شما مستقل، آزاد، وكلاى مجلس را به مجلس مىفرستيد لكن بايد ملاحظه كنيد كه باز شياطين نيايند و شما را اغفال كنند. بايد وكلاى آزادمنش، وكلاى ملى، وكلاى متدين، وكلاى فاضل به مجلس شورا بفرستيد.
من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت شما را، ايلات ايران را، ايل چهار لنگ را كه من اطلاع از حالشان دارم، من سلامت همه را خواهان هستم. شماها پشتوانه مملكت ما هستيد و بايد انشاءالله با قدرت و قوه جلوگيرى از فساد بكنيد و حفظ استقلال مملكت خودتان را بكنيد. سلام بر همه شما دوستان من.
والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:57 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 271
تاريخ: 19/1/58
بيانات امام خمينى در جمع كاركنان مخابرات
تا قطع ريشههاى فاسد، نهضت ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحيم
من مىدانم كه دستگاه مخابراتى به ما خيلى كمك كرده. همان وقتى كه ما در خارج بوديم باز آنها در صورتى كه همه چيز سانسور بود به ما كمك مىكردند و مخابرات ما را در دست مىگرفتند و مىرساندند و اينها و من از همه شماها متشكر هستم و شما سهيم هستيد در اين نهضت و اميدوارم كه باز با شركت شما آقايان و ساير اقشار ملت اين نهضت به آخر برسد.
اين نهضت الان بين راه است يعنى بحمدالله دست اجانب را تا آن مقدارى كه مىشود كوتاه كرديم و عمال اجانب هم كه در رأسش محمدرضا بود، آنها هم خارج شدند و به همت ملت و خواست خداى تبارك و تعالى تا اينجا رسيديم و از اينجا به بعد هم كه قضيه سازندگى هست و قضيه ريشه كن كردن اين اقشارى كه باز از آنها ريشههاى فاسدى در كشور ما هست كه خيلى از آنها از عمال آمريكا هستند ولى با يك چهره ديگر و بايد همه مابا هم متصل باشيم و گمان نكنيم كه تمام شده است كار و به آخر رسيده است. بايد ما نيمه راه خودمان را ببينيم كه تا آخر راه با قدرت و قوه جلو برويم.
رمز پيروزى ملت، اتكال به خدا و حفظ وحدت كلمه بايد همه ما با هم همانطورى كه ملاحظه كرديد كه به واسطه وحدت كلمه ملت، به واسطه توجه به اسلام و ديانت اين راه را تا اينجا آمدهايم، در صورتى كه قدرت دست آنها بود و ملت ما جز مشت و خون چيزى نداشت لكن اتكال به خدا كرد و وحدت كلمه در بين همه اقشار حاصل شد به طورى كه ديگر ابرقدرتها هم نتوانستند او را ابقائش كنند، در صورتى كه قبلاً دائماً اين مساله را مىگفتند كه نه اين بايد باشد. اين انگلستان مىگفت كه اين وفادار به ماست، بايد باشد. آمريكا به صورت ديگر مىگفت. شوروى با اين صورتها نمىگفت لكن پشتيبان بودند. در صورتى كه همه ابر قدرت - پشتيبان بودند و خودش هم يك قدرت شيطانى داشت، سازمانها داشت، بساط داشت معذلك قدرت ملت معلوم شد كه بالاتر از همه چيز است.
قدرت ملت به چه حاصل شد؟ به اين حاصل شد كه همه ما با هم، مقصد اسلام. اگر همه با هم بودند لكن مقاصدى داشتند كه غير مقصد اسلام بود، اينطور پايدارى مىكردند؟!
صحيفه نور ج 5 صفحه 272
شما ملاحظه كرديد كه جوانهاى ما كه شهيد شدند، همه اينها شهادت را استقبال كردند، اين براى قدرت اسلام بود و از حالا به بعد هم بايد اين قدرت را حفظ كرد، اين ايمان را حفظ كرد، تا اين وحدت كلمه حفظ بشود تا پيروز بشويم انشاءالله و من اميدوارم كه با وحدت كلمه و قدرت ايمان ما اين راه را تا آخر برسانيم آنطورى كه مىخواهيم.
تبديل اقتصاد و فرهنگ طاغوتى به يك وضع اسلامى
الان همه دستگاهها باز آن باقيمانده طاغوت در آن هست. اينها سالهاى طولانى عادت دادند ادارات را - عرض كنم كه - همه اقشار را به يك وضع طاغوتى و تا آمده اين متبدل بشود به يك وضع اسلامى - انسانى يك قدرى طولانى است و از آنطرف خرابىهائى كه در ايران كردند آنها و ايران را تقريباً به شكل يك خرابه در آوردند. از حيث اقتصاد همچو عقب هستند كه مدت بايد طول بكشد تا بتوانند اينها اقتصاد صحيحى داشته باشند.
فرهنگ ما را آنطور كردند كه نگذاشتند انسان در آن پيدا بشود كه حالا - ما - اگر ما بخواهيم مجلسى، مجلس مؤسسانى درست كنيم، بخواهيم يك مجلس شورائى درست كنيم بايد چراغ برداريم و بگرديم اين طرف و آن طرف ببينيم كه تازه يك آدمى كه امين باشد، يك آدمى كه ملى باشد، جهات شرقى نداشته باشد، جهات غربى نداشته باشد، خدمتگزار به اسلام باشد، خدمتگزار به كشور باشد، اين را بايد چراغ برداريم از اين طرف به آن طرف بگرديم پيدا كنيم. چرا؟ براى اينكه بيش از سالهاى طولانى و اخيراً بيش از پنجاه سال اينها زحمت كشيدند كه نگذارند آدم پيدا بشود. آدمها را كشتند، اشخاص مؤثر را يكى بعد از ديگر كشتند و نگذاشتند كه در مملكت ما يك آدمهائى كه امين باشند، متدين باشند و ملى باشند، گرايش چپى نداشته باشند، گرايش راستى نداشته باشند، اينها نگذاشتند كه رشد بكنند جوانهاى ما. اينها رخنه كردند در فرهنگ ما و فرهنگ ما را يك وضعى درست كردند كه نتواند انسان درست بكند.
از حالا بايد شروع كنيم به انسان سازى
ما حالا، از حالا بايد شروع بكنيم براى انسان سازى، يك مملكت غنى كه همه چيز دارد، يك مملكتى كه همه چيز دارد، معذلك حالا بايد روى گنج خودش بنشيند، گرسنگى بخورد. اين جز اين نبود كه نگذاشتند كه اين مملكت ما روى موازين انسانى اداره بشود. حالا ما بايد از سر بنشينيم همهمان با هم به شركت همه، يك طايفه نمىتواند، دولت نمىتواند، ملت بايد با دولت باشد، دولت با ملت باشد، همه با هم به فكر باشند، متفكرين ما فكر بكنند، نقشه بكشند تا اينكه باز يك انسانهائى ما درست بكنيم، بعد از چند سال بتوانيم كه درست اين مملكت را اداره بكنيم.
و من اميدوارم كه خداوند شماها را كه قدرت انسانى اين مملكت هستيد، شماها را حفظ كند، جوانهاى ما را حفظ كند و بيدار كند همه ما را كه به تكاليفى كه خدا براى ما تعيين كرده است عمل
صحيفه نور ج 5 صفحه 273
بكنيم و اين قدرت اسلامى كه همه ديديد، محفوظ بماند و اين وحدت كلمه محفوظ بماند و انشاءالله يك مملكت از خودمان باشد و خودمان اداره بكنيم، همه معنوياتش را و هم مادياتش را.
خدا به همه شما توفيق و سعادت عنايت كند، موفق باشيد، مؤيد باشيد.
والسلام عليكم و رحمة اللهوبركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:57 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 274
تاريخ: 20/1/58
دستور امام خمينى درباره خانه سازى در سراسر كشور
دوران سازندگى از مراحل حساس انقلاب اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
ملت من! برادران و خواهران دلير و مبارز ايدهم الله تعالى! اينك به مرحله حساسى از دوران انقلاب اسلامى خود رسيدهايم. دوران سازندگى، دورانى كه بايد از ثمرات انقلابمان مردم محروم و ستمديده ايران بهرهمند شوند، دورانى كه بايد شكوه نظام عدل اسلامى را لمس كنيد، دورانى كه همه بايد دست به دست هم بدهيم تا ريشه فقر و استضعاف را بر كنيم. شما مردم شريف ايران در جريان مبارزه با استعمار و استثمار پيروزى بزرگى به دست آورديد و توانستيد با اتكال به خداى متعال و وحدت كلمه و مشاركت همه قشرها بر طاغوت زمان غلبه كنيد و پشت ابرقدرتها را بلرزانيد. اكنون نيز بايد با خوديارى و همكارى براى مبارزه عليه فقر و محروميت بسيج شويد و با تائيد الهى به نجات مردم مستضعف كمر همت ببنديد. در رژيم منفور پهلوى مساله مسكن يكى از مصيبت بارترين مشكلات اجتماعى مردم ما بود. بسيارى از مردم در اسارت تهيه يك قطعه زمين و داشتن يك لانه بودند و چه بسا تمام عمرشان را زير بار بانكها و سودجويان و غارتگران به سر مىبردند تا بتوانند پناهگاهى را براى خود و فرزندانشان دست و پا كنند.
قشر عظيمى از مستضعفان جامعه هم بكلى از داشتن خانه محروم بودند و در زواياى بيغولهها و اتاقكهاى تنگ و تاريك و خرابهها به سر مىبردند و چه بسا قسمت مهمى از در آمد ناچيزشان را بايستى براى اجاره آن بپردازند و اين ميراث شوم براى ملت ما باقيمانده و اكنون جامعه ما با چنين مصيبتى دست به گريبان است. نظام اسلام چنين ظلم و تبعيضى را تحمل نخواهد كرد و اين از حداقل حقوق هر فرد است كه بايد مسكن داشته باشد. مشكل زمين بايد حل شود و همه بندگان محروم خدا بايد از اين موهبت الهى استفاده كنند. همه محرومان بايد خانه داشته باشند. هيچ كسى در هيچ گوشه مملكت نبايد از داشتن خانه محروم باشد.
بر دولت اسلامى است كه براى اين مساله مهم چارهاى بينديشد و بر همه مردم است كه در اين مورد همكارى كنند.
صحيفه نور ج 5 صفحه 275
افتتاح حساب شماره 100 براى كمك به محرومان
اينجانب حساب به شماره 100 در تمام شعب بانك ملى افتتاح كرده و از همه كسانى كه توانائى دارند، دعوت مىكنم كه براى كمك به خانه سازى براى محرومان به اين حساب پول واريز كنند و در هر محل از بين افراد صلاح و مورد اعتماد، گروهى حداقل مركب از سه نفر از مهندسان و كارشناسان شهرسازى و خانه سازى و يك نفر روحانى و يك نماينده دولت انتخاب شوند تا با صرفه جوئى و دقت كامل خانههاى ارزان قيمتى بسازند و در اختيار محرومان قرار بدهند و در اين طرح به هيچ وجه پولى در برابر خريد زمين پرداخت نشود.
من اميدوارم همه كسانى كه زمينهاى وسيعى در اختيار دارند به اين امر مهم اسلامى انسانى كمك كنند و زمينها را در مناطق مرغوب قابل سكونت در اختيار اين طرح بگذارند و نيز هر كس كه توانائى دارد، در تامين انواع مصالح ساختمانى به اين خدمت اسلامى كمك و نيروى كار و كارگرى به طور وسيع به كار افتد و دولت نيز تصميمات لازم را در تامين آب و برق و و آسفالت و وسائل اياب و ذهاب و مدرسه و درمانگاه و ديگر نيازمندىهاى عمومى فراهم سازد.
بنياد مستعضفين نيز بايد به كمك اين طرح بشتابد و از اموال مصادره شده خاندان پهلوى و اطرافيانش در اين طرح استفاده شود و نيز دولت بايد در طرحهاى اساسى و دراز مدت خود براى حل اين مشكل در سطح عموم طرحهائى تهيه كند و اكنون اين يك تجربه تازه از بسيج نيروى ايمان جامعه در راه تعاون اسلامى و مبارزه با محروميت است كه ملت با توفيق الهى بايد از آن نيز سرافراز در آيد. من با كمال تواضع از ملت عزيز در اين امر حياتى استمداد مىكنم و سلامت و سعادت همگان را خواستارم.
والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:57 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 276
تاريخ: 21/1/58
بيانات امام خمينى خطاب به نمايندگان عشاير بختيارى شهرستان ايذه
از بزرگترين خيانتهاى رژيم پهلوى سركوبى ايلات و عشاير
بسم الله الرحمن الرحيم
شما جوانمردان ايل بختيارى خوش آمديد، يكى از بزرگترين خيانتهائى كه سلسله پهلوى بر ايران كردند اين بود كه عشاير و ايلات ما را از بين بردند، زيانها به واسطه اينكه مامور بودند آن كسانى كه پشتوانه اين مملكت است، سركوب كنند، پشتوانه مملكت ما ايلات و عشاير بودند كه از آن جمله ايل بختيارى كه من سوابق با آنها دارم. از ماموريتهائى كه رضا شاه داشت اين بود كه تمام ايلات را در اطراف ايران از بين ببرد و آنها را به اسم اينكه مىخواهيم شهرى كنيم سركوب كنند مىخواستند كه ايران پشتوانه نداشته باشد تا بتوانند هر چه خيانت است بكنند، اين پشتوانههاى ما را از بين بردند و سركوب كردند و به آمال خودشان رسيدند، اينهمه خيانت كردند بر ما، مخازن ما را بردند، نفت ما را بردند و در ازاى او اسلحههائى آوردند كه به درد ايران نمىخورد، بلكه براى خود آنها، براى اينكه پايگاه داشته باشند در ايران، آنها را آوردند به اسم اينكه پول نفت است. شما تنها ايل بختيارى نيستيد كه رنج ديديد در زمان اين پدر و پسر، تمام ايلات ايران و عشاير محترم ايران بودند، بلكه عشاير و ايلات محترم تنها نبودند، تمام اقشار ايران از مذهبىها و علماى مذهب تا آخرين فرد ايران در تحت فشار بودند، فشار به جائى رسيد كه نه زن در اين مملكت اختيار داشت از خود و نه مرد، نه روحانى مىتوانست وظائف روحانيت خودش را حفظ كند و نه دانشگاهى مىتوانست وظائف خودش را حفظ كند. اينها تمام مفاخر ايران را از دست دادند، بردند و ماموريت داشتند كه براى ايران هيچ مطلبى نگذارند. مفاخر ما ايلات و عشاير ما بودند، آنها را سركوب كردند. مفاخر ما دانشگاههاى دينى و فرهنگى بود، آنها را سركوب كردند. مفاخر ما ارتش ما بود، آنها را به واسطه مستشاران در بند كشيدند. تمام فرهنگ ما را و اقتصاد ما را از بين بردند. حالا هم كه فرار كردند جواهرات ما را مقدارى پدر برد و مقدار زيادى پسر و پولهاى ايران را در بانك خارجى متوقف كردهاند و الان قرضهاى زيادى از ايران در ممالك خارجى به اسم اينها ثبت است ولى بحمدالله ملت ما در يك زمانى بپا خاست و با خواست خداى تبارك و تعالى دست آنها را از ذخاير ما كوتاه كرده است. به خواست خداى تبارك و تعالى دست اجانب از اين مملكت كوتاه شد.
صحيفه نور ج 5 صفحه 277
استقلال و آزادى در سايه اسلام
من از خداوند تبارك و تعالى توفيق تمام ملت ايران را خصوصاً عشاير محترم ايران را و خصوصاً شما عشاير محترم ايل بختيارى را خواهان هستم و اميدوارم همانطور كه تاكنون با اين نهضت همراه بوديد، از اين به بعد هم اين نهضت را حفظ كنيد. برادران من در سايه اسلام مىتوانيد سعادت در دنيا و آخرت پيدا بكنيد، در سايه اسلام مىتوانيد مفاخر خودتان را برگردانيد، در سايه اسلام مىتوانيد آزاد و مستقل باشيد. اين اسلام را حفظ كنيد، اين نهضت اسلامى را حفظ كنيد و همانطورى كه در رفراندوم راى داديد و تقريباً صد در صد رفراندوم پيروز شد، همانطور در مجلس مؤسسان نيز جديت كنيد و آراء خودتان را براى اشخاص بيدار، امين، مومن، مسلم، وطنخواه، به صندوقهائى كه بعدها نسبت به او درست مىشود بريزيد و بعد از آن نيز كه قضيه مجلس شورا پيش مىآيد باز افراد سالم، افراد وطنخواه، افراد وطن دوست افرادى كه نه شرقى باشند نه غربى، بلكه در صراط مستقيم اسلاميت و انسانيت باشند، انتخاب كنيد و به آنها راى بدهيد.
من از خداى تبارك و تعالى سلامت شما را مىخواهم و متشكرم از اينكه آمدهايد و از نزديك تفقد از ما مىكنيد. خداوند همه شما را سعادتمند كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:57 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 278
تاريخ: 21/1/58
بيانات امام خمينى در جمع لشكر يك پياده
اسلام و ملت حامى و پشتيبان ارتش اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
شما لشكر اسلام هستيد و ملت موظف است به شما احترام بگذارد، ملت موظف است از شما پشتيبانى كند. ما و اسلام پشتيبان شما هستيم، شما دلخوش باشيد، آزرده نشويد از بعضى اخلالگران كه حرفهاى بيجا مىزنند. ما شما را از خود مىدانيم و خود را از شما مىدانيم. ما در همه مراتب با شما هستيم و تا آخر نهضت شما با ما و ما با شما.
اسلام اگر آنطور كه هست، موفق بشويم كه احكام آن را اجرا بكنيم، براى همه شما سعادت ايجاد مىشود، براى همه ملت سعادت ايجاد مىشود. اسلام دين آزادى و استقلال است، اسلام دينى است كه همه كس به حقوق خودش مىرسد و مراعات همه حقوق را مىكند. ارتش اسلامى در پناه اسلام است، ارتش اسلامى براى ملت و براى اسلام است و امروز طاغوت از بين رفت و انشاءالله ديگر بر نخواهد گشت.
وظيفه ارتش اسلامى، حفظ استقلال و آزادى مملكت
شما بايد حافظ استقلال مملكت خودتان باشيد، حافظ آزادى مملكت خودتان باشيد، همه قشرهاى ملت موظفند از شما پشتيبانى كنند. شما كسانى هستيد كه بايد استقلال اين مملكت را حفظ كنيد و ما از شما تشكر مىكنيم و ما پشتيبان شما هستيم، همه ملت موظفند كه از شما پشتيبانى كنند و اگر كسى به شما جسارت كرد، به لشكر امام زمان جسارت كرده است. من به شما اطمينان مىدهم كه شما در جوار اسلام با طمانينه، با سلامت و با سعادت زندگى خواهيد كرد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:58 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 279
تاريخ: 21/1/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از عشاير لرستان
عدالت الهى در سايه جمهورى اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
+ من هم جمهورى اسلامى را به شما اهالى محترم لرستان و به ساير اقشار ملت تبريك عرض مىكنم. انشاءالله جمهورى اسلامى بر همه شما مبارك باشد.
با جمهورى اسلامى سعادت، خير، صلاح براى همه ملت است. اگر احكام اسلام پياده بشود مستضعفين به حقوق خودشان مىرسند، تمام اقشار ملت به حقوق حقه خودشان مىرسند، ظلم و جور و ستم ريشه كن مىشود. در جمهورى اسلامى زورگويى نيست، در جمهورى اسلامى ستم نيست، در جمهورى اسلامى آزادى است، استقلال است. همه اقشار ملت در جمهورى اسلامى بايد در رفاه باشند. در جمهورى اسلامى براى فقرا فكر رفاه خواهد شد، مستمندان به حقوق خودشان مىرسند. در جمهورى اسلامى عدل اسلامى جريان پيدا مىكند، عدالت الهى سايه مىافكند بر تمام ملت. آن چيزهائى كه در طاغوت بود در جمهورى اسلامى نيست.
ضرورت دفع تبليغات سوء شياطين
من جمهورى اسلامى را به شما تبريك عرض مىكنم. اميدوارم در زير سايه اسلام همه ما با رفاه و سعادت بسر ببريم. شما اهالى محترم لرستان متوجه باشيد كه اگر شياطين آمدند آنجا و خواستند تبليغات سوء بكنند آنها را دفع كنيد. اين شياطين اشخاصى هستند كه تابع شياطين بزرگند، اينها اشخاصى هستند كه براى قدرتهاى بزرگ خدمتگزارند. آنها را به جمعيتهاى خودتان راه ندهيد. جلوى آنها را و تبليغات آنها را بگيريد. آنها مىخواهند بر خلاف اسلام تبليغ كنند، شما بايد جلوى آنها را بگيريد.
من از خداى تبارك و تعالى سعادت و سلامت و عزت و عظمت شما را خواستارم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:58 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 280
تاريخ: 22/1/58
بيانات امام خمينى در جمع كارمندان بانكهاى قم و كاشان
تحول در مؤسسات و ادارات دولتى امرى ضرورى براى حل مشكلات است
بسم الله الرحمن الرحيم
من از شما تشكر مىكنم كه از نزديك آمديد كه با هم صحبت بكنيم و مشكلاتى كه كشور ما به آن مبتلاست با هم راه حل پيدا كنيم. ما تاكنون از شماها دور بوديم و شما از ما، براى اينكه نمىخواستند اقشار ملت به هم نزديك باشند و با هم تفاهم كنند. حالا بحمدالله توفيق حاصل شد كه ما با شما دوستان، برادران از نزديك تفاهم كنيم و مشكلات خودمان را در ميان بگذاريم. تنها قضيه بانك نيست كه در ايران به يك شكل طاغوتى در آمده است، تمام چيزهائى كه، بنيادهائى كه در كشور است همه اينطور است. فرهنگ، دادگسترى و ساير مؤسسات دولتى در زمان طاغوت به طورى بود كه هيچ شباهتى نه به اسلام داشت و نه هيچ فايدهاى براى كشور. بايد تحول حاصل بشود. اگر همه بنيادها تحول پيدا نكند، از شكل طاغوتى به شكل توحيدى و اسلامى بيرون نيايد، ما باز به همان مسائل و به همان مشكلات مبتلا خواهيم بود و شايد خداى نخواسته بدتر هم بشود. بايد همه قشرهاى مملكت در صدد اصلاح باشند، تحول باشند.
ربا در اسلام حرام است
سيستم بانكدارى به اين وضعى كه الان در ايران هست، اين وضع، وضع طاغوتى است. ربا در اسلام حرام است، در قرآن اعلام به حرمت شده است. كسى كه ربا بخورد، ربا بگيرد، در اسلام، در قرآن گفته شده است كه جنگ با خدا مىكند. اين سيستم بايد متحول بشود. سيستم بانكى بايد عوض بشود و ما اميدواريم كه با همت همه كارمندان و كارگران اينطور مسائل حل بشود.
اگر چنانچه اين مسائل حل نشود فرهنگ ما همان فرهنگ باشد، وزارتخانههاى ما همان وزارتخانه باشد، افراد وزارتخانهها باز همان باشد، ادارات ما باز همان ادارات باشد و مردم ما باز همان افكار را داشته باشند كه در زمان طاغوت داشتند من خوف اين را دارم كه شكستى به ما وارد بشود كه ديگر جبران نتوانيم بكنيم. بايد همه با هم، همه ملكفيم. تكليف، تكليف خدائى است، همه مكلفيم كه اسلام و كشور را نجات بدهيم.
صحيفه نور ج 5 صفحه 281
چهره واقعى اسلام را، حتى از مسلمين هم مخفى نگه داشتند
كوشش كردند در سالهاى طولانى براى اينكه اسلام را مخفى نگه دارند، نگذارند اسلام آنطور كه هست، در خارج عرضه بشود. اگر اسلام به آنطورى كه هست عرضه بشود، مكتبهاى ديگر عقب مىنشينند، مكتب هاى ديگر شكست مىخورند لكن آنهائى كه مىخواستند اين مملكت ما را هر چه دارد ببرند و همه چيزهاى ما را غارت كنند، مخازن ما را ببرند، آنها در سالهاى طولانى نقشه كشيدند و اسلام را به آنطورى كه بود مخفى كردند حتى از خود مسلمين، حتى جوانهاى ما بىاطلاعند از اسلام و جز صورتى اطلاع ندارند. اگر انشاءالله ما توفيق پيدا بكنيم و جمهورى اسلامى را با همه احكامى كه دارد، با همه احكام نورانى كه از طرف خداوند تعالى براى سعادت بشر آمده است ما بتوانيم پياده بكنيم و با همت همه اقشار ملت و شما جوانهاى برومند بتوانيم پياده بكنيم، سعادتمند خواهيم شد.
كشور ما همه چيز دارد. كشور ما يك كشور غنىاى است كه مخازن زير زمينى بسيار دارد، بيشتر از آن مقدارى كه احتياج دارد، دارد. يك كشور غنىاى است لكن دستهائى كه مىخواستند اين ثروت ما را ببرند، اينها نمىگذارند كه ايران به آنطورى كه بايد و شايد اداره بشود و در هر چندى يك مامورى گمارند براى اينكه مردم را يا غافل كنند يا به عقب برانند. چنانچه در اين پنجاه و چند سال ما خودمان شاهد بوديم كه رضاخان آمد و همه مآثر ما را از بين برد، تمام قشرهائى كه مىتوانستند خدمت بكنند به اين مملكت سركوب كرد و بعد از او هم اين خلفش كه به خوبى خلف اوست يعنى همانطور كه او خائن و جنايتكار بود، اين هم خائن و جنايتكار بود، بر ما مسلط كردند و سالهاى طولانى همه چيز ما را به عقب زدند و همه ثروت ما را بردند و اين تتمه را بايد نگه داريد.
در هر مقامى كه هستيد براى اصلاح و آبادانى ايران همت گماريد
الان ايران به يك صورت خرابه در آمده است. اينها خراب كردند، همه چيز ما را بردند و ما بايد اين تتمه را حفظ كنيم و اين تتمه را براى اعقاب خودمان محفوظ نگه داريم. اين مسائل با همت همه اقشار اين ملت است، با همت شما جوانهاست. هر كس در هر مقامى كه هست بايد كمر همت به خدمت به اين مملكت، به خدمت به اسلام ببندد تا مشكلات رفع بشود. شمايى كه در بانك هستيد و كارمند بانك يا رؤساى بانك هستيد بايد بانك را اصلاح بكنيد. كسانى كه در فرهنگ هستند بايد فرهنگ را اصلاح بكنند. بايد فرهنگ را اصلاح بكنند. كسانى كه در وزارتخانه هستند بايد وزارتخانهها را تصفيه كنند و همين طور بايد همه ما دست به هم بدهيم تا اين كشورى كه خرابه كردند و رفتند و بردند هر چه ما داشتيم، انشاءالله دوباره به حال اول و بلكه بهتر برگردد به حال اول. خداوند همه شما را تاييد كند، موفق باشيد، سعادتمند باشيد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:58 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 282
تاريخ: 22/1/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از مردم بابل
ايران در دوران پهلوى يك حبسى بود از براى اهالى محترمش
بسم الله الرحمن الرحيم
از آقايان كه از راه دور آمدند براى تفقد از اينجانب، از آقايان تشكر مىكنم. سلامت و سعادت همه را از خداى تبارك و تعالى خواستارم.
شما محروميت خودتان را اطلاع داريد. تمام مردم ايران در دوره اين پدر و پسر محروم بودند، محروم از آزادى، محروم از استقلال. جوانهاى ما در همه اطراف ايران در حبس و شكنجه بسر بردهاند و محروم از آزادى و استقلال بودهاند. علماء ايران محروم از آزادى بودهاند و بسيارى از آنها در تبعيد و حبس بسر بردهاند. مردم تهران، اين محلاتى كه زاغهنشين گفته مىشود يا چادرنشين، شايد از محلهاى شما محرومتر باشند. اينها در خانههاى گلى يا زير چادر، هر يك با چندين عائله بسر مىبرند، مثل يك سوراخى كه جانورها در آنجا باشند. ايران يك حبسى بود از براى همه اهالى محترمش و بحمدالله اين حبش شكسته شد و آزادى به شما برگشت و استقلال پيدا كرديد.
با پشتيبانى از قواى انتظامى به سركوبى مفسده جويان بپردازيد
الان وقتى است كه همه با هم همصدا و هم راى، همه با هم باشيد و اين نهبضت را پيش ببريد. اگر چنانچه در سرحدات كه شما هستيد شلوغىهائى هست و فرصت طلبها در آنجا مىخواهند كارهاى زشتى بكنند، شماها جلو بگيريد، البته از طرف دولت هم اقدام مىشود. من از شما خواستارم كه به دولت كمك كنيد، به ژاندارمرى كمك كنيد. فقط اين نباشد كه منتظر باشيد دولت همه كارها را بكند. دولت نمىتواند همه كارها را انجام بدهد. شماها بايد پشتيبانى كنيد، هم از ارتش، هم از ژاندارمرى و هم از قواى انتظامى و كلانترىها و همه با هم جلوى مفسده جويان را بگيريد. اين مفسده جويان مىخواهند باز شما را به حال اول برگردانند و زير ستمهاى سابق قرار دهند و ذخائر شما را ببرند. ما اميدواريم با برقرارى حكومت عدل اسلامى و توانائى بر اينكه احكام اسلام را در ايران جارى بكنيم، براى همه قشرها سعادت، هم سعادت دنيا و هم سعادت آخرت پيش بيايد. من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه ايرانىها و شما جوانانى كه در اينجا مجتمع هستيد مىخواهم و سلام و درود بر شما.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:58 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 283
تاريخ: 22/1/58
بيانات امام خمينى در جمع پرسنل نيروى هوائى قلعه مرغى
تبعيت از خاندان نبوت
بسم الله الرحمن الرحيم
من نيز رحلت بانوى عالم را به همه ملت ايران و شما آقايان، جوانان غيور تسليت عرض مىكنم. ما بايد سرمشق از اين خاندان بگيريم، بانوان ما از بانوانشان و مردان ما از مردانشان، بلكه همه از همه آنها. آنها زندگى خودشان را وقف كردند از براى طرفدارى مظلومين و احياى سنت الهى. ما بايد تبعيت كنيم و زندگى خود را براى آنها قرار بدهيم. كسى كه تاريخ اسلام را مىداند، مىداند كه اين خاندان هر يكشان مثل يك انسان كامل بلكه بالاتر، يك انسان الهى، روحانى براى ملتها و مستضعفين قيام كردند در مقابل كسانى كه مىخواستند مستضعفين را از بين ببرند.
قرآن كتاب تربيت انسان است
اسلام براى مستضعفين آمده است، اسلام براى ساختن انسان آمده است. كتاب آسمانى اسلام كه آن قرآن مجيد است، كتاب تربيت انسان است، انسان را به همه ابعادى كه دارد، به بعد روحانى و به بعد جسمانى، بعدهاى سياسى، اجتماعى، فرهنگى، همه بعدها، بعد ارتشى - انسان - اسلام آمده است كه به ما راه تربيت را نشان بدهد، ما هم بايد به تبع اسلام تربيت كنيم جوانان خودمان را، تربيت كنيم بانوان خودمان را، بانوان ما تربيت كنند اطفال خودشان را در دامن خودشان، وقتى كه بزرگ شدند، تربيت كنند آنها را تا برسند به آنوقتى كه برومند شوند و براى اسلام و براى انسانيت خدمتگزار باشند.
اساس ارتش اسلام ايمان است، نه سلاح
ارتش اسلام در صدر اسلام با آنكه ارتشى ضعيف بود به حسب ساز و برگ، شايد هر چند نفر يك شمشير داشتند، هر چند نفر يك اسب داشتند لكن چون قوت ايمان داشتند در ظرف كمتر از نيم قرن بر تمام قدرتهائى كه در آنوقت بود، غلبه كردند، تمام قدرتها را خاضع كردند. اگر چنانچه ارتش معظم ما كه از خود ماست و ما از او هستيم، قدرت ايمان خودش را تقويت كند، انشاءالله تعالى بر همه مشكلات و بر همه چيزهائى كه براى مادر پيش است، انشاءالله همه مشكلات را حل خواهد كرد.
صحيفه نور ج 5 صفحه 284
جدائى ميان اقشار ملت از اقدامات طاغوت بود
ارتش ما پشتوانه ملت ماست، ارتش ما ضامن استقلال كشور ماست، ارتش ما از ماست و ما از ارتش، ملت و ارتش از هم جدائى ندارند. در زمان طاغوت بود كه بين اقشار ملت جدائى انداختند، ارتش را از مردم جدا كردند و مردم را از ارتش، فرهنگيان را از روحانيين جدا كردند و روحانيين را از آنها، بازارىها را از احزاب سياسى جدا كردند و آنها را از آنها، براى اينكه استفاده كنند و از اختلاف ما نتيجه ببرند. امروز روز هوشيارى است، روز بيدارى است، شما با وحدت كلمه بر ابرقدرتها و بر قدرت شيطانى شاه سابق، بر اين قدرتها غلبه كرديد و پيروز شديد. اين وحدت كلمه را حفظ كنيد، قدرت خودتان رابه واسطه ايمان حفظ كنيد. شما برادرهاى ما هستيد و شما بايد ايران را از هر گزندى حفظ كنيد و ما بايد و ايران بايد پشتيبان شما باشند، ملت ايران بايد پشتيبان شما باشند و همه ما با هم به پيش انشاءالله.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 10:58 PM
previos page menu page
صحيفه نور ج 5 صفحه 285
تاريخ: 22/1/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از پاسداران انقلاب اسلامى
من از همه شما تشكر مىكنم كه پاسداران اسلام هستيد
بسم الله الرحمن الرحيم
من از ملاقات شما جوانهاى برومند و چهرههاى تابناك خوشحال هستم و مايلم به ملاقات شماها، مايلم كه باشما مصافحه كنم و لكن وضع مزاجى من و كارهاى زياد من اين فرصت را به من نمىدهد. من از همه شما تشكر مىكنم كه پاسداران اسلام هستيد و براى اسلام و براى كشور خدمت مىكنيد و در اين مواقع سخت، شما زحمت مىكشيد. من اجر شما را از خداى تبارك و تعالى مىطلبم و براى شما سعادت و سلامت مىخواهم.
ما از اين به بعد هم احتياج به شما داريم، ما هميشه محتاج به شما جوانها هستيم. ما بعدها هم براى كشورمان احتياج به فعاليت شما جوانهاى برومند داريم و من اميدوارم كه در همه مراحل، شما با مردانگى با ما همراهى كنيد و اين نهضت را به پيش ببريد. امروز كشور مال خود شماست و شما بايد مال خودتان را حفظ كنيد. مثل زمان طاغوت نيست كه شما زحمت بكشيد و ديگران بهره ببرند. من اميدوارم كه با به كار رفتن احكام اسلام مملكت مال خود شما باشد و شما در مملكت خودتان زحمت بكشيد و در مملكت خودتان بهره را براى خودتان برداريد. از خداوند تعالى سلامت و سعادت همه شما را خواستارم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page
afsanah82
07-24-2011, 11:02 PM
جلد ششم
menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 1
تاريخ: 22/1/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از اعضاى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى
من از همه شما تشكر مىكنم كه پاسداران اسلام هستيد
بسم الله الرحمن الرحيم
من از ملاقات شما جوانهاى برومند و چهرههاى تابناك خوشحال هستم و مايلم به ملاقات شماها، مايلم كه با شما مصافحه كنم ولكن وضع مزاجى من و كارهاى زياد من اين فرصت را به من نمىدهد. من از همه شما تشكر مىكنم كه پاسداران اسلام هستيد و براى اسلام و براى كشور خدمت مىكنيد و در اين مواقع سخت، شما زخمت مىكشيد. من اجر شما را از خداى تبارك و تعالى مىطلبم و براى شما سعادت و سلامت مىخواهم.
ما از اين به بعد هم احتياج به شما داريم، ما هميشه محتاج به شما جوانها هستيم. ما بعدها هم براى كشورمان احتياج به فعاليت شما جوانهاى برومند داريم و من اميدوارم كه در همه مراحل، شما با مردانگى با ما همراهى كنيد و اين نهضت را به پيش ببريد. امروز كشور مال خود شما است و شما بايد مال خودتان را حفظ كنيد. مثل زمان طاغوت نيست كه شما زحمت بكشيد و ديگران بهره ببرند. من اميدوارم كه با به كار رفتن احكام اسلام مملكت مال خود شما باشد و شما در مملكت خودتان زحمت بكشيد و در مملكت خودتان بهره را براى خودتان برداريد. از خداوند تعالى سلامت و سعادت همه شما را خواستارم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:02 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 2
تاريخ: 23/1/58
بيانات امام خمينى در جمع خواهران دانشجوى دانشگاه ملى و محصلين دبيرستانهاى دزفول و قصر شيرين
نقش عظيم بانوان در پيروزى نهضت
بسم الله الرحمن الرحيم
خداوند نگهدار همه شما باشد. اين پيروزى را ما از بانوان داريم قبل از اينكه از مردها داشته باشيم. بانوان محترم ما در صف جلو واقع بودند. بانوان عزيز ما اسباب اين شدند كه مردهاهم جرات و شجاعت پيدا كنند. ما مرهوان زحمات شما خانمها هستيم و هميشه دعا به همه و همه ملت و شماها مىكنيم. شما ديديد كه با وحدت كلمه بدون اينكه ساز و برگى داشته باشيد، بر قدرتهاى بزرگ پيروز شديد. چرا پيروز شديد؟ براى اينكه براى خدا بود اين قيام، قيام حق بود، قيام حق بر باطل بود، قيام الوهيت بر طاغوت بود، قيام انسانيت بر توحش بود، قيام تمدن بر بربريت بود. اين قيام انسانى در عين حال كه ما هيچ نداشتيم و آنها همه چيز، بر آنها غلبه كرديم. اين غلبه را خداى تبارك و تعالى نصيب ما كرد. چرا؟ براى اينكه با هم بوديم و خدا با جماعت است. يدالله مع الجماعه خداوند با اجتماع است و شما همه با وحدت كلمه و آن كلمه، كلمه حق، نه كلمه باطل، همه با هم حق گفتيد، همه با هم حق خواستيد، حق خودتان را خواستيد، آزادى خواستيد، استقلال خواستيد و اسلام، جمهورى اسلامىخواستيد. بحمدالله آزادى براى شما حاصل است.
بايد از خود و نافرمانى از خدا بترسيم
الان از هيچ كس نمىترسيد ولى بايد ما از خودمان بترسيم. ما بايد از خدا بترسيم، از خودمان بترسيم كه نافرمانى نكنيم، كه بر خلاف نكنيم والا ديگر آن زحمات سابق نيست، ديگر سازمان امنيت نيست، ديگر شهربانى كه بتواند به مردم ظلم بكند نيست، شهربانى اسلامىاست، دولت اسلامىاست، دولتى است كه تابع قانون است، تابع اسلاماست. آن كه تابع اسلام است ظلم نمىتواند بكند و نمىكند. ما از شما هم متشكريم كه در رفراندم شماها همه شركت كرديد و موجب يك پيروزى شديد كه در دنيا نمونه است. سابقه نداشت يك همچو رفراندم در دنيا كه از ملت سى و پنج ميليونى بيش از بيست ميليون راى مثبت داشتهباشد و همين طور با شور و شعف و اشتياق دنبال راى دادن برود. خداوند انشاءالله شما را در مراحل بعد هم پيروز كند. در قضيه مجلس موسسان، در قضيه مجلس شورا راى بدهيد و راى به وكلاى متعهد مسلم امين. وكلاى امين بفرستيد در مجالس. ديگر شما مجالستان دست
صحيفه نور ج 6 صفحه 3
خودتان است، اختيار دست خودتان است، شما مختاريد و مقدرات مملكت را، خودتان به دست خودتان بايد مقدرات را بگيريد. خداوند شما را پيروز كند، خداوند شما را سعادتمند كند در دنيا و آخرت. سلام بر همه شما و بر همه مسلمين و بر همه عبادالله الصالحين.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:02 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 4
تاريخ: 23/1/58
پيام امام خمينى در مورد اخطار به گرانفروشان
بسم الله الرحمن الرحيم
من با كمال تاسف هر روز مواجه هستم با مشكلات جانفرسا كه گاهى ناچار مىشوم تذكراتى به ملت شريف بدهم. از آن جمله قضيه اجحاف و گرانفروشى است كه كراراً شكايت از آن دارند و حتى گفته مىشود كه برخلاف موازين شرعيه اجناس را كه از طرف دولت مبنى بر اينكه به قيمت معينى بفروشند، به قيمتهاى گزاف به مردم مستمند مىفروشند و موجبات ناراحتى و مضيقه براى برادران و خواهران خود فراهم مىكنند. من از فروشندگان خصوصاً آنچه مربوط است به ارتزاق مردم، تقاضا مىكنم دست از اين اجحاف و تعدى بردارند و به اخلاق و اعمال اسلامىبرگردند. من آنان را نصيحت مىكنم كه با اين ملتى كه خون خود را در راه اسلام داد و جوانان عزيز خود را از دست داد با عدل و انصاف رفتار كنند. من خوف آن دارم كه خداى ناخواسته به غضب خداوند قهار مبتلا گرديم و تر و خشك با هم بسوزد. من اخطار مىكنم كه اگر دست از اجحافات و مخالفت با اسلام بر ندارند، طبق عدل الهى و حكومت شرعيه و سياسات شرعيه اسلاميه با آنان رفتار مىشود. برادران! قبل از آمدن آن تازيانه الهى به خود آييد و دست از ستم برداريد. خداوند شما را اصلاح كند.
والسلام عليكم
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:03 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 6
تاريخ: 23/1/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از نمايندگان كاركنان بانك صادرات ايران
طرح جدائى ميان اقشار از دسيسههاى استعمارگران
بسم الله الرحمن الرحيم
من از شما آقايان كه تشريف آورديد و از نزديك با هم مواجه شديم تشكر مىكنم. ما بايد سابقا هم روابط با هم داشته باشيم، ملت بايد اقشارش با هم مربوط باشند. اين جدائى كه در اين طول زمان بين اقشار ملت بود، اين يك امرى بود كه استعمارگران اين امر را درست كردهاند يعنى عمال آنها در اينجا و خود آنها با تبليغات بين اقشار ملت جدائى انداختند. بايد ما همه با هم همانطورى كه تا اينجا با هم پيروز شدهايم و همه يك مطلب مىخواستيم و آن اسلام و جمهورى اسلامى، از اين به بعد هم بايد همه با هم تا آخر نقطهاى كه جريان احكام اسلام در كشور باشد همه با هم باشيم، جدائى نداشته باشيم.
