خیلیها زمانی که وقت ازدواجشان فرا میرسد و عاشق میشوند، اشک میریزند و سر به دیوار میکوبند و فقط خودشان را تنها عاشق عالم میدانند آنهم از نوع لیلی و مجنونش. بیشتر این افراد نه حرف كسی را گوش میكنند و نه یك ذره از منطقشان بهره میگیرند و خودشان یک تنه میخواهند به جنگ تمام مشکلات بروند و بار عاشقیشان را بر دوش بکشند.
اگر نگاهی به وضعیت ازدواج در كشور بیندازیم و البته آمار طلاق، آن وقت متوجه نتایج منفی این عقل كل بازیها میشوید. این در حالی است که در بسیاری از موارد «عاشق شدن، درست ازدواج كردن و حفظ و استحكام زندگی مشترك» فقط به چند مهارت ساده نیاز دارد و اندكی «صبر» كه اغلب ما در كمال غرور معتقدیم كه هم مهارت داریم و هم صبور هستیم!
خلاصه اینکه اگر عاشقاید، اگر قصد ازدواج دارید، اگر بعدها میخواهید ازدواج کنید، اگر ازدواج کردید و... در هر صورت پیشنهاد میشود نکات زیر را که از تجمیع نظرات کارشناسان و محققان بدست آمده است حتما بخوانید.
موقع ازدواج هرگز فراموشتان نشود که
-خانواده ھر دو نفراز نظر فرھنگی و سنت ھای رایج نزدیك به ھم باشید.
-تا سر حد امكان، تمكن مالی دو خانواده متناسب با یكدیگر باشد.
-اگر ھر دو نفر اھل یك شھر نیستید حداقل در سایر زمینهھا و آداب و رسوم نزدیك به
ھم باشید.
-دیدگاهھای دو خانواده از نظر مذھبی – ---------- – اجتماعی و معاشرت نزدیك به ھم باشید
-در خانواده دو طرف پدرسالاری یا مادرسالاری به صورت مطلق وجود نداشته باشد.
-از نظر میزان تحصیلات، اختلاف فاحش نداشته باشید.
-در انتخاب محل سكونت یا محل كار اختلاف سلیقه نداشته باشید.
-از نظر طرز تفكر و اندیشه اجتماعی به ھم نزدیك باشید.
-در انتخاب ھمسر پس از بررسی معیارھای طرف مقابل، وضعیت خود را با وی مقایسه كنید و در صورت ھماھنگی تصمیم گیری نمایید بدون توجه به شرایط خود انتخاب ایده آلی نکنید.
-در انتخاب ھمسر از پدر و مادر و خویشاوندان خود نظرخواھی كنید ولی مواظب باشید چون به علت عدم تخصص ممكن است نظر آنان تحت تأثیر معیارھای خاص مناسب نباشد. حتماً با مشاور واجد شرایط مشورت كنید.
به خاطر 3 دلیل ازدواج نكنید
حواستان باشد كه برای متاهل شدن نه عجله كنید و نه زیاد دست دست كنید ضمن اینكه به خاطر برخی دلایل مسخره هم تن به ازدواج ندهید.
جنگ با خانواده؛ یكی از شایع ترین دلایل منفی برای ازدواج كردن، تعارض و اختلاف با والدین است . در اغلب موارد طغیان و سركشی علیه والدین سلطه گر و یا شورش علیه خانواده آشفته، ممكن است دلایل منطقی برای ازدواج یك فرد جوان به حساب آید كه غلط است؛ ازدواج فرار از یك خانه به یك جنگل نیست!
میخواهم مستقل باشم؛ شباهت ظریفی بین نیاز به فرار یا سركشی و نیاز به مستقل بودن وجود دارد. استقلال از خانواده كاری است كه شما میتوانید انجام دهید، اما نمیتوانید انجام این كار را از شریك خود نیز انتظار داشته باشید. مستقل شدن سالها طول میكشد. رشد و توسعه استقلال فرآیندی فراتر از عملكرد شخصی شماست.
