بوستان‌

‌<بوستان‌> يكي‌ از گنجينه‌هاي‌ پرارزش‌ زبان‌ فارسي‌ و يكي‌ از بهترين‌ گنجينه‌هاي‌ معارف‌ بشري ‌است‌. هم‌ از جهت‌ فصاحت‌ و زيبايي‌ ظاهري‌ و كلام‌ و هم‌ از جهت‌ زيبايي‌ دروني‌ و پيام‌، سرآمد آثار ادبي‌ است‌. بوستان‌ يكپارچه‌ معرفت‌ ناب‌ است‌. به قول‌ هانري‌ماسه:‌ <بوستان‌ در حقيقت‌ با حكاياتي‌كه‌ دارد يك‌ حماسه‌‌ اخلاقي‌ است‌.>8‌
بوستان‌ مشتمل‌ بر 10 باب‌ به‌ اين شرح‌ است‌: عدل‌، احسان‌، عشق‌ و مستي‌، تواضع‌، رضا، قناعت‌ ،عالم‌ تربيت‌، شكر بر عافيت‌، توبه‌، مناجات‌ و ختم‌ كتاب.‌9‌

مدح‌ در سخنان‌ سعدي‌‌
مرا طبع‌ از اين‌ نوع‌ خواهان‌ نبود
سر مدحت‌ پادشاهان‌ نبود10‌

Print Article | E-mail Article
عباس رنجبر کلهرودی

E-mail:ranjbar_kalahrodi@yahoo.com
‌<سعدي‌ بيشتر اتابكان‌ سلغري‌ و وزيران‌ و واليان‌ و عاملان‌ بزرگ‌ فارس‌ و چند تن‌ از مردان‌ ديگرعهد خود را مدح‌ گفت‌... از ميان‌ ممدوحان‌ سعدي،‌ شمس‌‌الدين‌ محمد صاحبديوان‌ و برادر او علاءالدين‌ عطاملك‌ جويني،‌ بيش‌ از همه‌ مورد ستايش‌ وي‌ قرار گرفته‌ و استاد را در مدح‌ آنان ‌قصيده‌هاي‌ غّرا و آن‌ دو بزرگ‌ را در حق‌ استاد پرورش‌ها و بزرگداشت‌هاي‌ بسيار بوده‌ است‌.>11‌

سعدي‌ اگرچه‌ به‌ ظاهر صاحب‌منصبان‌ عصر خود را به‌ اصطلاح‌ مدح‌ گفته‌ است‌، اما‌ شاعري ‌مديحه‌ سرا نيست‌. و همچون‌ بعضي‌ از شعراي‌ سلف‌ خود، مشكل‌ <آلات‌خوان> و <ديگدان‌ نقره> نداشته‌ و نه‌ كرسي‌ فلك‌ را زيرپاي‌ كسي‌ نگمارده‌ است‌. در قصايد و قطعاتي‌ كه‌ به‌ اصطلاح‌ كسي‌ راستوده‌، آنقدر سخنان‌ تلخ‌، اندرزهاي‌ اخلاقي‌ و ديني‌ آورده‌ و سرگذشت‌ پيشينيان‌ را متذكر شده‌ است‌كه‌ چند بيت‌ مدح‌ در آن‌ ميان‌ فروغي‌ ندارد و در حقيقت‌ سخنش‌ انذار است‌ نه‌ مدح‌. نمونه‌اش‌ قصيده‌اي‌ است‌ كه‌ در مدح‌ <انكيانو> سروده است‌ با مطلع‌: ‌

بس‌ بگرديد و بگردد روزگار

دل‌ به‌ دنيا در نبندد هوشيار12‌

قصيده‌ مزبور كه‌ در حدود 46 بيت‌ است‌، فقط‌ شش‌ بيت‌ به‌ مدح‌ و <دعاي‌ درويش‌‌دار> اختصاص‌ يافته‌ است‌ و چهل‌ بيت‌ ديگر سخناني‌ تلخ‌ است‌ كه‌ كمتر كسي‌ از دولتمردان‌ دوست‌ دارد بشنود. ‌

‌<سعدي‌ نه‌ معصوم‌ است‌ و نه‌ مطلق‌، بلكه‌ انسان‌ است‌ و گفته‌اند كه‌ انسان‌ محل‌ خطا و نسيان‌ است‌،امّا اگر او را لغزشي‌ باشد، در قبال‌ عظمت‌ و كمال‌ او در خور اعتنا نيست‌.>13‌

