صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 27

موضوع: شب یلدا بر همه شما دوستان گلم مبارک

  1. #1
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    شب یلدا بر همه شما دوستان گلم مبارک

    به نام مهربانترین
    روی گل شما به سرخی انار ، شب شما به شیرینی هندوانه ، خندتون مانند پسته و عمرتون به بلندی یلدا .
    شب یلدا نشان مبارزه نور و سیاهی بر شما مردمان آزاده کشورم مبارک . . .




    22890004075607471970
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  2. 10 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  3. #2
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    در فرهنگ عامیانه‌ی مردم، شب یلدا و شب چله، شب دوستی است. شب بار عام و کارهای خیریه است. مردم ایران که اکثراً کشاورز یا دام‌دار بوده‌اند، آموخته‌اند تا سرمای زمستان را بهانه‌ای برای دورهم جمع‌شدن و جشن به پایان رساندن یک سال زراعی بدانند. لیکن در فرهنگ ادبی و رسمی کشورمان، یلدا اغلب چهره‌ی تاریک و خشن شبی طولانی است. شبی که عشاق به انتظار به سرآمدن آن هستند. طولانی و تاریک بودن یلدا استعاره‌ایست برای فراق جان‌کاه معشوق، تنهایی و انتظار وصال و گاه گیسوی سیاه و بلند یار.
    و حال چندبیتی در این مضمون می‌خوانیم:
    حافظ:
    صحبت حکام، ظلمت شب یلدا است
    نور ز خورشید خواه بو که برآید
    سعدی:
    هنوز با همه دردم امید درمان است
    که آخری بود آخر شبان یلدا را
    اوحدی:
    شب هجرانت ای دلبر، شب یلدا است پنداری
    رخت نوروز و دیدار تو عید ماست پنداری

    خاقانی:
    تو جان لطیفی و جهان جسم کثیف
    تو شمع فروزنده و گیتی شب یلدا
    عنصری:
    چون حلقه ربایند به نیزه، تو به نیزه
    خال از رخ زنگی بربایی شب یلدا
    منوچهری:
    نور رایش تیره‌شب را روز نورانی کند
    دود چشمش روز روشن را شب یلدا کند
    مسعود سعد:
    کرده خورشید صبح ملک تو
    روز همه دشمنان شب یلدا
    ناصرخسرو:
    او بر دوشنبه و تو بر آدینه
    تو لیل قدر داری و او یلدا
    هم‌چنین ارتباط عیسی مسیح با این شب در اشعار امیر معزی و سنائی غزنوی مشهود است.
    امیر معزی:
    ایزد دادار، مهر و کین تو گویی
    از شب قدر آفرید و از شب یلدا
    زان‌که به مهرت بود تقرب مومن
    زان‌که به کینت بود تفاخر ترسا
    سنائی غزنوی:
    به صاحب‌دولتی پیوند اگر نامی همی جویی
    که از یک چاکری عیسی چنان معروف شد یلدا
    گردآوری: مجله آنلاین روزِ شادی
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  4. 10 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  5. #3
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    اینجانب هم به نوبه خودم تو شب یلدا شکرت میکنم و میخورم!!!
    و شب یلدا رو همینی که دمین گفت رو میگم!

  6. 9 کاربر مقابل از afsanah82 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  7. #4
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    روی گل شما به سرخی انار
    شب شما به شیرینی هندوانه
    خندتون مانند پسته
    و عمرتون به بلندی یلدا


    11927448178012928670



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. 7 کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  9. #5
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض


