حميد استيلي به كار خود و بازيكناني كه در فصل جديد گرفته ايمان دارد. او پرسپوليس را يكي از مدعيان اصلي قهرماني در اين فصل ميداند و البته به سوالهاي ما خيلي محافظهكارانه پاسخ ميدهد. استيلي ميگويد دوست ندارد به اين زودي تيمش به حاشيه برود.
سرمربي تيم فوتبال پرسپوليس ضمن حضور در خبرگزاري ايسنا، با خبرنگاران ورزشي به گفتگو نشست و درباره ريزترين مسائل مربوط به پرسپوليس و رابطه خود با محمد مايلي كهن، علي دايي، حبيب كاشاني و ... صحبت كرد كه ماحصل اين گفتگو از نظرتان ميگذرد.
** از برنامههاي خود در فصل نقل و انتقالات بگوييد. آيا به همه خواستههاي خود رسيديد؟
پرسپوليس سال گذشته هم در كار دفاع تيمي و هم كار دفاع فردي بيشترين مشكل را داشت. از اين رو سعي داشتيم اين خط را تقويت كنيم. محمد نصرتي را جذب كرديم كه مدافع خوبي است و در فصل 86 هم با ما كار ميكرد. مامادوتال را هم در اردوي تركيه خريديم كه يك مدافع قدرتي است و در تيم ملي كشورش هم بازي ميكند. در كنار آن تلاش كرديم مشكلات تاكتيكي مدافعان را با تمرينهاي خاصي كه برايشان در نظر ميگيريم برطرف كنيم. در خط مياني علي كريمي را داريم. به اعتقاد من يك تيم بزرگ بايد يك ليدر و كاپيتان هم داشته باشد. در خط حمله اولادي و كاظميان را به پرسپوليس آورديم كه هر دوي آنها بازيكنهاي تاثيرگذاري هستند. در درون دروازه هم ميثاق معمارزاده را جذب كرديم كه بسيار آماده است. از همه مهمتر اينكه همه اين بازيكنان پرسپوليسي هستند و الان هم شرايط خوبي دارند.
** بازيكناني كه نيامدند چطور؟
ليگ شروع شده و ديگر خيلي نميخواهم راجع به بازيكناني كه به پرسپوليس نيامدند يا نتوانستيم آنها را جذب كنيم صحبت كنيم. اين بحثها هيچ دردي را دوا نميكند. بازيكناني كه گرفتيم جزو بهترينهاي ليگ هستند.
** چرا رحمان احمدي، سپهر حيدري و آرفي از پرسپوليس رفتند؟
اين يك موضوع متداول و عادي است كه در پايان يك فصل يك سري بازيكنان ميآيند و يك سري بازيكنان هم ميروند. جدا شدن بازيكنان دليل بر ضعف آنها نيست. آنها هم خيلي براي پرسپوليس زحمت كشيدند، اميدوارم هرجا كه هستند موفق باشند. ديگر دوست ندارم خيلي راجع به اين مسائل صحبت كنم. يك تيم خوب براي اين فصل بستهام و به همه بازيكنانم هم اعتقاد دارم. در ضمن طوري پرسپوليس را بستهايم كه يك نيمكت قدرتمند پشت خود دارد و با توجه به اينكه بازيهاي زيادي در سه جام در پيش داريم، اين ميتواند به ما كمك كند.
** چرا هميشه بازيكناني كه قرار است به پرسپوليس و استقلال بيايند حاشيههاي پيرامونشان زياد ميشود؟
تيمهاي بزرگ هميشه حاشيههاي زيادي هم با خود دارند. بازيكناني كه ميخواهند به پرسپوليس و استقلال بيايند يا از اين تيمها بروند هميشه حرف و حديثهاي زيادي پيرامونشان وجود دارد. همين طور روي بازيكناني كه در اين دو تيم بازي ميكنند هم فشار رواني زيادي وجود دارد. اما اين مسائل هميشه در فوتبال ما وجود داشته است. اين وظيفه مربي است كه حاشيهها را جمع كند. اگر دقت كنيد در كشور خودمان هم در سالهاي گذشته تيمهايي بودهاند كه مهرههاي بزرگي داشتهاند اما نتيجه نگرفتند و بر عكس تيمهايي بودند كه بازيكنان بزرگي نداشتند و نتايج خوبي به دست آوردند.
** نگران نيستيد پرسپوليس امسال هم به خاطر همين عوامل نتيجه نگيرد؟
پرسپوليس امسال پرمهره است و نقش مربي در جمع كردن يك تيم پرستاره بسيار زياد است و بايد هم از لحاظ مسائل اخلاقي و رفتاري و هم از لحاظ فني طوري بازيكنان را كنار هم قرار دهد كه بيشترين بازدهي را داشته باشند. در غير اين صورت فشار زيادي به تيم از سوي مطبوعات و هواداران وارد ميشود و به مشكل ميخوريم. اما مهمترين نكته اين است كه تمركزمان روي تمرين كردن و مسائل تاكتيكي باشد، ما امسال در پرسپوليس چيزي به نام «من» نداريم و همه بايد به عنوان ما باشيم.
** آيا حفظ وحيد هاشميان در برنامههاي شما بود؟ شما همواره ميگفتيد كميته فني درباره او تصميم نهايي را ميگيرد.
من روي بازيكنان بزرگ خيلي حساسيت دارم و اعتقاد دارم كه احترام آنها بايد حفظ شود. وحيد هاشميان هم بازيكن بزرگي بود كه خيلي دوست داشتم به جمع ما اضافه شود و از او استفاده كنيم. شرايط اخلاقي و فني وحيد را هم كه همه ميدانند. ما ميخواستيم شخصيت وحيد حفظ شود. او بازيكني بود كه فصل گذشته هم با پرسپوليس بود و به همين خاطر او را حفظ كرديم. هاشميان يك بازيكن باتجربه و حرفهاي است و ميدانستيم كه چه بازي كند چه بازي نكند، براي تيم مشكلي ايجاد نميكند و اين براي ما خيلي مهم بود. در مدتي كه در تركيه بوديم هم به خوبي با تيم تمرين كرد و با وجود مصدوميتي كه از ناحيه دست داشت پا به پاي بقيه و منظم كار كرد.