قباگر حرير است‌ و گر پرنيان‌ ‌

‌ بناچار حشوش‌ بود در ميان‌ ‌

توگر پر نياني‌ نيابي‌ مجوش‌ ‌

‌ كرم‌ كارفرما و حشوش‌ ببوش‌ ... ‌

چو بيتي‌ پسند آيدت‌ از هزار ‌

‌ بمردي‌ كه‌ دست‌ از تعنّت‌ بدار 14‌



شيوه‌ سخن‌‌

شيوه‌ سخن‌ و گفتار سعدي در آثارش از جهات گوناگون از جمله: زيبايي ظاهري و استفاده ازصنايع‌ ادبي‌، استفاده‌ از معارف‌ اسلامي‌، به‌ويژه‌ قرآن و نيز نحوه‌ ارائه‌ پيام‌ها قابل‌ بررسي‌ و تعمق‌ است‌. ‌

در زير، سخنان‌ عده‌اي‌ از صاحب‌نظران را‌ درباره‌ شيوه‌‌ سخن‌ سعدي‌ خواهيم‌ آورد تا ضمن‌ آشنايي‌اجمالي‌ با نحوه‌ سخن‌ در آثار شيخ‌، طريق‌ بيان‌ و ارائه‌‌ پيام‌ در موضوعات‌ مختلف‌ كه‌ در فصول‌ بعد به‌آن‌ اشاره‌ خواهد شد، به‌طور مختصر معرفي‌ شود. ‌

- <غالب‌ گفتار سعدي‌ طرب‌ انگيزست‌ و طيبت‌ آميز و كوته‌ نظران‌ را بدين‌ علت‌ زبان‌ طعن‌ دراز گرددكه‌ مغز دماغ‌ بيهوده‌ بردن‌ و دود چراغ‌ بي‌فايده‌ خوردن‌ كار خردمندان‌ نيست‌ وليكن‌ بر را‡ي‌ روشن‌صاحب‌دلان‌ كه‌ روي‌ سخن‌ در ايشان‌ است‌ پوشيده‌ نماند كه‌ دُرّ موعظه‌هاي‌ شافي‌ را در سلك‌ عبارت ‌كشيده‌ است‌ و داروي‌ تلخ‌ به‌ شهد ظرافت‌ برآميخته‌ تا طبع‌ ملول‌ ايشان‌ از دولت‌ قبول‌ محروم‌ نماند.>15‌

- <سبك‌ بيان‌ و ايراد موضوعات‌ اخلاقي‌ و تربيتي‌ در گلستان‌ و بوستان‌، با كتب‌ صوفيان‌ مانندكيمياي‌ سعادت‌ يا رساله‌ قشيريه‌ و آثار حكما مانند اخلاق‌ ناصري‌ متفاوت‌ است‌. زيرا شيخ‌ نه‌ به‌تعريف‌هاي‌ منطقي‌ از فضايلي‌ چون‌ عدالت‌ و رضا پرداخته‌، نه‌ متن‌ احاديث‌ و آيات‌ را كه‌ پايه‌ ودرونمايه‌ گفتارش‌ بوده‌ آورده‌، بلكه‌ مفاهيم‌ و تعليمات‌ را به‌ صورت‌ تمثيل‌هاي‌ شيرين‌ و حكايات‌دلنشين‌ ذكر كرده‌ است‌، به‌ طوري‌ كه‌ تلخي‌ موعظه‌ را در كام‌ جان‌ خواننده‌ از بين‌ مي‌برد و اخلاق‌ وتربيت‌ را با زباني‌ چندان‌ خوشايند تعليم‌ مي‌دهد كه‌ شوق‌ خواننده‌ را در به‌ كار بستن‌ آن‌ تعليمات‌حكيمانه‌ برمي‌انگيزد> 16‌

- <لحن‌ سعدي‌ در بيان‌ نكات‌ مربوط‌ به‌ مردم‌ و عوالم‌ مربوط‌ به‌ آنها غالباً همراه‌ نوعي‌ مهرورزي ‌است‌، برخلاف‌ آنجا كه‌ خطاب‌ سخن‌ با زبردستان‌ است‌ و ستمگران‌، اسلوب‌‌بيان‌ به‌ همراه‌ نوعي‌ پرخاش‌ است‌ و تندي‌...> 17‌

