فلسفه عدد مقدس هفت نزد ایرانیان

نفوذ تفکر ایرانی در ملتهای دیگر
عدد هفت در نزد ایرانیان از دیرباز تاکنون عددی مقدس و مشهور بوده . از ميان همه اعداد , عدد هفت همیشه مورد توجهمشرق زمین و به خصوص ایرانیان قرار داشته ‚ اغلب در امور ايزدي و نيک و گاه در امور اهريمني و شر به کارميرفته است ولی اکثر موراد در جهت نیت پاک و روحانی و مقدس استفاده می گردیده . وجود بعضي عوامل طبيعي مانند تعداد سياره هاي مکشوف جهان باستان و همچنينرنگهاي اصلي‚ مويد رجحان و جنبه ماوراطبيعي اين عدد گرديده است. با توجه به آیین کهن میترائیسم ایران که قدمتی بیش از پنج هزار سال دارد بایستی بپذیریم که ایرانیان نخستین ملتی بودند که به رمز و راز این عدد آسمانی پی بردند . تمدنهای بسیاری در مشرق زمین و به خصوص خاورمیانه شکل گرفت که پایه های تمدن بشری محسوب می شوند ولی نکته جالب آن این است که از میان همه آنها تنها تمدن ایران باقی ماند و به عبارتی همه تمدنهای اطراف به نوعی یا در تمدن ایران حل شدند و یا از میان رفتند . تمدن مصر , سومر , اکدیها , کلده , آشور , بابل نمونه ای از این تمدنهاست . از میان آنها آیین مهرپرستی و میترایسم ایران از قدمتی پیش از همه این تمدنها برخوردار است . امروزه نمادهای مهر را در ایران و آداب و رسوم مردم ایران هنوز به روشنی می بینیم . به عبارتی میتوان گفت که تمدن های بین النهرین بیشترا به درون تمدن ایران رفتند و یک تمدن بزرگ را شکل دادند .
تمدن بین النهرین در حدود سه هزار سال پیش به قدرت بزرگ جهان مشهور بود ولی پس از روی کار آمدن کوروش بزرگ , منطقه بین النهرین بخشی از تمدن ایران شدند و به کشور ایران پیوستند و تا انتهای دوره شاهنشاهی ساسانی این منطقه بخشی از تمدن و خاک ایران محسوب می شد . به صورتیکه پایتخت ایران در بغداد ( عراق ) بود و به عراق کنونی دل ایرانشهر گفته میشده است . پس از حمله تازیان به ایران این منطقه مورد یورش عربهای بدوی قرار گرفت و همه تمدن و شکوه باستانی اش به یکباره ویران شد و اثری از آن همه تاریخ به جای نماند و عربها به مرور زمان به آنجا مهاجرت کردند و زبان عربی را به دیگر ایرانیان آن منطقه غلبه نمودند و فرهنگی عربی را جایگزین تمدن کهن بین النهرین کردند .
ملتها و تمدنهای اطراف ایران نیز به پیروی از ایرانیان مهرپرست و مهر اندیش متوجه سيارات شده بودند و رمز و رازی اهورایی را یافته بودند و در نتیجه به صورت نماد شگون می پرستيدند. آنچه که شواهد نشان می دهد میترائیسم ایرانی تاثیر گذار ترین آیین در ادیان جهان بخصوص در مسیحیت و اسلام بوده است . روز زایش مهر در ایران , همان روز بیست و پنجم دسامبر در مسیحیت است که جشن گرفته می شود . لباس قرمز پاپ از آیین میترایسم گرفته شده است . همچنین مهرابه های درون کلیساها نیز به مهرابه های مهری مشهور است . از دیگر نفوذ آیین مهر نیز میتوان بر رومیان و یونانیان نیز اشاره کرد . در داخل معبد و انتهای معابد آنان حجاری های برجشته مهر وجود داشته است که میترا در حال کشتن گاوی است . هنوز در برخی از کلیسا های کهن اروپا آثار آن پابرجاست . میترایسم در اسلام نیز نفوذ چشم گیری داشت . در زیر به برخی موارد نفوذ عدد هفت میترایسمی در اسلام نیز اشاراتی خواهیم داشت . مشهورترین مهد تمدن مهرپرستی ایران شهر خرم آباد است .(1) عدد هفت میتراییان ایران نیز به همین منوال در مذاهب و تاريخ جهان ‚ در تصوف و درسنن و آداب کهن بیشتر ملتها نفوذ کرد . در تاريخ ايران و بناهاي بازمانده از دوره‌هاي تاريخي گوناگون، توجه به عدد هفت مشهود است. دور تا دور قلعه همدان (هگمتانه) پايتخت مادها، داراي هفت ديوار بوده است كه كنگره‌هايي به رنگ‌هاي مختلف داشته اند. داريوش بزرگ با شش تن ديگر از نجباي ايران هفت تني را تشكيل دادند كه دست به دست هم دادند و گئومات مغ دروغین كه بر ضد كمبوجيه پادشاه هخامنشي قيام و سه ماه بر مردم ایران حكومت كرد را از تخت پادشاهي سرنگون كردند . در نقوش نقش رستم بالاي آرامگاه داريوش بزرگ در دو طرف، شش نفر وجود دارند كه با خود داريوش بزرگ ، هفت نقش را تشكيل داده‌اند . از سوی دیگر عدد هفت در نزد ایرانیان به عنوان یک نماد انرژی اهورایی نیز مطرح است . به طوریکه در برخی از نقوش فرشهای دست بافت محلی یا گلیم های ایرانی دور تا دور دایره میانی آنها با هفت رنگ مختلف تهیه شده است تا انسانی که بروی آن استراحت میکند از نیروی آرامش بخش اهورایی آن برخوردار شود .

