صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13

موضوع: تهران قدیم(طهران قدیم) > رسوم سنتی و باورهای مردم > رسم و رسوم ازدواج

  1. #1
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    تهران قدیم(طهران قدیم) > رسوم سنتی و باورهای مردم > رسم و رسوم ازدواج

    آرایش عروس( بزک عروس)


    پس از پایان استحمام، عروس را با ساز و دهل به خانه می آوردند و در این هنگام مشاطه ای که از قبل فراخوانده شده بود شروع به آرایش عروس می کرد. آرایش های گذشتگان در فرهنگ های فارسی تحت عنوان( هر هفت) معرفی شده است و هر هفت یعنی لوازم آرایش زنانه که در قدیم عبارت بود از هفت چیز: سرخاب، سفیدآب، حنا، وسمه، زرک، غالیه و خال. بنابراین هر هفت کردن به معنی آرایش کردن است و مترادف آن نیز همان اصطلاح هفت قلم آرایش کردن می باشد.
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  2. #2
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    اعتقاداتی در مورد مراسم عقد کنان


    از دیگر اعتقاداتی که در مورد مراسم عقدکنان وجود داشته این موارد را می توان نام برد: اطاق عقد نباید زیرش خالی باشد، زن هایی که موقع عقد در اطاق مزبور هستند همه باید سپیدبخت و یک بخته باشند. سفره عقد و عروس باید روبه قبله باشند. به هنگام عقد در لباس های عروسی نباید گره ای باشد و وی باید تمام بندهای لباس هایش را باز کند تا گره ای در کار و زندگیش نیفتد. مغز یک فندق را از توی پوستش در می آوردند و مقداری جیوه در ان ریخته و سوراخ پوست را با موم می گرفتند و سپس آن را به عروس می دادند که همراه خود داشته باشد به این نیت که داماد زن دیگری نگیرد و بر سر عروس هوو نیاورد. همانطور که جیوه در فندق می لرزد، دل داماد هم همواره برای عروس بلرزد! جایگاه نشستن عروس باید به این ترتیب باشد که اول پیه سوزی را از عسل و روغن تدارک دیده و آن را روشن می کردند و رویش یک تشت واژگون و روی تشت نیز یک زین اسب قرار می دادند و عروس را بر روی این زین می نشاندند!
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  3. #3
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    بردن عروس


    پس از جاری شدن خطبه عقد و مراسم عقدکنان، چند ساعتی را به زدن ساز و رقص و شادمانی سپری می کردند. آنگاه چند نفر از خانه داماد یا اسب سفیدی برای بردن عروس می آمدند. عروس را سوار بر اسب کرده و در جلوی آنها مطرب ها و پشت سر آنها نیز جارو کشان و سپس اسب عروس حرکت می کرده است. وقتی قافله عروس به خانه داماد می رسید باید داماد به پیشواز عروس می رفت و نارنجی به طرف وی پرتاب می کرد. اگر عروس می توانست نارنج را در هوا بگیرد نشانه آن بود که عروس بر سر داماد مسلط خواهد شد. هنگامی که می خواستند عروس را به خانه داماد ببرند پسربچه نابالغی را آورده و یک بقچه حاوی نان و پنیر را به وی می دادند و بچه موظف بود که این بقچه را به کمر عروس ببندد و با این نان و پنیر عروس را روانه خانه داماد می کردند. وقتی که عروس می خواست پایش را در آستانه در خانه داماد بگذارد. فندق یا گردویی را زیر پایش قرار می دادند تا به این ترتیب هر گونه طلسمی که برای عروس شده از بین برود. در هنگام ورود، عروس زیر لب می گفت یا عزیزالله، به این نیت که عزیز شوهرش بشود و در این موقع داماد باید بالای سر در خانه برود تا عروس از زیر پاهای او رد شود و یا باید پاهایش را باز کند و عروس از زیر پاهای او عبور کند تا بدین طریق در زندگی بر سر عروس مسلط باشد در موقع ورود داماد به اتاق عروس نیز ، کفش های عروس را در بالای در قرار می دادند تا بدین ترتیب عروس بر سر داماد مسلط باشد. بعد از اینکه عروس به خانه داماد وارد شد. زن های فامیل می آمدند و شروع به شادمانی می کردند. آنان بر سر عروس و داماد مانند سر عقد نقل و پول می ریختند و می گفتند که هرگاه از این نقل، دختر دم بختی بخورد به زودی بختش باز می شود. مساله دیگر اینکه داماد نیز می تواند در این مجلس زنانه حضور داشته باشد و بر این عقیده بودند که در این شب داماد به تمامی زنان محرم می باشد.
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  4. #4
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    بنداندازان


    یک یا دو روز به عقد مانده عروس را بند می انداختند، در این زمان از خانه داماد چند تن به خانه عروس می رفتند.
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  5. #5
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    پاتختی و مادر زن سلام


    یکی از مجالسی که پس از عروسی، به اجرا در می آمد مراسم پاتختی بود که بلافاصله بعد از شب عروسی و در اولین صبح برگزار می شد. در این مراسم عموما نزدیکان عروس و داماد شرکت داشتند و عده ای مطرب نیز دعوت می شدند تا برای شادمانی مهمانان هنرنمایی و نوازندگی کنند. همچنین در صبح بعد از عروسی، داماد موظف بود که با مادر زن خود ملاقاتی داشته باشد و از او به خاطر دختر پاکی که به او داده تشکر کند.
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  6. #6
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    پاگشا