من سرخورده شده ام: سرخوردگی و جبران شكست عاطفی قبلی، دلیل منفی دیگری برای ازدواج كردن است. این سندروم چیزی است كه آسان تر در اشخاص دیگر پیدا میكنیم تا در خودمان. پاسخ عمومی برای این افراد «نه گفتن» است! مثلاً میگویند: من فهمیدم تو چه میگویی اما ازدواج كردن از نوع دیگر است...
كارت و كیك باشد برای بعد...
دقت كنید كه به جای وقت گذاشتن برای كیك عروسی همدیگر را بشناسید! تا به حال به رفتارهای زوجهای جوانی كه در خیابانها دنبال لباس و حلقه و كیك عروسی میگردند دقت كردهاید؟ «دیوید آلسون»، روانشناس معروف در خصوص این رفتارها كه البته خیلی هم لحظات شیرینی است میگوید: «همسران وقت و پول زیادی را برای آماده شدن جشن عروسی هزینه میكنند، تا آمادگی برای ازدواج! و این در حالی است كه عروسی فقط یك روز طول میكشد، درحالی كه ازدواج برای تمام عمر است.»
همین آدمها را از نزدیك نگاه كنید، زمانی كه آنها برای یادگیریهای اساسی ازدواج و مهارتهای ارتباطی، همسری و والدینی اختصاص میدهند، بسیار كمتر بوده و این اشتباه بزرگی است.
چرا مرا انتخاب كردی؟
دلایل هشیار و ناهشیار زیادی دو نفر را مجذوب یكدیگر میكند. یكی از راههای بهبود روابط ، كشف این دلایل است. زن و شوهرها بایستی بدانند چرا یكدیگر را دوست دارند، كجاها شبیه هم هستند و كجاها با هم تفاوت دارند و چرا میخواستند كه با هم ازدواج كنند.
این امر باعث میشود به ویژگیهای مثبت همسرتان خوگیری پیدا نكنید و دلیل انتخاب همسرتان را به عنوان شریك زندگی از یاد نبرید . برای شناخت بیشتر دلیل ازدواج با همسرتان میتوانید شرایط زیر را نیز در نظر بگیرید:
-اولین چیزی كه از همسرتان شما را مجذب خود كرد چه چیزی بود؟
-مجذوب چهره و حركات همسرتان شدید و یا بعد از صحبت احساس اشتراك می كردید؟
-به صورت دفعی عاشق همسرتان شدید یا با زندگی و تجربه رابطه محكمی پیدا كردید؟
-احساس میكنید در چه زمینههایی شبیه شما است و در چه زمینههایی با هم تفاوت دارید؟
-دوست دارید چه صفتی از همسرتان را افزایش و كدام را كاهش دهید؟
-اگر بخواهید همسرتان را در یك یا چند صفت خلاصه كنید چه چیزهایی را نام میبرید؟ -چه شباهتی بین همسرتان و والدین شما وجود دارد؟
خوشحالم كه «تو» قسمتی از زندگی ام هستی!
روانشناسان معتقدند كه احساسات عاشقانه تقریباً در بهترین حالت خود تا سه سال طول میكشد. در واقع باید منتظر تغییراتی در احساسات اولیه عشق باشیم. با این حال بسیاری از روانشناسان معتقدند میتوان احساس عشق را برای مدت طولانی تری زنده نگاه داشت. ضمن اینكه آموزههای دینی ما این نكته را آموزش داده كه رابطه عاشقانه باید تداوم داشته باشد تا زندگی خانوادگی به شكوفایی و تكامل برسد و این مهم با اعتماد و احترام طرفین محقق می شود. اما چگونه؟
صادق باشید و همدیگر را در احساساتتان سهیم كنید؛ یك رابطه خوب بر پایه صداقت و احترام بنا میشود. صداقت عنصری ضروری برای یك رابطه عاشقانه است. همچنان كه در عشق پیش میروید، بیشتر خودافشایی كنید، از گذشته بگویید و در مورد آرزوها و امیدهای خود صحبت كنید. اگر در موضوعی دیدگاه متفاوتی دارید، با صمیمیت به نظرات هم احترام بگذارید.