هفت وادی میترایسم در ایران ( کهن ترین سند تاریخ ) (2)
1 ) کلاغ : منسوب به عطارد , نماد هوا و باد
2 ) همسر : منسوب به زهره , نماد آب
3 ) سرباز : منسوب به مریخ , نماد خاک
4 ) شیر : منسوب مشتری , نماد آتش
5 ) پارسا : منسوب به قمر
6 ) خورشید : منسوب به مهر , ستاره صبح
7 ) پیر مرشد : منسوب به زحل

هفت باور نیک ایرانیان باستان
1 ) پرستش هرمزد یا اهورامزدا خدای دانای یکتا
2 ) اشویی , پاکیزگی و پارسایی
3 ) سدره و کشتی , بستن نشان خداپرستی برای جوانانی که به سن بلوغ می رسند
4 ) برگزاری آیین و دردگان ( درگذشتگان )
5 ) دستگیری از نیازمندان و تنگدستان
6 ) برگزاری جشنهای ملی و مذهبی
7 ) به جای آوردن نمازهای پنج گانه زرتشت (3)

از دیگر باورهای کهن ایرانیان که بر پایه هفت می باشد میتوان به این موارد اشاره نمود :
هفت ایزدان آريايي
هفت طبقه زمين
هفت طبقه آسمان
هفت ستاره : ماه , تیر , ناهید , خورشید یا مهر , بهرام , برجیس , کیوان
هفت روز هفته
هفت امشاسپند در دین زردشت ( اشا , وهومنه یا بهمن یا وهمن , اشه وهشتا یا اردی بهشت , خشترا یا شهریور , آرمیتی یا سپندارمذ , هروتات یا خرداد , امرتات یا امرداد ) (4)
هفت اقلیم , هفت کشوری که در طول تاریخ تحت کنترل ایران بودند :

زمین هفت کشور به شاهی تو راست سپاهی و گاهی و راهی توراست ( فردوسی بزرگ )

