چگونگی تطهیر ارواح در برزخ

1721342451862513121416413413123423842118121
بیاناتی از آیت الله شیخ محمد شجاعی پیرامون معاد


قانون علمی و مسئله تحول درباره ما که دارای روحی با مقاصد مختلف هستیم چگونه است ؟ اگر جانب جذبه به سوی پروردگار عالم زیادتر باشد به سوی آن خواهیم رفت و تدریجا به مرور زمان در برزخ فشارهای دیگر و زحمت‌ها و مقصودهای دیگر متوجه ما خواهد شد تا از آن‌ها ما را پاک کند .
انسان از آن وقت که وجود پیدا کرد و پا به عرصه وجود گذاشت به اصطلاح فلاسفه دیگر باید معدوم شدنش را یکباره از فکرتان دور کنید. همین که انسان به وجود آمد مسلماً دیگر نابود نخواهد شد و فقط تغییر صورت خواهد داد یک مدت در این دنیا تغییرها خواهد داشت و چون انسان مشمول تحول است از اول به وجود آمدن شروع به رنگ گرفتن می‌کند شروع به کسب خصوصیات می‌کند و بیشتر هم خصوصیاتش بر روی روح پیاده می‌شود نه جسم گرچه جسم انسان هم در حرکت است از جنین تا به آخر ولی اصل حرکت و اصل تحول و اصل تغییر صورت دادن متوجه روح انسان است. بالاخره انسان‌ها جسما و روحا از بدو به وجود آمدن متحول هستند و به این تحول‌ها ادامه می‌دهند تا برسند به آغاز فصل دیگر یا شروع فصل دیگری از تحول که نامش را مرگ می‌گوییم.
روح‌ها در این عالم رنگ بر می‌دارند و هر کس دارای یک هدف یا هدف‌های معین است و بر اساس این اهداف می‌توان آن‌ها را به سه دسته تقسیم کرد :
1- دسته را اول آن‌هایی که به سوی مبدأ بودند و از اول زندگی در همین دنیا بیدار شدند و به خود آمدند و فهمیدند که فقط خدا را باید خواست و خدا را خواستند. این‌ها ۸۰ - ۷۰ سال زندگی دنیوی کردند. روح این‌ها که از بدن قطع علاقه کرد وارد عالم برزخ شد مانند سلمان و نظایر سلمان (البته بعد از ائمه اطهار) علیهم السلام وقتی وارد نظام برزخ می‌شوند تحولاتی برای این‌ها خواهد بود که مرتبط به خدا نزدیک‌تر خواهند شد. برزخ را هم که تمام کردند و وارد عوالم دیگر شدند مرتب به سوی خداوند متعال سیر می‌کنند چون رنگی که از اول گرفته بودند خدا خواستن بود.
2- یک عده عبارتند از امثال من و شما که خلطوا عملا صالحا و آخر سیئا که قرآن کریم می‌فرماید که در دنیا نتوانستند صاحب یک هدف ثابت شوند هم خدا را خواستند و هم غیر خدا را. (یعنی من و شما). حالا اگر ما از این دسته هم باشیم باز خوب است یعنی در روح این عده مقاصد مختلفی است. تحولی که در این دنیا برای این‌ها پیش آمد این‌طور شد که هم خدا را خواستند هم غیر خدا را. این‌ها با این رنگ منتقل به عالم برزخ می‌شوند نظام برزخ این‌ها را این چنین پیش می‌برد که آن 50 الی ۱۰۰ مقصودی که در اینجا داشتند غلبه و کشش هر کدام در این زندگی دنیوی در وجود این فرد زیاد بود همان مقصود او را به سوی خودش خواهد کشید. اگر خدا در وجود من و شما غلبه داشت و من و شما رضای حق در وجودمان غلبه برعقاید دیگر داشت وقتی به نظام برزخ افتادیم آن نظام با یک جذبه خاص ما را به سوی خداوند خواهد برد و اما اگر مقصودهای دیگری داشتیم ما را کم کم از آن‌ها پاک خواهد کرد و این پاک کردن هم به صورت عذاب و فشار خواهد بود .
3- دسته سوم آن‌هایی هستند که خدا را اصلا نداشتند و دارای مقاصد دیگری هستند در زندگی اینان همه چیز رنگ دارد بجز خدا و خدا خواهی .
ما که در باطن خودمان از خیلی چیزها خوشمان می‌آید به خیلی چیزها می‌خواهیم برسیم . قهرا به حساب قانون تحول آنکه قوی‌تر است مرا خواهد برد . من متوجه آن نقطه‌ام که زن هست پول هست؛ خوب آنجا کجاست ؟ خود زن یا پول و یا جاه نیست اما آخرش به آنجا خواهد کشید که جهنم است . بسیاری از علایق دنیوی بعد از مرگ هم با ما می‌ماند هر چند مصداق آن‌ها وجود ندارد اما علاقه و وابستگی ما هنوز باقی است .!

