بسم الله الرحمن الرحیم



قُتِلَ أَصْحابُ الأُخْدُودِ * النّارِ ذاتِ الوَقُود * إِذ هُمْ عَلَيْها قُعُودٌ * وَهُمْ عَلى‏ ما يَفْعَلُونَ بِالمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ؛ * وَما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلّا أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ العَزِيزِ الحَمِيدِ...



كشته شدند ياران گودال (خندق)؛ همان آتش مايه دار و انبوه. آن‏گاه كه آنان بالاى‏آن‏خندق به تماشا نشسته بودند. و خود بر آنچه بر سر مؤمنان مى‏آوردند، گواه‏بودند. و بر آنان عيبى نگرفته بودند جز اينكه به خداى ارجمند ستوده ايمان آورده بودند.

(سوره بروج، آیات 4 تا 8)






شرح آیات:

يكى از جماعت‏هاى الگو در قرآن، كه با افتخار و عزت از آنها ياد شده، كشتگان اخدود هستند. بارزترين صفت اصحاب اخدود، جانفشانى و فداكارى بى‏دريغ در راه اعتقاد توحيدى است.



داستان:

«ذونواس آخرين پادشاه از ملوك حمير، که به دين يهود درآمد و حميريان را به اين آيين فرمان داد و خود را يوسف ناميد. مدتى گذشت تا به او خبر رسيد كه در نجران، قومى نصرانى به ‏سرمى‏برند كه دين عيسى(ع) و حكم انجيل را گردن مى‏نهند.

اطرافيان پادشاه، او را به عزيمت به سوى آن قوم و تحميل آيين يهود بر ايشان تشويق كردند. پس حركت كرد تا به نجران رسيد و هر كس را بر دين نصرانيت بود، گرد آورد. آن‏گاه دين يهود را بر آنان عرضه كرد و با آنان مجادله نمود اما آنها امتناع كردند.

سرانجام آنها كشته شدن را بر ورود به آيين يهود برگزيدند. ذونواس براى آنها گودال‏هايى حفر كرد و هيزم در آن نهاد و آتش به پا كرد. گروهى را سوزاند و گروهی دیگر را با شمشیر مثله کرد. تعداد کشته شدگان به بيست هزار نفر رسيد.»



بنابراين، آنچه از مجموع روايات برمى‏آيد اين است كه: اصحاب اخدود آزادانه، مرگ را بر دين جبرى و تحميلى و آيين منسوخ ترجيح دادند و سرانجامشان شهادت و سعادت شد.







منبع: تفسير قمى، ص 719 (به نقل از: محمدباقر مجلسى، بحارالأنوار، ج 14، ص 438 و 439)