بعضی وقتها، اگر پسر یا دختر جوانی تصمیم بگیرند ازدواج کنند، از دوست و آشنا نکاتی را میشنوند که بیشتر شبیه اندرزهای قبل از ورود به میدان جنگ است. این که همیشه باید آماده باشند، نباید به خانواده همسرشان اجازه دخالت بدهند، از همان روز اول باید محدوده قدرت همسرشان را تعیین کنند و... بعضیها هم میگویند این روشی است برای از بین بردن مشکلات زندگی مشترک؛ به عبارت دیگر، جنگ اول به از صلح آخر.
چنین حالتی که به صورت یک فرهنگ غلط درآمده و بهعنوان دیالوگها و جملات بین افراد مختلف ردوبدل میشود، کمکم کمرنگتر از قبل شده و هر روز هم از ارزشش کاسته میشود. با وجود این، هنوز هم چنین مواردی وجود دارد و همین شوخیها و گپوگفتهای دوستانه هم میتواند موجب بدبینی عروس و داماد شود. دختر و پسری که میخواهند زندگی شیرینی را در کنار هم تجربه کنند، قبل از شروع زندگی مشترک میآموزند که خانواده همسر با آنها همدل و همراه نخواهد بود، پس آنها هم باید از خودشان دفاع کنند و حتی ممکن است قبل از آشنایی، خودشان را آماده این مبارزه پنهانی کنند.
بسیاری از زوجهای موفق فکر میکنند هیچ وقت در رابطه با خانواده همسرشان دچار مشکل نخواهند شد. آنها باور دارند که مشکلاتی که برای دیگران پیش آمده یا پیش میآید به این دلیل است که اعضای خانواده همسرشان در زندگی آنها دخالت میکنند. در حالی که، شاید پس از گذشت چند سال از شروع زندگی مشترک، آنها هم با مشکلاتی مشابه روبهرو شوند. پس این همه مشکل از کجا میآید؟ علتش چیست و چطور میتوان با آنها مقابله کرد؟
واقعیت این است که حرفها و جملاتی که از طرف خانواده خود فرد بیان میشود در مقایسه با آنچه خانواده همسر میگویند، تاثیر متفاوتی خواهد داشت. به همین دلیل بارها شرایطی پیش آمده که مادر عروس نکتهای را به او گوشزد کرده و دخترش هم از این که مادر به یاد اوست و میخواهد کمکش کند، خوشحال شده، اما اگر همین جمله را مادر شوهرش به او بگوید، شرایط فرق میکند و اینجا دیگر دختر خوشحال نمیشود و تصور میکند مادر همسرش قصد دخالت در زندگی او را دارد یا میخواهد او را سرزنش و تحقیر کند.
پس اولین قدم این است که دید مثبتی نسبت به خانواده همسرتان داشته باشید و قبل از آشنایی با آنها، هیچ قضاوتی در موردشان نکنید. مطمئن باشید آنها هم خیر شما را میخواهند و از خوشبختی شما و فرزندشان خوشحال خواهند شد.
یکی از باورهای غلطی که میان بسیاری از خانوادهها رواج دارد این است که فکر میکنند فرزندشان یا باید همسر خوبی باشد یا فرزند خوبی. آنها نمیتوانند شرایطی را تجسم کنند که فرزندشان هم به همسرش وفادار بماند و هم به آنها. بنابراین فرزند این خانواده هم ممکن است به درستی نتواند وظایفش را انجام دهد و در این مورد مانند پدر و مادرش فکر کند.
شرایط وقتی بدتر میشود که همسر چنین فردی به پدر و مادرش محبت کند و فرزند ایدهآلی باشد. آن وقت است که او احساس میکند چون همسرش رابطه خوبی با پدر و مادرش دارد، نمیتواند همسر خوبی برای او باشد. چنین مشکلی با این که میتواند موجب به هم خوردن زندگی شود و صدمات زیادی به خانوادهها وارد کند، اما راهحل به نسبت سادهای هم دارد. برقراری تعادل در زندگی تنها راهحلی است که نهتنها با این مشکل مقابله میکند که حتی میتواند بسیاری از مسائل دیگر را برطرف کند.
فراموش نکنید یکی از بزرگترین و مهمترین خطاهایی که در زندگی مشترک پیش میآید، توقع ذهنخوانی از همسر است. در این شرایط، فرد انتظار دارد شریک زندگیاش تمام خواستهها، انتظارات، آرزوها و علایق او را حدس بزند و به موقع برآورده سازد. در حالی که، صحبت نکردن به صورت واضح و شفاف و ذهنخوانی به جای گفتوگو مانند سمی است که میتواند زندگی مشترک را بخشکاند
بنابراین زن و مرد باید با همسر خود صحبت کنند و برایش توضیح دهند او چه جایگاهی در زندگی مشترکشان دارد. همین موارد هم به شکلی دیگر باید با پدر و مادرها مطرح شود تا آنها هم نسبت به موقعیتی که دارند، آگاه شوند. با این که شاید این کار سخت به نظر برسد، اما شدنی است و باید به بهترین شکل ممکن انجام شود.
از سوی دیگر باید در نظر داشته باشیم که اختلافات زناشویی با توجه به مدت زمانی که از شروع زندگی مشترک زن و مرد میگذرد، متغیر خواهد بود. با این حساب، در سال اول زندگی باید انتظار اختلافهای متعددی را داشته باشیم. چون هر یک از زوجها، نظرات و عقاید مربوط به خودشان را دارند و ممکن است این اختلافنظر موجب مشاجره و بحث شود. به همین علت هم توصیه میشود، زن و مرد درباره این مسائل با یکدیگر حرف بزنند تا متوجه اختلافات شده و آنها را به موقع برطرف کنند.
همچنین فراموش نکنید یکی از بزرگترین و مهمترین خطاهایی که در زندگی مشترک پیش میآید، توقع ذهنخوانی از همسر است. در این شرایط، فرد انتظار دارد شریک زندگیاش تمام خواستهها، انتظارات، آرزوها و علایق او را حدس بزند و به موقع برآورده سازد. در حالی که، صحبت نکردن به صورت واضح و شفاف و ذهنخوانی به جای گفتوگو مانند سمی است که میتواند زندگی مشترک را بخشکاند.
پس زن و شوهر باید درباره تمام مسائلی که در زندگیشان پیش میآید، با هم صحبت کنند؛ هر چقدر هم که موضوع صحبتشان ناچیز و بیاهمیت باشد، باز هم باید با منطق و آرامش به حرفهای طرف مقابل گوش کنند و با هم به نتیجهای دلخواه برسند.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)