اگر یک مرد با زنی غیر از همسر خود در ارتباط باشد، از نگاه عموم خیانت محسوب می‌شود اما اگر همین مرد مدارکی را برای مشروع بودن رابطه‌اش ارائه کند، ازدواج دوم است و از نگاه قانون دیگر خیانت نیست در حالی که بسیاری از خانواده‌ها این رفتار را یک نوع خیانت می‌دانند اگرچه این جامعه و قانون یک جامعه است که میزان خیانت و نامهربانی را مشخص می‌کند.

همیشه کسی که خیانت دیده باور نمی‌کند این اتفاق افتاده است و به جای تلاش برای بهبود وضعیت با انکار این موضوع، مشکلاتش را پیچیده‌تر می‌کند. در این مطلب پروفسور حسین باهر راه‌های کشف رفتارهای خیانکارانه و مقابله و مبارزه با آن را برای‌تان شرح می‌دهد.



صریح و بی‌تعارف سؤال کنید

اخلاق به شما می‌گوید، زن و مرد باید چطور رفتار کنند. از نظر اخلاق کاملا درست است که زن و شوهر از اوضاع و احوال هم با خبر باشند. زن و شوهرها توقع دارند شریک زندگی‌شان برای یک رابطه رمانتیک و عاشقانه تلاش کند، همان‌طور که توقع دارند برای صداقت و امنیت در رابطه تلاش کند. با این حال هیچ زن یا شوهری دوست ندارد تمام رفتار و اعمالش زیر ذره‌بین باشد. اگر می‌خواهید به همسرتان نزدیک باشید و از همه چیز باخبر شوید از نظر اخلاقی بهتر است از خودش سؤال کنید. بهترین راه پیدا کردن حقیقت این است که از او بخواهید صادقانه و صریح درباره هر چیزی که به رابطه شما مربوط است، حرف بزند. اگرچه بیشتر زن و شوهرها پرسیدن مستقیم را سخت‌تر از کند و کاوهای پشت‌پرده رفتار همدیگر می‌دانند. حتی اگر با زیرنظر گرفتن همسرتان فهمیدید او خیانت می‌کند این دلیل خوبی نیست چون جاسوسی کردن کار درستی نیست. اگر همسرتان را زیرنظر بگیرید و هیچ اشتباهی در رفتار او پیدا نکنید، ممکن است احساس آرامش کنید، اما یادتان باشد که صداقت همسرتان را نشانه گرفتید. اکنون این شما هستید که در رابطه زناشویی‌تان چیزی را پنهان کرده‌اید. همه می‌خواهند حقیقت را بدانند، اما معمولا با انتخاب بدترین راه به این هدف می‌رسند.

دروغ شیرین یا حقیقت تلخ؟

همه ما اصرار داریم هرچه شریک زندگی‌مان می‌گوید، باور کنیم چون اعتماد به او، احساسی از امنیت و آرامش به ما می‌دهد. هیچ‌کس نمی‌خواهد به این مسئله اهمیت بدهد که همسرش دروغ می‌گوید به‌ویژه وقتی که احساس کند خیانتی در کار است. بیشتر انسان‌ها «دروغ شیرین» را به «حقیقت تلخ» ترجیح می‌دهند.

بسیاری از زنان تلاش می‌کنند از خیانت همسرشان چشم‌پوشی کنند، زیرا تغییرات تازه و قبول آنها غیرقابل تحمل است و دقیقا به این دليل است که معمولا همسران دیرتر از دیگران از خیانت شریک زندگی‌شان باخبر می‌شوند. همسر خیانتکار معمولا تمام تلاشش را برای گرفتن اعتماد شریک زندگی‌اش كرده و از این موقعیت کاملا سوء‌استفاده می‌کند. او همان چیزی را می‌گوید که همسرش دوست دارد بشنود: «من هرگز به تو خیانت نمی‌کنم.»

خانم‌ها! زرنگ باشید

کسی که خیانت می‌کند همیشه نگران این است که گیر بیفتد. اگر او بفهمد همسرش به او شک دارد، تمام تلاشش را می‌کند تا هیچ رد و نشانه‌ای از خیانت باقی نگذارد. درواقع فرد بدگمان به همسرش کمک می‌کند تا در خیانت موفق‌تر باشد. اگر به همسرتان شک دارید و بدگمانی‌های‌تان را به همسرتان نشان مي‌دهید، فهمیدن حقیقت خیانت برای‌تان سخت‌تر می‌شود. اعتماد و بدگمانی هر دو می‌توانند برای همسر خیانتكار مزیت باشند.

