بعد از مدتـ ها انتظار...
مے آیے !
ازشوقــ آمدنتــ قلبمــ مے ایستد
براے بغل کشیدنتــ دیوانہ وار میدومــ
صداے خنده اتــ دنیایمــ را پرمے کند
دستانمــ بہ وسعتــ زیبایے چشمانتــ بازمے شود
و باز همــ ...
منمــ وبغلے پر از حجمــ هوا...
بعد از مدتـ ها انتظار...
مے آیے !
ازشوقــ آمدنتــ قلبمــ مے ایستد
براے بغل کشیدنتــ دیوانہ وار میدومــ
صداے خنده اتــ دنیایمــ را پرمے کند
دستانمــ بہ وسعتــ زیبایے چشمانتــ بازمے شود
و باز همــ ...
منمــ وبغلے پر از حجمــ هوا...
این روزها..
روزهای...
نمی دانم اسمش را چه گذارم....
اما روزهای پر بارانیست...
هم هوای اینجا ابریست....هم هوای دلم...
بی اختیار می بارم...بی دلیل...بی هوا...
اگر به باران رسیده بودم...
اگر از باران گذشته بودم....
حیف كه باران راهم را بست...
سیل تمامی امیدم را با خود برد...
مثل باد كه یادم را برد...
مثل آفتاب كه مرا سوزاند...
انگار...
ساکت که می مانی
میگذراند به حساب جواب نداشتنت . . . !!!
عمرا بفهمند داری جان می کنی که حرمتـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــها را نگه داری ....
فقط لبـــــــــــــــــــخند بزن...
لبخند تــــــــــو
هر لحظــــــــه اش
یک عمر سرزندگیـــــــــــــست...
تو فقط بخـــــــــــند...
برای مــــــــــــن
ایـن تمــام زنــدگیــست.............
آسمان را بنگر که بعد صدها شب و روز
مثل آن روز نخست گرم و آبی و پر از مهر ، به ما می خندد !
یا زمینی را که دلش از سردی شبهای خزان ، نه شکست و نه گرفت !
بلکه از عاطفه لبریز شد و نفسی از سر امید کشید
و در آغاز بهار ، دشتی از یاس سپید زیر پاهامان ریخت
تا بگوید که هنوز پر امنیت احساس خداست
ماه من غصه چـــــرا ؟
تو مرا داری و من هر شب و روز آرزویم همه خوشبختی توست !
ماه من! دل به غم دادن و از یاس سخنها گفتن
کار آن هایی نیست که خدا را دارند...
ماه من! غم و اندوه اگر هم روزی مثل باران بارید
یا دل شیشه ای ات، از لب پنجره عشق، زمین خورد و شکست
با نگاهت به خدا، چتر شادی وا کن و بگو با دل خود که خدا هست، خدا هست !
او همانی است که در تارترین لحظه شب راه نورانی امید نشانم می داد...
او همانی است که هر لحظه دلش می خواهد همه زندگی ام غرق شادی باشد...
ماه من! غصه اگر هست بگو تا باشد معنی خوشبختی بودن اندوه است...
این همه غصه و غم این همه شادی و شور چه بخواهی و چه نه میوه یک باغند
همه را با هم و با عشق بچیــن...
ولی از یاد مبر پشت هر کوه بلند سبزه زاری است پر از یاد خدا
و در آن باز کسی می خواند: که خدا هســـت، خدا هســـت
و چــــــرا غصه؟ چـــــرا ؟
می خواهم دوستت دارم هایم را بر روی تکه کاغذی به یادگار بگذارم
شاید هر گاه چشمانت به آن بیفتند به یاد اری دوست داشتن مرا
شاید آن موقع که دیگر نیستم ، باورت شود حرفهای دلم
آرام آرام مینویسم دوستت دارم
اما تو بلند بلند بخوان
تا اگر چشمانت باور نکردند، لا اقل بگذار گوشهایت باورشان شود
دیوار های تنــــــــهاییم فرو ریخت
آن هنگام که شنید، صدای فریاد های دوستت دارم های مرا که در گوش تو زمزمه میکردم
دلم باورش شده که دیگر تنها نیست
امشب در دلم غوغایی بپاست
میخواهم معمارگر دنیای جدیدی باشم
دنیایی که فقط برای ما باشد
دور تا دور این دنیا را حصار میکشم
نمیگذارم هیچ گاه ترکم کنی
نمیگذارم غریبه ای پا به دنیای ما بگذارد
به هیچ کس نمی دهم این شوق زندگی را
این عشق را با هیچ احدی تقسیم نخواهم کرد
و تنها آرزو میکنم این احساس در دلم همیشگی شود
همانطور که جای پای تو بر دلم همیشگی شده
پس بمان برای تمامی لحظات زندگی ام
برای ساختن دنیایی زیباتـــــــر...
در آغـــــــــــــــ ـ ـ ــ ــــوشم که میـــــگیری
انقــــــدر ارام میشــ ـ ــ ــــــوم
که فرامــ ـ ـوش میکنم
بایدنفس بکشم
عجیب است دوست داشتن و عجیب تر دوست داشته شدن
وقتی می دانیم کسی با دل و جان دوستمان دارد
و نفســــــها
و صــــــــدا
و نگـــاهمان در جانش ریشه دوانده
به بازیش می نگریم
هر چه او عاشقتر
ما سرخوش تر
هر چه او دل نازک تر
ما بی رحم تر
تقصیر از ما نیست
تمامی قصه های عاشقانه را اینگونه به گوشمان خواندند...
نمی دانم به چه زبانی می توانم
از تمامی انچه زندگی دوباره ای بود برای من و تو دلیل آن بودی تشکر کنم
من امروز همراهی یافتم
که میتوانم با چشمان او ببینم
و با افکارش تا دورترین نقاط پرواز کنم
چه گذشته ی دور و چه اکنون
می خواهم تا کودکی های تو باز گردم
می خواهم با تــــــــو نگاه کنم به تمامی زیبایی های زندگی
و حتی زشتی هایش
تنها سپـــــــــــاس مرا با خود همراهی کن
برای تمامی خاطــــــراتی که ساخته ام و با خود داریم...
دلمــــــــــــــــــــــ ـ میگیرد دلم از نبودن تو، از تنهایی خودم
از اینکه گاهی اوقات صدایت را از من دریغ میکنی
اریــــــــــــــ ، دلمــــــــــــــــــــ میگیرد
کمکم کن تا کمی سختی این راه را آسوده تر تحمل کنم
کمکم کن تا روزهای بی تو بودن برایم انقدر طولانی نباشد....
.
چه کنم که نمی دانمـــــــــ
ولی این را خوب میدانم که تنها تویی که می توانی در خوب یا بد بودن روحیه ام تاثیر گذارباشی
تنها تویی که امید به زندگی را در من زنده نگه داشته ای
و تنهها یاد تو آرام کننده ی وجودم خواهد بود
پــــــــــس، با من بمـــانــــــــــــ، برای تمام لحضــــــــات دلتنگیــــــ ام
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)