نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: داستان بسیار زیبای برای خدا (حتما بخوانید )

  1. #1
    عضو سایت
    yeke bara hame hame bara yeke
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    tabriz
    نوشته ها
    6,358
    تشکر تشکر کرده 
    3,639
    تشکر تشکر شده 
    1,506
    تشکر شده در
    1,036 پست
    حالت من : Narahat
    قدرت امتیاز دهی
    333
    Array

    داستان بسیار زیبای برای خدا (حتما بخوانید )

    داستان بسیار زیبای برای خدا (حتما بخوانید )



    داستان بسیار زیبای برای خدا (حتما بخوانید )
    “امیلی ” دختر فقیر و یتیمی بود که با مادر پیر و مریضش در یک خانه پنجاه
    متری که در کلیسا به طور موقت در اختیارشان گذاشته بود زندگی
    میکرد<<امیلی>> هر روز از صبح تا غروب در یک کارخانه به سختی کار
    میکرد تا فقط بتواند شکم خودش و مادرش را سیر کند.یک روز زمستانی وقتی او
    خسته و سرمازده از سر کار به خانه برگشت ،نامه ای بدون تمبر و مهر و امضا
    زیر در خانه شان مشاهده کرد که رویش نوشته شده بود:<<امیلی عزیز تا یک
    ساعت دیگر من به دیدنت می آیم ،لطفا برایم شام حاضر کن!از طرف خداوند>>
    امیلی که به خاطر آمدن خدا به منزلشان خوشحال بود ،آخرین پولی را که در خانه
    داشت شمرد. دو دلار و پنجاه سنت پول برداشت و از رستوران نزدیک خانه غذا
    خرید و با عجله به خانه برگشت . اما در بین راه پیرزنی را با کودک مریضش
    دید که به<<امیلی>> گفت:<<فرزندم دارد از گرسنگی می میرد… به ما کمک
    کنید.>>
    <<امیلی>> نگاهی به غذا انداخت و با خود فکر کرد:<< خدا که به غذا احتیاج
    ندارد اما بچه این پیر زن…>> سپس غذاها را به پیرزن بخشید و به خانه برگشت
    و منتظر آمدن خداوند ماند و… آخر شب بود که یک بسته به داخل خانه انداخه
    شد. <<امیلی>> آن را باز کرد و یک سند همراه یک دفتر چه بانکی دید. همراه
    با این نامه:<<امیلی عزیز خدا از دیدن تو و از پذیرایی ات خوشحال شد، این سند
    همین خانه است، همراه با این دفتر چه بانکی که هر ماه مبلغ هشتصد دلار (سه
    برابر حقوق ماهیانه امیلی) به تو میپردازند. مراقب مادرت باش از طرف
    خداوند>>
    <<امیلی>> از این اتفاق خوشحال و خندان بود در آن سوی شهر<<پطرس
    مقدس>> کشیش بزرگ شهر به دستیارش گفت:<< پسرم یادت باشد هنوز چند
    خانواده فقیر در این شهر زندگی میکنند و امیلی آخرین نفر بود.>
    امضا ندارم ولی به جاش اثر انگشت میزارم

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  2. کاربر مقابل از mohamad.s عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/