سه شهریار و پنج خاقان یا سه شهریار و پنج امپراتور (به چینی: 五帝 三皇؛ به پین یین: Sānhuáng wǔdì؛ به وید جایلز: San-huang wu-ti)، حاکمان اساطیری و قهرمانان فرهنگی چین در طول دورانی میباشند که فاصلهٔ سالهای ۲۸۵۲ پیش از میلاد تا ۲۲۰۵ پیش از میلاد را در بر میگیرد.این دوران مصادف با زمان قبل از دوران دودمان شیا میباشد.
ترجمه دقیق و واقعی کلمهٔ دی یا 帝 [به معنای ایزدشاه، یا پادشاهی که مقام الوهیت نیز دارد]، دشوار و مسئله دار است، این کلمه پس از ظهور دوران امپراتوری چین شی هوانگ (秦始皇) اغلب با استفاده از مفهوم مدرن آن، که تا قبل از این سابقه نداشته، ترجمه شدهاست. حال آن که معنی اصلی، و ترجمه آن به احتمال زیاد مفهومی از برتر بودن یا عالی بودن را میرساند، و به جای امپراتور به نوعی ابرانسان، اشاره میکند. این نکته در کتاب شانگ دی (上帝) نیز انعکاس یافته، و نوعی برتری و الوهیت در دوران سلسله شانگ نیز بدان نسبت داده شدهاست. بدین ترتیب ماهیت تعبیر 帝، در اصل نمایانگر مسیری است که به شیوههای نیایش گونه و عبادی منتهی میشود و به سه شهریار و پنج خاقان مقامی در ورای مقام معمول شهریاران و امپراطوران چین میبخشد.
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
سه شهریار، که گاهی اوقات با عنوان سه فرد باعظمت و عالی نسب و عظیم الشأن هم شناخته میشوند، در تاریخ اسطورهای چین به ایزدشاهان یا نیمه خدایانی اطلاق میشد که استفاده از قدرت جادویی خویش، موجبات بهبود و توسعهٔ زندگی مردمان خود را فراهم میآوردند. امّا از آنجا که این شهریاران سرچشمهای سرشار از فضایل و نیکیها بودند، دوران زندگی آنها طولانی بود و فرمانروایی آنان در طی یک دوره صلح درازمدت صورت میگرفت.
البته در متون تاریخی گوناگون چین، هویتهای مختلفی به سه شهریار نسبت داده شدهاست. از جمله در کتاب مشهور ثبتیات مورخ بزرگ یا همان شیجی که توسط سیما کیان نوشته شدهاست، در فصلی که بوسیلهٔ سیما ژن اضافه شدهاست، عنوان دولت هریک از شهریاران سه گانه چنین ثبت شدهاست:
پادشاه آسمانی (天皇) ؛
پادشاه زمینی (地 皇) ؛
پادشاه بشر (泰皇) یا:(人 皇)
در دو منبع چونکیو یوندو شو (春秋 运 斗 枢) و چونکیو یوان مینگ بائو (春秋 元 命 苞) سه شهریار با عناوین ذیل مشخص شدهاند:
فوهسی (伏羲)
نوگوا(女娲)
شن نونگ(神农)
فوهسی و نوگوآ به ترتیب یک ایزد مرد و یک الهه زن هستند که با یکدیگر زن و شوهر میباشند و اجداد نوع بشر پس از بروز سیل ویرانگر به شمار میآیند.اختراع و تنظیم اولیه هشت نماد یا همان باگوآ (ژیان تیان با گوا، 先天 八卦) به فوسی نسبت داده میشود. شن نونگ مخترع کشاورزی و همچنین اولین کسی است که به استفاده از گیاهان با اهداف پزشکی اقدام نمود.
افسانه ئی چینگ این گونه آغاز میشود:
« در زمانهای قدیم و در دوران فرمانروایی پادشاه فوهسی، هنگامی که او به بالا مینگریست، آسمان و ستارگان را مشاهده میکرد و بعد به جستجو در زمین میپرداخت و هنگامی که او رو به پایین نگاه میکرد، به تماشای پرندگان و جانوران میپرداخت تا ببیند که این جانداران چگونه در محیط زیست خود، زندگی میکنند. بدینسان او نمونههایی از دور و نزدیک جمع آوری نمود و سپس هشت نشانهٔ یین و یانگ را خلق نمود.(اینها همان هشت نماد بودند که از با گوآ تشکیل شده بودند) تمام این کارها برای شبیه سازی قوانین جهان صورت گرفته بودند.... فوهسی مُرد و پس از مرگ او، شن نونگ برخاست. او روش شخم زدن زمین را پدید آورد و به مردمان نیز این شیوه را آموخت و به آنها یاد داد که چگونه محصولات خویش را بپرورانند و چطور ماهیگیری بکنند. او همچنین پول و بازار را نیز، به منظور انجام مبادلات کالا اختراع نمود.