    يلــدا

    نویسنده: محمود روح الاميني

    صبح صادق ندمد، تا شب يلدا نرود
    سعدي
    دي ماه، در ايران کهن، چهار جشن را در بر داشت : نخستين روز ماه دي - که موضوع اين جستار است - و روزهاي هشتم، پانزدهم و بيست وسوم، سه روزي که نام ماه و نام روز يکي بود.
    امروز، از اين چهار جشن تنها شب نخستين روز دي ماه، يا شب يلدا، را جشن مي گيرند. يعني آخرين شب پائيز، نخستين شب زمستان، پايان قوس، آغاز جدي و درازترين شب سال.
    واژه يلدا سرياني و به معني ولادت است. ولادت خورشيد ( مهر، ميترا ) و روميان آن را ناتاليس انويکتوس يعني روز تولد ( مهر ) شکست ناپذير نامند.
    بنابر باور پيشينيان، در پايان اين شب دراز، که اهريمني و نامبارکش مي دانستند ( و مي دانند )، تاريکي شکست مي خورد، روشنايي پيروز و خورشيد زاده مي شود و روزها رو به بلندي مي نهد، و : « ... نام اين روز ميلاد اکبر است، مقصود از آن انقلاب شتوي است. گويند در اين روز نور از حد نقصان به حد زيادت خارج مي شود، و آدميان نشو و نما آغاز مي کنند و "پري" ها به ذبول و فنا روي مي آورند. »
    زايش خورشيد و آغاز دي را، آيين ها و فرهنگ هاي بسياري از سرزمين هاي کهن آغاز سال قرار دادند، به شگون روزي که خورشيد از چنگ شب هاي اهريمني نجات مي يافت و روزي مقدس براي مهر پرستان بود.
    در سدهً چهارم ميلادي بر اثر اشتباهي که در محاسبهً کبيسه ها رخ داد روز 25 دسامبر را (به جاي روز 21 دسامبر) روز تولد ميترا دانسته و تولد عيسي مسيح را نيز در اين آغاز سال قرار دادند. اشارهً سنايي نيز به اين تقارن است :
    به صاحب دولتي پيوند، اگر نامي همي جويي که از پيوند با عيسي چنان معروف شد يلدا
    بنا بر اين نويل اروپايي (سالروز تولد مسيح) همان شب يلدا است، و نويل واقعي، يعني انقلاب شتوي در سي آذر برابر با بيست و يکم دسامبر است.
    از مقاله ها و پژوهشهاي فراواني که دربارهً يلدا شده، در لغت نامه دهخدا، چکيده اي از برهان قاطع، انندراج، حواشي علامه قزويني بر آثار الباقيه شرح پور داود بر يشت ها، فرهنگ فارسي دکتر معين و يادداشت هاي مرحوم دهخدا آورده، که نقل آن بي مناسبت نخواهد بود :
    يلدا لغت سرياني است به معني ميلاد عربي، و چون شب يلدا را با ميلاد مسيح تطبيق مي کرده اند، از اين رو، بدين نام ناميده اند. بايد توجه داشت که جشن ميلاد مسيح که در 25 دسامبر تثبيت شده، طبق تحقيق، در اصل جشن ظهور ميترا بوده که مسيحيان در قرن چهارم ميلادي آن را روز تولد مسيح قرار دادند. يلدا اول زمستان و شب آخر پاييز است که درازترين شب هاي سال است. و در آن شب، يا نزديک بدان، آفتاب به برج جدي تحويل مي کند و قدما آن را سخت شوم و نامبارک مي انگاشتند. در بيشتر نقاط ايران در اين شب مراسمي انجام مي شود. شاعران زلف يار و همچنين روز هجران را از حيث سياهي و درازي بدان تشبيه کنند. و از شعرهاي برخي از شاعران مانند سنائي، معزي، خاقاني و سيف اسفرنگي، رابطه بين مسيح و يلدا ادراک مي شود. يلدا برابر با شب اول جدي و شب هفتم دي ماه جلالي و شب بيست و يکم دسامبر فرانسوي است.
    انگيزه هاي پايدار ماندن اين جشن را مي توان، از جمله بدين گونه برشمرد :
    1- شب زايش خورشيد ( مهر ) است، از باورهاي ديني کهن.
    2 - بلند ترين شب سال، يعني طولاني ترين تاريکي است، نشانهً اهريمني شبي شوم و ناخوشايند که از فردا به کوتاهي مي گرايد.
    3 - پايان برداشت محصول صيفي و آغاز فصل استراحت در جامعهً کشاورزي است. همهً قشرها و گروههايي که از فراورده هاي کشاورزي و تلاش کشاورزان بهره مندند، در جشن نخستين روز دي ماه و برداشت محصول، در شگون و شادي کشاورزان شرکت مي کنند.
    « و ... در اين روز پادشاه با دهقانان و برزگران مجالست مي کرد و در يک سفره با ايشان غذا مي خورد، و مي گفت (...) قوام دنيا به کارهايي است که به دست شما مي شود. »
    آيين و جشن شب يلدا و يا شب چله بزرگ، تا به امروز در تمامي سرزمين کهنسال ايران و در بين همه قشرها و خانواده ها برگزار مي شود.
    يلدا را همچنين مي توان جشن و گردهمايي خانوادگي دانست. در شب يلدا خويشاوندان نزديک در خانهً بزرگ خانواده گرد مي آيند. به بياني ديگر در سرماي آغازين زمستان، دور کرسي نشستن و تا نيمه شب ميوه و آجيل و غذا خوردن و به فال حافظ گوش کردن از ويژگي هاي شب يلدا است.
    جشن خانوادگي : برگزاري مراسم يلدا، اگر بتوان نام جشن بر آن نهاد، آييني خانوادگي است، و گردهمايي ها به خويشاوندان و دوستان نزديک محدود مي شود. در کتاب ها و سندهاي تاريخي به برگزاري مراسم شب يلدا اشاره اي نشده است. ابوريحان بيروني از جشن روز اول دي ماه، که آن را خرم روز نامند، در دستگاه حکومتي و پادشاهي ياد مي کند و نامي از شب يلدا در ميان نيست، که مي توان به دليل خانوادگي و همگاني و غير رسمي بودن آن دانست.
    کنار کرسي : بي گمان براي جوانان نسل امروز کرسي گذاشتن، کنار يا دور کرسي نشستن نياز به توضيح و توصيف دارد. ابزارهاي گرمازاي تکنولوژي جديد - و نيز عامل هاي ديگر - کرسي و فرهنگ مربوط به آن را به دست فراموشي سپرده است. در زمستانها، استفاده از کرسي براي گرم کردن خانه و دور کرسي نشيني معمولا از شب يلدا، نخستين شب زمستان، شروع مي شد و تا پايان چلهً بزرگ - و در برخي خانواده ها تا پايان چلهً کوچک - ادامه داشت. اعضاي خانواده از کوچک و بزرگ، دور کرسي، که روي آن را ميوه و آجيل پوشانده بود، مي نشستند.
    تا مي توان ز فرش چو کرسي جدا مباش آتش به فرق ريز و مکن اختيار برف ( ميرالهي همداني )
    خوراک : در همهً جشن ها و آيين ها، در جامعه هاي ابتدايي يا متمدن، خوردن و آشاميدن بخشي از مشغوليت ها و سرگرمي هاي جمع را تشکيل مي دهد.
    براي شب يلدا، خوراک ويژاه اي نمي شناسم، و تهيه شام بستگي به وضع اقتصادي و روند تغذيه خانواده دارد. خوردني هاي ويژه شب يلدا ميوه هاي فصل تابستان چون خربزه، هندوانه، انگور، انار، سيب، خيار، به و مانند آن است. ميوه هايي که مي بايستي در اين شب تمامي آنها بجز سيب و به خورده شود و چيزي براي فردا، يعني فرداي زمستان باقي نماند. ميوه هايي را که شب يلدا بر آن مي گذشت نمي خوردند.
    به ياد دارم، تا سال 1323 که در کوهبنان ( از بخش هاي کرمان ) بودم، در خانهً روستايي ما، خربزه و هندوانه و انار را در انبار گندم مي گذاشتند و انگور را يا همچنان که بر درخت بود، در کيسه ها مي کردند و يا در جايي خنک به بند مي آويختند. و در شب يلدا تمامي آنها مي بايستي خورده شود.
    آجيل و شب چره که شامل دانه هايي چون گندم و نخود برشته، تخم هندوانه و کدو، بادام، پسته، فندق، کشمش، انجير و توت خشک است، در بسياري از شب نشيني ها، مهماني ها و گردش ها فراموش نمي شد. ولي در شب يلدا مي بايست ( و مي بايد ) بر سر سفره باشد. خوردني هاي شب يلدا، در واقع، ميوه و آجيل است نه غذا. برخي از خانواده ها در شب يلدا، پس از خوردن شام، براي شب نشيني شب يلدا به خانهً خويشاوند بزرگتر مي روند.
    فال حافظ : يکي از رسم هاي شب يلدا، فال حافظ گرفتن است. اگر رسم ها و آيين هاي ديگر يلدا را ميراثي از فرهنگ چند هزار ساله بدانيم ( که بايستي چنين باشد )، ولي فال حافظ گرفتن در شب يلدا - و نيز در تيرما سيزه شو ( جشن تيرگان در مازندران ) - در سده هاي اخير به رسم هاي شب يلدا افزوده شده است.
    فال حافظ گرفتن، در شب نشيني هاي زمستان و مناسبت هايي چون چهارشنبهً آخر ماه صفر، چهارشنبه سوري، شب سيزده صفر، بعد ازظهر سيزده بدر، تيرما سيزه شو ( جشن تيرگان در مازندران ) نيز از باورهاي همگاني است ر... و در شب يلدا گويا بيشتر وصف الحال است. ممکن است در شب يلدا، براي فال حافظ گرفتن، به خانً ملا و باسواد محل رفت :
    در روستاي کاورد دودانگه ساري، خواندن کتاب حافظ چندان رونقي ندارد. تنها در سال يک بار، آن هم در شب يلدا از ديوان حافظ فال مي گيريم. براي فال گرفتن غروب شب يلدا همسايگان و نزديکان، با آجيل و ميوه به خانهً ملاي ده مي رويم، که فال ما را گرفته و ببيند چه سرگذشتي دربارهً ما نوشته است.
    همه رسم ها و آيين هاي شب يلدا را ( بجز دور کرسي نشستن، که به اصطلاح نتوانسته است حرف خود را بر کرسي بنشاند ) تا آنجا که پژوهش ها اجازه مي دهد، در همهً شهرها و آبادي ها سراغ داريم.
    پژوهش و مطالعهً کمي دربارهً برگزاري آيين ها و رسم هايي که همگاني است و جنبهً خانوادگي دارد آسان نيست، و تنها مي توان نمونه هايي انگشت شمار را مشاهده و مطالعه کرد.
    امروز نمود برگزاري آيين و رسم شب يلدا را ميتوان در روزهاي بيست و نهم و سي ام آذرماه، در بازارها و فروشگاه هاي ميوه و آجيل فروشي ها ديد. اين خريدها تا پاسي از شب يلدا ادامه دارد. در آخرين لحظه ها نيز کساني را مي بينيم که از سر کار برگشته و ميوه هايي چون خربزه و هندوانه و انار را که به آساني نمي توان در بخچال نگهداري کرد، مي خرند.
    باشد که اين جشن و آيين، که در حد جشن نوروز و به روايتي، خود جشن نوروز و سال نو بوده، با وجود اشاعه و دگرگوني هاي فني و صنعتي امروز، به عنوان گوشه اي از نمودهاي فرهنگي و قومي و تاريخي اين مرز و بوم، به دست فراموشي سپرده نشود.
    شب هاي غم آبستن روز طرب است يوسف روز ز چاه شب يلدا آيد

