صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 16

موضوع: بررسي اسناد زيارت عاشورا

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    بررسي اسناد زيارت عاشورا

    استحباب خواندن زيارت عاشورا ، از مسائلي است كه تمامي علماي شيعه در طول تاريخ بر آن اتفاق داشته‌ و حتي و بر خواندن روزانه آن اصرار نموده‌اند كه اين بهترين شاهد و دليل بر صحت إسناد آن به معصوم عليه السلام است .
    بي شك چنين روايتي كه تمامي علماي شيعه از قديم الأيام تا كنون به آن عمل كرده و بر خواندن آن اصرار داشته‌اند ، بي نياز از بررسي سندي است ؛ اما در عين حال سعي مي‌كنيم در اين مقاله به صورت مختصر سند آن را نيز مورد بررسي و تحقيق قرار دهيم .
    مصدر اصلي اين زيارت نامه ، دو كتاب معتبر ؛ يعني كامل الزيارات تأليف جعفر بن محمد بن قولويه قمي و مصباح المتهجد شيخ طوسي رضوان الله تعالي عليهما است و اين دو بزرگوار تقريباً با شش سند اين زيارت را نقل كرده‌اند .
    اسناد شيخ طوسي در المصباح

    سند اول :

    شيخ طوسي سند اصل زيارت عاشورا را اين‌گونه نقل مي‌فرمايد :
    قال صالح بن عقبة وسيف بن عميرة : قال علقمة بن محمد الحضرمي قلت لأبي جعفر عليه السلام : علمني دعاء أدعو به ذلك اليوم إذا أنا زرته من قرب ودعاء أدعو به إذا لم أزه من قرب وأومأت من بعد البلاد ومن داري بالسلام إليه . قال : فقال لي : يا علقمة ! إذا أنت صليت الركعتين بعد أن تومي إليه بالسلام فقل بعد الايماء إليه من بعد التكبير هذا القول : فإنك إذا قلت ذلك فقد دعوت بما يدعو به زواره من الملائكة... السلام عليك يا أبا عبد الله ! السلام عليك يا ابن رسول الله ! السلام عليك يا ابن أمير المؤمنين وابن سيد الوصيين ! السلام عليك يا ابن فاطمة سيدة نساء العالمين ! السلام عليك يا ثار الله وابن ثاره والوتر الموتور ... .
    مصباح المتهجد ، الشيخ الطوسي ، ص 773 – 774 .
    علقمه مي گويد : به امام باقر عليه السلام عرض كردم : دعايي به من آموزش بده كه اگر در آن روز امام حسين عليه السلام از نزديك زيارت كردم ، آن را بخوانم و اگر نتوانستم از نزديك زيارت كنم ، از شهرهاي دور و از خانه‌ام به سوي او با سلام اشاره كرده و آن دعا را بخوانم . امام فرمود : هر گاه كه آن دو ركعت را به جا بياوري و بعد از آن با سلام به سوي آن حضرت اشاره كردي ، در حال اشاره تكبير بگويي و بخواني اين زيارت را ، همان دعايي را خوانده‌اي كه ملائكه در هنگام زيارت آن حضرت مي‌خوانند ... سلام بر تو اي أبا عبد الله ...


