حضرت عیسی (ع) در قرآن
قرآن كریم حضرت عیسى را بشری مىداند كه از طریق اعجاز و بدون پدر از مریم به وجود آمده و به عنوان پیامبر و براى ارشاد مردم مبعوث شده است و مانند سایر پیامبران با خداوند جهان در ارتباط بوده، حقایقی دریافت مىكرده و به مردم ابلاغ مىنموده است. نه خدا بوده نه پسر خدا، بلكه بنده خدا بوده است و اگر در انجیل گاهى به عنوان پسر معرفى شده باید به صورت تشریفات توجیهشود. و اگر كلمه به او اطلاق شده، بدین جهت است كه بدون وجود پدر و به وسیله كلمه (كـُن) تكوینى به وجود آمده است. قرآن عقیده به تثلیث را شرك و كفر مىداند و خود عیسى نیز از آن تبرّى مىجسته است.
لقد كفر الذین قالوا إن الله هو المسیح ابن مریم و قال المسیح یا بنى إسرائیل اعبدوا الله ربى و ربكم إنه من یشرك بالله فقد حرم الله علیه الجنة و مأواه النار و ما للظالمین من أنصار*لقد كفر الذین قالوا إن الله ثالث ثلاثة و ما من إله إلا اله واحد (1) ؛
كسانى كه گفتند: «خدا همان
مسیح پسر مریم است كافر شدند.» مسیح مىگفت: «اى بنى اسرائیل، خدا را كه پروردگار من و شماست بپرستید. هر كس كه به خدا شرك آورد بهشت بر او حرام است و جایگاهش دوزخ است، و ستمكاران یاورى ندارند.» كسانى كه گفتند خدا سومین شخص تثلیث است كافر شدند. خدایى جز خداى یگانه وجود ندارد.
و إذ قال الله یا عیسى ابن مریم أأنت قلت للناس اتخذونى و أمى إلهین من دون الله قال سبحانك ما یكون لى أن أقول ما لیس لى بحق إن كنت قلته فقد علمته تعلم ما فى نفسى و لا أعلم ما فى نفسك إنك أنت علام الغیوب*ما قلت لهم إلا ما أمرتنى به أن اعبدو الله ربى و ربكم (2) ؛
یاد كن هنگامى را كه خدا گفت: «اى
عیسى پسر مریم! آیا تو به مردم گفتى: «من و مادرم را، به جاى خدا، خدا بگیرید ؟» عیسى گفت: «خدایا تو منزه هستى. مرا نرسد كه در باره خودم چیزى بگویم كه حقم نیست. اگر آن را گفته بودم تو مىدانستى. آنچه را در دل دارم تو مىدانى ولى آنچه را در ذات توست من نمىدانم. همانا كه تو داناى رازهاى نهانى. جز آنچه را تو به من امر كردى چیزى به آنان نگفتم. به آنان گفتم: خدا را كه پروردگار من و شما است پرستش كنید.»
عیسى خود را بنده خدا و پیامبر معرفى مىكرد:
قال إنى عبد الله اتانى الكتاب و جعلنى نبیا؛
عیسى گفت: «من بنده خدا هستم، به من كتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است.»
لن یستنكف المسیح أن یكون عبدا لله (3) ؛
مسیح از بنده خدا بودن خود امتناع نداشت.
إن هو إلا عبد أنعمنا علیه و جعلناه مثلا لبنى إسرائیل (4) ؛
عیسى جز بندهاى كه بر او منت نهاده. و وى را براى فرزندان اسرائیل نمونهاى قرار دادیم نبود.
و إذ قال عیسى ابن مریم یا بنى إسرائیل إنى رسول الله إلیكم (5) ؛
یاد كن زمانى را كه عیسى پسر مریم به بنى اسرائیل گفت: «من رسول خدا به سوى شما هستم .»
و یعلمه الكتاب و الحكمة و التوراة و الإنجیل و رسولا إلى بنى إسرائیل (6) ؛
به او كتاب و حكمت و تورات و انجیل مىآموزد و او را به عنوان پیامبر به سوى بنى اسرائیل مىفرستد.
و مصدقا لما بین یدى من التوراة و لأحل لكم بعض الذى حرم علیكم (7) ؛
آمدم تا تورات را كه پیش از من نازل شده تصدیق كنم و برخى از چیزها را كه برشما حرام شده حلال نمایم.
عیسى خود را مانند سایر بندگان مىدانست كه ولادت و مرگ و زنده شدن بعد از مرگ دارد .
و السلام على یوم ولدت و یوم أموت و یوم أبعث حیا (8) ؛
سلام بر من روزى كه زاده شدم و روزى كه مىمیرم و روزى كه دوباره زنده مىشوم.
قرآن عیسى را با اذن خدا، داراى معجزه و كارهاى خارق العاده مىداند.
و أبرئ الأكمه و الأبرص و أحى الموتى بإذن الله و أنبئكم بما تأكلون و ما تدخرون فى بیوتكم (9) ؛
نابیناى مادرزاد و مبتلا به پیسى را به اذن خدا شفا مىدهم. و از آنچه مىخورید و در خانه ذخیره مىكنید خبر مىدهم.
در عین حال او را كلمه خدا مىداند كه بدون پدر آفریده شده و از آفرینش ویژهاى برخوردار است.
إن مثل عیسى عند الله كمثل ادم خلقه من تراب ثم قال له كن فیكون (10) ؛
مثل عیسى نزد خدا مانند آدم است كه او را از خاك آفریده و به او گفت: «وجود پیدا كن، پس به وجود آمد.»
إن الله یبشرك بكلمة منه اسمه المسیح عیسى ابن مریم (11) ؛
فرشتگان به مریم گفتند: «خدا تو را به كلمهاى از جانب خود كه مسیح، عیسى نام دارد بشارت مىدهد.»
پىنوشتها:
1.مائده (5) آیات 72 ـ .73
2.مائده (5) آیات 116 ـ .117
3.مریم (19) آیه .30
4.نساء (4) آیه .172
5.زخرف (43) آیه .59
6.آل عمران (3) آیه .50
7.صف (61) آیه .6
8.آل عمران (3) آیات 48 ـ .49
9.مریم (19) آیه .33
10.آل عمران (3) آیه .49
11.آل عمران (3) آیه .45
كتاب: وحى در ادیان آسمانى، ص 172
نویسنده: ابراهیم امینى
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)