تحقق واقعى اسلام در گرو تحول در كليه شوونات مملكتى
بايد اين مملكت كه طاغوت در آن سالهاى طولانى زندگى كرده است و مردم را متحول كرده بود به يك مردم غير صحيح، بايد با زحمت همه متحول بشوند به يك انسانهاى اسلامى الهى كه در اسلام، انسان اسلامى خيانت نخواهد كرد، به شرق و غرب توجه نخواهد كرد. بايد اين بانكهائى كه در ايران هست متحول بشوند از صورت طاغوتى كه رباگيرى و رباخوارى است به صورت اسلامى، انشاءالله.
من از اينكه شما بناى بر اين مطلب گذاشتيد كه متحول كنيد صورت طاغوتى را به صورت اسلامى و بانك اسلامى در سراسر كشور تأسيس كنيد متشكرم، لكن منتظرم كه ببينم عمل چيست. آيا در عمل هم همين طور است؟ باز امورى كه سابق انجام مىگرفت انجام مىگيرد يا خير؟ تحول در محتوا هست، ما با اسم خيلى كار نداريم، با محتوا كار داريم، محتوا بايد اسلامى بشود. شما ديديد كه در اين مدت در تبليغات اين بود كه عدالت اجتماعى، اسلام، قرآن، اين حرفها بود لكن محتوا نداشت، واقعيت نداشت. حالا هم همين طور است. اگر چنانچه محتوا اسلامى باشد، واقعيت پيدا بكند آن مطلبى كه آقايان آمدهاند و مىفرمايند، آن وقت مطلب صحيح است و تحول اسلامى پيدا شده است و اما اگر فقط لفظ باشد كه سابقا اين لفظها بود، آن وقت وضع ديگر پيش خواهد آمد.
من از شما آقايان متشكرم و اميدوارم كه همه با هم به سعادت برسيد و همه با هم ايران را اصلاح
صحيفه نور ج 6 صفحه 7
كنيد، متحول كنيد و هر كس در هر مقامى كه هست از دولت پشتيبانى كند و با ملت همراه باشد تا اينكه انشاالله تمام مقاصد اسلامى كه به سعادت همه شماها و به سعادت بشر است انشاءالله پياده بشود.
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:03 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 8
تاريخ: 23/1/58
بيانات اما خمينى در جمع پاسداران انقلاب اسلامى شهرستان گنبد كاووس
هموار نمودن راه بازگشت اجانب از اهداف ضد انقلاب
بسم الله الرحمن الرحيم
من از بعضى مطالب كه شما گفتيد فى الجمله آگاه بودم و من متأسفم از اين قضايا كه واقع مىشود و شده است اينها كه در آن محل به شلوغى و به سمپاشى و به شرارت مشغولند، اينها به دليل اينكه ما براى اين ملت مىخواهيم يك آزادى، يك استقلال، يك رفاه پيدا بشود و آن جمعيت مفسد مىخواهند نباشد و شلوغ بشود و به هم بخورد اوضاع تا اينكه اربابانشان برگردند. از اين جهت ما اينها را متهم مىكنيم به اينكه هم ضد انقلابند و هم دست نشانده اغيار و اجانب. اينها اگر چنانچه هوادار ملت هستند چرا در موقعى كه براى ملت دارد دولت و ما، كارهايى كه رفاه آنها هست مىخواهيم انجام بدهيم آنها مانع مىشوند؟ چرا از رفراندمىكه همه ملت با اين موافق است اينها مخالفت مىكنند؟ اين رفراندم مگر چيست كه همه ملت موافق و اين عده خرابكار مخالفند؟ اينها طرفدار مردمند؟! طرفدار ملتند؟! طرفدار خلقند، تمام خلق، اسلام را مىخواهد، تمام ملت به جمهورى اسلامى راى مىدهد، چرا اينها مخالفت مىكنند؟ چرا برادرهاى ما را براى اينكه مىخواهند به جمهورى اسلامى راى بدهند رگبار مسلسل به سوى آنها مىبندند؟ اين جز اين است كه اينها مىخواهند خرابكارى بكنند؟ اينها مىخواستند كه راى جمهورى اسلام به شكست بر بخورد و ما نتوانيم جمهورى اسلامى را در اينجا درست بكنيم و آنها يا برگردانند رژيم منحوس شاهنشاهى را و يا به جاى او يك چيز ديگرى كه فرم ديگرى كه باز براى آنها كار بكند، براى اجانب كار بكند در ايران به ثمر برسانند. اينها مخالف اسلام هستند، اينها مخالف ملت هستند، اينها مخالف آزادى هستند، اينها مخالف استقلال هستند، اينها مىخواهند كه باز همان كارهايى كه، همان مطالبى كه در رژيم سابق بود اعاده كنند ولو به صورت ديگر. اين معنا كه در گنبد محقق شده در خيلى جاها از مملكت ما بوده و همه آنها هم زير سر اين اشرار بوده است كه دست نشاندههاى آمريكا يا جاى ديگر هستند.
لزوم تشريك مساعى با دولت و پشتيبانى از قواى انتظامى براى تامين امنيت
من از شما ملت غيور و از شما اهالى غيور گنبد من تشكر مىكنم كه در اين زحمات پايدارى كرديد و مسائلى كه ذكر كرديد، من به سمع دولت مىرسانم و اميدوارم كه ترتيب اثر
صحيفه نور ج 6 صفحه 9
داده بشود و آنجا به امنيت برگردد لكن شما هم بايد كمك كنيد يعنى پشتيبانى كنيد از قواى انتظامى اگر قواى انتظامى در آنجا مستقر شد شما هم پشتيبانى كنيد و به كمك هم اشرار را كنار بزنيد. اين اشرار كه حمله مىكنند به مسلمين، اينها واجب است آنها را دفع كنند ولو به قتل آنها مجر بشود و هر كسى پايدارى كند ثواب دارد و هر كس كشته بشود ثواب شهيد دارد. من اخطار مىكنم به اين اشرار كه اگر دست از شرارتشان برندارند ما با آنها معامله ديگر خواهيم كرد. من از شما تشكر مىكنم و نسبت به مصائبى كه به شما وارد شده است متاثر هستم. اين مصائب به ما وارد است. مصائب شما مصائب ماست و ناراحتى شما ناراحتى ماست.
از خداى تبارك و تعالى مسئلت مىكنم كه شما را در پناه خود و در پناه امام زمان سلام الله عليه حفظ كند و همه با هم برادر وار، همه با هم باشيد و همه با هم اين نهضت را به ثمر برسانيد. خداوند همه شما را توفيق عنايت كند.
گفتههاى مادر يكى از شهدا: اى امام! ما در گنبد هيچ امنيت نداريم، ناموس و مالمان در خطر است. من دختر 14 سالهام را در آنجا گذاردم تا به حضور شما برسم. وقتى حركت مىكردم دخترم گفت مرا هم به خدمت امام ببر، مرا به چه كسى مىسپارى؟ آيا من از خود و ناموسم چگونه دفاع كنم؟! اى رهبر من شرم دارم بگويم كه مادرى با گريه مىگفت در جلوى من اين گروه جنايتكار به دخترم تجاوز كرده و سر از بدن او جدا كردند.
مرگ براى من بهتر از شنيدن اين مصيبتهاست!
امام: اى مادر! مرگ براى من بهتر از اين است كه اين مصيبتها را بشنوم. اى مادرها و اى خواهرهاى من! جوانهاى شما جوانهاى من بودند. مولا اميرالمومنين سلام الله عليه براى ربوده شدن يك خلخال از پاى يك كسى كه يهوديه بود فرمود كه اگر انسان بميرد بهتر از اين است كه بشنود اين را. من اگر بميرم بهتر از اين است كه اى مادرها و خواهرهاى من اى برادرهاى من! اسلام از اين شهيدها بسيار داشته است. پيغمبر اسلام در جنگهاى مختلف شهدا داده است. اميرالمومنين سلام الله عليه در جنگها عزيزها از دست داده است. سيدالشهدا سلام الله عليه خود و تمام عزيزانش را از دست داد. شهداى شما با آنها انشاء الله محشورند. اگر در راه اسلام باشد غم نيست، ما همه بايد در راه اسلام شهيد بشويم. اسلام عزيزتر از هر چيز است. من راجع به مصيبتهائى كه به شما مادرها و خواهرها وارد شده است بسيار متأثرم به طورى كه نمىتوانم ديگر صحبت كنم. من مطالب شما را با دولت در ميان مىگذارم و اميدوارم كه انشاء الله امنيت آنجا برقرار بشود و شما با برادران سربازمان و برادران پاسداران با هم دست به هم بدهيد و اين اشرار را از ناحيه عقب بزنيد.
خداوند همه شما را سعادت بدهد، خداوند شهداى شما را رحمت كند، خداوند به شما صبر عنايت كند و به همه شما صبر و سعادت عنايت كند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:03 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 10
تاريخ: 24/1/58
تلگرام امام خمينى به آيت الله محلاتى
حضرت آيت الله محلاتى دامت بركاته شيراز
بسمه تعالى
در اين موقع كه بحمدالله نهضت اسلامى در آستانه پيروزى است بعضى عناصر مفسد در صدد فتنهانگيزى و ايجاد اختلاف برآمدهاند. اينان ضد انقلابيونى هستند كه به اسم انقلاب مىخواهند مانع از ثمربخشى نهضت بشوند. اميد است حضرتعالى نيرنگ بدخواهان را با تدبير و قاطعيت خنثى فرمائيد و از اعمال ضد انقلابى گروهى فاسد رنجيده خاطر نشويد. از خداوند تعالى سعادت و سلامت حضرتعالى را خواستارم.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:03 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 11
تاريخ: 24/1/58
بيانات امام خمينى در جمع پاسداران كميته مركزى و جمعى از بانوان
تنها قرائت به اسم رب سازنده است
بسم الله الرحمن الرحيم
ما همه در اين نهضت سهيم هستيم و شما خانمها سهم بزرگ داريد قرائت به اسم خداى تبارك و تعالى است. برنامه اين است كه قرائت كه اول رشد انسانى است و براى رشد انسانى است قرائت تنها نباشد، آموزش تنها نباشد، آموزش تنها ممكن است كه براى يك كشورى مضر هم باشد. آموزش باشد با تربيت، كه در آيه مىفرمايد: اقراء باسم ربك قرائت كن به اسم رب، قرائت كن، با اسم رب شروع كن به قرائت. اگر قرائت با اسم رب شد، اين هم پرورش است و هم آموزش، قرائت آموزش است و با اسم وقتى كه شد پرورش است. هم پرورش را وهم آموزش را درآن آيه شريفه مىفرمايند، بلكه دستور كلى همه كارهاى انسانى در اين آيه شريفه هست كه فقط قرائت نيست كه بايد به اسم رب باشد، قرائت هم يكى از مصاديقى است كه بايد به اسم رب باشد و با توجه به خدا باشد، همه كارهائى كه شما انجام مىدهيد، همه تحصيلاتى كه مىكنيد، همه اقداماتى كه مىكنيد، تمام اينها با اسم رب شروع بشود. اگر همه با اسم رب شروع بشود، هم آموزش ممكن است مفيد باشد براى اينكه آموزش توام با پرورش است.
آموزش منهاى پرورش موجب نابودى معنويت بشر و فناى مملكت
بيشتر صدماتى كه به بشر وارد مىشود از طريق آموزش بى پرورش است. تمام اين آلاتى كه درست شده است، تمام اين آلات جنگى كه درست شده است، آلات منهدم كنى كه درست شده است، به دست اشخاصى بوده است كه آموزش داشتهاند لكن پرورش صحيح نداشتند و لهذا با علم خودشان طرح فناى برادرهاى خودشان، همجنسهاى خودشان را مىريزند. در مملكت ما هم آن مقدار كه از دست آموزش و آموزش خواهان و آنهائى كه آموزششان زياد بوده است صدمه ديدهاند ملت ما، از دست ديگران نديدهاند، براى اينكه اين متفكران و اين دانشمندان بودند كه طرحهاى تخريبى را، طرحهاى فناكننده ملت را مىريختند، براى اينكه آموزش داشتند لكن آموزش در كنارش پرورش نبود. شماها كه مربى هستيد يا مىخواهيد تربيت بكنيد فرزندان خودتان را يا جامعه را، بايد توجه به اين آيه شريفه داشته باشيد كه اقرا باسم ربك مىخواهيد آموزش بدهيد، مىخواهيد آموزش پيدا كنيد،
صحيفه نور ج 6 صفحه 12
قرائت كنيد، با اسم رب باشد، با توجه به خدا باشد، با تربيت الهى باشد. اگر يك انسانى هم علم داشت و هم تربيت الهى داشت، اين مفيد خواهد شد براى مملكت خودش، و هرگز يك مملكتى از دست آن كه آموزش و پرورش دارد صدمه نمىبيند. صدمههائى كه وارد مىشود بر مملكت غالباً از اين متفكرين بى پرورش، آموزشهاى بى پرورش واقع مىشود. علم را تحميل مىكنند لكن تقوا ندارند، لكن پرورش باطنى ندارند، از اين جهت عمال خارجى مىشوند. از اين جهت نقشههارا براى فناى مملكت خودشان مىكشند.
خداوند انشاءالله شما بانوان را كه مركز پرورش بچههاى كوچك هستيد، تا آخر موفق كند شما را به اينكه اين بچهها را خوب آموزش و پرورش بدهيد. بله، پرورش از دامن شما شروع مىشود، دامن بانوان است كه بچههاى خوب را پرورش مىدهد. ممكن است كه يك بچهاى كه شما خوب تربيت بكنيد، يك ملت را نجات بدهد. توجه داشته باشيد كه بچهها را خوب تحويل جامعه بدهيد و آموزشتان با پرورش باشد.
خداوند همه شما را توفيق بدهد، سلامت بدهد، سعادت بدهد سلام بر همه شما خانمها.
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:04 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 13
تاريخ: 24/1/58
بيانات امام خمينى در جمع پزشكان، پرستاران و كادر درمانى بيمارستانهاى تهران
پرستارى از بيماران به گونه اى كه مورد پسند اسلام است
بسم الله الرحمن الرحيم
از شما برادران و خواهران كه در اينجا براى تفقد از من آمديد تشكر مىكنم و سلامت و سعادت همه شما را از خداوند تعالى خواستارم. شما پزشكان وظيفه بزرگى داريد. پزشكان، پرستاران، كارمند، كارمندهاى بيمارستان وظيفه بزرگى دارند و آن وظيفه بيماردارى، وظيفه پرستارى، وظيفه معالجه كه بايد مثل پدرى كه فرزندش را معالجه مىكند و مادرى كه اولادش را پرستارى مىكند، شما مريضها را مثل اولاد خودتان، مثل فرزندان خودتان بدانيد و آنها را با مهر و محبت پذيرائى كنيد و آنها را پرستارى كنيد، همانطور كه مادر پرستارى مىكند از اولادش. اينهايى كه مريض شدند به منزله اولاد شما هستند، به منزله برادرهاى، خواهرهاى شما هستند. آنها بايد پرستارى به طور صحيح بشوند و در بيمارستان به طورى كه اسلام بپسندد از آنها پرستارى بشود و به آنها رسيدگى بشود و من اميدوارم كه با برقرارى جمهورى اسلامى مشكلات ما انشاءلله حل بشود. مشكلات در هرجا در هر قشر حل بشود.
خداوند شماها را حفظ كند و موفق باشيد براى خدمت به مملكت خودتان، خدمت به اسلام خودتان، خدمت به برادرهاى خودتان. انشاءالله همه موفق و مويد باشيد. من دعاگوى همه شما هستم و خدمتگزار همه ملت. و من اميدوارم كه بتوانم اين خدمتم را تمام كنم و فرصت پيدا بكنم كه اين خدمت را تمام بكنم. از شما دوستان، برادران، خواهران اميد دعا دارم كه دعا كنيد ما بتوانيم اين راه را تا آخر برويم. مشكل است، راه پر زحمت و مشكلى است، با خواست خداى تبارك و تعالى تا اينجا رسيدهايم و از اين به بعد با كمك همه اقشار ملت انشاءالله به پايان خواهيم رسانيد. سلام بر همه شما، موفق باشيد همه شما. والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:04 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 14
تاريخ: 25/1/58
بيانات امام خمينى در جمع پرستاران لشكر 92 زرهى و كاركنان راه آهن دولتى
كوتاه كردن دست اجانب فقط نيمىاز پيروزى است
بسم الله الرحمن الرحيم
درود بر شما جوانهاى غيرتمند و غيور. سلام بر جوانان ايران كه به واسطه زحمتهاى خود و مجاهدات خود نهضت را به دروازه پيروزى رساندند. ما از شما كارمندان راهآهن و از شما نمايندگان لشكر اهواز تشكر مىكنيم و براى شما دعاى خير.
ما تا اينجا كه رسيدهايم مقدارى از راه را رفتهايم. شما خيال نكنيد كه ما باز پيروز شدهايم، ما نصف راه را رفتهايم دست اجانب را كوتاه كرديم، آن خائنان اصلى را از اينجا بيرون رانديم با همت شما جوانها، لكن خيلى از راه مانده است و ما بايد اين راه را تا آخر برسانيم.
ما الان رژيممان جمهورى اسلامى است و بايد به آن چيزهائى كه در جمهورى اسلامى است پايدار و وفادار باشيم. در جمهورى اسلامى همه آزادىها، همه استقلالها، در آنجا تامين است. اسلام ضامن سعادت بشر است در دنيا و آخرت.
تلاش اخلالگران براى شكست نهضت
شما هشيار باشيد كه بسيارى از اين اشخاصى كه بين مردم افتادند و تبليغات سوء مىكنند، مىخواهند اين نهضت ما را به شكست برسانند. شما دوستان، شما برادران من آگاه و بيدار باشيد و نگذاريد اخلالگران بين شما رخنه كنند. اينها بنا دارند كه باز مسائل را به سالهاى قبل برگردانند، اينها عمال اجانب هستند اينها به نظر من مىآيد كه عمال آمريكا هستند و مىخواهند كه همان مسائل را، همان چپاولگرى را، همان سلب آزادى و سلب استقلال را دوباره به ايران برگردانند. اگر شما دوستان و همه اقشار ملت بيدار نباشند، من خوف آن دارم كه خداى نخواسته به شكست برگرديم.
وحدت كلمه را حفظ كنيد
ما از شما آرزوى اين داريم كه وحدت كلمهتان را حفظ كنيد. به همه ايران اين مطلب را من اعلام مىكنم كه موظفند كه حفظ وحدت كلمه بكنند، اختلاف بينشان نباشد. در اين وقتى كه ما به آستانه آزادى رسيديم، به آستانه پيروزى رسيديم نگذارند كه فتنه گرها بين آنها ايجاد اختلاف كنند و
صحيفه نور ج 6 صفحه 15
باز مسائل سابق عود كند. ما همه موظفيم به اسلام وفادار باشيم، اسلام را ترويج كنيم. همه بايد سرباز اسلام باشيم.
من توحيد كلمه شما را از خداوند تعالى خواستار و سلامت و سعادت همه شما را و همه دوستان ايرانى خود را از خداوند تعالى مسئلت مىكنم. اميد است كه همه شما در سعادت و سلامت، هم در دنيا و هم در آخرت، باشيد.
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:04 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 16
تاريخ: 25/1/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از دانشجويان همدان، پاسداران انقلاب اسلامى و متخصصين علوم ادارى و مديريت
با هوشيارى و وحد ت كلمه از نهضت در مقابل خطرات پاسدارى كنيد
بسم الله الرحمن الرحيم
رژيم طاغوتى رفت و لكن خطراتى هست. دستهاى اجنبى در كار مىباشد تا دوباره ما را به وضع اوليه برگرداند، تفرقه بين صفوف ايرنيان بيندازند و وظيفه ماست كه از اين نهضت پاسدارى كنيم. وحدت كلمه را به كار ببنديم و شما با وحدت كلمه توانستيد با دست خالى بر قدرتهاى بزرگ پيروز شويد.
قدرتهاى بزرگ نتوانستند محمد رضا را نگاه دارند. قدرتهاى بزرگ مخصوصاً آمريكا و انگلستان براى نگهدارى او كوشش فراوانى كردند ولى در برابر خواست ملت كارى از پيش نبردند. به هوش باشيد هنوز آنان در صدد از بين بردن شما هستند، ايادى آنان در همه جا تبليغ مىكنند، بخصوص در كارخانجات رفته و مىگويند ما طرفدار كارگر هستيم. اگر آنان در كارخانه مىروند و كارگران با صفا از آنها استقبال مىكنند تااعتصاب كنند شما با هوشيارى بايد جلوى شرارت و مفسده آنان را بگيريد. خداوند شما را حفظ بفرمايد.
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:04 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 19
تاريخ: 26/1/58
بيانات امام خمينى در جمع كارگران و نمايندگان صنف نانوايان شهرستان قم
رسيدگى به امور مستضعفين و ترميم خرابىهاى حاصله از غارت كشور
بسم الله الرحمن الرحيم
شما آقايان بايد بدانيد كه بعد از انقلاب آشفتگى است تاكنون ما در حال انقلاب بوديم و الان هم در حال انقلاب هستيم و انقلابات طبعا اينطور هست كه مثل اينكه يك مملكت در حبس باشد و بعد در حبس را باز كنند و سى ميليون جمعيت از حبس بيرون بريزد، يك انقلابى خواهد شد، يك اغتشاشى خواهد شد كه ترميم آن محتاج به خيلى صرف وقت است. الان شما آقايان در حال انقلاب هستيد، الان آن آزادى براى همه قشرها حاصل شده است، استقلال براى مملكت ما بحمدالله تا حدودى حاصل شده است.
اين امورى كه شما مىخواهيد، همه قشرها مىخواهند، اينطور نيست كه محروميت منحصر به شما باشد، من اعتقادم اين است كه از شما محرومتر ما زياد در ايران داريم. شما باز يك كارى داريد، اشتغالى داريد، عدد كثيرى، اجتماع كثيرى از مردم هستند كه اين كار را هم ندارند و اينها با بدبختى در يك زاغهها زندگى مىكنند. شما زاغههاى اطراف تهران را يك سرى به آن بزنيد توجه كنيد ببينيد اينها چه جور زندگى مىكنند. ما به فكر همه هستيم، دولت به فكر همه هست لكن مساله، مساله آسانى نيست.
يك مملكت خراب، يك مملكت ويران، يك مملكتى كه همه ذخائرش را به چپاول بردند حالا مىخواهد تازه شروع كند، شروع به نوسازى، اين شروع به نوسازى محتاج به وقت است، اينطور نيست كه غفلت از حال مستمندان شده باشد و يا از حال كارگران شده باشد، خير، ما همه به فكر شما هستيم و ما انشاءالله بعد از اينكه بتوانيم استقرار بدهيم جمهورى اسلامى را، اسلام در فكر كارمندان و در فكر كارگران و در فكر مستضعفين بيشتر است تا فكر ديگرى. شما مطمئن باشيد كه اگر ما توانستيم قدرت پيدا بكنيم و اسلام را به آنطور كه هست پياده بكنيم، براى همه شما و براى آنهائى كه از شما خيلى بدتر هست زندگىشان، فكر خواهد شد.
الان راجع به خانه، البته من مىدانم كه شما هم بسياريتان خانه نداريد، لكن اين مطلب اختصاص به شما ندارد، شما زاغهنشينها را ببينيد كه اينها چه جور زندگى مىكنند، اگر آنها را ببينيد به حال آنها ترحم مىكنيد. البته بايد براى همه خانه تهيه بشود، براى همه زندگى تهيه بشود، براى همه
صحيفه نور ج 6 صفحه 20
وضع كار به طور عادلانه تهيه بشود و اين محتاج به يك مهلتى است. نمىشود يك مملكتى كه خراب شده است و همه چيزش به باد رفته است، حالا يكدفعه ما صبح بكنيم و بهشت درست بشود و اين يك امرى است نشدنى.
تبليغات سوءمفسده جويان براى ممانعت از استقرار جمهورى اسلامى
و مىبينيد كه در بين اقشار الان اشخاص مفسده جوئى هستند كه نمىگذارند اين جمهورى استقرار پيدا بكند، فساد مىكنند آنها مىخواهند كه باز مسائل سابق را عود بدهند، آنها در صدد اين هستند كه ما را باز در بند بكشند، استقلال ما را از بين ببرند، ذخائر ما را از بين ببرند. شما آقايان و ديگران و همه اقشار ملت موظفند كه به تبليغات سوء اينها گوش نكنند و يك مهلتى بدهند، كه انشاءالله جمهورى اسلامى مستقر بشود. الان استقرارى ندارد. ما قانونمان باز تصويب نشده. مجلس شورايمان باز بر پا نشده. ما الان بين راه هستيم و در بين راه نمىتوانند كه همه مسائل را حل بكنند و من اميدوارم كه انشاءالله مسائل شما و مسائل همه كارگرها و مسائل همه اقشار مستضعف، اگر چنانچه توفيق پيدا بشود و همه با هم دعا بكنيد و همه با هم پشتيبانى بكنيد كه اين مطلب شرعى حاصل بشود، براى همه انشاءالله رفاه خواهد شد و اين اختلافات طبقاتى ننگين به آن صورت نخواهد ماند. من از خداى تبارك و تعالى سلامت شماها را خواستارم و بايد تشكر كنم از جوانها كه هم كار كرديد در موقع نهضت كه لازم بود و هم پشتيبانى كرديد از نهضت. خداوند شماها را حفظ كند و ما هم دعاگوى شما هستيم و هم خدمتگزار و اميدواريم كه بتوانيم يك وقت به شما خدمت بكنيم.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:04 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 21
تاريخ: 27/1/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از پاسداران يافت آباد تهران
حفاظت و كنترل انقلاب با عزم راسخ ملت
بسم الله الرحمن الرحيم
انقلاب يك راه دارد و يك پس از پيروزى. قبل از اينكه انقلابها پيروز بشوند همه رو به مقصد هستند و گرمىها و نهضتها بسيار ارزنده و بسيار گرم هست، پس از پيروزى يك سستىها پيدا مىشود و يك اختلافها. شما تا مدتى كه در قيد و بند بوديد و همه بوديم، در اختناق بوديم، 35ميليون جمعيت ايران كه در زندان بود، ايران يك زندان بود. پس همه در شكنجه بوديد. شكنجههاى روحى. ديگر برادران در شكنجههاى جسمى بودند كه مىشنيديم شكنجهها را، در شكنجه روحى بوديم. بحمدالله قيام كرديد شما جوانان ملت و پيروز شديد و دست تبهكاران را از مملكت خودتان قطع كرديد و دزدان حرفهاى را بيرون كرديد. امروز كه پيروز شديد و روز پيروزى است مثل اين است كه در يك زندان را باز كنند و سى ميليون جمعيت از آن زندان بيرون بريزد، در يك قفس را باز كنند و سى ميليون كبوتر گرفتار بيرون بريزد، حال انقلاب است، حال اختلاف است، حال دگرگونى است لكن بايد با همت، با عزم راسخ، با اراده، بايد اين حال بعد از انقلاب را هم كنترل كنيد.
جلوگيرى از توطئههاى شيطانى و پيش به سوى سازندگى امروز مىبينيد كه در گوشه و كنار مملكت ما، كشور ما، مفسدين دست به كارند و مىخواهند بين شما اختلاف بيندازند، قبل از اين نمىتوانستند، آنوقت كه شما در راه بوديد و گرم مبارزه، كسى نميتوانست رخنه كند، امروز كه مبارزه به آخر رسيده است و وقت اين است كه ما ايران را بسازيم، اين ايران خراب را آباد كنيم، امروز دستهاى مرموزى از آستين بيرون آمده است و بين اقشار ملت تفرقه مىاندازد. بايد شما پاسداران اسلام، شما جوانان كه سربازان امام زمان سلام الله عليه هستيد بايد با هوشيارى، با اراده قوى، با مشت محكم جلوى اين توطئهها را بگيريد، گمان نكنيد كه ما به آخر رسيديم و ما پيروز شديم، ما بين راه هستيم و بايد قدمهاى ديگر برداريم. امروز مىخواهند نگذارند ما جلو برويم و قدمهاى ديگرى را كه براى سازندگى است برداريم، با اسمهاى مختلف، با بهانههاى مختلف، با نيتهاى فاسد، با اغراض بسيار و شيطانى قيام مىكنند، راهپيمائى مىكنند و مىخواهند ملت ما را نگذارند وحدت كلمه داشته باشد، مىخواهند ايجاد اختناق بكنند، شما جوانان برومند، شما
صحيفه نور ج 6 صفحه 22
پاسداران اسلام بايد محكم، قوى در مقابل اين توطئهها بايستيد و نگذاريد اينها شيطنت خودشان را به آخر برسانند، من از شما تشكر مىكنم كه در اين برهه از زمان كه احتياج به وجود غيرتمندانى مثل شماها بود، شما قيام كرديد و هم نهضت را پيش برديد و هم پاسدارى كرديد لكن خدمت شما به آخر نرسيده است، خدمت شما به اسلام به آخر نرسيده است، باز بين راه هستيم و بايد از اين توطئهها جلوگيرى كنيم، از اين نقشههاى شيطانى كه به دست آمريكا و عمال او الان هم در مملكت ما در جريان است دستهاى اينها را قطع كنيم، نگذاريم اينها توطئه كنند با اسمهاى مختلف و با بهانههاى مختلف توطئه كنند و تخم نفاق بپاشند بين ملت ما. شما برادران من، شما عزيزان من بايد با مشت محكم با آنها مواجه بشويد و آنها را خنثى كنيد، حرفهاى آنها را خنثى كنيد، آنها در همه اطراف كشور ما مشغول شيطنت هستند و بنا دارند كه باز يا آن رژيم را پيش بياورند و يا اگر اين نشد نظير او را پيش بياورند و باز ما را در اختناق بكشند و جوانان ما را در حبس و ذخائر ما را در غارت. ما موظفيم، همه ما موظفيم كه از اين نقشههاى شيطانى جلوگيرى كنيم.
من اخطار مىكنم به ملت ايران كه هشيار باشيد و نگذاريد اين شياطين رخنه كنند، اينهايى كه به اسلام اعتقاد ندارند، اينهائى كه بهايمان اعتقاد ندارند، اينهائى كه به خدا اعتقاد ندارند بخواهند صفوف شما را در هم بشكنند و صفوف توحيدى شما، انسانى شما، اسلامى شما را در آن رخنه بكنند و نگذارند به مقاصد خودمان برسيم. مقصد اين است كه اسلام، احكام اسلام، احكام جهانگير اسلام زنده بشود و پياده بشود و همه در رفاه باشند و همه آزاد باشند، همه مستقل باشند. من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه ملت ايران و شما جوانان برومند كه با من مواجه هستيد مىخواهم.
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:04 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 23
تاريخ 28/1/58
بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان عشاير بنى كعب شادگان خوزستان
از پول نفت ما براى آمريكا پايگاه ساختهاند
بسم الله الرحمن الرحيم
گرفتارى اقشار ملت زياد است. هر كس خيال مىكند فقط منطقه اوست كه برق و آب ندارد و حال آنكه در تهران مردم حدود سى محله يا بيشتر با وضع تاسف بارى زندگى مىكنند و از همه مزاياى تمدن و زندگى محرومند. عشاير بختيارى هيچ چيز ندارند وبه هر قسمت كه برويد همين طور است زيرا مال اين ملت را به غارت بردهاند، از پول نفت ما براى آمريكا پايگاه ساختهاند وبه اسمما اسلحه واردكردهاند، اما براى خودشان پايگاه در مقابل شوروى ساختهاند. ايران احتياج به اسلحه نداشت كه ابرقدرت بشود واين سلاحها فقط براى پايگاههاى آمريكائى در ايران بود.شما فقط از اطراف خوزستان اصلاع داريد، اما هركس كه به اينجا مىآيد مىگويد كه ما از محرومترين نقاط آمدهايم. در صورتى كه همه جاى اين مملكت همين طور است.
نگذاريد آشوبگران مغرض، جوانان را اغفال كنند
اما چيزى كه در حال حاضر مهمتر است اين است كه بايد ما همه دست به دست هم داده و جلو افرادى را كه بين مردم مىافتند و ميخواهند اختلاف بيندازند بگيريم. اين افراد يك سرى از جوانان ما را اغفال مىكنند و به اسم كمك به مردم، بذر اختلاف مىپاشند و ميخواهند وضع را به عقب برگردانند، در حالى كه وقتى مملكت آشفته شد ناراحتىها زياد مىشوند و كودتائى بپا خواهد شد. اينها مىخواهند ما را به حالت اول برگردانند و جوانان را با مطالب فريبنده اغفال كنند، من بارها گفتهام اگر اينها واقعاً دلشان براى كارگر و مستضعفين مىسوزد، كمكهاى عمرانى كنند، نه كارشكنى، همان گونه كه صندوقهاى راى را سوزاندند اينها، چرا مخالفت كردند؟ وظيفه هر كس در محل خودش اين است كه نبايد بگذارد بين جوانان نفوذ كنند و اختلاف بيندازند، اينها نمىخواهند بگذارند كارخانهها به كار بيفتد اما ما در برابر نسلهاى آينده مسوول هستيم. جوانان را آگاه كنيد كه افراد مغرض نمىخواهند بچهها درس بخوانند، آنها مىخواهند آشوب بپا كنند و وضع گذشته را پيش آورند ولى ما بايد همه با هم اين نهضت را گرم نگه داريم. خدا همگى شما را حفظ بفرمايد.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:05 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 24
تاريخ 28/1/58
پيام امام خمينى به مناسبت روز ارتش
ملت شريف و مبارز ايران وفقهم الله تعالى
بسم الله الرحمن الرحيم
با اهداء سلام و سپاس از مجاهدات خستگى ناپذير شما ملت شجاع كه اهداف مقدس اسلام را تا آستانه پيروزى رسانديد و دست خيانتگران داخلى و خارجى را با خواست خداى بزرگ قطع كرديد، لازم است به تذكرات زير توجه نمائيد:
1- روز چهارشنبه 29فروردين روز ارتش اعلام مىشود. ارتش محترم در اين روز در شهرستانهاى بزرگ با ساز و برگ به رژه بپردازند و پشتيبانى خود را از جمهورى اسلامى و ملت بزرگ ايران و حضور خود را براى فداكارى در راه استقلال و حفظ مرزهاى كشور اعلام نمايند.
2- ملت ايران موظفند از ارتش اسلامى استقبال كنند و احترام برادرانه از آنان نمايند. اكنون ارتش در خدمت اسلام است و ارتش اسلامى است و ملت شريف لازم است آن را به اين سمت رسماً بشناسد و پشتيبانى خود را از آن اعلام نمايد. اكنون مخالفت با ارتش اسلامى كه حافظ استقلال و نگهبان مرزهاى آن است جايز نيست. ما و شما و ارتش، برادرانه بايد براى حفظ و امنيت كشورمان كوشش كنيم و به شرارت اشرار و اختلال مفسدين خاتمه دهيم.
3- افراد ارتش موظفند در داخل ارتش حفظ نظم و سلسله مراتب و ضوابط را بكنند. توجه ننمودن به اين مسائل موجب ضعف ارتش اسلامى ميشود و نظام را از هم مىپاشد. سربازان و درجهداران و افسران موظفند سلسله مراتب را حفظ و مراعات كنند، چنانچه روساى فوق موظفند با ارتش به طور محبت و برادرى رفتار نمايند و از ديكتاتورى كه در رژيم طاغوت بود اجتناب نمايند. ارتش اسلامى بايد با حفظ سلسله مراتب و نظام صحيح اسلامى و اطاعت كامل زير دست از مافوق و رعايت كامل مافوق از زير دست، اداره شود. تخلف از اين امر ضدانقلاب است و مورد مواخذه خواهد بود.
4- افراد خارج از ارتش حق ندارند در امر ارتش دخالت كنند و ارتشى را در داخل ارتش يا خارج بدون مجوز دستگير كنند. اگر شكايتى دارند يا اطلاع از مجرميت كسى دارند، روى موازين شرعى و قانونى رسيدگى خواهد شد. دخالت بيجا در داخل ارتش موجب ضعف آنان مىشود و مخالف انقلاب اسلامى است.
صحيفه نور ج 6 صفحه 25
5- اين قشر از ارتش كه در خدمت اسلام و ملت هستند وفادارى خود را از جمهورى اسلامى اعلام نمودهاند، اگر خداى ناخواسته در رژيم طاغوتى خلاف و گناه صغيره كردهاند، با برگشت به سوى خداى تعالى و جمهورى اسلامى مورد عفو خداوند رحمن و عفو ملت شريفند و اينجانب آنان را عفو كردم. اميد است آنان با دلگرمى و اعتماد به خدا و ملت شريف به خدمت خود صادقانه ادامه دهند و با قدرت در پادگانهاى خود مستقر شوند. از خداوند تعالى عظمت اسلام و مسلمين و هدايت جوانان فريب خوردهاى را كه مىخواهند در صفوف مسلمانها تفرقه بيندازند خواستارم و هوشيارى ملت را در مقابل توطئههاى غير اسلامى اميدوار.
والسلام عليكم و رحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:05 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 26
تاريخ 29/1/58
بيانات امام خمينى در ديدار با سرپرست و مسؤولين كميتههاى چهارده گانه انقلاب اسلامى تهران
ضرورت وجود پاسداران و كميتهها در خلع سلاح و سركوبى مفسدين
بسم الله الرحمن الرحيم
در جزئيات اين مسائل نمىتوانم وارد بشوم من كلياتى بايد بگويم. ما و همه مىدانند كه پس از پيروزى انقلاب تا اين حد و بيرون كردن اين قواى شيطانى البته دنبال هر انقلاب يك اغتشاشاتى هست، يك نابسامانىهائى هست و همه مىدانند كه آنوقتى كه اين نابسامانىها پيدا شد، از قواى انتظامى هم خبرى نبود و پاسدارها اين كار را كردند و جلو همه اين مفاسد را تا آن حدودى كه امكان داشت در همه بلاد، كميتهها و پاسداران انقلاب اين كارهاى مفيد را انجام دادند و البته حالا هم قواى انتظاميه تا يك حدودى تشكل پيدا كرده است،لكن پهلوى او بايد اين پاسداران و كميتهها باشند تا آن روزى كه قدرت نظامى يك جورى باشد كه خلع سلاح تمام مفسدين را و گروههائى كه دارند اخلال مىكنند، بكنند. علامت اينكه قدرت پيدا كردهاند اين است كه خلع سلاح كرده باشند، پس از آنكه خلع سلاح كردند از اين گروههائى كه در بين مردم دارند مفسده مىكنند، كارخانهها مىروند تبليغات سوء مىكنند، كشاورزى را نمىخواهند تحقق صحيح پيدا بكند، مدارس دولتى را نمىخواهند باز باشد، مىخواهند اين آشفتگىها سر جاى خودش باشد تا فرصت پيدا بشود كه خارجىها تبليغ كنند كه ايران نمىتواند خودش را حفظ كند، يك زمينه فسادى ايجاد كنند و خداى نخواسته كودتايى درست كنند كه در دنيا هم موجه نشان بدهند. اين اشخاص و گروههائى كه در بين مردم افساد مىكنند، تبليغات سوء مىكنند، مادامى كه هستند احتياج به كميتهها و پاسدارها هست. اين را نه دولت مىتواند انكار كند و نه ملت مىتواند انكار كند و هيچ كس منكر اين نيست كه تا اينكه قدرت دولت بهاندازهاى نشود كه اين اشخاص مفسد را خلع سلاح بكند و به جاى خودش بنشاند اين احتياج به كميتهها و احتياج به پاسداران انقلاب ضرورى است و معلوم هم نيست كه دولت اگر چنانچه با او صحبت بكنند و بكنيم اين معنا را هيچ جايش را بتواند انكار بكند يا انكار كنند، آنها همه قائلند به اينكه پاسدارها لازمند.
آن چيزى كه مشكل است اين است كه اين كميتهها در سرتاسر ايران (شما فقط تهران را ملاحظه نكنيد) در سرتاسر ايران، كميتهها گاهى افراد غير صالحى در آنها پيدا شده است يا كميتهها اصلاً تشكيل شده است از افراد غير صالح، آن هم به اسم انقلاب و به اسم كميته فلان، و اينها كارهائى انجام مىدهند كه ضد انقلاب است، كارهائى انجام مىدهند كه برخلاف شرع اسلام است و اين موجب
afsanah82
07-24-2011, 11:05 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 5
تاريخ: 23/1/58
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى سپاه پاسداران انقلاب اسلامىشرق تهران
شما پاسداران مثل سربازان صدر اسلام با جان و دل خدمت كرديد
بسم الله الرحمن الرحيم
شما پاسداران مثل سربازان صدر اسلام با جان و دل خدمت كرديد شما پاسداران انقلاب اسلامى به اسلام حق پيدا كرديد. شما مثل سربازان صدر اسلام كه با جان و دل و با عشق و علاقه به اسلام خدمت كردند، به اسلام خدمت كرديد و مىكنيد. من اميدوارم كه خداى تبارك و تعالى همان اجرى را كه به پاسداران اسلام در صدر اسلام عنايت فرموده است، به شما برادران عزيز عنايت فرمايد. شما در اين انقلاب اسلامى و در اين نهضت اسلامى، سهم بسزائى داريد. شما حفظ امنيت منطقه را كرديد و اين خدمت بزرگى است كه به برادران و خواهران خودتان كرديد و من اميدوارم كه خداى تبارك و تعالى به شماها سعادت و عزت عنايت فرمايد. من از همه شما متشكر هستم و ما منتظريم كه انشاءالله احكام اسلام جريان پيدا كند و همه ما خدمتگزار اسلام و احكام اسلام باشيم و ملت ما مستقل و آزاد باشد و دست خيانتكاران تا ابد از اين مملكت قطع بشود. من از خداى تبارك و تعالى عظمت اسلام و مسلمين را خواستارم.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:05 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 17
تاريخ 26/1/58
بيانات امام خمينى در جمع پرسنل پادگانهاى فرح آباد و لشگرك
رمز پيروزى نهضت، وحدت كلمه و اتكال به خدا و استقبال از شهادت بود
بسم الله الرحمن الرحيم
جوانان غيور خوش آمديد. درود بر شما جوانان برومند، درود بر شما كه در اين روز با ما مواجه هستيد و من نيروى شجاعت شما را از نزديك مشاهده مىكنم. عزيزان امروز من به شما تبرك مىگويم، دو تبريك، يكى تبريك اينكه طاغوت رفت و برگشتن ندارد، اختناق دفن شد و برگشتن ندارد، بستگى به اجنبى قطع شد و برگشتن ندارد. تبريك دوم، تبريك جمهورى اسلامى، اسلامى كه تمام اقشار در آن زندگى به رفاه بكنند، اسلامى كه همه آزاد باشند، اسلامى كه استقلال را براى ما حفظ كند، اسلامى كه طبقات ضعيف را برومند كند، اسلامى كه طرفدار مستضعفين هست. من به شما تبريك مىگويم اين اسلام را، لكن شرط آن اين است كه با هم وفادار باشيم و همه سرباز اسلام باشيم. رمز پيروزى امروز ما اين است كه اتكا به خداى تبارك و تعالى داشتيم. رمز پيروزى ما اين است كه جنبه فقط سياسى نبود، فقط براى نفت و امثال اينها نبود، جنبه، جنبه معنوى بود، اسلامى بود، جوانان ما آرزوى شهادت مىكردند، جوانان ما شهادت را استقبال مىكردند همانطور كه در صدر اسلام سربازهاى اسلام شهادت را استقبال مىكردند. سربازان ما از شهادت باك ندارند براى اينكه مردن را يك چيز فنا شدن نمىدانند. سربازان ما شهادت را سعادت مىدانند و براى اين سعادت كوشش مىكنند. رمز پيروزى، اتكاء به قرآن و اين شيوه شيعه مقدس كه شهادت را استقبال مىكردند، بوده، خوف در دل آنها نبود، در عين حال كه تانكها و مسلسلها به روى آنها آتش مىگشود آنها استقبال مىكردند، خوف نداشتند. مشت بر تانك غلبه كرد، مشت بر مسلسل غلبه كرد مشت بر ابرقدرتها غلبه كرد. اين رمز را حفظ كنيد، اين رمز پيروزى را تاحفظ كنيد پيروز هستيد. ملت ما تا با خداست پيروز است. ملت ما تا پناهگاه او اسلام است پيروز است. پرچم قرآن تا برفراز سر ملت ماست پيروز است. اين رمز را حفظ كنيد، توجه داشته باشيد كه نهضتهاى سابق نهضتهايى بود كه يا سياسى بود يا نيمه اسلامى. نهضت امروز تمام اسلامى است، نهضت امروز براى خداست، همه فرياد مىزنند اسلام، همه فرياد ميزنند جمهورى اسلام. اين رمز است كه ما را پيروز كرد و شما هم اين رمز را حفظ كنيد.
