حرکت امام حسین(علیه السلام) از مدینه حرکت امام حسین(علیه السلام) از مدینه
امام از بیعت با یزید سر باز زده بود و بسیاری از مردم از علت آن بی خبر بودند هم چنین جان مبارك او به مخاطره افتاده بود.
بررسی حركت امام حسین (علیه السلام) از مدینه به كربلا
با مرگ معاویه و فشار یزید بر بیعت برای خلافت خود ، ناگاه امام حسین (علیه السلام) مدینه را رها كرد و به هجرتی الهی روی آورد. این هجرت از مدینه تا كربلا بود. در این پژوهش ، ضمن بررسی این هجرت ، از ملحق شدگان به آن امام شهید یاد خواهیم كرد.
امام حسین (علیه السلام) درمدینه ولادت یافت و در آنجا رشد نمود. پس از مرگ عثمان مسلمانان با امام علی (علیه السلام) بیعت كردند و امام از مدینه به كوفه هجرت فرمود . در این هجرت فرزندان، از جمله، امام حسین(علیه السلام) پدر را همراهی كردند. پس از شهادت علی (علیه السلام) چون مردم كوفه با امام مجتبی (علیه السلام) بیعت كردند، اقامت امام حسین (علیه السلام) همراه برادر دركوفه ادامه یافت. پس از شش ماه مردم امام حسن (علیه السلام) را در برابر معاویه تنها نهادند. صلحی با شرایطی ناپایدار برامام تحمیل شد. امام مجتبی (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) و اهل بیتشان بار دیگر به مدینه بازگشتند. پس از شهادت امام مجتبی (علیه السلام) ، امام حسین (علیه السلام) در مدینه اقامت داشت. این اقامت حدود 10 سال ادامه داشت تا این كه معاویه در نیمه های رجب سال شصت از دنیا رفت.
پس از مرگ معاویه بود كه یزید به سرعت اعلان خلافت كرد. از آغاز خلافت به ناحق یزید، حركت امام در چند مكان شایان بررسی است:
1. در مدینه
یزید در تلاش برآمد كه درمدینه از امام بیعت بگیرد. والی مدینه، آن حضرت را چند بار به دارالاماره باز خواند. امّا امام به بیعت با یزید تن نداد. در جزیره العرب این سخن پیچیده بود كه از بزرگان تنها سه نفر با یزید بیعت نكرده اند:
1. «عبدالله بن عمر» كه یزید از استنكاف او چندان وحشت نداشت، چون او مرد زاهد پیشه ای بود و هیچ خطری از جانب او خلافت یزید را تهدید نمی كرد .
2. «عبدالله بن زبیر». او مرد رزم و پیكار بود، امّا از تقوای الهی چندان نصیب و بهره ای نداشت. از این رو راه خرید او برای یزید باز بود. از این گذشته یزید در جنگ با او به خود هراس راه نمی داد.
3. امام حسین (علیه السلام) كه پیامبر اكرم (صلی الله علیه وآله) او را از خود ، و خود را از اودانسته بود : «حسین منی ، انا من حسین»1. امام، مصداق «وَزَادَهُ بَسطَهً فِی العِلمِ وَ الجِسم»2 بود یعنی قدرت علمی و جسمانی او زبانزد بود و بنابراین، تدبیر مبارزه یا بیعت با او چنان آسان نبود.
2.حركت از مدینه به سوی مكه
در شب یكشنبه بیست و هشتم ماه رجب، همگان با خبر شدند كه امام از مدینه به سوی بیت الله الحرام هجرت فرموده است.3
امام در راه مدینه النبی به مكه معظمه از جاده اصلی حركت فرمودند؛ در بین راه، مسلم بن عقیل از امام خواست كه برای حفظ امنیت چون ابن زبیر كه شب گذشته از مسیر انحرافی و فرعی عبور كرده بگذرند؛ ولی آن حضرت نپذیرفتند. چندان راهی طی نشده بود كه امام با عبدالله بن مطیع برخورد می كنند. او گفت فدایت شوم، به كجا قصد دارید بروید؟ امام فرمود «هم اكنون به مكّه امّا بعد از آن، از خداوند طلب خیر خواهم كرد.» او امام را از این كه به كوفه رهسپار شوند برحذر داشت چرا كه آنها قاتل امام علی(علیه السلام) و امام مجتبی(علیه السلام) بوده اند. آری او به امام گفت: شما سید عرب هستید، پس در حرم بمانید.4
امام از بیعت با یزید سر باز زده بود و بسیاری از مردم از علت آن بی خبر بودند هم چنین جان مبارك او به مخاطره افتاده بود. آن حضرت از مدینه به مكه هجرت فرمود تا در ازدحام حجّ، مردم را از سرّ عدم بیعت خود با یزید آگاه سازد و در حرم امن الهی نیز امنیت جانی داشته باشد.
امام در شب جمعه سوم شعبان وارد مكه معظمه شدند؛ به محض آن كه چشمان امام به خانه های اطراف مكه افتاد این آیه را تلاوت فرمودند: «وَلَمّا تَوَجَّه تِلقَاءَ مَدیَنَ، قَال عَسی رَبِّی أَن یَهدِیَنِی سَواءَ السَّبِیل»5؛ همین كه خود را در مدخل شهر مدین یافت گفت امید دارم كه پروردگارم مرا به راه راست هدایت فرماید. این آیه شریفه درباره حالت ورود حضرت موسی به مدین بعد از فرار از مصر بود.
ادامه دارد...
---------------------
پی نوشت ها:
1. بحارالانوار،ج45،ص 314
2. بقره، آیه 247
3. تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص341
4. تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص345
5. قصص،آیه 22
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)