وقتی بریدی از من , خیالِ باورت مرد
یه گوشه ای تو قلبم یواشکی ترک خورد
هجوم خاطراتت بغض صدام و پر کرد
سکوت بی کسی هام منو چه در بدر کرد
یه لحظه باورم شد که رفتنت خیاله
با اینکه رفته بودی دلم می گفت محاله
نمی دونی چه سخته زل زدنم به ساعت
برای من عذابه برای تو چه راحت !
من و ازم گرفتی مثه یه آبه خوردن
رفتی منو گذاشتی در انتظار مردن
گناه من همینه که عاشقت بمونم
تقاصشم همینه که بی تو نیمه جونم
فقط این آرزومه بهم بگی بدونم
چرا ازم بریدی ؟ آتیش زدی به جونم
---------------------------------------------
دوستان اینو دیشب گفتم 21 مهرماه 1389
تقدیم میکنم به یکی از دوستان خیلی عزیزم
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)