هوش عاطفي‌ات را بالا ببر
با تمام اين حرف‌ها، امروز دانشمندان به اين نقطه رسيده‌اند كه «اگر عشق و احساسات قابل اتكا نيستند پس چه چيز قابل اتكا است؟» يعني چه چيزهايي بايد وجود داشته باشد تا عشق افراد پايدار بماند. ابتدا نظريه‌اي شكل گرفت كه اگر برخي شباهت‌هاي اوليه بين افراد وجود داشته باشد صمميت و رفاقت بيشتري بين آنان به وجود مي‌آيد و مي‌تواند ازدواج موفق را تضمين كند. اما تجربه نشان داد كه اين اتفاق هم نمي‌افتد. آقاي اشتنبرگ كه مثلث عشق را ارائه كرده بود به اين نتيجه رسيد كه خيلي از طلاق‌ها، بر خلاف انتظار، در مواردي اتفاق مي‌افتد كه انتخاب اوليه اشتباه نبوده است. يعني افراد در ابتداي ازدواج، شباهت‌هايي به هم داشته‌اند اما پس از ازدواج تغيير كرده‌اند. پس خيلي وقت‌ها مشكل اينجاست که آدم‌ها تغيير مي‌كنند؛ اما با هم نه: در دو مسير يا با سرعت‌هاي متفاوتي تغيير مي‌كنند. پس حالا اين سوال به وجود مي‌آيد که «اگر شباهت اوليه هم ضامن صميميت نيست پس چه چيز مي‌تواند صميميت و رفاقت درازمدت بين زوج‌ها را تضمين كند؟»
پژوهشهاي زيادي نشان داده‌اند كه «هوش عاطفي» يكي از مهمترين عوامل موفقيت ازدواج است. هوش عاطفي نوعي از هوش است كه به ما كمك مي‌كند به احساساتمان آگاه باشيم، بتوانيم عواطفمان را خوب بيان كنيم، آنها را خوب كنترل و هدايت كنيم، ظرفيت هاي خودمان را بشناسيم و در مجموع يك حس مثبت كلي نسبت به خودمان داشته باشيم. از طرف ديگر بتوانيم عواطف فرد مقابلمان را درك كنيم و نسبت به آن واكنش اجتماعي يا بين فردي مناسب داشته باشيم.
هوش عاطفي به ما كمك مي كند كه وقتي دچار تعارض در احساساتمان مي‌شويم فرو نريزيم و بتوانيم به عنوان مساله‌اي معمولي حلش كنيم. اين نوع هوش، يک چيز ذاتي نيست و در شرايط محيطي شكل مي‌گيرد و در ميان تمام عوامل موثر در موفقيت در ازدواج، كليدي‌ترين نقش را دارد؛ اگر دو طرف داراي هوش عاطفي بالايي باشند مي‌توانند بفهمند كه چطور همراه و همگام با تغيير احساسات و عواطف يكديگر تغيير كنند تا به زندگي‌شان به رشد و صميميت بيشتري منجر‌شود.
شما چقدر عاشقيد؟
پرسشنامه‌اي که در دانشگاه نورث ايسترن بوستون تهيه شده، چندان به جزييات عشق‌کاري ندارد و به طور کلي، مي‌خواهد ببيند اصلا شما عاشق هستيد يا نه؛ و اگر عاشق هستيد، چه‌قدر عاشقيد؟ اگر براي خودتان هم دانستن جواب اين سوال‌ها جالب است، دست به کار شويد و پرسشنامه را پر کنيد.
طرز تکميل پرسشنامه
عبارات صفحه50 را بخوانيد، معشوقتان را تصور کنيد و به جاي کلمه‌ي «او» نام معشوقتان را بگذاريد. حالا جلو هر عبارت، اين‌طوري شماره بگذاريد:
اگر با هر عبارت کاملا موافق بوديد، عدد 7
اگر نسبتا موافق بوديد، عدد 6
اگر کمي موافق بوديد، عدد 5
اگر زياد مطمئن نبوديد، عدد 4
اگر با آن کمي مخالف بوديد، عدد 3
اگر نسبتا مخالف بوديد، عدد 2
و اگر کاملا مخالف بوديد، عدد 1 را جلو عبارت بنويسيد.
حالا شروع کنيد:
1. هميشه براي رسيدن به او خيلي عجله دارم.
2. او را خيلي جذاب مي‌دانم.
3. او نسبت به بيشتر مردم، عيب‌هاي کمتري دارد.
4. براي او هر کاري که لازم باشد، انجام مي‌دهم.
5. به نظر من او خيلي دلنشين است.
6. دوست دارم احساساتم را با او در ميان بگذارم.
7. وقتي کاري را با هم انجام مي‌دهيم، آن کار برايم خيلي خوشايند مي‌شود.
8. دوست دارم که او حتما مال من باشد.
9. اگر اتفاقي براي او بيفتد، خيلي ناراحت مي‌شوم.
10. خيلي وقت‌ها به او فکر مي‌کنم.
11. اين برايم خيلي مهم است که او به من علاقه داشته باشد.
12. وقتي با او هستم، کاملا خوشحالم.
13. برايم خيلي دشوار است که براي مدتي طولاني از او دور باشم.
14. واقعا خيلي به او علاقه دارم.
تفسير آزمون
حالا عددهايي را که جلو هر عبارت گذاشته‌ايد، با هم جمع بزنيد. شمايي که بالاي 89 نمره آورده‌ايد، وضع‌تان خراب است: بدجوري عاشق شده‌ايد و اگر صادقانه به سوالات پاسخ داده‌ايد، در عشقتان هيچ شکي نمي‌توان کرد!
اگر نمره‌تان حول و حوش 78 تا 88 مي‌چرخد، شما هم به احتمال خيلي زياد، عاشق هستيد و چيزي نمانده است که به بالاي قله‌ي عشق برسيد.
اما اگر نمره‌تان بين 68 تا 77 باشد، احتمال کمتري وجود دارد که عاشق باشيد. کساني هم که از 68 پايين‌تر آورده‌اند، بهتر است خودشان را گول نزنند. به احتمال زياد، چندان عاشق نيستند. کساني که از 58 پايين‌ترند هم که عمرا عاشق باشند! اين گروه بهتر است پيشه‌ي ديگري براي خودشان دست‌وپا کنند و اسم احساسات رقيقشان را نگذارند عشق!