ناسزا گویی در عصبانیت

انسان با زبانش می تواند بهترین سخنها را بگوید و با زبانش ایجاد محبت و صمیمت کند. افرادی را هدایت نماید. علم بیاموزد. نصیحت کند. با خدا راز و نیاز نماید و دهها کار مفید انجام دهد.

و می تواند با زبانش به کارهای زشت سفارش کند. ایجاد دشمنی نماید. اسرار دیگران را فاش کند. به دیگران ناسزا و دشنام بگوید و دهها گناه انجام دهد.

یکی از گناهان زبان، فحش و ناسزا است. عده ای از انسانها به عادت زشت ناسزاگویی عادت کرده اند. گاهی عادت دارند ه به همسر و فرزندانشان ناسزا بگویند. گاهی عادت دارند به زیردستان خود اهانت کنند. و گاهی پا را فراتر گذاشته و به مقدسات و ارزشهای مردم ناسزا و اهانت می کنند.

عوامل ناسزاگوئی

1- عادت.

2- عصبانیت.

3- شوخی.

4- مقابله به مثل.

5- مسائل سیاسی و حزبی.

6- مسائل اقتصادی.

7- تربیت نادرست.

درمان ناسزاگوئی

1- سکوت

رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود:

«هرگاه دیدید که مؤمن خاموش و با وقار است، به او نزدیک شوید که او به حکمت دست پیدا کرده است»

2- تربیت صحیح از دوران کودکی

پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

«فرزندان خود را احترام کنید و ادب خوب به آنها بیاموزید.»

3- رعایت ادب نسبت به دیگران

علی علیه السلام فرمود:

«دیگران را نیکو صدا بزنید تا شما هم جواب خوب بشنوید.»

زانکس که نام خلق بگفتار زشت کشت

دوری گزین که از همه بدنامتر است

دشنام در آئینه ی احادیث

پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: «کسی که به پدر و مادرش دشنام دهد، ملعون است! پرسیدند که مگر کسی به پدر و مادرش دشنام می دهد؟

فرمود: شخصی به پدر دیگران فحش می دهد، آنها هم به پدر و مادر او فحش می دهند.»

علی علیه السلام فرمود: «از کلام زشت و ناروا دوری کنید که باعث می شود که پَستان و رذلان به شما نزدیک شده و افراد بزرگوار از شما بگریزند.»

پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: «فحش دادن به مؤمن مثل نزدیک شدن به مرگ است.

امام صادق علیه السلام شنید که مسلمانی به غلامش فحش داد. به این خاطر امام با او قطع رابطه کردند.»

امام صادق علیه السلام فرمود: «فحش دادن ظلم است و ظالم در آتش جهنم است»

علی علیه السلام فرمود: «دیگران را نیکو صدا بزنید تا شما هم جواب خوب بشنوید.»

انواع فحش
عصبانیت

1- ناسزا به ناموس.

2- خطاب کردن به اسم حیوان.

3- بوسیله کاریکاتور و نقاشی اهانت کردن.

4- با اشاره توهین کردن. و...

هر بد به خود نمی پسندی با کس مکن ای برادر من

گرما در خویش دوست داری دشنام مده به مادر من

مسخره کردن دیگران

از گناهان دیگر زبان، مسخره و استهزاء دیگران است. مسخره کردن از این جهت ناپسند است که باعث توهین به دیگران می شود.

ریشه های مسخرگی

1- دشمنی و کینه.

2- تکبر.

3- تحقیر کردن.

4- شوخی و مزاح.

5- سفاهت و نادانی.

علی علیه السلام فرمود:

«مسخرگی، تفریح سفیهان و کار نادانان است.»

6- حقارت نفس و خودکم بینی

امام صادق علیه السلام فرمود: «ذلیل ترین مردم شخصی است که به مردم توهین می نماید»

گاهی مسخره کردن در مورد مسائل اعتقادی است. همانطور که عده ای از اقوام گذشته، پیامبران خدا را مسخره می کردند.

«شما آنان (مؤمنین) را مسخره کردید و یاد مرا فراموش نمودید. شما کسانی بودید که به آنان (مؤمنین) می خندیدید. در قیامت من بخاطر صبر مؤمنین به آنان پاداش می دهم و ایشان را رستگار می کنم.»

گاهی مسخره کردن در مورد مسائل مالی است. مانند مسخره کردن بعضی از مردان و زنان پولدار، فقیران و بی بضاعتان را.

پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: «کسی که مؤمنی را ذلیل کند و یا بخاطر فقرش او را تحقیر نماید، خداوند او را در کنار پل جهنم رسوا می سازد.»

گاهی استهزاء در مورد مسائل سیاسی است.

انواع مسخره گی

1- موارد اخلاقی. «مثلا می گوید فلان شخص بخیل است!»

2- موارد اعتقادی. «مثلاً بی نمازها، اهل مسجد را مسخره می کنند.»

«مجرمین کسانی هستند که در دنیا مؤمنین را مسخره می کردند و به آنان می خندیدند و هرگاه به مؤمنین بر می خوردند با گوشه ی چشم به آنان طعنه می زدند... (روز قیامت) مؤمنین، کفار را مسخره می کنند.» 1

3- در مورد قیافه و اندام افراد

«مثلا می گوید فلانی کوتاه قد است!»