** شايد به خاطر مذاكره استقلال با هاشميان سريعا او را جذب كرديد. اينطور نيست؟
درباره هاشميان اين طور نبود كه به خاطر چشم و همچشمي با استقلال ما او را جذب كنيم. پرسپوليسيها معمولا خيلي سخت به تيم رقيب ميروند. اصلا من نميدانستم كه هاشميان از استقلال پيشنهاد دارد و الان از شما شنيدم و اگر هم ميرفت براي او آرزوي موفقيت ميكردم.
** اما اين چشم و هم چشمي در موضوع جذب كمك مربي آلماني هم ديده شد.
درباره مربي هم بايد بگويم ما با هنكه صحبت كرده بوديم اما فكر ميكنم قسمت اين بود كه با سومديك قرارداد ببنديم. سومديك يك مربي بسيار خوب و باتجربه است و از همه مهمتر اخلاق و رفتار او بود كه خيلي زود با ما جور شد.
** و جواد كاظميان چطور؟
كاظميان يك پرسپوليسي است و سال گذشته در سپاهان و در ليگ قهرمانان آسيا عملكرد خيلي خوبي داشت. آسيب ديدگي علي عسگر هم كه بسيار طولاني شده بود مزيد بر علت شد كه كاظميان را به خدمت بگيريم چرا كه پزشكان گفته بودند عليعسگر هنوز نميتواند با ما تمرين كند و در تركيه هم با ما كار نكرد و از آنجا كه هنوز جاي خالي داشتيم تشخيص داديم از كاظميان استفاده كنيم. ما از اول ميخواستيم كاظميان به پرسپوليس بيايد. او جزو بازيكناني بود كه هيچ وقت صحبت از پول نكرد و گفت كه به عشق پرسپوليس و هواداران ميخواهم به اين تيم بيايم و ما هم به همين خاطر او را جذب كرديم.
** پرسپوليس بهتر يارگيري كرد يا استقلال؟
من به مظلومي احترام زيادي ميگذارم من معتقدم كه هر تيمي بر اساس نيازهاي خود يارگيري كرده است. كار ما هم بر همين اساس بوده و از آنجا كه در اين فصل بايد در سه جام به ميدان برويم، بايد از اين بازيكنان به نحو احسن استفاده كنيم و فكر ميكنم در اين فصل يك نيمكت قوي هم در اختيار داريم. ما در خط دروازهباني دو دروازهبان داريم كه هر دو مليپوش هستند و حتي پشت اين دو بازيكن هم دو دروازهبان جوان داريم. از ميان حقيقي و معمارزاده در ادامه اين فصل هر كدام كه در تمرينها بهتر باشند در درون دروازه قرار ميگيرند و به سيستم چرخشي دروازهبانان اعتقادي ندارم.
** به نظر ميرسد با آمدن بازيكناني چون كريمي و نصرتي به پرسپوليس ميانگين سني تيمتان خيلي بالا رفته باشد.
ميانگين سنيمان در اين فصل 27 سال است و ميانگين قدي خوبي هم داريم كه نزديك به يك متر و 81 سانتيمتر است كه اين ميتواند در ضربات ايستگاهي به ما كمك ميكند.
** خيليها هنوز اين سوال را ميپرسند. چرا مهدويكيا به پرسپوليس نيامد؟
براي مهدوي كيا آرزوي موفقيت ميكنم و اميدوارم سال خوبي در داماش داشته باشد. واقعيت اين است كه من مهدي را خيلي دوست دارم. او يك بازيكن بااخلاق است و يكي از افتخارآفرينان ايران در چند سال گذشته بوده است. به هر حال نشد كه او به تيم ما بيايد.
** باشگاه همه خواستههاي شما را برآورده كرد؟
باشگاه تا جايي كه ميتوانست براي خريد بازيكنان مورد نظر من تلاش كرد. خود من پا به پاي مسئولان باشگاه در فصل نقل و انتقالات براي جذب بازيكنان تلاش ميكردم و حتي برخي روزها تا ساعت يك ـ دو نصفه شب هم دنبال مذاكره با بازيكنان بوديم. باشگاه هر كاري از دستش برميآمد انجام داد و هيچ كوتاهي نكرد. اگر خودم كنار باشگاه نبودم شايد ميتوانستم بگويم كه آنها همه تلاش خود را نكردهاند اما وقتي كه خودم در آنجا بودم و با تمام بازيكنان مذاكره كرديم، نميتوانم چيز ديگري بگويم.
** پرسپوليس امسال به لحاظ مهرهاي خيلي قويتر از پارسال است. قبول داريد؟
قبول دارم اين تيم بهتر از پرسپوليس فصل قبل است. ما بايد بتوانيم از پتانسيل اين بازيكنان به نحو احسن استفاده كنيم. مثلا روح الله سيفاللهي يكي از بهترين بازيكنان ما در اردوي تركيه بود. اينكه توانستيم تيم فصل قبل را حفظ كنيم، خيلي مهم بود. اكثر آنها بازيكنان خوبي هستند و اعتقاد دارم كه از پتانسيل اين بازيكنان بايد بيشتر از اينها استفاده كرد.
** قصد داشتيد يك هافبك دفاعي ديگر جذب كنيد. اين موضوع به كجا رسيد؟
از سامان آقازماني در اين فصل در پست هافبك دفاعي استفاده ميكنيم. او در تركيه جواب خيلي خوبي به ما داد و در تمرينها خيلي آماده نشان داد. مضاف بر اينكه مازيار زارع و حسين بادامكي را هم در اين پست داريم و به طور كل در اين پست مشكل آنچناني نداريم و حتي مدافع بوركينافاسويي هم ميتواند در اين پست به ما كمك كند.