صحيفه نور ج 6 صفحه 18
هوشيارى جهت مقابله با تبليغات سوء و توطئههاى دست نشاندگان
توجه داشته باشيد كه شياطين در بين همه طبقات منتشر شدهاند كه براى اربابهاى خود راهى باز كنند، اينها مىخواهند همان بساط سابق را اوج بدهند. شما توجه داشته باشيد كه آنها را در بين خودتان راه ندهيد، دفع كنيد آنان را. شما بدانيد كه با اسلام مىتوانيد مستقل باشيد و با اسلام مىتوانيد آزاد باشيد. قرآن شما را آزاد قرار داده است و قرآن استقلال شما را بيمه كرده است. كسانى كه در بين شماها رخنه مىكنند و مىخواهند تبليغات سوء بكنند يا به اسم دلسوزى براى كارگران با به اسمهاى ديگر، اينها خائن به ملت ما هستند، اينها براى كارگران هيچ دلسوزى ندارند، اينها مىخواهند مملكت ما آشفته باشد و مملكت ما گل آلود باشد و از گل آلود و آب گل آلود ماهى بگيرند، اينها دست نشاندگان آمريكا يا غير آمريكا هستند و اينها هستند كه مىخواهند باز ما را به آن اختناق و به آن وابستگى برگردانند. بيدار باشيد برادران من، بيدار و هوشيار باشيد. مخالفت با ارتش محمدى، مخالفت با اسلام است شما نظاميان، شما ارتشيان از ما هستيد، برادرهاى عزيز ما هستيد، فرزندان عزيز و برومند ما هستيد و ما از شما هستيم. ملت ما پشتيبان شماست و شما پشتيبان ملت. شما حافظ استقلال مملكت هستيد و هر كس با شما مخالفت كند با استقلال مملكت مخالفت كرده، با اسلام مخالفت كرده. من اعلام مىكنم كه اگر كسى با ارتش ما مخالفت امروز بكند با اسلام مخالفت كرده است، با پيغمبر اسلام مخالفت كرده است. امروز ارتش، ارتش طاغوتى نيست، ارتش محمدى است.
و من به شما برادران سفارش مىكنم كه حفظ نظم را در پادگانهاى خود بكنيد، حفظ نظام را به همانطور كه سابق بوده است بكنيد، از بزرگها حرف شنوى بكنيد، اخلال نكنيد و همين طور راه ندهيد كسانى را كه مىخواهند در نظام شما اخلال بكنند. اينهامخالف حيثيت مملكت ما هستند. شما حيثيت مملكت مارا خودتان بايد حفظ كنيد و حفظش به اين است كه نظام را حفظ كنيد و آن چيزى كه در قانون نظام است شما بايد حفظ كنيد و ما پشتيبان شما و شما پشتيبان ما باشيد و ملت پشتيبان همه باشد و ما اين راه را كه تا نيمه آمدهايم تا آخر انشاءالله برويم و ديگر اجازه ندهيم كه ديگران در مقدرات مملكت ما دخالت كنند و با مشت به دهان اشخاصى بزنيم كه اجانب را مىخواهند بر ما مسلط كنند. خداوند شماها را حفظ كند و سعادتمند كند در دنيا و آخرت
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:06 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 38
تاريخ 29/1/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از فرهنگيان رفسنجان
اين دست غيب الهى بود كه همه مردم بلاد از دهات تا شهرهاى بزرگ همه يك كلمه را مىگويند
بسم الله ارحمن الرحيم
اين حقيقتى است كه بايد اعتراف كرد كه قلعه محكمى بود كه احتمال فتح او نمىشد و فتح شد و دژ عظيمى بود كه احتمال شكستن او نمىرفت و شكسته شد. ملتى با نداشتن هيچ ابزار و ساز و سلاح بر ابر قدرتها و بر قدرت شيطانى كه تا دندان مسلح بودند غلبه كرد لكن اين من نبودم كه اين غلبه را نصيب شما كرد اين خداى تبارك و تعالى بود. من در پاريس كه بودم و مىشنيدم كه تمام مردم بلاد از آن اقصا بلاد تا مركز، از دهات كوچك تا شهرستانهاى بزرگ همه با هم متحد شدند و همه يك كلمه مىگويند و آن اينكه سلسله پهلوى نه و جمهورى اسلامى آرى. من آنجا اينطور فهميدم كه اين دست، دست غيب است. انسان نمىتواند اين وحدت را تحصيل كند. انسانها شعاع فعاليتشان محدود است ممكن است يك شهر را، يا يك استان را ممكن است كه به وحدت كلمه برساند ممكن است كه يك گروه از مردم را وحدت كلمه درشان ايجاد كند لكن يك كشور سى و چند ميليونى با اختلاف گروهها، با اختلاف آمال و آرزوها، با اختلاف فهم و شعور آنها همه با هم مجتمع شدند و همه با هم دست به هم دادند و يك مطلب را خواستند، اين نيست الا اينكه دست غيبى در كار است، خداى تبارك و تعالى به وسيله امام زمان سلام الله عليه من از آنوقت ياس در من هيچ وقت نبوده است لكن از آن وقت بسيار اميدوار شدم كه اين مطلب به پيروزى خواهد رسيد، البته اين معنا كه پيروزى به اين سهلى و به اين زودى نصيب بشود، يك ملتى كه هيچ ندارد در مقابل يك قدرت شيطانى، با اينكه مثل آمريكا و انگلستان به صراحت و شوروى هم پشتيبانى داشتند، همه قواى شيطانى دست به دست هم داده بودند در مقابل يك مشت ملت، لكن اينجا قواى رحمانى در كار بود، با خداى تبارك و تعالى هيچ كس نمىتواند ستيزه كند، اينجا دست غيبى الهى بود و تا اين دست هست و تا اين عنايت الهى هست شما پيروزيد.
براى حفظ نهضت در برابر اخلال تفرقه افكنان و تبليغات شياطين بيدار باشيد
همت كنيد كه اين نهضت را به همانطور كه هست، اين نهضت را به همين گرمى كه هست حفظ
صحيفه نور ج 6 صفحه 39
كنيد. اگر بخواهيد به يك مملكت مستقل، آزاد، به يك كشورى كه خودش روى پاى خودش بايستد و كارهاى خودش را اداره كند، بخواهيد به يك همچو كشورى برسيد و پيروز بشويد و تا آخر پيروزى را ادامه بدهيد، بايد اين رمز پيروزى را حفظ كنيد. رمز پيروزى توجه به خدا بود. اشخاصى مىآمدند از جوانهاى برومند پيش من و مرا قسم مىدادند كه شما دعا كنيد ما شهيد بشويم. اين عنايت خدا بود. اين تحول، تحولى بود كه به دست بشر نمىنشد انجام بگيرد. در ملت يك تحول روحى پيدا شد. يك تحول باطنى پيدا شد، اين تحول باطنى به دست خدا بود، با عنايت خدا بود. يك ملتى كه در چند وقت پيش از اين اگر پاسبانى مىآمد در بازار و مىگفت بايد تعطيل كنيد يا بايد بيرق بزنيد، كسى براى خودش حق قائل نبود كه مخالفت كند، بهاندك وقتى به آنجا رسيد كه ريختند در خيابانها و مرگ بر فلان گفتند، اعتنا به توپ و تانك و مسلسل نكردند، اعتنا بر قواى شيطانى نكردند اين تحول، تحول الهى بود. كارى كنيد كه اين تحول از بين نرود. اينكه الان به دست آورديد و ملت ما به دست آوردند اين از بين نرود، وحدت كلمه را حفظ كنيد، توجه به خدا را تقويت بدهيد روح خودتان رامتوجه به خدابكنيد.شياطينى كهدربين شمامى خواهند تفرقه بيندازند طرد كنيد. آنها را يا ارشاد كنيد اگر قابل باشند و يا طرد كنيد.آمريكا باز چشمش به ايران است، به نفت ايران است،به مخازن ايران است، به اين زودى نميتواند اغماض كند و ساير ممالك. شما اگر بخواهيد اين چشمها را كور كنيد واين دستها را قطع كنيد، بايد با همين رمزى كه تاكنون پيش آمديد از اين به بعد هم اين رمز را حفظ كنيد، اين كليد را حفظ كنيد. آن رمز توجه به خدا، همه يك مطلب و آن اسلام، همه يك مطلب و آن،شرك نه، اسلام آرى. اگر اين رمز از دست ما خداى نخواسته گرفته بشود، اگر اين شياطين كه الان عمال آمريكا و ممالك ديگر در بين مردم هستند و آشوب مى كنند، نمىگذارند زراعت ما، كشاورزى ما به جريان بيفتد، نمىگذارند كارخانههاى ما به جريان بيفتد، نمىگذارند مدارس ما باز بشود، اگر اين عناصر در بين شما باشند و خداى نخواسته رخنه كنند و شما منفعل از حرفهاى آنها بشويد و جوانهاى ما غفلت كنند و توجه به آنها بكنند و تبعيت از آنها بكنند و در خيابانها راه بيفتند، تظاهر بكنند در زمانى كه تظاهر نبايد بكنند، اگر خداى نخواسته اين اشخاص فعالى كه با الهامات شيطانى مردم را مى خواهند منحرف كنند موفق بشوند من خوف آن دارم كه بساط برگردد به حال اول، من خوف آن دارم كه باز اختناق پيش بيايد، من خوف آن دارم كه باز استقلالى كه ما تحصيل كرديم از دست ما برود. عزيزان من بيدار بشويد، اينها كه در بين طبقات مردم افتادهاند بشناسيد، اينها اگر چنانچه غمخوار ملت هستند، چرا نمىگذارند ملت آرام باشد؟ چرا نمى گذارند رفراندم انجام بگيرد؟ رفراندم كه امر ملى بود، چرا صندوقها را آتش زدند؟ چرا مردم را منع مى كردند؟ تحريم مىكردند رفراندم را؟ رفراندم كه مال ملت بود، آن كه ديگر مربوط به طاغوت نبود، مربوط به اجانب نبود، مربوط به ملت بود، چرا اين كار را مى كردند؟ كشاورزى را چرا نمىگذارند به جريان بيفتد؟ افتادند دور دهات وفساد مى كنند و نمىگذارند كه به جريان بيفتد. كارخانههاى ايران را چرا نمىگذارند اينها به جريان بيفتد؟ براى اينكه اگر اينها به جريان بيفتد آرامش پيدا مى شود، اگر آرامش پيدا شد دست اربابها قطع خواهد شد اينها
صحيفه نور ج 6 صفحه 40
مى خواهند دست آنها باز باشد، اينها مى خواهند باز برگردانند به همان زمان ولو با يك فرم ديگر، البته شاهنشاهى ديگر قابل عود نيست لكن به صورتهاى شيطانى ديگر. بيدار بشويد، توجه داشته باشيد، هر كسى در هر جا هست توجه داشته باشد به اينكه اين عناصر را طرد كند.
فرهنگ اساس ملت است، اساس مليت يك ملت است
انشاءالله بعد از اينكه استقرار پيدا كرد حكومت اسلامى،نقيصهها را همه با هم بايد رفع بكنيم كه در راس آنها فرهنگ است. فرهنگ اساس ملت است، اساس مليت يك ملت است، اساس استقلال يك ملت است و لهذا آنها كوشش كردهاند كه فرهنگ ما را استعمارى كنند. كوشش كردند كه نگذارند انسان پيدا بشود، آنها از انسان مى ترسند، از آدم مى ترسند. كوشش كردند در اين سالهاى طولانى و خصوصاً در اين پنجاه و چند سال كه رجال در ايران پيدا نشود. تحصيلات را به طورى قرار دادند كه رشد تحصيلى و انسانى پيدا نشود. ما را همچو ترساندند، همچو با تبليغات خودشان ماها را ترساندند كه از خودمان مى ترسيديم، به خودمان اعتماد نداشتيم. اگر يك كسى مريض مىشد مى گفتيم بايد برود به خارج در صورتى كه طبيب داشتيم. همچو با ما رفتار كردند و ما را لرزاندند و ما را تهى كردند كه اگر مى خواستيم يك زمين، يك راهى را اسفالت كنيم مى گفتيم بايد از خارج بياوريم با اينكه داشتيم. بايد ارتش ما را خارجىها اداره كنند، بايد نفت ما را خارجىها بيايند اداره كنند با اينكه ما داشتيم. همه چيز آن براى اين بود كه ما را از آنكه بوديم تهى كردند، مغزهاى مارا شستشو كردند،اعتماد به نفس را از بين بردند در ما. جوانها را با اعتماد به نفس، با استقلال نفسانى بار بياوريد. معلمها!جوانها را مستقل، آزاد بار بياوريد، متعمد به نفسشان كنيد. ما همه چيز داريم لكن آنها ما را همچو كردند كه خيال كنيم هيچ نداريم. ما ديديم كه با مشت تهى آنها را عقب زديم و توانستيم. پس توانائى داريم. مائى كه از يك سرهنگ مى ترسيديم، از يك پاسبان مى ترسيديم، ديديد كه بچههاى ما هم اعتنايى ديگر به تانك و توپ نكردند. پس ما داريم چيز ما خدا داريم. تا اعتماد به خدا هست، تا توجه به خدا هست، تا اينكه اين روحيه شجاعت در شما هست پيروز خواهيد بود. من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه اقشار ملت را خواهانم و من دعاگو و خدمتگزار همه شما هستم.
والسلام عليكم و رحمه الله
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:06 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 41
تاريخ: 30/1/58
پاسخ امام خمينى به تلگرام حسن البكر رئيس جمهور عراق
جناب آقاى احمد حسن البكر رئيس جمهورى كشور عراق
بسم الله الرحمن الرحيم
پيام مودت آميز آن جناب در مورد استقرار جمهورى اسلامى و اصل و موجب تشكر شد. نهضت انفجارى ايران در اثر ديكتاتورى و اختناق و فشار رژيم پهلوى هشدارى بود براى همه مستكبرين در مقابل مستضعفين.
من اميدوارم همه دولتها با ملتهاى خود با مسالمت رفتار كنند. دولتها بايد در خدمت ملتها باشند و ملتها پشتيبان آنان، تا آسايش براى همگان باشد. عاقبت اختناقها انفجار است و آن نه صلاح ملت است و نه صلاح دولت. خداوند تعالى توفيق سلم و سعادت به همه عنايت فرمايد.
والسلام و عليكم
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:06 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 42
تاريخ: 30/1/58
بيانات امام خمينى در جمع كاركنان پالايشگاههاى اصفهان و شيراز
عامل پيروزى، نيروى اسلام بود، نيروىايمان جوانان به اسلام و خداى تبارك و تعالى بود
بسم الله الرحمن الرحيم
عامل پيروزى، نيروى اسلام بود، نيروىايمان جوانان به اسلام و خداى تبارك و تعالى بود من از همه شما آقايان كه از مناطق دور تشريف آوردهايد براى تفقد از ما و همبستگى با ملت ايران تشكر مى كنم. من لازم است كه بعضى تذاكرات راعرض كنم. ماتااينجاكهبحمدالله پيروزمندانه آمديم بايد بفهميم كه با چه نيرو اين پيروزى دست آمد، اگر ندانيم چه نيروئى بود، براى آتيه خطرناك است و اگر بدانيم چه نيروئى بود و اهتمام نكنيم براى حفظ آن، براى آتيه كشور ما خطرناك است. نيروى پيروزمندانه، نيروى اسلام بود، نيروىايمان جوانان ما به اسلام و به خداى تبارك و تعالى بود، توجه به مقصد واحد كه آن اسلام و جمهورى اسلام و احكام اسلام بود و فداكارى ملت ما براى اسلام، و شهادت را فوز عظيم دانستن رمز پيروزى بود. ما اگر وحدت كلمه نداشتيم، هر يك، يك مقصدى داشت، هر گروهى به طرفى مىكشيدند، ممكن نبود بر اين قوه شيطانى و قدرتهاى بزرگ كه در دنبال او بود پيروز شويم. اجنبىها فهميدند كه ما با قدرت واحد كه قدرتايمان است و وحدت كلمه و اجتماع گروههاى مختلف در يك كلمه پيروز شديم و آنها خوف اين را دارند كه دست آنها تا ابد قطع شود، در صدد بر آمدند كه اين رمز را از دست ما بگيرند و ما را از اين سلاح بزرگ اسلامى خلع كنند. عمال آنها در اقشار ملت راه افتادند و مفسده مى كنند، دانشگاهها را تعطيل مى كنند، دانشسراها را با توطئه تعطيل مىكنند، كشاورزى را نمىگذارند راه بيفتد، فرهنگ را نمىگذارند صورت اسلامى پيدا بكند، صنايع را نمىگذارند راه بيفتد. اينها بودند كه مىخواستند رفراندم را نگذارند تحقق پيدا بكند، اينها بودند كه بعضى صندوقهاى رفراندم را آتش زدند و به بعضى صندوقها حمله كردند و رفراندم را تحريم كردند و اينها فهميدند كه در بين ملت جائى ندارند و ملت ما با وحدت كلمه و با قدرت الهى وايمان، بر همه مشكلات تا اينجا پيروز شده است، مىخواهند نگذارند پيروزى ما به ثمر برسد. اينها هوادار ملت نيستند، اينها براى كارگر و براى دهقان نمىخواهند خدمت كنند، اينها دشمن كارگر و دهقان هستند و به صورت دوست در آمدهاند تا نگذارند براى آنها عمل مثبت انجام بگيرد. آيا رفراندم بر خلاف مسير ملت بود كه آنها مخالفت مىكردند؟ آيا كشاورزى بر خلاف مسير ملت است كه اينها مخالفت مى كنند؟ آيا راهانداختن صنايع و كارخانهها بر خلاف مسير ملت است كه
صحيفه نور ج 6 صفحه 43
اينها مخالفت مى كنند و با جديت جلوگيرى مىكنند؟ آيا خانهسازى برخلاف مسير ملت است كه در بين ملت حرفهاى نالايق پخش مىكنند؟ شما از اعمال اينها بفهميد كه اينها مفسد هستند و اينها عمال خارجى و مستعمرين هستند و مىخواهند ما را از مسير خودمان خارج كنند. مستعمرين لمس كردند اين معنا را كه ما با وحدت كلمه پيروز شديم و آنها نتوانستند اين عنصر فاسد را در ايران نگه دارند، با آنهمه جديت.
تاكيد بر هوشيارى ملت در مقابل آشوبگرىهاى عمال اجانب و جلوگيرى از توطئهها
از اين به بعد بايد شما بيدار باشيد، هوشيار باشيد، نگذاريد اينها در بين صفوف شما رخنه كنند و نگذارند شما به مقصد خودتان برسيد. اينها نظر صحيح ندارند، اينها دلسوز ملت نيستند، اينها عمال اجانب هستند كه با صورتهاى فريبنده در بين اقشار ملت به راه افتادند و نمىگذارند ايران يك آرامشى پيدا بكند تا اينكه براى همه اقشار زندگى مرفه تهيه شود. اينها مىخواهند با گل آلود كردن آب ماهى بگيرند براى اجانب، اينها مى خواهند باز چپاولگرىها را اعاده بدهند، اينها مىخواهند باز اختناق را برگردانند، همه چيزها را به باد بدهند. شما آقايان، شما جوانها، شما اقشار ملت آن رمزى را كه به آن رمز پيروز شديد حفظ كنيد و آن حفظ وحدت كلمه است. اختلاف را كنار بگذاريد، با هم برادروار، با هم با يك صدا به پيش برويد و آن استقرار حكومت عدل اسلامى براى همه، عدالت براى همه. اين مفسدين بايد بدانند كه اين براى ملت ما مضر است و براى خودشان هم مضر است. اين تفرقهافكنى ملت ما را به باد خواهد داد، اگر موفق بشوند خداى نخواسته. لكن بايد بدانند كه ما با ملايمت، تا موقعى كه محتاج به ملايمت است، با آنها رفتار ميكنيم و آن وقت كه تكليف براى ما پيدا شد به طور ديگر عمل خواهيم كرد و در يك روز حساب را پاك خواهيم كرد.
من از شما آقايان، از تمام ملت ايران، از تمام اقشار ايران، از دانشجويان محترم، از تجار، از كارگران، از كار فرمايان از همه ملت خواستارم كه حفظ كنند وحدت كلمه را، نگذارند اينها در بين اقشار شما تفرقه بيندازند. دقت كنند كه اينها عمال خارجى هستند و مىخواهند با بهانههاى مختلف آشوب بپا كنند. در اين چند روز ديديد كه با بهانه بسيار مبتذل كه خود آن آقا با آن مخالف بود در خيابانها ريختند و مدارسى را تعطيل كردند و مردم را اغفال كردند.
براى اينكه آشوب بپا شود. آنها متوجه باشند كه قدرت اين را ندارند كه تفرقه ما بين ما و آقايان ديگر بيندازند و آقايان با هوشيارى جلوى اين تفرقهها را مىگيرند. شما ملت مأموريد كه با هوشيارى جلوى اين تفرقهها را بگيريد. جوانان عزيز ما در دانشگاه و در ساير مدارس موظفند كه از اين توطئهها جلوگيرى كنند. عزيزان من اين توطئهگرىها بر ضد انقلاب است و اينها كه توطئه ميكنند بر ضد انقلاب هستند، تهمتها كه ميزنند براى تفرقه، ضد انقلاب است. انقلاب اسلامى را حفظ كنيد و اين نهضت را گرم نگه داريد. خداوند تمام شما را حفظ كند و ملت ما را به سعادت و سلامت برساند.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:06 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 44
تاريخ: 1/2/58
بيانات امام خمينى در جمع دانشجويان دانشسراهاى كرمانشاه و همدان
ضرورت پرداختن به مسائل اصولى از قبيل سمپاشىها و انحرافات
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
توفيق و سعادت همه اقشار ملت و شما خانمها و آقايان حاضر در اينجا را از خداوند مىخواهم. شما الان قبل از مسائل اصولى به مسائل فرعى پرداختهايد، مسائل اصولى ما الان در بين داريم، تا آن مسائل اصولى حل نشود مسائل فرعى حل نخواهد شد. اين مسائل به آن مىماند كه در آن وقتى كه ما همه با هم براى شكستن سد محكم خارجىها و عمال آنها فرياد مىزديم، شما حرف درست شدن دانشگاه يا درست شدن حوزهها را بزنيد، در آن وقت بىموقع بود حالا هم همين طور. شما الان گرفتار مسائلى هستيد كه اگر چنانچه آن مسائل حل نشود، اين مسائل نخواهد حل شد. شما الان گرفتار انحرافاتى هستيد كه دامن مىزنند و مىخواهند مملكت ما را منحرف كنند و باز به حال سابق برگردانند. تا اين انحراف و اين خيانتها منقطع نشود و از بين نرود، مسائل فرعى اصلاح نمىشود. شما الان اين مسائل را كه گفتيد و طرح كردهايد، اين براى وقتى است كه ما بر اجانب غلبه پيدا كرده باشيم و آنها را عقب رانده باشيم. ما الان در بين راه هستيم، ما نرسيديم به مقصد، سمپاشىها در بين است، جدا كردن ملت از علما يكى از آن چيزهائى است كه سمپاشى است. مسائلى كه شما طرح كرديد، اين مسائل در موقع خودش مفيد و الان مضر است. الان اگر چنانچه اين مسائل را ما بخواهيم تعقيب كنيم، بعضى از اين مسائل اسباب اين مىشود كه تفرقه در بين ملت حاصل بشود. ما مىخواهيم كه اين مسائل را در موقع خودش با فرصت حل بكنيم. الان وقتى است كه ما بايد مسائل اصلى را و آن قطع ايادى اين اجانب كه الان در بين كشور ما به طور گستردهاى هست قطع بكنيم بايد اين را فكر بكنيم الان غير از آن، فكر كردن در مسائل ديگر، فكر كردن در فروعى است كه تا اصل درست نشود، نخواهد درست شد.
توطئه و افساد عمال خارجى به اميد ممانعت از اجراى اصلاحات
شما ملاحظه مىكنيد كه همه مشكلاتى كه ما داشتيم در زمان سابق و رژيم فاسد، الان بخواهيم اصلاح كنيم، مشكل تراشى مىشود، مدرسهها را به هم مىزنند، جوانهاى ما را نمىگذارند تحصيل
صحيفه نور ج 6 صفحه 45
كنند، هر روز به يك بهانه آنها را به خيابان مىكشند، زراعت را نمىگذارند، كشاورزى را نمىگذارند كه تحقق پيدا بكند، مىروند و فساد مىكنند و جلوگيرى از زراعت مىكنند، اقتصاد ما را نمىگذارند سالم باشد، كارگر ما را نمىگذارند كار بكند، كارخانههاى ما را نمىگذارند به جريان بيفتد. اينها چه كسانى هستند؟ اينها آيا دلسوز ملت هستند كه نمىخواهند اين مملكت آرامش پيدا بكند؟ آيا مىشود اصلاحى بدون آرامش؟ مىشود در حال جنگ اعصاب و جنگ خارجى و به هم خوردن همه اوضاع، قضاياى، مشكلات ما حل بشود؟ مىشود با اين خرابكارىها كه اينها در تمام اطراف مملكت ما شروع كردهاند، گاهى در كردستان، گاهى در بلوچستان، گاهى در جاهاى ديگر مشغول فساد شدهاند، مىشود با اين امر اصلاح بشود؟ مىشود يك امرى كه پنجاه و چند سال است به هم خورده است، يك مملكتى كه پنجاه و چند سال است رو به خرابى رفته است، فوراً اصلاح بشود؟ مىشود بدون مهلت اين مسائل حل بشود؟ اينها، اين عمال خارجى مهلت نمىدهند، اينها نمىگذارند كه يك مهلتى پيدا بشود و اشخاص متفكر كارها را انجام بدهند. اينها با صورت مختلف، با تبليغات سوء مانع هستند از اينكه آرامش پيدا بشود و تا آرامش پيدا نشود هيچ اصلاحى
امكان ندارد. تا آرامش پيدا نشود كارخانهها به راه نمىافتد، تا آرامش پيدا نشود كشاورزى اصلاح نمىشود، تا آرامش نباشد فرهنگ ما اصلاح نمىشود، تا آرامش نباشد روحانى ما اصلاح نمىشود. اين مسائل را الان طرح كردن جز اينكه يك تفرفهاى بيندازيد چيزى نيست. مساله اصلى را جلو بيندازيد. جوانان! عزيزان من! بانوان! آقايان! همه متوجه باشيد دستها در كار است، توطئهها در كار است، از خارج الهام مىگيرند كه نگذارند اين مملكت آرامش پيدا بكند، نگذارند اصلاحات حاصل بشود. شما ملاحظه مىكنيد كه، خانهسازى براى كشاورزان و براى كارگران يك كار خلاف ملى است؟ همين را هم دارند مخالفت مىكنند، همين خانهسازى را هم دارند مخالفت مىكنند. آيا رفراندم يك امرى بود كه غير ملى بود، مربوط به خارجىها بود؟ دولتى دخالت در او داشت؟ دست قدرتى در آن دخالت داشت؟ چرا نمىگذاشتند رفراندم تحقق پيدا بكند؟ چرا تحريم كردند رفراندم را؟ چرا صندوقها رادر بعضى جاها آتش زدند؟ براى اينكه نمىخواهند يك مملكت آرام باشد، نمىخواهند ملت به حال خودشان سرنوشت خودشان را در دست بگيرند. اگر ملت سرنوشت خودشان را در دست بگيرد نمىگذارد كه آمريكا همه چيز او را ببرد و شوروى از آن طرف، آمريكا از آن طرف، انگلستان از آن طرف، نمىگذارند همه نيروهاى جوانى ما به
هدر برود و آنها نمىخواهند اين را.
توجه به علاج خيانتها و پرهيز از تفرقه و تشتت
الان تمام افكار بايد متوجه اين معنا باشند كه دست اين خائنها را كوتاه كنيد. اين كارهائى كه اينها در اطراف مملكت مىكنند با اسمهاى مختلف، با بهانههاى مختلف، اينها را ما بايد علاج بكنيم. بعد از اينكه اين علاج شد، وقت اين است كه فروع را ما وارد بشويم و كارهاى ديگرى را بكنيم. تا ريشه اجنبى در اينجاست و تا ريشههاى عفونت بار رژيم سابق هست و تا رژيم سابق به ريشههاى فاسد
صحيفه نور ج 6 صفحه 46
خودش در اينجا هست هيچ كار انقلابى نمىتوانيد بكنيد. ما در بين انقلاب هستيم و بايد ريشه اينها را از بين ببريم. ما نرسيدهايم به پيروزى تا اينكه برسيم بعد از به پيروزى رسيدن آن مسائل پيش مىآيد. ما الان در بين راه هستيم، ما الان در حال مبارزه هستيم و آقايان ملتفت باشند، توجه داشته باشند، اذهان شما را منحرف نكنند به فروع و به اسم اينكه براى كارگر كار بكنيد، براى مدارس چه بكنيد، اينها چيزهائى است كه آنها مىخواهند نشود لكن تقاضايشان اين است كه حالا به صورتهاى مختلف طرح بكنند كه نگذارند آرامش در ايران پيدا بشود والا ما شروع به خانهسازى مىخواهيم بكنيم، آنها مانع هستند. دولت مىخواهد كشاورزى را به راه بيندازد، كارخانهها را به راه بيندازد، آنها مانع هستند. دولت مىخواهد كشاورزى را به راه بيندازد، كارخانهها را به راه بيندازد، آنها مانع هستند. اين موانع را اول از بين ببريد. اول بايد دشمن را از بين برد، بعد طرحها را داد. من از خداى تبارك و تعالى يارى همه آقايان را و همه دانشجويان را و همه محترمين بلاد را خواستار هستم و از همه تقاضا دارم كه اين تفرقهافكنىها را از دست بدهند و نگذارند اشخاصى در بين آنها بياييد و تفرقه بيندازند با صورتهاى ظاهر الصلاح و با واقع توطئهگرى.
و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:07 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 47
تاريخ: 1/2/58
بيانات امام خمينى در جمع عشاير ايلام
قطع دست فتنه انگيزان يك تكليف الهى - اسلامىاست
بسم الله الرحمن الرحيم
قطع دست فتنهانگيزان يك تكليف الهى اسلامى است من از اين شور و شعف شما جوانها و متدينين، در هر نقطه هستيد تشكر مىكنم. شما با اين شور و شعف، نهضت اسلامى را به پيش رانديد و من از خداى تبارك و تعالى مىخواهم كه اين شور و شعف باقى باشد و اين نهضت را به آخر برسانيد. شما جوانان ملت، شما اقشار ملت به اسلام وفادارى كرديد و دست اجانب را كه در كشورتان سلطه داشت قطع كرديد و من از خداى تبارك و تعالى مىخواهم كه اين ريشههاى گنديدهاى كه از آن رژيم مانده است با دست تواناى ملت و جوانان برومند ما قطع شود. ما راه را به آخر نرسانديم، ما تاكنون اسلام را به آنطور كه هست پياده نكرديم، تا اينجا كه ما رسيديم فقط دست چپاولگران را و دست اجانب را تا حدودى از كشور خودمان و از خزائن خودمان قطع كرديم و دزدهاى كشور را بيرون رانديم ولى توطئهها باز هست، ريشههاى فاسد باز هست و بايد با همت شما جوانان ملت اين توطئه خنثى شود و اين دستهاى فتنهانگيز قطع شود. شما در هر جا كه هستيد، ملت ايران در هر جا كه هست، در هر شهرى كه هست، در هر ده و قريهاى كه هست، با كمال دقت مواظب اعمال فتنهانگيزان باشد، اينها در بين اقشار آمدند و مىخواهند شما و ما را باز تحت فشار و اختناق قرار دهند و اربابهاى خود را بر ما مسلط كنند. ما همه مكلفيم به تكليف الهى اسلامى كه با هم اين نهضت را حفظ كنيم و اين قدرت الهى را نگذاريم تشتت پيدا بكند و دست آنهائى كه مىخواهند بين ما تفرقه بيندازند قطع كنيم. ما همه موظفيم به حسب احكام اسلامى كه فتنهگران را از كشور خودمان برانيم و آنها را در بين صفوف خودمان راه ندهيم. شما برادران و خواهران بيدار باشيد و توجه كنيد اين اشخاص كه مىخواهند بين شما با اسماء مختلف، با بهانههاى مختلف تشتت بيندازند، توجه به اين داشته باشد كه كيد آنها را خنثى كنيد، اينها هر روز به يك بهانه مردم را از هم جدا مىكنند، هر روز با يك توطئه بين صفوف ملت را تفرقه مىاندازند، در دانشگاهها مىروند و با بهانههاى غير انسانى، به صورت انسانى آنها را تجهيز مىكنند تا بر خلاف نهضت ما راهپيمائى كنند، اينها سوء نظر دارند در اين مسائل، حسن نظر ندارند با اسلام، موافق نيستند با علماى اسلام موافق نيستند با كشاورزها، موافق نيستند با كارگرها، موافق نيستند با ملت ما، به هيچ وجه موافق نيستند و لهذا هر چه جهات اصلاحى است مىخواهند نگذارند انجام بگيرد، مىخواهند
صحيفه نور ج 6 صفحه 48
نگذارند براى اين ملت رفاه حاصل بشود، مىخواهند نگذارند مملكت آرامش پيدا بكند، تا اينكه دولت بتواند كارهاى خودش را، كارهاى اصلاحى خودش را انجام دهد، مىخواهند نگذارند كشاورزى ما رشد پيدا بكند مىخواهند ما را هميشه جيرهخوار آمريكا قرار بدهند كه همه چيز ما از آمريكا بيايد، مىخواهند نگذارند فرهنگ ما رشد پيدا بكند و آدم پيدا بشود در ايران تا اينكه كيد آنها را خنثى كند، مىخواهند نگذارند اقتصاد ما سالم بشود، مىخواهند نگذارند ارتش ما مستقل بشود، اينها كيدهائى است كه به الهام از آمريكا و امثال آمريكا در ايران مشغول توطئه است. شما بايد بيدار باشيد، فقط راى به جمهورى اسلامى كفايت نمىكند، اينها خودشان را در رفراندم همچو ضعيف ديدند، همچو وحشتناك شدهاند كه به خيال توطئههاى دقيقتر افتادهاند، شما بايد توطئههاى آنها را با كمال دقت ملاحظه كنيد. جوانان دانشگاهى ما گول اين قشر مفسد و فاسد را نخورند، از حرفهاى زرق و برقدار آنها گول نخورند، تحت تاثير حرفهاى به ظاهر صحيح و در واقع توطئهگر واقع نشوند، تمام جوانان ما موظفند كه اين نهضت را حفظ كنند و كيد خائنين را خنثى كنند.
هشدار به عشاير غيور در مورد نفوذ خائنين و توطئه شياطين
تمام عشاير ما، از پشت كوهىها تا غير آنها موظفند كه اين نهضت را حفظ كنند. اگر خداى نخواسته خللى در اين نهضت واقع بشود، آماده باشيد خداى نخواسته براى اختناق بالاتر و براى پيوستگى بالاتر و براى زحمت و ذلت بالاتر و براى زجر جوانانمان و كشتار جوانانمان، بيشتر بيدار باشيد، برادران بيدار باشيد، برادران من هوشيار باشيد، نگذاريد يك مشت از خدا بىخبر بين شما رخنه كنند و صفوف فشرده شما را به هم بزنند، نگذاريد به اسم اينكه ما با كشاورز موافقيم، كشاورزى ما رابه تباهى بكشند و براى آمريكا بازار درست كنند، نگذاريد براى اينكه بگويند ما با فرهنگ موافقيم، فرهنگ ما را استعمارى قرار بدهند و نگذارند رشد بكنيم، نگذاريد اينها تضعيف كنند كميتههاى اسلامى را، نگذاريد اينها تضعيف كنند پاسداران انقلاب اسلامى را نگذاريد اينها تضعيف كنند ارتش اسلامى را، نگذاريد تضعيف كنند ژاندارمرى اسلامى را، نگذاريد تضعيف كنند كلانترىها و شهربانى را. اينها همه در خدمت اسلام هستند و اين شياطين مىخواهند اينها را تضعيف كنند. من به شما ملت ايران اخطار مىكنم كه خطر در كار است و جلوگيرى كنيد. اين شياطين كه هر روز غائله درست مىكنند غائلههاى آنها را خفه كنيد. خداوند همه شما را سلامت و سعادت و عزت عنايت كند، خداوند دست خائنين را قطع كند خداوند دست اجانب را از مملكتها قطع كند.
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:08 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 49
تاريخ: 1/2/58
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هيأت نمايندگى عاليرتبه روحانى عربستان سعودى
مساجد، مراكز جنبشها و حركتهاى اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
اولا تشكر مىكنم از اين و فد و از امام محترم و از ملت حرمين شريفين رياض و از جلالت ملك كه شما را براى تفقد از ما اينجا فرستاده است. مسجد در اسلام و در صدر اسلام هميشه مركز جنبش حركتهاى اسلامى بوده. از مسجد تبليغات اسلامى شروع مىشده است و از مسجد حركت قواى اسلامى براى سركوبى كفار و وارد كردن آنها در بيرق اسلام بوده است. هميشه در صدر اسلام مسجد مركز حركات و مركز جنبشها بوده است. شما كه از اهالى مسجد و از علماى مساجد هستيد، بايد پيروى از پيغمبر اسلام و اصحاب آن سرور كنيد و مساجد را براى تبليغ اسلام و حركت اسلاميت و براى قطع ايادى شرك و كفر و تاييد مستضعفين در مقابل مستكبرين قرار بدهيد.
وحدت كلمه رمز پيروزى مسلمين از صدر اسلام تا امروز
ما به خواست خداى تعالى با آنكه بىساز و برگ بوديم و ملت ما در دستش از تفنگ و آلات جنگى چيزى نبود، به واسطه قدرتايمان و وحدت كلمه بر قواى طاغوتى غلبه كرديم. و من اميدوارم همه ملتهاى اسلامى بپا خيزند و با وحدت كلمه و با توجه به اسلام و قدرتايمان بر اجانب و بر كسانى كه مىخواهند اين ملتها را هميشه در تحت اختيار و سلطه خود داشته باشند غلبه كنند. رمز پيروزى مسلمين در صدر اسلام وحدت كلمه و قوتايمان بود. قوتايمان بود كه يك لشكر ضعيف را بر امپراطورىهاى بزرگ عالم غلبه داد و سى نفر به قيادت خالد ابن وليد بر شصت هزار نفر لشكر پيشقراول روم غلبه كرد. اين قدرت اسلام بود كه پيش مىبرد و ما مسلمين بايد با قدرت اسلام، اسلام را پيش ببريم. بايد با قواى كفر به قدرت اسلامى مبارزه كنيم و دست تبهكاران را از ممالك خودمان دور كنيم. اگر وحدت كلمه اسلامى بود و اگر دولتهاى و ملتهاى اسلام به هم پيوسته بودند معنا نداشت كه قريب يك ميليارد جمعيت مسلمين زير دست قدرتها باشند. اگر اين قدرت، قدرت بزرگ الهى منضم بشود به قدرتايمان و همه باهم برادرانه در راه اسلام قدم بردارند، هيچ قدرتى بر آنها غلبه نخواهد كرد.
صحيفه نور ج 6 صفحه 50
اسرائيل، جرثومه فساد
معالاسف بااختلافاتى كه در مناطق ديده مىشد و خصوصا در مناطق عربى اين موجب شده است كه اسرائيل با جمعيت كمى كه دارد در مقابل اعراب با آن جمعيت كثير و ساز و برگ كثير ايستادگى كند. اگر جلوى اين جرثومه فاسد گرفته نشود، طمع او بر تمام منطقه است و او قناعت نمىكند بر فقط فلسطين و مسجد اقصى و همه جا را مىخواهد غلبه كند. بر مسلمين و بر دولتهاى اسلامى است كه باهم متحد بشوند و اين جرثومه فساد را از بن و بيخ بركنند و كسانى كه پشتيبانى آنها را مىكنند، اجازه ندهند كه پشتيبانى كنند. من از خداى تبارك و تعالى قدرت اسلام و عظمت اسلام و مسلمين را و وحدت كلمه آنها را خواستارم.
حكومت سابق ما براى اينكه خدمت بكند به اربابهاى خودش، همه طور در اينجا فجايع كرد و در خصوص زائرين بيتالله الحرام مضيقههائى ايجاد كرد و گاه نسبت به مسوولين دولت سعودى چيزهائى گفت كه شايد پيش ايرانىها يك ناراحتىهائى از آنها هم حاصل شد و ما پس از رفتن او و قطع يد غاصبه او متوجه اين هستيم كه در سالهاى آتيه، مملكت سعودى با ايرانىهائى كه براى زيارت بيتالله و حرمين شريفين مىآيند، چه نحو عمل خواهد كرد. ايرانىها نظر به اين معنا دوختهاند كه با برادران خودشان چه نحو عمل خواهد شد. و من اميدوارم كه اكنون كه دست ظلم از اين مملكت كوتاه شده است و تبليغات سوئى كه مىكردند از بين رفته است برادرهاى ما باهم برادر باشند و رفتار آنها رفتارهاى برادرانه باشد و براى حجاج بيت الله تسهيلات فراهم كنند و از خداى تبارك و تعالى اين توفيق را خواستارم.
