از سالها قبل، در واقع از وقتی موضوع حجاب زن به صورت جدی در دنیا مطرح شد، مخالفین حجاب، سعی میکردند حجاب را با موضوع رنگ آن طرد کنند. برای موافقین هم رفته رفته این شبهه قوت گرفت که «چرا رنگ مشکی؟». در واقع هر کس میخواست چادر را زیر سوال ببرد، رنگ مشکی را زیر سوال میبرد.
چادر مشکی
معمولاً مشکی رنگ افسردگی، عزا و اندوه و غم است. افسردگی به عنوان یک بیماری پاتولوژیک، عزا به مفهوم یک سنت، و غم و اندوه هم به معنی یک فرآیند زمینهساز برای تخلیه هیجان. همه این موارد هم درست و هم غلط است. درست است از این جهت که رنگ مشکی به عنوان نمادی برای همه این موارد است و به اینها کمک میکند، اما محدود به این مفاهیم نیست. در واقع نمیشود تنها این مفاهیم را از رنگ مشکی برداشت کرد.
رنگ تیره موجب استتار و اختفای اشیاء و مانع از دیدن آنهاست. چشم در تاریکی جایی را نمیبیند و پارچه یا پرده سیاه مایه احتجاب اشیایی است که در پس پرده قرار دارند. لذا بانوان عفیف مسلمان، رنگ لباسهای ظاهر ـ اعمّ از چادر، مانتو و روسری ـ را از رنگهای تیره برگزیدهاند تا اندامشان از چشم نامحرمان پوشیدهتر باشد و بدین وسیله «گوهر عفاف» خود را محفوظتر بدارند و استفاده از رنگهای شاد و مهیّج و هرگونه مجلسآرایی را به خلوت خانه و در جمع محارم خویش اختصاص میدهند.
در روانشناسی رنگها، همان گونه که نوع رنگ در ایجاد گرسنگی، سیری، خشم و آرامش تأثیر مستقیم دارد، در شعلهور شدن غرایز جنسی نیز دخالت مستقیم دارد. رنگ سیاه باعث کاهش شهوت است؛ چنان که امام صادق ـ علیهالسلام ـ در این زمینه خطاب به «حنّان بن سُدَیر» که نعلین سیاه پوشیده بود، فرمودند: «آیا نمیدانی رنگ سیاه مایه تقلیل شهوت است». (وسایل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 3، ص 386)
رنگ تیره موجب استتار و اختفای اشیاء و مانع از دیدن آنهاست. چشم در تاریکی جایی را نمیبیند و پارچه یا پرده سیاه مایه احتجاب اشیایی است که در پس پرده قرار دارند. لذا بانوان عفیف مسلمان، رنگ لباسهای ظاهر ـ اعمّ از چادر، مانتو و روسری ـ را از رنگهای تیره برگزیدهاند تا اندامشان از چشم نامحرمان پوشیدهتر باشد و بدین وسیله «گوهر عفاف» خود را محفوظتر بدارند و استفاده از رنگهای شاد و مهیّج و هرگونه مجلسآرایی را به خلوت خانه و در جمع محارم خویش اختصاص میدهند
نگاه مثبت به رنگ مشکی
از طرف دیگر رنگ سیاه، رنگ تشخص و هیبت است و در میان رنگها ابهت بیشتری دارد. در ریشهیابی لغات رنگ سیاه در عربی به نام اسود است و به معنی آقایی، برتری و سیادت است. – به جز آن سیادتی که ما به طور اخص استفاده میکنیم. سودت ریشه مشترک سیاه و سیادت است. خانه کعبه با آن پرده سیاه و تیرهای که دارد، پر از شکوه و ابهت و جذبه است. در روایاتی که برخی علائم و نشانههای ظهور حضرت مهدی (عج) را بیان میکنند، میخوانیم که آن حضرت (عج) با بیرق رسول خدا خروج میکند که از پارچه مخمل سیاه و چهارگوش بوده و در آن صلابت است. (الملاحم و الفتن، سید بن طاووس، ترجمه محمد جواد نجفی، ص 57)
چنان که امام صادق ـ علیهالسلام ـ در این زمینه خطاب به «حنّان بن سُدَیر» که نعلین سیاه پوشیده بود، فرمودند: «آیا نمیدانی رنگ سیاه مایه تقلیل شهوت است
رنگ مشکی در یک نگاه دیگر رنگ وقار و اقتدار و از رنگهای صامت است که نگاه را سریع به سمت خود جذب نمیکند. از هنگام نزول آیه جلباب، زنان با پوشش تیره در جامعه حضور مییافتند و رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نیز آنها را نهی نمیکرد و این نهی نکردن رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ خود بیانگر مقبولیت این عمل است؛ چنان که در روایتی از امام صادق ـ علیهالسلام ـ آمده است که فرمودند: «لباس سیاه مکروه است مگر در خَف، عمامه و عبا» (وسایل الشیعه، شیخ حرّ عاملی، ج 8، ص 382) و خف نوعی کفش چرمی است.