** غيبت مليپوشان در اردوي تركيه چقدر در كار پرسپوليس تاثيرگذار است؟
از اردوي تركيه كاملا راضي بودم. آن چيزي كه براي ما مهم است زمين تمرين خوب، تغذيه خوب، محل استراحت خوب و ديدارهاي تداركاتي خوب است كه ما تمام اين امكانات را داشتيم. قطعا در اردوهاي بدنسازي براي بازيكنان سخت است كه به بهترين شرايط خود برسند. اين را هم به بچهها گفته بوديم كه بايد دوران سختي را تحمل كنيد كه البته آنها هم به خوبي اين كار را انجام دادند و بدون هيچ گونه حاشيهاي در تركيه تمرين كرديم. تنها مشكل ما در آنجا كمبود بازيكن بود. 6 بازيكن مليپوشمان را در اين اردو به همراه نداشتيم. به علاوه اينكه حميدرضا عليعسگر هم از سال گذشته يك آسيب ديدگي داشت و مجتبي شيري هم كمي مصدوم بود و در كل ما حدود 13 ـ 14 بازيكن آماده داشتيم. در نخستين بازي تداركاتي از بازيكنان خارجي استفاده كرديم و آنها را تست كرديم. اما در بازي دوم تنها سه بازيكن تعويضي داشتيم. روي هم رفته بازيهاي خوبي براي ما بود. مخصوصا به خط دفاعيمان خيلي كمك شد و تمرينهاي تاكتيكي خوبي در آنجا انجام داديم. خوشبختانه در اين فصل يك سري بازيكنان داريم كه توانايي بازي كردن در چند پست را دارند كه اين موضوع خيلي دست ما را باز ميگذارد. شيث رضايي هم توانايي بازي به عنوان مدافع مياني و هم دفاع راست و هم هافبك دفاعي را دارد و اين بسيار به ما كمك ميكند.
** كادر فني پرسپوليس 90، كادر دلخواه شماست؟
امسال شايد اولين سالي باشد كه تعداد نفرات پرسپوليسي در پرسپوليس خيلي زياد است. از كميته گرفته تا كادر فني و بازيكنان جديدي كه در اين فصل اضافه شدهاند، همگي پرسپوليسي هستند. ما سعي كرديم بازيكنان قديمي پرسپوليس را در كنار خود داشته باشيم. نفراتي هم كه با من در كادر فني كار ميكنند اكثرا پرسپوليسي هستند. با محسن عاشوري همبازي بودم، او تواناييهاي زيادي دارد. سعيد عزيزيان هم كه چند سال است با من كار ميكند و پرويز كماسي هم كه آشناي همگان است. سومديك هم شرايط خيلي خوبي دارد كه ميتواند به فوتبال ما كمك كند.
** و پزشك تيم؟
پس از رفتن دكتر بخشي، دكتر چشمهسري را به تيم آورديم كه قبلا پزشك سايپا بوده و بسيار باتجربه و بااخلاق است. به اضافه دكتر عليپور كه با خود من در استيل آذين كار ميكرد در اين فصل به ما كمك ميكند.
** امسال تيم را خودتان بستيد و در فصل 86 هم خودتان پرسپوليس را بسته بوديد كه البته بعدها قطبي آمد و پرسپوليس قهرمان شد. خاطره آن فصل براي پرسپوليس تكرار ميشود؟
بله، در فصل 86 هم خودم تيم را بسته بودم. در آن فصل بيشترين حاشيه روي كادر فني بود و سعي ميكرديم حاشيهها را از خودمان دور كنيم. نبايد از حق بگذريم كه قطبي هم در آن قهرماني نقش زيادي داشت. ضمن اينكه هواداران هم در آن فصل خيلي از ما حمايت كردند و اگر يادتان باشد ما خيلي از گلهايمان را از دقيقه 90 به بعد زديم و اين به اين دليل بود كه هواداران پشت ما بودند. مديريت باشگاه نيز تعهدات خود را به خوبي انجام داد. همه اينها دست به دست هم داد تا با وجود اينكه 6 امتياز از ما كم شده بود، قهرمان شويم. بازي آخر هم كه يك بازي فراموش نشدني بود و به خاطر اعتقادي كه مردم به موفقيت تيم داشتند، تا لحظات پاياني بازي هيچ كس از ورزشگاه بيرون نرفت و همه منتظر بودند كه پرسپوليس گل بزند. البته در آن فصل شانس هم با ما يار بود. خود من تعريفي از شانس دارم كه شانس تلاقي فرصت و آمادگي است. يعني اين دو عامل بايد باشند تا شانس هم وجود داشته باشد. آمادگي هم يعني آمادگي روحي ـ رواني، بدني و تاكتيكي.
** با اين تعريف پرسپوليس امسال شانس قهرماني دارد؟
در فصل جديد هم ما در حال انجام دادن اين كارها هستيم و آمادگي روحي، رواني و فني را به تيم تزريق ميكنيم و باقي آن نيز دست بازيكنان است كه انشاءالله همت كنند و با حمايت تماشاگران به آنچه ميخواهيم برسيم. تيمي ميتواند موفق شود كه نيمكتش يكدل و يكرنگ باشد چيزي كه در پرسپوليس فصل 86 هم ديده ميشد و امسال هم ما به دنبال همين هستيم كه يك تيم يكدست داشته باشيم. آن سال هم يادم است زماني كه كاشاني به پرسپوليس آمده بود پيش از آغاز رقابتهاي فصل به من ميگفت چرا وقتي تيم گل ميزند همه بازيكنان روي نيمكت خوشحال نميشوند؟ و من هم به او گفتم كه بلدم كاري كنم كه در پرسپوليس همه بازيكنان با هم يكدل باشند و پس از گل هم همه خوشحال شوند و حتي بازيكناني كه روي سكوها هستند. در آن فصل چند بار اتفاق افتاد كه برخي بازيكنان پس از گل زدن به طرف من ميآمدند و خود قطبي هم ميدانست كه تيم در آن زمان يكدست بود. ما در آن فصل به معناي واقعي يك تيم بوديم. من وقتي در استيل آذين و شاهين بودم واقعا دستيارانم را از خودم ميدانستم و هيچ مشكلي با آنها نداشتم چون خود من هم موقعي دستيار بودم و شرايط آنها را درك كردهام و دوست داشتم كه همه آنها موفق باشند. من يك شبه سرمربي نشدم بلكه چندين سال به عنوان دستيار كار كردم. دستيار آري هان، يونگ، دنيزلي و علي پروين بودم و از همه آنها نكتههاي زيادي ياد گرفتهام. حتي در زمان بازيگريام چون نقش محوري داشتم و گفتههاي مربيان را به بايكنان انتقال ميدادم، اين موضوع باعث ميشد كه وضعيت مربيان را به خوبي درك كنم.
