خداشناسی (4)


906411425215911314719516714411179244221210
"دلم می خواهد خدایم را بیشتر و بهتر بشناسم "... .
این جمله را شاید از افراد مختلف شنیده باشی. شاید هم خودت بارها و بارها به این جمله فکر کرده باشی و با خودت تکرار ...، اما می دانی از چه راه و روشی استفاده کنی؟ چطور؟ چگونه؟ چه راهی بهترین است و بهتر تو را به مقصدت می رساند؟ ... این سؤالات شاید همه ذهنت را از آن خود کرده باشند... اما جوابی هم یافته ای برایش؟
پای کلاس درس امیرالمؤمنین علیه السلام که بنشینی، کتاب درسش را که بگشایی، هزاران راه پیش پایت می نهد برای شناخت خدا که بهترین راه است و محکم ترین، که راهی است متصل به علم یزلی خداوند ... .
تصور ذات خداوند برای ما که موجوداتی محدود و مادی هستیم، امری است محال و معرفت بشری نمی تواند به کُنه ذات پروردگار دست یابد ... « الَّذی لا یُدرکُهُ بُعدُ الهِمَم وَ لا یَنَالُهُ غَوصُ الفِطَن؛ همت های دور پرداز آدمیان از درک و احاطه به مقام شامخش نارسا و حوز? اعتلای ربوبی اش از نفوذ هشیاری هشیاران به دور است».1
اگر چه خداوند را به طور کامل نمی توانی بشناسی، اما هم اصل وجودش را نمی توانی انکار کنی و هم با استفاده از شناخت صفات او، می توانی به شناخت نسبی دست پیدا کنی. به فطرتت رجوع کردی برای شناخت خدا؟... یادت باشد که خداجویی و خداخواهی و خداپرستی در نهاد همه انسان ها قرار داده شده است.
به طبیعت نگاه کردی؟ به کوه و جنگل و دشت؛ به خورشید و ستارگان و ماه؛ به زمین و آسمان؛ ... «أنشَأَ الأرضَ فَأمسَکَهَا مِن غَیر اشتِغَالٍ وَ أرسَاهَا عَلی غَیرَ قَرارٍ وَ أقَامَها بغَیر قَوائِم وَ رَفَعَهَا بغَیر دَعَائم وَ حَصَّنَهَا مِنَ الأودِ وَ الإعوجَاج وَ مَنَعَها مِنَ التَّهافُتِ وَ الإنفِراج؛ زمین را ایجاد کرده، آن را نگه داشت بی آنکه وی را مشغول سازد و آن را بر جایی بدون قرار استوار کرد و بی هیچ پایه ای، بر پایش داشت و بی هیچ ستونی برافراشتش و آن را از کجی و انحراف نگه داشت و از افتادن و شکافتن آن جلوگیری کرد».2
«کَانَ مِن اقتِدارِ جَبَروتِهِ وَ بَدیعِ لَطَائفِ صَنعَتِهِ أن جَعَلَ مِن مَاءِ البَحر الزَّاخر المُتَراکِمِ المَتَقَاصِف یَبَساً جَامِداً ثُمَّ فَطَرَ مِنهُ أطباقَاً فَفَتَقَهَا سَبعَ سَمَاوات بَعدَ ارتِتَاقِهَا فَاستَمسَکَت بأمرهِ وَ قَامَت عَلی حَدِّه؛ و از نشانه های قدرت جبروتی و عظمت دقایق صنعت خداوندی است که از (کف های) آب دریای دارای امواج بلند و متراکم که بر هم می خوردند و صدایی هولناک داشتند، خشکی و جماد را می ساخت. سپس طبقاتی از آن به وجود آورد و آنها را پس از آن که بسته بودند، به صورت هفت آسمان از هم باز کرد. آن آسمان ها به امر خداوندی به وسیله یکدیگر محکم و متشکل گشتند و در حد خود قرار گرفتند.»3
اگر چه خداوند را به طور کامل نمی توانی بشناسی، اما هم اصل وجودش را نمی توانی انکار کنی و هم با استفاده از شناخت صفات او، می توانی به شناخت نسبی دست پیدا کنی. به فطرتت رجوع کردی برای شناخت خدا؟... یادت باشد که خداجویی و خداخواهی و خداپرستی در نهاد همه انسان ها قرار داده شده است

به نظم درون طبیعت دقت کرده ای؟ فکر کن اگر روزی این نظم به هم بخورد، در تابستان گرم برف ببارد، خورشید به جای طلوع از مشرق، از مغرب طلوع کند، اگر درختان در بهار به جای سبز شدن خشک شوند و ... چه می شود؟...
