محراب در مسجد مکانی است برای پیشوای مذهبی هنگامی که نماز به صورت جماعت می گزارد. معمولاً در ضلع جنوبی دیوار مسجد رو به قبله نمازگزاران بنا می شود، گاهی از سطح صحن مسجد گودتر و گاهی در قسمتی از دیوار فرو رفته است. همان گونه که با آراستن گنبدها و مناره ها و پوشش دیوار داخلی و خارجی مساجد در ایران پرداخته اند و کوشش می کردند که کمال ذوق و هنر را بر آنها بکاربرند، هنرمندان ایرانی محراب را عرصة هنرنمائی خود قرار داده تا قبله نمازگزاران خالی از لطایف هنری نماند و عابد را در خلوص و صفای عبادتش یاری دهد. به موازات تحولاتی که در هنر تزئینی ایران ، بعد از اسلام رخ داد محراب ها هم از گوناگونی کم نظیری برخوردار شدند، چنانکه کمال هنر گچ بری و کاشی کاری در آراستن محرابها نمایان شده است.
● گچ بری
آثار موجود کهن در ایران نشان می دهد که هنرمندان ما از قرن سوم هجری به تزئین محراب توجه کرده اند و یک نمونه از آن، مسجد عتیق یا مسجد شیراز است که در سال ۲۸۱ هجری به دستور عمروبن لیث بنا شده و در اثر زلزله و علتهای دیگر چندین بار ویران و تجدید ساختمان گردیده است، و این موضوع تعیین و تشخیص شکل اصلی بنا را کمی دشوار می کند ولی از آثار مختصری که در قسمت جنوبی آن بجای مانده میتوان نکته هایی از نخستین بنا پیدا کرد. گچ بری عمیقی در قسمت زیر طاق محراب این مسجد به چشم می خورد که با طرح ساده گل، آراسته است، و از نظر آنکه پیرایه زیادی در آن نقشها مشاهده نمی شود زیبایی خاص یافته. محراب مسجد جامع نائین را هم با گچ بری تزئین کرده اند و در نقش آن از کثیر الاضلاعهای هشت ضلعی و اشکال هندسی ساده و گلهای مختلف استفاده شده است ریزه کاری زیاد در گچ بری آن وجود ندارد ولی نقشها از زیبایی بی بهره نیستند، و چون این گچ بری عمیق کنده شده و از ظرافت عاری است چنین تصور می شود که محراب به دوره هایی که هنر گچ بری اولین قدمهای خود را بر میداشت متعلق باشد. درست است که محراب مسجد جامع نایین و شیراز از بعضی جهات شباهت زیادی با هم دارند، ولی به نظر می رسد که مسجد شیراز قدیمی تر از مسجد نایین باشد.
در نیریز دویست کیلومتری مشرق شیراز مسجدی است که شاید اواسط قرن چهارم هجری ساخته شده باشد، و محرابی دارد که بعداً اضافه شده و از نظر سادگی در طرح و زیبایی نقش حایز اهمیت است.
زیباترین و پیچیده ترین گچ بریها درزمان سلجوقیان انجام گرفته است. در این عصر با کتیبه هایی که نقشهای مفصل و پرکار داشتند اطراف محراب را می پوشاندند. قسمت بالا و اطراف طاق نوک تیز طاقچه ای را، حاشیه احاطه کرده بود و معمولاً در بخش بالا حاشیه زیاد تری با نقشهای درشتتر گچ بری می کردند. اطراف طاق مرکزی حاشیه مستطیلی منقوش می شد و طرح ها عبارت بودند از نقوش اسلیمی، نقش مو و تاک و برگهائی که سوراخ شده و شکل لانه زنبور به خود گرفته بودند.
از محرابهای کهن دورة سلجوقی، محراب مدرسهُ خارجرد باید نام ببریم در حدود ۴۶۰ هجری (۱۰۶۸ میلادی) ساخته شده و محراب مسجد ملک کرمان در ۴۷۷ هجری (۹۶ـ۱۰۸۴ ) و محراب مشهور امامزاده کرار (۱۱۳۳ میلادی) .