** چرا آن پرسپوليس پس از قهرماني از هم پاشيد؟
متاسفانه در فوتبال ما ثبات مديريتي وجود ندارد و به تبع آن مربيان نيز ثباتي ندارند. در پايان آن فصل قطبي از پرسپوليس رفت و قرار بود كه من سرمربي شوم اما به خاطر اختلافي كه كاشاني با عليآبادي داشت، كاشاني از پرسپوليس جدا شد. من ماندم و با عليآبادي صحبت كردم و به او گفتم كه من يك پرسپوليسيام و اينجا خانه من است. اما با هم به تفاهم نرسيديم و من هم از پرسپوليس جدا شدم. البته مصطفوي خيلي دوست داشت كه من در پرسپوليس بمانم و به عنوان دستيار كار كنم اما من ديگر قبول نكردم.
** آن فصل اختلاف شما و قطبي خيلي واضح بود ولي شما آن را پنهان ميكرديد و به قول معروف رابطه شما دو نفر به فيلم هندي تبديل شده بود.
هميشه در يك خانواده مشكلاتي وجود دارد. مثلا وقتي شما با همسرتان دعوايتان ميشود، اولين كاري كه ميكنيد اين است كه پنجره را ميبنديد كه صدايتان به بيرون نرود. من سعي ميكردم مشكلات آن فصل را در درون خانواده حل كنم. هدف ما در آن فصل مشخص بود. به هر حال ما تيمي هستيم كه هواداران زيادي دارد و به خاطر آنها بايد از خيلي چيزها گذشت ميكرديم و سعي ميكردم مسائل پرسپوليس به بيرون درز پيدا نكند اما هدف ما قهرماني بود كه به هر حال پس از سختيهاي فراوان به دست آمد. مشكلات زيادي هم در طول فصل داشتيم. ما در آن فصل كارمان را با 6 نفر آغاز كرديم و حتي در ابتدا لباس تمرين هم نداشتيم. خود كاشاني اولين سال حضورش در فوتبال بود و كارمان سخت بود. اما مهم اين بود كه اين هواداران بعد از چند سال خوشحال شوند. آخرين قهرماني پرسپوليس به سال 80 بازميگشت كه خود من هم در آن زمان براي پرسپوليس بازي ميكردم و با مربيگري پروين قهرمان شديم.
** شما تيم را بسته بوديد اما ناگهان راضي شديد كه افشين قطبي سرمربي شود. آيا الان پشيمان نيستيد؟
قسمت بود كه قطبي در آن فصل سرمربي شود. به هر حال او يك ايراني است و من خيلي چيزها از او ياد گرفتم. شايد يك مقدار با هم اختلاف نظر داشتيم اما قطبي در آن فصل خيلي زحمت كشيد. در حال حاضر هم قطبي در ليگ ژاپن مربيگري ميكند و افتخار كشور ماست. تفكر من اين بود كه مربيان ايراني كه در خارج از كشور فعاليت ميكنند را به ايران بياورم و با مرزبان هم پيش از اين يك دوستي داشتم. ما توانستيم در آن فصل قطبي و مرزبان را به ايران بياوريم. خود من از تجربه مرزبان در اين سه، چهار سال خيلي استفاده كردم و جا دارد از او هم تشكر كنم. شرايطي به وجود آمد كه او بايد در كنار كرانچار در تيم ملي صربستان كار كند و ديگر نميتوانست به طور تمام وقت در كنار ما باشد، به همين خاطر از ايران رفت.
** محمد مايليكهن اين فصل پستي در پرسپوليس دارد كه همگان هميشه از آن به عنوان پستي فرماليته ياد كردهاند.
ما در استيل آذين اولين تيمي بوديم كه نقش مدير فني را خيلي خوب معني كرديم و با حشمت مهاجراني اين كار را دوباره زنده كرديم. شرح وظايف ما مشخص بود و خيلي خوب با هم كنار ميآمديم. ايشان تجربيات خود را به من انتقال ميداد و هميشه به عنوان استاد و معلم من بوده است. در پرسپوليس هم مطمئنا همين طور خواهد بود. من شرح وظايف خود را ميدانم و وظايف مايلي كهن هم مشخص است و اين گونه به هيچ مشكلي نميخوريم. مايلي كهن در اين مدت هم يكي، دو مشورت خيلي خوب به من داده و من از آنها استفاده كردهام. مايلي كهن به من پيشنهاد داد كه از چمنيان هم استفاده كنيم. او يكي از مربيان خوب استان خراسان است و مشكل خاصي هم نبود. ما با هم آشنا شديم اما از آنجا كه گزينه من مربي خارجي بود ما سومديك را به پرسپوليس آورديم. مايلي كهن چمنيان را به عنوان مشاور معرفي كرده بود كه ما از او استفاده كنيم اما من از چمنيان عذرخواهي كردم چرا كه انتخاب خود را انجام داده بوديم.
** بعضي افراد بدبين ميگويند با آمدن مايليكهن حاشيه هم به پرسپوليس ميآيد.
آمدن مايلي كهن به پرسپوليس هيچ حاشيهاي درست نميكند. در اين مدت كه هيچ مسئله خاصي به وجود نيامده است. به هر حال رسانههاي ما يك مقدار مسائل را بزرگ ميكنند. مثلا پسر او به تمرين آمد و رسانهها گفتند كه او آناليزور پرسپوليس خواهد شد. در صورتي كه اصلا اين گونه نيست. من با مايلي كهن كار كردهام و به صداقت او ايمان دارم. شايد بتوانم بگويم تحولي كه در فوتبال ما از سال 1996 به وجود آمد، به خاطر كارهاي مايلي كهن بود. مايلي كهن در ابتدا مايل نبود به عنوان مدير فني بيايد و ميخواست در كميته فني باشد اما بعدا راضي شد كه مدير فني باشد. اگر همه شرح وظايف خود را رعايت كنيم هيچ مشكلي به وجود نميآيد. كميته فني هم امسال ميتواند خيلي به ما كمك كند. تصميم گيرنده من هستم اما كميته فني مشاورههاي زيادي به من خواهد داد و قطعا مشورت با افراد بزرگ خيلي ميتواند به ما كمك كند. به باشگاه پيشنهاد دادهايم كه دو نفر ديگر هم به كميته فني اضافه كنند. شايد خيليها از كميته فني بترسند اما من خودم پيشنهاد دادم كه دو نفر ديگر به اعضاي كميته فني اضافه شوند و از نقطه نظرات آنها استفاده كنم.
