شرق: زنی که به دلیل اختلافات شدید با شوهرش او را با ضربه چاقو به قتل رسانده است، در جلسه محاکمهاش جزییات این قتل را توضیح داد. به گزارش خبرنگار ما، متهم که زن 21سالهای به نام مریم است، یکسال پیش شوهرش حامد را با ضربه چاقو به قتل رساند. ذبیحزاده – نماینده دادستان - در ابتدای این جلسه محاکمه در جایگاه حاضر شد و در توضیح کیفرخواست به قضات شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران گفت: ماموران پلیس، 27 دی سال گذشته باخبر شدند، جوانی به نام حامد جان خود را از دست داده است. وقتی ماموران به محل رفتند فهمیدند این جوان، زخمی روی پهلویش دارد و در بررسیهای بعدی مشخص شد حامد بر اثر همین جراحت جان خود را از دست داده است. هرچند مریم قصد داشت در ابتدا واقعیت را مخفی کند، در بازجوییها لب به اعتراف گشود و گفت شوهرش را با ضربه چاقو به قتل رسانده است. نمایندهدادستان تهران ادامه داد: بررسیهای پلیسی نشان داد مریم بعد از درگیری با شوهرش با ضربه چاقو او را زخمی کرده و مرد جوان بعد از دو روز در خانه جان داده است. با توجه به اینکه اولیایدم درخواست مجازات قصاص دارند، من به عنوان نماینده دادستان تهران خواستار حکم قانونی در این خصوص هستم. در ادامه اولیایدم حامد به جایگاه دعوت شدند و برای مریم درخواست صدور حکم قصاص کردند. در ادامه به دستور قاضی همتیار - رییس دادگاه - مریم به دفاع از خودش پرداخت. او اتهام قتل را قبول نکرد و گفت: من و حامد دوسال بود که با هم ازدواج کردهبودیم. در این مدت زندگی خوبی نداشتیم. وقتی با حامد ازدواج کردم هیچشناختی از او نداشتم. عقد ما کاملا سنتی بود، حامد و خانوادهاش برای خواستگاری به خانه ما آمدند و بعد هم ما با هم عروسی کردیم. حامد کارگر خدمات بهشتزهرا بود و ما هم همان اطراف زندگی میکردیم. کمکم اختلافات ما شروع شد. حامد من را اذیت میکرد، ما هیچ توافقی با هم نداشتیم و همیشه در حال زد و خورد بودیم تا اینکه تصمیم گرفتیم از هم جدا شویم. موضوع را با خانوادههایمان مطرح کردیم، اما به اصرار آنها درخواست طلاق توافقی را پس گرفتیم. حامد خیلی با من بدرفتاری میکرد. او میگفت باید هرچه میگوید گوش بدهم و اگر هم توهین کرد اعتراض نکنم، اما من نمیتوانستم این کارها را بکنم. زندگی ما با همین دعواها ادامه داشت تا اینکه روز حادثه وقتی او به خانه آمد بدون هیچ مقدمهای به من فحش داد. جواب ندادم چون میدانستم اگر ادامه بدهم دعوا میکنیم، ولی حامد دستبردار نبود، مرتب ناسزا میگفت و داد میزد، تلفن همراهم زنگ زد، من بیرون رفتم تا حرف بزنم. حامد از فرصت استفاده کرد و در را بست بعد از اینکه صحبتم تمام شد هرچه در زدم باز نکرد و التماس کردم ولی توجهی نکرد. آخر مجبور شدم در را بشکنم و وارد شوم. این بار حامد من را مسخره و بعد بدون دلیل به من حمله میکرد و مرا میزد. او دستش را دور موهایم انداخت و کشید من هم عصبانی شدم و فحش دادم چاقو را برداشت و به من گفت اگر میخواهی من را بکشی این کار را بکن. متهم ادامهداد: تیغه چاقو را گرفتم و کشیدم. چند ضربه با قسمت چوبیاش به حامد زدم. یکدفعه دستم خونی شد. فکر کردم خودم زخمی شدهام اما پیراهن حامد هم خونی شده بود. وقتی دیدم او زخمی شده بلافاصله عذرخواهی کردم و از او خواستم به بیمارستان برویم اما قبول نکرد و گفت یک زخم کوچک است. میخواستم با اورژانس تماس بگیرم اما اجازه نداد بیرون رفتم و وسایل پانسمان خریدم. با بتادین زخمش را تمیز کردم یک زخم کوچک بود. روی آن را بستم و پانسمان کردم. فردای آن روز هم دوباره زخم را تمیز کردم و بستم البته دوباره به حامد گفتم بهتر است به بیمارستان برود ولی او باز هم حرفم را گوش نکرد. صبح روز بعد بیدار شدم و به سراغ حامد رفتم تا زخمش را ببینم و پانسمان را عوض کنم که دیدم بدنش سرد شده و فوت کردهاست.
مریم در ادامه دفاعیاتش گفت: با اینکه با حامد درگیری زیادی داشتم اصلا نمیخواستم او را بکشم و اگر خودش درگیری را شروع نمیکرد، کاری با او نداشتم. ما وقتی همدیگر را شناختیم که زندگی مشترکمان را شروع کرده بودیم. حامد دنبال کسی میگشت که وقتی خسته و عصبانی است اذیتش کند و ناراحتیاش را سر او خالی کند. با تمام این مشکلات نمیخواستم او را بزنم و از اتفاقی که افتاده است خیلی پشیمان هستم و درخواست بخشش دارم.
بنا بر این گزارش بعد از پایان دفاعیات متهم و وکیل مدافعش، هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.