چگونه مي توان با ائمه ارتباط برقرار کرد و در خواب با آنان سخن گفت؟

هرگونه ارتباط محبت‏آميز و قلبى مبتنى بر معرفت و شناخت است، اگر عشقى بر اثر يك آشنايى و ديدار زودگذر حاصل شود احتمال زوال و فروپاشى آن بسيار زياد است، چنانكه با ملاقات نكردن طرف مقابل و يا ديدن يك حالت و يا حركت ناپسند از وى، علاقه‏اش برگشته و احيانا به تنفر نيز تبديل شود ولى محبتى كه بين دو يار قديمى و يا دو همسر پس از مدت زمانى ايجاد مى‏شود چون مبتنى بر معرفت و شناخت از روحيات اخلاقى و ويژگيهاى شخصى وى است، براحتى از هم گسسته نمى‏شود، هم چنين است علاقه و محبت قلبى به اهل بيت(ع) كه اگر پس از معرفت مقام و جايگاه ايشان(ع) بدست آيد هيچگاه زايل نشده و بلكه هر لحظه رو به تزايد بوده و صاحب آن را به فلاح و رستگارى و همنشينى با ائمه اطهار(ع) در دنيا و آخرت موفق مى‏سازد. اگر شخص منصفى بدون پيش داورى خاصى تاريخ صدر اسلام را مطالعه كند برجستگى و رفعت مقام و شخصيت امام على(ع) را بخوبى و روشنى درك مى‏كند، كلمات حكمت‏آميز، خدمات بيشمار، حمايت قاطع از پيامبر اكرم(ص)، تقدم و سبقت در اسلام و ايمان شخصيت ممتازى از امام را جلوه‏گر مى‏سازد، اگر تنها به جملات و كلمات پيامبر اكرم(ص) نسبت به امام(ع) (كه در منابع اهل سنت و شيعه آمده است) توجه و با كلماتى كه پيامبر درباره صحابه جليل القدر مثل سلمان فارسى، ابوذر، عمار ياسر فرموده مقايسه شود فاصله غير قابل تصور وى با ديگر صحابه مشخص مى‏شود، هم چنين است توضيحاتى كه از پيامبر اكرم(ص) درباره فاطمه زهرا(س) و حسنين(ع) به ما رسيده است، حال اگر به خود اين بزرگواران از ديدگاه خودشان نگاه كنيم و توضيحات آنان را درباره خود ببنيم رفعت مقام آنان بيشتر بر ما آشكار مى‏شود، اخلاقى كه به ما ارائه كرده‏اند اخلاقى مترقى و پاكيزه و متناسب با روح و عقل انسانى است، كلام و عقايدى كه بيان فرموده‏اند بسيار منطقى و عقلانى است، ارتباط عميق و عاشقانه‏شان با خداوند متعال (كه در مناجات و دعاهاى سوزناكشان مشهور است) عرفانى خالص و منطبق با فطرت الهى است. مطالعه احاديث نورانى آنها و تاريخ سرگذشت غمبار و عبرت‏آموزشان در معرفت مقام بلند ايشان بسيار موثر است. يكى از بهترين متنى كه از ائمه درباره امام‏شناسى صادر شده زيارت جامعه كبيره است كه از امام هادى(ع) روايت شده، در اينجا فقراتى از اين زيارت عظيم القدر ذكر مى‏شود:
سلام بر دعوت‏كنندگان بسوى خدا و راهنمايان بسوى آنچه كه رضايت خدا در وى است، كاملان در محبت الهى و اخلاص ورزندگان در توحيد خدا و اظهاركنندگان امر و نهى خدا... خداوند شما را براى علم خود برگزيد و براى غيب و نهان خود رضايت داد و براى سرورانش انتخاب نمود... خداوند شما را از گناه و ناپاكى دور گردانيد و از فتنه‏ها ايمن بخشيد، پس شما هم او را بزرگ داشتيد و ذكرش را ممتد گردانيديد و بخاطر او در آشكار و نهان مردم را نصيحت كرديد و براه راستش راهنمايى نموديد و جانهايتان را در راهش فدا نموديد و بر مصائبى كه در راهش فرود آمد صبر كرديد. پس هر كس از شما روى گرداند از دين فارغ شد و هر كس همراه شد به مقصد رسيد و حق همراه شما و در شما و از شما و بسوى شما است، بازگشت خلق بسوى شماست، حساب آن بر عهده شماست، هر كس شما را دوست دارد خدا را دوست داشته و دشمن شما دشمن خداست، شما صراط و راه قديم خدا هستيد، هر كس بسوى شما آمد نجات پيدا كرد و هركس روى گردانيد هلاك گشت خوشبخت كسى كه دوستى شما كرد و نگون بخت كسى كه با شما دشمنى كرد. هر كس متابعت شما كرد بهشت جايگاه او و هر كس با شما مخالفت نمود دوزخ منزلگاه اوست، هر كس شما را انكار كرد كافر و هر كس با شما جنگيد مشرك است... كلام شما نور و امرتان رشد و وصيت شما تقوى و كارتان خير وعادت شما احسان و روش شما كرم است، هر كس خداى را قصد و آهنگ كند از شما شروع كرده و هر كس متوجه او باشد شما را اراده مى‏كند. من ثنا و وصف شما را نمى‏توانم برشمارم، بخاطر شما است كه قطرات باران فرو مى‏ريزد و بجهت شما غصه‏ها برطرف شده و مشكلات و خطرات زايل مى‏شوند...» خود آن بزرگواران نيز مقام نورانيت خود را «امام اهل زمين»، «ستون دين»، «دعوت‏كنندگان بسوى حق»، «امامان خلق»، «امينان خداوند بر مردم»، «محل رفت و آمد ملائكه»، «معادن علم»، «چراغهاى روشن در ظلمات»، «سرچشمه‏هاى حكمت»، «كشتى نجات»، «لسان صدق» و «گنجينه ايمان» معرفى كرده‏اند، ادعيه‏هاى وارده از آن بزرگواران نيز مملو از تعبيرات بلند و عبارات رسا در معرفى مقامات و فضايل ايشان است، خداوند متعال چهار هزار سال قبل از خلقت حضرت آدم(ع) اين ذوات مقدس را بصورت نورانى خلق و نام آنها را در ساق عرش نمايان ساخته بود، (بحارالانوار، محمدباقر مجلسى، ج 43، ص 52). و تمام موجودات و ملائكه با اين ذوات نورانى آشنا بودند، چنانكه آدم(ع) پس از ارتكاب خطا و اخراج از بهشت برزخى براى استغفار با توسل به نام اين بزرگواران توبه كرد، يك توجه دقيق در روايات اين بزرگواران ما را متوجه اين نكته مى‏سازد كه خداوند براى جريان فيض خود در ميان خلايق و موجودات و ساختن الگو براى انسان كامل يعنى خليفه خود در روى زمين و تشويق ديگران براى رسيدن به اين مقامات، اين ذوات مقدس را خلق نموده است و معرفت آنان را به مقام نورانيتشان همان معرفت خود و معرفت خود را همان معرفت مقام نورانيّت آنان دانسته است، (همان، ج 26، ص 1). شايد ذكر اين مقامات و فضايل از نظر اهل سنت و معتقدين به ساير مذاهب غلوآميز و افراطى باشد، ولى علاوه بر اينكه پاسخ آنها بايد بنحوى داده شود دقت به اين نكته شايان توجه است كه انسان مطابق فطرت خود در مى‏يابد كه بين خداوند رب‏الارباب كه وجود مطلق و مطلق وجود است و بين انسان خاكى ملكى و ناسوتى كه تمام رفتار و كردارش مطابق خلقتش ظلمانى و تيره است سنخيّت و تناسبى نيست و رسيدن اين دو به هم بدون وجود واسطه‏اى كه نشانى از هر دو وجه نورانيت و ظلمانيت داشته باشد ممكن نيست، بعبارتى ديگر با وجود اينكه انسان خود جنبه‏اى الهى و روحى ملكوتى دارد ولى بجهت انس با عالم طبيعت و ماده غبار غليظى روى آن فطرت نورانى را پوشانده است و علاوه بر پيامبران و عقل كه هادى انسان بسوى توحيد هستند، وجود ائمه اطهار(ع) بعنوان حد واسطه كه جنبه ملكوتى بسيار قوى و فعالى داشته و در عين حال همانند ساير مردم زندگى مى‏كردند در بيدارى انسانها ونزديكى آنها به خداوند بسيار ضرورى و حياتى است، همانند پادشاهى كه بخاطر فاصله بسيار بين آنان و مردم عادى وسيله ارتباطى بين آنان كم است ولى وجود واسطه‏ها و شفيعان اين ارتباط را برقرار مى‏كند.