این، نشان دهنده آن است که استفاده معقول از رنگ سیاه، نه تنها مکروه نیست، بلکه پسندیده و مورد قبول خدا، رسول ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ائمه ـ علیهم السّلام ـ میباشد. البته رنگ سیاه به عنوان زمینه و متن زندگی، هرگز پسندیده نیست و اسلام نیز آن را قبول نمیکند و در برابر آن، رنگهای باز و روشن و فرح بخش را توصیه میکند، امّا از این که این رنگ در حاشیه متن اصلی و دائمی زندگی به کار رود، مانع نمیشود؛ بلکه بعضاً ترغیب هم میکند.
در روایتی از امام صادق ـ علیهالسلام ـ آمده است که فرمودند: «لباس سیاه مکروه است مگر در خَف، عمامه و عبا» (وسایل الشیعه، شیخ حرّ عاملی، ج 8، ص 382) و خف نوعی کفش چرمی است.
اصرار و تشویق پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ بر پوشیدن لباس سفید و توصیه امام صادق ـ علیهالسلام ـ به «حنّان بن سُدیر» به پوشیدن نعلین زرد (سیاه پوشی در سوگ ائمه نور ـ علیهم السّلام ـ، علی ابوالحسنی ص 280) و دیگر تشویقها و دستورات پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ائمه ـ علیهم السّلام ـ بیانگر این است که استفاده از رنگهای مختلف ـ اعم از تیره و روشن ـ صبغه مذهبی دارد.
کراهت رنگ مشکی
آنچه در باب رنگ مشکی بسیار مطرح است، کراهت رنگ مشکی است. کراهت یک مفهوم درون دینی است، بنابراین وقتی در باب کراهت این رنگ به منابع دینی رجوع میکنیم، میبینید به 5 دلیل مستحب است که رنگ حجاب، رنگ مشکی باشد. و کراهت آن به عنوان یک تبصره است.
چادر مشکی
در روایات داریم افرادی که غاصب حق ولایت اهل بیت (ع) هستند، از بنیامیه و بنیعباس، رنگ مشکی را به عنوان نماد مخالفت با پذیرش وصایت بلا فصل امیرالمؤمنین علی(ع) و مخالفت با جانشینی اهل بیت بعد از پیامبر استفاده میکردند.
زمانی که امام رضا به اجبار به عنوان ولیعهد انتخاب میشوند، مأمون به عنوان نماد پذیرش این ولایتعهدی، اعلام میکند که همه پوششهای سیاه را به رنگ سبز علوی تغییر دهند. او با تغییر نماد، اختلال اجتماعی را برای طرفداران بنیعباس، ایجاد کرد. بنابراین، در زمان امام رضا آن نماد کاملاً تغییر کرد. تا زمانی که رنگ مشکی رنگ مخالفت با خوبیها بود، ائمه با انتخاب آن به عنوان رنگ پوشش مخالفت میکردند. در واقع هر زمان رنگ، مفهوم غیر ارزشی و ضد ارزشی پیدا کرد، آن رنگ مطرود خواهد بود؛ چرا که رنگ گناه ویژهای ندارد.
در مورد عدم کراهت استفاده از کفش و عبا و عمامه سیاه در روایتی به نقل از امام صادق(ع) آمده است: «رسول گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ استفاده از رنگ سیاه را در پوششها ناخوش داشت؛ مگر در سه چیز: در کفش و عبا و عمامه.»
دین مبین اسلام، با توجه به آیات تکوینی خداوند در پهنه طبیعت و آیات تشریعی موجود در قرآن کریم، بهره گیری از پوششهای رنگی را جز در موارد ذیل مجاز دانسته است:
یکی از ایرادات ما در مباحث فرهنگ دینی این است که برخی موادی را که مشروط است، مطلق میکنیم و دچار خطا میشویم. یا گاهی موارد مطلق را مشروط میکنیم. مثلاً بارها شنیدهاید وضو گرفتن با آب گرم مکروه است. این را شرح میدهند که آب سرد نشاط میآورد و یا... بله، این موارد صحیح است، اما در متن دین ما آمده که وضو با آبی که با نور خورشید گرم شود، مکروه است. به عبارت دیگر در ابتدا باید بدانیم دین چه گفته و بعد برای آن تحلیل علمی بیاوریم. اینها خطاهای فرهنگی- دینی جامعه عامیانه ماست که گاهی به خواص هم کشیده میشود.
دین مبین اسلام، با توجه به آیات تکوینی خداوند در پهنه طبیعت و آیات تشریعی موجود در قرآن کریم، بهره گیری از پوششهای رنگی را جز در موارد ذیل مجاز دانسته است:
1. پوششهای رنگینی که شعار و علامت دشمنان اسلام است. استفاده از این پوششها تا وقتی که ویژگی این گروه است، مجاز نیست.