سعدي‌ يك‌ مسلمان‌ است‌ و خانواده‌ او از عالمان‌ دين‌ بوده‌اند و سعدي‌ مدت‌ مديدي‌ در نظاميه‌ به ‌تحصيل‌ علوم‌ اسلامي‌ مشغول‌ بوده‌ است‌. بنابراين‌ علوم‌ شرعي‌ را آموخته‌ است‌. باقرآن آشنايي‌ كامل‌ دارد و به‌ عبارت‌ ديگر يك‌ عالم‌ و حكيم‌ مسلمان‌ است‌ و از اين‌ رو آثارش‌ رنگ‌ و بوي‌ اسلامي‌ دارد وآن‌ آثار، هم‌ از نظر قالب‌ و هم‌ از نظر محتوا و پيام‌ تحت‌ تأثير معارف‌ اسلامي‌ است‌. ‌- <سعدي‌ در آثار خود به‌ شيوه‌هاي‌ گوناگون‌ از قرآن و معارف‌ بيكران‌ آن‌ بهره‌‌گرفته‌ است‌. ولي ‌برداشت‌هاي‌ خود از قرآن را كمتر در قالب‌ ترجمه‌ و تفسير و تأويل‌ بيان‌ نموده‌ است؛‌ آن‌گونه‌ كه‌ در شيوه ‌مفسران‌ و يا عارفان‌ و اهل‌ باطن‌ بوده‌ است‌. شيوه‌هاي‌ بهره‌گيري‌ سعدي‌ از قرآن همچون‌ هنرادبي‌اش‌ كاملاً ابتكاري‌ و دلنشين‌ است‌.19> و <او گوينده‌اي‌ توانا و شاعري‌ شيرين‌ سخن‌ و آموزگاري‌دردمند است‌ و همواره‌ مي‌كوشد كه‌ آثارش‌ صحيفه‌‌ معرفه‌‌ الله‌ و نمودار آيات‌ صنع‌ الهي‌ باشد.>20

از ديگر ويژگي‌هاي‌ سخن‌ سعدي‌ اين‌ است‌ كه‌ جهت‌ نصيحت‌ به‌ معاصرين‌ و آيندگان‌، به ‌سرگذشت‌ پيشينيان‌ تمسك‌ مي‌جويد؛ چون‌ معتقد است‌ كه: <نيك‌ بختان‌ به‌حكايت‌ و امثال‌ پيشينيان‌ پندگيرند زان‌ بيشتر كه‌ پسينيان‌ به‌ واقعه‌ او مثل‌ زنند.>21 ‌

بي‌ترديد سعدي‌ اين‌ شيوه‌ را از قرآن‌كريم‌ آموخته‌ است‌ و شيوه‌ بيان‌ قصص‌ در قرآن و آيه‌ <فاعتبروا يا اولي‌ الابصار> را هميشه‌ در پيش‌ چشم‌ داشته‌ است‌، زيرا؛ <قرآن كريم‌ نيز داستان‌ اقوام‌ سلف‌ و سرگذشت‌ بسياري‌ از مردم‌ را كه‌ در حيات‌ خودحق‌ را از باطل‌ نشناخته‌ و يا به‌ راه‌ صواب‌ رفته‌اند براي‌ ما بازگو كرده‌ و سرنوشت‌ خوب‌ يا بد، سعادت‌ ويا شقاوت‌ آنان‌ را عبرت‌ آموز گردانيده‌ است‌. شك‌ نيست‌ كه‌ پند و موعظه‌ وقتي‌ به‌ همراه‌ سرگذشتي‌آورده‌ شود. يا ضمن‌ قصه‌اي‌ بيان‌ گردد، القاء آن‌ آسانتر و آموزنده‌تر و ذهن‌ شنونده‌ و يا خواننده‌ درپذيرفتن‌ آن‌ گيراتر و آماده‌تر خواهد بود. چه،‌ سرگذشت‌ بشر آكنده‌ از تجربه‌هاي‌ تلخ‌ و شيرين‌ است‌ كه‌در طول‌ زمان‌، هر نسل‌ براي‌ نسل‌هاي‌ ديگر به‌ يادگار گذاشته‌ و مايه‌ عبرت‌ آنان‌ ساخته‌ است‌.>22‌علاوه‌ بر آنچه‌ ذكر شد مي‌توان‌ گفت كه‌ كلام‌ و سخن‌ سعدي‌ ويژگي‌هاي‌ بارز زير را دارد: ‌

‌1- بيان‌ ساده‌ و روشن‌ و همه‌ كس‌ فهم‌.‌

2- گرمي گفتار و صميميت در اداي مطالب و نيز تواضع و فروتني و تجانس فرهنگي وروحي سعدي‌ ‌