» شانگ شو دو ژوان (尚书 大 传) و بای هو تونگیی (白虎通 义)، نوگوآ را با سویرن(燧 人)، که مخترع آتش به شمار میآید، جایگزین کرد. همچنین دیو آنگ شیجی(帝王 世纪) نیز، نوگوآ را با امپراتور زرد (黄帝) که جدّ اعلای تمامی افراد دودمان هان به شمار میآید، جایگزین نمود.
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
پنج خاقان یا پنج امپراتور، پنج تن از زمامداران افسانهای چین باستان بودند که از نظر اخلاقی پادشاهانی حکیم و خردمند و بی عیب و نقص محسوب میشدند. با توجه به ثبتیات مورخ بزرگ، این پنج امپراطور عبارت بودند از:
هوانگ دی یا امپراتور زرد (黄帝)
جوان سیون (颛 顼)
امپراتور کو (帝 喾)
امپراتور یاو (尧)
امپراتور شون(舜)
یاو و شون، همراه با یوی بزرگ (禹)، بنیانگذاران دودمان شیا محسوب میشدند و همچنین از آنان با عنوان سه امپراتور نیز نام برده میشد. این سه پادشاه، بعدها و در تاریخ چین، توسط کانفوسیانها بعنوان الگوهای فرمانروایی و مثالها و نمونههای برجسته اخلاقی در نظر گرفته شدند. شانگشو ژو (尚书 序) و دیوانگ شیجی به جای امپراطور زرد، شامل شائوهائو (少昊) میباشند.
نغمههای چو (楚辞) پنج خاقان را به عنوان خدایان جهات مختلف شناساندهاست:
شائوهائو(شرق)
جوان سو(شمال)
امپراتور زرد (مرکز)
شن نونگ(جنوب)
فوهسی(غرب)
کتاب مناسک (礼记) پنج امپراتور را با پنج دودمان (五 氏) معادل هم فرض نمودهاست، که شامل:
یوچائو- شی (有巢氏)
سویرن - شی (燧人氏)
فوهسی - شی (伏羲 氏)
نوگوآ - شی (女娲 氏)
شن نونگ - شی (神农氏)
هرچند که هریک از افرادی که با عنوان امپراطور تعیین شدهاند، تنها افرادی با نقش مهم و سهم بزرگ در ادارهٔ امور بودهاند و یا فرمانروایان نامدار اتحادیههای قبیلهای به شمار میرفتهاند. از سالنامه بامبو و همچنین از تاریخهای کلاسیک چین، چنین برداشت میشود که مقام و موقعیت این خاقان ها، از طریق انتخاب آنان توسط روسای دیگر اتحادیههای قبیله ای به دست می آمده است. وقتی که این فرمانروایان از دنیا می رفته اند، این احتمال وجود داشته که فرزندان آنان در تکیه زدن بر جای پدر در مقام فرمانروای قبیله خودشان توفیق یابند، اما انتصاب فرزندان به جای پدر در مقام فرمانروای اتحادیههای قبیله ای، بدین طریق صورت نمی گرفته است. در ضمن میزان قدرت این پنج امپراتور، به مراتب کمتر از میزان قدرتی بوده که امپراتوران تاریخ واقعی چین در اختیار داشته اند، چراکه خاقانهای تاریخ واقعی چین بر مردم این سرزمین، سلطهٔ مطلق داشته اند.
نخستین امپراتور تاریخی چین، یعنی چین شی هوانگ (秦始皇) با ترکیب دو عنوان شهریار (皇 یا همان هوانگ) و ایزدشاه (帝 یا همان دی) اصطلاح جدیدی را برای کلمه امپراتور، ابداع نمود که هوانگدی (皇帝) خوانده می شد.
در اوایل سلسله ژو (همان دودمان جو)، این حاکمان اسطوره ای به عنوان نوعی توتم از سایر لردهای فئودال، منفک شدند و ارج و مقامی متفاوت از آنان یافتند، طوریکه با یکدیگر تا حد زیادی ارتباط داده شدند، و ضمن بخشیدن نوعی مقام الوهیت به آنها به عنوان بخشی از آیینهای عبادت اجدادی مورد ستایش و پرستش واقع شدند. این خاقان ها، به عنوان اشراف قوم، در طول دوران هایی که در تاریخ چین، به دوره بهاری و پاییزی یا دوره ایالتهای متخاصم شهرت داشتند، به درگیری و مبارزهٔ متناوب با دیگران می پرداختند، و این درگیریها به شکل گیری حکمهای مختلفی میان طوایف و قبایل منجر می گشت و از جمله اغلب ائتلافها و ازدواج هایی شکل می گرفت که در نتیجهٔ آنها می توانست توتم هایی شکل گیرد که خود را به صورت عنوانهای قوم و خویشی نشان می داد.
