مژده مهمـانـی خــدای جلیــل

14524299174321352301031151991561225723972158
خوشــــا دمی که رسـد آرزو به حد کمــال
خوشا شبی که به عاشق رسد پیام وصال
تمـام عمــر اگر بگذرد به درد فــراق
چه غم ،چو قلب بود از امید مالامال
ز زندگانی هشتـــاد و چارسـاله به است
شبی که ارزش آنست بیش از آن همه سال (*)
دهند مژده مهمـانـی خــدای جلیــل
فرشتگان، به تشرف به بارگاه جلال
ز میــزبان یــگانه به بنــدگان آرنـد
درود و مژده رحمت، نوید استقبال
شگفت اینکه بود روزهــای مهمـــانی
غذای جسم حرام و شراب روح حلال!

84331052246225665114174246982412225759
به بزم دوست همه هرچه هست هست جمیل
که تـابنــــاک بــــــود بارگـــه زنــــور جـــــــمال
به گوش جان رسد از محرمان خلوت انس
هــــزار پاسـخ راز عجــب بــدون ســـوال
ز سرخوشی نتوان گفت چون زمان گذرد
روان چگونه پرد در چنان شگفــت مجــال
چنیـن بود شـب تقـدیر تا طلیعه فجـر
که روشنی دمد و تیرگی رود به زوال
تو ناظم ! ار به سر آمد زمـان مهمانـی
بشو غبار غم از چهر خود ز اشگ زلال
کسی بود به یقین رستگار در دو سرای
که ماهی از همه سالش بود بدین منوال
بخش عترت و سیره تبیان


(*) اقتباس از آیه : لیلةالقدر خیر من الف شهر (هزار ماه مساوی است تقریبا با هشتاد و چهار سال)
یعنی درک فیض یک شب قدر بهتر است از زندگانی یک عمر هشتاد و چهار ساله که در طول آن شب قدر ادراک نشود !
حاج جعفر ناظم رعایا