نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: لطفا منو ببرین پیش «اکبر قصاب»!

  1. #1
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    لطفا منو ببرین پیش «اکبر قصاب»!

    دنیای طب و پزشكی گویی انتهایی ندارد و هر روز خبری در رابطه با كشف روش‌های درمانی جدید به گوش می‌رسد. با این حال هنوز طب سنتی جایگاه خود را از دست نداده و حتی امروزه با وجود پیشرفت روز‌افزون علم پزشكی كنار گذاشته نشدند كه هیچ ، به عنوان یك واحد درسی تدریس هم می‌شود.

    هزاران سال از روش‌های طب سنتی در كشور ما می‌گذرد اما كماكان این روش‌ها‌ بین مردم رایج هستند. باد‌كش، حجامت، رگ‌گیری، قولنج‌گیری و ماساژ كه در درمان بسیاری از بیماری‌های مفصلی و استخوانی به كار گرفته می‌شود هنوز هم كاربرد دارند.

    روش‌های درمانی كه بعضا در مدت خیلی كوتاهی بیمار را مداوا می‌كند. از آن‌جایی كه ‌ زمان در ورزش امروز یك عامل تعیین كننده به شمار می‌رود بهره گرفتن از این روش‌ها می‌تواند در بهبود سریع‌تر ورزشكاران مثمر‌ثمر باشد.

    تیم با یك ضد حمله از موقعیت دفاع به حمله روی می‌آورد،بازیكنان به سرعت به سمت زمین حریف یورش می‌برند ‌،شماره 8 توپ را سانتر می‌كند و فوروارد آماده تیم به هوا بلند می‌شود و توپ را با یك ضربه آكروباتیك به گل تبدیل می‌كند، تماشاگران خوشحال می‌شوند اما هنوز منتظر عكس‌العمل گلزن تیمشان بعد از زدن گل‌ هستند ‌چون او بعد از هر گلی كه می‌زند یك حركت جدید رو می‌كند. تماشاگران هنوز ساكت هستند و بعد از چند لحظه شادی گل از بین می‌رود.

    مهاجم تیم‌شان در هنگام فرود آمدن به زمین از ناحیه دست آسیب دیده و نای بلند شدن ندارد. پزشكان و تداركات تیم بالای سر او حاضر می‌شوند. گویی استخوان دست مهاجم در رفته است.

    هر كاری از دستشان بر می‌آید انجام می‌دهند اما گلزن هنوز از درد فریاد می‌كشد. در این لحظه یكی از تداركات مو‌سپید‌كرده می‌گوید كاش اكبر‌قصاب این‌جا بود و یك دقیقه‌ای مشكل را حل می‌كرد و او می‌توانست به بازی هم برگردد.

    از سی،چهل سال پیش همه او را به اسم اكبر‌قصاب صدا می‌زدند. ‌معلوم هم هست چرا او را به این نام صدا می‌زدند؛او قصاب شهیری‌ بوده. اما وقتی به او مراجعه می‌كنی خبری از قصابی و گوشت و دل و جگر نیست؛ صف ‌درازی از بیماران‌ را می‌بینی كه برای مداوا به او مراجعه كرده‌اند.

    اكثر ورزشكاران به خصوص فوتبالیست‌ها اولین نامی‌ كه به هنگام مصدومیت صدا می‌زنند اكبر‌قصاب است. چه بسا‌ فوتبالیست‌های نام‌آشنای ما نظیر مهدوی‌كیا و علی دایی هم به او مراجعه كرده‌اند.

    شاید تعجب‌آور باشد اما اكبر‌آقا با همین روش‌های درمانی و شكسته‌بندی بارها و بارها فوتبالیست‌های مصدومی ‌كه انتظار ماه‌ها مصدومیت را داشته‌اند چند‌روزه به میادین بازگردانده. ما هم بد ندیدیم سری به محل كار اكبر آقا بزنیم گرچه در این ملاقات با ورزشكاران روبه‌رو نشدیم اما تبحر او را به عینه مشاهده كردیم.