کتیبه این محراب به خط نسخ نوشته شده و نخستین نمونه خط نسخ است که در تزیئنات محراب دیده می شود زیرا قبلاً خط کوفی را تقریباً استثناء بکار می برده اند.
محراب جالب توجه دیگر که از آجر ساخته و گچ بری شده در برسیان است که تاریخ ۵۲۸ هجری دارد و محراب زواره نزدیک اردستان که در۵۳۰ هجری (۱۱۳۵ میلادی) بنا شده است. در مسجد جامع اردستان ۵۵۵ هجری (۱۱۶۰ میلادی) سه محراب وجود دارد که از لحاظ زیبایی در تزیین یکی از دیگری بهتر است. در اینجا چند نوع نقش تزیینی اسلیمی با یکدیگر ترکیب شده اند و یکی بروی دیگری قرار گرفته و زمینه از اسلیمی برجسته پوشیده شده است.
محراب گنبد علویان همدان را که بعضی متعلق به دوره های بعد می دانند پروفسور پوپ و پروفسور مینورسکی معتقدند که در زمان سلجوقیان بنا شده است. پروفسور پوپ می گوید [۳۶] «از نظر استادی و مهارت در اجرای طرحها , و زیبایی در جزییات نقش , این گچ بری از شاهکارهای نوع خود محسوب میشود» می توان گفت که نقش گچ بری این مقبره با عالیترین نقشه قالی برابری می کند. حاشیه مزین خط کوفی دور طاقی که محراب در آن قرار دارد نیز خالی از لطف و ظرافت نیست. نظیر این کتیبة عالی در بیشتر مساجد اسلامی دیده شده که محض نمونه حاشیه کوفی مدرسة حیدریه قزوین را باید اشاره کرد که از شاهکارهای گچ بری کتیبه کوفی می باشد.
از زمان سلجوقیان در دماوند مسجدی بجا ی مانده که شاید تاریخ آن در حدود ۵۰۰ هجری باشد و محراب گچ بری این مسجد بسیار قابل توجه و جالب نظر است.
در عهد مغول هم دست بکار تزیین محراب از گچ بری زده اند و محراب مسجد جامع رضائیه از بهترین آثار این دوره محسوب است. این محراب بزرگ در زمان سلطنت اباقا در تاریخ ۶۷۶ هجری (۱۲۷۷میلادی) ساخته شده، بلندی آن ۷ متر و ۸۲ سانتیمتر و عرض ۵ مترو ۴۸ سانتیمتر است. گچ بری بسیار زیبای آن شبیه به پارچه توری است، چند کتیبه جالب توجه در میان طرحهای گچی کنده شده است، بین ستونهای طرفین محراب این جمله نوشته شده«عمل عبدالمؤمن بن شرف شاه النقاش التبریزی فی شهر ربیع الآخرسنه ست و سبعین و ست مأه » که ترجمه آن این است: کار عبدالمومن پسر شرف شاه نقاش تبریزی مورخ ربیع الآخر سنه ۶۷۶ هجری (۱۲۷۷ میلادی ).
دو محراب با تزئین گچ بری در بسطام باقیمانده که قابل ملاحظه است یکی از آنها محراب مرقد بایزید است که سطح داخلی آن نقش هندسی دارد دو کتیبه به خط نسخ بالای آن است و دور محراب کتیبه های خط کوفی سطح بزرگی را پوشانده است.
در مسجد جامع مرند محرابی دیگر با تزیین گچ بری موجود است که از نظر ساختمان در صف محرابهای خوب قرار نمی گیرد و کتیبه ای روی آن است که آن را به زمان سلطنت ابوسعید نسبت می دهد«جدد من فواضل الفام السلطان الاعظم مالک الرقاب الامم ابوسعید بهادر خان خلد الله ملکه فی سنه احدی و ثلاثین و سبعمائه»تاریخ ۷۳۱ هجری (۱۳۳۰ ـ ۱۳۳۱ میلادی) و بین دو ستونی که طاق آن را نگاه می دارد نوشته شده . عمل الفقیر العبد الفقیر نظام بند گیر التبریزی
مسجد ورامین هم در تاریخ ۷۲۲ ـ ۷۲۶ هجری یعنی در زمان سلطنت ابوسعید پسر الجاتیو بنا شده است. در فضای زیر گنبد این مسجد محرابی است که گچ بری تزیینی اش فضای بسیار زیادی را اشغال کرده است، این محراب در زمان شاهرخ هنگام تعمیر مسجد ساخته شده و کاملاً تمام نشده است.