قوتايمان و اتحاد، عامل موفقيت مسلمانها
تاريخ بايد سرمشق ما باشد و ما وقتى كه تاريخ را نگاه مىكنيم تحولاتى كه پيدا شده است در اسلام و در مسلمين، هر جا كه قوتايمان در كار بوده است و مردم و مسلمين به قوتايمان حركت مىكردند، نصر با آنها همراه بوده است و هر وقت براى رسيدن به آمال دنيائى بوده است نصر از آنها فرار مىكرده است. تعليمات انبيا و تعليم نبى اكرم صلى الله عليه و آله و سلم اين است كه با قدرتهاى معنوى، شما مىتوانيد پيش ببريد. آن قوههاى معنوى كه پشت سر مسلمين بود و ملائكه الله كه قدرت معنوى بود، موجب شد كه مسلمين در كمتر از نيم قرن بر همه معموره دنيا سلطه پيدا كنند. ما بايد از تاريخ عبرت بگيريم، آن وقت كه يك دولت قوى ما داشتيم مثل دولت عثمانى، در مقابل شوروى، در مقابل ژاپن مىايستاد و گاه غلبه مىكرد. دشمنان ما وقتى سلطه پيدا كردند، اين مملكت پهناور را تكه تكه كردند و هر كدام را به دست يكى از عمال خودشان دادند و بين آنها معالاسف تفرقهانداختند و اين موجب شد كه مسلمين و اسلام ضعيف شد و مستعمرين به ما غلبه كردند. ما بايد از اين امور عبرت بگيريم و دولتهاى ما از اين معانى و از اين امر تاريخى عبرت بگيرند و اختلافات خودشان را رفع كنند. اگر
صحيفه نور ج 6 صفحه 51
اينها با هم مجتمع بشوند يك قدرتى خواهند داشت كه هيچ قدرتى با آنها معارضه نمىكند، البته به شرطايمان كامل. و من از خداى تبارك و تعالى مىخواهم كهايمان ما را وايمان دولتهاى ما را وايمان ملتهاى ما را قوى كند و با عنايت خودش با ما همراهى كند كه ما بر مشكلات خودمان سلطه پيدا كنيم و از شما و دوستان شما باز هم تشكر مىكنم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:09 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 52
تاريخ: 1/2/58
بيانات امام خمينى در جمع پرسنل واحدهاى نيروى زمينى و ژاندارمرى و مردم تبريز
ملت ايران، پاسداران اسلام و قرآنند
بسم الله الرحمن الرحيم
من از مجاهدات خستگى ناپذير اقشار ملت ايران تشكر مىكنم. مجاهدات ايران نه تنها روى مذهب شيعه را سفيد كرد، كه روى اسلام را سفيد كرد بلكه روى بشريت را سفيد كرد. آنها كه داد از حقوق بشر مىزنند كارى براى بشر انجام ندادهاند. آنها كه داد آزادى لفظا مىزنند، اين جبهههاى مختلف براى انسانها كارى انجام ندادهاند. آن كه كار انجام داد و مبدا است از براى اينكه بشريت را نجات بدهد مجاهدات ملت ايران است. مجاهدات ملت ايران با اتكا به اسلام و توجه به خداى متعال ما را نجات داد و از اين به بعد نجات خواهد داد.
مجاهدات شما جوانان و مسلمين برومند ايران، همه طبقات كه با وحدت كلمه دست اجانب را كوتاه كرديد الگوئى است براى همه مستضعفين. من اميدوارم كه همه مستضعفين كه زير بار مستكبرين هستند به واسطه اين مجاهدات شما به خود بيايند و خودشان را نجات بدهند. شما پاسداران اسلام هستيد. ملت ايران پاسدار اسلام است و همانطور كه در صدر اسلام، اصحاب رسول اكرم و ارتش رسول اكرم پاسدار اسلام و قرآن بود، امروز ملت ايران اين معنا را و اين افتخار را دارد. همه براى اسلام، همه براى جمهورى اسلام فرياد زدند، همه اسلام را خواستند و دست اجانب را از مملكت خودشان با صداى الله اكبر قطع كردند. با نداشتن هيچ ابزار جنگى لشكرهاى عظيم طاغوتى را، ارتش طاغوتى را، كسانى كه از اجانب دنبال سر او بودند، اينها با الله اكبر از بين بردند.
امروز قواى نظام و انتظامى در خدمت اسلامند
ارتش ما، آنهائى كه پاك بودند، آلوده نشده بودند به چيزهائى كه، كثافاتى كه طاغوت داشت، برگشتند به سوى ملت و با ملت شدند. الان ارتش ما، ژاندارمرى ما، همه اينها، قواى انتظامى ما، شهربانى ما، در خدمت اسلام است و آنچه مربوط به طاغوت بود دفن شد و دفن مىشود. امروز شما آزاديد و هيچ خوف از ستمكاران نداريد و خوف از دولتها نداريد چون دولتهااسلامى است و خيانت نمىكنند و جباريت نمىكنند.
صحيفه نور ج 6 صفحه 53
شكستن صف روحانيت شكستن اسلام است
امروز اشخاصى كه ديدهاند در راس اين قوا، روحانيت بوده است و روحانيت در همه اقشار ملت، مقدم بر همه اقشار در اين نهضت قيام كرده است و ساير ملت دنبال او به واسطه قرآن مجيد قيام كرده است، در صدد بر آمدند كه با روحانيت معارضه كنند. آنهائى كه هيچ در اين نهضت خطى نداشتند امروز از روحانيت انتقاد مىكنند مىگويند روحانيت نباشد. اين خيال خامى است براى اشخاص خام يا براى اشخاص خائن. روحانيت در راس ما هست و ما تبع روحانيت هستيم، ملت ما تبع روحانيت است و اگر روحانيت در كار نبود اين نهضت به ثمر نمىرسيد - روحانيت مردم را - من به همه كسانى كه براى كشور خودشان كار مىخواهند بكنند و علاقه به كشور خودشان دارند نصيحت مىكنم كه اين صف الهى را نشكنيد، شكستن اين صف شكستن قرآن است، شكستن اين صف شكستن اسلام است. اگر بيرق اسلام در راس ملت ما نباشد، تا آخر، تا آخر برده و كاركن ديگران خواهند بود. آنهايى كه براى كشور خودشان علاقهمند هستند اين سد را نشكنند و نمىتوانند بشكنند. ملت، ملت با روحانيت است. آن كه به اسلام علاقه دارد، به كارمندان اسلام هم علاقه دارد. اگر بعضى كسانى كه به طور قاچاق وارد شدند در روحانيت، فسادى دارند، به روحانيت مربوط نيست. آنها مطرودند ولى آنهايى كه به واسطه الهام از ديگران يا به واسطه كج فهمى خودشان خيال كردند كه اين دژ محكم را مىتوانند بشكنند در اشتباهند. اين دژ، دژ الهى است. اين سد، سد خدايى است. پشتوانه اين، امام زمان سلام الله عليه است. اين حرفهاى نامربوط را كنار بگذارند، ملت نمىتواند تحمل بكند، هى آخوند ارتجاعى نگوئيد، غلط است اين حرف، كشور شما را مىبرند اگر اين آخوندها نباشند. ما همه ديديم كه در همه بلاد، معممين، معممين متعهد در راس مردم بودند و مردم را وادار كردند به اينكه نهضت كنند و مردم هم اطاعت كردند. اين دژ را خيال نكنيد مىتوانيد بشكنيد. اسلام را نشكنيد، قرآن را نشكنيد. ملاحظه حرفهاى خودتان را بكنيد، عاقلانه حرف بزنيد، به اسلام خيانت نكنيد. من از همه اقشار ملت متواضعانه تشكر مىكنم. من در خدمت شما هستم. روحانيت در خدمت اسلام و در خدمت ملت است. اين سد را حفظ كنيد تا كشور شما حفظ بشود.
اقشار ملت ناآگاهانه ملعبه دست ديگران نشوند
من به همه اقشار ملت سفارش مىكنم كه به خود آيند و توجه كنند كه ناآگاه اسباب دست ديگران نشوند. آنهايى كه دم از حقوق بشر مىزنند كارى نكنند كه حقوق ما از بين برود. آنهايى كه دم از دموكراتيك مىزنند كارى نكنند كه آزادى ما از دست برود و نمىتوانند بكنند. من به آنها اخطار مىكنم كه سر جاى خودتان بنشينيد، نكنيد كارى كه براى ما تكليف الهى پيدا بشود.
من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت تمام اقشار ملت را خواهان و اميد اين دارم كه با وحدت كلمه و با اتحاد و با حفظ جهت الهى در خدمت قرآن باشيم و با دست واحد به مشكلات خودمان غلبه بكنيم.
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:09 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 54
تاريخ: 2/2/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از افراد قواى انتظامى و ژاندارمرى
تاكيد بر حفظ نظام و سلسله مراتب
بسم الله الرحمن الرحيم
من از تمام جناحهاى قواى انتظامى و از شما جوانان برومند ژاندارمرى تشكر مىكنم. شما از اين به بعد نيروى اسلامى هستيد، ژاندارمرى اسلام هستيد، ايران از شماست و شما از ايران. ما همه پاسداران اسلام، پاسداران كشور هستيم. من از طرف ملت پيوند خودم را و ملت را به قواى انتظامى اعلام مىكنم. قواى انتظامى از ماست و ما از آنها. قواى انتظامى حافظ استقلال كشور ماست و ما پشتيبان آنها و ملت ما پشتيبان آنهاست. در بين ما اگر تفرقهاى بيندازند، بر ضرر كشور است. بايد همه هوشيار باشيد نگذاريد تفرقه واقع بشود. ملت هوشيار باشد كه بين آنها و قواى انتظامى فرقى حاصل نشود. قواى انتظامى بيدار باشند كه بين آنها و ملت جدائى نيفتد، در بين خودشان بايد حفظ نظام و سلسله مراتب را بكنند اگر بخواهند خدمت به كشور و اسلام بكنند بايد انتظامات را حفظ كنند و سلسله مراتب را حفظ كنند.
پيوند ميان قواى انتظامى و ملت به بركت اسلام
ما همه از شما هستيم و شما از ما و همه پاسداران اسلام و همه برادر و مثل زمان طاغوت نيست كه بين ما و شما را جدائىانداختند. اجانب بودند كه خواستند قواى انتظامى از ملت جدا، مردم را از قواى انتظامى مىترساندند. قواى انتظامى از ماست نبايد ما از آنها بترسيم و نبايد آنها از ما. هيچ هراسى در كار نيست، برادر هستيم برادرها از هم نمىترسند، همه در خدمت هم هستند. ما همه در خدمت اسلام و اميد است كه تمام شما با قدرت و قوت و عظمت حفظ ثغور و حدود مملكت را بكنيد و حفظ نظم در بين جامعه ما مرهون خدمتهاى شما باشد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:09 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 55
تاريخ: 2/2/58
بيانات امام خمينى در جمع عشاير نيريز فارس و نمايندگان ستاد نيروى هوايى
روحانيون و عشاير، سدى عظيم در مقابل اجانب
بسم الله الرحمن الرحيم
اين عشاير ايران يكى از بهترين خزائن ملت است و در زمان رضاشاه به امر اجانب مامور شد كه عشاير را در هر جا كه هست سركوبى كند. براى اينكه مطالعاتى كه كرده بودند اجانب، يكى از چيزهائى كه ممكن بود جلوى اجانب را بگيرد و نگذارد كه اينها به طرف ايران رخنه بكنند، عشاير بودند. اينها با هر احتمالى يك سدى درست مىكردند كه جلوى آن متحمل را بگيرند. احتمال مىدادند كه روحانيون از مقاصد آنها جلوگيرى مىكنند، رضاخان را واداشتند به اينكه با روحانيون بجنگد. همان طور كه ديديد، يعنى شايد شما اكثرا يادتان نباشد ولكن من يادم است و پيرمردها يادشان است، ديديد كه با روحانيون چه كردند به طورى كه در همين مدرسه فيضيه نمىتوانستند طلبهها توى حجرههاى خودشان روز بمانند. آنها مجبور بودند كه قبل از آفتاب بروند به باغات و آخر شب برگردند براى اينكه اگر در مدرسه بودند، مىآمدند پاسبانها مىريختند مدرسه و مىبردند آنها را و خلع لباس مىكردند، حبس مىكردند و چه مىكردند و با بزرگان، از روحانيون هم مخالفتهاى زياد شده، گرفتاريهاى زياد آنها داشتند. به حبس عدهاى رفتند، بعضى را كشتند روى همين احتمال كه روحانيون يك سدى باشند در مقابل اجانب، عشاير هم يك سد ديگرى بود كه اينها خيال اين را مىكردند عشاير اگر در ايران باشند (همين طور هم بود) قدرت عشاير باشد، از باب اينكه اينها توجه به اسلام دارند ممكن است كه جلوى مقاصد آنها را بگيرند. از اين جهت عشاير را يكى پس از ديگرى خلع سلاح كردند و از محل خودشان بيرون كردند و به قول خودشان تخته قاپو كردند و اين مسائلى كه براى همه عشاير پيش آوردند و هر چه توانستند اين ذخائر ملت ما را، اين ذخائر انسانى را، هر چه توانستند اين ذخائر را چپاول كردند، از بين بردند.
مىديدند كه مجالس، مجالسى كه در ايران تشكيل مىشود، مجالس وعظ و خطابه و مجالس روضه احتمال داشت كه براى اينها ضرر داشته باشد، جلوى آن را گرفتند. ما ديديم كه در تمام ايران ديگر مجلس روضهاى يك وقت نبود. و در قم بعضى از آقايان، آقاى صدوقى يزدى مجلس روضهاى قبل از اذان صبح داشت كه اول اذان ديگر تمام شده باشد. مجالس را بكلى از بين بردند، مساجد و ائمه مساجد و مراجع و هر چه بود، اينها از بين بردند يعنى نگذاشتند ديگر اين قوه فعاله قوه داشته باشد و
صحيفه نور ج 6 صفحه 56
معالاسف آن روز ملت را هم جورى بار آوردند، تبليغاتشان طورى در ملت تاثير كرد كه ملت هم بسيارى از آنها، البته نه همه، بسيارى از قشرهاى ملت هم مخالف شدند با روحانيت و تبليغات آنها تاثير كرد به اينكه اينها را معرفى كردند به اينكه اينها انگليسى هستند. اصلاً خود انگليسىها اينها را اينجور معرفى كردند يعنى عمال انگليس توى مردم مىافتادند كه اين آخوندها انگليسى هستند، اين آخوندها كذا هستند، دربارىاند، انگليسى هستند كه مردم را از اينها جدا بكنند، در هر صورت همه اقشار ملت را از اينها، از هم جدا كردند با اسماء مختلف عشاير از اشرار هستند و بايد سركوبى بشوند و بايد چه بشوند و اينها چه دزدند اينها عشاير، مردم محترم، فرض كنيد در هر جائى چهار تا هم چيز هست لكن اينها غرضشان اين حرفها نبود، غرض اين بود كه كارى كه مىكنند و عشاير را خلع سلاح مىكنند، در نظر ملت يك چيز صحيحى جلوه بدهند چنانچه عمامه اهل علم را كه بر مىداشتند در نظر ملت يك چيز صحيحى جلوه بدهند چنانچه گفتند اينها انگليسى هستند، اينها بايد بروند سراغ كارشان. اينها كردند اين كارها را و همه اقشار را از هم جدا كردند. قشر روحانيين را از دانشگاهها جدا كردند، به روحانيون گفتند كه دانشگاهها يك مردم بىدينى هستند يك دسته فكلى بىدين مضر، به اينها مىگفتند آخوندها درباريند، يك دسته مردم دربارى هستند كه هميشه كار مىكنند براى ديگران و چه اينها را از هم جدا مىكردند.
نياز مبرم به وحدت كلمه
والحمدلله اخيرا اين انفصالها كم شد و اميد است كه تمام بشود، اگر بگذارند. در اين نهضت كه ما، ملت ما پيروز شد، براى اين بود كه اين اختلافات يك قدرى منسى شد همه توجه به يك مطلب پيدا كردند كه بايد يك جمهورى اسلامى، يك حكومت اسلامى باشد و قشر روشنفكر و قشر متقدم و متجدد و بازارى و ساير اقشار همه با هم دست برادرى دادند تا اين كار را انجام دادند، همه هم با هم توجه به اسلام كردند لكن الان ما احتياجمان به اين وحدت كلمه بيشتر از آنوقتهاست. آنوقت يك مسائل، نارضايتىهائى از دستگاه بود كه مردم را مجتمع كرد، حتى آنهائى هم كه خيلى علاقه به اسلام نداشتند لكن نارضائى را داشتند از دستگاه، آنها هم با آنهائى كه علاقه داشتند با هم دست به هم دادند و چون همه اقشار ناراضى بودند، آن نارضايتى اسباب اين شد كه يك وقتى صدائى بلند شد و همه جمع شدند و الان احتياج به اين وحدت كلمه بيشتر است براى اينكه آن نارضايتىهائى كه از دستگاه بود، خوب دستگاه كه الان نيست، حالا ديگر فروكش كرد و حالا به واسطه تبليغات سوئى كه باز شروع شده است، همان دستگاههائى كه سابقا شروع مىشد، حالا نارضايتىها را آوردند روى دولت فعلى، آن نارضايتىها كه پيشتر داشتند و آنهمه مردم زجر كشيدند ديگر حساب اين را نمىكنند كه اين زجرها تمام شد، اين حبسهائى كه ابرار را مىگرفتند و حبس مىكردند تمام شد، آن گرفتارىها الان نيست، حالا آمدند اطراف دوره مىگردند مىخواهند نارضايتى ايجاد كنند از اين نهضت كه اين نهضت چه كرد، يكى از
صحيفه نور ج 6 صفحه 57
مىكند براى شما؟ اين هم دولت اسلامى، اين هم جمهورى اسلامى، باز هم شما همان وضع سابق را داريد. نه اينكه اينها ندانند مساله را، مىدانند مساله را، غرض دارند، مىخواهند نشود مطلب، مىدانند كه تا حالا چه شده، يك چيزى شده است كه دنيا سابقه نداشته است، قدرتى را شكست دادهاند كه امكانش پيش مردم، پيش دولتهاى خارج، پيش متفكرين خارج، برايشان تصورش نمىشد كه همچو چيزى بشود، امر غير ممكن مىدانستند. مىدانند كه آن دستگاه ظلم كه همه جا، در اعماق مملكت ما هم دستشان دراز بوده و هم ظلم مىكردند، مىدانند آن را كه آن ظلمها تمام شد، الان كسى نيست كه به مردم ظلم بكند و آنكه هست اين است كه ظالمها را مىگيرند آنهائى كه ظلم كردهاند مىگيرند محاكمه مىكنند اما كسان ديگر را هيچ كارى ندارند، آزادند. ما الان در اين مجلس آزاد نشستهايم با هم صحبت مىكنيم در صورتى كه قبلاً امكان نداشت، يك همچو مجلسى هيچ امكان نداشت، اينها مىدانند كه خيلى چيز شده لكن نمىخواهند بعدها بشود، متاسفند از اينكه شده است، تاسفشان براى اين است كه دست اربابها كوتاه شده است.
روابط ما با آمريكا، روابط يك مظلوم با يك ظالم است
در يكى دو روز پيش از اين در روزنامه بود كه سناى آمريكا به اتفاق آرا اين اعدامهائى كه در ايران شده است محكوم كردند. آنهائى كه طرح داده يكى از دوستان اسرائيل است كه خودش هم از صهيونيستهاست. خوب معلوم است كه سناى آمريكا بايد محكوم كند ما را، شكى ندارد، ما مىدانيم كه اينها ما را محكوم مىكنند، دولت آمريكا هم ما را محكوم مىكند منتها حرفش را نمىزند، مجالس آمريكا هم ما را محكوم مىكنند براى اينكه آن داغى كه به دل آمريكا وارد شده است به واسطه اين نهضت، به دل هيچ كس وارد نشده است، هيچ كدام از ممالك بهاندازه اين استفاده نمىكردند. بايد ما محكوم باشيم. توقع اينكه سناى آمريكا مثلا موافق با ما باشد، توقع بيجايى است. توقع اينكه خير، اعدامهاى ما را محكوم نكنند، اين توقع بيجاست، ما همچو توقعى از آمريكا نداريم، خصوصا كه خوب، دولت ايران از اسرائيل نفت را قطع كرده و تا آخر هم نمىدهد به او ديگر، او هم از دوستان نزديك آمريكاست و سناى آمريكا، ما توقع نداريم كه دولت آمريكا به ما چيز كرده بود كه اگر چنانچه اين اعدامها ادامه پيدا بكند، در روابط ايران با آمريكا يك قدرى خطر مىافتد، الهى كه به خطر بيفتد ما روابط با آمريكا مىخواهيم چه بكنيم، روابط ما با آمريكا، روابط يك مظلوم با يك ظالم است. روابط يك غارت شده با يك غارتگر است. ما مىخواهيم چه كنيم.آنها ميل دارند، كه با ما روابط، آنها احتياج دارند كه با ما روابط داشته باشند، ما چه احتياجى به آمريكا داريم، آمريكا آن طرف دنياست، آنها مىخواهند كه بازار داشته باشند اينجا، آنها باز طمع دارند كه نفت ما را بخورند. ما كه، اسلام كه بنا ندارد كه ظلم به ديگرى بكند مظلوم هم نخواهد شد. البته سناى آمريكا ما را محكوم مىكند، مجالس انگلستان هم ما را محكوم مىكنند، مجالس شوروى هم ما را محكوم مىكنند، ما محكوم همه قشرها هستيم. آن كارى كه در ايران واقع شد كارى است كه همه قشرهاى ظالم و مستكبر با آن
صحيفه نور ج 6 صفحه 58
مخالفند، ما هيچ توقع نداريم كه دولت آمريكا يا ساير دول ابرقدرت، آنهائى كه مىخواهند منابع ما را ببرند، حالا كه ما دست آنها را كوتاه كردهايم بيايند تشكر هم بكنند، البته نبايد هم بكنند، خيلى هم اظهار تاسف بايد بكنند. اگر از كشتن هويدا آمريكا اظهار تاسف نكند، خوب اين از يك نوكر پانزده سال يا بيشتر خودش كه از دستش رفته است اظهار تاسف نكرده، اين بيوفائى است به نوكر، اگر از اينكه شاه را ما مىخواهيم محاكمه كنيم، مىخواهيم محكوم كنيم يا اعدامش كنيم، آنها اظهار تاسف نكنند و اظهار تاثر نكنند، از يك نوكرشان قدردانى نكردهاند، قدردانى از يك نوكرى كه همه ذخائر ما را تقديم آمريكا كرده، اين است كه تاسف، اظهار تاسف بكند.
ميزان، نظر ملتهاى مظلوم است
بايد ديد كه مظلومها چه مىگويند، بايد ببينيم كه ملت آمريكا چه مىگويند، دولت آمريكا معلوم است شكست خورده و زخمى است مار زخمى است و شكست خورده، سناى آمريكا شكست خورده، او اظهار تاسف مىكند، بايد ديد كه خود ملت آمريكا چه مىگويند، آنها هم همين منطق را دارند؟ آنها ندارند اين منطق را، ملتها اينجور نيستند. بايد ديد كه ملتهاى مظلوم چه مىگويند، نظر ملت مظلوم نسبت به اين اشخاصى كه اعدام شده چه است. سناى آمريكا كه در آن تا حالا قتل و غارتى واقع نشده بود همهاش نفع بود، در مقابل اينكه همهاش براى او نفع بود و حالا آنهائى كه نفع رسان هستند و از بين رفتهاند البته متاسف است اما بايد ديد كه آنهائى كه تحت ظلم واقع شدهاند، ملتهائى كه تحت ظلم و ستم واقع شدهاند يا از ناحيه آمريكا يا از ناحيه شوروى يا از ناحيه انگلستان و يا از ناحيه حكومتهاى خودشان كه دست نشانده آنهاست، اينها در اين مسائل چه مىگويند. بايد ديد مظلوم در اين مسائل چه مىگويد، نه ظالم، ظالم هميشه ميخواهد كه ظلم بكند، عمالش ظلم بكنند، مظلومهاى عالم يا آنهائى كه انسانند چه مىگويند.
شرافت از ديدگاه غارتگران!!
آن دست نشاندههاى آنها را، البته اقشار مختلفه دست نشانده هست سنا از يك طرف هست و - نمىدانم چيز - آن جمعيت حقوق بشر از يك طرف هست و از اين جمعيتهائى كه خودشان درست كردهاند براى بازى دادن مردم، آنها همه متاسفند، ما ميدانيم كه همه متاسفند. اينها بايد عزا بگيرند براى اينكه مىدانند چه از دست دادهاند، نوكرها را از دست دادهاند، چه نوكرهائى، در كشتن هويدا اظهار تاسف زياد بود. بايد ديد كه كى اظهار تاسف كرده، آنهائى كه اظهار تاسف كردهاند با چه منطق اظهار تاسف كردهاند، يك كسى كه سيزده سال نخست وزير ايران بود و همه كارها با امر نخست وزير بايد بشود، همه اين كشتار با امر نخست وزير شده است آنوقت يك ملت مظلوم دستش به اين آدم رسيده و يك نفر آدم فاسد را در مقابل چند صد نفر، چندين هزار نفر اشخاص صحيح كشته شده است، باز هم آنها البته بايد اظهار تاسف كنند. آنها، آنهائى كه آنها كشتند، اصلاً به حساب نمىآورند براى
صحيفه نور ج 6 صفحه 59
اينكه يك ملتى است، بگذاريد كشته بشود تا ما نفتش را ببريم. آنها كشتارى كه اينها كردند به حساب نمىآورند، حساب نمىكنند كه يك بشرى كشته شده است، مىگويند يك عدهاى كه مانع از استفادههاى ماست بگذاريد كشته بشود و انسان را در مقابل منافع خودشان هيچ مىدانند. در يك جائى كه من بودم راجع به اوضاع ايران چيز مىشد و اوضاع ايران چطور است و سفارتخانهها ممكن است و آنوقتى كه ممكن است كه سفارتخانه چه بشود، يكى كه صاحب يك سفارتخانهاى بود مىگفت كه ما براى اينكه سفير يا اشخاصى كشته بشود، اهميتى نمىداديم ولى مبلهاى ما خيلى اهميت دارد، اين مبلهائى كه ما آنجا داريم آنها اهميت دارد، يك نفر آدم رسمى، يك نفر آدم رسمى اين حرف را زد كه ما اهميت نمىدهيم، مبلهاىمان بيايد، وضعشان اين است ديگر آدم مادى جز به ماديگرى فكر نمىتواند بكند نمىتواند فكر بكند، اصلاً شرف را اينها نمىتوانند بفهمند يعنى چه، همه شرف را به اين مىدانند كه مبلشان خيلى خوب باشد. همه شرافت را، شرافت به اين مىدانند كه چندين دستگاه مثلاً عمارت داشته باشند، عمارتش چه جورى باشد، انسانيت اصلاً فكرش را نمىكنند تو خط اين نيستند. اگر اينها در خط اين مسائل بودند، خوب اين همهآدم از ايران كشته شد، اين همهمتفكرين، روحانيين، ابريا، مظلومها، زن، بچه، كوچك، بزرگ توى اين خيابانها خونشان ريخته شد، اين اهميتى نداشت، هيچ وقت تاسفى، تاسف ندارد اينكه، خوب يك دسته كشته شدهاند، اينها مانع از استفادههاى ما بودند، اما هويدا وقتى كشته مىشود صدايشان در مىآيد، تاسف مىخورند، اينهائى كه كشته شدهاند، بيايند مطالعه كنند اينها چه كسانى هستند كه كشته شدهاند، ببينند اينها چه كسانى هستند، اينها هر كدام چند نفر را كشتهاند، هر كدام وادار كردند به قتل چند نفر آدم، چه بيچارگى براى اين ملت درست كردند اينها.
نجابت و ادب اسلامى از ويژگىهاى ملت ايران
ملت ما نجيب است، ملت ما اسلامى است و الا همان روز اول همه اينها را با هر چه بود غارت كرده بودند و از بين برده بودند ولى ملت ما ملتى است كه ادب اسلامى دارد، آنهائى هم كه همه خيانتها را كردند باز با آن خشونتهائى كه آنها با بشر مىكنند اينها نكردند. وقتى آمدند حبسهاى ايران را ديدند، رفتند گفتند حبسها خوب است، مطابق با تمدن است، مطابق با دموكراتيك است، براى اينكه منطق، منطق انسانى است. يك منطق انسانى، يك منطق اسلامى نمىتواند غير از اين باشد. اگر خود آنها غلبه كرده بودند بر ما، هيچ يك ما الان نبوديم. اگر هويدا به ما غلبه كرده بود ديگر ما اينجا ننشسته بوديم، شما هم نبوديد.
اسلام مىخواهد ماديت را مهار كند
اينها فكر نمىكنند كه در دنيا يك چيزى، معنوياتى هم موجود است، چيز ديگرى هم ما داريم غير از عمارت و غير از اتومبيل و غير از اين مسائل، غير از اين قدرت حيوانى يك چيزهاى ديگرى هم در عالم مطرح است، اصلاً فكر اين مساله در ذهن امثال كارتر نمىآيد، فكر نمىتواند بكند، اين
صحيفه نور ج 6 صفحه 60
سناتورى كه اعتراض كرده است به اين اعدامها، اصلا نمىتواند ادراك كند اين معنا را كه غير از اين حيوانيت يك چيز ديگرى هم در عالم هست، اگر انسان فكر بكند كه يك مسائل ديگرى هم در دنيا مطرح است، اين همهنظرش را به اين نمىكند كه حالا كه اين به ما نفت را به رايگان داده است، به ما خدمت كرده است و آدمكشىاش هم خدمت به ما بوده است، اين مطلب همين است، ما چون منفعت بايد ببريم، اصلاً تمام، غير از اين مطرح نيست چيزى در اسلام، همچو مسائل اصلا مطرح نيست، مساله ماديات به اين معنائى كه اينها مىگويند، مطرح نيست، اسلام ماديت را تبع معنويت مىكند، مىخواهد ماديت را مهار كند، معنوى، صورت معنوى به آن بدهد. لشكر اسلام قبل از اينكه توجه به ماديت بكنند، به معنويات توجه مىكردند، روى معنويات شمشير مىكشيدند، اشخاص فاسد را جلويش را مىگرفتند. جنگهاى اسلام را ببينيد كه با چه اشخاصى، با چه قشرهائى بوده است، براى منفعت بوده؟ وقتى هم، آن وقتى هم كه در جنگ حنين بود كه يا يكى ديگر از جنگها، وقتى هم كه غلبه كردند، هر چه بود حضرت رسول دادند به خود همان مشركين، اصلاً ماديت مطرح نيست در اسلام. خوب، زندگى پيغمبر اسلام را، زندگى اميرالمومنين سلام الله عليه را مطالعه كنند ببينند اينها چه جور زندگى كردند، حكومت هم كه كردند چه جور حكومت كردند، چه وضعى داشته حكومتشان. آنى كه اسلام است توجهش به ماديت توجه تبعى است، همه توجه معنويات است ان الله تعالى ما نظر در روايت هست كه ما نظر الى عالم طبيعت يا الى الجسم منذ خلقه نظر لطف، معنويات را ميزان گرفتهاند، البته آنهائى كه نمىفهمند فقط همان چشم حيوانى دارند، همه ادراك، ادراك حيوانى است، چشم، چشم حيوانى است، ادراك، ادراك حيوانى است، نمىتواند ادراك اين مطلب را بكند كه هويدا را كشتن تاسف ندارد، اين همه چيزش روى همين مسائل حيوانى چرخ مىزند طعمه است، اين ممالك بايد طعمه آمريكا باشد، هر كه بهتر اين صيد را مىكند، در نظر سناى آمريكا نشان مىگيرد، هركه جلوگيرى مىكند از اين طعمه، در سناى آمريكا محكوم است، غير از اين نمىتوانند ادراك بكنند، اينجور از اول تربيت شدهاند. اينها هم كه حقوق بشر را طرح مىكنند، آنها هم همين است آنها هم غير از همين طبيعت و غير از همين ماديت ادراك ندارند، نمىتوانند بفهمند. معنويات را اصلا نمىتوانند بفهمند، البته آنهائى كه معنويات دارند در نظر آنها محكومند. آنهائى كه دفاع از مملكتشان مىكنند، آنهائى كه جانىها را كشتند آن هم هيچ زجر نبوده است فقط يك قصاص بوده است. اين هويدا در آنجا كه بود روزنامه هم مىخواند به من اطلاع مىدادند كه خيلى حالش خوب است كه اگر يكى از ماها در حبس هويدا بوديم آن عمل را مىكردند كه با همه حبسىها مىكردند، آن زجرها را مىدادند كه با همه حبسىها مىدادند لكن وقتى مسلمان همين آدم جانى را مىگيرد و حبس مىكند به دستور اسلام نبايد زجرش بدهد محاكمهاش مىكنند، جانى هست مىكشندش. ما يك آدم برى را، اسلام يك آدمبرى را نمىكشد، يك آن حبس قائل نيست اسلام براى كسى كه گناه ندارد، يك ساعت حبس قائل نيست. آنها هم كه گناهكارند يك فحش نبايد به آنها بدهند، يك سيلى نبايد به آنها بزنند.
صحيفه نور ج 6 صفحه 61
ملت ايران قائم به خودش ايستاده است
بله، تبليغات الان زياد است در خارج. در روزنامههاىشان، در مجلههاىشان نوشتهاند كه خمينى همه زنها را گفته است كه سينههاىشان را ببرند، اين فقط سه مورد اتفاق افتاده بعد مردم مخالفت كردند. اين تبليغات، البته آن كه مىخواهد، خمينى را مخالف با منافع خودش مىداند بايد اين را خردش كند در خارج، آنجاها اين حرفها را ميزنند. حالا فرض كنيد من هم خرد بشوم، ديگران هستند، همچو نيست كه ملت ايران حالا احتياج به خمينى داشته باشند. احتياج به هيچ كس ندارد، خودش است، خودش الان ايستاده قائم است خودش بالنفسه، بيخود آنها خيال مىكنند كه اگر ما هم از بين برويم، بكشند يا منحط كنند، مساله خوابيده است و دوباره آنها برمى گردند و نفت ما را مىبرند و همه خزائن ما را غارت مىكنند. نخير، ديگر گذشته است اين مطلب. نمىتوانند اين كار را بكنند. هر جا هر حمالى هم كه در اين ايران هست الان ايستاده مقابل اينها، دانشگاهى ايستاده، روحانى ايستاده، بازارى ايستاده، كاسب ايستاده - عرض مىكنم كه - دهقان ايستاده، كارگر هم ايستاده. اگر حالا يك اختلافى هم بين اينها پيدا بشود همين از شيطنت اين قشرى است كه منفعتش از دست رفته است.
همه مىخواهند با شيطنت قشرها را از هم جدا كنند
afsanah82
07-24-2011, 11:09 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 63
تاريخ: 2/2/58
بيانات امام خمينى در ديدار با دكتر امير علائى اولين سفير جمهورى اسلامى در فرانسه
پيروزى نهضت، كار خدا بود
بسم الله الرحمن الرحيم
اين كار بشرى نبود، اين كار خدائى بود. بشر مىتواند يك شهر را، يك منطقه را آزاد كند، اما نمىتواند يك اجتماع را اينچنين به حركت در آورد كه با دست خالى يك سلطنت دو هزار و پانصد ساله را واژگون كند. در چهارم آبان، در بازار بزرگ تهران، از ترس پاسبانى كسى تصور نمىكرد كه بتواند يك پرچم نزند، چطور مىشود اين حركت به اين عظمت را بشرى دانست؟ كار، كار الهى بود، كار خدا بود، همه اقشار و طبقات متحد شدند و ريشه اين جنايتكار را از بيخ وبن برانداختند و بر عليه استعمار مبارزه كردند. چون خداى بزرگ پشتيبان اين ملت بود، كار به سامان رسيد و انقلاب پيروز شد. اين مملكت مال شماست، مملكت خودتان است. امروز هر كس به سهم خود بايد اقدام كند و وظيفه خودش را انجام دهد. شما يك قدم به عقب نگذاشتيد و با استقامت و پايمردى، شر محمد رضاى خائن را از سر ملت دور كرديد. او با همه زور و پول و ضمانت بيگانه نتوانست در برابرايمان مردم كه با دست خالى در برابر تانك و توپ و سرنيزه مقاومت كردند ايستادگى كند. ولى هنوز استعمار دست از جان اين مردم بر نمىدارد و در هر گوشه كشور نغمه شومى ساز مىكند.
چون خداى بزرگ حامى ملت ايران است، اين دسائس هم خنثى خواهد شد.اينها حركات مذبوحانه است، اينها كسانى نيستند اينها چيزى نيستند، آن موقع كهاسلحه داشتند و حمايت مىشدند كارى از پيش نبردند و كلكشان را كندند، حالا كه مسلح هستيم، ملت مدافع ماست، وحشتى نداريم. اين مردك كيست كه تحريك كند. او قابل اين حرفها نيست. خداوند هميشه با مستضعفان است و حق همواره بر باطل غلبه كرده وايمان هميشه فائق شده است. انقلاب اصيل ما كه با دست خالى در برابر اسلحه و زور پيش رفت با كمك خداوند منان بود و سلطنت طاغوتى را واژگون كرد. با اتكال به خدا و با وحدت كلمه و همت فرزندان اين آب و خاك، همه با هم به بازسازى كشور مىپردازيم و با عزم راسخ كمر همت مىبنديم. اينها قدرتى نيستند.