** كانون پيشكسوتان پرسپوليس هم درست در زمان مربيگري استيلي گفت ميخواهد اين تيم را بخرد.
آنها هم پيشكسوتان پرسپوليس هستند كه براي اين تيم زحمت كشيدهاند. اگر همين الان هم به من بگويند برو خيلي ساده ميروم. من چسبيده به اين پست نيستم و هيچ حساسيتي هم روي اين مسائل ندارم و همه ديدهاند كه هميشه در دوران بازيگريام و مربيگريام به افراد بزرگتر از خود احترام گذاشتهام. در تمام شرايط مشكلات را براي خودم نگه ميدارم و نميگذارم به بيرون درز كند. براي كنترل كردن ستارههاي جديدي كه به تيم آمدهاند هميشه بحث اخلاقي را مطرح ميكنم چرا كه اين فوتبال تمام ميشود ولي آنچيزي كه در ذهن همه ميماند رفتار و منش ما است و اين خيلي مهم است. شعار نميدهم. خيلي سعي كردهام كه در زندگي خود به اين چيزها عمل كنم. همه چيز از خود ما مربيان شروع ميشود. اگر ما نظم و انضباط داشته باشيم بازيكنان ما نيز مثل ما خواهند شد و در تيمهايي كه بودهام هم اين موضوع را نشان دادهام.
** پرسپوليس چه زماني به مرز آمادگي ميرسد؟
ما كارمان را به صورت درست و عملي انجام مي دهيم. چه در رابطه با آماده سازي روحي و رواني تيم و چه درباره تاكتيكهاي تيم خود بازيكنان تفاوت را ميبينند. قطعاً سعي ميكنيم فوتبال خوبي را ارائه دهيم اما نميخواهم وضع به گونهاي باشد كه بگويند نبودن ملي پوشان پرسپوليس بهانهاي براي عدم نتيجه گيري اين تيم شده است. خوشبختانه بازيكنان ما همگي باهوش هستند و زود تاكتيك ها را درك مي كنند، اما به هر حال يك مقدار زمان ميبرد تا به مرز آمادگي مطلوب برسيم. قطعاً ما به فكر قهرماني هستيم و مطمئن باشيد هم بازي بهتري را نسبت به فصل قبل انجام ميدهيم و هم نتايج بهتري ميگيريم.
** اگر نتيجه نگيريد هواداران خيلي زود عليه شما شعار ميدهند. مثل بازي با ملوان. نگران نيستيد؟
نگران سكوها نيستم. هميشه وضعيت همين گونه است. تماشاگران توقع دارند و حقشان هم اين است كه تيمشان پيروز باشد اما تماشاگران ما فهيم هستند. در زمان دنيزلي ما نتيجه نميگرفتيم اما هواداران ما را تشويق ميكردند. وقتي كه تيم خوب بازي كند هواداران هم آن را حمايت خواهند كرد. مشكلي در بازي كردن با تيم خاصي نداريم. همه تيمها دوستان ما هستند، فقط ممكن است برخي مواقع از سوي تماشاگران مسائلي پيش بيايد كه وقتي آنها هم ببينند ما خوب بازي ميكنيم مطمئناً با ما هستند اما اگر بد بازي كنيم حق دارند كه اعتراض كنند. قول قهرماني نميدهم ولي هدف ما فقط قهرماني است. در فوتبال اتفاقات پيش بيني نشده زياد ميافتد مثلاً چه كسي فكر ميكرد تيم ملي با آن همه ستاره مقابل مالديو تنها يك گل بزند اما اگر اين اتفاقها تداوم داشته باشد ديگر نميتوانيم به آن اتفاق بگوييم.
** علي دايي فصل گذشته از اتفاقات سكوها خيلي ناراحت بود.
مشكلات مربوط به ليدرها هميشه وجود داشته و حتي در زمان قطبي هم اين مسئله وجود داشت. هواداران ما هم هواداران جواني هستند، اگر نتيجه بگيريد شما را تشويق مي كنند و اگر نتيجه نگيريد خيلي زود به شما اعتراض مي كنند. به نظر من هواداران ما در فصل گذشته هواداران خيلي خوبي بودند. پرسپوليس در فصل گذشته نوسانات زيادي داشت اما هواداران پشت تيم بودند. البته استقبال آنها از بازيهاي پرسپوليس كم بود و اين هم به اين خاطر بود كه نتايج ضعيفي بدست آمده بود. مطمئناً اگر خوب بازي كنيم هواداران هم به ورزشگاه خواهند آمد. در ضمن همه ليدرها از باشگاه پول نميگيرند و برخي از آنها خودشان به عشق پرسپوليس به ورزشگاه ميآيند.
** چه احساسي درباره درگير شدن يك ليدر با علي دايي داشتيد؟
قطعاً هيچ كس اين حركت را تاييد نميكند. مطمئن باشيد يك باشگاه هيچ وقت چنين كاري نميكند، چرا كه ارزش مربي خيلي بالاتر از ليدر است و هر كسي بايد در جايگاه خودش باشد. اگر من همين الان در خيابان با يك نفر درگير شوم و او را بزنم مطمئناً او هم به من واكنش نشان ميدهد و با من گلاويز خواهد شد. اگر هر كس خودش باشد هيچ مشكلي بوجود نميآيد.