    هنوز مغازه‌های جوادیه كار خود را شروع نكرده‌اند. ‌ محل كمی برای‌مان غریب است اما خوشبختانه كسی‌ كه سراغش را می‌گیریم همه می‌شناسند. با یكی،دو پرس‌و‌جو به راحتی محل اكبر‌آقا را پیدا می‌كنیم.

    محل كارش ‌بیشتر شبیه درمانگاه بود. تعدا زیاد مراجعین هم اول صبح جلب توجه می‌كرد. با این وجود ذوق و شوق ما خیلی زود فروكش كرد چرا كه پسر اكبر‌آقا مانع گفت‌و‌گوی ما با او شد.

    در همین حین كه گرم گفت‌و‌گو با پسر اكبر‌قصاب بودیم صدای بیماران مو را بر بدن ما سیخ می‌كرد. اما به‌راستی‌ در كارش ماهر بود و خیلی زود مشكل بیماران را حل می‌كرد. فلان بیمار با پای ورم كرده كه حتی قدرت گام نهادن بر زمین را نداشت وارد اتاق اكبرقصاب می‌شد و با یك فریاد بلند خارج می‌شد در حالی كه پایش را می‌توانست بر زمین بگذارد و راه برود. به هر حال نتوانستیم با وی صحبت كنیم.

    با خود گفتیم كه یكی دیگر از راه‌های شناخت یك فرد، نظرات دیگران است درباره او. این را یادمان رفت بگوییم كه فامیلی اكبر‌قصاب «قوی» است؛ روی كارت ویزیتش كه این را نوشته بود. ‌

    ‌ از مطب كه بیرون آمدیم مغازه‌ها باز شده بودند. بی‌درنگ یكی از كسبه را برای گفت‌و‌گو انتخاب كردیم. علی 26ساله مشغول كار بود كه از او در مورد اكبر‌آقا پرسیدیم.‌ ‌ «‌از زمانی كه زبان باز كردم اكبر‌قصاب را می‌شناختم.

    او واقعا در كارش ماهر است. همه روزه مراجعین زیادی برای مداوا پیش اكبر‌آقا می‌آیند و نتیجه هم می‌گیرند.» از علی پرسیدیم كه خود او هم تا به حال به اكبر‌قصاب مراجعه كرده؟ «خود من نه ولی یكی از آشنایان‌مان بود كه 7 ،8 ماه از كمر‌درد رنج می‌برد و بسیار هم به بیمارستان‌ها مراجعه كرده و نتیجه نگرفته بود. به او توصیه كردم پیش اكبر‌قصاب بیاید و او هم آمد و خوب شد.»

    نفر بعدی كه كمی مسن‌تر بود اطلاعات جالب‌تری به ما داد. حسین 43ساله ‌‌‌گفت: «اكبر‌قصاب اوایل یعنی قبل از به دنیا آمدن ما یك قصابی نبش خیابان مستقل داشت. از بس كه با استخوان سر و كار داشت به ریز‌ترین امور آن هم وارد شده بود و كم‌كم این تلقین در او به وجود آمد كه می‌تواند از این راه به مردم كمك كند.