هفت دریا
هفت ايزد در مذهب مانوي در زمان ساسانیان
هفت پیکر نظامی گنجوی

هفت خان رستم : خوان اول رخش شیر را کشت , دوم چشمه آب به رهنمایی غرم به رستم پیدا گشت , سوم رستم اژدها را کشت , چهارم زن جادوگر را هلاک کرد , پنجم دوگوش دشتبان را برکند , ششم ارژنگ دیو را بکشت , هفتم دیو سپید را به قتل رساند .
هفت آتشکده کهن ایرانیان : آذرمهر , آذرنوش , آذربهرام , آذرآیین , آذرخرین , آذربرزین , آذرزرتشت
هفت تپه خوزستان
هفت سین : سیب , سنجد , سماق , سرکه , سبزه , سمنو , سکه
هفت طبقه آرامگاه کوروش بزرگ
هفت مثنوی جامی
هفت قسمت اعضای بدن : سر , گردن , سینه و آنچه در آن است , پشت , آلت تناسلی انسان , دستها , پاها .
هفت روز عزا برای درگذشتگان در ایران ( مراسم هفتم )
هفت آشان صحبت : دهی است از بخشهای سنجابی کرمانشاه
هفت آسیا : دهی است از بخش فریمان در مشهد
هفت آشان جیب : دهی است از بخشهای سنجابی کرمانشاهان
هفت آشیان : دهی است در سقر کرمانشاه
هفت پاره : دهی در کازرون پارس
هفت پا : دهی در سعادت آباد بندرعباس
هفت تاش : دهی در سقز کردستان
هفت تن : زیارتگاهی در تهران
هفت تنان : دهی در لاریجان آمل
هفت تنان : کوهی در مغرب ناحیه بخیتاری
هفت تومان : دهی در بخش خوربیابانک شهرستان نایین
هفت جرد : روستای در مرو
هفت جوب : دهی در شهریار ( استان تهران )
هفت چاه : دهی در حومه ارداک مشهد
هفت چشمه : دهی در گرمسار دماوند , بهشهر ساری , دهخوارقان تبریز , میانه , شبستر تبریز , مشکین شهر , صالح آباد ایلام , آبدانان ایلام , سنجابی کرمانشاه , دلفان خرم آباد , کاکاوند خرم آباد , چگنی خرم آباد , دهدز اهواز , زاغه خرم آباد , آخوره فریدن .
هفت چوبه : دهی در ورامین تهران
هفت حوض : منطقه ای در نارمک تهران
هفت خان : بخشی از اردکان شیراز
هفت خانه : منطقه ای در خلیل آباد کاشمر
هفت خانی : دهی در خزل نهاوند
هفت دست : بنای به جای مانده از دوره صفویه
هفت رک : بزرگترین شهر مکران در ناحیه سیستان کنونی
هفت رود : نام کهن منطقه پنجاب در پاکستان که بخشی از ایران بوده است
هفت سار : بخشی از منطقه ارومیه
هفت سوی : دهستانی در بخش طیبات مشهد
هفت شوئیه : دهی در اصفهان
هفت شهیدان : منطقه ای در خوزستان
هفت کده : بخشی از زرین آباد ایلام
هفت گل : بخشی در شهر اهواز
هفت گنج : نام نوایی از موسیقی ایرانی
هفت وان : دهی در شاپور شهرستان خوی و همچنین شهرستان لار
هفت جوش : هفت فلز مشهور : زر , نقره , مس , جست , آهن , سرب , ارزیر

لگد کوبه گرزه هفت جوش بر آورد از گاو گردون خروش ( نظامی )

و همچنین دهها ضرب المثل و کلمات عامیانه ایرانی همچون :
هفت پشت یا هفت نسل یا هفت جد , هفت اخگر نياره , هفت الوان , هفت خزينه , هفت خط , هفت حکايت , هفت خال , هفت رنگ , هفت قلم آرايش , هفت گنج پرويز , هفت چشمه , ترشی هفته بیچار و . . .

