بهناز جلالی پور: همه شما موتورهایی دارید که نمی توانید از آنها استفاده کنید، پس چرا این همه هزینه کرده اید؟ محسن عسگری: هر کس ورزشی را دوست دارد و هر فعالیتی هزینه ای دارد. ما هم عاشق این ورزش و هیجانش هستیم. این موتورها اصلا وسایل شهری نیستند. و قدرت مانور موتورهای موجود را ندارند. نهایت زمانی که یک نفر می تواند پشت این موتور بنشیند، دو تا 2.5 ساعت است. بعد از آن به دلیل فشاری که بر بدن می آورد، نشستن پشت آن مضر است. در ثانی این از موتور نمی توان در خیابان با ترافیکی که وجود دارد زیاد استفاده کرد؛ چون اگر درجا کار کند آمپرش بالا می رود.
مسابقاتی در ایران برگزار می شود که بتوانید در آن شرکت کنید؟
قرار است از سال 88 مسابقات فصلی به طور جدی برگزار شود. مسابقاتی هم که تا کنون در ایران برگزار شده به صورت نمادین بوده است.
برای سوار شدن بر این موتورها آموزش های خاصی هم وجود دارد؟
پیش از این مدرسه موتورسواری وجود داشت ولی در سال 84 و بعد از آن که یکی از موتورسواران از روی یک اتوبوس پرید و جانش را از دست داد، این مدرسه تعطیل شد. در این مدرسه به علاقه مندانی که بین 20 تا 35 سال سن داشتند و همچنین دارای گواهی نامه موتور سیکلت و عدم سوءپیشینه بودند، آموزش داده می شد. در حال حاضر آقای مهران همتیان که دارای گواهی نامه مربی گری است، نظاره گر کار موتورسواران است و سعی می کند موارد لازم را به صورت تئوری آموزش دهد و گاهی نیز با موتور بچه ها را همراهی می کند تا این ورزش را حرفه ای کند.
نهایت سرعتی که می توان با این نوع موتورها رفت 299 کیلومتر در ساعت است. در حال حاضر حدود 100 دستگاه موتور سنگین در ایران وجود دارد. این موتورها برخی قانونی وارد می شود و برخی هم به طور غیرقانونی. اما نکته جالب این که آخرین مدل های موتورهای سنگینی که در دنیا وجود دارد، در ایران نیز پیدا می شود.
استهلاک این موتورها به شدت بالا است و وسایل آن نیز باید همچون خود موتورها از دوبی وارد شود. هر حلقه لاستیک این موتورها 470 تا 480 هزار تومان و لنت آن نیز 170 تا 180 هزار تومان است. کلاه استاندارد این کار نیز یک تا دو میلیون تومان قیمت دارد و لباس آن نیز یک میلیون و 200 هزار تومان است که همگی باید از دوبی خریداری شود و اگر در فرودگاه این لباسها را توقیف کنند به ازای هر کیلو، 50 هزار تومان جریمه دارد. کاپشن و شلوار چرم مخصوص موتور سواری حداقل 10 کیلوگرم وزن دارد.
امین وزیرنژاد، 7-8 سال است که موتور سواری می کند. شغل اصلی اش لوستر فروشی است. از ابتدای گفت و گو پشت کامپیوتر نشسته و در حال دیدن عکس های موتور است؛ اما یک باره شاکی می شود از این سوال و جواب ها و می گوید:
این ها را که همه می دانند. خانوم یه کم از مشکلات ما بگید. ما برای رساندن این موتورها به پیست مشکل داریم و در بسیاری موارد دچار مشکل می شویم. این موتورها برای شهر نیست؛ چرا که جای آنها در خیابان ها نیست. این اتفاقات زمانی می افتد که برای رفتن تا پیست (این پیست مخصوص دوچرخه سواری و اسکیت و کارتینگ است و کاملا برای این موتورسواران غیراستاندارد است؛ اما فعلا چاره ای جز استفاده از این پیست ندارند. پیست دیگرشان هم پارکینگ استادیوم آزادی است که سازمان تربیت بدنی در تلاش است تا آن را از موتورسواران بگیرد.)، آن هم با مجوز در روزهای پنجشنبه یا جمعه از خانه خارج می شوند.
وی ادامه می دهد: اصولاً هر چه که کم است، بیشتر به چشم می آید. وقتی هم که بخواهند برخورد کنند، کاملا سلیقه ای عمل می کنند. اگر این موتورها از طریق گمرک وارد شود، پلاک می شود و هویت مشخص دارد. بحث تردد آن هم حل می شود که البته تربیت بدنی باید متولی آن باشد.
گفته می شود برخی از دارندگان این موتورها جهت اقدامات فرهنگی و ... در صورت نیاز نیروی انتظامی همیار پلیس می شوند. آیا تایید می کنید؟
بله ما با نیروی انتظامی جهت شرکت در مراسم فرهنگی همکاری می کنیم. در این مراسم ما با پوشیدن لباس پلیس، در مانورها شرکت می کنیم.
شرکت در طرح مبارزه با سرقت و کیف قاپی در منطقه ستارخان یکی از طرح هایی بوده که اعضای موتورسواران در آن شرکت داشته اند و ظرف یک هفته با همکاری پلیس آمار منطقه را به صفر رسانده اند. نحوه شرکت آنها در این طرح ها به این صورت است که در کنار پلیس در منطقه حاضر می شوند و اگر مورد خاصی پیش بیاید با دستور پلیس به تعقیب فرد مورد نظر می پردازند.
عسگری در اینجا وارد صحبت می شود و می گوید: در یک مورد وقتی دزد بانک در حال فرار بود، پشت سرش گاز دادم. از صدای آن در جایش میخ کوب شد و ایستاد.
در صورت لزوم پلیس درخواستی مبنی بر حضور تعدادی از موتورسواران را به فدراسیون می دهد و از میان 20 عضو فعال تعدادی انتخاب شده و داوطلب در مراسم شرکت می کنند.
آیا از این مراسم خاطره ای هم دارید؟
بله، یک بار باید با پلیس بزرگراه به عنوان پلیس نامحسوس همراه می شدیم. حکم ما هم از سوی پلیس بزرگراه صادر شده بود. من باید در مدرس شمالی مستقر می شدم. در یک مورد که مشغول تعقیب یک خودرو بودم، دیدم سر مدرس- صدر به شدت ترافیک شده و یک پژو 405 بزرگراه را بسته و همه آماده باش هستند. تا رسیدم دیدم برای گرفتن من بوده آنها اشتباه گرفته بودند .
آیا قبول دارید این ورزش خطرناکی است؟
سرعت بالا و هیجان ناشی از سوار شدن بر این موتور نیز گاهی برای این موتورسواران دردسر ساز است همچون چند خاطره ای که تعریف می کنند که تنها عشق سوار شدن بر موتور باعث گرفتاری شان شده است.
اما کورس گذاشتن هم عالمی دارد مردم عادی وقتی این موتورها را می بینند چنان هیجان زده می شوند که اگر درخواست سواری نداشته باشند، حتما عکس و فیلم از آنها می گیرند. اکنون، موتورسواران چشم انتظار آماده شده پیست مسابقه ای هستند که از دو سال پیش با سرمایه خصوصی در پرند در حال ساخت است و زمان افتتاح آن نیز بین 8 ماه تا دو سال دیگر اعلام شده است. استانداردهای این پیست حتی یک درجه از سطح بین المللی بالاتر بوده و قابل استفاده برای مسابقات اتومبیل رانی نیز هست.
پاسخ با نقل قول
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)