سلام... به اوج تنهایی..
سلام به نور چشمان تر ....در سکوت وتاریکی شب....
تاریکی را.. کنار خواهم زد.
پشت مهتاب مه الود دل....شمعی روشن است
شمعی که.. غروبش پیدایش طلوع عشق است
تجلی عشق.. ز شمع باید اموخت
برای معشوق ... اب باید شد...جاری باید گشت....
تا به... شمعدان وجود رسید
و اینک شمع سوخت.. و شب رفت و ..لحظه وصال نورو... شمعدان
چه زیباست
شوق لحظه اولین دیدار
دیدار نور.. و مهتاب
دیدار شمع ...و شمعدان..
دیداردل در اغوش مهتاب
لحظه اولین دیدار...
بنگر تاوان عشق را ...
سوختن و آب شدن را
چه دلپذیر است
بوسه به دستان ..مقدس عشق زدن
در سکوت..
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)