نفوذ هفت مقدس ایرانی در نزد ملتهای دیگر
عجایب هفت گانه دنیا
هفت شهر طلسم نمرود
هفت شب روز بلای قوم عاد
هفت فرشته مقدس در نظر بني اسرائيل
هفت گاو فربه و هفت گاو لاغر که فرعون به خواب ديد
هفت نفر اصحاب کهف : یملیخا , مگشلینیا , مشلیتیا , مرنوش , دبرنوش , شادنوش , مرطونش
هفت سن آغاز آموختن و آموزش كودكان است و در همه جاي دنيا كودكان در هفت سالگي به عقل و خرد براي آغاز آموختن دست مي يابند . كه اين سن در ايران باستان بارها در زمان هخامنشيان مورد تاكيد قرار گرفته است تا كودكان تير اندازي و دانش را در هفت سالگي بياموزند و هرودوت در اينباره سخنهاي بسيار گفته است.

برخی از موارد نفوذ عدد مقدس هفت ایرانی در دین اسلام
در مذهب اسلامی حنفیه (5)( ابوحنفیه نعمان بن ثالث بن زوطی بن ماه ) هفت پایه باور دینی وجود دارد :
1 ) قرآن
2 ) سنت
3 ) اقوال صحابه
4 ) قیاس
5 ) استحسان
6 ) اجماع
7 ) عرف


و یا موارد دیگری همچون :
هفت سنگ به شیطان زدن در زیارت مسلمانان
هفت محرم در دین اسلام
هفت بارطواف بر گرد کعبه در دوره جاهليت
هفت در و هفت طبقه دوزخدر قرآن
هفت عضوي که در سجده بايد بر زمين باشد
هفت بار تطهير در قوانين طهارت

هفت امامی : امام ابوحنیفه , امام شافعی , امام مالک , امام احمدبن حنبل , امام ابویوسف , امام محمد , امام زفر

هفت چشمه بهشت : کوثر , کافور , میم , سلسبیل , معین , زنجبیل

هفت دانه : آش عاشورا که با گندم و نخود و باقلا و عدس درست می شود

هفت جهنم : سقر , سعیر , لظی , حطمه , جحیم , جهنم , هاویه

هفت فرشته : اوریائیل , جدیائیل , شمائیل , عنائیل , جبرئیل , عزرائیل ...

هفت شیوه قرائت قرآن : نافع مدنی , عبدالله بن کثیر , ابوعمرو بصری , ابن عامر شامی , عاصم کوفی , حمزه کوفی , علی کوفی
و بسياريموارد ديگر که در ساير شوون تمدني بشر ديده شده است‚ نشانهاهميت فوق العاده عدد هفت در نظر اقوام مختلف جهان است که بی شک همگی از تمدن و باورهای ملی ما ایرانیان سرچشمه گرفته شده است .
شیخ محمود شبستری ( گلشن راز )

به زیر هر عددی سری نهفت است از آن درهای دوزخ نیز هفت است

عدد هفت جایگاه بسیار والایی در آیین عرفان و تصوف ایرانی و همچنین ادبیات غنی کشورمان دارد . گستره عقیدتی عدد هفت بیشتر متعلق به ایران بزرگ ( شامل کردستان عراق , کردستان ترکیه , ارمنستان , آذربایجان , تاجیکستان , بلوچستان , افغانستان , ترکمنستان و جنوب ازبکستان است ) . به جرات میتوان گفت هیچ شاعر , بزرگ , اندیشمند یا فیلسوف ایرانی را نمی توان در گستره ایران بزرگ یافت که از عدد هفت سخن نگفته باشند . مولانا , حافظ , خاقانی , دقیقی , خیام , سعدی , فردوسی . نامورترین عرفای بزرگ جهان که حافظ , عطار , مولانا , شمس در زمره آنان می باشند بر عدد هفت تاکید بسیار کرده اند . به خصوص شیخ عطار که هفت شهر عشق اش شهرت جهانی دارد و یا فلسفه هفتمردان در تصوف دراویش :