اگر به همسرتان شک دارید آن را ابراز نکنید تا زمانی که بتوانید اثباتش کنید. خوب است کمی درباره مشکلات زناشویی‌تان با هم حرف بزنید، اما به خیانت هیچ اشاره‌ای نکنید، چون او هرگز به شما نمی‌گوید که خیانت کرده است، مگر اینکه شما دلایل خوبی برای اثبات داشته باشید. پس هرگز بدگمانی‌تان را تا زمانی که دلیل واضحی برای خیانت او ندارید، نشان ندهید. او به راحتی می‌تواند حذف شما را انکارکند. به واکنش همسرتان در برابر اتهامی که به او می‌زنید، فکر کنید. او به شما چه خواهد گفت؟ «شوخی می‌کنی؟»، «ما فقط دو تا دوست صمیمی هستیم»، «هیچ چیزی بین ما نیست»، «تو داری اشتباه می‌کنی.» اگر بتوانید واکنش‌های همسرتان را حدس بزنید، می‌توانید، از قبل دلایل مستندتان را به او نشان دهید.

شوک بعد از کشف خیانت

وقتی متوجه خیانت همسرتان می‌شوید خیالات و افکار زیادی درگیرتان می‌کند. شوک بعد از کشف راز خیانت واکنش‌هایي مثل افسردگی، خشم، افکار پریشان، عدم تمرکز و زیرنظر گرفتن همیشگی همسر نتایج اجتناب‌ناپذیر این موضوع هستند. بهترین راه برای مقابله با این احساسات و واکنش‌ها این است که با فرد مناسبی حرف بزنید با کسی که قضاوت نمی‌کند، حامی است و آرام‌تان می‌کند. کسی را انتخاب کنید که بدون پیشنهادات نامعقول و خشونت‌آمیر و نصیحت‌های ابتدایی و همیشگی شنونده خوبی باشد. نصیحت در این شرایط مفید نیست. پند و اندرز هیچ کمکی به شرایط شما نمی‌کند، تصمیم‌گیری‌های آنی نیز بی‌فایده هستند. اما پیدا کردن کسی که شنونده باشد بسیار مهم است زیرا تنش و فشار عصبی‌ای که تحمل کرده‌اید را آرام می‌کند.



همچنین احساسات‌تان را نباید فورا با همسرتان در میان بگذارید. وقتی شما این راز را می‌فهمید و آن را با همسرتان مطرح می‌کنید او نمی‌تواند به حرف‌های‌تان گوش بدهد یا همراهی‌تان کند. مطرح کردن احساسات منفی‌تان با شدت و فشاری که تحمل می‌کنید باعث واکنش‌های دفاعی در همسرتان می‌شود.

جدایی تنها راه نیست

اگر زن و شوهر هر دو بخواهند رابطه زناشویی‌شان را حفظ کنند باید به فکر گام‌های بعدی باشند. قدم‌های بعدی سخت‌تر و مهم‌تر هستند. نجات و حفظ رابطه‌ای که از خیانت آسیب دیده است نیاز به همدلی هر دو نفر دارد. این هدفی نیست که به تنهایی به آن برسید.

تشخیص انگیزه‌های اصلی خیانت و حرف زدن درباره آن بسیار مهم است. اما همسر خیانتکار همیشه جزئیات را پنهان‌کند زیرا او نگران این مسئله است که حرف زدن درباره جزئیات فقط مشکلات را بیشتر و سخت‌تر ‌کند. گفت‌وگو درباره داستان خیانت باعث مطرح شدن حرف‌هایی می‌شود که نه گوینده و نه شنونده تحمل شنیدن آن را ندارند. سؤال‌هایی که جواب دادن به آنها سخت است و شنیدن جواب‌ها غیرقابل تحمل، بنابراین پیدا کردن انگیزه‌های خیانت و گفت‌وگو درباره جزئیات آن برای زن و شوهرها نیاز به بینشی عمیق و مهارت‌های ارتباطی موثر دارد. اما هرچه به مسئله پرداخته نشود مشکلات پیچیده‌تر می‌شوند. مشاوره برای زوج‌هایی که تردید دارند و نمی‌توانند احساسات‌شان را درست بشناسند و نگران آینده رابطه هستند بسیار ضروری و کمک‌کننده است.

این نکته را فراموش نکنید که زنان قدرت کافی برای مقابله با خیانت را دارند، تنها کافی است از این باور که همه مردها مثل هم هستند و جز به رابطه جنسی به چیز دیگری فکر نمی‌کنند، دست بردارند و در جهت بهبود شرایط زندگی مشترک خود تلاش کنند. لازم است بدانید برای مردان مهم‌ترین چیز در زندگی مشترک این است که ارزشمند و مورد احترام باشند و به آنها نشان دهند که تا چه اندازه به آنها احترام می‌گذارند و آنها را توانمند می‌دانند.