خانم‌ها بخوانند، چرا شوهرتان با شما كم سخن مي‌گويد؟!
دلایل شوهرمنزوی ،
‏شايد تا به حال به اين موضوع فكر كرده‌ايد كه چرا برخي از رفتار مردان منطقي و قابل توجيه نيست! اينكه آنان خود را تافته جدا بافته مي‌دانند. ولي همين مردان در برقراري ارتباط با هم‌جنس‌هاي خود بسيار پر حرف و معقول به نظر مي‌رسند. حال چرا و چگونه اين قبيل مردها در رفتارها و برخوردهايشان با همسران خود، اندكي تأمل يا بي‌توجهي نشان مي‌دهند، بسي جاي تفكر، انديشه و تأمل دارد. البته نمي‌خواهيم همه را به يك چشم بنگريم و اين يك قانون كلي نيست! نه نمي‌خواهيم از اصل «تعميم» كه در روانشناسي تعريف شده است، استفاده كنيم.
ولي با اندكي بينش و آگاهي، به اين واقعيت دست مي‌يابيم كه برخي از مردان آن چنان تمايلي ندارند كه با همسران شان سخن بگويند يا به عبارت بهتر آنان با همسران خويش، كمتر سخن مي‌گويند! image001
حال چرا اين رويكرد شكل مي‌گيرد و اينكه ديدگاه و نگرش مردان در قبال اين برخوردشان چه مي‌تواند باشد، خود مقوله‌اي است كه نياز به بررسي دقيق روانشناسانه و علمي‌ دارد.
شايد با مطالعه و بازبيني در رفتار مردها، بيشتر بتوانيم در عملكردشان به نكات مهم و قابل‌توجهي دست پيدا كنيم و البته اين ميسر نخواهد بود، مگر با اندكي صبر، حوصله، شكيبايي و نيز مهم‌تر ازهمه گذشت زمان!
پس شما نيز با ما همراه باشيد تا بتوانيم در اين‌باره با شما به نكاتي اشاره كنيم!
در ادامه مي‌خواهم از زبان مردي كه براي مشاوره نزد من آمده بود، چند جمله‌اي را براي‌تان تعريف و نقل قول كنم.
مرد گفت: «پدرم وقتي كه من حرف مي‌زنم به من مي‌گويد: حرف زدن كار ارزشمندي نيست!»
«يادت باشد كه سكوت كردن مانند طلا با ارزش است!»
اين حرف پدرم در گوشم هميشه بوده و نمي‌دانم آيا اين روش او درست است يا خير؟!
‏حال مي‌خواهم به يك اصل كلي اشاره كنم و آن اينكه:
به طور كلي، براي يك مرد طبيعي است كه خيلي بي روح، ساكت و خشك، باشد و اين‌گونه تصور كند.
خانم‌ها به ياد داشته باشيد، كه مرد اين حالت را از دوران كودكي و بر حسب آنچه كه با او رفتار كرده‌اند، فرا گرفته است!
حتما چنين مردي، پدرش فردي سخت‌گير، منزوي، كم حرف و در يك كلام رويه پدر‌سالاري در زندگي‌اش حكمفرما بوده است!
پس چنين مردي، مفهوم و معناي حرف‌هاي روزانه اجتماعي در روابط بين آدم ها، به ويژه ارتباط با همسر را به خوبي نمي‌تواند ارزيابي نمايد.براي توضيح بيشتر بايد عنوان كرد، زماني وجود دارد كه مرد ممكن است بر خلاف آنچه كه به او آموخته شده، راز و حرف دلش را با همسرش مطرح سازد و با گونه‌اي احساسي ‌ـ ‌عاطفي در رويه زندگي اش با او برخورد و رفتار كند، ولي بيشتر اوقات واكنش‌ها و بازتاب‌هاي منفي همسرش، او را باز به همان ساختار قبلي‌اش باز مي‌گرداند. شايد بپرسيد چرا؟!
بدين دليل كه او احساس مي‌كند تمام سعي، تلاش و كوشش‌هايي را كه به كار گرفته بود تا اينكه شما (خانم) را به عنوان راز دار زندگي‌اش بداند، همگي بي‌حاصل مانده و تمام حرف‌هاي او نا بجا از آب در آمده است و بدين سان او صحبت‌هايش را با شما كه همسرش هستيد، به مرور زمان محدود و اندك مي‌كند تا اينكه به جايي مي‌رسد كه ديگر حرفي براي گفتن با شما و در حضور جمع ندارد! «آيا به نظر شما اين ساختار در قالب شخصيتي شما و همسرتان مي‌گنجد؟!»