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #2
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    ناگفته پيدا است كه اين سند با دو طريق نقل شده است كه ما هر دو سند را بررسي خواهيم كرد :
    طريق اول : صالح بن عقبه عن علقمة بن محمد عن أبي جعفر عليه السلام
    طريق دوم : سيف بن عميره عن علقمة بن محمد عن أبي جعفر عليه السلام
    بررسي طريق اول : از آن‌جايي كه مرحوم شيخ طوسي روايت را از كتاب صالح بن عقبه نقل مي‌كند ، بايد طريق ايشان تا صالح بن عقبه نيز بررسي شود .
    شيخ طوسي طريق خود را تا صالح بن عقبه اين گونه بيان مي‌كند :
    صالح بن أبي الأسود ، له كتاب . وصالح بن عقبة ، له كتاب . أخبرنا بهما ابن أبي جيد ، عن ابن الوليد ، عن الصفار ، عن محمد بن الحسين ، عن محمد بن إسماعيل بن بزيع ، عنهما .
    الفهرست ، الشيخ الطوسي ، ص 147 .
    صالح بن عقبه ، كتابي دارد ؛‌ كه آن را براي ما ابن ابي جيد از ابن وليد و از صفار از محمد بن الحسين از محمد بن اسماعيل بن بزيع از او نقل كرده است .
    پس در حقيقت سند روايت اين گونه خواهد شد :
    شيخ طوسي : علي بن أحمد بن محمد بن أبي جيد ، محمد بن حسن بن وليد ، صفار ، محمد بن الحسين ، محمد بن اسماعيل بن بزيع ، صالح بن عقبة ، علقمة بن محمد الخضرمي ، امام باقر عليه السلام .
    طريق شيخ طوسي تا صالح بن عقبه درست است ؛ چنانچه آيت الله خويي در ترجمه صالح بن عقبه مي‌فرمايد :
    وطريق الصدوق إليه : محمد بن موسى بن المتوكل ... والطريق كطريق الشيخ إليه صحيح ، وإن كان في الأول منهما : محمد بن موسى وعلي بن الحسين السعد آبادي ، وفي الثاني ابن أبي جيد ، لأنهم ثقات على الأظهر .
    معجم رجال الحديث ، السيد الخوئي ، ج 10 ، ص 86 .
    هر چند كه همين تصريح مرحوم آقاي خويي براي اثبات صحت إسناد شيخ تا صالح بن عقبه كفايت مي‌كند ؛ اما براي استحكام اعتبار طريق ، روات سند را نيز بررسي مي‌كنيم .


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #3
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    و در ادامه اين روايت را نقل مي كند :
    أخبرنا والدي رحمه الله قال : أخبرنا محمد بن علي بن الحسين قال : حدثنا محمد بن علي ما جيلويه ، عن علي بن إبراهيم ، عن أبيه ، عن علي بن معبد ، عن الحسين بن خالد الصيرفي . قال : كنا عند الرضا عليه السلام ، ونحن جماعة ، فذكر محمد بن إسماعيل بن بزيع ، فقال : " وددت أن فيكم مثله " .
    پدرم به من گفت : محمد بن علي بن حسين گفت : محمد بن علي ماجيلويه به من روايت نقل كرد از ...گفت : ما گروهي نزد امام رضا عليه السلام بوديم ، پس يادي از محمد بن اسماعيل بزيع شد ، پس فرمودند : من دوست داشتم كه در بين شما مثل او بود .
    رجال النجاشي ، النجاشي ، ص 330 – 332 .
    و مرحوم شيخ طوسي نيز در باره وي مي‌فرمايد :
    محمد بن إسماعيل بن بزيع ، ثقة صحيح ، كوفي ، مولي المنصور .
    رجال الطوسي ، الشيخ الطوسي ، ص 364 .
    6 . صالح بن عقبة : وي از اصحاب امام صادق و امام كاظم عليهما السلام بوده و بزرگان بسياري از او نقل روايت كرده‌اند . مرحوم نجاشي وي را اين‌گونه معرفي مي‌كند :
    صالح بن عقبة بن قيس بن سمعان بن أبي ربيحة مولى رسول الله صلى الله عليه وآله ... .
    رجال النجاشي ، النجاشي ، ص 200 .
    برخي از علماي شيعه و از جمله مرحوم سيد بحر العلوم رضوان الله تعالي عليه اعتقاد دارند كه بناي مرحوم شيخ طوسي در فهرست و مرحوم نجاشي در رجالش اين بوده كه راوياني را نقل كنند كه امامي باشند و اگر غير شيعه هستند ، حتماً ذكر مي‌كنند ؛ پس هر راوي را كه اين دو بزرگوار به صورت مطلق آورده است ، دلالت مي‌كند كه صحيح المذهب و همچنين ممدوح به مدح عام هستند . ايشان در فائده دهم از فوائد الرجاليه مي‌فرمايند :
    فائدة الظاهر أن جميع من ذكر الشيخ في ( الفهرست ) من الشيعة الإمامية إلا من نص فيه على خلاف ذلك من الرجال : الزيدية ، والفطحية ، والواقفية وغيرهم ، كما يدل عليه وضع هذا الكتاب ، فإنه في فهرست كتب الأصحاب ومصنفاتهم ، دون غيرهم من الفرق .


