1- موش عقرب خواری که به سوی ماه زوزه میکشد
در ظلمات صحرای سونوران ایالات متحده، یک مخلوق ترسناک در هنگام شب در کمین نشسته است و به دنبال گوشت تازه میگردد.
حتی عقربهای زهرآلود نیز نمیتوانند از دست این هیولای وحشی فرار کنند. این شکارچی نیش دردناک عقرب را نادیده میگیرد و با بی رحمی، دم عقرب را روی زمین خرد میکند، پس از آن طعمه را گاز میگیرد و خود را به گوشت عقرب مهمان میکند! و بعد این حیوان قاتل، سرش را به عقب برده و به سمت ماه زوزه میکشد. نه این افسانه کاپاکابرا (یک جانور افسانهای در آمریکا که خون حیوانات اهلی و به خصوص بز را مینوشید) نیست. این یک موش ملخی جنوبی و تنها موش گوشتخوار آمریکای شمالی است. زیست منحصر به فرد و مقاومت آن به نیش عقرب شاید روزی به دانشمندان کمک کند تا اختلالات درد را در افراد درمان کنند.
2- اولین مهرهدار خورشیدی
اندکی از حیوانات میتوانند همانند گیاهان عمل کنند و انرژی خود را مستقیما از خورشید بگیرند. برای مثال مرجانها جانور هستند و جلبکهایی دریایی در بدن آنها زندگی می کنند که از نور خورشید برای ساختن قند استفاده میکنند. یک گونه از زنبورهای سرخ هم میتواند نور خورشید را تبدیل الکتریسیته کند. همچنین گمان میرود که شتهها نیز بتوانند از نور خورشید استفاده کنند.
اما این مخلوقات هیچ شباهتی به ما ندارند. تا به حال تصور میشد که تنها برخی جانداران بی مهره میتوانند نور خورشید را مستقیما استفاده کنند. اما از مدتها پیش حدس زده میشد که این قاعده در مورد همه مهره داران صادق نباشد، و حالا مدرک انکار ناپذیری هم برای آن پیدا شده: سمندر خالدار خورشیدی.
گیاهان غذای خود را با استفاده از فتوسنتز تولید کرده و نور خورشید را برای انجام یک واکنش شیمیایی که دیاکسید کربن و آب را به گلوکز و اکسیژن تبدیل کند، استفاده میکنند. مرجانها از این واکنش بهوسیله جلبکهایی که در لایههای درونیشان سکنی گزیدهاند، بهره میجویند.
سمندرهای خالدار نیز ارتباط طولانی مدتی با جلبکهای فتوسنتز کننده دارند. در سال 1888، زیست شناسی به نام هنری اور گزارش داد که تخمهای این نوع سمندر حاوی جلبک سبز منحصر به فردی هستند که اوفیلا آمبلستوماتیس نامیده میشود. سمندرها در استخری از آب روی تخمهای خود میخوابند و این جلبک ساعتها طول میکشد که آنها را ته نشین کنند.
تا سال 1940 زیست شناسان واقعا شک داشتند که این یک نسبت همزیستی باشد، نسبتی که هم جنین سمندرها و هم جلبکها از آن سود ببرند. جلبکها از موادی که جنینها تولید می کنند، تغذیه میکنند. در مقابل جلبکها فوتوسنتز میکنند و اکسیژن آزاد میکنند که جنینها از آن بهره میگیرند. جنینهایی که جلبک بیشتری دارند احتمال بقای بیشتر و سرعت رشد بیشتر نسبت به جنینهایی دارند که یا جلبک ندارند و یا کم دارند.
3- تمساحهایی که برای شکار پرنده از ابزار استفاده میکنند.
تا جایی که میدانیم، تمساحهای آمریکایی تنها خزندههایی هستند که از ابزار استفاده میکنند. این حیوان شاخههایی را بر روی پوزه خود قرار می دهد تا بتواند پرندههایی را که به طمع استفاده از این شاخهها برای ساختن لانههای خود به سراغش میروند، شکار کنند. نتیجه این کار، غذایی بالدار و خوشمزه است. این آخرین سری از کشفیاتی است که دیدگاه ما را در مورد تمساحها تغییر میدهد. آنها فاصله زیادی با مخلوقات وحشی و احمقی که تصور میکنیم، دارند. تمساحها رفتارهای پیچیدهای دارند و به طرز شگفت انگیزی، اجتماعی هستند، و البته هیچ کدام از اینها سبب نمیشود که درنده خویی خود را کنار بگذارند.