چادر
2. پوششهای رنگینی که موجب انگشت نما شدن فرد در نزد دیگران میشود (لباس شهرت).
3. پوششهای رنگینی که اثر روحی نامطلوبی بر انسان یا اعمال عبادی او میگذارد.
4. پوششهای رنگینی که برخلاف شؤونات اجتماعی اسلام و عرف مذهبی است. امام صادق(ع) خطاب به عبید بن زیاد فرمود: ایاک ان تزینّ إلاّ فی أحسن زی قومک«خود را تزیین مکن مگر مثل قوم خود.» و نیز فرمود: «خیر لباس کل زمان، لباس اهله»؛ «بهترین پوشش هر عصری لباس مردم همان زمان است.» البته در این موارد مؤمنین اهل تقوا معیار محسوب میشوند.
امروز لباس به خودی خود نقش یک"رسانه"را بازی میکند. مثلاً اگر یک دختر فرانسوی تنها یک روسری به لباسهایش اضافه کند و در کنار او خانم را هبهای هم باشد، راهبه اجازه ورود به استادیوم ورزشی را دارد، اما دختر محجبه فرانسوی خیر. هر چند در ظاهر پوشش راهبه کاملتر هم به نظر میرسد. اما پوشش دختر فرانسوی مفهوم ویژهای را منتقل میکند
5. پوششهای رنگین زن در عده وفات شوهر.
6. پوششهای رنگین و جذاب زن و مرد برای نامحرمان.
7. پوششهای رنگین مخصوص زنان از سوی مردان و بالعکس.
لباس در فرآیند اجتماعی جدیتر از آن است که فکر میکنیم. فرانسه، مهد آزادی، با پوشش اسلامی دختران مسلمان مشکل دارد. در واقع امروزه مفهوم لباس بسیار جدیتر و حساستر از گذشته است، چرا که پیامهایی را که منتقل میکند بسیار مؤثرتر است.به عبارت دیگر امروز لباس به خودی خود نقش یک"رسانه"را بازی میکند. مثلاً اگر یک دختر فرانسوی تنها یک روسری به لباسهایش اضافه کند و در کنار او خانم راهبهای هم باشد، راهبه اجازه ورود به استادیوم ورزشی را دارد، اما دختر محجبه فرانسوی خیر. هر چند در ظاهر پوشش راهبه کاملتر هم به نظر میرسد. اما پوشش دختر فرانسوی مفهوم ویژهای را منتقل میکند.
استفاده از رنگ ها در اسلام
بنابراین وقتی قرار است حضور اجتماعی مقتدرانه و رسمی باشد، رنگ مشکی را انتخاب میکند. این رنگ نوعی اقتدار و «دورباش» را به مخاطب القا میکند. گاهی نوع پوشش ما به دیگران این اجازه را میدهد که حریم خصوصیمان را بشکنند. یعنی رنگ انتخابی ما به قدری دورباش کمی دارد، که احتمال دارد دیگران به این حریم وارد شوند
اسلام در خصوص رنگ دو دستهبندی، یکی برای حضور اجتماعی، و دیگری حضور در خلوت محارم دارد. رنگ اول اسلام در خلوت، سفید است و برای آن دلایل متعددی بیان میشود. سفید نماد پاکی، شادی و آرامش است. برای مثال، در آداب یک مسلمان شیعی هست که وقتی به زیارت یک امام میروی، لباس نو سفید رنگ بخر یا در اعیاد ذکر میشود که لباس نو سفید به تن کنید، شاید که با تاکید بر این فرآیند که پاکی بیرون به پاکی درون هم منتقل بشود. اما در عرصه فعالیتهای اجتماعی، رنگ اول اسلام به عنوان «پوشش نهایی» رنگ سیاه است. بنابراین وقتی قرار است حضور اجتماعی مقتدرانه و رسمی باشد، رنگ مشکی را انتخاب میکند. این رنگ نوعی اقتدار و «دورباش» را به مخاطب القا میکند. گاهی نوع پوشش ما به دیگران این اجازه را میدهد که حریم خصوصیمان را بشکنند. یعنی رنگ انتخابی ما به قدری دورباش کمی دارد، که احتمال دارد دیگران به این حریم وارد شوند.
در بحث حجاب هم رنگ مشکی این دورباش را به نامحرم میدهد، ضمن اینکه به دلیل صامت بودنش جلب توجه هم نمیکند. نکتهای را هم که در روایاتمان بدان اشاره میشود این است که رنگ مشکی، شهوت را کم میکند. رنگ مشکی به عنوان نماد اجتماعی برای زن و مرد یکسان است، اما به دلیل اینکه حجاب ظاهری زن ظرافتهای بیشتری دارد، اولویت با خانمها خواهد بود.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)