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #4
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    وكذا ( كتاب النجاشي ) . فكل من ذكر له ترجمة في الكتابين ، فهو صحيح المذهب ممدوح بمدح عام يقتضيه الوضع لذكر المصنفين العلماء والاعتناء بشأنهم وشان كتبهم ، وذكر الطريق إليهم ، وذكر من روى عنهم ومن رووا عنه .
    ومن هذا يعلم أن إطلاق الجهالة على المذكورين في ( الفهرست ) و ( رجال النجاشي ) من دون توثيق أو مدح خاص ، ليس على ما ينبغي .
    الفوائد الرجالية ، السيد بحر العلوم ، ج 4 ، ص111، 116
    نكته : ظاهر اين است که هرکسي که شيخ او را در کتاب فهرست آورده ، شيعه دوازده امامي است ؛ مگر کساني که در آنها تصريح به خلاف شده است ؛ كه زيدي و فطحي و واقفي مذهب بوده است . و هدف شيخ از تأليف كتاب فهرست همين بوده است كه فقط تأليفات شيعيان را گردآوري نمايد .
    و همچنين کتاب نجاشي ؛ هر كسي كه در اين كتاب ذكر كرده داراي مذهب صحيح ، شيعه دوازده امامي است و به صورت عمودم مورد مدح است ؛ چون مقصود نجاشي از تأليف كتاب بررسي تأليفات بزرگان شيعه و ذكر موقعيت آنان بوده است .
    و از همينجا مشخص مي شود که مجهول دانستن کسانيکه در اين دو کتاب نام ايشان آمده است ، اما توثيق يا مدحي ندارند شايسته نيست .
    اگر كسي اين مبنا را بپذيرد ، صالح بن عقبه نيز ممدوح به مدح عام از سوي مرحوم نجاشي و شيخ طوسي خواهد شد و حد اقل حُسن او اثبات خواهد شد .
    از اين نيز كه بگذريم ، دو تن از بزرگان روات شيعه ، محمد بن الحسين بن أبي الخطاب و محمد بن إسماعيل بن بزيع از او روايت نقل كرده‌اند و اين شاهدي است محكم بر وثاقت اين شخص ؛ چرا كه شخصي همانند محمد بن اسماعيل بن بزيع ، بعيد است كه از شخص ضعيف روايت نقل كند ؛ با اين كه امام هشتم عليه السلام در باره او فرمودند : « وددت أن فيكم مثله » .
    البته ابن غضائري رحمت الله عليه ، صالح بن عقبه را تضعيف كرده است ؛ اما مرحوم آيت الله العظمي خويي رحمت الله عليه با قاطعيت سخن وي را رد كرده و مي‌فرمايد :
    أقول : لا يعارض التضعيف المنسوب إلى ابن الغضائري ، توثيق علي بن إبراهيم ، لما عرفت غير مرة من أن نسبة الكتاب إلى ابن الغضائري لم تثبت ، فالرجل من الثقات .
    معجم رجال الحديث ، السيد الخوئي ، ج 10 ، ص 85 – 86
    تضعيف منسوب به ابن غضائري با توثيق علي بن ابراهيم معارضه نمي كند . زيرا ثابت كرديم که انتساب کتاب به ابن غضائري ثابت نيست . پس اين شخص از افراد مورد اطمينان است .


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #5
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    7 . علقمة بن محمد الخضرمي : وي از اصحاب امام صادق عليه السلام بوده است . هر چند كه توثيق خاصي در باره وي در كلمات علما وجود ندارد و فقط مرحوم شيخ طوسي رحمت الله عليه در باره وي مي‌فرمايد :
    [ 3732 ] 641 ، علقمة بن محمد الحضرمي الكوفي ، أسند عنه .
    رجال الطوسي ، الشيخ الطوسي ، ص 262 .
    ولي مرحوم سيد علي بروجردي از همين نكته و يك روايت ديگر ، حسن حال او را استفاده كرده و مي‌گويد :
    4905 ، علقمة بن محمد الحضرمي الكوفي ، أسند عنه " ق " وهو أخو أبي بكر الحضرمي كما في " قر " وكان علقمة أكبر من أخيه كما في حديث بكار عن أبيه عبد الله وعمه علقمة ، وحكى فيه مناظرة أبيه مع زيد ، وفيه اشعار على حسنه وكونه اماميا ثابت الاعتقاد .
    طرائف المقال ، السيد علي البروجردي ، ج 1 ، ص 527 .
    شيخ طوسي در رجالش او را از اصحاب امام صادق عليه السلام شمرده و گفته است : با سند از وي روايت نقل شده است و نيز او را از اصحاب امام باقر شمرده و گفته است كه او برادر أبي بكر حضرمي و بزرگتر از او بوده است ؛ همان طوري كه در حديث بكار از پدرش عبد الله و عمويش علقمه آمده است . از اين استفاده مي‌شود كه وي ممدوح و امامي و ثابت الإعتقاد بوده است .
    در نتيجه روايت حد اقل حسنه است و علماي ما به روايت حسنه نيز همانند روايت صحيحه عمل مي‌كنند . حتي اگر كسي اين مطلب را نيز قبول نداشته باشد ، از آن‌جايي كه در اين طبقه ، صفوان بن مهران نيز وجود دارد و او قطعاً ثقه است ، سند روايت تمام خواهد شد كه در سند بعدي اين مطلب بررسي خواهد شد .


