یکی از سوالاتی که شاید برای بسیاری از مسلمانان سخت به نظر می رسد و گاه آزار دهنده می شود این است که چرا مسلمانان در بدبختی و ذلت به سر می برند و کفار در آسایش و نعمت؟ چرا مسلمانان هر روز پس رفت می کنند و کفار هر روز گوی سبقت را از دیگران می ربایند؟ چرا مسلمانان از آخر اول اند و گوی سبقت را تنها در عقب ماندگی از دیگران ربوده اند؟ اما کفار همیشه پیشتازند و در پیشرفت و تکامل جلودار جامعه جهانی اند؟

آیا نمی توان گفت که کلید پیشرفت کفار, بی اعتقادی آنان و کفر به خدا است؟ آیا دلیل عقب ماندگی مسلمانان, همین اعتقادات آنان و پذیرش اسلام نیست؟

مگر قرآن نمی گوید:

وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِِ وَ لكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا یَكْسِبُون. (سوره اعراف, آیه 96)؛ «و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان مى آوردند و تقوا پیشه مى كردند، بركات آسمان و زمین را بر آنها مى گشودیم. ولى (آنها حق را) تكذیب كردند. ما هم آنان را به كیفر اعمالشان مجازات كردیم.»

پس چرا مسلمانان در نکبت و بدبختی زندگی می کنند و برعکس کفار و بی دین و ایمانها در خوشبختی و نعمت به سر می برند؟

پاسخ اول:

اگر واقعا اسلام سبب بدبختی کشورهای مسلمان نشین است, پس باید تاریخ نیز به آن گواهی دهد و مسلمانان را در همه عصرها و دوران ها بدبخت و بیچاره و عقب مانده نشان دهد. اما با نگاهی اجمالی به تاریخ اسلام, دوران نسبتا طولانی رشد و پیشرفت مسلمانان چنان رخ می نمایاند که هیچ رقیبی برای او دیده نمی شود.

حدود هزار سال جلوداری در عرصه علم و فرهنگ و فن آوری نشانگر آن است که مسلمانان اکثر عمر اجتماعی خود را در قله پیشرفت بوده اند و دیگران در قعر عقب ماندگی می زیسته اند. در این دوران طولانی, تمدن اسلامی در زمینه علم و دانش و فن آوری سرآمد است و گوی سبقت را از دیگران ربوده است. دورانی که بوعلی سیناها را در خود پرورانده و امثال جابر بن حیان و زکریای رازی و غیاث الدین جمشید کاشانی و ابن هیثم را تربیت کرده است.

سلیم ‌الحسنی استاد دانشگاه منچستر در سال 2006 در یک اثر پژوهشی با عنوان «1001 نوآوری میراث مسلمانان در جهان ما» به بررسی دستاورد‌های علمی مسلمانان در سال های 600 تا 1600 میلادی پرداخته است.

این استاد عراقی نشان می دهد که چگونه دانشمندان مسلمان در علومی چون ستاره شناسی، جبر و مثلثات، نظریه اعداد، هندسه‌، فیزیک، جغرافیا، شیمی، پزشکی، داروسازی، مهندسی، هنر، ادبیات و حتی آموزش و پرورش در گستره ای از اسپانیا تا نزدیکی های چین سرآمد این رشته‌ها بوده اند. 1

نیم نگاهی به پیشینه علمی دنیای غرب نشان می دهد که آنها دانش امروزشان را بر زمین غصبی دنیای شرق و به خصوص جهان اسلام بنا کرده اند. پیشرفت ستودنی دنیای غرب با استفاده از مواد اولیه دانشمندان مسلمانی است که در هزاره نخست پیدایش اسلام به این بالندگی دست یافته بودند.

جالب اینجا است که بسیاری از اختراعات و اکتشافات مهمی که افتخارش به نام دانشمندان غربی زده شده, سالها پیش توسط دانشمندان مسلمان اختراع و یا کشف گردیده است. پس می توان گفت که غرب بزرگترین سرقت علمی دنیا را رقم زده است و با این دزدی آشکار ثروت چشم گیری را دست و پا نموده است.

بنابراین اگر در دوران کنونی کشورهای اسلامی دچار مشکلات فراوانی هستند, راز آن را باید در جای دیگری جستجو کرد. چرا که اسلام در هزاره نخست پیدایش خود, رشد و بالندگی را برای مسلمانان به ارمغان آورد.