‌3- الهام‌ سعدي‌ از زندگي‌ عملي‌، تجربيات‌ روزمره‌، تاريخ‌ و سرگذشت‌ مردم‌، التفات‌عمومي‌ به‌ پسندهاي‌ مردم‌ و آداب‌ و رسوم‌ و اعتقادات‌ ايشان‌.‌

‌4- زنده‌ بودن‌ صحنه‌ها و مناظر، برجسته‌ كردن‌ جنبه‌هاي‌ مثبت‌ زندگي‌ مردم‌ و عمق‌بخشيدن‌ به‌ انواع‌ پديده‌هاي‌ حيات‌.‌

‌5- توجه‌ عمومي‌ سعدي‌ به‌ نكات‌ مردم‌ شناسي‌، جامعه‌ شناسي‌، با توجه‌ به‌ تحصيل‌ و تجربيات‌ لازم‌ در طي‌ حيات‌ و نيز تركيب‌ همه‌ تجربيات‌ به‌ يكديگر و بالاخره‌ <به‌ گزيني>‌ از آنچه ‌مي‌تواند رنگ‌ همگاني‌ داشته‌ باشد، عوالم‌ مشترك‌ روحي‌ او را با مردم‌ مشخص‌ مي‌سازد. ‌

‌6- ذكر حكايات‌، روايات‌، داستان‌ها و سرگذشت‌ها، امثال‌ رايج‌ و نيز نقل‌ مطالب‌ از افراد واشخاص‌ كه‌ غالباً در نظر مردم‌ معروفند و مشهور، همه‌ و همه‌ از مواردي‌ است‌ كه‌ نمودار بينش‌عميق‌ سعدي‌ است‌ از آنچه‌ مايه‌ اصلي‌ تفاهم‌ بين‌ افراد است‌ و يا به‌ تعبير ديگر سفير حسن‌نيّت‌...>23‌

‌7- كلام‌ سعدي‌ از تازگي‌ و طراوت‌ برخوردار است‌ كه‌ نه‌ تنها شكل‌ و جنبه‌هاي‌ ادبي‌ آن‌را هميشه‌ زنده‌ نگهداشته‌، اصول‌ محتوا و معاني‌ كلام‌ سعدي‌ نيز اين‌ خصيصه‌ را دارد. گويي‌مخاطب‌ سعدي‌ آيندگان‌ بوده‌اند. ‌

‌8- مسأله‌‌ خلوص‌ كه‌ اوج‌ توحيد و مغز و لُباب‌ معرفت‌ است‌، در كلام‌ سعدي‌ به‌ گونه‌اي‌ همه‌كس‌ فهم‌، تبيين‌ شده‌ و با رقيق‌ترين‌ مفاهيم‌ ارائه‌ شده‌ است‌. ‌

‌9- سعدي‌ با هر كلمه‌ و با انتخاب‌ هر واژه‌اي‌ مطلبي‌ را بازگو مي‌كند، و در به‌ كارگيري‌ وجايگزيني‌ آنها در مجموع‌ كلام‌، هماهنگي‌ با ريز مقاصد و معاني‌ را منظور مي‌دارد، و بدين‌وسيله‌ درقالب‌هاي‌ كوچك‌ كلامش‌ بيشترين‌ معارف‌ را مي‌گنجاند.‌

‌10- جولان‌ فكري‌ سعدي‌ و سرعت‌ انتقال‌ وي‌ از مسائل‌ كلي‌ و جزئي‌ و جزئيات‌ به‌ مطالب ‌پيچيده‌ و ريزتر، ميدان‌ وسيعي‌ را براي‌ بازگوكردن‌ مفاهيم‌ و مقاصد و نكات‌ دقيق‌ باز مي‌كند. ‌

‌11- سعدي‌ از شيوه‌ توصيفي‌ بيش‌ از استدلال‌ سود جسته‌ و سعي‌ نموده‌ است‌ تا فطرت ‌انسانها را مخاطب‌ قرار داده‌ و از زبان‌ فطرت‌ و دل‌ استفاده‌ كند.>24‌

شايد بهترين و زيباترين وصف در باره سعدي و آثارش تضمين روانشاد ملك الشعراي بهار با عنوان <سعديا> باشدكه مطلع آن بيت زير است:‌

سعديا چون‌ تو كجانادره‌گفتاري‌هست‌؟

يا چو شيرين‌ سخنت‌ نخل‌ شكر باري‌ هست‌؟....