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #6
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    سند دوم :

    پيش از اين گفتيم كه مرحوم شيخ طوسي رضوان الله تعالي عليه ، سند اصل زيارت را از دو طريق نقل مي‌كند ، طريق اول را بررسي كرديم . طريق دوم را ايشان اين‌گونه بيان مي‌فرمايند :
    سيف بن عميره عن علقمة بن محمد عن أبي جعفر عليه السلام
    طريق شيخ به سيف بن عميره نيز صحيح است ؛ چرا كه تمامي آن‌ها از بزرگان روات شيعه هستند و احدي در وثاقت آن ها شك ندارد ؛ چنانچه مرحوم خويي در اين باره مي‌فرمايد :
    وطريق الصدوق إليه : محمد بن الحسن ... والطريق كطريق الشيخ إليه صحيح .
    معجم رجال الحديث ، السيد الخوئي ، ج 9 ، ص 383 .
    علاوه بر تصريح مرحوم آقاي خويي ، ما همانند طريق قبلي ، فقط از باب تيمن و تبرك تمامي روات اين طريق را نيز به صورت مستقل بررسي مي‌كنيم و گرنه هيچ يك از آن‌ها نيازي به توثيق ندارند و فراتر از توثيق هستند . مرحوم شيخ طوسي در كتاب الفهرست ، طريقش را تا سيف بن عميره اين گونه بيان مي‌فرمايد :
    سيف بن عميرة ، ثقة ، كوفي نخعي عربي . له كتاب ، أخبرنا به عدة من أصحابنا ، عن محمد بن علي بن الحسين بن بابويه ، عن أبيه ومحمد بن الحسن ، عن سعد بن عبد الله ، عن أحمد بن محمد ، عن علي بن الحكم ، عن سيف بن عميرة .
    الفهرست ، الشيخ الطوسي ، ص 140 .
    پس در حقيقت سند روايت به اين صورت است :
    شيخ طوسي : عدۀ از اصحاب و بزرگان شيعه ، محمد بن علي بن الحسين (شيخ صدوق) ، علي بن الحسين بن بابويه ، محمد بن الحسن بن وليد ، سعد بن عبد الله ، احمد بن محمد ، علي بن الحكم ، سيف بن عميره ، علقمة بن محمد الخضرمي ، امام باقر عليه السلام .
    بررسي روات سند :
    1 . عدة من اصحابنا : مقصود از اين جمله ، عده‌اي از بزرگان شيعه ؛ از جمله شيخ مفيد است ؛ چنانچه مرحوم صاحب معالم در توضيح «عدة من اصحابنا» كه شيخ طوسي در برخي از كتاب‌هايش استفاده كرده است ،‌ مي‌گويد :
    ورواياته عدة من أصحابنا ، وقد بينا في مقدمة الكتاب أن المفيد ( ره ) من جملة العدة عن أبي جعفر محمد بن علي بن الحسين ابن بابويه القمي ، عن أبيه ... .
    منتقى الجمان ، الشيخ حسن صاحب المعالم ، ج 1 ، ص 202
    ما در مقدمه كتاب روشن كرديم كه شيخ مفيد از جمله كساني است كه شيخ طوسي با عنوان « عدة من اصحابنا» از از شيخ صدوق و او از پدرش نقل مي‌كند .
    پس قطعآً سند در اين جا هيچ مشكلي ندارد .
    2 . محمد بن علي بن الحسين (شيخ صدوق ) : مرحوم نجاشي در باره وي مي‌فرمايد :
    محمد بن علي بن الحسين بن موسى بن بابويه القمي أبو جعفر ، نزيل الري ، شيخنا وفقيهنا ووجه الطائفة بخراسان ، وكان ورد بغداد سنة خمس وخمسين وثلاثمائة ، وسمع منه شيوخ الطائفة وهو حدث السن .
    رجال النجاشي ، النجاشي ، ص 389 .
    محمد بن علي ... ساکن ري ، استاد ما و مرجع ما و سرشناس شيعيان در خراسان بود ؛ و در سال 355 وارد بغداد شد و در حاليکه هنوز جوان بود بزرگان شيعه پاي درس او حضور مي‌يافتند .