    منبع: فرهنگسرا



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. 5 کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  11. #6
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض


    نگاهي به آيين‌ها، آداب و رسوم و جشن‌هاي شب يلدا


    سنايي مي‌گويد:

    به صاحب دولتي پيوند اگر نامي همي جويي
    كه از پيوند با عيسي چنان معروف شد يلدا
    يلدا لغت سرياني است به معني ميلاد و چون شب يلدا، با ميلاد مسيح تطبيق مي‌كرده، از اين رو بدين نام ناميده‌اند. بايد توجه داشت جشن ميلاد مسيح كه در 25 دسامبر تثبيت شده، در اصل جشن ظهور ميترا بوده كه مسيحيان در قرن چهارم ميلادي، آنرا روز تولد عيسي قرار دادند.
    در ايران باستان، براي دي ماه چهار جشن وجود داشت كه شامل روزهاي اول، هشتم، پانزدهم و بيست و سوم اين ماه بود. اما امروزه، ايرانيان تنها نخستين روز دي ماه، يعني درازترين شب اول زمستان كه ( شب يلدا، آخرين شب پاييز، پايان قوس، آغاز جدي ) است، را جشن مي‌گيرند. در اصطلاح قديم، شب اول زمستان را شب چله مي‌گويند. مردم، زمستان را در حقيقت دوماه يا دوبخش مي‌دانند كه 40روز اول را چله بزرگ و 40 روز آخر را كه مصادف با جشن سده است، چله كوچك مي‌نامند.
    پيشينيان براين باور بودند كه در اين شب، فرشته بدي‌ها ( اهريمن) با فرشته‌ي خوبي‌ها ( امشاسپندان ) به جنگ مي‌پردازند و در اين نبرد طولاني كه برابر درازترين شب سال است، بالاخره فرشته‌ي خوبي‌ها، اهريمن را شكست داده و تاريكي از روشنايي شكست مي‌خورد و صبح بعد زاده شدن مجدد خورشيد، آغاز مي‌گردد. زايش خورشيد و آغاز دي را، آيين‌ها و فرهنگ‌هاي بسياري از سرزمين كهن، آغاز سال قرار داده‌اند و به شگون روزي كه خورشيد از چنگ شب‌هاي اهريمني نجات مي‌يافت، روزي مقدس براي مهرپرستان بود.
    جشن شب چله، بعد از نوروز تنها جشني است كه همواره در ميان ايرانيان پايدار مانده است و علت پايداري آن را مي‌تواني:
    - باور ديني كهن مهرپرستان يعني زايش خورشيد و مهر دانست.
    - پايان كار كشاورزان و برداشت محصولات خود و آغاز فصل استراحت آنها دانست كه با مهاجرت روستاييان به شهر، اين جشن كه يادآور روزگاران گذشته ايرانيان است، به ميان مردم شهر نشين نيز رخنه كرده و پايدار مانده است.
    آيين شب يلدا در گوشه و كنار ايران زمين

