از نظر قالب، غزل شعري است كه مصراع اول و همة بيتهاي آن داراي يك قافيه باشد. تعداد ابيات غزل را از هفت تا سيزده بيت دانسته‌اند. از نظر معني غزل شعري است بزمي در بيان احساسات و حالتهاي دروني شاعر، خاصّه عشق و حالات آن. شاعر غزلسرا هر چه را كه خود حسّ كرده است، مي‌خواهد به ديگران منتقل سازد و به اين طريق در دل خواننده راهي بيابد. شيوة بيان در غزل مانند موضوع آن نيم روشن است. كلمات لطيف و نرم و خوشاهنگ است و در گوش شنونده تأثير مي‌كند و او را وا مي‌دارد كه دنبالة تخيلاتي را كه شعر بيان شده است بگيرد و باريكيهاي مضمون را دريابد.

پيدايش غزل

در دوره هاي نخستين ادبيات فارسي شعر بيشتر صورت قصيده داشته است. غزل بعد از قصيده به وجود آمده و ديرتر و آهسته‌تر پيش رفته است. از آثار بزرگان قرن سوّم و چهارم چيز زيادي در دست نيست. از آثار بزرگان باقي مانده است، حكم قطعي نمي‌توان كرد. ابيات معدودي كه از رودكي مانده زبردستي او را در غزل نشان مي‌دهد. امّا باز با غزلهاي شاعران قرون بعد فرق دارد. شاعران بزرگ قرن چهارم بيشتر به شيوة قصيده سخن گفته‌اند. شعرا در اين دوره غالبا قصيده را با مضامين لطيف و دلپذير عاشقانه شروع مي‌كنند. اما پس از چند بيت به مناسبتي به اصل مقصود كه مدح ممدوح يا بيان واقعه يا پند و عبرت و مانند آنهاست مي‌پردازند. اين قسمتي را كه مقدمة قصيده است تغزّل مي‌خوانند. تغزّل در قصيده غالباً از مضامين عرفاني و فلسفي خالي است و از كنايات و اشاراتي كه بعدها در غزل معمول شده دور است. امّا از اواخر قرن پنجم رفته رفته تغزل به صورت مستقلي در آمده است و شاعراني پيدا شده اند كه به غزلسرايي اختصاص يافته و كم كم معاني عرفاني را در آن وارد كرده‌اند.

در واقع سنايي را بايد «پدر غزل» ناميد. اسلوبي كه او ابداع كرد بعدها شيوة خاصّ غزل شد، و هر كس در اين شيوه زبان گشوده از او پيروي كرده است. غزليّات سنايي سرچشمه‌اي است كه همة آثار غزلسرايان از آن منشعب است.