هفتشهر عشق عطارنیشابوری

( مراحل هفت گانهعرفان ایرانی )

گفت ما را هفت وادی در ره است چون گذشتی هفت وادی،درگه است
وا نیامد در جهان زین راه کس نیست از فرسنگ آن آگاه کس
چون نیامد باز کس زین راه دور چون دهندت آگهی ای ناصبور؟
چون شدند آن جایگه گم سر به سر کی خبر بازت دهد ای بی خبر؟
هست وادی طلب آغاز کار وادی عشق است از آن پس ، بی کنار
پس سیم وادی است آن معرفت پس چهارم وادی استغنا صفت
هست پنجم وادی توحید پاک پس ششم وادی حیرت صعبناک
هفتمین وادی فقر است و فنا بعد از این روی روش نبود تو را
در کشش افتی روش گم گرددت گر بود یک قطره قلزم گرددت


حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی ( مولوي بلخي ) عارف گرانمایه ایران زمین
هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم
شایسته است امروزه نیز برای زنده نگه داشتن این باور کهن و ملی ایرانی در هرچه بیشتر استفاده کردن از این عدد پر رمز کوشا باشیم . برای مثال بسیار پسندیده است که زندگی جوانان ایران زمین بر پایه این عدد ورجاوند ( مهریه , شادی , هفت پیمان و . . . ) آغاز گردد تا هزاران سال شکوه و تمدن و تقدس آسمانی آن در زندگی آنان اثرات هرچه نیک بگذارد و پایه های زندگی زناشویی شان مستحکم تر و ایرانی تر شود . چنانچه در همین کمتر از پنجاه سال پیش در ایران , آغاز زندگی جوانان این سرزمین به احترام این عدد مقدس که نیاکان به آن ایمان داشتند , هفت شبانه روز جشن و پایکوبی برپا می شده است . برای نمونه میتوان یک بدعت گذاری جدیدی را در میان جوانان ایرانی پایه گذاشت که از همین مهر و فرهنگی غنی ایرانی سرچمشه گرفته شده است . هفت پیمان برای دختران و پسران ایرانی پیش از ازدواج :
1 ) پرهیز از دروغ
2 ) حفظ احترام میان طرفین
3 ) احترام به جایگاه پدر و مادر نزد زن و مرد
4 ) مهر و وفاداری به میهن در همه شرایط زندگی
5 ) سوگند به اجرای کردار نیک - گفتار نیک - پندار نیک ایرانی
6 ) سوگند به حرکت در مسیر راستی و درستی در زندگی زناشویی
7 ) تلاش و کوشش برای پیشرفت مادی و معنوی در زندگی زناشویی
به درستی میتوان گفت که هرچه از هفت سخن بگوییم کم است . زیرا هم دایره وسعت آن بسیار گسترده است و هم اینکه از محدوده ذهن بسته ما انسانها خارج است . بزرگترین مسلکها , باورها و شخصیتهای ایرانی به عدد هفت ایمان داشته اند . چنانچه کوروش بزرگ بنیانگذار حقوق بشر و آزادی انسانها پس از مرگ کالبد ارزشمندش به عنوان هفتمین طبقه در پاسارگاد قرار میگرد , به صورتیکه شش طبقه با سنگهای عظیم بنا می گردد و طبقه هفتم طاق آرامگاه و کالبد کوروش بزرگ است ( نمایش ) . از سوی دیگر هفت مقدس نیز در بدن ما انسانها نیز وجود دارد . در دنیای پزشکی مهره های بدن انسان در کمر , از هفت مرحله تشکیل شده است . همین باور نیز به آیین های هند و بودا نیز نفوذ کرده است و امروزه بسیاری از عرفای بزرگ هند برای رسیدن به درجه کمال حضرت حق از هفت مرحله ای که در استخوانهای پشت کمر ما انسان نهفته است سیر مسیر میکنند . این بدین شرح است :