** در روزهاي پاياني فصل قبل دايي اعتقاد داشت افرادي از طرف شما با برخي بازيكنان براي حضور در پرسپوليس مذاكره كردهاند.
اصلاً نام بازيكناني را برده بودند كه هيچ كدام الان در پرسپوليس نيستند. البته آنها بازيكنان ارزشمندي هستند اما در پستهايياند كه پرسپوليس در آن پستها به اندازه كافي بازيكن دارد. متاسفانه هيچ كدام از آن حرفها واقعيت نداشت و من واقعاً آنقدر با شرف زندگي كردهام كه هيچ وقت دست به چنين كارهايي نزنم و هيچ وقت اين كارها را تاييد نميكنم. اگر قرار بود اين طور كه دايي ميگويد باشد بايد حسين كعبي، محسن بيات و خود مرزبان كه به قول آنها با بازيكنان صحبت كرده بود الان در پرسپوليس باشند، در حالي كه هيچ كدامشان كنار ما نيستند و انشاءالله كه دايي الان به اين نتيجه رسيده باشد كه حرفهايش درست نبوده است.
** حميد درخشان هم پس از اتفاقات كميته فني گفت مربي پرسپوليس از قبل انتخاب شده بود.
درخشان در زمان بازيگرياش يكي از الگوهاي من بود. هميشه به او احترام گذاشتهام اما در رابطه با انتخاب خودم، اين كميته فني بود كه من را انتخاب كرد و حتي كاشاني هم در اين انتخاب دخالتي نداشت و خود كاشاني هم گفت كه حتي فيلم انتخاب من در كميته فني موجود است. تازه من انتخاب دوم كميته فني بودم و زماني كه دايي هم انتخاب شد از طريق رسانه ها به او تبريك گفتم و پس از آن تلفن من خاموش بود و فرداي آن روز با من تماس گرفتند و كاشاني به من گفت كه شما هم 12 ساعت وقت داريد كه به پيشنهاد ما پاسخ بدهيد و من هم پس از آن به باشگاه رفتم.
** اين شايعه هم وجود داشت كه وقتي فدراسيون به شما پيشنهاد سرمربيگري تيم ملي اميد را داد، به خاطر حضور در پرسپوليس پيشنهاد اميد را قبول نكرديد.
در آن زمان برادرم فوت كرده بود و من واقعاً شرايط روحي و رواني خوبي نداشتم. از فدراسيون هم تشكر كردم و به من هم گفتند كه اولين بار است كه كميته المپيك و فدراسيون و در كل همه موافق هستند كه من سرمربي شوم. اما در وضعيت خوبي نبودم و گفتم كه نميتوانم مربيگري كنم. به همين خاطر بود كه در آن زمان قبول نكردم و شايد اگر در شرايط بهتري بودم مربيگري اميد را قبول ميكردم.
** بحث احضار شما به سازمان ليگ به خاطر رابطه با خبرنگاران چه بود؟
من سعي كردم هميشه در زندگي خود مسائل اخلاقي را رعايت كنم. من با خبرنگاران رابطه دوستانهاي دارم. خبرنگاران قشر زحمت كش و شريفي هستند. مطمئناً همه جا آدمهاي خوب و بد دارد چه در ميان خبرنگاران و چه در ميان مربيان و فوتباليستها. اما ما نميتوانيم همه را به يك چشم نگاه كنيم. رابطه من با خبرنگاران رابطه احترام متقابل است. با يكي از خبرنگاراني كه اسمش را نميخواهم ببرم 20 سال است كه رفت و آمد خانوادگي دارم. خانوادهاش پيش ما ميآيد يا ما پيش آنها ميرويم. اصلاً در زماني كه برادر من فوت كرده بود او تا چهلم در خانه ما بود و به ما كمك ميكرد. اصلاً من او را دوست خود ميدانم نه يك خبرنگار. همه جا گفتهام كه به كار عزيز محمدي و عليپور خيلي احترام ميگذارم. وجود اين دو نفر به فوتبال ما خيلي كمك كرده است. نبايد هميشه قسمت سياه ماجرا را ببينيم اما آنها هم قطعاً برخي مواقع اشتباهاتي ميكنند. من هم با آنها صحبت كردم و گفتم كه هر موقع شما بگوييد ميآيم و با هم صحبت ميكنيم، اما عنوان كردن اين موضوع در رسانهها قبل از اينكه صحت آن مشخص شود اشتباه است. بايد اول آن فرد را ببينند و با او صحبت كنند و بعد اگر مطمئن شدند آن را رسانهاي كنند. اگر آدم پاك باشد از هيچ چيزي ترسي ندارد. همه بازيكناني كه گرفتيم بازيكنان خوب و بيمشكلي هستند و هيچ مسئله خاصي در اين باره وجود ندارد.
** آيا با بحث هايي كه سريال 2-5-3 درباره فوتبال ايران مطرح ميكند موافقيد؟
مثل اينكه فعلاً همه دست به دست هم دادهاند تا براي فوتبال مشكل درست كنند. ما در جامعه خود مشكلات زيادي داريم و همه اين مشكلات منوط به فوتبال نيست. آيا واقعاً هيچ مشكلي در قشر دكترها، وكيلان و ديگر اقشار جامعه وجود ندارد؟ متاسفانه سريال سه پنج دو براي فوتبال مشكل درست ميكند. در حال حاضر همه روي فوتبال زوم كردهاند. به نظر شما چرا مردم ريزترين چيزها راجع به فوتبال را ميدانند، چون كه مطبوعات ورزشي زيادي داريم كه بيشتر آنها به حاشيههاي فوتبال ميپردازند و اكثر مردم نيز آنها را ميخوانند. كشور ما يك كشور ورزشي است و همه مردم به اين حاشيهها علاقه دارند. نميتوانيم بگوييم كه در فوتبال ما مشكلي وجود ندارد. اما اين طور كه روي فوتبال مانور داده ميشود درست نيست. شايد بعضي فوتباليستها كارهاي ناشايستي هم بكنند اما خيلي از آنها در حال حاضر به جامعه كمك ميكنند و دست آدمهاي فقير را ميگيرند. اما از آنجايي كه در ديد هستند مشكلات آنها نيز زياد به چشم ميآيد. در تمرينهاي تيمهاي باشگاهي مي بينيد كه چقدر آدم به سراغ فوتباليستها و مربيان ميروند و از آنها درخواست كمك ميكنند. آيا اين افراد به سراغ ديگر قشرهاي جامعه هم ميروند؟ با اين كه فوتباليستها هم مشكلات خاص خود را دارند اما من ميبينم كه برخي از آنها مسائل مردم را رفع ميكنند و حتي به خانواده و افراد فاميل خود نيز كمك ميكنند. اما شما نميبينيد كه برخي از افراد سراغ هنرپيشهها بروند و بگويند به ما كمك كنيد. اين موضوع خيلي كم اتفاق ميافتد. اين بدين خاطر است كه مردم احساس خوبي نسبت به ورزشكارها دارند. متاسفانه خيليها نيمه خالي ليوان را ميبينند و اين به فوتبال ما ضربه ميزند. فوتباليستها هميشه در معرض ديد هستند و كسي كه در معرض ديد باشد مشكلاتش بيشتر ديده ميشود. من نميخواهم از كسي دفاع كنم اما چيزي كه حق است را ميگويم. ببينيد مردم چگونه به سراغ فوتباليستها ميآيند. اگر آن بازيكن بتواند خود را در برابر اين مسائل نگه دارد كار بزرگي كرده است.
