جوان افغان که دختر مورد علاقهاش را در پی شکست عشقی زخمی کرده و مادر او را به قتل رسانده بود در جلسه محاکمه جزییات واقعه را توضیح داد.
متهم یک سال قبل بعد از اینکه از ازدواج با رعنا دختر هموطنش ناامید شد با چاقو به او و مادرش حمله کرد. نماینده دادستان در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که صبح دیروز برگزار شد خطاب به قضات شعبه 113 دادگاه کیفریاستان تهران گفت: متهم که جمعه نام دارد متهم است یک سال قبل زنی به نام حبیبه تبعه افغانستان را به قتل رسانده و رعنا دختر مقتول را نیز مجروح کرده است. با توجه به اعترافات متهم، آنچه شاهدان گفتهاند و شکایت اولیایدم گناهکاربودن متهم از نظر دادسرا محرز است و من بهعنوان نماینده دادستان درخواست صدور حکم قانونی را در این خصوص دارم.
در ادامه رعنا دختر 16ساله در جایگاه حاضر شد و درخواست قصاص متهم را مطرح کرد. رعنا گفت: جمعه اول به مادرم حمله کرد و چند ضربه به سینهاش زد بعد هم سراغ من آمد و با ضربات چاقو مرا زد و رفت. علاوه بر اینکه به خاطر قتل مادرم درخواست قصاص دارم به دلیل ضرباتی که به من زده است درخواست دیه دارم.
سپس پدر رعنا بهعنوان قیم پسر 9سالهاش در جایگاه حاضر شد، او گفت: به جمعه گفتم بیا دخترم را عقد کن و ببر. من به او نگفته بودم مخالف ازدواجشان هستم اما او حمله کرد و زنم را کشت. پسر 9سالهام اصلا نمیتواند غم مادرش را تحمل کند او به خاطر مشکلاتی که پیدا کرده دیگر نمیتواند درس بخواند و ترک تحصیل کرده است. من بهعنوان قیم پسرم درخواست قصاص دارم.
اصغرزاده، رییس دادگاه، بعد از اعلام شکایت اولیایدم متهم را به جایگاه فراخواند، او گفت: اتهامم را قبول دارم من این کار را کردم اما قصدم کشتن نبود. ما همگی در باشگاه سوارکاری کار میکردیم و در آنجا با رعنا آشنا و عاشق او شدم، چون هموطن بودیم به سراغ پدرش رفتم و او را خواستگاری کردم.
قرار شد 10میلیونتومان بهعنوان مهریه بدهم و دختر را عقد کنم و با خودم ببرم اما مدتی بعد متوجه شدم رعنا خواستگار دیگری هم دارد من گردنبندی را در دست رعنا دیدم و متوجه شدم خواستگار جدیدش آن را به رعنا داده است.
وقتی با پدر رعنا صحبت کردم، گفت باید 15میلیونتومان مهریه بدهی چون رعنا خواستگار دیگری دارد و اگر این مبلغ را ندهی من دخترم را به او میدهم. من هم خیلی رعنا را دوست داشتم اما اینقدر پول نداشتم گفتم فکر میکنم و بعد جواب میدهم.
متهم درباره روز حادثه گفت: آن روز اصلا حوصله نداشتم و اعصابم خرد بود کارم را تعطیل کرده بودم تا کمی استراحت کنم که مادر رعنا را دیدم، جلو در نشسته بود. درباره رعنا با هم صحبت کردیم و جروبحث بین ما بالا گرفت. او گفت ما به تو قولی ندادیم و دختر هم به تو نمیدهیم رعنا را فراموش کن و دیگر سراغش را نگیر.
آنجا بود که متوجه شدم با خواستگار جدید رعنا به توافق رسیدهاند و چندباری هم رعنا با او بیرون رفته است. خیلی ناراحت شدم رعنا را از دست رفته میدیدم چاقو درآوردم و سه ضربه به شکم حبیبه زدم چون او را مقصر این ماجرا میدانستم. بعد هم چون دیگر رعنا مال من نبود او را هم زدم.
در این هنگام قاضی اصغرزاده گفت: مگر خانواده رعنا قولی به تو داده بودند یا نامزد کرده بودید؟ متهم جواب داد: هیچ قولی به من داده نشده بود من خواستگاری کرده بودم و پدر رعنا هم به من گفتهبود اگر 15میلیون تومان بدهی دختر را به تو میدهم و من هم نتوانسته بودم پول را تهیه کنم. قاضی اصغرزاده گفت: مگر هرکس به خواستگار جواب رد داد باید دختر و زنش را کشت؟ متهم گفت: از کاری که کردم خیلی پشیمان هستم و از اولیایدم عذرخواهی میکنم من اصلا قصدی برای کشتن نداشتم. در ایران هم کسی را ندارم یک برادر در افغانستان دارم که او هم گرفتار کارهای خودش است.
در ادامه وکیل متهم در جایگاه حاضر شد و از اولیایدم درخواست بخشش کرد. بعد از پایان جلسه رسیدگی هیات قضات شعبه 113 برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)