1 ) چاكراي اول در جايي بين مقعد و اندام تناسلی قرار دارد و نشان از زندگی حیوانی برخی ما انسانها دارد اگر به مراحل بالاتر نرویم و در همین مرحله از زندگی بمانیم .
2 ) چاكراي دوم بالاي اندام تناسلي قرار دارد و به استخوان وصل است و مركز احساسات نخستين تصفيه نشده، انرژي جنسي و خلاقيت مي باشد .
3 ) چاکرای سوم تقريبا دو انگشت بالاي ناف است . اگر اين چاكرا هماهنگ كار كند شما مي توانيد خود را كاملا باور كنيد و هم چنين به احساس ديگران و ويژگي هاي شخصيتي آنها احترام بگذاريد.
4 ) چاکرای چهارم در وسط قفسة سينه هم سطح با قلب قرار دارد . چاكراي قلب جايگاه عميق ترين و پر شورترين احساسات عاشقانة ماست.
5 ) چاكراي پنجم بين گودی گردن و گلو قرار دارد. مركز گنجایش بيان، پیوندهای بادیگران و خود آگاهی انسان است.
6 ) چاكراي ششم یا چشم سوم در میان يك انگشت بالاي پل بيني در وسط پيشاني و میان دو چشم قرار دارد كه جايگاه نيروهاي ذهني برابری، تشخيص ، حافظه و اراده ماست. بسیاری از ما آینده نزدیک و یا دور را در زمانی که در خواب هستیم می بینیم و سپس همان در روز پسین برایمان رخ میدهد آنچه را که ما از آینده و ناشناخته ها میبینیم به و سبب روشن شدن و چرخیدن چاکرا ششم است .
7 ) چاكراي هفتم در میان سر در بالاترين نقطه قرار دارد. اين چاكرا با تمام رنگ هاي رنگين كمان مي درخشد اما رنگ پیروز آن بنفش پررنگ است. اينجا جايي است كه انگار در خانة‌ خود هستيم و يگانگي با اهورامزدا و نیروهای کیهانی را تجربه مي كنيم. وقتي رشد چاكراي هفتم افزايش مي يابد در مي يابيد كه دنياي مادي هيچ چيز نيست و به علت يگانگي با هستي کیهانی همه چيز در درون شما وجود دارد و کیهانی بزرگتر از بیرون را در درون خود میابید.
* اندر شگفتي هاي عدد هفت نيز ميتوان به بازي ايراني تخته نرد اشاره كرد . اعداد موجود در تاس هاي اين بازي از هر سوي كه با يكديگر جمع زده شود به عدد هفت ختم ميگردد!!
*همچنين حكايت از حضرت بايزديد بسطامي نيز چنين است :
حضرت بايزديد بسطامي عارف گرانقدر ايراني روزي به قصد حج قصد راه كرد . در ميان راه مردي مسكين ديد . مرد به وي گفت اي بايزديد به كجاي مي روي ؟ بايزديد بسطامي فرمود به سوي حج . مرد گفت چقدر هزينه قصد اين سفر داري ؟ بازيزيد فرمود دويست درهم برايش گذاشته ام . مرد گفت : بيا دويست درهم را بر من ده كه نيازمندم و مسكين و هفت بار گردمن بگرد . حضرت گفت آري چنين كنم . هفت بار گرد مسكين گشت و به سوي منزل بازگشت . كه حضرت مولانا در اين باره ميفرمايد :
...گفت دارم از درم نقره دويست نك ببسته سست برگوشه ردي است
گفت : طوفي كن بگردم هفت بار وين نكوتر از طواف حج شمار

جایگاه ویژه عدد مقدس هفت در نزد بزرگان ایران زمین

حضرت مولانا
هفت آسمان را بردرم وز هفت دریا بگذرم چون دلبرانه بنگری در جان سرگردان من

