ثابت: پا بر جا، استوار، پایدار
ثابت: پا بر جا، استوار، پایدار
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
جا: جای، محل، مقام، هر گوشه یا نقطه که کسی یا چیزی در آن قرار بگیرد.
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
جائرجور کننده، ظالم، ستمکار، جوره «به فتح جیم و او و را» جمع.
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
جائزجایز، روا، روان، مباح، جوائز و اجوزه جمع.
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
جائزه«جائزه» مؤنث، صله، عطیه، پاداش، عطیه که به برنده ی مسابقه یا به کسی که کار خوبی انجام داده باشد بدهند، جوائز جمع.
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
جائعجایع، گرسنه، مرد گرسنه، جیاع جمع.
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
جابرشکسته بند، کسی که عضو شکسته را جامی اندازد و معالجه می کند.
گردنکش، ستمکار.
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
جابلساکنایه از مغرب، یا شهر خیالی در مغرب، جابرسا و جابرصا و جابلس و جابلص و جابرس و جابرص هم گفته اند.
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
جابلقاکنایه از مشرق، یا شهر خیالی در مشرق، جابلق هم گفته شده.
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)