هومیوپاتی و کودکان
بسیاری از کسانی که در ابتدا با هومیوپاتی آشنا میشوند این سؤال را میپرسند که آیا کودکان را هم میتوان با هومیوپاتی معالجه نمود . این سؤال از آنجا ناشی میشود که این افراد هنوز به درستی هومیوپاتی را نشناخته و از عوارض احتمالی آن برای کودکان بیم دارند. اما حقیقت آن است که نه تنها کودکان نیز میتوانند با این روش درمان شوند که شاید برای کودکان این درمان بسیار سودمند تر از بزرگسالان است!
بیماریهای مزمن در حقیقت اختلالاتی هستند که با توجه به نقاط ضعف جسمی و یا روانی بیمار و حتی ژنتیکی اجازه بروز پیدا میکنند و بنابراین شروع آنها در بسیاری از موارد در کودکی میباشد. از طرف دیگر کودکان به خصوص در سنین پایینتر بسیار مستعدتر به ابتلا بیماریها هستند. اگر بدن (سیستم ایمنی و حیاتی بیمار) نتواند در قدم اول بر بیماری (شروع بیماری) غلبه کند آنگاه با مزمن شدن بیماری همراه با رشد فرد بیماری نیز رشد میکند و ایجاد اختلال دائم (یا ادواری) مانع رشد جسمی و روانی کودک میشود.
تعداد بیشماری از بیماریها (به خصوص روانی) ریشه در ناملایمات دوران کودکی دارد. حوادث یا مسائل مختلف جسمی عاطفی در این دوران همچون زخمهایی در وجود کودک باقی مانده و همراه با رشد وی بزرگ میشوند و اغلب در ظاهر شکل دیگری به خود میگیرند مثلاً بیقراری و خرابکاری در یک کودک در سنین بالاتر خود را به صورت افسردگی و یا … نشان میدهد.
با درمان هومیوپاتی میتوان در همان ابتدای کار و قبل از آنکه بیماری رشد کند آنها را درمان نمود تا کودک بتواند از بهترین دوران عمر خود به خوبی استفاده کرده و لذت ببرد. این ناملایمات جسمی و روانی در صورت حل نشدن میتوانند زندگی و آینده فرد را به کل تغییر دهند مانند: ایجاد افت تحصیلی، ممانعت از داشتن ارتباطات لازم اجتماعی (نداشتن اعتماد به نفس، خجالت، ایجاد تصویر ذهنی بد در نزد دیگران)، انتخابهای غلط در کار، تحصیل و ازدواج (به علت نداشتن اعتماد به نفس لازم و عدم قدرت تصمیم گیری و یا طرد خانوادگی یا اجتماعی ناشی از کمبودهای جسمی و روانی)، …
داشتن یک زیر بنای محکم و اصلاح کژیهای جسمی و روحی میتواند زندگی انسان را به گونه ای مثبت رقم بزند.
در موارد بسیاری بیماریهای مزمن شخصیتهای نامتعادل و رفتارهای زشت در کودکان ریشه در وراثت آنها دارد که از طریق هومیوپاتی میتوان آنها را برطرف یا حتی المقدور تعدیل نمود . نافرمانی یک کودک ۱۰ ساله میتواند به یک شورش واقعی در سنین بالا ختم شود .
به علت سادهتر بودن بیماریهای مزمن در کودکان حتی میتوان گفت درمان درآنها راحتتر نیز میباشد.
کودکان بعد از درمان هومیوپاتی معمولاً به آسانی دچار بیماریها نمیشوند (سرماخوردگی، انواع عفونتها و …)و از نظر درسی و اخلاقی تغییرات قابل ملاحظهای پیدا میکنند.
در هومیوپاتی بصورت پیشگیری (واکسیناسیون) به نوزدان داروی هومیوپاتی داده میشود که براساس تحقیقات بسیاری که انجام شده است این کودکان از سلامت و رشد بهتری نسبت به همسالان خود برخوردار میشوند و تفاوت آنها با فرزندان دیگر توسط والدین کاملا احساس میشود.
در نهایت باید گفت که همانند بزرگسالان این درمان هیچگونه عوارضی برای کودکان ندارد
• میزان موفقیت در هومیوپاتی
شاید اولین سؤالی که برای یک بیمار در مراجعه به هومیوپات مطرح میشود میزان موفقیت و احتمال بهبودی وی است.