شمس تبریزی ست تابان از ورای هفت چرخ لاجرم تاب نو آیین بر چهار ارکان نهاد
دقيقي
فلک شکافد حکمشچنانکه دست نبيشکاف ماه دوهفت آشکار ميسازد
خاقاني
به کنايت هفت آسمان آدم از فردوس و از بالاي هفت پايماچان ازبراي عذررفت

ابوسعید ابوالخیر
روزی که ازین سرا کنی عزم سفر همراه تو هفت گز کفن خواهد بود
هر آن دلی که نهفته است زیر هفت زمین که تو بدو نگری همتش ز عرش برست

امیر خسرو دهلوی
کسی از هفت بام چرخ بگذشت که باغ هشت در ماوا ندارد

ز چشم کافرت کز غمزه لشگر می کشد هر سو به هفت اقلیم تن یک منزل آبادان نمی ماند

اوحدی مراغه ای
هفت عضو سرکش را زیر پای ناکرده آسمان هفتم را زیر پا چه دانی تو ؟

رومی رخان هفت زمین را چنان طواف برگرد آن سرادق زنگی شعار چیست ؟

در زمان گشت چهار فصل پدید بر زمین نیز هفت خط بکشید

انوری ابیوردی
گر بخواهی به حکم یک فرمان گره هفت چرخ بگشایی

تو آن ابر دستی که گر هفت دریا همه قطره گردد نیاید تمامت

بجزو اصل رسید آفتاب نه گردون بخیر در نهم آفتاب هفت اقلیم

باباطاهر عریان همدانی
ز آهنم هفت گردون پر شرر بی ز مژگانم روان خون جگر بی

سحر گاهان که اشک لاوه گیره ز آهم هفت چرخ آلاوه گیره

پروین اعتصامی
مرا یک دانه پوسیده خوشتر ز دیهیم و خراج هفت کشور


حضرت حافظ

زین قصه هفت گنبد افلاک پر صد است کوته نظر ببین که سخن مختصر گرفت
نه به هفت آب که رنگش به صد آتش نرود آن چه با خرقه زاهد می انگوری کرد
بیا که پرده گلریز هفت خانه چشم کشیده ایم به تحریر کارگاه خیال

گفتم دعای دولت او ورد حافظ است گفت این دعا ملایک هفت آسمان است

گریه حافظ چه سنجد پیش استغنای عشق کاندر این دریا نماید هفت دریا شبنمی


فردوسی بزرگ خداوندگار فرهنگ و ادب ایران زمین

چو رخش اندر آمد بران هفت کوه بران نره دیوان گشته گروه

گر این هفت یل را بچنگ آوریم جهان پیش کاووس تنگ آوریم

همان هفت کشور به شاهنشهی نهاد بزرگی و تاج مهی

زمین هفت کشور به شاهی مراست چنان کز خداوندی او سزاست

به پور جوان گفت که این هفت جام بخور تا شوی ایمن شادکام

خاقانی شروانی
گفتی که دهان به هفت خاک آب از یاد خسان بشوی شستیم

پیشت آرم هفت مردان را شفیع کز دو عالمشان تبرا دیده ام

خواجوی کرمانی
بر بام هفت قلعه گردون علم زنم دندان چرخ سرکش خونخوار بشکنم
دلم چون کشته مهد سلطان عشقش که یک ذره هفت آسمان بر نیگرد

حکیم عمر خیام نیشابوری
فردا که از این دیر فنا درگذریم با هفت هزار سالگان سر به سریم


دقیقی طوسی
بر آمد برین رزم کردن دو هفت کزیشان سواری زمانی نخفت


رودکی سمرقندی
تا نخورد شیر هفت مه به تمامی از سر اردی بهشت تا بن آبان
هفت سالار کندرین فلک اند همه گرد آمدند در دو و داه

