نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: شعر کهن ( صائب تبریزی )

  1. #1
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Mar 2010
    محل سکونت
    تبریز
    نوشته ها
    2,699
    تشکر تشکر کرده 
    3,398
    تشکر تشکر شده 
    3,122
    تشکر شده در
    1,393 پست
    قدرت امتیاز دهی
    1664
    Array

    شعر کهن ( صائب تبریزی )

    خار در پیراهن فرزانه می‌ریزیم ما

    خار در پیراهن فرزانه می‌ریزیم ما
    گل به دامن بر سر دیوانه می‌ریزیم ما
    قطره گوهر می‌شود در دامن بحر کرم
    آبروی خویش در میخانه می‌ریزیم ما
    در خطرگاه جهان فکر اقامت می‌کنیم
    در گذار سیل، رنگ خانه می‌ریزیم ما
    در دل ما شکوه‌ی خونین نمی‌گردد گره
    هر چه در شیشه است، در پیمانه می‌ریزیم ما
    انتظار قتل، نامردی است در آیین عشق
    خون خود چون کوهکن مردانه می‌ریزیم ما
    هر چه نتوانیم با خود برد ازین عبرت‌سرا
    هست تا فرصت، برون از خانه می‌ریزیم ما
    در حریم زلف اگر نگشاید از ما هیچ کار
    آبی از مژگان به دست شانه می‌ریزیم ما
    ویرایش توسط sarbh : 02-03-2011 در ساعت 11:00 PM
    imagephptypesigpicampuserid140ampdateline1327832920

    تا بهشت راهی نیست ...


    خدایا!!! درک من را از خودت و از خودم بیشتر کن



     
    خوشبختي ما در سه جمله است :
    تجربه از ديروز
    استفاده از امروز
    اميد به فردا
    ولي ما با سه جمله ديگر زندگي مان را تباه مي کنيم :
    حسرت ديروز
    اتلاف امروز
    ترس از فردا

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/