بسیاری از علاقه مندان به طبیعت ،حتی کسانی که هیچ ارتباطی با علم زمین شناسی ندارند واز گوناگونی رنگها وتفاوت های واضح در ظاهر وشکل کو هها (مورفولوژی)در شگفت می شوند،علاقه مندند بداننداین تفاوتها وتضادهاودر بسیاری موارد شباهتها وزیبائیهای کوههاومناظر طبیعی از چیست ؟یکی از این مناظر زیبای طبیعی منطقه ای به نام کوه گبری است. این کوه که در فاصله 40 کیلومتری شرق رفسنجان (70 کیلومتری جاده کرمان- رفسنجان)و به فاصله 1 کیلومتری شمال دهکده ده پناه قرار دارد متعلق به رشته کوه بادامو –ارجاس می باشد.آنچه این منطقه را از لحاظ زمین شناسی جالب توجه مینماید وضوح پدیده های زمین شناسی است به صورتی که میتوان از آن به یک آزمایشگاه طبیعی جهت توضیح پدیده ها برای دانشجویان وعلاقه مندان این رشته از علوم طبیعی استفاده نمود.کوه گبری چندین پدیده را در بر گرفته است. نخست انکه بخشی از این کوه یک توده گرانیتی یا بخش منجمد شده از یک مذاب است که در درون زمین سرد شده واکنون به صورت رخنمونهای زیبای سفید رنگ دیده می شود.مذاب مذکور در حین بالا آمدن از بخشهای عمیق تر پوسته زمین حرارت بسیار بالای خود را به سنگهای اطرافش منتقل نموده واین حرارت باعث دگرگون شدن وتغییر شکل ظاهری و ترکیبی در این سنگها گردیده است مثلا سنگ آهک شکننده را به مرمرهای سخت ومحکم تبدیل کرده است.
توده گرانیتی کوه گبری در ابعاد حدود یک کیلومتر مربع ، احتمالا متعلق به 35 میلیون سال پیش (بعد از ائوسن) است.زمانی که مذاب گرانیتی ازعمق پوسته زمین بالا می آمده سنگهای این منطقه که متعلق به 70 تا 145 میلیون سال پیش (زمان کرتاسه)بوده اند را تحت تاثیر قرار داده و در اثر حرارت این توده،منطقه ای متحدالمرکز ایجاد گردیده که دراصطلاح زمین شناسی به این پدیده دگرگونی مجاورتی و به مناطق متحد المرکز، هاله دگرگونی گفته میشود.گرچه علت اصلی این پدیده انتقال حرارت از توده به سنگهای سرد اطراف و کاهش دمای مذاب است اما این سرد شدن با انتقال سیالات ،مواد فرار و عناصر موجود در توده به سنگهای اطراف همراه بوده و این فرایند که درزمین شناسی به آن متاسوماتیسم (Metasomatism) یا جانشینی گفته می شود باعث تشکیل مجموعه ای از کانیهایی می گردد که از لحاظ اقتصادی حائز اهمییت بوده ودر بسیاری از مناطق دنیا به نام کانسارهای نوع اسکارن از آنها آهن ،مس، سرب،روی، قلع،تنگستن وکانیهای غیر فلزی استخراج می گردد.
در هاله ی دگرگونی کوه گبری سه منطقه مشخص وجود دارد: در نزدیکترین فاصله با توده گرانیتی،منطقه گداخته درونی یا تاکتیت (Tactite) که کانی گارنت (گرونا) به فراوانی دیده می شود..طول بلورهای گارنت حداکثر به 6 سانتی متر می رسد.از این کانی در بسیاری از موارد به عنوان سنگ قیمتی واز انواع ریز بلور آن در صنایع ساینده و تصفیه آب استفاده میشود هم چنین در این منطقه کوارتز های غیر بلورین به صورت اسفرلیت یا شعاعی شکل که نشانه سرد شدن سریع سیال غنی از سیلیس وجود دارد.ژئود های حاوی کوارتز با رنگهای مختلف (شیری ،دودی، بنفش و...)نیز از پدیده های زیباو منحصر به فرد این منطقه است. در اطراف درون تاکتیت منطقه ای مرمری وجود دارد که از سخت شدن آهکهای زمان کرتاسه به وجود آمده است.مرمرها بعضا درشت بلور بوده وقطر بلورها ی کلسیت آن حداکثر تا 1 سانتی متر میرسد.کانیهای مختلف از جمله ولاستونیت واسپیکولاریت به فراوانی در این منطقه مشاهده میشود.کانی ولاستونیت به صورت شعاعی ورشته ای بوده وطول بلورهای آن حداکثر به 10 سانتی متر میرسد. پس از منطقه مرمر،سنگهایی وجود دارد که از دگرگون شدن سنگ جوش(کنگلومرا ) به وجود آمده ودر زون متاکنگلومرا خوانده میشود. این منطقه حدود 150 متر ضخامت دارد.


مراحل تشکیل پدیده های فوق عبارتند از :

1. جایگزینی مذاب با دمای احتمال( 900-700 )درجه سیلسیوس درون سنگهای آهکی وکنگلومرایی
2. سرد شدن و انجماد مذاب ونفوذ سیالات و مواد فرار حاصل انجماد ماگما که باعث تشکیل کانیهای کوارتز،گارنت و... گردیده است.
3. با ادامه کاهش درجه حرارت( (200-400درجه سیلسیوس وافزایش فشار موثر اکسیژن،محلولهای حاویSio2,F,H2o,Co2 باعث دگرسانی توده نفوذی شده ورگه های کوارتز،اسپیکولاریت،کلسیت وفلوریت بوجود میآید.


منطقه کوه گبری از لحاظ کانیهای زیر واجد اهمیت اقتصادی است :

1. کانی ولاستونیت که ذخیره قابل ملاحظه ای از آن وجود داشته ودر صنایع سرامیک سازی،رنگ سازیوصنایع لاستیک و... کاربرد دارد.
2. آهن،بخش عمده آهن به صورت اسپیکولاریت است وحداکثر به میزان 10 درصد وجود دارد.
3. بلورهای کوارتز بصورت کوارتزشفاف،کوارتز دودی، کوارتز زرد رنگ،سیاهرنگ،بنفش وشیری که ارزش جواهری دارد.
4. گرونا یا گارنت که عموما به رنگ سبز دیده میشود وهم از نظر زینتی وصنعتی (کاغذ سمباده وتصفیه آب) کاربرد دارد.
5. از گرانیت های این منطقه به ویژه بخش آیلیتی (ریز دانه)میتوان به عنوان سنگ ساختمانی استفاده کرد.

نویسنده:خانم دکتر حبیبه عطا پور