بدون شك مهمترين مشكل يادگيري زباتن انگليسي ،گستردگي و تنوع لغات آن مي باشد! كه اين مشكل شامل ضعف فرد در يادگيري لغات يا فراخواني و يا استفاده به جا از آنها مي باشد.
مطمئناً بايد براي شما هم پيش اومده باشه كه يك لغت رو با اطمينان كامل ترجمه كرده باشين اما ترجمه غلط بوده!(چرا؟)
زبان انگليسي يه خوبي داره و اونم اينه كه بيشتر لغات بوسيله پسوند –پيشوندها بوجود ميان؛حالا اگه مهمترين و رايج ترين پسوند –پيشوند ها رو بلد باشيم به راحتي هم ميتونيم واژه جديد پيدا كنيم و هم در هنگام ترجمه متن (و...) خيلي معني سريع كلمه مورد نظر رو حدس بزنيم!
اليته اين روش گاهي به ساخت لغات جديد منجر ميشه!
در اينجا من دو جدول از پيشوندها و پسوندها همراه با معني و مثال آماده كردم كه بسيار مهم و كاربردي هستند.

جدول شماره 1» متداولترين پيشوندها:
مثال
معنا
پيشوند
antedate, antecedent
قبل(از)
ante-
antibiotic, antibody
ضد، مخالف
anti-
automatic, automobile
خود
auto-
bicycle, bikini
دو
bi-
circumstance
اطراف
circum-
connect, cooperate, collect, combination
با هم
con-, co-, col-,com-
decay, decrease
كم، متضاد
de-
explicit, emotion
بيرون، خارج از
ex-, e-
include, inside
داخل
in-
international, intermediate
ميان
inter-
macrocosm
بزرگ
macro-
microcomputer, micron
كوچك، ريز
micro-
mistake, mistranslate
نادرست، اشتباه
mis-
monochrome, monogamy
يك
mono-
postdate, postwar
بعد از
post-
precede, predict
قبل از، ابتدا
pre-, prim-
proceed, project
جلو، قبل
pro-
recall, redo
دوباره
re-
subordinate, suppose
زير
sub-, sup,
transfer, translate
از اين سو به آن سو
trans-
triangle, tripod
سه
tri-
uniform, unique
يك
uni-
unimportant, irritate, incorrect
بدون، غير، نا
un-, ir-, in-
ultramodern
فوق
ultra-
جدول شماره 2» متداولترين پسوندها:
مثال
معنا
پسوند
eatable, responsible
قابل، قادر
-able, -ible
assistance, existence
چگونگي، حالت، وضعيت، كار
-ance, -ence
explanation, invention
كار، عمل، حالت، شرط
-action, -tion
boredom, kingdom
حالت، شرايط ، چگونگي
-dom
employee
شخص مفعول
-ee
golden, wooden
ساخته شده از
-en
teacher, driver
كننده
-er
careful, helpful
پر از، دارنده
-ful
economic, musical
وابسته به، مربوط به
-ic, -ical
conscious, dangerous
پر از، چگونگي
-ious, -ous
realize, emphasize
كردن، شدن
-ize, -ise
boyish, sheepish
وابسته، شبيه
-ish
capitalism, socialist
مكتب، روش، عقيده، فرد معتقد
-ism, -ist
careless, motionless
بدون، بي، نا
-less
slowly, happily
قابليت، مانند
-ly
silliness, happiness
حالت، شرط ،قابليت
-ness
friendship, championship
حالت، مهارت ،استادي
-ship
*دوستان توجه داشته باشيد كه اين دو جدول بسيار بسيار مهم هستند و سعي كنيد كه اين دو جدول رو فرا يگيريد.