سلام دوستان
با اجازه از مديران انجمن و مديريت محترم سايت . خواستم دينم رو به زنده ياد سهراب سپهري كه شاعر مورد علاقه من هست و در رديف اول قرار داره رو ادا بكنم . اميدوارم با اين كار كوچك هم شما عزيزان استفاده ببريد و هم باعث شادي روح آن بزرگوار فراهم آيد.
بیوگرافی سهراب سپهریسهراب سپهری در سال ۱۳۰۷ درقم پا به جهان گذاشت.او از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد.سپهری هم نقاش و هم شاعر بود.سالهایی از عمر خود را در هند و ژاپن گذراند.زندگی در خاور دور و آشنائی با عرفان بودایی در شعر و نقاشی او تاثیر بسیار گذاشت.مجموعه آثار او به نام((هشت کتاب)) منتشر شده است.سپهری در سال ۱۳۵۹ در تهران درگذشت.
زن زیبایی آمد لب رود
آب را گل نکنیم
روی زیبا دو برابر شده است
شعر سهراب سپهری رنگارنگ و خواننده را به افقهای تازه می کشاند.آثار پُر است از صور خیال و تعبیرات بدیع٬که با وجود زیبایی ظاهری و تصویرهای بدیع و رنگارنگ٬در مجموع از جریان های زمان به دور است.در اشعار او نقد و پیام اجتماعی کم رنگ است٬و در آن پراکندگی و ناهماهنگی تصاویر به چشم می خورد٬اما سهراب در اشعارش به طور کلی و در بعدی وسیع نگران انسان و سرنوشت اوست.سپهری روح شاعرانه و لطیفی داشت که برای هر چیز معنی و مفهوم خاص قائل بود.تخیل وی در اشیا باریک می شد و از آنها تصاویری زنده و حساس می ساخت.بدین علت است که اندیشه ها و تجربه های فکری و عاطفی او به حالتی دلپذیر در آمده است.سهراب سپهری دارای سبک ویژه ای است که میتوان او را بنیان گذار این شیوه دانست.در واقع میتوان گفت قابل توجه ترین اتفاق در عرصه شعر نو در سال ۱۳۳۲٬چرخش سهراب سپری از زبان نیمائی به زبان هوشنگ ایرانی است.اهمیت این اتفاق از آن جهت بود که در آن سال ها ٬متاثرترین از نیما فراوان بودند٬ولی کسی به زبان هوشنگ ایرانی و زیبایی شناسی او واقف نداشت.سپهری٬تنها شاعر متاثر از درک هوشنگ ایرانی بود که زبان او را تاحد چشمگیری تکامل بخشید و اگر این نبود یکی از ظریف ترین و پرظرفیت ترین دستاوردهای شعر نو٬نیمه کاره و ناقص میماند.شعر شپهری دارای تصویرهای شاعرانه و مضامین و مفاهیم عرفانی و فلسفی و غنائی است.سهراب شاعری بود غوطه ور در دنیای شاعرانه و هنرمندانه خویش که به همه چیز رنگ شعر می داد.همه اشیاء برای او معنویت داشتند٬در ژرفای هر چیزی فرو می رفت و به آن حیات معنوی می بخشید.گوئی برای او تمام ذرات عالم دارای روح و عاطفه و احساس بودند.زبان سپهری نیز زبانی لطیف و ویژه خود اوست.شعرش دارای تصاویر تازه ولی مبهم است و از این رو ساده و روشن نیست.خیالات ظریف و تصویر های زیبا سراسر اشعار وی را در بر گرفته است.او البته همواره در راه تکامل خویش پیش رفته است و این نکته را از خلال شعرهای((هشت کتاب))او میتوان دریافت. سهراب در نقاشی نیز دستی داشت.در کل٬سهراب سپهری در شعر با زبان ساده و بسیار نزذیک به زبان محاوره انسانها را به نگریستن دقیق در طبیعت و نزدیک شدن و یکی شدن با آن دعوت می کند.او محیط خود و عصری را که در آن می زیست نمیپسندید و در جست و جوی عالمی بزرگتر و والاتر و برتر بود.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)