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #7
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    و شيخ طوسي نيز مي‌فرمايد :
    محمد بن علي بن الحسين بن موسى بن بابويه القمي ، جليل القدر ، يكنى أبا جعفر ، كان جليلا ، حافظا للأحاديث ، بصيرا بالرجال ، ناقدا للاخبار ، لم ير في القميين مثله في حفظه وكثرة علمه . له نحو من ثلاثمائة مصنف .
    الفهرست ، الشيخ الطوسي ، ص 237 .
    محمد بن علي ... والا مقام ، کنيه اش ابو جعفر است ، وي بزرگوار بود و حافظ احاديث ، در علم رجال تخصص داشت ، و روايات را بررسي مي کرد . در اهل قم مثل وي در حفظ (روايت ) و كثرت علم ديده نشد . بيش از سيصد تأليف دارد .
    3 . علي بن الحسين بن بابويه : نجاشي در باره وي مي‌گويد :
    علي بن الحسين بن موسى بن بابويه القمي أبو الحسن ، شيخ القميين في عصره ، ومتقدمهم ، وفقيههم ، و ثقتهم . كان قدم العراق واجتمع مع أبي القاسم الحسين بن روح رحمه الله وسأله مسائل ثم كاتبه بعد ذلك على يد علي بن جعفر بن الأسود ، يسأله أن يوصل له رقعة إلى الصاحب عليه السلام ويسأله فيها الولد . فكتب إليه : " قد دعونا الله لك بذلك ، وسترزق ولدين ذكرين خيرين " . فولد له أبو جعفر وأبو عبد الله من أم ولد . وكان أبو عبد الله الحسين بن عبيد الله يقول : سمعت أبا جعفر يقول : " أنا ولدت بدعوة صاحب الامر عليه السلام " ، ويفتخر بذلك .
    علي بن الحسين ... بزرگ اهل قم در زمان خودش ، و پيشواي ايشان و فقيه ايشان و مورد اطمينان ايشان ؛ به عراق آمد و با ابو القاسم حسين بن روح نايب خاص سوم حضرت ولي عصر ارواحنا له الفداه همراه شد ، و از او در مورد مسائلي سوال پرسيد ؛ و سپس توسط علي بن جعفر بن اسود با وي نامه نگاري کرد و از وي مي خواست که نامه به دست امام زمان برساند و در آن از حضرت خواسته بود که فرزندي به وي عطا شود . پس به او پاسخ دادند : ما براي تو به آنچه خواستي دعا کرديم و خداوند به تو دو پسر نيکو خواهد داد . پس براي وي ابو جعفر و ابو عبد الله از کنيزي متولد شدند . و ابو عبد الله حسين بن عبيد مي گفت : از ابا جعفر شنيدم که مي گفت : من با دعاي صاحب الامر به دنيا آمده ام ؛ و به آن افتخار مي کرد .
    رجال النجاشي ، النجاشي ، ص 261 .
    و شيخ طوسي مي‌فرمايد :
    علي بن الحسين بن موسى بن بابويه القمي رضي الله عنه ، كان فقيها جليلا ، ثقة . وله كتب كثيرة .
    الفهرست ، الشيخ الطوسي ، ص 157 .
    4 . محمد بن الحسن بن وليد :
    در سند گذشته در باره وي بحث كرديم .
    5 . سعد بن عبد الله : نجاشي در توصيف وي مي‌فرمايد :
    سعد بن عبد الله بن أبي خلف الأشعري القمي أبو القاسم ، شيخ هذه الطائفة وفقيهها و وجهها .
    رجال النجاشي ، النجاشي ، ص 177 .
    شيخ طوسي مي‌فرمايد :
    سعد بن عبد الله القمي ، يكنى أبا القاسم ، جليل القدر ، واسع الاخبار ، كثير التصانيف ، ثقة .
    الفهرست ، الشيخ الطوسي ، ص 135 .
    6 . احمد بن محمد بن عيسي : مرحوم نجاشي و شيخ طوسي در باره وي مي‌فرمايند :
    أحمد بن محمد بن عيسى بن عبد الله ... يكنى أبا جعفر ، وأول من سكن قم من آبائه سعد بن مالك بن الأحوص ... وأبو جعفر رحمه الله شيخ القميين ، ووجههم ، وفقيههم ، غير مدافع .
    رجال النجاشي ، النجاشي ، ص 82 و الفهرست ، الشيخ الطوسي ، ص 68 .
    7 . علي بن الحكم : شيخ طوسي در باره وي مي‌فرمايد :
    علي بن الحكم الكوفي ، ثقة ، جليل القدر .
    الفهرست ، الشيخ الطوسي ، ص 151 .
    پس تا اين‌جا سند روايت قطعاً تمام و تمامي روات آن از برترين روات حديث شيعه بوده‌اند .
    8 . سيف بن عَمِيره : وي يكي از دو نفري است كه شيخ طوسي سند اصل زيارت عاشورا را از ايشان نقل مي‌كند . در وثاقت او هيچ شك و شبهه‌اي نيست ؛ چنانچه مرحوم نجاشي در باره وي مي‌گويد :
    سيف بن عميرة النخعي عربي ، كوفي ، ثقة ، روى عن أبي عبد الله وأبي الحسن عليهما السلام . له كتاب يرويه جماعات من أصحابنا .
    رجال النجاشي ، النجاشي ، ص 189 .
    و مرحوم شيخ طوسي رحمت الله عليه نيز مي‌فرمايد :
    [ 333 ] 2 ، سيف بن عميرة ، ثقة ، كوفي نخعي عربي . له كتاب ، أخبرنا به عدة من أصحابنا ، عن محمد بن علي بن الحسين بن بابويه ، عن أبيه ومحمد بن الحسن ، عن سعد بن عبد الله ، عن أحمد بن محمد ، عن علي بن الحكم ، عن سيف بن عميرة .
    الفهرست ، الشيخ الطوسي ، ص 140 .


