جهان موازي ثابت شد فيزيكدانان كوانتمي دانشگاه كاليفرنيا كشف عجيبي كرده اند كه به گونه اي نشان مي دهد جسمي كه در مقابل يك فرد قرار گرفته و ديده مي شود مي تواند به صورت همزمان در جهاني موازي نيز وجود داشته باشد.

به گزارش مهر، اين كشف به واسطه ذره اي كوچك و فلزي انجام گرفته است؛ براده اي به قطر يك تار مو، جسمي كه بسيار ريز است اما در عين حال مي توان آن را با چشم غير مسلح نيز مشاهده كرد.

دانشمندان اين ذره را در كاسه اي مخروطي و تاريك سرد كرده و تمامي هواي اطراف آن را به منظور حذف ارتعاش خارج كردند. سپس محققان ذره را مانند يك دياپازون حركت داده و مشاهده كردند ذره در زماني واحد حركت كرده و متوقف مي شود.

چگونه اين پديده را درك كنيم؟

براي درك اين پديده كه كاملا غير ممكن به نظر مي رسد، بايد بسيار بسيار كوچك انديشيد، حتي كوچكتر از اتمها، الكترونهايي كه به دور هسته اتم در گردشند، در آن واحد در حالتهاي چند گانه حركت مي كنند كه ثابت كردن آنها تقريبا غير ممكن است. به بيان ساده تر مي توان گفت زماني كه فردي در شهر اكلاهاما به ديدن مادر خود مي رود در جهان موازي كه ذرات اتمي وي در آن حضور دارند همان فرد در خانه مشغول تماشاي تلويزيون است.

به گفته دانشمندان شايد اين پديده كاملا غير واقعي به نظر آيد اما بر پايه علم حقيقي رخ مي دهد. بر اساس يكي از نظريه هاي فيزيكي زماني كه پديده اي در يك حالت مشاهده مي شود اين پديده جهان را به دو بخش تقسيم مي كند. نظريه چند حالتي بر اين پايه استوار است كه جهان فعلي طي مشاهده انسان متوقف شده و انسان تنها يكي از واقعيات در حال وقوع را مشاهده مي كند. براي مثال مي تواند توپ فوتبال را ببيند كه در هوا در پرواز است، اما شايد در جهان موازي اين توپ در همان لحظه سقوط كرده باشد و يا شايد اصلا فردي در آن لحظه مشغول بازي فوتبال نباشد.

بسياري از فيزيكدانان بزرگ پايه هاي علمي جهان چند حالتي را حتي اگر نتوان آن را به اثبات رساند قبول دارند. "شان كرول" از موسسه تكنولوژي كاليفرنيا يكي از اين فيزيكدانان بوده و معتقد است تا زماني كه نتوان تمدنهاي فوق پيشرفته بيگانه را تصور كرد كه پي به واقعيت اين نظريه برده اند، انسانها تحت تاثير امكان وجود جهانهاي ديگر قرار نخواهند گرفت. وي در عين حال معتقد است هرگز فردي قادر به ابداع دستگاهي نخواهد بود كه با استفاده از آن بتوان ميان اين جهانها ارتباط برقرار كرد.

درك واقعيت جهان موازي بستگي شديدي به درك انسان از زمان دارد. به گفته "كرول" ما زمان را به صورت واقعي احساس نمي كنيم، تنها شاهد گذشت آن هستيم. براي مثال گذشت زمان در هنگام يك مسابقه هيجان انگيز بسيار سريع و در سر كلاس يك درس كسل كننده كاملا كند است. يا هنگامي كه فردي تلاش دارد با تاخير در دفتر كارش حاضر نشود، دقايق براي وي با سرعتي باور نكردني مي گذرند اما چند دقيقه باقي مانده از ساعت كار به راحتي با چندين ساعت برابري مي كنند.

بازگشت به آينده

"فرد آلن ولف" از دانشمندان فيزيك كوانتم نيز معتقد است زمان به شكل يك خيابان يك طرفه به نظر مي آيد كه از گذشته به سوي حال در حركت است، اما با در نظر گرفتن نظريه هاي قابل ملاحظه اي كه در سطح كوانتمي ارائه شده اند، ذرات در آن واحد به سمت عقب و جلو در حركتند. در صورتي كه بتوانيم از بخش "جلو و عقب رفتن در آن واحد" صرف نظر كنيم، شانس درك بخشي از فيزيك را از خود گرفته ايم.

به گفته "ولف" زمان در ماشينهاي كوانتمي به صورت مستقيم حركت نمي كند بلكه حركتي زيگزاگ داشته و به همين دليل وي معتقد است امكان ساختن ماشيني كه بتواند زمان را منحرف كند، وجود دارد.

به گفته "ريچارد گات" فيزيكدان دانشگاه پرينستون "سرگئي كريكالو" فضانورد روسي كه در 6 ماموريت فضايي حضور داشته است نسبت به بقيه انسانهاي روي زمين 48/1 ثانيه جوانتر است زيرا وي در سرعتي بسيار بالا در مدار حركت كرده است و كم سن تر بودن نسبت به بقيه به معني جهش به آينده و تجربه نكردن زمان حال مشابه با ديگران است. به گفته وي از جهتي مي توان گفت اين فضانورد به سوي آينده سفر كرده و دوباره بازگشته است!

"گات" مي گويد نيوتن باور داشت زمان پديده اي جهاني است و تمامي ساعتهاي جهان به صورت يكسان حركت مي كنند. اكنون با توجه به نظريه نسبيت خصوصي اينشتين مي توان گفت سفر به آينده امكان پذير است. با در نظر گرفتن نظريه گرانش اينشتين، قوانين فيزيك از منظري كه امروز آنها را درك مي كنيم نشان مي دهند حتي سفر در زمان به سوي گذشته نيز امكانپذير است اما براي مشاهده امكان اين سفر بايد قوانين جديد فيزيكي در سطح كوانتمي فراگرفته شوند.

درك اين قوانين نيز با استفاده از ذره اي فلزي و بسيار كوچك و كاسه اي مخروطي شكل آغاز شده است. در واقع فيزيكدانان دانشگاه كاليفرنيا با ابداع خود مقياس ماشينهاي كوانتمي را به ابعاد بزرگتري تغيير دادند.

بر اساس گزارش فاكس نيوز، مسئله بعدي فراگرفتن چگونگي كنترل ماشينهاي كوانتمي و استفاده از آنها براي اجسام بزرگتر است. در اين صورت شايد بتوان با دستكاري تنها چند الكترون كوچك به جهان موازي دست پيدا كرد.