حجاب تنها یك دستورالعمل دینی و وظیفه شرعی برای زنان مسلمان نیست، بلكه از ضرورت های اجتماعی جوامع انسانی است كه با وجود آن منافع و تاثیرات شگرفی در جامعه پدیدار شده و عدم رعایت آن، زیان ها و آثار مخربی در فرهنگ عمومی اجتماع و حتی اقتصاد و سیاست بر جای گذاشته است.
راه داشتن جامعه ای امن
ارائه زیبایی ها و مواضع بدن زن، به شهوت و طمع مردان، دامن می زند و آنها را به یک کانون جدّی خطر، مبدّل می سازد که به سلب آرامش زن و امنیّت اجتماعی منتهی می گردد. همانطور که در حادثه ی خمینی شهر اصفهان افرادی که به باغ حمله و به نوامیس تجاوز کزده بودند ، ابراز داشتند که جرقه ی اولیه ی این کار زمانی زده شد که زنان بی حجاب را در حال رقص دیدند و همین تحریک اولیه زمینه ساز چنین فاجعه ای شد. آنچه می تواند از این ناامنی پیشگیری کند، پوشش زن از چشمان گرسنه نامحرمان است که با حجاب کامل اسلامی، عملی خواهد شد.
نفس آدمی دریایی از خواستنی ها و تمایلات است. زمانی که به چیزی رغبت پیدا کند همانند دریا، توفانی می شود و تنها راه آرام شدن جزر و مد این دریا، رسیدن او به خواسته خویش است. لذا برای جلوگیری از چنین موقعیت مهلک و درد طاقت فرسایی، حجاب؛ داروی درمان کننده و موجد امنیّت و صفای روحی است. سلامت روح مرد و جامعه با نوع و کیفیت پوشش زنان، رابطه مستقیم و غیرقابل انکار دارد.
بیحجابی، مقدمه بیبندوباری است و خود زمینهساز تمتعات شهوانی در غیر چارچوب ازدواج است، بنابراین، باید جلوی آن را از سرچشمه گرفت
می توان فواید حجاب را برای اجتماع چنین نام برد
ثبات و سلامت اخلاق جامعه: اسلام برای حفظ سلامت اخلاق در جامعه، برخورد جدی و متین مرد و زن را پیشنهاد داده است. خداوند در مورد سخن گفتن و حتی در مورد راه رفتن به زنان تذكر داده كه به گونهای راه نروند كه توجه مردان را برانگیزند (مضمون آیه 31، سور نور)، بنابراین، سلامت اخلاق جامعه از اهداف والای اسلام است.
پیامبراكرم - صلیالله علیه و آله - فرمودند: "من برای تمام كردن مكارم اخلاق، مبعوث شدم". دقت در این بیان حكیمانه رهبر بزرگ اسلام، این نكته را روشن میكند كه برای تمام كردن مكارم اخلاقی جامعه، باید از همه زمینهها استفاده شود. قطعا یكی از عوامل مهم زمینهساز، حجاب است.
برای جریحهدار نشدن عفاف جامعه همه باید تلاش كنند و همه به سهم خود، وظیفه دارند كه پاسدار عفاف جامعه باشند. به همین خاطر است كه میگویند پاسداری از عفاف جامعه، یكی از وظایف اجتماعی همه افراد است، البته كه سهم زنان در این بعد سنگینتر میباشد.
راه داشتن جامعه ای امن
ممكن است كه گفته شود: بیحجابی و بیبندوباری، دو مقوله جدای از هم است و اگر زنی بدون حجاب باشد، لزوما بیبندوبار نیست. چنان كه اگر زنی بیبندوبار باشد، حتما لازم نیست كه بیحجاب هم باشد.
البته این مطلب تا حدودی مورد قبول است، اما سخن این است كه بیحجابی، مقدمه بیبندوباری است و خود زمینهساز تمتعات شهوانی در غیر چارچوب ازدواج است، بنابراین، باید جلوی آن را از سرچشمه گرفت. برای اینكه عفاف خانوادهها و جامعه جریحهدار نشود، چارهای جز این نیست كه از ارزش والای حجاب، پاسداری شود و برای اینكه زن در بعد اجتماعی، حدبالای توفیق را بدست آورد و محیط مقدس خدماتیاش به هرزگیهای شهوانی آلوده نشود، باید حجاب را حفظ كرد.
درست است كه هركسی وظیفه دارد كه چشم خود را از نامحرمان فرو پوشد، اما هركسی نیز وظیفه دارد كه جسم خود را به گونهای شهوتانگیز در برابر نگاه دیگران قرار ندهد. از جسم و ظاهر جسمانی نباید به عنوان كالایی شهوتانگیز، استفاده كرد و چشمهای هرزه را به آن متوجه كرد.
آزادی زن: منظور ما از آزادی، آزادی در راه كار، تلاش، تحصیل، رشد و پیشرفت است.
آنچه نیروی كار و فعالیت اجتماع را تضعیف میكند، كشاندن لذت جنسی از محیط خانه به اجتماع و همچنین ترویج بیحجابی و روابط آزاد جنسی است. چنین نیست كه حجاب به صورت زندانی كردن و محروم ساختن زن از فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی باشد و با این عمل، استعدادهای او حبس شود. اسلام مانع بیرون رفتن و تحصیل علم و دانش زن نیست، بلكه تحصیل علم و دانش را بر مرد و زن واجب میداند. اسلام هیچگاه نمیخواهد كه زن بیكار بنشیند .