    مراسمی بود که چهل روز بعد از عروسی، در خانه مادر عروس بر پا می شد و در آن عروس و داماد و فامیل های نزدیک دو طرف شرکت داشتند. برگزاری این مجلس به این علت بود که دو فامیل بیشتر با هم آشنا شوند و نیز دختر بتواند بعد از گذشت زمانی دوباره به خانه مادرش بیاید.
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  7. #7
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    توضیحی در مورد رسم و رسوم ازدواج


    یکی از اعتقادات در رابطه بخت گشایی این بود که وقتی فرد پنبه زنی را به داخل خانه برای کار می آوردند، منتظر می شدند تا پنبه زن به منظور انجام عملی برای مدتی دست از کار بکشد و در این هنگام فوراً، دختر دم بخت خانه را دور از چشم پنبه زن آورده و از توی کمان پنبه زنی عبورش می دادند و معتقد بودند که به زودی زه کمان وی پاره خواهد شد و به این ترتیب نیز بخت دخترشان باز می شود. در صورت پاره شدن چله کما، جازدن آن کار بسیار مشکلی برای پنبه زن ها بود و به همین خاطر پنبه زن ها سعی می کردند تا جایی که ممکن است کمانشان را رها نکنند تا دست هیچ دختری به آنها نرسد و باعث پاره شدن زه کمان آنها نشود.
    برای بخت گشایی کار دیگری نیز می کرده اند و آن اینکه هر گاه درون خانه و یا در منزل همسایگان برای نذر گوسفندی می کشتند، مادری که می خواست هر چه زودتر دخترش به خانه بخت برود چادر دخترش را از درون روده گوسفند عبور دهد و بر این اعتقاد بودند که دختر با سر کردن آن چادر به زودی بختش باز می شود!
    از دیگر معتقدات مردم برای بخت گشایی و همچنین برآورده شدن دیگر حاجات خویش، دوختن پیراهن مراد بوده است. این مراسم به این شکل بود که در روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان ، که روز قتل ابن ملجم می باشد زن ها آرایش کرده و به مساجد می رفته اند. تهرانی ها عموما در مسجد شاه تجمع می کردند و با پارچه هایی که از قبل تهیه کرده بودند در بین دو نماز پیراهن مراد می دوختند و معتقد بودند در بین بعضی از زنان این اعتقاد نیز بود که پارچه پیراهن ذکر شده را بهتر است که از پول حاصل از گدایی خریداری نمایند!
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  8. #8
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    جهازبران


    چند روز قبل از عروسی و گاهی روز قبل از آن، مراسم جهازبران صورت می گرفت. برای جهازبران چند نفر طبق کش همراه چند قاطر اجیر می شدند تا وسایل جهیزیه عروس را به خانه داماد حمل کنند. علاوه بر طبق کش ها، عده ای نقاره زن نیز استخدام می شدند تا در طول راه به هنرنمایی بپردازند. قبل از رسیدن گروه مزبور چند تن جلوتر به خانه داماد می رفتند و قسمت هایی از خانه داماد را که برای عروس در نظر گرفته شده بود نظافت کرده و به اصطلاح آب و جارو می کردند. هنگامی که جهیزیه در خانه داماد جای می گرفت، فردی از طرف خانواده عروس، صورت اسبابی که آورده بودند را نشان داماد می داد و از وی بابت آنها رسیدی دریافت می کرد که به آن سیاهه می گفتند. علاوه بر آن دادن انعام به طبق کش ها و نقاره چی ها جزو وظایف داماد به حساب می آمد. طبق کش ها علاوه بر انعام مزبور اجازه داشتند که نقل ها و پارچه های کف طبق ها را که برای تزیین تدارک دیده شده بود را برای خود بردارند. وسایل جهیزیه طبق توافقی که قبلا بین خانواده های عروس و داماد صورت گرفته بود تهیه می شد. به عنوان مثال گاهی عبارت بود از: دیگ، قابلمه، ملاقه، آبکش، مجمع های مسی، آفتابه لگن و اسباب دیگری همچون رختخواب، متکا، پشتی، پرده، سماور، بلور و علاوه بر همه این ها، آینه و قرآن جزو اصلی مهمترین وسایل جهیزیه به شمار می رفته است.
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  9. #9
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    حمام عروس


    روز عروسی یکی از حمام های محل را غرق می کردند و صبح زود داماد را همراه عده ای به حمام می فرستادند. به هنگام استحمام و پس از آن، همواره فرد مجردی را تعیین می کردند تا دوش به دوش داماد راه برود. این فرد را اصطلاحاً ساقدوش می خواندند و بر این عقیده بودند که با انجام این عمل فرد مزبور به زودی ازدواج خواهد کرد. قبل از پایان استحمام داماد، دسته ای همراه موزیکچیان به خانه عروس می رفتند و لباس های داماد را که درون بقچه زری دوزی شده زیبایی، پیچیده شده بود را برای داماد می آوردند. عروس را نیز در مراسمی دیگر به گرمابه می بردند. البته حمام کردن عروس ساعت ها به طول می انجامید، به طوری که در بین انجام اعمال استحمام، شیرینی و میوه به گرمابه برده می شد و در آنجا به مصرف می رسید و گاهی ناهار نیز در حمام صرف می شد. در حمام به جز شستشو اعمال دیگری نیز انجام می شد از جمله: مالیدن سفید آب، بستن حنا به سر و ناخن های انگشتان دست و پا غیره.
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  10. #10
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    حنابندان


    سه یا چهار روز به عقد مانده، حنابندان انجام می گرفت که اولین آرایش عروس را انجام می دادند.
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/