** تيم ملي با كيروش موفق ميشود؟
بايد به كيروش فرصت دهيم. كار مهمي براي رسيدن به جام جهاني در پيش داريم. از مربيان گرفته تا رسانهها همه بايد به او كمك كنيم. كيروش هم مانند ايويچ از مربيان بزرگي است كه به ايران آمده است.
** راستي در زمان ايويچ كه شما هم در تيم ملي حضور داشتيد، بحث تباني بازيكنان در باخت معروف 7 بر يك به رم پيش آمد. داستان از چه قرار بود؟
ما با ايويچ مدت طولاني زندگي كرديم. خدا او را بيامرزد. او نكات زيادي را به بازيكنان ايراني ياد داد. هيچ كدام از بازيكنان پس از آن باخت اين موضوع را تاييد نكردند. ما در دوران بدنسازي بوديم و ايويچ هم تقريباً هفت بازيكن را در پستهاي مختلف گذاشت تا آنها را امتحان كند و اصلاً بازي تداركاتي هم براي همين است. در روز رفتن ايويچ واقعاً همه اشك ميريختند و ناراحت بودند. باور نمي كرديم كه او درحال جدا شدن از ماست. خدا شاهد است كه اصلاً هيچ صحبتي راجع به تباني نبود. خود ما گريه ميكرديم. البته يك سري بازيكنان ذخيره در آن روز از رفتن ايويچ خوشحال بودند و اين موضوع هميشه صادق است وقتي كه يك مربي از تيمي ميرود بازيكنان ذخيره خوشحال ميشوند و اميدوار به تغيير شرايط ميشوند.
** بگذريم. وضعيت تيم ملي را در گروه جديد چطور ارزيابي ميكنيد؟
در گروه متوسطي هستيم. زور هيچ كدام از آن تيمها به ما نميرسد. بايد از همين الان به فكر مرحله بعد باشيم. بازيكنان تيم ملي نياز به آرامش بيشتري دارند، مثلاً در بازي برگشت مقابل مالديو، تيم ملي 22 خطا مرتكب شد كه اين نشان ميدهد مليپوشان به آرامش بيشتري احتياج دارند.
** قبول داريد كه بازيكنان جوان ديگر در باشگاههاي ما آنچنان فروغي ندارند؟
دليل اين موضوع اين است كه ما به تيمهاي پايه خود هيچ توجهي نداريم و اكثر تفكرات و برنامهريزيهايمان براي تيمهاي بزرگسال است. ما بايد يكسري قوانين را در فوتبال كشور اصلاح كنيم. مثلاً يكي از اين قوانين سربازي است. فرض كنيم كه يك باشگاه روي يك بازيكن سرمايه گذاري كرده و او ناگهان بايد به سربازي برود. اين مهمترين مشكل فوتبال ما است. بازيكنان پس از بازگشت از خدمت سربازي ديگر آن بازيكن قبلي نيستند. ما بايد بازيكنان را در سن 18 سالگي كشف كنيم نه در سن 24-25 سالگي. رفتن به سربازي جلوي رشد بازيكنان ما را ميگيرد.
** قبول داريد چند سال است پديده خاصي به ليگ معرفي نشده؟
نه اين موضوع را قبول ندارم. الان اكثر بازيكنان تيم ملي پديده هستند مثل كريم انصاري فرد، احسان حاج صفي، و محمدرضا خلعتبري. پديده اين نيست كه خيلي ناگهاني خوب بازي كند. پديده در عرض چند سال به اوج ميرسد. مثلاً همين حميدرضا علي عسگر. من در سال 86 او را به پرسپوليس آوردم، ولي الان ببينيد چه بازيكني شده است و هم در تيم ملي اميد و هم در تيم ملي بزرگسالان جايگاه خوبي دارد. فوتبال ما از نظر بازيكن هيچ مشكلي ندارد. ما بايد اين استعدادها را كشف كنيم و آنها را پرورش دهيم. در ورزشهاي ديگر مانند بسكتبال و واليبال مديران اين فرصت را دارند كه برنامه 10 ساله ببندند و مثلاً بازيكنان قد بلند را پرورش دهند اما در فوتبال اين زمان وجود ندارد. حتي اگر يك برنامه پنج ساله هم براي فوتبال وجود داشته باشد مطمئنم ما به المپيك خواهيم رفت.
** ستاره پرسپوليس امسال چه كسي خواهد بود؟ علي كريمي؟
ستاره پرسپوليس امسال تيم ما است. همه در خدمت كار تيمي هستند و بازيكنان خوب كمك كننده هستند نه تضمين كننده. براي ما تضمين كننده تيم است. ما در تمام بازيها روي كريمي حساب باز ميكنيم. او كاپيتان تيم است و بار زيادي روي دوش او خواهد بود.