امام صادق علیه السلام فرمود: «ذلیل ترین مردم شخصی است که به مردم توهین می نماید»

چه برخوردی با مسخره کنندگان بکنیم؟
عصبانیت و راه حل آن

1- بی اعتنائی

«نقل شده که روزی مالک اشتر، سردار سپاه علی علیه السلام از بازار عبور کرد. شخصی از بازاریان که او را نمی شناخت، برای مسخره کردن او، پوست خربزه ای به طرف مالک پرتاب کرد. اما مالک اعتنائی به او ننمود و براه خود ادامه داد. بازاریان به آن مرد خبر دادن که این فردی که تو او را مسخره کردی، مالک اشتر سردار نظامی لشکر اسلام است. آن مرد هراسان شد و برای عذرخواهی بدنبال مالک رفت. او مالک را در مسجد یافت و عذرخواهی کرد. مالک گفت: من قصد نداشتم به مسجد بیایم. ولی وقتی این حرکت را از تو دیدم، به مسجد آمده و نماز خواندم و برایت دعا کردم تا خدا تو را بیامرزد.»

2- برخورد قاطعانه و نهی از منکر

«گاهی لازم است که جلو مسخره کننده بایستد و او را نهی کند و مانع شود تا بعداً دیگری را مسخره ننماید.»

رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: روز قیامت، شخصی را که در دنیا مؤمنین را مسخره می کرده است، می آورند و برای او دری از بهشت را می گشایند و می گویند: داخل شود! او هم که خیلی ناراحت بوده است، بطرف در بهشت حرکت می کند، ناگهان در بهشت را می بندند تو از طرف دیگری دری می گشایند! و به او گفته می شود: داخل شو! چون نزدیک آن شود، آن را هم می بندند!

اگر ممالک روی زمین به دست آی


وز آسمـان بربایــی کلاه جباری

وگر خزائن قارون و ملک جم داری

نیرزد آنکه وجودی ز خود بیازاری

عیبجوئی

بعضی از انسانها عادت به تجسس در عیبهای مردم و بازگو کردن این عیبها برای دیگران دارند.

در حالیکه اگر نسبت به عیبهای خود تأمل کنند، متوجه می شوند که خود دارای عیوب متعدد بوده و باید خود را مداوا کنند.

پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

«بدنبال لغزشهای مؤمنین نباشید که هر که بدنبال این مطلب باشد، خداوند عیبهای او را آشکار کند.»

مرد باید که عیب خـود بیند

بـر ره زور و غیــبه ننشینـد

تو اگر عیب خود همی دانی

نه ای عامی پل جهانبانی

«سنائی»

«از صفات خداوند ستارالعیوب بودن است و ما که بنده ایم باید از خالق بیاموزیم و عیب دیگران را ظاهر نکنیم.

امام پنجم علیه السلام فرمود:

«برای انسان همین عیب بس که به عیوب مردم دقیقاً آشنا باشد ولی همان عیوب را که در خود اوست، نبیند»

عیبجــوئــی مــــکن ز خلـــق خــدا


کــه بـــود کــار مـردم جاهل

عیــــب خـــودبیــن چـو مرد روشن


بین تا شود تیرگی ز دل زائل

ای کــه غفــلت فـــراگرفته تـــو را


گــوش کن پنــد ناصـح کامـل

گـفت احمد خوشـا بحــال کــسی


که چو مردان پاک و روشندل

هست دائم به عیب خود مشغول


لیـکن از عیـب دیگـران غافل

پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: «کسی که به پدر و مادرش دشنام دهد، ملعون است! پرسیدند که مگر کسی به پدر و مادرش دشنام می دهد؟

فرمود: شخصی به پدر دیگران فحش می دهد، آنها هم به پدر و مادر او فحش می دهند.»

علی علیه السلام فرمود: «از عیبجویان دوری کنید که دوستانشان هم از آنها در امان نیستند.»

انسانهای کریم و بزرگوار اگر از عیوب دیگران هم مطلع شوند، آن را نادیده گیرند و وظیفه خود دانند که عیبهای دیگران را بپوشند و آبروی دیگران را حفظ کنند. خداوند در قرآن در سوره حجرات دستور داده که «ولا تَجَسَسوُا»، یعنی در جستجوی عیب دیگران نباشید.

چو عیب تن خویش داند کسی

ز عیب کسان برنگوید بسی

«فردوسی»

امام صادق علیه السلام فرمود: «در عیب رفیقت تعجیل نکن شاید خدا او را بیامرزد و بر عیبهای خود ایمن نباش شاید بخاطر آن عذاب شوی!»

مکن عیــب کسان تا می توانی


کـه تو ای دوست عیب خود ندانی

مده بر عیــب کـس نادیده اقرار


وگــر بیــنی بپـوشـان بــهتـر ای یار

که تـو هم عیـب داری عیبناکی


خــدا را شـد سـزای عیـــب پاکــی

مکن مدح خود و عیب دگر کس


و گر گوید کسی گو زین سخن بس!

پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: «بعضی از شما خار را در چشم دیگران می بیند ولی استخوان را در چشم خودش نمی بیند!»

علی علیه السلام فرمود: «کسی که از عیب خود مطلب نباشد، از بزرگترین گناهان است.»

پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: «هر که عیب برادرش را بپوشاند، گویا دختر زنده بگوری را زنده کرده است!»

پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: «هر که عیب برادرش را ببیند ولی آنرا بپوشاند، خدا در قیامت عیبش را بپوشاند»

پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: «بدنبال عیوب مؤمنین نباشید که هر که اینگونه باشد، خدا بدنبال عیبش باشد و هر که خدا بدنبال عیبش باشد، رسوا می شود اگر چه در دل خانه اش باشد!»