من سرم توی کار خودم بود
![]()
بعد یه روز یه نفرو دیدم![]()
اون این شکلی بود![]()
ما اوقات خوبی با هم داشتیم![]()
من یه کادو مثل این بهش دادم![]()
وقتی اون کادومو قبول کرد من اینجوری شدم![]()
ما تقریبا همه شبها با هم گفت و گو میکردیم![]()
وقتی همکارام من و اونو توی اداره دیدن اینجوری نگاه میکردن![]()
و منم اینجوری بهشون جواب میدادم![]()
اما روز ولنتاین اون یه گل رز مثل این داد به یه نفر دیگه![]()
و من اینجوری بودم![]()
بعدش اینجوری شدم![]()
احساس من اینجوری بود![]()
بعد اینجوری شدم
![]()
بله....آخرش به این حال و روز افتادم![]()
پدر عاشقی بسوزه
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)