** شيث چطور؟
شخصيت شيث واقعاً عوض شده است. اگر به تمرينها بياييد اين موضوع را ميبينيد. او در گذشته اشتباههاي زيادي داشت اما الان عوض شده است و ميتواند يكي از كاپيتانهاي پرسپوليس هم باشد.
** مدعيان قهرماني اين فصل كدامند؟
تيمهايي كه در فصل نقل و انتقالات خوب يارگيري كردهاند مثل سپاهان، استقلال، ذوب آهن و همچنين تراكتور سازي در اين فصل شانس دارند. ضمن اين كه من فكر ميكنم مس كرمان هم تيم خوبي خواهد داشت و البته خود ما هم يكي از مدعيان اصلي خواهيم بود.
** بازي دوم شما مقابل شاهين در بوشهر خواهد بود. چقدر براي اين ديدار آمادهايد؟
فاصله اين بازي با بازي قبل كم است و تيمها هم هنوز در دوران بدنسازي هستند. ما زمان زيادي براي مرور كارهاي تاكتيكي نداشتيم و فقط توانستيم در اين چند روز از لحاظ بدني بازيكنان را آماده ديدار با شاهين كنيم. مثل بازي قبل نقاط ضعف و قوت حريف را بررسي كرديم و خودمان را آماده اين بازي كردهايم. ميدانيم كه شاهين هواداران بسيار خوب و خونگرمي دارد كه هميشه از تيمشان حمايت ميكنند. آنها كادر فني خوبي هم دارند، ضمن اين كه بازيكنان اصلي خود از فصل قبل را حفظ كردهاند. شرايط آب و هوايي بوشهر هم كاملا خاص است. بايد در رطوبت بالاي 85 درصد بازي كنيم. شاهين تيم قبليام بوده و آن را به خوبي ميشناسم. بازي آساني نخواهيم داشت، اما پرسپوليس روز به روز بهتر ميشود و تنها يكسري نقاط ضعف داريم كه كم كم در حال رفع آنها هستيم. در بازي قبل هم در كار دفاعي و هم در كار حمله موفق بوديم و فكر ميكنم احتياج به هماهنگي بيشتري داريم و مهمترين نكته اين است كه آمادگي بدني ما كامل شود. فوتبال كار دو بازي يا پنج بازي نيست. فوتبال يك برنامه يك ساله است كه بايد در پايان آن زمان درباره تيم قضاوت كرد. سال گذشته هم رئال مادريد در آغاز فصل عملكرد خوبي نداشت. انشاءالله شرايط ما هم روز به روز بهتر ميشود.
** بعد از بازي ملوان خيلي از كارشناسان گفتند علي كريمي بايد يك خط جلوتر بازي كند.
علي در آن بازي هم جلو بازي ميكرد و تنها به خاطر اين كه لايههاي دفاعي ملوان عميق بود، مجبور بود به عقب برگردد و از آنجا توپگيري كند و كار بازيسازي را انجام دهد. ما در بازي ملوان در 20 دقيقه آخر تغيير تاكتيك داديم و شعاع حركتي كريمي نيز در آن زمان خيلي بيشتر شد. اين كريمي با كريمي بازيهاي قبل فرق ميكرد كه به اعتقاد من يك عامل آن انگيزه بسيار بالاي كريمي و عامل دوم هم اين است كه هر كسي در تيم ما وظايف خودش را به خوبي انجام ميدهد.
** پس از آن كه از ملوان گل خورديد، علي دايي خيلي زود و به طور عجيبي در ورزشگاه تشويق شد. آيا اين حركت از پيش هدايت شده بود؟
خير. فكر نميكنم هدايت شده باشد. من هميشه به نظر هواداران احترام گذاشتهام . خود آنها مي دانند كه من در زمان بازيگريام با تمام وجود براي پرسپوليس بازي ميكردم و از هيچ چيز كوتاهي نميكردم. هواداران بايد بدانند كه مهم من و امثال استيلي نيستيم، مهم پرسپوليس است. ما يك روز به اين تيم آمده ايم و يك روز هم از آن ميرويم، اما اين نام پرسپوليس است كه باقي ميماند. هواداران توجه كنند كه ما تنها 40 روز است كه تيم را تحويل گرفتهايم و تنها يك هفته است كه با تيم كامل تمرين ميكنيم. فوتبال يك كار گروهي است. بايد صبر كنيد و پس از چند هفته كار پرسپوليس را ببينيد. قطعا اين تيم روز به روز بهتر ميشود.
** كدام بازيكنان به بازي فردا نميرسند؟
وحيد هاشميان تازه امروز دستش را باز ميكند و به اين بازي نميرسد. حميدرضا علي عسگر هم همين وضعيت را دارد و اميدواريم كه در بازي بعد او را در اختيار داشته باشيم.
** به عنوان سوال پاياني. نظر خود را در يك كلمه درباره اين افراد بگوييد.
علي پروين: الگوي فني من
حبيب كاشاني: مدير موفق
علي دايي: اعتبار فوتبال ايران
حشمت مهاجراني: استاد و معلم من
افشين قطبي: مربي پرسپوليس در فصل 86
پرسپوليس: محبوب قرمزها
مهدي مهدوي كيا: بازيكن با اخلاق
كميته پيشكسوتان پرسپوليس: حمايت همه جانبه از پيشكسوتان
حسين هدايتي: مدير بخش خصوصي
رضا شاهرودي: بك چپ خوش تيپ تيم ملي
استقلال: رقيب پرسپوليس
مجتبي محرمي: يكي از نوادر فوتبال ايران
محمد مايليكهن: مربي با صداقت
آيتالله صفايي بوشهري: در يك كلمه نميتوان او را وصف كرد. زماني كه در بوشهر بودم به عنوان يك فرد كاملاً فوتبالي كه مسائل فوتبال را مي دانست خيلي به ما كمك مي كرد. روحاني تحصيل كردهاي بود كه خاطرات خوبي با او داشتم. صفايي بوشهري اطلاعات زيادي از فوتبال اسپانيا، ايتاليا و آلمان داشت و حتي مهاجراني مانده بود كه او چقدر در فوتبال تخصص دارد.
گفتوگو از عليرضا اشرف و محمد عليجاني بائي
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)