سرگذشت ما در برزخ :


قانون علمی و مسئله تحول درباره ما که دارای روحی با مقاصد مختلف هستیم چگونه است ؟ اگر جانب جذبه به سوی پروردگار عالم زیادتر باشد به سوی آن خواهیم رفت و تدریجا به مرور زمان در برزخ فشارهای دیگر و زحمت‌ها و مقصودهای دیگر متوجه ما خواهد شد تا از آن‌ها ما را پاک کند . در برزخ پاک خواهیم شد و اگر آنجا نشد در عوالم بعدی بالاخره به سوی خدا می‌رویم و از علاقه‌ها و مقصودهای دیگر پاک خواهیم شد . کسی که هم به خدا معتقد است و هم خدا را می‌خواهد و مقصودهای دیگر زیادی هم دارد ولی بر عکس است یعنی جذبه به سوی خداوند ضعیف‌تر از مقصودهای دیگر است . این‌چنین است که وقتی به برزخ افتاد یک یا چند تا از جذبه‌های علاقه‌های دیگر او را به عالم دیگر می‌کشاند
مثل اینکه یک انسان به ده جا جذبه دارد پول می‌خواهد زن می‌خواهد خوب خوردن می‌خواهد خیلی ساده می‌گویم از این‌ها خوشش میاید. مثل ما که در باطن خودمان از خیلی چیزها خوشمان می‌آید به خیلی چیزها می‌خواهیم برسیم . قهرا به حساب قانون تحول آنکه قوی‌تر است مرا خواهد برد . من متوجه آن نقطه‌ام که زن هست پول هست؛ خوب آنجا کجاست ؟ خود زن یا پول و یا جاه نیست اما آخرش به آنجا خواهد کشید که جهنم است . بسیاری از علایق دنیوی بعد از مرگ هم با ما می‌ماند هر چند مصداق آن‌ها وجود ندارد اما علاقه و وابستگی ما هنوز باقی است .!
مثلاً در دنیا خدا را هم تا حدی خواسته‌ام و خدا را تا حدی هم شناخته‌ام ولی در برزخ کم کم از خدا پاک خواهم شد . آن دسته اول از غیر حق پاک می‌شوند و این دسته از خدا پاک می‌شوند . یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُمَاتِ قرآن می‌گوید عده‌ای از ظلمات پاک می‌شوند حالا ظلمات یعنی چه ؟
به عنوان مثال من با خدا رابطه‌ای داشتم و گه گاه خدا را صدا می‌زدم و گه‌گاه نمازی می‌خواندم و گه‌گاه خدا را یاد می‌کردم اما گرایش بر امور باطل بر آن غلبه داشت . الان در برزخ هم کم کم این رابطه من با خدا قطع می‌شود و از خدا دور می‌شود با دور شدن‌ها قهرا نعمت‌هایی که بوده به تدریج آن نعمت‌ها از بین می‌رود و به عکس آن‌هایی که به طرف خدا کشیده می‌شوند آن‌ها عذاب‌هایشان کم می‌شود و رفته رفته و به تدریج نعمت‌ها و آسایششان و رفاه و آزادی آن‌ها در برزخ بیشتر می‌شود این نکته‌ای بود که یادتان بماند و آیه آیة‌الکرسی را فراموش نکنید اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُمَاتِ .
113121206431344124671175172193942715499157
ممکن هم هست اشتباها از صحبت‌ها برداشت شود لذا لازم است گفته شود لذا باید که برزخ نظام مخصوصی است و وقتی که روح‌ها به آن عالم که وارد شدند با قانون تحول پیش می‌روند نتایج تمام جزئیات عقاید اوصاف و اعمال را در برزخ خواهیم دید . فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ * وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ . نتایج و تمام جزئیات اعمالمان را از خیر و شر خواهیم دید .
علی ابن ابی طالب (علیه‌السلام ) فرمود : من مات قام قیامته ، عوام این‌طور فکر می‌کنند که تا قیامت خیلی مانده است . حضرت فرمود : هرکس که مرد قیامتش برپا شد یعنی با مرگ مجازات بد و یا نعمت‌های اخروی شروع خواهد شد و در عین حال تکامل هم در جای خودش هست با تحول پیش می‌رویم یا به طرف جهنم یا به سوی بهشت و در عین حال هم نعمت‌ها هست و هم عذاب‌ها .