    ناگفته نماند كه او در‌آمدش را خرج فقرا می‌كرد. یادش به خیر ؛ما كنار اتوبان یك زمین داشتیم و بهش می‌گفتیم بیابانی و می‌رفتیم آن‌جا فوتبال بازی می‌كردیم. یك روز كه بازی می‌كردیم ‌‌پایم به طرز وحشتناكی پیچ خورد به طوری كه از مچ برگشت. نفسم بند ‌می‌آمد و نمی‌توانستم پایم را روزی زمین بگذارم. من را با دوچرخه 28 آوردند پیش اكبر‌آقا. اكبر‌آقا گفت چی شده ، همین كه خواستم تعریف كنم ناگهان صدای ساییده شدن استخوان‌هایم را شنیدم گفت بلند شو‌ و راه برو، مچ پایم را جا انداخته بود و حالم خوب شد.»آن زمان تو جوادیه دو نفر بودند كه در این كار خیلی مهارت داشتند یكی عمو‌‌مسلم بود كه در جنوب تهران حرف اول را می‌زد. وقتی او مرد همه اهل محل در مراسم تدفینش شركت كردند. نفر دوم هم اكبر‌آقا است كه خدا او را زنده نگه دارد.» از حسین پرسیدیم علت مراجعه زیاد مردم و ورزشكاران به اكبر‌قصاب چیست؟

    «من‌ بیشتر فوتبالیست‌ها را می‌بینم كه به این‌جا می‌آیند. ‌فوتبالیست‌های معروفی می‌آیند و برخی‌‌ هم كه نمی‌شناسیم جوان‌تر‌ها معرفی می‌كنند. مثلا از همین باشگاه راه‌آهن تعداد زیادی بازیكن مصدوم می‌آیند. مهم‌ترین دلیلی كه به اكبر‌آقا مراجعه می‌كنند هم جلوگیری از اتلاف وقت و مهارت اكبر‌آقا است. شما می‌روید بیمارستان و برای یك كمر‌درد و یا یك در‌رفتگی مچ دست و پا باید یك ماه درد بكشی ولی اكبر‌آقا در مدت دو‌دقیقه مشكل را حل می‌كند. ‌وقتی استخوان‌های ریز از جای خود درمی‌روند تشخیص آن خیلی سخت است ‌برای همین باید به اكبر‌آقا مراجعه كرد.»

    مرتضی 42ساله كه كنار دكان خود با دوستش نشسته بود نیز همین نظر‌ را داشت‌ «در اثر یك تصادف پایم بد جوری ضرب دید و رفتم بیمارستان و یك گچ مشتی دور پایم گرفتند. اما بعد از دو ماه هنوز پایم درد داشت. با عكس پایم به اكبر‌آقا مراجعه كردم و گفت انگشت پایت در رفته و هیچی نیست و آن را جا انداخت. ما او را اكبر‌پروفسور می‌خوانیم چرا كه واقعا در كارش استاد است.» از مرتضی هم درباره ورزشكارانی كه به اكبر‌قصاب مراجعه می‌كنند پرسیدیم؟

    «بعضی اوقات وقتی اتومبیل‌های گران‌قیمت را ‌‌می‌بینیم متعجب می‌شویم اما این خودروها متعلق به فوتبالیست‌هایی است كه برای مداوا پیش اكبر‌آقا می‌آیند. علی دایی ،مهدی مهدوی‌كیا هم سرشناس‌ترین آن‌ها هستند.»

    ‌امروز كمتر ورزشكار و فوتبالیستی است كه اكبر‌قوی یا همان اكبر‌قصاب را نشناسد و به او مراجعه نكند. حتی بارها از اكبر‌قصاب خواسته شده تا تیم‌های ملی را همراهی كند. همه این‌ها در حالی است كه علم پزشكی روز به روز پیشرفته‌تر و مجهز‌تر می‌شود اما كما‌كان طب سنتی جایگاه خود را دارد.

    امروز علم طب دیگر نافی طب سنتی و روش‌های دیرین نیست بلكه این روش‌ها را مكملی برای درمان بیماری‌ها می‌داند چرا كه این روش‌ها هزاران سال است كه آزمون خود را پس داده‌اند. دنیای ورزش امروز دنیای سرعت و استفاده بهینه از زمان است پس چه اشكالی دارد تا از این روش‌ها در مسابقات و میادین ورزشی بهره بگیریم.

    منبع: مشرق
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  2. کاربر مقابل از shirin71 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/