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #8
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    سند سوّم :

    شيخ طوسي ، زيارت عاشورا با سند ديگر به اين صورت نقل مي‌فرمايد :
    وروى محمد بن خالد الطيالسي عن سيف بن عميرة قال : خرجت مع صفوان بن مهران الجمال وعندنا جماعة من أصحابنا إلى الغري بعد ما خرج أبو عبد الله عليه السلام فسرنا من الحيرة إلى المدينة فلما فرغنا من الزيارة صرف صفوان وجهه إلى ناحية أبي عبد الله الحسين عليه السلام فقال لنا : تزورون الحسين عليه السلام من هذا المكان من عند رأس أمير المؤمنين عليه السلام من هيهنا أومأ إليه أبو عبد الله الصادق عليه السلام وأنا معه قال : فدعا صفوان بالزيارة التي رواها علقمة بن محمد الحضرمي عن أبي جعفر عليه السلام في يوم عاشوراء .
    و محمد بن خالد طيالسي از سيف بن عميره روايت مي کند که گفت : بعد از آنکه امام صادق عليه السلام بيرون رفتند ، همراه با صفوان بن مهران شتر دار ، به سمت نجف رفتيم و عده اي هم ما را همراهي مي‌كردند . پس از راه حيره به شهر نجف رفتيم . وقتي از زيارت فارغ شديم صفوان روي خود را به سمت حرم امام حسين عليه السلام کرد و به ما گفت : امام حسين عليه السلام را از اينجا از کنار سر امير مومنان زيارت مي کنيد ؟ از همين جا امام صادق عليه السلام (به سمت کربلا ) اشاره کرد و من همراه او بودم ؛ پس صفوان زيارتي را که علقمه آن را از امام باقر در روز عاشورا روايت کرده بود خواند .
    مصباح المتهجد ، الشيخ الطوسي ، ص 777 .
    مرحوم شيخ طوسي ، اين روايت را از كتاب محمد بن خالد الطيالسي نقل مي‌فرمايد و طريق خود را تا وي اين گونه بيان مي‌فرمايد :
    محمد بن خالد الطيالسي . له كتاب ، رويناه عن الحسين بن عبيد الله ، عن أحمد بن محمد بن يحيى ، عن أبيه ، عن محمد بن علي بن محبوب ، عنه .
    پس سند روايت اين‌گونه خواهد شد :
    شيخ طوسي ، حسين بن عبيد الله الغضائري ، احمد بن محمد بن يحيي ، محمد بن يحيي العطار ، محمد بن علي بن محبوب ، محمد بن خالد الطيالسي ، سيف بن عميره ، صفوان بن مهران الجمال ، امام صادق عليه السلام .
    بررسي روت سند :
    1 . حسين بن عبيد الله غضائري :
    وي از مشايخ مرحوم شيخ طوسي و مرحوم نجاشي بوده‌اند ؛ چنانچه مرحوم نجاشي مي‌فرمايد :
    الحسين بن عبيد الله بن إبراهيم الغضائري أبو عبد الله ، شيخنا رحمه الله .
    رجال النجاشي ، النجاشي ، ص 69 .
    و مرحوم شيخ طوسي نيز مي‌فرمايد :
    الحسين بن عبيد الله الغضائري ، يكنى أبا عبد الله ، كثير السماع ، عارف بالرجال ، وله تصانيف ذكرناها في الفهرست ، سمعنا منه وأجاز لنا بجميع رواياته ، مات سنة أحدي عشره وأربعمائة .
    رجال الطوسي ، الشيخ الطوسي ، ص 425 .
    و همان طور كه در ترجمه ابن أبي جيد گفتيم ، اساتيد و شيوخ مرحوم نجاشي بالإتفاق ثقه هستند و نيازي به توثيق ندارند ؛ چنانچه مرحوم آقاي خويي رضوان الله تعالي عليه مي‌فرمايد :