14990125227195161210335042272209218278151
«قَدَّرَ مَا خَلَقَ فَأحکَمَ تَقدیرَهُ وَ دَبَّرَهُ فَأَلطَفَ تَدبیرَهُ وَ وَحَّهَهُ لِوجهَتِه فَلَم یَتَعَدَّ حُدُودَ مَنزِلَتِهِ وَ لَم یَقصُر دُ<نَ الإنتِهَاءِ إلی غَایَتِهِ وَ لَم یَستَعصِب إذ أمِرَ بالمَضِیَّ عَلَی إرادَتِهِ فَکَیفَ وَ إنَّمَا صَدَرَتِ الأُمُورُ عَن مَشیَّتِهِ؛ خداوند سبحان اندازه بر خلقش مقدر ساخت و آن را متین و محکم فرمود، و خلقش را مورد تدبیر قرار داد و تدبیر لطیفی درباره آن انجام داد و به سوی مقصدش روانه ساخت. (هیچ یک از مخلوقاتش) از حدود موقعیت مقرر خود تجاوز ننمود و به کمتر از وصول به غایت تعیین شده اش کفایت نکرد و دستور به حرکت مطابق اراد? خداوندی را دشوار تلقی ننمود. (مخلوقات چگونه می توانند از دستور خداوندی سرپیچی کنند) در صورتی که همه امور فقط از مشیت خداوندی صادر شده اند.»4
به آفرینش خودت نگاه کن ... چه هماهنگ و منظم است این آفرینش! آفرینش چشمانت، دستانت، پاهایت؛ آفرینش رگ ها و مویرگ هایت که اگر هر کدامشان نباشند، چه اتفاقی می افتد؟ ... فکر کن اگر یکی از رگ های خون رساننده به قلب بسته باشند؟ اگر گوش این لایه ها را نداشت؟ اگر دندان برای خوردن نداشتی؟ اگر ...
«أیُّهَا المَخلُوقُ السَّویُّ وَ المَنشَأ المَرعِیُّ فِی ظُلُماتِ الأرحَام وَ مُضَاعَفَاتِ الأستَار، بُدِئَت مِن سَلالَةِ مِن طِین وَ وُضِعَت فِی قَرار مَکین إلی قَدَر مَعلُوم وَ أجَل مَقسُوم، تَمُورُ فی بَطن أمِّکَ جَنیناً لا تُحیرُ دُعَاءً وَ لا تَسمَعُ نِدَاءً ثُمَّ أخرجتَ مِن مَقَرِّکَ إلی دَار لَم تَشهَدهَا وَ لَم تَعرِف سُبُلَ مَنَافِعِهَا، فَمَن هَداکَ لاجتِرارِ الغذَاءِ مِن ثَدیِ أمِّکَ وَ عَرَفَکَ عِندَ الحَاجَةِ مَوَاضِعَ طَلَبِکَ وَ إرادَتِکَ؟ هیهَات إنَّ مَن یَعجِزُ عَن صِفَاتِ ذِی الهَیئَةِ وَ الأدَوَاتِ فَهُوَ عَن صِفَاتِ خَالِقِهِ أعجَزُ وَ مِن تَنَاوُلِهِ بِحُدُودِ المَخلُوقینَ أبعَدُ؛ ای مخلوقی که با اعضای معتدل آفریده شده ای و ای ابداع شده ای که در تاریکی های ارحام و لا به لای پرده ها مورد عنایت بودی، در آغاز وجودت، از جوهری کشیده شده از گل بودی که در قرارگاهی محکم نهاده شدی تا قدر معین و مدتی قسمت شده، محفی درون مادرت بودی و جنبشی داشتی. سپس از آن قرارگاه بیرون رانده شدی به خانه ای که نه آن را دیده بودی و نه راه های منافع آن را می شناختی. (ای انسان) چه کسی تو را به جذب غذا از سینه مادرت راهنمایی کرد و جایگاه های خواستن و اراده ات را به تو ارائه نمود؟ هیهات، آن کسی که از درک صفات موجوداتی که دارای شکل و ابزار و وسایل می باشند، عاجز است؛ قطعاً از دریافت صفات خالقش ناتوان تر و از رسیدن به درک او به وسیله حدود مخلوقات دورتر می باشد».5
به آفرینش خودت نگاه کن ... چه هماهنگ و منظم است این آفرینش! آفرینش چشمانت، دستانت، پاهایت؛ آفرینش رگ ها و مویرگ هایت که اگر هر کدامشان نباشند، چه اتفاقی می افتد؟ ... فکر کن اگر یکی از رگ های خون رساننده به قلب بسته باشند؟ اگر گوش این لایه ها را نداشت؟ اگر دندان برای خوردن نداشتی؟ اگر ...
