یکی از دلایل بسیار محکم علمی و تجربی بر اثبات اصل وجود روح و تجردو مادی نبودن آن خلع روح از بدن است که در اصطلاح علمی به آن((برون فکنی روح)یا برون افکنی روح میگوبند که گاهی به پرواز روح یا سفر روحی تعبیر میشود .

این مساله همچنین ثابت میکند انسان علاوه بر مادی فیزیکی دارای بدن مثالی یا بدن اثیری نیز هست که روح به هنگام جدایی از جسم در آن قرار میگیرد

طرح روحی یا برون فکنی روح پدیده ای است که شخص می تواند با اراده به وسیله عوامل دیگر و یا بدون هیچ عاملی روح خود و بلکه روح دیگران را ازجسم فیزیکی خارج نماید.

علت اینکه در تعریف قید (با اراده) یا (بدون اراده)آمده آن است که برون فکنی روح دو نوع است و این دو نوع با هم متفاوت است یکی ((برون فکنی ارادی))که هیچ عامل دیگری در آن دخیل نیست وشخص میتواند با اراده هود آن را انجام دهد.

دیگری ((برون فکنی غیر ارادی))که در اثر عوامل دیگر مانند بیهوشی و خواب مغناطیسی مدیوم به طور ناخودآگاه صورت میگیرد و به طور غالب فرد ار جدایی روح از بدنش آگاهی ندارد و ممکن است بعد از آن متوجه گردد.

از این رو برون فکنی روح میتواند به طرق گوناگون و در زمان های مختلف صورت گیرد:

1-در بیداری همراه با اختیار که این کار فقط توسط افراد بزرگ و عارف و متخصص قابل انجام می باشد البته همه متیوانند انجام بدهند اما باید قدرت روحی مناسبی نیز داشته باشند.

به این قسم برون فکنی ارادی میگویند.

2-در بیداری ولی بدون اراده و اختیار بلکه با عوامل دیگر صورت میگیرد یعنی با خود به خود خلع روح صورت میگیرد و یا دیگری این عمل را در او انجام میدهد(برون فکنی غیر ارادی)

3-در مواقع خواب البته هر خوابی برون فکنی نیست بلکه پیش از آن تصمیم بر برون فکنی لازم است(خروج غیر ارادی یا بذون فکنی ارادی)

4--به هنگام بیهوشی مغناطیسی یا خواب مصنوعی-هیپنوتیزم (خروج غیر ارادی)

5-به هنگام بیهوشی مدیوم در ارتباط روحی(غیر ارادی)

6-به هنگام بیهوشی جراحی(غیر ارادی و غیر طبیعی)

7-به هنگام بیهوشی از طریق داروهای مخدر و بیهوش کننده (برون فکنی غیر ارادی)