صحيفه نور ج 6 صفحه 64
دفاع از حقوق بشر به خاطر جنايتكاران، نه مظلومين
خارجىها مىگويند حقوق بشر، كدام بشر؟ اينها بشر را كشتند، اينها مجرمند، متهم نيستند، اينها آدم كشتند. ما از دوستان فرانسوى خود تشكر مىكنيم كه از ما در مدت اقامت در آن كشور دوستانه پذيرائى كردند و به من فرصت دادند كه از پاريس پيامهاى خود را به ملت عزيز ايران برسانم، ولى از دوستان فرانسوى انتظار نداشتم كه به خاطر چند نفر جنايتكار و دزد و مجرم، حقوق بشر را به رخ ما بكشند و در انقلاب اصيل ايران كه به خواست خدا، ملتى ستمديده به نداى حق پاسخ مثبت دادهاند، به بهانه حقوق بشر ما را مورد عتاب و خطاب قرار دهند خوب بود حقوق بشر را هنگامى كه رژيم فاسد پهلوى زير پا مىگذاشت و هزارها جوانان اين كشور را شكنجه مىكردند و به خاك و خون مىكشيدند، به كمك ملت مستضعف ايران بر مىخاستند و از حقوق بشر دفاع مىكردند، نه اينكه به خاطر چند جنايتكار و مجرم كه تاريخ بشريت كمتر نظير آن را به ياد دارد، اينچنين به ما حمله كنند، ما چند نفر ضد بشر را كشتيم، حقوق بشر مگر چيست؟
من از ملت فرانسه تشكر مىكنم كه به من فرصت دادند تا صداى ملت ايران را به گوش جهانيان برسانم و از كشور آزاد فرانسه پيامهاى خود را به ملتى كه دو هزار و پانصد سال زير يوغ استبداد دست و پا مىزده برسانم تا از استعمار ساليان دراز رهائى يابند.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:09 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 65
تاريخ: 3/2/58
بيانات امام خمينى در جمع فرماندهان ترابرى ارتش
وحشت ابرقدرتها از وحدت اقشار ملت
بسم الله الرحمن الرحيم
ما سابق، اوايل انقلاب سر و كارمان با علماى بلاد بود و از شما آقايان ما را دور نگه داشتند و تعمد در اين معنا بود، خواستند كه بين اقشار ملت يك وحدتى تحقق پيدا نكند، آنها از اين وحدت خوف داشتند و حالا هم احساس كردند، لمس كردند كه اگر ملت با هم وحدت پيدا بكنند، اگر جناحهاى مختلف يكى بشوند ابر قدرتها هم نمىتوانند با اينها مقاومت كنند. از اين جهت ما بايد الان خيلى مراقب امور باشيم و با كمال - هشدارى - هوشيارى و با كمال مراقبت، مراقب اين امورى كه ممكن است خداى نخواسته پيش بيايد باشيم. الان باز اجانب ننشستهاند آرام، آنجا به منابع ما نظر دارند و طمع دارند و حالا كه ديدند كه دستشان قطع شده است مىخواهند از جهات مختلفه يك تشتت ايجاد كنند چنانچه مىبينيم غائله بعد از غائله ايجاد مىكنند. هر وقت با يك اسمى، با يك نحوى غائله ايجاد مىكنند. اين ما و شما هستيم كه بايد اين غائلهها را توجه كنيم و نگذاريم رشد بكند. الان ايران مال خودتان هست، مال ايرانى هست چنانچه قبلاً از خودمان نبود و هر يك از مخازن ما را يك طايفه مىچاپيدند و مىبردند و همه جهات ما وابسته بود. من اميدوارم كه اين نهضت به آن نقطه آخر برسد با همراهى همه قشرها، يعنى الان وضع به نحوى حساس است كه بدتر از سابق يعنى قبل از اين پيروزى. الان مردم به حال خودشان برگشتند و توجه به زندگى خودشان كردهاند و يك قدرى ناآرامىها در مملكت، در تمام سطح مملكت پيدا شده است و از آن طرف دستهاى جنايتكار مشغول فعاليت هستند كه نگذارند اين نهضت به آن نقطهاى كه بايد برسد، برسد. ما بايد با تمام قوا كوشش كنيم كه اين نهضت را به قوت خودش حفظ كنيم و ما جلو برانيم اين نهضت را با شور و شعفى كه مردم دارند تا اينكه آن مراحل بعدى انجام بگيرد و حكومت استقرارى جمهورى اسلامى تحقق پيدا بكند و مردم بر كارهاى خودشان تسلط پيدا بكنند و تمام قواى مختلفه در مقام خودشان مستقر بشوند و سر و سامان به اين مملكت پيدا بشود، مملكتى كه داراى خزائن بسيار است و غنى است از حيث خزائن، مملكتى كه كشاورزى آن بايد زيادتر از آن مقدارى كه احتياج دارد بسيار زيادتر باشد و بايد صادر بكند، مملكتى كه بايد همه چيز داشته باشد، الان مىبينيم كه همه جهات به هم ريخته است و اين بىانصافها تمام جهات ايران را به هم ريختند و مامور بودند كه اين ملت را عقب نگه دارند، همه چيزش را عقب نگه
صحيفه نور ج 6 صفحه 66
دارند و من اميد وارم كه با همت همه اقشار، نمىتواند يك قشر اين كارها را انجام بدهد، همه اقشار بايد با هم متحد بشوند، روحانيون بايد با هم باشند، ارتشىها همه بايد با هم باشند، ملت با ارتش، با روحانى، همه بايد با هم باشند و با هم اين كار را انجام بدهند. من از خداى تبارك و تعالى استدعا و تقاضا و التماس دارم كه همه اقشار ملت ما را بيدار كند و توجه بدهد به مال كارها و اسلام عظمت پيدا كند، ملت اسلام و كشور اسلام عظمت پيدا بكند و ما از تحت ايادى دشمنان به كلى خارج بشويم و اين ريشههاى پوسيدهاى كه مانده است اينها هم قطع بشود و اسلام و كشور مال خود ما باشد و خود ما در آن فعاليت بكنيم و خودمان از مواهب خدا استفاده بكنيم و از اينكه اظهار كرديد كه در اين مسائل شما حاضر هستيد من متشكرم. البته همه ما بايد در اين مسائل راجع به مستمندان، راجع به مستضعفين همه بايد اقدام بكنيم هر كدام هر مقدارى كه در استطاعت ماست. خداوند به شماها سلامت و عظمت عنايت فرمايد.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:09 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 67
تاريخ: 3/2/58
بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان روحانى كرد
محروميت، زاغه نشينى و بىسامانى، هداياى رژيم گذشته
بسم الله الرحمن الرحيم
ما در اين مدت كه يك روابطى پيدا كرديم با طوايف مختلف مملكت و اقشار مختلف پيش ما مىآيند، مىبينيم كه هر طايفهاى در هر جا كه هستند مىگويند كه با ما بدتر از همه جا رفتار شده. از بختيارىها مىآيند مىگويند كه با ايل بختيارى بدتر از همه جا عمل شده است و اينها بيچارهتر از همه هستند. از هر طرفى از اطراف ايران كه مىآيند، از شهرستانها يا از دهات، خصوصا از عشاير مختلفى كه ايران دارد همه اين مطلب را گويند كه هيچ جا بدتر از منطقه ما نيست و اين براى اين است كه هر كسى منطقه خودش را مىبيند. همه مناطق اينطورى است. شما تهران را ملاحظه كنيد كه مركز ايران است و هر چه باشد بايد در اينجا بهترش باشد، قريب سى محله يا يك قدرى بيشتر در تهران هست يعنى در شهر هست، كنار شهر كه اينها زاغه نشين، چادرنشين هر چه، عرض كنم چه نشين هستند و عائله شان پنج نفر، بيشتر، كمتر در يك سوراخى زندگى مىكنند و نه برق دارند و نه اسفالت دارند، نه آب دارند اينها. آنطورى كه به من گفتند و مكرر مىآمدند و گفتند در يك گودالهاى منزلشان هست كه از اين گودالها پنجاه بيشتر پله مىخورد، پلههاى گلى مىخورد و مىآيد لب خيابان، آنجا آن زن بدبخت بيچاره كه در اين زاغه هست كوزهاش را، بر مىدارد كه برود آب بياورد، از پنجاه شصت پله بايد بالا برود و در زمستان، آنجا كوزهاش را آب بكند، پنجاه، شصت پله پايين بيايد، چند دفعه زمين بخورد تا ببرد آنجا. هيچ از آثار تمدن از قبيل آسفالت و از قبيل آب و از قبيل برق در آنجا نيست، خانهشان هم اينجور است كه مىبينيد، اين در تهران است، ساير شهرها همين جورها در آن زياد است، قصبات بيشتر، دهات بدتر، عشاير بالاتر. اين خيال نكنيد كه فقط شما هستيد كه محروم هستيد و محروم بوديد، اين رژيم همه را محروم كرد. فشار اين رژيم بر شهرستانها به يك نحوى بود و بر عشاير به يك نحوى بود و بر دهات، قرا و قصبات به يك نحوى. همه در فشار بودند، همه در سختى زندگى مىكردند. اين شهرستانىها خيال نكنيد كه خانه دارند چه دارند و در آن وقت خوب بود جايشان، آنها هم فشارها داشتند، گرفتارىها داشتند، حبسها داشتند، زجرها داشتند، در حبسها اينها را پاهاشان را اره مىكردند از روحانيون ما، خيال نكنيد كه روحانيون، فقط روحانيون شما گرفتار بودند، روحانيون ما كه ما انگشت روى آنها مىگذاريم كه فلان و فلان، پاهايشان را اره كردند، بعضى از
صحيفه نور ج 6 صفحه 68
محبوسين را توى تابه گذاشتند و بو دادند، زيرش آتش زدند و به آن برق متصل كردند، در حال حيات اين را توى اين برق، توى يك تابهاى گذاشتند بو دادند آدم را، اين طرز رژيم بود و ما و شما و همه اقشار ملت پنجاه و چند سال به اين مبتلا بوديم. قبل از اينكه حالا شما (...) باشد در اين رژيم بيشتر از همه، مبتلا بوديم به اين گرفتارىهاى همه جانبه، اين گرفتارىهاى شخصى خودمان كه شما مىگوئيد كه سلام كه مىكنيد، من خاطره دارم از اين، دو خاطره خودم دارم يعنى يكى را دوست من، خدا رحمت كند مرحوم حاج شيخ عباس تهرانى نقل كرد كه من در اراك بودم و از آنجا مىخواستم بيايم به قم، رفتم اتومبيل بگيرم شوفر گفت كه ما به دو طايفه بنا گذاشتيم كه سوار اتومبيل نكنيم، يكى فواحش، يكى معممين. اين در زمان آن خبيث اول بود كه با روحانيون اينطور كرد، تبليغاتش اينطور و عمالش اينطور كردند. يكى هم خود من در اتومبيل، در يك اتومبيلى كه جمعيت در آن بود نشسته بوديم بنزين تمام شد بين راه، من سيد بودم، يك شيخى هم همراهم بود، شوفر برگشت گفت كه اين از اثر اينكه اين شيخ را سوار كرده بوديم بنزين تمام شده، تمام شدن بنزين را اثر نحوست يك روحانى مىدانست. اينطور بود آقا، شما خيال نكنيد كه، شما برادرهاى اهل سنت ما هم مبتلا بوديد، ما هم مبتلا بوديم. در شهرها، در دهات، در قصبات، اطلاعاتى كه گفتنى نيست توجه كنيد توجه كنيد اطلاعاتى ما داشتيم كه گفتنى نيست، بانوان ما اطلاعاتى داشتند كه روى تاريخ را سياه كرده است، نمىدانيد چه قضايايى بوده در اينجا واقع شده است، در همين قم مركز روحانيت نمىدانيد چه بساطى اينها درست كردند وزنها را چطور بيرون آوردند كه بروند جشن بگيرند، با زور بروند جشن براى كشف حجاب بگيرند. نمىدانيد اينها با ما چه كردهاند، حالا بحمد الله با قدرت الهى و با همت همه اقشار ملت است كه ديگر كسى نمىتواند بگويد من بودم، همه بودند، همه با هم و همه هم نمىتوانند بگويند ما بوديم.ايمان بود، قدرت خدا بود، اگر قدرت خدا نبود، دست خالى نمىتوانستند اين قدرتهاى بزرگ را بشكنند. ملت چيزى دستش نبود، مشت و خون داشتند، غير از اين چيزى نداشتند معذلك قدرتايمان نبود كه شهادت را براى خودشان فوز مىدانستند اين قدرت كه شهادت را براى خودش فوز بداند، اين غلبه داد ايران را بر قدرتهاى بزرگ دنيا، همه پشت سرش ايستاده بودند، همه قدرتها، من داخل كار بودم، پيغامها به من بود كه از آمريكا مكرر و همه پشت سرش ايستاده بودند معذلك قدرتايمان اين مردم غلبه كرد. حالا اين ملت ما، سى و پنج ميليون ملت ما از يك حبسى بيرون آمدند و اگر چنانچه يك حبسى باشد كه مثلا سى و پنج ميليون را حبس بكنند، درهايش بسته باشد، ديوارهايش چه باشد، يك روز بشكند اين قفس و بيرون بريزند، چه حالى پيدا مىكنند؟ يك حال اغتشاش، يك حال به هم خوردگى، الان وضع ايران اين است، يك حال اغتشاش است، يك حال به هم خوردگى است، همه چيز ما را از بين بردند و رفتند، يعنى خزانه را خالى كردند، بانكها را همه را خالى كردند و رفتند. الان هر بانكى از اين غائله چند صد ميليون دلار طلبكار است، همه چيز را بردند، فرهنگ ما را بردند عرض بكنم روحانيت ما را تضعيف كردند و رفتند، فرهنگ ما را از بين بردند و رفتند، اقتصاد ما را خراب كردند و رفتند، كشاورزى ما را بكلى از بين
صحيفه نور ج 6 صفحه 69
بردند و رفتند، همه چيز ما را بردند، حالا كه همه چيز ما را بردند و ما مثل يك حبسىهايى كه از حبس يكدفعه قفس شكسته و بيرون آمديم و هر كدام يك طرف، يك جايى مىپريم، همه متوجه شديم به گرفتارى خودمان. توجه به اينكه يك همچو گرفتارى نمىشود فورا رفع بشود، يك شب نمىشود يك همچون گرفتارى يك قرن، يك نيم قرن، يك پنجاه و چند سال را كه براى ما گرفتارى درست كردند و براى ما خانه خرابى درست كردند، اين را با يك ماه، دو ماه، چهار ماه نمىشود آن را درست كرد. شما خيال نكنيد كه به فكر شما نيستند، الان نمىتوانند به فكر هيچ كس باشند. شما خيال مىكنيد كه اينها مثلاً راجع به ساير بلاد هم كارى كردند و براى شما نكردند. نمىتوانند آقا، مطلب، مطلب بزرگى است، همه با هم بايد دست به هم بدهيم، يك مقدار بايد فرصت بدهيم، يك مقدار بايد همراهى كنيم، همهمان همراهى كنيم، اگر من طلبه با اين آقايان علما، با شما علما، با شما آقايان دست هم ندهيم و دولت را تاييد نكنيم و همه باهم نشويم نمىتوانيم اين خرابىها را درست بكنيم.
پنجاه سال سوختن و ساختن و شاهد خرابىها بودن
خرابى است الان، همه خراب است. عمده مطلب ايران كشاورزى بود اينها به اسم اصلاحات ارضى كشاورزى را بكلى از بين بردند و ايران شد يك بازارى كه دستش را هى دراز مىكند پيش دولتهاى خارجى خصوصا آمريكا، گندم بده، جو بده، نمىدانم چه، با اينكه ايران اگر خودش كشاورزى را بكند، بايد صادر بكند به ساير ممالك، نبايد بگيرد از آنجا. همه چيز ما را از بين بردند، دامدارى ما را از بين بردند، مراتع ما را، مراتعى كه به تصديق خود خارجىها گفتند بهترين مراتع براى دامدارى، غنىترين مراتع براى دامدارى، مرتع فلان جاست و من هم اسمش را يادم نيست، اين را دادند به ملكه انگلستان و چند نفر از دوستان او، اين را به او دادند و الان نمىدانم حالا الان وضعشان چطور است. تمام مراتع ما را از بين بردند به اسم ملى كردن، مردم را دستشان را منقطع كردند و خودشان چاپيدند و رفتند و همين طور جنگلهاى ما را به اسم ملى كردن، خودشان به اشخاص خارج فروختند و استفادهاش را كردند، نفت را هم كه همه مىدانيد كه چطور بردند و هيچ چيز هم ندادند به ما، الان باز به دولت ما پول نفت نرسيده، نفت صادر شده اما پول نفتش بعد بايد برسد، تا چندم، تا كى بايد برسد. اينجور نيست كه الان دولت به فكر شما نباشد به فكر ما باشد، به فكر مثلاً بلوچستان نباشد به فكر تهران باشد، به فكر كردستان نباشد، به فكر همه جا هستند اما نارساست مطلب، صبر مىخواهد. ما پنجاه و چند سال صبر بر اين بليات كرديم و سوختيم و ساختيم، حالا يك مقدارى باز بايد بسوزيم و بسازيم و مهلت بدهيم و كمك كنيم تا درست بشود، كارگرى درست بشود. الان تو كارخانهها مىريزند نمىگذارند كارگرى درست بشود، تو كشاورزها مىريزند نمىگذارند كشاورزى صورت پيدا بكند و تو مدارس مىريزند نمىگذارند مدرسه درست باز باشد. همه جا را اينها خراب كردند، حالا هم تتمهاى كه مانده است نمىگذارند كه ما راحت باشيم، دولت راحت باشد تا كار انجام بدهد. شما اين را بدانيد كه اسلام براى يك قشر نيست، اسلام براى يك طايفه نيست، اسلام براى همه
صحيفه نور ج 6 صفحه 70
است، اسلام براى بشر است، براى انسان است، براى همه است. خيال نكنيد كه يك تبعيضى در اسلام باشد در اسلام تبعيض نيست. خيال نكنيد كه كسانى كه در مركز هستند يا علمايى كه در مراكز علمى هستند تبعيض قائل باشند، اين حرفها نيست در كار، ما همه هستيم و با هم هستيم و برادر هستيم و ما را اين نهضت همچو - عرض كنم كه - توفيق داد كه الان شما برادرها با ما برادرها همه با هم نشستهايم، همه با هم تفاوتمان را مىگوئيم لكن شما فكر اين را نكنيد كه ما در فكر شما نيستيم و نشستهايم خودمان داريم يك كارى مىكنيم براى خودمان، نه، براى شما ابدا اين مطلب، طرح نيست اين مطلب. در جمهورى اسلامى اين مسائل طرح نيست اصلا، لكن اوضاع، اوضاع اغتشاش و در هم و برهمى است كه بايد با مهلت انجام بگيرد. من به شما اطمينان مىدهم كه وقتى كه استقرار پيدا كرد حكومت ما (الان بين راه هستيم، ما الان حكومت مستقر نداريم، حكومت انتقالى است) يك حكومت مستقر پيدا كنيم كه همه شما راى بدهيد، همه شما سرنوشت خودتان را تعيين كنيد، بعد از اينكه تعيين كرديم سرنوشت خودمان را، همه را، همهمان رايمان را داديم به اشخاص كه دلخواه خودمان هستند و اينهاست آنوقت آن اشخاصى كه از طرف ما راى دادند درست مىكنند يك حكومتى كه مال همه ملت است، همه ملت حكومتشان عبارت از يك حكومت صحيح است و اسلامى انشاء الله، انشاء الله قدرت اسلامى، احكام اسلامى و آنوقت خواهيد ديد كه قضيه، قضيه تبعيض و تجزيه و اينها هيچ ابدا مطرح نيست، نه از اول اسلام مطرح بوده، نه حالا مطرح است. اگر چهار روز يك نفر آدم قاچاق آمد در اين مملكت و خرابكارى كرد، اين را نبايد ما به اسم اين بگذاريم كه مثلاً مسائل بايد اينطور باشد. نخير، وقتى كه دولت اسلامى انشاء الله استقرار پيدا بكند، انشاء الله همه ما، همه شما در رفاه هستيم و من سلام خودم را به برادرهايى كه شما از پيش آنها آمديد اعلام مىكنم و از آنها مىخواهم كه يك قدرى حوصله داشته باشند، صبر داشته باشند. انشاء الله خداوند همهتان را حفظ كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:10 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 71
تاريخ: 4/2/58
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هيأت اعزامى از ليبى به سرپرستى سرگرد جلود
غلبه مستضعفين بر مستكبرين اراده خداوندى است
بسم الله الرحمن الرحيم
خداوند را سپاس مىكنم كه اراده فرمود منت بر مستضعفين بگذارد عليه مستكبرين و زمين را از لوث مستكبرين پاك كند، مستضعفين را به - زمين - حكومت برساند، اسلام براى همين مقصد آمده است و تعليمات اسلام براى همين معناست كه مستكبرى در زمين نباشد و نتوانند مستكبرين، مستضعفين را استعمار و استثمار كنند. ما به تبع تعاليم عاليه قرآن و آنچه از اسلام بر سيره رسول اكرم و ائمه مسلمين به دست آورديم و از سيره انبيا چنانچه در قرآن نقل مىفرمايد به دست آوردهايم آن است كه مستضعفين با هم مجتمع شوند و بر مستكبرين ثوره (انقلاب) كنند و نگذارند حقوق آنها را ببرند. ما با اين تعاليم پيشرفت كرديم و ملت ما شهادت را استقبال كرد براى اين مقصد، و چون شهادت مورد هدف او بود با مشت و خون بر تمام قواى جهنمى، بر دبابات (تانكها) بر مسلسلات، بر ابرقدرتها كه در پشت شاه سابق صف كشيده بودند غلبه كرد، ما مىخواهيم كه اين رمز در بين تمام حكومتها و ملتها باشد. حكومتها بايد خدمتگزار ملتها باشند چنانچه در اسلام اين سيره بود كه حكومت در خدمت مردم بود و ارتش در خدمت مردم بود. حكومتها از مردم انشاء مىشدند و ارتش نيز از آنها و اگر حكومتها و ملتها به سيره رسول اكرم و ائمه مسلمين عمل مىكردند، آرامش در همه جاى ارض بود اين اختلافات و خونريزىها نبود.
ما از خداوند مىخواهيم كه اين نهضت اسلامى و نهضت انسانى سرمشق باشد از براى تمام مستضعفين و هشدار باشد بر مستكبرين. مستكبرين گمان نكنند كه بايد حكومت كنند بر مستضعفين و آنها را استعمار و استثمار كنند. مستضعفين حكومت را به عنوان حكومت نشناسند بلكه به عنوان خدمتگزار بشناسند. برادر باشند، برادرى كه بر برادر ديگر خدمت كند، هر دو پشتيبان هم باشند. اگر قوانين اسلام در ملتها، در حكومتها جريان پيدا بكند و آداب حكومتها و ملتها اسلامى باشد، نه حكومتها خيال تعدى بر ملتها دارند و نه ملتها با حكومتها مخالف خواهند بود. من از شما كه از طرف معمر آمديد و براى ما سلام او را آورديد تشكر مىكنم و سلام من را نيز به ايشان ابلاغ و به ملت ليبى ابلاغ نمائيد. من از خداوند تعالى مىخواهم كه تمام ملتها و دولتها بيدار شوند و همه ملتها و دولتهاى اسلامى به هم پيوند كنند تا ابرقدرتها نتوانند بر اينها غلبه كنند و مخازن آنها را
صحيفه نور ج 6 صفحه 72
ببرند. مسلمين قريب يك ميليارد جمعيت دارند و معالاسف به واسطه تفرقهاى كه بين آنها واقع است و به واسطه عدم رشدى كه در حكومتهاست نتوانستند آن قدرتى را كه اسلام براى آنها پيش بينى مىكند به دست بياورند. من از خداوند تعالى خواستارم كه مستضعفين در هر جاى ارض كه هستند بر مستكبرين غلبه كنند و مستكبرين به جاى خود بنشينند و دولتها و ملتها با هم برادر باشند.
والسلام عليكم
در اين موقع نماينده هيات ليبيائى سخنانى ايراد مىكند و امام در جواب مىفرمايند:
كليد حل معماى آقاى صدر به دست دولت ليبى است
چيزى كه، قضيهاى كه براى ما و علماى ايران و ساير اقشار به طور معما در آمده است اين فاجعه آقاى صدر است. من و علماى ايران براى اين فاجعه بسيار متاثر هستيم و اين براى ما يك معمايى است كه اين معما حل نمىشود الا به دست دولت ليبى. ما اين معما را مىخواهيم كه برادر ما معمر و دولت حل كنند و ناراحتىهاى ما را به اتمام برسانند. من كرارا به وسائطى اين معنا را تذكر دادم لكن الان نيز اكيدا تذكر مىدهم كه اين معنا در شعب ما و در بين علماى ما انعكاس سوئى دارد و من ميل ندارم كه بين ملت ما و دولت شما يك سوءتفاهمى باشد. من از شما مىخواهم كه اين معما را حل كنيد و موجب راحتى ما را فراهم كنيد.
سپس نماينده هيات ليبائى سخنانى ايراد مىكند و امام در جواب مىفرمايند: بگوئيد مقصود من اين نبود كه به شما يا به دولت شما تهمت بزنم مقصود من اين بود كه شما قدرت داريد كه در اين ممالكى كه نزديك شماست و ايشان رفتهاند در آنجا به قول شما، در آنجا فعاليت بكنيد و اين معما را براى ما حل كنيد. ما هيچگاه به برادران خودمان تهمت نمىزنيم و خلاف اسلام نمىكنيم لكن از شما خواهيم حل اين قضيه را به اينكه شما قدرت اين را داريد كه اين مساله را حل كنيد و از دولتهايى كه ايشان رفتهاند آنجا، يك طور تحقيقاتى بكنيد و ما مطلع بشويم.
در اين موقع نماينده هيات ليبائى سخنانى ايراد مىكند و امام در جواب مىفرمايند:
مسلمين بايد يد واحد باشند بر عليه اعداء
بله، من هم اين معنى را مىدانم لكن مهم اين است كه يك سوء تفاهمى بين ملتها و دولتهاى اسلامى نباشد و وحدت اسلامى هميشه محفوظ باشد و همه مسلمين با هم برادر باشند و اينكه در اين معنا درك كردم براى اين بود كه همين سوءتفاهم به واسطه فعاليتى كه شما بكنيد براى تحقيق اين مطلب، رفع بشود و بين دولتين و ملتين تفاهم صحيح حاصل بشود و اين تهمتها را اجانب كه مىخواهند بين دولتها و بين ملتها تفرقه بيندازند، آنها را خنثى كنيد، تبليغات آنها را. من هميشه
صحيفه نور ج 6 صفحه 73
سعىام در اين بوده است كه مسلمين يد واحد باشند بر اعداء چنانچه اسلام فرموده است و جماعت واحده باشند چنانچه اسلام مىفرمايد، لكن مهم ما اين بود كه رفع بشود اين سوءتفاهم، و برادرى ايران و ليبى محفوظ باشد و دست اجانب كه مىخواهند تفرقه بيندازند بين دو برادر، دو دولت و دو ملت، كوتاه بشود.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:11 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 74
تاريخ: 4/2/58
بيانات امام خمينى با افسران، درجهداران و سربازان مركز توپخانه اصفهان
جداسازى ارتش از روحانيون و ساير اقشار ملت از خيانتهاى بزرگ رژيم شاه
بسم الله الرحمن الرحيم
من امروز را روز مباركى مىدانم، روز ميمونى مىدانم. قبل از ظهر يك عده كثير از دوستان ما، برادران ارتشى ما، برادران ژاندارمرى ما، آمدند و با ما ملاقات كردند و الان دوستان عزيز من و ارتشىهاى محترم اصفهان به ملاقات آمدند. من از اين جهت اين روز را ميمون مىدانم و مبارك كه ارتش در قلب مردم و در بين مردم و با احترام زياد و شور و شعف فوقالعاده مواجه هستند. من از اين جهت مبارك مىدانم كه در سابق و در زمان طاغوت ارتش ما از ملت جدا بود و از روحانيت جداتر. امروز ارتش در قلب ملت است و در كنار روحانيت به طورى كه هدايت آنها را به اينجا حضرت حجتالاسلام آقاى طاهرى ايدهم الله تعالى فرمودند. سابقه ندارد كه يك شخص روحانى در ارتش و در رژه ارتش شركت كرده باشد. ارتش از ما جدا شده بود و ملت از ارتش جدا شده بود و اين خيانت بزرگى بود كه رژيم سابق كرد و ما برادران را از هم جدا كرد. امروز روزى است مبارك و ارتش با ملت هماغوش و در درياى جمعيت امروز خودشان را غوطهور مىبينند و مردم مثل برادر آنها را پذيرايى مىكنند. نه آنها از مردم بيزارند و نه مردم از آنها، به خلاف سابق كه مردم را طورى كرده بودند و به طورى از ارتش و ساير قواى انتظامى ترسانده بودند كه مردم احساس ناراحتى كردند با ديدن آنها و ارتش را آنطور بار آورده بودند كه احساس آنها نسبت به ملت غير از اين احساس بود كه امروز هست. امروز شما احساس شادى كنيد كه در آغوش ملت هستيد و ملت احساس شادى مىكند كه در آغوش شماست و هر دو احساس شادى مىكنيد كه برادروار مجتمع هستيد و هر دو با هم و من احساس غرور مىكنم كه اين ارتش با مردم همچو مختلط است و همچو مزدوج است كه مثل دو برادر، اين غرور، دارد، اسلام همين را مىخواهد. ارتش اسلام در صدر اسلام با مردم يكى بودند، جدايى نداشتند، از مردم بودند، بعدها سلاطين جور و خصوصا اخيرا به واسطه تبليغاتى كه كردند، تبليغاتى كه از جانب اجانب بود و مامور آن رژيم منحط بود، تبليغاتى كردند كه شما را از ما جدا كردند، ملت را از شما جدا كردند، ملت را بعضى را از بعضى جدا كردند، دانشگاهى را از مدرسهاى جدا كردند و بازارى را از هر دو خواستند جدا كنند و بحمدالله اين فرصت پيدا نشد و خداى تبارك و تعالى همچو توفيقى داد كه همه الان با هم همه برادروار در يك محيط دوستانه، در يك محيطى كه با شعف و شوق از هم پذيرايى
صحيفه نور ج 6 صفحه 75
مىكنيد مجتمع هستيم. امروز روز مبارك است، امروز روز ميمون و بزرگ است.
مجازات خيانتكاران و عفو نادمين
و اما قضيهاى كه فرمودند راجع به عفو، همين طور است كه گفتهاند و - ما - آنهايى كه مجرم بودند، آنهايى كه خيانتكار بودند، آنها را مجازات كردند و خواهند كرد. و اما ارتش، ژاندارمرى و همين طور ساير طبقات ديگر از قواى انتظامى، شهربانى در تمام كشور اگر چنانچه خداى نخواسته مرتكب يك جرم صغيرى، يك گناه صغيرهاى شده باشند، ما اين را عفو كرديم و خداوند تبارك و تعالى به واسطه برگشت آنها به دامن اسلام و برگشت آنها به دامن ولى عصر سلام الله عليه آنها را عفو فرمود و ما به تبع امام زمان سلام الله عليه عفو عمومى نموديم و از اشخاصى كه گناه صغيره كردند و خداى نخواسته مرتكب يك بعضى از صغائر ذنوب شدند. خداوند همه شما را عظمت، عزت، قدرت عنايت كند.
با بيدارى و وحدت كلمه، خدعههاى شياطين را خنثى سازيد
برادران من توجه داشته باشيد كه در اين فرصت از زمان، در اين لمحه از زمان شياطين مىخواهند باز بين ما و شما، بين شما و ساير قواى انتظامى، بين قشرهاى ملت جدايى بيندازند و از آن استفاده كنند و به خيال خام خودشان برگشت به حال اول ولو به فرم ديگر، لكن بايد با هوشيارى و با بيدارى خدعه اينها را خنثى كنيد و مثل كوه در مقابل آنها بايستيد و نگذاريد خللى در اين اجتماع شما، در اين سد بزرگى كه داريد و در اين اجتماع و در اين وحدت كلمهاى كه داريد، نگذاريد كه آنها رخنه كنند كه اگر خداى نخواسته رخنه كنند شايد مسائل و مشكلى براى ما پيش بيايد. خداوند همه شما را عزت و سلامت و سعادت عنايت فرمايد و شما را با ملت و ملت با شما را چنان همراه و برادر كند كه كسى نتواند خلل در اين برادرى ايجاد كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:11 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 76
تاريخ: 4/2/58
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هيأت اعزامى كوبا
قدرتايمان و وحدت كلمه عامل غلبه ملت بر قواى شيطانى شاه
بسم الله الرحمن الرحيم
من تشكر مىكنم از اينكه ايشان و دولت ايشان براى تفقد از حال ملت ايران به اينجا آمدهاند و از نهضت ما پشتيبانى مىكنند. اين نهضت ايران نهضتى مبتنى بر عقائد، مبتنى برايمان، مبتنى بر اسلام بود و با قدرت ايمان و اسلام اين پيشبرد را كرد والا ملت ما در دستشان از ابزار جنگ هيچ نبود، در صورتى كه آنها مسلح بودند به تمام انواع اسلحهها و پشتيبانى از آنها مىكردند ابر قدرتها، معذلك در عين حالى كه همه قواى قدرتمند دنبال شاه بودند و پشتيبان، معذلك قدرتايمان ملت ما كه به آن قدرتايمان وحدت كلمه پيدا شد و همه با هم يك مطلب را خواستند، نتوانستند قدرتها اين قدرت شيطانى را حفظ كنند و اين نهضت چون نهضت انسانى بود و براى انسان بود، همه انسانها كه در فطرت انسانيت باقى ماندهاند بايد از آن پشتيبانى كنند.
دولتها بايد خدمتگزار ملتها باشند
و دولتها توجه كنند به اينكه بايد در خدمت ملتها باشند و ملتها پشتيبان دولتها و اينكه شاه سابق نتوانست حفظ خودش را بكند براى اينكه ملت با او نبود، ملت پشت به او كرد و او هم به ملت خيانت كرد. دولتها بايد توجه كنند به اينكه آنها در خدمت ملت بايد باشند اگر در خدمت ملت باشند ملتها پشتيبان آنها خواهند بود. و من از خداى تبارك و تعالى مىخواهم كه همه ملتهاى عالم و همه مستضعفين سعادتمند باشند و همه دولتها در خدمت ملتها باشند تا سعادت همه بشر تامين شود. و من سعادت ملتها را، ملت شما را از خداوند مىخواهم و سلام من را به ملت و رئيس دولت و دولت ابلاغ كنيد.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:11 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 77
تاريخ: 4/2/58
بيانات امام خمينى در جمع پرسنل نيروى هوائى دزفول و نمايندگان مردم شهرستان اليگودرز
تا خدا با شماست احدى توان معارضه با شما را ندارد
بسم الله الرحمن الرحيم
شما نيروى هوائى امروز نيروى آسمانى هستيد، نيروى اسلامى هستيد، پشتيبان اسلام هستيد، اسلام پشتيبان شماست، ملت پشتيبان شماست، ما همه پشتيبان شما و همه با هم، همه با هم بايد اين نيروى بزرگ اسلامى انسانى را به پيش ببريم. حكومت اسلامى، جمهورى اسلامى، عدل اسلامى را مستقر كنيد. با عدل اسلامى همه و همه در آزادى و استقلال و رفاه خواهند بود. آن نيروهاى شيطانى بود كه ما را از شما و شما را از ما جدا مىكرد و بهره بردارى مىكرد. اسلام براى همه است و با همه يدالله با جماعت است، دست خدا با شماست، تا همه با هم هستيد و همه اسلام را مىخواهيد، خدا با شماست و تا خدا با شماست كسى با شما نمىتواند معارضه كند. اين شياطين كه در بين ملت ما تفرقهاندازى مىكنند، آگاه باشند كه نمىتوانند اين نيروى انسانى را شكست بدهند، بيهوده تفرقهاندازى مىكنند، شيطنت مىكنند، نخواهد آمال آنها، آرزوى آنها تحقق پيدا بكند. خداوند خواسته است كه مستضعفين بر مستكبرين غلبه كنند، غلبه كردند و مىكنند. دوستان من! عزيزان من! همه با هم باشيد از تفرقه پرهيز كنيد، همه براى اسلام، همه براى خدا، همه نيروى الهى. شما نيروى هوائى، نيروهاى الهى هستيد. همه نيروها، نيروى الهىاند. ملت نيروى الهى است. دست خدا با شماست. خداوند همه شما را حفظ كند و همه با هم، همه با هم براى اسلام به پيش.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:11 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 78
4/2/58
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هيأت سردفتران تهران
بايد همه دست به دست هم بدهند تا اينكه اين خرابه آباد بشود
بسم الله الرحمن الرحيم
من از شما آقايان متشكر هستم كه تشريف آورديد و از نزديك ملاقات كنيم. آنچه بوده است گذشت و ما امروز بايد فكر آينده باشيم. آينده يك مشكلاتى است كه بر عهده همه اقشار ملت است. خرابىهايى كه تا كنون شده است در ظرف اين پنجاه و چند سال بيشتر و قبل از آن هم دو هزار و پانصد سال اين خرابىهايى كه شده است و يك كشور خراب از هر جهت، از جهت فرهنگى، از جهت اقتصاد، اين وراثت مانده است براى ما و هيچ قشرى تنهايى نمىتواند اين خرابىها را آباد كند، همانطورى كه در شكستن اين سد بزرگ طاغوتى نمىتوانست يك قشر، دو قشر اين عمل را انجام بدهد، وقتى كه همه اقشار ملت با هم شدند و همه تحت لواى توحيد و اسلام عمل كردند، اين امر محال به حسب نظر اشخاص ممكن و واقع شده محال به نظر خيلىها مىرسيد كه بشود اين سلطنت طاغوتى را شكست با آن ابزار و سلاحهاى مدرنى كه خودشان داشتند و دارند و با آن پشتيبانىهايى كه از ابرقدرتها مثل آمريكا و غيره مىشد، يك مطلب غير ممكن به حسب عادت به نظر رسيد لكن اين غفلت از اراده الهى بود، غفلت از اراده الهى بود، غفلت بود كه هر غير ممكن به نظر ما با اراده حق تعالى واقع خواهد شد و من اين مطلب را مستند به شخص نمىدانم، مستند به ملت نمىدانم، يك تحولى در اين ملت پيدا شد با دست خداى تبارك و تعالى، آن تحول روحى بود كه الان هم بعضى جوانها مىآيند و به من مىگويند دعا كنيد ما شهيد بشويم و آنوقت هم جوانهاى برومند همين تقاضا را از من مىكردند، بعضىشان قسم مىدادند مرا كه شما دعا كنيد كه ما شهيد بشويم. مادرهايى كه بچههايشان را از دست دادند و داده بودند الان هم كه پيش ما مىآيند با تشكر. در چند شب پيش، دو، سه شب پيش با يك پدرى كه جوانش را از دست داده بود من مواجه شدم - احوالپرسى - نمىدانستم كه اين مصيبت بر او وارد شده از او احوالپرسى كردم، ديدم بيشتر از ميزان تشكر دارد مىكند و مىگويد حالم خوب است، بعد كسى گفت يكى از جوانهاى ايشان كشته شده است و اين تشكر براى اين معنا بوده است. اين تحول روحى كه در ملت پيدا شد، ملتى كه از سايه پاسبان مىترسيد در خيابان ريخت و گفت مرگ بر كه،بر شاه، اين تحول يك تحول الهى بود، نه انسانى. انسان نمىتوانست يك همچو كارى بكند. هر كسى خيال كند كه فلان اين كار را انجام داد صحيح نيست، خدا اين كار را انجام داد. اين يد غيبى
صحيفه نور ج 6 صفحه 79
بود كه بر سر اين ملت سايه افكند و يك ملت مظلوم را، ملتى كه هيچ ساز و برگ نداشت، بر يك قدرتهاى بزرگ موفق كرد و پيروزى داد و اين سد را شكست. بحمدالله اين سد شكسته شد لكن كارها باز باقى است. باز ما كارهايى داريم و احتياجاتى به همه، احتياج به همه آقايان، به گويندگان، به نويسندگان، به همه اقشار ملت ما احتياج داريم براى اينكه يك مملكت خراب را نمىتواند يك قشر آباد كند. بايد همه با هم دست به هم بدهند تا اينكه اين خرابه آباد بشود. هر كسى به هر مقدارى كه قدرت دارد، خيال نكند يك نفر است، يك نفر بهاندازه يك نفر قدرت دارد، اين يك نفر وقتى پهلويش نفرها واقع شد، جمعيت از آن، مثل يك قطره است كه وقتى كه قطرههاى ديگر به آن متصل شد سيل پيدا مىشود وقتى سيلها با هم متحد شدند دريا درست مىشود. اين قطرهها خيال نكنند، انسانها خيال نكنند كه خوب، از من كه كارى بر نمىآيد، نخير، از شما و من و همه و شما هر كدام بهاندازه خودمان، به اندازه يك نفر كار ازمان مىآيد و بهاندازه آنقدرى كه از ما كار مىآيد مسوول هستيم يعنى امروز وضع طورى است، به طورى حساس است وضع مملكت ما كه اگر ما قصور بكنيم در اداى تكليفمان، مسووليم، همه بايد باهم، همه اقشار بايد باهم، ننشينيد كه دولت اصلاح بكند، دولت تنها نمىتواند، ننشينيد كه روحانيت اين كار را بكند، روحانيت نمىتواند تنها، روحانيت ننشينند كه مثلاً اقشار ديگر اين كار را بكنند، از آنها هم تنها نمىآيد. همه با هم، وقتى همه با هم شدند، يدالله مع الجماعه جماعت وقتى كه با هم شدند پشتيبانشان خداى تبارك و تعالى است و مقصد وقتى الهى شد، مهم اينجاست كه وقتى مقصد الهى شد، همه توجه به اسلام داشتند.
غير از قانون الهى چيزى نبايد حكومت كند
شما ملاحظه كرديد كه در اين نهضت از آن بچهاى كه تازه زبان باز كرده بود، تا آن پيرمردهايى كه نزديكهاى مردنشان بود، همه با هم مىگفتند جمهورى اسلامى، همه اسلام را خواستند، اين همهاسلام خواستن، توجه همه به معنويت بودن، توجه همه به خدا و دين خدا بودن شما را پيروز كرده، اين توجه را از دست ندهيد، اين رمز پيروزى است، كليد پيروزى است، اين كليد را محكم نگه داريد، وحدت پيدا بكنيد، مقصد هم خدا. اين دو تا مطلب وقتى كه پيدا شد، اين همه مسائل را حل مىكند و همه ما بايد كوشش بكنيم و به مقاصد الهيه برسيم. البته شما آقايان كه دفاتر ازدواج و طلاق پيش شما هست، مسووليت عظيمى داريد، اگر سابق يك قدرت شيطانى بر شما حكومت مىكرد، الان هيچ قدرتى بر هيچ كس حكومت نمىكند، قدرتها هست لكن حكومت نمىكند يعنى قانون هست قانون الهى است فقط. غير از قانون الهى چيزى نبايد حكومت كند. شما آقايان كه متصدى يك همچو امر بزرگى هستيد، مسووليت بزرگى بين خودتان و خداى خودتان داريد، شرايط را البته كرديد و از اين به بعد هم با دقت شرايط را بكنيد، خصوصا در باب طلاق كه شرايط بايد خيلى با دقت و با ملاحظه انجام بگيرد انشاء الله خداوند به همه شما سلامت و سعادت بدهد و همه ما را توفيق به اين بدهد كه اين خدمت را به اسلام بكنيم همهمان.
والسلام
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:11 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 80
تاريخ: 4/2/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از بانوان شهرهاى باختران، سنندج، دزفول، بروجن و تهران
سعادت دنيا و آخرت در اسلام است
بسم الله الرحمن الرحيم
چه بركاتى در اين نهضت مترتب است، بركت اسلام، جمهورى اسلامى كه تمام سعادتها در اسلام است. سعادت دنيا و آخرت در اسلام است لكن اشخاص ضعيف بيچاره نمىتوانند اين نهضت را ببينند، در صدد تفرقه هستند، اينها اشخاصى هستند كه مىخواهند بين اقشار ملت جدايى بيندازند براى آنكه با تفرقه مىتوانند منافع خودشان را تامين كنند، با تفرقه مىتوانند براى اربابهاى خودشان يك مقامى در اينجا درست كنند، لكن بايد مطمئن باشند كه اين دستهاى تفرقهانداز قطع خواهد شد. اين دستهايى كه مىخواهند بين برادران، بين خواهران، بين اقشار ملت تفرقه بيندازند دفن خواهد شد. همانطورى كه رژيم شاهنشاهى منحوس دفن شد ريشههاى فساد باقيمانده آن هم دفن خواهد شد. بعضى از اشخاصى كه در آن وقت منفعت طلب بودند و مىخواستند با بقاء رژيم منحوس، منافع مادى خودشان را، غير مشروع خودشان را تامين كنند، حالا به خيال آن افتادهاند كه باز تفرقه بيندازند بين برادران مسلم، بدانند كه غلط رفتند، اشتباه مىكنند، ديگر بر نخواهد گرديد آن رژيم طاغوتى و نظير آن رژيم طاغوتى. من از شما بانوان محترم كه همدوش برادران خودتان، بلكه در صف جلو در اين نهضت بوديد تشكر مىكنم و من اميدوارم كه باز شما درصف مقدم باشيد و اين نهضت را به آخر برسانيد كه حكومت اسلامى انشاءالله تاسيس بشود و تمام اقشار ملت، تمام مستضعفين به حقوق حقه خودشان برسند. خداوند شماها را حفظ كند و براى اسلام و مسلمين نگه دارد.
والسلام عليكم و رحمة الله
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:12 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 81
تاريخ: 4/2/58
بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان جامعه زنان خارجى مقيم ايران و اعضاى هيأت تحريريه نشريه لاله
تاريخ نيز قادربه ثبت عمق جنايات و خيانات شاه نيست
بسم الله الرحمن الرحيم
من از بانوان محترم كه همدرد ما هستند و در اين مصيبتهائى كه بر ملت ايران وارد شده است اظهار همدردى مىكنند متشكرم، لكن بايد به شما بانوان محترم تذكر دهم كه جنايات شاه را نه شما تمامش را اطلاع داريد و نه ما و نه آن اشخاصى كه حتى نزديك به شاه هم بودند.
جنايات اينها مراتب و درجاتى داشته است كه بعضى از آن واضح بوده است، همه ديدهاند. اين جنايات و آدم كشىها و حبسها و زجرهائى كه صدايش از داخل زندانها به بيرون رسيده است. يك مرتبه از جنايات و خيانات، آنهائى بوده است كه وزراى شاه و اطرافيان شاه اطلاع داشتند و ماها و شماها اطلاع نداشتيم، پارهاى از جنايات هم فقط خود شاه مطلع بوده است خيانتى كه كرده است، ديگران مطلع نبودند.
ما نمىتوانيم به عمق جنايات و خيانات اين پدر و پسر اطلاع پيدا كنيم، شما كه غايب امر، يكى از شما بيست و دوسال اينجا بوده، ما هم كه تمام عمرمان را اينجا بوديم و در جريان امور بسيارى از عمرمان را گذرانديم، باز نمىتوانيم بر عمق اين جنايات اطلاع پيدا كنيم، تاريخ هم نمىتواند عمق اين جنايات و خيانات را ثبت كند، تاريخ آنقدر مىتواند كه اطلاع پيدا مىكند و جنايات شاه بسياريش زير پرده است كه غير از خودش و امثال كارتراطلاع ندارد.