    أنه شيخ النجاشي وجميع مشايخه ثقات .
    معجم رجال الحديث ، السيد الخوئي ، ج 7 ، ص 23 .
    وي استاد نجاشي است و تمامي اساتيد نجاشي مورد وثوق هستند .


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #9
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    2 . احمد بن محمد بن يحيي : براي اثبات وثاقت اين شخص ، مي توان به دلايل ذيل استناد كرد :
    اولاً : وي از مشايخ مرحوم صدوق رحمت الله عليه است و شيخ صدوق از او روايات فراواني را نقل كرده و بعد از نام ايشان از جمله « رضي الله عنه » استفاده كرده كه اين خود دليل بر وثاقت اين شخص است . با تتبع كه در برخي از كتاب‌هاي شيخ صدوق به عمل آمد ، وي در كتاب‌هاي مختلف خود بيش از هشتاد بار اين جمله را تكرار كرده‌اند :
    « حدثنا أحمد بن محمد بن يحيى العطار رضي الله عنه » .
    اين نشان مي‌دهد كه شيخ صدوق به اين شخص اعتماد داشته است و گرنه اين همه روايت از او نقل نمي‌كرد و بعد از هر بار نام بردن از او ، از جمله «رضي الله عنه » استفاده نمي‌كرد .
    ثانياً : وي از مشايخ الإجازه بوده است كه بسياري از علماي علم رجال تمام مشايخ الإجازه را موثق مي‌دانند ؛ چنانچه محقق بحراني در اين باره مي‌فرمايد :
    مشايخ الإجازة في أعلى طبقات الوثاقة والجلالة .
    معراج أهل الكمال ، ص 44 .
    مشايخ اجازه در بالاترين مرتبه اطمينان و بزرگي مقام هستند .
    و نيز مي‌نويسد :
    إنّه لا ينبغي أن يرتاب في عدالة شيوخ الإجازة .
    معراج أهل الكمال ، ص 88 .
    نبايد در عدالت مشايخ اجازه شک کرد .
    و علامه وحيد بهبهاني مي‌نويسد :
    إنّ المتعارف عدّه من أسباب الحسن، وربما يظهر من جدّي ـ رحمه اللّه ـ دلالته على الوثاقة .
    الفوائد الرجاليّة ، ص 44، المطبوع في آخر رجال الخاقاني .
    آنچه كه مرسوم است شمردن شيخ اجازه بودن از اسباب حُسن حديث است . و از اقوال پدر بزرگم چنين به دست مي‌آيد که شيخ اجازه بودن دلالت بر وثاقت او هم دارد .
    مرحوم شهيد ثاني رضوان الله تعالي عليه مي‌نويسد :
    لا يحتاج أحد من هؤلاء المشايخ المشهورين إلى تنصيص على تزكية ، ولا بينة على عدالة ، لما اشتهر في كل عصر ، من ثقتهم وضبطهم وورعهم ، زيادة " على العدالة وإنما يتوقف على التزكية ، غير هؤلاء من الرواة ، الذين لم يشتهروا بذلك ككثير ممن سبق على هؤلاء ، وهم طرق الأحاديث المدونة في الكتب غالبا " .
    الرعاية في علم الدراية (حديث) ، الشهيد الثاني ، ص 192 – 193 .
    هيچ يک از شيوخ مشهور احتياج به تصريح به وثاقت و اقامه دليل براي اثبات عدالت ندارند ؛ زيرا در هر زماني ، علاوه بر عدالت آن‌ها ؛ مورد اعتماد بودن ، حافظه قوي و ورع آن‌ها مشهور بوده است . و تنها كساني غير آن‌ها ، احتياج به تصريح به وثاقت دارد ، کسانيکه به اين مطلب شهره نيستند . مانند بسياري از کساني که گذشت . شيوخ اجازه ، طريق آن‌ها به کتاب هاي روائي بوده‌اند .