در دورهٔ فرمانروایی دودمان هان، امپراتوران پنج گانه در کتاب معروف شیجی با طرح هایی که در خلق آنها از خون استفاده شده به تصویر کشیده شده اند، البته در این طراحیها شرح و تفصیل هایی که در نوشتههای قبلی یافت می شد و برتریها و شایستگیهای پنج خاقان را برجسته کرده بود، تقریبا به طور کامل حذف شده است. نکته دیگری که در مورد این ایزدشاهان وجود داشت، تمایلی بود که نسبت به دادن ظاهری انسانی به آنان وجود داشت. شرحهای اولیه در مورد آنان مشتمل بر انتساب تواناییهای ماوراء الطبیعه به آنها و همچنین تجسم آنان با آناتومی و ظاهر فیزیکی اغلب شبیه به جانوران بود. اما در دورهٔ سلسلهٔ هان، ظاهری انسانی به این امپراتوران داده شد و آنها تقریبا به صورت یک انسان عادی ترسیم شدند که گرچه بزرگ جلوه داده شده بود، اما به طرز بارزی خوش ظاهر و حق به جانب به نظر می رسید.
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
دودمان شیا یا دودمان خاقانهای نیکوکار(چینی:夏朝) نخستین دودمان شاهی در چین است؛ که از سال ۱۹۸۹ تا ۱۵۵۸ پیش از میلاد فرمان میراندهاند. این دودمان مرز بین اسطوره و تاریخ است؛ برخی شواهد باستانشناسی وجود چنین دودمانی را تأیید کردهاست، با این حال برخی مورخین در اصل وجود آن تردید دارند.
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
دودمان شانگ
دودمان شانگ(چینی:商朝) یا دودمان یین(殷代) بر اساس منابع سنتی چین، دومین دودمان شاهی این کشور است، در حالی که دودمان شیا نخستین دودمان در روزگار قدیم چین دانسته میشود؛ با این حال با توجه به این که در مورد وجود دودمان شیا تردید وجود دارد؛ مورخان این را مسلم میدانند که دودمان شانگ نخستین دودمانی است که در اسنا تاریخی ثبت شده است. پس از دودمان شانگ، دودمان جو در چین فرمان راندند. دودمان شانگ در حدود قرن 16 قبل از میلاد بنیان نهاده شد و در قرن 11 قبل از میلاد سرنگون شد که در حدود 600 سال دوام یافت. پایتخت شانگ ها، شهر آن یان بود.
یافتههای باستانشناسی
ویژگی عمده تمدن شانگ، کتیبه نگاری بر استخوان و لاک لاک پشتان است؛ باستانشناسان در اوایل قرن بیستم دریافتند که کتیبههای نگاشته شده بر استخوانها و لاکها، واژههایی از عصر شانگ را شامل میشود. این کتیبهها که جیا گو ون نامیده میشود، در دهکده شیائوتن نزدیک شهر این واقع است و در کتب باستانی نیز به آن اشاره شده است. استخوانهای حیوانات و لاکهای لاک پشتان وسیلهای برای گرفتن فال برای پادشاه بود. اکنون، در خرابههای شهر " این " جمعا 160 هزار قطعه استخوان یافت شده است؛ برخی از آنها کامل و برخی تکههای بدون کلمات است . همانند استخوانهای حکاکی شده، ظروف مفرغی اشیای ویژه سلسله " شانگ" است که در این دوره این صنعت بسیار گسترش یافت.
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
دودمان ژو
دودمان چو(چینی: 周朝 چو چائو دودمانی بود که پس از دودمان شانگ و پیش از دودمان چه این از سال ۱۱۲۲ پیش از میلاد تا ۳۵۶ پیش از میلاد در چین فرمان راند. مدت فرمانروایی دودمان چو از همه دیگر دودمانهایی که در آن سرزمین فرمان راندند، بیشتر است؛ با این حال تاریخ فرمانروایی این دودمان کاملاً مشخص نیست. در این دوره، فلسفه چینی گسترش و توسعه یافت و فیلسوفان بزرگی چون کنفسیوس، لائوتزه و شانگ یانگ پیدا شدند. پایتخت فرمانروایان این دودمان هائوجینگ بود.
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
دودمان چهاین
سلسلهٔ چین یا چهاین یا کین (چینی:秦朝) سلسلهای است که پس از دودمان چو و پیش از دودمان هان در چین فرمان راندند. فرمانروایی ایشان از سال ۲۲۱ تا ۲۰۶ پیش از میلاد به طول انجامید. یکپارچگی و اتحاد سرزمینی چین در سال ۲۲۱ پیش از میلاد، در زمان فرمانروایی چین شی هوانگ تی آغازگر امپراتوری بود که بر تمام چین فرمان میراند؛ این امپراتوری تا زمان دودمان چینگ چائو ادامه یافت. ادیان تائوئیسم و کنفوسیانیسم، ادیان غالب مردم در زمان دودمان چین چائو بود.
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)