4- راز ناخوشایند بزرگترین دهان دنیا
وقتی والهای قطبی شنا میکنند، معمولا دهان های بزرگشان را (که بزرگترین دهان قلمرو حیوانات است) اندکی باز نگه می دارند. با توجه به این که آنها در همین حالت هزاران کیلومتر شنا میکنند و باز نگاه داشتن دهان موجب افزایش اصطکاک با آب میشود، چنین رفتاری کنجکاوی برانگیز است.
اما این کار به ظاهر احمقانه، دلیل عاقلانهای دارد. حال میدانیم که والهای قطبی اندامی در سقف دهان خود دارند که به رغم ظاهر ناخوشایند خود، گرمای بدن را به آب سرد بیرون میدهد.
5- ماهی خائنی که دوستانش را به دام گرگها میاندازد.
اگر یک خرس گرسنه شما را تهدید کند، شانس بیشتری برای زنده ماندن خواهید داشت اگر دوستتان هم در کنار شما بدود؛ چراکه احتمال خورده شدن توسط خرس بین 2 نفر تقسیم میشود!
در این حالت، لازم نیست از خرس سریعتر بدوید. تنها کافی است از دوستتان سریعتر بدوید. بدتر از این هم میتواند باشد. میتوانید دوست خود را به زمین بیندازید یا حتی پاهایش را بشکنید، البته ما میدانیم که این کار اخلاقی نیست و اغلب انسانها محترمتر از آنی هستند که بخواهند این کار را انجام دهند، اما ماهی کوچکی در آمریکای جنوبی به نام آستیاناکس دو خال وجود دارد که برای انجام این کار هیچ تردیدی به خود راه نمیدهد.
در نگاه اول، آستیاناکس دو خال بسیار بی ضرر به نظر میرسد. این ماهیهای کوچک در گروههایی 50 تایی قوی شنا میکنند، و غذای آنها مخلوطی از پلنکتونها، گیاهان و اشغال است. بسیاری از مردم آمریکای جنوبی این حیوان را به عنوان حیوان خانگی نگه میدارند.
6- خرچنگهای اسرار آمیز جزیره آسانسیون
جزیره آتشفشانی آسانسیون در میانه اقیانوس اطلس، به ندرت رنگ باران را به خود میبیند. هنگام بارش این بارانها، خرچنگها از لانههای خود در کوهستان سبز (مرتفعترین نقطه جزیره) بیرون میآیند. تا پیش از ورود انسانها، خرچنگها بزرگترین ساکنین این جزیره بودند. ولی هیچ کس نمیداند که آنها چطور به آنجا رسیدهاند، یا اینکه چطور تا به حال در آنجا دوام آوردهاند.
7- شتههای خونآشامی که به والدین خود هم رحم نمیکنند.
کلون (همسان سازی) در دنیای هنر و ادبیات، هیچگاه پایان خوشی نداشته است. مخصوصا که همیشه در این داستانها چنین القا میشود که این موجودات همسان، برای نیل به اهداف شرورانه با هم همکاری میکنند. معروفترین مثالش هم ارتش کلون سلطنتی در سری فیلمهای جنگ ستارگان است. شاید تمام نویسندگان داستانهای علمی تخیلی از حشرات الهام گرفته باشند. شتههای ماده چندین گروهان فرزند به دنیا میآورند که از نظر ژنتیک درست مانند هم هستند، و به سرعت در گیاه میزبان خود پخش میشوند. اگر غذا کم بیاید، این فرزندان به خون آشامانی خیانتکار تبدیل میشوند و به مکیدن خون والدین خود میپردازند.
8- سبیل این وزغ، اسلحه اوست
این شروع فصل تولید مثل است و وزغ نر خود برای موفقیت آراسته است. او یک صخره عالی را در وسط این هیاهو مصادره کرده است، جایی ایدهآل برای آشیانه خود که جنس ماده را جذب خواهد کرد.دیری نمیپاید که وزغ نر دیگری که هم بزرگتر است و هم پر سرو صداتر از راه میرسد و این سنگ را برای خود میخواهد. علاوه بر آن او زائدههای سبیل مانند نیز دارد و او برای استفاده از آن هراسی ندارد.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)