    مردم ايران در شهرها و روستاهاي مختلف با توجه به فرهنگ، آداب و رسوم ويژه‌ي خود شب چله را جشن مي‌گيرند، كه در اينجا به طور مختصر، به ذكر چگونگي برگزاري اين جشن عمومي و خانوادگي در چند منطقه و شهر ايران مي‌پردازيم:
    خراسان: خراساني‌ها معتقدند كه در شب چله، بايد از ميوه‌هايي كه داراي خواص ويژه‌اي هستند خورد تا سال آينده خواص آنها در بدن باقي بماند. اين ميوه‌ها شامل هويج، گلابي، انار، زيتون سبز، خربزه و هندوانه است، كه در ميان ميوه‌ها، هندوانه از ميوه‌هاي اصلي است كه بايد در شب چله خورده شود. چراكه مي‌گويند هندوانه « گرميت مغز» و « سوزندگي جگر» را دفع مي‌كند. همچنين معتقدند هركس در شب چله هندوانه بخورد جگرش لك برنمي‌دارد. البته بعد از خوردن هندوانه، رسم براين است كه پوست هندوانه را به پشت بام همسايه مي‌اندازند تا اگر استطاعت خريد اين ميوه را ندارد پوست آنرا بتراشد و بخورد و اين عمل تا بام همسايه‌ي هفتم ادامه دارد. از مراسم ديگر اين شب فرستادن خوانچه ميوه است كه از طرف داماد و براي خانواده عروس فرستاده مي‌شود. اين خوانچه، پر از ميوه با هداياي مناسب از قبيل قواره پارچه، دستبند يا گردن بند براي عروس است. در اين خوانچه بايد لااقل هفت رنگ ميوه ( انار، انگور، پرتقال، سيب، گلابي، هندوانه و …) وجود داشته باشد.
    شيراز: اكثر خانواده‌ها در شيراز همانند شهرهاي ديگر ايران، اين شب را به شب زنده‌داري مي‌پردازند، آنها از دوستان و آشنايان خود دعوت مي‌كنند و براي پذيرايي ميهمانان سفره‌اي مي‌گسترند كه بي‌شباهت به سفره‌ي هفت سين نوروز نيست. در اين سفره آينه، قاب عكس حضرت علي، دولاله و چند شمع روشن، اسفند و انواع تنقلات شامل نخودچي، كشمش، حلواي ارده و آجيل مشكل گشا، رنگينك، ارده شيره، خرما، انجير، به همراه چند شاخه گل قرار مي‌گيرد. غذاي ويژه شيرازي‌ها در اين شب هويج پلو به همراه كشمش، مغز گردو و رب است. در اين شب، همه‌ي افراد خانواده تا دير وقت به شوخي، گفتگو، خاطره گويي و مشاعره مي‌پردازند و گرفتن فال حافظ بخصوص در اين شب رواج فراوان دارد.
    مازندران: دو روز مانده به شب چله، در نقاط مختلف مازندران مردم به تهيه‌ي مقدمات اين شب مي‌پردازند و بعد از غروب آفتاب، آن شب را جمع شده و دور كرسي مي‌نشينند و سالمندان حاضر در مجلس به تعريف از سردي زمستان و دوره‌هاي يخبندان گذشته، داستان‌ها و افسانه‌هاي مي‌پردازند. آنها بعد از صرف شام و چاي، روي كرسي، سفره‌اي پهن مي‌كنند كه در آن سفره، خوراكي‌هايي از قبيل: پرتقال، نخود برشته، كشمش، بادام شيرين، نارنگي، سيب، ليموترش، خربزه و هندوانه كه شاه ميوه اين مجلس است، به اضافه انواع تنقلات و شيريني‌هاي محلي وجود دارد. افراد خانواده‌ها به شوخي، بذله گويي و گفت و شنود و تفال به ديوان حافظ مي‌پردازند. در پايان جشن، هر نفر با چشم‌هاي بسته تعدادي گردو برداشته و هنگام خواب زير تشك خود گذاشته و صبح گردوها را مي‌شكند اگر مغز آن سفيد و خوب بود، نيت‌اش برآورده مي‌شود. همچنين در اين شب براي دختراني كه نامزد دارند، از طرف داماد « خرجي »‌مي‌فرستند. داماد در اين خوانچه، تمام چيزهايي كه براي شب چله لازم است به اضافه‌ي ماهي و مرغ قرار مي‌دهد و بعد از غروب آفتاب به خانه‌ي همسر آينده خود مي‌فرستد.
    مردم مازندران معتقدند كه اگر در اين شب ننه سرما گريه كند، هوا باراني و اگر پنبه‌هاي توي لحاف را بريزد بيرون برف و اگر گردنبند خود را پاره كند تگرگ مي‌بارد.
    گيلان: در گيلان و شهرها و روستاهاي آن، شب چله را جشن مي‌گيرند، و هركس بنا به توانايي مالي خود ميوه و آجيل تهيه مي‌كند. ميوه‌ها شامل: انار، ليمو، پرتقال و هندوانه است. مردم گيلان، خوردن هندوانه را واجب و مفيد مي‌دانند. آنها هندوانه‌هايي كه محصول بوستان خودشان بوده را براي شب چله در ساقه‌هاي برنج بافته شده نگه مي‌دارند. افراد خانواده با چند خانواده كه خويش و قوم هستند، در يك جا برگرد سفره‌اي جمع مي‌شوند وبه گفتگو و ترانه خواني و بزن و بكوب مي‌پردازند.
    كساني كه نامزد دارند براي همسر آينده‌ي خود « شب چله گر » مي‌فرستند كه اگر اين كار را نكنند به علت ترك رسم، مورد سرزنش خانواده‌ي عروس قرار مي‌گيرند.
    لرستان: مردم لرستان در شب چله، با گوسفند يا بوقلموني كه براي شب چله، پروار و چاق كرده‌اند غذا تهيه مي‌كنند. افراد خانواده‌ها به همراه بزرگان خانواده‌ها دور هم جمع مي‌شوند، به گرفتن فال و تعريف داستان و خاطره مي‌پردازند. آنها براي اين شب مانند ديگر شهرهاي ايران انواع تنقلات و ميوه‌ها، خربزه و هندوانه تهيه مي‌كنند. در شب چله نيز نوجوانان و جوانان محله‌هاي مختلف در لرستان، به گروه‌هاي دو يا چهار نفري تقسيم شده و به پشت بام خانه‌ها مي‌روند و از مسير دودكش بخاري‌هاي خاموش خانه‌هاي قديمي يا جلو پنجره‌ها، شال مي‌فرستند و با خواندن ترانه‌هاي مخصوص اين شب تقاضاي آجيل و تنقلات مي‌كنند و صاحب خانه نيز مقداري از مواد خوراكي آن شب را به پرشال مي‌بندد و با تكان دادن شال اشاره مي‌كند كه بالا بكشند.
    البته در همه‌ي مناطق كشور در اين شب و روز پس از آن، آيين‌هاي ويژه‌اي انجام مي‌شود كه به سبب مختصر بودن اين نوشتار، از وارد شدن به همه‌ي آنها معذور بوديم. البته شباهت در آيين‌ها. خود از دلايلي بود كه ما را به گزينش و ارائه آيين‌هاي چند استان و منطقه محدود داشت.