اخترانند آسمانشان جایگاه هفت تابنده دوان در دو و داه

سعدی شیرازی
چرخ مشعبد از رخ تو دل فریب تر در زیر هفت پرده خیالی نیافته

هفت کشور نمی کنند امروز بی مقالات سعدی انجمنی

گر ز هفت آسمان گزند آید راست بر عضو مستمند آید

سنایی غزنوی
هفت در دوزخند در تن تو ساخته نفسشان درو دربند

چون تو در بخشش به هفت اقلیم عالم در چون تو ممدوحی سزای معنوی شعرم کدام

استاد شهریار
او در حرم هفت سرا پرده عفت خواهی تو بدو بنگری ای دیده حیا کن

صائب تبریزی
من ندارم اختری در هفت گردون ورنه اختری از هر شرر پیش نظر پروانه را

عکس من سایه فکنده است بر یان آینه ها گر در این هفت صدف هم گهری هست مرا

چشم بینایی که شد در نقطه توحید محو هفت پرگار فلک را بی قرار خویش یافت

جامی
هفت کشور را به وی تسلیم کرد رسم کشورداری اش تعلیم کرد

عبید زکانی
این منور سطح اخضر در میان گسترده اند وین مدور طاق هفت ایوان خضرا کرده اند

بگشاد هفت کشور دینا به یک شکوه رای تو که آفتاب و فلک شرمسار اوست


عطار نیشابوری عارف گرانمایه ایرانی
اگر سر کشی زین پل هفت طاق سر و سنگ ماننده آب رود

غسل کن اول به آب دیده من هفت بار تا طهارت کرده گردی گرد هفت اعضا

گفت اگر دوزخ شود هم راه من هفت دوزخ سوزد از یک آه من

هفت گردون را در آرم زیر پر گر فرو آری بدین سر گشته سر

کو یک گوهر شناس گوهر دریای عشق تا ز سر هفت در و چار گوهر گویمی

یقین می دان که چشم جان چنان است که در هر ذره ای هفت آسمان است

فخرالدین عراقی
خاک درگاه او کسی بوسد کز فلک هفت نردبان دارد

ریزه چینی است از سر خوانش آسمان گر چه هفت خوان دارد

فرخی سیستانی
همی شد از پس شب با ستارگان پروین چو هفت کوکب سیمین بر آهنین زیزب

خجسته ای ز همه خسروان بفضل و هنر بقدر و منزلت از هفت آسمان بگذر

فروغی بسطامی عارف گرانمایه ایرانی

آن که بر بندد کمر در خدمت پیر مغان می نیارد در نظر سلطان هفت اقلیم را

ساقی فرخنده بی تاب کفش ساغر است پیرو چشم خوشش گردش هفت اختر است

در ساکنان هفت فلک خواب و خور نماند از ناله شبانه و از های های ما

محتشم کاشانی
باده ای که این هفت خم در خود نیابد ظرف پیش دست ساقی ما در ته پیمانه

در هفت زمین تزلزل انداخت سروش که هنوز نوخرام است

مسعود سعد سلماس
تا در افلاک هفت سیاره است تا به گیتی چهار ارکانست

کم از پایه قدر او هفت چرخ کم از مایه خشم او هفتخوان

ملک الشعرای بهار
هفت شین ساز مکن جان من اندر شب عید شکوه و شین و شغب شهفه و شور و شیون

هفت سین ساز کن از سبزه و از سنبل و سنجد و ساز و سرود و سمنو سلوی و من

نظامی گنجوی
زمین هفت است و گر هفتاد بودی اگر خاکش نبودی باد بودی

به هفت اورنگ روشن خورد سوگند به روشن نامه گیتی خداوند

وحشی بافقی
چو بار عام دهد از سران هفت اقلیم تمام روی زمین پرشود ز پیشانی

دلی دارم که با هر کس به جنگ است بر او پهنای هفت اقلیم تنگ است

نظامي
زآن چرخ که هفت بار برگشتبازيشز هفت چرخ بگذشت

جهان فیلسوف جهان دانم رصدبند هفت آسمان داندم