در پايان توصيه‏هاى كاربردى چندى براى ايجاد رابطه قلبى با ائمه معصومين بيان مى‏شود:

1. ايجاد معرفت و شناخت از طريق مطالعه تاريخ زندگى، جريانات سياسى آن زمان، سخنان حكمت‏آميز آن بزرگواران، مطالعه و قرائت ادعيه و زيارات وارده درباره آنان، مطالعه روايات وارده درباره فضايل و مناقب آنان و نيز كتابهايى كه در شرح اين روايات و يا بيان اين گونه مطالب نوشته شده‏اند.

2. توسل و توجه به بارگاه قدس امامان(ع) در زمانها و مكانهاى خاص و خوشحالى و شادمانى در ايام ولادت آنان و گريان و غمناك شدن در ايام شهادتشان

3. ايجاد سنخيّت روحى بين خود و آنان از طريق تهذيب نفس، ترك معاصى، انجام واجبات و نزديكى هر چه بيشتر به خداوند متعال.

اما در رابطه با ديدن ائمه در خواب و سخن گفتن با ايشان در مفاتيح الجنان دعاها و دستوراتى در اين زمينه نقل گرديده البته علاوه بر آن اعمال، تحقق اين امور بستگى زيادى به خصوصيات روحى همچون: طهارت معنوى و صفاى نفس دارد و بدون قابليت‏هاى لازم چه بسا موفقيت حاصل نشود. طبيعى است كه رسيدن به چنين آرمانى راهى جز تقوا، طهارت نفس و ارتباط وثيق و قلبى با خدا و ائمه اطهار(ع) ندارد. در عين حال ما همواره بايد در پى اين باشيم كه امام و پيشواى الهى خود را هر چه بهتر و بيشتر بشناسيم و با شناخت و عمل به وظايف خود در برابر آن حضرت، ايشان را از خود خوشنود سازيم. رسيدن به چنين جايگاهى انسان را نزد آنان محبوب مى سازد و اين بسى ارجمندتر است از يك لحظه زيارت آن حضرت. در شرايط كنونى بزرگ‏ترين وظيفه شيعه امام زمان (عج) آن است كه در راه شناخت و شناساندن و احيا و ترويج فرهنگ اسلام ناب محمدى(ص) بيشترين كوشش ممكن را به عمل آورد.

براى آگاهى بيشتر در مورد سيره اهل بيت ر.ك:
1- امام‏شناسى، علامه طهرانى (11 جلد)
2- فرازهاى برجسته از سيره امامان شيعه، محمدتقى عبدوس، محمد محمدى اشتهاردى (در چند مجلد)