همه میدانند که حسادت صفتی ناپسند است. با این حال همه ما در میان اطرافیان و آشنایان افرادی را سراغ داریم که به حسادت شهرهاند و خودمان هم در برخی امور زندگی از حسادت در امان نمیمانیم. البته حساب حسادت را باید با آنچه در ادبیات، رشک نامیده میشود از هم جدا کرد. رشک به معنی حسرت بردن نسبت به دیگری است و در پی آن تلاش و ایجاد انگیزه برای ارتقای خود و دستیابی به آنچه نداریم و دیگری دارد. در قرآن کریم ذکر میشود که مومنان در بهشت نسبت به مومنان دیگری که جایگاهی بالاتر از آنان دارند رشک میبرند.
در حقیقت رشک مانند حسادت جنبه تخریبی ندارد و به کسی که نسبت به او رشک برده میشود آسیبی نمیرساند. از این منظر رشک میتواند برای پیشرفت در زندگی خصوصیتی مفید و کاربردی باشد. حتما شنیدهاید که برخی میگویند بدون حسادت کردن به جایی نمیرسیدند و درجا میزدند. منظور این افراد رشک بردن است و به اشتباه به جای آن واژه حسادت را به کار میبرند.
اولین حسود تاریخ که قابیل بود که کارش به قتل برادر کشید. حال برای فرونشاندن آتش حسادت در خود و جلوگیری از تبدیل آن به یک عادت و رذیله اخلاقی چه باید کرد؟
بلندنظر باشید
تنگنظری ریشه حسادت است. این که فردی از پیشرفت مادی و معنوی دیگری و برخورداری وی از نعمات زندگی ناراحت و آزرده شود چه معنایی جز تنگنظری میتواند داشته باشد. دیگران ممکن است بنا به قضاوت ما به حق یا ناحق از ثروت و دارایی، ارزشهای اجتماعی و... نظیر خوشنامی و شهرت برخوردار باشند. حال باید اندیشید تغییر وضعیت آنان یا احتمالا تلاش برای خدشهدار کردن شرایط آنان یا بدگویی پشتسرشان چه سودی به حال ما دارد و چه منفعتی برایمان به ارمغان میآورد. حسودها گمان میکنند اگر دیگران پیشرفت نکنند یا از نعمات برخوردار نباشند آنان زندگی بهتری خواهند داشت!
خوشبین باشید
پیشرفت دیگران باید بیش از آنکه مایه بیاعتنایی یا حسادت ما باشد باعث خوشحالیمان شود. برای مثال اگر در میان افراد فامیل فردی از نظر اقتصادی و شغلی موفق باشد این امکان را برای سایر آشنایان پدید میآورد که آنان نیز پیشرفت کنند. یک کارخانهدار یا کارآفرین میتواند جوانان فامیل را از بیکاری نجات دهد و یک مدیر موفق و خوشنام میتواند به آشنایانش برای پیمودن مسیر پیشرفت کمک کند. اگر خاندانی موفق داشته باشید که دستشان به دهانشان میرسد و میتوانند زیر بال و پر شما را هم بگیرند باعث خوشحالیتان است یا اگر اطرافیانی فقیر با وضعیت نابسامان داشته باشید که از شما پول قرض بخواهند یا زحمتتان بدهند که ضامن فلان وامشان شوید.
مقایسه نکنید
از قدیم گفتهاند دست بالای دست بسیار است. آن که به او حسادت میکنیم خود نسبت به دیگران حسادتهای رنگارنگی دارد و شرایط امروز ما نیز برای بسیاری مایه حسادت و حسرت است. اگر قرار باشد شرایط خود را با دیگری که از ما بالاتر است، مقایسه کنیم و حسرت خوردن و حسادت ورزیدن در اینباره را روا بدانیم باید کار و زندگی را تعطیل کنیم و بنشینیم صبح تا شب غصه بخوریم و بدگویی کنیم. البته اگر کارمان به جاهای باریک نکشد.
اعتماد به نفس خود را تقویت کنید
عزت نفس در مقابل حقارت قرار میگیرد که ریشه اغلب حسادتهاست. افراد ضعیف که برای شخصیت خود و موجودیتشان ارزشی قائل نیستند تا این درجه پایین میآیند که به خاطر چیزی به دیگری حسادت کنند. صاحبان اعتماد به نفس به جای حسادت بیهوده شرایط خود را میپذیرند، برای ارتقای خود تلاش میکنند و با صبوری مسیر ترقی را میپیمایند.
برای شخصیت خود ارزش قائل باشید
دیگران حسادت را میشناسند و آن را در میان رفتار و گفتار شما تشخیص میدهند. همانطور که شما این توانایی را دارید که حسادت دیگران را تشخیص بدهید. درک حسادت شما شخصیتتان را نزد دیگران خرد میکند و قضاوت منفی آنان را بر میانگیزد.حسادت مانند هر رذیله اخلاقی دیگری فرصتهای ناشی از اعتماد دیگران نسبت به شما را از بین میبرد. حتی ممکن است افرادی که سوءنیت دارند با شناخت این صفت یا احتمال بروز آن و در حقیقت شناسایی این نقطه ضعف شما را برای مقاصد خود به کار گیرند. حسادت همانقدر مایه پلیدی و فساد است که دروغ، غیبت و سایر رذایل اخلاقی.
از روح خود محافظت کنید
از قدیم گفتهاند حسود نیاسود! حسودان به بیماری روحی مزمنی گرفتارند که آرامش درونی آنان را ذره ذره میخورد و آنان را مضطرب میکند. استرس درونی ناشی از حسادت بتدریج زمینه سایر انحرافات روحی و روانی را پدید میآورد. کسانی که بر حسادت غلبه نکنند و تسلیم آن شوند در بلندمدت با انواع عقدههای روانی مواجه میشوند که برای فرار از آنها راهی نمییابند. حسودها در معرض لغزشها هستند و چهبسا آرامش و سعادت خود را به پای حسادتشان بریزند.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)