پوشانیدن بدن مانع هیچ گونه فعالیت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی زنان نمیشود و آنچه سبب فلج كردن این نیرو است، آلوده كردن محیط كار به لذتجوییهای شهوانی است
گاهی اوقات مخالفان میگویند كه آزادی، حق طبیعی بشر است و حجاب، مانع آزادی است. در پاسخ و توضیح كلمه آزادی باید بگوییم كه این ایراد تنها مختص حجاب نیست،بلكه در مورد روزه هم میتوان مطرح كرد كه حكم روزه مخالف آزادی انسان در غذاخوردن است و همچنین مقررات راهنمایی و رانندگی در دنیا مزاحم رانندگی آزادانه رانندگان است و نیز تمام محرمات وواجبات، آزادی انسانها را محدود میكند. البته معلوم است كه در مكتب لائیك همه چیز جایز است. از این رو، سخن ما این است كه وقتی دین و مكتبی را پذیرفتیم، باید به احكام آن پایبندباشیم. ما مسلمان هستیم و پایبند قرآن و سنت میباشیم، پس باید با عبودیت و بندگی خدا، آزادیهای حیوانی خود را طبق فرامین الهی محدود كنیم.
راه داشتن جامعه ای امن
حفظ استقلال سیاسی و فرهنگی: امروزه در بسیاری از جوامع، از لباس بهرهگیری سیاسی دارند. هندیان را درنظر بگیریم كه چگونه لباس را به صورت یك سند سیاسی درآورده و با همان پوشش خاص در مجامع رسمی بینالمللی شركت میكنند.
در جوامع آفریقایی، مردان و زنان را درنظر بگیریم كه چگونه از لباس سند استقلال میسازند و براساس همان سند، خود را از دستبردها و تهاجمهای فرهنگی غرب حفظ میكنند، یا در جوامع اسلامی، زنان با پوشش خاص خود در قالب حجاب یا ستر سعی دارند كه استقلال فكری شان را در قبول اسلام اعلام كنند.
"لباس پرچم بدن به حساب میآید كه استقلال فكری، دینی، سیاسی و فرهنگی هم محسوب میشود و ازهمین جا میتوانیم به این نتیجه برسیم كه تغییر لباس نشانگر تغییرات اندیشه است و به تبع آن، تغییر در مشی و رفتار افراد ایجاد میشود، كه در آن صورت، استقلال كشور زیر سئوال میرود، به ویژه از آن جهت كه وضع برون حكایت از وضع درون آدمی دارد و نشان میدهد كه اندیشه وابستگی در درون رخنه كرده و در ظاهر افراد متجلی شده است" (قائمی، 1373، ص 385- 387).
"به گفته مونتسكیو در حكومت دموكراسی از دست رفتن عفت، بزرگترین بدبختیها و مفاسد را باعث میشود تا جایی كه اساس حكومت را از بین خواهد برد" (همان).
این واقعیتی است كه باید به آن اعتراف كنیم كه گاه گسترش آلودگیها و مفاسد سبب براندازی یك حكومت است و ما مصداقهای آن را در عرصههای گوناگون این جهان بزرگ در آمریكای لاتین،خاورمیانه و غیره دیدهایم و آیندگان شاهد سقوط بسیاری از جوامع دیگر در آینده خواهند بود.
لباس پرچم بدن به حساب میآید كه استقلال فكری، دینی، سیاسی و فرهنگی هم محسوب میشود و ازهمین جا میتوانیم به این نتیجه برسیم كه تغییر لباس نشانگر تغییرات اندیشه است و به تبع آن، تغییر در مشی و رفتار افراد ایجاد میشود
حفظ نیروی كار اقتصادی: "حجاب عامل حفظ نیروی كار است، باعث میشود كه اوقات رسمی هركس در همان مسیر كار صرف شود و وسوسههای ناشی از دیدنها، چهرهسازیها، طراحی برای به دام انداختنها و صرف وقت برای عیش و نوشها از میان برداشته شود. كشاندن تمتعات غریزی از محیط خانه به محیط كار سبب آن خواهد شد كه نیروی كار ضعیف گردد و سرمایهگذاریها به هدر رود" (همان، ص 398).
از طرفی دیگر، نقش اقتصادی حجاب در رعایت پوشش اسلامی، زمینه را برای انواع مدپرستیها و رقابتهای ناشی از آن، از بین میبرد. اگر زنان خود را به خودآرایی و خودنمایی در جامعه مقید نكنند و با لباس ساده و مرتب در حد پوشش لازم در جامعه ظاهر شوند، بسیاری از آفتها و گرفتاریهای ناشی از مدپرستی، به خودی خود از بین میرود.
هزینههای سنگین مواد آرایشی و لباسهای گران قیمت، به خصوص با تغییرات مداوم مدها، بار مالی طاقتفرسایی را بر دوش اقتصاد خانوادهها و جامعه تحمیل كرده و علاوه بر آن، باعث به هدر رفتن سرمایههای جامعه میشود.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)