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #10
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    و مرحوم ميرداماد نيز مي‌نويسد :
    أن مشيخة المشايخ الذين هم كالأساطين والأركان أمرهم أجل من الاحتياج إلى تزكية مزك ، وتوثيق موثق . ولقد كنا أثبتنا ذلك فيما قد أسلفناه بما لا مزيد عليه .
    الرواشح السماوية ، ميرداماد محمد باقر الحسيني الأستر آبادي ، ص 261 .
    مشيايخ اجازه ، همان‌هايي كه از استوانه‌ها و اركان به شمار مي‌روند ، فراتر از آن هستند كه احتياج به تصريح به وثاقت داشته باشند . ما پيش از اين ، آن را ثابت كرده‌ايم .
    ثالثاً : بسياري از علما حكم به صحت روايت ايشان كرده‌ و او را توثيق كرده‌اند ؛ از جمله مرحوم علامه مجلسي مي‌نويسد :
    احمد بن محمد بن يحيي العطار ، من مشايخ الإجازة ، و حكم الأصحاب بصحة حديثه ، يروي عنه الشيخ بتوسط ابن الغضائري و ابن أبي جيد .
    الوجيزه في علم الرجال ، ص154 .
    احمد بن محمد عطار ، از مشايخ اجازه است و علما حکم به صحت روايت وي کرده اند ؛ شيخ از او با واسطه ابن غضائري و ابن ابي جيد روايت نقل مي کند .
    و همچنين علامه حلي در فائده هشتم از كتاب خلاصة الأقوال ، طريق شيخ صدوق به عبد الرحمن بن أبي نجران و عبد الله بن أبي يعفور را تصحيح مي‌كند ؛ در حالي كه در هر دو طريق ، احمد بن محمد يحيي عطار وجود دارد . اين مطلب نشان دهنده آن است كه وثاقت اين شخص در نزد علامه حلي محرز بوده است .
    و نيز مرحوم شهيد ثاني رحمت الله عليه با قاطعيت تمام ، حكم به وثاقت اين شخص مي‌كند . وي در تمييز روات همنام كه ممكن است كسي خيال كند ، يك نفر هستند ، مي‌نويسد :
    وفائدة معرفته : خشية أن يظن الشخصان ، شخصا " واحدا "... منهم ، محمد بن يحيى العطار القمي . ومنهم ، محمد بن يحيى الخزاز بالخاء المعجمة والزاء قبل الألف وبعدها . ومحمد بن يحيى بن سليمان الخثعمي الكوفي . والثلاثة ثقاة .
    الرعاية في علم الدراية (حديث) ، الشهيد الثاني ، ص 371 .
    و فايده ديگر در شناخت اين مطلب است كه ممكن است دو نفر را يک نفر گمان کند : از جمله آن‌ها محمد بن يحيي العطار قمي و محمد بن يحيي خزاز و محمد بن يحيي بن سليمان خثعمي کوفي است كه هر سه نفرشان مورد اطمينان هستند .


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/