مردان، بيشتر براي آنچه كه منجر به شوخي و خنده مي‌شود يا براي برخي رفتارها كه همسرشان را شاد كنند، دچار نوعي ترديد و شك مي‌شوند، چون نمي‌دانند كه عاقبت اين‌گونه برخوردهايشان چيست و چه پيامدهايي را مي‌تواند با خود به همراه داشته باشد؟!
پس بسياري از مردان به اين نتيجه مي‌رسند كه، اگر همسرانشان واقعا آنها را مي‌شناختنتد، هرگز از بيان اين گونه رفتار شوخي و مزاح‌گونه آنان، ناراحت و رنجيده خاطر نمي‌شدند و مي‌تواستند آن را به راحتي با شريك زندگي‌شان در ميان بگذارند و مطرح كنند. اما به جاي آن ترجيح مي‌دهند كه دهان خود را بسته نگاه دارند، حرف دلشان را نگويند و چيزي بين آنان رد و بدل نشود! حتي شايد شما اين را شنيده باشيد كه مردان در ميان خودشان بسيار اين جمله را گوشزد كرده‌اند: «به همسرت اين جمله را نگو». بنابراين مردان سعي و تلاش مي‌كنند، تا عمق و واقعيت احساسات خود را با همسرشان در ميان نگذارند.حال اين پرسش شايد در ذهن شما ( خانم‌ها )، مطرح شود كه: چرا مردها در هنگام بيان احساسات خود، احساس خطر و شك مي‌كنند؟
چرا بعضي از مردها مطرح كردن احساسات و عواطف خود را كاري سخت و خطرناك تصور مي‌كنند؟!
زماني كه مردها مي‌خواهند احساسات خود را مطرح كنند، ولي پاسخ منفي از جانب همسران خود دريافت مي‌نمايند در اين صورت است كه احساس مي‌كنند بايد ساكت، آرام و بي‌صدا بمانند!!
پس بنابراين اجازه دادن به مردان براي بيان حرف‌ها و ناگفته‌هاي دروني شان بسيار مي‌تواند از لحاظ روحي ـ رواني به آنان كمك كند تا شايد با شرايط جديد، خود را اندكي سازگار سازند. بي‌شك شما (خانم‌ها) در اين امر خطير و مهم، بايد به آنها كمك كنيد. يقين بدانيد، زماني كه شما احساسات و عواطف دروني آنان را خيلي خوب لمس مي‌كنيد و براي شخصيت آنان احترام و ارزش قائل مي‌شويد، مردان (شوهران شما)، نيز به راحتي مي‌توانند به آن اعتماد به نفس و عزت‌نفس لازم و كافي دست يابند و هر آنچه را كه در ذهن، فكر و تصورات شان مي‌گذرد، براي شما كه همسرشان هستيد، بازگو كنند. پس اندكي تلاش، صبر، حوصله و گذشت مي‌تواند ضامن، يك رابطه مشترك ايده‌آل باشد، فراموش نكنيد.حال پس از اينكه به پرسش‌هاي مطرح شده شما پاسخ داديم، درباره مقوله و پرسش ديگري با شما سخن مي‌گوييم و آن اينكه: «چرا شوهر شما مي‌ترسد كه رازهاي دروني خود را با شما مطرح كند»؟!
چرا مردها از بازگو كردن رازهاي دل خويش براي همسران شان هراس دارند؟!
در پاسخ به اين پرسش در ادامه بحث قبلي بايد بگوييم كه اساسا راحت ترين، آسان ترين و معقول‌ترين راه حل ممكن براي يك مرد اين است در صورتي با همسر خود، راز دلش را بيان نمايد كه احساساتش را مي‌پذيرد و مي‌داند چه رفتاري با او داشته باشد. ‏
و كلام آخر اينكه:زني كه واقعا به جلب توجه و عشق شوهرش ارزش و اهميت مي‌دهد، بايد بيشتر به او توجه كند، بيشتر از گذشته به او فكر كند، به او مجال انديشيدن و سخن گفتن بدهد، در بين صحبت‌هايش از خود چيزي مطرح نكند كه باعث رنجش خاطر آن مرد شود.
پس خانم‌ها، براي اين‌گونه رفتارها و بهتر شدن رابطه‌تان با همسر خود، بايد درباره همسرتان در تمام مسائل و رويدادهاي زندگي مشترك، نظر مناسب و خوبي داشته باشيد و همواره و در تمام مراحل زندگي خود را شريك زندگي، آن هم به معناي واقعي‌اش بدانيد.