گرت زن بد آيد، گناه من است
چنين است و آيين و راه من است
بر اين زادم و هم بر اين بگذرم
چنان دان كه خاك پي حيدرم
با خلق حماسه عظيم خود، برخورد و مواجهه دو فرهنگ ايران و اسلام را به بهترين روش ممكن عينيت بخشيد، با تأمل در شاهنامه و فهم پيش زمينه فكري ايرانيان و نوع انديشه و آداب و رسومشان متوجه ميشويم كه ايرانيان همچون زميني مستعد و حاصلخيز آمادگي دريافت دانه و بذر آيين الهي جديد را داشته و خود به استقبال اين دين توحيدي رفتهاند.
چنان كه در سالهاي آغازين ظهور اسلام، در نشر و گسترش و دفاع از احكام و قوانينش به دل و جان ميكوشيدند. از اين منظر، اهميت شاهنامه فقط در جنبه و شاعرانه آن خلاصه نميشود و پيش از آن كه مجموعهاي از داستانهاي منظوم باشد، تبارنامهاي است كه بيت بيت و حرف حرف آن ريشه در اعماق آرزوها و خواستههاي جمعي ملتي كهن دارد؛ ملتي كه در همه ادوار تاريخي، نيكي و روشنايي را ستوده و با بدي و ظلمت ستيز داشته است.
حكيم فردوسي به تحقيق در سال 329 و يا 320 ه . ق در خانوادهاي از دهقانان به دنيا آمد. اين شاعر استاد اگر چه در آغاز زندگي همچون دهقانان و زمينداران روزگار خود صاحب شوكت و مكنت بود، اما به خاطر صرف عمر در راه هنر و ادبيات و از همه مهمتر نظم شاهنامه، ثروت خود را از دست داد و در عهد پيري تهيدست و بيچيز شد:
آلا اي برآورده چرخ بلند
چه داري به پيري مرا مستمند
چو بودم جوان برترم داشتي
به پيري مرا خوار بگذاشتي
به جاي عنانم عصا داد سال
پراكنده شد مال و برگشت حال
فردوسي نظم شاهنامه را حدود سالهاي 370 يا 371 ه . ق شروع كرد و حدود سي و پنج سال، بيوقفه در انجام و اتمام اين كار كوشش نمود. به عبارتي، او تمام هستي خود را وقف اين كار كرد و با وجود چند تن از دوستانش كه حامي او در انجام اين كار ملي و ادبي بودند، همان طور كه گفتيم، به روزگار پيري ثروت دوران جواني را از دست داد و فقير و تهيدست، باقي عمر را در بيچيزي و افلاس گذراند.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)