بصورت یک اصل میتوان گفت که هر بیماری که نیروی حیاتی وی از بین نرفته باشد میتواند از هومیوپاتی انتظار بهبودی داشته باشد. در حقیقت با توجه به اینکه هومیوپاتی با تحریک سیستم ایمنی بدن عمل میکند اگر سیستم ایمنی و کلا ساختار بدن دچار نابودی مفرط و غیر قابل برگشت شده باشد امید به بهبودی به شدت کاهش مییابد مانند مراحل انتهایی سرطان، و یا بیمارانی که عضو یا اعضاییاز بدن را از دست داده اند و به عبارتی ناقص شده اند (کلیه، کبد (که تشخیص آن وابسته به نظر پزشک هومیوپات است گرچه در این موارد هم از طریق هومیوپاتی میتوان با کاهش دردها و ایجاد آرامش و کاستن از داروهای شیمیایی عملاً به بیمار کمک بسیار میتوان کرد، اما در عمل موانع دیگری نیز ممکن است پیش بیاید که البته قابل برطرف نمودن هستند .
همانطور که در فصل مصاحبه هومیوپاتی ذکر شد نحوه گرفتن اطلاعات مربوط به بیماری اهمیت زیادی دارد و هر عاملی که در آن اختلال ایجاد کند باعث کاهش درصد موفقیت میشود و بیمار بایستی تمامی نکات مربوط و بعضا غیر مربوط از نظر خودش را صادقانه عنوان کند تا هومیوپات به نزدیکترین تشخیص برسد. مشکل زبان، گویشهای متفاوت، خجالت کشیدن از گفتن واقعیات، بیاعتمادی به پزشک هومیوپات، کم حرف بودن ذاتی بیمار، حضور اطرافیان بیمار در مصاحبه، و عدم آشنایی کافی بیمار از آنچه که هومیوپات باید بداند .همگی باعث کاهش موفقیت میشوند چه بسیار پیش میآید که بیمار به علل فوق مطلبی را در جلسات اول نمیگوید و بعد از گذشت چندین جلسه ناموفق(یا بهبودی کم با گفتن نکات کلیدی در تشخیص تازه به درمان کامل میرسد که این امر باعث طولانی شدن درمانش شده است .
داروهای شیمیایی: در بسیاری از بیماران به علت درمان آلوپاتی بیمار در حال مصرف داروهای شیمیایی میباشد در این حال هومیوپات بایستی تا جای ممکن این داروها را قطع و یا کاهش دهد چرا که با درمان هومیوپاتی ایجاد اختلال میکند در مواردی که داروها مسکن هستند و بیمار وابستگی حیاتی به دارو ندارد (انواع ضد دردها، داروهای اعصاب و … عموماً از ابتدا قطع میشوند ولی در مواردی که بیمار به شدت وابسته به دارو شده و قطع آن میتواند خطرناک و یا غیر قابل تحمل باشد ناچار درمان هومیوپاتی همزمان با داروی شیمیایی شروع میشود (داروهای فشار خون، داروهای قلبی، تشنج، آسم) تا با نتیجه گیری تدریجی بتوان داروی شیمیایی را کاهش و در نهایت قطع نمود در این حال واضح است که موفقیت درمان کاهش و طول درمان افزایش مییابد.
در نظر بگیرید که مصرف داروی هومیوپاتی مانند یک موسیقی ملایم باشد که فقط در صورت شنیده شدن اثر میکند در این حال اگر سر و صدای دیگری در محیط باشد مطمئنا مانع از شنیده شدن موسیقی ملایم میشود هر چند که شنیده شدن نیز غیر ممکن نیست گاهی بیماران تصور میکنند که با وجود مصرف داروهای شیمیایی که به شدت به آن وابسته هستند امکان درمان هومیوپاتی وجود ندارد اما با ید گفت علی رغم سختتر شدن درمان میتوان با نظر پزشک معالج درمان را شروع کرد و در نهایت نتیجه گرفت.
نکته مهم دیگر اینکه به دلایل مختلف ممکن است پزشک هومیوپات در جلسه اول درمان به نتیجه نرسد و در دفعات بعد با کامل کردن اطلاعات به تشخیص درست برسد و لذا بیمار نباید با اولین نتیجه منفی از هومیوپاتی ناامید شود و گاهی نیز ممکن است مانند هر پزشک دیگری پزشک هومیوپات شما به تشخیص نرسد، در این هنگام معمولاً هومیوپاتها نظر مشورتی خود را در مورد بیماران از یکدیگر میپرسند. همان گونه که با شکست درمانی مثلا در درمان بیماری استخوان توسط یک ارتوپد نمیتوان ارتوپدی را زیر سؤال برد همانگونه نیز نمیتوان به صرف شکست درمانی بیمارانی معدود، کل هومیوپاتی را بیاعتبار دانست چه بسا با مراجعه به پزشک هومیوپات دیگری مسأله به آسانی حل شود.