تبليغات خلاف واقع جيره خواران ابرقدرتها بر عليه انقلاب اسلامى
من از شما تشكر مىكنم كه براى همدردى ما تشكيل يك انجمن داديد و مىخواهيد كه مطالب ما را برسانيد. ما در دنيا مظلوم هستيم براى اينكه دنيا طرفدار شاه ظالم بود و تمام دولتهاى خارجى، مگر كمى از آنها، طرفدارى مىكردند و از ظلم و ستم او پشتيبانى مىكردند. ملت ما الان هم مظلوم است براى اينكه نويسندگان خارج به طورى وجهه اين انقلاب را جلوه دادند در خارج و به طورى دروغ گفتند و شايعه افشانى كردند كه ملت ما را غير از آنى كه هست و غير از آنى كه مىبينيد، جلوه دادند در روزنامههاى خارج. از جمله چيزهائى كه نوشتند، اين است كه آنهائى كه كشته مىشوند و اعدام مىشوند، از زير خاك بيرون مىآورند مردم و تكه تكه مىكنند. اگر يك نفر اينطور شده است
صحيفه نور ج 6 صفحه 82
شما در تمام ايران تفتيش كنيد اگر يك نفر يك همچو كارى برايش شده است آنها حق دارند بگويند همه شده است، لكن من مىدانم نويسندههاى خارج اكثرشان يا بسياريشان جيرهخوار همين دستگاهها هستند، اينها ديدند كه ملت ايران به واسطه قدرتايمانى كه داشتند، نهضتى را كه كردند كه دست اربابها كوتاه شده است و دست آنهائى كه منافع را به اينها واصل مىكردند كوتاه شده است، اينها براى انتقامجوئى يا برگرداندن اوضاع سابق و براى نفع خود دست به اين تبليغات زدند. تمام اين تبليغات برخلاف واقع است. شما مىبينيد كه اينجا احكام اعدام براى اشخاصى صادر مىشود، خوب است كه اين اشخاص را و پرونده اين اشخاص را ملاحظه كنيد ببينيد كه اين اشخاص كه حكم اعدامشان صادر شده و اعدام شدهاند، آيا چند نفر كشتند؟ آيا ده نفر كشتهاند؟ آيا يك ملت را بيچاره كردند؟ اينها تمام ملت ايران را بيچاره كردند؟ و در ظرف پنجاه سال همه را در تحت فشار قرار دادهاند. اينها جناياتى به اين ملت كردند كه اگر چنانچه دادگاهها نبود خود ملت مىريختند و آنها را مىكشتند. دادگاهها كنترل كردند عواطف ملت را، ملتى كه در خيابانها جوانهاى خود را به خون آغشته ديدند با امر همين امثال اينها، با امر همين شاه و با امر همين هويدا و با امر همين نصيرى و امثال اينها، طاقت ندارد كه اينها را زنده ببيند.
اين جوامع به اصطلاح حقوق بشر در خدمت ابرقدرتها هستند
اينهائى كه مدعى حقوق بشر هستند و حالا براى امثال هويدا سينهزنى مىكنند و اظهار تاثر و تاسف مىكنند، اينها آيا طرفدار حقوق بشرند يا طرفدار مملكتها و حكومتهاى ابرقدرتند؟ اگر اينها طرفدار حقوق بشرند چه شد كه در مدت پنجاه سال اين بشر در اينجا زير شكنجه بود، اعدام بود؟ اين بشرى را كه در اينجا با تابه سرخ مىكردند و بشرى را كه پاى او را بريدند با اره، اينها نفس نكشيدند، امروز نفس مىكشند و امروز تبليغات مىكنند. مگر اينها كه كشته شدند بشر نبودند؟ مگر اينها حقوق نداشتند؟ مگر حق بشر اين نيست كه اگر كسى، كسى را كشت قصاص بكند؟ اين حق بشر است، حق اشخاصى كه از اولاد او يا از بقاياى اوست كه قصاص كند از اينها، لكن عمده اين است كه اين جامعههاى حقوق بشر در خدمت ابرقدرتها هستند با اسم حقوق بشر. اين جامعههائى كه براى حقوق بشر فرياد مىزنند، حقوق بشر را مىخواهند پايمال كنند. اين روزنامه نويسها و مطبوعاتى كه به اسم بشر دوستى انتشار اين اكاذيب را مىكنند، اينها در خدمت ابرقدرتها هستند، اينها حقوق بشر را پايمال مىكنند.
شما اوضاع ايران را بررسى كنيد و آنطور كه هست منعكس كنيد
من از شما جمعيتى كه الان در ايران براى بررسى اوضاع ملت ما و اوضاع كشور ما تشكيل جلسه دادهايد، بعد از تشكر خواستارم كه شما اوضاع ايران را بررسى كنيد و آنطور كه هست منعكس كنيد، بررسى كنيد كه آيا اين مردم در اينجا دارند قتل عام مىكنند اين مردم از گورستانها بيرون
صحيفه نور ج 6 صفحه 83
مىكنند اجساد را و تكه تكه مىكنند؟ مردم دارند آتش مىزنند؟ اين را بررسى كنيد ببينيد كه قضيه، قضيه انتقامجوئى به معناى غير انسانى است يا خير؟ دادگاههائى است كه بعد از اينكه جرمهاى اينها ثابت شد، اينها محكوم به اعدام مىشوند كه اگر اين دادگاهها نبود و اگر جلوگيرى از اين مردم به واسطه دادگاه نبود، آنوقت مردم خودشان قيام مىكردند براى اينكه آنهائى كه كشتار عمومى كردند در يك ملتى، آنهائى كه فجايعى پيش آوردند و در آبادان يك دسته بزرگى، قريب چهار صد نفر آدم را سوزاندند، اينها را دارند اعدام مىكنند، نه اينكه اشخاص عادى را، اشخاص عادى را شما ملاحظه مىكنيد كه تاكنون قريب هفتصد نفر، ششصد نفر آزاد شدند، اينها براى اينكه جرمهاىشان كم بوده است و همين طور كسانى كه جرمهاىشان كم است اينها را آزاد مىكنند، آنهائى كه محكوم به حبس مىشوند يا محكوم به اعدام مىشوند آنها اشخاصى هستند كه داراى ظلمهاى بزرگ بودند و در روزنامههاى خارجى شماها اينطور انعكاس نشده است و اين اسباب اين شده است كه ملت ايران بدبين بشوند به خارجىها به واسطه اين روزنامه نويسها و به واسطه اين مدعيان حقوق بشر. شما روشن كنيد اينها را و به مردم ايران هم اطلاع بدهيد كه اينها يك مردمى هستند كه طرفدار حقوق بشر نيستند، طرفدار حق ابرقدرتها هستند، اينها از اين مردم شريف اروپا نيستند، اينها يك دسته جيره خوار هستند. در هر صورت من از شما تشكركنم كه در اين مسائل مشكل ما بنا داريد كه به ملت ما كمك كنيد و كمك تبليغاتى از بزرگترين كمكهائى است كه الان از شما ممكن است و من از شما باز هم تشكر مىكنم. خداوند حفظ كند شما را.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:12 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 84
تاريخ: 4/2/58
بيانات امام خمينى در جمع پرسنل شهربانى و نمايندگان مردم ساوه
اجانب گمان نكنند كه مىتوانند خللى در وحدت ملى الهى ما ايجاد كنند
بسم الله الرحمن الرحيم
شما آقايان كه براى تفقد از من آمديد خوش آمديد، علماى اعلام ساوه ساير اقشار و پرسنل شهربانى خوش آمدند. اين روزها روزى است كه همه اقشار با هم برادر و برابر باشند. سابق شهربانى از ما و علما و مردم جدا بود، امروز شهربانى در بين مردم و از ميان مردم است و مردم نيز از شهربانى خواهان حفاظت از شهر و از عائله خودشان هستند، علماى اعلام نسبت به آنها نظر حسن دارند و ساير اقشار آنها را برادر خود مىدانند. من اميد آن دارم كه اين وحدت كلمه كه بين همه اقشار ملت ماست، باقى بماند و به اتكاء وحدت كلمه نهضت اسلام ما پيش رانده شود و با برقرارى حكومت عدل اسلامى همه اقشار به حقوق خودشان برسند. اجانب گمان نكنند كه مىتوانند خللى در اين وحدت ملى ما ايجاد كنند، اين وحدت ملى وحدت الهى است، به دست خداى تبارك و تعالى ايجاد شده است، اسلام پيشواى ماست، قرآن كريم پيشواى ماست، ملت ايران با اين وحدت كلمه و اتكال به اسلام نهضت را پيش برد و اين رمز را از دست نخواهد داد. ايجاد اختلاف نكنيد، با هم برادر و برابر باشيد. از خداى تبارك و تعالى مىخواهم كه همه ملت به سلامت و با وحدت كلمه پيش برويد و آن چيزى را كه خداى تبارك و تعالى مىخواهد كه رفاه عمومى و سعادت عمومى بشر، سلامت عمومى بشر، سعادت روحى بشر است انشاء الله كه تحقق پيدا كند. سعادت و سلامت همه شما را خواستارم.
والسلام عليكم
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:12 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 85
تاريخ: 5/2/58
بيانات امام خمينى در جمع بانوان محله چهارمردان قم
بانوان ايران رهبران نهضت اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
نام بزرگ ملت ايران در عالم به رشد سياسى ثبت شد. نام بزرگ قم در بين ملت ايران به رشد سياسى و فعاليت و جانفشانى در تاريخ ثبت شد. نام بزرگ چهار مردان در فداكارى و جان نثارى در تاريخ عالم ثبت شد. نام بزرگ بانوان ايران ثبت شد. نام بزرگ بانوان قم ثبت شد. نام بزرگ بانوان چهار مردان ثبت شد. بانوان قم و بانوان چهار مردان پيشرو اين نهضت اسلامى بودند، رشد سياسى خودشان را اثبات كردند، نهضت را راهنمائى كردند. شما رهبران نهضت هستيد، بانوان رهبر نهضت ما هستند، ما دنباله آنها هستيم. من شما را به رهبرى قبول دارم و خدمتگزار شمايم. خداوند شما را براى اسلام حفظ كند.
هوشيار باشيد، شياطين در مخفى گاهها توطئه مىكنند
اسلام احتياج به مردان و بانوان فداكار دارد. امروز احتياج بيشتر است، امروز از قبل از پيروزى و رسيدن به اوج نهضت احتياج به ملت ايران، احتياج به وحدت كلمه، احتياج به بانوان معظم، احتياج به چهار مردان بيشتر است. امروز است كه دستهاى جنايتكار و خيانتكار آنهائى كه منافع خودشان را در خطر مىبينند، دستهاى آنها در كار است كه نگذارند اين نهضت شكوفائى پيدا كند. امروز است كه بايد اين خيانتها را و اين دستهاى خائن را قطع كرد. امروز است كه آنهائى كه تفرقهافكنى مىكنند و مىخواهند با بهانهها بين صفوف مسلمين جدائى بيندازند، دست آنها را بايد قطع كرد. بانوان معظم ما بايد قطع كنند دست خائنين را. مردان نيرومند ما بايد قطع كنند دست خائنين را. روحانيين در هر جا كه هستند با هوشيارى بايد دست اين خائنين را قطع كنند و حيله آنها را خنثى كنند.
آنهائى كه به فرصت طلبى امروز در ميدان آمدند، آنهائى كه با اين نهضت موافقت نداشتند، آنهائى كه مسيرشان برخلاف اين نهضت بود، براى فرصت طلبى به ميدان آمدند، احزابى كه اسمى از آنها نبود، گروههائى كه اسمى از آنها در اين نهضت نبود امروز پيشقدم مىخواهند بشوند. بايد شما خانمها، شما برادران شما خواهران بيدار باشيد، بايد ملت ايران بيدار باشد، نگذاريد خون شهداى ما
صحيفه نور ج 6 صفحه 86
هدر برود، نگذاريد خون جوانان ما پايمال شود، پايمال اغراض شخصيه، اغراض شخصيه را به دور بريزيد. دستهاى خيانتكار، گروههاى مختلف درست نكند، گروههاى مختلف درست نكند، گروههاى مختلف اسباب تفرقه مىشود، رشد سياسى نيست، در صدر مشروطيت هم با ايجاد گروههاى مختلف نگذاشتند كه مشروطه به ثمر خودش برسد، او را بر خلاف مسير خودش راندند، امروز هم همان شياطين، همانها كه مخالف با اين نهضت بودند مىخواهند نگذارند. مردم ايران بيدار باشيد، مسلمين بيدار باشيد اگر خداى نخواسته خللى واقع بشود در اين صف فشرده مسلمين، در اين صف فشرده ملت ايران، خطر در پيش است. تفرقهافكنها را از بين خودتان بيرون كنيد، ما نخواهيم گذاشت كه اين تفرقهافكنها رشد كنند، آنها را در نطفه خفه مىكنيم. آزادى غير از توطئه است، آزادى، آزادى بيان است، هر چه مىخواهند بگويند، توطئه نكنند، آدمكشى نكنند، اين آدمكشها و توطئهگرها را دفن خواهيم كرد.
برادران من بيدار باشيد، هوشيار باشيد، شياطين در مخفىگاهها توطئه مىكنند و بايد ما با هم يكصدا با هم به پيش برويم و اين نهضت را و اين جمهورى اسلامى را به ثمر برسانيم. خداوند به همه شما خواهران و برادران عزت، توفيق، عافيت، سعادت، عنايت فرمايد. من از همه خصوصا از اين بانوان محترم كه هميشه جانفشانى كردند و نهضت ما را به ثمر رساندند و مىرسانند تشكر مىكنم. خداوند همه شما را عزت و اسلام را عظمت عنايت فرمايد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:12 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 87
تاريخ: 5/2/58
بيانات امام خمينى در ديدار با سفير تونس در ايران
مسلمين مىتوانند تحت لواى اسلام بالاترين قدرت را در دنيا به دست بياورند
بسم الله الرحمن الرحيم
من از تلگراف رئيس شما تشكر مىكنم و از عواطف شما و ملت شما شكرگزارم. من اميدوارم كه همه ملتهاى اسلامى و همه دولتهاى اسلامى به خود آيند و تفرقهها و هواهاى نفسانى و اغراض شخصيه را كنار بگذارند و تحت لواى اسلام و قرآن مجتمع شوند و در اين اجتماع قدرتى مافوق قدرتهاى موجود در عالم را به دست بياورند. مسلمين قريب يك ميليارد جمعيت دارند و مخازن بزرگ در اختيار آنهاست و صحراهاى بسيار وسيع در اختيار آنهاست و معالاسف براى اينكه نتوانستند تفاهم بين خودشان حاصل كنند و دستهاى خيانتكار نگذاشته است وحدت كلمه پيدا شود، خزائن آنها را بردند و بر آنها سلطه و حكومت پيدا كردند.
شما ديديد كه جمعيت سى و پنج ميليونى كه در مقابل يك ميليارد چيزى نيست و با نداشتن هيچ ابزار جنگى در دست، به واسطه قدرت ايمان و به اتكاء قرآن و اسلام، بر اين قدرت شيطانى كه پشت سر او قدرتهاى بزرگتر شيطانى بود غلبه كرد و دست آنها را از مخازن ايران قطع كرد. اگر همه ملتها و دولتهاى اسلامى اغراض شخصيه را كنار بگذارند و همه با هم به اسلام رو بياورند و تحت لواى لاالهالاالله باشند قدرت اول را در دنيا احراز مىكنند، براى اينكه معنويت اسلام كمك آنهاست و خداى تبارك و تعالى پشتيبان.
ملت با كليد اسلام وايمان بزرگترين سدها را شكست
و ما با اين قدرتايمان كه همه اقشار ملت ما با هم فرياد اسلام را زدند پيروز شديم نه با عدد وعده، ما هيچ نداشتيم و آنها همه سلاحها را، لكن ما مسلح به سلاحايمان بوديم و ملت ما آرزوى شهادت مىكردند مثل اصحاب رسولالله درصدر اسلام، همانها كه با عده كم امپراطورىهاى بزرگ را شكست دادند ما هم با يك عده كم و با نداشتن ساز و برگ جنگى يك امپراطورى دو هزار و پانصد ساله جبار را با پشتيبانى ابرقدرتها از او، شكستيم و شكست داديم و اين سد بزرگ را از پيش پاى ملت خود برداشتيم و البته مشكلات زيادى براى ما به جا گذاشتند، نقيصههاى زيادى، خرابىهاى زيادى به جاى خود گذاشتند و ما وارث اين خرابىها هستيم، لكن آن هم با قدرتايمان و پشتيبانى
صحيفه نور ج 6 صفحه 88
اسلام مشكلات را حل خواهيم كرد. و من اميد آن دارم كه ملتهاى مسلم و دولتهاى مسلم توجه كنند و اين رمز پيروزى كه براى ايران حاصل شده است به آن توجه كنند و انشاء الله اين رمز را، كليد را، همه در دست بگيرند و اسلام را در همه جا گسترش دهند.
از خداى تبارك و تعالى عظمت اسلام و مسلمين و عظمت قرآن را خواستارم. ابلاغ سلام من را به دولت و ملت و رئيس خودتان بكنيد.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:12 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 89
تاريخ: 5/2/58
بيانات امام خمينى در جمع پرسنل پايگاه دريائى شمال
شما نيروهاى انتظامى هم سهم بزرگى داشتيد در اين نهضت
بسم الله الرحمن الرحيم
اسلام دستور داده است و فرموده است واعتصمو بحبل الله جميعا و لا تفرقوا همه با هم، تمام اقشار با هم اعتصام به حبل الله، توجه به خداى بزرگ و با توجه به خداى بزرگ همه بايد پيش برويم. تخلف از اين دستور الهى جرم است، گناه است. ما همه بايد با هم باشيم، نيروهاى ما همه بايد واحد باشد، نيروى دريائى، نيروى هوائى، نيروى زمينى، ملت همه از هم هستند، قواى انتظامى با قواى ملى يك قوت است، همه بايد معتصم به حبل الله باشند، با اعتصام به حبل الله پيشرفت كرديم و خواهيم كرد. شما نيروهاى انتظامى هم سهم بزرگى داشتيد در اين نهضت، شما را بد معرفى كرده بودند و ملت را از شما جدا كرده بودند، شما حقيقت خودتان را در اين نهضت آشكار كرديد كه با ملت هستيد و با اسلام، ملت هم شما را با آغوش باز پذيرائى مىكند و كرده است. شما در اين گروههائى كه الان مشاهده مىكرديد، هيچ وقت نبوديد و خودتان را بين برادران خودتان نمىديديد و از بركت اين نهضت خودتان را در بين برادران و در آغوش برادران خود مىبينيد. اين توفيق بزرگى است كه براى ما حاصل شده است، اين بركت عظيمى است كه از اين نهضت عظيم براى ما حاصل شده است كه برادرها هم را پيدا كردهاند، يك صف، يك صف فشرده از قواى انتظامى و قوه ملت، همه از يك صف هستيم و بايد باشيم. دستور اسلام است كه همه بايد معتصم به حبل الله باشيم، همه بايد متفرق نباشيم و جدا از هم نباشيم، فكر جدائى، فكرى غلط است. اين وحدت را به هم نزنيد، اين نهضت را خاموش نكنيد، خيانت به اسلام نكنيد، تمام قوا بايد با هم مجتمع بشوند تا در مقابل قوائى كه از شيطان است و از اجنبى است بتوانيد ايستادگى كنيد. شما ديديد كه با وحدت كلمه قدرتهاى بزرگ را در هم شكستيد، اين قدرت را حفظ كنيد، اگر خداى نخواسته در اين قدرت خلل واقع بشود، منتظر مصيبت باشيد. خداوند پشتيبان همه باشد. خداوند پشتيبان كشور ما باشد. امام زمان سلام الله عليه پشتيبان اين ملت است من از همه اهالى محترم گيلان و از تمام اقشار ملت ايران و اهالى انزلى تشكر مىكنم و پرسنل نيروى دريائى را برادر خود مىدانم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:13 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 91
تاريخ: 5/2/58
بيانات امام خمينى در جمع كاركنان و و كارمندان گمرك
توجه به خدا و احكام اسلام موجب شكست طاغوت شد
اعوذبالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
الله ولى الذين امنوا يخرجهم من الظلمات الى النور و الذين كفروا اولياوهم الطاغوت يخرجونهم من النور الى الظلمات". كسانى كه با خدا باشند، توجه به خدا وايمان به خدا داشته باشند، خداوند آنها را از تمام ظلمتها، از تمام تاريكىها خارج مىكند و به حقيقت نور مىرسند. ايمان به خدانور است،ايمان به خدا باعث مىشود كه تمام تاريكىها از پيش پاى مؤمنين برداشته بشود،ايمان به خدا باعث مىشود كه مؤمنين در نور خدا غرق شوند. ظلمتهاى استبداد، ظلمتهاى اختناق، ظلمتهاى وابستگى به غير، ظلمتهاى ظلم، مؤمنين از اين ظلمتها نجات پيدا مىكنند. كسانى كه به خدا توجه دارند و مقصد آنها مقصد الهى است، از تمام انواع ظلمات، ظلمات مادى، ظلمات معنوى نجات پيدا مىكنند و در درياى نور غرق مىشوند.
شما ملت ايران به واسطه اينكه متشبث بهايمان شدهايد، توجه به خدا كرديد، همه با هم به اسلام متوجه شدهايد، احكام اسلام را خواستيد، خداوند شما را نجات داد و نجات مىدهد. نجات داد از اين سد بزرگ استبداد، شكستيد سد استبداد را وظلمتها را پس زديد وارد در نور آزادى شديد، شكستيد سد پيوستگى به غير را به واسطهايمان و وارد در نور استقلال شديد، شكستيد اختناقها و وابستگىها را و وارد شديد در حقيقت اسلام. اسلام نور است، غير اسلام ظلمات است. شما با توجه به خدا، با توجه به ائمه اسلام، با توجه به قرآن اين سدها را شكستيد، سدهايى كه همه گمان مىكردند ممتنع است شكستن آن قدرتهائى كه گمان كردند محال است اين قدرتها شكسته شوند.حساب دنياباطل شد،حسابهاى ماديين باطل شده. آنهائى كه به خداايمان نداشتند روى محاسباتشان غيرمعقول بود، يك ملتى كه هيچ ندارد برقدرتهائى كه همه چيز دارند غلبه كند؟! لكن با قوهايمان شكستند امپراطورى روم را، شكستند امپراطورى ايران را. شما سربازان اسلام، شما جوانمردان باايمان، باايمان خودتان شكستيد اين سد بزرگ را، شكستيد اين قوت طاغوتى را، اين قوه شيطانى را. شما با
صحيفه نور ج 6 صفحه 92
ايمان اين پيشرفت را كرديد و حساب همه حسابگرىهاى مادى باطل شد. خداوند شما را پيروز كرد و خداوند شما را پيروز مىكند مادامى كه به خدا توجه داشته باشيد. برادران من! عزيزان من! اين رمز را از دست ندهيد، رمز توجه به خدا، رمز توجه به اسلام. شهادت براى مسلم، براى مؤمن سعادت است. جوانهاى ما شهادت را سعادت دانند. اين رمز پيروزى است. آنها كه مادى هستند و ماديگر، آنها هرگز شهادت را نمىخواهند ولى جوانان ما شهادت را سعادت خودشان مىدانند، اول راحت خودشان مىدانند اين رمز پيروزى بود.آنها كه گمان كردند مىتوانند در اين برهه از زمان بين جوانان من، بين جوانان ما و بين عزيزان ما اختلاف بيندازند، در اشتباهند. جوانان ما همه به اسلام متوجهند، همه باايمان راسخ به پيش مىروند.
با اتكال به خدا و وحدت كلمه، اين خرابه را آباد كنيم
ما قدمهاى بعدى خيلى داريم، بايد همه با هم، همه اقشار با هماين خرابهاى كه براى ما گذاشتهاند آباد كنيم.اين بدبختها ايران را خراب كردند به اسم تمدن بزرگ، تمام آثار تمدن را از ايران كنار زدند. با اسم اصلاحات ارضى كشاورزى ما را از بين بردند، فرهنگ ما را از بين بردند، ارتش ما را وابسته كردند، ملت ما را ضعيف كردند، تمام مخازن ما را بردند و در خارج براى خودشان پاركها درست كردند و انشاءالله از آنها پسگيريم. اين خائنين، يك مملكت آشفته، يك مملكت خراب براى ما گذاشتند، مملكتى كه كارگرش فقير، كشاورزش فقير، كاسبش فقير، مملكتى كه در حومه تهران، متصل به تهران، خود تهران محلهها ى زاغه نشين دارد و بدبخت دارد اينها را براى ما گذاشتند.
كسى نمىتواند ايران را به تنهائى، قشرى نمىتواند به تنهائى اين خرابه را آباد كند. دولت نمىتواند، روحانيت نمىتواند، بازارى نمىتواند، دهقان نمىتواند، كارگر، كارمند نمىتوانند لكن همه مىتوانند، همه با هم "يدالله مع الجماعه" جماعتها وقتى كه با هم شدند كارهاانجام مىگيرد. ديديد كه با وحدت كلمه و اجتماع و اتكال به خدا اين سد بزرگ را شكستند الا ن هم با اتكال به خدا و وحدت كلمه اين خرابهها را بايد آباد كنيد. شما كه در مرزها هستيد، در گمركات هستيد به حد خودتان بايد عمل كنيد و آنها كه در مراكز هستند به مقدار خودشان، نه شما بايد انتظار داشته باشيد كه يك قشر، دولت كارها را انجام دهد و نه دولت بايد انتظار داشته باشد كه ملت بايد انجام بدهد. ملت و دولت همه با هم، همه با هم، انشاءالله همه با هم براى اسلام، براى جمهورى اسلام، براى قانون اسلام به پيش.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:13 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 93
تاريخ: 6/2/58
بيانات امام خمينى در جمع كاركنان سازمان آب
ذيحق بودن كليه اقشار ملت اسلام در پيشبرد نهضت
بسم الله الرحمن الرحيم
من باهر قشرى كه از ملت بزرگ اسلام و ملت عظيم ايران مواجه مىشوم مىبينم كه به ما حق دارند. من هر قشرى را كه ملاقات مىكنم مىبينم كه حق خاصى به ما دارند. آقايان محترم و جوانان معظم و رامين به ما حق ويژهاى دارند. آنها در پانزده خرداد زحمت كشيدند و جوانان خودشان را از دست دادند و براى اسلام فعاليت كردند و تاكنون هم به فعاليت خود باقى هستند. كاركنان آب به ما، به اسلام حق دارند، سهم بسزائى دارند، آنها براى اسلام و براى مسلمين فعاليت كردند، تمام اقشار ملت سهيم در اين حق هستند. اگر نيروى بزرگ ملت با وحدت كلمه و با اتكاء به خداى عظيم نبود نمىدانم كه حالا حال ما چه بود، در زندانها به سر برديم يا در تبعيدها. اين همت بزرگ شما جوانان بود و اين اراده قاطع ملت ما بود كه با توجه به خداى بزرگ اين نهضت را پيش برديد و ما را در بين دنيا روسفيد كرديد و اسلام را بلند كرديد. شما به اسلام حق پيدا كرديد، چنانچه اسلام به همه حق دارد، اسلام حق هدايت دارد بر همه. ما خدمتگزار هستيم و شما كه خدمت به اسلام كرديد اسلام براى شما حق قائل است.
بايد توطئه گران را به جاى خودشان بنشانيم
لكن بايد توجه داشته باشيد كه باز پيروزى به آخر نرسيده است ما مراحلى داريم كه بايد آن مراحل را طى كنيم و آن با همت شما جوانان است. شما جوانان اقشار ملت هستيد كه بايد اين نهضت را همراهى كنيد تا به آخر. آنهائى كه در بين ما مىخواهند تفرقه بيندازند، به غلط رفتهاند، بين اقشار ملت تفرقه نخواهد افتاد. بد خواهان مىخواهند با اين تفرقه نتايج سوء بگيرند و شما را به عقب برانند و نهضت را نگذارند به نتيجه برسد، بايد اين توطئه را خنثى كنيد. بايد اين اشخاصى را كه توطئه گر هستند به جاى خودشان بنشانيم. من از خداى تبارك و تعالى اين وحدت ملت را خواهانم و با وحدت ملت با توجه به اسلام و دين اسلام ما همه به پيش بايد برويم و جمهورى اسلامى را در خارج پياده كنيم و وجود عينى بدهيم. خداوند به همه شما سعادت و سلامت عنايت كند. اهالى قصر شيرين هم كه از قرار مذكور آمدهاند من از آنها تشكر مىكنم كه از اين راه دور آمدهاند. سرتاسر ايران به ما حق دارند،
صحيفه نور ج 6 صفحه 94
به اسلام حق دارند تمام اشخاص تمام نواحى. بحمدالله وحدتى كه در اسلام، در ايران پيدا شد، در طول تاريخ چنين وحدتى نبوده است. شما همه با وحدت خودتان با اين رفراندمى كه كرديد كه در طول تاريخ نظير نداشت، روى ايران را سفيد كرديد و روى اسلام را. خداوند به همه شما عنايات خودش را افاضه بفرمايد و همه شما در سعادت و سلامت به سر ببريد.
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:13 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 95
تاريخ: 6/2/58
بيانات امام خمينى در جمع اعضاء جبهه ملى اتحاد آفريقايى و نماينده رابرت موگابه رهبر ميهن پرستان زيمبابوه (رودزيا)
ميزان در اسلام بر اساس (تقوا) است
بسم الله الرحمن الرحيم
از شما و رئيستان كه پيام براى من فرستاده است تشكر مىكنم. در اسلام كه ما هم دنبال آن هستيم قضيه نژاد و نژاد پرستى مطرح نيست. اسلام به رنگ و به صورت نگاه نمىكند، ميزان را تقوا قرار داده است. اينكه شما از آمريكا و ساير دولى كه جنايتكارند و ستمكار، شكايت مىكنيد، اين اختصاص به شما ندارد، اين آمريكا و ديگر باند او در هرجا كه هستند، همين طور با اقشار ملتها رفتار مىكنند. ملت ما بيش از50سال است كه به واسطه انگلستان و آمريكا و تحت فشار آن رژيم منحوس بود. اينقدر جنايت بوسيله حكومت اين پدر و پسر در ايران شد كه قابل ذكر نيست. مملكت ما در زمان اين پدر و پسر بكلى خراب شدند و آن چيزى كه آباد شد قبرستانهاى ما بود. قبرستانهاى ما رااينها به واسطه كشتار پر جمعيت كردند و بلاد ما را تهى. خزائن ما را به اغيار دادند و به اجنبى، و همه چيز ما را پيوسته آمريكا و غير آمريكا كردند تا آنكه به خواست خداى تبارك و تعالى ملت ما بيدار شد و با اتكاء به خداى تبارك و تعالى و اتحاد كلمه با نداشتن هيچ ساز و برگى قيام كرد، نهضت كرد و همه اين اقشار ظلمانى را كنار زد. من اميد وارم كه اين رمزى كه در ايران رمز پيروزى شد، براى همه اقشار مستضعفين الگو باشد، آن رمز وحدت كلمه و اتكاء به اسلام بود. در ملتى اگر اتكاء به معنويات پيدا شد بر مشكلات خودشان غلبه مى كنند. ما شاهد همان بدبختىها و ظلمهايى كه شما شاهد بوديد، شاهد بوديم، بلكه شايد بيشترش را. لكن ما امروز اين سد بزرگ را شكستيم و اميد است كه تا آخر نهضت ما پيروز شود و احكام مترقى اسلام را ما بتوانيم اجرا كنيم. من از خداوند تعالى پيروزى مستضعفين را بر مستكبرين مسئلت مىكنم و سلام مرا به آن قشرى كه مظلوم هستند و بر ضد ظالم قيام كردند برسانيد و آنها را آگاه كنيد كه با وحدت كلمه توانند پيروز شوند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:13 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 96
تاريخ: 7/2/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از دانشآموزان و دانشجويان شهر سنندج
غارت ذخاير و منابع كشور، در ازاى محروميت و فقر ملت ايران
بسم الله الرحمن الرحيم
از آثار اين نهضت و بركاتش يكى اين است كه ما با گروههاى مختلفى از مسلمانان ايران مواجه مىشويم و با هم درد دل مىكنيم. ما معالاسف با هر گروهى كه مواجه مىشويم، با كردستانىها، با بلوچها، با بختيارىها ، با قشقائىها و ساير عشايرى كه در اطراف ايران هستند و گروههائى از آنها گاهى پيش ما مىآيند، با هر گروهى كه مواجه مىشويم مىبينيم كه همين درد دلهاى كه شما داريد آنها يا بيشتر دارند، يا همين طور هست. بختيارىها مىآيند، مىگويند كه هيچ جا بدتر از بختيارى نيست، ما از همه مواهب تمدن محروم هستيم. بلوچها آيند همين مطلب را آنها هم مىگويند كه ما محروميم و هيچ يك از اقشار ملت مثل ما محروم نيست. شما آقايان هم همين مطلب مىگوئيد. من بايد بگويم كه مطلب همين طور است كه گفته مىشود، همه ملت محرومند از همه مواهب. شما الان تهران كه مركز است و همه همتهاى دولتهاى سابق هم نسبت به مركز بوده است و معالاسف توجه به جاهاى ديگر كم بوده است و يا نبوده است، همين تهران را شما تشريف ببريد و قريب سى محله يا بيشتر كه اينها يا چادرنشين هستند يا زاغهنشين هستند و يا حصيرنشين هستند. محله حصيرنشينها، زاغهنشينها از همه مواهب تمدن محرومند، آب ندارند بايد بيايند از پلههاى زيادى بالا، از آن گودالهائى كه منزل دارند خودشان و بچههايشان بايد بيايند بالا يك كوزه آب از سر خيابان كه شير آب هست ببرند، از اسفالت هيچ خبرى نيست، از مريضخانه هيچ خبرى نيست، از مدرسه هيچ خبرى نيست، برق ندارند، هيچ ندارند، اين تهران كه مركز است و بايد از همه جا به قول آنها آبادتر باشد. وقتى كه ملاحظه مىكنيد در اطراف خوزستان، در اطراف فارس، جاهايى را به ما بعضىها گفتهاند كه اينها اصلا آب ندارند، هيچ ندارند، آب هم حتى ندارند و در زمستانها و بهار وقتى كه باران مىآيد، يك گودالهائى هست در آنجا كه آب در آنجا جمع مىشود و زنها از يك فرسخ بايد بروند و آب از آنجا بياورند براى بچههاىشان، كه من وقتى كه نجف بودم بعضى از اهل خير كويت كه با من آشنا بودند به من توسل كردند كه شما يك كمكى بكنيد و ما هم كمك مىكنيم يك آب انبار درست بشود كه اين آب باران را اين آب انبار حفظ بكند و اين بيچارهها وقتى مىخواهند آب ببرند آب داشته باشند. شما خيال نكنيد كه همان شماها محروم بوديد، اين خانه خرابها همه ايران را خراب كردند، همه محروم بوديم، حتى
صحيفه نور ج 6 صفحه 97
قشرهائى كه شما در صورت مىبينيد كه اينها مثلا مرفه هستند، در زمان اينها زحمتهاى داشتند كه بيشتر از زحمت بى آبى بود. اين حبسهاى طولانى و اين زجرهاى فوق العاده، اين شكنجههاى طاقت فرسا براى يك دسته از روشنفكران، يك دسته از علما، يك دسته از فرهنگىها، از وكلاى دادگسترى، از قضات دادگسترى، امثال اينها در تحت اين شكنجهها بودند و بحمدالله بعد از اينكه خدا خواست و خداوند تاييد كرد، ملت ما بيدار شدند و با هم اجتماع كردند و در تحت لواى اسلام اين سد را شكستند. اين سدى كه مانع بود از اينكه هم فرهنگ ما، اقتصاد ما، ارتش ما، همه چيز ما ترقى و رشد بكند و مانع بودند، اين مانع برداشته شد اما پشت اين سد چه براى ما ماند؟ پشت اين سد يك بدبختىهاى مانده است. صندوق دولت خالى است، از تمام بانكها (آنطورى كه دولت به ما اطلاع دهد و آنطور هست). اينها هر چه توانستند قرض كردند، صدها ميليون دلار از بانكهاى مختلف ايران اينها قرض كردند و فرار كردند. همچو نيست كه خيال كنيد كه اينها هم ساده رفتند. جواهرات ايران را يك مقداريش را آن پدر برد، يك مقداريش را اين پسر. بانكهاى ما را خالى كردند و رفتند. ملت را فقير گذاشتند و رفتند و نفت ما را سالهاى طولانى دادند به آمريكا و پول نگرفتند، يعنى براى آمريكا پايگاه درست كردند و به عوض پول نفت كه بايد پول به ما بدهند، اسلحه دادند، اسلحههاى كه به درد خود آمريكا مىخورد و نه به درد ما. اين يك توطئهاى بود بين اين مرد (اين مرد خبيث، اين مرد خائن) با آمريكا كه نفت مىداد، آن هم آنطور زياد و در ازاى آن بايد پول بدهد يا اسلحهاى كه به درد ما بخورد بدهد. در قبال آن يك اسلحههاى اينها فرستادند، براى خودشان پايگاه درست كردند مقابل شوروى، يعنى ايرانىها نمىتوانستند استعمال كنند اين اسلحهها را، تخصص نداشتند.
عمال اجانب مسؤول اغتشاشات و ناآرامىها و مانع گردش چرخهاى پيشرفت كشور
براى خودشان پايگاه درست كردند، پايگاه يشان الان هم هست در ايران. الان كه شما اين سد را به همت خودتان و به بركت اسلام شكستيد ، پشت اين سد يك خرابه است، نه تنها كردستان خراب است لرستان هم خراب است، خوزستان هم خراب است، بلوچستان هم خراب است، خراسان هم خراب است، همه خراب است. اين خرابه را چه كسى بايد آباد كند؟ اين خرابه را دولت مىتواند تنها؟ نه، دولت همچو بودجهاى ندارد، نمىتواند. ملت هر قشرش مىتواند؟ نه، اما همت ملت همه با هم، اجتماع با هم و همه اتكاء به خدا، اتكاء به قرآن كريم، همه با هم بايد قيام بكنيم، همه با هم تشريك مساعى بكنيم تا اين خرابه را آبادش كنيم. شما خيال نكنيد كه دولت توجه ندارد به كردستان، دولت نمىتواند. الان گرفتارىهائى براى دولت گذاشتهاند كه هر جاى مملكت را كه ملاحظه مىكنند، همين گرفتارهائى را كه شما داريد آنها هم دارند. دولت نه اينكه نخواهد توجه بكند، دولت خواهند، شب و روز اينها در كار هستند، من اطلاع دارم شب و روز اينها در زحمت هستند و مىخواهند اين خرابه را آبادش كنند، لكن خرابى اينقدر است كه بدون اينكه مدتى بگذرد، مهلتى باشد، نمىشود. معالاسف اين
صحيفه نور ج 6 صفحه 98
مهلت را اين خائنها نمىدهند، نمىگذارند. كارخانهها بايد راه بيفتند تا اينكه چرخ اين مملكت به جريان بيفتد، به گردش بيفتد. مىروند كارخانهها را نمىگذارند كار بكنند. كشاورزى بايد راه بيفتد تا اينكه اين مملكت آباد بشود، كشاورزى را همين خائنهاى كه تتمه آن رژيم فاسد هستند نوكرهاى آمريكا و غير آمريكا هستند نمىگذارند، كشاورزى را هم مانع مىشوند. مدارس بايد كار خودشان را ادامه بدهند فرهنگ را اداره كنند، مىروند فرهنگىها را هم نمىگذارند، مدارس را هم تعطيل مىكنند. هر چه بخواهيد شما، هر چيزى را كه ببينند براى اين مملكت فايده دارد و براى گرفتارى اين اقشار مملكت فايده دارد، اين عمال آمريكائىها كه تتمه شان ماندهاند حالا در اينجا، اينها مانع مىشوند، هر روزى با يك صورتى مردم را بسيج مىكنند و توى خيابانها مىكشند و داد و فرياد و زنده باد و مرده باد. براى اينكه اينها نمىخواهند آرام بشود اين مملكت. اگر آرام بشود اين مملكت، كارهايش را اداره مىكنند، اگر كارهايش را اداره بكند و آرامش حاصل بشود دست آنها ديگر كوتاه مىشود. وقتى يك مملكتى آشفتگى نداشت، دست آنها كوتاه مىشود، لكن مملكت اگر آشفته بود(و اينها هم دارند آشفتهاش مىكنند) اگر آشفته بود، آنها باز طمع شان هست كه با يك صورت ديگرى، با يك فرم ديگرى به اين مملكت سلطه پيدا كنند و همان مسائل سابق و بدبختىهاى سابق را عود بدهند.