آثاری از تزیینات گچ بری مربوط به عهد صفوی باقی مانده است که در جای خود مورد مطالعه می تواند باشد ؛ یکی از آنها که به زمان شاه اسمعیل صفوی نسبت داده می شود مسجد جامع ساوه است. در محوطه زیر گنبد محراب، گچ بری قشنگی است که با رنگهای مختلف نقاشی شده. این گچ بری را ابتدا با ماده ای سفید رنگ پوشانده اند تا زمینه را برای نقاشی مناسب کنند.
محراب دیگر در مسجد میدان ساوه است که گچ بری شده است. محراب مسجد میدان ساوه به ظرافت و بزرگی محراب مسجد جامع نیست ولی چهار قسم کتیبه کوفی و نسخ روی آن تزیین و نقش کرده اند که محض همین کتیبه ها محراب معروفی شده است.
● کاشی کاری
هنگامیکه در کاشان طریقه حرارت دادن به قطعات بزرگ سفال را آموختند محرابها را با سفال لعابی پوشاندند. از مشهورترین محرابهای کاشی کاری سه محراب در مرقد حضرت امام رضا در مشهد می باشد که عمل محمد بن ابی طاهر است ۶۱۲ هجری (۱۶ـ۱۲۱۵ میلادی). این شخص از خانواده های کاشانی بود که راز سفال سازی در آن خانواده از پدر به پسر به ارث می رسید.
محرابی در حرم حضرت رضا است که امضای ابوزید و تاریخ سال ۶۱۲ هجری دارد، این محراب با قدرت معماری طراحی شده، طاقهای هلالی تودرتو، ظاهر در هم پیچیده ای به آن داده، در خانه های محیط بر یکدیگر کتیبه هایی بر جسته به رنگ کبود روشن دارد که در زمینه جالبی از برگهای مو، طلایی و سفید قرار گرفته و ستونها و هلالهایی به رنگ آبی فیروزه ای پیرامون این کتیبه ها را پوشانده اند این محراب روی هم رفته درخشندگی و جلوه زرینی دارد که در نگاه اول همه نقوش و خطوط را تحت الشعاع قرار می دهد.
از شاهکارهای سفال سازی کاشان محراب مسجد میدان این شهر است که فعلاً در مجموعه اسلامی موزه برلین حفظ می شود. از نوشته روی محراب چنین بر می آید که سازنده آن «حسن بن عرب شاه» است و در تاریخ ۶۲۳ هجری (۱۲۲۶ میلادی) زیور یافته است، گرچه از شهر کاشان نامی در آن نیست ولی تردیدی نیست که در آنجا ساخته شده است.
محراب امامزاده یحیی در ورامین چهل و یکسال بعد توسط «علی بن ابن طاهر» بنا شده شبیه محراب مسجد میدان کاشان است. علی بن محمد بن ابی طاهر سازندة محراب قم نیز بوده که تاریخ ۶۶۳ هجری (۱۲۶۴ میلادی) دارد، این محراب اکنون در موزة برلین است و صنعت کاشی کاری ایران را در اوج کمال خود نشان می دهد. طرح و نقش تزیینی آن عبارتست از انواع مختلف اشکال نباتی اسلیمی بعضی به تناسب بزرگ و برخی به تناسب کوچک، که زمینة کتیبه ها را تشکیل می دهد و کتیبه ها به رنگ آبی برجسته نقاشی شده است.
هنرمندان ایرانی کاشان از ترکیب نوشته و اشکال تزیینی به رنگ آبی و فیروزه ای که گاهی صاف و گاهی برجسته نقاشی می شد طرح تزیینی جدیدی برای کاشی بوجود آوردند که در تمام [۳۸] قرن هفتم و هشتم هجری (۱۳و۱۴ میلادی) آن را در قسمت مرکزی محرابها بکار می زدند که نمونه هایی موجود است و بعضی از قطعات آنها در موزة «مترو پولتین» نیویورک حفظ می شود.