3- دسته سوم آن‌ها که در زندگی دنیوی معتقد بر مبدأ و معاد نیستند و رای خدا را در نظر نداند در برزخ چگونه خواهند بود؟
قرآن کریم می‌فرماید : منکرین خداوند یعنی آن‌ها که خدا را نمی‌خواهند و یا اگر می‌خواهند رضای حق در نظر آن‌ها مفهومی ندارد این‌ها در واقع چون از اول متوجه خدا نیستند هر قدر در زندگی دنیوی بمانند فقط برای اینست که به سوی مقصود خودشان بروند .
خدا در قرآن کریم به رسول اکرم ( صلوات الله علیه ) می‌فرماید : «وَلاَ یَحْزُنکَ الَّذِینَ یُسَارِعُونَ فِی الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لَن یَضُرُّواْ اللّهَ شَیْئًا یُرِیدُ اللّهُ أَلاَّ یَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِی الآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ » .
واقعا دقت کنید که نکته مهم در مسئله تحول چیست ؟ خیلی‌ها به نظرشان میاید که چرا خدا به گناهکار و معصیت کار و منکرم بداء و معاد زمان می‌دهد و چرا عمر می‌دهد و چرا وسایل زندگی آن‌ها را روز به روز فراهم‌تر می‌کند ؟ این سوالی است که ممکن است به نظر خیلی‌ها بیاید . ولی این سوال از خامی است و از توجه نداشتن بر مسئله تحول است . خداوند در قرآن می‌فرماید : ما این زندگی دنیوی را اساسی برای این تنظیم کرده‌ایم که انسان‌ها در اینجا رنگ به خودشان بگیرند و طبق رنگی که گرفته‌اند وارد برزخ شوند و آن‌ها را پیش ببریم اصلی دنیا را برای همین خلق کرده‌ایم . این اصلی خواست ماست تا ببینیم چه کسی چه چیز را انتخاب می‌کند؟ عالم انتخاب است . اصلا مقصود خداوند است که انسان در اینجا رنگ بگیرد . مقصود حق است که انسان در اینجا مبداء تحول انتخاب کند یا خدا یا پول یا ریاست یا اشباع غریزه جنسی یا ظلم و تجاوز یا هر چیز دیگر همین قدر هر کس هرچه انتخاب می‌کند این مقصود حق است که برای آن باید وقت بدهد . اصلا این زندگی دنیا برای همین است .
عوام این‌طور فکر می‌کنند که تا قیامت خیلی مانده است . حضرت فرمود : هرکس که مرد قیامتش برپا شد یعنی با مرگ مجازات بد و یا نعمت‌های اخروی شروع خواهد شد و در عین حال تکامل هم در جای خودش هست با تحول پیش می‌رویم یا به طرف جهنم یا به سوی بهشت و در عین حال هم نعمت‌ها هست و هم عذاب‌ها .

قرآن خطاب به پیامبر می‌فرماید: « وَلاَ یَحْزُنکَ الَّذِینَ یُسَارِعُونَ فِی الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لَن یَضُرُّواْ اللّهَ شَیْئًا» آن‌هایی را که می‌بینی شب و روز فعالیت در مرحله کفر و عصیان و طغیان و شرک می‌کنند این‌ها ترا محزون نکند (عوامانه فکر نکنی که خدایا چرا به این‌ها مهلت داده‌ای ) «یُرِیدُ اللّهُ أَلاَّ یَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِی الآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ» ( آیه ۱۷۶ سوره آل عمران ) خدا اراده کرده است و می‌خواهد ببیند این‌ها چه انتخاب می‌کنند. اگر کفر را کامل در خود تثبیت می‌کنند و معلوم شود که این فرد دیگر خدا را نمی‌خواهد و با خدا عناد دارد و اینکه اصلی خدا را نمی‌خواهد در وجودش تثبیت شود به محض تثبیت شدن به برزخ او را می‌اندازیم تا برود به همان طرف که «أَلاَّ یَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِی الآخِرَةِ» . می‌خواهد حظی برای این‌ها در آخرت نماند . بعد می‌فرماید : «وَلاَ یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِّأَنفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُواْ إِثْمًا » ؛ قرآن می‌فرماید : که کافرها گمان نکنند که ما مهلتی که به آن‌ها می‌دهیم به نفع آن‌هاست . مهلت می‌دهیم تا این‌ها در طریق اسم و در طریق مقاصد باطل کامل تکمیل و تثبیت بشوند (خدا کارهای عجیبی دارد )
نمودش را در جریان ابا عبد الله (علیه‌السلام ) می‌توان دید خدا که از اول می‌دانست چه خواهد شد بله می‌دانست . باز با خود می‌گویند چه می‌شد آن قشونی که می‌آمدند خدا بلایی بر سر آن‌ها می‌آورد و آن‌ها می‌مردند و ابا عبد الله ( علیه‌السلام ) هم نجات پیدا می‌کرد ؟ نمی‌شود هم باید ابا عبد الله ( علیه‌السلام ) تکمیل بشود و هم عمر سعد !