    منبع: ipc.aspu.ru


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  12. 4 کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  13. #7
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض


    آشنايي با شب يلدا



    انار و هندوانه را كه در كنار هم ببيني نمي‌تواني ياد چيزي جز يلدا بيفتي. شبي كه مي‌گويند خورشيد در آن متولد شده است و هر روز كه از آن مي‌گذرد، يك دقيقه به طول روز اضافه مي‌شود.
    هرچند اين روزها براي ما يلدا تولد خورشيد است اما براي ايرانيان قديم بيشتر طولاني‌ترين شب سال بود. شبي نحس كه اهريمن تاريكي در آن ترك‌تازي مي‌كرد.
    براي همين بود كه ايراني‌ها در آن تا تولد خورشيد دور آتش جمع مي‌شدند و سفره پهن مي‌كردند. ايرانيان باستان براي آنكه شب يلدا را به رغم اهريمن بدكنش به خوشي بگذرانند، آخرين بازمانده‌هاي ميوه‌هاي پاييزي را جمع مي‌كردند و بر سفره‌شان مي‌گذاشتند و آن را نثار اهورامزدا مي‌كردند.
    خبرگزاري ميراث فرهنگي در گزارشي در مورد يلدا آورده است: «يلدا، چنانكه اغلب فرهنگ‌ها آورده‌اند، ماخوذ از سرياني به معني ميلاد عربي است؛ چون شب يلدا را با ميلاد مسيح تطبيق مي‌كردند، از اين‌رو، بدين نام خوانده شده است. چون ايرانيان اين شب را شب تولد ميترا (مهر) مي‌دانستند، آن را با تلفظ سريانيش پذيرفتند و در واقع، يلدا با نوئل (Noël) اروپايي كه در 25 دسامبر تثبيت شده، معادل است. بنابراين، نوئل اروپايي‌ همان شب يلدا يا شب چله ايراني است.»

    يلدا در گوشه و كنار ايران

    همه ايراني‌ها سي‌امين شب آذر ماه هر سال را با نام شب تولد خورشيد جشن مي‌گيرند. جشني ملي كه براي همه در يك روز برگزار مي‌شود. با اين حال در هر گوشه‌اي رسمي برگزار مي‌شود كه جشن آنها را از ديگران متمايز مي‌كند.
    بختياري‌ها: اگر شب يلدا را در ميان قوم بختياري بگذرانيد به جاي حافظ هميشگي سفره يلدا شاهنامه فردوسي را مي‌بينيد و به جاي فال حافظ بساط شاهنامه‌خواني برپاست.
    مي‌گويند در شب يلدا در استان چهارمحال و بختياري كه بيشتر بختياري‌هاي ايران آنجا سكونت دارند، چند خانواده دور هم جمع مي‌شوند و كساني كه شاهنامه را از حفظ هستند براي ديگران مي‌خوانند. خيلي پيش آمده كه كساني كه شاهنامه را از بر مي‌خوانند حتي سواد خواندن و نوشتن نداشته باشند.
    بختياري‌ها اعتقاد دارند در شب يلدا، ماست، شير، پنير، كنجد، كدو و نان جوي كه خورده شود تا پايان سال موجب فزوني و فراواني نعمت مي‌شود و باعث مي‌شود كه تا سال بعد از اين نعمت‌ها بخورند.
    شب يلدا در قوم بختياري به عنوان شب چله خوانده مي‌شود. بختياري‌ها در اين شب كدو تنبل‌هاي بزرگي كه نماد خورشيد را براي آن‌ها دارد، آب‌پز مي‌كنند و آن‌را به صورت ريز ريز شده در آش كشك مي‌خورند.
    رسم جالبي كه در ميان بختياري‌ها رواج دارد ، به اين صورت كه نان‌هاي محلي به نام گرده را با قطر زياد آماده مي‌كنند. بين اين نان مهره آبي رنگي به نام لپك مي‌گذارند. در شب يلدا نان را تقسيم مي‌كنند و هر كس كه در قطعه نان او لپك جاي دارد، به بخت و اقبال معروف ‌شده و او را شانس خانه مي‌دانند.
    ايلامي‌ها: مردم ايلام معمولا هندوانه را از يك ماه پيش خريداري كرده و در خانه براي شب يلدا نگهداري مي‌كنند. معمولا در اين شب همه اقوام در منزل يكي از بزرگان فاميل جمع شده و اين شب را با گفتن داستانهاي قديمي تا پاسي از شب مي‌گذرانند.
    يكي از آيين‌هاي ويژه اين شب كه در قديم بين مردم اين استان رواج داشته سنت "شلي ملي" است.
    در اين شب عده‌اي از كودكان به بالاي پشت‌بام‌ خانه‌هاي شهروندان مختلف مي‌رفتند و با آويزان كردن سبدي از طريق طناب به درون خانه همسايه و تكرار بيت‌هاي موزون خواستار شريك شدن آنان در تنقلات مي‌شدند. هر خانواده هم بر حسب توان خود مقداري از تنقلات و ميوه خود را در داخل سبد قرار مي‌دادند.
    الموت: حضور بر سر مزار از دست‌رفتگان قبل از غروب آفتاب يكي از مهم‌ترين رسوم است البته با روشن كردن شمع و يا فانوس‌گذاري و روشن گذاشتن چند نقطه به وسيله آتش. اين رسم در بيشتر روستاهاي الموت باقي مانده.
    از غذاي آماده شده آن شب براي بستگان، همسايگان و براي خانواده‌هايي كه تازه وصلت انجام پذيرفته و فاميل و وابسته شده‌اند برده مي‌شود و اگر در آن شب گذرتان بر هر خانه‌اي افتاد با انواع غذاها روبه‌رو مي‌شويد.
    لحظاتي بعد از شام گروهي با نقابي كه به چهره دارند در كوچه و پس كوچه به راه افتاده و با آواز و ترانه‌هاي مخصوص صاحب‌خانه را از آمدنشان مطلع مي‌سازند و صاحب خانه با چيزهاي موجود در خانه به آنها هديه مي‌دهد.
    يلدا آن سوي مرزها