در تزیین پوششی ابنیه و عمارات و مساجد و مقابر کاشی های جلا دار نیز بطور قابل ملاحظه ای بکار می رفتند، این کاشی ها ستاره شکل، صلیب شکل و یا مستطیل شکل بودند که در آراستن محراب و تزیین حاشیه نقش بزرگی را بازی می کردند. امامزاده یحیی در ورامین کاشی های بشکل ستاره و صلیب دارد و تاریخ آنها ۶۶۱ (۱۲۶۲ میلادی ) و یا ۶۶۲ هجری است.
اما تزیین با کاشی معرق در اصفهان به حد اعلا پیشرفت و ترقی کرده بود و یکی از نمونه های آن مقبره بابا قاسم است که در سال ۲ـ۷۴۱ هجری توسط هنرمندی به نام «ابو الحسن طالوت دامغانی» بنا شده و محرابش کاملاً از سفال موزائیک پوشیده شده و طرح تزیینی آن اشکال و نقشهای نباتی است به رنگ سفید و آبی تیره و آبی روشن.
نزدیک مقبره بابا قاسم مدرسه امامی واقع شده که تاریخ ۷۵۵ هجری (۱۳۳۴ میلادی) دارد و محراب کم نظیر این مدرسه اکنون در موزة «مترو پولیتن» نیویورک نگاهداری می شود.
تزیین محراب مدرسه که نماینده صنعت سفال موزائیک در دورة مغول می باشد عبارت از کتیبه ای در حاشیه حاوی آیات قرآن بخط کوفی که حروف بلند و مدور با اشکال نباتی و هندسی دارد. اشکال هندسی، در قسمت مرکزی و قسمت فوقانی بالای طاق محراب را پوشانیده اند. رنگ های که در کاشی های معرق بکار رفته عبارتند از سفید، آبی ، آبی فیروزه ای، پرتقالی و سبز. [۳۹]
زمینة طرح بطور کلی آبی است و طرح و اشکال جالب روی محراب که سبک و خصایص مغولی دارد بطرز خاصی بر زمینه جلوه میکند. از خصوصیات دیگر شیوه عهد مغول ترسیم اشکال نباتی و گل نیلوفر آبی به طرز طبیعی است.
از نمونه های دیگر کاشی موزائیک مسجد جامع اصفهان و مسجد یزد است که از محراب های شگفت انگیز و عالی محسوب می شوند و در سال ۷۷۷ هجری(۱۳۷۵ میلادی) ساخته شده است نقشهای تزیینی چندین مسجد و مدرسه در اصفهان با کاشی معرق، از انواع بسیار ارزنده ای هستند که بدورة صفوی متعلق اند و هنر شکفته ای که بر دیوار ها و محرابها و گنبدها و مناره ها شان جلوه می کند افتخاری است که هنرمندان ایرانی نصیب ما کرده اند. مسجد شاه اصفهان، مسجد شیخ لطف الله، مدرسه چهار باغ از نمونه های بزرگ و مشخصی این هنرند. مساجدی که نام برده شد صد سال بعد از مسجد ساوه ساخته شدند و هر دو در میدان نقش جهان قرار دارند. در سمت جنوب میدان نقش جهان سر در بزرگ مسجد شاه دیده می شود که از هر طرف مناره ای بزرگ دارد از فضای بزرگ زیر طاق بلند نوک تیز کاشی کاری، واردین بطرف راست متمایل می گردند و داخل در صحن مسجد می شوند. این صحن کاملاً در قسمت جنوب میدان قرار نگرفته بلکه در گوشه ای از آن واقع می شود تا اینکه محراب مسجد بطرف قبله قرار گیرد. نقش کاشی موزائیک یا کاشی هفت رنگ محرابهای این مساجد کم نظیرند.
بر سطح داخلی محراب یکی از این مساجد درخت [۴۰] زندگی را نقش کرده اند که بسیار دلفریب است. کتیبه ها با خطوط نسخ بلند نوشته شده اند که جلوه خاصی به دیوارها داده اند.