عقب ماندگی امروز مسلمین هم اگر به همین اندازه که می گویند, حقیقت داشته باشد و یک شعار تبلیغاتی برای تلقین به پس رفت نباشد, ریشه در تنبلی و نخوت برخی از مسلمین, بی عرضگی سردمداران آنها و همچنین استثمار غرب و خوی استکباری آن دارد.
قرآن رشد و کمال انسان را در سایه «ایمان و تقوا» معرفی کرده است, نه بر پایه «ادعای مسلمانی». اینکه تنها مسلمانی مسلمانان در مدارک شخصی شان پدیدار باشد و بس, دردی را دوا نمی کند

پاسخ دوم:
خدا ،انسان ،تقوا ،خودسازی

بیماری نزد پزشک رفت و دارو گرفت. اما چند روزی گذشت و بهبود نیافت. در کوچه و بازار فریاد برآورد که آهای مردم این پزشک به هیچ دردی نمی خورد و از پزشکی هیچ نمی داند. پزشک به سراغ او رفت و از او پرسید: داروهایی که به تو دادم استفاده کردی. او هم گفت: نه! همین که داروها را تهیه کردم و جواب نگرفتم نشاندهنده ناتوانی تو است!

قرآن رشد و کمال انسان را در سایه «ایمان و تقوا» معرفی کرده است, نه بر پایه «ادعای مسلمانی». اینکه تنها مسلمانی مسلمانان در مدارک شخصی شان پدیدار باشد و بس, دردی را دوا نمی کند.

قرآن نسخه شفابخشی است که سعادت فردی و اجتماعی بشر را در دنیا و آخرت تضمین می کند. اما به شرط آنکه تعالیمش مو به مو انجام شود و دستوراتش بر زمین نماند.

متاسفانه مسلمانان سالها است که از این تعالیم دور مانده اند و غیر مسلمانان در عمل به آن پیشتازاند. تعالیمی همچون نظم, صداقت, تلاش, امانت داری, اتحاد و کسب علم را در جوامع غربی بیشتر می توان یافت.

هر که به این نسخه شفابخش عمل کند به همان اندازه پیشرفت خواهد کرد و هر که آن را به گوشه ای وانهد, حتی اگر گذشته ای درخشان داشته باشد, عقب خواهد افتاد.

پاسخ سوم:

اندک توجهی به آیه مورد بحث, این نکته را هویدا می کند که ماندگاری نعمتها تنها برای پرهیزکاران و دینداران است. به بیان دیگر این آیه نمی خواهد بگوید که دیگران به رفاه و پیشرفت دست نخواهند یافت. بلکه سخن پیرامون ماندگاری نعمت ها است.

برکت به معنای ثبات و استقرار است و به هر نعمت و موهبتى كه پایدار بماند اطلاق مى گردد. بنابراین اگر حکومت و ملتی زندگی خود را بر اساس تقوا و ایمان پایه ریزی کرد, مسلما به پیشرفت و نعمتی دست خواهد یافت که ماندگار است و تمام ناشدنی. در مقابل ممکن است جوامع بی ایمان نیز در دورانی از تاریخ به پیشرفت های قابل ملاحظه ای دست یابند. اما چون شرط اساسی ماندگاری را ندارند پس از چندی به تاریخ خواهند پیوست و نابود خواهند شد.

تاریخ نشانگر آن است که اقوام گنهکار و ظالمی که با عذاب الهی نابود شده اند و دیگر اثری از آنان باقی نمانده دارای زندگی مرفه و تمدن پیشرفته ای بوده اند. برای نمونه قوم عاد از چنان پیشرفت فوق العاده ای برخوردار بود که درون سازه های مرتفع می زیست. همچنین چنان در ناز و نعمت قرار داشت که به تعبیر قرآن در هیچ شهری همانند باغهای پرطراوت و سرزمین سرسبز و خرم آنان, وجود نداشت. (سوره فجر, آیه 7 و 8)
عقب ماندگی امروز مسلمین هم اگر به همین اندازه که می گویند, حقیقت داشته باشد و یک شعار تبلیغاتی برای تلقین به پس رفت نباشد, ریشه در تنبلی و نخوت برخی از مسلمین, بی عرضگی سردمداران آنها و همچنین استثمار غرب و خوی استکباری آن دارد

پاسخ چهارم:

به نظر شما خوشبختی به چیست و چه چیزهایی انسان ها را خوشبخت می کند؟ به گمان بسیاری از مردم, تنها ثروت و امکانات رفاهی است که خوشبختی آور است و نبود آنها انسان ها را به نکبت و بدبختی می کشاند.

اما اگر چرخی در میان ثروتمندان جوامع مختلف جهان بزنیم و مشکلات فراوان روحی و روانی آنان را ببینیم, دیگر پول را عامل اصلی برای خوشبختی نخواهیم دید. مشکلات روحی و روانی چنان در جوامع صنعتی جهان موج می زند که خوشبختی مالی و پیشرفت صنعتی را تحت الشعاع خود قرار داده است.

آمارها نشان دهنده آن است که خودکشی و پوچ گرایی در کشورهای دیندار, بسیار کمتر از دیگر کشورها است. چرا که دنیای امروز با وجود پیشرفت های فراوان علمی و تکامل در تکنولوژی از مهمترین نیاز بشر یعنی نیاز به معنویت غافل مانده است. آرامش, موفقیت و زندگی سالم هر جامعه ای در گروی برطرف شدن این نوع نیازها اما به شکل صحیح آن است که دین ـ مخصوصا دین مبین و متکامل اسلام ـ پاسخگوی آن است.