نمایش نتایج: از شماره 1 تا 4 , از مجموع 4

موضوع: وقتی نیستی...........

  1. #1
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض وقتی نیستی...........

    وقتی نیستی بغضم چه معصومانه می گیرد
    صدایم چه دردمندانه زمزمه ات می کند
    وقتی نیستی چقدر سرد و بی روح
    دیوارهای خانه را به دنبال تو می کاوم
    وقتی نیستی چقدر ساکت می شکنم
    چون بلوری در انتهای تنهایی
    مدت هاست که نیستی
    و من و بغضم معصومانه می گرییم
    نیستی و من و نفس هایم دیدنت را شماره می کنیم
    نیستی و من و وجودم ....
    من و وجودم در هم می شکنیم
    بی تو ....
    بی تو که نبودنت اوج بی قراری های من است
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  2. 5 کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  3. #2
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    وقتی که نیستی بهار ،غمگین تَر از پائیزه




    نه!



    کاری به کار عشق ندارم!



    من هیچ چیز و هیچ کسی را


    دیگر



    در این زمانه دوست ندارم


    انگار


    این روزگار چشم نداردمن و تو را


    یک روز


    خوشحال و بی ملال ببیند


    زیرا


    هرچیز و هر کسی را


    که دوستر بداری


    حتی اگر یک نخ سیگار



    یا زهر مار باشد


    از تو دریغ می کند...



    پس


    من با همه وجودم


    خود را زدم به مردن


    تا روزگار،دیگر


    کاری به من نداشته باشد


    این شعر تازه را هم


    ناگفته می گذارم...



    تا روزگار بو نبرد...



    گفتم که



    کاری به کار عشق ندارم




    قيصرامين پور





    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  4. 3 کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  5. #3
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    شبی از پشت یك تنهایی نمناك و بارانی، تو را با لهجه گلهای نیلوفر صدا كردم
    تمام شب برای با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا كردم
    پس از یك جستجوی نقره ای دركوچه های آبی احساس
    تورا از بین گل هایی كه در تنهایی ام رویید با حسرت جدا كردم
    و تو در پاسخ آبی ترین موج تمنای دلم گفتی
    دلم حیران و سرگردان چشمانی ست رویایی
    و من تنها برای دیدن زیبایی آن چشم تو را در دشتی از تنهایی و حسرت رها كردم
    همین بود آخرین حرفت و من بعد از عبور تلخ و غمگینت
    حریم چشمهایم را به روی اشكی از جنس غروب ساكت و نارنجی خورشید واكردم
    نمیدانم چرا رفتی نمیدانم شاید خطا كردم
    و تو بی آنكه فكر غربت چشمان من باشی
    نمی دانم كجا تا كی برای چه ولی رفتی
    و بعد از رفتنت باران چه معصومانه می بارید
    و بعد از رفتنت یك قلب دریایی ترك برداشت
    و بعد از رفتنت رسم نوازش در غمی خاكستری گم شد
    و گنجشكی كه هر روز از كنار پنجره با مهربانی دانه بر میداشت
    تمام بالهایش غرق در اندوه غربت شد
    و بعد از رفتنت دریاچه بغضی كرد
    كسی فهمید تو نام مرا از یاد خواهی برد
    وبعد از این همه طوفان و وهم و پرسش و تردید
    كسی از پشت قاب پنجره آرام وزیبا گفت:
    تو هم در پاسخ این رفتن بگو در راه انتخابم خطا كردم
    و من در حالتی ما بین اشك و حسرت و تردید
    و من در اوج پاییزی ترین حالت یك دل میان غصه ای از جنس بغض كوچك یك ابر
    نمیدانم چرا شاید به رسم و عادت پروانگی مان باز برای شادی و خوشبختی باغ قشنگ آرزوهایت دعا كردم...
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  6. 2 کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  7. #4
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    محل سکونت
    جزیره کیش
    نوشته ها
    2,485
    تشکر تشکر کرده 
    912
    تشکر تشکر شده 
    2,362
    تشکر شده در
    1,072 پست
    قدرت امتیاز دهی
    262
    Array

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط tina نمایش پست ها
    شبی از پشت یك تنهایی نمناك و بارانی، تو را با لهجه گلهای نیلوفر صدا كردم
    تمام شب برای با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا كردم
    پس از یك جستجوی نقره ای دركوچه های آبی احساس
    تورا از بین گل هایی كه در تنهایی ام رویید با حسرت جدا كردم
    و تو در پاسخ آبی ترین موج تمنای دلم گفتی
    دلم حیران و سرگردان چشمانی ست رویایی
    و من تنها برای دیدن زیبایی آن چشم تو را در دشتی از تنهایی و حسرت رها كردم
    همین بود آخرین حرفت و من بعد از عبور تلخ و غمگینت
    حریم چشمهایم را به روی اشكی از جنس غروب ساكت و نارنجی خورشید واكردم
    نمیدانم چرا رفتی نمیدانم شاید خطا كردم
    و تو بی آنكه فكر غربت چشمان من باشی
    نمی دانم كجا تا كی برای چه ولی رفتی
    و بعد از رفتنت باران چه معصومانه می بارید
    و بعد از رفتنت یك قلب دریایی ترك برداشت
    و بعد از رفتنت رسم نوازش در غمی خاكستری گم شد
    و گنجشكی كه هر روز از كنار پنجره با مهربانی دانه بر میداشت
    تمام بالهایش غرق در اندوه غربت شد
    و بعد از رفتنت دریاچه بغضی كرد
    كسی فهمید تو نام مرا از یاد خواهی برد
    وبعد از این همه طوفان و وهم و پرسش و تردید
    كسی از پشت قاب پنجره آرام وزیبا گفت:
    تو هم در پاسخ این رفتن بگو در راه انتخابم خطا كردم
    و من در حالتی ما بین اشك و حسرت و تردید
    و من در اوج پاییزی ترین حالت یك دل میان غصه ای از جنس بغض كوچك یك ابر
    نمیدانم چرا شاید به رسم و عادت پروانگی مان باز برای شادی و خوشبختی باغ قشنگ آرزوهایت دعا كردم...
    نمی دونم شعر خودتون بود یانه ولی بسیار زیبا و قشنگ بود لذت بردم ازین ذوق و ایماژی ( تصویر سازی ) که در شعروجود داشت فقط یک تذکر کوچولو برای بهتر شدن این شعر زیبا می دم .
    در این قطعه
    "حریم چشمهایم را به روی اشكی از جنس غروب ساكت و نارنجی خورشید واكردم"
    بهتره به جای کلمه محاوره ای وا کردم عبارت جا کردم رو بکار ببرید .




    ________________________________________________

    نه همين غمكده، اي مرغك تنها قفس است
    گــر تــو آزاد نباشي همــه دنيــا قفس است

    60187146022645756403


    آرزوی من اینست ؛ خداوند هیچگاه شاهد لبخند ابلیس بابت اشتباهات من نباشد


    EmAd.M

  8. کاربر مقابل از emad176 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/