    اما سنت‌هاي يلدا به درون مرزهاي ايران ختم نمي‌شود. سنت يلدا همراه با ايراني‌ها در گوشه و كنار دنيا منتشر شده است. از ژاپن گرفته تا آمريكا در شب 30 آذر ماه هر سال عده‌اي هستند كه تولد خورشيد را جشن مي‌گيرند.
    در كشورهايي كه جمعيت ايراني‌ها بيشتر است معمولا مغازه‌ها هم اجناس مربوط به سفره يلدا را مي‌فروشند و يلدا هرچند هيچ‌وقت شبيه يلداهاي ايران نمي‌شود اما رنگ و بوي ايران را دارد.
    در كشورهايي كه جمعيت ايراني‌ها اندك است يلدا معمولا بهانه‌اي است براي دور هم جمع شدن. سخن گفتن به زبان مادري و ياد گذشته‌ها بودن.

    منبع: بانوی ایرانی



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  14. 4 کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  15. #8
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض


    شب يلدا برگي از تمدن كهن ايران


    اهالي مهربان و بي ادعاي اين مرز و بوم، روزگاري نه چندان دور، در ميان همه سردي و سياهي زمستان، شبي را پاس مي‌داشتند كه پيش از هر چيز نمايشگر انس و الفتي بود كه كودكان سرخوش و بزرگترهاي سبك خيال آن زمان، در زير لحاف سنگين كرسي و بوي زغال سوخته زير آنرا حس مي‌كردند. داستان كهنه و دوست داشتني شب‌هاي دوري است كه همه اهالي يك فاميل، آن را به نشانه عشق و صداقت نهفته در دل‌هاي بي ريا، در جمع ساده و مهربان خود نقل مي‌‌كردند سوقات آن روزهاي دور، يادگاري از همه آيين‌‌هاي فراموش شده‌اي است كه امروز در كم رنگ‌ترين وجه خودنمايي مي‌كند.
    ايرانيان قديم شادي و نشاط را از موهبت‌ها‌ي خدايي و غم و اندوه و تيره دلي را از پديده‌هاي اهريمني مي‌پنداشتند. شب يلدا يا «شب چله» شب اول زمستان و درازترين شب سال است و فرداي آن با دميدن خورشيد، روزها بزرگ‌تر شده و تابش نور ايزدي افزوني مي‌يابد. اين بود كه ايرانيان باستان، آخر پاييز و اول زمستان را شب زايش مهر يا زايش خورشيد مي‌خواندند و براي آن جشن بزرگي بر پا مي‌كردند.
    در سراسر ايران زمين جايي نيست كه خوردن هندوانه در شب يلدا جزو آداب و رسوم نباشد، هندوانه ميوه‌اي است كه هيچ گاه از قلم نمي‌افتد، زيرا عده زيادي از مردم معتقدند كه اگر مقداري هندوانه در شب چله بخورند، در سراسر چله بزرگ و كوچك در زمستان پيش رو سرما و بيماري بر آنها غلبه نخواهد كرد. برگزاري اين شب در جاي جاي ايران از تنوع برخوردار است، يكي از مراسم مشترك بردن هديه شب چله از سوي خانواده داماد براي تازه عروسان است كه به نشانه پايبندي و علاقه خانواده داماد به وصلت انجام شده است. به اين ترتيب يكي، دو روز قبل از فرارسيدن شب چله مردهاي جوان خنچه‌هاي آراسته به ميوه رابه خانه نامزدهاي خود مي‌فرستند و خود به مهماني خانه عروس مي‌روند، خانواده دختر هم لباس و پارچه نبريده به داماد هديه مي‌دهند.
    در گذشته گرد آمدن شب چله دور كرسي با نقل خاطرات شيرين و خواندن كتابهاي داستاني تا نزديك صبح ادامه مي‌يافت. يكي ديگر از آيين‌هاي شب يلدا در ايران، تفال با ديوان حافظ است، مردم ديوان اشعار "لسان‌الغيب" را با نيت بهورزي و شادكامي باز مي‌كنند و فال دل خويش را از او طلب مي‌كنند.
    در برخي ديگر از نقاط ايران "شاهنامه‌ خواني" رواج دارد، نقل خاطرات و قصه گويي پدربزرگها و مادربزرگها نيز يكي از مواردي است كه يلدا را براي خانواده ايراني دلپذيرتر مي‌كند.
    در فرهنگ كهن ايراني، اينها همه ترفندهايي است كه خانواده‌ها گرد هم جمع شوند و بلندترين شب سال را با شادي سحر كنند. برگزاري مراسم شب چله با همه حقايق و داستانهاي همراه با خود، هنوز در ميان ايرانيان از جايگاه ويژه‌اي برخوردار است.


    منبع: www2.irib.ir


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  16. 3 کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  17. #9
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض


    جشن شب يلدا

    جشن شب يلدا، جشن بزرگداشت علم است
    _ جشن شب چله، جشن بزرگداشت علم در دوران باستان است. نياكان ما، در 7000 سال پيش، به گاه‌شماري خورشيدي دست پيدا كردند و با تفكر و تامل دريافتند كه اولين شب زمستان بلندترين شب سال است.
    هزاران سال است كه جشن شب چله در خانه ايرانيان برگزار مي‌شود. اين جشن حتي در زمان حمله مغول و تركان بي‌تمدن هم برگزار مي‌شد.
    استمرار و ادامه برگزاري اين جشن و جشن‌هاي امثال آن نشانه پيوند ناگسستني ايرانيان امروز با فرهنگ نياكان‌شان است. اما آنچه باعث تعجب انسان متمدن و پيشرفته امروزي است، چگونگي دستيابي ايرانيان باستان به گاه‌شماري است كه اين چنين دقيق طلوع و غروب خورشيد را بررسي كرده است.
    گاه‌شماري خود را بر پايه آن گذاشتند. آنها حركت خورشيد را در برج‌هاي آسمان اندازه‌گيري كردند و براي هر برجي نام خاصي گذاشتند. آنها دريافتند هنگامي كه برآمدن خورشيد با برآمدن برج بره در يك زمان باشد، اول بهار است و روز و شب با هم برابر است. آنها مانند ما مي‌توانستند در شب 6 برج را ببينند. از سر شب يكي‌يكي برج‌ها از جلوي چشم‌ها عبور مي‌كنند. برج بره سپس برج گاو و ... آنها مي‌دانستند 6 برج ديگر كه ديده نمي‌شوند در آن سوي زمين هستند و مردماني در آنسوي زمين 6 برج ديگر را نظاره مي‌كنند. آنها دريافتند كه اول پاييز و بهار روز و شب برابر و در اول تابستان روز بلندتر از شب است. آنها گاه‌شماري خود را بر اساس چهل روز، چهل روز تقسيم كردند. در فرهنگ ايرانيان و نياكان ما عدد چهل مانند عدد شش و دوازده قداست خاصي دارد. واژه‌هاي «چله نشستن»، «چل چلي» و در طبرستان واژه‌هاي «پيرا چله،‌ گرما چله» نشانه اهميت اين عدد در ميان فرهنگ ايراني است. آنها در اصل ماه را به چهل روز تقسيم كردند و نه ماه داشتند. اما پس از مدتي اين روزها به سي روز تغيير پيدا كرد و ماه سي روزه شد.
    در شاهنامه آمده است:
    نباشد بهار و زمستان پديد نيارند هنگام رامش نويد
    اين بيت اشاره به گاه‌شماري سرزمين‌هاي ديگر دارد. گاه‌شماري سرزمين‌هاي ديگر براي بهار و فصل‌هاي ديگر سرآغازي نداشتند و اين نشان مي‌دهد كه گاه‌شماري ايرانيان همواره كامل‌ترين گاه‌شماري بوده است. گاه‌شماري ايرانيان تا زمان دانشمند بزرگ خيام ادامه داشت. با ورود اسلام گاه‌شماري قمري اعراب نيز يكي از گاه‌شماري‌هاي مورد استفاده سرزمين ايران شد. وزراء ايراني خلافت عباسي هر پيشنهادي را كه براي اصلاح تقويم نياكان‌شان مطرح مي‌كردند از طرف پادشاهان عباسي رد مي‌شد. آنها مي‌گفتند اگر تقويم شما اصلاح شود باز به آيين و فرهنگ پيشين خود بازمي‌گرديد. اما در زمان خيام شرايط تغيير كرد. او در سن 28 سالگي هنگامي كه وارد دربار شاه خوارزم مي‌شد، شاه از جاي خود بلند مي‌شد و او را كنار خود مي‌نشاند. احترامي كه پادشاهان به خيام مي‌گذاشتند باعث شد دست او در اصلاح گاه‌شماري ايرانيان باز شود. با اصلاح گاه‌شماري بار ديگر فرهنگ و آيين ايراني زنده شد. سامانيان كه دوستار فرهنگ ايراني بودند، دانشمندان و وزرای ايراني را بدون ممانعت نگهبان مي‌پذيرفتند. اين نشانه فرهنگ غني ايراني است. ما شب چله را جشن مي‌گيريم تا ياد بزرگاني همچون خيام و نياكان دورتر از خيام را گرامي بداريم.»
    مير جلال الدين کزازي: كريسمس همان شب چله است
    همايش «کاوشی در شب چله» روز سه شنبه در دانشكده داروسازي دانشگاه تهران برگزار شد. در اين همايش دكتر «ميرجلال الدين كزازي» استاد زبان و ادبيات فارسي، به نقش ايزدمهر در مراسم شب چله و تقليد مسيحيان از اين آيين در شب كريسمس اشاره كرد. از دكتر كزازي تاكنون بيش از 38 كتاب و 80 مقاله به چاپ رسيده است.
    متن زیر برگرفته از سخنرانی دکتر کزازی در این همایش است:
    «شب يلدا، درازترين شب سال و يكي از بزرگترين جشن هاي ايرانيان است. ايرانيان همواره شيفته شادي و جشن بوده اند و اين جشن ها را با روشنايي و نور مي آراستند. آنها خورشيد را نماد نيكي مي دانستند و در جشن هايشان آن را ستايش مي كردند. در درازترين و تيره ترين شب سال، ستايش خورشيد نماد ديگري مي یابد. مردمان سرزمين ايران با بيدار ماندن، طلوع خورشيد و سپيده دم را انتظار مي كشند تا خود شاهد دميدن خورشيد باشند و آن را ستايش كنند. خوردن خوراكي ها و مراسم ديگر در اين شب بهانه اي است براي بيدار ماندن يكي از دلايل گرفتن جشن دراين شب زاده شدن ايزدمهر است.
    مهر به معناي خورشيد و يكي از بغان ايراني و هندي است و تاريخ پرستش به سال ها پيش از زرتشت مي رسد. پس از ظهور زرتشت، اين پيامبر ايراني خداي بزرگ را اهوارمزدا معرفي كرد. ايزدان و بغان را به دو دسته اهورايي و ديواني تقسيم كرد. در باور زرشتي، بغان تيره اهورايي ستوده و تيره ديواني نكوهيده شود. يكي از ايزدان اهواريي مهر ايراني و هني بود. مهر ايزدي نيك است و قسمتي از اوستا به نام او، نام گذاري شده است. در مهريشت اوستا آمده است: «مهر از آسمان با هزاران چشم بر ايراني مي نگرد تا دروغي نگويد.»
    ايزد مهر در يكي از شهرهاي خاوري ايران از دوشيزه اي به نام ناهيد زاده شد. پس از مدت اندكي كشور به كيش مهرپرستي گرويد. مهرپرستي از مرزهاي ايران فراتر و به رم رفت. پادشاهان رم به آن گرويدند و دين رسمي رم شد. «يوليانوس» يا «ژوليان» يكي از پادشاهان رومي گروه گروه مردم ترسا را به دين مهر مي كشاند و دعوت مي كرد. هنوز هم نيايش هاي اين شاه رومي با مهر برجاست. «اي پدر در آسمان نيايش مرا بشنو» «يوليانوس» در اين نيايش خدا را پدر مي نامد. اين اسمي بود كه ترسايان به تقليد از مهرپرستان بر خداي خود گذاشتند. روميان سال هاي بسيار تولد مهر و شب چله را جشن مي گرفتند و آن را آغاز سال مي دانستند. حتي پس از گسترش دين مسيحيت، باز كشيشان نتوانستند از گرفتن اين جشن ها جلوگيري كنند و به ناچار مجبور شدند به دروغ اين شب را زادروز تولد عيسي معرفي كنند تا روز 25 دسامبر را به بهانه تولد عيسي جشن بگيرند نه تولد ايزدمهر،‌ هنگامي كه به آيين و مراسم مسيحيان در كريسمس نگاه مي كنيم بسياري از نشانه هاي ايراني اين مراسم را در مي يابيم. ايرانيان قديم در شب چله درخت سروي را با دو رشته نوار نقره اي و طلايي مي آراستند. بعدها مسيحيان درخت كاج را به تقليد از مهرپرستان و ايرانيان تزيين كردند. مهر از دوشيزه با كره اي به نام آناهيتا در درون غاري زاده شد كه بعدها مسيحيان عيسي را جايگزين مهر و مريم را جايگزين آناهيتا قرار دادند. يكي ديگر از وام گيري هاي مسيحيان از مهرپرستان، روز مقدس مسيحي يعني يكشنبه است.
    Sunday به معني روز خورشيد يا مهر است كه روز مقدس مهرپرستان بود. ارنست رنان درباره آيين مهرپرستي گفته است:‌ «اگر عيسويت به هنگام گسترش خود بر اثر بيماري مرگ ماري باز مي ايستاد، سراسر جهان به آيين مهر مي گرويد.»
    یلدای ایرانی، شبی که خورشید از نو زاده می شود