خوب حالا اگر کافری عمل خیری انجام داد سرنوشتش چه می‌شود؟
قرآن می‌فرماید : وَقَدِمْنَا إِلَی مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاء مَّنثُورًا کافرها را می‌گوید که آن کس که منصرف از مبدا است منقطع از مبدأ است هر قدر عمل خوب انجام بدهد هَبَاء مَّنثُورًا می‌شود . حاتم طاعی اگر چنانچه خدا را می‌خواست و این احسان‌ها را به خاطر رضای خدا انجام می‌داد به دردش می‌خورد . ولی وقتی به سوی خدا حرکت نمی‌کند احسانش هم او را به سوی خدا نمی‌برد .
12618121268168613722248141143224219216197226
حضرت علی ( علیه‌السلام ) فرمود : تخلیص العمل اشد من العمل؛پاک کردن عمل از خود عمل خیلی سخت‌تر است . واقع اهم سخت است آن‌هایی که به پاک کردن باطن خودشان خیلی مقید هستند آن‌ها می‌فهمند . انشاء الله از فردا امتحان کنید خیلی سعی کنید ببینید چقدر سخت است . نماز خواندن خیلی آسان است روزه گرفتن و هر عمل خوبی انجامش خیلی آسان است ولی تخلیص آن برای خدا آن از کارهای مشکل است . چنان چیزی است که افراد کمی در این وادی نجات پیدا می‌کنند . دقت می‌کنید تخلیص العمل اشد من العمل بالاخره مسئله تحول توجه به حق می‌خواهد . حرکت به سوی خدا باید از اول پایه و اساس باشد . قهرا اگر خدا درنظر نباشد به درد نمی‌خورد نه کار کافر نه کار ریا نه کار متظاهر و نه کار مشرک هیچ‌کدام به درد نمی‌خورد .
خدا اراده کرده است و می‌خواهد ببیند این‌ها چه انتخاب می‌کنند. اگر کفر را کامل در خود تثبیت می‌کنند و معلوم شود که این فرد دیگر خدا را نمی‌خواهد و با خدا عناد دارد و اینکه اصلی خدا را نمی‌خواهد در وجودش تثبیت شود به محض تثبیت شدن به برزخ او را می‌اندازیم.

بندگان خدا از درون تلاش می‌کنند و با نفس خودشان در جنگ هستند . سعی کنید درونتان را از غیر حق پاک کنید که اگر این طور نباشد در موقع مرگ یک وقت می‌بینید همه عمل‌ها بی جا بوده و شما را سوق به سوی خدا نداده است . آیه آخر سوره نور را می‌فرماید:«وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ کَسَرَابٍ بِقِیعَةٍ یَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاء حَتَّی إِذَا جَاءهُ لَمْ یَجِدْهُ شَیْئًا وَوَجَدَ اللَّهَ عِندَهُ فَوَفَّاهُ حِسَابَهُ» آن‌ها که کافرند منقطع از خدا هستند هر قدر کار خوب انجام بدهند و هر قدر زحمت بکشند و کار الهی انجام دهند چون خدا در نظرشان نبود أَعْمَالُهُمْ کَسَرَابٍ بِقِیعَةٍ عمل آن‌ها مانند سراب است که انسان فکر می‌کند آب است بلکه آب نما است و انسان را فریب می‌دهد . می‌فرماید شما خیال می‌کنید عمل خوب است در صورتی در تحول به دردتان نمی‌خورد . عمل خوب آن است که در قانون تحول به درد انسان بخورد و انسان را به سوی مقصد اصلی‌اش حرکت دهد .
باید عملی انجام داد که هنگام برزخ ما رنگ خدایی بگیریم نه اینکه خالی از خدا شویم خودسازی و مبارزه با نفس کار سختی است جهاد اکبر است شوخی نیست،اما طالب رضای خدا خون دل می‌خورد و پایبند می‌ماند در نتیجه در عوالم پس از مرگ آسوده است.
ما حساب و کتاب را شوخی گرفته‌ایم اصلی حواسمان به اعمالمان نیست به نیتمان نیست به حفظ همان عمل ناچیزمان نیست،چون ما اصلی حواسمان به مرگ نیست به برزخ نیست به قیامت نیست.
باید بکوشیم با مجاهده با مبارزه با تقوای خود را جزء دسته اول قرار دهیم نه اینکه رنگ غیر خدایی بودنمان را تثبیت کنیم . از خداوند متعال می‌خواهیم که خودش ما را در این راه سخت یاری کند تا دل از این مخروبه دنیا بر گیریم و به لقای او دل خوش داریم .
منبع : وبلاگ آقای جعفر شجاعی (ناگفته ها و ناشنیده هایی از استاد شیخ محمد شجاعی)
تلخیص : بخش قرآن تبیان