رفع اشكالات و نارسايىها مستلزم صبر انقلابى و يارى همه اقشار ملت
شما برادرهاى ما گمان نكنيد كه به حال شما رسيدگى نمىشود، نمىخواهند رسيدگى كنند، نمىتوانند به زودى درست بكنند، مشغولند، مشغول برنامه ريزى هستند، مشغول مطالعه هستند. مسائل بايد به تدريج حل بشود. الان، ديروز كه روز پنجشنبه آقاى بازرگان آمدند اينجا، آن نقشههاى كه راجع به راهسازى داشتند، نقشههاى زيادى در آوردند نشان دادند كه ما در همه اقشار مملكت مىخواهيم راهسازى بكنيم و شروع مىكنيم. و من سفارش كردم كه روستاها و جاهاى دور دست زودتر بايد شروع بشود و قبل از جاهاى ديگر. آنها هم همين مطلب را قبول كردند. راجع به كارگر، اينها هم مشغولند براى اينكه كار درست كنند و كارگر را به كار وادارند و عرض مىكنم كه اين قشر را هم به كار وادارند و وقتى كه به كار وادار شدند، هم براى خودشان خوب است و هم مملكت راه مىافتد لكن يك صبر انقلابى شما لازم داريد و ما. همه بدبختى داريم لكن بايد يك قدرى صبر بكنيم، يك قدرى تحمل بكنيم، اين را حمل نكنيد به اينكه يك قشرى را به قشر ديگر مقدم داريم. خدا مىداند كه اسلام و آنى كه ما مىخواهيم و همه مان تابع اسلاميم بين هيچ يك فرقى نمىگذارند، همه حقوق را ملاحظه مىكنند. مسلمين همه يد واحده هستند، مسلمين همه برادر هستند. اينكه مسلمين يك طايفه شان به يك طايفه ديگر مقدم باشد، اينها نيست در كار، حقوق همه، همه مسلمين، بلكه هر كس كه در مملكت اسلامى زندگى مىكند يك حقوقى دارد، اسلام به آن حقوق مىرسد، اين اقليتهاى مذهبى از قبيل رزتشتى، از قبيل يهودى، از قبيل نصارى كه در ايران گروههاى فراوانى هستند، اينها را هم اسلام برايشان احترام قائل است، مىخواهد كه اينها هم به حقوق خودشان برسند. اما اين را توهم اين
صحيفه نور ج 6 صفحه 99
معنا نشود و من احتمال مىدهم كه خداى نخواسته باز يك دستهائى در كار باشد كه پيش برادرهاى كرد ما بروند بگويند كه ببينيد دولت اسلامى شد و كارى نشد، پيش برادرهاى بلوچ ما بروند همين حرف را بزنند، پيش برادرهاى بختيارى ما بروند همين حرف را بزنند، پيش قشقائىها بروند همين حرف را بزنند. همه براى اينكه يك آشوبى باشد ، آرامش نباشد كه ما مملكت مان را به طور عاقلانه و به طور عدالت اداره كنيم. اينهايى كه مىآيند و اين حرف را مىزنند، اينها قصد اين را ندارند كه اصلاح بشود، اينها قصد افساد دارند، خود شما هم مىدانيد كه اينها مىخواهند فساد بكنند، الان هم تذكر داديد كه مفسدين هستند كه اين كار را مىكنند. بايد يك قدرى صبر كرد، ملاحظه كرد. ببينيد كه دولت براى يك جايى كار مىكرده كه براى شما نكرده؟ يك جايى را آباد كرده جاى شما خراب است؟ الان مسأله خانه سازى، همه اقشار ملت علىالسواء بر ايشان كسانى كه مستمند هستند و خانه دار نيستند، بر ايشان خانه سازى مىشود. آنوقت كه راهسازى بشود، براى همه كشور مىشود. آنوقتى كه اينها بتوانند دارو برسانند، طبيب برسانند عرض بكنم دانشگاه درست كنند، اينها محتاج به يك مهلتى است. بله اگر اين خانه خرابها رفته بودند و خزينه مملكت سرجايش بود، آنوقت مىگفتيم به دولت كه خوب شما كه پول داريد و خزينه دارد، و يا الله چرا نمىكنيد؟ اما تهى كردند خزينه را رفتند، بردند همه را دزديدند، غارت كردند، خودشان و آن وابستگانشان بانكها را خالى كردند، همه چيز ما را بردند و ما را به اين حال فلاكت نشاندند. لكن من اميدوارم كه به خواست خدا و به عنايتى كه خدا به اين مملكت دارد، به اين مملكت اسلامى دارد، با خواست خدا، با همت همه برادرها، همه اقشار، اين اشكالات رفع بشود با يك مهلتى. بايد ما همه صبر كنيم و مهلت به ما داده بشود.
دولت اسلامى در صدد برنامه ريزى براى تشكيل شوراهاى ولايتى است
اما قضيه اينكه كارهاى هر كسى به خودش بايد، باز به هر جايى به خودش، اين جزء برنامههاى اسلام است و ما هم بنا بر همين هست. نه تنها شما، در هر جا، در هر استانى، در هر جايى كه هست بايد همانطورى كه از اول قانون هم همين معنا بوده است كه بايد شوراهاى ولايتى باشد، اينها بايد بشود و مىشود و در صدد هستند. الان مشغول طرح ريزى آن هستند كه شما را براى خودتان، مسائل خودتان باشد، انتخابات مال خودتان باشد، خودتان انجام بدهيد، كارهايتان محول به خودتان باشد. نه شما تنها، خراسان هم همين طور، اصفهان هم همين طور، همه جا همين طور. اين شوراها بايد همه جا باشد و هر جايى خودش اداره كند خودش را. اين، هم براى ملت خوب است، هم براى دولت خوب است. دولت نمىتواند همه جا را خودش تحت نظر بگيرد ، وقتى محول كرد كار را به خود مردم، هم مردم در هر منطقه اى كه هستند براى خودشان دلسوزتر هستند، بهتر اطلاع دارند به احتياجات خودشان. اينها يك برنامههاى است كه در دست اجراست گمان نكنيد كه حالا اين برنامهها در جاى ديگر پياده شده است و شما محروم ماندهايد، اين را هم چنين گمانى نكنيد و من از شماها تمنا دارم كه سوء ظن به برادرهايتان نبريد، چنانچه ما نداريم سوء ظن نسبت به شما، شما هم نسبت به دولتتان، نسبت به ما
صحيفه نور ج 6 صفحه 100
سوء ظن نداشته باشيد كه ما مىخواهيم خير، يك قشرى را بالا ببريم، اين مال طاغوت بود، اينكه يك دستهاى، نوكر براى خودشان مىخواستند درست كنند، براى خودشان دارو دسته درست كنند و چه. ما همه ملت از خودمان است و ما خودمان هم از همه ملت هستيم و ما همه خدمتگزار شما و ملت هستيم و من اطمينان مىدهم به شما كه همه اين مسائلى را كه شما داريد، حل بشود. قضيه اينكه آنجا امن و امان باشد و قضيه امنيت آنجا باشد، البته تماس مىگيريم با ستاد ارتش، با ژاندامرى و سفارش مىكنيم راجع به اين مسأله، انشاء الله همه موفق و مويد باشيد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:13 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 101
تاريخ: 7/2/58
بيانات امام خمينى در جمع اعضاء هيأت اعزامى از دوبى
تحول روحى ملت عنايت و اعجازى الهى
بسم الله الرحمن الرحيم
من بايد از اين جمعيت كه به زيارت آقا (حضرت امام رضا عليهالسلام) تشريف آوردند تشكر كامل كنم. علاقه من به آقا از دو جهت است: يك علاقه اى به واسطه اينكه از بيت بزرگى هستند و من علاقه به آن بيت دارم و يك علاقه به شخص خود ايشان كه در مدتهاى طولانى در راه اسلام مواجه شدند با خطرات. اين خطرات براى شما عزت است و براى ما افتخار. چنانچه ملت ما در سالهاى بسيار طولانى گرفتار مصيبتهاى فوق العاده بود، گرفتار سلطه اجانب، گرفتار ظلم رژيم منحوس، گرفتارىهاى كه به بيان درست نمىآيد، گرفتارىها و خيانتهاى كه تاريخ هم نمىتواند ثبت كند، چون بسيارى از آنها به طورى مخفى بوده است كه براى كسى تاكنون كشف نشده است و معلوم نيست كشف شود لكن با سپاس از خداى تبارك و تعالى كه توفيق به ملت داد و ملت را برانگيخت براى احقاق حق و اين نبود جز هدايت خداى تبارك و تعالى و اعانت ولى امر سلام الله و سلامه عليه و با اعانت ولى امر و هدايت ذات مقدس حق تعالى، براى ملت ما يك تحول بزرگ حاصل شد، تحول روحى، تحولى كه نمىتوانم من براى آن اسمى بگذارم الا اينكه تحول معجزهآسا بود. معجزه بود كه در ظرف مدت كوتاهى يك ملتى كه از سايه يك پاسبان مىترسيد، شاه را به عقب بزند و همه باهم كوچك و بزرگ مقابل قدرت بايستد و با مشت گره كرده "مرگ بر شاه" بگويد. اين، اين تحول، كسى كه به محيط ايران در اين پنجاه سال اطلاع داشته باشد و بداند چه گذشته است بر اين ملت و چه معامله كردند با آنها و چه وضعى داشته است ملت و روحيه او چطور بوده است، بايد بگويد كه اعجاز واقع شد كه اين تحول، تحول عظيم واقع شد. همين تحول بود كه ملت ما را به پيش راند و غلبه داد، تحولى كه جوانهاى ما شهادت را آرزو مىكردند و الان هم آرزو مىكنند، تحولى كه پيرزنها كه اولاد خودشان را از دست داده بودند، افتخار مىكردند و مىگفتند اولاد ديگر هم به شهادت مىبايد برسد. اين تحول موجب شد كه ملت ما با نداشتن هيچ بر اين قدرت شيطانى كه پشت سر او آمريكا و ساير دول بزرگ و ابر قدرت ايستاده بود، نهر اسيد و به پيش رفت تا اين سد را شكست. اكنون سدى كه مانع از حركت بود شكسته شد لكن ما مراحل بسيار مشكل داريم كه بايد با تشريك مساعى همه ملت و دعاى همه ملتها، اين مشكلات رفع بشود.
صحيفه نور ج 6 صفحه 102
نابودى و غارت ذخاير مادى و معنوى ملت به اسم تمدن بزرگ
اينها، اين خدانشناسها مملكت ما را خراب كردند و رفتند. بااسم تمدن بزرگ چنان خرابى وارد آوردند و چنان آن را به عقب راندند كه سالهاى طولانى بايد تا به حد خود برسد. اقتصاد ما را از بين بردند، كشاورزى ما را به نحو به اسم اصلاحات ارضى از بين بردند، ارتش ما را وابسته به غير كرده بودند، فرهنگ ما را به عقب رانده بودند، از همه بالاتر نيروى انسانى ما را نگذاشتند شكوفا پيدا كند. ما الان براى نيروى انسانى احتياج داريم و براى كارهايى كه احتياج به نيروى انسانى دارد، بايد بگرديم تا پيدا كنيم براى اينكه اينها قرنهاست و اخيراً پنجاه و چند سال است كه با تمام قوا كوشيدند تا نيروى انسانى ما را از
بين ببرند. ضرورت حفظ وحدت كلمه به منظور استقرار جمهورى اسلامى
لكن من اميد اين دارم كه خداى تبارك و تعالى كه عنايت فرمود و اين ملت ضعيف را بر مستكبرين غلبه داد، بر مشكلات خودش غلبه دهد و ما فرهنگ خودمان را اصلاح كنيم و تمام چيزهايى كه در نظر داريم كه همه فرمهاى غير اسلامى است، به فرم اسلامى برگردانيم و اسلام را به آنطور كه هست، نه به آنطور كه معرفى كردهاند خارجىها و - به - جوانهاى ما هم بعضىها قبول كردهاند و بازى خوردهاند، اسلام به آنطور كه هست، به آنطور كه در صدر اسلام بود. ما اگر خداى تبارك و تعالى توفيق بدهد و ملت ما اين رمز را حفظ كند، اميدواريم كه بتوانيم استقرار بدهيم حكومت اسلامى را و احكام اسلام را، لكن احتياج به وحدت كلمه دارد كه ملت ما بايد وحدت كلمه داشته باشند و ملت ما كه در ساير بلاد هستند، بايد با ما تشريك مساعى كنند. همه با هم يكصدا و يك ندا بسوى جمهورى اسلامى و احكام مقدس اسلام. و من اخيراً از آقايان تشكر مىكنم و از آقا بيشتر تشكر. خداوند همه شما را حفظ كند و در پناه و كنف خود ما را به وجود شما سرافراز كند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:13 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 103
تاريخ: 7/2/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از كارگران و كاركنان صنعت نفت آبادان
نقش موثر كاركنان شركت نفت در قطع شريان حياتى اجانب
بسم الله الرحمن الرحيم
همه اقشار ملت در اين نهضت سهم دارند، همه كوشش كردهاند، همه جانفشانى كردهاند، همه خون دادهاند، لكن كاركنان صنعت نفت سهم بسزائى دارند. آنها شريان حياتى اجانب را قطع كردند، آنها بودند كه به واسطه اعتصاب خود و قطع نفت، نهضت را به پيروزى رساندند، آنها بودند كه در سينما ركس به دست جنايتكاران و خيانتكاران بدل به خاكستر شدند، لكن عمر جاودانى پيدا كردند، حيات الهى در پيشگاه الهى. شهيدان عمر جاودانى دارند. من از تمام اقشار ملت متشكرم و از خصوص كاركنان صنايع نفت تشكر بيشتر دارم. من دعا به همه مىكنم و به شما.لكن بايد بدانيد كه از اينجا به بعد هم به همان قدرتى كه آمده ايد، بايد پيش برويم.
بعد سازنده مكتب اسلام مايه هراس و تشويش بد خواهان
اسلام قدرت كوبندهاش را نشان داد. با قدرت كوبنده اسلام دستهاى جنايتكار قطع شد. با دست اسلام، خيانتكاران رانده شدند. اجانب احساس كردند جنبه كوبنده اسلام را، و مىخواهند در جنبه سازنده اش اخلال كنند. ما به جنبه كوبنده اسلام تا اينجا رسيديم و بايد جنبه سازندهاش را هم به دست ملت، با پشتيبانى خداى تبارك و تعالى شروع و به اتمام برسانيم. بدخواهان نمىخواهند ببينند كه جنبه سازندهاسلام نمايش پيدا كند در دنيا، تا مكتبهاى ديگر را دفن كند. بدخواهان اين چرخى كه راه افتاده است نمىخواهند بگذارند كه به راه خودش ادامه دهد و سازندگى كند. شما ملت بايد بيدار باشيد و با صبر انقلابى، اشتغال به سازندگى پيدا كنيد. مملكت، آشفته است. مملكت، بعد از انقلاب است، بعد از انقلاب آشفتگى است و بحمدالله انقلاب ايران انقلاب بزرگى بود كه ضايعه كم و برداشت زياد، برداشت قطع ايادى اجانب و قطع ايادى خيانتكاران داخلى و خارجى، و برداشت هاى بزرگتر در سازندگى است. لكن بدخواهان نمىخواهند اين سازندگى را ببينند، نمىخواهند سعادت ملت ما را ببينند آنها سعادت خودشان را در فقر و فلاكت ما مىبينند به همين جهت با دستهاى پليدشان بين كارگران، كارمندان، كشاورزان، در اقشار مختلف ايران اختلاف مىاندازند. شما نمايندگان كارگران پيام مرا به ديگر كارگران و كارمندان صنعت نفت برسانيد. عزيزان من!اين اسلام
صحيفه نور ج 6 صفحه 104
است كه همه چيز عزيزان خود رابراى شما داد. اسلام است كه سيدالشهدا را براى شما داد. اسلام براى سعادت شما آمده است. اينها كه در بين شما تفرقه مىاندازند، از اسلام مىترسند، از تعاليم عاليه اسلام مىترسند، مىترسند تعاليم عاليه اسلام پياده شود و راه را بر آنها ببندد و مىبندد. توطئهها را، توطئههاى بزرگ را در همه اقشار، در همه موارد خنثى كنيد. من قبلاً گفته بودم كه غائله ايجاد مى كنند شياطين، هر روزى به اسمى. ما بايد از اين غائلهها جلوگيرى كنيم، هوشمند باشيم، غائلهها را با هوشيارى توجه كنيد و خنثى كنيد. ممكن است پس از چند روز ديگر يك غائله ديگر بلند بشود، از اولاد من يكى ترور بشود يا خودم. اينها بايد بدانند كه نهضت ما قائم به شخص نيست، نهضت ما همگانى است، همه ملت رهبرند، همه بيدار شدهاند.گمان نكنند كه با ترور كارى انجام مىدهند. ملت ما راه خود را يافته است، ما از اين دسيسهها نمىترسيم. من به شما ملت ايران سفارش مىكنم كه اگر در روزنامهاى، در مطبوعاتى، در جاى ديگرى به من سب بكنند، فحش بدهند كسى حق ندارد كه يك كلمه بگويد. من تحريم كردم بر شما جوابگوئى را، براى اينكه توطئه است توطئهها را با سكوت خنثى كنيد و اگر چنانچه توطئه زياد شد، با مشت خنثى كنيم.
توصيه به رفتار برادرانه و پرهيز از كينهتوزى و انتقامجوئى
بين خودتان برادروار باشيد، با هم برادرى كنيد، كينهتوزى نكنيد، انتقامجوئى نكنيد، با بيدارى جلو برويد، در هر جا كه هستيد كارهاى مفيد كنيد، براى جامعه خودتان خدمت كنيد، جامعه را از خود بدانيد، كشور را از خود بدانيد، براى خودتان خدمت كنيد، براى كشور اسلامى خدمت كنيد، براى قرآن خدمت كنيد. تمام ايران و تمام كشورهاى اسلامى، انجمن اسلامى است، يك انجمن و آن انجمن الهى. همه بايد براى اسلام با هم باشيم، گرد هم در آئيم. هر يك از اين انجمنهاى محترم، شعبهاى است از آن انجمن بزرگ اسلامى تحت رهبرى امام زمان سلام الله عليه. اين شعبههاى انجمنهاى اسلامى مورد تشكر است. خداوند شما را عزت و سلامت عنايت كند و توفيق بدهد كه آمال اسلامى و احكام اسلام را در بين همه قشرها ترويج كنيد. با اسلام توانيد به پيش برويد. خداوند همه شما را سعادتمند كند.
و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:14 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 105
تاريخ: 8/2/58
پاسخ امام خمينى به تلگرام حبيب بورقيبه رئيس جمهور تونس
جناب آقاى حبيب بورقبيه رئيس جمهور تونس
بسم الله الرحمن الرحيم
تلگرام محبت آميز آنجناب در مورد تبريك پيروزى جمهورى اسلامى در كشور ايران موجب تشكر گرديد. از خداى تعالى سعادت و موفقيت ملت همكيش و برادر را در راه پيشبرد اهداف عاليه اسلام خواستارم و اميدوارم كه جمهورى اسلامى ما در همبستگى و اتفاق مسلمانان جهان نقش موثرى داشته باشد.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:14 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 106
تاريخ: 8/2/58
بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان مردم قصر شيرين
وحدت بىسابقه مردم ايران در پرتو اسلام
بسم الله الرحمن الرحيم
من از اهالى قصر شيرين كه از اين راه دور آمدهاند تشكر مىكنم، سرتاسر ايران به ما و اسلام حق دارند، تمام افراد تمام نواحى. بحمدالله وحدتى كه در پرتو اسلام در ايران پيدا شد در طول تاريخ چنين وحدتى نبوده است، شما همه با وحدت خودتان با اين رفراندمى كه كرديد كه در طول تاريخ نظير نداشت، روى ايران را سفيد كرديد و روى اسلام را. خداوند به همه شما عنايات خودش را افاضه بفرمايد و همه شما در سعادت و سلامت بسر ببريد.
و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:16 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 107
تاريخ: 9/2/58
فرمان امام خمينى به شوراى انقلاب اسلامى در مورد تهيه آئين نامه اجرائى شوراهاى شهر و روستا
شوراى انقلاب اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
در جهت استقرار حكومت مردمى در ايران و حاكميت مردم بر سرنوشت خويش كه از ضرورتهاى نظام جمهورى اسلامى است، لازم مىدانم بى درنگ به تهيه آئين نامه اجرائى شوراها براى اداره امور محل شهر و روستا در سراسر ايران اقدام و پس از تصويب به دولت ابلاغ نمائيد تا دولت بلافاصله به مرحله اجرا در آورد.
روح الله الموسوىالخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:16 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 108
تاريخ: 11/2/58
فرمان امام خمينى در مورد قطع رابطه با مصر
جناب آقاى دكتر ابراهيم يزدى وزير امورخارجه
بسم الله الرحمن الرحيم
با در نظر گرفتن پيمان خائنانه مصر و اسرائيل و اطاعت بى چون و چراى دولت مصر از آمريكا و صهيونيست، دولت موقت جمهورى اسلامى ايران قطع روابط ديپلماتيك خود را با دولت مصر بنمايد. روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:16 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 109
تاريخ: 11/2/58
بيان امام خمينى به مناسبت شهادت آيت الله مطهرى
بسم الله الرحمن الرحيم
انالله و انااليه راجعون
اينجانب به اسلام و اولياء عظيم الشان آن و به ملت اسلام و خصوصاً ملت مبارز ايران ضايعه تاسف انگيز شهيد بزرگوار، متفكر و فيلسوف و فقيه عاليمقام مرحوم آقاى حاج شيخ مرتضى مطهرى قدس سره را تسليت و تبريك عرض مىكنم. تسليت در شهادت شخصى كه عمر شريف و ارزنده خود را در راه اهداف مقدس اسلام صرف كرد و با كجروىها و انحرافات مبارزه سرسختانه كرد و تسليت در شهادت مردى كه در اسلام شناسى و فنون مختلفه اسلام و قرآن كريم كم نظير بود. من فرزند بسيار عزيزى را از دست دادم و در سوگ او نشستم كه از شخصيتهائى بود كه حاصل عمرم محسوب مى شد. در اسلام عزيز به شهادت اين فرزند برومند و عالم جاودانه ثلمهاى وارد شد كه هيچ چيز جايگزين آن نيست. و تبريك در داشتن اين شخصيتهاى فداكار كه در زندگى و پس از آن با جلوه خود نور نورافشانى كرده و مىكنند. من در تربيت چنين فرزندانى كه با شعاع فروزان خود مردگان را حيات مىبخشند و به ظلمتها نور افشانند، به اسلام بزرگ، مربى انسانها و به امت اسلامى تبريك مىگويم. من گرچه فرزند عزيزى را كه پاره تنم بود از دست دادم لكن مفتخرم كه چنين فرزندان فداكارى در اسلام وجود داشت و دارد. مطهرى كه بر طهارت روح و قدرتايمان و قدرت بيان كم نظير بود، رفت و به ملاء اعلى پيوست لكن بدخواهان بدانند كه با رفتن او شخصيت اسلامى و علمى و فلسفىاش نمىرود.
ترورها نمىتوانند شخصيت انسانى مردان اسلام را ترور كنند. آنان مىدانند كه به خواست خداى توانا ملت ما با رفتن اشخاص بزرگ در مبارزه عليه فساد و استبداد و استعمار مصممتر مىشوند. ملت ما راه خود را يافته و در قطع ريشههاى گنديده رژيم سابق و طرفداران منحوس آن از پاى نمىنشينند. اسلام عزيز با فداكارى و فدايى دادن عزيزان رشد نمود. برنامه اسلام از عصر وحى تاكنون بر شهادت توام با شهامت بوده. قتال در راه خدا و راه مستضعفين در راس برنامههاى اسلام است.(و مالكم لا تقاتلون فى سبيل الله والمستضعفين من الرجال و النساء والولدان).
اينان كه شكست و مرگ خود را لمس نموده و با اين رفتار غيرانسانى خواهند انتقام بگيرند يا به خيال خام خود مجاهدين در اسلام را بترسانند، آنها گمان نكردند كه از هر موى شهيدى از ما و از
صحيفه نور ج 6 صفحه 110
هر قطره خونى كه به زمين مىريزد، انسانهاى مصمم و مبارزى بوجود مىآيد. شما مگر تمام افراد ملت شجاع را ترور كنيد والا ترور فرد هر چه بزرگ باشد، براى اعاده چپاولگرى سودى ندارد. ملتى كه با اعتماد به خداى بزرگ و براى احياى اسلام بپاخاسته با اين تلاشهاى مذبوحانه عقب گرد نمىكنند. ما براى فداكارى حاضر و براى شهادت در راه خدا مهيا هستيم. اينجانب روز پنجشنبه 13 ارديبهشت 58 را براى بزرگداشت شخصيتى فداكار و مجاهد در راه اسلام و ملت، عزاى عمومى اعلام مىكنم و خودم در مدرسه فيضيه روز پنجشنبه به سوگ مىنشينم. از خداوند متعال براى آن فرزند عزيز اسلام رحمت و غفران و براى اسلام عزيز عظمت و عزت مسئلت نمايم. سلام بر شهداى راه حق و آزادى.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:17 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 111
تاريخ: 14/2/58
بيانات امام خمينى در مراسم بزرگداشت مقام استاد شهيد مرتضى مطهرى در مدرسه فيضيه قم
شهادت فوزى عظيم براى شاگردان مكتب توحيد
بسم الله الرحمن الرحيم
يكى از فرقهاى مكتب اسلام، مكتب توحيد با مكتبهاى انحرافى، مكتبهاى الحادى اين است كه رجال اين مكتب شهادت را براى خودشان فوز عظيم مىدانند (يا ليتنى كنت معكم فافوز فوزا عظيما) از شهادت استقبال مىكنند چون قائل هستند به اينكه ما بعد اين عالم طبيعت، عالمهاى بالاتر، نورانى تر از اين عالم است. مومن در اين عالم در زندان است و بعد از شهادت از زندان بيرون مىرود. اين يكى از فرقهائى است كه بين مكتب ما، مكتب توحيد با ساير مكتبهاست. جوانهاى ما شهادت را طالبند، علماى متعهد ما براى شهادت پيش قدم مى شوند. آنهائى كه به خدا اعتقاد ندارند و به روز جزا، آنها بايد بترسند از موت، آنها از شهادت بايد بترسند. ما و شاگردان مكتب توحيد از شهادت نمىهراسيم، نمىترسيم، بيايند امتحان كنند چنانچه امتحان كردند. و يكى از نكتههائى كه موافق حديث تحقق پيدا كرد اين است كه در حديث است كه (لا يزال يويد هذا الدين برجل الفاجر) با مردهاى فاجر به اراده خدا اين دين تأييد مى شود. محمدرضا مرد فاجر، خواهى نخواهى اين دين به واسطه او تييد شد براى اينكه هر چه ظلم بيشتر باشد و هر چه ستمكارى بيشتر باشد، دين عدل بيشتر تأييد شود. ظالم با اعمال ظالمانه خودش دين عدل را تأييد مىكند و لايزال اينطور بوده است، فرعون با فرعونيت و طغيانش دين موسى را تأييد مىكند و ابوسفيان با طغيان، دين رسول اكرم را تأييد مىكند و محمدرضا با طغيان و عصيان و جور و ستم دين اسلام را تأييد مىكند. خدا همانطورى كه از قشر متفكرين روحانى تأييد مىكند، از قشرهاى فاسد هم، از رجل فاجر هم دين اسلام و دين خدا تأييد مىشود و آن به همين معناست كه گفتم. نه تأييد مىكند، تأييد مىشود. (لايزال يويدهذا الدين برجل الفاجر) اين رجل فاجرى كه خون عزيز ما را به زمين ريخت تأييد كرد دين خدا را، يعنى خدا دين خودش را به او تأييد كرد با ريختن خون عزيز ما، تأييد شد انقلاب ما، اين انقلاب بايد زنده بماند، اين نهضت بايد زنده بماند و زنده ماندنش به اين خونريزىهاست، بريزيد خونها را، زندگى ما دوام پيدا مىكند، بكشيد ما را، ملت ما بيدارتر مىشود. ما از مرگ نمىترسيم و شما هم از مرگ ماصرفه نداريد. دليل عجز شماست كه در سياهى شب متفكران ما را مىكشيد براى اينكه منطق نداريد، اگر منطق داشتيد كه صحبت مىكرديد، مباحثه مىكرديد لكن منطق نداريد، منطق شما ترور است. منطق اسلام ترور را
صحيفه نور ج 6 صفحه 112
باطل مىداند، او منطق دارد لكن با ترور شخصيتهاى بزرگ ما، شخصهاى بزرگ ما، اسلام ما تأييد مىشود. نهضت ما زنده شد و تمام اقشار ايران، باز زندگى را از سر گرفت، اگر يك سستى، ضعفى پيدا كرده بود، زنده شد. اگر نبود شهادت اين مرد بزرگ و اگر مرده بود اين مرد بزرگ در بستر خودش، اين تأييد نمىشد، اين موج بر نمىخاست. الان موجى در همه دنيا، همه دنيا، همه دنيائى كه به اسلام علاقه دارند، اين موج بلند شد، ساير كشورها هم. برادران من نترسيد از موج.
آن كه مردن پيش چشمش تهلكه است - نهى لاتلقوا بگيرد او به دست
مردن تهلكه نيست، مردن حيات است. آن عالم حيات است، اين عالم مرده است. از مردن نترسيد و نمىترسيم، آنها بايد بترسند كه مردن را از بين رفتن مىدانند، هلاك و فنا مىدانند. چرا مسلمين از موت بترسند، چرا علما از موت بترسند. اين مكتب باقى است، مكتب اسلام باقى است، اين نهضت باقى است تا اين ريشههاى گنديده هم زير خاك بروند، تا اين ريشههاى گنديده هم قطع بشوند، تا اين توطئههاى ضعيف هم خنثى بشوند
خداوند شما را تأييد كند، خداوند برادرهاى ما را، خواهرهاى ما را تأييد كند كه همه براى اسلام مفيد هستيد و همه نهضت را به پيش برديد، الان هم همه با هم به پيش.
و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:17 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 115
تاريخ: 15/2/58
بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان احزاب آزادى بخش اسلام
از خدا مى خواهم ما را موفق كند تا بتوانيم اسلام را آن طور كه هست پياده كنيم
بسم الله الرحمن الرحيم
من قبل از هر چيز از شما جمعيت محترم كه در خدمت اسلام هستيد و براى ملاقات من آمدهايد تشكر مى كنم و از خداوند توفيق شما و همه مسلمين را براى تحقق آمال اسلام خواهانم و از خدا مى خواهم كه ما موفق بشويم به آنچه كه قرآن و نبى اكرم و ائمه مسلمين خواستهاند، عمل كنيم. ما مشكلاتى كه داريم، يك مشكلاتى است مربوط به ايران و يك مشكلاتى است مربوط به همه مسلمين و يك مشكلاتى راجع به حكومتهائى كه بر مسلمين حكومت مى كنند. مشكلات ايران راجع به موانعى است كه براى بسط اسلام و نجات امت اسلامى بود. ما به خواست خدا و همت مومنين سد را شكستيم و موانع را برداشتيم. البته الان مشكلات ديگرى داريم زيرا آنها كه رفتند همه تشكيلات آنها غير اسلامى و طاغوتى بوده و ما احتياج داريم كه با زحمت زياد اين تشكيلات را به تشكيلات اسلامى برگردانيم. از خدا مى خواهم كه ما را موفق كند تا بتوانيم اسلام را آنطور كه هست پياده كنيم، بزرگتر از اين مشكلاتى است كه براى ملتهاى مسلم و حكومتهاست. ملتهاى مسلم كه در بلاد مختلف منتشر هستند، در طول تاريخ تبليغاتى شده تا بين آنها جدائى بيندازند، جدائى بين مسلمين كه در حدود يك ميليارد در اطراف عالم منتشر هستند. تبليغاتى شده تا نگذارند وحدت كلمه ايجاد شود. اين تبليغات باعث شد كه برادران را از هم جدا كردند و ملتهاى مختلف ساختند و چيزهائى كه در صدر اسلام مطرح نبود، مطرح مى كنند تا جدا شوند و ضعيف شوند. بدتر از اين، مشكل حكومتهاست. در زمان عثمانى كه مسلمين حكومت نسبتاً قوى داشتند و قدرتى بود كه گاهى با ژاپن و با شوروى مبارزه مى كرد و غلبه مى كرد، معالاسف به واسطه همين كه اجانب از اين وحدت مىترسيدند، وقتى در جنگ اول جهانى غلبه كردند، حكومت عثمانى را تكه تكه كردند و هر كس را بر جائى گماردند و كوشيدند اين حكومتها با هم دشمن شوند زيرا مىدانستند كه مسلمين با اين خزائن و اين جمعيت اگر متحد شوند براى آمريكا و براى غرب حظى نيست و شايد مسلمين آنها را تهديد مىكردند، از اين جهت حكومتها را با هم بد كردند و اينها مأمورين آنها بودند.
صحيفه نور ج 6 صفحه 116
عكس العمل پليد شياطين در مواجهه با جنبه عينى وحدت مسلمين
امروز خطر بزرگترى است. سابق از وحدت مسلمين مىترسيدند ولى مسألهاى علمى بود و نه عينى. امروز كه ايران به اعتماد خدا نهضت كرد، اينها يافتند و احساس كردند، در عين ديدند كه ملتى با نداشتن اسلحه و با قدرت اسلام وايمان و وحدت كلمه غلبه كردند بر شياطين كه داراى همه چيز بودند، داراى اسلحههاى مدرن بودند و پشتيبانشان دولتهاى بزرگ مثل آمريكا و انگلستان، كردند، نتوانستند شاه را نگه دارند. اينها وحدت كلمه را احساس كردند. پيشتر علمى بود و الان وجدانى و لمس. از اين رو الان قواى خودشان را بيشتر بسيج كردند تا اختلاف در ايران ايجاد كنند. در كردستان، در بلوچستان، در بين خوزستان به بهانههائى مىخواهند اختلاف بياندازند و همين معنى باعث اين است كه اينها كوشش كنند بين برادران اسلامى وحدت كلمه حاصل نشود به اينكه حكومتها را وادار كنند كه به مبارزه هم بروند و طرفداران خود را به كشورهاى اسلامى بگمارند. مشكل بزرگ، حكومتهاى ماست كه نمىگذارند وحدت حاصل شود و آنها مىخواهند منافع خودشان را تأمين كنند.
پيروزى مسلمانان در گرو وحدت اسلامى و اجتماع زير پرچم لا اله الا الله است
از اين جهت كه شما مى خواهيد اطاعت امر خدا را بكنيد، نهى از منكر كنيد، بزرگترين منكر غلبه اجانب بر ماست، اين منكر را بايد نهى كنيد. حكومتها را نهى كنيد از مخالفتى كه با هم دارند و با ملت دارند و با دشمنان اسلام كه خدا فرموده مراوده نكنيم محبت مى كنند. الان منكرى بالاتر از اين نيست كه مصالح مسلمين را به خطرانداخته است.
اين وظيفه همه شماست كه مىخواهيد براى خدا كار كنيد. همه ما بايد اين دشمنى را نهى كنيم و وحدت اسلامى را شعارمان كنيم با وحدت و بودن زير پرچم لا اله الا الله پيروز مىشويم. تا مسلمين رمزى را كه در ايران اتفاق افتاد پيدا نكنند، پيروز نمىشوند. آنها متحد شدند و همه يك صدر اسلام را خواستند و جمهورى اسلام را خواستند و وقتى همه با هم متحد شدند خداوند پيروزشان كرد. اگر مسلمين اين رمز را پيدا كنند، اين ملت عظيم اگر با هم مجتمع شوند، قدرتى هستند مافوق قدرتها، زيرا علاوه بر مخازن طبيعى قدرت معنوى دارند كه عبارت است ازايمان به خدا و رسول كه اگر مجتمع شوند قدرتى فوق آنها نمىشوند.
نصيحت به كشورهاى عربى در سركوبى اسرائيل غاصب، اين ماده فساد
لكن معالاسف نصايح كمتر اثر مى كند. من قريب بيست سال است كه به كشورهاى عربى توصيه مىكنم كه با هم مجتمع شويد و اين ماده فساد را طرد كنيد. اگر اسرائيل قدرت پيدا كند اكتفا به بيتالمقدس نمىكند، لكن معالاسف نصيحت در آنها اثر نمىكند. من از خدا مىخواهم كه مسلمين را بيدار كند.
و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:17 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 117
تاريخ: 15/2/58
بيانات امام خمينى در جمع مدرسين مدرسه قرآن پاوه و گروهى از برادران و خواهران اورامانات
مادام كه در پناه قرآن هستيم بر دشمنان غلبه خواهيم كرد
بسم الله الرحمن الرحيم
انشاءالله خداوند شما را مؤفق كند. شما معلم قرآن هستيد و يك شغل بزرگى، يك مسووليت بزرگى داريد. قرآن براى همه است و سعادت همه را بيمه مى كند. در پناه قرآن بود كه اسلام در نيم قرن بر همه امپراطورىهاى در آن وقت غلبه كرد و ما، مادامى كه در پناه قرآن هستيم بر دشمنان غلبه خواهيم كرد و اگر خداى نخواسته دشمنان اسلام ما را از اسلام و قرآن جدا كردند، بايد بنشينيم و ببينيم كه ما در ذلت، خفت، بندگى، زندگى مى كنيم. استقلال و آزادى در پيروى از قرآن كريم و رسول اكرم است. ما همه پيرو قرآن و رسول اكرم هستيم و همه با هم برادر، همه با هم يك جهت، يك وجه، يك دين، يك قرآن داريم و من اميدوارم كه تفرقهاندازىها را شماها با قدرت خودتان و قوه الهى قطع كنيد، نگذاريد رخنه كنند در صفوف فشرده ما. من خدمتگزار همه اقشار ملت و خدمتگزار شماها هستم. خداوند شماها را حفظ كند و سعادتمند كند در دنيا و آخرت.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:17 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 113
تاريخ: 15/2/58
بيانات امام خمينى در جمع پاسداران انقلاب اسلامى منطقه 9 و پرسنل شهربانى و اداره راهنمائى و رانندگى تهران
نهضت الهى ايران مايه ابطال حسابهاى ما ديگران
بسم الله الرحمن الرحيم
حساب حسابگران غلط درآمد و باز متنبه نشدند. نهضت الهى ما حساب حسابگران را باطل كرد و باز نمىفهمند. حسابهاى ما ديگران كه گمان مىكردند ملت ما با نداشتن هيچ چيز امكان ندارد قدرتهاى بزرگ را در هم بشكند غلط درآمد. آنها كه گمان مىكردند يك مشت جوان بازارى و فرهنگى با نداشتن هيچ چيز چطور امكان دارد رژيمى كه همه چيز دارد ساقط كنند، فهميدند كه حسابهاى ماديگرى باطل است. اينجا حساب الهى است اينجا دست خداست. اشخاص نمىتوانند يك همچو نهضتى، يك همچو قدرتى ايجاد كنند، بشر نمىتواند همه اقشار را اينطور بيدار كند، بشر نمىتواند زن و مرد يك مملكت، بچه و بزرگ يك مملكت را فداكار كند. اين دست خداست، اين اراده الهى است كه تمام اقشار ملت ما را با هم برادر كرد و تمام حسابهاى حسابگران مادى را باطل كرد. اين دست خدا و اراده خداى تبارك و تعالى است كه بزرگان ما را مثل حضرت آقاى خسرو شاهى، حجتالاسلام آقاى خسروشاهى در كنار اين بچه نشاند و هر دوباره با هم يك ندا كردند. اين قدرت خداست، بشر نمىتواند، اين قدرت خداست كه به همه حس فداكارى داد و شهادت را براى خودشان فوز دانستند و پيش قدم شدند. براى ملتى كه شهادت فوز عظيم است، براى ملتى كه بچه خردسال و پيرمرد بزرگ آرزوى شهادت مىكنند، باز حساب حسابگران باطل در مىآيد. با كشتن يك نفر ولو هر چه بزرگ باشد، اين ملت عقب نمىنشيند باز دست خداى تبارك و تعالى از آستين درآمد و در شهادت يك شهيد، همچو موجى، همچو موجى در ايران و در ساير كشورها ايجاد كرد كه ما را زنده كرد، اسلام را باز زنده كرد. اگر سستى احتمال مىرفت، به واسطه اينكه خيال پيروزى كرده بوديم، آن سستى را بدل به سختى كرد و بدل به سد بزرگ و موجب شد كه شما همه، همه ايران، همه جا با قدرت الهى قيام كردند باز، و شما نيروهاى عظيم در اينجا مجتمع شدهايد، نيروى پرسنل شهربانى، پاسداران انقلاب، بزرگان دين، اين دست خداست كه ما را باهم مجتمع مىكند و همه ارادههاى ما را يكى مىكنند برادران من! تا اين نهضت هست و تا اين قدرت الهى هست، شما به پيش مىرويد.
حفظ كنيد اين نهضت الهى را، حفظ كنيد اين وحدت كلمه را، حفظ كنيد اين الوهيت را، اين اسلاميت را. تا اين اراده الهى و اين وحدت كلمه و اين گرايش به اسلام هست، شما پيروزيد.
صحيفه نور ج 6 صفحه 114
ستيزه با مكتب مقدس اسلام ممكن نيست
آمريكا بدگمان كرده است كه با كشتن و با ترور مى تواند كارى انجام بدهد. كمونيستهاى ساختگى بد خيال كردهاند، مكتبهاى انحرافى بدگمان كردهاند، ريشههاى گنديده رژيم سابق بد خيال كردهاند كه مىتوانند با ترور جلو احساسات ملت ما را بگيرند احساسات را افزون كردهاند، باز حسابهايشان باطل شد.
حسابگرى الهى غير از حسابگرى مادى است. اينها كه شما حساب مىكنيد، حسابهاى مادى است، ماديگرايى است. ما شهادت را براى خودمان حيات مىدانيم. دوستان ما شهادت را براى خودشان زندگى مىدانند. مكتب اسلام اين طور است. اين مكتب اسلام است كه شهادت را زندگى مىداند. اين مكتب اسلام است كه اين بچه را پيش من مىنشاند و از حلقوم او مى شنويم كه ما براى شهادت حاضريم. اين مكتب اسلام است. با مكتب اسلام ستيزه نكنيد، نمىتوانيد بكنيد. ملت ما بيدارند. اگر ما ترور بشويم ملت ما هست، ملت بزرگ ما زنده است، نهضت ما زنده است. پيروز باد اين زندگى، پيروز باد اين ملت. خداوند همه شما را پيروز كند و همه ما را به راه هدايت رهبرى فرمايد. و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:17 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 118
تاريخ: 16/2/58
بيانات امام خمينى در جمع پاسداران انقلاب كميته مسجد جامع ابوالفتح
شماالان مجاهدين اسلام هستيد
بسم الله الرحمن الرحيم
خداوند شما پاسداران، پاسداران اسلام را، لشكر امام زمان را براى ما حفظ كند. موفق باشيد انشاء الله. اين خدمتى كه الان مىكنيد خدمت به اسلام است در مقابل طاغوت، خدمت به اسلام پشتيبانش خداست، امام زمان سلام الله عليه و قرآن كريم است، با اتكاء به قرآن كريم، با اتكاء به ذات مقدس حق تعالى، با اتكاء به امام زمان سلام الله عليه پاسدارى كنيد و خوب پاسدارى كنيد. پاسدارى از مردم كنيد و پاسدارى از قواى شيطانى كه هست به اينكه آن را رفع كنيد. انسان هميشه مبتلاى به قدرتهاى شيطانى است، گاهى قدرتهاى شيطانى به صورت محمدرضا و گاهى قدرتهاى شيطانى در باطن انسان است، مجاهده كنيد شما الان مجاهدين اسلام هستيد، با نفس خودتان مجاهده كنيد، مبادا در اين پاسدارى يك لغزشى پيدا كنيد، مبادا مردم از دست شما خداى نخواسته آزارى ببينند، شما پاسداريد، پاسدار بايد حفاظت كند، حفاظت كنيد برادران خودتان را، كشور خودتان را، به آن قدرى كه مىتوانيد و حفاظت كنيد نفس خودتان را از قواى شيطانى. من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه شما را مىخواهم و به آقاى لنگرودى سلام مرا برسانيد. توفيق ايشان و همه شما را از خداى تبارك و تعالى مسئلت مىدارم.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:17 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 119
تاريخ: 16/2/58
پاسخ امام خمينى به پيام ضياء الرحمن رئيس جمهورى بنگلادش
حضرت ضياءالرحمن رئيس جمهورى مردم بنگلادش
ما از پيام محبت آميز شما درباره پيروزى مردم شريف ايران در برقرارى جمهورى اسلامى در كشور عزيزمان تشكر مىكنيم. ما براى ملت مسلمان بنگلادش موفقيت و شادمانى آرزو كرده و اميدواريم جمهورى اسلامى ما كه بر مبناى اتحاد و تشريك مساعى با كشورهاى مسلمان جهان بنا شده نقش قاطعى در حصول به هدفهاى والاى اسلامى و خوشبختى مسلمانان سراسر جهان داشته باشد.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:17 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 120
تاريخ: 16/2/58
بيانات امام خمينى در جمع بانوان جنوب شهر تهران
تجلى نور قرآن و قدرت اسلام در قلوب ملت ايران
بسم الله الرحمن الرحيم
اين يك معجزه است، يك معجزه بزرگ است كه شما خواهران و برادران با هم هم صدا و با مشتهاى گره كرده در مقابل قدرتهاى شيطانى ايستادهايد. معجزه اسلام است، اين قدرت اسلام است كه در شما تجلى كرده است. اين قوتايمان است كه شما را بر اين مبارزه پيروز كرد. اين معجزه است كه با شهيد دادن يك عزيز، موج در تمام دنيا بلند مىشود. اين معجزه است كه خانمها را در مقابل تانك و توپ، در مقابل مسلسلها، در مقابل توپها و تانكها برقرار كرد و از هيچ چيز نهراسيديد. اين نور قرآن و اسلام است كه در دلهاى شما و در قلوب همه ملت ايران جلوه كرده است. اين نورايمان است كه شما خانمها هم از شهادت نمىهراسيد.