1181172251781592111763224938218468914012843

به خلقت پرندگان اگر نگاه کرده باشی، هزاران عجایب می بینی که ناخودآگاه ربان به تحسین می گشایی و شکر خداوندی که ندیده ای اش، اما ندیده به وجودش ایمان آورده ای ... « وَ مَا ذَرَأ مِن مُختَلفِ صُوَرِ الأطیَارِ الَّتی أسکَنَهَا أخَادیدَ الأرضِ وَ خُرُوقَ فِجَاجَهَا وَ رَوَاسیَ أعلامِهَا مِن ذَاتِ أجنِحَةِ مُختَلِفَةٍ وَ هَیئَاتٍ مُتَبَایِنَةٍ مُصَرَّفَةٍ فی زِمَامِ التَّسخیرِ وَ مُرَفرِفَةٍ بإجنِحَتِهَا فی مَخَارِقِ الجَوِّ المُنفَسِحِ وَ الفَضَاءِ المنفَرِجِ کَوَّنَهَا بَعدَ إذ لَم تَکُن فی عَجَائِبِ صُوَر ظَاهِرَةٍ وَ رَکَّبَهَا فی حِقَاقِ مَفَاصِلَ مُحتَجِبَةٍ وَ مَنَعَ بَعضَهَا بِعَبالَةِ خَلقِهِ أن یَسمُوَ فِی الهَوَاءِ خُفُوفاً وَ جَعَلَهُ یَدِفُّ دَفیفاً وَ نَسَقَهَا عَلَی اختِلافِهَا فِی الأصَابیغ بلَطیفِ قُدرَتِهِ وَ دَقیقِ صَنعَتِهِ فَمِنهَا مَغمُوسٌ فَی قَالبِ لَونٍ لا یَشُوبُهُ غَیرُ لَونٍ مَا غُمِسَ فیهِ وَ مِنهَا مَغمُوسٌ فی لَونٍ صِبغ قَد طُوِّقَ بخَلافِ مَا صُبِغَ بِهِ؛ (از دلایل وحدانیت اوست) آفرینش صور گونه پرندگانی که آنها را در شکاف های زمین (به شکل لانه ها) و شکاف های کوه های روی زمین و در بلندی های آن ها مسکن داد. (پرندگانی که) دارای بال های مختلف و اشکال متنوعند. (جاندارانی) که در زمام تسخیر قانون در حرکتند و بال های خود را برای پریدن در طرق باز هوای پهناور و فضای باز می گسترانند. خداوند آن پرندگان را با سابقه نیستی در صورت های شگفت انگیز نمایان به وجود آورد و آن ها را با پیوند سر استخوان ها که پوشیده شده به گوشت و پوستند، ترکیب فرمود، و بعضی از مرغان را به جهت سنگینی جثه از پرواز سریع در هوا باز داشت و با پرواز بال های باز، آن ها را نزدیک زمین به حرکت در هوا وا داشت. خداوند آن پرندگان را با اختلافی که در رنگ ها دارند، با لطف قدرت و صنعت دقیق خود، منظم فرمود. برخی از آن ها در قالب یک رنگ مشخص غوطه ورند که با هیچ رنگی غیر از همان که در آن غوطه ور هستند، مخلوط نمی باشد، و بعضی دیگر از آن ها در رنگی غوطه ور هستند که غیر از آن رنگی است که دور گردن دارند». 6
اطرافت را نگاهی بینداز ...
چه می بینی؟ ... همه آن چیزهایی که می بینی از آسمان و زمین و ابرها تا حرکت منظم آن ها، از هم نوعان ات که در کنار خویش می بینی شان، از سبزه های کنار جوی آب، از دریای طوفانی تا دریای آرام آبی با ساحل زیبای افتابی، از چشمک ستاره ای تا صدای جیرجیرک ها و حتی از پیشرفتی که بشر کرده است، در همه و همه این ها می توانی نشانه ای از وجود خداوند را ببینی... .
این بار با نگاهی گذرا و سطحی، ننگر اطرافت را ... عمیق نگاه کن و با دقت ... .
یادت باشد سجده شکر را ... .