انتظار درمان در نزد بیماران نیز نکته مهم دیگریست که گاه به اشتباه شکست درمانی تلقی میشود. در واقع بسیاری از بیماریها با توجه به سیر کند شکل گیری آنها مدت طولانی برای حصول به درمان نیاز دارند و گاه شروع اثر درمانی حتی چند هفته بعد شروع میشود و یا به کندی و در ابتدا به شکل نامحسوس است که همین امر باعث میشود تا بیمار از درمان ناامید شود .بارها برای من پیش آمده که برای اثبات بهبودی در بیمار ناچار به یادآوری مشکلات بیمار (با مرور پرونده وی) شدهام که در این حال تازه بیمار متوجه تغییرات و بهبودی خود میشود.
طول درمان در هومیوپاتی بسیار متغییر میباشد و بسته به نوع بیماری و حاد یا مزمن بودن آن از چند ساعت تا چند سال متغیر است. شاید به عنوان یک معیار کلی بتوان مدت زمان در گیری بیماری را برای حدس زدن در مورد طول درمان در نظر گرفت. به عبارت دیگر هر چقدر که بیماری فرد مدت طولانیتری وی را درگیر کرده باشد مدت مورد لزوم برای درمان طولانیتر است. برای نمونه بیماری با قدمت بیش از ده سال احتمالا چندین ماه برای درمان نیاز داردالبته شدت بیماری و همین طور مصرف یا عدم مصرف داروهای شیمیایی نیز در تعیین این مدت اهمیت دارند.
البته باید گفت که بیمار با اولین بار مصرف دارو (تشخیص صحیح) بهبودی را مشاهده میکند که اکثراً تا حد رهایی کامل از آلام بیماریست. اما با گذشت زمان اثر دارو (حدود یک ماه) علائم بیماری باز میگردد البته با شدتی کمتر از قبل با تکرار داروی هومیوپاتی و تغییرات لازم در قدرت دارو بیمار با مصرف بار دوم دوباره خوب میشود و این تجویز مرتب صورت میگیرد (مثلاً ماهانه و در هر بار برگشت بیماری خفیفتر میشود و بعد مدت اثر درمان طولانیتر میشود برای مثال بیمار دو ماه یا چهار ماه خوب است و در نهایت دیگر بیماری عود نمیکند. عدم مصرف داروی روزانه آن گونه که در پزشکی کلاسیک معمول است باعث میشود که بیمار حتی این مدت را چندان حس نکند و در طی این مدت از زندگی لذت ببرد. در هومیوپاتی معمولا داروها در فواصل طولانی مدت و بیشتر ماهیانه مصرف میشوند.
شرایط زندگی بیماران نیز نقش مهمی در سرعت و کیفیت درمان دارد بدین شکل که اگر بیمار بطور مداوم تحت تاثیر اثرات سوء بیماریزا باشد، واضح است که درمان به کندی پیش میرود و گاه عود میکند. عواملی همچون محیط پراسترس در خانه یا محل کار و حضور مستمر مسائل روحی و یا آب و هوایی نامساعد همچون مانعی در مقابل روند درمان عمل میکنند و باید همزمان سعی در کاستن و دوری از آن شرایط داشت.
در نظر بگیرید که شما یک ماشین را که تصادف نموده است کاملاً تعمیر کنید و خیلی زود دوباره آن ماشین تصادف کند و هر بار تعمیر آن تصادف دیگری را شاهد باشد در این حال حتماً باید قبل از پرداختن تنها به خرابی ماشین در پی علت آسیبهای مکرر به آن و رفع علت برآمد.
بطور کلی میزان موفقیت هر هومیوپات بسته به تجربه و علم وی متفاوت است ولی بطور کلی از ۵۰٪ تا۹۰٪ متغیر است که با توجه به اینکه عموم بیمارانی که نزد هومیوپاتها میآیند عملاً از پزشکی کلاسیک جوابی در خور نگرفته اند و لذا بیماران صعب العلاج محسوب میشوند میتوان این درصد موفقیت را بسیار قابل توجه دانست.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)