کودکان از سن 4 سالگی میتوانند عشق را تجربه کنند؛ البته عشقی کودکانه که از نشانههای ذهنی آن آرزوی ازدواج با فردی خاص در آینده و از نشانههای رفتاری آن گاهی به صورت مامانبازی یا نمایشهای کودکانه، بهخصوص در دختران است...

خیالپردازیهای عاشقانه به صورت طبیعی از سنین قبل از مدرسه در کودکان ایجاد میشود. پدر و مادر لازم است از این واقعیت آگاه باشند و آن را غیرطبیعی تلقی نکنند. آنها بهتر است بسیار با ملاحظه و ملایمت بگذارند فرزندانشان این دوره را سپری کنند. هرگونه برخورد غیرطبیعی یا تنبیه با این واقعیت کودکانه، میتواند باعث ایجاد احساس گناه و ناتوانی در عشقورزی در بزرگسالی شود.

البته با نگاهی عمیقتر، میتوان دریافت ریشههای عشق بالغانه به دوران شیرخوارگی برمیگردد؛ زمانی که دلبستگی یا به بیانی دیگر عشق به مادر شکل میگیرد. جالب است که معمولا همان الگوی دلبستگی شکل گرفته در رابطه کودک- مادر، در عشقهای بالغانه تکرار میشود؛ مثلا اگر کودک در رابطه با مادر احساس ناامنی داشته باشد، این احساس در بزرگسالی در رابطه با همسر تکرارپذیر است. گاهی مادران شاغل که تحمل گریه کودکشان را هنگام خروج از خانه ندارند و سر فرزندشان را گرم میکنند و بیخبر خانه را ترک میکنند، به بدترین شکل احساس ناامنی را در کودک بهوجود میآورند. تصویر درونیشده مادر برای این کودکان، انسانی مهربان است که هر دم از او بیم غیب شدن میرود پس به شکلی معنی نمادین «خیانت» در ذهن او ایجاد میشود و توانایی اعتماد در رابطه را از او میگیرد پس اگر قصد دارید برای چند ساعتی فرزندتان را ترک کنید، چه بهتر که این كار را در حضور و با آگاهی او انجام دهید. گریه کردن کودک بهتر از پیدایش احساس بیاعتمادی در او است. «روانشناسی دلبستگی کودک به مادر و الگوهای مختلف آن» را جان بالبی (John Bowlby) توضیح داده است.

هدف پیدایش دلبستگی، ایجاد تعادل بین دو نیاز متضاد کودک است؛ نیاز به امنیت که از نزدیک مادر بودن به دست میآید و نیاز به خودمختاری و کشف محیط پیرامون به عنوان موجودی مستقل از مادر. سازوکار یک دلبستگی طبیعی این است که کودک منبع امنیت را در خارج از خود (مادر یا هر مراقب دیگر) بیابد و بهتدریج این «احساس امنیت» را درونی کند و لازمهاش این است که کودک در 3 سال اول زندگی به محض نیاز، حضور فیزیکی و عاطفی مادر را احساس کند. اینگونه است که کودک ناتوان دنیا را جای امنی میبیند. برآوردن نیازهای فیزیولوژیک مانند شیر دادن به موقع یا عوض کردن لباس و رفع نیازهای عاطفی مانند نوازش کردن و در آغوش گرفتن، حق طبیعی کودک است و بههیچوجه به معنی لوس کردنش نیست. بهتدریج این تامین امنیت بهوسیله مادر تا سن 3 سالگی به ایجاد احساس امنیت درونی در کودک منجر میشود. این «احساس امنیت درونیشده»، سرچشمه یک رابطه خوب عاشقانه در بزرگسالی میشود. علت هرگونه احساس ناامنی،
بد دلی و حسادت بیمارگونه در عشقهای بالغانه را باید در اختلال در شکلگیری دلبستگی طبیعی بین کودک و مادر قبل از 3 سالگی جستوجو کرد.



منبع:هفته نامه سلامت