اين نهضت تا پيروزى نهائى بر پاست و آن اوضاع برگشتنى نيست
دشمنان گمان نكنند كه با شهادت بزرگان ما اين نهضت به آرامشى بر مىگردد. اين نهضت افروخته است، اين نهضت بر پاست تا كليه ريشههاى فساد را از بن بكند. اين نهضت تا پيروزى نهائى بر پاست و هر وقت كه احتمال سستى و ضعف برود خداوند تعالى با وسيلهاى او را افزايش مىدهد. دشمنان ما در اشتباهند كه گمان مىكنند با كشتن ما رژيم منحوس يا مثل او بر مى گردد. ديگر آن اوضاع برگشتنى نيست، ملت ايران ديگر نمىپذيرد آن اوضاع را. آمريكا اشتباه كرده است، توطئه چينان آمريكا و انگلستان و غيره آنها در اشتباهند، اين توطئهها تاثيرى ندارد. ما سد عظيم را شكستهايم و اين قطرات ناچيز، چيزى نيستند.
از خواهران عزيز كه در اينجا اجتماع كردهاند و با تظاهر خودشان پشتيبانى از نهضت مى كنند متشكرم. خداوند شما را حفظ كند و براى اسلام نگه دارد. شما سهم بزرگى در اين نهضت داريد و داشتهايد. اين نهضت را شماها بايد به ثمر برسانيد و مىرسانيد. سلام من و درود من بر شما خواهران عزيز و بر همه خواهران و برادران ملت و بر همه مسلمين. و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:18 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 121
تاريخ: 17/2/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از عشاير
ما مصمم هستيم كه تا آخرين قطره خونمان را فداى اسلام كنيم
اغوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
خداوند شما عشاير را از شر شيطان حفظ كند. خداوند به شماها سلامت و توفيق بدهد كه براى اسلام و براى نهضت اسلامى كوشش كنيد. ما همه با هم برادر هستيم و با هم بايد در اين راه كه راه اسلام است، راه قرآن است همه بايد مهيا براى جانفشانى باشيم. بدخواهان گمان مى كنند كه با اين توطئههاى ناجوانمردانه مىتوانند ملت ايران را به عقب برگردانند، بد خواهان گمان مىكنند با كشتن يك، دو نفر يا چند نفر از بزرگان ما، ما به عقب بر مىگرديم، اين اشتباه است. ما مصمم هستيم، ملت ما مصمم است كه تا تمام ريشههاى استعمار و استبداد فاسد را از جاى نكند، از پاى ننشيند. اين ريشههاى گنديده كه در اطراف مملكت ما مشغول فساد هستند بدانند كه اگر اراده ما بكنيم و ملت ما اراده بكند و من اجازه بدهم به ملت، در نصف روز شما را قلع و قمع خواهند كرد. توطئههاى خيانتكارانه را كنار بگذاريد، جنايات را كنار بگذاريد، ملت را رها كنيد. شما قدرت نداريد كه ملت ما را به عقب برگردانيد. ما مصمم هستيم كه تا آخرين قطره خون خودمان و ملتمان را فداى اسلام كنيم. ما آزادى بيان براى گفتن، براى نوشتن مى دهيم لكن براى توطئه اجازه نخواهيم داد و توطئههاى شما را، شما را اگر توطئه كنيد دفن خواهيم كرد. عشاير ما در هر جا كه هستند موظفند، سايراقشار ملت در هر جا كه هستند موظفند كه نگذارند اين توطئهگران به حيات خود ادامه بدهند و به توطئههاى خود. شما عشاير در هر جا كه هستيد، پشتوانه ايران هستيد، خداوند شما را حفظ كند و موفق كند و ما را، همه را براى شهادت موفق كند.
و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:18 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 122
تاريخ: 17/2/58
پاسخ امام خمينى به پيام سرهنگ قذافى رهبر انقلاب ليبى
حضرت سرهنگ معمر القذافى رهبر انقلاب ليبى
بسم الله الرحمن الرحيم
مرقوم شريف كه متضمن تفقد از اينجانب و توجه به مسائل كشور ستمديده ايران و مسائل وارد بر ملت شريف مسلمان بود توسط آقاى سرگرد عبدالسلام جلود و اصل و موجب تشكر گرديد. ملت ايران پس از گذشت دورههاى سياه و اختناق و پس از تحمل روزگارى بس هولناك و از دست دادن استقلال و شعائر اسلامى و ملى به دست جنايتكاران كه در راس آنان سلسله خيانتكار پهلوى بود و پس از مشاهده چپاولگرىها و خيانتهاى بى شمار به مقدسات مذهبى و ملى و مخازن عظيم كشور و بالاتر از مشاهده چپاولگرىها و خيانتهاى بى شمار به مقدسات مذهبى و ملى و مخازن عظيم كشور و بالاتر از آن نيروى انسانى و ماثر فرهنگى آنان با خواست خداوند متعال و اتكاء به اسلام و قرآن كريم به خود آمد و با نهضت اسلامى خود چون سيلى خروشان سدهاى عظيم استعمار و استبداد را در هم شكست و طومار خيانتكاران و رژيم استبدادى سلطنت جابرانه دو هزار و پانصد ساله و تفالههاى آن را در هم پيچيد.
ملت شريف ايران همچون برادران اسلامى صدر اسلام و عصر وحى با فقدان ساز و برگ جنگى و با دست تهى، لكن با قدرتايمان و ايثار خون و فداكارى در راه اسلام و سبقت به شهادت در راه هدف به پيروزى رسيد و دشمنان مستبد و مستعمر و مستثمر را از صحنه خارج و در زبالهدانى تاريخ دفن كرد. اين اسلام و عقيده بود كه ما را پيروز كرد. ملتها و دولتها اگر بخواهند به پيروزى و هدفهاى اسلامى به تمام ابعادش كه سعادت بشر است برسند، بايد اعتصام به حبل الله كنند، از اختلافات و تفرقه بپرهيزند و فرمان حق تعالى را (واعتصموا بحبل الله جميعا ولاتفرقوا) را اطاعت نمايند. پشت كردن به تعاليم عاليه اسلام و روى آوردن به غرب و شرق، مسلمين را با قريب يك ميليارد جمعيت و مخازن بسيار غنى تحت سيطره اجانب در آورده و شعائر و مخازن آنها را به باد داده است شما ديديد و ما هم شاهد بوديم كه وحدت كلمه يك ملت شجاع ولى ضعيف با اعتماد به اسلام و خداى تعالى موجب غلبه بر غولهاى بين المللى شد و دست همه استعمارگران را قطع نمود. پس مسلمين بايد براى به دست آوردن استقلال و آزادى اين كليد پيروزى را به دست آورند و براى وحدت كلمه كوشش كنند. اين شما سران دولتها هستيد كه بايد اين فكر اسلامى را تعقيب كنيد و دست از دشمنى و مخالفت با برادران خود برداريد. مسؤوليتهاى دولتهاى اسلامى در پيشگاه خداى توانا و در پيشگاه
صحيفه نور ج 6 صفحه 123
ملتها بسيار بزرگ است. دولتهاى اسلامى بايد دولت مصر را در اين خيانت بزرگ كه به اسلام و مسلمين نموده است به جاى خود بنشانند و با آن قطع رابطه كنند. ملت مصر بايد دست اين خيانتكار را از كشور خود قطع كند و ننگ سر سپردگى به آمريكا و صهيونيزم را از ملت بزدايند. من به دولت دستور دادم كه با مصر قطع رابطه نمايد. ما دست برادرى به تمام ملتهاى اسلامى مىدهيم و از تمام آنان براى رسيدن به هدفهاى اسلامى استمداد مى كنيم.
و السلام عليكم و رحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:18 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 124
تاريخ: 17/2/58
بيانات امام خمينى در ديدار با سفير سومالى
اسلام از روز اول با شهادت، اين دين حنيف را ترويج كرد
بسم الله الرحمن الرحيم
از اينكه راجع به اين مصيبت بزرگ كه به ما و به ملت ما بلكه به ملت اسلام وارد شد، شما حامل تسليت از طرف رئيس و دولت و شعب هستيد، تشكر مى كنم. لكن ما در راه اسلام بايد از اين شهدا بدهيم.
اسلام از روز اول كه ظهور پيدا كرد با شهادت، اين دين حنيف را ترويج كرد. اسلام شهداى بزرگ داشته است و مفتخر است به اينكه در راه خدا و در راه هدف، شهداى بزرگ داده است، ما هم مفتخريم به اينكه در راه اسلام و در راه هدفمان، شهيد بدهيم و اين، آخر شهيد ما نيست، ما باز شهدايى ممكن است بدهيم و براى ما زندگى اين دنيا مطرح نيست، مطرح هدف است و در راه هدف كوشش مى كنيم و هر چه پيش بيايد چون براى هدف است از او استقبال مى كنيم.
امام: بعد شما ترجمهاش را بعدها براى ايشان بخوانيد.
مترجم: در مرحله دوم، ايشان تأييدات دولت خود و ملت خودشان را از شما اعلان كردند.
... و اما راجع به تأييد از اين نهضت، البته همه مسلمين در اين نهضت شركت داشتند و اين نهضتى بود كه براى هدف اسلامى بود، نه فقط براى ايران. منتها نقطه ابتدا از ايران است و همه مسلمين در اين هدف شريك هستند و نهضت براى اقامه عدل است كه بايد بگويم، همه بشر در آن شركت دارند و چون براى اقامه اسلام است، همه مسلمين در آن شركت دارند. بنابر اين لازم است كه همه مسلمين با هم يكصدا در اين نهضت عظيم اسلامى شركت بكنند و آن معنايى كه در ايران تحقق پيدا كرد كه آن حقيقت فداكارى در راه اسلام و وحدت همه اقشار ملت براى پيشرفت مقاصد اسلام، اين در همه ملتها انشاء الله حاصل بشود و اگر چنانچه همچو وحدت كلمهاى با يك همچو مقصد بزرگى كه اقامه عدل است در اين كشورها، در كشورهاى پهناور اسلام پيدا بشود قدرت عظيمى است كه هيچ قدرت و ابر قدرتى در مقابل او ايستادگى نمىتواند بكند.
صحيفه نور ج 6 صفحه 125
مترجم: راجع به اينكه شما از دولت فلسطين تأييد كردهايد و خواهان حق آنها هستيد.
... و اما راجع به تأييد ما از فلسطين و انزجار ما از اسرائيل، اين تازگى ندارد. ما از قريب 20 سال پيش از اين تا حال راجع به اين مسائل بحث و گفتگو كرديم و دولتهاى عربى را و ساير مسلمين را در اين راه نصيحت كرديم كه راجع به اين مسائل با هم تشريك مساعى بكنند و اگر دولت عرب، دول عربى كه جمعيتهاى زياد و گروههاى زيادى دارند اينها با هم اتفاق داشتند، اين مصيبتها براى قلسطين و براى قدس پيش نمىآمد. لكن معالاسف دولتهاى عربى به نصايح ما گوش نكردند و با اختلافاتى كه بين خودشان، دستهاى اجانب ايجاد كردند ، توجه نكردند و اين اختلاف الان هم موجود است و روز افزون مى شود منجمله اين اختلافى كه به واسطه قراردادى كه بين مصر و اسرائيل پيدا شد به دست اجانب، به اين اختلافات بين مسلمين و بين دول اسلام دامن زد و از باب اينكه رشد سياسى بين اينها نيست، نتوانستند حل مسائل را بكنند و تن در دادند به يك همچو امر بزرگى، يك همچو خيانتى كه دنبال آن اختلاف بين مسلمين و اختلاف بين دول اسلامى بيشتر شد و موجب تأسف شديد ماست.
معماى امام موسى صدر
و اما راجع به آقاى صدر، ما از آنوقت كه نجف بوديم و اين قضيه واقع شد تاوقتى كه پاريس رفتيم و بعد هم به ايران آمديم، دنبال اين قضيه بوديم و آقاى صدر در ايران متولد شده است و ايرانى است و با من سوابق زياد دارد و بعد از اينكه ايرانى است، رفته است به لبنان و ما علاقه داريم، هم به اينكه ايرانى است و هم به اينكه در لبنان رئيس مجلس شيعى بوده است، علاقه داشتيم به اينكه اين معما را حل بكنيم و مكرراً با ليبى اتصال پيدا كرديم. بلكه آقاى قطب زاده را يك دفعه فرستاديم براى ليبى دنبال اين مطلب و بعد هم كه اينجا آمديم، هم سفير ليبى كه آمد پيش من راجع به اين مسأله صحبت كردم و هم نخست وزير كه آمد، حل اين معما را از ايشان خواستم و مع الاسف تاكنون براى ما اين معما حل نشده است. اميدوارم كه با كوشش دولت ايران و ساير اقشار علاقمند به اسلام، اين معما حل بشود و اما راجع به روابط، ما با دولتهاى اسلامى بلكه با همه دول يك روابطى است اما با همه دول يك روابط سياسى است كه البته دولت ما با آنها، روابط را يا ايجاد مى كنند يا تحكيم مىكنند و روابط ما با دولتهاى اسلامى هميشه بايد قوى باشد.
دول اسلامى آنچنان بايد متحد شوند كانه يك جامعه هستند
دولتهاى اسلامى بايد به منزله يك دولت باشند كانه يك جامعه هستند، يك پرچم دارند، يك كتاب دارند، يك پيغمبر دارند، اينها هميشه بايد با هم متحد باشند، با هم علاقههاى همه جانبه داشته باشند و اگر چنانچه اين آمال حاصل بشود كه بين دولتهاى اسلامى از همه جهات وحدت پيدا بشود،
صحيفه نور ج 6 صفحه 126
اميد است كه بر مشكلات خودشان غلبه كنند و قدرتى بزرگتر از قدرتهاى ديگر در مقابل ساير قدرتها باشند.
و من اخيراً تشكر مى كنم از رئيس و دولت و ملت شما و اميدوارم كه همه مسلمين به سعادت و سلامت برسند و از شر اجانب خلاص شوند. و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:18 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 127
تاريخ: 18/2/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از خواهران و برادران كميته امداد مركز
براى پيشبرد نهضت هيچ چيز نبايد سد راه ما بشود
بسم الله الرحمن الرحيم
براى من هم مايه تاثر است و من از نزديك ايشان را مى شناختم و به آتيه ايشان اميدوار بودم. انتظار بود كه در آتيه خدمتگزار خوبى باشند، الان هم خدمت مى كردند كه اين وضع پيش آمد. خداوند ايشان را رحمت كند و به شما توفيق بدهد كه وظائف را انجام بدهيد. چه به اينطور تصادفات از اينجا (دنيا) برويم، چه به شهادت، على اى حال در راه خدمت است. و من اميدوارم كه خداوند به همه ما سلامت و سعادت عنايت فرمايد و به همه ما توفيق خدمت در اين نهضت. همه بايد خدمت بكنيم و نهضت را پيش بريم و هيچ چيز مانع اين مسير ما در اين مساله نبايد بشود، چه چيزهائى كه براى ما پيش مىآوردند و بنا دارند
بعد هم پيش بياورند و چه چيزهائى كه در اثر تصادف پيش مىآيد كه در رديف اينطور فعاليتهاست.
در هر صورت همه موظفيد كه در اين زمانى كه زمان حساسى است و اسلام گرفتارى دارد و كشور ما گرفتارى دارد، همه با هم يكصدا و با هم يك نواخت نهضت را پيش ببريم و انشاء الله به پيروزى آخر برسيم و مىرسيم.
تفالههاى رژيم ذراتى هستند كه به آسانى از بين خواهند رفت
و اين اقشار ضعيفى كه حالا از پس ماندههاى رژيم سابق و آمريكا و امثال اينهاست و با صورتهاى مختلف و با ماسكهاى مختلف، چيزى نيستند كه مانع اين جريان عظيم ايران بشوند. اينها يك دست و پائى مىزنند. آن وقتى كه آن سد بزرگ بود، ايران شكست او را، حالا اينها يك قطرات و يك ذراتى هستند كه اگر چنانچه خيلى توطئههاشان را انسان بفهمد، با يك نصف روز اينها از بين خواهند رفت.
و من اميدوارم كه اينها بيدار بشوند و دست شيطنتها از بردارند و آنهائى كه قابل هدايتند انشاء الله هدايت بشوند. خداوند همه شما را حفظ كند و مؤفق باشيد. هم برادرهاى ما و هم خواهرهاى ما، همه سربازهاى اسلام هستيم و من اميدوارم كه در آن كتابى كه بناست اسم سربازها را بنويسند، اسم ماها را هم به نام سرباز بنويسند.
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:19 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 128
تاريخ: 19/2/58
پاسخ امام خمينى به تلگراف حجت الاسلام حق شناس
جهرم 12 جمادى الثانى 99
بسمه تعالى
براى پيشبرد نهضت هيچ چيز نبايد سد راه ما بشود خدمت جناب حجت الاسلام و المسلمين آقاى حاج سيد ابراهيم حق شناس دامت بركاته تلگراف تسليت جنابعالى و ساير طبقات اهالى محترم جهرم در مورد شهادت جانگداز مرحوم حجت الاسلام و المسلمين استاد مطهرى قدس سره الشريف واصل گرديد. از اظهار تفقد آقايان محترم متشكرم و سلامت و توفيق همگان را از خداى تعالى خواستارم. و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:19 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 129
تاريخ: 19/2/58
بيانات امام خمينى در جمع بانوان شهراهاى قصر شيرين و سارى
ترميم ويرانه باقى مانده از رژيم شاهنشاهى به تدريج انجام مىشود
بسم الله الرحمن الرحيم
بله، اينها مكرر مىآمدند پيش من كه، هر دستهاى كه مىآمدند از اطراف پيش من كه در اطراف ما بيكارى زياد است، هيچ نداريم، آب و برق نداريم، دبستان نداريم، بيمارستان نداريم، از اين حرفها، خوب، هر كسى هر جا هست مىآيد مىگويد و غالباً هم مىگويند هيچ جا مثل ما محروم نبوده. ما به اينها مىگوئيم كه خوب، اين تازه شده است يا از قديم بوده است؟ انقلاب اين را آورده است يا خير، اين سابق بوده است و حالا ما وارد شديم به جائى كه همه اينها نبوده؟ اگر بگوئيد كه انقلاب اين فقر و فلاكت را آورده، خودتان هم قبول داريد نيست اينجور، پس اين قبل از انقلاب بوده است اين مطلب، قبلا اين بيكارى بود و اين فقر بوده و اين نداشتن آب و برق و آسفالت و اينها بوده است اين قبلاً، حالا وارد شده. يك مملكتى كه همه چيزش اينجورى بوده، بختيارى مى گويد كه ما از همه محرومتر بوديم، سيستانى مىگويد ما از همه محرومتريم، بلوچستانى هم همين را مى گويد، كردستانى هم، همه و همه هم راست مى گويند كه محروم بودند اما اين محروميتى كه بوده است، سابق بوده، حالا پيدا نشده كه شما حالا بيائيد بچسبيد به دولت كه الان بده، براى اينكه الان نشده است، در دولت آقاى بازرگان اينها نشده است كه آقاى بازرگان ضامنش باشد اين در دولتهاى سابق و در زمان رژيم سابق شده است و حالا اينها وارد شدند، ما وارد شديم به يك مملكت كه آشفته بوده و بايد درست بشود. بنابراين كارگر، كارمند، كشاورز و بيكار همه اينها چيزهائى بوده كه سابق همين جور بودند و بدتر بودند، حالا لااقل حالا آزاد هستند، آنوقت اين هم نبود، اينها بايد ما هم بايد خوب، يك قدرى صبر كنيم ببينيم بايد چه بكنيم.آنها خيال نكنند كه حالا كه ما بيكار هستيم پس يا الله بدهيد. من اين كار را نكردم، سابق اين كار را كرده، آنها كردند شما را محروم. ما آمديم اين محرومها را از محروميت در بياوريم اما اينكه معجزه نيست كه فوراً معجزه بشود، خوب، بايد اين به تدريج عمل بشود. اين را بايد به آنها گفت كه مسأله اينطور است كه شما در يك رژيمى بوديد كه همه محروميت را در آن رژيم داشتيد، خرابى همه آنجا بود، ما حالا وارد شديم به يك خرابه اى، مىخواهيم بسازيم، اين خرابهاى كه مىخواهيم بسازيم مهلت لازم دارد يك قدرى وقت لازم دارد، بايد وقت داشته باشد تا درست بشود، بايد دولت مستقرى پيدا بشود، بايد يك بودجهاى براى دولت پيدا بشود تا كار درست بشود همين طورى كه نمىشود درست بشود.
صحيفه نور ج 6 صفحه 130
حمل آشفتگىهاى انقلاب از وظائف ماست
در هر صورت همه بايد، انقلاب است، انقلاب لازمهاش اينطور مسائل است و چه انقلابى بهتر از اين انقلاب ايران تا حالا واقع شده؟ انقلاب سفيد اين است، نه انقلاب سفيد آقاى آريامهر. انقلاب سفيد اين است كه يك انقلابى واقع شد، يك سد به اين بزرگى شكسته شد، در عين حال آن چيزى كه ضايعات بود، كم بود، آن چيزى كه برداشت بود، زياد بود اما حالا باز حال انقلاب را داريم، ما اكنون از انقلاب نرفتيم، الان حال انقلاب، حال انقلاب آشفتگى دارد، بعد از انقلاب آشفتگى دارد، اين آشفتگى را همه بايد تحمل بكنند، شما در حد خودتان تحمل بكنيد، كارگر در حد خودش تحمل بكند عرض كنم جوان دانشگاهى در حد خودش تحمل بكند، براى اينكه يك روز آسايش ووقت آسايش نيست ، وقت انقلاب است، وقت انقلاب و بعد از انقلاب اين مسائل، گرفتارىها براى همه هست، براى دولت هست، براى ملت هست، از براى جوانها هست، براى عرض كنم كه كشاورزها هست، براى همه هست لكن همه بايد با هم دست به هم بدهيم كار را انجام بدهيم. انساءالله كه موفق باشيد.
صحيفه نور ج 6 صفحه 131
بسم الله الرحمن الرحيم
ذخائر اين ملت را انگليسها بردند اين بركت اسلاماست كهماهمه را دور هم جمع كرده است، درجه دار وافسرو سرباز و بختيارى و اهل علم ، همه در مدرسه جمع شدهاند. دستها كه در طول قريب سيصد سال از آنوقتى كه خارجىها راه پيدا كردند به شرق، دستهاىشان و دسته هايشان به كار افتاد كه قشرهاى مملكت ما را، بلكه شرق را از هم جدا كنند، مملكتهاى اسلامى را از هم جدا كردند، در راس هر يك يكى از نوكرهاى خودشان را گذاشتند كه نگذارند ملتها توجهى به مسائل خودشان بكنند. ما شاهد مسائلى هستيم و شاهد پنجاه و چند سال (البته اگر شماآن زمان را يادتان نيست شايددر بين شما بعضىهايتان يادتان باشد،ولىمن يادمهست)ماشاهداين ماموريتهائى كه به اين خانواده دادند بوديم كه از اولى كه رضا خانآمد به ايران و به توطئه انگلستان او آمد و بعد هم كه رفت، راديو دهلى كه آن وقتها دست انگليسها بود اعلام كرد كه ما رضاخان را آورديم و چون به ما خيانت كرد او را برديم. آن روزى كه رضاخان رفت، راديو دهلى اعلان كرد كه همين معنائى را كه ما او را آورديم لكن خيانت كرد و چون خيانت كرداز اين جهت او را برديم. او را بردند، لكن چمدانهاى جواهرات ايران را كه در آن چند روزى كه ديد بايد برود جمع كرد در چمدانها بست، اينها را بردند در آن كشتى كه برايش مهيا كرده بودند كه برود، در آن كشتى گذاشتند و بين راه (آنطورى كه يكى از صاحب منصبهائى كه همراه بوده است نقل كرده بود براى يكى از علما و او براى من نقل كرد)، گفته بود كه، آن چمدانها را با رضا شاه در كشتى گذاشتند و راهانداختند، وسط دريا يك كشتى ديگرى كه مخصوص حمل دواب بود، مخصوص حمل حيوانات بود آوردند متصل كردند به اين كشتى و به رضاخان گفتند، بيا اينجا، رفت آنجا (البته مخصوص حمل دواب بود و خوب هم حمل كردند) گفته بود كه: چمدانها؟ گفته بودند كه بعد مى آيد. خودش را بردند به آن جزيره و چمدانهاى اين ملت را و ذخائر اين ملت را انگليسها بردند. عين همين مطلب در زمان ما (يعنى آن هم زمان ما بود لكن در اين زمان كه همهتان يادتان هست) اين تحقق پيدا كرد كه اينها وقتى كه مايوس شدند از اينكه ديگر نمىتوانند مستقر باشند در اينجا، پولهاى اين ملت را از بانكهاى اينجا، مبالغى بسيار هنگفت، حيرت انگيز، هر يك از اينها قرض كردند و همان جواهرات وچيزهائى كه بايد ببرند، آنقدرى كه مى توانستند از اينجا بردند و بانك هاى
صحيفه نور ج 6 صفحه 132
خارجى مثل بانك سوئيس و مثل آمريكا و ديگر بانكها از ذخائر ما و از پولهاى ما به اسم اينها يا به اسم خود او كه بيشتر از همه و يا به اسم اتباع و عشيره او در آن بانكها هست و همه مال ملت است، اينها ملت را غارت كردند و رفتند.
رفتهاند و بدتر چيزى كه خيانتى كه اينها كردند و به تعليم اجانب كردند اين بود كه ماها را از هم جدا كردند، روحانيت را از دانشگاه جدا كردند، دانشگاه را در نظر روحانيت يك مبداء فساد، مبداء كارهاى زشت قلمداد كردند، روحانيت را در پيش آنها دربارى و عقب افتاده و اينها قلمداد كردند، ملت را پيش آنها به غير آن طورى كه هست منحرف كردند، ايجاد دشمنى كردند بين برادرها، يعنى ايجاد كردند تا آن قدرى كه مىتوانستند دشمنى ما بين روحانيون و فرهنگى و دانشگاهى و اينها و دشمنى ما بين ارتشىها و ملت، ملت از ارتش مىترسيد، ارتش با ملت يك جور ديگرى خيال مىكرد بايد رفتار كند. اين بزرگتر خيانتى بود كه به ملت ما كردند و به اسلام.
براى يك ارتش كه بايد مستقل باشد، خيلى گران است كه مستشارها بيايند و بر آن حكومت كنند
اين قدرت اسلام است و الان قدرت تعليمات اسلامى است الان كه من معمم را و اين آقايان اهل علم را با شما سربازها و درجهدارها و افسرها و با اين عشاير در مدرسه فيضيه جمع كرده است، آن مدرسه فيضيهاى كه در زمان طاغوت به غارت رفت و درش را بستند كه تا اين آخر هم درش بسته بود. اين قدرتايمان و تعليمات اسلام است كه برادرها را كه هم را گم كرده بودند يا اگر هم را توجه داشتند به صورت دشمنى و اجنبى به هم نگاه مى كردند و حالا مثل برادرها پيش هم نشستهاند و درد دل هم به هم مىگويند. شما درد دلتان را مىگوئيد كه پادگانها به صورت يك محبس بود و به ما حتى اجازه نماز جماعت نمىدادند (كه يكى از آقايان خواند اين را).
اين آقايان هم كه آنجا نشستهاند و از عشايرند، آنها هم در زمانى كه اينها قدرت پيدا كردند آنها هم محروميتهائى داشتند و بسيار محروميت، لكن آنها گمان مىكنند كه فقط محروميت مال خود آنها بود و جاهاى ديگر، خير، آباد بود. ما با هر طايفهاى كه مواجه شديم در اين مدت، همين مطلبى كه اين آقا الان گفت كه ما هيچ در آنجا نداريم، در آن زمان آزادى به هيچ وجه نداشتيم و در آن زمان هيچ يك از مآثر تمدن را نداشتيم، هر طايفهاى كه مىآيند پيش ما همين مطلب را مىگويند، و همه هم درست مىگويند، منتها شما چون اطلاع داريد از بختيارى وايل بختيارى و وضع ايل بختيارى و آن چيزها و آن نابسامانىهائى كه آنجا هست به عينه مىبينيد و بلوچ هم اطلاع دارد از بلوچ، كردستان هم اطلاع از كردستان دارد، آقايان هم از داخل پادگانهاى خودشان اطلاع دارند، ما هم از مدارس خودمان اطلاع داريم، هر كدام ما از آن محلى كه بوديم و به وجدان احساس و لمس كرديم اطلاع داريم، باقىاش را شنيدهايم اما ديدن غير از شنيدن است، لمس كردن غير از اين است كه ما ادراك كنيم كه كجا چه مىشود. شما در بين خودتان لمس كرديد كه چه گرفتارىها داشتيد كه بزرگترين گرفتارى اينكه اجانب
صحيفه نور ج 6 صفحه 133
بيايند در آنجا، مستشارهاى اجانب بيايند در آنجا ما حكومت بكنند. براى يك ارتش كه بايد مستقل باشد، بايد زير بار هيچ كس نباشد اين خيلى گران است كه اجنبى بيايد، چند نفر اجنبى از خارج بيايند و مسلط بر آنها بشوند و حاكم و حكمفرما باشند و اين بزرگتر چيزى است كه سنگين است بر دوش درجهداران و افسران ما و اين كار را آنها كردند. براى ما هم همه جور تحميلى كردهاند اينها، مساجد ما، مدارس ما، حوزههاى علمى ما، تمام اينها تحت نفوذ اينها بود و اينها نمىگذاشتند كه ما به كار خودمان ادامه بدهيم. من در همين مدرسه فيضيه كه حوزه اى آن وقت داشتم مثلاً همين قدرها، يك روز آمدم ديدم يك نفر هست، گفتم كه چه شده؟ گفت همه اين طلبهها قبل از آفتاب از ترس پاسبانها فرار كردهاند توى باغات، صبح كه مىشد قبل از آفتاب اين طلبههاى اهل علم بايد فرار كنند بروند در باغات و شب برگردند توى حجرههايشان، آخر شب كه برگردند توى حجرههايشان، شما نمىدانيد كه به ما چه گذشت در اين زمانها ما نمىتوانيم من در مدرسه دارالشفا حجره داشتم رفقاى ما يك عدهاى بودند و آنجا مجتمع مىشدند و مىنشستند و درد دل مىكردند، چند روز كه اين اجتماع بود يك شخصى آمد (كه خدا از او بگذرد) آمد نشست اينجا و گفت كه خوب است كه اينجا اجتماع نكنيد كه چطور و فلان. با ملايمت گفت، رفقا هم با شوخى با او صحبت كردند و رفت. فردا يك نفر كارآگاه آمد ايستاد دم در، گفت كه آقايان اينجا نبايد باشند اگر باشند چه خواهد شد. كه از فردا ما نتوانستيم، چند نفر، جمعيت هفت، هشت نفر بود اجتماع نبود ما نتوانستيم اين پنچ شش نفر، هفت هشت نفرى كه بوديم در مدرسه دارالشفا در آن حجره بمانيم صبح كه مىشد يواش مىرفتيم در منزل يكى از آقايان آنجا يا مثلاً دوره آنجا مجتمع مىشديم و با هم درد دل مىكرديم. به همه بد گذشت و سخت گذشت، نه به شما رفقاى بختيارى، شما حال خودتان را ديدهايد ما هم حال خودمان را ديدهايم، اهل هر محلى هم حال خودشان را ديده است و گمان مىكند كه خير، همه مسائل اين بوده است كه من ديدهام، ديگران اين جور نبودهاند. همه بد ديدهاند، همه در حبس بودهاند، همه در زجر بودهاند.
تحول روحى ملت از معجزات خداوند
و خدا خواست كه با قدرت الهى، اين تحول معجزهآسا، يك تحولى پيدا بشود كه ما با هم برادروار اينجا جمع بشويم و درد دل كنيم، يك تحولى پيدا بشود كه زن و مرد و بچه و بزرگ در مقابل توپ و تانك بايستند و بگويند ديگر مسلسل اثر ندارد. مسلسل مىكشت آنها را، لكن قدرت روحى اين طور شده بود كه مشتشان را گره مىكردند و مىگفتند اثر ندارد. اين تحول روحى كه خداى تبارك و تعالى نصيب ملت ما كرد و اين تحول براى شما آقايان هم حاصل شد كه متصل شديد به ملت، اين تحول روحى از جانب خدا بود، خدا بود كه ما را با هم دوست كرد، مجتمع كرد و قلبهاى ما را جورى كرد كه ديگر نترسيم از آن هياهو و نتوانند آنها را به ما ديگر تحميل كنند. اين نعمت بزرگى كه الان براى ما حاصل شده است و به طور معجزه حاصل شده است، يعنى تمام حساب حسابگرها غلط درآمد، همه حسابگرها اين جور حساب مىكردند كه يك قدرت بزرگ و چند قدرت بزرگتر دنبال او،
صحيفه نور ج 6 صفحه 134
نمىشود كه اين به هم بخورد، اين يك مطلبى بود كه همه عالم روى حسابهاىشان اين جور بود، حسابهاى ماديگرى اين طور بود، آنها از اراده خدا بىخبر بودند كه اراده خدا طورى مىكند كه يك ملت ضعيفى كه هيچ دستش نيست قيام مىكند، فرياد مىكند و اللهاكبر مىگويد، كم كم قشرها به او متصل مىشوند، رودخانههاى عظيم هى به آن متصل مىشود، ارتش به آن متصل مىشود عرض بكنم ژاندارمرى به آن متصل مىشود، شهربانى به آن متصل مىشود. يك اجتماع مركب از اين چيزهائى كه با هم همه بد بودند، همه با هم خوب شدند و ارتش براى ملت، ملت براى ارتش و همه براى اسلام. اين كارى بود كه خدا كرد، معجزهاى بود كه خداى تبارك و تعالى انجام داد و ما بايد اين معجزه را حفظش كنيم، اين وحدت كلمه را حفظ كنيم.
شما غصه نخوريد كه كار براى شماها نشده است تا حالا، كار براى ما هم نشده است تا حالا، كار براى اينها هم نشده است تا حالا، مىشود انشاءالله، يك قدرى صبر كنيد شماها. آن قدرى كه الان شما مطلع هستيد پنجاه و چند سال به زير اين چكمهها صبر كرديد، همه جور فشارى، من مىدانم به شما ايلات چه فشارى آمد، من زياد بى رابطه نيستم با ايلات. اين... بشود، نگذارند كارخانهها راه بيفتد، نگذارند مدارس راه بيفتد. اينها به تدريج بايد بشود و شما دعا كنيد كه انشاءالله آرامش پيدا بشود و جمهورى اسلام به آن طورى كه ماها مىخواهيم، به آن طورى كه خداى تبارك و تعالى فرموده است، آن طور پياده بشود، همه اقشار برايشان خوب خواهد شد، سعادت دنيا و آخرت همه است. من از خداى تبارك و تعالى سعادت و سلامت و عزت همه شما را، شما افسرها، شما درجهدارها و سربازهاى اسلام كه همه ما با هم الان سرباز هستيم و سرباز اسلام هستيم، سعادت همه شما را از خداى تبارك و تعالى مسئلت مىكنم.
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:19 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 135
تاريخ: 19/2/58
بيانات امام خمينى در جمع دانشجويان مسلمان دانشگده پزشگى آيت الله طالقانى و سربازان پادگانهاى شيراز
مجتمع شدن همه اقشار ملت، از بركات نهضت مقدس اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
...حجرههاى مدرسه فيضيه را شكستند، غارت كردند، آن روز روزى بود كه اجتماع در اين مدرسه بين جنود طاغوتى و شيطانى و جنود الهى در حال مبارزه بود. طاغوت رفت و امروز ما گروههاى مختلف كه هيچ گاه با هم جمع نمىشديم و امكان اجتماع به ما نمىدادند، در اين مكان مقدس مجتمع شديم. سربازان محترم شيراز از پادگانهاى خود به اينجا آمدهاند، با دانشجويان، با ساير اقشار، با روحانيون، با بانوان و زنهاى محترم همه با هم مجتمع، اين فرصتى است كه نهضت به ما داد، اين منتى است كه اسلام بر ما نهاده كه همه قشرها با هم در يك مكان مجتمع. در زمان طاغوت قشرها با هم مختلف بودند اگر مجتمع مىشديم اجتماع به مبارزه بود، در خيابانها با مبارزه مجتمع مىشدند، براى خونريزى مىآمدند. نهضت مقدس اسلامى به بركت اسلام سربازان محترم را در كنار ما نشاند، فرهنگيان را با آنها مجتمع كرد، بانوان را با آنها در يك مكان مجتمع كرد، اين منتى است كه ما از خداى تبارك و تعالى بايد بكشيم، بركات اين نهضت زياد بود، بزرگترين بركات شكستن سد بزرگ شاهنشاهى و راندن دزدها و چپاولگران از مملكت و قطع ايادى شرك و نفاق و قطع ايادى چپاولگران و نفت خواران، اينها بركاتى بود كه به ما تاكنون رسيده است. آزادى، بزرگترين موهبت الهى كه الان ملت ما از آن برخوردار است. آزادانه شما اينجا آمدهايد و ديروز نمىتوانستيد، تذكر داديد كه ما در محبس بوديم. پادگانها محبس بود، ايران محبس بود، ايران محبس سى و پنج ميليون جمعيت بود. ما در مدرسهها محبوس بوديم، شما در پادگانها، بازارىها در بازار، ادارىها در اداره، همه محبوس بوديد. امروز خداى تبارك و تعالى به ما منت گذاشت و آزادى را نصيب ما كرد كه همه آزادانه در اينجا مجتمع هستيم و مسائل خودمان را طرح كنيم، ما از اين به بعد احتياج به اين اجتماعات داريم.
ادامه نهضت تا استقرار كامل جمهورى اسلامى
نهضت ما به آخر نرسيده است ما در بين راه هستيم، ما در بين راه هستيم، ما تاكنون موانع را به مقدار بزرگى از راه برداشتيم و انشاء الله اين ريشههاى گنديده را هم از بن در مىآوريم. اين نوكرهاى چپ و راست، اين انگلها، اين چپاولگران و معاونين چپاولگران بدانند اين حركات مذبوحانه را
صحيفه نور ج 6 صفحه 136
نمىتوانند ادامه دهند. با ترور شخص، ميدان براى آنها باز نخواهد شد، ملت ما همه مبارزند، ملت ما همه سربازند، زن و مرد ملت ما سربازند. اين انگلهاى جامعه، اينها كه مىخواهند نفت ما را باز به جيب آمريكا بريزند، اينها كه ياچپگرا يا راستگرا هستند، اينها بايد بدانند كه گذشت آن زمان، ديگر نمى تواننداعادهبدهندآن رژيم يارژيم نظيرآن رژيم را.بهجاى خود بنشينيد، مثل خفاش از سوراخها بيرون نياييد، ترور شما براى شما فايده ندارد. جوانان ما همه براى شهادت حاضرند، مرد و زن ما براى شهادت حاضرند.برادران من! راه راتابين راهآمدهايم و بايد به آخر برسانيم بايد اين نهضت را حفظ كنيد، شما بايد اين آتش روشن راروشن تر كنيد،اگر خداى نخواسته لطمهاى به اين نهضت وارد بشود تا آخر اسارت است و نخواهد شد. و اين نهضت به ثمر خواهد رسيد. و حكومت اسلامى و جمهورى اسلامى كه حافظ همه سعادتهاست و حافظ استقلال مملكت ما و حافظ آزادى ملت ماست برقرار خواهد شد. خداوندتمام شمارا، همه مردان و زنان را، سربازان و دانشجويان را سلامت و سعادت و عزت عنايت فرمايد. خداوند اين نهضت را افروخته تر كند. خداوند دست جنايتكاران را قطع كند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
afsanah82
07-24-2011, 11:19 PM
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 137
تاريخ: 20/2/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از بانوان قم
شما بانوان در امر جهاد همدوش سربازان و بانوان صدر اسلاميد
بسم الله الرحمن الرحيم
درود بر اهالى قم، درود بر خانمها و بانوان ارزنده قم. شما خانمها، هم جهاد كرديد در راه نهضت و پيروزى ما و هم جهاد مالى كرديد. شما در عرض سربازان اسلام و همدوش با بانوان صدر اسلام هستيد. همانطور كه بانوان صدر اسلام به اسلام كمك مى كردند و در نهضتها و در جنگهاى اسلام كمك كار بودند، شما خانمها، خانمهاى همه ايران و خصوص خانمهاى قم در اين نهضت سهيم هستيد و در مبارزات ما عليه استبداد و استعمار همدوش با مردها كمك كرديد. خداوند شما را حفظ كند و در پناه خودش. و شما خانمها ارزش داريد، در پيشگاه خدا انشاء الله تهذيب كنيد بچههاى خودتان را، تربيت كنيد، تربيتهاى اسلامى.
انتظار اسلام از بانوان
اسلام از شما اين معنا را مى خواهد كه بچههاى خودتان را در دامنهاى خودتان مهذب كنيد و دامن خودتان را منور كنيد به نور اين بچههاى اسلامى كه اينها فرزندان اسلامند و بعد از اين مقدرات اسلام و مملكت خودتان به دست آنهاست. من از شما تشكر مى كنم از اينكه در نهضت ما كوتاهى نكرديد و همدوش مردها قيام كرديد و از اينكه كمك به مستمندان نموديد. خداوند به شما سعادت و سلامت در دو دنيا عنايت كند.
و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
vBulletin v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.