    منبع: www.zendehrood.com


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  18. 3 کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  19. #10
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض


    شب يلدا با حافظ


    قرنهاست که طولاني ترين شب سال در خانه هاي ايرانيان با گرمي مراسم يلدا برگزار مي شود مراسمي که هنوز گرمايش را به زندگي شهري ، عوض شدن روابط و حتي فاصله ها نداده است ، براي نسل جديد با تازگي و هيجان همراه است و براي نسل قديم ، غم شيرين گذشته را زنده مي کند.
    در باورهاي قديم ، شب يلدا طولاني ترين و تاريک ترين شب سال بود ، شب حمله اهريمن براي جلوگيري از تولد خورشيد تلقي مي شد و مردم در اين شب به اميد تولد خورشيد بيدار مي ماندند و شب زنده داري مي کردند. شب يلدا و به تعبيري شب چله ، آغاز چله بزرگ است که از اول دي ماه تا 10 بهمن ادامه دارد و اين 40 روز نيز سردترين روزهاي سال اند که براساس همان باور قديمي ، خورشيد تازه به دنيا آمده بايد بزرگ شود و براي گرم کردن زمين نيرو به دست آورد. چله کوچک نيز از 10 بهمن تا 20 اسفند ادامه دارد و ازاين رو کوچک خوانده مي شود که سرماي هوا در آن کمتر است.
    «شب يلدا از سنتهاي زيبايي است که توانسته همراه با دستاوردهاي جديد هنري و علمي دنياي نوين ، از گذشته هاي دور خود را حفظ کند.» محمدرضا يوسفي ، نويسنده و محقق ادامه مي دهد: شب يلدا از جمله سنتهايي است که به دليل نوآوري و زيبايي که در ذات خود دارد ، توانسته است ، به رغم همراهي با گونه هاي متفاوت اجتماعي ماهيت خود را حفظ کند. وي به ايسنا مي گويد: شب يلدا حلقه ارتباطي فصلي و نسلي است بنابراين از گذشته هاي دور با انواع بازي در زندگي هاي شباني و روستايي همراه بوده است ؛ يعني برپايي بازي هايي همچون «کوزه گلي» از سرماي زمستان و زندگي طولاني در خانه ها خبر مي داد. يوسفي اظهار مي کند: نماد شب يلدا هندوانه است. ميوه اي با پوشش سبز که درون آن قرمزي ويژه اي دارد و اين قرمزي نشان گرما و خورشيد و نمادي از زندگي و حرکت است و اين سرخي در کنار برودت بويژه در گذشته اهميت ويژه اي داشته است.
    يلدا با حافظ

    مصطفي رحماندوست ، نويسنده و شاعر اعتقاد دارد تنها خانواده هاي بافرهنگ به سنت حافظ خواني و شاهنامه خواني در شب يلدا وفادار مانده اند. وي مي گويد: شب يلدا بر دو پايه استوار است ؛ خوردن ميوه ها و تنقلات که البته انتخاب هر کدام از آنها فلسفه خاصي دارد و دور هم جمع شدن و گپ زدن که معمولا با حافظ خواني همراه است.
    وي معتقد است ، در گذشته هم فقط افراد فرهيخته و اهل سواد و دانش اين شب را با حافظ خواني و شاهنامه خواني توام مي کردند ، چرا که همه خانواده ها اهل سواد نبودند تا کارهايي مثل حافظ خواني برايشان لذتبخش باشد. رحماندوست مي گويد: در حال حاضر نيز وضعيت کمابيش به همان منوال است ، يعني به استثناي خانواده هايي که به فرهنگ و فکر اهميت مي دهند ، بقيه کماکان همان روش را دنبال مي کنند و بيشتر هم و غم خود را بر تقويت شکمي قرار مي دهند. وي ادامه مي دهد: اگرچه بررسي تطبيقي در زمينه حافظ خواني در گذشته و حال ممکن نيست ، ولي مي توان ادعا کرد در حال حاضر فقط خانواده هاي بافرهنگ به اين جنبه شب يلدا مي پردازند. برعکس اين اظهارنظر، محمد آقاپور ، مردم شناس ، معتقد است : مراسم حافظ خواني در اين شب متعلق به طبقه خاص و اهل ادب و فرهنگ نيست ، چرا که تقريبا در تمام منازل ، کتاب حافظ وجود دارد و نه فقط مختص اين شب نيست بلکه اصولا مردم به حافظ خواني و فال حافظ اعتقاد دارند. به گفته وي ، در عامه مردم باور و اعتقاد به فال حافظ بسيار قوي است.


    منبع: جام جم



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  20. 7 کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/