تحسین كنید؛ تواناییهای همسرتان را تحسین كنید و در جستوجوی چیزهای كوچك باشید هر روز توانایی همسرتان را تحسین كنید، برای مثال «صبوری شما همیشه مرا تحت تاثیر قرار میدهد» یا «چه دست پخت خوبی دارید».
گوش دادن را یاد بگیرید؛ از نظر كلامی خانمها و آقایان با هم متفاوت هستند، خانمها قدرت پردازش بیشتری در فهمیدن، پردازش كردن و گوش دادن صحبتهای دیگران دارند كه ریشه در تعداد بیشتر سلولهای عصبی مرتبط با پردازشهای زبانی در قسمت چپ مغز دارد. چه صحبت كننده هستید و چه گوش كننده، یاد بگیرید كه چگونه گوش كننده فعالی باشید. به چهره فرد مقابل نگاه كنید و با نشانههای كلامی مانند آهان و نشانههای بدنی مانند تكان دادن سر جواب بدهید.
همواره بگویید دوستت دارم؛ گفتن این دو كلمه كار سادهای نیست. بسیاری از افراد در خانوادههایی بزرگ شدهاند كه احساس دوست داشتن را به صورت كلامی انتقال نمیدهند. بعضیها در نهایت از طریق پیام یا از طریق ایمیل این كار را میكنند. وقتی به چشمان همسرتان نگاه میكنید و میگویید دوستت دارم مغز مادهای به نام اكسی توسین كه به هورمون عشق معروف است، ترشح میكند، مادهای كه در تحكیم یك رابطه عاشقانه بسیار موثر است.
مشکلات را مهر و موم شده در دلتان نگذارید
-یک منبع بسیار با اهمیت رضایت مندی در ازدواج عبارت است از پاداشهایی که طرفین به یکدیگر میدهند. «جیکسون، والدون و مور» دریافتند که زن و شوهرهای شادکام در عوض پاداش هایی که از یکدیگر دریافت می کنند به همدیگر پاداش می دهند، اما رفتار تنبیه کننده طرف مقابل را نادیده میگیرند. آنها در مورد رفتار خوب تقابل دارند اما رفتار طرف مقابل را تلافی نمیکنند. برعکس، زوجهای ناراضی رفتار پاداش دهنده یکدیگر را نادیده میگیرند اما دائماً با تنبیه کردن رفتار نامطلوب طرف مقابل، دست به مقابله میزنند.
-بین دو نفر همیشه احتمال اختلاف نظر وجود دارد و بیشتر اداره و حل این اختلافها با شادکامی ازدواج ارتباط دارد. یک مورد تفاوت در این است که آیا به محض پدیدار شدن اختلاف نظر، مستقیماً از آن صحبت شود یا نه. زن و شوهرهای شادکام گرایش دارند که به هنگام بروز مشکل به بحث راجع بع آن بپردازند؛ زوجهای ناراضی ظاهراً آن را نادیده میگیرند اما از یاد نمیبرند و همچون یک سند مهر و موم شده حفظ میکنند تا بعدها در یک مشاجره بزرگ مجدداً آن را به جریان بیندازند.
-زوج های موفق بر موضوع تمرکز میکنند درصورتی که زوجهای ناموفق بیشتر بر روی شخص تمرکز میکنند و در دل مشکلات بیشتر به دنبال مقصر میگردنند تا حل مسئله.
- زوجهای ناموفق برای حل مشکلات اعمال زور، فشار، تهدید و گرو کشی می کنند.« اگر بخوای اینجوری بکنی اصلاً خونه مادرت نمیریم" یا " امشب خبری از شام نیست»
- زن و شوهرهای موفق مصالحه میکنند، از روش برنده-برنده استفاده کرده و به توافق میرسند در صورتی که زوجهای ناموفق به دنبال بردن هستند.
و نکته آخر: افرادیکه قصد ازدواج ندارند باید بدانند که میشود با تلاش و کوشش مال و ثروت، تحصیل و از طرق مختلف نیازهای عاطفی و جنسی را برطرف کرد اما برای رسیدن به آرامش باید ازدواج کرد و از هیچ طریقی نمیشود به این آرامش مطلق رسید.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)