لغات دروس پیش دانشگاهی ـ درس اول
أَلانَ: نرم كرد « متعدي شده لانَ ، نرم شده»اُولو: صاحبان« مفرد از لفظ خودش ندارد» واوِ آن تلفّظ نمي شود.
بُلْدانٌ مُتَخَلِّفةٌ: كشورهاي عقب مانده
تَبَعيّة: وابستگي
حاجّة ماسّة: نياز مبرم
خِصّيص: وابسته و نزديك «مترادف مُلازم»
خُطَي: گام ها «جمع خُطوة»
رُخام: سنگ مرمر
رَقَّ (يَرِقُّ، رِقّةً): نرم و نازك شد« ضدغَلُظَ،مترادف لانَ»
رَمْضاء: گرماي سوزان
سَمَّرَ: ميخكوب كرد،به وسيله ميخ كوبيد
طائع: فرمانبر
غاوونَ: گمراهان دنبال هوا و هوس رونده «جمع غاوى»
فَرْع: رشته و شاخه «جمع آن فُروع»
قَلْب: عوض كردن، تبديل كردن
قَنَتَ (يقنُتُ، قُنوتاً) : اطاعت كرد، فرمان برد « مترادف أطاعَ»
مُبَذِّر: اسراف كننده و پراكنده ي مال
مُجيد: آورنده چيزهاي نيكو و پسنديده
مَسامير: ميخ ها «جمع مِسْمار»
مُستَجير: پناهنده
مَفروضة: تحميلي
مَلَل: خستگي و كسالت
مَنَحَ (يمنَحُ، مَنحاً) : بخشيد «مترداف أعطَي و وَهَبَ»
هَوان: خواري و ذلّت
بُثابُ: پاداش داده مي شود«مجهول يُثيبُ»
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)