قرآن
آنگاه که فرشته وحی، جبرائیل علیه السلام، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را در برگرفت و آن واقعه عظیم و توصیف ناشدنی به نام « بعثت » اتفاق افتاد، ناگاه بر زبان رسول اعظم کلماتی جاری شد، کلماتی که برای همه تازگی داشت. جبرئیل به رسولش گفت: بخوان! رسول اعظم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: چه بخوانم؟ پس او را در پوشش خود گرفت و گفت: « اقرأ باسم ربک الذی خلق _ خلق الانسان من علق _ اقراء و ربک الاکرم _ الذی علّم بالقلم _ علّم الانسان ما لم یعلم...».
و این کلمات، تعبیر به آیات شد و این آیات اندک اندک با ترتیبی خاص و شگفت انگیز در کنار هم قرار گرفتند و سوره ها را پدید آوردند. سوره ها یکی بعد از دیگری تکمیل شد و بعد از 20 سال تبدیل به کتابی شد که خداوند آن را « قرآن » نامید. آری قرآن نازل شد و در آیه ای از آیات نورانیش به معرفی خود پرداخت و با ندایی رسا فرمود: « ان هذا القرآن یهدي للتي هي اقوم »
گفت: دوران دیگران به سر آمده است و زمان، زمان قرآن است. چرا که نه پاپ را توانایی هدایت انسانی است و نه کاهن را نای راه جویی، و نه « خاخام » را قدرت به سر منزل رساندن بشر است. زمانه، زمانه ای است که بشر حتی خود را نیز گم کرده است و در پستوی تاریک تاریخ در پی هستی گمشده خود می باشد. اما قرآن در این برهه وانفسا منّت بر انسان نهاد و به وسیله رسول اعظم صلی الله علیه و آله و سلم آمد تا آنچه را که بشر آن را نمی یابد، به آنها بنمایاند. و او را بی نیاز از « کلیسا و کنیسه »، تورات و اناجیل اربعه بنماید.
زیرا که:
نقش قرآن چون در این عالم نشست نقش های پاپ و کاهن را شکست
آری! قرآن آمد. قرآنی که سراسر نور و روشنایی « و أنزلنا الیکم نوراً مبیناً »، (سوره نساء _ آیه 174) و سرچشمه هدایت انسان است.
«...کتاب انزلناه الیک لتخرج النّاس من الظّلمات الی النّور...»
او که شفا و رحمت است و حقیقی است آن چنان تابناک، که کسی را یارای رویارویی با او نیست.
« انّا نحن نزّلنا الذّکر و انّا له لحافظون »
(سوره حجر _ آیه 9)
چون خدایش حافظ است، الی الابد از تحریف و تغییر و شبهه « ناکافی و ناکارآمدی » مصون می باشد. او « احسن الحدیث »است. زیرا که حتی سخنان نورانی و تابناک رسول اعظم صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را نیز تاب برابری با آن نیست. به حدی که اگر آیه ای در کلام رسول اعظم باشد و یا در خطبه ای از مولا، در آن میان خودنمایی می کند و چرا چنین نباشد؟ مگر نه این است که نبیّ و حضرت علی صلوات الله علیهما مخلوق خدای عزوجل هستند و قرآن نیز کلام حق. مگر می تواند کلام مخلوق با کلام حق برابری کند؟ آری! خداوند متعال فرموده است: « الله نزّل احسن الحدیث...»، (سوره زمر _ آیه 23).
این کتابی است که بهترین، والاترین، زیباترین و... معانی است در قالب والاترین، بهترین، زیباترین و... الفاظ. چون سرسلسله خوبان سخن و اندیشه و هدایت و رحمت و... است. دیگر نیازی برای بشر نیست که دست نیاز برای دیگر سخنان و اندیشه ها و هدایت ها و کتب دراز نمایم. زیرا که آنچه خوبان عالم دارند، همه در این خوبترین، جمع است. به همین دلیل خدای سبحان او را با نام «کتاب تفصیل و تبیان» وصف و معرفی می کند و می گوید:
« و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شيء »
پس چه خوب است که در این « برهوت معنویت »، « بمباران فحشا » و « ایدز فرهنگی » خود را با چنگ انداختن به ریسمان « اعتصام » قرآن و سخنان مفسران راستینش یعنی ائمه اطهار علیهم السلام بیمه نمائیم. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم می فرمایند:
«... فاذا التبست علیکم الفتن کقطع اللّیل المظلم فعلیکم بالقرآن. فانّه شافع مشفّع و ماحل مصدّق و من جعله امامه قاده الی الجنّة و من جعله خلفه سافه الی النّار و هو الدّلیل یدلّ علی خیر سبیل و هو کتاب فیه تفصیل و بیان و تحصیل و هو الفصل لیس بالهزل و له ظهر و بطن. فظاهره حکم و باطنه علم. ظاهره أنیق و باطنه عمیق له نجوم و علی نجومه نجوم لا تحصي عجائبه و لا تبلی غرائبه. فیه مصابیح الهدی و منار الحکمة...».
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)